برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 24 دی 1397 در همه مناطق
-
5 پسندیده شدهفراموش نکنیم قبلا مدل های بیشماری را مورد آزمایش قرار دادند. شایعات مربوط به سوخت که موجب هجوم به جایگاه های سوخت در شمال کشور شد، بستن جاده ها با بهانه اعتصاب و حمایت از رانندگان و مختل کردن دسترسی به یک نقطه از شهر به بهانه تجمعات کارگری و ... (یعنی علاوه بر حملات سایبری با دیتا! به زیرساختها ما نوعی دیگه از حملات را با دیتا را شاهدیم که اینبار پیمانکاران حملات نه خود دیتا که مردم هستند که توسط دیتاها هدایت میشند ) - مهمترین بستر موجود هم فعلا در این حملات شبکه ای اجتماعی در نظر گرفته شده که سالها به صورت موریانه ای در ایران و بین بخش وسیعی از مردم جای باز کرده و زندگی بدون خودش را سخت کرده و در نتیجه همه برای کارهای شخصی و اداری و عممومیشون ازش استفاده میکنند: تلگرام. در این بستر که تقریبا همه حضور دارند و صد البته قابلیت کادر سازی در جهت هدفی خاص و همچنین انتشار اطلاعات در بازه زمانی کوتاه بین قشر وسیعی از مردم را (در حد یک چشم به هم زدن ) داره علاوه بر استفاده از اون به عنوان فراخوان تجمعات (خصوصا با کمپ آلبانی و حضور مداوم اعضای منافقین که حتی منجر به هشدار پلیس شد که گروه های صنفی که در تلگرام شکل میگیرند لااقل مدیر گروه را چک کنید ببینید میشناسید یا خیر اصلا ) در بعد وسیعی استفاده میشه (قبلش یک گروه شکل میگیره، کم کم با دعوت افراد از یکدیگه اقشار با سلایق و منافع مشابه شخصی/صنفی توش جمع میشند، مدتی به مرور خاطرات! و خنده و شادی و تبادل اطلاعات عمومی میگذره و سر بزنگاه با یک خبر که فرصت تحلیلش داده نمیشه بهره برداری لازم ازش میشه - کاری که کانال فیک نیوز در دی ماه انجام داد و همه مسئولان را غافلگیر کرد ) حالا شما به بمب های خبری و شایعاتی که هر از چند گاهی رونمایی میشه دقت کنید. چون معمولا تکان دهنده هستند و ناگهان در میان قشر وسیعی در لحظه منتشر میشه قبل از فرصت تحلیل توسط شخص، چون یک هم آوایی جمعی صورت میگیره منجر به اقدام میشه (حالا یا فکری، یا عملی ) و به مهمترین ابزار ایجاد آشوب در کشور تبدیل میشه. چون همانطور که گفتم قابلیت انتشار، هدایت و اقدام برای گروه های وسیع همفکر را ایجاد میکنه که قبل از تحلیل یک شایعه، خبر، مشکل دست به اقدام میزنند. ( حالا این در مورد گروه های عمومی مردم هست، گروه هایی که در حوزه گروهک ها و با هدف و اهداف خاص خرابکاری شکل میگیرند و قرارها فیکس میشه و تبادل اطلاعات در بستر امن انجام میگیره و تقسیم کار میشه به کنار ) همچنان کاری به بحث های زرد فضای عمومی و شبه روشنفکر زده ندارم ( که سریع در چنین مواقعی ایران را با اروپا و آمریکا مقایسه میکنند بدون اینکه لحظه ای فکر کنند اولا کجای دنیا در کشوری یک اپ چنین نفوذ و کارکردی در یک کشور به تنهایی داره، در کجای دنیا و کشورهای مدنظر غربی دسترسی مطلقا به سرورها حتی با حکم پلیس و قضائی و در موارد تروریستی در حد ارائه اطلااعات وجود نداره، و از همه مهمتر کجای دنیا چندین و چند کشور بزرگ و از جمله ابرقدرت موجود اعلام جنگ علنی کرده و به گفته خودش با همه ابزارهای موجود از اقتصادی و سیاسی گرفته تا گروهک و رسانه ) : ولی مهمترین تهدید و ابزار عملی ایجاد آشوب های منطقه ای در کشور قطعا و قطعا تلگرام هست در شرایط فعلی (به نظر من البته، حتی اینستاگرام هم به خاطر ماهیت و فرم ابزار چنین قابلیتی را نداره) و اگر نبود این ابزار بسیاری از این هماهنگی های حتی کارگری محدود شکل نمیگرفت ( حالا قطعا دوستان در نظر دارند که بحث اینجا بحث حق کارگر و مردم و تجمع و آزادی بیان نیست بلکه تحلیل سوء استفاده از شرایط فعلی ضد کشور و خود همین کارگران و مردم هست در مراحل بعد که اولین قربانیان خواهند بود )
-
4 پسندیده شدهسلام علیکم مشکل ما در ایران ، این هست که سعی نمی کنیم مسائل را از دریچه خودش نگاه کنیم ، ( البته منظور جنابعالی و سایر دوستان نیست ) این سئوالی که فرمودید ، پاسخش در نظریات کلاسیک ژئوپلیتیک نهفته است . دهه 50 میلادی ، نقطه اوج جنگ سرد بود و هرآن ممکن بود که دو قدرت برآمده از جنگ با همدیگر در قالب جنگ هسته ای با هم گلاویز شوند ، این وسط هم بازار تئوریهای ژئوپلیتیکی داغ بود ( چون مستقیم به حوزه تحلیل و برآورد نظامی ارتباط پیدا می کرد و می کند ) همانطور که مشاهده می فرمایید ، نقشه تصویر فوق ، شباهت بسیار زیادی به نقشه مورد نظر شما دارد ، حجم فعالیتهای شدید مهندسی ایالات متحده در آلاسکا و همچنین قرارداد محرمانه با گرینلند به منظور استقرار ایستگاه های هشدار دهنده زمین پایه و ایجاد کریدورهای هوایی برای پرواز بمب افکن های دوربرد قاره پیما ، نشان از اهمیت این منطقه در گذشته و حال دارد . در حالی که روسها ، از دهه پنجاه تا کنون ، سرمایه گذاری محرمانه ای را برای ایجاد زیرساختهای نظامی در شمالی ترین منطقه روسیه انجام دادند و بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و از دست دادن اروپای شرقی ( لهستان ، چکسلواکی ) و بخشی از جمهوری های بخش اروپایی ( اوکراین ، بلاروس ، لتونی ، لیتوانی ) ، عملا" تمام توجهات را به این سمت جلب کرده . پی نوشت : الکساندر دوسورسکی ، مشهورترین نظریه پرداز حوزه قدرت هوایی ( ارسال شده در اردیبشهت 1395)
-
4 پسندیده شدهبسم الله............... وضعیت نظامی شمال شرق نیجریه رنگ تیره و یا هاشور خورده مناطق تحت تصرف ویا الوده به گروه تروریستی بوکو حرام است سقوط یکی دیگر از پایگاه های ارتش نیجریه در منطقه باغا تجهیزات موجود در تصاویر تانکهای کاسکاول و اسکورپین و وزرهپوش panhard - پیرانا -کبری امرپ احتمالا ساخت چین به اسم cs-vp -کامیون کراز و راکت انداز گزاد ----------------------- در متن از زرهپوش کاسکاول اسم برده شده در واقع خودرویی که یکی از اعضای بوکو روی برجکش قرارداره پنهارد مدل ای آر سی هستش که تصحیح میکنم یک زرهپوش پنهارد دیگه هم در تصاویر هست اون لوله کوتاهه که پنهارد مدل ELM از دوست و استاد عزیزمون هم جناب crash به خاطر دقت همیشگیش متشکرم
-
3 پسندیده شدهسلام البته اوکراین و سوریه تفاوت های بنیادینی با مدل لیبی دارند . آمریکایی ها در هر سه مورد هدایت از پشت پرده را در دستور کار خود قرار داده و مراحل کار را به متحدین خود واگذار نموده اند . در لیبی وظایف اصلی بر روی دوش فرانسه و انگلیس بود ، در اوکراین بر دوش لهستان و در سوریه ، ترکیه و اردن نقش های اصلی را بر عهده داشتند . با این تفاوت که در لیبی ، فرانسه و انگلیس نقش های رزمی متعارف را داشتند اما لهستان و ترکیه و تا حدودی اردن از طریق رویکرد های نسل چهارم جنگ اقدام می کردند . در مورد ایران هم همین رویکرد های نسل چهارم بیشتر مد نظر خواهد بود . در واقع در ایران هدف اصلی ایجاد سوارم های اجتماعی و همزمان ، بی ثبات سازی پیرامونی و باطبع آن گسترش این وضعیت به مرکز کشور هستش . در موج های سوارم هدف اصلی غرقه کردن نهاد ها می باشد که به نظرم بعید هستش که نیروهای امنیتی و انتظامی از پس این موج ها برنیایند (البته هزینه زایی دارد) . در ضمن یک مورد مهم دیگر وجود دارد و آن این است که جمهوری اسلامی خود توانایی ایجاد سوارم های اجتماعی را دارد . به همین دلیل در این چند ساله سعی طرف مقابل در کمرنگ کردن این توانایی می باشد اما در هر صورت نمی توانند آن را کامل محو نمایند . در مورد بی ثبات سازی پیرامونی هم به دلیل وجود هسته مرکزی قوی در ایران که شامل منابع انسانی در شهرهای بزرگی مانند مشهد ، رشت ، کرج ، تهران ، قم ، اصفهان ، شیراز و اراک و بعضا تبریز(بنا به دلایلی می گویم بعضا) و دیگر شهر های کوچک تر هستند که در حالت عادی مقابله به مثل خواهند کرد و نخواهند گذاشت بی ثباتی را گسترش دهند مگر اینکه بتوانند در مناطق مرکزی سوارم های اجتماعی مخالف و موافق حکومت را همزمان کنند . یعنی شرایط به گونه ای رقم بخورد که مردم در برابر مردم قرار بگیرند . نکته مهم این است که حتی اگر جمهوری اسلامی سرنگون هم شود در شرایط عادی حداکثر در یک بازه چند ساله به قدرت باز خواهد گشت (با اقبال اجتماعی بیشتر از قبل !!!؟؟؟) مگر اینکه بتوانند به گونه ای نیروی انسانی این هسته مرکزی را تحلیل ببرند . در کل طراحی برای ایران بسیار جامع تر و کامل تر از دیگر کشور ها می باشد . موفق و سربلند باشید پ . ن . هستم اما پشت پرده
-
