-
تعداد محتوا
709 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های jackturbo
-
عالی بود
-
تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح
jackturbo پاسخ داد به najaf47 تاپیک در اخبار نظامی
[quote]بچه یک سوال! من رژه رو ندیدم! اینبار تانک ها انشا الله با پای مبارک خود راه رفتن یا باز هم زحمت افتاد به کول 18 چرخ های زحمت کش؟ بعدشم تانک ها چی بودن؟ [/quote] آسفالت خیابانهای ما به اندازه کافی مشکل دارند به قول شما اگر تانکها با پای خودشون تشریف بیاورند که مصیبت است -
خوب اطلاعاتی که یک تیپ جمع اوری کنه نباید هم بهتر از این باشه درک درست از توانمندیهایطرف مقابل می تواند در رشد و توسعه طرف درگیر نقش بسزایی داشته باشد بنظر بنده لفاظی های این چنینی در ارتش عراق که یک ارتش سوسیال تقلیدی از شرق بود و دیکتاتور مداری از اصول اون به شمار می ره یک امر طبیعی بوده. رضا جان دستت درد نکنه
-
تاپیک جامع شهید محمود کاوه تاپیک جامع شهید محمود کاوه
jackturbo پاسخ داد به hexman تاپیک در جنگ آوران
این تاپیک رو بنده مدتی پیش ایجاد کرده بودم ولی فکر کنم اسکرول نبود انشاء الله دوستان استفاده لازم را ببرند. -
سرفه های بی امان (من که بد جور سوختم) هر وقت سرفه های سوزناك و پی درپی امانش نمی ده، هر وقت از درد، فرش زیر پاش رو چنگ می زنه دختر كوچولوش (فاطمه) كه هنوز سه سالشه جلو می آید و سرخی صورت بابا رو نگاه می كنه و زیر گلوی باباشو می بوسه، بابائی كه مشغول احوال خودشه باید به سوالات دختر كوچولوش هم جواب بده، بابا جون چی شده بابا جون چرا این قدر بی تابی، بابایی چرا این قدر بال بال می زنی. بابا هر وقت می خواهد جواب دخترشو بده سرفه امانش نمی ده كه بالاخره مادر دخترك به داد بابایی می رسه و جواب فاطمه زهرا رو می ده، دخترم بابات مریضه، دخترم بابات یه روزی به خاطر این آب و خاك این طور به نفس نفس افتاده،دخترم بابات شهیده! اما دخترك كه این حرفها حالیش نیست می پره بغل بابایی، با اون شیرینی زبونش كه دنیا رو به وجد می آوره می گه درد و بلات به جونم، بابا جون قربون اون سرفه هات برم من، باباجون نمی خواهم هرگز مریض بشی، چون وقتی مریضی انگار تمام دنیا مریضه، انگار تموم خونمون بی فروغه، بابای دخترك پس از مدتی كه می گذره دخترك رو صدا می كنه و می گه دخترم، دختر نازم، دورت بگردم تو نازنین دختری، تو امید دل رنجور و زخمی بابایی هستی، نكنه یه وقت ناراحت بشی، نكنه درد دل بابا رو جایی بگی، نكنه یه وقت شاكی و گله مند بشی باید همیشه خدا رو شكر كنیم كه ما رو در این زمان آفریده، ما رو در كشور امام عصر(عج) قرار داده، این دردها رو كه می بینی همش یك امتحانه. همش یه لذته. همش یه خاطره است. خلاصه دختر كوچولو كه كمی آروم می شه می گه بابایی می شه یه داستان برام بگی. بابایی با هر زحمتی شده می خواد یه داستان براش بگه، راستی چه بگه، اتل متل،گرگم به هوا، بزبز قندی و یا روزی روزگاری، كه بالاخره یه داستان ناب یادش میاد «اومن» دخترك چادر سفید، بابایی می گه و می گه كه یه نیم نگاه به دخترك می ندازه و می بینه چشمهای دخترش داره آروم آروم به خواب ناز می ره، بابایی با اون لبهای كبود و خسته اش بوسه ای رنگین از دخترش بر می داره و مادر میاد امانتی رو از بابایی تحویل می گیره و به اتاق خوابش می بره، كه یه دفعه آواز سرفه های جگر سوز بابا مجدداً بلند می شه و بابا كه به زحمت دخترك رو خوابونده بود و می دونه با این سرفه ها دخترش بیدار می شه با چفیه اش جلوی دهانشو می گیره اما مگه سرفه ها دست برداره كه دیگه هرچی می خواد بی صدا سرفه بزنه نمی شه كه نمی شه تا اینكه یك فكر بكر می زنه سرش، اونم اینكه تا دخترش از خواب ناز نپریده بیرون بره كه مقداری فضای خونه رو آروم نگه داره و اهل خونه هم بتونند یك نفس راحت و یك خواب راحت بكنند. جانباز حجت الاسلام مصیب بیانوندی برا شفای جانبازای شیمیایی صلوات بفرست... منبع: http://endmonjy.blogfa.com به نقل از تبیان
-
خداوند تمام جانبازان عزیز کشورمان و تمام مریضان ولاد اسلام را شفاء عنایت بفرماید. آمین
-
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
jackturbo پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
دوستانی که به شهر ما تشریف می آورند در خدمت هستیم فقط هماهنگی کنید تا در خدمت باشیم این محل تربیت سگ بیشتر سگ پلیس تربیت می کنه و سگ هایی که در اون تربیت می شوند در حد استاندارد های جهانی اینترپل هستند و از نمونه های خارجی سرترند البته در زمینه مواد مخدر کارهایی هم درباره تربیت سگ های زنده یاب حرفه ای در حال انجام است که بزودی خبرهاش شنیده می شود واقعا" ترسناکه من قدم 191 یک سگ در این مرکز به نام شفیلد است که وقتی پاهاش رو بلند میکنه دو متری قد داره واقعا" ترسناکه -
جنگنده پشتیبانی نزدیک سوخو-25 فراگفوت جنگنده پشتیبانی نزدیک سوخو-25 فراگفوت ( Su-25.Frogfoot )
jackturbo پاسخ داد به kingraptor تاپیک در هجومی و بمب افکن
این طرح بیشتر به خاطر سیستم های الکترونیک و عدم وجود سیستم های پشتیبانی نزدیک مناسب جهت پرواز و حمله در ارتفاع پائین شکست خورد سیستم حمله ش از یک رادار ضعیف تشکیل شده که فقط توانایی پوشش یک تا نهایت سه هدف ثابت رو داره در مورد اهداف متحرک که افتضاحه و سلاح مناسبی برای مقابله داره طبق فرمایش خود روسها طرح ضعیفی محسوب می شد تازه موتورهای کلیموف ش خوراک استینگره. -
جنگنده - رهگیر توپولف -28/128 فیدلر ( tu-28-128/fiddler) جنگنده - رهگیر توپولف -28/128 فیدلر ( Tu-28-128/Fiddler)
jackturbo پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در جنگنده و رهگیر
هواپیمای مزخرفی است برعکس تبلغات زیادی که روش می شد اصلا" پرنده بدردبخوری نیست پلاتش بیشتر شبیه یک بمب افکن سنگین است تا یک رهگیر تازه میگ-25 هم برای رهگیری در آسمان خودی مناسبه و رفتن باهاش به دل دشمن مساوی با مرگه و به راحتی شکار می شه نمونش شکار یک میگ-25 توسط شکاری های اف-5 تبریز روسها هم طرح های بدرد نخور زیادی داشتند که نمونش همین طرح بود. -
تاپیک جامع شهید محمود کاوه تاپیک جامع شهید محمود کاوه
jackturbo پاسخ داد به hexman تاپیک در جنگ آوران
در مورد نحوه شهادت ایشان اختلاف است ولی مهم منش اخلاقی ایشان بوده خداوند روحش را با اولیاء خاص خود همنشین بدارد. -
جنگنده چندماموریته اف/ای - 18 هورنت جنگنده چندماموریته اف/ای - 18 هورنت (F/A-18 Hornet)
jackturbo پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در جنگنده و رهگیر
دستتون درد نکنه خیلی عالی بود این هواپیما هواپیمای خطرناکی است و وجود اون در جنگ های آینده تعیین کننده است راستی این هواپیما امسال یعنی 2009 میلادی وارد خدمت بشه اگر اشتباه نکنم اسکادران VAQ-129 نیروی دریایی آمریکا به اون مجهزه و در طول امسال میلادی اسکادران های VAQ-132 و VAQ-141 اون رو به خدمت خواهند گرفت . -
هواگرد هشدار دهنده زودهنگام هوابرد ئی-2 هاوک آی هواگردهشداردهنده زودهنگام هوابرد ئی-2 ( E-2 Hawkeye)
jackturbo پاسخ داد به Blaze تاپیک در شناسایی و جاسوسی
این همون هواپیمایی که چند سال پیش یک فروندش توی چین مجبور به فرود اضطراری شد و چینی ها هم یک فروند جت فوق پیشرفته اف-7 شون رو تو این قضیه از دست دادند فیلم تیکه تیکه کردن هواپیما رو نشون می داد انگار بیچاره ها اصلا" چنین چیزی تو عمرشون ندیدند. -
جانباز هنرمند «عباس عباسى»: به جانباز بودنم افتخار مى كنم
jackturbo افزود یک موضوع در مباحث جامع نظامی
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/content3138806231001521.jpg[/img] جانباز شيميايى هنرمند «عباس عباسى» معروف به «پهلوان عباسى»، دارنده مدال المپيك و صاحب ركورد جوانان رشته پاورليفتينگ المپيك است و تا كنون ۸۸ اثر ارزنده نقاشى با آبرنگ را به ثبت رسانده است. «عباس عباسى» در سال ۱۳۳۳ در محله «سرآسياب دولاب تهران» در يك خانواده مذهبى به دنيا آمد. او در نوجوانى به تشويق عمويش به ورزش وزنه بردارى روى آورد و در همان سال ها موفق شد در مسابقات پاورليفتينگ جوانان جهان به مقام قهرمانى دست يابد. ليلا عبادى اولين ديدار با امام خمينى(ره): در سال ۱۳۴۱ در سن ۹ سالگى به همراه پدرش به ديدار حضرت امام (ره) در قم مى رود. اين ديدار و توفيق ملاقات با رهبر آينده نهضت و انقلاب اسلامى زمينه ساز علاقه و ارادت قلبى او به حضرت امام (ره) مى شود. در سال هاى ميانى دهه ۵۰ كه مبارزات مردمى عليه رژيم طاغوت آغاز شده بود وارد فعاليت هاى سياسى و مذهبى شد و مدتى را نيز در زندان به سر برد. حضور در جبهه و جهاد: ما به چشم خود مى ديديم، زمانى كه جنگ بر كشور ما تحميل شد، هر كس به قدر توانايى كه داشت مى رفت و از وطن و انقلابش دفاع مى كرد. جنگ بعد از پيروزى انقلاب اتفاق افتاد، انقلابى كه سخت به دست آمده بود و براى همه عزيز و ارزشمند بود. از جوانان بسيجى و دانشجو و دانش آموز تا مردان و زنان سالخورده و ارتشى ها و پاسداران شجاع و مخلص همه جهاد و تلاش كردند تا خون شهيدانى را كه در راه اين انقلاب ريخته شده را حفظ كنند، براى همين هركس بدون توجه به سن و سال و موقعيتش مى رفت و در مقابل دشمن ايستادگى مى كرد. همين رشادت ها و مقاومت هاى جوانان ايرانى بود كه باعث پيروزى در جنگ شد. با شروع جنگ تحميلى به غرب كشور اعزام شدم؛ به عنوان «مسوول امداد پزشكى» پزشكان را به خط اول مى بردم. پس از استقرار سپاه پاسداران و تشكيل يگان هاى رزمى به لشكر ۲۷ محمد رسول الله (ص) منتقل شدم. مدت كمى امدادگر بودم، بعد به عنوان مربى آموزشى و ورزش انجام وظيفه مى كردم. عمليات خيبر و اولين بمباران شيميايى دشمن: دشمن پس از تحمل شكستى سنگين منطقه عملياتى را بمباران شيميايى كرد. به همراه چند نفر از رزمنده ها مهمات را به سمت جزيره مجنون مى برديم كه در بين راه هواپيما هاى عراقى حمله كردند؛ تعجب كردم هواپيما ها در ارتفاع بسيار پايينى حركت مى كردند و بعد از چند لحظه راكت هاى خود را به منطقه مى انداختند، با انفجار بمب ها دودهاى با رنگ سفيد، آبى و قرمز فضا را پر مى كرد. اينجا اولين بار بود كه دشمن به صورت وسيعى از بمب هاى شيميايى استفاده كرد.