برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      9,427


  2. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      3,109


  3. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      1,261


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 29 دی 1398 در پست ها

  1. 5 پسندیده شده
    بعد از کشته شدن 4 نظامی ارتش ترکیه در تاریخ 19 دی ماه سال 1398 بوسیله یک خودرو بمب گذاری شده در سوریه اکنون ارتش ترکیه اقدامات جدی تری را برای شناسایی و انهدام مین ها و بمب های کناره جاده ای در سوریه انجام میدهد. در تصویر بالا بخشی از نیروهای ترکیه رامشاهده می کنید که در حال انجام عملیات پاکسازی محیط از مین و بمب ها هستند. یکی از این سربازها یک کوله به همراه دارد. این کوله در حقیقت یک اخلاگر است تا از انفجار بمب های کناره جاده ای که از راه دور فعال می شوند جلوگیری کند. سرباز دیگر یک فلزیاب در دست دارد و با کمک آن در حال جست وجوی بمب و یا مین ها است. نکته قابل تامل در مورد این تیم خنثی سازی بمب نداشتن هیچگونه لباس های مخصوص برای محافظت در برابر انفجار بمب است. به طور کلی مرسوم است فردی که در حال خنثی سازی یک شی مشکوک است از لباس و تجهیزات مخصوص استفاده کند تا در صورت اشکال در روند خنثی سازی و انفجار بمب فرد آسیب جدی نبیند. فلزیابی که نیروهای ترکیه از ان استفاده می کند توسط صنایع داخلی این کشور تولید می شود و برای عملیات پاکسازی مین و بمب به خاطر حساسیت بالا مناسب است. همچنین حمل و نقل ان بسیار راحت است و فضا ی کمی را اشغال می کند. در تصویر بالا مشاهده می کنید دو سرباز ترک در حال انجام عملیات خنثی سازی هستند. قرار گرفت یک سرباز در نزدیکی سربازی که در حال خنثی سازی بمب است بسیار خطرناک می باشد ودر صورت انفجار بمب ممکن است هردو سرباز به شدت اسیب بینند. پس بهتر است سربازی که نقشی در خنثی سازی بمب ندارد در یک فاصله ایمن از محل حنثی سازی قرار بگیرد یا از لباس های مخصوص استفاده کند. البته قرار گرفتن در فاصله ایمن فقط به نیروی انسانی ختم نمی شود بهتر است تمام تجهیزات مانند خودرو های نظامی نیز برای دور ماندن از آسیب در یک فاصله ایمن از بمب قرار بگیرند. در صورت نداشتن تجیهزات لازم برای خنثی سازی برای درامان ماندن از اثرات انفجار بمب و یا مین می توان عملیات خنثی سازی را به شکل خوابیده انجام داد.
  2. 2 پسندیده شده
    یک نفربر بی ام پی وتانک تی62 جز غنیمت های بدست آمده است . تلفات مهاجمین 18 تا 20 کشته تخمین زده میشود فعلا از تلفات نسبی ارتش امار مستندی در دست نیست . بعد از پاتک ارتش تروریستها از مواضع اشغالی عقب نشینی کردند لشگرهای 4 و 25 ارتش در راه حلب
  3. 2 پسندیده شده
    امیدوارم چراغ خاموش بخش فضایی چراغ خاموش عمل کند تمام پرتابگر های جدید تصویری ازشون انتشار پیدا نکند و به سرعت عملیاتی شوند یک قرارداد بزرگی بین وزارت خارجه ستاد کل سازمان فضایی قوه قضاییه سازمان انرژی اتمی وزارت بهداشت امضا شود ومسولیت اجرایی تعهدات به عهدهی سپاه قدسبرای انجام عملیات های پیشگرانه و نظامی در راستای اجرا برنامه خاورمیانه عاری از سلاح های کشتار جمعی و تروریسم ومبارزه با شرکت های فروشنده مواد شیمیایی اروپایی و الزام گزارش از فعالیت های تسلیحات کشتار جمعی و سیستم های حامل ان برای کشورهای امریکا اسراییل ترکیه امارات عربستان اروپا چین روسیه کره شمالی ژاپن کره جنوبی فرانسه انگلیس المان اختیارات لازم برای عملیات خارجی ترور دانمشندان سلاح های بیولوژیک و هسته ای طرف مقابل به سپاه قدس داده شود انشالله موشک های ماهواره بر و ماهواره های با دقت بالا بسازیم واین انحصار تصاویر ماهواره ای شون شکسته بشه خیلی چیز مهمیه یکی از تلخ ترین تجربیات ما ارسال عکس ماهواره ای امربا به عراق بود که به موجب ان تعداد زیادی از نیروهای ایران شیمیایی شدند طبق قانون امریکا شرکت های امریکایی نمیتوانن تصاویر دقیق بروز از امکان نظامی اسراییل قرار بدهند یاندکس روسیه و چینی ها محدودیت های خودشنو دارند اسراییل هم ماهواره های با دقت 30 سانتی متر دارد که میتوانه برای روسیه چین مشکل ایجاد کنند سپاه قدس وزارت خارجه و سازمان انرژی هست های بتوانن تصاویر نقاط حساس هسته ای موشکی این کشور های خبیث رو منتشر کنند وامیدوارم مثل سال 95 که با تشر ترامپ ماهواره بر رو از روسکو برداشتند وبردند انبار نباشد ایران به جرات میتوان گفت تنها کشوری هست به این بزرگی که حتی یک ماهواره تصویر برداری زیر 2 متر ندارد چه برسد به زیر 1 متر و تمام کشور های منطقه هم موشک دارند هم ماهواره تصویر برداری بعضی هاشون برنامه هسته ای شیمیایی و میکروبی دارند نیاز به نظارت و در صورت لروزم حمله پیشگیرانه به انها انجام شود
  4. 2 پسندیده شده
    خوب در چند سال اخیر انواع اقسام بمب دست ساز , بمبلت وراکت های دست ساز کوچک بروی پهپاد تجاری و کوادکوپتر و هلیکوپتر های بدون سرنشین دیدم ولی خوب دقت لازم رو نداشتند وبهترین نسخه مهمات خمپاره ای با فیوز Air burst روی پهپاد blowfish چین بود که بالای سر هدف منفجر میشد که برای این پهپاد ویا هلیکوپتر بدون سرنشین شما باید تقریبا بالای سر هدف می بود خوب در کنار این پروژه های برای بمب موشک کوچک و میناتوری بود یکی از بهترین نمونه پایروس رئیتیان بود مقاله ای که سال هاپیش از Armament Research Services خواندم به صراحت احمتال استفاده از موشکی مثل پایک pike رو داشتندو بیشترین توان برای مینیاتور سازی مهمات دقیق زن در کلاس 1تا5 کیلوگرم برای حمل توسط پهپاد های کوچک خواهد بود هرچند مشکلات بسیاری برای یکپارچه سازی مهمات با پهپاد اطمینان پذیری و ایمنی وجود خواهد داشت هرچند این سیستم ها ی زیر مثل پایک برای نیروی پیاده نظام توسعه داده شده اند ولی احتمال استفاده از اینها برای پهپاد ها وجود دارد خصوصا در یک حمله شما با یک پهپاد با قابلیت حمله حداقل به شعاع 2 کیلومتری از خود را خواهد داشت مواجه خواهید شد حالا سوارم این پهپاد مسلح قطعا چالشی خواهد بود برای مدافعان خصوصا برای کشوری مثل ما که در دور اول حمله تمام مراکز مهم و پدافندی از بین رفتند و اسمان کاملا در اختیار دشمن خواهد بود این موشک 40 میلیمتری ساخت LIG Nex1 کره جنوبی با سیکرIR و نیمه فعال لیزری وزن 2 کیلو گرم برد 2 کیلومتر LIG Nex1 unveils 40 mm mini missile موشک QN-202 چین با قابلیت شلیک کن فراموش کن وزن 1.2 کیلوگرم برد 2 کیلومترQN-202 Handheld Missile Launcher Drone-40 قابلیت پرواز به مدت12 دقیقه ویا هاور به مدت 20 دقیقه حداکثر برد 6 مایل و سرعت کروز 45 مایل بر ساعت Drone-40
  5. 2 پسندیده شده
    بخش سوم : افغانستان ، صحنه آزمایش عملی تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی ارتش ایالات متحده ! پیامدهای اجرای نسخه اولیه تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی در افغانستان : طبق یک قاعده استاندارد ، موفقیت یک ارتش در میدان نبرد به 5 اصل اساسی ، شامل ابتکارعمل ، چابکی ، عمق دادن به صحنه نبرد ، هماهنگی و پایداری ( سرسختی ) بستگی خواهد داشت . در این میان ، عملکرد مجاهدین افغان را می توان در قالب این 5 عنصر بخصوص در ایجاد یک شبکه دفاع هوایی ( هر چند محدود ) تبیین نمود . 1-ابتکار عمل : در مرحله نخست ، تلاش مجاهدین افغان برای در دست گرفتن کنترل فضا ( آسمان ) منطقه نبرد که نتیجه و پیامد اصلی برخورداری از ابتکار عمل رزمی بود ، را می توان مورد بررسی و توجه قرار داد . در اوایل نبرد ، مجاهدین تنها قابلیت کسب ابتکار عمل تاکتیکی ، آن هم بصورت موقت را در اختیار داشتند ، بدین معنی که دربرابر حملات هوایی روسها ، چندان در وضعیت بلادفاع نبودند ، اما ورود استینگر ، واحدهای رزمی مجاهدین افغان را قادر ساخت تا بسرعت ابتکار عمل رزمی را در دست گرفته و شرایط خود را به حریف دیکته کنند . نقل قولی از کتاب " کاردینالی از کرملین " نوشته تام کلانسی با محوریت شیوه عمل افغان ها در کاربرد سامانه استینگر 2- چابکی ( تحرک پذیری ) : در مراحل نخست جنگ، این ارتش سرخ بود که با استفاده از اصل غافلگیری و کاربرد یگانهای هوابرد و همچنین هواگردهای بال ثابت و چرخبالهای نیروی هوایی بعنوان توپخانه متحرک انعطاف پذیر و همچنین بالگردهای ترابری برای جابه جایی سریع واحدهای رزمی قادر بود بسیار سریعتر و موثرتر از واحدهای افغان واکنش نشان دهد ،اما ورود استینگر ، خط بطلانی بر این شیوه کشید تا جایی که متحرک ترین واحدهای رزمی ارتش شوروی د افغانستان ( شامل جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار ) را بسرعت از صحنه نبرد خارج ساخت . چیزی در حدود 10 درصد از شلیک های موفق سامانه استینگر در زمان خروج بالگردهای هایند از صحنه عملیات رزمی بوقوع پیوست . 