برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      57

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      1,031


  3. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      375


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 15 مرداد 1400 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    به نام خدا روسیه تا سال 2024 موشک های قاره پیمای Topol را بازنشسته و آنها را به لانچر ماهواره تبدیل می کند موشک بالستیک Topol نیروی موشکی استراتژیک روسیه تصمیم گرفته است که موشک های بالستیک قاره پیمای توپول را در سال 2024 از خدمت نظامی خارج کرده و از آنها در برنامه های غیرنظامی استفاده کند. یک منبع در بخش دفاعی TASS در روز پنجشنبه گفت: "برنامه ریزی شده است که جدیدترین موشک بالستیک قاره پیمای Topol در سال 2024 از خدمت در نیروهای موشکی استراتژیک خارج شوند. موشک های توپول خارج از خدمت با موشک بالستیک قاره پیمای Yars با سرجنگی MIRVed (چند کلاهک با قابلیت هدف گرفتن مستقل) جایگزین می شوند." در نوامبر سال گذشته، یوری سولومونوف، طراح ارشد موسسه فناوری حرارتی مسکو، گفت که برخی از ICBM های توپول که از کار افتاده اند، به عنوان موشک های حامل Start-1 مجددا مورد استفاده قرار خواهند گرفت. وی گفت: "تصمیم گیری در مورد این موضوع در سال 2020/2021 تصمیم گیری می شود." سولومونف افزود: "همه چیز به دو برنامه برای ایجاد دو گروه از ماهواره های کوچک بستگی دارد، که راکت های Start-1 برای آنها وسایل پرتاب مناسبی اند." تعداد 360 سامانه توپول در ده لشکر نیرو های موشکی استراتژیک روسیه در سال 1999 وجود دارد. تست موشک بالستیک قاره پیمای RS-24 Yars با قابلیت هسته ای توسط روسیه Start-1 یک موشک حامل سوخت جامد کلاس سبک است که بر اساس ICBM توپول ساخته شده. این موشک با حداکثر وزن برخاست 47 تن، می تواند محموله ای بیش از 500 کیلوگرم را به مدار LEO برساند. از سال 1993 تا 2006، روسیه هفت پرتاب موشک Start را از ایستگاه های فضایی Plesetsk و Svobodny (Vostochny فعلی) انجام داد. گزارش شده است که RS-24 Yars شبیه به موشک قاره پیمای SS-27 (Topol M) روسیه و موشک بالستیک زیردریایی پرتاب Bulava (SS-NX-32) طراحی شده است. طول این موشک 22.5 متر و قطر آن 2 متر برآورد شده است. اعتقاد بر این است که این موشک مجهز به یک حامل ورود مجدد (RV) جدید است که به RV اجازه می دهد در فضا و هنگام ورود مجدد مانور دهد. وزن کل پرتاب RS-24 حدود 49000 کیلوگرم برآورد شده و انتظار می رود حداقل برد آن 2000 کیلومتر و حداکثر 10500 کیلومتر باشد. منبع
  2. 3 پسندیده شده
    بسم رب الهشدا نیروی دفاعی استرالیا ( ADF ) بخش دوم دوره دفاع از استرالیا تا دهه 1970 ، استراتژی نظامی استرالیا بر مفهوم دفاع مستقیم ( forward defence ) متمرکز بود ، که در آن نقش ارتش استرالیا همکاری با نیروهای متحد برای مقابله با تهدیدات در منطقه استرالیا بود. در سال 1969 ، هنگامی که ایالات متحده دکترین گوام ( Guam doctrine ) را آغاز کرد و انگلیسی ها از شرق سوئز عقب نشینی کردند ، استرالیا یک سیاست دفاعی جدید ایجاد کرد که بر خوداتکایی و دفاع از قاره استرالیا تأکید داشت. که به عنوان سیاست دفاع از استرالیا ( Defence of Australia Policy ) شناخته می شود. بر اساس این سیاست ، تمرکز برنامه ریزی دفاعی استرالیا حفاظت از رویکردهای دریایی شمال استرالیا ( تحت عنوان شکاف هوا و دریا) در برابر حمله دشمن بود. در راستای این هدف ، ADF تجدید ساختار یافت تا توانایی خود را در حمله به نیروهای دشمن از پایگاه های استرالیا و مقابله با حملات به قاره استرالیا افزایش دهد. ADF با افزایش قابلیت های RAN و RAAF و انتقال واحدهای منظم ارتش به شمال استرالیا به این مهم دست یافت. دکترین نیکسون که به نام دکترین گوام شناخته می شود عقب نشینی بریتانیا از شرق سوئز که به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر در نظر گرفته می شود سیاست دفاع از استرالیا تا این زمان ، ADF هیچ واحد نظامی برای استقرار عملیاتی در خارج از استرالیا نداشت. در سال 1987 ، ADF اولین استقرار عملیاتی خود را به عنوان بخشی از عملیات رقص موریس ( Operation Morris Dance ) انجام داد ، که در آن چندین کشتی جنگی و یک گروههان تفنگدار در پاسخ به کودتاهای فیجی در 1987 در آبهای فیجی مستقر شدند. این استقرار در حالی که به طور گسترده ای موفقیت آمیز بود ، ضرورت ADF را برای بهبود توانایی خود در واکنش سریع به رویدادهای پیش بینی نشده نشان می داد. شناور آدلاید در عملیات رقص موریس از اواخر دهه 1980 ، دولت به طور فزاینده ای از ADF تقاضا کرده تا نیروهای خود را در ماموریت های حفظ صلح در سراسر جهان مشارکت دهد. در حالی که اکثر این استقرارها تنها شامل تعداد کمی از متخصصان بود ، چندین مورد نیز به استقرار صدها نفر از پرسنل منجر شده است. ماموریت صلحبانی بزرگ در نامیبیا در اوایل 1989 ، کامبوج بین 1992 تا 1993 ، سومالی در 1993 ، رواندا بین 1994 و 1995 و بوگنویل در 1994 و از 1997 به بعد انجام شد. عملیات صلحبانی استرالیا در کشورهای مختلف مشارکت استرالیا در جنگ خلیج سال 1991 اولین باری بود که پرسنل استرالیایی از زمان تأسیس ADF به یک منطقه جنگی فعال اعزام شدند. اگرچه کشتی های جنگی و تیم غواصی که در خلیج فارس مستقر شده اند شاهد نبرد نبوده اند ، اما این نیروها قابلیت ها و ساختار فرماندهی ADF را مورد آزمایش قرار داده است. پس از جنگ ، نیروی دریایی ناوگان خود را به طور منظم در خلیج فارس یا دریای سرخ مستقر کرد تا تحریم های تجاری علیه عراق را اعمال کند. مشارکت کنندگان در جنگ های خلیج فارس اعزام به تیمور شرقی و قرن 21 در سال 1996 ، جان هوارد کمپین انتخاباتی حزب لیبرال را رهبری کرده و نخست وزیر شد. پس از آن ، اصلاحات قابل توجهی در ساختار نیرو و نقش ADF صورت گرفت. استراتژی دفاعی دولت جدید تأکید کمتری بر دفاع از استرالیا در برابر حمله مستقیم و تأکید بیشتر بر همکاری در ائتلاف با کشورهای منطقه و متحدان استرالیا برای مدیریت تهدیدات احتمالی امنیتی داشت. از سال 1997 ، دولت همچنین مجموعه ای از تغییرات را در ساختار نیروهای ADF به منظور افزایش نسبت یگان های رزمی به واحدهای پشتیبانی و افزایش کارآیی رزمی ADF اعمال کرد. جان هوارد نخست وزیر وقت استرالیا حزب لیبرال استرالیا تجربیات ADF در هنگام استقرار در تیمور شرقی در سال 1999 منجر به تغییرات قابل توجهی در سیاست های دفاعی استرالیا و افزایش توانایی ADF برای انجام عملیات در خارج از استرالیا شد. این استقرار موفق اولین باری بود که یک نیروی بزرگ ADF در خارج از استرالیا از زمان جنگ ویتنام فعالیت می کرد و کاستی هایی را در توانایی آن برای استقرار و حفظ چنین عملیات نشان داد اعضای استرالیایی نیروهای بین المللی در تیمور شرقی در سال 2000 ، دولت گزارش جامع دفاعی جدیدی با عنوان دفاع 2000 - نیروی دفاعی آینده ما ( Defence 2000 – Our Future Defence Force )، منتشر کرد که تأکید بیشتری بر آماده سازی ADF برای استقرار در خارج از کشور داشت. دولت متعهد شد که با افزایش آمادگی و تجهیزات واحدهای ADF ، گسترش ADF و افزایش واقعی بودجه دفاعی تا 3٪ در سال ، قابلیت های ADF را بهبود بخشد ؛ در عمل ، هزینه ها به طور واقعی در دوره 2012-13 سالانه به 2.3٪ افزایش یافت. در سال 2003 و 2005 ، تمرکز بر به روزرسانی های دفاعی،بر عملیات اعزامی تأکید داشت که منجر به توسعه و نوسازی ADF شد. از سال 2000 ، ساختار نیرو و قابلیت استقرار ADF در موارد متعددی