سلام علیکم    از توجهی که دارید متشکرم  ----   یک نکته ای هست ، مبحث بسیار جدی و گسترده ای در حوزه علوم نظامی وجود دارد که به اصطلاح با عنوان " ضد تاکتیک" شناخته می شود . عموماً تحلیل ها در این زمینه  روزنامه ای و زرد هست تا تحلیل واقعی نظامی ، بخصوص در هر حوزه ای که به IDF و حزب ا... مربوط می شود .    با این حال باید بیشتر روی جنگ 2006 و درسهایی که IDF از آن گرفت متمرکز شد ( قبلاً در تاپیک معرفی کتاب ، یک نمونه معرفی شد ) . صرف نظر از مشکلات ما با اینها ، بدلیل ماهیت و روند شکل گیری IDF  از سالهای قبل از 1948 ، تا پس از تاسیس رژیم عبری و نبردهای فرسایشی با اعراب ، بویژه دو جنگ بسیار متمایز 1982 و 2006 ، این مجموعه  نظامی بعنوان یک سازمان مسلح کاملاً یاد گیرنده ( این ویژگی در دهه 50 ، 60 ، 70 و 80 در حالی به این مجموعه نسبت داده می شود که سازمان های مسلحی نظیر ارتش آمریکا صرفاً پس از جنگ ویتنام به این مفهوم علاقه مند شدند ) به شکل بسیار عجیبی ، خودش را با تهدیدات متنوع موجود ، تطبیق داد . ( حالا همین مساله هم خودش فراز و نشیبی دارد که تاپیک سوریه جای تحلیل آن نیست )     بحث اصلی در اینجاست که این مجموعه مسلح ، وقتی دید اتکاء صرف برروی نیروی هوایی در زمان بحران موجب مشکلات هست ، بدون لجاجت و تمرکز بیش از حد بر روی یک راهبرد خاص ، با یک برنامه ریزی ده ساله ( عین این رویداد در حوزه نیروی هوایی و سرمایه گذاری روی پروژه اف-35 هم  وجود دارد)  سعی کرد نقطه ضعفش را پوشش دهد . همین رویداد هم نشان دهنده آغاز یک عصر جدید در منطقه و احتمالاً جنگ بعدی میان IDF و حزب ا... خواهد بود .    ورود نخستین جنگنده پنهانکار نسل پنجم به آسیای جنوب غربی    این مساله را باید (  بدون تایید ماهیت این رژیم )  بررسی کرد ، چون درسهای بسیاری در حوزه نظامی ، برای ما دارد .   این حسی هست که در بنده هم وجود دارد و علت این که بارها و به مناسبتهای مختلف و به شکلهای متفاوت خدمت دوستان عرض می شود که بخشی از دکترین رزمی ما  پس از دفاع مقدس دارد مسیر اشتباهی را طی می کند و ادامه این مسیر به شکل فعلی در زمان مقتضی ما را در زمان بحران دچار مشکل می کند ، ، این هست که این مسائل قبلا"  به شکل آکادمیک ( در قالب پایان نامه ) بررسی شده  ( شاید 3 سال وقت بنده را گرفت ) 

سلام علیکم   ارتباط چندانی به تنفر و این دست مفاهیم ندارد ، کشوری که ابزار موثر و  لازم برای دفاع از خودش را نداشته باشد ، رخ دادن چنین اتفاقاتی ، روندی هست طبیعی . هر چند این اتفاقات آیینه عبرتی برای ماست که حواس ها را بیشتر جمع کنیم که از دست دادن زمان ارزشمند ، بعدها برای ما گران تمام می شود ، همانطور که در شهریور 1320 و شهریور 1359 ( تنها در فاصله 3 دهه که در نوع خودش یک رکورد هست )  ، این غافلگیری ها ، کار دستمان داد .

سلام علیکم   پیام روشن غیر مستقیم یا آزمایش یک سیستم موشکی در شرایط واقعی !!!!     ساعت 15 روز چهارشنبه (7 دسامبر 2016 ) بخش غربی  پایتخت جمهوری عربی سوریه (دمشق) شاهد یک سلسله انفجارات پی درپی بود که پس از مدتی مشخص  گردید ، فرودگاه نظامی  Al Mezzeh هدف حملات مهاجمان ناشناس قرار گرفته است . از همان آغاز ، سخنگوی دولت سوریه ، بیانیه تند و سرزنش آمیزی را در محکومیت این حمله که بنا به ادعای آنان از سوی دشمن قدیمی ( رژیم عبری ) صورت گرفته ، منتشر نمود .   با این وصف ، هیچ واکنش جدی از سوی تل آویو صورت نپذیرفت ، اما سخنگوی دولت سوریه خاطرنشان نمود که این انفجارات ناشی از اصابت راکتهای سطح به سطح بوده است . بنا بر ادعای دولت سوریه ، این موشکها از یک سایت موشکی در غرب تل آویو (با شناسه تل ابونادا) که در بلندی های جولان مستقر بوده ، بسمت این هدف شلیک شده که در فاصله 56 کیلومتری آن قرار دارد . اگر این ادعای دولت سوریه صحّت داشته باشد ، این برای نخستین بار است که IDF از یک سلاح جدید هدایت شونده دقیق در شرایط رزمی استفاده نموده است .       این رویداد همه توجهات را به سوی زرادخانه موشکی  IDF در دو حوزه ماهیت این سلاح و برد آن معطوف نمود . به اعتقاد ناظران نظامی ، در زرادخانه موشکی موجود IDF تنها راکت هدایت شونده دقیقی که در این برد قابل استفاده است ، راکت 306 م.م اکسترا (EXTRA ) است ، اما در حقیقت ، این برد تنها یک سوم ( 50 کیلومتر ) از حداکثر برد راکت اکسترا ( 150 کیومتر ) بشمار می آید . علاوه براین ، برادر بزرگتر این راکت ، باشناسه  شاهین درنده  (Predator Hawk) برد بیشتری در حدود 250 کیلومتر را داراست  که وزن کلاهک آن چیزی در حدود دو برابر اکسترا تخمین زده می شود.   اگرچه این سلاح ، در حدود یکدهه پیش توسعه داده شد ، اما ورود آن به زراد خانه موشکی IDF ، به تازگی صورت پذیرفته است . براساس اطلاعات منتشر شده ، سپاه توپخانه صحرایی نیروی زمینی این رژیم پیش از این در اوایل 2016 میلادی تجدید سازمان یافت و در اوایل همین سال ، این تجهیزات را  وارد سازمان رزم خود نمود . طراحی این موشک جدید ، توسط صنایع نظامی (IMI) صورت پذیرفته و ظاهراً چند کشور نیز مشتری آن بوده اند ،. پیش از این ، در ژوئن 2016 ، مطبوعات منتشر شده در سرزمین های اشغالی ، خبر از فروش موشکهای جدید 306 م.م اضافی به IDF را منتشر نموده بودند .       به شکل خلاصه ،  سلاح فوق الذکر  توسط صنایع  هوا-فضای رژیم عبری توسعه پیدا نمود ، اما بدلایل نامشخص پروژه در میان راه ،  تحت مسئولیت IMI قرار گرفت . این راکت جدید ، بعنوان یک جنگ افزار هدایت دقیق ، که به اعتقاد سازندگانش دربردی ماورای افق مورد استفاده قرار خواهد گرفت ، عمدتاً برای مورد اصابت قرار دادن اهداف ثابت طراحی شده و برای افزایش دقت از یک حسگر یکپارچه با سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) و همچنین حسگرهای هدایت داخلی (IMU) بهره می برد . در این حالت ، موشک فوق الذکر میتواند اهداف ثابت را براساس مختصات داده شده ( که از تصاویر هوایی یا ماهواره ای استحصال شده  ) با دقت بسیار بالایی مورد هدف قرار دهد . اهداف ثابتی نظیر پستهای فرماندهی ، سایتهای موشکی زمین به هوا ، محل تجمع نیروهای پیاده / زرهی ، ستون های موتوریزه با استفاده از تجمیع اطلاعات بدست آمده و انتقال آن به رایانه راکت ، توسط آن مورد اصابت قرار می گیرند .     طبق اطلاعات موجود ، IMI طیف متنوعی از راکتهای هدایت شونده دقیق را در کالیبرهای 122 م.م / 160 م.م / 306 م.م ودر نهایت 600 م.م تحت توسعه قرارداده که بزرگترین آن ، احتمالاً راکت Predator Hawk بشمار می رود . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، دقت دایره ای این موشکها (CEP) کمتر از 10 متر تخمین زده شده ، هر چند مقامات ارشد IDF ، بارها اعلام نموده اند که این عدد ، حدوداً 5 متر است .   برخی تحلیلگران نظامی ، براین اعتقادند که چرایی انتخاب این سلاح توسط IDF برای حمله به اهدافی در عمق خاک سوریه ، عدم تمایل آنها برای روبرو شدن با سیستم های جدید دفاع هوایی مستقر در سوریه است ، چرا که در دو سال گذشته و با ورود روسها به این کشور، سیستم های پیشرفته ای نظیر سیستم دفاع هوایی اس-400 و مجموعه سیستم های دفاع هوایی مستقر بر شناورهای رزمی کلاس کیروف ( پیوتر ولیکی ) که شباهت بسیاری به سیستم دفاع هوایی اس-300 دارند ، در امتداد ساحل مدیترانه  ( لاذقیه و طرطوس ) مستقر شده است و براساس اطلاعات ضد و نقیض ، بخش عمده ای از حملات هوایی را ناکام گذاشته است .   اما انتخاب سیستم های موشکی زمین به زمین ، ممکن است انتخاب مشخصی از سوی تصمیم گیرندگان  مستقر در تل آویو به نظر رسد . مشخصاً برای سالهای متمادی ، IDF برای اثبات برتری نظامی ، از نیروی هوایی و مهمات هدایت دقیق هوا به زمین استفاده می نمود ، اما در سالهای اخیر ، ارتش سوریه و حزب ا.... لبنان ، به موشکهای بالستیک با قابلیتهای خاصی مسلح شده که آنان را قادر می سازد تا پایگاه های نیروی هوایی و سایر اهداف راهبردی در عمق خاک سرزمین های اشغالی را مورداصابت قرار دهند ،نتیجتاً این مساله توان هوایی IAF را در زمان بحران با محدودیت مواجه می کند ، بنابراین برای خروج از یک بن بست نظامی احتمالی ، IDF تصمیم گرفت تا برای حفظ توان رزمی خود ، زرادخانه  راکتهای هدایت شونده دقیق تاکتیکی خود را گسترش دهد .   اگر بنا بر ادعای دولت سوریه ، از این جنگ افزار برای حمله به این کشور استفاده شده باشد ، به اعتقاد برخی تحلیل گران ، این یک پیام روشن از سوی IDF به نظر می رسد .   پی نوشت :   1- بر خلاف تصورات ، دشمنان ما ، نه خواب هستند و نه منفعل .   2- برای قدرتمند شدن در عرصه دفاعی  ، باید برنامه ریزی بلند مدت داشته باشید ، بدون برنامه ریزی درست و آینده نگری مبتنی بر واقعیتهای صحنه رزمی ، بهترین سلاح ها ، فناوری ها و....  چیزی جز مُشتی آهن پاره محسوب نمی شوند .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم :MR9

