saiedtomcat

Members
  • تعداد محتوا

    645
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های saiedtomcat

  1. در مورد اف 16 در ایران در تایپیک جداگانه بحث شده لذا دوستان ضمن مطالعه اون تایپیک از بحث در این مورد بپرهیزند در مورد کارایی نیروی هوایی سپاه مراقب گفته های خود باشید-نیروی هوایی سپاه نیروی کارامدی است
  2. این صحنه مو را به تن آدم راست می‌کند هواپیماهای عراق ظاهر شدند و بمبهای شیمیایی خود را بر روی نیروهای ایرانی و ما که در محاصره آنها بودیم ریختند که در اثر آن تعدادی از گردان ما مجروح گردیدند که من یکی از آنها هستم. به گزارش مشرق به نقل از فارس، سلاح‌های شیمیایی در طول جنگ ایران و عراق به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازدارندگی و مقابله و نیز اهرم فشاری در دست رژیم عراق بود که با کیفیت و کمیت دلخواه آن رژیم استفاده شد که نتایج وحشتناکی را به‌ بار آورد. این نتایج ناشی از سکوت مجامع بین‌المللی و همسوئی قدرتهای استکباری با سیاست‌های رژیم عراق بود، برای تبیین بیشتر این موضوع تاریخچه مختصر حملات شیمیایی عراق از آغاز تا پایان جنگ مورد بررسی قرار گرفته که در ذیل ارائه می‌شود: *اولین حمله شیمیایی ثبت شده توسط سازمان ملل در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ 23/10/59 برابر با 13 ژانویه 1981 می‌باشد که در منطقه‌ای بین هلاله و نی خزر واقع در 50 کیلومتری غرب ایلام توسط عراق علیه نیروهای ایرانی انجام شد که به شهادت ده تن از این نیروها انجامید عامل مورد استفاده در این حملات گازهای مختل‌‌کننده اعصاب گزارش شده است. براساس گزارشهای منتشر شده، عراق در سال 60 نیز چهار بار در مناطق هویزه، ارتفاعات الله اکبر، پل نادری و خرمشهر اقدام به استفاده از گلوله‌های شیمیایی نمود که عمدتاً توسط توپخانه یا خمپاره‌انداز پرتاب گردید. در سال 61 عراق یازده بار از این سلاح استفاده گاز اعصاب بود و توسط توپخانه و خمپاره‌انداز پرتاب می‌شد. مناطق مورد استفاده شامل مناطق آبادان، ساوجی (در شمال مریوان)، ارتفاع 175، موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنه بایور (در کردستان) شهرهایی در جنوب بوده که در برخی از این مناطق مورد استفاده مکرر گزارش شده است. در سال مجموعاً 13 نفر در اثر این حملات شهید و 21 نفر مجروح گردیدند. در سال 62 میزان بکارگیری این سلاح توسط عراق از افزایش قابل توجهی برخوردار شد که از نمونه‌های آن عملیات والفجر 6 در جبهه مرکزی و عملیات خیبر در جبهه جنوبی می‌باشد. در این حملات نوع عناصر مورد استفاده و عوامل پرتاب‌کننده، تنوع بیشتری را شامل گردید. در این سال مجموعاً 45 مورد استفاده عراق از این سلاح گزارش شده است که بیش از چهار برابر سال قبل بود و عناصر شیمیایی مورد استفاده شامل عوامل تهوع‌زا، تاول‌زا، خردل، اعصاب و ترکیبی از خردل و تاول‌زا بوده است. همچنین در این سال علاوه بر استفاده از توپخانه بعنوان وسیله پرتاب‌کننده از هواپیما نیز استفاده شده است. محل حملات انجام شده عمدتاً تا دی‌ماه به دلیل تحریک نیروهای خودی در جبهه‌های شمال غرب و میانی ( عملیات والفجر 6) در این مناطق گزارش شده است که شامل سومار، رودخانه دویرج، نفر چین، شیوه‌رش، حاج‌ عمران، پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجی، سردشت، سومار، ارتفاعات بازی‌دارز، خراطها، مریوان، روستای سیدلو، سردوش، روستای باینجان (در نزدیکی بانه)، گرماب، پنجون و پاوه بوده‌اند که مجموعاً در این حملات 22 نفر شهید و 2793 نفر مجروح شدند. این حملات بترتیب در شهر پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، حوالی پنجون و هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود، در این رابطه شهر پیرانشهر و چند روستای مجاور آن در 18/5/62 توسط دو فروند هواپیما بمباران شیمیایی شدند. این تهاجمات رژیم عراق که با استفاده از بمباران هوایی حامل گاز «موستارد» انجام شد، یکصد نفر مجروح باقی گذاشت که 10 نفر از آنها آسیب شدید در اعضای اساسی بدن داشتند و برای مداوا در بیمارستان بستری گردیدند، بقیه نیز از تورم و سوزش شدید در چشمها رنج می‌بردند، در این تهاجم وحشیانه، گزارش منجر به شهادت مجروحین نداشتیم. همچنین در تاریخ 8 و 5 آبان 1362 شهر بانه و روستاهای اطراف آن مورد حمله قرار گرفت در این تهاجمات یکبار دیگر گاز موستارد مورد استفاده رژیم عراق قرار گرفت که نتیجه آن 9 نفر شهید و 50 نفر مجروح بود. همچنین حوالی پنجون در تاریخ 16/8/65 توسط هواپیما بمباران شد که به شهادت 17 تن و مجروح شدن 60 تن انجامید، در این حمله هواپیماهی عراقی از گاز اعصاب استفاده کردند. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول‌‌زا در 23/5/65 با 200 زخمی نیز، در این رابطه قابل توجه است. در خصوص حمله به پیرانشهر کارشناسان سازمان ملل که در محل حمله دیدن کردند مشاهدات خود را چنین گزارش کردند: ما اثرات گاز موستارد را بر روی یک خانواده روستایی به ویژه مادر و دختران دو و چهار ساله‌اش دیدیم. ما شاهد مرگ دلخراش کودک چهارساله‌ای از دو ساعت قبل از مرگش بودیم. ما اثرات وحشتناک و دلخراش گاز موستارد را بر بدن زن باردار جوانی که جنین چهارماهه در شکم داشت از نزدیک مشاهده کردیم. با آغاز عملیات خیبر توسط نیروهای خودی در اسفندماه 62 مرحله جدیدی از جنگ آغاز شد در این ماه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قسمت بزرگی از جزایر مجنون را که یکی از مراکز استخراج نفت عراق بود به تصرف خود درآوردند، و پدافند مستحکمی را در آنجا سازمان دادند تصرف این مناطق در مقایسه با عملیات زمینی در سایر مناطق برای رزمندگان ایران اهمیت برجسته‌ای داشت. عراقیها به علت اهمیت استراتژیکی این منطقه تصمیم گرفته بودند که اجازه ندهند جزایر مجنون در دست نیروهای ایران باقی بماند. به علاوه نگران این مسئله بودند که مقادیر قابل ملاحظه‌ای از ذخایر نفتی خود را با ادامه اشغال این جزایر به وسیله رزمندگان ایران در این منطقه از دست بدهند. آنها به منظور عقب راندن نیروهای ایرانی ابتدا با استفاده از جنگ‌افزارهای معمولی چندین پاتک اجرا کردند ولی کاری از پیش نبردند و سرانجام به کاربرد عامل عصبی تابون علیه نیروهای مستقر در سنگرها اقدام کردند. با اجرای تک ‌شیمیایی عراق جمهوری اسلامی ایران اعلام داشت که نزدیک به 1700 تن بر اثر پاتک در جزایر مجنون کشته و مجروح شده‌اند در واقع اگر رزمندگان ایران اقدامات پدافندی خود را بهبود نمی‌بخشیدند و از جمله مجهز به ماسک ضد گاز، آمپول های آتروپین خودکار و لباس های محاظ، نشده بودند، و با شدید نیز نمی‌ورزید تلفات آنها از این میزان هم فراتر می‌رفت. ضایعات کم نیروهای ایران در بهمن ماه سال مزبور مؤید این وضع متحول بوده است. به هر روی عراقیها با وجود تلاشهای زیاد موفق نشدند که رزمندگان ایران را از جزایر مجمون خارج سازند. جنگ در جزایر مجنون، شاید گسترده‌ترین کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را تا آن زمان توسط عراق در جنگ تحمیلی در برداشته بود. این حملات بترتیب اسکله 13 آبان، حسینیه، اروند رود، العزیز، شط علی، هور الهویزه، طلائیه، مجنون، البیضه و جفیر را شامل گردید. از بین این حملات، حمله روز 19/12/62 به مجنون، روز 23/12/62 به البیضه و روز 30/12/62 به هور الهویزه از شدت بیشتری برخودار بود در این حملات که با هواپیما انجام شد بترتیب 543، 153، 370 نفر از نیروهای خودی با عوامل ترکیبی از خردل و تاول‌زا و همچنین گاز اعصاب مجروح شدند. در سال 63 میزان حملات شیمیایی نسبت به سال قبل از کاهش نسبی برخوردار بود و به 34 مورد رسید عموماً در منطقه عملیاتی جنوب مخصوصاً در جزایر مجنون انجام شد و هواپیماها نقش غالبی را در پرتاپ بمبهای شیمیایی ایفا نمودند. در این حملات، تنوع عوامل شیمیایی بکار گرفته شده افزایش یافت و از عوامل خفه کننده، اشک‌آور، سیانور، تاول‌زا، اعصاب، خون و خردل‌ استفاده شد. مجموعاً در این سال در اثر این حملات 1593 نفر از نیروهای خودی مجروح و 23 نفر شهید شدند. حملات متعدد به جزیره شمالی مجنون در 22/12/63 که به شهادت 19 تن و مجروح شدن 35 تن انجامید و همچنین حمله به اسکله شمالی شط علی از شدیدترین حملات بود. حملات شیمیایی عراق در فروردین سال 64 نیز ادامه یافت. در سال 64 علی‌رغم این که تعداد موارد حمله شیمیایی گزارش شده در این سال 273،10 نفر از نیروهای خودی مجروح و 36 نفر شهید شدند که میزان مجروح نسبت به سال قبل تقریباً نه برابر شد. بیشتر حملات در این سال در ماههای فروردین و بهمن و اسفند انجام شد که فرودین‌ ماه ادامه عملیات بدر و در بهمن ماه انجام عملیات والفجر 8 و فتح فاو توسط نیروهای ایرانی می‌باشد. مناطق مورد حمله در فروردین‌ماه 64 شامل آبادان، خرمشهر، جفیر، پادگان حمید، جزایر مجنون و عین‌خوش می‌باشند، که بدفعات مورد حمله قرار گرفت حمله روز 19/1/65 به پادگان حمید که منجر به شهادت 10 تن و مجروح شدن 100،1 نفر از نیروهای خودی گردید شدیدترین حمله در این ماه بوده است. در این حمله دکتر «مانوئل دومینگوئن» یکی از چهار کارشناس سازمان ملل که مجروحین را مورد بازدید قرار داد و 8 آوریل اعلام کرد که از گاز «ایپریت» و «میدردسیانیک» استفاده شده است. با شروع عملیات والفجر 8 در منطقه فاو در تاریخ 20/11/64 عراق بار دیگر استفاده از سلاح‌ شیمیایی را تشدید کرد. بطوری که در بهمن و اسفند ماه 64 مجموعاً 17 مورد عملیات آفند شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای خودی گزارش شده که عموماً در منطقه فاو، آبادان و خسروآباد بوده است در این ماهها همچنین از مناطق جفیر، عین‌خوش، بانه و سردشت نیز بعنوان مناطق مورد حمله یاد شده است که شدیدترین حمله در جاده فاو - بصره، در تاریخ 24/11/64 انجام شد که منجر به شهادت 23 تن و مجروح شدن 477،8 تن از نیروهای خودی شد. در این عملیات هواپیماهای عراقی از بمبهای حاوی گاز خردل، سیانور، اعصاب و خون استفاده کردند. بی‌تردید وسعت تهاجمات شیمیایی رژیم عراق در بهمن 1364 در تاریخ جنگ های شیمیایی در جهان بی‌سابقه است با آفند والفجر 8 و در 21 بهمن 1364 که منجر به سقوط شهر بندری فاو عراق گردید نیروهای عراقی به کاربرد مواد سمی شیمیایی انبوه که تا آن زمان نظیر آن با چنین ابعاد گسترده‌ای دیده نشده بود، اقدام کردند. از شروع عملیات آفندی والفجر 8 تا اواسط اسفند 1364 متجاوز از 000،7 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی بر علیه مواضع نیروهای ایرانی شلیک گردید و در طول 20 روز به طور مداوم هواپیماهای عراقی بیش از 1000 بمب شیمیایی در صحنه عملیات. والفجر 8 فرو ریختند که همزمان با تجاوزات وحشیانه عراق به ایران در بسیاری از مواضع، تکهای شیمیایی عراق علیه مواضع، خود نیروهای عراقی، اجرا گردید که در نتیجه نیروهای بعثی تحت تأثیر مقادیر قابل ملاحظه‌ای مواد سمی شیمیایی قرار گرفتند. یک اسیر جنگی عراق به نام مهدی حبیب جمعی گردان 196 از گارد ریاست جمهوری عراق که در 25 بهمن 1364 در اثر بمباران شیمیای عراق مجروح شده و در فاو به اسارت نیروهای ایران درآمده بود به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفت: زمانی که گردان ما در خط مقدم جبهه به محاصره نیروهای ایران درآمده، ناگهان شماری از هواپیماهای عراق بر بالای سر ما ظاهر شدند و بمبهای شیمیایی خود را بر روی مواضع نیروهای ایرانی و ما که در محاصره آنها بودیم فرو ریختند که در اثر آن تعداد قابل ملاحظه‌ای از گردان ما مجروح گردیدند که من یکی از آنها هستم. حملات شیمیایی عراق در سال 65 با افزایش حملات ایران در این سال افزایش یافت بطوری که موارد بمباران تقریباً دو برابر سال قبل و به 79 مورد رسید. در این حملات از عوامل تاوان‌زا، اعصاب، خفه‌کننده، خردل، خون و برخی موارد ترکیبی از اینها استفاده گردید که میزان حملات انجام شده در زمستان همزمان با انجام دو عملیات مهم کربلای چهار و پنج در شرق بصره از شدت بیشتری برخوردار بود. عموماً جغرافیای مناطق بمباران شده نشان می‌دهد که مناطق مورد بمباران در این سال تابعی از مناطق عملیاتی می‌باشد، بطوری که در فرودین ماه همزمان با ادامه عملیات کربلای 8 محور فاو عموماً مورد حمله قرار گرفت و در اردیبهشت و خرداد منطقه مهران و حاج‌آباد در جبهه‌های میانی و در شهریورماه منطقه عملیاتی کربلای دو و در محور عمومی حاج عمران و همچنین محورهای عملیاتی کربلای چهار در جزیر مینو و خرمشهر و آبادان مورد حمله شیمیایی واقع شده است که با توجه به عملیات ارتش (کربلای 6) در محور سومار این منطقه نیز مورد بمباران قرار گرفت و در بهمن و اسفند نیز همزمان با کربلای پنج در شملچه و شرق بصره عمدتاً این محور بمباران شیمیایی گردید. از نظر حجم صدمات وارده، مهمترین حملات در 4/3/65 در مهران و صالح‌آباد که منجر به مجروحیت 750 نفر گردید و همچنین عملیات روز 4/10/65 در محور خرمشهر به محور عرایض - شلمچه که منجر به مجروح شدن 1160 نفر گردید. عملیات روز 20/10/65 در جاده خرمشهر با 3000 مجروح و حمله روز 23/12/65 در ضلع جنوب شرقی جزیره مجنون که منجر به 11 کشته و 540 زخمی شد را می‌توان از مهمترین حملات شیمیایی این سال دانست. در این حملات عمدتاً از گاز اعصاب و تاول‌زا استفاده شده است. لازم بذکر است که شرایط جوی، سمت و سرعت باد، میزان رطوبت و حرارت محیط، شکل زمین و عوامل مورد استفاده در میزان تلفات بمباران شیمیایی بسیار مؤثر می‌باشد. در فرودین سال 66 و بدنبال عملیات پی‌درپی قوای جمهوری اسلامی ایران در جبهه‌ها غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاس وسیع به خدمت گرفت. در این سال‌ هر چند، دفعات تک شیمیایی نسبت به سال قبل کاهش نسبی را نشان می‌دهد اما میزان شهدا و مجروحین از افزایش بالایی برخوردار است بیشترین تعداد آنها در شهر حلبچه می‌باشد. در فروردین این سال 8 مورد بمباران شیمیایی توسط عراق گزارش شده است که 6مورد آن در منطقه عملیاتی کربلای 8 در شرق بصره می‌باشد. انجام این عملیات در محدوده استراتژیک شرق بصره که برای عراق از اهمیت حیاتی برخودار بود عکس‌العمل شدید عراق را به دنبال داشت، که به بمبارانهای گسترده شیمیایی موجب گردید بطوری که بین تاریخ‌های 18 تا 21 فروردین اقدام به 6 مورد بمباران گسترده شیمیایی منطقه با هواپیما و خمپاره‌‌انداز نمود که در مجموع به شهادت 21 تن و مجروح شدن بیش از 134 تن از نیروهای خودی منجر شد، یکی از دلایل کاهش صدمات نیروهای خودی در این عملیات افزایش کیفی و کمی تجهیزات پدافندی آنها