951

تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

احتیاج شدید به زرهی به روز در ایران:


باید دقت کنیم که مرز های زمینی بسیار زیادی ما در ایران داریم و نیاز به تجهیزات زرهی بروز و به تعداد بالا به شدت احساس میشود و به قول معروف از نان شب واجب تر هست! 

 

از طرفی نمیتوانیم صبر کنیم که تولیدات داخلی به کجا میرسد ! تهدید برای زمان حال هست و تولید صنعتی زرهی در ایران هم اگر بتوانیم انجام بدهیم زمان بر هست. 

 

مراقب باشیم که هر اشتباهی در مباحث دفاعی شاید دیگر قابل جبران نباشد. 

 

 

خرید زرهی از چین :

 

چین در سالهای اخیر پیشرفت های بسیار خوبی در تانک ها و خودرو های زرهی  داشته است.

 

به نظرم میتوانیم برای حل مشکل کمبود زرهی بروز در ایران خرید از چین داشته باشیم.

 

چند نمونه از تانک ها و خودرو های زرهی  و هویتزر چینی:

 

هر کدام از محصولات زیر را چین به تعداد بسیار زیاد برای ارتش خودش ساخته است که توان تولید صنعتی چین را نشان میدهد و در صورت خرید میتوانیم به سرعت تحویل بگیریم. 

 

تانک سبک تایپ 15

Type_15_tank_20221020.jpg

 

 

تانک اصلی میدان نبرد vt4 (یا mbt 3000) 

Pakistani_VT-4.jpg

این تانک را همسایه یمان پاکستان سفارش داده است و حدود 480 عدد از این تانک قرار هست با تولید مشترک در داخل داشته باشند. 

 

تانک اصلی میدان نبرد تایپ 99

1280px-ZTZ-99A_tank_front_20170902.jpg

 

خودروی زرهی zlt 11

1280px-Chinese_ZTL-11.jpg

 

خودرو زرهی ZBD-03

640px-AirbornePlatoon2018-61.jpg

 

خودروی زرهی تایپ 5 

ZBD-05_amphibious_IFV_in_Beijing.jpg

 

هویتزر خود کششی plz 05

1280px-PLZ-05_Self-Propelled_Artillery_2

 

خودرو زرهی ZBD-04A

1280px-ZBD-04A_IFV_20170716.jpg

 

نفربر WZ-551

1280px-PLA_Hong_Kong_Garrison_ZSL92B.jpe

 

خودروی زرهی تایپ 8

1024px-ZBL-08.jpg

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نیاز ما واقعا بالاست هر خرید باید به شرط تولید داخل و انتقال تکنولوژی و در عین حال پلتفرمی جدید و ماژولار و انعطاف پذیر باشه مثل پروژه تاندر پاکستان مالکیت و بازاریابی اش هم داشته باشیم

ویرایش شده در توسط scorpion57
  • Like 3
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خرید زرهی از روسیه :

 

گزینه ی بعدی خرید از روسیه هست که قبلا هم سابقه ی استفاده از محصولاتشان را داشتیم. صادرات زرهی روسیه در کشورهای زیادی در جهان در حال خدمت هستند. 

 

میتوانیم برای تولیدات داخلی زرهی، خرید قطعات از روسیه داشته باشیم یا تولید مشترک محصولات روسی را بگیریم. 

 

 چند نمونه از تانک ها و خودرو های زرهی  و هویتزر روسی :

 

تانک اصلی میدان نبرد T-90

T-90M.jpg

 

تانک اصلی میدان نبرد T-14 Armata

VDayRehearsal05052016-28.jpg

 

خودرو زرهی BMP-3 

Army2016demo-011.jpg

 

هویتزر خودکششی 2S19 Msta 

AlabinoTraining0904-34.jpg

 

خودرو زرهی T-15 Armata

9may2015Moscow-09_28cropped29.jpg

 

خودرو زرهی Kurganets-25

4mayrehearsal_17.jpg

 

نفربر BTR-90

TB2015ExhibitionP1-21.jpg

 

 

خودرو زرهی BMD-4

2008_Moscow_Victory_Day_Parade_-_BMD-4.j

 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برنامه ها و طرح های داخلی برای آینده زرهی ایران :

 

به روز رسانی های خوبی که تا الان در ایران معرفی شده :

اکثر این موارد هنوز تولید انبوه نشدند(احتمالا به خاطر مشکل مالی یا مشکلات طرح) چندین نمونه به روز رسانی بد هم تا الان در ایران داشتیم که از آنها صرف نظر میکنیم. 

