برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      47

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. majid363

    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      956


  3. arminheidari

    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      7,136


  4. mehdipersian

    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      3,146



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 8 بهمن 1400 در پست ها

  1. 1 پسندیده شده
    بخش چهارم : با این وصف ، در این مرحله می بایست ، ماهیت وقوع چنین شرایطی را در زمان بحران (جنگ) در مجتمع های موشکی زیرزمینی در صدر توجه ها قرار داد . بدین معنی که تنها هدف اعزام جتهای نیروی هوایی و شلیک مهمات سنگین سنگرشکن نابودی ذخیره و همچنین زرادخانه موشکهای بالستیک خودی است که در این وضعیت برای مهاجم یک معضل جدی بوجود خواهد آمد ، بدین صورت که برای رسیدن به برد مناسب ، نیروی حمله ور باید در شبکه یکپارچه دفاع هوایی مدافع دالانی امن ایجاد کنند و این دالان آنقدر می بایست امن باشد که امکان عبور پیکربندی حامل این مهمات و رسیدن به نقطه مناسب و رها نمودن مهمات مورد نظر فراهم گردد. حال این واقعیتها در خصوص توان بالستیک نیروهای مسلح ایران قابل بررسی است : 1- برد موشکهای بالستیک ایران به شهرهای موشکی امکان می دهد تا در اعماق مناطق مرکزی این کشور استقرار پیدا کنند. 2- بردی که نیروی هوایی مهاجم می بایست با امنیت کامل و بدون ازدست رفتن دارایی های حامل مهمات سنگین به این موقعیتها حمله کند ، به صدها کیلومتر می رسد که درصورت برخورد با بخشی از زنجیره دفاع هوایی زمین پایه ، اجرای مانورهای پرهیز از روبرو شدن با این شبکه ، در اغلب موارد با از دست رفتن هدف اصلی مساوی به نظر می رسد . 3- بحرانی بودن وضعیت درزمان برخورد دوطرف ، اجازه طراحی و اجرای عملیات سرکوب دفاع هوایی و از میان بردن شبکه دفاع هوایی را به مهاجمان نخواهد داد . 4- صنعت دفاعی ایران ، سالهاست بر روی فناوری سامانه های دفاع هوایی در بردها و قابلیتهای مختلف مشغول کار است و علاوه بر آن خریدهای قابل ذکری نیز صورت گرفته است ، در نتیجه این امکان به شبکه فوق داده شده تا هواگردهای با سطح مقطع راداری پایین را که توسط مهاجم برای حمله به اهداف با ارزش نظامی بالا استفاده می کنند را کشف و با آن درگیر شود . 5- در صورت وقوع یک جنگ ، وظیفه نخست شبکه دفاع هوایی ایران ، ایجاد لایه های چندگانه برای یک هدف با ارزش نظامی بالا است که دفاع ازآن به مراتب ، راحت تر از اهداف پراکنده به نظر می رسد . در این سناریوی درگیری ، هر اندازه تعداد موشکهای کروز مادن صوت شلیک شده ، زیاد باشد ، احتمالا تحت تاثیر این لایه های چندگانه قرار خواهد گرفت . قاعده دوم این است ، هر تاکتیکی ، ضد تاکتیک مخصوص به خود را خواهد داشت ! شهرهای موشکی زیرآتش ! حداکثر اندازه ای که گالری میلیتاری اجازه میداد برای این داده نما استفاده شد.. برای مطالعه روی آن کلیک کنید امروزه ، یکی از مسیرهای غلبه بر انتقال دارایی های رزمی به اعماق زمین ، کاربرد سلاح های هسته ای است که این امر برای مجتمع های موشکی زیرزمینی ایران نیز با توسعه کلاهک های هسته ای تاکتیکی در سالهای اخیر ، مصداق خواهد داشت . در واقع امر ، شلیک کلاهک های هسته ای برای از میان بردن چنین پایگاه هایی در آینده شامل کاربرد ترکیبی کلاهکهای نافذ مافوق صوت با کلاهک متعارف یا هسته ای است که عمدتا با موشکهای بالستیک به نقطه هدف ارسال می شوند . با این وصف ، سازندهای سخت گرانیتی قابلیت مقاومت در برابر ضربه حاصله از برخورد یک موشک بالستیک با کلاهک گرما – هسته ای 300 کیلوتنی را خواهند داشت ( با خطای دایره ای 100 متر ) که دراین صورت : 1-در عمق 300 متری ، با الزام وجود تثبیت کننده های محاط بر محور اصلی تونل و استفاده از صفحات مشبک که چنین سازه ای برای تونل های ذخیره موشک و مسیرهای دسترسی به انبارهای ذخیره بطور معمول وجود خواهد داشت . 2-در عمق 100 متری درصورت استفاده از آسترهای بتونی چند لایه که این سازه برای بخش های حیاتی نزدیک به مسیرهای ورودی ، انبار های ذخیره تجهیزات و محل استقرار پرسنل معمول است . 