برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      9,426


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      3,109


  4. habdollahi83

    habdollahi83

    Members


    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      416



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 14 اردیبهشت 1398 در همه مناطق

  1. 8 پسندیده شده
    بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک سامانه فالانکس بومی ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده و .... )  چهاردهم اردیبهشت سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی جزئیات سامانه دفاع نقطه‌ای کمند
  2. 6 پسندیده شده
  3. 4 پسندیده شده
    خدمت اساتید عرض کنم کشورهای جهان علاوه بر ذخایری که برای انرژی در کشورهای خودشون دارند یک ذخیره هم در نفت کش ها باید براشون لحاظ کنید به عنوان مثال اگر امروز تنگه هرمز بسته بشه برای کشوری مثل فرانسه حدود 6 ماه طول خواهد کشید که نفت کش هاشون به مرور به فرانسه برسه پس این 6 ماه فرجه زمانی خواهد بود براشون تا به هر نحوی ( حالا یا مذاکره و یا زور ) تنگه رو باز کنند. اینا رو هم تو حساب کتاباتون لحاظ کنید!
  4. 4 پسندیده شده
    با توجه به جنجالهای اولیه که گویا توسط دولت وفاق بود به نظر میرسید یک باجگیری و گربه رقصانی توسط دولت وفاق هست برای غرب و امریکا که حمایتش کنند. از اونجا که مثلا در مورد قطع صادرات نفت هم گویا تلویحا به جبران کمبود نفت ایران در بازار اشاره کرده بودند. از طرفی از اونجا که توسط دولت وفاق توقیف شده گویا پس اگر حامل بار ترکها بود قاعدتا برای خودشون بوده و جنجال سرش بی مورد هست. یا چیزی این وسط جا افتاده؟
  5. 4 پسندیده شده
    بسم الله................ 13اردیبهشت 1398 وضعیت نظامی حومه طرابلس تصرف السبیعه توسط نیروهای وفاق ملی / پیشروی نیروهای حفتر در فورجان حملات قوای خلیفه برای قطع کردن جاده عزیزه به السوانی که در صورت موفقیت مسیر تدارکی به السبیعه مسدود میشود هفته پیش اعلام شد که کشتی ایرانی شهرکردحامل بار مشکوک و ناشناخته در بندر مصراته توقیف شده است . این کشتی از بندر بورگاس بلغارستان به سمت لیبی بارگیری کرده . دو روز پیش فیلمی منتسب به این کشتی منتشر شده که حامل مهمات است ولی با توجه به کانتیر بر بودن این کشتی ممکن است کلپ منتشر شده جعلی باشد . اخیر هم اعلام شده این کشتی حامل مهمات خریداری شده ترکیه از بلغارستان بوده . البته دولت ترکیه سابقه خرید سلاح از کشورهای شرق اروپا از جمله بلغارستان را برای تروریستهای سوری دارد که یکی از سلاح های شاخص خریداری شده موشکهای ضد زره فاگوت بوده است -------------------------- هفته گذشته نیروهای خلیفه حفتر یک میراژ دولت وفاق رو سرنگون کرده اند . بعد از چند روز برخی منابع با توجه با آرم کم رنگی که در دم هواپیما نقش بسته است اعلام کرده اند این هواپیما یکی از دو میراژ خود قوای حفتر است که به اشتباه سرنگون شده . اما بعد دو روز کلیپی از میراژهای حفتر منتشر شد که صحیح و سالم هستند
  6. 2 پسندیده شده
    پیرو صحبت با اساتید میلیتاری متنی در مورد شرایط اقتصادی فعلی و آینده تحریم ایران و راهکارهای موجود نوشتم. در سه سطح وضعیت فعلی را بررسی میکنم: 1-شناسایی مشکل 2-بررسی راه حل ها 3-اقدامات اجرایی -=-=- 1-شناسایی مشکل اصلی ترین مشکلی که در حال حاضر ایران را تهدید می کند کاهش ارزش پول ملی است. اقتصاد ایران به دلائل متعدد تاریخی و اجتماعی، اقتصادی تولیدمحور و متخصص محور نیست و به شدت به درآمد نفت و صادرات کامودیتی(فولاد و مس و...) وابسته است(قصد ندارم در مورد دلائل تولیدمحور نبودن صحبت کنم. هر کس در ایران کار تولیدی کرده باشد به تجربه دریافته که چه مشکلات و گرفتاری های تودرتویی دارد). به همین علت نرخ دلار تاثیر حیاتی روی سطح رفاه عمومی جامعه دارد. درست است که نرخ بالای دلار باعث رونق موقت کارخانه ها و کشاورزان شده، ولی چون قشر متوسط بزرگ جامعه، کارمند دولت و حقوق بگیر و عرضه کنندگان خدمات و واردکنندگان هستند، در نهایت گران شدن دلار باعث کاهش قدرت خرید و نارضایتی عمومی جامعه می شود. با اینکه کاهش ارزش پول ملی بهترین فرصت برای تقویت توان تولید داخلی است ولی بروکراسی اداری ایران و علقه های طبیعی ایرانی ها به تجارت و واسطه گری باعث می شود فعلا در کوتاه مدت نتوان از این کاهش ارزش برای دفع خطرات وابستگی اقتصادی به خارج استفاده کرد. وقتی اصلاحات در 40 سال گذشته که فرصت بوده و انجام نشده، بیهوده است که الان منتظر اقدامات معجزه آسا بود. مساله ای که برای بنده باعث نگرانی شده این است که نرخ گذاری کالاها در بورس کالا به 9500 الی 11000 تومان رسیده. افزایش پایه حقوق سال 98 که بالغ بر 35% است به این علت که روی بنای افزایش بهره وری و توسعه سرمایه گذاری نیست، خود عامل مضاعف بر کاهش ارزش پول ملی خواهد بود. در مورد سود بانکی هم هنوز میبینیم کاهش نرخ بهره جدی و امیدوارکننده نیست. نرخ بهره کوتاه مدت به صورت عملی باید زیر 15% برسد تا کمی امیدوار بود که بانک مرکزی پول چاپ نمی کند. در نمودار قیمت هم میبینیم که قیمت چندین بار به سطح حمایتی 12500 واکنش نشان داده و عملا با توجه به اخبار تنش خارجی و سیاستهای بانک مرکزی، شکست این سطح حمایتی رو به پایین تقریبا محال و رویایی است. و برعکس شکست مقاومت 15500 رو به بالا و رویت سقف تاریخی 19500 کاملا در دسترس و شدنی است. اهداف بعدی به ترتیب 24500، 30000 و 36000 هستند. و در سالهای گذشته ثابت شده، دلار هر عدد غیرقابل باوری را می تواند لمس کند. در طرف مقابل سیاست خارجی هم شاهد برخورد معقول از طرف ترامپ(و در واقع نظام آمریکا) نیستیم. و مذاکره با چنین شرایطی در حالیکه توافق قبلی به سادگی پاره شده، نتیجه ای جز هزینه های مضاعف و بی پایان ندارد. کما اینکه معلوم نیست هدف گذاری ترامپ صرفا تغییر نظام است یا اساسا تضعیف ایران؟ سیاستهای موفق و عوام پسندانه ترامپ نشان می دهد به زودی تحریم نفت به تحریم پتروشیمی و تحریم کامودیتی و حتی سایر کالاهای ایرانی هم بسط پیدا می کند و همه موارد بالا فقط یک چیز می گوید: کاهش ارزش پول ملی بیشتر و بیشتر. سوالی که اینجا مطرح می شود این است مردم ایران تا کجا فشار این گرانی را تحمل می کنند؟ اگر شما از افرادی هستید که اعتقاد دارند دلار 30000 تومانی را هم مردم تحمل می کنند و از بابت ناآرامی اجتماعی نگرانی ندارید، مخاطب این متن شما نیستید. ولی اگر در ایران زندگی میکنید و هزینه کمرشکن را لمس می کنید، طبیعتا به وضعیت بحرانی پیش رو مظنونید. -=-=- 2-بررسی راه حل ها در موقعیت پسابرجامی، صحبت از کارهایی که میشد قبلا انجام بشود بیهوده است. گذشته ها گذشته. در حال حاضر در مقابل هر ایرانی 5 راه حل وجود دارد: الف-طرفداری از آمریکا برای سرنگونی نظام. ب-مذاکره و در واقع تن دادن به خواسته ها مبنی بر خلع سلاح موشکی و سایر موارد. ج-صبر و سکوت، و ادامه وضعیت فعلی و امید بستن به اصلاح ساختار بروکراسی و اقتصاد داخلی و همچنین انتخاب یک دموکرات در انتخابات بعدی آمریکا. د-پاسخ نظامی به متحدان آمریکا. ه-پاسخ مستقیم نظامی به خود آمریکا به گونه ای که منجر به گران شدن نفت به بالای 120 دلار تاریخی شود. الف-طبیعتا در میلیتاری با طرفداران گزینه الف بحث خاصی نمی شود کرد. صرفا دوستان را حواله میدهم به این سوال: "اگر باز کردن درهای اقتصاد و فرهنگ به روی سرمایه سالاری جواب میداد، پس چرا غرب به دشمنان محمدرضای غربدوست تریبون داد و به شاه آواره حتی اجازه درمان در آمریکا را نداد؟" پاسخ من کوتاه است: "سرمایه سالاری بین مصدق و رضاخان و جمهوری اسلامی تفاوتی قائل نیست و صرفا ایرانی تضعیف شده می خواهد." پس با براندازی هم مشکلی در بلندمدت حل نخواهد شد و بعد از مدتی باز هم آش همین آش است و کاسه، همین کاسه. ب-به نظرم هیچ آدم عاقلی مذاکره در چنین شرایطی از موضع ضعف که کف خواسته طرف مقابل هم مشخص نیست، را قبول نمی کند. ج-افراد زیادی اعتقاد دارند، سختی های تحریم باعث شکوفایی تولید می شود و اقتصاد ایران می تواند با تکیه به توان داخلی از بحران عبور کند. شخصا فکر میکنم اگر اصلاحات بسیار جدی در بروکراسی اداری بشود، شاید بشود. ولی تجربه نشان داده منافع اکثریت در همین سیستم فعلی است. یعنی کار حداقلی در ادارات دولتی، رشوه خواری گسترده، رانت و زد و بند و واسطه گری و... که ریشه های عمیق در تاریخ و جامعه ایران دارد و این نوع اصلاحات عموما با طیب خاطر عموم مردم قابل انجام نیست. کما اینکه اصلاحات نیاز به انواعی از "تحمل مخالف" و سکولاریسم و "شل گرفتن هایی" دارد که فعلا از اینها هم نشانه های امیدبخشی از نظام رصد نمی شود(برای مثال ماجرای پارسال موی بلند پویول و اختلاف فردوسی پور و فروغی). کسانیکه که به گزینه صبر امید بسته اند، نیک میدانند ترامپ دوره بعد هم رای می آورد و ما با 6 سال تحریمهای سخت تر مواجهیم. آیا بانک مرکزی دخیره مالی کافی برای عبور از این 6 سال را دارد؟ بنده اطلاعی ندارم. ولی رفتار دلار آزاد و گارد صعودی اش می گوید چنین پشتوانه ای وجود ندارد. چیزی که در نمودار دلار میبینم این است که طی 4 الی نهایتا 6 ماه از مقاومت 15500 عبور میکند و تا آخر سال احتمال قوی به سقف 19000 هم حمله میکند. اگر مطمئن بودم بانک مرکزی میتواند بین 12500 الی 15500 دلار را نگهدارد، هرگز این متن را اینجا نمی نوشتم و مصدع اوقات دوستان نمیشدم. ولی تقریبا مطمئنم داستان گرانی ها با شدت بیشتری ادامه دارد و گزینه صبر جواب نمی دهد، و از الان باید به فکر گزینه های آینده بود. بدون تعارف و بدون ترس. د-در مورد تهاجم به متحدان آمریکا در منطقه به نظر میرسد به اندازه کافی این کار انجام شده. اصولا آمریکا متحد جدی هم در منطقه ضد ایران ندارد. ترکیه و قطر تغییر موضع داده اند. عمان و کویت و اردن و مصر و پاکستان هم سعی دارند بیطرف بمانند. و صرفا عربستان-امارات-بحرین مانده اند که دو تای آخری ارتش قابل اعتنایی ندارند. نتیجتا اگر تهاجم نسنجیده ای انجام شود که منافع همه کشورها به خطر افتد دودش به چشم خود ایران خواهد رفت. یکی اش بستن تنگه هرمز به روی "همه" کشتی ها که منافع همه را به خطر می اندازد. و ایران در این سالها نشان داده دنبال دشمن تراشی به خصوص بین همسایگانش نیست. پاسخها به عربستان هم تا الان نتیجه مفیدی نداشته است. ه-گزینه آخر پاسخ مستقیم و هزینه سازی برای خود آمریکاست. از صحبتهایی که با افراد مختلف میکنم به نظر میرسد آرام آرام دارد کارد به استخوان میرسد و شرایطی مهیا می شود که جامعه از اقدامات نظام ضد آمریکا حمایت کند(به نظرم دلیل آتش نزدن برجام توسط رهبری هم همین است). دوستان به سرنوشت ژاپن پس از پرل هاربر اشاره می کنند. پیشبینی رفتار آمریکا به این سادگی نیست. به نظرم تاریخ جنگهای آمریکا را باید به قبل و بعد از ویتنام تقسیم کرد. بعد از جنگ ویتنام(با 200هزار کشته و 10هزار تلفات هواگرد)، آمریکا هرگز با کشوری که با بنیانهای قوی اجتماعی و اقتصادی که ممکن است مورد پشتیبانی سایر قدرتها قرار بگیرد، درگیر نشد. به جز این آمریکای دهه 60 در اوج آمریکای رویایی(بین 1950 الی 1970) بود که بی رقیب در اوج ثروت و قدرت نظامی میتاخت، نه آمریکای فعلی که 20تریلیون بدهی دارد و هر روز سر 0.1% تغییر نرخ بهره فدرال رزرو دعواست که نکند ایندکس دلار سقوط کند و کلا دلار منهدم شود!(چاپ دلار وسیع و بدون پشتوانه طی سالها که رفاه بالایی برای جامعه آمریکایی ایجاد کرده). نه آمریکایی که امروز در اکثر زمینه ها رقبای قدر تکنولوژیک دارد که انحصار صنعتی اش را از بین برده اند. وضع اروپا حتی خرابتر است. جمعیت پیر، بدون منابع زیرزمینی، بدون موقعیت ژئوپلیتیک و صنایعی که توان هماوردی با رقبای آسیایی را ندارد. به قول خودشان 5 تریلیون دلار در عراق هزینه کرده اند ولی نتیجه اش شد برای ایران که حجم معاملاتش با عراق به 12میلیارد دلار رسیده. یک جنگ مثلا 10تریلیونی با ایران(با 4برابر مساحت عراق و 10برابر مساحت ویتنام جنوبی) بکنند با نتایج غیرقابل پیشبینی که چه بدست آورند؟ استاد عزیزی اشاره کرده اند که شاخ به شاخ شدن ایران و آمریکا نوعی هزینه برای هر دو طرف است. در تئوری بازی ها به این رفتار اصطلاحا می گویند "بازی جوجه" یا "Chicken Game". https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7#%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87_(Chicken_Game) این تئوری نشان می دهد که مذاکره بهترین راه حل برای اپتیمم کردن منافع دوطرف است. ولی متاسفانه مساله اینجاست که وضعیت ایران پسابرجام وضعیت مذاکره نیست. نه سطح خواست حریف مشخص است، و نه اصلا قابل اعتماد است. هر نوع مذاکره، نتیجه ای جز باخت سنگینتر و بدتر شدن اوضاع ندارد. -=-=- 3-اقدامات اجرایی برای اینکه متن به سرنوشت تحلیلهای کلی و بی سر انجام دچار نشود، اهم اقداماتی که باید مد نظر باشد را فهرست وار مینویسم. الف-اصلاحات وسیع در بروکراسی داخلی. -تعداد کارمندان دولت باید حداقل به نصف کاهش یابند(طبق استانداردهای جهانی). بهره وری بالا برود، کار ارباب رجوع سریع راه بیافتد و هزینه جاری کشور صرف هزینه زیرساخت و توسعه شود. -بانک مرکزی به صورت واقعی دست از چاپ پول بردارد و نرخ بهره بانکی هر چه سریعتر به صورت واقعی به زیر 10% برسد. هیچ مرض اقتصادی مثل تورم، خطرناک نیست. -نرخ دلار برای نهایتا 10 قلم کالای اساسی یارانه ای و کوپنی باشد(با نظارت فوق سنگین روی شرکت بازرگانی دولتی ایران) و بقیه محصولات نرخشان آزاد شود. وضعیت فعلی نرخ گذاری بورس کالا جز رانت و فساد هیچ فایده ای برای مردم ندارد و صادرکننده، تولیدکننده و سرمایه گذار با این وضع هرگز پول خود را مجدد وارد چرخه اقتصادی نمی کنند. -فرایند "تولید" کوتاه شود و بروکراسی دولتی تحت فشار ویژه قرار گیرد که خواست سرمایه گذار و تولیدکننده را در اسرع وقت انجام دهد. بازرسی کلی کشور داخل دفتر کارش ننشیند بلکه برود کار میدانی کند و از تولیدکننده مشکلات را جویا شود و سریعا حل کند. -با رشوه خواری مثل کشورهای توسعه یافته برخورد شود. یعنی رشوه دهنده مجازت نشود ولی رشوه گیرنده به اشد مجازات برسد. نمی شود در هر پرونده فسادی، فعال بخش خصوصی را اعدام کرد و مدیر دولتی را زندان تعزیری داد! -سهم شرکتهای شستا به زیر 50% کاهش یابد و سیت هیات مدیره اکثریت نداشته باشند. ثلث فساد و ناکارمدی زیر سر شرکتهای شستا و صندوق بازنشستگی و در قدم دوم زیرمجموعه های بانک ملی است. تا حد ممکن خصوصی سازی پیش برود و کارشناسهای دادگستری زیر ذره بین بروند برای برخورد با فساد. نه اینکه رشوه خواری به دادگاه عالی تجدید نظر هم.... *به نظرم اینها اهم اقدامات برای اصلاحات است. که تقریبا چیزی است محال. ب-شل رفتاری فرهنگی ما چه بخواهیم چه نخواهیم، ایران مال همه ایرانی هاست. ایران هم زرتشتی و هم کلیمی و هم صوفی و هم باده نوش و هم بدحجاب و بی حجاب و شل حجاب دارد. با رویه فعلی که مردم را متظاهر کرده ایم و متخصصها را به هر بهانه جزئی از کشور فراری میدهیم، نمی شود در این کشور ثروت تولید کرد و توقع استقلال اقتصادی داشت. نظام باید رفتارهایی بروز دهد که نشان واضحی از تساهل فرهنگی باشد. تساهل و مدارا، ذات فرهنگ ایرانی و توصیه اکید امامان حق(علیهما السلام) است. نه ما از آنها بهتریم، نه آنها کمتر از ما دلسوز مردم بوده اند. خلاصه باید همه نیروها و پتانسلهای پیدا و پنهان، و همه ایرانی ها که همه برای ایران جان میدهند را مجتمع و متحد کرد. نفوذ فرهنگی ایران در منطقه بی نظیر است. به دوستان توصیه میکنم کامنتهای زیر این کلیپ را بخوانید که تازگی با رکوردشکنی به 60میلیون بازدید کننده رسیده. از عراق و آسیای میانه تا چین و صربستان و هندوراس و گواتمالا و اتیوپی به ایران ابراز علاقه کرده اند. "ایران" به معنی اصلی ایران فرهنگی و تاریخی چشم امید اقلیتها و خیلی های دیگر در منطقه و جهان است که زیر ضربات سرمایه سالاری جهانی خرد شده اند. باید از این نفوذ استفاده کرد برای مقابله با زورگویی نظام سرمایه سالار تمامیت خواه که ترامپ نماد تام و تمام آن است. https://www.youtube.com/watch?v=cDNDVtoJhik *البته شخصا به این تغییر رفتار نظام هم امیدی ندارم. ج-آمادگی تمام عیار برای پاسخ نظامی قاطع به آمریکا. اینکه این پاسخ در چه سطحی باشد در تخصص بنده نیست. ولی خود این "پاسخ" هر لحظه به نقطه "غیرقابل اجتناب" ی نزدیک می شود که دیگر انتخاب نیست بلکه اجبار است. خوشبختانه دست ایران در پاسخ باز است. از انفجارهایی مشابه لبنان دهه 80 میلادی در پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه. تا اجازه ورود/خروج ندادن به کشتی های ائتلاف آمریکایی در هرمز. تا حملات موشکی به ناوگان دریایی و... که همین پیشبینی ناپذیر بودن واکنش ایران در منطقه ای که هزاران سال است نفوذ دارد، کار را برای حریف سخت می کند. و یادمان باشد خصوصا ترامپ که سرمایه دار است به دنبال شرایط غیرقابل پیشبینی نیست. پس ایران باید "پیشبینی ناپذیر" بماند. اگر قرار است تحریمها بعد از نفت به پتروشیمی و کامودیتی هم بکشد و بحران گرانی را به برادرکشی در ایران بکشانند، عاقلانه تر این است نظام روی اقدام نظامی ریسک کند تا اینکه منفعل باشد تا به نقطه بحران داخلی برسیم. نقطه ای که تبعات ویرانگرش معادل همان جنگ است ولی بدون هزینه برای حریف. ظاهرا متاسفانه هر روز از یک راه حل دوست داشتنی، دور و به یک انتخاب اجباری نزدیک می شویم. -=-=- بعضی دوستان فیلسوف بنده اعتقاد دارند سیاست چون نافذ بر زندگی شخصی افراد است، هر کسی می تواند در حد خودش نظر بدهد و نیازی به تخصص نیست. مطالبی که نوشتم دغدغه یک آدم معمولی که به حد خودش حق دارد توصیه ای بدهد و توصیه ای بشنود. ولی اینکه به صرف متخصص امر نبودن، افراد را درحیطه بسیطی مثل سیاست و معیشت، منع کنیم از نظر، عاقلانه نیست. من شخصا آدم اقتصادیه ترسویی هستم. علاقه ای هم به جنگ درست کردن و رفتارهای هیجانی ندارم. ولی کشور دارد به سمت نقطه ای می رود که اگر بانک مرکزی نتواند نرخ دلار را مهار کند، احتمال برادرکشی و ایرانستان خان خانی دور نیست که هر ملیجکی اسلحه بدست بگیرد و آخوند تنبیه کند! اگر قرار است اینگونه ایران کلا ویران شود، ترجیح میدهم مستقیما با خود ترامپ، 33 روز یا 2 ماه یا 1 سال درگیر شویم و مقداری ویرانه شویم. اینطوری حداقل شانسی برای مذاکره و اصلاحات باقی می ماند. نظر شخصی ام این است که این فشار عجیب برای تضعیف جدی ایران(و نه نظام) و جهت جلوگیری از رسیدن به "نقطه رهایی" ایران انجام می شود. و به هر قیمتی باید این فشار را پس زد. -=-=- و در انتها. به نظرم بسیاری از دوستان در نقد راه حل، دچار کینه های شخصی نسبت به ج.ا شده اند و حقیقت را نمی بینند.... هر کسی به نوعی یک کینه شخصی از نظام دارد. هر کس به طریقی. ولی هر نقدی در چارچوب خودش باید باشد. اگر بروکراسی داخلی فاسد و رشوه خوار است نمیتوان به این بهانه از حمله آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم حمایت کرد. هر دعوایی داخل خانه است به همسایه ربطی ندارد. اگر راه حلی برای شرایط موجود دارید واضح و بدون ایهام بنویسید، و شانه خالی نکنید. 12اردیبهشت98 *ادمینهای محترم اگر در متن، نکته ای مخالف قوانین کشور و مغایر منافع ملی میبینند، حتما مطلب را پاک کنند. با تشکر.