بلافاصله به سمت رزمنده هايى كه در نزديكى بمب ها افتاده بودند رفتيم، بعضى از بچه ها به شدت مصدوم شده بودند، بدنشان تاول زده بود به طورى كه حتى نمى توانستيم به بدنشان دست بزنيم؛ از موهاى سر يا پاهايشان مى گرفتيم و به پشت جبهه منتقل مى كرديم. فكر مى كنم من چون ورزشكار و بدنم قوى بود، ديرتر شيميايى شدم يا اثر آن كمتر بود. بعد از چند ساعت كه مجروحين را به عقب منتقل كرديم احساس كردم چشم هايم به شدت مى سوزد. چند دقيقه بعد دچار تنگى نفس، خفگى و سردرد و سرگيجه شدم. چند ساعت بعد از آن به همراه گروهى از بچه ها به نقاهتگاه تختى در اهواز منتقل شديم . قرار شد از آنجا براى ادامه درمان به اتريش اعزام شويم، ولى من موافقت نكردم و گفتم: «حال من مساعد است جاى من را به مجروح ديگرى بدهيد» در آن شرايط سخت سوار قطار شديم و به تهران منتقل و در بيمارستان لبافى نژاد بسترى شديم. در آنجا بيشتر رزمندگانى را كه در عمليات خيبر مجروح شده بودند ديدم، بعضى از آنها در حال اعزام به اتريش بودند.مدت چهار ماه در بيمارستان بسترى بودم، بعد از مدتى استراحت بهبودى نسبى را به دست آوردم و مرخص شدم. سال ۶۵ براى دومين بار به جبهه رفتم و در عمليات كربلاى ۵ شركت كردم، در آن عمليات دچار موج گرفتگى شدم. ديگر نتوانستم در جبهه بمانم. به تهران برگشتم و به ادامه درمان پرداختم. خاطره اى از شهيد همت: زمانى كه به لشكر ۲۷ محمد رسول الله اعزام شدم به عنوان مربى آموزشى خدمت مى كردم. با بچه ها بسيار صميمى بوديم و شوخى مى كرديم تا همرزمانمان با روحيه باشند.من نمى دانستم كه شهيد همت فرمانده لشكر است. ايشان را از نزديك نديده بودم.يك روز به اتاقى كه بيسيم و تجهيزات ارتباطى بود رفتم تا جوياى حال همسر و فرزندم شوم. ديدم يك نفر پشت به من نشسته، از او خواستم تا شماره مرا بگيرد.من بسيار شوخ بودم، با لحن آمرانه و البته به شوخى گفتم: سريع شماره را بگير، من كار دارم! او خيلى آرام لبخندى زد و گفت: خودت بيا و شماره را بگير!من چون سماجت او را ديدم و متوجه حسن خلق و خودمانى بودنش شدم، براى شوخى يك پتو را برداشتم و روى سرش كشيدم و با شوخى او را تهديد كردم كه شماره را برايم بگيرد. بعد از چند لحظه يكى از بچه ها وارد اتاق شد. وقتى صحنه را ديد به من گفت: چى كار مى كنى؟ايشان فرمانده لشكر است و من آنجا بود كه فهميدم ايشان حاج ابراهيم همت است. شهيد همت به حدى مهربان و خوش اخلاق بود كه به من چيزى نگفت.بايد اضافه كنم كه ما اين پيروزى و امنيت و آرامش را مديون خون كسانى همچون شهيد همت هستيم و بايد تلاش كنيم تا هميشه راه آنها را ادامه دهيم. زندگى پس از جنگ: از سال ۱۳۷۰ به طور جدى به نقاشى روى آوردم. به دليل مجروحيت شيميايى، از كار با رنگ روغن رنج مى برم به همين دليل به نقاشى با آبرنگ پرداختم و تا كنون ۸۸ اثر در زمينه نقاشى آبرنگ به ثبت رسانده ام. آثار اين هنرمند جانباز تاكنون در بيش از ۶۶ نمايشگاه داخلى و خارجى از جمله نمايشگاه «تلاش» در ژاپن، فستيوال فرانسه، فرهنگسراى بهمن و دانشگاه تهران به نمايش درآمده است.آخرين نمايشگاه نقاشى هنرمند جانباز عباس عباسى در مادريد پايتخت اسپانيا برگزار شد. بهترين خاطره نمايشگاه : در مراسم جشن نوروز كه روز جمعه ۳۰ اسفند ماه با حضور بيش از ۳۵۰۰ نفر از ايرانيان مقيم و جمعى از مردم اسپانيا برگزار شد، برگزيده اى از آثارم به نمايش گذاشته شد. در اين مراسم كه با حمايت رايزنى فرهنگى جمهورى اسلامى ايران در مادريد برگزارشد، از ايثارگرى هاى جانبازان انقلاب و دوران دفاع مقدس تجليل به عمل آمد.همه براى دقايقى بر پا ايستاده و اشك از چشمانشان جارى شد. صحنه اى باشكوه و كم نظير كه با تشويق طولانى حاضرين همراه بود. آنجا بود كه من به ايرانى و جانباز بودنم افتخار كردم. تجليل از خانواده : سال ۱۳۶۰ با خانم «مهرى شميرانى» ازدواج كردم و ثمره اين زندگى سه فرزند به نام هاى «على» مهندس صنايع و عكاس، «محمد رضا» دانشجوى رشته هنر و تنها دخترم «نسيبه» فارغ تحصيل رشته گرافيك است. مى گويد: خدا را شاكرم كه خانواده اى سالم دارم، آنها هم در همه شرايط من را تنها نمى گذارند و با وجود مصدوميتى كه دارم باز هم آنها به من لطف دارند.از همسرم بسيار سپاسگزارم كه چه در دوران جنگ و چه بعد از جنگ همراه من بود و در هيچ مرحله اى من را تنها نگذاشت. سخن پايانى : جانبازان رزمندگان جان بر كف هستند كه براى حراست از دين و ميهن اسلامى سلامت خود را از دست داده اند. اينها همان كسانى اند كه آرامش را به مملكت هديه دادند و حال انتظار مى رود مردم و مسؤولين جانبازان را دريابند و به دست فراموشى نسپارند.از جانبازان شيميايى تقاضا دارم خودشان را به دارو وابسته نكنند و هميشه روحيه انقلابى خود را حفظ كرده و خاطرات جبهه و جنگ را ثبت كنند و در هر زمينه اى كه توانايى دارند فعاليت كنند. [url=http://www.dsrc.ir/Contents/view.aspx?id=2548]پایداری[/url] -
استفاده از تكنيكهاي تبليغاتي، از دوران باستان و گذشته هاي بسيار دور معمول بوده است. در كتاب «هنر جنگ» كه پنج قرن پيش از ميلاد مسيح توسط نويسندة نظامي چين «سان تسو» نگاشته شده است، استفاده از روشهاي تبليغاتي، به منظور شكست دشمن توصيه مي شود. «سان تسو» نوشته است: «جنگ، مبتني بر فريب و نيرنگ است؛ بنابراين بايد از اين عوامل، استفادة كامل نمود و بر دشمن غالب شد.» به نظر سان تسو در جنگهاي شبانه، بايد مشعلها را برافروخت و علائم مختلف به كار برد، تا چشم و گوش دشمن از كار بيفتد و حيرت زده شود. در ميان مردم يونان باستان، روشها و دستورهايي وجود داشت كه به علاقه مندان، راه و روش پيروزي در بحث يا انتخاب را مي آموخت. همچنين از اين دوره، نوشته هاي گوناگوني در مورد به راه آوردن كافران، تلقين جوانان، برانگيختن مردم به شورش و طغيان و يا جلوگيري از آن به جا مانده است. در اين دوره، مسائل تبليغاتي در لفافة «علم خطابت» مورد بحث قرار مي گرفت. «دمستن، كاتون،ميسرون،مارك آنتوان،و جوليوس سزار»از بزرگترين استادان فن خطابه بودند. رثاي «آنتوان» بر جسد بي جان «قيصر» و نطق گيراي او در هنگام تشييع جنازه يكي از بهترين خطابه هاي تبليغاتي است كه در برانگيختن احساسات مردم مؤثر واقع شده است و انتوان احساسات مردم را با ذكر خدمات و فداكاريهاي سزار، و نشان دادن لباس خون آلود او تحريك و تهييج نمود. همچنين اثر معروف «جوليوس سزار» به نام «جنگ گل» (Thecallicwan) از شاهكارهاي بزرگ تبليغات است. تعاريف تبليغات سياسي (پروپاگاندا) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/180px-Klan-sheet-music.jpg[/img] پوستر تبلیغاتی کوکلاس کلانها در ۱۹۲۳. برروی پوستر نوشته شده: ما کوکلاکس کلانهای وفاداری (به آمریکا) هستیم تبليغات سياسي (پوپاگاندا از ريشة واژة لاتين Propagatus پروپاگاتوس) به معناي «نشر عقايد»، اطلاعات يا شايعات، به منظور كمك رسانيدن يا لطمه وارد كردن به شناخت يا نهاد و يا شخصيت معين يا عقايد است. «حقايق يا اتهاماتي كه به طور مشخص جهت پيشبرد هدفهاي شخصي يا عقيم ساختن پيشرفت هدفهاي ديگران، انتشار مي يابد.» «تبليغات سياسي عبارت از انتشار و پخش اخبار، حقايق، بحث و جدل، شايعه پردازي يا مطالب ضدحقيقت است ، كه افكار عمومي را تحت تاثير قرار مي دهد.» «تلاش سيستماتيك جهت اغواي سياسي، فعاليت و عملياتي كه در پناه هدايت وسايل ارتباط جمعي براي اثرگذاري در افكار عمومي صورت مي گيرد.» «اظهار و بيان روشي كه از ماهيت سياست خاصي دفاع و پيروي مي كند و معمولاً مقصود اصلي با شكل ظاهري آن تفاوت دارد. بيان اين مطلب بيشتر به اين مفهوم است كه معمولاً حقيقت امر نامعلوم است و بيشتر موضوعاتي مطرح مي شود كه بتواند هرچه بيشتر توده ها را به سوي طرح كننده جلب كند.» گذشته از تعاريف فوق، پروپاگاندا را مي توان چنين تعريف كرد: «سعي و اهتمام حكومت براي اقناع ديگران نسبت به خود و اعمال خود به طور اعم، و جلب اطاعت و پيروي اتباع خود به طور اخص. با وجود اين، بايد توجه داشت كه موضوع مورد نظر، دربارة حكومت و اتباع خود است. ظاهراً در اين رويه، اقناع و تلقين جانشين، اجبار مي شود؛ ولي عملاً اين امتناع، منجر به وادار ساختن يك نوع فشار و اجبار غيرمستقيم مي گردد.» در تبليغات از سمبلها، علامات و گفتار ، با توجه به روحيات و حالات رواني انسانها استفاده مي شود و به وسيلة تلقين، نظر و احساس افراد نسبت به فكر با ايده اي بخصوص جلب مي گردد. شيوه استفاده از گفتار، سمبل و علامات، به نحوي كه مؤثر باشد، مسالة اصلي تبليغات است . گاهي اوقات به علت اشتباه در عوامل مؤثر، تبليغ اثر معكوس بخشيده و از آن ، نتيجة مطلوب گرفته نمي شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Come_unto_me%2C_ye_opprest.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Come_unto_me%2C_ye_opprest.jpg[/img][/url] ترس از کمونیست، پوستر، یک اروپایی آنارشیست رابه صورت یک هیولا نشان میدهد که قصد دارد مجسمه آزادی را خراب کند. عوامل و عناصر مؤثر در پيشبرد هدفهاي تبليغاتي، بسيار است؛ ولي اثر بخشي اين عوامل براي هر مساله اجتماعي ، يكسان نيست. گاهي يك تكنيك تبليغاتي براي تلقين پذيري فرد و گروه، كافي است و گاهي براي تاثير روي پديده اي خاص، ناچار بايد چندين تكنيك تبليغاتي، يكجا به كار گرفته شود تا مفيد واقع شود. تبليغات ممكن است به صورتهاي مختلف انجام شود؛ عمدي يا غيرعمدي، مستقيم يا غيرمستقيم ، آشكارا يا مخفي، افقي يا عمودي. تبليغات به ظاهر غيرعمد، بخش اعظم و گاه كارساز كوششهاي تبليغاتي را فراهم مي كند. براي مثال، شخصيتي در يك گفتگوي ساده با دوستانش، از يك جبهة سياسي، در ظاهر بدون نظر خاصي، چنان صحبت كند كه آن جبهه، كاملاً برحق نشان داده شود. مسلماً بايد تبليغات غيرعمد را نتيجة تبليغات عمدي دانست: بخصوص آن كه در بيشتر موارد، معلوم نيست كه واقعاً غيرعمد باشد. در اين جا بعضي از علماي روانشناسي اجتماعي، مبناي تعريف تبليغ را روي آثار آن مي گذارند، كه به نظر صحيح تر مي آيد و بعضي روي انگيزه . چنانكه «اتو كلاين برگ» در كتاب روانشناسي اجتماعي خود مي گويد: «بهتر است كلمة تبليغات را به مواردي اختصاص دهيم كه در آن، عمل به عمد منظور باشد. در موارد غيرعمد، نتايج اتفاقي است.»(9) تبليغات عمودي: تبليغاتي است كه مثل صاعقه بر سر اشخاص فرود مي آيد و در آنها حالت واكنش و گاه حالت دفاعي ايجاد مي كند. در تبليغات عمودي، تا حد امكان بايد سعي شود كه از واكنشهاي معكوس جلوگيري شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/AntiJapanesePropagandaTakeDayOff.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_AntiJapanesePropagandaTakeDayOff.gif[/img][/url] پوستر تبلیغاتی اداره مدیریت فوریت های آمریکا در جنگ جهانی دوم که در آن نوشته شده کم کاری کمک کردن به دشمن است. گاتاناموسكا Gaetana mosca مي گويد: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/250px-GaetanoMosca.jpg[/img] «زماني كه تبليغات سياسي به يك گروه به بزرگي يك ملت مي رسد، بايد به جنبه هاي گوناگون طبيعت انساني، حتي به درجة وجود تضاد و تناقض آن ، آگاه باشد.»