برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 8 اردیبهشت 1400 در پست ها
-
4 پسندیده شدهبسم الله........ 7 اردیبهشت 1400 ژن روسی منشا حملات پهپادهای انتحاری به تروریستها از حدود یکسال پیش چندین گزارش از حملات پهپاد های انتحاری بر علیه مواضع و ادوات مسلحین در شمال غربی سوریه منتشر شده بود . حتی تصاویری از گشت زنی این پهچاد توسط مسلحین یا ساکنین بومی منطقه ضبط شده بود . با انتشار تصاویر اولیه برخی منابع از احتمال ایرانی بودن این نوع پهپاد سخن گفته بودن اما هفته گذشته شبکه تلوزیونی روسیه 1 تصاویری از حملات این پهپاد و همچنین برخی از ویزگی های ظاهری را منتشر کرده . کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/7HOks ممانعت سپهبد شهید قاسم سلیمانی از ترور عبدالله المحسینی رهبر معنوی جریانات تکفریری سلفی در سوریه خاطره زیر از سدار اسد بیگی نقل شده . المحسینی از سال 2014 یک پای ثابت حملات بزرگ مسلحین به مواضع ارتش ومقامت بوده نقش مهمی در بازپسگیری ادلب رو ایفا کرده همچنین خیلی از اختلافات بین مسلحین رو برطرف کرد حتی تا آستانه حل اختلافات بین داعش و سایر گروهها هم پیش رفته بود . با فتواهای وسخنرانیهای خودش خیلی از نفرات رو جذب النصره کرده بعد از جولانی قویترین شخص بین مسلحینه . حداقل پنج بار هم زخمی شده سه بارش توسط ارتش ومقاومت و دو بار هم توسط داعش علت زخمی شدنش توسط ارتش ومقاومت هم حضور در خطوط نبرد بوده ولی داعش دو بار قصد ترورش رو داشته اسدبیگی ادامه میدهد: <<فردی به نام شیخ عبدالله محیسنی، مسوول شرعی جبهه النصره و به عبارت دیگر نفر دوم گروههای تکفیری که ما به شدت پیگیر او بودیم، گزارشهای موثقی در رابطه با او به دستمان رسیده بود، قرار بود او در ساعت ۱۲ شب تا ۵ صبح در یک خیابان و به یک خانه رصد شده برود، از اینرو ما مختصات محل مورد نظر را به مقر فرماندهی جهت کسب آخرین دستور ارسال کردیم تا با پهپادهایمان او را نابود کنیم، اتفاقا سردار سلیمانی هم در منطقه بود و از این که محل اقامت شیخ عبدالله را پیدا کرده بودیم خوشحال بود، ولی وقتی شنید که او برای وضع حمل همسرش به آنجا رفته است با انهدام آن محل و کشتن این سرکرده داعشی مخالفت کرد و گفت به هیچ وجه نباید خانوادهاش و افراد بی گناه آسیب ببین >>
-
3 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم ( Xian KJ-600 ) کی جی - 600 : هواپیمای آواکس ناونشین KJ-600 را باید نخستین گام صنعت هوانوردی چین در تولید آواکس های ناونشین دانست. هواپیمائی که علاوه بر رفع نیازهای هواپیمائی نیروی دریائی چین ، میتواند نیم نگاهی هم به بازار جهانی این سلاح داشته باشد. همانطور که از ظاهر این پرنده مشخص است این هواپیما شباهت زیادی به نسخه آواکس آمریکائی " ای -2 " ( Grumman E-2 Hawkeye ) دارد. آواکس ناونشین E-2 آمریکا این هواپیما که در آگوست 2020 اولین پرواز خود را انجام داد ، بنا است که در سال 2022 بر روی ناوهای هواپیمابر Type-003 مستقر گردد. چینی ها در خصوص این برنامه اطلاعات کمی منتشر کرده اند و مشخص نیست چه تعداد از این پرنده را قرار است که تولید کنند. با توجه به نیاز فوری چین ، تاکنون برنامه ای برای صادرات این سلاح ارائه نشده است. این آواکس چینی ، فعلا از دو موتور توربو پراپ WJ-6C ساخت چین بهره میگیرد اما در گزارشی که گلوبال تایمز منتشر کرده گفته شده که بزودی به موتورهای WJ-10 مجهز خواهد شد. موتور چینی Zhuzhou WoJiang-6C نسخه چینی موتور Ivchenko AI-20 ساخت شوروی در خصوص این آواکس چینی هیچ تاپیکی در میلیتاری وجود ندارد https://nationalinterest.org/blog/buzz/xian-kj-600-could-make-chinas-aircraft-carriers-far-more-powerful-168497 ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
-
3 پسندیده شدهبه نام خدا تحویل اولین زیردریایی مدرن S-80-Plus به ماتادورها ! در حالی که علاقه مندان به دنیا زیردریایی ها در انتظار اخباری از زیردریایی گمشده اندونزیایی ، KRI Nanggala بودند اسپانیا اولین زیردریایی از کلاسS-80-Plus خود را به اب انداخت.اولین زیردریایی کلاس S-80-Plus عصر جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا خواهد گشود S-81 Isaac Peral یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است. این شناور دوربرد 2965 تنی قابلیت های جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا به ارمغان می آورد و در بازار صادراتی نیز عرضه می شود. زیردریایی جدید نیروی دریایی اسپانیا ، ایزاک پرال ، امروز در کارتاگنا ، اسپانیا به اب انداخته شد. این شناور یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است و نوید ان رامی دهد که سراغاز گام های جدیدتر و بزرگ تری برای نیروی دریایی اسپانیا (Armada Española)در اینده نزدیک باشد. طراحی S-80 Plus با استفاده از سیستم پیل سوختی بیواتانول (قدرت مستقل از هوا) متمایز از سایر زیردریایی این رده در جهان شناخته خواهد شد. شرکت اسپانیایی سازنده این زیردریایی ، Navantia به عنوان شرکتی پیشگام در صنایع دریانوردی شناخته شناخته می شود این سیستم مزایایی نسبت به سایر سیستم های AIP دارد. پس از استفاده از اتانول هیدروژن ازاد شده ذخیره میشود این کار نیاز به ذخیره جداگانه هیدروژن در داخل زیردریایی را برطرف می کند. سایر زیردریایی های AIP به مخازن هیدروژن احتیاج دارند. علاوه بر این ، اتانول یک سوخت نسبتاً در دسترس برای تأمین قدرت این شناور میباشد. تصویری از سامانه AIP این زیردریایی معروف به Best این زیردریایی به سه سلاح اصلی مسلح خواهد شد. اژدر سنگین وزن DM2A4 ، موشک ضد کشتی UGM-84 Sub-Harpoon و مین های بستر دریا تسلیحات برنامه ریزی شده برای این شناور هستند. البته به دلیل اینکه اسپانیا به شدت بر روی صادرات این زیردریایی حساب باز نموده است بر حسب تمایل ونیاز مشتری تسلیحات قابلیت جایگزینی میباشند. مثلا استفاده از موشک ضد کشتی اگزوست یا اژدر تی پی200 نیز برای ان پیشبینی شده است.همچنین برای تجهیز آنها به موشک کروز دریا-خشکی UGM-109 تاماهاوک نیز برنامه ریزی شده بود. این امر می تواند نیروی دریایی اسپانیا را در گروه خاص و بسته از کاربرهای زیردریایی با قابلیت حمله استراتژیک درعمق قرار دهد. در حالی که سفارش تاماهاوک به تاریخ پیوسته است ، این زیردریایی توانایی حمل آنها را دارد اگر در آینده طرحی برای ورود به خدمت ان در این زیردریایی درنظر گرفته شود. با اجرای این طرح چنین قابلیتی در میان زیردریایی های غیر هسته ای ناتو بی نظیر خواهد بود. بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود. ویژگی های متمایز این زیردریایی: -امکان شناسایی چندین هدف با استفاده از سنسورهای مختلف در سناریوها گوناگون -توانایی حمل پرسنل نیروی های ویژه -تولید کمترین صدا و اثر مغناطیسی برای به حداقل رساندن شانس شناسایی ان توسط دشمن -کاهش اثر حرارتی و راداری با استفاده از اخرین فناوری های توسعه یافته بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود.