انجمن بزرگ میلیتاری

تنها سفر کردن ناو هواپیمابر عجیب بود و این قدر نزدیک شدن هواپیمای ایرانی جالبتر بود یاد اسکورت بمب افکن های شوروی توسط اف 14 های آمریکا در هنگام جنگ سرد افتادم البته کاش مختصات ناوهواپیمابر را داشتیم تا اظهار نظر جالب تری می کردیم برای مثال در نزدیکی آب های ایران مگه می تونند به نیروی ایرانی چیزی بگن ( چهار دیواری اختیاری)

........ [color=blue]اصلاح شد hosseinvahdat[/color]

فکر کنم بزرگترین مشکل ما تلاش برای کپی تکنولوژی است کاری که چین می کند و در مقایسه با تولید خارج با کیفیت پایین بدست می آید کپی کردن سیستم ها با توجه به سورس های کد شده و رمز گذاری برنامه ها و ... خیلی سخت است اما سیستم ها کلی نکات آموزشی دارند که به افزایش تکنولوژی کمک می کند معمولا بعضی سیستم ها را در یک ماده مومی شکل دفن می کنند اسم یک خازن 44 وات را مقاومت 32 می نویسند یا نوع درگاه را نمی نویسند یا اصلا بیانش نمی کنند بعضی از انواع مبدل ها اصلا از نوع موجود در بازار نمی باشند و تنها به صورت محرمانه برای این سیستم ساخته می شود ما نباید کپی کنیم باید یاد بگیریم و خودمان بسازیم کاری که شوروی از موشک های آلمان انجام داد ابتدا یک موشک کپی کرد اما مدام با مشکل می خورد که مسئول طرح زیر فشار دست به حرکتی بزرگ زد و به جای کپی کردن خودش طرح داد اما از نمونه آلمانی کلی درس یاد می گرفت

........ [color=blue]اصلاح شد hosseinvahdat[/color]

تانک های موجود چه حجم مهماتی را با خود حمل می کنند ؟ و برای پشتیبانی از آنها ما واقعا چه تجهیزات و ترابری در اختیار داریم؟ آیا پشت سر حمله زرهی کامیون های حامل سوخت و مهمات و قطعات تعویضی هم به راه می افتند؟

شهید مطهری یک حرف جالب زده بود که برای تدریس و نشان دادن ضعف کمونیست و اندیشه مارکسیست می بایست کسی را از شوروی آورد که به مارکسیسم معتقد و با ایمان باشد نه یک مسلمان و کسی که مارکسی را قبول ندارد در جهت دفاع از او بیاوریم در صحبت های دوستان من حس کردم دوستان بیشتر تنها مطلبی از حرف های مارکس را خوانده اند تا باور به درستی راهش داشته باشند کاش کسی حرف های مارکس را از منبعی که به مارکس ایمان داشته باشد ارائه دهد تا بتوانیم روی درستی یا عدم درستی آن بحث کنیم من خودم به عنوان کسی که نظریات مارکس را تا حدود زیادی قبول ندارم نمی توانم در جهات اثبات حرفش حرفی بزنم بویژه که چین نشان دهنده اثر تغییر روش از سمت نظرات اقتصادی مارکس به نظرات اقتصادی بازار آزاد می باشد http://irdiplomacy.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=16&NewsId=12860

بعید است که آمریکا فقط با داشتن فرکانس های موشک های ما مقابله جنگ الکترونیک کرده باشد از نظر برنامه نویسی و الگوریتمی برای پیدا کردن و انحراف برنامه شما می بایست [b]الگوریتم فرآیند اجرا را بدانی[/b] یا با[b] پیشبینی باگ های احتمالی [/b]الگوریتم را مختل کنی برای مثال ساده یک برنامه داریم که ریشه معادلات را پیدا می کند و دارای یک موتور جستجوی ریشه می باشد باگ: اما برای اینکه سیستم جواب درست ندهد معادله ای با 5 ریشه تکراری می دهیم سیستم یک ریشه را محاسبه می کند و 4 ریشه دیگر را از دست می دهد حالا مهم نیست ریشه 4 باشد یا ریشه 3 مهم باگ الگوریتم است تا تنها فرکانس که در مورد ایران بدلیل این که آمریکا سازنده این موشک و الگوریتم جستجوی آن بود دشمن الگوریتم و باگ مطمئن را می دانست ایران از این داستان درس گرفت و اقدام به تغییر الگوریتم یا اصلاح آنها نمود چرا که تنها فرکانس برای روی خط آمدن است نه ایجاد اخلال ------------------- ........ [color=blue]اصلاح شد کاربر خاطی اخراج شد hosseinvahdat[/color]