  7. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی ... چرا میجنگیم ؟ ? Why We Fight مقدمه وریور: جهان ارتباطی دوران جنگ دوم با امروز تفاوت های عظیمی دارد، رادیو و روزنامه رسانه های اصلی محسوب میشدند، همگی یا در انحصار دولت ها هستند یا جریان انتقال اطلاعات به رسانه ها توسط دولت ها کنترل میشد. اخبار مستقل وجود نداشت، دولت ها سلطه کاملی بر کانال ها و شیوه انتقال اطلاعات به عموم داشتند، مردم نیست مخاطبان فعال محسوب نمیشدند و ذهن و سواد رسانه ای برای آنان به شکل امروز قابل درک نبود. این تاپیک در ابتدا به معرفی سریال مستند چرا میجنگیم ساخته دستگاه اطلاعاتی آمریکا در دوران جنگ دوم با به خدمت گرفتن کارگردان شاخصی چون فرانک کاپرا میپردازد، این فیلم پاسخی به پروپگاندای متحدین بود، و در ادامه به مباحث اقناع عمومی و نظریه های اثر بخشی ارتباطات میپردازم. جنگ دوم و ظهور جنگ رسانه ای: در خلال جنگ جهانی دوم دولت وقت آمریکا به منظور توجیح حقانیت شرکت سربازان ایالات متحده آمریکا در جنگ، تولید یک سری مستند سینمایی را سفارش میدهد. هدف دیگر از تولید این مجموعه اقناع افکار عمومی آمریکا برای جذب پشتیبانی مردمی حین جنگ بود. فرانک کاپرا کارگردان بیشتر قسمت های این مجموعه، که خود مجذوب و مبهوت پروپگاندای سینمایی آلمان نازی بود خود را در چالش با فیلم "پیروزی اراده ها"1935 Triumph of the Will ، ساخته هنری رینفشتال میدید و فیلم خود را پاسخی به آن میدانست. چالش جدی تری که این مجموعه به دنبال جواب به آن بود؛ متقاعد سازی ملتی که افکار "ضد دخالتگری" را دنبال میکردند به دخالت در جنگ و همپیمانی با شوروی بود. کاپرا و دیگر کارگردانان فیلم های پروپگاندای "محور متحدین" که طی یک دوره 20 سال ساخته شده بودند را بررسی کردند و از محتوای آن به منظور بازتعریف و ترویج دلایل اتحاد مورد نظر خود استفاده کردند. ویرایش اولیه فیلم توسط ویلیام هورنبک انجام شد با این وجود برخی از بخش های فیلم مجددا تحت نظارت بخش جنگ دولت آمریکا ویرایش شد. استودیو دیزنی کار ساخت انیمیشن بر عهده گرفت. در متحرک سازی نقشه های مناطق تحت اشغال برای متحدین از رنگ سیاه استفاده شد. فرانک کاپرا به فاصله کوتاهی از حمله ژاپن به پرل هاربر انتخاب شد. وی مستقیما تحت نظر فرمانده ستاد(رئیس ستاد ارتش) جورج سی. مارشال، بالاترین رده فرماندهی ارتش و کسی که بعدها طرح مارشال به اجرا گذاشت و برنده جایزه صلح نوبل گشت، مشغول به کار شد. مارشال دریافت که سپاه سیگنال ارتش "Signal Corps" توانایی کافی برای تولید"فیلم حاوی اطلاعات حساس و هدفمند برای نیروها" را ندارد. یک سرهنگ در مورد اهمیت این فیلم های جدید به کاپرا چنین میگوید: کاپرا حین ملاقات با مارشال و دریافت ایده: کاپرا، من میخوام با تو به یک برنامه برای ساختن سریال مستند با اطلاعات واقعی برسم، این کار برای اولین بار در تاریخ ما اتفاق میفته. میخواد توضیح بده چرا پسرای ما تو ارتش هستند،چرا ما میجنگیم و با چه اصولی میجنگیم... شما این فرصت عظیم رو برای مشارکت و خدمت به کشورت و به آزادی داری. متوجه هستی ؟ مقابله با فیلم های پروپگاندای دشمن به نقل از کاپرا، پیروزی اراده ها هیچ تیری شلیک نمیکند، هیچ بمبی نمی اندازد. اما بعنوان یک سلاح روانی اراده های مقاومت را منهدم میکند مرگ آوری یکسانی دارد". کاپرا در ابتدای اشتغال خود چنین بیانه داشته هست و دشواری را بدین شکل بیان میکنند: خلق یک ایده قدرتمند: کاپرا ابتدا تمرکز خود را بر یک "ایده اساسی و قدرتمند" معطوف کرد، ایده ای که میتواند بسط یافته به سمت سایر ایده های مرتبط تکامل یابد. مهمترین ایده ای که همه ذهن کاپرا را به خود مشغول کرده بود: در نهایت ایده مورد نظرش را به شکل طرح کرد"اجازه دهید دشمن به سربازان ما عظمت وقیحانه وجودش و صلاحیت ما را ثابت کند". نیت اش این بود که سخنرانی ها، فیلم ها و مقالات روزنامه ای دشمن را به لیستی از اقدامات خصمانه دشمن ترجمه کند. ایده را با سایر افسرانی که به استخدام گرفته است چنین عرضه میکند: پس از گذشت یه هفته، تلاش های بسیار و ناامیدی ها، کاپرا موفق به دستیابی به آرشیو فوق امنیتی موجود در تاسیسات دولتی میشود، البته با روش های غیر معمولی و فراسازمانی: شرح قسمت های مستند: پیش درآمدی بر جنگ (1942؛ 51 دقیقه و 35 ثانیه)(برنده جایزه اسکار بهترین فیلم مستند) این قسمت ابتدا به تعریف و شناسایی تفاوت ها بین دو دولت دمکراتیک و فاشیستی میپردازد، سپس به فتح منچوری توسط ژاپن و فتح اتیوپی توسط ایتالیا. کاپرا این قسمت را چنین توصیف میکند: " نمایش یک تصویر کلی از دو دنیا؛ برده و آزاد، ظهور تمامیت خواهی نظامی از فتوحات ژاپن در منچوری و موسولینی در اتیوپی. Prelude to War ضربه نازی ها (1943، 40 دقیقه و 20 ثانیه) به پوشش جغرافیای سیاسی نازیسم و فتح اتریش، چک و اسلواکی و لهستان میپردازد. توصیف کاپرا چنین است:" هیتلر قیام میکند، دیکتاتوری نازی بر آلمان تحمیل میشود. رژه ورود سربازان به راینلند و اتریش. تهدید جنگ چاره ای جز تقدیم چک اسلواکی باقی نمیگذارد. آرامش طلبان چاره ای جز تسلیم ندارد. هیتلر لهستان را اشغال میکند. پرده تراژدی قرن جنگ جهانی دوم برافراشته میشود.The Nazis Strike تفرقه بینداز و حکومت کن (1943، 56 دقیقه) در مورد اردوی بنلوکس و سقوط فرانسه. از دید کاپرا: " هیتلر دانمارک و نروژ را اشغال میکند، خط ماژینو را دور میزن و ارتش بریتانیا را به دریای شمال میکشاند، تسلیم به فرانسه تحمیل میشود. Divide and Conquer نبرد بریتانیا (1943، 51 دقیقه و 30 ثانیه) این قسمت پیروزی بریتانیا بر علیه لوفت وافه ترسیم میکند. چکیده کاپرا: " نمایش شجاعت و دفاع پیروزمندانه نیروی هوایی سلطنتی، زخم خورده اما شکست نخورده، بریتانیایی ها تنها کسانی هستند که بر علیه نازی ها میجنگند. The Battle of Britain نبرد روسیه(1943، 76 دقیقه و 7 ثانیه) بخش 1 و 2، نمایش یک تاریخ دفاعی از روسیه و نبرد روسیه بر علیه آلمان. چکیده کاپرا: " تاریخ روسیه، مردم، ابعاد جغرافیایی، منابع، جنگ ها، دست و پنجه کشنده با ارتش نازی ها در دروازه موسکو و لنینگراد. استالینگراد نازی ها از چرخ گوشت. The battle of Russia نبرد چین (1944، 62دقیقه و 16 ثانیه) نمایش خصومت طلبی ژاپنی ها، کشتار نانجینگ و تلاش های چینی ها مانند ساختن راه برمه و نبرد چانگشا. چکیده کاپرا: " خدایان جنگ ژاپن تمام تلاش خود را برای فتح چین انجام میدهند، زمانی که ژاپن موفق شود، از قدرت انسانی چین برای فتح کل آسیا استفاده خواهد کرد" The Battle of China جنگ به آمریکا می آید(1945، 64 دقیقه و 20 ثانیه) نشان میدهد که چگونه مسیر تحولات تجاوزات محور متحدین به سمت مردم انزوا طلب آمریکا پیش خواهد رفت. چکیده کاپرا:" سرو کارمان چیست؟ چه کنیم؟ چرا؟ کجا؟ بر سر چه؟ و چگونه ایالات متحده آمریکا قدیمی ترین جمهوری دمکراتیک میتواند زیر قانون اساسی اصلی خود باقی بماند. اما قلب فیلم از عمق و با همه احساساتی که آمریکایی ها در واکنش به اوضاع وخامت بار در اروپا و آسیا پر میشود. چگونه احساسات ما به آرامی از بی تفاوتی به تعهد کامل تغییر خواهد کرد، همانگونه که از دست رفتن آزادی در هر جای دیگر دنیا آزادی ما در آمریکا را به خطر می اندازد". این قسمت آخر از سری چرا میجنگیم همچنان یکی از پر جلوه ترین فیلم های تاریخی ساخته شده در آمریکاست. War Comes to America انتخاب فیلم به عنوان واسطی برای ارائه اطلاعات جنگ بعد از جنگ دوم روش های بدست آوردن پشتیبانی از نیروها و مردم احتیاج به تغییر داشت. انجام سخرانی برای جذب سرباز و افکار عمومی دیگر اثر بخش نبود. فیلم به عنوان یک واسط برای اقناع فکری سربازان و توضیح برای علت جنگیدن ضروری به نظر میرسید. همانطور که کاتلین جرمن میگوید، " این برای اولین بار بود که تلاشی با ابعاد وسیع برای نفوذ در عقاید ارتش آمریکا بوسیله فیلم صورت میگرفت". فیلم همچنین به این دلیل انتخاب شده بود که میتوانست هم دیدگان و هم گوش ها را همزمان بکار گیرد. بر رادیو و نشریات برتری کامل داشت. کاپرا گرچه هیچ سابقه ای در ساختن مستند نداشت، اما به این دلیل انتخاب شده بود که به ایده آل های آمریکایی تعهد داشت و برخی فیلم های شاخص وی در آن زمان شهرت بسیاری پیدا کرده بودند. او برای فهم قلب و روح مخاطبان آمریکایی تلاش میکرد. زمانی که فیلم کامل شد، از آن با عنوان "لمس (اثر) کاپرا" یاد شد. هنگامی که مونتاژ نهایی فیلم تکمیل شد، جذابیت اثر کاپرا روشن شد، کاپرا توانسته بود با تکیه بر توانایی ویراست فیلم(ادیت) یک فیلم موفق در ابعاد فیلم های هالیوودی خویش بسازد. فکر کاپرا تصور میکرد اگر فیلم های پروپگاندای دشمن را مجدد مونتاژ کند و بر روی آن گفتمان خویش را قرار دهد، خواهد توانست سیرت واقعی آنان را به نمایش بگذارد. او با این کار به جنگ و دلایل آن معنی بخشید. از میانه چنین ادیت دقیق و حسابگرانه ای، فیلم به مقایسه و بیان تفاوت ها بین نیروهای شیطانی و ایالات متحده و ارزش های سنتی اش می پردازد. کاپرا تفاوت ها را بخوبی بزرگ کرده بود و نشان داد که بین آمریکا و دشمنانش چه خواهد گذشت و چه بر سر ارزش های آمریکایی خواهد آمد اگر "ما" به جنگ نرویم. این یک جنگ بین متحدین و متفقین نبود، جنگی بین خیر و شر بود. برای قضاوت در مورد اتحاد غرب(متفقین) با شوروی این مجموعه اطلاعات بسیاری را حذف کرده تا شبهاتی که میتوانست "بچه مثبت" بودن جایگاه شوروی زیر سوال ببرد، نظیر اشغال بالتیک و جنگ زمستانی دیده نشود. اما پیمان عدم تجاوز مولوتوف–ریبنتروپ (استالین-هیتلر) و اشغال لهستان به دست شوروی را به نمایش میگذارد. سریال مستند چرا میجنگیم به بزرگترین ابزار ارائه اطلاعات در مورد متحدین به دولت آمریکا در خلال جنگ جهانی دوم بدل گشت. ژنرال سورلز مدیر روابط عمومی وزارت جنگ، به دنبال نمایش این فیلم خواهان ساختن چنین فیلم هایی در مورد نیروهای مسلح و نمایش عمومی آن شد. وی هنگامی که روزولت برای اولین بار قسمت اول فیلم(پیش درآمدی بر جنگ) فیلم را مشاهده کرد به هدف خویش رسید. روزولت مشاهده عمومی فیلم را بسیار مهم ارزیابی کرد و دستور داد که در مکان های نمایش عمومی در معرض دید مردم قرار گیرد. این امر به دلیل جنبه اقناع کنندگی بالای فیلم مخالفانی نیز داشت، لول ملت(Lowell Mellett) هماهنگ کننده رسانه ای روزولت این فیلم را خطرناک میدانست و بر نگران بود که نمایش عمومی آن میتواند باعث وحشت و حساسیت عمومی شود.دست کم 54 میلیون نفر این مجموعه را دیدند و مطالعات برای بررسی اثربخشی فیلم نیز انجام شد. بااین وجود مطالعات نتایج مشخصی نشان نمیداد و همچنان اثربخشی فیلم مورد سوال است. پس از جنگ پیش درآمدی به جنگ و نبرد چین به دفعات به یادمان تاناکا (Tanaka Memorial) اشاره میکنند، و برای تحریک آمریکایی ها آنرا بدیلی از نبرد من(Mein Kampf) برای ژاپنی ها معرفی میکنند. اصالت این بحث برای سالها نقل محافل تاریخی قرار گرفته است و تا امروز همچنان بر روی آن بحث میشود. با این حال در سالهای 1930 و دهه40 اصالت این نقشه مقبولیت و پذیرش عمومی داشت چرا که اقدامات ژاپن به آن بسیار نزدیک بود. یادمان تاناکا برنامه راهبردی ای منسوب به تاناکا جیچی نخست وزیر ژاپن 1927 بود که بصورت گسترده در دوران حمله ژاپن به چین بر روی آن بحث میشد و در بسیاری از کتب به آن اشاره شده بود، ژاپنی ها این یادمان را صحیح نمیدانند و آنرا پروپگاندایی حساب شده بر علیه ژاپن می دانند، گزیده ای این یادمان تاناکا : برای فتح جهان باید آسیا را تسخیر کرد برای فتح آسیا باید چین را تسخیر کرد و برای فتح چین ابتدا باید مغولستان و منچوری را به تسخیر کرد وقتی موفق به فتح چین شدیم، کشورهای دریای جنوب تسلیم ما خواهند شد سپس دنیا باید بداند که کل شرق آسیا برای ماست. کاپرا در حال دریافت مدال از ژنرال جورج سی مارشال نگاهی به تئوری های ارتباطی در دوره جنگ دوم نظریه تزریق (که همچنین به عنوان نظریه کمربند انتقال یا گلوله جادویی نیز شناخته می‌شود) یک نظریه در ارتباطات است برای انتقال پیام که به صورت مستقیم از فرستنده به گیرنده متقل می‌شود. این مدل در سال ۱۹۳۰ داده شده و امروز تا حد زیادی منسوخ شده است. اما امروزه از این مدل برای تحلیل‌های داده‌های بزرگ ارتباطاتی استفاده می‌شود و به عنوان احیا کننده نظریه‌های مدرن شناخته می‌شود. مفهوم نظریه تزریقی یا گلوله جادویی نشان دهنده اثرات مستقیمی است که رسانه‌ها بر روی مخاطبان می‌گذراند. این نوع نظریه در تبلیغات نازی‌ها در دهه ۱۹۴۰ کارایی داشت. این نظریه به عنوان یک تئوری گرافیکی فرض می‌شود که پیام رسانه‌ها را نیک گلوله شلیک شده از تفنگ رسانه می‌داند که به بیننده برخورد می‌کند. این نشان دهنده این است که پیام رسانه‌ها مستقیم به مخاطب تزریق می‌شود و مخاطبان کاملاً منفعل هستند که نمی‌توانند از تأثیر رسانه‌ها فرار کنند. عمده پروپگاندای جنگ جهانی دوم در دوره قدرت رسانه های یک طرفه مثل رادیو، سینما را میتوان مبتنی بر تئوری تزریق دانست، اخبار همانند گلوله ای که شلیک شود، اذهان را در مینوردد، هر آنچه به او (مخاطب) بگوییم میپذیرد. در آن زمان مخاطب در برابر اخبار یک سویه دولتی به دلایلی چون نداشتن اطلاعات دست اول، عدم دسترسی به منابع دیگر(منابع دیگر تنها رادیو های دشمن بودند) و سطح سواد رسانه ای بسیار پایین، منفعل به نظر میرسیدند، این نظریه بعدها توسط تئوری جریان دو مرحله ای ارتباطات به چالش کشیده میشود. جریان دومرحله‌ای از سال ۱۹۳۸ تحقیقاتی ارتباطی جهش میکند، جنگ دوم معروفترین حادثه‌ای است که نظریه گلوله جادویی معرفی کرد. اما در همین ایام پل لازارسفلد به تحقیقاتی که دربارهٔ انتخابات مردم آمریکا انجام داداین نظریه را رد میکند. لازارسفلد و همکارانش با تحقیقاتی که در انتخابات سال ۱۹۴۰ که میان فرانکلین و روزولت برگزار شد انجام دادند، مشخص کردند که رسانه‌ها تأثیر آنچنانی و گلوله‌ای روی مردم ندارند. طی تحقیقات این نتیجه حاصل شد که پیام‌ها به صورت دومرحله‌ای روی مخاطبان تأثیر می‌گذارد، لازارسفلد فهمید که اکثریت مردم از روی فاکتور اقناعی چون "ترس" در کمپین روزولت باقی نماندند، در عوض رسانه‌های فردی (ارتباطات میان فردی) تاثیرگذاری بیشتری بر روی مخاطبان داشته است. جریان دومرحله‌ای ارتباطات فرض می‌کند که ایده رسانه‌های جمعی به رهبران افکار می‌رسد و سپس این رهبران آن را به مردم منتقل می‌کنند. آنها معتقدند که پیام رسانه‌ها از این طریق به مردم انتقال داده می‌شود. رهبران افکار، انسان‌هایی با فهم هستند که محتوای رسان‌ها در دسترس آنها قرار دارد و آنها پس از تجزیه و تحلیل این پیام‌ها، آن را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد؛ بنابراین جریان دو مرحله‌ای ارتباطات نشان میدهد که رسانه‌ها به صورت مستقیم تأثیر ندارند بلکه از طریق اتصال میان فردی تأثیر می‌گذارند. نمود هایی از این جریان دو مرحله ای ارتباط، بعدها در تلویزیون با بکارگیری کارشناس تلویزیونی، افراد متخصص و شخصیت های معروف در تلویزیون برای القای موضوعات و مسائل به مخاطبان بهره گیری های بسیار شد و تا کنون همچنان ادامه دارد. احتمالا ادامه دارد. منابع: https://en.wikipedia.org/wiki/Hypodermic_needle_model https://en.wikipedia.org/wiki/Why_We_Fight با تشکر از @remo برای انتقال فیلم ها به آپارات: ...
