ahmadi

Members
  • تعداد محتوا

    147
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های ahmadi

  1. [quote]آقای رضایی درست می گفتند . همونطور که در مناظرات فرمودند امریکایی ها ما رو غافل گیر می کنند . الان هم بدجور غافل گیر شدیم . اصلا به فکرمون هم یک همچین چیزی رجوع نمی کرد . بدبختی اینه که دستگاه دیپلماسی بسیار ضعیفی داریم و نمی تونه مقابله به مثل کنه و یا مشکل رو حل کنه . الان اگر من جای اقای صالحی بودم تا اوضاع بد تر نشده سوار هواپیما می شدم می رفتم عربستان ببینم حرف حساب اینا چیه . از همین الان باید جلوش رو گرفت . یک نگاهی به کامنت های سایت یوتوب بندازید خوشبختانه هیچکس این حرف ها رو باور نکرده .[/quote]اینجاست که نتیجه‌ی ندانم‌کاری‌های این سال‌ها در زمینه‌ی جنگ نرم خودش رو نشون می‌ده: گذاشتیم رسانه‌های غربی تا دلشان می‌خواهد تصویر ایران در خارج را خراب کنند، تا کار به جایی رسیده که یک اتهام سست و غیرواقعی برای ما باعث نگرانی می‌شه. آمریکایی‌ها دیگه حتی به خودشون زحمت نمی‌دن که اتهاماتشون رو علیه ایران اثبات کنند، چون نیازی به این کار نمی‌بینند و افکار عمومی غربی حرف‌هاشون رو معمولاً باور می‌کنه. به نظر من باید یک ستاد فرابخشی، تشکیل بشه که وظیفه‌ی ترمیم چهره‌ی رسانه‌ای ایران رو به عهده بگیره. به خصوص عملکرد دولت (در روشن کردن اصولی بودن سیاست خارجی ایران برای افکار عمومی جهان و محق بودن ایران در زمینه‌های هسته‌ای و حمایت از فلسطین و غیره) و قوه‌ی قضائیه (در جنجال‌های رسانه‌ای مربوط به حقوق بشر) خیلی ضعیف بوده. وجهه‌ی رسانه‌ای یه چیزیه مثل پدافند هوایی؛ وقتی تخریب می‌شه بقیه بدون هیچ نگرانی‌ای میان به ما حمله‌ی رسانه‌ای می‌کنند و ما هم دفاع نمی‌کنیم. تازه باز شانس آوردیم این بار یک سناریوی ناشیانه طراحی شده. اگر این سناریو ماهرانه‌تر بود (مثل قضیه‌ی میکونوس یا آمیا) هیچ کاری در مقابلش نمی‌تونستیم بکنیم. هر چقدر هم که داد و فریاد می‌کردیم که والّا، بلّا کار ما نبوده کسی باور نمی‌کرد (مثال بارزش مسأله‌ی هسته‌ای که هیچ مدرکی علیه ایران ندارند ولی اکثر سیاستمداران و رسانه‌ها و افکار عمومی دنیا تحت تأثیر تبلیغات ماهرانه‌ی غربی‌ها فکر می‌کنند ایران به دنبال سلاح هسته‌ای هست). تنها راه بیرون اومدن از این وضعیت اینه که به هدف اصلی جنگ نرم، یعنی «تصرف ذهن‌ها و قلب‌ها»ی افکار عمومی توجه کنیم. متأسفانه بعضی از مسئولان جنگ نرم رو به جنگ روانی کاهش داده‌اند، در حالی که جنگ روانی فقط برای کوتاه‌مدت و معمولاً برای ترساندن دشمن مناسبه ولی ذهن و قلب افکار عمومی و فضای رسانه‌ای رو به سمت ما متمایل نمی‌کنه. در این مورد اخیر، ایران یک راه خوب برای خنثی کردن تبلیغات و تخریب چهره‌ی رسانه‌ای آمریکا داره: نشون بده که این شخص به نام شکوری که اونا می‌گن دستور ترور رو صادر کرده یا وجود نداره، یا اگر وجود داره عضو سپاه قدس نیست، یا اگر عضو سپاه قدس هست اصلاً با ارباب‌سیار رابطه‌ای نداشته. با چند تا مصاحبه و سند و مدرک می‌شه راحت آمریکایی‌ها رو در موضع انفعال قرار داد.
  2. مرور رسانه‌های غربی و کامنت‌های بازدیدکنندگانشان نشان می‌دهد که خوشبختانه تقریباً هیچ کس این ادعاها را باور نکرده. اینقدر ماجرا غیرعادی و باورناپذیر است که بعید است مقامات آمریکایی از خود این قضیه را ساخته باشند (می‌توانستند داستان باورپذیرتری جور کنند). حتی بعید است که کار اسرائیلی‌ها باشد. فکر کنم یک نفر - مثلاً در عربستان، یا گروه‌هایی نظیر مجاهدین خلق و یا سایر گروه‌های اپوزیسیون - سر کارشان گذاشته یا خواسته به اشتباهشان بیندازد. [quote]4- حتی دلیل حزب الله برای داشتن سلاح جهت باز پس گیری خاک لبنان دیگر موضوعیتی ندارد چراکه دیگر مناطقی از لبنان تحت اشغال اسراییل نیست.[/quote]مزارع شبعا رو یادتون رفت بگید. البته اسرائیلی‌ها می‌گن مزارع شبعا بخشی از بلندی‌های جولان محسوب می‌شه، ادعایی که لبنانی‌ها و دولت سوریه قبول ندارند.
  3. [quote][quote]به نظر می‌رسه که سر این موضوع که استفاده نکردن از تکنولوژی مزیت هست یا عیب، اختلاف نظر وجود داره. از یک طرف به نظر میاد که با وجود پیشرفت‌ها، زشته که ما تلفات بدیم و از تکنولوژی استفاده نکنیم. از طرف دیگه، مگر در یک جنگ چریکی، تکنولوژی چقدر تعیین‌کننده است؟ اگر تکنولوژی تعیین‌کننده بود آمریکا در مقابل طالبان و اسرائیل در مقابل حزب‌الله کم نمی‌آورد. به عبارت دیگه درسته که تلفات می‌دیم، ولی به خاطر فرهنگ «شهادت» این‌ها واقعاً «تلفات» نیستند، بلکه برخلاف سایر ارتش‌ها، موجب تقویت شهادت‌طلبی و روحیه‌ی خودی می‌شوند. استفاده از تکنولوژی برای کاهش تلفات خیلی خوبه، ولی اگر ما نیروهامون عادت کنند که به تکنولوژی تکیه کنند نه به توانایی و روحیه و ایمان خودشون، خدای‌نکرده کم‌کم تبدیل به سربازان بی‌خاصیت و ترسویی می‌شوند که جرأت ریسک کردن و به خطر انداختن خود را ندارند (اتفاقی که برای نیروهای ارتش‌های غربی افتاده - اگه یادتون باشه یکی از ملوانان انگلیسی که چند سال قبل به علت ورود به مرزهای آبی ایران بازداشت شدند، خودش را خیس کرده بود!). با استفاده از تکنولوژی ممکنه تلفات کمتری بدیم و استفاده از تکنولوژی قطعاً لازمه، ولی احتمال پیروزیمون با اتکا به روحیه‌ی شهادت‌طلبی بیشتره تا با اتکا به تکنولوژی، به خصوص در جنگ‌های غیرکلاسیک امروزی. شهادت‌طلبی ما رو شکست‌ناپذیر می‌کنه، ولی تکنولوژی نمی‌تونه به تنهایی چنین کاری انجام بده. ان شاء الله خداوند این شهیدان والامقام را با شهدای کربلا محشور بفرماید.[/quote] این چه منطقیه پس خلبان آف14 و آرف4 و غیره همه ترسو هستند چون تکنولوژی دارند[/quote]اگر با دقت بیشتری مطلب من را می‌خواندید، متوجه می‌شدید که من چنین چیزی نگفتم. چیزی که من گفتم درباره‌ی «عادت کردن به تکیه روی تکنولوژی به جای مهارت و روحیه‌ی فردی» هست. یک خلبان یا هر نظامی دیگه‌ای ممکنه از تکنولوژی در بالاترین سطحش استفاده بکنه ولی روحیه و شجاعت خودش رو هم داشته باشه. از طرفی من در منابع خارجی دیدم که این اتکا به تکنولوژی برای برخی سربازان غربی معضل شده، و جنگ بیشتر براشون حالت بازی کامپیوتری پیدا کرده چون عادت کردن که تکنولوژی بهشون امنیت بده. ولی وقتی در موقعیت واقعاً خطرناکی قرار می‌گیرند که نیاز به شجاعت و تهور داره و از تکنولوژی کاری بر نمیاد، توانایی تصمیم‌گیری رو از دست می‌دن و وحشت می‌کنند. چیزی که من مذمت کردم این بود نه صرف استفاده کردن از تکنولوژی.
