برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 8 آبان 1400 در پست ها
-
2 پسندیده شدهبمباران شاتل قسمت اول بمباران شاتل تاکتیکی است که در آن بمب افکن ها از پایگاه خود پرواز می کنند تا هدف اول را بمباران کنند به فرودگاه خود برنشگسته بلکه به سمت فرودگاهی دیگری دیگری پرواز میکنند . در انجا بهد از سوخت گیری و مسلح سازی مجدد به پراوز أرامده و ممکن است اهداف دیگری را در مسیر بازگشت به پایگاه اصلی خود بمباران کند. با پاکسازی شمال آفریقا از نیروهای المانی ایتالیایی و از بین رفتن تهدید هواگردهای این نیروها در منطقه نیروهای متفقین اقدام به احداث وباسازی فرودگاههایی جهت انجام ماموریتهای برای بمب افکن های دوربرد خود در شمال آفریقا و بخصوص الجزایر کردن. حالا دست متفقین برای حملات هوایی بر ضد قوای المانی و در سرتاسر اروپا و همچنین حملات به خاک ایتالیا باز تر بود . متفقین قصد داشتن با شدت بخشیدن به بمبارانهای سنگین هوایی المانها را تضعیف و ایتالیایی ضعیف را وادار به تسلیم کنند . برای این کار نیروهای هوایی انگلیس RAF طرحی را برای انجام این گونه بمباران ها ارائه داد. در این طرح هواگردهای بعد از بلند شدن ازپایگاههای اصلی خود و بمباران هدف دیگر به ان پایگاه مراجعت نمیکردن بلکه به مسیر خود ادامه دادن و به هدف شماره 2 حمله ویا در فرودگاههای دیگری برای انجام تعمیرات وسوخت گیری ویا مسلح سازی مجدد فرود امده و بعد دوباره به اهداف دیگری دست به حمله می زنند و یا از مسیرهای امن تری به پایگاه اصلی خود مراجعت میکردن . این طرح مزایایی داشت که مهم ترین آن دسترسی راحتر به عمق مناطق اشغال شده بود همچنین در صورت اجرای درست میتوانست آلمانها را غافلگیر کرده ودیگر بمب افکن ها لازم نبود همان مسیری را که برای رسیدن به هدف طی کرده اند برگردن اینگونه حداقل با برخی از واحدهای لوفت واف درگیری نمیشدن و توپهای ضد هوایی کمترهواگردهای متفقین را اذیت میکرد همچنین در هر پرواز بیشتر از یک هدف میتوانست مورد حمله قرار میگرفت . لوفت وافه هم برای مقابله با این گونه حملات مجبور میشد بخشی از توان خود را به سمت ایتالیا راونه کند . البته نکته اساسی توان لوفت وافه بود این نیرو همچنان در 1943 در زمان آغاز این تاکتیک قدرتمند بود اولین استفاده از این تاکتیک تحت رمز عملیات ستیزه جو در خرداد 1943 برای حمله به تاسیسات ساخت رادار شرکت زیپلین در منطقه فریدرشسهافن مورد استفاده قرار گرفت 60 بمب افکن لانکستر RAF نیروهای هوایی سلطنتی در تاریکی شب با پرواز از انگلستان هدف را با موفقیت مورد حمله قرار گرفت اما موفقیت بزرگتری نیز نصیب انگلستان شد آلمانها تاسیسات ساخت موشک های سری V را هم در کارخانجات زیپلین احداث کرده بود بمب افکن لانکستر متفقین از وجود این تاسیسات در این منطقه اگاه نبوده با این حمله و آسیب به تاسیسات موشک V2به طور اتفاقی موفقیت بزرگی نصیب نیروی هوایی سلطنتی شده بود در این حمله هیچ کدام از بمب افکن ها سرنگون نشده بودن تنها به 8 بمب افکن آسیب های وارد شد البته چند ورز بعد از حمله متفقین با پروازهای شناسایی بر فراز فریدریشسهافن به ارزیابی خسارات پرداختن و مشخص شد سوراخ های درسقف کارخانه رادار ایجاد شده است البته به دو کارخانه دیگر ساخت گیر بکس و موتورهای تانک اسیبهای بیشتری وارد شده در مجموع تنها 9 درصد بمب های به هدف اصابت کرده کل تلفات المانها 44 کشته بود هواگردها به جای برگشت به انگلستان به مسیر خود ادامه داده و در قاره آفریقا و در فرودگاهای در الجزایر فرود آمده سه روز بعد 52 لانکستر سالم با بارگذاری مجدد سوخت و مهمات آماده عزیمت به پایگاهای مادر خود در انگلستان بودن اما در مسیر رفت هم یه پایگاه متعلق به نیروی دریایی ایتالیا در لا اسپیزا را مورد حمله قرار دادن در این حمله چند انبار سوخت منهدم شد هواگردهای با پراوز در ارتفاع پایین با عبور از روی فرانسه بدون تلفات خود را به پایگاه های مادردر انگلستان رساندن بندر لااسپیزا دومین عملیات مهم که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت به حمله رگنسبورگ- شواینفورت شهرت پیدا کرد . متفقین برای اماده سازی جهت پیاده کردن نیرو در اورپایی غربی بمباران های خود را بروی مناطق اشغالی وخاک اصلی آلمان شدت بخشیدن یکی از اهداف مهم این حملات مراکز ساخت هواگردها وقطعات آنها بود . متفقین طی یک برنامه بلند مدت حملات به کارخانجات ساخت هواگرد های فوکه-وولف ۱۹۰ را شروع کرده و حالا نوبت صنایع ساخت جنگنده های مسر اشمبت بی اف109 ( پرتیراز ترین هواگرد آلمانی) بود طرح حمله به طور کلی بدین صورت بود دو گروه پروازی از انگلستان به سمت اهداف روانه شده گروه پروازی اول صنایع ساخت مسراشمیت در رگنسبورگ را بمباران و سپس به سمت سه فرودگاه در الجزیر پرواز کرده گروه پروازی دوم انداکی تغییر مسیر داده و مهم ترین صنایع ساخت یاتاقان آلمان را هدف قرار میداد به سمت بلژیک جایی که جنگنده های اسکورت متفقین به دلیل محدودیت برد وسوخت در انجا منتظرشان بودن پراوز و از انجا در انگلستان فرود می امدن برای منحرف کردن و تقسیم کردن توان تمرکز لوفت وافه وتوپهای ضد هوایی دشمن یه یک هدف در مرکز آلمان وهدف فرعی در حومه شهر رگنسبورگ و سه پایکاه هوایی و سه پادگان آلمانی در محدوده ساحل فرانسه ودانمارک حمله میشد برای این حملات بزرگ بیش از 380 بمب افکن بی 17 - 270 جنگنده پی 47 و 190 جنگنده اسپیت فایردر نظر گرفته شد بی 17 اسپیت فایر پی 47 فوکه ولف109 مسراشمیت109 147 بمب افکن B17 ب در 7 د سته پراوزی و هر دسته متکشل از 21 بمب افکن وبا چند آریش رزمی متفاوت راهی صنایع ساخت مسر اشمیت شدن به طوری که طول این گروه پروازی 18 کیلومتر بود . 15 دقیقه بعد از عبور از ساحل فرانسه دسته های پروازی با اولین رهگیرهای المانی روبرو شدن از دو گروه جنگنده های اسکورت بمب افکنها یعنی 87 هواپیمای پی47 تنها یک گروه به موقع خود را به محل ملاقات رسانده و تنها توانست بخشی از بمب افکنهای را اسکورت کند گروه دوم اسکورت هم 15 دقیقه دیرتر به موقعیت رسید هر چند هر دو گروه هم بعد از 15 دقیقه بدون درگیری با رهگیرهای آلمانی مجبور به مراجعت به پایگاه خود شدن . بی 17 ها به مدت 90 دقیقه زیر حملات رهگیرهای آلمانی قرار گرفتن این هواگردهای آلمانی هم به دلیل روبه اتمام بودن سوخت و مهمات مجبور به مراجعت به پایگاههای خود شدن در این 90 دقیقه 15 بمب افکن بی 17 یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن که 13 فروند آن مربوط به اخرین دسته پراوازی بوده در طول مسیر هم این گرووهای پرواز به طور دائم زیر آتش توپهای ضد هوایی بوده از 131 بمب افکن باقی مانده 126 فروند موفق شدن 300 تن بمب را راس ساعت تقریبا 12 به وقت آلمان بروی صنایع مسیر اشمیت رها کنند این گروه پروازی بر خلاف انتظار المان ها به سمت چپ یعنی کوههای الپ تغییر مسیر داده و از آنجا از روی مدیترانه عبور کرده خود و در پایگاههای خود در شمال آفریقا فرود آمدن در طول مسیر دو بمب افکن آسیب دیده در سوئیس ویکی در ایتالیا فرود اضطراری داشته 5 بمب افکن هم به دلیل صدمات زیاد و اتمام سوخت در دریایی مدیترانه سقوط کردن . در مجموع 24 بمب افکن بی 17 سرنگون شده و از 60 فروند دیگر هم بشدت آسیب دیدن به طوری که بعد از فرود دیگر قابل تعمیر نبوده ویا تعمیر آنها به صرفه نبود اما گروه پروازی دوم با 230 بمب افکن در 12 دسته پروازی با چند فرمیشن مختلف به سمت صنایع یاتافان سازی راهی شدن طول این گروه پروازی تقریبا 23 کیلومتر بود به دلیل تاخیر در انجام پرواز این گروه 96 جنگنده اسپیت فایر به عنوان اسکورت موفق شدن خود را در انتروپ بلژیک به این بمب افکن ها اضافه