برترین های انجمن

  1. Skyhawk

    • امتیاز

      53

    • تعداد محتوا

      5,789


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      33

    • تعداد محتوا

      9,420


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      8,705


  4. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      3,109



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 4 مهر 1397 در پست ها

  1. 18 پسندیده شده
    بسم الله.................. قسمت دوم در ساعت 4 بعد از ظهر3 مرداد 1367 نیروها از مرز خسروی وارد خاک ایران شدن عراقیها راه را برای منافقین باز کرده بودن وشهرهای قصر شیرین و سرپل ذهاب توسط عراق پاکسازی شده بود منافقین بدون درگیری خاصی وارد قصر شیرین و سر پل ذهاب شده تعداد اندکی از نیروهای ژاندارمری وارتش مجهز به چند دستگاه نفربر وحداقل یک تانک احتمالاام60 به آنطرف گردنه پاتاق عقب نشینی کرده اولین مقاومت در حد فاصل این گردنه تا کرند توسط تعدادی از نیروهای نظامی ایران از جمله یک تانک ام 60 ارتشی صورت میگیرد وبرای ساعاتی ستونهای مهاجمین رو متوقف وضرباتی به این نیرو وارد میکند سرانجام با دخالت بالگردهای میل عراق این تانک توسط موشک ضد زره شکاروفرمانده آن به شهادت میرسد (حداقل تا 5سال پیش لاشه تانک در تنگه پاتاق به عنوان سمبل مقاومت مستقر بود) در مجموع تعدادی محدود از نیروهای ژاندامری دژبان لشگر 81 ونیروهای مردمی سپاه کرمانشاه در تنگه پاتاق دست به مقاومت زدن که با دخالت هواگردهای عراقی این مقاومت های سرکوب شد در تنگه پاتاق پرچم منافقین در عملیات + عبور از قصر شیرین مجاهدین خلق درادامه کرند رو پاکسازی کرده و وارد شهر اسلام آباد شده اکثر نیروهای بسیج وسپاهی بومی شهر به منطقه گیلان غرب اعزام شده بودن به همین دلیل شهر تقریبا از مدافع خالی شده بود در نتیجه اسلام آباد غرب هم بعد از یک در گیری کوتاه سقوط کرد یکی از جنایت های این فرقه تروریستی بعد از تصرف اسلام اباد در بیمارستان امام خمینی این شهر رخ داد تمام کارکنان، مجروحان نظامی و شخصی را اعدام کرده و بعد پیکرهایشان را به داخل حیاط بیمارستان برده و آتش زدند. تصرف کرند غرب + ورود به اسلام آباد فريدون الماسی از فرماندهان حاضر در منطقه ((منافقین به هیچ کس رحم نکرده بودند. آن‌ها تعدادی از بیمارانی را که قادر به حرکت بودند، با دستان بسته داخل حیاط تیرباران کرده و تعدادی را هم روی تخت بیمارستان زنده زنده سوزانده بودند. در حین بازگشت، روحانی را دیدم که منافقین عمامه‌ سفیدش را به دور گردنش پیچیده و به خودرو بسته بودند و او را آن قدر در خیابان‌های اسلام‌آباد غرب بر روی آسفالت کشیده بودند که گوشت و پوست بدنش روی خیابان جا مانده و به شهادت رسیده بود.)) ایران ترابی از پرستاران حاضر در منطقه ((وقتی وارد بیمارستان (امام خمینی) شدم بیمارستان نبود میدان جنگ بود وارد بخشها که شدیم بخشها همه خراب چیزی که برایمان خیلی تاسف اور بود و تمام ما بدون استثنا نشدیم و گریه کردیم بخش نوزدان بود تختهای کوچک همه سوخته بودن جنازه ها توی این تختها این بچه ها ی نوزاد بخش .را آتش زده بودن تمام نوزادان با مادرها را آتش زده بودن مادرها پای تخت ها همه مثل زغال سیاه شده بودن)) در نزدیکی پمپ بنزین اسلام آباد هم منافقین چندین نفر را که دستهای انها بسته بود اعدام کردن و جنازه ها در همان مکان رها کرده محوطه حیات بیمارستان همزمان با یورش به شهر نیروهای منافقین حملات رو برای تصرف پادگان الله اکبر در دو کیلومتری منطقه شروع کردن .این پادگان که وابسته به لشگر 81 زرهی بوده هم به دلیل حملات عراق تقریبا از نیرو خالی شده بود تعدادی محدود سرباز و درجه دار به فرماندهی سرگرد برزو سلیمی در پادگان حضور داشته بعد از درگیری تعدادی از مدافعین پادگان شهید ویا توسط منافقین اعدام میشوند از جمله سرگرد بروز سلیمی که بعد از اسارات از همکاری با منافقین سربازده و محل اختفای ما بقیه مهمات احتمالی را لو نمی دهد. همچنین نزدیک 22 تن از نیروی پدافند هوایی در درگیریهای اسلام اباد و پادگان الله اکبر شهید یا اعدام شدن موقعیت پادگان الله اکبر + تصویر سرگرد شهید برزو سلیمی مردم شهرهای سقوط کرده با رها کردن زندگی وخانه خود به سمت کرمانشاه حرکت کردن پیشاپیش تعدادی از ساکنان بومی هم با حرکت در طول جاده ماشینهای عبوری را که از کرمانشاه به طرف اسلام آباد در حرکت بودن متوقف و خبر حمله منافقین جنایتها وسقوط شهرها را گزارش داده وخودرها عبوری هم مسیر خود را به سمت کرمنشاه تغییر میدادن در بین راه هم به دلیل تصادف ترافیک سنگینی بین اسلام اباد تا کرمانشاه ایجاد شده بود همه این عوامل سبب شد ستون منافقین پشت این ترافیک گیر افتاده و سرعت ستون بشدت کاسته شود و چند ساعت حیاتی وارزشمند را نصیب نیروهای ایرانی کند مردم آواره دو تن از اسرای ایرانی که به ظاهر زخمی شد وستون منافقین بدون توجه در حال ادامه مسیر هستن < برای جلوگیری از کم کردن سرعت معمولا عقبه به سروقت این افراد میاد> اشتباهی مهلک منافقین که شعار امروزمهران فردا تهران را سرداده و از فتح 48 ساعته پایتخت دم میزدند و حتی به تصرف کرمانشها هم دیگر راضی نبودن سرشار از هیجان وغروراصول اولیه پیشروی رو رعایت نمیکردن بیشتر شبیه نیروی بودن که میخواستن در یک راهپیمایی ویک رژه شرکت کنند اصلا در عرض گسترش پیدا نکردن وجناحین و عقب خود را پوشش ندادن هیچ گونه نیروی ذخیره واحتیاطی قابل توجهی در عقبه خود در نظر نگرفته بودن تنها با نزدیک 5 هزار نیرو میخواستن هر چه سریعتر خود راه به کرمانشاه رسانده . هر چقدر از مرزهای عراق دور میشدند چتر دفاع هوایی عراق کمتر و پوشش هوایی توسط جنگنده های این کشوربر سر نیروهای مهاجم کم رنگتر میشد . در عوض هر لحظه خطر حملات هوایی توسط جنگنده ها وبالگردهای ایرانی بر علیه ستونی که در جاده آسفالتی که در بین تپه ها و کوهها محصور شده بود و امکان هرگونه پراکندگی ادوات و نیروها رو به حداقل می رساند بیشتر میشد ستون منافقین در جادههای منتهی به اسلام آباد مسعود رجوی فرمانده ارتش آزادی بخش کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابر قدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند پایان قسمت دوم منبع : MILITARY.IR
  2. 9 پسندیده شده
    موشک قیام با کلاهک هدایت شونده http://s9.picofile.com/file/8338182668/Qiam.mp4.html موشک ضدناو هرمز۲ http://s8.picofile.com/file/8338182868/Hormoz_2.mp4.html موشک رعد۳۰۷(راکت زلزال هدایت پذیر) http://s9.picofile.com/file/8338182892/raad_307.mp4.html راکت فجر 4 http://s9.picofile.com/file/8338182992/zelzal.mp4.html پرتاب بمب سدید۳۴۲ از پهپاد شاهد ۱۲۹ http://s8.picofile.com/file/8338183184/sadid_342_shahed_129.mp4.html @iranian_defensive_power
  3. 5 پسندیده شده
  4. 5 پسندیده شده
    زره مایع بخش دوم مقدمه: در پست قبلی به عوامل موثر در عملکرد یک زره مایع اشاره شد عواملی از قبیل نسبت حجمی بین ذرات و حلال ، شکل ذرات، اندازه ذرات، تسهیم متناسب اندازه ذرات و برهم کنش ذرات با همدیگر. یافته ها نشان داده همه عوامل ذکر شده نقش باالقوه ای در رفتار دیلاتانت ها دارند. نسبت حجمی بین ذرات و حلال دارای بیشترین اثر گذاری هست که در حقیقت مقدار حجمی از حجم کل سیستم هست که توسط ذرات اشغال می شود. مایعی ویژگی های یک دیلاتانت را دارد که حداقل نسبت حجمی بین ذرات و حلال از یک مقدار مشخصی پایین تر نباشد. نسبت حجمی بین ذرات و حلال تقریبا باید 50 درصد حجم کل سیستم را شامل شود. نمودار یک ویسکوزیته را به عنوان تابعی از نرخ برشی( shear rate) برای سیلیکون کلوییدی ک در پلی اتیلن گلیکول پراکنده شده را نشان می دهد. نمودار یک نمودار دو همانطور که مشاهده می شود برای نسبت حجمی بین ذرات و حلال برابر با 62درصد ویسکوزیته ب سرعت در نرخ برشی 10s-1 افزایش پیدا می کند حال اینکه برای کسر حجمی برابر با 57درصد نرخ برشی در 300s-1 ویسکوزیته سریعا افزایش پیدا می کند(ب حالت جامد تبدیل می شود).بنابراین افزایش کسر حجمی ذرات در دیلاتانت ها نرخ برشی بحرانی را کاهش می دهد.(زمان لازم برای پاسخگویی سریعتر اتفاق می افتد.م). نمودار دو اثر شکل ذرات را نشان می دهد از میان اشکال مختلف ذرات با شکل میله ای اثر گذاری بالاتری دارند به طوری که ویسکوزیته در نرخ برشی 200s-1 سریعا افزایش می یابد حال آنکه برای ذرات کروی ویسکوزیته به صورت آرام در300s-1 افزایش می یابد. اندازه ذرات نیز نقش بسزایی ایفا می کنند بطوری که با افزایش اندازه ذرات نرخ برشی بحرانی(critical shear rate) کاهش می یابد. نمودار سه اثر اندازه میانگین ذرات با کسر حجمی تقریبا پنجاه درصد را بروی نرخ برشی بحرانی نشان می دهد(ذرات درشت تر هیدروکلاستر ها را سریعتر ایجاد می کنند در نتیجه زمان پاسخگویی ب ضربه کوتاه تر است. م). نمودار سه نمودار چهار جناب لی و همکارانش از ذرات سیلیکا با ابعاد 300،100و500با کسرحجمی جامد 65درصد در هر سه نمونه استفاده کردند آنها دریافتند که افزایش اندازه ذرات نرخ برشی بحرانی را کاهش می دهد. (نمودار چهار) نمودار پنج اثر تسهیم متناسب اندازه ذرات در رفتار یک دیلاتانت را نشان می دهد. تسهیم نامتناسب اندازه ذرات باعث افزایش نرخ برش بحرانی می شود. نمودار ویسکوزیته خاک رس A با اندازه ذرات9 میکرومتر و رس B با اندازه ذرات هفت دهم را نشان می دهد که با نسبت های مختلفی مخلوط شده اند. در مخلوط دو خاک رس با اندازه ذرات متفاوت با نسبت 85:15 و نسبت 50:50افزایش ویسکوزیته مشاهده نمیشود نمودار 5 منبع: 10.1080/10408436.2011.613493
  5. 5 پسندیده شده
    درود به دوستان گرامی واضح است که غرب از ایران به عنوان وسیله ای برای تداوم تامین بودجه های افسانه ای که در جنگ سرد داشتند استفاده می کند و اهداف fund-riding دارد. اما در این امر کامل موفق نبوده زیرا در دوره اوباما بودجه ها به قدری به فنا رفت که ترامپ با بودجه بالای 700 میلیاردی که تصویب کرد حداقل یک سال زمان نیاز دارد تا ارتش خود را بازیابی بکند هر چند همین میزان باقیمانده قدرت آن هم کم نیست. با تبلیغات فراوان اعلام می کنند که با کمک چین (!!!) تامکت های ایران ارتقاء یافته اند و .... و باید F-35 ها را بفرستیم که از متحدین ما حفاظت بکنند و قبلا هم F-22 را در امارات مستقر کرده بودند. اما آنچه رسما دولت ایران رونمایی کرده تنها یک نمونه تامکت احتمالا به شدت صدمه دیده بوده که بازیابی شده و رنگ آمیزی متفاوتی شده است (F-14AM). این درست است که تامکت پلتفرمی جا دار و در صورت ارتقاء ایده آل برای ماموریت های برتری هوایی است اما اینکه اراده ای (==بودجه) اصولا وجود داشته باشد که نیروی هوایی ارتش ایران از حالت یک نیروی زمینی خارج بشود و یا نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مطابق تعریفش به جنگنده های با قابلیت پرواز در ارتفاع بالای 80 هزار پا و مهمات خاص این ارتفاع تجهیز شوند برای من اثبات نشده است و فقط طی 30 سال بعد از جنگ حرفش زده شده است. حتی اگر امروز روسیه به ما 200 فروند سوخوی 35 را مجانی هدیه بدهد معلوم نیست که به اندازه کافی برایشان امکانات زمینی داشته باشیم. ساخت شیلتر و تونلهای ارتباطی زیر زمینی و انبارهای حفاظت شده و هنگر و پارکینگ که دیگر تکنولوژی خاصی نمی خواست که در کشور من نباشد. عینا برای هوانوردی تجاری هم همین است. همه نقشه های فرودگاه امام (آریامهر سابق که قرار بود کپی فرودگاه عظیم جان اف کندی باشد) از 45 سال پیش آماده و موجود است اما فرودگاه تکمیل نشد تا ما از یک درآمد 20 میلیارد دلاری محروم شویم و جاده ابریشم هوایی از امارات عبور بکند بطوری که اگر 400 فروند هواپیمای برجامی به ایران می رسید قادر به پارک کردن آنها در فضای باز هم نبودیم و بدطوری آبرو ریزی می شد. همین الان سر جای پارک دعوا است و چندین مورد تصادف روی زمین بین هواپیما ها رخ داده است. 40 سال است که توسعه زیر ساخت هوانوردی کلا متوقف و منحصر به ساخت فرودگاه های کوچک بدون مشتری در نقاط مناسب برای فرود تکاور و نه مسافر شد. اول انقلاب می گفتند که اینها بلند پروازی طاغوت است و تجمل و امروز هم .... همانطوری که در گزارش گیلمور دیدید خلبان F-35 دچار مشکل انفجار اطلاعات است و اگر مثل تامکت یک افسر RIO به این هواپیما افزوده می شد بسیاری از مشکلات اینچنین کاهش می یافت. از نظر علمی سرعت تغییر و بهبود تکنولوژی های ضد رادار گریزی بسیار بیشتر از سرعت تغییر و بهبود در پلتفرم های رادار گریز هست و بنابراین حتی برای کشوری مثل ایران (با بودجه تحقیقات صفر یا کمتر از 0) امروز تکنولوژی سیستم مخابراتی کوانتومی در فاصله 100 متری موجود است و دور نیست که در زمان خدمتی این رادار گریز ها به رادارهای کوانتیک هم دست پیدا بکند. هر چند که همین الان هم لیدارها و رادارهای باند L و ... می توانند این جنگنده های رادار گریز را ردیابی بکنند. در مورد اینکه دوستان فرموده بودند که تامکت و موشک فکور آن قادر به رهگیری F-35 از فاصله مناسب نیستند باید به عرض برسانم که در پست قبلی در همین تاپیک به امکان استفاده از رادارهای باند L در تامکت اشاره کرده بودم تصویرش را هم گذاشته بودم. باید بگویم این رادار ها بر روی موشک فکور هم قابل پیاده سازی است و تنها فرقش این هست که از رادار باند ایکس ارزانتر هستند. با یک کارت پردازشی خوب درون موشک و یکی هم درون هواپیما امکان رهگیری وجود دارد. اگر اراده ای برای ارتقاء وجود داشته باشد. درون بدنه تامکت جای کافی برای نصب چند رادار باند L که از هزینه و تکنولوژی به مراتب ساده تری نسبت به باند X موجود برخوردارند وجود دارد و اگر علاقه ای به دستکاری درون تامکت به دلیل اینرسی کاربران وجود ندارد، می توان به سادگی دو پاد باند L ارزان قیمت و دو تیر فکور را به تامکت لود کرد. رادارهای باند موج بلند درون پادها می توانند جنگنده پنهان کار برای باند موج کوتاه دشمن (مثلا F-22) را در یک Resolution-Cell خوب رهگیری کنند و با استفاده از دیتالینک موشک فکور را به نزدیکی هدف ارسال کنند. اینجا است که خود موشک می تواند از انواع سیکر جدید استفاده بکند تا با دقت مناسبی به هدف برسد. موشک فکور به کل ساخت داخل است و خیلی راحت می شود یک سیکر اپتیکی مبتنی بر پردازش تصویر و یا رادار ساده ارزان باند L را به آن افزود تا فکور خود را به نزدیکی پنهانکار رسانده و ... . بر خلاف پلتفرمهای بر پایه اسپارو مثل آمرام روی پوسته بدنه و بالکهای فکور می شود آنتنهای مناسبی پیاده کرد تا بهترین گین را برای باند موج بلند داشته باشند. تنها فرقش با فکور اصلی این هست که ارزانتر خواهد بود. البته حامل فکورها می تواند هواپیمای دیگری باشد مثلا یک فطرس تا مداومت پروازی تامکت بیشتر گردد. حتی اگر قرار باشد که نبرد هوایی هم نداشته باشیم یا موشک فکور اینقدر گران باشد که نیروی هوایی نتواند با صرفه جویی در بودجه محدود خود آن را بخرد. وجود یک پاد رادار باند L می تواند فاصله F-35 تا تامکت را به خوبی مشخص بکند و دست کم از هدف قرار گرفتن تامکت به صورت غافلگیری توسط F-35 ها جلوگیری کرده و با اقدامات تاکتیکی کاری کرد که پنهان کارها یا به اهداف خود نرسند یا به پایگاه خود.