3-در عمق 50-30 متر درصورت وجود سازه های بتونی با کارایی بالا برای مسیرهای دسترسی به بخش های اصلی تونل تا درصورت برخورد مهمات فوق الذکر ، از ریزش های شدید و تبدیل شده سازه به قطعات درهم شکسته و قلوه سنگ جلوگیری بعمل آمده و میسر برای عبور باز بماند . بطور معمول ، مبادی ورودی تونل هایی که بدین صورت طراحی می شوند ، روباره های گرانیتی با ضخامت بین 30 تا 50 متر را به نمایش می گذارند که در چنین حملاتی بشدت آسیب پذیر خواهند بود و بطور معمول زمان بسیار زیادی برای آوار برداری و باز کردن مسیر نیاز دارد ، در حالی که وارد شدن ضربات متعدد در بازه زمانی حملات می تواند بطور دائم شهرهای موشکی را از حیز انتفاع خارج سازد . در مجموع ، ضمن توجه به این مساله که زرادخانه موشکی حتی با وجود کاربرد سلاح های هسته ای ، از میان نمی رود ، اما درصورتی که برنامه ریزان حریف ، قصد خارج کردن این گزینه را از صحنه نبرد داشته باشند ، این امکان برای آنها وجود خواهد داشت . مجموعه مرکز فرماندهی پدافند هوایی آمریکای شمالی و کانادا ( نوراد ) در کوهستان شاین نکات بسیار جالبی در خصوص این تصاویر وجود دارد که میشود ساعتها در مورد آن بحث نمود قاعده سوم ، چرخه تاکتیک – ضدتاکتیک ، هیچ گاه متوقف نمیشود ! شهرهای موشکی مقاوم سازی شده در برابر حملات هسته ای علیرغم آسیب پذیری هایی نامبرده شده در بخش قبلی ، شهرهای موشکی مقاوم سازی شده در برابر حملات هسته ای که می توانند حتی درصورت کاربرد تسلیحات اتمی ، به عملیات پرتاب ادامه دهند ، عمدتاً از نوع پناهگاه های با ورودی / دالان عمودی / شیبدار ( cavern shaft type) بشمارمی روند . این نوع پناهگاه ها ، نیازبه فضای ورودی یا دهانه ای به اندازه کافی بزرگ برای ورود و خروج پرتابگرهای متحرک ندارند و به جای آن ، موشکها ، از داخل کوه یا بواسطه ایجاد یک منفذ عمودی با اندازه های مشخص قابلیت شلیک بسمت هدف را خواهند داشت . درواقع امر ، تا زمانی که این مجرای عمودی سالم بماند ، عملیات پرتاب ادامه خواهد داشت ، در حالی ماهیت طراحی چنین سازه ای بدان اجازه میدهد تا از چندین حمله هسته ای در مقیاس های متفاوت ( نظیر حامل های ترایدنت-2) جان سالم به در برد . از آنجایی که نیروهای مسلح ایران ، در حال حاضر ، فاقد سکوهای گران قمیتی نظیر زیردریایی های هسته ای حامل موشک بالستیک ( SSBN) است ، این احتمال وجود خواهد داشت که منابع لازم را برای توسعه چنین روشی ( توسعه پناهگاه های با ورودی شیبدار/ عمودی ) که بسیار گران قیمت نیز می باشند ، متمرکز نماید . درواقع ، ارتش ایالات متحده ، با معرفی سامانه های بالستیک ام –ایکس بعنوان پایه گذار اصلی چنین سازه هایی بشمارمی رود که بلحاظ ماهیت سخت سازی شده اش ، یکی از مهمترین ها ودر عین حال گران قیمت ترین آنها محسوب می گردد . بنابراین ، با توجه به ماهیت تهدید ، احتمالا تنها ایران و کره شمالی از مفهوم مجموعه پناهگاه های با سازه ورودی شیبدار/عمودی استفاده می کنند . اما باید گفت که جنس سنگ های روباره ای توپوگرافی ایران بدلیل عمق به نسبت کم محور عمودی ، احتمالا مقاومت کمتری در برابر موج حاصله از انفجار را خواهند داشت ، در حالی که تحلیل نمونه های به نمایش درآمده توسط ایران نشان می دهد که در هردور ، تنها یک موشک شلیک می شود که این بر خلاف روند محتمل دریک جنگ که نیازمند شلیک همزمان تعداد قابل ملاحضه ای موشک است ، بشمارمی رود . با این حال ، ایران در اوایل نوامبر 2020 ، مفهوم جدیدی از نحوه بارگیری و شلیک موشکهای بالستیک خود را رونمایی نمود که در رسانه ها به "تیربارموشکی " مشهور شد . مکانیزمی که در رسانه های ایران رصد گردید ، یک واگن ریلی با نیروی متحرکه برقی بود که 5 تیر موشک بالستیک سوخت مایع آماده پرتاب را با یک سامانه نیمه خودکار ، برای شلیک به جایگاه مربوطه حمل می نمود. به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، مکانیزم رصد شده ، به نوعی یک سامانه بارگیری و شلیک چرخ و فلکی چندگانه محسوب می شد که امکان بارگذاری موشکهای بصورت موازی را فراهم می آورد ، هر چند تصاویر منتشره از سوی نیروی هوا- فضای