کنند با عبور از ساحل هلند حملات رهگیرهای المانی شروع شد هرچند هواگردهای اسکورت موفق شدن 8 هواپیمایی آلمانی را سرنگون کنند اما بدلیل اتمام سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن گروه دوم جنگنده های اسکورت شامل 88 هواپیمایی P47 باز هم دیر به بمب افکن ها رسیده وسریعا هم بعد از چند درگیری هوایی مختصر به دلیل کمبود سوخت مجبور به مراجعت به پایگاهای خود شدن با ورود به خاک اصلی آلمان 300 جنگنده المانی به شدت به این گروه پروازی حمله کرده به طوری که 57 بمب افکن تنها از دسته های پروازی جلو یا سرنگون شده یا بشدت آسیب دیدن به طوری که فرماندهی نیروی هوایی انگلیس احتمال داد این دسته ها قبل از رسیدن به هدف به طور 100 درصد نابود خواهند شد اما از آنطرف هم در 15 کیلومتری هدف رهگیرهای آلمانی به دلیل مشکل سوخت مجبور به مراجعت به پایگاه شدن در 7 کیلومتری هدف توپ های ضد هوایی شروع به شلیک کرده به دلیل حملات رهگیر های آلمانی بین دسته های پروازی بی نظمی ایجاد شده به طوری که تنها 40 بمب افکن دقیقا روی هدف قرار داشتن ما بقی بمب افکنها هم به دلیل دود ایجاد شده ناشی از حملات دسته های پروازی جلویی هدف را گم کرده . در مجموع 183 بمب افکن 423 تن از جمله 160 تن بمب اتش زا را در ساعت 15 روی صنایع یاتاقان سازی آلمان در شواینفورت رها کردن سه بمب افکن بر اثر اتش توپهای ضد هوایی بر فراز شواینفورت سرنگون شدن گروه پروازی به سمت بلژیک تغییر مسیر داده نیم ساعت بعد رهگیرهای آلمانی دوباره حملات خود را شروع کردن آما این بار جنگنهده ای اسکورت متفقین حضور داشته و مانع از حملات زهر دار لوفت وافه شدن به طور کلی 36 بمب افکن در این حمله سرنگون شد همچنین نزدیک 40 بمب افکن هم بشدت آسیب دیدن بطوری که یا قابل تعمیر نبود ویا بازسازی آنها صرفه اقتصادی نداشت حملات متفقین آسیب های گسترده ایی را به صنایع ساخت مسر اشمیت وارد کرد هر چند آسیب ها به صنایع بلرینگ سازی به مراتب کمتر بودآلبرت اشپر وزیر تسلیحات رایش سوم گزارش داد نزدیک 30 درصد توان تولید جنگنده های مسر اشمیت و یاتاقان سازی را آلمان از دست داده است هرچند به سرعت این کمبود با مازاد تولید در ماههای قبل رفع و بازسازی صنایع آغاز شد در مجموع متفقین 60 بمب افکن را در صحنه نبرد از دست داده نزدیک 100 بمب افکن ها غیر قابل تعمیر شدن 5 هواگرد اسکورت هم توسط رهگیرهای المانی سرنگون شدن 7 کشته 21 زخمی و 557 مفقود هم در روز حمله تلفات خدمه پروازی بود نصف این تعداد به اسارت آلمانها در امدندر بعد هوایی هم از 400 هواگرد آلمانی که وظیفه رهگیری را بر عهده داشتن 25 فروند سرنگون شده 230 غیر نظامی هم بر اثر حملات هوایی کشته شدن با وجود شکست حمله به اشیانه عقابها (صنایع ساخت مسراشمیت) این حجم سنگین از حملات هوایی در یک روز فرماندهی لوفت وافه در شوک فرو برد چون در درشب همین روز هم نیروهایی هوایی انگلستان در یک عملیات کاملا مجزا به نزدیکی سواحل پروس شرقی در دریای بالتیک و مراکز ساخت وتحقیقات موشکهای المانی حمله و خسارتهای به این مرکز وارد کرد لوفت واف اصلا انتظار این حجم از حملات را در یک روز نداشت . دشمن بشدت قدرتمند شده است و روزهای سیاه نزدیک است . این شوک به حدی بود که رئیس ستاد لوفت وافه در روز بعد خودکشی کرد ارتشبد هانس یشونک رئیس ستاد فرماندهی لوفت وافه چهارشنبه سیاه ( در این حمله از تاکتیک شاتل استفاده نشد) دو ماه بعد متفقین با با 350 بمب افکن بی 17 و بی 24 دوباره حملاتی بر علیه صنایع بلبرینگسازی شوایفورت ترتیب دادن در این حمله شکست سخت تری را متفقین متحمل شدن بطوری که در ازای از کار انداختن فعالیت بخشی از این صنایع آنهم تنها برای 6 هفته 77 بمب افکن خود را در آسمان ا از دست دادن 121 بمب افکن دیگر هم بشدت آسیب دیدن که برخی ا ز آنها قابل تعمیر نبودن 4 جنگنده اسکورت را هم از دست دادن تلفات لوفت وافه 35 رهگیر گزارش شد شدت خسارتهای وارد شده به آمریکایی ها به قدری زیاد بود که این روز را چهارشنبه سیاه نامگذاری کردن این دو حمله باعث شد آلمانها صنایع حیاتی بلبرینگ سازی را مانند دیگر صنایع خود را متفرق و بخش دیگری از آن را به زیر زمین منتقل کنند شدت خسارت بر متفقین در حملات به حدی بود که کلیه عملیات ها روزانه در عمق خاک المان که بدون حضور هواگردهای اسکورت انجام میشد به مدت چند ماه متوقف شد پایان قسمت اول
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود میدانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد میشد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش دوم : لورنس تنگستان مهم ترین فرآیند تاریخ استعماری ایران از قرن 20م، آغاز گردید. قرنی که شیشه عمر انگلیسیها (یعنی نفت) در دست ایران بود. خلیج فارس و جنوب ایران برای استفاده از ذخیره های سرشار نفت، برای انگلیس امری حیاتی به شمار میرفت. (اهمیت بینالمللی خلیج فارس در سدههای 19 و 20 م/پژوهشنامه خلیج فارس/خانه کتاب/1390/صص 285- 289) نیروی دریائی انگلیس، به نفت ایران که امتیاز آن را طبق «قرارداد دارسی» به دست آورده بودند، نیاز مبرم داشت. از اینرو، دولت بریتانیا را بر آن داشت تا در بوشهر نیرو پیاده و جنوب ایران را اشغال نظامی کند. انگلیسیها عده زیادی نظامی هندی و انگلیسی در بوشهر پیاده و بی درنگ، دارالحکومه، گمرک خانه و سایر ادارات را تصرف کردند و بیرق انگلیس را بر فراز دارالحکومه برافراشتند. «رئیس علی دلواری» ، «شیخ حسین چاه کوتاهی» و «زائر خضرخان اهرمی» (سه نفر از خوانین دلیر تنگستان) از این وقایع آگاهی یافته و بر آن شدند که علیه دشمن قیام کنند. تنگستان را می توان «دژ مبارزه با استعمار» به شمار آورد. (علیمراد فراشبندی/جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری/شرکت سهامی انتشار/1365/ص143) انگلیسیها، چند روز بعد از ورود به بوشهر، نسبت به رئیس علی دلواری به عنوان ارتباط با آلمانها سوءظن پیدا کرده، برای دستگیری او دلوار را که بندر کوچکی از تنگستان و در شش فرسخی بوشهر بود، اول با کشتی جنگی گلوله باران کردند و بعد هم قوایی نظامی پیاده و به دلوار حمله کردند. (علیمراد فراشبندی/گوشه ای از تاریخ انقلاب مسلحانه ی مردم مبارز تنگستان، دشتی و دشتستان علیه استعمار/شرکت سهامی انتشار/1362/صص 50-70) مقارن همین جریانات، واسموس که ماجراجوئی شجاع و دلیر بود و فارسی را شمرده صحبت می کرد و عشایر جنوب ایران را به خوبی می شناخت و در اوایل جنگ جهانی اول از تهران به شیراز آمده بود؛ چون خبر قیام دلیران تنگستانی را شنید، به سوی بوشهر حرکت کرد. تلاشهای واسموس برای جلب محافل متنفذ شیراز و فارس و تهییج ایشان تنها برای این نبود که محافل دولتی را وادار کنند خواستههای وی را برآورده سازند، بلکه همزمان با آن، هدف کلی از آن کوششها، واداشتن ایران به شرکت در جنگ بود. حمله انگلیسیها به واسموس شور و هیجان بسیاری در مردم برانگیخت و او که در مدت کنسولی خود در بوشهر، اوضاع آن منطقه را خوب میشناخت، از هیجان عموم مردم به سود خود استفاده کرد. او تمام سعیاش را کرد که با همان حربه انگلیسیها به مقابله آنها بشتابد. به عبارت دیگر، می خواست به تسلط انگلیسیها در شیراز پایان دهد یا آنکه خود به بوشهر هجوم ببرد. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص 210) واسموس، که به سبب فعالیتهای گذشته خود در جنوب ایران با اوضاع آن منطقه آشنایی داشت، معتقد بود میتواند به اهداف بزرگی در آن منطقه دست یابد. از اینرو در ژانویه 1915م/ ربیع الأول 1333ق، با گروه اندکی راهی جنوب ایران شد. او می خواست جاده شیراز ـ بوشهر را بگیرد، علیه انگلیسیها در خلیج فارس دست به اقداماتی بزند و سایر گروههای عملیاتی آلمان را با فرستادن آذوقه پشتیبانی کند و به این ترتیب او نیز برنامههای ویژهای درباره هند در سر داشت. