برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      38

    • تعداد محتوا

      1,112


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      9,419


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      5

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      5

    • تعداد محتوا

      8,704



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 19 دی 1399 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان میلیتاریست نقش اقتصاد در جنگ سید ابوالقاسم قائم مقام فراهانی پیش از شروع جنگ ایران و روسیه ، فتحعلیشاه مجلسی از بزرگان دربار تشکیل داد تا در خصوص حمله به قشون کافر روس تصمیم گیری کنند. درباریان متملق و چاپلوس شروع به هندوانه گذاشتن زیر بغل فتحعلیشاه گذاشتند که " امروز وظیفه شماست که به جنگ با کفار روسی بروید و بیرق ظفرمند سلطانی و بیرق اسلام را بر روی کاخ های تزاری برافراشته دارید و .. " یکی از معدود مخالفان آغاز جنگ توسط فتحعلیشاه و عباس میرزا ولیعهد ، قائم مقام فراهانی بود. قائم مقام در آن جلسه گفت : " قبله عالم ، عایدی دولت ایران چقدر است ؟ "شاه گفت "حدود 5 کرور در سال " . قائم مقام دوباره پرسید : " عایدی دولت تزاری چقدر است ؟ ". شاه گفت " شنیده ایم که حدود 500 کرور در سال عایدی دارند " قائم مقام گفت : " جنگ و قشون کشی پول می خواهد . ملتی که پنج کرور عایدی سالیانه دارد ، نباید به جنگ ملتی برود که پانصد کرور عایدی سالیانه دارد " اما دریغ که خاقان مغفور رویای جهان گشائی و زدن بیرق ظفرمند سلطانی بر فراز کاخ تزاری داشت و به توصیه های قائم مقام گوش نکرد و وارد جنگی شد که انجامش به عهدنامه ترکمنچای ختم شد. جنگ ایران و روس - اثر محمود ملک الشعراء قائم قام هم پس از مدتی به فرمان محمدشاه قاجار و به بهانه اینکه لابد با روس ها سر و سری دارد ، ابتدا خلع و سپس به دستور شاه خفه شد. ================== سفیر انگلیس ، قتل قائم مقام فراهانی را در کتاب " حقوق بگیران انگلیس در ایران چنین تعریف می کند : قائم مقام ، تنها ایرانی وطن پرستی بود که نتوانستیم او را بخریم. هر رشوه ای که بدو میدادیم ، میگرفت. اما آنرا به شاه میداد ... ! سرانجام نامه ای به دولت عالیه انگلیس نوشتم و برای کشتن ایشان درخواست پول کردم ... ! ( حقوق بگیران ایران انگلیس در ایران / اسماعیل رائین / 1347 )
  2. 2 پسندیده شده
    حالا که بحث رو کم کردن از عثمانی ها باب شده ، داستان دیگری هم از نادر و عثمانی ها هست که در اینجا به اتفاق نگاهی به آن می اندازیم. در آغاز جنگ نادر با عثمانی ها ، روزی فرستاده دولت عثمانی ، با دو گونی ارزن نزد نادر می آید و آنها را در مقابل نادر بر روی زمین خالی میکند و می گوید : سلطان عثمانی فرمودند که به شما بگوئیم که این لشکر ماست (لشکر ما به این تعداد است) . برای شما عاقلانه تر آن است که از نبرد با ما صرفه نظر کنید. نادر دستور می دهد دو خروس بیاورند. دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار می دهند و آنها شروع می کنند ارزن ها را می خورند. نادر به فرستاده عثمانی ها می گوید : حالا برو و به سلطانت بگو که دو خروس ، همه لشکریان ما را خوردند !!
  3. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس پرنده چقدر کلافه شده بودیم از اینکه دیگر هواپیماهای RF-4 ارتش نمی توانستند برایمان عکس بگیرند. برای جایگزینی اش هم ، فکرهائی به کله مان خطور کرده بود . من اما ، خوب شد فکر و خیالم را برای دیگران تعریف نکردم وگرنه از خنده روده بر می شدند. به فکرم رسید مثل این کایت ها ، کسی را از ارتفاعی روی سر عراقی ها پرواز دهیم. بعد که عکسبرداری اش تمام شد ، پشت عراقی ها فرود آید و فوری چترش را جمع کند و از گوشه ای از محاصره عراقی ها فرار کند و خودش را به ما برساند. شهید همت اما فکر بهتری داشت. او در جلسه ای علنا گفت : خوب است پرنده ای ، کلاغی ، کبوتری ، چیزی را آموزش دهیم و با بستن دوربین به پایش او را بر فراز عراقی ها رها کنیم ... دیگران هم فکرهای اینچنینی به ذهن شان رسید ، اما هیچکدام شان نمی توانست در کوتاه مدت جوابگو باشد. هم مردم و هم یگان هایمان به شدت منتظر عملیات برای بیرون راندن عراقی ها از خاک کشور بودند و ما به شدت نیازمند اطلاعاتی از عقبه دشمن. در همین گیر و دار وقتی شنیدیم بر و بچه های دانشگاه اصفهان ، پرنده بدون سرنشینی ساخته اند که می تواند عکسبرداری کند ، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدیم. ما مامور بودیم تا هم جائی از جبهه را برای تست عکسبرداری انتخاب کنیم ؛ هم جائی برای استقرارشان. چه جائی بهتر از قرارگاه خاتم کنار دست خودمان ؟! سرلشکر باقری ، راوی این خاطره در محوطه قرارگاه ، کانتینر بزرگ فلزی به بچه ها سپردیم تا وسائل شان را از اصفهان به آنجا انتقال دهند . چیزی حدود 5 بدنه هواپیمای مدل ساخته بودند که فقط چند موتور بیشتر نداشتند. کلی چسب و چوب و دیگر وسائل را توی همان کانتینر تلمبار کردند . اما وقتی آفتاب داغ جنوب روی این اتاق فلزی می تابید ، داخلش می شد عینهو دیگ زودپز. کار کردن توی آن ، ممکن که نبود هیچ ؛ وسایلشان هم در خطر از بین رفتن بود. بچه ها حتی از کم جائی ، چند فروند از هواپیماهایشان را توی ماشین داخل محوطه گذاشته بودند. اگر آنها هم نمی گفتند ، ما باید خودمان برای شان فکری می کردیم. سنگر فرماندهی قرارگاه که مجهز به کولر گازی بود بهترین جایی بود که می شد در اختیارشان گذاشت. خیلی زود این تصمیم نیز عملی شد. زیر کولر گازی ، توی آن تابستان داغ بود که هم خودشان و هم هواپیماهایشان نفس راحتی کشیدند. راوی : سرلشکر محمد باقری و محسن عمل نیک * * * * * معرکه عجب.مکافاتی داشتیم ، توی کاری مشغول بودیم که حتی نمی شد بگوئیم از کجا می خوریم ! کار پرواز یک طرف ، روشن کردن پرنده طرف دیگر. اگر چه هم فرشید و هم سعید توی روشن کردن موتور از طریق ملخ وسواس خاصی نشان می دادند و آن را به ما هم آموخته بودند ؛ اما نمی دانم چی شد که یهو ، ملخ هواپیما دستم را زد و خون مثل فواره بالا می زد. انگار که ترکش خورده باشم. بچه ها مرا به بیمارستان حضرت مریم (س) اصفهان بردند. آنجا نمی دانستم باید دردم را پنهان می کردم یا زخم دستم را در نگاه های حیران مردم که رزمنده ای را با لباس خاکی و مجروح می دیدند ، مانده بودم. از جبهه های جنوب یا غرب تا اصفهان فاصله زیادی بود. مردم حق داشتند که تعجب کنند. این همه شهر ، این همه بیمارستان ، جائی نبود که این رزمنده مداوا شود ؟ باید با این وضع او را تا اصفهان می آوردند ؟؟!! برای اینکه از سوالات دکتر و پرستارها در امان باشیم ، رفیقی توی این بیمارستان داشتیم به نام دکتر پاکزاد ، ما برای مداوا پیش او رفتیم. دکتر با تعجب پرسید : چه خبر شده اربابی ! ترکش خورده ؟ جواب دادم : ترکش ؟! خیر ! خورده به جائی. دکتر با تعجب ادامه داد : خورده به جائی ؟! ها ؟ پدر صلواتی به چه جائی خورده که قلم دست ات را هم شکسته ؟ اگر راستش را می گفتم که کلاهمان پس معرکه بود. برای همین دوستانم ، معرکه ای راه انداختند که دکتر دیگر سوال نکند و یا لااقل دنبال جواب نباشد. مداوا که تمام شد ، تشکر کردیم و فوری بیمارستان را ترک کردیم. بیمارستان عیسی بن مریم اصفهان ما حتی در ترددهایمان به دانشگاه هم احتیاط می کردیم تا کسی متوجه نشود که در حال چه کاری هستیم. چه برسد به اینکه بخواهیم با یک زخم کوچک همه چیز را لو بدهیم. راوی : رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  4. 1 پسندیده شده
    بنام خداوند بخشنده مهربان با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست مدتی هست که شاهد این هستیم که دوستان و کاربران عزیز انجمن در بروز رسانی ، پیشنهادات متنوع و گاها بسیار جالبی رو در خصوص بروز رسانی تسلیحات ساخت ایران ( و یا تسلیحات موجود در سازمان رزم ایران ) مطرح می کنند. با اجازه دوستان تصمیم گرفتم که بجای بروز رسانی که مطالب اش به سرعت از بین میروند ، فضائی رو فراهم کنیم که این پیشنهادات در جائی ثبت و ضبط بشه ، بلکه جائی ، گوشی و چشمی شنیدند و دیدند این پیشنهادات رو ؛ و شاید ، شاید و شاید ، از رهگذر این دیدن ها و شنیدن ها ، تأثیرات مثبتی بر تسلیحات موجود در سازمان رزم ما پدید اومد. و اما بعد : این تاپیک حول این محورها و موارد گردش میکنه. پس لطفا دوستان این قواعد رو رعایت کنند. 1. در این تاپیک پیشنهادات برای ساخت و یا بروز رسانی تسلیحات موجود در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ( ارتش ، سپاه ، ناجا و ... ) گردآوری میشه. 2. لطفا هیچگونه اشاره ای به مواردی که رسما در خصوص شان اطلاع رسانی نشده و در رده اطلاعات طبقه بندی شده قرار می گیرند ، صورت نپذیره. 3. متأسفانه بنده در حوزه نرم افزارهای گرافیکی بسیار ضعیف هستم. اما اگر دوستانی بتوانند این پیشنهادات رو به صورت تصاویر گرافیکی تبدیل کنند ، قطعا جذابیت این پیشنهادات رو دو چندان می کنه 4. چون گردآوری پیشنهادات در اینجا هدف هست ، پس دست دوستان برای خیال پردازی های احتمالی هم باز هست و الزاما نیاز نیست که در چارچوب تسلیحات پیشتر ساخته شده نظر بدهند و می توانند که پیشنهادات خودشون رو در خصوص تسلیحاتی که هنوز ساخته نشده اند هم ارائه بدهند.