(10) به اين دليل، افراطيون متعصب نمي توانند مبلغان خوبي باشند؛ زيرا آنان در بيان عقايد و تعصبي كه به ايدئولوژي خود دارند، با شكست مواجه مي شوند. به اين سبب، مبلغان «پروپاگانديستها» ، بايد گروه خاص در زمان خاص را مورد خطاب قرار دهند تا پيامهاي تبليغاتي، كاملاً مؤثر واقع شوند. اگر مبلغان بخواهند در تحت تاثير قرار دادن گروه ها موفقيتي كسب كنند، بايد بدانند كه عوامل متشكل آن گروه چيست. مبلغ بايد از ماهيت و قدرت طرز تلقيهاي موجود آگاه باشد. بايد مقداري تاريخ، جامعه شناسي و روانشناسي براي درك و استنباط از اين طرز تلقيها كه به صورت واقعيت در مي آيند، بداند؛ زيرا هر قدر گروه بزرگتر باشد، به همان نسبت ارشاد و هدايت آنها پيچيده تر است. اصول تبليغات سياسي 1.اصل تكرار: يكي از مؤثرترين عوامل در تبليغات ساسي، «اصل تكرار» است. جمله ها، كلمه ها ، نواها و آهنگهاي معين يا تصويرها، علائم و نشانه هايي كه براي نفوذ در عقيده يا فكري انتخاب شده است، آن قدر تكرار مي شود تا چشم و گوش شنونده و بيننده، تحت فشار عصبي قرار گيرد و «هدف» تبليغ، تحت تاثير صداها، تصويرها و جمله ها، به طور ناخودآگاه عكس العمل مشروط بايد و به دلخواه مبلغ عمل كند. به عقيدة عده اي از روانشناسان اجتماعي، وقتي فرد موضوعي را از كسي شنيد، مانند آن است كه آن موضوع را يك بار و از يك شخص شنيده است. حال اگر همان فرد، همان موضوع را از همان شخص صدبار بشنود، مانند آن است كه از صدنفر شنيده است. گوبلز، وزير تبليغات آلمان نازي مي گفت: «كليساي كاتوليك از اين جهت پايدار مانده كه طي دو هزار سال ، به طور مرتب يك چيز را تكرار كرده.» [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10sal1v.gif[/img] موضوع فوق العاده حائز اهميت ، اين است كه نبايد «تكرار» از حد اعتدال خارج شود. به عبارتي، امر تكرار براي تبليغ شنونده، به حد اشباع نرسد؛ زيرا گاهي مشاهده شده است كه امر تكرار و تاكيد، به جاي عكس العمل مطلوب، واكنشهاي منفي به بار آورده است. ظاهراً تبليغات دربارة كساني كه تازه به آييني گرويده اند، آسانتر است . با اين همه، بايد با خستگي، سردي و پراكندگي مبارزه كرد. براي نگه داشتن افراد در حال فعاليت دائمي، بايد مدت زيادي همان كلمات قراردادي را در گوش آنها خواند. هميشه گفت و هميشه تكرار كرد. ولي سرانجام اين فرمول فرسوده و كهنه مي شود و رابطة خود را با وضع موجود، از دست مي دهد. در اين حال، مبلغ بايد رويدادهاي تازه را مورد توجه قرار دهد. در جوامع ديكتاتوري، شعارهاي حزبي از طريق راديو، تلويزيون ، نشريه ها و بلندگوهاي بي شمار، به افراد فشار وارد مي كنند. در دوران حكومت هيتلر، علامت صليب شكسته بر كلية ساختمانهاي دولتي و روي پرچم و لباس مخصوص سربازان حزب نازي، نصب شده بود و صدها بار به چشم مي خورد. شعار «هايل هيتلر» كه براي سلام و تهنيت انتخاب شده بود، هر روزه صدها بار به طور ناخودآگاه، حالات و عواطفي را كه با اين شعار تداعي مي شد، در دل پيروان زنده مي كرد. موسيقي مهيج «واگنر» نيز كه برپاية افسانة اساطيري خدايان آلمان ساخته و از طرف حزب نازي، نمايندة احساس و سرنوشت اين مردم معرفي شده بود، هر روز به گوش ملت آلمان مي رسيد و از راه تداعي احساس و معنا، خواستهاي حزب را در دل و فكر مردم زنده نگه مي داشت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/260px-Pierre-Auguste_Renoir_114.jpg[/img] ویلهلم ریچارد واگنر (۱۸۱۳-۱۸۸۳) آهنگساز، رهبر ارکستر، نظریهپرداز موسیقی و مقالهنویس آلمانی بود. شهرت او بیشتر بخاطر اپراهای او است. نوآوریهای واگنر در زمینه موسیقی کلاسیک اروپائی تأثیر زیادی بر آهنگسازان بعد از او داشت. او در آثار خود گام کروماتیک و فواصل نامطبوع را بکار میبرد و از این نظر پیشگام موسیقی مدرن اروپا است. استفاده از لایتموتیف پس از او بسیار رایج شد و بر موسیقی فیلم در سده بیستم اثر گذاشت. دوره اپراهای حلقه نیبلونگ از مهمترین کارهای او است. واگنر بیرون از عرصه موسیقی نیز چهرهای جنجال برانگیز بود و بویژه نظرات یهودستیزانه او با مخالفت زیادی روبرو شده است. 2.دست چين كردن واقعيتها: مبلغ از ميان واقعيتها، تنها آنچه را كه به دردش مي خورد، انتخاب مي كند و از ديگر واقعيتها و حقايق چشم مي پوشد.(13) براي مثال، با دست چين كردن اخبار و چاپ دوبارة آن، مي توان همه چيز را با ظاهري آراسته و به عينيت و بي نظيري قلب كرد. 3.دروغ محض: داستانهاي وحشت انگيزي كه صليبيون، خائنانه از ظلم و شكنجه مسلمانان مي گفتند يا داستان كشيشان بلژيكي دربارة كارخانة صابون سازي از مواد چربي انسان، مربوط به جنگ جهاني اول، نمونه هايي از اين تكنيك است.(14) در جريان جنگ جهاني دوم، مبلغان نازي به خاصيتهاي «دروغ محض» كاملاً پي برده بودند؛ به طوري كه «گوبلز» مي گفت: «دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور كردن آن براي توده هاي مردم، راحت تر است.» استفاده از تكنيك دروغ بزرگ، نه اختراع نازيها بود و نه در انحصار آنان باقي ماند؛ تا جهان، جهان بوده است، از اين تكنيك استفاده شده و خواهد شد. 4.استفاده از احكام كلي: از تمايلات عمومي است كه هر چيزي را با همانند آن در يك جا دسته بندي كرده و از آنها شخصيت يا «تيپ» درست مي كنند و آن گاه فرد را در چهارچوبة تيپي كه با صفات و مشخصات خاص پذيرفته اند، قرار مي دهند. از اين جا قضاوتهاي يكنواخت و كلي دربارة همة يهوديان، سياهپوستان، كاپيتاليستها يا كمونيستها پيدا مي شود، كه همة افراد منسوب به اين دسته يا تيپها را اغلب يكسان مي شماريم و عقيده مان دربارة يكايك افراد، صرف نظر از خصوصيات فردي، از ابتدا و پيش از هر آزمايشي، معلوم و مشخص است. همچنين است تمام حكمهايي كه دربارة اهالي شهرها و ايالات مختلف صادر مي كنيم. براي مثال مي گوييم: «اسكاتلنديها، فرانسويها، نروژيها و ». مبلغان در پديد آوردن چنين احكام كلي، بسيار كوشش مي كنند يا از احكام كلي موجود، استفادة لازم را مي برند. 5.نياز به اثبات ندارد: «در تبليغات، عده اي از مبلغان فرض مي كنند كه مدعايشان قبلاً براي هر كسي ثابت شده است؛ بنابراين خود را وارد جر و بحث نمي كنند. مبلغ كاري مي كند كه شنونده را از به كار انداختن آزادانة انديشة خود باز دارد و تا مي تواند جلوي پرسشهاي مزاحم را بگيرد، و از انتقاد نيز با مشروط كردن آن به انتقاد سازنده، جلوگيري كند. 6.جابه جا كردن كلمه ها: مبلغان با جادوي كلمه ها، در شنوندگان و خوانندگان خود نفوذ مي كنند، كلمه ها را جا به جا مي كنند، هر جا نياز پيش آيد، اصطلاح خوشايند يا نفرت انگيزي را كه «بار تاثري» فراوان داشته باشد، به جاي كلمة اصلي كه خنثي و بي طرف است، مي گذارد. از اين قبيل است اصطلاح «هونها» (Houns) و «بوشها» (Boches) به جاي لفظ «آلماني» و امثال آن كه هنگام جنگ، مورد استفادة مطبوعات متفقين بود. 7.سكوت و تغيير جبهه: گاهي بعضي از موضوعات تبليغات كه با شكست مواجه مي شود، مستلزم تغيير جبهه و سكوت است. «گوبلز» وقتي با شكست يك برنامة تبليغاتي رو به رو مي شد يا رو در روي يك واقعيت سياسي قرار مي گرفت ، سكوت نموده و در جبهة ديگري، حمله را آغاز مي كرد. براي مثال ، زماني كه قضية شكنجة يهوديان در اروپا سر و صداي زيادي عليه آلمان با راه انداخته بود و حملة تبليغات خود را به انگلستان، به عنوان شكنجه و صدماتي كه انگلستان نسبت به كاتوليكهاي ايرلند روا داشته است، آغاز نمود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/200px-Bundesarchiv_Bild_146-1968-101-20A%2C_Joseph_Goebbels.jpg[/img] پاول یوزف گوبلز (به آلمانی: Paul Joseph Goebbels) (۲۹ اکتبر ۱۸۹۷ - اول مه ۱۹۴۵) سیاستمدار ناسیونال سوسیالیست آلمانی که از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ وزیر رایش برای تبلیغات و روشنگری مردم بود. او از نزدیکترین دوستان و همکاران آدولف هیتلر بود و شهرت او تا حد زیادی ناشی از خطابههای پرشور و تبحرش در سخنوری بود. گوبلز چون به نمايندگي رسيد، زير چتر مصونيت پارلماني، در روزنامة خود «بئوباختر» رقيبانش را بشدت مورد حمله قرار داد؛ ولي جون دوران نمايندگي او به سر رسيد و مصونيت پارلماني برداشته شد، به اتهام اهانت به دادگستري، فراخوانده شد. براي گوبلز ممكن نبود كه اعمال خود را انكار كند، پس تصميم به حملة متقابل گرفت و در روزنامة خود، دادستان و قضات دادگاه را به باد ناسزا و هتاكي گرفت. در نتيجه، دادگاه بشدت مبهوت اين طرز رفتار گوبلز شده بود و او را به جرم هتاكي و اهانت، به 200 مارك جريمه محكوم كرد، و اصل قضيه به فراموشي سپرده شد. امروزه بسياري از سازمانهاي تبليغاتي دولتي، به همين شيوه عمل مي كنند. به نقصهاي خود توجه نشان نمي دهند؛ اما نقايص حريف را با آب و تاب بازگو نموده و بزرگ جلوه مي دهند. يكي از مواردي كه از اين تكنيك بسيار استفاده شد، در جريان جنگ ويتنام بود: در جريان جنگ، آمريكاييهاي خائن از نظر تبليغاتي، تا مي توانستند قربانيان نيروهاي نظامي خود و نيروهاي دولتي دست نشاندة ويتنام جنوبي را يا اعلام نمي كردند يا پايين نگه مي داشتند و در عوض، آمار تلفات چريكهاي ويت كنگ را با اغراق فراوان اعلام مي كردند. 8.قاطعيت بيان: يكي از اصول مهم تبليغات سياسي، آن است كه مطلب و «پيام» تبليغاتي، با قاطعيت كامل بيان شده و جايي براي بحث و ترديد در شنونده باقي نگذارد. احزاب به اصطلاح كارگري كه وضع قوانين خاص را براي بهبود وضع زندگي كارگران پيشنهاد مي كنند، مسائل و موضوعات گوناگون مربوط به فوايد و مضرات احتمالي، طرحهاي پيشنهادي را گوشزد نمي كنند؛ بلكه اين قوانين را از هر حيث ضروري و بهترين قوانين، ممكن مي شمارند. به هر حال، قاطعيت بيان ، يكي از لوازم و اسبابهاي مبلغان است و وقتي تبليغات، موضوعي را با قاطعيت كامل و بدون كوچكترين مكثي بيان كرد، تاثير آن در شونده يا بيننده بيشتر خواهد بود. 9.بزرگ كردن مسائل و تحريف اخبار: بزرگ كردن مطالب و اخبار ، روية عادي و معمولي دستگاه هاي تبليغاتي است كه از طريق مطبوعات حزبي انجام مي شود. اين نوع تبليغات، اخباري را كه به نحوي از انحا به نفع آنهاست، در تيترهاي درشت با سهم بيشتر، در صفحة اول چاپ مي كنند يا جمله اي از يك سياستمدار را به نحو تحريك آميزي تحريف مي كنند. به طور كلي، بايد دانست كه عنوان يا تيتر، در واقع نقش ويترين خبر را بازي مي كنند. همان طور كه يك ويترين زيبا مي تواند مشتري را براي خريد به داخل مغازه بكشاند ، يك تيتر خوب و بجا نيز مي تواند خواننده را به خريد و مطالعة آن وادار كند. در آلمان نازي، از اخبار به نحو منظمي، همچون يك وسيلة مؤثر براي هدايت افكار عمومي استفاده مي شود و هرگز اخبار واصله را به صورت خام و نپخته تحويل مردم نمي دادند؛ بلكه اخبار، پس از ارزيابي و دستكاريهاي لازم توسط مبلغان نازي، منتشر مي شد. به نظر مبلغان نازي، اثر انتشار خبر بايد چنان مي بود كه تعداد بيشتري از مردم را جلب مي كرد. بنابراين، اخبار، مطابق ذوق و فهم اكثريت تنظيم شد. 10.