3- عمق دادن به میدان نبرد : در طراحی های کلاسیک عملیات نظامی ، دادن عمق به منطقه نبرد ، فضای کافی و مطلوبی را برای اجرای مانورهای رزمی در اختیار فرمانده میدان خواهد گذاشت . تا قبل از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی با کاربرد کلاسیک قدرت هوایی می توانست بسرعت حاکمیت و برتری تاکتیکی را بر میدان رزم ایجاد کرده و بدنبال آن ، فضای مانوری مطلوبی را برای واحدهای پیاده متعارف و هوابرد ارتش فراهم نماید . اما کاربرد گسترده استینگر به این آزادی عمل پایان داد . مجاهدین افغان که پس از یک رشته نبردهای پرتلفات ، حومه مناطق متراکم جمعیتی را در دست گرفته بودند ، اکنون با برخورداری از دو مزیت اصلی شامل دادن عمق به میدان نبرد با روسها و متمرکز نمودن توان رزمی در نقاط حساس ، بسرعت ابتکار عمل را در دست گرفتند . در مجموع ، نبرد افغانستان اثبات نمود که سرمایه گذاری برروی پدافند هوایی کوتاه برد ، به همان اندازه در اختیار داشتن عمق برای اجرای مانور ، از اهمیت بسیار بالایی برخودار است . نمای شماتیک کمین واحدهای مجاهدین افغان و تاکتیکهای ضد کمین هوابرد و توپخانه ای ارتش سرخ 4-ایجاد هماهنگی : تا پیش از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی براساس آموزشهای استاندارد خود ، بسرعت موفق گردید تا عملیات هوایی و زمینی خود را برای محدود نمودن تاثیر حملات ایذایی مجاهدین ، هماهنگ نماید ، اما کاربرد نخستین موشک استینگر ضمن اینکه موجبات عدم هماهنگی قابل توجه میان واحدهای رزمی ارتش سرخ را فراهم آورد ، در مقابل ، فرصتی را برای مجاهدین ایجاد نمود تا بتوانند اقدامات رزمی خود ( شامل لجستیک ، عملیات مشترک و ... ) را بهبود بخشیده و محدوده آن را بسرعت گسترش دهند . بدین معنی که از اواخر 1986 ، وضعیت کنترل و فرماندهی و ساختار لجستیکی برای پشتیبانی از عملیاتهای آفندی در مقیاس وسیع تر خود را در سطوح مطلوبتری دنبال کرده و برای اولین بار از سال 1979 ، شرایط صحنه رزم را برای روسها ، تعریف کنند که این وضعیت با خنثی نمودن یا کاهش پتانسیل قدرت هوایی روسها در حوزه پشتیبانی نزدیک هوایی قابل دستیابی شد . بالگرد توپدار میل-24 هایند ، بلحاظ قدرت آتش و مقاومت در برابر آتش پدافند هوایی ، آنچنان موجب ایجاد دهشت در میان افغانها گردید که لقب "ارابه شیطان" بدان داده شد در حقیقت ، استینگر ، کلیدی بود که به مجاهدین افغان اجازه داد تا ضمن حفظ ابتکارعمل ، سرعت عملیات نظامی خود را افزایش دهند و این بدان معناست که سامانه FIM-92 به عاملی برای تغییر ماهیت جنگ و به نوعی فاکتور تعیین کننده ، تبدیل شود . به اعتقاد بخش عمده از کارشناسان نظامی ، مجاهدین افغان با کاربرد استینگر ، مستقیم به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ که همانا " کنترل آسمان منطقه نبرد" بود ، حمله ور شدند که این مساله نشان می دهد که کنترل هوا ، در جنگهای کم شدت ، به همان اندازه جنگهای فراگیر و پرشدت ، پر اهمیت و ضروری است. پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  6. 2 پسندیده شده
    بخش دوم : ارتباط آمریکایی از نوع سوم !!! نیروی هوایی ارتش سرخ و عملیات رزمی برفراز افغانستان : بخش عمده ای از حملات از پیش برنامه ریزی نشده واحدهای سبک اسلحه هوابرد ارتش سرخ با استفاده از بالگردهای ترابری و توپدار هوانیروز این ارتش صورت می پذیرفت ، جایی که کوهستان های سر بفلک کشیده افغانستان مانع جدی برای ورود یگانهای نیروی زمینی میشد بخش عمده ای از مورخان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که عملیات جنگی اتحاد شوروی و ارتش دولتی افغانستان به استثنای مراحل اولیه ورود و اشغال افغانستان ، در دو حوزه ماهیت و هدف ، کاملا جنبه تدافعی داشت . این دسته از کارشناسان معتقدند که هدف روسها ، بوضوح کنترل افغانستان بواسطه اشغال سرزمینی ، تعریف و به اجرا درآمد و بخش عمده ای از نبردها میان روسها و مجاهدین در جریان اجرای عملیات کمین و ضد کمین و یا عملیات آفندی برای پاکسازی خطوط کنترل (LOC) و تامین امنیت آنها صورت گرفت . به همین دلیل ، پس از تثبیت امنیت در پایتخت ، فرماندهی ارتش سرخ در افغانستان دست به ایجاد مجموعه گسترده ای از پادگانها و پستهای دیده بانی دژمانند دفاعی که شبکه متراکمی از میدان های موانع ، شامل کاشت نزدیک به 30 میلیون مین ، سیم های خاردار برق دار ، مین های فشاری ، حسگرهای زمینی ، بشکه های انفجاری ( فوگاز ) را شامل می شد زد و حتی برای محدود نمودن قابلیت مانور و تحرک پذیری واحدهای کوچک رزمی مجاهدین ، اقدام به مین ریزی هوایی برای ایجاد میدان های مین پراکنده نمود . ارتش سرخ در کریسمس 1979 زمانی وارد افغانستان شد که امیدواری بسیار زیادی برای محقق شدن وصیتنامه پتر کبیر برای نزدیک شدن به کناره آبهای گرم وجود داشت این اقدامات بالتبع تاثیر گذار بود ، چرا که در سراسر درگیری ها ، هیچ کدام از استحکامات دفاعی روسها یا قوای دولتی به اشغال کامل مجاهدین در نیامد ، ضمن اینکه گرچه واحدهای ارتش شوروی و ارتش افغانستان به شکل فیزیکی از هم تفکیک شده بودند ، اما عملیات رزمی در اغلب موارد بصورت مشترک انجام میشد . از راست : گوست آوراکوتوس ( افسر ارشد CIA) ، جوانا هرینگ ( دیپلمات ، تاجر و فعال سیاسی ) و سناتور چارلی ویلسون سه ضلع اصلی تسلیح مجاهدین افغان به سامانه استینگر اما تجربه سالهای نخست به روسها یاد داد که پادگان های استراتژیک موجود در افغانستان می بایست بطور کامل تحت کنترل عملیاتی واحدهای روسی باشد و اگر تعداد پرسنل ارتش دولتی افغانستان بیشتر می بود ، اما در ماموریتهای بااهمیت ، کنترل و فرماندهی کاملا تحث اختیار فرمانده روسی قرار داشت و در اغلب موارد ، ارتش افغانستان بعنوان واحدهای جلودار و یگانهای روسی بعنوان عناصر دنبال پشتیبان ، وارد عمل میشدند . هر چند با پیشرفت عملیات نظامی ، روسها بتدریج یگانهای موتوری ، مکانیزه – زرهی به همراه یگانهای پشتیبانی سبک هوایی و اسپتسناز را نیز بکار گرفتند . پراگندگی کاربرد سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب 2007-1970 افغانستان ، قفقاز و جنوب آفریقا نقاط بحران خیزی که بیشترین تجربه رزمی این سامانه ها در ان به وقوع پیوست با این حال ، استخوان بندی عملیات ارتش شوروی در افغانستان ، واحدهای سبک اسلحه اسپتسناز بشمارمی رفت و بعنوان یگانهای سبک هوابرد شناسایی –رزمی که به شیوه یگانهای رنجر ارتش ایالات متحده سازماندهی شده بودند ، اجرای ماموریتهای خطرناکی نظیر ضد کمین یا عملیات تعاقبی در کوهستان را بر عهده داشتند . بیلان نبرد در افغانستان بخوبی نشان میدهد که عملیات نظامی در منظرهای کوهستانی نیازمند واحدهای سبک است که می بایست از پشتیبانی هوایی مطلوب و آتش توپخانه انعطاف پذیر برخودار باشد . اما در مجموع ، هم واحدهای روسی و هم واحدهای ارتش دولتی افغان در زمان اجرای عملیات آفندی ، بشدت به پشتیبانی هوایی نزدیک ( CAS) وابسته بودند ، تا جایی که ستون های نظامی روسی می بایست پس از اجرای عملیات شناسایی و انهدام مواضع مشکوک توسط بالگردها و هواگردهای بال ثابت ، وارد مناطق کوهستانی و صعب العبور شده و حتی در این شرایط نیز برنامه ریزی های دقیقی برای اجرای آتشباری توپخانه وجود داشت . با این اوصاف ، تا قبل از ورود استینگر به صحنه عملیات نظامی در افغانستان ، واحدهای بالگردی و بال ثابت روسها ، حاکم مطلق میدان نبرد محسوب می شدند ، اما شرایط از اواخر سال 1986 بتدریج تغییر نمود . سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب بلوپایپ بریتانیایی ، یکی از گزینه های شبکه قاچاق سلاح به واحدهای عرب- افغان ( به سرکردگی اسامه بن لادن و شبکه کُنام انصار ) برای مقابله با برتری همه جانبه هوایی ارتش سرخ بشما می رفت ،اما بدلیل پیچیدگی های فنی و قیمت بالا ، به شکل گسترده وارد عملیات رزمی در افغانستان نشد ( تصویر متعلق به واحدهای ارتش بریتانیاست ) ارتباط آمریکایی ، تسلیح مجاهدین افغان به استینگر : در میانه های سال 1984 ، با شدت گرفتن نبردها میان گروه های افغانی و ارتش سرخ ، بویژه در نزدیکی پایگاه های اصلی روسها ( بگرام و قندهار ) تعدادی از سامانه های سام-7 روسی در اختیار مجاهدین قرار گرفت . این