برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 12 آبان 1399 در پست ها
-
4 پسندیده شدهمدیران محترم به دلیل نامربوط بودن این پست به عنوان این بخش اگر صلاح دانستید منتقل یا پاک بفرمایید سلام حالا شاید این مواردی که شما فرمودید هم درست باشد اما این علامت 5 پر یا همان ستاره در شرق کهن بسیار استفاده می شده است . بر روی تعدادی از سکه های عهد ساسانی علامت ستاره (به اشکال مختلف و اکثرا به همراه ماه) موجود است : پیروز اول جاماسب قباد اول انوشیروان هرمز چهارم خسرو پرویز قباد دوم اردشیر سوم پ . ن - یک نکته اینکه نماد ها و کلمات در بستر زمان می توانند معنا و مفاهیم مختلفی را بر خود حمل نمایند . این ما هستیم که باید برای آنها ظرفیت سازی کرده و یا مفاهیم فعلی آنها را گسترش یا تحدید نماییم و از آنها استفاده کنیم (که می تواند در بازه های زمانی مختلف این روند شامل نفی ، پذیرش نسبی و یا گسترش آن باشد) وگرنه اگر کسی به بت گفت خدا دلیل نمی شود که خدای ما همسان بت او باشد .
-
2 پسندیده شدهاین روزها زیاد کلید واژه هایی از جمله "عدم دخالت طرف ثالث" و "حق" و "دشمنی با اشغال" را از طرفهای خصوصا باکویی میشنویم. اردوغان تا قبل از خیانت های متعددش به منطقه و در راستای پروژه آمریکایی/صهیونیستی ویران کردن کشورها به خاطر زیاده خواهی ها و کشورگشایی هاش در راستای اشغال کشورهای همسایه که حتی موجب شد بعد از همراهی با جمعیت تکفیریها و تروریستهای داعش و النصره و القاعده ه دوست صمیمی و هم پیمان ناگسستنیشون تبیدل بشه را میشد "تنها" یک طرف خارجی فرض کرد. ولی وقتی دستانش غیرمستقیم و توسط مزدورهاش به خون ایرانی ها آغشته شد و در ادامه در جنگی که ما هیچ دخالتی درش نداشتیم به شکلی که به اردوغان مربوط بشه و پس از هدف قرار گرفتن سربازانش که در کنار تروریستها سعی در ادامه اشغال ادلب داشتند توسط نیروی هوایی روسها یا توپخانه ارتش سوریه برای عقده گشایی یا کشاندن پای ما به ماجرای خودش و روسها بچه های حزب الله و مقاومت را ناجوانمردانه و بزدلانه در موقعیتی که به خاطرت توافق ها اصلا انتظار حمله بهش را نداشتند قتل عام را کرد؛ برای ما دیگه "تنها" یک شخص خارجی نیست. قطعا یک دشمن و جنایتکاری است که حالا دیپلماسی هر چه هم راه خودش را بره خون بچه های حزب الله و مقاومت از دستان پر کینه و عقدش پاک نخواهد داشت و تقاصش را قطعا پس میده روزی این جنایتکار. پس خطاب ما در این تاپیک تنها شخصیتهای "خارجی" نیستند. مواضع ما در تحلیل ها ناشی از افرادی است از جمله: 1.الهام علیفی که باکو را تبدیل به لانه تجزیه طلبان و جسارت کنندگان به تمامیت ارضی ایران قرار داده ( اهمیت تمامیت ارضی برای هر کشوری روشن هست تا حد تقدس حتی گاهی، چیزی که اتفاقا در این جنگ شاهدیم باکو تمام مظلوم نمایی ها و قهرمان سازیها و ظلم ستیزیها و حق خواهیهاش را بر اون مبنا سوار کرده "سرزمین من! و تمامیت ارضیش" ) و حامی تام و تمامشون هست به صورت کاملا مزورانه و کشوری که بر خلاف حسن همجواری حالا یا با اختیار یا از سر بی اختیاری و بی وطنی! و بی عرضگی تبدیل به پایگاه بزرگترین دشمن ما شده که حتی ازش ضد کشور عملیات اطلاعاتی/نظامی/امنیتی انجام شده و 2.اردوغانی که رسما و مستقیما در جبهه ای که منطقه ما بوده، خاک کشور هم پیمان ما بوده و جنگ ما با مشتی تروریست جانی بوده وارد شده و بدون دخالت ما؛ مستقیم ما را هدف قرار داده. پس ما تنها با "خارجی" چیزی شبیه پاشینیان و کرزای! و غنی و محمد اف طرف نیستیم. ما با رسما "دشمنی مزور" طرفیم. من نمیدونم چرا مواضع ما نسبت به دو شخصیتی که دشمنیشون را با ایران و تمامیت ارضی کشور ثابت کردند قابل درک نباید باشه؟! از این واضح تر؟!
-
2 پسندیده شدهتفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در مدیریت تولید شناخت ارزش راهبردی و جایگاه واقعی محصول بسیار مهم هست. برای بهینه سازی هزینه ها لازم است مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی تمیز قائل شد. عدم تفکیک بین این سه بخش سبب اتلاف هزینه و موازی کاری بسیار در صنایع می شود. به صورت مشخص در آمریکا بر مبنای بازار آزاد و در اسرائیل بر مبنای محدود بودن منابع این تفکیک بصورت خیلی دقیق صورت می گیرد. یک مثال درخشان در زمینه تولید علم سازمان ناسا است که با پروژه های ایکس به عنوان خط شکن عرصه علوم هوا و فضا شناخته می شود. بعد از جنگ جهانی دوم و عطش شکستن سرعت صوت و تسخیر آسمان سبب شد که برنامه ای از پرنده ها به نام پرنده های ایکس شکل بگیرد. این برنامه بر مبنای ساخت پرنده هایی نوین با هدف کسب فناوری و دانش علمی و فنی در خصوص بدنه، بال، جریان هوا و دیگر موارد مبهم در مورد هواپیما بویژه در سرعت های بالا صورت گرفت که از دل بسیاری از پرنده ها، جنگنده و پرنده هایی بیرون آمد که صنعت هوایی نظامی و غیرنظامی را تحت تاثیر قرار داد. اولین سری پروژه، پرنده ایکس 1 بود که دیوار صوت را برای اولین بار شکست و در نهایت سرعت هایی بی نظیری را ثبت کرد و تا کنون به پروژه ایکس 59 و تلاش برای حمل و نقل فراصوت ولی آرام رسیده است. برنامه پرنده های ایکس نمونه کامل و درخشان تحقیقات است که چند ده برابر ارزش این تحقیقات سود مالی و نظامی و تکنولوژیک برای نیروی هوایی آمریکا رسانده است و این برنامه برای مسئولینی که برای تحقیقات ارزش قائل نیستند دلیلی چون آفتاب است. در تولید فناوری سازمان دارپا (آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفتهٔ دفاعی) یک مثال موفق است که بر پایه توسعه فناوری ها مبتنی بر نیاز یا ایده های جدید فعالیت می کند. این سازمان مسئولیت توسعه و ساخت فناوریهای نوین را برای استفاده نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا به عهده دارد. پس از جنگ ویتنام، دارپا به بهرهبرداری از پردازشهای پیشرفته و فناوریهای شبکه و بازسازی و تقویت روابط با دانشگاه پرداخت. علاوه بر این، دارپا مفاهیم تازهای برای ماهوارههای کوچک، بسیار سبکوزن و (LIGHTSAT) و کارگردانی برنامههایی در مورد تولید دفاعی، فناوریهای زیردریایی، و خودرو زرهپوش جنگی / ضد زره را دنبال میکند. تاریخ فعالیت دارپا را شاید بتوان به دو دوره زمانی: ۱. «پیش از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر دانشمندان نخبه و شرکتهای دانشگاهی» و ۲. «پس از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر بنگاههای بزرگ صنعتی» تقسیم نمود. لیستی از پروژه های مشهور دارپا • پروژه برای ساخت یک کشتی جنگ ضد زیردریایی بدون سرنشین. • تطبیقی خودرو و رویکردی برای طراحی، تأیید، و ساخت سامانههای دفاعی پیچیده و وسایل نقلیه • اطلس به عنوان یک ربات انساننما است. • تلفن همراه سامانه تشخیص تیرانداز: گلوله محل تشخیص سامانه صوتی توسط فناوریهای BBN برای تشخیص تک تیراندازها در خودروی جنگی نظامی توسعه یافتهاست. • فناوری برای دسترسی به طیف پویا برای ارتباطات نظامی مطمئن • یک سامانه رباتیک تاکتیکی مستقل • آرپانت، نخستین نسل از اینترنت • نقشه فیلم آسیا و اقیانوسیه • بوئینگ X' • ارسال فرمان از سامانه اطلاعات شبکه برای کنترل فرماندهی. • چالش بزرگ: رقابت ماشینهای بدون راننده • برنامه پژوهشی فراصوت در حقیقت این فناوری ها در ابتدا با هدف نظامی توسعه وداده شده و به تدریج بصورت تجاری در بازار مورد استفاده قرار می گیرند. این روند تضمین کننده سود چندباره فناوری برای سازنده است. خرید پیش نمونه ها و رقابت در تولید صنعتی روشی دیگر که وزارت دفاع آمریکا برای حمایت از فناوری و تقویت آن انجام می دهد تفکیک مناقصات طراحی پیش نمونه از تولیدات صنعتی است. این اتفاق در نیروی هوایی بسیار نمود پیدا می کند. در ابتدا مشخصات پرنده مورد نیاز اعلام می گردد و سه شرکت هواپیمایی برای طراحی آن دعوت می شوند. هر سه شرکت پرنده های خود را طراحی، توسعه و به عنوان پیش نمونه می سازند. نمونه ها در یک آزمایش استاندارد و تعریف شده ازمایش و ارزیابی می شوند. در انتها پس از تایید حداقل های مورد نظر وزارت دفاع پرنده ها به عنوان نمونه های مجاز به بخش مناقصات تولید صنعتی معرفی می شوند و قیمت های تولید صنعتی خود را مطرح می نمایند. بخش های متقاضی مثل نیروی هوایی و یا دریایی با توجه به قیمت و توانمندی محصول مورد نظر خود را انتخاب کرده و درخواست تولید انبوه می نمایند. در این بین پیش نمونه های بازنده توسط وزارت دفاع خریده شده و هزینه تولید و تحقیق آنها با مبنای مشخصی پرداخت می گردد. در این فرآیند بهینه ترین محصول با قیمت و کیفیت مناسب تعیین شده و تولید می گردد. این در حالی است که هر سه شرکت در بخش تحقیقات از نظر مالی متضرر نبوده و تنها از نظر سود در تولید صنعتی دچار جالش می شوند. این اتفاق به معنای حمایت و تقویت بخش های تحقیقاتی و طراحی شرکت ها در مناقصه و نیاز بعدی شرکت های هواپیمایی خواهد بود. همچنین گاهی یک فناوری در یک پیش نمونه بازنده به عنوان ابزاری مفید در محصول نهایی استفاده می شود. تولید صنعتی تفکیک بین تولید صنعتی و تولید پیش نمونه و تحقیقاتی یک اقدام موثر در بهینه سازی هزینه ها است. روش تولید در پیش نمونه مبتنی بر چالش اولین ها و دستیابی به فناوری است ولی در تولید صنعتی روش تولید پر تعداد، مباحث نگهداری و تعمیرات اهمیت می یابد. از این نظر در تولید صنعتی بحث مونتاژ و ماژول بسیار شنیده می شود. چابکی بخش تولید صنعتی یک معیار مهم در نرخ و هزینه تولید است که باید از نظر فنی از طرف بخش های فناوری تغذیه شود تا درگیر مسائل طراحی نشود. در هنگام نهایی کردن نقشه های تولید صنعتی لزوم در نظر گرفتن بخش ها بصورت مجزا و سهولت در نصب بسیار حیاتی است. همچنین در نظرگرفتن منابع و زیر منبع های حیاتی برای خط تولید سبب پایداری و بهینه شدن هزینه می شود. انتخاب استاندارد و تجاری تجهیزات سبب کاهش هزینه ساخت و تعمیرات شده و تمرکز طراح را بر روی ذات و هدف طرح بیشتر می کند. پیچ و مهره شاید نام آشنا ترین مواد استاندارد و تجاری هستند ولی صفحه های نمایش و پمپ های هیدرولیک از دیگر ابزاری است که در صورت تایید کیفیت قابلیت تجاری شدن را دارند. واضح است که خط تولید جای فکر کردن نیست و تا جای ممکن تفکر ماشینی و رباتیک بر انسان ارجحیت دارد و این نکته تفاوت عمده در تولید پیش نمونه و تولید سری است. از این رو در خطوط تولید ربات ها به راحتی و با قیمت بسیار کمتر و در تیراژ بالا فعال هستند در صورتیکه در طراحی ذهن خلاق انسان جرقه های ایده را از ذهن تا واقعیت پیگیری می کند. ادامه دارد ....
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده مهربان که هرچه داریم از لطف اوست امیدواریم لطفش رو در تدوین این تاپیک شامل همه ما بکنه با سلام ضعف های اساسی در کشور ما شامل سه دسته می شود که در تلاشم با کمک دوستان در سه تاپیک نگاهی مختصر ولی کاربردی تدوین کنیم 1- رسانه و تبلیغات ---------------------- تاپیک نبرد "رسانه ای و الگوی تبلیغات" 2- مدیریت منابع و نیروها ------------ تاپیک فعلی "مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی" 3- الگوی آموزش و انتقال تجربه ---- تاپیک آینده " آموزش و مستندیازی کلید توسعه منابع انسانی" درگیری های روزانه سبب کندی روند تولید مطالب شد ولی انشالله کلنگ اول این تاپیک رو با هدف نگرشی کاربردی بر مدیریت منابع و نیروها می زنیم مدیریت منابع و صنایع نظامی بهترین تعریف برای مدیریت عبارت از استفاده بهینه از منابع انسانی، مالی و تجهیزات موجود برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. متاسفانه تعریف درستی از مدیریت در تفکر ما وجود ندارد، مدیریت درست کلمه عام هست و از نگاه مردم یک مدیریت درست مشابه مدیریت رضاخانی و استبداد است و باوری به مدیریت برنامه ریز وجود ندارد. در شکل زیر، کیفیت مدیریت منابع در بین سیستم های نظامی متفاوت به خوبی نشان داده شده است و ثابت می کند که فناوری و تجهیزات نوین الزاما به معنای کیفیت استفاده خوب از آن نیست. در این تصویر امریکا دارای بالاترین سطح فناوری و مدیریت منابع است در حالی که ایران هنوز به بهره وری و استفاده خوبی از زیرساخت ها و فناوری خود نرسیده است. نکته ای که این نمودار را مهم می کند، بهره وری بالا در گروه های نظامی چون حزب الله، حماس و داعش است که علارغم سطح فناوری پایین به حداکثر بهره وری و استفاده از منابع خود رسیده اند. این موضوع در نبردهای داعش و تجهیزاتی که با خلاقیت ساخته شده اند یا موشک های ساده حماس در شرایط تحریم و محاصره نمود خوبی دارد. تجهیزاتی که توسط این گروه ها و بر مبنای خلاقیت ساخته شدند به تدریج در سیستم های رسمی نظامی استفاده و تقلید شد که نشان می دهد بهره وری لزوما منوط به داشتن فناوری سطح بالا نیست و در هر سطحی ممکن است. دیدگاه های متفاوتی برای مدیریت و استفاده بهینه از منابع وجود دارد. در این بین چندین چشمه مولد و مخرب برای هر مدیریتی وجود دارد که دقیقا در مقابل هم قرار می گیرند. چشمه های اصلی مولد و مخرب در مدیریت عبارت اند از: · شفافیت – فساد و پنهان کاری · آموزش – جهل مدرک گرایی · ثبت تجارب و مستندسازی – عبرت شدن · شایسته سالاری – گروه سالاری · برنامه ریزی – شعار محوری · تحقیق و توسعه – درجا زدن · بازاریابی – انحصار و رانت در اولین توضیح : فساد و چشمه های مخرب را می توان به شیر آب ورودی به تاسیسات خراب نامید که با تداومش شرایط را هر لحظه بدتر می کند در حالی که با حذف آن شرایط پایدار و مدیریت تسهیل تر می شود. آموزش کلید اصلی توسعه منابع انسانی بوده و عملکرد بهینه نیروها را تضمین می کند. ثبت مستندات که پایه تغذیه کننده روش ها، روندها و تکنولوژی ها است و در استاندارد ایزو با این شعار شناخته می شود که یک اشتباه نباید دوبار تکرار شود. در حقیقت تدوین تجارب و نظرات اولین گام یادگیری و پیشرفت بشر بوده است. در مجموع عدم مدیریت منابع منجر به اتلاف منابع و از دست رفتن فرصت ها می شود. از این نظر معضل مدیریت به "فقر بر روی منابع غنی" تعبیر می شوند. چرا که در تلاش برای بدست آوردن فرصت و منابعی هستند که خود دارند. حال باید نگاه خود را اصلاح کنیم و از میان گل های مشکلات و چالش ها ، طلای فرصت را استخراج کنیم ادامه دارد....