 

تانک کرار:

برای تانک های t 72

Karrar_tank_thermal_2.jpg

 

تانک سفیر 74 :

بر روی تانک های تی 55

SafirTank.jpg

 

تانک تیام 2 :

برای تانک های ام 47

1910760.jpg

 

نفربر مکران :

برای بی تی آر 50

Screenshot_20200630_131011.jpg

 

طرح های ساخت محصول جدید :

چند طرح ساخت نفربر مانند براق و رخش و کیا و... و چند خودرو زرهی مانند طوفان و رعد قبلا انجام شده و تولید انبوه هم شده اند که از آنها صرف نظر میکنیم. طرح های زیر به نظر محصولات خوبی هستند که سرانجام آنها مشخص نیست. 

 

تانک ذوالفقار :

4501104.jpg

 

تانک توسن نزسا (؟) :

14020129000426638174167963092700_90842_P

 

نفربر توسن :

شبیه بی تی آر 90

Screenshot_20210810_105726.jpg

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این تانک ذوالفقار واقعا پلتفرم خوبیه اگر واقعا تمام تلاش و بودجه هرچند اندکشون رو به جای اینکه صرف بخش های بیهوده و مختلف کنند روی همین پلتفرم سرمایه گذاری میکردن با یک تانک خوب و نسبتا پیشرفته رو به رو بودیم

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توجه به جنگ اوکراین و درگیری روسیه و عدم تولید فولاد و آلیاژ های زرهی در ‌کشور بهترین و تنها گزینه عملی موجود در شرایط فعلی مراجعه به کشور چین است.

 

امیر حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش در مصاحبه اخیر خود با صدا و سیما گفت: تانک سلاح سرنوشت است.

[در واقع اگر نگوییم موثر ترین حداقل یکی از  موثر ترین سلاح های سرنوشت ساز در نبرد زمینی؛  تانک است] 

 

اینکه مشخص میشود تفکرات (( دوره تانک به سر رسیده است و عصر موشکهای پاد زرهی است)) در سطح بالای فرماندهی نیروی زمینی از بین رفته و کم رنگ شده است مایه خوشحالی است. 

 

«اولین قدم برای تهیه یک چیز احساس نیاز به آن چیز است.»

 

در قدم اول فرماندهی نیروی زمینی به این نتیجه رسیده است که حتما نیازمند تعداد مناسبی تانک است. پس این نیاز باعث شده.  به سمت افزایش کمیت تانک ها با تعمیر موجودی ذخیره حرکت کند.

 

ولی در گفتار فرمانده این نکته مفهوم میگردد که از لحاظ کیفی هم از این تانک های قدیمی رضایت دارد(؟) 

 

اگر عبارت بالا حقیقت داشته باشد. پس به تهیه تانک های پیشرفته و کارآمد؛  احساس نیاز نمی شود(؟!)

 

سوال وقتی احساس نیاز به تانک جدید و بهتر نشود. آیا به سمت تهیه آن حرکت خواهند کرد؟

 

ارجاع

ویرایش شده در توسط 41148
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من اعتقاد دارم خیلی نیاز به مراجعه به چین نیست. البته میشه ازش کمک های فنی گرفت ولی نیاز به خرید تانک از چین نیست. تانک کرار به نسبت تانک قابل قبولی به نظر میرسد و دانش تولید ان در کشور وجود دارد. فقط دو مشکل وجود دارد. 

اول اینکه مشابه تی 90 نیاز است که یک موتور 1000 اسب(موتور تی 72 های کشور 800 اسب هستند) برای ان تهیه و یا تولید شود. اطلاع دارم تلاش هایی برای مهندسی معکوس موتور تی 90 در حال انجام است. این موتور ورژن دریایی هم دارد که مورد استفاده قایق های سپاه است.

دوم نیاز به یک سیستم دفاع فعال برای تعبیه بر روی کرار است که بر روی سیستم دفاع فعال هم تلاش هایی در جریان است.