(قیمت هر فروند 980میلیون دلار) درباره نام ایزاک پرال : داستان به زمانی برمی گردد که مهندسان اسپانیایی از نخستین پیشگامان طراحی زیردریایی بودند. ایزاک پرال (1851-1895) یک افسر و مهندس نیروی دریایی بود که اولین زیردریایی کاملاً برقی را طراحی کرد. این طرح بیش از 10 سال قبل از اینکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی اولین زیردریایی کلاس Holland را سفارش دهند ، در سال 1889 در نیروی دریایی اسپانیا اجرا شده بود. مشخصات: وزن زیردریایی : 2695 تن در سطح اب قطر : 7.30 متر طول :81 متر پیشران : 3 موتور دیزل1200 کیلووات و یک موتورالکتریکی 3500 کیلووات ویک واحد AIP سرعت :22 کیلومتر در ساعت در سطح اب و35 کیلومتر در ساعت در هنگام غوطه وری برد : 8000 کیلومتر خدمه : 32 نفر به دلیل سطح بالا اتوماسیون و8 نفر نیروی ویژه در صورت نیاز حداکثر روز های قابل دریانوردی در اب 50 روز مقدار عمق قابل تحمل سازه ازمایشی : 460 متر قابلیت تهاجمی : 6 تیوپ533 ملم در نظر گرفته شده برای شلیک موشک کروز و اژدر و مین سامانه های مورد استفاده در زیردریایی : سونار :سامانه سونار پسیو با برد 75 کیلومتر مجهز به سامانه کشف اثر حراراتی با حداکثر برد 41.7 کیلومتر رادار : رادار جستجو سطحی با برد 90 کیلومتر سیستم شناسایی اکوستیک با برد 127 کیلومتر قابلیت پرتاب دکوی اکوستیک با برد 1.9 کیلومتر برای فریب دشمن دوستان از انجایی که این مطلب برای بخش اخبار در نظر گرفته شده بودو به دلیل نبود تاپیک مرتبط تصمیم به ایجاد ان گرفته شد در نتیجه زمان نسبتا کمی برای نگارش ان صرف شد پیشاپیش به دلیل وجود احتمالی هرگونه اشتباه نگارشی وفنی عذرخواهی مینمایم منابع :https://s80flight.navantia.es/s-80-plus/ https://www.navalnews.com/naval-news/2019/12/video-navantia-closes-the-resistant-hull-of-s81-isaac-peral-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/S-80_Plus-class_submarine
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . "اصل وحدت فرماندهی" (*) و گرفتاری های دو نیروی رزمی صیاد شیرازی پس از شکست عملیات قادر ناراحت بود. "به شدت بدبین شده بود و درست یا غلط ، گمان می کرد در عملیات قادر او را تنها گذاشتند تا شکست بخورد." (در کمین گل سرخ / ص 345 ) همدلی سپاه و ارتش در پیروزی های بزرگ سال دوم جنگ نقش مهمی داشت ؛ اما به تدریج با شکست ها ، اختلاف ها هم تشدید شد. صیاد به ضرورت یک فرماندهی واحد برای جنگیدن معتقد بود. محسن رضائی می گوید " بعد از والفجر مقدماتی ایشان آمد و گفت آره اگر شما نپذیرید که وحدت فرماندهی در جنگ حاصل شود ، ما ول می کنیم و می رویم ... ما گفتیم اصلا این حرف ، حرف بی خودی و بی ربطی است " ( گفتگوی رضائی با راویان جنگ / ص 57). اختلاف ها که بیشتر شد ؛ هاشمی برای عملیات بدر ( اسفند63) فرماندهی عملیات را به رضائی داد. "مطرح شد که من فرمانده هستم و برادرمان صیاد هم از من تبعیت بکنند. منتها قرار شد که هیچکس این را نفهمد." (سطرهای ناخوانده / ص 77). نقشه عملیات بدر / اسفند ماه 1363 بدر اما به شکستی تلخ تبدیل شد و فرمانده سپاه با افزایش انتقادها در شرایط سختی قرار گرفت. هاشمی این بار ( سال 64) از طرح های صیاد استقبال کرد. رضائی می گوید : صیاد ، گفت 5 روزه جنگ را تمام می کند و هاشمی "ارتش را مسئول جنگ کرد. ما هم که شاهد این وضع بودیم ، گفتیم حرفی نیست ... ما هم یک نفر را معرفی می کنیم تا زیر نظر آقای صیاد شیرازی که گفته است من در عرض پنج روز جنگ را تمام می کنم ، عمل کند". رضائی با اشاره به مشکلات این دوره و شکست عملیات قادر می گوید : "برادران ارتش ، علاوه بر مشکلات بالا، وقت زیادی را هم تلف کردند" (گفتگوی محسن رضائی با راویان جنگ / ص 44 تا 46). نقشه عملیات قادر / تیرماه 1364 حالا صیاد به تنها گذاشته شدن اش در عملیات قادر بدبین بود و از طرف دیگر ، بخشی از فرماندهان دلیل شکست را ضعف طراحی و فرماندهی او می دانستند. گویا این بدبینی ها به بدنه نیروها نیز کشیده شده بود. عبدالحسین مفید از فرماندهان ارتش در خاطراتش به یک گردهمائی دو روزه در پائیز 64 با حضور رزمندگان ارتش برای بررسی "مشکلات ارتش در جنگ" اشاره کرده است. از نتایج این گردهمائی این بود که در ارتش "پیروی کورکورانه از سپاه پاسداران در تعیین هدف ، مأموریت و تهیه طرح و اجرا" وجود دارد. (بازخوانی جنگ تحمیلی/ ص 159) وقتی که بدنه دچار ابهام باشند و اختلاف ها ریشه دار ، توصیه های اخلاقی دیگر مشکلی را حل نمی کند. همانگونه که توصیه های امام، آقای هاشمی و سایر مسئولان اختلاف ها را حل نکرد. هاشمی در خاطراتش "مشکل جنگ را نظرات دوگانه ارتش و سپاه" معرفی می کند ؛ هر چند می گوید "هردو طرف حسن نیت دارند و آماده شهادتند". اما مفید معتقد است که او نمی خواهد واقعیت را بیان کند و "مشکل اصلی در ناتوانی فرماندهی کل قوا(هاشمی رفسنجانی) است که قادر به یکپارچه کردن نظرات دوگانه نیست." و "هاشمی و همکارانش در فرماندهی کل ، نمی توانند مسائل تخصصی نظامی را که توسط دو فرمانده ارائه می شود ، تحلیل و بهترین گزینه را انتخاب کنند". (بازخوانی جنگ تحمیلی / ص 152) فرماندهان ارتش سعی کردند ؛ روسای دو قوه دیگر را نیز در جریان مشکلات ارتش قرار دهند. در سمیناری که با حضور رئیس جمهور وقت ، حضرت آیت الله خامنه ای در آذر ماه 1364 برگزار شد ، برخی مشکلات مطرح شد. آنها هنوز در حال طرح مشکلات پشتیبانی و نیروی انسانی بودند که آقای رئیس جمهور گفت " اینجا [درون سمینار] ، جای این حرف ها نیست. اینجا همه هستند. [ یعنی خبرنگاران و مدعوین و مهمانان غیرنظامی سمینار] . بهتر است در جلسه خصوصی تری این مسائل را عنوان کنید." فردای آن روز آیت الله موسوی اردبیلی ، رئیس قوه قضائیه به سمینار آمد و واکنشش این بود که "معلم تقصیر را به گردن شاگرد می اندازد و شاگرد به گردن معلم. بروید جنگ کنید". (بازخوانی جنگ تحمیلی/ ص 162) در آن سالها ، ایران محدودیت ها و مشکلات فراوانی داشت و مسئولان باید زودتر در می یافتند که با حجم فراوان مشکلات و اختلاف زیاد در بالاترین سطح نظامی ، جنگ از راه صرفا نظامی به نتیجه نخواهد رسید و برای پایانش باید تدبیر و چاره ای اندیشید. در این شرایط اصرار بر ادامه جنگ با همین روش و با وجود مباحث مابین فرماندهان ، تنها به اختلافات بیشتر دامن می زد و حتی تغییر در راس نیروها مشکلی را حل نمی کند. همان گونه که با استعفاء و رفتن صیاد در سال 65 اختلاف ها حل نشد. فرمانده سپاه اما ،گمان می کرد که با امکانات ارتش میتواند به پیروزی های بزرگ برسد. هاشمی در 14 اردیبهشت 66 نوشته است: "آقای محسن رضائی بعد از ملاقات امام آمد ... پیشنهاد داشت که امام به خود ایشان درجه امیری ارتش را بدهد که بتواند بر امکانات ارتش دست داشته باشد و از موضع قدرت همه چیز را در خدمت جنگ بگیرد و با ارتشی ها برخورد کند". (دفاع و سیاست/ ص94) اما فرمانده سپاه در آخرین ماه های جنگ به برآورد واقعی تری رسید و نامه ای نوشت که در آن درخواست هائی داشت که نه تنها در ارتش موجود نبود ، که اصلا در مقدورات کشور هم نبود. دوگانگی فرماندهی ، تشکیلات موازی ، نگاه کدخدامنشانه فرماندهی کل برای حل اختلاف ها و کم توجهی به مشکلات ، در هنگامه نبرد ؛ می تواند کار را به جاهای سخت بکشاند. ============================== پ.ن 1 : اصل وحدت فرماندهی(*) : "اگر همه لشکر تحت فرمان فرماندهی واحد باشد و در کازار افسران و افراد به بهترین وجه از خود مایه بگذارند ، برای مقاومت در برابر چنین لشکری ؛ هیچ دشمنی کافی و نیرومند نیست و به هنگام حمله اش ، هیچ آرایشی استوار نمی ماند" ( سان تزو) پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
-
2 پسندیده شدهیکی از نکاتی که در این مصاحبه به چشم می خورد تولید ضد روایت در حوزه جنگ روایت ها است. به عنوان مثال و به طور مشخص روایت مرد میدان که با این کلید واژه در سالگرد شهادت حاج قاسم تولید شده بود و روایت گر تلاش های این شهید بزرگوار در حوزه های مختلف بود، در این مصاحبه سعی شده ضد روایت اش تولید شود که مشخصا در دوگانه دیپلماسی و میدان خود را نشان داده است . خیلی بعید است که این موضوع اتفاقی به وقوع پیوسته باشد .