  4. به نظر می‌رسه که سر این موضوع که استفاده نکردن از تکنولوژی مزیت هست یا عیب، اختلاف نظر وجود داره. از یک طرف به نظر میاد که با وجود پیشرفت‌ها، زشته که ما تلفات بدیم و از تکنولوژی استفاده نکنیم. از طرف دیگه، مگر در یک جنگ چریکی، تکنولوژی چقدر تعیین‌کننده است؟ اگر تکنولوژی تعیین‌کننده بود آمریکا در مقابل طالبان و اسرائیل در مقابل حزب‌الله کم نمی‌آورد. به عبارت دیگه درسته که تلفات می‌دیم، ولی به خاطر فرهنگ «شهادت» این‌ها واقعاً «تلفات» نیستند، بلکه برخلاف سایر ارتش‌ها، موجب تقویت شهادت‌طلبی و روحیه‌ی خودی می‌شوند. استفاده از تکنولوژی برای کاهش تلفات خیلی خوبه، ولی اگر ما نیروهامون عادت کنند که به تکنولوژی تکیه کنند نه به توانایی و روحیه و ایمان خودشون، خدای‌نکرده کم‌کم تبدیل به سربازان بی‌خاصیت و ترسویی می‌شوند که جرأت ریسک کردن و به خطر انداختن خود را ندارند (اتفاقی که برای نیروهای ارتش‌های غربی افتاده - اگه یادتون باشه یکی از ملوانان انگلیسی که چند سال قبل به علت ورود به مرزهای آبی ایران بازداشت شدند، خودش را خیس کرده بود!). با استفاده از تکنولوژی ممکنه تلفات کمتری بدیم و استفاده از تکنولوژی قطعاً لازمه، ولی احتمال پیروزیمون با اتکا به روحیه‌ی شهادت‌طلبی بیشتره تا با اتکا به تکنولوژی، به خصوص در جنگ‌های غیرکلاسیک امروزی. شهادت‌طلبی ما رو شکست‌ناپذیر می‌کنه، ولی تکنولوژی نمی‌تونه به تنهایی چنین کاری انجام بده. ان شاء الله خداوند این شهیدان والامقام را با شهدای کربلا محشور بفرماید.
  5. یکی از تسلیحاتی که آمریکایی‌ها گفته‌ند به درد مقابله با قایق‌های تندرو در محیط‌های نزدیک به ساحل مثل خلیج فارس می‌خوره، شناورهای Littoral combat ship یا LCS هستند که تا به حال دو فروند ازشون ساخته شده. http://en.wikipedia.org/wiki/Littoral_Combat_Ship این کشتی‌ها می‌تونن دو تا بالگرد حمل کنند و به عنوان مرکز ارسال قایق هم استفاده بشوند. آمریکا می‌خواد ۵۵ تا از این‌ها بخره. اون لیزرهایی هم که توی تاپیک سراج توسط یکی از دوستان بهش اشاره شد جالب هستند، چون بردشون بیش از دو برابر فالانکس هست و خود آمریکایی‌ها گفته‌ند که به درد هدف قرار دادن قایق‌های متعدد می‌خوره: http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=laser-downs-uavs البته هنوز خیلی مونده عملیاتی بشوند. غیر از این‌ها، اگر در اینترنت سرچ کنید آمریکایی‌ها در باره‌ی مقابله با تاکتیک‌های سوارم ایران در خلیج فارس مطلب زیاد نوشتند. کافیه سرچ کنید countering asymmetric threats littoral OR sea OR navy مثلاً من اینها رو پیدا کردم: http://dodreports.com/pdf/ada525224.pdf ترجمه‌ی عنوان: غلبه بر تهدیدات نامتقارن در محیط نزدیک به ساحل (از دانشکده‌ی جنگ دریایی آمریکا) http://dodreports.com/pdf/ada401088.pdf ترجمه‌ی عنوان: هنر عملیاتی می‌تواند تهدید نامتقارن قایق‌های کوچک را در عملیات‌های مهم بی‌اثر کند (از دانشکده‌ی جنگ دریایی آمریکا) www.dodccrp.org/events/10th_ICCRTS/CD/papers/053.pdf ترجمه‌ی عنوان: جنگ دریایی شبکه‌محور - مقابله با سوارم شناورهای تندروی تهاجمی نزدیک به ساحل (از برنامه‌ی همکاری فنی کشورهای استرالیا، کانادا، نیوزیلند، انگلیس و آمریکا) [quote]من فکر کردم تایپیک خبریه - این که اصلا خوب نیست ما به دشمن کمک فکری بدیم ؟ مطمئن باشید این مطالبی که اینجا مطرح میشه دورازچشم ایادی و جاسوسان آمریکا و اسرائیل نیست وببخشید جسارت نباشه اصلا نمیفهمم قصد شما از ایجاد این تایپیک چیه؟ یک طرح بدیم که آمریکا اون رو اگه انجام بده میتونه به ما پیروز بشه؟ من که همچین راهی رو درست نمیدونم به نظرم کسی اگه طرحی داره هم نده بهتره - پیشنهاد میکنم شما موضوع رو عوض کنی و برعکس راهکارهای موفقیت بر ناوگان عظیم متحدین رو از دوستان بخواهید[/quote]دوست عزیز خود آمریکایی‌ها دارند به شدت روی این موضوع کار می‌کنند و بعید می‌دونم ما بتونیم چیز جدیدی بهش اضافه کنیم. ولی این تاپیک این خوبی رو داره که به ما ایده می‌ده برای مقابله با روش‌های مقابله‌ی آمریکا با تاکتیک سوارم! یعنی ضدضدسوارم.
  6. [quote]اونچه که من فهمیدم توی شبیه سازیهای آمریکائی این قایقها پر تی ان تی فرض شده و تو حمله زنبوری سال 2002 شکست خوردند البته همین قایقهای پر تی ان تی میتونه برای ناوچه ها و ناوها ( و نه ناو هواپیما بر) الان هم خطر باشه پس شد خود قایق پر تی ان تی [/quote] ظاهراً توی [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17975]اون شبیه‌سازی[/url] اول ناوهای اصلی (هواپیمابر، ناو‌های موشک‌انداز-یعنی Guided Missile Cruiserها و همچنین کشتی‌های بالگردنشین حمله‌ی آبی-خاکی مثل [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Wasp_class_amphibious_assault_ship]کلاس Wasp[/url]) با موشک‌های ساحل به دریا غرق شدند و بعد برای ضربه زدن به شناورهای باقیمانده (و نه لزوماً غرق کردنشون) از قایق‌های مسلسل‌دار و راکت‌انداز یا پر از مواد منفجره استفاده شد. بنابراین قایق‌ها وقتی فرستاده شدند که ضربه‌ی اصلی به دشمن وارد شده بود. فکر کنم این فرض واقعی باشه تا تلفات نیروهای خودی به حداقل کاهش پیدا کنه. همون‌طور که این دوستمون هم گفتند: [quote]چرا باید این قایق ها و سرنشین هااشون بنده خدا ها رو بفرستیم به جنگ ناو گروه دشمن !! چن تا موشک خلیج فارس می زنیم به ناواشون خلاص ! این همه بند بساط نمی خواد جون نیرو ها رو هم این همه به خطر بندازیم ! بعد که کلی از شناور ها ی دشمن بوسیله موشک های ضد کشتی به تاریخ پیوستند با این قایق ها بقیشون رو سر به نیست می کنیم[/quote]
  7. [quote]اینها هیچ ارزش عملیاتی و دریا نوردی نداره با مسلسل یوزی هم میشه نه بودشون کرد. احتیاجی به توپ 40 م 76 م 110 م 150 م و غیر که روی نو‌های جنگی هست نیست تازه دیدید تا نیروی دریایی از خلیج فارس رفت عربستان به بحرین حمله کرد پس حتی عربها هم از این اسباب بازیها نمیترسند چه برسه به بزرگترها. هواپیما‌های بدون سرنشین توپا به راحتی از پس اینا بر میان در دریای طوفانی هم که بدرد نمیخورند[/quote]به این راحتی هم نیست. شما اصلاً پست‌های دوستان رو در صفحات قبلی این تاپیک خوندید؟ [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17975]اینجا[/url] رو هم ببینید بد نیست. در محیط‌های بسته و نزدیک به ساحل مثل خلیج فارس، استفاده از قایق‌های تندرو به جای شناورهای بزرگ بهترین گزینه هست. بحرین هم ربطی به این قضیه نداره و قضیه‌ش سیاسیه نه نظامی. شما فکر می‌کنید اگر نیروی دریایی در خلیج فارس بود، می‌توانست در بحرین مداخله‌ی نظامی کند؟
  8. این بمب‌ها ظاهراً بیشتر مصرف جنگ روانی دارند. چرا که حملشون توسط جنگنده‌ها ممکن نیست و فقط بمب‌افکن‌های سنگین (یا هواپیماهای ترابری نظامی که در اصل بمب‌افکن نیستند) می‌توانند حملشان کنند. استفاده از چند بمب سبک‌تر بیشتر صرف می‌کند. مقامات آمریکایی رسماً گفته‌ند که ساخت و استفاده از «مادر همه‌ی بمب‌ها» تا حد زیادی با هدف تضعیف روحیه‌ی سربازان عراقی انجام شده بوده. انفجار به این عظمت، اراده و روحیه‌ی سربازان رو می‌کُشه. http://en.wikipedia.org/wiki/MOAB#Evaluations این تضعیف روحیه بخشی از راهبرد Shock & Awe آمریکا هست که بر مبنای پیروزی سریع با استفاده از در هم شکستن سریع اراده‌ی دشمن در زودترین زمان ممکن پایه‌ریزی شده. http://en.wikipedia.org/wiki/Shock_and_awe ما باید نیروهامون رو علیه این نوع از عملیات روانی آموزش بدیم. (که می‌دیم) البته بمب‌های ضد پناهگاه مثل همین GBU-57 که جناب کادیلاک بهش اشاره کردند کلاً داستان دیگه‌ای دارند و واقعاً باید ازشون ترسید!