  5. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی 182 پیشرانش ژل پایه همه تاکنون الکل ژله ای یا سوخت ژلاتینی که با باعنوان تجاری آتشزنه به فروش میرسه رو دیدید . برای تهیه این ماده به دو روش عمل میشه یا با حل کردن اندکی کربومر در حداقل آب و سپس تنظیم pH با استفاده از چند قطره دی یا تری اتانول آمین ژل رو درست میکنن و بعد الکل رو اضافه میکنن تا یک محلول کامل و پایدار تشکیل شود .یا اینکه کلسیم کربنات را با استیک اسید واکنش داده و آب آن را خارج میکنن بعد به رسوب کلسیم استات حاصل الکل اضافه میکنن تا ژل تشکیل بشه . اینکار رو در مورد مواد پر انرژی تر هم میشه انجام داد و ازونها برای ساخت پیشرانه ی موشک و یا راکت و یا سر جنگی استفاده کرد .در این حالت موادی به سوخت اصلی اضافه میشه که اون رو با حفظ خاصیت احتراق به شکل نیمه جامد درمیاره . امروزه با گسترش نانو شیمی و وجود انواع پلیمرها ، معمولا از پلیمر برای این کار استفاده میشه . استفاده از ژل به عنوان ماده موثره ی سر جنگی مسوق به سابقه هست . بمب های ترمو باریک در برخی انواع از خود دارای دوغاب ژله ای هستند . نوعی ماده ی منفجره به نام ریزال risal که توسط روسها استفاده میشه حالت ژله ای داره .بمب معروف ناپالم هم از ترکیبی با حالت ژله ای بهره میبرد . پيشرانه هاي ژل بیس در واقع آخرین فن آوری در زمینه ی پیشرانش هستند كه آنها رو مي توان حالت بهينه شده پيشرانه هاي مايع دانست. ضربه ویژه بالا، دانسيته مناسب، ايمني بيشتر نسبت به پيشرانه هاي مايع و جامد و امکان مديريت تراست از جمله مزاياي اين پيشرانه ها نسبت به پيشرانه هاي متعارف جامد و مايع هست که هر مورد رو به طور جداگانه اشاره خواهیم کرد انشالله . مزیت دیگر این پیشرانه ها ، فشار بخار کمتر، قابلیت پذیرش مواد پرانرژی جامد و قابلیت انبارداری آسان تر هست . ضربه ویژه ( ایمپالس ویژه ) : مواد پر انرژی جامد اکثرا همون مواد فعال در سوخت جامد مانند پودر المینیوم ، منیزیم و بور هستند . با اضافه كردن ذرات جامد پرانرژي فلزي و غيرفلزي به مواد منفجره هوا سوز (FAE)، سطح انرژي و در نتيجه ضربه ویژه آنها به ميزان فوق العاده اي افزايش مي يابد. دانسیته : تلاش هایی برای اضافه کردن مواد جامد پرانرژی به سوخت مایع انجام شده ولی مشکل اینه که به دليل اختلاف چگالي وزني ذرات جامد با سوخت مايع، معمولاً پديده اي به نام ناپايداري فاز و ته نشين شدن ذرات جامد كه عمدتاً ناشي از تاثير نيروهاي خارجي (جاذبه، شتاب سلاح و ...) مي باشد در اين نوع تركيبات رخ مي دهد که با ژل کردن سوخت مایع این مشکل از بین میره .به دلیل اهميت توزيع يكنواخت و همگن اين ذرات جامد درون سوخت مايع موجب میشه كه مشخصه كلوئيدي * ژل به عنوان يك مزيت مورد توجه قرار بگیره. ایمنی و ریالیبلیتی : این مساله مربوط به یکی از تفاوت های مهم سوخت جامد و مایع هست و اون هم رزونانس شدید سوخت مایع در حین حرکت موشک هست . این رزونانس هم با تغییر مرکز ثقل موشک روی هدایت موشک تاثیر میزاره و هم ایجاد الکتریسته ساکن میکنه که میتواند در مواردی خطرناک باشه .برای هدایت دقیق تر همواره فرامینی درون کد هدایت موشک نوشته میشه تا خطاهای حاصل از تکان های سوخت مایع رو اصلاح کنه . سوخت جامد این مشکل رو نداره ولی چون از درون به سمت بیرون میسوزه لازمه که بدنه ی موشک که در تماس با بیرون قالب سوخت هست به صورت ویژه تقویت بشه تا در مقابل سوخت ، مقاومت داشته باشه . مشخصه که این مشکل در سوخت ژله ای وجود نداره و سوخت به صورت یکنواخت و مانند سوخت مایع میسوزه . البته ژله هم در مقایسه با سوخت جامد تا حدودی رزونانس داره ولی در مقابل سوخت مایع به حساب نمیاد . مساله ی بعدی نجات از فرآیند خطرناک و بسیار ریسکی ریخته گری یا قالب گیری سوخت جامد هست که بسیار ظریفه و همواره احتمال عدم قالب گیری درست و کرم خوردگی درون سوخت وجود داره . مدیریت تراست : سوخت جامد در کنار مزیت هایی که نسبت به سوخت مایع داره مانند انبارداری طولانی تر ، امکان مدیریت سوزش وجود نداره و پس از روشن کردن سوخت تا انتهای قالب میسوزه . این یکی از دلیل هایی هست که در موشک های سوخت جامد چند استیج پیش بینی میشه تا بشه با چند قسمت کردن سوخت ، تاحدودی اون رو مدیریت کرد . انبار داری : سوخت ژل مانندسوخت مایع قابل تزریق در هر ظرف وبه هر شکلی هست در صورتی که قالب گیری سوخت جامد از قواعد خاصی پیروی میکنه و بعد از یکبار قالب گیری امکان تغییر شکلش نیست . همچنین بر خلاف سوخت مایع چکه نمی کند و در مقابل شرایط نامناسب انبار داری مقاوم تر است . طبق اعلام شرکت گرومن هزینه ی انبار داری این نوع سوخت به نسبت سوخت جامد یک به ده هست . در طي دهه هاي اخير تحقيقات وسيعي جهت ساخت، كنترل كيفيت، احتراق و بكارگيري اين پيشرانه ها صورت گرفته است. ولی به دلیل لبه ی تکنو لوژی بودن ، چیز زیادی تاکنون در رسانه ها منتشر نشده است . با توجه به گستره ی استفاده هر جا که موتورهای راکتی امکان استفاده داشته باشند امکان استفاده از ازین تکنولوژی نیز وجود دارد . از جمله كاربردهاي اين پيشرانه ها، بكارگيري آنها در موتور اژدرها، موشک های بالستیک و کروز و حتی سيستمهاي پرتاب صندلي خلبان مي باشد. اولین تلاش ها در دهه 50 و در naca و برای ساخت سوخت جهت استفاده در موتورهای رمجت ( جهت استفاده در هواپیماها و موشک ها ) انجام شده و به شکست انجامید . در دهه های بعد نیروی هوایی آمریکا تحقیقات رو ادامه داده و سعی کرد برای موشک های برد بلند سوخت هیدرازین و مشتقاتش ( دی متیل و تری متیل ) رو به صورت ژل مورداستفاده قرار بده که اونهم در اوایل دهه 80 متوقف شد . بعد از شکست در نیروی هوایی ، نیروی زمینی پروژه های کوچکتری برای این هدف مشخص کرد و یکی از اولین کارهای موفق که در این زمینه رسانه ای شده مربوط به تست دو موشک تاو توسط TRW است که ادعا شده باعث برد بیشتر تاو نسبت به موتور قبلی شده است .لینک شرکت نورتروپ گرومن نیز مدعی استفاده موفق ازین فن آوری در پروژه ی موشک آینده Future Missile Technology Integration (FMTI متعلق به ارتش آمریکاست . لینک یکی دیگر از پیشروان پژوهش در مورد پیشرانش ژل بیس در کشور آلمان و شرکت MBDA هست .( لینک )آلمان از سال 2000 پژوهش در زمینه ی Gelled propellant rocket motor (GRM) رو شروع کرده و ادعا شده که در سال 2009 این تکنو لوژی در مرحله TRL 6 قرار داشته وبنا براین میشه حدس زد هم اکنون در چه مرحله ای هست . راکتهای آزمایشی یا به اصطلاح SOUNDING ROCKETS نتایج مثبتی رو به نمایش گذاشته اند که در این پی دی اف قابل مطالعه هست . هم چنین بر اساس این لینک ناسا در پی استفاده از سوخت هیدروژن مایع به صورت ژله ای هست که در صورت تحقق انقلابی در عرصه ی سوخت خواهد بود . در ایران نیز با توجه به این لینک ها (1 و 2 . 3 ) در مجله ی مواد پرانرژی در دانشگاه مالک اشتر مشخصا در ودجا در مورد سوخت مایع مورد استفاده در خانواده ی موشک های ایرانی سوخت مایع ( هیدرازین ) و با توجه این دو لینک ( 1 و 2 ) در دانشگاه امام حسین ( علیه السلام ) در سپاه پروژه هایی ( ساخت سوخت ژل با پودر آلومینیوم ) در مورد این نوع سوخت ها در جریان هست . * کلوئید (Colloid) یا چسب‌سانی حالتی در مخلوط مواد بین محلول و سوسپانسیون است که ذرات حل‌شونده در آن بزرگتر از ذرات محلول‌ها هستند و نور را پخش می‌کند، اما در عین حال کوچکتر از ذرات مخلوط‌ها هستند و ته‌نشین نمی‌شوند پراکندگی ذرات آن‌ها به صورت پراکندگی یونی و مولکولی نیست، بلکه به صورت مجموعه‌های مولکولی به نام میسل می‌باشند که به راحتی از حلال، قابل تشخیص هستند تصاویر : نمونه ی سوخت هایپر گولیک ژل شده : نمونه ی کروسین ( نفت سفید ) ژل شده و تقویت شده با الومینیوم : تصویر شماتیک موتور سوخت ژل .ژل طی فرآیند افزایش فشار به صورت مایع درمیاد و به درون محفظه ی احتراق تزریق میشه : تصویر شماتیک راکت با سوخت ژل . یک پیستون با فشار دادن ژل اون رو به شکل مایع درمیاره و به درون محفظه ی احتراق تزریق میکنه : تصویر ساده تر از نحوه ی کار موتور بالا : تصویر تست راکتی شرکت MBDA : هر گونه کپی برداری حتی بدون ذکر منبع مجاز و شرعا حلال است .