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص132) کلاهخود ویلهلم واسموس در موزه Braunschweigisches Landesmuseum بخشی از مأموریت واسموس، متوجه ایجاد اختلال در بوشهر به عنوان مرکز اصلی سلطه بریتانیا در خلیج فارس و نیز بستن جاده مهم و استراتژیک خلیج فارس به شیراز بود. وی برای تحقق این امر با توجه به ناسازگاری عشایر منطقه (ایلات دشتی، دشتستان و تنگستان) و تضاد آنها با انگلیسیها ؛ با آنها روابط دوستانه برقرار نمود. از یکسو، تلاش دولت مرکزی برای احیای تمرکز سیاسی جهت سلطه بر سواحل خلیج فارس، و از سوی دیگر اقدامات بریتانیا در اِعمال محدودیتها و امر و نهی به مردم این خطه جهت ایمن نگه داشتن منافع خود، موضوعی بود که روحیه دلاوری، بیگانه ستیزی و غیرت ایلاتی عشایر در جنوب آن را بر نمی تافت. (علیرضا ملائی/جنگ جهانی اول؛ آلمانها و رخنه در ساختار اجتماعی، سیاسی ایران/فصلنامه تاریخ معاصر ایران/1376/ص44) از آغاز حضور بریتانیا، شورش و قیام دلیرانه مردم این سرزمین، همواره مانع اساسی در راه اهداف امپریالیسم در این نواحی بود و تا این مقطع زمانی میان آنها منازعات فراوانی روی داده بود. واسموس با آگاهی از این جریانات، همراه با اعلامیه های ضدانگلیسی و نیز وسایل ارتباطی نظیر بی سیم به این منطقه گام نهاد. استفاده از احساسات مذهبی و ملّی، اغوا و فریبکاری و وعده های کلان هم رواج داشت. در مقابل، انگلیسیها هم تحرکات منطقه را با دقت نظر خاصی رصد می کردند و از اینرو هر روز یک کشتی جدید مقابل بوشهر لنگر میانداخت و اعلانهایی از سوی کنسولگری و اتباع انگلیسی به در و دیوار شهر زده میشد. (محمدحسین رکنزاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص47) واسموس همکاری خود را با عشایر منطقه به ویژه با رئیس علی دلواری، شیخ حسین چاه کوتاهی و زائر خضرخان اهرمی شروع کرد. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377) محبوبیت واسموس چنان بالا گرفته بود که گاهی به علت نرسیدن تدارکات آلمانها جهت پیشبرد اهداف و نقشه هایش دچار تنگدستی میشد، اما از سوی سران ایلات به او کمکهای مالی می رسید. یا زمانی که در اوج فعالیتها و اقداماتش، انگلیسیها برای دستگیری او طی انتشار اعلامیههای گوناگون، جایزه های کلان معین کردند، هیچ کس حاضر نشد واسموس را به مقامات انگلیسی تحویل دهد و پنجاه هزار لیره جایزه بگیرد. (محمدحسین رکنزاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص53) اما مردم اعلامیههای انگلیسی را پاره کردند. حتی واسموس، یک برگ از اعلان را به نزد «زائرخضرخان» برد اما وی خشمناک اعلان را پاره کرد و دور انداخت و گفت: «ما بیشرف نیستیم که مهمان خود را به دست دشمن دهیم، شما دشمنِ دشمن ما هستید لذا دوست ما شمرده میشوید». (محمدحسین رکنزاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص67) به این ترتیب، دلیران تنگستانی که با عشق به دفاع از وطن، با تعصب ملی و دینی با انگلیسیها وارد جنگ شدند به پولی که برای تسلیم واسموس در نظر گرفته شده بود، نیازی نداشتند؛ زیرا خودِ خوانین، متمول بودند. به ویژه زائرخضرخان که با پول خود تجارت می کرد، تا جایی که انگلیسیها دویست صندوق چای او را در گمرک بوشهر ضبط کرده بودند. (محمدحسین رکنزاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص67) اندک اندک ایل مقتدر قشقائی و نیز برخی از سران بختیاری که به طور سنتی از طرفداران بریتانیا محسوب میشدند به آلمان تمایل یافتند. با همکاری و کمک همین نیروها بود که انگلیسیها از بوشهر بیرون رانده شدند و شیراز و مناطق مجاور فارس به تصرف قوای ملّی درآمد و منافع و اتباع انگلیسی در خطر انهدام قرار گرفتند. (دنیس رایت/نقش انگلیس در ایران/فرخی/1361/ص270) بسته بودن راه بوشهر-شیراز از تلاشهای واسموس بود که پیامدهای ناگواری نیز برای انگلیسیها به همراه آورد. اگرچه کالاهای بازرگانی انگلیسی از آن راه میگذشت، اما از حمل و نقل تجهیزات نظامی «پلیس جنوب» (S.P.R - South Persian Rifles) که «سرپرسی سایکس» آن را تشکیل داده بود و برای انگلیسیها اهمیت فوقالعاده ای داشت، جلوگیری شد. (محمدقلی مجد/انگلیس و اشغال ایران در جنگ جهانی اول/مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی/1390/ص245- 246) تصویری از فرمانده و تفنگداران پلیس جنوب (S.P.R) - 1917 میلادی واسموس یک تنه در سراسر فارس میگشت و ملاقات های سرّی با شخصیتهای صاحب نفوذ و نیز برخی سران پلیس جنوب ترتیب می داد. او گذشته از والی فارس، به سران عشایر، ژاندارمری و محافل بانفوذ شیراز مانند روحانیون و بازرگانان و دموکراتها هم امید داشت. فارس، از ولایاتی بود که دولت مرکزی در آنجا نفوذ زیادی نداشت، زیرا گذشته از ناتوانی دولت، دو ایل مهم قشقایی و خمسه قدرتهای اصلی آن ولایت بودند و بر راههای بازرگانی و ارتباطی نظارت میکردند و گمرکات را در دست داشتند، به ویژه اینکه بازرگانی انگلیسیها از راه بوشهر-شیراز بود و از مناطق قشقاییها میگذشت. کاروانهای انگلیسی بارها مورد چپاول قشقاییها قرار گرفته بودند و انگلیسیها رابطه خوبی با این ایل نداشتند و به عکس با بختیاریها که رقیب قشقاییها بودند، مناسباتشان دوستانه بود. میان صولتالدوله رئیس ایل قشقایی و قوام الملک سرکرده ایل خمسه دشمنی دیرینه ای وجود داشت. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص 210) اقدامات او چنان هیجانی در میان سواران قشقائی برپا کرد که صولتالدوله رئیس ایل نیز به تبعیت از افکار عمومی تصمیم به جنگ آشکار با انگلیسیها گرفت. (احمدعلی سپهر مورخالدوله/ایران در جنگ بزرگ 1918-1914م/بانک ملّی ایران/1336/ص82) بخشی دیگر از فعالیتهای واسموس، اخلال در صادرات نفت و متوجه ساختن بریتانیا به محور جنوب و در نتیجه تضعیف جبهه انگلیسی در بین النهرین بود که با موفقیت به اجرا درآمد. از نتایج این عملیات، سقوط کوتالعماره و شکست خفت بار انگلیس و بر جای نهادن دست کم دوازده هزار اسیر جنگی بود. (علیرضا ملائی/جنگ جهانی اول؛ آلمانها و رخنه در ساختار اجتماعی، سیاسی ایران/فصلنامه تاریخ معاصر ایران/1376/ص46) ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از زندگی و اقدامات ویلهلم واسموس و نقش او در شکست آلمان در جنگ جهانی اول خواهیم پرداخت.این بخش با عنوان «واسموس پرشیا» منتشر خواهند شد.
-
2 پسندیده شدهسلام به همه فکر کنم این بار خبرخرید های هوای ایران دارای یه مقدار قطعیت بیشتر باشه . چند تا دلیل دارم که در زیر میگم اساتید نظر بدن ممنون می شم. اول تجربه نبرد سوریه و یمن که نشون داد نبود نیروی هوای چقدر ازار دهنده است. دوم ایجاد تنش های با ترکیه که نیروی هوای خوبی داره و قبلا درگیری با اونها را خیلی ها جدی نمی دونستند ولی الان چرا یه مقداری جدی شده. سوم سردار باقری از اون دست فرمانده های هست که حرفاش به شدت قابل استناد هست. چهارم انتخاب یه خلبان هواپیمای روسی به عنوان فرمانده نیروی هوای که با هواپیماهای شرقی اشنای خوبی داره. پنجم صحبت های پراکنده برخی مسولین به ویژه رهبری در مورد نیروی هوای تراز انقلاب اسلامی. حلا واقعا اگه خبر ها درست باشه ورود این هواپیما ها و هزینه هاش آیا ضربه ای به خود کفای نیرو هوای و طرح های آن نیست ؟؟آیا بد عهدی روس ها در قضیه اس400 و میگ 29 تکرار میشه؟به نظرمن اگه این پول صرف تهیه زیر ساخت برای تولید یه هواپیمای کوچیک حتی در ابعاد اف 16 هم می شد خیلی بهتر بود.ما حتی به جی 10 ایرانی هم رازی هستیم به خدا. اساتید نظر بدن ممنون می شم...