مساله در آغاز چندان مورد توجه نبود ، اما با افزایش نقش آفرینی بن لادن در جنگ با اتحاد شوروی ، وی فرماندهان ارشد افغان را برای در اختیار گرفتن سامانه های دفاع هوایی کوتاه برد قابل حمل توسط پیاده نظام ، متقاعد نمود و همزمان کوشید تا به محموله بزرگی از این سامانه ها دست پیدا کند ، اما نمونه های اولیه سام-7 تاثیر آنچنانی بر عملکرد نیروی هوایی ارتش سرخ برجای نگذاشتند ، به همین سبب ، او برآن شد تا موشکهای دفاع هوایی بریتانیایی بلوپایپ را در مقیاس گسترده بکار گیرد ، اما بلوپایپهای انگلیسی گرچه عملکرد بهتری در مقایسه با استرلاهای روسی به نمایش گذاشتند ، اما حجم سامانه و قیمت رو به افزایش و تعمیرو نگهداری آن به مرور موجبات نارضایتی افغان ها را فراهم آورد . در همین زمان ، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) وارد عمل شد و تعداد قابل توجهی از این موشکها رادر اختیار افغان ها قرار داد . نیش زنبور بر کالبد خرس روسی : ورود سیستم دفاع هوایی کوتاهبرد قابل حمل توسط پیاده نظام FIM-92 استینگر به صحنه عملیات رزمی در افغانستان ، بر خلاف انتظارات اولیه ، بلافصله شرایط جنگ را تغییر داد . به تقریب ، 30 روز پس از تحویل اولین محموله از موشکهای استینگر ، نخستین قربانی توسط مجاهدین افغان به زیر کشیده شد و این موجب شد تا پروازهای رزمی به شکل موقت ، متوقف شود و تنها پس از در دستور کار قرار گرفن اقدامات تامینی و متقابل ، فرمان دور جدیدی از حملات هوایی صادر گردید ، اما این بار ، قرار نبود تا نیروی هوایی ارتش سرخ ، یکه تاز عرصه نبرد باشد ، چرا که سیاهه تلفات روسها بتدریج رو به فزونی گرفت . در آنسوی خطوط نبرد ، مجاهدین افغان با تحویل گسترده موشکهای استینگر در تاکتیکهای شلیک ، نوآوری های را در عرصه عمل به نمایش گذاشتند ، چنانکه با اجرای کمین درکریدورهای شناخته شده هوایی در حومه فرودگاه های نظامی ، حمله غافلگیرانه خود را به هواگردهای ترابری غول پیکر روسی آغاز نموده و یا اینکه برای وارد کردن جتهای پشتیبانی نزدیک روسی به محدود برد موشکهای استینگر ، تله گذاری می نمودند . با این وصف ، در پاسخ به این تاکتیکها ، خلبانهای نیروی هوایی ارتش سرخ و ارتش دولتی افغانستان شروع به اجرای تمرینات فشرده برای پرواز در ارتفاع بسیار پایین یا بسیار بالا نموده تا با کشاندن سامانه های استینگر به ارتفاعات ، زمینه لازم برای نابودی این سامانه ها با آتش بالگردهای هجومی را فراهم آورند .اما تاثیر گذاری استینگر بر روند عملیات نظامی در افغانستان ، فراتر از تاکتیکهای مقابله به مثل روسها بود ، چرا که مجاهدین در پوشش ایجاد شده توسط استینگرها ، بتدریج از اوت 1986 میزان دپوی تسلیحاتی خود را بلحاظ کمی و کیفی ، تا 10 برابر افزایش داده بودند . این روند تا ژانویه 1989 برای روسها به مراتب ، فاجعه بار ترشد ، چرا که تناوب و کیفیت حملات مجاهدین به تدریج افزایش یافته و میزان موفقیت افغان ها در قطع ارتباط پادگانهای ارتش شوروی در سراسر افغانستان با مراکز فرماندهی افزون تر میشد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  7. 2 پسندیده شده
    با سلام رویای جدید برای نیروی هوایی انتخاب دو تیم تحقیقاتی از سوی دارپا برای توسعه مرحله دوم فناوری پهپادهای هواپرتاب " گرملین " به تازگی آژانش تحقیقات پیشرفته دفاعی (DARPA) ، مرحله دوم برنامه موسوم به "Gremlins" ، که قرار است در قالب آن ، یک سیستم تسلیحاتی بدون سرنشین هوا- پرتاب با هزینه کم و قابلیت بازیابی مجدد توسعه یابد را آغاز نموده است .برای این کار ، دارپا ، دو تیم جداگانه را انتخاب و به هرکدام ، سرمایه ای در حدود 21 میلیون دلار اختصاص داد . این دو تیم ، یکی به سرپرستی شرکت Dynetics و دومین تیم به سرپرستی جنرال اتمیکز ، به شکل خاص به تکمیل طرح اولیه خواهند پرداخت و این به شکل طبیعی ، خطرپذیری های مرتبط با آزمون زیرسیستم های این برنامه را به حداقل ممکن کاهش خواهد داد . اسکات وایرزبانووسکی به گفته اسکات وایرزبانووسکی ، مدیر برنامه های دفاعی دارپا : " مرحله نخست این برنامه ، امکان سنجی توسعه این فناوری و بخصوص ، فناوریهای مرتبط با موضوع بازیابی این پهپادها توسط پرنده میزبان را هدف قرار داده بود . پس از اتمام این مرحله و تشکیل دو تیم مجزا ،مفهوم اولیه ، به بلوغ طراحی رسید که براساس آن ، حامل این پهپادها ، بصورت " ناوهای هواپیمابر " در هوا عمل نموده و این مساله ، دامنه انعطاف پذیری و هزینه بکارگیری کاربران آن را بشدت کاهش خواهد داد" شرکت Dynetics ، کنسرسیومی از شرکتهای فناور محور ، شامل شرکت امنیتی / دفاعی کراتوس ، شرکت نوادا / سییرا ، شرکت بین المللی مهندسی سیستمهای دفاعی ویلیامز ، شرکت سیستمهای هوایی موگ است که در زمینه فناوریهای پیشرفته هوایی ، خدمات خود را ارائه می کنند . به گفته دیوید .آر. آلکساندر ، مدیرعامل شرکت GA-ASI ، این مجموعه ، به شکل خاص برروی سیستم های هوایی بدون سرنشین رزمی با قابلیت بازیابی مجدد مشغول کار است و ما پتانسیل اتصال این فناوری به پهپادهای رزمی کنونی نظیر MQ-9 پریدیتور را در اختیار داریم تا مشتری احتمالی این فناوری ، قابلیتهای جدیدی را در اختیار خود داشته باشد .دارپا در قالب پروژه فوق الذکر ، قصد دارد تا مجموعه ای از پهپادهای کوچک را برای ارتش ایالات متحده تحت توسعه قرار دهد . این مینی پهپادها ، با زمان پاییش 60 دقیقه ای در یک برد 300 ناتیکال مایلی می توانند یک محموله 60 پاوندی را با خود حمل کنند . فاز نخست این برنامه در مارس 2016 آغاز گردید و پس از اتمام آن و تکمیل طرح اولیه ، پرنده ترابری تاکتیکی C-130 بعنوان هواپیمای بستر ازمون ( پرنده بازیابی کننده ) انتخاب و تستهای مرتبط با فناوری های کلیدی ، تستهای ایمنی و... برروی آن انجام خواهد شد . طبق پیش بینی ها ، انتظار می رود تا این آزمایشات در سال 2019 به نقطه اوج خود رسیده و چرخه تولید آن آغاز گردد .براساس پیش بینی دارپا ، این مینی پهپاد ، قادر خواهد بود تا از حامل های متنوعی نظیر جنگنده های رزمی سبک ، بمب افکن ها ، پهپادهای کنونی ، خارج از برد سیستمهای دفاع هوایی دشمن شلیک و پس از اجرای ماموریت مجدداً بازیابی شوند . زمانی که گرملین ماموریت خود را به انجام رساند ، توسط هرکولس بازیابی شده و به پایگاه مبداء منتقل می کند ، جایی که خدمه زمینی آماده اند تا در عرض 24 ساعت ، آنها رابرای ماموریت بعدی آماده نمایند . انتظار می رود گرملین برای 20 ماموریت مورد استفاده قرار گیرد که این مساله مزیتهای بسیاری برای کاربران آن فراهم می نماید . پی نوشت : زمان در گذر هست و فناوری های دفاعی با انجام سرمایه گذاری های بهینه و به دور از موازی کاری ها ، درحال پیشرفت . حالا شما ، خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  8. 1 پسندیده شده
    اولین تصاویر از تست زمینی Sukhoi S-70 به گزارش خبرگزاری Interfax اولین ازمایشات زمینی جدیدترین پرنده ی بدون سرنشین کمپانی سوخو در تاریخ 28 ژوئن 2018 در پایگاه هوایی Novosibirsk انجام شد.این تصاویر که به تازگی درز پیدا کرده است Sukhoi S-70 ملقب به شکارچی (به روسی Okhotnik-B ) در حال تست های زمینی قبل از پرواز نشان میدهد.ظاهرا قرا است اولین پرواز این پروژه ی محرمانه ی روسها در سال 2019 صورت پذیرد.اولین بار درسال 2014 بود که ولادیمیر میخائیلوف مدیر تحقیقات هواپیماهای نظامی سازمان هواپیمایی روسیه (UAC) خبر از وجود چنین پروژه ای در شرکت سوخو را داد.تاکنون ویژگی های زیادی از این پهباد در حال توسعه دردسترس نیست ولی گمانه زنیها از حداکثر وزن برخواست 20 تن در این پهپاد را خبر میدهند که این موضوع آن را سنگین ترین پهپاد توسعه یافته در نوع خود نشان میدهد.در حال حاظر میزان آمادگی اولین نمونه پهپاد از این تصاویر دشوار است، زیرا مشخص نیست که آیا تجهیزات کامل بر روی پرنده نصب شده است یا خیر.به نظر هدف این پروژه ساخت یک پرنده بدون سرنشین با قابلیت های تصمیم گیری مستقل میباشد.چیزی که تاکنون مشخص شده در شکارچی از فناوری های مورد استفاده در پروژه ی T-50 (PAK FA) استفاده خواهد شد .کار بر روی "شکارچی" توسط PJSC زیرشاخه ی "شرکت سوخوی" تحت قرارداد وزارت دفاع روسیه، صادر شده در تاریخ 14 اکتبر 2011 انجام شده است. انتظار میرود پروژه در سال 2020 به بهره برداری برسد. می توان فرض کرد که این هواپیمای بدون سرنشین با توجه به ویژگی های آن با X-47Bمتعلق به Northrop Grumman مقایسه شودیعنی بتواند در شعاع 4000 کیلومتر عمل کند .
