برترین های انجمن

  1. arminheidari

    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      7,136


  2. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      466


  3. karmania20152015

    karmania20152015

    Editorial Board


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      413


  4. Brave_Heart

    • امتیاز

      7

    • تعداد محتوا

      657



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 30 تیر 1399 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    والله هزینه رو یکی دیگه می ده ، اگه هزینه رو شما یا خود مسئولین و خانواده هاشون پرداخت می کردند ، خودم هم براتون کف می زدم و سوت و هورا می کشیدم !! بقیه هم می ره توی حوزه ی منحوس « صبر استراتژیک »...
  2. 2 پسندیده شده
    هر زمان از لفظ « باید » استفاده شده ، و بعد در ادامه « اگر » اومده ... یعنی همه ی اینها بیشتر « رویا » هستند و بس ...
  3. 2 پسندیده شده
    نگاهی گذرا بر آینده نیروهای زمینی نیروهای زمینی برخلاف دیگر نیروهای هوایی و دریایی، از پراکندگی و سطوح ماموریت بسیار بالایی برخورد دار هستند که از این نظر هرگونه ارتقا و مدرن سازی و تولیدات جدید نیروها با بحث مالی و مدیریت منابع درگیر است. این سطوح عبارت اند از: - نیروی های گارد ملی و مرزبانی - نیروهای زمینی - نیروهای هوابرد - نیروهای زرهی سبک و سنگین - توپخانه - لجستیک - نیروی هوانیروز * گزارشات آینده نگرانه در خصوص نیروی زمینی FUTURE LAND OPERATING CONCEPT 2035 Unmanned Systems Integrated Roadmap FY2011-2036 Face The Future: Concepts On Force Design http://www.army.mil.nz/downloads/pdf/public-docs/2017/20170626-future-land-operating-concept-2035.pdf http://nzdf.mil.nz/downloads/pdf/public-docs/2018/Face_the_Future_Concepts_of_Force_Design.pdf https://assets.publishing.service.gov.uk/government/uploads/system/uploads/attachment_data/file/643061/concepts_uk_future_force_concept_jcn_1_17.pdf https://fas.org/irp/program/collect/usroadmap2011.pdf نیروهایی مثل آمریکا در وهله اول همیشه اقدام به مدرن سازی تجهیزات می کنند تا تجهیزات در مقابل پیشرفت فناوری به روز و پاسخگو باشند. اما مسیر مدرن سازی هرگز نباید با پیشرفت و تجهیز تجهیزات جدید مغایرت کند. این نکته بار مالی سنگینی بر هر نیرویی وارد می کند که آمریکا برای پرهیز از این مشکل اقدام به واگذاری یا فروش تجهیزات بعد از بروزرسانی به کشورهای متحد خود می نماید. بیشتر این واگذاری ها به کشورهایی با بنیه ضعیف مالی صورت می گیرد که توان خرید تجهیزات جدید را ندارند. برای مثال در عراق و افغانستان تانک ها و تجهیزات مورد استفاده آمریکا در جنگ بصورت کمک های نظامی به آن کشورها واگذار گردید. این اقدام دو مزیت داشت اول بازگشت هزینه این تجهیزات با کمک بندهای تعمیرات سالیانه که بصورت پنهان به کشورها اعمال می گردد و دوم اشغال بازار نظامی کشور مذکور و ایجاد زیرساخت و نیروی علاقه مند برای عقد قرارداد تجهیزات به روزتر در سال های آینده که بازار یابی برای آینده تلقی می شود. با توضیحات داده شده آینده نیروهای زمینی به دو بخش بروزرسانی و جایگزینی با تجهیزات به روز قابل تقسیم است. مسیر و نگاه به آینده در هر دو بخش بر مبنای ارتقای چابکی، کیفیت آتش، کار تیمی، دوام در میدان نبرد و هزینه است. برای این تحقق این خواسته ها، ایده هابیشتر بر استفاده از شبه پروتزها، بدون سرنشین ها، هوش مصنوعی، شبکه سازی متمرکز شده است. که نگاهی گذرا بر آینده نیروهای زمینی چنین تجهیزاتی را به رخ می کشد. 1- سربازانی با اسکلت های تقویت کننده فلزی و چشمان تیز بین و لباس هایی با قابلیت اندازه گیری علائم حیاتی 2- روبات های حمل بار و جنگجو 3- سلاح ها و گلوله هایی هوشمند با بردبلندتر و دقت بیشتر ( شناسایی هدف و تفکیک و اولویت بندی اهداف) 4- زره پوشانی تماما هوشمند با چابکی و زره بهتر (آرماتا و سیستم دفاع فعال گام های اولیه در مسیر این هدف است) 5- پهبادهایی دست پرتاب با قابلیت شناسایی و شکار 6- توپخانه هایی بردبلند با گلوله های هدایت پذیر ( بالای 500 کیلومتر برد) 7- واحدهای نظارت بر میدان با قابلیت شبکه سازی و تصمیم های بهینه با همکاری هوش انسانی و مصنوعی 8- اتاق های جراحی و درمان مجروحین کاملا اتوماتیک با قابلیت عمل از راه دور
  4. 1 پسندیده شده
    همچنین به منظور آگاهی از نظرات دیگران ... توافق نظامی ایران و چین در زیرمجموعه قرارداد 25 ساله در ماه آگوست گذشته ، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در ملاقات همتای چینی خود ، وانگ لی ، به ارائه نقشه راه یك مشاركت استراتژیك جامع 25 ساله مابین چین و ایران كه برمبنای توافق قبلی امضا شده در سال 2016 ایجاد گردیده است پرداخت . بسیاری از ویژگی های توافق نامه روزآمد شده در آن زمان برای عموم منتشر نشده اما ما در OilPrice به آن دست یافته ایم (!؟) . با توجه به منابع ارشد که از نزدیک با وزارت نفت ایران در ارتباط هستند در توافق اخیر پیش رو، چینی ها مفاد جدید نظامی با تاثیرات بزرگ جهانی افزوده اند . یکی از موارد پنهانی این قرارداد که سال گذشته منعقد شد این است که چین 280 میلیارد دلار برای توسعه بخش های نفت ، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. این مبلغ در دوره پنج ساله اول قرارداد 25 ساله جدید اجرا خواهد شد و از آن می توان فهمید که مقادیر بیشتری در هر دوره 5 ساله بعدی در دسترس خواهند بود ، به شرط آنکه هر دو طرف بر روی آن توافق کنند. یک سرمایه گذاری 120 میلیارد دلاری دیگر هم وجود دارد که برای ارتقاء زیرساختهای صنعتی و حمل و نقل ایران در دوره پنج ساله اول اجرا می شود و در صورت موافقت هر دو طرف ، مجدداً در هر دوره بعدی ادامه خواهد یافت . در مقابل شرکت های چینی گزینه اول پروژه های متوقف شده یا جدید نفتی ، گازی و پتروشیمی ایران خواهند بود . از یک نظر چین در هر شش ماه از سال ، توانایی خرید محصولات پتروشیمی ، فرآورده نفتی و گازی را با قیمت خرده فروشی و میانگین تخفیف حداقلی 12 درصد بصورت تضمین شده بعلاوه 6 تا 8 درصد افزون تر در همین مقیاس برای کاهش ریسک اختلال در بازار را خواهد داشت . همچنین به چین حق تأخیر در پرداخت تا دو سال داده خواهد شد و به علاوه این کشور قادر به پرداخت ارزهای ضعیفی می باشد که از انجام معاملات در آفریقا و کشورهای استقلال یافته اتحاد جماهیر شوروی سابق به دست آورده است . این منبع تاکید کرد: با توجه به نرخ تبدیل این ارزهای ضعیف به ارزهای معتبر که ایران می‌تواند از بانک‌های غربی همکار خود به دست آورد، چین در واقع به دنبال ۸ تا ۱۲ درصد تخفیف دیگر است که به معنی تخفیف کلی حدود ۳۲ درصد برای چین در زمینه نفت و گاز می باشد . یکی دیگر از بخش های کلیدی و پنهانی این قرارداد ۲۵ ساله این است که چین به طور کلی در ایجاد زیرساخت های اصلی ایران که مرتبط با پروژه کلیدی ژئوپلیتیکی این کشوریعنی یک کمربند یک جاده (OBOR) ، مشارکت خواهد کرد. برای شروع ، چین در نظر دارد از نیروی کار ارزان قیمت موجود در ایران برای ساخت کارخانه هایی استفاده کند که توسط شرکت های بزرگ تولید کننده چینی با مشخصات و عملیات مشابه با کارخانه های چین تأمین مالی ، طراحی و نظارت شوند . پس از آن، محصولات نهایی تولید شده قادر خواهند بود از طریق مسیر ‌های حمل و نقل جدید به بازارهای غربی که توسط چینی ها برنامه ‌ریزی ، تامین مالی و اداره می شوند دسترسی داشته باشند . در همین راستا، همان زمان با پیش‌ نویس قرارداد ۲۵ ساله جدید در سال گذشته توسط معاون رئیس ‌جمهور ایران اسحاق جهانگیری (و چهره‌های ارشد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سازمان های اطلاعاتی) ، که به رهبر معظم ایران ارائه شد ، اعلام گردید که ایران قراردادی را با چین برای اجرای برقی کردن خط راه آهن 900 کیلومتری ، که تهران را به مناطق شمال شرقی ایران و مشهد متصل می‌کند، امضا کرده‌ است. جهانگیری افزوده که طرح‌ هایی نیز برای