برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 2 آذر 1397 در همه مناطق
-
2 پسندیده شده[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/138192370420580_78aa14d5063b62271.jpg[/img] درست است از دیده ها وکرده های زمان جنگ تعریف میکنم ولی نقاط ناراحت کننده اش راحذف میکردم که مبادا درمیان شنونده گان و بینندگان، از خانواده شهدای بزرگوارمان باشد واین عمل من شاید رضای خدا را دربرنداشته باشد .همیشه از رشادتهای ارتش ؛ نیروی هوایی قهرمان ؛ هوا نیروز؛سپاه ؛بسیج و... تعریف کرده ام [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/138192370639379_fd55cc810ee0f2dd3.jpg[/img] [color=#333333][font=Tahoma][size=3]ضمنآ سالهاست از جنگ وجبهه باکسی حرف نمیزنم کلآ جبهه را ازیادم پاک کرده ام لذاخاطره من مربوط به امسال است جای تعمل است اگر جمله بندی خوبی ندارم به بزرگواری خودتان ببخشید. [/size][/font][/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/138192370728940_0de40e1b313734ed1.jpg[/img] [size=3][color=#333333][font=Tahoma][color=#FF0000]حسنعلی ابراهیمی سعید: آیا من، واقعآ یک کهنه سربازم ؟؟؟!!![/color][/font][/color][/size] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/13819237102960_90c90290e9f898691.jpg[/img] [size=3][color=#333333][font=Tahoma][color=#FF0000]شرح خاطره[/color][/font][/color][/size] [color=#333333][font=Tahoma][size=3]تازه ازدواج کرده بودم در 19 شهریوراز پادگان خارج به مآموریت مرزی (فکه) عازم شدیم 31 شهریورعراق تهاجم همه جانبه ای را در سراسر مرزهای ایران اسلامی آغاز کرد.درسال 55 به استخدام آرتش در آمدم در اوایل انقلاب قطره ای شدم از این دریای عظیم ملت شریف ایران ؛ خودم را به موج سپردم وباپیروزی انقلاب اسلامی ایران دوباره به محل خدمتم برگشتم وبه لشکر 92 زرهی اهواز منتقل شدم.نیروهای 10 زرهی و1 مکانیزه عراق وارد خاک مقدس ایران شدند و همان روز گردان ما (283 سوارزرهی )لطمه های فراوانی می بیند وپس از درگیری بسیارشدید با دادن تعدادی اسیر وشهیددستور عقب نشینی دادنداما دشمن یگانهای مارا دور زده بود ما در محاصره قرار داشتیم با استفاده از نوعی درختهای آن منطقه بنام گزواستتار در پشت آنها، نفرات گردان ظرف 24 لغایت 48 شاعت به دیکر نیروها در پادگان عین خوش ملحق شدند که منهم با آنها بودم عراقی ها نیروهای خود عزم دزفول کرده بودند که من اولین نفری بودم که با موشک تاو یکی از تانگهای دشمن را هدف قرار دادم همکارانم روحیهء عجیبی پیدا کردند وبا تانگهای اسگورپین آتش عظیمی روی دشمن ریختند ومن در واقع اولین پایه گذار مقاومت در آن منطقه شدم ودشمن نیز مقاومت را درک کرد بعداز سه روز مقاومت جانانه ؛ فرماندهان احتمال محاصره افتادن نیروهای موجود درپادگان عین خوش ودستگیری آنها را میدادند دستور عقب نشینی را صادر کردند یگان ما در تپه های علی گره زد مستقر شد وبعداز یکروز براثر آتش شدید دشمن به ساحل رودخانه کرخه عقب نشینی کردیم نکرا نی شدیدی بین فرماندهان بود اگر عراق از دو پل موجود (پل جسرنادری وپل فلزی کنار آن )عبور می کرد دیکر کسی نبود که جلوی آن نیروی بزرگ را سد کند ودشمن به راحتی پادگان دزفول وپایگاه هوایی دزفول وانبارهای مهمات آن منطقه به تصرف خود در می آورد تبلیغات مسموم دشمن وستون پنجم هر روز شدت بیشتری میگرفت ما نمی دانستیم با دشمن بجنگیم یا به فکر خانواده هایمان که در اهوازند باشیم اما این را هم میدانستیم سقوط پل جسر نادری یعنی سقوط ؛دزفول ؛شوش؛ شوشتر، اهواز ؛و... سروان سید مجتبی تهامی فرمانده فهیم ودانشمند وقت گردان 283 سوارزرهی 6نفر تیرانداز موشک تاو را احضار کرد وقتی به حضورش رفتیم آن هم مثل خودمان چندروزی بود نخوابیده بود به زحمت میتوا نست کلمات را کنار هم چیده وجمله ای بسازد ودستورات لازمه را بدهد با هر زحمتی بود لب به سخن باز کرد وفرمودند بچه ها اینجا محل حماسه ما خواهد بود یا دفاع می کنیم یا شهید میشویم چون عراق از این پلها عبور کند هیچکدام از ما صاحب ناموس خود نخواهیم بود ما نمیدانستیم چه اتفاقی در حال شکل گیری است همه جا خورده بودیم لحظه ای همه در سکوت مطلق قرار گرفتیم نمدانستیم چه باید بگیم یا انجام دهیم بمباران شدیدی که توسط هواپیما های خودمان روی خط مقدم عراق انجام می گرفت ما را بخود آورد من دهان به سخن وا کردم وگفتم اکرمرا بکشند بازهم تک تک موهای سرم پشت قبضه قرار خواهد گرفت ودشمن را مورد هدف قرار خواهد داد دیکر جمله ای بهتر از این را نتوانستم بیان کنم هر 6 نفر موشک انداز با هم عهد بستیم یادفاع یا شهادت ...بعد به سمت مواضع تعیین شده حرکت کردیم پنجم مهر بود که دشمن بمباران وآتش شدید خودرا روی مواضع ما متمرکز کرد دستورداشتند ازپل عبور کنند بمباران به حدی شدید بود که هر لحظه جرآت نگاه کردن به آسمان را داشتی در هر لحظه 20 الی 30 هواپیما را در حال بمباران مواضع ما میتوانستی ببینی وبشماری !!! تعدادی تانگ و نفربر دشمن به سمت پلها حرکت کردند من واستوار کوشکی و کروهبان ابوالفضل رجبی شمیرا نی در یک خط قرار داشتیم من وشمیرانی همدوره بودیم باهم دوستی مستحکمی داشتیم به همسر من زن داداش میگفت 23 روز بود عقد کرده بود یک ساعت قبل از اینکه فرمانده عزیزمان با ما صحبت کند به ما دستور داده بودند پل فلزی را با موشک منهدم کنیم که انگشتر نامزدی شمیرانی بدون دلیل به چهار قسمت تقسیم شد به من گفت داداش حسن یادت از مرخصی آمدم به تو چه گفتم ؟ جواب دادم یادم نیست !!! کفت ؛ به توگفتم خواب دیدم جنگ شده من گشته شده ام ؛ وقتش رسیده است !به آغوشش گرفتم تادلمان می خواست گریه کردیم .گریه من شدیدتر بود آخه او بهترین وصمیمی ترین ونزدیکترین و... دوستم هست توان دیدن ناراحتی او نداشتم حلقه خودم ازانگشتم در آوردم به او دادم قبول نکرد گفتم یکی بهترش را برات می خرم با لبخند عجیبی گفت داداش حسن این شکست یعنی منهم میشکنم بمباران هوایی وتوپخانه ای دشمن هر لحظه شدید میشد تانگهای دشمن از مواضع خود خارج شدند شروع به تیراندازی تیر مستقیم کردند صدایی تمامی منطقه فرا گرفت * آخ سوختم * صدا خیلی آشنا بود جرآت نگاه کردن به سمت نفربر شمیرانی را نداشتم به خودم هم نمی توانستم بقبولانم این صدای تنها دوست زندگی ام است اما باید کاری میکردم دوباره آن صدای * آخ سوختم * را در مغزم مرور کردم دیکر از ترکشهای بمباران وتوپخانه وگلوله های مستقیم وتیربارهای دشمن هراسی نداشتم از موضع خارج شدم با صحنه فجیهی روبرو شده بودم بله بهترین دوستم شهید شده بود .دیگه گریه ارزشی نداشت بهترین موقع انتقام بود تعداد5 دستگاه تانگ ونفر به پلها نزدیگ شده بودند در چند ثانیه هر 5 دستگاه توسط من و استوارکوشکی مورد هدف قرار گرفت وبه گلوله آتش تبدیل شدند دشمن سریعآ نیروهای خودرا به مواضع قبلیشان برگرداند ساعتی گیج ومبهوت از این رشادت مانده بود پایه دفاع در آن منطقه شکل گرفت در هر حرکت دشمن چندین دستگاه تانگ آنها توسط موشکهای ما منهدم می شد در طول دو روز چند ده تانک دشمن نابود شد نیروهای کمکی رسیده بودند ششم مهر مجالی بود ساعتی استراحت کنیم یادم می آید همانطوریکه به نفربر ام 113 تکیه کرده بودم چهار پنج ساعت خوابیده بودم هفتم مهر دشمن باتقویت نیروهای خود به یک سپاه مجددآ قصد سرپلها را کرد مقاومت بزرگی را از خود نشان دادیم واین دفاع ما سر درگمی عجیبی در فرماندهان عراقی ایجاد میکند وفکر عبور از پل را از ذهن خود خارج می کنند دوروز بعد یعنی 9 مهر بما دستوردادند از پلها عبور وسر پلهارا در اختیار بگیریم که این سرپلها محلهای خوب وسکوهای عملیات بعدی در منطقه یعنی فتح المبین شده بود یادتمامی شهدای لشکر92 زرهی مخصوصآگردان283 سوار زرهی گرامی وجاودانه باد بعدتقریبآ31 سال # اول خرداد91 همسرم با من تماس گرفت گفت از کانون بازنشستگان تماس گرفته بودند وبا این شماره تماس بگیر . تماس گرفتم شماره ای داد که با نیروی زمینی تماس بگیرم .تماس برقرار کردم آدرس منزل ودیکر اطلاعات مورد نیازشان را گرفتند وسپس با تمامی بی ادبی بدون خدا حافظی تلفن را قطع کردند .چهارساعت بعد (ساعت 17)بامن مجددآ تماس وپس از معرفی خود بنام سرهنگ ... از من خواست با هزینه نیروی زمینی همسر وسه فرزندم را تا فردا صبح به مهمانسرای سلامت بخش لویزان تهران برسانم که برای پیشکسوتان گردان 283 سوار زرهی مراسمی برقرار خواهد بود دوم خرداد من فقط به همراه همسرم به تهران رفتم وقتی به مهمانسرای سلامت بخش رسیدم آنجا با بی احترامی گفتند برای خانواده جایی نداریم وقتی با سرهنگ ... تماس گرفتم گفت اصلآ ما صحبت از خانواده نکردیم وقتی از قصد برگشت من با خبر شد گفت چند ساعت آنجاباشید تا محلی را واگذار کنیم بعداز ساعتی متآسفانه اطاقی را به من دادند فردای آن روز در عقیدتی نیروزمینی مراسمی بر گذار شد کلی از رشادتهای 10 روز اول جنگ ما ؛ از ما تعریف وتوصیف کردند که چگونه جلوی یک سپاه دشمن مقاومت و اراده خودمان را به دشمن تحمل کردیم ودر آنجا عنوان شد که استوارکوشکی 71 دستگاه تانگ و حسنعلی ابراهیمی سعید (این حقیر)65 دستگاه تانگ دشمن رامدت حضور در جبهه هدف قرار داده اند (موارد به همراه عکس وبیان دو بار نام من در مجله پایداری .خبرنامه همشهری تیر 91 صفحه 8و9 باعنوان * کهنه سربازان* چاپ شده است) سپس متآسفانه صد متآسفانه !! بایک نیم سکه از ما قدردانی کردند آیاواقعآ لیاقت ما ایجاب میکرد ویا سازمان آنقدر بدبخت هست که با یک نیم سکه از زحمات مدت منطقه وایثار کری ما تقدیر شود ؟؟؟ من که تمامی خوبیها وبدیهای جنگ را سالها بود از یاد برده بودم وبخودم قبولانده بودم وکرده ام که آن رشادتهای من هیچ ارزشی برای جامعه ایرنی ندارد که اکر داشت وضع زندگی ام بهتر از این می بود چرا مرا دوباره به آن هوای زمان جنگ برگرداندندمن هفت سال ویازده ماه در خط مقدم بودم آنقدرسازمان من به مدت منطقه بی تفاوت بوده است که من بجای افتخار برای حضور در جبهه بودنم از خودم شرم دارم که چطور جوانی ام را بیجهت بهدر داده ام وبه خانواده خودم ظلم کرده ام وفکر میکنم کسانی که چنین رفتارهای تحقیر آمیز نسبت به رزمندگان جبهه وجنگ دارند یا جنگ را احساس نکرده وجبهه نرفته اند ویا رزمندگان را مورد تمسخر وتضعیف روحیه قرار میدهند !!! درآخر برای شادی روح پدر ومادر خودم و پدر ومادرهمسرم که در درطول مدت جنگ آزارهای فراوانی دیده بودند فاتحه میفرستم واز زحمات همسرم که در مد تی که در جبهه بودم فرزندان پاک ومؤمن برایم تربیت کرده است قدردانی کرده واز خداوند متعال زندگی خوب وزیارت خانه خدا را یرایش آرزومندم حرف دل# من معامله خودراباخدای خویش کده ام وپاداش خودرانیز از حضورلایزالی ایشان خواهیم گرفت اما باید خاطر نشان کنم که ما در این 32 سال بخود قبولاندیم که مسؤلین ما؛ما وخانواده هایمان را به دست فراموشی سپرده اند وکاش زمانی که بعداز 32 سال از خواب فراموشی برخاسته اند اینگونه ازما تقدیر نمیکردند چراکه دادن یک نیم سکه به ما؛ گویی ما وحضور مارا وحماسه های مارا وخانواده مارا که پا بهپای ما رنج جنگ را متحمل شده اند را به باد تمسخر گرفته اند ای کاش فقط به همان لوح کاغذی بسنده میکردند کهنه سرباز پشیمان از حضوردر جنگ [/size][/font][/color] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/138192371212506_45061fdcd668108e1.jpg[/IMG] منبع :[url="http://www.forum.arteshi.com/showthread.php?p=63386"]http://www.forum.art...ead.php?p=63386[/url] برا اونایی که میخوان ارتش و سپاه کنن بگم دربون ساختمون شرکت ما 52 ماه جبهه داره اونم تو کردستان ! اون سپاهی بود
-
2 پسندیده شده[quote name='senaps' timestamp='1381933994' post='344310'] اره واقعا خاطرات این بزرگوار رو خوندم تو ارتشی اعصابم داغون شد... متاسفانه شرایط اینجوریه و همهی افرادی که توی جنگ شرکت کردن به اون شکلی که باید ازشون حمایت نشد [/quote] ساختمون شرکت ما یه دربون داره دستشویی که ابدارچی ما حاضر نبود بشوره رو واسه 5 تومن میشست این دربونه ماه رمضون به دختر ها گیر میداد در حد اینکه دخترم حجاب چیز خوبیه کلا فقط نصیحت میکرد !! خوششون نمیومد به من هم همیشه میگفت اقا سید نماز اول وقت چیز دیگه ای و... داشتن امضا جمغ میکردن عوضش کنن و... اخر وقت بود اومده بود بشوره دستشویی رو خانم ها گفتن تو بمون ما ازش میترسیم پای حرفش نشستم 52 ماه جبهه داشت تو کردستان 8 سال کامل جنگ رو تو کردستان بود بهش گفتم چرا نرفتی جنوب میگفت شهید دستغیب گفته بود زیر این اسمون کبود هیچ خدمتی بالاتر از خدمت در کردستان نیست وقتی از شهادت مظلومانه دوستاش میگفت ادم گریه اش میگرفت (خودش کلا بغض میکرد! وقتی اسم جنگ میامد)همچین ادمی زندگیش این شکلی واقعا ادم شرمنده میشه برادرش همون موقع که این اومد جبهه رفت درس خوند الان میلیاردر هست !
