برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 12 تیر 1400 در همه مناطق
-
4 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نحوه خرید موشک استینگر در زمان جنگ تحمیلی حجه الاسلام و المسلمین روح الله حسینیان با وجود مشغله های فراوان و مسئولیت های قضائی و امنیتی گسترده در دهه 60 ؛ در مقاطع مختلف ، در جبهه های جنگ هم حضور می یافت. مرحوم حسینیان بعد از شهادت برادرش (شهید محمدعلی حسینیان) در عملیات بستان ؛ بارها در میان رزمندگان اسلام حاضر شد و خاطرات جالبی نیز از حضور در جبهه ها نقل می نمود. ایشان علاوه بر حضور در عملیات ها ، در پشتیبانی جنگ نیز تا آنجا که می توانست ایفای نقش می کرد. که یکی از این خاطرات را به اتفاق هم مرور می کنیم : وی می گوید « زمانی که دادستان سیستان و بلوچستان بودم ، روزی به آقای [محسن] رفیق دوست زنگ زدم و گفتم : موشک استینگر نیاز دارید؟ او گفت : یعنی چه ؟ گفتم : چند فروند داریم ، چند نفر را بفرست تا اصالت موشک را تصدیق کنند. پس از آن گروهی اعزام شدند و بر درستی آن صحه گذاشتند. ما این موشک ها را از یک گروه از برادران افغانی [افغان] خریده بودیم. وقتی آقای رفیق دوست به تهران رفت ، باز هم به او زنگ زدم و گفتم باز هم موشک نیاز دارید؟ گفت چگونه ؟ گفتم : من تهیه می کنم و تهیه هم کردم . پس از آن یک سوخو عراقی را در جزیره مینو با این موشک ها زدیم و پس از مدتی هم یک هلیکوپتر آمریکائی را در خلیج فارس با همین موشک ها سرنگون کردیم. بلافاصله وزیر دفاع وقت آمریکا در رادیوی آمریکا اعلام کرد این [یعنی سرنگونی هلیکوپتر آمریکائی با موشک اهدائی آمریکا] فاجعه است. » منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه درباره ماجرای خروج بنی صدر و رجوی از ایران، تاکنون بسیار گفته شده است، اما یکی از خلبانانی که به دلیل موقعیت شغلی خویش اطلاعات ریز تری از این فرار بزرگ و ترفندهای به کار رفته در آن داشته است، در سایت خود، روایت دقیقی از مراحل این نقشه، نحوه خروج، اتفاقات حین پرواز و عبور از مرزهای هوایی و فرود در پاریس داده است که در زیر می آید. خلبان بهروز مدرسی، که بازنشسته شده و در حال نگارش خاطرات سال ها پرواز خود بود در فرودین ماه 1394 درگذشت. گزارش لحظه به لحظه فرار رجوی و بنی صدر بخش اول سرهنگ بهزاد معزی که بود؟ سال 1350 وقتی من به نیروی هوایی پیوستم یک سالی می شد که سرهنگ خلبان بهزاد معزی از تهران به شیراز منتقل شده بود. او از بدو ورود به عنوان فرمانده گردان پرواز هواپیماهای سی – 130 در پایگاه هفتم ترابری منصوب شده بود. آن گونه که بچه های قدیمی آن دوره و بعد ها خود من شاهد اش بودم، افسری منظم سخت گیر و با سواد بود. فرماندهی که صدای خنده او را به ندرت می شد شنید. و در هنگام عصبانیت عادت به جویدن سبیل های کم پشت بورش داشت. او سپس برای طی دوره فرماندهی ستاد به کشور آمریکا اعزام می شود. و در سال 1352 به ایران برگشته و در ستاد کل نیروی هوایی در مقام معاونت عملیات در بخش” یکنواختی” مشغول به خدمت می شود و از آن جایی که رشته اصلی او خلبانی بود، طی هماهنگی های صورت گرفته او سه روز در هفته به پایگاه یکم ترابری می آمد و با هواپیماهای سی -130 به پرواز و یا ماموریت می رفت. شایان ذکر است در آن ایام فرمانده عملیات ستاد کل نیروی هوایی تیمسار آذربرزین و فرماندهی پایگاه یکم ترابری به عهده تیمسار امیرفضلی بود. در آن روزگار هر خلبانی مجاز به پرواز با شخصیت های طراز اول مملکتی و یا با خانواده سلطنتی نبود. فقط تعدادی معین از افسران با تجربه و تعین صلاحیت شده به عنوان کروی (V.I.P) مشخص شده بودند که بهزاد معزی از آن جمله بود. در اندک زمانی کوتاه او به دربار سلطنتی راه یافته و در مقام خلبان مخصوص شاه به انجام وظیفه می پرداخت. سرهنگ معزی بارها در همان روزگار برای خرید هواپیما به عنوان کارشناس مطلع به کشورهای اروپایی سفر می کرد. سلامت نفس و رشوه نپذیری او در انجام معاملات زبانزد بود. با خرید هواپیماهای بوئینگ سوخت رسان 707 او به عنوان فرمانده گردان و در ادامه به عنوان معلم خلبان به فعالیت پرداخت. قهرمان انقلاب مردمی !!! در همین ایام بود که محمدرضا شاه یک فروند بوئینگ اختصاصی به نام شاهین خریداری نمود. با همین هواپیما بود که بعد از قیام مردمی بر علیه خاندان سلطنتی، در تاریخ 26 دی ماه سال 57 محمد رضا شاه را به همراه خانواده اش به مصر و سپس مراکش منتقل نمود. معزی اما ، بعد از مدتی با هواپیمای شاهین به ایران بازگشت. با بازگشت غیر مترقبه سرهنگ بهزادمعزی با هواپیمای شاهین به کشور از او چهره ای قهرمان و متعهد به انقلاب ساخته شد. همه به چشم دیگری به او می نگریستند. خوب یادمه که اوایل جنگ بود و همانند سایر بخش های اجتماعی در پایگاه هم نیروهای مومن و انقلابی ، انجمن های اسلامی تشکیل داده بودند که سرهنگ معزی گل سرسبد آن ها محسوب می شد. بدبین ترین افراد هم هرگز تصور نمی کردند که این افراد هم ممکن است روزی اغفال شوند. یا به دلیل اعتقادات و گرایشات پنهانشان روزی به کشور ضربه ای بزنند. اگر آن روزی که یکی از خلبانان سی -130 به نام سروان” موگویی” به دلیل گرایشات ضد حکومتی خود از جمع همین افراد وابسته به انجمن اسلامی پایگاه، ایران را به قصد یکی از کشورهای اروپایی ترک کرد، قضیه کالبد شکافی دقیق می شد و این عمل او زنگ خطری برای مقامات عالی رتبه پایگاه و برادران حفاظت یا عقیدتی سیاسی تلقی می شد، هرگز این چنین کشور شوکه نمی گردید و امثال رجوی سرکرده مجاهدین که دستش به خون افراد بیشماری آلوده بود با حمایت و خیانت مشتی وطن فروش از کشور به این راحتی خارج نمی شد. با روی کار آمدن بنی صدر و متعاقب آن حمله ناجوانمردانه عراق به سرزمین ما کشور در شرایط بحرانی به سر می برد. درگیری مردم در دفاع از آب و خاکشان و به طبع آن سرگرم بودن مسئولان به امور برنامه ریزی تدارکات و سازماندهی جبهه های جنگ، بهترین فرصت برای عرض اندام نمودن گروه های ضدمردمی را به وجود آورده بود. خوب یادم هست که بیشترین ترورها در همین ایام صورت می گرفت. راستش را بخواهید به دلیل رعایت اصول بی طرفی در این گزارش، دقیقآ نمی دانم علت اختلاف بنی صدر که در آن هنگام علاوه بر رئیس جمهوری، فرماندهی کل قوا هم به او تنفیذ شده بود، با فرماندهان سپاه پاسداران و نیروهای وفادار به نظام بر سر چی بود. فقط این را می دونم نزدیکی و حمایت بنی صدر از رجوی باعث رنجش افراد مومن و حزب اللهی شده بود. به طوری که زمزمه های سلب مصونیت سیاسی او در جامعه به گوش می رسید. کار به جایی رسید که امام خمینی با عزل او موافقت فرمودند و مجلس شورای اسلامی او را از مقام ریاست جمهوری خلع ید نمود. ماجرای فرار بنی صدر و رجوی کشور در این هنگام به اوج نا امنی رسیده بود. عده ای به طرفداری بنی صدر و عده ای به مخالفت او قد علم کرده بودند. فشار به جبهه های جنگ هر روز بیشتر می شد. در مناطق جنگی برخی از شکست ها رو به حساب خیانت بنی صدر قلمداد می کردند. به عبارت صحیح تر اوج تفرقه و دو دستگی بر ایران سایه افکنده بود. با تسلط سپاه پاسداران و نیروهای بسیجی بر اوضاع داخلی بنی صدر فراری شده و هیچ نشانی از محل سکونت او نبود. همان طور که گفتم این تفرقه و دو دستگی بهترین فرصت رو برای توطئه گران بوجود آورده بود. در اون زمان هنوز ارتش پاکسازی نشده بود. و نیروهای آشوب گر و جنایت کار هم فعالیت های خود را به شکل زیرزمینی و با رخنه به سازمان های حساس ادامه می دادند. در این اوضاع و احوال بود که بزرگترین نقشه فرار طرح و به مورد اجرا در آمد. سرهنگ بهزاد معزی که روزگاری با دربار شاهنشاهی مراوده داشت و عالی ترین مقامات ارشد رژیم شاهنشاهی همچون اسداالله علم (وزیر دربار)، ارتشبد طوفانیان (مسئول خرید و قراردادهای کلان تسلیحات نظامی) و…با او پرواز و نشست برخاست می نمودند، به خاطر مراجعت از مراکش و اطمینان بیش از حد به او کارگردان این نمایش گردید. ارتباط سرهنگ معزی با سازمان مجاهدین دقیقآ هیچ کس نمی داند ارتباط سرهنگ خلبان بهزاد معزی با سازمان تروریستی مجاهدین از کی و به چه شکلی بوده.شاید هم برای نهاد های امنیتی کشور مشخص است. ولی من نمی دانم. سئوال اساسی این است که چگونه او با شاخه نظامی سازمان ارتباط برقرار کرده بود؟ اگر از زاویه گرایشات سیاسی به قضیه نگاه کنیم او فردی سلطنت طلب بوده که متحول گشته و جزء افراد خاص نظام قرار گرفته بود و ارتباط با این گونه افراد که به عنوان فرمانده بزرگترین و حساس ترین گردان پروازی خدمت می نمود به راحتی میسر نبوده است. آیا او از قبل از انقلاب مخالف خاندان سلطنتی بوده است؟ و یا وقتی به کشور برگشت مخالف نظام جمهوری اسلامی شد. پاسخ هر دو سوال مثل روز واضح است که این چنین نبوده است. به نظر بنده (که البته نظر شخصی ام است) او پیش از این ها با سازمان های اطلاعاتی غرب در تماس بوده است. حضور خواهرش در سیاسی ترین نهاد آمریکایی در ایالت تگزاس بهترین رابط می تواند تلقی شود. به عبارت صحیح تر این سازمان های اطلاعات غربی بودند که به او دستور بازگشت را دادند. طراحی نقشه فرار به هر حال او در ظرف مدت کوتاهی هم پشت به سلطنت طلب ها کرده و هم از جمهوری اسلامی روی برگرداند!! پس همان طور که اشاره کردم به هر دلیلی که بوده او به سازمان مجاهدین وصل می شود. تمام جزئیات نقشه فرار به دقت طرح ریزی می شود. به احتمال فراوان نقشه ورود بنی صدر و رجوی به داخل پایگاه با اطلاعاتی که توسط معزی و همدستان اش ارائه گردیده بود برنامه ریزی می گردد و نقشه پرواز و جزئیات فرار در آسمان تا مقصد که فرانسه باشد به عهده آقا بهزاد بوده است. این عملیات که واقعآ یکی از پیچیده ترین و گسترده ترین نقشه های فرار محسوب می شود با همکاری طیف عظیمی از نیروهای فریب خورده مجاهدین و عوامل نظامی آن در نیروی هوایی صورت می پذیرد. بدین صورت که یک عده وظیفه اغفال و فریب عوامل دژبانی و حراست ورودی پایگاه را به عهده می گیرند. آن ها از چند روز قبل از عملیات با یک دستگاه خودروی کاماروی زرد رنگ مرتب به پایگاه تردد می نمایند تا روز عملیات چهره این اتوموبیل عادی تلقی شود. عده ای هم با ماشین آتش نشانی در اطراف پایگاه مستقر می شوند تا برای فرار دادن سوژه در صورت لو رفتن وارد عملیات شوند. عده ای هم از شاخه نظامی گروه مجاهدین با سلاح های سنگین مسئولیت عبور سوژه ها رو به داخل پایگاه به عهده می گیرند. یه گروه دیگر از افراد نظامی فریب خورده ایستگاه های رادار مسیر را مختل می نمایند. به این صورت که با قرار دادن جعبه هایی در ایستگاه، خود در لحظه آغاز عملیات تلفن زده و اعلام می کنند بمب گذاری شده است!! عده ای دیگر هم با از کار انداختن 8 فروند هواپیمای شکاری اف – 4 عملآ از ره گیری و تعقیب آن ها جلوگیری می کنند. (واقعآ چه انسان های خائن ی پیدا می شوند که در زمان جنگ تنها ابزار مقابله با دشمن را از کار می اندازند. ننگ بر شما) خب بعد از همه این کار ها نوبت به اسکان سوژه ها می رسد. حال یکی دیگر از عوامل سرسپرده و خائن نیروی هوایی بنام سرهنگ ناوبر اسماعیل فرخنده منزل سازمانی خویش را در اختیار آن ها قرار می دهد. (معزی خیلی سعی دارد او را بی گناه و نا آگاه از ماجرا جلوه دهد). و به این ترتیب همه چیز از قبل طراحی و آماده می شود. برنامه به این صورت بود که با یکی از پرواز های شبانه آموزش سوختگیری این عملیات انجام شود. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا ARP Golden Eagle پهپاد جاسوسی، شناسایی، نظارت (2015) بلاروس با محصولات جدید خود، از جمله Condor و Golden Eagle، وارد حوزه هواپیماهای بدون سرنشین شده است. Golden Eagle در MAKS 2015 رونمایی شد و طبق گزارش ها، وزارت دفاع بلاروس به دنبال تهیه مجموعه ای از این پهپاد های تاکتیکی برای اهداف امنیتی (جاسوسی، نظارت، شناسایی) است. کارخانه تعمیر هواپیما 558 (بخش هواپیمایی بدون سرنشین)، سازنده این پهپاد، به دنبال صادرات آن است. در حال حاضر از 10 سامانه (30 هواپیما) سفارش داده شده، حداقل 2 سامانه تحویل داده شده است. طراحی اصلی آن، بدنه ای تیوبی شکل است که موتور، سامانه اویونیک و حسگر ها را در خود جای داده. دماغه گرد و دم مخروطی از دیگر ویزگی های ظاهری آن است. یک ملخ 2 پره در پشت پهپاد دیده می شود. بال های اصلی، با بالچه های انتهایی، در قسمت شانه بدنه نصب شده اند و رو به عقب هستند. Golden Eagle از منجنیق پرتاب می شود. پهپاد Condor حدود 100 کیلومتر برد و ظرفیت محموله 120 کیلومتری دارد. محموله قابل تغییر است و به مشتری اجازه می دهد تا متناسب با ماموریت مورد نیاز (تمرین، استقرار فعال در منطقه مورد مناقشه) ، آن را تغییر دهد. بلاروس چندین مدل پهپاد دیگر هم دارد که از جمله آن ها می توان به Grif-1، INDELA-I.N.SKY و Berkut اشاره کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2015 - تعداد فروند ساخته شده: 30 - سازنده: کارخانه تعمیر هواپیمای 558 (بخش هوایی بدون سرنشین) (بلاروس) - کشورهای مصرف کننده: بلاروس - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - تسلیحات: ندارد. محموله ماموریتی شامل اپتیک ها و حسگر ها - نسخه ها: Golden Eagle، Golden Eagle-2 منبع
-