3 پسندیده شدهخرسهای چهارموتوره جدید روسی برای نیروی هوایی تسلیح بمب افکن افسانه ای جنگ سرد به مهمات دورایستای Kh-101 ، قابلیت جدید برای ایجاد دسترسی فرامنطقه ای بنابر گزارشهای منتشر شده ، نیروی هوای ارتش روسیه ، بزودی چهارفروند بمب افکن سنگین ارتقاء یافته Tu-95MS را به سازمان رزم خود اضافه خواهد نمود و این رویداد ، بدان معنا است که روسها ، همچنان به سرمایه گذاری خود برای نوسازی و بهبود قابلیتهای رزمی این بمب افکن ها ادامه می دهند . گونه ای جدید این بمب افکن توربوپراپ ، به احتمال زیاد قابلیت حمل موشکهای کروز برد بلند Kh-101 وKh-102 را دارد که نمونه نخست به کلاهکهای متعارف و دومی به کلاهکهای هسته ای تاکتیکی ، مسلح خواهد شد . به گفته کارشناسان نظامی ، این موشکها که از سال 2012 وارد خدمت رزمی در ارتش روسیه شده اند ، بدلیل ارتفاع پروازی بسیار پایین و کاربرد مواد مرکب در بدنه موشکها ، بدشواری قابل کشف توسط رادارهای دفاع هوایی هستند. با این وصف ، در حالی که طراحی بمب افکن های های TU-95 به اواسط جنگ کره بازمی گردد ( نخستین پرواز 1952) ، طبیعی است که آسیب پذیری آن در برابر جدیدترین سامانه های پدافند هوایی ، بشدت افزایش پیدا نموده ، بالتبع قادر نخواهد بود تا به شیوه گذشته ، دست به اجرای عملیات تهاجمی زنند ، اما زمانی که به مهمات دورایستای دقیق مسلح شوند ، به یک چالش بسیار جدی برای شبکه های دفاع هوایی پیشرفته فعلی تبدیل می گردند. مهمات جدید محمول این بمب افکن ها (Kh-101 وKh-102) پس ازطی بروزرسانی های متعدد ، امروز از سامانه های ناوبری پیشرفته گلوناس بهره می برند که پایایی پروازی آنها را به 10 ساعت رسانده است . در نتیجه ، با توجه به سرعت مادون صوت و افزایش پایایی رزمی این موشکها ، تخمین ها حاکی از آن است که برد موثر آنها به 3000 کیلومتر رسیده ، در حالی که برخی از منابع معتقدند که نمونه هایی که قراراست به نیروی هوایی روسیه تحویل شود ، بردی برابر با 5000 کیلومتر خواهند داشت . بالتبع ، این قابلیت به بمب افکن های جوان شده روسی اجازه میدهد تا در یک فاصله ایمن ، اهداف متنوعی را در سراسر اروپا و حتی سرزمین اصلی ایالات متحده مورد اصابت دقیق قرار دهند ، هر چند برخلاف بمب افکن TU-160 که تمامی مهمات محمول را در درون دهلیزهای داخلی خود حمل می کند ، مهمات فوق الذکر ، بطور کامل بر روی پایلون های خارجی این بمب افکن نصب خواهد شد . بنابر اطلاعات انتشار یافته از منابع روسی ، بمب افکن های ارتقاء یافته نیروی هوایی ، به اویونیک کاملا جدید مجهز شده اند ، ضمن اینکه سامانه های مخابراتی و جنگ الکترونیک آن بصورت کاملا معنا داری برای مقابله با تهدیدات جدید ، مورد بروزرسانی قرار گرفته اند . ژنرال سرگئی کوبیلاش ، فرمانده فعلی هنگ بمب افکن های دوربرد نیروی هوایی روسیه ، معتقد است که بروزسانی این بمب افکن ها ، به گونه ای صورت پذیرفته که طول عمر خدمت رزمی آنها را بین 40-50 سال افزایش می دهد . وی در خصوص سامانه جدید نصب شده نیز معتقد است : " مجموعه ای سخت افزارهایی که برای این بمب افکن درنظر گرفته شد ، شامل سامانه های ناوبری پیشرفته ، سامانه های رادیویی داخلی و خارجی ، سامانه های ناوبری ماهواره ای ، سامانه های سیگنالی هوایی ، سامانه های دفاع از خود مدرن و سیستم های جنگ الکترونیک به روز شده است که به این هواگرد اجازه میدهد تا در شعاع رزمی افزون تری ، وارد عمل شود " در حال حاضر ، نیروی هوایی ارتش روسیه ، همزمان با این برنامه ، کار بروزرسانی بمب افکن های نیمه سنگین Tu-22M3M و همچنین راه اندازی مجدد خط تولید بمب افکن سنگین Tu-160M2 را در دستور کار خود قرار داده است که این امر توانمندی های تهاجمی برد بلند روسها را بشدت افزایش خواهد داد . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : تمامی تصاویر پستهای قدیمی این تاپیک مجددا" بازیابی گردید ...
-
3 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم The Tank is Dead تانک مُرده است قسمت سوم حفاظت از جانور راهحل صنعت برای حفظ تانک دو مفهوم غیرعملی زره واکنشی انفجاری (ERA) و سیستمهای دفاع فعال (APS) است که هر یک هزاران پوند دیگر به وزن اضافه میکنند. در اینجا یک ویدیوی عالی در مورد زره های واکنشی است (ویدیو). این ایده خوبی به نظر میرسد، ولی این انفجار واکنشی بزرگ است و هر کسی را که در بیرون و نزدیکی تانک باشد می کشد،همچنین باعث آسیب رساندن به وسایل نقلیه خودی در کنار تانک می شود و خدمه را تهدید می کند. علاوه بر این، هیچکس در مورد این موضوع بحث و تبادل نظر نمیکند که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی یک ردیف زره واکنشی با توپ اتوماتیک(autocannon) یا تیربار سنگین (HMG) مورد اصابت قرار میگیرد.نمیتوان وقتی پیاده نظام خودی در حال عملیات در کنار تانک هاست این زره هارا غیر فعال کرد ، بعد از انفجار زره واکنشی چندین نفر کشته میشوند ، و پیاده نظام از رفتن به نزدیکی تانک خودداری خواهند کرد. همچنین، زره واکنشی تنها از برخی قسمت های تانک محافظت میکند. مکانیزم عملکردی یک زره واکنشی انفجاری زره واکنشی انفجاری با قابلیت ضد کلاهک دو مرحله ای با نام Duplet بکار رفته در تانک اوکراینی Oplot-M نمونه خرج گود بکار رفته این ویدیو کوتاه نمای بسیار عالی از یک سیستم دفاع فعال یا APS را ارایه میدهد، که هم اکنون به عنوان نجاتدهنده برای تانک به فروش میرسد. این مقاله برجسته هم جزییات بیشتری را ارایه میدهد. APS نیز همانند زره واکنشی مشکل مشابهی با عنوان آسیب به نیروی خودی را دارد.اقدام این دفاع فعال که معمولا با انفجار کلاهک مهاجم همراه است میتواند باعث انفجار و واکنش زنجیره ای در زره های واکنشی تانک های نزدیک شود . علاوه بر این، APS در نبرد به راحتی با ترکش ها و گلولهها و عوامل محیطی مثل انفجارهای توپ اصلی ، باران، یخ، شاخههای درخت، ابزارها و پوتین ها آسیبدیده است . با وجود ادعاهای صنایع ، ممکن است اقداماتی نظیر حضور پرندگان در نزدیکی سامانه ، پرتاب نارنجک های دودزای تانک ، ترکش های حاصل از انفجار زره واکنشی، پرتابه های سامانه های دفاع فعال دیگر و ترکش های گلولههای توپخانه و خمپاره دشمن همه و همه میتوانند باعث واکنش بی مورد سامانه دفاع فعال گردد. همچنین آتش توپهای اتوماتیک و نارنجک انداز های (Grenade launcher) دشمن میتواند باعث واکنش پی در پی سامانه دفاع فعال و در نتیجه اتمام سریع مهماتش منجر شود . نقطهضعف دیگر APS ها این است که تنها قادرند هر چند ثانیه یک هدف را منهدم کنند ، چون انفجار حاصله از اقدام دفاعی اش ، رادارش را کور میکند. بدین صورت پیادهنظام دشمن یاد خواهند گرفت که همزمان دو راکت و یا چند موشک را شلیک کنند، بنابراین یکی از آنها مورد اصابت قرار خواهد گرفت. اجزای اصلی سامانه دفاع فعال اسراییلی ترفی نصب شده بر روی تانک ابرامز سامانه دفاع فعال Quick Kill نفربر استرایکر در یک تست عملکرد سامانه تروفی بر ضد موشک هدایت شونده ضدزره هیچ جنگ عمدهای بین نیروهای مجهز به این سیستمها وجود نداشته است بنابراین تنها میتوان نتایج را مورد بحث قرار داد. تست واقع گرایانه میتواند اطلاعات بسیار زیادی ارایه دهد، اما به این دلیل اتفاق نمیافتد که ژنرال ها و پیمانکاران نظامی با نفوذ، مشتاق نیستند بدانند که ، APS گرانقیمت واقعا کار میکند و یا اینکه تانک ها منسوخ شده اند. APS در آزمونهای ساده و علیه حملات فردی شورشیان موفق بوده است. با این وجود، عقل حکم میکند که این سیستمها برای نیروهای خودی خطرناک است و به راحتی در برابر ازدحام پرتابه ها در میدان جنگ مدرن درهم میشکند. به همین دلیل است که نیروی زمینی و سپاه تفنگدارن ایالاتمتحده تا همین اواخر هیچ علاقهای به این سیستمها نداشتند. مفهوم تیم تهاجمی تانک-پیاده نظام (tank-infantry assault team) از زمان جنگ جهانی دوم که در آن پیادهنظام به منظور محفاظت از خود در برابر تهدیدات از تانک 35 تنی شرمن (M4 Sherman) مسلح به یک توپ 76 میلیمتری استفاده میکرد همچنان به قوت خود باقی است . اما این مفهوم زمانی شروع به محو شدن کرد که تانک بزرگتر پرشینگ (M26 Pershing) در سال ۱۹۴۵ به صحنه نبرد رسید. افراد پیاده نظام از دیدن اینکه یک تانک آمریکایی میتوانست با تانکهای سنگین آلمانی مبارزه کند ، خوشحال بودند،اما تعداد زیادی از سربازان پیاده نظام نیز میگفتند آتش خروجی توپ 90 میلیمتری آن می تواند آنها را از بین ببرد. تانک شرمن (M4 Sherman) و وضعیت تیم تهاجمی تانک-پیاده نظام تانک پرشینگ (M26 Pershing) در طول سه دهه بعد ، تانکهای آمریکایی به تانک ۷۰ تنی M1 آبرامز تبدیل شدند. آتش خروجی از توپ ۱۲۰ mm آبرامز آنقدر خطرناک است که سربازان هنگام شلیک باید پشت تانک بمانند. همچنین یک موتور قدرتمند دارد که به آن شتاب زیاد داده است و به همین دلیل پیاده نظام وحشت دارد که روی آن سوار شود. علاوه بر این، تانک بیش از حد بلند است و موتور توربین گازی آن چنان گرمایی را منتشر میکند که سربازان قادر نیستن برا حفاظت از خود او را از پشت دنبال کنند. در نتیجه، خطرات APS و زره واکنشی نشان می دهد که برای حمایت کردن از پیاده نظام می توانند رد شوند چون تانکهای آبرامز به اندازه کافی برای پیاده نظامی که در کنار آنها میجنگند ، خطرناک هستند. این را نباید فراموش کرد که ، بدون پیادهنظام، تانکها در برابر حملات جناحی غافلگیرکننده دشمن بواسطه سربازان مسلح به راکتهای دوش پرتاب و موشکهای هدایت تصویری کوچک بسیار آسیبپذیر هستند. آتش خروجی از توپ ۱۲۰ mm تانک آبرامز جهت مطالعه بیشتر در این زمینه تاپیک های زیر پیشنهاد میشوند : پ.ن : بیشتر عکس ها خارج از متن اصلی هستن و ولی تمام ویدیو ها ارجاعات خوده افسر سابق هست.... خب احساس میکنم بعد از ارسال این متن وارد فضای ملکوتی خواهیم شد... بیشتر سوالاش واقعیت موجود در میدان رزم هستن ....: به هرحال بازم دوستان دندون روی جیگر بذارید تا 2 قسمت دیگر....