-
1 پسندیده شدهبسم الله.................. قسمت سوم همکاری عقبه همزمان با شروع حملات ارتش ازدی بخش به خاک ایران تعداد زیادی از هوادران و گروههای مسلح این سازمان در خاک ایران شروع به حرکت به سمت شهری غربی کشور کردن در واقع به نظر میرسد منافقین حساب ویژه ایی روی این نیروها باز کرده بودن وبا ملحق شدن این نیروها سازمان رزم ارتش به اصطلاح ازادی بخش چند برابرمیشد وحداقل می توانست با پشتبانی عراق شهر کرمانشاه واین استان را پاتخت خود اعلام کند وحرکت به سمت همدان وتهران را اغاز کنند . هواداران این گروه با تجمع در شهرهای همدان وبخصوص کرماشناه منتظر رسیدن ستون منافقین بودن که هم زمان در داخل شهر درگیریها رو شروع کنند و زمینه ساز سقوط سریع شهر باختران سابق وکرمانشاه فعلی شوند حتی برخی از این نیروها به ارتفاعات مشرف بر مناطق درگیری رفته و حرکت نیروها را رصد میکردن . نا امن بودون واحتمال سقوط شهر باختران به حدی بود که فرماندهان نظامی به مرحوم رفسنجانی پیشنهاد کردن که این شهر را ترک کنند . هواداران مجاهدین با پوشیدن لباسهای بسیجی و گذاشتن ریش خود را نیروهای داوطلب معرفی کرده و دسته دسته وارد شهر میشدن به همین دلیل نیروهای ایرانی با برپایی ایستهای بازرسی گشت زنی متعدد افرادمظنون را بازداشت کرده ویا سریعا اقدام به تیراندازی به این دست افراد می کردن به نقل از ابراهیم حاتمی کیا از فیلم سازان ایرانی <<شب که شد ما عملاً مجبور شدیم برویم به طرف باختران. شهر باختران یک شهر خیلی غریب و به قول بچهها حالت وسترن پیدا کرده بود. از قبل هم اعلام شده بود که شهر آلوده است و یک عده دیگر از منافقین داخل آن هستند و قیافههای آنها شبیه بچههای ما است. حتی دوستان به من میگفتند که لباس خاکیات را عوض کن و ریشت را بزن، یعنی تا این حد از لحاظ قیافه به اینها شباهت داشتیم. وقتی در شهر راه میرفتیم حس میکردیم همه به هم مظنونیم. چند نفر از منافقین را هم که دستگیر کرده بودند دیدیم، آنها کاملاً خودشان را از لحاظ ظاهری شبیه ما کرده بودند و عملاً آدم از دیدن این وضعیت گیج میشد. ماشین «لندرور» آقا مرتضی(آوینی) برای ما دردسر شده بود. چندینبار نزدیک بود بچههای خودی ما را اعدام کنند! که فریاد زدیم، نزنید ما خودی هستیم>. در سایر شهرها هم هوادران این گروه خود را برای سازماندهی وشروع اقدامات آماده میکردن . تعدادی زیادی از اعضای سازمان منافقین در زندان در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودن که با هماهنگی هایی که از قبل صورت گرفته شده بود با شنیدن آغاز حملات شورش در زندان ها را اغاز و کنترل بندها و برخی از ساختمان در تعدادی زندان را بدست گرفتن االبته بعد از سرکوب ارتش به اصطلاح آزادی بخش این شورشیان هم سرکوب وتعدادی زیادی از انها سریعا محاکمه و به حق اعدام شدن تصاویری از بازداشت و اعدام نیروهای ارتش ازادی بخش که در پشت خطوط و شهرهای استان کرمانشاه در حال خرابکاری وآماده شدن برای الحاق به ستون منافقین میشدن فرشتگان نجات ستون منافقین در مسیر حرکت به سمت کرمانشاه به جز دو سه مورد درگیری پراکنده مقاومتی بر سر راه خود ندید تا اینکه در حوالی دشت وگردنه حسن آباد مشاهد کرد تعدادی از نیروهای ایرانی دست به مقاومت سازمان یافته تر بر علیه آنها میزنند این نیروها در واقع یگانهای گردان سید الشهدا (ع) از شاهرود به استعداد سه گروهان. (گروهان 80نفره) گردان قمر بنی هاشم (ع) از دامغان به استعداد یک گردان منها (یکی از گروهانها، از نیروهای گردان امام حسین (ع) گرمسار بوده که در گردان قمر بنی هاشم سازماندهی می شوند.) گردان امام رضا (ع) از سمنان به استعداد یک گروهان درابتدا و دو گروهان در روز چهارم مرداد ماه. گردان روح الله از دامغان به استعداد یک گروه تابع تیپ 12 حضرت قائم بودن که سعی در خرید زمان و متوقف کردن نیروهای دشمن را داشتن چند کیلومتر آنطرف تر نیروهای مهندسی تیپ در حال احداث خاکریز و بستن جاده در تنگه چار زبر(مرصاد) هستن بعد از فرمان رهبر ایران برای اعزام به جبهه ها نزدیک 4 هزار نفر از نیروهای استان سمنان به کرمانشاه اعزام شده بودن که بخش قابل توجهی از انها در اردوگاه صادقین تابع تیپ 12 سپاه مستقر شده بودن در مجموع نزدیک 1500 تن از اعضای این یگان در عملیات مرصاد ودرگیری با ارتش ازاد بخش حضور داشتن که67شهید و 228 زخمی مجموع کل تلفات این تیپ به عنوان اولین یگان سازمان یافته درگیر بود به اضافه نیروهای فوق یک گردان از نیروهای تیپ انصار الحسین همدان هم در منطقه حضور داشت همچنین دو گردان لشگر 9 بدر که عموما از سربازان وپناهندگان عراقی تشگیل شده بود در مسیر حرکت به سمت جبهه میانی به صورن اتفاقی مسیر کرمانشاه به اسلام اباد را انتخاب کرده و درست در هنگام عبور منافقین از شهر اسلام اباد به تنگه چهار زیر رسیده این نیروها هسته اولیه مقاومت سازمان یافته را در منطقه تشکیل داده بودن شهید صیاد شیرازی ((دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر 214 آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا كبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیكوپتر 214 جلو نشستیم. گفتم: همین جور سر پایین برو جلو ببینیم، این منافقین كجایند. همین طور از روی جاده میرفتیم نگاه میكردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. 25 كیلومتر كه گذشتیم، رسیدیم به گردنه «چهار زبر» كه الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنه مرصاد». من یك دفعه دیدم، وضعیت غیرعادی است، با خاك ریز جاده را بستند یك عده پشتش دارند با تفنگ دفاع میكنند. ملائكه و فرشتگان بودند! از كجا آمده بودند؟ كی به آنها مأموریت داده بود؟! معلوم نبود. هلیكوپتر داشت میرفت)) یار همیشگی همزمان با درگیری نیروهای پیاده با ستون مجاهدین خلق سرتیپ صیاد به بالگردهای کبری دستور حمله را صادر کرد اما بالگردهای بعد از نزدیک شدن به دشمن به دلیل هم رنگ بودن لباس نیروهای دشمن با نیروهای خودی و استفاده منافقین از پرچمی شبیه پرچم ایران و ترس خلبانان از دادگاهی شدن واعدام به دلیل حمله به نیروهای خودی از حمله خودداری کرده و برگشتن وبعد از اصرار وتهدید بی فایده صیاد شیرازی برای اغاز حملات منافقین تیراندازی به طرف بالگردها رو شروع کردن همین امر سبب قانع شدن خلبانان برای حمله شد . یکی از راکت های پرتابی از سوی بالگردهای کبری به ماشین حمل مهمات منافقین اصابت کرده و سبب انفجار مهیبی میشود یکی از جنگنده های فانتوم نیروی هوایی هم در شروع حملات در حوالی گیلان غرب به ستون منافقین برخورد کرده اما به تصویر اینکه نیروهای خودی که در حال عقب نشینی هستن از حمله صرف نظر میکند اما با دیدن عقبه این ستون که تا خاک عراق ادامه دار تصمیم به حمله میکند و دست کم 6 بمب روی ستون دشمن ریخته در همین حین یک موشک دوش پرتاب سام 7 به سمت فانتوم شلیک میشد که جنگنده مذکور با یک گردش شدید از دست موشک فرار میکند در چند مورد دیگر هم جنگنده های ایرانی به تصور خودی بودن نیروها با توجه با لباس واعلائم از حمله خودداری میکنند ستون منافقین که در ساعت 2 بامداد 4 مرداد در حوالی حسن آباد زمینگر شده بود با کمک سایر تیپها موفق شد منطقه حسن آباد را پشت سر گذاشته وحوالی صبح به تنگه چارزبر برسد در چند صد متری تنگه آماج حملات آرپی جی زنهای ایرانی قرار گرفتن در این حین هم حملات بالگردهای کبری ارتش شروع شده و با گذشت زمان آمار کشته وزخمی های سازمان و تجهیزات منهدم شده سیر صعودی به خود میگرفت . با مشخص شدن جدی بودن حملات منافقین فرماندهان نظامی ایران با حضور مرحوم هامشمی رفسنجانی در شهر کرمانشاه برای دفع وعقب راندان دشمن ستاد عملیاتی تشکیل داده. در این زمان نیروهای عراقی از 3 مرداد بر اثر مقاومت وضد حملات نیروهای ایرانی در جبهه جنوبی غربی ومیانی عقب نشینی به داخل خاک عراق را شروع کردن همین امر سبب آزاد شدن تعداد قابل توجهی از یگانهای ایرانی شد برخی از این یگانهای برای مقابله با منافقین ازخطوط نبرد اعزام استان کرمانشاه ه شدن همچنین سیل نیروهای دواطلب مردمی از 31 تیر ماه به سمت جبهه سرازیر شده بود به وطوری که در یک بازه زمانی خیلی کوتاه نزدیک 120 هزار دواطلب جدید برای اعزام ثبت نام کردن . تقریبا 60 گردان از نیروهای سپاه وبسیج یا در منطقه حضور داشته ویا خود را به منطقه رسانده <البته برخی از یگان های بعد از عملیات به منطقه رسیدن> در کنار این 60 گردان نیروهای از لشگر 81 به همراه تیپ 35 تکاور و 55 هوابرد و گروههای توپخانه 33و44ارتش نیز درمنطقه حضور داشته یگانهای سپاه واستعداد تقریبی انها در منطقه لشگر 6 پاسداران به استعداد 7 گردان لشگر 32 انصار الحسین(ع) به استعداد 7 گردان لشگر 57 اباالفضل(ع) به استعداد 2 گردان لشگر 155 ویژه شهدا به استعداد 3 گردان لشگر 9 بدر به استعداد 6 گردان تیپ مستقل 12 قائم(عج) به استعداد 3 گردان تیپ مستقل 75 ظفر به استعداد 1 گردان تیپ مستقل 66 ولی امر(عج) به استعداد 3 گردان تیپ مستقل 36 انصار المهدی به استعداد 3 گردان معاونت فرهنگی قرارگاه نجف به استعداد 1 گردان كمیته انقلاب اسلامی به استعداد 2 گردان قرارگاه مقدم نیروی زمینی سپاه لشگر 27 محمد رسول الله(ص) به استعداد 4 گردان لشگر 17 علی ابن ابیطالب(ع) به استعداد 1 گردان لشگر 33 المهدی(عج) به استعداد 1 گردان لشگر 71 روح الله به استعداد 3 گردان سپاه ناحیه لرستان به استعداد 2 گردان چهار تیم اتش دیگر از هوانیروز برای حمله اضافه شد نیروی هوایی هم بعد از کم شدن تحرکات عراق وتعمیر وپاکسازی باندهای پراوز و خنثی سازی بمبهای خوشه ایی بخصوص پایگاه نوژه حملات خود را بروی نیروهای منافقین متمرکز کرد جز معدود تصاویری از حمله فانتوم های نیروی هوایی ایران به ستون مهاجمین / این تصاویر توسط نیروهای منافقین ضبط شده است نیروهای به اصلاح ارتش آزادی بخش در حوالی تنگه چهار زبر توسط بمب افکن های و بالگردهای ارتش شدیدا تحت فشار بودن ارتش ازادی بخش در تلاش برای تصرف مواضع پر پا شده در منطقه دست به چند حمله به صورت زرهی و حتی پیاده زد که هر بار با دادن تلفات و انهدام تجهیزات مجبور به عقب نشینی شدن برخی از یگان های ایرانی در ارتفاعات مشرف بر تنگه مستقر بودن نیروهای مجاهدین برای سرکوب این نیروها وهمچنین دو زدن تنگه چهار زبر به صورت مخفییانه خود را به ارتفاعات منطقه رسانده و با وجد مقاومت نیروهای ایرانی ولی موفق شدن بخشهای از ارتفاعات را تصرف کنند در تعدادی از نیروهای مردمی ایرانی که عموما از استان همدان بودن در پادگانی در حوالی تنگه مستقر و در حال سازماندهی بودن که به ناگاه مورد حملات جنگنده های عراقی قرار گرفتن ودهها تن از این نیروهای کشته ویا زخمی شدن با رسیدن سایر نیروهای کمکی خط دفاعی در این منطقه مستحکم شده بود واجازه پیشروی به دشمن را نمی داد به همین دلیل ستون دشمن در حدا فاصل گردنه حسن آباد تا چهار زبر متفرق و میخکوب شده بود با سد کردن پیشروی دشمن حالا نوبت شروع حملات نیروهای ایران یو گرفتن