امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

البته قسمتي از اين مطالب رو بصورت روايت هايي شفاهي و نه مستند قبلا شنيده بودم
و الان نمي دانيد كه چه حسي به من دست داد از خواندن اين مطالب كه حالا به دلايل و مداركي هم ذكر شد
فقط مي گم كه خدا كنه اين تمام ماجرا نبوده باشه با توجه به اينكه نويسنده مي گه به مطالب طبقه بندي استناد نكرده و از منابع آشكار استفاده كرده و اميدوارم كه برنامه جور ديگري باشه ولي در زمينه قعنامه 598 چيزي نميتونم بگم در زمينه غرامت جنگ هم من مسئولين رو مقصر مي دونم كه يا توان چانه زني و گرفتن حق مردم رو نداشتن كه در اين صورت بايد قدرت رو واگذار مي كردن تا يك شخص توانمند اين كار رو انجام بده و يا شرايطي بوده كه به هر جهت اجازه طلب كردن غرامت جنگ رو نداده كه اگر چنين بوده بايد با مردم بصورت شفاف در ميان مي گذاشتند

كلام آخر هم اينكه : خدايا بحق اين ماه عزيز و مولود گرامي اين روز امام حسن مجتبي (ع) از سر تقصيرات همه بگذر و بمسئولين مملكت ما جرات و شهامت و قدرت دفاع از حق حقوق اين مردم مظلوم رو بده و هر چه سريعتر
اللهم عجل لوليك الفرج بحق محمد آل محمد (ص)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

متاسفانه بحث پذیرش قطعنامه و جام زهر همانطور که در مقاله هم گفته شد رازآلود مانده است. دلیلش خواست عده ای چه از دید منفعت طلبی و کوبیدن سمت دیگر یا پوشیدن اشتباهات خود در گذشته و حال است. با بیان دوباره موضوع توسط سردار صفوی گفتم بحث منطقی و غیرجناحی داشته باشیم. در این تاپیک سعی شده نگاهی از دو سوی طرفین به ماجرا انداخته شود.

شامل
متن نامه امام خمینی به مسئولان کشوری و لشکری
دفتر مطالعات تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)
رويكرد حقوقي جنگ و علل پذيرش قطعنامه 598
سخنان نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس
دلایل پذیرش قطعنامه 598 از نگاه بزرگان کشور
سخنان اخیر سردار صفوی
ناگفته‌های خرازی از قطعنامه 598
-------------------------------------------------



متن نامه امام خمینی به مسئولان کشوری و لشکری در سال 1367 به شرح ذیل است.

بسم الله الرحمن الرحیم

با یاری خداوند متعال و با سلام و صلوات به انبیاء بزرگوار الهی و ائمه معصومین صلوات علیهم اجعمین.......

حال که مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌باشند، صریحاً اعتراف می‌کنند که ارتش اسلام به این زودی‌ها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این که مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این پس جنگ را به هیچ وجه به صلاح کشور نمی‌دانند و با قاطعیت می‌گویند که یک دهم سلاحهایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذارده‌اند به هیچ وجه و با هیچ قیمتی نمی‌شود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از ده‌ها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکست‌های اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح،فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ می‌باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی و نبود وسائل خنثی کننده آن، اینجانب با آتش بس موافقت می‌نمایم و برای روشن شدن در مورد اتخاذ این تصمیم تلخ به
نکاتی از نامه فرمانده سپاه که در تاریخ 2/4/67 نگاشته است اشاره می‌شود، فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می‌آوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته‌ باشیم و بعد از پایان سال 71 اگر ما دارای 350 تیپ پیاده و 2500 تانک و 3000 توپ و 300هواپیمای جنگی و 300 هلیکوپتر ...که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است - داشته باشیم می‌توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم. وی می‌گوید قابل ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته آمریکا را هم باید از خلیج فارس بیرون کنیم والا موفق نخواهیم بود.
این فرمانده مهمترین قسمت موفقیت طرح خود را تهیه به موقع بودجه و امکانات دانسته است و آورده است که بعید به نظر می‌رسد دولت و ستاد فرماندهی کل قوا بتوانند به تعهد عمل کنند. البته با ذکر این مطالب می‌گوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست. آقای نخست وزیر از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده‌اند، مسئولان جنگ می‌گویند تنها سلاحهائی را که در شکستهای اخیر از دست داده‌ایم به اندازه تمام بودجه‌ای‌ است که برای سپاه و ارتش در سال جاری در نظر گرفته شده بود. مسئولان سیاسی می‌گویند از آنجا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است. شما عزیزان از هر کس بهتر می‌دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبروئی داشته باشم خرج می‌کنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش بس را قبول می‌کنیم.

خداوندا تو خود شاهدی که ما لحظه‌ای با آمریکا و شوروی و تمام قدرتهای جهان سرسازش نداریم و سازش با ابرقدرتها و قدرتها را پشت کردن به اصول اسلامی خود می‌دانیم. خداوندا در جهان شرک و کفر و نفاق در جهان پول و قدرت و حیله و دوروئی ما غریبیم، تو خود یاریمان کن. خداوندا در همیشه تاریخ وقتی انبیاء و اولیا و علماء تصمیم گرفته اند مصلح جامعه گردند و علم و عمل را در هم آمیزند و جامعه‌ای دور از فساد و تباهی تشکیل دهند با مخالفتهای ابوجهل‌ها و ابوسفیان‌‌های زمان خود مواجه شده‌اند.

خداوندا، ما فرزندان اسلام و انقلابمان را برای رضای تو قربانی کردیم غیر از تو هیچکس را نداریم ما را برای اجرای فرامین و قوانین خود یاری فرما، خداوند از تو می‌‌خواهم تا هر چه زودتر شهادت را نصیبم فرمائی. گفتم جلسه‌ای تشکیل گردد آتش بس را به مردم تفهیم نمایند.
مواظف باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند، صریحا می‌گویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدمی انحرافی حرام است و موجب عکس العمل می‌شود.
شما می‌دانید که مسئولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامی‌مان چنین تصمیمی گرفته‌اند خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق می‌افتد از دوست بدانید، و السلام علینا و علی عباد الله الصالحین.

روح‌الله الموسوی الخمینی

شنبه 25/تیر/67

http://nafez.parsibl...ام پس از 18سال/
------------------------------



دفتر مطالعات تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)

حضرت روح الله: اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم، ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری می کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد….


سیدنا القائد: قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به‌خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتى بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادى کشورْ مقابلِ روىِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمى‌کِشد و نمى‌تواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به‌خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت مى‌کرد. وانگهى؛ اگر همه‌ى دنیا در امر جنگ دخالت مى‌کردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسى نبود که رو برگرداند. بر نمى‌گشت! آن، یک مسأله‌ى داخلى بود؛ مسأله‌ى دیگرى بود. ۱۴/۰۳/۱۳۷۵


حجت الاسلام پناهیان: قرآن می فرماید: «یا ایها الذین امنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدی القوم الظالمین ای کسانی که ایمان آورده اید یهود و نصاری را تکیه گاه خود قرار ندهید، آنها تکیه گاه یکدیگرند و کسانی که از شما به آنها تکیه کنند از آنها هستند خداوند جمعیت ستمکار را هدایت نمی کند» چرا شما به سمت یهود و نصارا می روید؛ اگر کسی به آنها علاقه پیدا کند جزو آنهاست؛ و در آیه بعد می فرماید: «فتری الذین فی قلوبهم مرض یسرعون فیهم یقولون نخشی ان تصیبنا دائره فعسی الله ان یاتی بالفتح او امر من عنده فیصبحوا علی ما اسروا فی انفسهم ندمین؛ گروهی منافق را که دلهایشان ناپاک است خواهی دید که در راه دوستی ایشان می شتابند و می گویند: ما از آن می ترسیم که در گردش روزگار مبادا آسیبی از آنها به ما رسد؛ باشد که خدا فتحی پیش آوردو یا امر دیگر از طرف خود تا منافقان از آنچه به نفاق در دل نهان کردند سخت پشیمان شوند» کسی که در دلش یک مرض دارد یک تمایلی به سمت آنها دارد سازشکارانه برخورد می کند؛ کلیدی ترین اختلاف مقام معظم رهبری در این ۲۰ سال اخیر و حتی ۳ و ۴ سال آخر زندگی امام(ره) با اصلی ترین مسئولین نظام صرفا سر همین مفهوم بود. حتی بنده «جام زهر» را در ارتباط با این موضوع تحلیل می کنم آن برخورد بسیار محکم حضرت امام(ره) با سخنان آقای منتظری را هم در همین راستا تحلیل می کنم و از شما تقاضا می کنم به سخنان امام(ره) ۱۰ روز قبل از پذیرش قطع نامه و بعد از پذیرش قطع نامه توجه کنید ؛ چرا ۱۰ روز قبل از پذیرش قطع نامه امام(ره) این همه از جنگ تقدیر کردند چون کسانی بودند که داشتند جنگ را می بستند. امام(ره) اطلاعیه دادند که جلوگیری بکنند از بستن جنگ ولی این اطلاعیه امام(ره) کارساز نبود.


امام(ره) اطلاعیه که دادند در آن اطلاعیه فرمودند: «امروز باید در جبهه ها تحول ایجاد کنیم؛ امروز کوتاهی کردن در جنگ خیانت به رسول الله است» چطور است یک مرد با آن همه هوش سیاسی که چنین حرفی را می زند و در ۱۰ روز بعد همه چیز را قبول می کند. بعد از اینکه امام(ره) قبول کردند قطع نامه را یک اطلاعیه ای دادند آن جا را هم نگاه کنید. در صحیفه امام(ره) هم هست؛ در این اطلاعیه نیمی از اطلاعیه از دشمنی با استکبار صحبت می شود. چرا امام(ره) از دشمنی پایان ناپذیر و گسترده حتی بعد از پذیرش قطع نامه صحبت می کند؟ چون ایشان می بیند مسئله ای که کشور بواسطه آن در معرض خطر است، کوتاه آمدن در مقابل دشمن است.


http://main.basijisu.com/536/

--------------------------------------

رويكرد حقوقي جنگ و علل پذيرش قطعنامه 598

دلائل پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران:

مهمترين عوامل در پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي ايران را مي‌توان به شرح زير خلاصه كرد:

1 ـ تغيير استراتژي حمايت مستقيم از صدام، تحت پوشش حفظ صلح و امنيت بين‌المللي در خليج‌فارس:

يعني اگر صدام به هر كاري بر خلاف موازين بين‌المللي دست بزند، چون در شرايط جنگي است مورد سؤال قرار نمي‌گيرد. از اين رو بعد از قطعنامه 598 مي‌بينيم وقتي كشتي استارك امريكايي به وسيله بمب‌افكن ارتش عراق صدمه مي‌بيند، صدام از امريكا پاداش مي‌گيرد و به جاي واكنش منفي، مي‌گويند چون منطقه خليج‌فارس آرام نيست اين پيشامدها طبيعي است و ضربه‌اي را كه صدام به آنها زده به خرج ما حل و فصل مي‌كنند و راه حل آن را قبول قطعنامه مي‌دانند.