  9. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی عین الاسد، پایگاهی که باید انهدام کامل را تجربه میکرد. مقدمه آنچه پیوسته در اخبار و تحلیل های غربی پیرامون ایران میخوانیم، بدون غلو کردن، این است که ایران در منطقه پروکسی هایی دارد که از دید آنها هم تروریست و آدم کش هایی خون آشامند، که به صغیر و کبیر، نظامی و غیر نظامی رحم نمیکنند، گویی که این تروریست ها مدتی در فضا زندگی میکرده اند و ایران این بیگانگان فضایی را برای مقابله با ایالات متحده که در همسایگی خودش قرار دارد به کره زمین آورده و حق حاکمیت این کشور در همسایگی خویش در ایالت های عراق و افغانستان و ولات عربی خلیج فارس را نقض نموده است. بنابراین لازم است تا با اقدامات بی ثبات کننده رژیمی که خود نیز بر ایالت ایران به غضب و با خشونت و تروریسم حاکم شده و البته با همین پروکسی های تروریست اش بشدت مقابله نمود، آنهم با هر ابزاری، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و ... گذشته از این دلایل بسیار محکم برای مقابله با ایران و شیعیان!، آمریکا دلایل اقتصادی محکمتری برای حفاظت از ایالت عراق دارد و آنهم نفت است که به حساب بنده با صادرات حدودا سالانه 80 میلیارد دلار نفت توسط عراق، این کشور اگر تمام فروش نفت خود را به ایالات متحده واگذار کند، میتواند هزینه 7 هزار میلیارد دلاری که آمریکا برای حفظ امنیت مردمش در عراق کرده جبران کند، البته پس از 90 سال. با این کمدی سیاه در مقدمه، سری به واقعیت های نظامی روی زمین بزنیم، موقعیت جئو استراتژیک عین الاسد. پایگاهی در مرکز عراق، 160 کیلومتری غرب بغداد در استان الانبار و در فاصله 300 کیلومتری از مرز ایران، با عنوان اصلی عربی القاعده الجوی القادسیه. یکی از 5 ابر پایگاه هوایی عراق در زمان صدام که در سال 1975 و با درس گرفتن از نبردهای اسراییل و اعراب بدست پیمانکاران یوگوسلاویایی با هزینه 280 میلیون دلار آمریکا ساخته شد. از خصوصیات این پایگاه مجهز بودن آن به شلتر های نگهدارنده هواپیما در برابر بمباران هوایی و پیشرفته ترین هواپیمای وقت یعنی میگ های 25 ساخت شوروی بود. در جنگ 2003 آمریکا بر علیه عراق، این پایگاه توسط نیروهای استرالیایی ائتلاف اشغال شد، و تا 2011 تبدیل به بزرگترین پایگاه نظامی نیروهای ائتلاف آمریکایی در غرب بغداد گشت. علت این امر نزدیکی به بغداد، قرارگیری در پشت رودخانه فرات، نزدیکی به مرز سوریه و همچنین وجود امکانات فراوان رفاهی در آن یاد شده است، در کنار نظامیان آمریکایی این پایگاه محلی برای نشست و برخاست ایرفورس وان، یا همان هواپیمایی اختصاصی دولت فدرال آمریکا که برای جابجایی ریاست جمهوری استفاده میشود بوده است. این پایگاه پذیرای روئسای جمهور و وزرای آمریکایی، جرج بوش، اوباما، ترامپ، جان بولتون، رابرت گیتس، کاندولیزا رایس، پیتر پیس، و از همه اینها مهمتر چاک نوریس وملانیا ترامپ بجای فرودگاه بین المللی بغداد بوده است. ترامپ در پرواز مخفیانه خود به این فرودگاه از ناراحتی رفیق قلدرش بولتون بخاطر خاموش کردن همه چراغ هوای هواپیما و بستن همه پنجره ها شکوه نموده. در زمان جنگ عراق این پایگاه محل استقرار نیروی اعزامی تکاوران دریایی دوم آمریکا به همراه چند اسکادران هوایی بود و تا سال سپتامبر 2011 که آخرین نیروهای بجا مانده از آن تخلیه شدند، عملا در آن سال بسته شد. تا اینکه مجدد در سال 2014 و شکل گیری ائتلاف آمریکایی مقابله با داعش، فعالیت این پایگاه با استقرار تکاوران دریایی آمریکا به همراه جنگنده های اف 18 مجددا آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. چرایی اهمیت این پایگاه از نظر نظامی اهمیت اصلی این پایگاه که از لحاظ جئو استراتژی نظامی کمتر به آن پرداخته شده است، قرار گیری آن در مرکز یک حمله احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی به سمت ایران است، آنقدر نزدیک به مرکز که اگر خطی راستی از تهران تا تلاویو بکشیم از روی این پایگاه عبور خواهد کرد: در همه نقشه ها و تحلیل های مختلفی در سراسر نت از تحلیل گران و اندیشکده مختلف مطالعات نظامی و راهبردی بدست آوردم، همین خط که کوتاه ترین مسیر ممکن است به عنوان کریدور اصلی پرواز جنگنده های صهیونیستی به سمت ایران و بالعکس مسیر پاسخ احتمالی از سوی ایران بدان اشاره شده است. حمله ای که در بسیاری از سناریوها موفقیت آمیز بودن آن به حضور تعداد وسیعی از هواگردهای رادار گریز، بمب افکن های بزرگ همراه با بمب های سنگرشکن و یا حملات با استفاده از موشک های بالستیک با سرهای جنگی هسته ای کم توان براورد شده است. ایالات متحده خود نیز در تهمید برای حمله احتمالی به تاسیسات هسته ایران، اشکال مختلفی از تسلیحات سنگر شکن مانند بمب 2.5تنی GBU-28 و بمب سنگین 13 تنی MOAB برای نفوذ به عمق 40 متری و بونکر های زیر زمینی طراحی کرده است، رها سازی چنین بمب های بسیار سنگینی مستلزم حضور بمب افکن در نزدیکی اهداف زمینی بصورت پنهانکار یا در نهایت اسکورت و پشتیبانی هوایی با تعداد بسیاری از جنگنده های مختلف به منظور ایجاد امنیت هوایی برای مهاجمین و انهدام همزمان شبکه های پدافندی ایران است. این حمله با این وسعت برای سرزمین های اشغالی که در فاصله 1300 کیلومتری در خط مستقیم از مرزهای ایران قراردارند (دست کم نزدیک به 3 تا 5 هزار کیلومتر عملیات پروازی یک هواگرد) حجم عظیمی از عملیات هوایی، شناسایی، سوخترسانی، پشتیبانی و همچنین امداد و نجات خلبانان در دوردست احتیاج دارد و بدین منظور زیرساخت های بسیاری در اطراف ایران برای پوشش چنین حمله ای نیاز است تا در صورت بروز نقص فنی، اقدام تقابلی پدافند و نیروی هوایی ایران در تعقیب و ضربه متقابل، تمهیدات لازم را پیش بینی کرده باشد. در یک اقدام هوایی برای طرح ریزی عملیات، مسافت نخستین فاکتوری است که به آن توجه میشود، مسافت و مسیر پرواز تعیین کننده میزان و چگونگی مدیریت مصرف سوخت و سوخترسانی، مقدار مهمات قابل حمل و میزان سنگینی وزن جت ها، پیچیدگی عملیات جمینگ و طرح و نقشه های مختلف برای مسیرهای هوایی ست. بدیهی است که یک حمله موفق بهتر است با کمترین میزان سوخت برای هر هواپیما و حجم مهمات زیاد، با تعداد کمتری از هواپیما تعداد کمتری از پرواز و مسیری کوتاه تر انجام شود. پرواز دسته های بزرگ، امکان غافلگیری را از بین میبرد، احتمال موفقیت پدافند حریف و تلفات هواگرد های مهاجم را بیشتر میکند، از طرفی مسافت های طولانی به مقدار سوخت بسیار بیشتری نیامندند که سبب میشود تا چند مرحله سوختگیری هوایی و در هر مرحله افزایش ریسک اتفاق افتد. مسیر طولانی و سوخت زیاد باعث قابلیت کمتری در حجم و تعداد بمب ها نسبت به هر جنگنده و یا بمب افکن می شود و احتمال موفقیت حمله را کمتر کرده و تعداد پروازهای لازم را بیشتر میکند. اگر به تجربه های نیروی هوایی بنگریم، نزدیک ترین تجربه در دسترس عملیات غرور آفرین حمله به اچ 3 توسط نیروی هوایی ایران در یک پرواز 3500 کیلومتری ست. گفتنی ست رادارهای پدافند عراق به مدت 67 دقیقه جنگنده های ایران را در کنسول های خود مشاهده کرده اند، اگر عراقی ها و ترکها جنگنده های ایران را بجای یکدیگر اشتباه نگرفته بودند، هر لحظه نیروی هوایی عراق یا ترکیه میتوانست جلوی ادامه حمله و یا بازگشت جنگنده ها به مبدا خود را بگیرد و تلفات سنگینی به نیروی هوایی کشورمان نیز وارد کند. فرماندهان وقت نیروی هوایی ایران بدلیل طولانی بودن مسیر پرواز، پایگاه هوایی پالمیرا در سوریه را به عنوان موقعیت اضطراری برای فرار جنگنده ها در صورت وقوع اقدام متقابل عراق در بستن مسیر بازگشت و یا بروز نقص فنی تدارک دیده بودند. سوخترسان های ایرانی از فرودگاه دمشق برخاستند تا در ارتفاع 100 متری از سطح زمین که مشابه ارتفاع پروازی یک موشک کروز است