Recommended Posts

بر 23 دی 1401 در 21:05 , archersarash گفت:

سلام و وقتتون بخیر 

با سپاس از شما 

لطفا تصویز نقشه ای که گذاشتین عوض کنین ...اینجا یک سایت ایرانیه نه عربی 

 

سلام عکس ویکیپدیا که یک سایت غربی هست را در مورد استان های عربستان گذاشتم. 

الان هم نمیتونم تغییر بدهم. 

در کشورهای عربی کاملا و در همه چیز نام خلیج فارس را عوض کردند. 

-------

سلام 

توی تصویرتون به خلیج فارس هم دقت بکنید خوب است :(

-------

سلام حواسم به نام دریاها نبود مدیران لطفا عکس را با پایینی تغییر بدهند. 

Map-of-Saudi-Arabia-showing-the-13-diffe

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پایان بحران در روابط تهران و ریاض

ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط و بازگشایی سفارت خانه ها توافق کردند

متن بیانیه سه جانبه تهران، ریاض، پکن

 

لینک از سایت تابناک :

 

https://www.tabnak.ir/fa/news/1167258/پایان-بحران-در-روابط-تهران-و-ریاض-ایران-و-عربستان-برای-ازسرگیری-روابط-و-بازگشایی-سفارت-خانه-ها-توافق-کردند-متن-بیانیه-سه-جانبه-تهران-ریاض-پکن

 

  • Like 3
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان و حاکم دیکتاتورش بازی سیاست را داره یاد میگیره.

از اون هیجان های خام اولیه فاصله گرفته و حالا میدونه از اونجا که یه جورهایی داره به سمت عملگرایی مثل اردوغان میره ( براش خط قرمزی جز منافعش وجود نداره ) بهترین کار این هست تا با بازی میان قدرت ها و البته منطقه خودش منافع حداکثری کسب کنه.

برای همین میان روسیه و آمریکا قرار میگیره نه در سمت یکی.

میان چین و امریکا قرار میگیره نه در سمت یکی.

میان ایران و صهیونیستها قرار میگیره نه در سمت یکی.

میان ترکیه و قطر قرار میگیره نه در سمت یکی.

 

و به همین ترتیب بازی های پیچیده تر.

 

پ ن: سعودی ها از هیچکدوم از اقدام خصمانه خودشون ضد ایران عقب نخواهند کشید و پیش تر هم خواهند اومد. امیدوارم برخی در ایران در توهم عربستان سعودی اصلاح شده! نباشند. برای این رژیم حتی این قدم هم با هدف اقدامات بیشتر علیه ایران هست چون ایران را مثل صهیونیستها تهدید موجودیتی برای خودش میبینه. بنابراین مقامات ما نباید این دست توافقات دستهاشون را ببنده برای جبران اقدامات قبلی و بعدی سعودی!

 

  • Like 4
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چند قسمت مهمه داخل بیانیه مشترک عربستان و ایران بود:

IMG_20230310_181906_784.jpg

در نتیجه‌ی گفتگوهای انجام شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارت‌خانه‌ها و نمایندگی‌ها را بازگشایی کنند. 

 

دو کشور با تاکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقت‌نامه همکاری‌های امنیتی امضا شده در تاریخ ۱۳۸۰.۱.۲۸خورشیدی برابر با  ۲۰۰۱.۴.۱۷ میلادی و نیز موافقت‌نامه عمومی همکاری‌های اقتصادی، بازرگانی، سرمایه‌گذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضا شده در تاریخ ۱۳۷۷.۳.۶ خورشیدی برابر با ۱۹۹۸.۵.۲۷ میلادی توافق کردند.

 

غیر از این موارد بیانیه چند اتفاق مهم هم افتاده است:

 

1_چین واسطه ی بین عربستان و ایران شده که اولین بار هست چین وارد مناقشه های خاورمیانه به این صورت میشود. 