  6. 5 پسندیده شده
    بسم الله .................. قسمت اول عملیات مرصاد در واقع نام ضد حمله نیروهای ایرانی جهت متوقف کردن پیشروی مجاهدین ویا به اصطلاح ارتش آزادی بخش و در مرحله بعدی انهدام این نیرو در غرب کشور ایران صورت گرفت مجهادین خلق در تاریخ 3 مرداد 67 حملات خود تحت نام فروغ جاویدان رادر پناه پشتیبانی هوایی و توپخانه ایی ارتش عراق شروع کردن بالگردهای عراقی هم نقش ویژه ایی در پشتیبانی نزدیک و جابجایی تدارکات داشتن نام فروغ جاویدان به گفته سرکرده این گروه با عنایت از نام پیامبر اسلام گرفته شده است استعداد نیروهای مهاجم چیزی در حدود 25 تیپ سبک مکانیزه <شما بخوانید گروهان های تقویت شده> هر تیپ شمال 170 تا 180 نیرو < با نیروهای پشتیبانی کنند تا 230 نفر میرسیدن> که روی هم رفته رقم 4800 تا 5100 نفر را شامل میشدن این نیروها را هم میشود به سه دسته تقسیم کرد 1-نیروهای ثابت سازمان که هسته اصلی یگانهای حمله کننده را تشکیل میدادن این نیروهای از قبل اموزشهای لازم رو دیده مد تهای در خاک عراق مستقر بودن تعدادی زیادی از انها در عملیات های کوچک و متوسط بر ضد نیروهای ایرانی شرکت داشتن به طور خلاصه ترکیبی از وفاداری تجربه و اموزش بالا از خصوصیات این دسته بود تعداد این فراد نزدیک به 3200 نفر برآورد میشود 2 – نیروهای که بر اثر فراخوان سازمان از سرتاسر اروپا وایران راهی عراق شدن در بین این افراد کسانی بودن که در ایران بازداشت و بعد از مدتی با ابراز ندامت و پشیمانی ازاد شدن تعداد این افراد هم بین 600 تا 800 نفر براورد شده 3-اسرایی که به ظاهر بر اثر وعده های منافقین به این گروه پیوسته بودن البته هدف اصلی این اسرا همکاری با منافقین نبود بلکه به راهی برای فرار فکر می کردن . نزدیک 1500 نفر قول همکاری به منافقین را دادن اما به نظر میرسد در صحنه عملیات 800 تن از اسرا حضور داشتن که به علت عدم اعتماد سازمان به این افراد در کارها و پستهای غیر حساس به خدمت گذفته شدن البته یک دسته دیگر را هم باید به این نیروها اضافه کرد وآن ستون پنجم منافقین در داخل شهرها بود که بعد از شروع حملات این افراد به سمت مناطق درگیر اعزام شدن و تعداد زیادی از آنها در شهر کرمانشاه منتظر رسیدن ستون منافقین بودن یک تعدادی هم از زندانی های عضو گروه منافقین که در حال گذرراندن دوران محکومیت خود بودن این دسته هم بعد از شروع حملات دست به شورش در زندان ها زدن تجهیزات نظامی سازمان منافقین در عملیات فروغ جاویدان 120 دستگاه تانک سبک کاسکاویل برزیلی و 40 دستگاه نفربر bmp1 و 30 قبضه توپ 122م‌م و جمعاً حدود 90 قبضه خمپاره 82 و 150 قبضه 60م‌م و 1000 قبضه آرپی‌جی 7 و 700 قبضه تیربار کلاش و 20 دستگاه تفنگ 106 م‌م و 60 قبضه مسلسل دوشکا و 50 قبضه موشک ضد هوایی دوش پرتاب سام 7 وصدها خودرو وکامیون لباس سازمانی منافقین در حمله لباسی مایل به رنگ خاکی بود که شباهت زیادی به لباس فرم نیروهای بسیج وارتش ایران داشت هم چنین این گروه در حمله از پرچم خود که در رنگ بندی شبیه پرچم رسمی ایران بود استفاده کرد جنگنده های عراقی قبل از شروع حمله زمینی پایگاههای هوایی نوژه-دزفول –تبریز- پایگاه تیپ 2 لشگر 28 در سقز و همچنین سایت راداری سوباشی را بمباران کردن سایت سوباشی ( البته در 5 مرداد ) مورد اصابت چند موشک هوا به زمین گرفت و 19 تن از کارکنان آن به شهادت رسیدن پایگاه هوایی نوژه توسط جنگنده ها ی عراقی از جمله میراژدر چندین نوبت به خصوص به وسیله بمب های خوشه ایی تاخیری مورد هدف قرار گرفت بمباران به حدی بود که تعدادی از بمبهای خو شه ایی در زیر واطراف هواپیماهای مستقر در پایگاه پخش شدن اشتباه ایران هشدارهای از سوی نیروهای ارتش و سپاه حاضر در منطقه نسبت به تحرکات شدید و انتقال تجهیزات ونیروی توسط منافقین به رده های بالاتر ارسال شده بود و حتی فرمانده وقت نیروهای زمینی خطر حمله منافقین را گوش زد کرده اما اقدام لازم حداقل بر ای مقابله با حملات منافقین در منطقه صورت نگرفت البته با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه کسی فکر یک حمله به این ابعاد و به صورت مکانیزه را توسط عراق ویا حتی منافقین را نمیگرد سپهبد شهید صیاد شیرازی من در خانه بودم که ساعت 8:30 شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند که دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق با سرعت جلو می‌آید، من گفتم خدایا کدام دشمن از یک محور سرش را انداخته پایین میاید؟! این چه جور دشمنی است؟! گفت: ما نمی‌دانیم، گفت رسیده‌اند به کرند و آنجا را هم گرفتند. بعد هم حرکت کرده به سمت اسلام آباد غرب، بعد هم کرمانشاه و همین طور دارد جلو می‌آید! این چه دشمنی است؟ ما همچنین دشمنی ندیده بودیم که اینطور از یک جاده سرش را بیندازد پایین و بیاید جلو! فرمانده وقت نیروی زمینی سرتیپ دوم حسن سعدی «با وجود پایان جنگ ما همچنان باید مراقب تحرکات دشمن و همچنین منافقین باشیم» نیروهای ایرانی با توجه به گزارش های واصله درباره تجمع منافقین در مرز خسروی میتوانستن حداقل در حد فاصل گردنه پاتاق تا اسلام اباد را با نیروی نه چندان زیاد پوشش بدهند به طور مثال پایگاه تیپ 12 قائم در 10 کیلومتری تنکه چهار بر پا شده بود در زمان حمله منافقین چندین گردان در پایگاه حضور داشتن البته همین نیرودر چهارم مرداد پیشروی منافقین رابرای یک روز سد میکند و یا پادگان ارتش در سرپل ذهاب امیر سید حسام هاشمی <<یک اشتباهی که اینجا از سوی ما سر زد این بود که یگان‌های ما در محور سرپل ذهاب، از گردنه پاتاق عبور نکردند و بدین ترتیب محور «کرند - اسلام‌آباد» خالی ماند. یگان‌هایی که عقب‌نشینی کردند به پادگان ارتش در سرپل‌ذهاب رفته بودند. در نتیجه هیچ نیرویی از ما در محور پاتاق به کرند و اسلام‌آباد نمانده بود. روز سوم مرداد منافقین با کمک عراق از این محور و همچنین محور دالاهو وارد خاک ما شدند و خودشان را به اسلام‌آباد رساندند. در پادگان اسلام‌آباد، هم سپاه و هم ارتش، نیرو‌های باقی‌مانده داشتند، اما نیروی رزمی نه؛ نیرو‌های رزمی آن‌ها در جنوب بودند. به خاطر قصوری که ما داشتیم و گردنه پاتاق را نبسته بودیم منافقین فرصتی به دست آوردند و نفوذ کردند. گردنه پاتاق مواضع مستحکمی داشت و می‌شد با یک دسته پیاده آن را کنترل شود. متاسفانه یگان‌های ما در عقب‌نشینی که انجام دادند به طرف پادگان‌ها که نزدیک‌تر بود رفته بودند و این محور‌ها را رها کرده بودند. منافقین هم که نیرویی را در برابر خود نمی‌دیدند سرشان را پایین انداختند و از کِرند عبور کردند و به اسلام‌آباد رسیدند.>> در کنار موارد بالا نیروهای ایرانی برای دفع حمله سراسری ارتش عراق به و جنوب غرب منتقل شده بودن و این مناطق از نیروهای ایرانی تقریبا خالی شده بود .با شروع حملات عراق در جبهه میانی و جنوبی نیروهایی ایرانی برای جلوگیری از دادن تلفات و اسیر بیشتر برخی از مناطق رو تخلیه کردن سردار ناصح فرمانده وقت سپاه نبی اکرم در اینباره می گوید ((منطقه چنان از نیروی پدافندی خالی بود که عراقی ها راحت جولان می دادند و در سرپل ذهاب از ما رد شدند)) ویا صفرعلی براتلو از فرماندهان لشگر 6 سابق سپاه ((مرصاد برای نظام یک غافلگیری به وجود آورد و کسی احتمال نمیداد که منافقین این کار را بکنند. به دلیل حمله مجدد عراق به خاک ایران پس از قبول قطعنامه، بیشتر یگانها از غرب به جنوب رفتند. اوج غربت بود؛ یعنی غرب کشور هیچ کس نمانده بود. همه به جنوب رفته بودند)) وهمچنین وفیق السامرایی از فرماندهان اطلاعات نظامی استخبارات عراق ((نیروهای ایران و عراق به دنبال پشت سر گذاشتن هشت سال جنگ، از مرحله صلح با استراحت نیمه کاملی استقبال به عمل آوردند. نیروهای ایران اقدام به سبک کردن و عقب کشیدن تعدادی از یگانهای خود از منطقه مورد نظر در این عملیات، در محور «خانقین _ تهران» نمودند و تعدادی از یگانهای لشکر هشتاد و یک زرهی و سپاه پاسداران به پادگانهایشان و مناطق غیررسمی منتقل گردیدند. در محور عملیاتی سازمان، غیر از چند یگان سبک، نیروی دیگری حضور نداشت و علاوه بر آن فعالیت در بسیاری از نقاط دیده‌بانی اطلاعاتی ضعیف شده بود. در مجموع آمادگی رزمی به پایین ترین سطح ممکن تنزل پیدا کرده بود)) پایان قسمت اول جمع آوری شده توسط خودم منبع : MILITARY.IR ========= این مقاله تقریبا حاصل دوماه زمان ومطالعه صدها منبع مختلف والبته قابل استناد بود دلیل انتخاب عملیات مرصاد هم وجود تصاویر و مطالب گوناگون ومستندی بود که همین کار رو راحتتر میکرد . حقیقتا قصد بر این بود که حداکثر یک هفته بعد از سالروز عملیات مرصاد این مطلب رو منتشر کنم ولی دیدم به این سادگی نیست خرابی سایت و چند دلیل دیگه مانع انتشار این مطلب شد بهترین وقت رو سالگرد شروع جنگ تحمیلی دیدم برای کم شدن مطالب برخی از نکات رو حذف کردم ویا بهش زیاد توجه نکردم البته ممکنه مطالبی رو هم جا گذاشته باشم که در اون صورت دوستان میتونند کمک کنند نکته مهم تر اینه که هنوز مقاله رو تموم نکردم ولی دیگه بیش از این نمیشد صبر کرد
  7. 4 پسندیده شده
    تصویر تست پروژه سجیل از این دست موارد در زمان جنگ کم نداشتیم ، خیلی از موارد هم تا الان رسانه ای هم نشده ، ولی چرا درس نمی گیریم و تجارب موفق راتکرار نمی کنیم ؟؟؟؟؟!!!!!!
  8. 3 پسندیده شده
    سابقه اسراییل در اجرای این تحرکات ، یک چیز را اثبات کرده ، اینها هرگز یک حرکتی را بدون محاسبه انجام نمیدهد ( که البته در برخی مواقع منجر به فاجعه و شکست شده و برخی موارد هم درست زدند به هدف مورد نظرشان ) همه اینها باید در راستای استراتژی بلند مدت انها در منطقه دید و بررسی کرد نمونه های ان از سرقت کشتی حامل اورانیوم وجود داردتا دزدی شناورهای رزمی از فرانسه ، ترور سران فلسطینی و دانشمندان عرب در اروپا ، زدن راکتور هسته ای عراق .... پی نوشت : این را هم یقین بدانید که در حوزه سیاست ( که بخش دفاعی هم جزیی از ان هست ) هیچ حرکتی ، بدون علت و دلیل انجام نمی شود .