-
1 پسندیده شدهبه گفته هالیوود ریپورتر در صحنههای فیلمبرداری فیلم Top Gun: Maverick نه تنها خود تام کروز با جتهای جنگنده واقعی پرواز میکنه بلکه بازیگران دیگه رو هم قانع کرده تا با جنگندههای واقعی پرواز بکنند.کمپانی پارامونت پیکچرز از تام کروز برای این کارش تقدیر کرده و گفته نه تنها هزینه جلوههای ویژه فیلم کم شده بلکه مخاطب میتونه تصویر کاملاً واقعی از پرواز با F/A-18 رو ببیند که به انتقال حس فیلم خیلی کمک کرده.البته مشخص نیست که بازیگرهای دیگه این فیلم هم مثل تام کروز آموزش پرواز با این جنگندهها رو دیدند یا نه! بهرحال پرواز با اونها کار هرکسی نیست.قراره این فیلم در تاريخ 26 ژوئن 2020 (6 تیر 99) اکران بشه. پی نوشت : کاربرد سلاح برای تبلیغات ..... یاد بگیریم !!!
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی اندیشکده رند اندیشکده رند که به نام شرکت رند یا رَند کورپوریشن RAND Corporationشناخته میشود یک اندیشکده سیاستگذاری با رویکرد مسائل جهانی و غیرانتفاعی آمریکایی است، که در سال ۱۹۴۸ توسط شرکت هواپیماسازی داگلاس، با هدف ارائه خدمات تحقیقاتی و تحلیل سیاسی به نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا ( نیروی هوایی ) تأسیس شد. موسسین اولیه به شرح زیر بودند : + هنری آرنولد که از سال ۱۹۳۸ تا سال ۱۹۴۱ فرمانده نیروی هوایی آمریکا در جنگ جهانی دوم بود. + دونالد ویلس داگلاس، کارآفرین مشهور، صنعتگر و مهندس هواگرد آمریکایی بود، که در سال ۱۹۲۱ شرکت هواپیماسازی داگلاس را راهاندازی کرد. این شرکت در سال ۱۹۶۷ با مکدانل ادغام شد و مکدانل داگلاس ( سازنده ی هواپیماهای معروف اف 15 و 18 ) را پدید آورد. + کورتیس لیمییک که ژنرال سطح بالایی در نیروی هوایی آمریکا بود. مطابق اطلاعات سایت این اندیشکده ، هم اکنون بخشی از بودجه این شرکت را حکومت فدرال ایالات متحده آمریکا و موقوفه های اندیشکده و برخی خیرین و صاحبان شرکتهای فعال در حوزههای بهداشت و سلامت و دانشگاهها، همچنین کمک های کوچک شهروندان تأمین میکنند.اطلاعات مربوط به بودجه ی عظیم این موسسه که در سال 2019 نزدیک 350 میلیون دلار است به صورت شفاف در آدرس www.rand.org/about/clients_grantors.html#industry قابل مشاهده است . هم اکنون این اندیشکده آمریکایی بخش اعظم بودجه خود را از دولت فدرال آمریکا دریافت میکند. اگرچه به لحاظ میزان تاثیر ، اندیشکده ی بروکینگز ، بیشترین ضریب نفوذ در سیاست های دولت آمریکا را دارد ولی رند به لحاظ سازمان ، نیرو ، منابع و بودجه بسیار بزرگتر از بروکینگز است و بودجه ی آن تقریبا دوبرابر اندیشکده ی بعدی در لیست بودجه یعنی بروکینگز است . تصویر مقابل مربوط به مقایسه ی بودجه ی مهم ترین اندیشکده های آمریکایی در سال 2011 میلادی در گزارش سایت واجا است . با توجه به تصویر پایین بودجه ی بنگاه رند در سال مالی منتهی به 2018 در حدود 345 میلیون دلار است که رشدی حدود 17 درصد را نشان میدهد . یعنی به طور متوسط سالانه حدود 2.5 درصد رشد درآمد در این چند سال . همچنین بخش عظیمی از بودجه ی این بنگاه توسط بخش های مختلف دولت فدرال تامین میشود . به طوریکه 20درصد از بودجه توسط سازمان بهداشت و خدمات عمومی و نزدیک به 70 درصد بودجه از بخش های نظامی ، دفاعی و امنیتی دولت فدراال تامین میشود . در این میان سهم ارتش ، نیروی هوایی ، امنیت داخلی و دفتر هماهنگی دفاعی از همه بیش تر است . اندیشکده«رند» صرفا به پژوهش در مورد مسائل داخلی آمریکا نمی پردازد بلکه نگاه جهانی و عام تری نسبت به مسائل و موضوعات دارد . این اندیشکده در کشورهای اروپایی نیز حضور دارد و با محوریت« پژوهش های دفاعی و سیاست خارجی» فعالیت می کند. شواهد بسیاری وجود داردکه این اندیشکده دارای رابطه تنگاتنگی با نهاد های نظامی و امنیتی آمریکا ـ به دلایل اشراف در حوزه های نظامی، امنیتی، اطلاعاتی ـ است.به همین دلیل از سوی نهاد های دفاعی و امنیتی این کشور تغذیه مالی میشود و حتی دارای دسترسی های اطلاعاتی ویژه به نظر میرسد . به طور مثال در اوج مذاکرات هسته ای ایران و گروه 5+1 و در حالی که طرفین در اوج سکوت خبری ، مشغول مذاکره در پشت درهای بسته بودند گزارشی توسط علیرضا نادر، کارشناس مسائل ایران با عنوان «مذاکرات هسته ای با ایران در چند قدمی موفقیت» تنها یک روز قبل از توافق نامه ژنو موسوم به برجام در یک جلسه بیان شد . رند دراین جلسه آورده بود که مذاکرات هسته ای ایران با شش قدرت غربی در چند قدمی موفقیت است و تنها عاملی که می تواند این توافق را برهم بزند زیاده خواهی های برخی همچون اسرائیل و شخص نتانیاهوست. که البته مشاهده شد که توافق مذکور در 3 آذر 92 انجام شد و با مخالفت صریح مقامات رژیم صهیونیستی روبرو شد ولی غرب به رژیم صهیونیستی از طریق سفرهای متعدد مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، شرمن و مسئول مذاکره کننده آمریکا اطمینان داد که این توافق هسته ای با ایران خطری برای منافع اسرائیل نیست. و باز تجربه نشان داد که توافق هسته ای نه تنهابه ضرر رژیم صهیونیستی نبود بلکه ایران را نیز برای مدت چند سال مهار کرد و به لاک دفاعی فرو برد . این اندیشکده جزو اندیشکده های میانه رو Centristدسته بندی میشود ولی کارکنان آن بیشتر به دمکرات ها گرایش نشان می دهند . (1) در سیاست، منظور از میانهگرایی، رویکرد سیاسی یا موضع خاصی است که شامل پذیرش یا حمایت از توازنی از درجهای از برابری اجتماعی و درجهای قشربندی اجتماعی در عین مخالفت با تغییرات سیاسی است که در جامعه گردش قابل توجهی چه به چپ و چه به راست ایجاد کند. سیاستهای چپ میانه و راست میانه هر دو نزدیکی با میانه گرایی دارند و هر یک تا حدی به سوی متناظر خود از طیف سیاسی گرایش دارند. در آمریکا یک نظرسنجی معتبر از گالوپ در سال 2012 نشان داده بین ۳۵–۳۸٪ آمریکاییان در ۲۰ سال گذشته خود را میانه رو دانستهاند.[۲] شعاری که «اندیشکده رند» در صفحه ی دونیت خود بدان اشاره می کند این است که« ما بر این باوریم افراد باید تصمیم بهتری بگیرندزمانیکه با واقعیات روبرو می شوند»(3) نام این اندیشکده با بسیاری از بزرگترین پروژه های تاریخ آمریکا ، گره خورده و همچنین بسیاری از بزرگترین نوابغ تاریخ آمریکا برای این شرکت کار کرده اند . در آینده در یک مطلب مجزا به نقش تاریخی این اندیشکده در پروژه های بزرگ تاریخ آمریکا خواهیم پرداخت . دفتر مرکزی این اندیشکده در سنتا مونیکا، کالیفرنیا قرار دارد و به نوعی جزو اندیشکده های غرب آمریکا دسته بندی میشود . ساختمان ستاد این اندیشکده ، مجموعه ی عظیمی به شکل یک چشم است . در ادامه به خواست خدا به طور مرتب گزارش هایی ازین اندیشکده در ارسال های بعدی منتشر خواهد شد . .............................................. 1.https://www.usnews.com/news/articles/2011/03/03/think-tank-employees-tend-to-support-democrats 2. Saad, Lydia (January 12, 2012). "Conservatives Remain the Largest Ideological Group in U.S." Gallup (company). Retrieved 20 November 2012. 3.https://www.rand.org/giving.html
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی ایران و بحران قره باغ ؛ یک جنگ مذهبی ؟ تاکنون جنگ های بسیاری بر سر عقاید بین انسانها درگرفته است برخی ازین جنگ ها بر سر عقاید دینی بوده اند و برخی دیگر نه . فی المثل درگیری های گسترده بین کمونیست ها و کاپیتالیست ها و یا جنگ داخلی آمریکا به طور رسمی ناشی از یک عقیده ی مذهبی نبوده اندگرچه میتوان آنها را جنگ بر سر عقاید دانست. البته انواع تعاریف کاهش دهنده [1]وجود دارند که تاکید میکنند بسیاری از اعلام موضع های رسمی تنها روبنایی برای مسایل اقتصادی و یا نژادی هستند. نهایت این نظریات کاهش دهنده آنهایی هستند که جنگ و ستیز را یک امر ذاتی برای انسان دانسته و حتی اقتصاد و جنگ بر سر منابع را نیز امری روبنایی میدانند. جنگ دینی نیز خود بر دونوع است جنگ ناشی از انگیزه های دینی و جنگ توجیه شده با انگیزه های دینی . در مورد دوم باید توجه داشت که احتمال ظاهری بودن انگیزه های مذهبی و دینی بیشتر است.مهمترین علت در گر گرفتن آتش جنگ های مذهبی تفاوتهای مذهبی است. مفهوم تفاوت های مذهبی خود به یک گروهه ی بزرگتر اشاره دارد: تفاوت های انسانی. این قسم خاص از تفاوت های انسانی میتواند بین یک واحد سیاسی ( نظام مستقر، دولت ، پادشاهی الخ) ، یا میان فرقهها و مذاهب مختلف ویا ادیان مختلف تحت یک حاکمیت سیاسی باشد. در قرن بیستم عبارت holy war و عبارت هایی ازین دست یادآور افراط گرایی دینی است . این انبوهه های معمولا کوچک مذهبی تاکنون کوشیده اند به گسترش خشونتآمیز محتوای ایمان خود بپردازد، در برخی از موارد مانند گسترش ایمان با حذف افراد دیگری که به باور ایشان ایمان نداشته اند بوده است . برخی از مصادیق اخیر این موضوع ، نسل کشی مسلمانان توسط بوداییان در برمه، درگیری های دایمی میان مذاهب در هند، کشتار های دسته جمعی توسط افراط گرایان مسیحی و البته جنایت های پرشمار سنی های تندرو (سلفی ) به خصوص در قضایای عراق و سوریه بوده است . بر اساس برخی پژوهش ها [2] از میان 1763 جنگ ثبت شده به لحاظ تاریخی چیزی در حدود 7 درصد آنها با انگیزه های مذهبی بوده اند. البته نکته ی مهمی در اینجا وجود دارد : جنگ های مذهبی معمولا بسیار خونبارترند. براساس پژوهش دیگری [3]بیش از ده درصد از خونبارترین درگیری های تاریخی با انگیزه های مذهبی رخ داده اند. گذشته ازنظریاتی که وجود انگیزه های مذهبی را در مورد جنگ ها از اساس قبول ندارند، میتوان میل واضحی را در میان دولت ها و گروه ها برای نوعی از توجیه مذهبی برای درگیریهایشان دانست. مهم ترین دلیل امر فوق چنین به نظر میرسد: مذهبی کردن به جهت روانی و تبلیغاتی دارای ابعاد و تاثیرات مهم داخلی و خارجی است . ابعاد داخلی: یکی از مهمترین ابعاد رنگ و وبوی مذهبی دادن به جنگ ها، کمک به پروسه ی ناانسان پنداری [4] و یا شر پنداری [5] دشمن است. مذهب امر مهمی است و برای بسیاری از مردم جهان، اعتقادات مذهبی مهم ترین چیزها در زندگی ایشان است. کسی که مخالف این عقاید باشد . یا به آنها توهین کند قطعا موجود شریری است و باید به شدیدترین وجه با وی برخورد نمود. این کار به رهبران گروه ها و جوامع کمک میکند تا احساسات پیروانشان را تهییج کنند و ازیشان خشونت بیشتری در قبال دشمن طلب کنند. مثال های زیادی در این مورد وجود دارد که محور شرارت جرج بوش گویا ترین مثال است. ابعاد خارجی : در بعد خارجی استفاده از پوشش جنگ مذهبی که حوزه ی عقاید راسخ است به رهبران جوامع میکند که جوامع یا دولت های دیگر را حتی الامکان از منطقه ی خاکستری خارج کنند. آنها با ساختن یک دو قطبی جعلی [6]به بازیگران خارجی اعلام میکنند که یا با ما هستید و یا بر علیه ما. این تکنیک بسیاری از کمک های بالقوه را به بالفعل تبدیل میکند. در این مورد نیز آمریکای دوره ی جرج بوش یکی از کاملترین نمونه های معاصر است. شواهدی هم اکنون از درگیری قره باغ مخابره می شود که حاکی از میل طرفین به مذهبی کردن این جنگ است. هدف قرار دادن کلیساها و مساجد، استفاده از ادبیات مذهبی و دعوت از کشورهای هم مذهب از نمونه های این اقدامات است. اقداماتی چون بی حرمتی به اماکن مذهبی میتواندواقعا ازطرف دشمن و یا حتی خود این کشورها به صورت پرچم ساختگی [7] صورت گرفته و تشدید شود. این درحالی است که درگیری قره باغ یک درگیری با زمینه های فتح زمین [8] و در مراحل بعد ناشی از کینه های تاریخی و عمدتا نژادی است. کشتارهای وسیعی که دو طرف به عنوان زمینه های تاریخی این نزاع مدام برآن تکیه میکنند از سوی هر دو طرف و بر اساس بنیان های نژادی صورت گرفته است. ممکن است که دو طرف با تلاش برای دادن توجیهات مذهبی به این درگیری در بعد تبلیغات داخلی موفقیت هایی به دست بیاورند ولی باید بدانند که زمان تاثیر گذاری بر دیگر کشورها با استفاده از ادبیات مذهبی گذشته است. کسی در دنیا فریب هیچ یک از دو کشور برای اسلامی یا صلیبی کردن جنگ را نخواهد خورد. جمهوری اسلامی کماکان با پایبندی به قوانین بین المللی قره باغ را خاک آذربایجان میداند. البته باید به یاد داشت همانگونه که قره باغ بخشی از خاک آذربایجان بوده و پس از مدتی از آن جدا شده است کشور آذربایجان نیز در طول تاریخ بخشی از سرزمین ایران بوده و اکنون چندسالی است که مستقل شده است. جمهوری اسلامی همچنین هرگونه درگیری منطقه ای را به صلاح منطقه ندانسته و راه حل این بحران را در گفت و گو میداند. ایران در صورت اعلام جنگ مذهبی قطعا مخاطب ارمنستان نخواهد بود. ولی گرگینه های دو سوی ارس که نسخه ی بازتولید شده تفکرات مذهبی داعش در لباس تفکرات نژادپرستانه هستند نیز باید بدانند که نظام اسلامی وارد بازی مسلمان نمایی و شیعه نمایی ایشان نخواهد شد. تفکرات نژاد پرستانه هیچ جایی در اسلام ندارند از آن رو که طبق نص قرآن کریم : ان اکرمکم عندالله اتقاکم . ........................................................................................................................................... [1] https://en.wikipedia.org/wiki/Reductionism [2] Axelrod, Alan; Phillips, Charles, eds. (2004). Encyclopedia of Wars (Vol.3). Facts on File. pp. 1484–1485 Index entry for Religious wars category. [3] Matthew White (2011). The Great Big Book of Horrible Things. W.W. Norton & Company. p. 544. [4] Dehumanization of the enemy [5] Demonizing the enemy [6] https://en.wikipedia.org/wiki/False_dilemma [7] False flag [8] به دلیل وسعت کم سرزمینی دو کشور