-
2 پسندیده شدهاولین خانه پلنگ های مدرن بوندس وهر سرانجام بعد از گذراندن 2 سال از تست های تانک لئوپارد 2A7V توسط نیروی زمینی ارتش المان، اکنون در سال 2021 اولین واحد نظامی این سری از تانک ها را دریافت کردند. گردان تانک 393 با نام "Thüringer Löwe" در شهر باد فرانکن هاوزن اولین واحد در بوندس وهر است که این تانک های فوق مدرن را دریافت میکنند. این گردان بخشی از نیروی واکنش سریع ناتو را تشکیل می دهد. در مجموع طی سه سال 104 دستگاه تانک لئوپارد 2A7V به بوندس وهر تحویل خواهد شد. تانک های لئوپارد 2A7V سیستم های نظارتی دید در شب نسل سوم، قابلیت اتش بهتر و دقیق تر تا فاصله 5 کیلومتر، استفاده ار مهمات مدرنتر ، سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن، حفاظت و زره های ماژولار بیشتر (وزن تانک به 66/5 تن میرسد ) و گیریکس قوی تر مجهز است. مراسم تحویل تانک های لئوپارد 2A7Vبه گردان تانک 393
-
2 پسندیده شدهیکی از ویژگی مثبت تانک های غربی همچون لئوپارد و ابرامز در مقابل نمونه های شرقی مثل سری تی-72 قابلیت بروز رسانی با کمترین تغییرات در سیستم های داخلی هست. در حقیقت طراحان غربی قابلیت بروز رسانی در آینده را برای این تانک ها در نظر گرفته اند. تانک های غربی پیشرانه های به مراتب قوی تر دارند در نتیجه بدون مشکل در کاهش تحرک پذیری می توان افزایش وزن را در در این تانک ها اعمال کرد. به نوعی نسخه لئوپارد 2A5 و نسخه 2pl هر دو از نسخه از سری 2A4 مشتق شده اند و هر سه سری تانک از یک نوع پیشرانه بهره میبرند. با وجود اضافه شدن زره های ماژولار جدید وزن تانک 2pl (وزنی در حدود 60 تن) به مراتب سبک تر از لئوپارد 2A5 (وزنی در حدود62 تن) است. پس مشکلی از نظر تحرک پذیری در نسخه 2pl وجود ندارد چون این سری حتی سبک تر از نسخه های مدرن تر لئوپارد هست. البته حتی تانک های پیشرفته تر سری لئوپارد یعنی 2A7 با وزن 67.5 تن به مدد پیشرانه دیزیل قدرتمند MTU MB-837 Ka501 مشکلی در تحرک پذیری ندارد. پلنگ های لهستانی از راست به چپ تانک لئوپارد 2pl ، لئوپارد 2A5 و 2A4 سمت راست لئوپارد 2pl و سمت چپ 2A4 در این تصویر میتوان زره های ماژولار که به برجک اضافه شده است را مشاهده کرد لئوپارد 2A5 هم نسخه پیشرفته تر لئوپارد 2A4 مسحوب میشود. در این تصویر میتوان زره های ماژولار جدید نصب شده بر روی برجک نسخه لئوپارد 2A5 و نسخه های بالاتر را مشاهده کرد
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث معرفی پرنده های چینی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: (Shenyang J-8) Finback (نام نوعی نهنگ) نهنگ فین بک یک نیروی هوائی را تنها زمانی می توان یک نیروی کارآمد دانست که با دارا بودن هواپیماهای رهگیر و ایجاد و کسب برتری هوائی ، توان حفاظت و حراست از آسمان کشور خود را داشته باشد. در میانه دهه 1960 میلادی ، طیف متعددی از هواپیماهای دشمن ، آسمان چین را تهدید می نمودند. از جمله این تهدیدات رو به فزونی می توان به بمب افکن های استراتژیک مافوق صوت آمریکائی B-58 Hustler و جنگنده بمب افکن های F-105 Thunderchief اشاره نمود. B-58 Bomber بمب افکن های B-36 ، B-52 و B-58 آمریکائی در یک قاب F-105 در حالت فول لوود مهمات فورمیشن 24 فروندی ؛ اف - 105 ها علاوه بر خطرات حاصل از این بمب افکن ها ، آمریکائی ها ؛ پرنده جدیدی را رونمائی کرده بودند که تهدیدی بسیار جدی برای امنیت ملی چین تلقی نمود. هواپیمای جاسوسی برد بلند U-2 را می توان یکی از کابوس های نیروی هوائی چین در آن ایام دانست. در سال 1964 ، چین به ضرورت دارا بودن یک هواپیمای رهگیر که قادر به انجام عملیات در هر آب و هوائی باشد ؛ بیش از پیش وقوف یافته بود. ضرورتی که به هیچ وجه توسط جت J-7 ، که در واقع نسخه چینی MIG-21 روسی بود ، پاسخ داده نمی شد. میگ - 21 جی - 7 چینی ( نسخه میگ 21 روسی) سرانجام چینی ها با ساخت جت J-8 ، پاسخی مناسب برای تهدیدات رو به فزونی در آسمان خود یافتند. با این مقدمه ، در معرفی نوزدهمین اژدهای زرد به سراغ این رهگیر چینی رفتیم ، تا با آن بیشتر آشنا شویم. ( Shenyang J-8 ) Finback نهنگ سواحل آتلانتیک جی - 8 : جت برتری هوائی و رهگیر J-8 را باید یکی از دارائی های استراتژیک نیروی هوائی چین دانست. دارائی که محصولی اعلام یک نیاز به موقع توسط نیروی هوائی و پاسخ به موقع صنایع هوانوردی چین می باشد. چین برای ساخت این پرنده مسیر بسیار طولانی و متنوعی را پیمود. پس از اظهار تمایل به مشارکت دادن و اعلام نیاز به جلب همکاری کشورهای گوناگون ( نظیر: شوروی ، آمریکا ، فرانسه ، اسرائیل و ... ) ؛ سرانجام این متخصصان و صنعت گران هوانوردی چین بودند که توانستند تا با وجود عدم همکاری سایر کشورها ، این جت رهگیر را با تکیه بر دانش بومی خود تولید نمایند. این پرنده از نظر برخی از قابلیت های رزمی را می توان در کلاس هواپیماهائی نظیر F-4 Phantom II ، MIG-23 و SU-15 دسته بندی نمود. میگ - 23 روسی فانتوم اف - 4 سوخو - 15 روسی این هواپیما تولید سال 1980 میلادی است. در حال حاضر بیش از 300 فروند از انواع مختلف و متنوع J-8 در نیروی هوائی و هواپیمائی نیروی دریائی چین در حال خدمت و انجام وظیفه می باشند. هیچ نسخه ای از این پرنده تاکنون صادر نگردیده است. البته طبق ادعای ویکی پدیا ،تنها یک بار چینی ها برای فروش این هواپیما اقدام نمودن. در این مرحله ، چینی ها ، این هواپیما را برای خرید به ایران پیشنهاد نمودند که با استقبال سرد و بی توجهی ایران مواجه شدند. این جت رهگیر چینی ، از دو موتور توربوجت WP-13B ساخت چین بهره میگیرد. موتور WP-13B ؛ قلب تپنده J-8 http://www.military.ir/forums/topic/20949-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%87%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%DB%8C%D8%A7%D9%86-8ii/ http://www.military.ir/forums/topic/6099-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-finback-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87-j-8-ii-m-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%81-8/ ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
-
1 پسندیده شدهمقدمه - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. در آغاز جنگ بزرگ، دولت ایران توسط سفارتخانههای خود در کشورهای خارجی، بیطرفی خود را اعلام کرد و از دولتهایی که در خاک ایران نیرو/پادگان داشتند تقاضا کرد، با احترام گذاشتن به بیطرفی ایران، قسمتهای اشغالی خاک ایران را نیز را تخلیه نمایند. لیکن دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. حتی در مقاطعی ، روس های تزاری به سر کردگی ژنرال باراتف تا اصفهان تاختند، عثمانیها از مغرب تا همدان پیش تاختند و انگلیسیها از جنوب ومشرق تا قاینات شتافتند. ایران هم میدان نبرد شده بود. در این نبرد روس و انگلیس دریک طرف و دولت عثمانی ، به یاری آلمان و اتریش ، در طرف دیگر بود. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. آلمان از نظر ایرانیان [حداقل در رابطه با ایران] به روش استعمارگرانه نپرداخته بود. ایرانیان از اینکه میدیدند آلمان با روس و انگلیس، وارد جنگ شده، شادمان بودند و پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود میدانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد میشد. سیاستمداران آلمانی نیز از این مسئله استفاده کردند و فعالیتهای خود را در ایران گسترش دادند. به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. «ویلهلم لیتن» یکی از کارگزاران سیاسی آلمان که در اثنای جنگ جهانی اول در ایران فعالیت داشت میگوید: همانطور که در کشورهای بیطرف معمول است وظیفه ما عبارت بود از: فعالیت در جهت جلوگیری از سمت و سو گیری موفق کشور میزبان به سود دشمن و حد الامکان کشاندن آن کشور به اردوی متحدین خود. اما در ایران داشتن چنین عقیدهای خطا و اشتباهی آشکار بود؛ چه ملت ایران به قدری از روسیه و بریتانیا سابقه تلخ داشتند که ایرانیان، بدون هیچ تبلیغی، از بدو امر طرفدار آلمان محسوب میشدند. (خاطرات لیتن سرکنسول آلمان در تبریز در اثنای جنگ جهانی اول/ایرانشهر/1368/ص260) کارگزاران اقتصادی-سیاسی و همچنین عمال نظامی آلمان در سراسر کشور ایران مشغول فعالیت بودند. این تلاشها در سالهای نزدیک به جنگ جهانی اول، شروع و طی سالهای جنگ به طرز فزاینده ای رو به گسترش نهاد. مأموران آلمانی با تدبیرها و شیوههای خاصی جامعه ایران را بر ضد اتباع و منافع روسیه و بریتانیا به شورش واداشتند. یکی از این دیپلماتهای آلمانی که طی جنگ جهانی اول ، منشأ یک رشته تحرکات و اقدامات ضدانگلیسی در جنوب ایران بود؛ «واسموس» نام داشت. ارتباط بسیار نزدیک «رییسان تنگستانی» و «واسموس آلمانی» ، برخی تاریخ پژوهان را بر آن داشت که منشأ اصلی قیام جنوب را واسموس آلمانی بپندارند. (بهویژه نویسندگان غربی و بهطور خاص انگلیسیها) اما حقیقت این است نمایندهای که «عمل» او همراه با «علم کافی و دقیق» از وضعیت منطقه بوده، بیگمان حضورش نیز اثراتی بر مردم و دگرگونیهای جنوب داشته است. اما به راستی واسموس که بود ؟ هِر «واسموس» که بود؟ «ویلهلم واسموس» (Wilhelm wassmuss) در سال 1880 م، در ایالت هانوفر به دنیا آمد. زادگاه او شهر «اوه لندورف» (Ohlendorf) میباشد. زبانها و کشورهای خارجی برای او جذابیت خاصی داشتند. وی در دوران مدرسه لاتین ، یونانی ، عبری و ایتالیایی را آموخت. او همچنین قادر به برقراری ارتباط به زبان انگلیسی و فرانسه بود. وی پس از تحصیل در رشته های حقوق و شرق شناسی ، در اکتبر 1904 او خدمت داوطلبانه یک ساله خود را در بخش توپخانه بعنوان ملوان در لیه (آلمان) آغاز کرد. این نیرو عمدتا برای استفاده در خارج از کشور ایجاد شد. در سال 1906م، در حالی که او هنوز در خدمت سربازی بود ، به وزارت امور خارجه فدرال رفت و پرسید که آیا می توان در زمینه خدمات سفیری کار کرد و چه پیش نیازهایی برای آن وجود دارد؟ در طی مصاحبه شخصی ، به ویلهلم واسموس پیشنهاد شد که در کنسولگری در زنگبار موقعیتی را دریافت کند که وی آن را پذیرفت. در وزارت خارجه آلمان مشغول کار شد و بعد از مدتی به ماداگاسکار رفت. اولین ایستگاه خارجی او ماداگاسکار بود. البته دوران مأموریت وی در آنجا مدت زیادی به طول نیانجامید و پس از مدتی به برلین احضار و سپس در سال 1909 م، با عنوان کنسول عازم بوشهر گردید. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/وحید/1348/ص 18) باید این نکته را یادآوری کنیم که دولت آلمان در سال 1897م، یک نایب کنسولگری در بوشهر ایجاد کرده بود که خیلی زود به کنسولگری تبدیل شد و نفوذ خود را در بنادر خلیج فارس توسعه داد. واسموس، پس از یکسال از بوشهر به برلن مراجعت نمود و مجدداً راهی ماداگاسکار شد و سه سال متوالی بدون اینکه با اروپائیان رفت و آمد کند یا اوقات خود را در باشگاه ها بگذراند به مطالعه فرهنگهای ناشناخته آفریقا و صحرا و مردمی که در آن زندگی میکردند و به موازارت آن به تحصیل زبان فارسی پرداخت. در سال 1913 م، با بروز نشانههایی از وقوع یک جنگ پُر دامنه باعث گردید تا مقامات آلمانی باعجله او را به بوشهر اعزام نمایند. مأموریت واسموس شروع به زمینهسازی برای ایجاد یک شورش در ایران بود؛ زیرا در صورت وقوع جنگ با انگلستان، شورش در ایران میتوانست منافع انگلیس را با مخاطره روبرو نماید. واسموس می بایست باز به بوشهر عزیمت کند. اما این بار مستقیماً به محل مأموریت نرفت. او در شهر استانبول دستور یافت که یک جنگ نامنظم بر ضد انگلستان را سازماندهی کند. بر اساس این نقشه، وزارت خارجه آلمان با گذاشتن طلا در اختیار وی، او را پشتیبانی میکرد. این نقشه با نظر شخص قیصر ویلهلم دوم اجرا میشد و او به این نقشه بسیار علاقهمند بود. اگرچه واسموس آموزشهای جاسوسی لازم را ندیده بود؛ اما تبدیل به یکی از مؤثرترین جاسوسان جنگ جهانی اول شد. واسموس در فوریه ۱۹۱۵ به اتفاق چند نفر همراه در نقطهای واقع در نزدیکی کوتالعماره سوار بر کشتی بخار پایونیر در رودخانه دجله شدند. کشتی بخار SS Pioneer (1905) واسموس و همراهانش سپس وارد خاک ایران شدند و شروع به فعالیتهای تحریکآمیز برعلیه منافع انگلیسیها کردند. وی ابتدا عازم تهران شد تا با وزیر مختار آلمان ملاقات و از او کسب دستور کند. واسموس، در زمان توقف در تهران متوجه شد که مردم نواحی شمالی ایران با ایلات و عشایر جنوب تفاوت فراوانی دارند، زیرا مردم نقاطی که کمتر تحت نفوذ استعماری بریتانیا قرار گرفته آن اندازه از آن دولت متنفر نیستند و حتی برخی اوقات قهرمانان انگلیسی را که با حیله و تدبیر، کشور بزرگی چون هندوستان را به تصرف درآورده بودند به دیده تحسین مینگرند. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/ وحید/ 1348/ ص 19) [عجب ... انگلیسی ملعون چه نوشابه ای برای خودشون باز می کنه !!! - مهران55] انگلیسیها در ایران و کویت دارای پایگاههایی برای محافظت از هندوستان بودند و نفت آبادان و پالایشگاه مستقر در آن تأمینکننده عمده سوخت انگلستان در جنگ با آلمان بود. پس از تائید مأموریت و انجام هماهنگی های لازم با وزیر مختار ، او ابتدا وارد دزفول و سپس شوشتر شد پلیس محلی که از فعالیتهای او مطلع شده بود، تصمیم به دستگیری وی گرفت؛ اما واسموس از این قضیه مطلع شد و گریخت. واسموس در جریان فعالیتهای ضدانگلیسی خود با همراهی افراد ایل قشقایی و نیز مردم بوشهر، تنگستان و دشتستان موفق به وارد آوردن ضرباتی به نیروهای انگلستان شد و پیروزیهایی نیز به دست آورد. از اینرو، افراد تنگستان فارس را برای اجرای مقاصد خود بیشتر مناسب دید. واسموس، از چهره های مشهور آلمانی بود که بر ضد متفقین تبلیغات میکرد. کسی که به قیاس لورنس عربستان (که مأمور انگلیسی بود)، وی را «لورنس ایران» خواندهاند. وی در دوران جنگ جهانی اول سعی در تحریک و دامن زدن به مبارزات و خیزش های مردمی و ایلاتی در جنوب ایران علیه سیاست بریتانیا داشت و در تحولات جنوب نقش برجستهای ایفا نمود. واسموس در میان خوانین دشتستان - نفر سوم نشسته از راست هم زمان با جنگ جهانی اول، گرایشهای ضدانگلیسی سران محلی جنوب ایران، یا بهطور دقیقتر خانهای نواحی جنوبی آن منطقه، یعنی تنگستان و دشتی و دشتستان و سواحل جنوبی دشتی و دشتستان تشدید شده بود. گویی واسموس باتوجه به همین اوضاع بود که مرکز تنگستان، یعنی ده «اهرم» را مرکز فعالیتهای خود قرار میدهد و چهبسا، روزنامه «ندایحق» را نیز به همین دلیل در برازجان، یعنی بخشی دیگر از آن دیار چاپ میکند. واسموس ندایحق را بهمنظور تحول فکری و تقویت عواطف وطنپرستی مردم آن حدود نشر میداد. به این نکته باید توجه داشت که جاسوسان اعزامی آلمان، قبلاً طی سفرهای متعدد خود به مناطق مختلف ایران، ضمن آشنایی با اوضاع جغرافیایی از فرهنگ، اعتقادات، باورهای قومی و مذهبی شناخت کامل حاصل کرده بودند. به همین دلیل بود که آنها به آسانی توانستند خود را به هیئت مسلمانی و لباس ایرانی درآورند. «نیدرمایر» ( oskar von niedermayer ) یکی از شاخص ترین چهره های جاسوسی آلمان در ایران در این رابطه مینویسد: «با طرز تغذیه و نحوه زندگی ایرانیها از دیرباز آشنا بودم. هنگامی که زیر نظر کسی بودم درست مانند اهالی بومی وضو می گرفتم و نماز می خواندم...». (اسکارفن نیدرمایر/زیر آفتاب سوزان ایران/نشر تاریخ ایران/1363/ص 260) اسکار فون نیدرمایر ، جاسوس نام آشنای آلمانی در ایران «داگوبرت فن میکوش» در این باره مینویسد: «واسموس اغلب روزها در سفر به سر می برد، با این خان و آن خان ملاقات می کرد و گاه تا دل کوهها پیش می رفت. در یک اتاق لخت یا در یک چادر شبانی در جمع رؤسا و ریش سفیدان چمباتمه مینشست و به مذاکراتی که ساعتها به طول میانجامید تن میداد. با آنها غذا میخورد و شب را همان طور که رسم بود روی سکوئی کاهگلی که اغلب چندان تمیز هم نبود، زیر لحافی میخوابید. از ناراحتیهایی که این طرز زندگی به همراه داشت ابرو در هم نمیکشید». (داگوبرت فن میکوش/واسموس/بوشهر/1377/ص 19) و در ادامه مینویسد: «هم به زبان فارسی و هم به لهجه ساحلی [تنگستانی] به راحتی صحبت می کرد. از این هنر نیز بهره ور بود که ضمن صحبت، برای تأثیر گذاردن در مخاطب، نقل قولی مناسب از یک کتاب ذکر کند. اما همدلی و محبتی که در مخاطبهای خود ایجاد میکرد، سخت فراتر از قرب و منزلتی بود که یک نفر اروپایی می توانست با سخن گفتن به زبان محلی یا دادن چند عدد قرص یا مُسهل و برطرف کننده ناراحتیها و تسکین آلام به دست آورد». (داگوبرت فن میکوش/واسموس/بوشهر/1377/ص20) حافظه و حضور ذهن واسموس همه را به حیرت انداخته بود. او از هر مقوله سخن می گفت و به مناسبت بیتی از سعدی یا حافظ نقل میکرد. برای تهییج تفنگچیان به نبرد نیز از اوراد دینی و اذکار مذهبی گرفته تا اشعار حماسی فردوسی طوسی را از حفظ می خواند. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/وحید/1348/صص 88-91) واسموس، دارای دفتر یادداشت روزانه بود و هر آنچه که میدید یا میشنید یادداشت مینمود. وی طی سالهای مأموریت سیاسی خویش در جنوب ایران یا در ایام اقامت در تنگستان و اَهرَم، مرتباً اخبار وضعیت سیاسی، تحولات اجتماعی، پراکندگی قدرت، مخالفت خوانین با یکدیگر، نفوذ انگلیسیها در میان خوانین یا هر موضوع جالبی راجع به تنگستان را به صورت نامه، تلگراف، رمز، پیام یا گزارش به آلمان ارسال می کرد. مجموع آن اسناد سیاسی، سیمای سیاسی-اجتماعی و مبارزاتی مردم و خوانین تنگستان از سالهای قبل از جنگ جهانی اول تا روزهای پایانی آن را به خوبی روشن می سازد. اسنادی که البته پس از سقوط آلمان در سال 1945م/1336ق، توسط متفقین به غارت رفت و هر بخش از آن نصیب کشوری شد. بر اساس همین اسناد و گزارشها و یادداشتها بود که داگوبرت فن میکوش، تاریخ مبارزات و تحولات سیاسی تنگستان را در سالهای جنگ جهانی اول تدوین و منتشر کرد. (مطالعاتی در باب تنگستان/مجموعه مقالات/گلگشت/1387/ص76) واسموس، اولین آلمانی و حتی فراتر از آن اولین اروپایی بود که کوشید فرهنگ واژگان بومی و گویش و لهجه محلی تنگستان را تهیه و تنظیم کند. او خود قادر به تکلم به گویش تنگستانی و ساحلی بود و در سالهای جنگ و حتی در اوقات فراغت، واژگان بومی موجود در گویش تنگستانی و آوانویسی و معادل آلمانی آن را می نوشت و گردآوری میکرد. زمانی که در پایان جنگ جهانی اول، واسموس از تنگستان و جنوب ایران رفت، آن یادداشتها را همراه خود داشت، ولی هنگام ورود به تهران به چنگ مأموران انگلیسی افتاد و دیگر از سرنوشت آنها خبری نیست. کریستوفر سایکس به این یادداشت ها و تصرفشان توسط انگلیسیها اشاره کرده است. (کریستوفر سایکس/فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران/وحید/1348) ادامه دارد ... منبع اصلی : https://en.wikipedia.org/wiki/Wilhelm_Wassmuss سایر منابع فارسی درون متن و داخل پرانتز اشاره شده اند سایر منابع انگلیسی هم بصورت هایپر لینک داخل متن قرار گرفته اند پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در 2 پست بعدی ، به زندگی و اقدامات ویلهلم واسموس و نقش او در شکست آلمان در جنگ جهانی اول خواهیم پرداخت.این دو بخش با عناوین «لورنس تنگستان» و «واسموس پرشیا» منتشر خواهند شد. .