[quote]مشكل همينه بعد جنگ چيزي به نام ايران وجود نداره به جز كوير به وسعت يك ميليون و هشت صد هراز و خورده اي يا اگه حملات هسته اي قوي باشه خليج بزرگ ايران با جزيره اي بلند به نام دماوند!!!!! هر گونه جنگ ايران با هر كشوري نه از ما چيزي خواهد گذاشت نه از طرف مقابل...ما از نظر تجهيزات متعارف به حدي رسيديم كه جز با نابودي هسته اي چيزي حريف ايران نيست....البته به خيلي چيزهاي ديگه هم بستگي داره كه جاش اين تاپيك نيست [/quote] جنگ سرد و بمب اتمی هیروشیما هرچه که بد بود اما باعث شد که همه کشورها بویژه دارندگان این سلاح درک کنند که حمله اتمی اولش سخت است در ادامه از زمین چیزی نمی ماند آمریکا هم بعد از جنگ می خواهد زندگی کند پس هرگز بمب اتمی نمی زند مگر ما شروع کنیم ( اگه زد بدانیم آخر دنیا شده و نسل بشر در سفر به مریخ هستند) چرا که فقط لازم است یکی در این دنیا بمب اتم بزند تا بقیه هم شروع کنند این منهای افکار عمومی است حال ببینید آمریکا ایران را می زند، ایران درست می کند آمریکا را می زند چین تایوان را می زند کره شمالی کره جنوبی را می زند همین جور خر تو خر می شود و تنها بازنده نسل بشر است این تخیل نیست این یک احتمال نزدیک به واقعیت است که باعث شده کشور ها در استفاده از سلاح اتمی عصا بدست عمل کنند بهترین دلیل اثبات هم فیلم دکتر استرنجلاو است که به تازگی پخش شده است

[quote]مشكل همينه بعد جنگ چيزي به نام ايران وجود نداره به جز كوير به وسعت يك ميليون و هشت صد هراز و خورده اي يا اگه حملات هسته اي قوي باشه خليج بزرگ ايران با جزيره اي بلند به نام دماوند!!!!! هر گونه جنگ ايران با هر كشوري نه از ما چيزي خواهد گذاشت نه از طرف مقابل...ما از نظر تجهيزات متعارف به حدي رسيديم كه جز با نابودي هسته اي چيزي حريف ايران نيست....البته به خيلي چيزهاي ديگه هم بستگي داره كه جاش اين تاپيك نيست [/quote] جنگ سرد و بمب اتمی هیروشیما هرچه که بد بود اما باعث شد که همه کشورها بویژه دارندگان این سلاح درک کنند که حمله اتمی اولش سخت است در ادامه از زمین چیزی نمی ماند آمریکا هم بعد از جنگ می خواهد زندگی کند پس هرگز بمب اتمی نمی زند مگر ما شروع کنیم ( اگه زد بدانیم آخر دنیا شده و نسل بشر در سفر به مریخ هستند) چرا که فقط لازم است یکی در این دنیا بمب اتم بزند تا بقیه هم شروع کنند این منهای افکار عمومی است حال ببینید آمریکا ایران را می زند، ایران درست می کند آمریکا را می زند چین تایوان را می زند کره شمالی کره جنوبی را می زند همین جور خر تو خر می شود و تنها بازنده نسل بشر است این تخیل نیست این یک احتمال نزدیک به واقعیت است که باعث شده کشور ها در استفاده از سلاح اتمی عصا بدست عمل کنند