-
1 پسندیده شدهصحبت های ما برای عدم اعتماد به الهام علی اف واضح است ، منطقی صحبت میکنیم : ۱- شهادت دانشمند هسته ای شهید علی محمدی با همکاری باکو و تل آویو ۲- نفوذ پهپاد هرمس به داخل کشور و پرواز نزدیکی تاسیسات اتمی ایران ، برخواسته از باکو ۳- ایجاد گروه های تجزیه طلب و تحریک آشکار عده ای جوان خام در ایران ۴- استفاده از تکفیری ها در مرز های ایران ۵- برده ی اردوغان بودن ، اردوغانی که در چند سال اخیر چه در سوریه چه در تهدیدات وزیر کشورش نسبت به ایران نشان داده تا چه حد تشنه به خون ایرانه این هارو روشن کنید برامون تا ماهم بگیم دشمن نیستند
-
1 پسندیده شدهنظرات دوستان در مورد مقاله انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ - ایا موشک هم شبیه پراید وارد یک بازار با رقبای دیگه شده که کیفیتش بررسی بشه؟ @Overdose - مقایسه یک صنعت تجاری(خودرو سازی) با صنعتی که هیچ توجیه اقتصادی نداره(موشکی) مقایسه درستی هست؟ @Crash - تطابق صد درصد نداره ولی اشتراکاتی رو داره - جنگنده های اسراییلی ساختامریکاست در کدوم کشور توتستیم مثلا بجای اف۱۵ بهشون فاتح و قائم و خرمشهر بفروشیم؟؟ و اینکهاونا راضی باشن!! اینمعنیش رقابته اون چیزی که شمامیگید رویارویی هست و جنگ - مثلا خط تولید موشک A حتی برفرض زیانده بودن تولید میشه اما اگه خط تولید یک ماشین زیانده باشه خودرو ساز مجبوره اون رو جمع کنه - تا وقتی خودروسازی خصوصی نشه و واردات خوردو مثل سایر کالاها آزاد نشه فساد و عقب ماندگی و مافیا در این بخش ادامه پیدا میکنه - اولا مقایسه ی جنگنده و موشک اشتباه هست.........دوما کشوری که بتونه اف15 بخره اجازهی خرید سلاح ایرانی نداره یعنی اربابش بهش اجازه نمیده........سوما تحریم تسلیحاتی تازه رفع شده - کی میدونه موشکی چندین تستش فیل میشه و نمی تونه ماهواره ۵۰ کیلویی را تو جوا مورد نظر قرار بده واقعا در مقابل رقبا چه کیفیتی داره؟ چون مصرف کننده حفاظت اطلاعات داره وهرگونه انتقاد راهممنکوب میکنه - تفکیک علم - فناوری - خط تولید، اگر متن رو بخونید می بینید تو صنایع خودروسازی ما اصلا بخشی به نام علم و فناوری نداریم د ( در عمل) و فقط خط تولید است، اون هم خط تولید با سربار شدید و بی هدف ولی این بخش ها برای موشکی به واسطه مسدود بودن ایجاد شده است، نکته ای که شما باید به من بگید اینه که اگه تحریم های موشکی برداشته شود آیا صنایع موشکی ما باز پیشرفت می کند ، من می گویم نه چون تفکر هنوز بر آماده خوری هست - شرکتهای خودرو سازی rnd دارن و طرح هایی خوبی هم دارن ولی بودجه نمیدن اجرایی بشه !! بودجه را دادن برای استخدام خیل عظیم مدیران نجومی بگیر تحریمی - مشکل اینجاست که پرامتر "پول " در تحلیل ها در نظر گرفته نمیشه از زمانی بخشی به نام علم و فناوری نیازمند پول هست ! - اگر مقایسه کنیم می بینیم شرکت هایی مثل هیوندا و کیا و ... کلی هزینه کردن ولی نسبت هزینه ها و توزیعش تو بخش های علمی، فناوری و تولید چطور بوده،؟ بیایید اول رو این سه بخش علم ، فناوری و تولید بحث کنیم، وقتی تایید کردید می بینید چرخه این سه بخش هزینه سودآور میشه - اصولا مقایسه صنعتی که برپایه تجارت ساخته شده با صنعتی که فقط باید امنیت رو تامین کنه به هر قیمتی دو راه جدا از هم هستن - یه شرکت مثل bmw مقدار80% از سود خالصش هزینه توسعه و پیشرویی و پرچم داریش میشه مثل ایران نمیره خانه و ویلا بسازن و یا اینکه به اندازه کارگراشون مدیر استخدام کنن!!! و چشمشون به قطعات سازاستکه کیفیت ووقیمتمرتب بهبود پیدا کنه - من کلا قیاس این دوتا صنعت رو باهم نمی تونم متوجه بشم... چون اهدافشون باهم متفاوته راه های جداگانه ای هم دارن طی میکنن ----------------------- - مثلا میشه صنعت خودروسازی آلمان رو با موشک سازی کشورمون مقایسه کنیم ؟ - دو بحث داریم رسیدن به کیفیت ساخت، و ایجاد بخش علمی، فناوری و تولید، و بخش دوم اقتصادی کردن طرح - میشه این دو تا در کیفیت ساخت، و ایجاد بخش علمی، فناوری و تولید مقایسه کنید تا من بیتشر متوجه بشم - وجود سه بخش مولد علمی، مولد فناوری و خط تولید چابک، وجه مشترک بین خودروسازی آلمان و موشکی ایران هست، بخش تولید علم رو هر دو با کمک دانشگاه ها در میارن، بخش فناوری رو یا میرن میخرن، یا مهندسی معکوس می کنن یا خودشون تولید می کنن ، و خط تولید هم چابکی، سرعت و ارزان بودن - گفتم مقایسه... نه نقاط مشترک - منظورت از مقایسه پارامتر خاصی هست؟ - نه تمام پرامترها موجود که موجب تولید مثلا یک سندان در آلمان و یک موشک در ایران میشه - منظورم این هست بله میشه صنعت خودرو سازی داخلی رو با نمونه های غربی و اسیایی مقایسه کرد چون اهداف شون برای تولید یک محصول یکسان اما هدف تولید موشک در ایران بسیار متفاوته - صنعت و تولید کننده اینه مخصولاتش را ببین!! https://www.instagram.com/p/CAC9mWol1yh/?igshid=y943g0u5l5wo - هدف در شرکت های ماشین سازی سود هست !! اما موشک سازی قوی شدن به هر قیمتی هست - وقتی شرکت خودرو سازی داخلی میبینه با تولید پراید داره سود میکنه پس داره به هدفش میرسیه - اما موشک سازی داخلی می بینه اگه همون اسکاد قبل رو بسازه ضرر کرده پس میره سراغ موشک بهتر حتی گرون تر - شرکت لامبورگینی ایتالیا رو دیگه همه میشناسن کارش ساخت خودروهای سوپر اسپرت هست مدلی مثل گالاردو نمونه ای قدیمی از قدرت لامبورگینی هست اما چند سالی هست که لامبورگینی نمونه suv خودشون رو معرفی کرده شرکتی که کارش ساخت سوپر اسپرت هاست یکدفعه شیف میکنه روی ساخت suv این جهش علتش چیه؟؟؟ غیر از اینکه لامبورگینی میخواد بخش بیشتری از بازار رو تصاحب کنه در حقیقت جهش در صنایع غیر نظامی رسیدن به سود بیشتر هست - مشکل اصلی ایران در همه زمینه ها چه سیاسی چه نظامی و چه اقتصادی مدیریت ضعیف و سفارشی هست...ایران از نظر منابع و پول و نیروی انسانی غنی هست ولی توان استفاده از این مزیتها رو نداریم...اگه اولویت پیشرفت کشور باشه تو 15 سال میتونیم خودمونو به سطح مالزی و ترکیه برسونیم @ariya0912 - حرف شما صحیح ولی باید پرسید این مدیریت ضعیف کع از مدیران ضعیف سرچشمه میگیره چگونه بوجود اومده. جواب سادست. گزینش های غلط و امتیاز بندی.. @Navard - اتفاقا سودی که خودرو ساز میبره کمه !! این فکر اشتباهه خودرو ساز سود نمیکنه و توان توسعه نداره!! یسری نیروی غیر متخصص بهش تحمیل شده که تصمیمات اشتباه هم میگیرن!! و باید بودجه و هزینه خیلی از جاها را تامین کنه! - حرفو درست بخون " وقتی شرکت خودرو سازی داخلی میبینه با تولید پراید داره سود میکنه پس داره به هدفش میرسیه" - خودروسازهای خارجی برای سود بیشتر مجبور هستن مدلهای جدید با اپشنهای بروز بسازن تا از رقیبها عقب نیفتن - اما خودرو سازی داخل با پراید داره سود میبره نیاز به تغییر نداره - اگه میخواید به شدت انحصار در بازار خودروی داخلی پی ببرید مستند اختاپوس رو ببینید @islfk - خوب کی خط مشی تعیین میکنه که بدونارتقا تکنولوژی سود ببره کی مشخص میکنه واردات ممنوع بشه تا سود بیشتر ببرن خوب اونسود قطعا توجیب خود صنعت خودرو نمیره چون در هر صورتی باید خیلی پیشرفت میکرد نه اینزیانانباشته بالا بیاره !! سود باید خرج یسری نهادها و چیزایی دیگه بشه - دو خواسته مهم از مجلس باید یکی شفافیت باشه یکی واردات خودرو دست دوم خارجی - صحبتهای شما کاملا صحیحه..وقتی رقابتی نباشه خودروساز حتی با تولید پراید هم به سود میرسه و نیازی به توسعه نداره..تنها حمایتی که دولت باید از تولید داخل انجام بده کاهش هزینه اهای انرژی و حمل و نقل هست اگه شرکت داخلی تونست تولیدات قابل رقابت با محصولات وارداتی داشته باشه ادامه میده در غیر اینصورت باید مدیریتش رو اصلاح کنه..مثالهای زیادی از صایع کوچک وجود داره که شرکتهای داخلی با وجود واردات مزیتشونو حفظ کردن و بازار کشور رو در اختیار دارن.. - شما به شخصه حقوق بالایی دارید ولی نه خونه دارید نه ماشین و نه رفاه مناشب پس اینپولها چی شده؟؟ شما برده یک مدیریت اشتباه و یا اشخاص دیگه بودید که پول شمارا به میل خود برای خودشون هزینه کردن و فقط شما برده بودید!! (فرضی بود از خودرو سازی) خیلی عجیبه که هنوز فعالن - قیمت ۲۰۶ در بازار به رقم ۲۵۰ میلیون رسیده ولی کارخانه با قیمت۹۰ میلیون تکمیل وجه میکنه کی این سود را میخوره کی اینطوری دستوری کرده نرخ را!! - حالا شاید بپرسین چرا دست دوم و نه خودرو نو ؟؟ خودرو تو خارج از کشور عمر مفیدش حدود ۵ ساله و بعد از اون تبدیل به ماشین دست دوم میشه یعنی خودروی ۲۰۱۵ الان احتمالا خودرو دست دوم خارج باشه که قیمتش خیلی از نمونه های جدید پایین تره - اقایان مدیر به صنایع خودرو سازی شبیه چاه نفت نگاه میکنن وقتی حفر شد فقط استخراج و در امد !! دیگه هیچ هزینه و سرمایه گزاری مجددی لازم نیست!! اینمیشه نتیجش کار دست متخصص هم نیست - والا من یه پراید 84 دارم از اول هم دست خودمون بوده..تازه رفتم رودری و رو صندلیشو عوض کردم که یه 30 سال دیگه سوار شم..5 سال کجا بود؟ - به نظرم تو موشکی هم بهتر از خودرو سازی نیستیم .....فوش نخوریم صلوات - تو صنعت حدود ۳ درصد سود سالیانه مربوط به بخش r&d هست که مربوط به تحقیق و توسعه هست که در خودرو های خارجی نمونش دیده میشه ما تحقیق و توسعه موشکی مون خیلی از تحقیق و توسعه خودرویی جلوتره - این تو داخل کشوره که شما میتونی خودرو دهه ۵۰ هم پیدا کنی خارج عمر مفید ۵ ساله - هزینه های سربار تولید را تو ایران ندارن مثلا من لیستی دیدم از قیمت تمام شده مراید که خیلی پایین بود ولی چندین مدل مالیات و یا بودجه به نهایتهای مختلف بهش اضاف شده بود
-
1 پسندیده شدهانتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ اول باید به یک سوال مهم جواب دهیم، سوال مهمی که همه از خود می پرسند ولی جواب درستی داده نمی شود. چرا می توانیم موشک تولید کنیم ولی خودرو سازی ما منجر به پراید می شود؟ با تفکیک بخش های علمی، فناوری و تولید صنعتی بهتر می توان مشکلات را متوجه شد. واحد علمی در شرکت بصورت مشخص روی اطلاعات پایه علمی مثل ضریب درگ، آیرودینامیک و ... کار می کند و بیشتر با همکاری با دانشگاه ها و موسسات علمی اقدام به مستند سازی و تولید مدارک علمی فنی می کند. این مدارک با واحد فناوری تبادل شده و سعی در تامین نیازها و ایجاد افق علمی برای تولید و طراحی فناوری دارد. کار مشترک مابین خودروسازی و دانشگاه های ما در ایران بسیار محدود و فاقد برنامه جامع بوده و در عمل بخش فناوری را مجبور به طراحی و مهندسی تقریبی می نماید که پرهزینه و پرخطا است. ذکر این نکته ضروری است که واحد علمی به سوالات واحد فناوری پاسخ می دهد و درصدد است با بسط این سوالات چشم انداز بزرگتر از جواب آری یا خیر ایجاد کند. در یک شرکت با توجه به هزینه و راهبرد خدمات بخشی از کارها بصورت درون سازمانی و بخشی بصورت برون سپاری انجام می شود. گاهی یک فناوری از یک شرکت یا مخترع خریده و توسعه داده می شود. تبدیل علم به فناوری واحد فناوری و طراحی در خودروسازی قوه محرکه محسوب می شود. این واحد هر خودرو را بر بخش های کوچک و مختلف تقسیم کرده و هر بخش را در واحد مستقل خود طراحی و بهینه می کند. بخش ها معمولا شامل بدنه، سیستم محرکه، انتقال قدرت، سیستم تعلیق، برق و سیستم جانبی بوده که بر روی بهبود آن ها و فناوری های نوین مربوط کار میشود. بهبود فناوری باعث کاهش مشکلات خودرو در طول عمر کاری می شود و خط تولید را ارتقا می بخشد. همچنین با توسعه فناوری در ایده ها و طرح های جدید پیش نمونه هایی ساخته می شود که در خودروهای نسل بعد قابل استفاده خواهد بود. مواردی که در فناوری و طراحی مدنظر قرار می گیرد شامل کوچکی، سادگی ،ارزانی، کارایی، مصرف کم، بقا و ماندگاری، ایمنی و قابلیت حل یک مشکل است. در خودرو سازی ایران واحد فناوری بها داده نشده و در عمل خروجی مناسبی از آن دیده نمی شود. خلا واحد فناوری می بایست سبب بررسی نقاط ضعف و حل مشکل تولید فناوری شود ولی در عمل بدلیل وجود منبعی به نام تولید تحت لیسانس و درآمد زایی بدون زحمت، این بخش بدون برنامه و بدون بودجه هدفمند رها می شود و به طور قطع هیچ پرسشی از واحد علمی نخواهد داشت. همین مساله سبب می شود تمامی تغییر آپشن ها در ماشین های ایرانی شامل بدنه، چراغ و استفاده از موتور دیگر وسیله باشد. در حقیقت شرکت های خودروسازی معتاد و وابسته به شرکت های خارجی شده و واحد فناوری را به عنوان قوه محرکه خود رها کرده اند. در مورد خط تولید باید دانست که این بخش در حقیقت یک خط مونتاژ کار است که بدون فکر باید از بخش فناوری و طراحی تغذیه شود تا یک کار سری و ثابت را انجام دهد و تولید کند. در حقیقت چابکی کلید موفقیت خط تولید است در حالی که خط تولید خودرو در ایران بسیار سنگین و پر هزینه است. نیروی مازاد در