استناد كردن به شخصيتها: يكي ديگر از تكنيكهاي مؤثر در پيروزي مبلغان، آن است كه نظر و حمايت اشخاصي كه صاحب نفوذ و محبوبيت هستند، جلب شود و احساس مساعد آنها نسبت به فكر يا عقيده اي، بخصوص به اطلاع عامه برسد. معمولاً مبلغان سعي مي كنند كه پيامهاي تبليغاتي خود را از طريق شخصيت معتبري كه مورد احترام جامعه است، بازگو كنند. در كشورهاي غربي، از نام و شهرت شخصيتهاي مهم سياسي، براي تبليغ افكار سياسي خاصي استفاده مي شود. 11.اصل همفكري: كارشناسان و متخصصان فن تبليغات، معتقدند كه تبليغ بايد داراي اصل زير بنايي باشد؛ بدين معنا كه تبليغات بايد روي نقطه هاي اتكا كه براي مردم سابقه ذهني دارد، تكيه نموده و آن گاه به عمل بپردازند. اين نقاط اتكا، اغلب معتقدات، افكار و علايق مردم است. علايقي كه پايه هاي مذهبي ـ ملي بر آن استوار شده، از قبيل افسانه هاي ملي يا قهرمانان مذهبي و ملي است كه در مجموع، مردم را متوجه يك عصر طلايي درگذشته مي كند. آغاز هر تبليغ درست، بايد به نقاطي از اين قبيل تكيه كند. به عبارت ديگر، مبلغ بايد همفكري خويش را نسبت به مقدسات مردمي كه دف تبليغ هستند، آشكار كند تا از اين طريق بتواند به جلب و جذب آنان توفيق يابد. اين قبيل علايق ملي، نزد هر ملتي موجود است؛ چنانچه ايتالياي فاشيست، خواب امپراتوري روم قديم را مي ديد و آلمان نازي به افسانه هاي ژرمن و شواليه هاي توتوني علاقه مند بود. به اين ترتيب، تبليغات بايد هميشه در آن جهتي سير كند كه افكار و احساسات مردم بيشتر بدان طرف توجه دارند. بنابراين تبليغات بايد هميشه يك قدم از مردم جلوتر باشد تا مؤثر واقع شود. 12.توجه به كودكان و نوجوانان: تاثير و عكس العمل مساعد پيامهاي تبليغاتي روي كودكان و نوجوانان نيز يكي از اصول مهم تبليغات سياسي است كه نتايج دراز مدت دارد؛ زيرا پيامهاي تبليغي، روي فكر و احساس كودكان و نوجوانان، آثار هميشگي و مساعدي مي گذارد. اين تكنيك، وسيله اي است كه افلاطون در كتاب «جمهور» براي پديد آوردن مدينه فاضلة خود پيشنهاد مي كند. افلاطون معتقد است كه با تربيت صحيح كودكان، روحيه و منشي كه موافق شرايط و احتياجات مدينة فاضله (اجتماع) باشد، در آنان پديد خواهد آمد. هر چند افلاطون اين عمل را تعليم و تربيت مي داند؛ ولي به علت محدوديت و مفيد بودن افكار و احساساتي كه بايد به كودكان تلقين و تفهيم شود، بايد گفت كه در واقع، جنبة تبليغي روش افلاطون، از جنبة تعليماتي و تربيتي او، بمراتب قويتر است. در آلمان نازي، از همين شيوه استفاده مي شد و جوانان را از سنين كودكي، با افكار و عقايد فاشيستي و اين كه ملت آلمان برتر از ساير ملتهاست، پرورش داده و بار مي آوردند. آميختن تبليغات با تعليم و تربيت، به منظور پرورش نوع خاصي از شخصيت و فكر، مورد نظر جوامع سوسياليستي نيز بوده است. در حقيقت بايد گفت كه اين تكنيك بمراتب از ساير تكنيكها مؤثرتر و بادوام تر است؛ زيرا فكر كودك، رشد كافي نكرده و قادر به شناخت و ارزيابي افكار و عواطف مختلف نيست. همچنين دليل اتكاي عاطفي كودك نسبت به افراد، بخصوص پدر و مادر، زودتر تحت تاثير تلقين و تبليغ قرار مي گيرد و چنانچه تبليغ به حد كافي در ضميرش نقش بندد، تغيير و تعويض آن، بمراتب دشوارتر خواهد بود. انمیشن وسیله خوبی برای القای تفکرات مسموم است: [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/%D8%AA%D8%A7%D9%85_%D9%88%D8%AC%D8%B1%DB%8C2.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_%D8%AA%D8%A7%D9%85_%D9%88%D8%AC%D8%B1%DB%8C2.gif[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/pp%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_pp%7E0.jpg[/img][/url] 13.اعمال نفوذ روي مرددها و بي طرفها: سرنوشت انتخابات بزرگ و همه پرسي، ثابت كرده است كه اغلب، اشخاص مردد و بي طرفها هستند كه سرانجام داور نهايي يك كشاكش بزرگ مي شوند. بنابراين بايد آنها را در كنار خود نگه داشت يا حداقل مانع از آن شد كه در شمار مخالفان در آيند. مبلغان بايد به شكايت و ناراحتي افراد بي طرف علاقه نشان دهند، از تعقيب آنها با شدت و سرسختي، امتناع كنند و درست مانند بوميان دشتهاي سرسبز آرژانتين، كه به تعقيب يك گله اسب وحشي مي پردازند، نخست در جهت آنها به راه بيفتند و سپس با حركات مارپيچ جلو رفته، آنها را به سوي خود بكشانند. تبليغات روي رقباي سرسخت، بيش از هر چيز بايد مبتني بر قدرت نمايي باشد؛ بنابراين گاهي جز تهديد و ارعاب ، وسيلة ديگري وجود ندارد. اما تبليغ روي رقباي ناپايدار و سست عنصر، بايد مشابه همان اعمال نفوذي باشد كه روي افراد مردد و دو دل انجام مي شود. قديمي ترين وسيله براي پيشبرد اين مقصود، عبارت است از كوشش در بي اعتبار كردن رهبران و جدا كردن آنها از توده هاي مردم. به اين ترتيب. مبلغان مي كوشند تا چندگانگيهاي رفتار را به رخ مردم بكشند و آنها را به سوي پيامهاي تبليغاتي جذب كنند. ضدتبليغات ضدتبليغات عبارت از يك نوع تبليغات خصوصي است كه به منظور تكذيب يا خنثي كردن تبليغات دشمن و يا بهره برداري از همان تبليغات، عليه او به كار مي رود. ضدتبليغات تنها يك وسيلة دفاعي شمرده نمي شود؛ بلكه ممكن است بخشي از طرحهاي عملياتي تعرضي را نيز تشكيل دهد، ولي تعيين اين كه در چه موقع و چه شرايطي بايد ضدتبليغات به كار رود، امري مشكل و پيچيده است؛ زيرا بايد موفقيت نهايي ضدتبليغات را به طور كامل سنجيد و سپس آن را به كار برد. در كاربرد روشهاي ضدتبليغات، كارشناسان بايد تا حد امكان راهي را انتخاب كنند كه موفقيت كامل در خنثي كردن تبليغات دشمن يا بهره برداري از تبليغات ناشيانة دشمن، به نفع خود امكان پذير باشد. معمولاً روشهاي ضدتبليغات را به شش مرحلة زير تقسيم كرده اند: 1.پيشدستي كردن: پيشدستي كردن عبارت است از بهره برداري از موضوعات مستعدي كه احتمالاً امكان دارد دشمن در تبليغات خود در آينده، به كار برد. 2.ضدتبليغات مستقيم: ضدتبليغات مستقيم، عبارت است از پاسخهاي رد يا تكذيب نكته به نكتة تبليغات دشمن. در رد و دفع حمله هاي تبليغاتي دشمن، تا حد امكان بايد سعي شود كه عمل ضدتبليغات به طور كامل مؤثر واقع شود؛ زيرا در غير اين صورت، احتياج به پشتيباني مجدد بوده كه ممكن است آن هم به وسيلة دشمن خنثي گردد. بنابراين جز در موارد لازم و ضروري ، بايد از كاربرد و نشر ضدتبليغات مستقيم، خودداري كرد. حمله به نقاط ضعف حريف، يكي از اصول قديمي در مبارزات و جنگها بوده است. وقتي بين چند حريف، ائتلافي پديد آمد، تمام قدرت حملة تبليغات، متوجه ضعيف ترين و مرددترين آنها مي شود. 3.ضدتبليغات غيرمستقيم: «ضد تبليغات غيرمستقيم عبارت است از ابداع و ابتكار يك شبكة جديد از شيوه هاي مناسب و عالي ، كه كوششهاي دشمن و نفوذ تدريجي وي را بكلي تكذيب يا برطرف نمايد.(23) به اين ترتيب، اگر تبليغات حريف، قوي است و مدارك و بهانه هايي كه در دست دارد، مؤثر است ، هرگز نبايد از مقابل به او حمله كرد. پل كانتن در اين باره، نظريه اي جالب دارد؛ او مي گويد: «اغلب در تبليغات معاصر ديده مي شود، براي اصلاح عقيدة موجود و جانشين ساختن نظم سياسي جديد در اسرع وقت و در كمترين مدت به طور عمومي، به عقيدة موجود حمله مي شود. اين روية غلط، 90 درصد منجر به عدم موفقيت مي شود؛ زيرا در اين نوع تبليغات، از اين قاعده غافلند كه براي مبارزه با يك عقيده، بايد با سلاح همان عقيده مسلح شد تا بين تبليغ كننده و تبليغ شنونده ، زمينة مشتركي فراهم گردد.» 4.ضدتبليغات انحرافي: اغلب دلايل دربارة شخص، بر دلايل منطقي فايق مي آيد؛ بدين معنا كه غالباً به جاي آن كه در عمليات ضدتبليغ، به بحث و استدلال در مورد حريف بپردازند، به شخصي كه مامور دفاع از موضوع مورد نظر است، حمله مي كنند و با ارائه مدارك و انتساب اعمالي به او، خود او را از اعتبار مي اندازند. حمله از موضوع به شخص، يك سلاح قديمي است كه در تريبونهاي محافل، پارلمانها، مجامع عمومي و ستونهاي جرايد به كار مي رفته است. زندگاني خصوصي، تغيير در مشي سياسي و روابط مشكوك افراد، ذخاير معمولي اين نوع سلاح تبليغاتي است. در مبارزات سياسي داخلي يا خارجي، اين تكنيك، برنده ترين سلاح است: چنانچه بموقع از آن استفاده شود، تقريباً به موفقيت قطعي خواهد انجاميد.(24) 5.تمسخر كردن: اين روش نيز روية مناسبي براي بي اثر كردن تبليغات حريف شناخته شده است. در اين مورد، اغلب مزاحهاي مناسب و داستانهاي مسخره، به نقل از حريف جعل شده و به صورت شعر يا نثر، در بين مردم منتشر مي شود. از محاسن اين شيوه، سرعت انتشار آن است. 6.سكوت: در مواردي كه دشمن از موضوعات تبليغاتي به طور كامل استفاده نكرده يا موضوعات آن قابل تكذيب نيست، سكوت بهترين روش ضدتبليغات به شمار مي رود. اين شيوه در مواردي نيز كه تبليغات دشمن براساس شواهد، مدارك و دلايل غيرقابل رد باشد، به كار گرفته مي شود؛ زيرا در اين قبيل موارد: هرچه بيشتر پاسخ داده شود، دلايل دشمن متقن تر خواهد شد. به شيوة ضدتبليغاتي «سكوت»، تبليغات منفي نيز گفته مي شود. ضدتبليغات منفي، عبارت از يك سكوت ماهرانه و ممتد در مقابل مقاصد، عمليات و گفتار دشمن است كه با سكوت خسته كننده، دشمن را از كاربرد عملياتي تبليغاتي باز مي دارد. منابع: http://fa.wikipedia.org/wiki/پروپاگاندا#.D8.B1.DB.8C.D8.B4.D9.87 http://mason.gmu.edu/~amcdonal/Propaganda%20Techniques.html http://fa.wikipedia.org/wiki/یوزف_گوبلز http://fa.wikipedia.org/wiki/ریچارد_واگنر [url=http://www.dsrc.ir/view/article.aspx?id=764]dsrc[/url]
-
[quote]اشکال نداره برادر جان بنده همیشه خواننده مطالب شما هستم.[/quote] سعید جان از حسن نظرت ممنونم
-
تاپیک جامع عمليات کربلای 5 تاپیک جامع عمليات کربلای 5
jackturbo پاسخ داد به mm1368 تاپیک در عملیات های نظامی ایران
دستت درد نکنه برادر انشاء الله اگر دوستان تصاویری دارند قرار دهند تا تاپیک کاملتر شود با تشکر- 64 پاسخ ها
-
- جنگ تحمیلی
- عراق
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع شهید محمود کاوه تاپیک جامع شهید محمود کاوه
jackturbo پاسخ داد به hexman تاپیک در جنگ آوران
دوستان اگر تصاویر یا مطلبی از این شهید بزرگوار دارند تاپیک رو کمل تر کنند. -
تاپیک جامع شهید محمود کاوه تاپیک جامع شهید محمود کاوه
jackturbo پاسخ داد به hexman تاپیک در جنگ آوران