سلام علیکم    هر زمان که این مباحث قومیتی در میلیتاری مطرح می شود ، باید یکسری مفاهیم را مرور کرد :   حدود دیوانگی و خیال پردازی !!!!!!!!   پی نوشت :   موجودیت جغرافیای ایران صرف نظر از هر حکومت و سلسله ای که در آن مستقر بوده ،  بیشتر از 25 قرن تاریخ مدّون و  چیزی در حدود 7000 سال تمدن را در کنار خودش می بیند ، با همه قومیتها و زبانها ، با همه شکستها و پیروزی ها ، با همه فراز ها و فرودها ، چه در زمانی که این کشور مرکزیت یک امپراتوری بزرگ بود و چه در زمانی که در شهریور 1320 ،اشغال شد ، در نتیجه  قومیت گرایی با هر علتی و از هر طرفی ، محکوم هست و در مذّمت آن باید سخن گفت .    2- برای مواجه نشدن با قانون و حفظ احترام متقابل ، قوانین را رعایت کنید .

با سلام   ورود نخستین جنگنده پنهانکار نسل پنجم به آسیای جنوب غربی       براساس اطلاعات منتشر شده ، طبق برنامه ریزی های قبلی ، با فرارسیدن 12 دسامبر 2016 ، IAF ، نخستین جفت از جتهای رزمی F-35I موسوم به اَدیر (Adir) که نزدیک به یک دهه از امضاء قرار داد دریافت آن گذشته ، را دریافت خواهد نمود و ورود جتهای فوق الذکر برای خدمه هوایی و زمینی این نیرو به معنای در اختیار داشتن نخستین  جت رزمی پنهانکار بشمار می رود .     خدمه این پرنده جدید ، عمدتاً در پایگاه هوایی Luke آریزونا بمدت بیشتر از یکسال در حال آموزش بودند ، اما بر خلاف بر خلاف سایر خریداران این جنگنده نظیر آمریکا ،  نروژ ، استرالیا ، و سایر کشورهایی که این پرنده نسل پنجم را سفارش داده اند ، IAF خدمه اعزامی خود را محدود به تمرین  با فوق  شبیه سازهای رزمی ساخت لاکهید /مارتین نمود . در این ارتباط ، افسر مسئول ستاد خبری IAF معتقد است که عدم تمرین با این پرنده در ایالات متحده ، انتخاب ما بشمار می رفت . در حدود یک دهه پیش ، زمانی که نخستین فروند از آخرین گونه جنگنده های اف-15 و اف-16 را تحویل گرفتیم ، خلبانان مانیازمند این بودند که در در ایالات متحده نیز پروازهای آموزشی ویژه ای را طی نمایند ، اما امروز ، وضعیت به دو دلیل بسیار کلیدی متفاوت  خواهد بود : دلیل نخست ، قابل اعتماد بودن شبیه سازهای لاکهید/ مارتین و دلیل دوم ، تک سرنشین بودن این جنگنده پنهانکار است . این افسر ارشد IAF چنین معقتد بود که به  دلایل فوق الذکر ، زیاد مهم نخواهد بود که خلبانان ما در کشورخاصی پرواز های تمرینی را پشت گذارند ، چرا که معلم خلبانی در کابین دوم وجود ندارد . وی در ادامه اضافه نمود که ما بواسطه اجرای تمرینات گسترده و فشرده در شبیه سازها ، تمامی اطلاعات مورد نیاز را بدست آورده و این یک فرصت فوق العاده بشمار می رود . بلحاظ آمادگی رزمی ، با فرارسیدن 12 دسامبر و تحویل این پرنده ها ، خدمه پروازی بطور کامل آماده اجرای ماموریت هستند .     ارابه های فرود نخستین دو فروند از جتهای رزمی پنهانکار F-35 با هدایت خلبانان نیروی هوایی ایالات متحده قرار است تا طی یک مراسم رسمی در 12 دسامبر 2016 ، باند پایگاه هوایی نواتیم واقع در صحرای نقب را لمس  نماید . دراین ارتباط ، یکی از دو خلبان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده  سرگرد الیاس ساپر معتقد است که این یک رویداد تاریخی محسوب خواهد شد . وی درجریان پخش یک ویدئواز بخش خبری IDF ، تحویل نخستین جتهای رزمی نسل پنجم را به IAF تبریک گفت و معتقد بود که این لحظه ، یک  اتفاق تاریخی برای شما ، دنیا و به شکل خاص " منطقه" است . سرهنگ نیروی هوایی ، آساف ، جانشین پایگاه هوایی نواتیم که مسئولیت تحویل اف-35 را بر عهده گرفته ، در خصوص این رویداد ، معتقد است : " آماده سازی های لازم برای پذیرش اسکادران اف-35 ، از حدود 18 ماه پیش آغاز شده . این افسر که بدلایل امنیتی از ذکر نام خانوادگی اش خودداری نموده چنین تشریح نمود که این پایگاه بلافاصله پس از امضاء معاهده صلح با مصر ( کمپ دیوید/1979) گسترش پیدا نمود و توان رزمی آن به 5 اسکادران عملیاتی رسید و با اضافه شدن پرنده های جدید در قالب اسکادران یکصد و چهلم ، قدرت تهاجمی آن به  بیش از پیش می رسد .       موقعیت قرار گیری پایگاه هوایی نواتیم     با در نظر گرفتن تمامی شرایط ، خلبانان پس از گذراندن دوره های شبیه ساز در ایالات متحده و آماده شده خدمه زمینی در پایگاه هوایی اگلین ، تمامی این نیروها و تجهیزات به این پایگاه و آشیانه های زیرزمینی منتقل خواهند شد . پایگاه هوایی نواتیم ، یکی از بزرگترین تاسیسات نظامی رژیم عبری در سرزمین های اشغالی بشمار میرود که بسرعت در حال گسترش است و به منظور پذیرش سریع تر جتهای پنهانکار اف-35  ، تاسیسات پشتیبانی جدیدی از جمله ، بخش های  مرتبط با سیستم های تسلیحاتی ، پیشرانه ، اویونیک ، رادار و ... پیش بینی شده است . علاوه برآن ، احتمالاً شبیه سازهای خریداری شده  نیز در همین پایگاه راه اندازی خواهد شد  . انتظار میرود در پایان سال 2017 ، 9 فروند اف-35 به IAF تحویل داده شود و این به معنای ایجاد قابلیت توانایی عملیاتی اولیه (IOC) خواهد بود . طبق قرار داد ، این نیرو 33 فروند گونه A این جنگنده پنهانکار را در یافت می کند و از آزادی عمل لازم برای سفارش 17 فروند دیگر برخوردار خواهد گردید . با این وصف ، IAF برنامه خاصی برای خرید 25 فروند از گونه B  ( نمونه نشست و برخاست کوتاه ) اف-35 را در دست بررسی دارد و این بدان معناست که توان رزمی اف-35 های آن به 75 فروند خواهد رسید .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم :MR9   پی نوشت :   1- نکته جالبی هست که پیشرفته ترین نیروی هوایی منطقه ، علیرغم تولید فناوری های نظامی در داخل  ، برای رفع نیازمندی های خود ، خرید نظامی خارجی را در دستور کار قرار داده است . 2- نکته جالب تر ، استفاده از شبیه ساز ها بدون انجام پرواز تمرینی در خاک ایالات متحده است . 3- از همه جالب توجه تر ، ورود نخستین جنگنده نسل پنجم پنهانکار  به سازمان رزم مهمترین دشمن منطقه ای ما است ، در حالی که نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، همچنان از جنگنده های  دهه شصت و هفتاد استفاده می کند و علی الظاهر عزم و اراده جدی برای پُر کردن خلاء بسیار خطرناک بوجود آمده ، وجود ندارد ( توجه به اینکه بر طبق متن ، IAF حداقل یک دهه برای چنین روزی برنامه ریزی نموده است )

