برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 19 تیر 1399 در همه مناطق
-
4 پسندیده شده9-TB-3 و I-16 تنها ترکیب انگلی موفق در صحنه نبرد ! در ژوئیه سال 1941 یک انبار نفت واقع در شهر کنستانزا کشور رومانی توسط پولیکاروف I-16s بمباران شد.این عملیات باعث ایجاد سردرگمی عجیبی میان نیروهای المانی و رومانیایی شده بود علت هم ساده بود بود شعاع عملیاتی پولیکاروف I-16s بسیار کمتر از مقدار لازم برای انجام این تهاجم بود! در نتیجه سوالی سخت در ذهن نیروی های هدف قرار گرفته شده شکل گرفته بود این هواپیما از کجا امده است؟ جواب سوال ساده بود تهاجم حاصل نتایج تحقیقات مهندس برجسته شوروی خلبان ولادیمیر واخمیستروف بود این عضو برجسته ازمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی شوروی ده سال پیش و تحت پروژه Sostavnoi Pikiruyuschiy Bombardirovschik یا بمب افکن ترکیبی بر روی اولین پروژه انگلی شوروی کار خود را اغار کرده بود البته ساختار این پروژه در قالب 7 مرحله ابتدایی برای کسب توان فنی لازم و تحت عنوان Zveno نام گذاری شده بود که در نهایت با تکامل مرحله به مرحله به پروژه عملیاتی SPB یا Sostavnoi Pikiruyuschiy Bombardirovschik ختم شد. یک بمب افکن توپولف TB-3 و نصب دو جنگنده پولیکاروف I-16s زیر بال ان حاصل نهایی پروژه و درحالت کاملا عملیاتی واخمیستروف تحقق چهار هدف نهایی در پروژه خود تعریف کرده بود این اهداف شامل اسکورت بمب افکن ها در طول مسیر عملیات افزایش شعاع عملیات تهاجم بر علیه نیروهای دشمن حمل بمب های سنگین تر با استفاده از نیروی رانشی هواپیما انگل و در اخر افزایش شانس انجام موفق عملیات به دلیل افزایش تهداد پرنده های مهاجم بودند.مرحله اول این پروژه Zveno -1 نام گرفته بوداین پروژه در ابتدا با ترکیبی ساده تر اغاز شده بود به همین منظور بمب افکن توپولف TB-1 به عنوان هواپیما میزبان و از دو جنگ توپولف I-4 به عنوان هواپیما انگل استفاده شد اولین ازمایش این ترکیب در دسامبر 1934 انجام شد واخمیستروف خود به عنوان خلبان هواپیما میزبان ناظر مستقیم این ازمایش بود هر چند به دلیل جدایش زودتر از موعدیکی از I-4 دلهره شدیدی در بین پرسنل شکل گرفت اما با چاشنی شانس پرواز دو هواپیما با موفقیت انجام شد. تصویری از تست های اولیه با ترکیبی از بمب افکن توپولف TB-1 وجنگنده توپولف I-4 پروژه با حمایت کامل فرماندهان شوروی به سرعت در حال توسعه بود در مرحله بعدی Zveno-2 , از یک فروند بمب افکن توپولف TB-3برای حمل 3 فروند جنگنده I-5 استفاده شد مراحل بعدی هم به سرعت به اهداف خود رسیدند فرضا در Zveno-3 هدف تغییر محل اتصال و حمل پرنده انگل ازبالای هواپیمای میزبان به زیر بالها بود مرحله 4و 5 نیز عمدتا بر تغییر هواپیما انگل وجایگزینی ان با یک جنگنده با قابلیت های بالاتر متمرکز بود سرانجام اولین نشانه های موفقیت در Zveno- 6 پدیدار شد یک جنگنده پولیکاروف I-16s که در زیر بالهای یک بمب افکن توپولف TB-3 نصب شده بود توانست با جدایش از محل اتصال خود پرواز موفقی را انجام برساند اما این تمام کار نبود با موفقیت در این مرحله قرار بر ان شد در مرحله بعد Zveno- 7 هواپیما انگل بتواند پس از پرواز به محل اتصل خود متصل شوند.این مرحله هم با کسب نتایج لازم به پایان رسید به نظر پروژه بعد سال ها تمامی اهداف فنی لازم را کسب نموده بود. تصویری از مرحله ‘Zveno-5 و پرواز یک جنگنده Grigorovich I-Z از TB-3 با به دست اوردن توان فنی لازم تیم طراح دست به اجرای اریش های متفاوتی از ترکیب میان میزبان و پرنده انگل میزد در یکی از جالبترین انها و تحت ازمایشی به نام Aviamatka از یک توپولف TB-3 برای حمل 5 تا 8 فروند جنگنده مختلف استفاده شد در این ازمایش همچنین پرنده های انگل موفق به سوختگیری مجدد از میزبان خود نیز شده بودند. تست Aviatmaka و پرواز پنج جنگنده شامل دو I-5s دو I-16 یک I-Z از یک TB-3 میزبان برایند پروژه در طرح عملیاتی SPB به ثمر نشست در این طرح اولین بار در یک عملیات از ترکیب توپولف TB-3 و دو فروند جنگده پولیکاروف I-16s مسلح به دو بمب250 کیلوگرمی برای بمباران خطوط نفتی وانبار ذخیره نفت واقع در شهر کنستانزا رومانی بهره برده شد دو جنگنده از فاصله 40 کلیومتری تا اهداف خود از میزبان خود جداشدند و با انجام موفقیت امیز ماموریت خود و ادامه پروازشان به اسمان شوروی رسیدند.با اینکه این طرح موفقیت های دیگری مانند بمباران پلی مهم بر رودخانه دنیپر نیز در صحنه نبرد از خود نشان داد اما تا پایان سال 1942 وبه دلیل اسیب پذیری زیاد ان وهمچنین پدیدار شدن ضعف گسترده هواپیماهای انگل قابل استفاده در این طرح در مقابل جنگنده های المان نازی به طور کامل کنار گذاشته شد. تصویری از یک جنگنده انگل پولیکاروف I-16s مسلح به دو بمب 250 کیلوگرمی زیر بال TB-3 میزبان ادامه دارد....
-
3 پسندیده شدهاشنایی با 11 هواپیما انگل تاریخ ! زندگی انگلی و افرینش این گونه از هواپیما ها شاید تاریخی به درازای تاریخ هوانوردی داشته باشد. بهترین تعریف برای این پرنده را باید در توصیف ویژگی اصلی انگل ها در طبیعت یافت. پرنده های انگلی به رده ای از هواپیماها گفته میشود که برای پرواز خود نیازمند به یک هواپیما دیگر میباشند ! این پرنده ها اما بر خلاف انگل ها به شدت مفید میباشند و برای اهداف چون تحقیق واموزش و یا اهدافی کاملا در راستای خدمت به بشریت از هواپیما میزبان بزرگتری و در دل اسمان به پرواز در می ایند.در این نوشته سعی به بررسی 11 پرنده درخشان تاریخ که که این وجه تمایز خاص را داشته اند شده است. 11- Porte Baby بریتانیایی در تقابل با زپلین های المان ! این طرح با وجود ظاهری نسبتا ساده اما یک انقلاب در دنیا هوانوردی در زمان خود محسوب میشد.ایده طرح استفاده از یک قایق پرنده بزرگ به نام Porte Baby طراحی شده توسط جان سیرل پورت و حمل یک هواپیما مهاجم بریتانیایی به نام بریستول اسکوت توسط ان برای حمله برعلیه کشتی های هوایی هلیومی زپلین المانی در جنگ جهانی اول بود.Porte Baby در اصل یک قایق پرنده بزرگ بود که برای گشت دریایی در خدمت نیروی هوایی بریتانیا قرار گرفته شده بود. این قایق پرنده بزرگ مانند سایر پرنده های ان دوره از سه جز اصلی ساخته شده بود چوب و پارچه و همچنین نصب 3 موتور رولزرویس 260 اسب بخاری بر روی ان و نقش افرینی 2 خلبان و 3 مسئول تیربار این قایق پرنده را به عنصری موثر در نیروی هوایی بریتانیا تبدیل کرده بود.با اینکه از اولین پرواز Porte Baby در سال 1915 تا اتش بس سال 1918 یازده فروند از این پرنده شناور ساخته و به خدمت گرفته شده بود اما جدا از نقش اصلی ان تهدیدی چون زپلین های المانی در تهاجم به خاک بریتانیا جان سیرل پورت را به فکری عمیق در راستای دفع این تهدید انداخته بود .همانطور که ذکر شد این طرح پیشنهادی برای مقابله با تهدیدات زپلین ، سوار کردن یک هواپیمای جنگنده کوچک بریستول اسکوت بر روی Porte Baby بود این ترکیب پس از پرواز به گشت زنی در دریای شمال ، شرق جزایر بریتانیا می پرداخت. واگر در ان هنگام با یک زپلین روبرو می شد ، این جنگنده آزاد می شد تا یک رهگیری را انجام دهد و پس از نابودی هدف بر روی زمین فرود اید. برای عملیاتی کردن این طرح تستی نیز انجام گرفت ابتدا یک Porte Baby برای کسب توانایی انجام نقش میزبان اصلاح شد همچنین مسئولیت پرواز این میزبان توسط خود جان سیرل پورت پذیرفته شد سپس یک فروند بریستول به شماره 3028 موفق به جدایش از ان و پرواز در ارتفاع 1000 پایی بالاتر از ان نیز شد. با وجود کسب این پیروزی اما این طرح از سوی فرماندهان به دلایلی چون ریسک بسیار بالا وهمچنین توسعه هواپیماهایی رهگیر قدرتمند متوقف شد. اما ایده اصلی به عنوان پیشگام اجرای طرح های بزرگتری در اینده در تاریخ ماندگار شد. 10- X-15 و بوئینگ NB-52 عاشقانه ای میان میزبان و انگل! بیشتر هواپیماهای سری X زندگی انگلی داشتند.