بود در این عملیات از گازهای تاول‌زا، خون و خردل استفاده شد. بدنبال این عملیات و با تغییر تاکتیک نظامی ایران مبنی بر تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به شمال و ادامه عملیات در مناطق شمال غرب و کردستان عراق، بعد از این تاریخ ما شاهد بمباران گسترده شیمیایی این مناطق توسط عراق هستیم بطوری که با مهرماه 66 مجموعاً 11 مورد بمباران شیمیایی در رستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای 10 (ماؤوت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره‌باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر 4 (ارتفاعات ماؤوت)، فتح 7 (حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع 97 نفر به شهادت رسیدند و حدود 5200 نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود. شدیدترین حملات در 27/1/66 در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در 7/4/66 در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید. در حمله 7 تیر 66 که یکی از فجیع‌ترین حملات عراق علیه مناطق مسکونی محسوب می‌شود، حداقل 4500 نفر از جمعیت دوازده هزار نفری این شهر مجروح شدند. این حمله که بوسیله گاز موستارد (تاول‌زا) روسی در مناطق مسکونی و مخصوصاً بازار شهر انجام شد منجر به شهادت 130 تن ازمردم این شهر شد. به گزارش یکی از کارشناسان سازمان ملل، مجروحین شیمیایی زن و مرد سالخورده 70 ساله تا اشخاص جوان و بچه‌ها و کودکان را شامل می‌گردید. این منبع افزود: نوزادان در شکم مادران قبل از تولد از اثرات گاز موستارد آسیب دیده بودند یک زن باردار 7 ماهه، 5 روز بعد از تهاجم وحشیانه شیمیایی عراق همراه با نوزادش شهید شد. زن باردار دیگری چند روز پس از تهاجم شیمیایی رژیم عراق وضع حمل نمود که در همان روز نوزاد و 12 روز بعد مادر به علت عفونت و تحریکات عفونی در حالی که در بخش آی‌سی‌یو تحت مراقبت بودند شهید شدند. در نیمه دوم سال 66 بخاطر تداوم عملیات نیروهای خودی در شمال عراق استفاده از سلاح شیمیایی ادامه یافت که اوج آن در عملیات والفجر 10 (اسفندماه 66) در شهر حلبچه بود. استقبال بی‌سابقه مردم شهر حلبچه از ورود نیروهای ایرانی به آن رژیم بعثی را آن‌چنان عصبانی ساخت که تصمیم به قتل‌عام سراسری شهر با استفاده از گاز سیانور گرفت. نویسنده کتاب سوداگری مرگ درباره این بمباران می‌نویسد: بعد از بمباران، گزارشگران با صحنه‌های روبرو شدند که مو بر اندامشان راست شد. نه سربازی در تیررس نگاه بود و به اثری از آن همه بمباران به چشم می‌‌خورد. خیابانهای شهر هفتاد هزار نفری حلبچه پر از اجساد مردم بود. زن و مرد و کودک و سالخورده در هنگام فرار از فاجعه، از پای درآمده بودند و نقش خیابانهای شهر شده بودند. در این بمباران پنج هزار نفر به شهادت رسیدند و هفت‌هزار نفر مادام‌العمر معیوب و فلج شدند. در سال 67 نیز حملات شیمیایی عراق ادامه یافت که از جمله حمله گسترده شیمیایی عراق برای تصرف فاو بود، همچنین در 17 و 18 مه 1988 (27 و 28 اردیبهشت 67) ایران اعلام کرد که عراق علیه چند دهکده در منطقه غرب و جنوب ایران از این سلاح استفاده کرده است. در 16 ژوئن (26 خرداد 67) نیز مجدداً ایران خبر از استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را داد. که کارشناسان سازمان ملل در بازدید محل مورد اصابت ضمن تأیید استفاده را گاز خردل و عناصر غالب استیدکولین استرلیس عنوان کردند. در 3 اوت 1988 (12 مرداد 67) نیز ایران اعلام کرد که منطقه شیخ عثمان (مجاور شهر اشنویه) توسط عراق بمباران شده است.کارشناسان سازمان ملل ضمن تأیید حمله، از گاز خردل به عنوان عامل مورد استفاده علیه نظامیان و غیرنظامیان نام بردند و آنرا حمله به وجدان بشری دانستند. به این ترتیب بکارگیری سلاح شیمیایی تا پایان جنگ ادامه یافت و به عنوان سلاحی استراتژیک در جنگ ایران و عراق همیشه مدنظر و مورد استفاده حکام عراقی بود. [url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/78387/این-صحنه-مو-را-به-تن-آدم-راست-می‌کند]منبع[/url]
  3. saiedtomcat

    والپيپرهاي نظامي

    کاربر محترم جناب کوماندو شماره دادن در تایپک عمومی خلاف قوانینه لطفا ویرایش نمایید
  4. انشاالله ایشون زنده بر میگردند مطمئنم فقط باید یه پیگیری از طریق زسانه ها بشه و این پیگیری همگانی و عمومی بشه و در سطح جامعه موضوع روز باشه
  5. بابا ماشاالله به بسیجیای خودمون به نظر من مقایسه نیروی های ما با این عقب افتاده های اصلا در شان ما نیست دوستان خواهش دارم اینا رو با ما مقایسه نکنید
  6. تام کوپر : ناو استارک توسط جنگنده بمب افکن داسو میراژ اف ایی کیو-1 مورد حمله قرار نگرفت درحقیقت این کار توسط یک جت فالکون 50 انجام شد .هواپیمایی که تحت نام سوسانا در خدمت نیروی هوایی عراق بود و از اضافه شدن پوشش مخروطی شکل محافظ رادار و مجموعه کامل اویونیک جنگنده میراژ اف-1 و تعبیه دو مکان تقویت شده برای حمل موشک های ضد کشتی اگزوست تغییر یافته بود.این هواپیما در اصل بعنوان یک ابزار کمک آموزشی برای خلبانان اینده میراژ نیروی هوایی عراق در نظر گرفته شده بود و به همین خاطر نه تنها از کاکپیت کامل میراژ بلکه حتی از یک مخزن سوخت اضافی در داخل کابین خود نیز برخودار شده بود. امروزه به خوبی دانسته می شود که ناو استارک از دو موشک اگزوست که یکی از انها در سیستم انفجاری ناموفق بوده اسیب دید.جنگنده میراژ F.1EQ-5 به صورت استاندارد قادر به حمل دو موشک بزرگ( اگزوست) می بود اما حمل دو موشک سبب کندی و تبلی ان در هوا میگشت. پرواز بیش از 300 کیلومتر دورتر از پایگاه نیز خستگی زیادی به خلبانان تحمیل می کرد در حالی که هواپیمای سوسانا می توانست بدون هیچ مشکلی این دو مهم را انجام دهد. در واقع چرا این موضوع اهمیت دارد؟ به دنبال روزهای پایانی جنگ ایران و عراق در سال 67 عراقیها به اضافه کردن بهبودهایی من جمله افرایش ظرفیت حمل سوخت بیشتر به هواپیمای سوسانای خود مبادرت ورزیدند. در این اقدام مخزن سوخت دیگری از نوع مخزن داخلی(RP.35 ) در زیر بدنه هواپیما نصب گردید تا عملن سوسانا صاحب دو مخزن یکی ثابت داخلی و دیگری خارجی و جداشدنی شود.افزایش برد عملیاتی هواپیما سبب میشد تا ان قادر شود تا هم از کوتاه ترین مسیر (مسیر مستقیم) و هم از بلندترین مسیر ممکن (مسیر غیر مستقیم) به هدف برسد. بر اساس نامه ارسالی وزیر امور خارجه وقت عراق به دبیر کل سازمان ملل متحده در شهریور 70 هواپیمای سوسانا به همراه سه فروند فالکون 50 دیگر (در طول فرار هواپماهای عراقی به ایران) به ایران فرستاده شد.پس از ان دیگر این هواپیما هرگز دوباره دیده نشد. دریافت کردن یا نکردن علائم رادار جنگنده میراژ (یا به عنوان مثال سوسانا) توسط خدمه ناو استارک موضوعی است که بحث های زیادی پیرامون ان وجود دارد.دلیل محتمل این است که رادار Cyrano IV-M فاقد حالت قفل بر روی هدف بوده و به صورت کلی از حالت رهگیری در حین اسکن استفاده می کرده حالتی که در ان سیگنال ساطع شده به هر رادار اخظار زود هنگامی شباهت زیادی دارند.ان چیزی که صریحتن می توان گفت ان است که سیستم های اقدام متقابل الکترونیکی ECM و تدابیر پشتیبانی الکترونیکی ESM که در ان زمان به صورت عمومی مورد استفاده قرار داشتند حساسیت لازم برای ایجاد هشدار در زمانی که حامل مورد شناسایی راداری مهاجم قرار گیرد را نداشتند و تنها زمانی نواختن آژیر انها اغاز می شد که امواج شناسایی رادرای در حالت قفل رادرای قرار گیرند.این بدین معناست که خدمه کشتی جنگی هدف قرار گرفته حتی با در اختیار داشتن تحهیزات مناسب نخواهند فهمید که هدف قرار گرفته اند اکنون صادقانه بعید می دانم که جوابی برای این مشکل در منابع عمومی پیدا شود.اما فکر می کنم دانستن اینکه حداقل یکی از موشک های ضد کشتی در حال خدمت حال حاضر ایران دارای هدایت نیمه فعال راداری است یعنی تا لحظه برخورد به هدف هیچ گونه سیگنال (قفل شدن بر روی هدف) از خود ساطع نمی کند یک تونایی در ذهن تداعی می کند. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/6y0liz5ykiycao5v70.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_6y0liz5ykiycao5v70.jpg[/img][/url] در یک نبرد واقعی ممکن است فردی به ناوهای جنگی ایالات متحده نزدیک شود یا نه ؟ اخیرن گزارشی از داخل محافل مخصوص نیروی دریایی ایلات متحده پخش شد که در ان وجود مکانهایی شبیه به مناطق ورود ممنوع برای ناوگان دریایی ایالات متحده را در طول خط ساحلی چین و ایران نشان میداد . مناطقی که به سبب داشتن خطر دو چندان برای نیروی دریایی ایلات متحده , کشتی های جنگی این نیرو باید از وارد شدن به انها حتی در شرایط صلح اجتناب کنند. هر چند در مقایسه با اب های ازاد کشتی های جنگی هیچ به نظر میرسند ولی مطمئنن به اندازه کافی شناسایی انها در دریاهای ازاد صرف نظر از داشتن بازتاب راداری خیلی زیاد (به سبب جثه و به دنبال ان رویت پدیری بیشتر) اسان است و مطمئنن به اندازه کافی نه یک مورد تنها شناخته شده است پس از سال 1324 (سال اتمام جنگ دوم جهانی) یگ گروه حامل رزمی در شرایط جنگی توسط هیچ فردی شناسایی و رهگیری شده است.به هر حال دیگر امروزه برای انجام چنین کاری نیاز به دارایی های با سرنشین ارزشمند شناسایی (چون جنگنده فانتوم شناسایی RF-4E و C-130 خفاش در حال خدمت نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران ) نیست.کشورهایی مانند ایران صدها پهپاد شناسایی وارد خدمت کرده اند و این پرنده های بدون سرنشین اند که می توانند به خوبی وظیفه شناسایی و رهگیری ناوهای جنگی ایالات متحده را به طور مثال در خیلج فارس انجام دهند.با توجه به ارایش زیاد انواع مختلف موشک های ضد کشتی در توپخانه ساحلی ایران که اکثر انها دارای بردی بیشتر از موشک اگزوست دهه 80 هستند در کنار این واقعیت که نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران سه فروند زیردریایی تهاجمی کلاس کیلو عملیاتی در اختیار دارد ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده حتی با خروج از خلیج فارس و رفتن به دریای عمان هنوز با تهدیدات وسیع جدی روبه رو است . به سال 1378 بازگردیم در جنگ کزوو ناو هواپیمابر روزولت در فاصله 1000 کیلومتری از ساحل صرب ها مستقر شد این کار به خاطر یک دلیل ساده انجام گرفت که ان وجود چند زیردریایی تهاجمی مستهلک و قدیمی در ناوگان زیر سطحی صرب ها بود. ظاهرن نیروی دریایی ایلات متحده از تهدیدات هیچ و فاقد اعتبار به سمت نبردهای ساحلی امد. سامانه های پدافند موشکی قابل حمل توسط فرد (MANPAD) میثاق نیروی دریای ایالات متحده و یگان تفنگداران دریایی این نیرو خاطرات بدی از رویارویی با موشک های ضد هوایی دوش پرتاب ایرانی دارند. معتقدم که انها این تهدید را دست کم نمی گیرند موضوعی که می توان انرا از واکنش انها (امریکایی ها) به اخبار رسانه های ایرانی و یا سایرین که به چنین دستاوردهای مرتبط اند برداشت نمود. از نتایج حادثه سقوط یک فروند بالگرد کبرای یگان تفنگداران دریایی و از دست رفتن خدمه انها در فروردین 67 توسط یک موشک دوشپرتاب حرارت یاب گزارشی تحت نام تجهیز قایق های تندروی سپاه پاسداران به پدافند موشکی کوتاه برد ارایه شد که حساسیت نیروی دریایی ایالات متحده به چنین تسلیحاتی را بیان می کند. به طور مشابه زمانی که در ابان 88 نیروی هوایی سلطنتی عربستان درگیر جنگ اخیر یمن مابین نیروهای حکومتی و الحوثی شد خلبانهای سعودی دستوری مبنی بر انجام عملیات در ارتفاعی بالاتر از حداکثر ارتفاع درگیری تخمینی موشک های منپد گزارش شده نیریوهای الحوثی دریافت کردند. که چنین دستوری تنها به خاطر گزارشات دریافتی از سازمان اطلاعات مرکزی امریکا بود. مسلمن بعدن مشخص شد که این گزارشات اشتباه بوده و نیروهای الحوثی هیچ موشک میثاق و یا هیچ پدافند موشکی ضد هوایی دیگری در اختیار نداشتند.اما این احتیاط بیش از حد نشان می دهد که تهدید چنین تسلیحاتی حتی توسط خلبانها جنگنده های پیشرفته ایی چون تورنادو و اف-15 اس ساده و کم اهمیت گرفته نشده است. به طور کلی هیچ شکی وجود ندارد که گزارشات رسانه ایی ایرانیان در مورد محصولات جدید و شگفت انگیز ساخته شده در بخش دفاعی ایران سر سری نباشند هر چند فخر فروشی زیادی در این بین برای پز دادن یا اشتباه و یا ترجمه غلط خبرگذاریها وجود دارد چرا که در سوال بیشتر روزنامه نویسان و خبرنگاران مطلقن هیچ سررشته ایی در مورد امور نظامی ندارند و یا شاید اولین باری است که در چنین وضعیتی قرار می گیرند به هر حال نمی توان قوای مسلح ایران را نادیده گرفت . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/plh52bf0xy1my0h7tj9.jpg[/img] با تشکر از جناب shola
  7. قاتل قذافی محاکمه می شود جسد قذافی و فرزندش معتصم و ابوبکر یونس وزیر دفاعش در مکانی نامعلوم در صحرای لیبی به خاک سپرده شده،و برخی اعضای شورای انتقالی لیبی در مراسم تدفین حضور داشتند تا مطمئن شوند که وی به خاک سپرده شده است درخواست دادگاه بین المللی از نیجر برای بازداشت مقامات رژیم سابق و جنایتکار خواندن معمر قذافی توسط وزارت دفاع لیبی از مهمترین تحولات لیبی است. به گزارش سرویس بین الملل بی باک ، به نقل از پایگاه الیوم السابع، "فادی العبدالله" سخنگوی دادگاه بین المللی کیفری گفت: نیجر باید با دادگاه بین المللی همکاری کند و در صورت حضور سیف الاسلام فرزند معمر قذافی و عبدالله السنوسی رئیس اطلاعات لیبی در این کشور وی را سریعا تحویل دهد. از سوی دیگر سرهنگ خلبان "احمد البانی" سخنگوی وزارت دفاع لیبی اعلام کرد: معمر قذافی جنایتکار جنگی است و گواه این مطلب تحت پیگرد بودن آن از سوی دادگاه بین المللی است و وی نمی تواند به عنوان اسیر جنگی تلقی شود. وی با تاکید بر این که جسد قذافی و فرزندش معتصم و ابوبکر یونس وزیر دفاعش در مکانی نامعلوم در صحرای لیبی به خاک سپرده شده، افزود: برخی اعضای شورای انتقالی لیبی در مراسم تدفین حضور داشتند تا مطمئن شوند که وی به خاک سپرده شده است. البانی بیان کرد: سلاحها از سطح شهرها جمع آوری خواهد شد و مقامات لیبی از هیچ جنایتی که در حین انقلاب رخ داده است چشم پوشی نخواهند کرد و رفتار بدی با اسیران صورت نخواهد گرفت. از سوی دیگر "عبدالحفیظ الغوقه" معاون رئیس شورای انتقالی لیبی گفت: درباره قذافی ما نمی خواهیم که به ما دستور بدهند چه کار کنیم، زیرا ما کمیته تحقیقی را تشکیل داده ایم و منشور اخلاقی درباره برخورد با اسیران جنگی تنظیم کرده ایم. وی افزود: با قاتل قذافی به صورت عادلانه برخورد می شود و رفتاری که با قذافی شده اقدامی شخصی بوده است.