-
1 پسندیده شدهدر اکثر تحلیل ها این کریدور به ضرر مسکو ترسیم میشه. تنها نقش مسکو حضور پلیس نظامیش هست در این مناطق که خب امتیازی تلقی نمیشه برای روسها در مقابل چیزهایی که از دست میده و البته اون هم معلوم نیست دوامی داشته باشه در بلند مدت. منتهی الان به هر دلیلی روابط ما با روسها اصلا مثبت نیست. خصوصا بعد افشای صوت ظریف و مثلا یک فقره ادعای کارشکنی در برجام توسط روسها میبینیم نماینده روسها به کنایه مدام توییت میزنه و تلاش میکنه روسیه را مصر نشون بده در اجرای کامل برجام. (حالا ممکنه یک طعنه به اون مواضع ظریف باشه یا در واقعیت چنین هست را نمیشه قضاوت کرد) خلاصه باید با فرض موافقت کامل روسها با اقدام ارد.غان و الهام ما برنامه ریزی کنیم. حالا در کنارش سعی کنیم روسها را هم مجاب کنیم. هرچند بازی روسها پیچیدست و معلوم نیست در روابطشون با ترکیه چه اهدافی را دارند مثل مهره شطرنج جا به جا میکنند. الان مهم اقدامات خود ماست. هرچه قدر جدیت ما را بیشتر ببینند طرفها شاید تجدیدنظر کنند در اهداف فتنه گرایانشون. از طرفی به شکل فوری باید در تقویت سایر برگه های بازیمون در منطقه بکوشیم. از سوریه و عراق گرفته تا شرق و جنوب. (البته اگر به اصطلاح برخی دیپلماتهای در شرف رفتن بزارند و هرچه اسرار محرمانه و تلاش های دیپلماتیک پشت پرده است را به بهانه ی اینکه نظر شخصی من هست! - اون هم در حالیکه هنوز سر پستشون هستند و اصلا و ابدا هم نظر شخصی نیست افاضاتشون بلکه کلی اطلاعات پنهان و فعالیت های سیاسی پشت پرده است - را روی دایره نریزند )
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاردوغان طی همین سفر در کلیپی گویا با اشاره به مقام اذربایجانی که برای افتتاح یا کلنگ زنی بزرگراهی به مرز ارمنستان میرفت پرسید. به مرز ارمنستان میری؟ از اونجا هم پیشتر خواهیم رفت. (نقل به مضمون) الانم مشخصا در این سفر کاملا روشن مثلا دارند در مقام موضع ایران که اجازه تغییر مرزها را نمیدیم رسما موضع تعلق جنوب ارمنستان به خودشون را برجسته میکنند و البته اردوغان چون خوب میدونه نمیتونه با سوابق نسل کشی یک بار دیگه به ارمنستان حمله نظامی کنه جمهوری باکو را وسط انداخته و قصد داره از حماقت علیف استفاده کنه برای الحاق جنوب ارمنستان به باکو و سپس درسترسی ترکیه به شرق از طریق سرزمین های یکپارچه. اردوغان در هواپیما چند روز پیش وقتی خبرنگاری ازش پرسید که نظرت راجع به موضع ایران چیه دقیقا مثل علیف تلویحا ایران را با مردم خودش و به طور قومیتی تهدید کرد که ایران خودش میدونه چقدر ترک داره و پس عاقلانه رفتار میکنه. (جالبه ترک های ایران را اینطور برده خودشون تصور میکنند که گوش به فرمان الهام هستند لابد) خلاصه در مقابل موضع مخالف ایران گویا قرار گذاشتند با زورچپانی! و فضاسازی و سر و صدا و ساخت بزرگاره و فرودگاه لب خط مرزی ارمسنتان و ایران عنوان کنند کار تموم شده و شاید با خیانت داخل ارمنستان و پاشینیان گمان کنند کافی است تا وارد این مناطق بشند و کار تموم بشه. در مورد پاشینیان و خیانتش هم هیچ بعید نیست. دیدیم در چند روز گذشته شهردار کاپان در استان سیونیک اعلام کرد نیروهای نظامی ارمنستان استان سیونیک را تخلیه کردند هرچند پاشینیان در سر و صدایی اعلام کرد نه خبری نیست و همه چیز عادی است ولی کاملا محتمله چون سر پاشینیان معلوم نیست در اخور غرب هست یا اردوغان. نهایتا ایران باید آمادگی لحظه ای داشته باشه در مرز و در صورت پیشروی باکو در سیونیک برای دفاع از مرز کشور بلافاصله وارد جنوب این استان بشه. فکر نکنم قانون اساسی هم مخالفتی داشته باشه در شکل موقت و برای دفاع از منافع کشور وارد شدن به خاک کشوری که توسط تروریستها(تکفیریها) و دشمنش (صهیونیستها!) اشغال شده. بعدش هم بزاریم ببینیم تهدیدهای الهام و اردوغان که ایران را به تعقل و عقل سلیم فراخونده و به خاطر همین تهدید کرده نباید مقابل تغییر مرزهات و تمامیت ارضیت از خودت دفاع کنی به کجا ختم میشه. الان باید امادی در مرزها و امکانات عبور از رودخانه و پدافند و موشک های کوتاه برد در کمال اطمینان باشند. خود امادگی بازدارندگی ایجاد میکنه. پ ن: تناقض های اردوغان البته دیگه تکراری است. به خاطر منافع ادعایی کوشرش حداقل دو کشور را اشغال کرده و در برابر منافع طبیعی و اولیه ایران، انتظار داره ایران همش را به حکومت باکو ببخشه چون فکر میکنه زورش زیاده.
-
1 پسندیده شدهآب که سر بالا بره قورباغه ابو عطا میخونه تو شهر خلوت قورباغه هفت تیر کش میشه ما ضعیف عمل کردیم در اقتصاد وفساد در مسائل اقتصادی کشور بیداد میکنه ارتباط حکومت با مردم ضعیف شده خصوصا بعد حوادث آبان 98 اینا باعث شده علی اف و اردوغان فکر کنن شهر خلوت شده و حالا هوس هفت تیر کشی به سرشون زده البته اینا بیشتر رجز خونی دوتا پهلوان سرمست از پیروزی در نبرد دوم قره باغ هستش واگرنه خودشونم میدونن بسیاری از شهدا و فرماندهان دفاع مقدس از اقوام ترک و آذری بودند و اگه الانم پاش بیوفته ممکنه به ناگهان سیل رود ارس(آراز)هر دو دیکتاتور رو باخودش ببره حالا بماندکه دست ایرانم نمک نداره همین اردوغان اگه ایران در کودتاپشتش در نمی اومد الان داشتن سر قبرش براش آهنگ بلالوم میخوندن نهایتش یا در جنگ ارتساخ با کمی کمک به ارمنستان شاید الان نتیجه جنگ این نبود متاسفانه اردوغان و علیف الان عقیده دارند ایران شیر زخمی که رو زمین افتاده پس هر از گاهی میان یه لگد میزنن ببینن هنوز جون داره یا نه به امید روزی که ققنوس اریایی بازهم از زیر خاکستر بلند بشه
-
1 پسندیده شدهمنتخب دهمین رزمایش اقتدار هوایی فداییان حریم ولایت نهاجا ۱۴۰۰
-
1 پسندیده شدهبسم ا... هشدار : این یک پیش بینی محتمل نیست ، تنها یک ارزیابی از نحوه واکنش به تحریکات جمهوری باکو ، بدون توسل به خشونت همه جانبه ، براساس تجربیات گذشته است . جنگ ترکیبی( Hybrid warfare ) و مردان سبز کوچک !!!! از ژانویه 2014 ، سیر تحولات اوکراین در جهت همکاری بیشتر با غرب شدت بیشتری بخود گرفت ، هر چند روندی که با امضاء امضای توافق همکاری (AA) و منطقه آزاد تجاری کامل و جامع ( DCFTA) میان اوکراین با اتحادیه اروپا ، توسط روسیه در 2013 ناکام گذاشته شد ، اما اوکراین بعنوان " خارج نزدیک روسیه " بسرعت بسمت غرب تمایل پیدا می نمود . روسها برای اعمال نظرات خود در این کشور ، ابتدا با تحریک مخالفان پیوستن کامل اوکراین به اتحادیه اروپا ( مشهور به شورش یورومیدن/ اصطلاحی است که به موج اعتراضات و ناآرامیهای مردمی در اوکراین طلاق میشود که آغازگر آنها تظاهرات مردمی شب ۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۳ در کیف به منظور تحقق اتحاد و یکپارچگی بیشتر با اتحادیه اروپا، بود ) موجبات فریب حاکمیت اوکراین را فراهم آورده ، سپس با اجرای یک رزمایش 150 هزار نفری در در نواحی غربی و مرکزی ، تمامی نگاه ها را بسوی این رویداد جلب نموده تا چشمان رصدگر از وقایعی که در کریمه در حال برنامه ریزی بود ، دورشود . در همین اثنا نیروهای ویژه ارتش روسیه بدون پوشش های استاندارد خود ، تمامی نهادهای کلیدی دولت مستقر در کریمه را متصرف شده که این نیروها ، بعدها به "مردان سبز کوچک" مشهور شدند . حال سئوال اینجاست ، ضربه به جمهوری باکو (یا بعبارت بهتر، استاندار دولت عبری در قفقاز جنوبی ) در پاسخ به تحریکات ادامه دار صورت گرفته توسط این استانداری ، بدون توسل به خشونت همه جانبه ، امکان پذیر است ؟؟!!! پی نوشت : این تحلیل صرفاً برای میلیتاری نوشته شده و بازنشر آن با ذکر نام انجمن میلیتاری می بایست صورت گیرد
-
1 پسندیده شدهیک رادار پسیو ماک آپ یک موشک ماک آپ رادار چشم عقاب اگر قرار باشد رقیبی برای این سامانه ناشناخته ایرانی باشد شاید باید در کنار سامانه هایی نظیر "هیسار ترکیه" و "اومخونتو افریقای جنوبی" و "فلاخن داود رژیم حرامی صهیونیستی"، سامانه "باراک" را نیز مد نظر قرار بدهیم .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاین سامانه یاد آور سامانه اوموخنتو ساخت آفریقای جنوبی است که چندی پیش گزارش هایی از علاقه مندی نیروی دریایی ایران برای خرید آن مطرح شده بود. این سامانه پدافندی در نسخه بلاک ۲ حتی در برد ۳۰ کیلومتر نیز میتواند درگیر شود. علاوه بر کاربرد ایده ال زمینی و توانایی های شلیک انبوه میتواند بهترین گزینه برای مجهز کردن ناوگان فعلی و اینده ما هم باشه اونم با تغییر بسیار جزعی! همین ورتیکال بودن چند ثانیه کلیدی رو برای ما میخره. رادار هم بنظر با چرخش ۳۶۰ درجه و چندی وجهی! عملا در عملکرد جزیره ای هم این سامانه رو بسیار امیدوار کننده میکنه. فقط انبوه سامانه های برد کوتاه در حال ساخت یکم نگران کنندست. از انجا که هم سامانه مجید سامانه خوبی و هم ۹ دی و حالا هم این سامانه !!