 

2_عربستان رسما شکست خودش را در سیاست مقابله با ایران را پذیرفته(جنگ یمن، حمایت از داعش، حمایت از گروهک های تروریستی، ساخت شبکه های ماهواره ای معاند و... ) قبلا ادعاهای خنده داری در مورد نابود کردن ایران و دوستانش در منطقه میکردند که حالا معلوم هست واقعیت توانسته اون ها را سر عقل بیاورد(البته از نقش چند تا موشک و پهپاد کوچولو نباید بگذریم :)

  • Like 3
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در واکنش به این توافق لاپید بود که به گمانم امروز الام کرد این ممکنه برای پدافند منطقه ای که ضد ایران میساختیم مشکل ایجاد کنه. بحث اینه طبیعی هست که مشکلی ایجاد نمیکنه و عربستان همچنان برنامه های ضد ایرانیش را پیش میبره ولی بحث اصلی تر همین رویکرد جدی صهیونیستها به رهبری سنتکام آمریکا در ایجاد زیرساختهای نظامی ضد ایران هست.

 

آل سعود دشمنیش با ما دشمنی یکی دو سال گذشته نیست که با توافقی رفع بشه ولی ما هم نباید فرصت ها را رها کنیم ( صدام های جدید که مانع رسیدگی ما به دشمن اصلی میشن ) تا حد ممکن سعی کنیم این حکومت ها را که به هر حال بر ملت ها و کشورهای مسلمان حاکم هستند از ضربه به منافع مسلمانان و اسلام تا حد ممکن با پرهیز از جنگ بر حذر داریم. حالا هر چه در مقام رویارویی هم که شده با تمام ضرباتشون کوتاه بیاییم. ( اون علیف نادان هم در این زمره است. یک صدام کوچولو! در بطن خودش داره )

 

در کنارش باید حواسمون جمع باشه که دشمن اصلی با همین ها طرح هاش را پیش میبره و در هر زمان و مکانی دنبال فرصتی برای ضربه بعدی است و خیمه شب بازی هاشون نباید ما رافریب بده. برنامه های آل سعود با صهیونیستها اتفاقا ( با تمام این جیغ های جعلی ) گرم تر میشه به این بهانه آۀ سعود که ما قائل به گفتگو با همه هستیم از دشمنمون ایران گرفته تا صهیونیستها. با اونا توافق کردیم با این ها هم توافق میکنیم.

 

در مورد یمن هم سعودیها میتونند تضمین های امنیتی دریافت کنند به شکل کامل به شرط اینکه پای امارات را از تجزیه یمن و جزایرش ببرند. و البته که با تحویل کشور یمن به مردم یمن و رفع محاصره. هرچند بعید هست چون ترسشون بر عقلشون چیره است.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
23 minutes قبل , alala گفت:

در واکنش به این توافق لاپید بود که به گمانم امروز الام کرد این ممکنه برای پدافند منطقه ای که ضد ایران میساختیم مشکل ایجاد کنه. بحث اینه طبیعی هست که مشکلی ایجاد نمیکنه و عربستان همچنان برنامه های ضد ایرانیش را پیش میبره ولی بحث اصلی تر همین رویکرد جدی صهیونیستها به رهبری سنتکام آمریکا در ایجاد زیرساختهای نظامی ضد ایران هست.

 

آل سعود دشمنیش با ما دشمنی یکی دو سال گذشته نیست که با توافقی رفع بشه ولی ما هم نباید فرصت ها را رها کنیم ( صدام های جدید که مانع رسیدگی ما به دشمن اصلی میشن ) تا حد ممکن سعی کنیم این حکومت ها را که به هر حال بر ملت ها و کشورهای مسلمان حاکم هستند از ضربه به منافع مسلمانان و اسلام تا حد ممکن با پرهیز از جنگ بر حذر داریم. حالا هر چه در مقام رویارویی هم که شده با تمام ضرباتشون کوتاه بیاییم. ( اون علیف نادان هم در این زمره است. یک صدام کوچولو! در بطن خودش داره )

 

در کنارش باید حواسمون جمع باشه که دشمن اصلی با همین ها طرح هاش را پیش میبره و در هر زمان و مکانی دنبال فرصتی برای ضربه بعدی است و خیمه شب بازی هاشون نباید ما رافریب بده. برنامه های آل سعود با صهیونیستها اتفاقا ( با تمام این جیغ های جعلی ) گرم تر میشه به این بهانه آۀ سعود که ما قائل به گفتگو با همه هستیم از دشمنمون ایران گرفته تا صهیونیستها. با اونا توافق کردیم با این ها هم توافق میکنیم.

 

در مورد یمن هم سعودیها میتونند تضمین های امنیتی دریافت کنند به شکل کامل به شرط اینکه پای امارات را از تجزیه یمن و جزایرش ببرند. و البته که با تحویل کشور یمن به مردم یمن و رفع محاصره. هرچند بعید هست چون ترسشون بر عقلشون چیره است.

