[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. یک نکته جالب چند سال پیش اگر یادتون باشه یک جنگنده f-8 نیروی هوایی چین به یک فروند ep-3 آریز اوریون نیروی هوایی آمریکا بر فراز دریای زرد برخورد کرد و این پرنده آمریکایی مجبور شد در خاک چین فرود بیاید . دران موقع گفتند که سامانه ارتباطی لینک 16 موجود در این پرنده که بطور مشابهی در آواکس های ژاپنی (boeing-767) نصب شده بود بطور کامل بدست چینی ها افتاده است . چینی ها هم نامردی نکرده و قبل از آنکه کالبد هواپیما را بر اثر فشارهای سیاسی آمریکایی ها ، سوار یک فروند an-125 کنند و به آمریکایی ها عودت بدهند ، بطور کامل تمامی اجزاء این پرنده را بیرون آورده و تجزیه و تحلیل کردند . حالا اگر این مساله را با سقوط سنتنیل در ایران مقایسه کنیم ، راحت می شه فهمید که ما یک -هیچ از چینی ها جلو هستیم . هم فناوری را بدست آوردیم و هم پرنده را پس ندادیم.
  2. عزیزجان بسیار ممنون - مدتها دراین ارتباط دنبال مطلب می گشتم - بسیار لطف کردید .
  3. [center][size=6][color=#FF0000]بسم الله الرحمن الرحیم [/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-isis-social-medi-a.jpg[/img][/center] پایگاه خبری تحلیلی «گلوبال پست» در مقاله‌ای به قلم «مایا گبیلی» به بررسی رویکرد و شیوه اتخاذی از سوی اعضای گروه داعش در خصوص استفاده از رسانه‌های اجتماعی و نحوه برخورد آنها با خبرنگاران می‌پردازد. وی عنوان می‌کند که داعش برای بهبود وجهه خود به رویکردهایی نظیر استفاده از رسانه‌های اجتماعی در اینترنت روی آورده است و از آنها به صورت کاملاً هدفمند و به منظور تبلیغ برای این گروه استفاده می‌کنند. همچنین آنها از طریق تعامل بیشتر با خبرنگاران بین‌المللی و غربی سعی می‌کنند تصویری مثبت از خود به مردم جهان ارائه کنند. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]تلاش اعضای گروه داعش برای نشان دادن چهره مثبت از این گروه [/b][b]■[/b][/color] [b]«[/b]لطفاً ما را طوری نشان ندهید که انگار جانور وحشی و یا تروریست هستیم. ما هم مثل شما خانواده داریم، مانند شما خواهر داریم و شما هم احتمالاً برادرانی مثل ما دارید.[b]»[/b] علیرغم لحن صمیمانه او، افراد زیادی پیدا نمی‌شوند که برادری همچون [b]«[/b]ابوسمیه[b]» [/b]داشته باشند. “ابوسمیه” یکی از افراد قوم کشمیر است که در انگلستان بزرگ شده است، حدود یک سال است که در سوریه زندگی می‌کند و به تازگی نیز با داعش بیعت کرده است. داعش گروهی است که از القاعده الهام گرفته است و اکنون نیز در حال سودجویی در سوریه و عراق است. ابوسمیه پس از تشریح دلایلش برای جهاد در سوریه، مصرانه تلاش می‌کند در انتهای مصاحبه تصویری مثبت از داعش را در ذهن من برجای گذارد. او می‌گوید: [b]«[/b]روزنامه‌نگار خوبی باش و تنها حقیقت را نشان بده، نه آن چیزی را که دیگران می‌خواهند نشان بدهی.[b]»[/b] [b] [/b] [color=#ff6600][b]■ [/b][b]استفاده هدفمند اعضای داعش از رسانه‌های اجتماعی و خبرنگاران به منظور تبلیغ برای این گروه [/b][b]■[/b][/color] اعضای دیگر داعش، از رهبران این گروه گرفته تا حامیانش در سایر کشورها، همگی مانند ابوسمیه از رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ روایتی کاملاً هدفمند از گروه داعش استفاده می‌کنند. در این میان، آنها با روش‌هایی چون استفاده از توییتر، پیگیری و ارسال پیام‌های مستقیم خود را بیش از پیش به صورت آنلاین قابل‌دسترس کرده‌اند و حتی در برخی موارد به شکل ماهرانه‌ای روزنامه‌نگاران خارجی را به بازی گرفته‌اند. این تصویر دوگانه کاملاً تعمدی است. داعش بر آن است در عین حال که مردم از آنها می‌ترسند، آنها را هم دوست داشته باشند. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]فعالیت‌های گسترده اعضای داعش در فضای اینترنت [/b][b]■[/b][/color] [b]- داعش در اینترنت[/b] استراتژی داعش در رسانه‌های اجتماعی موجب تعجب همگان شده است. خبرگزاری وایس آنها را “طرفداران رسانه‌های اجتماعی” نامید و رویکرد چندجانبه این گروه را تمجید کرد. سایر گروه‌های جهادی هم از محیط‌های آنلاین مانند فیس‌بوک، انجمن‌های مستقل و توییتر استفاده کرده‌اند اما داعش با بیشترین میزان موفقیت از طریق اینترنت نامی برای خود دست‌وپا کرده است. این گروه علاوه بر محصولات تجاری اختصاصی خود، نرم‌افزارهای اندرویدی، ویدئوهای با کیفیت بالا و تدوین حرفه‌ای و همچنین خروجی‌های چندزبانه رسانه‌ای را به زرادخانه آنلاین خود افزوده است. “ابوبکر الجنابی” یکی از حامیان فدایی داعش که در حال حاضر در اروپا زندگی می‌کند و معمولاً بیانیه‌های این گروه را ترجمه کرده و آنها را به اشتراک می‌گذارد، در این‌باره می‌گوید: [b]«[/b]ما اینجا هستیم تا به مسلمانان نشان دهیم که برای خلافت می‌جنگیم… برای احیای شکوه، سربلندی، شأن و برابری ملت‌های مسلمان. داعش به نیابت از همه ملت‌های مسلمان می‌جنگد، بنابراین به رسانه‌های قدرتمندی نیاز دارد.[b]»[/b] [color=#ff6600][b]■ [/b][b]شبکه گسترده و متمرکزی از اعضای داعش مسئولیت تبلیغ برای این گروه را بر عهده دارند [/b][b]■[/b][/color] “آرون زلین” یکی از تحلیل‌گران اندیشکده «واشنگتن» معتقد است که “الجنابی” و افرادی نظیر وی، بخشی از یک شبکه گسترده و در عین حال نسبتاً متمرکز از بلندگوهای آنلاین داعش هستند. این شبکه بر سه خروجی رسمی رسانه‌ای متمرکز است: الاعتصام، الجند و الحیات برای به‌روزرسانی‌های چندزبانه. زلین در ادامه می‌گوید: [b]«[/b]در پشت این شبکه، چهره‌های تأثیرگذار مهمی قرار دارند که از اعضای این سازمان در عراق و سوریه هستند و محتویات و موضوعات مشخصی را به حامیان اصلی خود می‌رسانند.[b]»[/b] سپس نوبت به “سربازان پیاده‌نظام در صحنه” می‌رسد: رزمندگان داعش در عراق و سوریه که مرتباً درباره تجاربشان در توییتر مطلب می‌گذارند و با سایر هم‌رزمانشان به طور آنلاین گفتگو می‌کنند. زلین می‌افزاید: [b]«[/b]و بعد هم نوبت طرفداران آنان در کشورهای غربی است، که به صورت آنلاین برای داعش تبلیغ می‌کنند.[b]»[/b] [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] رویکرد دوگانه داعش و انتشار اطلاعات ضدونقیض در فضای اینترنت [/b][b]■[/b][/color] [b]محبوب و وحشت‌آفرین[/b] علیرغم پیام‌رسانی‌های متمرکز این گروه، سخنگویان داعش غالباً مطالب و اطلاعات بسیار متفاوتی را منتشر می‌کنند. از یک سو چهره‌های تأثیرگذار اصلی و سربازان پیاده‌نظام تصاویر وحشتناکی از جنایات، سرهای بریده‌شده، مردان به صلیب کشیده شده و تلی از اجساد که بی‌رحمانه قتل‌عام و اعدام شده‌اند را منتشر کرده‌اند. از سوی دیگر، رزمندگان خارجی در سوریه و عراق تصاویری از شکلات‌های نیم‌خورده اسنیکرز، مرغ سوخاری و شیر دادن به بچه‌گربه‌ها را در توییتر منتشر کرده‌اند. [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] رویکرد دوگانه داعش کاملاً تعمدی است [/b][b]■[/b][/color] “پیتر ون اُستاین” به عنوان یک تحلیلگر مستقل در این‌باره می‌گوید که این تصویر دوگانه، تعمدی است. او می‌گوید داعش می‌خواهد در عین حال که مردم از آنها می‌ترسند، آنها را هم دوست داشته باشند. داعش با انتشار تصاویر ملموس درباره غذاها و حیوانات بامزه و نیز شواهدی مبنی بر برنامه‌های گسترده برای خدمات‌رسانی اجتماعی می‌خواهد به مردم اطمینان خاطر دهد که آنها قصد دارند به شیوه‌ای کاملاً اسلامی از مردم مراقبت کنند. با این حال، ویدئوهای خشونت‌بار و ادبیات به شدت فرقه‌گرایانه داعش به عنوان تهدیدی غیرصریح و سربسته برای مخالفان آنلاین این گروه استفاده می‌شود. الجنابی می‌گوید: [b]«[/b]قطع سر و اعدام افراد در ملأعام همگی پیام‌هایی برای دشمنان و مخالفان داعش هستند، اما در عین حال نیز به عنوان بخشی از شریعت اسلامی است. اکثر مجرمان نمی‌خواهند به عاقبتی که در ویدئوهای داعش می‌بینیم، گرفتار شوند.[b]»[/b] [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] داعش روزنامه‌نگاران غربی را نیز مورد هدف قرار داده و آنها را به بازی گرفته است [/b][b]■[/b][/color] [b]آیا روزنامه‌نگاران مقصرند؟[/b] داعش با انتشار تصاویر [b]«[/b]دوست‌داشتنی[b]» [/b]از خود تنها به دنبال تسخیر اذهان و قلب‌های مردم عراق و سوریه (دو کشوری که در نظر داعش در شرف اسلامی‌شدن هستند) نیست. بلکه این گروه روزنامه‌نگاران غربی را نیز مورد هدف قرار داده است.الجنابی (که خود را در توییتر مانند گربه اسکاتلندی دوست‌داشتنی توصیف کرده است) می‌گوید که او صفحه مرا که در آن عکسی با موهای نپوشیده قرار دارد دنبال می‌کند (عکس بدون پوشش اسلامی) چرا که او شخصی صبور و بردبار است.او اینگونه ادامه می‌دهد: [b]«[/b]زمانی که وارد مناطق تحت سلطه داعش شوی، نقاب انتظارت را می‌کشد.[b]» [/b]و سپس می‌گوید که جمله‌اش تنها یک شوخی است. او می‌گوید که افراد با تفکرات و طرز فکرهای متفاوت باید بتوانند با یکدیگر به صحبت و گفتگو بپردازند (و تا زمانی که منصف و عادل هستند، به اسلام حمله نمی‌کنند و حقیقت را نیز مخدوش نمی‌کنند.) [b] [/b] [color=#ff6600][b]■[/b][b] اعضای داعش در تلاش برای ارتباط با خبرنگاران غربی بسیار حساب‌شده عمل می‌کنند [/b][b]■[/b][/color] زلین می‌گوید که اعضای داعش در تلاششان برای ارتباط با روزنامه‌نگاران غربی و جلب‌توجه آنان بسیار حساب‌شده عمل می‌کنند. وی می‌گوید: [b]«این[/b] موضوع کاملاً تعمدی است. آنها به دنبال پیام همدلانه‌تری هستند.[b]» [/b]وی معتقد است آنها با صحبت به زبان انگلیسی، رفتارهای دوستانه و همچنین قبول انجام مصاحبه قادرند تا پیام خود را به گروه گسترده‌تری از مخاطبان برسانند. و این کار نیز هیچ اشکالی ندارد، مشکل زمانی پیش می‌آید که روزنامه‌نگاران تفکر انتقادی خود را کنار می‌گذارند. عده‌ای از خبرنگاران بسیار مشتاقند تا یک مصاحبه اختصاصی و ویژه را با یکی از اعضای گروه داعش داشته باشند و از پرسیدن سؤالات سخت و توهین‌آمیز خودداری می‌کنند. اسمیت می‌گوید: [b]«[/b]مخالفت و یا نظرات مخالف در مصاحبه با اعضای داعش بسیار اندک است و داعش و اعضای این گروه هم به خوبی می‌دانند که چطور از چنین موقعیتی استفاده و بهره‌برداری کنند. کدام روزنامه‌نگار حاضر است که منبع خبری‌اش را بسوزاند؟[b]»[/b] ون اُستاین به این نکته اشاره می‌کند که: [b]«[/b]اگر به همین روش ادامه دهیم به جایی خواهیم رسید که آنها دیگر حتی نیازی به حضور در رسانه‌های اجتماعی ندارند چرا که ما برای آنها تبلیغ می‌کنیم.[b]»[/b] زلین می‌گوید: [b]«[/b]و به این ترتیب، آنها روزنامه‌نگاران را هم به بازی می‌گیرند.[b]»[/b] [color=#ff6600][b]پایان[/b][/color] [color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2054/"]http://www.eshraf.ir/2054/[/url][/b][/color]