-
3 پسندیده شده5-8304 پس از تمرین انجام رژه هوایی بمناسبت هفته دقاع مقدس در ایران، پاندزهم سپتامبر 2009. دوران پس از جنگ پس از اتمام جنگ فاجعه بار 8 ساله، در سال 1989 سرفرماندهی نهاجا برای حمل و نقل افراد و محمولات درماموریت های پشتیبانی داخلی و پروازهای بین المللی به اروپا تصمیم به راه اندازی یک خط هوایی (ایرلاین) بنام ساها ( سرویس ارتباطات هوایی ارتش) گرفت. در نهایت در تابستان 1990 این هواپیمایی، گواهینامه عملیاتی خود را از ایساکو (سازمان بینالمللی هوانوردی کشوری) دریافت کرد تا زین پس مجاز به انجام پروازهای مسافربری و مرسولاتی داخلی و بین المللی به جز در ایالات متحده و اسرائیل باشد. ناوگان 707 ها در زمان شاه ساعت پروازی پائینی نسبت به بسیاری از ناوگان های فعال 707 در سراسر جهان داشت. جنگ سبب از بین رفتن بیش از 70 درصد از ظرفیت ناوگان هوای فانتوم ها شده بود بنابراین نیازی به 11 فروند 707 و 3 فروند KC-707 برای ناوگان کوچک بازمانده از فانتوم ها نبود. از انجاائیکه ساها در سال 1990 تاسیس گشت بتدریج ناوگان عملیاتی KC-707 ها رو کاهش گذاشت بطوریکه در سال 2005 تنها دو بوئینگ707-3J9C ( به رجیسترهای 5-8101 و 5-8104) در نقش تانکر، عملیاتی بودند و این تعداد در مابین سالهای 2007 تا 2012 به یک فروند (5-8104) کاهش یافته بود با این حال معمولن سه 707 فعال در این ایرلاین حاضر بودند که میتوانستند در شرایط اضطراری با تغییر کاریری از انان بعنوان سوخترسان استفاده کرد. نوسازی آشیانه جمهوری اسلامی ( آشیانه سلطنتی سابق) مستقر در مهرآباد معمولن برای پروازهای مقام های حکومتی یک فروند 707 عملیاتی نهاجا را در دسترس دارد. از میان 707 ها عمومن 5-8308 مورد استفاده قرار میگیرد که بنا به گزارشات از همان زمان تحویل در 1976 دارای یک کابین VIP بوده است. این هواپیما پس از رنگ امیزی جدید در 2001 (بعنوان دومین 707 اختصاصی) صاحب شماره 1002 شد و یکسال بعد طی دوره اورهالی با برداشته شدن سیستم سوخت رسانی هوایی اش بطور کامل تبدیل به یک نمونه مسافربری شهری شد. پس از گدشت ده سال این هواپیما برای دریافت بهبودهای جزئی در بخش اویونیک و بروزرسانی اساسی در بخش موتورها به مرکز نگه داری و تعمیرات اساسی (اورهال) فارسکو فرستاده شد. بسته اویونیکی جدید شامل رادار هواشناسی، سامانه مدیریت پرواز جدید، اخطاردهنده تقرب زمین و سامانه های دیگری میگشت. موتورهای پرت اند ویتنی JT-3D-3B آن با نوع جدیدی از پوشش موتور و clamshell جدید ( مترجم: نوعی ساختار و قطعات که در روند معکوس کردن نیروی پیشران جلوی مسیر جریان را مسدود می کنند) که منجر به کاهش نویز و صدای موتورها میگردید، اصلاح شدند. پس از اورهال، نخستین پرواز بررسی ساختاری این هواپیما در دوازدهم مارچ انجام شد و هم اینک 1002 در خدمت آشیانه جمهوری اسلامی قرار دارد. در خصوص نمونه دیگر، نوسازی دومین 707 اختصاصی (EP-AJE/1001) نیزآغاز شده است. پرواز پست فنسر شیرازی، تامکت اصفهانی و فالکروم تهرانی اطراف مادربزرگ 5-8304 در رژه هوایی بمناسبت هفته دفاع مقدس ایران. سپتامبر 2009. عاقبت با اعلام ایکائو مبتنی بر اتمام گواهی نامه پرواز ساها در آخر آوریل، و انجام تنها دو پرواز 707 بوسیله این ایرلاین در ژانویه، سبب قوت گرفتن احتمالاتی نظیر انحلال ساها و بازنشسته کردن تمامی بوئینگ های فعال ان در سالهای 2011 و 2012 شد. در نهایت بدنیال اتمام گواهی نامه پروازی، در نهم آوریل تمامی پروازهای ساها متوقف شد، با این حال سخنگوی ایکائو تصریح کرد که اگر هواپیمایی ساها موفق به تامین گواهینامه معتبر ایمنی و رسمی از سوی شرکت بوئینگ برای هواپیمای خود شود اجازه پرواز مجدد آنان صادر خواهد شد. پس از این اتفاقات، دو فروند بوئینگ 707 (ساها) دوباره لباس (رجیستر) نظامی بر تن کردند. نتایج مثبت بروزرسانی 707-1002 بخصوص کاهش صدای موتورهای آن سبب انجام برنامه مشابه دیگری برای ناوگان باقی مانده 707 ها که از نظر مقررات آژانس ایمنی هوانوردی اروپا (EASA) صلاحیت پرواز به اروپا را داشتند، شد. 707 سابق عراقی بروی رمپ کاسپین در مهرآباد. منبع تصویر ادعای خوراک شدن این هواپیما بهمراه دو 707 دیگر ( YI-AGE و YI-AGF) عراقی (مهاجر به امان) برای تامین قطعات نهاجا دارد. نهاجا به لطف چهار فروند بوئینگ 707-386C سابق هواپبمای ایران (ایران ایر) که پس بازنشستگی در اواخر دهه 90 در اختیار این نیرو قرار گرفته بودند، ذخیره خوبی از قطعات یدکی 707 ها در اختیار داشت بطوریکه از این تعداد دوفروند در اوایل سال 2000 بعنوان هواپیمای باربری مورد استفاده قرار گرفتند و دو فروند ذخیره شده دیگر در نهایت فدای نیاز تامین قطعات سایر 707 ها شدند. علاوه براین یک فروند بوئینگ-707-370C خطوط هوایی عراق (به رجیستر YI-AGG) نیز که بهمراه 147 هواپیمای عراقی دیگر در ماجرای مشهور "فرار به ایران" پس از جنگ نخست خلیج پارس وارد ایران شده بود در اختیار نهاجا قرار داشت. از آنجائیکه تامین تانکرهای جدید از بوئینگ، ایرباس و یا حتی ایلیوشن ناممکن بود لذا نهاجا برنامه ای برای حفظ عملیاتی ناوگان 707 های خود را ریخت. از طرف دیگر با توجه به اینکه طرحی برای جانشینی ناوگان سالخورده فانتوم این نیرو نیز وجود ندارد پس 707 ها می توانستند برای سالیان دراز دیگری نیز در خدمت باقی بمانند. با تمام این صحبت ها و ایضن کمبودهای شدید اما نهاجا در ماه حداقل چهار سورتی پرواز تمرین سوختگیری هوایی برای خلبانان جنگنده های فانتوم و تامکت خود ارائه میدهد و 707 های شناسایی آن نیز همچنان در حال رصد فضای ایران میباشند. 707های نهاجا: با اندکی دخل و تصرف. .AirforceMonthly-October2013
-
2 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم "کار باید تشکیلاتی باشد" دشمن از سازماندهی میترسد، دشمن از پیوستگی و تشکل نیروهای عظیم مردم به یکدیگر می ترسد هر چیزی که تشکل ایجاد کند دشمن با او مبارزه می کند و و سازماندهی یک چیزی است که در جامعهی ما سوابق درخشانی ندارد. یک کار تشکیلاتی ، یک کار جمعی ، خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گم کند؛ که این گم کردن عین باز یافتن به نحو درست است. چیزی کم نمیشود از آدم، چیزها افزوده می شود. من مثال می زنم به آن لیوان آبی که داخل آن یک حبه قند را شما می اندازید. این حبه قند یک چیز مشخصی (ذات و هدفش شیرین کردن اب است) است، به قدر خودش شیرینی دارد. وقتی در (لیوان آب) انداختی، تمام است، یعنی یک دانه از این ذرات ریزی که زیر دندان می آمد و صدا می کرد و خودش را نشان می داد که هان! منم؛ یک دانه از اینها باقی نمی ماند، تمام حل می شود در آب. در آنجایی که قبل از آن یا بعد از آن، ده حبه قند دیگر هم حل شده. اما به نظر شما از این حبه قند یک ذره اش از بین رفت؟ هیچ چیز از آن از بین نرفته است. این قند یک ذره کم نشد، بلکه یک خورده به آن زیاد شد. زیرا آن مقدار شیرینی که در این قند بود با شیرینی های دیگری که در قند های دیگر بود جمع شد(با حل شدنش ورای هدفش رسید که شیرینی بیشتر اب باشد) و در تمام اجزای این آب حل شد، سرایت پیدا کرد، چیزی هم از آن کم نشده، اما آن تشخص خودش را از دست داده، آن فردیت خودش را از دست داد؛ یک تشکیلات باید این جور باشد.. مقام معظم رهبری دوستان حتما بالا رو بخونن بعد بریم سره اصل داستان ... با هماهنگی های به عمل آماده قراره شده تیم تحریریه رو دوباره راه بندازیم و از دوستان درخواست داریم که آمادگیشون رو اعلام کنن. مواردی رو در ادامه به عنوان پیشنهاد اعلام میکنیم به جهت شروع بحث طرح کردیم که به شرح زیر است : برای شروع به کار تحریریه انجمن موارد زیر طرح کردیم : اهداف ماموریت ها زمینه رویکرد ها ساختار به کارگیری اعضا برنامه ها اهداف : ارتقای دانش نظامی در سطح جامعه (عوام) و ایفای نقش مشورتی در حوزه دفاعی برای نهاد ها (خواص) ماموریت ها : بستر سازی برای فعالیت علاقه مندان به حوزه نظامی انجمن ... انجام گرفته پیام رسان ها ارائه مقالات ترویجی و تحلیلی- انتقادی به مراکز تصمیم گیر نظامی و سیاسی بولتن ها فصل نامه پوشش اخبار و رویداد های حوزه دفاعی و امنیتی تاپیک ها ....... انجام گرفته صفحه اول سایت فصل نامه کامنت ها در پیام رسان ها افزایش هدفمند و روشمند سطح دانش کاربران انجمن و عموم ایجاد سیر مطالعاتی در انجمن فصل نامه صفحه اول سایت کامنت ها در پیام رسان ها و..... با توجه به ماموریت ها ، ابزار ها و محیط هایی که انجمن قدرت اثرگذاری در اون ها رو داره به شرح زیر هست : زمینه : اگر هدف رو نقطه ای که میخواییم بهش برسیم و ماموریت ها رو مسیر هایی که مارو به اون نقطه میرسونه در نظر بگیریم ، زمینه مصداق قطب نما برای ما هست . اتصال دهنده واقعیت موجود و برنامه های ما.