2 ـ معرفي صدام به عنوان چهره صلح‌طلب در محافل بين‌المللي

با همه جنايتي كه صدام در جنگ مرتكب شده اما چون همه قطعنامه‌هاي شوراي امنيت را نپذيرفته است، چهره‌اي صلح‌طلب، و ايران چهره‌اي جنگ‌افروز معرفي مي‌شود.

3 ـ كاربرد وسيع سلاحهاي شيميايي و ميكروبي توسط عراق:

تبليغات صلح‌طلبي رژيم عراق در محافل بين‌المللي و رسانه‌هاي گروهي، پوششي شد تا به صدام به راحتي بتواند مخربترين سلاحهاي ميكروبي و شيميايي را عليه رزمندگان ما در جبهه‌ها به كار گيرد، و از آن طرف واكنش ايران به دليل عدم پذيرفتن قطعنامه، ضعيف جلوه مي‌كرد.

4 ـ تهديدات بين‌المللي:

تهديدات بين‌المللي بر بند 10 قسمت اجرايي قطعنامه 598 مبتني بود. به عبارت ديگر قطعنامه 598 به دشمنان خطرناكي چون امريكا اجازه داد كه حتي تهديدات خود را با حمله به هواپيماي مسافربري عملي كنند.

رونالد ريگان، رئيس جمهور وقت امريكا، در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل پس از نطق رئيس جمهور ايران در مجمع گفت:

من از اين فرصت استفاده مي‌كنم و از ايشان مي‌خواهم صريحاً و بدون ابهام اعلام كند كه ايران قطعنامه مصوب شوراي امنيت را كه خواستار برقراري آتش‌بس در جنگ شده قبول دارد يا نه. اگر پاسخ مثبت باشد، اين يك گام خوشايند و يك پيشرفت عمده محسوب مي‌شود و در صورت منفي بودن پاسخ ايران، شوراي امنيت راهي جز اعمال مجازات عليه ايران و وادار كردن اين كشور به قبول آتش‌بس پيش رو ندارند.

به دنبال اين تهديدات بود كه حمله به هواپيماي مسافربري ايرباس صورت گرفت و 290 نفر از هموطنان ما جان خود را در آن حادثه از دست دادند. از اين رو حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مدظله العالي، رئيس جمهور وقت ايران در اعلان رسمي پذيرفتن قطعنامه 598 حمله امريكا به هواپيماي مسافربري را آغاز جنگ علني منطقه‌اي و توسعه دامنه آن دانسته است:

همانطور كه به خوبي استحضار داريد، آتش جنگي كه به وسيله رژيم عراق در 22 سپتامبر 1980، با تجاوز عليه تماميت اراضي جمهوري اسلامي ايران آغاز شد. اينك ابعاد غير قابل تصوري به خود گرفته است كه كشورهاي ديگر و حتي غيرنظاميان بي‌گناه را نيز در شعله‌هاي خود گرفته است.

قتل 290 نفر انسان بي‌گناه كه با ساقط كردن هواپيماي ايرباس جمهوري اسلامي ايران به وسيله يكي از كشتي‌هاي جنگي امريكايي در خليج‌فارس به وقوع پيوست، نمونه بارزي در اين خصوص است.

در همين مورد جناب حجت‌الاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي و جانشين فرماندهي كل قوا، اظهار داشتند:

به هيچ وجه ادعاي اشتباه در مورد حمله به هواپيماي مسافربري ايران و شهادت 290 نفر سرنشين بي‌گناه آن پذيرفته نيست، بلكه از نظر ما يك اخطار تلقي مي‌شود. همچنين قساوت فوق‌العاده صدام در داخل عراق كه هزاران روستا و صدها هزار تن از مردم را با بمباران شيميايي قتل عام مي‌كند از ديگر دلائل آن است كه نشان مي‌دهد به او اجازه داده‌اند هر جنايتي را مرتكب شود.

مجموعه اين شرايط و ادله ديگري كه فعلاً ذكر نمي‌شود، ما را به اين نتيجه مي‌رساند كه مصلحت انقلاب و ملتهاي ايران و عراق و منطقه اين است كه قطعنامه مذكور پذيرفته شود. ايران تا به حال خواستار آن بود كه ابتدا كميته تعيين متجاوز تشكيل شود، ولي فعلاً با توجه به شرايط جديدي كه پيش آمده، از آن شرط خود صرف نظر مي‌كند.

متأسفانه تبليغات جهاني، ما را جنگ‌افروز و جنگ‌طلب معرفي مي‌كند و صدام و حزب بعث متجاوز كه تمامي قوانين را نقض كرده، ولي چون يك شعار مشخص دارد يعني قطعنامه را پذيرفته است و قضاوت بين‌المللي را قبول دارد، به صورتي عوام فريبانه، صلح طلب معرفي مي‌كند. با قبول قطعنامه 598 نشان داديم كه در اين زمينه انعطاف‌پذير هستيم... ما هرگز قطعنامه را رد نكرده بوديم، بلكه شرطي روي آن گذاشتيم و اين اواخر روشن شد كه ممكن است حوادث تلخي در منطقه اتفاق افتد كه نقطه عطف آن، سقوط هواپيماي مسافري ايران توسط امريكا بود. آنها كه مي‌خواستند ما را به دليل نپذيرفتن قطعنامه، تحريم تسليحاتي كنند، بطور منطقي از آن پس (در صورتي كه عراق از قبول قطعنامه خودداري كند) بايد عراق را تحريم كنند.

http://dsrc.ir/view/...cle.aspx?id=407
------------------------------------------



نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس
‌گفت: پذيرش صادقانه قطعنامه 598 از سوي امام خميني(ره) لطف الهي بود.


كوثري به تبيين و شفاف‌سازي دلايل پذيرش قطعنامه 598 در سال 67 اشاره كرد و گفت: عمليات والفجر 8 در سال 64 با موفقيت صورت گرفت و ما را به اهداف خود رساند.

وي ادامه داد: در سال 65 عمليات كربلاي چهار انجام شد كه منجر به عدم موفقيت ما و پيروزي عراقي‌ها شد اما عمليات كربلاي 5 در كمتر از 15 روز از عمليات كربلاي چهار انجام شد و از منطقه شلمچه كه به گفته عراقي‌ها 93 درصد از نظر پدافندي كامل بود عبور كرده و به كانال ماهي رسيدند.

نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي ادامه داد: پس از موفقيت در اين عمليات بود كه پيغام دادند هرچه مي‌خواهيد در قطعنامه بنويسيد در حالي كه پس از فتح خرمشهر چنين پيغامي ندادند.

وي با بيان اينكه 135 تيپ عراقي كه در منطقه آمده بودند 10 تا 90 درصد منهدم شدند، گفت: سال 66 تصميم گرفته شد كه عملياتي را از شمال غرب شروع كنيم كه اين تصميم تنها از جانب نظامي‌ها نبود، بلكه با لحاظ ابعاد سياسي گرفته شد.

كوثري با اشاره به انجام عمليات والفجر 10 در سال 66 ابراز داشت: اتفاق مهمي كه بعد از كربلاي 5 در سال 66 افتاد، اين بود كه آمريكايي‌ها به صورت فيزيكي در منطقه حضور پيدا كردند و مجوزهاي متعددي براي استفاده از سلاح شيميايي به عراق دادند، كه اوج اين جنايت در حلبچه اتفاق افتاد.

وي تاكيد كرد: در قطعنامه 598 بايد اين جنايات را هم دنبال كنيم در حلبچه تنها 5 هزار نفر از مردم اين شهر و روستاهاي اطراف كشته شدند و نهايت در حالي كه با توانمندي محدودي مواجه بوديم، در شمال غرب جبهه جديدي باز شد.

نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي تصريح كرد: در ابتداي سال 59 كه عراق با 120 فروند هواپيما به شهرهاي غربي و تهران حمله كرد، بي‌بي‌سي در گزارشي اعلام كرد كه ايران 8 ميليارد دلار و عراق 36 ميليارد دلار ذخيره ارزي دارد.

وي ادامه داد: در پايان جنگ رسانه‌هاي آمريكايي نوشتند عراق بين 70 تا 90 ميليارد دلار بدهي دارد در حاليكه ايران يك دلار هم بدهي ندارد و اين نشان از آن دارد كه امام خميني(ره) سياست حضرت علي(ع) را داشت و اين كشورهاي عربستان و كويت و... بودند كه به كارخانجات خود پول دادند تا براي استفاده عراق سلاح توليد كنند.

كوثري بيان داشت: ابرقدرت‌ها در سال 66 مجوز همگاني به عراق دادند كه براي نابودي ايران به هر وسيله‌اي متوسل شود و اين شرايط بسيار سختي بود اما امام اميدوار به قدرت لايزال الهي بود.


* در سال‌هاي آخر جنگ دولت حمايتي از رزمندگان نمي‌كرد

وي ادامه داد: مسئله مهم در اين بين كاهش توانمندي ايران، عدم حمايت دولتي از رزمندگان و افزايش قدرت عراق از نظر نفرات و تجهيزات بود.

نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي تصريح كرد: در ايام پاياني جنگ نيروها كه به صورت دسته جمعي به جبهه مي‌رفتند بعد از سه ماه بر مي‌گشتند و در عمليات والفجر 10 بود كه دشمن دست ما را خوانده بود.

وي ادامه داد: اينگونه شد كه بعد از والفجر 10، عمليات بيت‌المقدس چهار را انجام داديم و روي ارتفاعات عراق رفتيم و در نهايت به دليل روحيه تهاجمي بسيجيان، خط دفاعي ما نازك شد و عراقي‌ها در نتيجه شناسايي منطقه فاو را از دست نيروهاي ما خارج كردند.

كوثري تازه تاسيس بودن ستاد كل نيروهاي مسلح، عدم تمايل به ادامه جنگ، همزماني اعزام نيرو با فصل كشاورزي و امتحانات را از جمله دلايل موفقيت عراقي‌ها در بازپس‌گيري مناطق تصرف شده دانست.