با سلام    در باب اهمیت اجرای عملیات مشترک      نبرد خفجی (alkhafji) در جریان جنگ دوم خلیج پارس (1991) نقطه عطفی در تاریخ جنگ مدرن بشمار آمده و نمونه ای از مزیت بالقوه  سامانه های اطلاعاتی مشترک با توانمندی های بازدارنده محسوب می شود . در 29 ژانویه 1991 ، دولشکر زرهی ارتش عراق ، حرکت خود را بسمت خطوط تماس با واحدهای ائتلاف در نزدیکی الخفجی آغاز نمود ، با این وضف به محض حرکت عناصر زرهی ، سامانه های مراقبت ، حرکت ارتش عراق را تشخیص داده و فرماندهان مدافع نیز بسرعت توان هوایی موجود را برای مقابله به صحنه نبرد اعزام نمود . طی سه روز نبرد سنگین و اجرای بیش از 3000 سورتی پرواز ، سازمان رزم هر دو لشکر زرهی عراقی از میان رفت . به گفته یکی از افسران عراقی که بعدها به اسارت در آمد ، ضرباتی که حملات هوایی نیروهای ائتلاف تنها در عرض 30 دقیقه ، به این  یگان وارد آورد ، با ضربات وارد آمده به این واحدها در جریان جنگ با ایران (1988-1980) برابری می نمود . فناوری های پیشرفته شناسایی و مراقبت پیشرفته ای نظیر جی استارز با قدرت هوایی موجود ترکیب شده  و به 3 شیوه  مهم استخوان بندی یگان های مهاجم را در هم شکستند.     1-  نخست ستون های زرهی شناسایی شده  و اطلاعات به صورت آنلاین به پرنده های رزمی حاضر در صحنه ارسال گردید .   2- فرماندهان مستقر در مرکز کنترل هوایی تاکتیکی با ترکیب اطلاعات بدست آمده یک تصویر  جامع  و کلی از میدان نبرد در اختیار داشتند .   3-  با تجمیع اطلاعات ، اهداف فرماندهان دشمن آنالیز شده و برآیند اطلاعاتی در اختیار فرماندهان نیروی زمینی ائتلاف گذاشته شد .    در مجموع ، ترکیب استفاده از چنین تجهیزاتی ، موجب پدید آمدن برتری اطلاعاتی در جریان عملیات رزمی  و این مفهوم ، موجب استفاده صحیح از قدرت آتش هوایی شد .        پی نوشت :   1- به این اعداد دقت کنید : 72 ساعت /3000  سورتی / 30 دقیقه /     2- ترجمه نمودار : MR9   3- منبع : AFDD  2-1

با سلام        پایگاه یکم مستقل ترابری    نیروی  هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران    پی نوشت :   1- این پچ احتمالاً در سالهای بدو تشکیل گردان 707 استفاده می شده و احتمالاً تا اواخر سالهای 1981 یا 1982 روی بدنه  707 ها و 747 ها نقش بسته بود . در سالهای اخیر این نشان روی این پرنده ها دیده نشده .   2- پچ سمت راست ، پچ اصلی بدنه / پچ سمت چپ ، پچ بازسازی شده    2- بازسازی پچ MR9

  صرف نظر از اینکه برچسب  جانبداری به بنده وصل نمی شود ،  باید به وضعیت این فرد در پی ام ها ، تاپیکهای گذشته ، ادبیات سخیف و دون شان انجمن ، ایجاد تنش های بی مورد و.... که برای همه کاربران واضح هست ، را بررسی کنید ، ایشان بسیار تحمل شدند ، بسیار در مورد شخص ایشان گذشت شد ، توجیه شدند ، زمان ارزشمندی برای برطرف کردن سوء تفاهم ها و .. گذاشته شد ، حالا قرار نیست یک نفر توجیه شود . به همین منظور ، برای حفظ شانیت جایگاهی که برای حفظ آن ، پدرها ، برادرها ، منسوبین دور و نزدیک ، شهید شدند ، جانباز شدند ، مفقود الاثر هستند ، باید و بدون تعارف حرف زد .   در صورتی که شکایتی دارید ، پست بنده را گزارش بفرمایید ( این حق شماست و از حق خودتان استفاده کنید ) ، مدیریت انجمن بعنوان رده ارشد بنده ، آن را رسیدگی می کنند . هر تصمیمی هم که ایشان اتخاذ کنند ، بعنوان یک کاربر و نه مدیر ، آن را قبول می کنم . والسلام     پی نوشت :   مشخصاً یکسری تحلیل می کنند که بله ، فلانی ...و.... ، . این را بدانید که برای دفاع از این جایگاه ، هزینه های زیادی داده شده و خواهد شد ولی ضربه ای که این دوست نماها می زنند ، بسیار دردناک تر از ضربه دشمن هست .

سلام علیکم   جنابعالی ، این کاربر را زیاد جدی نگیرید ، بارها سعی شده ایشان توجیه شوند که نباید بر سر هر موضوعی ، موقعیت یک جایگاه مشخص ، ( در اینجا مبحث و جایگاه ولایت فقیه بعنوان رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران ) به میان کشیده شود ، در نتیجه زیاد به کامنتهای ایشان حساس نشوید ، چون با هر منطقی وارد شوید ، فایده ای برآن مترتب نیست .   این را صریح عرض کردم که شما و سایر دوستان ، این مبحث را  ادامه ندهید .