دوبار در رفت و برگشت در فاصله مرزهای هوایی عراق و سوریه به فانتوم های ایرانی سوخترسانی کنند، چنین عملیات پیچیده و بی نظیری که در دنیا تکرار نشده است، با استفاده از 4 مرتبه سوخترسانی، 2 مرتبه در دور دست و خاک دشمن، دو مرتبه در آسمان ایران (ارومیه) به همراه عملیات الکترونیک و فریب هوایی وسیع برای گول زدن پدافند و نیروی هوایی عراق و ترکیه انجام شد. نقشه عملیات هوایی H3 مشابه همین تمهیدات نیز برای هر حمله هوایی، نیاز است، گرچه جنگنده های امروزی نسبت به دهه 60 از بهره وری و قابلیت حمل سوخت بسیار بهتری بهره مند هستند، منجمله جنگنده های رژیم صهیونیستی، افزون بر آن امکانات پنهانکاری و تقابل الکترونیک پیشرفته تری را در اختیار دارند، و چنین مزایایی باعث میشود تا بتوانند از مسیر های کوتاه تر و مستقیم تر طرح عملیات را پیاده سازی کنند. اما همچنان تمهیدات برون مرزی نظیر پایگاه های هوایی و موقعیت های سوختگیری هوایی و شناسایی هوابرد در نزدیکی مرزهای ایران برای صهیونیست ها در صورت طراحی یک حمله به تاسیسات هسته ای ایران الزامی است و هیچ عملیاتی بدون پیش بینی چنین امکاناتی اجرایی نخواهد بود. اما چرا از دید من عین الاسد، در چنین حمله ای نقش بسیار وسیعی میتواند داشته باشد، موارد بسیاری را میتوان برشمرد، نخست، پشتیبانی هوایی، نظیر همان نقشی که پایگاه هوایی پالمیرا و فرودگاه دمشق در فراهم آوردن امکان نشست و برخاست اضطراری برای ایران در حمله به اچ3 فراهم آورد، دوم بستن دست ایران در تعقیب جنگنده های صهیونیست در آسمان عراق، سوم مشارکت مستقیم در حمله به تاسیسات هسته ای ایران بدلیل نزدیکی بسیار به مرزهای ایران در صورتی که آمریکا بخواهد خودش اقدام کند، چهارم ایجاد امکان رهگیری موشک های بالستیک شلیک شده از سوی ایران و فراهم ساختن هشدار زودهنگام برای اسراییل و یا حتی اقدام پدافندی علیه موشک های بالستیک و کروز ایران، فراهم آوردن عملیات فریب همانند همان اقدامی که ایران در فریب پدافند ونیروی هوایی عراق با استفاده از جنگنده های اف 14 در مشغول کردن فرودگاه بغداد و حمله با استفاده از اف5 ها برای زدن تاسیسات نفت کرکوک صورت داد، تا تصمیم گیران ارتش عراق نسبت به نوع تهاجم ایران به خطا بیفتند و اسکادران های بمب افکن اف 4 ایرانی بتوانند خود را به دوردست ترین پایگاه هوایی در مرز با اردن برسانند. و اما بیاییم و به تصاویر و نقشه های تحلیل گران غربی در مورد امکان پذیری حمله اسراییل از خاک سرزمین های اشغالی به ایران و کریدورهای پروازی بنگریم، کوتاه ترین و یا مسیر اصلی از عین الاسد میگذرد: در تصویر فوق CENTRAL ROUTE به دقت از بالای عین الاسد عبور میکند چرا آمریکا نباید در عین الاسد باقی بماند سوای جنبه های نظامی که ناامنی فراوانی برای کشورمان ایجاد کرده است، باقی ماندن آمریکا در عین الاسد به منظور مقابله با داعش البته دروغی بیش نیست، ایالات متحده یک پایگاه پهپادی عظیم در عین الاسد برای کشتار بی حساب مردم خاورمیانه و تامین امنیت اسراییل، ایجاد کرده اند. آنها از این پایگاه ها اقدام سیاسی خود در منطقه به ابزارهای نظامی تضمین میکنند، این پایگاه ها را باید ابزارهای لازم در جهت تشکیل طرح خاورمیانه بزرگ و تجزیه عراق و ایران بدانیم. هم اکنون به اذعان بسیاری از اندیشمندان، منجمله تحلیل گران برخی اندیشکده های آمریکایی، آنها لازم میدانند تا بلوک سنی-کردی و تجزیه عراق را صرفا به بهانه واهی مقابله با ایران شکل دهند، اما این آشکار است که آنها به دنبال قتل عام مردم منطقه، بخصوص مسلمانان خاورمیانه بدست یکدیگر و توسعه بیشتر اختلافات قومی و مذهبی صرفا برای امنیت اسراییل و وابستگان سیاسی خود در حکومت های غیر مردمی بخصوص پادشاهی های عربی هستند. سیاست مدیریت اختلافات برای حفظ جایگاه خود بعنوان پلیس باغ وحشی که حق اصلی استفاده از هرگونه قوه قهریه را برای خود تصور میکند. با استفاده از پکیج های نظامی-اقتصادی در اقساط نفتی بلند مدت. با ادعای تامین صلح، از بمباران هوایی و سازمان های امنیتی نظامی یا همان PMCs های خود برای تعمیق خشونت و تروریسم بهره گیری می کنند، این روشن است که کشتن مردم هیچ گاه راه حلی برای تروریسم نبوده و به توسعه و ترویج خوی انتقام دامن خواهد زد، بدیهی ست این انتقام و تروریسمی که بی دلیل توسط آمریکا شعله ور شده است، متوجه سیاستمداران وابسته و نظامیان آمریکایی خواهد بود همانهایی که در قوانینشان بدون محاکمه مردم را کشته و اقدام متقابل مردم مظلوم خاورمیانه در برابر خود را تروریسم قلمداد میکنند. در همان ابتدای شروع جنگ جنوب افغانستان پس از حملات یازده سپتامبر، عملیاتی در آسمان پاکستان توسط پهپادهایی که از عربستان! برخاسته بودند انجام شد، آنزمان برای من قابل پیش بینی بود که آمریکا القاعده را در سراسر خاورمیانه، از افغانستان تا یمن و عراق و سوریه و ... هر جا که بتواند برچسب تروریسم بزند تسری داده و خودش با پهپاد آن را دنبال خواهد کرد، در فاصله سالهای 2004 تا 2013 آمریکا با وجود اعتراض های بسیاری از مردم افغانستان و پاکستان، بیش از 375 حمله پهپادی انجام داده که به کشته شدن 2561 نفر مطابق با آمارهای اعلام شده رسمی منتهی شده، از سال 2002 تا 2013 نیز مشابه همین حملات پهپادی 99 مورد در یمن نیز صورت گرفته که به کشته شدن 552 نفر انجامیده، در سومالی، سوریه، عراق، و ... نیز چنین حملاتی انجام شده است، در تمامی این ترورهای هوایی غیر نظامیان بسیاری نیز کشته شده اند، مطابق با برخی آمارهای رسمی، در بیش از 6700 حمله پهپادی آمریکا در خاورمیانه رقمی بالغ بر 12هزار نفر ترور شده اند که دست کم 1200 نفر آنها غیر نظامی و از این میان نزدیک به 400 نفر کودک بوده اند. مبرهن است که هیچ یک از این ترورهای هوایی یا حکم مرگ های آمریکایی با استفاده از محکومیت قضایی متهمان صورت نگرفته است. تا کنون فقط در دو دولت اوباما و ترامپ 900 حمله پهپادی منجر به ترور انجام شده است، آنهم بر سر مردمی که حتی برای دفاع از خود شاید قادر به خواندن و نوشتن شکواییه نباشند چه رسد به پیگیری در سازمانهای بین المللی و کنوانسیون های حقوق بشر. از همه موارد فوق که بگذریم، ترور یک شخصیت رسمی نظامی، و نفر دوم جمهوری اسلامی ایران، از نظر محبوبیت در میان مردم، در کشوری ثالث و در زمان صلح با زیرپا گذاشتن تمام قواعد و رسوم بین المللی در حقوق دیپلماتیک، بیانگر آن است که این هیولای ترور هوایی دیگر حد و مرزی برای خود نمیشناسد. اگر امروز به فکر مقابله همه جانبه با فناوری تروریسم بی حد و حصر آمریکا در خاورمیانه نباشیم، باید منتظر روزگاری بمانیم که تمامی نخبگان، دانشمندان و حتی مردم عادی کشور ما ایران نیز منتظر بمبی باشند که پهپادهای آمریکایی از آسمان بر سرشان بی اندازد و در عوض بگوید آخ اشتباه شد، یا اینکه مشکوک بودیم!. و برای آنهایی که باور ندارند حملات پهپادی ایالات متحده در سراسر خاورمیانه ربطی به ایران ندارد: نویسنده WORIOR اقتباس یا درج مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و آدرس سایت مجاز است. تقدیم به ارواح پاک شهدای مقاومت.
  10. 1 پسندیده شده
    رفتار ناشیانه و غیر حرفه ای باعث شد این بهانه دست اونها بیفته و انتظار خیری از فلان کشورها نمیره. شاید یه نمونه تاریخی مشابه که البته موجه تر است، حادثه نابودی هواپیمای مسافربری 007 کره توسط جنگنده های سوخو 15 شوروی البته پس از اسکورت و شلیک اخطار بود .اگر چه علت ماجرا خرابی سامانه های هواپیمای کره ای بود ولی نوع رفتار اتحاد جماهیر شوروی طوری بود که گزک دست طرف مقابل داد و در بلبشوی اواخر جنگ سرد که یوری آندروپف قصد ایجاد اصلاحات عظیمی داشت، این جنجال عظیم خیلی مسائل داخلی و خارجی شوروی سابق رو تا مدتها تحت شعاع خود قرار داد.