سپاه هرگز مسیر انتقال موشکها و جایگاه پرتاب آنها را نشان نداد . ولی از روی تصاویر منتشره می توان چنین تحلیل نمود که روش پرتاب بصورت ترکیبی و براساس مفهوم سازه طراحی شده برای این مجتمع ها است که احتمالا از یک محور عمودی با عمق بیشتر از 100 متر بهره می برد . اما ، به نظر می رسد که بدلیل محدودیت در منابع تخصیص داده شده ، ایران از یک سازه بسیار ساده تر ، کمتر پیچیده استفاده نموده تا حداقل الزام مقاومت در برابر حملات هسته ای را رعایت کرده باشد . این مفهوم ، احتمالاً کاراکترهای ذیل را به نمایش می گذارد: 1- یک تونل عمودی مرتبط با هوای آزاد و به قدر کافی عمیق تا بخش های اصلی در معرض فشار بیش از اندازه ناشی از انفجار هسته ای و حرارت ساطع شده از آن قرار نگیرد . 2- این تونل به اندازه کافی کوچک خواهد بود که خطر ناشی از برخورد مستقیم کلاهکهای هسته ای برای آن بشدت کاهش پیدا کند . 3- این تونل به اندازه ای عمیق خواهد بود که برای مهاجم برای حمله به درون سازه ، یعنی جایی که مجموعه ریل ها و مسیر ورودی تونل در آن قرار دارد ، می بایست از سلاح هایی با زاویه برخورد بسیار تند استفاده نماید . 4- کل سازه مجموعه در اعماق دره ها ، جایی که مسیر سلاح های پرتاب شده با هدف انهدام آن ، بدلیل وجود موانع طبیعی ، بسیار پیچیده شده و وضعیت مناسبی برای منحرف نمودن قدرت و شدت انفجار فراهم می گردد. با توجه به این فرضیات اولیه ، تونل پرتاب چندگانه در یک توپوگرافی با ماهیت سنگ گرانیت سخت حفرو با سازه های بتونی با کارایی بالا تقویت و پوشش داده شده است . این ساختارهای به نسبت کوچک می توانند بخوبی در برابر موج انفجار و حرارت ناشی از کاربرد سلاح های هسته ای درست به مانند سیلوهای موشکی در برابر برخورد یک کلاهک حرارتی- هسته ای تا عمق 300 متر از خود مقاومت نشان دهند . با این وصف ، در مقایسه با سیلو موشک های قاره پیما ، تونل پرتاب ، نه به تجهیزات حساس خاصی مجهز شده و کار دیگری ، جز قرار دادن یک درب و ریل برای انتقال حامل موشک با آن قرار است انجام شود ، از این رو ، میزان تحمل آن در برابر فشار نه تنها بالاتر به نظر می رسد ، بلکه درصورت لزوم می توان با حداقل تجهیزات ، آن را تعمیر نمود . بدین ترتیب ، هدف از طراحی تونل پرتاب این است که اثرات حاصله از انفجار هسته ای احتمالی را تا حدی که به درب های ورودی و مجموعه ریل پرتاب آسیبی وارد نشود ، کاهش دهد . درواقع سطح شوک ناشی از انفجار که مکانیزم اصلی تسیلحات هسته ای برای انهدام اهداف فوق حفاظت شده هستند ، می بایست تا حدی کاسته شود که سازه تونل فوق در عمق 10تا 30 متر انتهایی خود منتهی به درب اصلی سالم باقی بماند و به شکل تعمیرناپذیر ، فرونریزد که دراین تعریف ، اندازه های مربوط به میزان ارتعاش را در این بخش می توان تا حدی نادیده گرفت ، چرا که هدف جلوگیری از فروریختن و خرابی درب بارگیری موشک است .کلاهک های هسته ای چندمگاتنی درصورت کاربرد برعلیه چنین اهدافی ، قطعا اثرات نامطلوب تر بیشتری را از خود به نمایش می گذارند ،اما این سلاح ها برای استفاده در شرایط جنگی ، عمومیت ندارند ،چرا که علاوه بر محدود بودن تعداد آنها ، بلحاظ وزنی سنگین تر بوده و این ، شیوه انتقال آنها بسوی هدف را پیچیده تر می کند . علاوه براین ، مهمات سنگر شکن هسته ای عمدتا بصورت محدود تحویل نیروی هوایی شده ، چرا که در مقایسه ، اثر برخورد بالستیکهای هسته ای به نظر بیشتر می رسد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .......... 2- تمامی منابع مورد استفاده در پایان متن ارائه خواهد شد  3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  2. 1 پسندیده شده
    ارتش؟ وظیفه ارتش ساخت تسلیحات نیست صرفا کاربری صحیح و تاکتیک و برنامه ریزی برای اون ابزار وظیفشونه.... خودش بطور مستقل میتونه یک‌تانک در کلاس تانکهای غربی باشه! برجک کرار برای ارتقا ام۶۰ و‌چیفتن خوبه
  3. 1 پسندیده شده
    فرق آشکار فاصله بین چرخها در تانک آبرامز و ذوالفقار 3 همچنین فرق داشتن واضح اتصالات سیستم تعلیق چرخها به شاسی در چند پست قبلی شباهت کامل سیستم تعلیق و چرخها به تانک آریت ایتالیایی با عکس نشان داده شده است .