  8. [color=darkred]منتقل شد به تسلیحات نیروی دریایی متشکرم[/color]
  9. گفت‌وگو با جوانی که قذافی را کشت سند الصادق العریبی جوانی بود که به سمت قذافی شلیک و او را کشته است. او هم اینک لباسها و انگشترهای قذافی را بعنوان سند کشتن دیکتاتور لیبی در اختیار دارد که ثابت می کند قاتل قذافی اوست. سند الصادق العریبی درباره چگونگی کشتن قذافی گفت: گردان مصراته‌ که‌ تعداد آنها بسیار زیادتر بود، می خواستند قذافی را به‌ مصراته‌ ببرند، من گفتم که‌ خودم او را دستگیر کردم و باید با من به‌ بن غازی بیایید، اما آنها قبول نکردند من هم از شدت خشم کلت کمری خودم را بیرون آوردم و او را کشتم. [img]http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1390/8/1/117828_974.jpg[/img] به گزارش «فارس» سند الصادق العریبی جوانی بود که به سمت قذافی شلیک و او را کشته است. او هم اینک لباسها و انگشترهای قذافی را بعنوان سند کشتن دیکتاتور لیبی در اختیار دارد که ثابت می کند قاتل قذافی اوست. *قذافی آبروی ملت لیبی را برده بود فارس: خودت را به‌ طور کامل معرفی کن؟ العریبی: سند الصادق العریبی ، متولد 1989 در شهر بن غازی و در محله‌ "حی الماجوری"؛ هم اکنون نیز ساکن این شهر هستم. تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم ، بعد از آن به‌ خاطر کهولت سن پدرم و فقیری خانواده‌ مجبور به‌ کار شدم و مدرسه‌ را ترک کردم. فارس: از چه زمانی به‌ حرکت انقلابی مردم لیبی پیوستی و انگیزه‌ات از آن چه بود؟ العریبی: من در شهر بن غازی زندگی میکنم و خودتان می دانید اولین جرقه‌ انقلاب از این شهر زده شد. به‌ همین دلیل من هم به‌ خاطر نفرت بیش از حدی که‌ از قذافی و خاندانش داشتم در همان روزهای اول به‌ عنوان یک جوان انقلابی اسلحه بر دوش گرفته‌ و با قذافی مبارزه‌ کردم. فارس: دلیل نفرتت از قذافی و خاندانش چه بود؟ العریبی: شما باید لیبیایی باشید تا دلیل این نفرت را درک کنید ، او 42 سال است بر این مملکت حکم می کند و بدترین فشارهای سیاسی و دینی را به‌ مردم وارد کرده‌ است. لیبیایی ها در زمان حکومت وی مضحکه‌ مردم جهان شده‌ بودند. زیرا وی دیوانه‌ بود و آبروی ملت را با کارها و حرفهای نسنجیده‌ خود برده‌ بود. او یک دیکتاتور به‌ تمام معنا که‌ در این 42 سال، هزاران نفر از شهروندان خودش را قتل و عام کرد. [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/08/01/13900801121616_PhotoL.jpg[/img] سیف الاسلام برای یک شب به‌ یک خواننده‌ آمریکایی 5 میلیون دلار داده‌ بود فارس: خوب این دلیل نفرت از خود قذافی بود ، شما گفتی که‌ از خاندانش هم نفرت داری، چرا؟ العریبی: خاندان قذافی و پسران وی بدتر از خود قذافی بودند ، آنها از هر کس که‌ خوششان نمی آمد وی را می کشتند میلیونها دلار از پول این ملت بدبخت و بی چاره‌ را صرف عیاشی های خود در کاباره‌های اروپا کردند. سیف الاسلام برای یک شب خوانند‌گی در یکی از جزائر سوئیس ، به‌ یک خواننده‌ آمریکایی 5 میلیون دلار داده‌ بود. آیا چنین افرادی شایسته‌ نفرت نیستند؟ فارس: در لیبی اکنون شما را به‌ عنوان قهرمان می بینند، چرا؟ العریبی: چون من قذافی را کشتم. *شرح کامل ماجرای قتل قذافی از زبان العریبی فارس: می توانید شرح کامل ماجرا را برای ما بازگو کنید؟ العریبی: شهر سرت‌ سقوط کرده‌ بود. من جزو گردان بن غازی بودم. به‌ همراه‌ چند دوست خودم از گردان جدا شده‌ و گفتم با هم برویم تا هواداران قذافی در خانه‌های سرت پیدا کنیم. چیزی در شهر پیدا نکردیم و من به‌ دوستانم گفتم به‌ سمت محله‌ "الخضرا" برویم. وقتی‌ به‌ آنجا رفتم قذافی را دیدم. او را از پشت سر موهای ژولیده‌ اش را شناختم که‌ همراه‌ چند نفر در حال فرار بود. من فورا به‌ سمت وی دویدم. همراهان معمر تا دوستان من را دیدند فرار کردند و قذافی را تنها گذاشتند. من موهای قذافی را از پشت کشیدم و سیلی محکمی به‌ صورتش زدم. [img]http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/08/01/13900801122146_PhotoL.jpg[/img] فارس: او به تو چه گفت؟ العریبی: قذافی گفت تو پسر من هستی. من سیلی دیگری به‌ صورتش زدم. باز هم معمر گفت من مثل پدر تو هستم چرا مرا می زنی. من در آن لحظه‌ باور نکردنی آنقدر دستپاچه شده‌ بودم که‌ اصلا نمی توانستم حرف بزنم. برای همین وی را به‌ روی زمین خواباندم و‌ دست های وی را بستم و به‌ داخل ماشین بردم ، می خواستم او را به‌ شهر بن غازی ببرم. فارس: یعنی شما قذافی را زنده‌ دستگیر کردید؟ العریبی: بله زنده‌ بود. فارس: شما قبل از دستگیری به‌ وی شلیک کردی؟ العریبی: خیر، اصلا من تنها چند تیر هوایی شلیک کردم و بعد همانطور که‌ گفتم از پشت سر موهایش را گرفتم. *چون نگذاشتند او را به شهر خودمان ببرم قذافی را کشتم فارس: خوب بعد از اینکه‌ وی را زنده‌ سوار ماشین کردید چه شد؟ العریبی: من و دوستانم می‌خواستیم او را به‌ شهر خودمان ببریم ، قذافی روی کاپوت ماشین ما بود اما دوستانم فریاد می زدند که‌ قذافی را دستگیر کردیم، قذافی را دستگیر کردیم. به‌ همین دلیل همه‌ متوجه‌ شدند که‌ ماشین ما حامل قذافی است، دیگر گردان های انقلابیون ماشین ما را متوقف کردند و قذافی را پائین آوردند و کتک زدند. در آن لحظه‌ هر کسی سعی داشت قذافی را به‌ شهر خودش ببرد، من به‌ آنها گفتم که‌ خودم او را دستگیر کردم و باید او را به‌ بن غازی ببرم اما گردانهای دیگر قبول نکردند. تا در پایان گردان مصراته‌ که‌ تعداد آنها بسیار زیادتر بود، می خواستند قذافی را به‌ مصراته‌ ببرند، من گفتم که‌ خودم او را دستگیر کردم و باید با من به‌ بن غازی بیایید، اما آنها قبول نکردند من هم از شدت خشم کلت کمری خودم را بیرون آوردم و او را کشتم. فارس: چطور او را کشتید؟ العریبی: با کلت خودم ، دو گلوله‌ به‌ شکم و سینه‌اش زدم و گفتم یا همینجا می میرد یا با من به‌ بن غازی می آید. فارس: همان لحظه‌ جان داد؟ العریبی: نه ، بعد او را وارد آمبولانس کردیم، اما در راه‌ بیمارستان جان داد. *قذافی در حفره پنهان نشده بود فارس: در عکس ها دیدیم که‌ قذافی در داخل یک حفره‌ پنهان شده‌ و در آنجا کشته‌ شده‌؟ العریبی: خیر این درست نیست ، قذافی در داخل آن حفره‌ نبود ، ولی قبلا از آن حفره‌ برای پناه‌ دادن به‌ خودش استفاده‌ کرده‌ بود ، هر چند آن منطقه‌ای که‌ من قذافی را دستگیر کردم تنها چند متر با این حفره‌ فاصله‌ داشت اما وی داخل حفره‌ نبود. *وسایل همراه قذافی فارس: قذافی چه‌ لباسی بر تن و چه چیزی همراه‌ داشت؟ العریبی: وقتی که‌ وی را دستگیر کردم یک لباس نظامی رنگ کاکائویی بر تن داشت و یک کلت طلایی هم با خودش داشت که‌ بعدا گردان مصراته‌ این کلت را با خودش برد. همچنین 2 انگشتر طلایی که‌ اسم همسر خودش روی آنها حک شده‌ بود. هم اکنون من لباس های قذافی و این انگشتر ها را همراه‌ خود دارم و انشاالله چند روز دیگر آن را به‌ موزه‌ طرابلس تحویل خواهم داد. فارس: فکر می کردی روزی قذافی به‌ دست تو کشته‌ شود؟ العریبی: من ایمان داشتم که‌ قذافی کشته‌ می شود و ما پیروز می شویم ، اما خیر هرگز فکر نمی کردم من بتوانم قذافی را بکشم. *محاکمه قذافی به جای کشتن وی از جهاتی بهتر بود فارس: اگر به جای کشتن قذافی او محاکمه می شد بهتر نبود؟ العریبی: محاکمه وی از برخی جهات بهتر بود اما در هر صورت من او را کشتم، شاید این طور به‌ نفع مردم لیبی باشد. فارس: چرا فکر می کنی کشتن قذافی به‌ نفع مردم لیبی است؟ العریبی: چون اگر دستگیر و زندانی می شد هنوز هواداران وی به‌ امید آزادی قذافی با ما می‌جنگیدند و کشور را نا امن می کردند ، اما الان که‌ وی کشته‌ شده‌، دیگر امیدی برای آنها باقی نمانده‌ است. *نمی دانم خواست غربی ها کشتن قذافی بود یا نه ولی من او را اتفاقی کشتم فارس: برخی می گویند این خواست غربی ها بود که او کشته شود و به جلسه محاکمه کشیده نشود نظرت چیست؟ العریبی: نمی دانم این خواست آنها بود یا نه‌ اما من کاملا وی را اتفاقی کشتم ، همانطور که‌ گفتم می خواستم او را به‌ بنغازی ببرم چون جلوی من را گرفتند من هم همانجا او را کشتم. فارس: اگر دوباره قذافی را ببینی باز او را می کشی؟ العریبی: صد در صدر اما شاید این بار تنها یک گلوله‌ حرامش کنیم. تنها یک گلوله‌؛ آن هم به‌ فرق سرش. فارس: ناتو عنوان کرده که بر اثر بمباران ناتو قذافی کشته شده یعنی ناتو او را کشته نه تو نظرت چیست؟ العریبی: کاملا دروغ است. *قذافی یکی از عموهای مرا اعدام کرده بود فارس: وقتی به او شلیک کردی چه چیزی در خاطرت از کارهای قذافی بود؟ العریبی: همه‌ آن ظلم و ستم قذافی در مدت این 42 سال برای من تداعی شد. قذافی یکی از عموهای من را به‌ هیچ دلیلی اعدام کرده‌. وقتی که‌ شلیک کردم در آن لحظه‌ احساس کردم عمویم دارد مقابلم لبخند میزند‌. فارس: اگر مبارک یا دیکتاتورهای دیگر را هم ببینی آنها را هم می کشی؟ العریبی: خیر، چون معتقدم همه‌ دیکتاتورها باید به‌ دست مردمان خودشان کشته‌ شوند. من دوست دارم مبارک به‌ دست مردم مصر کشته‌ شود. علی عبدالله‌ صالح به‌ دست مردم یمن. این آرزوی من است. فارس: آیا نگران نیستی ناتو به جای قذافی در کشور شما حکومت کند؟ العریبی: من به‌ اراده‌ آقای عبدالجلیل اطمینان دارم. می دانم که‌ وی حکومت دست نشانده‌ را قبول نخواهد کرد. *پیروزی انقلاب لیبی مدیون مردمان خودش است نه ناتو فارس: آیا پیروزی انقلابیون در لیبی مدیون ناتو است؟ العریبی: بخشی از عملیات علیه‌ حکومت قذافی بر عهده‌ آنها بود ، اما لیبی انقلابش را مدیون مردمان خودش است. فارس: جدیدا اسنادی منتشر شده که یک شرکت انگلیسی یک قرارداد بزرگ برای استخراج نفت لیبی بسته است. آیا این خبر برای شما نگران کننده نیست؟ العریبی: همانطور که‌ گفتم من به‌ اراده‌ آقای عبدالجلیل اطمینان دارم و مطمئن هستم که‌ وی خیانت به‌ لیبی تا قبول نخواهد کرد. فارس: آرزوی تو بعنوان یک انقلابی چیست؟ العریبی: کشوری آزاد و دمکرات داشته‌ باشم که‌ حقوق همه‌ رعایت شود و به‌ مردم ظلم نشود. فارس: پیش از این آقای عبدالجلیل اعلام کرد ، شورای انتقالی به‌ قاتل قذافی میلیونها دلار جایزه‌ می دهد. آیا این جایزه‌ را دریافت کرده‌ای؟ العریبی: هنوز نه‌، اگر هم دریافت کنم آن را به‌ دولت باز میگردانم. [b]واقعا مسخره است یک دنیا اطلاعات مفید در اثر خشم یه آدم احمق از بین رفت اگه مصاحبه واقعیت داشته باشه بقول :"قذافی دیگری در این جملات نهفته است"[/b] [url=http://www.tabnak.ir/fa/news/199094/گفت‌وگو-با-جوانی-که-قذافی-را-کشت]منبع[/url] [color=red]منتقل شد......نصير!...[/color]
  10. [quote]برادر عزیز - آقای مدیر لازم نیست که واسه یه پهپاد 1000 مدل تاپیک زد : [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17025&postdays=0&postorder=asc&start=0]پهباد ابابیل [/url] یکم سرچ بفرمائید تاپیکی که هنوز قفل نشده را با مطلب [color=red]جدید [/color] به روز کنید ![/quote] برادر من ریس جان این با اون فرق داره اول که مقاله بصورت سریالی هست دوما فقط در مورد ابابیل نیست یه کم مقاله رو بخونید بد نیست بخدا
  11. گزارش مشرق از توان پهپادهای ایرانی/5 ابابیل ایران به دنبال سپاه ابرهه +فیلم یکی از شاهکارهای عملیاتی این پرنده که باعث معروفیت بیش از پیش آن در محافل رسانه ای دنیا شد، تصویر برداری از ناو هواپیمابر آمریکایی در آب های نزدیک ایران بود. در ابتدای اعلام این موضوع، رسانه های غربی به انکار و زیر سوال بردن این ماجرا اقدام کردند اما پس از انتشار تصاویر و فیلم ضبط شده که از وضوح بالایی نیز برخوردار بود موجی از نظرات حاکی از تعجب، نگرانی و بعضاً تحسین در این باره منتشر شد. در آخرین بخش از این سلسله گزارشها به هواپیمای بدون سرنشین ابابیل، شاهد و چند نوع دیگر اشاره می نماییم. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، طرح نوین ابابیل پس از گذراندن مراحل تحقیقاتی خود در صنایع مکانیک ساصد در مهرماه 1365 به منظور تولید انبوه به صنایع هواپیماسازی ایران(هسا) منتقل شد. این پرنده با توجه به شرایط و ضرورتهای زمان جنگ تا سال 1368 به صورت غیراستاندارد و یکبار مصرف با قابلیت حمل 40 کیلوگرم مواد منفجره تولید گردید. از سال 1369 با توجه به نیازمندی های جدید نیروهای مسلح، اقدام به طراحی دوباره تمامی بخش های بال و بدنه، سامانه های ناوبری و هدایت و کنترل این پهپاد شد و از سال 1370 این هواپیما در خط تولید انبوه قرار گرفت و امروزه هواپیمای بدون سرنشینی استاندارد و چند بار مصرف است. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101319_916.jpg[/img] نمونه های فعلی ابابیل شامل نمونه بی به عنوان هدف هوایی، نوع اس برد بلند مجهز به سامانه های ناوبری پیشرفته، GPS و خلبان خودکار و نوع تی که از مواد مرکب ساخته شده است. ابابیل هواپیمایی بال پایین و دارای پیشبال(کانارد) است و همین ویژگی سبب می شود تا با پدید آمدن مشخصه ناپایداری ذاتی یا پایداری کم، مشخصات مانوری آن در سطح بالایی باشد. این هواپیما یک سامانه چندمنظوره بوده و جهت مأموریتهای گوناگونی همچون هدف هوایی در قالب هواپیمای شبیه سازی کننده دشمن به کار می رود. ویژگی های کلی این پهپاد عبارتند از طراحی آیرودینامیکی مناسب، جداسازی و مونتاژ سریع، سهولت به کارگیری و تعمیر، تحرک و انعطاف پذیری خوب، قابلیت استفاده در محیط های دریا و خشکی، قابلیت بازیابی و استفاده چندباره، قیمت تمام شده مناسب. بدنه نمونه های اولیه از آلومینیوم استاندارد هوایی بود و بعداً نوع ساخته شده از مواد مرکب نیز به تولید رسید. برد این هواپیما با سامانه خلبان خودکار شهید نوروزی 30 کیلومتر و با سامانه 123(پایدار کننده خودکار) و GPS به حدود 150 کیلومتر می رسد. سقف پرواز آن 14000پا(حدود 4200 متر) و بیشینه سرعت آن نزدیک به 300 کیلومتر بر ساعت است. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101316_680.jpg[/img] از تجهیزات پروازی و کاربردی قابل نصب روی این هواپیما می توان غلاف منعکس کننده(reflector pod) جهت افزایش انعکاس راداری برای آزمایش رادار، فلیر یا چشمه حرارتی برای آزمایش موشک های حرارتی، دوربین ارسال تصویر و سرجنگی را نام برد. پرتاب این هواپیما توسط پرتابگر نیوماتیک و یا پرتابگر راکتی(JATO) و بازیابی آن به دو صورت فرود بر روی زمین با ارابه سورتمه ای یا فرود با چتر صورت می پذیرد. چتر آن از نوع صلیبی شکل بوده و از جمله محصولات هسا است. سامانه های هدایت و کنترل پهپاد ابابیل عبارتند از سامانه کنترل خودکار، سامانه ردیابی راداری، سامانه دورسنجی و سامانه مکانیابی جهانی. داده های پروازی رسیده از هواپیما بر روی یک رایانه ذخیره شده و نمایش داده می شود. استفاده از سامانه خلبان خودکار، ناوبر راداری، ناوبری GPS و نمایش رایانه ای داده های پروازی، ابابیل را جهت اجرای مأموریت های گوناگون در محدوده وسیعی توانمند ساخته است. البته در زمینه ناوبری و هدایت این پهپاد به سامانه GPS و یا گلوناس متکی نبوده و تنها به عنوان ایزار کمکی از چنین سامانه هایی استفاده می نماید. حتی در صورت قطع کامل ارتباط با ایستگاه زمینی و با توجه به سوخت باقیمانده و برنامه ریزی انجام شده و با اتکا به سامانه های ناوبری و کنترل داخل پرنده، ابابیل در محدوده تعریف شده جهت اجرای مأموریت به پرواز ادامه می دهد. ابابیل نوع بی این پرنده به عنوان هدف هوایی برای شبیه سازی و آموزش انواع سامانه های دفاع هوایی با برد کوتاه، متوسط و بلند در نظر گرفت شده است. پرتاب آن با پرتابگر نیوماتیکی و یا راکتی و بازیابی آن با چتر و یا فرود با ارابه فرود سورتمه ای صورت می پذیرد. این نمونه از مداومت پروازی مناسبی برخوردار بوده و می تواند اهداف پروازی ارتفاع پایین را به خوبی شبیه سازی نماید. بازتابنده های راداری و حرارتی از تجهزات فرعی قابل نصب بر روی این نمونه برای ایجاد میزان متفاوتی از بارتاب راداری یا تابش حرارتی متناسب با هدف مدنظر است. ابابیل اس این نمونه مجهز به سامانه 123(پایدار کننده خودکار) و GPS است. سامانه 123 که از طرح های نوین بخش مهندسی الکترواویونیک هسا است با هدف پرواز آسان با ایمنی بیشتر توسط خلبانان تازه کار و غیرحرفه ای در برد کوتاه و بلند به منظور تأمین نیازهای اعلام شده از سوی نیروهای مسلح ساخته شده. این سامانه دارای قابلیت های متنوعی است از جمله پرواز آسان با ایمنی بیشتر توسط خلبان غیرحرفه ای(در برد بلند و کوتاه)، برخاست خوکار و فرود نیمه خودکار، برنامه ریزی و هدایت روی یک مسیر دلخواه به کمک سامانه ناوبری جهانی، امکان قطع نمودن ارتباط پایگاه با پهپاد، ارسال اطلاعات از پهپاد به پایگاه به صورت 17 کانال مجزا شامل کانال های دیجیتال مربوط به دور موتور، اندازه زوایای اوجگیری و غلت، مقدار سوخت، ولتاژ باتری ها، ارتفاع، سرعت پیمایش و چند کانال آزاد. همچنین نصب دوربین فیلمبرداری و ارسال تصویر، پرواز تا ارتفاع 14000 پا(حدود 4200 متر)، امکان عملیاتی نمودن فلیر در 32 مرحله به طور جداگانه و پرتاب از روی پرتابگر نیوماتیک و راکتی از ویژگی های این نمونه است. در سامانه های ابابیل نوع اس، وجود ارتباط داده ای از پهپاد به پایگاه و مشاهده آنها روی رایانه های ایستگاه زمینی، کمک فراوانی به خلبان می کند تا از وضعیت پرنده در هر لحظه آگاهی یابد. در صورت بروز هرگونه ایرادی در سامانه می توان ابابیل را از حالت GPS خارج نموده و توسط قطب نمای دیجیتال به هدایت هواپیما ادامه داد و در صورتی که برای قطب نما هم مسأله ای پیش آید خلبان کنترل هواپیما را به عهده گرفته و آن را به پایگاه بازمیگرداند. داده های ارسالی از پهپاد به پایگاه عبارتند از زاویه غلت(roll)، زوایه اوجگیری(pitch)، ارتفاع از سطح، دور موتور، وضعیت باتری، نمودار مسیر پرواز(trajectory)، طول و عرض جغرافیایی، فاصله از پایگاه، جهت، سرعت و موقعیت لحظه ای پرنده و سایر اطلاعات. با توجه به این داده ها می توان ابابیل را به مسافت های دور و خارج از دید فرستاد و سپس به پایگاه اولیه بازگرداند. به علاوه سامانه می تواند بدون دریافت هیچگونه اطلاعات هدایتی از ایستگاه زمینی تا مسافتی که سوخت موجود اجازه می دهد توسط GPS روی مسیر از پیش تعیین شده حرکت نماید و پس از بازگشت در محدوده قابل تعریف قبلی برای مثال 150 کیلومتر، دوباره شروع به گرفتن اطلاعات از ایستگاه نماید و همچنین قادر است تا جایی که سوخت موجود است حرکت نموده و در انتهای مسیر با چتر فرود آید و یا به هدف از پیش تعیین شده برخورد نماید. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101317_953.jpg[/img] ابابیل اس مجهز به سامانه شهید نوروزی سامانه خلبان خودکار شهید نوروزی از دو بخش ایستگاه زمینی و بخش هوایی تشکیل شده است که در مجموع وظیفه هدایت و کنترل هواپیما را بر عهده دارند به طوری که کنترل یک سامانه خودکار و هدایت از طریق ایستگاه زمینی تنظیم می گردد تا عمق 30 کیلومتری مأموریت را اجرا نموده و در هر نقطه دلخواه شروع به گشت زنی و یا شبیه سازی حملات هوایی نموده و در پایان توسط چتر یا ارابه فرود سورتمه ای بازیابی می گردد. این سامانه قابلیت کنترل روی محورهای اوج، غلت، سمت و ارتفاع را دارد. سامانه یاد شده توسط رادار، هدایت شده و پرواز خارج از دید را روی حالت ارتفاع و غلت ثابت انجام می دهد. با افزایش توان خروجی سامانه مخابراتی، برد تا 120 کیلومتر نیز می رسد. ویژگی های این سامانه عبارتند از کنترل راحت پهپاد، برخاست خودکار یا دستی، قابلیت ارسال داده های پروازی(از قبیل دور موتور، اندازه زاویه غلت، اندازه زوایه اوج، اندازه ارتفاع و ...)، قابلیت پرواز تا سقف 14000 پا از سطح دریا. ابابیل نوع تی این پرنده مجهز به دو پایدار کننده عمودی است که پس از سپری کردن پروازهای آزمایشی کارایی و قابلیت های خود را اثبات نموده است. ویژگی های خاص این نمونه از ابابیل که آن را از سایر نمونه ها شاخص ساخته عبارت است از ارتقای پایداری هواپیما و سهولت کنترل آن، افزایش بازده ملخ به دلیل بهبود جریان ورودی و در نتیجه افزایش سرعت هواپیما، بهبود وضعیت قرار گرفتن آنتن های ارسال اطلاعات به لحاظ قرار گرفتن در موقعیت بهتر روی بدنه، بهبود سامانه بازیافت توسط چتر، سهولت دسترسی به بخش های گوناگون موتور. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101314_928.jpg[/img] سامانه پرتاب ابابیل از ویژگی های برتر پهپادهای کوچک و متوسط عدم نیاز آنها به باند فرود و برخاست در صورت امکان است در این راستا با استفاده از پرتابگر می توان این هواپیماها را در گستره وسیعی از مناطق عملیاتی به پرواز درآورد. سامانه پرتاب ابابیل از دو نوع نیوماتیک و راکتی تشکیل یافته و هر دو نوع به طور کامل در هسا طراحی و ساخته شده است. پرتابگر نیوماتیک ابابیل کاملاً خودکفا بوده، قادر به پرتاب های متعدد است و روی کامیون نصب می شود. پرتابگر نصب شده بر روی کامیون بنز 911 علاوه بر تأمین فشار هوای مورد نیاز برای تأمین نیروی محرکه پرتاب پیاپی جهت دو فروند هواپیمای بدون سرنشین ابابیل، کلیه وسائل مونتاژ، تجهیزات مورد نیاز برای تعمیرات صحرایی و ژنراتور برق 220 ولت را نیز با خود حمل می کند. البته پرتابگر ابابیل با تغییرات جزئی قابل استفاده برای پهپادهایی تا جرم 300 کیلوگرم است. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101315_352.jpg[/img] پرتابگر کامیونی ابابیل سامانه پرتابگر راکتی نیز از یک سامانه پرتاب ریلی و راکت تشکیل یافته که قابلیت پرتاب هواپیمای بدون سرنشین تا جرم 125 کیلوگرم را دارد. از مشخصات آن می توان به سبکی، قابلیت نصب روی خودروی سبک یا زمین، سهولت حمل و نقل، نصب و استفاده در شناورهای دریایی گوناگون و عدم نیاز به تعمیر و نگهداری دائم را نام برد. هواپیمای بدون سرنشین ابابیل امروزه یکی از پرکاربردترین پهپادهای موجود در کشور است و تاکنون بیش از 360 فروند از آن ساخته و تحویل داده شده است که نشان از تولید انبوه آن دارد به عنوان نمونه در هر یک از سال های 1384 و 1385 بیش از 65 فروند ابابیل ساخته شده که نشان از نرخ تولید حداقل 5 فروند در ماه به طور متوسط دارد. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101313_955.jpg[/img] پرتابگر راکتی ابابیل یکی از شاهکارهای عملیاتی این پرنده که باعث معروفیت بیش از پیش آن در محافل رسانه ای دنیا شد، تصویر برداری از ناو هواپیمابر آمریکایی در آب های نزدیک ایران بود. در ابتدای اعلام این موضوع رسانه های غربی به انکار و زیر سوال بردن این ماجرا اقدام کردند اما پس از انتشار تصاویر و فیلم ضبط شده که از وضوح بالایی نیز برخوردار بود موجی از نظرات حاکی از تعجب، نگرانی و بعضاً تحسین در این باره منتشر شد. در این عملیات که بنابر اعلام فرماندهان نظامی حدود 30 دقیقه به طول انجامیده است ابابیل با عبور از اطراف ناو اقدام به تصویر برداری نموده و پس از چند دقیقه پرواز از حضور آن مطلع شدند که با پرواز چند فروند جنگنده F/A-18 هورنت و بالگردهای اس-اچ-60 برای یافتن این پرنده اقدام شد که در نهایت این هواپیما به سلامت در پایگاه خود بازیابی شد. هر چند این مورد تنها یکی از این دست عملیات ها است و مدتهاست تمامی آبهای اطراف ایران به طور 24 دائم تحت نظارت آنلاین سامانه های پهپاد ایران است اما این جریان اثبات عملی توانمندی هواپیماهای بدون سرنشین ایران در کارهای شناسایی و بازتاب راداری ناچیز آنها به شمار می رود. تصور کنید ابابیل در این پرواز به جای محموله های شناسایی مقادیری مواد منفجره حمل می نمود و خود را به ساختار جزیره ای روی ناو می کوبید در اینصورت بخش عظیمی از عملیات ناو با مشکل روبرو شده و توان دفاعی ناو با آسیب دیدن راداری های نصب شده بر روی این بخش ناو به شدت کاهش می یافت. البته اگر تعداد بیشتری ابابیل هم در صحنه چنین عملیاتی حاضر باشند می توانند با ضربه زدن به هواپیماهای روی عرشه فاجعه ای تاریخی برای این غول های پر مدعا به بار بیاورند. شاهد پهپاد شاهد در واقع از نسل اول بی سرنشین های موتور جت ایرانی به شمار می رود که توسط هسا توسعه یافته و در ادامه با معرفی کرار، وجود عزم جدی برای دستیابی به این نوع از هواپیماها در کشور مشخص شد. تاکنون تصویری از شاهد منتشر نشده است اما برخی مشخصات آن از جمله سرعت حدود 700 کیلومتر بر ساعت، سقف پرواز 25000 هزار پا(حدود 7500 متر) و برد حدود 700 کیلومتر در مصاحبه ها عنوان شده است. نقش شناسایی و همچنین عملیات رزمی نیز از جمله ویژگی های آن است. تعداد تولیدی شاهد1 بیش از 30 فروند بوده و از نمونه شاهد123 که احتمالاً نمونه مجهز به سامانه های خودکار است نیز نام برده شده است. به گفته فرماندهان سطح مقطع راداری شاهد بسیار پایین بوده و به صورت عملیاتی قابل استفاده است. ریزپهپادها باید اشاره ای به گونه های دست پرتاب و ریزپهپادهای ساخت ایران داشته باشیم که تاکنون چند نمونه از آنها رونمایی شده و به دلیل هزینه پائین طراحی و تولید عمدتاً توسط شرکت های خصوصی یا دانشگاه ها توسعه یافته اند. این پرنده ها در انواع بال ثابت، بالگرد، بالزن، داکت فن و کوآدروتور بوده اند که در شرایط عملیاتی مختلفی به سر می برند که در ادامه برخی از این نمونه ها را معرفی می نماییم. مینی پهپاد فراز2 با جرم 2900 گرم، سقف پرواز 3000 متر، سرعت 110 کیلومتر بر ساعت و مداومت پروازی 45 دقیقه یکی از نمونه های دست پرتاب یاد شده است. این ویژگی ها برای هواپیمایی در این رده فیزیکی در حد مطلوبی بوده و بکارگیری آن در یگان های سبک شناسایی بسیار مفید است. فراز2 به طور استاندارد از دو دوربین برای شناسایی و ارسال همزمان تصاویر استفاده کرده و امکان بکارگیری محموله جنگ الکترونیک نیز برای آن پیش بینی شده است. این نوع از پهپادها امروزه کاربرد بسیاری یافته و یکی از نمونه های آمریکایی با جرم 1.9 کیلوگرم، سرعت پایای 56 کیلومتر بر ساعت و مداومت پروازی یک تا یک و نیم ساعت که هم اکنون در عراق نیز استفاده می شود آمار تولید چند هزار فروند دارد. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101321_725.jpg[/img] فراز2 میکرو بالگرد شاهین با جرم 350 گرم، سرعت 15 کیلومتر بر ساعت، مداومت پروازی 10 دقیقه، سقف پرواز 2000 متر و قطر ملخ 36 سانتی متر یکی از نمونه های دانشگاهی به شمار می رود که با توجه به ابعاد کوچک و سقف پرواز مناسب در صورت افزایش مداومت پروازی به وسیله ای بسیار مطلوب برای امور شناسایی در فضاهای شهری تبدیل خواهد شد. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101320_266.jpg[/img] شاهین میکرو پرنده آوا نیز از جمله ریزپهپادهای ساخته شده به صورت نمونه اولیه است که از مداومت پروازی 30 دقیقه و جرم 600 گرم و هدایت دستی و تمام خودکار برخوردار است. این پرنده با توجه ابعاد کوچک علاوه بر سهولت حمل و بکارگیری توسط نفرات به سختی توسط دشمن شناسایی می شود و با ارتقای قابلیت های آن از جمله برد می تواند نمونه ای کارامد برای نیروهای مسلح باشد. [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101318_515.jpg[/img] آوا [img]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/20/101323_585.jpg[/img] یک نمونه از پهپادهای کوآدروتور بومی پهپادهای کوآدروتور با بهره برداری از چهار موتور که در چهار گوش یک مربع نصب شده اند نیروی بالابرنده خود را تأمین می نماید. برخاست عمودی و پرواز با پایداری مناسب در عین مانورپذیری بالا از جمله ویژگی های این نوع است. چندین نمونه پژوهشی از آنها تاکنون ساخته شده است. حدود وزنی این نمونه ها کمتر از 3 کیلوگرم، برد چند صد متر تا کمتر از 2 کیلومتر و توانایی ارسال بلادرنگ تصاویر از ویژگی های آنها است. نمونه هایی از پهپاد بالزن و داکت فن نیز در غالب پروژه های دانشگاهی ساخته شده است که از پرداختن به آنها صرف نظر می کنیم. در انتهای این سلسله گزارش باید به نمونه های رونمایی نشده از پهپادهای ایرانی که در مصاحبه فرماندهان عنوان شده است اشاره نماییم. متخصصان داخلی با استفاده از پهپادهای خارجی که توسط سامانه های پدافندی آسیب دیده و بدست نیروهای خودی افتاده اند استفاده کرده و با روش مهندسی معکوس نمونه مشابه آنها را ساخته اند. شاید این سوال پیش آید که با توجه به تنوع بالای سامانه های پهپاد بومی اینکار چه ضرورتی داشته است؟ جدا از مزیت های سازه و بدنه این پرنده های خارجی که مطالعه آنها می تواند به رشد دانش بومی کمک کند، ساخت این پرنده ها و تجهیز آنها با زیرسامانه های داخلی و بکارگیری آنها در خارج از مرزهای کشور می تواند برای فریب دشمن و اجرای موفق تر عملیات شناسایی و یا حتی عملیات تهاجمی مفید واقع شود. در واقع در صورت شناسایی چشمی این پهپادها توسط دشمن با توجه به یکسانی ظاهر آنها با نمونه های در اختیار دشمن، نفوذ به محدوده دشمن و اجرای عملیات شناسایی یا رزمی بسیار راحت تر می شود و در واقع امروزه دشمن باید از پهپادهای مشابه با پهپادهای خودش هم بترسد! دوستان عزیز فیلم رو میتونید از لینک منبع مشاهده کنید [url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/72103/ابابیل-ایران-به-دنبال-سپاه-ابرهه-فیلم]منبع[/url]
  12. چرچیل جمله بسیار زیبایی در مورد روسیه داره من دقیق یادم نیست ولی فکر میکنم در جریان کنفرانس تهران گفته شده روسیه سری است پنهان ....