  9. Ehsan_Animator از ابراز لطفتان ممنونم. بله حق با شماست. به طور کلی با قوی‌تر شدن کشورها از نظر نظامی، آن‌ها محل درگیری با دشمنانشان را به محل دورتری از خاک خود می‌کشانند. (مثال بارزش خود آمریکا) برای ما هم همین اتفاق دارد می‌افتد و از آنجا که به قول آمریکایی‌ها ما از تاکتیک‌های Anti-access/Area Denial یا همان ضددسترسی در خلیج فارس استفاده می‌کنیم، این محل‌ها برای آمریکایی‌ها در جنگ احتمالی تا حدودی منطقه‌ی ممنوعه خواهد بود. ولی به هر حال ما نباید از نوآوری‌های آمریکا غافل شویم. آن‌ها دارند دو راهبرد کلی برای مقابله با تاکتیک‌های نامتقارن ما توسعه می‌دهند: یکی استفاده از شناورهای متعددتر و کوچک‌تر و چابک‌تر (مثل خود ما) در کنار شناورهای بزرگ، و دوم شبکه کردن ناوهای مختلف و هواگردهای اطراف آن‌ها برای پیدا کردن توانایی مقابله‌ی همزمان با تعداد زیادی موشک و قایق تندرو. من چند تا مقاله از مراکز تحقیقاتی نظامی آمریکا و سایر کشورهای ناتو پیدا کردم که موضوعشان مقابله با قایق‌های تندروی ایران بود. اگر فرصت کنم به امید خدا آن‌ها را هم اینجا ترجمه می‌کنم. ولی به طور کلی پیش‌یینی شما درست است. اگر ما از پیشرفت‌های آمریکا غافل نشویم، بعید است آن‌ها بتوانند برتری نظامی در خلیج فارس را از ما «پس بگیرند». به خصوص که ما چون کشور در حال توسعه‌ای هستیم، سرعت رشد ما از سرعت رشد آن‌ها بیشتر است. بنابراین به مرور شکاف توانایی نظامی ما با آمریکا کم خواهد شد هرچند هیچ وقت به صفر نخواهد رسید (به خاطر جمعیت و مساحت بیشتر آمریکا). ولی به هر حال بازدارندگی غیرقابل نفوذی در برابر زیاده‌طلبی آمریکا ایجاد خواهد کرد و به امید خدا به اخراج همیشگی آمریکا از خاورمیانه منجر خواهد شد.
  10. من یه تاپیک جدید درباره‌ی تاکتیک‌های نبرد نامتقارن دریایی به خصوص حمله با قایق‌های تندرو به ناوگروه‌های آمریکایی درست کردم: [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17975]رزمایشی که ایران در آن ناوگان آمریکا در خلیج فارس را غرق کرد: Millenium Challenge 2002[/url] [quote]خیلی خوبه ولی جای پیشرفت داره من شنیدم ناو های آمریکایی میتونن پنجاه هدفو بزنن اونم همزمان[/quote]درسته، (فارغ از این که آیا الان می‌تونن ۵۰ هدف رو همزمان بزنند یا نه) خیلی مهمه که ما در باد تاکتیک سوارم نخوابیم و مرتب برد و سرعت و رادارگریزی و مانورپذیری قایق‌های تندرو و راکت‌ها/موشک‌هاشون رو ارتقا بدیم. همون‌طور که در مقاله‌هایی که در تاپیک فوق‌الذکر آوردم مشخصه، آمریکایی‌ها دارند روی این موضوع کار می‌کنند و ساده‌انگاریه که فکر کنیم اون‌ها توانایی سیستم‌هاشون رو برای مقابله با تاکتیک سوارم (Swarm - حمله مانند دسته‌های زنبور به حریف بزرگ‌تر) بهبود نخواهند داد.
  11. [quote][quote]یک نکته هم که البته به آن اشاره نشده [b]زمان[/b] تست نمونه‌ی اولیه و تولید انبوه هست. سه سال برای تست گرم (یعنی سال ۱۳۹۳) و شش سال برای تولید انبوه و تحویل به قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء (ص) (یعنی سال ۱۳۹۶) خوبه؟ البته برای اولین نسل باور ۳۷۳.[/quote] ببخشید این اعداد و ارقام رو از کجا اوده اید؟؟[/quote]فقط یک حدس محتاطانه بود! خواستم نظر بقیه هم هم بدونم. با توجه به زمان مورد نیاز برای اینجور پروژه‌ها و همچنین اعلام‌های فرماندهان ما مبنی بر تست گرم «به زودی» و یا ساخته شدن این سامانه تا دو سال دیگر، حدس محتاطانه و تا حدودی بدبینانه‌ی من این بود. در کل منظورم این بود که وقتی تا این حد وارد جزئیات می‌شیم باید زمان محتمل رو هم پیش‌بینی کنیم. چون بالاخره ایران تا ۵۰ سال دیگه همه چیز می‌تونه بسازه! خیلی فرق می‌کنه که این سامانه‌ی باور ۳۷۳ دو سال دیگه آماده بشه یا پنج سال دیگه یا ده سال.
  12. یک نکته هم که البته به آن اشاره نشده [b]زمان[/b] تست نمونه‌ی اولیه و تولید انبوه هست. سه سال برای تست گرم (یعنی سال ۱۳۹۳) و شش سال برای تولید انبوه و تحویل به قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء (ص) (یعنی سال ۱۳۹۶) خوبه؟ البته برای اولین نسل باور ۳۷۳.