مورد آزمایش قرار گرفته است. پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به ایالات متحده ، استرالیا یک گروه نیروهای ویژه و یک هواپیمای سوخت رسان را برای عملیات در افغانستان و کشتی های جنگی را به عنوان عملیات اسلیپر به خلیج فارس اعزام کرد. در سال 2003 ، تقریباً 2000 پرسنل ADF ، شامل یک گروه وظیفه نیروهای ویژه ، سه کشتی جنگی و 14 هواپیمای F/A-18 Hornet ، در حمله به عراق شرکت کردند. عملیات یازده سپتامبر سربازان نیروی های ویژه استرالیایی نیروهای استرالیایی در عملیات اسلیپر در افغانستان جنگنده F18/A استرالیا از اسکادران 75 در جنگ 2003 عراق ADF متعاقباً در بازسازی عراق نیز مشارکت داشت. از سال 2003 تا 2005 این امر عمدتا محدود به یک گروه امنیتی بود که از سفارت استرالیا محافظت می کرد ( Security Detachment Iraq (SECDET Iraq) ) ، به همراه افسرانی در مقرهای چند ملیتی ، تعداد کمی هواپیماهای گشت و حمل و نقل دریایی ، و تیم های کنترل کننده ترافیک هوایی و پرسنل پزشکی. از سال 2005 تا 2008 یک گروه رزمی ارتش استرالیا به اندازه یک گردان (که در ابتدا گروه وظیفه Al Muthanna انتخاب شد ، و بعداً گروه رزمی Overwatch (غرب) جای آنها را گرفت) در جنوب عراق مستقر شد. علاوه بر این ، تیم هایی از پرسنل ADF برای آموزش واحدهای نظامی عراق مستقر شدند. در راستای تعهد انتخابات 2007 ، دولت رود ( Rudd ) نیروهای میدانی خود را از عراق در اواسط سال 2008 خارج کرد و اکثر واحدهای باقی مانده استرالیا نیز سال آینده این کشور را ترک کردند. Security Detachment Iraq (SECDET Iraq) Al Muthanna Task Group Overwatch Battle Group (West) کوین رود نخست وزیر وقت استرالیا ADF همچنین چندین عملیات را در مناطق نزدیک استرالیا در طول دهه 2000 انجام داد. در سال 2003 ، نیروهایی از هر سه یگان به عنوان بخشی از مأموریت کمک منطقه ای به جزایر سلیمان،( Regional Assistance Mission to Solomon Islands (RAMSI) ) به جزایر سلیمان اعزام شدند. اعزام منظم نیروهای استرالیا به جزایر تا سال 2017 ادامه داشت. بین دسامبر 2004 تا مارس ، 1400 پرسنل ADF در اندونزی به عنوان بخشی از عملیات کمک سوماترا ، که بخشی از واکنش استرالیا به زلزله ویرانگر اقیانوس هند در سال 2004 بود ، خدمت کردند. در ماه می 2006 ، تقریبا 2،000 پرسنل ADF در عملیات Astute به دنبال ناآرامی بین عناصر نیروی دفاعی تیمور شرقی، در تیمور شرقی مستقر شدند. این استقرار در مارس 2013 به پایان رسید سربازان نیروی زمینی در جزایر سلیمان عملیات کمک به سوماترا ( Operation Sumatra Assist ) زلزله و سونامی 2004 هند سربازان به هنگام گشت زنی در عملیات Astute در تیمور شرقی از سال 2006 تا 2013 یک گروه ویژه ارتش استرالیا به اندازه یک گردان در استان ارزگان ، افغانستان فعالیت می کرد. این واحد در درجه اول وظیفه ارائه کمک برای بازسازی و آموزش نیروهای افغان را بر عهده داشت ، اما اغلب در جنگ نیز شرکت می کرد. علاوه بر این ، گروه هایی از نیروهای ویژه از سال 2005 تا 2006 و 2007 تا 2013 نیز مستقر شدند. سایر تجهیزات مخصوص ADF ، از جمله دسته بالگردهای CH-47 Chinook و واحدهای راداری و کنترل ترافیک هوایی RAAF ، نیز به صورت دوره ای در کشور مستقر می شوند. در مجموع 40 پرسنل ADF در افغانستان بین سالهای 2002 تا 2013 کشته و 262 نفر زخمی شدند. پس از عقب نشینی نیروهای رزمی در سال 2013 ، تیم های آموزشی ADF برای آموزش نیروهای افغان در کشور مستقر هستند. استان ارزگان افغانستان بالگرد شنوک استرالیایی دولت های حزب کارگر استرالیا (ALP) به رهبری نخست وزیران راد و جولیا گیلارد بین 2007 تا 2013 دو گزارش جامع دفاعی را سفارش دادند که در سال 2009 و 2013 منتشر شد. سند 2009 ، دفاع از استرالیا در قرن آسیا و اقیانوسیه: نیروی 2030 ، دارای تمرکز بر پاسخ به نفوذ سریع رو به رشد چین بود که شامل تعهداتی برای گسترش RAN ، از جمله خرید دوازده زیردریایی و افزایش هزینه های دفاعی تا 3 درصد در سال به صورت واقعی بود. با این حال ، این افزایش هزینه ها رخ نداد. گزارش جامع دفاع 2013 موضوعات استراتژیک مشابهی داشت ، اما برنامه معتدل تری برای هزینه های دفاعی ارائه می داد که نشان دهنده محدودیت های مالی دولت بود. به عنوان بخشی از تعهد انتخاباتی ، دولت ائتلاف لیبرال -ملی ائتلاف گزارش جامع دیگری را در سال 2016 سفارش داد. این سند همچنین شامل تعهد برای توسعه اندازه و قابلیت های ADF می باشد. جولیا گیلارد نخست وزیر وقت استرالیا گزارش جامع دفاعی سال 2013 تونی ابوت نخست وزیر ائتلاف لیبرال-ملی گرای استرالیا از اواسط دهه 1970 عموماً توافقنامه ای دو جانبه بین ALP و ائتلاف ملی لیبرال-ملی در مورد نقش ADF وجود دارد. هر دو گروه سیاسی در حال حاضر از تمرکز ADF بر عملیاتهای اعزامی و توسعه هدفمند بودجه تعیین شده در گزارش جامع دفاع 2016 حمایت می کنند. ساختار گسترده نیروی ADF نیز تغییرات کمی را از دهه 1980 تجربه کرده است. به عنوان مثال ، در طول این دوره ، اصلی ترین تشکیلات رزمی ارتش سه تیپ بوده و RAAF به حدود 100 هواپیمای رزمی مجهز شده است. با این حال ، اکثر تجهیزات مورد استفاده یگان ها تعویض یا ارتقا یافته اند گزارش جامع دفاعی 2016 استرالیا پایان بخش دوم ادامه دارد .... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Australian_Defence_Force پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم
  3. 3 پسندیده شده
    مومیایی مصری حلوان-300 نخستین جت جنگنده مصری دوگونه رهگیر و ویژه حملات زمینی جنگنده حلوان -300 در شبیه ساز DCS در دهه شصت میلادی ، جمال عبدالناصر که پس از یک کودتای نظامی برسرکار آمد ، با توجه به پیشینه جنگ 1956 و کاربرد نیروی هوایی بعنوان یک عامل برتر در درگیریهای گذشته ، سرمایه گذاری بر روی تولید یک جنگنده تک پیشرانه مافوق صوت بومی را برای توسعه نیروی هوایی ارتش مصر در دستور کار خود قرار داد . درآن زمان ، نیروی هوایی مصر بشدت متکی بر جنگنده های جت نسل دوم روسی نظیر میگ-21 و میگ-19 بود که بخش عمده ای از ناوگان نیروی هوایی این کشور را تشکیل می داد تا یک وزنه برابر را در برابر جنگنده های فرانسوی میراژ-3 نیروی هوایی عبری ایجاد کند . جنگنده های میراژ-3 نیروی هوایی عبری ، به عاملی محرک برای توسعه پیکربندی بومی حلوان-300 تبدیل شده بود . با این حال ، گرچه جتهای روسی ، امتیازهای برتر قابل توجهی را در برابر جت فرانسوی در اختیار داشت ، اما مصر درصدد بود تا با توسعه یک پلتفرم بومی که می بایست در کنار ناوگان میگ های ساخت شوروی بصورت مکمل مورد استفاده قرار گیرد ، درصد وابستگی خود را به سخت افزار خارجی بتدریج کمتر کند . علاوه براین ، سرمایه گذاری بر روی این برنامه ، بصورت قابل توجهی پایگاه فناورانه بومی را در حوزه قدرت هوایی افزایش می داد که میتوانست به نوبه خود ، پیشرفتهای آینده را تضمین نماید . سرطراح و مهندس ، ویلی مسراشمیت در کنار مشهورترین طراحی اش جنگنده مسراشیمت - 109 اما در دهه شصت میلادی ، بدلیل فقر قابل توجه در حوزه فناوری نظامی بومی ، تدریجا توجه خود را به استخدام متخصصان خارجی معطوف نمود و پس از جستجوهای فراوان ، سرطراح سابق شرکت آلمانی BFW ، مهندس ویلی مسراشمیت که پیش از این مسئولیت طاحی جنگنده های مشهوری نظیر مسراشمیت410 ، مسراشمیت 262 ، مسراشمیت210 و درنهایتا مسراشیمت بی اف-109 را بر عهده داشت ، دعوت به همکاری شد . طرح های وی به اندازه ای برای شرکت فوق اعتبار به همراه آورد که پس از مدتی اسم شرکت و سپس پیشوند تمامی جنگنده های طراحی شده توسط