برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 5 تیر 1400 در پست ها
-
6 پسندیده شدهبسم الله الرّحمن الرّحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بخش سوم: با وجود توضیحات پیشین، هیچ کدام از مسلسلهای دستی که در نیروهای نظامی/امنیتی/شهربانی ایران در آن دوران بکار گرفته شده بودند نتوانستند معروفیت مسلسل یوزی (UZI) ساخت اسرائیل را به دست آورند. ایران موجودیت اسرائیل را در سال ۱۹۴۹ به رسمیت شناخت (اسفند ۱۳۲۸ بصورت دو فاکتو - مترجم) و به دنبال آن روابط اقتصادی و نظامی نزدیکی با این کشور برقرار نمود. در سالهای دهه ۱۹۶۰ میلادی، شاه برنامه گسترده ای را برای ایجاد تحول در نیروهای نظامی ایران آغاز نمود. به عنوان بخشی از این برنامه، سرلشکر طوفانیان که مسؤولیت خریدهای خارجی برای نیروهای نظامی ایران را بر عهده داشت به کمک سرهنگ نیمرودی که وابسته نظامی اسرائیل در ایران بود قراردادی را با صنایع جنگ افزاری اسرائیل (Israel Military Industry-IMI) برای خرید و تحویل مسلسل یوزی در سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۶ امضاء نمود (قرارداد دیگری نیز پس از جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ برای خرید حداقل ۶۰۰۰ قبضه دیگر مسلسل یوزی منعقد شد - مترجم): باوجود اینکه سری نخست یوزیهای تحویلی به ایران قنداق چوبی ثابت داشتند، بیشتر سریهای تحویلی دارای قنداق فلزی و تاشو بودند. مسلسلهای یوزی که از سوی ایران سفارش داده شده بودند علاوه بر حک شدن نشان IMI بر روی بدنه، دارای نشان شاهنشاهی، شماره سریال ساخت، و یگان بکارگیرنده به زبان فارسی نیز بودند. همچنین از نکات جالب توجه درباره یوزیهای تحویلی به ایران این بود که برخی دارای برگه ناظم آتش با توضیحات به زبان فارسی و برخی به زبان انگلیسی بودند: ایران همچنین به همراه خود مسلسل، ملحقات آنها شامل صدا خفه کن را نیز از اسرائیل خریداری نمود: همچنین یک ویژگی منحصر به فرد مسلسلهای یوزی سفارش ایران دارا بودن جایگاه نصب سرنیزه در آنها بود که به سفارش ایران برای استفاده در رژه های نظامی روی آنها پیش بینی شده بود: در طول چند سال، هزاران دستگاه مسلسل یوزی به ایران وارد و مورد استقبال یگانهای بکارگیرنده آن شامل نیروهای ویژه نیروی زمینی ارتش (نوهد)، تکاوران نیروی دریایی، نیروهای شهربانی و نیز ژاندارمی قرار گرفت. با ورود مسلسل یوزی به ایران، به جز شمار محدودی مسلسل M3، همه مسلسلهای دستی پیشین از رده خدمت در نیروهای نظامی/ امنیتی/ شهربانی خارج شدند. (همانگونه که در تصاویر و خبر زیر مشاهده می کنید، مسلسل یوزی همچنان در خدمت نیروهای نظامی و امنیتی کشورمان قرار دارد - مترجم): ادامه دارد …..
-
4 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بخش دوم در سالهای دهه ۱۹۵۰ میلادی و به ویژه پس از رویدادهای تابستان ۱۹۵۳ (اشاره به ماجراهای مصدق و شاه در مرداد ۱۳۳۲ - مترجم)، دو گونه مسلسل دستی جدید به خدمت نیروهای نظامی و انتظامی ایران درآمدند. گونه نخست مسلسلهای آلمانی MP40 غنیمتی با کالیبر ۱۹*۹ میلی متر و گونه دیگر مسلسل M3/M3A1 با کالیبر ۰/۴۵ (۱۱/۴ میلیمتری) مازاد ارتش ایالات متحده آمریکا بود. هر دو این مسلسلها از سوی دولت آمریکا در اختیار ارتش ایران قرار گرفتند: با توجه به محدود بودن شمار مسلسلهای تحویلی، اولویت نخست برای استفاده از آنها گارد شاهنشاهی ایران در نظر گرفته شد، ولی بر اساس تصاویر موجود تیپ ۵۵ ویژه نیروهای هوابرد ارتش شاهنشاهی هم از دارندگان این مسلسل ها بوده اند: (بر اساس تصاویر موجود در رسانه های آن زمان، مسلسل استفاده شده در ترور شاه در کاخ مرمر توسط سرباز وظیفه رضا شمس آبادی نیز همین مسلسل آمریکایی M3 بوده است - مترجم): مسلسل دستی دیگری که در این دوران به کشور وارد شد، مسلسل ۱۹*۹ میلیمتری فرانسوی MAT49 بود که بعدها در جریان ترور سرلشکر ضیاءالدّین فرسیو در سال ۱۹۷۰ (۱۸ فروردین ۱۳۵۰ - مترجم) نیز مورد استفاده قرار گرفت. مسلسل فرانسوی مورد استفاده در این ترور خود پیشتر در جریان حمله به یک پاسگاه شهربانی (کلانتری قلهک تهران - مترجم) به دست اعضای گروهک چریکهای فدایی خلق افتاده بود: ادامه دارد…
-
3 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ * بخش نخست در واژگان ایرانی، مسلسل دستی به جنگ افزاری کوچک اطلاق می شود که توانایی آتش رگباری دارد. در دوران پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی، ارتش و نیروهای انتظامی ایران از گونه های مختلفی از مسلسلهای دستی ساخت کشورهای بلوک غرب و شرق استفاده می کردند. برخی از این مسلسلها در داخل تولید و برخی نیز مستقیما” از خارج به کشور وارد شده بودند. در نوشتار پیش رو، نگاهی داریم به مسلسلهای دستی مورد استفاده در ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بر پایه دانسته های جناب یوسف ریاضی که بیشتر برپایه تصاویر موجود و دانسته های گردآوری شده از منابع مختلف تهیه و گردآوری شده است. بیشتر ایرانیان درباره استفاده کشورشان از مسلسلهای یوزی (UZI) و ام پی فایو (HK MP5) شنیده، دیده، و خوانده اند، ولی دانسته های کمتری درباره دیگر مسلسلهای دستی مورد استفاده در نیروهای نظامی، انتظامی، و امنیتی ایران در دسترس علاقمندان قرار داشته است. به احتمال بسیار زیاد، نخستین مسلسل دستی رسما” بکارگرفته شده توسط ارتش ایران مسلسل آلمانی MP28 ساخت شرکت برگمن (Bergmann) است که پیش از آغاز دومین جنگ جهانی توسط ایران از آلمان خریداری شدند. در ژانویه سال ۱۹۴۳، مقامات ایرانی و اتحاد جماهیر شوروی قراردادی را به امضاء رساندند که برپایه آن صنایع جنگ افزار سازی ایران مسلسل PPSh-41 با کالیبر ۲۵ * ۷/۶۲ میلی متری را برای نیروهای نظامی ایران تولید و همزمان بخشی از تولیدات خود را به اتحاد جماهیر شوروی صادر نماید. این مسلسل یکی از نخستین مسلسلهای تولید شده در ایران می باشد که البته خط تولید آن همزمان با پایان دومین جنگ جهانی متوقف شد. در این دوره کوتاه شمار نامشخصی از این مسلسل دستی در ایران تولید و در اختیار نیروهای نظامی ایران قرار گرفت. البته بر پایه شواهد موجود علاوه بر نیروهای نظامی، نیروی پلیس ایران (شهربانی) هم از این مسلسل استفاده می کرده است تا اینکه همگی در سالهای دهه ۱۹۵۰ با مسلسلهای دستی جدیدتر جایگزین شدند. در همین دوره زمانی، ایران همچنین به شمار محدودی مسلسل کالیبر ۰/۴۵ تامپسون M1 نیز دست یافته بود که در جنگ با جدایی خواهان فرقه پیشه وری (نبرد برای نجات آذربایجان) در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶ مورد استفاده قرار گرفت. در یک تصویر با ارزش تاریخی بالا، تیمور بختیار جوان که در سالهای بعد به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) رسید، با یک مسلسل دستی تامپسون M1 مشاهده می شود. ادامه دارد….
-
2 پسندیده شدهافغانستان کشوریه با چندین قومیت اعم از پشتون که تقریبا 50% جمعیت این کشور رو داره، تاجیک ها 26-27 % رو داره و هزاره ها که 10-20% جمعیت رو دارند و فعلا نمی تونن در این کشور هژمون شن. کارهایی که ایران میتونه انجام بده: اطمینان گرفتن از اینکه مشکلی برای شیعیان این کشور رخ نده امتیازهایی رو که دولت موجود نداده رو با مذاکره از طالبان بگیرند بتونن برای داشتن یک رهبر نافذ و کارا هزاره های این کشور رو حمایت و پشتیبانی کنند تا کم کم از کیک قدرت و امور اجرایی درصد قابل ملاحظه ای هم به این قومیت افغانی برسه در لبنان کم کم این مدل پیاده شد در ابتدا خود شیعیان متحد و سپس کم کم با رهبری هوشمندانه سید حسن نصرالله در ساختار قدرت وارد شدند. در لبنان به مانند افغانستان و برخلاف ایران و عراق شیعیان طوری نیسند که بتونن حکومت رو به دست بگیرند ولی با تعامل با احزاب متحد طوری نضج گرفتند که در ساختار سیاسی لبنان قابل چشم پوشی نیستند. البته لازم به یادآوری که امیدوارم افغانستان به چنگال طالبان نیفتاده و بعد از 20 سال دوباره بنیادگرایی بغل گوش ایران پا نگیره. ولی چه باید کرد. بهرحال باید در هر شرایط واقع گرا بود و شرایط رو سنجید.