  8. 1 پسندیده شده
    شاید میخوان رادار چشم عقاب حاضر بشه و اون رو روی سهند بندازن https://www.mashreghnews.ir/news/917828/چشم-عقاب-ایرانی-دوربردتر-از-پیشرفته-ترین-رادار-اروپایی-کشف
  9. 1 پسندیده شده
    http://uupload.ir/view/ar4z_screenshot_2019-04-30-12-58-37.png http://uupload.ir/view/zizz_screenshot_2019-05-01-07-23-57.png http://uupload.ir/view/iiwi_screenshot_2019-05-01-07-24-14.png http://uupload.ir/view/3i8s_screenshot_2019-05-01-07-23-50.png تصاویر مال دیروز ازبرافراشتن پرچم ایران به مناسبت روز خلیج فارس از سهند
  10. 1 پسندیده شده
    بسم الله.......... 3اردیبهشت 1398 حملات موشکی انصارالله به مواضع نیروهای ائتلاف در یمن / جدیدترین حمله برای دیروز بوده البته انتظار بود بیشتر روی این موضوع در سایت و تاپیک کار بشه ولی .... دوستان قبلا برخی از کلیپ های این حملات رو در بروز رسانی قرار دادن جدیدترین حمله https://www.aparat.com/v/jo8NF مجموعه حملات https://www.aparat.com/v/Finru
  11. 1 پسندیده شده
    https://www.mehrnews.com/amp/4341823/ https://fa.alalamtv.net/news/3470546/عربستان-در-گرداب-هزینه-های-کمرشکن-جنگ-یمن https://www.mashreghnews.ir/amp/895727/ حالا ارقام مختلفه سالیانه ۷۲ میلیارد دلار !!! هرچی رقمش باشه خیلی زیاده. همین مزدوران یمنی اگه یک ماه حقوقشون رو پرداخت نکنند تظاهرات میکنند تا باج سبیل و حق سکوتی که به کشورهای و مجامع مثلا بین المللی پرداخت میکنه رو احتمالا نادیده گرفتن البته به کار گیری تانکهای تی ۳۴ ربطی به وضعیت مالیشون نداره بلکه مزدوران یمنی اون مناطق برای اینکه قدرت آتش خودشون رو بالا ببرند از این تانکها استفاده میکنند ....... دوست ندارم از لفظ مزدور برای یمنیهایی که با حوثی ها میجنگند استفاده کنم اما متاسفانه بخشی از اونها تنها هدفشون از شرکت در درگیرها پوله و در برابر جنایتهای عربستان و محاصره بیماری و قحطی سکوت و همراهی کردن
  12. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمان الرحیم   با سلام خدمت تمامی دوستان و میلیتاریست های عزیز ، احتمالا ازعنوان تاپیک کمی تعجب کرده باشین ، قصد دارم توی همین تاپیک با توجه به معلومات اندک خودم یه نیم نگاهی به این سلاح ها داشته باشم و نقدشون کنم ... همونطور که میدونین یه چند سالی هست که سلاح هایی به ظاهر ساخت داخل رونمایی شده که به موجب اون بحث های زیادی در داخل همین میلیتاری شکل گرفته  سلاحی هایی مثل نبی (سیاوش) ، فاتح و فجر 35 اسلحه ی نبی محل بحث ما نیست ، به خاطر این که تنها یک یا دو تصویر بی کیفیت ازش اومد بیرون و فاقد اطلاعات تکمیلی ازش هستیم ، اما در مورد دو سلاح دیگه میشه با توجه به تصاویر کنکاش هایی درش کرد و به نقدشون پرداخت که در ادامه خدمت شما عرض می کنم ...     قسمت اول : فاتح   خب با یک سلاحی بر پایه کالیبر 5.56 سر کار داریم که شباهت عجیبی به ACR داره که با نگاه اول هر کسی رومجذوب خودش می کنه ، اما با کمی دقت متوجه میشیم که در قسمت های مختلف تفاوت های بارزی با نمونه ی آمریکایی داره  فاتح به ظاهر از یک لوله ی 16 اینچی (heavy barrel hammer forged) بهره میبره که شباهت زیادی به لوله ی اسلحه M4 داره این لوله اگه از همون کیفیت لوله ی فجر 224 که خودش یه سلاح مونتاژ چینی هست برخوردار باشه باید بگم نظر خوبی نسبت بهش ندارم ، چین خودش توی متالوژی مشکل داره و کیفیت تمامی محصولاتش زیر سواله چه برسه به محصولات تولید شده تحت لیسانسش در ایران ! کیفیت لوله زمانی مشخص میشه که اسلحه دو یا سه تا خشاب بی وقفه تیر زده باشه و حرارت لوله زیاد شده باشه ، اونوقته که مشخص میشه گروپ سلاح وا میشه یا نه ... که البته هممون میدونیم سلاح های ایرانی یمین یسار میزنن در حالت عادی ، چه برسه به این که تحت فشار قرار بگیرن ، این موضوع مستقیما به کیفیت مهمات هم بستگی داره که الحمد الله اون هم تعطیله ! بگذریم ، این لوله در دهانه ی خودش مجهز به یک شعله پوش A2 مربوط به پلتفرم AR هست و عملکرد راضی کننده ای داره ...   با گذر از لوله دومین چیزی که جلب توجه می کنه پیستون گاز کورس کوتاه سلاح هست که برای صنایع جنگ افزار سازی "ما" یک پیشرفت عجیب محسوب میشه ، چون واقعا شخصا انتظار همچین چیزی رو نداشتم ... احتمالا اکثر شما دیگه از مزایای این سیستم اطلاع دارین که چقدر سیستم تمیزی هست و برای یک سلاح هجومی میتونه موثر باشه  سیستمی که تمامی گاز حاصل از شلیک رو به خارج از اسلحه انتقال میده و هیچ کثیفی به داخل رسیور اسلحه وارد نمیکنه و یا این که این سیستم بر خلاف پیستون سلاحی مثل AK47 به حمال گلنگدن وصل نیست و باعث برهم خوردن بالانس اسلحه به هنگام شلیک و یا افزایش لگد نمیشه ... و حتی به هنگام استفاده از خفه کن بهتر از سیستم پیستون کلاش و فشار مستقیم گاز AR عمل می کنه ... هر چند خفه کنی هم در کار نیست برای ما ، ولی خب میگیم که مثلا ، آره یه همچین مزایایی هم توی خودش داره فاتح   برسیم به روپوش لوله یا handguard  با توجه به تصویر به نظر یه روپوش آلمینیومی  میاد که فاقد هر گونه ارگنومی لازم برای سلاحی در این سطح هست ...  اولا که جنس فلزی روپوش باعث میشه که خیلی سریع حرارت لوله رو انتقال بده  و باعث سوختگی دست تیرانداز بشه  دوما ، ما دیدیم توی تمامی سلاح های جدید از هَند گارد فلزی استفاده بشه ، منتهی مهندسین خارجی میان ریل هم روش تعبیه می کنن که قابلیت نصب عایق حرارتی یا هیت شیلد داشته باشه  این شیلد ها هم از ریل محافظت می کنه ، هم از دست تیرانداز و هم باعث افزایش خوش دستی و کنترل بهتر سلاح میشه . روزنه های تعبیه شده روی روپوش برای تبادل هوا جهت خنک سازی لوله اصلا مناسب نیست و لوله ی تهویه مناسبی نداره که همین باعث گرم شدن بیشتر و بیشتر لوله به هنگام شلیک شده و زمان خنک شدنش رو هم افزایش میده ...  