برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      9,420


  2. smj

    smj

    Members


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      67


  3. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      466


  4. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      1,259



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 6 فروردین 1398 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک جامع سامانه پدافند هوایی بومی باور-373 ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده و .... ) پنجم فروردین سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی
  2. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ 4فروردین 1398 پایان کار داعش در شرق فرات بعد از 200 روز درگیرهای خونین سرانجام بعد از چند ماه نبردهای سنگین بر سر پاکت (حصار ) هجین اکراد تحت حمایت آمریکا وائتلاف آن موفق شدن باقیمانده عناصر گروه تروریستی داعش را در این منطقه از بین برده ویا وادار به تسلیم کنند . نبردهای که از ماه سپتامبر 2018 آغاز شده در 23 مارس 2019 به پایان رسید . در این مدت نزدیک به 65000 هزار نفر از مناطق درگیر خارج شده اند که دست کم 8000 هزار نفر از آنها اعضای داعش و وابستگان به داعش بوده اند عموم این افراد تبعه عراق بودن اماری که دیده بان حقوق به اصطلاح بشر سوریه( امار مورد تایید نیست) منتشر کرده از کشته شدن 750 تن از نیروهای سوریه دمکراتیک در برابر 1600 کشته داعش حکایت دارد . دربمباران شدید کمپ باغوز در یک نوبت نزدیک 250 نفر غیر نظامی به همراه دهها تن از اعضای داعش کشته شدن که اجساد برخی از انها همچنان در منطقه وجود دارد . گفته شده این بزرگترین کشتار غیر نظامیان در حملات هوایی در سوریه است ( یک مورد 200 تایی دیگه هم ائتلاف در منبج داشت که اون موقع فقط به سهوی بودن حمله اشاره کرد ) اماری که از غیر نظامیان کشته شده منتشر شده 650 نفر در این 200 روز بوده . غیر نظامیانی که در حصار هجین حضور داشتن عموما فرزندان واعضای خانواده داعشی های حاضر در منطقه بودن نکته: گروههای کوچک و پراگنده داعش همچنان در منطقه هچین درحال زد خورد با اکراد هستن +18 جنگنده های روس مناطقی از استان ادلب ازجمله شهرک های فوعه و کفریا رابمباران کردن. بعد از تخلیه این دو شهرک شیعه نشین تکفریها با توجه به رافضی خواندن شیعیان این مناطق را تحت مالکیت خود در آوردن سرنگون کردن پرنده کنترلی مخالفین در لاذقیه سه روز پیش روسها مدل ارتقا یافته بالگرد میل 28 با نام Mi28nm را به فراز استان حماه به پراوز درآوردن تا اولین تجربه رزمی این مدل از میل 28 ثبت گردد
  3. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم قسمت ششم مقدمه : با عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان امروز هم با معرفی یکی از افسران بلند پایه نیرو های مسلح آمریکا به تاپیک را ادامه می دهیم ارتشبد تاد دنیل والترز بیوگرافی: ارتشبد تاد دنیل والترز متولد سال 1960 یکی از با تجربه ترین و بلند پایه افسران نیروی هوایی آمریکا است وی در حال حاضر فرمانده نیروی هوایی آمریکا در اروپا و فرمانده نیروی هوایی آمریکا در آفریقا و فرمانده فرماندهی هوایی ناتو است . او در اسفند ماه سال 1397 به عنوان فرمانده بعدی فرماندهی اروپایی نیرو های مسلح آمریکا و فرمانده عالی نیروهای متحد ( ناتو ) انتخاب شد ... والترز پس از فارغ التحصیلی در سال 1982 از دانشکده نیرو هوایی آمریکا به نیروی هوایی آمریکا پیوست . والترز به عنوان پسر سرتیپ نیرو هوایی آمریکا پس از وارد شدن به نیرو هوایی آمریکا تجربه فرماندهی یگان های مختلفی را در نیرو هوایی آمریکا دارد که می توان به " فرماندهی اسکادران 19 ام شکاری - گروه یکم عملیاتی - تیپ 485 ام اعزامی - تیپ 47 ام آموزشی - تیپ 325 ام شکاری - گروه رزمی افغانستان - نیروی هوایی 12 ام - معاون عملیاتی رئیس ستاد نیروی هوایی - فرمانده دپارتمان عملیاتی ستاد مشترک نیروهای مسلح و.... اشاره کرد . قابل ذکر است که والترز یک خلبان با تجربه محسوب می شود با 4990 ساعت پرواز با هواپیما های F-15/C - F-22 - T-38 -OV-10 و A-10 . مسئولیت : ایشون به عنوان فرمانده فرماندهی هوایی ناتو مسئولیت هماهنگی و فرماندهی یگان های هوایی ناتو و به عنوان فرمانده نیرو هوایی آمریکا در آفریقا و اروپا فرمانده یگان های این نیرو در این دو قاره است . تصاویر : با تشکر پ.ن : 1. امیدوارم لذت برده باشید 2. ادامه دارد ................ مثبت فراموش نشود 3. با تشکر از جناب LegendaryAegis و سایر دوستان به خاطر ابراز حمایت و همکاری و ارائه نقد و نظراتشون 4. ایشون همانطور که گفته شد نامزد پست فرماندهی عالی نیرو های متحد ( ناتو ) است و فرماندهی اروپایی نیرو های مسلح آمریکا البته هنوز قطعی نشده و منتظر مهر تایید سنا است . صرفا برای میلیتاری مترجم : amirhosaingh
  4. 2 پسندیده شده
    منپادها و نقش انها در جنگ کوزوو صربها در کنار سامانه های میان برد خود واحدهای کوچک اما در شمار بالایی از نظر تعداد مجهز به سامانه های منپاد چون سام-7 تدارک دیده بودند البته حضور منپاد های جدیدتر چون سام-16 و سام-18 درتعداد کم در میان این بخش از نیروها گزارش شده بود.جالب است بدانید یوگسلاوی سامانه Strela-2M را در این کشور تحت نام Strela-2M2J Sava تولید کرد که به همین دلیل از سامانه های پرکاربرد نیز بود.قزاقستان هم با فروش 75 منپاد سام-16 کل دارایی سامانه های دوش پرتاب یوگسلاوی را به عدد 850 رسانده بود. ناتو تهدیدات ناشی از موشک های هدایت حرارتی را با توجه به تجربه عملیات طوفان صحرا در زمره تهدیدات بزرگ تلقی کرده بود اعتقاد کلی بر این بود سامانه های مبتنی بر هدایت راداری را میتوان با اقدامات معمول وسنتی سرکوب پدافند هوایی SEAD و همچنین اقدامات الکترونیک ECM از میان برداشت .اما برخلاف سامانه های راداری سام های مبتنی برهدایت پسیو حراراتی با توجه به کوچک بودن وقابلیت تحرک بالا توانایی ایجاد تهدیدات بالایی را دارند البته در این میان سام-7 و سام-9 به دلیل داشتن سیکرهای نسبتا قدیمی در مقابل اقدامات فریبی چون پرتاب فلرها مقاومت زیادی از خود نشان نمیدادند اما در این بین سام-16 و سام -18 وهمجنین سام های 13 به دلیل داشتن سیکرهای جدید و قدرتمند تهدید عمده شمرده شدند و برنامه ریزان هوایی را مجبور به صدور دستور العمل پرواز بالای ارتفاع 10000ft کردند و در کنار ان پرواز باگردهای تهاجمی اپاچی در فاصله نسبتا دور از خطوط صربها و بی میلی فرماندهان امریکایی به حضور گسترده این بالگرد نشان از تهدیدات بالا ناشی از منپادهای جدید بود. محدودیت های ناشی از ارتفاع پروازی نتایج مثبت خود را به خوبی نشان داد اگرچه گزارشات مربوط به اسیب ناشی از منپادها در مقایسه با میزان پرواز هواپیماهای طرف مقابل محدود بود. اما نکته بسیار مهم این بود استفاده از این سلاح باعث ایجاد محدودیت بسیار شدید و کاهش فعالیت های هوایی نیز شده بود با توجه به شرایط اب و هوایی ناتو بسیاری از عملیات های برنامه ریزی شده را به دلیل حضور ابرها در ارتفاع زیر ارتفاع مجاز پروازی لغو کرد همین امر و همچنین توانایی منحصر بفرد امریکا در میان نیروی هوایی سایر کشورها در استفاده از بمب های JDAM که قابل استفاده در هر شرایط اب وهوایی و با دقت بالا و تفکیک اهداف نظامی و غیر نظامی از تلفات ناخواسته نیز جلوگیری میکرد به طور کلی میزان عملیات هوایی را محدود ساخته بود. البته ذکر این نکته نیز جالب است با وجود مجهز بودن پرنده های ناتو به تجهیزات الکترواپتیک شناسایی هدف اما انجام ماموریت در ارتفاع متوسط از میزان دقت انها در تشیص و تفکیک اهدف نظامی وغیر نظامی به میزان قابل توجهی کاسته بود. درس هایی که باید اموخت سام-13 اگرچه از نظر تعداد حضور کمی در این جنگ داشت اما به دلیل سیکر قدرتمند خود و ناتوانی نسبی در انحرافش نشان داد توسعه سامانه های مبتنی بر هدایت IR قابلیت خوبی در ناامن سازی اسمان برای دشمن دارد. و به طور کلی استفاده از منپادهای مدرن باعث کاهش اثر بخشی حملات هوایی دشمن بر علیه واحدهای زمینی میشودچیزی که به نظر ناظران کره شمالی از این جنگ اموختند و به صورت گسترده نیز اجرا کرده اند. ناتو و امریکا نیز عملا اموختند که باید به تهدیدات ناشی از سامانه های هدایت IR به صورت جدی تری نگاه کرد واقدامات مقابله با انها IRCM نیز با سرعت بالاتری توسعه یابد. همچنین اگرچه تسلیحات هدایت ماهواره های و یا JDAM . JSOW به صورت گسترده ای توسعه یافته اند اما مشکل تفکیک اهداف متحرک از یکدیگر تا حدود زیادی باقی است تا زمانیکه استفاده گسترده از سنسورهای تصویربرداری حرارتی از اهداف توسط نیروهای هوایی این کشورها انجام نشود. نسخه ساخت یوگسلاوی از سام-13 با نام S-10MJ Sava که برروی یک شاسی بومی دوزیست توسعه پیدا کرده بود
  5. 2 پسندیده شده
    باعرض سلام وخسته نباشید عکس هایی که در ادامه تقدیمتون می کنم از نمایشگاه هفته دفاع مقدس در میدان بهارستان برداشته شده است (بدلیل مشکلات سایت و نبود وقت آزاد با تاخیر زیاد آپلود می شود که به بزرگی خودتون ببخشید) ======================================= موشک های بالستیک قدر H ====================================== زیردریایی مرطوب سابحات ... به شدت بد سلیقه برای نمایشگاه پرداخت شده بود یا بهتر بگم تخریب!پروانه پلاستیکی، بدنه چکش کاری شده(!)، وکابین کاملا منهدم شده خیلی تو ذوق میزد!فقط عکس پروانه پلاستیکی برای یادگاری ====================================== لانچر سامانه s-200... ====================================== سامانه طبس... (به برند موجود در کابین سامانه دقت کنید) ============================================= لانچر و اتو لودر مرصاد به همراه رادار HPIR .... نکته جالب در مورد سامانه مرصاد و اس-300 لوله های جک هیدرولیکی اونا بود ک از یه شرکت اروپایی هستش!!! ============================================ سامانه ارتباطی مطلع الفجر و ماجد-1 ============================================ سامانه جنگال(نوا)...وظیفه سامانه اخلال رو بیسیم های رادیویی و اخلاق روی رادیو های دشمن برای پخش اعلامیه ها و اخطارها هستش....قاعدتا باید روی این سامانه حفاظت اطلاعات بیشتری انجام میشد و مصنوعی تر میبود اما در کمال تعجب واقعی ترین و شاید معدود سامانه عملیاتی در اون نمایشگاه بود!!کتابچه راهنمای کامل سامانه + نکاتی ک به نظر کاربر سامانه نوشته بود داخل خودرو ون بود!!!!!!!حقش بود ک اون کتابچه رو بصورت پی دی اف آپلود می کردم....اینهمه بی توجهی؟؟ خودروی آخر هم سامانه ارتباط دیجیتال موقت برای شرایط بحران بود.... ========================================= سامانه اس-300(قبلا در تاپیک مربوطه تقدیم شد) http://www.military.ir/forums/topic/4370-%d8%a7%d8%b3300-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%8a%d8%b1%d8%a7%d9%86/?do=findComment&comment=512811 توضیح برای عزیزانی ک کیفیت موشک ها و سامانه ها براشون سواله موشک ها و سامانه های همراه برای نمایشگاه آماده شدن! مثلا در سامانه اس-200رنگ استتار به نحوی پاشیده شده بود که با اولین نگاه دقیق مطمئن می شدید به تازگی برای نمایشگاه آماده شده!(رنگ به طور کامل فضای بین گردگیر جک های هیدرولیک و بین زنجیرهای لانچر رو پر کرده بود وعملا متحرک بودن جک ها زیرسوال می رفت)....یا مثلا چند موشک راپیر ک کاملا تو خالی بود و اژدر والفجر(که عکسی نذاشتم)کاملا یه استوانه نقاشی شده با پروانه هایی ک به سختی میچرخیدن(از شدت زنگ زدگی) البته به ذات هیچ کدوم بد نیست!چون یه نمایشگاه معمول برای عمومه نه واسه بازاریابی!