  9. 3 پسندیده شده
    ظاهرا تمامی آتشبارهای خریداری شده بطور کامل تحویل شده ( 30مرداد 1395 شمسی ) بالطبع تحویل چهارمی یا پنجمی در سوریه روی کاغذ منتفی هست مضاف بر آن ، اجمالا" ما به هر "پرکاهی " باید متوسل شویم که سخت افزار رزمی مورد نیاز رادر شبکه دفاعی خودمان استفاده کنیم ، این تحلیل های اس-300 یا باور373 در سوریه ، در مقیاس ما ( حداقل فعلا" ) نیست .. وزیر دفاع: اس 300 به طور کامل تحویل ایران شد هم روسها و هم مقامات تل آویو اطلاع دارند که برای گسترش نفوذ در آینده سوریه و بالطبع منطقه مدیترانه ( که هم برای ناتو و هم برای روسها پراهمیت هست ) از همین حالا باید دست به کار شوند ، در نتیجه سرنگونی فنسر یا IL-20 روسی بیشتر بهانه ای است برای افزایش توان مانور دیپلماتیک در این منطقه با چاشنی قدرت نظامی ، طبیعتا" هر دوتا حوزه نفوذی برای خودشون تعریف کردند و به اصطلاح دارند "کیک سوریه " را تقسیم میکنند ( آزاد گذاشتن دست روسها در سوریه در مقابل تضمین توقف تحرکات احتمالی ایران، حزب ا.... و احتمالا" تصمیم گیری های غیر قابل پیش بینی اسد ) البته آمریکا و ناتو این وسط ساکت نمی نشیند و بطور قطع وارد صحنه میشوند . اول ، لبنان از 1982 به این طرف بعنوان یک منطقه "حائل" تعریف شده ، در نتیجه بالانس قدرت ایجاب میکند که این کشور نظیر "شهر برلین " در جنگ سرد ، به پل ارتباطی غیر نظامی میان کشورهای متخاصم تبدیل شود ( که این هم خوب هست و هم فاجعه که باید در جای خودش بررسی شود ) دوم ، واحدهای سیاسی که زیرساختهای نظامی مناسب نداشته باشند در کشاکش بازی قدرت تبدیل به " آلت دست " میشوند که لبنان یکی از واضح ترین نمونه هاست . اگر قدرت نظامی حزب ا... را کنار بگذاریم ، لبنان صرفا" از یک نیروی پلیس مسلح به تسلیحات سنگین ( و نه یک ارتش کلاسیک ) بهره می برد . چیزی به اسم پدافند سازمان یافته یا از ان مهم تر ، نیروی هوایی ( حتی به شکل فرمالیته و ظاهری ) علی الحساب وجود ندارد . روسها بخوبی اطلاع دارند که تحویل جدی ( و نه ظاهری و در اخبار ) اس-300 به سوریه یعنی اعلان جنگ به اسراییل ، مگر اینکه توافق پشت پرده ای بین دو رفیق شفیق ( پوتین - نتانیاهو ) وجود داشته باشد که اس-300 به شکل ظاهری به ارتش سوریه تحویل شود ولی در کنترل عملیاتی روسها باقی بماند تا شائبه مترسک بودن حضور اس-400 برطرف شود ( با توجه به عدم عکس العمل این سیستم در پاسخ به حملات هوایی IAF ) در یک کلام ، ما شاهد یک بازی قدرت پیچیده در منطقه هستیم که 4 فقره عنصر قدرت ، شامل قدرت نظامی ،قدرت اقتصادی ، قدرت رسانه ای و دیپلماتیک به شکل زنجیر وار ( و نه جدا از هم ) دارند عمل میکنند .
  10. 2 پسندیده شده
    طبق اطلاعات فلایت رادار دیروز ایلوشین های روسی در راه سوریه روز پرکاری را داشتند. امروز برخی رسانه های روسی خبر از انتقال اولین محموله به سوریه دادند که شامل یک واحد Krasukha-4 و همچنین یک واحد R-330ZH Zhitel بوده که تصاویری را هم منتشر کردند ولی هنوز تایید رسمی نشده. اگر صحت داشته باشه احتمالا مربوط به قدم دوم خواهد بود. باید دید این یک اقدام تهدیدی برای کاستن از خطر حملات صهیونیستها ضد روس هاست و هماهنگی های بیشتر قبل از حملات یا یک اقدام عملی؟ با توجه به سکوت مطلق صهیونیستها بعد از اعلام این خبر و همچنین تماس پوتین با نتانیاهو که صهیونیستها از مفاد اون هیچ خبری منتشر نکردند باید دید این پنجه نشان دادن روسها در نهایت منجر به توافق هماهنگی جدیدی بین این دو در سوریه میشه ( زمان هماهنگی را از یک دقیقه به دو دقیقه!! افزایش بدند؟! - مقصر بدبینی ما به هر حال خودمون نیستیم )
  11. 2 پسندیده شده
    درود به دوستان گرامی وبگاه میلیتاری واچ اعتقاد داشت که در صورتی که تامکت ها با فناوری جدید در ایران ارتقاء یافته و آماده عملیات باشند برای حفظ تعادل نظامی در منطقه باید از شکاری هایی مانند F-35 استفاده کرد. چندی بعد تعدادی F-35 در یکی از مستعمرات آمریکا در نزدیکی تنگه هرمز مستقر شدند. به این بهانه متن زیر تهیه شده است باشد که برای دوست داران گربه و صنعت هوایی و نظامیان آموزنده باشد. میراث رابرت مک نامارا رابرت مک نامارا وزیر دفاع آمریکا و از دید خیلی از آمریکایی ها مسئول افتضاح ویتنام آرزو داشت که نیروی دریایی و نیروی هوایی به جای استفاده از ده ها نوع هواپیمای مختلف از چند نوع هواپیمای مشترک استفاده کرده و به اینگونه هزینه های لجستیکی ارتش عظیم ایالات متحده آمریکا کاهش بیابد. F-111B برای نیروی دریایی و F-111A برای نیروی هوایی در نظر گرفته شد. طرح اف-111 بسیار بزرگتر و سنگین تر از آن بود که روی ناوها به راحتی مورد استفاده قرار بگیرد به همین دلیل نیروی دریایی به دنبال جنگنده ای رفت که سبکتر و کوچکتر باشد اما همان توانایی ها را داشته باشد. عکس1 عکس2 عکس3 نیروی هوایی هم بیکار ننشسته بود و از درون الزامات پروژه FX طرح f-15 را بیرون کشید. این بار مک نامارا دوباره از هر دو نیروی دریایی و هوایی خواست که سازش کرده و گونه دریایی f-15 با بال تا شونده و ارابه فرود مستحکمتر برای نیروی دریایی توسعه داده بشود که تلاش های سه نفر با نامهای کوچک تام باعث شد که F-15N عملی نشود. اقدامات دریاسالار توماس کانلی و دریابان توماس مورر و حمایت مک نامارا منجر به تولید جنگنده ای شد که بعدها به دلیل اینکه جنگنده های نیروی دریایی Bearcat, Hellcat, Cougar, Panther, Tiger و ... همگی یک جورایی نام گربه داشتند و دو ژنرال و یک غیر نظامی ارشد مدافع آن همگی نام "تام" داشتند، تامکت نامیده شد. گرومن شرکتی بود با تجربه دریایی آشنا به نیازهای نیروی دریایی و خوشنام برای آن نیرو. گرومن طرحی مشابه F-111 را ارائه داد. سکان عمودی این جنگنده برای جا شدن در هنگرها کاهش ارتفاع داده شد و برای حفظ کارایی آن از یک سکان به دو سکان تبدیل شد و 9 درجه هم زاویه یافت که بازهم کوتاه ترش کرد. موتور این جنگنده به صورت موقت همان موتور اف-111 یعنی TF30 انتخاب شد که اولین موتور توربوفنی بود که در جنگنده ها بکار رفته بود و مصرف سوخت کمتری نسبت به نمونه های توربوجت داشت. بعدها این موتور به F110-GE-400 ارتقاء یافت. اگر چه قرار بود وزن این هواپیما حداکثر 55000 پوند و خیلی سبکتر از f-111 هشتاد و دو هزار پوندی باشد اما دست آخر وزنی بین 65000 تا 75000 پوند یافت بسته به نوع محموله. عکس4 عکس5 برای اینکه موتور F110 در داکت طویل موتور تامکت جاداده شود و بالانس وزنی هم صورت بگیرد یک قسمت اضافی به طبقه پس سوز موتور F110 اضافه شد که پسوند GE400 مربوط به همین مورد است. بعد از نصب موتور قدرتمند تر بود که تامکت به شکاری که برای آن طراحی شده بود نزدیک شد و حین پرواز با پس سوز مشاهده پدیده shock diamonds (شوک الماسها) روی این هواپیما معمول شد. تصویر پدیده شوک الماسها شوک الماسها یک پدیده ایروداینامیک هست که در سرعتهای بالا هنگام استفاده از پس سوز هوای داغ خروجی در برخورد با هوای سرد بیرون موتور به درون تیوپ فرضی پس زده می شود و با جریان گاز خروجی برخورد می کند و حلقه ای روشن تولید می کند و دوباره این پدیده اینقدر تکرار می شود که دمای گاز خروجی به میزانی کاهش یابد که برای ایجاد پدیده مناسب نباشد. تصویر دیگری از پدیده شوک الماسها با وجود تقویت موتور کمتر دیده شد که تامکتها با مهمات کامل لود بشوند زیرا که این جنگنده مانند همه جنگنده های دیگر و حتی هواپیما های مسافر بری برای فرود ایمن محدودیت وزنی برای بازگردادن مهمات و سوخت داشت (به همین دلیل است که مسافر بر ها به هنگام فرود اضطراری سوخت خود را تخلیه می کنند تا هم آتش نگیرد و هم به وزن مجاز برای فرود زود هنگام برسند.) و نباید بیشتر از چهار موشک فینیکس را برای بازگشت به پایگاه با خود حمل می کرد در غیر این صورت ضربه فرود از عمر شکاری می کاست و ایمنی فرود را کاهش می داد. علاوه بر 6500 کیلوگرم مهماتی که تامکت قادر به حمل بود توپ زیر دماغه تامکتها به 672 تیر کالیبر 20 میلیمیتر مجهز بود که نواخت تیر 6000 در دقیقه داشت. دست آخر تامکتها را به دلیل اینکه زمان خدمتی آنها به بیش از 32 سال رسید و قطعات آن از دسترس ایران خارج بشود کنار گذاشتند و به boneyard یا گورستان شکاری ها فرستادند. برخی قسمتهای تامکت از آنچنان آلیاژ محکمی از تیتانیوم ساخته شده بود که تخریب آن با ماشین آلات سنگین هم به سختی ممکن بود. تامکت نه فقط یک جهش تکنولوژی بود بلکه در برخی سوانح مانند این انفجار تامکت حین شکستن دیوار صوتی در ارتفاع پایین (که اخیرا در سایت yjc.ir هم بازتاب داده شده بود) با رجیستری 161146 جمعی اسکادران شیرهای سیاه VF-213 که در اقیانوس آرام و 800 مایلی غرب گوام رخ داد هر دو خلبان به سلامت ایجکت کردند و توسط کشتی پاول جونز از آب گرفته و به ناوهواپیمابر ابراهام لینکلن تحویل داده شدند. فیلم شکستن دیوار صوتی در ارتفاع پایین و سپس انفجار خود تامکت در بین خلبانان معروف بود که این پرنده با وجود دیدن صدمه شدید مطابق رسم جنگنده های دریایی موفق در جنگ دوم جهانی همواره شانس نجات بالایی برای پرسنلش دارد و آنها را به خانه باز میگرداند. در29 ژوئن 1991 دو فروند جنگنده جمعی یگان شیرهای سیاه VF-213 مستقر در ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن در یک پرواز ارتفاع متوسط با یکدیگر تصادم کردند که خدمه یکی به سلامت ایجکت کردند و دیگری که بالش صدمه دیده بود توانست در سنگاپور به زمین بنشیند. در سانحه دیگری یک فروند F-14A در 13 نوامبر 1993 با رجیستری 161433 جمعی اسکادران شبه سواران VF-142 مامور به ناو آیزنهاور در خلیج فارس رادوم خود را از دست می دهد بطوری که برخورد رادوم با کانوپی آن را تخریب کرده و خلبان را مجروح می کند اما خلبان با مهارت به ناو باز می گردد. در نبرد مرصاد هم که یک فروند تامکت با دسته چندین فروندی پشتیبانی هوایی عراقی ها بر روی منطقه غرب درگیر شد، یکی از ده ها موشکی که به سمت تامکت پرتاب شد بدون اینکه عمل بکند از نوز تامکت عبور کرد اما خلبان بقیه هواپیما را به پایگاه سالم بازگرداند. در این تصویر هم شما تامکت جمعی اسکادران کیش و مات VF-211 مامور به ناو اینترپرایز را می بینید که به دلیل سانحه یکی از سکانهایش را از دست داده ولی موفق شده است که به سلامت به ناو بازگردد. در ثانیه 21 این فیلم هم نبود یکی از استبیلایزرها دیده می شود. لیست برخی سوانح تامکت. هزینه های نگهداری تامکت زیاد بود و قرار بود که با نمونه دریایی اف-22 تعویض گردد اما (به دلیل عدم توانایی آمریکا در تراشیدن دشمنی که مردم را به اندازه کافی به وحشت بیاندازد تا بودجه کافی پنتاگون تصویب شود و قطع بودجه های نیروی دریایی. م.) به ساخت نمونه دریایی جنگنده سبک و کم خرج تر اف-18 موقتا رضایت دادند تا جنگنده جدید و بودجه آن و بقیه مقدمات آماده بشود. اینگونه بود که F-35 به عنوان گران ترین برنامه تسلیحاتی تاریخ در گونه های هوایی(F-35A)، تفنگداران دریایی (F-35B)و ناو نشین (F-35C) به تولید نمونه مهندسی رسید. (ژاپنی ها یک روشی دارند به نام Design-Review-Based_on_Failure-Mode در این روش که برخاسته از مدیریت کایزن است شما هرگز نباید در تولید محصول جدید تغییرات بزرگی نسبت به محصول قبلی داشته باشید و تغییر را منبع بروز خطا می دانند. در این روش هر کاری که در شرکت انجام می دهید باید فقط در راستای دادن ارزش افزوده به مشتری باشد. البته این روش برای کشورهای توسعه یافته می تواند در مواردی خوب باشد اما همین مدیریت باعث شد که حداقل در محصولاتی مثل گوشی همراه ژاپنی ها از رقبایی مانند کره حتی عقب هم بیافتند. روشی که آمریکایی ها در برنامه F-35 در پیش گرفتند نقطه مقابل DRBFM بود و طبیعتا بدون ریسک نبود.