تاسیس یک پایگاه نظامی جدید توسط ارتش جمهوری آذربایجان در نزدیکی بخش کوهستانی منطقه قره باغ     رییس جمهور و فرمانده کل ارتش جمهوری آذربایجان ، " الهام علی اف" به تازگی ، تاسیسات نظامی جدیدی را که توسط وزارت دفاع این کشور در ناحیه نظامی "تارتار" (در مجاورت بخش کوهستانی منطقه  ناگورنو قره باغ ) ایجاد شده است ، افتتاح نمود . این تاسیسات نظامی ، شامل سرفرماندهی ارتش در این بخش ، دو پادگان پیاده ، آشپزخانه ، بهداری و خدمات رفاهی است . علاوه براین ، در نزدیکی این تاسیسات ، مرکز ویژه ای برای یگان های نظامی مستقر به منظور افزایش توانایی های بدنی (مرکز وزرشی/ نظامی ) ساخته شده تا مورد استفاده نظامیان ارتش این کشور قرار گیرد .           در سراسر محیط این تاسیسات ، تصاویری از نخستین رئیس جمهور این کشور وجود دارد و تصاویر منتشر شده از افتتاح این مجموعه ، نشان دهنده اهمیتی است که رییس جمهور فعلی نسبت به ایجاد تاسیسات زیربنایی نظامی قائل است .       به اعتقاد ناظران نظامی ، در چند سال گذشته ، ارتش جمهوری آذربایجان نسبت به دهه 90 میلادی ،بلحاظ کمی و کیفی رشد چشمگیری پیدا نموده و بتدریج  حضور خود را پررنگ تر خواهد نمود . منطقه کوهستانی قره باغ ، منطقه مورد اختلاف میان این کشور و جمهوری ارمنستان ( هردو کشور تا قبل از سال 1990 ، جزء جمهوری های اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی محسوب می شدند ) بشمار می آید . به شکل خلاصه ، از سال 1988 و با ظهور جنبش جدایی طلب قره باغ ، مشکلات این دو جمهوری و بعد از فروپاشی اتحاد شوروی ، این دو کشور ، تا درگیری شدید نظامی نیز پیش رفت ( 1994) ، با این حال ، مذاکرات میان این دو ، با واسطه " گروه مینسک" ( سازمان امنیت و همکاری منطقه ای ) همچنان ادامه دارد .       پی نوشت :   1- سئوال مهمی که در این ارتباط از برنامه ریزان دفاعی کشور می بایست پرسید ، این هست که آیا در جمهوری اسلامی ایران بعنوان یکی از تاثیر گذارترین واحدهای سیاسی آسیای جنوب غربی ، نمی بایست به حفظ ظاهر پرسنل ( از شکل و نوع استتار یونیفرم ) تا وضعیت کمی و کیفی تجهیزات نظامی ( از آراستگی تاسیسات نظامی و بهبود قابلیتهای فنی تا شکل و ماهیت استتار مورد استفاده) کوشش و سعی و توجه بیشتری شود !!!!!   2- دقت کنید که این مقایسه نه با سازمان های مسلح غربی ، بلکه با ارتشی که به صورت سنتی میراث دار ارتش اتحاد شوروی هست ، صورت گرفته ( هر چند حتی ارتش سرخ هم علیرغم کمیت بالا ، توجه خاصی به دیسیپلین یگان های نظامی اش داشت )   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

با سلام   دستهای بلند پنتاگون در فضا آمادگی برای پرتاب هشتمین ماهواره بروزرسانی شده WGS   نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای نخستین بار به منظور بهبود قابلیتهای مخابراتی خود ، درصدد است تا اولین نمونه از نسخه بروزرسانی شده ماهواره مخابراتی خود را در 7 دسامبر 2016 به فضا پرتاب نماید . این خبر در 29 نوامبر به مطبوعات اعلام گردید .     پرتاب  اعلام شده ، هشتمین ماهواره مخابرات نظامی است که از سال 2007 تا کنون در اختیار نیروی هوایی قرار می گیرد و تفاوت اصلی آن نسبت به نمونه های قبلی که در مدار قرار گرفته است ، افزایش حجم ترافیک مخابراتی آن  بشمار می آید .   علیرغم پرتابهای موفق  ماهواره های مشابه در گذشته ، والتر لادردیل ، مدیر ماموریت WGS-8 در فرماندهی فضایی نیروی هوایی ،مستقر در مرکز سیستم های موشکی (SMC) ، معتقد است که همه اقدامات احتیاطی لازم برای یک پرتاب موفق دیگر به مدار ، در نظر گرفته شده است . وی در این زمینه می گوید :   " درست به مانند انسانها ، این ماهواره و موشک حامل آن ، یک پدیده منحصر به فرد در دنیای مخابرات نظامی است "         براساس اطلاعات منتشر شده ، هشتمین سری از ماهواره مخابراتی WGS ، قرار است تا توسط راکت دلتا-4 به فضا پرتاب گردد . این ماهواره نظامی در حال حاضر در سایت شلیک ، قرنطینه شده و طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، به انتظار آماده سازی های نهایی مجموعه 37 پایگاه نیروی هوایی واقع در کیپ کاناورال ( فلوریدا) است تا در نهایت ، میان ساعات 6:53 تا 7:42 دقیقه بعداظهر هفتم دسامبر به فضا پرتاب گردد .   توماس بَچِت ، جانشین مرکز SMC در حوزه ماهواره های مخابراتی نظامی ، براین عقیده است که این ماهواره جدید ، بدلیل طراحی چند بخشی ، می تواند به شکل همزمان ، چندین نقطه را در سراسر جهان در باند فرکانسی Kو X به هم متصل نماید .       این ماهواره نظامی با هزینه ای در حدود 425 میلیون دلار ، اگر چه کمی پرهزینه به نظر می رسد ، اما پهنای باند مورد استفاده در آن ، 45 درصد بیشتر از گونه های پیشین خواهد بود . علت هزینه بالای این گونه جدید ، عمدتاً بدلیل استفاده از  digital channelizer است که کیفیت ارتباط میان کاربران آن را بشدت بهبود خواهد داد . طبق قرار داد امضاء شده ، بویینگ بعنوان پیمانکار اصلی ، باند اصلی مورد استفاده در این ماهواره مخابراتی را به 1900 زیر کانال تقسیم نموده تا کیفیت و کمیت انتقال داده ها به شکل مطلوب صورت پذیرد .       درسال 2012 ، نیروی هوایی درجریان یک قرارداد 111 میلون دلاری ، بویینگ را ملزم نمود تا در هشتمین سری از ماهواره WGS ، از channelizer دیجیتال استفاده کند ، به همین دلیل گونه WGS-9 و WGS-10 نیز به این فناوری جدید مجهز و پس از آن به فضا پرتاب خواهند شد ، با این وجود ، پرتاب هر کدام ازاین دو ، 340 میلیون دلار برای نیروی هوایی هزینه در پی خواهد داشت .           ریکو آتاناسیو ، مدیر پروژه میل ستکام در شرکت بویینگ معتقد است که :   "ورود به عصر اطلاعات ، موجب ایجاد یک انفجار در تقاضاها به منظور بکارگیری سیستم های پیشرفته شده است و ارتش ایالات متحده از این قاعده ( وجود ماهواره های مخابرات نظامی با پهنای باید مطلوب ) مستثنی نیست . این شرایط در کنار عملکرد مطلوب ماهوار ه های قبلی ، موجب گردید تا ارتش ، پرتا ب دو ماهواره دیگر ( با عمرمداری 14 سال ) را در دستور کار قرار دهد .   به گفته توماس بَچِت ، پس از برآورده نمودن نیاز ارتش و همچنین تجزیه و تحلیل عملکرد این سخت افزارها ، گام بعدی بوئینگ ، وورد به بازار غیرنظامی و بخصوص شرکتهای ارتباطی خصوصی است، چرا که از هم اکنون ، تقاضای های متعددی برای خریداری این تجهیزات وجود دارد و متاسفانه 10 ماهواره سفارش داده شده از سوی پنتاگون ، سقف آرزوهای بوئینگ را تشکیل نمی دهد .   پی نوشت :   1- اصولاً تحلیلی درمورد بکارگیری فضا بعنوان سطح چهارم از سطوح نبرد ، با این اخبار ، باقی می ماند ؟؟؟ برنامه ریزان دفاعی کشور ملزم به پاسخگویی در این زمینه هستند !!!   2- باتوجه به گفته های توماس بَچِت ، نکته جالب ، همپوشانی کاربردهای نظامی و غیر نظامی است و به شکل طبیعی ، خط و مرز مشخصی بین کاربرد نظامی و غیر نظامی وجودندارد .   3- به شعار روی نماد میل ستکام دقت کنید.   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