درواقع زمینه باعث میشه توان و زمان ما در موارد مهم مصرف بشه و معطوف بشه . با این توضیح زمینه رو دو مورد زیر پیشنهاد دادیم : جنگ ترکیبی (سطح کلان) جنگ چند حوزه ای (سطح نظامی) رویکرد ها : با درنظر گرفتن زمینه ها ، که به ما موضوعات مورد بحث در حوزه ها رو نشون میدن 2 رویکرد زیر طرح شد: رویکرد آگاهی بخشی : توجه داره به این موضوع که در این مبحث دارای کاستی های بسیار هستیم و اون مبحث درک نشده و یا فراموش شده. مواردی که با این رویکرد دنبال میشن باید عمیق تر بررسی و شرح داده بشن ؛ مثلا باید اهمیت قدرت هواپایه رو برای عموم و خواص چه سیاسی و چه نظامی خوب شرح بدیم..... رویکرد دانش افزایی : توجه داره به این موضوع که اهمیت اون حوزه درک شده ولی نیاز به کار بیشتر و عمیق تر هست . مثلا در حوزه پدافند یا موشکی اهمیت موضوع درک شده و باید شروع به تحلیل موارد مختلف و انتشار اخبار و تکنولوژی های روز بکنیم و.... مورد بالا صرفا از جنبه نظامیون طرح شده از نظر سیاسیون و عوام این رویکرد ها جابه جا خواهد شد ساختار اعضا : برای اعضا ساختار زیر رو تهیه کردیم که البته برای فصل نامه هست. توجه بفرمایید که پیشنهاد هست صرفا : دیدبان : این فرد نقش تهیه محتوا رو بر عهده میگیره و در این طرح به عنوان دیده بان ، منابع موضوعاتی رو که در برنامه ها اومده شناسایی میکنه و به پژوهشگر می رسونه... مترجم : شاید تعداد زیادی باشن از کاربران عادی که توانایی تولید محتوا رو ندارن ولی قدرت ترجمه دارن ... پژوهش گر : کسی که به اون حوزه مسلط هست و توانایی جمع اوری ، ترجمه و تالیف مبحث رو به تنهایی داره وهمچنین توانایی غربال منابع جمع اوری شده توسط دیده بان و انتقالش به مترجم ها رو داره ... به عنوان نمونه برای فصلنامه روند به کارگیری اعضا : با توجه به ماهیت کاربران انجمن که دارای سیالیـت هست و معضلات همیشگی کاره گروهی که از قضا برای انجمن بسیار گران تمام شده !! ، تصمیم گرفتیم تیم تحریریه ، بسته و به صورت وی ای پی فعالیت نکند. و هر کاربری فارغ از نوع اکانت در همان سطح و در حد توان به پیشبرد برنامه ها کمک نماید. از مزیت طرح ریزی دقیق و مفصل برنامه ها و موضوعات نیازمند بررسی در تمام حوزه ها و اعلام عمومی آن در یک تاپیک مجاز (در دسترس تمامی کاربران) : تا حدودی معضل متوقف شدن یک "تحریریه بسته" به هرعنوان از قبیل : ایجاد تنش در تیم و خروج گروهی اعضای تحریریه از انجمن ، باند بازی ، فشار زیاد بر تیم تحریریه و منصرف شدن اعضا از ادامه فعالیت و.... جلوگیری می شود. با توجه به اینکه کاربران معمولا دارای یک عمر فعالیتی در انجمن هستد (ممکن از یک هفته تا چند سال با نوسانات مختلف ) ،و از انجا که "تیم تحریریه به صورت باز " عمل میکند و در کنار آن برنامه های مشخص همراه با منابع تهیه شده آن در دسترس همگان هست ، انجمن میتواند از تمام کاربران با فعالیت مستمر یک هفته تا چند سال استفاده مفید کند.....(یعنی هیچ کس از دستمون در نره ) به دلیل اینکه برنامه ، موضوعات و تا اجا که برسیم منابع تهیه و به صورت مدون در تاپیک مجزا قرار داده شده ، در صورت انهدام تیم حاضر ، تیم بعدی در سال یا سال های اینده نیاز ندارد از اول شروع کنه .... برنامه ها : . . . ..... دیگه برای برنامه ها باید بحث و بررسی کنیم به توافق برسیم.دست جمیع دوستان رو میبوسه خب تا اینجا کلیات رو گفتیم و درک کردید که میخواییم کجا بریم حالا طبق فرمایش جناب MR9 : اول دوستانی که مایل به همکاری هستن ، آمادگی خودشون رو در نظر سنجی اعلام کنند ..... بعد شروع به بحث در مورد جزییات و برنامه ها بکنیم....انشالله تهیه کننده و پیشنهاد دهنده :remo ، tiktak ، MR9
-
2 پسندیده شدهانتشارات؟! تمام الگوی شما موجود هست و مدتهاست که سایت بر همین اساس چیده شده، و بر همین اساس هست که هیات تحریریه و طبقه بندی های موجود رو داریم، در جامعه پژوهش (حوزه دفاعی) هم متاسفانه کسی نیست که سایت رو نشناسه!، حالا هی با ما جدل کن تا نیات ما رو بکشی بیرون!،روی این متن پایین دقت کن تا پس کله منو بخونی: از 19هزار کاربر سایت 100 نفر سالی 3 تاپیک هم کفایت میکنه، ایجاد انگیزه و تشویق به تولید مطلب بصورت موردی روی هر کاربری که یک پست یا ایده رو مطرح میکنه بهتر از مشغولیت مستقیم عده ای خاص هست، هیات تحریریه کمک میکنه کسی که میخواد زکات سالانه اش رو بده، در چه حوزه ای بده که اثر کنه، بجای سازماندهی نفرات در قالب های مسئولیت آور، سازماندهی محتوا ارجح تر هست و از محتوا ارجح تر پرورش متفکر نظامی که حوزه ای رو عمیقا مطالعه کرده باشه، که البته بدست نمیاد مگر اینکه کسی عمیقا مطالب مختلف رو مطالعه و ترجمه کرده باشه و ماحصل مطالعه اش رو برای اشتراک(همون زکات واجب) بگذاره توی سایت، البته اصلا اهمیتی ندارد که زیر چتر میلیتاری و سازماندهی سایت باشد یا نه،... متن بالا رو برای داشتن یه تصویر بزرگ در نظر بگیر، فکر کن بچه ها تو بوشهر جلوی مارین ایستادن و دارن عملیات طراحی میکنند، کمتر از یک ساعت وقت دارند، نه به اینترنت دسترسی دارند و نه تجهیزات دشمن رو میشناسند... بحث رو تو استاتوس ادامه میدم.
-
2 پسندیده شدهامیر سرتیپ خلبان مهدی هادیان معاون هماهنگ کننده نیروی هوایی ارتش همچنین از الحاق جنگندههای نسل ۵ به نهاجا در آینده نزدیک خبر داد و گفت: مردم عزیزمان مطمئن باشند به حول و قوه الهی این نسل از جنگندهها را به نمایش خواهیم گذاشت و آمادگی داریم تا در ادامه راه شهدا و در راستای اجرای منویات مقام عظمای ولایت با قدرت از آسمان کشورمان دفاع کنیم . دو تا پروژه نسل پنج در کشور هست یکی قاهر که پرنده سبک هست یکی هم پروژه اوج که پروژه سنگین هست بحث خرید از روسیه و چین هم مطرح بوده که تو خود این کشورها هنوز نسل پنج عملیاتی نشده (j-20 تازه داره عملیاتی می شود و j31 و پکفا هم فعلا هیچ) . قوی ترین احتمال همان قاهر هست که حواشی زیاد دارد بحث پیشران (j90 یا rd33) بحث اویونیک و.. . خداکند خبرهای خوب بشنویم ان شاءالله
-
2 پسندیده شدهدر مورد نکته 2 تون، اصلا فلسفه استفاده از چنین هواپیماهایی، بمباران در ارتفاع بالاتر از دسترسی پدافندهای کوتاه برد است. اگر چنین طرحی ایجاد شود هرگز در ارتفاع پایین که سامانه هایی مانند موشکهای دوش پرتاب یا پدافندهای توپخانه ای می توانند پوشش دهند ظاهر نمی شود. این کاملا با AC130 متفاوت است چون گانشیپها برای پشتیبانی آتش نزدیک مجبور هستند در ارتفاعات پایین پرواز کنند. پی نوشت : یکی از فانتزی های من از قدیم، جا دادن یک موشک 5V28MN هفت تنی سامانه اس 200 در هرکولس و رهاسازی اون با چتر بوده، اون وقت یک آواکس کیلر با برد 600 کیلومتر و سرعت هشت ماخ داریم!!
-
2 پسندیده شدهآقو ناموسن سه تا توربوفن مشابه فاکس هاوند داره؟ جدی لازم شد روشون فوکوس کنیم! راستی دقیق چند تا توپولف-154 داریم ؟ با همه فرمایشات شما در مورد ریسک تغییر کاربری هرکولس ها موافقم و به همین خاطر پیشنهاد دادم که اگه نهاجا احساس نیاز به بمبر فوق سنگین میکنه میتونیم به توپولف-154 فک کنیم کاش لطف میکردید و نظرتون راجبه این پیشنهاد حقیر سراپا تقصیر رو هم مرقوم میفرمودید
-
2 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ؛ بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش سیزدهم) مین های پیاده نظام (بخش اول) Glasmine 43 : مین ضدنفر شیشه ای گلاس مین -43 ، اولین مین ویژه و خاص نازی ها است که در این پست آن را مورد بررسی قرار می دهیم. این مین تولید سال1944 در کشور آلمان است. بدنه این مین شیشه ای می باشد که استفاده از شیشه با 2 هدف کاملا متفاوت بکار گرفته شده است. هدف اول ممانعت از شناسائی مین توسط دستگاه های مین یاب مورد استفاده توسط متفقین که عمدتا بر مبنای شناسائی فلزات در زیر خاک عمل می نمودند. هدف دوم هم مبتنی بر اقتصاد جنگ بود که عملا بجای مصرف فلزات در بدنه این مین ها ، این صرفه جوئی باعث این میشد که فلزات در سایر حوزه های صنایع تسلیحاتی بکار گرفته شوند. در خلال سال های 1944 و 1945 تقریبا 11 میلیون عدد از این مین ها در صنایع تسلیحاتی آلمان تولید گردید که تعداد 9.7 میلیون آن در پایان جنگ در انبارهای ارتش نازی یافت گردیده و منهدم شدند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Glasmine_43 S-mine 35 : دومین مین مورد بررسی در این پست ، مین ضدنفر جهنده اس-مین-35 ، معروف ترین مین آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. این مین برای نخستین بار در سال 1935 رونمائی شد و سپس در سال 1944 نسخه ای بهینه شده از آن در خط تولید قرار گرفت. باتوجه به سیاست ها و تاکتیک های تهاجمی ارتش آلمان در نیمه نخست جنگ جهانی ، نیاز به استفاده فراگیر از تجهیزات دفاعی نظیر میادین مین کمتر احساس میشد و از مین گذاری فقط برای حفاظت از مراکز مهم نظامی و فرودگاه ها استفاده میشد ، به همین دلیل از این مین در خلال سالهای 1935 تا 1945 ، حدود 2 میلیون عدد تولید گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/S-mine Teller mine : مین ضد تانک تلر مین (مین بشقابی) ، سومین مین مورد استفاده نازی هاست که در این پست به بررسی آن می پردازیم. نسخه اول این مین تولید سال 1929 در کشور آلمان است (Teller mine 29). البته در سال های 1935 ، 1943 و 1944 ؛ نسخه های بهینه سازی شده این مین با نام های Teller mine 35 ، Teller mine 43 و Teller mine 44 هم ساخته شدند. طبق اطلاعات موجود ، تا پایان سال 1944 ، تقریبا 4 میلیون از این مین ساخته شده بود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Teller_mine Topfmine : آخرین مین ورماخت است که در این پست به معرفی آن می پردازیم مین ضدتانک توپف مین است. بدنه این مین هم از تکه های چوب خرد شده و فشرده شده (چیزی شبیه نئوپان یا MDF های امروزی) بعلاوه مقوا که بوسیله قیر بهم متصل شده بودند ؛ تشکیل شده بود. این بدنه غیرفلزی در واقع از کشف مین توسط دستگاه های مین یاب ساخته شده متفقین ممانعت می کرد. البته نمونه هائی از این مین که با بدنه ای ساخته شده از سفال و یا شیشه هم ساخته شده بودند توسط متفقین کشف شده است. این مین در سال 1944 ساخته شد ، اما از آمار و مقدار تولید این مین اطلاع دقیقی در دسترس نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Topfmine ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی سایر مین های مورد استفاده نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
2 پسندیده شدهسلام، ممنون توجه و وقت ارزشمند شما، در مورد نحوه فریب، با فرض درستی این ماجرا، از لحاظ تئوری جنگنده های عراقی با استفاده از جنگال، میزان بازتابش راداری خود (افزایش) در حد 707 های نهاجا (کاری به فرکانس رادارها و ... ندارم) نشان میدادند که خوب از اونجائیکه نوع هواپیما در اسکوپ رادارهای مثلن زمین پایه بر اساس همین میزان بازتابش راداری آنها مشخص میکند (موارد دیگری نیز در این امر دخیل هستند همچون iff و ... که خوب اشاره ای به انها نشده است ) آنها از نحوه شناسایی هواپیما در سامانه های راداری سواستفاده کرده و وارد حریم هوای ایران شده و ... حالا اینکه چگونه به سطح مقطع راداری 707 پی بردند و یا این کار رو انجام میدادن، سوالیه که با توجه به پروازهای مسافربری این پرنده در سطح بین الملل و استفاده از روشهای جنگال می توان به ان پاسخ داد.