  4. دوستان عزیز در صورت امکان لطف بفرمایید و از واژه صحیح دریای [size=6][color=#0000CD]کاسپین [/color][/size]استفاده بفرمایید اسامی خزر ، قزوین ، مازندارن ، گیلان و..... همگی اشتباه و نادرست است
  5. [center][size=6][color=#FF0000]بسم الله الرحمن الرحیم [/color][/size][/center] [center][size=5][color=#3366FF]بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید بنده نمی‌باشد.[/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-diplomat-iran-heart-middle-east.jpg[/img][/center] ایران چگونه در قلب خاورمیانه جدید قرار گرفته است و چرا آمریکا به این مسئله اهمیتی نمی‌دهد؟؟؟؟ مجله «دیپلمات» در مقاله‌ای به قلم «آخیلش پیالاماری» به بررسینقش مهم ایران در آینده خاورمیانه و تحولات این منطقه پرداخته است. در این مقاله عنوان شده است ایران تنها کشوری است که پیورز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود. این مقاله در ادامه به بررسی جایگاه و موقعیت ویژه ایران در خاورمیانه می‌پردازد و عنوان می‌کند که ایران در شرایط و موقعیت ایده‌آل و منحصربه‌فردی قرار دارد و قادر است تا با کمک به کشورهایی نظیر افغانستان، عراق و سوریه از بحران و آشوب در این کشورها جلوگیری کند. همچنین نویسنده این مقاله معتقد است که در آینده‌ای نزدیک ایران و آمریکا بیش از پیش در راستای اهداف مشترک خود همکاری خواهند کرد. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]نگاهی اجمالی به اوضاع متشنج منطقه خاورمیانه و کشورهای این منطقه [/b][b]■[/b][/color] در سال گذشته، دیگ آشفتگی‌های خاورمیانه پس از چندین دهه جوشش، سرانجام سرریز شد. عراق در شرف ازهم‌پاشیدگی و تجزیه کامل است، از سوی دیگر جنگ داخلی وحشیانه در سوریه همچنان ادامه دارد. مصر دوباره به یک کشور عملاً نظامی تبدیل شده است و استقلال کردها نیز محتمل‌تر از گذشته به نظر می‌رسد. این اتفاقات به چه معناست؟ آینده منطقه چگونه خواهد بود؟ دیوید فرامکین، نویسنده کتاب [b]«[/b]صلحی برای پایان تمام صلح‌ها[b]»[/b] در سال ۲۰۰۷ عنوان کرد: «خاورمیانه هیچ آینده‌ای ندارد». اما اتفاقاً من با این نظر مخالف هستم. به اعتقاد من آینده اصلی خاورمیانه اکنون آغاز شده است زیرا آن خاورمیانه پرکشمکش سابق که کارایی نداشت اکنون در مسیر بی‌بازگشت سقوط قرار گرفته است. درست مانند افسانه ققنوس که برای ظهور موجودی جدیدتر و جوان‌تر ققنوس پیر باید در آتش بسوزد و به خاکستر تبدیل شود، آشوب‌ها و تشنج فعلی در سراسر خاورمیانه در نهایت موجب ظهور پایدارترین پیکره‌بندی سیاسی در این منطقه خواهد شد. مسلماً دوره‌ای از بی‌ثباتی قبل از این رویداد وجود خواهد داشت. [color=#ff6600][b]■ خاورمیانه در شرایط ناپایدار و بی‌ثباتی قرار گرفته است[/b][b]■[/b][/color] اما خاورمیانه در شرایط کنونی ذاتاً ناپایدار است و تلاش برای جلوگیری از بی‌ثباتی صرفاً موجب طولانی‌تر شدن عمر حکومت‌ها و دولت‌های ناکارآمد خواهد شد. اگر قرار است فروپاشی در کار باشد، بهتر است هر چه زودتر این اتفاق رخ دهد. همانطور که در یکی از مقالات قبلی‌ام اشاره کرده‌ام، دولت‌ها اغلب با واقعیات ایجاد شده توسط گروه‌های درگیر موافق و همساز نیستند. این امر طبیعی است و نباید لزوماً در مقابل آن مقاومت نشان داد. جفری گلدبرگ نویسنده و خبرنگار مجله آتلانتیک با این موضوع هم‌عقیده است و عنوان می‌کند که اهمیت بیش‌ازحد و وسواس‌گونه به موضوع تمامیت ارضی در عراق (اینکه عراق باید کشور واحدی باقی بماند چون باید بماند) اصلاً عاقلانه به نظر نمی‌رسد. گلدبرگ در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که: [b]«[/b]البته مهم است در طرح‌هایی که از ایجاد پایگاه‌های دائمی جهادی‌ها ممانعت می‌کند سرمایه‌گذاری کنیم و آمریکا باید در این مورد هوشیارتر از قبل عمل کند[b].» [/b]اما به جز این پیامد آشکار، دلیل و هدف دیگری برای مداخله غرب در این موضوع وجود ندارد. [color=#ff6600][b]■ ایران پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود ■[/b][/color] اگر قرار باشد برای درک آینده خاورمیانه، یک کشور مورد بررسی قرار گیرد آن کشور ایران است، کشوری که پیروز احتمالی خاورمیانه در طولانی‌مدت خواهد بود. ترکیه برای ادعای حق و سهم هم از لحاظ جغرافیایی و هم از نظر فرهنگی فاصله زیادی با قلب خاورمیانه دارد و از سوی دیگر از ارتباطات گسترده‌ای که ایران در بسیاری از کشورهای عربی دارد، برخوردار نیست. عربستان سعودی حتی از امکان کمتری برای تبدیل شدن به قدرت غالب این منطقه برخوردار است چرا که دارای جمعیت نسبتاً کم و نهادهای ضعیفی است و تماماً به نفت وابسته است. احتمال تبدیل شدن ایران به قدرت اصلی منطقه با مطالعه تاریخ و جغرافیای منطقه به وضوح مشخص است، اما در این میان در برخی محافل آمریکایی آرمان‌گرا، این عناصر ژئوپلیتیک کنار گذاشته می‌شوند. این موضعی است که از زمان وقایع عراق تاکنون جهان را تسخیر کرده است. [color=#ff6600][b]■ نقش کلیدی ایران در منطقه و توانایی این کشور برای ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه ■[/b][/color] ایران در شرایط توازن منحصربه‌فردی قرار دارد و قادر است پس از دوره تجدید تعادل و آرایش جدید خاورمیانه به ایجاد ثبات در این منطقه کمک کند. ایران می‌تواند به افغانستان در جهت مقابله با فتنه و آشوب‌های پاکستان یاری رساند و کمک‌های مورد نیاز عراق و سوریه را در اختیار این دو کشور قرار دهد تا از اشغال سرزمین‌های خود به دست دولت اسلامی عراق و شام موسوم به (داعش) جلوگیری کنند. ایران همچنین می‌تواند امنیت را در خلیج‌فارس تأمین کند و از طرفی هم بازیگر اصلی در موضوع لبنان است. این به معنی انکار این موضوع نیست که ایران با حمایت‌های خود از گروه‌هایی مانند حزب‌الله مشکلاتی را ایجاد کرده است اما در عین حال کنترل نسبتاً شدیدی بر روی این گروه‌ها دارد. بعلاوه، این گروه‌ها از لحاظ سازمان‌دهی و ایدئولوژی بسیار منسجم‌تر از گروه‌های تندرو شبه‌نظامی سنی هستند، گروه‌هایی که معمولاً مستقل عمل کنند. در هر صورت، گروه‌های شبه‌نظامی همراه با ایران، چه شیعه و چه غیر شیعه، در مقایسه با گروه‌های شبه‌نظامی سنی بسیار واقع‌گرایانه‌تر و میانه‌روتر عمل می‌کنند. [color=#ff6600][b]■ تصورات غلط غرب و به‌خصوص آمریکا در مورد ایران و ماهیت حکومت این کشور ■[/b][/color] متأسفانه بسیاری در غرب و بالأخص در آمریکا تصورات بسیار غلطی در مورد ایران و ماهیت حکومت این کشور دارند. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی که قدرت را به دست روحانیون ایران داد به‌هیچ‌وجه مشابه اقدامات برخی دولت‌های مسلمان سنی برای تصاحب قدرت از طریق گروه‌های شبه‌نظامی نیست. در حالی که گروه‌هایی مانند داعش در جهت نابودی دولت‌ها و ایجاد نظم نوین تلاش می‌کنند، اما در انقلاب ایران، مجموعه‌ای از روحانیون دانشمند، دولت توسعه‌یافته، قوی و بافرهنگ ایران را در دست گرفته و از طریق تغییر آن در راستای اهداف جدید، صرفاً ماهیتی اسلامی به نهادهای دولتی موجود در آن بخشیدند. برای مقایسه می‌توان به در دست گرفتن ارگان‌های کشوری مانند ایتالیا توسط مقامات بلندپایه کاتولیک اشاره کرد. [color=#ff6600][b]■ به حاشیه راندن ایران مانع از ایفای نقش سازنده این کشور در منطقه خواهد شد ■[/b][/color] همانطور که رابرت کاپلان روزنامه‌نگار اغلب عنوان می‌کند، ایران به واسطه انسجام و حالت طبیعی‌اش اساساً مأمن ثبات در میان کویر کشورهای ضعیف منطقه است. با این حال با به حاشیه راندن ایران، آمریکا مانع از ایفای نقش سازنده این کشور در منطقه و تقویت رقبای سنی ایران به ویژه عربستان سعودی شده است. تلاش برای منزوی کردن کشور مهمی مانند ایران از ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه درست مانند تلاش برای دست‌یابی به استراتژی در شرق آسیا بدون در نظر گرفتن چین است. نهایتاً، عربستان سعودی و متحدان سنی این کشور در خلیج‌فارس نسبت به ایران تهدید بزرگ‌تری برای ثبات منطقه‌ای محسوب می‌شوند، چرا که آنها کشورهایی ضعیف و بی‌ثبات هستند. از همه مهم‌تر، این کشورها با رواج برداشت‌های افراطی از اسلام و حمایت‌های مالی خود، موجب ایجاد و گسترش گروه‌های رادیکال و افراطی شده‌اند که موجب بی‌ثباتی در کشورهای منطقه از پاکستان تا عراق شده‌اند. در نهایت، هم ایران و هم آمریکا در رویارویی با این خطر در شرایط یکسانی قرار دارند. حقایقی از این دست به این معنا هستند که مسئله هسته‌ای تا مدت‌ها کنار گذاشته می‌شوند. [color=#ff6600][b]■ جایگاه و موقعیت ایران و آمریکا در خاورمیانه جدید ■[/b][/color] در خاورمیانه جدید ایران و آمریکا متحد یکدیگر نخواهند بود. این امر برای دو کشور نه ممکن است و نه مطلوب. با این حال، همانطور که بحران کنونی عراق نشان داده است، با همسو شدن منافع ایران و آمریکا، این دو کشور ارتباطات بیشتری را برقرار خواهند کرد. در سال‌های آینده ایران و آمریکا بیش از پیش در راستای اهداف مشترک خود همکاری خواهند کرد و ایران نقش اصلی در شکل‌گیری خاورمیانه جدید ایفا خواهد کرد و این در حالی است که همکاری با آمریکا در مقایسه با یک دهه پیش افزایش می‌یابد. [color=#ff6600][b]پایان[/b][/color] [color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2011"]http://www.eshraf.ir/2011[/url][/b][/color]
  6. [quote name='iran_400' timestamp='1404147220' post='389407'] ممنون بسیار جالب بود تمام بخش ها رو مطالعه کردم اما در کل چند بخش برای ارسال باقی مونده؟ [/quote] شاید 10 تا 15 قسمت دیگر با تشکر از توجه شما
  7. با سلام - ضمنتشکر از توجه شما : " [size=5][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#EC2424]به اين ترتيب، در مجموع، حدود[/color][color=#0000cd] [size=6]280 -250[/size][/color][color=#EC2424] گردان لازم است؛ بنابراين، بايد روند اعزام نيروها به صورتي باشد که هر سه ماه، 280 گردان نيروي رزمي، يعني [/color][color=#006400]1000[/color][color=#EC2424]نفر، براي ما فرستاده شود[/color][/font][/size]" 250 تا 280 گردان به استعداد رزمی 1000 نفر یا نفر10000( شاید نویسنده اشتباه کرده و یا استعداد گردان های رزمی ما اینقدر کوچک بوده است ) بنده طبق کتاب دارم پیش می روم .در صورت امکان دوستان صاحب نظر راهنمایی بفرمایند .