م.) آخرین گزارش رسمی (به قلم مایکل گیلمور مدیر بازنشسته اداره ارزیابی و تست عملیاتی(DOT&E)) در مورد برنامه های مالی وزارت دفاع آمریکا در سال 2016 که قسمتی از آن به این هواپیما اختصاص دارد به نحوی است که منتقدین برنامه F-35 آن را یک فاجعه ملی 1400 میلیارد دلاری می دانند. هر چند طرفداران این هواپیما دلایلی می آورند اما ملاک این گزارش حال حاضر این هواپیما است نه 10 سال دیگر اگر بودجه های کافی برای رفع عیوب آن تامین بشود و رفع عیبها به نحوی باشد که عیبهای جدید بروز نکند. (خواندن این گزارش و تفاسیر آن از آنجایی که ما هم برنامه ی مشابهی داریم (قاهر و جنگنده سنگین و نیمه سنگین) برای تکرار نکردن تجربه آمریکایی ها مناسب است و یک درس چند هزار میلیارد دلاری است. م.) گزارش رسمی از لینک زیر قابل دانلود است و به جناب MR9 و بقیه دوستان تقدیم می شود. https://github.com/mwookawa/misc/blob/master/2016f35jsf.pdf این هم لینک برخط آن هست https://www.documentcloud.org/documents/3262653-FY-2017-DOT-amp-E-JSF-Report.html#document/p26/a338061 دن گرازیر در مقاله ای طولانی با استناد به گزارش بالا به نقد شدید F-35 پرداخته است و معتقد است که در کوتاه مدت باید تعدادی جنگنده از boneyard بازیابی بشوند تا امنیت ملی صدمه نبیند. ریشه نقد دن گرازیر علاوه بر نقدهایی که به همه رادار گریزها وارد است (بدنه و موتور و قدرت مانور ضعیف و برد عملیاتی کم و ...)، بر می گردد به این نقص ساختاری صنعت هوانوردی نظامی آمریکا که قبل از اینکه مهمات مناسبی تولید بشود، پلتفرم جدید تولید می گردد که مجبور است از مهمات قدیمی با مشکلات بسیار زیاد استفاده بکند و کارایی چندانی هم نداشته باشد برای مدتها هر چند هزینه بسیار بیشتری نسبت به پلتفرم قبلی دارد. این حقیقت که جنگنده های موجود که با آمدن F-35 باید به boneyard بروند برتری های فراوانی نسبت به جنگنده جدید دارند نیز مزید بر علت شده است. قسمت زیادی از نقدها باز می گردد به سامانه ALIS که رژیم ساخته بانکدارهای آلمانی یهودی تنها کشوری است که از نصب آن معاف شده است و در واقع F-35 اسرائیلی فقط موتور و بدنه و رادار و توپش آمریکایی است و بقیه توسط خود این رژیم نصب شده است. در F-35 از الکترونیک به عنوان کاهش دهنده هزینه ها استفاده شده نه برای افزایش توانایی ها. این هواپیما حجم عظیمی از داده ها را توسط سنسورهایش تولید می کند اما به جایی که مزیت باشد کامپیوتر مرکزی آن گاها دوچار دوبینی و چند بینی است و یک هدف را بیشتر از یکی اعلام می کند. سامانه الکترواپتیکال آن هم ضعیف تر از هواپیماهایی است که قرار است جانشین آن بشود! به نحوی که مطابق گزارش گیلمور اف-35 ابتدا باید به هدف بسیار نزدیک شده آن را تشخیص دهد و سپس از آن دور بشود تا بتواند از مهمات دور ایستای خود استفاده بکند که به این ترتیب شانس غافلگیری ناشی از رادار گریزی را از دست می دهد. سامانه Distributed Aperture System (DAS) نصب شده بر روی هلمنت چند صد هزار دلاری این شکاری نیز حکایتی است. این سامانه تصاویر 360 درجه از یک کره به مرکز شکاری را به خلبان می دهد و علاوه بر آن همه اطلاعات مورد نیاز برای ناوبری و هدف گیری و ... . اما نمایش تصاویر پرش دار به ویژه در سرعتهای نزدیک به صوت و اهداف غیر واقعی ناشی از دو بینی کامپیوتر مرکزی و تعداد بیشمار علائم دیگر روی این هلمنت در فضایی نسبتا کوچک آنچنان فشاری به خلبان وارد می کند که معمولا خلبانها بیشتر امکانات آن را از کار می اندازند تا بتوانند پرواز بکنند بدون اینکه روان پریش بشوند. در یک تست هدف گیری با استفاده از AIM-9X خلبانها گزارش دادند که آنقدر نشانه های مختلف روی نمایشگر نشان داده می شد که دیگر قادر به دیدن هدف نبودند و هنگام رهگیری اهداف نشانه ها ناپایدار هستند. این پدیده خیلی بدتر می شود وقتی که تعداد زیادی F-35 در حال پرواز باشند و اهداف را از طریق شبکه ویژه اشان (Multifunction Advanced Data Link (MADL)) به اشتراک گذاشته باشند که از برتری های F-35 نسبت به جنگنده های قدیمی است.(در واقع پدیده سنسور فیوژن و اصول ارگونومی طراحی صنعتی در این طرح رعایت نشده است. این همان باگی است که در ناو وینسنس به دلیل استفاده از تنها دو مانیتور کوچک برای نمایش داده های عظیم تولید شده توسط رادار و ابرکامپیوتر آن باعث مخلوط شدن نشانه تامکت روی باند بندرعباس با نشانه پرواز 655 ایران ایر عبوری از روی جزیره سیری در کانال هوایی A54 شد و ترکیب این پدیده با تجاوز این ناو به آبهای ایران در جزیره سیری و بی کفایتی و وحشت و توحش پرسنل ناو فاجعه ای آفرید که امروزه تحت نام باگ واسط کاربر در دانشگاه هایشان تدریس می شود. م.) ناکارامد بودن به عنوان شکاری برتری هوایی در یک نبرد هوایی در سال 2015، F-35 مغلوب یک فروند F-16 شد که با افزودن بار اضافی و مخزن اکسترنال سوخت و موارد دیگر قابلیت مانور آن اف-16 را عامدا به شدت کاهش داده بودند. گزارش گیلمور کماکان بر وجود این ضعف تاکید دارد. هر چند طرفداران اف-35 داگفایت را مربوط به دوران گذشته می دانند اما در بسیاری از موارد از جمله خطا رفتن موشکها اجتناب ناپذیر است و اگر به این صورت داگفایت دیگر معنا نداشت نیروی هوایی بر نصب توپ زیر دماغه روی F-35A اصرار نمی کرد. (یک ماموریت گشت هوایی یا اسکرامبل را تصور کنید. مطابق پروتکل در زمان صلح F-35 باید به هواگرد هدف نزدیک شده و به آن دستور دهد که مسیرش را تغییر دهد و اگر نداد با یک چرخش مهماتش را نشان بدهد تا بفهمند که مسلح است و .... اگر جنگنده مفروض یک سوخوی 27 باشد اف-35 مجبور است که در صورت عدم تمکین وارد داگفایت با آن بشود که خوب اینجا دیگر رادار گریزی معنا ندارد و نتیجه برای F-35 فاجعه بار خواهد بود. پس این هواپیما یا اف-22 نمی تواند جانشین یک اف-16 یا اف-15 گشت هوایی بشود. اف-16 می تواند در هر ثانیه 360 درجه حول محور خود چرخش بکند و این چرخش برای تامکت 90 درجه است در هر ثانیه م.) اکثر نبردهای هوایی در سرعتهای نزدیک به سرعت صوت (سرعت صوت برابر است با 667 نات) مثلا 640 نات رخ می دهد که در این سرعتها پدیده های گذرای ایرودینامیک روی بدنه هواپیما آثار مخربی در کیفیت کار و عمر آن و سنسورهایش دارند. چرخش های سریع در این سرعت می تواند باعث پدیده wing-drop در F-35 و نتیجتا پدیده اسپین و سقوط گردد. پیمان کار سازنده به جای اینکه ایراد ایرودینامیک در قابلیت مانور را رفع بکند اقدام به ایجاد پیچیدگی بیشتر در نرم افزار کنترل کرده که همین باعث وجود یک لختی در پاسخ به فرامین خلبان توسط هواپیما شده است. ظرفیت نبرد هوایی این جنگنده چندان زیاد نیست زیرا در حال حاضر حداکثر از دو تیر آمرام می تواند استفاده بکند و در آینده حداکثر قادر خواهد بود که از 4 تیر آمرام استفاده کند. به این ترتیب هر نبرد هوایی که این جنگنده قرار است در آن درگیر بشود بهتر است که بسیار کوتاه باشد افزون بر این موشکهای آمرام برای نبرد نزدیک چندان بهینه نیستند. توپ زیر دماغه این جنگنده هم چندان قابل استفاده نیست زیرا افزون بر اینکه نرم افزار آن هنوز تکمیل نشده است، هنگام شلیک دریچه توپ (در F-35A به دلیل رادار گریزی توپ پشت دریچه مخفی شده است.م.) باز شده و فشار هوای ناشی از ایرودینامیک به ویژه در پرواز نزدیک به صوت هواپیما را دچار تغییر جهت می کند که نتیجه آن خطا رفتن گلوله های با ارزش است. بدتر اینکه این هواپیما تنها حدود 4 برست قادر به شلیک است قبل از اینکه مهماتش تمام بشود. مهندسان در حال تغییرات نرم افزاری برای اصلاح خطای توپ زیر دماغه هستند. در گونه های B و C از توپ زیر دماغه استفاده نشده و از توپ در پاد بیرونی استفاده شده است که عدم دقت احتمالا غیر قابل تصحیح خاص خودش را دارد. ناکارآمد به عنوان بمب افکن! دلایل فراوانی وجود دارد که F-35 را نمی توان به عنوان بمب افکن با یک F-16 مقایسه کرد. به دلیل نقص نرم افزاری و نبود مهمات مناسب تا 2021 فعلا این هواپیما از یک نوع بمب هدایت شونده 500 پوندی استفاده می کند که سنگر شکن هم نیست و دارای موتور و پیشرانه هم نیست. در نتیجه F-35 باید به هدف بسیار نزدیک بشود. طراحی پنهان کار باعث شده که برد عملیاتی این هواپیما از F-16 بسیار کمتر باشد پس چگونه می تواند به اهدافی درعمق روسیه یا چین نزدیک بشود؟ کشورهای اروپایی، روسیه، چین و حتی ایران انواع سامانه های پسیو و اکتیو ارزان قیمت را توسعه داده اند که همه انواع پنهان کارها را می توانند ردیابی بکنند. در جنگ با یوگوسلاوی با استفاده از سامانه های قدیمی از رده خارج سام-3 و رادارهای موج بلند (باند L) و spotter ها یک فروند F-117 سرنگون شد و یک فروند دیگر طوری صدمه دید که از عملیات خارج گردید. به ویژه سامانه های الینت و Passive-Detection-System قادرند هر گونه استفاده از دیتا لینک (که مزیت این جنگنده است) را تعیین موقعیت بکنند. f-35 برای رفتن به عملیات نیازمند یک فایل Mission-data-load (MDL) است که کلیه جزئیات هدف و مسیر، بازتابهای راداری و آثار مادون قرمز اهداف و ... را درون خود دارد. بدون این فایل سامانه های کامپیوتری این هواپیما قادر به انجام سنسور فیوژن نیستند و عملا اجرای عملیات غیر ممکن است! تهیه این فایل در یک آزمایشگاه مرکزی انجام می شود و ماه ها به طول می انجامد تا برای عملیات F-35 در یک منطقه خاص آماده بشود. بدیهی است که تغییرات دوره ای و غیر منتظره در آرایش پدافندی دشمن می تواند به روز بودن این فایل را به شدت به خطر اندازد. گزارش گیلمور صراحت دارد که تا قبل از 2020، MDL های ساخته شده برای F-35 ها تکمیل و تست نخواهند شد. ناکارآمد در پشتیبانی نزدیک به دلیل ضعف در پشتیبانی نزدیک بازنشست شدن A-10 ها تا سال 2021 به تعویق افتاد. به دلیل دقتی که توپ زیر دماغه A-10 داشت (شعاع کمتر از 6 متر) و اهمیت توپ در هدف قرار ندادن نیروی خودی در پشتیبانی نزدیک، شکاری که توپ آن دقت نداشته باشد برای این کاربرد مفید نیست. هر چند طرفداران F-35 مدعی هستند که روش قدیمی پشتیبانی نزدیک به تاریخ پیوسته و F-35 از ارتفاع بالا بمبلت های مینیاتوری را با دقت سانتی متر بر روی دشمن فرو خواهد ریخت اما چنین مهماتی هنوز ساخته نشده و معلوم هم نیست که کی ساخته بشود و با سامانه نرم افزاری F-35 تطبیق داده بشود. همچنین فرماندهان زمینی همواره استفاده از توپ را بر بمبهای نقطه زن ترجیح می دهند به دلیل تلفات کمتری که به نیروی خودی وارد می کند. در حالیکه A-10 حامل 1100 گلوله ضد زره 30 میلیمتری بود و می توانست 10 تا 20 حمله را صورت بدهد F-35A دارای 182 گلوله و نمونه های Bو C دارای 220 گلوله 25 میلیمتری هستند که تنها 2 تا 4 حمله را می توانند انجام بدهند. صرف نظر از خطای ناشی از مشکلات ایرودینامیک توپها در تست ها نشان داده شد که سامانه هدفگیری نصب شده روی کلاه خلبان مشکل جدی با توپ دارد و خطای تیر اندازی وحشتناکی تولید می کند که تصحیح این نرم افزار دست کم 3 سال وقت نیاز دارد. کانوپی F-35 از مواد اکریلیک ضخیم همراه با پوشش نانو ذرات طلا ساخته شده تا بازتاب راداری کلاه خلبان را ناچیز بکند اما همین کانوپی ضخیم و پوشش آن دید بیرونی خلبان را محدود و همراه با خطا کرده و خلبان مجبور به استفاده از سامانه DAS است که هنوز مشکلات فراوانی دارد. مشکل دیگر F-35 در پشتیبانی نزدیک این هست که نمی تواند با سرعت کم در ارتفاع کم پرواز بکند و بدنه آن تحمل برخورد گلوله های کالیبر سبک نیروهای زمینی را ندارد. به عبارت دیگر به دلیل ایرودینامیک و بالهای کوچکی که فشار زیادی را باید تحمل بکنند حداقل سرعتی که این هواپیما می تواند با ایمنی پرواز بکند بالا است که برای پشتیبانی نزدیک و تشخیص دقیق اهداف در ارتفاع پایین مناسب نیست. مطابق جداول تخمین منطقه خطر برای مهمات 500 پوندی شعاعی به اندازه 250 متر است. که به این معنی است که دشمن می تواند در این فاصله از نیروی خودی با خیال راحت مانور انجام بدهد. البته بمبهای