  13. saiedtomcat

    سیستم شناسایی غواص(SDS)

    سیستم شناسایی غواص (SDS) [img]http://www.irupload.ir/images/5gqpyaj7elghuijs7y1o.jpg[/img] تهدید حمله تروریستی یا حمله از سوی واحدهای سطحی و زیر سطحی دشمن یک خطر کاملا جدی و دارای نتایج ناگوار میباشد.قایقهای تندرو حامل مواد منفجره یا دیگر ادوات با قابلیت تخریب یک تهدید کاملا جدی برای نیروها در ساحل یا دریا بوده و باعث نگرانی میباشند. با توجه به اینکه دفاع از بنادر ، اسکله های نفتی و پایگاههای ساحلی در برابر واحدهای زیر سطحی کاری دشوار و پیچیده میباشد و نیازمند سونارهای فعال با کیفیت بالا یا دلفین های آموزش دیده و یا شیر دریای برای اینکار میباشد که این هزینه زیادی را در بر دارد. [img]http://www.irupload.ir/images/5p8gijn6gvqmpmfj4z.jpg[/img] سیستم سونار آکوستیک طراحی شده توسط شعبه مستقر در کانادای شرکت لاکهید مارتین (این سیستم مبتنی بر تکنولوژی سونار توسعه یافته و برای شناسایی مین توسط نیروی دریایی بکار میرود) برای شناسایی، ردیابی و طبقه بندی تهدید های زیر آب بر اساس اطلاعات بدست آمده از سیستم جهت حفاظت از بنادر، کشتی های لنگر انداخته، و سایر دارایی های ارزشمند در ساحل یا خط لوله در زیر آب طراحی شده است ،سیستم SDS توانایی شناسایی تهدیدات زیر را دارد: - قایقهای تندرو - شناورهای زیر سطحی - سیستم های کنترل از راه دور حمل مواد منفجره هوشمند - شناگران در سطح آب و غواصان دشمن که به قصد جاسوسی یا تخریب نزدیک میشوند سیستم SDS طوری ساخته شده تا بتوان آن را در بستر، در اسکله و یا بر روی بدنه کشتی سوار کرد. [img]http://www.irupload.ir/images/2gxoxc987jovol17vrt.jpg[/img] سیستم SDS در حال استقرار در آب [img]http://www.irupload.ir/images/mn41aqoe8c76vpacuyna.jpg[/img] [img]http://www.irupload.ir/images/ug6hz4mjh4kx1wq0ura.jpg[/img] برای امنیت کامل پورت این سیستم با سیستم های نظارت بر سطح و سیستم های امنیتی شاغل در بنادر، تأسیسات ساحلی و تاسیسات دریایی یکپارچه شده است و قابلیت اتصال به دوربین های مدار بسته در سطح ، رادارهای کاوش سطح و دیگر سامانه های امنیتی زیر سطحی و ساحلی را دارد. [img]http://www.irupload.ir/images/nu8n3ia6g70qb0bgov9.jpg[/img] [img]http://www.irupload.ir/images/azmvaek9n0lqklwfl7k.jpg[/img] 4 منطقه پوشش سیستم SDS این سیستم سونار دوربرد بوده ودارای فرکانس بالا ،و پهنای باند وسیع میباشد این سیستم بطور خودکار تهدیدات را حداقل از فاصله 500 متری شناسایی و بر اساس میزان خطر طبقه بندی میکند و بین 15تا 30 دقیقه زمان جهت اقدامات لازم را قبل از رسیدن متجاوز به لنگرگاه در اختیار واحدهای مستقر در محل قرار میدهد. [img]http://www.irupload.ir/images/v12suti1q5uy0ihtduh.jpg[/img] قابلیت ارسال داده به واحدهای سطحی نیروی دریایی [img]http://www.irupload.ir/images/m4dofvavyf1othlwc64.jpg[/img] قابلیت تعامل با دیگر سنسورها و کارکرد اتوماتیک منفرد یکی از نکات برتری سیستم SDS میباشد. این سیستم محیط زیر آب را بصورت 360 درجه کاوش میکند، همچنین قادر به افتراق بین پستانداران دریایی بزرگ و ماهی با بدنه کشتی و مهاجمان میباشد. [img]http://www.irupload.ir/images/bmarl03wlnue689f86k0.jpg[/img] از نکات برتری SDS هوشمند بودن آن در برخورد با مزاحمانی میباشد که به قصد کشف برد عملیاتی به این سیستم نزدیک میشوند میباشد و عملا قابل تشخیص نیست که سیستم تا چه محدوده ای را پوشش میدهد، سیستم کاملا هوشمند بوده و نیازی به دخالت کاربر ندارد و تمام وقت منطقه مورد نظر را بررسی میکند و فقط در صورت وجود تهدید واقعی کاربر را آگاه میکند و میتواند یک تهدید واقعی و تهدید کاذب را از هم تشخیص داده و از بصدا در آمدن آلارم جلوگیری کند. گزارش دکتر RT Kessel و RD Hollet در مرکز تحقیقات زیرآب ناتو در سال 2006 : سیستم سونار به مراتب هزینه کمتری نسبت به دیگر وسایل نظارت (رادار، ویدئو، ویژوال) برای پوشش هر متر مربع از زیر آب دارد. دلیل آن این است که امواج صوتی میرایی کم و فاصله انتشار طولانی در آب های کدر بندر نسبت به وسایل دیگر از جمله امواج الکترومغناطیسی، نور بصری، درجه حرارت و خاصیت مغناطیسی دارند. در سال 2008، بندر گدانسک خریدار اولین سیستم SDS در یک ترمینال نفتی تجاری بوده . در ماه دسامبر ، 2008، سیستم سونار به دولتی نامعلوم فروخته شده.و در منطقه ای با زیرساخت های حیاتی از جمله بندر و امکانات تولید انرژی، نصب شده است. در 4 مارس 2009 سفارش 1.7 میلیون دلاری برای یک سیستم امنیتی در زیر آب، که باید توسط یک مرکز بزرگ انرژی در محل نامعلومی در آسیا استفاده شود، برای محافظت و حفاظت از زیرساخت های مشتری در مقابل نفوذ و خرابکاری در زیر آب دریافت شده است. در 12 مارس 2009 تعداد زیادی سنسور سونار ، برای یک سایت استراتژیک نامعلوم جهت مقابله در برابر نفوذ زیر آب فروخته شده. در 25 می 2009 به دستور نیروی دریایی ایالات متحده سیستم های سونار اضافی جهت استفاده در مرکز مدیریت جنگ نیروی دریایی (NUWC) واقع در نیوپورت ساخته شد و سفارش به نیروی دریایی ایالات متحده در اکتبر سال 2009 طی 6 هفته تحویل داده شده است. در آخرین موارد تحویل داده شده علاوه بر دیگر سیستم ها به بخش دفاعی نیروی دریایی ایالات متحده تعدادی سونار نیز تحویل داده شده تا به عنوان بخشی از سیستم دفاع یکپارچه در زیر آب که توسط تیم مهندسی در NAVSEA طراحی شده و توسعه یافته بکار برود. منبع سنترال http://www.centralclubs.com/sds-t80323.html#p322273
  14. در مورد جی پی اس باهاتون موافقم - ولی در مورد موتور به نظر من فعلا برای این هواگرد ها همین موتور ایده آل هست ما باید هر چه بیشتر روی اپتیک کار کنیم
  15. saiedtomcat

    والپيپرهاي نظامي

    [b]کاربر عزیز جناب ortega لطفا هر چه سریعتر نسبت به تغییر سایز عکسهای خود اقدام فرمایید سایز بزرگ عکسها هم زمان لود شدن و قالب سایت رو بر هم زده [/b]
  16. [quote][quote][quote]سرعت کم- قدیمی و فرسوده ناتوان در جنگ های امروزی حتی در صورت ارتقا فقط به درد سه چیز می خوره اموزش کادر پدافند هوایی و موزه و افزایش روحیه ملی به این صورت که روی جنگنده بنویسیم اف1000 و اون رو به عنوان جنگنده ساخت داخل معرفی کنیم و بگیم همه هواپیما ها رو حریفه ممطمئن باشید مردم ساده و از همه جا بی خبر باور می کنند چون خیلی ها تو ایران این جنگنده رو نمی شناسن .[/quote] جناب پروفسور صنایع هوا و فضا کمترین استفاده این هواپیما ها این میتونه باشه که برای مقابله با کروهک های تروریستی و بمباران مواضع اونها ازشون استفاده کرد. هنر این نیست که بهترین ها رو داشته باشه. هنر اینه که باداشته هات بتونی بهترین بازده رو به دست بیاری. دست شماها باشه دو دستی ایران رو تقدیم دشمن میکنید[/quote] آقاي دكتر!!! ما تو ايران گروه تروريستي نداريم اگه منظورت پژاك هست كه بدون اسلحه راحتتر با توسه كردستان و بلوچستان ميشه دل اونها را بدست آورد(به جاي 3000 ميليارد وام دادن!!!) وگرنه تركيه با 240 فروند اف-16 نتونسته اونها را شكست بده چه برسه با اين 44 فروند لگن عراقي الاصل!!![/quote] [b]از بحث کردن در جهت انحراف تایپیک جدا خودداری کنید اینجا تایپیک عکسه نه بحث[/b]
  17. خیانت های بنی صدر در جنگ تحمیلی وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله ها و دموکرات ها پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند. بولتن نیوز: سایت بولتن نیوز، در دو گزارش با عنوان چرا بنی صدر خائن نیست در تاریخ 7 مهر90 و حامی جریان انحرافی بنی صدر مدعی روایتگری جنگ در تاریخ 3 مهر90، به بررسی عملکرد بنی صدر در دوره جنگ و ریاست جمهوری وی پرداخته و در این گزارش حاضر، نیز از زوایای مختلف، عملکرد بنی صدر مورد توجه قرار گرفته است. سایت بولتن نیوز، در این زمینه در جهت وظیفه رسانه ای خود، دیدگاه های مختلف در مورد عملکرد بنی صدر را مورد توجه قرار داده و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارد و ضمن احترام به رزمندگان اسلام و فرماندهان دوران جنگ، دو دیدگاه مطرح در مورد عملکرد بنی صدر در دوره جنگ را مطرح کرده و تلاش دارد که این دوره تاریخی را برای نسل سوم و جوانانی که از این دوران خاطره ای ندارند، بازخوانی کند و واقعیت های تاریخی را بررسی نماید. در دو شماره قبلی، از هر دو نگاه گزارش ها و مستندات مورد توجه قرار گرفت. در این شماره نیز دو دیدگاه مخالف خیانت و موافق خیانت مورد توجه قرار گرفته است. چندي پيش دريابان علي شمخاني وزير سابق دفاع كه به مناسبت سالروز آزادي خرمشهر در برنامه تلويزيوني ديروز امروز فردا حضور يافته بود در خصوص بني صدر گفت: " بني‌صدر خائن نبود. اين تفاوت نگاه وي در اداره جنگ بود و انديشه‌ي عمل وي غلط بود اما خيانت نبود. بني‌صدر مي‌خواست با پيروزي در جبه های جنگ، در ميدان جنگ تهران نيز پيروز شود و به هيچ بهايي حاضر نبود جنگ را ببازد و حتي نمي‌خواست پيروزي در جنگ را با هيچ كس شريك شود. او مطمئن بود كه پيروز جنگ خواهد بود و اميدوار بود با پيروزي در جبهه های جنوب کشور، در تهران هم پيروز شود كه البته اين نيت صادق و سالم نبود و روش‌هاي وي براي جنگ نيز غلط بود كه منجر به آن نتايج شد، اما خيانت هرگز نبوده است و من هيچ‌وقت اينگونه فكر نكرده و نمي‌كنم. " نظر شمخانی البته شمخانی در مقدمه كتاب حماسه هويزه اضافه کرده است كه: شخصا بعضي از آنچه كه به عنوان ماجراي هويزه نقل مي‌شود،را قبول ندارم ؛ يعني هرگز هدف بني صدر شكست عمليات هويزه نبود ...او كسي بود كه با بدست آوردن يك پيروزي، مي توانست همه مخالفين خود را حذف نمايد و مسلم است كه هرگز حاضر نبود آگاهانه شكست در يك عمليات را بپذيرد. اين نهايت ساد‌ه‌انديشي است اگر اعلام شود عمليات هويزه، عملياتي بود كه بني‌صدر در آن خيانت كرده است. بني‌صدر تمام تدبير خود را به كار گرفت كه عمليات هويزه موفق شود. من خودم در اتاق جنگي كه بني‌صدر در آنجا بود حضور داشتم. " ( حماسه هويزه ، مقدمه به قلم علي شمخاني ، چاپ 1366، صفحه 12( همچنین آقای محسن رشید از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران در دوره دفاع مقدس – در روزهای اخیر در مصاحبه با یکی از رسانه ها در مورد خیانت بنی صدر اینگونه نظر داده است: "اگر اندکی دقیق‌تر به موضع‌گیری‌ها و سخنان مسوولان در تابستان ۵۹ نگاه کنیم هیچ موضع جدی و رسمی مبنی بر محکومیت تجاوزات عراق به کشور وجود ندارد. به عبارتی دستگاه سیاسی و دیپلماسی کشور در همان ماه‌های ابتدایی تجاوز به مرز‌ها هیچ تحرکی در راستای محکوم کردن و ممانعت از وقوع جنگ از خود نشان نمی‌دهد، جز بنی‌صدر که در ۲۴ مرداد ۵۹ و آن هم بعد از حملات پیاپی عراق به مناطق مرزی ایران می‌گوید: «به نیروهای مسلح دستور داده شد تا به عراق مجال ندهند» ما دیگر هیچ اظهارنظری از هیچ یک از مقامات مسوول نمی‌بینیم. محسن رشید در ادامه می افزاید:"بدون تردید بنی‌صدر می‌خواست ما در جنگ پیروز شویم، اما روش‌های او روش‌های درستی نبود. در مورد اینکه آیا بنی‌صدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره می‌دانند یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنی‌صدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان مجاهدین خلق علیه حاکمیت پیوندبرقرار کرد عمل او خیانتکارانه است. می‌خواهم بگویم که خیانت بنی‌صدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ. هر چند که در حوزه جنگ مدیریت مقبولی نداشت. حالا بعضی‌ها این عدم مقبولیت روش‌ها را دال بر خیانت او می‌دانند که به نظر من این طور نبود. بنی‌صدری که در جبهه جنگ ترک (پشت) موتور می‌نشست و به خطوط مقدم سر می‌زد نمی‌تواند خائن باشد. من یقین دارم که بنی‌صدر می‌خواست در جنگ پیروز شویم، ولیکن می‌خواست از پیروزی در جنگ، برای پیروزی جناح خود در داخل حاکمیت بهره بگیرد. دوست داشت در جنگ پیروز شود تا در تهران حرف اول را بزند و رقبای خود را منزوی کند. خوب این اسمش خیانت جنگی نیست. اين اتفاقات نشان می دهد كه عليرغم گذشت بيش از 30سال از پيروزي انقلاب اسلامي، در بين دوستداران نظام اطلاع و تحليل يكساني در مورد وقايع و تحولات اين برهه از تاريخ معاصر ايران وجود ندارد و اين دشواري كار متوليان تاريخ را در تبيين درست رويدادهاي انقلاب اسلامي براي نسل سومي كه تنها به واسطه شنيده‌ها و نوشته‌ها با انقلاب ارتباط برقرار كرده‌اند، دو چندان مي‌كند. اما در مجموع می توان عملکرد بنی صدر را در دوران ریاست جمهوری به دو بخش تقسیم نمود: 1- عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس قوه مجریه 2- عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا (البته در مقطعی کوتاه) و بر این اساس در مورد او به قضاوت نشست. الف) عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس جمهور در مورد خیانت بنی صدر در این حیطه کاری می توان به قطعیت سخن به میان آورد، بنی صدر در آن روزها با صراحت تمام دست در دست منافقین (مجاهدین خلق) نهاد و همواره در تجمعاتی که او به عنوان سخنران حضور داشت، بیشترین طرفداران او از اعضای منافقین بودند. در حادثه 14 اسفند این همکاری سازمان یافته تا حدودی آشکارتر شد و به میزان گسترش یافتن تأثیر‌گذاری سازمان بر بنی‌صدر فاصله وی با امام بیشتر می‌شد نکته قابل تأمل اینکه تا قبل از این ائتلاف، سازمان مجاهدین خلق از طریق یک گروه دست ساخته و هدایت شده به حذف فیزیکی شخصیت های فکری نائل می‌آمد و در ظاهر هرگونه اعمال تروریستی را محکوم می‌ساخت. اما با رسمیت یافتن پیوند آقای بنی‌صدر و این سازمان، مسئولیت اقدامات تروریستی رسماً به عهده گرفته می‌شد و آقای بنی‌صدر هم هرگز از آن تبری نمی‌جست. او هشدار امام راحل را در مورد پرهیز از دنیادوستی و غرور کاذب و کیش شخصیت جدی نگرفت و رفته رفته بر اساس اعتقاد و غروری که نسبت به قدرتش داشت بر انحرافش از مسیر انقلاب و شعارهای انقلابی و اصول اولیه انقلاب افزوده شد. یکی از ماموران سیا در گزارش خود در مورد توصیف شخصیت بنی صدر می نویسد: « اگرچه‌ او به‌ (امام)خميني‌(ره) احترام‌ مي‌گذارد، اما او را مصون‌ از خطا نمي‌داند... او جاه‌طلبي‌ سياسي‌ دارد...». همراهی بنی صدر با منافقین و فرار بنی صدر با رهبر سازمان تروریستی منافقین به فرانسه در همان زمان مهر تاییدی بر نهایت خیانت او بود . ب) عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا متاسفانه تشکیک در خیانت بنی صدر در همین حیطه کاری او قرار گرفته است؛ گروهی از فرماندهان جنگ(مانند دریابان شمخانی،و...) بر این باورند که عمل بنی صدر در مدیریت جنگ را نمی توان خیانت خواند بلکه تصمیمات و اعمال در حوزه نظامی تنها نشان از سوء مدیریت، نادانی و بدفهمی او از مسایل نظامی دارد. اما گروه دوم (افرادی مانند سعیدقاسمی و...) عملکرد بنی صدر را خیانتی عالمانه و برنامه ریزی شده به حساب می آورند. در مورد استدلال این گروه باید اذعان داشت: بر اساس مستندات و تحلیل های ارائه شده گزارش کامل اوضاع ایران که یک ماه و نیم پیش از جنگ تحمیلی عراق در طائف تقدیم صدام شد هیچگاه نمی تواند بدون همکاری بنی صدر و عوامل لیبرال وی در ارتش تهیه شده باشد. مجله ژون آفریک در این باره می نویسد: در پنجم اوت 1980 ( 15 مرداد 1359 ) زمامداران عربستان در جریان بر پایی اجلاس طائف و هنگام استقبال از صدام درست یک ماه و نیم مانده به آغاز جنگ هدیه شاهانه ای به وی دادند، این هدیه گزارش تهیه شده از سوی سرویس های اطلاعاتی آمریکا بود که در آن به تفصیل اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی ایران تشریح شده بود. حتی بیش از این، در این اسناد واقعیات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهیزات آن که هنوز قابل بهره برداری است و نیز اطلاعات متنوع دیگری که بسیار حساس و محرمانه بود به صدام حسین هدیه شد ژون آفریک، 9 ژوئن 1982، مقاله زنگ ها برای که به صدا در می آید؟ دومین دلیلی که در اثبات خیانت عالمانه بنی صدر وجود دارد، ارتباط او با سازمان سیا و ارائه مشاوره اقتصادی به آمریکایی هاست که اتفاقا یک نکته مهم همین موضوع می باشد که فردی که رسما از سیا حقوق می گرفته و براساس برنامه ریزی و تاکتیک های تبلیغاتی بکار گرفته به درون جریان انقلاب نفوذ و به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده، باید در راستای سیاست ها و برنامه ریزی دشمنان نظام فعالیت کند البته با پوشش مناسب تا در زمان مناسب یا انقلاب را منحرف و در دامن دشمن بیاندازد و یا نظام را سرنگون کند و در آن زمان، جنگ تحمیلی در راستای اهداف دشمنان نظام و برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت و روش های بکار گرفته شده بنی صدر برای رسیدن به مقام فرماندهی کل قوا تماما از دید ما در راستای همان هدف نفوذ و نابودی انقلاب به هر شیوه بوده است . اسناد لانه جاسوسی: معصومه ابتكار از دانشجويان تسخيركننده لانه جاسوسي در كتاب " تسخير " مي نويسد: "يكي از اين اسناد در مورد فردي بود كه سازمان سيا از او با عنوان.... نام مي برد. در دي ماه 1358، در گاو صندوق اتاق رئيس پايگاه سيا در تهران، هفت سند درباره اين فرد پيدا كرديم. نخستين سند به تاريخ 27 جولاي 1979 به گزارش هاي فردي به نام.... كه بعدها معلوم شد قشقايي است، مربوط مي شد. وي مقامات سيا را به تماس با شخص ديگري با عنوان.... ترغيب مي كرد. در اين سند شماره تلفن او ذكر شده بود. با كنترل اين شماره تلفن متوجه شديم متعلق به منزل جناب بني صدر است! سند ديگر از او به عنوان يك منبع اطلاعاتي و بالقوه نام مي برد. یكي از مأموران سيا با اسم رمز گاي رادرفورد در پاريس تحت پوشش يك تاجر به او نزديك شده بود و ... موافقت كرد كه دوباره در تهران با او ملاقات كند لازم بذکر است از میان هزاران سندی که توسط جاسوسان آمریکایی در لانه جاسوسی امریکا از بین رفت در خصوص بنی صدر اسنادی باقی ماند که دال بر همکاری او با سازمان سیا بود و البته به ظاهر وی اطلاع نداشته اما بر اساس تحلیلی بسیار ساده این حقیقت بدست می آید که بنی صدر غیر ممکن است از این ارتباط سازماندهی شده بی خبر بوده باشد و مسلما اسناد مهمتری وجود داشته که از بین رفته اما عملکردهای وی همه دال بر وابستگی به برنامه های دشمنان نظام دارد . بر اساس سندی که در اسناد لانه‌ي‌ جاسوسي‌ بدست آمده بود بني‌صدر با اسم‌ رمز.... خطاب‌ شده‌است‌.سازمان‌ سيا براي‌ نزديك‌ شدن‌ به‌ بني‌صدر، به ظاهر از پوشش‌ مسايل‌ اقتصادي‌ استفاده‌ كرد و مأموري‌ با اسم‌ رمز راتر فورد ـ با اسم‌ حقيقي‌ ورنون‌ كاسين‌ ـ را كه‌ در مسايل‌ اقتصادي‌تبحر داشت‌ به‌ عنوان‌ يك‌ تاجر مهم‌ آمريكايي‌ به‌ وي‌ معرفي‌ نمود و بني‌صدر درملاقات‌هاي‌ اوليه‌، خواستار تداوم‌ اين‌ ديدارها شد. اين‌ اقدامات‌ يك‌ ماه‌ قبل‌ ازپيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و در پاريس‌ صورت‌ گرفت. اعتراف یک گروگان آمریکایی بنابر اعترافات‌ يكي‌ از گروگان‌ها به‌ نام‌ تام‌ آهرن‌ ـ رئيس‌ قرارگاه‌ سيا در تهران‌ ـ يكي‌ ازجاسوسان‌ سيا كه‌ خود را نماينده‌ي‌ يك‌ كمپاني‌ تجاري‌ معرفي‌ كرده‌ بود، در حوالي‌ 29مرداد 1358، به‌ تهران‌ آمد و بين‌ 3 تا 5 بار با بني‌صدر ملاقات‌ مي‌كند. در آخرين‌ جلسه‌، بني‌صدر با پيشنهاد دريافت‌ حقوق ماهيانه‌ هزار دلار، به‌ عنوان‌ مشاور اقتصادي‌ شركت‌تجاري‌ تحت‌ پوشش‌ سيا موافقت‌ مي‌كند. آهرن‌ در پاسخ‌ به‌ اين‌ سؤال‌ دانشجويان‌ كه‌ آيا بني‌صدر مي‌دانست‌ طرف‌ مقابل‌ وي‌ يك‌ مأمور سيا است‌ مي‌گويد: "قرار نبوده‌ كه‌ به‌ بني‌صدر در اين‌ مرحله‌ گفته‌ شود، كه‌ طرف‌ مقابل‌ سيا مي‌باشد،لذا به‌ وي‌ گفته‌ نشده‌ بود؛ اما يك‌ مسأله‌ بود كه‌ مي‌تواند به‌ وي‌ اين‌ برداشت‌ راداده‌ باشد كه‌ عبارت‌ است‌ از: نحوه‌ي‌ پيشنهاد ماهيانه‌ (دريافت‌) هزار دلار كه‌بدون‌ انجام‌ ترتيبات‌ معمولي‌ تجاري‌ مورد پيشنهاد و توافق‌ قرار گرفت‌ ومي‌توانست‌ بيانگر آن‌ باشد كه‌ مسأله‌ به‌ اين‌ سادگي‌ها نيست. سیستم های جاسوسی: لازم بذکر است در سیستم های جاسوسی و جاسوس پروری و نفوذ آنها در میان انقلابیون، روش های مختلفی صورت می گرفت و مسلم است در میان اسناد لانه جاسوسی که توسط جاسوسان امریکایی با دقت از بین رفت اسناد مهمی می توانست وجود داشته باشد که روش ها و عوامل و اهداف دشمنان را برای نابودی انقلاب مشخص کند، سند فوق می تواند سند بسیار کوچکی از وابستگی تشکیلاتی بنی صدر به سازمان سیا باشد اما عملکرد و تصمیمات متعدد او و همراهی او با دشمنان نظام همه دال بر خیانت کار بودن او بوده و چه در مسوولیت جنگ و چه درمسئولیت ریاست جمهوری، به نظر سیا توجه داشته است. علاوه بر دو دلیل ذکر شده، بعضی از تصمیم ها و عملکردهای بنی صدر بسیار مشکوک بود؛ برای مثال پس از حادثه طبس او دستور امحاء بقایای ادوات نظامی آمریکایی ها را صادر می نماید که این عمل او چیزی فراتر از یک بدفهمی از مسائل نظامی به نظر می رسد. صفارهرندي در مورد نقش بني صدر در ماجراي طبس می گوید: "هنوز پرونده ماجراي طبس در اين زمينه گشوده نشده است. اقدامات مشكوكي در اين حادثه رخ داد كه مسووليت آن متوجه بني صدر بوده و بايد اين پرونده گشوده شود و مورد بررسي قرار گيرد . در ماجرای دیگری شهيد «محمد تقي ابراهيمي»(از همرزمان شهید چمران) چنین می گوید:" اوايل جنگ وقتي بني‌صدر براي بازديد به منطقه رفته بود،‌ من متوجه مكالمه تلفني او با عراقي‌ها ‌شدم و اين مسئله را به دكتر چمران گزارش دادم كه باعث مشاجره شهيد چمران با بني‌صدر ‌شد. تحریم تسلیحاتی سپاه یکی دیگر از سرداران سپاه درباره تحریم تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید: بچه های سپاه در جبهه با هماهنگی ارتش، مقداری سلاح و مهمات تحویل گرفتند، تا این که بنی صدر خائن متوجه این قضیه شد، او که نمی توانست وحدت سپاهی و ارتشی را تحمل کند بعد از گذشت سه ماه از شروع جنگ تحمیلی با ابلاغ دستوری به ارتش فرمان داد که حتی یک فشنگ هم به سپاه تحویل داده نشود. در انتهای افق، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان، حسین بهزاد، ص 125 زمانی که دانشجویان در یک عملیات هماهنگ با ارتش به پیش تاختند، ناگهان دستور عقب نشینی ارتش را صادر کرد و دانشجویان پیرو خط امام قتل عام شدند. وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله و دموکرات پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند. هفته نامه کیهان هوایی، 9 دی 71، به نقل از نشریه ضد انقلابی کار، شماره 45، ص 10 سرانجام با این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن شد که خون ده ها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد. نتیجه گیری: به هرحال به نظر می رسد با توجه به دلایل یاد شده، پیرامون خیانت عالمانه بنی صدر، تعدادی از نیروهای رزمنده در دوران دفاع مقدس که سعید قاسمی و دیگران گروهی از آنها هستند قائل به خیانت بنی صدر هستند. با توجه به صدها دلیل مبنی بر همراهی نکردن بنی صدر با سپاه و نیروهای مردمی و ارائه استراتژی هایی که منجر به عقب نشینی ارتش از خطوط درگیری مستقیم شده بود، خیانت او برای ما به اثبات رسیده است و اعتقاد ما بر خلاف دریابان شمخانی و آقای محسن رشید و .... است. به نظر این عده از رزمندگان، بنی صدر یک خائن بوده و با برنامه ریزی دقیق در جریان انقلاب نفوذ کرده بود و در صورتی که هدایت های امام خمینی (ره) و نظارت دقیق و رهبری عالی ایشان نبود شاید امروز از انقلاب و ایران مقتدر و جمهوری اسلامی خبری نبود، پس بهتر است به جای بحث های انحرافی در خصوص مرده های سیاسی ضمن ولایت مداری با بصیرت کامل در خط انقلاب و ولایت فقیه در جهت مقابله با جریانات فتنه گر و انحرافی حرکت کنیم[img]http://www.bultannews.com/files/fa/news/1390/7/12/64889_138.jpg[/img][img]http://www.bultannews.com/files/fa/news/1390/7/12/64890_199.jpg[/img]