-
2 پسندیده شدهما به دنبال این واقعیت هستیم ولی چگونه در این صحبت ها و حرف می توان حرف درست را دریافت؟؟ الان فرض عده ای بر درستی حرف ظریف است و فرض عده ای دیگر بر دروغ بودن آن بخشی از این صحبت ها هرگز معیار درستی برای ارزیابی نخواهند یافت ولی نتایج اقدامات قابل ارزیابی است گذر زمان نشان می دهد تصمیمات حاج قاسم سوریه و عراق را از دهن تکفیری ها بیرون کشید و الان حداقل های واقعی روی زمین داریم با هزینه ای به مراتب کمتر از دشمن، در مورد سیاست خارجه تمام تمرکز بر برجام بوده است و اکنون بعد از 8 سال یک عدم توازن در سیاست خارجه بویژه در نگاه به شرق دیده میشود و همه تخم مرغ ها در ظرف برجام چیده شده بود که افتاد
-
2 پسندیده شدهسلام گفته شد که می ترسند در تاپیک بحث بشود ، برای اینکه این ترس بریزد بنده شروع می کنم آنهم به صورت تهاجمی و مبتنی بر مبانی تئوری توطئه ! اگر دیدید که آنوری ها در حال باد کردن نات کلفت ما هستند شاید طرح ایجاد رهبری برای تشکیل دولت در تبعید ، مورد حمایت قرار دادن و در اختیار گذاشتن سرمایه های بلوکه شده به او برای براندازی با هزینه و توان خود ما هست (اپوزوسیون که رهبر درست و حسابی نداره) . در این حالت یکی از مهمترین اهداف ترور و به شهادت رساندن حاج قاسم برداشتن شخصیتی بود که می توانست در شرایط حساس انسجام داخلی را حفظ نماید . الله اعلم دیدید ترسی نداره
-
2 پسندیده شدهبیست و پنج سال پس از نخستین پرواز "پایان دهنده " دوم آوریل 2021 ، بیست و پنجمین سالگرد نخستین پرواز جنگنده برتری هوایی سوخو-37 ترمیناتور بشمار می آید که درواقع ، بخشی از یک برنامه بسیار بلند پروازانه نیروی هوایی ارتش روسیه برای تقویت سازمان رزمی خود با طراحی یک هواگرد نسل چهارمی از پیکربندی سوخو-27 فلانکر محسوب می شد . اگرچه ارتش شوروی از سال 1985 بتدریج نمونه های اولیه جنگنده سوخو-27 را بخدمت درآورد ، اما نمونه های اولیه سوخو-37 را می توان به نوعی ، نمایشگر فناوری برای طیف گسترده ای از سامانه های جدید روسی برای توسعه نسخه M از نسخه پایه فلانکر دانست که می توانست روند بهینه سازی و عملیاتی شدن سوخو-27 ام را تسهیل نماید . در این میان ، گرچه سوخو-27 ام سرانجام وارد خدمت شد ، اما بدلیل وخامت وضعیت بخش دفاعی ارتش شوروی و سپس روسیه ، چندین سال از برنامه ریزی های صورت گرفته برای آن عقب تر می بود ، ولی در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان در سال 2014 با شناسه سوخو-35 به نیروی هوایی ارتش روسیه پیوست . راست : میگ-31 ام چپ : میگ-1/44 این دو هواگرد رزمی از جاه طلبانه ترین برنامه های نیروی هوایی ارتش شوروی سابق بشمار می رفت که پس از فروپاشی بسرعت لغو شدند با این حال ، نخستیم پرواز سوخو-37 در نوع خود جالب توجه می بود ، چرا که درزمانی صورت گرفت که برنامه های جاه طلبانه نیروی هوایی ارتش سرخ پس از فروپاشی شوروی ، بسرعت و مسلسل وار لغو و به بایگانی سپرده می شدند . بدین معنی که همزمان با این برنامه ، حداقل تولید انبوه دو نمونه ، نخست ، جت رزمی میگ-31 ام و سپس برنامه MIG-1/44 بدلیل بحران اقتصادی و سیاسی این کشور ابتدا به تاخیر افتاد و سپس بطور کامل لغو گردید . اما در میان تمامی این پروژه ها ، برنامه سوخو-27 بلحاظ اهداف تعیین شده و همچنین بودجه در دسترس برای توسعه آن ، منطقی تر به نظر می رسید ، به همین دلیل روند آن ادامه پیدا نمود . راست : کابین جنگنده سوخو-37 ترمیناتور چپ : نمای گرافیکی خروجی های بُردار رانش با این وصف، برخی براین اعتقاد قرار دارند که بدلیل محبوبیت نمونه های پایه سوخو-27 و جانشین آن ( سوخو-30) در بازارهای صادراتی ، تصمیم گیرندگان روسی امتیاز مهمی را در ادامه برنامه سوخو-37 مشاهده می نمودند ، به همین دلیل سرمایه گذاری بر روی آن ادامه پیدا نمود . بدین ترتیب ، انتظار می رفت که جنگنده نسل بعدی برآمده از سوخو-27 ام ، بسیار کم هزینه تر از میگ-31 ام و یا میگ-1/44 ، علیرغم اینکه برنامه های لغوشده از بسیاری از جهات بر سوخو-27 ام برتری داشت ، باشد و این مساله ، فرصتی گرانبهایی را برای تولید تعداد بیشتری به منظور تحویل به نیروی هوایی روسیه و سپس ارائه در بازارصادرات جتهای رزمی فراهم آورد . سوخو-35 در حوزه شاخص های فنی ، بارزترین ویژگی سوخو-37 و سپس سوخو-27 ام را می توان در مجهز شدن پیشرانه های این دو جنگنده به خروجی های سه بُعدی ، بعنوان یک فناوری بسیار پیشرفته که از اوایل دهه هشتاد میلادی در اتحاد شوروی در دست توسعه قرار داشت ، جستجو نمود . این فناوری ، به شکل اعجاب آوری ، قدرت مانور این جنگنده های رزمی را افزایش داده بود و در حال حاضر نیز تنها در سه هواگرد عملیاتی سوخو-57 ، سوخو-35 و جی -10 مورد استفاده قرار می گیرد . علاوه براین ، صنعت هوانوردی نظامی روسیه ، پیشگام در طراحی و تولید خروجی های بُردار رانش 2 بُعدی بود که برای اولین بار با جنگنده های سوخو-35 یکپارچه گردید و قدرت مانور آن را به صورت قابل ملاحضه ای افزایش می داد . سوخو-27 ام به این ترتیب ، هواگرد تجربی سوخو-37 در اوایل سال 1995 میلادی با مجهز به این خروجی های جدید به مرکز آزمایش شرکت سوخو در نزدیکی مسکو تحویل داده شد . با این حال ، بدلیل آهسته بودن روند طراحی پیشرانه قدرتمند تر AL-37FU روسها بالاجبار پیشرانه AL-31FP را در این تستها بکار گرفتند که در واقع همان پیشرانه ای بود که در سوخو-27 استفاده میشد ، با این تفاوت که به خروجی های دو بُعدی مجهز شده بود .یکی از خصوصیات جالب این هواگرد ، استفاده از یک سامانه کنترل پرواز رقومی (دیجیتال ) به جای نمونه آنالوگ قدیمی بود که بطور مستقیم ، کنترل سامانه بُردار رانش متصل می شد . این امر باعث می شد تا این جنگنده در سرعتهای پایین و زاویه حمله بالا ، بهترین مانوری پذیری را در اختیار کاربر بگذارد . در حوزه سامانه های الکترونیک ، سوخو-37 به یک جنگنده بی همتا در میان سایر جتهای روسی تبدیل شده بود ، هر چند هنوز فاصله قابل توجهی را نسبت به رهگیر میگ-31 ام به نمایش می گذاشت . در واقع ، رادار آرایه فازی پالس داپلر N011M قابلیت ردیابی بیشتر از 20 هدف هوایی و هدایت موشک به 8 هدف ( درمقایسه با تامکت که قابلیت کشف 24 هدف و شلیک 6 تیر موشک به سمت آنها را در اختیار داشت .م ) را می توانست ارائه کند . در مقابل رادار N011 سوخو-27 ام تنها قابلیت کشف 15 هدف و شلیک شش موشک را بسوی آنها در اختیار داشت ، هر چند این رادار جدید بطور همزمان توانایی هوا به هوا و هوا به زمین را ارائه میداد که درمقایسه با نمونه ها ی اولیه سوخو-27 پیشرفت قابل ملاحضه ای محسوب می شد . راست : رادار N011 سوخو-27 ام چپ : رادار N011M سوخو-37 با این وصف ، بدلیل نامطلوب بودن شرایط اقتصادی روسیه و عدم حمایت دولت از برنامه سوخو-37 ، شرکت سوخو مجبور شد تا با فروش جتهای سوخو-27 به ویتنام و چین ، هزینه توسعه این پروژه را تامین نماید که این وضعیت اعتماد به شرایط صادراتی روسیه را نشان میداد . بدین سان ، برنامه سوخو-37 به شرکت سازنده اجازه داد تا بخش قابل ملاحضه ای از فناوری های پیشرفته را که بعدها در سوخو-35 بکار رفت ، توسعه دهد و اگر در ابتدا گمان می رفت که سوخو-37 خود به یک محصول جذاب تبدیل گردد ، تولید آن تنها به یک فروند محدود شد . اما این تک فروند نیز در نهایت ، در دسامبرسال 2002 بدلیل نقص سازه ای ساقط شد ، که این نیز موجب گردید تا شرکت سوخو درصد بیشتری از بدنه سوخو-35 های آینده را از مواد مرکب تولید نماید تا در زمان اجرای مانورهای پیچیده ، مشکلات مشابه ای بروز نکند . مقایسه خروجی بردار رانش 2 بُعدی نصب شده بر روی یکفروند سوخو-27 یوبی (دو تصویر سمت راست ) و خروجی های سوخو-37 اگر چه امروز ، سوخو-37 جنگنده کمتر شناخته شده ای بشمار می رود ، اما ترمیناتور ، درسالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، به نمادی از پیشرفت مستمر صنعت هوانوردی نظامی روسیه تبدیل شده بود ، سالهایی که برنامه های نظامی در ابعاد غول آسا ، مرتباً لغو می شدند و این برای کشوری که یکی از دو قطب این صنعت بشمارمی رفت ، یک فاجعه محسوب می شد ، در حالی که رسیدن این جنگنده به مرحله تست پروازی ، میراث از دوران طلایی اتحاد شوروی و بستری برای جهش بسمت آینده برای روسیه محسوب می شد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس خلبان های سوم هواپیمای تلاش 2 ، تلاش و کوشش مضاعفی به ما بخشید. بچه ها با ارتقائی که به سیستم رادیوئی آن داده بودند به ما این جرأت را دادند که پس از انجام پروازهای دو تیمه ، آن را حتی سه تیمه یا اصطلاحا دو پله کنیم. من