احداث خط قطار سریع ‌السیر تهران - قم - اصفهان و گسترش این شبکه ارتقا یافته تا شمال غربی از طریق تبریز در نظر گرفته است . تبریز، میزبان تعدادی از تاسیسات کلیدی مربوط به نفت ، گاز و پتروشیمی و نقطه شروع خط لوله گازی تبریز – آنکارا ، نقطه مرکزی ۲۳۰۰ کیلومتری جاده ابریشم جدید از اورومچی (مرکز استان سین کیانگ غربی چین) به تهران و اتصال قزاقستان ، قرقیزستان ، ازبکستان و ترکمنستان در این مسیر و سپس از طریق ترکیه به اروپا می‌ باشد. با این حال، در حال حاضر یک عنصر دیگر که کل توازن قدرت ژئوپلیتیک در خاور میانه را تغییر خواهد داد، به این قرارداد افزوده شده‌ است . یکی از منابع ایران هفته گذشته به OilPrice گفت: هفته گذشته، رهبر معظم ایران با گسترش قرارداد موجود که از سوی همان چهره ‌های ارشد نظامی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سرویس ‌های اطلاعاتی ایران که این قرارداد از سوی آنها مطرح شده است ارائه گشته ، موافقت کردند که شامل همکاری های کامل هوایی و دریایی بین ایران و چین خواهد بود. وی گفت: جلسه ای در هفته دوم ماه آگوست بین همین گروه ایرانی و همتایان چینی و روسی آنها برنامه ریزی شده است که در آن بر روی بقیه جزئیات توافق صورت خواهد گرفت و به شرط آنکه این جلسه طبق برنامه ریزی انجام شود ، پس از 9 نوامبر ، بمب افکن های چینی و روسی ، جنگنده ها و هواپیماهای حمل و نقل دسترسی مستقیمی به پایگاه های هوایی ایران خواهند داشت. وی گفت : این روند با استفاده از امکانات دو منظوره ساخته شده در کنار فرودگاه های موجود در همدان ، بندرعباس ، چابهار و آبادان آغاز می شود. OilPrice از منابع ایرانی متوجه شده است که بمب افکن های که قرار است اعزام شوند ، نسخه های اصلاح شده چینی از توپولوف های Tu-22M3 برد بلند روسیه است ، با مشخصه ساخت 6800 کیلومتر برد (2،410 کیلومتر با بارگذاری تسلیحات معمولی) و جنگنده های سوپرسونیک میانبرد بمب افکن / تهاجمی سوخو 34 ، به علاوه نسخه های جدید تک سرنشین مخفی کار سوخو 57 می باشند . یادآوری می شود که در آگوست سال 2016 ، روسیه از پایگاه هوایی همدان برای حمله به اهداف در سوریه با استفاده از هر دو بمب افکن دوربرد توپولوف Tu-22M3 و جنگنده های هجومی سوخو 34 استفاده کرده است . در همین زمان ، کشتی های نظامی چینی و روسی قادر خواهند بود از تاسیسات دومنظوره تازه ایجاد شده در بنادر اصلی ایران در چابهار ، بندر بوشهر و بندرعباس که توسط شرکت های چینی ساخته شده اند استفاده نمایند . طبق گفته منابع ایرانی این استقرار همراه با استفاده از قابلیت‌ های جنگ الکترونیک چینی و روسی (EW) همراه خواهد بود. این موارد شامل هر یک از سه قسمت اصلی EW ، پشتیبانی الکترونیکی (از جمله هشدارهای اولیه استفاده از سلاح ‌های دشمن) به علاوه حملات الکترونیکی (از جمله حمله جمینگ) به علاوه حفاظت الکترونیک (شامل مقابله با جمینگ دشمن) می شود . براساس گزارش منابع ایرانی ، این موارد در ابتدا برای خنثی سازی سیستم های C4ISR (فرماندهی ، کنترل ، ارتباطات ، کامپیوتر ، اطلاعات ، نظارت و شناسایی) ناتو می باشد ، که شامل به کارگیری سخت افزار و نرم افزارهای چینی در ایران و سیستم دفاع هوایی و موشکی S400 روسیه برای مقابله با حملات آمریکا و/ یا اسرائیل است . سیستم های Krasukha-2 و 4 به احتمال زیاد در معماری کلی EW به چشم خواهند خورد ، همانطور که آن ‌ها اثربخشی خود را در سوریه در مقابله با رادارهای حمله ، شناسایی و هواپیماهای بدون سرنشین اثبات کردند . Krasukha-2 می تواند سیستم های کنترل و اخطار و کنترل سیستم هوایی (AWACS) را تا حداکثر 250 کیلومتر و سایر رادارهای هوایی مانند موشک های هدایت شونده را مسدود کند ، در حالی که کراسوخا -4 یک سیستم جاسوسی چند منظوره است که نه تنها سیستم های AWACS ، بلکه رادارهای زمینی را نیز مسدود می کند. این دو سیستم هر دو قابلیت تحرک بالایی دارند . بار دیگر این نکته قابل ذکر است که توجه داشته باشید که یک گروهان جنگ الکترونیک کامل (شامل سه عنصر اصلی EW) می تواند 100 کاربر انسانی داشته باشد و به گفته منابع ایران بخشی از همکاری نظامی جدید ، شامل تبادل پرسنل بین ایران و چین و روسیه خواهد بود و ۱۱۰ نفر از کارکنان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هر سال در پکن و مسکو و ۱۱۰ نفر از نیروهای نظامی چین و روسیه برای آموزش خود به تهران خواهند رفت . همچنین این نکته جالب توجه است كه جنگ الکترونیک ایران می تواند به راحتی با فرماندهی استراتژیك مشترک جنوب روسیه یعنی تیپ 19جنگ الکترونیک این کشور در نزدیك روستوف دان ، كه با سیستم های چین پیوند دارد ، مرتبط شود . یکی از منابع ایران هفته گذشته به OilPrice گفت: یکی از سیستم های جمینگ هوایی روسی در چابهار مستقر خواهد شد که قادر خواهد بود تا به طور کامل پدافند هوایی امارات و عربستان سعودی را غیرفعال نماید ، به طوری که آنها فقط در حدود دو دقیقه زمان هشدار برای حمله موشکی یا هواپیماهای بدون سرنشین از ایران داشته باشند. هفته گذشته نشانه ای از آنچه ایران امیدوار است از این طریق همکاری خود را با چین و روسیه بدست آورد در بیانیه ژانگ جون نماینده دائم چین در سازمان ملل متحد (سازمان ملل) نمایان شد که در آن بیانیه آمده بود تحریم های یک جانبه غیرقانونی خود علیه ایران را متوقف کنید ... علت اصلی بحران کنونی ، خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران در ماه مه 2018 و اعمال مجدد تحریم های یک جانبه علیه ایران است. وی همچنین با فشار آمریكا برای تمدید تحریم تسلیحاتی آمریكا بر ایران كه در ماه اكتبر منقضی می شود ، مخالفت كرد . ژانگ گفت : این اقدام دوباره تلاشهای مشترک برای حفظ برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک را تضعیف کرده است و افزود: موافقتنامه برجام توسط شورای امنیت ایجاد شده و یک موافقت نامه قانونی می باشد . وی در پایان گفت: ما از ایالات متحده می خواهیم كه تحریم های یک جانبه غیرقانونی خود را متوقف كرده و به مسیر صحیح رعایت برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد بازگردد . داشتن حمایت چین دلیل اصلی بخش محرمانه قرارداد سال گذشته ، همراه با روسیه است ، چرا که دو کشور دارای دو پنجم آرای دائم عضو شورای امنیت سازمان ملل به همراه ایالات‌ متحده ، انگلستان و فرانسه هستند. گذشته از این موضوع ، ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه ‌گذاری که توسط چین وعده داده شده‌ است ، دلیل دیگر اینکه ایران با اثرگذاری چین (و روسیه) در کشور خود موافقت کرده‌ و اینکه چین تضمین کرده ‌است که تمام تولیدات پتروشیمی ، نفت و گاز ایران را خواهد خرید . پ . ن 1 - با تشکر از جناب @MR9 بابت راهنمایی ایشان برای انتخاب مطلب و کمک در ترجمه آن پ . ن 2 - بر خلاف همیشه که مطالب مهم را رنگی و جملات کلیدی را برجسته می نمودم اینبار از این کار اجتناب کرده و برداشت مطالب اصلی را به عهده خود دوستان می گذارم . ترجمه صرفا برای میلیتاری - بن پایه OilPrice
  5. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی احساس نیاز به روز رسانی سواد رسانه ای در مطبوعات زمانی برای اصحاب رسانه ایجاد می شود که مخاطب رسانه به سطحی از درک برسد که هر چیزی را از رسانه نپذیرد و البته رسانه هم به جایی برسد که نیاز به مخاطب را احساس کند و این مورد تنها به حوزه نظامی اختصاص ندارد و در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سایر حوزه ها هم احساس می شود . در کشور ما برای مردم عادی خیلی تفاوت نمی کند که یک ناوشکن آتش گرفت یا یک ناو بالگرد بر ولی برای یک متخصص امور نظامی کاملا تفاوت احساس می شود و تا زمانی که رسانه هایی داریم که با رانت و به صورت سفارشی مطالب را می گذارند و بود و نبود مخاطب برایشان فرقی ندارد داستان همین است . گاهی هم خود نظامیان باید پیش قدم شوند و با ایجاد فضای رسانه ای متناسب سطح آگاهی جامعه را بالاببرند البته به شرط رعایت موارد حفاظتی . کاری که میلیتاری انجام می دهد ولی باز هم جای خالی حضور این دوستان به شدت احساس می شود .