خط تولید باعث ایجاد هزینه اضافه و کاهش سود دهی می شود. بویژه که این نیروها بیشتر سفارشی و فاقد انگیزه، خروجی و مهارت کافی هستند. تلفات بالا قطعات در خط تولید از دیگر عوامل افزایش هزینه خط بوده که ناشی از کیفیت نامناسب قطعات مصرفی است. لازمه رفع این معضل ردیابی مشکل توسط بخش کنترل کیفی است که باید آمار درستی از مشکلات ارائه داده و راهکار حل آن را ارائه دهد. البته مدیریت شرکت نیز پیگیری کرده و منابع نامناسب را اصلاح یا تغییر دهد. متاسفانه در این بخش شاهد کاهش عمدی کیفیت و افزایش تلفات را شاهد هستیم. عدم وجود منابع متنوع و مطمئن باعث می شود که به خاطر تنها یک قطعه به راحتی خط تولید دچار توقف و ضرر شود که در این شرایط انبارداری مواد مصرفی و داشتن چند منبع متفاوت بسیار مهم است. نکته دیگری که در صنایع خودروسازی ما مشهود است، بحث خدمات پس از فروش و فروش قطعات یدکی است که به عنوان یک بازار سودآور شناخته می شود در حالیکه در خودروسازی های خارجی تلاش برای کاهش نیاز خودرو به خدمات تعمیراتی به عنوان یک نکته سودآور در فروش شناخته می شود و خودروها پس از طی یک عمر ده ساله اوراق و جایگزین می شوند و قطعات یدکی برای حوادث جاده ای بیشتر مطرح می گردد تا فرسودگی خودرو در حالیکه در ایران فرآیند تعویض قطعات از ماه اول تولید شروع می شود. تمامی موارد بالا در صنایع موشکی ما بدلیل تحریم، فشار حملات اسرائیل و بازرسی های خارجی و تلاش برا حفظ و تداوم خط تولید به سطوح قابل قبول رسیده اند. صنایع موشکی ما هیچ راه حل ساده ای برای فرار از تلاش ندارند و مجبورند که بخش فناوری خود را تقویت کنند و در غیر این صورت شکست هایشان سبب زیرسوال رفتن صندلیشان می شود. باید مطمئن بود که اگر فروش موشک به ایران مجاز بود هرگز شاهد پیشرفت موشکی نبودیم. چیزی که سردار حاجی زاده در یک مصاحبه تلویزیونی در مورد خرید موشک های اسکاد بلوک شرق به آن اشاره کرد. مخالفت رهبر انقلاب با خرید موشک به روایت فرمانده هوافضای سپاه این تصویر ساخت چرخ از نو نیست، بلکه مهندسی معکوس و تلاش برای کسب دانشی است که نمی دهند و جز با خواستن بدست نمی آید این موضوع بیان متفاوت از جمله معروف "نیاز مادر اختراع است" می باشد که در نبرد ها به شکل افزایش میزان تلاش برای پیروزی با قطع امید نیروها از کمک و عدم امکان تسلیم و عقب نشینی دیده می شود. این موضوع در عرصه موشکی بواسطه تحریم ها ایجاد شده است. نکته: در مورد قیمت و عدم رقابت قیمتی باید گفت که این صحبت ما تا زمانی که هزینه تحقیقات رو از هزینه تولید جدا نکنیم قابل انجام نیست چون بعد از تثبیت تکنولوژی ما در غزه لبنان و یمن با حداقل وسایل موشک های موفقی ساختیم و نشون دادیم که تونستیم هزینه ها رو کاهش بدیم
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی اندیشکده برو کینگز اندیشکده برو کینگز که نام ثبت شده ی آن مؤسسه بروکینگز Brookings Institution میباشد یکی از قدیمیترین اندیشکدههای شهر واشنگتن و آمریکا است که در حدود 100 سال پیش ، در سال 1916 به نام «اندیشکده سیاستهای دولتی» توسط تاجر و دانشمند زبان شناس آمریکایی «رابرت بروکینگز» تاسیس شد. رابرت بروکینگزمؤسسه ی تحقیقات دولتی را با همراهی تعدادی از اصلاحطلبان پیشرو تأسیس کرد. این مؤسسه، یکی از نخستین سازمانهای خصوصی برای تحلیل مسائل سیاست عمومی در سطح ملی بود. آنها سپس در سال 1922 «مؤسسه اقتصاد» و در سال 1924 یک مؤسسه ی دانشگاهی دیگر را تأسیس کردند. این دو مؤسسه در سال 1927 با هم ادغام شدند و اندیشکده ی بروکینگز به شکل فعلی خود متولد شد. رابرت بروکینگز تلاشهای عامالمنفعه ی دیگری نیز درکارنامه ی خود دارد.(1) رابرت بروکینگز بر اساس گزارش جامع مک گان از دانشگاه پنسیلوانیا که هر ساله در مورد اندیشکده ها ی سراسر جهان منتشر میگردد ، اندیشکده بروکینگز با نفوذ ترین اندیشکده آمریکایی در میان سیاستمداران این کشور است . (2) از همین رو در آمریکا به طور معمول از اندیشکده بروکینگز تحت عنوان «دانشکده بدون دانشجو» یاد میشود. دانشجویان این دانشگاه درواقع تصمیم گیرندگان و سیاست گزاران آمریکا و برخی نقاط دیگر جهان هستند که تحت تاثیر گزارش ها و تحلیل های این اندیشکده قرار دارند . علاوه بر گزارش مک گان ، گزارش دیگری توسط فارین پالیسی منتشر میشود که در آن نیز از بروکینگز به عنوان موثر ترین اندیشکده یاد میشود . (3) این امر مختص بروکینگز نیست یک نظرسنجی صورت گرفته میان اعضای مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا و خبرنگارانی که اقدام به پوشش اخبار کنگره میکنند، نشان داد که حدود 90 درصد شرکت کنندگان در این نظر سنجی بر این باور هستند که تینک تنک ها و اندیشکده ها «نفوذ بسیار زیادی» در وضع سیاسی کنونی در آمریکا دارند. در یک تحقیق دیگر انجام شده توسط پژوهش گر حوزه ی اندیشکده ها ، «اندرو ریچ» مشخص شد که که اندیشکده بروکینگز از جمله سه اندیشکده برجسته آمریکایی است که سیاستمداران آمریکایی و تصمیم گیرندگان سیاسی این کشور بر آن ارجاع میدهند و این اندیشکده نزد آنها از اعتبار بالایی برخوردار است. البته خود بروکینگز به نقش بالای خود در تصمیم سازی در جامعه ی نخبگانی آمریکا آگاه است و به منظور ارتباط با بدنه ی جامعه و افزایش تحرکات رسانه ای خود در سال 2017 اقدام به تاسیس یک استودیو در ساختمان ستاد اندیشکده کرد تا محققان و پژوهشگران این مرکز به راحتی امکان انجام مصاحبههای مطبوعاتی را داشته باشند. همچنین اقدام به انتشار کتابچهای به عنوان «راهنمای رسانهها» کرد تا به روزنامهنگاران آمریکایی در آشنایی با کارشناسان مطبوعاتی این اندیشکده مستقر در هر منطقه و ایالت از آمریکا یاری برساند . حوزه ی فعالیت های این اندیشکده بسیار وسیع بوده و شامل تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاستگذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه میشود شعار این مؤسسه "فراهم ساختن نظریهها و توصیههای جدید و عملی است که سه هدف را پیش میبرند: تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛ پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصتهای مختلف برای تمام آمریکاییها؛ ایجاد نظام بینالمللی بازتر و مرفهتر، همراه با همکاریهای بیشتر." یعنی این اندیشکده رسالت اصلی خود را اشاعه و استحکام نظام لیبرال دمکراسی در سه ساحت سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی تعریف میکند . در همین راستا این اندیشکده در سال های اخیر 3 مرکز فرا منطقه ای خود را در بیجینگ چین ، دوحه ی قطر و دهلی نو در هند راه اندازی کرده است . (4) در قسمت دوم مقاله به بخش ها و ساختار و پروژه های این اندیشکده بیشتر اشاره خواهد شد . انشالله . لازم به ذکر است که بروکینگز مانند بسیاری از اندیشکده های دیگر ابتدا رویکرد به درون جامعه و درون آمریکا داشت و بیشتر در ابتدا بر سیاست گذاری ها ی داخلی تمرکز میکرد . اما پس از جنگ جهانی دوم و گسترش نقش بین المللی آمریکا به عنوان سردمدار نظام کاپیتالیستی موضوعات عام تر و جهانی تر مرتبط با روابط بین الملل را وارد موضوعات تحقیقات و پژوهشهای خود کرد. گرایش سیاسی این اندیشکده کاملا مشخص نیست . بروکینگز همواره خود را یک مؤسسه مستقل و غیرحزبی میداند و میگوید که کارمندانش نیز گرایش های مختلفی دارند . اما رسانهها اغلب این مؤسسه را ” لیبرال متمایل به میانهروها ” یا "میانهرو” توصیف میکنند. یک روش سنجش گرایش براساس سنجش گرایش کارمندان مجموعه است . در یک بررسی در سال 2011 در مورد کمک های کارمندان این مؤسسه بین سالهای 2003 تا 2010 مشخص شد که 6/97% مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکراتها دادهشدهاند . روش دیگر بر اساس اندازه گیری ایمپکت فاکتور در گروه های سیاسی هدف است . در یک تحلیل دیگر در سوابق کنگره بین سالهای 1993 تا 2002 ، مشخص شد که سیاستمداران محافظهکار تقریباً به اندازه سیاستمداران لیبرال به پژوهش های بروکینگز ارجاع داشتهاند . در همین بررسی مشخص شد بروکینگز اندیشکدهای است که سیاستمداران و رسانههای آمریکا بیشترین نقل قول را از آن دارند.(5) بعضی لیبرالها استدلال میکنند علیرغم اینکه این اندیشکده مشهور به میانه رو به میانهروی متمایل به چپ است اما اندیشمندان سیاست خارجی بروکینگز بیش از حد از سیاستهای خارجی تهاجمی و جنگ طلبانه ی دولت بوش حمایت میکردند که همنوا با اندیشمندان تندروی محافظه کاران بود . البته به عقیده ی بسیاری از صاحب نظران هر گونه بی طرفی برای اشخاص و سازمان های بشری غیر ممکن است و افراد و به تبع آنها سازمان ها همواره دارای سوگیری ها و ارزش هایی در پژوهش های خود هستند ولی اندیشکده ها برای تاثیر گذاری بیشتر ، همواره سعی دارند که این سو گیری را پنهان کنند .ولی در صورت اثبات ظهور گرایش فکری لیبرال در این اندیشکده باید پذیرفت که مانند دیگر اندیشکده ها ماهیت این اندیشکده و عملکرد آن با آنچه مد نظر بنیانگذاران آن بوده، کاملا متفاوت است زیرا رابرت بروکینگز موسس این اندیشکده معتقد بود که «فعالیتهای بروکینگز باید تنها بر ارائه افکار متمرکز باشد، بدون آنکه به آنها پوشش ایدئولوژیک بدهد یا اینکه آنها را در زیر این پوشش پنهان سازد». .ساختمان اصلی این مؤسسه در سال 1959 در واشنگتن دی سی ساخته شد. در سال 2009 ساختمان جدید ستاد این موسسه در همان مکان احداث شد . بودجه ی این موسسه رتبه ی دوم در میان اندیشکده های آمریکایی است و در سال 2018 پس از بنگاه رند با حدود 160 میلیون دلار بودجه قرار دارد . .............................. 1. http://www.brookings.edu/about.aspx 2. https://repository.upenn.edu/think_tanks/6/ 3.https://foreignpolicy.com/2012/01/18/brookings-tops-2011-think-tank-rankings/ 4. https://en.wikipedia.org/wiki/Brookings_Institution 5. A Measure of Media Bias" (PDF). The Quarterly Journal of Economics (4). November 2005. Archived from the original (PDF) on 2011-06-08. Retrieved 2013-08-27.
-
1 پسندیده شدهاینم به احتمال زیاد مرصاد 16 در استفاده از یک پنجره برای حفظ قفل در شرایط جنگال سنگین؛
-
1 پسندیده شدهنظارت جناب @worior در استاتوس که شباهت به هدف این تاپیک داشت چند اشکال بسیار بزرگ و نابود کننده در پیاده سازی سیستمهای کنترل سایبری برای نظم اجتماعی بقولی همون پلیس آهنی 2.. اول بلاتکلیفی.. در بسیاری از موارد امکان قراردهی سنجه برای ارزیابی عملکرد وجود ندارد. در بسیاری موارد امکان فهم بازخورد وجود ندارد در حالت بلاتکلیفی سیستم در حالت مورد بلاتکلیفی معطل میماند، توقف میکند و عمدتا از سامانه های خلاق شکست خورده و عقب می افتد. دوم؛ رفتارهای خشک و بروکراتیک، همه به دنبال صرفا انجام درست سنجه ها و موظف به رساندن عملی که در بازخورد پیش بینی و یا خواسته شده است خواهند شد. سوم؛ جابجایی هدف، تامین این سنجه ها در سازمانها و نهاد و اجتماعات، بجای اهداف کلی سیستم. در واقع افراد یادشون میره که مثلا باید نظام رو سرپا نگه دارند! طرف دنبال اینه که ایران خودرو رو نگه داره، اونیکی دنبال اینه مرغداریش رو نگه داره و اون دیگری دنبال خرید جنگنده یا موشکشه و هرکسی در جای خودش سنجه خودش رو دنبال میکنه و کلیت رو از دست میده چهارم، مدیریت برداشت، خطای اساسی در سامانه هایی که براشون بازخورد در قالب یک حدود تعریف شده، مثلا وقتی میتونند چند برابر سوددهی داشته باشند یا چند برابر کارکنند، خودشون رو نسبت به بازخورد مورد نظر محدود میکنند، این اشکال در بخش کشاورزی شوروی به شکل کشنده ای رخ داد، و الان هم تو بسیاری از صنایع ما داره رخ میده پنجم، فریب ناظر کنترل، با استفاده از داده های ساختگی... ششم، خوب به نظر آمدن بجای خوب بودن، این اتفاق بخصوص در زمانی که ستاده مبهم هست اتفاق میفته، مثلا به یک بخشی میگویند جنگنده بساز، خوب بودن یعنی ساختن چیزی که در زمان جنگ جواب بده و خوب به نظر آمدن یعنی تحقق یک شعار که ما مثلا توانستیم! هفتم، نابرابری های تصویر شده (تصور شده) این اشکال هم زمانی رخ میده که یک واحد یا گروه اجتماعی یه مدت زیادی خوب کار کنه و سنجه های قوی درست کنه طوری که ناظر فکر کنه همیشه چنین توانایی میتونه به عنوان یه رفتار استاندارد در بیاد، بنابراین بعد از مدتی این گروه برای خودش جایگاه محترمانه ای در سیستم کنترلی درست میکنه و باعث ایجاد استانداردهای غیر قابل دستیابی برای دیگران میشه، تا اینکه لو میره یا اینکه بحالت اسطوره ای در میاد،... یه ایراد اساسی دیگه هم مونده بود که نگفتم، در سیستم اجتماعی پیاده سازی کنترل سایبری بسیار هزینه بر هست، چون هسته های کنترلی وسیعی میخواد و هر کدام باید کلی پول خرجشون بشه، البته یه راهکار داره و اونم اینه که کنترل بواسطه خود افراد و گروه ها اعمال کنیو یه ایراد دیگه هم یادم اومد، دایره استثنائات وسیع. برای نمونه وقتی یه سنجه کنترلی وضع میکنید مثلا "قانون مالیات ها"! بعد اونقدر شرایط مختلف ایجاد میشه که ناظر کنترل مجبور میشه مقدار زیادی استثنا قائل بشه، اون موقع این استثناء ها از خود سنجه ها بیشتر میشن و کنترل رو غیر ممکن میکنند و عملا قانون بیفایده میشه.