وی ، برای ادای احترام ، به نام او تغییر داده شد . اما پس از شکست آلمان در جنگ دوم جهانی به سال 1945 ، ویلی مسراشمیت به جرم همکاری با رژیم نازی مدت کوتاهی زندانی شد و پس از دو سال نیز ، از هرگونه ثبت شرکت یا همکاری با سایر مجموعه های صنعتی به منظور تولید سلاح یا هواپیمای جنگی برای آلمان برای او ممنوع گردید . با این حال ، ویلی مسراشمیت ناامید نشد و برای ادامه طراحی جنگنده به خارج از آلمان مهاجرت نمود که همین امر باعث شد تا به سمت برنامه تولید جنگنده جت نیروی هوایی مصر سوق داده شود . نخستین نمونه تولیدی حلوان -300 بدین ترتیب ، پس از مدتها کش و قوس جنگنده حلوان-300 متولد شد که از یک دستگاه پیشرانه قدرتمند ئی-300 استفاده می نمود که می توانست این هواگرد رزمی را تا سرعت بیشینه 2 ماخ ( 2000 کیلومتر بر ساعت ) در یک برد 1400 کیلومتری و در ارتفاع 18 کیلومتری با قابلیت حمل دو قبضه توپ و چهار موشک هوابه هوا به پرواز درآورد . با توجه به ویژگی ها ، حلوان-300 یک جنگنده – رهگیر مناسب برای ایفای نقش مکمل جتهای روسی ، بخصوص میگ-21 و ایجاد یک زیرساخت برای توسعه ناوگان بومی بشمارمی آمد . در این میان برخی ناظران ، براین اعتقادند که جنگنده مصری ، با سرعتی برابر ، برد بیشتر و تسلیحات سنگین تر می توانست از نسخه روسی پیشی گیرد و قرار بود به یکی از اولین جتهای نسل سوم در کنار فانتوم های آمریکایی و میگ های 23 روسی تبدیل گردد . میگ-21 نه تنها در نبردهای هوایی شرق آسیا ( ویتنام ) بلکه در نبردهای خاورمیانه هم تجربیات ارزشمندی را در برابر فانتوم های آمریکایی از خود برجای گذاشت این جنگنده ، گرچه برای نیروی هوایی مصر قدری گران قیمت بشمار می رفت ، اما بطور دقیق همان انتظاراتی که نیروی هوایی مصر برای ایجاد برابری با فانتوم های عبری که کمی بعد در جنگ شش روزه موفقیتهای چشمگیری را بدلیل داشتن قابلیتهایی فراتر از میگ-21 و میراژ-3 بدست آورند ، را برآورده می نمود .اما برنامه حلوان-300 با وجود آغاز بسیار امیدوارکننده در سال 1969 ، پس از دو سال متوقف گردید . به اعتقاد مورخین تاریخ هوانوردی ، علت اصلی این امر ، هزینه های قابل توجه آن بود که درآن زمان تا 135 میلیون پوندمصری ( 16 میلیارد دلار سال 2019 ) نیز می رسید . سه نمای حلوان- 300 چنانکه مصر پس از جنگ شش روزه در تنگنای مالی بسیار نامطلوبی گرفتار آمده بود و اتحاد جماهیر شوروی نیز جنگنده های میگ-21 خود را با 50 درصد تخفیف و وام های طولانی مدت ، واگذار می نمود . در نتیجه ، مصر بدلیل دریافت تعداد زیادی گونه های پیشرفته تر میگ-21و اعتماد بدان ها برای رویارویی با فانتوم های عبری برای ورود به جنگ آینده ( 1973 ) برنامه فوق را بسرعت متوقف نمود . جنگنده میگ-21 نیروی هوایی ارتش مصر به اعتقاد مورخین نظامی ، اگر برنامه حلوان-300 با موفقیت ادامه پیدا می کرد ، تبدیل به تنها جنگنده برجسته بومی خاورمیانه و شمال آفریقا می گردید و به مصر ، بعنوان یکی از چند کشور برجسته جهان عرب ، اعتبار بسیار زیادی می داد و این جنبه پان عربیسم را در مجموعه این کشورها تقویت می نمود . اما از این جنگنده تنها 7 نمونه اولیه ساخته شد و هرگز به تولید انبوه نرسید . با توجه به اینکه خط تولید جنگنده میگ-21 تا سال 2013 همچنان باز می بود و امروز نیز صدهافروند از این هواگرد در خدمت رزمی نیروی هوایی مصر قرار دارند ، درصورت بروزسانی سامانه های جنگ الکترونیک ، سلاح و رادار ، همچنان قابلیت ادامه خدمت در قرن 21 را خواهد داشت . راست ، فالکن و چپ فانتوم نیروی هوایی ارتش مصر با این حال ، امروز خاورمیانه گرچه همچنان بیشترین سهم هزینه کرد تولید ناخالص داخلی را برای حوزه دفاعی ، در اختیار دارد ، اما به غیر از دو برنامه بسیار مبهم صاعقه و کوثر ، تنها منطقه ای در جهان است که برنامه ای برای تولید جنگنده بومی ندارد . کشورهای عربی و اسراییل ، به تقریب وابستگی کامل را به ایالات متحده و اروپای غربی دارند . اگر حلوان -300 وارد تولید انبوه می شد ، شاید کشورهایی نظیر لیبی و سوریه می توانستند از آن برای درگیری با حریف خود ( خلیج سیدرا و جنگ لبنان ) به جای جنگنده های روسی میگ-21 و 23 استفاه کنند . مصر نیز می توانست با ذخیره چند صد میلیارد دلاری حاصل از عدم خرید جتهای اف-16 و فانتوم های دست دوم ، امروز احتمالا قابلیت تولید مشترک جتهای رزمی نسل چهارم را در اختیار داشته باشد . در نتیجه پیامدهای خروج مصر از برنامه حلوان -300 به مثابه فرآیند موسوم به " اثر پروانه ای " مسیر تاریخ را در خاورمیانه و شمال آفریقا تغییر داد. پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  4. 2 پسندیده شده
    بالگرد اس -65 سی-3 ( سیکورسکی سی.اچ-53 )
  5. 2 پسندیده شده
    قدرت نمایی لینکس راین متال نمایش قدرت و دقت آتش لینکس https://www.aparat.com/v/0Z6JU
  6. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ 14مرداد 1400 سرنگون شدن یک پهپاد ناشناس توسط ارتش سوریه منابع سوری دو روز پیش از سرنگون شدن یک پهپاد ناشناس در حوالی منطقه عزان در جنوب جلب توسط یگانهای پدافندی ارتش این کشور خبر دادن . با توجه به ابعاد پرنده شکار شده حدس زده میشود از نوع انکا یا بیرقدار ترکیه ایی باشد تا این لحظه هیچ گونه تصویری ویا خبر رسمی از سوی ارتش سوریه منتشر نشده است اما در همان روز ویدئو کوتاهی از آتش گرفتن یک شی ناشناس در آسمان حلب پخش شده بود روز گذشته رسانه های زرد لبنانی مدعی شدن این پهپاد سرنگون شده از نوع ترایتون یا گلوبال هاوک بوده که خود سوریها به صورت غیر رسمی خبر را جعلی دانسته دو روز قبل از سرنگون شدن این پرنده ناشناس یک پهپاد انکا ارتش ترکیه برای چند روز در حال گشت زنی بوده است نکته جالب یکی روز بعد از این حادثه یک پهپاد روسی از نوع فورپست در جنوب حلب هم سقوط کرد البته هیچ خبری یا مدرکی از سرنگون شدن تا این لحظه منتشر نشده است پهپاد روسی سرنگون شده گشت زنی پهپاد آنکا ترک در جنوب حلب دو روز قبل از حادثه
  7. 2 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نیزه ( Naiza MLRS ) جنگجوی نیزه دار قزاق سیستم توپخانه راکتی نیزه (lance) توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) برای وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد. این سیستم بسیار شبیه راکت انداز LYNX (MRL) صهاینه است. راکت انداز Naiza از غلاف های راکت قابل تعویض استفاده می کند. این آتشبار قادر است راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-60 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 306 میلی متری را شلیک کند. سیستم موشکی پرتاب چندگانه نایزا (نیزه) سیستم موشکی پرتاب چندگانه نایزا (نیزه) در قزاقستان توسط صنایع نظامی اسرائیل (IMI) بر اساس قرارداد فی مابین با وزارت دفاع قزاقستان توسعه داده شد و در خط تولید قرار گرفته است. گفتنی است که این راکت انداز بسیار شبیه Lynx اسرائیلی است که در سازمان رزم جمهوری آذربایجان استفاده می شود. اولین سیستم های تولیدی در سال 2008 تحویل ارتش قزاقستان داده شد و در حال حاضر این سیستم ، بعنوان ستون فقرات یگان توپخانه راکتی ارتش قزاقستان استفاده می شود. برخی منابع ادعا می کنند که در مجموع 380 قبضه پرتاب کننده متحرک نیزه تاکنون ساخته شده است. همچنین این محصول برای عرضه به مشتریان احتمالی صادراتی پیشنهاد شده ، اما قزاقستان تاکنون هیچ سفارش خریدی دریافت نکرده است. این محصول یک سیستم توپخانه همه کاره است که برای پشتیبانی غیرمستقیم آتش در برابر اهداف رزمی ، فرودگاه ها و مراکز پشتیبانی هوائی ، واحدهای