2 پسندیده شدهمردم داری مسئولان کاری قشنگ از سایت رهبری با هدف ضروری بودن مردمی بودن و در مردم بودن مسئولان با مردم بودن عکس گرفتن نیست بلکه لمس کردن شرایط و درک صحیحی مشکلات بویژه مشکلاتی که ساده هستن ولی به دلیل عدم رسیدگی به بحران تبدیل می شوند نکته دیگر در میان مردم بودن، باعث می شود که مردم بفهمند که مسئول آنها را در نظر دارد و پیگیر مشکلاتشان هست برای یک جامعه بسیار خطرناک است که مردم فکر کنند مسئولان آنها را فراموش کرده اند به قول دوستی اگر توان حل مشکل نداری حداقل روی زخم مردم نمک نپاش در این خصوص مقاله ای فارس منتشر کرده است که به این موضوع مربوط می شود، عنوان و هدف مقاله سیاسی است که ما زیاد واردش نمیشیم ولی برای مایی که دنبال رسانه هستیم نمونه نکته ها مهم و ارزشمند است ابراز همدردی به سبک *******، نمادی از عجز دولت در همدلی و همزبانی با مردم لینک تصاویر به وضوح ضعف و آگاهی مسئولان در برخورد و همدلی با مردم دیده می شود عبور رئیس جمهور سوار بر خودرو خارجی در کارخانه خودرو از دید کارگران نحوه نشستن و همدلی رئیس محیط زیست از بازماندگان حادثه اتوبوس برای یک آسیب دیده همدلی اصل اول است و مردم اولین چیزی که انتظار دارن همدلی باهشون هست و زمانه مردم رو باهوش کرده و نمیزاره که فریب نمایش رو بخورن این در حالی است که کسانی چون رجب طیب اردوغان و بویژه انگلا مرکل صدرالعظم آلمان بر این اصل خیلی پافشاری می کنن این در حالی است که رهبر انقلاب بر این اصل که مسئولان توسط مردم رصد می شوند بسیار تاکید دارد و در مهمانی های خود و در سفرهای خود این موضوع را مدنظر قرار می دهد سفره های بی تکلف رهبری که هم شان مقامات حفظ شود و نه اسراف و نه تکلف رخ دهد واقعا در اوج فشار زلزله دیدن رهبر کشور در کنار چادر مردم ، از هزار امکانات و وسایل باارزش تر است که قوت قلب است فقط آن مادر داخل چادر و آن دختر روسری سبز را ببینید که یک دنیا حرف داره از ارزش همدلی مسئولان
-
2 پسندیده شدهیه پارادوکس یه پارادوکس جالب که تو صحبت های مخالفین جمهوری اسلامی داره نموده پیدا میکنه از یه طرف دارن درخواست تحریم انتخابات و برندازی می کنن و از یه سمت دیگه میگن مردمی که در سال 57 انقلاب کردن اشتباه کردن یعنی به خاطر حوادث آبان 98 و هواپیمای اکراینی، مردم باید حکومت رو برندازی کنن ولی مردم بعد از کشتار 17 شهریور و اقدامات ساواک و همه او شرایط نباید انقلاب می کردن و باید شاه رو تحمل می کردن نکته جالب تر اینه که اعدام سران ساواک و بازجوها و قاتل ها رو جنایت می دونن ولی خودشون وعده میدن که اگر سرکار بیان مقامات و همکاران جمهوری اسلامی رو تهدید به اعدام می کنند ------------------------------------- یه پارادوکس جالب دیگر حمایت شدید برندازان از تحریم ایران و قطع همه دسترسی ها هست تا جایی که به صراحت میگن باید کاری کنیم که به مردم فشار بیاد تا علیه حکومت اقدام کنن و براندازی رخ بده ولی تاکنون یکبار ندیدیم که علیه اختلاس گرانی که به کانادا فرار می کنند و پول مردم را می خورند اقدامی بکنند. --------------------------------- در خصوص اعدام های سال 67، صداشون به شدت بلنده ولی از جنایات منافقین هیچ سخنی نمیگن حاضر نیستن که در مورد کشتار مردم و شکنجه ها به نام عملیات مهندسی حرفی بزنن ویا محکوم کنن حاضر نیستن در خصوص همکاری منافقین با صدام علیه ایران و خیانت در جنگ سخن بگن حاضر نیستن در خصوص جنایات منافقین در حمله فروغ جاویدان کلامی بگویند و .... بدلیل وحشتناک بودن عملیات مهندسی تصاویر فقط لینک مربوط ارائه می شود لینک1 لینک 2 اینجاست که این حرف بیش از پیش معنی پیدا می کند نگذاریم جای جلاد و شهید عوض شود -------------------------------- پی نوشت: همه ما می دانیم که در حوادثی چون انقلاب بی عدالتی رخ می دهد که هیچ توجیهی ندارند و باز می دانیم که ریختن یک خون بیگناه برابر با خون همه انسان ها است ولی نباید گذاشت بعضی واقعیت ها تحریف شود و جنایتکاران که خون یک ملت را ریختن از جنایات خود فرار کنند همچنین این نوشتار درصدد توجیه کم کاری ها و کاستی های مدیریت کشوری نبوده و از همین رو تاپیک مدیریت منابع و صنابع تهیه شد تا راهکاری برای حل این مشکل بزرگ کشور باشد. لینک
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه درباره ماجرای خروج بنی صدر و رجوی از ایران، تاکنون بسیار گفته شده است، اما یکی از خلبانانی که به دلیل موقعیت شغلی خویش اطلاعات ریز تری از این فرار بزرگ و ترفندهای به کار رفته در آن داشته است، در سایت خود، روایت دقیقی از مراحل این نقشه، نحوه خروج، اتفاقات حین پرواز و عبور از مرزهای هوایی و فرود در پاریس داده است که در زیر می آید. خلبان بهروز مدرسی، که بازنشسته شده و در حال نگارش خاطرات سال ها پرواز خود بود در فرودین ماه 1394 درگذشت. گزارش لحظه به لحظه فرار رجوی و بنی صدر بخش دوم شب عملیات قرار بود فرار چند روز دیر تر صورت پذیرد اما به دلیل اعلام حکم انتقال سرهنگ معزی به شیراز مجبور می شوند در شب 6 مرداد که مطابق با 27 رمضان بود این کار را به سرانجام برسانند. طبق نقشه از پیش طراحی شده سوژه ها در داخل مینی بوسی که از منازل سازمانی کروی پروازی را به رمپ پرواز می برد پنهان می شوند. یک مانع بزرگ در سر راه خود داشتند و آن عبور از دژبانی پایگاه بود که متآسفانه آقایون دژبانی و پلیس هوایی که معمولآ داخل همه خود رو ها رو بازدید می نمایند و بعد از مشاهده کارت شناسایی افراد اجازه ورود را می دهند، به خاطر احترامی که به قهرمان اتقلاب قائل بودند، با دیدن سرهنگ معزی، بدون بازدید اجازه داخل شدن را می دهد. در این جا لازم می بینم به یک نکته اشاره نمایم و آن این است که معزی در خاطرات خود بیان نموده است که خلبان حسین اسکندری و مهندس پرواز بیژن وکیلی از ماجرا بی اطلاع بودند که این چنین نمی تواند باشد چون مینی بوس خلبانان همه گروه را با هم می برد پای هواپیما. مگر می شود معزی تنها با سوژه ها پای هواپیما برود؟! و بعد از پنهان کردن دو سرنشین غیرمجاز ، منتظر شاگردان خود بماند؟ قبل از پرواز چه گذشت؟ ساعت 19:35 دقیقه سوژه ها در حالی که لباس پرواز بر تن دارند و در تاریکی شب تشخیص قیافه ها ناممکن است وارد رمپ پرواز می شوند. در همین حال از پست فرماندهی اعلام می کنند که پرواز یک ساعت جلو افتاده است. و به جای ساعت 10:30 شب، یک ساعت زودتر پرواز نمایند. سوژه ها همراه محافظ های خود در محوطه اتاقک سوختگیری پنهان می شوند. وقتی سایر خدمه از قبیل کروچیف و بوم اپراتور (مسئول سوختگیری) برای بازدید قبل از پرواز سعی دارند محوطه را چک نمایند، با در بسته مواجه می شوند. سرهنگ معزی به مسئول مربوطه می گوید چکار می کنی؟ وسعی می کند او را منصرف نماید. ولی طرف ول کن نبوده وبا تبری که در هواپیما برای مواقع اضطراری تعبیه شده است سعی در شکستن در می نماید. در همین هنگام گارد ویژه (محافظین بنی صدر و رجوی) در را باز کرده و با گذاشتن لوله اسلحه بر پیشانی همافر مربوطه از او می خواهد بی سر و صدا وارد شود. نفر بعدی با مشاهده غیبت همکارش کنجکاو شده و تا می خواهد وارد محفظه شود، او هم به همین ترتیب غافلگیر می گردد. در این هنگام هواپیما شماره 311 موتور های خود را روشن می نماید. ترفند سرهنگ معزی برای گمراه کردن مسئولین سروان حسین اسکندری در صندلی چپ (خلبان اصلی) نشسته و سرهنگ معزی در صندلی سمت راست می نشیند. همافر مهندس پرواز بیژن وکیلی هم در بین آن دو می نشیند. طبق برنامه ریزی قبلی، که سرهنگ معزی مشخصات مسیر را به آن ها داده بود، یکی از محافظان رجوی با اسلحه وارد کابین شده و با تهدید اسلحه از آن ها می خواهد که مختصات را به دستگاه (I.N.S) که نوعی دستگاه ناوبری کامپیوتری است وارد نمایند. معزی بعد از دور شدن از تهران به برج مراقبت اعلام می کند که یکی از موتور های من آتش گرفته است و برای همین به سمت ورامین بر می گردد. بر روی ایستگاه ورامین معزی بار دیگر به برج می گوید که یک موتور دیگر هواپیما هم آتش گرفته است و متعاقب آن برای پنهان ماندن از دید رادار اعلام می کند که به سمت شمال، یعنی کوه های البرز می رود. مسئولان برج با ناراحتی فریاد می زنند که مواظب باش به کوه می خوری. لطفآ به آن سمت نرو. و این دقیقآ همان چیزی بود که معزی می خواست برج تصور نماید که به کوه خورده است! و در پاسخ برج که ارتفاع را می پرسد به دروغ ارتفاع 12 هزار پا را اعلام می کند. واکنش مسئولان پست فرماندهی بعد از پرواز در حالی که برج مرتب فریاد می زند به کوه می خوری برگرد، هواپیما در ارتفاع 18000 پایی به مسیرش ادامه می دهد. معزی می دانست که در این مسیر ایستگاه های رادار کرج، بابلسر و تبریز قرار دارند. ولی خیالش از هر سو آسوده بود که قبلآ توسط عوامل سازمان از کار افتاده اند. همچنین می دانست هیچ هواپیمای فانتومی او را تعقیب نخواهد کرد. (همان طور که قبلآ گفتم از کار انداخته بودند) و برای این که عوامل برج فکر کنند که به کوه خورده است دیگر پاسخ برج را هم نداد. در همین هنگام مسئولان رادار به پست فرماندهی نیروی هوایی اطلاع می دهند که هواپیما به سمت البرز رفته و احتمالآ به کوه برخورد نموده است. سرهنگ خلبان جواد وارسته که زمانی شاگرد معزی بوده با خنده به مسئول رادار می گوید معزی به کوه نمی خورد، او فرار کرده است!! سرهنگ معزی برای گفتگو های احتمالی ترتیبی می دهد که هواپیماربا گوشی های اسکندری و وکیلی را بگیرد تا شاهد مکالمه او نشوند. سرهنگ معزی برای این که هر چه زودتر از خاک ایران خارج شود و به گیر شکاری های اف – 14 نیفتد، با حداکثر سرعت به هواپیما فشار می آورد. پیشنهاد تأمین جانی و مالی این رو هم بگم که حداکثر سرعت مجاز بوئینگ 707، چیزی نزدیک 8 تا 9 دهم سرعت صوت است. ودر این شرایط در داخل کابین بوقی مرتب به صدا در می آید. در همین موقعیت بود که رجوی و بنی صدر به کابین هواپیما می آیند. در همین حال هم ستاد نیروی هوایی به یک فروند شکاری اف – 14 خود که در حال گشت زنی است ماموریت می دهد که به سوی شمال پرواز نماید. در چنین شرایط بالاخره رادار تبریز موفق می شود هواپیما را شناسایی نماید. معزی برای گمراه کردن رادار تبریز می گوید ما تقصیری نداریم چند نفر از پرسنل نیروی هوایی ما را به گروگان گرفته اند. در همین هنگام شهید رجایی که نخست وزیر بود به اتفاق شهید فکوری فرمانده نیروی هوایی در پست فرماندهی از قول حضرت امام به آن ها تآمین می دهند. اما خدمه برای کش دادن زمان، بهانه می آورند که شخص آقای رجایی صحبت نماید. ولی صحبت های هیچ یک از مسئولان کار ساز نیست. در همین موقع هواپیمای اف – 14 به معزی اخطار می دهد برگرد و گرنه شلیک می کنم. سرهنگ معزی که خوب خلبان شکاری را می شناخته و روزگاری از شاگردان وی محسوب می شده خطاب به خلبان آن می گوید: هواپیما ربوده شده است. لطفآ شما بیا نزدیک ما تا این ها شما را ببینند و بترسند! و در همین اثنا تمام چراغ های داخل و بیرون هواپیما را خاموش می کند و از بچه ها می خواهد از قسمت سوختگیری بیرون را نگاه کنند تا ببینند شکاری دیده می شود یا نه؟ در این هنگام بنی صدر خطاب به معزی می گوید به خلبان شکاری اعلام کن که من داخل هواپیما هستم!! آن گاه او ما را نخواهد زد!! معزی که به این طرز فکر آقای رئیس جمهور خنده اش گرفته است می گوید قربان خلبان شکاری اگر بداند که چه کسانی داخل هواپیما است، یا شلیک می کند یا اگر برگردد حتمآ اعدام اش می کنند. معزی برای پرهیز از گزند موشک های هاگ ایستگاه تبریز، به سوی مرز شوری حرکت می کند. در همین حال هم دو فروند میگ روس ها لب مرز به پرواز در می آیند تا به محض ورود به خاک آن ها شلیک نمایند. عبور از مرز ایران معزی با اطمینان از این موضوع که هواپیماهای اف - 5 مستقر در تبریز قادر به رهگیری در شب نیستند، از مرز شوروی به صورت نیمدایره از کنار تبریز می گذرد تا گرفتار موشک های هاگ نگردد. هواپیمای تامکت همچنان تعقیب بوئینگ 707 رو ادامه می دهد. معزی با رفتن به خاک ترکیه، اعلام می کند که قصد نشستن در آنکارا را دارد. مسئولین ترکیه به او اجازه این کار را نمی دهند و با خاموش کردن چراغ های باند از آن ها می خواهند خاک ترکیه را ترک نماید. اف – 14 پشت سر بوئینگ وارد خاک ترکیه می شود. معزی به برج ترکیه می گوید یک شکاری دنبال من است به ایران بگویید برگردد و آن ها چنین می کنند و بدین ترتیب شر شکاری از سر آن ها کم می شود. بنی صدر یک بار دیگر نطق اش باز شده و خطاب به معزی می گوید بگو من داخل هواپیما هستم حتما چراغ های باندآنکارا را روشن می کنند!! معزی پاسخ می دهد قربان من که قصد نشستن در ترکیه را ندارم. سرهنگ می دانست موشک های سوریه حتمآ او را خواهند زد به همین دلیل سعی می کند به سمت قبرس و یونان برود. در همین حال رادار سوریه از طریق یو اچ اف می پرسد کجا هستید؟ سرهنگ معزی به خوبی می داند پاسخ دادن از طریق یو اچ اف، صرفآ برای شناسایی موقعیت هواپیما است. تا با اعزام جنگنده ها آنها را برگردانند. به همین دلیل هیچ پاسخی به رادار سوریه نمی دهد. در فضای یونان و پاریس بوئینگ 707 پرماجرای نهاجا با سریال 7311 - از ربوده شدن و رفتن به اسرائیل تا سقوط در رودخانه کن عاقبت با رفتن به سمت یونان و قبرس سر از آسمان پاریس در می آورد. مسئولان فرانسوی اعلام می کنند که برای فرود اجازه نمی دهند. سرهنگ معزی کار کشته تر از این ترفند ها است. لذا آخرین حقه خود را رو کرده و به آن ها می گوید بنزین هواپیما تمام شده است و اگر اجازه ندهید بر روی شهر سقوط خواهم کرد و به این ترتیب آن ها را به سمت فرودگاه اورلی راهنمایی می نمایند و در پایان بعد از پشت سر گذاشتن ساعت ها پرواز عاقبت در فرانسه پیاده می شوند. فردای آن روز بعد از این که مشخص می شود چه خیانت هایی انجام شده است. تمام خائنین در نیروی هوائی دستگیر و محاکمه می شوند و به سزای اعمال خیانت بار خود به وطن می رسند. هواپیما هم با ارسال تیم کروی پرواز دیگری به پاریس ، به کشور بازگردانده می شود. پس از فرار بنیصدر همسر وی که در ایران بود، دستگیر شد اما با سفارش آیتالله بهشتی آزاد شد. حجتالاسلام باغانی در اینباره میگوید: «در آن مقطع، آیتالله بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور و آیتالله موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور بودند. شهید بهشتی به آقای موسویاردبیلی سفارش کردهبود تا خانم بنیصدر را آزاد کنند و استدلال ایشان این بود که بنیصدر تا دیروز رئیسجمهور ما بودهاست. بنابراین دستگیری همسر وی انعکاس مطلوبی را در جهان نخواهد داشت. آقای موسویاردبیلی توصیهی شهید بهشتی را نپذیرفت و در پاسخ اظهار کرد که شفاهی نمیشود. بنابراین شهید بهشتی بهطور کتبی نوشت و خانم بنیصدر آزاد شد». ... پایان منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبعد از اشغال اصولا تاسیس چنین رسانه هایی و تربیت چنین مزدورهایی ( که اون بخش آگاهانه ماجرا هستند که بعدش افراد ناآگاه را هم حالا در طیف های مختلف از نژآدپرستها گرفته تا متعصبین تا اونهایی که به هر حال با عناوین مختلف دچار ناراحتی هستند* ) وظیفه نیروهای اشغالگر هست خصوصا اینکه از ابتدا یکی از اهداف اشغال تحت فشار گذاشتن کشور همسایه بوده. در عراق هم همین را میبینیم که مستقیما در قالب NGO ها جوان ها را چطور جذب میکنند و همونها میشن میدان دار حملات به منافع ایران در عراق. در لبنان هم حتی در ظاهر اشغالی صورت نگرفته ولی در باطن کشور گروگان هست و چنین میبینیم. مضاف بر اینکه در سایر کشورهای همسایه هم تربیت چنین نیروهای رسانه ای اولویت هست (آذربایجان، ترکیه، اعراب خلیج فارس و ...) * من چند باری اشاره کردم. اصولا برخی افغان ها حق دارند ناراحت باشند از برخوردهای درون ایران (اگر منصف بودند باید میدونستند که در ایران به خاطر فرهنگ غلط حتی در برخورد با اقوام هم بعضا تحقیر وجود داره توسط برخی پایتخت نشینها، مثل برخورد با افغان ها قدیم بیشتر و حالا کمتر) ولی از لحاظ اجتماعی بررسی کنیم نمیتونند توقع داشته باشند سیر طبیعی ماجرای ایران و مثلا سوییس در برخورد با مردمان کشورها با مهاجران طیف افغان یکسان باشه. ورود هجمه گون قانونی و غیرقانونی حدود چند میلیون افغان در اوج جنگ و فشار و سختی مردمان یک کشور و اجازه بهشون برای ورود مستقیم به شهرها و نه اسکان خفت بار و دشوار در کمپها و بهره گیری از انبوه یارانه های پنهان کشور که طبیعتا برای مردم خودش هست که در سختی بسیار هم هستند اتفاقا ( شاید جوان ترهای افغان یادشون نیاد که وقتی صف های طولانی برای نان و شیر و نفت و ... وجود داشت و یک ایرانی وقتی در صف نان بعد از کلی انتظار مواجه میشد با یک شهروند محترم افغان که به خاطر جمعیت زیادشون یک نصفه تنور نان را میخرید چه حس بدی پیدا میکرد (که کسی تایید هم نمیکنه ولی خب حس بد طبیعتا رخ میداد) برابر نیست با ورود گزینش شده مورد به مورد مهاجرین افغان به کشورهای اروپایی. طبیعتا اصصکاکی که در اینجا رخ میده منجر به بروز ناهنجاری میشه در رابطه طرفین. به همین ترتیب از دهها زاویه دیگه میشه بررسی کرد. اینکه زبان افغان ها یکسان بود و بنابراین در موقعیتهای شغلی راحت جای کارگران ایرانی را گرفتند در شکل انبوه ( بله تقصیر اونها نبود ولی کارگری که زن و بچش گشنه میمونه دیگه به کارفرمایی که به فکر سود خودش هست فقط و بهره گیری از کارگر خارجی که فکر نمیکنه، اون فقط کارگر خارجی را مقصر قلمداد میکنه) یا اصطکاکی که در شهرها رخ داد بین جمعیت انبوهی که ناگهان با یک خرده فرهنگ دیگه وارد شدند و به هر حال به عنوان مهاجر ناگهان در شهرها ظاهر شدند و ده ها مسئله به این شکل که به طور طبیعی (و البته غلط) سبب مواجهه های بعضا نادرست بین دو گروه شد. ولی خب الان نون این رسانه های تنفر پخش کن بررسی قیق و عادلانه این مسائل نیست که، فقط دامن زدن به تنفر بین دو کشور هست و البته گفتن این معضلات ولی عدم اشاره به صدها اتفاق خوب و برخوردهای دوستانه همین مردمان ایران با افغان ها که نمونش قطعا در سوییس و ... هم یافت نمیشه.
-
1 پسندیده شدهمردم افغانستان اکثرا سواد چندانی ندارند و اطلاعات خاصی از جهان و نژاد و زبان و... ندارند و با سواد هایی هم که در میان مردم این کشور هستند اکثر مزدوری کشورهای دشمن ایران را میکنند. به راحتی یک جامعه ی بی سواد با اندک با سواد های خائن را می شود فریب داد. نتیجه اش میشه بحث های مسخره ای که در رسانه هایشان میکنند. نمونه ای از چرندیات این مزدوران قلم به دست که در شبکه هایشان شنیدم: 1_زبان فارسی با زبان دری فرق داره!!! (اصلا اسم زبان فارسی دری هست) 2_زبان فارسی اول در افغانستان بوده بعد اومده ایران!!!!!! (زبان فارسی میانه دوران ساسانیان را هر کسی از فارسی زبانان بشنوه متوجه میشه که بسیار شبیه زبان فارسی امروزه هست. جالب هست به صحبت یکی از اون مزدوران گوش میدادم میگفت که زبان فارسی امروزه در واقع ادامه ی زبان پارتی هست که به مرور زمان به آن گفتند فارسی!!!!!!! در ضمن قوم پارت هم یعنی افغانستان!!!!!!! یعنی هر کس که اندک سواد زبان شناختی و تاریخی داشته باشه این حرف را بشنوه شاخ درمیاره) 3_خراسان یک کشور مستقل بوده که حالا شده افغانستان!!!! (این در حالی هست که خراسان همیشه استان بزرگ و مرزی ایران بزرگ بوده در همه ی کتاب های تاریخی این نوشته شده و فقط نیمه ی شمالی افغانستان جزو خراسان بزرگ بوده و خراسان بزرگ علاوه بر آن شامل کشورهای ترکمنستان ازبکستان و تاجیکستان و استان خراسان ایران بوده) 4_ایران در واقع اسم کشور ما بوده دزدیدندش!!!! (خب قسمت اول این حرف درسته چون کشور افغانستان یک قسمتی از ایران بزرگ بوده ولی ایران فعلی هم قسمت مرکزی از آن ایران بزرگ بوده و بحث دزدی خیلی خنده دار هست) 5_ایرانی ها نژاد پرست ضد افغانی هستند و ما را مدام میکشند!!!! (منکر رفتار بد عده ی کمی از ایرانیان با افغان های مهاجر نمیشم ولی کدام کشور همسایه را سراغ دارید که از چند میلیون مهاجر همسایه برای دهه ها پذیرایی کنه بعد این جور علیهش حرف زده بشه؟ به نطر ایران اولین مورد در تاریخ هست )
-
1 پسندیده شدهمنافقین از نگاه جدا شدگان داستان مجاهدین خلق بسیار عجیب است که چگونه انسان می توان اخلاق را در همه وجوه زیر پا بگذارد و کارهایی را انجام دهد که وقتی برای دیگران شرح می دهی باور نمی کند و فکر می کند داستانی تخیلی از فیلم های خونبار و ترسناک امریکایی توصیف میکنی منافقین را باید از چندین زاویه دید اول مردم و کسانی که در درگیری های مسلحانه و طرح های وحشیانه آسیب و هزینه های جانی وحشتناک دیدند دوم خانواده های اعضای مجاهدین که چوب دو سر سوخت شدند سوم اعضایی که مردند در حالی که فکر می کردند در راه حق می جنگند چهارم اعضای جدا شده از مجاهدین که متوجه شرایط شدند و خود را نجات دادند پنجم بچه هایی که از پدر و مادر خود جدا شدند و از سرنوشتشان خبری نیست ششم مسیر تاریخ و اسناد منتشر شده در مورد بخش اول اشاراتی شده است ولی ساده و بی توجه پرداخته شده است در مورد بخش ششم بیشترین اطلاعات موجود است اما بخش های دیگر کمتر پرداخته شده اند تلاش هایی شد مثل فیلم های ماجرای نیمروز 1 و 2 - یا فیلم امکان مینا یا سریال یا سریال خانه امن به بچه های جدا شده منافقین اشاره میکند اینجا میخواهد در مورد بخش چهارم و از زبان جدا شدگان منافقین صحبت کنم کسانی که از دل تاریکی محض این سازمان فرصت نجات یافتند تا هم فرصت شروعی دوباره را تجربه کنند و هم حسرت روزهای جوانی گذشته را بکشند از این افراد مطالب و لینک های زیادی وجود دارد ولی به دلیل خطر نفوذ منافقین سعی در پرهیز در مواجه با این افراد می شود و انسان هایی هرگز لذت خانواده و بچه را نچشیدند و بهای سنگینی بابت فریب خوردنشان دادند و شاید ارزو می کردند که ای کاش از فروغ جاویدان زنده بر نمی گشتند که اینگونه حقارت درونی (نمی دونم اسمش رو چی بذارم ) را تجربه کنند غروب استراتژی مجاهدین در فروغ جاویدان لینک نکته جالبی که تو صحبت هاش بود این بود که "اگر از تنگه چهارزبر رد می کردیم دیگه برگشتی توش نبود و همه ما می مردیم " "من هنوز یادم هست که انهایی که زنده ماندن چندین روز پیاده تا مرز عراق تو راه بودن و راه را گم کرده بودن " و ... حتی یه جاهایی اذعان میکنن عملیات صفر یا یک بود یا مرگ نیروها و مخالفین مسعود یا پیروزی بزرگ و قدرت بیشتر مسعود صحبت هاش جالبه و افشاگرانه بدرد آینده میخوره در خصوص خود عملیات مرصاد هم صحبت های سرگرد فروزش موجود است لینک که جزئیات خوبی از عملیات مرصاد میگه اگرچه بعضی صحبت ها قابل بحث هست
-
1 پسندیده شدهتاملی بر توقع بشر دیروز داشتم رادیو گوش میدادم که در مورد قارون در سوره قصص: [قارون] گفت من اينها را در نتيجه دانش خود يافته ام آيا وى ندانست كه خدا نسلهايى را پيش از او نابود كرد كه از او نيرومندتر و مال اندوزتر بودند و[لى اين گونه] مجرمان را [نيازى] به پرسيده شدن از گناهانشان نيست (۷۸) پس [قارون] با كوكبه خود بر قومش نمايان شد كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گفتند اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما [هم] داده مى شد واقعا او بهره بزرگى [از ثروت] دارد (۷۹) صندلی روان در کشورهای اسیای شرقی (زمان حال) یک لحظه تخت روان قارون رو تصور کردم و مردمی که با حسرت به تخت روانش نگاه می کردند بالاخره ماشین شاسی بلند و آخرین مدل ان زمان بود. تو این فکر بودم که یه دفعه خودم رو با پرایدم کنار اون مردم تصور کردم و دوتا بوق زدم و گفتم اگه تو تخت روان داری من پراید دارم هم حرص قارون رو در اوردم و هم نگاه مردم رو کامل بر گردوندم بعد یه لحظه با خودم تامل کردم گفتم اگرچه پراید یه زمانی ماشین باکلاسی بود و جای پیکان جوانان رو گرفتن ولی در زمان حال همه پرادو رو مقایسه میکنن داستان دکتر فاوست (فاستوس) تصمیم میگیرد تا با شیطان جهت کسب دانش بیشتر و قدرت جادو وارد گفتگو شود. او میخواهد تا از تمام دانش و لذت این دنیا بهرهمند شود. در مقابل، نماینده شیطان، مفیستوفل ظاهر میشود. او این معامله را با فاوست انجام میدهد: مفیستوفل به قدرت جادویی او برای یک مدت کمک میکند، ولی در پایان دوره، روح فاوست به شیطان تعلق دارد و فاوست به شکل ابدی ملعون خواهد بود. اوج پیشنهادات به دکتر فاوست آب ولرم و آب سرد بود یعنی دکتر فاوست خودش رو به یک شوفاژ و آب سردکن فروخت شاید یه مقایس ساده ، این انتخاب ها رو تمسخر کنه ولی باید تامل کنیم و از آینده به خودمون نگاه کنیم که چقدر انتخاب های این چنین انجام میدیم. و بین آسایش و آرامش فرقی قائل نیستیم و ابزار زندگی و رفاه همه چیز رو قبضه کرده است یکم تامل کنیم میبینیم توقعات ما بر حسب زمان تغییر می کند و هم اینکه بعضی خواسته های ما چقدر در گذر زمان خنده دار و ناچیز جلوه می کنند و هم اینکه در قضاوت مردم گذشته باید تامل کرد و اونها رو با زمان خودشون سنجید البته این قضیه آن سویی هم دارد که در سالیان سال پیش و در جریان وقوع بیماری وبا از مردم مواردی خواسته میشد مثل دست شستن، خوردن آب جوشیده و رعایت اصول اولیه بهداشتی و امروز با امدن بحث کرونا این این مسائل دوباره تکرار میشود و به قول دوستی هرگز فکر نمی کردیم که در 2020 باید دست شستن را به مردم آموزش دهیم این مثال ها برای بیان نحوه فکر کردم و احساس مردم استفاده میشه مثال هایی پیش پا افتاده برای درک بهتر مفهومی مهم و اساسی در نبرد رسانه مفهومی که از ان توقع و انتظار جامعه و مردم رو بهتر می توان دریافت و پاسخ داد برای راهنمایی اختلاف طبقاتی برای مردم مهم تر از میزان رفاه و داشته ها هست @arjmandi معیشت و غذا از اون مواردی هست که در طول تاریخ زیاد تغییر نکرده است سه وعده صبحانه، ناهار و شام اجبار ادمی هست فقط یه زمانی خودش میپخت و حالا باید از نانوایی بخره حداقل با اطمینان از عهد قجر تا اکنون نون و پنیر، کله پاچه، نون داغ و کباب و ریحون و خورشت ها با ما بوده اند و حتی ظرفشون هم تغییری نکرده سفره رنگین عصر قجر مرگ مردم از قحطی این نکته خودش هم تامل داره بویژه اگر سریال هزاردستان و خوردن های رضا تفنگ چی رو در عهد قحطی دیده باشیم
-
1 پسندیده شدهتنها کاری که اونها موقع فرار نمیکنند فکر کردن به میلیون ها دلاری است که پشت سر میزارن چه برسه تعلل برای کاری روشون. انصار الله به ده ها دلیل علاقه ای به استفاده از این ابزار آلات نداره از جمله: 1.متناسب با جنگ چریکی و مختص انصار الله نیست 2. این ماشین آلات عمدتا کند و سنگین به مثابه گاو پیشونی سفید در رصد 24 ساعته مناطق تحت تسلط یمنی ها توسط ده ها پرنده بدون سرنشین و با سرنشین و کمک های اطلاعاتی غربی و اسراییلی و امریکایی به سعودی تنها یک هدف آسان و لقمه چرب برای شکار خودشون و نفرات درونشون هستند. 3.تهیه سوخت در کشوری که تحت شدیدیترین محاصره هست و برای خودروهای عادی و امدادی هم به سختی گیر میاد یک مانع بزرگ هست برای سیر کردن شکم این عمدتا غول های زرهی. 4.توان ضد زره هوایی و زمینی دشمن هرگونه استفاده از ادولات سنگین توسط انصارالله را در این برهه جنگ غیرعقلانی میکنه 5.بعضا این ادوات بسیار گرانقیمت و پیشرفته نیاز به آموزش و دردسرهای زیاد و افراد متخصص برای کاربری هستند که باز در منظومه جنگی انصار الله نمیگنجه چنین نبردها و هزینه هایی و ...