  6. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست : دراین پست قیمت تعدادی دیگر از جنگنده ها رو خدمت دوستان ارائه میدم : جنگنده های یانکی پی نوشت : در صورت تمایل دوستان قیمت سایر جنگنده ها و همچنین سایر هواپیماهای نظامی رو هم گردآوردی و ارسال می کنم
  7. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست : بنده هم تعدادی از قیمت های جنگنده ها رو در این پست خدمت دوستان ارائه میدم : جنگنده های چینی جنگنده های روسی پی نوشت : در صورت تمایل دوستان ، لیست قیمت های جنگنده های سایر کشورها را هم می توان در تاپیک خدمت دوستان ارائه داد.
  8. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره خدمت دوستان میلیتاریست : با توجه به اینکه هیچکدام از دوستان قبول زحمت نکردند و طرحی برای این هواپیمای پیشنهادی نساختند ، خودم دست بکار شدم و یه چیز مقدماتی آماده کردم که تصویر و طرح این هواپیما بهتر قابل تجسم کردن باشه : جنگنده ایرانی شماره -1 (آذرخش پارسی) (Iranian Fighter-1 = IF-1 (Persian Thunder ( جنگنده سبک وزن چند منظوره ) مقایسه ظاهری بین اف-5 تایگر و پرشین تاندر پی نوشت : البته با توجه به اینکه به هیچ نرم افزار گرافیکی دسترسی نداشتم ، طرح کاملا مطلوب نشد ، پس دیگه دوستان به بزرگی خودشون ببخشند.
  9. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. تصمیم داشتم که مثل تاپیک " پرواز اژدهای زرد " یک تاپیک برای معرفی پهپادهای اسرائیلی ایجاد کنم که با راهنمائی جناب @MR9 این تاپیک رو پیدا کردم و برای پرهیز از موازی کاری معرفی پهپادهای اسرائیلی رو در این تاپیک معرفی میکنم. پیشاپیش اگر برخی از پهپادها برای دوستان تکراری هست ، پوزش می طلبم ؛ اما چون هدف گردآوری یک آرشیو کامل از پهپادهای اسرائیلی هست ، تمامی پهپادهای صهاینه رو معرفی میکنم : سوپر هرون IAI Super Heron سوپر هرون ( یا سوپر هارون ) : را شاید بتوان یکی از جدیدترین پهپاد های صهاینه نامید. این پهپاد که نسخه بزرگتر و پیشرفته تر پهپاد هارون است ، نخستین بار در نمایشگاه هوائی سنگاپور در سال 2014 رو نمائی گردید. این پهپاد که در رده پهپادهای " سوپر تاکتیکال " رده بنده می شود با هدف اصلی " شناسائی " و " جمع آوری داده " و انتقال داده ها و اطلاعات به فرماندهان زمینی توسعه یافته است. هر چند که بنا به سفارش مشتری و تغییرات در اویونیک قابلیت انجام عملیات هائی نظیر گشت دریائی و سایر مأموریت ها را نیز دارا می باشد. این پهپاد مجهز به برجک الکترونوری M19HD می باشد که اصطلاحا در زیر چانه پهپاد نصب می گردد سامانه M-19HD همچنین سوپر هرون از یک موتور ایتالیائی فیات ( ساخت شرکت دیزل جت ایتالیا ) با قدرت 200 اسب بخار بهره می گیرد طراحی دماغه و موتور نصب شده در عقب ظاهری شبیه به گلوبال هاوک را برای پهپاد رقم زده است شکل ظاهری سوپر هرون شباهت هائی به پهپاد آمریکائی RQ-4 دارد. این پهپاد دارای سقف پروازی 30 هزار فوت و مداومت پروازی 45 ساعت و شعاع ماموریت 1000 کیلومتر می باشد. در انجمن تاپیکی در خصوص این پهپاد اسرائیلی وجود ندارد https://www.militaryfactory.com/aircraft/detail.asp?aircraft_id=1172 ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پهپادهای اسرائیلی خواهیم پرداخت.
  10. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست قحطی بزرگ عصر ناصری ( بخش دوم ) از علل جانبی قحطی می توان به موارد چون : " احتکار " ، " فقدان اعتماد و همدلی بین مردم و حاکمان" ( بواسطه حاکمیت استبداد ) و " فساد مسئولان حکومتی " اشاره نمود. احتکار نقش مهمی در شدت بخشیدن به قحطی و گسترده شدن دامنه فاجعه ایفا می نمود. از این سالها گزارش هائی در دست است که غلات به ویژه در سال دوم قحطی توسط محتکران ؛ به طور مصنوعی کمیاب شده بود. این در حالی بود که صاحبان غله موجودی خود را عرضه کرده بودند ، اما طمع " تجار فرصت طلب " و " ملاکان بزرگ " که فروشنده عمده غلات نیز محسوب می گشتند ، باعث بالا رفتن غیر عادی قیمت ها و کمبود ناشی از آن بود. گزارش شده است که ناصرالدین شاه که به سفر عتبات عالیات رفته بود ، طی تلگرافی دوباره اوضاع و احوال عمومی ، وضعیت قحطی و وبا پرسش کرد و پاسخ کارگزاران متملق چنین بود که : " احوال ها خیلی خوب است. تازه ای که قابل عرض همایون باشد هیچ نیست ... از هر جهت ، امنیت و آسودگی حاصل است !!!! ... طهران کمال نظم و وفور را دارد !!! ... جنس به قاعده به انبارها می رسد !!! ... به هیچ قِسم از تهران نگرانی نداشته باشید ! " وضعیت ایالات نیز به همین سیاق به محضر سلطان صاحب قران ، مثبت و امن و در رفاه گزارش می شده است. سفره رنگین درباریان عصر ناصرالدین شاه این در حالی بود که ایران با یکی از بزرگترین قحطی های تاریخ خود دست به گریبان بود. چنین عدم مسئولیت و بی کفایتی هم به نوبه خود موجب تشدید بحران می گشت. ابعاد فساد اداری در جریان این قحطی به اندازه ای بود که با کشف " روابط کلانتران شهر با لوطیان و اوباش " و " عدم توانائی کلانتران برای مقابله با اوباشگری " ، سعی شد تغییراتی در وضعیت قشون و نیروهای انتظامی تهران داده شود. احمد کتابی معتقد است که بروز و گسترش قحطی در ایران نتیجه مستقیم استبداد گرائی ، فساد و بی کفایتی حکومت ها در ایران بوده است. وی می گوید : " بی مناسبت نیست که با تأسی به دکتر هما ناطق ؛ که در پژوهش عالمانه خود در زمینه تاریخچه وبا در ایران بین " مصیبت وبا " و " بلای حکومت" های فاسد و غیر مردمی در ایران ، پیوندی نزدیک یافته است ، میان وقوع قحطی و نظام حکومتی در ایران نیز همبسنگی و ارتباطی جستجو شود " حسین شهیدی ، در کتاب سرگذشت تهران ، در باب این قحطی آورده است : " در دوره ناصرالدین شاه و پس از او تا پایان دوره قاجاریه ، فقط این دو بار قحطی طبیعی یا مصنوعی در ایران و تهران روی نداد ؛ بلکه هر چند سال یکبار قحطی گریبان مردم را می گرفت و تنها در این میان محتکران که از اشخاص ثروتمند و با نفوذ بودند ، از آن سود می بردند . " شوکو اوکازاکی در خصوص قحطی سال 1249 هجری شمسی اظهار نموده است که : " عامل اصلی قحطی سال 1288 هجری قمری ، بروز دو خشکسالی پی در پی بود ، اما این بلا به هیچ وجه کاملا نتیجه " بوالهوسی طبیعت " نبود ... بخش بزرگی از مسئولیت این رویداد ناگوار را می توان ، واقع بینانه ، متوجه مقامات بالا ، ملاکان ، سوداگران غله و برخی روحانی نمایان وابسته به دربار و خوانین ؛ که دست اندرکار احتکار و سوء استفاده از اوضاع به نفع خود بودند ، شناخت... همچنین ، حکومت مرکزی و حکام ولایات و نواحی ، که تدبیر و اقدام موثری برای اصلاح وضع در کار نیاوردند ، در این بلیه سزاوار نکوهش اند... به سخن دیگر ، حرص و بی کفایتی دولت مردان به همان اندازه مسبب گرسنگی و رنج مردم بود که خشکسالی و بخل طبیعت ... " در کنار منفعت طلبی عده ای از ملاکان و بزرگان ؛ نمونه هائی از کمک های مردمی نیز مشاهده میشود: چنانچه " میرزاحسین خان مشیرالدوله " صدر اعظم ناصرالدین شاه ، انبارهای غله شخصی خود را به روی مردم گشود و تمام تلاش خود را معطوف متقاعد نمودن مقامات حکومت برای تنزل قیمت ها از طریق " پرداخت یارانه به نان " نمود. علاوه بر آن میرزا حسین خان به فقرا کمک بسیاری نمود که مقدار آن را تا روزی پنج هزار تومان نوشته اند. مشیرالدوله ، فقرای تهران و نواحی اطراف که از گرسنگی به تهران مهاجرت کرده بودند را در " قلعه نصرت آباد " اسکان داد و برای ایشان قوت روزانه معین کرد و عده زیادی را از مرگ حتمی نجات داد. میرزاحسین خان سپهسالار ملقب به مشیرالدوله میرزا عبدالله شیخ الاسلام ( از علما و رجال مذهبی بنام عصر قاجاریه در اصفهان) با فتوائی محل هزینه کرد " مداخل و اختصاصات و عواید موقوفات " را " به جهت تأمین غذای مردم قحطی زده بلاد اصفهان " به طور موقت تغییر داد و با این اقدام بزرگ به مردم فقیر و مستمند اصفهان و نواحی اطراف کمک نمود تا از مرگ و میر بیشتر مردم در اثر قحطی جلوگیری شود. همچنین آقا محمد قمشه ای ( محمدرضا صهبای قمشه ای - حکیم و عارف قرن سیزده قمری و از علمای اربعه تهران ) ، تمام آن چه را که به ارث برده بود ، فروخت و صرف نیازهای مردم قم به ویژه طلاب نمود. .... پایان پی نوشت : دو خاطره و حکایت تاریخی هم در رابطه با دوران قحطی ناصری وجود داشت که با توجه به طولانی بودن مطالب گردآوردی شده در خصوص این قحطی ، ان شاء الله این دو حکایت در پست بعدی ارسال می گردد.