-
2 پسندیده شدهدرسته، با توجه به تغییراتی که در طالبان مشاهده میشه بهتره که شیعیان بی طرف مونده و مقابل طالبان نایستند دولت مرکزی افغانستان ، دولتی کاملا فاسد هست که سبب شده مردم محلی ازش دل ببرن و طالبان رو بپذیرن ایران هم باتوجه به مذاکرات قبلی اش با طالبان پیش بینی این امور رو انجام داده است و احتمالا به نیروهای خودش خواهد گفت با طالبان درگیر نشن و از طرف با طالبان برای عدم قتل عام مردم به توافق رسیده است احتمالا ما با بازگشت به دوران طالبان مواجه هستیم و توافق و همزیستی با طالبان برای ایران بسیار راحت تر است تا با دولت فعلی ولی ناراحتی داره برای مردم افغانستان که فساد چگونه مانع یک دولت یکپارچه برایشان شده است ولی نکته مهم ناامنی در شرق ایران و خراب شدن راه ابریشم است که ترکیه رو بسیار خوشحال خواهد کرد در این مورد ایران باید با پاکستان سر خطوط لوله و راه اهن به توافق برسه و نذاره ترکیه بیش از این یکتازی کنه
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهگشت های امنیتی/شناسایی در محیط های شهری در طول نبرد شهری نیاز است تا واحدهای شناسایی برای انجام ماموریت های شناسایی و گشت های زنی امنیتی وارد محیط شهری شوند. در این نوع گشت های به طور معمول بازرسی خانه به خانه انجام نمیشود. نکته مهم برای شروع گشت زنی ها در محیط شهری داشتن برنامه ریزی دقیق قبل از اجرای گشت است. فرمانده دسته با استفاده از نقشه ها، عکسبرداری هوایی و هرگونه اطلاعات شناخته شده باید موارد زیر را در برنامه ریزی خود در نظر بگیرد: 1- شناسایی مقدماتی مسیر 2-استخراج و درج مسیرها 3- مشخص کردن مسیر های مسدود شده 4- مشخص کردن مکان های احتمالی بمب ها وتله های انفجاری ، کمین و محل تک تیراندازها 5- تعیین مسیر های فرار 6- توانایی دفع جمعیت غیر نظامی 7-بهره مندی از رهبران یا افراد تأثیرگذار و کلیدی در منطقه 8- صحبت کردن و دریافت اطلاعات 9- ملاحظات تدارکاتی ( جابه جای مصدومین و بازداشت شدگان ، بازیابی خودروهای نظامی، تامین مجدد تدارکات و...) 10- داشتن ارتباطات در هنگام شناسایی چند بعدی ، نیروهای برای جمع اوری اطلاعات از اطلاعات انسانی (HUMINT) استفاده میکنند. اطلاعات انسانی به اطلاعاتی گفته میشود که با استفاده از تماس بین فردی جمع می شود. یک جمع کننده اطلاعات انسانی از فرماندهان میادین جنگ پشتیبانی می کند و مسئول عملیات جمع آوری اطلاعات از افراد بومی در منطقه است. حداقل، گشت ها در سطح جوخه (سه سرباز) سازماندهی می شوند. گشت های که به اندازه رسد (شش سرباز) سازماندهی میشوند ترجیحا برای اهداف امنیتی استفاده میشوند. یک گشت در اندازه رسد دارای تیم جمع آوری اطلاعات و هم یک تیم امنیتی است. فرماندهان گشت های پیاده باید ارتباطات خود را با خودروهای نظامی و مقر ها در کل مأموریت حفظ کنند. در دسته های شناسایی ، خودروهای نظامی باید آماده باشند تا در برابر هر موقعیتی که عنصر پیاده نظام با آن برخورد می کند ، واکنش نشان دهند. این گشت ها باید مناطقی با انبوه غیرنظامی که می توانند به سرعت علیه حضور سربازان خارجی به مخالفت بپردازند، عبور نکنند.. تیم های یک گشت باید امادگی لازم برای هماهنگی با سایر گشت ها و یا عناصر پشتیبانی در شرایط نامساعد یا خطرناک را داشته باشند. سربازان آمریکایی در حال جمع آوری اطلاعات انسانی (HUMINT) و ارتباط گیری با بومیان و افراد شاخص منطقه، در سوریه برای انجام عملیات شناسایی نمونه ای از ارایش گشت های امنیتی /شناسایی در سطح رسد با کمک خودروهای نظامی جهت پشتیبانی در این ارایش جهت جمع آوری اطلاعات انسانی یک سرباز زبان شناس نیز وجود دارد
-
2 پسندیده شدهعملیات بارریزی هوایی حرفه ای هرکولسهای نیروی هوایی ارتش در سوریه فوعه و کفریا - اردیبهشت 1397 https://www.aparat.com/v/TmRvl
-
1 پسندیده شدهاگر طالبان بتونه موفق بشه ایران باید درخواست ها و معاملات بیشتری رو انجام بده( نه فقط عدم اسیب رساندن به شیعیان).حداقل باید قضیه سرچشمه ها (مشکلات ابی) و .... رو هم یکبار برای همیشه حل و فصل کنه.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Aisheng BZK-600 هواپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) (2009) BZK-006 عضوی از خانواده پهپاد های چینی Aisheng است که به نظر از سری ASN-205/207 (WZ-6) تکامل یافته است. این پهپاد در سال 2009 به خدمت گرفته شد و در تمرینات منظم (مثل تمرینات نیروی زمینی چین) دیده شده است. BZK-600 بخشی از تلاش گسترده چین برای به خدمت گرفتن انواع پهپاد ها در نقش های مختلف میدان نبرد است. بسیاری از این طرح ها از شرکت های چینی نشات می گیرند. طراحی این پهپاد با بدنه عریض و تیوبی شکلش که جایگاه سامانه های اویونیک، تجهیزات دوربین، حسگر ها و موتور است، مشخص است. موتور در عقب هواپیما قرار دارد و یک ملخ چند پره را با آرایش pusher می چرخاند. این موضوع باعث می شود تا بخش دماغه برای تجهیزات اپتیکی خالی باشد. روی سازه پشتیبان در بالای قسمت جلویی بدنه، یک گنبد قرار دارد. بال های اصلی روی شانه و در امتداد پهلوی بدنه نصب شده اند و از انتهای هرکدام از آن ها یک میله نازک به سمت عقب منشعب می شود. هرکدام از این میله ها یک سکان عمودی دارند که این سکان ها توسط یک صفحه افقی (بالابرنده) به هم متصل می شوند. BZK-006 هیچ سامانه چرخی ندارد؛ بلکه توسط یک منجنیق همراه با بوستر (معمولا از قسمت مسطح عقب یک کامیون نظامی چینی) به پرواز در می آید. سپس برروی 2 پایه متصل به شکم بدنه فرود می آید. BZK-006 از نظر ابعاد، با 4.3 متر طول و 1.5 متر عرض، بزرگتر از WZ-6 progenitor است. این پهپاد به طور خاص برای ایفای نقش پلتفرم هجومی در میدان نبرد و درگیری با اهداف زمینی طراحی شده و به همین منظور زیر هر بال 2 نقطه سخت تعبیه شده است. از این نقاط برای مقابله با اهداف زمینی دوربرد توسط موشک های هوا به سطح استفاده می شود. BZK-006 مداومت پروازی 12 ساعته دارد که قابلیت گشت زنی خوبی به آن می دهد. به طور دقیق مشخص نیست که چند فروند از پهپاد BZK-006 در حال خدمت هستند. یکی از گونه های شناخته شده آن، BZK-600A است اما تفاوت بین این 2 مدل نامشخص است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2009 - تعداد فروند ساخته شده: 75 - کشورهای مصرف کننده: چین - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4.3 متر - طول بال ها: 7.5 متر - ارتفاع: 1.5 متر - قوای محرکه: 1 موتور معمولی که ملخ های چند پره را در انتهای بدنه می چرخاند. آرایش pusher - تسلیحات: 4 موشک هوا به زمین (2 موشک در زیر هر بال) - نسخه ها: BZK-006 (سری پایه)، BZK-600A (نسخه نامشخص) منبع
-
1 پسندیده شدهپشت پرده سقوط شهرهای افغانستان به دست طالبان(لبنک) اکنون پرسش اینجاست که چرا با ظهور مجدد طالبان بویژه در مناطقی که این گروه دهشت افکن فاقد پایگاه اجتماعی است، هیچ جنبش نیرومند مردمی علیه این گروه تروریستی همانند اواخر دهه ١٣٧٠ شکل نمیگیرد؟! هرچند متغیرهای بسیاری در این ناتوانی حکومت و مردم در مبارزه علیه طالبان دخیل هستند، اما یکی از مهمترینِ این دلایل، ترورهای هدفمند رهبران شاخص ضدطالبانی طی دو دهه اخیر بر کسی پوشیده نیست که بافت اجتماعی افغانستان تا هنوز هم بر محور تعلقات قومی و قبیلهای استوار است (نباید فراموش کرد بیش از ٧٠ درصد جمعیت این کشور هنوز هم در روستاها سکونت دارند) و در چنین جامعهای وجود رهبران مردمی برای حفظ نظم و انسجام محلی بویژه در هنگامه بحران و جنگ بسیار ضروری است، اما طی دو دهه گذشته یک توطئه شوم در پشت پرده سیاست این کشور در جریان بوده تا تمام رهبران ارشد ضدطالبانی را تصفیه نماید و با تاسف امروز که طالبان جبهه جنگ خود را از جنوب به مناطق مرکزی و شمالی کشانیده خلاء این پرچمداران ضدطالبانی به شکل دردناکی احساس میشود؛ رهبرانی که روزی کانون و محور مقاومت مردمی علیه انحصارطلبیهای قومی و مذهبی بنیادگرایان تحت حمایت پاکستان و عربستان بودند و اکنون لشکریان بیگانه بر مردم و سرزمین شان بیرحمانه میتازند. در ادمه تلاش میکنیم به معرفی مختصر تعداد معدودی از قربانیان قتلهای زنجیرهای افغانستان بپردازیم: برهان الدین ربانی ربانی دهمین رئیس جمهور کشور افغانستان، از رهبران باتجربه جهاد علیه شوروی و مقاومت علیه طالبان در دهههای ١٣٦٠ و ١٣٧٠، نماینده سابق پارلمان و رئیس شورای عالی صلح در زمان شهادتش در تاریخ ٢٩ شهریور ١٣٩٠ بود. ربانی که آن زمان برای شرکت در یک نشست سیاسی به ایران دعوت شده بود پس از تماس یکی از اعضای شورای عالی صلح (به نام استانکزی) به بهانه مذاکره با چند تن از نمایندگان ارشد طالبان به کابل فراخوانده میشود و سرانجام در منزل خود وقتی میزبان نمایندگان طالبان بود توسط همانها طی یک انفجار انتحاری به قتل رسید. نکته مشکوک این ترور آنجاست که نمایندهٔ انتحاری طالبان، از طریق معصوم استانکزی رئیس دبیرخانهٔ شورای عالی صلح به منزل شهید ربانی آورده شده بود. استانکزی پس از این حادثه نه تنها مورد بازخواست و تحقیق قرارنگرفت بلکه در دولت اشرف غنی به مقام سرپرستی وزارت دفاع و سپس مقام ریاست امنیت ملی افغانستان رسید، در دوره ریاست وی بر سازمان امنیت ملی ناامنیهای داخلی شدت گرفت و نیروهای طالبان عملاً به عنوان پلیس ضدشورش سیاستمداران پشتون تبار برای حذف نیروهای سیاسی غیرپشتون مورد استفاده قرار میگرفتند و نهایتاً جبهه نبرد طالبان با هدایت مقامات حکومتی افغان (همانند کرزی، غنی، استانکزی، اتمر و…) از جنوب کشور به شمال منتقل شد. ژنرال داوود داوود و ژنرال شاه جهان نوری این دو نفر از فرماندهان برجسته احمدشاه مسعود در دوران جهاد علیه شوروی و دوره مقاومت علیه طالبان بودند که هر دو ژنرال در ساختار نظامی دولت پساطالبانی جایگاه مهمی داشتند (داوود فرمانده زون ٣٠٣ پامیر و نوری فرمانده امنیه استان تخار بود) و به دلیل تجربه زیاد در نبردهای پارتیزانی علیه طالبان، از سنگرهای مستحکم علیه نفوذ طالبان در صفحات شمال افغانستان محسوب میشدند، اما این دو ژنرال کارکشته در هفتم خردادماه سال ١٣٩٠ نه در میدان نبرد علیه دشمن بلکه دقیقاً در ساختمان استانداری (ولایت) تخار و طی یک انفجار مشکوک تروریستی به شهادت رسیدند. ردپای منصوبان حکومت حامد کرزی (رئیس جمهور وقت) در این ترورها کاملاً مشهود بود، اما هیچگاه زلمی ویسا؛ فرمانده لشکر ٢٠٩ شاهین و عبدالجبار تقوا؛ والی وقت تخار که خود نیز در این جلسه شرکت داشتند و از حمله جان سالم بدر برده بودند محاکمه یا بازجویی نشدند! نکته قابل تامل اینکه زلمی ویسا بعدها در قتل ژنرال عبدالرازق در قندهار و عبدالجبار تقوا در قتل عبدالمطلب بیگ در طالقان تخار نیز دست داشتند. سیدمصطفی کاظمی کاظمی از رهبران برجسته شیعیان افغانستان، تحصیل کرده ایران، از متحدین احمدشاه مسعود در نبرد با طالبان، عضو شورای موسوم به شورای عالی رهبری دولت در دولت ائتلافی برهان الدین ربانی و از بنیانگذاران حزب وحدت اسلامی بود که سابقه مبارزاتی زیادی علیه اشغالگران خارجی و تروریسم طالبانی داشت. وی پس از سقوط طالبان برای مدتی وزیر تجارت دولت موقت حامدکرزی بود و در زمان شهادتش در ١٥ آبان سال ١٣٨٦ نماینده پارلمان و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس افغانستان بود. شهادت کاظمی نیز در میدان نبرد رخ نداد بلکه زمانی به وقوع پیوست که وی همراه شش تن از نمایندگان پارلمان برای افتتاح یک کارخانه صنعتی به شهر پلخمری، مرکز ولایت بغلان سفر کرده بودند. در این حادثه دردناک که بیش از یکصد تن به شهادت رسیدند ابتدا یک عامل انتحاری خود را در نزدیکی کاظمی منفجر کرد و سپس جمعیت زیر رگبار گلوله افراد مسلح قرار گرفتند، هیچگاه مشخص نشد چرا در آن روز هیچ یک از مقامات امنیتی و انتظامی بغلان برای استقبال و تامین امنیت هیئت هفت نفره پارلمان حضور نداشتند؟! و اینکه چه کسانی عامل این حادثه بودند؟! دولت وقت نیز برای شناسایی و محاکمه دستهای پشت این قتل عام جمعی کاری صورت نداد و صرفاً به اعلام سه روز عزای عمومی اکتفا نمود. ژنرال عبدالرازق در تاریخ ٢٦ مهرماه ١٣٩٧ خبر ترور فرمانده پلیس قندهار افکارعمومی افغانستان را در بهت و حیرت فرو برد. این ژنرال کار کشته جوان که خود سالها در اسارت طالبان به سر برده بود و پدر و عمویش نیز توسط این گروه به قتل رسیده بودند در سال ١٣٨٢ زمانی که ٢٤ سال داشت با هدف گرفتن انتقام خون خانواده خود وارد نیروهای پلیس در نظام نوپای جمهوری اسلامی افغانستان شد و موفق شد به سرعت پلههای ترقی را طی کند. رازق در زمان شهادتش قدرتمندترین چهره ضدطالبانی در جنوب افغانستان محسوب میشد، او طی هفت سال فرماندهی نیروهای پلیس در جنوب کشور (از سالهای ١٣٩٠ تا ١٣٩٧) موفق شده بود ضربات سنگینی به جبهه طالبان در قندهار، زابل، اُروزگان و هلمند بزند و بدین ترتیب محبوبیت زیادی نیز در میان مردم کسب کرده بود. رویداد مرگ رازق نیز مانند سایر قربانیان قتلهای زنجیرهای نه در میدان نبرد با دشمن بلکه در توطئهای اطلاعاتی و استخباراتی در جریان دیدار با مایک میلر (رئیس عمومی نیروهای ناتو در افغانستان) در شهر قندهار رخ داد. نکته تامل برانگیز، اما حضور والی وقت قندهار (زلمی ویسا) در این جلسه است که طبق گزارشات، ژنرال رزاق با شلیک گلوله محافظ وی به قتل میرسد (زلمی ویسا در زمان شهادت ژنرال داوود و شاه جهان نوری به دستور حامد کرزی فرماندهی لشکر ٢٠٩ شاهین را در شمال به دست داشت، در سال ٩٧ نیز والی منتخب اشرف غنی در قندهار بود و مستقیماً در صحنه قتل هر سه ژنرال ضدطالبانی حضور داشته است!) درباره این فاجعه هیچگاه تحقیقات مستقلی صورت نگرفت و کسی محاکمه نشد، هیچ کس نپرسید چرا زلمی ویسا علیرغم نقش مشکوکی که در ترور دو ژنرال بلندرتبه در سال ١٣٩٠ در تخار داشته است نه تنها محاکمه نشده بلکه ارتقاء درجه یافته و والی ولایت کلیدی قندهار شده است؟ عامل نفوذی طالبان چگونه محافظ مورد اعتماد والی ولایت قندهار شده است؟ در شرایطی که فرماندهان ناتو در تمام جلسات شان با مقامات افغان، همه حضار را خلع سلاح میکرده اند چگونه اجازه دادند شخص والی محافظ مسلح خود را به این جلسه بیاورد؟ و در نهایت با فرض پذیرش نفوذ طالبان چرا فرد مهاجم، مقام ارشد خارجی در حد فرمانده عمومی نیروهای ناتو در افغانستان را بی نصیب گذاشته و به یک هموطن خود (ژنرال رازق) شلیک میکند؟ همچنین در تاریخ ٢٠ اسفند ١٣٨٩ ژنرال مولانا سیدخیلی که فرماندهی پلیس کُندُز (کهندژ) را برعهده داشت و عملیات تصفیه مناطق اطراف شهر از وجود طالبان را به پیش میبرد توسط مردان مسلح در سطح شهر ترور میشود آن هم درست ساعاتی پس از بازگشت از کابل! طبق اظهارات نزدیکان سیدخیلی، وی ابتدا توسط رئیس جمهور وقت (حامد کرزی) به مرکز فراخوانده میشود و با اتهامات قومگرایانه از جانب رئیس جمهور روبرو و توبیخ میشود، و سرانجام ساعاتی پس از بازگشت از کابل به شکل مرموزی در کندز ترور میشود. عبدالمطلب بیگ، از چهرههای شناخته شده ضدطالبانی در شمال، نماینده ولایت تخار در مجلس نمایندگان افغانستان و از فرماندهان سابق جهادی در یک انفجار انتحاری در جریان مراسم خاکسپاری یکی از مقامات محلی در شهر طالقان تخار همراه با ٢٠ تن دیگر از حاضرین در پنجم دی ماه سال ١٣٩٠ کشته شدند. عبدالجبار تقوا که از طراحان قتل ژنرال داوود و شاه جهان نوری است، در همین زمان والی تخار است که البته به شکل مشکوکی از حضور در این مراسم خاکسپاری خونین استنکاف میورزد. ژنرال احمدخان سمنگانی، نماینده پارلمان افغانستان در ۲۴ تیرماه ۱۳۹۱ به همراه رئیس امنیت ملی ولایت سمنگان و فرمانده پلیس زون غرب و ۲۰ تن دیگر در حمله تروریستی که در جریان مراسم عروسی دختر آقای سمنگانی صورت گرفت کشته شدند. وی طی سالهای ١٣٧٧ تا ١٣٨٠ از فرماندهان ارشد حزب جنبش اسلامی افغانستان در نبرد علیه طالبان بود. پیرمقل ضیایی، از همرزمان احمدشاه مسعود، نماینده پیشین پارلمان افغانستان و فرمانده محلی خیزش مردمی در ولایت تخار در شمال شرق در تاریخ ١٢ اردیبهشت ١٤٠٠ براثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور کشته شد. قربانیانی که نام برده شدند از جمله بزرگترین رهبران جبهه مقاومت ضدطالبانی بودند، اما قتلهای زنجیرهای افغانستان صرفاً به همین افراد محدود نبوده است بلکه صدها فرمانده و رهبر در سطوح بالایی و میانی جبهه مقاومت ضدطالبانی تاکنون به صورت مشکوکی به قتل رسیده اند و هیچ احدی نیز تاکنون به علت قتل این رهبران محاکمه نشده است! تمام قتلهای زنجیرهای دارای وجوه مشترکی هستند؛ مِن جمله اینکه در تمام قتلها ردپای مقامات بلندپایه دولتی و وابسته به ارگ ریاست جمهوری قابل مشاهده است، هیچ یک از قربانیان در میدان نبرد کشته نشده اند و محل جنایات عموماً اماکن اداری، مسکونی و غیرنظامی بوده است، همه قربانیان یک وجه مشترک برجسته داشته اند و آن هم تفکر و کارنامه درخشان در میدان نبرد علیه طالبان بوده است! در چنین شرایطی بدیهی است که با خروج نیروهای خارجی تحت رهبری امریکا از افغانستان و با وجود سیاستمداران متعصبِ فاسد و ارتش و پلیس ناتوان، کشور بلافاصله به چنگ نیروهای طالبان سقوط کند.