-
1 پسندیده شدهرزمایش مشترک تخصصی پدافند هوایی مدافعان آسمان ولایت ۱۴۰۰ - بخش دوم
-
1 پسندیده شدهرزمایش مشترک تخصصی پدافند هوایی مدافعان آسمان ولایت ۱۴۰۰ https://www.aparat.com/v/KDUM7
-
1 پسندیده شدهچند نکته 1-متاسفانه کشور ما در بیست سال اخیر سیاست بسیار ضعیف و مساحمه گری در منطقه قفقاز داشته است. برای بنده کاملا مشخص نیست عامل این ضعف برخورد با کشور درجه 3 مانند باکو که زمانی یک ایالت دورافتاده ما بوده، چیست. کشوری که در کتب درسی خود کشوری از خاک ما را جزو خود می داند، به اسراییل پایگاه می دهد و ما به صورت نامحدود به ان اجازه دسترسی جاده ای داده و ان را کشور دوست و برادر خطاب می کنیم. 2- این سیاست ظاهرا در حال تغییر است یعنی نگاه مساحمه و به نوعی متاسفانه زبونی دارد به نگاه درست، یعنی نگاه از بالا به پایین و ادبیات در مواقع لازم تهدیدآمیز تبدیل می شود. مانور صورت گرفته در این راستا بود. یعنی شاید واقعا نیاز به انتقال این حجم از تجهیزات نبود ولی ظاهرا مسولین تصیم دارند بلاخره این بچه پررو که طول تاریخ کشورش به عنوان یک کشور مستقل اندازه درخت خرمالوی خانه ما است را سر جایش بنشانند. و ادبیات دوستانه و ضعیف را را به ادبیات قدرت تغییر دهد. طرف مقابل کاملا متوجه تغییر سیاست ما شده است. دارد سعی می کند با درشت گویی فضای قبلی تغییر نکند. 3-تغییر سیاست ما از مساحمه به قدرت و تحمیل درخواست های کشور ما به طرف مقابل باعث شکست احساس ها و تفکرات توهمی پانترکیسم که ما ترکان میتوانیم هر کاری بکنیم و .. می شود. 4- طرف مقابل در رابطه با گرایش های جدایی طلبی و پانترکیسم در هموطنان اذری ما دچار اشتباه محاسبه شده است تا جایی که علی اف فاسد از جانب اذری های جهان گزافه گویی می کند. 5- در چند روز گذشته شایعه ورود چند اف 35 به باکو شنیده شد که ظاهرا اشتباه بود . اگر چنین اشتباهی را باکو انجام داد، بعد از چند اخطار از کانال مستقیم و کانال روس ها، به نظر من نباید در شلیک چند موشک شک کرد. این اقدام باعث شکست کامل غرور پانتکریسم و تبدیل وضعیت ما از طرف خنثی به طرف قدرتمند در قفقاز خواهد شد و از دیدگاه عرف جهانی نیز قابل توجیه است زیرا کشورها نمی توانند کشور خود را به پایگاهی برای تهدید کشور ثالث علیه همسایه تبدیل کنند. خود اسراییل با همین استدلال بارها به سوریه حمله کرده و از نظر جهانی نیز اقدامش مورد پذیزش بوده. 6- باکو توانایی پاسخ نظامی ندارد. نصف خاک این کشور در تیررس راکت های سری فجر هستند حالا موشک های بالستیک بماند. می توان اگر بهانه لازم را به ما دارد یا شلیک دو یا 3 موشک ادبش کرد 7- ترکیه هیچ وقت برای حمایت از باکو وارد درگیری با ما نمی شود. فکر نکنم برد اف 16 های ترکیه تا زنجان هم برسد ولی ماتوانایی زدن موشک به خود استانبول و انکارا را داریم. ترکیه کشوری است که با ایجاد امنیت باعث رشد توریست و سرمایه گذاری در کشورش شده. یک موشک می تواند کارش را خراب کند. ترکیه هیچ وقت چنین ریسکی نمی کند. گفته شده با همین تهدید امارات از اعتلاف عربستان علیه یمن کنار کشید. این گونه کشورها از این نظر اسیب پذیر هستند 8-باید مرتب تکرار شود که هدف ما رژیم صهیونیستی است تا اقدامات ما باعث رنجش شیعیان آذری نگردد.
-
1 پسندیده شدهتحلیل گر سیاسی: تهران به خوبی می داند که پاشینیان کيست _ گاگیک هامباریان تحلیل گر سیاسی ارمنی در یادداشتی به اتفاقات هفته گذشته ارمنستان و حضور نظامی ایران در مرزهای شمالی پرداخته و می نویسد: «نيکول پاشینیان در ديدار با ارامنه ليتوانی اظهار داشت که ارمنستان هرگز در توطئه عليه ايران دخيل نخواهد بود ... می خواهم به اطلاع پاشینیان برسانم که در تهران به حرف اعتقادی ندارند، بلکه به عمل اعتقاد دارند ... پاشینیان و دولتش که 3 سال پيش در ارمنستان به قدرت رسيدند، آشکارا سیاست های ضد ايرانی اتخاذ کرده اند. کدام يک از اعضای دولت وی طرفدار ایران است؟ وابستگان بنیاد سوروس؟ پاشینیان چند بار در روزنامه اش از ايران نام برده است؟ _ هايک کونجوریان، از اعضای ائتلاف «قدم من» (تيم پاشينيان) که ايران را از تريبون مجلس ملی به عنوان کشوری مستبد خطاب کرده بود، اکنون پست رهبر فراکسيون «قدم من» در پارلمان ارمنستان را بر عهده دارد بسياری از اعضای «قدم من» که توسط سازمان های مردم نهاد غربی،تغذیه شده اند اکنون مقامات عالی رتبه ای هستند ... جالب است که پاشینیان فکر می کند که در تهران، در مورد توهمات ضدايرانی آنها اطلاعی ندارند و اکنون او با طرز فکر کودکانه ای به تهران پيام های دوستی می فرستد ... _ در ايران به خوبی می دانند که وضع موجود در منطقه درگيری آرتساخ پس از سال 1994، که به نفع ايران نيز بود، توسط پاشینیان شکسته شده است، در ايران، به خوبی می دانند که مناطق جنوبی آرتساخ،از جمله منطقه هادروت، بیدلیل به آذربايجان واگذار شده و اکنون به کانونی ضد ایرانی تبدیل شده است... تصادفی نيست که در واراندا (فيزولی) و کُوساکان (زنگلان)، جايی که تقريباً هيچ زيرساختی وجود ندارد، آذری ها به سرعت در حال ساخت فرودگاه هايی هستند که به پايگاه های جنگ برنامه ريزی شده عليه تهران تبديل خواهند شد ... _ در ايران،آنها به خوبی می دانند که به دليل شکست ارمنيان، باکو و آنکارا در شمال غربی ايران فعال خواهند شد، جايی که حدود 10-25 ميليون آذری (بر اساس منابع مختلف) زندگی می کنند که در ميان آنها نيروهای گريز از مرکز و ضد ايرانی وجود دارند، که برای مقامات ايرانی دردسرساز است. _ ناگفته نماند راه اندازی به اصطلاح «کريدور مغری» نیز معضل دیگری برای ایران است... تهران به خوبی پاشینیان را می شناسد و از «ايران دوستی» او قدردانی نخواهد شد ... منبع: https://www.yerkir.am/news/view/249576.html
-
1 پسندیده شدهرهبری سخنرانی خوبی در مورد تفکرات این مفلوک ها داشتند چیزی که به این ها امید و جرات دشمنی با ایران را میده این هست که ترکیه و اسرائیل یا شاید پاکستان متحد و دوست ما هستند و می ایند از ما محافظت میکنند. برای همین دارند جفتک پراکنی میکنند. خبر ندارند که پاکستان دنبال دشمنی با ایرلن نیست،. اسرائیل با غزه و حزب الله اونقدر سرش گرم هست که جرات حمله به ایران را نداره چه برسه به حمایت از این بد بختها فقط می ماند ترکیه که اون هم خوب خبر داره که درگیری مستقیم با ایران ضربات سنگین اقتصادی و نظامی برایش خواهد داشت.