  11. 1 پسندیده شده
    پ.ن: حقیقتش دوست دارم زمانی مورد تحسین و سپاس قرار بگیرم که نقل قولی از عارفی ذکر کنم از جمله صیاد شیرازی، چمران، علی شریعتی، احمد کاظمی و حال قاسم سلیمانی. مرتبه عرفانی این بزرگان طوری است که سعی می کنم حتی کلمه شهید یا سردار یا دکتر رو ذکر نکنم چون اون شکوفایی و پرباری فرد و اون الگو تمام قد بودن اون بزرگ رو تحت تاثیر قرار میدن. امام صادق می فرمایند: وقتى قيامت برپا شود خداوند عزوجل مردم را در زمين و سطحى واحد جمع كرده و ترازوها را قرار مى دهد و خون هاى شهداء با مُركّب علماء سنجيده مى شود و مُركب علماء بر خون هاى شهداء ترجيح پيدا مى كند. خیلی دکتر ها، سردارها و حتی شهدای گرانقدر داشتیم ولی واقعا افرادی که به معنای کامل کلمه به خودشکوفایی رسیده باشند خیلی نادر هستند و در هر نسل معدودی از اونها ظهور می کنن و به سختی در طی چندین سال جانشینی برای اونها پیدا میشه. حقیقتا 951 پست داشتم ولی همگی اونها رو اگر یک طرف بزاریم در مقابل این دو جمله عمیق و بسیار گیرا بسیار کم مایه و کم عمق نشون میده ( هرچند قیاس مع الفارقه و فقط برای رساندن معنی این قیاس بیان شد) ترجیح میدم کل اونها حذف شن و این نقل قول از بنده بمونه به یادگار. این جملات طلایی بزرگان نسل ساز اند، امید اینکه مورد توجه و سرلوحه زندگی قرار گیرند.
  12. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست با توجه به اراجیفی که اردوغان اخیرا خوانده و صرفا به جهت یادآوری تاریخی ، یک داستان تاریخی رو به نقل از کتاب " زندگی پرماجرای نادرشاه " نوشته دکتر میمندی نژاد ( صفحات 360-417 ) در اینجا نقل میکنم : در اواخر سلطنت شاه طهماسب دوم ، هنگامی که نادر مشغول جنگ در صفحات شرق ایران بود ، شاه طهماسب جهت نمایش جنگاوریش به عثمانی حمله کرد و شکست سنگینی خورد و در یک عهدنامه ننگین آذربایجان و اران و شروان رو به عثمانی بخشید. روس ها هم شرایط را برای دریافت غنائم مغتنم دیده و با تصور ضعف ایران درخواست عهدنامه جدید مرزی کردند و شاه طهماسب بی لیاقت در عهدنامه ای با آنان صفحات شمال کشور را هم به آنان بخشید و به قول خودش با بخشش مشتی سنگ و خاک به جنگ ها پایان داد و زحمت اداره مشتی کوه و بیابان را از سر دربار ایران کم کرد. نادر از شنیدن این خبر خشمگین شد و به شاه تحکم کرد عهدنامه ها را فسخ کند. همچنین نادر به دربار عثمانی اخطار داد که خاک ایران را ترک کند. دربار عثمانی این شعر فارسی را برای نادر فرستاد : چو خواهی قشونم نظاره کنی / سحرگه نظر بر ستاره کنی اگر آل عثمان حیاتم دهد / ز چنگ فرنگی نجاتم دهد چنانت بکوبم به گرز گران / که یکسر روی تا به مازندران نادر هم در پاسخ نوشت : چو شید سعادت نمایان شود / ستاره ز پیشش گریزان شود عقاب شکاری نترسد ز بوم / دو مرد خراسان ، دو صد مرد روم اگر آل حیدر دهد رونقم / به اسکندریه زنم بیرقم. و پس از آن در نبردی سهمگین ارتش توپال عثمان پاشا را در هم کوبید و خاک وطن را از ترکان عثمانی بازپس گرفت. پس از آن نادر در نامه ای دو کلمه ای به روس ها نوشت که " می روید یا بیایم ؟ " سفیر روسیه در نامه ای به دولتش ( درباره نادر ) نوشت : چنگیز جهانگشای دیگری ، اینبار از ایران ظهور کرده است و اگر به خواسته نادر تن ندهیم ، چه بسا نه تنها سرزمین روسیه که این پادشاه تا قلب اروپا را نیز فتح خواهد کرد. پی نوشت : شید = خورشید ، بوم = بوف ، جغد
  13. 1 پسندیده شده
    سخنان خشایار شاه میان بزرگان پارس قبل از اعلام جنگ به آتن من فرزند داریوش نوه ویشتاسب نیستم اگر آتنی هارا تنبیه نکنم. یقین دارم اگر آنها را آسوده بگذاریم آنهامارا آسوده نخواهند گذاشت و دوباره سرزمین های مارا مورد تاخت وتاز قرار خواهند داد. چنان که آتنی ها به سارد آمدند وآنجا را به آتش کشیدند. بنابر این نمی توان نشست وتماشاگر بودیا باید مطیع آنان شویم و یا باید آنان را مطیع خود گردانیم. حدمیانه‌ای وجود ندارد عدالت حکم میکند آسیبهایی که وارد کرده‌اند را تلافی نماییم! پس از این سخنرانی توانست نظر موافق بزرگان را جلب کند و ارتشی ۵۰۰۰۰نفری را برای جنگ آماده کند.
  14. 1 پسندیده شده
    هوانوردی نه یک صنعت بود و نه یک علم؛ یک معجزه بود. ایگور سیکورسکی
  15. 1 پسندیده شده
    بله این نکته بسیار مهمه هست که هرچقدر محل قرارگیری دیده های نظارتی بالاتر باشه دید بهتری به خدمه داده میشه. نمونه این مورد را میشه در تانک های سری لئوپارد مشاهده کرد که دید نظارتی توپچی در نسخه ها لئوپارد 2a5 به بعد حدود 200 میلیمتر بالاتر نصب شده تا دید توپچی بهتر بشود. خصوصا در هنگام جست وجو محیط و یافتن اهداف محل نصب سایت های نظارتی بسیار مهم است در غیر این صورت برای شلیک اهداف و دقت در آتش تفاوتی ایجاد نمی کند. این محفظه خدمه تانک چینی نمونه های اولیه است و ممکن است در آینده شاهد تغییرات در داخل آن باشیم
  16. 1 پسندیده شده
    شما میتوانید بخشی از افراد را برای همیشه گول بزنید و همینطور میتوانید همه ی افراد را بصورت موقت گول بزنید. اما هیچ وقت نمیتوانید همه مردم را برای همیشه گول بزنید. "آبراهام لینکلن"
  17. 1 پسندیده شده
    آیا همواره باید اطلاعات کامل پیش از یک اقدام داشت یا ...؟! فیلم سینمای word war z مامور سازمان ملل: اسرائیل حمله زامبی ها را از کجا می دانست؟ مامور موساد: ما یک اطلاع رسمی از یک ژنرال هندی دریافت کردیم. میگفت که با "راکشاشا" مبارزه میکنند. یعنی زامبی ها. اساسا مرده متحرک. مامور سازمان ملل: افسر درجه یک موساد کاملا هوشیارانه، منطقی و موثر این مطلب را توصیف میکند. یعنی باور کنم که شما بخاطر یک اطلاعیه که داخلش به زامبی ها اشاره کرده بود؛ دور تا دور اسرائیل دیوار ساختید؟! مامور سیا: در سال ۱۹۳۰ یهودیان باور نمیکردن که به کمپ های کار اجباری فرستاده شوند. در سال ۱۹۷۲ باور نمیکردیم که در بازی های المپیک قتل عام میشویم. قبل از اکتبر ۱۹۷۳ نیروهای عرب را دیدیم و فکر میکردیم که تهدیدی برای ما نیستن. خب یک ماه بعدش؛ عرب ها به ما حمله کردند و نزدیک بود تا مارا به دریا بریزند. پس تصمیم گرفتیم تغییری ایجاد کنیم. مامور سازمان ملل: تغییر؟!! مامور موساد: "دهمین مرد" اگر ۹ نفر از ما با یک اطلاع، دقیقا به یک نتیجه برسند، وظیفه ی دهمین نفره که مخالف کند. مهم نیست که چقدر غیر محتمل باشد. دهمین نفر باید با این فرض شروع کند که همه ۹ نفر اشتباه میکنند. مامور سازمان ملل: و تو دهمین نفری؟! مامور موساد: دقیقا از وقتی همه فکر میکردن بحث زامبی ها برای پوشاندن سایر مسائل هست، من روی فرضیه ام تحقیق کردم. و بعد اونا گفتن "زامبی ها". و منظورشان واقعا زامبی بود. پ ن: در جواب نظریه داشتن اطلاعات کافی برای هر اقدامی! گهگاهی صبر بیش از حد برای کسب اطلاعات باعث رسیدن دشمن به کوچه ها و خیابان های شهرمان میشود...
  18. 1 پسندیده شده
    لاکهید مارتین اولین تصویر از سامانه جدید موشکی برد بلند هایپرسونیک ( LRHW ) را رونمایی کرد لاکهید مارتین بزرگترین تامین کننده تسلیحاتی پنتاگون اولین تصویر عمومی گرافیکی ساخته شده توسط کامپیوتر سیستم موشکی برد بلند هایپرسونیک ارتش آمریکا را رونمایی کرد. با توجه به تصویر ارائه شده این سامانه شامل چهار کشنده برپاگر پرتابگر ( TEL ) که هر یک بر روی تریلر های اصلاح شده M-870 چهل تنی نصب شده اند و پست های فرماندهی میشود. هر سیستم آتش ( TEL ) شامل 2 موشک هایپرسونیک در محفظه های خود به صورت آماده و موشک های دیگری برای بارگذاری مجدد خواهد بود.