نويسنده كتابهاي مختلف درباره شهيد كاوه، گفت: شهيد كاوه به قدري توانمند بود كه رهبر معظم انقلاب در وصف وي فرمودند «در هيچ جاي دنيا نديدهام كه فرماندهاي به اين جواني بتواند يك لشكر را اداره كند و در واقع وي از معجزات انقلاب اسلامي به شمار ميرود». سعيد عاكف اظهار داشت: يكي از ويژگيهاي شهيد كاوه شجاعت و جسارتي است كه اين شهيد بزرگوار در طول زندگي از خود نشان داد. وي ادامه داد: شهيد كاوه، قبل از انقلاب با حضور در صحنههاي تظاهرات و پخش اعلاميههاي امام خميني (ره) نقش بسزايي در آگاه كردن مردم مشهد داشت؛ وي به حدي در اين زمينه فعال بود كه شخصيتهايي مثل مقام معظم رهبري و شهيد هاشمينژاد از نزديك با محمود كاوه آشنا بوده و به اسم كوچك او را ميشناختند. اين نويسنده كتب دفاع مقدس گفت: بعد از پيروزي انقلاب، شهيد كاوه به همراه گروهي از بچههاي مشهد راهي جماران شده و بخشي از حفاظت بيت امام راحل را به عهده گرفت. وي بيان كرد: يكي از مقاطعي كه تأثير بسزايي در شكلگيري شخصيت معنوي و عرفاني شهيد كاوه داشت، حضور وي در جماران بود؛ ارتباط نزديك وي با حضرت امام خميني (ره) و درسهايي كه از رفتار و منش ايشان آموخت سبب سرعت پيشرفت معنوي او شد. عاكف ادامه داد: به محض اينكه جنگ در كردستان آغاز شد، شهيد كاوه به محضر امام خميني (ره) رسيد و از ايشان براي رفتن به كردستان كسب تكليف كرد؛ امام راحل به وي گفت «اگر بنده به جاي شما بودم، بدون كوچكترين ترديدي به منطقه ميرفتم و دشمنان را از آنجا بيرون ميراندم». وي اظهار داشت: شهيد كاوه دست امام خميني (ره) را بوسيد و با اينكه در حدود 3 ماه بود كه به مرخصي نرفته بود به سرعت از جماران راهي منطقه شد و به ستاد جنگهاي نامنظم پيوست. اين نويسنده گفت: فداكاريها و خدماتي كه شهيد كاوه در مدت حضور خود در كردستان انجام داد، باعث شد كه اسم شهيد كاوه با اسم كردستان پيوند بخورد و شهرتش تمام شهر را فرا گيرد. وي بيان كرد: يكي از اقدامات اساسي شهيد كاوه آزادسازي شهر بوكان بود؛ شهري كه دشمنان با ايجاد يك كمربند ايمني، آزادسازي آن را غيرممكن كرده بودند؛ وي با تدابير خود توانست آنجا را آزاد كند. عاكف ادامه داد: بعد از اين جريان، انزجار دشمنان از شهيد كاوه به حدي رسيد كه خود صدام براي سر شهيد كاوه جايزه 2 ميليون توماني تعيين كرد. وي افزود: شهيد ناصر كاظمي نخستين فرماندار نظامي شهر سنندج درباره شهيد كاوه ميگويد «بنده در پيشگاه حضرت حق غفلت و كوتاهي بسيار زيادي انجام دادهام اما اطمينان دارم به خاطر كاري كه براي خدا و انقلاب كردهام، خداوند از سر تقصيراتم ميگذرد و آن هم اين است كه استعدادي مثل محمود كاوه را كشف كردهام». اين نويسنده كتب دفاع مقدس اضافه كرد: شهيد حسن آبشناسان فرمانده لشكر تكاوري 23 ارتش و كسي كه در كشور آمريكا سختترين دورههاي رنجري و تكاوري را ديده است، وقتي با شهيد محمود كاوه در عمليات قادر آشنا ميشود، ميگويد «اگر در دنيا يك چريك وجود داشته باشد آن هم محمود كاوه است و هر رزمندهاي كه بخواهد خوب با مسائل نظامي آشنا شود بايد به تيپ ويژه شهدا برود». وي گفت: شهيد كاوه با استعدادي كه از خود نشان داد، تيپ ويژه شهدا را به لشكر تبديل كرده و به همين خاطر رهبر انقلاب اسلامي او را از معجزات انقلاب معرفي كرد و اعلام داشتند «در هيچ جاي دنيا سراغ نداريم كه فرماندهي به اين جواني بتواند يك لشكر را به نحوي كه محمود كاوه اداره ميكرد، اداره كند». اين نويسنده با اشاره به اينكه شهيد كاوه قبل از اينكه به شهادت برسد، از شهادتش خبر داشت گفت: شهيد كاوه قبل از شهادتش 2 ركعت نماز خواند و در سجده نماز خود بسيار گريه كرد، به طوري كه اصلاً متوجه اطرافيان خود نبود. عاكف بيان كرد: بعد از نماز، شهيد كاوه به دوستان خود گفت «اين آخرين نمازي است كه من خواندم و در سجده نماز از خداوند تقاضا كردم كه از سر تقصيراتم بگذرد». کودکی و نوجوانی در سال ۱۳۴۰ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش از کسبه مشهدی بود.اصلیتشان از دهستان بیهود توابع قاین بودو از جمله افرادی بود که در دوران شاهنشاهی به لحاظ این که مقلد امام خمینی بود و با روحانیون مبارز و برجستهای همچون آیت الله خامنهای، هاشمی نژاد ارتباط داشت. او بعد از اتمام دوره راهنمایی، به کسب علوم دینی در حوزه علمیه پرداخت. مدتی بعد به این نتیجه رسید که اگر با اخذ مدرک پایان دبیرستان وارد حوزه شود، موفقتر خواهد بود.او در کلاسهای درسی مسجد جواد و امام حسن مجتبی، بخصوص آیت الله خامنهای که در آن زمان با عنوان حاج سید علی آقا شناخته میشد شرکت میکرد. جوانی و دوران انقلاب در پخش اعلامیههای امام خمینی ره چه در درون دبیرستان و چه در محیطهای دیگر تلاش مینمود و در درگیریها با ماموران حکومت و راهپیماییها به همراه پدر فعالانه شرکت میجست. دوران جنگ شهید کاوه یکی ازجوانترین فرماندهانی است که هدایت جنگ ایران و عراق را به عهده گرفتند. روزی که جنگ شروع شد او یک جوان ۱۹ ساله بوداما ۳سال بعد فرماندهی تیپ ویژه شهدا را به عهده گرفت. تیپی که ازکلیدیترین یگانهای سپاه بود. رشادتهاوانجام عملیات خارق العاده توسط این تیپ بافرماندهی کاوه باعث شد به لشگر ویژه ارتقا یابد. شهید کاوه در ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ در منطقه عمومی حاج عمران برروی قله ۲۵۹ حاجعمران بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ و درسن ۲۵ سالگی به شهادت رسید. مسئولیتها مربی آموزش نظامی ۱۳۵۸/۳/۱۵ - ۱۳۵۹/۶/۲ مسئول محافظین بیت امام ۱۳۵۹/۶/۳ - ۱۳۵۹/۸/۳ مربی آموزش نظامی ۱۳۵۹/۸/۴ - ۱۳۵۹/۹/۲۲ مسئول عملیات سقز ۱۳۵۹/۹/۲۳ - ۱۳۶۰/۱۲/۷ مسئول عملیات تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۰/۱۲/۸ - ۱۳۶۱/۴/۳۱ فرمانده تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۱/۵/۱ - ۱۳۶۵/۲/۱ فرمانده لشگر ویژه شهدا ۱۳۶۵/۲/۲ - ۱۳۶۵/۶/۸ مجروحیتها اصابت گلوله به ناحیه شکم اسفند ماه ۱۳۶۱ پاکسازی روستای محمد شاه از توابع مهاباد اصابت گلوله به ناحیه شانه چپ مرداد ماه ۱۳۶۳ پاکسازی منطقه عمومی دارلک از توابع مهاباد اصابت ترکش به ناحیه دست راست وسر بهمن ماه ۱۳۶۳ منطقه عملیاتی بدر اصابت ترکش به صورت اسفند ماه ۱۳۶۴ منطقه عملیاتی والفجر اصابت ۱۲ ترکش نارنجک به ناحیه سر اردیبهشت ۱۳۶۵ منطقه عمومی حاج عمران عراق موسوم به تک حاج عمران سوابق آموزشی محمود کاوه فقط در سال ۱۳۵۸ یک دوره آموزش عمومی و نیز آموزش جنگهای نامنظم را به مدت چهار ماه به همراه سه نفر دیگر از کادر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خراسان در پادگان امام علی گذراندهاست. چکیده زندگی نامه ۱۳۴۰ ولادت در اول خرداد ماه ، مشهد ۱۳۴۶ تحصیل در حوزه علمیه ۱۳۵۲ تحصیل در مدرسه راهنمایی ۱۳۵۵ تحصیل در دبیرستان خوش نیت ۱۳۵۷ آغاز انقلاب اسلامی ایران ۱۳۵۸ عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۵۸ مربی پادگان آموزش نظامی سردادور ۱۳۵۸ اعزام به تهران جهت گذراندن دوره چریکی ۱۳۵۹ عزیمت به جماران و سرپرستی گروه حفاظت از خانه خمینی ۱۳۵۹ عزیمت به جبهههای جنوب ۱۳۵۹ عزیمت به کردستان و سرپرستی گروه پاسداران اعزامی به سقز ۱۳۵۹ فرمانده گروهان اسکورت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقز ۱۳۶۰ فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقز ۱۳۶۰ قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقز ۱۳۶۰ فرمانده عملیات تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۱ مجروحیت در عملیات پاکسازی منطقه محمد شاه مهاباد از ناحیه شکم ۱۳۶۲ فرمانده تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۳ ازدواج با خانم فاطمه عماد الاسلامی ۱۳۶۳ تولد تنها فرزندش زهرا کاوه ۱۳۶۳ مجروحیت در عملیات پاکسازی منطقه دارلک مهاباد از ناحیه کتف ۱۳۶۳ مجروحیت در عملیات بدر از ناحیه دست ۱۳۶۴ مجروحیت در عملیات قادر از ناحیه دست ۱۳۶۵ فرمانده لشگر ویژه شهدا ۱۳۶۵ مجروحیت در تک حاج عمران از ناحیه سر ۱۳۶۵ شهادت در یازدهم شهریور بر روی ارتفاعات ۲۵۹ حاج عمران گوشهای از وصیت نامه « دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئهای را که علیه انقلاب طرحریز کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود » زندیگینامه شهید محمود کاوه برگرفته از کتاب سرداران شهید سپاه پایداری -
از این سقوط ها در کل دنیا اتفاق می افته امیدوارم در اسرائیل به مراتب خیلی زیاد یعنی 100 برابر یا بیشتر اتفاق بیافته
-
هواگرد آموزشی پیشرفته پیلاتوس پی.سی-21 هواگرد آموزشی پیشرفته پیلاتوس پی.سی-21 ( Pilatus PC-21)
jackturbo پاسخ داد به PersianKing تاپیک در تمرینی و آموزشی
با تشکر از کلیه دوستان بنظر در این زمینه روسها خیلی محتاتتند جدید ترین هواپیماهای ساخت اونها هم کاکپیتش ترکیبی از آلات دقیق و نمایشگرهای چند منظوره است بنظر روسها خودشون هم به این قضیه پی بردن که استفاده تمام و کمال از نمایشگرهای رنگی ممکنه خطرناک باشه. -
[url=http://www.dsrc.ir/view/article.aspx?id=774]پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس[/url] با عرض پوزش لینک ناقص بود اینم لینک جدید
-