از روپوش لوله بگذریم ، یه چیزی که خیلی داره آزارم میده سایت نشانه روی تاشونده سلاح هست ... به تصویر نگاه کنین !!   "واقعا ؟؟؟ سایت نشانه روی پلاستیکی یا اصلا پلیمری تاشونده برای ایران ؟؟؟ اونم با کیفیت A دابِل پلاس ایرانی ؟؟؟؟ "  حالا اگه ساخت داخل باشه ...  توی خود آمریکا هم با این سایت ها و کیفیت پایینشون که با کوچکترین ضربه دچار شکستگی میشن مشکل دارن ( ببینین کیفیت قطعات و تجهیزات توی آمریکا کلا بالاست ، منتهی ببین اینا چی هستن که صدای اونا هم در اومده ) اصلا کاری به این که تا شونده هست و موقع استفاده از تجهیزات اپتیک و رد دات خیلی مفید واقع میشن ندارم ، دارم در مورد کشوری مثل ایران صحبت می کنم که بی دقتی و سهل انگار به هنگام استفاده از سلاح بیداد می کنه ، نگهداری نادرست از سلاح هم هست ... استفاده از این سایت های نشانه روی در صورتی فلزی بودن هم عقلانی نیست برای ما ... پیشنهاد یک سایت نشانه روی فلزی ثابت رو برای این سلاح به طراحانش میدم  درسته ریل پیکاتینی سراسری قسمت بالای سلاح رو در بر گرفته ولی دلیل نمیشه از سایت هدفگیری جدا شونده و تاشونده استفاده بشه ، حالا کاری به این ندارم که تجهیزات اپتیک مناسب هم موجود نیست برای استفاده روی همین سلاح ...  حداقل از روسیه یاد بگیرین که در جدیدترین سلاح هجومی خودش هنوز هم از سایت نشانه روی آهنی استفاده می کنه که مگسک همچنان ثابته ، سرما و گرما و شرایط جوی توی ایران پلاستیک نمیشناسه ! بگذریم   از قسمت بالای اسلحه می خوام مستقیما بیام پایین و به خشاب گیر بدم  خشاب 20 تایی و 30 تایی استانگ که بقاپذیری پایینش در مقابل عوامل خارجی مثل خاک ، آب ، گل و... معرف حضورتون هست ، اگر هم نیست میتونین توی یوتیوب تست Torture این نوع خشاب رو نگاه کنین ... و باز هم استفاده ی این خشاب برای کشوری مثل ایران مطرح میشه ! همچنین ذاتا در مقابل ضربه ضعف داره و در صورت معیوب شدن به راحتی باعث عدم تغذیه مناسب سلاح ، دابل فید یا گیر کردن سلاح میشه رسیور خشاب یا دهانه خشاب خور هم که به نظر تفاوت چندانی با AR 15 نداره ، در بروز رسانی های جدید رسیور پایینی AR که در تاپیک شاه سلاح ها پیش تر به معرفیشون پرداختم ، دهانه خشاب خور باز تر طراحی شده تا هم خشاب گذاری راحت تر انجام بشه و هم خشاب های مختلفی مثل P-MAG و... به راحتی قابل استفاده باشه  این باز بودن بیشتر مزیت دیگه ای که داره اینه که برای مثال در مقابل گل مقاومت بیشتری نشون میده و در صورت آلوده شده باعث گیر کردن خشاب یا حداقل سختی خشاب گذاری نمیشه ، در صورتی که در فاتح این مزیت در نظر گرفته نشده و دهانه خشاب خور اصطلاحا تنگه ..!! ضامن رها کننده خشاب هم مشابه پلتفرم AR هست که از قضا باز هم به شدت در مقابل عوامل خارجی به خصوص سرما و یخ زدی حساس هست ، شرایطی رو در نظر بگیرین که نیروی ویژه ی مثل نوهد در مناطق برفی و سرد در حال اجرای عملیات باشه و به دلیل نفوذ کمی آب به درون ضامن و یخ زدگی عملکرد سلاح کاملا مختل بشه !! ... ترجیح میدادم به جای ضامن به سبک AR از ضامن به سبک پلتفرم کلاش استفاده میشد که علی رقم از دست دادن ارگنومی بقاپذیری خیلی بالایی در چنین مواردی از خودش نشون میده ... هر چند تکنیک های خشاب گذاری و استاندارد های آموزشیمون در حدی نیست که از حداکثر قابلیت این سبک ضامن رها سازی استفاده کنه و عملا چیزی به اسم تاکتیکال ریلود ، ادمین ریلود ، فست ریلود نداریم ... برسیم به قبضه ، قبضه خوبه و کاریش نداریم  ماشه سلاح هم مثل ماشه ی AR بسیار خوش ساخت هست و گارد مناسبی داره که در صورت استفاده از دستکش های زمستانی دسترسی به ماشه بدون مشکل صورت میگیره برگه ناظم آتش ... اینم دقیقا مثل سایت هدفگیری آزارم میده   "واقعا ؟؟؟؟ جفت دست طراحیش کردین ؟؟ دو سمت تعبیه اش کردین ؟؟ ... " ببینین ، اکثر سرباز ها راست دست هستن و طبق اصول طراحی پلتفرم AR ، سلکتور در سمت چپ قرار میگیره که با شست دست به راحتی قابل کنترل باشه ... حالا در بروز رسانی های جدید در هر دو سمت تعبیه شدن و اصطلاحا ambidextrous یا دسترسی با جفت دست طراحی میشن  اما مشکل کجاست ؟ مشکل اونجایی هست که سلکتور سمت راست طول کمتری داره تا به هنگام خارج کردن از ضامن با انگشت اشاره که روی گارد یا روی ماشه هست برخورد نکنه ! اما میبینیم که توی فاتح کوچکترین توجهی به این موضوع نشده که هیچ حتی بلندتر هم طراحی شده  تصاویر مربوط به همین مشکل در اسلحه ی ACR    جعبه ی چکاننده و چکش ( چخماق) به احتمال خیلی بالا تفاوتی با نمونه ی مورد استفاده AR همچنین CQ نباید داشته باشه  محل قرار گیری گلنگدن هم مناسبه و قابلیت نصب در هر دو سمت رو داره ولی باز هم ترجیح میدادم جلوتر و بالای روپوش لوله قرار میگرفت مثل آخرین ورژن ACR  کاری به رسیور بالایی سلاح و چیزی که داخلش هست ندارم تا وقتی که عکسی از داخل سلاح بیرون نیاد ( احتمال این که از بولت AR با آلات متحرک تغییر یافته سر کار داشته باشیم بالاست ) ... اما محل خروج پوکه ابعاد مناسبی داره و همچنین برآمدگی جهت تغییر دادن مسیر پوکه برای عدم برخورد با صورت تیرانداز براش تعبیه شده . اینُ هم اضافه کنم که مثل پلتفرم AR ، فاتح دارای ضامن قفل و رها سازی بولت هم هست. رسیدیم به دُم سلاح ، پوست کندم تقریبا  قنداق در نمونه ی اولیه فاتح که به نمایش در اومد قنداق ظاهری نزدیک تر به قنداق ACR داشت ولی در نمونه ی بعدی ترجیح داده شده با قنداق پلتفرم AR تعویض بشه  به هر حال هر دو قنداق طراحی مناسب داشتن ، دارن  و مثبت ارزیابی میشن اگر که از کیفیت مناسبی برخوردار باشن  قضاوت نهایی رو میزارم به عهده ی خودتون ، اما واقعا می خوایم سلاح بسازیم یا ظاهر سازی کنیم ؟      ادامه دارد ... فقط برای میلیتاری 
  13. 1 پسندیده شده