-
1 پسندیده شدهمهم نيست مهم نحوه پرداختن به خبر هست اون زمان اينطوري القا ميشد كه احمدي نژاد جز حمله كنندگان بوده الان به عنوان تروريست شناخته ميشه و ... در كنار اون اينطور القا ميشد كه مردم با حمله سفارت مخالف بودند و هزينه ميدن و ايشون سبب فشار به مردم هست و ... يك مجموعه استدلال ها با هم تركيب شده و طرف رو ميكوبن در اين شرايط هر حركتي به ضرر طرف تمام ميشه در اين شرايط پشتوانه و كارهاي قبلي سبب ميشن تيغ رسانه دشمن ببره يا بشكنه براي مثال چقدر خصوص سفارت امريكا كار كرديم تقريبا هيچ و خب اونها با اين اقدامات كار رو به جايي رسوندن كه خواستار عذر خواهي به خاطر لانه جاسوسي شون شدن
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا استقرار سامانه ی جمینگ ضد پهپادی کره جنوبی برای عملیات های آزمایشی به گفته آژانس تدارکات سازمانی، ارتش کره در روز سه شنبه، سامانه تشخیص و جمینگ پهپادی را به صورت آزمایشی عملیاتی کرد تا بتواند بهتر به تهدیدات در حال افزایش پهپاد های کوچک پاسخ دهد. طبق اعلام اداره برنامه تملکات دفاعی، در 6 ماه آینده ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی این سامانه راداری که قادر به تشخیص پهپاد هایی به کوچکی یک توپ بیسبال در فاصله 8 کیلومتری و از کار انداختنشان با جمینگ در صورت شناخته شدن به عنوان غیرمجاز است را عملیاتی خواهند کرد. این سامانه، با هدف جلوگیری از نزدیک شدن پهپاد ها به مراکز نظامی، با فناوری بومی در برابر استفاده روزافزون از پهپاد های نظامی ساخته شده است. کیم ایل-دونگ، یکی از مقامات ارشد آژانس، در این باره گفت: "انتظار می رود با آمادهسازی در برابر تهدیدهای جدید ناشی از پهپاد ها، توانایی های دفاع هوایی ما برای محافظت از زیرساخت های اصلی نظامی بیشتر ارتقا یابد." این سامانه توسط یک شرکت بومی و با قراردادی 4.3 میلیون دلاری در سال گذشته توسعه داده شد و در حال طی یک دوره ساخت و بازرسی 6 ماهه است. منبع
-
1 پسندیده شدهرادار جدید روسها برا مقابله با اهداف هایپرسونیک شرکت JSC Rosoboronexport به عنوان زیر مجموعه شرکت ROSTEC نسل جدید رادارها را توسعه داده که شبیه کمی برای انها در جهان وجود دارد. .شرکت Rosoboronexport محصولی را به بازار معرفی کرده که در بالاترین سطح تکنولوژِی رادار می باشد و قادر به تشخیص طیف گسترده ای از اهداف و تهدیدات هوایی موجود و آینده بخصوص اهداف مافوق صوت و هایپرسنیک می باشد. الکساندر میخیف، مدیر کل شرکت Rosoboronexport می گوید: «دارایی های دفاع هوایی هر کشور نقش مهمی در توسعه امنیت آنها دارد و ما برای بهبود هر چه بیشتر این دارایی ها برای کشر خودمان و متحدمان توسعه این نسل از رادارها را آغاز کردیم.)) رادار 59N6-TE یک رادار کاملا سیار است که به طر کامل از فن آوری نیمه هادی در آن استفاده شده این رادار مختص شناسایی اهداف مانور پذیر و موشک های هاپیرسونیکی هست که در ارتفاع متوسط و بالا پرواز می کنند. این رادار قادر به شناسایی اهداف با سرعت 8000 کیلمتر بر ساعت ( حدود شش و نیم تا هفت ماخ) تا ارتفاع 200 کیلومتر و برد 450 کیلومتر تحت شرایط جنگ الکترنیکی شدید می باشد. این مجموعه هم به صورت خودکار و هم غیر خودکار قادر به شناسایی و طبقه بندی اهداف می باشند و قادر است 1000 هدف را همزمان شناسایی کند و انها را با توجه به تهدیدشون طبقه بندی کند و به اپراتورها اعلام کند رادار 59N6-ТЕ دارای یک مجموعه رادار و یک مجموعه کنترل و فرماندهی است که استیشن اپراتور می تواند حداکثر در فاصله 15 کیلومتری از مجموعه شناسایی باشد . برای این سیستم خودرو کاماز 6560در نظر گرفته شده . به گفته مسئول این شرکت با توجه به تهدیدات جدید و توانایی هایی که این مجموعه دارد امید زیادی به بازایابی و فروش این محصول دارند. لینک از مدیران بزرگوار در خواست میشه عکسها را به گالری منتقل کنند من تازه کار ترجمه را شروع کردم و از مترجمهای بیگ و گوگل هم استفاده می کنم اما هر متنی بالاخره ویرایش می خواد برای همین اگر در ترجمه و یا معادل سازی اشتباهی میشه از دوستان عذر خواهی می کنم این مجموعه یک سیستم دفاعی هست امیدوارم ایران این را تهیه کنه با توجه به اهمیت پدافند هوایی برای ایران خرید این سیستم با توجه به برد بالاش تا حدود زیادی می تونه در دفع حملات موشک های ضد رادار کمک ما بکنه
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. متن منتسب به تیمسار مازندرانی در خصوص حادثه پایگاه دزفول با درود و سپاس از ابراز لطف و همدردی دوستان عزیز. متاسفانه با هدف خودکفایی، اخیراً صندلی ایجکشن تعدادی از هواپیماهای اف ۵ را بقول خودشان بومی سازی کردند بنام «سریر» و آنگونه که اطلاع پیدا کردم مدتی است این صندلی ها را بر روی هواپیماهای اف ۵ نوع آ و بی و هواپیماهای صاعقه و کوثر نصب کرده اند که امروز پس از مراجعه خلبانان به شیلتر (آشیانه) محل پارک هواپیماها و بلافاصله پس از روشن کردن موتورها هر دو صندلی هواپیمای دو کابینه اف ۵ اف در داخل شیلتر بصورت اتوماتیک ایجکت شده و متاسفانه هر دو خلبان با صندلی به سقف شیلتر برخورد و در دم به شهادت میرسند. لازم به ذکر است که برخلاف هواپیماهای اف ۴ و اف۱۴ در هواپیماهای اف ۵ مدل بی و اف هیچگونه ایجکشن سلکتور کاماندی در کابین وجود ندارد و هر دو صندلی دارای دو سیستم مجزا و بطور کل اختصاصی و غیر مرتبط به یکدیگر میباشند، لذا بنظر بنده تیم بررسی این سانحه اسف بار باید با دقت بسیار کلیه اشخاصی که در تمامی مراحل ساخت این صندلی از طراحی، ساخت، نصب، تست ها و آزمایشات و در نهایت آمرین بهره برداری از این نوع صندلی ها را با دقت و وسواس زیاد مورد بازجویی و پرسش قرار داده تا دقیقاً اشکال کار با دقت صددرصد مشخص گردد ضمن اینکه تا پایان بررسی های تیم بررسی سانحه، پرواز کلیه هواپیماهایی که هم اکنون دارای این نوع صندلی میباشند قطع و هواپیماها گراند گردند ضمن اینکه عمده نیروهای هوایی دنیا در حال استفاده از انواع صندلیه های پران ساخت کارخانجات مارتین بیکر انگلیس میباشد و باید دقیقاً بررسی گردد که پیشنهاد دهنده ساخت این صندلی (شترگاو پلنگ) که معجونی از صندلیهای قدیمی آمریکایی، روسی و قطعاتی از مارتین بیکر میباشد چه فرد، سازمان و یا شرکتی بوده که توانسته چنین خسارت بزرگی به نیروی هوایی وارد نماید ضمن اینکه با وجود عدم هرگونه ارتباطی بین صندلی کابین جلو و عقب در این هواپیما، مسئله خرابکاری احتمالی را نیز میبایست مد نظر قرار داد.