-
1 پسندیده شدهمهم : در افغانستان چه خبر است؟ پشت پرده چه توافقاتی صورت گرفته است؟ عبدالواحد ذکی می نویسد: چند روز پیش خبر سفر ناگهانی مارشال دوستم از وسط معرکه میدان نبرد شمال با هواپیمای ویژه ترکیه با هماهنگی سفیر به آنکارا مخابره شد. این خبر در میدان اجتماعی چندان جای پایی باز نکرد اما ذهن تحلیلگران مسائل استراتژیک را سخت مشغول کرده است. ژنرال دوستم به عنوان رهبر ازبک های افغانستان در تعامل مستقیم با ترکیه است و در دو وجه، حرکت ناهماهنگ سیاسی دو طرف بدون شک محال است. ترکیه در بازی بزرگ منطقه ای از دیر باز در ذهن استراتژیستهای پنتاگون آمریکا به عنوان مهره متعادل کننده غرب آسیا و نماینده بلوک سنی در تقابل با محور مقاومت در نظر گرفته شده است. این تئوری که در اواخر دوره اوباما مطرح شد با اذعان به شکست محور عربی و نفوذ بسیار قوی محور مقاومت به سرکردگی ایران در جهان عرب، راه مقابله را در تقویت یک رقیب دیرینه ایران که خاستگاه نیمه مذهبی سنی و رویای احیای امپراطوری دارد، یعنی ترکیه جستجو میکند و از دیگر سو با علم به اینکه نفوذ محور مقاومت در دنیای غیر عرب بسیار ضعیف است سعی در برجسته کردن نقش ترکیه در جهان اسلام میشود تا زمین بازی از نقطه قوت محور مقاومت در جهان عرب به نقاط ضعف آن در جهان غیر عرب تغییر کند. در پروژه مذاکرات و زوایای پنهان آن قبلا در تحلیل مفصلی به این نتیجه رسیدیم که در مثلث بازی قدرت، نهایتا برنامه جامع بر حاکمیت یک رژیم سلفی بر افغانستان استوار است که در حفظ موازنه قدرت منطقه ای در شرق ایران کمک کند و در راهبرد تقویت محور سنی یک میدان جاذبه جدید برای مبارزین مستأصل دنیای اهل سنت ایجاد کند و به تدریج با تقویت محور سنی میدان نزاع را از تقابل اسلام و صهیونیسم و اسلام و استکبار غربی به تقابل درونی محور شیعی و سنی برگرداند. لذا بازیهای حاشیه ای طالبان و ترکیه و آمریکا و دولت افغانستان نباید ما را فریب دهد و نقطه تمرکز بر ایستگاههای اساسی این شطرنج پیچیده باید باشد. آمریکا همچنان بر تقویت محور ترکیه و گسترش نفوذ معنوی و سیاسی ترکیه کمک میکند و ترکیه با ولع تمام این انرژیهای ارسالی را جذب و اعلام آمادگی میکند، دولت پشتونیست حاکم بر کابل به صورت حرفه ای و پیچیده شهرستانها و امکانات عظیم نظامی و دولتی را به طالبان واگذار میکند و طالبان با تظاهر به مدارا با شیعیان اما در مذاکره دوحه قطر هرگونه مسامحه در پذیرش قانون فعلی و رسمیت مذهب جعفری را رد کردند. و اما دوستم و ازبک تباران قبلا ثابت کرده اند از قواعد بازی باخبرند و در تقابل دو فرهنگ فارسی و افغان (پشتون) در داخل افغانستان به امتیازگیری حداکثری می اندیشند و حاضرند در بازی سیاسی زیر پای هم پیمانان را خالی کنند ولی مشکلی که تا کنون وجود داشته درک جزمی و تمامیت خواهی افغانهای (پشتونها) افغانستان بر تصاحب بدون تقسیم قدرت و سرکوب همه قومیتها بوده است اما دفاع سرسختانه دوستم در شمال و بسیج نیروها نشان داد در صورت اراده مقاومت این کار امکانپذیر نیست لذا به نظر می آید پشتونیستهای ناچار به همان ایده جایگزین تن داده باشند و روزهای آینده پس از بازگشت بی سر و صدای ژنرال از ترکیه باید منتظر دیدن فرکانسهای آن باشیم که احتمالا فتح در فاریاب و جوزجان و سکوت ژنرال و تمرکز سنگین طالبان بر مناطق شیعه نشین باشیم. برای هزاره ها و شیعیان بازی در این معادله قدرت، بازی مرگ و زندگی است چرا که امکان هیچ گونه سازشی وجود ندارد چه در حوزه فرهنگ زبانی که زبان پرقدرت فارسی چالشی عمیق و پایدار در برابر پشتونیزه کردن افغانستان بوده و هست و چه در حوزه مذهب که با پروژه منطقه ای تقویت محور سنی در تعارض است.
-
1 پسندیده شدهتوانایی یا اراده؟ با توجه به شرایط بینالمللی و آزاد شدن منابع مابع مالی و رفع 1000 تحریم و همچنین وجود فاطمیون و قدرت پهپادیمون امکان عملی وجود داره و بین المللی هم کسی چیزی نمیگه ولی شک دارم اراده ای برای بازگرداندن سرزمینهای از دست رفته وجود داشته باشه
-
1 پسندیده شدهدر حالی که هنوز یک ماه از کشف گور جمعی کودکان بومی در یکی از استانهای کانادا نگذشته، بار دیگر خبر هولناک مشابهی از این کشور به گوش میرسد. روزنامه کانادایی «نشنال پست» بامداد پنجشنبه از کشف صدها گور ثبتنشده در استان «ساسکاچوان» خبر داد که احتمالا حاوی اجساد کودکان است. بر اساس این گزارش، یکی از بومیان این استان گفت که صدها گورِ بدون نشانی - که باور دارد بسیاری از آنها حاوی اجساد کودکان باشد - در نزدیکی محل استقرار سابق یک مدرسه شبانهروزی در منطقه «کووِسِس» کشف شده است. ساکنان استان ساسکاچوان انتظار دارند که تعداد اجساد کودکانی که قرار است از این چند صد گور تازه کشفشده بیرون بیاید، حداقل سه برابر تعداد اجسادی باشد که در گورجمعی در نزدیکی یک مدرسه شبانه روزی کاتولیک در استان «بریتیش کلمبیا» کشف شد. به نوشته نشنالپست، مسئولان بومی منطقه کووِسس احتمالا روز پنجشنبه در نشست خبری، جزئیات بیشتری از این «کشف هولناک و تکاندهنده» در محوطهای که پیشتر مکان مدرسه شبانهروزی «ماریوال ایندییَن» و همچنین جدیدترین آمار از تعداد اجساد بیرونکشیده شده ارائه کنند. بر این اساس، فدراسیون اقوام بومی مستقل در کانادا شامگاه چهارشنبه در اعلامیهای توضیح دادند: «تعداد این گورهای بدون نشانی، بیشترین میزان در تاریخ کانادا تاکنون خواهد بود». نشنالپست گزارش داد: «باقیمانده اجساد در این گورهای بدون نشانی، در یک قبرستان جمعی که سال ۱۸۸۵ ایجاد شده، وجود دارند که بهتدریج مدرسه شبانهروزی ماریوال ایندییَن - تحت مدیریت کلیسیای کاتولیک - آنجا را به کنترل خود درآورد». در بازه زمانی ۱۸۸۳ تا ۱۹۹۶، حدود ۱۵۰ هزار کودک بودمی از خانوادههای خود به اجبار جدا شدند و به مدارس شبانهروزی فرستاده شدند که کلیسای کاتولیک آن را تأسیس کرده بود و هدف اصلی آن دور کردن این کودکان از جوامع بومی کانادا و جلوگیری از ترویج زبان و سنتهای مادریشان و تربیت آنها به شیوهای تحمیلی بود.