 

 

سلام

سعودی ها هر چه که باشند ، در نهایت بدتر از امارات که نیستند که هنوز داستان جزایر را با آنها داریم . ما با اماراتی ها کنار می آییم ، چرا نتوانیم با عربستانی ها هم کنار بیاییم تا لااقل اگر خیری هم نرساندند ، کمتر شرشان دامنمان را بگیرد ؟

  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
33 minutes قبل , oldmagina گفت:

سلام

سعودی ها هر چه که باشند ، در نهایت بدتر از امارات که نیستند که هنوز داستان جزایر را با آنها داریم . ما با اماراتی ها کنار می آییم ، چرا نتوانیم با عربستانی ها هم کنار بیاییم تا لااقل اگر خیری هم نرساندند ، کمتر شرشان دامنمان را بگیرد ؟

 

سلام

حتما. همینطوره.

ولی نباید از تاکتیک های دشمن هم غافل شد. بن سلمان شاید رسیدن به تخت و تاج را نزدیک میبینه که سعی میکنه شرایط پیرامونیش را آرام تر کنه. دشمنی دشمنی چون بن سلمان با ما با مذاکره و توافق حل نمیشه. البته که اشاره شد ما حتی نباید کوچکترین روزنه ها را از دست بدیم. درگیری ما با همسایگان مسلمان همش ضرر هست و در جهت منافع دشمن.

 

ما ایرانی ها - خصوصا برخی از اعضا و مسئولان دولت جدید - کمی ساده هستیم. ساده نه به معنای منفیش بلکه به این معنا که مسائل را با معصومیتی! کودکانه بعضا میبینیم. یا الااقل حد و تصوری از دشمنی دشمن و حالا در این چند وقت اخیر بی شرافتی عظیم  و شنیعشون! نداریم به اندازه کافی. خیلی باید مراقب باشیم. با یک دست دراز کردن چنان میتونند زیرپایی بزنند که حواس پرت شده ما به دستشون، ما را محکم تر به زمین بزنه.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با خارج شدن انرژی روسیه از بازار اروپا امنیت انرژی خاور میانه خیلی مهم شد به دستور بزرگترها عربستان دست دوستی رو دراز کرده.همچنین اگه قرار باشه اسراییل غلطی بکنه احتمال به هم ریختن منطقه توسط ایران زیاده عربستان و نفتش باید در امان باشه(عربستان کماکان همسایه ای بیشرف خواهد بود)

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روایت فعال رسانه‌ای از جزئیات توافق ایران و عربستان:

IMG_20230311_142558_850.jpg

طرف سعودی با توقف حمایت از گروهک‌های تروریستی جیش العدل، منافقین، الاهوازیه و رسانه اینترنشنال موافقت کرد. همچنین موافقت شد که محدودیت‌ها علیه شیعیان عربستان رفع و اجازه سفر آنان به مشهد داده شود. یمنی‌ها در این توافق از جایگاه ویژه‌ای برخوردار شدند

 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 3
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وزارت امور خارجه در خصوص توافق از سرگیری روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بیانیه‌ای صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:

 

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت جناب آقای دکتر ابراهیم رئیسی، در اجرای عملی دکترین سیاست خارجی متوازن ، دیپلماسی پویا و تعامل هوشمند و در مسیر عینیت بخشیدن به سیاست همسایگی و در تکمیل گام های موثر قبلی، یک گام مهم دیگر به پیش نهاد و در نتیجه مذاکرات فشرده و عملگرایانه، توافق پکن را به منظور قرار گرفتن روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان در مسیر طبیعی محقق نمود.

دولت جمهوری اسلامی ایران با این تحرک نشان داد در مسیر تامین منافع ملت ایران و نیز ملت‌های مسلمان، دوست و همسایه منطقه و همچنین بکارگیری ظرفیتهای منطقه‌ای برای تحقق و تحکیم صلح و ثبات فراگیر و تأمین منافع مشترک و جمعی دولت‌ها و ملتهای منطقه، عزم جدی داشته و گام های موثر و رو به جلو طراحی کرده است.