  6. 2 پسندیده شده
    به نام یکتا پروردگار عالمیان RUR-5 ASROC RUM-139 Vertical Launch ASROC VLA با سلام خدمت دوستان. سیستم موشکی RUR-5 یک موشک ضد زیردریایی بالیستیک قابل شلیک از کشتی های و سطح آب برای پرتاب اژدر های Mk 46 Mod 5 به محدوده هدف که زیردریایی مورد نظر در آن منطقه میباشد است و برای این کار از دو مرحله یعنی یک بوستر پرتابگر عمودی و رساننده بصورت هدایت شوند تا منطقه خطر و بعد جداشدن ازدر از آن به سمت زیردریایی متخاصم است . راکت ASROC با دو روش لود میشود که یا از کلاهک W-44 هسته ای استفاده میکند یا از آزدر های سبک MK-44 و MK46 که سیستم هدفیابی آکوستیک دارند . موشک ASROC کوچک و ساده طراحی شده تا بتوان 8 عدد جعبه لانچر آن را در اکثر کشتی های مهاجم destroyers یا cruisers محافظ قرار داد این راکت 50 فیت ارتفاع دارد 13 اینچ قطر و وزنی در حد تن ... همچنین اژدر حمل شونده توسط آن نیز 8 فیت ارتفاع و چیزی در حدود 600 پاوند وزن دارد و زمانی که از موشک جدا شده وارد آب میشود با استفاده از سونار های فعال یا غیر فعال به هدفیابی می پردازد... نوع لود شده با کلاهک هسته ای این موشک بسیار ساده است و بعد از شناسایی موقعیت زیردریایی مهاجم به سمت آن شلیک میشود تا با افتادن در محدوده آن و وارد شدن به عمق منفجر شود که شوک ناشی از انفجار باعث منهدم شد زیر دریایی مهاجم خواهد شد ... البته با این کا حتی میتونه کشتی های مهاجم هم در هم بکوبه ... در حد ناو هواپیما بر به تصویر تست اون نگاه کنید... نوع RUM-139 VLA یا Vertical Launch ASROC نیز گونه ای از همین موشک است با قابلیت پرتاب از سطح بدون استفاده از ریل در هر شرایط آب و هوایی با قابلیت آماده سازی برای پاسخ سریع به زیردریایی های مهاجم...و هم اکنون این سامانه برروی کشتی های دارای سیستم Aegis با اژدر حامل Mk41 Vertical Launching System VLS و برروی DD 963-class destroyers با همان نوع اژدر یعنی Mk 41 نصب شده است... سیستم پیشران این سامانه بوستر سوخت جامد با قابلیت تغییر بردار رانش (زاویه خروجی موتور) برای هدف گیری و تغییر مسیر بعد از پرتاب عمودی برای مانور به سمت هدف و رها کردن اژدر در محدوده مشحص شده هدف در سطح دریا است... در این سامانه فرمانهای پرتاب توسط ASW Combat System یا ASWCS صادر میشود که در خود نیز از سمانه کنترل آتش زیر آّبی Mk 116 Mod 6 یا 7 بهره میجوید . برای ارتباط این سامانه با هم نیز از NTDS یا Naval Tactical Data System بهره گیری میشود . که از جمله قابلیت های آن بهره گیری از سونار داخلی AN/SQS-53B و برجی از آرایه سونار های تاکتیکیAN/SQR-19 است ... برنامه VLA در سال 1980 با عنوان موشک میانبرد قابل برخورد با کشتی های سطحی و قابلیت پرتاب عمودی طراحی شده بود که در آپریل سال 1988 این پروژه کنسل شد و جای خودش رو به نوع دیگری با همان شکل اما بلند برد ASW standoff weapon داد که طی همان سال 1988 کنگره پذیرای خرید 300 فروند از آن شد و 100 موشک رو برای ذخیره به همرا 200 موشک عملیاتی در نظر گرفتند و گسترش ایننوع موشک تا 1990 به بعد نیز ادامه یافت و آزمايشاتي هم در سال 1992 داشت . نوع کشتی پرتاب ازراک که از اژدر مارک 45 با کلاهک هسته ای بهره میبردقبل از وارد شدن به آب زیردیایی هدف را ردیابی میکند و این ردیابی تا وارد شدن به عمق و حرکت در آن با سرعت 40 نات ادامه ميابد كه بعد از ان شروع به حرکت افقی به دنبال هدف مینماید . کلاهک اتمی آن که به شمشیر ماهی معروف است زیر 20 کیلوتن میباشد. مشخصات فنی : طول : 192 اینچ قطر : 14.1 اینچ وزن :1408 پاوند پیشران : راکت سوخت جامد سر جنگی :MK 46 MOD 5 Torpedo هدفیابی: Terminal Acoustic Homing توسط خود MK 46 Torpedo تعداد برنامه ریزی شده :438 موشک قیمت کل پروژه :630 میلیون دلار قیمت واحد میانگین هر موشک : 0.84 میلیون دلار پیمانکار سازنده : Loral Cleveland, OH درج مطلب بدون ذکر منبع مجاز نیست منبع : میلیتاری مترجم : واریور FAS WIKI GOOGLE AND MANY MORE
  7. 1 پسندیده شده
    برادر اول یکم تحقیق کنید لطفا خیر ژاپن قصد دارد از جنگنده بمب افکن های f35 بر روی ناو های بالگرد برش استفاده بکنه . و جنگنده f35 توانایی نشست و برخاست به صورت عمودی را دارد ناو هواپیمابر کوئین الیزابت تواناتر از همتای خود در نیروی دریایی روسیه است ...... مدرک : با تشکر
  8. 1 پسندیده شده
    حتی ناوی مثل کوئین الیزابت که آخرین ساخته غربی ها هست (منظور جز ایالات متحده هست) توانایی استفاده از منجنیق یا هر گونه سیستم پرتاب رو نداره و تنها به سکوی شیب داره متکی حتی ناو جدید فرانسه احتمالا بر اساس این ناو انگلیسی (ظرفیت سیستم تسلیحات دفاعی و رادار این ناو شرم آوره من موندم کدوم برنامه بودجه ای ساخت چنین چیز مسخره ای رو در دستور کار قرار داده ) ساخته میشه و حالا سوال من اینه ژاپن بدون داشتن توانایی نظیر ناو های آمریکایی چرا باید نمونه C که فقط قادر به پرواز از این گونه ناوها هست رو خریداری کنه ؟؟ یعنی ژاپن در حال ساخت ابر ناوهای هواپیمابر هست ؟؟
  9. 1 پسندیده شده
    بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک جامع سامانه پدافند هوایی اس-300 ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده و .... ) پی نوشت : این تاپیک ، شامل تمام گمانه زنی های در خصوص سامانه اس-300 قبل از تحویل به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران می باشد . کما اینکه تمامی نظرات و تحلیلها در تاپیک ذیل ( پس از تحویل ) قابل پیگیری است "S-300 PMU.2 FAVORITE "IR در ایران
  10. 1 پسندیده شده
    گزارش جنجالی ناظر رسمی دولت ایالات متحده فاصله زیاد جنگنده پنهانکار F-35C با آمادگی رزمی کامل دراوایل فوریه 2019 میلادی ، نیروی دریایی ارتش ایالات متحده به شکل رسمی اعلام نمود که جنگنده نسل پنجم دریاپایه F-35C ، به آمادگی کامل رزمی دست پیدا نموده که این خبر ، نزدیک به 29 سال پس از ورود بخدمت جنگنده F-18E سوپرهورنت برروی حامل های هواپیمابر این نیرو ، فصل جدیدی برای قدرت هوایی دریاپایه ارتش این کشور بشمار می آمد . با توجه به این مساله ، اعتقاد همگانی براین باور استوار بود که F-35C بعنوان یک پیکربندی چند منظوره تک موتوره ، در واقع مکملی سبک تر برای جنگنده دردست طراحی نسل ششم F/A-XX است که طبق پیش بینی ها قرار است تا میانه سال 2030 وارد خدمت رزمی گردد . این هواگرد رزمی جدید به شکل خاص با هدف استقرار و بکارگیری بر روی ابرحاملهای هواپیمابر کلاس جرالد فورد نیروی دریایی طراحی شده و به منظور افزایش قابلیتهای رزمی ، لایتینینگهای تحویلی هماهنگی کاملی با سامانه منجنیق (کاتاپولت ) الکترومغناطیسی پیدا کرده بودند . سطح بال این جنگنده نسل پنج در مقایسه با نمونه های تحویلی به نیروی هوایی ، افزایش قابل توجهی را نشان می داد که بطور طبیعی نرخ گردش افزون تر ، قابلیت ابرمانورپذیری و همچنین افزایش نیروی برآء (بالابرنده ) را در اختیار خدمه این هواگرد می نهاد ، ضمن اینکه فرآیند نشت و برخاست از باندهای کوتاه نیز به ویژگی های آذرخشهای دریایی ارتش افزوده میشد . با اینحال ، گونه C این جنگنده ، بر خلاف نمونه B که در مقایسه و در عین برخورداری از قابلیت نشت وبرخاست از باندهای کوتاه بدون کمک منجنیق ، هزینه بسیار بالایی را به ثبت رسانده بود ، تبدیل به یک هواگرد رزمی باهزینه های به نسبت پایین با قابلیت استفاده از منجنیق گردید . اما در حالی که نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، در اواخر سال 2014 میلادی ، نمونه F-35B را وارد خدمت کرده و پس آن نیز ، نیروی هوایی گونه F-35A را در همان سال عملیاتی نمود ، به نظر میرسد که بازه زمانی ورود بخدمت نمونه C طولانی تر از پیش بینی های قبلی باشد . برخی از تحلیلگران براین باور قراردارند که نمونه های تحویلی به نیروی دریایی ، از استاندارد بالاتری در مقایسه با همتایان خود در نیروی هوایی و سپاه تفنگداران برخوردار بوده و به همین دلیل از اعلام خبر