  19. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس چهار موتوره خیر سرمان مثلا توی شهر بسر می بردیم و توی جبهه نبودیم ، لااقل آنجا می شد هم سری به حمام زد و هم در نماز جمعه ای شرکت نمود ؛ اما سه ماه می شد که در اصفهان بودیم و به خاطر حجم فراوان کار نتوانستیم چرخی توی شهر بزنیم و لااقل سی و سه پل یا پل خواجو را تماشا کنیم. فرق مان با زندانی ها این بود که هم سوله مان بزرگتر بود و هم سرمان شلوغ تر. از لای پنجره که نگاه می کردیم ، یهو متوجه می شدیم شب شده و الان است که درب خوابگاه دانشگاه بسته شود. بااین حال تا به خود می جنبیدیم به پشت درب بسته می خوردیم. از تأمین و تدارکات بگیر تا ساخت و تولید و تست پرواز ، همه کارهای مربوط به پرنده های بی سرنشین را خودمان انجام می دادیم ، نه اینکه حتی نمونه ای جلویمان باشد و بخواهیم آنرا کپی کنیم و نه حتی کتابی ، مجله ای چیزی تا راهنمای کارمان قرار دهیم ، تا آمدن کامپیوتر و اینترنت هم زمان زیادی فاصله داشتیم. همه کارهایمان بر اساس آزمون و خطا بود. آنچه که از کار مشخص بود این موضوع بود که ما می خواستیم روی هواپیماهای مدل که مخصوص تفریح و سرگرمی است دوربین عکاسی سوار کنیم. یعنی برای یک کار تفریحی ، مأموریت نظامی تعریف کنیم. خب معلوم بود به همه نوع تجربه و دانشی نیاز داشتیم. نه تنها باید اصول آیرودینامیک را می شناختیم ، باید سر رشته ای از فنون حاکم بر پرواز هم می دانستیم. توی ساخت بدنه ، ملخ ، بال و ایلوران* ، که واویلا داشتیم اما غیر از اینها باید از عکس و عکاسی ، چاپ و ظهور هم سر در می آوردیم. ولی با این حال یک چیز قوی همیشه محرک مان بود ، اگر این کار نتیجه بدهد ، چه اتفاق مهمی توی جبهه می افتد. بماند که چقدر در کاهش تلفات انسانی ، چه مربوط به نیروهای شناشائی باشد و چه نیروی تک کننده ، موثر خواهد بود. چقدر وجودش برای انجام عملیات ها حیاتی می شود. این آن چیزی بود که ما را به این سمت سوق می داد که چهارموتوره کار کنیم و خستگی را برای زمانی دیگر بگذاریم. * : از سطوح فرامین هواپیما جهت کنترل و تنظیم سمت و سو راوی : رضا ارباب * * * * * نان و پنیر اوایل آب مان توی یک جوی نمی رفت. آنها بچه پولدار و اهل گردش و تفریح و سرگرمی بودند و ما اهل جبهه و جنگ. گاه گاهی هم عبدوس به مسعود گیر می داد که دکمه ی یقه ات را ببند ، فلان کن و بهمان. موقع شام و نهار که می شد ما به نان و پنیری راضی بودیم ، اما آن سه نفر می گفتند : شما نان و پنیرتان را بخورید و چلوکباب را بگذارید سهم ما. ما قهر و آشتی های زیادی کردیم تا توانستیم با هم کنار بیائیم. در هر صورت این ما بودیم که باید کنار می آمدیم. چون هم آئین مان اجازه نمی داد که با آنها بد حرف بزنیم ، هم اینکه آنها در مقام معلمی بودند. از طرفی ، آنها هم به ما یاد می دادند که چگونه هواپیما بسازیم و هم چگونه خلبانی کنیم. فرشید نسبت به آن دو کمی تند مزاج بود ولی توی کارش بسیار جدی به نظر می رسید ، خودش می گفت من و دوستم طاهری ، شاید پانزده سال است که روی هواپیمای مدل کار می کنیم ، این واقعیت داشت. من هنوز هم پس از آن همه سال معتقدم فرشید بهترین طراح بال و بدنه می باشد. وقتی شروع به طراحی و تولید بال و بدنه می کرد ؛ انگار که آنرا با دستگاهی برش داده باشند ، بسیار تمیز و اصولی بود. هر چه آنها در مورد پرواز و طراحی بلد بودند ، ما در عوض از موتور و تعمیر و نگهداری آن سر در می آوردیم. چون توی یگان هوائی سپاه این کار اصلی ما بود. در هر صورت با این اطلاعات ، گروه خوبی را تشکیل داده بودیم. سعید زاهدی اصلا تاجر بود. او آدم با ذوقی هم بود. ساخت ملخ سخت بود و هم پر مصرف ، چون اولین جائی از هواپیما که زمین می خورد و خراب می شد ملخ بود. توی بازار هم نبود. چون موتورهای ما 45 و 60 بود و ما در ساخت آن مشکل داشتیم ، زاهدی اما وقتی نگرانی ما را دید ؛ گفت : من به نیت 22 بهمن ، 22 ملخ می سازم. او در حیرت ما این کار را هم کرد و وقتی پرسیدیم چطوری این کار را کردی ؟ گفت : فقط دقت. من هر روز یکی از ملخ ها را جلویم می گذاشتم و توی مسیر رفت و آمد، با دقت تمام انحناها و زوایای آنرا نگاه می کردم و به ذهن می سپردم. کار اصلی ملخ این است که جابجائی هوا کند. او ابتدا یک مکعب مستطیلی از چوب گردو درست می کرد و آرام آرام شروع به شکل دادن آن می کرد. چیزی که امروز نیز در صنعت ملخ سازی یک رویه است . ما بدون اینکه هواپیماهایمان را در تونل های باد بصورت علمی و فنی آزمایش کنیم ، آنها را در جاده ی اصفهان - نائین می بردیم و پرواز می دادیم و معلوم می شد که تا چه حد استاندارد را رعایت کرده ایم. راوی : رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  20. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس زادگاه پهپاد انگار که سپاه مسابقه ای بین جهادهای دانشگاهی کشور برگزار کرده باشد ، جهاد دانشگاه اصفهان ، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه صنعتی تهران همگی به تولید پرنده های بدون سرنشین با قابلیت عکسبرداری مشغول شده و به موفقیت هائی هم دست یافته بودند. پیش از آن شهید چمران در وزارت دفاع هم ، مطالعاتی در این خصوص انجام داده بود که نیمه کاره رها شده بود. انتهای تلاش آنها هم در این خلاصه میشد که پرنده مدل (نسخه تجاری و اسباب بازی) بتواند از ارتفاع و از سطح زمین عکسبرداری کند. اما این فقط جهاد دانشگاه اصفهان (واقع در دروازه شیراز) بود که به کمک چند نفر علاقمند به پرنده های مدل بدون سرنشین ؛ موفق شده بود که هم "پرنده" را بسازد و هم "دوربین کوچکی" روی آن کار گذاشته و عکس هائی از فراز شهر بگیرد. پیش از این با خیلی از مراکز علمی و تحقیقاتی حرف هائی در این خصوص زده بودیم ، اما خبری نشده بود. مشاهده موفقیت بر و بچه های جهاد دانشگاهی در ساخت و انجام تست عکسبرداری از آسمان اصفهان ، تا روزها مرا شیفته خود کرده بود و احساس می کردم با تقویت کارگاه اصفهان ؛ خیلی زود تحولی نو در جنگ پدید خواهد آمد. تلاش زیادی کردم تا خبر این موفقیت را به گوش فرمانده سپاه برسانم. خبری که خیلی ها را می توانست خوشحال کند و تحولی نو در حوزه شناسائی و کسب اطلاعات از دشمن پدید آورد. اما فرمانده سپاه آقای محسن رضائی با پیشینه قضیه قزوین که دلخوشی از این گونه اخبار نداشت ؛ تحویلمان نگرفت. این موفقیت بزرگتر از آن بود که با همان روند ادامه یابد. با اینحال ، خبرش که به تهران رسید ، آقای محمد باقری و حسین تاش ( از مسئولین اطلاعات قرارگاه خاتم ) فی الفور مرا مأمور کردند تا بازدیدی از آنجا داشته باشم. سرلشکر محمد باقری من به همراه آقای حسینی فرمانده یگان هوائی سپاه به اصفهان که رسیدیم ، یکراست به جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان رفتیم. آقای علی قمی که نام اصلی اش یوسفی بود ، مسئول آنجا بود و هم او بود که کارگاه را برای بچه های پروازی راه اندازی کرده بود. رئیس دانشگاه نیز با آنها همکاری تنگاتنگی داشت. کارگاه اصفهان تقریبا توی همه مباحث پروازی و عکسبرداری ورود پیدا کرده بود : از ساخت پرنده مدل و تست پرواز گرفته تا سیستم رادیو کنترل و دوربین و حتی چاپ و ظهور عکس هوائی . ( ظاهرا رادیو کنترل را بچه های جهاد دانشگاهی "دانشگاه صنعتی اصفهان" در اختیار آنها گذاشته بودند. ) آنها انصافا یک تیم کاری بسیار خوب بودند. آقای حسینی با مشاهده این موضوع همانجا مرا مأمور کرد با تقویت کارگاه و عملیاتی کردن آن ، زمینه بهره برداری نظامی از هواپیمای مدل را در جبهه های جنگ در آینده ای نزدیک فراهم کنم. بعد از بازگشت به تهران ، اولین تصمیم من آزادسازی 4 تن از بهترین نیروهایم از واحد اویونیک بود : برادران مختار زاده و اربای از بخش الکترونیک . برادران عبدوس و محمدی نیک از بخش مکانیک. مأموریت این چهار نفر ، استقرار شبانه روزی در کارگاه اصفهان (در کنار تیم قبلی ) ، برای تداوم ساخت ، آموزش و بهره برداری از هواپیمای مدل در حداقل زمان برای بکارگیری آنها در جبهه های جنگ با قابلیت عکسبرداری هوائی بود. راوی : محسن عمل نیک * * * * * شاگردی ابتدا دیدن قیافه های سعید ، مسعود