-
1 پسندیده شدهتاکید علنی مقامات باکو بر سرکوب دینداران جمهوری آذربایجان به بهانه ایران گرا بودن واحد احمدوف، از اعضای سرشناس هیات حاکمه جمهوری آذربایجان و عضو کمیسیون اقتصاد و صنایع مجلس جمهوری آذربایجان بر سرکوب دینداران جمهوری آذربایجان به بهانه "ایران پرست بودن" این قشر از مردم این کشور تاکید کرد. واحد احمدوف در گفتگو با "ینی مساوات"، ارگان غیررسمی ریاست جمهوری آذربایجان، در خصوص تغییر سیاست باکو در قبال ایران از این پس، گفت: « به نظر من قاطعیت مشخصی وجود خواهد داشت. درباره حملات ایران به آذربایجان نیز، احتمال وقوع جنگ امکان پذیر نیست. ایران به این سمت نمی رود. حتی اگر خیلی مبالغه هم بکنند، ایران چندان قدرتی زیادی هم ندارد. متحدان جمهوری آذربایجان به قدر کافی قدرتمند هستند. اما، ممکن است تهدیدات مشخصی وجود داشته باشد. ما در داخل باید کارهای خیلی جدی انجام بدهیم. در داخل نیروهای "ایران پرست" وجود دارند که یواش یواش آنها را پاکسازی می کنیم!! افرادی وجود دارند که صاحب منصب هم هستند. اگر توجه کنید، فعالیت مسجد متعلق به رایزنی فرهنگی ایران (حسینیه اهل بیت علیه السلام در باکو) متوقف شد. این اقدام کاملا درست بود. مگر چه نیازی به فعالیت آن مسجد در اینجا وجود داشت؟ مسایل دیگری هم وجود دارند که بی تردید رییس جمهوری مان آنها را بطور مثبت حل خواهد کرد. هیچ کس نمی تواند با ما با زبان تهدید سخن بگوید. ایران فکر می کرد که تمامی اطراف خداآفرین متعلق به اوست و دائم در اختیار او خواهد بود. اما، فراموش کرده بود که مرزهای جمهوری آذربایجان هم وجود دارد که با قوانین بین المللی به رسمیت شناخته شده اند.» این عضو هیات حاکمه جمهوری آذربایجان همچنین زبان به تهدید مبنی بر تحریک قومی آذری زبانان ایران گشود و افزود : « در کل، ایران مخاطره بزرگی می کند. فراموش می کند که در داخل 40 میلیون ترک وجود دارد. در همین اواخر ، آذربایجانی ها در ایران به پاخاسته و تجمعات برگزار کرده اند. فراموش نکنند که اگر اتفاقی علیه آذربایجان بیفتد، هم نژادانمان در ایران همگی به پا خواهند خاست! این را هم فراموش نکنند که در کل دنیا، ( ایران) منزوی شده و این سیاست ، موفقیتی برایش ندارد.» گفتنی است اخیرا رهبر معظم انقلاب اسلامی به برخی کشورهای همسایه یادآوری کردند که اتکاء به نیروهای بیگانه نمی تواند امنیت تامین کند. اما، مقامات باکو در رفتاری کودکانه و با عنادورزی و لجاجت، اتکاء به اسراییل و ترکیه را بیش از پیش مورد تاکید قرار می دهند و ایران را با اشاره به قدرتمند بودن اسراییل و ترکیه به عنوان متحدان جمهوری آذربایجان تهدید می کنند! منبع : https://musavat.com/news/daxildeki-iranperest-quvveleri-yavas-yavas-temizlemeliyik-sensasion-musahibe_835417.html ترجمه توسط کانال مطالعات جمهوری آذربایجان
-
1 پسندیده شدهبسم ا.... 6مهر 1400 حمله هوایی روسیه به مقر نیروهای ویژه فرقه (لشگر )حمزه درحومه شهر عفرین و نزدیکی شهرکهای نبل الزهرا جنگندهای روسی مجهز به بمب های سنگر شکن مقر نیروهای ویژه یگان حمزه در مدرسه روستای براد در حومه عفرین را مورد هدف قرار داده که نزدیک 20 تن از اعضای این گروه کشته شدن شدن بهانه این حمله واکشن به شلیک موشک تاو به سمت نیروهای سوری از این روستای بوده است اما در واقع یگان حمزه در بین گروه های سوری شناخته شده وقدیمی تقریبا بیشترین رابطه را با ارتش وسازمان اطلاعات ترکیه دارد و نوعی بازوی نیابتی ترکیه محسوب میشود وسابقه حضور در درگیری لیبی وقره باغ را نیز دارد ودهها تن از اعضایی این گروه در این دو کشور به هلاکت رسیده اند . سابقه لشگر حمزه به سال 2013 بر میگرد از سال 2013 تا 2016 تحت نام تیپ خودخوانده حمزه مشغول به نبرد شد ودر 2016 در شمال حلب با پشتیبانی مستقیم آمریکا وترکیه جهت مبارزه با داعش تجهیز وبه کار گرفته شد در این سال با بهم پیوستن چند گروه لشگر خود خوانده حمزه را تشکیل داده که نزدیک به 2000 عضو دارد تقریبا یک ماه پیش این یگان به همراه گروههای دیگر تحت حمایت ترکیه تحت نام جیش وطنی سوری و فرماندهی واحد با هم متحده شدن روسها با توجه به نزدیک شدن گروههای تروریستی تندرو به خطوط تماس حتی در عفرین وشمال رقه و همچنین علاقه به مشخص شدن وضعیت ادلب نزدیک سه هفته است که حملات هوایی خود را بروی مناطق تحت کنترل مسلحین تشدید کرده است برخی از این مناطق برای اولین از سال 2020 مورد هدف قرار گرفته و این نشان از تلاش روسها برای تغییر شرایط دارد همچنین برخی از واحدهای ارتش در حال استقرار در مناطق نزدیک به ادلب هستن چند ساعت قبل از این حمله هم چهار فرد مسلح در لاذقیه در حمله هوایی روسها کشته شدن حمله روسها به وسیله پهپادهای انتحاری خود به یک خودرو درحومه ادلب روسها تا کنون از دو نوع پهپاد انتحاری ساخت صنایع کلاشنیکوف در سوریه استفاده کرده اند همچنین روسها اخیرآ تصاویری از بکار گیری سری جدید پهپادی zala مجهز به دوربین با کیفیت بالا را در سوریه منتشر کردن نکته جالب این پهپادها با وجود ابعاد کم اما تا ارتفاع 5 هزار متر ی صعود کنند روسها با توجه به ضعیف خود در بخش پهپادی بشدت در تلاش هستن این عقب ماندگی را جبران کنند پهپادهای اورلان در حال حاضر ستون فقرات پهپادی روسیه را تشکیل میدهند با وجود برد و مداومت پرواز مناسب این پهپاد اما در سوریه نزدیک به 23 فروند از این پهپادها از دست رفته که عموما شامل نقص فنی بوده همچنین کیفیت تصاویر ارسالی این پهپاد افتضاح است دو پهپاد اورلان سقوط کرده در سوریه و همچنین تلاش ناکام مسلحین برای سرنگون کردن یک اورلان به وسیله دوش پرتاب روسها در بخش انتحاری و پهپادهای کوچک در حال تجهیز به پهپادهای ساخت کلاشنیکوف بوده همچنین پهپاد روسی اسرائیلی فورپست خود را به دو بمب هدایت شونده کاب20 مجهز کرده اند پهپاد اوریون 1 هم که به تازگی در سوریه مستقر شده توانایی حمل طیف گسترده ایی از بمبها و موشکهای را دارد پهپادها هجومی شناسایی سنگین وزن اوریون 2 - کورم- آلتیوس و اوختنیک هم در نوبت ساخت و تحویل دهی هستند
-
1 پسندیده شدهبا سلام خُرناس بچّه اژدها پرنده رزمی / آموزشی JL-9 ، ملبس به استتار صحرایی آماده شرکت در نمایشگاه هوایی ژوهای 2016 جنگنده آموزشی/ رزمی دو سرنشینه گویژو JL-9 ، درحالی که به به رنگ استتار صحرایی درآمده است ،آماده شرکت در یازدهمین دوره نمایشگاه بین المللی هوا-فضای چین در ژوهای می شود . این پرنده که بعنوان یک جت دوسرنشینه آموزشی با ماموریت ثانویه پشتیبانی نزدیک زمینی سبک بشمار می رود توسط شرکت هواپیماسازی گویژو چین توسعه یافته است . براساس اطلاعات منتشر شده ، این جت رزمی پیشرفته ، طبق برنامه ریزی قبلی ، جانشین جت آموزشی JJ-7 خواهد گردید ، با این وصف بسیاری از ویژگی های پروازی آن ، شبیه به سلف خود است ، اما این جت جدید ، به اویونیک پیشرفته و یک پیشرانه بروزرسانی شده مجهز شده و نیروی هوایی چین ، به احتمال زیاد از این پرنده برای آموزش نسل جدید خلبان نیروی هوایی ،پس از ورود بخدمت گسترده جنگنده های نسل چهارم این نیرو ، نظیر J-10 و SU-27 بهره برداری خواهد نمود . JJ-7 لازم به ذکر است که در تاریخ هوانوردی معاصر چین ، JL-9 ، کوتاه ترین دوره زمانی طراحی تا تولید را بخود اختصاص داده است ، چرا که نخستین پرواز آن ، تنها دو سال پس از آغاز برنامه صورت پذیرفت . در همین راستا ، پرواز های آموزشی این پرنده در نیروی هوایی ارتش خلق چین ، از 18 اکتبر 2015 آغاز شده و همچنان ادامه دارد . یازدهمین نمایشگاه حمل و نقل هوایی و هوا- فضای چین ، در محل برگزاری نمایشگاه دائمی جهانی واقع در ژوهای از یکم تا ششم نوامبر 2016 برگزار خواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