[quote]با سلام اگر اشتباه نكنم در مورد زدن اين سطح و بمب مخصوص ان كه به زير اب مي رود و در انجا با ايجاد ترك سد را نابود مي كند يك فيلم سينمايي هم ساخته شد كه صدا وسيما چند بار انرا پخش كرد كه متاسفانه اسم اين فيلم يادم نيست .[/quote] اگر درست خاطرم باشد این حمله و نابودی این سد ها باعث شد کلی از صنایع آلمان بخوابد و کلی نیرو از مناطق سمت نرماندی برای تعمیرات فرا خوانده شوند و همچنین دیوار های دفاعی نرماندی از برنامه زمان بندی عقب بیفتند که اگر دیواره ها ساخته می شد ساحل اوهاما تنها یک قتلگاه برای متفقین می شد مثل دروازه های دیگر که قتلگاه شد

این قایق های پرنده فقط کار شناسایی انجام می دهند؟ یا توانایی پرتاب موشک هم دارند؟

[quote] arminheidari عزيز روش هاي بهتري هم وجود داره ديگه اين قدر بدبخت نشديم كه با انگولك كردن اسكادران هاي دشمن ازشون تلفات بگيريم[/quote] فکر کنم ما آنقدر هواپیما نداریم که از دست رفتنشان برایمان کم اهمیت باشد باید توجه داشت که بعد از جنگ ما می بایست هواپیمای جنگی داشته باشیم نه این که بعد از پایان جنگ نیروی هوایی نداشته باشیم

[quote]بانکها با دادن وام ها و یا دادن اعتبار به مشتریان آنها رو هر روز بدهکار تر کردن ، افزایش بدهی یعنی باید بیشتر کار کنی تا بیشتر در بیاری ولی وقتی عادت کردی به مصرف دیگه نمی تونی پایین بیاریش ترجیح می دی بیشتر کارکنی تا پولشو بدی - همینطور که جلوتر میری بجایی میرسی که دیگه توان باز پس دهی بدهیاتون و ندارین اونوقت مجبوری تمام اون چیزایی که براش تلاش کردی و وام گرفته تو چندین سال یه شبه تحویل بانک بدی ( اینجاست که بانک داره سودش و میگیره غیره اون سودهای ماهانه ) تو حسابداری به ما میگن ماهیت بانک بدهکاره ولی در واقع خوب نگاه می کنی این مردم اند که بدهکار بانکها هستن ، بقول استاد بزرگ فریب و نیرنگ : من فقط دعوت می کنم شما اجابت می کنید . بانکها هم دقیقا فقط با دادن انواع وامها شما رو دعوت به مصرف می کنند [/quote] بانک ها فقط وام نمی دهند، حتما پیش آمده است از کسی پول قرض کنید . واقعیت این است که آنچه در غرب باعث سقوط شده است آزادی بیش از حد در ریسک مالی موسسات مالی می باشد همچنین مصرف زیاد در جامعه مثل آمریکا که به حالت اسراف رسیده و صدای جامعه شناسان را هم در آورده است در اسلام هم در بر تجارت آزاد تاکید شده است اگر دقت کرده باشید در زمان پیامبر تجارت از مهمترین بحث های موجود در آن زمان بود حتی خود پیامبر هم چند بار در سفر تجارتی حضور داشت و حتی جنگ بدر در حفاظت از کاروان تجارتی مکه حادث شد حتی مکه و مدینه بخاطر درآمد سرشار تجارت از شهر های مهم اقتصادی شبه جزیره عربستان بودند ( جدا از بحث کعبه و احترام آن ) در خود ایران نگاه کنید [b]تجارت و بازگانی[/b] و [b]تولید ( کشاورزی و معدن و صنایع )[/b] و [b]مذهبی[/b] باعث حفظ و توسعه شهرهای موجود شده است [quote]هر کی می تونه کتاب اقتصاد ما نوشته ی محمد باقر صدر و بخونه ( اگه تونستین پیدا کنید ) این کتاب یک مکتب اقتصادی براساس دین اسلام مطرح می کنه مثل مکتب مارکسیسم کارل مارکس یا مکتب کلاسیک اسمیت یا مکاتب اقتصادی دیگه[/quote] من پیشنهادم کتاب اقتصاد اسلامی شهید مطهری است اقتصاد اسلامی که خیلی از ما از آن حرف می زنیم مربوط به زمان پیامبر و حضرت علی است و با شرایط امروز فرق می کند اما اصول هنوز یکی مانده است و بعد از حضرت علی ما دیگر اقتصاد اسلامی که منظور اساتید است ندیده ایم حتی در شرایط فعلی بانک داری ما الگویی ضعیف از بانکداری و اقتصاد غربی است