  11. 1 پسندیده شده
    یه نکته در مورد حمله موشکی که ذهنمو درگیر کرده استفاده بیشتر از موشک سوخت مایع قیام بجای موشکهای سوخت جامد سری فاتح هست چرا؟ نکته دیگه این که سرعت اماده سازی بسیار پایین بوده بصورتی که ۴۸ ساعت پیش از حمله زمان حدودی اون رو امریکایی ها مشخص کرده بودن این قابلیت غافلگیری رو کاملا از بین میبره مخصوصا این که بجای تکیه روی موشکهای سوخت جامد به سمت سوخت مایع رفتن و این سرعت عمل رو باز هم کمتر میکنه بدتر از همه اینه که این موشکها روی زمین سوختگیری شدن حالا اینرو در صورت یک درگیری کامل تصور کنید چه تعداد از این سایتها قبل از شلیک نابود خواهند شد
  12. 1 پسندیده شده
    حرکت بعدی در صفحه شطرنج آسیای جنوب غربی جمهوری اسلامی ایران چه خواهد کرد ؟ ارزیابی های اولیه پس از کشته شدن ( شهادت .م ) ژنرال ( سپهبد شهید ) قاسم سلیمانی نشان می دهد که ماهیت خصومت و تنش میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده بطور کامل دچار تغییرات بنیادین شده و به احتمال بسیار زیاد ، نقشه جامعی که ژنرال سلیمانی برای آینده این منطقه برنامه ریزی نموده ، با سرعت بیشتری به مرحله اجرا درخواهد آمد . به اعتقاد ناظران نظامی، حمله موشکی ایران به پایگاه ارتش ایالات متحده در عین الاسد به تلافی ترور ژنرال سلیمانی ، پایانی بر دور فعلی خصومتهای میان آمریکا و ایران بشمارمی رود ، اما رصد تحلیل های مقامات ارشد ایرانی نشان میدهد که ایران خود را در فضایی کاملا"متفاوت نسبت به گذشته تعریف نموده و صرف نظر از اینکه چه کسی مسئول نخستین شلیک است ( که صد البته این مساله کاملا عیان هست . م ) اکنون ما با دور تازه ای از خصومتها روبرو هستیم . به احتمال بسیار زیاد واشنگتن تلاش های خود را برای منزوی نمودن و تحت فشار قرار دادن ایران بواسطه مسیرهای غیر نظامی ادامه میدهد ، اما واکنش مقامات تهران چگونه خواهد بود ؟ توازن نیروهای موثر: از یک نظر ، عملکرد تهران در صحنه های تهدید موجود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است . در طی چهاردهه گذشته ، ایران آموزه مشخصی را برای ورود به صحنه جنگ با ایالات متحده تعریف نموده که در چهارچوب ساختاری استفاده از طرف سوم ، تشدید نظام مند بحران و سعی در کنترل تلفات خود ، قرار دارد . این درحالی است که ایران ، از دید دشمنانش ، در حوزه سخت افزار و فناوری نظامی ، دچار یک بیماری مزمن ( منظور استفاده از تجهیزات از رده خارج یا قدیمی . م ) است ، اما مدیریت صحنه نبرد از سوی ایران به گونه ای صورت پذیرفته که این کشور بدون هیچ اقدام متقابل مشابه ، شیوه رزم خود را با درگیری های پیچیده منطقه ای تطبیق داده و به همین دلیل ، توازن به شکل مشخصی بسود این کشور درجریان است ،اما واضح است که استفاده از این آموزه به شکل مستقیم بر علیه ایالات متحده نه تنها برای جلوگیری از یک فاجعه ، بله بعنوان تنها سلاح موثر در دستان ایران ، بسادگی میسر نخواهد بود کشته شدن ( شهادت .م ) ژنرال سلیمانی ، توانایی ایران در استفاده از این سلاح را به سطح جدیدی ارتقاء داده ، گرچه مرگ (شهادت .م ) وی به شکل موقت ، آموزه و عملکرد راهبردی ایران را دچار اختلال نمود ، اما ماشینی که ژنرال سلیمانی در طول سالها فرماندهی خود بر نیروی قدس سپاه ، پدید آورد ، بزرگتر از آنی است که با عدم حضور فیزیکی وی از هم پاشیده شود . این مساله ، به مانند هر پلان استراتژیک ، ناظر بر موقعیت جمهوری اسلامی ایران در ابعاد فرهنگی و راهبردی ، تجربیات نظامی در جنگ با عراق ( 1988-1980 . م ) ، رویارویی 40 ساله با اسراییل قرار دارد . بنابراین ، با توجه به موفقیت در چند صحنه درگیری وهم بدلیل بنا شدن راهبرد کلان ایران در منطقه براین آموزه ، بسیار دور از ذهن است که ایران قصد رها کردن آن را داشته باشد . بنابراین ، علیرغم شوک اولیه ناشی از کشته شدن ژنرال سلیمانی و پیام واضحی که این واقعه ازسوی ایالات متحده به ایران داشت ، به احتمال زیاد ، تهران قصد دارد تا نقشه جامع خود برای منطقه را با سرعت بیشتری ادامه دهد . تلاش برای ایجاد یک جبهه متفق ( محور مقاومت. م ) : ایران برای دفاع از منافع خود در منطقه از یک کمر بند بیرونی موثر بهره می برد . این کمربند بیرونی شامل شرکای مسلح مستقر در کشورهایی نظیر لبنان، یمن ، سوریه و عراق تشکیل شده که طیف وسیعی از پیوندها و علائق مشترک فرهنگی را با تهران برقرار نموده اند و عادت دارند با پشتیبانی کامل صورت گرفته از سوی این کشور ، درزمان موردنیاز وارد عمل شوند . این سازگاری در دو سطح عملیاتی و راهبردی باعث شده تا ایران اکنون بیش از یک کشور ، به نقطه مرکزی یک اتحاد به نسبت گسترده تبدیل گردد . البته همه شرکای این ائتلاف ، الزاما" به دستورات صادره از تهران گوش نخواهندسپرد وتعدادی نیز از ورودبه صحنه درگیری بدلایل محکم که ناشی از وضعیت داخلی آنهاست ، خودداری خواهند نمود ، هر چند در تظاهرات اجرا شده در صنعا (یمن ) برای اولین بار ، پرچم هایی با علائم مشخص منتسب به ایران ، مشاهده شده است . اجرای رشته عملیاتها در درازمدت به جای تمرکز منابع روی یک حرکت مقطعی : به اعتقاد برخی تحلیلگران ، ایران احتمالا استراتژی اجرای یک رشته عملیات در درازمدت را به جای تمرکز منابع روی اقدامات مقطعی در پیش خواهد گرفت ، بدین معنی که دوعامل ترجیح و پتانسیل رزمی به گونه ای ،ایران را وادارمیکند منابع خود را برای ایراد ضربه در درازمدت ، استفاده نماید که نتیجه آن ، حضورمداوم در صحنه درگیری وپیام رسانی مستمر به منظور ایجاد و حفظ تاثیرات راهبردی آن خواهد بود . درنتیجه ایران انتظار ندارد تا نتایج سریع و سرنوشت ساز ناشی از تقابل با ایالات متحده را بدست آورد ، در عوض ، با اجرای یک رشته عملیات در درازمدت ، بدنبال منافع راهبردی درازمدت خود در منطقه است . جان رین ، مشاور ارشد جغرافیای سیاسی ( خاورمیانه، جنوب آسیا، روسیه ) با توجه به این پیش فرض ، کارزار طراحی شده توسط مقامات تهران عمدتا" برای پایان دادن به حضور نظامی ایالات متحده در منطقه ، پیش برده خواهد شد و دامنه آن شامل عراق وشامات می گردد ، اما درصورت ایجاد زمینه لازم ، به منطقه خلیج فارس نیز قابل گسترش است ، بنابراین ، تمامی منابع آشکار و پنهان سپاه برای نیل به این هدف طولانی در حال تمرکز است و با توجه به سابقه رویارویی دوطرف ، این امکان وجود دارد که حضور ایالات متحده در منطقه ، بسیار کمتر و محدود به پایگاه های ثابت و مشخص گردد . در این میان، مقامات تهران درصدند تا بیشترین بهره برداری از ترور فرمانده ارشد سپاه قدس صورت پذیرد و از این جهت ، زمینه لازم برای فراخوان نیرو در میان گروه های شیعی منطقه و در سراسر جهان اسلام را فراهم نماید . از سویی دیگر موضع شرکای ایالات متحده ، حداقل در حوزه ترور ژنرال سلیمانی مبهم بوده و نه اروپایی ها ونه کشورهای حاشیه خلیج فارس به این مساله ورود پیدا نخواهند کرد ، چه برسد به اینکه قصد داشته باشند تا وارد یک جنگ مستقیم با ایران شوند . در حالی بطور همزمان ، روسیه بتدریج زمینه لازم را برای گسترش مخالفتهای بین المللی نسبت به این رویداد و نه الزاما" با مخاطب قرار دادن ایالات متحده ، فراهم خواهد کرد . درسمت دیگر ماجرا ، ایجاد یک ائتلاف بین المللی برای تشدید فشار علیه ایران ، برای ایالات متحده ، مستمرا" با دشواری بیشتری روبرو میشود ، البته این مساله در کوتاه مدت ، نگرانی چندانی برای واشنگتن نخواهد داشت ، اما در درازمدت ، ممکن است به جای ایران ، این ایالات متحده باشد که به انزوا رانده شود . البته احتمال اعمال یک سیاست فشار حداکثری در کنار اجرای ترور های هدفمند ، می بایست مورد توجه قرار گیرد . بسیج مردمی : به اعتقاد ناظران ، یکی از ویزگی های اصلی کارزار پیش رو به رهبری سپاه پاسداران ، دنبال نمودن راهبرد گسترش بسیج مردمی فراتر از مرزهای ایران به نظرمی رسد . این راهبرد ، ریشه در شبکه بسیج مردمی داخلی این کشور که مسئولیت تامین امنیت داخلی در کنار عناصر رسمی را دارد ، خواهد داشت . نشانه های مشخصی از ادامه این راهبرد که توسط سپاه قدس درعراق وسوریه دنبال میشود ، قابل مشاهده است . ارزش عملیاتی این استراتژی رامیتوان در افزایش نیروی انسانی ذخیره به منظور ورود احتمالی به یک صحنه نبرد مستقیم و ارزش تبلیغاتی آن بصورت نمایش قدرت نفوذ ایران در جغرافیای همجوار خود قابل تبیین خواهد بود . این مساله نشان میدهد که ایران قصد دارد تا فضای نبرد را آنچنان برای حریف گسترده کند تا علاوه بر برهم زدن تمرکز منابع نیروی مقابل (یکی از اصول اولیه طراحی عملیات نظامی . م ) ، درصورت بروز هر گونه تلفات غیر قابل پیش بینی به حریف ، خود را حداقل بلحاظ فنی ، دوراز ماجرا قرار دهد . خطر پذیری / تطبیق : به اعتقاد ناظران ، حد تطبیق کارزار طراحی شده توسط ایران ، حفظ ساختار سیاسی و مهمترین دارایی آن، یعنی حزب ا... برای مقابله با اسراییل است ،اما به نظر می رسد ترور ژنرال سلیمانی ، این روند را با پیچیدگیهای زیادی روبرو نموده و حتی ممکن است پاسخ های احتمالی شرکای تهران درمنطقه ، قابل کنترل نباشد ،اما لفاظی های آتشین دو طرف ، تنها حاشیه ، جنگ اصلی بشمارمی رود ، بنابراین ، درگیری برای طرفین ادامه خواهد یافت ، ولی آنچه که اهمیت دارد، بقاء در یک محیط بشدت متزلزل است. یک دشمن با ماهیتی نامتقارن و قدرتمند : ایران در 5سال گذشته ، قابلیت و پتانسیل خود رابرای ورود به یک جنگ بخوبی ، به نمایش گذاشته و سپاه پاسداران ، همزمان ، در چند صحنه عملیاتی وبا هدایت طیف متنوعی از شرکای خود در منطقه ، از روسیه تا حزب ا... و شبه نظامیان یمنی ، ضربات قابل توجهی را به حریف وارد آورده است ، در این میان ، گرچه قابلیتهای فنی نظامی ایران در سطح پایین تری از ایالات متحده قرار دارد ، اما تجربه عملی تری در نبرد نامتقارن به نمایش گذاشته است که شامل ترکیبی از قابلیتهای نظامی ، دیپلماسی است که ممکن است در دراز مدت ، فشار ناگهانی را بر ایالات متحده وارد آورد . پی نوشت :  1- منبع 2- بسیار جذاب هست که یک نگاه از بیرون به درون داشته باشیم ، این صدق تحلیل لیدلهارت در خصوص دیدن هردو سمت ماجرا را اثبات می کند 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  13. 1 پسندیده شده
    پروازهای دیشب از مبدا ایران به سمت سوریه نکته: بزودی پوتین سفری به اسرائیل خواهد داشت!