توپخانه دشمن ، سیستم های دفاع هوایی ، مراکز فرماندهی و خطوط تأمین و لجستیک مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین این سلاح با توجه به قابلیت تحرک بالائی که دارد ، در حملات سبک «بزن و در رو» (hit-and-run) می تواند استفاده شود. شایان ذکر است که Naiza MLRS از غلاف های راکتی یک بار مصرف و قابل تعویض استفاده می کند. این راکت انداز قادر به شلیک راکت های گراد 122 میلی متری ، راکت های LAR-160 (اسرائیلی) 160 میلی متری، راکت های BM-27 اورگان 220 میلی متری و راکت های IMI EXTRA (اسرائیلی) 200 و 306 میلی متری است. این قابلیت از این جهت مهم است که قزاقستان دارای تعداد زیادی راکت گراد 122 میلی متری و اورگان 220 میلیمتری است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به این کشور به ارث رسیده است. این غلاف های قابل تعویض به یک پرتاب کننده متحرک اجازه می دهد تا بسته به نیاز ماموریت از انواع موشک استفاده کند. نایزا قادر است که از غلاف های پرتاب کننده 122 میلی متری ترکیه ای T-122 Sakarya MLRS نیز استفاده کند. یک «غلاف واحد» شامل 20 موشک است. راکت استاندارد گراد 122 میلی متر ؛ 2.87 متر طول و 66 کیلوگرم وزن دارد. حداکثر برد آن 21 کیلومتر است. علاوه بر آن سیستم موشکی نیزه با موشکهای 122 میلیمتری تازه توسعه یافته نیز سازگار است T-122 Sakarya یک غلاف LAR شامل 13 موشک است. موشک استاندارد LAR-160 ؛ (160 میلی متری) ، 3.3 متر طول و 110 کیلوگرم وزن دارد. حداکثر برد آن تا 45 کیلومتر است. غلاف اورگان شامل 5 موشک است. طول موشک استاندارد 4.8 متر و وزن آن 280 کیلوگرم است. وزن کلاهک آن بسته به نوع آن 90-100 کیلوگرم است. حداکثر برد آتش 34 کیلومتر است. راکت های IMI EXTRA قوی ترین سلاح آتشبارهای نیزه هستند. اینها دارای کلاهک 150 کیلوگرمی و حداکثر برد 150 کیلومتر هستند. این موشک ها می توانند با سیستم هدایت GPS برای حملات دقیق مجهز شوند. یک غلاف واحد شامل 4 موشک است. غلاف های موشک ، بسته بندی شده و مهر و موم شده در کارخانه هستند. این توپخانه راکتی متشکل از دو بخش کانتینر پشتیبان و سامانه پرتاب کننده است. غلاف های موشک IMI پس از پرتاب یکبار مصرف هستند ، در حالی که غلاف های BM-21 Grad را می توان به صورت دستی ، بارها و بارها بارگیری کرد. البته باید توجه داشت که در میان انواع تسلیحات این توپخانه راکتی ، راکت های گراد دارای کمترین توانایی تخریبی هستند و عمدتا برای آموزش استفاده می شوند. این سیستم موشکی توپخانه دارای قابلیت محاسبه و پرتاب بالستیک کاملا خودمختار است. همچنین نایزا می تواند به صورت مستقل عمل کند یا با تشکیلات توپخانه ای بزرگتر ادغام شود. این سیستم MLRS دارای قابلیت زمانی واکنش سریع است و می تواند موشک های خود را در عرض چند دقیقه پس از جابجائی پرتاب کند. نایزا توسط خدمه 3 نفره اداره می شود. یک دور شلیک کامل می تواند مستقیماً از کابین خودرو یا از راه دور صورت بپذیرد. با این حال به نظر می رسد که پرتاب کننده های متحرک نایزا هنگام شلیک به پهلو ، تمایل به واژگونی دارد. این سیستم موشک پرتاب چندگانه بر اساس «شاسی کامیون روسی 8*8 کاماز-6350» (KamAZ-6350) ساخته شده است. خودرو از «موتور دیزل توربوشارژ KamAZ-740.50.360» با قدرت 360 اسب بخار استفاده می کند. پرتاب کننده متحرک و کامیون پایه نایزا ، توسط یک «وسیله نقلیه بارگیری مجدد مجهز به جرثقیل» پشتیبانی می شود که چهار غلاف راکت (دو مجموعه بارگیری مجدد) را حمل می کند. بارگیری معمولاً به دور از موقعیت شلیک ها انجام می شود تا از آتش سوزی مجموعه آتشبار جلوگیری شود. بارگیری کامل غلاف ها کمتر از 10 دقیقه طول می کشد. ماشین بارگیری نیز بر اساس شاسی کامیون های سنگین KamAZ 8x8 ساخته شده است. ... پایان منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ان شاء الله اگر عمری باقی بود دو محصول مشترک دیگر اسرائیل و قزاقستان را هم به زودی خدمت دوستان معرفی خواهیم کرد. .
  8. 2 پسندیده شده
    سلام Admiral Cain : A philosopher once said "When faced with untenable alternatives you should consider your imperative." Look around you. Our imperative is right here, in our bulkheads, in our planes, in our guns and in ourselves. آدمیرال کین : یک فیلسوف گفته است : "وقتی با گزینه های غیر ممکن روبرو می شوید باید الزاماتتان را هم به حساب بیاورید . " به اطرافتان نگاه کنید ، الزامات ما درست اینجاست ، در کشتیهایمان ، در هواپیماهایمان ، در سلاحهایمان و در خودمان .
  9. 2 پسندیده شده
    بسم ا... مرز ایران و افغانستان - در حدود 921 کیلومتر ( 572 مایل ) با شکل توپوگرافیک پیچیده و ارتفاع مشخص شده روی نقشه مرز ترکیه و سوریه - در حدود 909 کیلومتر ( 565 مایل ) با شکل توپوگرافیک مشخص شده در روی نقشه حالا دیوار کشی ( که اصولا امری هست مذموم و به شیوه قرون وسطی ) در کدام شکل توپوگرافیک مورد نظر با هزینه کمتری صورت می گیرد ؟؟؟؟!!!
  10. 1 پسندیده شده
    نمایی واضح از آسمانه F-16I از ابتدای ظهور هواگردهای رزمی ، مساله "میدان دید " به اصلی ترین شاخصه در طراحی چنین ماشین هایی تبدیل شد گفته می شود که خدمه جنگنده اف-16 حس می کنند که به جای نشستن در داخل بدنه ، روی جنگنده سوار هستند ( بدلیل قرار گیری مطلوب جایگاه خلبان و میدان دید مطلوب آن )
  11. 1 پسندیده شده
    کابین جلوی هواگرد آموزشی M-346
  12. 1 پسندیده شده
    خدا قوت عرض میکنم خدمت پرسنل محترم پروازی و فنی -- به قول دوستان فعال در نمایشگاه اتومبیل رخ خوبی داره
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا... خوب ، بد ، زشت بلوندی (ایستوود ) خطاب به توکو ( والاچ ) : توی دنیا دو جور آدم وجود داره !!!! اونا که اسلحه دستشونه و اونا که زمین را می کَنَن !!!
  14. 1 پسندیده شده
    اهداف شوم این شخص در رابطه با توسعه طلبی و ضدیت با ایران مثل روز روشن است ولی ظاهرا هیچ یک از مسئولین در ایران اقدامی نخواهند کرد.......
  15. 1 پسندیده شده
    تجمع ارتش تاجیکستان در نوار مرزی با افغانستان
  16. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Zala Aero نمونه ی پهپاد هیبریدی با مداومت 12 ساعته را در ماکس 2021 رونمایی می کند Zala Aero، زیرمجموعه گروه Kalashnikov، پهپاد هیبریدی ZALA 421-16E5G را برای اولین بار در نمایشگاه بین المللی هوایی MAKS-2021 به نمایش می گذارد. Kalashnikov اخیرا در بیانیه ای گفت: "اولین نمونه های این پهپاد در حال حاضر در تاسیسات مجتمع سوخت و انرژی مورد استفاده قرار می گیرند." این پهپاد می تواند بیش از 12 ساعت در هوا بماند، مسافتی بیش از 1200 کیلومتر را طی کند و نظارت هوایی را در فاصله بیش از 100 کیلومتری انجام دهد. اثر صوتی کم ZALA 421-16E5G به دلیل توانایی آن در کار در حالت بی صدا روی باتری بافری است. این حالت می تواند تا 1 ساعت دوام داشته باشد و مدت زمان شارژ مجدد باتری در هوا تنها 2 ساعت است. ZALA 421-16E5G برای کار در سکوت کامل رادیویی در مناطقی با وضعیت رادیویی دشوار در فاصله تا 500 کیلومتری از نقطه پرتاب سازگار شده است. عملکرد "ناوبری ویدئویی" امکان از دست نرفتن دید حتی در نبود سیگنال سامانه های ناوبری ماهواره ای را فراهم می کند. این پهپاد به محموله هدف ترکیبی با 2 دوربین حرارتی و یک دوربین فیلمبرداری با بزرگنمایی 60 برابری مجهز است. ویدئو ها با فرمت HD (1280*720) پخش می شود، به همین دلیل اپراتور در ایستگاه زمینی می تواند تصاویر مخابره شده را با جزئیات ببیند.