-
1 پسندیده شدهتصاویر گرافیکی جدید از بمب افکن پنهانکار H-20 مجله Modern Weaponry که توسط شرکت چینی NORINCO منتشر میشود در شماره ماه ژوئن سال 2021 خود تصاویر گرافیکی از بمب افکن پنهانکار H-20 را منتشر کرده است. در این مجله هیچ جزئیاتی با ماهیت فنی ، مانند ترکیب تجهیزات روی هواپیما ، مشخصات پرواز و ... ارائه نشده است. علاوه بر این به زمان توسعه و تولید، برنامه های تولید و زمان ورود به خدمت و ... نیز اشاره نشده بود. ممکن است زمان نمایش نمونه اولیه بمب افکن H-20 نزدیک یاشد و این می تواند به مطالب اخیر و تصاویر گرافیکی که اخیرا و به شکل رسمی منتشر می شوند مرتبط باشد. انتشار تصاویر H-20 در فیلم تبلیغاتی نیروی هوایی ارتش آزادیبخش چین (5 ژانویه 2021) و مجله دفاعی Modern Weaponryشاید به رونمایی از نمونه اولیه بمب افکن H-20 در یکی از رویدادهای آینده دفاعی چینی مربوط باشد.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم چگونه آزمایشگاهی سرّی در هند نگاهبانی سوخوهای نیروی هوایی مهاراجه را پیگیری می کند در پست پیشین کارشناسان اوکراین و روسیه سفید به برخی از کاستی های سامانه های جنگ الکترونیکی هواپایه ساخت روسیه اشاره کردند. در ادامه جستجو در اینترنت گزارش کوتاه دیگری اینبار از سوی کارشناسان هندی مشغول به کار در یک آزمایشگاه سرّی زیرمجموعه DRDO درباره این سامانه ها و بطور ویژه سامانه SAP -518 یافت شد. توجه داشته باشیم که این یافته های اینترنتی لزوما” دلیل بر شکست صد درصدی سامانه های روسی در برابر سامانه های غربی نیست. چه بسا سامانه های ساخت کشورهای بلوک غرب نیز دارای کاستی هایی باشند که بایستی در جای خود بررسی شوند. به عنوان نمونه همین نیروی هوایی هند پس از خریداری و سنجش سامانه های جنگ الکترونیکی ساخت عزرائیل با نمونه های روسی، دیگر حساب چندان زیادی روی سامانه های عزرائیلی EL-8222 ناوگان سوخوی ۳۰ خود نمی کند. بنا بر آنچه در تارنمای Deagal در باره سامانه SAP-518 ذکر شده، جنگنده های سوخوی ۳۰ و سوخوی ۳۴ با بکارگیری همزمان پاد SAP-518 در نوک بالها و پاد SAP-14 در زیر بدنه به توانایی جنگ الکترونیکی هم تراز با هواپیماهای EA-6B (ولگرد) و EA-18G (غُرغُرو) مجهز به سامانه ALQ-99 دست می یابند. لازم به یادآوری است که هر دو سامانه روسی ساخت KNIRTI بوده و در جریان نمایشگاه ۲۰۰۹ MAKS رونمایی شده بودند: در گزارش یافت شده، کارشناسان هندی دو کاستی عمده در کارآیی سامانه روسی SAP-518 خریداری شده برای ناوگان سوخوی ۳۰ را یادآوری کرده اند: نخستین کاستی بر پایه گفته یکی از دانشمندان این آزمایشگاه، از دست رفتن توانایی آئرودینامیک پروازی هواپیمای سوخوی ۳۰ پس از نصب پاد SAP-518 است. به گفته این دانشمند، نصب این پاد بر روی سوخوی ۳۰ همانند پاره کردن پروفایل آئرودینامیک این هواپیما با یک ساطور تیز قصابی است که در نتیجه، این جنگنده چابک توانایی های پروازی و مانور خود را از دست داده و چابکی ذاتی آن به سطح یک هواپیمای ترابری کاهش می یابد. جالب است که انتقاد مشابهی در سال ۲۰۲۰ از سوی مارشال نیروی هوایی هند یعنی دالجیت سینگ در تارنمای Janes Defense بیان شده است. دومین کاستی، عدم سازگاری و یکپارچه سازی سامانه SAP-518 با سامانه بومی گیرنده اخطار راداری (RWR) نصب شده بر ناوگان سوخوی ۳۰ نیروی هوایی هند است. بنابر ادعای این دانشمند، روسیه برای در اختیار گذاشتن کدهای این سامانه و کمک به یکپارچه سازی آن با سامانه های بومی ساخت هند تقاضای قراردادی جداگانه و دریافت پول از کشور هند شده است. البته همزمان، این کارشناسان هندی به این نکته تأکید دارند که به دلیل سطح مقطع راداری بسیار زیاد جنگنده سوخوی ۳۰ بدون بکارگیری این پادهای اخلالگر، بقاپذیری این جنگنده در نبردهای امروزی بسیار کاهش خواهد یافت. برای برطرف کردن این مشکلات، آزمایشگاه یادشده مشغول توسعه یک پاد بومی با عنوان “ اخلالگر باند بالا (High Band Jammer-HBJ) “ است که آزمایشهای نخستین آن نیز انجام شده است. برگردان و چکیده سازی از: https://www.livefistdefence.com/how-a-secretive-drdo-lab-is-saving-the-iaf-su-30mki/ https://www.janes.com/defence-news/news-detail/indian-air-force-needs-to-upgrade-su-30mki-says-former-air-marshal
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرّحمن الرّحیم نوشتاری کوتاه بر ضعفِ سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد ساخت روسیه امروزه سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد (EW- Electronic Warfare) در حال تبدیل شدن به بخشی حیاتی از توانایی های الکترونیکی هواپیماهای جنگنده هستند. در طراحی های جدید، کارکرد بسیاری از این سامانه ها تنها به نگهبانی از خود جنگنده محدودنمی شود. یکی دیگر از کاربردهای روزافزون این سامانه ها ثبت و ذخیره سازی سیگنالها و امواج الکترونیکی است که در حین انجام یک مأموریت، جنگنده حامل این سامانه ها را مستقیما” تحت تأثیر قرار داده و یا بصورت غیر مستقیم در محدوده عملیات آن جنگنده قرار دارند. کارشناسان روسی از کارکرد ثبت و ذخیره یک سیستم جنگ الکترونیکی یا همان چیزی که آنها "REB" (مخفف اختصاری روسی به معنی مبارزه رادیویی الکترونیکی) می نامند ، به عنوان radarnaya razvedka یا "پردازش هوشمند سیگنال های راداری" یاد می کنند. به این معنی که هر بار که یک هواپیمای جنگنده قادر به رهگیری و ثبت سیگنال یک رادار ناشناخته، سیگنال اخلال (جمینگ)، یا هرگونه سیگنال الکترونیکی جدید است، این داده های ثبت شده از سامانه هواپیما به یک سامانه مرکزی نگهداری داده ها فرستاده و در آن بارگزاری می شوند تا یک پایگاه جامع داده یا "کتابخانه تهدیدها" شکل گیرد. این پایگاه داده ها پیوسته به روزرسانی شده و با دیگرهواپیماها به اشتراک گذاشته می شود تا همه ناوگان هوایی از این تهدیدها آگاه بوده و روش مناسب برای مقابله با آنها را بکار گیرند. در روسیه، شرکتهای اصلی طراحی و تولید سامانه های جنگ الکترونیک هواپایه با عنوان "فناوریهای رادیویی الکترونیکی" (یا KRET دراختصار روسی آن) شناخته می شوند. یکی از شناخته شده ترین و فعال ترین شرکت ها که طراحی بسیاری از سیستم های EW هوایی کنونی روسیه را برعهده دارد، مؤسسه علمی-پژوهشی کالوگا برای مهندسی امواج رادیویی (KNIRTI) است. این مؤسسه، مجموعه کاملی از سامانه های جنگ الکترونیک هواپایه را تولید می کند که همگی از یک طرح پایه (پلتفورم) مشتق شده اند و در چندین گونه برای سازگاری با جنگنده های این کشور تولید می شوند. از این پلتفورم در نوشته های روسی با عنوان Khibiny (نام رشته کوهی در روسیه) نام برده شده است. ویژگی های سامانه های تولید شده بر پایه پلتفورم Khibiny در یکی از اسناد روسی به این گونه تشریح شده است: توانایی شناسایی و مقابله تک فروندی یا گروهی در برابر سیگنالهای تهدید شناسایی شده بوسیله: جمینگ فعال با ارسال امواج راداری در طیف گسترده ای از باند های فرکانسی و در برابر چهار هدف جداگانه به طور همزمان جمینگ غیر فعال با ایجاد اهداف حرارتی کاذب و بازتابنده های دو قطبی پرتاب موشک های ضد رادار به سوی اهداف ساطع کننده امواج تاریخچه توسعه این سامانه به دوران شوروی سابق باز می گردد. کارهای نخستین بررسی و توسعه این سامانه در سالهای ۱۹۷۷ تا۱۹۹۰ انجام و در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ نخستین نمونه ها به مرحله آزمایش رسیدند. سرانجام در سال ۲۰۱۴ بود که کارایی این سامانه برای استفاده بر روی سوخوی ۳۴، یعنی جنگنده ای که از روز نخست هدف اصلی ساخت سامانه Khibiny بود مورد پذیرش کاربر اصلی آن قرار گرفت. در حال حاضر، شناخته شده ترین سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد ساخت روسیه/شوروی که برای نصب روی جنگنده های ساخت کشور طراحی و ساخته شده اند عبارتند از: KC418E — گونه صادراتی جنگنده بمب افکن سوخو Su-24MK /MK2 L-175М10-35 (Khibiny) - جنگنده سوخو SU-35 L-265-10M / L-26510MS(Khibiny) - جنگنده سوخو SU-35S (غلاف های سر بال به جای زیر بدنه) L-175V-10V (Khibiny)- جنگنده سوخو SU-34 Khibiny-U جنگنده سوخو SU-30SM به گفته کارشناسان اوکراین و بلاروس که هر دو کشور از کاربران اصلی سیستمهای روسی هستند، سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد ساخت روسیه در سنجش با سامانه های روز دنیا کاستی هایی دارند که با گذشت زمان و پیشرفت در روشهای نوین جنگ الکترونیک این کاستیها بارزتر نیز خواهند شد. نخستین کاستی، ادامه وابستگی طرحهای جنگ الکترونیک روسی به حافظه فرکانس رادیویی دیجیتال (DRFM) به عنوان پایه ای برای سیگنالهای تولید شده توسط این غلاف های اخلال کننده است. در این رویکرد، سامانه جنگ الکترونیک هواپیماهای روسی با مقایسه امواج راداری دریافتی با داده های موجود در “کتابخانه تهدیدها” نوع رادار دشمن را شناسایی و سیگنالی دقیقا” مشابه سیگنال آن رادار را به آن باز می گرداند (بدون هیچ تغییر) به گونه ای اپراتور رادار دشمن فریب خورده و فکر می کند که سامانه راداری اش با هیچ هواپیمایی تماس نداشته است. نکته اینجا است که موفقیت این روش به ثابت ماندن فرکانس امواج رادار دشمن (فرکانس ثابت) وتکرارپذیری آنها (الگوی ثابت) بستگی دارد. ولی به گفته یک کارشناس اوکراینی این رویکرد در مقابله با سامانه های راداری روز جهان دیگر کاربرد مؤثری ندارد چرا که رادارهای امروزی یا از روش پرش فرکانسی استفاده می کنند و یا از پالسهایی با پهنای متغیر که از هیچ الگوی مشخصی پیروی نمی کنند - بنابراین شناسایی دقیق سیگنال ورودی و تقلید از آن برای فریب رادار ارسال کننده را برای بسیاری از اخلالگرهای هواپایه ساخت روسیه غیر ممکن می کنند. دومین کاستی اخلالگرهای روسی، توان خروجی بالای آنها است که درصورت عدم کنترل مناسب در حین کار، خود به عاملی برای شناسایی هواپیمای حامل آنها خواهد شد. به بیان دیگر، هواپیمای حامل نه بوسیله بازتابش سیگنالهای راداری از بال و بدنه خود هواپیما بلکه از روی سیگنالهای اخلال گر تولید شده توسط جنگ افزارهای جنگ الکترونیک نصب شده روی آن شناسایی شده و تبدیل به هدفی برای جنگ افزارهای ضد رادار (نه ضد هوایی) که توانایی "home on jam" را داشته باشند خواهد شد. درباره سومین کاستی، کارشناسان اوکراینی و بلاروسی باور دارند که امروزه می توان سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد جمع وجورتر، ارزانتر، و مؤثرتری ساخت که از قطعات تجاری موجود در بازار استفاده می کنند (کاهش هزینه ها)، درحالیکه وابسته به فناوری DRFM نیز نخواهند بود. به بیان دیگر نیازی نیست که نخست مأموریتهای شناسایی متعددی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل سیگنالهای مورد نیاز برای ایجاد یک کتابخانه جامع تهدیدها، انجام شود. در عوض، این سامانه های نوین این توانایی را دارند که بصورت زنده در میدان جنگ با ایجاد اهداف کاذب با موقعیت متغیر، سامانه های راداری دشمن را به آسانی فریب دهند. طرحهایی از این دست که بر مبنای قطعات و فناوریهای موجود در بازار توسعه یافته اند امکان ساخت سامانه های موثر جنگ الکترونیکی را برای شمار بیشتری از کشورها امکان پذیر ساخته است. همانگونه که امروزه تصاویر ماهواره ای به دست آمده از ماهواره های تجاری با دقت قابل قبول برای بسیاری از کشورها در دسترس است بدون اینکه این گونه کشورها به ماهواره های نظامی دسترسی داشته باشند. از دیدگاه این کارشناسان، سرنوشت سامانه های جنگ الکترونیکی هوابرد همانند برخی دیگر از جنگ افزارهای مدرن خواهد بود. زمانی، انحصار طراحی و تولید چنین سامانه هایی تنها در دستِ شماری از ابرقدرت های دارای بودجه های کلان نظامی و فناوری پیشرفته بود. اما اکنون توانایی ایجاد پارازیت و اخلال در رادارهای دشمن در کشورهایی وجود دارد که حتی یک دهه قبل هم تصور آن نمی شد. برگردان از مقاله: https://www.ainonline.com/aviation-news/defense/2019-06-16/russian-ew-weaknesses-endure-while-other-nations-innovate