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با ابراز اطمینان نسبت به نقش و آثار مثبت این توافق در تأمین منافع مشترک دو ملت ایران و عربستان و دیگر ملت های منطقه، لازم می داند از ابتکار، میزبانی و نقش جمهوری خلق چین در تحقق این توافق و نیز از نقش مؤثر دولت‌های دوست و همسایه، عراق و عمان در این زمینه قدردانی نماید.

 

منبع

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام 

جزییات زیادی در دسترس نیست اما با توجه به موقعیت دو حکومت میتوان پیشبینی کرد که کفه ترازو به سمت سعودی سنگینی کند و این کاملا منطقی است چون حکومت جمهوری اسلامی چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی ، روابط بین الملل و... در موضع قدرت و یا حتی نزدیک به آن نیست و حاضر است هر امتیازی به خارجی بدهد تا به مردم ایران بیشتر سخت بگیرد(منتظر برجام 2 با کلی مخلفات جدید باشید).

به گفته یک تحلیلگر عربستان ایران را ارزان خرید تا بعدا به غرب و خصوصا اسراییل گران بفروشد 

ویرایش شده در توسط FOCAL
  • Upvote 10
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

IMG_20230317_192619_777.jpg

به نظر میرسه از سر گیری روابط عربستان با ایران به میانجیگری چین با آمریکا خیلی هماهنگ نشده بوده و قرار هست آمریکایی ها به عربستان فشار وارد کنند. 

 

احتمالا آمریکا از ایجاد روابط ایران با عربستان خیلی ناراحت نباشد و مشکلشان نقش چین به عنوان میانجی هست. 

Screenshot_20230317_194737_com_android_c

به هر حال این توافق قطعا اعلام شکست آبرومندانه برای عربستان و ائتلاف عربی علیه ایران بوده.

 

 ائتلاف عربی دنبال نابود کردن بشار اسد بود شکست خورد، دنبال نابود کردن حزب الله، حشد شعبی، انصارالله بود باز هم شکست خورد و هزینه های سنگین مالی و جانی و آبرویی برایشان ایجاد کرد و توانایی مقابله و نابودی با ایران را هم در خودشان ندیدند و هیچ امیدی هم به پیروزی در این زمینه ها نمی دیدند پس به طور آبرومندانه الان اعلام شکست کردند. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک نگرانی از رویکرد جدید عربستان که همراه با افراط و چرخشی ناگهانی است وجود داره. ( حضور سفیر سعودی در مراسم ایرانی و ناگهان چرخش مسئولان و متولیان امور سعودی )

 

در اوج همکاری های دفاعی عربستان و امارات و امریکا و صهیونیستها در برپایی طرح هایی مثل پدافند مشترک و نیروی موشکی و شهپادی و همکاری های اینچنینی ناگهان با بحث روابط با ایران روبرو شدیم و اخبار در رابطه با اون طرح ها کمتر شد پرداخت رسانه ای بهشون.

 

نگرانی اینجاست سعودی ها برای حساسیت زدایی در یک برنامه هماهنگ سعی کردند در یک بازه زمانی معین با این ترفند اون طرح های ضد ایرانی را که ممکن بود در شرایط قبلی مورد تمرکز و حتی اقدام ایران قرار بگیره را به شکل پنهانی در پوشش این رابطه ساختگی احتمالی قرار بدند و چراغ خاموش تا تکمیل پیش ببرند. خصوصا در شرایطی که با اقدامات افراطی سعودی ایران در موقعیتی است که هرگونه اقدام یا رفتارش اون را در موقعیت آدم بد! ماجرا که پاسخ حسن نیت سعودی را با دشمنی میده ( خصوصا با تبلیغات بیش از حد داخلی که روی این موضوع شد و میتونه یکی از اون دام هایی باشه که گاهی توش میفتیم از روی بی تجربگی و سادگی و حسن نیت زیاد ) و برای همین به شکل افراطی تعلل یا ملاحظه کنیم.

 

به هر حال نباید حواسمون از اصل ماجرا پرت بشه یا غفلت کنیم. رصد پروازهای نیروی هوایی آمریکا خصوصا در عربستان سعودی هیچ کاهش حجمی را نشون نمیده که هیچ بلکه پل هوایی میان عقبه اردن و سرزمین های اشغالی و بغداد و العدید و کویت و بحرین و اربیل بیش از پیش پرترافیک هست.