-
2 پسندیده شدهچهاردهم آپریل2009، EP-SHK (5-8312) لحظاتی بعد از برخواستن از مهرآباد. چهار ماه قبل با تصادف با پرندگان در هنگام تیک آف، متحمل اسیب های بدی در ناحیه بدنه و موتور شد. برای انتقال از تهران به تاسیسات هواپیماسازی ایران حسابی وصله بندی شد. مادربزرگ های ایرانی، نیروی هوای ایران همچنان اپراتور هواپیمای بوئینگ-707. از ناوگان اصلی 14 فروندی هواپیماهای بوئینگ 707-3j9c در پیش از انقلاب، تعداد معدود و انگشت شماری همچنان توسط نیروی هوای ارتش ایران (نهاجا) عملیاتی می باشند. این هواپیماها مابین سالهای تا تحت برنامه "مرکز صلح" مستقیمن از شرکت بوئینگ تحویل ایران شد و (پس از دگرگونیهای بسیار در روابط دو کشور پس از انقلاب 57) امروزه در خدمت نیروی هوای تغییر نام یافته ایران میباشند. هواپیماهای که در نهاجا ملقب به "مادربزرگ" میباشند، در تقش های مختلفی از جمله تانکر سوخت رسان، مقر فرماندهی هوابرد برای الینت ( جمع اوری و تجسس الکترونیکی هوابرد)، ترابری و حمل و نقل قامات مهم (VIP) مورد استفاده این نیرو قرار دارند. از این میان دو فروند از آنها بعنوان اخرین نمونه های مسافربری در جهان همچنان در خدمت نهاجاست. با وجود اینکه بیش از 55 سال از نخستین پرواز نمونه اولیه هوایمای بوینگ 707 در جهان میگذرد ولی امروزه این هواپیما همچنان در خدمت هفت نیروی هوایی و سه شرکت هواپیمای غیرنظامی می باشد. تهیه بوینگ های عظیم. بوئینگ 707 اختصاصی، 1002/EP-AJD ( همان 5-8308 سابق) نخستین 707 ایرانی است که در سال 2012 دستخوش بروزرسانی در بخش اویونیک و موتور در مرکز فارسکو شد. در سال 1972 دارای های نیروی هوای شاهنشاهی ایران در قالب 14 گردان جنگی و تاکتیکی و یک گردان شناسایی، از 30 فروند جنگنده F-4D فانتوم-II، تعداد 32 فروند از نمونه های جدید تر و تازه نفس تر فانتوم E (جنگنده های که تحت برنامه " ثبت صلح-2 " تحویل IIAF گشت)، 125 فروند تایگر A/B، 12 فروند نمونه تجسسی تایگر،RF-5A، و دو فروند شبح شناسایی RF-4C (پرندگانی که به طور دایم در اجاره USAFE یا سرفرماندهی نیروی هوایی یالات متحده در اروپا بودند) تشکیل میگشت. در همان سال مذاکراتی میان IIAF و گروه مشاوره کمک های نظامی ایلات متحده (MMAG) در مورد 707ها در جریان بود . مذاکرلتی که در نهایت تحت برنامه فروش خارجی نظامی ایلات متحده به شناسه "مرکز صلح"، منجر به امضای قراردادی میان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و شرکت بوئینگ بمنظور خرید 13 نمونه باربری/سوخترسان از هواپیمای بوئینگ 707 بر پایه مدل 320C هریک به قیمت تقریبی 110 میلیون دلار با تاریخ شروع تحویل از 1974، گشت. در بیستم فوریه 1974 نخستین پرواز (بشماره 20830) از نخستین هواپیمای سفارشی به رجیستر N1790B از سوی شرکت بوئینگ در تاسیسات این شرکت در شهر واشنگتن انجام شد. دو ماه پس از آن، دومین هواپیمای تکمیل شده پس از پشت سرگذاشتن تمامی آزمایشات پروازی و زمینی پس از گدشت 9 روز از تحویل هواپیمای نخست به IIAF در بیستم ماه می به این نیرو تحویل داده شد و در نهایت اخرین دسته شش فروندی از نمونه های تولید نخست 707های قرارداد، با سریالهای 5-241 الی 5-246 در شانزدهم دسامبر تحویل ایران داده گشت. در اتفاقی نادر، نخستین سوختگیری جت های نیروی هوایی ایران نه در آسمان این کشور بلکه کیلومترها دورتر از خاک آن و در ایالات متحده رخ داد! در سی ام مارچ 1972 یک فروند جنگنده F4-E از برنامه "Peace Roll II" (برنامه ای که تحت آن جنگنده های فانتوم تحویل ایران گشت) از بوئینگ 707 به رجیستر 5-241 از برنامه "Peace Station" بر فراز خاک ایلات متحده سوختگیری کرد تا بعنوان نخستین عملیات سوختگیری هوایی هواپیماهای نیروی هوای ایران در تاریخ هوانوردی این کشور به ثبت رسد. بوئینگ 5-8304 تنها تانکر 707 عملیاتی در سال 2009 بود. در این تصویر در حال سوختگیری هوایی به دو فروند تامکت سابق گردان 62ام بوشهر در جریان رزمایش میلاد نور ولایت در نزدیکی پایگاه 10ام چابهار دیده می شوند. دوسال بعد تحویل دسته دوم بوئینگ های KC707 با شماره ساخت 21123 الی 21129آغاز گشت، در ایران این هواپیماها رجیسترهای 5-8307 الی 5-8313 دریافت کردند تا با رجیستر سری نخست شان با رجیسترهای 5-8301 الی 5-8306 هماهنگ باشند. تحویل دسته دوم 707 ها از بست و هفتم فوریه 76 اغاز و با تحویل 5-8313 در چهاردهم دسامبر همان سال تکمیل شد. تمامی KC707 های گروه دوم به سیستم سوخت رسانی هوایی با بیم سوختگیری مدل 1080 از نوع سبدی ساخت شرکت BEECHCRAFT مجهز گشته بودند لذا توانایی سوخت رسانی به جدید ترین ناوگان هوایی تحویلی IIAF، تامکت ها را نیز داشتند. شش هواپیمای گروه نخست نیز بعدن برای نصب سیستم سوخترسانی 1080 روانه ایالات متحده شدند. تصویر بسته ای از بیم سوخت رسانی مدل 1080 بروی بوئینگ 5-8304. در سال 1976 اخرین سفارشات ایران برای بوئینگ 707 انجام شد، یک بوئینگ 707-386C مخصوص ،VIP، برای شخص شخیص محمدرضا پهلوی و یک 707-3J9C برای نیروی هوایی شاهنشاهی ایران. هواپیمای مخصوص 707-386C بطور ویژه ای طراحی گشت و علاوه بر ترکیب با یک APU (تقریبن نوعی ژنراتور برق کمکی) به درخواست شاه، کابین داخلی شبیه به مشخصات نیروی هوایی ایالات متحده در آن نصب شد. این هواپیما که در ایران بنام "شاهین" لقب گرفت در سوم می 1978 تحویل ایران گشت و بترتیب رجیسترهای نظامی و غیرنظامی 1001 و EP-HIM دریافت کرد. آخرین KC-707 (21475) با سریال 5-8314 در بیست دسامبر 1978 تحویل نیروی هوایی شاهنشاهی ایران شد. تصویری نادر از KC-707 5-8306 در طول تمرین سوخت رسانی به فانتوم و فتوفانتوم های گردان 31ام در نزدیکی پایگاه نوژه در اوایل 1990. در این تصویر، 5-8306 با رنگبندی استاندارد ترابری (دهه 90) نهاجا و نماد گل لاله بزرگ دیده میشود. پروژه بزکوهی، 707 های شناسایی! به اعتقاد ایران، این کشور از چندین سال گذشته صاحب دو فروند هواپیمای الینت عملیاتی از نوع 707 است (مترجم : هواپیماهای صدف و صبا). هرچند تجهیزات نصبی این هواپیماها نامشخص هستند اما به احتمال فراوان تجهیزاتی بومی با ویژگیهای متمایز میباشند که گیرنده های آن در قالب برامدگیهای در زیربدنه هواپیما در محل اتصال بالها قرار گرفتند. در 1975 نیروی هوایی شاهنشاهی ایران با اجازه نصب اخرین تجهیزات تجسسی و نظارتی کمپانی معظم راکول بروی دو فروند C-130 هرکولس و دو فروند بوئینگ 707-3J9C خود، بخشی از پروژه 550 میلیون دلاری سیا/ناسا، برنامه بزکوهی گشت. نخستین 707، هواپیمای به شماره 5-245 (شماره سریال 20834) بود که بوسیله شرکت E-Systems در تگزاز دستخوش تغییراتی گشت. یک سال بعد دومین بوئینگ (5-247 / 21123) مشمول تغییرات و نصب تجهیزات مشابه گردید. بسته الینت (نصب شده بروی 707ها) شامل سامانه جاسوسی سیگنال (SIGNIT) با زیرسیستم های ارتباط رادیویی متناظر، پنج دوربین بردبلند قرارگرفته بصورت عمودی و مورب در پشت درهای کشویی اصلاح شده، در زیر بدنه و در قسمت اتصال بالها به بدنه و یک سیستم های ارتباطی VHF/UHF مقاوم در مقابل اخلال، بهمراه تعدادی دیگر سامانه نامشخص، بود. علاوهبر موارد فوق یک بسته دفاع از خود شامل دریافت کننده اخطار راداری (RWR)، دو پخش کننده چف/فلیرنیز برای 707 ها برنامه ریزی شده بود منتها از سال 1980 تنها اخطار دهنده RWR بروی آنان نصب شد. در حالیکه هر دو 707 الینت تحت آزمایش و توسعه بودند انقلاب اسلامی در ایران رخ داد. بدنیال بحران گروگان گیری کارمندان سفارت خانه ایلات متحده در ایران، تمامی قراردادهای نظامی فی مابین دو کشور به حال تعلیق درآمد و بطبع دو 707 الینت نیز تحت تحریم قرار گرفته و در ایلات متحده باقی ماند. هرچند بحران گروگان گیری در بیستم ژانویه 1981 با آزادسازی کارمندهای سفارتخانه در تهران به اتمام رسید اما در حالیکه دو کشور در حال مذاکره بودند این اعتقاد وجود دارد (دلیل اصلی آزادسازی گروگانها) ارسال سلاح از جمله دو 707 الینت به ایران در عوض گروگانها بوده باشد. هرچند ایالات متحده ادعای برداشتن تمامی تجهیزات حساس و تحویل هواپیماها با پیکربندی ترابری به ایران را دارد اما در حقیقت تمامی سامانه های الینت اشاره شده در قرارداد دوران شاه بروی آنان باقی ماند. بحبوحه جنگ. با تهاجم میگ-23 های نیروی هوای عراق در بیست و دوم سپتامبر 1980 به فرودگاه مادر مهرآباد (تهاجمی که با خود اسیب دیدگی یک فروند F4-E، یک فروند C-130 و KC707 به رجیستر 5-8302 بروی زمین بهمراه داشت) رسمن جنگ توسط عراق آغاز شد. ناگفته نماند که پیش از تهاجم هوای عراق، نیروی هوایی ایران که اینک نهاجا (نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی) خوانده میگشت بوسیله حکومت جدید ضعیف گشته بود بطوریکه بیش از 80 درصد از افسران و پرسنل آن از کار معلق، بازداشت و یا حتی اعدام شده بودند. در پاشخ به تهاجم هوایی عراق، سرفرماندهی نهاجا تمامی هواپیمای در معرض خطر و بیحفاظ را در تمامی پایگاه های هوایی این نیرو در سراسر کشور پراکنده کرد که در این بین، هواپیماهای ترابری پایگاه یکم (تهران) و هفتم (شیراز) نیز مشمول این تصمیم گشتند. در تهاجم نخست هوای عراق، 707 اشاره شده برقم ایجاد 320 سوراخ بروی بدنه اش در اثر ترکش های