با سلام      برانیورانی اشتورماویک    به زبان روسی    " زره پوش پرنده "       

 با سلام   مرحله نهایی تدوین استراتژی جنگ الکترونیک ارتش ایالات متحده       به گفته سرهنگ جفری چرچ ، ریاست بخش تدوین سیاست و استراتژی سایبری در ارتش ایالات متحده ، ایجاد یک یگان سایبری در مقیاس " ارتش" ( شامل چند سپاه سایبری ) به شکل خاص ، سازنده عصر جدیدی در توسعه توانمندی های جنگ الکترونیک این کشور خواهد بود .     سرهنگ جفری چرچ ، ریاست بخش تدوین سیاست و استراتژی سایبری در ارتش ایالات متحده     به اعتقاد وی ، ارتش بطور کامل برای ورود به هر ماموریتی ( نظامی و غیر نظامی ) از ایجاد ارتباط میان عناصر پیاده نظام تا کاربرد تسلیحات هدایت دقیق  و آگاهی از موقعیت مکانی ، به گستره وسیعی از طیفهای الکترومغناطیسی متکی است ، اما توسعه و دستیابی به قابلیتهای ارتقاء یافته جنگ الکترونیک ، چندی است که در این سازمان نظامی با کُندی غیر قابل توجیهی ادامه پیدا نموده است ، این درحالی است که سایر کشورها ، نظیر روسیه ، بشدت مشغول افزایش توانمندی های خود برای استفاده از این تسلیحات هستند .   این سرهنگ ارتش ایالات متحده ، در جریان  سمپوزیوم " کلاغ های قدیمی " که در واشنگتن دی. سی برگزار گردید ، وضعیت را چنین تشریح نمود که :   " ما هم اکنون در حال بررسی ایجاد قابلیتهای جدید در ارتش هستیم ، در حالی که استفاده از بودجه OCO ( بودجه ویژه  عملیات های غیر قابل پیش بینی ) برای ما بسیار مشکل  و در برخی مواقع غیر ممکن شده است "   سرتیپ پاتریشیا فراست ، درتایید سخنان سرهنگ چرچ  ، معتقد است که بزرگترین شاخصی که هم اکنون برای بروزرسانی قابلیتهای ارتش در حوزه جنگ الکترونیک وجود دارد ، ایجاد یک بخش جداگانه سایبری است . وی در تشریح چگونگی ایجاد چنین گفت که هم اکنون این بخش با 30 کارمند تمام وقت ، در حال اجرای ماموریتهای محوله است و به احتمال زیاد ارتش پس از مطالعه جوانب کار ، احتمالاً تعداد پرسنل را به 2 برابر ( 60 نفر ) خواهد رساند .         اریک فانینیگ ، وزیر نیروی زمینی   ایجاد این مجموعه ، تا اواخر تابستان سال آینده میلادی  قابلیتهای جنگ الکترونیک ارتش را بطور کامل ارتقاء  خواهد داد . در همین راستا ، اریک فانینیگ ، وزیر نیروی زمینی نیز معتقد است که یکی از اولویتهای اصلی ارتش درحال حاضر ، توسعه قابلیتهای جنگ الکترونیک بشمار میرود که در پاسخ به تهدیدات موجود (  از جمله روسیه )  صورت گرفته است . در نظر گرفتن اولویت بالا به توسعه قابلیتهای  جنگ الکترونیک در ارتش ، عمدتاً بدلیل حضور سرلشکر والتر پیات ( ریس سابق بخش تدوین سیاست و استراتژی سایبری در ارتش ایالات متحده و فرمانده اسبق یگان جنگ الکترونیک نیروی زمینی ) در مجموعه RCO ( اداره ایجاد قابلیتهای رزمی ) است .     سرلشکر والتر پیات   ریس سابق بخش تدوین سیاست و استراتژی سایبری در ارتش ایالات متحده و فرمانده اسبق یگان جنگ الکترونیک نیروی زمینی   برنامه قبلی ارتش به منظور ارتقاء قابلیتهای میدانی جنگ الکترونیک به گفته سرهنگ چرچ ، بسیار آهسته و کند پیش می رفت ، اما با تدوین برنامه ها و بخصوص استراتژی  جدید ، توانایی کامل این یگان در اوایل سال 2023 به منصه ظهور خواهد رسید . به گفته سرهنگ چرچ ، البته بدلیل شرایط غیر طبیعی فعلی ، ارتش نمی تواند تا عملی شدن ایده های RCO صبر کند ، در نتیجه می بایست بسرعت قابلیتها و ظرفیتهای عملیاتی جنگ الکترونیک  را قبل از 2023 ( با تلورانس یک تا دوسال ) افزایش داد . البته به اعتقاد این افسر ارشد ، اگر چه افشای جزییات برنامه فعلی غیر ممکن است ، اما توانایی های ارتش در حوزه جنگ الکترونیک  بتدریج رشد خواهد یافت . براساس گفته های وی ، ارتش بدنبال تدوین  فهرستی ازراه حل های سریع است تا قابلیتهای جنگ الکترونیک آن بسرعت بهبود یابد .     به همین دلیل ، سرتیپ پاتریشیا فراست بلافاصله با صدور یک دستور ، تدوین استراتژی جدید را برعهده مجموعه های تحت فرمان خود  نهاد و پس از تدوین اولیه ، اصلاح سند پیش نویس را در دستور کار  بخش تدوین سیاست و استراتژی سایبری قرار داد . این سند در حدود 40 صفحه بوده  و محتوای آن شامل تمامی دستور العمل های عملیات اطلاعاتی در حوزه فضایی ، سایبری و نیروهای 4 گانه ارتش است . اهمیت این سند ، در این مساله است که ارتش قصد دارد تا همه عملیات محوله به خود را به شکل یکپارچه در آورد .     رییس ستاد مشترک ، ژنرال مارک مایلی   به گفته رییس ستاد مشترک ، ژنرال مارک مایلی ، انتظار می رود که سند فوق الذکر در ژانویه 2017 به امضاء برسد و این به معنای به چالش کشیدن وضعیت فعلی ارتش و شروع مرحله اصلی کار در سپتامبر 2017 خواهد بود . با این وصف ، هنوز مدت زمان قابل توجهی برای حرکت ارتش به جلو برای ایجاد قابلیتهای فوق تصور در زمینه مدیریت روند توسعه  جنگ الکترونیک که قرار است در فورت بلیس ( تگزاس ) انجام شود ، باقی مانده است .   پی نوشت :   1- نکته جالب ، استفاده ازتجارب افسران ارشد رده صف ، در رده ستاد هست . در حالی که  روند ها در سازمان های مسلح جهان سوم ( یا با ارفاق در سازمان های مسلح کشورهای در حال  توسعه ) بدلیل ساختار غلط ، ساختار  قدیمی ، بوروکراسی بیش از حد ، عدم وجود سیلابس های جدید و به روز شده ، دکترین ها و استراتژی های کهنه و منسوخ و یکسری مفاهیم ناگفتنی دیگر، به گونه ای است که ارتقاء به درجات بالاتر ، به معنای خارج شدن از جریان اصلی و به اصطلاح ورود به " پارکینگ " برای بازکردن جایگاه به منظور ورود منتظران ارتقاء است   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