  8. بخش هجدهم : با توجه به شرایط مذکور صدام تصمیم گرفت تا با تحمل شرایط سخت پس از شکست، ابتکار عمل را از دست نیروهای اسلام خارج کرده و عراق را آغازگر عملیاتهای آینده نماید، زیرا در این صورت او از اولین و مهمترین اصول جنگ پیروی کرده بودچرا که در جنگ طرفی که قصد دارد ابتکار عمل را بدست گیرد باید شرایط ذیل را تامین کند: 1- انتخاب محل مناسب برای انجام عملیات. 2- انتخاب زمان مناسب برای انجام عملیات. 3- مجبور ساختن دشمن به شرکت در عملیاتی که تمایل به آنجام آنرا نداردو از میان بردن توان تجهیزاتی ، لجستیکی و.... در یک دفاع بی حاصل 4- خسته کردن دشمن از طریق آماده باشهای دائم برای مقابله با عملیاتهای پیش بینی نشده در طول جبهه، زیرا دشمن نمی داند، عملیات کی و کجا به اجراء در می آید. 5- از میان بردن روحیه جنگی طرف مدافع چرا که طرفی که ابتکار عمل را در دست ندارد روحیه هم نخواهد داشت. 6- طرفی که ابتکار عمل را در دست دارد همواره موجب دستپاچگی دشمن و از هم پاشیدن طرحها و نقشه های استراتژیک (سوق الجیشی) او شده و آمادگی اش را بر هم می زند. ازسویی دیگر همانطور که در پست قبلی ذکر گردید ، محدودیتهای جدی در سازمان رزم سپاه و ارتش وجود داشت : فرمانده کل وقت سپاه ( سردار سر لشکر محسن رضایی ) محدوديت توان، زيانهاي اين محدوديت و علل آن را در جمع مسؤولان نيروي زميني سپاه و نيروي زميني ارتش چنين بيان مي کند: "در حال حاضر، عراق فهميده که توان ما چقدر است، از نظر نظامي، در فاو هدف دشمن کسب زمان است. ما نيز کسب زمان مي کنيم تا بلافاصله، حمله کنيم، اما با کدام قرارگاه‚ با کدام فرمانده‚ با کدام گردان، با کدام تشکيلات، ديگر (امکاناتي) نداريم. دشمن نيز اين را مي فهمد، يعني تمام دنيا اين ارزيابي را مي کند و مي گويند اگر اينها (ما) توان داشتند، حتما ام القصر را گرفته بودند. اکنون، ديگر توان ما دستشان آمده است و در حال حاضر ديگر اينکه دشمن بفهمد ما مي خواهيم کجا حمله کنيم و آمادگي داشته باشد، اصلا مطرح نيست، او مطمئن است که با يک حرکت تمام نيروهاي ما زمين گير مي شوند. آنها ديگر احتياجي ندارند، بدانند که ما از کجا حمله خواهيم کرد، عراق مطمئن است که ما توان حمله نداريم، يعني دشمن ارزيابيهاي استراتژيک مي کند. البته، چهار، پنج سال است که ما نيز اين ارزيابيها را مي کنيم، اما کسي توجه نمي کند. با توجه به اهميت منطقه والفجر 8 که حفظ آن توان زيادي را مي طلبد و افزون بر آن، پدافند مناطق مهمي، مانند هور و جزيره جنوبي و نقاطي از غرب که به عهده سپاه است، يگان هاي سپاه غالبا در دو، سه منطقه خط پدافندي دارند و از امکان گسترش بيش از اين برخوردار نيستند" فرمانده وقت نيروي زميني سپاه طي گزارشي در جلسه ستاد خاتم پس از بيان استعداد تک تک يگان هاي سپاه و خطوط پدافندي آنها، چنين اظهار نظر مي کند: " در جبهه غرب، 27 گردان، در جبهه مياني، 26 گردان و درجبهه جنوب 43 گردان سپاه پدافند مي کنند. اين مجموعه نيرويي است که از سپاه درپدافند است، اگر بخواهيم وضعيت نيرو را حساب کنيم براي پدافند به 96 گردان نياز داريم. اگر عراق بخواهد حمله کند ، 99 گردان نيز براي مقابله با آن لازم است، در فاو نيز، دست کم، به 80 گردان نيروهاي دائمي براي پدافند نياز داريم. بدين ترتيب، در مجموع، حدود 280 -250 گردان لازم است؛ بنابراين، بايد روند اعزام نيروها به صورتي باشد که هر سه ماه، 280 گردان نيروي رزمي، يعني 1000نفر، براي ما فرستاده شود" ادامه دارد ........................
  9. [center][size=6][color=#FF0000]بسم الله الرحمن الرحیم [/color][/size][/center] [center][size=5][color=#3366FF]بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید بنده نمی‌باشد.[/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-slate-7-mistakes-isis.jpg[/img][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-washingtonsaudi-fund-isis.jpg[/img][/center] اندیشکده «واشنگتن» در یادداشتیبه قلم «لوری پلوتکین بوگارت» نوشت: در ۱۳ ژوئن، مقامات وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام‌کردند عربستان سعودی و آمریکا درباره اهمیت توقف فعالیت‌های دولت اسلامی عراق و شام (داعش) هم‌دل و هم‌عقیده هستند. داعش پیش از این عضو گروه القاعده بود که در حال‌ حاضر جهاد در عراق و سوریه را به‌راه انداخته است. اما پرسش‌ها درباره حمایت مالی سعودی‌ها از این گروه همچنان مطرح است. پرداختن به این پرسش‌ها می‌طلبد که درک بهتری از این سه موضوع داشته باشیم: دامنه حمایت‌های رسمی دولت سعودی به داعش، در صورت وجود چنین حمایت‌هایی؛ مجاز دانستن کمک‌های بلاعوض خصوصی به گروه؛ و اهمیت نسبی کمک‌های بلاعوض سعودی‌ها در مقایسه با دیگر منابع درآمدی این گروه. [color=#ff6600][b]■[/b][b] مدرک موثقی که نشان‌دهنده حمایت مالی دولت سعودی از داعش باشد وجود ندارد[/b][b]■[/b][/color] [b]تأمین بودجه دولتی؟[/b] درحال‌حاضر، مدرک موثقی که نشان‌دهنده حمایت مالی دولت سعودی از داعش باشد، وجود ندارد. ریاض این گروه را سازمانی تروریستی می‌داند که تهدیدی آشکار برای امنیت کشور پادشاهی محسوب‌می‌شود. در ماه مارس، وزارت کشور عربستان گروه داعش را به‌همراه جبهه النصره، اخوان المسلمین، شورشیان حوثی یمن، و حزب‌الله سعودی رسماً تروریست خواند. این نام‌گذاری هرگونه حمایت ساکنان کشور پادشاهی عربستان از گروه داعش را غیرقانونی اعلام ‌می‌کرد. [color=#ff6600][b]■[/b][b] ریاض از پیشروی‌های اخیر سنی‌های تحت‌امر داعش ابراز خوشحالی کرده است[/b][b]■[/b][/color] بی‌تردید، بسیاری از دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هرازگاهی از طرف‌های متخاصم حمایت مالی می‌کنند تا به تحقق اهداف سیاسی خاصی کمک‌کرده باشند. ریاض از پیشروی‌های اخیر سنی‌های تحت‌امر داعش علیه دولت شیعه عراق، و پیشرفت‌های جهادی‌ها در سوریه در مقابل بشار اسد ابراز خوشحالی کرده است. باوجوداین، درصورتی‌که ریاض احساس کند تهدید تروریستی داعش نزدیک و جدی است، ممکن است مانع کمک مالی رسمی به این گروه شود (هرچند تعجب نمی‌کنید اگر از تماس‌های محدود و شاید غیرمستقیم، و هماهنگی لجستیکی برای تقویت جایگاه سنی‌های سوریه و فراتر از آن، یا نشت وجوه و تجهیزات از شورشیان تحت‌حمایت سعودی به داعش بشنوید). بیانه وزارت اطلاعات در اوایل ماه مِی بر احساس خطر سعودی‌ها از وجود داعش در خانه خود تأکید می‌کند. مقامات در این بیانیه اعضای سعودی داعش در سوریه را متهم‌کردند که همشهریان خود را به ترور چهره‌های برجسته مذهبی و مقامات امنیتی در داخل کشور پادشاهی و حمله به تأسیسات دولتی و منافع خارجی تشویق می‌کنند. ظاهراً برخی از افراد دخیل در این توطئه‌های داخلی با داعش و گروه القاعده یمنی در شبه‌جزیره عربستان- جدی‌ترین تهدید تروریستی کشور پادشاهی- تماس‌هایی داشته‌اند. همزمان با اعلام این بیانیه، پلیس پنجاه‌ونه شهروند سعودی و سه تبعه خارجی را در ارتباط با موضوع بازداشت‌کردند و همچنان در جست‌وجوی چهل‌وچهار مظنون دیگر هستند. [color=#ff6600][b]■[/b][b] کویت و تأمین بودجه برای تروریست‌ها در خلیج‌فارس[/b][b]■[/b][/color] [b]کمک‌های بلاعوض خصوصی[/b] به‌غلط تصور می‌شود کشور پادشاهی عربستان از کمک‌های مالی خصوصی سعودی به گروه‌های تروریستی فعال در سوریه، ازجمله داعش، جلوگیری نمی‌کند. اما یکی از بارزترین فعالیت‌های مالی ضدتروریستی ریاض نظارت بر بخش مالی رسمی کشور است تا ارسال کمک‌های بلاعوض مشکوک را متوقف کند. درواقع، فعالیت‌های رسانه‌های اجتماعی برای جمع‌آوری اعانه بر چالش‌های ارسال چنین وجوهی از عربستان سعودی به سوریه تأکید می‌کند. اهداکنندگان سعودی برای این‌که مطمئن شوند کمک‌هایشان واقعاً به سوریه می‌رسد، وجوه خود را به کویت می‌فرستند. کویت مدت‌ها یکی از آسان‌گیرترین محیط‌های تأمین بودجه برای تروریست‌ها در خلیج‌فارس محسوب‌می‌شود. [color=#ff6600][b]■[/b][b] ترس حکومت سلطنتی آل‌سعود از آینده[/b][b]■[/b][/color] نگرانی ریاض از این‌که مباد اجازه به شهروندان برای حمایت مالی از گروه‌های تروریستی مخالف با حکومت سلطنتی آل‌سعود دامن‌گیر خودشان بشود، به انتخاب رویکرد ضدتروریستی در این کشور پادشاهی کمک‌می‌کند. در اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی، القاعده حملات قابل‌توجهی توسط سعودی‌های برگشته از جهاد در افغانستان، در خاک عربستان انجام‌داد، و آن تجربه در شکل‌گیری ذهنیت فعلی مؤثر بوده است. همان‌طور که در بالا اشاره شد، ریاض همزمان با معرفی داعش و دیگر گروه‌ها به‌عنوان سازمان تروریستی در ماه مارس، ارسال هدایای خصوصی به این گروه‌ها را رسماً ممنوع اعلام‌کرد. این حرکت ممکن است از افزایش نگرانی دولت عربستان از عضویت این کشور در گروه‌های تروریستی خارجی ناشی شده باشد، و احتمالاً با اعلام نتایج تحقیق درباره کانون داخلی داعش در ماه مِی همزمان بوده است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] شهروندان سعودی همچنان مهم‌ترین منبع مالی گروه‌های