با این اقدامات و شاید کمک هایی از روسیه بتوان به تعداد تانکی در کلاس تی 90 تولید کرد و به تعداد در اختیار نیروهای مسلح قرار داد که ظاهرا برنامه فعلی هم همین است.

برای این ارتقا شاید بتوان از روسیه و چین کمک های فنی گرفت. 

در مرحله بعد شاید بتوان سراغ تانک ارماتا رفت. این تانک هنوز کامل عملیاتی نشده. قرار بود روس ها ورژنی از آن با توپ 150 میلی متری بسازن که قاعدتا قوی تر از تمام توپ های غربی است

با ساخت تعداد کافی کرار پیشنهاد می شود شاسی چیفتن ها و تانک های دیگر برای ساخت خودروهای حمل موشک و یا پدافند و یا ترمیناتور به کار گرفته شوند. 

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

یکسری موارد به نظر بنده میرسد که خدمت عزیزان مطرح می کنم.

مورد اول بحث تانک اصلی میدان نبرد هست با توجه به نگاه به تولیدات ملی که بنده دارم ابتدا به ساکن نظر به این هست که تمامی تی 72 های موجود به ارتقای کرار برسند که با توجه به نمونه های رویت شده در شیراز ، اهواز و چهار - پنج دستگاه روز الحاق میشه اندکی امیدوار بود که روند ولو به کندی اما در حال انجام هست اما با این تفاوت که باید به نسخه فول آپشن کرار تغییر پیدا کنند که احتمالا با توجه به کمبود منابع مالی فعلا از نسخه بیسیک شروع کرده اند.

مورد دوم تانک های چیفتین و سری تی و ام 60 : این تانک ها را می توان با تغییراتی به عنوان پشتیبان آتش و خط دوم نبرد استفاده کرد برای چیفتن ارتقای سطح حفاظتی و  نصب زره ، دفاع نرم ، جمر ، توری های قفسی شکیل و کارا پوشش آنتی ترمال ، نصب رایانه آتش و بالستیک جدیدتر ، مسافت سنج لیزری بهتر ، سیستم ناوبری و هواشناسی، دوربین 360 ، کفشک های لاستیکی ، تعویض پیشرانه با نمونه قوی تر تیربار ریموت کنترل و امثالهم هست. درست این مسیر هزینه بر هست و بسیار زمان بر اما در حال حاضر برای در خط نگه داشتن چیفتن ها و سری تی می توان این اقدامات را انجام داد برای ام 60 ارتقا مانند نمونه های ترک می تواند مفید و مسکنی موقت باشد.

به نظر بنده سری های ام 47 و 48 دیگر باید بازنشست یا به کشوری فقیر فروخته و از فروش آنها مبلغی برای ارتقای تانک های موجود عایدی بدست آورد.

مورد سوم عدم وجود پلتفرم مناسب برای زرهکوب و تانک سبک هست به نظر حقیر برای این موارد می بایست دریافت خط تولید و تولید مشترک با کشوری ثالث اقدام نمود که در حال حاضر کشور هایی مانند چین و روسیه این امکان وجود دارد.

مورد چهارم نفربر و نفربر های آبی خاکی  هست با توجه به موجودی های فعلی می بایست ارتقای برای آن ها در نظر گرفت مانند نصب برجک ریموت کنترل افزایش حفاظتی و زره و ... و خرید تعداد مناسبی جهت افزایش تعداد موجود با خرید از کشور ثالث، ضمن این که برای گشت های مرزی و پشت خط مقدم می توان با تولید مناسب نفربر هایی مانند رخش و هویزه و دهلاویه و یا حتی نسخه ایی که چندی پیش تحویل مرزبانی شد وضع را تا حدودی در این زمینه بهبود بخشید.

مورد پنج استفاده از خودرو های امرپ : در این بخش باید یک سیستم منظم و یکپارچه و متحد الشکل ترتیب داد به این نحو که فی المثل تمامی ناوگان ارس یا کویران و نویوتا ( ضمن اینکه همین تویوتا ها را باید به استاندارد رویین تن رساند ) بوده و به آن ها تعداد قابل توجهی طوفان و رعد اضافه کرد نباید با تنوع بالا هزینه نگهداری این بخش را بالا برد. برای خودرو های توپ دار سبک خودرویی مانند سفیر با اندکی تغییرات حفاظتی و ظاهری را می توان استفاده کرد.