وي ادامه داد: سپاه در اين زمان 3.5 ميليارد دلار براي ادامه جنگ تخمين زده و به آيت‌الله‌ هاشمي رفسنجاني كه در اين زمان جانشين فرمانده كل قوا بود، ارائه كرد.

نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي ادامه داد: رئيس دولت كه در اين زمان ميرحسين موسوي بود در پاسخ به ميزان كمك به جبهه اعلام كرد كه توان يك دلار كمك به خريد تجهيزات هم ندارد.

وي به پاسخ خاتمي كه مسئول تبليغات ستاد بود اشاره كرد و گفت: خاتمي نيز اعلام كرد روحيه‌اي براي ادامه جنگ و اعزام نيرو نيست و با جمع‌بندي اين مسائل بود كه به امام گفتند ادامه جنگ به مصلحت نيست.

كوثري عنوان داشت: علاوه بر اين آمريكايي‌ها نيز مستقيما جبهه گسترده‌اي به اندازه دهانه خليج فارس تا تقاطع مرز ايران و تركيه عليه ايران باز كردند و در همين هنگام بود كه هواپيماي مسافربري ايران مورد هدف ناو آمريكايي قرار گرفت و نه تنها محكوم نشد، بلكه فرمانده اين ناو مدال افتخار دريافت كرد.

وي ادامه داد: اما اينكه آيا با همين توان مي‌شد به جنگ ادامه داد پاسخ مثبت است اما واقعيت اين است كه مسائل داخلي را پررنگ‌تر از مسائل جنگ نشان دادند و در حالي كه اينها عنوان كردند روحيه‌اي براي اعزام نيست، آيت‌الله خامنه‌اي در نماز جمعه خواستار اعزام نيرو به جبهه‌ها شد.


* پذيرش صادقانه قطعنامه لطف الهي بود

كوثري در جمع‌بندي سخنان خود گفت: پذيرش صادقانه قطعنامه توسط امام راحل لطف الهي بود چرا كه منافقين كه گمان مي‌كردند مردم دست از ولايت برداشتند اعضاي خود را از كشورهاي مختلف فراخواندند كه حدود 2 هزار نفر از آنها كشته شدند و ديگر تواني براي برخاستن نداشته و ندارند.

http://rasadnews.blo...com/post-8.aspx

-------------------------------------

دلايل پذيرش كامل قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران

كارشناسان و صاحب نظران براي پذيرش قطعنامه دلايل بسياري ذكر مي كنند كه از جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد:

- مصلحت نظام جمهوري اسلامي ايران ، حضرت امام خميني (ره) به عنوان رهبر و ولي فقيه و بر اساس اختياري كه به موجب اصل يكصدو دهم قانون اساسي داشتند، پذيرش قطعنامه را اعلام و آن را به مصلحت نظام تشخيص دادند.

- شرايط بين المللي نامساعد، به نحوي كه عراق با پذيرش كليه قطعنامه هاي شوراي امنيت داد صلح طلبي سر مي داد و در مجامع بين المللي ايران را جنگ طلب معرفي مي كرد.

- شرايط جديد و پيچيده در منطقه با حضور بي سابقه نيروهاي نظامي امريكا و متحدينش در خليج فارس .

- جدي شدن مساله تحريم تسليحاتي ايران به عنوان طرفي كه قطعنامه 598 را قبول نكرده است.

-كاربرد وسيع سلاح هاي شيمياي توسط عراق و عكس العمل ضعيف مجامع بين المللي در اين مورد.

- شرايط نامساعد در جبهه ها كه منجر به عقب نشيني نيروهاي نظامي ايران از بسياري از نقاط اشغالي در داخل خاك عراق و حتي از دست دادن قسمت هايي از خاك ايران شده بود.

- يكي از مهمترين دلايل پذيرش قطعنامه 598 علاوه بر وجود عناصر مثبت در آن، فقدان عناصري بود كه در قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت موجود بود و منجر به رد آن ها مي شد.

(شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران /عباس هدايتي خميني/دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه- 1370)

http://basij.ir/main...81649&vn=181608

------------------------------------

ادامه دارد

دلایل پذیرش قطعنامه 598 از نگاه بزرگان کشور

طی گزارشی به ارائه نظرات و تحلیل هایی از سوی آقای هاشمی رفسنجانی جانشین فرماندهی کل قوا و فرمانده جنگ در آن زمان و سرلشگر غلامعلی رشید از فرماندهان زمان جنگ پرداختیم تا فضا و تحلیل های موجود در آن زمان و دلایلی که به پذیرش قطعنامه از سوی امام (ره) انجامید، مطرح نماییم.

در ابتدا متن مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی با شبکه خبر که در تیر ماه امسال صورت گرفته آمده است و ایشان طی 45 دقیقه به بیان وقایع و دلایلی که به پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران و پایان جنگ در 27 تیر ماه سال 67 پرداختند و عواملی که مسئولان را به سوی پذیرش قطعنامه پیش برد پرداخت.

من کاملاً در جریان موضوع جنگ و وضعیت کشور بودم و به همین خاطر اعلام می‌کنم که در بهترین موقع و زمان پذیرش قطعنامه از سوی ایران صورت گرفت و به این وسیله بهره‌های زیادی نصیب کشور شد و از خطرهایی نیز نجات یافت.

وی در توضیح این سخن خود با یادآوری اینکه از ماه‌های اول جنگ و پس از دستگیری صدام همواره صحبت از پذیرش قطعنامه بود، اضافه کرد: ایران یک حرف روشن داشت و آن این بود که باید موضوعاتی مثل تعیین متجاوز، کیفر آن و پرداخت غرامت انجام شود که در طول جنگ هیچ گاه این خواسته ما محقق نمی‌شد.

هاشمی رفسنجانی افزود: البته در طول دوران جنگ تحمیلی، عراق را از اکثر بخش‌های سرزمینی‌مان بیرون کردیم، ولی برخی از ارتفاعات و بخش‌های کشور در اختیار عراق بود و در پایان جنگ نیز رژیم صدام جنایاتی مثل بمباران شیمیایی، ناامن کردن دریا و اسارت غیر نظامیان را انجام می‌داد که شورای امنیت و کشورهای حامی صدام نیز با پشتیبانی از وی نمی‌خواستند عراق رسما شکست بخورد.

به گفته رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با قبولاندن قسمت اعظم خواسته‌های ایران به سازمان ملل و مجامع بین‌‌المللی همچون شناسایی متجاوزین و پرداخت غرامت، پذیرش قطعنامه از سوی ایران صورت گرفت.

هاشمی رفسنجانی در خصوص علت پذیرفته نشدن قطعنامه‌های پیش از 598 از سوی ایران گفت: پیش از آن هیچ گاه شورای امنیت نمی‌پذیرفت که عراق متجاوز بوده و هیچ موضوع طلبکاری ایران و اعطای خسارت به کشورمان را در قطعنامه‌ها قبول نمی‌کردند و فقط می‌گفتند ابتدا آتش‌بس کنید و بعد درباره موضوعات مختلف صحبت می‌کنیم، ولی با پافشاری و رایزنی ایران این مواد در قطعنامه 598 گنجانده شد.

وی با تشریح وضعیت نظامی جبهه‌ها در زمان پذیرش قطعنامه گفت: با توجه به شرایطی که پیش آمده بود ادامه حملات نظامی دیگر به مصلحت نبود؛ چرا که غرب و شرق به ما عملا فهماندند که نمی‌گذاریم ایران پیروز شود و اقداماتی مثل ورود اعلام نشده آمریکا به جنگ با ایران و نیز تحویل موشک‌هایی چون اسکاد 30 که برد آن تا نزدیک تهران بود و یا تحویل جنگنده‌های میگ 29 که سطح پروازی بسیار بالایی داشتند و در کنار آن تحویل انواع هواپیماها، بمب‌های لیزری و موشک‌های فرانسوی به عراق، نشان دادند از هر راهی برای شکست ایران غافل نخواهند بود.

وی تاکید کرد: استفاده صدام از سلاح‌های شیمیایی که نمونه آن در حلبچه نیز استفاده شد ممکن بود در دیگر شهرها نیز و حتی تهران آزمایش شود که این موضوع برای کشور بسیار زیانبار بود.

این مقام مسئول در دوران دفاع مقدس خاطر نشان کرد: در زمینه صدور نفت نیز مشکلات بسیاری در آن دوران وجود داشت و دولت رسما به امام نامه نوشتند که شرایط زیر خط قرمز است و من به عنوان جانشین امام در نیروهای مسلح قانع شدم که دیگر زمان ادامه جنگ نیست.

هاشمی رفسنجانی با ذکر یک خاطره از عملیات خیبر گفت: در ‌آن زمان من پیشنهاد کردم و به امام گفتم که خوب است ما یک جای حساس را از عراق به عنوان گروگان تصرف کنیم و بعد شرایط خودمان را به این کشور تحمیل کینم که امام تنها تبسم ملیحی کردند و جواب روشنی به من ندادند، اما من این موضوع را به فرماندهان آن دوران نیز گفتم که اگر عملیات خیبر را خوب انجام دهند من جنگ را پایان خواهم داد که برخی ناراحت شده و برخی دیگر که عاقل‌تر بودند، پذیرفتند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: البته در عملیات‌هایی چون خیبر و پس از آن ما به اهداف خود یعنی تصرف یک مکان استراتژیک نرسیدیم و لذا این تئوری من به مرحله اجرا نرسید.

از هاشمی رفسنجانی سئوال شد که چرا پذیرش قطعنامه پس از فتح خرمشهر انجام نشد که وی پاسخ داد در آن زمان هیچ کس در ایران از جمله شخص امام آماده شنیدن آتش‌بس نبودند و همه می‌گفتند که باید وارد خاک عراق شویم و در جلسه‌ای که با حضور فرماندهان سپاه و ارتش، آیت الله خامنه‌ای و من در جماران برگزار شد، امام جمع‌بندی کردند که الان در دنیا خواسته‌های ما را نمی‌پذیرفتند و بنا شد جاهایی از عراق را تصرف کنیم که مردم این کشور اذیت نشوند و لذا به سمت جزایر مهم مجنون حرکت کردیم.

جانشین حضرت امام در نیروهای مسلح در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه پس از شیمیایی زدن در حلبچه به تهران رفتیم و با حاج احمد آقا و مهندس موسوی در این خصوص بحث‌های زیادی کردیم، گفت: قرار شد در بخش سیاسی دکتر ولایتی وزیر خارجه وقت برای چانه زنی و قبولاندن شرایط ایران در سازمان ملل وارد شوند و به امام نیز شرایط کشور و جبهه ‌ها را کاملا توضیح دهیم.