قطر کم 250 پوندی در حال تولید آزمایشی نرخ پایین هستند که برای F-15E در نظر گرفته شده اند که حتی اینها هم برای پشتیبانی نزدیک خیلی بزرگ هستند. پشتیبانی نزدیک فقط بمباران نیروی زمینی دشمن نیست و نیازمند ارتباط نزدیک با نفرات روی زمین است. (در جنگ با عراق خلبانها به همراه پرسنل مخابرات نیروی هوایی به خط مقدم فرستاده می شدند برای این کار. م.) چنین ارتباطی نیازمند سامانه های مخابراتی دقیق و ایمن است اما در مورد این هواپیما مواردی از ارسال و دریافت داده با فرمت اشتباه و پیغام های جا افتاده مشاهده شده که در این سطح از فناوری مایه شرمندگی است. از طرفی مدافعین F-35 تقویت پدافند پرتابل در خطوط تماس با دشمن را علت نیاز به F-35 در پشتیبانی نزدیک می دانند اما سرهنگ مایک پیتروچا نظر خودش را دارد. F-35C برای عملیات روی ناو مناسب نیست! پرواز عمودی این هواپیما ضمن مصرف سوخت زیاد و اشغال فضای داخلی زیاد در نمونه ای که این قابلیت را دارد، دمای زیادی را به باند پروازی اعمال می کند که کل ناو را به خطر می اندازد و پرواز افقی آن به کمک فلاخنها هم تلاطم ناجوری به جنگنده می دهد که باعث صدمه دیدن گردن خلبانهایی که وزن کمتر از 136 پوند دارند می شود که مشهور به مشکل چرخ ارابه است gearing problem است. در این پرتاب با فلاخنها شکاری در ظرف 2 ثانیه در طولی کمتر از 100 متر از سرعت صفر به 280 کیلومتر در ساعت می رسد که شتابهای منفی و مثبت نا متعارفی که به بدن خلبان در حین استفاده از فلاخن می آید باعث می شود که یکی از موارد برتری F-35 یعنی هلمنت 5.1 پوندی، به گردن خلبانها صدمه بزند. افزون بر آن ضرباتی که ماسک اکسیژن به دهان خلبان می زند و خارج شدن هلمنت از تراز باعث می شود که تمرکز خلبان در حساس ترین لحظات پرواز از داده های پروازی و تصاویر نمایش داده شده درون هلمنت دور بشود که ریسک بالایی دارد. لینک مرتبط1 لینک مرتبط2 به این ترتیب تلاشهایی شروع شده که وزن این هلمنت را از 5.1 پوند به کمتر از 4.8 کاهش بدهند. خلبانها برای رهایی از این مشکل کمربند های ایمنی خود را خیلی محکم می بندند و خودشان را به صندلی می چسبانند اما این خودش مشکل دیگری را ایجاد می کند که در صورت بروز سانحه حین تیکاف دسترسی آنها به دستگیره ها برای انجام ایجکشن و پریدن بیرون از هواپیما خیلی سخت می شود و البته جریان خون را هم در بدن آنها خیلی غیر طبیعی تر از قبل می کند. سرتیپ کریستوفر بوگدان مدیر پروژه F-35 مدعی است که این مشکل را با سرعت رفع خواهد کرد اما در واقع تعویض کل سامانه چرخ جلو دست کم تا آخر سال 2019 بطول خواهد انجامید اگر بودجه ای وجود داشته باشد. F-35 در فرود بر روی ناوها هم مشکل دارد. فرود یک جنگنده بر روی ناو در واقع یک سقوط کنترل شده است. بالهای کوچک این هواپیما سرعت فرود را افزایش داده و شدت ضربه برخورد را هم همچنین که عمر بدنه هواپیما را کاهش می دهد. نقطه اتصال هوک به شکاری بعد از هر 5 بار فرود بقدری فرسوده می شود که کلا باید تعویض گردد در صورتی که این در طراحی الزامات 15 بار دیده شده بوده است بنابراین باید به کل با موادی جدید یا سازه ای جدید دوباره طراحی بشود. ایجاد بال تاشو برای نمونه ناو نشین f-35 منجر به کاهش استحکام بال در مانورهای سنگین و فرود روی ناو شد بطوریکه ژنرال کریستوفر بوگدان مجبور به در خواست طراحی دوباره بال برای نمونه دریایی گردید. برای نیروی دریایی بر خاستن و نشستن شکاری یک حرف هست و نگهداری آن در ماموریت دراز مدت دریایی یک حرف دیگر. معمولا مانوری انجام می دهند به نام R&I که در این مانور موتور هواپیما را در هنگر ناو هواپیمابر، باز و دوباره می بندند. در مانوری که برای F-35 انجام شد، در حالی که کل هنگر به یک فروند F-35 اختصاص داشت، 55 ساعت به طول کشید. این درحالی است که این زمان برای F-18 بین شش تا هشت ساعت در جایی تنگ است. مشکل تعویض موتورF-35 فقط زمان نیست. باید قسمتهای زیادی از بدنه با دقت باز بشود بطوریکه صدمه به آنها وارد نشود و این نیازمند فضای زیادی است که در یک ناو در حال ماموریت معمولا به اندازه کافی وجود ندارد. مشکل دیگر پهنای باند محدود و گاها قطع اتصال ناو هواپیمابر به شبکه جهانی به دلیل ماموریتهایی همراه با سکوت رادیویی است. F-35 نیازمند انتقال حجیم داده هایی که سنسورهایش تولید می کنند به آزمایشگاه مرکزی است. این داده ها در سامانه محلی و جهانی ALIS که مخفف Automatic-Logistic-Information-System است برای عیب یابی، طراحی عملیات تهاجمی، سفارش خودکار قطعات، زمان بندی فعالیتهای تعمیرات و نگهداری و ... کاربرد دارد. عملیات اسکادرانهای F-35 نیازمند حجم عظیمی از انتقال داده ها بین ناو و آزمایشگاه مرکزی است که با محدودیتهای ارتباطی یک ناوگروه همخوانی ندارد به طوری که در مانوری که برای تست ALIS انجام شد انتقال 200 مگابایت در این سامانه 2 روز به طول انجامید!!! در حالیکه تفنگداران دریایی قصد خرید 340 فروند F-35B و 80 فروند F35C دارند، نیروی دریایی قصد خرید 260 فروند F-35C و نیروی هوایی قصد جایگزینی ایگلها (بیش از 2700 فروند) با 1763 فروند F-35A بدون قابلیت عمود پروازی را دارند. برخی رهبران پنتاگون گونه دریایی را تنها مشکل می دانند و جیمز ماتیس دستور بازنگری برنامه نمونه دریایی و مقایسه مجدد آن با F-18 سوپر هورنت را داده است. این نشان می دهد که پنتاگون ممکن است به دنبال برنامه قابل اعتمادتری نسبت به F-35C باشد. تنها موردی که در F-35 واقعا استیلث است قیمت تمام شده واقعی آن است. قیمت تمام شده هر فروند تاکنون رقمی بین 150 تا 350 میلیون دلار اعلام شده و قرار دادهایی که در مورد این شکاری بسته شده است با قوانین لازم الاجرای کنترات های دولتی آمریکا در تضاد است. پیش بینی ها در صورتی که هزینه ها بالاتر از این که هست نرود این است که برای تعمیر و نگهداری در یک دوره 30 ساله خدمت F-35 ها هزینه ای برابر با هزار میلیارد دلار خواهند داشت و برای خرید جنگنده مورد نیاز هم دست کم باید 1400 میلیارد دلار پرداخت بشود. هزینه 258 ساعت پرواز یک F-16 در سال 2016 ساعتی 20398 دلار بود همین هزینه برای 358 ساعت پرواز A-10 برابر با ساعتی 17227 دلار بوده است و در مقابل F-35 به دلیل پیچیدگی فراوان در ازای تنها 163 ساعت پرواز هزینه ساعتی 44026 دلار داشته است. به عبارت دیگر نگهداری این جنگنده دو برابر گرانتر از جنگنده هایی است که قرار است آنها را به گورستان بفرستد. آمادگی رزمی خلبانها کافی نیست! به دلیل اینکه زمان گراند بودن F-35 ها به نسبت طولانی است و availability یا قابلیت در دسترس بودن به صورت جنگنده کاملا عملیاتی پایینی دارند، خلبانها نمی توانند حداقل 30 ساعت پرواز را در ماه با این جنگنده پر بکنند و در نتیجه آمادگی آنها در شرایط رزمی به اندازه دیگر اسکادرانها نخواهد بود کار به جایی رسیده که در برخی اسکادرانها برای حفظ آمادگی پروازی خلبانها شاید بهتر باشد با جنگنده های دیگری پرواز بکنند. قابلیت بودن در زمان مناسب در جای مناسب در این جنگنده زیر سئوال است بهره برداران شکاری معتقد هستند که سامانه ALIS به قدری دست و پا گیر است که هنگامی که می خواهند عملیاتی با بیش از یک فروند F-35 داشته باشند زمان تهیه طرح پرواز به قدری طولانی می شود که ممکن است انجام عملیات دیگر مفید نباشد. در هر مکانی که اسکادران F-35 مستقر بشود باید شبکه نسبتا سنگین محلی کامپیوتری ALIS و اتصال آن به شبکه جهانی ALIS برقرار بشود تا این شکاری بتواند عملیاتش را انجام بدهد. پیچیدگی این کار به نحوی است که برای رفع برخی مشکلات در مناطق عملیاتی سطوح ایمنی دسترسی را کاهش دادند تا خدمه تعمیر و نگهداری بتوانند وظایفشان را انجام بدهند موردی که بر خلاف الزامات طراحی بود و نتایج خاص خودش را دارد. به هر روی لختی ناشی از زمان زیاد مورد نیاز برای بارگذاری فایلها به درون F-35 ها باعث می شود که آنها روی زمین باشند هنگامی که نیاز هست در آسمان باشند و شکاری روی زمین دارایی نیست بلکه هدف است. هنگامی که یک هواپیمای جدید به اسکادران پروازی اضافه می شود دست کم 24 ساعت زمان لازم است که با سامانه محلی ALIS تطبیق داده بشود و این زمان برای کل اسکادران حدود 2 هفته است. مشکلات ناشی از قابلیت اطمینان F-35 یک اسکادران کلاسیک نسل 4 و 4++ در صورتیکه از پشتیبانی فنی و یدکی مناسبی برخوردار باشد دارای ضریب دسترس پذیری 80 درصد است که در جنگ 1991 شکاری های آمریکایی نیز دسترس پذیری در این حد داشتند اما در مورد اسکادران های F-35 این عدد همواره زیر 60% بوده است. اثر این میزان دسترس پذیری آنگونه بود که در سال 2016 هر F-35 تنها هفته ای دو پرواز می توانست انجام بدهد درحالیکه هر اف-16 هفته ای 3 پرواز و هر A-10 هفته ای 4 پرواز می توانست انجام بدهد. (البته همه این عدم آمادگی مربوط به پیچیدگی F-35 و تجربه کم نگاهداری پرسنل و خلبانان آن نیست بلکه سیستمهای تشخیص عیب این هواپیما بسیاری از عیوب را که در شکاری های دیگر قابل رویت نیست آشکار می کند و طبیعتا شکاری تا رفع عیب گراند می شود در حالیکه شکاری های نسل 3 و 4 با عیبهای فراوان پرواز می کردند و خیلی وقت ها هم با خوش اقبالی سالم به پایگاه باز می گشتند. م.) زنجیره پشتیبانی از F-35 هم رضایت بخش نبوده است در حالیکه الزامات قرار داد قطعه برداری از جنگنده های گراند شده را یک بار در ازای هر 100 سورتی پرواز اعلام کرده برای F-35 موجود این یک بار برای هر 10 سورتی پرواز است و زمان باز آمد جنگنده های قطعه برداری شده در ازای هر قطعه برداری مقدار فراوانی افزایش می یابد. تعمیر بدنه های رادار گریز نیز یک مورد زمان گیر است بطوریکه برخی از چسبهایی که مورد استفاده قرار می گیرد دست کم 168 ساعت نیاز دارند تا کامل خشک بشوند و خاصیت رادار گریزی برای باند ایکس حفظ گردد. از بین 276 عیب بحرانی کشف شده در F-35 هفتاد و دو عیب مستقیما با عملیات این جنگنده در ارتباط هستند و اولویت یکم برای رفع شدن را دارند. برای مثال در 2010 معلوم شد بوشینگی که برای اتصال سکان عمودی به شکاری استفاده شده استحکام کافی ندارد. در بین 2010 تا 2016 تغییراتی در طراحی این قسمت از بدنه انجام گرفت که در گزارش ارزیابها در 2016 کماکان نشان می دهد که اتصال ضعیف است و بعد از 250 ساعت تست سکان عمودی از دست رفته است در حالیکه این بوشینگ باید مطابق قرار داد 8000 ساعت دوام می آورده است.(نفوذ خدمات و قطعات و پیمان کاران ارزان چینی در چنین پروژه هایی.م.) (اینجا باید دید که کشورهایی مانند ترکیه و ایتالیا و اسپانیا که بنیه مالی خیلی قدرتمندی ندارند چگونه می خواهند از چنین شکاری پر خرج و کم بازده ای بهره برداری بکنند. جایی که بهره برداری از 3 اسکادران 12 فروندی F-35 برای آنها دست کم 250 میلیارد دلار هزینه دارد و سامانه ALIS می تواند شکاری ها را فقط در صورتی قابل پرواز بکند که آمریکایی ها با پرواز آنها موافق باشند. اعتقاد من این است که جنگنده های رادار گریز نباید جایگزین جنگنده های دیگر بشوند. اگر جنگنده ها را به شمشیر زنها تشبیه بکنیم، اف-18 سوپر هورنت یک سامورایی است اما اف-35 یک نینجا. نینجا ها جایزه بگیرانی نامرئی هستند که فقط زمانی موفق هستند که عملیات نا منظم در بین باشد و برای نبرد کلاسیک و منظم مفید نیستند. بنابراین وجود جنگنده های رادار گریز الزامی است اما نه با این تصور که جای آنهایی که رادار گریز نیستند را بخواهند بگیرند و این تصمیم آمریکا یک اشتباه راهبردی دیگر است که دست کم باعث نصف شدن تعداد جنگنده های آنها و همچنین کاهش قدرت آتش چشمگیرهر کدام از آنها به دو سوم خواهد شد در حالیکه میزان دسترس پذیری آنها هم دست کم دو سوم جنگنده های نسل قبل است و در نهایت آمریکا به سطح قدرت پایین تری حدودا یک سوم نسبت به قبل نزول خواهد کرد که البته کماکان قدرت بسیار بزرگی است. م.)