[quote][quote]نقل قول: با کمک رادار زمینی توانایی درگیری با F-35 هم دارد زیرا ما با کشف RQ170 توانایی خود را برای کشف نسل پنجم و ششم جنگنده های با سرنشین و بی سرنشین به اثبات رساندیم [/quote] بله اگه رادار زمینی اف 35 رو شناسایی کنه ( که احتمالا رادارهای ما این توانایی رو دارن ) حتی اف 5 هم میتونه به موقعیت تقریبی اف 35 پرواز کنه و خلبانش به وسیله چشم هاش اونو شناسایی کنه و سعی کنه که بهش نزدیک بشه تا از توپ و احتمالا موشک سایدوایندرش برای نابودی اف 35 استفاده کنه ولی همه چیز که به این سادگی نیست !و الان موشک های حرارتی توانایی پرواز در جهت عکس هواپیما رو دارن و اف 35 میتونه در این حالت از خودش دفاع کنه ! در کل این روش جالب نیست و باید روش جدیدی برای شکار پنهانکارها کشف کرد. [/quote] فکر کنم وقتی ما شکاری خودمان را به سمت هواپیما های دشمن می فرستیم که بار کامل داشته باشند و قدرت مانورشان هم کم باشد یا در حالت بازگشت باشند و سوخت کمی داشته باشند من دقیقا نمی دانم در ارتفاع پایین رادار هواپیما ها چقدر قدرت یافتن هواپیمایی مثل اف 5 را دارد که در ارتفاع کم در حال نزدیک شدن به هواپیمای دشمن است که این حالت شلیک کننده اول را دست بالا قرار می دهد. اما در استراتژی هوایی ایران مثل آنچه در اواخر جنگ مد نظر بود انصراف دشمن از عملیات اصلی ترین هدف هواپیما های ما می باشد تا شکار هواپیمای دشمن بدین صورت که یک دسته هواپیما در حال حرکت می باشند اف 5 از دور نزدیک می شود و یکی یا دوتا موشک شلیک می کند هواپیماها از حالت دست جمعی خود خارج و حالت حمله می گیرند و احتمالا بعضی ها بار خود را رها می کنند اما اف 5 در رفته است در مورد موشک هم می شود موشک را از دور شلیک کرد سپس با کمک هدایت اپتیکی مسیر را ادامه داد سپس قفل حرارتی کرد البته نمی دانم موشکی با ترکیب کنترل تصویری و حرارتی در اختیار داریم یا خیر این روش به نظر من بسیار کاربردی و اثرگذار است و حداقل دشمن در آسمان احساس امنیت نخواهد کرد و هر بمب افکن حداقل چند محافظ با خود خواهد داشت از درگیری مستقیم اف 5 ها پرهیز می شود بیشترین فشار روی خلبانان دشمن نیز وارد می شود

دوستان بیایید واقع بین باشیم طبق حرفهای سردار تحقیقاتی برای تولید باور شروع شده است این تحقیقات بر پایه علم داشته و مهندسی معکوس اس 300 و چند سیستم دیگر است که این تحقیقات معکوس ممکن است در سوریه به صورت مشترک باشد (در صورت نبود هیچ اس 300 در کشور) با این روند تحقیقات یک زمینه علمی درست می شود و سطح دانسته های پدافند موشکی کشور بالا می رود یعنی حتی اگر ساخت پروژه با شکست مواجه شود باز ما زمینه و علم ساخت موشکی خود را افزایش داده ایم و در آینده نزدیک سامانه های بسیار خوبی می سازیم و در بهبود توانایی سامانه های کنونی بهتر از اکنون عمل خواهیم نمود این بدبینانه قضیه است خوشبینانه را اکثرا دوستان گفتن آزمایشش هم کردن