  6. 1 پسندیده شده
    چیزی که روش خیلی تاکید دارم، تفکیک بخش ها در خبر هست بخشی از خبر ارائه داستان هست که واقعیت را بگوید بخشی دیگر از خبر نوع ارائه خبر هست که جهت گیری داشته باشد و بخش سوم جذابیت و ارائه مطلب هست در موردی که شما میگید، نوشتن کلمه ناوشکن جز دسته اول تلقی و اشتباه نگارنده در بیان واقعیت تلقی می شود بویژه که در مورد ناو جماران هم کلمه ناوشکن را می گویند (کم دانشی) درمان این درد هم افزایش سواد نظامی هست ولی موارد دیگر افزایش سواد رسانه ای و گرافیک هست
  7. 1 پسندیده شده
    قرار است ایران روزانه ۱.۳ میلیون بشکه نفت به چین صادر کند و بصورت اسکناس دلار تحویل بگیرد. اخبار و اطلاعات موثق حاکی از آن است که ایران و چین قرارداد صادرات روزانه ۱.۳ میلیون بشکه #نفت خام را با ۱۰ درصد زیر قیمت بازار منعقد نموده اند. این نفت، توسط نفتکش های ایرانی حمل خواهد شد و تحویل #ارتش_چین می شود. بخشی از پول نفت به ایران برای پرداخت مبادلات بین دو کشور بصورت #یوان در چین می ماند و بخش دیگر بوسیله طرف چینی بصورت #پالت های اسکناس #دلار در ایران تحویل بانک مرکزی می شود. انگیزه طرف چینی از ورود به این معامله، پاسخ به دخالت های #آمریکا در امور #هنگ_کنگ است که اخیرا درگیر اعتراضات گسترده ای با تحریک و هدایت آمریکایی ها شده و علاوه بر تهدید تمامیت ارضی چین، می تواند منجر به کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی تولید ناخالص ملی چین شود. بزودی با وقوع این رویداد اقتصادی بسیار مهم، علاوه بر افت شدید و بی سابقه قیمت ارز در ایران، بخش اعظم #تحریم های آمریکا نیز بلااثر خواهد شد. در اینجا می توان دلیل جنجالهای اخیر از طرف صداهای پهنان و آشکار آمریکا را در رابطه با قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را متوجه شد! ‍
  8. 1 پسندیده شده
    نه شرقی نه غربی یا هم شرقی یا هم غربی مهم نیست که اینقدر ما ایرانی ها اسیر دو گانگی و انتخاب بین این دو شدیم. مهم منافع ملیه و عرصه سیاست ، ورطه دوستی یا دشمنی ابدی نیست. در قرارداد چین به مانند برجام یه حالت پلیس بد - پلیس خوب وجود داره و به نظرم این ماجرای واگذاری کیش یه تله است برای اینکه مردم به خود قرارداد راضی بشن. در این قرارداد به مانند برجام به نظرم بهتره بجای رد یا قبول کلی روی جزئیات گفتگو بشه چون این بندها و تبصره های یک بنده که اون رو به سمت خوب یا بد بودن می بره.
  9. 1 پسندیده شده
    مخلص . محبت دارید بنده معتقدم که این سیاست نگاه به شرق ، نه الان در شرایط اضطرار ، که قطعا دست ما را برای انعقاد توافقنامه همکاری خوب و مطلوب یک مقداری می بندد ، بلکه سالها جلوتر می بایست صورت می گرفت ولی فرصت را از دست دادیم ، این پست برای دو سال پیش هست (بهمن 97 ) در حوزه دفاعی // به کدواژه های رنگی شده دقت بفرمایید .. یک پلان کامل مشخص وجود دارد ، غرب ، چین و روسیه ،برای جمهوری اسلامی باید بصورت آلترناتیوهایی علیه هم استفاده بشود ، باید دید پلانرها و استراتژیستهای ما ، پتانسیل وقابلیت ورود به این صحنه را دارند یا خیر ؟!!!
  10. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم در تکمیل فرموده شما ، ان چیزی که بعنوان یک قالب و الگوی استاندارد در حوزه تدوین ، تصمیم گیری و درنهایت مدیریت امنیت ملی وجود دارد ، متنوع سازی شیوه های ایجاد ، حفظ و ارتقاء امنیت ملی یک واحد سیاسی هست در این الگوی استاندارد شده ، حاکمیت سیاسی موظف هست در ابتدای امر : 1- مطالعات گسترده ای به منظور شناخت محیط ملی برای تشخیص نقاط قوت و ضعف مولفه های ملی را در دستور کار خودش قرار دهد 2- همزمان با بند یک ، حاکمیت سیاسی موظف هست تا محیط بین الملل را به منظور شناخت دو حوزه فرصت - تهدید و زمینه های بروز آن رصد کند این دو زمینه مورد مطالعه ، موجب میشود تا نقاط قوت و ضعف یک کشور بررسی و محدودیتهای داخلی در ابعاد مختلف مشخص بشود ضمن اینکه چهارچوبهای مربوط به فشار و تهدیدات و به تبع آن فرصت ها معین می گردد . وقتی دوتا حوزه فوق الذکر ، همزمان با هم انجام بگیرد ، خروجی یا برآیند ان تبدیل به تعیین و اولویت بندی اهداف امنیتی شده ، مسلسل وار این باعث تنظیم سیاستهای امنیتی و درنهایت تدوین استراتژی ملی میشود این استراتژی ملی در ابعاد مختلف شامل فرهنگی- اجتماعی ، نظامی ، سیاسی و اقتصادی ( موضوع مورد بحث فعلی ) قابل ظهور هست این بحث تئوریک ماجرا .... ===== حالا اگر به جامعه ایران نگاه کنیم ( چه انهایی که در داخل هستند و چه انهایی در خارج حضور دارند و کمیت مشخصی از آنها ژست اپوزان را هم دارند ) عموما" ، به یک فوبیا مبتلا هستند . یک عده ای روسوفوبیا دارند (روس هراسی ) ، یک عده ای هم چینوفوبیا (چین هراسی)، یک عده ای هم فوبیای غرب ( غرب هراسی ) را بصورت یک کلیت ( شامل اروپای غربی ، ایالات متحده و ... ) و هر کدوم ازانها ،به مقتضیات زمان ، دچار این فوبیا می شوند . نکته : البته این فوبیا در آن سمت ماجرا هم وجود(ایران هراسی ) که مصداقها و علتهای آن هم مشخص هست ولی علی الحساب فعلا کاری به آن نداریم / اما یک نکته ای این وسط برای همه این جماعت مغفول مونده و آن ، این هست که تمامی کشورهای نامبرده از جمله ایران ، چین و.... تنها بدنبال حداکثرسازی منافع ملی خودشون هستند و بطور مشخص ، تنها کشورهایی قابلیت این حداکثر سازی را دارند که بتوانند روند تئوریکی که در بالا بصورت ساده تشریح شده را با بالاترین کیفیت ممکن ، دنبال کنند . بطور خلاصه و برای جلوگیری از اطاله کلام ، الان می شود ژست ضد چینی گرفت ولی گوشی تلفن ساخت چین را استفاده کرد ، میشود ژست ضد روسی گرفت ولی سخت افزار روسی را استفاده کرد و حتی ژست ضد غربی گرفت وسخت افزار انها را تبلیغ و استفاده کرد ولی دنیای امروز ، با دنیای جنگ سرد و خط کشی های کلاسیک بطور کامل متفاوت شده ، در حال حاضر ، کشورها در سطوح مختلف بدنبال این هستند تا بالاترین حد ممکن ، منافع خودشون را در ابعاد مختلف به همدیگر گِرِه بزنند تا منافع ملی خودشون را حداکثر سازی کنند ، این هم برای جمهوری اسلامی بعنوان یک واحد سیاسی در دنیای امروز بطور کامل صادق هست ، بدین معنی که در حالت ایده آل ، می بایست با تمامی طرفها ، آنقدر هوشمندانه عمل کرد تا ان چیزی که اولویت دارد ( حداکثر سازی منافع ملی ) محقق بشود ، اما ایران سال 1399 خورشیدی ، بدلایل مختلف ، با یکی از این سه محور تضادهای عمیق دارد که بعید هست در کوتاه مدت ، بشود انها را حل کرد ، بنابراین منطقی این هست که برای نیل به هدف فوق ، پیوندهای خودش را با دو محور دیگر ( سیاست و استراتژی نگاه به شرق ) محکم تر کند ، البته این بدان معنا نیست که دربست تمامی تخم مرغ ها در سبد چین و روسیه قرار بگیرد ، هوشمندانه این هست که با توجه به تجربه قبلی در تعامل با محور غربی ، این بار در تنظیم استراتژی ملی ، با هوشیاری بیشتری عمل کرد . این هوشیاری هم نیازمند افرادی هست که بدون داشتن فوبیاهای نامبرده ، ( که تعدادشون قویا" اندک هست ) دست به تدوین و تنظیم این استراتژی بزنند . بطور مشخص ،در صورتی که تنبلی حاصل بشود و صرفا" برای دهن کجی به محور غربی ، تخم مرغهای سبد امنیت ملی ج.ا ، بطور کامل در اختیار چینی هاو روسها قرار بگیرد ، قویا" درآینده نه چندان دور ، نه تنهامشکلی حل نخواهد شد ، بلکه زمینه های تهدید علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز افزایش پیدا می کند