  12. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت دوستان ؛ در این تاپیک قصد داریم به معرفی افرادی بپردازیم که در حوزه نظامی تحول شگرفی ایجاد نموده اند.تمرکز بیشتر بر دوره معاصر هست. همانطور که با روندی که در تاپیک کتاب هایی که باید خواند دنبال میشود [معرفی کتاب های برتر در حوزه تاریخ نظامی و دانش نظامی] آشنایی دارید ، افرادی مورد مطالعه قرار گرفته اند که در حوزه کاری خود تحولی صورت داده اند.از آنجا که بعضی از اشخاص مذکور برای عموم علاقمندان حوزه نظامی ناآشنا هستند(و از انجا که خیل زیادی از میلیتاریست ها کتاب ها را دانلود و مطالعه میکنند ) در این تاپیک جهت آشنایی مختصر با این افراد و درواقع درک اهمیت کتاب معرفی شده ، اطلاعاتی ارائه میشود.باشد که این اقدام باعث جذب بیشتر علاقمندان به حوره دانش نظامی گردد. موردی که باید دقت کرد و علاقمند هستم در تاپیک ای جداگانه توسط دوستان کار شود ، درک جایگاه این افراد از نظر خطاب کردن هست،همانطور که میدونیم ایرانی ها علاقه شدیدی به هم ارز قراردادن مفاهیم دارند که بعضا باعث خطاهای فاحش در حوزه های مختلف میشود: استراتژیست (راه پرداز) ، تئورسین (نظریه پرداز) ، ایده پرداز و کسی که دکترین رو پیاده سازی میکند دارای جایگاه های مختلف از نظر کارکردی ،حکمی و قدرت نفوذ هستند که ،عامه معمولا همه رو هم ارز هم میگیرند.برای همین از واژه تحول گران در عنوان تایپک استفاده شده که ضمن توجه به این موضوع تمامی افراد رو در بر بگیرد. تاکتیک ها نحوه ی استفاده از نیروهای مسلح در یک عملیات خاص هستند، در حالی که استراتژی ، دکترین( اصول) استفاده از عملیات ها برای رسیدن به اهداف جنگ است. Carl von Clausewitz با توجه به تعریف فوق ، افرادی که در ادامه معرفی میشوند لزوما همه استراتژیست نیستند و تحولی در حوزه استراتژی را رقم نزده اند.این مبحث به شدت ظریف و تخصصی هست و در تاپیک دیگری با کمک دوستان عزیز بهش پرداخته میشه ، هدف توجه میلیتاریستها به این موضوع بود. اولین فردی که به معرفی اون خواهیم پرداخت : COL. John Richard Boyd قسمت اول بوید 40 ثانیه ای سرهنگ جان ریچارد بوید (23 ژانویه 1927 - 9 مارس 1997) یک خلبان جنگنده نیروی هوایی ایالات متحده و مشاور پنتاگون در اواخر قرن بیستم بود که نظریه هایش در حوزه نظامی، ورزش، تجارت و دادرسی بسیار تاثیر گذار بود.بوید الهام بخش برنامه جنگنده سبک وزن (LWF) است که منجر به تولید General Dynamics F-16 Falcon و McDonnell Douglas F/A-18 Hornet شد. هنوز هم در ایالات متحده و چندین قدرت نظامی دیگر این نظریه دنبال می شود. بوید متولد 23 ژانویه 1927 در پنسیلوانیا بود. بوید در 30 اکتبر 1944 در نیروی هوایی ارتش شرکت داشت در حالی که هنوز در مقطع دبیرستان بود. پس از فارغ التحصیلی، او در طول ماههای پس از جنگ جهانی دوم، آموزش خود را به عنوان یک مکانیک برجک هواپیما تکمیل کرد و از ژانویه 1946 تا ژانویه سال 1947 به عنوان یک آموزگار شنا در ژاپن به خدمت گرفته شد. بعد از رسیدن به درجه گروهبانی، تا فارغ التحصیلی از دانشگاه درخدمت رزرو نیروی هوایی بود. او از دانشگاه آیووا در سال 1951 با مدرک لیسانس در رشته اقتصاد فارغ التحصیل شد و سپس مدرک لیسانس مهندسی صنایع را از دانشگاه تکنولوژی جورجیا دریافت کرد. کار در نیروی هوایی بوید پس از اتمام دوره ROTC (Reserve Officers' Training Corps) با درجه ستوان دومی در نیروی هوایی در دانشگاه آیووا به کار کماشته شد و در تاریخ 27 مارس 1953 به عنوان خلبان F-86 وارد کره شد. هرچند او بعد از خدمتش در کره هیچ جایگاه و اعتباری نداشت ، برای شرکت در مدرسه تسلیحات جنگنده FWS ( Fighter Weapons School) ، معتبرترین مدرسه ای که یک خلبان جنگنده می تواند حضور یابد دعوت شد.بوید در مدرسه شرکت کرد و نه تنها به خوبی کار کرد، بلکه ممتاز ترین خلبان شد. پس از فارغ التحصیلی، او برای حضور در FWS به عنوان استاد دعوت شد. در آن زمان استادی در FWS موقعیتی بود که هر خلبان جنگنده ای آرزوی آن را داشت. F-86 Sabre اینجا بود که بوید می توانست تاکتیک های هوایی را متحول کند. او تمرین میداد و تدریس میکرد، در حالی که در FWS بذرهای اولیه را برای مدل تصمیم گیری ابداعی خود باعنوان چرخه OODA (مشاهده، جهت یابی، تصمیم گیری، و عمل) پی ریزی میکرد. بوید یک نوبت کوتاه (22 ماموریت به جای 100) با F-86 Saber در جنگ کره پرواز کرد. در طول دورانی که وی بعنوان وینگمن ( همبال ) خدمت می کرد ، هرگز ادعایی در خصوص شلیک یا کسب پیروزی هوایی ننمود . بعدها بوید به مدرسه تسلیحات نیروی هوایی (USAF Weapons School) اعزام شد، جایی که او به عنوان رئیس بخش آموزش ، دستورالعمل تاکتیکی برای مدرسه می نوشت. بوید همچنین توسط جنرال Arthur C. Agan به پنتاگون منتقل شد تا به انجام تجزیه و تحلیل ریاضی و پشتیبانی از برنامه McDonnell Douglas F-15 Eagle کمک کندتا زمانی که برنامه ،تمامی فرایند تجزیه و تحلیل سیستم را توسط دفتر وزیر دفاع پاس کند. او لقب " بوید چهل ثانیه ای " را به عنوان یک استاد خلبان یدک می کشید ،او می توانست هر خلبانی را در مانور هوایی در کمتر از 40 ثانیه شکست دهد.در طی جنگ ویتنام او به عنوان معاون فرمانده یگان رزمی آلفا و به عنوان فرمانده گروه پشتیبانی رزمی 56 ام در پایگاه هوایی Nakhon Phanom Royal تایلند از آوریل 1972 تا آوریل 1973 خدمت کرد. در سال 1975 در دوران بازنشستگی جایزه معتبر هارولد براون توسط نیروی هوایی ایالات متحده به او اهدا شد. پس از بازنشستگی، بوید همچنان به کار در پنتاگون به عنوان مشاور در دفتر هوایی تاکتیکی از دفتر معاون وزیر دفاع برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی برنامه ها ادامه داد.بوید به دلیل سرطان در فلوریدا در تاریخ 9 مارس 1997 در سن 70 سالگی فوت کرد. او با افتخار کامل نظامی در آرامگاه ملی آرلینگتون در تاریخ 20 مارس 1997 دفن شد. تئوری های نظامی بوید تئوری انرژی _مانور پذیری Energy–maneuverability theory در اوایل دهه 1960، بوید با همکاری توماس کریستی، ریاضیدان غیرنظامی، تئوری انرژی - مانورپذیری را بنا نهاد (یا نظریه E-M در مورد مبارزه هوایی). گفته می شود بوید،یک ابررایانه را برای انجام میلیون ها محاسبه لازم برای اثبات نظریه، به سرقت برده است.هرچند سازمان بازرسی وقت بعدا اثبات نمود که تمام مدت ابر رایانه در این تاسیسات به درستی به پروژه های شناخته شده می پرداخته و هر تخلف نظامی تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد. توماس پری کریستی - ریاضیدان نیروی هوایی بعد از اینکه این نظریه الهام بخش برنامه جنگنده سبک وزن Light weight Fighter (LWF) و تولید YF-16 , YF-17 شد ، نظریه E-Mبه عنوان استاندارد جهانی برای طراحی هواپیماهای جنگنده انتخاب شد. نظریه انرژی مانور پذیری که توسط جان بوید، و توماس پری کریستی ریاضی دان نیروی هوایی ابداع شد در واقع یک مدل عملکرد هواپیما ( aircraft performance ) است و توصیف عملکرد هواپیما به عنوان مجموع انرژی جنبشی و پتانسیل یا aircraft specific energy است. این نشان می دهد رانش، وزن، درگ آیرودینامیکی، مساحت بال و دیگر پارامترهای پروازی یک هواپیما را به یک مدل کمی مرتبط می کند. این اجازه می دهد تا قابلیت های جنگی هواپیماهای مختلف و یا طراحی های آینده نگرانه را ارزیابی و مقایسه کرد. تمام این جنبه های عملکرد هواپیما با یک مقدار و فرمول زیر تعریف شده است : specific excess energy برابر با سرعت ضرب در نسب نیروی رانش خالص به وزن هواپیما است. (توجه داشته باشید که در تحلیل ابعادی، Ps واحد "سرعت" است، نه انرژی بر واحد جرم) است.)نیروی رانش خالص با محاسبه توانایی موتور برای حرکت هواپیما پس از حذف نیروی درگ آیرودینامیکی که سرعت را کاهش می دهد، پیدا می شود. نسبت (W) /(T-D) شبیه به T / W، نسبت رانش به وزن است که همچنین به عنوان یک کارامدی برای هواپیماها و موشک ها استفاده می شود. با متعادل کردن نیروهای حرکتی به وزن هواپیما، مشخص است که چگونه هواپیما کارآمد است. یک موتور بسیار بزرگ ممکن است بتواند یک نیروی رانش بزرگ تولید کند اما می تواند خیلی سنگین باشد که حتی نتواند خود را بالا ببرد. زمانیکه نسبت (W) /(T-D) = 1 است که موتور به اندازه کافی قدرتمند است تا هواپیما را با سرعت ثابت در مسیر صعودی 90 درجه حفظ کند. جت های جنگنده، مانند F-16 نسبت T / W نزدیک به 1، بسته به وزن سوخت و تسلیحات دارند. اما تفاوت بین T / W و (W) /(T-D) که بوید تعریف کرده در این است که T / W اثرات اصطکاک و سایر تلفات آیرودینامیکی را شامل نمی شود. هنگامی که یک هواپیما به آرامی حرکت می کند، این تلفات کوچک است و می توان آن را نادیده گرفت. با این حال، T / W به درستی عملکرد هواپیما را در شرایط عملیاتی معمول خود توصیف نمی کند. با استفاده از (T-D) ، آیرودینامیک هواپیما نیز در مقدار Ps خلاصه شده است. بوید، و توماس کریستی در پایگاه نیروی هوایی Eglin دوسوم از مطالعات خود را تا سال 1964 تکمیل کردند. این نظریه توسط نیروی هوایی ایالات متحده پذیرفته شد و بهبود در پارامتر های مورد نیاز برای F-15 و بعد از آن طراحی جنگنده F-16 Falcon Falcon را به همراه آورد. پایان قسمت اول پ.ن/ از اونجا که remo همیشه شرح داستان با فایل اصلی قرار میده متن کامل نظریه E-M دانلود مدرک همچنین این مدرک هم از منابع ویکیپدیا برای این متن بود که قرار داده میشه(صفحه 203 به بعد ) Technology and the Air Force A Retrospective Assessment در قسمت دوم خواهید خواند: پدر خوانده نیروی هوایی Fighter Mafia خواهیم گفت که چگونه گروه بحث برانگیز "مافیای جنگنده " به سرکردگی جان بوید در مقر فرماندهی نیروی هوایی با استفاده از تئوری خود مسیر طراحی و تولید جنگنده در آمریکا را تغییر داد.
  13. 1 پسندیده شده
  14. 1 پسندیده شده
    ج.ا چنان ملت ایران رو غارت کرد که پولی نداره ... نقدینگی 95 درصد ملت ایران سر هم به 150 هزار میلیارد تومان هم نمی رسه که اگه با دلار 18 تومن حسابش کنی ( احتمالا تا فردا می شه 20 تومن ) کمتر از 10 میلیارد دلار هست .... کلا دیگه چیزی نمونده که بخواهند غارت کنند و خرج جای دیگه بکنند ...
  15. 1 پسندیده شده
    قفل سوخو 35 روی اف 22 با کمک سامانه الکترواپتیکی در سوریه لینک خبر تصویر اف 22 شناسایی شده توسط سوخو 35
  16. 1 پسندیده شده
    چه فرقی میکنه سوریه که پولشو نمیده ملت ایران باید برای بنجل های روسیه هزینه کنه .روسیه کشور دوست اسراییل بوده و هست و خواهد بود...اینهمه کشته داده شد در سوریه آخرش باید ایران رو کنار بزنن و روسها و ترک ها و در سایه امریکا اروپا برای سوریه دور هم بشینن سرود پیروزی بخونن
  17. 1 پسندیده شده
    ضمن تشکر از کانال iranian_defensive_power که مثل همیشه دقیق، بی طرف و البته با حفظ انصاف نکات جالبی را همیشه استخراج میکنه از منابع مختلف، با دیدن مستند سکوی پرتاب دو چیزه که از همه بیشتر قابل توجه هست: یکی مثل بارها اشاره شده حسرت و خسارتی است که از فقدان شهید طهرانی مقدم باید بخوریم و متحمل شدیم به همراه دوستانشون و مجموعه ای که از دست دادیم چه در بعد انسانی و تحقیقاتی و به نظرم یکی از بزرگترین لطمه های نظامی ما بود بعد از جنگ و شاید در کنار سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی در خلال جنگ بزرگترین حوادث. یکی هم تصاویر نابی که از تاریخچه شاید بشه اسمش را گذاشت " جان_کندن" به معنای واقعی کلمه برای راه انداختن و ساخت موشکها که خود مستند و تصاویری که شاید برای بار اول پخش شد نشون میده که اگر همت و تلاشی همچون تلاش مجموعه این بخش در سایر بخش ها هم بود ( به یاد شهید ستاری که زود رفتند از بین ما ) حالا فقط موشکی نبود که بهش افتخار کنیم فقط.
  18. 1 پسندیده شده
    عکس منطقه بدون پوشش را که نگاه میکنی، انبوه تجهیزات زرهی از همه نوع! وسعت کم منطقه، نابرابری دو طرف در تعداد نیرو و تجهیزات، رصد هوایی 24 ساعته با انواع تصاویر ماهواره ای و پهپاد شناسایی و مسلح و آپاچی و جنگنده ها، کمک های اطلاعاتی و عملیاتی امریکایی ها، حضور چند کشور و مزدوران از چندین کشور در یک طرف نبرد و تسلط از سمت دریا و خشکی و در برابر تمام اینها نیروهایی با امکانات تقریبا صفر در مقایسه، نه مرزهای همسایه ای برای انبوه کمک های تسلیحاتی مثل سوریه، نه سپرهای انسانی مثل غوطه شرقی و حلب، نه ابزارآلات ماشینی و مکانیکی و حتی نیروی انسانی کافی برای حفر تونل و مخفیگاه، نه کودهای شیمیایی اردوغانی برای انتحاری های چند تنی، نه تاوهای انبوه و بی حساب و کتاب و خودروهای زرهی و غنیمتی و انواع توپ ها و سلاح های مورد نیاز و نه حمایت ابنوه رسانه ای توسط معتبرترین رسانه های غربی و نه فشارهای سیاسی در سازمان های بین المللی به طرف مقابل و با تمام اینها و ده ها عامل دیگه مقاومت یک روزه هم حتی امکان ناپذیر میرسه در همین عکس هوایی مشخص هم چه برسه به چندین ماهه.
  19. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم خوب ، با توجه به بک گراند موجود ، باید همین طور باشد که می فرمایید ولی تمرکز بیشتر روی پیکربندی حامل بود و نه خود سیستم . تا جایی که اطلاع دارم ، به غیر از مجموع سامانه های تور ام- یک که روی پلتفرم شنی دار حمل می شوند ، بقیه روی پیکربندی های چرخ دار هستند ، البته هزینه خرید و تعمیر و نگهداری شنی دارها بیشتر هست ولی خوب ، تحرک بیشتری نسبت به پلتفرم های چرخ دار دارند ،ان هم در کشور ما که تنوع جغرافیایی زیادی دارد . این توجه و اهمیت دادن به طراحی و تولید سیستم های جنگ افزاری منطبق بر محیط رزم کمتر از تولید انبوه نیست . بعنوان مثال ، یک تجربه از متحرک سازی هاوک که با توجه به تجربه دفاع مقدس ، کل هزینه های مربوط به زیرسازی لازم برای استقرار سامانه های ثابت یا نیمه ثابت را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد ، مضاف برآن که قابلیت بقاء ان در برابر تهدیدات بیشتر شده و کارایی افزون تری را به نمایش می گذرد برآیند این مواردی که فرمودید ، این هست که نقاط قوت را از شکل بالقوه به صورت بالفعل در بیاوریم .
  20. 1 پسندیده شده
    با تشکر از جناب EMP به نظر من مهمترین فایده ای که پروژه اف 35 برای آمریکا دارد، کسب تجربه به کار بردن تکنولوژی های مختلف به صورت یکجا در یک پرنده، و همین طور دستیابی به تکنولوژی های جدیدتر در حین ساخت چنین پرنده ای است.این موضوع باعث میشود صرف نظر از هزینه هایی که چنین پروژه ای دارد، از نظر قابلیت رزمی در این حوزه، آمریکا از بقیه کشورها برای چند سال ( بسته به تلاش طرف های مقابل شاید بشود 2 سال شاید،شاید بشود 20 سال) جلورتر باشد. البته بحث هزینه در مقابل بهره وری خیلی مهم است و حتی در خود آمریکا هم پروژه های فراوانی بوده اند که از نظر تکنولوژیک دستاورد بسیار بزرگی داشته اند، اما به دلیل عدم بازدهی کافی در مقابل هزینه کنسل شده اند. اما پروژه اف 35 به هر نحوی که بوده، از این موضوع جان سالم به در برده و الان دیگر حتی اگر کلا تولید اف 35 را متوقف کنند و اصلا اف 35 های موجود را هم به انبار بفرستند، آمریکا دستاورد تکنولوژیک این پروژه را در اختیار دارد و در صورت لزوم میتواند آن را در زمینه های لازم اعمال کند. از طرف دیگر در عرصه نظامی و کلا در همه عرصه ها، چیزی که اهمیت دارد نتیجه است.تنها چیزی که در این میان برای کشور ایران و نیروی هوایی و تامکت های ما اهمیت دارد این است که توانایی مقابله با اف 35 و از آن بدتر اف 22 به طور موثر وجود ندارد.اف 14 ها در حال حاضر یکی از دوربرد ترین موشک های هوا به هوا را در دنیا در اختیار دارند.اما نکته اینجاست که این دوربرد بودن در مقابل جنگنده های غیر پنهان کار است.اگر دشمن فقط اف 15 و اف 18 در اختیار داشت، آن موقع میتوانستیم بگوییم در نبرد هوایی میتوانیم امیدوار باشیم (فعلا تعداد جنگنده خودی و دشمن را در نظر نگیریم).اما مسئله اینجاست که زمانی که اف 35 و اف 22 را وارد معادله میکنیم، در مقابل این جنگنده ها، تامکت ها به دوربردترین موشک مجهز نیستند و در عمل، برد موشک دشمن بیشتر است و میتواند زودتر شلیک کند.این موضوعی است که باید فکری به حال آن کرد. برای هر مشکلی هم راه حل های مختلفی وجود دارد.شاید بگوییم باید ما هم جنگنده پنهان کار بسازیم.شاید بتوان تسلیحاتی برای تامکت ساخت که بتواند واقعا از فاصله دور با پرنده های پنهانکار درگیر شود (که در این حالت دیگر به آنها نمیتوان گفت پنهانکار) و شاید راه حل کلا در زمینه دیگری باشد ولی چیزی که مشخص است این است که باید راه حلی پیدا کرد.