-
1 پسندیده شدهتصاویر پی 3 اوریون نیرو دریایی نزدیک چرخ جلو ظاهرا سامانه اپتیکیه میراژ اف1 نیرو هوایی سی کینگ گزارش تصویری مربوط به تمرینات و رژه هوایی https://www.yjc.ir/fa/news/7076610/رژه-تمرینی-نیروی-هوایی-ارتش-و-هوافضای-سپاه http://www.taghribnews.com/fa/gallery/437866/1/تمرین-مشترک-نیروی-هوایی-ارتش-سپاه-بندرعباس http://www.defapress.ir/fa/news/362685/تصاویر-دومین-مرحله-تمرین-رژه-هوایی-جنگندههای-نیروی-هوایی-ارتش-و-هوافضای-سپاه-پاسداران-در-بندرعباس اینو نمیدونم چی بگم پایگاه اصفهان https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/01/2102483/مسابقات-قوی-ترین-مردان-اصفهان-نکوداشت-هفته-دفاع-مقدس/photo/1 کنیستر موشک اس 300 بندر عباس پهپاد مهاجر4 نسخه جدید اهواز ظاهرا پهپاد مهاجر 4نسخه قدیم همدان زیر دریایی مرطوب السابحات تانک تی 72 مجهز به زره قفسی امیدواریم این زره قفسی روی کلیه تجهیزات نیروهای مسلح نصب بشه امروز حداقل تهدید ارپی جی 7 است البته هرچه گشتم عکسی از این تی 72 صنایع بنی هاشم سپاه که در رژه نشان داده نیافتم البته قبل اقای نوریخانی در توئیتر اشاره ای داشتند https://twitter.com/SinaNoorikhani/status/1091843865743634433
-
1 پسندیده شدهخلاصه قابلیتهای جت رزمی F-16 V بلاک 70 ( F-21) اویونیک سلاح ، مهمات ، فریب دهنده ها ، پاد جنگ الکترونیک ،پاد هدفگیری ، پاد شناسایی رادار آرایه فازی AN/APG--83 قابلیت رادار AN-APG-83
-
1 پسندیده شدهمعامله شیرین هندی- روسی پیشنهاد انتقال فناوری تولید جتهای میگ-35 در ازای سفارش انبوه این جنگنده از سوی هند هند بعنوان یکی از قدیمی ترین مشتریان سخت افزارهای نظامی روسی ، باهدف تکمیل ناوگان نیروی هوایی و همچنین گزینش یک هواگرد جدید نسل ++4 بعنوان مکملی برای اسکادران های برتری هوایی سوخو-30 خود که می بایست به عدد 300 فروند برسد ، به احتمال بسیار زیاد ، تعداد قابل توجهی از جت میگ-35 را به شرکت سازنده سفارش خواهد داد . در حال حاضر ، هند بیشتراز 100 فروند از جتهای رزمی MiG-29UPG و MiG-29K را در سازمان رزمی نیروی هوایی خود مورد استفاده قرار میدهد که بلحاظ کمی ، دومین جنگنده پرتعداد در این نیرو بشمارمی آید و درصورتی که این امر ، قطعیت پیدا کند ، طبیعتا" نخستین سفارش جت نسل ++4 محصول میگ خواهد بود . از یک نظر ، میگ-35 شباهتهای مشخصی را یا جنگنده سلف خود داشته و همین امر موجب میشود تا هزینه آموزش خدمه برای ورود به تایپ جدید ، به حداقل ممکن ، کاهش یابد . این در حالی است که بطور همزمان ، ارتش این کشور یک سفارش 135 فروندی از جت رافال فرانسوی را نیز به شرکت سازنده اعلام نموده ، اما نیازمندی های گسترده این نیرو برای یک پیکربندی رزمی چند ماموریته میان وزن و سبکتر نسبت به سوخو-30 های عملیاتی و همچنین هزینه بسیاربالای انتقال فناوری رافال به شرکت صنایع هوایی هند (HAL) که موجبات بروز اختلافات گسترده در میان مقامات تصمیم گیر گردید ، باعث شد تا بتدریج ، نگاه ها بسمت محصول روسی جلب گردد . بنابراین ، در حالی که به نظر می رسد ، میگ-35 یک پیکربندی رزمی قابل قبول برای تامین نیاز هند به یک جنگنده میان وزن خواهد بود و توجه به این نکته که هندی ها برای جایگزینی جتهای فرسوده وقدیمی خود ، تعدا د قابل توجهی از ان جت را می بایست به کار گیرند ، شرکت سازنده Russia’s United Aircraft Corporation (UAC) دریک اقدام غیر منتظره ، آمادگی خود را برای انتقال فناوری همزمان با فروش این جنگنده به هند اعلام نمود . استدلال شرکت سازنده در این اعلام آمادگی ، این بود که هند بدنبال یک جنگنده جدید است و با توجه به وضعیت نیروی هوایی ، سفارشی در حدود 100 فروند و به احتمال بسیار زیاد ، تعداد بیشتری پس از اجرای مرحله اول ، در میان خواهد بود ، به همین دلیل برای UAC این یک فرصت شگفت انگیز خواهد بود ، بویژه اینکه نیروی هوایی روسیه ، محصول میگ را به نفع پیکربندی های سنگینی تری نادیده گرفته و تمام تمرکز خود را برروی جتهای سنگین تری نظیر سوخو-30 و سوخو-34 نهاده است . با توجه به این مساله که میگ-35 در مقایسه ، هزینه های مراتب کمتری را نسبت به سوخو-35 در حوزه هایی نظیر هزینه هر پرانه ( سورتی ) پرواز رزمی و تعمیر و نگهداری داشته و در عین حال ، بعنوان یک جنگنده میان وزن ، حسگرهای بسیار پیشرفته و به تبع آن ، مهمات مدرن را در اختیار کاربر خواهد گذاشت، اما ترجیح نیروی هوایی روسیه ، باعث شد تا تولید جتهای سنگین تر خانواده سوخو-35 از سال 2014 ( در حدود 100 فروند تا حال حاضر ) در دستور کار روسها قرارگیرد ، در حالی که نسبت به محصول میگ ، روش محافظه کارانه تری در پیش گرفته شد . ایلیا تاراسنکو ، جانشین UAC در این خصوص ، ایلیا تاراسنکو ، جانشین UAC در خصوص تمایل روسها برای انتقال فناوری می گوید : " ما نه تنها از آمادگی کامل برای تولید جنگنده برخورداریم ، بلکه این اراده برای انتقال فناوری و اسناد لازم برای شراکت هند در ایجاد خط تولید در خاک این کشور وجود دارد . این مساله باعث میشود تا روند ارائه خدمات ، تهیه قطعات یدکی به یک استاندارد قابل قبول رسیده و این نیز به نوبه خود ، موجبات افزایش سطح عملکرد سیستم ، افزایش اطمینان پذیری رزمی ، مطلوبیت مالکیت کامل فناوری سلاح و سخت افزار نظامی را برای مشتری در پی خواهد داشت " به اعتقاد این مقام ارشد ، میگ-35 یک گزینه مطلوب برای نیروی هوایی هند خواهد بود ، چرا که در مقایسه با پیکربندی قدیمی میگ-29 تغییرات زیادی را بخود دیده و بطور کامل با الزامات نیروی هوایی منطبق است . به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، این سیگنال جدید از سوی روسها ، تنها پس از آن ارسال شد که نیروی هوایی هند از قصد خود برای خرید تعداد افزون تری از جتهای MiG-29UPG بعنوان یک راه حل موقت برای گسترس سازمان رزم جتهای میان وزن خود تا عملیاتی شدن کامل ناوگان سوخو-30 رونمایی نمود . بنابراین ، اگر تا پیش از این تاریخ ، ادامه حیات برنامه میگ-35 ، نگرانی اصلی این شرکت روسی بشمار میرفت ، اعلام آمادگی برای انتقال فناوری ، طور قطع ، افزایش فروش و همچنین بازار یابی ساده تر محصول روسی را فراهم می نماید. صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- بن پایه 2- این تاپیک ، حاصل ادغام چهار تاپیک مشابه در انجمن وزین میلیتاری است که تصاویر آن همگی بازیابی شدند . 3- دقت کنید که وقتی در ساختار یک سازمان مسلح ، ( در اینجا نیروی هوایی هند ) ، آینده نگری لازم وجود داشته باشد ، شرکتهای فروشنده ، گزینه های مطلوبی را به مشتری ارائه خواهند نمود .
-
1 پسندیده شدهیک نکته هم در خصوص حملات موشکی نیروهای یمنی به عربستان و امارات عرض کنم. تا اونجایی که بنده دیدم محور عبری عربی غربی شواهد خاصی برای سرنگون سازی موشک کروز یمنی ها ارائه نکرده! صرفا یک سرجنگی ترکش زا و یک تکه فلزی که بر روی اون اسامی ائمه درج شده! در صورتی که در سقوط هایی که ما از موشک تاماهاوک و موشکهای کروز روسی دیدم, اجزای بیشتری وجود داشته و صرفا بدنه در اثر برخورد به سطح زمین تغییر حالت پیدا کرده! حالا چطوره که تیکه بزرگه موشک یمنی ها سرجنگیشه و فقط یک تکه آهن پاره ازش به جا مونده که اتفاقا اسامی ائمه رو هم به اون صورت روش نوشتن! تاماهاوک های فیل شده: موشک های فیل شده روسی: یک نکته دیگر اینکه تصویر مربوط به سرجنگی این موشک نشون دهنده اینه که از یک سرجنگی ترکش زا استفاده شده! در حالی که چنین سرجنگی برای تهاجم به نیروگاه هسته ای در حال ساخت امارات مناسب نیست! هرچند این موشک شباهت بسیاری به موشک ایرانی سومار داره(و به نظر بنده هم همینطوره)اما اگر فرض کنیم که ما یک چنین سلاحی به یمنی ها تحویل دادیم در این صورت با توجه به اهمیت موضوع باید در انتخاب سرجنگی و هدف مورد نظر هم دقت کافی شده باشه! چنین سرجنگی برای تهاجم به پایگاه های هوایی خوبه اما چرا نیروگاه در حال ساخت هدف حمله اعلام شده؟ اینجاست که ادعای عمال محور یاد شده در خصوص سقوط موشک کروز یمنی ها با تردید مواجه میشه! و نکته اساسی تر اینکه موشک سومار همونطور که از ظاهرش پیداست مهندسی معکوس KH-55 روسی هست که یک بوستر بهش اضافه شده و اساسا باید در اجزاء داخلیش با این موشک مشابهت(با ارتقاء هایی در زمینه الکترونیک)داشته باشه!نکته اینجاست که سرجنگی نمایش داده شده برای موشک یمنی اساسا با موشک KH-55 تطابق نداره! این سرجنگی بیشتر شبیه به نمونه های آمریکایی هست تا روسی! شاید حتی از موشک های تاماهاوک فیل شده برداشته شده و یا اینکه مروبط به یک بمب یا موشک هوا به سطح هست که توسط خود محور عبری عربی غربی استفاده شده و عمل نکرده! موشک KH-55: تاماهاوک: نمونه هایی از سرجنگی تاماهاوک: سرجنگی نسبت داده شده به موشک کروز یمنی: در کل به نظر میرسه بیشتر با یک صحنه سازی مواجه هستیم! همونطور که در قضیه رهگیری موشک برکان2 اچ(مشابه قیام)پدافند سعودی حداقل 5 تیر موشک پاتریوت شلیک کرد و به عمد صحنه شلیک اول رو کات کردن و تنها شلیک 4 تیر نمایش داده شد که با توجه به صدای انفجارها کاملا مشخص بود که انفجار پنجم هم مربوط به موشک های پاتریوته و این سیستم در انهدام تنها یک فروند موشک برکان2 اچ ناموفق ظاهر شده و همونطور که دیدیم سرجنگی موشک هم تونست فرود بیاد و ماموریتش رو به انجام برسونه!