وی افزود: من به آقای محسن رضایی فرمانده سپاه در آن دوران گفتم که لیست امکانات مورد نیاز خود را برای عملیات‌های بعدی تهیه کند که منجر به آن نامه معروف آقای رضایی شد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: گاهی گفته می‌شود جریان منتهی به نوشتن نامه توسط آقای رضایی، ترفند بوده است، اما این موضوع صحیح نیست.

هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: پس از مکتوب کردن نیازهای جنگ توسط آقای رضایی من و 5 نفر دیگر تاکید کردیم که با شرایط فعلی تامین نیازهای کشور و جنگ قابل تحقق نیست و باید قطعنامه را بپذیریم که امام این موضوع را پذیرفتند.

رئیس مجلس تشخیص مصلحت نظام در عین حال اظهار داشت: البته در ابتدا برای امام سخت بود که قطعنامه را بپذیرد و گزارش‌هایی که به ایشان می‌رسید نیز واقع‌گرایانه اما کمی امیدوارکننده‌تر بود و در آن زمان امام یک جمله‌ای گفتند که من تا به حال آن را جایی نگفته‌ام و اکنون نیز نمی‌گویم.

هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: من به امام پیشنهاد کردم که شخصا پذیرش قطعنامه را اعلام کنم و سپس شما من را محاکمه کنید که امام گفتند این حالت قابل اجرا نیست.

وی تصریح کرد: در آن دوران من دیگر مطمئن بودم که نباید جنگ را ادامه دهیم و به امام نیز گفتم که با وجود این همه کشته، اسیر، ویرانی و بدهی برای صدام او بعد از جنگ مشکلات زیادی پیدا خواهد کرد که امام نیز گفتند همه مسئولین و شخصیت‌های مهم کشور را دعوت کرده و آنها را در مورد پذیرش آتش‌بس توجیه کنید.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: آیت‌الله خامنه‌ای از همه افراد فوق‌الذکر دعوت کردند، ولی حاج احمد آقا به ما خبر دادند که شخص امام با توجه به اهمیت موضوع می‌خواهند پذیرش قطعنامه را اعلام کنند و اگر کس دیگری آن را اعلام کند، اختلاف ایجاد می‌شود.

جانشین حضرت امام(ره) در نیروهای مسلح در دوران دفاع مقدس افزود: با اینکه امام تصمیم به اعلان پذیرش قطعنامه را گرفتند، اما باز هم برخی آقایان در جلسه مسئولان به خاطر این تصمیم امام گریه کردند، اما من همواره خدا را شکر می‌کنم که در بهترین فرصت جنگ را پایان دادیم.

*‌موضوع غرامت از عراق هنوز مفتوح است

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سئوال مجری برنامه 45 دقیقه درباره پرداخت غرامت به ایران گفت: در آن دوران رسانه‌های دنیا می‌خواستند روحیه ملت ایران را تضعیف کنند که عراق نیز پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران باز هم به کشورمان حمله کرد، اما به خاطر قدرت ایران عقب‌نشینی کرد.

وی افزود: با توجه به ارزیابی سازمان ملل که بسیار هم کم بود، ایران 100 میلیارد دلار از عراق خسارت دریافت می‌کرد که برنامه اجرایی آن نیز تنظیم شده و عراق نیز به خاطر اینکه می‌خواست به کویت حمله کند و می‌ترسید که ایران به پشتیبانی از کویت وارد جنگ شود، این موضوعات را پذیرفت، اما به خاطر اقدامات مختلف صدام فرصت تسویه با ایران پیدا نشد که بعد از سقوط آن رژیم نیز حکومت دیگری در این کشور به روی کار آمد، ولی موضوع غرامت همچنان مفتوح است.


اکنون بعد از خواندن صحبت های آقای هاشمی رفسنجانی ، صحبت های سرلشگر غلامعلی رشید جانشین فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح و از فرماندهان دفاع مقدس که در مصاحبه ای با سیمای جمهوری اسلامی دلایل پذیرش قطعنامه از سوی امام (ره) و فضای موجود در بین فرماندهان سپاه و کشور را در تحلیلی جامع تشریح نمودند.

پی گیری های آقای هاشمی رفسنجانی با گرفتن نامه هایی از مسئولین نظامی و کشوری، باعث شد در آن مقطع مسئولان نظام به جمع‌بندی پذیرش قطع‌نامه و پایان جنگ برسند.


ایشان همچنین بیان داشتند ، در خصوص نامه محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به امام(ره) و پذیرش قطعنامه از سوی امام، با اشاره به این که من آن‌ نامه را ندیدم، اما در فضای تنظیم آن قرار داشتم، گفت:

- بعد از فتح خرمشهر با مباحث متعددی که به وجود می‌آید، امام تصمیم به ادامه جنگ گرفته و تائید می‌فرمایند که جنگ باید ادامه پیدا کند، به شرطی که متعرض مردم عراق نشویم و زمین هایی را تصرف کنیم که مردم عراق آن جا نباشند.


وی در ادامه با اشاره به شکست نیروهای ایرانی در عملیات‌ رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر 1 و پیروزی در عملیات خیبر، خاطرنشان ساخت:

- از عملیات خیبر تا پایان جنگ، آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده ادامه دهنده عملیات‌ والفجر از سوی حضرت امام حکم گرفت و قرارگاه خاتم را متشکل از عناصر ارتشی و سپاهی تشکیل داد تا جنگ را در سطح عالی هدایت کند.

ما پس از عملیات‌ مذکور به آقای هاشمی و حتی مقام معظم رهبری به عنوان رئیس جمهور وقت و رئیس شورای عالی دفاع، گفتیم که با این هزینه‌ای که نظام جمهوری اسلامی و دولت آقای مهندس موسوی پای جنگ هزینه می‌کند، قادر به پایان جنگ و یا همان هدفی که خود آقای هاشمی به صراحت تاکید می‌کرد یعنی «انجام یک عملیات سرنوشت ساز و گرفتن امتیاز برای پایان جنگ» نیستیم.

حال تفاوت شعارها هم معلوم می‌شود چرا که امام می‌فرمود «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»، رزمندگان می‌گفتند «جنگ جنگ تا پیروزی» و فرمانده عالی جنگ یعنی آقای هاشمی می‌گفتند «جنگ جنگ تا یک عملیات ولی یک عملیات سرنوشت ساز» و ایشان می‌گفتند؛ من لحظه‌ای که این مسئولیت را پذیرفتم این موضوع را به امام در میان گذاشتم و در ملاقات با امام افکارم را برای ایشان تشریح کردم که امام تبسم کردند یعنی نه تائید کردند و نه رد کردند.


رشید در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که ما به آقای هاشمی می‌گفتیم که اگر منظور شما از عملیات سرنوشت‌ساز فتح بصره است، با این میزان از امکانات قادر به انجام این عملیات سرنوشت‌ساز نیستیم، تصریح کرد:

- ما به آقای هاشمی می‌گفتیم که بصره را با 100 هزار نیروی بسیجی و 150 گردان آفندی نمی‌توان فتح کرد، بلکه باید 400 تا 500 هزار نفر را بسیج کرده و 400 تا 500 گردان را تشکیل دهیم و این ظرفیت در مردم و دولت ایران وجود دارد، چرا که مردم حاضر هستند برای حفظ انقلاب و نظام، جوانان خود را به سوی جبهه‌های نبرد بفرستند و حتی در این میان توپ و تانک و هواپیمای خارجی هم نمی‌خواهیم بلکه همین میزان امکاناتی که وزارت دفاع می‌تواند در اختیار ما قرار دهد، یعنی همین تفنگ و پوتین و کلاه و مهمات کفایت می‌کند و ما این بار نه از یک محور بلکه از 3 محور به سمت دشمن هجوم می‌بریم.


وی با اشاره به افزایش چشم‌گیر قدرت دشمن در طول سالیان جنگ تحمیلی، خاطرنشان ساخت:

- تعداد لشکرهای دشمن از 15 لشکر زمان حمله، به 60 لشکر افزایش یافته بود و 7 لشکر زرهی و مکانیکی داشت که نه اسرائیل، نه هند، نه آلمان، نه فرانسه هیچ کدام نداشتند و تنها ورشو و ناتو بیش از آن داشتند، درحالی که ما 8 لشکر خود در زمان آغاز جنگ را به 10 لشکر افزایش داده بودیم و سپاه هم با 12 لشکر به کمک آمده بود. یعنی سپاه و ارتش جمعاً 22 لشکر داشتند و واقعاً توان زرهی آنها به حدی بود که من در یکی از نوشته‌هایم در جزیره مجنون خطاب به محسن رضایی نوشتم که گویی هزاران "دهل زن" بر دهل می‌کوبند. چرا که در عرض 2 ساعت نزدیک به 2 میلیون گلوله بر سر ما می‌ریخت و تجهیزات ارتش عراق 7 بار نو شده بود، در حالی که تناسبی بین امکانات مورد نیاز و هدف ما نبود.


فرمانده ارشد سپاه پاسداران در ادامه سخنان خود گفت:

- ماجرا به سمتی پیش رفت که دشمن در 28 فروردین سال 67 برای دومین بار به ایران آفند زد درحالی که دشمن دو بار بیشتر علیه ما آفند نکرد، یکی ابتدای جنگ در 30 روز اول و یکی هم پایان جنگ. درحالی که ما 90 بار به این دشمن آفند کردیم که 20 مرتبه آن درون خاک خودمان و 70 مرتبه دیگر درون خاک عراق بود. البته اجماع جهانی برای پایان جنگ هم شکل گرفته بود و قدرت‌های بزرگ به صدام گفته بودند غیر از سلاح‌ هسته‌ای هر آن چه بخواهی به تو می‌دهیم ولی تو جنگ را تمام کن.

عراق با ماشین جنگی خود حمله کرد و فاو و شلمچه را گرفت که ما این جا به آقای هاشمی اعلام کردیم که شما به عنوان فرمانده جنگ اختیارات کافی ندارید، لذا ما پیشنهاد می‌دهیم شما اختیاراتی در حد جانشین فرمانده کل قوا یعنی همان چیزی که پیش از آن بنی صدر داشت، از امام بگیرید که بتوانید نیازهای نیروهای مسلح را بر آورده کرده و به سپاه و ارتش دستورات قاطع بدهید، که ایشان قبول کردند و این منجر شد به حکمی با عنوان جانشین فرمانده کل قوا در خرداد 67.