  17. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing Phantom Eye هواپیمای بدون سرنشین (UAV) ارتفاع بالا با مداومت طولانی (HALE) (2012) بوئینگ Phantom Eye پهپادی نسل جدید است و مهم ترین ویژگی آن سامانه پیشرانه هیدروژن مایع آن است که بهره وری و برد زیادی دارد. این پیشرانه ها هیچ گاز خروجی یا اتلاف سوخت ندارند و آب تنها خروجی آنهاست که Phantom Eye را حامی محیط زیست می کند (اگرچه این فناوری در زمان رونمایی Phantom Eye گران‌قیمت بود). دیگر پهپاد های هم رده اکثرا از موتور های بنزینی (پریدیتور، ریپر) یا موتور های توربوفن (گلوبال هاک) برای افزایش برد و توانایی های ماموریتی استفاده می کنند. پهپاد Phantom Eye محصول شاخه سری "Phantom Works" بوئینگ است که حوزه کاری آن مشابه تاسیسات سری "Skunk Works" لاکهید مارتین، سازنده جنگنده پنهانکار F-117 Nighthawk در دهه 1980 می باشد. بوئینگ بازار های مختلفی (تجاری و نظامی) را برای Phantom Eye تدارک دیده و این پهپاد می تواند برای نظارت بر شرایط متغیر زمینی در مدت طولانی مورد استفاده قرار گیرد. تجربه رزمی آمریکا در افغانستان و عراق باعث شد تا الزامات جدیدی برای تمام شاخه های نظامی اضافه شود؛ این محصول مفید جنگ های پویای طولانی مدت است. پهپاد ها از شروع سال 2001 و حملات سال 2003 نقش پر رنگ تری در عملیات های ارتش ایالات متحده داشته اند و راه های جدید تر و بهتری برای انواع نقش های در میدان نبرد ارائه کرده اند، به خصوص جمع‌آوری داده که ماهواره ها در مواقعی می توانند توانایی محدودی ارائه کنند و هواپیما های شناسایی سرنشین دار معمولا جایگزین مناسبی نیستند. پهپاد ها ساکت‌تر هستند، مداومت بیشتری دارند، از کیلومتر ها دورتر به جاسوسی از دشمن می پردازند و اطلاعات به روز را به زمین مخابره می کنند. بوئینگ پیشتر پهپاد Condor را طراحی کرده بود. این پلتفرم که پهپاد تحقیقاتی با ارزشی بود، اولین پرواز خود را در سال 1988 انجام داد. این پهپاد بعد از حدود 300 ساعت جمع‌آوری داده، بازنشسته و به موزه هوایی سن متیو کالیفرنیا منتقل شد. Phantom Eye برگرفته از Condor است. در این برنامه Aurora Flight Sciences، Ball Aerospace، Ford و MAHLE Powertrain هم همکاری می کنند. هرکدام از این شرکت ها تخصص خود را در طراحی مفهومی Phantom Eye به کار گرفته اند. این پهپاد همانند طراحی های انقلابی پیش از خود، حداقل تا امروز، نه مسلح است و نه برای نقش نظارتی/شناسایی برای جاسوسی از اهداف در مدت طولانی طراحی شده است. اگر برنامه Phantom Eye موفق شود، این پهپاد قادر خواهد بود تا برای روز ها در یک مکان معیین باقی بماند. یا ممکن است به برنامه دیگری تبدیل شود و راه را برای پهپاد هایی با مداومت چند هفته ای یا حتی چند ماهه باز کند. طراحی خارجی Phantom Eye با هیچ معیاری طراحی بدیعی ندارد، بدنه اصلی برآمده، بال های 45 متری و میله دمی نازک از مشخصه های آن است. این پهپاد ویژگی های پنهانکاری را فدای برد و ارتفاع بالا کرده و طراحی آن هم محصول این تفکر است. بدنه شبیه توپ راگبی است و بال های بزرگی در بالای آن نصب شده اند تا بیشترین نیروی بالا کشنده را تولید کنند. در هنگام سکون، بال ها به طرزی قابل توجه به پایین خم می شوند اما هنگام پرواز، رو به بالا قرار می گیرند، به همین دلیل پایه های نازکی در طرفین بدنه آن را حمایت می کنند. بدنه با ظرافت به سمت عقب باریک می شود و در انتها تک باله عمودی دمی و یک جفت بال افقی رو به پایین را نگه می دارد. شکل کلی قسمت دم به حالت Y برعکس است. نیروی Phantom Eye توسط 2 موتور در داخل محفظه های ساده تامین می شود که هرکدام یک ملخ 4 پره را می چرخانند. 2 موتور تعبیه شده در این هواپیما در خودروی تجاری فورد فیوژن هم یافت می شود. برخلاف نسخه های احتراقی، این مدل از موتور های فورد به مقدار زیادی تغییر داده شده اند تا از مزایای پیشرانه های هیدروژن مایع بهره ببرند. به همین دلیل این سامانه بسیار مقرون به صرفه تر است. این پیشرانه ها از نوع موتور های 4 سیلندر 2 لیتری فورد هستند که هرکدام 150 اسب بخار قدرت تولید می کنند و هواپیما را به سرعت هایی بیشتر از 273 کیلومتر در ساعت (هم سطح بالگرد های مدرن) می رسانند. در مارچ سال 2010 موتور ها در محیط کنترل شده، آزمایش شدند. Phantom Eye حدود 4 روز مداومت پروازی دارد و می تواند به ارتفاع 20000 متری برسد، قلمرو جوی که پیشتر فقط در اختیار هواپیما های جت سرنشین دارد بود. توانایی حمل 200 تا 227 کیلوگرم تجهیزات ماموریتی را دارد. Phantom Eye اولین بار در دوازدهم جولای سال 2010 در نمایشگاه بوئینگ در تاسیسات سنت لوئیس میسوری به صورت عمومی رونمایی شد. آزمایش های زمینی آن در پایان سال 2010 در مرکز تحقیقات پرواز Dryden ناسا در پایگاه نیروی هوایی Edwards کالیفرنیا آغاز گردید. از آن جا اولین پرواز خود را در اول ژوئن سال 2012 (به تاخیر افتاده از سال 2011) انجام داد. بوئینگ به دنبال دیگر پروژه های مشابه و نسخه های بزرگ تری از Phantom Eye رفت تا مداومت پروازی را بیش از پیش افزایش دهد، به گفته منابع تا بیش از 10 روز، به همراه محموله داخلی شامل تجهیزات تخصصی. در فوریه سال 2014، نیروی هوایی ایالات متحده وضعیت Phantom Eye را به خدمت آزمایشی در گروه عملیاتی چهارصد و دوازدهم تغییر داد. در آگوست سال 2016، پهپاد از خدمت/آزمایش فعال خارج شد. قطعات Phantom Eye برای نمایش در موزه آزمایش پرواز نیروی هوایی، از هم جدا شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: شرکتBoeing (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده (بازنشسته) - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 45.7 متر - وزن: 6400 کیلوگرم – قوای محرکه: 2 موتور فورد 4 سیلندر لیتری با سوخت هیدروژن مایع که هرکدام 150 اسب بخار قدرت تولید می کنند حداکثر سرعت: 150 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 19812 متر - تسلیحات: ندارد. 200 کیلوگرم محموله شامل تجهیزات نظارتی - نسخه ها: Phantom Eye (سری پایه) منبع
  18. 1 پسندیده شده
    سلام فیلم ارباب حلقه ها ، قسمت اول : یاران حلقه "... و چيزهايي که نبايد از ياد مي رفتند ، فراموش شدند . تاريخ اسطوره شد و اسطوره افسانه شد . به مدت دو هزار و پانصد سال .... " پی نوشت : این جمله از فیلم است و در کتاب وجود ندارد
  19. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing MQ-18 Hummingbird (A160) هواپیمای بدون سرنشین (UAV) (2012) A160 Hummingbird یک پهپاد بالگردی است که مزایای پهپاد های مرسوم را با بالگرد های رزمی مدرن ترکیب کرده است. Hummingbird هدفی کوچک‌تر است، سرعت بیشتر و بهره وری موتور بالاتری دارد و توانایی هایش فراتر از سامانه های بال چرخنده اندازه کامل نسل فعلی است. همچنین، به دلیل بدون سرنشین بودن، این پهپاد خدمه خود را دور از صحنه نبرد نگه می دارد و در صورت لزوم می تواند محموله و نیرو را به خط مقدم منتقل کند. جدا از قابلیت های ترابری، Hummingbird تطبیق پذیر است و می تواند در نقش هایی از جمله جمع‌آوری اطلاعات، شناسایی و نظارت دشمن یا میدان نبرد (به صورت لحظه ای)، رله ارتباط هوایی متحرک برای نیرو های زمینی و پیدا کردن به هدف در صورت نیاز ظاهر شود. گفته می شود که Hummingbird تا حد زیادی خودکار است که نیاز به مداخله انسانی را کاهش می دهد و برنامه ریزی شده است تا در طول پرواز برای یافتن بهترین راه انجام ماموریت تصمیم بگیرد. منشا A160 به توسعه پهپاد Maverick توسط شرکت Frontier Systems بر می گردد؛ مدلی تغییر یافته از بالگرد تجاری 2 سرنشینه رابینسون R22 و جد پهپاد A160. Maverick اولین پرواز بدون سرنشین خود را پس فقط 1 سال از آغاز برنامه و در سال 1998 انجام داد. سامانه های داخلی که برای Maverick توسعه داده شده بودند، در پهپاد A160 مورد استفاده قرار گرفت. Maverick توسط ارتش ایالات متحده خریداری شد و حداقل 4 فروند از آن در خدمت نیروی دریایی بود (یا است). اولین پرواز A160 در ژانویه سال 2002 به ثبت