شرمنده کمی بی ربط است امیر دریادار سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش دقیقا کی هستند؟ من تو اینترنت درباره ایشان چیزی پیدا نکردم خواستم بدونم سابقه نظامی ایشان چه بوده است؟ قبلا چه سمت هایی داشته است؟ به نظر می آید در اجرای فرمامین رهبری سنگ تمام می گذارد و برد و توانایی نیروی دریایی در زمان او پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است

[quote]دوست عزیز سیستم بانکداری ما مشارکت کار و سرمایه هست که مراجع هم تایید کرده اند. کی گفته سود بالاتر از 6 درصد نزول به حساب میاد؟؟؟؟ [/quote] من نگفتم سود بانکی ما نزول است ولی نظر شخصی من در مورد سود وام های مسکن و بعضی وام های داخلی چیزی نزدیک به نزول است البته این فکر من است و نظر بعضی مراجع هم روی بعضی وام های مسکن نظر به شبه دار بودن است ولی نظر من دال بر درستی نیست و مطمئنا غالب نیست حال بحث سر سود پولی خودمان نبود بحث مقایسه بود و خواستم یک مثال زده باشم که سیستم آنها در بعضی جهات هم زیاد خارج از معیار اسلامی نیست چون بانک ها هم کارهایی مشابه بانک های ما می کنند [quote]«در جامعه کمونیسمی، که دایره آزادی هر فرد بیش از همیشه‌است و وی می‌تواند در رشته مورد علاقه به موفقیت دست پیدا کند، جامعه فرآیند تولید را کنترل می‌کند و بنابراین فردی مثل من می‌تواند امروز کاری انجام دهدو فردا کار دیگری، صبح شکار کند، بعدازظهر ماهیگیری کند، شب گله را به چرا ببرد، بعد از شام هم به انتقاد بپردازد، همان چیزی که در ذهنش است را اجرا کند بدون آنکه شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا نقاد باشد.»[/quote] این حرف را خوب نفهمیدم اما حس کردم جامعه ی نا متعارفی را توصیف کرده که از حالت تولید و پیشرفت خارج شده است در ایده آل حرف شما خوب است و اما اجرایی نیست در درون مایه ما انسان ها خواست مالکیت وجود دارد، من و شما می خواهیم حداقل چیزی هایی برای خود خودمان داشته باشیم مسواک خودمان، حوله خودمان، تخت خواب خودمان، خانه خودمان کار خودمان ماشین خودمان و ... که در کشور های کمونیستی قابل قبول نبوده است کره شمالی مثال زنده است شوروی مثال قبل ها و چین تغییر این شیوه است دلیل تغییر روش چین: ------------------------------------------------------ در اواخر دهه هفتاد میلادی سوسیالیسم مرکزی و دیوان سالارانه چین با ادامه سیاست کشاورزی در مزارع اشتراکی حیات روستائی را با مرگ تدریجی روبرو کرده بود. سیاست "جهش بزرگ" مائو به قحطی و مرگ میلیونها روستائی انجامیده بود و کشاورزان در سرتاسر چین در حال رها کردن کمون ها وکشت زارهای اشتراکی بودند. در این اثنا در روستای کوچکی بنام شیائوگنگ ۱۸ تن از روستائیان تصمیم گرفتند مزرعه اشتراکی شان را میان خود تقسیم کرده به کار روی مزارع فردی بپردازند. در میان خود عهدنامه ای هم امضا کردند که که تاریخ آن نوامبر ۱۹۷۸ است. در این پیمان نامه دهقانان سوگند خورده بودند که که در برابر فشارهای حزب کمونیست منطقه برای انحلال مزارع فردی ،تا پای جان بایستند. تجربه خصوصی کردن زراعت در شیائو گنگ با موفقیت خیره کننده ای روبرو شد و در عرض یکسال درآمد این دهقانان به بیست برابر دستمزد پیشین آنها بالغ شد. داستان این تمرد وسرپیچی کشاورزان از کانالهای اطلاعاتی حزب کمونیست بالا رفت و به گوش دنگ شیائو پینگ رهبر حزب هم رسید. دنگ که خود به تازگی بر رقبای رادیکال خود در باند چهار نفره به ریاست بیوه مائو فائق آمده بود، از نابودی این روستا بوسیله نیروهای امنیتی جلوگیری کرد و از نزدیک به تحلیل کامیابی چشمگیر آن پرداخت. تیم دنگ شیائو پنگ می دانستند که توسعه سوسیالیستی به بیراهه رفته بود و رژیم با خطر اضمحلال روبرو بود. لذا دل به دریا زدند وآن ابتکار را مدل قراردادند. این مدل توسعه بجز آن روستای کوچک در جائی دیگرسابقه نداشت. به این ترتیب بود که روش خصوصی سازی زراعت بتدریج از روستای شیائوگنگ به جامعه ۸۰۰ میلیونی کشاورزان چینی تعمیم یافت و جهش اقتصادی چین مانند انقلاب سیاسی سه دهه قبل از آن، از روستاها آغاز شد. بنا بنوشته این سایت ،امروز روستای شیائوگنگ به اسطوره های ملی چین پیوسته و به محلی توریستی تبدیل شده که در میدان آن تندیسی از دهاتیان در حال امضای پیمان نامه ۱۹۷۸ خودنمائی می کند. گروه دنگ شیائو پنگ برای برون رفت از تنگنای اقتصادی، و با الهام از موفقیت اهالی شیائوگنگ سیاست اقتصادی جدیدی را اعلام کرد که بنا به قولی در خارج به"اقتصاد قفسی" موسوم شد. http://irdiplomacy.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=16&NewsId=12860