-
1 پسندیده شدهفاجعه یا ادعا ایگل های سعودی در برزخ در چند روز گذشته ، تصاویر و ویدئویی از آنچه که ادعا می شود یکفروند جنگنده/ بمب افکن F-15 نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی ، توسط یک تیرموشک سام ناشناس یمنی برفراز صنعا مورد هدف قرار گرفته ، در فضای مجازی منتشر شده است . براساس اطلاعات موجود ، منتشرکنندگان این ویدئو مدعی هستند که این تصاویر با استفاده از حسگر مادون قرمز که بطور معمول برای نظارت و هدفگیری بالگردهای رزمی طراحی و مورد استفاده قرار می گیرد و احتمالا" از گونه سامانه کنترل آتش ULTRA 8500 است ، به ثبت رسیده است . این مجموعه تصاویر ، یک فروند ایگل نیروی هوایی عربستان ( گونه ناشناخته ) را به نمایش گذاشته که در ارتفاع پایین ، مشغول عملیات رزمی است . در بخشهایی از ویدئوی مورد بحث که از سمت راست این جت رزمی گرفته شده ، به محض آنکه پرنده سعودی کمی بیشتر به راست متمایل می شود ، به نظر میرسد که سکان عمودی ( رادر/ استابلایزر ) کوتاه تر از حد طبیعی آن در یک ایگل نرمال است که به اعتقاد برخی ، همان بخش آسیب دیده ناشی از برخورد!!! یا موج انفجار کلاهک موشک مورد نظر است . کارشناسان با بررسی ویدئوی مورد نظر براین باورند که انفجارموشک ،ممکن است حداقل به یکی از سکان های عمودی ایگل آسیب زده باشد . بلافاصله پس از مانور ایگل به سمت راست ، دو جسم ناشناخته که با توجه به درخشان بودن آنها در تصویر مادون قرمز گرفته شده، از پرنده جدا شده که این رویداد با روشن شدن پس سوزهای پیشرانه این جت همزمان میشود . به نظر میرسد ، خلبان طبق روال استاندارد جهت مقابله با موشکهای زمین به هوا با جستجوگر حرارتی ، اقدام به رها کردن شراره کرده که چندان تعجب برانگیز نیست . پس از آنکه ایگل سعودی مجدداً بسمت راست متمایل شده و نمای آسمانه آن قابل مشاهده می گردد ، متوجه می شویم که جت مورد بحث از گونه تک سرنشینه بوده ، که با توجه به کیفیت ویدئو ، تشخیص دقیق و تاییدآن مشکل به نظر می رسد . در بخشی دیگر از این ویدئو ، یک جسم بزرگ از بخش پایینی قاب دوربین وارد صحنه شده که احتمالاً یک موشک سطح به هوا است که بر روی خط سیر ایگل تاثیر گذاشته ( تصویر مادون قرمز بخوبی استفاده خلبان از پس سوز را به نمایش می گذارد ) که به احتمال بسیار زیاد ، کلاهک آن در مجاورت یا نزدیک شراره های شلیک شده ، عمل می کند . بخش پایانی ویدئو ، بدون آنکه سرانجام ماجرا را به نمایش گذارد ، به اتمام می رسد ، هرچند ثانیه های پایانی نشاندهنده خط سیر عادی و مداوم جت سعودی است .متنی که در شبکه یوتیوب به زبان عربی ، ذیل این ویدئو منتشر شده ، بدین قرار است :" لحظاتی از شناسایی و هدف قرارگرفتن جت اف-15 سعودی در فضای پایتخت یمن ( صنعا) . بلافاصله پس از انتشار این ویدئو ، برخی گمانه زنی ها خبر از شلیک یک تیر موشک سام-2 بسوی جت سعودی می داد ، با این حال پس از مدتی ، منابع مختلف به شکل فزاینده ای به این باور رسیدند که ایگل مورد بحث احتمالاً توسط یک تیر موشک R-27T که توسط شبه نظامیان حوثی تغییر کاربری یافته و بر روی خودروهای سبک به شکل زمین به هوا درآمده ، مورد اصابت قرارگرفته است . این موشک ، ( AA-10 ALAMO-B) در رده موشکهای مادون قرمز قرارمی گیرد که می تواند دریک برد 63 کیلومتری و حداکثر در ارتقاع 10 کیلومتری وارد عمل شود . اگر ادعای شبه نظامیان حوثی در ساقط کردن ایگل سعودی اثبات شود ، شاید در تاریخ عملیات رزمی جت اف-15 ، این سومین موردی باشد که به انهدام کامل هواپیما منجر شده است . طبق اطلاعات موجود ، نیروی هوایی عربستان سعودی ، ناوگانی متشکل از 129 فروند جت رزمی تک سرنشینه F-15C و جتهای ویژه چند ماموریته F-15 S را در کنار 13 فروند جت F-15SA ( از 84 فروند سفارش داده شده ) را بصورت عملیاتی در اختیار دارد . در اکتبر 2017 نیز شبه نظامیان حوثی ادعا کردند که یکفروند جت یوروفایتر تایفون عربستان را برفراز یمن ساقط کرده اند . پی نوشت : 1- به هرترتیب ، بعد از نمایش لاشه ایگل سعودی ، میشود در خصوص این رویداد بیشتر صحبت کرد . 2- منبع : https://theaviationist.com/2018/01/09/yemens-shiite-houthis-claim-saudi-f-15-kill-with-sam-over-capital-city-of-sanaa/ 3- مترجم : MR9 4- صرفاً برای میلیتاری
-
1 پسندیده شده(از مجموعه تاپیک های هیأت تحریریه میلیتاری) ناوچه کلاس Steregushchy ، یک ناو محافظ سبک چند منظوره تحت پروژه 20380 با نام روسی (стерегущий "vigilant ) میباشد که توسط صنایع دریایی روسیه Severnaya Verf واقع در شهر سن پترزبورگ ساخته شده است . نشان این کمپانی این محصول نظامی یک ویژگی منحصر به فرد دارد و ان هم نواوری های بکار رفته در تکمیل و ساخت این محصول است به این صورت که 21 اختراع و 14 نرم افزار جدید و نوآوری های خاص در طول زمان ساخت در ان بکار رفته . مورد دیگری که سعی شده در این محصول بکار رود بحث رادارگریزی است که با طرح های گوناگون که توسط دفتر طراحی almaz انجام شد در نهایت طرحی که برای بحث رادارگریزی انتخاب شد استفاده از مواد کامپوزیتی در ساخت بدنه این کشتی بود. این سری کلاس از ناو ها قرار است جایگزین ناوچه Grisha Class corvettes شوند. ناوچه Grisha دارای وزن 1200 تن و طول 71.6 متر و عرض 9.8 متر و ابخور 3.7 متر و با سرعت 68 کیلومتر بر ساعت میباشد. اطلاعات بیشتر در مورد این محصول http://en.wikipedia.org/wiki/Grisha-class_corvette برنامه ریزی این کشتی ها در کلاس Steregushchy قرار دارد و طراحی ان بصورتی است که به بتوان در ما موریت هایی نظیر ( عملیات های ساحلی ، عملیات ضد زیردریایی ، اسکورت کشتی ها ی تجاری و...) ایفای نقش کند. این کشتی توسط كمپاني كشتي سازي Severnaya Verf واقع در شهر سن پترزبورگ ساخته شده است . نیروی دریایی روسیه جهت ارتقای ناوگان خود 30 عدد از این کشتی ها را سفارش داده است. بر اساس خبر های اعلام شده اولین نمونه از این کشتی در 14 نوامبر سال 2007 به طور رسمی وارد ناوگان دریایی روسیه شده است. صادرات اولین مشتری این نوع از کشتی ها کشور اندونزی بود که 4 فروند از این کلاس ناوچه ها را در سال 2007 برای جایگزین کردن کشتی های کلاس Fatahillah که توسط کشور هلند ساخته شده است ، خریداری کند. قرار بود نمونه اول این محصول در سن پترزبورگ ساخته شود و در نمونه های بعد کشور اندونزی هم مشارکت داده شود ، ولی برنامه ریزی های انجام شده به خوبی پیش نرفت و تقریبا پروژه کنسل شد و سپس کشور اندوزی در سال 2011 قرار داد جدیدی را برای خرید دو ناوچه MİLGEM را با ترکیه بست . مشتری بعدی این ناوچه کشور الجزایر بود و این کشور توافق محکمی را با روسها بست تا مانع از بدقلی این کشور شود و اولین نسخه صادراتی واقعی این محصول تحت پروژه tiger20382 به تعداد 2 فروند به امضای دو طرف رسید . قیمت براورد شده برای هر کشتی تقریبا بین 120-150 میلون دلار امریکا براورد میشود. قرار است اولین کشتی در سال 2014 و دومین کشتی در سال 2015 به کشور الجزایر تحویل داده شود. تاریخچه عملیاتی ساخت اولین نمونه از این کلاس از کشتی با نام Steregushchiy در سال 2001 ميلادي آغاز شد و در سال 2006 به اب انداخته شد و در سال 2007 به طور رسمی وارد ناوگان دریایی روسیه شد. نمونه بعدی با نام Soobrazitelny در سال 2003 ميلادي آغاز شد و در در سال 2010 به اب انداخته شد و در سال 2011 به طور رسمی وارد ناوگان دریایی روسیه شد. نمونه بعدی با نام Boyky در سال 2005 ميلادي آغاز شد و در در سال 2011 به اب انداخته شد و در سال 2013 به طور رسمی وارد ناوگان دریایی روسیه شد. نمونه بعدی با نام Sovershennyyدر سال 2006 ميلادي آغاز شد و در در سال 2015 به اب انداخته شد و درهمان سال 2015 به طور رسمی وارد ناوگان دریایی روسیه شد. نمونه بعدی با نام Stoikiy در سال 2006 ميلادي آغاز شد و در در سال 2012 به اب انداخته شد و در سال 2014 به طور رسمی وارد ناوگان دریایی روسیه شد. نمونه های بعدی در حال ساخته شدن است. طراحی یکی از ویژگی های برتر این کشتی جنگی بحث رادار گریز بودن ان است که با طراحی هایی که توسط کمپانی سازنده (Almaz Central Marine Design Bureau ) انجام شد سعی بر این شده کمترین بازتاب راداری را داشته باشد. اين شناور شامل بدنه ي فولادي - سوپر استراكچر كامپوزيتي و بال باسبو مي باشد . (( سوپر استراكچر سازه هاي موجود بر روي عرشه ي شناور را گويند و بال باسبو ((bulbous bow)) انحناي موجود در پايين سينه ي شناور براي برش موج هاي برخوردي به سينه ي شناور را گويند )) . بدنه به 9 عدد آب بند تقسيم شده است و طراحي آن به گونه اي است كه سطح مقطع راداري آن بسيار كاهش پيدا كرده است . همچنين امواج صوتي - فرو سرخ - مغناطيسي و سيگنچر مجازي در اين شناور به دليل تركيب تكنولوژي ضد راداري در بدنه ي اين شناور نظامي كاهش چشم گيري يافته است .این اولین ناو محافظ سبک روسها است که به صورت خاص در طراحی ان کاهش سطح مقطع در نظر گرفته شده و به گفته روسها این ناو از صد کیلومتر به اندازه یک قایق ماهیگیری در رادار دیده میشود . قسمت رویه این کشتی شامل 3 قسمت است: بخش جلوی که شامل توپ ۱۰۰ میلیمتری A-190 Arsenal و یک سیلوی حمل موشک که میتواند 8 موشک SS-N-25 را در خود ذخیره کند ، قسمت ساختمان و پل فرمانده ای کشتی و در انتها ی کشتی هم محل فرود بالگرد میباشد. .محل ذخیره مهمات میانه بدنه و در انتهای بدنه موتور خانه است که از ماده جدید برای کاهش دما و صدا در بدنه داخلی موتور خانه استفاده شده که یک اختراع جدید بود و در مسکو به ثبت رسیده . البته در ساخت این کلاس ناو محافظ ۲۱ اختراع و 14 نرم افزار جدید به کار رفته که قبلا هم به انها اشاره کردم. بدنه این کشتی به صورت مدولار ساخته شده تا بتوان به راحتی 30 سال خدمت کند وسعی شده تعمیرو نگهداری ان اسان باشد و یا سلاح و تجهیزات جدیدی را بتوان به ان اضافه کرد . تلاش شده در ساخت پوسته بخش زیر اب بدنه ایرودینامیک وقسمتهای که در شکاف و هدایت اب در کنار بدنه نقش دارند به گونه ای طراحی شودند که تا بیشترین سرعت و کمترین مصرف سوخت به دست اید به صورتی که این طراحی توانسته است ۱۸% در بازده موتور افزایش دهد. نمونه اول این کشتی در قسمت سینه از سامانه کاشتان که برای پوشش اهداف هوایی کاربرد دارد نصب شده است ولی در نمونه سوم به جای ان از سیستم لانچرهای عمودی ۱۲ سلولی استفاده شده است که گفته میشود نمونه ی دریایی سیستم S-400 بوده و مجهز به موشکهای 9M96E است استفاده خواهد کرد . قرار است در نسخه های جدید تر موشک کروز SS-N-27 تحت پروژه 20385 به انها اضافه شود. پیشرانه سیستم رانش این ناوچه بصورت دیزل ترکیبی (CODAD) میباشد. کلمهی CODAD مخفف عبارت Combined diesel and diesel است. در این ساختار دو موتور دیزلی یک محور شفت متصل به پروانه را به چرخش در میآورند. موتورها به وسیلهی جعبه دنده و کلاچ به محور متصل هستند و میتوان از قدرت یکی یا هر دوی آنها استفاده کرد. در ناوهای محافظ کلاس la Fayette فرانسوی (الریاض) و Lekiu اندونزیایی از این ساختار استفاده شدهاست. این کشتی جنگی از 4 عدد موتور دیزل 16D49 که میتواند توانی برابر 23.664 اسب بخار تولید کند بهره میبرد. این 4 موتور در دو دسته ی 2 تایی دو ملخ عقب کشتی را به حرکت در میاورند . پیشرانه چهار دستگاه موتور دیزل16D49 است که چهار ژنراتور دیزل را با توان ایجاد قدرت ۲۵۲۰ کیلو وات را پشتیبانی میکنند.کنترل کننده موتورها یک واحد دیجیتال است و برای اولین بار برای کاهش صدای تولید موتور از فناوری های به کار رفته در زیر دریایی های اتمی استفاده شده است . این ناو همچنین برای تامین انرژی تجهیزات الکترونیکی به منبع تغذیه AC 380/220V و 4 موتور 630 کیلوواتی مجهز است . مشخصات این کشتی در کلاس Corvette ها قرار دارد ( ناو محافظ سبک ) و دارای طولی برابر 104.5 متر و عرض 11.6 متر و اب خور 3.7 متر و وزن 1800-2200 تن میباشد. این کشتی میتواند با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت حرکت کند و دارای رنج عملیاتی 7000 کیلومتر میباشد . همچنین این کشتی میتواند 15 روز بدون نیاز به سوخت گیری در دریا شناور بماند و دارای تعداد خدمه 90 نفر میباشد. تجهیزات رادارها و سنسورها رادار جستجوی هوایی Furke 2 : (Air search radar ) این رادار یک رادار سه بعدی با توان کار در باند ایی و اف است .