سنی فعال در سوریه [/b][b]■[/b][/color] امروز، شهروندان سعودی همچنان مهم‌ترین منبع مالی گروه‌های سنی فعال در سوریه محسوب‌می‌شوند. در سال‌های اخیر، اهداکنندگان خلیج [فارس] به‌طورکلی- که ظاهراً سعودی‌ها بیشترین آن‌ها هستند- صدها میلیون دلار برای داعش و دیگر گروه‌های فعال در سوریه سرازیر کرده‌اند. داعش حامیانی در عربستان سعودی دارد، و این گروه مستقیماً سعودی‌ها را با همان فعالیت‌های جمع‌آوری اعانه هدف قرار می‌دهد، بنابراین ریاض باید بتواند حمایت‌های مالی خصوصی را هرچه بیشتر محدود کند. مقامات آمریکایی به اشاره اظهار داشته‌اند که مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، لجستیکی و قابلیت‌های محدود مانع عملکرد مؤثرتر سعودی‌ها در مقابله با تأمین مالی فعالیت‌های تروریستی شده است. مسئله مهم‌تر چگونگی نظارت بر نقل‌وانتقال وجوه است، روشی که میان اهداکنندگان سعودی بسیار رایج است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] منابع درآمدی مستقل داعش[/b][b]■[/b][/color] [b]اهمیت حمایت مالی عربستان سعودی[/b] اگرچه کمک‌کنندگان سعودی و اعانه‌دهندگان خصوصی را مهم‌ترین منبع مالی داعش در گذشته می‌دانستند، اهمیت این کمک‌ها در مقابل منابع درآمدی مستقل این گروه بسیار ناچیز است. این درآمد، که تخمین‌زده می‌شود بسیار بیشتر از کمک‌های بلاعوض خصوصی باشد، از فعالیت‌هایی نظیر قاچاق (نفت، سلاح، عتیقه)، اخاذی (برای مثال، جمع‌آوری ماهانه حدود ۸ میلیون دلار مالیات از کسب‌وکارهای محلی)، و جرائم دیگر (نشر سرقت، و جعل) تأمین‌می‌شود. این گروه تنها در جریان تصرف بانک مرکزی موصل در ۱۱ ژوئن، ده‌ها میلیون دلار صاحب‌شد (اگرچه مقامات آمریکایی یادآور می‌شوند که رقم ۴۰۰ میلیون دلار که اغلب در این ارتباط نقل‌می‌شود، دقیق نیست). [b]توصیه‌هایی برای سیاست آمریکا[/b] پیشرفت‌های اخیر داعش در عراق فرصتی است برای واشنگتن تا همکاری مالی ضدتروریستی خود را با عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج مستحکم کند. نگرانی این کشورها درباره تهدیدهای تروریستی داعش در خاک آن کشورها تشدید شده است. دیدار هفته گذشته جک لیو، وزیر خزانه‌داری آمریکا از عربستان سعودی و امارات متحده عربی- نزدیک‌ترین شریک خلیجی آمریکا در این زمینه- گام مثبتی در این زمینه بود. دیگر حرکت سازنده آمریکا، برآورد احتمال تغییر تحرکات دائمی واشنگتن با کویت و قطر در خصوص تأمین بودجه فعالیت‌های تروریستی است. پیش‌بینی‌می‌شود “موفقیت‌های” داعش سطح حمایت‌های خصوصی سعودی و کشورهای خلیج به گروه‌های مختلف تندرو سُنی فعال در عراق و سوریه را افزایش‌دهد، که مقابله با این مسئله اهمیت دارد. در ضمن با توجه به دستیابی داعش به منابع درآمدی مهم و مستقل، واقعیت موجود نیاز به رویکرد مالی ضدتروریستی‌‌ای دارد که فقط بر کمک‌های خصوصی ساکنان عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج تمرکز نداشته باشد. درحال‌حاضر، تضعیف ریشه‌ای پایگاه مالی داعش مستلزم بستن منابع درآمدی محلی این گروه در سوریه و عراق است. [color=#0000ff][size=5]هفت اشتباه داعش که منجر به نابودی آنها خواهد شد : [/size][/color] دولت اسلامی عراق و شام، موجب ترس و وحشت همگان شده است. سوریه را درگیر کرده، عراق را مورد تاخت‌وتاز قرار داده، ایران احساس خطر کرده، و سیاستمداران آمریکایی متقاعد شده‌اند که داعش خطرناک‌ترین سازمان تروریستی است. ولی ترساندن دیگران یک استراتژی بلندمدت نیست. داعش در حال نابود کردن خود است. القاعده، سازمانی که دولت اسلامی عراق و شام، به تازگی از آن جدا شده، این حقیقت را درک کرده است. برای سال‌ها، اسامه بن‌لادن و معاونانش همانند مشاورش ایمن الظواهری، سعی کردند به وابستگانشان در مورد مضرات خشونت کنترل نشده توضیح دهند. بن‌لادن در بیانیه‌ها و دستورالعمل حمله‌های ۲۰۱۱ بر اهمیت صبر، اختیار و افکار عمومی تأکید می‌کند. توصیه او که شامل ۷ قاعده می‌شود، طرح واضح و روشنی از اشتباهات داعش را نشان می‌دهد. [color=#ff6600][b]■[/b][b] درگیر جنگ‌های داخلی نشوید[/b][b]■[/b][/color] ۱- درگیر جنگ‌های داخلی نشوید. بن‌لادن تشخیص داده بود که جنگ بر سر قلمرو با دولت‌های محلی راهی نامناسب برای رسیدن به حکومت دینی بوده است. در بیانیه ۲۰۱۰، او توضیح داده که چرا این کار در یمن کارساز نبود: جنگ داخلی – همانطور که یمنی‌ها جنگی طولانی را علیه سرویس‌های امنیتی آغاز کرده بودند- بر مردم فشار وارد خواهد کرد. با گذشت زمان، وقتی می‌بینند که برخی از آنها کشته شده‌اند و دیگر تمایلی به جنگیدن نخواهند داشت. در اینصورت ایدئولوژی دولت‌های سکولار کارآمد است و باید رضایت همگان را جلب کرد. داعش این قانون را نادیده می‌گیرد. این گروه خودش را به عنوان یک کشور معرفی می‌کند. میزان پیشروی خود را به عنوان قلمروش تعریف می‌کند. این گروه سعی در کنترل ۴۰ هزار مایل مربع با حدود ۱۰ هزار جنگجو دارد. در همین حال، احزابی که کرسی‌های پارلمان جدید عراق را به دست آورده‌اند در تکاپو برای تشکیل دولتی هستند که بتواند از همه دلجویی کرده و آرامش را به کشور بازگرداند، یعنی همان چیزی که بن‌لادن پیش‌بینی کرده بود. [color=#ff6600][b]■[/b][b] غیرنظامیان را نکشید[/b][b]■[/b][/color] ۲- غیرنظامیان را نکشید. نکته اصلی که باعث ناراحتی بن‌لادن شده بود. او در دستورالعمل‌هایی، جهادگران را به جلوگیری از تلفات غیرضروری غیرنظامیان توصیه کرد. او از بمب‌گذاری‌های مساجد و دیگر اماکن عمومی ابراز تأسف کرده و آنرا عامل بیگانگی بسیاری از ملت‌ها با مجاهدین می‌دانست. داعش این نکته را نیز در نظر نگرفته است. بر اساس گزارش دیده‌بان حقوق بشر و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، این گروه شهروندان غیرنظامی را در سوریه و عراق قتل‌عام کرده است. این گروه نه‌تنها سربازان دشمن بلکه هر کسی را که برای دولت کار می‌کند، هدف قرار داده است. در سوریه یک روحانی مهم، داعش را به خاطر کشتار کودکان و غیرنظامیان، تکفیر کرده است. در عراق بعثی‌هایی که در کنار داعش مبارزه می‌کنند وعده داده‌اند که این گروه را از کشتار مردم بی‌گناه بازدارند. [color=#ff6600][b]■[/b][b] خونریزی‌ها را علنی نکنید[/b][b]■[/b][/color] ۳- خونریزی‌ها را علنی نکنید. طبق یکی از بیانیه‌ها به‌دست‌آمده از القاعده، که گفته می‌شود توسط بن‌لادن یا معاون او عطیه عبدالرحمان نوشته شده، او از وابستگان یمنی القاعده می‌خواهد تا از به کار بردن کلماتی که مردم را از مجاهدین دور می‌کند خودداری کنند. او در این نوشته می‌گوید که بیانیه‌های گروه ما باید با دقت به منظور اجتناب از آنچه دشمن به ما نسبت می‌دهد و ما را حیوان و قاتل می‌نامند، نوشته شود. داعش با عجله و بی‌پروا برای خود دشمن می‌تراشد و توحش خود را تبلیغ می‌کند. مردم را گردن می‌زند. عهد می‌کند که تمام شیعیان را بکشد. ویدیوهایی از اسرایی پخش می‌کند که با شلیک گلوله کشته می‌شوند و خودروهایی را در حال حمل مسلسل نشان می‌دهد. یک هفته قبل، داعش برای نشان دادن مبارزات خود عکس‌هایی را از اعدام ۱۷۰۰ سرباز اسیر عراقی به وسیله مجاهدان نشان داد. عنوان عکس‌ها این بود:”صدها شیعه کثیف کشته شدند.” در عنوان دیگری نوشته: ” نابودی شیعیانی که از پایگاه‌های نظامی خود فرار کرده بودند.” سومین عنوان می‌گوید: “این سرنوشت شیعیان مالکی است” چهارمین عنوان: “به آنها نگاه کنید که با پاهای خود به سوی مرگ می‌روند.” تبلیغاتی بدتر از این برای تحریک احساسات عمومی و دشمن‌تراشی نمی‌توان تصور کرد. [color=#ff6600][b]■[/b][b] با خشونت رفتار نکنید[/b][b]■[/b][/color] ۴- با خشونت رفتار نکنید. بن‌لادن یک بنیادگرای مذهبی بود، اما به متحدانش هشدار داده بود که از خشونت دوری کنند تا بر افکار عمومی تأثیر سوء نگذارند. گروهی که به بدترین شکل از این قانون سرپیچی کرد، الشباب در سومالی بود. در بیانیه سال ۲۰۱۱ بن‌لادن با عطیه می‌گوید: ” باید به برادران در سومالی در مورد فواید شک در هنگام برخورد با جرائم و اعمال شریعت،‌ طبق گفته‌های پیامبر و استفاده از شبهات برای تخفیف در مجازات، توصیه‌هایی کرد.” هنگامی که داعش یک شهر را تصرف می‌کند، در ابتدا از این قانون پیروی می‌کند. ولی به زودی این رفتار خوب از بین می‌رود. این گروه به توقیف اموال و کمک‌های انساندوستانه می‌پردازند. مسیحیان و مسلمانان مرتد را اعدام می‌کنند. دو روز پس از تصرف موصل، یعنی دومین شهر بزرگ عراق، داعش دستور داد که مشروب و سیگار ممنوع است، به زنان دستور داد که در خانه بمانند و اعلام کرد که کارمندان دولت که توبه نکرده باشند اعدام می‌شوند. این رفتارها باعث می‌شود تا مبارزان سنی که با داعش همکاری کرده‌اند با آنها دشمن شوند. یکی از رهبران قبایل به نیویورک تایمز گفت:” در برخی از مناطق که توسط داعش تصرف شده است آنها مردم ما را می‌کشند و قوانین اسلامی خود را بر ما تحمیل می‌کنند. ما این را نمی‌خواهیم.” [color=#ff6600][b]■[/b][b] جایی را که نمی‌توانید تغذیه مردمش را تأمین کنید، قلمرو خود