-
1 پسندیده شدهخودکفایی و امنیت تولید همیشه بین تولید بومی و همکاری تجاری تقابلی بزرگ مطرح است که نه مبتنی بر راهبرد تجاری بلکه ناشی از نگاه تک بعدی به تولید است. در تعیین راهبرد تولید چندین معیار از جمله قیمت، دسترسی به کالا، زیرساخت تولید، حجم درگیری، تنوع منابع و ... مطرح می گردد. همپوشانی های جالبی که در عرصه تولید وجود دارد سبب می شود که گاهی تولید یک تجهیز علیرغم قیمت بالایش توجیه داشته باشد و گاهی با وجود سود ترجیح به برون سپاری باشد. • برای مثال معیار تولید در خصوص کالایی که به وفور در بازار هست در قیاس با کالایی که کاربری خاص دارد و دسترسی به آن محدودیت دارد کاملا متفاوت است. چرا که در این حالت کالای خاص به عنوان نقطه بحرانی تولید معرفی می شود. • در مثالی دیگر، وجود پتانسیلی در کارخانه که موجب هزینه جاری می شود و تبدیل آن به تولید است. در نگاه اول درآمد کمتر از هزینه است ولی با در نظر گرفتن هزینه جاری می توان به این نتیجه رسید که بکارگیری این توان موجب کاهش ضرر کل شده اگرچه صفر نشده است. این وضعیت در کارخانه های دولتی که نیروی انباشته زیادی دارد یا شرکت های در حال ورشکستگی قابل اجرا هست. • هزینه های پنهان اجتماعی دیگر نکته ای هست که تولید را تحت تاثیر قرار می دهد. این مثال مشابه شرایط قبل است ولی نگاه بزرگ یک اجتماع در آن درگیر است. یک کارخانه ضرر ده با تکنولوژی قدیمی حفظ می شود تا کارکنان ان اخراج نشوند و از بحران اجتماعی جلوگیری شود. این شرایط در کارخانه های هند و پاکستان و اکنون در ایران دیده می شود و این انتخاب راه حلی موقت است تا مدیریت تغییر بتواند زیرساخت لازم برای تغییر شرایط را فراهم نماید. • تمرکز بر کار تخصصی دلیل دیگری هست که باعث می شود شرکت ها برای پرهیز از هزینه مدیریت منابع خاص، بخش های غیر راهبردی تولید را علی رغم سود به دیگر منابع برون سپاری کنند. این قضیه در خصوص تولید مواد خام دیده می شود و از هزینه زمانی و مشغولیت در خصوص آن بخش آزاد شده و بر تخصص خود تمرکز می کنند. برای مثال شرکت BAE System با برون سپاری بسیاری از کارها، خود را از مشغولیت مدیریتی آنها ازاد کرده است. در ایران، هنگام تاسیس سازمان انرژی اتمی با ریاست دکتر علی اکبراعتماد این سیاست پیگیری شد و انسجام و پویایی بالایی به این سازمان تازه تاسیس داد و توانست به سرعت برنامه های خود را وسعت ببخشد. • مثال مدیریت تنوع منابع یکی از نکاتی هست که شرکت های انگلیسی و اسرائیل به آن پایبند هستند. همیشه خرید عمده از یک منبع باعث کاهش هزینه می شود ولی امنیت تامین کالا بویژه برای کالاهایی با درجه راهبردی بالا حکم می کند که یک نوع کالا حداقل از دو یا سه منبع متفاوت تهیه شود تا در صورت اشکال برای یک منبع، تولید و محصول مورد نیاز با مشکل مواجه نشود. مزیت دیگر این اقدام امکان افزایش درخواست کالا بصورت ناگهانی بوده که تنها با داشتن چند منبع ممکن هست. شرکت Rotork انگلستان به عنوان نمونه ای صنعتی قطعات مورد نیاز خود را در طی مناقصاتی با حداقل دو یا سه شرکت برنده تامین می کند. رتبه اول 55 درصد کالا، رتبه دوم 35 درصد از کالا و تامین کننده سوم 10 درصد از درخواست را تامین می نماید. در چند شرکت خاص 5 الی10 درصد اخر بصورت تولید بومی تامین می شود. اسرائیل گندم خود را علاوه بر تولید داخلی از 6 منبع متفاوت خریداری می کند. • از دید هدف و افق تولیدی، وزارت دفاع آمریکا، مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی فرق قائل می شود. این تفکیک باعث می شود که توجیه بودجه بسیار دقیق تر و متناسب با هدف صورت گیرد چرا که شکل هزینه مصرفی در تولید علم و تولید صنعتی بسیار متفاوت است. با این وجود در تولید علم به عنوان سرشاخه نیاز، برون سپاری صورت می گیرد و مجموعه هایی همچون ناسا یا دارپا متولی تولید علم و بخشی از فناوری هستند و از شرکت های تحقیقاتی یا دانشگاه ها برای برون سپاری ریزپروژه ها استفاده می کنند. • نکته جالب دیگر در خصوص تجارت، نگاه فروشنده به خریدار است. اگر فروشنده بداند خریدار قابلیت تولید و شناخت کامل از محصول دارد رفتارش به شدت متفاوت خواهد بود و این مساله در خصوص تفاوت شکل فروش جنگنده به اسرائیل و امارات و عربستان دیده می شود. اسرائیل بعد از جنگ با اعراب بر اساس نقشه های فرانسوی ها، آمریکایی ها و چند جنگنده دیگر، اقدام به ساخت جنگنده هایی چون کفیر و لاوی کرد و با ادعای دفاع از خود قوانین مالکیت را زیرپا گذاشت. با تکمیل جنگنده سازنده های جنگنده در مقابل کسی قرار گرفته بودند که جنگنده ای ارزان و همتراز تولید کرده بود و در حال اشغال بازار آنها بود از این رو پیشنهاد های فروشی به اسرائیل شد تا توسعه جنگنده را به عنوان سازنده کنار بگذارد. اما اسرائیل در قبال این امتیازها، فقط طراحی موتور و بدنه را کنار گذاشت و تکنولوژی حساس موشک، رادار و جنگ الترونیک را توسعه داد و امروز قابلیت های خود را بر سوریه و روسیه به رخ می کشد. • مثال جالب دیگری که در خرید هواپیمای جنگی توسط اسرائیل می توان گفت، خرید قالب و مکانیک هواپیما و اصلاح رادار، سیستم آتش و ارتباطی جنگنده در خود اسرائیل هست. از این طریق هزینه خرید رادار و سیستم اتش از جنگنده حذف یا کم می شود و از سوی دیگر بخش حساس جنگنده که در نبرد چالش بر انگیز می شود در دستان صنایع دفاعی اسرائیل باقی خواهد ماند. یعنی بخش بدنه، موتور و بخشی از موشک ها به عنوان تکنولوژی غیرحساس ولی دست و پاگیر وارد می شود و بخش مربوط به تکنولوژی بالا در خود اسرائیل توسعه داده می شود. این نگاه در خصوص جنگنده های اسرائیل باعث می شود که آمریکا به عنوان سازنده قابلیت چندانی در شناخت و جاسوسی از جنگنده را نداشته باشد و جنگنده نیز مطابق با نیازهای خود خریدار رفتار کند. همچنین تکنولوژی رادار و جنگ الکترونیک قابل توسعه و استفاده در دیگر جنگنده ها به عنوان ارتقا خواهد بود. در فروش جنگنده اف 35 شاهد تغییر کدها و برنامه ریزی های جنگنده های ارسالی توسط اسرائیل بودیم چیزی که اف 35 را به یک جنگنده نیمه بومی تبدیل می کند. این نکته به قدری جالب است که در بحث خرید تجهیزات از کشور خارجی به عنوان الزام مهم باید توسط ایران رعایت شود. همه این موارد نشان می دهد که خریدار باید درک صحیح و کاملی از هدف خود داشته باشد و کیفیت خرید را متناسب با واقعیت و نیاز تطابق دهد. چرا که گاهی ابزاری به شما فروخته می شود که هرگز از ان استفاده نخواهید کرد و تنها هزینه اجباری پرداخت می کنید، برای مثال در تلویزیون های جدید قابلیت هایی هست که فروشنده با آنها شما را وسوسه به خرید جنس گرانتر می کند مانند توانایی ساپورت گیم و کیفیت بالای تصویر، در حالی که شما از این تکنولوژی استفاده نخواهید کرد. یا فروش مانیتور متخصصین گرافیک با قابلیت تفکیک بسیار ریز رنگ برای یک کار اداری یک کارمند ساده دولتی نکته ای که بعد از امنیت مسیر تامین کالای خام، در تولید بسیار اهمیت پیدا می کند، در نظر گرفتن نیاز ثابت و نیاز شناور است که تنوع منابع تامین در این راستا بسیار راهگشا است. نقطه نظرهای دیگری نیز وجود دارد که می توان به این بحث اضافه کرد. ولی در یک نگاه ساده جدول فوق را به عنوان تقابل ارزش هزینه تولید و ارزش راهبردی کالا معرفی می شود. ادامه دارد ... ممنون میشم اگر نکته ای به ذهنتون میرسه اضافه کنید
-
1 پسندیده شدهالبته خدا کنه که اسمی به سختی فلک الافلاک رو بر روی سلاحی نزارند. فقط تصور این که پشت بی سیم بگیم چهار تا سامانه فلک الافلاک بیارید سخت! اما در رابطه با اسم عقاب. عقاب نماد تیزبینی و شکار دقیق هستش. اسم برازنده ای در کل. با اینکه بهتر بود بر روی یک رهگیر پرنده گذاشته بشه تا یک سامانه پدافندی. پ ن: احتمالا کمند زمین پایه یکی از همین سامانه های عقاب یا سپر...
-
1 پسندیده شدهپدر کومنیستها را درآوردند سکوت کردیم چون یهودی نبودند پدر سوسیالیتها را در آوردند از تاریخ پاک کردیم چون یهودی نبودند سراغ ما یهودیان که آمدند گفتیم ای بابا! این همه سکوت کردیم، جایزه اش؟! پس هولوکاست را آفریدیم و پدر نازی ها بدجوری درآمد ما شدیم تنها مظلومان بازمانده و گور پدر سوسیالیسم و کمونیسم و درسدنی ها! البته این شعر بالا را به برشت هم نسبت میدند ولی همسر سوم شاعر گفته خودش شنیده با اینکه در هیچکدوم از کتابهای بیوگرافی و شرح حال خود شاعر ذکر نشده ولی چون به هر حال به هولوکاست اشاره داره بسیار فراگیر هست و البته موزه هولوکاست با انتقال بیت «سراغ ما یهودیان که آمدند» به اول شعر و حذف مابقیش اون را بر سر در موزه درج کرده تا درس عبرتی باشه برای کسانی که زیر یوغ دیکتاتورها (غیرگاوی) زندگی میکنند.
-
1 پسندیده شدهاول سراغ کمونیستها آمدند، سکوت کردم چون کمونیست نبودم. بعد سراغ سوسیالیستها آمدند، سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم. بعد سراغ یهودیها آمدند، سکوت کردم چون یهودی نبودم. سراغ خودم که آمدند، دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.... معاند،منافق،ضد انقلاب،اختشاشگر نشر اکاذیب،تشویش اذهان عمومی،تبلیغ علیه نظام اینها پاسخ ج.ا به هرگونه نقد و اعتراض نسبت به وضعیت اسفبار حاکم بر جامعه است. تقدس گرایی،عدم شفافیت و نبود فضای نقد حاشیه امنی برای فساد ایجاد میکنه که اخبار مکرر اختلاس های چند هزارمیلیاردی نتیجه همین حاشیه امنه. .حکمی رو که در پست قبلی بهش اشاره نمودم به یک جوان 25ساله بازاری داده شده و جهت متنبه شدن بقیه بر راهروی دادسرای یک از شهرستان ها نصب شده.
-
1 پسندیده شدهتاوان کدام گناه؟ دروغگویی! مادرانی که به بچههایشان یاد می دادند وقت سوار شدن به اتوبوس شرکت واحد بلیط ندهند، در صف ها جا بزنند، درآمد خانواده را در مدارس به دروغ کم نشان دهند..... پدرانی که فرزندان خود را به عبور از چراغ قرمز و انواع خلافهای رانندگی تشویق می کردند. اکنون آن بچه ها بزرگ شده و در دهه سوم یا چهارم زندگی خود هستند. تاوان کدام گناه؟ سکوت در برابر ظلم به دیگر هموطنان! چند نفر از مردم ایران در سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ بر علیه سیاستهای شاه حتی یک تظاهرات ساده مسالمت آمیز کردند و جان خود را به معرض خطر انداختند تا از حق کارخانه داران و زمین دارانی که حق و حقوقشان توسط شاه ضایع شده بود حمایت کنند؟ مشابه این غارت در مقیاس بسیار بیشتر پس از وقایع سال ۱۳۵۷ هم تکرار شد و اینبار نه تنها سرمایه داران، بلکه دامن اساتید دانشگاه، نظامیان وطن دوست، کارآفرینان، و... را هم گرفت . چند نفر از مردم در برابر این فجایع به خیابانها آمده و سکوت در برابر ظلم به دیگر هموطنانشان را بر نگزیدند؟ حال اگر پرسپولیس مربی مورد نظر هواداران خود را برکنار کند، صدها تن جلوی دفتر باشگاه تجمع می کنند. تاوان کدام گناه؟ تزویر و ریا! در ادارات و ارگانهای دولتی ریش بگذار و پیراهن را روی شلوار بیانداز و تسبیح به دست و جای مهر روی پیشانی برای خودت جولان بده ولی در خفا پرستو بازی کن و فرزندانت را به آن سوی آب بفرست. در صف اول نماز حاضر شو و چفیه دور گردنت بیانداز ولی اختلاس را فراموش نکن که اگر فراموش کنی گناه کبیره است! جامعه ایرانی خیلی وقت است که از لحاظ ارزشهای اجتماعی از هم پاشیده است و روزهای بدتری در راه است. چه بخواهیم و چه نخواهیم.
-
1 پسندیده شدهج.ا خودش رو تنها حکومت مقدس و وارث و ولی جان و مال کل مردم دنیا می دونه ....