  21. 1 پسندیده شده
    یک مسئله ای که باید بهش توجه کنیم این هست که ایران قادر به تولید شبیه سازهای مختلف هست و خلبانان ما ساعت های خیلی زیادی رو به این صورت پر میکنن . از یکی از آشناها که خلبان هست پرسیدم این موضوع رو و ایشون گفتن با توجه به انواع مختلف بمبهای دورایستا که داریم دیگه برای جنگنده های ما اون مانورهای مختلف و پروازهای پراسترس متصور نیست و برای این کار هم شبیه ساز خیلی کار راه انداز هست و همین طور تمرین پرواز تاکتیکی . در مورد رهگیرها هم بیشتر دفاع نقطه ای رو مد نظر داشتن آن هم با موشکهای فامد در محدوده چتر پدافندی و پرهیز از داگ فایت (در مورد تامکت .. همینطور میگفت خلبانان برای رهگیری بمبهای دور ایستا و موشکهای کروز هم تمرین میکنن) و دلیل افزایش شمار نقطه های پدافندی رو هم همین موضوع میدونست .
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام مجدد در خصوص حمله هوائی ناتو ، به عقیده من گام اول برای سناریو نویسی ، بررسی داشته ها و امکانات سخت افزاری هست که ممکنه در این حمله مورد استفاده قرار بگیره. در گام بعدی همونطور که جناب MR9 فرمودند باید بریم به سراغ استراتژی هائی که در قالب اون باید این سخت افزار ها و ابزارها بکارگیری بشوند. برای فتح باب و یک مقدار روشن شدن وضعیت ، چند نمونه از هواگردهای آمریکائی که احتمال بکارگیری اونها در قالب این تهاجم فرضی ، متصور هست رو به اتفاق هم مورد بررسی قرار میدیم. http://uupload.ir/view/axx7_b-1_amp_b-2_amp_b-52.jpg الف - بمب افکن ها : بمب افکن استراتژیک B-2َA Block-30 Sprit : این بمب افکن استراتژیک رادار گریز ، با برد عملیاتی 11000 کیلومتر ، توان حمل 80 بمب 225 کیلوگرمی را دارد. نیروی هوائی آمریکا 20 فروند از این بمب افکن بسیار پیشرفته و رادار گریز را دارا می باشد. http://uupload.ir/view/oa8_1280px-b-2_spirit_(cropped).jpg http://uupload.ir/view/3egr_b-2_bomber.jpg http://www.military.ir/forums/topic/1676-%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%d9%8a%d9%8a-%d8%a8%d8%a7-%d8%a8%d9%85%d8%a8-%d8%a7%d9%81%d9%83%d9%86-b-2-spirit/ بمب افکن استراتژیک B-1B Lancer : این بمب افکن استراتژیک آمریکائی ، با برد عملیاتی 9400 کیلومتر ، توان حمل 84 بمب 225 کیلوگرمی را دارد. نیروی هوائی ایالات متحده 60 فروند از این بمب افکن کارآمد را در اختیار دارد. http://uupload.ir/view/magk_b-1b-lancer-strategic-bomber.jpg http://uupload.ir/view/pihm_b-1b_4.jpg http://www.military.ir/forums/topic/13581-%d9%87%d9%88%d8%a7%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%aa%da%98%db%8c%da%a9%db%8c-b-1b/ بمب افکن استراتژیک B-52H Stratofortress : این بمب افکن نام آشنای آمریکائی هنوز هم در حال خدمت به نیروی هوائی آمریکا می باشد. این بمب افکن با برد عملیاتی 7210 کیلومتر ، توان حمل 70.000 پوند بمب های هدایت شونده و یا سقوط آزاد رو دارا هست. نیروی هوائی آمریکا هنوز 75 فروند از این بمب افکن رو در خدمت داره. http://uupload.ir/view/t2k_b-52h_stratofortress.jpg http://uupload.ir/view/aetk_b-52h_static_display_arms.jpg http://www.military.ir/forums/topic/76-%d9%87%d9%88%d8%a7%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%85%d8%a8-%d8%a7%d9%81%da%a9%d9%86-b-52-starfortress/ ب - پرنده های الکترونیک : بوئینگ E-3 : مشهورترین آواکس جهان ، همچنان در نیروی هوائی ایالات متحده در حال استفاده است. نیروی هوائی ایالات متحده 31 فروند از این پرنده را در اختیار دارد که شعاع پروازی 7400 کیلومتر را دارا می باشد. http://uupload.ir/view/24tq_awac2.jpg http://www.military.ir/forums/topic/22534-%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%a2%d9%88%d8%a7%da%a9%d8%b3-e-3-%d8%b3%d9%86%d8%aa%d8%b1%db%8c/ بوئینگ E-4 : هواپیمای پست فرماندهی هوابرد E-4 با شعاع پروازی 11.000 کیلومتر یکی دیگر از پرنده های مورد استفاده ارتش آمریکا برای جنگ احتمالی است. نیروی هوائی 4 فروند از این پرنده را در اختیار دارد. http://uupload.ir/view/pvj2_us_air_force_e-4b.jpg http://uupload.ir/view/jqyw_boeinge4aacpconfig.png http://www.military.ir/forums/topic/23157-%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d9%88%d8%a7%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7%db%8c-e-4-nightwatch-%d8%8c-%d8%af%db%8c%d8%af%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d8%a8/ E-8 Joint STARS : هواپیمای ویژه E-8 یکی دیگر از هواپیماهای ویژه عملیات الکترونیک نیروی هوائی آمریکاست که وظیفه ردیابی و طبقه بندی اهداف زمینی برای هدایت بمب افکن ها و سایر هواپیماهای تهاجمی آمریکا را دارا می باشد. 17 فروند از این هواپیما در حال خدمت در نیروی هوائی ایالات متحده هستند. http://uupload.ir/view/avcd_e-8_jstars.jpg http://uupload.ir/view/oz4m_e-8_crewmembers.jpg http://www.military.ir/forums/topic/22896-%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-jstars-%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%88%db%8c-%d9%87%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%8c-e-8/ EC-130 : هواپیمای جنگ الکترونیک ، جمینگ رادار و سرکوب پدافندی EC-130 یکی دیگر از پرنده های آمریکائی است که می تواند در موج نخست حمله برای سرکوب پدافندی ما مورد استفاده قرار بگیرد. نیروی هوائی آمریکا 22 فروند از این هواپیما را که از شعاع پروازی 4260 کیلومتر برخوردار است ، در خدمت خود دارد. http://uupload.ir/view/yv6c_ec-130j_commando_solo.jpg http://uupload.ir/view/o6qx_interior_of_an_ec-130j_commando_solo_mar_2003.jpg http://www.military.ir/forums/topic/5115-%d8%ae%d9%81%d8%a7%d8%b4-%db%8c%d8%a7-%d9%87%d8%b1%d9%83%d9%88%d9%84%d8%b3-%d8%ac%d8%a7%d8%b3%d9%88%d8%b3%db%8c/ U-2 : هواپیمای جاسوسی افسانه ای U-2 یکی دیگر از پرنده های جاسوسی دشمن است که شعاع پروازی 10300 کیلومتر دارا است . نیروی هوائی آمریکا همچنان 31 فروند از این هواپیمای جاسوسی را در خدمت خود داد. http://uupload.ir/view/v4o7_usaf_u-2s_taxiing_after_landing_at_al_dhafra_air_base.jpg http://uupload.ir/view/xwi9_u2_withexperiments.jpg http://www.military.ir/forums/topic/27286-%d8%a8%d8%a7%d9%86%d9%88%db%8c-%d8%a7%da%98%d8%af%d9%87%d8%a7-u-2/ RQ-4 Global Hawk : هواپیمای بی سرنشین جاسوسی غول پیکر شاهین جهانی ، یکی دیگر از پرنده های جاسوسی آمریکا است که با شعاع عملیاتی بسیار بلند خود توان جاسوسی از خاک میهن عزیزمان را دارست. http://uupload.ir/view/i51t_rq-4_global_hawk.jpg EA-18G Growler : جت ویژه جنگ الکترونیک نیروی دریائی آمریکا که شعاع عملیاتی 2346 کیلومتر را دارا می باشد. هواپیمائی نیروی دریائی 139 فروند از این جت بسیار مدرن را در اختیار دارد. http://uupload.ir/view/142m_u.s._navy_ea-18g_growler_breaks_away_from_a_u.s._air_force_kc-135_(altered).jpg http://uupload.ir/view/pu4h_ea-18g_growler_vx-9_from_below_2008.jpg http://www.military.ir/forums/topic/22488-%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-ea-18g-growler-%d9%81%d8%b1%d8%b4%d8%aa%d9%87-%d9%85%d8%b1%da%af-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%be%d8%af%d8%a7%d9%81%d9%86%d8%af-%d9%87%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c/ بخاطر طولانی شدن این پست ، تانکرها ( سوخت رسانها ) و جت های جنگنده بمب افکن و شکاری های رهگیر رو ان شاء الله در پست بعدی معرفی میکنم. پ.ن 1 : بعد از دو سال که دوباره اومدم در خدمت دوستان باشم ، اولین استقبال گرم رو ، گالری سایت از بنده داشت که اجازه آپلود عکس رو بهم نداد ، حالا یا اشکال از مشکلات فنی سایت هست و یا از حافظه ضعیف بنده که شاید پسورد رو اشتباه میزدم ، بهرحال با پوزش از مدیران محترم عکس ها رو جائی خارج از گالری آپلود کردم تا ان شاء الله بعدا به گالری منتقل بشن پ.ن 2 : توی همین انجمن ( با عرض پوزش ) یکسری از دوستان هستند که تا بحث تهدید هوائی دشمنان مطرح میشه ، بجای فکر کردن و یافتن راه چاره و مقابله با تهدید دشمن ، بلافاصله میگن که فرودگاه هاشون رو با موشک میزنیم که نتونند از اونجا پرواز کنند و بیان به خاک ما حمله کنند ؛ بخاطر همین عامدانه شعاع پروازی این پرنده ها رو نوشتم تا توضیح بدم که خیلی از این پرنده ها میتونند از فرودگاه هائی خارج از محدوده برد موشک های بالستیک ما پرواز کنند. پس خیلی بهتر هست که بجای این راه حل دم دستی و ساده انگارانه ، دنبال راه حل های کارآمدتر و موثرتر بگردیم.
  23. 1 پسندیده شده
    سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست تاپیک جالبی هست اما به عقیده من ( همونطور که جناب واریور فرمودند ) ، اول باید یک سناریو برای تهاجم احتمالی دشمن داشت ؛ بعدش راه های مقابله با این حمله رو بررسی کرد. من سالها پیش ، توی یک تاپیک چند تا پست در مورد سناریو فرضی تهاجم هوائی ائتلاف عربی و متحدانش به ایران رو ارسال کردم که الان هر چی که گشتم پیداشون نکردم. هر چند اون سناریو فرضی سازی کلا به بیراهه رفت و بعد از مدتی هم بدون اینکه پاسخ مناسبی برای این سناریو طرا حی بشه ، فراموش شد. الان هم بهترین روش کار ( البته به اعتقاد من ) همین هست که اولا سناریو حمله فرضی اونها رو اول بنویسیم ، تا بعدش بتونیم نقاط قوت و ضعف اش رو بررسی کنیم و احیانا روشی برای مقابله با این تهاجم رو هم پیدا کنیم. پ.ن : راستی اگه یه مسلمونی اون پست های مرتبط با سناریو درگیری هوائی بین ایران و عربستان و متحدین اش رو پیدا کرد ، به من خبر بده که خودم هم بعد از سالها یه سری بهش بزنم
  24. 1 پسندیده شده
    زره مایع(Armor Liquid) مقدمه: سیال ها تر کیباتی هستند که میتوانند جاری شوند و اگر بخواهیم تعریف دقیقتری از نظر علم مکانیک داشته باشیم ترکیباتی که در برابر تنش برشی تغییر شکل ممتد بدهند به عنوان سیال در نظر گرفته می شوند، مثل مایعات و گازها. تمام سیال‌ها ویژگی روان شدن (گرانروی) را دارند و بر خلاف جامدات در برابر تغییر شکل مقاومت نمی‌کنند (به اصطلاح رایج «شکل ظرفی را که در آن قرار دارند به خود می‌گیرند».) یکی دیگر از ویژگی های سیالات چسبندگی و یا لزجت می باشد.لزجت یک مقیاس عددی از مقاومت سیال در برابر جریان است وعامل پیوستگی ذرات سیال می باشد. هر چقدر سیالی لزج تر باشد، ویژگی های سیال گونه آن کمتر است (به طور مثال سخت تر روان می گردد نظیر عسل). سیال ها در یک نگاه کلی تر به سیالات ایده آل و غیر ایده آل تقسیم بندی می شوند. سیالات ایده آل به صورت واقعی وجود خارجی ندارند و برای ساده سازی محاسبات در نظر گرفته می شوند در سیالات نیوتونی تنش برشی میان لایه ها صفر در نظر گرفته می شود به این مفهوم که لایه ها می توانند بدون هیچ مقاومتی روی هم حرکت کنند و هیچ چسبندگی بین لایه ها وجود ندارد و از گرانروی ماده چشم پوشی می شود. سیالات غیر ایده آل خود به دو دسته سیالات نیوتونی و غیر نیوتونی تقسیم بندی می شوند. سیال نیوتنی، سیالی است مانند آب که رابطه تنش آن در مقابل کرنش به صورت خطی بوده و امتداد آن از مبدا مختصات عبور می کند، به این مفهوم که گرانروی سیال نیوتونی مستقل از نیروی وارده بر آن است. سیال غیر نیوتنی، سیالی است که گرانروی آن با نرخ کرنش وارد بر آن تغییر می‌کند. در نتیجه چنین سیالاتی فاقد گرانروی معین هستند. مانند: صابون‌های مایع و لوازم آرایشی، خمیردندان ، غذاهایی مانند کره، پنیر، مربا، کچاپ، مایونز، سوپ و ماست، مواد طبیعی مانند ماگما، گدازه، آدامس و عصارها مانند عصارهٔ وانیل، سیالات بیولوژیکی مانند خون، بزاق و مایع سینوویال (مایع مفصلی)، امولسیون مانند سس مایونز . سیالات غیر نیوتونی نیز خود به چند دسته : سیال دیلاتانت، سیال شبه پلاستیک و پلاسیک بینگهام تقسیم می شوند. دیلاتانت که shear thickening fluid (STF) نیز شناخته می شود ماده ای هست که با افزایش تنش برشی(shear strain) گرانروی ماده افزایش پیدا می کند. این رفتار معمولا در مواد خالص مشاهده نمی شود بلکه می تواند در سوسپانسیون ها اتفاق بیفتد. این رفتار می تواند توسط فاکتورهای مختلفی از قبیل اندازه، شکل و توزیع ذرات معلق در سوسپانسیون کنترل شود.