http://up6.iranblog.com/images/2gdordx9g6bf5gjmv30d.jpg این عکس به خوبی نمایی از تنگه هرمز را نشان می دهد بخش قابل عبور کشتی را به سه قسمت تقسیم کنید ایران- بین المللی - عمان این تقسیم علمی و دقیق نیست اما معیار خوبی است چون در حداکثر پنجاه پنجاه تقسیم می شود

من با نظر شما در مورد سوریه مخالفم و تصاویری که در سوی دیگر درگیری است را کاش نشان می دادید و اکثریت مخالف سنی هم در تظاهرات ها نشان می دادید اما در مورد سوریه اسرائیل موضع بی طرفی و کمی به سوی اسد دارد دلیلش هم حفظ ثبات در مرزهای جولان است اگر دقت کرده باشید امن ترین مرزهای اسرائیل در سمت سوریه و جولان است حتی با وجود اشغال بودن بلندی های جولان اما دلیل موافقت آمریکا و غرب با اعتراضات سوریه به دلیل ایجاد فشار بر سوریه و اعمال فشار غیر مستقیم به ایران است آنها دلشان برای منافع مردم سنی و معترض سوریه نسوخته است بلکه بدنبال جدا کردن سوریه از ایران و حزب الله است دقت کرده اید که اگر سوریه روابطش را با ایران و حزب الله قطع کند چه می شود؟ حزب الله ارتباطش با ایران سخت می شود یعنی ارتباطش با عقبه به سختی وجود دارد بحرین هم اگرچه فشار تبلیغاتی روی آمریکا داشت اما بدلیل ترس از ارتباط بحرین و ایران و از دست رفتن جایگاه ناوگان آمریکا در بحرین سکوت کرد و تنها در چند بیانیه ساده خواستار کاهش سرکوب ها شد موضع آمریکا و غرب در همه مورد مشترک است جایی که دموکراسی به نفع ایران است سکوت می کند و جایی که دموکراسی به نفع ایران نیست داد می زند جایی هم که فرق نمی کند از دموکراسی حمایت می کند برای آمریکا اصلا بحث دموکراسی نیست بحث گرفتن و محدود کردن قدرت ایران است