-
1 پسندیده شدهجنگ خون تحریم تهدید پرتکرار ترین واژه ها در ادبیات سیاسی ایران ظریف:ما انتخاب کردیم که اینطوری زندگی کنیم! این ما کیه؟ چه کسی به جای ما انتخاب کرد که با همه دنیا دشمن باشیم؟ ما تاوان آرمان های کی رو پس میدیم؟! کجای دنیا آسایش و رفاه یک ملت فدای کشورهای دیگه میشه؟ چرا باید نیاز های اولیه بشری بشه بزرگترین آرزوی منه جوان ایرانی؟ تا کی با دغدغه قیمت دلار و تورم و بیکاری سر رو بالش بزاریم و حسرت یک زندگی خوب رو بکشیم؟ تاوان کدوم گناهمون رو پس میدیم؟ پ ن. 2سال حبس به اتهام توهین به رهبری 5سال توهین به مقدسات اسلام 1سال تبلیغ علیه نظام ج.ا حکمی بودصادره از دادگاه انقلاب به یک جوان 25ایرانی بابت نقد ساختار فعلی
-
1 پسندیده شده«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نگارش مقاله زیر در روز بعد از شهادت حاج قاسم آغاز و در یک روز مانده به حمله موشکی به عین الاسد به پایان رسید که بنا به دلایلی تا امروز فرصت ارائه آن فراهم نشده بود . اکنون همان مطلب عینا در اینجا گذاشته می شود تا در معرض مداقه و نقد اساتید و کاربران اندیشمند انجمن میلیتاری قرار گیرد . چگونگی نحوه پاسخ ایران به شهادت حاج قاسم سلیمانی مبتنی بر نبرد در منطقه خاکستری و عملیات های هیبریدی در ساعات اولیه روز جمعه ، خبری در جهان مخابره گشت که مطمئنا تاثیری شگرف در وقایع آینده منطقه غرب آسیا و بلکه جهان خواهد داشت . نیروهای تروریست ارتش آمریکا در اقدامی ددمنشانه فرمانده سرافراز سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ، سپهبد حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساندند . مطمئننا عدم واکنش به این جنایت دشمنان را گستاخ تر می نمایاند . از سوی دیگر نحوه مواجه درست با این اقدام تروریستی می تواند جایگاه محور مقاومت را در منطقه و جهان بالا برده و وزن تاثیرگذاری آن را افزایش دهد . در این مسیر ملاحظاتی وجود دارد تا منطقه و جهان ، گرفتار عوارض وقوع یک جنگ تمام عیار نشوند . جنگی که می تواند به زیان تمام طرف های درگیر و مابقی کشورهای جهان شود . به همین دلیل طیف واکنش ها باید در ناحیه خاکستری Grey Zone صورت بپذیرد . در این نوشتار سعی بر آن است که نگاهی به نحوه پاسخ گویی ایران و محور مقاومت به این جنایت در ناحیه خاکستری با استفاده از جنگ هیبریدی داشته باشیم. مقدمه در گذشته قدرت و استفاده از آن برای رسیدن به خواسته ها و اهداف بیشتر به صورت نظامی تعریف می گشت . این بدان معنا بود که حاکمان و دولت مردان ، برای وادار کردن دشمنان در تن دادن به خواسته های مشروع و غیرمشروع شان ، سربازان را به سوی دشمن روانه کرده و سرزمین های آنها را به صورت فیزیکی و سخت تهدید می نمودند . اما با گذشت زمان و ایجاد نظام ها و ساختارهای نوین در جوامع و پیچیده تر شدن آنها ، ماهیت اعمال قدرت اشکال تازه ای به خود گرفت . در این میان انواع مختلی از جنگ ها و منازعات که هر کدام بخشی از ساختار ها را مورد هجوم خود قرار می دادند پدیدار گشتند . با گذشت زمان این نبرد ها پیچیده تر شده و روی به استفاده از ضعف ها و آسیب پذیری های ساختار های اجتماعی و توانایی تاثیر گذاری های مستقیم و غیر مستقیم آنها بر روی یکدیگر آوردند و اینگونه مفهوم جدید جنگ هیبریدی پا به عرصه وجود نهاد . جنگ هیبریدی چیست ؟ جنگ هیبریدی استفاده همزمان از چندین ابزار قدرت بر علیه آسیب پذیری های معین دشمن ، شامل طیف کاملی از توابع اجتماعی برای دستیابی به تاثیرات هم افزا می باشد . مشخصه های اصلی جنگ هیبریدی شامل موارد زیر هستند : 1. جنگ هیبریدی از مجموعه وسیعی از تکنیک ها و ابزار ها نظامی ، سیاسی ، اقتصادی ، اطلاعاتی و ... تشکیل شده است که در ارزیابی های تهدیدات سنتی دیده نمی شدند . 2. مجموعه ای از آسیب پذیری های اجتماعی را هدف قرار می دهد که در حالت سنتی ما به آنها فکر نمی کردیم . 3. ابزارها را در حالت های بدیع و نو با یکدیگر هماهنگ و منطبق می سازد . 4. جنگ هیبریدی عامدا از ابهام ، خلاقیت و درک ما از جنگ برای ایجاد حملات کمتر مشهود ، بهره برداری و استفاده می نماید . 5. این نوع نبرد بیش از انواع متداول جنگ ها ، تا زمانی که به صورت کامل به اجرا در نیامده و اثرات مخرب خود را نمایان نکرده ، قابل مشاهده نخواهد بود و به همین علت توانایی های هدف برای دفاع از خود را کاهش می دهد . در این مسیر اولین اقدام شناسایی ابزارها و حوزه های فعالیت آنها است . در این میان می توان ابزارهایی که با درصد بالایی به هم مرتبط بوده و در یک حوزه قرار می گیرند را در یک دسته قرار داد . به عنوان نمونه در حوزه نظامی می توان جنگ های متعارف سنتی ، جنگ های نامنظم و حتی اعمال تروریستی را در یک دسته قرار داد . با این رویکرد ما دو نوع جنگ هیبریدی خواهیم داشت : 1. جنگ هیبریدی همگن (+ نام حوزه مربوطه) 2. جنگ هیبریدی ناهمگن (+ نام حوزه های ترکیب شده) بر این اساس ما در جنگ هیبریدی همگن نظامی ، جنگ های متعارف سنتی ، نامنظم و عملیات های تروریستی را خواهیم داشت . به همین صورت ، جنگ هیبریدی همگن اقتصادی ، جنگ های مالی ، تجاری ، ارزی و ... را شامل می شود . نحوه عمل در جنگ هیبریدی بعد از شناسایی ابزارها ، توسط آنها بر ضعف ها و آسیب پذیری های منابع قدرت دشمن ضربه وارد می شود . ضربات باید به گونه ای باشند که ما را وارد سطح جنگ کامل ننمایند . همچنین هر ضربه به ترتیب اثراتی بر منابع دیگر قدرت دشمن می گذارد . در واقع هر عملیات هیبریدی می تواند مبتنی بر طرح ریزی و قدرت اش ، اثراتی موج مانند بر دیگر منابع قدرت دشمن داشته باشد . عملیات های بعدی هیبریدی باید به گونه ای باشند که بر اثرات اولیه ، ثانویه ، ... تا اثر نهایی موجی شکل گرفته دیگر عملیات ها منطبق شوند و سطح توابع کارکردی در اردوگاه دشمن را از حالت عادی به بحرانی و سپس اضطراری افزایش دهند . همانگونه که در نمودار به عنوان مثال دیده می شود ، یک عملیات هیبریدی نظامی در حوزه اطلاعاتی دشمن در موج اول بر حوزه های سیاسی و اطلاعاتی تاثیر گذاشته و در موج دوم زیرساخت ها را تحت تاثیر قرار داده است . به همین نحو عملیات های دیگر هیبریدی باید به گونه ای باشند که باعث هم افزایی در تاثیرات شوند و منابع دشمن را به سمت وضعیت اضطراری سوق دهند . کشتن دشمن با هزاران زخم کوچک نکته مهم در عملیات های هیبریدی این است که شناسایی نقاطی که قرار است از آنها ضربه وارد شود بسیار سخت بوده و عملیات ها تا موقعی که اجرا نشده اند و تاثیرات خود را نگذاشته اند مبهم می مانند . این ابهام به همراه تاثیرات هم افزای عملیات ها باعث می شود که دشمن به مرور زمان کنترل فکری خود را از دست داده و رو به شکست برود . در حقیقت عملیات ها مانند زخم های کوچکی هستند که بر پیکره دشمن وارد می شوند و هنگامی که به فراتر از حد توان دشمن رسیدند او را از پای در خواهند آورد . جنگ در منطقه خاکستری یکی از مفاهیمی که در این نوشتار بر روی آن شرایط را تحلیل می نماییم نبرد در منطقه خاکستری می باشد . منطقه خاکستری gray zone اغلب به عنوان فضای مفهومی بین جنگ و صلح توصیف میشود . واژههای دیگری مانند جنگ های کوچک small wars ، درگیری با شدت کم low-intensity conflict و عملیاتهای نظامی غیر جنگی نیز برای توصیف درگیری ها در منطقه خاکستری مورد استفاده قرار گرفته اند . درگیری ها در منطقه خاکستری می تواند شامل ترکیب تکنیک های متعارف و نامنظم در کنار هم و یا کاملا مبتنی بر تاکتیک های غیر متعارف باشد . تفاوت عمده ای که جنگ هیبریدی با منازعات در منطقه خاکستری دارد این است که سطح منازعات در این منطقه می تواند فراتر از جنگ های هیبریدی رفته و وارد سطح استراتژیک گردد . در واقع ما در منطقه خاکستری می توانیم با فشار های تشدید شونده چند جانبه ، خطوط قرمز دشمن را جا به جا کرده و باز تعریف کنیم . از این منظر عملیات های هیبریدی بخشی از منازعات در منطقه خاکستری هستند . سه سطح فعالیت در منطقه خاکستری وجود دارد : 1. اقدامات تهاجمی که باید آنها را دفع و بازدارندگی ایجاد کرد 2. اقدامات میانی که باید با فعالیت هایمان آنها را سست و دلسرد کرد تا به سطح بالاتر نروند 3. اقدامات ماندگار که باید آن ها را پذیرفت اما می توان با آن ها مبارزه کرد با این مبنا توئیت های زیر در سطح 2 فعالیت های منطقه خاکستری می گنجد . آنها می خواهند ایرانی ها را سست و دلسرد کرده تا سطح اقدامات افزایش نیابد . آیا ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از عملیات های هیبریدی آمریکایی ها بوده است ؟ باید گفت آمریکایی ها سال هاست که بر علیه ما یک جنگ هیبریدی ناهمگن در طیف تقریبا کاملی از ابزار ها را آغاز کرده اند و به احتمال فراوان این اقدام آنها نیز در همین راستا صورت گرفته است . اما در شرایط کنونی نمی توان گفت که آیا آنها دچار یک اشتباه راهبردی در طراحی اینگونه جنگ شده اند یا همان گونه که قبل تر هم بیان شد تا این عملیات تاثیرات موجی خود را کامل نکرده و با دیگر عملیات ها تکمیل نشده است ، چرایی آن را نخواهیم فهمید و این ابهام از بین نخواهد رفت . مساله دیگر هم اینکه ، آیا آمریکایی ها یک اقدام در سطح 1 فعالیت ها در منطقه خاکستری را صورت داده اند ، تا در کنار دیگر اقداماتشان در نهایت باعث عقب نشینی ما شده و خطوط قرمز ما را جا به جا نمایند یا خیر سطح هدف گذاریشان پایین تر بوده است ؟ در هر صورت ما این اقدام آنها را یک فعالیت تهاجمی با تاثیرات استراتژیک فرض کرده ایم که باید پاسخ درستی به آن داده شود تا بتوانیم به سطحی از بازدارندگی نائل گردیم . اکنون چگونه باید عمل کرد ؟ اکنون ما باید مشخص کنیم که به چه نوع بازدارندگی می خواهیم دست یابیم . یک بازدارندگی با اعمال مجازات که در آن در آینده آمریکایی ها از ترس پاسخ های ما دست به اقدامات مشابه نزنند یا آن مدل از بازدارندگی که آنها علاوه بر ترس از پاسخ ما در مقابل خودشان موانع مختلف داخلی و بین المللی مشاهده کنند و یا در نهایت به بازدارندگی فعالانه دست یابیم تا عملا تهدیدات را جلوتر از وقوع آن خنثی نماییم . مطمئنا در این مسیر ما نباید به دنبال ایجاد بازدارندگی نوع اول یا بازدارندگی با اعمال مجازات باشیم ، زیرا در آن صورت آمریکایی ها هروقت در طرح هایشان نیاز به اقدامی که منجر به سود آنها در آینده بشود داشته باشند دست به اقدامات مشابه زده و هزینه پاسخ ما را برای رسیدن به اهداف بیشتر با کمترین دردسر پذیرا خواهند شد . البته در صحبت های فرماندهان نظامی ما در این چند روز که با اعلام اینکه پاسخ اصلی ما خارج کردن آمریکایی ها از منطقه است ، نشان می دهد که این فرماندهان هم به دنبال ایجاد بازدارندگی فعال و دور کردن جغرافیای تهدید از ما می باشند و اینگونه محیط امنیتی ما گسترش خواهد یافت . به نظر می رسد ما در راستای رسیدن به این خواسته باید عملیات های هیبریدی مان را به گونه ای طراحی نماییم تا بر 4 گروه تاثیر گذار باشد . 3 تا از این 4 گروه در چارچوب کشور آمریکا تعریف می گردند و گروه آخر در خارج از این کشور اما با قابلیت تاثیرگذاری یا مواجه با آمریکا هستند : 1. بدنه ارتش آمریکا 2. مردم و جامعه آمریکا 3. تصمیم گیران در دولت و نهاد های دیگر ایالات متحده 4. متحدان آمریکا و دیگر کشورهای تاثیر گذار جهانی علاوه بر مواردی که در بالا در باب وجود ابهام در عملیات های هیبریدی ما ، برای آمریکایی ها وجود دارد این است که آنها اکنون در مقابل یک دولت – ملت سنتی قرار ندارند و بازه کنشگران مقابلشان به پهنای محور عقیدتی مقاومت و حوزه اقدامی آنها که بر اساس توانایی های شان از آن برخوردارند می باشد . شناسایی گروه های مختلف با ساختار ها ، فرهنگ ها و توانایی های متفاوت در بستر جغرافیایی مختلف به شدت بر میزان پیچیدگی درک نوع فعالیت ها می افزاید . با این وصف ما هم باید با استفاده از این خصوصیت در نیل به اهدافمان ، کمال بهره را ببریم . نحوه تاثیر بر گروه اول – بدنه ارتش آمریکا بهترین و کارآمد ترین نوع عملیات برای اثرگذاری بر این گروه ایجاد تلفات و بالطبع آن به وجود آمدن ترس در درون این بخش از جامعه آمریکا می باشد . نکته مهم این است که این روش در گذشته کارآمدی خود را نشان داده و اکنون می تواند به عنوان عاملی برای برهم ریختگی روانی بدنه سازمان رزم ایالات متحده استفاده گردد . بهتر است بار اصلی این ماموریت بر دوش گروه های کوچک شبه نظامی که خود را مستقل از بخش های اصلی محور مقاومت نشان می دهند قرار بگیرد . این گروه ها تنها باید از عملیات های هیبریدی همگن نظامی ، برای هدف قرار دادن اهداف تکنیکی و یا واحد های تاکتیکی ارتش آمریکا استفاده نمایند . مساله مهم در اینجا این است که موج های اثرگذاری این گونه عملیات ها مطمئنا به دو گروه بعدی ، مخصوصا مردم و جامعه آمریکا خواهد رسید . نحوه تاثیر بر گروه دوم – مردم و جامعه آمریکا همان گونه که بیان شد مجموعه عملیات ها در مورد گروه اول بر این گروه هم تاثیر گذار است و ایضا عملیاتهایی که بر این گروه صورت می پذیرد بر گروه های دیگر هم اثر می گذارد . عملیات های موثر بر این گروه نباید به صورت سخت باشد . جنبه روانی مساله در اینجا بسیار مهم است . در حوزه رسانه ای ، شبکه های اجتماعی و عملیات روانی باید حس ناامیدی از نتایج برنامه های ارتش آمریکا ، بزرگ نمایی از کشته ها و شکست های آنها و در کنار آن ها اندکی چاشنی تمسخر ترس نظامیان ، می تواند جو روانی را در بخشی از جامعه آمریکا به نفع ما برگرداند . نکته مهم ، درصد استفاده از تمسخر نظامیان و قدرت ارتش آمریکا است که باید از سطحی بالاتر نرود تا غرور آنها به عنوان دارنده قوی ترین ارتش جهان را جریحه دار ننماید و اتفاقا برعکس باید این حس در آنها القا شود که طولانی تر شدن جنگ ، غرورشان را لگد مال