در بحث ترابری سنگین نیز تنوع متاسفانه بالاست صنایع نزاجا هراز چندی یک نمونه خودروی کیان رونمایی می کنند بهتر است کمی در این مورد تامل شود و از یکی دو نمونه امتحان پس داده انتخاب و به تولید انبوه برسند تا مشکل برای هزینه نگهداری نداشته باشیم ضمن این که در این بحث با توسعه زیر ساخت شبکه ریلی می بایست توجه ویژه ای به استفاده از ریل و پتانسیل آن نمود به هر حال ما کشوری پهناور و با اقلیم های متنوع هستیم. 

در بحث خودکششی به شدت نیاز به خودکششی هایی مانند سزار یا آرچر و یا ماستا و امثالهم هستیم حال باید اندیشید اگر نمونه داخلی می توانیم تولید کنیم که بسم الله 

اگر توانایی و ظرفیت های داخلی کفاف نمی دهد که سریعا برای ایجاد خط تولید مشترک اقدام کنیم.

از بابت اطاله کلام و نظر دادن در حضور اساتید زرهی انجمن پیشاپیش عذر خواهی می کنم.

 

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, 41148 گفت:

«اولین قدم برای تهیه یک چیز احساس نیاز به آن چیز است.»

 

جهت توسعه زرهی (کمی و کیفی) دو رهیافت بنظر می‌رسد وجود دارد:

 

۱ . نیرو احساس نیاز کند که علاوه بر موجودی فعلی به تعداد بیشتری تانک نیازمند است.

۲. نیرو احساس کند از لحاظ کیفی دچار مشکل است.

 

در رهیافت اول که کمی است. حتی اگر هدفمان صرفا افزایش تعداد موجود باشد. اگر به سمت خرید برویم با توجه به اینکه گزینه عملی خرید تانک برای ما صرفا در حال حاضر چین ( و شاید در آینده بعد جنگ روسیه نیز باشد) است. با خرید تانکی مثل vt4 از لحاظ کیفی هم ارتقا پیدا میکنیم. 

 

در رهیافت دوم که رهیافت کیفی است. الف: نیرو باید یا دارایی موجود را ارتقا دهد یا ب: باز هم بفکر تهیه تجهیزات جدید و مناسب تر از خارج نیرو بیفتد.

 

در مورد الف:

ارتقا تجهیزات باید پیوسته انجام گردد. و برنامه های ارتقا در طول زمان وجود داشته باشد. و برنامه ریزی منسجمی برای ارتقا هر کدام از تجهیزات وجود داشته باشد. چون کمتر پیش می آید کارهای جزیره ای  و باری به هر جهت گره گشا باشد.

 

جهت افزایش کیفیت محصولات موجود باید فرماندهان پلتفرم های دارای ارزش را از پلتفرم های فاقد ارزش متمایز کنند . و پلتفرمی که منسوخ شده است را کنار بگذارند یا کاربری آن را تغییر دهند و وظایف آن را سبکتر کنند.

بنظر می‌رسد پلتفرم های طراحی شده جنگ جهانی دوم مثل ام ۴۷ جوابگو نیازهای رو به رشد نباشد.

 

در مورد ب: یا خرید یا تولید

 

در مورد خرید تجهیز از خارج کشور صحبت شد.

ولی در مورد تولید تجهیز در داخل ۱. یا باید مواد اولیه از خارج وارد شود. ۲. یا در داخل تولید گردد.

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, sasasasa گفت:

من اعتقاد دارم خیلی نیاز به مراجعه به چین نیست. البته میشه ازش کمک های فنی گرفت ولی نیاز به خرید تانک از چین نیست. تانک کرار به نسبت تانک قابل قبولی به نظر میرسد و دانش تولید ان در کشور وجود دارد. فقط دو مشکل وجود دارد. 

اول اینکه مشابه تی 90 نیاز است که یک موتور 1000 اسب(موتور تی 72 های کشور 800 اسب هستند) برای ان تهیه و یا تولید شود. اطلاع دارم تلاش هایی برای مهندسی معکوس موتور تی 90 در حال انجام است. این موتور ورژن دریایی هم دارد که مورد استفاده قایق های سپاه است.