دوستمان درست گفت لزومی ندارد اگر سوریه سلاحی دارد ایران هم داشته باشد اما احتمال زیاد ایران روی بیشتر تسلیحات سوری که ایران ندارد در خود سوریه تحقیقات مشترک انجام می دهد این حالت بسیار محتمل تر است اگر این حالت هم فقط باشد برای ایران خیلی مفید است

[quote]خوب قصد داشتم تایپیکی برای این منظور بزنم که جناب نصیریانی زحمتشو کشیدند برای اینکه تاحالا هیچ گونه گمانهزنی فنی روی این طرح مطرح نشده بنده چند احتمال رو مطرح میکنم [/quote] با اجازه شما من هم یک نظر دارم با توجه به دود سفید بعد از انفجار که نشان از سوخت جامد ( شاید هم مایع ) می دهد به نظر من ایشان بر روی تکنولوژی موتور موشک جدیدی کار می کردند

[quote]یک سایت دیده بانی سبک و قابل حمل و فوق العاده کارآمد برای نیروهای مرزبانی است. حتی به نظرم از این رادار بتوان برای گرا دادن به هدفگیری توپخانه های سبک هم استفاده کرد.[/quote] این سییتم ها به تنهایی و حالت اتوماتیک برای مرز خوب نمی باشند چرا که کسانی که بخواهند از مرز رد شوند آنقدر این سیستم را تحریک می کنند تا یا گلوله تمام کند یا کاربر آن را خاموش کرده و حالت چوپان دروغگو فرضش کند در مورد این سیستم ها استفاده از حالت ترکیبی و استفاده از اپراتور است که این امکان را می دهد که بیشتر حالت هشیاری برای اپراتور باشد اما این سیستم برای دیده بان های مرزی و ایجاد کمین در صحرا خیلی مناسب است چون در صحرا کمین کردن آنهم در شب کار سخت و طاقت فرسایی است وجود عقرب، مار، رتیل و کفتار و حرکت پنهانی دشمن کلی تهدید برای کمین کننده است اما استفاده از این سیستم و نصب آن به جای انسان در کمین قدرت مانور را به نیروی مرزبانی می دهد و فرسودگی کمتری برای نیرو های مرزبانی دارد