آمادگی این هواپیما تا مراحل تست پروازی نسبت به نمونه های A و B که عدم موفقیتهای متعددی را به ثبت رسانده اند ، مدت زمان بیشتری نیاز داشته باشد . علیرغم این توجیه اولیه ، گزارشهای اخیر منتشرشده از سوی کارگروه دیده بان دولتی (POGO) که یک گروه مستقل تحلیل و بررسی نیزبحساب می آید ، نشان میدهد که این جنگنده هنوز از آمادگی لازم برای عملیات رزمی برخوردار نیست . کارگروه POGO در گزارش خود بصراحت بیان نموده که ناوگان F-35C موجود نیروی دریایی به شکل چشمگیری در حوزه هایی نظیر کارآمدی عملیاتی ، اطمینان پذیری ، تستهای آسیب پذیری در برابر حملات سایبری و همچنین تستهای بقاء در میدان نبرد ، با نقص و کمبود مواجه بوده و علیرغم صرف بازه زمانی طولانی برای ارتقاء سامانه های رایانه ای رزمی ، هنوز با مشکلات عدیده در بخش سیستم خودکار اطلاعات لجستیکی (ALIS) ، نمایشگرهای مربوط به خطوط ارتباط داده ای برای ترکیب اطلاعات مربوط به اهداف و تشخیص تهدید و به اشتراک گذاری آن با جنگنده های خودی روبرو است . گزارش کارگروه POGO در این زمینه با ارائه مستنداتی معتقد است که F-35 های تحویلی به نیروی دریایی و سپاه تفنگداران ، تاکنون نواقص متعددی را به نمایش گذاشته و برای رفع آنها نیز اصلاحات زیادی را بخود دیده و این روند به گونه ای ادامه دارد که جتهای مورد آزمایش این دو نیرو ، نمی توانند تا انتهای تستهای چرخه عملیاتی 8000 ساعته پیش بینی شده را تکمیل نمایند . براساس مندرجات این گزارش ، کمیت سورتی های ثبت شده جتهای F-35B و F-35C در سال 2018 ، در مقایسه با تعداد ثبت شده در سال پیش ازآن (2017) به میزان قابل توجهی رقم کمتری را نشان میدهد . بطور طبیعی گزارش POGO نتیجه گیری میکند که : "درصد عملیاتی بودن جنگنده F-35B از 23 درصد در اکتبر 2017 به 23.9 درصد در ژوئن 2018 رسیده ، در حالی که این ارقام برای جت F-35C از 12 درصد در اکتبر 2016 به صفر (0) درصد در دسامبر 2017 رسیده و این رقم تا انتهای 2018 ثابت باقی ماند . در ادامه این گزارش آمده است که ، واقعیتی که نیروی دریایی با آن روبرست ، وجود شواهدی مبنی بر عدم آمادگی این جنگنده برای ورود بخدمت رزمی است و این مساله تبعات خطرناکی را بدنبال خواهد داشت " بر خلاف نمونه های A و B ، نمونه C هنوز بازار صادراتی خاصی بجز نیروی دریایی را بخود ندیده و ظاهرا" هیچ کشوری برای خرید این جنگنده ابراز علاقه ننموده است . ایالات متحده نیزدر شمار تنها مشتری این جنگنده ، بدلیل دراختیار داشتن حامل های هواپیمابر (بجز فرانسه ) قرار دارد . با این وصف ، ژاپن ممکن است در شمار خریداران نمونه صادراتی F-35C قراربگیرد ، چرا که پیش ازاین ، تعدادی از نمونه های A و B را به شرکت سازنده سفارش داده و نشانه های از تمایل این کشور برای سرمایه گذاری بر روی ساخت حامل های هواپیمابر سبک برای استقرار این جنگنده ها نیز دیده می شود . درنهایت ، برخی از تحلیلگران معتقدند که آینده برنامه F-35C و کل برنامه لایتینینگ ، نامطمئن و لرزان به نظر می رسد ، اما برخی نیز معتقدند که در آینده ای نزدیک ، این جنگنده وارد خدمت عملیاتی خواهد شد . بن پایه پی نوشت : 1- به ماهیت کارگروه مستقل دیده بان دولتی (POGO) دقت بیشتری باید داشت ، که به چه شکل برروی برنامه های دفاعی متمرکز و آنها را بررسی و تجزیه و تحلیل می کند تا روند کار تصحیح و حداکثر بهره وری حاصل آید . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : تحلیلگر دفاعی MR9
  11. 1 پسندیده شده
    دونالد ترامپ ناجی تانک های آبرامز؟؟!! دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا ، پیش از انتخابات ریاست جمهوری 2020، در روز 20 مارس 2019 از آخرین کارخانه تولید تانک ایالات متحده آمریکا، لیما در اوهایو بازدید کرد. در اوایل سال جاری، پنتاگون 714 میلیون دلار را به جنرال دینامیکس داد تا تا تانک های آبرامز را در این کارخانه ارتقاء دهد. کاخ سفید می گوید این پروژه منجر به استخدام صدها کارگر جدید شده است. پس از اتمام بازدید ترامپ ،به کارگران این کارخانه گفت:" اگر کار من نبود، این مکان بسته می شد. خب، بهتر است من را دوست داشته باشید، من این محل را باز نگه داشتم. "از زمان سال اخر ریاست جمهوری اوباما کارخانه لیما بیش از 150 کارمند اضافه کرده است و با توجه به بوجه پیش رو قرار است 400 کارمند دیگر را در طول یک سال و نیم دیگر نیز استخدام شوند. این کارخانه به طور مستقیم بیش از 1000 کارمند را استخدام کرده است و بسیاری دیگر در زنجیره تامین پشتیبانی خدمت می کنند. اگرچه ترامپ برای حفظ کارخانه لیما اعتبار دریافت کرده بود اما کنگره از سال 2015 به طور پیوسته برای آبرامز و دیگر خودروهای نظامی ارتش تأمین مالی می کند. پس از سالها تمرکز جنگ در عراق و افغانستان اکنون نیاز به ادوات زرهی سنگین در اروپا پس از حمله روسیه به کریمه در سال 2014 ارتش ایالات متحده به بحث گذاشته شد است. به همین منظور ایالات متحده تیپ های رزمی زرهی خود را به اروپا فرستاده است. ترامپ می گوید : "چهار سال متوالی بودجه برای ارتقاء تانک ها صفر بود، این اتفاق در دوران اوباما رخ داد آمادگی نظامی ما کاهش یافت و نیروی کار شما(کارخانه لیما) 60 درصد کاهش یافت اما آن روزها تمام شده اند ما ارتش آمریكا را بازسازی می كنیم". در اوایل سال 2010 علیرغم برنامه ریزی برای ارتقاء تانک آبرامز، سال ها جنگ ضد تروریسم، کاهش نیروی و نبود فرصت های فروش نظامی خارجی، کنگره را مجبور به توقف ارتقا کرد که مربوط به اثرگذاری طولانی مدت نظامی آبرامز و سایر خودروهای زرهی بود. در سال 2012، دولت اوباما در تلاش بود تا با توقف تعمیر و بازسازی دوباره تانک های ابرامز از سال 2014 تا 2017 یک صرفه جویی 3 میلیارد دلار داشته باشد. در آن زمان ژنرال ریموند اودیرنو رئیس ستاد ارتش استدلال می کند تانک های آبرامز نقش کمی در مبارزات در عراق و افغانستان بازی کردند(با برخی از موارد استثنایی برجسته در مبارزات شهری در مکان هایی مانند فلوجه و شهرک صدر) اودیرونو تصدیق می کند "ما به تانک نیاز نداریم "ناوگان تانک های ما به طور متوسط دو و نیم ساله هستند. ما در شکل خوب هستیم و به این تانک های اضافی نیاز نداریم. " در نتیجه کارخانجاتی مانند لیما در لبه بسته شده بوند. در سال 2013، کنگره رای به اضافه کردن 183 میلیون دلار برای ارتقا تانک ها داد. با این وجود اوباما در اوایل سال 2015 اوضاع را عوض کردو بودجه پیشنهادی خود برای تسریع ارتقاء تانک های آبرامز و نگه داشتن کارخانه لیما فراهم کرد. در زمان بودجه سال 2016، دولت اوباما 368 میلیون دلار برای ارتقاء آبرامز درخواست کرد که 50 درصد از مبلغ 237 میلیون دلار در سال مالی 2015 بود ودر بودجه سال 2017 تقاضای 558 میلیون دلار برای ارتقا تانک های بیشتری را داده شد.با این حال در دولت ترامپ بودجه برای ارتقا تانک آبرامز و همچنین نفربر های استرایکر در لیما افزایش داد به طوری که به جنرال دینامیکس اجازه داده می شود که حجم نیروی کار از 400 تا 1000 نفر برساند. به گفته مارک کانسیان، سرهنگ دوم سپاه بازنشسته سپاه تفنگداران دریایی که اکنون مشاور ارشد مرکز مطالعات استراتیژیک و بین المللی است، دولت اوباما تولید و ارتقا تانک های را کاهش داده بود زیرا تعادل دوباربه اقیانوس آرام و چین بازگردانده شده بود همچنین به نظر نمی رسید روسیه یک تهدید بزرگ باشد. کانسیان گفت: وضعیت استراتژیک تغییر کرده است. روسیه، با نیروی زمینی قدرتمند خود، کشور های ناتو به ویژه کشورهای حوزه بالتیک را تهدید میکند. بنابراین، ایالات متحده نیاز به بازسازی توانایی زمین خود دارد. ارتش قصد دارد جایگزین خودرو های رزمی برادلی را دارد اما هنوز هیچ برنامه ای برای آبرامز وجود ندارد. بنابراین، نیاز به ارتقا تانک آبرامز وجود دارد. در ماه ژانویه جنرال دینامیکس اعلام کرد که سفارش 714 میلیون دلاری برای ارتقاء 174 دستگاه تانک ابرامز به ورژن SEP V3 را دریافت کرده است. دستورالعمل تحویل، به گفته مقامات شرکت، با سرعت ثابت تا سال 2021 حفظ خواهد شد.