برای بررسی دقیق تر ابتدا باید به سالها قبل تر و به سال 1947 بازگشت درست زمانیکه چاک ایگر X-1 خود را با سرعتی فراتر از سرعت صوت و درست میان صفحات کتاب های تاریخ هوانوردی فرود اورد.چاک در ان زمان این امکان را داشت که در کمال ارامش در هواپیما میزبان بی-29 بنشیند و هنگامیکه هواپیما میزبان به سرعت و ارتفاع مورد نظر رسید درب X-1 خود را باز نموده و با نشستن در ان و کمی صبر و گذشت زمان اندکی با سرعتی دلهره اور قلب اسمان ابی را بشکافد.این ویژگی مطلوب به دلیل ابعاد بزرگ بدنه X-15 و برای کسب سرعت های بسیار بالاتر قابل تکرار نبود خلبان X-15 مجبور بود قبل از پرواز NB-52 میزبان درون X-15 خود که درست در زیر بال هواپیماNB-52 قرار گرفته شده بود بنشیند. پروازهای X-15 ممکن است بیش از پنجاه سال پیش انجام شده باشند اما هنوز هم باورنکردنی هستند. در 199 پرواز طی کمتر از ده سال ، بارها و بارها از رکورد های قبلی فراتر رفتند X-15 را بایدسریعترین هواپیمای سرنشین دار تاریخ دانست 6.7 ماخ ( 7274 کیلومتر در ساعت یا بیش از 2 کیلومتر در ثانیه). در این ازمایش ها در دو نوبت از خط کارمن ، یا همان 100 کیلومتر بالاتر از سطح دریا فراتر رفتند ، و به طور کلی تصور می شود که وارد فضای بیرونی جو نیز شده اند. NB-52 میزبان در حقیقت تغییر یافته یک فروند RB-52 شناسایی بود که توسط ناسا در سال 1959 مجهز وتغییر یافته بود.از مهمترین تغییرات اعمال شده نصب یک پایلون میان بدنه و موتور برای اتصال X-15 و سایر احجام مورد ازمایش مانند موشک های پگاسوس و یا طرح هایی چون X-24 نیز بود.NB-52 در سال 2004 بازنشسته شد. چه کسی در تصویر دیده میشود؟ نیل امسترانگ با رکورد پرواز 12 دقیقه با X-15 وی درباره این پرنده افزوده است X-15 یگ گام بزرگ برای بشریت بوده است X-15 هرچند موفقیت های زیادی برای ناسا در توسعه فناوری به همراه داشت اما مانند بسیاری از تحقیقات هوانوردی حوادث زیادی نیز به دنبال خود داشت که درمهمترین ان یه دلیل نقص فنی سیستم کنترل پرواز و فرود وحشتناک ناشی از ان خلبان مایکل ادامز کشته شد. این حادثه و دیگر اتفاقات تلخ و همچنین مسائل مالی باعث شد اخرین پرواز X-15 افسانه ای در سال 1968 انجام شود وبرای همیشه پرونده این پرنده پیشگام در تاریخ هوانوردی بسته شود. تصویری یک NB-52 قبل از رها کردن X-15 به تکه های یخ روی مخزن اکسیژن مایع X-15 توجه کنید ادامه دارد...
-
3 پسندیده شدهچقدر ملت ایران باید تاوان ادعاهای مفت رو بدهند !؟
-
2 پسندیده شدهیک نکته می گم ، تا بدانید ، اگر قرارداد خوبی بود ، تا حالا ج.ا دویست بار در صدا و سیما تمام بندهاش رو توی بوق و کرنا می کرد ... این قرارداد به لیست خسارت های ج.ا به ملت ایران اضافه شد .
-
2 پسندیده شدهبه نظر من اینکه بگیم چون اونا خوششون نیومده پس قرارداد خوبیه خیلی ساده انگارانست انگار که میگیم چون الان هوا روشنه پس تمام کره زمین روزه . بخش عمده فعالیت اقتصادی و ترانزیت مملکت رو برای 25 سال داریم میدیم دست چین شاید یک سری جاهایی موارد مثبت داشته باشه ولی به صورت بسیار شدیدی ک جانبه هستش سعی شده یک مواردی فوایدی برای ایران در نظر بگیرن مثل شریک شدن ایران با چین در فعالیتهایی در کشور های همسایه ولی این مورد پای طرف سوم میاد وسط که آیا بشود آیا نشود نمونش خط انتقال گاز ایران به پاکستان که سالهاست که به خاطر کارشکنی پاکستان رو هواست و همین اتوبان تهران شمال چند بار به طرف چینی واگزار شده . صحبت از 25 ساله آیا وقتی تمام شاهراههای ایران که شامل جاده اتوبان خطوط ریلی هوایی و گلوگاه های اقتصادیمونو در خدمت چین قرار بدیم یهو طرف وسط راه جفتک نندازه گرو کشی کنه برای یک سری منافع خودش . بله این قرارداد میتونه مانع از تمدید تسلیحاتی ما و داستانامون در شورای امنیت بشه و از این نظر برای دشمنانمون که روی این ها حساب باز کرده بودن یک مشکل و مانع بشه ول در بلند مدت همین میتونه یک قلاده بشه گردن ایران که افسارش تو پکن باشه هرجا حس کنه لازمه بکشتش . بابا یکم آینده نگریم خوبه
-
1 پسندیده شدهوقتی از سر ناچاری و بسته شدن بازارهای جهانی بر روی ما به سمت قراردادی بریم و طرف قراردادم کشوری مارکسیستی باشه که در زمان مائو به گنجشک ها رحم نمی کردند باید ترسید.
-
1 پسندیده شدهدنبال دلیل نگردید اگر رسانه بلد بودیم می گفتم میخوان اطلاعات غلط بدن یا اینکه نمیخوان زمان بندی هاشون لو بره ولی چون جنگ رسانه ای بلد نیستیم میگم زیاد به عنوان دستورکار روش حساب نکنید فقط تحلیل کنیم اگر چنین کاری رو بخوان انجام بدن باید چه مسیری رو طی کنن --------------- مثالی هست که به امام نسبت می دهند در مورد اعزام نیروها به سوریه در زمان جنگ و عدم تمایل سوری ها برای برخورد با اسرائیل این رو مفسران و تحلیل گران ایرانی در سوریه بارها نقل کردن یعنی اینکه تا خود سوری ها نخوان نمیشه با اسرائیل برخورد کرد
-
1 پسندیده شدهبرای اینکه ببینیم همه جوانب سودو زیان یک قرارداد توسط ما و البته دولتمون بررسی میشه میتونیم یه سری به قراردادهای مربیان تیمهای فوتبالیمون بزیم و یا نه همین برجام رو نگاه کنیم ببینیم نتیجش چی شد ؟ من یکی که تمام تن و بدنم میلرزه شما رو نمیدمنم
-
1 پسندیده شدهتحلیل و برسیت واقعن قابل توجه باید 3 تا کتاب فلسفه و روابط بین الملل بخوانیم تا درکمون به فرمایشتون برسه استاد لطفن یکم عامیانه صحبت کنید همه متوجه بشن
-
1 پسندیده شدهتا وقتی که یه پامون تو شورای امنیت باشه و طرفمون آمیکا باشه همیشه در برابر قدرتهایی مثل چین یا روسیه ضعف داریم و اگه بخوایم این وظعیت رو تغییر بدیم ابتدا باید سیاست داخلی یک بازنگری کلی بشه این خودی و غیر خودی حذف شه انحصار قدرت برداشته شه پدرخاندگی مدیریتی فساد و دزدی کلان باهاشون مقابله شه و اعتماد قشر متوسط به پایین رو به بدنه حکومت و تصمیماتش جلب کنیم . دولت و حکومتی که پشتیبانی مردم رو نداشته باشه همیشه دست به دامن اجنبیهنمونش همین دولت سر کار
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت همه دوستان والا با این پیش قراردادی که من میبینم چین تا تو اتاق خوابمون میاد و ما فقط باید بهش نفت خام و محصولات پتروشیمی بفروشیم اونم که قراره خودش پالایشگاهاشو راه بندازه تمام منفعت ما در این قرارداد حمایت بین المللی چین ازمونه که قید شده منفعت دیگه ای نمیبینم همه کارای مملکت رو از این به بعد چین قراره انجام بده به جای دولت چین ماد یه سری کارخونه و مراکز تجاری راه رو راه میندازه تا 25 سال سود خالصشونو میگیره ما هم 25 سال عمله چینیها میشیم چرا چون باید تو بین المللی هوامونو داشته باشه
-
1 پسندیده شدهحتما این قرارداد نکات مثبت داره و نکات منفی، نمیشه یک قرارداد رو کاملا مثبت یا منفی دانست سوال اینه که این قرار داد چه دردهایی رو قرار است درمان کند؟ چرخش از دلار به یوآن منفعت داره و ضرر ولی در شرایط فعلی سودش از ضررش بیشتر هست، از طرفی یادمان باشد که چین ارتباطش با اسرائیل بسیار بیشتر از محور مقاومت هست و ممکنه این ارتباط رو ابزار فشار بر مقاومت قرار بده توسعه راه ها شبیه همون کاری هست که انگلیس انجام داد برای منفعت خودش بود ولی برای ما نفع داشت همچنین ما با چینی روبرو هستیم که دارد در اقتصاد از آمریکا پیشی می گیرد در سمت مقابل، این قرارداد موارد دیگری چون شفافیت و مبارزه با فساد و مبارزه با مسئول نماها رو نباید تحت شعاع قرار بده یا در بحث ضعف رسانه ای و فرهنگی باز کم کاری کنیم یکی از چیزهایی که در این قراردادها سر و صدا زیاد داره، بحث های قانون شبه کاپیتالاسیون و عدم نقض قانون کشور توسط بیگانه هست که معمولا کمترین بخش را دارد ولی به چشم ترین اثر است ------------------- یک نکته به فکر تولید توسط کشور دیگه نباشید تولید را خود ما فقط راه می تونیم بیندازیم در حال حاضر هم تولید رو در چند بخش جلو برد، 1- کشاورزی و محصولات جانبی و بسته بندی اش 2- فناوری های نوین