بمب های سقوط آزاد عراقی، آسیب جزیی دید بطوریکه بعدها این هواپیما بوسیله صنایع هواپیماسازی ایران مرمت و بازسازی گشت. بنا به اطلاعات استخبارات صدام حسین، در زمان شروع جنگ نهاجا 12 فروند 707-3J9C در اختیار داشت که از این تعداد 10 فروند در داخل ایران و دو فروند دیگر (5-8205 و 5-8207) از نوع تجسس الکترونیک هوابرد مرتبط با پروژه بزکوهی (IBEX : برنامه فوق محرمانه نظارتی میان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، و کمپانی راکول در ایران برای جاسوسی از شوروی) بنا به تحریم حکومت جدید از سوی ایلات متحده در ایالت تگزاس قرار داشتند. در این بین چیزی در مورد آخرین 707 های تحویلی، 5-8313 و 5-8314، که امروزه شایعاتی در موردشان نظیر تحریم آنان توسط ایلات متحده وجود دارد، وجود ندارد. در طول جنگ 707 ها برای تحقق پوشش 24 ساعته گشتهای هوایی جنگنده های F-14 بر فراز میادین نفتی جنوب و سواحل شمالی خلیج پارس بکار گرفته شدند علاوه بر این، در معیت تامکت ها وظیفه پشتیبانی از تمامی عملیات های دوربرد جت های F-4 و RF-4 در عمق خاک عراق، بر عهده 707 ها بود. علاوه بر نیروی هوایی ایران، نیروی هوایی عراق نیز بطور غیرمستقیم از 707ها بهره برد! بدین گونه که جنگنده بمب افکن های نیروی هوای عراق نظیر میگ-23، سوخو-22 و میراژ اف-1 با ساختن نقابی از جنس سیگنالهای راداری بازتابی از 707، خود را بعنوان تانگرهای بازگشتی پس از یک ماموریت سوخترسانی به رادارهای شناسایی ایرانی نشان داده و با این حیله اقدام به بمبارن بسیاری از شهرهای صنعتی و مهم ایران نظیر تهران، اراک و ... کردند. نوزدهم جولای 2012، به ردیف ایستاده در رمپ مهراباد، بترتیب از پائین به بالا، 5-8304، 5-8301 و 5-8302. ادامه دارد ... این تاپیک رو تقدیم میکنم به SaSa7 و nepton بسیار عزیز و گرامی،
-
1 پسندیده شدهانتقال ژن گرومن به پیکربندی تایگر آیا جت رونمایی شده "کوثر" قادر است تبدیل به تغییر دهنده بازی بزرگ باشد ؟؟!!!! از یک نظر ، جت رزمی کوثر که در اوت 2018 توسط مقامات دفاعی ایران رونمایی شد ، به احتمال زیاد آخرین گونه برگرفته از نسخه آمریکایی جت اف-5 بشمار می آید که بدنبال ناکامی صنعت هوایی ایران در تولید انبوه جت آذرخش و صاعقه در دست توسعه قرار گرفته است . به اعتقاد برخی ناظران ، این انتظار میرود که با توجه به فناوری هایی که در برنامه های گذشته نظیر صاعقه ، بومی سازی شده و بنابر راهبرد اصلی نیروی هوایی ایران مبنی بر جایگزینی سامانه های خارجی با تجهیزات داخلی ، این جت جدید که می بایست با قیمت بسیار ارزان تولید انبوه گردد ، از ویژگی های کاملا" پیشرفته ای نظیر نمایشگرهای سربالا (HUD) ، شبکه انتقال داده تمام دیجیتالی ، نمایشگرهای چند منظوره رقومی ، رایانه محاسبه بالستیکی ، سامانه نقشه هوشمند و یک رادار جدید و درنهایت سامانه های اویونیک بومی سازی شده برخوردار شده باشد . مجموع این توانمندی ها که نشان دهنده درجه قابل توجهی از پیچیدگی است ، باعث شده تا صنعت دفاعی ایران ، مدعی تولید یک جت رزمی نسل چهارم شود ، با این وصف ، قابلیتهای ادعایی جت کوثر و توانمندی های ان که در قالب یک جنگنده سبک تعریف شده است ، بشدت بسته به کیفیت مهماتی است که برای حمل توسط این پرنده رزمی در نظر گرفته شده و این با توجه به ضعف قابل توجه سلف این پرنده ، ( جت صاعقه ) ، شبهاتی را بوجود می آورد . اما دلایلی نیز وجود دارد که نشان میدهد جت کوثر احتمالا " بعنوان یک برنامه خاص برای تسریع آنچه که مفهوم " تغییر دهنده بازی " برای نیروی هوایی ایران ، نامیده میشود ، در نظر گرفته شده است ، همانطور که حقیقت امر نشان می دهد که طراحی سازه هوایی این جت ، درمواردی غیر از انعطاف پذیری ، هزینه پایین و تعمیر و نگهداری آسان ، نشان دهنده پیشرفت قابل ملاحضه صنایع دفاعی ایران ، در حوزه هایی نظیر اویونیک ، رادار و فناوری تولید موشک در مقایسه با زمانی که صاعقه به سال 2007 وارد خدمت شد ، است و این امراثبات می کند که جانشین این برنامه ، بطور قطع ، توانمندی های بیشتری را به نمایش خواهد گذاشت . به اعتقاد ناظران نظامی ، شاید یکی از دلایلی که برصحت تحلیل فوق ، مُهر تایید می گذارد ، انتشار خبر آزمایش و تولید انبوه موشک فکور -90 است که چند هفته پیش از رونمایی از جت کوثر صورت گرفت که یک پیکر بندی مهندسی معکوس شده از موشک هوابه هوای دوربرد فینیکس بشمارمیرفت که در زرادخانه نیروی هوایی ایران ، هنوز جنگ افزار مهیبی بشمار میرود . بنابراین ، با بازنشستگی احتمالی فینیسکهای موجود در انبارهای نیروی هوایی ایران ، فکور -90 با توانایی مثال زدنی رزمی و برد احتمالی 300-250 کیلومتر ، بتدریج به نقطه قوت جتهای محمول ان می شود ، بصورتی که به پرنده های رزمی ایرانی ، اجازه خواهد داد تا با مهمات بومی ، جتهای متخاصم را در بردی قابل توجه مورد اصابت قرار دهند . اما با توجه به این نکته که موشک فینیکس بدلیل وزن قابل توجه ، صرفا" بر روی تامکتهای نیروی هوایی ایران قابل استفاده است و دقت در این موضوع که در اخبار مربوط به تولید فکور -90 ، وزیر دفاع ایران براین ادعا قرار داشت که این موشک جدید بر روی پیکربندی های متنوعی از جتهای موجود در نیروی هوایی قابل استفاده است ، در مجموع نشان میدهد که تئوریسین های نیروی هوایی درصدد هستند تا در کنار تامکتها ، یک پیکربندی دیگر را برای حمل فکور-90 آماده کنند . در ابتدا ، جت رزمی صاعقه ، محتمل ترین گزینه برای مسلح شدن به فکور -90 به نظر میرسید ، اما با رونمایی از کوثر ، که بنابر ادعاهای موجود ، می بایست به رادار توانمند تر و زیر سیستم های پیشرفته تری مجهز گردد ، می توان به این نتیجه رسید که پیکربندی اشاره شده از سوی وزیر دفاع ایران ، احتمالا" مورد اخیر ( کوثر ) باشد . اما به احتمال بسیار زیاد و از روی شواهدی موجود ، ارتش ایران موفق شده تا یک سامانه راداری کاملا" جدید را از روی الگوی سیستم رادار مشهورتامکت (AWG-9) تولید کند که توانمندی بالاتری را در مقایسه با نسخه آمریکایی که هنوز پس از گذشت 40 سال ، جذابیت خود را حفظ نموده ، ارائه میکند با این تفاوت که نمونه ایرانی ، در مقایسه با همتای آمریکایی ، جمع و جورتر بوده و قابلیت نصب برروی کوثر را خواهد داشت . با این وصف ، در حالی که جت سبک کوثر ، همانند تامکت ، قادر نخواهد بود تا با آرایش تسلیحاتی سنگین شش تیر موشک وارد جنگ هوایی شود ، به احتمال زیاد ، نصب دو تیر موشک فکور مینیاتور شده ، درکنار استفاده از موشکهای کوتاه برد سایدویندر (AIM-9) ، می تواند این پیکر بندی را به یک " تغییر دهنده بازی " برای ناوگان نیروی هوایی ایران تبدیل کند که به آن اجازه می دهد با استفاده از توانمندیهای بومی ، در بردهایی فراتر از تصورات موجود ، وارد نبرد با مهاجمان احتمالی گردد . برای مقایسه ، ارتقاء ناوگان تایگر برای درگیر شدن با اهداف در ورای محدوده بصری خلبان ، بوضوح توسط دو نیروی هوایی در شرق و جنوب شرق آسیا ، با موفقیت صورت پذیرفته است . بعنوان مثال نیروی هوایی تایوان و سنگاپور ، با اجرای یک بروزرسانی سنگین ، جتهای قدیمی خود را برای حمل و شلیک موشکهای هوا به هوای AIM-120B ارتقاء داده ، به شکلی که هم اکنون ، برد درگیری این جتها به 75 کیلومتر رسیده است . تایگرهای نیروی هوایی تایوان نیز با ارتقاء های انجام شده ، اکنون میتوانند موشکهای هوا به هوای Sky Sword II را با بردی برابر 100 کیلومتر حمل و شلیک نمایند که این خود ، یک خطر بسیار جدی برای جتهای نیروی هوایی ارتش چین محسوب میشود . در نتیجه ، اگر پتانسیل نیروی هوایی ایران در تولید یک سامانه راداری در مقیاس کوچکتر از AWG-9 اثبات شود ، بامسلح شدن کوثر یا هر جت رزمی دیگر به این رادار ، عملا" یک تهدید بسیار جدّی بوجود خواهد آمد . در صورتی که صنعت دفاعی ایران ، موفق شود ، گونه مینیاتوری از فکور-90 را برای جتهای نیروی هوایی خود در خط تولید انبوه قرار دهد ، به احتمال بسیار زیاد ، برد تمامی موشکهای هوا به هوای موجود در زرادخانه همپیمانان آمریکا در خاورمیانه و حتی مهمات استاندارد نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده ، تا 50 درصد کاهش پیدا خواهد نمود . از سویی دیگر، در صورت توسعه گونه بهبود یافته ای از اویونیک مورد استفاده در تامکتهای نیروی هوایی ، خون تازه ای به رگهای جتهای نیروی هوایی بخصوص اف-4 که می بایست ماموریتهای ضد شناور را با نمونه های بومی سازی شده موشکهای چینی ، نظیر نصر و قادر اجرا کنند، تزریق میشود که در سالهای گذشته ، از توانمندی فوق ( نصب موشکهای ضد کشتی بومی بر روی فانتوم های نیروی هوایی ) رونمایی شده بود . در مجموع ، پیشرفتهای به نمایش درآمده در برنامه کوثر ، در صورتی که به شکل سیستماتیک ادامه پیدا کند ، بخوبی میتواند به یک نقطه عطف مهم برای نیروی هوایی ایران تبدیل گردد تا یک جت رزمی سبک که می بایست بعنوان مکملی برای ناوگان رهگیری های اف-14 و همچنین برنامه آتی نیروی هوایی ایران برای سفارش گونه خاصی از خانواده جتهای فلانکر روسی انمجام وظیفه نماید ، بخدمت عملیاتی در آید . پی نوشت : 1- انشا... با مشارکت دوستان ، این مطلب در دامنه وسیع تری تحلیل شود 2- منبع : https://militarywatchmagazine.com/article/71077 صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهمقدمه : از یک نظر ، نیروی دفاعی دولت عبری ( IDF) از ابتدای تاسیس تاکنون در میان طیف گسترده ای از تهدیدات رو به رشد در حوزه برتری هوایی و همچنین تهدیدات بالستیکی زمین پایه قرار گرفته است ، به همین دلیل سالهاست که بخش های مرتبط در حوزه توسعه صنایع نظامی این مجموعه ، مشغول افزایش قابلیتهای بازوی تهاجمی اصلی آن ، یعنی نیروی هوایی هستند و در چند سال اخیر نیز ، طراحی ، تولید و بکارگیری جنگ افزار موشکی هواپایه جدیدی با هدف افزون نمودن توانمندی های تهاجمی این نیرو در دستور کار قرار گرفته است . سلاح دورایستای جدید در زرادخانه IAF : این سلاح جدید که با شناسه Rampage نامگذاری شده ، قادر خواهد بود تا توسط پیکر بندی های رزمی موجود IAF ، یعنی جتهای جنگنده F-15I ، F-16I و جدیدا" F-35 حمل و شلیک شود که بطور طبیعی برای اجرای حملات دقیق بر علیه اهداف مورد نظر متخاصم در برد های بلند مورد استفاده قرار می گیرد و مشخصا" ، سلاحی ایده آل برای از میان بردن شبکه یکپارچه دفاعی هوایی متراکم دشمن بشمار می آید . این مهمات جدید ، با توجه به سرعت قابل ملاحضه ای که برای ان در نظر گرفته شده ، تاثیر مرگ آوری را با ترکیب یک کلاهک 750 کیلوگرمی و انرژی جنبشی تولید شده در آن بر علیه هدفهای مشخص شده ، خواهد داشت . علیرغم اطلاعات پراکنده موجود ،این برنامه ، پروژه ای مشترک میان صنایع هوا- فضای اسراییل ( IAI) و صنایع نظامی اسراییل ( IMI) در پاسخ به نیازمندی های IAF برای مقابله با شبکه های پیچیده موشکی A2AD بشمار می آید . ریشه اصلی این پیکر بندی جدید را می توان در راکت هدایت شونده توپخانه با برد ارتقاء یافته زمین پایه Extended Range Artillery guided rocket (EXTRA) دانست که برای استفاده در نقش هوا به زمین مورد بهسازی قرار گرفته است . فناوری این پرتابه های غیر معمول که با شناسه ALBM (air-launched ballistic missile) نیز شناخته می شوند ، تا کنون در شرایط واقعی رزمی استفاده قرار نگرفته است ، اما مقایسه اولیه این فناوری با تسلیحات موجود در سازمان رزم IAF ، نشان میدهد که احتمالا" ابعاد این جنگ افزار از نمونه موشکهای کروز موجود در نیروی هوایی اسراییل ، بزرگتر بوده و سرجنگی مورد استفاده در آن احتمالا" کوچکتر از همتایان زمین پایه خود است . بنا بر اعتقاد برخی از تحلیلگران نظامی ، دوشرکت فوق الذکر ، در جریان این برنامه مشترک ، درصدد بودند تا فناوری موشکهای فراصوت بالستیک زمین پایه مسلح به کلاهکهای متعارف را برای حمل با جتهای نیروی هوایی به منظور اجرای حملات سنگین دور ایستا بر علیه اهداف بخوبی محافظت شده توسعه دهند . در این زمینه ، آمیت هایموویچ مدیر بخش بازاریابی شعبه آمریکای شمالی واحد " مالام " معتقد است : " منطقه خاورمیانه ، به تقریب مجموعه ای از متراکم ترین شبکه های دفاع هوایی را در خود جای داده و برای نفوذ به درون این شبکه بدون اینکه پیکر بندی هوایی مهاجمان دچار تهدید عمده ای شود ، می بایست از جنگ افزارهای دور ایستای دقیق پرسرعت استفاده گردد . " بنابراین ، با توجه به اینکه نیروی هوایی اسراییل افزون تر از گذشته ، عملیات های تهاجمی دقیقی را برعلیه اهداف مشخص شده در درون خاک سوریه ، بخصوص پایتخت این کشور ( دمشق ) ( که بتدریج به سامانه های دفاع هوایی پیشرفته مجهز شده و بر تراکم حضور چنین تجهیزاتی بسرعت افزوده میشود ) اجرا می نماید ، ضروری بود که تسلیحات دورایستای بومی با قابلیتهای بیشتر نسبت به جنگ افزارهای موجود ، در اختیار آن قرار گیرد . به همین دلیل ، جنگ افزار جدید عبری با برد اسمی 1145 کیلومتر ،می بایست در بردی فراتر از محدوده شلیک موثر سامانه های دفاع هوایی فعلی موجود در سازمان رزم ارتشهای سوریه و جمهوری اسلامی ایران ، وارد عمل شود . از سویی دیگر ، با توجه به اینکه بخشی از حملاتی که IAF در ماه های اخیر بر علیه اهداف سوری اجرا نموده ، توسط عناصر دفاع هوایی این کشور رهگیری و خنثی شده است ، مقامات ارشد IAF به این نتیجه رسیده بودند که موشکهای کروز موجود با قابلیتهای متعارف رزمی بدلیل افزایش تراکم سامانه های پدافندی نمی توانند در اینده از سد آتش ایجاد شده ، عبور کنند ، در نتیجه می بایست مهمات جدیدی طراحی گردد تا به شکل خاص شرایط را برای بازگشت برتری هوایی IAF فراهم نماید . بدین ترتیب ، براساس اظهارات آمیت هایموویچ ، Rampage طراحی گردید تا با در اختیار داشتن ترکیبی از مشخصات برتر ، نظیر سرعت فراصوت ، شانس رهگیری و انهدام را از سوی سیستم های دفاعی پدافندی تا حد زیادی کاهش دهد . براساس اطلاعات منتشر شده از سوی رسانه های عبری ، Rampage به شکل خاص برعلیه اهدافی نظیر پستهای فرماندهی ، فرودگاه ها و دپوهای تعمیر و نگهداری استفاده خواهد شد . به گفته این رسانه ها ، اهمیت این سلاح بیشتر در مراحل اولیه جنگ ، برای نفوذ به درون شبکه های چند لایه دفاع هوایی خواهد بود ، به همین منظور ، مسیر بالستیکی آن بر خلاف موشکهای کروز ، مستقیم نیست و به گونه ای طراحی شده تا با در اختیار داشتن مانور پذیری افزون تر ، رهگیری و انهدام آن مشکل تر گردد . این مهمات جدید عبری ، با مجهز شدن به یک سامانه ناوبری داخلی ، تقریبا" در برابر هر گونه اقدامات متقابل برای منحرف نمودن آن ، مصونیت داشته ، در عین اینکه می تواند در هر گونه شرایط آب و هوایی بسوی هدف شلیک گردد . بدین سبب ، با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب ، صنایع هوا- فضای اسراییل سرانجام در ژوئن 2018 به شکل غیر رسمی اعلام نمود که در جریان یک تست محرمانه که برروی یکفروند جنگنده اف-16 نیروی هوایی صورت پذیرفت ،از یک پرتابه بالستیک با شناسه اولیه Rampage به درازی 15 فوت و وزن 1200 پاوند که از هدایت GPS نیز بهره میبرد ، رونمایی نموده که هم اکنون IAF قصد دارد تا با سرمایه گذاری بیشتر ، آن را بصورت انبوه بخدمت بگیرد . بدین ترتیب ، با در نظر گرفتن احتمال ورود بخدمت این جنگ افزار جدید ، نیروی هوایی اسراییل میتواند به آرامی ، ناوگان جتهای رزمی خط مقدم خود را به قابلیت حمل جنگ افزارهای خانواده ALBM مسلح کند که این نیز به نوبه خود ، به معنای افزایش توانمندی های رزمی تهاجمی غیر هسته ای این نیرو خواهد بود . همزمان با انتشار این خبر، نیروی هوایی روسیه نیز از چنین سلاحی رونمایی نمود و گفته میشود که چینی ها نیز درصدد توسعه این فناوری برای ناوگان بمب افکن های سنگین و میان وزن داخلی خود هستند . ادامه دارد ...................... پی نوشت : 1- منابع مورد استفاده در انتهای مقاله پیوست خواهد شد . 2- این متن و بخش دومی که ارائه خواهد شدرا با دقت بیشتری مطالعه فرمایید ... 3- پاراگراف آخر این مقاله در نوع خودش قابل توجه هست ، یک قدرت غیر رسمی هسته ای ، تهاجمی ترین سلاح موجود در زرادخانه خودش را به کلاهکهای متعارف مسلح می کند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهکمال دوست (پاکستان) در نیروهای مسلح اثر کرده شاید پاکستان گویا در 1965 این کارو انجام داده شاید با شرایطی که داریم تاکتیک پاکستانی هارو میخوان اجرا کنن. https://defence.pk/pdf/threads/paf-entire-c-130-fleet-used-as-bomber-aircraft-in-1965-war.396055/ امریکا با AC-130W Stinger II با ماموریت close air support and air interdiction استفاده میکنن.که قابلیت پرتاب GBU-39 رو داره و... https://www.af.mil/About-Us/Fact-Sheets/Display/Article/104485/ac-130w-stinger-ii/ فرانسه هم گویا 2013 با Breguet Atlantic و GBU-12 & GBU-58 علیه داعش عملیات کرده و یدونم مستقر در اردن داره https://twitter.com/paul_wilczynski/status/881754646016086016
-
1 پسندیده شدهسلام جناب imosi ممنون بابت مطلبتون ولی پاسخ به سوالات و ابهامات در مورد عملیات کربلای 4 و موارد مشابه جز با جواب منطقی و مستدل ممکن نیست و غیر از این تنها باعث ایجاد این گمان میشه که پشت این کلیات چه هست؟ صحبت های سردار قاسم سلیمانی در برنامه حالا خورشید از اون دست جواب هایی بود که بخش زیادی از ابهامات رو برطرف کرد بویژه وقتی شرایط شروع سه عملیات کربلای 4، کربلای 5 و والفجر8 و رفتار عراقی ها رو گفت و شرایط حمله رو بیان کرد در مورد کل جنگ و آخر جنگ هم نیاز هست این رفع ابهام ها انجام بشه بویژه توسط سردارانی که هنوز در کنار ما هستند واگرنه بازیچه سیاستمدارهای زمانه میشه و دیگران اونطور که میخوان داستان سرایی می کنند
-