 

 

  • Like 5
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , alala گفت:

یک نگرانی از رویکرد جدید عربستان که همراه با افراط و چرخشی ناگهانی است وجود داره. ( حضور سفیر سعودی در مراسم ایرانی و ناگهان چرخش مسئولان و متولیان امور سعودی )

 

در اوج همکاری های دفاعی عربستان و امارات و امریکا و صهیونیستها در برپایی طرح هایی مثل پدافند مشترک و نیروی موشکی و شهپادی و همکاری های اینچنینی ناگهان با بحث روابط با ایران روبرو شدیم و اخبار در رابطه با اون طرح ها کمتر شد پرداخت رسانه ای بهشون.

 

نگرانی اینجاست سعودی ها برای حساسیت زدایی در یک برنامه هماهنگ سعی کردند در یک بازه زمانی معین با این ترفند اون طرح های ضد ایرانی را که ممکن بود در شرایط قبلی مورد تمرکز و حتی اقدام ایران قرار بگیره را به شکل پنهانی در پوشش این رابطه ساختگی احتمالی قرار بدند و چراغ خاموش تا تکمیل پیش ببرند. خصوصا در شرایطی که با اقدامات افراطی سعودی ایران در موقعیتی است که هرگونه اقدام یا رفتارش اون را در موقعیت آدم بد! ماجرا که پاسخ حسن نیت سعودی را با دشمنی میده ( خصوصا با تبلیغات بیش از حد داخلی که روی این موضوع شد و میتونه یکی از اون دام هایی باشه که گاهی توش میفتیم از روی بی تجربگی و سادگی و حسن نیت زیاد ) و برای همین به شکل افراطی تعلل یا ملاحظه کنیم.

 

به هر حال نباید حواسمون از اصل ماجرا پرت بشه یا غفلت کنیم. رصد پروازهای نیروی هوایی آمریکا خصوصا در عربستان سعودی هیچ کاهش حجمی را نشون نمیده که هیچ بلکه پل هوایی میان عقبه اردن و سرزمین های اشغالی و بغداد و العدید و کویت و بحرین و اربیل بیش از پیش پرترافیک هست.

 

 

باید علت رو در امتیازاتی که گرفته جستجو کرد

ایران پذیرفته خسارت به سفارت و آرامکو رو پرداخت کنه (البته رسما این مطلب جایی گفته نشده اما تجربه ثابت کرده درزهای اطلاعاتی به روزنامه های معتبر معمولا درست از آب در اومده)

عربستان از باتلاق یمن داره خارج میشه طبق گفته وزارت خارجه قراره ایران میانجیگری کنه و اینکه صعودی بتونه بدون شکست یمن رو ترک کنه یک امتیاز بزرگ براش بحساب میاد 

صعودیها احتمالا مطمئن هستن بزودی بین اسراییل و ایران جنگی شروع میشه پس با زیرکی میخوان خودشون رو از این درگیری دور نگه دارن 

نکته اخر اینکه دشمنی با ایران هیچ سودی براشون نداره اما رابطه با ایران اگر سودش کم هم باشه که نیست ضرر نداره 

اما برای من قضیه برقراری رابطه خیلی عجیب نبود اینکه میدونستن نفوذ چین روی ایران بقدری هست که بتونه ایران رو وادار(راضی) به این توافق بکنه اهمیت داره فکر کنم دو سال با ایران مذاکره میکردن و هیچ پیشرفتی حاصل نمیشد اما به یکباره ظرف فقط یک هفته این توافق بدست اومد

  • Like 2
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
51 minutes قبل , javadjab گفت:

باید علت رو در امتیازاتی که گرفته جستجو کرد

ایران پذیرفته خسارت به سفارت و آرامکو رو پرداخت کنه (البته رسما این مطلب جایی گفته نشده اما تجربه ثابت کرده درزهای اطلاعاتی به روزنامه های معتبر معمولا درست از آب در اومده)

عربستان از باتلاق یمن داره خارج میشه طبق گفته وزارت خارجه قراره ایران میانجیگری کنه و اینکه صعودی بتونه بدون شکست یمن رو ترک کنه یک امتیاز بزرگ براش بحساب میاد 

صعودیها احتمالا مطمئن هستن بزودی بین اسراییل و ایران جنگی شروع میشه پس با زیرکی میخوان خودشون رو از این درگیری دور نگه دارن 

نکته اخر اینکه دشمنی با ایران هیچ سودی براشون نداره اما رابطه با ایران اگر سودش کم هم باشه که نیست ضرر نداره 