ابتکار عمل بود در مرحله نخست در حوالی بعد از ظهر چهارم مرداد دو بالگرد شینوک ویک فروند بالگرد 214 با اسکورت دو بالگرد کبری در چند سورتی پراوز نیروهای از تیپ 71 را در نزدیکی سه راهی ملاوی یا همان جاده اسلام اباد به پلدختر در محل باند اضطراری که در حوالی این جاده احداث شده بود هلی برن کردن نکته جالب در نزدیکی این باند در یک پناهگاه زیرزمینی تعدادی از افراد نیروی هوایی ارتش ایران هنوز حضور داشتن و منطقه را ترک نکرده بودن از تیپ 71 نزدیک 160 نفر پیاد شدن این نیروها یک ارتفاع مشرف بر سه راهی ملاوی و پمپ بنزین منطقه رو تصرف کرده وتقریبا در خطی به طول 2 کیلومتر مستقر شدن وظیفه این نیروها قطع کردن عقبه دشمن بود به طوری که هر خودرو ترددی در این منطقه رو منهدم میکردن تانزدیک دو ساعت اصلا منافقین متوجه این کمین و قطع شدن عقبه خود نشدن تا اینکه بر اثر درگیری برای انهدام یکی از خودروهای عبوری یک راکت آر پی جی به تانکر حامل سوخت اصابت وسبب انفجار مهیبی میشود با این انفجار نیروهای ارتش به اصطلاح آزادی بخش متوجه درگیریها و قطع شدن جاده میشود و حملات خود را برای باز پس گیری مناطقه شروع کردن در این زمان اسرایی ایرانی که در کنار مجاهدین وارد منطقه شده بود از فرصت استفاده کرده وشروع کردن به فرار در پی اینکاربی نظمی و هرج مرج زیادی را در بین نیروهای به وجود آمد از سمت جاده اسلام آباد به ایلام تعدادی از نیروهای مردمی بومی اسلام اباد با توجه به اشنایی به راههای منتهی به شهر وارد اسلام اباد شدن وبخشهای از شهر رو تصرف کردن منافقین که انتظار این حملات را نداشتن وتعدادی از نیروهای خود را از چار زبر به سمت اسلام اباد فراخواندن تا شهر و سه راهی ملاوی را پاکسازی کنند با تاریک شدن هوا ضد حملات منافقین شروع شده موفق شدن شهر را پاکسازی کنند حملات برای باز پس گیری سه راهی ملاوی هم شروع شد بعد از یک ساعت درگیری این منطقه مجددا باز پس و 3 تن از نیروهای ایرانی به اسارات گرفته شدن دقایقی بعد قوای ایران بعد از سازمان دهی مجدد دست به یک ضد حمله متقابل زده و سه راهی دوبار به کنترل نیروهای ایرانی در می اید دو تن از اسرای ایرانی موفق به فرار ونفر سوم در حین فرار کشته <شهید> میشود این منطقه سه بار بین طرفین دست به دست شده تا اینکه یگ گردان از تیپ دو لشگر 27 با استفاده از بالگرد به منطقه اعزام میشود این نیروها جایگزین نیروهای تیپ 71 شده . حملات خود را اغاز کردن ولی موفق نشدن مواضع را تثبیت و در نیمه شب سه راهی ملاوی به کنترل کامل منافقین در می اید . نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی به چند کیلومتر دور تر شده این نیروها به تدریج با نیروهای بیشتری از لشگر 27 سپاه و نزدیک 100 تن از نیروهای کمیته شهرستان بروجرد تقویت شدن برخی از این نیروها از طریق جاده وبرخی هم با استفاده از بالگرد به منطقه رسیدن نیروهای تیپ 71 در این درگیری متحمل تلفات تقریبی 30 شهید ودهها زخمی شد. تقریبا 62 خودرو وزرهوپش منافقین در این عملیات هلی برن وکمین منهدم میشوند درهمان روز گروه توپخاته 33 ارتش در جنوب اسلام آباد مستقر شده وثبت تیر بروی جاده اسلام آباد به کرند و اسلام آباد به کرمانشاه را شروع کرده این یگان در طول عملیات نزدیک 4هزار گلوله توپ و صدها راکت کاتیوشا را شلیک کرد همیچن نیروهای35 تکاور برای تامین عقبه نیروهای حمله کننده در جاده گیلان غرب به اسلام آباد وپلدختر اسلام اباد مستقر شدندر محورگیلان غرب به اسلام آباد هم در نزدیکی جاده ایلام نیروهای تیپ 59 و 29 سپاه مواضع خود را برپا کرده در حوالی تنگه هم با فرا رسیدن شب و ملحق شدن برخی از نیروهای ی تازه مقدمات برای شروع حمله اصلی فراهم شد پایان قسمت سوم منبع : MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهبسم الله.................. قسمت دوم در ساعت 4 بعد از ظهر3 مرداد 1367 نیروها از مرز خسروی وارد خاک ایران شدن عراقیها راه را برای منافقین باز کرده بودن وشهرهای قصر شیرین و سرپل ذهاب توسط عراق پاکسازی شده بود منافقین بدون درگیری خاصی وارد قصر شیرین و سر پل ذهاب شده تعداد اندکی از نیروهای ژاندارمری وارتش مجهز به چند دستگاه نفربر وحداقل یک تانک احتمالاام60 به آنطرف گردنه پاتاق عقب نشینی کرده اولین مقاومت در حد فاصل این گردنه تا کرند توسط تعدادی از نیروهای نظامی ایران از جمله یک تانک ام 60 ارتشی صورت میگیرد وبرای ساعاتی ستونهای مهاجمین رو متوقف وضرباتی به این نیرو وارد میکند سرانجام با دخالت بالگردهای میل عراق این تانک توسط موشک ضد زره شکاروفرمانده آن به شهادت میرسد (حداقل تا 5سال پیش لاشه تانک در تنگه پاتاق به عنوان سمبل مقاومت مستقر بود) در مجموع تعدادی محدود از نیروهای ژاندامری دژبان لشگر 81 ونیروهای مردمی سپاه کرمانشاه در تنگه پاتاق دست به مقاومت زدن که با دخالت هواگردهای عراقی این مقاومت های سرکوب شد در تنگه پاتاق پرچم منافقین در عملیات + عبور از قصر شیرین مجاهدین خلق درادامه کرند رو پاکسازی کرده و وارد شهر اسلام آباد شده اکثر نیروهای بسیج وسپاهی بومی شهر به منطقه گیلان غرب اعزام شده بودن به همین دلیل شهر تقریبا از مدافع خالی شده بود در نتیجه اسلام آباد غرب هم بعد از یک در گیری کوتاه سقوط کرد یکی از جنایت های این فرقه تروریستی بعد از تصرف اسلام اباد در بیمارستان امام خمینی این شهر رخ داد تمام کارکنان، مجروحان نظامی و شخصی را اعدام کرده و بعد پیکرهایشان را به داخل حیاط بیمارستان برده و آتش زدند. تصرف کرند غرب + ورود به اسلام آباد فريدون الماسی از فرماندهان حاضر در منطقه ((منافقین به هیچ کس رحم نکرده بودند. آنها تعدادی از بیمارانی را که قادر به حرکت بودند، با دستان بسته داخل حیاط تیرباران کرده و تعدادی را هم روی تخت بیمارستان زنده زنده سوزانده بودند. در حین بازگشت، روحانی را دیدم که منافقین عمامه سفیدش را به دور گردنش پیچیده و به خودرو بسته بودند و او را آن قدر در خیابانهای اسلامآباد غرب بر روی آسفالت کشیده بودند که گوشت و پوست بدنش روی خیابان جا مانده و به شهادت رسیده بود.)) ایران ترابی از پرستاران حاضر در منطقه ((وقتی وارد بیمارستان (امام خمینی) شدم بیمارستان نبود میدان جنگ بود وارد بخشها که شدیم بخشها همه خراب چیزی که برایمان خیلی تاسف اور بود و تمام ما بدون استثنا نشدیم و گریه کردیم بخش نوزدان بود تختهای کوچک همه سوخته بودن جنازه ها توی این تختها این بچه ها ی نوزاد بخش .را آتش زده بودن تمام نوزادان با مادرها را آتش زده بودن مادرها پای تخت ها همه مثل زغال سیاه شده بودن)) در نزدیکی پمپ بنزین اسلام آباد هم منافقین چندین نفر را که دستهای انها بسته بود اعدام کردن و جنازه ها در همان مکان رها کرده محوطه حیات بیمارستان همزمان با یورش به شهر نیروهای منافقین حملات رو برای تصرف پادگان الله اکبر در دو کیلومتری منطقه شروع کردن .این پادگان که وابسته به لشگر 81 زرهی بوده هم به دلیل حملات عراق تقریبا از نیرو خالی شده بود تعدادی محدود سرباز و درجه دار به فرماندهی سرگرد برزو سلیمی در پادگان حضور داشته بعد از درگیری تعدادی از مدافعین پادگان شهید ویا توسط منافقین اعدام میشوند از جمله سرگرد بروز سلیمی که بعد از اسارات از همکاری با منافقین سربازده و محل اختفای ما بقیه مهمات احتمالی را لو نمی دهد. همچنین نزدیک 22 تن از نیروی پدافند هوایی در درگیریهای اسلام اباد و پادگان الله اکبر شهید یا اعدام شدن موقعیت پادگان الله اکبر + تصویر سرگرد شهید برزو سلیمی مردم شهرهای سقوط کرده با رها کردن زندگی وخانه خود به سمت کرمانشاه حرکت کردن پیشاپیش تعدادی از ساکنان بومی هم با حرکت در طول جاده ماشینهای عبوری را که از کرمانشاه به طرف اسلام آباد در حرکت بودن متوقف و خبر حمله منافقین جنایتها وسقوط شهرها را گزارش داده وخودرها عبوری هم مسیر خود را به سمت کرمنشاه تغییر میدادن در بین راه هم به دلیل تصادف ترافیک سنگینی بین اسلام اباد تا کرمانشاه ایجاد شده بود همه این عوامل سبب شد ستون منافقین پشت این ترافیک گیر افتاده و سرعت ستون بشدت کاسته شود و چند ساعت حیاتی وارزشمند را نصیب نیروهای ایرانی کند مردم آواره دو تن از اسرای ایرانی که به ظاهر زخمی شد وستون منافقین بدون توجه در حال ادامه مسیر هستن < برای جلوگیری از کم کردن سرعت معمولا عقبه به سروقت این افراد میاد> اشتباهی مهلک منافقین که شعار امروزمهران فردا تهران را سرداده و از فتح 48 ساعته پایتخت دم میزدند و حتی به تصرف کرمانشها هم دیگر راضی نبودن سرشار از هیجان وغروراصول اولیه پیشروی رو رعایت نمیکردن بیشتر شبیه نیروی بودن که میخواستن در یک راهپیمایی ویک رژه شرکت کنند اصلا در عرض گسترش پیدا نکردن وجناحین و عقب خود را پوشش ندادن هیچ گونه نیروی ذخیره واحتیاطی قابل توجهی در عقبه خود در نظر نگرفته بودن تنها با نزدیک 5 هزار نیرو میخواستن هر چه سریعتر خود راه به کرمانشاه رسانده . هر چقدر از مرزهای عراق دور میشدند چتر دفاع هوایی عراق کمتر و پوشش هوایی توسط جنگنده های این کشوربر سر نیروهای مهاجم کم رنگتر میشد . در عوض هر لحظه خطر حملات هوایی توسط جنگنده ها وبالگردهای ایرانی بر علیه ستونی که در جاده آسفالتی که در بین تپه ها و کوهها محصور شده بود و امکان هرگونه پراکندگی ادوات و نیروها رو به حداقل می رساند بیشتر میشد ستون منافقین در جادههای منتهی به اسلام آباد مسعود رجوی فرمانده ارتش آزادی بخش کاری که ما میخواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابر قدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند پایان قسمت دوم منبع : MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهبسم الله .................. قسمت اول عملیات مرصاد در واقع نام ضد حمله نیروهای ایرانی جهت متوقف کردن پیشروی مجاهدین ویا به اصطلاح ارتش آزادی بخش و در مرحله بعدی انهدام این نیرو در غرب کشور ایران صورت گرفت مجهادین خلق در تاریخ 3 مرداد 67 حملات خود تحت نام فروغ جاویدان رادر پناه پشتیبانی هوایی و توپخانه ایی ارتش عراق شروع کردن بالگردهای عراقی هم نقش ویژه ایی در پشتیبانی نزدیک و جابجایی تدارکات داشتن نام فروغ جاویدان به گفته سرکرده این گروه با عنایت از نام پیامبر اسلام گرفته شده است استعداد نیروهای مهاجم چیزی در حدود 25 تیپ سبک مکانیزه <شما بخوانید گروهان های تقویت شده> هر تیپ شمال 170 تا 180 نیرو < با نیروهای پشتیبانی کنند تا 230 نفر میرسیدن> که روی هم رفته رقم 4800 تا 5100 نفر را شامل میشدن این نیروها را هم میشود به سه دسته تقسیم کرد 1-نیروهای ثابت سازمان که هسته اصلی یگانهای حمله کننده را تشکیل میدادن این نیروهای از قبل اموزشهای لازم رو دیده مد تهای در خاک عراق مستقر بودن تعدادی زیادی از انها در عملیات های کوچک و متوسط بر ضد نیروهای ایرانی شرکت داشتن به طور خلاصه ترکیبی از وفاداری تجربه و اموزش بالا از خصوصیات این دسته بود تعداد این فراد نزدیک به 3200 نفر برآورد میشود 2 – نیروهای که