به همراه برادران اردلان ، نامدار ، یزدانی و قاری دو عملیات از این نوع را با موفقیت پشت سر گذاشتیم. من در هر دو عملیات عضو تیم وسط بودم یعنی هواپیما را از خلبان اول در پشت جبهه می گرفتم و به خلبان سوم در پشت نیروهای دشمن تحویل می دادم. در عملیات سوم قرار شد که من خلبان سوم باشم. به همین منظور با برادران به سمت منطقه عمومی بستان و دقیقا در هورالعظیم راه افتادیم. من و اردلان به همراه یک بلدچی عرب زبان از خط خودی گذشتیم تا پشت نیروهای دشمن برسیم. او با لباس محلی بود و ما دو نفر با لباس بسیجی. ما هر دو خلبان یک دستگاه بیسیم و یک دستگاه رادیو کنترل هواپیما نیز همراهمان بود. با "بلم" آنقدر جلو رفتیم تا آب تمام شد ، آن را کناری بستیم و بقیه راه را پیاده طی کردیم. باید جائی مستقر می شدیم که هم به دشمن نزدیک باشد و هم فضای مناسبی برای مانور پروازی محسوب شود. اما بقیه مسیر خشکی نبود، باتلاق بود. با آن پوتین های سنگین ، راه رفتن توی لجن زار ، سخت و خسته کننده بود. پایت را که می گذاشتی ، تا ساق توی لجن فرو می رفت. بلدچی خودش را راحت کرد و کفش هایش را درآورد و دور انداخت. کمی آن طرف تر ، لباس هایش را هم حتی دور انداخت و لخت ما را به جلو می برد. فاصله اش با ما 50-60 متری می شد. او ما را توی نیزاری برد که دقیقا پشت نیروهای دشمن بود و ما به راحتی سر و صدایشان را می شنیدیم که در حال بازی والیبال بودند. مکان را که مناسب دیدیم ، بیسیم را روشن کردیم و برای تحویل گرفتن هواپیما اعلام آمادگی کردیم. چون من طبیعتا از صدای بم و بلندی برخوردار بودم ، یهو اردلان هشدار داد که آرامتر ؛ نکند می خواهی که صدایت به گوش عراقی ها برسد! طبق سناریوی پروازی باید از دست راست خودمان شروع می کردیم و مسیری را در طول نوار جبهه دشمن ادامه می دادیم. این مسیر گاهی دو یا سه بار و حتی چهار بار امکان تکرار داشت و هر بار عمق بیشتری می گرفتیم و به صورت معکوس هر بار باید عمق مان را کم می کردیم تا عکس برداری ها حداکثر همپوشانی را داشته باشند. به محض اینکه هواپیما را تحویل گرفتم ، آنرا به سمت خودم کشاندم . چون موتور هواپیما پیستونی بود ، صدای قار قار هواپیما سراسر جبهه را از خود پر کرده بود و کاریش نمی شد کرد. عراقی ها تا صدای پهپاد را شنیدند ، بازی را قطع کردند و بلند بلند داد می زدند : الطیاره ، الطیاره. از بین نیزارها آن ها را می دیدیم که با شتاب پشت سیستم های پدافندی خود رفتند و لوله های جنگ افزارهایشان را به طرف پهپاد گرفتند ، آنها چون اطلاعاتی از پهپاد گرفته بودند ، به خوبی می دانستند که مأموریت چیست و خلبان هایشان حتما همین دورر و بر هستند ؛ برای همین نیروهای پیاده شان تفنگ هایشان را به اطراف نیزار گرفته و همه مدلی شلیک می کردند. انگار که شیلنگ آبی را به طرف باغچه ای گرفته باشند. ما چون از قبل فکر همچین برخوردی را کرده بودیم ، محکم در جان پناه خود سنگر گرفته و به عکس برداری مان ادامه دادیم. عکسبرداری و پروازمان که تمام شد ، آن را به سلامت به خلبان دوم دادم و دستگاهم را خاموش کردم. این تازه اول کار ما بود ؛ چون هم باید منتظر نتیجه عکسبرداری می ماندیم و هم به انتظار گشتی های دشمن که معمولا به تعقیب مان می افتادند. آنها از مسیر پرواز هواپیما ، شصت شان خبردار شده بود که در لابلای همین نیزارها هستیم. لحظات کُشنده ای بود چون پس از تحویل سالم هواپیما از خلبان دوم به اول و سپس فرود موفقیت آمیز ، عکاس تیم باید از سالم بودن دوربین مطمئن می شد. در اصل ، موفقیت عملیات منوط به موفقیت عکسبرداری بود. اولویت اول سالم برگشتن هواپیما نبود ، سالم بودن سیستم عکسبرداری بود و تا مسئول عکس ، درب کانتینر دوربین را باز نمی کرد و از سیستم عکسبرداری مطمئن نمی شد ، نمی توانستیم منطقه را ترک کنیم. چون در غیر اینصورت ، باید دوباره پرواز صورت می گرفت و هواپیما به دست ما خلبان های سوم می رسید. خوشبختانه ، وقتی موفقیت عملیات را اعلام کردند ، در همان گل و لائی که آمده بودیم راه برگشت را پیش گرفتیم ؛ در حالی که گلوله های جور واجور دشمن ، زوزه کشان از بیخ گوش مان رد می شد. پوتین هایمان آنقدر سنگین شده بود که جانمان را به لب می آورد. نمی دانم چرا راضی نمی شدیم مثل بلدچی در گل و لای با پای برهنه بدویم. انگار که نقل و نبات توی باتلاق بریزند ، همین جور گلوله بود که توی گل و لای می نشست. در نیمه راه بود که اردلان گفت : تو برو ، من دیگر نمی توانم. با اضطراب پرسیدم : چرا ؟! تیر خوردی ؟! پاسخ داد : خیر ، پایم نمی آید. من تا آن موقع نمی دانستم که اردلان پیشتر مجروح شده و از جانبازان جنگ است. من فاصله خود تا اردلان را برگشتم و به او توصیه کردم که تنها راه نجات در آوردن همین پوتین هاست. ببن بلدچی چقدر خوب راه می رود. همین کار را هم کردیم. فضای عجیبی شده بود ، چون این بار علاوه بر باران تیر و فشنگ ، ترکش های خمپاره هم بر سرمان می بارید. اردلان کمی که نفس تازه کرد ، همپای من با پای برهنه توی لجن زار شروع به دویدن نمود. خود را که به بلم رساندیم ؛ اگر چه کار تمام نشده بود ، اما احساس خوبی بهمان دست داد که می توانیم با جان سالم ، خود را از نیزارها و آبراه های منتهی ، به مقر خودمان برسانیم. به خصوص اینکه این مسیرها بلدچی مثل کف دست می شناخت. این اولین عملیات طولانی مسیری بود که در لیست عملیات های پهپاد جائی برای خود باز کرد و بعدها ابراهیم حاتمی کیا به سراغ مان آمد و با فیلم مهاجر آن را در سینمای دفاع مقدس ماندنی کرد. راوی : عباس مختاریان * * * * * رودست از نوع بسیجی ما توی چهار عملیات ، پنج هواپیمای خود را از دست داد بودیم. بچه ها همگی پکر بودند و هیچ خلبانی جرأت پرواز را به خود نمی داد. از اساتید خلبان فقط شهید زارعی ، حاج آقا عزیزی ، من و آقای صباغی مانده بودیم با کلی درخواست عملیاتی. بچه ها حتی در فرستادن تیم جلو هم روحیه شان را باخته بودند. این سقوط آخری که خلبانانش شهیدان شفیعی و زارعی بودند ، بدتر از همه حال ما را گرفته بود. چرا که برای اولین بار ؛ یکی از هواپیماهایمان به دست دشمن افتاد. یعنی از سال 1363 تا 1366 دقیقا سه سال ارتش عراق خبر نداشت که با همین هواپیمای قارقاری مزاحم ، چه بلاهائی سرشان آمده است !! چقدر هم کیفور شدند ؛ وقتی با آب و تاب آنرا توی تلویزیونشان ؛ نشان می دادند و به مردمشان فخر می فروختند که ما یکی از هواپیماهای جاسوسی ایران را ساقط کرده ایم. آنها حتی برای خودشان تفسیر می کردند این هواپیماها از پیشرفته ترین هواپیماهای جاسوسی است که ارتش اسرائیل آن را در اختیار ایران قرار داده است. هم به دلیل اینکه بخواهم به بچه ها روحیه بدهم و هم برای اینکه حال ارتش عراق را توی خوشحالیش بگیرم ، در غرب کشور به عنوان خلبان تیم عقب ، هواپیما را پرواز دادم و با سرعت به همراه برادر ایزدی خود را به خط جلو رسانده و خلبانی تیم جلو را هم بر عهده گرفتم. چند ویراژ که بالای سر عراقی ها رفتم ؛ این بار همه خط با آگاهی از عملکرد پهپادها ، شروع کردند به تیراندازی. جنگ افزاری نماند که دشمن با آن به طرف پهپاد شلیک نکند. پهپاد هم که انگاری بازی اش گرفته باشد ، گاه گاهی هم از دستم در می رفت و خودش را به باد می سپرد. عکسبرداری ام که تمام شد ؛ احساس کردم که برای بازگشت در آن حجم آتش به مشکل بر می خوردم. دل توی دلم نبود. نکند فردا شب این هواپیما را هم توی تلویزیون عراق نشان بدهند. زبان بسته هواپیما ، از توی رگبار گلوله های تیربارهای چهارلول و دو لول عراق همچنان پیش می تاخت که یهو به ذهنم رسید ، ارتفاع را کم کنم. بعد موتور را فول کردم و آن را انداختم توی اسپین. موتور افتاد به زوزه یعنی انگاری که مورد هدف قرار گرفته و در حال سقوط است. نقشه ام گرفت. چون تا هواپیما به این حالت افتاد ، تمام آتش ها فروکش کرد. ما پشت تپه ای بودیم که ارتفاعی حدود 70-80 متر داشت. هواپیما تا نزدیک 10-15 متری زمین که آمد ، آنرا به حالت عادل (Level) کردم و یک فرود انجام دادم و به راحتی او را روی زمین نشاندم. عراقی ها هم که باورشان نمی شد که فریب باشد ، توی رادیوشان اعلام کردند ؛ ما دومین هواپیمای جاسوسی ایران را هم زدیم . آنها حتی نام منطقه ای را که سقوط کرده بود اعلام کردند. همان شب ، رضا ارباب ، با نگرانی از جنوب با من تماس گرفت و پرسید : حمید چی شده ؟ جواب دادم : خیالت راحت، خبری نیست. رودست خوردند. با هیجان پرسید : رودست ؟! ... چه رودستی ؟! پاسخ دادم : وقتی دیدمت برایت می گویم. داستانش را تلفنی نمی شود گفت. راوی :حمیدآقاجانی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند .
-
2 پسندیده شدهچشمان دریایی اژدهای سرخ شروع پروازهای آزمایشی رادار پرنده KJ-600 با عملیاتی شدن نخستین ابر حامل چینی اگر چه نخستین هواگرد هشدار دهنده زودهنگای هوابرد (AWACS) دریاپایه توسط ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت ، اما بزودی دومین هواگرد تخصصی از این نوع که خارج از دو بلوک پیشگام هواپیما سازی ( ایالات متحده / روسیه ) طراحی و بکار گرفته خواهد شد ، پرنده KJ-600 است که هم اکنون دوره برنامه ریزی های لازم برای آزمایشهای بیشتر جهت بخدمت گیری در نیروی دریایی ارتش آزادیبخش چین پشت سر می گذارد . بنابر اعتقاد بر ناظران نظامی ، این هواگرد یک روگرفت مستقیم از رادار هشدادهنده E-2 هاوک آی نیروی دریایی ارتش ایالات متحده است که برای ایفای نقش هشدار زودهنگام بر روی 11 فروند از حامل های هواپیمابر عملیاتی این کشور و همچنین حامل هواپیمابر کوچکتر نیروی دریایی فرانسه مستقر و عملیاتی است . فلسفه طراحی این دوهواگرد از ابتدا بر غیر مسلح بودن بنا گذاشته شده ، اما سامانه های الکترونیک ، راداری ، جنگ الکترونیک ، ارتباط داده ای تخصصی که بدانها اختصاص داده میشود، به گونه ای است که به حامل های هواپیمابر ، امکان دسترسی به یک آگاهی موقعیتی بی نظیری را می دهد تا با سرعت و دقت هر چه تمام تر ، تهدیدات را کشف و شناسایی نمایند . علاوه براین ، چنین هواگردهایی ، قابلیت هدایت موشکهای هوا به هوای دوربرد را با استفاده از حسگرهای قدرتمند خود به اسکادران های مستقر بر روی حامل های هواپیمابر خواهند داد . با این حال ، kj-600 تنها یک نمونه از چند هواگرد جدیدی است که در کنار پرنده های بدون سرنشین پنهانکار در آینده به نیروی هوایی و دریایی چین ملحق میشوند ، چرا که به گفته منابع آگاه ، پکن درصدد است تا نسخه تخصصی از جتهای جی-15 را که برای ایفای نقش های خاص مدرنیزه شده است را بر روی ابر حامل خود بکار گیرد . بدین ترتیب ، با ورود این رادار پرنده به خدمت و عملیاتی شدن سامانه مغناطیسی پرتاب هواگردها از روی ناوهواپیمابر ( منجنیق ) تایپ 002 ، چین به دومین کشوری مبدل میشود که به مانند شناورهای کلاس جرالد فورد از این فناوری استفاده می نماید . با این وصف ، گفته میشود که حامل های آینده نیروی دریایی چین ، یعنی تایپ 003 با سامانه رانش هسته ای نیز به این فناوری مجهز خواهد شد تا نه تنها بتواند تعداد بیشتری kj-600 را حمل کند ، بلکه قابلیت به دریا بردن جنگنده ای سنگین تری را در اختیار داشته باشد ( که به معنای حمل سوخت و مهمات بیشتر و به تبع آن برد بیشتر برای هواگردهای رزمی چینی است ) . علاوه براین ، عملیاتی شدن kj-600 مزیت های قابل توجهی را به نیروی دریایی ارتش چین ، در مقایسه با شناورهای مشابه خود یعنی کلاس الیزابت بریتانیایی ، کوزنتسف روسی و ویکرامادیتا هندی ارائه می کند . تمامی این شناورها ، سکوهای ارزان قیمت حامل بالگردهای مجهز به رادار هستند که بردکمتر و حسگرهای ضعیف تری را حمل می کنند و قابلیت ایجاد آگاهی موقعیتی کافی را در محیط پرخطر فعلی نخواهند داشت . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1-بن پایه 2- خبرمرتبط -- کوسه های الکتریکی برای اژدهای دریایی رونمایی از جتهای ویژه جنگ الکترونیک &J-15D/J-17 3- به این نکته دقت کنید ... 4- سرنوشت رادار هشدار دهنده زودهنگام بومی ایران ( روی پیکربندی ایران -140 ) به کجا انجامید ؟!!!
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا انتقال انرژی خورشید از فضا به زمین نیروی هوایی ایالات متحده قصد دارد تا در سال 2024 آزمایش های انتقال انرژی خورشیدی را آغاز کند آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی (AFRL) در حال توسعه پروژه ای به نام SSPIDR (Space Solar Power Incremental Demonstrations and Research، تحقیق و اثبات پیشرفت انرژی خورشیدی فضایی) است. هدف این پروژه به بلوغ رساندن فناوری مورد نیاز برای دریافت انرژی خورشید در فضا و تاباندن آن به زمین است. مقامات نیروی هوایی می گویند این توانایی، برتری قابل توجهی در میدان رزم خواهد بود. اطمینان از اینکه پایگاه های عملیاتی رو به جلو انرژی مورد نیاز خود را حفظ کنند یکی از خطرناکترین بخش های عملیات های نظامی زمینی است. کاروان ها و خطوط تامین، اهداف اصلی دشمنان هستند. با اینکه نیروگاه های خورشیدی زمینی راه حل جذابی به نظر می رسند ولی سطح، اندازه صفحات جمعکننده و آب و هوا عملکرد آنها را محدود می کند. اما اگر پنل ها در فضا باشند می توانند با دسترسی بی حد و حصر به پرتو های خورشید، انرژی مورد نیاز را بدون وقفه تامین کنند. رویای AFRL، ماهواره های جمعآوری نور خورشید مجهز به کاشی های ساندویچی است که انرژی خورشیدی را به انرژی فرکانس رادیویی (RF) تبدیل کنند و آن را به سمت زمین بتابانند. سپس در زمین، آنتن های گیرنده این انرژی RF را به انرژی قابل استفاده تبدیل کنند. SSPIDR مجموعه ای از آزمایش های زمینی و هوایی است که به بلوغ تکنولوژی مورد نیاز برای این کار کمک می کند. برای مثال یکی از آزمایش های SSPIDR به نام Arachne قرار است تبدیل انرژی و تاباندن آن در فضا توسط یک کاشی ساندویچی ساخته شده توسط شریک پروژه، Northrop Grumman را تست کند. Arachne قرار است در سال 2024 به مدار زمین ارسال شود. همچنین، SSPIDR شامل آزمایش های SPINDLE و SPIRRAL است که به ترتیب استقرار مداری یک نمونه کوچک مقیاس از ماهواره تاباننده انرژی را تثبیت و روش های نگهداری دمای ماهواره در محدوده قابل کنترل را تست خواهند کرد. طبق برنامه ریزی ها، SPINDLE قرار است در سال 2023 از تاسیسات پرواز آزمایشی ایستگاه فضایی بین المللی Alpha Space ، که برای استقرار در خارج از ایستگاه فضایی بین المللی طراحی شده است، پرتاب شود. هم اکنون نیز تعدادی از تحقیقات انرژی خورشیدی فضایی بالای سر ما در حال پرواز هستند. آزمایش پرواز ماژول آنتن فرکانس رادیویی فوتوولتائیک (Photovoltaic Radio-frequency Antenna Module Flight Experiment) یا PRAM-FX در ماه می سال 2020 از هواپیمای فضایی رباتیک X-37B نیروی فضایی ایالات متحده به فضا پرتاب شد. PRAM-FX انرژی را به زمین نمی تاباند اما به محققان کمک می کند تا میزان کارایی تبدیل نور خورشید به RF توسط کاشی های ساندویچی را بسنجند. مطالعه اخیر نشان داد که بازده اولیه امیدوار کننده است. ترجمه از نوشته Mike Wall در سایت space.com
-
1 پسندیده شدهداریوش سجادی، فعال رسانهای در برنامه زنده جهانآرا: آمریکایی ها ساعت ۴ صبح شبی که حاج قاسم ترور شد به من گفتند که گرای این ترور را از ریاستجمهوری ایران گرفتیم. اگر فقط همین فایل را برای کاخ سفید پخش کرده باشند که ظریف صراحتا می گوید با نبود مرد میدان (حاج قاسم) ما بهتر با آمریکایی ها کار می کردیم و توافق می کردیم بزرگترین گرا برای حمله و ترور حاج قاسم هست. پ. ن:پمپئو دیروز به همین فایل ظریف اشاره کرده و گفته با توجه به صحبت های ظریف حذف سلیمانی خوب بوده!!!
-
1 پسندیده شدهاین یک بحث گسترده است ، اول اینکه شما باید در زمان صلح ، یک پیش زمینه اطلاعاتی کامل از قابلیتهای فعلی دشمن داشته باشید ، ضمن اینکه آینده نگری کاملی در خصوص پیشرفتهای فناورانه آن در اختیارتون باشد ، که متناسب با آن تدابیر و راه کارهای متقابل را فراهم کنید . بعنوان مثال ، اگر درست یادم باشد ،عناصر مسلح شورشی در موصل برای غلبه بر آتش هوایی طرف مقابل یا پروازهای شناسایی ، دست به ایجاد یک رشته تونلهای به هم پیوسته کرده بود که نقل و انتقالات خودش را از دید دشمن پنهان کند که ضمن آن توان شناسایی طرف مقابل را هم به حداقل خود برسوند .