  12. 1 پسندیده شده
    یمن را دریابیم... #4YearsOfUSWarOnYemen #ششمين_طوفان_رسانه_اي_كمپين_يمن STOPWARONYEMEN#
  13. 1 پسندیده شده
    اوکراین شرکت اوکراینی UKROBORON یک بسته ارتقایی متوسط برای نمونه صادراتی سام6 یعنی Kvadrat-М1 تدارک دیده است که به نظر بیشتر برای صادرات و فروش ان به کشورهای دیگر در نظر گرفته شده است.نسخه ارتقا یافته تحت این بسته Kvadrat-2D نام گرفته است.اهداف این ارتقا شامل موارد زیر است: تعویض قطعات الکترونیک-رادیویی انالوگ با تجیزات دیجیتال است که شامل بیش از 70 درصد قطعات قابل جایگزینی میباشد. افزایش عمر .عملیاتی کل سامانه به میزان حداقل 15 سال افزیش 15000 ساعت عمر قطعات الکترونیک-رادیویی افزایش توانایی های عملیاتی شامل افزایش اتوماسیون سامانه درکشف اهداف و حفاظت از نویز ساده سازی عملیاتهای فنی شامل تعمیر و نگه داری با این ارتقا حداکثر برد کشف هدفی همچون یک میگ 29 در ارتفاع 7 کیلومتری به 100 کیلومتر رسیده است و در ارتفاع 0,02 به 28 کیلومتر رسیده است.در این ارتقا البته در میزان برد درگیری با هدف افزایشی حاصل نشده است.در این ارتقا اوکراینی ها یک سیستم الکترواپتیک هم برای افزایش قابلیت ها در کشف هدف در روز و شب به سامانه اضافه کرده اند.همچنین امکان شبکه شدن با رادارهایی چون P-18МА, P-180, P-19МА, P-190 به سامانه اضافه شده است.در جدول زیر توانایی های جدید دیگر سامانه نسبت به قبل را میبینید. بلاروس در بلاروس سامانه ارتقا یافته نام Kvadrat-M به خود گرفته بود این سامانه توسط صنایع دفاعی بلاروس توسعه یافته بود و حتی در صادرات ان به کشور میانمار نیز موفق بوده اند.این سامانه بر روی شاسی جدید شش در شش MZKT-6922 توسعه پیدا کرده بود سامانه جدید دارای سیستم دیجیتال نمایش هدف با قابلیت طبقه بندی انها میباشد. این سامانه قادر به استفاده از موشکهای 9M38M1 و 9M317E که برای بکارگیری در سامانه های دفاع میانبرد روسی Buk-M1 ,Buk-M2 طراحی شده اند در سازمان رزم خود میباشد.موشک 9M38M1 با هدایت راداری نیمه فعال و برد 35 کیلومتر و سر انفجاری 70 کیلوگرمی و فیوز مجاورتی جدید موشکی مناسب برای جایگزینی در این سامانه میباشد.
  14. 1 پسندیده شده
    بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک قاهر F-313 چهارم فروردین سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی
  15. 1 پسندیده شده
    سلام کسی از دوستان اطلاعی در مورد این کلاس شناور داره ؟
  16. 1 پسندیده شده
    از نظرات ارزشمند شما سپاسگزارم. حتماً از این نظرات برای بهبود متن استفاده خواهم کرد. ژو به معنی ایالت هست و مثلاً ایالت شو می شه شو ژو یا همان XuZhou . شو = Xu جی = Ji یو = You یان = Yan یان یا یانگ = Yang جین = Jing بین = Bin چین = Qing لیان = Liang یی = Yi این ها نام ایالت هایی هست که عمده داستان در اون ها اتفاق می افتن. یوآن شائو در ایالت جی حضور داشت که بعدها بین، چین و یو رو تسخیر می کنه قبل از نبرد با سائو سائو (بیشتر ادامه بدهم داستان اسپویل می شه). سون سه در بخش شرقی ایالت یان (Yang) و یوآن شو در بخش شمالی این ایالت حضور داشت. تفاوت تلفظ دو ایالت Yan و Yang که هر دو یان نامیده می شن هم بیشتر در ادامه نام شون هست. بدین شکل که Yan Zhou پشت سر هم تلفظ می شه. یعنی می شه یانژو. ولی Yang Zhou با فاصله تلفظ می شه. مثلاً یان ژو. ولی خودم قصد داشتم در داستان از یانگ استفاده کنم که با یان قاطی نشه. البته هنوز یکی دو قسمتی با رسیدن به وقایع یان (یانگ) فاصله داریم. ولی از این به بعد، برای جلوگیری از برداشت نامناسب ناشی از شباهت اسامی افراد و مکان ها، از «گ» پایانی در داستان استفاده می کنم. ولی تلفظ مابقی کلمات مثل X (ش)، Q (چ)، H (خ) رو به منوال سابق ادامه می دم. چون به نظر نمی رسه مشکل ساز بشه. حتماً. بسیار خوب هست. البته برخی از شهرها رو شاید دقیقاً ندونم در کدوم ایالت هست. ولی تا جایی که بدونم حتماً بهش اشاره خواهم کرد. من باب تکمیل، چن لیو و یین چوان هر دو در ایالت یان و در نزدیکی شوچان (Xuchang) که در آینده پایتخت کشور و محل استقرار امپراطور می شه، قرار داشتن. در قسمت هشتم به این موضوع اشاره کردم. خلاصه وار، به این دلیل که لی جوئه و گوا سی، به همراه دو فرمانده دیگر (ژان جی و فان چو) جزو فرماندهان اصلی دونگ ژو بودن و بسیاری از ظلم ها و جنایت ها رو به دستور دونگ ژو این ها ترتیب می دادن. البته چن گونگ مخالف این بود که این ها بخشیده نشن. چرا که سپاه عظیم شیلیانگ تحت فرمان این ها بود و اگر حمایت این ها جلب نمی شد، می تونست برای کشور خطرناک باشه. ولی وان یون به این موضوع توجهی نکرد و وقتی فهمید حرف چن گونگ درست بوده که کار از کار گذشته بود. حقیقتش شاید استفاده زیاد از - (که در نگارش فارسی معنی و مفهوم خودش رو داره)، متن رو از زیبایی بندازه. ابتدای نوشتن ام هم تلاش کردم که با گذاشتن کلمات در «»، این تفاوت رو بوجود بیارم. ولی در متنی که مملو از اسم بود این کار هم باعث زشت و شلوغ شدن متن شد. حتی بولد کردن اسامی رو هم امتحان کردم. ولی باز چندان متن جالب نشد. ضمن اینکه این ها، اسامی هستن و شاید چسباندن آن ها به یکدیگر از نظر دستور زبانی هم چندان درست نباشه. بطور مثال لیو فامیلی و بی اسم طرف هست. مثل این هست که ما بنویسیم قاسم - سلیمانی. شاید بشه راهکار بهتری برای این موضوع پیدا کرد که در عین حفظ ظاهر متن، به مشکل کمتری در برداشت از کلمات هم برخورد. اگرچه از این مدل فامیلی ها یا اسامی که کوچک هستن در داستان خیلی بر نخواهیم خورد. چون اکثراً اسماشون خاص هستن و این لیو بی و ما چائو هم در داستان به قدری نقش مهمی پیدا خواهند کرد که خواننده با خوندن نامشون دیگه قاطی نخواهد کرد. ولی باز اگر راهکاری به ذهنتون رسید که چطور می شه بهترش کرد بفرمایید. اساساً بعد از بقدرت رسیدن دونگ ژو و بخصوص شکست وی در گذرگاه هولائو، هر جنگ سالاری تلاش می کرد که حوزه قدرت و نفودش رو گسترش بده. ما تنگ هم از این قاعده مستثنی نبود. سرزمین لیانگ (لیان) هم (که سپاه شیلیانگ و دونگ ژو نیز از اونجا اومدن) ویژگی های خاص خودش رو داشت و ساکنین اون به مغول ها و ترک ها (همون طور که شما نیز به درستی اشاره کردین) نزدیک ترن و قرابت زیادی با بخش غربی چین از لحاظ فرهنگی و سیاسی نداشتن. ولی لیانگ معادل سین کیانگ نمی شه. همسایه اش می شه. به این نقشه توجه بفرمایید. قسمت قرمز رنگ، محدوده سین کیانگ یا ترکستان شرقی و قسمت سبز رنگ، ایالت لیانگ هست. در شمال هم که ارتباطی با مغولستان داره. اما چیزی که در تاریخ اومده، برای شورش ما تنگ بیشتر بحث سهم از اموال و خرجی حکومت مطرح بود (حداقل به عنوان بهانه اولیه). اگر شما اطلاعات بیشتری در این زمینه دارین خوشحال می شم بفرمایین تا تکمیل بشه این قسمت. ولی باز باید یادآور بشم که ما تنگ در ائتلاف یوآن شائو بر ضد دونگ ژو حضور داشت. این پیشنهاد خوبیه. ولی اجراش یه مقدار سخته. حتماً این نام های محترمانه معنی دار هستن. بطور مثال کونگ مینگ که نام محترمانه ژوگه لیانگ هست، معنی اش اژدهای خفته هست. ولی خوب. اکثر این معانی رو به نظر نمیاد به این سادگی بشه گیر آورد. اگه گیر آوردم حتماً ذکر خواهم کرد. ======================================================= امیدوارم دیگر دوستان هم با ورود به متن و ایراد پرسش ها و یا نقدها، هم حقیر رو در تکمیل و تصحیح متن یاری و هم به غنای بحث و پویایی اش کمک بفرماین.
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله.......... 3 فرودین 1398 +18 به جهنم صرواح خوش آمدید کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/xpVB5
  18. 1 پسندیده شده
    اول سالی اسپم ارسال نفرمایید.از معدود اسامی فارسی که دیدیم همین سیمرغ بوده...
  19. 1 پسندیده شده
    لاکهید مارتین بریتانیا آزمایش های بروز رسانی FV510 را برای ارتش بریتانیا انجام می دهد لاکهید مارتین بریتانیا مجموعه ای از آزمایشات برای تست بروزرسانی خودرو رزمی پیاده نظام FV510 Warrior را برای ارتش بریتانیا انجام میدهد. اگر نتایج این آزمایش ها مثبت باشد، تولید کننده مذاکراتی را با وزارت و تجهیزات دفاع انجام خواهد داد. تست های مورد اشاره تا ژوئیه 2020 بر روی FV510 Warrior که از اواخر دهه 1980 در خدمت ارتش بریتانیا بوده است انجام خواهد شد که یکی از اجزای اصلی برنامه پیاده نظام زرهی 2026 ارتش بریتانیا است. خودرو زرهی Warrior دیگر در میدان نبرد فعلی نمی تواند موثر واقع شود. توپ 30 میلی متری L21A1 RARDEN این خودرو زرهی نرخ آتش پایینی دارد و تنها میتواند سه گلوله در یک زمان را در توپ بارگذازی کرد. در نتیجه در نمونه بروز رسانی یک برجک جدید با یک توپ 40 میلیمتری تثبیت شده با قابلیت آتش در حرکت مجهز است. همچنین در این بسته بروز رسانی بخش های مختلف دیگر مانند سیستم های نظارتی و حفاظت نیز ارتقا می یابد. سایر نسخه های FV510 Warrior مانند فرماندهی، بازیابی زرهی و ... نیز در برنامه بروز رسانی قرار خواهد داشت. ریچارد کلیدون، مدیر تولید Warrior تأیید کرد که هنوز مشخص نیست که اندازه و شکل سفارش چگونه خواهد بود. اما با توجه به محدودیت های بودجه تعداد بسته های ارتقا شاید کمتر از 265 دستگاه خواهد بود. بوجه در نظر گرفته شده برای این ارتقا در سال 2011 ،1.3 میلیارد پوند تایید شده بود. به نظر می رسد تاریخ خروج از خدمت خودرو رزمی پیاده نظام FV510 Warrior سال 2040 تنظیم شده است. پ.ن: اسپال لاینر لایه حفاظتی است که در داخل خودروهای زرهی نصب می شود تا در صورتی که پرتابه ای به داخل زره خودرو زرهی نفوذ کرد، ترکش کمتر و زاویه ی بخش شدن کمتری داشته باشد تا احتمال آسیب دیدن خدمه و سرنشین ها کاهش یابد.