1 پسندیده شدهبرادر تا حالا ندیدم کسی تو میلیتاری بهقول شما قربون صدقهی وحشیهای امریکایی بره، بدون کوچکترین تردیدی میگم هرکسی که میاد میلیتاری دغدغه داره و قلبش بهخاطر ایران میتپه (بسیار بیشتر از مردم عادی) در غیر اینصورت چه دلیلی داره که بیاد اخبار دفاعی کشورمون رو بخونه و اعصاب خودش و بقیه رو بهم بریزه؟. مطمئن باش هرکس تیغ نقدش برندهتر باشه به این دلیله که حساسیت و علاقهش به کشورش بیشتر از بقیهست، قبول دارم که نقدهامون گاهی بسیار تند میشن (حداقل خودم همیشه زبون انتقادم تنده) ولی اینم که بیایم با هر رونماییای بهبه و چهچه بزنیم هم کار درستی نیست. بقران اولین باری که اسم ناوشکن جماران رو شنیدم از خوشحالی میخواستم بال در بیارم، کار هرروزم این بود که با اینترنت زغالی عکس ناوشکنای مختلف ساختهشده توسط شرق و غرب رو نگاه کنم و برا خودم خیالبافی میکردم که وقتی جماران بیاد میشه پیشرفتهترین ناوشکن جهان!!!!! ولی زهی خیال باطل، وقتی رونمایی شد دیدم تقریبا چیز خوشحال کنندهای درش وجود نداشت بهغیر از امید به اینکه در نسخههای بعدی مشکلاتش حل میشه و پیشرفتهترش رو میبینیم، چند سال بعد دماوند اومد، پیشرفت انجنانی نداشت هیچ، حتی در بعضی بخشهاش پسرفت دیدیم (تعداد موشکهای پدافندیش) و بعدم که بر اثر بیلیاقتی هزاران نفر از پرسنل و فرماندهان نیروی دریایی ارتش اون بلا به سرش اومد، حالام که سهند اومده که دیگه تنها میشه گفت وامصیبتا... در مورد جنگندهی صاعقه و اذرخش و ... هم وضعیت از این بدتره. حداقل یک دههاست که میگفتن در حال تولید انبوه هست ولی الان متوجه میشیم که تعدادشون به انگشتای یه دست هم نمیرسن، کوثر و قاهر و شفق و... هم که دیگه نیازی به گفتن ندارن. بخش فضاییمون قرار بود تو این دهه انسان بفرستن به فضا که تقریبا زدن تعطیلش کردن و وقتی بعد از چندسال بیخبری، خبرش میاد که میخوان یه ماهوارهی زپرتی بفرستن به فضا که شیش ماه دیگه بیافته بیاد پایین، همه از خوشحالی جامه میدریم. از وضعیت تجهیزات نیروهای نظامیمون برات بگم که دارن از تجهیزات جنگ جهانی دوم استفاده میکنن و اصلا فرماندهامون هیچ اعتقادی به ارزش جون سربازا ندارن (داداشم سربازی تو سیستان خدمت میکرد، میگفت فرماندههان نظامیمون ماهی یه بار با ماشینای زرهی میاومدن و ازشون بازدید میکردن در حالی که اینا تو پاسگاشون یخچال نداشتن) و دهها و صدها مثال دیگه که از حوصلهی بحث خارجه. دوست گلم؛ ما کلا تو مبحث موشکی و تا حدودی هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفت داشتیم که اولی اگه به صدقهسر کرهی شنالی نبود تا ۵۰ سال دیگه هم به این وضعیت نمیرسیدیم و... باید یاد بگیریم وقتی یکی وضعیت موجود رو نقد میکنه یا با امریکا و روسیه و ... مقایسهشون میکنه دلیلش این نیست که از خودی بدش میاد و عاشق چشم و ابروی اوناست. فقط یه حدیث از علی (ع) میگم و بحث رو تمام میکنم. و به پاکدامنان و راسـتگویان بـپیـوند! و آنها را عادت بده که تو را بی جا مدح نگویند و چاپلوسی نکنند، و تو را بر کارهایی که نـکرده ای نستایند زیرا مدح فراوان خودپسندی می آورد و سرانجام به غرور می کشاند.
-
1 پسندیده شدهناسا و اسپیس ایکس تا آخر خط رو رفتن و حالا که همه تکنولوژی رو دارن فقط بخاطر هزینه ی پایین تر این کار رو میکنن در ثانی تحریم نیستن و کسی جرأت نداره ماهواره هاشون رو بلوکه کنه! انگار قضیه ماهواره مصباح و ایتالیا رو فراموش کردید حتی اگه تمام پروژه فضایی ایران ریختن مستقیم پول توی جوب باشه، من یکی ترجیح میدم پولم اینطوری ریخته بشه توی جوب تا اینکه بره تو حلقوم یه آقازاده
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ؛ بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش دوازهم) تسلیحات ویژه پیاده نظام (آتش افروزها) Flammenwerfer 35 : شعله پرتاب کن فلامن ورفر-35 ، اولین سلاح ویژه و خاص نازی هاست نازی ها است که در این پست آن را مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سال 1935 در کشور آلمان است و با هدف پاکسازی سنگرها ، ترانشه ها (کانال ها ) و ساختمان ها تا فاصله 25 متری ساخته شده است. از تعداد ساخته شده از این سلاح مورد استفاده ارتش رایش اطلاعات دقیق کسب نکردم ، اما این سلاح تا سال 1941 که نسخه بروزتری از آن ساخته شد ، در خط تولید قرار داشت. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Flammenwerfer_35 Flammenwerfer - 41 : دومین سلاح غیر متعارف مورد بررسی در این پست ، سلاح آتش افروز و شعله پرتاب کن فلامنورفر-41 ، شعله ور استاندارد ارتش رایش بود که در سال 1941 ساخته شد. این سلاح که پس از مشخص شدن ناکارآمدی فلامنورفر-35 در سرمای شدید روسیه ساخته شده بود ، نسبت به سلف خود ، در یخبندان روسیه کارنامه بهتری از خود برجای گذاشت. علی رغم استفاده گسترده نیروهای پیاده ورماخت و اس اس از این سلاح ، متأسفانه آمار دقیقی از تعداد تولید شده از این سلاح در دست نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://www.militaryfactory.com/smallarms/detail.asp?smallarms_id=718 Einstossflamennwerfer-46 : لانچر یکبار مصرف و قابل حمل توسط نفر آینستوس فلامنورفر-46 ، سومین سلاح غیر متعارف نازی هاست که در این پست به بررسی آن می پردازیم. این سلاح تولید سال 1944 در کشور آلمان است. از آمار تولید شده از این سلاح اطلاع دقیقی در دست نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Einstossflammenwerfer_46 Abwehrflamennwefer-42 : آخرین سلاح آتش افروز ورماخت است که در این پست به معرفی آن می پردازیم. شعله های دفاعی 42 ، در واقع نسخه کپی شده ای از مین های FOG-1 روسی بود که در سال 1941 و در خلال عملیات بارباروسا با آن مواجه شده بودند. این سلاح ها ، با فواصل مشخص در دو سوی جاده ها ، سواحل ، اطراف فرودگاه ها و مناطق احتمالی فرود چترباز ( و عموما در پناه سیم های خاردار ) کارگذاشته شده بودن تا در زمان عبور دشمن ، از راه دور ( بوسیله tripwires و یا وسائل دیگر ) جهنمی واقعی را برایشان فراهم کنند. از آمار تولید این سلاح ها اطلاع دقیقی در دسترس نبود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Abwehrflammenwerfer_42 ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به پایان یافتن بررسی آتش افروزها ، انشاء الله در پست بعدی سایر تسلیحات نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهتاریخچه و مشخصات خانواده تانک اصلی میدان نبرد T-72 UA1 و T-72 UA4 T-72E.1 اولین نمونه بروزرسانی شده این تانک اصلی میدان نبرد با شناسه T-72E.1 ، در کارخانه تعمیرات زرهی خارکف ، تکمیل گردید ، با این وصف ، قرار بود تا بروزرسانی انبوه آن در مجتمع تعمیرات تانک کیف صورت پذیرد . در نهم ماه مه 2011 این نمونه ارتقاء داده داده شده ، برای نخستین بار در یک رژه نظامی در خارکف که به مناسبت 66 سالگرد پایان جنگ دوم برگزار شده بود ، دیده شد . این نمونه مورد توجه برخی از ارتشها قرار گرفت، به شکلی که در ژوئن 2012، یک شرکت اوکراینی قراردادی به ارزش 200 میلون دلار برای ارتقاء حداقل 200 دستگاه تی-72 برای نیروی زمینی اتیوپی را به امضاء رساند . با توافق طرفین ، این کشور در ابتدا ، 72 دستگاه و سپس در سال 2012 ، حداقل 99 دستگاه نمونه دیگر و در سال 2013 ، شانزده دستگاه تانک بروزرسانی شده دیگر را تحویل گرفت و باقی مانده نیز تا پایان همین سال به این کشور ارسال گردید . T-72 UA1 مجددا" در سال 2012 این نمونه به نیروی زمینی قزاقستان نیز پیشنهاد شد و پس از آن در آوریل 2014 ، براساس ادعای این شرکت ، هزینه ارتقاء این تانک برای ایجاد یک فضای رقابتی برای تبدیل نمونه پایه به استاندارد T-72UA1 چیزی در حدود 200-250 هزار دلار رسید که معادل هزینه ارتقاء یک دستگاه تانک T-64B به استاندارد T-64BB1 بود . T-72 UA1 نیروی زمینی اوکراین با مشاهده کارایی این بروزرسانی در ششم دسامبر 2014 ،یکسری از سامانه های این برنامه ، شامل چند دستگاه تانک گونه T-72UA را برای تست دریافت نمود ، اما در اوایل ژوییه 2015 مشخص شده که این دو تانک به دلایل نامشخص هنوز تحویل ارتش نشده اند که گفته میشود این رویداد به دلیل اختلاف مشخصات تاکتیکی و فنی موردنیاز در ارتقاء T-72UA میان وزات دفاع و نیروی زمینی این کشور بوده است . T-72 UA4 این مدل (T-72UA ) یک نسخه بروزرسانی شده از تانک اصلی میدان نبرد T-72B اتحاد شوروی بشمار میرود که به یک پیشرانه جدید و حفاظت دینامیکی پیشرفته مسلح شده است . بعبارت دقیقتر ، برجک این تانک به سامانه محافظتی "چاقو" مجهز شده که عملکرد بهتری نسبت به زره های کنتاکت –یک دارند . علاوه براین ، پیشرانه 5TDFMA به همراه یک مولد تولید قدرت کمکی EA-10-2 که جایگزین نمونه های قبلی شده ، به خدمه اجازه میدهد تا در شرایط آب و هوای گرم (در دمای محیطی بالای 50 درجه سانتی گراد ) بهترین عملکرد را ارائه نماید . همچنین با جایگزینی یک سایت هدفگیری جدید (با شناسه 1A40-1) امکان استفاده از موشکهای هدایت شونده ضد زره نیز برای آن فراهم آمده است تا کنون دو نمونه از این نسخه معرفی شده است: گونه T-72UA1 ، گزینه انتخابی نیروی زمینی اتیوپی گونه T-72UA4 ، گزینه پیشنهاد شده برای نیروی زمینی قزاقستان پی نوشت : 1- این متن ، نخستین برگردان بنده از زبان روسی برای دوستان در انجمن وزین میلیتاری هست . 2- جهاد خودکفایی را به این شکل هم تعریف می کنند. صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهالبته این جناب سیف الاعظم هرگز در طول دوران خدمت خودش بعنوان خلبان اکتیو ، کابین عقب نداشت ، چه در زمانی که با اف-86 ها می پرید و چه با هاوکر هانترها . :winking: :winking: البته این امید را به شما می دهم که اگر خدا خواست ، بعد از تاپیک معرفی اجمالی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی ، یک تاپیک هم برای نیروی هوایی پاکستان بزنم
-
1 پسندیده شده