  13. ahmadi

    ارتباط با آمریکا آری یا نه؟

    [quote]درسته جناب احمدی عزیز اما متاسفانه وضعیت اینطوره که امریکا می تونه این تحریم ها رو تا چند سال آینده نگه داره و مشکل ما از این هست که در این مدت کشور های همسایه تمام زیر ساخت های خودشون رو ساختند و ما فرصت آنچنانی برای ساخت و دسترسی به امکانات برای ساخت زیر ساخت های کشوری نداریم . بعضی از کشور های منطقه با رشد بالای 10 درصدی اقتصادی روبرو هستند و آن هم سالانه . ترس از این هست که ما عقب بمونیم و .... [/quote]فکر می‌کنم ایران بتونه فقط با اصلاحات داخلی نظیر هدفمندسازی یارانه‌ها، اصلاح قانون کار و قانون تجارت، تقویت نهادهای اقتصادی برای قابل پیش‌بینی کردن اقتصاد و کاهش فساد و تشویق سرمایه‌گذاری داخلی، با وجود تحریم‌ها به رشد متوسط سالانه ۶ تا ۷ درصد برسه. تنها کشور منطقه که در سال گذشته (۲۰۱۰) رشد بالای ۱۰ درصد داشته قطر هست و تنها کشورهای منطقه که رشد بالای ۶ درصد داشتند ترکیه، یمن و افغانستان هستند. http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_real_GDP_growth_rate تحریم‌ها به تنهایی تقویت زیرساخت‌ها رو غیرممکن نمی‌کنند، فقط نیاز به تأکید روی اصلاحات اقتصادی داخلی رو تقویت می‌کنند تا اثر تحریم‌ها خنثی بشه. بعضی اقتصاددان‌ها می‌گن که در خیلی از کشورها، به خصوص ایران، اصلاحات اقتصادی مهم وقتی رخ داده که اقتصاد کشور دچار مشکل بوده. در شرایطی که اقتصاد رشد بالا رو تجربه می‌کنه مقامات دولتی کمتر حاضر می‌شن دردسر اصلاحات دردناک اقتصادی رو به جون بخرند. از این جهت من به آینده‌ی اقتصاد ایران امیدوارم. قوانین کار و تجارت در حال بازنگری در کمیسیون‌های مجلس هستند. طرح تحول اقتصادی که بخشی از اون هدفمندسازی یارانه‌ها هست داره دنبال می‌شه. این تحولات اونقدر عظیم هستند که تحریم‌ها رو به راحتی در هم بشکنند. تحریم کشوری که سالانه بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار (و در حال افزایش سالانه ۵-۱۵٪) مبادلات خارجی داره خیلی سخته، چه برسه به این که اصلاحات اقتصادی هم اجرا بشوند. کشورهای دیگه‌ای که تحریم شدن اصلاً در این حدها نبودند. مثلاً عراق زمان صدام وقتی تحریم شد مبادلات خارجی‌اش به قیمت امروز به ۵۰ میلیارد دلار به زور می‌رسید، و تازه تحریم‌های سفت و سخت و واقعاً بین‌المللی عراق کجا، تحریم‌های تا حد زیادی یکجانبه‌ی ایران کجا. [quote]بالاخره دوستان نظر خودشون رو راجع به بسته پیشنهادی 5+1 نگفتند . این بسته ، بسته رابطه با امریکا نبود بسته لغو بسیاری از تحریم هایی بود که امریکا بر علیه ما وضع کرده بود مثل تحریم هواپیما های مسافربری . دوستان نظر بدند که ایا مسئولین کار درستی کردند که رد کردند یا نه .[/quote]تا جایی که توی متن فارسی بسته که شما پست کردید دیدم، در ازای سلب دائمی و قطعی حق غنی‌سازی و فرآوری اورانیوم، تعدادی قول غیردقیق و مبهم می‌ده. مثلاً دقیقاً در مورد تحریم‌های آمریکا صحبتی نمی‌کنه، و همچنین نبود فشارهای غیررسمی رو تضمین نمی‌کنه (ایران قبل از این جریانات دهه‌ی اخیر هم برای خرید مواد و تجهیزات هسته‌ای مشکل داشت چون فروشندگان تحت فشار آمریکا از این کار خودداری می‌کردند در حالی که نه قطعنامه‌ای در کار بود نه این خریدها غیرقانونی بود). ولی موافقم که این بسته ارزش بررسی و مذاکره رو داشت، و گمان هم نمی‌کنم که ایران بسته رو کاملاً رد کرده باشه. احتمالاً درخواست تضمین‌های عینی‌تری کرده ولی جواب رد شنیده (مثل مذاکرات زمان تعلیق ۲٫۵ ساله). الان که به خبرهای آن زمان مراجعه کردم، گویا ایران خواستار مذاکره بر سر این بسته بوده ولی پیش‌شرط تعلیق مجدد غنی‌سازی رو نپذیرفته.
  14. ahmadi

    ارتباط با آمریکا آری یا نه؟

    [quote]با اقتصاد منزوی نمی شه در مقابل امریکا ایستاد و با یک قیافه اخمو نمی تونیم سیاست هامون رو در جامع بین الملل رو کنیم . متاسفانه از اعتبار بسیار پائینی برخورداریم چه در زمینه دسترسی به مناع تسهیلاتی و اقتصاد بین الملل و بانک های خارجی . اقای احمدی نژاد که دو سال دیگه کارشون تمومه . وقتی رفت حرفاش کم کم به فراموشی سپرده می شه تنها چیزی که باقی می زاره یک اقتصاد و یک سیاست خارجی . که هر دوش در هم برهمه . من خودم سال 1388 با اینکه سفارت ایران در شهری دیگه ای بود رفتیم و به اقای احمدی نژاد رای دادم الان به دلیل مشکلات اقتصادی و افزایش ارز از ایران 500 هزار تومن برام می فرستند کلش می شه 200 تا 230 دلار . اخه این همه ماجرا جویی ارزش این همه فشار رو به ملت داره ؟ اگر مردم ما تجیبند بخاطر اسلام و شهدا هست و اینکه می خوان در یک کشور اسلامی زندگی کنند وگرنه اگر هر کدوم از این اتفاقات اقتصادی در کشور های دیگه می افتاد همون سرنوشت و آینده خوشی در انتظار نبود .[/quote]جناب کرکس به طور کلی با شما موافقم، یعنی عملکرد احمدی‌نژاد در سیاست خارجی به نظر من هم خوب نبوده. می‌شد ضمن پایبندی به اصول، بهانه‌های کمتری هم به دست دشمن برای تحریم و فشار داد. اما به نظر من، این که فشارهای اقتصادی رو تقلیل بدیم به سیاست خارجی درست نیست، و خیلی هم خطرناکه: این سیگنال رو به دشمن می‌ده که یالّا، فشارت رو بیشتر کن تا تسلیم بشیم! و ضمناً ما رو از سازوکارهای داخلی بهبود وضع اقتصادی غافل می‌کنه، در حالی که اصل مشکلات اقتصادی منشأ داخلی دارند نه خارجی. مثلاً مشکل تورم به خاطر سوء مدیریت نقدینگی و بیماری هلندی هست که خودش ناشی از وابستگی به نفت هست. یا مشکل بیکاری و بهره‌وری به خاطر قوانین دست‌وپاگیر (بالاخص قانون کار) و تعیین دستوری قیمت‌ها (که بحمدالله با هدفمند شدن یارانه‌ها داره کم‌کم برچیده می‌شه) هست و غیره. به عبارت دیگه اگر با آمریکا رابطه برقرار کنیم، لزوماً وضع اقتصادی ما چندان بهتر از الان نخواهد شد. مثال‌های مشابه از کشورهایی که با آمریکا رابطه دارند ولی وضع اقتصادی خوبی ندارند یا وضع اقتصادی‌شان مثل ایران است زیادند. (داخل پرانتز: همچنین وضع اقتصادی ما آنقدرها هم فاجعه نیست که ایرانی‌ها عادت به غر زدن دارند. البته همیشه باید به فکر پیشرفت بود ولی گاهی غر زدن‌ها این حس اشتباه را به وجود می‌آورد که وای ما چقدر بدبختیم و ... سرعت رشد سطح رفاه در ایران در پنج سال گذشته بیشتر از متوسط جهانی بوده: http://hdrstats.undp.org/en/countries/profiles/IRN.html و رتبه‌ی سطح رفاه ایرانیان هم بین ۱۶۹ کشور جهان، ۷۰ است. (بالاتر از ترکیه) http://hdr.undp.org/en/statistics/index.html#hdirank خاطرنشان می‌کنم که این معتبرترین رده‌بندی