ترکیب اوبلک(oobleck) که از ترکیب آب و نشاسته ذرت بدست می آید در این دسته بندی قرار می گیرد. شبه پلاستیک ها عکس رفتار دیلاتانت ها را نشان می دهند. وقتی هیچ تنشی اعمال نشود نیروهای دافعه موجود بین ذرات به قدر کافی زیاد هست که باعث میشود در مایع شناور باشند اما وقتی تنش اعمال می شود نیروهای بین ذره ای از بین رفته و مولکول های مایع از محل تنش دور شده و ذرات بصورت توده در می آیند که هیدروکلاستر نامیده می شوند. هیدروکلاسترها باعث افزایش گرانروی در لحظه اعمال تنش میشوند(تبدیل به ماده جامد می شوند ). پس از رفع تنش دوباره نیروهای بین مولکولی باعت از هم پاشیدن هیدروکلاسترها می شوند و ماده به صورت مایع در می آید(برگشت پذیر). اما برخی دیلاتانت ها برگشت ناپدیرند. هر چقدر سرعت تنش بالاتر باشد ماده گرانرویش بیشتر شده و سخت تر می شود. سرعت سخت شدن در حدود 104 – 105 بر ثانیه هست. رفتار stf در حالت معمولی و هنگام تنش در شکل زیر ملاحظه می شود. STFترکیبی از ذرات معلق شده در حلال است. ذرات استفاده شده می توانند ار مواد محتلف ساخته شده باشند از قبیل SiO2 یا اکسیدهای دیگر، کلسیم کربنات یا پلیمرها از قبیل پلی استایرن، پلی متیل متا آکریلات و یا پلی مرهای دیگر. ذرات با اشکال کروی، بیضوی و دیسکی شکل و با اندازه کمتر از 100 میکرون می تواند استفاده شود. حلال ها نیز می تواند حلال آبی با یا بدون افزودن نمک هایی از قبیل سدیم کلرید و یا حلال های آلی از قبیل اتیلن گلیکول ، گلیسرین و یا حلال های پایه سیلکونی از قبیل روغن سیلکون و یا ترکیبی از حلال های مختلف باشد. درجلیقه های ضد گلوله معمولا از الیاف کولار( یک نوع الیاف آرامیدی) به تنهایی و یا در کنار یک صفحه سرامیکی استفاده می شود الیاف کولار به دلیل حضور پیوندهای هیدروژنی در زنجیره ساختاریشون دارای خصوصیت ضربه گیری ومقاومت کششی بسیار بالایی هستند. امروزه خاصیت ضربه گیری این الیاف را می توان با دیلاتانت ها تقویت کرد. الیاف کولار طی تحقیقی ک توسط جناب لی و همکارانش در سال 2003 انجام شد از ذرات سیلکا معلق شده در اتیلن گلیکون با قطرذرات در حدود446 میکرومتر با کسر حجمی 0.57 استفاده شد. تحقیقات نشان داد که سرعت تبدیل شدن(مایع به جامد) در حدود 104-105 بر ثانیه هست و همچنین این تبدیل شدن برگشت پذیر هست و پس از رفع تنش بلافاصله به حالت مایع برمیگردد. همچنین از الیاف کولار با چگالی سطحی(areal density) 180g/m2 جهت کامپوزیت سازی استفاده شد. جهت ساخت کامپوزیت، STF در الیاف کولار تا حد اشباع آغشته شد و جهت سهولت کار اتانول به اتیلن گلیکول اولیه اضافه شد تا STF راحتتر با کولار آغشته بشود. بعد از کامپوزیت سازی نمونه در آون در دمای 80 درجه به مدت 20 دقیقه گذاشته شد تا اتانول از ساختار حذف شود. شماتیکی از نمونه آماده شده در شکل مشاهده می شود دو تکه آلومینیوم 5.08*5.08 جهت کپسوله کردن نمونه (هدف) استفاده شد. الیاف کولار با ابعاد 4.76*4.76 بریده شد و با مقدارهای مختلف STF (2و4و8 میلی لیتر)برای هر لایه با آن آغشته می شود و جهت ممانعت از ریخته شدن داخل کیسه(پلی اتیلن) مهرموم میشوند. تست های بالستیک: تستهای بالستیک توسط smooth helium gas gun و در دمای اتاق (25 درجه) و با استاندارد ناتو انجام گرفته است(شکل زیر). سرعت ضربه ( impact velocity) هم در حدود 244متر بر ثانیه محاسبه شده است. نمونه ای از نمونه های تهیه شده همانطور که در جدول یک ملاحظه می شود 4 لایه کولار آغشته با دو میلی لیتر STF (نمونهA)عمق نفوذ کمتری نسبت به 10 لایه کولار خالی یا وزن تقزیبا برابر دارد. همچنین با توجه به جدول دو نمونه A نسبت به نمونه D که شامل 4لایه کولار آغشته به 4میلی لیتر اتیلن گلیکول هست با وزن کمتر عمق نفوذ کمتری دارد. جدول شماره 3 به ما نشان میدهد در کنار حجم STF و تعداد لایه کولار به کار برده شده نوع قرارگیری لایه ها هم نقش مهمی دارد به طوری که با شرایط یکسان و فقط تفاوت در نحوه قرارگیری،نمونهE از نمونهF عمق نفوذ کمتر و در نتیجه جذب انرژی بالاتری برخوردار است. جدول شماره چهار نشان میدهد با افزایش حجم STF به کار برده شده در 4 لایه کولار عمق نفوذ به شدت کمتر می شود. در ادامه کار جهت بررسی سلیکا خشک در مقاومت نمونه ها به برخی از نمونه ها مقدار متفاوتی از سیلکا خشک اضافه شده که نتایج نشان میدهد اثر محسوسی نداشته و STF سیال گونه اثر بهتری از STF تقویت شده با سلیکا خشک دارد . نتایج در جدول شماره 5 ارایه شده اند. در جدول شماره 6 نحوه چیدمان لایه های کولاربا حجم های مختلفی از STF مقایسه شده است. در نهایت آغشته سازی 4 لایه کولار با STF های مختلف مورد بحث و بررسی قرارگرفته هست و همانطور که در جدول شماره 7 مشخص هست ذرات کربنات کلسیم معلق شده در حلال اتیلن گلیکول بهترین کارایی را نشان داده اند. نتیجه گیری: در ادوات نظامی مخصوصا تجهیزات انفرادی سبک بودن و بادوام بودن لوازم شرط اساسی بقاپذیری در صحنه رزم امروزی محسوب می شود. زره مایع در کنار الیاف کولار بدلیل سبک بودن، منعطف بودن و ضربه گیری موثر مورد توجه قرار گرفته اند. حلال مورد استفاده ، اندازه ذرات، نوع ذرات، نسبت حجمی بین ذراتو حلال در STF و چیدمان قرار گیری الیاف و STF از عوامل کلیدی در کارایی زره مایع محسوب می شوند. منابع: http://yon.ir/aksaY http://dilatantfluids.weebly.com/1-what-are-dilatant-fluids.html https://en.wikipedia.org/wiki/Dilatant US 7,226,878 B2 US 3,649,426 پی نوشت: http://yon.ir/8qJDI تالیف و ترجمه صرفا برای میلیتاری می باشد. ادامه دارد...
  25. 1 پسندیده شده
    بخش دوم کامپوزیت الیاف کربن مقدمه کامپوزیت ها ترکیباتی هستند که حداقل از ترکیب دو ماده مختلف به وجود می آیند تا در کنار هم باعث ایجاد خواصی بشوند که متفاوت از خواص هر کدام از اجزای سازنده اش است. هر کامپوزیتی از دو بخش تشکیل میشود: ماتریکس و تقویت کننده. ماتریکس یا زمینه بخش بزرگ کامپوزیت را شامل می شود و تقویت کننده به مقدار کمی برای تغییر(بهبود) خواص ماتریکس با روش های متنوعی به آن اضافه می شود. تقویت کننده ها امروزه معمولا الیاف هستند. کامپوزیت ها بر اساس ماتریکسشان به سه دسته پایه فلزی، سرامیکی و پلیمری تقسیم می شوند. کامپوزیت ها با زمینه پلیمری معمولا رایجترند و رزین های پایه پلیمری به عنوان زمینه و انواع مختلفی از الیاف مثل الیاف کربن، آرامیدها و الیاف شیشه به عنوان تقویت کننده به کار برده می شوند. کامپوزیت ها با زمینه فلزی بیشتر در صنعت خودروسازی کاربرد دارند و آلومینیوم به عنوان زمینه و فیبرهایی از قبیل سیلکون کاربید به عنوان تقویت کننده استفاده می شوند. کامپوزیت ها زمینه سرامیکی بیشتر برای محیط ها با دمای بسیار بالا ( خروجی موتورها) کاربرد دارند و از سرامیک به عنوان زمینه و از الیاف کوتاه یا موادی مثل نیترید بور به عنوان تقویت کننده استفاده می شود[1]. کامپوزیت ها با زمینه پلیمری: سیستم های رزینی از قبیل اپوکسی ها و یا پلی استرها به دلیل خواص مکانیکی پایینتر مثلا نسبت به فلزات به تنهایی استفاده کمی در تولیدات مختلف دارند اما این توانایی را دارند که در فرم های پیچیده شکل بگیرند. موادی از قبیل شیشه، آرامید و بورون دارای مقاومت فشاری و کششی بالایی هستند اما در حالت جامد(solid form) این ویژگی ها نمایان نمی شوند این به این خاطر هست هنگام تنش، ترک های سطحی تصادفی سبب می شود هر ماده ای پایین تر از نقطه تئوری شکستش(breaking point) ترک بردارد و از بین برود. برای حل این مشکل مواد به شکل الیاف تولید می شوند بنابراین اگر چه ترک های سطحی یکسانی ایجاد می شود اما این ترکها در تعداد کمی از الیاف محصور میشوند و قدرت واقعی ماده به قدرت نظری اش نزدیک می شود. بنابراین یک دسته از الیاف ماده عملکرد بهتری از ماده (نسبت به صورتهای دیگر ماده) را نشان می دهند. با این حال الیاف فقط در جهت طول (و نه عرض) خود مقاومت کششی قوی نشان می دهند، مثل یک طناب معمولی. وقتی سیستم های رزینی با تقویت کننده هایی از قبیل فیبر کربن و شیشیه ترکیب می شوند خواص منحصر به فردی را به نمایش میگذارند. زمینه رزین بین تک تک الیاف لود شده و کامپوزیت الیاف مورد نظر را شکل داده و الیاف را از آسیب های ناشی از ضربه و سایش محافظت می کند. استحکام بالا، سختی، سهولت شکل دادن و ساخت اشکال پیچیده ، مقاومت بالا در برابر عوامل محیطی در کنار چگالی پایین، کامپوزیت ها را به مواد کاربردی بی بدیلی در صنایع مختلف تبدبل کرده است[1,2]. خصوصیات یک کامپوزیت حد واسط بین خصوصیات زمینه و تقویت کننده هست خصوصیات کامپوزیت با چهار عامل زیر تعیین می شود 1-خصوصیات الیاف 2- خصوصیات رزین 3- نسبت الیاف به رزین در کامپوزیت 4-ژئومتری(هندسه) و جهت گیری الیاف در کامپوزیت هر کامپوزیتی باید در برابر 4 عامل کشش، تراکم، خمیدگی و shearing مقاومت کند[1]. کشش(Tension): پاسخ کامپوزیت به کشش بیشتر وابسته به سختی کششی و مقاومت الیاف در برابر کشش هست. تراکم(Compression): چسبندگی و سفتی رزین عامل کلیدی هست. نقش رزین نگه داشتن الیاف مثل ستون راست و مانع از خمشدگی آنهاست. Shear: باعث ایجاد لغزش در صفحات مجاور می شود. رزین نقش اصلی را دارد و باعث انتقال تنش در سراسر کامپوزیت می شود. برای مقابله با این تنش رزین باید چسبندگی خوبی با الیاف تقویت کننده داشته باشد. این تنش جهت بررسی کامپوزیت های چند لایه مورد بررسی قرار میگیرد. خمیدگی (flexure): ترکیبی از سه عامل بالا هست پس هم رزین و هم الیاف نقش کلیدی دارند. استحکام و مدول بالای فیبرهای کربن سبب شده تا از آن به عنوان تقویت کننده برای پلیمرها، فلزات، کربن ها، سرامیک ها استفاده شود. تقویت کننده کاربردی به پیوند قوی بین تقویت کننده و ماتریکس مخصوصا برای الیاف کوتاه نیاز دارد. برای کامپوزیت های یک جهته ( الیاف همگی در یک راستا) استحکام کششی طولی مستقل از پیوند بین فیبر و زمینه هست، اما استحکام کششی عرضی و قدرت خمشی(برای خم شدن در جهات طولی و عرضی) با افزایش پیوند بین فیبر و زمینه افزایش پیدا می کند. باید در نظر داشت که افزایش بیش از حد پیوند بین فیبر و زمینه باعث شکنندگی کامپوزیت می شود. مکانیسم پیوند بین فیبر و زمینه شامل پیوندهای شیمیایی( "احتمالا منظور پیوندهای کوولانسی هست"، مترجم)، پیوندهای واندروالس و در هم تنیدگی(interlocking) مکانیکی هست. پیونهای شیمیایی را می توان با اصلاح شیمیایی الیاف و یا با عملیات سایزینگ( پوشش دهی الیاف) افزایش داد[2]. استحکام کششی کامپوزیت الیاف کربن در مقایسه با سایر ترکیبات[1]: مدول کششی کامپوزیت الیاف کربن در مقایسه با سایر ترکیبات: کامپوزیت الیاف کربن در صنایع نظامی: کاربردهای بسیار متنوعی برای کامپوزیت الیاف کربن می توان در نظر گرفت که بدلیل سبکی جایگاه بسیار ویژه ای در صنایع نظامی دارند. بتن مسلح، بال و بدنه هواپیماهای تجاری و نظامی ، کوادکوپترها، پره های توربین های بادی و ... که به چند مورد بصورت مختصر در ادامه پرداخته میشود.لازم هست به نکته ای اشاره شود، بر خلاف تصور عامه الیاف کربن به دلیل استحکام پایین در برابر ضربه( جدول پست قبل high Impact strength) به تنهایی نمی توانند در جلیقه های ضد گلوله مورد استفاده قرار بگیرند. برای ضربه گیری از الیاف آرامیدی به ویژه کولار( تنها و یا همراه ترکیبات مختلف) استفاده می شود. هلمت های آینده: در آزمایش موفقیت آمیزی که در آمریکا انجام گرفته از فیبر کربن(AS4) با زمینه پلی فنیلن سولفید (PPS) به عنوان پوسته خارجی و از الیاف آرامیدی کولار49 به عنوان پوسته بالستیکی((ballistic shell استفاده شده و نتایج رضایت بخشی بدست آمده است[3]. رزم ناوها و کشتی ها: کشتی M80 Stiletto بزرگترین کشتی هست که تماما از مواد کامپوزیتی بسیار پیشرفته توسط نیروی دریایی ایالات متحده و با هدف انتقال نیروهای ویژه در سریعترین زمان ممکن توسعه یافته هست. بدنه اصلی بیشتر از الیاف کربن ساخته شده و باعث کاهش وزن کشتی به 45 تن شده است و قادر هست با سرعت 60 نات تا محدوده 900 کیلومتری به صورت فول لود (20تن) حرکت کند[4]. شفت با کاربردهای متنوع و لوله تفنگ: نتیجه گیری: بر حسب نیاز و تقاضای صنایع مختلف کامپوزیت ها با ویژگی های متنوعی سنتز شده اند که از این میان کامپوزیت الیاف کربن به دلیل خواص منحصر به فردی که دارند نسبت به بقیه کامپوزیت ها در صنایع نظامی، آینده بسیار پرکاربردی خواهند داشت. منابع: 1. Guide of composites 2. Carbon fiber composites, Deborah D.L. Chung 3. https://www.compositesworld.com/articles/future-combat-helmet-promising-prototype 4. https://www.compositestoday.com/category/military پی نوشت: مطالب ارایه شده ترجمه صرف نیستند. ادامه دارد...