-
1 پسندیده شدهبسم ا... قویاً تخصصی در این حوزه نیست ولی یک نکته ای در خصوص باید یادآوری بشود ، نیروی هوایی در رزم شهری ، ضرورتاً متکی به قابلیتهای ISR هست (Intelligence, surveillance and reconnaissance) یعنی تا زمانی که سامانه های مربوط به اطلاعات جاسوسی ، نظارت و شناسایی وارد معرکه نشوند ، کاربردی برای عناصر هوایی در نبرد بر سر ایجاد سلطه بر یک بافت شهری قابل پیش بینی نیست ( چه بالگردها و چه بال ثابتها ) . شما اگر بتونید این قابلیت را از دشمن بگیرید یا سطح و مقیاس استفاده از آن را برای دشمن محدود کنید ، در کنار اجرای ضد تاکتیکها در حوزه های دیگر ، میشود میزان موفقیت کاربرد قدرت هوایی که متکی بر سه عامل فوق هست را مورد سنجش و ارزیابی قرار بدید .
-
1 پسندیده شدهسلام بنده که تخصصی ندارم ولی سوالتون خیلی کلیه ! اگه بتونید موقعیت اون شهر فرضی را بدید و برنامه و هدف را تعریف کنید و اون ابزار حداقلی را هم تعریف کنید شاید بشه بهتر وارد تحلیل شد..... ولی بطور کلی فریب دشمن کاهش آگاهی محیطی و حتی غافلگیری با همان ابزار های محدود برای مواقع لزومباید اولویت باشه مثلا اگر یک توپ ضد هوایی موجوده نباید تا آخرین لحظه از وجودش مطلع بشوند! پراکنده کردن نیروها و تجهیزات برای دوام در برابر بمباران شدید.....و حفظ پتانسیل برای درگیری با نیروی زمینی طرف حمله کننده. و جابجایی و تغییر موضع خاموش در سطح اون شهر مفروض....
-
1 پسندیده شدهخودروی بدون سرنشین (USV) جدید کره شرکت Hanwha Defense از توسعه موفیقت امیز خودروی بدون سرنشین جدید 6x6 خبر می دهد. این وسیله نقیله مسلح در کلاس خودروهای بدون سرنشین 2 تنی قرار میگیرد. سخنگوی این شرکت اشاره کرد: "این وسیله برای انجام عملیات های شناسایی، هدفگیری و مقابله با دشمن طراحی شده است. این پلتفرم مستقل از راه دور هدایت میشود ولی دارای هوش مصنوعی نیز هست." توانایی این سیستم (م: منظور هوش مصنوعی) شامل " ردیابی، کنترل مسیر، تشخیص موانع و برنامه ریزی مسیر بازگشت در صورت از دست دادن ارتباط است." این پلتفرم با یک موتور هیبریدی و مجهز به مسلسل بوده و قرار است تا سال 2027 به بهره برداری برسد. منبع Unmanned Surface Vehicles (USV) م: همان طور که میبینید بسیاری از کشور پتانسیل این نوع سیستم هارو درک کردند و در حال توسعه نمونه هایی می باشند. شاید امروزه این سیستم ها عجیب و غیر کاربردی به نظر بیان اما تا چند سال پیش هم پهپاد ها هم در حد یک شوخی بودند
-
1 پسندیده شده((رنگ رخسار خبر می دهد از سر درون)) وقتی در مقابل خارجی ها تا بناگوشش لبخند ملیح داره و در مقابل ایرانی ها اخم و عصبانیت در صورتش داره خیلی چیز ها را مشخص میکنه احتیاجی به این فیلم ها و مصاحبه ها هم نیست. امام خمینی : «... ضربه های مهلکی که به کشور مظلوم ما در این پنجاه سال اخیر از دانشگاهها و اساتید منحرفی که با تربیت غربی بر مراکز علم و تربیت حکمفرما بودند وارد آمد از سرنیزه رضاخان و پسرش وارد نشد... ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت...». حقیقت تلخ بهتر از یک دروغ شیرین است.شرمنده اگه دوستان ناراحت می شوند. خیلی حرف ها هم هست که نمیشه گفت درباره ی این جماعت ولی واقعیت بودنش قطعی هست.
-
1 پسندیده شدهاین لینک مصاحبه برای کسانی که می خواهند تحلیل بکنند . https://mega.nz/file/3LgTnKbb#tns8v15TIzTjY-cV5p5vCnQ19FJ7XgDUS2sFxy8m-gM
-
1 پسندیده شدهاینفوگرافی شمار حضور نیروهای خارجی در افغانستان، ملیت این نیروها و بزرگترین کشورهای مشارکتکننده جو بایدن رئیس جمهور آمریکا 25 فروردین با اعلام تعویق 5 ماهه خروج نیروها از افغانستان گفت که این نظامیان آمریکایی تا پیش از فرارسیدن بیستمین سالگرد حملات 11 سپتامبر (20 شهریور) خاک افغانستان را ترک خواهند کرد.
-
1 پسندیده شدهطرح، نقشه و ساختار شهری طرح، نقشه و ساختار مناطق شهری و شکل قرار گرفتن ساختمانها و خیابان ها ی آن ، اهمیت زیادی در نحوه ی طرح ریزی و هدایت عملیات نظامی دارد.طرح فضای شهر از روی نقشه شهر ، عکس هوایی ، عکس ماهواره ای و یا از روی ماکت مشخص می شود. نقشه شهر معرف بافت شهر است. بافت شهر تنیده ای است از ساختمانها که به طورفشرده و یا غیر فشرده و غیر منظم و یا منظم در محدوده کوچکترین واحد تقسیم شهر، یعنی بلوک ها و محلات شهری، جایگزین شده و سیمای جغرافیایی ویژه ای به شهر داده است .نقشه شهری که به عنوان عامل مهم تاثیر گذار روی بافت شهرعمل می کند به کونه هایی مختلف دیده می شود. 1- نقشه نامنظم نقشه ایست در طرح و تنظیم آن اندیشه انسانه به کار گرفته نشده ، بلکه تکوین شهر اتفاقی انجام گرفته و راهها ، خیابانها و کوچه های تنگ آن با پیچ و خم هایی با هم جوش خورده اند. اکثر شهرهای اروپایی در قرون وسطی چنین نقشه ای داشتند. تاثیر نقشه نامنظم بر عملیات نظامی طرح ریزی و اجرای عملیات حمله به شهرهای دارای طرح نامنظم ، بالاخص در مرحله تصرف شهر ، با مشکلات زیادی همراه بوده و نامنظم بودن طرح شهر موجب تجزیه و پراکنده شدن نیروهای حمله کننده گشته و متقابلا نیروهای دفاع کننده می توانند از ویژگی نا منظم بودن طرح شهر و تهیه طرح های از قبل آماده شده برای آسیب به نيروهاي حمله كننده وارد نمایند. در عملیات موصل ( 2016-2017) تصرف بخش شرقی که از طرح شهر سازی جدید استفاده شد 3 ماه بطول انجامید اما در بخش غربی که منطقه ی موصل قدیم در آن واقع شده عملیات تصرف و پاکسازی 6 ماه بطول انجامید که بخشی از آن بدلیل وجود طرح های نامنظم شهری بود 2- نقشه شطرنجی برخی از شهر ها به شکل شطرنجی ساخته شده که اغلب دارای دو راه اصلی متقاطع و راهها و کوچه هایی به موازات آنها بودند . در دوره ساسانیان شهر جندی شاپور به گونه ای شطرنجی ساخته شد . در شهرهایی با طرح شطرنجی ، جابجایی وسایل نقلیه جز در تقاطع راهها که زوایا ی 90 درجه را تشکیل می دهند به آسانی انجام می شود.در بین شهر های ایران شهرهای فریمان و سلماس نقشه شطرنجی دارند. سلماس از اولین شهر های شطرنجی ایران تاثیر نقشه شطرنجی بر عملیات نظامی طرح شطرنجی ، سهولت کنترل و هدایت نیروها در عملیات حمله و دفاع را ایجاد می کند . اقدامات کنترلی در عملیات تهاجمی با تعیین خطوط حد کاملا مشخص و مستقیم و موازی یکدیگر و خطوط خیز منظم و مستقیم و عمود بر خطوط حد جانبی یگانها که عمدتا در امتداد خیابانهای شهر انتخاب میگردند، امکانات کنترل و هدایت یگانها در حین عملیات را به خوبی فراهم می نماید. 3- نقشه شعاعی پالمانوا ( ایتالیا ) تاثیر نقشه شعاعی بر عملیات نظامی نیرو های حمله کننده به شهرهای دارای نقشه شعاعی ، اگرچه با مشکلات حمله به شهرهای نا منظم مواجه نمی باشند اما به دلیل شکل شعاعی مناطق ساختمانی ، پاکسازی هر منطقه به تغییر گسترش یگانهای مانوری نیازمند است که این امر مشکلات زیادی برای هدایت عملیات را به همراه خواهد داشت . نیروهای مدافع از مزیت کنترل مناسب واحدهای دفاعی در کلیه جهات شهر برخوردار می باشند و می توانند با ایجاد سد موانع متوالی در امتداد خیابانها حرکت دشمن را متوقف یا کند نموده و دسترسی او به میادین اصلی شهر را با مشکل جدی مواجه نمایند. 