کشورها براساس رفاه است که توسط برنامه‌ی توسعه‌ی انسانی ملل متحد (UNDP) تدوین می‌شود. یکی از علل غر زدن‌ها شاید تصورات اشتباه راجع به «ثروتمند بودن ایران» به خاطر ذخایر نفت و گاز است. محض اطلاع شما عرض می‌کنم که اگر کل درآمد نفتی (با فرض بالاترین قیمت نفت در سال‌های اخیر) را بین مردم ایران تقسیم کنیم، به هر کس در بهترین حالت ماهی صدهزار تومان می‌رسد. تازه این با این فرض است که دولت اصلاً از بودجه‌ی نفتی استفاده نکند و کل خدماتش را که با پول نفت تأمین می‌شوند (از جمله یارانه‌ها) تعطیل کند! و بنابراین مردم مجبور خواهند بود تازه بخش عمده‌ای از همین پول را هم خرج این خدمات حذف شده بکنند. بنابراین درآمد نفتی را باید با توجه به جمعیت مقایسه کرد. کشورهای نفتی عربی مثل عربستان و امارات و قطر و کویت لااقل ۱۰ برابر ایران درآمد نفتی سرانه دارند و بنابراین طبیعی است که رفاه مردمشان از ما بیشتر باشد (که تازه رفاهشان به اندازه‌ی درآمد نفتی‌شان بیشتر از ما نیست!). به نظر من در مقایسه با این کشورها، ما اصلاً کشور دارای درآمد نفتی محسوب نمی‌شویم! پرانتز بسته) برگردیم به موضوع رابطه با آمریکا. یکی از مشکلات مهم برقراری رابطه با آمریکا تحت فشار، این است که به گزینه‌ی «فشار» نزد نخبگان و اتاق‌های فکر آمریکا، مشروعیت می‌دهد. یعنی به محض این که ما از موضع خودمان به خاطر تحریم‌ها کوتاه بیاییم، آن‌ها برای مسائل دیگری مثل آنچه «حقوق بشر» می‌خوانند و حمایت ایران از مقاومت و غیره تحریم‌های جدید وضع خواهند کرد. الان به لطف سرسختی ایران در مقابل تحریم‌ها، موضوع مهمی که بین تحلیلگران آمریکایی (و حتی نامزدهای ریاست جمهوری مثل ران پاول) مطرح شده این است که آیا اصولاً تحریم جواب می‌دهد یا نه. اگر ما بیشتر مقاومت کنیم، تعداد بیشتری از نخبگان قدرت آمریکا به ناکارآمدی گزینه‌ی تحریم پی خواهند برد. از آنجا که جنگ با ایران برای آمریکا بسیار خطرناک، غیرقابل‌پیش‌بینی و پرهزینه خواهد بود، تنها گزینه‌ی باقی‌مانده این است که آمریکا با ایران کنار بیاید. البته همان‌طور که در ابتدا عرض کردم نیازی نیست از ادبیات تحریک‌آمیز شبیه آقای احمدی‌نژاد استفاده کنیم چون به نظر بنده ضررش بیشتر از نفعش است. اما در هر صورت نباید از مواضع اصولی خودمان کوتاه بیاییم.
  15. دوستان چند سال پیش در مجله‌ی صنایع هوافضا (یا یه همچین چیزی، مجله مربوط به یکی از سازمان‌های معروف هوافضایی هست ولی صنایع هوایی نبود) خبری خواندم مبنی بر این که محققان انگلیسی با پردازش علائم بازگشت داده شده‌ی آنتن‌های تلفن همراه (BTS) توانسته بودند هواپیمای رادارگریز را شناسایی کنند. جزئیاتش را یادم نیست ولی این ایده عالی است! و تا حدودی شکست‌ناپذیر، چون دشمن نمی‌تواند تمام BTSها را (که چندین هزار تا هستند) بزند. در واقع مثل این است که هزاران (یا شاید ده‌ها هزار، اگر BTSهای اپراتورهای مختلف موبایل و وایمکس را حساب کنیم) فرستنده‌ی ارزان‌قیمت راداری داریم و بعد از آشکارسازهایی مثل همین کالچوگا باید استفاده کرد برای شناسایی شیء پرنده (ایده‌ی hadi222 که در صفحه‌ی قبل همین تاپیک گفتند). چون تعداد فرستنده‌ها زیاد است احتمال کشف دقیق مکان شیء هم بالا می‌رود. خدا را چه دیدید، شاید به درد رادار درگیری هم خورد! البته دریافت و پردازش سیگنال‌های دریافتی خیلی پیچیده و دشوار خواهد بود ولی هر طوری حساب کنید ارزش سرمایه‌گذاری را دارد.
  16. ببخشید از موضوع خارج می‌شم، ولی چون بحث غرامت دادن آمریکا پیش آمد لازمه این هم گفته بشه. اخیراً یکی از دادگاه‌های آمریکا به خاطر کشته شدن [b]یک[/b] تبعه‌ی آمریکایی در انفجار مرکز آمیا در آرژانتین (۱۹۹۴) ایران رو به بیش از [b]۳۰ میلیون دلار[/b] غرامت محکوم کرده (تازه اون هم با وجودی که قاضی این پرونده رشوه گرفته بود شهادت دروغ علیه ایران رو بپذیره و ضمناً اسناد ویکی‌لیکس فاش کردند که آرژانتین تحت فشار قرار گرفته تا ایران رو در این ماجرا متهم کنه). با این حساب اگر آمریکا می‌خواست به همین صورت به خاطر سقوط پرواز ۶۵۵ غرامت بده، باید بیش از ۸ میلیارد دلار غرامت می‌داد نه ۵۵ میلیون دلار! اینجاست که رنگین‌تر بودن خون بعضی ملت‌ها مشخص می‌شه.
  17. [quote][quote]آیا امکانش هست که با متحرک‌سازی کامل تمامی سکوهای راداری و پرتاب موشک و آتشبارها، بتوانیم به توانایی جنگ نامتقارن در پدافند هوایی برسیم؟ یک چیزی مثل حزب‌الله در جنگ ۳۳ روزه که برای موشک‌های زمین به زمین از این راهبرد استفاده می‌کرد. واحدها بعد از مدتی روشن بودن رادار یا شلیک موشک فوراً جابه‌جا شوند و در محل دیگری مستقر شوند تا دشمن نتواند آن‌ها را بزند. اینجا نوشته که یکی از یگان‌های پدافند هوایی یوگسلاوی در جنگ کوزوو تقریباً چنین کاری می‌کرد، و این باعث شد که هیچ کدام از واحدهای این یگان طعمه‌ی جنگنده‌های ناتو نشوند: http://www.militaryparsi.ir/aviation-industry/world/history-of-war-and-aerial-operations/691-Zoltán-Dani.html اگر چنین چیزی عملی باشد خیلی خوب می‌شود. دیگر آمریکا نمی‌تواند در اول جنگ خیال خودش را از پدافندها راحت کرده و بعد با خیال راحت به بمباران بپردازد. من زیاد وارد نیستم، آیا این یک روش قدیمی است و قبلاً هم همه از این روش استفاده می‌کردند؟ مثلاً عراق و لیبی سعی کردند از این روش استفاده کنند؟ پیشاپیش از جواب دوستان مطلع متشکرم.[/quote] متحرک سازی کامل پدافند چیزیه که ما الان داریم تو همین سیستم مرصاد انجام میدیم- سیستم تور ام یک هم متحرکه - اما رادارهای سنگین کمتر این شانس رو دارند و معمولا باید به شکل پسیو باشند ببینید الان وضعیت جنگ با زمان جنگ عراق و کوزو خیلی فرق کرده - سیستمهای تصویر بردار ماهواره ای و شکار سریع سیستمهای راداری با موشکهای دوربرد پنهانکار مثل تام هاوک- انهدام رادار بلند برد با f117 - انهدام رادار ها با آپاچی ها در جنگ عراق-- نمونه هائیه که قبلا انجام شده اما الان موشکهای بلند برد ارتقاء زیادی پیدا کردند و جنگنده های f35 , f22 و پهبادهای رادار گریز و ... وضعیت رو بسیار دگرگون کردند ضمن اینکه شما با رادار زمانی هدف پنهانکار رو میبینی که اون قبلا تو رو شناسائی کرده و موشک ضد تشعشع خودش رو هم شلیک کرده و لذا فقط زمانی میشه هدف رو زد که محل رادار درفاصله کم و در برد موشک باشه اینجاست که به قول یکی از فرماندهان ما - دراولین حمله آمریکا اونها ما رو پیدا نمیکنند - پس ما قبلا برخی از اهداف رو مجبوریم قربانی کنیم تا اونها بجای شکار از دور به نزدیک بیان - اونوقت تو