بر اثر فراخوان سازمان از سرتاسر اروپا وایران راهی عراق شدن در بین این افراد کسانی بودن که در ایران بازداشت و بعد از مدتی با ابراز ندامت و پشیمانی ازاد شدن تعداد این افراد هم بین 600 تا 800 نفر براورد شده 3-اسرایی که به ظاهر بر اثر وعده های منافقین به این گروه پیوسته بودن البته هدف اصلی این اسرا همکاری با منافقین نبود بلکه به راهی برای فرار فکر می کردن . نزدیک 1500 نفر قول همکاری به منافقین را دادن اما به نظر میرسد در صحنه عملیات 800 تن از اسرا حضور داشتن که به علت عدم اعتماد سازمان به این افراد در کارها و پستهای غیر حساس به خدمت گذفته شدن البته یک دسته دیگر را هم باید به این نیروها اضافه کرد وآن ستون پنجم منافقین در داخل شهرها بود که بعد از شروع حملات این افراد به سمت مناطق درگیر اعزام شدن و تعداد زیادی از آنها در شهر کرمانشاه منتظر رسیدن ستون منافقین بودن یک تعدادی هم از زندانی های عضو گروه منافقین که در حال گذرراندن دوران محکومیت خود بودن این دسته هم بعد از شروع حملات دست به شورش در زندان ها زدن تجهیزات نظامی سازمان منافقین در عملیات فروغ جاویدان 120 دستگاه تانک سبک کاسکاویل برزیلی و 40 دستگاه نفربر bmp1 و 30 قبضه توپ 122مم و جمعاً حدود 90 قبضه خمپاره 82 و 150 قبضه 60مم و 1000 قبضه آرپیجی 7 و 700 قبضه تیربار کلاش و 20 دستگاه تفنگ 106 مم و 60 قبضه مسلسل دوشکا و 50 قبضه موشک ضد هوایی دوش پرتاب سام 7 وصدها خودرو وکامیون لباس سازمانی منافقین در حمله لباسی مایل به رنگ خاکی بود که شباهت زیادی به لباس فرم نیروهای بسیج وارتش ایران داشت هم چنین این گروه در حمله از پرچم خود که در رنگ بندی شبیه پرچم رسمی ایران بود استفاده کرد جنگنده های عراقی قبل از شروع حمله زمینی پایگاههای هوایی نوژه-دزفول –تبریز- پایگاه تیپ 2 لشگر 28 در سقز و همچنین سایت راداری سوباشی را بمباران کردن سایت سوباشی ( البته در 5 مرداد ) مورد اصابت چند موشک هوا به زمین گرفت و 19 تن از کارکنان آن به شهادت رسیدن پایگاه هوایی نوژه توسط جنگنده ها ی عراقی از جمله میراژدر چندین نوبت به خصوص به وسیله بمب های خوشه ایی تاخیری مورد هدف قرار گرفت بمباران به حدی بود که تعدادی از بمبهای خو شه ایی در زیر واطراف هواپیماهای مستقر در پایگاه پخش شدن اشتباه ایران هشدارهای از سوی نیروهای ارتش و سپاه حاضر در منطقه نسبت به تحرکات شدید و انتقال تجهیزات ونیروی توسط منافقین به رده های بالاتر ارسال شده بود و حتی فرمانده وقت نیروهای زمینی خطر حمله منافقین را گوش زد کرده اما اقدام لازم حداقل بر ای مقابله با حملات منافقین در منطقه صورت نگرفت البته با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه کسی فکر یک حمله به این ابعاد و به صورت مکانیزه را توسط عراق ویا حتی منافقین را نمیگرد سپهبد شهید صیاد شیرازی من در خانه بودم که ساعت 8:30 شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند که دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق با سرعت جلو میآید، من گفتم خدایا کدام دشمن از یک محور سرش را انداخته پایین میاید؟! این چه جور دشمنی است؟! گفت: ما نمیدانیم، گفت رسیدهاند به کرند و آنجا را هم گرفتند. بعد هم حرکت کرده به سمت اسلام آباد غرب، بعد هم کرمانشاه و همین طور دارد جلو میآید! این چه دشمنی است؟ ما همچنین دشمنی ندیده بودیم که اینطور از یک جاده سرش را بیندازد پایین و بیاید جلو! فرمانده وقت نیروی زمینی سرتیپ دوم حسن سعدی «با وجود پایان جنگ ما همچنان باید مراقب تحرکات دشمن و همچنین منافقین باشیم» نیروهای ایرانی با توجه به گزارش های واصله درباره تجمع منافقین در مرز خسروی میتوانستن حداقل در حد فاصل گردنه پاتاق تا اسلام اباد را با نیروی نه چندان زیاد پوشش بدهند به طور مثال پایگاه تیپ 12 قائم در 10 کیلومتری تنکه چهار بر پا شده بود در زمان حمله منافقین چندین گردان در پایگاه حضور داشتن البته همین نیرودر چهارم مرداد پیشروی منافقین رابرای یک روز سد میکند و یا پادگان ارتش در سرپل ذهاب امیر سید حسام هاشمی <<یک اشتباهی که اینجا از سوی ما سر زد این بود که یگانهای ما در محور سرپل ذهاب، از گردنه پاتاق عبور نکردند و بدین ترتیب محور «کرند - اسلامآباد» خالی ماند. یگانهایی که عقبنشینی کردند به پادگان ارتش در سرپلذهاب رفته بودند. در نتیجه هیچ نیرویی از ما در محور پاتاق به کرند و اسلامآباد نمانده بود. روز سوم مرداد منافقین با کمک عراق از این محور و همچنین محور دالاهو وارد خاک ما شدند و خودشان را به اسلامآباد رساندند. در پادگان اسلامآباد، هم سپاه و هم ارتش، نیروهای باقیمانده داشتند، اما نیروی رزمی نه؛ نیروهای رزمی آنها در جنوب بودند. به خاطر قصوری که ما داشتیم و گردنه پاتاق را نبسته بودیم منافقین فرصتی به دست آوردند و نفوذ کردند. گردنه پاتاق مواضع مستحکمی داشت و میشد با یک دسته پیاده آن را کنترل شود. متاسفانه یگانهای ما در عقبنشینی که انجام دادند به طرف پادگانها که نزدیکتر بود رفته بودند و این محورها را رها کرده بودند. منافقین هم که نیرویی را در برابر خود نمیدیدند سرشان را پایین انداختند و از کِرند عبور کردند و به اسلامآباد رسیدند.>> در کنار موارد بالا نیروهای ایرانی برای دفع حمله سراسری ارتش عراق به و جنوب غرب منتقل شده بودن و این مناطق از نیروهای ایرانی تقریبا خالی شده بود .با شروع حملات عراق در جبهه میانی و جنوبی نیروهایی ایرانی برای جلوگیری از دادن تلفات و اسیر بیشتر برخی از مناطق رو تخلیه کردن سردار ناصح فرمانده وقت سپاه نبی اکرم در اینباره می گوید ((منطقه چنان از نیروی پدافندی خالی بود که عراقی ها راحت جولان می دادند و در سرپل ذهاب از ما رد شدند)) ویا صفرعلی براتلو از فرماندهان لشگر 6 سابق سپاه ((مرصاد برای نظام یک غافلگیری به وجود آورد و کسی احتمال نمیداد که منافقین این کار را بکنند. به دلیل حمله مجدد عراق به خاک ایران پس از قبول قطعنامه، بیشتر یگانها از غرب به جنوب رفتند. اوج غربت بود؛ یعنی غرب کشور هیچ کس نمانده بود. همه به جنوب رفته بودند)) وهمچنین وفیق السامرایی از فرماندهان اطلاعات نظامی استخبارات عراق ((نیروهای ایران و عراق به دنبال پشت سر گذاشتن هشت سال جنگ، از مرحله صلح با استراحت نیمه کاملی استقبال به عمل آوردند. نیروهای ایران اقدام به سبک کردن و عقب کشیدن تعدادی از یگانهای خود از منطقه مورد نظر در این عملیات، در محور «خانقین _ تهران» نمودند و تعدادی از یگانهای لشکر هشتاد و یک زرهی و سپاه پاسداران به پادگانهایشان و مناطق غیررسمی منتقل گردیدند. در محور عملیاتی سازمان، غیر از چند یگان سبک، نیروی دیگری حضور نداشت و علاوه بر آن فعالیت در بسیاری از نقاط دیدهبانی اطلاعاتی ضعیف شده بود. در مجموع آمادگی رزمی به پایین ترین سطح ممکن تنزل پیدا کرده بود)) پایان قسمت اول جمع آوری شده توسط خودم منبع : MILITARY.IR ========= این مقاله تقریبا حاصل دوماه زمان ومطالعه صدها منبع مختلف والبته قابل استناد بود دلیل انتخاب عملیات مرصاد هم وجود تصاویر و مطالب گوناگون ومستندی بود که همین کار رو راحتتر میکرد . حقیقتا قصد بر این بود که حداکثر یک هفته بعد از سالروز عملیات مرصاد این مطلب رو منتشر کنم ولی دیدم به این سادگی نیست خرابی سایت و چند دلیل دیگه مانع انتشار این مطلب شد بهترین وقت رو سالگرد شروع جنگ تحمیلی دیدم برای کم شدن مطالب برخی از نکات رو حذف کردم ویا بهش زیاد توجه نکردم البته ممکنه مطالبی رو هم جا گذاشته باشم که در اون صورت دوستان میتونند کمک کنند نکته مهم تر اینه که هنوز مقاله رو تموم نکردم ولی دیگه بیش از این نمیشد صبر کرد
-
1 پسندیده شدهبا علم به این نکته که ایران با توجه به دشمنان بالقوه اش که تمامی از پدافند زمین پایه مدرن و قدرت هوایی مدرن تر! بهره مند هستند، شاید برای برخیشون آخرین تکنولوژی موجود در حوزه نظامی و البته نیروی هوایی خودمون که سال ها تحت تحریم بوده و همچنین تصور اینکه ما حتی نیروی هواییمون هم چیزی که وجود داره نهایتا به منظور دفاع سرزمینی مورد استفاده قرار میگیره میشه فرض کرد: از اونجا که برخی گمانه زنی ها هست که فکور یک موشک نیمه فعال هست آیا در حقیقت نمیشه مکمل سیستم پدافند زمین پایه روش حساب کرد؟ به این معنا که اگر ما دارای رادارهای برد بلندی هستیم که فعلا موشکهای برد بلند زمین پایه ی در حداکثر رنج این رادار ها نداریم و ترجیح هم هست به علت کمبودها و خطرات مثلا استقرار در نقاط خاص نزدیکی مرزها، در عمق مستقر باشند ( یا تحرکی که اجازه میده در نقاط مشخصی قرار بگیرند ) این موشک میانبرد از طریق پرنده ها برای دفاع پدفاندی مورد استفاده قرار بگیرند و هدایتشون توسط رادارهای زمین پایه باشه؟ برای جبران سیستم کافی برد بلند؟ اینطور لااقل مثلا تامکتهای خسته نه با موشک های برد کوتاه در معرض جنگنده های مدرن دشمن قرار میگیرند ( در کاربردهای معمول جنگنده شکاری ها ) و نه وقتی دیگه خبری از فینیکس براشون نیست بی استفاده میمونند. حالا البته یک فرض هست و گره های تکنولوژیکی و واقع پنداری امر و سود و زیان یک مسئله جداست.
-
1 پسندیده شدهدر مورد داکت به نظرم قبلا در میلیتاری بحث شده بود که در برخی نمونه های خارجی موشک های پدافندی هم وجود داشته و چیز عجیبی نیست. حالا اینکه چقدر بر مشخصات موشک ها بنا بر شیوه ساخت تاثیر میزارند مشخص نیست. به هر حال این تبدیل به یک مشخصه در موشک های پدافندی ایران شده که شاید دلایل تکنولوژیکی یا اقتصادی و .. داشته باشه. در مورد فکور هم که از سال 90 اشاره شده بود توسط یکی از امیران نیروی هوایی که کار ساخت یک موشک برای تامکت ها شروع شده. بعد در سال های 92 و 93 اشاره شده بود که موشک با موفقیت تست شده ولی برای اجتناب از اینکه دچار مشکل موشک های روسی میانبرد که مثلا به هندی ها تحویل داده بودند و نیمیشون پس از شلیک مسیر معین شده را طی نمیکردند تاکید شده بود که کار بر روی مسیر پروازی و قدرت تخریب و البته برد این موشک ادامه داره. تا نمایش های جسته و گریخته و در اشکال بدون داکت و با داکت تا سال 96 که در بازدید روحانی نمایش داده شد به نظر نمونه نهایی و حالا هم که به تولید رسیده به نظر با تکمیل در این فاز. ولی پیشتر برد 100 تا 150 کیلومتر براش ذکر میشد که 100 کیلومتر را شاید بشه براش حداقل در نظر گرفت چون به هر حال هواپایه هم هست. حالا قبل تر ها از مقصود برد بلند هم گفته شده بود که باید دید فعلا با توجه به مشکل جنگنده اصلا سراغش میریم جدی یا خیر. همینکه ایران در حوزه پدافندی مثل بالستیک یک یا دو پلتفرم داشته باشه که با تغییرات و تست و آزمون و خطا حتی از پایه موشک های متنوعی بتونه تولید کنه بنا بر نیازهاش خودش ارزشمنده باز هم با تاکید بر اینکه اگر امکان خرید داشتیم شرایط شاید بهینه تر بود و فرق میکرد در رفتن به سوی برخی نیازها ولی خب ما نه تنها در بحث خرید تجهیزات نظامی که در بحث خرید تکنولوژی و دسترسی به علوم هایتک و حساسه هم در تحریم هستیم.