4- نقشه کوچه شهری یا طولی این طرح الزاما در زمینی با سطح جغرافیایی هموار و بدون عارضه پیاده می شود و اولین بار در سال 1894" آرنور و سوریا " در نزدیکی مادرید شهرکی در چنین طرحی ساخت . شهر بندر انزلی تاثیر نقشه طولی بر عملیات نظامی نیروهای حمله کننده ، برای تصرف شهرهایی با نقشه طولی ، عموما مجبور به آرایش نیروهای خود در عرض کم می باشند در حالی که مدافعین مواضع دفاعی خود را در خطوط متوالی سازمان داده و پیشروی نیروهای حمله کننده را متوقف یا کند می نماید. فشردگی و پراکندگی ساختمانها واثر آن روی عملیات نظامی ساختمانها در مناطق شهری صرف نظر از نوع نقشه شهر می تواند به صورت فشرده یا پراکنده در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند . میزان فشردگی ساختمانها در مناطق مرکزی شهرها بسیار بیشتر از قسمتهای حاشیه ای شهر است پراکنده بودن ساختمانها ، میدان تیری برای آنها ایجاد نموده و کاربرد سلاحهای تیمه سنگین وسنگین را افزایش می دهد . در حالی که فشرده بودن ساختمانها شرایط رزم نزدیک را فراهم می کند . مناطق دارای ساختمانهای بلند( آپارتمانی ) و هم ارتفاع به دلیل فشرده بودن ساختمانها ، میزان دید و تیر محدود می گردد و مزیت دید و تیر نیز موثر به ساختمانهایی که در فضای بازی در اطراف خود دارند منحصر می گردد. از طرفی عرض واگذاری به یگانهای عمل کننده د راین مناطق کاهش می یابد . مناطقی که ترکیبی از ساختمانهای با ارتفاع کوتاه و ساختمانهای بلند را ارائه می نماید استفاده از دید و تیر ساختمانهای بلند در چنین مناطقی مزیت قابل توجهی برای هر یک از دو طرف که چنین ساختمانهایی را در اختیار داشته باشند ، ایجاد می نماید و اجرای عملیات د ر سایر مناطقی که زیر دید و تیر ساختمانهای بلند قرار دارند را تسهیل می نماید . میزان استحکامات ساختمانها و اثر آن روی عملیات نظامی ساختمانهایی که از مصالح مستحکم نظیر بتن آرمه ساخته شده اند ، مواضع دفاعی محکمی را د رمقابل اثر آتشهای دشمن فراهم می نمایند و متقابلا ساختمانهایی که از مصالحی چون خشت و گل و یا چوب ساخته شده اند ، به دلیل مقاومت کم و یا قابل اشتعال بودن ، مواضع دفاعی مناسبی محسوب نمی گردند. زیر ساختهای شهری زیر ساختهای شهری به آن دسته از سیستمهای گفته می شود که از ساکنان شهری واقتصاد آنها پشتیبانی می کند وزمین فیزیکی را به جامعه شهری پیوند می زنند نابودی کنترل باحفاظت زیر ساختهای حیاتی می تواند دشمن را ازدست یابی به منابع بالقوه پشتیبانی جدا کند . دشمنی که در یک منطقه شهری فعالیت می کند ممکن است بر آب برق و منابع سوخت این منطقه برای از نیروهای خود متکی باشد . این امر به ویژه هنگامی که پایگاهها با تاسیسات او در منطقه شهری یا نزدیکی آن قرار گرفته باشد درخور توجه تر است . شاید جدا کردن دشمن از این منابع او را وادار کند تا برق آب سوخت خود را بیرون از منطقه تولید حمل ومنتقل نماید در این صورت شاید دشمن برای انتقال آماد به جاده ها پایگاههای هوایی خطوط گشتی رانی و خطوط راه آهن متکی باشد کنترل این گلوگاههای حیاتی حمل نقل ممکن است دشمن را از تجدید آماده نیرو های خود محروم کند .همچنان این احتمال وجود دارد که کنترل تاسیسات مهم رادیویی تلویزیونی ورسانه ای نیز او را از توده مردم جدا کند . توده مردم خود منبع بالقوه پشتیبانی اند. تأثیر بر عملیاتهای آینده نابود کردن یا از توان انداختن هر یک از زیر ساختهای شهری ممکن است بر عملیاتهای آینده و ساکنان آن منطقۀ شهری تأثیر گذارد. نابود کردن زیر ساختهای شهری در نخستین مراحل عملیات، شاید فرماندهان را ملزم کند تا وظایفی همچون تعمیر و نگهداری، پاک سازی و راه اندازی این زیر ساختها را در مراحل بعدی بر عهده گیرند. ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهبه نظر میاد که همین شرایط برای ایران در جنگ فعلی سوریه هم رخ داده یعنی بیشتر بی عملی ما از سر عدم خواست سوری ها میاد تا تصمیمات ویا صبر ما ما هم باتوجه به رفتار سوری ها سیاست صبر استراتژیک رو در پیش گرفتیم تا در لحظه ای که اسرائیل تصمیم به جنگ تمام عیار می گیرد دستمون پر باشد از این بابت حسابی روی تقویت زیرساخت و تجهیزات در سوریه داریم کار می کنیم و حزب الله دیگری رو داریم پایه گذاری می کنیم از یک سمت دیگر جنگ سوریه و نبرد برای آزادی زمین های اشغال شده، ارتش سوریه را از ان وضع تاسف بار بیرون آورده و کمی طرز فکر هاشون رو عوض کرده به هرحال از محاصره دمشق تا آزادی حلب و رسیدن به ادلب راه دشواری بود در مجموع ایده رهبری که گفت سوریه را خود سوری ها باید آزاد کنند درست ترین اقدام بود و در انتهای این مسیر پر دل و خون، سوری ها محوری مستقل از مقاومت خواهند شد و ارتش همیشه بازنده نخواهند بود در تکمیل این صحبت از دید مفسر اسرائیلی عدم پاسخ ایران از این بابت هست که ایران نمی خواهد در برنامه بلند مدتش خللی وارد شود و تمرکزش را از دست دهد اسرائیل شیطنت می کند ولی حدش عدم تحریک ایران و گرفتن تلفات است. Emanuel (Mannie) Fabian https://twitter.com/manniefabian/status/1344404111169642496
-
1 پسندیده شدهتبلیغات روس ها خیلی جالبه.حیف که نیروهای ما( حالا به دلایلی) با وجود کارهای مختلفی که کردن ، در کار تبلیغات و رسانه عملیات هاشون به شدت ضعیفن و هیچ گونه فیلم و میکس خفنی از عملیات های ما در سوریه و عراق موجود نیست یا خیلی کمه واقعا جای ناامیدی داره.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... یکی از مشکلات ما این هست که قصد نداریم قبول کنیم که وجود قدرت هوایی ، چقدر ممکن هست در زمان صلح برای کسب آمادگی برای زمان جنگ ، موثر و مفید باشد و اینکه حوزه قدرت هوایی تنها به جنگنده های رزمی و مهمات محمول انها محدود نشده و نمی شود و اینکه رادارهای زمین پایه ، هر قدر قدرتمند ، باز هم بدلیل انحنای کره زمین و وجود پستی و بلندی ، محدودیتهای مشخص را در مدلهای مختلف دارند . با این مقدمه ، و علم به اینکه نیروی هوایی ایران ، یکی از نیروهای پیشکسوت در کاربرد پرنده های جاسوسی الکترونیک در منطقه هست ( نسخه های 707 و سی-130 ) که حداقل یکبار ، اپراتورهای مستقر در این هواپیماها ، دستور اجرای حمله هوایی را به نیروی هوایی عراق برفراز منطقه عمومی عملیات والفجر8 دادند ( به قصد به دام انداختن جتهای عراقی در دام شبکه پدافند / هرچند طرف عراقی متوجه این مساله شد و دستور را لغو کرد ) نقشه ذیل تنها یک ایده ذهنی هست برای مسیر حرکت هواگردهای شناسایی / الینت ما برای ایجاد اشراف اطلاعاتی معتقدم که منطقه سفید رنگ برای ما یک "دلتای اطلاعاتی " هست که اگر پرنده های مناسب ( پهپادهای ما فعلا قابلیت حمل سامانه ها و مداومت پروازی لازم را دراین زمینه ، ندارند ) سرنشین دار وجود داشت قادر بودیم بصورت مداوم ان را پایش کنیم ، نه تنها میزان غافلگیری ما در یک عملیات آفندی از سمت دشمن پایین می آمد ، بلکه حداقل اشراف اطلاعاتی را روی عملیات نظامی ترکها ، سعودی و اسراییل داشته باشیم . بدلایل مختلف از جمله توافق کشور تحویل دهنده اس-300 با تل آویو ، هیچ تحرکی بر ضد اسراییل با استفاده از این سامانه صورت نمی گیرد ( حداقل تا حالا ) پس اتکاء روی اس-300 که هنوز در کنترل عملیاتی روسهاست ، منطقی نیست شبکه دفاع هوایی سوریه ، چالش جدید یا ادامه روند گذشته تا زمانی که فضای هوایی سوریه ، بطور کامل دست حریف هست ( ماشا... همه کشورها از ترکیه و اسراییل و آمریکا و فرانسه و بریتانیا و آلمان و ... حضور دارند ) ارسال رادارهای منتسب به ما توجیه نظامی ندارد و به نظرم بیشتر شبیه به گوشت دم توپ برای نیروی هوایی عبری هست . ضمن اینکه برای ایالات متحده بهترین فرصت هست که در خارج از محدوده سرزمینی ایران ، با اطمینان بیشتری دست به عمل بزند . پی نوشت : قدرت هوایی ، هیچ جایگزینی ندارد ....