-
1 پسندیده شدهبسم ا... متن سند همکاری 25 ساله ایران و چین لینک دانلود با تشکر از برادر عزیز @projectile
-
1 پسندیده شدهصندلی پرتاب خلبان ( قسمت آخر، شرکت شرکت مارتین بیکر طراح) شرکت آثار هواپیمایی مارتین توسط جیمز مارتین در سال 1934 به عنوان طراح هواپیما شروع به کار کرد. اما در یکی از آزمایش های پروازی خلبان تست دچار سانحه و کشته شد این اتفاق باعث شد جیمز تمرکز خود را بر نجات جان خلبان متمرکز کند. پس از مطالعات و تحقیقات خروج اجباری خلبان همراه با صندلی بهترین و جذاب ترین راه برای خروج از هواپیما هست و این آغاز تولد صندلی پرتاب خلبان بود. در حال حاضر 10 درصد سهم بازار صندلی های نجات متعلق به این شرکت هست. تاریخچه شرکت مارتین بیکر و ادغام با سافران https://www.safran-martin-baker.com/smbf_web/UK/history.awp سایت معرفی صندلی های مشترک شرکت سافران و مارتین بیکر https://www.safran-martin-baker.com/smbf_web/UK/ejection-seat-MK10.awp بروشور تبلیغاتی در مورد تولیدات شرکت مارتین بیکر طراح و سازنده صندلی پرتاب خلبان https://www.tara-aerospace.com/pdf/Aircraft_Products_Martin_Baker.pdf توضیحات در مورد شرکت مارتین بیکر طراح و سازنده صندلی پرتاب خلبان https://www.faaaa.asn.au/wp-content/uploads/2016/09/MartinBakerDevelopment.pdf کتابچه فنی صندلی پرتاب خلبان مدل FM-55-43 طراحی شرکت مارتین بیکر https://www.bits.de/NRANEU/others/amd-us-archive/FM55-43%2882%29.pdf کتابچه فنی صندلی پرتاب خلبان مدل TM-55-1680-308-24 طراحی شرکت مارتین بیکر https://www.liberatedmanuals.com/TM-55-1680-308-24.pdf
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی به مناسبت سالروز شکار پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک توسط سامانه سوم خرداد، ویدیویی از پدافند هوایی سپاه و سامانه سوم خرداد منتشر شد که حاوی تصاویر جدید و نکات جالبی بود. یکی از مهمترین این تصاویر حضور یک تلار سامانه سوم خرداد بر روی یک کشتی در حال حرکت و شلیک این سامانه بود. این تصاویر اولین اطلاعات منتشر شده از تست این سامانه در شرایط دریا، و نیز اولین تصویر شلیک در حال حرکت تلار آن بود. اما نکته دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفت نیز در تصاویر مربوط به تست دریایی سوم خرداد وجود داشت. در بخشی از تصاویر تلار این سامانه مجهز به 3 موشک دیده می شود که 2 موشک از نسل جدید موشک طائر که در شکار گلوبال هاوک نیز بکار رفت هستند که 105 کیلومتر برد دارند و از سیکر راداری بهره می برند، موشک وسطی اما موشکی ست با سیکر کاملا متفاوت که برای اولین بار تصویری از آن دیده شد. موشک مذکور بر خلاف موشک های میان برد ایرانی دیگر که عموما دارای سیکر آشیانه یاب هستند، دارای یک سیکر الکترواپتیکال است که طراحی کاملا به خصوصی دارد. در مورد استفاده از سیکر الکترواپتیک یا حرارتی در موشک های پدافندی به خصوص در ارتفاعات پایین محدودیت های جدی وجود دارد؛ چنانچه سرعت موشک از حدی فراتر رود به دلیل ایجاد استکاک شدید با هوا و ایجاد حرارت که بیشترین میزان آن در نوک موشک متمرکز است، عملکرد سیکر های حرارتی دچار اخلال جدی می شود، به همین جهت موشک های پدافندی با سیکر حرارتی یا تصویر ساز فروسرخ عموما دارای سرعت هایی کمتر از 3 ماخ هستند. در مورد موشک های برد متوسطی چون طائر و صیاد-2 (این 2 موشک از نظر ابعادی و طراحی ظاهری بسیار شبیه به یکدیگر بوده به نحوی که تنها از اندک تفاوت هایی در بالک های میانی و بالک های هدایت گر انتهایی از یکدیگر قابل تمیز هستند که با توجه به زاویه تصویر تشخیص دقیق اینکه این موشک نوعی از صیاد-2 است یا طائر ممکن نیست، اما به جهت آنکه پدافند سپاه کاربر موشک طائر است و نیز 2 موشک لود شده دیگر نیز از نوع طائر است، احتمال بیشتری داده می شود که موشک مورد بحث نیز نسخه ای از موشک طائر باشد.) عموما شاهد سرعت هایی بیشتر از 4 ماخ هستیم. برای غلبه بر این مشکل طراحان ایرانی دست به ابتکار جالبی زده اند که البته استفاده از آن سابقه نیز داشته است و خصوصا پیشتر آمریکایی ها در طراحی سیکر موشک ضد بالستیک تاد از آن بهره برده اند. اول آنکه محل قرار گیری لنز سیکر از دماغه موشک به زیر رادوم که از مواد شفاف، احتمالا نوعی سرامیک، ساخته شده منتقل شده است تا از نقطه تمرکز استکاک و تنش حرارتی به دور باشد. در مرحله دوم به جهت دور کردن هرچه بیشتر تنش حرارتی از جداره شفاف سیکر، در طراحی دماغه به جای نوک تیز از نوک پخ استفاده شده است که گرچه به لحاظ ایرودینامیکی دارا بودن نوک تیز برای سرعت های مافوق صوت بهتر است، اما این نوک پخ باعث می شود تا تنش های حرارتی از اطراف دریچه سیکر تا حد امکان دور شود. علاوه بر این، بخش نوک دماغه موشک که روی رادوم شفاف قرار گرفته از ماده سیاه رنگ ماتی ساخته شده است که به نظر می رسد از مواد فدا شونده کامپوزیتی ساخته شده باشد. این مواد به ویژه در صنایع هوافضا جهت ایجاد سپر حرارتی بکار گرفته می شوند. کاربرد این مواد به این گونه است که در محل هایی که مورد شوک یا تنش حرارتی قرار می گیرند بکار گرفته می شود، این مواد قابلیت جذب حرارت بالایی داشته در عین حال ضریب انتقال حرارت بسیار پایینی دارند که موجب می شود بتوانند میزان حرارت خیلی زیادی را جذب کنند که منجر به سوختن و یا تصعید آنها می شود و از سوی دیگر حرارت بسیار ناچیزی را به قسمت های مجاور سازه وسیله هوا-فضایی انتقال می دهند. مساله دیگر حائز اهمیت در این پیکرده بندی آن است که به جهت محل قرار گیری سیکر، می توان از سیکر های بزرگتر با دهانه دیافراگم وسیع تری استفاده کرد که از یک سو پیچیدگی و هزینه های ساخت سیکر را کاهش می دهد، از سوی دیگر باعث می شود میدان و برد دید بیشتری توسط سیکر کسب شود.
-
1 پسندیده شدهدرتصویرمجهز شدن خضموک یا همون امرپ به برجک رعد دو اگر تصویر رو تمثیلی انتخاب نکرده باشن شاید کارهای جدیدی درحال انجام
-
1 پسندیده شدهصندلی پرتاب خلبان ( قسمت دوم، بررسی رقیب) همیشه حوادث سخت بد نیست و ممکن است سبب یادگیری از دشمن شود که یکی از نکات شرکت های موفق بوده است. بعد از حادثه برای میگ 29 در نمایشگاه هوایی پاریس در سال 1989 و پرش تاثیرگذار خلبان در ارتفاع پایین، مطالعه روی این صندلی پرتاب جنگنده روسی انجام شد. آزمایشگاه آرمسترانگ روی صندلی پرتاب k36D ساخت شوروی ( صندلی پرتاب میگ 29) مطالعاتش را شروع کرد و نتایج را در گزارشی ارائه نمود که در ارتقا صندلی های نجات خلبان غربی بسیار موثر بود. مطالعه آزمایشگاه آرمسترانگ روی صندلی پرتاب k36D ساخت شوروی ( صندلی پرتاب میگ 29) https://pdfs.semanticscholar.org/22f7/7e5b42ca1fb811c9074bfdb8c82b4f1d8805.pdf گزارش بازرسی دپارتمان دفاعی آمریکا در مورد ارتقا صندلی های ایجکت خلبان https://media.defense.gov/2015/Mar/09/2001713475/-1/-1/1/DODIG-2015-090.pdf اینفوگرافی در مورد چتر نجات کا 36 دی
-
1 پسندیده شدهتوپ آتشین شوروی، زیس 3 توپ 76 میلیمتری شوروی که با تیراژ 103 هزار ارابه پرتولیدترین توپ زمان جنگ بوده است. این توپ بدلیل سادگی در استفاده و تعمیر، تحرک بالا و قیمت پایینش تبدیل به ابزاری مهم در مقابله با نیروی زرهی آلمان نازی شده بود این توپ پنهانی و بدون تایید و مجوز ارتش ساخته شد و با پیگیری های یک ژنرال توپخانه در محیط نبرد تست شد و عملکرد آن به قدری خوب بود که استالین را تحت تأثیر قرار داد و با عنوان "شاهکار طراحی سیستم های توپخانه" از آن ستود. تولید انبوه ZiS-3 پس از جنگ متوقف شد و به جای آن نمونه های دی 44 معرفی گردید ولی به مانند توپ قبلی مورد علاقه پرسنل نبود.