  14. 1 پسندیده شده
    عزیز الان که خودشون هر چند کاملا دیرهنگام و بنظر تحت اجبار اعلام کردن باز شما دنبال توطئه هستی ؟؟؟ ذهن ما ایرانی ها پر از تئوری توطئه هست در هر زمینه ای شاید لازم باشه مدیران عزیز یک تاپیک با عنوان روش‌های پروپاگاندا هم ایجاد کنند
  15. 1 پسندیده شده
    جالبه برخی دوستان اول به عناوین مختلف و با ارجاع به مقامات داخلی و البته اضافه کردن تحلیل خودشان هر حادثه ای را در راستای نظر مسئولین توجیه می کنند و مخالفین را باعنوانین مختلف می نوازند بعد که اصل مطلب روشن شد باز راهکارهایی در حمایت از همان دروغ اولیه اما اینبار با زبان دیگر می گویند بنظر من الان هر کسی مطلبی در راستای حمایت از دروغ مسئولین در این مورد بگه به خون همون شهیدی که ایران را داغدار کرد خیانت کرده با دروغ مسئله ای حل نمیشه اگر راستی و درستی تو کار مسئولین نباشه اعتماد را در ایران و خارج از ایران از دست میدهند اونوقت نیروهای نیابتی دیگه کاری نمیتونن بکنن من ب شخصه مطمئنم اگر پرواز داخلی بود و اگر اتباع کانادا و اوکراین نبودن خبر دروغ اولیه هنوز اصل خبر بود
  16. 1 پسندیده شده
    تعداد زیادی پهپاد، هلیکوپتر و جنگنده منجمله cv-22 و اف 16 روی باند و در فضای آزاد مستقر بود، اگر بخواستیم صرفا اینها رو بزنیم، میتونستیم دست کم 2 تا 5 میلیارد دلار خسارت وارد کنیم. حمله باید سنگین تر انجام میشد.
  17. 1 پسندیده شده
    سلام. دقیقاً باید با این سگ های غربی تند و قاطع بود. دیپلماسی لبخند تا وقتی مواضع قاطع و سختگیرانه نباشه به درد نمیخوره. دقیقاً همه الان به حرف سعید جلیلی رسیدن که باید محکم بود در مذاکرات تا دشمن کوتاه بیاد. البته رئیس جمهور آمریکا هم تفاوت چندانی ایجاد نکرد ترامپ فقط رو بازی کرد و واضح، مثل اوباما لبخند نزد و خنجر بزنه زمان اوباما هم تحریم ها برداشته نشد و هر چند وقت یکبار تحریم جدید اعمال شد. ببینید من کارم فروش هست و این کار تقریباً شبیه دیپلماسی هست. شما اگر قیمت ارزان به مشتری بدهید مشتری دفعه بعد درخواست قیمت ارزان تر دارد. اگرتخفیف ندید سری بعد راحت تر هستید و مشتری عادت میکند به شرایط سخت. دیپلماسی هم همین هست. الان ما پاسخ مناسب ندهیم به ترور حاج قاسم، قطعاً مورد تهاجم دشمن قرار میگیریم. انتقام سخت دشمن رو به عقب میرونه و پالس های مذاکره از داخل باعث گستاخی بیشتر دشمن میشه.
  18. 1 پسندیده شده
    به نظر من هم در این مرحله واقعا خروج از ان پی تی مورد نیاز بود ( همیشه به عنوان جلوگیری از جنگ عنوان میشد که ریسک حمله به تاسیسات را داره (اگر ما را مجبور کردند) ولی الان چنین حمله ای اگر رخ بده خب تکلیف این تصمیم سخت ما روشن تر میشه قاعدتا و اگر امریکا پلنی داشته در مورد حمله اون را در مقام کنشگر در یک موقعیت دیگه قرار میده ) هرچند آلمان که به شدت سعی داره مواضع تندتری بگیره (و باید تحلیل بشه، به نظرم موضع بسیار نرم ایران در موضوع خروج آمریکا از برجام و البته برخی اقدامات و انفعالات و خصوصا مواضع اخیر که موج دوگانگی هم ارسال میکرد نگاه بسیاری از کشورها را در مورد ایران تغییر داده و محاسبات اکثرشون این هست با فشار هماهنگ میتونند ایران را لااقل موظف به واکنش منفعلانه کنند ) اعلام کرده این گام باید همین هفته پاسخ بگیره ( دوباره در مقابل یک گام نرم موضع تند گرفتند تا دست بالا را داشته باشند و خب هر گامی از طرف اروپا حتی اگر مکانیسم ماشه هم نباشه دیگه لااقل ما را باید مجاب کنه از ان پی تی خارج بشیم ( البته قاعدتا یا ظاهری یا باطنی باید تصمیم خودمون را در مورد بمب اتم گرفته باشیم - ولی باز خروج از ان پی تی ابهام در مورد تصمیم باطنی ایران (حتی واقعا اگر ساخت بمب نباشه ) هم برای آینده سیاسی ترامپ و هم تقابل ما با غرب در برابر فشارهاشون میتونه موثر باشه )
  19. 1 پسندیده شده
    خوب تصویر بخش رادار موشک کروز ضد کشتی اینکه فقط این بخش انتقال داده شده احتمالا یمنی ها حداقل بقیه بخش های موشک کروز میتوانن بسازن یا اپگریدی است برای موشک چینی ضد کشتی یمنی ها انصارالله به اسم المندب رونمایی کرده در هر صورت در گزارش شورای امنیت در خصوص موشک ضد کشتی انصارالله چینی بودنش محرز بود تاریخ تولید موتورهم 1989 بود قبلا فکر کنم قرار داده بودم گزارش شورای امنیت را در تاپیک موشک دهلاویه واحتمالا موشک های پدافندی
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 13 آذر 1398 تصاویری واضح تر از آپاچی نگون بخت سرنگون کردن یک پهپاد دیگر ائتلاف / ساعاتی پیش هم سخنگو ارنصارالله سرنگونی یک پهپاد دیگر را اعلام کرد تصویری مات شده از سامانه پدافندی انصارالله / برخی منابع از احتمال دادن این سامانه از نوع راپیر باشد اما درصدی بالای این سامانه ترکیبی از یک حسگر اپتیکی و موشکهای هوا پایه حرارتی سری R است . مگر اینکه ایران بخواهد یک پیغام مستقیم برای عربستان ارسال کند
  21. 1 پسندیده شده
    سلاح ضد شورش جدید سرزمین اژدهای قرمز محققان آکادمی علوم چین یک تفنگ صوتی دستی (handheld sonic gun) را ساخته اند که برای کمک به نیروهای نظامی و انتظامی این کشور برای پراکنده کردن جمعیت طراحی شده‌ است . نحوه عمل این سلاح به اینگونه است که آن را به سمت یک جمعیت هدف قرار داده و امواج متمرکز صدا باعث می‌شود که پرده گوش، چشم‌ها و مغز به طرز دردناکی مرتعش شوند . پروفسور شی ژوژانگ در حال توضیح نحوه عملکرد سلاح جدید به هیئت ارسالی دولت چین - سلاح با دایره قرمز مشخص شده شی ژوژانگ Xie Xiujuan پژوهشگر ارشد این پروژه می گوید که تفنگ صوتی با گاز بی‌ اثر کار می‌کند. هنگامی که گاز گرم می‌شود ، ذرات آن شروع به ارتعاش کرده و دستگاه یک صدای عمیق و یکنواخت را منتشر می‌کند. زمانی که پژوهشگران این سلاح را آزمایش کردند ، آنها دریافتند که این کار باعث ایجاد ناراحتی شدید می‌شود. با این حال سلاح‌ های صوتی چیز جدیدی نیستند اما تفاوت اصلی بین سلاح‌های قبلی و این تفنگ صوتی جدید قابلیت حمل آن است. در حالی که تفنگ‌های صوتی پیشین ، بزرگ و سنگین بودند و به طور معمول بر روی وسایل نقلیه نصب می‌شدند اما این مدل جدید به اندازه یک تفنگ است . افسر پلیس لس آنجلس در یک تظاهرات در آناهیم در کنار یک جنگ افزار صوتی ایستاده است . دانشمندان چینی می‌گویند که آن‌ها این فناوری را به سطحی بالاتر ارتقا داده اند در تاریخ 4 سپتامبر ، هیئتی از دانشمندان و مهندسان به نمایندگی از وزارت علوم و فناوری چین در پکن با طراحان این سلاح ملاقات کردند و طرحی را که توسط تیم طراحی برای تولید انبوه تهیه شده بود ، تصویب نمودند . این هیات پیشنهاد داده‌ است که هر چه زودتر خروجی این پروژه به تجهیزات عملی تبدیل شود . با این حال شی ژوژانگ از افشای جزئیات فرکانس دستگاه یا دامنه موثر آن خودداری نمود . وی همچنین از اظهار نظر در مورد کاربردهای آن بدون تأیید مقامات بالاتر امتناع کرد . ترجمه و تلخیص صرفاً برای میلیتاری / بن پایه ها : Futurism , South China Morning Post
  22. 1 پسندیده شده
    انتشار اولین تصویر از پاد جنگ الکترونیک ALQ-249 یا به اختصار NGJ طراحی این پاد در اصل برای جنگنده های EA-18G و F-35 صورت گرفته است البته این احتمال نیز مطرح میباشد که بر روی سایر جنگنده های غربی نیز نصب شود .هدف اصلی این پاد جنگ الکترونیک برعلیه سامانه های دفاع هوایی دشمن میباشد .گزینه هایی چون اس 400 و اچ کیو9 چینی شاید مهمترین اهداف اینده این پاد باشند. این پاد در سال 2022 وارد فاز عملیاتی خواهد شد.همچنین انتشار اطلاعات دروغین و فریب رادارهای دشمن و تحلیل اطلاعات بدون دخالت خلبان و به صورت هوشمند از مهمترین مشخصات این پاد است( کم کردن بار کاری خلبان در هرعملیات از مهمترین ویژگی های جنگنده های نسل اینده میباشد).همچنین مانند گونه های دیگر پادهای امریکایی از تولید کننده مستقل قدرت نیز برخوردار است.به نظر با توسعه روزافزون سامانه های دفاع هوایی در کشورهایی نظیر روسیه و چین وحتی ایران باید شاهد معرفی تجهیزات بیشتری از این نوع باشیم.