ننامید[/b][b]■[/b][/color] ۵- جایی را که نمی‌توانید تغذیه مردمش را تأمین کنید، قلمرو خود ننامید. در بیانیه ۲۰۱۰ بن‌لادن هشدار داده بود: موضوع تأمین نیازهای اساسی، مسئله‌ای است که باید قبل از به دست گرفتن کنترل یک کشور و یا شهر در نظر گرفته شود. اگر نیروی کنترل‌کننده، که از حمایت اکثریت مردم منطقه‌ای که در دست گرفته، برخوردار است نتواند نیازهای اولیه مردم را برآورده کند، حمایت آنها را از دست داده و خود را در موقعیتی دشوار قرار خواهد داد که سختی آن‌طور فزاینده، افزایش خواهد یافت. مردم نمی‌توانند مرگ کودکان خود را بر اثر کمبود غذا یا دارو ببینند. داعش به این راهنمایی نیز هیچ توجهی نمی‌کند. این گروه می‌گوید که بهبود شرایط مردمی که تحت سلطه آن قرار می‌گیرند، از دین آنها اهمیت کمتری دارد. به گزارش صلیب سرخ در فلوجه، شهری که به مدت ۶ ماه تحت کنترل داعش بود، کمبود شدید غذا، آب و مراقبت‌های بهداشتی دیده می‌شد. [color=#ff6600][b]■[/b][b] با متحدان خود نجنگید[/b][b]■[/b][/color] ۶- با متحدان خود نجنگید. بن‌لادن سعی کرد تا کج‌خلقی و برادرکشی سازمان القاعده در عراق را که داعش یکی از زیرمجموعه‌های آن است، کنترل کند. او از همکاران خود خواست تا هرگونه درگیری بین تمام اشخاص جهادگر در عراق را حل‌وفصل کنند. او این درگیری‌ها را به عنوان درسی برای مردم یمن می‌دانست و به آنها در مورد برخورد با شرکای بالقوه مسلمان هشدار داده بود: بسیاری از عراقی‌ها علیه آمریکا به مجاهدین پیوستند تا اینکه برخی اشتباهات رخ داد و بچه‌های قبیله الانبار بدون هیچ علتی، مورد حمله قرار گرفتند (آنها تهدیدی علیه مجاهدین محسوب نمی‌شدند)، ولی در حال ثبت‌نام در نیروی امنیتی بودند. این حمله باعث شد که آن قبیله با مجاهدین مخالف شود. اعضای داعش این درس را نیز نادیده گرفته‌اند. این گروه از همکاری با متحد خود در سوریه یعنی جبهه النصره خودداری کرد. داعش به گروه‌های دیگر شورشی نیز حمله می‌کند. در تاریخ ۸ ژوئن، داعش دفاتر کردها در عراق را بمباران کرد. در ۲۲ ژوئن، خانه‌های اعضای بعثی سازمان را نابود کردند که برای موفقیت داعش در عراق بسیار ناگوار بود. اعضای خانواده رهبر یک گروه شبه‌نظامی اسلامی در عراق را نیز کشت. حالا برخی از بعثی‌ها در حال مبارزه با داعش هستند و شبه‌نظامیان کرد به ارتش عراق برای بازپس‌گیری شهرها کمک می‌کنند. [color=#ff6600][b]■[/b][b] قبل از موعد مقرر به دشمنان خود هشدار ندهید[/b][b]■[/b][/color] ۷- قبل از موعد مقرر به دشمنان خود هشدار ندهید. بن‌لادن در سال ۲۰۱۰ به پیروان خود در یمن توصیه کرد که جنگ را در آنجا تشدید نکنند، به خاطر اینکه ظهور نیرویی از مجاهدین در یمن مسئله‌ای است که باعث می‌شود دشمنان ما در سطح بین‌المللی و محلی تحریک شده و هشداری بزرگ برای ما محسوب شوند.حاکمان سعودی یک بار هشدار داده بودند که بودجه عظیمی را به قبایل یمن می‌پردازند تا ما را بکشند. آنها با کمک اکثریت پیروز خواهد شد، و نیروی مجاهدین در یمن را زیر آتش خواهند گرفت. و این در حالی است که برادران ما در یمن به حد کافی قدرت مقابله با آنها را دارا نیستند. داعش این صبر و شکیبایی را ندارد. این گروه دشمنانی را با عجله و بی‌پروایی برای خود ایجاد کرده است. جنگجویان داعش به خطوط مرزی سوریه و اردن حمله کرده‌اند. به کنسولگری ترکیه در موصل حمله کرده و کارکنان و خانواده‌های آنان را ظاهراً برای تحقیقات از آنجا برده‌اند. ۳۱ راننده کامیون ترکیه را ربوده و خواستار ۵ میلیون دلار باج شده‌اند. به حرم شیعیان در سامرا حمله کرده‌اند. در سه روز، آنها صدها مایل از موصل تا بغداد را پیش رفته و وعده داده‌اند که به شیعیان در خانه‌هایشان حمله می‌کنند. [color=#ff6600][b]■[/b][b] همه علیه داعش متحد می‌شوند[/b][b]■[/b][/color] در حال حاضر ارتش سوریه که قبلاً داعش را از کشورش بیرون رانده، شبه‌نظامیان این گروه را در عراق بمباران می‌کند. هزاران نفر از شیعیان به منظور تقویت ارتش عراق ثبت‌نام کرده‌اند. آمریکا و ایران که چند دهه دشمن خونی هم بودند، در حال بررسی همکاری محدود برای جلوگیری از پیشروی داعش هستند. جناح‌های سیاسی در حال تلاش برای سازمان‌دهی یک دولت چند قومی در بغداد هستند. دولت ترکیه بدون شک در حال طرح یک ضد حمله است. داعش جنگی را میان خودش ازیک‌طرف و هر حوزه و کشور در اطراف عراق، از طرف دیگر، ایجاد کرده است. این هرج‌ومرج نیست، بلکه اتحاد است. ما قبلاً هم چنین اوضاعی را شاهد بوده‌ایم. هشت سال پیش، جهادگران در عراق اشتباه مشابهی را مرتکب شدند. آنها مردم را از خود بیگانه کرده و بعد به وسیله قبایلی که در کنار خودشان می‌جنگیدند به بیرون رانده شدند. و حالا به عنوان داعش فقط به خاطر اینکه دولت عراق سنی‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و به قبایل بی‌اعتنایی می‌کرد، توانستند دوباره برگردند. حالا جهادگران برگشته‌اند تا کار همیشگی‌شان را انجام دهند: نابود کردن زندگی‌ها، جامعه و خودشان. [color=#ff6600][b]پایان[/b][/color] بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/2022"]http://www.eshraf.ir/2022[/url]
  10. [quote name='death' timestamp='1404117769' post='389316'] فعلا که روز به روز بزرگتر داره میشه [/quote] جناب DEATH بسیار عزیز - به این میگن رشد بادکنکی
  11. [b] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/322531/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%AD%D8%B2%D8%A8%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86"]گزارش اندیشکده صهیونیستی از تشکیل حزب‌الله سوریه توسط ایران[/url][/b] مرکز امور معاصر رژیم صهیونیستی ادعا کرده که با تشکیل حزب‌الله سوریه، ایران جبهه مبارزه خود با اسرائیل را به بلندی‌های جولان کشانده است. مرکز امور عمومی رژیم صهیونیستی در گزارشی از تشکیل حزب‌الله سوریه ابراز نگرانی کرده است. در این گزارش که با سخنان فرماندهان سپاه و برخی چهره‌های سیاسی کشورمان طی یکی دو سال استناد شده، از حزب‌الله سوریه به عنوان دومین گروه مبارز حامی ایران پس از حزب‌الله لبنان نام برده شده است. [center][img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/4/8/632838_343.jpg[/img][/center] این موسسه ادعا کرده که با تشکیل حزب‌الله سوریه، ایران جبهه مبارزه خود با اسرائیل را به بلندی‌های جولان کشانده است. همچنین تشکیل حزب‌الله سوریه این قدرت را به ایران داده که حتی در صورت کناره‌گیری بشار اسد از قدرت هم ایران جایگاه و نفوذ خود در سوریه را از دست ندهد. بر همین اساس، از این سناریو به عنوان پلان «ب» نام برده شده است، یعنی برنامه ایران برای تداوم حضور در سوریه در شرایط سقوط احتمالی اسد. این موسسه صهیونیستی با اشاره به تجارب و آموزش‌های مهمی که حزب‌الله لبنان طی چند دهه اخیر از توان نظامی و دفاعی ایران به دست آورده، از اینکه همین ماجرا برای حزب‌الله سوریه تکرار شود، ابراز نگرانی کرده است. مرکز امور معاصر رژیم صهیونیستی همچنین ادعا کرده که در جریان مذاکرات فرماندهان سپاه ایران و حزب‌الله لبنان در سال گذشته میلادی، تصمیماتی به این شرح اتخاذ شده است: تشکیل یک ارتش 150 هزار نفره در سوریه مشتمل از شیعیان و علویان ایران، عراق، افغانستان، حزب‌الله و برخی اعضای نمادین از کشورهای عربی خلیج فارس. این ارتش در ابتدا از نیروهای ایران و عراق تشکیل خواهد شد و سپس از شیعیان سایر کشورها استفاده خواهد شد. این ارتش شیعیان می‌تواند در ارتش سوریه ادغام شود. بن پایه : [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/322531"]http://www.mashreghnews.ir/fa/news/322531[/url]