خواهد کرد . اما مشکل مهم در این راه ضعف رسانه ای ما و وجود محدودیت هایی است که برای ما در ساختارهای شبکه های اجتماعی عمدتا غربی در محیط اینترنت وجود دارند . برای کاستن از بخشی از این محدودیت ها ، می توان قسمتی از تلاش هایمان را معطوف به جوامعی کنیم که روابط ما با آنها بهتر بوده ، آنها با آمریکایی ها دارای روابط بعضا گسترده می باشند و کشورشان از ضربه خوردن آمریکایی ها بهره مند می شود و به این شکل اثرات موجی عملیات های ما به جامعه آمریکا خواهد رسید . به عنوان مثال جوامع چین ، روسیه ، هند ، آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین و بالاخص جامعه مکزیک می تواند بخشی از تاثیرات عملیات های ما را به جامعه آمریکا منتقل نمایند . نوع دیگر عملیات هایی که می توانند در این بخش مفید باشند آن دسته عملیات هایی هستند که این قابلیت را دارند که امنیت انرژی را به خطر انداخته و در نتیجه باعث افزایش قیمت ها و ایجاد اثرات ملموس در زندگی مردم شوند (این امر در آینده بیشتر مورد بحث واقع خواهد شد) . در کل ما برای این گروه باید از عملیات های هیبریدی ناهمگن روانی ، سایبری و جنگ انرژی بهره ببریم . نحوه تاثیر بر گروه سوم - تصمیم گیران در دولت و نهاد های دیگر ایالات متحده مهمترین بخشی که باید عملیات های ما آنها را مجاب به تن دادن به خواسته هایمان نماید تا خطوط قرمز خود را تغییر داده و تعدیل کنند همین گروه می باشد . در اینجا باید به گونه ای عمل شود که آنها دسترسی بر منافع خود را در پاسخ دادن به ما نبینند و در ابتدا به این نتیجه برسند که 1- پاسخ هایشان باید در حوزه بازدارندگی با اعمال مجازات صورت بگیرد و 2- نبرد را از منطقه خاکستری به سمت جنگ تمام عیار خارج نکند تا عملا در آینده خطوط قرمز خود را جا به جا نمایند . در مسیر رسیدن به این خواسته داشتن صبر ، حرکات ایذایی ، عقب نشینی های تاکتیکی ، افزایش و کاهش به موقع شدت تنش ها با یک حرکت سینوسی برای عادی شدن تبعات عقب نشینی در دشمن ، دارای اهمیت می باشند . مهمترین قسمت در اینجا تاثیر گذاشتن بر شبکه کنترل و فرماندهی آمریکایی ها است . ما باید استراتژی ای را پیاده سازی کنیم که آرامش روانی آمریکایی ها ، دائما از آن ها سلب گردد . ما این استراتژی را ضربه پنجه شیر - گازهای مورچگان می نامیم . در واقع اصل ضربات را برای ما همان مورچگان یعنی انجام حملات نامنظم چریکی برای ضربه زدن به ساختار ارتش و زیر ساخت های آمریکا در منطقه انجام می دهند . یعنی در ابتدا باید یک ضربه عملیاتی قوی به دشمن زده شود (ضربه پنجه شیر) و سپس هنگامی که تمام حواس ها به آن سمت منحرف شد ، عملیات های نامنظم گسترده و بعضا رسانه ای نشده توسط گروه های چریکی و احتمالا پهبادی برای ضربه زدن به بدنه و زیرساخت های ارتش آمریکا و حتی زیر ساخت های اقتصادی آنها انجام بپذیرند . در واقع ما دشمن را نه با پنجه شیر بلکه با گاز مورچگان از پا در خواهیم آورد . بعضا اجازه هم بدهیم که آمریکایی ها ضربات پنجه شیر ما را منفعلانه پاسخ بگویند اما کار اصلی ما در جای دیگری در حال شکل گیری است . در این راه ما باید توان آمریکایی ها در منطقه را ، بخش بندی کرده و هر بخش را با زدن هزاران زخم کوچک از پای در بیاوریم . در این استراتژی ما از ضعف آمریکایی ها ، بهترین استفاده را خواهیم برد . آمریکایی ها در پاسخ دادن به ضربه پنجه شیر ما کمترین مشکل را دارند اما آنها به دلایل مختلف در مواجه با حرکات نامنظم و چریکی دچار ضعف کارکردی می باشند ، مگر اینکه ضد استراتژی زده و دوباره گروهی مانند داعش را وارد منطقه نمایند . از سوی دیگر ما باید با استفاده از سوارم های جمعیتی نه تنها در منطقه خودمان بلکه فراتر از آن ، آمریکایی ها را ناموجه و ضد غیرنظامیان و منفور جلوه دهیم . در کنار این موضوع باید منافع اقتصادی آمریکایی ها در نقاط مختلف جهان به صورت های مختلف از تحریم مردمی گرفته تا تخریب ، مورد ضربه واقع شوند . برای رسیدن به این اهداف پیوند عملیات های هیبریدی ما برای این گروه و گروه های 2 و 4 می توانند نتایجی ملموسی برایمان ایجاد کنند . همچنین ما باید قبح عملیات بر ضد منافع آمریکا در جهان را شکسته و به گونه ای گروه های محلی دیگر را ، حتی اگر از نظر ایدئولوژیک با ما در تضاد هم باشند ، به انجام اینگونه عملیات ها تحریک نماییم . از بعد اقتصادی هم باید ارکان قدرت اقتصادی آمریکا و در راس آنها جایگاه دلار را مورد ضربه قرار دهیم . یکی از اقدامات ما می تواند مذاکره و ترغیب کشورهای بی طرف یا مقابل آمریکا برای خروج از سیستم پترو دلار باشد . حتی در صورت فراگیر شدن بحران می توانیم از قابلیت تسلط بر تنگه هرمز برای این امر استفاده نماییم . بدین منظور باید اعلام کنیم که اجازه نخواهیم داد که نفت کش های کشورهایی که در چارچوب پترودلار فعالیت می کنند از تنگه هرمز عبور نمایند . حتی اگر این عمل باعث تغییر باطنی معاملات نشود ، می تواند از بعد روانی موثر بوده و تاثیرات موجی آن بر دیگر حوزه ها را شاهد باشیم . از سوی دیگر می توانیم با استفاده از عملیات های سایبری وظایف کارکردی دولت آمریکا را مختل کرده و باعث ایجاد نارضایتی بیشتر عمومی در آن کشور شویم . نحوه تاثیر بر گروه چهارم - متحدان آمریکا و دیگر کشورهای تاثیر گذار جهانی متحدان آمریکا علی الخصوص متحدان اروپایی این کشور ، باید بدانند که نمی توانند و نباید در برابر اقدامات این آمریکا سکوت اختیار کرده و یا با آن همراهی نمایند . به نظر بهترین تهدید هیبریدی که می تواند آنها را در این مورد هوشیار کند ، تهدید خطوط انرژی شان است . اما برای اینکار باید به گونه ای عمل گردد تا کشورهای مستقل تر با کمترین آسیب مواجه شوند . شاید بهترین مکان برای انجام این عمل تهدید بر روی نفتی باشد که از طریق دریای سرخ به سمت اروپا در حال عبور است . همچنین آسیب دیدن زیر ساخت ها و منافع اقتصادی شان در منطقه که در آنها با آمریکایی ها مشارکت دارند هم راهی مناسب تلقی می گردد . از سوی دیگر برای اثرگذاری بر دیگر کشور های جهان ، استفاده از دیپلماسی فعالانه ، پیمان های دو یا چند جانبه اقتصادی ، سهیم کردن آن ها در منافع آینده خاورمیانه بدون آمریکا ، کارساز است و همزمان می توانیم از امکانات رسانه ای و فنی و اطلاعاتی آنها بهرمند شویم . در کل ما در این بخش می توانیم از عملیات های هیبریدی ناهمگن اقتصادی ، دیپلماسی ، سایبری ، نظامی و جنگ انرژی بهره ببریم . ابزارهای ما برای جلوگیری از خارج شدن درگیری از منطقه خاکستری همانطور که قبلا هم اشاره شد یک جنگ تمام عیار به نفع هیچ کس نمی باشد . حال سوال این است که ما برای جلوگیری از این موضوع از چه ابزارهایی می توانیم استفاده نماییم . به نظر یکی از مهمترین ابزارهای ما این است که با افزایش سطح تنش ها ، به توسعه فعالیت های هسته ای و افزایش ابهام در آن اقدام کنیم . در کنار این موضوع می توان به سمت بستن تنگه هرمز هم رفته و این حس را به جهان القا نماییم که در صورت بالاتر رفتن تنش ، تنگه بسته خواهد شد . یکی دیگر از مواردی که می تواند ما را در درون منطقه خاکستری نگاه دارد ، استفاده از تسلیحات جدید و یا آزمایش اینگونه تسلیحات می باشد . مواردی که به نظر می رسد بسیار تاثیر گذار هستند شامل دست یابی به موشک های بالستیک هایپرسونیک و کروز فراصوت ، موشک هایی با قابلیت هدف قرار دادن ماهواره ها در خارج از جو و همچنین قرار دادن ماهواره و یا سلاح های لیزری در فرا جو برای استفاده در جنگ های ماورا جو و آزمایش موشک های ICMB می باشد . در حقیقت یکی از عملیات های هیبریدی ما سرعت بخشیدن به توسعه دانش و سلاح های مورد نیازمان است . از سوی دیگر می توان با انجام عملیات های سایبری این فکر را در جهان القا کنیم که ما می توانیم جهان را دچار فلج سایبری نماییم . البته موارد دیگری از قبیل زیردریایی های بزرگ که دست بلند ما در آب های آبی باشند و توسعه جنگنده بومی هم وجود دارند که به نظر می رسد در کوتاه مدت قابل دست یابی نمی باشند . نتیجه گیری در این نوشتار سعی شد تا مخاطب با مفاهیمی از قبیل جنگ هیبریدی ، منطقه خاکستری آشنا شده و سپس مبتنی بر این مفاهیم دست به تحلیل وقایع اخیر و ارائه راه هایی برای پیروزی ما در نبرد های آینده داده شود . لازم به ذکر است که برای نیل به این هدف داشتن تحلیل جامع اطلاعاتی ، برنامه ریزی دقیق و سپس صبر و شکیبایی در کنار رصد محیط عملیاتی برای مشاهده اثرات موجی عملیات ها و هماهنگ کردن آنها با عملیات های جدید در کنار کنترل افکار عمومی داخل و پرهیز از اقدامات هیجانی می تواند ما را به خواسته اصلی مان یعنی خروج آمریکا از منطقه برساند . انشاالله پ ن . در پایان از برادر گرامی و استاد ارجمند جناب @MR9 که نگارش این مطلب به پیشنهاد ایشان صورت گرفت و در طول نگارش آن از راهنمایی هایشان بنده را بهره مند فرمودند تشکر می نمایم .
-
1 پسندیده شدهبخش یازدهم پیش بینی مکان های وقوع جنگ های هیبریدی در آینده مرور مفاهیم نظری شناسایی اهداف : در بخش های قبل مجموعه مفاهیم جدیدی را برای نظریه جنگ هیبریدی معرفی کردیم و آن ها را با موفقیت در پرونده های سوریه و اوکراین امتحان نمودیم . این موضوع ثابت کرد که در حقیقت یک روش شناسی خاص برای توضیح و تجزیه و تحلیل جنگهای هیبریدی وجود دارد که آنها را می توان به نحو پویشگرایانه ای برای پیشبینی مکانهایی بکار برد که این نوع جنگ پست مدرن می تواند در آینده در آنها اتفاق بیفتد . اکنون برای رفتن به قسمت اول ، باید ابتدا قانون جنگ هیبریدی را یادآوری کنیم : هدف اصی در پشت پردۀ هر جنگ هیبریدی مختل ساختن پروژه های چند قطبی فراملی ارتباط دهنده کشورها از طریق ایجاد درگیری های هویتی تحریک شده از بیرون (قومی ، مذهبی ، منطقه ای ، سیاسی و مانند اینها) در درون دولت هدف میزبان خطوط ترانزیت می باشد . با در نظر گرفتن این امر ، گام بعدی شناسایی پروژههای ارتباطی چند قطبی مهم در حال اجرا یا برنامه ریزی شده در سراسر جهان است. هنگامی که این کار انجام شد، برای هر کشور میزبان خطوط ترانزیت با توجه به شش عامل زیر بیشترین تعداد همپوشانی آسیب پذیرهای سیاسی - اجتماعی را ارزیابی می کنیم : قومیت دین تاریخ مسائل سازمانی و اداری نابرابری اجتماعی و اقتصادی جغرافیای فیزیکی از اینجا به بعد تمام آنچه که برای انجام دادن باقی می ماند مشخص کردن دولت میزبان خطوط ترانزیت است که بیش از همه دچار شکاف های اجتماعی و سیاسی می باشد و سپس بر اساس شرایط لازم جمعیت شناختی گروه های مخالف ، با عمل مهندسی معکوس آنها را از حکومت مرکزی جدا نماییم . در این مسیر انسان شناسان فرهنگی ، مورخان ، فعالان سازمان های غیر دولتی ، رسانهها و کارشناسان بازاریابی و پژوهشگران مستقل ، نقش پیشگام در فرآیند ایجاد پیش شرط های اجتماعی را ایفا می کنند و همچنین میتوانند در سازمان اطلاعاتی آمریکا ترکیب شده و مورد استفاده قرار بگیرند و در بهره گیری از مؤثرین روشها برای نفوذ ایدئولوژیک در روان گروه های هدف فعالیت نمایند . همزمان با این اقدامات ، درجات مختلفی از پیش شرط های ساختاری به منظور افزایش شکاف مصنوعی ایجاد شده بین دولت هدف و عناصر استراتژیک شهروندان آن ، اعمال میشوند. پس گام های پیش بینی ما به ترتیب شامل موارد زیر می شود : شناسایی پروژه های چند قطبی فراملی ارتباط دهنده کشورها در مناطق هدف یافتن همپوشانی 6 عامل آسیب پذیری های سیاسی و اجتماعی در کشور های هدف مشخص کردن ضعیف ترین دولت جدا کردن گروه های مخالفآن دولت با مهندسی معکوس ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "سوگند به قلم و آنچه مینويسند" با سلام خدمت مدیران محترم بخش ها و کاربران محترم انجمن وزین میلیتاری به منظور شکل دهی به روند انجمن ، مجموعه قوانین تدوین و ارسال تاپیک ، خدمت همه عزیزان تقدیم می گردد و از این تاریخ ، همه دوستان ، ملزم به رعایت آن خواهند بود قوانین کلی انجمن به مانند تمامی بخش ها، در ارسال موضوعات ( تاپیک ) نافذ بوده و هست و خواهد بود، اما این قوانین ذیل، جهت تفسیر و صراحت در جزئیاتی است که در مدت گذشته محل سوال یا بعضا ابهام بوده ، تدوین شده است. 1- به کاربران محترم توصیه می شود ، موضوعات ارسالی را ، با نام خداوند بزرگ و واژه (بسم الله الرحمن الرحیم ) آغاز نمایند. 2- موضوعات ارسالی در انجمن ، به هیچ عنوان نمی بایست از سایر منابع پارسی زبان در وب کپی گردد . بدین معنی که موضوعات می بایست کاملاً جدید انتخاب و تالیف و ترجمه گردد . تبصره یک : هدف از این بند ، پدید آوردن موضوعات جدید در حوزه علوم نظامی در وب پارسی است ، بویژه اینکه موضوعات کار نشده فراوانی در حوزه علوم و دانش نظامی وجود دارد . تبصره دو: ایجاد و ارسال هرگونه موضوع با ماهیت سیاسی ( غیر نظامی ) منوط به مطرح شدن در شورای مدیران و تصویب در آن ، خواهد بود . 3- مطالب برگردان شده از زبانهای خارجی ، می بایست به پارسی روان ترجمه گردد . 4- حداقل تعداد واژگان مصوب برای ارسال موضوع ، 700 عدد تعیین شده است ( این تعداد توسط نرم افزار WORDقابل تشخیص است) تبصره یک : مدیران محترم هر بخش ( جنگ و تاریخ ، هوایی ، زمینی / دریایی ) ، مستحضر باشند ،موضوعاتی وجود خواهند داشت که بلحاظ ماهّیت ، ارزش تبدیل شدن به یک تاپیک مستقل را دارند ولی منابع موجود در مورد آنها بسیار محدود است که در اینصورت ، با رسیدن تاپیک به 500 عدد کلمه خالص ، می توانند آن را منتقل نمایند . 5- کاربران محترم ، در موضوعات ارسالی و برای تنوع بخشیدن به متن ، ملزم به استفاده از تصاویر مرتبط خواهند بود. 6- مطالب ارسالی نباید تکراری باشد. بدین معنی که علاقمندان می بایست با جستجو در موضوعات ارسال شده در انجمن ، از جدید و بدیع بودن آن ، اطمینان حاصل فرمایند تبصره یک : در صورتی که موضوع کار شده ، نسبت به مطالبی که در گذشته ارسال شده ، از محتوا و غنای بیشتری برخوردار باشد ، تایید خواهد شد . تبصره دو : ادغام با مطالب قبلی یا ارسال بصورت یک تاپیک مجزا ، در حوزه مسئولیت مدیران محترم بخش ها و منوط به تصمیم گیری این عزیزان خواهد بود . 