با سلام   پنجه عقاب در فضای سایبر تجدید ساختار فرماندهی سایبری ارتش ایالات متحده      در حالیکه تقریباً تمامی مجموعه های نظامی مشغول عملیاتی نمودن دامنه های سایبری در چهارچوب سازمان رزم و ایجاد فرماندهی مشترک سایبری هستند ، ارتش ایالات متحده ، مشغول توسعه و عملیاتی نمودن طیف جدید الکترومغناطیسی  برای گسترش توانایی رزمی  خود در  حوزه سایبر است .   برای نیل بدین منظور ، پنتاگون با ایجاد یک مجموعه جدید سایبری در درون خود ، توسعه مفاهیم و اِلمان های مربوط به حوزه رزم سایبری  فعالیتهای الکترومغناطیسی را بدان واسپاری نموده تا با اجرای برنامه های تدوین شده شامل هدف گذاری ها ، فرآیندهای آموزشی و در نهایت چشم انداز قابل دسترسی ، را دنبال نماید .       سرتیپ جنیفر نپر ، فرمانده اسبق بخش سیاست گذاری ، برنامه ریزی و مشارکت فرماندهی سایبری و مسئول وقت شرکت توسعه فناوری شبکه کنترل/ فرماندهی ارتش   سرتیپ جنیفر نپر ، فرمانده اسبق بخش سیاست گذاری ، برنامه ریزی و مشارکت فرماندهی سایبری و مسئول وقت شرکت توسعه فناوری شبکه کنترل/ فرماندهی ارتش در جریان یک مصاحبه جنجال برانگیز در اوت 2016 چنین اعتقاد داشت :   " در صورتی که نگاه و ایده شما در خصوص حوزه سایبر به شکل خاص براین مساله استوار باشد که طیفهای جدید را با هدف استفاده غیر نظامی در اختیار همه ( از جمله دشمنان  ما ) قرار دهید ، طبیعی است که آنها ،بخوبی خواهند توانست بخش عمده ای از تحرکات ما را در  این حوزه رصد نموده و در زمان مقتضی ، موجبات دردسر را فراهم آورند . "   نپر براین عقیده است که ایجاد مجموعه جدید مورد نظر پنتاگون ، بخش عمده ای روند جمع آوری اطلاعات را در هم ادغام نموده و این طبیعتاً موجب خواهد شد تا حوزه عملیات با بهره وری بیشتری عمل نماید ، این مساله اثبات می کند که اجرای عملیات رزمی سایبری ، در  خلاء صورت نگرفته و بخشی از یک استراتژی  کلان نظامی بشمار می رود .   " من فکر می کنم که حوزه رزم سایبر ، یک نبرد چند لایه محسوب می شود ، چرا که آنچه به چشم دیده میشود ، نوعی انتقال داده متعارف است ، اما آنچه که درپشت پرده در جریان است ، نبردی است در حوزه طیفهای الکترومغناطیسی . شاید از یک نظر بتوان این نبرد را به  رزم فیزیکی در فضای سایبر  تشبیه نمود که با شدت هر چه تمامتر میان طرفهای درگیر ، در جریان است ."       سرتیپ پاتریشا فراست ، مدیریت بخش سایبری پنتاگون     سرتیپ پاتریشا فراست ، مدیریت بخش سایبری پنتاگون در این زمینه می گوید :   " ما چگونه خواهیم توانست دکترین CEMA را عینیت ببخشیم ؟؟؟ وی در جریان سمپوزیوم " کلاغ های پیر" (Old Crows) که در واشنگتن برگزار گردید ، با مطرح کردن این موضوع ، معتقد بود که زمانی که مجموعه CEMA ایجاد گردید ، ارتش متهم به موازی کاری شد ،اما با پیشرفت این مجموعه ، (CEMA – CYBER AND ELECTROMAGNETIC ACTIVITY)   نشان داد که تا چه اندازه تمرکز تخصصی بر روی این مجموعه برای آینده ارتش حیاتی است . اینکه چگونه می بایست توانایی های تاکتیکی لبه میدان نبرد توسعه پیدا کند ، چگونه این قابلیتها باید با هم ترکیب شوند و چگونه در میدان نبرد به شکل عملی مورد استفاده قرار گیرند !!!   " ما می دانیم که ارتش بعنوان یک مجموعه حیاتی ، می بایست به شکل مرتب ساختار و سازمان رزم خود را مورد تجدید نظر قرار دهد و برای نیل بدین هدف ، می بایست  قابلیتهای پشتیبانی الکترونیکی و سازماندهی واحدهایی که به صورت تخصصی ماموریتهای EW ( جنگ الکترونیک ) در حوزه سایبر اجرا می نمایند ، برنامه ریزی گستردهای صورت پذیرد. سرتیپ فراست معتقد است که دانش سایبر ، در بسیاری از حوزه های مسئولیتی  ارتش کاربرد دارد، در  نتیجه مسئولیت ما ، به شکل خاص ، سازماندهی  عناصر متخصص در جنگ الکترونیک خواهد بود تا قابلیتهای رزمی ارتش را در سراسر جهان و برعلیه طیف متنوعی از دشمنان ، افزایش دهد .   فراست در این زمینه توضیح می دهد :   "ارتش به طور خاص در صدد ایجاد یک میدان رزم جدید است که در آن سلاح اصلی  و هدفگذاری عمده ، برروی عملیات الکترومغناطیسی است . در یکم اکتبر 2018 ، قدرت رزمی جنگ الکترونیک ارتش ایالات متحده ، به 29 گروه رزمی ( در حال حاضر این توان 17 گروه رزمی است ) خواهد رسید و این بدان معنی است که کار ما از هم اکنون با قدرت متوسط در جریان است . سرفصلهای آموزشی این 29 گروه رزمی در حوزه های رزم سایبری ، جاسوسی و جنگ الکترونیک تدوین شده است و پس از اتمام آموزشها ، ما به ماهیت و نوع تجدید ساختار سازمان رزم ارتش و افزایش قابلیتهای عملیاتی آن فکر خواهیم نمود . فراست این مساله را توضیح می دهد که وضعیت کنونی میدان نبرد " بسیار بحرانی " ارزیابی می شود  و برنامه ریزی فعلی عمدتاً برای پاسخگویی به این وضعیت ( ابهام در تشخیص خطوط اصلی میدان نبرد ) صورت پذیرفته است."   به عقیده سرتیپ فراست ، تفکیک وظایف در فرماندهی سایبری ارتش ، عمدتاً در سال آینده میلادی صورت خواهد گرفت و بعنوان بخشی از این تلاش ، وی در حال تدوین جدول برنامه همکاری با سایر شاخه های ارتش طی یک کارگروه مشترک در فورت گوردن  ( جورجیا) است تا در یک بازه زمانی 5 ساله ، لبه تهاجمی سایبری ارتش ایالات متحده تیزتر گردد . وی معتقد است که جدول زمانی فوق الذکر یک برآورد واقع بینانه براساس واقعیتهای موجود است که مورد تایید وزیر دفاع ، رییس ستاد ارتش قرار گرفته و برای دستیابی به اهداف مورد نظر ، می بایست ساختار سازمانی مناسب ، آموزش مستمر و همچنین درک واقع بینانه از تهدیدها را ایجاد نمود . هر چند به اعتقاد وی ، نگرانی بابت این موارد وجود ندارد .سرتیپ فراست براین اعتقاد است که بدلیل عدم وجود نگرانی ، تمام تمرکز ما بر روی تدوین  یک دکترین رزمی موثر سایبری است تا در لبه ماموریتهای راهبردی ارتش قرار گرفته  و در بهینه ترین شکل ممکن عمل نماید .     سرتیپ ادوارد سائولی ، معاونت مدیر عملیات الکترومغناطیسی ارتش و دستیار ارشد مدیریت عملیات فرماندهی راهبردی ، مجموعه فرماندهی سایبری ارتش     از دید دکترین عملیات مشترک  (JOD) و به اعتقاد سرتیپ ادوارد سائولی ، معاونت مدیر عملیات الکترومغناطیسی ارتش و دستیار ارشد مدیریت عملیات فرماندهی راهبردی ، مجموعه فرماندهی سایبری ارتش می بایست دستورالعمل کاملی را در حوزه مسئولیتی خود تدوین کند  تا از اخلال در سلسله مراتب رزمی جلوگیری بعمل آید . به عقیده وی ، در کوتاه مدت ، این ماموریتها در قالب پروژه STRATCOM صورت خواهد گرفت که یک پوشش جهانی را داراست و این بدان معنی خواهد بود که ارتش می بایست عملیات فضایی ، سایبری  و جنگ الکترونیک را در هم ادغام نموده تا موازی کاری صورت نپذیرد . با این حال ، این روند ، احتمالاً در یک بازه 20 ساله بتدریج کامل خواهد شد ، بنابراین هنوز زود است که از ادغام فرماندهی سایبری صحبت کنیم .   پی نوشت :   1- نکته بسیار جالبی هست ، در حالی که ارتشهای موج دومی ، به شکل بسیار غلط ، همچنان بدنبال قدرت آتش غیر هوشمند و به شیوه قرن گذشته هستند ، ارتشهای موج سوم، چهارم و پنجم و حتی ششم ، بتدریج ماهیت عملیات رزمی خودشان را تغییر می دهند و صد البته ، مزایای سرمایه گذاری روی این مفاهیم را نیز تجربه خواهند نمود .   2- به این جمله با دقت بیشتری نگاه کنید : اینکه چگونه می بایست توانایی های تاکتیکی لبه میدان نبرد توسعه پیدا کند ، چگونه این قابلیتها باید با هم ترکیب شوند و چگونه در میدان نبرد به شکل عملی مورد استفاده قرار گیرند !!!   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