-
1 پسندیده شدهچیز جالب در رونمایی جهاد خود کفایی سپاه انتن ارتباط ماهواره ای باد شونده قابل حمل احتملا کپی انتن های شرکت GATR Technologies امریکاست که بطور گسترده در ارتش امریکا استفاده میشه البته نسخه سپاه احتمالا کپی ورژن با قطر 1.2 با وزن 34 کیلوگرم شرکت امریکایی البته نسخه های با قطر 2.4و4 متری وجود دارد ویدئو نحوه برپاسازی انتن https://www.aparat.com/v/Z1FHP کپی شرکت روسیNEBO این انتن نشانه گذار لیزری ؟؟؟ منبع 1 و منبع2 https://www.youtube.com/watch?v=bA-FvhOMxsk&feature=youtu.be&t
-
1 پسندیده شدهتانک تی 34 (ستون فقرات نیروهای زرهی شوروی در جنگ دوم جهانی) طراحی تانک تی-۳۴ بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ برای جایگزینی تانکهای سریع کلاس بیتی و تانک پیادهنظام تی-۲۶ در ارتش سرخ صورت گرفت. تی-۳۴ در زمان ورود خود به خدمت نظامی تعادل بسیار خوبی میان قدرت آتش، قدرت تحرک، قدرت حفاظتی و مقاومت برقرار کرده بود اما وضعیت نامناسب سرنشینان، فقدان دستگاههای رادیویی و بیسیم و اشتباهات تاکتیکی در نحوه استفاده از آن باعث شد تا در سالهای آغازین نمایش ضعیفی داشته باشد. در طول جنگ جهانی دوم طرح این تانک چندین بار تغییر کرده که هدف اصلی از این تغییرات سهولت بیشتر تولید انبوه، کاهش قیمت و همچنین رفع برخی از ایرادات تکنیکی بود که در جنگ مشخص شد. در پی افزایش قدرت زره تانکهای آلمانی و مشخص شدن ایرادات برجک دوسرنشینه مدل تی-۳۴–۸۵ با برجک بزرگتری حامل سه سرنشین (افزودن یک توپچی) و یک توپ پرقدرتتر ۸۵ میلیمتری ساخته شد. سادگی تولید، استفاده و تعمیر امتیاز مهم این تانک به خصوص در مقایسه با تانکهای آلمانی بود که هرچند کیفیت بسیار بالایی داشتند اما تولید انبوه آنها نیاز به وقت بیشتر و نیروی کار حرفهایتر داشت. این تانک همچنین دومین تانک پرتیراژ تاریخ بعد از تانک تی-۵۴ است که آن هم بر اساس طرح تی-۳۴ در شوروی ساخته شد. تاپیک تانک تی 34 در سایت میلیتاری
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا وضعیت فعلی ناوگان و تحلیلی مختصر درباره تنش های و تحولات اخیر در منطقه INDO-PAC تمامی ناوگان رزمی : 299 --------------------------------- تفکیک کشتی های عملیاتی کشتی های اعزامی کشتی های غیر اعزامی تمام کشتی های عملیاتی ------------------------ ------------------------------ --------------------------------- 69 21 90 تفکیک کشتی های عملیاتی با ناوگان نیروهای ناوگان ناوگان 3ام ناوگان 4ام ناوگان 5ام ناوگان 6ام ناوگان 7ام مجموع -------------------- --------------- -------------- -------------- -------------- -------------- ----------- 1 6 6 24 12 58 107 در ژاپن : ناو هجومی آبی-خاکی (USS America (LHA-6 در بندر در ساسیبو(U.S. Fleet Activities Sasebo) است. در اقیانوس آرام غربی ( WEST-PAC ): در اقیانوس آرام پس سه گروه ضربتی هواپیمابر اعزامی در حال همگرایی و انجام تمرینات مختلف هستند و این اتفاق نادر ( مراجعه به بخش تحلیل ) امکان به انجام رساندن رزمایش ها و عملیات های چند هواپیمابری را میدهد. آرایش نبرد: ناوگان 7ام --------------- گروه 5ام ضربتی هواپیمابر ناو هواپیمابر رونالد ریگان CVN-76 تیپ هوایی 5ام هواپیمابر " Carrier Air Wing 5" CAW 5 ام با 9 اسکادران خود بر روی ناو ریگان مستقر شده The “Royal Maces” of Strike Fighter Squadron (VFA) 27 from Marine Corps Air Station Iwakuni The “Diamondbacks” of VFA-102 from Marine Corps Air Station Iwakuni The “Eagles” of VFA-115 from Marine Corps Air Station Iwakuni The “Dambusters” of VFA-195 from Marine Corps Air Station Iwakuni The “Shadowhawks” of Electronic Attack Squadron (VAQ) 141 Marine Corps Air Station Iwakuni The “Tigertails” of Carrier Airborne Early Warning Squadron (VAW) 125 from Marine Corps Air Station Iwakuni The “Providers” of Fleet Logistics Support Squadron (VRC) 30 Det 5 from Marine Corps Air Station Iwakuni The “Golden Falcons” of Helicopter Sea Combat Squadron (HSC) 5 from Naval Station Atsugi, Japan The “Saberhawks” of Helicopter Maritime Strike Squadron (HSM) 77 from Naval Air Station Atsugi اسکادران 15ام ناوشکن درسون 15 مستقر شده در یوکوسوکا,ژاپن به عنوان اسکورت همراهی کننده گروه 5ام ضربتی و ناو هواپیمابر ریگان مشخص شده است گروه 9ام ضربتی هواپیمابر ناو هواپیمابر: تئودور روزولت, CVN-71 گروه هوایی ناو هواپیمابر - تیپ هوایی هواپیمابر 11ام: The “Tomcatters” of VFA-31 – Strike Fighter Squadron (VFA) – from Naval Air Station Oceana, Va. The “Golden Warriors” of VFA-87 from Naval Air Station Oceana, Va. The “Blue Diamonds” of VFA-146 from Naval Air Station Lemoore, Calif. The “Black Knights” of VFA-154 from Naval Air Station Lemoore – Calif. The “Gray Wolves” of VAQ-142 – Electronic Attack Squadron (VAQ) – from Naval Air Station Whidbey Island – Wash. The “Liberty Bells” of VAW-115 – Carrier Airborne Early Warning Squadron (VAW) – from Naval Air Station Point Mugu, Calif. The “Providers” of VRC-30 – Detachment – Fleet Logistics Support Squadron (VRC) – from Naval Air Station North Island, Calif. The “Eight Ballers” of HSC-8 – Helicopter Sea Combat Squadron (HSC) – from Naval Air Station North Island, Calif. The “Wolf Pack” of HSM-75 – Helicopter Maritime Strike Squadron (HSM) – from Naval Air Station North Island, Calif. ناو ( Cruiser ): بانکر هیل, CG-52 اسکادران 15ام ناوشکن: USS Russell (DDG-59), homeported in San Diego, Calif. USS Paul Hamilton (DDG-60), homeported in San Diego, Calif. USS Pinckney (DDG-91), homeported in San Diego, Calif. USS Rafael Peralta (DDG-115), homeported in San Diego, Calif. گروه ضربتی 11ام هواپیمابر ( CSG 11 ) ناو هواپیمابر: نیمیتز, CVN-68 گروه هوایی ناو هواپیمابر - تیپ 17ام هوایی هواپیمابر: The “Redcocks” of VFA 22 – Strike Fighter Squadron (VFA) F/A-18F Super Hornet – from Naval Air Station Lemoore, Calif. The “Kestrels” of VFA137 F/A-18 E – from Naval Air Station Lemoore, Calif. The “Mighty Shrike” of VFA 94 F/A-18F – from Naval Air Station Lemoore, Calif. The “Death Rattlers” of VMFA-323 F/A-18C – from Marine Corps Air Station Miramar San Diego, Calif. The “Cougars” of VAQ-139 – Electronic Attack Squadron (VAQ) EA-18G Growlers – from Naval Air Station Whidbey Island – Wash. The “Sun Kings” of VAW-116 –Carrier Airborne Early Warning Squadron (VAW) E2C Hawkeye – from Naval Air Station Point Mugu, Calif. The “Providers” of VRC-30 – Detachment – Fleet Logistics Support Squadron (VRC) C-2 – from Naval Air Station North Island, Calif. The “Screamin’ Indians” of HSC-6 – Helicopter Sea Combat Squadron (HSC) MH-60S– from Naval Air Station North Island, Calif. The “Battlecats” of HSM-73 – Helicopter Maritime Strike Squadron (HSM) MH-60R – from Naval Air Station North Island, Calif. ناو: پرینستون, CG-59 اسکادران 9ام ناوشکن: USS John Paul Jones (DDG-53), homeported in Pearl Harbor, Hawaii USS Sterett (DDG-104), homeported in San Diego, Calif. USS Ralph Johnson (DDG-114) homeported in Everett, Wash. در دریای سرخ: گروه آماده آبی-خاکی باتان (َARG) همراه با یگان 26ام اعزامی تفنگداران در شمال دریای سرخ است و احتمال ( هرچند کم ) مستقر شدن آن در منطقه عملیاتی ناوگان 6ام ( مدیترانه ) هست ولی پس از تنش ها با ایران و ارسال آن به خلیج فارس به احتمالا زیاد در حال حرکت به سوی بندر خانگی خود در نورفولک برای R&R باشد. در دریای عمان: گروه ضربتی هواپیمابر 10 در کنار ناو هواپیمابر آیزنهاور CVN-69 برای صد روز متوالی است که در دریای عمان و منطقه عملیاتی اقیانوس هند ( IO ) و دریای عمان و خلیج فارس مشغول گشت زنی است و این گروه ضربتی برای مدت نسبتا طولانی عملیاتی بوده است با توجه به بحران ویروس کرونا و دستور محدودیت حرکت از طرف پنتاگون و تنش ها با ایران پیش بینی میشود که نهایتا تا 5 ماه آینده برای ( R&R ( Rest & Refit از منطقه عملیاتی سنتکام خارج شود و به نورفولک باز گردد. گروه ضربتی 10ام هواپیمابر: ناو هواپیمابر: آیزنهاور, CVN-69 گروه هوایی ناو هواپیمابر - تیپ 3ام هوایی هواپیمابر The “Gunslingers” of VFA-105 – Strike Fighter Squadron (VFA) – from Naval Air Station Oceana, Va. The “Wildcats” of VFA-131 from Naval Air Station Oceana, Va. The “Swordsmen” of VFA-32 from Naval Air Station Oceana, Va. The “Rampagers” of VFA-83 from Naval Air Station Oceana, Va. The “Zappers” of VAQ-130 – Electronic Attack Squadron (VAQ) – from Naval Air Station Whidbey Island – Wash. The “Screwtops” of VAW-123 – Carrier Airborne Early Warning Squadron (VAW) – from Naval Station Norfolk, Va. The “Rawhides” of VRC-40 – Detachment – Fleet Logistics Support Squadron (VRC) – from Naval Station Norfolk, Va. The “Dusty Dogs” of HSC-7 – Helicopter Sea Combat Squadron (HSC) – from Naval Station Norfolk, Va. The “Swamp Foxes” of HSM-74 – Helicopter Maritime Strike Squadron (HSM) – from Naval Air Station Jacksonville, Fla. ناو: USS Vella Gulf (CG-72), homeported in Norfolk, Va. USS San Jacinto (CG-56), homeported in Norfolk, Va. اسکادران 26ام ناوشکن: USS Stout (DDG-55), homeported in Mayport, Fla. USS James E. Williams (DDG-95), homeported in Mayport, Fla. USS Truxtun (DDG-103), homeported in Norfolk, Va نکته جالب درباره این گروه ضربتی : همانطور که قبلا توسط سایر دوستان ساختار گروه های ضربتی هواپیمابر برسی شد, این آرایش همیشه یکسان نیست و با توجه به شرایط منطقه عملیاتی تغییر پیدا میکند, فرضا این گروه ضربتی با داشتن 3 ناوشکن معمولی محسوب میشود اما همراه داشتن 2 ناو نشان دهنده خطر هوایی- موشکی در منطقه عملیاتی است و در کنار این بستگی به نوع و ستاپ VLS ها میتوان تشخیص داد که مقابله با تهدید هوایی مهمتر احساس شده یا داشتن قدرت ضربتی با موشک های کروز و ضد کشتی و ... معمولا ناو ها بیشتر موشک های ضد هوایی حمل می کنند و ناوشکن ها موشک های کروز و ضد کشتس, ( توجه, بیشتر به معنی آن نیست که فرصا یک ناوشکن موشک های SM, ضد هوایی حمل نکند و برعکس) همچنین با توجه به طولانی بودن مدت اعزام و عملیاتی بودن احتمالا کشتی های پشتیبانی از بین گروه اعزامی و بندر های دوست در حال حرکت و انتقال دادن مرسولات, تجهیزات , تسلیحات, تدارکات و... هستند, تمرکز بر تسلیحات یا سوخت و ... بستگی به منطقه عملیاتی دارد و ... در اقیانوس اطلس: ناو هواپیمابر هری. اس ترومن CVN-75 پس از تقریبا 9 ماه در حال بازگشت به نورفولک برای R&R است, تیپ 1ام هوایی هواپیمابر و اسکادران های آن قبلا به پایگاه های خود بازگشته اند و کشتی های گروه ضربتی که شامل ناو نرماندی CG-60 و اسکادران ناوشکن 28 نیز به بندر بازگشته اند. کشتی آبی- خاکی واسپ LHD-1 نیز در منطقه عملیاتی دماغه های ویرجینیا است. توجه: تنها به یگان و کشتی های عملیاتی مهم مد نظر قرار گرفتن و به کشتی های مستقل اعزامی, زیردریایی ها و... اشاره ای نشده. تحلیل : همانطور که اشاره شد باتان احتمالا به سوی بندر خانگی خود در نورفولک در حال حرکت است و احتمالا استقرار آن در مدیترانه و منطقه عملیاتی ناوگان 6ام هست, هر چند کم. گروه ضربتی آیزنهاور و بازگشت آن بستگی به تنش های در منطقه دارد و اینکه نیروی دریایی در چه زمانی میتواند یک گروه ضربتی هواپیمابر را جایگزین آن کند در دریای عمان. احتمال اعزام شدن واسپ به دریای عمان و سپس اقیانوس آرام است اما احتمال قوی ای نیست, ترومن هم برای استراحت و تعمیر در نورفولک خواهد بود حداقل برای 6 ماه آینده پس تاثیر آنچنانی در معادلات کوتاه مدت نخواهد داشت. نکته قابل توجه حضور همزمان 3 گروه ضربتی هواپیمابر روزولت,ریگان و نیمیتز است در کنار کشتی آبی- خاکی آمریکا, این قسمت قابل توجه و اعظمی از قدرت هوادریایی نیروی دریای آمریکا است که عملیاتی است و این نکته که همزمان 3 ناو هواپیمابر در منطقه INDO-PAC متمرکز شده اند قابل توجه است به دلایل مختلف: 1. با توجه به دوره ها و سایکل های مختلف گروه های ضربتی و ناو های هواپیمابر, 1. اعزام, 2. تعمیر و تمرین 3. سوخت گیری بلند مدت و ... ( پیشنهاد جهت مطالعه ) نیروی دریایی و فرماندهی ها " سنتکام به طور مثال " در هر دوره زمانی خاص یک تعداد محدودی ناو هواپیمابر عملیاتی در اختیار دارند و با درخواست های و وظیفه ها گوناگون از انسان دوستانه در کارائیب تا Power projection در دریای چین جنوبی باید انتخاب درستی داشته باشند در زمان و مکان فرستادن یک گروه عملیاتی و یا ذخیره نگه داشتن کشتی در آمریکای شمالی برای اعزام به مناطق عملیاتی. حال میتوان گفت اگر نیروی دریای میخواهد در مناطق مختلف جهان حضور داشته باشد با ناوهای هواپیمابر خود باید این بالانس رو به خوبی حفظ کند و نکته جالب درباره این حرکت اخیر و فرستادن 3 ناوگروه ضربتی همزمان همین است که ممکن است خلا نسبی در اقیانوس اطلس - دریای مدیترانه و دریای عمان ایجاد شود ( تنها ناو های هواپیمابر, یک ناوشکن مستقل فرضا در بالتیک مد نظر نیست ) معمولا در طی سالیان گذشته 60% قدرت رزمی نیروی دریایی در ناوگان اقیانوس آرام متمرکز بوده و تحولات و تنش های اخیر میتواند بیانگر این باشد که این تمرکز از قبل هرچه بیشتر خواهد شد فرضا یکی از این تحولات بازگشت نیروی دریای آمریکا به پایگاه خود در خلیج سوبیک است در دریای چین جنوبی. در کل باید دید آیا ایالات متحده از نقطه زنیت خود استفاده خواهد کرد و جلوی پیشرفت کوتاه ولی پیوسته جمهوری خلق چین به خصوص در زمینه قدرت دریایی را خواهد گرفت یا خیر؟ به خصوص با توجه به تنش های هند- چین تظاهرات در هنگ کنگ و آمریکا و مشکلات مالی بلند مدت و جلو زدن چین از آمریکا در زمینه بودجه و صنعت نظامی در بلند مدت, 2030+ و ما باید این تحولات و شیفت توجه آمریکا از خاورمیانه به اقیانوس آرام را به نزدیکی دنبال کنیم... زمان مشخص خواهد کرد نتیجه را... با تشکر بن پایه نقل با ذکر نام انجمن میلیتاری بلامانع است بازآفرینی و ترجمه : AM4
-