7- موضوعات ارسالی می بایست دارای بار علمی و آموزنده باشند . در صورتی که نویسنده به هر دلیل توانایی ارسال این موضوعات را نداشته ، ولی علاقه مند به کار علمی باشد ، می تواند با مراجعه به یکی از عزیزان فرهیخته انجمن یا مرور تاپیکهایی که از استاندارد لازم برخوردارند ، نکات لازمه را برداشت و در موضوع مورد خود ، لحاظ نماید 8- موضوعات پیشنهاد شده در تحریریه ( هوایی ، زمینی ، دریایی ، جنگ ) در اولویت ترجمه ، تالیف و انتقال قرار دارند ، با این حال ، عزیزان علاقه مند غیر عضو تحریریه ، با ارائه پیشنهاد خود به تحریریه ، و پس از تایید ، می توانند نسبت به تالیف /ترجمه آن اقدام ورزند. 9- رعایت پیکر بندی موضوعات ارسالی : بدین معنی که کاربران عزیز می بایست در ارسال موضوعات ، ترتیب زیر را رعایت فرمایند الف: آغاز با نام پروردگار ( بسم ا... الرحمن الرحیم ) ب: طرح موضوع ( مقدمه ) ب-1: مقدمه بصورت کاملاً مختصر (حداقل دو خط ) در نظر گرفته شود تا ذهن مخاطب برای درک موضوع آماده و هرگونه سوء تفاهم احتمالی ، قبل از ایجاد ، بر طرف گردد ج: استفاده از تصویر / نمودار / داده نما و..... ج-1 : متناسب بودن حجم تصاویر. بدین معنی که تصاویر منتخب برای تاپیک ، در عین داشتن ارتباط مستقیم با موضوع مورد نظر ، از حجم بالایی برخوردار نباشند . این مساله ، بدین معنی است که قبل از ارسال تصاویر ( بصورت لینک برای دوستانی که فاقد اکانت گالری هستند ) سایز و حجم تصویر مورد نظر مقداری تعدیل گردد تا انتقال تصاویر به گالری انجمن ، راحت تر صورت گیرد ج-2 : از قرار دادن تصاویر غیر اخلاقی ، کاریکاتورهایی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم ، موجب وهن موضوع و انجمن خواهد شد ، بشدت خودداری فرمایید ج-3 : در ارسال تصاویر محدودیتی وجود ندارد ولی دوستانی که فاقد اکانت گالری هستند ،قبل از بارگذاری ( آپلود ) ، حجم تصاویر را با نرم افزارهای در دسترس ، کاهش داده تا مدیران محترم بخش ها در ارسال تصاویر دچار مشکل نشوند ج-4 : از قرار دادن تصاویر با لینک ف.ی.ل.ت.ر شده بشدت خودداری فرمایید ج-5 : کاربران محترم ، حتی الامکان ، برای آپلود تصاویر از آپلود سنترهای داخلی استفاده نمایند ج-6 : کاربران محترم ، برای هر تصویر ، می بایست یک شرح مختصر و مرتبط درج نماید تا از بروز سوء تفاهم های احتمالی جلوگیری و بر غنای مطلب ارسالی ، بیافزاید تبصره یک : این بند الزامی نیست ولی برای رفع سوء تفاهم های احتمالی ، رعایت آن پیشنهاد می گردد . د : رعایت حداقل های دستور زبان پارسی ( تاپیکها با غلط املایی فاحش ، به هیچ عنوان منتقل نخواهند شد) ه: عنوان اصلی و فرعی موضوع می بایست با فونت " تاهوما" و اندازه 18 و متن اصلی با همان فونت ، اما با سایز 14 ارسال گردد . استفاده از رنگها ( غیر از رنگ مشکی ) برای متن اصلی ، مجاز ، اما محدود به عبارات مهم برای برانگیختن توجه خواننده به موضوع و هدف نویسنده یا مترجم ، خواهد بود و: ارسال هر موضوع ، نیاز به معرفی منبع خواهد بود و-1 : استفاده از منابع متنوع در سطح وب یا کتب چاپی ( در صورت وجود / معرفی یک منبع ، الزامی است) و-2 : در صورت استفاده از منابع چاپی ، ارسال کننده موظف خواهد بود تا عنوان کتاب ، نام نویسنده ، سال چاپ و صفحه مورد استفاده را درج نماید و-3 : تمامی منابع مورد استفاده می بایست یا بصورت لینک فعال و در صورت استفاده از کتب چاپی به روش فوق الذکر ، ارائه گردد 10- نظر سنجی . کاربران در زمان ارسال موضوع ، به هیچ عنوان اجازه استفاده از قابلیت نظر سنجی را نخواهند داشت ، مگر با هماهنگی مدیران محترم انجمن 11- برای مطالبی که قابلیت تبدیل شدن به یک تاپیک با استانداردهای فوق الذکر را ندارند ، مجموعه تاپیکهای " دانشنامه میلیتاری " ( با توجه به قوانین مطروحه ) ایجاد شده است . 12- کاربران مشارکت کننده درتاپیکها موظف هستند ، ضمن رعایت اخلاق ، بدون اهانت به نویسنده یا مترجم متن ، نقد ، سئوال خود را مطرح فرمایند . در صورتی که کاربران این موضوع بسیار مهم را که شرط نخست کار علمی است ، رعایت نفرمایند ، برای با نخست ، تذکر دریافت و برای بار دوم ، از دسترسی به تاپیک محروم خواهند شد تبصره یک : در صورت تکرار چنین مواردی ، برخورد قانونی لازم صورت خواهد گفت . 13-نویسنده یا مترجم موضوع نیز موظف است با رعایت اخلاق علمی و بدون توهین یا ریشخند نمودن نقد کننده یا پرسش کننده ، در صورت وجود جواب ، پاسخ را ارائه فرماید . در صورتی که استدلال منطقی برای پاسخ وجود نداشت ، پاسخ دادن ، ضروری به نظر نمی رسد تبصره یک : استاد عزیزی معتقد بود ، زمانی که از پاسخ سئوالی مطمئن نیستیم یا به آن احاطه کامل نداریم ، با شجاعت تمام ، به ندانستن اعتراف کنیم) 14- کاربران محترم دقت فرمایند ، در صورتی که قصد دارند ،در تاپیکهایی که در گذشته ارسال شده ، محتوایی را ارسال نمایند ، در این نکته دقت فرمایند که مطالب ارسالی می بایست نسبت به اطلاعات قبلی ، جدیدتر باشد ، بنابراین ، از بالا آوردن تاپیکهای قدیمی ، بدون دلیل ، جداً خودداری فرمایند . 15- موضوعاتی که به نظر می رسد ، از جذابیت لازم برخوردارند و با استقبال اعضاء انجمن مواجه شده است ( هر سه ماه یکبار ) پس از مشورت با مدیران محترم بخش ها و رای گیری ، به صورت " تاپیک مهم" در آمده و به بخش " ( مقالات برتر ) " منتقل می شود . این قانون برای ارج نهادن بر زحمات عزیزانی است که برای انجمن وزین میلیتاری ، مطالب جدید تهیه می کنند . 16- دوستان عضو در هیات تحریریه و علاقه مندان به کار و فعالیت علمی ، در صورت رعایت کامل قوانین انجمن ، قوانین استاتوس و قوانین ارسال موضوع ، حمایت کامل مجموعه مدیریت را بصورت کاملاً جدّی خواهند داشت 17- هدف از تدوین این قوانین ، ریل گذاری مسیر آکادمیک برای انجمن میلیتاری است تا اهداف بانیان این انجمن ، با قوّت بیشتری محقق گردد . 18- بطور مشخص، مشارکت هر چه بیشتر کاربران محترم ، بر غنای مطالب ارسالی در گذشته حال و آینده خواهد افزود . بنابراین ، در یک بازه مشخص زمانی ، اعضای محترم تحریریه میلیتاری ، با یک شکل بندی مشخص ، معرفی خواهند شد . 19- طبیعتاً قوانین فوق الذکر ، بدون نقص محسوب نمی شود . در نتیجه دوستانی که برای کامل شدن این سلسله قوانین پیشنهادی دارند ، می توانند در PM یا بروزرسانی ، پیشنهادات ارزشمند خود را ارائه فرمایند . پی نوشت : استفاده از موارد پیشنهادی در این تاپیک برای جذاب نمودن موضوعات ، پیشنهاد می گردد . ملزومات یک تاپیک جذاب
-
1 پسندیده شدهجرالد آر فورد یک ناو هواپیمابر از طبقه supercarrier ، متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده می باشد که برای جایگزینی با ناوهای کلاس نیمیتز در نظر گرفته شده است . بدنه این ناو بسیار شبیه به ناوهای کلاس نیمیتز می باشد اما در تکنولوژی بسیار پیشرفته تر از ناوهای این کلاس است که از پیشرفته بودن آن می توان به سیستم الکترو مغناطیسی پرتاب هواپیما اشاره کرد . همچنین خدمه مورد نیاز نیز کاهش یافته تا به بهبود بهره وری افزوده شود و اولین نمونه تولیدی به نام جرالد آر فورد و با شماره " CVN-78 " تا سال 2015 ساخته خواهد شد . ویژگی ها دستگیر دنده { (منظور سیستم مکانیکی می باشد که بر روی عرشه قرار دارد و باعث کاهش سرعت هواپیما می شود) ( نگه دارنده های کابل بریر ) } پیشرفته اتوماسیون ، که باعث کاهش خدمه مورد نیاز شده است سیستم موشکی Sea Sparrow به روز رسانی شده AN/SPY-3 ، رادار باند دوگانه (DBR) که برای ناوشکن Zumwalt توسعه یافته است ناوشکن Zumwalt اطلاعاتی در مورد با این ناوشکن http://www.military.ir/forums/topic/22907-زاموالت،-ناوشکنی-پنهانکار-از-داستانهای-تخ/"]http://www.military....-داستانهای-تخ/ سیستم الکترومغناطیسی پرتاب هواپیما ( EMALS ) که جایگزین سیستم پرتاب با پیستون بخار آب شده است طراحی راکتور هسته ای جدید ( راکتور A1B ) ، برای تولید برق بیشتر طراحی بدنه استیلث برای افزایش رادارگریزی توانایی حمل هواپیماهای F/A-18E/F سوپر هورنت / EA-18G گراولر / C-2 / F-35C هدف نیروی دریایی از اتوماسیون کردن این هواپیما کاهش خدمه مورد نیاز برای ناو و در نتیجه کاهش هزینه ها بود . همچنین بر خلاف کلاس نیمیتز ، قسمت " جزیره " این ناو در قسمت انتهای بدنه واقع شده است . کار ساخت و ساز این ناو در بهار سال 2007آغاز گردید و با برنامه ریزی های انجام شده قرار شد تا در سال 2015 این ناو تحویل نیروی دریایی گردد . ساخت و ساز این ناو در کشتی سازی نیوپورت نیوز واقع در ویرجینیا که یک بخش از صنایع اینگالس هانتینگتون ( قبلا متعلق به صنایع کشتی سازی گرومن بود ) می باشد ، آغاز گردید و این شرکت کشتی سازی تنها شرکتی در ایالات متحده است که توانایی ساخت ناو هواپیمابر هسته ای را دارد . در سال 2005 هزینه ای در حدود 8 میلیارد دلار به استثنای 5 میلیارد دلاری که صرف تحقیق توسعه شد ، به این طرح اختصاص یافت . با ارائه گزارشی در سال 2009 ، اعلام گردید که هزینه ساخت این ناو در حدود 14 میلیارد دلار می باشد که از این مبلغ 9 میلیون دلار هزینه ساخت خود ناو می شود . با برنامه هایی که نیروی دریایی اتخاذ کرده ، آخرین ناو از کلاس Nimitz ، در سال 2058 از خدمت خارج خواهد شد . نام گذاری بر اساس تصمیمات وزارت دفاع مقرر شد تا یکمین فروند از این ناو " CVN-78 " با نام جرالد آر فورد ، دومین فروند " CVN-79 " با نام جان اف کندی و سومین فروند " CVN-80 " با نام اینترپرایز ، نام گذاری شود . ناو های این کلاس انتظار می رود تا ده فروند ناو از این کلاس ساخته شود که تا به امروز سه فروند در حال ساخت است . جرالد آر فورد " CVN-78 " ( سال ورود : 2015 ) : قرار است تا با ناو اینترپرایز " CVN-65 " جایگزین شود . جان اف کندی " CVN-79 " ( سال ورود : 2020 ) : قرار است تا با ناو نیمیتز " CVN-68 " جایگزین شود . اینترپرایز " CVN-80 " ( سال ورود : 2025 ) : قرار است با ناو آیزنهاور " CVN-69 " جایگزین شود . هواگرد های قابل حمل ناو های این کلاس قادر خواهند بود تا 90 فروند از انواع هواپیما و هلی کوپتر از جمله : F-35C لایتینگ 2 / F/A-18E/Fسوپر هورنت / E-2D / EA-18G گراولر / C-2A / MH - 60R - S و هواپیمای بدون سرنشین X-47B را حمل کنند . هواپیمای X-47B رادار AN/SPY-3 این رادار که ساخت شرکت ریتون می باشد شامل : 5 رادار و 10 آنتن می باشد و یک رادار فعال الکترونیکی اسکن آرایه است که در دو باند X و S فعالیت می کند . همچنین می توان از آن به عنوان رادار جستجوی افق و رادار کنترل آتش استفاده کرد . از باند " X " که در محدوده فرکانس 7 - 12.5 گیگا هرتز عمل می کند برای کنترل آتش موشک Sea Sparrow و به دلیل داشتن پهنای باند فرکانسی گسترده از آن به عنوان تشخیص بهتر هدف و اشراق روشنایی هدف برای SM-2 استفاده می شود و همچنین از باند " S " برای بهبود در امر جستجو ، عملیات در انواع آب و هوا و برای تعیین مسافت هدف مورد استفاده قرار می گیرد . سیستم الکترو مغناطیسی پرتاب هواپیما این سیستم که توسط نیرویی دریایی ایالات متحده در حال توسعه است ، یک سیستم پرتاب هواپیما با استفاده از یک درایو موتور خطی الکترومغناطیس از روی عرشه می باشد که جایگزین سیستم قدیمی پیستون بخار آب خواهد شد و مدل جدید شتاب بیشتری را به هواپیمای در حال برخاست می دهد . همچنین از مزایای دیگر این سیستم می توان به : کاهش هزینه ها ، تعمیر و نگهداری آسان تر، توانایی پرتاب هواپیماهای سبک و سنگین ، وزن کمتر، اشغال فضای کمتر و نیاز نداشتن به آب شیرین برای این کار ( که نسبت به نمونه پیستونی بخار، هزینه ها کاهش می یابد ) اشاره کرد . این سیستم با استفاده از یک موتور القایی ( ILM ) و با استفاده از جریان برق به تولید میدان مغناطیسی می پردازد و از چهار عنصر اصلی تشکیل شده است . موتور القایی خطی شامل یک ردیف از سیم پیچ های استاتور است که تابعی از روتور یک موتور معمولی می باشد که تا 240 کیلومتر / ساعت به هواپیما سرعت می بخشد . این موتور به مقدار زیادی انرژی الکتریکی در عرض چند ثانیه نیاز دارد که از این رو هر روتور توانایی ذخیره سازی 100 مگا ژول را دارد و می تواند در عرض 45 ثانیه شارژ مجدد شود . لازم به ذکر است که این سیستم در ابتدا بر روی زمین و در سال 2010 مورد آزمایشات قرار گرفت . راکتور یک راکتور هسته ای برای تامین برق و نیرو محرکه ناوهای کلاس فورد می باشد که برای جایگزینی با راکتور " A4W " مورد استفاده در کلاس نیمیتز ، از سال 1998 در حال توسعه است که هر راکتور قادر است تا 300 مگاوات برق تولید کند . مشخصات نوع : ناوهواپیما بر تناژ : 100000 تن ( در اولین فروند ) 101600 تن ( دومین نمونه ) 112000 تن ( سومین نمونه) طول : 333 متر عرشه پرواز : 77 متر آبخور : 41 متر پیشرانه : 2 راکتور هسته ای A1r سرعت : 56 کیلومتر / ساعت تسلیحات img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/seasparrow_shoot.jpg موشک های سطح به هوا ( Sea Sparrow ) سیستم های دفاع نزدیک خط تولید این ناو ____________________________________________________________________ مترجم و گردآورنده : F14 AA هرگونه برداشت از این مطلب منوط به ذکر نام مترجم و منبع ( میلیتاری ) می باشد منابع http://www.navsource...hives/02/78.htm http://en.wikipedia....ircraft_carrier
-
1 پسندیده شدهامروز براتون یه طرح موشکی دیگه اماده کردم:) لینک دانلود عکس خام اسکرین سیور