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بزرگ و بخشایشگر همه جای جهان در مقیاسهای بزرگ مانند هم است. همگن بودن جهان ایجاب میکند که زمین جایگاه ویژهای در عالم ندارد و در مقیاسهای خیلی بزرگ، جهان یکنواخت است.سنگبنای کیهانشناسی نوین بر این باور استوار است که «مکان ما در جهان به هیچ عنوان ویژه نیست». این عقیده به اصل کیهانشناختی معروف است و یک ایدهی قدرتمند و در عین حال ساده بهحساب میآید. جالب این است که برای مدتی طولانی از تاریخ تمدن بشر، تصور بر این بود که ما موقعیتی بسیار ویژه در این جهان داریم و معمولاً خودمان را در مرکز عالم میپنداشتیم. در حالی که این گونه نیست. بخش کوچکی از جهان برای ما قابل مشاهده است. بخش از این جهان دور دست برای ما قابل مشاهده است و امکانات رصد کیهانی ما آنها را ثبت می کنند. بخشی دیگر به علت انبساط پسا مه بانگ همچنان نورشان در راه هست که به دید ما برسد و البته ما اگر با سرعت نور و برای مثال تا میلیارد ها سال در تلاش باشیم که به آنها برسیم به علت انبساط جهان شاید هیچ گاه این اتفاق صورت نپذیرد. اما سوال مهم این است که جایگاه ما در کجای این جهان هستی است؟ وسعت جهان قابل مشاهده برای ما یک محیط کروی با وسعت 93 میلیارد سال نوری است! ( هر سال نوری فاصله ای است که نور در زمان یک سال طی می کند) که البته انتهای این جهان برای ما سراب گونه و غیرقابل تصور است. بعلت طولانی بودن زمان رسیدن نور ممکن است بسیاری از اجرام قابل مشاهده تاکنون نابود و یا به بعلت انبساط جهان بسیار دورتر شده باشند. تخمین زده میشود که تعداد کهکشانهای عالم ۳۵۰ میلیارد و تعداد گروههای کهکشانی ۲۵ میلیارد و تعداد ابر خوشهها نیز ۱۰ میلیون عدد باشد. کهکشان ها بصورت ابرخوشه های کهکشانی در شبکه کیهانی توزیع شده اند. ابر خوشه های بزرگترین ساختار کشف شده جهان بعد از خود کیهان هستند و شامل گروه ها و خوشه های کهکشانی هستند. یک مجموعه ابر خوشه ای ( هر پارسک بیش از ۳٫۲ سال نوری میباشد) ما در ابرخوشه بسیار بزرگ لانیاکیا هستیم که کهکشان راه شیری در آن قرار دارد. این ابرخوشه ۵۲۰ میلیون سال نوری قطر دارد و شامل صدهزار کهکشان میشود. راه شیری در یکی از دورترین شاخکهای(خوشه های) آن قرار گرفته است. ابرخوشه لانیاکیا که راه شیری نیز در آن قرار دارد و کهکشان راه شیری بی انتهای مان آن نقطه کوچک قرمز است! منظومه شمسی در یک کهکشان به احتمال زیاد مارپیچی میله ای قرار دارد. در آسمانی صاف و تاریک و به دور از آلودگی نوری، این کهکشان به صورت نوار شیری رنگی در پهنهٔ آسمان دیده میشود. به همین جهت نام آن راه شیری نامیدند. راه شیری بعد از کهکشان اندرومدا بزرگترین کهکشان در گروه محلی است. اندرومدا خود نزدیک ترین کهکشان به کهکشان راه شیری است و پیش بینی می شود که تا چند میلیارد سال دیگر با کهکشان راه شیری برخورد کند که البته این برخورد فقط بصورت یک ترکیب شدن است نه بیشتر! گروه محلی یا خوشه محلی خود بخشی از ابر خوشه لانیاکیا است که شامل حدودا 54 کهکشان است. کهکشان راه شیری با وجود گستردگیاش، تنها یکی از صدهزار کهکشان جهان اطراف ما می باشد. کهکشان راه شیری و جایگاه منظومه شمسی مان ما در طول شب در نگاه خود یک آسمان بی انتها و بسیار بزرگ را می بینیم. بگذارید نگاه تان را عوض کنم. کاملا اشتباه تصور میکنید. ما فقط یک بخش کوچک از کهکشان راه شیری را می توانیم با چشم غیر مسلح ببینیم که در تقسیم بندی های کیهانی به کمربند گولد مشهور است. همه ستارگان قابل مشاهده با چشم غیر مسلح در آسمان شب در حلقه زرد هستند. اما اگر یک درجه دیگر نگاه مان را کوچک کنیم به منظومه شمسی می رسیم. منظومه شمسی اجرام و سیاراتی هستند که بدور سیاره ی مادر یعنی خورشید در حال چرخش هستند و البته نیاز به توضیح زیادی ندارد و همه به اندازه کافی از آن شنیدید. ولی خب شاید بعد دیدن ارقام 93 میلیارد سال نوری منظومه شمسی در نگاهتان کوچک به نظر آمده و این سوال برایتان پیش آمده باشد که آیا روزی می شود این فاصله را طی کرد و به ماورای تصورات کیهانی مان در میلیارد ها سال نوری رسید؟ خب یک مثال ساده شاید چشم اندازی از یک سفر فضایی را برایتان روشن تر کند. کاوشگر ویجر 1 بعنوان دور دست ترین ساخته دست بشر از سیاره زمین شناخته می شود. در ۵ سپتامبر ۱۹۷۷ توسط ناسا به فضا پرتاب شد و پس از 25 سال توانست ۲۱٫۲۸۹ بیلیون کیلومتر را طی کند و از منظومه شمسی خارج شود و اولین ساخته دست بشر نام گیرد که توانسته وارد شدن فضای بین ستاره ای شود! این کاوشگر با پیل هسته ای موفق شد مدت زمان طولانی را دوام بیاورد و در واقع برای ما از این فراتر تا این لحظه امکان پذیر نیست. ناسا تخمین میزند که حدود ۳۰۰ سال طول خواهد کشید تا وویجر ۱ به ابر اورت برسد و حدود ۳۰٬۰۰۰ سال طول خواهد کشید تا از آن عبور کند و البته تا چهل هزار سال دیگر به هیچ ستارهای نزدیک نخواهد شد! البته که ارتباطش تا همین حالا هم قطع شده محسوب می شود. شاید تا این لحظه عمق مطلب را درک کرده باشید! آخرین تصویر ویجر1 در هنگام خروج از منظومه شمسی به زمین معروف به نقطه آبی اما خب برسیم به کوچکترین واحد کیهانی خودمان یعنی کره زمین! ما با تمام تاریخ و فرهنگ و جنگ ها و امید ها و خاطرات و افتخارات و شکست ها و انقراض ها و تولدهایمان و همه و همه در این کره خاکی کوچک قرار داریم که در کیهان به یک دانه شن هم شبیه نیست. غرورمان ابعاد کوچک مان را پنهان کرده و گرنه نژاد پرستی و فقر و زیاده خواهی و جنگ در کیهانی با این عظمت و البته وجود تعداد نامشخص کیهان دیگر مضحک و دور از عقل است. سیاره زمین در دنیای بزرگی قرار داد که ممکن است بی شمار سیاره ی قابل زیستن در آن موجود باشد و ما تنها مخلوقات هوشمند آن نباشیم پ ن: 1- اگر روزی یک فرازمینی از شما آدرس کیهانی تان را خواست این گونه بگویید: "یک انسان از کیهان- ابرخوشه لانیاکیا- ابرخوشه دوشیزه - گروه کهکشانی محلی- کهکشان راه شیری- بازوی شکارچی- کمربند گولد- حباب محلی- ابر میان ستاره محلی- منظومه شمسی- کره زمین- قاره آسیا- خاورمیانه- کشور ایران- استان..." 2-
-
1 پسندیده شدهچند نمونه از صدها پستی که در باب حوزه قدرت هوایی در میلیتاری ارسال شد در حقیقت این تحلیل شما شاید منطبق بر واقعیت نباشد ، جنابعالی ، مبحث ماهیت بازدارنده بودن جنگ افزارهای موشکی را با مبحث تدافعی بودن موشک ( که چنین چیزی نیست ) ترکیب کردید و نتیجه اشتباهی را بدست آوردید . موشک به شکل ذاتی یک سلاح تهاجمی هست ( هم در جنگ دوم و هم در جنگ ایران و عراق و هم در جنگ خلیج پارس 1991 از موشک برای دهشت افکنی در میان عقبه دشمن استفاده شد ) البته این آمارها ( جنگ شهرها ) صرفاً برای کسانی که بدنبال تحلیل درست هستند ، جالب هست ولی برای یکسری دیگر ، صرفاً یک مشت عدد درزمان صلح . مشخصاً هیچ کسی بطور کامل توانایی موشکی را زیرسئوال نبرد ولی یادمان باشد ، سرمایه گذاری روی نیروی موشکی ناشی از تجربه تلخ ما مقابل عراق بود ( ایجاد بازدارندگی درست در مقابل دشمنی که مسلح به همین سلاح ، ، عمق خاک ما را تهدید می کرد اما سئوال اینجاست که بعد از پایان جنگ ما با عراق ، و با کمی نگاه به جلو ، بعد از شکست صدام در جنگ با متحدین ( که به شکل جالبی نوعی تقابل میان نیروی هوایی و نیروی موشکی بود و نتیجه آن هم کاملاً واضح وجود دارد ) آیا ماهیت تهدید برای ما تغییر نمود یا خیر . تحلیل شماره یک : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نکرد ، خوب ، سرمایه گذاری یک جانبه روی نیروی موشکی عاقلانه ارزیابی می شود . تحلیل شماره 2 : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نمود ، چرا باز هم به دنبال ایجاد یک بازدارندگی سخت افزاری تک پایه ای رفتیم ؟؟؟ باید به این سئوال ( تحلیل شماره 2) به شکل منطقی پاسخ داده شود . نکته جالب ، حتی عراق هم بعد از سال 1982 متوجه شد که صرفاً حمله با موشک به عقبه ایرانی ها ، نمی تواند چاره کار باشد ، پس بسرعت تقویت نیروی هوایی و تغییر استراتژی ها و تاکتیک ها را در دستور کار خودش قرار داد . ------ یک مقاله در ژورنال قدرت هوایی ( احتمالاً بهار 1997) . آن را مطالعه کنید ، یکسری مطالبش قابلیت ترجمه را ندارد ولی دید جالب توجهی را از یک سرهنگ نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در ارتباط با ماهیت نگاه به نیروی هوایی در ایران و عراق در اختیار خواننده می گذارد که خالی از فایده نیست . و بعد ................... مهر ماه 1398 - وزیر محترم دفاع ، امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع: دستاوردهایی خواهیم داشت که باعث بهت دشمن است