1 پسندیده شدهدکتر حسین صمیمی، رئیس پژوهشگاه فضایی ایران در مصاحبه با خبرنگار روابط عمومی این پژوهشگاه، با اعلام مطلب فوق، گفت: نمونههای مهندسی تراسترهای تکپیشرانه و دوپیشرانه در پژوهشکده سامانههای حملونقل فضایی پژوهشگاه فضایی ایران ساخته شده و آزمونهای عملکردی را به خوبی پشت سر گذاشتهاند. در این مصاحبه، رئیس پژوهشگاه فضایی ایران توضیح داد که سامانههای فضایی مانند ماهوارهها، سفینهها و ماهنشینها برای حرکت در فضا و کنترل موقعیت خود از موتورهای ویژهای استفاده میکنند. در کاربردهای فضایی به این نوع از موتورها، تراستر اطلاق میشود. ویژگیهایی همچون گستردگی محدوده نیروی رانش تولیدی، امکان روشن و خاموش کردن به دفعات، کنترلپذیری مناسب و همچنین سابقه طولانی استفاده موفقیتآمیز از آنها در دنیا، باعث شده است که این سامانههای کم پیشران بهعنوان پرکاربردترین تراسترها در انواع مأموریتهای فضایی به کار برده شوند. دکتر صمیمی در باره کاربرد این تراسترها گفت: ویژگیهایی همچون گستردگی محدوده نیروی رانش تولیدی، امکان روشن و خاموش کردن به دفعات، کنترلپذیری مناسب و نیز سابقه طولانی استفاده موفقیتآمیز از آنها در دنیا، باعث شده است که این سامانههای کمپیشران بهعنوان پرکاربردترین تراسترها در انواع مأموریتهای فضایی به کار برده شوند. وی خاطرنشان ساخت: با توسعه فناوری تراسترهای تکپیشرانه و دوپیشرانه، امکان تعریف مأموریتهای گسترده و متنوعی برای محمولههای فضایی و ماهوارههای بومی آتی فراهم شده است. رئیس پژوهشگاه فضایی ایران در باره اهمیت این پروژه تصریح کرد: در مسیر توسعه برنامههای فضایی در تناسب با نقشه راه فضایی کشور و به منظور ارتقاء قابلیتهای مأموریتی ماهوارههای بومی نسل آینده، توسعه سامانههای کمپیشران فضایی به عنوان منابع تولید نیروهای پیشران و همچنین نیروهای کنترلی لازم، ضروری است. از سوی دیگر، با توجه به سطح بالای فناوریهای مختلف موجود در این نوع از تراسترها، مدت زمان طراحی و توسعه آنها طولانی است. بدین ترتیب، در راستای رفع نیاز مأموریتهای فضایی جاری و آینده کشور، توسعه این نوع از زیرسیستمهای فضایی، به منظور ارتقاء سبد محصولات فضایی کشور و همچنین، کاهش زمان طراحی، توسعه و ساخت محولههای فضایی، ضرورت دارد. دکتر صمیمی در باره پیشینهاین پروژه اظهار نمود: پروژه توسعه تراسترهای تکپیشرانه و دوپیشرانه از سال ۱۳۹۵ در پژوهشکده سامانههای حملونقل فضایی پژوهشگاه فضایی ایران، با هدف کاربرد در ماهوارههای موجود در نقشه راه فضایی کشور، وارد فاز عملیاتی شد و در گام نخست و پس از اتمام فاز طراحی مفهومی، فرآیند طراحی، آزمون و توسعه این فناوری در دستور کار قرار گرفت. وی ادامه داد: بدین ترتیب، متخصصان پژوهشکده سامانههای حملونقل فضایی موفق شدند مراحل طراحی، ساخت و آزمون نمونه آزمایشگاهی این نوع از تراسترها را به انجام رسانند. در این مسیر، پس از طراحی اولیه و ساخت نمونههای اثبات فناوری و اجرای موفق تستهای مد نظر، توسعه فناوری تراسترهای کم پیشران، تک پیشرانه و دو پیشرانه انجام شده و نمونههای آزمایشگاهی تولیدی، آزمونهای عملکردی مورد انتظار را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند. رئیس پژوهشگاه فضایی ایران گفت: اینک، فرآیند طراحی دقیق و ساخت نمونه مهندسی تراسترهای فضایی مورد اشاره به اتمام رسیده و آزمونهای فاز نمونه محیط آزمایشگاهی یا نمونه مهندسی نیز با موفقیت انجام شده است. در این مرحله، امکان توسعه و بهرهبرداری از محصولات به دست آمده، در انواع پروژههای ماهوارهای کشور و ارتقاء سطح مأموریت آنها، فراهم شده است. وی در باره مواد به کار رفته در این سازه گفت: مواد به کار رفته در سازه تراسترهای دوپیشرانه از آلیاژ ویژهای از پلاتین با قابلیت تحمل درجه حرارت بسیار بالا و مقاوم در برابر سایش و اکسیداسیون است. دستیابی به فناوری اخیر، منجر به ایجاد امکان انجام مأموریتهای فضایی با زمان عملکرد بالا شده است. همچنین، برای دستیابی به فناوری تراسترهای تکپیشرانه، نیاز به نانوکاتالیست با قابلیت تحمل خصوصیات فیزیکی و ترمودینامیکی محصولات برآمده از تجزیه سوخت، است. این نوع از کاتالیستها توسط متخصصان حوزه نانوفناوری پژوهشگاه فضایی ایران تولید شدهاند. دکتر صمیمی همچنین به راهاندازی آزمایشگاههای مجهز برای آزمایش این تراسترها اشاره کرد و اظهار نمود: یک تراستر، پیش از استفاده در فضا، لازم است که مراحل مختلف آزمون و ارزیابی را در زمین و در آزمایشگاههای تخصصی با قابلیت شبیهسازی محیط فضا پشت سر بگذارد. از این رو، لازم است که محیط خلأ فضا و سایر مشخصات مرتبط با آن، در محیط آزمایشگاهی شبیهسازی شده تا بتوان عملکرد سامانه را در محیط واقعی ارزیابی کرد. بدین منظور، متخصصان پژوهشگاه فضایی ایران با راهاندازی آزمایشگاههای مجهز، زیرساختهای لازم برای آزمایش تراسترهای فضایی را نیز فراهم کردهاند. طراحی، توسعه و ساخت تراسترهای فضایی تکپیشرانه در پژوهشگاه فضایی ایران آزمون گرم تراستر دوپیشرانه نمونه مهندسی در آزمایشگاه ابوریحان بیرونی پژوهشگاه فضایی ایران آزمون نمونه آزمایشگاهی تراستر تکپیشرانه هیدرازینی در آزمایشگاه ابوریحان بیرونی پژوهشگاه فضایی ایران آزمون نمونه مهندسی تراستر تکپیشرانه هیدرازینی در آزمایشگاه ابوریحان بیرونی پژوهشگاه فضایی ایران http://isrc.ac.ir/fa/اخبار-و-رویداد/اخبار/اخبار-داخلی/با-تلاش-متخصصان-پژوهشگاه-فضایی-ایران-تراسترهای-تک
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم ریشه تاریخی سلاح های آفندی و پدافندی را می شود از اولین باری که تکه الوار یا پوستینی در برابر پرتاب سنگی سپر شد یافت. از آن پس همواره با موثر تر شدن راهکار های تدافعی جهت افزایش کارایی سلاح های تهاجمی هزینه شده و سعی و تلاش های فراوانی برای آن صورت گرفته، و به تبع آن در حوزه پدافند نیز هزینه ها و تلاش های زیادی صورت گرفته تا توان آفندی حریف خنثی شود. از زمانی که شمشیر های برنده تر و بلند تر در برابر زره های قطور تر و مستحکم تر ساخته می شد تا امروز که پیچیده ترین سامانه های حفاظت فعال زرهی و سامانه های ضد بالستیک در برابر موشک های سریع تر ، دوربرد تر و رادار گریزتر ساخته می شود. این رویکرد از یک سو موجب بالا رفتن هرچه بیشتر سطح فناوری سلاح ها و صنعت نظامی شده است، از سوی دیگر هزینه های تجهیزات نظامی را به شکل گسترده ای افزایش داده است. تا به امروز که قیمت هر فروند جنگنده اف-35 به حدود 80 میلیون دلار، هر فروند موشک کروز تاماهاوک بلاک4 به حدود 2 میلیون دلار و هر فروند موشک ضد بالستیک پک 3 در حدود 3 میلیون دلار قیمت دارد. با ادامه این روند جهت دست یابی به سلاح های تواناتر، سلاح های هایپر سونیک، جنگنده های با سطح پنهان کاری بسیار بالا، توپ های دور برد و از آن سو سامانه های تدافعی در مقیاس جنگ ستارگان این روند به ویژه به شدت یافتن سطح منازعات نظامی و سیاسی در جهان با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت. اگرچه این روند نه تنها روندی اجتناب ناپذیر و حتی ضروری در دنیای نظامی گری ست، که البته از سر ریز این فناوری های گران قیمت نهایتا بخش های غیر نظامی نیز سود می برند، اما در عین حال همواره شاید بهترین پاسخ در برابر تهدیدات جدید میدان نبرد پاسخ سریع تر، دوربرد تر و در واقع گران تر نباشد، شاید تنها پاسخی متفاوت نیاز باشد بر اساس سطح فناوری هایی که در حال حاضر نیز موجود است، ورود عنصری در میدان نبرد که سطح خلاقیت در شکل گیری آن بالاتر از حد معمول است و به شکلی عمل می کنند که سامانه های موجود آمادگی مقابله با آنها را ندارند یا در برابر چنین اهدافی بهینگی لازم را دارا نیستند، و نیز توان قابل توجهی را در اختیار قوای بکارگیرنده خود قرار می دهند که از طریق بکار گیری تسلیحات معمول قبلی چندان قابل دست یابی نبوده ست. این دسته از تسلیحات را به نوعی می توان تسلیحات "میان رده" نامید که حول ترکیب 2 یا چند سامانه متفاوت ساخته شده اند. به عنوان مثال ترکیب پهپاد و موشک کروز، ترکیب اژدر و انواع موشک های سطح پرتاب و زیر سطح پرتاب و ... در دوران معاصر شاید اولین دسته از این سلاح ها را بتوان خانواده موشک/اژدر های روسی SS-N-15 'Starfish'[1] در دهه 60 و نسل بعدی این موشک ها به نام SS-N-16 Stallion [2] در اواسط دهه 80 میلادی دانست. این موشک در اصل سلاحی 2 یا چند مرحله ای حاصل ترکیب موشک کروز یا بالستیک و اژدر بودند که در نسخه هایی به خرج عمق روی اتمی نیز مجهز شده بودند. این سلاح معضل برد و سرعت برای یک اژدر را با ترکیب آن با یک موشک حل کرده بود. در نسخه SS-N-16 که برد به حدود 100 کیلومتر رسیده بود، به جای آنکه فناوری و هزینه زیادی صرف ساخت اژدری شود که با سرعت زیاد بتواند به برد 100 کیومتری برساند، این کار به یک موشک سوخت جامد محول شده بود که یک اژدر کوچک را با خود حمل می کرد. موشک در محدوده هدف در آب فرود می آمد و اژدر خود را روانه هدف از قبل شناسایی شده می کرد. نسخه ای از موشک ss-n-16 در سال 2015 نیز موشک آزمایش قرار گرفت و تصاویری از آن منتشر شد. البته بر اساس شواهد موجود این آزمایش ناموفق بوده و از آن پس اطلاعات بیشتری از این پروژه منتشر نشد. نسل دیگری از این موشک های ترکیبی در دهه 90 میلادی در خانواده موشک های کروز کالیبر معرفی شد. موشک های خانواده کلاب 2 نسخه سمت چپ موشک های میان رده حاصل ترکیب موشک و اژدر هستند. نسخه سوم از چپ 3M-54E نام دارد که موشک میان رده ی دیگری، حاصل ترکیب بخشی از موشک کلاب با یک موشک سوخت جامد ضد کشتی مافوق صوت است. این موشک قابلیت شلیک از زیرآب را داراست و برد نهایی آن به 200 تا 250 کیلومتر می رسد. نسخه سمت راست نیز نسخه معمول موشک کروز کلاب است. سلاح میان رده مشابهی در چین در دست توسعه است که حاصل ترکیب راکت های توپخانه ای و اژدر است. این سلاح به کاربرد خود اجازه می دهد بدون نیاز به واحد های سطحی از عمق خاک خودی بر اساس شناسایی های از قبل انجام شده بر علیه واحد های زیر سطحی دشمن اقدام به شلیک کند. به روش مشابه قبل راکت بالستیک یک اژدر کوچک را به محدوده حضور هدف در دریا رسانده و سپس اژدر در زیر آب به هدف حمله ور می شود. برای این اژدر/موشک که Yu-8 نام دارد طولی در حدود 5 متر، وزنی کمتر از 700 کیلوگرم و بردی حدود 30 کیلومتر گزارش شده است. برای اژدر 324 میلیمتری محمول این موشک نیز بردی تا 2.5 کیلومتر و قابلیت کشف فعال و غیر فعال هدف گزارش شده است. در چین اما سلاح های میان رده ی دیگری را نیز می توان یافت. از جمله در یک نمونه بسیار جالب به نظر می رسد که مهندسین چینی یک موشک کروز ضد کشتی c-802 را با یک پرنده اثر سطحی اکرانوپلان ترکیب کرده اند. از جمله مواردی که یک موشک کروز برای رسیدن به برد بلند با آن مواجه است مساله مقاومت و فشار هوا ست. پرواز در ارتفاع پست در چند متری سطح زمین یا دریا از یک سو به دلیل انحنای زمین موشک را در پشت افق در خارج از دید رادار ها قرار می دهد، از سوی دیگر اما به جهت مقاومت و فشار بالای اتمسفر در سطح دریا به شدت باعث کاهش برد آن می شود. به همین جهت اغلب موشک های کروز، خصوصا موشک های ضد کشتی از سناریو های پروازی ترکیبی استفاده می کنند، بدین معنی که تا قبل از رسیدن به محدوده هدف در ارتفاع پرواز می کنند تا درگ و مقاومت هوا به حداقل و برد به حداکثر برسد، و در محدوده چند یا چند ده کیلومتری هدف کاهش ارتفاع داده تا خود را از دید رادار در میان کلاتر امواج دریا پنهان کنند. با دوربردتر و دقیق شدن رادار ها اما این راهکار کارایی خود را از جهت پنهان کاری از دست داد، چرا که قبل از رسیدن به فاز ترمینال به جهت پرواز در ارتفاع رادار های پیش اخطار و دوبرد قادر به کشف موشک های ضد کشتی شدند. از اینجا مسیر توسعه موشک های ضد کشتی در 2 سمت ادامه یافت: · موشک های مافوق صوت و حتی هایپرسونیک · موشک هی با سطح بالای پنهان کاری مثل AGM-158C LRASM هر دوی این راهکار ها در نهایت به ساخت موشک های پیچیده تر و بسیار گران قیمت تر می انجامد به گونه ای که در برخی منابع قیمت هر فروند موشک LRASM بیش از 3 میلیون دلار ذکر شده است. در این میان اما مهندسین چینی راهکار جالبی را پیش گرفته اند. آنها با استفاده از اثر سطح و استفاده از طراحی یک پرنده اثر سطحی و ترکیب آن با یک موشک کروز ضد کشتی، از یک سو موشکی ساخته اند که در ارتفاع پست عملکرد ایرودینامیکی قابل توجه و بازده مناسبی دارد و می تواند به برد بلند برسد، از سوی دیگر وارد پیچیدگی ها و هزینه های زیاد ساخت موشک هایپر سونیک یا پنهان کار نشده اند. تصویر گرافیکی شبیه سازی شده از این موشک اما همه این سلاح های میان رده در میدان دریا و در ابعاد چندین متری توسعه نیافته اند، بلکه در اندازه های به نسبت کوچک و در خارج از پهنه ی دریا ها نیز می توان چنین نمونه هایی مشاهده کرد. از این میان می توان به عنوان نمونه به سلاح مینیاتوری پایک اشاره کرد. سلاح میان رده دیگری که اخیرا به شکل عملیاتی نیز با موفقیت استفاده شده موشک قدس است. این سلاح با طراحی مشابه یک موشک کروز خا-55 ولی ابعادی کوچک تر دارد و عملکردی مشابه یک پهپاد دارد. در واقع این سلاح نوعی پهپاد دوبرد با قابلیت حمل محموله های شناسایی یا رزمی با وزن در حدود 100 کیلوگرم است که اولین بار طراحی آن توسط مهندس اوکراینی پاول نومنکو صورت گرفته است. اگرچه موشک های کروز دوبرد در کشور های صاحب فناوری نظامی قبلا ساخته بود، از نمونه هایی چون خا-55 و کلاب روسی تا هاماهوک های آمریکایی. این موشک ها که بردی بیش از 1000 تا حتی بیش از 2000 کیلومتر دارند معمولا دارای ابعاد به نسبت بزرگ و سرجنگی حدود 500 کیلوگرم هستند. نمایه گرافیکی از موشک قدس در مورد قدس یا کنت-2 با سلاحی مواجه هستیم که برد بلندی در محدوده 1500 کیلومتر داراست ولی پیلود آن و قابلیت انجام عملیات شناسایی آن مشابه پهپاد ها ست و ابعاد به مراتب کوچکتری نسبت به یک موشک خا-55 دارد و علاوه بر آنکه بسیار ارزان تر است می توان برای استفاده مجدد نیز آن را برنامه ریزی کرد. به عنوان یک مقایسه پیشران مینی توربوفن ms-400 بکار رفته در خا-55 در حدود 4 کیلونیوتن و پیشران مینی توربوجت tj-100 بکار رفته در طراحی پاول نومنکو و موشک قدس در حدود 1.3 کیلونیوتن تراست تولید می کند. در صورتی که از این سلاح در سناریو ی تهاجمی استفاده شود با موشکی رو به رو هستیم که به رغم دارا بودن برد بلند از ابعاد و سطح مقطع راداری بسیار کمتری بر خوردار است و نقص سرجنگی به نسبت کوچک خود را می تواند با برخورد های بسیار دقیق به نقاط حساس هدف و نیز شانس بیشتر عبور از پدافند دشمن در مناطقی که انتظار وجود چنین سلاحی نمی رود جبران کند. حمله و ایراد خسارت جدی به تاسیسات نفتی آرامکو در عمق خاک عربستان مهمترین و جنجالی ترین استفاده عملیاتی این سلاح بوده است. اطلاعات بیشتر از این موشک و عملیات مذکور به تفصیل در مقاله "عملیات تن ماهی" ذکر شده است. گرچه آنچنان که در مقاله مذکور ذکر شده است طراحی این موشک به پاول نومنکو می رسد، ولی بسیاری تحلیلگران نظامی ساخت آن را به ایران نسبت می دهند. در حالی که ایران به طور رسمی و عمومی مسئولیت تجهیز گروه های مقاومت در منطقه چون حشد الشعبی عراق، حزب الله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین را پذیرفته است و آن را سیاست رسمی خود می داند اما در عین حال هیچ گاه به طور رسمی مسئولیت رسمی تجهیز جماعت