  12. یک تحلیلگر صهیونیست می‌گوید تجزیه عراق به نفع اسرائیل است اما آنچه اکنون در عراق در جریان است ممکن است در نهایت در گلوی اسرائیل گیر کند. به گزارش روزنامه الرأی الیوم، «یواو کارنی» در روزنامه صهیونیستی گلوبز نوشت: تقسیم عراق موجب بسته شدن راه نفوذ ایران می‌شود و در جهت منافع اسرائیل است. الرأی الیوم خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد سیاستگذاران اسرائیل همچنان در پی اجرای سخنان «دیوید بن گوریون» هستند که گفته بود عظمت اسرائیل در مالکیت بمب هسته‌ای و زرادخانه تسلیحاتی نیست بلکه در گرو فروپاشی سه کشور مصر، عراق و سوریه است. در این رابطه می‌توان به سخنان «یواو کارنی» کارشناس امور آمریکا در اسرائیل استناد کرد که تجزیه عراق را برای بستن راه نفوذ ایران در سرزمین رافدین، به مصلحت اسرائیل دانست. کارنی در تحلیل خود نوشت: آمریکا لانه زنبور بزرگی در عراق ایجاد کرده است، به طوری که دیگر منطق حکم می‌کند اشغال این کشور یک اشتباه راهبردی درجه یک تلقی شود و حوادث فاجعه‌بار آینده که در نتیجه این جنگ به وجود می‌آید، مورد بررسی قرار گیرد. وی افزود: [size=5][color=#FF0000]هر چند صدام حسین رئیس جمهوری معدوم عراق دشمن اسرائیل محسوب می‌شد، اما بسیار ضعیف بود و در محاصره دشمنانش قرار داشت. حکومت صدام همچنین مانع کشیده شدن ایران به سمت غرب می‌شد و در آن دوره، عراق پل ارتباطی بین ایران، سوریه و لبنان هم به حساب نمی‌آمد.[/color][/size] به نوشته کارنی «افزون بر این، در آن زمان نشانه‌ای از وجود هلال شیعه در پهنه خاورمیانه نبود[size=5][color=#0000FF] اما سقوط صدام نسنجیده و بی‌ارزش بودن طرح‌های آمریکا در عراق را مشخص کرد[/color][/size]. کارنی افزود: «[size=5][color=#006400]خطر القاعده برای اسرائیل، از ایران کمتر است. القاعده پدیده‌ای بیمارگونه و یک اختلال روانی ناشی از فروپاشی نهادها و در هم آمیختن نقش‌آفرینان منطقه‌ای است که هر چند می‌تواند مرتکب جنایت شود و خسارت‌هایی را وارد کند اما مدت زیادی دوام نخواهد آورد.[/color][/size] وی ادامه می‌دهد:[color=#ff0000][size=5] برخلاف القاعده، ایران نیرویی پایدار است و دشمن راهبردی اسرائيل هم به شمار می‌آید. برخلاف القاعده که تهدیدی برای موجودیت رژیم اسرائیل نیست، جمهوری اسلامی ایران خطری آشکار و فوری است.[/size][/color] وی تأکید کرد: «[size=5][color=#0000FF]آنچه هم اکنون در عراق جریان دارد، ممکن است در نهایت در گلوی اسرائیل گیر کن[/color]د[/size].» [size=5][color=#FF0000]واشنگتن و اروپا که هراس بیشتری از القاعده در قیاس با ایران دارند، به زودی ایران را مانعی مؤثرتر و فعال‌تر از القاعده می‌دانند.[/color][/size] بن پایه :[url="http://kayhan.ir"]http://kayhan.ir[/url]
  13. بخش هفدهم : پیش زمینه : تصرف بندر فاو توسط رزمندگان اسلام در عملیات والفجر 8، ضربات شدیدی بر پیکر ارتش عراق وارد ساخت و موقعیت سیاسی – نظامی رژیم عراق را به شکل مؤثری زیر سؤال برد. شکست فاحش و تلفات سنگین ارتش عراق در این عملیات سبب شد تا صدام با کمک طراحان نظامی غربی ، سیاست جدیدی را در جنگ طرح ریزی و اجراء نماید. این سیاست که بعدها به استراتژی دفاع متحرک معروف شد با اهداف منفعل کردن نیروهای خودی ، بدست گرفتن ابتکار عمل در جنگ، تاخیر در عملیات آینده رزمندگان اسلام، گرفتن زمان جهت بازسازی یگانهای آسیب دیده در عملیات فاو و پاره ای از اهداف جانبی دیگر به اجرا درآمد. استراتژی دفاع متحرک از تاریخ 1362/2/15 در منطقه چوارتا آغاز و تا 1365/2/26 در منطقه مهران ادامه یافت . اوج موفقیت ارتش عراق در این دوره از جنگ را می توان تصرف شهر مهران دانست که تبلیغات گسترده ای را از سوی رژیم بعث به همراه داشت. عده ای از صاحبنظران نظامی معتقدند اگرچه با بازپس گیری شهر مهران توسط نیروهای خودی این استراتژی به شکست انجامید اما همین خط مشی با جبران نقاط ضعف آن در پایان جنگ توانست موفقیت هایی را نصیب ارتش عراق نماید. بدين منظور با توجه به موفقيتي که در بازپس گيري منطقه والفجر 9 (منطقه چوارتا) به دست آورد و نيز اطلاعاتي که از خطوط پدافندي ما داشت، از جمله اينکه مي دانست يگان هاي اصلي سپاه براي دفاع از دستاوردهاي عمليات والفجر8 در اين منطقه متمرکز کرده اند، به سپاه هاي مستقر در سراسر جبهه ها مأموريت انجام عمليات محدود را ابلاغ کرد تا در مناطقي که اهميتي نسبي داشتند، خطوط پدافندي ما را شناسايي کنند و در نقاط ضعيف و قابل رخنه به عمليات بپردازند. در اين سلسله تحرکات، دشمن افزون بر تعقيب هدف، به نتايج زير نيز مي انديشيد و آنها را در زمره اهداف خود قرارداده بود: 1- زمین گیر کردن توان تهاجمی نیروهای خودی ، بویژه جلوگیری از سازماندهی ، تجمع و آمادگی نیروها برای انجام عملیات گسترده و درنهایت جلوگیری از ادامه جنگ 2- به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ و تعيين نقطه و نوع نبرد؛ 3- کسب زمان براي بازسازي و بالابردن توان رزمي خود؛ 4- بهره برداري تبليغاتي و برقراري و حفظ موازنه سياسي درجنگ 5- روحيه بخشيدن به ارتش شکست خورده و مردم عراق؛ 6- جلوگيري از مأيوس شدن دنيا از توانايي ارتش و رژيم بعث عراق؛ 7- تضعيف جبهه مهم فاو براي ضربه زدن به اين خط در موقعيت مناسب 8- تسلط بر سلسله از نقاطي مهم و ترميم خطوط پدافندي و به دست آوردن موقعيت مناسب ديد و تير براي کاستن از اضطرابهاي خود و صرفه جويي در نيرو و امکانات؛ 9- گرفتن اسير براي تبليغات و همچنين، کسب اطلاعات در مورد خطوط پدافندي، عمليات محدود و گسترده. عوامل موفقيتهاي دشمن در حرکت جديد: ضعف خطوط پدافندي خودي: پس از عمليات بيت المقدس، دشمن در زمين حالت پدافندي به خود گرفت و تا والفجر 8 عمليات تهاجمي نداشت. بدين ترتيب، خطوط پدافندي غير فعال خودي بر اثر گذشت زمان فرسوده، خاکريزها و استحکامات آنها سست شدند و اقدامي براي تحکيم و ترميمشان، که بيشتر از سوي برادران ارتش پدافند مي شد، انجام نگرفته بود. آماده نبودن نيروهاي پدافند کننده: عدم تحرک دشمن پيش از عمليات والفجر 8 در خطوط پدافندي آرامش و سکوت طولاني اي را در اين خطوط باعث شده بود و آمادگي رزمي نيروهاي پدافند کننده را که تقريبا تمامي آنها از برادران ارتشي بودند، کاهش داده بود. فرماندهان آنها نيز غالبا به اين مسئله توجهي نداشتند و به علت عدم سرکشي، بيشتر اوقات از وضعيت خطوط خود بي اطلاع بودند. جاي گزين نشدن تجهيزات انهدامي يگان ها، خارج شدن توپخانه و يگان ها از نقاط پدافندي از علل ديگر ضعف نيروهاي پدافند کننده و شکسته شدن خطوط پدافندي آنها محسوب مي شود سرهنگ صياد شيرازي ( سپهبد شهید صیاد شیرازی ) در اين مورد گفته است: "نيازي به اعتراف ندارد که نيروي زميني ارتش وضعيت ضعيفي دارد، البته، فقط ضعف روحيه نيست، بلکه ضعيف هم شده است، امکانات سازماني اش دستش نيست، يعني توپخانه ندارد". سرهنگ موسوي نيز اظهار کرده است: " آزاد کردن يگان هايي براي آفند، خود به خود اين خطر را که خط ما آسيب پذير مي شود، به دنبال داشت، براي نيروي زميني آزادکردن اين قدر يگان (لشکر 81 زرهي، لشکر 77 خراسان، لشکر 30 گرگان، لشکر 21 و تيپ 55) کار ساده اي نبوده است" از طرف ديگر، محدوديت توان سپاه اجازه گسترش نيرو در تمامي خطوط پدافندي را نمي داد و همين محدوديت باعث شد که نتوانيم با فاصله زماني کوتاهي از عمليات والفجر 8، عمليات گسترده ديگري انجام دهيم تا توان اصلي دشمن را در يک منطقه زمين گير کنيم و از حالت انفعالي بيرون آييم. ادامه دارد ................... .
  14. جناب zed ، بسیار خوشحالم که بالاخره یک نفر در تاپیک بنده اظهار نظر کرد و درعین حال سئوال هدفمند و جالبی را مطرح نمود ، پاسخ جنابعالی بسیار طولانی و به قدمت حضور نمایندگان حوزه تمدنی غرب در حوزه آسیای جنوب غربی است ، اما اگر case study ما در اینجا و بطور خلاصه بحث وحوش داعش باشد ، باید گفت : " رفتار ایالات متحده در قبال داعش و ارتباط آن با جمهوری اسلامی ایران و حوزه تمدنی اسلام به مانند بازی با یک شمشیر دولبه بسیار تیز است . در بعضی از اوقات که منافع این حضرات ایجاب می کند ، تظاهر می کنند که درحال ضربه زدن به گروه های تروریستی نظیر طالبان و داعش هستند و از طرفی دیگر هم منافع کوتاه مدت و بلندمدت شان ایجاب میکند که از این وحوش حمایت کنند . این یعنی یک تضاد آشکار در سیاست خارجی . بدین معنی که منافع ایالات متحده در بلند مدت ایجاب می نماید که این وحوش و مشابه این وحوش در منطقه حضور داشته باشند تا پازل های سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه و جهان اسلام و در یک پلان بزرگ در سطح بین المللی را تکمیل کنند . این مساله هم بدین معنی است که با ایجاد و تقویت این گروه ها ، از یکسو توان سیاسی ، اطلاعاتی و نظامی ایران را بخود جلب کرده تا از وارد شدن ایران به مسائل مهمتر داخلی ، منطقه ای و بین المللی جلوگیری بعمل آورده و ازسوی دیگر با منتسب کردن این وحوش به اسلام ، چهره اسلام را در سطح جهانی تخریب کرده ( [size=5][color=#FF0000]مثل این جمله ، همه مسلمان ها تروریست نیستند ، اما همه تروریست ها مسلمان هستند[/color][/size] ) و از پیشروی روشنگرانه اسلام در حوزه تمدنی غرب جلوگیری نماید ( رشد اسلام گرایی در اروپا و امریکا بویژه در فرانسه ) و از سویی دیگر با درگیر کردن اروپا و روسیه و سایر کشورهای جهان در این قضایا ، توجهات بین المللی را از برنامه های اصلی ان کشور برای ایجاد زیر ساختهای لازم برای شکل دهی به جهان آینده (150 سال آینده ) منحرف نمایند . بنده به ضرس قاطع خدمت شما عرض می کنم که این سیاست یک بام و دو هوا زیاد دوامی نخواهد داشت وفقط زمان هست که ناکارامدی این سیاست در منطقه را معلوم می نماید .
  15. [quote name='AmirAzad' timestamp='1403956680' post='388905'] بنده اطلاعی ندارم ، عینا" از کتاب تایپ کردم بدون دخل و تصرف [/quote] بسیار ممنون از پاسخ شما برادر عزیز
  16. با تشکر از شما - ولی خود محسن رضایی در سال 1375 در جریان یک برنامه مستند به مناسبت همین عملیات نوع هواپیما را تایگر عنوان کرده بوده . تایگر سری F
  17. MR9

    جنگ شهری : عملیات آفندی

    با سلام - احیانا" در ارتباط با نقش و تاثیر استفاده از مهمات ترموباریک در نبردهای شهری ، توضیح بفرمایید.
  18. خداوند روح ما را با یاد این شهدا ، شاد بفرماید ، انشاا... .