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم قسمت چهارم( پرده ی دوم) تَک رو Maverick “ تک رو.... : حیوان بدون مالک ، شخصي كه مستقل عمل مي كند و با هیچ حزب يا گروهی همراه نیست. ” در آغاز سال 1954، بوید به پایگاه نیروی هوایی نلیس(Nellis Air Force Base) ، نوادا اعزام شد.او شروع به یادداشت برداری در مورد تاکتیک ها و هرآنچه آموخته بود کرد.در آنجا، قبل از اینکه واقعا شروع به کار کند، حرفه او تقریبا به پایان رسید. پس از ورود بوید به پایگاه گفته شد که او به یک اسکادران تعمیر و نگهداری فرستاده خواهد شد. بوید آتش گرفت. « لعنت ، من هیچ ربطی به اونجا ندارم». او واقعا یک خلبان بود، نه یک افسر نگهداری، و اگرچه نیروی هوایی همه تلاش خود را کرد تا او را در تعمیر و نگهداری نگه دارد، ولی بوید هرگز تسلیم نشد. بر خلاف بسیاری از خلبانان ایالات متحده که برای خدمت در تعمیر و نگهداری تلاش میکردند،ولی او همیشه بر خلاف جریان رایج در سیستم شنا میکرد. اگر خلبانی برای بهترین پرواز نیاز به 5 سال آموزش داشت او اینکار رو در 6 ماه فرا میگرفت. بوید همچنان به مقاومت در برابر مقررات نیروی هوایی برای جلوگیری از شکست در برابر آنها ادامه داد و موفق شد به آنها تصویر بزرگتری از روحیه یک خلبان جنگنده جسور نشان دهد.روحیه که در بین خلبانان جنگنده آن دوران جریان داشت. درواقع آن نیروی هوایی متفاوت از نیرویی است که امروز داریم. در نهایت بوید به اسکادران 97 ام ، اسکادران تاندربرد( Tunderbird ) ، به عنوان استاد خلبان اعزام شد. پس از آن او شروع به توسعه مجدد تاکتیک ها و تکنیک های هوایی کرد. پس از گذشت یک سال، او به مدرسه تسلیحات جنگنده Fighter Weapons School اعزام شد ، جایی که تا سال 1960 به عنوان یک استاد خلبان باقی ماند (به استثنای یک دوره کوتاه) تقریبا شش سال در آنجا تدریس کرد، تاکتیک های خود را تدوین و آموزش داد . Nellis Air Force Base از طریق یک سری حوادث، اولین انقلاب های بوید آغاز شد.او فریب خورده بود، مدرسه تسلیحات جنگنده در سال 1954 بیشتر به یک میدان تمرین تیراندازی شبیه بود. خلبانان بیشتر وقت خود را صرف تمرین تیراندازی می کردند.به سختی شباهتی با مدرسه نبرد هوایی داشت . او تصور می کرد مدرسه باید مهارت های پرواز و همچنین توپ را باهم می داشت . او به طور مداوم یادداشت های خود را تجدید نظر و خطوط را برای چهار دوره تحصیلی و کاربردی اضافی توسعه داد. در آن زمان، مدرسه تسلیحات جنگنده به سه بخش تقسیم می شد: دانشکده، عملیات ، و TR&D (آموزش، تحقیق و توسعه). اما همه علاقه داشتند در TR&D یا عملیات خدمت کنند. هیچ کس نمی خواست در دانشکده باشد. بوید به پیش سرهنگ Giraudo ، فرمانده مدرسه رفت و گفت: "برای شما یک پیشنهاد دارم. شما در دانشکده نیاز به یک مرد دارید، درست است؟ من صادقانه داوطلب خواهم شد اگر اجازه بدهید یک چیز را امتحان کنم. می خواهم تاکتیک های خود را در دانشکده تدریس کنم. "سرهنگ Giraudo، که با کار و شهرت بوید آشنابود ، موافقت کرد. توجه داشته باشید، بوید در سال 1951وارد نظام شد و در حال حاضر با درجه ستوان یکمی مشغول توصیه به فرمانده مدرسه ،یک سرهنگ تمام، برای نحوه آموزش خلبانان بود. آن را پای اعتماد به نفس اش بگذارید.او این کار را برای تغییر سیستم انجام داد. بوید دوره های خود را تعریف کرد و کارت های ماموریتی را توسعه داد، قسمت اعظم کلاس ها را "توجیه پرواز " در بر میگرفت و نه پرواز. این باعث دلخوری کاراموزان بود چون آنها عادت داشتند تمام ساعات آموزشی را به پروازهای 4 فروندی که بیشتر جنبه تفریحی داشت بگذرانند.او حتی در آنجا توقف نکرد. بوید یک پیشنهاد رادیکال تر داشت.به جای اینکه مربی همزمان با 3 کاراموز در یک دسته 4 فروندی پرواز کند و شروع به گشت و گذار هوایی بکنند و هیچ کس هم نفهمه که داره چه غلطی میکنه، من خواستم یک مربی و یک کاراموز در پرواز شرکت داشته باشند.این یک پرواز سخت بود؛ و آنها نمی خواستند این کار را انجام دهند. من گفتم میخواهم توجه فردی این افراد رو بالا ببرم. پرواز های اول بسیار مهم هستند. اگر اونها درک صحیح پرواز رو بدست بیارند سریعتر پیشرفت میکنند و گشت و گذاری هم در کار نخواهد بود. این کار باعث افزایش ساعات آموزش میشد و اضافه کردن ساعت پروازی بسیار مشکل بود. هر واحد به ازای ساعات مشخص پول دریافت میکرد. ساعات اضافی لزوما به معنی پول بیشتر نبودو معمولا پول کافی برای پرداخت هزینه های پروازی غیر ضرور وجود نداشت . ولی بویدمنصرف نشد او با بهترین راه حل دوم آمد : "ما همانطور 4 فروندی پرواز می کنیم ، ولی با یک پسر کار میکنیم و2 پسر دیگر حرکات رو مشاهده میکنن و بعد پسر بعدی و در اخر پسر سوم . به عبارت دیگر، بچه ها باید آنچه را که آموزش میبینند تماشا کنند تا همه درگیر کار شوند. " توجه فردی و فرصت مشاهده هر دو برای ارتقای مهارت های پروازی ضروری بودند، اما اول به یک دوره آموزشی برای ارتقاء مهارت های مربیان نیاز داشتند. آنها در حال آموزش چیزهای جدید، به شیوه های جدید و با یک هواپیما جدید ، F-100 SuperSaber که در سال 1955 به خدمت وارد شده بود، بودند.F-100 یک هواپیمای بسیار دشوار در پرواز و نگهداری بود. با این حال این اولین جنگنده ای بود که می توانست با سرعت مافوق صوت به صورت پایدار پرواز کند ، تقریبا دو برابر F-86 .(18،185 پوند در مقایسه با 10،890 پوند)، و معروف به "سورتمه سربی" و Hun (hundred) بود.همچنین اولین نمونه از گروه جنگنده های موسوم به Century series ، که نخستین طرح‌های موفق مافوق صوت در نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا بودند.که شامل : North American F-100 Super Sabre McDonnell F-101 Voodoo Convair F-102 Delta Dagger Lockheed F-104 Starfighter Republic F-105 Thunderchief Convair F-106 Delta Dart F-100 SuperSaber تقریبا یک چهارم تعداد F-100 های تولید شده در حوادث ناشی از مشکلات تعمیر و نگهداری یا خطای خلبان از دست رفتند. بدست آوردن نحوه ی پرواز کردن با آن و تمام قابلیت هایش در یک بازه کوتاه سفارشی بزرگ بود.. یک بار دیگر، این مهارت های پروازی بوید بود که باعث تقویت این نیرو شد و شیوه انجام کارها در نیروی هوایی را تغییر داد.بوید، شیوه استفاده از F-100 را تنها در چهار سواری کسب کرد. او همچنین کشف کرد که چگونه با استفاده از حرکتی که او "سکان معکوس" نامید ، چرخش کاذب و مرگ بار F-100 را خنثی کند.در شرایط خاص ، خلبان باید سکان را در جهت مخالف از مسیر ایده آل هواپیما حرکت دهد. این هواپیمایی مبهم بود و فقط خلبانان خوب قادر به پرواز بی خطر بودند و بوید یکی از بهترین ها بود. هنگامی که F-100 در اواسط دهه 50 میلادی ساخته شد، از شهپر ها (Aileron) برای افزایش یا کاهش زاویه bank استفاده می کرد. اما یک نقض وجود داشت و هیچکس نمی دانست که از کجاست. ورود به پرواز مافوق صوت اغلب به یک چرخش غیر قابل کنترل و غیر قابل برگشت تبدیل می شد. معروف بود که "اگر شما می خواستید به سمت راست بروید و F-100 می خواست به سمت چپ برود، هواپیما همیشه برنده می شد." این نقص ،خلبانان زیادی را به کام مرگ کشید وبه F-100 شهرت بسیار بدی بخشید. تاثیر شهپر ها(Aileron) در حرکت هواپیما North American ، شرکتی که F-100 را ساخت، تیمی را به مدرسه فرستاد، و آنها متقاعد شدند که بوید و شرکت می داننددر موردچه چیزی صحبت می کنند و شروع به بازنویسی کتابچه ها کردند. بوید در یک ترفند دیگر، F-100 را روی دم خود قرار می داد و ستون اگزوز خود را پایین می آورد. آتش از ورودی هوا در بینی جنگنده و اگزوز به طور همزمان خارج می شد. یک شاهکار غیرممکن؛ بوید به پایگاه ادواردز نیروی هوایی در کالیفرنیا رفت و در آنجا ناسا دو هواپیمای F-100 را به طور کامل ارزیابی کرد و البته بوید این تکنیک ها را به کسانی که باور نمیکردند نشان داد. خلبان آزمایشی در ادواردز که او در آن زمان به چالش کشید، شخصی بود با نام نیل آرمسترانگ !!!!!! مشکل طراحی F-100 در ناسا ارزیابی و اصلاح شد و باعث به وجود آمدن مفهومی جدید در طراحی به نام Roll-Coupling گریدد.و بعد از آن زمان به عنوان یک فاکتور مهم در طراحی هر هواپیمای جنگنده با سرعت بالا تبدیل شده . مقایسه F_100Aسمت راست و F_100 اصلاحی ناسا سمت چپ (افزایش ارتفاع سکان عمودی) مدت کوتاهی پس از آن، بوید تصمیم به ترک دانشکده گرفت. او تصور کرد به قسمت آموزش ، تحقیق و توسعه TR&D می رود، اما به جای آن به یک قسمت جدید به نام آموزش و تحلیل و توسعه TA&Dمنتقل شد.بوید فریب خورده بود.هیچ راهی نبود. به او گفتند که یکی از افسران مورد احترام بوید Major Leroy Clifton، به او ملحق خواهد شد. وظیفه آنهابررسی تمامی برنامه های درسی و تدوین برنامه های جدید بود. اساسا توسعه برنامه درسی برای کل مدرسه تسلیحات جنگنده . در سال 1957 بوید یادداشتهایش از کره و دانشکده را در خبرنامه مدرسه تسلیحات جنگنده تحت عنوان "مانور در نبرد هوایی" منتشر کرد.بوید در حال تدوین استراتژی نبرد هوایی ، شناخته شده به نام داگفایت Dogfight بود ، او اسم این استراتژی را «جدایش نرم » (fluid separation) نامید. این یکی از اولین گزارشات TA&D بود.