رسید. نمونه های اولیه از یک موتور خودرو بنزینی 4 و 6 سیلندر استفاده می کردند که به یک روتور 3 پره متصل بود. در سال 2003، آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA)، قراردادی 75 میلیون دلاری را برای ساخت و آزمایش 6 نمونه اولیه به Frontier Systems اعطا کرد. اما بوئینگ در سال 2004 شرکت Frontier Systems را خریداری کرد و Hummingbird را به خط تولید پهپاد خود اضافه نمود. Hummingbird تا مدتی با نشان Boeing Phantom Works خدمت کرد و سپس تحت برند Boeing's Advanced Systems که شاخه ای از سامانه های دفاعی یکپارچه بوئینگ بود، در آمد. A160T ارتقا یافته (حرف T بیانگر موتور توربینی است) پرواز های آزمایشی خود را در ژوئن سال 2007 آغاز کرد. در سال 2008 رکورد مداومت پروازی برای پهپادی در این کلاس را شکست و به مدت 18.7 ساعت پرواز کرد. در بیست و هفتم سپتامبر سال 2007 یکی از نمونه های اولیه A160T در سانحه ای به دلیل عدم پاسخگویی حسگر داده به کامپیوتر پرواز از دست رفت. در مارس سال 2010، Hummingbird ارزشیابی توانایی ترابری خود را برای تفنگداران دریایی ایالات متحده به اتمام رساند. در این ارزیابی، 1134 کیلوگرم را در 2 سورتی پرواز 277 کیلومتری بین 2 پایگاه خط مقدم شبیه سازی شده جا به جا کرد. چیزی که این آزمایش را خاص کرد، این بود که Hummingbird با تنظیمات برنامه ریزی شده ماموریتی خود و تقریبا خودکار، پرواز کرد. در بیست و هشتم جولای سال 2010، بار دیگر یک A160T بر اثر از دست رفتن کنترل سقوط کرد. در آگوست سال 2010، 2 فروند Hummingbird به سامانه های راداری جدید Forrester مجهز شدند و پرواز های آزمایشی خود را در Belize انجام دادند. این رادار توانایی پایش از میان شاخ و برگ های انبوه را دارد. این پرواز ها منجر به سقوط یکی دیگر از A160T ها شد و ارزیابی ها را متوقف کرد. با این حال، ساخت آن در مارچ سال 2010 آغاز شد. نام رسمی Hummingbird در ارتش ایالات متحده "YMQ-18A" است. در ظاهر، Hummingbird با توجه به ساختار بدون تغییر بالگرد رابینسون R22 و پهپاد Maverick، مانند بالگرد های سرنشین دار معمولی است. بدنه آن صاف است و در قسمت دماغه به شدت مخروطی می شود. بدنه به سمت عقب ظریف و ساده است. ملخ اصلی 4 پره در نزدیکی و بالای بدنه اصلی و اندکی جلوتر از مرکز قرار دارد. بخش زیرین از 2 چرخ فرود اصلی کاملا جمع شونده (به سمت عقب) در زیر قسمت میانی و یک چرخ غیر جمع شونده دمی در پشت تشکیل شده است. موتور و جعبه دنده در مرکز بدنه نصب شده اند و 2 ورودی هوا در طرفین هوای مورد نیاز موتور را تامین می کنند. یک بالچه عمودی در پشت و زیر ساختار دم قرار گرفته که چرخ دمی را حمل می کند. محموله ها را می توان مستقیما زیر بدنه و بین بازو های فرود اصلی حمل کرد. طول سازه ی Hummingbird حدود 10 متر و طول ملخ اصلی آن 11 متر است. حداکثر وزن برخاست آن 3000 کیلوگرم اعلام شده است. انتظار می رود تا حداکثر ارتفاع 9144 متری پرواز کند اما با موتور فعلی تا ارتفاع 6096 متری می رود. حداکثر سرعت کروز آن 304 کیلومتر در ساعت و برد آن 4166 کیلومتر است. شرکت بوئینگ ادعا می کند که Hummingbird می تواند در تمام مشخصه های نبرد از بالگرد های مدرن فعلی عملکرد بهتری داشته باشد. این پهپاد از نظر ارتفاع و مداومت پروازی از سامانه های بال چرخنده فعلی بالاتر است. به نویز تولیدی آن هم توجه شده و صدای کمتری از بالگرد های مرسوم بزرگ‌تر از خود تولید می کند. یکی از جنبه های خاص Hummingbird، "سامانه تنظیم خودکار سرعت ملخ" است که به پهپاد اجازه می دهد در طول پرواز نسبت به شرایط تغییر ارتفاع، واکنش نشان دهد. ملخ می تواند تعداد دور بر دقیقه خود را تنظیم کند تا چرخشی بهینه (کمتر یا بیشتر) را بسته به شرایط خارجی فراهم کند و با کاهش مصرف سوخت، مداومت پروازی خود را افزایش دهد. بوئینگ اسم این ویژگی را "سامانه سرعت مطلوب ملخ" یا OSR گذاشته است. Hummingbird مانند بالگرد های مرسوم می تواند بدون نیاز به باند برخاست و فرود انجام دهد اما برخلاف پهپاد های دیگر نیازی به منجنیق پرتاب یا سامانه بازیابی ندارد. این پهپاد برای ارتش های متحرکی که در جبهه های متغیر می جنگند و به خصوص گروه هایی که به منابع میدان نبرد دسترسی ندارند، مناسب است. کنترل دقیق آن به فرماندهان اطمینان می دهد که Hummingbird می تواند منابع را تقریبا در هر محیط رزمی مثل محیط های کوهستانی و مناطق شهری، برای سربازان تامین کند. Hummingbird همچنین مناسب پرتاب از کشتی های نیروی دریایی برای داشتن چشمی فعال، مرتفع و مداوم در آسمان خواهد بود. در هفدهم آپریل سال 2012 سقوط دیگری بر اثر لرزش برای Hummingbird رقم خورد که به رادار و بدنه هواپیما آسیب زد. در دسامبر سال 2010، وزارت دفاع ایالات متحده (فرماندهی سامانه های هوایی نیروی دریایی) به طور رسمی اعلام کرد که قراردادی 30 میلیون دلاری با شرکت Frontier Systems امضا کرده است تا 2 فروند Hummingbird را برای پشتیبانی از فعالیت های ارتش آمریکا در افغانستان آماده کند. اما پیش از ارائه پهپاد ها در سال 2012، سفارش خود را لغو کرد، زیرا احتمال تاخیر های فنی برنامه ریزی شده آن بالا بود، و ریسک و هزینه به حدی افزایش پیدا کرده بود که ادامه برنامه دیگر به نفع دولت نبود. لرزش یکی از مشکلات گفته شده بود. سفارش متوقف شدن کار باعث شد A160 در مرحله توسعه باقی بماند اما به نابودی نزدیک شود. در دسامبر سال 2012 فرماندهی تمرینات و دکترین، نظر ارتش درباره پهپاد بالگردی عمود پرواز برای ماموریت های جاسوسی-نظارت-شناسایی را مورد بررسی قرار داد و تصمیم گرفت که به دلیل محدودیت بودجه، این ایده دنبال نشود و در عوض، ارتش از پهپاد های بال ثابت فعلی خود استفاده کند. با این تصمیم پروژه Hummingbird برای همیشه متوقف شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - وضعیت: لغو شده - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: Frontier Systems ، Boeing Phantom Works، Boeing Integrated Defense Systems، Boeing Advanced Systems (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده (لغو شده) - نقش: ترابری (توانایی ترابری کلی در محدوده نزدیک برای عناصر زمینی فعال با انواع مهمات هوا به زمین)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 10.7 متر - طول بال ها: 11 متر - وزن: 1134 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 2948 کیلوگرم (1814 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور توربوشفت Pratt & Whitney PW207D با قدرت 550 اسب بخار حداکثر سرعت: 258 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 6100 تا 9150 متر - برد: 4170 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله یا پاد های تجهیزاتی در زیر بدنه نصب می شوند - نسخه ها: A160 (سری پایه، موتور خودروی بنزینی 4 یا 6 سیلندر)، A160T (مجهز به موتور توربوفن)، YMQ-18A (نمونه اولیه ارتش ایالات متحده، مجهز به موتور توربوشفت Pratt & Whitney PW207D)، MQ-18A (نام رسمی ارتش در صورت ورود به خدمت) منبع
  20. 1 پسندیده شده