  19. بخش شانزدهم : به هر صورت ، برابر گزارشهای موجود (برآورد سازمانهای اطلاعاتی فرانسه ) ، بدنبال تقویت توان رزمی و دفاعی عراق ، استعداد رزمی ارتش این کشور به شرح ذیل می بود : 1- پنج لشکر زرهی شامل لشکرهای سوم ، ششم ، دهم ، دوازدهم و هفدهم 2- سه تیپ زرهی مستقل شامل تیپ های یکم ، دوم و دهم گارد ریاست جمهوری 3- دو لشکر مکانیزه شامل لشکرهای یکم و پنجم 4- پنج لشکر پیاده شامل لشکرهای دوم ، چهارم ، هفتم ، هشتم و یازدهم 5- هفتاد تیپ مستقل پیاده که در رده احتیاط قرار داشتند . 6- پانزده لشکر که پس از آغاز تهاجم به ایران در سازمان رزم این نیرو موجود بود و شامل لشکرهای 14، 15، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 26، 27، 28، 31و 35 می گردید . لشکرهای زرهی و مکانیزه در قالب 120 گردان تانک و نفربر به استعداد هر گردان 45 تا 50 دستگاه تانک که این یگانها در مجموع 5400 تا 6000 دستگاه تانک و انواع نفربرهای شرقی و غربی را در اختیار داشتند . بنابر برآوردهای موجود ، ارتش عراق از توانایی های زیر برخوردار بود : 1- دشمن در هرزمان توانایی جابه جایی 3 لشکر پیاده را در هر منطقه دارد . آنها قادرند ، یک تیپ پیاده را در عرض 24 ساعت جابه جا کنند . و یک تیپ زرهی را در عرض 72 ساعت از غرب به جنوب یا بالعکس منتقل نمایند . 2- دشمن در هرزمان دارای 5 لشکر مکانیزه و زرهی است که در عرض 4 تا 5 روز قابلیت مانور و جابه جایی سریع دارد . 3- دشمن در هر زمان توانایی آزاد سازی 40 گردان توپخانه را دارد که در یک منطقه تمامی آتشبارهای این 40 گردان را در یک جا جمع کرده و در یک نقطه متمرکز کند . 4- دشمن توانایی یک ماه بمباران و فشار هوایی را ( به مانند آنچه که در عملیات بدر اتفاق افتاد) را دارد . 5- دشمن توانایی طراحی و اداره دو عملیات همزمان به وسعت 3 تا 4 لشکر را خواهد داشت . 6- در صورت اجرای عملیات تهاجمی توسط نیروهای ایرانی با استعداد رزمی 100 گردان پیاده ، دشمن قادر است تا با 300 گردان پیاده از خود دفاع کند . ( این برآورد در 1364/2/25 توسط سردار سرلشکر غلامعلی رشید - البته در منبع ، ایشان با عنوان برادر غلامعلی رشید معرفی شده اند - ارائه شده بود ) بطور کلی از این برآورد اطلاعاتی دونکته بسیار مهم را می توان در مورد ارتش عراق استباط نمود : -- ارتش عراق از زمان آغاز جنگ در سال 1359 تا سال 1364 علیرغم تحمل تلفات شدید در نیروی انسانی و تجهیزات موفق شده بود تا سازمان رزم خود را گسترش دهد . -- برخلاف تبلیغات در مورد ناتوانی های ارتش عراق ، سازمان رزم این نیرو از تحرک فوق العاده ای برخوردار می بود . ادامه دارد ....................
  20. [center][color=#ff0000][size=6]بسم الله الرحمن الرحیم [/size][/color][/center] [center][size=5][color=#3366FF]بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ها هرگز مورد تأیید بنده نمی‌باشد.[/color][/size][/center] [center][url="http://www.uploadax.com/images/90049863526201940169.jpg"][size=5][color=#3366FF]http://www.uploadax.com/images/90049863526201940169.jpg[/color][/size][/url][/center] یک[size=5][color=#FF0000] اندیشکده آمریکایی[/color][/size] [size=5][color=#008000]برای چندمین بار در اقدامی تأمل‌برانگیز با برجسته‌کردن نقش فرمانده سپاه قدس ایران و القاء این موضوع که ایران حضوری گسترده و تأثیرگذار در عراق دارد، سعی در منحرف کردن افکار عمومی و روبرو کردن جهان اسلام با سردار سرلشگر سلیمانی کرد.[/color][/size] اندیشکده «[size=5][color=#FF0000]امریکن انترپرایز[/color][/size]» در یادداشتی به قلم «[color=#0000ff]متئو مک اینس[/color]» و «[color=#0000ff]اشتون گیلمور[/color]» نوشت: پاسخ [سردار سرلشگر] «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به حمله سریع داعش به موصل ممکن است تهدید را از بغداد دور و از تخریب احتمالی اماکن مقدس شیعه در سامرا، کربلا، نجف و کاظمین جلوگیری کند. [سردار سرلشگر] «سلیمانی» در طراحی و اجرای این برنامه دارای مزیت زیرساخت‌های گسترده و پیشرفته قدرت نظامی نامنظمی، هم فعال و هم مخفی برخوردار است که طی سال‌ها نبرد و عملیات مخفی در خاورمیانه به‌دست‌آمده است. فرمانده ایرانی همین‌طور از پاسخ قوی به درخواست برجسته‌ترین روحانی شیعه تهران برای نبرد علیه افراطی‌های سنی نیز بهره‌مند شده است. [color=#ff6600][b]■[/b][b] انتخاب‌های دشوار فرمانده سلیمانی و دفاع از حرمین عسکریین[/b][b]■[/b][/color] با این وجود [سردار سرلشگر] «سلیمانی» علی‌رغم این مزیت‌ها، در تلاش خود برای به عقب راندن داعش، با انتخاب‌های دشواری روبروست. - [سردار سرلشگر] «سلیمانی» نمی‌تواند هیچ‌گونه ضعفی در دفاع از مرزهای ایران، ازآنجاکه او با نیروهای زمینی سپاه پاسداران و ارتش منظم ایران همکاری می‌کند، را بپذیرد. واحدهای قدرتمندی، مثل صابرین، واحدهای عملیاتی مخصوص سپاه پاسداران، وجود دارند، اما این رویه این منابع باارزش را که می‌توان از آن‌ها برای دفاع از مکان‌های کلیدی استفاده کرد یا به دفاع از سایر مناطق عراق پرداخت را محدود می‌سازد. - در اهمیت و دشواری حفاظت از اماکن مقدس شیعه نمی‌توان اغراق کرد. دفاع از حرمین عسکریین در سامرا اولویتی مهم برای[سردار سرلشگر] «سلیمانی» است. بااین‌حال این مکان در منطقه‌ای بیشتر سنی نشین در شمال بغداد قرار دارد، که ایجاد یک جبهه قوی دفاعی را برای فرمانده دشوار می‌سازد؛ به‌خصوص جبهه‌ای که بتواند از مرز ایران از طریق استان چند فرقه‌ای دیاله تا سامرا، پس‌ازآن از مناطق چند فرقه‌ای غرب و جنوب پایتخت برای دفاع از کربلا، یکی دیگر از اماکن مقدس شیعیان گسترده شود. [color=#ff6600][b]■[/b][b] سردار «سلیمانی» یک فرماندهی منسجم و چندملیتی ایجاد کرده است[/b][b]■[/b][/color] - دفاع از سرزمین مادری برای شیعیان عراقی موردحمایت ایران، که اکنون در سوریه می‌جنگند، از اهمیت زیادی برخوردار است و آن‌ها در حال بازگشت به عراق هستند. حتی حزب‌الله لبنان نیز ممکن است توجه خود را از سوریه به عراق معطوف کند؛ که به این پرسش می‌انجامد که: [سردار سرلشگر] «سلیمانی» تا چه حد می‌تواند دفاع خود از «بشار اسد» را کاهش دهد؟ - به نظر می‌رسد [سردار سرلشگر] «سلیمانی» یک فرماندهی منسجم و چندملیتی، از باتجربه‌ترین رهبران شبه‌نظامی شیعه عراقی و سایر عوامل نیابتی ایران، ایجاد کرده است. وی و این گروه‌ها نیروهای امنیتی عراق را علیه داعش هماهنگ و حتی فرماندهی می‌کنند. این نقش اصلی فرمانده ایرانی، می‌تواند این استدلال داعش را تقویت کند که دولت فعلی عراق بازیچه دست ایران است و بدین ترتیب اعتبار دولت عراق بیشتر زیر سؤال خواهد رفت. - سرانجام [سردار سرلشگر] «سلیمانی» باید مراقب باشد که هرگونه همکاری با آمریکا می‌تواند وی را در جهان اسلام به ‌عنوان همکار آمریکا معرفی کند. تهران علاقه‌ای به دخالت آمریکا یا افزایش نفوذ این کشور در عراق را ندارد. [color=#ff6600][b]■[/b][b] اوضاع عراق، یک شرایط باخت [/b][b]–[/b][b] باخت برای واشنگتن است[/b][b]■[/b][/color] تصرف احتمالی بغداد بحرانی واقعی برای ایران و تهدیدی خطرناک برای امنیت ملی آمریکا و هم‌پیمانانش محسوب می‌شود. بدون کمک آمریکا یا نقش‌آفرینی چشمگیر جهانی، بار جلوگیری از چنین اتفاقی تنها بر دوش‌[سردار سرلشگر] «سلیمانی» قرار می‌گیرد. اگر وی موفق شود، آمریکا باید با عواقب یک دولت عراقی وابسته به ایران و شبکه‌ای منسجم‌تر و قوی‌تر از عوامل نیابتی منطقه‌ای ایران مواجه شود. انتخاب میان داعش و تهران، به‌عنوان بازیگران عمده قدرت در عراق، یک شرایط باخت – باخت برای واشنگتن است. لازم است آمریکا به‌جای این شرایط، به یک پیروزی عراقی فکر کند. [color=#ff6600][b]پایان[/b][/color] [color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/1888/"]http://www.eshraf.ir/1888/[/url][/b][/color]
  21. [center][size=6][color=#FF0000]بسم الله الرحمن الرحیم [/color][/size][/center] [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10284/eshraf_ir-oxford-us-drones-pakistan.jpg[/img][/center] [color=#ff0000][size=5]-- دوستان این نخستین تاپیک من با تصویر است (تاپیک مصور ) که تصویر آن به درستی از گالری آپلود شده است . بابت مزاحتمهای مکرری که خدمت دوستان داشتم برای یادگیری و همچنین آپلود تصاویر در گذشته از منبعی غیر از گالری از همه عزیزان عذرخواهی می کنم .[/size][/color] یک اندیشکده انگلیسی در تازه‌ترین گزارش خود در خصوص استفاده پهپادهای آمریکایی در پاکستان عنوان کرد که این حملات تأثیری در از بین بردن تروریسم در پاکستان نداشته است و تنها موجب افزایش خطر تروریسم، خشونت و ناامنی در سایر نقاط پاکستان شده است. اندیشکده انگلیسی «گروه تحقیقاتی آکسفورد» در گزارشی مفصل به بررسی تأثیرات منفی و مخرب سیاسی و اجتماعی حملات پهپادی آمریکا در پاکستان پرداخته است. در این گزارش عنوان شده است که علاوه بر اینکه این حملات پهپادی تأثیرات بسیار مخربی بر جامعه پاکستان گذاشته است، موجب شده تا شبه‌نظامیان و تروریست‌های پاکستان برای در امان ماندن از این حملات با سایر نقاط پاکستان نقل مکان کنند. می‌توان گفت این حملات تأثیری در از بین بردن تروریسم در پاکستان نداشته است و تنها موجب افزایش خطر تروریسم، خشونت و ناامنی در سایر نقاط پاکستان شده است. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]حملات پهپادهای آمریکایی موجب افزایش خشونت در سراسر پاکستان شده است [/b][b]■[/b][/color] بر اساس گزارش جدیدی که از سوی گروه تحقیقاتی [b]«[/b]کنترل از راه دور[b]» [/b]منتشر شده، حمله پهپادهای آمریکایی به مناطق قبیله‌ای پاکستان موجب نقل مکان تعداد بسیار زیادی از تروریست‌ها به سایر مناطق این کشور شده است که همین امر افزایش خشونت در سراسر پاکستان را در پی داشته است. این گزارش به حملات بزرگ در فرودگاه بین‌المللی کراچی می‌پردازد؛ حملاتی که به کشته شدن دست‌کم ۳۴ نفر منجر شد. این حملات در حالی اتفاق می‌افتد که آمریکا حملات پهپادی خود را پس از پنج ماه وقفه از سر گرفته است. این گزارش که با عنوان [b]«[/b]جابجایی تروریست‌ها و پیامدهای اجتماعی حملات پهپادهای آمریکایی در پاکستان[b]» [/b]منتشر شده است، نشان می‌دهد که برنامه پهپادهای آمریکا در پاکستان موجب شده است تعداد بسیار زیادی از تروریست‌ها برای در امان ماندن از حملات، از مناطق قبیله‌ای که تمرکز حملات پهپادهای آمریکایی بر روی آن‌هاست نقل مکان کنند. این اتفاق به نوبه خود پیامدهای منفی بسیاری در سطح جامعه پاکستان ایجاد کرده است، پیامدهایی نظیر افزایش افراطی‌گری، فرقه‌گرایی و خشونت‌های گروهی و همچنین قاچاق مواد مخدر و اسلحه. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]افزایش بی‌سابقه خشونت شبه‌نظامیان پاکستان [/b][b]■[/b][/color] این تحقیق نشان می‌دهد پاکستان از سال ۲۰۰۷ تاکنون شاهد تشدید خشونت‌ها بوده است (در حدود ۵۰۰۰۰ مورد مرگ‌ومیر بر اثر مواردی چون بمب‌گذاری‌های انتحاری، دستگاه‌های انفجاری ابداعی یا بمب‌های دست‌ساز و اصابت گلوله) که در تاریخ خشونت‌های شبه‌نظامیان این کشور بی‌سابقه است. این گزارش با تمرکز بر چهار منطقه به شدت آسیب‌دیده کراچی، منطقه [b]«[/b]خرم[b]»[/b]، پنجاب و بلوچستان این‌گونه استدلال می‌کند که میان افزایش خشونت‌ها و فراوانی حملات پهپادهای آمریکایی در طول این مدت ارتباط مستقیمی وجود دارد. افزایش حملات علیه احزاب سیاسی سکولار، آدم‌ربایی و جرائم خرد در کراچی که پس از سال ۲۰۱۰ میلادی رخ دادند با افزایش چشمگیر حملات پهپادهای آمریکایی در سال ۲۰۱۰ مصادف بوده است (۱۲۲ مورد در سال ۲۰۱۰ در مقایسه با ۳۶ و ۵۴ مورد به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹). فرار تعداد بسیار زیادی از شبه‌نظامیان از منطقه وزیرستان شمالی به منطقه [b]«[/b]خرم[b]» [/b]پاکستان همزمان با افزایش خشونت‌های فرقه‌ای در این مناطق صورت پذیرفت (از سال ۲۰۰۷ تاکنون قبیله شیعه [b]«[/b]توری[b]» [/b]در منطقه خرم در حدود ۲۰۰۰ نفر را در نتیجه این خشونت‌ها از دست داده است). در پنجاب، افزایش حملات به اقلیت [b]«[/b]احمدی[b]» [/b]منطقه پنجاب و همچنین جوامع شیعی و مسیحی از سال ۲۰۰۷ تاکنون با نقل مکان عده کثیری از شبه‌نظامیان از مناطق قبیله‌ای فدرال به منطقه پنجاب همزمان بوده است. [color=#ff6600][b]■ [/b][b]عواقب گسترده و ناخواسته سیاسی و اجتماعی حملات پهپادی در جوامع مورد هدف [/b][b]■[/b][/color] این گزارش بیان می‌کند که می‌توان از تجربه آمریکا درس‌هایی آموخت که برای سیاست‌های آتی انگلیس در خصوص پهپادها مفید و مثمر ثمر خواهد بود. به ویژه، کشورها و دولت‌هایی که از پهپادهای مسلح استفاده می‌کنند باید عواقب گسترده و ناخواسته سیاسی و اجتماعی حملات پهپادی در جامعه هدف را در نظر داشته باشند و در قبال آن احساس مسئولیت اخلاقی کنند. دکتر ولی اسلم، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه باث و نویسنده این گزارش می‌گوید: [b]«[/b]علاوه بر آسیب‌های اجتماعی این حملات در جامعه پاکستان، اینکه تصور می‌شود حملات پهپادی در مقابله با تروریسم مؤثر بوده است، خطای بزرگی است. حملات پهپادی صرفاً با پراکنده کردن تروریست‌ها به سایر مناطق کشور توانسته تا حدی تهدیدات در مناطق قبیله‌ای فدرال را از بین ببرد. در حقیقت، این عمل موجب افزایش خطر تروریسم از طریق رادیکالیزه کردن افراد در دیگر مناطق این کشور شده است. ما برای مبارزه با تروریسم باید به ریشه‌های بی‌ثباتی (ضعف سیستم آموزشی و نبود حاکمیت قانون در مناطق قبیله‌ای فدرال) بپردازیم، عواملی که موجب بقا، نیروگیری و فعالیت‌های این شبه‌نظامیان می‌شوند. [color=#ff6600][b]■ شکست استفاده از پهپادها به عنوان استراتژی موفق در جهت مبارزه با تروریسم[/b][b] ■[/b][/color] کارولین دونلان، مدیر پروژه [b]«[/b]کنترل از راه دور[b]» [/b]نیز در این باره می‌افزاید: [b]«[/b]این گزارش نشان می‌دهد که استفاده از پهپادها به عنوان استراتژی موفق در جهت مبارزه با تروریسم در پاکستان با شکست روبرو شده است و در مفهوم گسترده‌تر، جنگ‌افزارهای کنترل از راه دور در حل‌وفصل مؤثر درگیری‌ها و مناقشات با محدودیت‌های بسیاری مواجه‌اند. می‌توان گفت با افزایش استفاده از این پهپادها در سومالی، یمن و افغانستان توسط آمریکا و همچنین توسط دولت انگلیس در افغانستان، این گزارش که به موضوع پاکستان می‌پردازد، در نشان دادن پیامدهای استفاده از این جنگ‌افزار جدید نقش حیاتی ایفا می‌کند.[b]»[/b] [color=#ff6600][b]پایان[/b][/color] [color=#ff6600][b]بن پایه : [url="http://www.eshraf.ir/1985"]http://www.eshraf.ir/1985[/url][/b][/color]
  22. دوستان عزیز - از کجا به کجا رسید !!!!!!!!!!!!!!!! بنده فقط گفتم از ظاهر این پرنده خوشم نمی آید و کارایی آن هم زیر سئوال نبردم و به کسی هم توهین نکردم ( پست های بنده را بادقت بخونید ) - فقط عقیده خودم رو براساس اظهار نظر یکی از دوستانم در نیروی هوایی گفتم که اتفاقا" خلبان جنگنده مورد علاقه بنده هم هست . اگر گناه کبیره انجام دادم ، داعش رو صدا کنید
  23. بخش پانزدهم : در همین راستا ، ویلیام اشنایدر ، دستیار وزیر وقت امور خارجه ایالات متحده در حوزه امنیت در فوریه 1986 به بغداد سفر نمود تا در مورد توسعه روابط و همکاری های دوجانبه با صدام مذاکره نماید . این اقدام آمریکایی ها در حالی صورت گرفت که سران اسراییل نسبت به این سفر نگران بوده و در ارتباط با تحولات سریعی که در مجتمع سعد 16 واقع در نزدیکی موصل بشدت ابراز نگرانی نمودند . از سویی دیگر کمک های اطلاعاتی آمریکا به عراق و مشاوره های نظامی این کشور در صدر توافقات دوجانبه میان صدام و نماینده ایالات متحده در سال 1986(1365) قرار داشت . آمریکایی ها در مورد الگوی های فعالیت نیروی هوایی ایران اطلاعات ذیقیمتی در اختیار عراق قرار می دادند . این اطلاعات که توسط پرنده های پیش اخطار هوابرد E-3 آواکس مستقر در یک پایگاه هوایی در نزدیکی ریاض جمع آوری می گردید ، از طریق سامانه های ارتباطی ویژه بطور مستقیم دراختیار واحدهای پدافندی و اسکادرانهای تهاجمی عراق قرار می گرفت . همچنین ، گزارش های اطلاعاتی آمریکایی ها در مورد آرایش یگانهای نظامی ایران نیز منجر به یک پیوند اطلاعاتی ویژه میان سرویس های اطلاعاتی غرب بویژه آمریکا با سیستم استخباراتی ارتش عراق که در آن زمان ژنرال وفیق السامرایی ، مسئول آن بود ، گردید . در اوت 1986، روزنامه واشنگتن پست ، طی گزارشی نوشت : " آمریکا در مورد آرایش نظامی واحدهای مسلح ایران ، اهداف مهم اقتصادی و نظامی ، اطلاعات ماهواره ای دقیقی را در اختیار عراق می گذارد ." علاوه بر این ، ژنرال وفیق السامرایی ، افسر مسئول و رابط میان این سازمان و نمایندگان سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده در کتاب خود با عنوان " ویرانه دروازه شرقی " می نویسد : " سرویس های اطلاعاتی آمریکا از اوایل سال 1982 در زمینه کمکهای اطلاعاتی از سایر کشورها جلوتر بودند . این سرویس های اطلاعاتی ، مجموعه اطلاعاتی را در اختیار ما می گذاشتند که بوسیله تجهیزات فنی یا انسانی تهیه شده بود . ما به راحتی می توانستیم تصویر سربازانی که در پادگانهای آموزشی در حال آموزش بودند را مشاهده کنیم تا جایی که اگر این نیروها در مراسم رژه ، دست و پای خود را اشتباه حرکت می دادند ، در این تصاویر بطور واضح مشخص می بود . در این تصاویر هنگامی که کارخانه های سیمان را بررسی می کردیم ، تعداد کیسه های سیمانی که که در یک مرحله بارگیری می گردید ، قابل شمارش می بود . ماهواره ها ، کلیه تحرکات نیروهای ایرانی را در جبهه ، زیز ذره بین گرفته و از حرکات واحدهای زرهی ، قبضه های توپخانه ، قایق ها در مناطق هور تا جابه جا شدن قرارگاه های تاکتیکی ، دپوهای تجهیزات پل سازی و حتی نتایج حملات هوایی و موشکی ما ، برای ما اطلاعات ارزشمندی را فراهم می نمودند . ما در مراحل مختلف جنگ ، از روسها نیز اطلاعات ارزشمندی از ایران دریافت می کردیم . این اطلاعات در جریان کنفرانسهای اطلاعاتی که هر شش ماه یکبار در بغداد یا مسکو منعقد می گردید ، در اختیار ما گذاشته می شد . من ( ژنرال السامرایی ) در یکی از این سفرها به مسکو رفته و با ژنرال کراخمالوف ، رییس بخش خاورمیانه اداره اطلاعات نظامی شوروی (GRU) ملاقات کرده و اطلاعات لازم را دریافت می کردم . ادامه دارد ...................
  24. [quote name='KOLAHSABZ' timestamp='1403686069' post='388198'] پایایی رزمی تایگر بیشتر هست ولی نه اونقدر که در انجام ماموریت دفاع نقطه ای تاثیر گذار باشه بله موتور اف هفت در برابر دو موتور اف 5 رانش به وزن بیشتری داره برای همین شتاب و سرعت خیره کننده ای داره قبل از خرید اف 4 برای نیروی هوایی ارتش شاه نگران در گیری اف 5 ها با میگ 21 های پرسرعت بود به راحتی میشه روی این هواپیما موشک های پیشرفته تر چینی یا فاطر نصب کرد و الا که سایدواندر سگش به پی ال 7 می ارزه مقایسشون هم مثل مقایسه دقت تفنگ بادی 4.5 با تیرکمون مگسیه رادار های اف 7 های ما چینی هستن(البته در این مورد نیروی هوایی چیز خاصی نگفته) ولی رادار پاکستانی ها گریفو ایتالیایی و اسکای رنجر انگلیسی هست البته عده ای معتقدن رادار گریفو در ایران موجود هست و بومی هم شده و روی اف5 نصبه(راست و دروغ پای خودشون) در زمینه جنگ الکترونیک هم هواپیما در اصل بسیار ضعیفه در چند سالی هم که ما با آمریکایی ها درگیری داشتیم این اف 7 ها یکسره رادارشون سفید میشد پاکستان هم تا به حال کاری برای این موضوع نکرده ولی با ترجه به سابقه ما در چند سال اخیر در جنگ الکترونیک فکر میکنم بشه روی اف 7 کار های خوبی کرد دوست عزیز جناب دث حالا که میتونن از آمریکا جنگنده بخرن چرا نمیخرن؟ جنگنده های اون موقع پاکستان برای ایستادگی در برابر هندی ها مناسب بود چون هند هم اون موقع نه سوخو 30 داشت نه میگ 29 خطرناک ترین پرندش میگ 25 بود حالا هم پاکستان مقداری از هند عقب افتاده چون هند داره خرج زیادی روی نیروی هوایی میکنه جنگنده های شرقی هیچ چیزی کم ندارن از آمریکایی ها ولی اگر به تاریخ نگاه کنیم میبینیم شرقی ها ضعیف بودن که البته دلیلش ضعف آموزش و تجهیزات ضیعف تر از نمونه اصلی بوده [/quote] خداوند جنابعالی را مورد رحمت قرار دهد - بنده باشخصه از پاسخ های به دور از احساسات و تعصب و در اصل بر اساس مبانی منطقی و علمی لذت می برم ، هرچند ممکن است برخلاف مطالعات بنده باشد . بسیار ممنون از شما