  18. گزارش مشرق از توان پهپادهای ایرانی/3 مهاجر3 و 4 مجوز ورود ایران به لیگ برتر هواپیماهای بدون سرنشین + عکس بدنه مهاجر4 در قیاس با نمونه های قبلی از حالت مدور به حالت مکعبی نزدیکتر شده است. همچنین به جای استفاده از طرح بال بالا در مهاجر2 و 3 در مهاجر4 از طرح بال پایین(نصب بال در پایین بدنه) استفاده شده است که دارای مزایایی نسبت نمونه های قبلی است. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، طرح موفق مهاجر پس از مقبولیت در میان استفاده کنندگان به پایه ای برای یک خانواده از هواپیماهای بدون سرنشین تبدیل شد. از اعضای اصلی این خانواده باید به دو نمونه مهم مهاجر3 و 4 نیز اشاره کرد. البته طرح های دیگری نیز از این خانواده مشتق شدند. از آن جمله پهپاد موجود در تصاویر زیر که در تصاویر منتشر شده یکی از رزمایش ها در جنوب کشور دیده شده که سامانه های کنترل آن و نمایشگر متحرک موقعیت پرنده روی نقشه نیز از در آن به چشم می خورد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/98836_691.jpg[/img] مهاجر3(درنا) درنا به عنوان نسل بعد از مهاجر2 با رویکرد افزایش برد و مداومت پروازی در دستور کار قرار گرفت و با طراحی مجدد بخش های اصلی بال و بدنه به مرحله تولید رسید. از جمله بدنه این نمونه از فرم استوانه ای به فرم مکعبی نزدیک شده و شکل دماغه نیز از حالت مدور در مهاجر2 متفاوت شده است. فرم بال بالا در این نمونه باقی مانده است اما سطح افقی دم پایین تر از سطوح عمودی و پشت ملخ موتور قرار داده شده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/98837_421.jpg[/img] هواپیمای مهاجر3 متناسب با سفارش مشتری می تواند توسط پرتابگر JATO با طول ریل صفر و یا برخاست به وسیله چرخ از روی باند به پرواز درآید. موتور این نمونه نیز مانند مدل های قبلی از نوع ملخی درونسوز و فشار دهنده است که در انتهای بدنه نصب شده است. بازیافت این پرنده متناسب با سفارش مشتری می تواند به وسیله چتر و یا ارابه فرود صورت گیرد. البته ارابه های فرود از نوع ثابت بوده که افزایش نیروی مقاوم هوا را به دنبال دارد. همچنین نمونه ای از مهاجر3 مجهز به بالشتک هوا به جای ارابه فرود مشاهده شده است. هواپیمای مهاجر3 که با نام درنا نیز معرفی شده است با سرعت پایای 180 کیلومتر در ساعت دارای تداوم پروازی 2 تا 3 ساعت است که افزایش قابل توجهی نسبت به مهاجر2 داشته است. بیشینه سرعت درنا 220 کیلومتر بر ساعت و سقف پرواز آن 11000 پا(حدود 3300 متر) است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/98838_803.jpg[/img] به گزارش مشرق، مهاجر3 برای عملیات مراقبت هوایی و شناسایی اهداف مد نظر در فاصله 100 کیلومتری طراحی و ساخته شده است. این هواپیما می تواند در شرایط گوناگون جوی مأموریت خود را اجرا کند. کاربرد مهاجر 3 مانند سلف خود شامل مراقبت هوایی و شناسایی، جنگ الکترونیک، رله ارتباطی، دیده بانی و هدف یابی و دادن گرا، کنترل نوار مرزی جهت مبارزه با قاچاقچیان، کنترل ترافیک شهری، عکسبرداری جهت تهیه نقشه های جغرافیایی است و توان ارسال تصاویر گرفته شده به صورت بلادرنگ را دارد. مهاجر4 با پیشرفت صنایع هوایی قدس در امر طراحی و بهسازی پهپادها و بر اساس نتایج حاصل از نمونه های تحویل شده به نیروهای مسلح هواپیمای مهاجر4 جهت عملیات مراقبت هوایی و شناسایی اهداف در فاصله 150 کیلومتری طراحی و ساخته شد. اقدام به تغییر مجدد طراحی بال و بدنه منجر به افزایش بیش از پیش کارایی و ارزش عملیاتی این نسل شد به طوریکه بیش از مهاجر3 مورد توجه قرار گرفته و هم در یگان های ارتش و هم در سپاه عملیاتی شده است. بدنه مهاجر4 در قیاس با نمونه های قبلی از حالت مدور به حالت مکعبی نزدیکتر شده است. همچنین به جای استفاده از طرح بال بالا در مهاجر2 و 3 در مهاجر4 از طرح بال پایین(نصب بال در پایین بدنه) استفاده شده است که دارای مزایایی نسبت نمونه های قبلی است از جمله سطح مقطع راداری کمتر، کاهش سطح هواپیما از روبرو ، کمک اثر سطح به بلند شدن پرنده در صورت برخاست از باند و همچنین کاهش نیروی مقاوم(درگ) القایی. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100029_534.jpg[/img] مهاجر4 با دوربین جلونگر و دوربین روی پایه دو درجه آزادی البته باید گفت در مهاجر4 از بالچه های نوک بال نیز که باعث کاهش درگ القایی می شود استفاده می شود که کاهش مصرف سوخت و افزایش برد پروازی را نتیجه می دهد. به گزارش مشرق، تغییرات طراحی مهاجر4 که بلوغ طراحی پهپادهایی در این رده را نشان می دهد، به همین جا ختم نشده بلکه شکل بال این پرنده نیز بهبودهای زیادی یافته است از جمله به جای شکل پیکانی بالهای مهاجر 2 و 3 در این نمونه از بال ذوزنقه ای(بالهایی با زاویه پسگرایی در لبه حمله و پیشگرایی در لبه فرار) استفاده شده است که علاوه بر کاهش درگ به افزایش سفتی بال نیز کمک می کند، ضمن اینکه مساحت بال نیز افزایش یافته که به افزایش نیروی بالا برنده و در نتیجه افزایش وزن برخاست و محموله قابل حمل می انجامد. از اینرو بیشینه جرم مهاجر4 به 175 کیلوگرم می رسد که در مقایسه با 85 کیلوگرم برای مهاجر2 به حدود 2 برابر افزایش یافته است. همچنین مداومت پروازی این نمونه نیز در بیشترین ارقام اعلام شده به حدود 3.3 تا 4.7 برابر مهاجر2 رسیده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100028_478.jpg[/img] مهاجر4 در حال پرواز با توجه به برد پروازی این هواپیما که کاملاً از دید کاربر خارج می شود امکان هدایت آن به وسیله کاربر از ایستگاه کنترل زمینی به دو صورت نیمه خودکار و یا تمام خودکار وجود دارد. در حالت نیمه خودکار، کاربر با دیدن اطلاعات پروازی هواپیما که در صفحه نمایش ایستگاه نشان داده می شود، هواپیما را متناسب با مأموریت، کنترل و هدایت می نماید. در حالت تمام خودکار، مختصات جغرافیایی نقاط از پیش تعیین شده و مسیر پرواز توسط کاربر از طریق ایستگاه کنترل زمینی در حافظه تجهیزات الکترونیکی هواپیما ذخیره شده و هواپیما با استفاده از سامانه GPS و ارتفاع سنج می تواند مسیرهای از پیش تعیین شده را طی نماید. کاربر در حین پرواز می تواند در مسیر پرواز تصحیحات مورد نظر فرمانده عملیات را اعمال نماید. به گزارش مشرق، این هواپیما توانایی فیلمبرداری و عکسبردای هوایی، ارسال تصاویر ویدئویی به صورت زنده(و امکان ضبط تصاویر در ایستگاه کنترل زمینی)، توانایی برنامه ریزی رفت و برگشت و اجرای مأموریت به صورت رایانه ای و خلبان خودکار و ارسال دائم اطلاعات پروازی را دارد. از این هواپیما می توان در عملیات مراقبت هوایی و شناسایی در قالب عکسبرداری و فیلمبرداری هوایی از عمق مواضع دشمن، جنگ الکترونیکی، رله ارتباطی، دیده بانی، هدف یابی و گرا دادن، کنترل ترافیک، کنترل نوار مرزی به منظور مبارزه با قاچاق، مطالعات هواشناسی، عکسبرداری جهت تهیه نقشه های جغرافیایی و یا دیگر مأموریت های مورد نیاز استفاده کرد. گفتنی است محموله مراقبت و شناسایی مهاجر4 شامل دوربین جلونگر(FL TV)، دوربین پایین نگر(DL TV)، پلتفرم دو درجه آزادی و دوربین عکسبرداری است. به گزارش مشرق، هواپیمای مهاجر4 با حداکثر سرعت گشت زنی 180 کیلومتر بر ساعت دارای مداومت پروازی 5 تا 7 ساعت بوده(در برخی موارد 3-5 ساعت اعلام شده) و می تواند در شرایط جوی گوناگون مأموریت خود را به بهترین صورت اجرا کند. بازیافت این هواپیما متناسب با سفارش مشتری به وسیله چتر و یا ارابه فرود صورت می گیرد. بیشینه سرعت مهاجر4 به حدود 200 کیلومتر بر ساعت رسیده سقف پرواز آن 15000 پا(حدود 4500 متر) عنوان شده است که نسبت به مهاجر 2 و 3 که تا 11هزار پا توان صعود داشتند حدود 36 درصد بهبود را بیان می کند بنابر این مهاجر4 محدوده وسیع تری را می تواند پوشش دهد. جنس بدنه این پهپاد از مواد مرکب است که علاوه بر کاهش وزن پرنده موجب کاستن از سطح مقطع راداری آن نیز می شود. ارابه فرود این پرنده فاقد چرخ بوده و در واقع چیزی بین اسکید و ارابه فرود معمولی است که ضمن داشتن برخی مزایای نمونه چرخ دار، از وزن کمتری برخوردار است. طول این هواپیمای بدون سرنشین 3.64 متر و دهانه بال 5.30 متر است که در قیاس یا مهاجر2 حدود 70 سانتیمتر کشیده تر و 1.5 متر دهانه بال بیشتری دارد. آنطور که به نظر می رسد از طرح موفق مهاجر4، نمونه های دیگری نیز ساخته شده که هدهد A/100 و شاهین از آن جمله اند. این نمونه ها تفاوتهایی نیز با نمونه پایه دارند. مثلاً هدهد A/100 حدود 10 سانتیمتر کشیده تر بوده و دهانه بال آن 5.33 متر است و بیشینه وزن پرتاب آن نیز 210 کیلوگرم اعلام شده که طبعاً تفاوت هایی در کارایی پرنده متناسب با نیازهای جدید به دنبال خواهد داشت. تنها تا سال 1385 بیش از 30 فروند مهاجر4 و بیش از 10 فروند شاهین ساخته شده و تا امروز تعداد زیادی از نمونه های مختلف آن به یگان های مختلف نیروهای مسلح کشور تحویل داده شده است. ادامه دارد ... [url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/70051/مهاجر3-و-4-مجوز-ورود-ایران-به-لیگ-برتر-هواپیماهای-بدون-سرنشین-عکس]منبع[/url]
  19. [img]http://freeebayimagehost.com/images/z7ir16ebg1kfluj5c9pr.jpg[/img] در آغاز حمله نظاميان رژيم سرنگون شده بعثي‌ عراق به مرزهاي مقدس جمهوري اسلامي ايران، يگان‌هاي هوا درياي نيروي دريايي ارتش مستقر در منطقه عملياتي آبادان و خرمشهر، از جمله طلايه ‌داران مقابله با نيروهاي متجاوز بودند. هوادريا يكي از يگان‌هاي عملياتي نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران است كه از اسكادران‌هاي بال ثابت، بالگرد و هواناو تشكيل شده است. پس از آغاز جنگ تحميلي، به دليل نزديكي اسكادران هواناو به صحنه هاي نبرد و احتمال آسيب پذيري هواناوها، در اولويت هواناوهاي BH7 و پس از آن تعدادي از هواناوهاي SRN6 كه توانايي تحرك داشتند از خسروآباد خرمشهر به جزيره خارك انتقال يافتند. هواناو كه تمامي قوانين حركت را زير پا مي گذارد، وسيله اي است كه بر روي زمين و آب بسيار سريع حركت مي كند و بسيار پر قدرت است و بر روي بالشتكي از هوا حركت مي كند كه سازه آن با سطح زمين تماس ندارد و روي آب نيز همانند موج به حركت درمي آيد. هواناوهاي بزرگ تا ارتفاع پنج متر از سطح زمين بالا مي روند و به اين ترتيب قادرند در هر شرايطي روي زمين حركت كنند. كارشناسان نظامي مي گويند كه هيچ ساحلي از دست هواناو در امان نيست، با هواناو مي شود به ساحل هايي رفت كه با هيچ وسيله ديگري امكان رفتن به آن وجود ندارد، يعني يك وسيله آبي خاكي كامل كه در هر شرايطي قادر به انجام مأموريت است. در شرايطي كه وسايل نقليه ديگر ناتوان مي شوند ، هواناو به كارش ادامه مي دهد. اين وسيله انعطاف پذيرتر از قايق و ارزان تر از بالگرد است. * بيش از 15 هزار ساعت شناسايي 'عمليات گشت و شناسايي هوايي در شمال خليج فارس و ديگر مناطق جنگي، با بيش از15 هزار ساعت پرواز'، 'شركت مداوم در سلسله عمليات اسكورت كاروان‌هاي نفتي و تجاري'،' شركت مؤثر در عمليات‌ ثامن الائمه، بيت المقدس، خيبر، بدر، والفجر8 و ...' و شركت در عمليات 'مرواريد' از جمله فعاليت‌هاي يگان‌هاي رزمي هوادرياي نيروي دريايي ارتش در دوران دفاع مقدس است. از ديگر فعاليتهاي اين يگانها، ' پشتيباني از نيروهاي مستقر درسكوها و ايستگاه‌هاي دريايي مناطق عملياتي بوسيف، نهر قاسميه، قفاض، شهيد ترويجي و غيره 'و' پشتيباني پرنده هاي بال ثابت هوا دريا از نيروهاي خودي (20 هزار ساعت پرواز پشتيباني)' است. هواناوهاي نيروي دريايي (هاوركرافت‌ها) نيز نقش به سزايي را (با بيش از ده هزار ساعت عمليات) در اجراي عمليات‌ بزرگي چون ثامن الأئمه، بيت المقدس، خيبر، والفجر8 و ... ايفا كردند. بعد از فرمان تاريخي حضرت امام(ره) در آبان 59 مبني برشكست حصرآبادان و در پي عزل بني‌صدر، مقدمات همكاري جدي نيروهاي نظامي (ارتش و سپاه) فراهم شد و عمليات ثامن‌الائمه در نتيجه اين همكاري طراحي و اجرا شد. بر اين اساس، لشگر 77 ثامن‌الائمه از فروردين‌ماه 1360 مسئوليت منطقه عملياتي خرمشهر و آبادان را از فرماندهي اروند دريافت نمود و با احداث جاده 'وحدت' ترددهاي جزيره آبادان را از دريا به خشكي تغيير مسير داد. عمليات ثامن‌الائمه در ساعت پنج صبح پنجم مهر 1360 آغاز و در تاريخ دهم مهرماه همين سال و بعد از 6 روز نبرد موفقيت‌آميز به پايان رسيد. طراحي ، فرماندهي و اجراي اين عمليات توسط نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران و با شركت و همكاري يگان‌هايي از سپاه پاسداران صورت پذيرفت. تيپ‌يكم لشگر 77 در منطقه ذوالفقاريه، تيپ دوم در منطقه فياضيه و تيپ سوم در منطقه دارخوين حمله را آغاز و با محاصره نيروهاي دشمن خطوط مورد نظر را تصرف كردند. 