-
1 پسندیده شدهبا سلام وقت تمام دوستان بخیر باور کنید حتی دیگه حسش هم نمونده برا تسلیت ...... اونم به خاطر حوادث و مصیبتهایی که به راحتی قابل پیشگیریه .. چه خارک.. چه دزفول... چه ...... اما بعد ... جسارتا هواپیمای حادثه دزفول نوع بی یا سیمرغه و نه نمونه رزمی اف در مورد اجکت توی دو کابینها روال بر پریدن کابین عقب و سپس کابین جلو هست در پرواز به علت حفظ حداکثری ثبات پرنده برای اجکت اما در مورد حادثه دزفول تا زمانی که تیم سانحه خود سازمان گزارش نکرده نمیشه اظهار نظر کرد و بعد یه توصیه به اون دوستانی که تو هر حادثه ای به صورت مجازی دادگاه صحرایی تشکیل میدن و همه پرسنل ارتشو اعدام میکنن شبیه امثال جناب غرضی در گذشته های دور ..... عزیز دل برادر این کف دست ارتش مویی دیدید بکنید.....همینکه در این وانفسا تحریم و بی تدبیری و نامهربانی و غرضورزی و ..... همین اندک تجهیزات بازمانده از زمان حکومت خاین و منحط پهلوی حفظ شده البته تا حدودی.. انهم بدون بودجه بدون قطعه و بدون خیلی چیزها که اگر حتی یک موردش برای شما عزیز دل کم باشد قهر کرده و پشت به دشمن رو به کشور جبهه میگیرید ..اما همین پرسنل از نظر شما خایین بی مقدار کرخت بی سواد و هزار چیز دیگر که در این چهل سال به اندازه لحظه لحظه زندگیتان شنیده ایم اونقدر شرف و غیرت دارن که با تمام کمبودها که مقدارشون وصف ناشدنیه و تمام توهینها و تخریبها و حمله ها و .... باز پای سوگند سربازیشون برای دفاع از این خاک و ملت بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و رنگ و زبان و قومیت ایستادن.... این سانحه ها اتفاق نیفته عجیبه اونهم با توجه به اتمام عمر انقلابی و اغاز عمر انتهاری تجهیزات
-
1 پسندیده شدهنمونه صندلی پران جنگنده اف-5 اف نسخه استاندارد ( راست ) .. نسخه بهبود یافته ( چپ )
-
1 پسندیده شدهبسم ا... ویدئویی از مراحل اورهال زیرسطحی های طارق کلاس ( کیلو ) https://www.aparat.com/v/Swq6N
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا جت های اصلاح شده اف-15 E دو برابر بیشتر مهمات JDAM را به پایگاه امارات منتقل می کنند جت های F-15 Strike Eagle با ارابه های اصلاح شده برای انتقال مهمات بیشتر در پایگاه امارات 6 فروند جنگنده F-15E نیروی هوایی ایالات متحده با ارابه مهمات تغییر یافته اولین محموله مهمات حمله مستقیم مشترک (JDAM) خود را در پایگاه هوایی الظفرا امارات تحویل دادند. این ارابه ها باعث می شوند جت ها بتوانند تا 15 JDAM ، که بمب های هدایت ناپذیر را به مهمات هدایت دقیق در همه شرایط آب و هوایی تبدیل می کنند، را حمل کنند. هدف این پیکربندی بارگیری بازبینی شده، نه ریختن بیشتر بمب روی هدف بلکه انتقال حجم زیادی از مهمات هوشمند به محل استقرار طبق بخشی از ابتکار به کارگیری جنگی سریع (ACE) نیروی هوایی است. این سرویس در 28 آوریل اعلام کرد که اسکدران چهل و نهم جنگنده های اعزامی، اولین ماموریت ترابری تاکتیکی رزمی روی پلت فرم اف-15 E را اجرا کرده اند که باعث می شود این 6 جنگنده 2 برابر مهمات بیشتری نسبت به حالت استاندارد خود حمل کنند. سرهنگ دوم کورتیس کالور، چهارصد و نود و چهارمین مدیر عملیات EFS در این باره گفت: این جنگنده ها قادر به بارگیری tac-ferry هستند. به این معنی که ما می توانیم با استفاده از به کارگیری جنگی سریع (ACE) ، مانور داده و در حالت حرکت رو به جلو سریع از پایگاه عملیات اصلی قرار بگیریم. این مرحله بعدی برای نیروی هوایی در به کارگیری سریع جنگی است. بنابراین، به جای به کار بردن متخصصین مهمات دارای تخصص های چندگانه که در حال تمرین مانور ها و لجستیک هستند، از تامین پایدار مهمات برای نشان دادن قدرت استفاده می کنیم. اسکادران هشتاد و پنجم تست و ارزیابی ، اثبات اولیه طرح ACE را در 22 فوریه سال 2021 ، هنگامی که یک هواپیمای جنگنده اف-15 E در یک سورتی 6 JDAM را حمل کرد، نشان داد. تیم اجرا کننده طرح ACE برای عملیات های رزمی شامل خلبان ها، افسر های سیستم اسلحه، مسئولان نگهداری و مسئولان مهمات از شاخه سی صد و سی و دوم با پشتیبانی شاخه اعزامی هوایی سی صد و هشتادم بودند. جسیکا نیس ونگر ،چهارصد و نود و چهارمین افسر سیستم سلاح EFS و برنامه ریز عملیات ها : از ما خواسته شد تا با یک چرخش کوچک از ماموریت های رزمی پشتیبانی کنیم بدون اینکه بمب ها قبلا در اینجا برای ما ساخته شده باشند. با حمل تعداد بمب های بیشتر نسبت آنچه که استفاده می شود، ما در حال تنظیم روزهای اولیه نبرد هستیم. اسکادران جنگنده ها، که به "پلنگ ها" هم شناخته می شوند، در حال اعزام از ایستگاه اصلی خود در پایگاه هوایی Lakenheath در انگلیس پلنگ ها این تمرین ها را روزانه در پایگاه نیروی هوایی آمریکا در اروپا انجام می دهند، بنابراین انعطاف پذیری بالایی دارند. توانایی غیر پیش بینی بودن و انعطاف پذیری بالا با استفاده از مهماتی به ارزش چندین سورتی پرواز از قابلیت های آنهاست. چهارصد و نود و چهارمین EFS به منظور پشتیبانی از اولویت های اصلی نیروی هوایی ایالات متحده برای ارتقا امنیت منطقه ای و همچنین ایجاد وضعیتی برای قابلیت های نبرد های هوایی آینده، از مکانی نامشخص به پایگاه هوایی الظفر منتقل شد چهارصد و نود و چهارمین EFS (اسکادران جنگنده های اعزامی) برای پشتیبانی از اولویت های فرماندهی مرکزی ایالات متحده، به سرعت پرواز های دستوری خود را آغاز خواهند کرد منبع: https://www.defenseworld.net/news/29481/Modified_U_S__F_15E_Jets_Transport_2X_JDAM_Munitions_to_U_A_E__Base
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم امیر المومنین (علیه السلام): مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ با توجه به اطلاعات و اخبار منتشر شده در مورد پروژه های پدافندی برد کوتاه، به ویژه پروژه سپر که ظاهرا بر اساس پنتسیر روسی ساخته شده است، این یادداشت بر آن است تا برخی نظریات و پیشنهادات خود را در باب این موضوع بیان کند. نخست در باب اهمیت پدافند برد کوتاه در میادین نبرد مدرن: همان طور که مستحضر هستید با توجه به تغییر میادین نبرد به سمت استفاده از جنگ افزار های دوربرد، هوشمند و شبکه محور،و نیز رشد روز افزون تهدیدات جدید در حوزه پدافند از جمله حملات انبوه توسط پهپاد ها و ریز پرنده ها و موشک های کروز، پدافند برد کوتاه از جهات مختلف اهمیت ویژه ای یافته است. پدافند برد کوتاه از یک سو آخرین لایه پدافندی قبل از رسیدن موج حملات دشمن به اهداف و تاسیسات استراتژیک و با اهمیت حیاتی (همچون تاسیسات گازی پارس جنوبی یا تاسیسات اتمی) ست، از سوی دیگر حافظ سامانه های دور برد و میان برد در برابر موج انبوه حملات توسط سلاح های دور ایستایی ست که با هدف اوت نامبر کردن سامانه های دوربرد و نابودی آنها جهت ایجاد خلع در شبکه پدافندی یا مجبور ساختن به مصرف موشک های برد بلند و گران قیمت برای نابودی اهداف ازان قیمت غیر قابل چشم پوشی، شلیک می شوند. تجربه ی تاریخی چنین حملاتی که به ویژه از جنگ اول خلیج فارس و عملیات طوفان صحرا شروع شد و تا منازعات پس از آن از جمله در جنگ دوم عراق درسال 2003، جنگ داخلی لیبی، جنگ سوریه و ادامه و تکامل یافت، سرعت رشد و تکامل این استراتژی و جنگ افزار های مربوطه، میزان اثر گذاری آنها در میادین نبرد، توان دشمنان در بکار گیری گسترده و دامنه دار چنین تسلیحاتی –از جهت مالی، لجستیکی و فناوری- اهمیت و خطر این دست تهدیدات را غیر قابل کتمان ساخته است. در این باب سخن بسیار است که خود موضوع مقاله مفصل جداگانه ای ست. بررسی آنچه در مورد پروژه های داخلی منتشر شده: به نظر می رسد از سوی با توجه به سابقه و تجربه به کار گیری سامانه ی پدافندی کوتاه برد تور ام-1 روسی در ایران، و نیز شهرت سامانه های روسی پنتسیر و نسل جدید سامانه ی تور در دنیا و آشنایی نزدیک با این سیستم ها در خلال درگیری های سوریه، این دو سامانه به عنوان پایه ای برای طراحی نسخه ی مشابه داخلی در نظر گرفته شده اند، عقاب به عنوان سامانه مشابه تور و سپر به عنوان سامانه مشابه پنتسیر. گرچه از برخی اطلاعات و اظهار نظر های منتشر شده به نظر می رسد که طاعون موازی کاری ها گریبان گیر این پروژه نیز شده است، اما در این نوشتار اطلاعات موجود را بر اساس وجود تنها سامانه سپر تحلیل می کنیم. از آنجا که به نظر می رسد سامانه های پنتسیر و تور به عنوان مبنایی برای طراحی نسخه ایرانی در نظر گرفته شده اند، از این روی بررسی مشخصات و عملکرد عملیاتی سامانه های مذکور اجتناب ناپذیر می باشد. ابتدا در مورد سوابق این 2 سامانه در ایران به اختصار توضیح کوتاهی ارائه می شود سابقه تور ام-1 در ایران به سال 85 و بر اساس اطلاعات موجود خرید 29 آتش بار از این سامانه بر می گردد. کاربر تمامی آتشبار های تور خریداری شده سپاه پاسداران می باشد. این سامانه در مناطق پدافندی مهم و نیز در رزمایش های پدافندی همواره حضور چشم گیری داشته است. از سوابق مهم آن در ایران اما می توان به 3 مورد شاخص اشاره کرد. v فرندلی فایر هواپیمای اف-14 تامکت به خلبانی شهید کریمایی و کمک خلبانی شهید فصیحی بر فراز خلیج فارس در بهمن ماه 1390 v شکار پهپاد هرمس 180 اسرائیلی در سال 2014 v سرنگون کردن هواپیمای مسافر بری اوکراینی در 18 دی ماه 1398 در مورد پنتسیر اما ایران جز کاربران و خریداران رسمی این سامانه نمی باشد و اطلاعاتی از حضور و عملیاتی بودن آن در ایران موجود نیست. اما از سوی نشریه دفاعی جینز اطلاعاتی منتشر شده که حاکی از آن است که از خرید 1 میلیارد دلاری سوریه برای خرید سامانه پنتسیر در سال 2006 که فرایند تحویل آن از سال 2007 شروع شد، تعداد 10 آتشبار از این سامانه تا سال 2008 به ایران تحویل داده شده است. این اطلاعات در شماره 112 نشریه میلیتاری بالانس منتشر شده در سال 2012 از سوی موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) نیز منعکس شده است. بررسی اجمالی توانایی های سامانه ها در نسخه تور ام-1 تحویلی به ایران این سامانه 8 موشک را حمل می کند که مکانیزم پرتاب آن از نوع لانچ سرد است که در کنار مزایای قابل توجه، البته دارای معایبی نیز هست. هر آتشبار تور توانایی درگیری هم زمان تنها با 1 هدف را دارا بود که البته در به روز رسانی بعدی توانایی درگیری همزمان با 2 هدف به آن افزوده می شود. هر آتشبار این سامانه به یک سیستم اپتیکال تلویزیونی نیز مجهز است که از آن می توان صرفا جهت تایید هدف استفاده کرد و قابلیت رهگیری یا هدایت به خط دید بر اساس آن وجود ندارد. در تعداد اندکی از آتشبار های عملیاتی در ایران جز اپتیک مذکور یا یک سامانه الکترواپتیکال جدید تعویض شده است که قابلیت دید در شب را نیز دارا می باشد. نسل جدید سامانه ی تور Tor-M2E، نسخه ای ارتقا یافته از نسل قبلی خصوصا از جهت رادار و سیستم کنترل آتش است که می تواند در هر تلار تا 16 موشک از نوع 9M338 را به صورت آماده به شلیک حمل کند. این موشک ها فاقد سیکر مستقل هستند و از طریق فرمان رادیویی هدایت می شوند، این روش گرچه موجب کاهش هزینه می شود ولی در عین حال آسیب پذیری را در برابر جنگ الکترونیک افزایش می دهد. طبق اطلاعات موجود هر تلار از این سامانه می تواند به طور هم زمان با 4 هدف درگیر شود که نسبت به نسل قبل بهبود یافته است. رهگیری و شلیک به سمت اهداف در حال حرکت از ویژگی های قابل توجه این سامانه است. پنتسیر از سوی دیگر سامانه ای ست با پیکره بندی منحصر به فرد، که در کنار استفاده از یک توپ 2 لول با نواخت بالای 30 میلی متری از 12 موشک هات لانچ مایل پرتاب نیز استفاده می کند. موشک های مورد استفاده در این سامانه متفاوت از موشک های سامانه ی تور است، ولی از جهت هدایت رادیویی دارای شباهت است. بر اساس اطلاعات موجود در منابع با دسترسی عمومی، موشک 57E6 مورد استفاده در این سامانه دارای مشخصاتی به شرح زیر است: - موشکی ست 2 مرحله ای که مرحله ی اول را بوستر تشکل داده است و قسمت دوم بدون داشتن مولد رانش مستقل، صرفا با اتکا به انرژی فراهم شده توسط بوستر مرحله اول ادامه مسیر می دهد. - وزن: 76 کیلوگرم خود موشک، 94 کیلوگرم همراه کانتینر - برد 18 کیلومتر - 20 کیلوگرم سرجنگی - مکانیزم هدایت: رادیویی/ به خط دید پنتسیر سوری مجموعه پدافندی روسیه در پایگاه لاذقیه در سوریه متشکل از 5 تلار پنتسیر، 1 واحد تور ام-2 ، خودروی بارگذار و رادار اکتساب هدف L696 گرچه ترکیب و تجمیع موشک و توپ و نیز سامانه های راداری و اپتیکی و کنترل آتش مورد نیاز تنها بر روی یک کشنده متحرک، از جهاتی موضوعی اغوا کننده است، اما در عین حال کارنامه ی عملیاتی این سامانه، عمدتا درگیری های سوریه، چه در مواردی که تحت هدایت و استفاده ی ارتش سوریه بوده، و چه در مواردی که در پایگاه های در اختیار روسیه، توسط خود پرسنل روسی بکار گیری شده، حاکی از عملکردی ضعیف است، تا جایی که در چندین مورد در حملات رژیم اشغالگر اسرائیل به مواضع ارتش سوریه، این سامانه