ولی مشکلی وجود داشت ، همانند بسیاری از بوروکراسی نظامی دیگر ، سیستم علاقه داشت همه چیز را استاندارد کند و فهرستی از واکنش ها برای هر اقدام داشته باشد ، یک کوه راه حل برای هر شرایطی.بوید می خواست به خلبان حرکت و ضد حرکت های متنوع را نشان دهد و به آنها اجازه می داد تصمیم بگیرند که چه زمانی و چگونه در یک وضعیت مشخص اقدامی که نیاز هست رو انجام بدهند.از این رو، او شرایطی را برای توسعه ترم های استراتژی «جدایش نرم» ایجاد کرد. بوید به کمک Vernon Sprad Spradling ، خلبان جنگ جهانی دوم و استاد خلبان سابق مدرسه، توانست تا ایده های خود را بر روی کاغذ بیاورد، برنامه های درسی را ترسیم کند، بینش خود را بنویسید . Sprad یک خاطره ویژه از چالش "چهل ثانیه یا چهل دلار" بوید ذکر میکند : خلبان سپاه تفنگداران ، هال وینسنت، در حالی که یک ماموریت در نزدیکی پایگاه داشت بوید را به یک دوئل هوایی دعوت کرد. وینسنت گفت: "من شنیده ام که شما قادر به شکست هر کسی در چهل ثانیه یا کمتر هستید. بویدتایید کرد . "خب، پس اجازه دهید در یک زمان و مکان مناسب ببینم که شما چقدر خوب هستید " . در زمان و مکان مناسب ، وینسنت در F8U Crusader و بوید در F-100 همدیگر رو ملاقات کرندند.کمتر از 10 ثانیه طول کشید. بوید در پشت Vincent بود. آنها بازی را سه بار با نتایج مشابه تکرار کردند. وینسنت گفت: "شما من را متقاعد کردید." وینسنت در مدرسه اعلام کرد بوید خلبان برتر در هوا به زمین، در هوا به هوا، و شماره یک در دانش هوایی است . تابستان سال 1960 پایان خدمت بوید در مدرسه بود . هنگامی که دانش آموزان مدرسه تسلیحات مطلع از اعزام او شدند ، فکر می کردند که تاکتیک های هوایی از بین خواهد رفت. او متوجه شد که باید قبل از اینکه مدرسه را ترک کند ،یک راهنمای تاکتیکی بنویسد. اما نوشتن دستورالعمل، پیچیده و وقت گیر است، و بوید کمتر از یک سال دیگر باید پایگاه را ترک کند. او به دنبال سرهنگ Hinton رفت. بوید در کافی شاپ درخواست کرد که تا تهیه دستورالعمل تاکتیکی، اعزام نشود . هنگامی که سرهنگ گفت: نه، بوید از عصبانیت سرخ شد و بخاری مقابل کافی شاپ را پرت کردو در صورت سرهنگ فریاد زد: "خدا لعنتت کنه، من اینو در زمان خودم انجام خواهم داد". خوشبختانه، برای این رفتار او به دادگاه نرفت . بوید به Sprad گفت که او باید از وظایف پرواز و تدریس رهایی یابد تا زمان برای تکمیل دستورالعمل بدست بیاورد. Sprad بوید را به دفتر سرهنگ رالف نیومن، فرمانده مدرسه برد: بوید نشست و ، یکی از سیگارهایش را روشن کرد و به سرهنگ گفت که قصد دارد چه کاری انجام دهد و چه مدت طول می کشد. نیومن گفت: تا اونجا که اطلاع دارم به شما هیچ دستوری برای تهیه دفترچه راهنمای پرواز داده نشده و کار شما تدریس است . سرهنگ گفت: "ما نمی توانیم شما را نگه داریم." "اگر می خواهید کتابچه ای بنویسید، خوب است. اما آن را در زمان خود انجام دهید. " صورت بوید از خشم کبود شد. صندلیش رو پرت کرد و در حالی که در مقابل بینی سرهنگ بود، شروع به ضربه زدن به قفسه سینه نیومن کرد و با صدای بلند از خدماتش در مدرسه در طول پنج سال و نیم گذشته گفت . او با چنان نیرویی ضربه میزد که تمام یونیفرم سرهنگ از خاکستر سیگارش پر شد . Sprad وحشت زده بود ...."جان چه غلطی میکنه"....... یک سروان صداشو روی سرهنگ بالا نمی بره. یک سروان نمیتونه روی سینه سرهنگ بزنه. یک سروان نمیتونه با خاکستر سیگار یونیفرم سرهنگ رو به گند بکشه ........ Sprad درخواست کرد که تمومش کنه .بوید نادیده گرفت... برای یک لحظه او و سرهنگ به همدیگه خیره شدند. بوید محکم به قفسه سینه سرهنگ زد و گفت: "باشه لعنتی ، خودم اونو انجامش میدم." Sprad بازوی بوید را گرفت و او را از اتاق بیرون برد و گفت "با تشکر از شما، سرهنگ جان، تو اصلن با سرهنگ ها صحبت نکن. شما فقط این یک کار رو انجام نده ... بوید گفت : Sprad ، این کتاب راهنما خیلی مهمه. این می تونه خلبانان جنگنده را کمک کنه.میتونه نیروی هوایی را تغییر بده. " "من می دونم ، جان، اما ..." Sprad سرش را تکان داد. "تو باید از سرهنگ نیومن خوشحال باشی چون مثل یک جنتلمن رفتار کرد. او می تونست تو رو به خاطر این کار آویزون کنه. " بوید : اون یک احمق بیشتر نیست. بوید در یک زمان فشرده شروع به تکمیل راهنما کرد ، دوستانش در دسته بندی و جمع آوری نوشته ها به او کمک میکردند، حتی یکی از منشی های خانم پادگان وظیفه تایپ مطالب رو به عهده گرفت.دفترچه راهنمای بوید Aerial Attack Study ، واقعا یک کار قابل توجه بود ، جزئیات هر مانور ممکن برای یک خلبان توضیح و با نمودارها ترسیم شده بود. این اولین توضیح جامع منطقی از همه ی تاکتیک ها و مانور های شناخته شده (و بعضی تا آن زمان ناشناخته) در نبرد هوایی بود.راهنماهای پیشین تاکتیکی فقط یک کلاهبرداری بود، بدون منطق مانور و ضد مانور. بویددر راهنما هیچ مانوری را پیشنهاد نمی کند ، اما گزینه ها (و منطق انتخاب آنها) را برای خلبانان شرح می دهد . این راهنما اولین بار تاکتیک های نبرد هوایی را به صورت شمای سه بعدی و نه دو بعدی نشان داد. او معتقد بود یک خلبان در نبرد هوایی باید یک تصویر سه بعدی از جنگ در سرش داشته باشد. او باید "آگاهی وضعیت" داشته باشد.در حالی که تمام خلبانان جنگنده دیگر از دست خود استفاده می کردند، بوید از ریاضی استفاده می کرد. بوید معتقد بود که یک خلبان در نبرد هوایی باید دو چیز را بداند: موقعیت دشمن و سرعت دشمن. دانستن سرعت دشمن، خلبان را قادر میسازد بفهمد که دشمن توانایی انجام چه کاری و با چه کیفیتی را داراست. هنگامی که خلبان بداند دشمن چه مانوری می تواند انجام دهد، پس از آن می تواند تصمیم بگیرد که چگونه با هر یک از اقدامات دشمن مقابله کند. راهنمای نبرد هوایی بوید شامل مواردی بود که یک خلبان جنگنده نیاز به دانستن آن داشت. نسخه خطی آن در 147 صفحه بر اساس توانایی های F-100 تنظیم شد که شامل تمام تاکتیک های هوایی مثل نبرد با جنگنده ، بمب افکن ، مانور، ضد مانور ؛ حمله به اهداف غیر مانوری ؛ محدودیت های اصلی AIM-9 در برابر اهداف مانوری؛ ....... و در واقع همه چیز. اما تصویب کتابچه راهنما کمی پیچیده بود. همانطور که بوید در جریان تاریخ شفاهی نیروی هوایی یادآوری می کند: پس از اتمام ، کتاب رو پیش سرهنگ نیومن بردم و گفتم. "این راهنمای جدید شما است." سرهنگ گفت : "خوبه، ولی ما قصد نداریم از کتابچه راهنمای شما استفاده کنیم." بوید، "چرا؟ شما قصد ندارید یکی از بهترین ها را داشته باشید. اولین نسخه راهنمای نبرد هوایی طبقه بندی شد .بوید در حال انفجار بود حاصل همه تلاش و سیر تجربه او از کره تا به اینجا دیگه قابل دسترسی نبود ." لعنتی ، نمی خواهم طبقه بندیش کنم. آنها گفتند: نه، شما باید آن را طبقه بندی کنید چون شما در مورد تاکتیک های لعنتی ما در جنگ صحبت کردید. من گفتم: به جهنم، اگر شما طبقه بندی کنید، هیچکس نمی تونه از اون استفاده کنه. پس ، لعنتی به من بگو برای چی اسمش دفترچه راهنماست ؟ » او مطلع شد که آنها از یک کتابچه راهنمای 15 صفحه ای که توسط قسمت آموزش-تحقیق و توسعه TR&D مدرسه تدوین شده استفاده می کنند، آنها هیچ دستورالعمل مشخصی برای تصویب راهنمای بوید نداشتند.او تصمیم گرفت بازی را ادامه دهد .قبل از اینکه فرایند طبقه بندی تکمیل شود، چندین نسخه ناپدید شد.سپس مخفیانه 600 نسخه بدون لوگو دانشکده چاپ شد - "راهنمای نبرد هوایی" نویسنده، سروان نیروی هوایی ایالات متحده ، جان ریچارد بوید. کپی از یک سند طبقه بندی شده، نقض مقررات بود. هنوز خلبانان بازنشسته ای هستندکه نسخه هایی از ان را در خانه های خود دارند. بوید همچنین بی درنگ یک نسخه از راهنمای خود و یک نسخه از راهنمای TR&D برای دوست خود Clifton ، که در حال حاضر در قسمت فرماندهی هوایی تاکتیکی TAC مستقر بود فرستاد، Clifton تایید کرد که راهنمای بوید عالی است، اما بوید نمی خواست از دوستی او استفاده کند. در عوض، او از Clifton درخواست کرد تا بررسی مستقل از دو کتابچه را ترتیب دهد. یک هیئت در TAC تشکیل شد. چند دقیقه بعد، سرهنگ نیومن پیامی دریافت کرد: "سلام ما Aerial Attack Study را منتشر می کنیم.ما تصمیم به استفاده از آن به عنوان دفترچه آموزشی در مدرسه برای دانش آموزان ورودی، و یا هر اسکادران دیگر که بخواهند از آن استفاده کند خواهیم گرفت . " بوید برای دیدن سرهنگ نیومن رفت و به او گفت: «باید خوشحال باشید. این کار شما را صاحب یک راهنمای خوب کرد واین یک موفقیت برای فرماندهی شماست. چرا شما از یک گروه بازنده در آنجا (TR&D) حمایت می کنید که حتی نمیتوانند وظایف خود را انجام دهند؟ شما می دانید آنها به اندازه من خوب کار نکردند "نیومن بوید را از دفترش بیرون کرد...... روز بعد او بویدرا احضار کرد: . بی مقدمه گفت "من می خواهم از شما عذر خواهی کنم. من تا به حال راهنمای شما را نخوانده بودم این واقعا بسیار بهتر از راهنمای TR&D است. " بوید به خاطر صداقت در اعتراف به اشتباهش به او احترام گذاشت. مهمتر از همه، او شجاعتش را داشت که موضوع را چهره به چهره بگوید. او هم اکنون می تواند پایگاه Nellis را با احساس موفقیت واقعی ترک کند.............. . Aerial Attack Study در مقدمه این راهنما چنین آمده است : " تاکتیک ها با توجه به قابلیت های یا محدودیت های سیستم های سلاح استفاده می شوند. به عبارت دیگر، تاکتیکها نشان دهنده بهترین روش استفاده از یک سلاح نسبت به دشمن با قابلیت شناخته شده است. تاکتیکها کارکردی هستند، آنها بازتاب دهنده قابلیت ها و محدودیت های سلاح های حریف و همچنین خود ما هستند. بنابراین ما در نبرد های هوایی باید پاکت های عملیاتی سیستم های سلاح مان را تعیین کنیم که این شامل هواپیما و تسلیحات مربوط به آن می شود." بعد ها بخش زیادی از Aerial Attack Study در Major Command - Manual 3-1 ، به عنوان تاکتیک های هوایی استفاده شد. بسیاری از خلبانانی که در ویتنام پرواز کرده اند، زندگی خود را به بوید و افرادی که او را یاری کردند مدیون هستند. تعهد بوید در انتقال آنچه که او خود آموخته بود ، یک میراث پایدار برای خلبانان در سراسر جهان ایجاد کرده است. او این کار را با درجه سروانی در سن 33 سالگی و در حالی که در برابر مقاومت سیستماتیک نیروی هوایی ایالات متحده میجنگید انجام داد.با تمام پیشر فت های عظیم در جنگنده ها و سیستم ناوبری و کمک رایانه ای در طراحی هدایت پرواز برقی (fly-by-wire ) هنوز این مرجع بوید قابل استفاده است. به گفته سرگرد نیروی هوایی آمریکا Barry Watts : "مانور ها و ضد مانورها در این تحقیق، پایه ای برای تمام تاکتیک های جنگنده مورد استفاده در نیروی هوایی، نیروی دریایی و خلبانان جنگنده دریایی در جنوب شرقی آسیا بود." به دلیل آموزش خلبانان خارجی در Nellis به عنوان بخشی از پیمان دفاعی با کشورهای متحد ، راهنمای بوید به سرتاسر کشورها تکثیر شد جایی که بعنوان یک کتاب مقدس مورد مطالعه قرار می گرفت. آنها گفتند نیروی هوایی ایالات متحده واقعا یک سازمان شگفت انگیز است اگر یک سروان به تنهایی بتواند چنین سندی را بنویسد. مجله مدرسه آموزش هوایی نیروی دریایی urnal Top Gun : در طی ده سال، "Aerial Attack Study" به عنوان راهنمای تاکتیکی برای تمام نیروهای هوایی در سراسر جهان تبدیل شده است. او شیوه پرواز و نحوه مبارزه را تغییر داد. چهل سال پس از آن حتی با رخ دادن جنگ ویتنام و جنگ خلیج فارس، هیچ چیز قابل توجهی به آن اضافه نشده است. منتقدان بوید در نبرد هوایی: منتقدان راهنمای بوید (که در حال حاضر افزايش يافته) را رو به عنوان مدرکي براي تک بعدی بودنش بیان مکنند، که فقط درباره داگفایت نوشته شده است . آنها ادعا میکنند او هیچ چیزی در مورد حوزه هوا به زمین و پرتاب تسلیحات هسته ای ،نبرد در ارتفاع بالا ، موشک های جدید و یا هر چیز دیگری به غیر از داگفایت بیان نکرده است. در جواب منتقدین آمده است : Aerial Attack Study در واقع بازخوردی منطقی و علمی از جانب بوید به عدم توجه سازمان رزم نیروی هوایی ایالات متحده به حوزه آموزش اصولی خلبانان و نبرد نزدیک هوایی در آن زمان بود.ولی همچنان بعد از چند دهه ، ژنرال های ارشد نیروی هوایی به اشتباه ، بوید را به عنوان کسی که واقعا نفهمید نیروی هوایی از مأموریت هوا به هوا گذر کرده است ، تصویر میکنند. {فکر کنم تمام کسانی که متن رو کامل بخونند ادعای منتقدین بوید رو رد خواهند کرد} پایان قسمت چهارم #پ .ن : حقیقتا اینقدر این پست ها انرژی میگیره (ترجمه ،ویرایش ، بارگزاری)که دیگه رمقی برای پ.ن نمیزاره .یکی از دلایلی که باعث شد این متن رو به صورت مشروح بزارم این بود که واقعا درک کنیم تحول در یک سیستم سلسه مراتبی نظامی نیاز به چه ممارستی دارد.و همچنین متحول کننده نیاز به چه ویژگی های شخصیتی . دانلود مدارک : راهنمای نبرد هوایی Aerial Attack Study مدرک منتشر شده ناسا از اصلاح F-100
  21. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم قسمت چهارم ( پرده ی اول) به خاطر یک مشت دلار A Fistful of Dollars جان بوید موثرترین شخص در متحول نمودن "داگفایت" و "نبرد نزدیک هوایی" با تدوین کتابچه راهنمای "نبرد هوایی" Aerial Attack Study بود.او در طول توسعه مطالعات نبرد هوایی، سرپرست علمی در Fighter Weapons School واقع در پایگاه هوایی نلیس( Nellis Air Force Base ) بود. در اواخر سال 1959 و اوایل 1960، بوید بیشترین میزان توسعه را در طول ساعات کاری خود داشت. کتابچه ای که بوید بر اساس قابلیت های F-100 Super Sabre نگاشت ،روند و جهت اموزش های هوایی را دگرگون کرد.بعدها مطالعه نبرد هوایی به عنوان کتابچه راهنمای تاکتیکی رسمی برای جنگنده ها تبدیل شد. بوید طرز تفکر خلبانان را تغییر داد ؛ قبل از راهنمای تاکتیکی او ، خلبانان تصور می کردند که مبارزه هوایی بسیار پیچیده تر از آن است به طور کامل درک شود. با انتشار نبرد هوائی بوید، خلبانان متوجه شدند تا حد زیادی ریسک بالای داگفایت حل شده است. باور قریب به اتفاق در نیروی هوایی این بود که نبرد هوایی نزدیک( داگفایت) چیزی برای گذشته بود. بوید ثابت کرد که هوز زنده است.در واقع نیروی هوایی به دلیل پیشرفت در موشک های فرا دید ، از نبرد های هوایی منجر به داگفایت دور شده بود. متن زیر روایت چگونگی شکل گیری این تحول است....... بوید بعد از اتمام آموزش شنا در ژانویه سال 1947 از ژاپن به خانه بازگشت و از آنجا که به ریاضی و مهندسی علاقه داشت ، مهندسی عمران را برای ادامه تحصیل در نظر گرفت. اما یکی از الزامات در آن زمان گذراندن پیش نیاز بود که او از آن نفرت داشت. وقتی متوجه شد که هیچ راهی ندارد این ایده را رها کرد. او تصمیم گرفت رشته اقتصاد را که بدون نیاز به پیش نیاز بود انتخاب کند تا اطمینان حاصل کند که آینده خودش را در فقر نخواهد دید.در سپتامبر همان سال در دانشگاه آیووا شروع به تحصیل کرد. اگرچه کلاسها به شدت الهام بخش نبودند ،ولی تبدیل شدن به کارگزار وال استریت التیام بخش بود. البته بوید خوش شانس بود چون به زودی وارد تیم شنای دانشگاه شد ، چیزی که در اون مهارت داشت و معجزه زمانی اتفاق افتاد که با افسانه شنا در آمریکای ، Doc Councilman آشنا شد.ارتباط بوید و Doc Councilman نزدیک بود .این نزدیکی زمانی به اوج خود رسید که Councilman با توضیح تکنیک های صحیح شناگری در واقع خمیر مایه های نگرش بوید را در تحول نیروی هوایی آمریکا ساخت: " شناگر مجبور نیست که حرکات خود را سریع انجام بده تا سریعتر شنا کند، اگر او تکنیک صحیح رو استفاده کنه سریعتر می ره . انرژی کمتری برای انجام حرکتها لازمه. حرکت های ناگهانی، هر چند با قدرت هستند،ولی کارایی ندارند. همه چیز به همان اندازه که نیاز هست باید مصرف بشه." چندی بعد به طور کاملا تصادفی، او جلوی غرفه برپا شده در محوطه دانشگاه متوقف شد ، هی آقا مایل به پیوستن به سپاه آموزشی افسران رزرو (ROTC) هستید ؟ انگیزه های قوی وجود داشت. او علاقه زیادی به نیروی هوایی داشت. وقتی به او گفتند در ROTC به ازای هر ماه 27 دلار حقوق دریافت خواهد کرد ، چیزی که واقعا بهش نیاز داشت ،بی درنگ فرم های ثبت نام را کامل کرد.جنگ کره در ، 25 ژوئن 1950، آغاز شده بود و بوید در قطار به سمت اردوگاه تابستانی ROTC در حرکت بود. از آنجا که کارآموزان هنوز افسر نیستند،افسران غیر انتفاعی (NCO) اطمینان پیدا میکنند که بچه های ROTC آموزش های نظامی را به دقت طی میکنند. در بازگشت به او گفته شد که او احتمالا به وظیفه فعال جهت آموزش پرواز با جنگنده فرا خوانده خواهد شد. او واقعا هیجان زده بود. پس از فارغ التحصیلی و انجام تست های اولیه در Omaha بلخره بوید به آرزویش رسید. او در Columbus می سی سی پی، با T-6 Texan، جنگنده آموزشی جنگ دوم جهانی که در تمام نیروهای هوایی سراسر جهان موزد استفاده بود، پرواز کرد. بوید بلافاصله شروع به آزمایش محدودیت هایش نمودو به طور انفرادی شروع به خواندن کتاب های مربوط به پرواز کرد. او در امور یادگیری بسیار عجول بود البته که استعداد زیادی هم داشت ،بوید می خواست به سرعت غیر از اصول پایه، موارد بیشتری یاد بگیرد. سپس به آزمایش آنچه که آموخته دست بزند. در مدرسه پرواز او نه تنها آنچه را که روش علمی نامیده می شد، درک کرد، بلکه سعی در پیاده سازی آنها در عمل داشت. North American T-6 Texan اندیشه و عمل او تبدیل به یک مجموعه در حال ظهور از فرضیه هایی شد که مرتب توسط او به حیطه ازمایش عملی قرار میگرفت . بوید، تقریبا به طور مستقیم، شروع به مشخص کردن شرایط برای مانور در پرواز کرد. پارامتر های سرعت، ارتفاع، نیروهای G، را درهم می آمیخت تا بتواند مانورهای خاصی را در یک مجموعه شرایط، امکان پذیر کند. این تلاش ها ارزشمند بود چون به او فهماند ، هواپیما در چه شرایطی قادر به انجام چه فرامینی هستند . بوید تمایل داشت که بین هواپیما و خلبان و آنچه که آنها می توانند انجام دهند و آنچه که نمی توانند انجام دهند تناسبی ایجاد کند. بوید از طریق سعی و خطا بر مبنای آنچه که آموخته بود، به سرعت پیشرفت کرد، نه برای درک مفاهیم جدید، بلکه شروع توسعه یک روش تحقیق که بر آن تکیه می کرد. چیز دیگری که در می سی سی پی اتفاق افتاد این بود که بوید یاد گرفت تا خودش یاد بگیرد. اکثر آنچه بوید آموخت ، خود یاد گرفت. او با خواندن کتاب در مورد پرواز و فراتر رفتن از آنچه که در برنامه رسمی بود، تمرین در مدرسه پرواز را آغاز کرد.در کتابخانه ، او تمام کتاب های مربوط به هوانوردی را بررسی کرد. بوید، متنفر از چرخشهای مبتدی و ساده گلایدی(چرخش نرم ) ، خود را برای انجام حلقه های Immelmann در هر دو جهت آموزش داد و سپس انجام حرکت های roll-outs_ barrel roll-outs_- snap roll-outs_ low-speed loops _ high-speed turns . Immelmann turn مانور های هوایی او همچنین یاد گرفت که چگونه مانور lazy eights و snapdragon eight انجام دهد. اما هرگز چرخش گلایدی (gliding turns) را که پایه یادگیری بودند تمرین نکرد.