'مصرف و تأمين ساحل شرق رودخانه كارون با آزادسازي 150 كيلومتر مربع از زمين‌هاي خودي و خارج شدن آبادان از محاصره دشمن و كشته و زخمي شدن 3000 نفر از نيروهاي متجاوز و همچنين به اسارت درآمدن 1656 نفر از نيروهاي عراقي' ، 'انهدام 90دستگاه تانك و نفربر و 100 دستگاه از انواع خودرو، سرنگوني 3 فروند هواپيما و يك فروند بالگرد و نيز به غنيمت گرفتن 100 دستگاه تانك، 60 دستگاه نفربر، سه دستگاه لودر، 5 عراده توپ و 150 دستگاه خودرو'، از جمله نتايج اين عمليات بود. از نكات قابل توجه در اين عمليات، طراحي منظم و انجام پيش‌بيني‌هاي مورد نياز در تمام زمينه‌ها و همچنين حضور مؤثر هواناوهاي نيروي دريايي ارتش در شكست حصرآبادان بود. با صدور فرمان حضرت امام در آبان‌ماه 1359 مبني بر اين‌كه حصر آبادان بايد شكسته شود، اولين و تنها يگان‌هايي از ارتش كه با توجه به شرايط جغرافيايي خور و رودخانه و وضعيت محاصره آبادان مي‌توانست در صحنه عمليات حضور يابند هواناوهاي نيروي دريايي ارتش بودند. اين يگان‌ها 25 مهرماه 1359 در بندر امام خميني مستقر و از همان آغاز علميات، پشتيباني نيروهاي رزمنده، تخليه ساكنين منطقه، تخليه مجروحان، شهدا، اسرا و انتقال مهمات و تجهيزات جنگي را به‌نحو مطلوب انجام دادند. منطقه عمليات هواناوها علاوه بر اين‌كه در زير آتش مستقيم توپخانه و تيربارهاي سبك و سنگين دشمن قرار داشت، از نظر مسير تردد در شب كه در خورها و رودخانه‌ها انجام مي‌شد از پيچيدگي‌هاي ويژه‌اي برخوردار بود و هر هواناو به‌طور مستقيم دو سورتي از بندر امام به بندر چوئبده و بالعكس با حدود 12 ساعت پرواز در هر شب را مي‌بايستي انجام دهد. حضور هواناوها زماني در اين عمليات آغاز شد كه كليه راه‌هاي مواصلاتي آبادان قطع و شهر در محاصره كامل نيروهاي عراقي قرار داشت و امكان هيچ‌گونه پشتيباني شامل تقويت نيروهاي رزمنده و آمادهاي مختلف وجود نداشت و دشمن تا ايستگاه هفت پيش‌روي و جاده آبادان- ماهشهر قطع شده بود و دشمن توانسته بود وارد نخلستان آبادان در ساحل رودخانه بهمنشير شود. فعاليت پشتيباني هواناوها به‌گونه‌اي بود كه پس از دو هفته تداوم عمليات، نيروهاي مدافع شهر توانستند جاني بگيرند و پيش‌روي دشمن را متوقف نموده و به‌تدريج امكان فعاليت و به‌كارگيري ساير تجهيزات دريايي از قبيل بالگردها، لنج‌ها و دوبه‌ها براي پشتيباني از منطقه فراهم شود. نتيجه اين عمليات و انجام 900 ساعت پرواز در شب در خورها و رودخانه‌هاي منطقه عمليات، عملاً محاصره آبادان را شكست و موجب شد تا شرايط به‌كارگيري ساير وسايل پشتيباني كننده از نيروهاي رزمنده فراهم شود به‌نحوي كه لشكر 77 ثامن‌الائمه خراسان از فروردين 1360 مسئوليت منطقه عملياتي خرمشهر-آبادان را برعهده گيرد و در نهايت، عمليات آفندي ثامن‌الائمه در تاريخ پنجم مهرماه 1360 انجام و ساحل شرقي رودخانه كارون تأمين و ارتباط جاده ماهشهر-آبادان و اهواز-آبادان مجدداً برقرار شد. بعد از ظهر روز دوشنبه 31 شهريور ماه 1359 ناگهان باراني از آتش بر خرمشهر باريدن گرفت و شهر را غرق در آتش و دود ساخت. براي اغلب مردم بروز چنين وضعي، قابل تصور نبود. در واقع پس از حملات هوائي عراق به فرودگاه‌هاي ايران در بعد از ظهر روز 31 شهريور 1359 يگان‌هاي زميني عراق مأموريت خود را شروع كردند. دشمن با شناسائي قبلي از ميزان توان و نيروي مستقر در پاسگاه‌هاي مرزي و اطلاع از نقاط ضعف خودي، اقدام به هجوم كرد و قبل از حركت، اجراي آتش روي پاسگاه‌هاي مرزي و جاده‌هاي اصلي را تشديد نمود و علاوه بر اجراي آتش توپخانه، تانك‌ها و خمپاره‌‌اندازها، جاده خرمشهر – اهواز، پاسگاه كيلومتر 25 و پاسگاه شلمچه را زير بمباران هواپيماهاي خود گرفت. عراق ابتدا سعي كرد عقبه اصلي خرمشهر يعني جاده خرمشهر – اهواز را تهديد كند و امكان مقاومت نيروهاي مستقر در پاسگاه‌هاي مرزي را خنثي سازد. در 31 شهريور1359 نيروهاي ارتش عراق متشكل از لشكر 31 زرهي تيپ 26 زرهي و تيپ 33 نيروي مخصوص كه زير امر لشكر 5 پياده مكانيزه تقويت شده قرار داشتند، با پشتيباني هوائي و آتش توپخانه، هجوم گسترده‌اي را در محور شلمچه – خرمشهر آغاز كردند. شهر خرمشهر به علت موقعيت ويژه‌‌اي كه داشت براي دشمن از اهميت فوق‌العاده برخوردار بود و جنبه تبليغاتي اشغال آن مورد توجه جهاني قرار مي‌گرفت با شروع هجوم ناجوانمردانه دشمن، يك يگان تكاور دريايي كه جهت مقابله با گروهك‌هاي فعال در خرمشهر مستقر بود، بلافاصله با توان اندك به طرف شلمچه عزيمت و با اجراي تك‌هاي ايذايي و شكار تانك، تلاش گسترده‌اي را جهت مقابله و كند كردن پيشروي دشمن آغاز كرد. گردان يكم تكاور دريائي هم‌زمان با تجاوز دشمن، به طرف خرمشهر عزيمت و در بامداد اول مهرماه 1359 در خرمشهر مستقر گرديد پس از انجام شناسائي از محورهاي پيشروي دشمن و كسب آمادگي‌هاي لازم، يگان‌هاي تابعه گردان در مناطق اقدام به سد پيشروي دشمن كردند. با توجه به وسعت منطقه، استعداد و گسترش نيروهاي دشمن، يگان‌هاي تكاور دريائي با اجراي عمليات ايذائي، پدافند در نقاط اتكا، عمليات تاخيري و عمليات كمين توانستند نقش مؤثري را در به تأخير انداختن حركات دشمن و كند نمودن پيشروي ارتش عراق ايفا نمايند. با وجود استعداد كم يگان‌هاي تكاور دريايي در مقايسه با استعداد برتر نيروهاي متجاوز (يك گردان در برابر 3 تيپ عراقي) شدت و اثرات اين عمليات در حدي بود كه بنا به اظهار يك افسر اسير عراقي، دشمن، مدافعان منطقه را حداقل يك تيپ تكاور دريايي تقويت شده با يگان‌هاي زرهي برآورد كرده بود. پس از محاصره نزديك خرمشهر در اثر تشديد حملات دشمن كه از حجم‌آتش سنگين توپخانه و ساير جنگ‌افزارها برخوردار بود، تنها مدافعان خرمشهر يگان كوچكي متشكل از نيروهاي تكاور دريايي (يگان‌هاي تكاور دريايي در اثر فشار شديد دشمن تلفات زيادي را متحمل شده و استعداد آنها به مراتب كمتر از آغاز جنگ شده بود) و نيروهاي مردمي با تجهيزات نامناسب بود. اين نيروها تا آخرين نفس با حماسه آفريني توانستند مدت 34 روز در مقابل دشمن با قدرت عظيم مقاومت نمايند. عمليات پدافندي خرمشهر كه حاصل 34 روز نبرد شديد و خونين بود. دشمن را در تحقق طرح اشغال سه روزه خرمشهر ناكام گذاشت و با وجود عبور دشمن از رودخانه كارون در محور مارد در تاريخ 21 مهرماه 1359 و رسيدن به نزديكي جاده خرمشهر – آبادان با پدافند يگان‌هاي تكاور دريائي در ايستگاه‌هاي 7 و اسكله 12 آبادان متوقف گرديد. اگر چه در عمليات پدافندي خرمشهر عناصري از نيروهاي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروهاي مردمي شركت فعال داشتند، ولي مقاومت سرسختانه و حماسه‌آفريني تكاوران در 34 روز نبرد نابرابر در برابر دشمن، برگ زريني در تاريخ نيروي ‌دريائي ارتش جمهوري اسلامي ايران آفريد. در اين عمليات غرورآفرين، نقش فرماندهي ناخدا يكم تكاور داريوش ضرغامي و ناخد ايكم هوشنگ صمدي در هدايت يگان‌ها در مقابل ماشين عظيم جنگي عراق در محور شلمچه – خرمشهر علي‌رغم فقدان پشتيباني لازم قابل تقدير است. بررسي عملكرد هواناو دردوران دفاع مقدس و پيش از آن گوياي موفقيت و عملكرد مثبت اين وسيله در نيروي دريايي ارتش است. اين واحدها با وجود شركت قابل توجه درماموريت‌هاي جنگي بدون كوچكترين تلفاتي از صحنه جنگ، سربلند خارج شدند. [img]http://freeebayimagehost.com/images/4ngdeu5706m6lt321e0f.jpg[/img] ایرنا
  20. [quote]درسته که این قایقها کاربری زیادی برای بستن تنگه هرمز و حمله به ناوهای تجاری خواهند داشت ولی‌ برای ضربه زدن به یک نیرو دریایی پیشرفته هیچ عصری نخواهند داشت... ۱۲ آپاچی راحت ۳۰۰ تا از این قایق‌ها را به راحتی‌ غرق می‌‌ کنند... ما باید درصدی از قایق‌ها تندرو خود را مجهز به سیستمها و موشک‌ها ضدّ هوایی کنیم وگرنه حتا قایقها تندرو ما که مجهز به موشک‌ها ضدّ کشتی کروز هستند عصری چندان ضدّ یک نیرو دریایی پیشرفته نخواهند داشت [/quote] [b]البته دوست عزیزم قایق های تند روی ما اثر بسیار زیادی درمقابل دشمن خواهند داشت نه عصری[/b]
  21. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scqxdfzdrp6pule7nru7.jpg[/img] این یک ماموریت آزاد است. از طرف فرماندهی ابلاغ شده که با هر وسیله‌ای که در اختیار داری به هدف حمله و آن را نابود کنید. هر کدام از شما هم که تمایل داشته باشید می‌توانید به سمت هدف پرواز کنید و آن را از بین ببرید. این بخشی از صحبت‌های فرمانده ما بود که بچه‌ها را گردآورده بود و آنان را توجیه می‌کرد. او می‌گفت: در منطقه پتروشیمی عراق دو دستگاه رادار رازیت قرار دارد که این رادارها مختصات نیروهای ما را به نیروهای هوایی عراق گزارش می‌دهند. چند دقیقه بعد هم هواپیماهای دشمن روی منطقه به پرواز در می‌آیند و به مدت 10 تا 150 دقیقه رزمنده‌ها را قلع و قمع می‌کنند. چون سرعت و دقت عمل این رادارها بسیار زیاد است نزدیک شدن به آنها غیر ممکن است. چند نفر از بچه‌ها هم برای حمله به آنها چند بار پرواز کرده‌اند و اما تا این لحظه هیچ کدام موفق به انهدام رادارها نشده‌اند. من تازه به عنوان افسر عملیات وارد منطقه شده بودم و هنوز منطقه برایم نا آشنا بود. در این فکر بودم که راهی برای انهدام رادارها پیدا کنم اما هر چه بیشتر فکر می‌کردم کمتر به نتیجه می‌رسیدم. مشغول قدم زدن در محوطه بودم که یکی از خلبانان‌ها به سویم آمد و گفت: من 13 ساعت روی پتروشیمی پرواز کرده‌ام. هر طوری که شده باید آن رادارها را بزنم. اگر شما موافق باشید با هم پرواز کنیم. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/o87e08hwtr114wrc8un.jpg[/img] حرفش مرا به فکر فرو برد. او با این مدت پرواز حتما به منطقه آشنایی کامل داشت. اعتماد به نفس او برایم ستودنی بود. بدون معطلی پیشنهادش را قبول کردم. مقدمات کار فراهم شد و حدود ساعت 9:15 صبح روز بعد هلیکوپتر از باند پرواز جدا شد. تعدادی از بچه‌های صدا و سیما هم برای تهیه فیلم و عکس به منطقه آمده بودند که با یک هلیکوپتر 214 با ما همراه شدند. به منطقه پتروشیمی رسیدیم. دلهره و اضطراب سراسر وجودمان را فرا گرفته بود. هر لحظه امکان داشت رادارها مختصات ما را به نیروهای پدافندی گزارش دهند. کمکم میبدی مرتب مرا دلداری می‌داد و می‌گفت: حتما موفق می‌شویم. من قول می‌دهم که پیروز به پایگاه بازگردیم. از ضلعی که خلبانان دیگر برای حمله به پتروشیمی رفت بودند. به رادارها نزدیک شدم. اما موفق نمی‌شدم موشک‌ها را روی هدف قفل کنم. وقتی اوضاع را این طور دیدم با پایگاه تماس گرفتم و گفتم: من مسیرم را تغییر می‌دهم و از جناح دیگر وارد می‌شوم. خلبان هلی‌کوپتر دیگری که همراهم بود مرتب فریاد می‌زد و می‌گفت از آن طرف نرو. آنجا کاملا در کنترل عراقی‌هاست شما را می‌زنند. من که دیده بودم نیروهای عراقی با استفاده از آن رادارها چه بر سر بچه‌ها می‌آورند تصمیم گرفتم هر طور شده از همان جناح به پتروشیمی نزدیک شوم و آن را منهدم کنم. نیروهای دشمن تمام توانشان را برای مقابله با ما بکار گرفته بودند. در ارتفاع 500 پایی سرعتم را به 30 گره رساندم و آرام آرام به جلو حرکت کردم. هلی‌کوپترهای عراقی در ارتفاع 3000 پایی با راکت و توپ به سمت ما شلیک می‌کردند. چند قبضه چهار لول هم که روی منطقه پتروشیمی مستقر بود آتش پرحجم خود را به سمت ما گشود جهنمی از آتش در اطرافمان بوجود آمد اما ما همچنان پیش می‌تاختیم. روی شط که رسیدیم. موشک‌ها را بر روی هدف قفل کردم. برای اینکه مطمئن شوم موشک‌ها منحرف نمی‌شوند یک موشک آزمایشی شلیک کردم. موشک به سمت هدف رفت و آن را منهم کرد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ah1_14%7E0.jpg[/img] پشت بیسیم به خبرنگاران اعلام کردم که دوربین‌هایشان را روشن کنند. چند لحظه بعد موشک دوم را رها کردم. موشک به هدف خورد و من با یک گردش سریع، دوباره به سمت هدف بازگشتم. گویا هلی‌کوپتر دچار نقص فنی شده بود. احساس می‌کردم هر چند ثانیه یک بار با سرعت به جلو پرتاب می‌شوم. به کمکم گفتم: مثل اینکه هلی‌کوپتر را زدند. او حرفم را تائید کرد. اما هیچ کدام مطمئن نبودیم. همه دستگاه‌ها روشن بودند و هر کدام وظیفه خود را به خوبی انجام می‌دادند. وقتی وضع را این طور دیدم تصمیم گرفتم کار را ادامه دهم. چند بار دیگر هم به رادارها نزدیک شدم و هر بار چند راکت به طرفشان شلیک کردم و دقایقی بعد وقتی دیدم هدف از بین رفته و دود حاصل از انفجار تمام فضای منطقه را فرا گرفته با یک چرخش سریع به سمت پایگاه پرواز کردم. همین که به پایگاه رسیدم بچه‌ها را دیدم که با خوشحالی به طرفم می‌دوند آنها که فهمیده بودند این عملیات با موفقیت همراه بود به استقبالمان آمدند تا این پیروزی را به ما تبریک بگویند. هلی‌کوپتر به زمین نشست. بچه‌های پایگاه که دور هلی‌کوپتر حلقه زده بودند با اشاره دست از نتیجه پرواز می‌پرسیدند. من هم با تکان دادن سر می‌گفتم: موفق شدیم. کنترل هلی‌کوپتر را به دست کمک دادم. هنوز از هلی‌کوپتر پیاده نشده بودم که بچه‌ها مرا به روی دست‌هایشان گرفتند و به طرف دفتر فرماندهی به راه افتادند. از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند و مرتب صلوات می‌فرستادند صدای صلوات و تکبیر فضای پایگاه را فرا گرفته بود. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که سرپرست تیم فنی با عجله به طرفم آمد و گفت: مهدی بیا معجزه خدا رو نگاه کن. زود باش و بدون اینکه منتظرم بماند با سرعت به طرف هلی‌کوپتر رفت من که منظورش را نفهمیده بودم با چند نفر از بچه‌ها به دنبالش به راه افتادم. وقتی به هلی‌کوپتر رسیدم ملخ دورهای آخرش را می‌زد. سرپرست تیم فنی با دست ملخ هلی‌کوپتر را نشانم داد. همین که نگاه کردم متوجه شدم قسمت بزرگی از ملخ مورد اصابت گلوله‌ها قرار گرفته و از بین رفته است و آن روز هر چه فکر کردم هیچ پاسخی برای سقوط نکردن هلی‌کوپتر نیافتم. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/r2chbc6a63fbg40hwd7h.jpg[/img] راوی: خلبان مهدی مدرس خبرگزاری فارس
  22. saiedtomcat

    معجزه ای در پرواز(خاطره خلبان هوانیروز)

    [quote]nدمت گرم عروسیتم مبارک[/quote] ممنون [quote]ممنون از اين عجايب و امدادهاي غيبي زياد داشتيم [/quote] دفاع ما، مقدس بود -جنگ نبود نمونه های این امداد های غیبی رو ما در همه جاهای دفاع مقدس شاهد بود ولی در نیروی هوایی خیلی بیشتر کتابهای بر بلندای سپهر رو بخونید میفهمید منظورم چیه