جنگ هسته اي و قدرتهاي هسته اي منطقه اي پايان يافتن جنگ سرد و فروكش نمودن سريع تقابل هسته اي ميان آمريكا و شوروي، موجب شد خطر وقوع جنگ هسته اي از بين برود؛ هرچند در حال حاضر ممكن است خطر كاربرد سلاحهاي هسته اي بيش از گذشته باشد. دورة جنگ هسته اي با پرتاب دو بمب اتمي بر روي ژاپن درسال 1945 آغاز گرديد. از آن زمان به بعد مطالعات زيادي در مورد سلاحهاي هسته اي و كاربرد آنها در جنگ انجام شد و آزمايشات فراواني صورت گرفت. ليكن هيچگاه سلاح اتمي، عملاً مورد استفاده قرار نگرفت. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Nagasaki_1945_-_Before_and_after_%28adjusted%29.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Nagasaki_1945_-_Before_and_after_%28adjusted%29.jpg[/img][/url] پس از جنگ دوم جهاني، در چندين مورد استفاده از سلاحهاي هسته اي مورد توجه جدي قرار گرفت. اولين تهديد استفاده از سلاحهاي اتمي در خلال جنگ كره انجام شد ولي اين تهديد هرگز تحقق نيافت، اگرچه رئيس جمهوري وقت آمريكا «آيزنهاور» در خاطراتش نوشت: اگر جنگ كره ادامه يابد ايالات متحده خود را در مورد بكارگيري سلاحهاي اتمي مختار مي داند. در آوريل 1954 نيز دولت ايالات متحدة آمريكا استفاده از بمبهاي اتمي را كه بوسيله بمب افكن هاي استراتژيك «ب ـ 29» حمل مي شد براي جلوگيري از شكست قريب الوقوع فرانسه در نبرد «دين بين فو» در ويتنام مطرح كرد . از اين زمان به بعد قدرت اتمي جايگاه برتري در بين نيروهاي نظامي پيدا كرد و در موارد متعددي آماده باش اتمي تحقق يافت، اما اين وضع بيشتر به صورت يك اخطار محرمانه براي كنترل رفتار حريف ميان دو ابرقدرت باقي ماند. امروزه پنج قدرت هسته اي شناخته شده وجود دارند: چين، فرانسه، روسيه، انگلستان و ايالات متحده آمريكا. اين پنج قدرت اصطلاحاً جزء قدرتهاي هسته اي دنيا محسوب مي شوند زيرا آنها نه تنها انحصار تسليحات اتمي را در اختيار دارند بلكه داراي سيستمهايي هستند كه آنها را قادر مي سازد با توجه به داشتن شماري از موشكها و نيز برخورداري از فرودگاهها و پايگاههاي مجهز بتوانند كلية اهداف را در هر نقطه از جهان مورد تهديد قرار دهند. به رغم فشارهايي كه براي جلوگيري از گسترش تسليحات هسته اي وجود دارد، قدرتهاي هسته اي جديد در حال ظهور مي باشند كه تحت عنوان «قدرتهاي هسته اي منطقه اي» شناخته مي شوند. اين گروه از كشورها قادرند و يا بزودي قادر خواهند بود به سيستم هاي پيچيدة تسليحاتي مجهز گشته و همسايگان خود را مورد هجوم قرار دهند. در حال حاضر كشور هند آزمايش هسته اي انجام داده و عملاً داراي سلاح هسته اي مي باشد در حاليكه در مورد دستيابي اسرائيل، كرة شمالي و آفريقاي جنوبي به چنين سلاحهايي ترديدهاي جدي وجود دارد. اخبار منتشره پس از جنگ خليج فارس (1992-1991 ) حكايت از اين امر دارد كه عراق تكنولوژي لازم براي ساختن يك بمب اتمي را به طور كامل در اختيار داشته و در حقيقت براي دستيابي به بمب اتمي راه بسيار كوتاهي در پيش داشت. بعلاوه ، عراقيها لااقل بطور علني و آشكار، مقدماتي براي جنگ هسته اي تدارك ديده بودند كه از آن جمله مي توان به مواردي چون: حفاظت بيش از حد كادرهاي فرماندهي، پراكندگي فرودگاهها و پايگاههاي هوايي، ايجاد پناهگاههاي مستحكم براي هواپيماها و همچنين وجود يك سيستم فرماندهي ـ كنترل ـ و ارتباطات نسبتاً پيشرفته اشاره كرد. همچنين به نظر مي رسد چندين كشور ديگر در حال دستيابي به سلاحهاي هسته اي مي باشند كه از جمله آنها بايد به دو كشور برزيل و پاكستان اشاره كرد. كاربرد سلاحهاي اتمي در طول جنگ سرد، همواره اين خطر وجود داشت كه بالاخره روزي سلاح هسته اي مورد استفاده قرار گيرد و در نتيجه ابهت ]بازدارندگي[ آن شكسته شود . بنابراين مي بايست با سرعت و شتاب هرچه بيشتر چاره اي انديشيد و از برخوردهاي اتمي احتمالي جلوگيري كرد. بررسي اين مساله نشان مي دهد كه در آن موقع ابرقدرتها نه تنها همديگر را كنترل مي نمودند بلكه از اشاعة سلاحهاي هسته اي به كشورهاي ثالث نيز جلوگيري مي كردند. اما در حال حاضر اين موانع از ميان رفته اند زيرا اكنون آمريكا و روسيه ، چنان به يكديگر نزديك شده اند كه امكان وقوع جنگ هسته اي ميان آنها از بين رفته است. بنابراين اگر امروزه دو قدرت هسته اي منطقه اي آمادة حمله به يكديگر شوند و هر دو از سلاحهاي اتمي استفاده نمايند امكان تبديل اين درگير به يك جنگ جهاني كم بوده و زيان ناشي از جنگ تنها دامنگير كشور هاي درگير خواهد بود، هرچند اين خطر وجود دارد كه آتش جنگ به كشورهاي همسايه نيز گسترش يابد. دليل انتخاب سلاحهاي هسته اي برنامه تسليحات هسته اي از يك طرف بسيار پرهزينه است و از طرف ديگر مستلزم بهره گيري از حيله ها و ترفندهايي براي مخفي نگهداشتن آنها از ديد جامعه بين المللي است كه اين امر به نوبه خود بر حجم هزينه ها مي افزايد. با اين وجود ، امكان پيوستن كشورهاي جديد به جمع توليد كنندگان سلاحهاي هسته اي غيرممكن نيست . اين كلوپ كه سمبل وضعيت نهايي اتمي كشورها در جامعة بين المللي است نشان مي دهد كه با گذشت زمان بر تعداد اعضاء افزوده مي شود. شرايطي كه به احتمال زياد به شروع برنامه هاي هسته اي يك كشور منجر مي شود عبارتند از: الف ـ زماني كه تماميت ارضي، استقلال سياسي، يا احتمالاً حيات ملي كشور مورد تهديد قرار گيرد؛ ب ـ آرزوهاي كشورها جهت اعمال نفوذ يا سلطه بريك يا چند كشور همسايه. اين مقله نشان مي دهد كه قدرتهاي جديد هسته اي چه تسليحاتي را ممكن است برگزينند و چگونه و تحت چه شرايطي از اين تسليحات استفاده مي نمايند. سيستم هاي پرتاب سلاحهاي اتمي يك قدرت هسته اي بالقوه، سيستم هاي پرتاب كنندة متعددي را پيش رو دارد كه مي تواند از بين آنها دست به انتخاب بزند. و اين انتخاب، به عوامل جغرافيايي ، مشكلات تكنولوژيكي، هزينه ها و مسائل سياسي بستگي دارد. اين سيستم ها عبارتند از: الف ـ سلاحهاي پرتاب شونده از هوا: ساخت سلاح هسته اي پرتاب از هوا از تمامي انواع ديگر آسانتر صورت مي گيرد. محفظه هاي پرتاب آزاد به صورت آماده در دسترس هستند و امروزه توسط هواپيماها حمل مي شوند. براي مثال بمب سنگين 61KT.B 500-100 ايالات متحده 61/3 متر طول، 34 سانتي متر قطر و 347 كيلوگرم وزن دارد. اين سلاح مي تواند بوسيلة يك هواپيماي كوچك «4A اسكاي هاوك»حمل شود كه كل وزن اين هواپيما 1570 كيلوگرم است و ميدان عمل آن شعاع 648 كيلومتري را در بر مي گيرد. با اينحال اين هواپيماها آسيب پذيرند زيرا در خلال پرواز قابل رؤيت مي باشند و امكان انهدام آنها وجود دارد. مضافاً، اين هواپيماها ممكن است در روي زمين از بين بروند زيرا كاملاً به باندهاي فرود وابسته مي باشند كه حفاظت از آنها بسيار مشكل است . بنابراين اين نوع هواپيماها و پايگاههاي آنها آسيب پذير هستند و حمل سلاحهاي هسته اي با آنها معقول نيست زيرا ضربه خوردن هواپيماهاي حامل سلاح هسته اي در پايگاههاي هوايي موجب نابودي پايگاه و تجهيزات و باندهاي پرواز خواهد شد. علاوه بر اين، حتي اگر اين هواپيماها در پناهگاههاي مستحكمي نيز حفاظت شوند. در برابر شليك موشكهاي هدايت شوندة كروز، آسيب پذير خواهند بود. (جنگ خليج فارس اين امر را ثابت كرد). ب ـ موشكهاي بالستيك زمين پايه: موشكهاي بالستيك كوتاه برد مستقر در زمين (SRBM) به ميزان نسبتاً زيادي توليد مي شوند زيرا در مقايسه با سيستم هاي ديگر، ساده و ارزانتر مي باشند. تعداد زيادي از اين موشكها را اتحاد شوروي سابق به كشورهاي جهان سوم صادر كرده است. برخي از اين كشورها استفاده از اين موشكها را به عنوان مبنايي براي توسعة سيستمهاي جديد بكار گرفته اند، حال آنكه برخي ديگر به برنامه هاي اساسي در اين زمينه دست زده اند. در حال حاضر تعداد يازده فروند موشك پيشرفت بالستيك با برد 1000 كيلومتر و حتي موشكهاي بيشتري با برد كوتاهتر در خاورميانه، آفريقا، آمريكاي لايتن و آسيا يافت مي شوند. روشهاي اساسي متنوعي در دسترس مي باشند كه به طرق گوناگون نحوه حفاظت از اين موشكها را ارائه مي كنند. ساده ترين اين روشها، استقرار موشك بر روي خودرو و نگهداري از آن در داخل يك پناهگاه حفاظت شده مي باشد. سپس همه چيز براي انتقال وسيله پرتاب كننده به فضاي باز، بالا بردن موشك و پرتاب آن به سوي هدف مهيا مي گردد. شهرت اين سيستم بدان علت است كه بوسيلة اولين موشكهاي بالستيك قاره پيما و بسياري از موشكهاي بالستيك ميان برد مورد استفاده قرار گرفته است. اين سيستم ساده است لكن استفاده از پناهگاهها در درازمدت براي مخفي كردن آنها امري مشكل خواهد بود. با قراردادن موشكها بر روي يك نقاله متحرك و انتقال آنها از طريق جاده به خارج از شهر در كمال دقت و هوشياري، ميزان حفاظت را افزايش داده جابجايي اين نقاله ها و رديابي آنها را مشكل مي سازد. با استفاده از چنين روشي بود كه در جنگ خليج ]فارس[، نيروهاي متحدين با وجود شرايط بياباني و قابل رؤيت ]بودن هدفها[ و آنهمه برتري و تفوق هوايي نتوانستند موفقيت كاملي در يافتن سكوهاي پرتاب موشكهاي «اسكاد» عراق كسب نمايند. اين امر در شرايط پيچده و در اراضي جنگلي بمراتب مشكل تر بوده و اثر پدافند هوايي را خنثي خواهد نمود. قرار دادن سكوي پرتاب موشك بر روي يك نقاله متحرك و جابجايي آن از طريق راه آهن، سيستم نسبتاً مناسبي است ولي اين جابجايي به سيستم راه آهن هر كشور محدود مي شود. در كشورهاي جهان سوم به دليل محدود بودن راه آهن ممكن است اين سلاحها در معرض ديد مردم قرار گرفته و در نتيجه مورد حملات هوايي و زميني قرار گيرند. پ ـ مردي با يك چمدان: راه ديگر آنست كه يك مرد يا گروه كوچكي از افراد سلاح هسته اي را حمل نموده و آنرا در نزديكي محل موردنظر قرار دهند كه اين روش با نام «مردي با چمدان» شناخته شده است. تكنولوژي جديد امكان ساخت سلاحهاي اتمي كوچك و قابل حمل را فراهم ساخته است. به عنوان نمونه، كارخانجات مخصوص توليد، سلاحهاي اتمي آمريكا در دهه 1960 بمبي را توليد كرد كه اين بمب در محفظه اي به طول 89 سانتيمتر، عرض 5/66 سانتيمتر و ارتفاع 67 سانتيمتر جا مي گرفت و فقط 74 كيلوگرم وزن داشت. براي حمل بمبي با اين مقدار وزن، حداقل به دو نفر نياز است و البته دو يا چند نفر هم بايد آنها را همراهي نمايند. در صورت وجود طرحي براي توليد چنين سلاحهاي كوچك اتمي، اين نوع سلاحها بايد از قدرت انفجاري بيشتري برخوردار بوده و از لحاظ وزن نيز سبكتر و كوچكتر باشند. ت ـ كشتي هاي سطح پيما: راه حل ديگر براي انتقال سلاحهاي اتمي، استفاده از كشتيهاست اگرچه استفاده از چنين راه حلي از حد طرح فراتر نرفت و عملي نشد اما ايالات متحده آمريكا در اواسط دهه هاي 1960 و 1970 طرحي را در مورد استقرار موشكهاي MX براي ناتو و يكي از اعضاي صاحبنظر آن مورد مطالعه قرار داد. براساس اين طرح مي توان تعداد 20 موشك را در يك كشتي تجاري جاسازي كرد. در اين ارتباط موشكهاي استاندارد زمين پايه و وسايل پرتاب كننده آنها مي توانند مورد استفاده قرار گيرند. اين روش از لحاظ صرف سرمايه، هزينه هاي جاري و نيروي انساني متخصص و تعليم ديده بايد روش نسبتاً كم خرجي باشد. تاكنون تعداد زيادي از كشتيها تجهيز شده و دامنه عمليات آنها در اقيانوس بسيار گسترش يافته است با اينحال، مشكلي كه در اين شيوه وجود دارد مساله رديابي كشتيهاي دشمن است. براي يك ناو كوچك و يك كشتي تجارتي عليرغم داشتن گيرنده هاي مدرن، هنوز هم مشكل رديابي وجود دارد، بويژه اگر عمليات كنترل بوسيله امواج الكترونيكي انجام شود. ث ـ سلاحهاي پرتاب شونده از زيردريايي: استفاده از زيردريايي امنيت بيشتري را براي سلاحهاي اتمي به همراه دارد. در حال حاضر موشكهاي بالستيك پرتاب شونده از زيردريايي (SLBM ) موجود بوده و سه كشتي نيروي دريايي آمريكا كشتي هاي «پولاريس»، «پوزيدون» و «تري دنت» مجهز به چنين موشكهايي هستند. تكنولوژي پرتاب موشك از زير آب تكنولوژي پيچيده اي است اما در صورت تخصيص منابع مالي كافي مي تواند بر سيستم هاي ديگر فائق آيد. صرفنظر از دو ابر قدرت، كشورهاي فرانسه و چين نيز در اين زمينه سيستمهاي خود را با اندك كمكي از خارج توسعه داده اند. در حال حاضر كوچكترين زيردريائيهاي ساخته شده مجهز