آقای هاشمی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا، به فرماندهان سپاه یعنی آقای محسن رضایی و سایر فرماندهان گفت که من فرمانده کل قوا هستم و هر آن چه که می‌خواهید برای انجام یک عملیات سرنوشت ساز، روی کاغذ بیاورید که آقای رضایی نامه‌ای می‌نویسد و در آن نامه امکانات لازم برای شکست دشمن را در آن نامه می‌نویسد.

البته آقای هاشمی یک نامه از رئیس برنامه و بودجه دولت آقای میر حسین موسوی نیز دریافت می‌کند که وضعیت بد اقتصاد کشور در آن نامه تشریح می‌شود و یک نامه از بخش فرهنگی و نامه‌ای دیگر در مورد تحلیل سیاسی از مراکز سیاسی کشور می‌گیرد و با یک دسته تحلیل سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی خدمت امام می‌رسد که هر 4 تحلیل می‌گویند ادامه جنگ با این وضع سخت است. البته نظامیان و خصوصاً فرماندهان سپاه معتقد بودیم که آن قدر ظرفیت در درون ملت ایران و دولت حاکم وجود دارد که ما قادریم «جنگ جنگ تا پیروزی» را تحقق بخشیم.


رشید با اشاره به طرح فرماندهان سپاه برای ادامه جنگ خاطرنشان ساخت:

- در طرحی که برآورد کرده بودیم، بصره را شش ماهه می‌گرفتیم و در شش ماه دوم می‌توانستیم کرکوک را فتح کرده و شش ماهه سوم اگر مقامات تصمیم بگیرند به سمت بغداد حرکت کنیم ولی توان ما باید 3 یا 4 برابر شود و این توان در درون جمهوری اسلامی امکان پذیر است.

وی با بیان این که اما مقامات ما معتقد بودند که ما هزینه‌ای بیش از این نمی‌توانیم صرف جنگ کنیم، خاطرنشان ساخت:

- بارها به ما جواب می‌دادند که شما با وضع موجود باید بجنگید و ما هم می‌گفتیم وضع موجود برای به پیروزی رساندن در یک عملیات سرنوشت ساز کافی نیست.

فرمانده ارشد سپاه پاسداران در پایان تصریح کرد:

- امام خمینی(ره) پس از دیدن این 4 تحلیل، به پذیرش قطعنامه ‌اشاره می‌نمایند و می‌گویند حال که مسئولین فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و نظامی و از جمله فرمانده کل سپاه که یکی از معدود فرماندهانی است که قائل به ادامه جنگ است این را می‌گویند؛ من قطعنامه را می‌پذیرم.


http://pelakegomshod...com/post-2.aspx


-----------------------------

سخنان اخیر سردار صفوی


دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا درباره ادامه جنگ گفت: ادامه جنگ 2 بخش نظامی و سیاسی دارد. رهبران سیاسی جنگ ها را شروع و تمام می کنند و فرماندهان نظامی تابع تصمیمات رهبران سیاسی هستند. رهبری سیاسی عراق تصمیم گرفت وارد جنگ با ایران شود. رهبری سیاسی ایران هم به این تصمیم رسید که قطعنامه 598 را بپذیرد. آغاز و انجام جنگ یک تصمیم سیاسی است. البته فرماندهان جنگ مشورت می دهند اما تصمیم گیری نهایی بر عهده آنها نیست. این موضوع در تمام دنیا وجود دارد و در قانون اساسی ما هم آمده است که جنگ و صلح جزو مسئولیت های ولی فقیه است.

وی ادامه داد: وقتی خرمشهر آزاد شد، از نظر نظامی آن منطقه قابل دفاع نبود و عراقی ها هنوز بیش از 1000 کیلومتر از مرزهای غربی ما را در اختیار داشتند. از طرفی باید بدانیم که هدف از جنگ ها، تحمیل اراده سیاسی یک کشور به کشور دیگر است. صدام که به ما حمله کرد می خواست خوزستان را از ایران جدا و در نتیجه انقلاب را ساقط کند. ما برای اینکه این هدف را از بین ببریم. یا باید نیروی نظامی دشمن را منهدم کنیم یا او را مجبور به قبول صلح کنیم. از نظر نظامی اگر سال 61 صلح را قبول می کردیم صدام می توانست مجدداً به ایران حمله کند. کما اینکه او بعد از امضای قطع نامه 598 باز هم به ایران حمله کرد. صدام اصلاً قابل اعتماد نبود.

صفوی همچنین تصریح کرد: از نظر نظامی ادامه دفاع کاری مشروع و منطقی بود. ما باید ارتش عراق را منهدم و رژیم بعث را تضعیف می کردیم. بعد از فتح شلمچه، فاو و حلبچه حامیان عراق حس کردند ایران در حال قدرت گرفتن است و در نهایت مجبور شدند در قطعنامه 598 به ما امتیاز دهند. من به عنوان یک فرمانده نظامی، تا آخرین روز، جنگ را یک دفاع مشروع و منطقی و عاقلانه می دانستم. ما این استعداد را داشتیم که صدام را ساقط کنیم اما بعضی از مسولین سیاسی با امام(ره) همراهی نکردند.
http://www.farsnews....=13920511001073

ناگفته‌های خرازی از قطعنامه 598
امروز 27 مرداد است و به اعتبار آنچه از برنامه صبح امروز تقویم تاریخ رادیو پخش شد روز برقرار آتش بس رسمی میان ایران و عراق در سال 1367 است. دقیقاً روز 27 تیر ماه نیز جمهوری اسلامی ایران قطعنامه مشهور 598 را پذیرفته بود.

به همین مناسبت بازخوانی گفت‌وگوی دکتر کمال خرازی با ماهنامه مدیریت ارتباطات را که در شماره چهارم آن منتشر شده بود، بی‌مناسبت ندیدیم.

کمال خرازی کیست؟

نسل دوم و سوم انقلاب اگر پیگیر سیاست باشند، با شنیدن نام او یاد نیویو‌رک، نمایندگی ایران در سازمان ملل و سمتش در دولت سید محمد خاتمی به عنوان وزیر امورخارجه می‌افتند و اگر هنوز هم پیگیر باشند، حتماً مطلع هستند که خرازی پس از پایان دولت دوم خاتمی با حکم رهبر انقلاب عهده‌دار ریاست شورای‌ عالی راهبری روابط خارجی شد؛ شورایی که کهنه‌کاران دیگری نظیر علی‌اکبر ولایتی، علی شمخانی، محمد شریعتمداری و محمد حسین طارمی هم عضوش هستند. خرازی اما سالیان دورتر و در زمانه‌ جنگ هشت ساله در قالب مسؤولیت مهم دیگری هم برای نظام جمهوری اسلامی ایفای نقش کرده است؛ مسؤولیت ستاد تبلیغات جنگ؛ ستادی که به گفته خرازی و راویان دیگر قرار بود تبلیغات منفی خارجی را خنثی کرده و برای اذهان داخلی به منظور «دفاع مقدس» خوراک تبلیغاتی تهیه کند.

با قطعنامه 598 نمی‌توان از عراق غرامت گرفت

مصاحبه ماهنامه مدیریت ارتباطات با خرازی در فضایی دوستانه و مطبوع انجام شد و بدون تعارف گفت اگر پای جنگ و ستاد در میان نبود، گفت‌وگو نمی‌کرد.

خرازی در بخشی از گفت‌وگوی خود با ماهنامه مدیریت ارتباطات در خصوص قطعنامه 598 توضیح داد: شورای امنیت سازمان ملل عملاً از صدام حمایت می‌کرد. اولین قطعنامه‌ای که این شورا صادر کرد و درخواست آتش‌بس کرد، زمانی بود که دشمن هنوز در سرزمین ما بود و لذا ما قبول نکردیم و گفتیم دشمن باید از سرزمین ما بیرون برود و متجاوز مشخص و تنبیه شود ولی آنها از همان اول در صدد این نبودند که ببینند حق با کیست، بلکه می‌خواستند شرایط جبهه را به نفع صدام تثبیت کنند. همان قطعنامه 598 را هم که دادند، در نهایت صدام را نجات می‌داد و هیچ‌وقت در آن قطعنامه پیش‌بینی نکردند متجاوز موظف است حقوق کشوری که به آن تجاوز کرده است، بپردازد.

وی ادامه داد: در بند 6 این قطعنامه آمده است که دبیرکل هیأتی را موظف می‌کند که بررسی کنند چه کسی متجاوز بوده و چگونه جنگ شروع شد و بند 7 نیز می‌گفت دبیرکل باید هیأتی را به دو کشور بفرستد تا میزان خسارات دو طرف را معین کند و سپس قطعنامه می‌خواست که صندوقی بین المللی تأسیس شده و از وجوه آن خسارات‌ طرفین جبران شود. شورای امنیت نمی‌خواست مشخص شود چه کسی متجاوز بوده و چه کسی باید غرامت بدهد، بلکه می‌خواست خسارات طرفین جبران گردد، آن هم از صندوقی که هیچ وقت تشکیل نشد و قرار بود کشورها در آن پول بریزند تا به طرفین داده شود. روح حاکم بر این قطعنامه این بود که جنگ را تمام کنند و صدام را نجات دهند.

وی تصریح کرد: این هنر دیپلماسی ایران بود که پس از جنگ از همین فضای نامطلوب، براساس شرایط پیش آمده پس از حمله عراق به کویت استفاده و کاری کند که صدام توسط دبیرکل سازمان ملل به عنوان متجاوز معرفی شود. در زمانی که من نماینده ایران در سازمان ملل بودم، تلاش زیادی انجام گرفت تا آقای «دکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل هیأتی برای بررسی علل وقوع جنگ تشکیل داد و در نهایت هیأت مزبور اعلام کرد که رژیم عراق جنگ را آغاز کرده است و بنابراین عراق کشور متجاوز است.

خرازی با بیان اینکه با قطعنامه 598 نمی‌توان از عراق غرامت گرفت، افزود: شورای امنیت که تحت سلطه آمریکا و سایر کشورهایی بود که در دوران جنگ به صدام کمک می‌کردند، اقدامی در برابر گزارش دبیرکل انجام نداد، در حالی که گرفتن غرامت نیاز به صدور قطعنامه دیگری داشت که با اشاره به گزارش دبیرکل، عراق را موظف به پرداخت غرامت کند.

خرازی در این مصاحبه تاریخی و خواندنی، درباره چرایی تعامل ستاد تبلیغات با رسانه‌های خارجی که از اهرم‌های اصلی تبلیغات منفی علیه ایران در فضای بین‌الملل بودند، دلایل عدم حضورش در فضای رسانه‌ای، دلتنگی‌اش برای حال و هوای آن روزها، مدیریت اخبار رسانه‌ها در زمان جنگ، نحوه هماهنگی میان رسانه‌ها در زمان جنگ، حضور خبرنگاران خارجی در ایران در دوران دفاع مقدس و.. سخن گفته است.