  4. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم چین انواع مختلفی از بمب های هدایت شونده کوچک با دقت بالا را از سال 2012 در نمایشگاه های مختلف نشانداده است عمده استفاده این تسلیحات برای نصب و استفاده بر روی پهبادها است مانند بمب کوچک FT-9 و یا بمب های کوچک FT-10 ، بمب های هدایت لیزری YZ-200 بمب های هدایت شونده لیزری50 کیلوگرمی GB50 و بمب های هدایت شونده لیزری 100 کلوگرمی GB100 این بمب ها را می توان به کلاهک های نافذ جهت حمله دقیق به اهدافت حفاظت شده در پناهگاه ها هم مجهز کزد. سری بمب های FT و سری بمب های هدایت شونده دقیق LeiShi-6(LS-6) توسط مرکز توسعه فن آوری Luoyang توسعه پیدا کردند. این سری از بمب ها برای رقابت با سری بمب های JDAMTJDMA-ER و SDB ایالات متحده توسعه پیدا کردند. در این مورد از بمب ها با بالهای تاشو و یا بمب ها با قطر کم غربی نمونه برداری شده همچنین پروتکل های ارتباطی این بمب ها سازگار با استاندارهای غرب هستند و می توانند بر روی انواع جنگنده های غربی نصب شوند. این مسئله باعث شده که شرکت Aerospace Long March تنها شرکتی در خارج از ایالات متحده باشد که توانسته طیف متنوعی از انواع بمب های هدایت شونده را تولید کند و وارد بازارهای جهانی بکند. در سال 2012 شرکت هوافضای Changzheng چین سری محصولات Feiteng از جمله FT-3A،FT-6A و FT-7A را به بازار ارائه کرد. این شرکت یکی از شرکتهای تابعه گروه علم و فن آوری هوافضا چین است. استفاده از سامانه Beidou مبنای هدایت دقیق بمب های سری Feiteng است براساس گزارشهای موجود سری بمب های Feiteng چین از رابطهای الکترونیکی مشابه با استاندارهای غربی استفاده می کند و می واند روی هر جنگنده غربی نصب شود. آکادمی وسایل نقلیه پرتابی چین اعلام کرده که بمب های سری FT(Feiteng) مجهز به سیستم ناوبری جهانی GNSS هستند و انها دیگر به سیستم هدایت GPS ایلات متحده نه نیاز دازند و نه اطمینانی به آن دارند. هر چند گفته شده در صورت نیاز می توان گیرنده های GPS را هم روی انها علاوه بر گیرنده های گلوناس روسیه و یا بایدو چینی نصب کرد. وزن سری بمب های Feiteng از 25 کیلوگرم تا 700 کیلوگرم متغییر است و برد آنها از 20 تا 150 کیلوگرم است انها را از پهبادها و بمب افکن ها می توان استفاده کرد موثرترین و قدرتمندترین بمب این خانواده FT12 است بمب TL-2 اولین بمب هدایت شونده انبوه چینی هست کیت هدایت برای بمب با وزن 500 کیلوگرم طراحی شده . مشابه بمب های سری Paveway1/2 آمریکا است این بمب به طور گسترده در نیروی هوایی چین استفاده میشود. خطا در حدود 5 متر هواپیمای Q-5M با مخازن سوخت و دو بمب هدایت لیزری و نشانه گذاری لیزری دردماغه بمب هدایت لیزری GB1 که از بمب TL-2نمونه برداردی شده تفاوت آن در دماغه هست که در دماغه از سیکر های لیزری روسی نمونه برداری شده این بمب 38/0 متر قطر و 68/0 متر طول دارد و وزن آن 563 کیلوگرم است برد آن در حدود 24 کیلومتر است و می تواند تا یک و نیم متر بتن مسلح نفوذ کند. این بمب الگو برداری شه از بمب GBu55 هست که تصویر اونو روی بال اف 16 می بینید سیکر بمب TL3 Tl2 در کنار TL3 v بمبهای ft-1/FT-2 با هدایت ترکیبی ماهواره و اینرسی با وزن 500 کیلوگرم که مشابه GBU-32 هستند داریره خطای این بمب در حدود 30 متر است . در بمب FT-2 با اصلاحات انجام گرفته با اضافه کردن بال برد به 60 تا 90 کیلومتر رسیده در حالی که در FT-1 برد در حدود 18 کیلومتر بود. بمب های سری Ft-3 /FT-4 با وزن 250 کیلوگرم با هدایت ماهواره ای بمب FT-5 که شبیه FT-1 است اما وزن آن کمتر و در حدو 100 کیلوگرم است اما قابلیت نفود در پناهگاه را ندارد بمب FT-6 با وزن 250 کیلوگرم که بدنه