به موشكهاي بالستيك هسته اي مي توانند 12 موشك و بزرگترين آنها 24 موشك را حمل كنند. اگرچه اين زيردريائيها جهت مقابله با ابرقدرتها طراحي شده اند اما دليلي وجود ندارد كه يك قدرت هسته اي منطقه اي (RNP)نتواند سيستم ساده تري طراحي نمايد. تعداد موشكهاي مورد نياز اساساً به ميزان دسترسي به آنها، ميزان موفقيت در استفاده از آنها و نيز به تعداد اهداف بستگي دارد. هنگامي كه زيردريايي مجهز به موشك به زير آب مي رود، ضرورتاً لزومي ندارد موشك خود را از زير آب پرتاب نمايد. براي مثال در نخستين روزهايي كه شوري به قدرت هسته اي مبدل شده بود طبقاتي از زيردريايي كه موشك در آنها قرار داشت به سطح آب هدايت شده و از آنجا آماده پرتاب مي شدند. هنگامي كه زيردريائيها از قدرت تخريبي بيشتري برخوردار شدند، لازم گرديد جهت اطمينان از بقاي زيردريائيهاي مجهز به موشكهاي بالستيك، كاري كنند تا آنها بتوانند از زيردريا به پرتاب موشكهاي بالستيك هسته اي مبادرت ورزند. اما اينكار براي يك قدرت هسته اي منطقه اي ميسر نبود زيرا قدرتهاي منطقه اي برخلاف قدرتهاي جهاني داراي قابليت و اطلاعات چنداني در زمينه جنگ ضدزيردريائيها نبودند. چنين موضوعاتي در ارتباط با ممالكي نظير هند و پاكستان جالب توجه مي باشند. هر دوي اين كشورها نه تنها به اقيانوس هند دسترسي دارند بلكه در زمينه عمليات زيردريايي داراي تجربيات مفيدي مي باشند. قابليت استفاده و اطمينان به سلاحها دو عامل ديگر در مورد سلاحهاي هسته اي بايد مد نظر قرار گيرند. اول، عامل «در دسترسي بودن» . دوم، «قابل اطمينان بودن». زماني مي توان گفت اين دو عامل وجود دارند كه هنگام نياز، آماده بهره برداري باشند. عنصر «قابل دسترسي بودن» به اين نكته اشاره دارد كه پايگاههاي موشكي چگونه در مواقع لزوم آماده مي شوند. زيردريائيهاي موشكي نيازمند تعميرات اساسي مي باشند زيرا اگر اين زيردريائيها هشت سال تمام تعمير نشوند بعد از اين مدت تنها دو سال دوام خواهند آورد . هواپيماها و موشكها نيز نياز به نگهداري و مراقبت شديد دوره اي دارند. در هر يك از اين دوره هاي تعمير، سلاحها غيرقابل استفاده خواهند بود و نمي توان از آنها در ماموريتها استفاده نمود. علاوه بر اين، ممكن است استفاده از يك وسيله را با مانع روبرو سازند. مثلاً يك زيردريايي ممكن است دچار آسيب شده و يا غرق شود. همچنين احتمال دارد هواپيمايي به هنگام فرود در فرودگاه و يا در اثر حوادث عديده دچار آسيب ديدگي گردد و يا موشك بالستيك قاره پيما بطور اتفاقي در اثر خطاي الكترونيكي دچار سانحه شود. با اين وجود، سيستمها و تجهيزات موجود بايد قابل اطمينان باشند. بنابراين علاوه بر عامل «قابليت استفاده»، عامل ديگر، «قابل اطمينان بودن » سيستم مي باشد. تاكنون هيچ نوع اسباب و وسيلة الكترومكانيكي اختراع نشده كه 100% قابل اطمينان باشد. در واقع، اطمينان كلي به يك سيستم ناشي از اطمينان به هر يك از اجزاء آن است. مثلاً در پرتاب يك كلاهك ده مرحله بايد طي شود و اگر هر يك از اين مراحل 99% شانس موفقيت داشته باشند بنابراين اعتبار و اطمينان كلي به اين كلاهك 89% مي باشد. 89% = (10 بار) 99000×99 رياضيات و مسائل رياضي هميشه كاملاً دقيق و درست بوده و نمي توان آنها را تغيير داد. براي مثال در يك زيردريايي كه مجهز به 16 موشك مي باشد اگر ميزان قابليت استفادة هر يك از موشكها 90% و ميزان اطمينان به آنها 80% باشد، مي توان محاسبات زير را انجام داد: ميزان دسترسي (تقريباً 14) 4/14 = درصد 90×16 موشك ميزان اطمينان (تقريباً 11) 2/11 = درصد 80×14 موشك بنابراين، مي توان انتظار داشت كه يازده فروند موشك از اطمينان و دقت كامل برخوردارند. با چنين روندي اگر يك زيردريايي مجهز به هشت موشك بوده و ميزان «قابليت استفاده» و «اطمينان» به موشكها به ترتيب همان 90% و 80% باشد بايد گفت پنج فروند از اين موشكها را مي توان با اطمينان مورد استفاده قرار داد. اين قبيل مشكلات غالباً با داشتن سكوها و موشكهاي بيشتر برطرف مي گردد نه با اطمينان يافتن از هدفگيري دقيق در هر بار. از اينرو ، براي افزايش احتمال موفقيت در زدن هر يك از اهداف، بايد چندين موشك بطرف هدف مورد نظر شليك نمود. هرچند كه عامل جديد در اين رابطه بايد در نظر گرفته شود بدين معنا كه زمان ورود هر يك از اين موشكها را بايد مشخص نمود تا به اين ترتيب از كشتار افراد اجتناب گردد.[!] ايمني سلاح سلاحهاي هسته اي موجود مجهز به وسايل ايمني مي باشند كه از جمله آنها بايد از سيستم پال (PAL)آمريكا نام برد . اين سيستم در واقع كليدهايي هستند كه داراي كد شماره دار بوده و براي صدور اجازه استفاده از سلاح بكار مي روند و در نتيجه، سلاح هسته اي مسلح مي شود. همچنين قوانيني به نام قوانين «دو مرد»و نيز حفاظهاي گسترده اي وجود دارد تا فرماندهان محلي نتوانند به طور خودسرانه تصميماتي جهت استفاده از سلاحهاي هسته اي بگيرند. هرچند با توجه به پيچيدگي بيش از حد تجهيزات اتمي، اين مساله كه يك قدرت هسته اي منطقه اي در توسعه وسايل كنترل سلاحهاي هسته اي چقدر موفق خواهد بود، جاي ترديد وجود دارد. قدرتهاي اتمي جهان راههاي زيادي را طي كرده اند تا ايمني كلاهكهاي هسته اي را تضمين نموده و آنها را در مقابل گرما، سرما، سانحه و فشار محافظت نمايند. عليرغم برخي اشتباهات، معلوم مي گردد كه اين قدرتها تا حدي در اين رابطه موفق بوده اند زيرا هيچگاه يك انفجار هسته اي اتفاقي و ناخواسته رخ نداده است. با وجود اين، يك قدرت هسته اي منطقه اي ممكن است تخصصهاي فني لازم براي رسيدن به چنين موفقيتي را نداشته باشد. به بيان ديگر، امكان دارد قدرت منطقه اي مزبور نتواند از بروز ناخواستة يك انفجار هسته اي جلوگيري نمايد. با اينحال، احتمال دارد چنين قدرتي منابع و ذخاير خود را به بهاي دستيابي به سلاحهاي اتمي فدا نمايد. بنابراين خطر انفجار هسته اي تصادفي رو به افزايش است . در واقع ترس از امكان بروز چنين اتفاقي وجود دارد، خصوصاً وقتي كه سلاحهاي هسته اي در يك زمان بحراني آمادة پرتاب مي شوند كه اين وضع مسلماً به افزايش بحران دامن زده و احتمال وقوع جنگ را سرعت مي بخشد. فرماندهي و كنترل دولتها و حكومتها نمي توانند مسئوليت كنترل سيستمهاي هسته اي را به ديگري محول نمايند. از اينرو، يك سيستم فرماندهي و كنترل مورد نياز است تا امكان تصميم گيري را فراهم نمايد. پس از اين مرحله، وجود ارتباط مطمئن و حياتي ميان سطوح عالي فرماندهي با سطوح پائين تر موجب مي گردد تا در يك سيستم فرماندهي و كنترل، سلسله مراتب جهت پرتاب موشك از سكوها رعايت شود. هنگام غرق شدن زيردريائيهايي كه با زحمت و مخارج زياد ساخته مي شوند معلوم شده است كه ايجاد ارتباط دقيق بين مراتب مختلف كار آساني نبوده است. هدفگيري يكي از مهمترين مسائل در مورد سلاحهاي اتمي هدفگيري آنهاست. براي مثال، در خلال جنگ سرد، ايالات متحدة آمريكا اهداف هسته اي و استراتژيك خود را به پنج دسته تقسيم نمود: اهداف هسته اي: شامل مراكز پرتاب موشكهاي دوربرد قاره پيما و موشكهاي ميان برد؛ زرادخانه هاي نگهداري سلاحهاي هسته اي؛ فرودگاههاي مخصوص هواپيماهايي كه قابليت حمل سلاحهاي هسته اي را دارند و همچنين پايگاههاي مخصوص زيردريائيهاي مجهز به موشك. اهداف نظامي ديگر: شامل نيروهاي نظامي متعارف و امكانات حياتي آنها از قبيل، پادگانها، انبارهاي آذوقه، مناطق تجمع، فرودگاهها، انبارهاي مهمات و انبارهاي نگهداري تانك و خودروها. مراكز فرماندهي: مراكز فرماندهي سياسي و نظامي، فرماندهي قرارگاههاي نظامي و سيستمهاي ارتباطي كه ارتباط نيروهاي نظامي را با يكديگر و با نيروهاي اتمي ميسر مي سازد. اهداف اقتصادي و صنعتي: صنايع پشتيباني از جنگ (مانند كارخانه هاي سازندة مهمات، تانك، توپ و وسائط نقليه نظامي، پالايشگاههاي نفت و وسايل حمل و نقل) و همچنين صنايعي كه در بازسازي خرابيها سهم بسزايي دارند (مانند صنايع زغال، فولاد، آلومينيم، سيمان و برق) هدفگيري جمعيت كشور: در دهه هاي 1950 و 1960 طرح استراتژيك آمريكا هدفگيري مستقيم جمعيت شوروي (سابق) را هم شامل مي گرديد ولي اين وضعيت در ابتداي دهة 1970 تغيير تلف نشوند اما به لحاظ استراتژيكي، ضمن آنكه حملات مستقيم و حساب شده به مردم ضدارزش تلقي مي شود، به عنوان عملي غيرقانوني نيز شناخته شده است بطوريكه ماده 85 پروتكل شماره يك كنوانسيون 1949 ژنو بر اين مسئله تصريح دارد. فرآيند هدفگيري با پيشرفت جنگ سرد بطور فزاينده اي افزايش يافت و بطور مستمر بر تعداد اهداف اضافه شد تا اينكه در سال 1980 تعداد آنها به 40 هزار رسيد (جدول الف ـ ستون دوم)، در حاليكه كل كلاهكهاي جنگي موجود در آمريكا تنها به حدود 1/5 اين مقدار بالغ مي شد. در ابتداي دهة 1980 سناريويي در آمريكا تهيه شد كه براساس آن حمله استراتژيك آمريكا مي بايست پيش از حمله شوروي آغاز شود. ستون سوم جدول الف تعداد اهدافي را كه آمريكا به سوي آن نشانه رفته است نشان مي دهد. تهيه چنين فهرستهايي تنها بوسيله دستگاههاي گسترده خبري شامل كليه وسايل جمع آوري خبر از جمله ماهواره ها، هواپيماها، كشتي ها، ايستگاههاي زميني و اطلاعات جاسوسي و تكنيكهايي از قبيل عكسبرداي هوايي، عكاسي با اشعه مادون قرمز، دستگاههاي الكترونيكي و وسايل بصري امكان پذير بود. بكارگيري چنين تكنيكهايي نيازمند مخارج هنگفت و منابع قدرتمندي جهت پروسه تجزيه و تحليل اطلاعات است. يك قدرت هسته اي منطقه اي احتمالاً به چنين منابعي آنهم به اين وسعت دسترسي نداشته و قدرت تجزيه و تحليل اطلاعات بدست آمده را نيز نخواهد داشت. از سوي ديگر، به احتمال زياد كشورهايي كه با اين قدرت هسته اي منطقه اي مواجه و درگير مي شوند به بزرگي و اقتدار ايالات متحده و اتحاد شوروي (سابق) نيستند. بنابراين، اهداف مورد نظر زياد نبوده و مراقبتهاي شديد از آنها به عمل نمي آيد. با اين وجود، يك قدرت هسته اي منطقه اي نياز به آماده كردن فهرستي از هدفهاي دقيق و مشخص كشور متخاصم دارد تا بتواند رهبري سياسي و نظامي آن كشور را دچار بحران سازد. اهداف هسته اي در صورت مواجهه دو قدرت هسته اي، يكي از اهداف مسلم هر يك از طرفين، تاسيسات اتمي كشور رقيب خواهد بود. با اين وجود، اينكه آيا تاسيسات اتمي مي توانند يك هدف واقعي باشند يا نه، امري است كه ريشه در شيوة عملكرد كشورها دارد. براي مثال، در مورد موشكهايي كه در فضاي باز قرار دارند و يا آنهايي كه براي پرتاب به فضاي باز آورده مي شوند، مي توان با استفاده از موشكهاي نسبتاً غيردقيق و با پيشدستي در حمله از پرتاب آنها ممانعت به عمل آورد. در حاليكه استقرار موشكها در سيلوها موجب خواهد شد تا امكان نابودي آنها تنها با يك حمله فوق العاده دقيق، بوسيلة هواپيماهاي سرنشين دار و يا در