-
1 پسندیده شدهبسم الله........... در استان درعا امروز دو شهرک ناحیه وسمع پاکسازی شد . بمباران های شهر درعا از دور پیش شروع شده وهمچنان ادامه داره. این گلوله باران پیش مقدمه حمله احتمالی ارتشه که همزمان یا بعد از یکسره شدن کار گذرگاه نصیب ارتش حملات رو شروع کنه . هنوز واحدهای زیادی از ارتش سوریه که به جنوب سرازیر شدن وارد درگیری نشدن در جریان عملیات بصرالحریر 6 دستگاه تانک و یک نفربر چند وانت و مقادیری مهمات به غنیمت گرفته شد گلوله باران شهر درعا سوریها در حال راه اندازه یک پایگاه پدافندی در درعا هستن احتمالا در منطقه الجاه . در جریان درگیری چند سال اخیر در درعا تقریبا چیزی از پایگاه های راداری وپدافندی ارتش باقینمانده اکثرا یا سقوط کردن ویا تخلیه شدن
-
1 پسندیده شدهدو شهرک بصری الحریر و ملیحه العطش به کنترل ارتش درآمدا مخالفین عملا منطقه الجاه یا لجاه رو تخلیه کردن اگر تروریستها همینطور عقب بکشند تا چند روز آینده گذرگاه نصیب رو از دست میدن با از دست دادن این منطقه زمینه حمله به شهر درعا فراهم میشه. در این سه روز ارتش اکثرا مناطق رو بمباران کرده و خبری از درگیرهای سنگین زمینی نبود
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم الله........... از دو روز پیش حمله اصلی ارتش سوریه بعد از بمباران های چند روزه مواضع تروریستها در منطقه الجاه شروع شده . چندین روستا تا این لحظه پاکسازی شده منابع سوری ساعاتی پیش اعلام کردن منطقه الجاه به کنترل کامل ارتش سوریه درامده . اما این خبر صحیح نیست . در واقع افراد مسلح در حال تخلیه تدریجی این مناطق هستن خبری که منابع مخالف هم به اون اشاره کردن با توجه به اینکه گزارش خاصی از بمباران الجاه منتشر نشده واکثر گزارشات از حملات هوایی و توپخانه ایی ارتش به الحراک وبصری الحریر است میشه روی این خبر حساب باز کرد. افراد مسلح احتملا بعد از تخلیه الجاه در روستاهای اطراف بصری الحریر موضع بگیرند . منطقه مسطح وفاقد عوراض طبیعی آنچنانی هست پس قطعا کار مسلحین بسیار سخت است بنفش مناطقی باقی مناده از منطقه الجاه / ارتش الان ورودیهای این منطقه رو در اختیار داره یک تانک تی 55 و یه زرهپوش BRDM روارتش در مناطق پاکسازی شده پیدا کرده
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم: با تشکر از اظهار محبت و لطف شما و ممنون بخاطر این توضیحات بجا و به روز شما گادر عزیز :applause: :applause: :rose: :rose: موشک های بالستیک برد کوتاه Short-range ballistic missile (قسمت چهاردهم) R-1 یا SS-1 Scunner : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه آر - 1 (اسکانر) ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. این موشک بالستیک که توسط ناتو SS-1 Scunner نامیده شد ، یکی از نخستین موشک های بالستیک روسی است که توسط اسرای آلمانی و با استفاده از نقشه های غنیمت گرفته شده از V-2 آلمانی ساخته شد. این موشک دارای برد ماکزیمم 270 کیلومتر . کالیبر 1650 میلی متر بود. این موشک تولید سال 1947 میلادی می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/6667-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-ss-1a-r-1-scunner/ R-2 یا SS-2 Sibling : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه آر - 2 (سیبلینگ) ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. این موشک بالستیک که توسط ناتو SS-2 Sibling نامیده شد ، دومین کپی روس ها از موشک V-2 آلمان نازی است. این موشک دارای برد ماکزیمم 600 کیلومتر و کالیبر 1650 میلی متر می باشد. این موشک تولید سال 1949 میلادی می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/6678-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-r-2-sibling-ss-2/ Condor I : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه کُندور-1 ساخت آرژانتین است. این موشک دارای برد ماکزیمم 115 کیلومتر و کالیبر 700 میلی متر می باشد. این موشک تولید سال 1984 میلادی می باشد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Condor_(Argentine_missile) ادامه دارد ... ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : به امید خدا در پست آتی ، پرونده موشک های بالستیک برد کوتاه را خواهیم بست. پ.ن 3 : انشاءالله و اگر عمری باقی بود ، در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک (برد متوسط و برد بلند) را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم با سلام؛ قوانین ویژه بخش بروز رسانی (استاتوس) ، باهدف قانونمند نمودن این بخش از انجمن وزین میلیتاری تدوین شده است ، کاربران عزیز با مطالعه این قوانین ، مسئولیت رفتار و ارسال های خود را در استاتوس برعهده خواهند گرفت و ان شاءالله سبب استفاده مفید در جهت ارتقای سایت خواهد شد. شایان ذکر است قوانین اصلی انجمن کما فی السابق در تمام بخش های سایت ( از جمله استاتوس) نافذ بوده و خواهد بود، اما این قوانین ذیل، جهت تفسیر و صراحت در جزئیاتی است که در مدت گذشته محل سوال یا بعضا ابهام بوده است. این قوانین ، بدون استثناء برای همه کاربران ( مدیریت انجمن / مدیران عزیز بخش ها / کاربران قدیمی / کاربران جدید و..) لازم الاجراست و در صورت تخلف ، بدون هیچ اغماضی ، جریمه ها اعمال خواهد شد . انجمن میلیتاری ، انجمنی است با ماهیت نظامی ، در نتیجه کاربران محترم می بایست تمامی تلاش خود را بر ارسال مطالب مرتبط متمرکز نمایند ، با این وجود از تمامی مطالبی که به رشد اخلاقی ، فکری، علمی و فرهنگی وعلی الخصوص نظامی کاربران کمک کند ، استقبال خواهد شد . و بخش بروز رسانی ( استاتوس) جزئی از انجمن می باشد که با توجه به خصوصیات آن، دارای حوزه عملکرد متفاوت و البته کاملا مرتبط با رسالت اصلی سایت می باشد. از آنجا که بخش استاتوس، امکانات و زمینه کافی برای بحث منطقی و مستدل نداشته و سابقا هم نتیجه این بحث ها ضرر و آسیب به ارتباط کاربران و رسالت اصلی سایت بوده، لازم است کاربران از مجادله و مباحث تنش زا در این بخش خودداری نمایند. از جمله ارسال بحث ها و اخبار سیاسی. در مواردی که نیاز باشد، با تشخیص مدیران در موضوعات مهم، تاپیک های مرتبط با چارچوب مشخص ایجاد خواهد شد؛ به طور مثال: تاپیک مذاکرات هسته ای. تبصره یک : ارسال هرگونه استاتوس خبری با تفسیر و تحلیل تحریک آمیز ، حاوی مطالب توهین آمیز به شکل مستقیم و غیر مستقیم بلافاصله حذف خواهد شد . تبصره دو : توصیه می شود، موارد غیر سیاسی که احتمال می دهید در پاسخ ها به بحث های سیاسی کشیده شود، ارسال نفرمایید یا به صورت قفل شده ارسال نمایید تا تصمیم در مورد حذف شدن یا باقی ماندن آن توسط مدیران اتخاذ شود. 3- ارسال هرگونه استاتوس با هدف اختلاف افکنی و تضعیف نیروهای مسلح ( ارتش جمهوری اسلامی ایران / سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران / بسیج و.. ) بلافاصله حذف خواهد شد . تبصره یک : به شکل مسلم ، از هرگونه نقد منطقی ، بدون کاربرد واژه های تحریک کننده و تمسخر آمیز ، استقبال خواهد شد . 4- ارسال هرگونه استاتوس حاوی توهین به مقامات لشکری ( شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ارتش جمهوری اسلامی ایران ، نیروی انتظامی و بسیج و...) و کشوری ( بویژه روسای جمهور) ( سابق و فعلی ) موجبات حذف و برخورد متناسب را فراهم خواهد نمود . 5- ارسال هرگونه استاتوس با هدف تبلیغ مستقیم و غیر مستقیم فرقه های ضاله و گروهکهای معاند ، بسرعت حذف و کاربر متخلف برخورد قانونی خواهد شد . 6- هرگونه استاتوس با هدف حمایت از رژیم اشغالگر قدس ( مستقیم و غیر مستقیم ) بسرعت حذف و با کاربرمتخلف ، برخوردقانونی خواهد شد . تبصره یک : این مساله در ارتباط با ماهیت نامشروع این رژیم خواهد بود و ارتباطی به بررسی توانایی نظامی و فناورانه این رژیم نخواهد داشت . 7- هرگونه استاتوس حاوی کلمات و واژه های توهین آمیز ، رکیک و ... نسبت سایر کاربران ( صرف نظراز موقعیت ، سابقه عضویت ، مسئولیت و نوع فعالیت و ... ) بسرعت حذف و با کاربر متخلف ، به شدید ترین وجه ممکن برخورد خواهد شد . توضیح یک : بند شماره هفت ، بدلیل سابقه زیاد وقوع چنین مواردی در استاتوس آورده شده و بدون استثناء ، اجرا خواهد شد . توضیح دو : از القاب یا برچسب های غیرشایسته و ناپسند که توهین غیرمستقیم به دیگران باشد، استفاده نفرمایید. 8- استاتوس های حاوی مطالب غیر اخلاقی بسرعت حذف و با کاربر متخلف بشدت برخورد خواهد شد . 9- کلیه استاتوس ها با ماهیت تشدید اختلافات قومی ، قبیله ای ، دینی ، مذهبی ، بسرعت حذف و با کاربرمتخلف ،بشدت برخورد خواهد شد . 10- تمامی ارسال ها در استاتوس می بایست به زبان پارسی صورت گیرد . تبصره : در صورت ارسال لینک خبری به زبانی غیر از پارسی ، کاربر موظف هست یک توضیح بدون تفسیر تحریک آمیز را به زبان پارسی ارائه دهد . 11- در صورت حذف کامنت ها در استاتوس و تاپیک ها ، کاربران می توانند سئوال خود را در قالب PM ، به یکی از مدیران ارسال نموده و مدیریت نیز موظف است در اسرع وقت بدان پاسخ گوید . بنابراین هر گونه سوال، نقد یا اعتراض در استاتوس ممنوع می باشد و این موارد حذف و در صورت تکرار با کاربر خاطی برخورد صورت میگیرد. تبصره : به PM های تمسخر آمیز و حاوی توهین ، پاسخی داده نخواهد شد و کاربر موظف هست از ادبیات محترمانه استفاده نماید . توصیه : قبل از ارسال هرکامنتی ، 5 دقیقه در ارتباط با آن فکر کنید ، در نتیجه ، کمتر شاهد بروز تنش در استاتوس (به شکل خاص ) و در انجمن ( به شکل عام) خواهیم بود . 12- دوستان بسیار عزیزی که قبل از تدوین این قوانین ، در چهارچوب های تعیین شده ، به ارسال استاتوس مبادرت می نمودند ، مسلماً از اعمال این قوانین رضایت خواهند داشت . جریمه های در نظر گرفته شده برای کاربران متخلف : در صورت بروز تخلف و بدون در نظر گرفتن گرایش سیاسی و.... برای مرتبه نخست ، دادن تذکر در استاتوس ( به شکل عمومی و خطاب به همه و به شکل خاص به یک کاربر) برای مرتبه دوم ، ارسال هشدار کتبی برای مرتبه سوم ، کاربر متخلف برای 5 هفته از ارسال استاتوس محروم خواهد شد برای مرتبه چهارم ، کاربرمتخلف ، بمدت 6 ماه از استاتوس محروم خواهد شد . در صورت ادامه یافتن رفتارهای قانون شکنانه ، اکانت کاربر متخلف ، با محدودیتهای جدی روبرو خواهد شد . بدیهی است در مواردی ممکن است این جریمه ها، بنابر شرایط تخلف و یا میزان تکرار تخلف توسط کاربر، متغیر باشد که مدیریت ارشد در این زمینه تصمیم نهایی را اتخاذ می نماید. پی نوشت : 1- با رعایت همه موارد بالا، و علیرغم توصیه ها، استفاده های معمولی دیگر از استاتوس از جمله: ارتباط بین کاربران، آدرس دهی و سایر موارد و همچنین ادبیات کمتر رسمی نسبت به تاپیک ها، بلا مانع است و کاربران در این زمینه آزادی عمل دارند. 2 – امیدواریم با تدوین و اجرای این قوانین ، شاهد آرامش منطقی و طبیعی در استاتوس و انجمن باشیم تا نیازی به اعمال قوانین و جریمه ها نباشد . 3- به شکل مشخص ، قوانین فوق الذکر کامل نیستند و شدت و ضعف خود را خواهند داشت ، در نتیجه هر 3 ماه یکبار (با توجه به بررسی بیلان کاربران عزیز در استاتوس ) در مفاد آن تجدید نظر بعمل خواهد آمد . 4- شاید در نظر نخست ، مفاد قوانین فوق الذکر ، مقداری سخت گیرانه باشد ، اما برای ایجاد نظم ( شرط نخست کار علمی ) ، بازگرداندن انجمن به ماهیت اصلی و روال طبیعی ، دوری از حواشی نامتعارف و... لازم خواهد بود . در نتیجه ، جنبه علمی و آکادمیک تعداد بیشتری از کاربران عزیز به منصه ظهور خواهد رسید و این هدف اصلی انجمن بشمار می رود . 5- این قوانین در زمان انتخابات با حساسیت بیشتری پیگیری می شود (بدون آنکه نیازی به حذف بخش استاتوس باشد ) . در نتیجه ، این عملکرد کاربران عزیز است که تعیین کننده وجود یا عدم وجود بخش استاتوس خواهد بود . 6- قوانین فوق ، صرفاً با هدف کمک به پر رنگ شدن وجه علمی انجمن تدوین شده است ، بنابراین ، همه دوستان را به پرهیز از ورود به حاشیه و حرکت بسمت ارتقاء علمی انجمن دعوت می کنم . با تشکر از مدیر بزرگوار و گرامی جناب MR9 که زحمت تدوین این قوانین را برعهده گرفتند.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست به روی چشم عرفان جان. سعی من بر این هست که توی این تاپیک رویه و شیوه دیگری رو پی بگیرم (نسبت به تاپیک آتشبارها). در این تاپیک بجای بررسی کشور به کشور ، بررسی به ترتیب افزایش برد خواهد بود (تقریبی البته) یعنی اول موشکهای کوتاه برد همه کشورها و بعد موشک های میانبرد همه کشورها و بعد ... فکر میکنم با این روش خیلی زود به معرفی موشک های وطنی خواهیم رسید :rose: دوست عزیزم. جناب AGM65 گرامی زحمت پاسخ به سوال شما رو دکتر عزیز تقبل نمودند که همینجا از ایشون بسیار متشکرم. توضیحات ایشون کامل هست و بنده چیزی برای اضافه کردن به این توضیحات ندارم :blushing: :blushing: ---------------------------------------------------- موشک های بالستیک تاکتیکال برد کوتاه Tactical ballistic missile (قسمت دوم) Nasr : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه نصر (هاتف9) ساخت کشور پاکستان است. این موشک که دارای برد 60 کیلومتر بوده و توان حمل کلاهک 5 کیلو تنی را دارا می باشد. این موشک کوتاه برد در سالهای 2011 (رونمائی) الی 2013 عملیاتی گردیده است. کارشناسان این راکت (یا بقول پاکستانی ها موشک بالستیک تاکتیکال) را بسیار شبیه اسمرچ روسی و WS-2 چینی میدانند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این موشک وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Nasr_(missile) Abdali : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه ابدالی (هاتف 2) ، دارای برد180 کیلومتر می باشد. پاکستانی ها این موشک را در سال 2002 ساخته اند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این موشک وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Abdali-I Hatf-I : موشک بالستیک و برد کوتاه پاکستان با نام هاتف-1 ( هاتف؟ یا حتف؟ ) ، دارای ماکزیمم برد 100 کیلومتر می باشد. این موشک توان استفاده از کلاهک 500 کیلوگرمی را دارا است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این موشک وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Hatf-I Ghaznavi-I : موشک تاکتیکال بالستیک غزنوی-1 (هاتف-3)، دارای برد تقریبی 300 کیلومتر می باشد. این موشک که ساخته 2004 می باشد؛ شباهت جالبی به موشک دانگ فنگ چین دارد :winking: در این انجمن تاپیکی در خصوص این موشک وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Ghaznavi_(missile) ادامه دارد .... ----------- پ.ن : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای تاکتیکال بالستیک را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهیه مطلب یا شاید خاطرهای خوندم که گفتن وقتی وارد روستایی شدیم و دمکرات ها فرار کردن، یه پیرزنه اومده دم در گفته مادر پاسدارا که نیومدن تو شهر؟ گفتیم چرا؟ گفته عاخه پاسدارا وحشین و میان سرمون رو میبرن و حتی ممکنه بخورنمون این بنده ی خدا هم گفته بوده که مادر جان من پاسدارم! حالا پیرزنه قبول نمیکنه که نه خیر! شما ادم خوبی هستی! پاسدار نیستی!!!... کلا ما تو تبلیغات کم داریم و از همینجا هم ضربه میخوریم!!