  11. 1 پسندیده شده
    سلام یکی از مباحث مهم در مورد انرژی ، امنیت آن است . به امنیت انرژی از دو زاویه تولید کننده و مصرف کننده نگاه می شود . در مورد نفت و گاز یکی از شاخصه های امنیت از دیدگاه تولید کننده این است که مطمئن شود در طولانی مدت نفت و گازش خریدار دارد تا بر اساس آن بتواند طرح های بلند مدت خود را برنامه ریزی نماید . از دیدگاه مصرف کننده هم دسترسی آسان و مطمئن به منابع انرژی حائز اهمیت است . یکی از مشخصه های این موضوع خرید از کشورهایی است که دارای استقلال و ثبات سیاسی باشند . از این منظر برای چین گزینه های زیادی نمی ماند چرا که بسیاری از کشورهای تولید کننده به شدت تحت نفوذ آمریکا هستند (مانند عربستان) و یا آمریکا در آنها دارای حضور و ابزارهای اعمال قدرت می باشد (مانند عراق) . برای چینی ها فقط دو گزینه اصلی می ماند یعنی روسیه و ایران . از سویی وابستگی یک جانبه به روسیه بنا به دلایل بسیاری برای چینی ها عقلانی نمی باشد . از اینرو ایران در این زمینه می تواند یک شریک مطمئن برای این کشور گردد . یکی دیگر از نکات مهم ، رقابت های منطقه ای و جهانی است . مشکلاتی که چینی ها با همسایه جنوبی خودشان یعنی هند دارند قاعدتا آنها را وارد عرصه هایی می کند که بتوانند همسایه خود را کنترل و یا تضعیف نمایند . روابط چین و پاکستان از این نوع مدل است که البته برای هر دو طرف مزایای خاص خود را دارد . در همین قرارداد اخیر هم طرح انتقال گاز ایران از طریق پاکستان به چین آورده شده است . طرحی که احتمال رسیدن گاز به هند با قیمت مناسب را به چالش می کشد و از سوی دیگر می تواند چین را برای ما به اهرم فشاری تبدیل کند تا رفتار های همسایه شرقی مان در بسیاری از موارد معقولانه تر گردد و یا همکاری بیشتری با ما نمایند . مساله دیگر چین ، مبحث جدایی طلبان ترکستان شرقی و اویغورها هستند . یکی از حامیان اصلی این بخش جدایی طلب به غیر از آمریکایی ها ، ترکیه می باشد که سیاست نگاه به شرق خود را بر توسعه نفوذ در مناطق به اصطلاح خودشان ترک نشین قرار داده اند (حالا بماند که سیاست گذاری های کلان این کشور عملا خارج از ظرفیت آن ها و بعضا متناقض با هم می باشد) . در همین راستا ترک ها در استانبول میزبان گروه ETESA (East Turkistan Education and Solidarity Association) می باشند . این گروه فعالیت های خودش را به ظاهر در چارچوب های غیر مسلحانه بیان می کند اما چینی ها می گویند که آنها با حزب اسلامی ترکستان یا Turkistan Islamic Party همکاری می نمایند و ترکیه را به حمایت و آموزش گروه های مسلح حزب اسلامی ترکستان متهم می کنند البته ترک ها این مساله را رد کرده اند اما واقعیت سوریه نشان داد که چینی ها پر بیراه نمی گویند . از طرفی ترکیه برای ایران یک رقیب منطقه ای می باشد . افزایش توان ایران برای کنترل و تضعیف ترک ها می تواند یک استراتژی مناسب برای چینی ها باشد . همچنین متصل کردن مدیترانه به دریای عمان از طریق کشور های ایران ، عراق و سوریه هم چشم انداز مناسبی برای کاهش اثرگذاری ترک ها در جاده ابریشم جدید است که در مفاد همین قرارداد اخیر با عنوان خط زیارتی پاکستان ، ایران ، عراق و سوریه عنوان شده است (البته منافع ما بحث الان بنده نیست اما به عنوان مثال کاهش ضریب اهمیت کانال سوئز و بالطبع آن مصر و به همان مقدار افزایش اهمیت خاک ما و متحدان ما در محور مقاومت و آب های سرزمینی ما را می توان نام برد ) . مورد بسیار مهم بعدی ، که محور اصلی کلان استراتژی چینی ها برای آینده می باشد ، جاده ابریشم جدید و خطوط ترانزیت بین المللی است که هزینه های حمل و نقل را به شدت کاهش می دهد . مثلا حمل یک کانتینر از دویسبورگ (در غرب آلمان) به چانگینگ (در شرق چین) از مسیر فعلی که از کانال سوئز عبور می کند در مدت 36 روز و با هزینه بالای 6500 دلار صورت می گیرد که با راه افتادن مسیر راه ابریشم جدید این کانتینر در مدت 15 روز با هزینه 4500 دلار حمل خواهد شد (گفته می شود در این مسیر ایران از هر کانتینر 1000 دلار درآمد خواهد داشت !؟) . حدود 2 سال پیش در اسناد چینی ها خواندم که آنها تخمین می زنند به اندازه یک سوم ارزش تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان از این مسیر کالا و خدمات گذر خواهد کرد . در کل گزینه اول استراتژی چینی ها برای تاثیرگذاری در جهان همین مسیر می باشد اما در مقابل آمریکایی ها به دنبال کنترل اطلاعاتی جهان هستند . چینی ها برای کنترل آمریکایی ها وارد توسعه ابزارها و شبکه های اطلاعاتی شده اند و در مقابل آمریکایی ها به عنوان یک گزینه برای کنترل چینی ها نیاز دارند تا منطقه ما و علی الخصوص کشور ما را کنترل کنند و در صورت عدم موفقیت ناامن سازی منطقه در دستور کارشان است . حالا در مسیر جاده ابریشم جدید (یک کمربند یک جاده !؟ ) ایران جایگاه بسیار مهمی دارد زیرا علاوه بر مسیر ارتباطی بسیار مناسب به سمت اروپا ، مسیر اصلی اتصال چین و کشورهای شرق آسیا به قاره آفریقا و در آینده بلند مدت با توسعه مسیر شمال آفریقا از طریق اقیانوس اطلس به آمریکای جنوبی می باشد . در کل موارد بالا بخشی از اهمیت قرارداد جدید و چرایی حضور چین و ایران در آن است و موارد بالا را می توان بسیار گسترش و بسط داد و همین موارد است که می تواند دست ما را برای کسب منفعت بیشتر باز نماید اگر در حالت خوشبینانه ساده لوحی بعضی از ... بگذارد . البته بنده در این متن سعی کردم به مفاد پیش نویس قرارداد جدید زیاد توجه نکنم کما اینکه جزئیات قرارداد هم بسیار مهم می باشد . حالا شما بفرمایید چرا چین نه و مثلا آلمان آری ؟
  12. 1 پسندیده شده
    سلام دوست عزیز، منظور شما را از چگونگی توافق با چین متوجه نمی شوم. یعنی در توافقات دو جانبه میان دو کشور، یک طرف قرارداد باید تعهد بیست و پنج ساله به طرف مقابل بدهد؟ مگر امارات و چین، ژاپن و آفریقای جنوبی، آرژانتین و کانادا، ....بدون توافق بیست و پنج ساله با هم نمی توانند با هم مراودات اقتصادی داشته باشند؟ اصولا” تعریف شما از واژه استعمار چیست؟ وطن فروشی را چگونه تعریف می کنید؟ آیا از کارنامه نظام فعلی پس از چهل و یکسال حکومت و دریافت تریلیون ها دلار از بابت فروش منابع خدادادی کشورمان راضی هستید؟ چند سال برای خود چین طول کشید و چقدر منابع طبیعی کشور خود را حراج کردند تا پس از پایان تجاوز ژاپن و جنگ‌های داخلی میان ملی گرایان و کمونیستها امروز به قول شما به ابرقدرت اقتصادی جهان تبدیل شده است؟ چهل و یکسال کافی نبود تا حداقل کشور ما از فقر رهایی یابد؟ پیشرفت و ابر قدرت شدن به کنار.