فاصله موثر باید رادار و موشک عمل کنه - البته این تکنیک برای موشکهای نیمه فعال مثال خودکشی را داره چون باید تا زمان اصابت موشک به هدف روشن باشه و هواپیمای مهاجم هم میدونه با زدن رادار یا خاموش کردن اون موشک منحرف میشه- پس ما تو این حالت مثل یک دوئل زمان کمی داریم- اما اگه از موشکهای حرارت یاب و بویژه مدل تلوزیونی حرارت یاب استفاده بشه که الحمد لله تو مانو اخیر تست شد- دیگه نیازی به روشن کردن رادار نیست و رادار فقط تو مرحله اولیه برای شناسائس مهاجم و محدوده تقریبی اون کاربرد داره و اگه ما بتونیم این موشک رو در محدوده 10 کیلومتری هدف بفرستیم خودش اون رو شناسائی و شکار میکنه و دیگه موضوع یک جنگ نامتقارن موثر و قدرتمند میشه - من از سیستم دفاع موزائیکی سپاه همین تاکتیک رو گرفتم که بجای رادار رو سیستم اپتیک و موشکهای حرارتی داره کار میکنه درضمن ما هلیکوپترهای دارای رادار با برد 230 کیلومتر ساختیم که به موشکهای هوا به هوا مجهز شده و میتونه نقش زیادی در دفاع نامتقارن ایفاء کنه چون نیاز به فرودگاه نداره و میتونه با نشستن روی زمین از دید رادارهای هوائی آواکس هم مصون بمونه - درکل امیدهائی هست که باید به خدا توکل کرد و بهتر و بیشتر تلاش کرد[/quote] ممنونم از وقتی که برای جواب دادن به بنده گذاشتید. این تاکتیک‌های نامتقارن جداً جالب توجه هستند و به نظرم یکی از مهم‌ترین ابداعات نظامی دهه‌های اخیر باید حسابشان کرد. روی زمین می‌شه دفاع موزائیکی، توی دریا می‌شه حمله‌ی سوارم (Swarm) قایق‌های تندرو موشک‌انداز، در جنگ‌های موشکی می‌شه تاکتیک موشکی حزب‌الله، و حالا در پدافند هوایی هم ما داریم اجرائیش می‌کنیم. در حوزه‌های دیگر مثل زیردریایی یا حتی روی هوا (که البته مثال هلیکوپترش رو شما زدید و من نمی‌دانستم) هم اگر بتوان این تاکتیک را به کار گرفت می‌توان یک دفاع نامتقارن کامل را ترتیب داد. با گسترش و پیشرفت این تاکتیک‌ها در آینده کار مهاجمان خیلی سخت خواهد شد و مدافعان دست بالاتر را خواهند داشت. البته همون‌طور که اشاره کردید معمولاً باید انتظار تلفات دادن در این جنگ‌ها را داشت تا در کنارش بتوان به دشمن ضربه زد. نکته‌ی جالب این است که در همه‌ی این انواع مختلف اصول جنگ نامتقارن ثابت است: - نیروهای مدافع باید از تعدادی واحد مستقل/نیمه‌مستقل و متحرک تشکیل شده باشند و مرتب تغییر مکان دهند. - ادوات و سلاح‌های مورد استفاده می‌توانند از فناوری پایین یا بالا برخوردار باشند ولی باید به هر حال ارزان‌قیمت و کوچک باشند و استفاده از آن‌ها آسان باشد. بنابراین می‌توان سلاح‌های ویژه‌ی جنگ نامتقارن، به خصوص با فناوری پیشرفته (مثل همان شلیک کن و فراموش کن) توسعه داد. مثال خیلی خوبش موشک‌های دوش‌پرتاب هستند. - با وجود مستقل بودن، هماهنگی و ارتباط بین واحدهای مختلف اهمیت زیادی دارد. (مثلاً واحدهای پدافندی باید بالاخره کل فضای کشور را پوشش بدهند و باید از جای یکدیگر تا حدودی مطلع باشند) - روحیه‌ی بالا و نترس بودن و همچنین آموزش‌دیده بودن نیروهای مدافع در موفقیت در جنگ نامتقارن نقش مهمی دارد. - غافلگیری دشمن نقش زیادی در موفقیت تاکتیک‌های نامتقارن دارد. - دشمن تقریباً همیشه می‌تواند با ابداعات تکنولوژیک راهی برای مقابله با تاکتیک‌های نامتقارن پیدا کند (مثال: پدافند Iron Dome اسرائیل یا سیستم‌هایی که فوراً محل پرتاب را تشخیص داده و به طور خودکار مورد هدف قرار می‌دهند). بنابراین نباید تصور کرد که این تاکتیک‌ها شکست‌ناپذیر هستند، بلکه باید مرتب سطح فناوری سلاح‌های مدافعان نیز بالا برود و خلاقیت و تنوع در تاکتیک‌ها حفظ شود. همچنین امکان این وجود دارد که دشمن برای مقابله با تاکتیک‌های نامتقارن، خود نیز به این تاکتیک‌ها متوسل شود. (در این زمینه قبلاً مقاله‌ای از ژنرال مک‌کریستال خواندم که نوشته بود چطور توانستند با تبدیل شدن به یک «شبکه» به جای استفاده از سلسله‌مراتب رایج نظامی، با شبکه‌ی مبارزان و شورشیان عراقی درگیر شوند) - استفاده از تاکتیک‌های نامتقارن برای تصرف مطمئن یک مکان (یا به عبارت بهتر، تهاجم) مناسب نیست. فقط می‌توان هزینه‌ی نیروهای مدافع را بالا برد. (ببخشید که کمی از موضوع تاپیک دور شدم) همون‌طور که twilight اشاره کردند، نکته ی سوم (ارتباط بین واحدها) در پدافند هوایی هم اهمیت زیادی دارد. ولی با توجه به این که در پدافند نامتقارن این واحدها کاملاً متحرک هستند، استفاده از فیبر نوری ممکن نیست و مجبورند از ارتباط بی‌سیم استفاده کنند، که آسیب‌پذیری در برابر جنگ الکترونیک/شنود/کشف را افزایش می‌دهد. برای این هم باید فکری کرد.
  18. آیا امکانش هست که با متحرک‌سازی کامل تمامی سکوهای راداری و پرتاب موشک و آتشبارها، بتوانیم به توانایی جنگ نامتقارن در پدافند هوایی برسیم؟ یک چیزی مثل حزب‌الله در جنگ ۳۳ روزه که برای موشک‌های زمین به زمین از این راهبرد استفاده می‌کرد. واحدها بعد از مدتی روشن بودن رادار یا شلیک موشک فوراً جابه‌جا شوند و در محل دیگری مستقر شوند تا دشمن نتواند آن‌ها را بزند. اینجا نوشته که یکی از یگان‌های پدافند هوایی یوگسلاوی در جنگ کوزوو تقریباً چنین کاری می‌کرد، و این باعث شد که هیچ کدام از واحدهای این یگان طعمه‌ی جنگنده‌های ناتو نشوند: http://www.militaryparsi.ir/aviation-industry/world/history-of-war-and-aerial-operations/691-Zoltán-Dani.html اگر چنین چیزی عملی باشد خیلی خوب می‌شود. دیگر آمریکا نمی‌تواند در اول جنگ خیال خودش را از پدافندها راحت کرده و بعد با خیال راحت به بمباران بپردازد. من زیاد وارد نیستم، آیا این یک روش قدیمی است و قبلاً هم همه از این روش استفاده می‌کردند؟ مثلاً عراق و لیبی سعی کردند از این روش استفاده کنند؟ پیشاپیش از جواب دوستان مطلع متشکرم.
  19. اگر کسی یک جدول برای مقایسه‌ی انواع سیستم‌های پدافندی در اختیار ایران درست کند خیلی به درد می‌خورد. مثلاً این شکلی: نام سیستم ---------- برد کشف ----- برد درگیری ----- بیشینه‌ی ارتفاع درگیری --------- کمینه‌ی ارتفاع درگیری ------- سطح مقطع قابل کشف --------- تحرک ------ سرعت موشک ------ مانورپذیری موشک ---------- تعداد هدف همزمان مرصاد ---------------- ۱۱۰ ------------ ۴۵ --------------- ۱۸۰۰۰ ---------------------------- ۶۰ ----------------------------- ؟ ----------------------------------- متوسط ---- ۲٫۷ ------------------- ؟ ----------------------------- ۱ البته چون نرم‌افزار سایت از جدول پشتیبانی نمی‌کند (ظاهراً) جدول خیلی خوانایی نخواهد شد!