اثر پرتاب يك موشك كلاهك گرانقيمت فراهم شود، كه البته چنين امكاناتي احتمالاً در دسترس يك قدرت هسته اي منطقه اي نمي باشد. در صورتي كه سلاحهاي هسته اي دشمن در زيردريائيها و يا در ناوهاي شناور استقرار داشته باشند مساله دشوارتر خواهد بود، زيرا تحت اين شرايط، اهداف قبل از اينكه مورد حمله قرار گيرند بايد شناسايي و رديابي شوند كه اين امر نيازمند داشتن سيستم ضدزيردريايي پيچيده و بسيار گران مي باشد. بنظر مي رسد پستهاي فرماندهي هدف خوبي براي تهاجمات احتمالي هستند لكن دستاوردهاي حمله به اين اهداف بايد به دقت مورد ارزيابي قرار گيرد. براي مثال در جايي كه ادارات و بخشهاي تابعه در ارتباط مستقيم با ادارات مركزي مافوق قرار دارند. طبعاً در قبال اين قبيل حملات دشمن، دست به عكس العمل خواهند زد. اما در صورتيكه ارتباط مابين آنها قطع گردد و ادرات تابعه نتوانند در مقابل دستورات صادره از جانب مافوق كاري انجام دهند و يا نتوانند تصميمات خود را به بالا منعكس نمايند، ممكن است دست به اقدامات پيش بيني نشده و غيرقابل كنترلي بزنند كه نتايج آن ممكن است به تشديد خصومتهايي منجر شود كه هيچيك از طرفين خواهان آن نيستند. بعلاوه، اگر حمله به اين اهداف بخشي از استراتژي قدرت هسته اي منطقه اي به منظور وادار كردن طرف مقابل به مذاكره در برخي از مراحل جنگ باشد، لازم است شخص يا اشخاصي در دستگاه رهبري كشوري كه مورد حمله واقع شده جهت مذاكره با قدرت هسته اي منطقه اي باقي بمانند. از اينرو، قدرت هسته اي منطقه اي نبايد تمام مراكز رهبري طرف مقابل را مورد حمله قرار دهد. علاوه براين، بسياري از مراكز فرماندهي و رهبري، بخصوص در عالي ترين سطوح دولتي، در قلب پايتخت قرار دارند. در نتيجه، حمله اتمي به پايتخت دشمن موجب كشته شدن بخشي از كادر رهبري و تعداد زيادي از مردم و شهروندان خواهد شد. همچنين اگر حمله اتمي به نيروهاي دشمن براي وادار ساختن كادر رهبري آن به مذاكره ضروري باشد، بايد شهر ديگري غير از پايتخت را هدف قرار داد تا مسئولين كشور هدف براي انجام مذاكره سالم بمانند. البته اين امر امتيازي براي كادر رهبري دشمن مي باشد كه بجاي انتقال پايتخت به يك روستاي دور افتاده و حفاظت شده ، بدون هيچگونه نگراني در پايتخت بمانند. در دهه 1970 براي ايالات متحده آمريكا اين مساله اهميت يافت كه نبايد جمعيت شوروي (سابق) را مستقيماً هدف قرار دهد. اما براي قدرتهاي اتمي كوچكتر نظير بريتانيا و فرانسه جنين امري ممكن نبود زيرا نيروهاي هسته اي اين دو كشور نقش اندكي در جنگ سرد داشتند، لذا سلاحهاي خود را به سوي يك يا چند شهر شوروي نشانه رفته بودند. اين كشورها به هيچ وجه نمي توانستند تاثير قابل توجهي بر قدرت اتمي شوروي داشته باشند. آنها ممكن بود معدودي مراكز فرماندهي و كادر رهبري شوروي را هدف قرار دهند اما هدف استراتژيك و واقعي آنها شهرهاي شوروي بود. بريتانيا بطور سنتي مسائل استراتژي ملي خود را مخفي نگاه مي دارد در حالي كه فرانسه صريحاً اعتراف داشت كه در استراتژي هسته اي اين كشور صرفاً حمله بر عليه شهرهاي شوروي مورد نظر بوده است. فرانسويها مي گويند: «ما به اين دليل شهرهاي دشمن را هدف قرار مي دهيم كه اهدف سهل الوصولي هستند و در هدف قرار دادن آنها نياز به استفاده از موشكهايي با دقت زياد نيست بلكه با استفاده از تعداد محدودي سلاح مي توان ضرر و زيان فراواني به دشمن وارد ساخت.» از نظر يك قدرت هسته اي منطقه اي، حمله به اهداف نظامي غيرهسته اي نفع بيشتري از زدن اهداف هسته دارد. زيرا احتمال اينكه چنين اهدافي در برابر موشكهاي بالستيك حفاظت شده باشند، كم است. چنين حمله اي بايد با استفاده از اطلاعات دقيق انجام شود تا ضمن اطمينان از اصابت موشكها به اهداف اصلي، مانع از هدر رفتن كلاهكها گردد. بعنوان مثال، شكي نيست كه يك پادگان پر از سرباز آماده و مجهز و يا انبار مهمات و نيز مراكز تجمع سربازان در صحنه عمليات مي تواند از نظر قدرت هسته اي منطقه اي جزو اهداف نظامي به حساب آيد، هرچند براي زدن چنين اهدافي نيز بايد ابتدا آنها را شناخت و پس از تجزيه و تحليل اطلاعات، حمله را آغاز نمود. بعلاوه، فرض براين است كه دشمن از وجود سلاحهاي هسته اي آگاهي دارد و از تمركز نيروها كه مي توانند اهداف با ارزشي براي حملات اتمي باشند، پرهيز خواهد كرد. براي زدن اهداف گوناگون در خاك دشمن نياز به قابليتهايي براي جمع آوري اطلاعات است. چنين اطلاعاتي بايد دقيق و يا نزديك به واقعيت باشند و بموقع جمع آوري گردند. جمع آوري اطلاعات را مي توان بوسيله ماهواره ها، هواپيماهاي جاسوسي، وسائل الكترونيكي و يا بوسيله افراد جمع آوري نمود. از آنجائي كه معمولاً اهداف اقتصادي و صنعتي (كارخانه هاي بزرگ و پالايشگاههاي نفت) مناطق وسيعي را در بر مي گيرند و به آساني قابل شناسايي هستند، لذا براحتي مي توان آنها را هدف قرار داد، بويژه اينكه اينگونه مراكز برخلاف مكانهاي نظامي تحت مراقبت شديد قرار ندارند. بعلاوه، چنين محلهايي را نمي توان در كوتاه مدت تخليه و يا جابجا نمود. چنين اهدافي مي توان آنها را هدف قرار داد. براي پرواز هواپيماهاي جاسوسي برفراز آنها و بمباران اين اهداف هميشه فرصت لازم وجود خواهد داشت. با اين وجود تخريب اين اهداف، تاثيري در قابليت پرواز هواپيماهاي جنگي دشمن در كوتاه مدت نخواهد داشت. محدوديتها در خلال جنگ خليج فارس، صدام حسين سلاحهاي شيميايي در اختيار داشت، هرچند زماني كه نيروهاي عراقي متحمل شكستي مهلك و تحقير كننده شدند نيز از اين سلاحها استفاده نشد. قبل از حمله متحدين «ايگل برگر»معاون وزارت خارجه آمريكا در يك برنامه تلويزيوني بريتانيا در سال 1992 خطاب به صدام گفته بود: صدام حسين ترديدي نداشت كه اگر از سلاحهاي شيميايي استفاده كرده بود پشيمان مي شد، پشيمان مي شد، پشيمان مي شد. اگرچه ايگل برگر توضيح زيادي نداد ولي چنين برمي آمد كه وي شخصاً يك پيام صريح و موثق براي صدام حسين ارسال كرده است. اين پيام بدليل حضور نيروهاي آمريكايي در صحنه عملياتي كويت از اعتبار خاصي برخوردار بود. هرچند اين سؤال مطرح است كه آيا در صورتي كه سربازان آمريكائي در منطقه حاضر نبودند باز هم اين پيام از همان ميزان اعتبار برخوردار بود. با همه اينها عراق در دهه 1980 از سلاحهاي شيميايي، هم برضد نيروهاي نظامي ايران و هم اكراد غيرنظامي استفاده كرده بود ولي با واكنش كمي از سوي محافل بين المللي مواجه شده بود. بنابراين محل ترديد است كه آيا در دوره اي بحراني، يك قدرت اتمي جهاني مي تواند دست به تهديد اتمي معتبري عليه قدرت اتمي منطقه اي بزند، بويژه اگر نيروها و سرزمين قدرت جهاني مزبور مستقيماً درگير در جنگ نباشد. در اين صورت، اولاً قدرت منطقه اي نسبت به اراده قدرت جهاني در جنگ شك خواهد نمود و ثانياً درصورت درگير شدن قدرت جهاني در جنگ وضعيتي پيش خواهد آمد كه بايد از آن اجتناب كند. در صورتي كه يك جنگ هسته اي بوقوع بپيوندد خطرات ناشي از تشعشعات هسته اي را بايد به ويرانيهاي ناشي از جنگ افزود. از اين رو، دورنماي بكارگيري قدرت اتمي بعنوان ديپلماسي قايقهاي توپدار فاقد اعتبار است همچنانكه استفاده از يك موشك كروز با يك كلاهك متعارف كه از كاخ رياست جمهوري آمريكا رها گردد نيز به همان نسبت دور از ذهن بنظر مي رسد. با اين حال، اگر قدرت هسته اي منطقه اي از چنان سيستم هايي برخوردار گردد كه قابليت پرتاب يك يا چند سلاح هسته اي را به خاك يك قدرت جهاني داشته باشد و تهديد به بكارگيري چنين سلاحهايي نمايد، شرايط كاملاً فرق مي كند. بنظر مي رسد در چنين شرايطي استفاده قدرتهاي جهاني از سلاحهاي اتمي امري قطعي باشد زيرا در اين حال قدرتهاي جهاني براي مقابله با تهديد سلاحهاي هسته اي دشمن، دست به تلافي و يا پيشدستي در استفاده از اين سلاحها جهت دفاع از سرزمين خود خواهند زد. رفع موانع امروزه، موانعي كه در جنگ سرد از سوي ابرقدرتها در امر استفاده از سلاحهاي اتمي بوجود آمده بود از ميان رفته است و فشارهائي كه قبلاً بر كشورهاي غيرهسته اي به منظور ممانعت از دستيابي آنها به تسليحات هسته اي صورت مي گرفت، كمتر شده است. عراق نشان داد كه عليرغم توجه و حساسيت رسانه هاي مدرن جهاني، دستيابي به سلاح اتمي امكان پذير است. دقيق ترين و احتمالاً ارزان ترين سيستم پرتاب يك سلاح، هواپيما مي باشد ولي اين وسيله به آساني توسط دشمن رهگيري شده و منهدم مي گردد. احتمالاً مؤثرترين سيستم، استفاده از موشكهايي است كه از يك پايگاه زميني پرتاب مي شوند و مي توان آنها را بطور ثابت در انبارها و پناهگاهها قرار داد و يا آنها را بر روي نقالة متحركي سوار كرده و در جاده و راه آهن حمل نمود. همچنين مي توان آنها را در يك پايگاه دريايي، بر روي ناو و يا زيردريايي قرار داد. انتخاب هر يك از اين سيستم ها بستگي به اهداف و مقاصد هر كشور دارد. بعلاوه، نحوه استفاده از تكنولوژي موشكهاي بالستيك و موقعيت جغرافيائي و وضعيت مالي هر كشور نقش اساسي در بكارگيري اين سيستم ها ايفا مي كند. در مورد سلاحهاي هسته اي چهار موضوع نگران كننده وجود دارد: اول، كاهش نفوذ قدرتهاي هسته اي جهاني براي جلوگيري از گسترش اين سلاحها به كشورهاي ديگر؛ دوم، احتمال كم شدن ايمني در تسليحات ؛ سوم، احتمال افزايش بكارگيري علني از سلاحهاي اتمي براي مقاصد غيرمجاز؛ و سرانجام، سؤال اين است كه چنانچه تهديد يك قدرت اتمي بعنوان عاملي براي جلوگيري از وقوع درگيري هسته اي ميان دو قدرت منطقه اي اعتبار خود را از دست بدهد، پس چه عامل ديگري مي تواند جنگ احتمالي ميان قدرتهاي هسته اي را متوقف سازد؟ ترجمه : منوچهر نجفی-کیانوش بهبهانی-جعفر مصطفوی-مجید فرهمند لینک منبع در ذیل قید شده کلیه حقوق این اثر متعلق به پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس میباشد.
-
بنده هم جک توربو آشیانه نیستم بلکه جک توربو میلیتاری هستم از الان بگم اتفاقی افتاد نگید تقصیر من بود من کاملا" بی خطرم.
-
تاپیک جامع معرفی هواگردهای غیر نظامی
jackturbo پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
[quote]خوشگله من شنيدم مي خوان رو تمام هواپيماهاي مسافربريشون كه به خاومينه پرواز دارند ،يه سيستم كه فكر كنم اسمش گاردين بود رو نصب كنن، خب اگه مي دونيد اين گاردين چيه به ما هم بگين [/quote] احتمالا" منظور شما سامانه ضد حملات تروریستی است که قراره در هواپیماهای تجاری مورد استفاده قرار بگیره: http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=8034 تو این تاپیک روش بحث شده -
برادر راپتور دستت درد نکنه خیلی عالی بود اون f-15 active ناسا واقعا" یک چیزه دیگری است شنیدم که قدرت مانورش بسیار بهتر از اف-15 های نیروی هوایی آمریکاست. در حد تیم ملی