  23. 1 پسندیده شده
    پگاسوس سوخت‌رسان جدید آمریکایی اولین تانکرهای سوخت‌رسان KC-46A Pegasus به عنوان جدیدترین دارایی تسلیحاتی نیروی هوایی استراتژیک آمریکا در پایگاه هوایی مک کانل واقع در کانزاس فرود آمد. در 25 ژانویه کادر پروازی مک کانل برای اولین‌بار دو فروند هواپیمای کی سی 46 ای پگاسوس سوخت‌رسان را در پایتخت هوایی جهان تحویل گرفتند. سرهنگ جاش اولسون فرمانده ارشد واحد 22 ناوگان سوختگیری هوایی گفت: "امروز در تاریخ به عنوان یک پیروزی برای تیم مک کانل و نیروی هوایی آمریکا ثبت خواهد شد با این هواگرد می توان کل سیاره را لمس کرد." از آنجا که این پایگاه به عنوان اولین پایگاه عملیاتی اصلی در سال 2014 انتخاب شده است مک کانل خود را آماده کرده است تا اولین هواگرد جدید نیروی هوایی را تحویل بگیرد. پیمانکاران یک سالن نگه‌داری برای کی سی 46، خوابگاه‌های آموزشی فنی، برج کنترل ترافیک هوایی، و بسیاری از تاسیسات خاص دیگر را برای رسیدن پگاسوس ساخته اند. این پروژه‌ها با بکارگیری کارگران کانزاسی و منابع محلی، 267 میلیون دلار برای اقتصاد محلی به ارمغان آورده است. کادر پرواز، شبیه سازی پرواز کی سی 46 را انجام داده‌اند، اپراتورها بارگیری محموله‌ها را تمرین کرده اند و گروه تعمیر و نگهداری یک جدول زمانی آموزشی برای پروژه کی سی 46 طراحی کرده‌ است. در طی کار با شرکت هواپیماسازی بویینگ، گروه تعمیرات و نگهداری مک کانل به مدت سه سال تکنیک‌های جدید سفارشی را توسعه داده‌است و فرایندها را ساده‌سازی کرده‌اند. طبق اعلام بویینگ، مک کانل در ویچتا دو تانکر دیگر را در هفته‌های آینده دریافت خواهد کرد. سپس پایگاه هوایی آلتوس 4 کی سی 46 را برای پشتیبانی از آموزش کادر پرواز تحویل خواهد گرفت. نیروی هوایی به زودی ارزیابی سیستم‌های کی سی 46 را در سناریوهای عملیاتی واقع بینانه‌ای را آغاز خواهد کرد. هواپیمای پشتیبانی نزدیک A-10 در حال سوخت‌گیری از KC46-A در جریان آزمایش Milestone C که قبل از استفاده از آن در جنگ مورد نیاز است. همچنین اعتبارسنجی قابلیت‌های سوخت‌گیری کی سی 46 با بمب افکن بی2 هواگردهای ترابری سی 5 و جنگنده‌ی اف 35 را ادامه خواهد داد. آزمایش‌های قبلی شامل بمب‌افکن بی 52، هواپیمای کارگوی سی 17 و جنگنده‌های اف 15 ای و اف 18 بوده است. کی سی 46-ای پگاسوس یک تانکر سوخت‌رسان استراتژیک است که توانایی جابجایی تجهیزات را نیز دارد. ترجمه شده توسط GHIAM/ صرفا برای میلیتاری منبع
  24. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم    ظاهراً این ویژگی مختص ما ایرانی هاست که یک بحث نظامی را تبدیل به یک بحث نژادی کنیم ، مثل آلمان نازی و ایجاد پدیده های عجیبی نظیر فیزیک آلمانی ، شیمی آلمانی ، ریاضیات آلمانی و نظایر آنها و متقابلاً  قصه های عجیب و غریب دهه 30 در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ( الان روح ویلیام شایرر ناظر این وضعیت هست )   حالا چرا یکسری دانشمندان قبل از جنگ از آلمان مهاجرت کردند یا وادار به مهاجرت شدند بماند که آمریکایی ها با فرصت طلبی خاص خودشان ، این مغزها را در اختیار گرفتند و استفاده کردند ، درست  سرنوشتی که بر سر بچه های نخبه المپیادی ما و یا سایر کشورها در حال وقوع هست ....   ----------------------------   پیش بینی و تخمین مرکز مطالعات استراتژیک از وضعیت بودجه دفاعی ایالات متحده و چین در بازه زمانی 2050-2005          پی نوشت :   حالا فرض کنید همین موسسه قصد داشته باشد تا وضعیت بودجه نحیف دفاعی ما را تا 2050 پیش بینی کند ، تا چه اندازه نمودار موجب تاسف خواهد بود که آن هم علتهای خاص و ویژه خود ما را خواهد داشت 
  25. 1 پسندیده شده
    [quote]نه.كتاب جنگيزخان چهره خون ريز تاريخ رو خوندي![/quote]نه عزیز دل این کتاب رو نخوندم ولی به نظر من هر که کتب نوشت نمیشه گفت اون کتاب راست است اگه سرزمین جاوید جلد4 درباره رشادتهای محمد خوارزم شاه نوشته بخون گریت میگیره البته این کتاب رو مرحوم ذبیح الاه منصوری نوشته که درباره اون بحثی نیست که چه فرد بزرگی بوده [quote]گر هيتلر پيروز ميدان شده بود هيچ تضميني وجود نداشت که دمار از روزگار ما در نياره در آلمان گروهي رو مامور کرده بود با يک سري از فرمول هايي که در مورد رنگ چشم قد و دور سر و رنگ مو نژاد آريايي اصيل رو پيدا کنه, آلماني ها از ازدواج با نا آلماني ها منع ميشدند, حالا فکر کنيد ميرسيدند به ايران, حتما اکثر مردم ايران رو آريايي ناخالص تشخيص ميدادند و باقي ماجرا ........ [/quote] اینم هست در ضمن در بسیاری از تحقیقات این نتایج بدست امده که در ایران به جز قوم لر و کرد و قسمتی در اذربایجان و گیلکستان بقیه قوم ها تقریبا هیچ بویی از نژاد اریا در انها نیست البته منظور این نیست که قوم اریا برتر هست و از این حرف ها [quote]اینکه هیتلر اریایی بود و ما هم هستیم بی معنی ترین حرف ممکنه، اگر وارد ایران میشد[/quote]هیچ هم بی معنی نیست [quote]ا قبل از اسلام هم کم از مسلمون نداشتیم ودر ضمن اگر اعراب به ما اسلام رو تحمیل کردند[/quote]غزب کشور با شمشیر صفویه حتی تا جایی که من خبر دارم قوم مارو ملحد میدانستن در ضمن درباره مسلمان شدن ایرانی ها بر اساس اخرین اطلاعاتی که من دارم {حالا این قدر گفتم غرب حاله همه به هم میخوره} قوم لر وکرد تا سالهای زیادی بعد از حمله تازی ها برای مسلمان نشدن جزیه می پرداختند اینم که دیگه بحث نداره می تونی تحقیق کونی در ضمن به گفته اسکندر نامرد که مکتوب هست قبل از اسلام ایران در زمان هخامنشیان نه یک زن روسپی وجود داشت نه انسان دروغ گو و دزد حال ان ایرانی ها که بر روی میز غذا میخورن را با 200 بعد از حمله تازی مقایسه کن! 1[quote]- خوب خيلي از ما ايراني ها به دليل تشابه نژادي و نژاد پرستي و وفاداري هيتلر نسبت به اين نژاد و ارزشي كه براي اون قايل بود اون و عقايدش رو دوست داريم 2- ماهيت حركت هيتلر در حمايت از مردم رنج كشيده و ستمديده كشورش و هم نژادانش داشت و او با حركت خودش بسياري از تابوهاي زمان خودش رو لگد مال كرد[/quote] دقیقا