  20. ahmadi

    ارتباط با آمریکا آری یا نه؟

    رابطه با آمریکا لزوماً باعث پیشرفت - اقتصادی، علمی، فناوری - ایران نمی‌شه. نگاه کنید به سوریه، سودان، بلاروس و بعضی کشورهای دیگه. کشورهایی که با وجود رابطه با آمریکا پیشرفت کرده‌اند مثل کره‌ی جنوبی، ژاپن، مالزی و ترکیه، عمدتاً متکی بر خودشون پیشرفت کردند و برخلاف تصور رایج ایرانی‌ها، رابطه با آمریکا نقش کوچکی در این پیشرفت داشته (شاید حداکثر مثلاً ۱۰٪). کافیه برید تاریخچه‌ی تحولات اقتصادی این کشورها رو بخونید به جای این که براساس شنیده‌ها و صحبت‌های داخل تاکسی و ادعاهای بی‌منبع سایت‌های خبری این ادعاهای تکراری رو مطرح کنید. ویکی‌پدیای انگلیسی برای این موضوع منبع خوبیه. عامل رشد اقتصادی و فنی اتخاذ سیاست‌های درست اقتصادی و علمی هست و عوامل بعدی مثل روابط خارجی خیلی کمتر نقش بازی می‌کنند. در مورد ایران هم همین صدق می‌کنه، و همچنین تحریم‌ها: مشکلات اقتصادی ایران عمدتاً ناشی از سیاست‌های غلط و سوء مدیریت دولت‌هاست (که از قبل از انقلاب بوده تا الان - تورم بالا از اوایل دهه‌ی ۵۰ که نفت اهمیت پیدا کرد شروع شد و تا الان بوده) و بخش کوچیکیش به خاطر تحریم‌ها هست. اصولاً اگر دولت‌ها و مجلس‌های ما بهتر عمل می‌کردند (مثلاً هدفمند شدن یارانه‌ها زودتر اجرا می‌شد، قانون کار و تجارت و سایر قوانین ضد بخش خصوصی زودتر اصلاح می‌شد و غیره) آمریکا توانایی تحریم ما رو نداشت. البته همین الان هم تحریم‌های آمریکا اون تأثیری رو که مثلاً روی کره‌ی شمالی یا کوبا یا عراق زمان صدام داشته نداره چون ایران اقتصادش به مراتب از اون‌ها بزرگ‌تر و قوی‌تر هست و کمتر قابل تحریمه. روابط خارجی فقط وقتی نقش اساسی در اقتصاد می‌گذاره که باعث وقوع یا عدم وقوع جنگ بشه. بنابراین روابط ایران با عراق قبل از شروع جنگ تحمیلی خیلی بیشتر روی اقتصاد ایران تأثیر گذاشته (چون در دوران جنگ، اقتصاد ایران شاید پانزده سال عقب افتاد - کافی است به متغیرهای اقتصادی دهه‌ی شصت یک سری بزنید) تا روابط ایران با آمریکا که باعث جنگ نشده و نخواهد شد. اگر ادامه‌ی روند فعلی باعث جنگ با آمریکا بشه، من قبول دارم که این روند باید اصلاح بشه. ولی مسأله اینجاست که ادامه‌ی روند اصولی فعلی به هیچ وجه باعث جنگ با آمریکا نخواهد شد چرا که ایران آنقدر قوی است که برای آمریکا نمی‌ارزد به ایران حمله کند (بازدارندگی اقتصادی-نظامی-رسانه‌ای). بنابراین صرف رابطه با آمریکا و تبادل سفیر به نظر من تأثیری در اقتصاد ایران نخواهد داشت، و تحریم‌های آمریکا ادامه خواهد داشت (مثل سوریه). در شرایط فعلی تنها اثر برقراری رابطه با آمریکا دادن پایگاه مجانی به آمریکا در تهران است (سفارتخانه) تا از این طریق راحت‌تر نقشه‌های براندازی نرمش را دنبال کند! الان ببینید سفیر آمریکا در سوریه دارد چه جولان‌هایی می‌دهد. ضمناً برقراری رابطه با آمریکا وجهه‌ی ایران را به عنوان سردمدار جبهه‌ی مقاومت از بین می‌برد و محبوبیت ایران را در بین مسلمانان خدشه‌دار می‌کند، که یک تهدید امنیت ملی برای ایران است. با این وجود به نظر من ما باید به ژست‌های اوباما در ابتدای دوره‌ی ریاست جمهوری‌اش جواب عمومی نرم‌تری می‌دادیم که لااقل در بین رسانه‌ها و نخبگان و تحلیلگران آمریکایی اختلاف بیندازیم یا لااقل بهانه‌ی رسانه‌ای آمریکا را (که می‌گویند «ما دست دوستی به ایران دراز کردیم ولی ایران مشتش را باز نکرد») بگیریم. به عبارت دیگر با ژست مثبت، پاسخ ژست مثبت اوباما را می‌دادیم. ضرری نداشت، ولی می‌توانست نفع رسانه‌ای-تبلیغاتی داشته باشد. به نظر من سؤال نظرسنجی این تاپیک خوب نیست! به طور کلی باید با آمریکا رابطه برقرار کنیم (همان‌طور که مسئولان بارها تأکید کرده‌اند که این خط قرمز نیست) اما در شرایط فعلی نه. روابط دوستانه هم به خودی خود خوب است، ولی به شرطی که از مواضع اصولی‌مان مثل استقلال‌طلبی و دشمنی با اسرائیل کوتاه نیاییم (که این یعنی روابط دوستانه با مواضع فعلی آمریکا ممکن نیست!). مقایسه‌ی آمریکا با چین و روسیه هم قیاس مع‌الفارق است. آمریکا از سی سال پیش فعالانه برای ایران مزاحمت ایجاد کرده (مثلاً چندین بار در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ جلوی خریدهای هسته‌ای کاملاً قانونی ایران را گرفت، قبل از این که فشارهای آژانس و قطعنامه‌های شورای امنیت در کار باشد) ولی چنین رفتاری از چین و روسیه سراغ نداریم. به عبارت دیگر چین و روسیه به ما زور نگفته‌اند، بلکه رابطه‌شان با ما صرفاً معامله‌گرانه بوده (یک چیزی می‌دهند یک چیزی می‌گیرند) ولی آمریکا رابطه‌اش معامله‌گرانه نبوده و خواستار دست برداشتن ما از مواضع اصولی‌مان بوده. مثال می‌زنم: روسیه آمده به ما گفته «[i]من نیروگاه بوشهر را با قیمت گران برایتان می‌سازم چون کس دیگری حاضر نیست این کار را برای شما بکند[/i]» که یک رفتار معامله‌گرانه است. ولی آمریکا نمی‌گوید من برای شما نیروگاه با قیمت گران می‌سازم، گفته «[i]شما اصلاً حق ندارید نیروگاه هسته‌ای داشته باشید[/i]» (البته این را قبلاً می‌گفت وگرنه الان دیگه روش نمی‌شه بگه! ) که یک رفتار زورگویانه و انحصارطلبانه است. اگر آمریکا همان‌طور که مثلاً با مالزی رفتار می‌کند با ما هم رفتار کند، ما که برای رابطه با آمریکا مسأله‌ای نداریم.