  13. 1 پسندیده شده
    چین برای نیل به هدفی که شما فرمودین راه درازی در پیش داره بالفرض که امریکا دچار افول بشه و شاهد فروپاشی دلار باشیم به نظرتون یوان جای دلار رو میگیره؟ یعنی معامله فرضی آلمان با روسیه بر پایه یوان خواهد بود یا یورو؟ چین یک نظام تک حزبی داره که حتی ما نمیدونیم داخلش چی میگذره؟!بیشتر شبیه به یک کلونی اداره میشه که ما هنوز نتونستیم درک کنیمش و فقط اون چیزی که خواسته ما ببینیم رو به ما نشون داده!چند بار چین به این متهم شده که ارزش پول ملیشو عمدا کاهش داده تا بتونه هزینه تولید رو کم کنه؟مبنای چاپ پول به چه صورتی هست اصلا؟ نظامی که هر صدای مخالفی رو نه تنها انکار که در نطفه خفه میکنه آیا به پایداری این سیستم اصلا میشه امید بست؟ امریکا که ادعای کدخدایی جهان رو داره دست باز ی داره در خیلی از زمینه ها به هیچ واردات انرژیی وابسته نیست نظام سیاسی اون مردم نهاد تر از چین است زبان بینالمللی داره که به شدت هم تبلغ میشه بزرگترین تولید کننده علمه که اون رو در صنعت هم پیاده میکنه و هیچ کشوری در این زمینه یارای مقابله با اون رو نداره عمق استراتژیک بی نظیری داره(رسما یک قاره جداست) چند کشور متحد آمریکا و چند کشور متحد چین هستن؟به نظرم روسیه هم متحد درست درمونی برای چین نیست بیشتر منافع مشترکی رو دنبال میکنن یادمون نره که چین چند بار تا مرز جنگ با شوروی رفت اگه نگیم آرزوی هر دانشمند و محققی هست که در این کشور کار کنه آرزوی خیلی ها هست،آیا در رابطه با چین هم همین طوره؟ بالفرض که چین اون 800 میلیارد دلار یا 400 میلیارد دلار در آمد نفتی احتمالی این قرار داد رو به یوان پرداخت کنه،ما با این پول از چه کشوری میتونیم خرید کنیم؟کدوم کشور صاحب تکنولوژی؟البته به جز چین یا شاید هم روسیه (با احتمال و سطح معامله به مراتب کمتر از چین) آیا این مبلغ اونقدری هست که موازنه دلار رو در دنیا تغییر بده؟ گمونم ما مجبور باشیم تمام در آمد رو از چین خرید کنیم و بعد از پایان مدت قرارداد ما می مونیم و زیر ساختی که کاملا چینی شده و باز هم باید به سمت چین بریم برای تعمیر ونگهداری اون اگه چین به حوضه خدمات و راهسازی ما یا مثلا درمان ما ورود کنه عملا باعث بیکاری هزاران نفر و تعطیلی صدها شرکت کوچیک میشه چین به نظرم راه خیلی سختی داره که بتونه جای آمریکا رو بگیره و اگه من بخوام نظرمو بگم اصلا همچین هدفی هم نداره بیشتر میخواد آمریکا رو از خودش و حوضه نفوذش دور کنه همین آمریکا هم بیخ گوش چین هند رو داره هم قدرت اتمی هم جمعیت پایاپای که به وقت لزوم بتونه ازش استفاده کنه
  14. 1 پسندیده شده
    در مورد اول 100% بین تسلیم و این رویه معیوب راه هست؟ رویه ما این بوده عراق و سوریه رو از چنگال تروریسم در بیاریم و اونوقت خیلی از عراقی ها گرای سردار سلیمانی رو به دشمن بدن و همچنین در اعتراضات پرچم ایران رو آتیش زده و خواستار رفتن ایران از عراق بشن. بله میتونیم فقط دوست زمان سختی نباشیم و با چشم باز مشارکت داشته باشیم. مثلا این سوخو 25 که به عراق دادیم رو بعد رفع نیازشون به ما پس دادن؟ سود اقتصادی شون نصیب ما شد یا ترکیه و ایالات متحده؟ چیزی نیست طوری که حتی احزاب شیعه هم کسی تامین کننده منافع ما نیست. ما بذر کاشتیم بشار اسد درو کرده. خون تکاوران ما سوریه رو سیراب کرد ولی شک نکنید ماجرا تموم شه همون دیکتاتوری بدون مشارکت مردم و بدون تلاشی در مقابل طمع و چنگال اسرائیل ادامه پیدا میکنه. اتفاقا باید معقول باشیم و بدون محاسبه سود هزینه نکنیم و همچنین بیش از حد روی متحدینمون حساب نکنیم. از همه مهم تر کم کم سطح مداخلاتمون در کشورهای عرب زبان رو کم کنیم چون ما دستمونو تا آرنج در عسل کنیم و در دهانشون فرو کنیم، دستمونو گاز می گیرن. یه ضرب المثل لکی در مورد کشورهای عرب زبان صادقه و کل منظورمو میرسونه حیف نمیشه اینجا بیانش کرد، حالا مودبانه اش خطاب به اعراب اینه: خوشی تون با ایالات متحده و ابوناجی و در زمان خوشی برای ما شاخ و شونه می کشید ولی موقع سختی ها به یاد ما و برادری مون می افتید. ما یه زمانی هی می گفتیم اخوان المسلمین در مصر به قدرت برسه فلان میشه بهمان میشه و برادری رو به دنیای اسلام بر میگردونه. این مرسی ملعون و اطرافیانش طوری رفتار کردند واقعا روح جمال مبارک شاد شد . در مورد حماس هم به همچنین.
  15. 1 پسندیده شده
    توی سوریه و عراق نیرو تربیت کنیم؟ اسد نمیتونه تربیت کنه که هزینه هاش گردن ما نیفته؟ جدای از این اسد از حزب بعث و لاییکه و انتظار اینکه حزب الله دوم یا سوم باشه معقول نیست. در عراق هم که سر نخواستن ما دعواست.
  16. 1 پسندیده شده
    عزیز دلم ، چرا انقلاب کردیم !؟ اگر قرار بود بریم زیر سایه ی یک ابر قدرت ، خب ، در همون زمان حکومت قبلی ، زیر سایه ی آمریکا بودیم ، با شوروی هم تعامل داشتیم ، با همسایگانمون هم رابطه ی خوبی داشتیم ( به جزء عراق ) ، تازه عزت و احترام هم داشتیم و مردم هم مثل سایرین زندگی می کردند و اونقدر توان مالی و ذهنی و جسارت داشتند که برای حقوقشون اقدام کنند ( البته خوشی زده بود زیر دلشون ) ... علاوه بر این شما اخبار آفریقا و کشورهایی که چین باهاشون همچین قراردادهایی رو بسته رو دنبال کن ، مثل سگ پشیمون هستند ... چرا همین قرارداد رو با آمریکا نمی بندیم !؟ دلیلی که میاری رو عینا می شه برای چین هم به کاربرد ، و حتی ده ها مرتبه بدتر برای چین در نظر گرفتش ...
  17. 1 پسندیده شده
    نگاهی به بمب افکن های امریکایی که هیچ گاه عملیاتی نشدند! بعد از اتمام جنگ جهانی دوم و تا قبل از ورود موشک های بالستیک قاره پیما نگاه دو قدرت تراز اول جهان یعنی امریکا وشوروی برای دست یافتن به برتری و همچنین تنوع بخشیدن به ابزار مورد نیاز برای رساندن انبوه تسلیحات نامتعارف به خاک یکدیگر سبب شده بود که دو طرف به سرمایه گذاری هنگفتی در ساخت بمب افکن های مختلف روی بیاورند از طرفی قدرت اقتصادی برتر امریکا دلیلی بر اجرای طرح ها ی بسیار متنوعی در زمینه توسعه و طراحی بمب افکن ها شده بود این طرح ها توسط شرکت های مختلف نظامی امریکا ارائه میشدند البته بر طبق روال معمول خیلی از این ایده ها شاید فراتر از اشکالی رسم شده بر روی کاغد نبودند اما حتی با این شرایط در طی این رقابت میان دو ابرقدرت ده ها طرح نیز به مراحل پرواز و تست نیز رسیدند هرچند بسیاری از انها یا به دلایل چون نقاط ضعف عمده و طراحی احمقانه کنار گذاشته شدند اما طرح های نیز بودند که شایستگی وارد شدن به خدمت نیروی هوایی امریکا را در خود داشتند اما به دلایلی چون سیاست و یا هزینه های مربوطه برای همیشه کنار گذاشته شدند در این نوشته میخواهیم بررسی بمب افکن هایی را اغار بکنیم که با داشتن مقداری خوش اقبالی شاید هم اکنون باید شاهد پرواز انها در اسمان بودیم. داگلاس XB-42 میکس مستر...1944 احتمالا باید میکس مستر را پیشرفته ترین بمب افکن مجهز به موتور پیستونی دانست که تا هم اکنون در اسمان پرواز کرده است ( البته اگر نخواهیم کمی شانس برای بمب افکن XF-12 Rainbow قائل شویم).کامل ترین وصف درباره این پرنده بی نظیر توسط رنه جی فرانسیلسون به عنوان نویسنده بزرگ کتاب های هوانوردی و از مقامات سابق این عرصه در امریکا گفته شده است "میکس مستر هواپیمایی با سرعتی برابر بابمب افکن موسکیتو B.XV و توانی دو برابری در حمل تسلیحات بود.