کشیده تری دارد و سیستم هدایت ان مشابه FT-2 است بمب های خانواده Luoyang/CASC LS-6 هدایت ماهواره ای وزن 500 کیلوگرم بردحداکثر 60 کیلومتر در طرح DAMASK/HART نیروی دریایی ایالات متحده بمب یک تصویر از محیط اطراف میگیرد و با تصویری که از قبل در حافظه خود دارد مقایسه می کند سپس موقعیت بمب بررسی می شود بعد از یافتن خطا بمب به سمت هدف می رود در این برنامه از تکنیک های تصویر برداری امواج میلی متری و تصویر برداری حرارتی استفاده میشود هر دو روش های قابلیت حمله به اهداف متحرک را به بمب می دهد بمب های سری LS-6 یک سلاح کم هزینه و بسیار موثر هوا به سطح برای حمله به اهداف زمینی هستند که برای افزایش دقت از سیستم اهواره ای هم استفاده می کنند. قابلیت ها: قابلیت پرتاب از خارج برد سیستم های دفاع هوایی کوتاه برد قابلیت استفاده در تمامی شرایط آب و هوا و روز و شب هزینه کم و تاثیر بالا قابلیت شلیک کن فراموش کن مقاومت در برابر جمینگ و تداخل واحد هدایت و کنترل مدولار قابلیت حمله به چند هدف بمب های سری LS-6 قابلیت پرتاب از ارتفاع بالا و سر خوردن به مدت زمان زیاد را دارندو قیل از پرتاب سیسان INS بمب با هواپیما هماهنگ می شود و برنامه ماموریت در سیستم هدایت بمب دانلود می شود. بعد از جدا شدن بمب از هواپیما در ابتدا سیستم تثبت کننده بمب چک می کند که ایا بمب به درستی از هواپیما جدا شده یا نه و بعد بالها کنترل کننده باز می شوند و بمب را در مسیر خود قرار می دهند یک ناوبری ترکیبی INS/GPS مسیر بمب تا هدف را بررسی می کند و دستورات را به خلبان خودکار می دهد در نقطه ازپیش تعیین شده بمب وارد فاز نهایی هدایت خود می شود در این مرحله بمب به صورت عمودی در می اید و با تصویر برداری به سمت هدف می رود. ارتفاع پرتاب بین 4000 تا 11000 متر سرعت پرتاب بین 600 تا 1000 کیلومتر بر ساعت بیشترین برد در ارتفاع 11000 متری و سرعت 900 کیلومتری 60 کیلومتر است دایره خطا کمتر از 15 متر منطقه کشتار در فضای باز بین 5000 تا 10000 متر مربع برای اهداف زرهی و حفاظت شده 100 تا 500 متر مربع بمب های سری YL چین در نمایشگاه ژوهای 2016 آخرین و پیشرفته ترین مهمات هدایت شوند با دقت بالای ارتش چین به نام Yunlei YL (ابر تندر) توجهات زیادی را به خود جلب کرد. این سلاح های هدایت شونده که سبک تر و کوچکتر از بمب های هدایت شونده سنتی هستند برای انواع جنگنده، بالگرد، بمب افکن و پهبادها طراحی شده اند. به عنوان مثال جنگنده جی 20 زمانی که 12 بمب با قطر کم را در محفظه های داخلی خود حمل کند می تواند 12 هدف متحرک و یا ثابت را مورد اصابت قرار بدهد. بمب هایی که به نمایش گذاشته شده اند همه زیر مجموعه یک خانواده از بمب sdb چینی هستند که می توانند با اهداف مختلف درگیر شوند و قابل مقایسه با بمب های SDB2 ایالات متحده هستند. از نظر تاریخی تسلیحات هدایت شونده اولیه دارای معایبی از جمله دقت کم عملیاتی در شب و هواهای نامناسب، دشواری در حمله هم زمان به چند هدف و فقدان عملکرد هدایت مستقل بودند. ظهور نسل اول بمب های هدایت شونده ماهواره ای JDAM در ایالات متحده این معضل را تا حدودی رفع کرد. این دستگاه های از سیستم ماهواره ای جی پی اس برای اصلاح مسیر سیستم ناوبری اینرسی خود استفاده میکردند و این اطمینان را به اپراتور می دانند که در هر شرایط آب و هوایی قادرند به هدف ضربه بزندد. از طرف دیگر JDAM به صورت کیت به بمب های معمولی اضافه میشد و از این نظر هزینه کمی داشت. چین قبلا بمب های سری Feiteng FT را که مشابه بمب های JDAM هستند را در اختیار داشت اگر بمب FT-1 در ارتفاع 5000-12000 متری و با سرعتی بین 6/0 تا 9/0 ماخ پرتاب شود می تواند به اهدافی در فاصله 20 کیلومتری با