  21. [quote]موشک سجیل پس از تست موفقیت آمیز نتایج جالبی را در کشور های غربی در بر داشت. سایت گلوبال آن را کپی موشک شاهین 2 پاکستان و بر پایه ی ام 11 دانست. جالب این است که شاهین و سجیل تفاوت های فاحشی در اندازه و شکل دارند که نویسندگان گلوبال نتوانستند یا نخواستند آن را ببینند. چند سایت دیگر ادعا کردند که موشک کپی موشک جریکو 2 اسرائیلی است! گفته می شود موتور این موشک در آفریقای جنوبی توسعه پیدا کرده ولی ابعادش با سجیل یکی نیست. به نظر می رسد غربی ها نمی خواهند باور کنند ایران به تنهایی توانسته یک موشک پیشرفته بسازد. به طوری که Norbert Brügge که یک محقق آلمانی است ادعا می کند که موشک سجیل از موتور یک موشک ضد بالستیک روسی کنسل شده به نام 5Ya27 استفاده میکند و می گوید: "من نمیتوانم باور کنم ایران بدون انتقال تکنولوژی توانسته باشد چنین موشکی را بسازد. تنها موشک های سوخت جامد دنیا با قطر 1.25 متر موشک جریکو 2 اسرائیلی و موشک 5Ya27 روسی است. در تمام موشک های بالستیک ایران ردپای آشکار تکنولوژی خارجی مشاهده شده است". او توضیح نداد که ایران چگونه توانسته طرح ساخت این موشک کنسل شده ی قدیمی را از روسیه به دست اورد و چرا خروجی موتور سجیل اصلا مثل خروجی موتور موشک مد نظر او نیست یا شاید هم توضیحی برای ادعای خنده دار خودش نداشت.[/quote]البته غربی‌های اسم و رسم دارتر و باانصاف وجود داشتند که به کاملاً ایرانی بودن سجیل اشاره کنند، مثل جناب فوردن: http://forden.armscontrolwonk.com/archive/2305/sejil-significance ترجمه از من: «از من خواسته شده تا اهمیت پرتاب سجیل را بیان کنم. اول از من پرسیده شد که کدام یک از گزینه‌های زیر از یک نقطه نظر فنی مهم‌ترین جنبه هستند: - چندمرحله‌ای بودن؟ - سوخت جامد بودن؟ - سیستم هدایت ظاهراً جدید؟ البته همه‌ی این‌ها مهم هستند. ولی من می‌خواهم یک جنبه‌ی کمی متفاوت دیگر هم به آن‌ها اضافه کنم. به نظر من، دو تا از مهم‌ترین «پیشرفت‌های» فنی که توسط سجیل نشان داده شده‌اند در وهله‌ی اول روی سکوی پرتاب معلوم نیستند. یا شاید بهتر باشد بگویم که آن‌ها در جلوی چشم ولی پنهان هستند: ۱) پرتاب سجیل تأیید می‌کند (اگر نیازی به تأیید بود) که ایران [i]دو[/i] گروه مهم توسعه‌ی موشک دارد؛ یکی گروه سوخت مایع و این یکی، یک گروه بزرگ توسعه‌ی سوخت جامد. قطعاً این دو از خیلی دارایی‌ها و منابع مشترک هم استفاده می‌کنند ولی در عین حال هر یک نیاز به تخصص‌های خودشان هم دارند. ایران یک برنامه‌ی خیلی فعال راکت‌های هدایت نشده‌ی سوخت جامد داشته است (مثل خانواده‌ی راکت‌های زلزال) ولی سجیل نشان‌دهنده‌ی بروز آن‌ها در صحنه‌ی راهبردی است. این که ایران این دو گروه متخصص آموزش دیده را دارد بسیار بسیار مهم است. ۲) سجیل همچنین نشان‌دهنده‌ی یک پیشرفت عمده در توانایی‌های بومی تولید است. سفیر، پیشرفته‌ترین موشک سوخت مایع ایران، به وضوح متکی بر فناوری وارد شده از روسیه است (مرحله‌ی دوم به وضوح از موتورها و توربوپمپ‌های روسی استفاده می‌کند). ممکن است که تنها قطعات وارد شده‌ی سجیل جت وین‌ها (پره‌های جت) باشند، ولی حتی آن‌ها هم ممکن است در داخل تولید شده باشد.» نظرات زیر مطلب هم جالب هستند.
  22. درباره‌ی بودجه‌ی نظامی ایران قبلاً در این تاپیک بحث شده: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=168600#168600 براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس که پیوندش را در تاپیک فوق داده‌ام، کل بودجه‌ی پیشنهادی ارتش در لایحه‌ی بودجه‌ی سال ۱۳۹۰، حدود ۲٫۷ هزار میلیارد تومان بوده. البته معمولاً در فرایند تصویب در مجلس، ارقام بودجه‌ی دستگاه‌ها اندکی (در حد زیر پنج درصد) تغییر می‌کند. بودجه‌ی پیشنهادی سایر دستگاه‌های نظامی: وزارت دفاع: ۹٫۲ هزار میلیارد تومان (که بیشترش مربوط به تأمین اجتماعی نیروهای مسلح است) سپاه: ۱۰ هزار میلیارد تومان ستاد کل نیروهای مسلح: حدود ۱۲۶ میلیارد تومان به نظر می‌رسد که تأکید اصلی در سال‌های اخیر روی پدافند هوایی است نه نیروهای هوایی، چون برای ایران در حال حاضر واجب‌تر است (و کم‌خرج‌تر!). بنابراین تا وقتی که پدافند هوایی به وضع بالغ و قابل قبولی نرسد (مثل موشک‌های بالستیک که قبلاً تأکید روی آن‌ها بود) نمی‌توان انتظار دستاوردهای جدید زیادی در بخش نیروی هوایی و جنگنده‌ها را داشت. همان‌طور که دوستان اشاره کرده‌اند، صرف زنده نگه داشتن نیروهای هوایی با وجود تحریم‌ها و بودجه‌ی محدود، چیزی در حد معجزه است، چرا که تأثیر تحریم‌های فلج‌کننده را در کشورهایی نظیر عراق و یوگسلاوی و لیبی دیدیم. به نظر می‌رسد اولویت اصلی نیروی هوایی در حال حاضر، جلوگیری از کاهش توان است نه افزایش توان. وقتی بودجه محدود است چاره‌ای جز این نداریم. در ضمن در اینجور رزمایش‌ها فقط نباید دنبال نوآوری‌های تکنولوژیک گشت. نوآوری‌های تاکتیکی و حتی لجستیکی (از جمله سطح آموزش خلبان‌ها) هم در جنگ‌های واقعی اگر پراهمیت‌تر نباشند، کم‌اهمیت‌تر نیستند هرچند مستقیماً به چشم نیایند، کمتر هیجان‌انگیز به نظر برسند و نمود تبلیغاتی کمتری داشته باشند. بسیاری از عملیات‌های ما در دفاع مقدس در وهله‌ی اول به خاطر ضعف‌های لجستیکی و تاکتیکی شکست خوردند نه ضعف تکنولوژیکی.
  23. یکی از نقاط قوت ایران برخلاف آمریکا و اسرائیل و کشورهای دیگری که با گروه‌های چریکی مبارزه می‌کنند، اینه که خیلی از تلفات نمی‌ترسه. یعنی درسته که تلفات هزینه‌ی خیلی زیادی داره (بالاخره صدها میلیون تومان صرف آموزش و پرورش این شهدا شده)، ولی هزینه‌ی روانی نسبتاً کمی برای ایران داره (به نسبت کشورهای دیگه) چون ایرانی‌ها ملتی شهیدپرورند. اینه که توی آمریکا کشته‌شدگان جنگ تقریباً مخفیانه به خاک سپرده می‌شوند (یکی از معدود جاهایی که دولت آمریکا رسانه‌ها رو محدود می‌کنه، پخش اخبار و عکس‌های مربوط به کشته‌شدگان نیروهای نظامی آمریکاست) ولی توی ایران برای هر یک از شهدا تشییع جنازه‌ی باشکوهی برگزار می‌شه و ایران ترسی از پخش شدن خبر شهادت نیروهاش نداره. این روحیه‌ست که ما رو شکست‌ناپذیر می‌کنه؛ حتی اگر هزینه‌ی زیادی بدیم، به این راحتی‌ها تسلیم نمی‌شیم. به عبارت دیگه «شهیدپروری» یک مزیت استراتژیک برای ایران محسوب می‌شه.
  24. در درگیری با پژاک از دوربین‌های دید در شب و پهپادهای تصویربرداری استفاده می‌شه؟ برای غافلگیر نشدن خیلی لازمه! در جنگ‌های چریکی در مناطق صعب‌العبور آگاهی کامل از محیط حرف اول رو می‌زنه. فقط با آتش سنگین نمی‌شود با یک گروه چریکی جنگید (کما این که تجربه‌ی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها نشون می‌ده). داشتن ستون پنجم در بین دشمن هم در این درگیری‌ها خیلی اهمیت داره. در ضمن طبق یک تحقیقی که روی درگیری‌های چریکی مختلف توسط آمریکا انجام شده بود، مهم‌ترین عامل شکست این گروه‌ها بستن عقبه‌ی پشتیبانی اون‌ها برای مدت طولانیه. ضمناً حفظ جان جمعیت غیرنظامی محلی هم خیلی مهمه چون اگر توسط نیروهای ما آسیب ببینند به سمت گروه‌های چریکی کشیده می‌شوند و با اون‌ها همکاری می‌کنند. بنابراین نیروهای ما باید به شدت مواظب باشند به غیرنظامی‌ها آسیب وارد نشه.