بلخره مربی پرواز او را خواست تا یادگیری او را بررسی کند. در آغاز کار مربی از او درخواست که چرخش گلایدی را شروع کند : «این یک فاجعه بود. من حتی نمی توانم آنها را به درستی انجام دهم. » مربی بسیار عصبانی شد . او فاقد صلاحیت پرواز می شد اگر نمی توانست این حرکت های پایه ای را انجام دهد. بوید گفت : "هی، میتونم یک چیز دیگه نشونت بدم ؟ از آنجایی که من به طور مرتب روی چرخش های ماهرانه کار می کردم، شما احتمالا می خواید بدونید که من این مدت چه غلطی میکردم". او خوش شانس بود، چون مربی موافقت کرد، و بوید شروع به انجام تمام حرکت ها با شتاب های زیاد کرد : رول ها، حلقه ها وچرخش های شدید به سمت راست و چپ ... . مربی مبهوت ، پرسید این رو را از کی یاد گرفتی . بوید گفت : "من اونا رو تو یک کتاب خوندم "مربی تحت تاثیر قرار گرفت. چند روز بعد، بوید شروع به تمرین حرکاتی کرد که می دانست که در ازمون خواسته خواهند شد. پس از چند دوره مقدماتی، مربی گفت که او فهمیده است که بوید می تواند چگونه مانور Immelmann را انجام دهد. بوید تایید کرد و به او نشان داد. "مربی دستور داد" بقیه چیزها را به من نشان بده . بعد گفت: "خب کافیه ، بیایید برگردیم خونه . شما منتقل می شوید.".بوید باور نمی کرد او حالا به معنای واقعی کلمه ، بال دراورده بود. بوید به پایگاه هوایی ویلیامز ، در آریزونا (شناخته شده به عنوان ویلی)، برای آموزش جنگنده فرستاده شد. جایی که باید با F-80 Shooting Star معروف پرواز میکرد ، اولین جنگنده آمریکایی با موتور جت . بوید در مورد خلبانی جت خوشحال بود، اما سرعت آهسته آموزش اون رو کلافه میکرد. او می خواست محدودیت رو کنار بزنه و بیشتر در مورد چیزی که نمی شناخت بیشتر اطلاعات کسب کنه. این برنامه شامل پروازهای خسته کننده در سراسر کشور برای آزمایش مهارت های ناوبری می شد .اون بعد ها متوجه شد که خلبانان سال بالا در حین پرواز ها شروع به نبرد هوایی با هم میکنند ، چشم های بوید باز شد ، او تصمیم گرفت در زمان پرواز های سراسری با قرارگیری در ارتفاع پایین تر مهارت های پروازی خودش رو ارتقا بده.چند سال بعد، پس از پر کردن مهارت ها و تلاش برای انجام مبارزه هوایی ، متوجه شد که همزمان یک راه جدید و متفاوت برای فکر کردن ساخته است. (OODA) Lockheed P-80/ F-80 Shooting Star بوید نیمی از تمرینات شتابزده خود را از سپتامبر تا دسامبر 1952 در F-80 Shooting Star و نیمه دیگر در F-86 Saber گذراند. در 80 ساعت برنامه پرواز ، بوید همچنان به ارتقا مهارت های خود و آموختن انجام مانور رول با G بالا و شکستن سرعت بالا ادامه داد. او متوجه شد که می تواند استاد خلباننان خود را در مبارزه هوایی به سرعت شکست دهد و اغلب اوقات او این کار را به راحتی انجام میداد. بوید در زمستان سال 1952-1953 به کره منتقل شد، و در گروه هوایی 51 ام جمعی اسکادران 25 ام قرارگرفت. آنچه که بوید در جنگ کره آموخت و آنچه در را آنجا انجام داد، پایه ای برای همه چیزهایی بود که او بعدا ساخت. این تجربه نه تنها پایه و اساس در تاکتیک های هوایی او ، تئوری E-M ، و طراحی هواپیما(LWF) شد ، بلکه در توسعه حلقه OODA و نظریات او در مورد استراتژی جنگ مانوری تاثیر زیادی داشت . اندیشه های بوید در مشاهدات تجربی او و داده ها پایه ریزی شده بود . او یک دانشمند واقعی بود ، او همیشه فرضیه ها را مورد آزمایش قرار می داد و قبل از به ثمر رسیدن نظریه آن را مرتب تصحیح می نمود. برقراری ارتباط بین داده ها و مشاهدات از یک سو و تخیل، بینش و نوآوری او از سوی دیگر، چیزی است که او را منحصر به فرد ساخت. همونطور که در پست قبلی ذکر شد ارزیابی برتری هوایی F-86 نسبت به MiG-15 توسط بوید منجر به توسعه مدل تصمیم گیری او یعنی حلقه OODA بود ولی این تمام دریافت بوید از این ماجرا نبود. اما چرا برتری F-86 ، نظر بوید را جلب کرد؟ آنها دارای خلبانان برتر با آموزش عالی(آموزش) بودند، بسیاری از آنها دارای تجربه جنگ در جنگ جهانی دوم (تجربه جنگی) بودند، اما بسیاری از خلبانان هم مانند بوید تنها تجربه پرواز در کره را داشتند. به نظر می رسد این برتری باید دلایل دیگری هم داشته باشد.درست است که بر روی کاغذ میگ -15 در بعضی از ویژگی های عملکردی از F-86 فراتر بود ، اما همانطور که بوید ثابت کرد، قابلیت های هواپیما صرفا در بالاتر و سریعتر خلاصه نمی شود. MiG در ارتفاع بالا برتر بود، اما توانایی F-86 به مدد به کار گیری تقویت کننده های هیدرولیکی در سری F-86E برای تغییر ناگهانی مانور، به ویژه عمل رول ، بهتر از MiG-15 بود. این ویژگی رول بالا و بعلاوه دید بهتر خلبان باعث میشد خلبانان F-86 براحتی با اجرای مانور های قیچی scissors (معمولا از پشت و بالا) بر میگ های 15 سوار شوند و در موقعیت شلیک قرار بگیرند. (کارامدی تسلیحاتی) محورهای سه‌گانه جهت‌گیری وسایل پرنده مانور قیچی مسطح Rolling scissors Flat scissors مانور قیچی مارپیچ دستورالعمل های مبارزه هوایی ساده بودند: هیچ چیز قابل پیش بینی نیست!!!! ....این بسیار مهم است . مدرسه آموزش جنگنده نیروی دریاییبر این مبنا قانون 9 ثانیه را توسعه داد: " در یک فعالیت هوایی هرگز در یک جهت بیش از 9 ثانیه پرواز نکنید " جنگ به پایان رسید و آتش بس در تابستان همان سال امضا شد. بوید هرگز به با عنوان رهبر دسته پرواز نکرد، زیرا استاندارد رسیدن به رهبر دسته انجام حداقل 30 ماموریت بود. پس از پایان جنگ، بوید فقط 22 مأموریت داشت. چندان زیاد نبود، اما او بیشترین استفاده را از آن برد و بینش های تاکتیکی مهمی را از تجربه محدود خود به دست آورد.بعد از پایان جنگ، آنها بوید را به عنوان یک افسر تاکتیکی میشناختن. دوستانش به او گفتند که او باید تمام موارد تاکتیکی خود را بنویسد و آن را به دیگران آموزش دهد. آنها ناخواسته، تاریخ را تغییر دادند.....جان بوید گفت: "من تا به حال هرگز در مورد آن فکر نکرده بودم........ پایان قسمت چهارم (پرده اول) #پ .ن : متن بالا خلاصه ترجمه 70 صفحه از دو کتاب است ....... دلیل بارگزاری این متن با این حجم از شرح تنها آشنایی و درک چگونگی شکل گیری تحول در تمام سطوح سازمان رزم ، کارآمد ترین نیروی هوایی معاصر است...... در قسمت بعد خواهید خواند : قسمت چهارم( پرده ی دوم) تَک رو Maverick صورت جان بوید از خشم کبود شده بود....... جان صندلیشو پرت کرد و.......... اسپردلینگ وحشت زده شد. ........"جان چه غلطی میکنی"....... یک سروان صداشو روی سرهنگ بالا نمی بره. یک سروان نمیتونه روی سینه سرهنگ بزنه. یک سروان نمیتونه با پرتاب خاکستر سیگار یونیفرم سرهنگ رو به گند بکشه ........
  22. 1 پسندیده شده
      سلام میلاد با سعادت بزرگ فرمانده جبهه حق مولی موحدین علی (ع) رو خدمت تمام عزیزان تبریک میگم و همچنین فرا رسیدن سالروز شهادت اول بانوی میدان جنگ و جهاد زینب کبری (س) را به محضر ولی عصر (عج) و جان نثاران حضرتش تسلیت عرض میکنم .   و اما بعد ......   مساله تعدد رادارها و واحدهای سامانه جنجالی اس 300 شاید مربوط به خریدهای قبلی ایران و از مجاری کشورهای دیگه میشه که در رژه های سالهای قبل نیمچه اشاره ای بهش شد ولی بنا به دلایلی اخبارش هیچگاه منتشر نشد ..... نکته بعدی و مهم دیگه اینکه قبل از تحویل این سامانه ، ما شاهد بودیم که امریکا نوع جنگنده های حاضر در ائتلاف و مبدا پروازی اونها رو تغییر داد . که در تاپیکی هم بهش اشاره شد .که علتش (از منظر غربیها ) استقرار واحدهای پدافند برد بلند و رادارهای مربوطه در مرزهای غربی ایران بود که پروازهای جنگندهای ائتلاف رو در اسمان عراق رصد میکرد و به نوعی سامانه های خودش رو مجانا با انواع هواپیماهای غربی تست میکرد . ظاهرا سامانه باور ما در حال تست گرم میباشد ...... ان شاالله به مدد خداوند خبرهای این سامانه هم منتشر خواهد شد .
  23. 1 پسندیده شده
  24. 1 پسندیده شده
    در مورد معادل ايراني خبر ندارم اين موشك به نحوي اگر به تاريخ ساختش نگاه كنيد ميبينيد كه جديد هستند ... اما يك مسئله ای که وجود داره اینه که اینموشک پس از پرتاب تا عمق آب پیشروی میکنه و بعد شروع به جستجو میکنه با توجه به سونار های که میتونه داشته باشه هم فعال و هم غیر فعال دو مشل بوجود میاد اول اینکه سونار فعال توی عمق کم خلیج فارس جواب نمیده ! دوم اینکه سونار غیر فعال هم توی اون عمق اگر دچار اختلالات زیاد نشه و بتونه هدف رو پیدا کنه نمیتونه این موشک دارای کلاهک هسته ای باشه ! چرا چون عمق کم اون آب ها و فاصله تقریبا 18 کیلومتری یا کمی بیشتر و کمتر تا کشتی پرتاب کننده میتونه خسارات شدیدی به خود کشتی هم بزنه !!! اما برای سواح ما اگر قابلیت انفجار داشته باشه خیلی خطرناکه همچنین برای کشتی های که بصروت مجتمع و ردیفی حمله میکنند ! اگر ما این اژدر ها رو داشته باشیم میتونند بد بلایی سر ناوهای هواپیما بر دشمن بیارن ! منظورم شلیک خود اون اژدر حمل شونده توسط کیلو ها مون با همون کلاهک W44 .
  25. 0 پسندیده شده
    چرا منفی دادین باید مینوشتم rq170 اسلامی