ی دفاعی خود شکار موشک های کروز دلیله شد، در درگیری های اخیر در منطقه ادلب نیز بر اساس اطلاعات منتشر شده دست کم 2 سامانه پنتسیر شکار پهپاد های ترک شده اند در حالی که حتی از کشف هدف تهدید نیز عاجز بوده اند. در سایر حملات صورت گرفته از سوی اسرائیل نیز که عمدتا شامل شلیک تعداد 8 تا 16 موشک دلیله در هر حمله بوده این سیستم در بهترین حالت موفق به شکار تعداد اندکی از تهدیدات شده است. تصاویر اخرین مورد انهدام پنتسیر در سوریه در تاریخ 3 مارچ 2020 توسط ترکیه. نقش سامانه اخلالگر کورال که تصاویر حضور آن در سوریه نیز منتشر شده بود در پرونده انهدام پنتسیر پر رنگ است. سامانه جنگ الکترونیک کورال ساخت ترکیه از جمله دلایل این عملکرد نا امید کننده ضعف شدید در برابر جنگ الکترونیک، عدم امکان درگیری هم زمان در چند جهت، توان درگیری هم زمان تنها با 2 هدف، مشکل موشک ها در مقابله با اهداف با مانورپذیری بالا، و البته ضعف اساسی در شبکه پدافندی سوریه است. اخیرا در وبسایت Army Recognition که از منابع شناخته شده در حوزه ی نظامی ست گزارشی از عملکرد سامانه های کوتاه برد روسی منتشر کرد است، بر اساس این اطلاعات از آوریل تا اکتبر سال 2018 میلادی سامانه تور ام 2 یو 80 هدف هوایی را رهگیری کرده است و درصد موفقیت این سامانه در حدود 80 درصد بوده است و این در حالی است که میزان موفقیت سامانه پانتسیر اس 1 در برابر این اهداف 19 درصد است بوده است. از همین روی روسیه به دنبال توسعه و ساخت نسخه پیشرفته تری از این سامانه با تجهیزات الکترونیکی، رادار و موشک جدید است که Pantsir-SM نام دارد. همچنین گزارشاتی غیر رسمی وجود دارد که سامانه پنتسیر در بدو ورود به سوریه در آزمایشاتی حتی در برابر سیستم های جنگال ساخت کره شمالی نیز دچار اختلال در عملکرد شدید شده است. مشکلات نسخه فعلی پنتسیر عمدتا به ضعف جدی در فضای الکترومغناطیسی آلوده، توانایی محدود رادار در مواجهه با اهداف کم RCS ، آسیب پذیری هدایت رادیویی ، و نیز قابلبت محدود موشک در مقابله با اهداف مانور پذیر است. از انجا که نیروی پیشرانش این موشک تنها توسط بوستر مرحله اول تامین می شود که ظرف مدت 1.5 ثانیه موشک را به سرعت 3.8 ماخ می رساند و پس از جدایش بوستر صرفا با اتکا به انرژی جنبشی حاصله ادامه مسیر می دهد، در مقابله با اهداف چابک و مانورپذیر به دلیل آنکه پس از هر بار تغییر مسیر بخش قابل توجهی از انرژی خود را از دست می دهد، احتمال جا ماندن از هدف تقویت می شود، هم زمان ضعف هدایت این موشک در برابر جنگ الکترونیک احتمال ایجاد خطا در هدایت را تقویت می کند که به نوبه ی خود مزید بر علت می شود. در مورد مواجه های متعدد این سامانه در برابر حملات روتین رژیم اسرائیل به سوریه نیز ضعف در حوزه هایی همچون اوت نامبر شدن به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای سامانه های پدافندی، و نیز جنگ الکترونیک که خصوصا هدایت رادیویی در برابر آن آسیب پذیری بیشتری دارد، مشکلات مربوط به پیکره بندی که باعث شده هر تلار تنها در یک جهت قابلیت درگیری داشته باشد و .... از جمله مواردی بوده اند که باعث شده اند حملات رژیم اشغالگر با نرخ موفقیت قابل توجه همراه باشد. از سوی دیگر گرچه عملکرد سامانه ی تور به میزان قابل توجهی بهتر بوده، لیکن این عملکرد نیز در شرایط عملیات نظامی محدود و نه یک جنگ تمام عیار به دست آمده است. این سامانه گرچه در عمده پارامتر ها عملکرد بهتری نسبت به پنتسیر دارد اما به جهت مکانیزم هدایت عدم برخور داری موشک ها از جست و جو گر مستقل، کماکان آسیب پذیری قابل توجهی در برابر جنگ الکترونیک دارد، و علاوه بر آن به دلیل همین مورد فقدان سیکر تا اخرین لحظه ی قبل از برخورد نیاز به هدایت توسط سامانه را دارد، که ضمن آنکه ظرفیت سیستم را برای درگیری با اهداف دیگر اشغال می کند، احتمال خطا رفتن موشک به جهت تاثیر پذیری فرامین رادیویی از اخلال گسترده را افزایش می دهد. همچنین به دلیل مکانیزم پرتاب کلد لانچ، و نیز سطح بالای ماشینیزم این موشک از پیچیدگی های بسیار زیادی برخوردار است که تولید آنرا خصوصا برای کشور هایی که تجربه فنی لازم در این زمینه را ندارند بسیار دشوار و هزینه بر ساخته، و از طرف دیگر اطمینان پذیری عملیاتی را کاهش می دهد. 2 مورد هدف قرار گرفتن پنتسیر سوری توسط موشک های دلیله اسرائیل موشک کروز هواپرتاب دلیله با برد 250 کیلومتر، سلاح اصلی اسرائیل در حمله به تاسیاست نظامی سوریه اگرچه موارد مطرح شده در مورد هر دو سامانه برد کوتاه عقاب و سپر می توان به عنوان معیاری جهت ارزیابی قابلیت ها در یک میدان رزم واقعی احتمالی قرار داد، اما تمرکز اصلی این یادداشت بر روی سامانه سپر خواهد بود. سپر اطلاعات محدودی به صورت نیمه رسمی از این سامانه منتشر شده است اما بر اساس دیگر اطلاعاتی که از منابع اوپن سورس قابل دست یابی ست می توان پیشبینی های قابل توجهی در مورد ساختار و قابلیت های این سامانه داشت. گرچه از حدود یک سال قبل اطلاعات و تصاویری موجود بود که حاکی از آن بود که احتمالا پروژه ای جهت ساخت سیستم پدافند کوتاه برد مشابه پنتسیر در ایران در جریان است، اما اولین بار وجود قطعی این پروژه و نام آن توسط اطلاعاتی که از سوی نهادهای نظامی در اختیار خبرنگار تسنیم قرار گرفته بود اعلام شد. اولین نشانه ها در مورد توسعه چنین سامانه ای را می توان به دیده شدن نسخه تمام متحرک از توپ 35 میلیمتری 2 دولول اورلیکن در قالب پروژه حائل و نیز تجهیز آن به سامانه الکترواپتیکال جهت کشف و رهگیری هدف تحت پروژه سراج نسبت داد. همچنین اطلاعاتی در مورد تجهیز این توپ به سنسور های لازم جهت شلیک گلوله های با فیوز قابل زمان بندی جهت افزایش هرچه بیشتر اثرگذاری آن وجود دارد. حائل در رزمایش پدافندی ولایت 97 سامانه سراج- وجود سنسور های چند گانه جهت رصد آسمان منطقه و رهگیری هدف و نیز امکان کشف حین رهگیری از نقاط شاخص این مجموعه می باشد. اورلیکن مجهز به سنسور مازل ولاسیتی که به جهت کنترل و دقت آتش بهتر و نیز فرمان دادن به فیوز مجاورتی با محاسبه سرعت گلوله و فاصله تا هدف، استفاده می شود. (با تشکر از elo) گرچه اطلاعات موجود تا بدینجا حاکی از تلاشی ارزشمند و طراحی سامانه ای قابل را دارد، اما مواردی حساسیت و نگرانی ما را بر انگیخت. همچنین وضعیت موجود، تهدیدات پیش رو، و نیز نیازمندی های عملیاتی خاص جمهوری اسلامی ایران، و البته نظر به شدت مخالف پژوهشگران حوزه ی نظامی از جمله اعضای این اندیشکده نسبت به موازی کاری ها، و تلاش برای ارائه راه حلی جامع موجب شکل گیری نظرات و پیشنهاداتی شد که در ادامه بیان می گردد. از جمله موارد اصلی موجب نگرانی تصویری منتشر شده از مدل تونل باد موشکی 2 مرحله ای مشابه موشک مورد استفاده در سامانه پنتسیر (البته با تفاوت هایی در طراحی بالک ها) است، از آنجایی که سایر مدل های موجود در تصویر تبدیل به محصول عملیاتی شده اند یا در پروسه مربوطه قرار دارند بیم آن می رود که این مدل نیز سرنوشتی مشابه یافته و موشک سامانه سپر نیز وارث عیوب طراحی سامانه ی روسی باشد. مدل تونل باد موشک ایرانی نسخه اصلی موشک 57E6مورد استفاده در سامانه پنتسیر اس-1 البته با توجه به شباهت غیرقابل انکار میان طراحی مرحله دوم این موشک با موشک اسپارو، و نیز افزایش قطر و وینگ اسپن نسبت به موشک مشابه در سامانه پنتسیر، صرفا بر اساس یک احتمال، می توان این موشک را حاصل یک جراحی بر روی موشک های اسپارو دانست، بدین شکل که از قسمت بعد از وارهد و بالک های کنترلی که شامل بخش موتور سوخت جامد موشک می باشد جدا شده، یک قسمت جایگزین شامل بالک های استابلایزر به آن افزوده شده و در نهایت با توجه به زمین پرتاب بودن موشک از سرعت و ارتفاع از سطح صفر (از سرعت و ارتفاع اولیه پرتاب های هواپایه بهره نمی برد) مشابه موشک پنتسیر به یک بوستر سوخت جامد قطور تر و البته بسیار قوی تر مجهز شده باشد. در صورت درست بودن این سناریو در مورد باقی ماندن سیکر آشیانه یاب اصلی موشک، یا ارتقای احتمالی آن و یا حتی حذف به کلی آن و استفاده از همان فرامین رادیویی مشابه پنتسیر که ارزان تر و البته آسیب پذیر تر است، اظهارنظر قطعی نمی توان داشت. طرح پیشنهادی، چرا و چگونه: آنچنان که پیشتر عرض شد معتقد به اهمیت فراوان سامانه های بردکوتاه خصوصا در مقابله با تهدیدات نو ظهور و حملات انبوه توسط تسلیحات دور ایستا و لزوم برخورداری این سامانه ها از استاندارد ها و قابلیت های سطح بالا هستیم تا نه تنها بقای خود در میدان رزم را حفظ کنند، بلکه ضامن بقای تاسیسات حیاتی برای کشور باشند که بعضا دهه ها عمر و ده ها میلیارد دلار هزینه صرف ساخت آنها شده و نابودی آنها می تواند ضربات جبران ناپذیر بر پیکره ی ایران عزیز وارد آرد. به رغم پهنه ی وسیع جغرافیایی، برخی از مهم ترین و استراتژیک ترین تاسیسات کشور در نقاط مرزی (جنوب) واقع هستند نه در "عمق استراتژیک" کشور، در واقع همیشه و در همه موارد داشتن پهنه ی جغرافیایی وسیع فراهم آورنده ی عمق استراتژیک لازم در همه سطوح نیست. حمله به این تاسیسات نه تنها نیاز به عملیات های پر ریسک عمقی ندارد، بلکه در مواردی مانند تاسیسات پارس جنوبی عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل این تاسیسات را به شدت آسیب پذیر ساخته است. از جمله دیگر موارد این دست تاسیسات استراتژیک می توان به پایانه ی نفتی خارک اشاره کرد، "با وجود توسعه ترمینال های نفتی جایگزین خارک در طی جنگ و بعد از آن، همچنان خارک اصلی ترین پایانه صادرات نفت خام کشور است و آسیب دیدن آن ضربه سنگینی به صادرات نفت و اقتصاد ملی ایران وارد می سازد. همچنین پارس جنوبی گذشته از تولید 70 درصد گاز کشور، طی سالهای اخیر و برنامه تبدیل سوخت نیروگاه های برق سیکل ترکیبی از مایع به گاز و توسعه نیروگاه های گازی، اصلی ترین تامین کننده سوخت نیروگاه های برق کشور محسوب می شود و اخلال در روند تولید آن به معنای خاموشی وسیع در ایران است" [1]. بر خلاف پالایشگاه جم که در جانمایی آن اصول پدافند غیر عامل تا حد زیادی رعایت شده است و با قرار گرفتن در میان رشته کوه ها از تیررس مستقیم آتش دشمن در امان مانده است، اما در مورد تاسیسات پارس جنوبی جانمایی آن به جهت سهولت ترابری تجاری به قیمت آن تمام شده تا ده ها میلیارد دلار تاسیسات گران قیمت در بی دفاع ترین شکل ممکن جلو تر از ارتفاعاتی که می توانست پناه آنها باشد قرار گیرند و در خط آتش مستقیم ساده ترین حملاتی از سمت ساحل قرار بگیرند که به راحتی می توانند فاجعه آفرین باشند. از این روی با توجه به اهمیت استراتژیک این تاسیسات حفاظت از آنها توسط سامانه های کوتاه بردی که توان مقابله با سوارم تسلیحات استنداف دشمن را داشته باشند اهمیتی صدچندان می یابد. عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل در جانمایی تاسیسات استراتژیک پارس جنوبی همچنین به جهت افزایش تطبیق پذیری، کاهش هزینه های توسعه و تست محصول، کاهش هزینه های تولید خصوصا از جهت افزایش تیراژ، افزایش کیفیت تولید و کنترل کیفیت از جهت مقرون به صرفه شدن اتوماسیون در فرایند تولید و نیز متمرکز و نظام مند تر شدن فرایند تولید، کاهش هزینه های تعمییر نگه داری و آموزش و افزایش ارزش، قائل به ارائه راه حل های جامع خصوصا در حوزه ی نظامی هستیم که در آن نه سود و زیان تجاری صرف بلکه امنیت ملی در میان است. طرح پیشنهادی مورد نظر نه تنها با طراحی و توسعه ی 2 یا چند محصول کاملا متفاوت توسط سپاه و ارتش در حوزه ی پدافند زمین پایه ی برد کوتاه مخالف دارد، بلکه سعی در ارائه راه حلی دارد که پدافند را در سایر حوزه ها نیز بهره مند سازد، در عین حال آنکه از جهت قابلیت ها و مطابقت داشتن با نیازمندی های عملیاتی روز، امکان استفاده در پیکره بندی های متفاوت بر اساس نیاز با توجه به رعایت مفاهیم ماجولاریتی و معماری باز در طراحی سیستم، و البته با نگاه به تغییرات پیش روی میدان رزم، بتواند محصولی قابل و موثر باشد. پدافند برد کوتاه نه تنها یک خلا در پدافند زمین پایه است، بلکه در حوزه های هواپایه و دریاپایه نیز قوای مسلح جمهوری اسلامی از ضعف مشابهی رنج می برد. در حوزه پدافند دریا پایه به رغم تلاش های صورت گرفته در بخش های پدافند برد بلند، میان برد، برد کوتاه، و دفاع نزدیک وضعیت ناوگان نیروی دریایی متاسفانه اسف بار است و امکان تکرار تجربه ی تلخ عملیات مانتیس در یک نزاع دریایی حتی با قدرت های نظامی دست چندم! نه تنها دور از ذهن نیست که به شدت محتمل است! و این مساله تبدیل به پاشنه ی آشیل نیروی دریایی شده است. در نیروی هوایی نیز وضعیت چندان بهتری را شاهد نیستیم، ناوگانی پیر و فرتوت، از نظر فناوری کاملا از رده خارج، و دست کم در بخش هوا به هوا (پدافند هواپایه) فاقد تسلیحات با اثر بخشی قابل اعتنا. گرچه وضعیت فعلی تسلیحات هواپایه نیروی هوایی، و نیز روند در حال پیگری توسعه جنگ افزار های هواپایه که در سال های اخیر در