دقتی بین 10-30 متر برسد. JDAM چندین مشکل داشت 1- هنوز حجم و وزن زیادی داشت 2- دقت ان کم تر از اونی بود که حجم و وزن مواد منفجره را کم کرد 3 – توانایی حمله به اهداف متحرک را نداشت 4- عملکرد این بمب ها به گونه ای بودکه نمیشد برای حمله به اهداف زاویه حمله را تعیین کرد. از طرفی در درگیری های امروزی گاها باید خسارات جانبی را کاهش داد و این مسئله نیازمند افزایش دقت و کاهش وزن مواد منفجره بمب است. مهندسان نظامی چینی سیستم هدایت ماهواره ای را با سیستم هدایت فوتوالکترونیکی ترکیب کردند به طوری که SDB های چینی یک سیستم هدایت ترکیبی را در اختیار دارند. این بمب های قادرند در فاصله بسیار کم هدف ( 1متری) منفجر بشوند برای همین به مواد منفجره زیادی نیاز ندارند. وزن این تسلیحات 50،100،250 و 500 کیلوگرم است. به دلیل استفاده از روشهای هدایت با دقت بالا مانند تلویزیونی ، تصویر برداری حرارتی و لیزری نیمه فعال نوع جدید بمب ها قادر هستند درهر نوع شرایط آب و هوایی و کامل مستقل اهداف متحرک ماننده تانک ها و یا حتی قایق های تندرو را شناسایی و منهدم کنند. آخرین بروز رسانی که توسط مهندسان چینی بر روی این تجهیزات انجام گرفته نصب ابزار هدایت موج میلی متری برای این نوع از بمب ها است. تا اطمینان از عملکرددقیق این سلاح در محیطهای مختلف اقزایش پیدا کند. در برخی از بمب ها سیستم هدایت ترکیبی دوحالته تصویربرداری حرارتی و موج میلی متری وجوددارد که از مزایای هر دو روش را همزمان استفاده می کند. از نظر آیرودینامیکی مهندسان چینی بدون در نظر گرفتن شکل بمب های سنتی ، اشکال آیردینامیکی جدید با کارایی بالا و روش های کنترلی مناسب برای هدایت این نوع از بمب ها طراحی کردند. به عنوان مثال در آخرین مدل این بمب ها پشت بمب ها به صورت الماس شکل و با بال های تاشو طراحی شده که این امکان به سلاح را می دهد تا هم قدرت تخریب بیشتری داشته باشد و هم به برد 90 کیلومتر دسترسی داشته باشد. مهمتر ازآن ، اشکال جدید ایرودینامیکی این امکان را می دهد که مسیر بمب به گونه ای اصلاح شود که از انرژی جنبشی بمب بتوان بیشترین استفاده را برای نقود در اهداف را کرد. بمب های جدید چینی می توانند حتی با توجه به نوع هدف زاویه برخورد را هم تعیین کنند به عنوان مثل در ضربه زدن به یک هدف در صورت لزوم با زاویه ای کامل عمودی به سقف هدف برخورد کنند تا توانایی نفوذ بمب را حداکثر برسانند. این قابلیت این مزیت را قراهم می کند به بمب های با وزن های کمی حتی 100 و یا 50 کیلوگرم بتوانند به اهداف حفاظت شده با یک متر بتن نفوذ کنند و بعد از نفوذ مواد منفجره در داخل پناهگاه منخجر شود و اثر تخریبی آن به حداکثر برسد. اگرچه بمب های هدایت شونده با قطر کوچک ، گران تر از بمب های هدایت شونده معمولی که داری کیت هدایت هستند، میباشند، اما اثربخشی جنگی و مقدار بمب های حمل شده در یک زمان بسیار بیشتر از بمب های هدایت شونده است، و این مزیت را خواهند داشت که به تعداد زیاد قابل حمل هستند همانطور که دقت سیستم موقعیت یابی ماهواره ای Beidou همچنان در حال بهبود است، کاربران سلاح های نظامی و تجاری خارجی چین قادر خواهند بود به طور کامل از انحصار سیستم GPS ایالات متحده خلاص شوند و یک روش هدایت دقیق کاملاً مستقل به دست آورند. آشنایی با خانواده بمب های YL 1- YL-7 بمب خوشه ای کوچک با وزن 50 کیلوگرم 2- YL-8 بمب هودایت لیزری مشابه بمب آمریکایی GBU-12 Paveway II هدایت لیزری LGB با وزن 200 کیلوگرم 3-YL-10 بمب هدایت شونده کوچک با وزن 50 کیلوگرم 4- YL-12 بمب با هدایت لیزری و ماهواره ای با وزن 500 کیلوگرم 5- YL-13 بمب هدایت لیزری با وزن 100 کیلوگرم 6- YL-14 بمب با قطر کم SDB با وزن 100 کیلوگرم 7- YL-15 بمب هدایت شونده کوچک که عمدتا توسط هواگردهای بدون سرنشین حمل می شود که شباهت های زیادی از نظر ظاهری با اسپایک NLOSاسراییل دارد با وزن 25 کیلوگرم منبع منبع 2 منبع3 laser-guided bomb = LGB Small Diameter Bomb =SDB بمب های YL-8 به نام CS/BBD3 و YL-13 به نام CS/BBD1 و YL-14 به نام CS/BBD2 هم نامگذاری شده اند. چینی ها ادعا گردند تنها کشوریه هستند که بمب sdb با برد زیاد و وزن کمتر از 100 کیلوگرم ساخته اند.