    مرصاد که هم حجمش خیلی زیاده هم بردش خیلی بیشتر از نیاز یه سیستم CIWS هست ! موشکهایی که در این سیستمها استفاده میشن باید خیلی مانورپذیر باشن در عین حال بردشون هم حداکثر 7-8 کیلومتر ، نه 30 کیلومتر ! بنظرم اگر بخوایم سیستم ترکیب موشک و تیربار داشته باشیم (مثل Kashtan) بهتره روی یک موشک برد کوتاه و مانورپذیر هوا به هوا ترجیحا از نوع All aspect مثلا AIM-9 Sidewinder کار کنیم و یک مدل زمین پایه ازش بیاریم بیرون. برای تیربار هم که خب تجربه نشون داده گتلینگ ها بخاطر نرخ آتش وحشتناکشون بهترین گزینه برای این سیستمها هستند . بغیر از گزینه ی M61 که علی آقا مطرح کردند بنظرم توپ گتلینگ Shipunov GSh-6-23 که روی جنگنده های حمله ی زمینی سوخو-24 ما نصب هستند هم گزینه ی فوق العاده مناسبی هستند ، این توپ دارای گلوله های 23 میلیمتری هست که 3 میلیمتر از گلوله های توپ M61 بزرگتر و سنگینتر هست (البته سرعت گلوله در ولکان بیشتره) ، توپ بر مبنای سیستم گازی ساخته شده که چند ماه پیش (در یک مقایسه ای که بین همین دو توپ بود ، یادم نیست در کدوم تاپیک) مزیتهاشو نصب به سیستم هیدرولیکی با منبع تغذیه الکتریکی خارجی Vulcan عرض کردم و اینجا هم متناسب با بحث برخی مزیتها و معایبش رو تکرار میکنم : - توپهای گازی عموما دارای نرخ آتش بالاتری نسبت به توپهای الکتریکی منبع خارجی هستند ، دراینجا هم توپ GSh-6-23 دارای نرخ آتش 9000 تا 10000 گلوله در دقیقه هست که یک و نیم برابر نرخ آتش 6000 گلوله در دقیقه ای M61 هست . - همچنین توپهای گازی دارای زمان دورگرفتن لوله ها (موسوم به زمان Spin Up) کمتر نسبت به توپهای الکتریکی مثل Vulcan هست که این به معنی واکنش سریعتر هست که در CIWS ها سرعت عمل بسیار مهم هست . علاوه بر موارد ذکر شده ، توپ Gsh-6-23 دارای وزن و ابعاد کمتری نسبت به M61 Vulcan هست که با توجه به اشاره ای که دوستان مبنی بر کم حجم بودن سیستم کردند ، از این لحاظ هم به Vulcan برتری داره . وزن ، طول و قطر توپ Gsh-6-23 بترتیب 76 کیلوگرم ، 1.4 متر و 18 سانتیمتر هست که این ارقام در توپ ام61 ، 112 کیلوگرم و 1.8 متر هست . (لازم به ذکر است که یکی از دلایل برتری سیستم کاشتان بر بقیه CIWS ها ، استفاده از توپ GSh-6-30 است که از ساختار مشابه توپ Gsh-6-23 استفاده میکند و تنها تفاوت آن ، کالیبر گلوله ها است)
  14. 1 پسندیده شده
    نظرتون درباره ي فتح 40 دولول يا چهار لول چيه؟نرخ آتش400گلوله براي هر كدوم كه جمعا حداكثر1600 گلوله در دقيقه...يا اصلا همون تك لول، دليل افزايش نواخت چيه؟؟غير از حجم بالاتر گلوله در يك فضاي مشخص كه موشك رو به دام بندازه؟...با اين توصيف نظرتون راجع به گلوله هايAHEAD) Advanced Hit Efficiency And Destruction)چيه؟ در مدل 35 ميلي متري ميلينيوم هر گلوله توپ 152 ساچمه تگستني!! حالا شما در 400 گلوله همين رو فرض ضرب كن=60800 ساچمه در دقيقه اونم نه با برد 3.5 !!!كيلومتري فالانكس با برد 12 كيلومتري فتح، تازه نيازي به طراحي دوباره ي توپ نيست فقط كار روي اين نوع توپ هوشمند باشه و ارتباط با سامانه ي كنترل.اينم كمي در مورد توپ ميلينيوم واين نوع گلوله http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5834 صفحه دومش رو بخونيد اين گلوله ها هم تو ايران براي توپ سماوات توليد ميشه ديگه چي ميگي اميدجان!! (اينمCIWS شما من موندم اگه من نبودم الان نيروي دريايي مي خواست چكار كنه ) ------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اصلا حواسم به پست علي آقا نبود...راستي علي جان ميلينيوم مگه تك لول نيست؟ بعدشم گويا AHEAD تو ايران توليد ميشه(صفحه دوم تاپيك بالا رضا كياني عزيز گفته بريد يقه اونو بگيريد ) راستي تو يه جايي (سايت) يه نفر بيكار حساب كرده بود گفته بود67 درجه از ناو تو تيررس توپ فتح40 نيست
  15. -1 پسندیده شده
    وضعیت واقعا از کنترل خارج شده. در صورت ادامه این روند و انفعال احتمالا وضعیتی مانند ونزوئلا در پیش هست و باتوجه به وضع اقتصادی بسیار خوب آمریکا در دوره ترامپ احتمال افزایش محبوبیت باعث انتخاب دوباره وی بعنوان رئیس جمهور ایالات متحده می شود. با این وضع 6 سال دوام در برابر این وضع غیر ممکن هست و کشور از درون فرو میپاشد. ارزش ریال بشدت در حال کاهش است ، خبر امروز خبرگزاری ها این بود؛ نان بربری 3 هزار تومان شد. به عبارتی مردم ما اگر نون خالی هم بخورند قشر کارگر بشدت بهش فشار میاد و وای بحال روزی که گرسنگان به خیابان بیان. انفعال در حال حاضر حکم اعدام ایران را در پی دارد لذا بهترین کار به عقیده من خروج از برجام هست و پیش روی به سوی فعالیت گسترده هسته ای و خروج از ان پی تی هست. ما در حال حاضر 2 راه داریم: یا باید تحمل کنیم و باتوجه به سیل اخیر و نابودی مزارع و محصولات با بدبختی مانند اتیوپی 2 سال تحمل کنیم تازه اگر نشه 6 سال ،اینم احتمال هست بعد از یک جرقه کوچک در تنگه هرمز جنگ بشه . یا باید با قدرت از برجام و ان پی تی خارج بشیم تهدید جدی به بستن تنگه هرمز کنیم. در سناریو اول کک اروپا در صورت جنگ هم نمیگذه چون ایران فعالیت هسته ای نداره و هر اتفاقیم بیفته حتی نسل کشی هم بشه اروپا سکوت میکنه و دلار های اعراب دهن جهان رو میبنده. اما در سناریو دوم، جهان وارد یک بحران اتمی میشه، جهانیان ترامپ و بولتون و اعراب را مقصر اتمی شدن ایران و نوسانات بازار نفت میدونند و چین و روسیه هم میتونند فشار خوبی به امریکا وارد کنند و حداقل مردم بخاطر شرایط جنگ تحمل میکنند. در سناریو اول دقیقا مثل قورباغه داخل دیگ آب میشیم و در سناریو دوم که مورد پسند بنده هست حداقل مجامع بین الملل با میانجی گری میتونند مارو خلاص کنند، در اون صورت مسئولین ما هم بهانه کافی برای مذاکره را دارند. ادامه این روند یعنی ویرانی. در این شرایط انگار حضرات با دشمن متحد شدند و دارند بنزین رو هم گرون میکنند، بنزین گرون یعنی کرایه حمل و نقل گرون تر میشه و به طبع جنس های فروشگاه ها هم گرون تر میشه چون تا دیروز با یک میلیون برای فروشگاهی جنس می اوردند الان با 4 میلیون میارن پس این 3 میلیون رو طرف رو جنس ها میکشونه تا ضرر نکنه و همه چییییز گرون تر میشه. فقط خدا کمکمون کنه...