و فرشید ، کمی برایمان غیر منتظره بود. در مقایسه با ما که با لباس های خاکی بسیجی و سر و وضعی کاملا معمولی ، پا به کارگاه می گذاشتیم ؛ این چند نفر هم شیک پوش و مرتب بودند و هم لباس شخصی. بهشان نمی آمد که طرز فکری مثل ما داشته باشند. این تنها چیزی بود که از همان اول توی ذوق مان زد. فرشید از خانواده متوسطی بود که در دبیرستان هنر درس خوانده بود و سر رشته ای توی هنرهای تجسمی ، نقاشی و گرافیک داشت. او از هنرش در طراحی و ساخت هواپیماهای مدل استفاده کرده بود. سعید دانشجوی رشته فیزیک بود و از خانواده ای متدین و مذهبی. او به همراه دو دوستش ، اولین کسانی بودند که روی کارگذاری دوربین عکاسی در پرنده های بدون سرنشین کار کرده بودند. سعید چیزهائی هم از الکترونیک میدانست و هم از رادیوهای غیر حرفه ای سر در می آورد. از بین دوستانش قیافه ومرامش بیشتر به ما نزدیک بود. او بعدها به آمریکا رفت و در ناسا مشغول به کار شد. مسعود زاهدی از خانواده ای مرفه و طلافروش بود و به پرنده های بدون سرنشین به عنوان یک تفنن می نگریست ؛ اما بر اصول آیرودینامیک بسیار مسلط بود و می دانست از آن چگونه برای ساخت بال و بدنه استفاده کند. این چند نفر با همین تخصصشان برای ساخت پرنده های بدون سرنشین ، گروه بسیار خوبی را تشکیل داده بودند. آنها حتی موفق شده بودند ، پرنده ای بسازند که تویش یک دوربین 110 عکاسی باشد. این دوربین هم شاتر داشت و هم درایور. اگر چه یک هواپیمای مدل به حساب می آمد ؛ اما در آن شرایط یک آرزو به حساب می آمد. دوربین کداک 110 ، اولین دوربین پهپادی ایران اما وقتی چشممان به آن هواپیمای زهوار در رفته شان افتاد ، خیلی سعی کردیم خنده مان نگیرد. پنج نفر آدم بزرگ از تهران کوبیده و آمده بودند اصفهان ، با آن همه حرف هائی که از موفقین عکس برداری هوائی شنیده بودند ، یهو با دیدن این هواپیمای اسباب بازی حالشان گرفت. ما اینسترومنت کار و مهندس الکترونیک بودیم که سر و کارمان با هواپیماهای غول پیکر بود. حالا جلوی مان هواپیمائی با موتور 45 cc بود که قرار بود موضوع شغلی آینده مان باشد. مجید محمدی اولین کسی بود که جا زد : من مکانیک کار هواپیماهای جنگی هستم مرا آورده اید اینجا چه کار ؟؟!! سر کارم گذاشته اید ؟ بعد با دلخوری نماند که جواب بگیرد . ول کرد و رفت. قرار بود گروهمان ده روزی در این کارگاه مشغول شود و اگر مفید بود برای همیشه بمانیم. با رفتن مجید ، ما چهار نفر تصمیم گرفتیم بمانیم و پیش سعید ، مسعود و فرشید شاگردی کنیم. برای همین روزی سه ساعت کلاس تئوری داشتیم و شش هفت ساعت کار عملیاتی. راوی : محسن عمل نیک ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  21. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز با پوزش بخاطر تأخیر بیش از دو ساله در تکمیل این تاپیک ، بحث شیرین آتشبارهای خودکششی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: آتشبارهای خودکششی قاره آسیا : ( چین - بخش هفتم ) (ضربه اژدها : راکت انداز های چینی 6) Weishi -32 : این راکت انداز خودکششی 302 میلی متری که با نام " دبلیو. اس- 32 " نامیده می شود ، اولین راکت انداز چینی است که در این پست نسبت به معرفی آن اقدام می کنیم. برد این راکت انداز 60 الی 150 کیلومتر است. این راکت انداز که نسخه بهینه شده WS-1 است ، در کشور تایلند (بصورت تحت لیسانس ) و با نام DTI-1 تولید می گردد. متأسفانه بجز تایلند در خصوص خریداران این راکت انداز صادراتی چین ، اطلاعاتی بدست نیاوردم. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این راکت انداز وجود ندارد https://china-defense.blogspot.com/2015/06/ws-32-long-rang-rocket-in-news.html Weishi -35 : این راکت انداز خودکششی155 میلی متری که با نام " دبلیو. اس- 35 " نامیده می شود ، دومین راکت انداز چینی است که در این پست نسبت به معرفی آن اقدام می کنیم. برد این راکت انداز -100 کیلومتر است و امکان هدایت توسط هر دو سیستم GPS / GLONASS ( بسته به خواست و سفارش مشتری ) را دارد. از طرح اولیه این راکت انداز در اواخر سال 2013 میلادی رونمائی شده است. متأسفانه در خصوص خریداران این راکت انداز صادراتی چین ، اطلاعاتی بدست نیاوردم. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این راکت انداز وجود ندارد http://www.deagel.com/Defensive-Weapons/WS-35_a002888001.aspx Weishi WS-43 : این راکت انداز خودکششی که با نام " دبلیو. اس-43 " نامیده می شود ، دیگر راکت انداز چینی است که در این پست نسبت به معرفی آن اقدام می کنیم. برد این راکت انداز 60 کیلومتر است و در نمایشگاه هوائی 2014 چین نخستین بار رونمائی شده است. نکته جالب توجه در خصوص این راکت انداز این است که توان شلیک موشک های کروز سبک و کوچک مسلح به کلاهک 44 پوندی (تقریبا 20 کیلوگرمی) را هم دارد ، که این موشک های کروز ، به کمک بالک های خود ، همانند یک پهپاد توانائی گشت زنی 30 دقیقه ای بر فراز آسمان را دارد. این توانائی برای مقابله با اهداف خاص ( نظیر خنثی کردن آتشبارهای دشمن و یا شکار سرکردگان گروه های تروریستی و ... ) مورد استفاده قرار می گیرد. با اینکه این راکت انداز ، هنوز وارد چرخه تولید نشده است ، اما از چین و پاکستان بعنوان خریداران قطعی این سلاح نام برده می شود. البته احتمال خرید این سلاح توسط اندونزی هم بسیار بالا می باشد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این راکت انداز وجود ندارد https://chinesemilitaryreview.blogspot.com/2014/11/chinese-ws-43-miniature-attack-cruise.html https://www.indomiliter.com/ini-dia-ws-43-rudal-jelajah-dari-cina-yang-ditawarkan-ke-indonesia/ Weishi -64 : این راکت انداز خودکششی که با نام " دبلیو. اس-64 " نامیده می شود ، آخرین راکت انداز چینی است که در این پست نسبت به معرفی آن اقدام می کنیم. برد این راکت انداز 300 میلی متری120 الی 280 کیلومتر است و در نمایشگاه هوائی 2014 چین نخستین بار رونمائی شده است. نکته جالب توجه در خصوص این راکت انداز این است که این راکت انداز اولین راکت انداز ضد کشتی و ضد ناو در جهان است و توان هداف قرار دادن ناو های دشمن را به کمک راکت های هدایت شونده ( توسط GPS / GLPNAAS ) دارد. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این راکت انداز وجود ندارد https://defence.pk/pdf/threads/chinas-ws-64-touted-as-first-precision-anti-ship-rocket-launcher.382833/ ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به ادامه آتشبارهای خودکششی قاره آسیا (فعلا راکت انداز های چین کمونیست) خواهیم پرداخت.
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان   چیفتن های نیروی زمینی ارتش در پایگاه هوایی "التاجی" عراق             پی نوشت :   امکان اینکه تصاویر فوق ، چیفتن های ارتش کویت باشند هم وجود دارد ، با این وصف ، به ادعای عکاس ، و سایر تصاویر برداشته شده از چیفتن های موجود در این پایگاه ،  که آرم سازمان م.خ ، روی آن حک شده بود ، احتمال تعلق آنها به نیروی زمینی ارتش ، بسیار زیاد هست .
  23. 1 پسندیده شده
    بله درسته دوست عزیز علاوه بر تانک های چیفتن غنیمتی از کشور ایران و کویت ، انگلستان حدود 50 دستگاه چیفتن متلق به ایران را در یک مزایده به عراق فروخت . که من فراموش کرده بودم ،ممنون که مطرحش کردید :rose: همچنین انگلستان در طول جنگ ایران و عراق اعلام بی طرفی کرده بود اما فاش شد که قطعات یدکی تانک های چیفتن را به عراق تحویل میداده . البته مقامات انگلیسی می گفتند که عراق فقط قطعات تانک چیفتن را از این کشور دریافت می کرده و فروش هیچ گونه مهمات تانکی در کار نبوده است.   و برای خالی نبودن عریضه:   تانک چیفتن ایرانی که بر اثر انفجار برجک از بدنه جدا شده است تانک های چیفتن متعلق به کشور کویت
  24. 1 پسندیده شده
    وقتی تانک چیفتن سیبل هدف می شود نیروهای آمریکایی مستقر در عراق ، طی یک تمرین نظامی در پایگاه KMTB با استفاده از خودرو استرایکرM1134 مجهز به موشک تاو یک دستگاه تانک چیفتن را هدف قرار داده بودند.