دوم نیاز به یک سیستم دفاع فعال برای تعبیه بر روی کرار است که بر روی سیستم دفاع فعال هم تلاش هایی در جریان است.

با این اقدامات و شاید کمک هایی از روسیه بتوان به تعداد تانکی در کلاس تی 90 تولید کرد و به تعداد در اختیار نیروهای مسلح قرار داد که ظاهرا برنامه فعلی هم همین است.

برای این ارتقا شاید بتوان از روسیه و چین کمک های فنی گرفت. 

در مرحله بعد شاید بتوان سراغ تانک ارماتا رفت. این تانک هنوز کامل عملیاتی نشده. قرار بود روس ها ورژنی از آن با توپ 150 میلی متری بسازن که قاعدتا قوی تر از تمام توپ های غربی است

با ساخت تعداد کافی کرار پیشنهاد می شود شاسی چیفتن ها و تانک های دیگر برای ساخت خودروهای حمل موشک و یا پدافند و یا ترمیناتور به کار گرفته شوند. 

سلام اتفاقا ما بسیار احتیاج به جوینت شدن با یک تولید کننده با سابقه داریم که هم روش ساخت رو یاد بگیریم هم ملاحظات خاص خودمون رو لحاظ کنیم

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

با توجه به مجموع خطرات جدید برای زره پوش ها برای ماندگاری بیشتر در صحنه نبرد و اثرگذاری در جنگ ،هر نوع بروزرسانی باید شامل دفاع فعال هم باشد. 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باتوجه به پيشرفت هاي تكنولوژي ، به جاي ارزو براي تانك لئوپارد بايد بريم سراغ ته داستان و پهپادي كردن تانك ها / اين حرف رو روي زمين اينجور ميشه تعبير كرد كه

اول برجك تانك ها بي سرنشين و جمع و جور بشه، هم وزن تانك مياد پايين و هم قدرتش ميره بالا 

 

دوم استفاده از پهپاد چه شناسايى و چه انتحاري ، بصورت گلوله قابل شليك از لوله 

 

سوم استفاده از موشك هاي هدايت پذير 

 

اين يه مورد موارد مهمي هست كه به تانك امكان درگيري ميده بدون ديده شدن مستقيم

 

بحث هايي مثل تروفي و يا بسته قدرت موتور بعد از اين سه مورد مطرح ميشن

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, arminheidari گفت:

اول برجك تانك ها بي سرنشين و جمع و جور بشه، هم وزن تانك مياد پايين و هم قدرتش ميره بالا 

screenshot_20230420-192640_gallery_v944.

فالکون یه طرح تولید شده در صنایع طراحی و تولیدی ملک عبدالله اردن هستش که یه برجک بدون سرنشین با اتولودر زنجیره‌ای و سیستم های نظارتی کافی برای خدمه مستقر در شاسی توسعه داده و از شاسی چلنجر ( مشابه با چیفتن های ما) استفاده میکنه این برجک باعث شده بدلیل سبکتر بودن ارتقا زرهی برجک نیاز به تقویت موتور نداشته باشه! 

  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خودروی ضد مین و کمین

 

در مورد خضموک ها تا الان چندین مورد توسط ایران معرفی شده. به جز طوفان از تولید انبوه بقیه ی خودرو ها اطلاعاتی در دسترس نیست. 

 

خضموک طوفان

به نظر میرسد طوفان تولید انبوه شده است. 

IMG_20210707_183956_646.jpg

IMG_20210707_183615_033.jpg

 

خضموک رعد

10389764_521.jpg

 

خضموک کاراکال

4by8421846aa9a1zwh3_800C450~0.jpg

 

خضموک رویین تن

Screenshot_20230418_134923_net_telewebio

 

خضموک یوز

22231_207.jpg

 

خضموک کیا 1 و کیا 2

78544.jpg

media_FYqmnFcXgAEa5u4.jpg

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط panzer-grouppen
      کرکس خان دستت درد نکنه . ببینم ایران از اینا داره ؟ چقدر ؟ و یه چیز دیگه : آیا این تانک توان مقابله با آبرامز و مرکاوا رو داره ؟
    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.