    در بخش قبلی مقاله ، تاریخچه مسلسل های دستی موجود در سازمان رزمی نیروهای مسلح ایران که از سال 1941 تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی وارد خدمت عملیاتی گردید ، معرفی شد . اما دست قدرتمند تاریخ در سال 1979 ( 1357 خورشیدی ) بر گُرده دودمان پهلوی نهاد و این نظام سیاسی توسط انقلابیون ایرانی سرنگون شد و بطور طبیعی بخش قابل توجهی از سلاح های سبک خریداری شده توسط پهلوی اول و دوم به خدمت ارتش جمهوری اسلامی ایران و همچنین واحدهای مسلح تازه تشکیل شده در روزهای پس از انقلاب اسلامی ( کمیته های انقلاب و سپس سپاه پاسداران ) درآمد . با این حال ، براساس شواهد تاریخی ، چندین نمونه خرید خارجی در دهه هشتاد میلادی از منابع ناشناخته صورت گرفت که عمدتا برای واحدهای تازه تاسیس کمیته و سپاه پاسداران بود . از جمله این واحدها ، یگان موسوم به انصار المهدی که وظیفه حفاظت از جان شخصیتهای کلیدی و همچنین یگان موسوم به "صابرین " بشمار می آمد . بابک خان زنجانی ( مولتی میلیارد زندانی ) که اصولا مشخص نیست با چه مجوزی با سلاح برتا ام-12 سرو کار دارد !!!! برتا ام-12 مجهز به صداخفه کن (سمت راست تصویر ) ، ضبط شده از اشرار توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران برتا ام-12 : یکی از نخستین مسلسل های دستی که پس از انقلاب اسلامی وارد سازمان رزم نیروهای مسلح ایران در اواخر دهه هفتاد و سپس دهه هشتاد میلادی شد ، برتا ام-12 با کالیبر 9×19 م.م بود . براساس شواهد در دسترس ، تعداد محدودی از این سلاح از منابع ناشناخته ای خریداری و به ایران ارسال شد و طبق تصاویر موجود ، تا سال 2010 نیز در خدمت قرار داشت . اما این احتمال وجود دارد که امروز ام-12 دیگر در خدمت عملیاتی قرار نداشته باشد . گفته شده این سلاح عمدتا توسط واحدهای انصارالمهدی برای حفاظت از شخصیتهای مهم و همچنین عناصر حفاظت سپاه پاسداران استفاده می شد. زد-84 : مسلسل دستی دیگری که در اواخر دهه هشتاد میلادی بطور مستقیم از اسپانیا تهیه شد ، مسلسل مشهور استار زد-84 با کالیبر 9×19 بود که نیروی دریایی سپاه برای تسلیح واحدهای عملیات ویژه زیرسطحی ( غواص ) از آن بهره می برد . اگر در ابتدا انتظار نمی رفت که این سلاح چندان مورد استقبال قرار بگیرد ، اما ظاهرا از عملکرد این سلاح چنان رضایت حاصل آمده بود که گفته میشود بدون اخذ مجوزهای لازم نیز درایران تولید شد . واحد مردان قورباغه ای نیروی دریایی سپاه مسلح به زد-84 نسخه ای که نیروی دریایی سپاه از آن استفاده می کند ، گونه کوتاه (نسخه موسوم به Corto) است که طول لوله آن به 215 م.م. می رسد و مشابه سلاح انفرادی CETME L rifle است . زد-84 آخرین بار در رزمایش پیامبر اعظم (ص) در سازمان رزم واحدهای دریایی سپاه دیده شد و این اعتقاد وجود دارد که هنوز در خدمت است . به ترتیب از راست : شهربانی جمهوری اسلامی ایران ، کمیته انقلاب اسلامی و ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران که تا قبل از سال 1370 ، مسئولیت حفظ امنیت داخلی را بر عهده داشتند تندر ( ام پی-5 ایرانی ) : در اوایل دهه نود میلادی ( 1991 ) بخش انتظامی نیروهای مسلح ایران ( شامل شهربانی ، ژاندارمری و کمیته های انقلاب اسلامی ) به طیف متنوعی از مسلسل های دستی مسلح شده بودند که از نمونه های عبری (یوزی ) ، ایتالیا ( برتا ام -12 ) و برخی نمونه هایی ام.پی-5 آ.3 استفاده می کردند . با این وصف ، پس از ادغام این نیروها و خرید سلاح های کمری جدید نظیر زیگ زائر پی-226 ، این نیروی تازه تشکیل داده شده ، مسلسل دستی ام.پی-5 آ.3 را بعنوان سلاح ثانویه خود انتخاب نمود و یوزی نیز بتدریج به دپوهای تسلیحاتی برای مواقع ضروری انتقال داده شد و تمامی مسلسل های برتا ام-12 نیز به سپاه منتقل گردید . با توجه به گسترش یکباره سازمان رزمی نیروی انتظامی ، پلیس ایران نیاز بیشتری به دریافت ام.پی-5 پیدا نمود ، در نتیجه ، سازمان صنایع دفاع ( DIO) در اواخر دهه نود میلادی ، یک خط تولید جدید برای تحویل تعداد بیشتری از نمونه روگرفت ( کپی ) مسلسل ام.پی-5 آ.3 راه اندازی و آن را تندر ( TONDAR) نام نهاد . . مسلسل دستی MP-5A3 ( بالا ) و تندر (پایین ) تندرسبک ( راست ) و نسخه بومی ام. پی-5 در دست واحدهای ویژه نیروی انتظامی ( چپ ) براساس مندرجات متن ، بدلیل کیفیت پایین ساخت نمونه های بومی ام. پی-5 ، واحدهای نظامی ایران ، مجدداً با بازسازی مسلسل های سبک یوزی ، آنها را بخدمت گرفتند . ام.پی-5 در دستان واحدهای کمیته انقلاب اسلامی ( راست ) و کلاه سبزهای ارتش ( چپ ) نسخه ایرانی بلحاظ بصری از نمونه های ساخت آلمان بدلیل تفاوت در رنگ بخش محافظ پایینی لوله سلاح (قهوه ای – زیتونی ) که مشابه ژ-3 ، قابل شناسایی است ، در حالی که حالتهای ماشه آن بصورت S.E.F و در برخی از نمونه های تولیدی بصورت 0.1.20 نشانه گذاری شده است . علاوه بر نسخه MP-5A.3 استاندارد توسط صنایع دفاعی ایران ، نسخه MP-5K نیز تحت شناسه تندر سبک یا TK-9 نیز تولید گردید . مضاف براین دو نمونه ، صنعت جنگ افزارسازی ایران نمونه ای را با قنداق پلاستیکی ثابت مشابه گونه MP-5A2 نیز معرفی نموده که هم اکنون در ارتش ، سپاه و پلیس در خدمت قرار دارد ولی گفته میشود بدلیل کیفیت پایین تولید ،؛ اغلب آنها در انبارها نگهداری می شوند تا جایی که برخی از یگان های سپاه مجددا مسلسل یوزی را در همان نقش بخدمت گرفته اند . به تقریب ، 10سال پس از شروع تولید این مسلسل در ایران ، با آغاز سال 2000 و نزدیک شدن روابط ایران و سودان ، این کشور یک کارخانه تولید سلاح را در این کشور راه اندازی نمود که در کنار طیف متنوعی از سامانه های تسلیحاتی ، نسخه ای از تندر تحت عنوان "Tihraga " در این کشور تولید شد که بخدمت واحدهای مسلح سودانی نیز درآمد . علاوه بر این ، تحلیل تصاویر منتشرشده نشان میدهد که گروه های مسلح در سراسر خاورمیانه ، نسخه های از مسلسل تندر را بخدمت گرفته اند . روگرفت بدون نام از مسلسل دستی کا-7 : در سال 2020 ، نیروهای مسلح ایران در جریان یک نمایشگاه نظامی دولتی ، سلاح جدیدی را به نمایش گذاشت که براساس شواهد ، براساس پیکربندی K-7 محصول کره جنوبی بنا نهاده شده بود . اگر چه هنوز نام این سلاح جدید مشخص نشده ، اما خبرگزاری های کره جنوبی مدعی شدند که نمونه به نمایش درآمده توسط ایران ، نسخه ای از سلاح کا-7 با کالیبر 9×19 م.م محصول این کشور است . این نمونه مجددا در سالگرد پیروزی نظامی ایران علیه عراق ( فتح خرمشهر در سال 1361 ) نیز به نمایش درآمد . با این حال ، هنوز مشخص نیست که این مسلسل دستی بصورت انبوه تولید گردیده یا خیر یا فقط یک نمونه نمایشی بشمار می رود و اگر بصورت انبوه خریداری شده ، چگونه این معامله تحت شرایط تحریم تسلیحاتی صورت پذیرفته است ؟!!! مضاف براین ، یک گونه کامل از این مسلسل دستی در همین نمایشگاه ، معرفی شد که تا تاریخ انتشار این مقاله ، هنوز اطلاعات بیشتری از آن درز نکرده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  21. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست "حفاظت گفتار(*)" حضرت علی (ع): «نشانه انسان عاقل اين است كه هر چه را می داند نگويد.» --------------------------------------------------------------------------------------------------------------- حفاظت گفتار (*) : عبارت است از رعایت اصول حفاظتی در بیان مطالب و خودداری از ذکر اسرار و اطلاعات و هرگونه اتفاقات مهم (خوب یا بد) و تفاسیر مربوط به آنها در محاوره ها ، محافل و مجامع گوناگون. حفاظت از گفتار هم یکی از مهمترین بخش های پدافند غیرعامل است که مانع کسب اطلاعات توسط عناصر غیردوست از توانمندی ها و نقاط ضعف هر سیستم نظامی و غیرنظامی (حتی تجاری) می گردد. رعایت اصل حفاظت گفتار (در هر مورد) نشان دهنده دارا بودن اخلاق حرفه ای توسط گوینده است. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  22. 1 پسندیده شده
    بسم ا... درباب نگاه سازمان های نظامی به نقد عملکرد ژنرال بورولار : سرهنگ دکس ، ما تصور می کنیم که جنگ را خوب اداره می کنیم !!! ولی همیشه تحت فشار ناعادلانه !!!! روزنامه ها و سیاستمدارها قرار داریم !!!! چرا ما باید بخاطر شکستهای خودمون ، پاسخگوی این همه انتقاد باشیم !!!!!! راه های افتخار ... 1957
  23. 1 پسندیده شده
    اولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما - قسمت دوم توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی توسعه با کمترین منابع ولی با بیشترین بهره وری و اثرگذاری کاری سخت ولی حیاتی و لذت بخش است. رسیدن به این هدف جز با نگرشی بدون عینک، تفکری باز و عملی راسخ محقق نمی شود. در توسعه یک توانمندی و کارت برنده لازم است چند آیتم مدنظر باشد: 1- شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن 2- شناخت نقاط قوت و ضعف خود 3- ارتباط بین نقاط قوت خود و نقاط ضعف دشمن 4- ایجاد خلل در ارتباط نقاط ضعف خود در مقابل نقاط قوت دشمن 5- اولویت بندی روش ها و کارت ها 6- تولید کارت موثر بسیار جالب است که شروع روند از شناخت دشمن آغاز می شود نه خود ما علت این امر ایجاد معیار برای قضاوت در خصوص توانمندی ها بصورت بهینه است. در آخرین گام تولید کارت موثر می باشد که برخلاف انتظار خیلی افراد است علت ساده است اول باید خوب دید و بعد فکر کرد و در انتها دست به عمل زد (تبصره: هرگز نباید در هیچ کدام از این مراحل دچار وسواس بشیم) خوب دیدن ------->>>> ( مراحل 1 و 2 شامل شناخت نقاط) خوب فکر کردن --->>>> ( مراحل 3 و 4 و 5 ایجاد ارتباط بین نقاط و اولویت بندی) خوب عمل کردن -->>>> ( مرحله 6 تولید کارت موثر ) ولی برای تولید کارت خوب باید نیازهای خودمان را بدانیم اولین گام: درک نیازهای ما با شناخت روی دشمن شروع می شود ---------------------------------------------- برگی به نام نیروی هوایی در اینجا مشخصا روی بزرگترین برگ برنده دشمن در یک نبرد مختصر یا تمام عیار دست می گذاریم نیروی هوایی دشمن به دو دسته نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی کشورهای منطقه تقسیم می شود. نیروی هوایی کشورهای همسایه موارد مشابه آمریکا را دارد ولی با کمیت و کیفیت به مراتب پایین تر، از این رو باید این نقاط در دل نقاط قوت نیروی هوایی آمریکا قابل جمع شدن دانست. نقاط قوت نیروی هوایی آمریکا: - تعداد بالا - کیفیت بالا - مهارت خلبانان - لجستیک قوی - اطلاعات و شناسایی خوب - ارتباطات و مدیریت خوب صحنه نبرد تفکر مقابله - کمیت و کیفیت بالای جنگنده ؟؟؟؟ برای کاهش تعداد جنگنده زدن اهداف از مبدا باید صورت بگیرد یعنی شکار در خود پایگاه های نظامی و یا ناوهای هواپیمابر ایجاد اختلال در مسیر لجستیک جنگنده ها شامل سوخت، مهمات و سرویس تعمیراتی ایجاد بعد مسافت برای جنگنده و ایجاد محدودیت زمان عملیات برای خلبان ( شبیه مشکل بعد مسافت برای خلبانان آلمانی در بمباران بریتانیا) ایجاد اخلال های جنگ الکترونیک برای از کار انداختن کیفیت سلاح ها بصورت پسیو تقویت جنگنده های برتری هوایی برای مقابله مستقیم با مهاجمین پدافند غیر عامل - مهارت خلبانان ایجاد شرایط غیر معمول که خلبانان دشمن به آن عادت ندارند برای مثال عدم امکان ارتباط گیری یا موقعیت یابی ترور و شکار خلبانان دشمن ( روش مورد علاقه اسرائیل) ایجاد ترافیک پروازی و افزایش خستگی پرواز - لجستیک قوی انهدام منابع و انبارهای ذخیره شامل مهمات، سوخت، قطعات تعمیراتی قطع خطوط مواصلاتی هوایی و زمینی و دریایی - اطلاعات قوی و شناسایی خوب کور کردن یا انهدام ماهواره ها انهدام رادارهای زمینی و پیش اخطار انهدام یا دور کردن جنگنده و پهن پیکرهای پیش اخطار و شناسایی جمینگ و کور کردن جنگنده ها وارد کردن اطلاعات اشتباه و یا افزایش اهداف کاذب ایجاد عمومی سازی بسیاری از خدمات پایگاه ها که باعث ازدیاد اهداف و سخت شدن نقشه برداری های دشمن (در لیبی اروپا و آمریکا تمام زیرساخت های غیرنظامی را زدند، در حالی که کاربرد دوگانه نداشتند پس اینکه یک محل غیرنظامی یا غیر قابل استفاده برای کار نظامی هست دلیل برای نزدن نیست) - ارتباطات و مدیریت خوب صحنه نبرد ایجاد اخلال در ارتباطات بین نیروها انهدام پایگاه ها یا پهن پیکرهای مدیریت نبرد انهدام گره ها و نقاط ارتباطی اتاق های مدیریت نبرد در ان سوی کره زمین ایجاد هجمه اطلاعاتی با حملات پراکنده و ناشناس شناسایی رفتار دشمن و پیش بینی و اقدام علیه طرح های عملیاتی جمینگ و کور کردن جنگنده ها ------------------------------------------------------------ دومین گام: اولویت بندی نیازها اولویت بندی اهداف موارد بحث شده تعداد بالایی را تشکیل داده و زمان و اعتبار مالی بالایی را برای انجام می طلبد که برای کشورهای ثروت مند هم سخت می باشد. راهکار اولویت بندی اهداف و انتخاب ارزانترین و کاراترین هدف است. برای یک انتخاب خوب باید داشته ها و توانمندی های خود را بشناسیم. معمولا ایده اصلی در اولویت بندی حلقه های واردن است و بعد منابع و توانمندی های موجود در صورت تحقق این اهداف توان دشمن بصورت تصاعدی افول کرده و زمینگیر می شود. موارد مهم و کلیدی: در خصوص جنگنده ها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی و زدن پایگاه ها و جنگنده ها روی زمین با قدرت موشکی لجستیک انبارها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی انهدام رادارهای زمینی >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی ضد رادار انهدام یا کور کردن ماهواره ها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> جمینگ یا اخلال گر ماهواره ای / موشک ضد ماهواره انهدام خطوط مواصلاتی زمینی یا دریایی >>>>>>>>>>>>>> پهپادها / موشک خلیج فارس لجستیک هوایی شامل ترابری .و سوخت رسان >>>>>>>>> جنگنده هایی همچون اف 14 با موشک های دوربرد و هایپرسونیک / استفاده از پهپادها برای شکارهای فرای افق دید راداری پرنده های شناسایی و پیش اخطار پهن پیکر >>>>>>>>>>> جنگنده هایی همچون اف 14 با موشک های دوربرد و هایپرسونیک / استفاده از پهپادها برای شکارهای فرای افق دید راداری شکار پرنده تخصصی جنگ الکترونیک یا سوخت رسان >>>> توسعه و تقویت زیرساخت های جمینگ و ضد جمینگ / ساخت یا تهیه جنگنده برتری هوایی جنگ الکترونیک و جمینگ >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> توسعه و تقویت زیرساخت های جمینگ و ضد جمینگ به هم زدن برنامه دشمن و خلبانانش >>>>>>>>>>>>>>>> استفاده از هوش مصنوعی برای پهپادها و موشک ها ایجاد برتری هوایی >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> ساخت یا تهیه جنگنده برتری هوایی / پهپادهای شکارچی با هوش مصنوعی اگر دقت کرده باشید با کمک یک نیاز سنجی و اولویت بندی در مقابل بخش قابل توجهی از توان دشمن با داشته های فعلی توازن ایجاد می شود و با این امکان علاوه بر طرح ریزی یک استراتژی و راهبرد درست در اختصاص منابع برای کسب بهینه ترین جواب می توان اقدام کرد سومین گام: عمل کردن با یک جمع بندی ابتدایی می توان دریافت که اگر سه آیتم زیر بر طرف شد، نیروی عظیم هوایی آمریکا به سرعت از هم فرو خواهد پاشید. مواردی که باید توسعه داده شود: موشک های دوربرد و هایپرسونیک برای شکار پهن پیکرها در فواصل بسیار دور پهپادهایی با هوش مصنوعی و قابلیت داگ فایت توسعه جمینگ یا اخلال گر ماهواره ای موشک ضد ماهواره جنگنده برتری هوایی ( با قابلیت تبدیل به آواکس هوایی یا جمینگ ) ایجاد، پیگیری و حفظ این تفکر ماموریتی غیر ممکن است که جوانان این مرز بوم ان را بارها محقق کرده اند. ---------------------------------------------------------------------------------------- در قسمت قبل سعی شد به نحوه مدیریت تولید کارت موثر (جنگنده هوایی) گریزی زده شود و برای این منظور به دو سوال زیر پاسخ داده شود و روش ایران در مورد ساخت جنگنده درک شود. * اولین سوال کدام جنگنده برای ساخت بهینه تر بود؟ بویژه با نمونه هایی که داشتیم * دومین سوال کدام بخش های جنگنده به ترتیب باید کار می شد؟ و یک نگاه به مسیر رسیدن به خودکفایی و تولید انداخته شد --------------------------------------------------------------------------------------- در مورد مشخصات یک جنگنده خوب هم نکاتی گفته شد. تقدیم به برادر عزیر @MR9 این نوشته عمدا در تاپیک مدیرت منابع لحاظ شد تا نگاه یک مدیریت منابع به درد و نیاز بزرگ در ساختار نظامی ما بیان گردد.
  24. 1 پسندیده شده
    کار این ژیروسکوپ نظامی حداقل 25 کیلویی رو : این قطعه تجاری (ماژول ژیروسکوپ / شتاب سنج شش محوره BMI160 دارای ارتباط I2C / SPI)با دقت چندین برابر بیشتر انجام میده : (قیمت امروزش با دلار 14 تومنی حدودآ 47000 تومنه!) البته کار اصلی رو اون چیپ مشکی BGA وسط برد انجام میده، فکر کنم اندازه و وزنش با یه دونه عدس برابر باشه! اینم دیتاشیت این ژیروسکوپ : http://www.mouser.com/ds/2/783/BST-BMI160-DS000-07-786474.pdf
  25. 1 پسندیده شده
    از نوشته روسی روی پلاک ژنراتور و شکل و شمایل زمخت قطعات مشخصه متعلق به اسکاد بی و سی هست بعید میدونم در حال حاضر ژیرسکوپ و یا کامپیوتر موشکهای ایران به این شکل باشه