همچنین با مسلح شدن به چهار تیربار 0.50 اینچی در این زمینه نیز از موسکیتو بریتانیایی بی دفاع کاملا برتر بود". شاید میکس مستر را باید قربانی تاریخ دانست این بمب افکن در اواخر جنگ جهانی دوم معرفی شده بود درست در زمانیکه مفهوم پیشران های جت تمامی چشم های جهان هوانوردی را به خود خیره کرده بود. XNBL-1 بارلینگ ...1923 درگیری و رقابت میان بالاترین سطوح فرماندهی ارتش امریکا را باید جزئی همیشگی از تاریخ این کشور دانست.البته این رقابت در بسیار ی از مواقع به سمت بهبود و کسب توانایی بزرگتری بوده است تا به سمت تخریب و ضعف ! از نمونه بارز برای این داستان میتوان به پافشاری عجیب ژنرال بیلی میشائیل به توانایی بمب افکن در نابودی شناورهای سنگین اشاره کرد این ژنرال خبره که فرماندهی نیروی هوایی امریکا ر ا در جنگ جهانی اول به عهده داشت به عنوان طرفدار سرسخت نیروی هوایی در مقابل نیروی دریایی امریکا که سالیان درازی به عنوان مهمترین رکن ارتش امریکا شناخته میشد قرار گرفته بوددر حالیکه نیروی دریایی امریکا برای اثبات غیر قابل غیر بودن شناورهای این نیرو دست به ازمایش های گوناگونی میزد میشائیل هم تصمیم به اثبات خلاف این امر گرفت. برای انجام این کار او بمب افکن کوتاه برد مارتین NBS-1 را انتخاب نمود.اما قطعا در اختیار داشتن یک بمب افکن بزرگتر فرصت بهتری به او برای اثبات گفته هایش میداد.به همین منظور او از یک طراح در خواست کمک نمود با ورود دکتر ویلیام ویتنی کریسمس او سرانجام موفق به معرفی بمب افکن بارلینگ شد هر چند این بمب افکن سرعت و برد بسیار کمی داشت اما توانایی حمل سلاح ان میتوانست به هر شناوری به شدت اسیب برساند این ایده در سال 1923 راهی وسیع برای ساخت طراحی بمب افکن های سنگین باز نمود راهی که شاید تا زمان حالا نیز بسیار هموارتر از قبل دنبال میشود. داگلاس XB-43 جتمستر...1946 XB-43 را باید اولین بمب افکن جت امریکایی که موفق به پرواز شد دانست این هواپیما درست سه سال بعد از پرواز اولین بمب افکن جت جهان یعنی Arado Ar 234 المانی اولین پرواز خود را انجام داده بود این پرنده هرچند اغاز کننده فصلی جدید در دنیا پرواز شد اما همانطور که بمب افکن پیستونی میکس کستر دوست داشتنی را به موزه فرستاد خود نیز به دلایل داشتن نقاط ضعفی چون سطوح کنترل پرواز ناکارامد توسط بمب افکن تورنادو B-45 به بوته فراموشی سپرده شد. مارتین XB-51 XB-51 را باید یک از خاص ترین بمب افکن های این نوشته دانست بمب افکنی که در ابتدا برای انجام ماموریت در ارتفاع پایین و همچنین پشتیبانی هوایی نزدیک در نظر گرفته شده بود اما سرانجام به عنوان یکی از گزینه های جانشینی B-26 به عنوان یک بمب افکن تاکتیکی در کنار رقیبانی چون B-45 و AJ-1 قرار گرفته شد.موتورهای این پرنده برخلاف دیگر بمب افکن ها در دو سمت پایینی بدنه قرار داده شده بودند همین امر قابلیت کنترل پرواز بسیار خوبی به ان داده بود همچنین سرعت ان نیز در ارتفاع پایین بی نظیر بود . قابلیت پرواز در همه شرایط اب وهوایی و در شب به این پرنده امتیاز ویژه ای اعطا نموده بود این پرنده با وجود داشتن نقاط مثبتی یک ضعف عمده نیز داشت این هواپیما از سایر رقیبان پایداری کمتری داشت همچنین بدنه ان قابیلت کمتری در تحمل تنش نسبت به دیگر رقبا داشت به همین دلایل XB-51 از گزینه های ان زمان حذف شد. مارتین XB-68 XB-68 براق و خاص ! بدنه این پرنده به دلیل طراحی برای انجام پرواز در سرعت 2.4 ماخ وتحمل گرما ناشی از این سرعت بالا از درصد بالایی از فولاد ساخته شده بود.این پرنده یک طرح بسیار بلند پروازانه درزمان خود تلقی میشد ترکیبی از سرعت و شعاع پروازی بالا همچنین سیستم پرتاب بمب و هدایت اینرسی ان را به پیشرفته ترین پرنده زمان خود در سال 1953 تبدیل کرده بود. طی کردن مراحل ازمایش و عملیاتی کردن این بمب افکن حداقل تا سال 1963 یه طول می انجامید همین موضوع سبب شد نیروی هوایی امریکا از مزایا این پرنده بگذرد و بمب افکن B-66 را به خدمت خود در اورد. A-12 Avenger II در اواخر دهه 80 میلادی نیروی دریایی امریکا تصمیم به به خدمت گرفتن یک هواپیما پنهانکار تهاجمی با برد پروازی بالا گرفت به همین منظور مک‌دانل داگلاس و جنرال داینامیکس طرحی انقلابی و شبه مثلثی خود را ارئه نمودند هرچند این طرح در ابتدا چشم های بسیاری به خود خیره نمود اما با پیش امدن مشکلات عمده ای چون نبود توان فنی کافی برای انجام ان تاخیر در برنامه و افزایش هزینه ها سبب ایجاد درگیری قضایی میان وزارت دفاع امریکا و پیمانکاران شد پرونده ای که در سال 2004 با پرداخت 200 میلیون دلار به نیروی دریایی امریکا خاتمه پیدا کرد. نورثروپ XB-35 و YB-49 نورثروپ را باید شرکتی دانست که میداند چگونه بازی را برای مدت طولانی اداره کند! از دهه 40 میلادی انها در تلاش برای فروش طرح بمب افکن های تمام بال به ارتش امریکا بودند اما تا سال 1997 و بستن قرار داد فروش B-2 افسانه ای زمان زیادی برای تحقق اروی خود صبر نمودند. از زمانیکه YB-35 اولین تمام بال این شرکت اولین پرواز خود را انجام داد تا زمان بازسازی مجدد ان با یک موتور جت و پرواز ان تحت نام YB-49 زمان زیادی نگذشت YB-49 در اواسط دهه 40 میلادی با هزینه تقریبی نیم میلیارد دلار ان زمان برابر با 6.5 میلیارد دلار سال 2020 اولین پرواز خود را انجام داد اما موتور جت ان هرچند سرعت ان را افزایش داده بود اما سبب کاهش شدید شعاع عملیاتی ان نیز شده بود.این هزینه اما سالها بعد و در طراحی B-2 ارزش خود را نشان داد. هم اکنون نیز طراحی بمب افکن اینده امریکا یعنی B-21 نیز به این گروه سپرده شده است. XB-70 والکیری تا اوخر دهه 50 میلادی همه میدانستند که معرفی یک بمب افکن جدیدبه معنی افزایش سرعت و ارتفاع پروازی ان میباشد درنتیجه هدف بعدی پرواز با سرعت3 ماخ بود این یعنی طراحی چشمگیرترین پرنده موجود تا ان زمان! این ماشین نابودگر XB-70 نام گرفته بود پرنده ای شوم برای نابودی تاسیسات حیاتی دشمن و انجام حملات هسته ای به عمق دشمن شمار یک امریکا یعنی شوروی . XB-70 را باید سیاسی ترین بمب افکن تاریخ دانست پرنده ای که سرچشمه بروز درگیری های مهم وشدیدی بین سیاستمدران امریکایی شد.از جمله نیکسون کندی و مک نامارا که برحسب اوضاع از مخالفان یا طرفداران این پروژه محسوب میشدند و حتی برحسب شرایط نیز دیدگاه خود را به سرعت عوض مینمودند! به طور مثال کندی در انتخابات سال 1960 طرفدار B-70 بود اما پس از پیروزی او نظر خود را تغییر داد. این پروژه سرانجام به دلایل سیاسی و سنگین ترین هزینه برای توسعه یک هواپیما در تاریخ 1.5 میلیارد دلار در سال 1966 چیزی معادل 12 میلیارد دلار در سال 2020 برای همیشه کنار گذاشته شد.
  18. 1 پسندیده شده
    این استدلال خیلی بچه گانه و تنها از روی لجبازی است. یعنی اگر دشمنان ایران روزی گفتند شیعه اثنی عشری دین خوبی است، پس ما باید بگوییم نه نیست؟ اگر دشمنان ایران گفتند زنا با محارم برای یک جامعه بد است، ما بگوییم نه خیلی هم خوب است! آخر همین گونه استدلال‌ها است که پس از چهل و یکسال شده ایم مملکتی بدبخت که مجبوریم سرنوشت کشور خود را به دست یک کشور کمونیست بدهیم. خودمانیم، ولی گویا این عباس جفرسون زیاد هم بیراه نمی گوید.