-
1 پسندیده شده[quote name='death2' timestamp='1381953687' post='344348'] متاسفانه کشور ما بیماره [/quote] یخورده گریه گردم بقیشو مثل بغز تو گلوم نگه داشتم. شرمده شما هستیم. استاد حسنعلی ابراهیمی سعید
-
1 پسندیده شدهچهره ی مزخرف و زشت جنگ هم همینه... و واقعا هم فکر میکنم جنگ کردستان وحشتناک تر هم بوده.... چون متاسفانه ظاهرا اون زمان کردا زیاد با انقلاب نبودن... ( البته شهید کم ندادیم توی جنگ ولی خوب اینورش هم هست که برخی استان ها مثل کردستان دیگه اون زمان بدجوری شورش رو در اورده بودن ) جنگ در اونجا و امن کردن کردستان باید به تمام کسانی که جنگیدن دست مریزاد گفت و یه حمایت اساسی ازشون کرد... ولی خوب اینجوریه دیگه... این افراد که در جنگ شرکت کردن ولی شانس! شهادت یا جانبازی یا اسارت رو نداشتن، بعد از جنگ اکثرا همینجوری اومدن خونه هاشون!!! یکیش پدر خود بنده... اونوقت الان بعد از 20 و خوردهای سال و همین تعداد سال فوت خودش، ماها که خونوادهاش باشیم فشار اقتصادی بلایی به سرمون اورده که داریم دنباله کارهای ایثارگریش رو میگریم که طرحهایی هستن که تازه اومدن (کسانی که تو جنگ شرکت کردن و اسیب! ندیدن!!!!) توی دانشگاه و اینا تخفیف بگیرن یا وامی چیزی داشته باشیم... خودم وقتی دارم کارا رو پیگیری میکنم خجالت میکشم بگم بابام جنگیده و الان میخوام بابتش از دولت امتیاز بگیرم... ولی لازمه... چارتا مثل من میاد جلو، یه کسی مثل این سرور و این بزرگمرد مجبور میشه بشینه و دستشویی بشوره یا مثل این برادر بزرگوارمون بشینه یه کناری و بعد از عمری بیارن مسخرهاش بکنن...)...
-
1 پسندیده شدهدرود به شرف تمامی از جان گذشتگان راه وطن و با تشکر از شما دوست عزیز بابت ارسال این مطلب به انجمن میلیتاری .....
-
1 پسندیده شدهاره واقعا خاطرات این بزرگوار رو خوندم تو ارتشی اعصابم داغون شد... متاسفانه شرایط اینجوریه و همهی افرادی که توی جنگ شرکت کردن به اون شکلی که باید ازشون حمایت نشد
-
1 پسندیده شدهممنون . شما بر سر ما منت گذاشتي .. به اين مقاله ميگن يك متن كيبرد شكن ! تحليلي بود بر استراتژي و جالب توجه . در مورد ايران ذكر اين نكته ضروريه كه آمريكا اجبارا و عقلا منتظر تغييرات در حاكميت و ايدولوژي ما خواهد ماند . و اگر جنگي رخ بده به اين خواست آمريكا و روابطش با ايران ضربه اي ميزنه كه ديگه تا 50 سال آينده جمع شدني نيست ... به همين خاطر من هم با هنري موافقم در اينكه جنگ محدودي توسط آمريكا عليه ايران نخواهد بود ! اما اين الزاما بر نبود جنگ دلالت نميكنه بلكه اين رو داره گوشزد ميكنه كه از ناحيه آمريكا چيزي رو شاهد نخواهيم بود ولي همپيماناني چون اعراب و اسراييل همگي براي انجام اين خبط بدون مشاهده ردپاي آمريكا مفيد هستن ! و ميتونند جنگ محدود نيابتي اجرا كنند ولي هر كدام محدوديتهايي دارند كه غرب داره سعي ميكنه اينها رو پوشش بده اما نتونسته موفق بشه و در نهايت كار به اينجا ميرسه كه دخالت غرب نياز ميشه .به اين خاطر كه بازدارندگي متعارف و نامتعارف ايران در برابر اين ممالك جوابگو هست . و بر اين اساس شكل منطقه ما اينطوري شده كه الان هست !.
-
1 پسندیده شدهسلام و تشكر .. خود هنري هم در متن گفته كه ديگه خيال نابود كردن كامل دشمن رو بايد از سر برد ! بلكه با اين جنگ محدود كه حد و مرز مشخصي دارند و كاملا مديريت شده و از پيش برنامه ريزي شده اجرا ميشن به اهداف خاصي رسيد و معاملات سياسي رو رقم زد . ---- اين مقاله ديگري كه هنري در مورد ايران راهكار نشون ميده : مرداد ۲۳م, ۱۳۸۹ آتلانتیک /رابرت دی کاپلان/ خبر انلاین/ ترجمه : سارا معصومی کسینجر ایران را تهدیدی برای جهان در قد و قامت اتحاد جماهیر شوروی دهه پنجاه نمی داند، تصور کنیم که ایران به تسلیحات هسته ای دست یافته است. نتیجه ای که علاوه بر اعمال تحریم های سنگین و تهدید های اسرائیل برای حمله به این کشور می تواند احتمالی بسیار نزدیک به واقعیت باشد . اکنون پرسش اینجاست که آیا ایران هسته ای به همان اندازه خطرناک است که اتحاد جماهیر شوروی سابق؟ پرسش دیگر این است که ایالات متحده چگونه باید با خطر ایران ، کره شمالی و دیگر کشورهایی که به دنبال توان هسته ای برای تغییر دادن معادلات بین المللی هستند، برخورد کند؟ادامه… هنری کسینجر در این خصوص به من می گوید: ایران با تعقیب تسلیحات هسته ای ،به دنبال به دست اوردن نقشی است فراتر از قدرت خود . علاوه بر این تهران با مواجهه با قعطنامه های شورای امنیت نیز به نوعی قدرت برای خود خریده است . کسینجر در میانه سخنان خود تاکید می کند که ایران را تهدیدی برای جهان در قد و قامت اتحاد جماهیر شوروی دهه پنجاه نمی داند، حتی اگر ایران با حرکت های خود ایدئولوژی و نظم نظامی حاکم بر خاورمیانه را تغییر داده باشد. زمانی که از کسینجر سوال می کنم که آیا ایران هسته ای قابل بازدارنده گی است؟ او تاکید می کند که در مرحله نخست باید از شکل گیری ایران هسته ای حذر کرد. کسینجر تاکید می کند که ایالات متحده ابزارهای متفاوتی برای مواجهه با ایران در اختیار دارد: ایران مقابل اسرائیل، ایران مقابل اعراب اهل تسنن، ایران رویاروی مخالفان هموطن و تقابل اسلام با غرب. کسینجر تاکید می کند که هر کدام از این سناریوها می تواند در میانه تلاش های ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای ، مسیر این بازی را تغییر دهد . البته تحقق هر کدام از این سناریوها می تواند خاورمیانه را گرفتار بحرانی عمیق تر از آنچه که با آن دست به گریبان است،کند. کسینجر در ادامه می افزاید که با وجود تلاش های ایران برای استفاده از این فرصت استثنایی ، منافع استراتژیک ایران باید موازی با منافع ایالات متحده حرکت می کند. ایران باید طرفدار کاهش نفوذ روسیه بر منطقه قفقاز و آسیای میانه باشد، باید از محو شدن طالبان در همسایگی خود در افغانستان استقبال کند؛ باید به دنبال برقراری صلح و ثبات در عراق باشد و باید به دنبال نقش آفرینی در منطقه و میان اهل تسنن به عنوان یک بالانس کننده قدرت باشد . حقیقت این است که از آنجا که اعراب سنی در عربستان سعودی ، امارات متحده عربی ، لبنان و مصر بودند که یازدهم سپتامبر را طراحی کردند و از آنجا که خصومت ورزی های اهل تسنن با ایالات متحده از قدیم وجود داشته و در آینده هم ادامه خواهد یافت، واشنگتن باید از قدرت شیعه قدرتمند در منطقه خاورمیانه استقبال کند . نشانه های ایدئولوژیک ، فرهنگی و جغرافیایی وجود دارد دال بر اینکه ایران در آینده ای نه چندان دور شاهد اصلاحات ایدئولوژیکی و فلسفی خواهد بود . با توجه به این پیش بینی و هزینه بالا و فرصت های اندک در صورت توسل به گزینه نظامی در مواجهه با ایران ، به نظر من محدود نگاه داشتن ایران هسته ای ، منطقی ترین گزینه برای ایالات متحده است . موفقیت این استراتژی هم به چند فاکتور منطقه ای بستگی دارد . اما فاکتور ناگزیر آن ، توانایی ایالات متحده است در تحت تاثیر قرار دادن هرگونه تلاش نظامی برای سرنگونی ایران هسته ای. کسینجر در این خصوص می گوید: من از آمریکا می خواهم که تمامی گزینه ها در قبال ایران را مورد بررسی قرار دهد. بازدارنده گی زمانی حاصل می شود که آماده گی یک طرف برای ریسک کردن بر آمادگی دیگری برتری دارد . تاثیر گذاری زمانی کمتر می شود که تمایل به دست به ریسک شدن کم است حتی اگر توانایی نظامی بالا باشد . کسینجر با استفاده از تجربیات شخصی خود به خوبی می داند که سیاست داخلی ایالات متحده تمایل به اینچنین ریسک پذیری هایی را بالا می برد .نبردهای محدود که همان جنگ هایی هستند که یک ملت به دلایل سیاسی انتخاب می کند، همواره برای امریکایی ها سخت هستند. کسینجر در این خصوص می گوید: کتاب من زمانی نوشته شد که ما جنگ کره را در قالب جنگی محدود پشت سر گذاشته و به برخی از اهداف خود هم رسیده بودیم. از زمان انتشار این کتاب، ما جنگ های محدودی در ویتنام داشتیم. در همان ویتنامی که بخشی از امریکایی ها شکست را برای پاکسازی روح کافی می دانستند. در عراق هم نبرد محدود دیگری البته با ابعاد کمتر را امتحان کردیم. در عراق ما تجربه های جدیدی آموختیم، نمی توانیم به امید استراتژی عقب نشینی نبردی را اغاز کنیم. امریکا دیگر نمی تواند در نبردی نو درگیر شود مگر آنکه از برد در آن مطمئن باشد . http://strategicreview.org/1389/05/23/اگر-هنری-کسینجر-بود،با-ایران-چه-می-کرد؟/
-
1 پسندیده شدهدر اینجا چنانکه از کتاب جنگ هسته ای و سیاست خارجی ، چاپ 1957 ،بر میآید هنری از بکار بردن سلاح هسته ای در جنگهایمحدود جانبداری میکند و میگوید (( راه عملی برای مقابله با فشارهای کرملین این است که دامنه سیاست واکنش چند مرحله ای یا واکنش قابل انعطاف را ، که به کار گیری سلاح هسته ای تاکتیکی را هم نفی نمیکند ، به جنگ های محدود بکشانیم . جنک محدود هسته ای پاسخ قاطعی است به قدرتهای جهانی هسته ای دیگر یا به هر دولن بزرگی که قادر است با تفوق بشری خود بر صاحبان تفوق تکنولوژیک غلبه کند . بدین سان هدف جنگ نه چنانکه صاحبان نظریه (( بازدارندگی گسترده )) میپندارند کوبیدن اراده دشمن است بلکه هدف بازداشتناین اراده از اقدام به تجاوز است از طریق اینکه دشمن حساب کند کفه زیانهایش بر کفه غنایمش میچربد ، و شرایط پیشنهاد شده خیلی بهتر از ادامه مقاومت است ،و اینکه به هدفهای محدودی برسد بهتر و تضمین شده تر از این است که به دنبال همه تمناهایش برود . بدین ترتیب ، جنگ محدود یک تدبیر اجرایی سیاسی حیاتی است که ایالات متحده را از وضع جمود کنونی بیرون می آورد و در عین حال یک استراتژی نظامی به او میدهد که قابل انعطاف و تطابق است و جلو باجگیری شوروی را میگیرد . اما چند سال بعد ، دست از این نظریات بر میدارد . در 1961 ، در کتاب ضرورت گزینش افقهای سیاست خارجی آمریکا ، از جنگ محدود با سلاح های معمولی پشتیبانی میکند ، و نظریه جنگ محدود هسته ای را مورد انتقاد قرار میدهد . بر اثر آن ، اختلافاتی در محافل پنتاگون بر سر ماهیت چنین جنگی بروز میکند . در همین فاصله شوروی زراد خانه خود را از سلاح های و موشک چندان می انبارد که از آمریکا بسیار فاصله میگیرد و چیزی پدید میآید که به ان (( فاصله موشکی میگویند )). افکار عمومی جهان هم بیش از پیش متوجه کنترل سلاح های هسته ای میگردد . این عوامل باعث میگردند که کسینجر در آراء خود تجدید نظر کند ، و در این باره چنین میگوید : نویسنده چند سال پیش ، یک استراتژی هسته ای پیشنهاد کرد به عنوان مناسبترین سیاست بازدارندگی در مقابل با هرگونه تهدید شوروی . در آن زمان ، چنین به نظر میرسید که آن سیاست متناسب با شرایط آن وقت باشد . همه باید میدانستند که به محض هر کشمکشی ، ایالات متحده آمریکا در بکاربردن سلاح هسته