او در مورد نحوه رفتار و عملکرد ستاد تبلیغات جنگ درباره خبر پذیرش قطعنامه، گفت: در تنظیم خبر قطعنامه فضا خیلی سنگین بود و کسی باور نمی‌کرد که قطعنامه را پذیرفته باشیم، ولی به هر صورت خبر تنظیم شد، زیرا یکی از کارهای ستاد تنظیم خبرهای مهم بود.
http://www.tabnak.ir...-از-قطعنامه-598

------------------------------
تاپیک های قدیمی و پراکنده در سایت خودمان

http://www.military....hl__قطعنامه 598

http://www.military....hl__قطعنامه 598

http://www.military....hl__قطعنامه 598
-----------------------------------------------

در آخر چند سوال مهم که برای درک بهتر پایان جنگ باید حتما جواب داده شود( لطفا در نروید)
هدف ما از دفاع مقدس و جنگ تحمیلی چه بود ؟
ما از این نبرد حق در سطح کلان چه می خواستیم ؟
تاثیر زدن هواپیما توسط ناو آمریکایی چه بود؟
آیا ما توان درگیری تمام عیار با آمریکا را داشتیم؟

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یادم میاد یه تایپکی در مورد نتیجه جنگ ایجاد شده بود که در اون به این مسائل هم توجه شده بود ، نظر سنجی هم داشت که خوبه شما هم نظر سنجی بزارید !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='mohammaddanger' timestamp='1376903681' post='331083']
یادم میاد یه تایپکی در مورد نتیجه جنگ ایجاد شده بود که در اون به این مسائل هم توجه شده بود ، نظر سنجی هم داشت که خوبه شما هم نظر سنجی بزارید !
[/quote]

بیشتر دنبال حرف های منطقی و سوالات منطقی در مورد پایان جنگ هستم تا سنجش افکار دوستان
خیلی از صحبت ها از مسئولان اگر دقت کنید به منافع افراد بر می گردد نه به واقعیت
از همین رو سوالات آخر متن از اهمیت بالایی برخوردار است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

بنا به درخواست جناب حیدری ، تا بازگشت ایشان ، بنده قراره این تایپیک را ، به جلو ببرم و مطالب قرار بدهم ( البته بدون هرگونه نتیجه گیری )...

خب ، بنده اعتقاد دارم ، اول باید ببینیم چرا جنگ شروع شد و بعد چرا جنگ اینقدر ادامه پیدا کرد و در نهایت به دلایل به پایان رسیدنش برسیم ...

بنابراین این مقاله ای رو که در وب سایت جناب کیانی مدت ها پیش دانلود کردم رو آپلود کردم ...

در این مقاله فارغ از شعار گرایی ، به یک مبحث نسبتا جدید در مورد چرایی اینکه عراق به جنگ و شروعش علاقه داشت می پردازه ...

نام مقاله : فضای حیاتی عراق
http://s4.picofile.com/file/7915514080/فضای_حیاتی_عراق.pdf.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

اگر کسی مجله هیات رو بخونه ماه قبل خیلی مفصل و جامع در این رابطه تحلیل ارایه شده بود که میخکوب کننده بود ...


راستی جریان چیه ؟ من از خانه مان هرکاری میکنم نمیتونم بیام تو سایت و با اینترنت 2 مگ الان میام !!!!

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


سلام

اگر کسی مجله هیات رو بخونه ماه قبل خیلی مفصل و جامع در این رابطه تحلیل ارایه شده بود که میخکوب کننده بود ...


راستی جریان چیه ؟ من از خانه مان هرکاری میکنم نمیتونم بیام تو سایت و با اینترنت 2 مگ الان میام !!!!

یا حق


جناب ارنست یه طوری می تونید مطالبش رو اینجا قرار بدین.سایت های نور مگ رو چک کنید ببینید مقالات مورد نظر رو در اون نشریه داره یا نه
اگر نشد حداقل عکس بگیرید و قرار بدید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

والا مگر اسکن شون کنم که اونم چشم ، در اولین فرصت قول میدم که اسکن شده میزارم شون ... واقعا مطالبش خیلی خیلی مستند بود ... تحقیق بود اساسی!

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دیدگاه فرمانده سپاه که از دید مخالف پایان جنگ مطرح شده است در برنامه شناسنامه مطرح گردید که به شرح زیر است:

سخنان فرمانده سپاه در مورد علل پایان جنگ
سردار جعفری در ادامه در خصوص بخش‌هایی از خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 66 مبنی بر اینکه شما و آقایان کوثری و محصولی از کمبود سلاح و پتو گزارش می دادید، آیا چنین وضعی باعث پذیرش قطعنامه شد، افزود: اینگونه نبود که سال آخر جنگ اینگونه باشد. در جنگ 2 نگاه از نظر سیاسی و مدیریتی وجود داشت. یکی نگاه حضرت امام بود که باید جنگ ادامه یابد و صدام تنبیه شود و کسب اطمینان صددرصدی از امنیت ایران باشد این نگاه حضرت امام و همچنین حضرت آقا بود که آن زمان رئیس جمهور بودند ولی نگاه دیگری هم وجود داشت که برخی مسئولان آن زمان داشتند که باید زودتر جنگ را تمام کنیم لذا در همان سال 63-62 به ما می‌گفتند یک عملیات موفق کنیم و بر سر میز مذاکره جنگ را تمام کنیم. این نگاه، نگاه قطعی امام نبود.

* دولت وقت پشتیبانی کافی از جبهه نکرد/ اگر پشتیبانی کافی بود، با مشکلات مواجه نمی‌شدیم

وی افزود: همان طور که امروز هم بین دیدگاه‌ مقام معظم رهبری با برخی از مسئولان در برخی از مسائل متفاوت است مثلا در موضوع رابطه با دشمن یا مذاکره با آمریکا بحث استقامت و پایداری ‌در برابر دشمن متفاوت است. این تفاوت دیدگاه توسط مسئولانی که بودجه و امکانات کشور در دست آنها بود و عمدتا در دولت بودند، وجود داشت البته آن زمان حضرت اقا رئیس‌جمهور بودند اما اختیارات اجرایی کشور دست نخست وزیر بود. اینکه این دیدگاه در میزان پشتیبانی دولت از جنگ موثر بود یا نه نمی‌توانیم قضاوت کنم و به صورت منطقی بگوییم و کسی را متهم کنیم ولی آنچه که به صورت قطع و یقین در فرماندهان جنگ وجود داشت و برداشتمان این بود اگر چنانچه دولت در پشتیبانی بیشتر از جبهه مصمم باشد، ما با این مشکلات مواجه نمی‌شدیم.
http://www.tabnak.ir/fa/news/347555/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D9%84-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

Besmellah_01.png





598.jpg




حماسه 8 سال دفاع مقدس بدون شك يكي از مهمترين و ماندگارترين دوران تاريخ پر فراز و نشيب ايران است كه درسهاي زيادي به ايرانيان بخصوص نسل جوان ايران زمين آموخت ،حماسه اي كه با وجود حمايت همه جانبه كشورهاي استكباري و اعراب منطقه و حتي سازمان هاي به ظاهر بي طرف بين المللي از رژيم متجاوز بعث عراق و مظلوميت و بي پناهي ملت ايران ،با پايمردي و جان فشاني جوانان با غيرت ايراني ، برگي بيي بديل از شجاعت و شهامت را در تاريخ كهن ايران زمين به يادگار گذاشت
در اين مقاله بر آنيم تا نقش بزرگترين سازمان ملل متحد كه نقش اصلي در كنترل منازعات و مناقشات غير متعارف ميان كشورهاي عضو اين سازمان ايفا مي كند را در خصوص جنگ ايران و عراق مورد بررسي و مداقه قرار دهيم تا مشخص گردد كه اين سازمان در كنترل و مهار تجاوز بي رحمانه ارتش عراق و حاميانش _ كه با حمايت اكثر كشورهاي تاثير گذار عضو سازمان ملل متحد انجام گرفت _تا چه حد منطقي ،بي طرفانه و موفق عمل كرده است .

مطابق پروتكل شوراي امنيت سازمان ملل متحد در خصوص نحوه ي صدور قطعنامه هاي مربوط به منازعه ميان كشورهاي عضو ،اين شورا بايستي شرايط زير را در مورد صدور قطعنامه ها مد نظر قرار دهد :

1 _ قطعنامه صادر شده بايستي بي طرفانه باشد و يا در صورت مشخص بودن و اثبات متجاوز ،در جهت محكوم نمودن متجاوز و حمايت از طرف مظلوم باشد .
2 _ به موقع و در سريعترين زمان ممكن براي كنترل اوضاع صادر گردد .
3 _ قاطعيت ، جامعيت و بازدارنگي لازم راجهت كنترل اوضاع داشته باشد .
4_منطقي و قابل اجرا بوده و از تحميل تعهدات غير منطقي و غير ضروري به طرفين خود داري شده باشد .
5 _ تمهيدات و ساز و كارهاي لازم براي اجراي دقيق مفاد قطعنامه از سوي سازمان تدارك ديده شده باشد .

در طول 8 سال جنگ تحميلي عراق عليه ايران مجموعا 10 قطعنامه بين المللي از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد در اين خصوص صادر شد كه مضمون همه آن ها تا حدودي در جهت كنترل و مهار جنگ بوده است . در ذيل شرايط زماني صدور اين قطعنامه آورده شده و سعي گرديده است تا اوضاع جبهه ي جنگ در جناح عراق و ايران در زمان قبل و بعد از صدور هر قطعنامه براي خوانندگان محترم تبيين گردد و بدين ترتيب در خصوص رعايت تمام شرايط لازم را براي صدور قطعنامه _ مطابق پروتكل تدوين شده شوراي امنيت _ از سوي اعضاي وقت شورا بحث خواهد شد .