با سلام          پی نوشت :   علی الظاهر باید یک تاپیک جداگانه برای  داده نماهای هوایی ایجاد کرد ، یکی از دوستان فعال در حوزه تصاویر نظامی هوایی ،قبول زحمت فرمایند .

با سلام          یگان های زرهی ارتش بعث عراق ، مسلح به تانکهای T-72 در 100 کیلومتری بصره ، منطقه عملیاتی هویزه  / 1985   پی نوشت : بازسازی پچ MR9

با سلام   

با سلام     پنجه های مافوق صوت  تیزتر برای خرس های پرنده روسی     بنابرگزارشهای موجود ، نیروی هوایی ارتش روسیه ، تست گونه جدیدی از موشکهای دوربرد مافوق صوت را به منظور تسلیح  بمب افکن های حاضر در سازمان رزم خود را آغاز نموده است .  براساس اطلاعات منتشر شده ، نیروی هوایی روسیه ، با استفاده از بمب افکن های( TU-22M.3(M شلیکهای آزمایشی جدیدی را با استفاده از مهمات مافوق صوت ناشناسی که طبق اطلاعات ثبت شده ، بیشتر از 5 ماخ سرعت دارد انجام داده است .   به گزارش وبسایت روسی  lenta.ru ، این تستها ، در طول چند سال گذشته در نهایت پنهانکاری به انجام رسیده و انتظار می رود تا پس ازاتمام آزمایشات ، در بازه زمانی 2021-2020 وارد سازمان رزم این نیرو گردد .     بر همین اساس ، در اوت 2016 ، بوریس اوبازانف مدیر ارشد دپارتمان سیستم های موشکی تاکتیکی نیروی هوایی ارتش روسیه ،  با اعتماد به نفس کاملا" تعجب آوری به رسانه های روسی اطلاع داد که این نیرو تا سال 2020 به یک سلاح تاکتیکی جدید با سرعتی درحدود 6 تا7 ماخ مسلح خواهد شد . این مقام ارشد تاکید نمود که این سلاح جدید، پتانسیل های دفاع موشکی دشمن را تضعیف خواهد نمود ، چرا که به شکل کاملاً روشنی ، شلیک دهها موشک با سرعتی درحدود 7 تا 12برابر سرعت صوت ، تمامی سیستم های دفاعی موجود و احتمالاً نسل آینده را منکوب می نماید .     پیشینه توسعه تسلیحات موشکی مافوق صوت تاکتیکی در نیروی هوایی روسیه ، به دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق باز می گردد ، اما با فروپاشی شوروی ، تمامی تحقیقات مرتبط با این جنگ افزارها در میانه دهه 1990 بطور کامل متوقف گردید و اختصاص سرمایه لازم برای شروع این پروژه ، تنها به چند سال گذشته باز می گردد .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

با سلام         

pyaghoubi, on 30 Nov 2016 - 07:46 AM, said:   سلام علیکم    سپهر سیاست بین الملل ، یک صفحه شطرنج بسیار جدی و در عین حال بسیار خطرناک بشمار می رود ، " اشتباه کنید" ، رحمی وجود نخواهد داشت      پدیده آنشلوس ( به آلمانی به معنای الحاق ارضی و سرزمینی ) مدتها است که معنای خودش را حداقل در ادبیات سیاسی جهان از دست داده ، آخرین آن هم ( در آسیای جنوب غربی ) قضیه الحاق کویت به عراق ( 1991) بود که نتیجه  آن هم مشخص بوده  ( البته قضیه کریمه در "روسیه غربی"  ، بدلایل مختلف ، یک استثناء و آن هم بدلیل منتفع بودن روسها در یک طرف ماجرا بعنوان وارث  اتحاد شوروی  و با هدف تامین امنیت خارج نزدیک خود ، بشمار می رود )        هر سیستم سیاسی ، در فرآیند تصمیم گیری در خصوص سیاست خارجی مورد نظرش و اعمال آن ، با محدودیتهای مشخصی دست و پنجه نرم می کند    حوزه تمدنی غرب ، نزدیک به 40 سال هست که دارد روی ترکیه کار می کند ( حتی در زمان پهلوی دوم ) ، در نتیجه این مساله مفهوم جدیدی نیست . علاوه برآن ، در ادبیات راهبردی ، سه مفهوم ( دشمن ، حریف و رقیب ) وجود دارد و وزن ژئوپلیتیکی  ترکیه  در حدی نیست که  دشمن محسوب شوند ، این واحد سیاسی ، بیشتر یک رقیب نسبتاً قدرتمند بشمار می رود که حداقل در این بازه زمانی بخوبی از اشتباهات رقیب خودش ( ج.ا.ایران ) در حوزه راهبردی ، استفاده می کند و برنامه کلان خودش را پیش می برد .   ضمناً ترکها برخلاف تصورات ، دچار مشکلات داخلی بسیار جدی هستند که تصمیم گیری ها و میدان عمل آنها را در منطقه محدود می کند ( این وضعیت برای ما و تمام واحدهای سیاسی موجود صدق می نماید   )          سیاست خارجی عموماً بر دو محور " ارزش ها " و " رفتارهای ناشی از آن " بنیان گذاری می شود . این دو محور ، جمعاً 6 مفهوم ( منازعات ، رقابتها ، همکاری ها ، ترجیحات ، منافع و ارزشها ) را پدید می آورند که در تحلیل سیاست خارجی هر واحد سیاسی بایدآن را مد نظر قرار داد .    حداقل براساس استانداردهای مکتوب موجود ، هر تحلیلی خارج از این 6  پدیده ، تحلیل علمی و مستند محسوب نمیشود .       پی نوشت :   اسلاید ها مربوط به واحددرسی " سیاست خارجی ج.ا.ا  " هستند !!