این رادار در بالاترین سطح کشتی نصب شده و دارای برد جستجوی ۱۵۰ کیلومتر بسته به هدف است و میتواند تا ۲۰۰ هدف را به طور همزمان رهگیری کند. گفته شده این رادار توان کشف موشک های ضد کشتی با سطح مقطعی ۰٫۰۲ متر مربع را از ۱۴ کیلومتری و یک هدف یک متر مربعی را از برد ۱۲۰ کیلومتر و قفل بر روی ان از ۶۰ کیلومتری را دارد. رادار جستجوی سطحی Granit : (Surface search radar): مدل این رادار رادار جستجوی سطحی Garpun-B/3Ts-25E/PLANK SHAVE و بردی حدود 250 کیلو متر دارد. رادار کنترل اتش Ratep 5P-10E Puma for A-190 (Fire control radar ) : این رادار برای هدایت موشک های ضد کشتی و توپ سینه و سامانه گاتیلینگ دفاع هوایی کاربرد دارد . این سامانه داری بردی ۶۰ کیلومتر و توان درگیری همزمان با 4 هدف را دارد. سونار : (Sonar) : Zarya-M این سونار در قسمت جلو دماغه و زیر کشتی نصب شده و هم میتواند به صوت فعال و غیر فعال عمل میکند. این رادار قابلیت جستجوی اهداف زیرسطحی (زیردریایی و ...) را هم دارد. این ناو برای جنگ الکترونیک نیز از سیستم جنگ الکترونیک TK-25E-5 و 4 دستگاه منحرف کننده ی PK-10 بهره میبرد. تسلیحات ناو محافظ کلاس استروگاشی تسلیحات متنوعی را برای تهاجم دریایی و یا زمینی و دفاع از خود استفاده میکند که در ادامه انها را معرفی خواهم کرد. البته شایان به ذکر است با توجه به تهدیدات هواپایه ای که امروزه این ناو ها را تهدید میکند و استفاده فقط دوسامانه کشتان و توپ 100 میلیمتری در این ناوها یک ضعف بحساب میاید چرا که اکثر این ناو ها توسط موشک های هوا به سطح مورد اثابت قرار میگیرند و این ضعف در ناوهای خودمان نظیر کلاس موج بشدت حس میشود که بنظر بنده حقیر باید رفع بشود. یک توپ 100 میلیمتری A-190 Arsenal : این توپ 100 م.م که بصورت خودکار عمل میکند دارای بیشترین برد ۲۱ کیلومتر است و نرخ اتش ان ۸۰ گلوله بر دقیقه میباشد.این توپ را می توان به کمک سامانه کنترل اتش پوما نشان گیری و اتش کرد ودارای گلوله های انفجار ترکش شونده نیز می باشد و میتوان ان را علیه اهداف هوایی و یا دریایی نیز با این نوع گلوله استفاده کرد. البته اینم باید گفت که این سامانه میتواند اهداف هوایی در ارتفاع کم مورد اصابت قرار دهد. دو مسلسل MTPU pedestal machine gun 14.5 mm : در این کشتی دو مسلسل برای در گیری با اهداف نزدیک در نظر گرفته شده است سیستم دفاع هوایی نزدیک kashtan : این سیستم دفاع هوایی که یکی از مدرن ترین و قویترین سیستمهای پدافند نزدیک دریایی جهان به شمار میاید که در ناو هواپیمابر کوزنتسوف نیز مورد استفاده قرار گرفته است . سامانه پدافند هوایی کاشتان برای پاسداری از کشتی های سطحی در برابر جنگ افزار های هدایت دقیق بسان موشک ها ی ضد کشتی و ضد رادار و بمب های هوایی ونیز اهداف کوچک دریایی و ساحلی توسط روسیه طراحی و تولید شده است. این سامانه پدافند هوایی از سه بخش کلی جنگ افزار, واپایش و پشتیبانی و بخش اتش تشکیل شده است. ویژگی ها: کار بخش واپایش و پشتیبانی در واقع شناسایی اهداف متحرک و ثابت رهگیری و فرستادن فرامین لازم جهت سرنگونی هدف به بخش جنگ افزار میباشد ( شامل رادار و سامانه شناسایی اپتیکال (نوری)) . بخش اتش از دو بخش توپ و موشک تشکیل شده است که توسط سامانه های اپتیکی و راداری واپایش و هدایت می شود که بر اساس نیاز دفاعی (توپ یا موشک) با اهداف در گیر می شود. در حال معمولی یک کشتی توان جای دادن 1 تا 6 سامانه پدافندیست (بنا به بزرگی و نیاز) . در کشتی های بزرگ تر هر اتشبار رزمی با یک سامانه ذخیره سازی / بارگذاری با ظرفیت 32 موشک یدکی کامل شده است جنگ افزار: موشک 9M311 به کار رفته در کاشتان موشکی است دو مرحله ایی با سوخت جامد از نوع زمین به هواکه با کلاهکی ترکشی با چاشنی مجاوراتی بارگزاری شده است. برد این موشک چیزی نزدیک 1500تا 8000 متر میباشد که با دقت 96 تا 98درسدی (یک شلیک) با بیشینه تندی 900متر بر ثانیه جز دقیق ترین موشکهای زمین به هوا به شمار می اید. بخش توپخانه (اتشبار) از دو توپ30 میلی متری 6 لول GSH-6-30K با نرخ اتش 10000 گلوله در دقیقه با برد 500تا 1500 متری تشکیل شده که با بخش های بارگزاری خودکار مهمات و بخش خنک کننده کامل شده است . سامانه کاشتان دارای یک بخش بارگزاری و ذخیره سازی مهمات در زیر عرشه می باشد که ظرفیت نگهداری 32 موشک را دارا است که قادر است 4 لانچر پرتاب موشک را در عرض 1.5 دقیقه بارگزاری کند.خودکار بودن سامانه اتش (از بارگزاری تا شلیک) این اجازه را به کاشتان می دهد که بتواند به طور همزمان با 5 هدف درگیر شود.سامانه پدافند هوایی کاشتان توان سوار شدن بر روی عرشه کشتی هایی جنگی با تناژ 400 تن با بالا است .در پایان بایستی عرض کنم که سامانه Kashtan-M نمونه بهینه شده سامانهKAashtan می باشد که دارای برد رزمی و برد شناسایی و جنگ افزار بهتری می باشد . در اولین نسخه تحویلی در قسمت جلوی پل فرمانده ای یک سامانه کاشتان نیز نصب شده بود که البته در نسخ بعدی با ۱۲ سیلوی پرتاب جایگزین شده است. مشابه این سامانه را میتوان سامانه فلانکس نام برد. انواع مختلف این سامانه به همراه مشخصات استفاده از سیستم لانچر عمودی در پروژه 20381 : این سامانه 12 سلولی اتش جایگزین سامانه کاشتان شده و همین امر باعث قدرتمند تر شدن این ناو شده است سامانه AK-630 : در این کشتی از دو سامانه در دو طرف کشتی نصب شده و توان شلیک ۵۰۰۰ گلوله بر دقیقه را داردو توسط سامانه پوما هدایت میشوند. موشک مادون صوت Kh-35 : ناو محافظ کلاس استروگاشی تسلیحات متنوعی را برای تهاجم دریایی و یا زمینی و دفاع از خود استفاده میکند. این موشک ضد کشتی که در حالت کلی هوا پایه است در نقش ضد کشتی استروگاشی مجهز به دو پرتاب گر چهار تایی مجموعا 8 موشک ضد کشتی KH-35 بر روی ساختمان کشتی پشت سر پل فرمانده ای است که هر کدام به یکی از دو طرف کشتی نشان رفته اند. موشک ضد کشتی مادون صوت رادار فعال خا ۳۵ با برد ۱۳۰ کیلومتر و توان پرواز درارتفاع چهار متری اب به خوبی از توان درگیر با کشتی های با تناژ ۵۰۰۰ تن را برخوردار است. نسخه صادراتی این ناوچه مسلح به موشک مافوق صوت یاخونت است. موشک سطح به سطح و هوا به سطح - وزن در دو ورژن 520 و 610 کیلوگرم - طول در دو ورژن 385 و 440 سانتی متری و شعاع 42 سانتی متر - سر جنگی 145 کیلوگرمی - برد 130 کیلومتر و سرعت 0.8 ماخ میباشد. موشک 3M-54 کلوب : این موشکها چند منظوره بوده و قابلیت درگیری با اهداف سطحی و زیرسطحی را دارند ، این موشک به لطف موتور توربوجت سوخت جامد با سرعت فوق العاده بالای خود (2.9 ماخ) میتواند قبل از هرگونه واکنشی توسط سیستم دفاعی کشتی دشمن آنرا مورد اصابت قرار دهد . این موشک چند مرحله برای هرکدام از اهداف خود 5 نوع کلاهک و سیستم هدایتی متفاوت دارد . سیستم هدایتی پیش فرض موشک از نوع هدایت راداری بوده و تا برد 15 کیلومتر قادر به اصابت اهداف است . 12 سلول این موشک بر عرشه ی ناو نصب شده است . کلوب در دو نسخه ضد کشتی و تهاجم زمینی توسعه پیدا کرده است . نسخه ضد کشتی ۲۵۰ کیلومتر برد دارد و دارای سرعت بیش از دو ماخ است ولی نسخه تهاجمی با برد ۳۰ کیلومتر دارای سرعت زیر صوت است(نسخه های قابل پرتاب از ۱۲ سلولی ناو های جنگی دارای این رقم برد هستند ولی نسخه های دیگر برد بیشتری دارند). موشک ضد دریایی یاخونت P-800 : موشک یاخونت نیز از انواع موشکهای ضد کشتی ساخت اتحاد جماهیر شوروی است . اولین نسل از موشکهای ضد کشتی کروز که قابلیت هدایت توسط رادار را داشتند در سال 1957 با نام p-5 شلیک شد که در حقیقت نسلهای بعد نیز بعد از این موشک ساخته شدند . موشک یاخونت موشکی ضد کشتیست که جزء موشکهای نسل چهارم در این رده از موشکها قرار میگیرد . این موشک دارای 3 فاز پرتابی است که در همه فازها دارای سرعت سوپرسونیک است و به علت هدف گیری خودکار ، نیازی نیست تا لزوما هدف گیری کاملی قبل از شلیک انجام شود و اصطلاحا موشک موشک دارای سیستم " بزن و فراموش کن " ( fire & forget ) می باشد . از مشخصات خوب این موشک اینست که می تواند در انواع شناورهای سنگین و حتی ناوچه های سبک نیز به راحتی نصب و شلیک شود . این موشک از یک موتور رمجت با سوخت مایع (kerosene) برای حرکت با سرعت 2.5 ماخ استفاده میکند و برد ان بین 120 تا 300 کیلومتر است ، ارتفاع پروازی این موشک 5 متر اعلام شده است. همچنین این کشتی به دو لانچر چهار تایی اژدر ۳۳۰۰ م م در دو طرف بدنه در قسمت عقب ناو تجهیز شده است. بالگرد قابل حمل : این کشتی در قسمت عقب ناوچه توان حمل یک بالگرد جستجو و نجات و ضد زیر دریایی کاموف ۲۷ را دارد و برای ان یک اشیانه مخصوص نیز در نظر گرفته شده است. هلیکوپتر Ka-۲۷ که در ناتو با کد HELIX ساخت شرکت کاموف است که طراحی و ساخت آن بر اساس نیاز نیروی دریایی شوروی به یک هلیکوپتر کارامد چند منظوره انجام شده است . روند طراحی این هلیکوپتر از 1969 آغاز شد و در ساخت این هلیکوپتر نیز همانند بقیه ی هلیکوپترهای این شرکت ، از تکنولوژی ملخی Contra rotating معروف کاموف که در تستها و شرایط واقعی کارایی خود را نشان داده است ، استفاده شده . کا-27 میتواند با کمک ای موتورها تا 5 تن بار حمل کند . حداکثر ظرفیت بار آن 5 تن بوده و سقف پروازی 5000 متر دارد . سرعت این هلیکوپتر در سطح دریا 290 کیلومتر بر ساعت است . اولین مدل عملیاتی این هلیکوپتر در ارتش سرخ که با ماموریت ضد زیردریایی (Anti Submarine) وارد خدمت شد مدل Ka-27PL Helix-A بود که در سال 1982 وارد خدمت شد . این هلیکوپتر دارای هدایت آسان ، سیستم حفظ ارتفاع خودکار ، انتقال قدرت خودکار از Hover و Autohover در هر شرایط آب و هوایی است . Ka-27PL به منظور جستجو ، ردیابی و حمله به زیردریایی های دشمن که در عمق 500 متری دریا هستند ،ساخته شده . این هلیکوپتر قابلیت حرکت تا سرعت 75 کیلومتر بر ساعت و تا برد 200 کیلومتری است . تصاویر بیشتر پوستر این ناو منابع http://en.wikipedia.org/wiki/Steregushchy-class_corvette http://www.military.ir/forums/topic/14989-project-20380-steregushchy-كلاس-corvettes-متعلق-به-نيروي-دريايي-روسيه/ با تشکر از از جناب Ehsan_animator Commandant مترجم و گرداوری: hamidz65 کپی با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است. copyright © Military.ir
-
1 پسندیده شدهحاشیه های علی هاشمی مثه حاشیه های حاج داود کریمی زیاده ... تا قبل از پیدا شدن پیکرمطهرش ، عده ای میگفتن پناهنده شده . منتها در سطوح بالا احتمال میدادن که اسیر شده باشه و با اینکه این کتاب جزو اولین کتاب های آماده شده ی اون مجموعه بود محسن رضایی اجازه ی چاپشو نمی داد تا اگر اسیر شده باشه داستان نشه ... حتی بعد از اشغال عراق هم به دلیل اینکه احتمال بسیار کمی بود که به اسرائیل منتقل شده باشه اجازه ی انتشار کتاب رو نمی دادن تا با کشف باقی مونده ی پیکرش مشکل حل شد ... ...................... جالبه اون وقتی که محسن رضایی ، همت و متوسلیان و باکری و ... رو اصن بازی نمی داده ، علی هاشمی محرم رازش بوده ... اقا این کتاب رو حتما بخونید ... دیدتون نسبت به خیلی چیزها عوض خواهد شد ... پ.ن. سلام خدا بر سردار مظلوم هور ، علی هاشمی ؛ آنگاه که متولد شد وآنگاه که شهید شد و آنگاه که برانگیخته خواهد شد .... >>> پ.ن. 2 : به هر حال ماجرای قرار گاه نصرت و عملیات خیبر و کشاندن جنگ به داخل هور ، یکی از بزرگترین درس های استراتژی "تغییر زمین بازی " بود و مهمترین نقش رو در تغییر وضعیت جنگ ، بالاخص پس از دوره ی رکود دوساله ی جنگ داشت ...