ای تردیدی به خود راه نخواهد داد . علت این پیشنهاد هم چنین سیاستی بود که میبایست برای مقابله با تفوق عددی شوروی و چین از تفوق صنعتی خویش به بالاترین حد ممکن استفاده میکردیم . گرچه هنوز هم برای جنگهای محدود آینده احتیاج به نیروهای مسلح به سلاح های هسته ای داریم ، اما عوامل و تحولات مختلف سبب شده است که رو بره نظریه جدیدی بیاوریم که به کارگیری نیروهای معمولی را جایگزین نیرهای هسته ای میکند ، بدین معنا که بار ما امری حیاتی است که شوروی یقین داشته باشد که آمریکا در صورت اقتضا تردیدی در بکار بردن سلاح هسته ای به دل راه نمیدهد . در عین حال ،باید در سالهای آینده همه کوشش خود را روی پیشرفت و تکامل نیروهای معمولی (و غیر هسته ای ) جهان آزاد بگذاریم . آنگاه می افزاید : باید نیروهای معمولی را چندان و در حدی تقویت کنیم که دیر دفاع به وسیله سلاح هسته ای تنها یکی از راه حل ها باشد و نه راه حل منحصر به فرد . بهترین وضعی که باید به ان برسیم وضعی است که در آن نیروهای معمولی ما غلبه ناپذیر باشند ، مگر به وسیله سلاح هسته ای . هیچ دلیل تکنولوژیکی هم وجود ندارد که مانع رسیدن ما به چنین وضعی شود . این وضع به دیپلماسی ما نرمش و انعطاف مورد نیازش را میبخشد و در همین حال به ما ، در مذاکرات خلع سلاح اعتماد به نفس بیشتری میدهد . باید این پندار را که شوروی از لحاظ نیروی انسانی بر ما تفوق دارد از حسابمان خارج کنیم ، زیرا جهان آزاد در کنار تفوق صنعتیش از لحاظ نیروی انسانی هم بر بلوک شوروی تفوق دارد . راه حل مشکل در تکیه کلی و اساسی بر جنگ معمولی محدود است . زیرا امکان مقید و کنترل آن خیلی بیش از احتمال کنترل و مقید کردن جنگ هسته ای محدود است و این معلول آن است که طرفین در به کار گیری از سلاح هسته ای تاکتیکی خبره نیستند و همین فقر تجربی باعث ارزیابی های غلط میشود . سرعت پیشرفت عملیات رزمی در چنین جنگی به قدری زیاد است که امکان متوقف ساختن برای مذاکره نیست ، و در نتیجه هر طرفی خود را در ظلمت بی خبری غوطه ور میبیند . همچنین مرز فاصل جنگ معمولی با جنگ هسته ای خیلی مشخصتر از مرز فاصل جنگ هسته ای تاکتیکی با جنگ هسته ای خیلی گسترده است . بالاخره این استراتژی با ماهیت دفاعی سیاست ما بیشتر سازگار است . در عین حالی که توجه کامل ما باید معطوف نیروهای معمولی باشد ، صحیح نیست که بر آنها تکیه کلی کنیم بلکه بایستی برای مقابله با پیشامد ها یک نیروی هسته ای بازدارنده در دسترسی داشته باشیم . آن بدین معناست که نیروهای معمولی ما که دارای سطح بالایی از مهارت رزمی هستند همواره زیر چتری هسته ای عمل میکنند که رکن عمده اش را یک نیروی هسته ای بازدارنده تشکیل میدهد . تا وقتی این کار انجام نگیرد ایالات متحده همچنان تسلیم باجگیری دشمن خواهد بود . باید بخاطر داشته باشیم که جنگ معمولی بهتر از جنگ هسته ای است و جنگ هسته ای محدود بهتر از جنگ هسته ای گسترده است . نیروهای معمولی از وجود نیروی هسته ای که قادر به جنگ هسته ای محدود باشد بی نیاز نیست زیرا یک جنگ هسته ای را نمیتوان مقید و محدود نگاه داشت مگر در صورتی که احتمال به کار بردن سلاح هسته ای برجا بماند و خودش همچنان امری نا مرغوب www.military.ir تلقی بشود . اگر بر این مطلب تواف داشتیم که تقویت نیروهای معمولی و نیروی بازدارندگی هر دو ضروری است ، بایستی نیروهای معمولی در حالتی دایمی باشند و نه مثل سابق که به محض شروع جنگ به زیر پرچم فرا خوانده میشدند .باید این طور باشند تا بتوانند با هر پیشامدی در هر نقطه ای مقابله کنند . البته کسانی هم هستند که میگویند نیروهای معمولی باید بتوانند هم از عهده یک جنگ معمولی بر بیایند و هم از عهده یک جنگ هسته ای . اما چنین چیزی عملی نیست .ولی لازم است نیروهای معمولی هر دو نوع جنگ را آموزش ببینند تا بتوانند خود را در عملیات برابر تهاجم هسته ای محفوظ نگاه دارند . اما به محض شروع درگیری و عملیات ف نیروهای مسلح باید یکی از انواع جنگ را برگزینند ف زیرا از لحاظ عملی ممکن نیست که از نوعی به نوع دیگر جنگ بپردازند . این ماسله وجه دیگری هم دارد و آن این است که بودن سلاح هسته یا همراه نیروهای معمولی امر به کار بردن آن را از سیطره فرماندهی خارج میسازد و جنگ معمولی را تبدیل به جنگ هسته ای میکند و هرگز نمیتوان آنرا در سیطه نگاه داشت ف گرچه دستورات اکید دایر بر عدم استعمال آن صادر گردد و مثلا گفته شود به عنوان آخرین حربه به کار رود ، اما در کشاکش نبرد و جریان عملیات چه کسی تعیین میکند که حالا وقت ( آخرین حربه ) رسیده است ؟ خلاصه کلام این است که باید نیروهای مجهز به سلاح های معمولی وجود داشته باشند و نیروهای دیگر مجهز به سلاح هسته ای به شرط اینکه هر دو نیرو متقابلا آموزش دیگری را ببینند و تخصص ان را دارا شوند اما به محض شروع نبرد ، سلاح های هسته ای را نباید به دست نیروهای معمولی داد و گرنه نیروی بازدارندگی تحت سیطره سطوح پایینتر قرار میگیرد و این به مصلحت نیست . حال که به این نتیجه رسیدیم ف لازم است مذاکرات محدود کردن سلاح های هسته ای ، نیروهای معمولی را نیز در برگیرد . این خلاصه نظریات کسینجر . درج شده در کتاب استراتژی بین الملل نوشته جلالدین فارسی 1361 (که البته تا الان این نظرات دستخوش تغییرات و اصلاحات شده اند و کمی قدیمی به نظر میرسند اما کلیت این مطالب به نظر میرسه که ارکان سیاست نظامی آمریکا رو تشکیل میدن) اين قسمت تمام شد . از عزيزان خواهش دارم كه اين مطالب رو بخونند و با توجه به اوضاع سياسي روز دنيا كه شاهدش هستند در حيطه ارزيابي و آينده نگري قرار بدن . منتظر نظرات دوستان عزيز هستم . با تشكر .
-
1 پسندیده شدهو میگوید قبل از هر چیز ، قادعده ای انکار ناپذیر وجود دارد بیدن صورت که هر جنگ معمولی که میان دو دولت صاحب سلاح هسته ای رخ دهد ممکن است تبدیل به یک جنگ هسته ای ود . این بدان معناست که هر جنگ معمولی زیر چتر جنگ هسته ا صورت میگیرد و تا وقتی چنین است باید برای احتراز از آن اماده شده . در اینجا دو مکتب هست : که یکی خواهان به کار بردن سلاح هسته ای در جنگ محدود است و دیگری خواستار اکتفا به سلاح های معمولی در چنین جنگی است . طرفداران بکار گیری سلاح هسته ای در جنگ محدود میگویند : شک نیست که اتحاد شوروی از نظر نیروی انسانی بر غرب تفوق دارد و غرب برای مقابله با این تفوق چاره ای ندارد جز توسل به برتری تکنولوژیک خویش یا به استفاده از سلاح هسته ای . چون استفاده از این گونه سلاح نیروهای دشمن را مجبور به انتشار و پخش شدن میکند و بدین ترتیب دشمن قادر نخواهد بود نیروهایش را برای شکافتن خط جبهه متمرکز کند .به کار رفتن سلاح هسته ای در میدان رزم طبعا تاکتیکهایی را که در جنگ جهانی دوم بکار میرفته تغییر خواهد داد ، زیرا منطقه عملیاتی را بکلی نابود میکند و مجبور میسازد که واحد ها کوچکتر شوند . چه ، دیگر نیازی به قدرت آتش واحدهای بزرگ نیست و اگر نیروهای مهاجم متمرکز شوند ، توسط نیروی هسته ای دشمن نابود خواهند گشت . به جای تمرکز آتش پرحجم ، احتیاج به سرعت حرکت نیرو و ساده تر شدن شئوون اداری و تدارکاتی آن است . بدین جهات ، تکیه اساسی بر روی نیروهای کوچک پرتحرک خودکفا خواهد بود ، امر که نسبت تلفات و خسارات راحتی از آنچه در جنگ جهانی دوم و زمان سلاحهای معمولی بود پایینتر خواهد اورد . استراتژی هسته ای این خصوصیات را دارد : 1- حتمی بودن پراکندگی نیرو سبب میشود که میان مقتضیات پیروزی و مقتضیات گرفتن زمین جدایی افتد . نیرو ها در چنین جنگی در واحد های کوچکتر دارای سرعت بیشتری هستند ، حال آنکه گرفتن زمین بویژه در مناطق حیاتی نیاز به تجمعات بزرگتری دارد . 2 - جنگ هسته ای همه محاسبه های دشمن را بر هم میزند ف زیرا جنگی است که دشمن عادت به آن و تجربه ای از آن ندارد و اطلاعاتش درباره آن منحصر حقایق نظری است . 3 - سبب میشود تسلطی کهwww.military.ir شوروی بر اقمارش دارد متزلزل و سست شود ، زیرا ناچار خواهد شد از نیروهای اشغالگر خویش در این کشور ها بکاهد ودین ترتیب بدل شوند به میدان جنگهای چریکی میان مردم آنها با اشغالگران روس ، و مشکلات سیاسی بوجود آید که به عنوان یک نیروی بازدارنده عمل کند . 4 - محروم ساختن خویش از سلاح های هسته ای به معنای محرومیت ما از بهره گیر از تفوق تکنولوژِی و صنعتی ماست. 5 - حال که دشمن دارای سلاح هسته ای ،باید ما هم نیروهای رزمی خویش مجهز به سلاح هسته ای کنیم . این بهتر از این است که یک نیروی رزمی مجهز به سلاح های معمولی داشته باشیم با یک نیروی هسته ای بازدارنده کاملا مصون . این حالت باز هم بار مسئولیت ما را سنیگن میسازد و هم نیروی انسای زیادی را به هدر میدهد . طرفداران اکتفا به سلاح های معمولی در جنگ محدود میگویند : به کار بردن سلاح هسته ای با طبیعت محدود سازگار نیست . زیرا اگر محدود نگاه داشتن جنگ معمولی کار دشواری باشد ، دیگر با بکاربردن سلاح هسته ای چه وظعی خواهد یافت ؟ اگر سیطره بر جنگ محدود هسته ای امری بنهایت دشوار باشد ، باز تلفات و زیان های آن سخت هنگفت است . نیروهای کوچک مجهز به سلاح هسته ای - هر حجمی داشته باشند در معرض شکست خوردن و انهدام از نیروهای معمولی خواهند بود . وانگهی ، چه کسی ادعا تواند کرد که سلاح هسته ای جایگزین نیروی انسانی است ؟واقعیت عکس این را ثابت میکند . چه ، از آنجه که تلفات یک جنگ هسته ای سرسام آور است ، به عکس آنچه که تصور میکنند ، احتیاج به نیروی انسانی بزرگتری دارد . حتی به کار رفتن سلاح هسته ای به دولتهای عقب مانده نسبت به دولتهای صنعتی امتیازی میدهد و آن اینکه اگر دولت اعقب مانده ای ضربات خود را بر مراکز صنعتی ان وارد آورد ، تلفات و خسارات بیشتری میتواند بزند. اگر نشود در جنگ های محدود سلاح هسته ای بکار برد ، وظیفه ایالات متحده آمریکاست که سیاست دفاع خود را تبدیل به سیاست تهاجمی کند تا بتواند از امتیازی که سلاح های هسته ای به مهاجم میدهد استفاده ببرد . طرفداران این مکتب در محاسن استراتژی پیشنهادی خود چنین میگویند : 1 - فرصت بیشتر و بهتری برای محدود ساختن جنگ میدهد . 2 - تفوق صنعتی اسالات متحده آمریکا را به بهترین وجه مورد استفاده قرار میدهد . 3 - کندی عملیات در جنگ معمولی برای یافتن راه حلهای سیاسی فرصت کافی میدهد . 4 - دفاع با سلاح های معمولی بهترین وسیله و روش مقاومت در برابر نیروی اشغالگر است . 5 - وقتی سیاست ایالات متحده آمریکا دفاعی باشد ، اعلان جنگ هسته ای به اتحاد شوروی واگذار میشودو این امنیت ملی را کاملا به خطر می اندازد . کسینجر نظریات این دو مکتب را مورد بحث و تحلیل قرار داده میگوید : این هر دو فقط توجهات اخلاقی طرفین جنگ را بیان میدارند و از جنبه عملی آن غافلند . اینها که میپندارند به کار نبردن سلاح هسته ای پشت پا زدن به پیشرفت است همانقدر مبالغه میکنند که آنها که میپندارند فکر جنگ هسته ای ا به مغز راه دادن پشت پا زدن به اخلاق است . هر دو طرز تفکر این حقیقت را نادیده میگیرند که مساله آنقدر ها که مربوط به حجم هدف کشمکش است ارتباط با نوع اسلحه مرد استفاده ندارد . هر چند این دو طرز تفکر تا حدی حق دارند ولی باید توجه داشته باشیم که اگر به انهدام بیش از اندازه بها بدهیم ، به هنگام اجرا در اراده ما اثر خواهد گذاشت .حال آنکه اگر به یک استراتژی معتدل برای اداره جنگ بیش از اندازه بها بدهیم شاید آنقدر خطرش را کم جلوه بدهد که باعث وقوع آن بشود . از این رو باید تهدید به بازدارندگی به اندازه ای معتدل باشد که تحمل کیفرش برای دشمن ممکن نباشد . راه حلی که باعث میشود شک و تردید دشمن در مورد ماهیت درگیری و برخورد زیاد احتمال وقوع تجاوز را کم میکند. ادامه دارد .... ــــــــــــــــــــــــ