اما برای من قضیه برقراری رابطه خیلی عجیب نبود اینکه میدونستن نفوذ چین روی ایران بقدری هست که بتونه ایران رو وادار(راضی) به این توافق بکنه اهمیت داره فکر کنم دو سال با ایران مذاکره میکردن و هیچ پیشرفتی حاصل نمیشد اما به یکباره ظرف فقط یک هفته این توافق بدست اومد

 

سلام

اگر قرار به گمانه زنی این شکلی باشه که دقیقا همین مسائل در مورد کوتاه آمدن عربستان و پذیرش شکست در جنگ یمن اون هم بعد از اون همه ادعا مبنی بر فتح یک هفته ای صنعا و تصفیه حسابش با دولت جو بایدن و ... وجود داره.

یا این که چین نفوذ داره در نگاه مقابل نگاه مطرح شده همین را در مورد سعودی هم میشه گفت که با فشار چین ( یا به خاطر اصطلاحا چزاندن! دولت بایدن راضی به باج دادن به چین شد در این مسئله) بعد از اون همه لفاظی ناگهان تغییر جهت داد  و شد دوست صمیمی! ایران که یک برنامه سفارتش را هم از دست نمیده!! اگر مبنا استدلال باشه اتفاقا عربستان نه نیازی به خسارت آرامکو داره و نه سفارت (اصولا عدد و رقم های اینچنینی برای کشوری مثل سعودی یک شوخی است که اگر نبود اصلا نباید وارد جنگ یمن میشد و همه اطلاع داریم بن سلمان هزینه های گزاف و بی حساب و کتاب به مراتب بیشتری جاهایی کرده که حاصلش منفی است و حتی هیچ هم نیست فقط به خاطر وجهه و ویترین خودش) و اصولا این یکی از سست ترین استدلال هایی است که معمولا از جانب طرف های خاصی هم مطرح میشه که فرضا ایران را مثل همیشه بازنده یک رویداد مطرح کنند.

 

معمولا هم قابل اعتنا نیست شوخی های اینچنینی که عمدتا با منشا اپوزیسیون ایران (برانداز داخلی و خارجی) هستند و برای تصفیه حساب های سیاسی و البته بعد از تحولات اخیر و رفتار های حیرت انگیز امثال نیویورک تایمز و رویترز و سی ان ان با گزارش های جهت دار حیرت آورشون که تبدیلشون کرده بود به روابط عمومی گروهک ها از اون ها هم دیگه عجیب نیست. (  بعدها حتما فاکتورها چه به حساب جیب مبارک اپوزیسیون و چه کمک های دولتی دول خراجی و چه فشارهای سیاسی لابی های رژیم های خاص منتشر خواهد شد) 

 

مطلبی که مطرح شد ولی فرضی بود که باید بهش توجه داشت و اتفاقا پیش فرضش هم کوتاه آمدن عجیب و غریب عربستان بعد از رفتارهای به شدت افراطیش بود. مگر عربستان در این چند سال مطالبه غرامت آرامکو و سفارت داشت که حالا ناگهان با پرداخت پول! ( زیره به کرمان بردن هست! ) اینطور همه چیز را ناگهانی فراموش کرد؟ یا مثلا خروج از یمن بدون پذیرش شکست معنا نداره. خروج از یمن با توجه به اهداف سعودی یعنی شکست! که اتفاقا اگر این اتفاق بیفته باز یک پیروزی برای ایران هست.

 

اما هوشمندی برای دور ماندن از مناقشه بین صهیونیستها و ایران دقیقا چیزی است که در پست قبل بهش اشاره شد. اگر این نوعی بی طرفی باشه خب اتفاقا مطلوب ما هم هست ولی اگر فریبی باشه که با کناره گیری و ارتقای روابط بعدها همدستی بکنه و بعد با توجه به ماهیت روابط بخواد قسر در بره از پاسخ این باید بهش توجه بشه که البته د این مورد بعید هست چون دخالت در حمله نظامی به یک کشور روابط دوستانه و غیردوستانه سرش نمیشه.

 

ولی مسئله ای که مطرح شد اینه که از این روابط مقطعی سواستفاده کنه و طرح هاش را با صهوینیستها و امریکایی ها پیش ببره و در روز موعود همه متوجه بشند که علت عقب نشینی ناگهانی سعودیها چی بوده و اون روز هم یکطرفه با یک بهانه جدید اقدام به قطع رابطه کنه.