قطعنامه اول 497 در تاريخ 6/7/59

اولين قطعنامه شورا در مورد جنگ تحميلي ( شماره ي 497 ) در تاريخ 6/7/59 يعني يك هفته پس از آغاز تجاوز همه جانبه عراق به داخل مرزهاي ايران صادر گرديد . مضمون اين قطعنامه توصيه به آتش بس دو طرفه .......
در همان زمان ، تجاوز و ورود ارتش عراق به داخل مرزهاي ايران و پيشروي در داخل خاك ايران كاملا محرز و آشكار بوده است و هزاران كيلومتر مربع از خاك جمهوري اسلامي در اشغال رژيم بعث عراق بوده است . از طرفي با نگاهي به حوادث قبل از آغاز تجاوز همه جانبه عراق ،من جمله تجاوزات گاه و بيگاه هواپيما ها و نيرو هاي زميني و دريايي ارتش عراق و از طرفي پاره نمودن قطعنامه 1975 الجزاير توسط صدام حسين در مقابل دوربين هاي خبر نگاران و اعلان جنگ تمام عيار اين رژيم عليه ايران ، از همان ابتدا متجاوز معلوم بوده است . از اين رو با اينكه اولين قطعنامه تقريبا به موقع بوده است ليكن در متن آن هيچ اشاره اي به متجاوز و محكوميت تجاوز و حمايت از مظلوم نگرديده و از طرفي قاطعيت لازم را براي جلوگيري از ادامه ي تجاوز نداشته و هيچ ساز و كار لازم نيز براي ملزم نمودن متجاوز براي قطع تجاوز انديشيده نشده بود . به عبارت ديگر شوراي امنيت با توصيه طرفين به آتش بس ، با بي تفاوتي كامل ،تنها از خود رفع تكليف نموده است و اين مي توانست حتي چراغ سبزي براي ادامه ي تجاوز ارتش عراق از سوي رزيم بعث تلقي شود .

قطعنامه ي دوم (514) در تاريخ21/4/61

شوراي امنيت در هنگام اشتغال خرمشهر و تا پايان اشتغال ،هيچ قطعنامه اي در جلوگيري از قتل و تجاوز به شهروندان ايراني وخروج نيروهايعراقي از سرزمينهاي اشغالي ايران صادر نكرد تا اينكه ايرانيان با كسب اعتماد به نفس و تجهيز قوا با چهار عمليات بزرگ ثامن الئمه (شروع در تاريخ5/7/60)،طريق القدس (تارخ8/9/60)،فتح المبين (تاريخ2/1/61)و سرانجام بيت المقدس(تاريخ10/2/61)موفق به آزادي خرمشهر در سوم خرداد 1361گرديدند (در پايان عمليات از مجموع13600كيلومتر مربع كه در آغاز سال دوم جنگ تحت اشتغال دشمن بود 8600كيلومتر مربع آزاد و 2500كيلومتر مربع تخليه گرديد آزادي خرمشهر نقطه عطفي در تحولات جنگ بود و از اين تاريخ بود كه ايران توانايي باز دارندگي و حفظ استقلال خود را به جهانيان اثبات نمود و قدرت مردمي و نظامي خود را به رخ حاميان اشغال كشيد . در اين زمان بود كه قطعنامه ي دوم (514)شوراي امنيت در تاريخ21/4/61صادر شد كه در آن طرفين توصيه به آتش بس و عقب نشيني به مرزهاي بين المللي شدند . كه اين قصعنامه علاوه بر بي خاصيت بودن با تاخير و سرفا براي رفع تكليف صادر شده است .

قطعنامه سوم (522) در تاريخ 12/7/61

پس از آزادي خرمشهر،با توجه به افزايش روحيه ي نيروهاي ايراني فكر تنبيه متجاور در ايرانيان قوت گرفت تا با توجه به اينكه سازمانهاي بين المللي هيچ اقدام باز دارندگي را بعمل نياورده اند پس بايد خود ايران اسلامي نسبت به تنبيه متجاوز و از كار انداختن ماشين جنگي رژيم عراق اقدام نموده تا در آتي از جانب هر متجاوزي از جمله تجاوز مجدد عراق در امان باشد .از اين رو قواي ايران در تاريخ 23/4/61 يعني 50روز پي از آزاد سازي خرمشهر ،عمليات رمضان را آغاز كرد كه هدف آن عقب راندن نيروهاي ارتش عراق و تهديد بصره بود و اين ترس خود بخود براي متجاوز و سازمانهاي بين المللي بوجود آمد كه ممكن است نيروهاي ايراني بخواهند وارد خاك عراق شده و در آن پيشروي نمايند لذا به مرور و با پيروزي هايي كه ايرانيان بدست آوردند نگراني حاميان رژيم بعث عراق از احتمال سقوط اين رزيم و شكست آن بيشتر شد . لذا ضمن اقدام عملي كمك بسيار به ارتش از هم پاشيده عراق و حضور فيزيكينيروي انساني و تجهيزاتي و اطلاعاتي و فني و مستشاري از سوي آمريكا ، روسيه . فرانسه ، مصر و ساير همقطاران شوراي امنيت نيز در تاريخ 12/7/61يعني كمتر از 3 ماه پس از قطعنامه ي دوم،سومين قطعنامه (522)را صادر كرد كه در آن طرفين را به آتش بس فوري و عقب نشيني به مرزهاي بين المللي فرا خواند . كه خود بخود اين موضوع متبادر مي شود كه قطعنامه مذبور براي بازدارندگي موفقيتهاي آتي ايران صادر شده است .

قطعنامه ي چهارم (540) در تاريخ 9/8/62

از زمان آغاز جنگ يعني ديماه 1359 ، رژيم عراق بارها به مناطق مسكوني و شهرهاي ايران حمله و تاسيسات زير بنايي كشور را تخريب نموده بود از طرفي از همان ابتداي جنگ ، جنگ دريايي در مناطقي از خليج فارس را آغاز كرده و كشتي هاي تجاري و نفتي ايران را مورد حمله قرار داده بود بطوريكه براي مدتي صدور نفت ايران متوقف گرديد . پس از فتح خرمشهر و قدرت گرفتن نيروهاي ايراني ،ايران تهديد كرد كه در صورت ادامه حملات عراق ، ايران تنگه ي هرمز را خواهد بست. با توجه به اينكه تنگه ي هرمز يكي از مناطق استراتژيك اقتصادي جهان درحد فاصلدرياي عمان و خليج فارس بود و روزانه دهها كشتي تجاري و نفتكش متعلق به كشورهاي مختلف از آن عبور و مرور مي كردند ،اين تهديد براي حاميان عراق بسيار جدي و غير قابل تحمل مي نمود . شوراي امنيت كه تا پيش از اين تاريخ ، حمله به مناطق مسكوني و زير بنايي و كشتي هاي تجاري ايران را محكوم نكرده بود در تاريخ 9/8/62 و پس از عمليات هاي والفجر مقدماتي و والفجر 1و2و3و4 از سوي قواي ايراني و پس از آنكه ايران نيز با چند موشك مناطقي از عراق را مورد حمله قرار داد قطعنامه ي چهارم (540)را صادر كرد كه در آن طرفين توصيه به توقف فوري جنگ گرديده و حمله به منطق مسكوني و كشتي هاي تجاري محكوم شده بود

قطعنامه ي پنجم(552)در تاريخ 11/3/63

از اردبيهشت ماه سال 63جنگ كشتي ها در خليج فارس بطور آشكار آغاز شد و با توجه به تداوم تهديد ايران به بستن تنگه هرمز _ در صورت ادامه حملات عراق به كشتي هاي ايراني و حمايت غرب از عراق و مشخص شدن جديت ايران در دفاع و احتمالا بستن تنگه هرمز ، در اين صورت بود كه قطعنامه ي پنجم(552)شوراي امنيت در تاريخ صادر شد كه در آن حفظ آزادي كشتيراني و محكوميت حمله به كشتي هاي تجاري مورد تاكيد قرار گرفته بود

قطعنامه ي ششم (582)در تاريخ 5/12/64

از مهر ماه سال 63تا مهر ماه سال 64،سال فروكشي موقث آتش جنگ و آغاز اقدامات سياسي از سوي ايران براي پايان جنگ بوده است . اقدامات سياسي ايران در اين سال چندان نتيجه بخش نبود . شوراي امنيت هم در اين دوران هيچ قطعنامه اي در حمايت از اقدامات ايران براي توقف جنگ صادر نكرد . تا اينكه در تاريخ 20/11/64قواي ايران پس از نا اميدي از تلاش سياستمداران خود براي توقف جنگ ،دست به اجراي عمليات والفجر 8 نمود كه در آن موفق به فتح فاو و اسارت تعداد زيادي از نيروهاي عراق گرديد .پس از موفقيت قواي ايران قطعنامه ي ششم (582)شوراي امنيت در صادر شد كه در آن طرفين توصيه به آتش بس فوري و عقب نشيني به مرزهاي بين الملل شدند . در اين قطعنامه مبادله ي اسرا نيز از طرفين در خواست شده بود .

قطعنامه هفتم(588) تاريخ 16/7/65

در اواخر سال 64 و اوايل سال 65عمليات والفجر 9و كربلاي1 از سوي ايران اجرا گرديد و در اين دوره بود كه استراتژي دفاع متحرك عراق به شكست انجاميده بود . پس از اين تحولات در تاريخ 16/7/65قطعنامه هفتم(588)شوراي امنيت صادر گرديد كه در آن اجراي قطعنامه ي ششم(582)مورد تاكيد قرار گرفته بود .

قطعنامه هشتم (598) تيرماه 1366

مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ بیان شد به شرح زیر است:



در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتش بس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگین تر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملا مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتی‌های بی طرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بین‌المللی درباره بشر دوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه، و به ویژه به کار بردن سلاح‌های شیمیایی که بر خلاف تعهدات مذکور در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو می‌باشد، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد، و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بین امللی خود را از راههای مسالمت آمیز و به گونه‌ای که صلح و امنیت بین المللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند. با احراز این که نقض صلح در مورد منازعه بین ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد ؛
آمرانه می‌خواهد که ایران و عراق به عنوان نخستین گام در حل اختلاف از طریق مذاکره، آتش بس فوری را رعایت کنند، کلیه عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروها را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردانند.
از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از ناظران سازمان ملل را برای تایید، تحکیم و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی اعزام دارد و همچنین درخواست می‌کند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آنرا به شورای امنیت تسلیم دارد.
مصرا می‌خواهد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت ۱۹۴۹ بدون درنگ آزاد شوند و به کشورهای خود برگردند.
از ایران و عراق می‌خواهد که در اجرای این قطعنامه و کوششهای میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیر کل همکاری کند.
از کلیه کشورهای دیگر می‌خواهد که نهایت خویشتن داری را به عمل آورند و از هر اقدامی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، خودداری کنند و به این ترتیب، اجرای قعطنامه حاضر را تسهیل کنند.
از دبیر کل درخواست می‌کند تا مشورت با ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیات بی طرفی را بررسی کنند و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.
با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه داده شده و ضرورت تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه منازعه، از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از کارشناسان را بری بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.
همچنین از دبیر کل درخواست می‌کند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.
از دبیر کل درخواست می‌کند، که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد.
تصمیم می‌گیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تصمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.