انصار الله یمن را نپذیرفته و ادعا های مرتبط را تکذیب کرد است. در ایران اما از تعداد دیگری از سلاح های میان رده با طراحی میان پهپاد و موشک کروز آثاری یافت که همگی از مواردی هستند که اخیرا اطلعاتی در موردشان منتشر شده است. یکی از این موارد موشک/پهپاد مبین است که در نمایشگاه ماکس اخیر در روسیه اطلاعات و تصاویری از آن منتشر شد. برای این سلاح اطلاعتی بدین شرح منتشر شده است: · وزن 670 کیلوگرم · سرجنگی 120 کیلوگرم · سرعت 900 کیلومتر در ساعت · ارتفاع پروازی 10 متر تا 13 کیلومتر · برد 450 کیلومتر · فاصله 2 سر بال 3 متر گفته شده است که این سلاح به طیف متنوعی از سامانه های هدایتی مجهز است و در طراحی و ساخت آن سعی شده اصول رادار گریزی و پنهان کاری رعایت شود. سلاح میان رده ی دیگری که پروژه آن در ایران و به سفارش نیروی دریایی در دست توسعه است پهپاد سجیل است. این پهپاد اولین پهپاد جت 2 موتوره ایران خواهد بود. طراحی رادار گریز مشابه موشک های کروز رادار گریز چون AGM-158 یا استروم شدو از ویژگی های شاخص طراحی پهپاد سجیل است. از جمله توانایی های این پهپاد توان رسیدن به سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت، قابلیت لانچ از سکوی ناو های نیروی دریایی و بازیابی با چتر و قابلیت حمل بمب های دور ایستا با برد 100 کیلومتر است. طراحی مشابهی از سوی چینی ها در نمایشگاه ماکس اخیر مشاهده شد که پروژه LJ-I نام دارد. در طراحی این پهپاد جت می توان ترکیبی از طراحی موشک کروز و پهپاد رادر گریز را مشاهده کرد که البته بر اساس اطلاعات موجود قرار است در آن در نقش پهپاد هدفی که هواگرد های رادارگریز دشمن را شبیه سازی می کند استفاده شود. مثال قابل توجه دیگری را می توان در نوع خاصی از مهمات توپخانه ای یافت. مهمات با پیشران رمجت اگرچه اخیرا توجهات زیادی را به خود جلب کرده اند اما تاریخچه آنها به جنگ جهانی دوم باز می گردد. از جمله در پروژه ای در سال 1943 مهماتی با پیشران رمجت در کالیبر 210 میلیمتر به وزن 90 کلیوگرم ساخته شد که بر اساس اطلاعات موجود می توانست به برد 200 کیلومتر برسد. گرچه آلمان ها برنامه های بلند پروازانه ای در حوزه پیشران های رمجت در نظر داشتند اما با شکست در پایان جنگ مهندسین شان به عنوان بخشی از غنایم جنگی میان روسیه و آمریکا تقسیم شدند و در آنجا کار روی پیشران های رمجت به سمت موشک هایی چون بوریا و ناواهو رفت. دلیل عدم اقبال بیشتر به مهمات توپخانه ای رمجت در آن زمان به رغم امکان دست یابی به برد های خیره کننده را می توان افزایش شدید دایره خطا با افزایش برد و نبود هرگونه مکانیزم هدایتی برای این گلوله ها در آن زمان دانست. امروزه اما با ساخت سامانه های هدایتی پیشرفته و مناسب بکار گیری در مهمات توپخانه ای، اعم از سیستم های هدایتی مبتنی بر هدایت ماهواره ای همچون مهمات اکسکالیبور و البته مهمات هدایت لیزری چون کراسنوپول امکان اصابت دقیق مهمات توپخانه در برد های بلند ایجاد شد. اولین تلاش ها در این حوزه ساخت مهمات با پیشران راکتی بود، اما این ایده همیشه وجود داشت که در سرعت های مافوق صوت پیشران های رمجت به جهت آنکه نیازی به حمل اکسیدایزر ندارند و آن را از اکسیژن موجود در جو فراهم می کنند امکان ارائه عملکردی بهتر از پیشران های راکتی معمول را دارا هستند، خصوصا آنکه سرعت شلیک اولیه این مهمات معضل عملکرد ضعیف این دسته از پیشران ها در سرعت های کم را بر طرف می کند. جدید ترین محصول این ایده مهمات دوربرد هدایت شونده NAMMO در کالیبر 155 میلیمتر است که محصول یک کمپانی نوروژی-لهستانی می باشد. این مهمات از پیشران رمجت و سوخت جامد بهره می برد، موردی که مشابه آن در موشک معروف سام-6 نیز دیده شده بود، و مجهز به سامانه های هدایت داخلی و ماهواره ای است. همان طور که در تصویر دیده می شود دیفیوزر در نوک موشک جانمایی شده و هدایت ایرودینامیکی آن توسط کانارد های تا شونده در بدنه صورت می گیرد. بنابر اطلاعات اعلام شده این موشک توان رسیدن به برد 150 کیلومتر را خواهد داشت، البته وزن مواد منفجره هر گلوله نسبت به گلوله های معمولی این کالیبر کمتر خواهد بود. پیشران های رمجت محدوده عملکردی مناسبی در سرعت های از حدود 1 تا 6 ماخ دارند. جهت رساندن موشک های با این پیشران به سرعت اولیه مناسب عموما از یک مرحله بوستر سوخت یا جامد و یا ترکیب طراحی این موتور با یک موتور توربینی هواتنفسی دیگر استفاده می شود که مهمترین مثال آن موتور جی-58 است. راه اول دوم به مراتب بهینه تر از نظر فنی و البته به مراتب گرانتر و پیچیده تر است، لذا خصوصا در موشک ها که ابزاری یک بار مصرف هستند از راه حل بوستر استفاده می شود که اگرچه به مراتب ارزان تر است و پیچیدگی فنی کمتری دارد ولی عملکرد ضعیف تر و وزن بالاتری را نسیب سلاح می کند. در یک راه حل ابتکاری در مورد مهمات توپخانه ای با بهره بردن از انرژی و سرعت اولیه خرج پرتابی توپ این معضل به کلی دور زده شده، و از سوی دیگر امکان دست یابی به برد های خیره کننده ای چون مثال 150 کیلومتری اخیر و اصابت دقیق به هدف فراهم می شود. اگرچه چنین گلوله ای در حالت معمول قدرت تخریب محدودی دارد ولی با قابلیت اصابت دقیق می تواند طیف قابل توجهی از اهداف تاکتیکی را از حیز انتفاع ساقط سازد، از سوی دیگر در صورت عدم استفاده از چنین سلاحی تنها گزینه قابل بکار گیری از سطح زمین جهت نابودی هدفی در فاصله 150 کیلومتری موشک های کروز یا بالستیک است که اگرچه معمولا دارای قدرت تخریب بسیار بیشتری هستند ولی قیمت به مرابت بالاتری نیز داشته و استفاده از آنها برای هر هدفی به صرفه نیست. در پایان همان طور که در ابتدای یادداشت ذکر شد، ارائه راه حل در میادین نبرد همواره الزاما نیازمند توسعه فناوری های جدید و گران قیمت نیست، بلکه گاهی تنها با ترکیب خلاقانه فناوری های موجود و ارائه پاسخی متفاوت با آنچه دشمن انتظار و آمادگی مقابله با آن را دارد به پیروزی دست یافت. از این جهت در عرصه نظامی جهانی نمی توان تنها کشور هایی با منابع مالی ده ها و صد ها میلیارد دلاری که به آخرین و به روز ترین فناوری های روز دنیا دسترسی دارند را پیروز همیشگی میدان و دارای قابلیت اعمال قدرت و عنصر کلیدی بالانس قدرت [3] منطقه ای یا جهانی دانست. و راه برای رسیدن به سلاح های توانمند تر بدون صرف هزینه های گزاف با ارائه طرح های خلاقانه در حوزه سلاح های میان رده باز است. [1] RPK-2 Vyuga [2] RPK-6 Vodopad/RPK-7 Veter [3] : http://msai.ir/2019/12/30/balance-of-power/
-
1 پسندیده شده
-
-1 پسندیده شدهاین متن خیلی کلی هست و قابل اظهارنظر دقیق نیست، جزئیات برای بحث دقیق نیاز هست ولی در یک همکاری این شکلی ،قدرت طرفین بر پیشبرد اهداف تاثیر میذاره، که در این مورد چین خیلی از خواسته هایش رو تحمیل میکنه، چون قدرت داره یعنی در این مورد هم باید قوی بشیم تا تاثیر داشته باشیم ---------------- باز تاکید می کنم باید واقع بین باشیم و نیازها، و خواسته های خودمان و چین رو بنویسیم تا دچار توهم مثبت یا منفی نشویم در حال حاضر چین به دنبال توسعه مسیرهای تجاری و توسعه پایگاه های خود در مناطق دور از چین هست در حالی که در ایران به دنبال فروش نفت و ارز برای رفع کسر بودجه هست و از سمت دیگه میخواد بنادر و راه هایش توسعه پیدا کند دوستان دنبال هواپیما و تسلیحات هستن ولی بعید می دونم چین به این راحتی بده، تو سیاست هم از مقاومت حمایت نخواهد کرد ولی چین تو زمینه انرژی و کشاورزی و توریست در شرق ایران خیلی میتونه مفید باشه