  25. 1 پسندیده شده
    مقدمه ایالات متحده با مجهز بودن به بیش از دویست شناور رزمی بزرگترین نیروی دریایی حال حاضر جهان را داراست که شاید در نگاه اول شکست‌ناپذیر پنداشته شود لکن با نگاهی به تاریخچه عملکرد این ناوگان و به ویژه بررسی آسیب‌های وارده به آن می‌توان به تحلیلی مناسب جهت بررسی پاشنه‌ی این آشیل دریایی رسید. در این مقاله بنا داریم با نگاهی به آسیب‌های وارده به نیروی دریایی آمریکا از زمان پایان جنگ جهانی دوّم تا حال حاضر نقاط ضعف آنرا بررسی کنیم. مین‌روب‌های USS Pirate و USS Pledge شناورهای مین‌روب USS Pirate و USS Pledge از جمله شناورهای مین‌روب کلاس Admirable نیروی دریایی آمریکا محسوب می‌شوند. هر دوی این شناورهای طی عملیات ونسان غرق شدند. شناور مین‌روب‌ USS Pirate در این عملیات که در 12 اکتبر 1950 آغاز شد نیروی دریایی آمریکا قصد داشت با خنثی کردن مین‌های محافظت کننده از بندر وونسان به منطقه نفوذ کرده و دفاع ساحلی کره را در هم بشکند، اما در حین انجام عملیات مین‌روبی USS Pirate از سمت راست خود با یک مین برخورد می‌کند و انفجار مهیبی اتفاق می‌افتد، در همین حین توپخانه‌ی ساحلی کره با اجرای آتش بر روی مین‌روب در حال غرق شدن و همچنین دریانوردان، کار امداد و نجات را با دشواری مواجه می‌سازد. دقایقی پس از برخورد Pirate کاملا غرق می‌شود و توپخانه کره‌ اینبار شروع به اجرای آتش بر روی قایق‌های نجات و دریانوردان سرگردان می‌کند. مین‌روب USS Pledge نیز بعد از این حادثه وارد درگیری با یکی از واحدهای توپخانه‌ای کره می‌شود، اما مورد اصابت یک گلوله قرار می گیرد و علاوه بر این با یک مین برخورد می‌کند، فرمانده شناور سعی می‌کند شناور را حفظ کند اما بیست‌وپنج دقیقه بعد کلیه خدمه، شناور در حال غرق شدن را ترک می‌کنند. در این عملیات دوازده تن کشته و حدوداً 48 نفر زخمی می‌شوند. 1- مین‌روب‌های USS Pirate و USS Pledge در کنار یکدیگر 2- Pirate پس از برخورد به مین در حال غرق شدن 3- توپخانه کره باقی‌ماندگان شناور را زیر آتش گرفته است. 4- Pirate لحظاتی پیش از غرق شدن کامل ناوشکن USS Brush ناوشکن USS Brush از جمله ناوشکن‌های کلاس Allen M. Sumner آمریکایی است. این ناوشکن در سال 1950 جهت شرکت در گلوله‌ باران سواحل کره وارد نبرد شد. ناوشکن USS Brush اما در 26 سپتامبر همان سال، و در حال مراقبت از ساحل تانچو با یک مین برخورد کرد که بر اثر آن کیل ناو کاملا در هم شکست و تعداد سیزده تن کشته و 31 نفر زخمی شدند. ناوشکن USS Mansfield ناوشکن USS Mansfield یک ناوشکن از کلاس Allen M. Sumner محسوب می‌شود. Mansfield در 27 ژوئن 1950 و درست در روز دوم جنگ کره جهت انجام ماموریت گشت ساحلی و همچنین پشتیبانی آتش وارد منطقه شد اما در 30 سپتامبر همان سال در حالی که در حال جست‌وجو جهت یافتن لاشه یک فروند هواپیمای B‑26 بود از ناحیه سینه با یک مین برخورد کرد و بر اثر انفجار مین 5 تن کشته و 48 نفر زخمی شدند. مین‌روب USS Partridge مین‌روب Partridge، از جمله شناورهای مین‌روب کلاس YMS-1 آمریکا محسوب می‌شود. Partridge نیز همانند دو شناور مین‌روب یاد شده جهت مین‌روبی ساحل وونسان وارد منطقه می‌شود اما در 2 فوریه 1951 با یکی از مین‌ها برخورد می کند. این مین‌روب 350 تنی در اثر این حادثه غرق می‌شود و هشت نفر از خدمه آن کشته و شش نفر زخمی می‌شوند. مین‌روب USS Partridge ناوشکن USS Walke ناوشکن USS Walke از جمله ناوشکن‌های کلاس Allen M. Sumner آمریکایی است. Walke در 12 ژوئن 1951 و در فاصله‌ی 60 مایلی از سواحل کره و در حالی که مشغول گشت‌زنی بود با یک فروند مین برخورد کرد، البته برخی احتمال هدف قرار گرفتن شناور توسط اژدر را نیز مطرح می‌کنند. بر اثر این حادثه سمت چپ شناور با آسیب جدی مواجه شد و تعداد 26 نفر کشته و 40 نفر زخمی شدند. ناوشکن USS Walke ناوشکن USS Ernest G. Small ناوشکن USS Ernest G. Small از جمله ناوشکن‌های کلاس Gearing نیروی دریایی ایالات متحده محسوب می‌شود. این ناوشکن در عملیات گلوله باران بندر هونگنام شرکت کرد اما در 7 اکتبر 1951 و در اثر اصابت به یک مین دچار آسیب جدی شد، شدت انفجار مین به قدری بود که سینه‌ی شناور دچار آسیب جدی شد به نحوی که چهار روز بعد و در اثر برخورد امواج دریا، این قسمت کاملاً از شناور جدا شد. پس از این حادثه و تا انجام تعمیرات اساسی یک دماغه موقت بر روی شناور نصب شد. بر اثر این حادثه نه نفر کشته و 18 نفر زخمی شدند. 1- ناوشکن USS Ernest G. Small 2 و 3- شدت انفجار مین به قدری بود که سینه‌ی شناور دچار آسیب جدی شد به نحوی که چهار روز بعد و در اثر برخورد امواج این قسمت کاملاً از شناور جدا شد. 4- دماغه موقت نصب شده بر روی ناوشکن یدک‌کش نظامی USS Sarsi یدک‌کش اقیانوس‌پیمای نظامی Sarsi، شناور کلاس Abnaki ایالات متحده است. Sarsi در 25 می 1952 و در حالی که در حال انجام ماموریت‌های گشتی در آبهای پاکسازی شده‌ی بین وونسان و هونگنام جهت جلوگیری از مین‌ریزی کره‌ای‌ها بود به یک مین سرگردان برخورد کرده و طی بیست دقیقه غرق می‌شود بر اثر این حادثه چهار نفر کشته شده و باقی ماندگان که شامل چهار نفر زخمی می‌شدند صبح روز بعد توسط سایر شناورها نجات می‌یابند. یدک‌کش نظامی USS Sarsi ناوشکن USS Barton ناوشکن USS Barton از جمله ناوشکن‌های کلاس Allen M. Sumner نیروی دریایی آمریکا محسوب می‌شود.15 می و 16 سپتامبر 1952 روزهایی بودند که این ناوشکن جنگ را به تمام معنا لمس کرد. در 15 می Barton جهت مقابله با توپخانه‌ی ساحلی کره‌ای‌ها در هودو پاندو وارد کارزار شد اما مورد اصابت یک گلوله‌ی 105 میلیمتری قرار گرفت که بر اثر آن دو نفر از خدمه کشته شدند و شناور جهت انجام تعمیرات به بندر یوکوساوا واقع در ژاپن منتقل شد و مدت کوتاهی بعد دوباره جهت انجام ماموریت راهی آبهای ساحلی کره‌ شد اما این بار بر اثر برخورد با یک مین شناور 5 نفر از خدمه‌ی آن کشته و هفت نفر زخمی شدند. این برخورد Barton را با آسیب‌هایی جدی مواجه کرد. ناوشکن USS Barton شناور جاسوسی USS Liberty شناور USS Liberty از شناورهای گردآوری اطلاعات و جاسوسی کلاس Belmont محسوب می‌شود. این شناور در بعدازظهر هشتم ژوئن 1967 در طول جنگ شش‌روزه و در حالی که نیروهای رژیم صهیونیستی مشغول تعقیب کردن نیروهای مصری در صحرای سینا بودند به طرز مشکوکی مورد حمله‌ی جنگنده‌ها و شناورهای اژدرافکن‌ این رژیم قرار گرفت. USS Liberty پس از مورد حمله قرار گرفتن توسط اسرائیل در وهله‌ای اول تهاجم به لیبرتی دو فروند جنگنده‌ی میراژ 3 و دو فروند جنگنده بمب‌افکن میستر با استفاده از توپ‌ها و بمب‌ها ناپالم خود شناور را مورد حمله قرار دادند و پس آن سه فروند شناور اژدرافکن شروع به گلوله‌باران شناور کرده و از سمت راست آنرا مورد حمله یک فروند اژدر قرار دادند که بر اثر آن حفره‌ای 12 متری ایجاد شد و قسمت تجهیزات الکترونیکی کاملا از بین رفت. در اثر اصابت این اژدر 25 نفر کشته شدند. پس از آن اژدرافکن‌ها حتی به خدمه‌ای که برای ترک کشتی آماده می‌شدند نیز حمله کردند. بر اثر این تهاجم با وجود وارد آمدن خسارت سنگین، کشتی به طرز معجزه آسایی غرق نشد اما از 358 نفر خدمه‌ی آن 34 نفر کشته و 177 نفر زخمی شدند. 1- اژدرافکن‌های اسرائیلی 2- جنگنده بمب‌افکن میستر بر فراز Liberty 3- اژدرافکن‌های اسرائیلی در نزدیکی Liberty محل اصابت گلوله‌ها و اژدر به Liberty شناور آبی‌خاکی USS Westchester County شناور USS Westchester County از جمله شناورهای آبی‌خاکی کلاس Terrebonne Parish آمریکایی است. شناور آبی‌خاکی USS Westchester County Westchester Countyدر سال 1968 وظیفه حمل بار از ژاپن و فیلیپین به ویتنام را بر عهده داشت. در 1 نوامبر این سال در حالی که شناور در نزدیکی می تاو واقع در جنوب ویتنام لنگر انداخته بود دو انفجار مهیب در زیر آن به وقوع پیوست که بر اثر آن تعداد 26 نفر از خدمه کشته شدند. انفجارهای مهیبی رخ داده بر اثر انفجار دو مین چسبان در سمت راست شناور و همچنین انفجار برخی مخازن بوجود آمده بودند. محل انفجار دو مین چسبان ناوشکن USS Warrington ناوشکن USS Warrington از جمله ناوشکن‌های کلاس Gearing ایالات متحده محسوب می‌شود. Warrington در 5 ژوئن 1972 در یک عملیات گشت ساحلی جهت کنترل رفت و آمد شناورهای تجاری چین و همچنین درگیری با شناورهای ویتنامی شرکت کرد و در 15 ژولای مورد حمله توپخانه ساحلی ویتنامی‌ها قرار گرفت اما با مانورهای