بخش هوا به زمین خصوصا با پروژه هایی چون یاسین، بالابان و قاصد سرعت بهتری یافته که خود نیازمند بحث مفصل دیگری ست، این نوشتار در مورد نیروی هوایی به مساله مهم و ضروری موشک های کوتاه برد هوا به هوا (به عنوان بخشی از مساله ی جامع تسلیحات هواپایه) می پردازد. در این بخش به غیر از تعدادی موشک های به نسبت تواناتر R-73 آرچر خریداری شده از شوروی سابق که بر روی ناوگان کم تعداد جنگنده های فالکروم عملیاتی ست، مابقی زرادخانه ی کوتاه برد نیروی هوایی را انواع قدیمی موشک های حرارتی چینی و سایدواندر آمریکایی تشکیل می دهد که کاملا فاقد توان عملیاتی لازم است. مساله ی موشک های کوتاه برد برای نیروی هوایی ایران از سوی دیگر از آن جهت اهمیت می باید که به نسبت موشک های برد متوسط هدایت راداری فعال، با هزینه ها و پیچیدگی های به نسبت کمتری می تواند بر روی جنگنده ها بکار گیری شود، گرچه این موشک ها به تنهایی توان ایجاد و حفظ برتری هوایی را به نیروی هوایی نمی دهد اما می تواند با اتخاد تاکتیک ها و استراتژی مناسب نقش مکمل بسیار با ارزشی را برای پدافند زمین پایه بازی کند و بقای در میدان رزم و اثر بخشی آنها را دو چندان ساخته، در عین حال به صورت حداقلی توان پوشش و دفاع در پهنه ی آسمان را خصوصا در برابر تهدیدات کروز و پهپادی فراهم آورد. پیشنهاد مورد نظر این مجموعه بر طراحی و ساخت موشکی واحد استوار است که با حداکثر استفاده از قطعات مشترک و مشابهت، و با حداقل ممکن تغییرات در تمامی حوزه های هوا پایه، زمین پایه، دریا پایه و حتی زیر سطح پایه! قابلیت بکار گیری را داشته باشد، در عین اینکه از ضعف های سامانه هایی که پیشتر مورد اشاره قرار گرفت دور باشد. به عنوان مثالی از سابقه چنین راه حل هایی در سطح دنیا می توان به موشک آلمانی IRIS-T اشاره کرد که به صورت هواپایه، زمین پایه، دریا پایه و حتی زیر دریایی پایه قابلیت بکار گیری دارد. قابل توجه است که حتی کشوری چون تایلند در پی خرید این موشک برای جنگنده های قدیمی F-5 خود (که مشابه آن نه تنها در ایران موجود که پایه جنگنده های صاعقه و کوثر نیز بوده است) می باشد تا به واسطه ی آن توان هوایی خود را بهبودی قابل توجه بخشد. این موشک در کشور های اتریش، بلژیک، آلمان، مصر، یونان، ایتالیا، نروژ، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، اسپانیا و سوئد در حال خدمت عملیاتی ست. استفاده ی چند منظوره از موشک پدافندی کوتاه برد IRIS-T نیازمندی های عملیاتی پیشنهادی ایده ی پیشنهادی مورد نظر طراحی موشکی با مشخصاتی که در ادامه ذکر می شود را مطرح می کند که نه درگیر ضعف های موشک سامانه ی پنتسیر باشد و نه اسیر پیچیدگی های فراوان موشک مورد استفاده در سامانه ی تور، در عین حال پروژه ای باشد که کلیه ی بخش های قوای مسلح ایران، در زمین، هوا و دریا از نتیجه ی آن بهره مند شوند و در توسعه ی آن چه از جهت مالی و چه فناورانه مشارکت داشته باشند. از جمله تاکیدات اصلی صورت گرفته در این ایده مساله وجود سیکر (جست و جو گر) و ماجولار بودن آن است. این مورد از چند جهت حائز اهمیت است: v نخست آنکه مقاومت موشک را در برابر جنگ الکترونیک بالا برده و شانس برخورد با هدف را بهبود می دهد v دوم، داشتن سیکر این موشک را به سلاحی کاربردی در بخش های دیگر خصوصا در نیروی هوایی بدل می کند. v سوم، ماجولار بودن سیکر سبب می شود علاوه بر آنکه در مناطق با اهمیت بالای پدافندی بتوان از بهترین نوع جست و جو گر های در دسترس برای نابودی هرچه مطمئن تر تهدیدات بهره برد، در سایر مناطقی که اهمیت پدافندی کمتری دارند، یا محدودیت های بودجه ما را مجبور به کاستن از هزینه ها می کند، آن سیکر را با نسخه های ساده تری جایگزین کرد، تا ضمن آنکه کماکان سیستم از بخشی از فواید داشتن جست و جو گر مستقل استفاده کند، موجب کاهش هزینه ها نیز گردد، علاوه بر آن امکان حمله به هدف توسط 2 موشک با جست و جو گر های متفاوت نیز فراهم می شود، برای مثال، شلیک هم زمان 2 موشک به سمت هدف، یکی مجهز به سیکر آشیانه یاب راداری، دیگری مجهز به تصویر ساز حرارتی، تا اهداف خطرناک با دقت و اطمینان هرچه بیشتری نابود شوند. v چهارم آنکه دیگر احتیاجی به هدایت تا آخرین لحظه وجود ندارد و ظرفیت سیستم جهت درگیری با اهداف بعدی به مراتب زودتر آزاد می شود. آنچنان که پیشتر عرض شد با توجه به اتکای دشمنان در استفاده از تسلیحات دورایستا در تعداد انبوه برای سرکوب پدافند، این مساله اهمیت دوچندانی می یابد. برای مثال: " فرض کنیم، در تهاجم یک روزه در طی 8 ساعت، با هدف گشایش مسیر پدافند و بدست گرفتن آسمان ایران، ائتلاف مهاجم، اقدام به اجرای تهاجمی با مشخصات ذیل بنماید: v 4000 موشک کروز، در برد های مختلف، بدون خطا(فرض میشود، این تعداد موشکی هست که به هدف خواهد رسید) v اهداف عمقی و مرزی آیا چنین حمله ای از نظر هزینه ای و لجستیک برای ائتلاف مهاجم دشوار خواهد بود؟ v قیمت هر موشک تاماهاوک کلاس 4 که از آخرین و بیشترین حجم امکانات مسیریابی بهره میجوید، 1.87 میلیون دلار با نرخ شناور 2017 محاسبه شده است، بنابراین 4000 موشک حداکثر 8 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و این رقم حتی اگر به 10 یا 20 میلیارد دلار نیز برسد، با توجه بودجه نظامی کشورهایی مانند آمریکا و اعراب منطقه، همچنین تامین هزینه در چند سال مالی، رقمی دور از ذهن و دست نیافتنی نیست. هم اکنون نیز فقط دو کشور عربستان و امارات در حدود 1200 موشک کروز در اختیار دارند. اگر به این دو کشور، سایرین چون ایالات متحده، فرانسه، انگلستان و ... اضافه شوند، مقدار 4000 موشک رقم کاملا دست یافتنی خواهد بود. v از نظر لجستیک نیز، با توجه به تعداد بسیار پایگاه های اجاره ای و تسخیری دشمن در منطقه، و گستردگی پهنه جغرافیایی مرزهای کشورمان، استقرار چنین موشک هایی فقط به ناوها محدود نمی شود، و تمامی پایگاه های زمینی میتوانند به عنوان محل پرتاب استفاده شوند، و میتوان این فرض را گرفت که طی سالهای اخیر این انبار سازی موشک های کروز صورت گرفته باشد و به زمان حمله موکول نگردیده است.[2] " همانطور که در این مثال ذکر شد مساله ی مقابله با تهاجم دور ایستای انبوه، خصوصا در یک میدان نبرد شبکه محور، مساله ای به غایت جدی، و خطری در کمین امنیت ملی ایران می باشد. از این روی توان مقابله هم زمان با تعداد اهداف قابل توجه، مقاومت در برابر اخالال، تعداد مناسب موشک آماده به شلیک در هر باتری از سامانه ی پدافندی مطروحه، و قابلیت بکار گیری آن در تمامی سطوح زمین پایه، دریا پایه و هوا پایه، به جای طراحی و تولید چندین سیستم موازی در هر یک از این سطوح با حداقل اشتراکات، هزینه های توسعه و تولید سرسام آور، تیراژ به شدت پایین و دیگر مشکلاتی که قبلا شرح داده شد، از مسائل اصلی لحاظ شده در این طرح می باشد. مشخصاتی که در این ایده برای این طرح مورد نظر است به شرح زیر می باشد: مشخصات موشک (شاهین) - وزن: 100 کیلوگرم (تا حداکثر 150 کیلوگرم کماکان قابل قبول است) - برد: 20 کیلومتر در شلیک زمین به هوا - سر جنگی: 15 کیلوگرم شدید الانفجار ترکش زا - وینگ اسپن: کمتر از 50 سانتی متر - بهره بردن از کانارد، بالک های متحرک انتهایی و نیز سامانه تغییر بردار رانش جهت کنترل - هدایت: لینک راداری، سیکر ماجولار قابل تعویض: فرو سرخ، تصویر ساز حرارتی، آشیانه یاب رداری ... - روش پرتاب: سافت لانچ در حالت زمین پایه و دریا پایه، شلیک از روی ریل یا پس از رها سازی در وضعیت هواپایه - طول: حدود 3 متر (بدون مکانیزم سافت لانچ) - بدنه کامپوزیتی و استفاده از سوخت پر انرژی یک طراحی مفهومی از طرح پیشنهادی برای چنین موشکی : برخی مشخصات کلی سامانه (طوفان شکن): - هر باتری از سامانه متشکل از 6 تلار حامل موشک، در نسخه ی دارای توپ، هر تلار دارای 12 تا 16 موشک عمود پرتاب به روش سافت لانچ با امکان درگیری 360 درجه - استفاده از توپ اورلیکن 35 میلیمتری مجهیز به مهمات با فیوز قابل برنامه ریزی - امکان درگیری با 6 هدف هم زمان توسط هر تلار - در نسخه فاقد توپ، دست کم 24 موشک بر روی هر تلار - برخورداری از خودروی بارگذار با توان بارگذاری بلوکی مهمات و موشک ها جهت به حداقل رساندن زمان بارگذاری (در سامانه ی تور ام-1 به دلیل بار گذاری تک به تک موشک ها زمان بازگشت به رزم هر سامانه بسیار طولانی می باشد.) - قابلیت لینک شدن به شبکه پدافندی و تبادل اطلاعات با سایر سامانه ها - بهره مند بودن هر تلار از چند مجموعه الکترواپتیک برای کشف و رهگیری اهداف که یک مجموعه مستقلا در اختیار توپ باشد. - هر تلار مجهز به یک رادار کشف هدف باند L گردان با توان کشف دست کم 1 متر مربع سطح مقطع راداری از فاصله ی 100 کیلومتری - هر تلار مجهز به یک رادار رهگیر باند X با توان کشف دست کم 1 متر مربع سطح مقطع راداری از 50 کیلومتری - امکان اضافه شدن رادار موج میلیمتری به صورت انتخابی - امکان اضافه شدن رادار های دکل سوار مانند کاستا و نیز دیگر واحد هایی همچون شنود و جنگ الکترونیک به صورت انتخابی - پروفایل برنامه ریزی شده جهت مقابله با انواع تسلیحات دور ایستا، موشک های کروز، پهپاد ها و ریز پرنده ها ... - توان مقابله با اهداف با مانور پذیری بالا - امکان مقابله با اهداف سوپر سونیک، 2.5 ماخ در ارتفاع پست و سرعت های بیشتر در ارتفاعات بالاتر - تجهیز هر باتری به رادار ها و سامانه های مورد نیاز جهت کشف تهدیدات راکتی و توپخانه ای - امکان مقابله Hard kill با تهدیدات راکتی و توپخانه ای امکان کشف مسیر و نقطه برخورد تهدیدات راکتی و توپخانه ای و اعلام اخطار در نقاط مورد تهدید - امکان ارسال مختصات منشا تهدیدات راکتی و توپخانه ای به توپخانه خودی جهت آتش متقابل - ارائه بر روی پلت فرم های چرخ دار 8*8 (یا در صورت لزوم 10*10) مشابه کشنده های مورد استفاده در سامانه باور و نیز امکان ارائه نسخه زرهی بر روی پلتفرم شنی دار - قابلیت حمل توسط هواپیما های il-76 و C-130 - قابلیت ارائه به شکل پک پرتابل قابل نصب بر روی پد بالگرد کوروت های کلاس جماران و من الله توفیق [1] نقل قول شده از Sorena [2] نقل قول از Worrior
-
1 پسندیده شدهبالهای فراخ عقاب آیا جنگنده چند ماموریته F-15EX ، بهترین هواگرد رزمی در دنیای جتهای نظامی است ؟؟ با انتشار خبری مبنی بر تایید خرید بیشتر از 100 فروند جنگنده نسل نسل چهارپلاس F-15EX که به تقریب 20 سال پس از تحویل آخرین فروند ایگل برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده صورت پذیرفت ، اکنون بوئینگ با توجه به درآمدحاصله از فروش نمونه های قبلی و همچنین قراردادهای پشتیبانی ، اینک در آستانه راه اندازی خط تولید نمونه EX قرار دارد . در جریان جنگ سرد با اتحاد شوروی ، جت F-15C ، توانمندترین جنگ نیروی هوایی ( در مقایسه با تامکتهای نیروی دریایی ) برای رزم هوایی بشمار می آمد و این پیکر بندی ، به گونه از انعطاف پذیری برخوردار بود که با عملیاتی شدن نمونه ای بعد خود ( اف-22 رپتور ) که در دسامبر 2005 لباس رزم را بر تن کرد ، در خط مقدم و پیشانی این نیرو بکار گرفته می شد . درواقع ، حساسیت فناوری مورد استفاده در این نمونه ، به گونه ای بود که تنها به سه کشور سعودی ، ژاپن و اسراییل صادر گردید و سایر مشتریان در سطح پایین تر نیز تنها به جتهای سبک تر و ارزان تر اف-16 مسلح شدند . علیرغم این مساله ، پس از عملیاتی شدن رپتور در اوایل دهه نخست قرن بیست و یکم ، صادرات این گونه از ایگل با حساسیت کمتری روبرو گشت و نمونه ای برگرفته از آن در قالب گونه E به مشتریان دیگری نظیر کره جنوبی ، سنگاپور ، قطر و در نهایت سعودی نیز تحویل گردید . به ترتیب از راست : F-15C ، F-15QA و F-15E با توجه به این داده ها، گونه EX را میتوان نزدیکترین نمونه به نمونه QA دانست که در برخی موارد ، تفاوتهای آشکاری نظیر راکهای چندگانه حمل سلاح که به این جنگنده اجازه حمل تعداد بیشتری موشک را می دهد را نشان می دهد . علاوه براین ، نسخه جدیدی از جستجوگرهای مادون قرمز با عمر بالاتر نیز بدان اضافه شده است . در حالی که پس از تحویل ، جدیدترین گونه ایگل شاید ، توانمندترین جنگنده خط مقدم ارتش ایالات متحده لقب بگیرد . از یک نظر هزینه عملیاتی این نسخه از اف-35 یا F-15E و یا حتی اف-22 کمتر بوده و این بدان معناست که نیروی هوایی می تواند هرسال تعداد ساعت پروازی بیشتری را بدون هزینه زیاد در دفاتر پروازی خود ثبت نماید . مضاف براین ، پایین بودن هزینه های عملیاتی این جنگنده نسبت به مدلهای قدیمی تر ایگل در طولانی مدت موجبات صرفه جویی در بودجه نیروی هوایی شده واین نیز به نوبه باعث انعطاف پذیری این نیرو برای خرید تعداد بیشتری از این هواگرد خواهد شد . مجموع این موارد نشان می دهد که خرید نمونه EX نه تنها برای نیروی هوایی ارزان ترین راهبرد به منظور برآورده کردن نیازهای عملیاتی خط مقدم خود است ، بلکه این نیرو را در طولانی مدت از تنگنای مالی نجات خواهد داد . مقایسه های