با سلام   رونمایی از تانک اصلی میدان نبرد جدید اوکراینی OPLOT-M  در نمایشگاه ایداس 2016     صنایع دفاعی اوکراین (UkrOboronProm (UOP ، در جریان نمایشگاه ایداس 2016 گونه جدیدی از تانک اصلی میدان نبرد خود را به نمایش گذاشت . این شرکت سازنده  جنگ افزارهای  زرهی  به نمایندگی از کشور اوکراین ، نمونه ای از گونه بهبود یافته تانک اصلی میدان نبرد  OPLOT-M را در نمایشگاه ایداس 2016 عرضه نمود که مورد توجه بازدیدکنندگان نمایشگاه و چند هیئت نظامی خارجی  قرار گرفت .     این مدل که براساس اخبار منتشر شده ، به پاکستان نیز پیشنهاد شده است ، هم اکنون در وضعیت بررسی شرایط و امکانات آن توسط کارشناسان زرهی ارتش این کشور قرار دارد . روابط نظامی اوکراین و پاکستان ، پس از فروپاشی اتحاد شوروی در اوایل دهه 90 میلادی آغاز گردید و تقریباً بخش عمده ای از خریدهای پاکستان از این کشور در حوزه زرهی قرار داشت   ،با این حال ، به غیر از  خرید و تولید تحت امتیاز  تانک اصلی میدان نبرد T-80UD و پیشرانه دیزل آن در صنایع سنگین " تاکسیلا" (HIT) و امضاء قرار داد خرید  حداقل چهار فروند تانکر سوخت رسان / حمل و نقل  (MRTT) IL-78 ، فعالیت خاصی در روابط نظامی دو کشور به ثبت نرسیده است .     در کنار علاقه پاکستان به خرید این سخت افزار اوکراینی ، بسیاری از هیئتهای نظامی خارجی منطقه نیز بازدیدهای متعددی را از غرفه این شرکت بعمل آوردند . این هیئتها که از آسیای جنوب غربی ، شمال آفریقا و آسیای جنوبی در نمایشگاه شرکت داشتند ، با علاقه خاصی ، این محصول جدید را مورد بررسی قرار دادند .   تانک اصلی میدان نبرد OPLOT-M   گونه جدید از محصولات زرهی اوکراین بشمار می رود که با برخورداری از قدرت  آتش بالا ، حفاظت قابل اعتماد و تحرک بالا ، یکی از قابل توجه ترین گزینه ها برای کشورهایی است که بازسازی یگان های زرهی خود را در دستور کار قرار داده اند . این تانک اصلی میدان نبرد اوکراینی ، برای درگیری با طیف متنوعی از اهداف زمینی و اهداف هوایی کم سرعت  طراحی شده و قادر است تا ماموریتهای محوله را در دمای محیطی 40- درجه تا 55+ سانتیگراد و در رطوبت 98 درصد با موفقیت به انجام برساند . بعلت نیاز ارتش پاکستان ، زیرسیستم های این خودروی زرهی به گونه ای طراحی شده تا بتواند در دمای 25 درجه سانتی گراد و در ارتفاع 3000 متری ، قابلیتهای متعارف خود را به نمایش گذارد .   این تانک ، توسط دفتر طراحی و ماشین سازی خارکف/ موروزوف توسعه پیدا نموده و با نیازمندی های ارتش اوکراین نیز  تطبیق یافته است .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

با سلام     

سلام علیکم    کتاب علوم دوم دبستان    (مرحوم نظام قدیم آموزشی )    قدرت : توانایی انجام دادن کار !!!!         و هوارد استارک فقید !!!!!!!!       صلح  یعنی وضعیتی که در آن نسبت به حریف ، چماق بزرگتری داشته باشید !!!!   :winking:  :winking: 

با سلام   رویای دارپا برای ایجاد زیرساختهای 100 گیگابایتی به منظور ارتقاء تبادل داده  میان واحدهای ارتش       محققان آژانس تحقیقات پیشرفته دفاعی (DARPA) براین عقیده اند که توسعه و ارتقاء ارتباطات بی سیم که ستون فقرات ارتشها بشمار می روند  سریعتر و قوی تر از گذشته ممکن خواهد بود و باید ادامه یابد .  براساس اطلاعات منتشر شده ، فاز نخست این پروژه قابلیت انتقال 100 گیگابایت اطلاعات در ثانیه را خواهد داشت که بودجه آن تایید شده و انتظار می رود تا سال آینده میلادی ، توسعه آن پایان یافته و وارد مرحله عملیاتی گردد .   برای عناصر پیاده نظام مستقر برروی زمین ، ایجاد زیرساختهای تبادل اطلاعات 100 گیگابایتی ، یک افزایش بسیار قابل توجه ( بیشتر از ظرفیت انتقال اطلاعات بی  سیم های فعلی ) را ایجاد می نماید .   تد وودوارد مدیر برنامه " 100G"  می گوید :   در یک مقایسه ، اطلاعاتی که بواسطه لینکهای بی سیم فعلی منتقل می شوند ، می توانند حجمی در حدود 1 تا 10 گیگابایت را در یک فاصله زمانی کوتاه منتقل نمایند ولی سیستم های آینده ، با حجمی در حدود 10 برابر ظرفیت فعلی ، بدون شک یک انقلاب اطلاعاتی در ارتش محسوب می شوند .   برنامه موسوم به " 100G"   در اصل ، بدنبال راههایی است تا با ایجاد زیربسترهای لازم ، ارتباطات واحدهای مختلف ارتش را تا ارتفاع 60000 پایی و در یک شعاع 200کیلومتری (در هوا/ زمین و دریا )  بهبود دهد . به شکل کُلی ، این فناوری ، اولویت شماره یک ارتش برای دستیابی به شبکه های مخابراتی با سرعت و امنیت بالاست .  در مرحله اول ، محققان با بهبود تکنیکهای موجود برای استفاده کارآمد تر از پهنای باند ، روی یک مدولاسیون کاملاً ارتقاء یافته هدف گذاری نموده اند .       وودوارد براین عقیده است که با بهبود نسبت سیگنال به نویز ، ظرفیت لگاریتمی موجود بهبود خواهد یافت و روند انتقال اطلاعات در یک فاصله زمانی مشخص نیز  افزایش می یابد  . در یک روش دیگر ، دارپا قصد دارد تا استفاده از یک فناوری ویژه  (line-of-sight spatial multiplexing) ظرفیت یک کانال مخابراتی را متناسب با تعداد آنتن ها به شکل موثری افزایش و این فناوری را با  روش  مدولاسیون فوق الذکر ترکیب نموده  و از این طریق به قابلیتهای کامل پروژه " 100G" دست یابد .   این فناوری به شکل غیر قابل باوری ، می تواند به عناصر درگیر در میدان نبرد اجازه دهد تا حتی در صورت قطع ارتباطات سیمی ، ارتباط خود را با سلسله مراتب رزمی حفظ نمایند . در واقع ، محققان دارپا می گویند ، عناصر رزمی متصل  به این شبکه مخابراتی بدلیل استفاده از پهنای باند فوق العاده ، به هیچ عنوان با مشکلات سیستم های قدیمی مورد استفاده در عملیات رزمی در افغانستان روبرو نخواهند شد . (1) به گفته این محققان ، دارپا براین سعی خواهد بود تا پروژه  " 100G" با زیرساختهای فعلی ارتش ، تطبیق یابد ، اما روند بطور کامل تغییر خواهد نمود .   تستهایی که اخیراً انجام گرفته ، نتایج مثبت فوق العاده ای را نشان می دهد . مدیر این پروژه در دارپا " آراتی پرابهاکر" در جریان جلسه توجیهی با نمایندگان کمیته فرعی دفاعی مجلس نمایندگان می گوید : روندی که تاکنون پشت سر گذاشته ما را به سطح مناسبی به منظور دستیابی به هدف کلی پروژه  رسانده است  . وی در توضیح این روندچنین تشریح نمود که عناصر درگیر این پروژه در دارپا ، روی چند مدولاسیون موج میلیمتری و انتقال داده ها کار می کنند .   علیرغم هدفگذاری نظامی برای این پروژه ، محققان ، با اعتماد به نفسی کامل ، براین عقیده اند که نتایج بدست آمده ، بصورت بالقوه کاربردهای غیر نظامی نظیر انتقال سریع فایل های تصویری با وضوح بسیار بالا ، را خواهدداشت . براساس خبرهای غیر رسمی ، فاز دوم این پروژه بتدریج آغاز خواهد شد و فاز یکم نیز بسته به نیاز نیروهای مسلح ، تا اواخر 2017 ، عملیاتی خواهد شد .   پی نوشت :   (1) - گفته می شود درجریان عملیات موسوم به " آزادی پایدار" ، حجم اطلاعات بدست آمده از میدان نبرد دریک بازه زمانی کوتاه ، آنچنان افزایش یافت که شبکه مخابراتی و لینکهای انتقال داده ای ارتش آمریکا قادر به پاسخگویی نبود ( تنها در حوزه نیروی هوایی ، اطلاعات آنلاین مربوط به هدفها با تاخیر به واحدهای رزمی می رسید و این در برخی موارد ، موجب می شد تا هواپیماها و بالگردها با تاخیر زیاد ، اهداف مشخص شده را بمباران نمایند )   2- جایگاه شبکه مخابراتی با سیم و بی سیم در حوزه " فاوا" در نیروهای مسلح ما تا چه اندازه اهمیت داشته و بدان پراخته می شود ؟؟؟     صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9

با سلام    شهدا را ياد كنيم با يك ذكر صلوات   شهید علیرضا کریمایی      بازسازی پچ : MR9