به موقع مانع از موفقیت ویتنامی‌ها شد اما بعد از ظهر همان روز بر اثر برخورد با دو مین زیرسطحی Mk-36 از سمت چپ خود دچار آسیب جدی شد، خسارت وارده به حدی بود که موتورخانه، اتاق کنترل و اتاق تسلیحات شناور دچار آسیب‌های شدیدی شده و تانک‌های سوخت و آب آشامیدنی از دسترس خارج شدند. ناوشکن USS Warrington ناوشکن USS Higbee ناوشکن USS Higbee از سری ناوشکن‌های کلاس Gearing ایالات متحده است. در 19 آپریل 1972 نخستین بمباران هوایی شناورهای آمریکایی در جنگ ویتنام به وقوع پیوست و طی آن دو فروند میگ17 ویتنامی به Higbee حمله کردند و یکی از آنها موفق شد توپ ناو را با بمبی 250 کیلوگرمی مورد هدف قرار دهد. بر اثر این حمله توپ 5 اینجی شناور از بین رفت، خدمه توپ در لحظه حمله در جایگاه خود قرار نداشتند لذا طی این حمله تنها چهار تن زخمی شدند. خدمه توپ در لحظه حمله در جایگاه خود قرار نداشتند لذا طی این حمله تنها چهار تن زخمی شدند. ناوچه USS Stark ناوچه USS Stark از سری ناوچه‌های موشکی Oliver Hazard Perry محسوب می‌شود. ناوچه USS Stark Stark از سال 1984 به ناوگان غرب در خاورمیانه پیوست اما در 18 می 1987 مورد حمله دو فروند موشک اگزوسه شلیک شده توسط یک فروند میراژ اف1 عراقی قرار گرفت. خلبان عراقی اگزوسه اول را از فاصله 41.7 کیلومتری و اگزوسه دوم را از فاصله 28.7 کیلومتری به سمت ناوچه شلیک کرد. رادارهای شناور هرگز موفق به کشف موشک نشده بودند و تنها لحظه‌ای قبل از اصابت با دیده شدن موشک آژیر اخطار فعال شده بود. موشک اول به شناور اصابت کرده و درون بدنه نفوذ کرد اما سرجنگی آن منفجر نشده و تنها سوخت آن باعث ایجاد آتش‌سوزی شد اما موشک دوم دقیقاً به نقطه برخورد موشک اول وارد شد و انفجار سرجنگی آن خسارت سنگینی به بار آورد. بر اثر این حادثه 37 نفر کشته و 21 نفر زخمی شدند. ناوچه USS Stark پس از اصابت موشک‌های اگزوسه انفجار سرجنگی موشک دوم خسارت سنگینی به بار آورد. ناوچه‌ی USS Samuel B. Roberts ناوچه USS Samuel B. Roberts، شناوری از سری ناوچه‌های موشکی Oliver Hazard Perry آمریکا است. این ناوچه در ژانویه 1988 بندر نیوپورت را به قصد شرکت در عملیات حفاظت از نفت‌کش‌های کویتی ترک کرده و راهی خلیج فارس شد اما در 14 آپریل همان سال با یک مین M-08 برخورد کرد. بر اثر انفجار مین حفره‌ی پنج متری در روی بدنه ایجاد شد و کیل شناور در هم شکست، آب وارد موتورخانه شد و دو توربین گازی شناور از کار افتاد به نحوی که خدمه مجبور به راه‌اندازی پیشران کمکی شدند. گفته می‌شود بر اثر این حادثه 69 نفر از خدمه شناور زخمی شدند. رزم‌ناو USS Princeton رزم‌ناو USS Princeton، رزم‌ناوی موشک‌انداز از کلاس Ticonderoga است. Princeton در 17 فوریه 1991 و در حالی که جهت شرکت در نبرد طوفان صحرا در خلیج فارس حضور داشت، در نزدیکی جزیره فیلکا متعلق به کویت مورد اصابت دو مین غیرتماسی ایتالیایی نصب شده در عمق MN103 Manta قرار گرفت. یکی از مین‌ها در نزدیکی سمت چپ پاشنه و دیگری در سمت راست سینه‌ی شناور به وقوع پیوست. این انفجارها با فاصله‌ی کمی از بدنه به وقوع پیوستند و باعث از کار افتادن سکان چپ و همچنین محور شفت سمت راست شناور شدند. در این حادثه آسیبی به خدمه وارد نشد و شناور جهت انجام تعمیرات اولیه به بحرین منتقل شد. رزم‌ناو USS Princeton و آسیب‌های وارده به آن شناور آبی‌خاکی USS Tripoli شناور آبی‌خاکی USS Tripoli از سری شناورهای آبی خاکی کلاس Iwo Jima است. در سال 1990 و با افزایش فشار دول غربی بر رژیم صدام تعداد زیادی از شناورهای غربی به بهانه‌ی پاسخگویی به حمله صدام به کویت راهی خلیج فارس شدند که Tripoli یکی از آنها بود. این شناور که قابلیت حمل بالگرد را نیز داشت وظیفه حمل بالگردهای ضدمین به منطقه جهت انجام عملیات‌های مین‌روبی در شمال خلیج فارس را بر عهده داشت. اما در صبح روز 18 فوریه‌ی 1991 از سمت راست سینه‌ی خود با یک مین عراقی برخورد کرد. در اثر انفجار این مین، حفره‌ای به بزرگی 16 در 20 فوت در بدنه شناور ایجاد شد و چهار نفر از خدمه زخمی شدند. در اثر اصابت مین به Tripoli و انفجار آن، حفره‌ای به بزرگی 16 در 20 فوت در بدنه شناور ایجاد شد. ناوشکن USS Cole ناوشکن USS Cole از سری ناوشکن‌های مدرن کلاس Arleigh Burke است. ناوشکن Cole در تاریخ 12 اکتبر 2000 و در حالی که در خلیج عدن لنگر انداخته بود از سمت چپ خود هدف حمله انتحاری یک قایق بمب‌گذاری شده متعلق به القاعده قرار گرفت. بر اثر این حادثه حفره‌ای 12 متری بر روی بدنه ایجاد شد و تعداد 17 نفر کشته و 39 نفر زخمی شدند. نتیجه‌گیری پس از پایان جنگ جهانی دوم تا کنون نیروی دریایی آمریکا در نبردهایی شرکت کرده که عموماً بر حریف خود مسلط بوده است و احتمال وارد آمدن خسارت نسبتاً کم بوده است. درگیری با ویتنام، کره، عراق و جمهوری اسلامی ایران مهم‌ترین چالش‌هایی بوده که نیروی دریایی آمریکا با آن مواجه شده و همواره برخی خسارات را متحمل شده است. در یک بررسی آماری می‌توان جدول داده زیر را ترسیم کرد: همانطور که مشاهده می کنید از تعداد 18 مورد حمله موفق به ناوهای آمریکایی تعداد 15 مورد توسط مین انجام شده است. دلیل اصلی این اختلاف فاحش علاوه بر برخی مزیت‌های ذاتی مین‌ها، ضعف تسلیحاتی یا عدم استفاده از نیروی هوایی و زیرسطحی در نبردها از سوی طرف دوم بوده است. از سوی دیگر اگر تسلیحات مورد استفاده در این نبردها را بررسی کنیم به یک نتیجه مهم می‌رسیم. و آن اینکه مین‌های دریایی می توانند بیشترین آسیب را بر نیروی دریایی آمریکا وارد کنند. اما علّت این امر در چیست؟ پاسخ این سوال در چند نکته ساده نهفته است: 1- مین‌ها ارزان قیمت هستند و ساخت آنها بسیار ساده است. 2- کشف آنها به سختی امکان‌پذیر است. 3- بکارگیری و رهاسازی آنها با روش‌های متعددی چون شناورها، زیردریایی‌ها، موشک‌ها و... امکان‌پذیر است. 4- کمترین اثرپذیری را در برابر جنگال دشمن دارند. 5- به علت وارد آوردن آسیب به قسمت تحتانی شناور می‌توانند بیشترین ضربه را به دشمن بزنند. در حال حاضر بیش از سیصد نوع مین دریایی در نیروی دریایی بیش از پنجاه کشور جهان بکارگرفته می‌شود و در این بین بیش از سی کشور جهان دست به تولید مین زده‌اند و بیست کشور اقدام به صادرات این نوع تسلیحات کرده‌اند. این امر نیروی دریایی ایالات متحده را با چالشی اساسی مواجه ساخته به نحوی که این کشور سرمایه‌گذاری هنگفتی بر روی طرح‌های خنثی‌سازی مین کرده است. جمهوری اسلامی ایران نیز با پی بردن به این ضعف اساسی در سال های اخیر اقدام به تولید و طراحی انواع مین‌های دریایی کرده است. در صورت مین‌ریزی گسترده تنگه هرمز و کریدورهای دریایی منطقه غرب با چالشی اساسی مواجه خواهد شد. اسكات تروور كارشناس جنگ‌های مینی در این ضمینه می‌گوید: یافتن و پاك‌سازی مین‌های ایران برای ارتش یك موش و گربه بازی است. مین‌های ام دی ام 6، ای ام 52 و صدف-2 از جمله مین‌هایی هستند که می‌توانند کریدورهای خلیج فارس و به ویژه منطقه‌ی تنگه هرمز را برای هر شناور بیگانه‌ای ناامن کنند. منابع و مآخذ http://www.usspirate...c_o__report.htm http://en.wikipedia....note-coreport-2 http://en.wikipedia...._Brush_(DD-745) http://web.meganet.net/kman/nfmine.htm http://en.wikipedia....sfield_(DD-728) http://en.wikipedia....tridge_(AMS-31) http://en.wikipedia...._Walke_(DD-723) http://en.wikipedia...._Small_(DD-838) http://en.wikipedia....Sarsi_(ATF-111) http://en.wikipedia....Barton_(DD-722) http://en.wikipedia....iberty_incident http://en.wikipedia....unty_(LST-1167) http://www.usswarrin.../h_3WS-7-10.asp http://en.wikipedia....Higbee_(DD-806) http://usshigbee.inf...f-dong-hoi.pdf‎ http://en.wikipedia...._Stark_(FFG-31) http://navysite.de/ffg/FFG58.HTM http://en.wikipedia....inceton_(CG-59) http://en.wikipedia....ripoli_(LPH-10) http://en.wikipedia....SS_Cole_bombing دانلود اصل مقاله به فرمت PDF در پیوست ترجمه و تالیف از: محمدمهدی محمدی شادی روح شهید دکتر مصطفی چمران صلوات. توجه! آماده‌سازی این مقاله با صرف سرمایه‌ی گرانبهای زمان صورت گرفته است انتشار آن در فضای مجازی در انحصار وبسایت میلیتاری و چاپ آن در انحصار نشریه جنگ‌افزار است. بدیهی است هرگونه کپی‌برداری و دخل و تصرف در این مقاله بدون کسب اجازه از گردآورنده خلاف قانون، شرع و اخلاق پژوهشی است.