کمی F-15EX با سایر جتهای رزمی ارتش ایالات متحده نشان میدهد که عقاب جدیدی تحویلی به نیروی هوایی بدلیل طراحی اولیه مناسب و گذشته قابل اطمینان رزمی، می تواند رقیبی جدی برای اف-22 و اف-35 لقب بگیرد . در حالی که اف-22 همچنان معماری رایانه ای دهه 90 قرن گذشته را یدک می کشد ، ایگل جدید بوئینگ ، با در اختیار داشتن ویژگی های ممتازی نظیر سایت نشانه گذار روی کلاه خلبان ، برتری به نسبت محسوسی را در درگیری های نزیک هوایی خواهد داشت . در این میان ، F-35A گرچه در سطح فنی رقیبی بسیار نزدیک به EX بشمار می رود و بدلیل آغاز خط تولید آنها در قرن جاری ، پتانسیل بروزسانی گسترده تری را دارد ، اما فلسفه طراحی آن برای ایفای نقش یک جت رزمی سنگین تعریف نشده ، توان هوا به هوای کمتری را داشته ، بطور طبیعی قدرت آتش کمتری را بخود می بیند و در نهایت برد کمتری را به ثبت رسانده است . این مساله بخصوص در حوزه حمل سلاح میان این دو هواگرد قابل توجه به نظر می رسد بدین معنی که مقایس ها ، حاکی از برتری 5.5 برابری ایگل بر لایتینینگ است . در حوزه عملکرد پروازی، مزیتهای گونه جدید ایگل حاکی از یک استاندارد جدید است ،چرا که EX با در اختیار داشتن نسبت رانش به وزن بسیاربالاتر ، سرعت صعود ، سقف پروازی وسرعت پیمایشی ( البته مقداری کمتر از میگ25/31) افزون تر ، عمل گوی سبقت را از سایر مدلها ربوده است . بدین ترتیب ، گونه EX براساس موارد پیش گفته شده ، می تواند به بهترین جنگنده جهان یا حداقل به بهترین هواگرد رزمی عملیاتی ، بخصوص زمانی که عواملی نظیر پیچیدگی های فنی ، سهولت نگهداری ، قابلیت اطمینان رزیم و عملکردهای پروازی در نظر گرفته شود ، تبدیل گردد . این جنگنده در آینده نه چندان دور به احتمال بسیار زیاد به موشکهای مافوق صوت AGM-158 مسلح خواهد شد که در مقایسه با سیستم های تسلیحاتی نصب شده بر روی اف-35 یا اف-22 از ارزش راهبردی افزون تری برخودار خواهد بود ، در حالی که متقابلا "روسها مشغول تجهیز فاکس هاوندها و سوخو-57 ها به کینژال هستند . اما در مقابل تمامی ویژگی های مثبت ایگل جدید ، نقص بزرگ عقاب بوئینگ را می توان در عدم پنهانکاری آن دانست ، در حالی که اکثر قریب به اتفاق جتهای رزمی که امروز در حال تولید بوده یا برنامه ریزی جهت تولید آنها وجود دارد ، گرچه قابلیت رقابت در حوزه پنهانکاری با اف-22 یا اف-35 را ندارند ولی رگه هایی از این ویژگی را با خود حمل می کنند ، هر چند سایر مزیتهای ارائه شده برای این جنگنده بخصوص هزینه های رزمی پایین آن ، در کنار توسعه فناوری حسگرهای بکار رفته در این هواگرد ، میتواند این نقص را تا حدودی جبران نماید . این مساله با گفته های موشه آرنز ، وزیر دفاع سابق اسراییل در خصوص اف-35 تا حدودی تطبیق می کند ، این مساله تا جایی در میان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده رسوخ پیدا نموده است که به احتمال بسیار زیاد ، بدلیل محدودیتهای ناشی از آینده توسعه فناوری های پنهانکاری ، جنگنده نسل ششم این نیرو بیشتر بر روی توانمندی های جنگ الکترونیک طراحی گردد . پی نوشت : 1- بن پایه - استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهخواهش میکنم . ببینید SM-6 جدیدترین عضو خانواده استاندارد هست ولی پیشرفته ترین عضو اون نیست . پیشرفته ترین و گران قیمت ترین عضو این خانواده SM-3 هست که در دو بلاک IA و IB تولید میشه و بلاک IIA هم در حال توسعه هست . SM-3 سرجنگی " وسیله کشنده " داره و هدف رو کاملا با انرژی جنبشی خودش خُرد میکنه . برای مقابله با موشک های IRBM و MRBM استفاده میشه و وظیفه داره تا اونا رو در فاز میانی پرواز نابود کنه . در سال 2005 یک برنامه ای در نیروی دریایی آمریکا تعریف شد به نام SEABASED TERMINAL DEFENSE یا دفاع ترمینال دریاپایه . همون طوری که از نام برنامه پیداست ، هدفش به خدمت گیری موشکی هست که در آخرین مرحله پرواز موشک بالستیک یعنی مرحله ترمینال یا پایانی ، اون رو نابود کنه . جالبه بدونید در ابتدا نیروی دریایی به سراغ نیروی زمینی رفت تا PAC-3 رو برای این نقش ارزیابی کنه . پک-3 به دلایل مختلفی از جمله بُرد کم و عدم سازگاری ذاتی با محیط دریا پذیرفته نشد . بعدش به سراغ SM-2 یا همون RIM-156 رفتند که ذاتا برای این منظور ساخته شده بود . سامانه هدایت اون از نوع نیمه فعال راداری بود و تصمیم بر این شد که در یک حرکت انقلابی ، هدایت همزمان نیمه فعال و فعال راداری رو توسعه بدن که در نتیجه اولین و تنها موشک با این نوع هدایت در جهان پدیدار شد . برای این منظور سامانه هدایت موشک اَمرَم انتخاب شد و با افزایش سایز و قدرت و هوشمندی اون ، در SM-6 به کار رفت . تغییر بعدی افزایش بُرد بود که به حدود 400 کیلومتر رسید . سرجنگی هم بی نصیب نموند و مورد تغییرات گسترده قرار گرفت . نحوه عملکرد سرجنگی انفجاری SM-6 از گونه DUAL I محرمانه هست و تازه گونه DUAL II هم وجود داره که در سال 2018 یا 2019 عملیاتی میشه و تقریبا همه چیزش به کلّی محرمانه هست . فرمایش شما کاملاً درسته و بنده هم قبلا اشاره کرده بودم که سرجنگی به دلیل ساختار بسیار مستحکم و سخت ، هدف مشکلی برای نابود کردن هست . ولی باید این رو در نظر داشته باشیم که نابودی اون ها با سرجنگی انفجاری غیرممکن نیست بلکه بسیار سخت هست . همون طوری که موشک های 48N6 و 40N6 در سامانه اس-300 و اس-400 روسیه با سرجنگی انفجاری خودشون ادعای نابودی موشک های بالستیک رو دارند . برای درک بهتر عملکرد موشک SM-6 در رهگیری یک موشک بالستیک ،ویدیوی آزمایش سال 2015 رو ملاحظه بفرمایید : همچنین آزمایش رهگیری موشک SM-2 در سال 2009 :
-
1 پسندیده شدهخواهش میکنم برادر عزیز . بنده فقط انجام وظیفه میکنم و نه چیزی بیشتر . قطعاً این مقدار سرجنگی برای ایجاد خسارت قابل توجهی که از کار افتادن و از خدمت خارج شدنِ شناورهای رده سنگین رو تضمین کنه خیلی کمه . به طوری که بنده با خواندن خبر غرق شدن ناوچه هدف در همین آزمایش اخیر بسیار متعجّب شدم . ولی نباید فراموش کنیم که SM-6 در حقیقت یک موشک دفاع هوایی-موشکی است که برای نابودی هواگردها و موشک های بالستیک طراحی شده و حالا این که میتونه سلاح موثّری در برابر شناورها هم باشه خودش یه شاهکار بی بدیل هست. همون طور که قبلا هم عرض کردم ، توانایی ضدکشتی به صورت سنّتی در تمامی موشک های خانواده استاندارد از همون اول به خدمت گیریشون وجود داشته و در SM-6 به نهایت تکامل ، بلوغ و اثر بخشی خودش رسیده . در ضمن SM-6 اولین وتنها موشک پدافندی دنیاست که از دو سامانه هدایت فعال و نیمه فعال راداری به صورت همزمان استفاده میکنه که در ترکیب و هماهنگی با هدایت GPS ، دقیق تر هم شده . در ضمن جالبه بدونید که دقیقا همین سامانه هدایتی قراره در موشک دفاع هواییِ ESSM بلاک 2 هم استفاده بشه که یعنی این موشک هم در زمان به خدمت گیری به عنوان دومین موشک ضدکشتی به ناوگان دریایی آمریکا افزوده میشه. در مجموع تا پیش از عملیاتی شدن موشک LRASM و تاماهاک ضدکشتی ، SM-6 وظیفه داره که دستِ بلند و زهردارِ نیروی دریایی آمریکا در آبهای مناطق حساس مثل دریای چین جنوبی باشه. اما در مورد ارتفاع از سطح آب باید عرض کنم که اصولا SM-6 به دلیل ویژگی های ذاتی خودش که نقش دفاع هوایی هست ، برای درگیری در حداکثر بُرد خودش که موتور موشک پیش از برخورد به هدف خاموش میشه ، پس از رسیدن به ارتفاع مشخص و نقطه اَپوجی محاسبه شده ، در ادامه مسیر به صورت بالستیک پرواز میکنه و در نتیجه با زاویه حمله با شیب متغیّر به هدف خودش اصابت میکنه و در نتیجه بحث ارتفاع از سطح آب به دلیل نداشتن پروفایل پروازی سینه مال ، مطرح نمیشه. ولی در حالت درگیری با اهداف سطحی در مسافت های کوتاه تر که موتور تا لحظه اصابت به هدف روشن میمونه ، احتمال این که در مرحله پایانی و لحظات پیش از رسیدن به هدف ، مسیر پروازیِ تقریباً افقی و موازی با سطح دریا رو طی کنه وجود داره و در این حالت هم میتونن براش یک ارتفاع اَمن در نظر بگیرند تا از خطرات امواج دریا و عوامل محیطی دیگه مصون بمونه .
-
1 پسندیده شدهسلام . از خبر رسانی سریع ، گسترده و دقیقِ شما بسیار سپاسگذارم . حقیقتاً بار بزرگی رو از دوش بنده برداشته اید . به ویژه در این ایامی که وقت بسیار کمی برای بازتاب اخبار و رویداد ها دارم. این خبر رو 1 ماه پیش در همین تاپیک پوشش دادم و البته باید توجه داشت که این آزمایشات در زمانی پیش تر و در تاریخ 11 تا 22 ژانویه انجام شده بود : http://www.military.ir/forums/topic/29526-اخبار-برتر-نظامی-هفته/?p=486567 اما این خبر جدید در تاریخ 3 مارچ و توسط سایت رسمی " فرماندهی سامانه های دریایی " نیروی دریایی آمریکا منتشر شد که چند نکته در این گزارشِ تازه دیده میشه. اول این که پرتاب موشک SM-6 در تاریخ 18 ژانویه ، توسط گونه BASELINE 9.C1 سامانه ایجِس و سامانه تسلیحاتی MK7 هدایت و کنترل شد که پیش از این ، موشکِ SM-2 از آن استفاده میکرد و با انجام این آزمایش ، صحت عملکرد و انطباق و یکپارچگی این سامانه ها با یکدیگر مورد تایید قرار گرفت. و دوم این که شناورِ هدف در این پرتابِ آزمایشی ناوچه بازنشسته " روبِن جِیمز " بود که خسارت شدیدی به آن وارد و به طور کامل غرق شد . این کشتی به خانواده ناوچه های 4000 تُنیِ کلاس " اُلیوِر هزارد " تعلق داشت . قدرتِ نابودگرِ سهمگینِ این موشک به سرعت بالای 3.5 ماخ و انرژی جنبشی ناشی از جرمِ 800 کیلوگرمی آن هنگام برخورد به هدف نسبت داده میشود که توسط سرجنگی 60 کیلوگرمی افزایش میابد . همچنین به تخمین مجله الکترونیک " نَشنال اینترِست " این موشک در حالت سطح به سطح و ضدکشتی بیش از 460 کیلومتر بُرد دارد که با توجه به بُرد 370 کیلومتری آن در حالت سطح به هوا کاملا منطقی به نظر میرسد. http://www.navsea.navy.mil/Media/News/tabid/11975/Article/685151/navy-successfully-tests-new-sm-6-capability.aspx http://raytheon.mediaroom.com/2016-03-07-SM-6-shatters-engagement-distance-record http://raytheon.mediaroom.com/2016-03-07-Raytheon-Standard-Missile-6-successfully-hits-surface-target http://news.usni.org/2016/03/07/navy-sinks-former-frigate-uss-reuben-james-in-test-of-new-supersonic-anti-surface-missile http://nationalinterest.org/blog/the-buzz/sinking-enemy-warships-the-us-navys-fiery-new-weapon-15132
-
1 پسندیده شدهبا سلام البته این را هم در نظر بگیرید که اقلیم روسیه ، اقلیم بسیار سرسخت و برای تجهیزات ، بخصوص تجهیزات نظامی ، وضعیت دشواری را فراهم می کند . این را در کنار پهناور بودن و سازمان رزم یزرگ ارتش این کشور بگذارید . در نتیجه کاملاً طبیعی است که روسها بدنبال تجهیزاتی بروند که در این شرایط ، بیشترین کارایی را داشته باشد ، و ظرفیت صنایع نظامی آنها ، بتواند یک ارتش بزرگ را تامین کند . علاوه برآن ، شرایط انبارداری و دپویی خاص این کشور ( یک سکانس از فیلم ارباب جنگ را بخاطر بیاورید که تاجر سلاح و ژنرال روسی در میان ردیفی از سلاح های انفرادی مشغول حرکت هستند ) و دکترین نظامی آن که مسلح کردن سریع واحدهای نظامی را می طلبد ، همه و همه باعث شده تا تسلیحات روسی ( تانک ، هواپیما ، تسلیحات انفرادی ، قبضه های توپخانه و.... ) برای کشورهای خریدار ، زمخت ، ولی موثر باشند . نکته جالب اینجاست که در دهه 80 میلادی ، ضریب نفوذ مشهورترین سلاح ساخت روسیه (AK-47) تا میان جنگلهای انبوه آمازون هم رسیده بود و از این لحاظ ، تنها یک محصول دیگر روسها (یعنی موشک دوش پرتاب سام-7) بعنوان رقیب (البته نه به مانند آن ) بشمار می رفت . بعنوان یک مثال خوب ، در زمان رژیم گذشته ، زمانی که نخستین محموله از تسلیحات ساخت اتحاد شوروی به ایران ارسال شد ، کارشناسان غربی بویژه مستشاران نظامی ایالات متحده با بررسی آن به این نتیجه رسیدند که کیفیت توپهای روسی ، به مراتب از همتایان غربی خودش ، بهتر هست . یا در طراحی بدنه جنگنده فالکروم ، بویژه پوسته این پرنده رزمی ، در نگاه نخست ، کج سلیقگی بسیاری بکار رفته ، اما متخصصان علم آیرودینامیک ، با بررسی های بیشتر به این نتیجه رسیدند که این بدنه به ظاهر زمخت و بدشکل ، نیروی برآ بیشتری را برای آن ایجاد می کند . یا به شکل جالبی ، وقتی نخستین تانک T-34 در جبهه شرقی به غنیمت ورماخت در آمد ، ژنرال هاینز گودریان ، شخصاً برای بررسی آن حاضر شد و در کمال تعجب مشاهده کرد که حتی پس از برخورد 15 تا 20 تیر مهمات ضد زره 50 م.م ( مهمات استاندارد ورماخت تا میانه 1942) ، هنوز تانک قابل استفاده بود و حتی گفته می شود وی اصرار زیادی برای کپی کردن طرح T-34 و استفاده از آن در ورماخت داشت وحتی تعداد قابل توجهی از تانکهای غنیمتی روسی ، تعمیر و توسط وی بکار گرفته شد . در نتیجه ، هر محصول زمختی ، الزاماً بد نخواهد بود و به شکل طبیعی ، هر محصولی با ظاهر زیبا ، کیفیت و دوام مورد انتظار را ارائه نخواهد نمود .