 

نهایتا اتفاقا این نرمش ناگهانی سعودی و کوتاه آمدن از مواضعش ضد ایران هست که ماجرا را مشکوک میکنه  و بر این مبنا اون فرض مطرح شد.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط karkas
      [align=center]در پی پرتاب دست کم دو موشک از داخل نوار غزه به شهر سدروت، در جنوب اسرائیل، مقامات اسرائیلی می گویند واکنش به این حمله را مد نظر قرار داده اند. [/align]

      [align=center][/align]



      [align=center]از هنگام به اجرا گذاشته شدن آتش بس توسط حماس و اسرائیل در هفته گذشته، این اولین بار است که آتش بس نقض شده است.

      از تلفات این حمله خبری در دست نیست
      جنبش حماس از سایر گروه های فلسطینی خواسته آتش بس را رعایت کنند. گروه فلسطینی جهاد اسلامی مسئولیت پرتاب موشک را به عهده گرفته است.جهاد اسلامی پیشتر تهدید کرده بود که به حمله اسرائیل به ساحل غربی پاسخ خواهد داد.
      در جریان این حمله نیروهای اسرائیلی به ساختمان یک خوابگاه دانشجویی در شهر نابلس در ساحل غربی یورش برده و دو فلسطینی را به قتل رساندند.
      یکی از کشته شدگان از اعضای گروه فلسطینی جهاد اسلامی بود.
      طبق گزارش های محلی، دومین مقتول پیکارجو نبوده و صرفا یک دانشجو بوده است.
      ارتش اسرائیل می گوید هر دو فلسطینی مسلح بوده اند.
      به گفته ارتش اسرائیل طارق ابوقالی که به جهاد اسلامی تعلق داشته در حال برنامه ریزی برای انفجار بمب بوده ودر اتاقش اسلحه و مواد منفجره کشف شده است.
      خبرگزاری رسمی فلسطینیان اعلام داشته که چندین گلوله به هر دو فلسطینی اصابت کرده و یکی از قربانیان را با شلیک گلوله به سرش از فاصله نزدیک، کشته اند.
      یک سخنگو، اسرائیل را مسئول نقض آش بس دانست و گفت سربازان اسرائیلی همچنین به سوی ماهیگیران فلسطینی در آب های نزدیک به سواحل غزه تیراندازی کرده بودند.
      آتش بسی که بر سر آن توافق شده بود رسما تنها شامل غزه می شود ولی گروه های فلسطینی درخواست کرده بودند که این آتش بس شامل ساحل غربی نیز بشود.
      [/align]

      منبع : بی بی سی

      این هم از دوستی خاله خرسه
      icon_cool
    • توسط sina12152000
      در مورد جنگ اول خليج فارس و جنگ دوم كه منجر به سرنگوني صدام شد در تاپيك هاي مختلف بصورت پراكنده بسيار گفته شده است. بررسي رفتار سياسي آمريكا در قبال عراق و پرونده سازي هايي كه آن زمان بر عليه اين كشور انجام داد و نيز جنگ رواني و در نهايت حمله تمام عيار آمريكا به عراق داراي نكات مهمي است كه مي تواند شناخت ما را از دشمن هميشگي مان بيشتر كند. قطعا روش كار آمريكا با ايران نسبت به رفتار آن زمان آمريكا با عراق تفاوت اساسي نخواهد داشت در اين تاپيك من پيشنهاد مي كنم با كمك دوستان ابتدا از اينجا شروع كنيم كه : نطفه جنگ اول آمريكا با عراق از كي بسته شد ؟ آيا صرفا دليل حمله عراق به كويت مي توانست بهانه اي براي حمله آمريكا باشد ؟ چرا آمريكا تصميم گرفت صدام را كه خود پرورده بود سرنگون كند؟ نقش اسراپيل در اين ميان چيست ؟ چرا ارتش عراق كه تجربه 8 سال جنگ + جنگ اول خليج را داشت براحتي در مقابل آمريكا و متحدانش تسليم شد؟ آيا نسخه عراق براي ايران هم قابل پيچيدن است؟ و ده ها سوال ديگر كه در مورد اين دو جنگ قابل پرسيدن است؟ از دوستان مي خواهم كه با شركت در اين بحث به شفاف شدن موضوع كمك كنند.
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.