البته gbu39 آمریکایی هم وزنی در حدود 110 کیلوگرم دارد خیلی از روش هایی که ذکر شده برای هدایت تسلیحات چینی تست هایی داشته انداما هنوز عملیاتی نشدند تنوع بمب های هدایت شونده چینی بیشتر از مطالب ذکر شده که ان شالله اگر فرصت شد ذکر خواهند شد. هر چند سعی کردم مطالب را بررسی کنم اما در نهایت با توجه به طولانی شدن مطلب حتما اشتباههای وجود خواهد داشت از همه دوستان عذر خواهی می کنم
  5. 1 پسندیده شده
    تصویری که نشون میده چرا نمیشه تو سوخو 57 پره ها را مخفی کرد هر چند گفته شد روسها تلاش زیادی برای رفع این عیب انجام دادن ورودی هوای اف 23 که در رقابت با اف 22 شکست خورد
  6. 1 پسندیده شده
    برتری هوایی بر فراز کیف آیا نیروی هوایی روسیه قابلیت سرکوب شبکه دفاع هوایی اوکراین را در یک بازه زمانی 24 ساعته دارد ؟! با فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 ، روسیه و اوکراین بعنوان دو کشور مستقل که در گذشته بخشی از یک کشور بحساب می آمدند ، به شکل مستمر بر سر طیف قابل ملاحضه ای از مسائل ، از جمله حوزه امنیت و دفاع با هم اختلاف پیدا کردند ، هر چند این مشکلات چندان به نزاع نظامی منجر نشد ، اما کنار رفتن دولت میانه رو اوکراین در سال 2014 و استقرار یک تفکر ضد روسی که آشکارا طرفدار غرب بود ، این روند را وارد مرحله جدیدی نمود . پس از آن ، روسها که امنیت مرزهای خود را در جنوب ، به خظر افتاده تلقی میکردند ، به زور سرنیزه ، شبه جزیره کریمه را به خاک خود منضم نمودند ، هر چند بافت جمعیتی این منطقه بلحاظ نژادی و زبانی از دوران اتحاد شوروی بیشتر از سایر نقاط اوکراین ، به روسیه وابستگی داشت . با بدتر شدن اوضاع ، روسها که ضعف و وابستگی شدید دولت مستقر در کیف به غرب را مشاهده می کردند ، بتدریج با حمایت از شورشیان حاضر در شرق اوکراین ، یک جنگ نیابتی را با این کشور کلید زدند . با توجه به این مساله ، روند موجود ( نوامبر 2021 ) نه تنها بهبود نیافته ، بلکه تشدید نیز شده است و این امر ، احتمال اجرای یک عملیات نظامی گسترده علیه اوکرین را نسبت به گذشته ، بیشتر کرده است ، با این حال تحلیل های موجود حاکی از آن است که اگر چه مسکو از تصرف مناطق راهبردی شرق اوکراین ، سود چندانی را بدست نخواهد آورد ( بدلیل افزایش احساسات ضد روسی در مناطق غربی اوکراین و تضعیف اقتصاد آن ) ،اما کاربرد گزینه نظامی ، به دلایل مختلف ، تا حدودی کفه تعادل قدرت در این منطقه را بسود روسیه برخواهد گرداند. پوتین ( افسر سابق کی جی بی ) زلنسکی (شومن سابق تلویزیون اوکراین ) روسای جمهوری فعلی روسیه و اوکراین بدین ترتیب ، درصورتی که هر گونه درگیری نظامی بوقوع بپیوندد ، ماهیت و سازمان رزمی دو ارتش به گونه ای است که در مراحل آغازین نبرد ، هر دو تلاش خواهند نمود تا به سایتهای دفاع هوایی ، فرودگاهها ، مراکز کنترل و فرماندهی و سایر اهداف با ارزش حمله کنند . اما در طرف روسی ، قابلیتهای نیروی هوایی روسیه برای نیل به ایجاد برتری در آسمان اوکراین به شکل بالقوه تسهیل کننده انتقال یگان های زمینی و بدست آوردن کنترل سرزمینی خواهد بود . این مساله تا آنجا اهمیت دارد که می توان از آن بعنوان یک نیروی سد کننده بر علیه