  19. 1 پسندیده شده
    طرح یک کمربند یک راه چین احیای جاده ی ابریشم برای شناخت بهتر قرارداد ایران و چین باید هدف گذاری کلی چین را در اقتصاد جهانی متوجه بشویم طرح جاده ی جدید ابریشم شامل دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است. «کمربند اقتصادی راه ابریشم» در مسیر باستانی راه ابریشم چین را از طریق آسیای مرکزی، روسیه و خاورمیانه به اروپا متصل می‌کند. «راه ابریشم دریایی»، چین را از طریق دریا به جنوب شرق آسیا و آفریقا مرتبط می‌کند. کشور چین دچار مازاد تولید کالا از مسکن گرفته تا محصولات صنعتی هست و می خواهد از انرژی صنعت خودش مطمئن باشد. بنابراین، هدف اصلی طرح تقویت رشد اقتصاد چین از طریق اجرای این طرح هست. شرکت‌های چینی بدل به شرکت‌های جهانی می‌شود. بدین ترتیب، این شرکت‌ها در همه کشورها و حتی قطب شمال، تحت برند «یک کمربند و یک جاده»، به فعالیت در توسعه زیرساخت‌ها می‌پردازند. چین به‌طور خاص ۶۵ کشور را به عنوان هدف سرمایه‌گذاری زیرساختی تعیین کرده‌است. یک بخش هسته‌ای پروژه، دالان اقتصادی پاکستان–چین از سین کیانگ تا گوادر به ارزش ۵۴ میلیارد دلار است. همچنین، یک راه آهن سریع‌السیر ۳۰۰۰ کیلومتری، جنوب چین را به سنگاپور متصل می‌کند. چین در نظر دارد سرمایه‌گذاری در زیرساخت اقتصادی همچون حمل و نقل ریلی در 65 کشور جهان از جمله آفریقا سرمایه‌گذاری کند. چین برای توسعه حمل و نقل کالا و انرژی در آزادراه مسکو به قازان در روسیه، راه آهن قزاقستان از قورغاس به بندر آق‌تاو در ساحل دریای خزر، چند خط لوله گاز از ترکمنستان به چین، خط آهن چین-قرقیزستان-ازبکستان، خط آهن ترانس آسیا از چین به اروپا از طریق قزاقستان و روسیه، راه آهن جاده ابریشم که از چین به ایران از طریق قزاقستان، آزادراه چین به پاکستان سرمایه‌گذاری می‌کند. چین، همچنین، برای دستیابی به اقیانوس هند از طریق تنگه مالاکا ممکن است دچار چالش با هند شود؛ لذا، در طرح راه ابریشم جدید تلاش شده‌است که از طریق دالان اقتصادی پاکستان–چین یا از طریق بنگلادش، راه دیگری به اقیانوس هند باز شود. چین برای پیاده‌سازی پروژه‌ها اقدام به نهادسازی مالی نموده‌است. از جمله «صندوق راه ابریشم» را با ۴۰ میلیارد دلار سرمایه در سال ۲۰۱۴ راه اندازی کرده‌است. همچنین بانک سرمایه‌گذاری زیربنایی آسیا با سرمایه پایه صد میلیارد دلار را با مشارکت دیگر کشورها در سال ۲۰۱۵ تأسیس کرده‌است. همچنین، دولت چین در این سال ۸۲ میلیارد دلار برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های راه ابریشم به سه بانک منتقل کرده‌است. بدین ترتیب، راه برای اجرای پروژه‌های توسعه زیرساختی متکی به دولت چین در دیگر کشورها توسط شرکت‌های چینی هموار شده‌است. همچنین، چین از مشارکت شرکت‌های غیر چینی از جمله شرکت‌های صنعتی غربی در پیشبرد پروژه‌ها استقبال کرده‌است، تا مخاطرات ناشی از به ثمر نرسیدن آن‌ها را کاهش دهد. به طور کلی چین قصد سرمایه گذاری بسیار عظیمی در زیرساخت های این 65 کشور برای جابجایی و فروش بهتر تولیدات و خدمات خودش دارد که می تواند تحول بزرگی را در جهان ایجاد کند. نقش ایران در مسیر جاده ابریشم جدید ایران از نظر چین، عنصر مرکزی در کمربند اقتصادی جاده ابریشم است و موقعیت استراتژیک جغرافیایی آن، به کشورمان در برنامه چین جایگاه حیاتی بخشیده است، لذا ایران می‌تواند محل عبور دو جاده دریایی و زمینی ابریشم باشد. از سویی وجود زیرساخت‌های حمل‌ونقل، ثبات سیاسی و امنیت حاکم بر کشور، نگرانی‌ها در خصوص تسریع و پایداری تجارت از این راه را در ایران رفع کرده است، در همین رابطه چین در برنامه 185 میلیارد دلاری نوسازی بخش فرسوده انرژی ایران سرمایه گذاری گسترده‌ای انجام دهد که انرژی و حمل و نقل صادرات آینده ی چین از طریق ایران فراهم بشود. ایران هم می تواند با سرمایه گذاری های چین در صنعت حمل و نقل و انرژی و صنایع تولیدی و نظامی کشور تحول بزرگی را در اقتصاد و صنعت کشور ایجاد بکند.
  20. 1 پسندیده شده
    با مطالعه متن چند تا سوال پیش میاد: - ضمائم قرارداد چه هستند؟ ضمیمه شماره (1) بند اول " ایران به بازگشت سرمایه گذاری های چین در بخش نفت ایران و توجه کند و چین و به استفاده بهینه از منابع مالی حاصل از فروش نفت به چین توجه کند؟ یعنی پول ها بلوکه باقی میمونه و طرف چینی تصمیم میگیره چطوری استفاده کنه؟ بعد توجه کردن باید تعریف بشه! یعنی چی توجه کنه؟ ضمانتی هست؟ در صفحه 6, بحث درباره همکاری در پروژه های انرژی ایران؟! احداث شهرهای جدید. این شهر ها به چه منظور و برای استفاده چه اشخاصی و در چه مکان هایی ساخته خواهند شد؟ منظور از شهر... غیر نظامی است؟ شهر و یا شهرک نظامی را هم میشه پادگان گفت. در بند بعد منظور از همکاری در ایجاد مراکز صنعتی و خدماتی محور در بنادر و جزایر منتخب با هدف افزایش صادرات به منطقه چیه؟ صادرات کالا های چینی؟ یعنی چین میخواد بعضی از کالا های خودش رو به ایران Outsource کنه و با استفاده از کارگر های با حقوق کم و هزینه کم مواد اولیه بازار خاور میانه را به دست بگیره؟ توسعه همکاری نظامی دفاعی امنیتی در مبحث آموزشی به چه صورت خواهد بود؟ تعجبی درباره Secure کردن انرژی و نفت نیست ولی تجهیز مراکز ذخیره نفت و گاز و پتروشیمی در طرف ایرانی کمی عجیبه ولی در کل خیلی جالبه این بند. به چه میزان؟ مثل ذخیره استراتژیک امریکا؟ خط آهن زیارتی از پاکستان-ایران-عراق-سوریه و سایر پروژه های مرتبط ( چه پروژه هایی ) جالبه در Belt & Road محور های جنوب-شمال و جنوب-غرب تنها شامل آسیای مرکزی و ترکیه و ارمنستان میشه؟ لبنان و عراق و سوریه و قطر چه با توجه به اینکه ریل و کریدور زیارتی قراره ایجاد بشه به هر حال. توسعه خط ریل غرب به شرق از لحاظ استراتژیک قابل توجه هست ولی تامین گاز برای پاکستان و چین باید باز بشه؟ انتقال به عهده ایران هست تا CPEC؟ همکاری در توسعه منابع و انتقال انرژی در عراق هم حائر اهمیته. سرمایه گذاری مشترک برای ساخت نیروگاه و خطوط انتقال در پاکستان-افغانستان-عراق و سوریه جالبه همکاری مشترک برای صادرات برق هم از کریدور شرق - غرب هم جالبه تامین و تبادل برق کشور های راه ابریشم " کدوم راه ابریشم - در کدوم دوره ؟ " جالبه در نوع خودش و Dependency ایجاد میکنه در اون کشور ها به ایران و چین البته باز باید جزئیات بیشتری معلوم بشه. نیروگاه های کوچک و زودبازده برای ایران و کشور های منطقه جالبه. میخوان تا چه زمانی دست یابن به اهداف؟ نفوذ چین و خوش بینانه ایران را در منطقه در چه زمانی و با چه شدتی میخوان دنبال کنن طرفین؟ توسعه سواحل مکران به چه صورت هست؟ شهر صنعتی تا چه اندازه ای؟ در کجا؟ پالایشگاه. پتروشیمی و فولاد و ذوب آهن باز با چه ظرفیتی؟ انتخاب محل جالبه از طریفی که این مناطق در خط متقیم آتش ناوگان پنچم و گروه های ضربتی ناو هواپیمابر در اقیانوس هند و دریای عمان قرار داره. چه تدابیری برای دفاع و حفاظت از این دارایی های استراتژیک اندیشه شده چونکه میشه گفت ایران هم دیگه وابسته به خارک و تنگه برای صادرات نخواهد بود به خصوص با خطوط ریلی غرب به شرق. توسعه 5G توسط شرکت های تلکام چینی خیلی جالبه و بعضا خطرناک با توجه با سابقه هواووی و ارتباطش با PLA. آیا تمام کشور زیر پوشش قرار میگیره؟ و مهمتر از این بیزینس ها په استفاده و بهره ای میتونند ببرند. آیا اینها مشخص شده؟ موتور های جستجو گر و پیام رسان های اجتماعی خیلی مهمه آیا میخوان مثل چین بومی سازی و کنترل اینرنت بکنند؟ تجهیز کاربر نهایی ( به صورت مجانی و توسط دولت؟ ) و تجهیزات ارتباط از راه دور خیلی مهمه. توسعه نرم افزار پایه یعنی میخوان به امن سازی شبکه و استفاده همزمان از مایکروسافت و ویندوز و معادل چینی اون دست بزنند؟ بند 4ام درباره همکاری جهت توسعه طیف های رادیویی و هماهنگ سازی فرکانس های ماهواره ای هم جالبه در نوع خودش و جای برسی داره. مکانیزم تسویه مالی-تجاری باید بیشتر برسی بشه؟ ضمانت و دارایی های سخت و یا پول بلوکه شده و نفت؟ همکاری دفاعی امنیتی نظامی هم که خیلی خیلی مختصر و گنگ هست و اطلاعات بیشتری باید کسب بشه. دانشجو و استاد های نطامی منظور هست؟ در سطح دانشکده دفاع و امنیت ملی. افسری و یا...؟ اقدامات اجرایی کوتاه مدت به خصوص بند 3 جالبه. مشارکت در ساخت و تجهیز مخازن ذخیره نفت و انرژی در ایران- چین و سایر نقاط جهان ( کجا و به چه منظور اگر ذخیره استراتژیک نیست و در قسمت های مختلف میخوان ذخیره کنند ) محصولات هوایی تولید مشترک ایران و چین!! چین در کل قصد داره در بلند مدت وابسته به شرکت های اروپایی و آمریکایی در حمل و نقل غیر نظامی نباشه ولی تولید مشترک ایران و چین ... جای تامل و بحث داره انتقال فناوری و مشارکت در توسعه فناوری های مورد نیاز صنایع هوایی جالبه. سرمایه گذاری مشترک در ساخت شهر های هوشمند و زیست بوم در مکران و " نا مفهموم " جالبه. انگار Center of Gravity و مرکز نفوذ ایران از غرب و تهران داره به سمت شرق حرکت میکنه و امیدوارم فرهنگ دریانوردی و دسترسی اقیانوسی و قدرت دریایی بیشتر مورد توجه قرار بگیره. ساخت بزرگراه کویری هم جالبه در ایران فقط یا در گبی و شرق چین مد نظره و ارتباط جاده ای بین کشور ها؟ شرکت مشترک دریایی بین المللی هم باید مورد توجه قرار بگیره و اهمیت Merchant Marine برای هر دو طرف. واگذاری بخشی از سهام شهرک هوش مصنوعی چین در صورت که طرف ایرانی یک جایگاه در هیئت مدیره به دست بیاره جالبه. حاکمیت دولت ها بر فضای مجازی و بومی سازی اینترنت و موتور های جست و جو هم که .... تیم واکنش اضطراری شبکه ملی اطلاعات و به خصوص در مقابله ما تهدیدات سایبر در داخل و خارج و اشتراک اطلاعات اهمیت زیادی داره. منطقه آزاد مشترک فرامزی در کشور ثالث ( کدوم کشور ؟ ) جای بحث داره... تسهیلات ویژه قانونی برای سرمایه گذار های چینی چی هستش؟ بندر کاسپین در کریدور شمال-جنوب کجاست؟ مشوق های مناسب برای سرمایه گذار های طرف چینی چی هستند و اینکه در چارچوب قانون های ایران باز ... شهر های بزرگ در مکران برای چه استفاده ای که عبارت در چارچوب قوانین ذکر شده؟!! خطوط راه آهن میان شهر های اصلی و جدید ایران ( این شهر های جدید باید مشخص بشه ماهیتشون و ...) این فقط 18 صفحه است یا ادامه داره؟ بعد در کل فاجعه نیست و با هوشمندی میشه استفاده مناسب کرد و به سود رسید ولی در کل خیلی کلی هست این سند و همانطور که میگن " Devil is in the details " و باید دید در اون زمینه چطوری هست اوضاع قبل از تصمیم گرفتن که آیا Commit کردن کشور به 25 سال در یک توافق عاقلانه بوده؟ تاریخ قضاوت خواهد کرد امیدوارم با توجه به این موضوع و اهمیت مهم این قرارداد برای آینده کشور و مردم تصمیم گرفته باشن و نه فقط برای بقا...
  21. 1 پسندیده شده
    نگارنده نمیتونه فرق راهبردهای نظامی ملی، راهبردهای امنیتی دست جمعی، منافع امریکا و حوزه ترانس اتلانتیک رو بخوبی تفکیک کنه. یا نکرده. - یک ارتش ملی در چهارچوب اقتصاد نظامی سرمایه داری تعریف میشه، در اقتصاد ملی این کشور و هزینه ای که براش میشه به دنبال تامین منافع ملی اون هست، اما وقتی امنیت به یک نهاد دست جمعی بین المللی سپرده میشه طوری ک تهدیدات رو رفع کنه، کل این چهارچوب عوض میشه. به این شکل که داری برای دیگران هزینه میکنی! و... - راهبرد های امنیت دست جمعی هم مسیر خودش رو میره، مثلا اگر ناتو در بخشی از اروپا اقدام به تقابل کنه یا به جایی توسعه پیدا لزوما نفعی برای انگلستان یا فرانسه و المان نخواهد داشت، اما هزینه چرا. و اگر این توسعه رو نداشته باشه مفهوم وجودی خودش رو از دست میده. مگر اینکه ناتو و ارتشش بتونند واحد اقتصادی و سیاسی مستقلی برای ارائه خدمات متقابل مبتنی بر سهم هر یک از اعضا داشته باشند که قطعا اینگونه نیست و نخواهد بود. در عوض حوزه ترانس آتلانتیک بسیار متفاوت هست. - ابتکار ترانس آتلانتیکی اتحادیه در اختیار هلند و کشورهای مرکزی و سپس حوزه های استقلال یافته از شوروی هست که اتفاقا آمریکا در اونجا منافع بسیار بسیار وسیعی مالی از نظر توسعه نظامی، ایجاد تهدید، اقتصاد نظامی و نفوذ سیاسی داره.
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    این رو خیلی قبل‌تر گفته بودیم ..‌‌. یک اندک امیدی به مبارزه با فساد در قوه قضائیه شکل گرفت که رهبر کشور با حمایت قاطعانه‌ از خانواده ای خاص ، قضیه رو جمع کرد .... نهایتا همون طبری به انفصال از خدمت محکوم می شه و تمام .... بار قبلی که رهبری در واکنش به فساد گفتند « مسئله رو کش ندهید » و « آبروی نظام از اوجب واجبات است » ، نتیجه شد وضع فعلی .... آمریکا و انگلیس و اسرائیل سر جمع ۳۰ درصدی که ج.ا داره به خودش ضربه می زنه ، ضربه نمی زنند .... ج.ا سرطان پیش رونده فساد داره ، حالا شما هر چقدر بخوای با رژیم غذایی و ورزش و مشاوره حالش رو بهتر کنی ، تاثیری نداره .... نتیجه ی تمام تایپیک ها می شه همین ...
  24. 1 پسندیده شده
    آتش دشمن و جبهه ی خودی با دقت به فضای رسانه ایی موجود ، خصوصا" فضای مجازی ، همچنین استفاده ی حداکثری تمامی کشورها ( دوست ، رقیب و یا دشمن ) برای پیش برد اهداف سیاسی ، نظامی و .... از این عرصه و پیچیدگی های آن ، شناخت این فضا بعنوان مناطق جنگی ( مورد استفاده برای جنگ رسانه ایی ، جنگ روانی ، جنگ های ترکیبی _ هیبریدی ، کسب اطلاعات _ جاسوسی و ... ) ، دقت کافی و مطلع بودن برای استفاده از این فضا ( علی الخصوص مراقبت از اطلاعات شخصی ، جمعی ، سازمانی و ....) ، همچنین لزوم شناخت جبهه ی خودی و دشمن ( حتی از روی جهت آتش دشمن ) بسیار مهم است . با توجه به مسائل مطرح شده و تطبیق آن با شرایط امروز ، کلام شهید دارای تاریخ مصرف نبوده و متعلق به دیروز ، امروز و آینده است .
  25. 1 پسندیده شده
    سامانه توپخانه ای فوق برد بلند ارتش امریکا جدولی از برنامه بلند مدت آمریکا برای توسعه سامانه های برد بلند که در سال 2018منتشر شد. در این جدول زمانی برای به خدمت گرفتن سامانه توپخانه ای فوق برد بلند در نظر گرفته نشده است. در جدیدترین اخبار از امریکا تصاویر گرافیکی از سامانه توپخانه ای فوق برد بلند (SLRC- Strategic Long-Range Cannon ) ارتش امریکا منتشر شد. در سال 2018 ارتش آمریکا عنوان کرده بود که به دنبال ساخت سامانه ای توپخانه ای فوق برد بلند با برد 1000 مایل ( برد حدود 1609 کیلومتر ) است. اطلاعات در مورد این توپخانه هنوز ناشناخته است . اما در این پوستر جدید نوشته شده است که این سامانه توپخانه ای 8 خدمه خواهد داشت .هر آتشبار این سامانه توپخانه ای فوق برد بلند شامل 4 توپ به همراه تجیهیزات حمل و نقل است. این سامانه توپخانه ای قابلیت جابه جایی بوسیله تجهیزات هوایی و دریایی را نیز خواهد داشت. یکی از افسران ارتش امریکا در گذشته عنوان کرده بود این سامانه "بسیار بزرگ" اما متحرک خواهد بود. البته به نظر میرسد با توجه به اندازه بزرگ این توپ تحرک ان با محدودیت روبه رو باشد. با گسترش تهدیدات برد بلند مانند موشک های بالستیک و کروز علیه منافع امریکا اکنون ارتش امریکا به دنبال آن است با افزایش برد سامانه های توپخانه ای، راکتی و موشکی قدرت آفندی و پدافندی خود را در سطح بالایی نگه دارد. پوستری که جدیدا از سامانه برد بلند ارتش امریکا SLRC منتشر شئده است سامانه فوق برد بلند ارتش امریکا یادآور تسلیحاتی مانند توپخانه ریلی Schwerer Gustav المان نازی و توپ بابل صدام حسین است.