-
1 پسندیده شدهاين سوالات رو بايد تا خوندن تمام مطلب نگه داريد . اما اينطور كه هنري تمام جوانب رو ميخواسته بررسي كنه و راه حل پيشنهاد بده بايد بگم كه راه ديگري غير از چنين استراتژي اي در تقابل با ايران پيش روي آمريكا نيست و در زمان جنگ هم شاهد اون بوديم ! .. منتها اين نظريات روز به روز در حال پيشرفته عيب يابي و تكامل هستند و نميشه بر تمامي اركان اين استراتژي بعنوان سياست نظامي آمريكا استوار ماند اما ميتونه عمده رفتار اون رو تعبير كنه . چيزي كه اين استراتژي بيان ميكند يك جنگ اقتصادي و حساب شده با ضرر و منفعت مشخص است كه پيش از جنگ بايد محاسبه گردد ! و همين يكي از عمده ايرادات بكارگيري اين استراتژي در برابر ايران هست و همونطور كه شاهديم دستگاه سياست خارجي آمريكا ناتوان از براه انداختن جنگ محدود مدتهاست رو به تحريم و بازي با ايران آورده . هر از چندگاهي هم شاهديم كه افرادي مانند اوباما و جديدا ران پاول و خيلي از سياستمداران بازنشسته از سياست بر اساس همين استراتژي دم از ارتباط با ايران ميزنند و ... بهتره بگم اين استراتژي در جنگ نه بصورت جنگ سخت بلكه جنگ نرم بين ايران و آمريكا در جنگ هست . در ادامه نظرات اين فرد در مورد مقابله با ايران هم هست كه اگر عمري باقي بود خواهم اورد . <
-
1 پسندیده شدهکسینجر آنگاه مساله بسیار مهمی را مطرح میسازد به این شکل : چون در سایه استراتژی جنگ محدود دشمن در مقایسه با جنگ گسترده در سایه خطر کمتری قرار میگیرد ، همین امر او را به اقدام به تجاو تشویق میکند . و میگوید این قابل بحث است . برای دفع این شبه و رفع این احتمال باید استراتژی جنگ محدود را بدقت بفهمیم و بدانیم که این هدف را تعقیب میکند . الف – تقویت بازدارندگی به پایه ای که اصلا وقوع تجاوزی را مانع شود . ب- در صورت شکست بازدارندگی در ایفای نقشش ، راه را به روی یک تسویه حساب مسالمت آمیز میگشاید ، پیش از آنکه نیروهای بازدارندگی عملا مداخله کنند و جنگی پیش آید . بدترین سیاستی که ممکن است پیش گرفته میتواند از از درک طبیعت جنگ محدود بوسیله افکار رایج بوجود آید. شک نیست که در سایه جنگ محدود هر یک از طرفین توانایی فنی و عملی توسعه و تصاعد بخشیدن به آن را دارد ولی ترس از چنین کاری است که سبب مقید ماند آن میشود . وانگهی ، جنگ محدود بر این پایه استوار است که مصالحه و معامله ای را صورت دهد که قبلا حساب و پیش بینی شده و از حدود معینی هم تجاوز نمیکند . علاقه یکی از طرفین به حدود کردن جنگ بیفایده است مگر اینکه در برابر ، طرف هم علاقه ی مشابه ای به همین کار داشته باشد . بنابراین ، عملی ساختن یک جنگ محدود مستلزم تمایل دو طرفه است . اگر طرفین مایل به چنین محدودیتی نباشند جنگ محدود و هدفش منتفی خواهد بود . هر قدر بکوشیم تا حجم نیروهایی که به جنگ محدود اختصاص داده ایم بیفزاییم ، دشمن همانقدر بر کوشش نظیر ان خواهد افزود . هر قدر حجم برخوردی که برای رسیدن به پیروزی لازم است بزرگتر شود و به جنگ گسترده نزدیکتر گردد ،همان قدر تمایل به کاهش آثار تجاوز آن بیشتر خواهد شد . بدین سان ، افزایش نیروی بازدارندگ ی به صورت یکی از ضروریتهای جنگ محدود در می آید . ترس از خطر گسترش جنگ سبب محدودیت طول جنگ میشود .اگر یکی از طرفین مایل به یک جنگ گسترده باشند ، احمقانه خواهد بود اگر به این شکل جنگ محدود و محلی شروع کنند ف زیرا شروع جنگ محلی و محدود به معنای هشداری است به طرف مقابل برای تفهیم این مطلب که مایل به عدم تصاعد ان است . تجربه نشان داده است که معمولا هر دو طرف آماده اند تا گذشتهایی بکنند که پاره ای از منظورهای طرفین را براورده می سازد . علی رغم همه اینها ، خطر تصاعد یافتن جنگ محدود و تبدیل آن به یک جنگ گسترده تا وقتی که هر یک از طرفین به اهداف و منظورهای طرف دیگر پی نبرده است وجود دارد . لازم این تفاهم آن است که وسیله ارتباطی برای تماس دایمی ان دو وجود داشته باشد .بالاتر از این باید تمایل مشترکی به همکاری داشته باشند . بدون چنین تمایل و علاقه مشترکی ، نمیشود تضمین کرد که جنگ در چهارچوبه محدودش ادامه پیدا کند .همچنین باید با جنگ محدود بعنوان بک مشکل استراتژیک برخورد نکرد بلکه آن را فرصتی تلقی کرد برای شروع مذاکره . با این تلقی ، جنگ محدود یک اقدام بسیار خوب است برای پرهیز از یک تصادم گسترده . اگر ما در یک جنگ محدود وارد شدیم ، بایستی آماده مذاکره باشیم تا به راه حلی برسیم ، و دیگر شعار مشهور را رها کنیم که میگوید (( باید به پیروزی نهایی رسید !)) در خوشبینی نباید تا بدانچا پیش رویم که بپنداریم جنگ محدود حلال همه مشکلات است و طور خودکار به صلح می انجامد . ارزیابی ما از جنگ محدود باید این باشد که احتمال فرصت گریز از مصایب و بلاهای مهلک را میدهد ، و بازدارندگی را به شیوه ای معتدل به تحقق میراسند . اگر هم چنین توفیقی نیافت ، یک فرصت اضافی به طرفین میدهد تا از افتاده به پرتگاه مهلکه دور شوند . بنابر این جنگ محدود گزینشی عاقلانه است از دیگر راه حلها ، گزینشی که صلح را برقرار نمیسازد اما راهی است میان انتحاری که بصورت جنگ گسترده است و تسلیمی که مترتب بر عدم امکان انجام ان است .و مستلزم مهارت روانی و سیاسی و نظامی است و همین ان را در هنگام اجرا وعمل ، سیاستی بسیار پیچیده کرده است . اما چاره ای جز پیروی ان نداریم . کسینجر تصور خویش را از جنگ محدود بر هشت اصل نهاده است : 1 – جنگ محدود جانشین (( واکنش گسترده )) نیست بلکه مکمل آن است ، بدین سان که داشتن توانایی بر واکنش گسترده مانع توسعه دایره جنگ میشود . 2 – جنگ محدود نباید بیش از حد لازم محدود باشد ، چنانکه در جنگ با کره به اشتباه چنین شد . 3 – جنگ محدود غیر هسته ای علیه دولتهای غیر هسته ای ا برای کمک به یکی از طرفین یک جنگ خانگی علیه طرف دیگر بکار رود . در چنین جنگی هیچ گونه مشکلی بوجود نمی آید . مشکلات در اداره جنگ هسته ای محدود علیه یک دولت هسته ای است یا دولت بزرگی که نیروی انسانی و جمعیت بسیار عظیمی دارد که نمیتوان در یک جنگ هسته ای مغلوب و مقهورش ساخت . 4 – اگر در یک جنگ محدود قرار است سلاحهای هسته ای بکار رود ، باید خیلی زود و در ابتدا بکار رود . 5 – بازدارندگی و منع دشمن از تجاوز مستلزم این است که یک سلسله توانایی ها با درجات متسلسلی از تاثیر در اختیار باشد به موازات ستیزه جویی ها ی گوناگونه که شوروی میکند ، به این شرط که این توانایی ها در درجه ای باشد که شوروی نتواند با آن مقابله کند مگر با دست زدن به یک جنگ گسترده . در همین حال ، باید او را از طریق توقفی که به لحاظ نیروی بازدارندگی داریم بر او مانع شویم . 6 – جنگ محدود نه تنها مستلزم وجود توانایی نظامی با درجات و مراتب متسلسل و کارساز است بلکه احتیاج به چنان دیپلماسی ای دارد که نگذارد طرف به این پندار کشانده شود که جنگ محدود جاری مقدمه ای است که برای یک جنگ علنی گسترده . ضمن اینکه باید بدانیم بدون اینکه بتوانیم هر گونه شک و تردیدی را درباره توانایی و آمادگی خویش برای ورود به جنگ گسترده آشکار ازذهن دشمن بزداییم نخواهیم توانست استراتژی جنگ محدود را بکار بندیم و بر میدان کشمکش خویش با خصم تحمیل کنیم . 7 – به همین جهت ، جنگ محدود را باید به این طریقه انجام دهیم که به طور متناوب مقادیر درجه بندی شده ای از نیروی انهدامی را بکار بریم و در خلال ان فترتهایی را برای نفس کشیدن پدید آوریم تا دشمن فرصت تماس سیاسی پیدا کند . زیرا غرض از چنین جنگی وارد آوردن ضربات پیاپی بای شکستن اراده دشمن نیست بلکه بعکس ، بایستی تکامل عملیات نظامی به گونه ای صورت گیر که در جنگ مرحله اتفاق افتد و مجال برای ارزیابی به دشمن بدهد تا پیش از شروع مرحله بعدی بتواند سود و زیانهای ادامه www.Military.ir جنگ و انجام مذاکره و معامله را بدقت بسنجد و تصمیم خویش را به یکی از ان دو بگیرد . در صورتی که دشمن به طرز مناسبی تجدید به محاسبه نکند اماده میشود تا ضربه خشن تر و سختتری را تحمل کند ، مطابق همان جدول درجه بندی بکارگیری نیرو لازم است هر سطح از نیروی دشمن با سطحی از نیروی معادل آن یا کمی بیشتر آز آن مقابله شود . اما در صورتی که نیروهای معمول (غیر اتمی) ما و دشمن هم سطح و متعادل بود ، جز با بکارگیری سلاح های هسته ای به شکل محدود نخواهیم توانست توازن نیروها را به سود خویش تغییر دهیم . 8 – ناچاریم راههای تماسی با دشمن باز کنیم و این تماس ها را حفظ نماییم نه تنها بر اینکه او را از نیات خویش آگاه سازیم بلکه برای اینکه استراتژی عمومی خویش را به او بفهمانیم تا در جریان تصاعد و تکامل عملیات رزمی و مذاکره که هر بار دومی از پی اولی می اید امر بر او واضح باشد . برای اینکه جنگ محدوده ما را به همان فایده و نتیجه ای که دلخواه ماست برساند سه چیز ضرورت دارد : الف – توانایی نیروی که جنگ محدود اختصاص یافته بر جلوگیری دشمن از اقدام به تجاوز به قصد برقراری یک وضع تازه ب- توانایی نیرویی که به یک جنگ محدود اختصاص یافته است بر قانع ساختن دشمن به این حقیقت که که در جنگ محدود جاری گرچه خطر گسترش هست ولی مقدمه ان نیست . ج - سیر پابپای جنگ محدود با یک دیپلماسی ماهرانه بر این پایه که پاسخ منحصر به فرد تجاوز یک جنگ گسترده نیست بلکه منظور این است که مذاکره برای معامله صورت گیر و کار به تسلیم بدون قید و شرط نکشد . از این رو ، در این استراتژی – استراتژی جنگ محدود – تکیه کلی بر عوامل جنگی محض زدن خطاست، زیرا هر درگیری ممکن است به تدریح دامنه پیدا کند و شعله ای افروخته گردد . لازم است دیپلماسی از فترت های آتش بس در جهت رسیدن به راه مصالحه و معامله ای استفاده کند . کسینجرسپس مساله دیگری را مطرح میسازد : که آیا جنگ محدود یک جنگ هسته ای است یا یک جنگ معمولی ! ادامه دارد ...