-
1 پسندیده شدهروایت سردار باقرزاده از نحوه شهادت و کشف پیکر مطهر شهید هاشمی؛ در مرکز تحقیقات ژنتیک سپاه با آزمایش DNA پاسخ گرفتیم وقتی وارد صحنه شدیم، در آغاز چیزی دیده نشد، جاده پاکسازی شده بود و اثری از آنها نبود، ولی کاوش که شروع شد، در کنار سنگر اورژانس، چسبیده به سنگر، در یک فضای تقریبا مثلثی شکل، در حدود 100 متر مربع، شهدا پیدا شدند و جالب اینجاست که آثار و بقایای بالگرد و ماشین هم دیده میشد/ این صحنه نشان میدهد که ایشان برای این که به اسارت در نیاید، این عملیات شجاعانه و شهادتطلبانه را انجام داده و این نکته بسیار مهم است. در منطقه قرارگاه خاتم 4 ما سه تا سنگر اصلی داریم، همین الان هم آثارش آنجاست و بنا داریم که آنجا را به عنوان نقطه یادمانی به نام «دلاور هور» انشاءالله احیا کنیم و الآن هم پیمانکار در حال کار است و کارهای مقدماتی را با یاد حماسه شهید علی هاشمی و همرزمانش آغاز کردیم. به گزارش «تابناک»، سردار باقرزاده در گفتوگو با فرزند این شهید بزرگوار با بیان این مطلب گفت: تا آنجا که ما اطلاع داشتیم، تقریبا 15 نفر از جمله بچههای رابط لجستیکی، رابط مخابرات، مسئول مخابرات، شهید نویدی و چند نفر از اینها آنجا بودند و آقای سردار گرجی که آنجا اسیر شدند. شرایط خاصی آنجا به وجود آمد و حضور شهید هاشمی تا لحظات آخر، نشانه این است که به هر شکلی جزایر را حفظ کنند و عقب نشینی نکنند. بنابر این گزارش، متن زیر روایت سردار باقرزاده از عملیات تفحص پیکر این شهید بزرگوار است که در پایگاه اطلاع رسانی شهدای گمنام منتشر شده است: خوب از چند سال پیش یک کار گستردهای در منطقه مجنون، جاده سید الشهدا و جاده قمر شروع و در چند مرحله کار شد. در گام اول90 شهید را پیدا کردیم و این کار همین طور ادامه پیدا کرد تا به سمت منطقه پایانی جاده شهید همت آمدیم. بعد به سمت قمر و یک مقداری هم به سمت مجنون رفتیم؛ تعداد قابل توجهی شهید پیدا شد، در استمرار کار به این نقطه رسیدیم، در این نقطه سه تا قرارگاه اصلی بود: یک، قرارگاه خاتم4، دو، اورژانس (بیمارستان) صحرایی و سومین سنگر هم که در حال حاضر مقر بچههای تفحص است، مواضع توپخانه بود. این سه قرارگاه مانند دانههای تسبیح پشت سر هم قرار میگیرند و فواصلشان هم کم بوده. این نقطه که دقیقاً محل پیدا شدن پیکر طیبه شهداست، در کنار همین سنگر اورژانس است که چیزی در حدود 200 متر از قرارگاه فاصله دارد. پیش از آغاز شناسایی به دلیل وجود آب در این نقطه حتی ماهیگیری نیز میشد و به جز بچههای ارتش یگان دیگری آنجا نبود. آن زمان به همراه دو نفر از بچههای بسیجی و یک برادر عراقی از مجاهدین لشکر بدر اینجا آمدیم، دیدیم یک وضعیت نامیزانی است. عراقیها یک مهندس زن ایتالیایی را برای ساخت یک دژ مرزی در امتداد مرز آورده بودند، برای اینکه هور را خشک کنند و بتوانند مجاهدین عراقی را سرکوب کنند. ما رفتیم به این نقطه و بچهها شروع به کار کردند. یکی از اهداف ما از روز نخست، پیدا کردن پیکر شهید هاشمی و همرزمانشان بود. میدانستیم با توجه به سابقه درگیری آنها با بالگرد عراقی ـ چون اساسا عراقیها بالگرد را برای دستگیری و اسیر کردن شهید علی هاشمی بلند کرده بودند ـ لذا باید در همین اطراف باشند؛ عراقیها مختصات قرارگاه را داشتند، شنود میکردند و اطلاعاشان دقیق بود. اما وقتی وارد صحنه شدیم، در ابتدا چیزی دیده نشد، جاده پاکسازی شده بود و اثری از آنها نبود، ولی کاوش که شروع شد، در کنار سنگر اورژانس، چسبیده به سنگر، در یک فضای تقریبا مثلثی شکل، در حدود 100 متر مربع، شهدا پیدا شدند و جالب اینجاست که آثار و بقایای بالگرد و ماشین هم دیده میشد. از ظواهر این طور بر میآمد که نیروهای دشمن قصد هلی برن داشتند و با بالگرد روی جاده نشستند و نیروهایشان را پیاده کردند تا بتوانند راه را ببندند. اینجا دقیقا نشان میدهد که ایشان بر پایه همان منطق هیهات من الذله با ماشین به این بالگرد عراقی زدند و آنها را به هلاکت رساندند. چون چیزهایی که از بالگرد و ماشین باقی مانده حاکی از یک انفجار و برخورد است و این طور تکه تکه شدن بصورت طبیعی نیست. از طرفی راه دیگری هم برای گریز نبوده، بنابراین به این بالگرد عراقی زدند، و هم آنها را به هلاکت رساندند و هم خودشان به شهادت رسیدند. این صحنه نشان میدهد که ایشان برای این که به اسارت در نیاید، این عملیات شجاعانه و شهادت طلبانه را انجام داده و این نکته بسیار مهم است. البته عراقیها اجساد خودشان را برده و از صحنه خارج کرده بودند. بنا بر آن چیزی که پیدا کردیم، حدود پنج شهید را دوستان تأیید کردند. در مرحله نخست؛ طبیعی است با توجه به گل و خاک و آب و هور و جابه جایی ها، یک مقداری از این استخوانها با هم مخلوط شود،، ولی با اقداماتی که در پزشکی قانونی و کارهای آناتومی و بعد هم کار تکمیلیDNA انجام گرفت، خوشبختانه جواب گرفتیم و حتی با آخرین نظریهای که مرکز تحقیقات ژنتیک سپاه اعلام نمود، ما توانستیم دو، سه تا استخوانی را که اضافه با بدن ایشان مخلوط شده بود را جدا کنیم. هماکنون بنا بر اطلاعاتی که داریم در آستانه شناسایی چند شهید دیگر از این سانحه هستیم. من یک خاطرهای را اشاره کنم که یکی از دوستان به نقل از فرماندهان و همرزمان شهید علی هاشمی تعریف میکردند؛ تقریبا یک ماه یش از شهادتشان اعلام کرده بود؛ «من تعداد زیادی از عملیاتها را بودم، اما حتی یک بار هم مجروح نشدم. چرا؟» این دغدغه خیلی جالب است؛ یعنی همان دغدغه امیرالمؤمنین است پس از جنگ بدر، که چرا من در جنگ بدر شهید نشدم؟ دو ـ سه نکته در این مطلب است. فرمانده عزیزی در پاسخ ایشان گفته بود: « خدا شما را سالم نگه داشته که یک دفعه تحویل بگیرد.» و همین طور هم شد. شهید هاشمی از آغاز جنگ آمد و در همه عملیاتها شرکت کرد؛ در عملیات ام الحسنین، بعد آمد در جبهه طراح و کرخه کور شد کرخه نور، بعد در عملیات بیت المقدس تیپ 37 نور را تشکیل داد؛ خطی که از قرارگاه قدس به اینها داده شده بود را ادامه داد، تا طلائیه آمد و حد فاصل طلائیه تا کوشک، خط را توسعه داد و تا چزابه آمد. در دوازده ماهی که در خوزستان جنگ قفل شده بود، ایشان با آن حرکت عمیق و شناساییهایی که صورت داد و سازماندهی خوبی که بین بچههای عرب ایرانی و عراقی منطقه ایجاد نمود، توانست به خوبی در آن منطقه اشرافیت پیدا کند و راه رخنه ایران را به مواضع دشمن در خاک عراق فراهم کند. این مدال خیلی با ارزشی است و زیباییهای دیگری هم در زندگی این شهید بزرگوار وجود دارد. برای نمونه؛ در جریان عملیات خیبر، احدی غیر از فرمانده شان آقا محسن و فرماندهان دیگر که در آستانه عملیات مطلع شدند، از کار ایشان با خبر نشد، من تعبیری داشتم، که بر اساس روایت: «المؤمنُ ملجّم»، مؤمن لجام دارد و بالاخره دهانش قرص است. این بزرگوار با یک تأنی و با یک تدبیر خاصی عملیات را شناسایی و هدایت کرد، تا جایی که ما توانستیم عملیات خیبر را در حد بسیار قابل قبول به انجام برسانیم. این مرهون تلاش ها، ذکاوت، درایت، تدبیر و دقت ایشان و همرزمان ایشان بود که با ایشان کار میکردند. نکته دیگری که شاید کمتر بیان شده، این است که ایشان انسانی شوخ طبع و رئوف بود؛ با اخلاق، رئوف و مهربان نسبت به مردم و مردم داری اش خیلی بالا بود. یکی از دوستان نقل میکردند؛ یک روز در بازار سوار ماشین بودیم؛ جمعیت انبوهی آمدند که عبور کنند، راننده بوق زد، ایشان (شهید هاشمی) اعتراض کرد که چرا بوق میزنید؟ راننده گفت که راه باز نمیشود، ما باید سریعتر برویم، گفت: صبر کن که همه بروند، رد که شدند آن وقت شما بروید. در این مسائل این قدر صبر و حوصله داشتند که مبادا مردم آزرده شوند. البته یک مقدار فرایند شناسایی پیکر مطهر ایشان طول کشید، علتش هم این بود که میخواستیم مطمئن شویم. یک ملاحظاتی بود، یک مقداری هم از طرف خانواده وقفه شد، زیرا وقتی ما نمونه خون میخواستیم بگیریم و کارهای اولیه را انجام دهیم، اوایل با ما همکاری نشد، چون تصور میکردند که ایشان اسیر شده است. تا این که اخوی بزرگوارشان را در یک مراسمی در اهواز دیدم و آنجا گلایه کردم و گفتم زودتر بیایید و این کار را انجام دهید که ما کار را شروع کنیم و الحمدلله ایشان مادر مکرمه ایشان را در جریان قرار دادند و مقدمات شروع شد. در فتوای مقام معظم رهبری نیز در مورد پیکرهای گمنام اشاره شده است؛ در صورت یأس از شناسایی، اجساد مطهره باید دفن شوند. رای همین، ما باید آنقدر تلاش کنیم که مأیوس شویم و واقعاً مطمئن شویم که دیگر اینها قابل شناسایی نیستند. درباره ایشان چون مطمئن بودیم که شناسایی میکنیم، یک مقدار دست نگه داشتیم و همین طور کاوش کردیم، ادامه دادیم و کار را تا به اینجا رساندیم، بعد هم الحمدلله به نتیجه رسیدیم و هیچ تردیدی نداریم. رابطه مادر و فرزند و رابطه برادر با برادر، الحمدلله بر پایه نظریه مرکز تحقیقات ژنتیک سپاه کاملا احصاء شده و به نتیجه رسیدیم. مردم باید این شهید را بشناسند؛ شخصیت این بزرگوار را و ویژگیها و سجایای اخلاقی ایشان را، انسانِ مطیع، منضبط، در خطِ امام به تمام معنا، فداکار، بی مدعا و مظلوم و مظلوم و مظلوم... که حالا این مظلومیت را در تشییع و تدفین همزمان با سالروز شهادت مظلومانه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ میبینید. اینها همگی روی حساب و مبنایی است. همان گونه که آیه شریفه دارد؛ «و ما تدری نفس بأیّ ارض تموت»، هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی میمیرد، برای همین، نمیداند در چه روزی تدفین میشود و هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی دفن میشود، و اینها نکاتی است که من فکر میکنم از مقامات معنوی شهید است که سالهای سال در دل هور، در غربت بماند و بعد ما متوقف بمانیم و بعد هم پیکر شناسایی شود و سرافراز و با عزت به آغوش ملت برگردد. همراه فرزند شهید: سردار یکی از نکات پنهانی این است که بر حسب حکمت خداوند، اربعین مراسم تشییع حاج علی میافتد چهارم تیر ماه، روزی که این اتفاق برای ایشان رخ داد. سردار باقرزاده: از قضا روزی که ما برنامه ریزی میکردیم که زمان تشییع و شهادت ایشان را اعلام کنیم؛ خواهری به نام نظرلو، هم زمان کتابش بیرون آمد و جالب اینجاست که این خواهر 30 شب ماه رمضان تا سحر نشسته و این کتاب را نوشته؛ بعد من به ایشان گفتم که معلوم است این شهید و خدای متعال کار شما را قبول کرده که شما الآن موفق شدید در چنین روزی از این کتاب رو نمایی کردید. از همراهان سردار باقرزاده: حاج آقا نکته دیگر اینکه میگفتند این کتاب یک سال و اندی در نوبت چاپ بوده، یعنی آماده شده بوده و چاپش به این زمان رسیده که... سردار باقرزاده: مادر شهید الان چند سالشان است؟ همراه فرزند شهید: 79 سال، خیلی شکسته شدند. حاج آقای بزرگمان که چهار، پنج سال پیش به رحمت خدا رفتند (پدر حاج علی)؛ از روزی که حاجی مفقود شد ـ فکر میکنم 16 سال ـ هر روز صبح فرشش را دم حیاط پهن میکرد و منتظر حاجی مینشست. 16 سال دم در حیاط نشست، سن خاصی هم نداشت، ایشان حتی فوتبال هم بازی میکرد و ورزشکار بود. منتهی حاجی در این 16 سال به رحمت خدا رفت، منتظر بود و اذیت شد، مادر شهید هم شکسته شده و واقعا سنی ندارد. لينك خبر :http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=100955