[quote]من از باب رد کردن عقایدش نگفتم. من اینجا نظری راجع به درست و نادرستی این افکار نمیدم. اما نمیشه یه تیکه از یه فلسفه رو گرفت و بقیشو ول کرد چون اینا به هم پیوستن و نتیجه منطقیه همن. در قیاس مناقشه نیست، فرضا نمیشه کسی بگه من اسلامو قبول دارم اما پیامبرشو نه! یا مثلا نصف قرآنو قبول دارم مابقی بدون شک و قطعا اشتباهه. میوه فروشی نیس که بشه سوا کرد[/quote] این از طرف خدا نیست که اگه دخل و تصرف درش ببریم کافر بشیم طرف یک نظر داده است نظری انسانی که شاید بعضی قسمت هایش بکار بیاید برای مثال اگر سیبی نصفش خراب شود چون پیوسته است کسی حق ندارد سمت سالمش را بخورد؟ [quote]حتی هنگام وقوع این انقلابها هیچ یک از این کشورها صنعتی نبودند. تنها عده ای انقلابی از شعارهای زیبای مارکس استفاده(سو استفاده) کرده و حمایت افکار عمومی را جلب کردند. پس شکست این کشورها شکست مارکس تلقی نمی شود.[/quote] بماند که من کلا به نظرات مارکس را قبول ندارم دلیلش هم این است که ما هر چقدر هم خودمون رو بکشیم از شوروی ها که معتقد تر که نمی شویم آنها هر کاری که می توانستند کردن تا این ایدئولوژی موفق باشد اما نشد چرا که مانع گردش مالی می شد شاید با تغییراتی در آن بشود ازش استفاده کرد اما به نظر شخصه من در قیاس با سرمایه داری خیلی خیلی ضعیف تر است اما در کل حرف شما درست است و شکست شوروی شکست نظر مارکس نیست اما همه دنیا شوروی کره شمالی را می بینند و تغییر رویه اقتصادی چین کمونیستی را هم مشاهد می کنند ------------------- در خود اسلام ما روی تجارت و تولید و فروش بحث زیاد شده است و آن را در حالت کار عبادت بیان کرده است اما در اسلام قوانینی فرض شده است مانند دوری از نزول، کم فروشی و خمس، زکات ... و برای کسانی که درآمد های بالا دارند گفته شده است از درآمد خود به دیگران ببخشید چرا که سهمی از آن مال نیازمندان است بویژه نیازمندان نزدیک شما و تاکید شده است که کمک و بخشش شما آموزش راه رسم کار باشد نه فقط دادن پول ( آموزش ماهیگری نه دادن ماهی) در مقایسه سیستم شرقی و غربی ، سیستم سرمایه داری نزدیک تر است تا سیستم مارکسیستی برای مثال در غرب کسانی که از درآمد خود به مراکز خیریه کمک می کنند تخفیف مالیاتی بالا داده می شود و نهاد های خیریه کمک های دولتی دریافت می کنند سود بانکی در غرب زیر 6 درصد است که آن را از حالت نزول خارج می کند ( سودی کمتر از سود در کشور خودمان ) سیستم های مدیریت کیفیت تمام نهاد ها را زیر نظر دارند و اجازه دخل و تصرف در اجناس را نمی دهند البته کلی مشکل هم دارند که با تفکر تجارتی به سوی رفع آنها پیش می روند اما در هر مرحله اصلاح یک چنین اعتراضاتی شکل می گیرد واقعیت این است که در تفکر جدید سرمایه داری تجارت خوب یک معامله برد- برد است یعنی همه از معامله راضی باشند این تفکر باعث می شود که به سمت بهبود معاملات و روش های تجاری خود بروند برای سود و معامله ی بیشتر

[quote]پهپاد هیچ وقت ارزش هواپیمای جنگی سرنشین دار رو نداره و نمیتونه مثل هواپیمای جنگی سرنشین دار ایفای نقش کنه دلیلش هم نبود سرنشین هست چون کسی که پهپاد رو کنترل میکنه از اون فاصله زیادی داره و در محیط جنگی نیست و نمیتونه مثل یه خلبان عمل کنه ! و البته به ابن نکته توجه کنید که چطوری یکی از پیشرفته ترین پهپاد های آمریکا ( آر کیو 170 ) به صورت بسیار سالم به دست ایران افتاد .[/quote] درست است و حق با شما می باشد پهباد ها تا رسیدن و برابری با هواپیماهای با سرنشین فاصله دارند اما می شود گفت که 50 درصد کارایی هواپیما را دارند و بعضی کارهایی که هواپیما نمی کند را می تواند انجام دهند بویژه در این بی هواپیمایی و عدم فروش و عدم سرمایه کافی برای ساخت هواپیما در کشور ما قایق تندرو هم مثل پهباد است در مجموع اگر چه پهباد هنوز با جایگزینی کامل هواپیما فاصله دارد اما می تواند جایگزینی خوب برای کشور ما باشد آنطور که من در مقلات علمی و کنترلی مشاهد کرده ام و با نگاه به هواپیما های نسل جدید این اختلاف بشدت کم شده است ولی تفاوت بارز هنوز روی حمل بار وجود دارد

[quote]با سلام خدمت دوستان راستشو بخواهید موضع رئیس جمهور چین در قبال حمایت از ایران به موضوعی برمیگرده که حتی فکرش را هم نمی کنید،در واقع ما چیزی را به چینی ها نشان داده ایم که باعث عصبانیت بسیار شدید ان ها از اقدامات خصمانه ی امریکا شده و باعث شده چنین حرفی بزنند.(البته شاید چیزی که ما نشان چینی ها دادیم یکی از دلایل حمایت چین از ایران در جنگ احتمالی باشه)[/quote] جان هرکس دوست داری یا اولش رو نگو یا همه اش را بگو تا آخر شب باید فکر کنم منظورت چی بود