در اواخر سال 65 و اوايل سال66 چندين عمليات كوچك و بزرگ من جمله كربلاي4و5و10 ..و نصر...4توسط نيروهاي ايراني طراحي و اجرا گرديد .در عمليات كربلاي 5شديدترين درگيريهاي طول جنگ در پشت دروازه هاي شهر بصره و تهديد بصره توسط ايران به وقوع پيوست . در اين دوران موازنه ي قدرت به نفع ايران بود لذا از اسفند 65(دوباره پس از عمليات كربلاي 5 )تلاشي جهاني براي تهيه و تنظيم قطعنامه هشتم شوراي امنيت موسوم به 598آغاز شد و در پايان تير ماه 66 به تصويب شوراي امنيت رسيد . همزمان تلاش آمريكا براي افزايش تحريم اقتصادي و تسليحاتي ايران نيز شدت گرفت . در اين قطعنامه ، تصميم به خاتمه دادن به منازعه ايران و عراق گرفته شد و آتش بس فوري و پيدا كردن يك راه حل جامع و شرافتمندانه و عادلانه و عقب نشيني به مرزهاي بين المللي و اعزام تيم نظارت به مرزهاي دو كشور مورد تاكيد قرار گرفت . و مي توان اذعان نمود كه اين قطعنامه تنها قطعنامه اي بود كه مي توانست حد اقل خواسته هاي ايران تامين كند و نسبت به ساير قطعنامه هاي صادر شده سازمان ملل منطقي تر جلوه نمايد . ايران بدليل برخي از ملاحظات سياسي و نظامي ابتدا از پذيرش آن سر باز زد و پيش شرطهايي را براي پذيرش عنوان كردتبليغات گسترده جهاني پيرامون قطعنامه 598، جهت تحت فشار قرار دادن ايران آعاز شد، هم زمان ايران با اعزام هياتي، تحت عنوان گروه كار به نيويورك در خصوص مذاكرات فني و كارشناسي، پيرامون آشنائي با طرح اجرايي دبير كل سازمان ملل، تلويحاً موافقت خود را با پيش شرطهائي اعلام كرد. و اين در شرايطي بود كه عراق صريحاً طرح اجرايي دبير كل را رد كرده بود ، در اين رابطه يك كارشناس مركز مطالعات استراتژيك در امريكا چنين گفته بود: ديپلماسي ايران در قالب طرح اجرايي دبير كل مي بايد به عنوان پايه مناسبي در مذاكرات مربوط به پايان جنگ قرار يگيرد و سازمان ملل بايد ، حق ايران به عنوان قرباني تجاوز را بپذيرد.

قطعنامه نهم 19/2/67

پس از صدور قطعنامه هشتم (598). با ادامه جنگ و تمايل عراق به خاتمه جنگ در تاريخ 19/2/67قطعنامه نهم (612) شوراي امنيت صادر شد كه در آن كاربردسلاح هاي شيميايي از سوي عراق مورد تائيد قرار گرفت و اجراي فوري مفاد پروتكل ممنوعيت استفاده از گازهاي شيميايي و محكوميت كاربرد آن ها مورد توجه و تاكيد قرار گرفته بود . كه اين وضعيت در حالي بود كه تا كنون بارها و بارها در عملياتهاي مختلف ايران مورد حملات و بمبارانهاي وحشتناك شيميائي قرار گرفته بود و آثار زيانبار كاربرد اين سلاح كشتار جمعي هنوز هم در ايران هر از چندي يكي را به كام مرگ مي كشاند . وشهرحلبچه در مورخه 25/12/1366 مورد بمباران شيميائي توسط رژيم عراق قرار گرفته شده بود پس اين توهم بوجود آمد كه شايد ايران نيز به توانائي كاربرد سلاح شيميائي دسترسي پيدا نموده و اقدام عملي نمايد . همانند جنگ شهرها . نفتكشها ! پس اين قطعنامه با صورت باز دارندگي ايران از بكارگيري توانميديهاي احتمالي اش صادر شد . و البته بايد اعلام نمود كه ايران بمباران شهر حلبچه را تهديدي شيميائي عليه شهرهاي خود با تلقي نمود .

قطعنامه ي دهم (620) در تاريخ 4/6/67

در اوايل سال 67 پس از نا اميدي سازمانهاي جهاني از توقف پيشرفتهاي ايران و نگراني از شكست آمريكا در تئوري جنگ بدون برنده ايران و عراق ارتش آمريكا مستقر در خليج فارس دست به تحركات وسيعي عليه ايران زد كه مهمترين آن ها در تير ماه سال 67 بود،ناو وينسنس آمريكا به فرماندهي ويليام راجرز در يك اقدام تامل بر انگيز و با اطلاع كامل از اينكه هواپيماي در حال پرواز . از نوع مسافربري بوده و مقصد و مبدا آن مشخص است با شليك يك فروند موشك از خليج فارس 290 مسافر ايراني را كه تمامي آنان غير نظامي بودند به شهادت رساند . اين تحركات و نيز تحركات ارتش عراق در جبهه جنوب،شرايط جديدي را پيش آورد كه بدنبال آن جمهوري اسلامي قطعنامه ي 598 را به رغم عدم تامين پيش شرطهاي خود پذيرفت . بدنبال آن پس از اعلام آتش بس در تاريخ 4/6/67 و با فشار ديپلماسي جمهوري اسلامي ،قطعنامه ي دهم (620)شوراي امنيت صادر شد كه در آن نيز مجددا استفاده از سلاحهاي شيميايي محكوم شده و كاربرد اين سلاح ها عليه ايران مورد تاييد شورا قرار گرفته بود .

عراق پس از برقراري آتش بس و عقب نشيني از خاك ايران ،مناطقي از مرز كه وسعت آن به2500 كيلومتر مربع مي رسيد را تا استانه تجاوز به كويت در اختيار داشت .طي اين مدت نه تنها سازمان ملل براي عقب راندن عراق از مناطق ايراني تحت اشغال ارتش عراق اقدامي نكرد بلكه تا قبل از حمله عراق به كويت حاضر نشد تجاوز عراق به ايران را تاييد كند .با حمله عراق به كويت در مرداد ماه 69 از |آنجا كه اين رژيم نمي خواست همزمان در دو جبهه درگير باشد از مناطق اشغالي ايران خارج شد، اسيران ايراني را آزاد كرد و پايبندي خود به قرار داد 1975 الجزاير را اعلام نمود .

با نگاهي به 10 قطعنامه ي صادر شده از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و بررسي حوادث قبل و بعد از صدور اين قطعنامه ها مشخص مي گردد كه در هيچ كدام از اين قطعنامه ها تمامي شرايط مدون صدور قطعنامه توسط اين شورا لحاظ نشده و تمهيدات لازم براي اجراي كامل آنها انديشيده نشده بود . از طرفي با توجه به شرايط زماني صدور اين قطعنامه ها ، همگي آنان در زماني صادر مي شد كه ايران در عرصه نبرد پيشرفت هايي بدست مي آورد يا موازنه به نفع ايران رقم مي خورد . لذا صدور اين قطعنامه ها در آن زمان ها نه تنها كمكي به ايران و خاتمه جنگ نمي كرد ، بلكه در جهت تضعيف طرف مظلوم جنگ و محدود كردن اقدامات دفاعي آن و حمايت و پشتيباني تلويحي از متجاوز بوده است .

منبع


-------------------
با تشکّر، منتقل شد
PersianKing
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سپاس فراوان،
جای گرامی کیانی موحد خالی.
اگر توفیق بود و وفت اجازه داد حکایت این قطع نامه ها رو از دید برادران نامرد عراقی هم ترجمه می کنم مختصرا قرار میدم، تا دو طرف ماجرا رو ببینیم.

ضمن اینکه. نباید انتظار داشت بلافاصله با صدور 598 طرفین اون رو می پذیرفتند، خاورمیانه شعار زده رو هم در نظر نگیریم، منطق حکم می کنه شما بیش از اون چیزی که توی اسناد اومده دستت باشه تا بتونی چونه بزنی، مثلا زمانی که ما 67 پذیرفتیم عراق بُل شهید هاشمی رو داشت.
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
لطف می کنید گرامی.
اونچه که عموم ما از مبحث جنگ می بینیم از شهریور 59 شروع میشه. در مورد درگیری های قبل از اون که منجر به قرار داد 75 الجزایر شد اگر چند کلمه ای یاد بگیریم ممنون می شم.

بعضی از منابع پدافند یک شکار برای یک سایت هاوک یا رپیر روی کرکوک برای ما ثبت کردن قبل از انقلاب، ما رفتیم تو عراق خاک گرفتیم؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من شخصا با یکی از پرسنل توپ اورلیکن صحبت و مصاحبه کردم (مقاله ش توی سایت هست ولی به صورت مقاله نه مصاحبه) که می گفت ما زمان شاه عملا رفتیم توی کردستان عراق و توپهامون رو هم بردیم اونجا(یعنی اورلیکنهارو) بعدشم گفت که اولش بلد نبودیم با راپیر کار بکنیم. فکر می کردیم این موشک فایر اند فورگات (چی گفتم؟؟ ) هستش ولی بعد فهمدیم که اینجور نیست و خدمه بعد از شلیک سایت نشانه روی رو باید تا لحظه ی اصابت روی هدف نگه دارن. اون وقت که این رو فهمدیم یکی از هواپیماهاشون رو انداختیم. حالا بعدش هم چیزی رو انداختن یا نه من خبر ندارم. فقط می دونم که حسن البکر تا آستانه ی ورشکستگی رفت و ناچار شه که قرارداد الجزایر روقبول بکنه


بعدشم چیزی که همه یادشونه اینه که ایران توی این قرار داد خط تالوگ شط العرب رو به عنوان مرز به عراق تحمیل کرد اما چیزی که یادشون نیست اینه که ارتفاعات زین قوس (و یه جای دیگه که یادم نیست همون نزدیک قصرشیرین)به جاش به عراق داد. قرار بود که خط مرزی عوض بشه که نشد و همین دلیل اعتراض صدام و پاره کردن قرارداد الجزایرشد. یعنی ما خودمون بهانه دادیم دست طرف که ... اگر ما به موقعش از این ارتفاعات عقب نشینی کرده بودیم(یعنی به قرارداد الجزایر احترام گذاشته بودیم) اون طرف هم مجبور بود احترام بذاره. دست کم بهانه رو از دستش در می آوردیم و موضع ما محکمه پسند تر بود


مطلب دیگه ای باشه در خدمتیم

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باسلام من تا حالا فکر میکردم تو قطعنامه 598عراق به عنوان متجاوز شناسایی شده پس نمی تونن غرامت جنگ رو حتی در صورت خواست سیاسی بگیرن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.