واحدهای هوایی و زمینی ارتش اوکراین در اجرای ضد حمله علیه نیروهای روسی استفاده نمود . از یکسو ، توانمندی های حال حاضر نیروی هوایی اوکراین بسیار محدود بوده و این کشور به یک ناوگان رزمی کوچک ، متشکل از جتهای دهه هشتاد میلادی متکی است که درسالهای اخیر ارتقاهای محدودی را بخود می بیند . ساعات پروازی خلبان های این نیرو ، به 40 ساعت درسال محدود شده و خبرهای نامناسبی از کیفیت تعمیر و نگهداری پرنده های موجود به گوش می رسد . در همین ارتباط ، این کشور در حال حاضر ، 35 فروند جنگنده میگ-29 و 35 فروند سوخو-27 را بصورت عملیاتی در اختیار دارد که در مقایسه با 260 فروند میگ-29 و سوخو-27 که در سال 1991 از نیروی هوایی ارتش شوروی به این جمهوری تازه استقلال یافته ، به ارث رسیده بود ، رقم بسیار فاجعه باری را نشان میدهد . در حالی که پیکربندی رزمی سوخو-27 های اوکراینی ، برای رزم هوایی یک نمونه بسیار خوب محسوب می شود ، اما عدم تسلیح آنها به موشکهای دوربردی نظیر آر-77 توان رزم آنها را محدود نموده و علاوه برآن بدلیل نبود یا کمبود سامانه های جنگ الکترونیک هوابرد ، بدان معنی خواهد بود که این جنگنده ها ، در برابر جتهای پیشرفته تر روسی نظیر سوخو-34 ، سوخو-30 اس ام و سوخو-35 چندان قابلیت ایجاد چالش قابل توجهی را ندارند . در این زمینه برخی تحلیلگران معتقدند که این اختلاف فاحش در حوزه جنگ الکترونیک ، کفه ترازو را به نفع نیروی هوایی روسیه سنگین نموده و این مساله در کنار نرخ بسیار پایین جتهای عملیاتی می تواند به یک فاجعه نظامی منجر گردد . این روند فرصت قابل توجهی را برای ناوگان مهاجم روسی ایجاد می کند تا با وارد کردن طیف متنوعی از سلاح های هدایت شونده هوا به زمین ، نیروی هوایی اوکراین را روی زمین محبوس نماید . درو اقع ، عدم تعادل نظامی در حوزه هوایی بلحاظ کمی و کیفی بدان معنی است که اوکراین بیش از گذشته می بایست به سامانه های دفاع هوایی خود برای به چالش کشیدن نیروی هوایی روسیه اتکاء داشته باشد . در حوزه دفاع هوایی ، ارتش اوکراین تا حال حاضر ، فاقد سامانه های دفاع هوایی برد بلند است و به تقریب همه اس-300 های به ارث رسیده از ارتش شوروی سابق ، بدلیل عدم تحرک مناسب و آسیب پذیری شدید از رده خدمتی کنار گذشته شده اند . با این وصف ، ارتش اوکراین روی کاغد به سامانه های S-300P/PS/PT ساخته شده در دهه هشتاد میلادی متکی است و اگر چه طبق برخی گزارشها ، تعدادی از این سامانه ها برای آزمایش به ایالات متحده فروخته شدند ، اما سامانه های بوک ام-یک روسی هنوز در خدمت قرار دارند ، البته تعدادی از این سیستم ها نیز در سال 2008 به ارتش گرجستان تحویل شده و علیه نیروی هوایی روسیه استفاده گردیدند . با توجه به این موارد ، برخلاف روسیه که گونه های پیشرفته تری از اس-300 ( نسخه های وی-4 و پی ام -2) را در اختیار دارند ، سامانه های موجود درارتش اوکراین ، برای دفاع از یک محدوده سرزمینی گسترده ، توانایی لازم را ندارند ، ضمن اینکه براساس اطلاعات موجود ، این شبکه ، فاقد لایه های مختلف دفاعی است و کم بودن آگاهی موقعیتی خدمه این سامانه ها با توجه قدیمی بودن سیستم های جنگ الکترونیک آن ، از اولویتهای نیروی هوایی روسیه برای اجرای عملیات سرکوب دفاع هوایی قرار خواهد داشت که به احتمال بسیار زیاد با وارد شدن بالگردهای کاموف-52 و میل-28 و جتهای ضربتی سوخو-34 صورت خواهد گرفت . علاوه براین ، آشنایی کامل روسیه به سامانه های تسلیحاتی موجود ارتش اوکراین ، روند اجرای عملیات سرکوب دفاع هوایی را احتمالا با مشکلات کمتری مواجه خواهد ساخت . ارتقاء سامانه های اس-125 ارتش اوکراین به اعتقاد برخی از تحلیلگران نظامی ، بزرگترین ضعف سامانه های اس-300 اوکراینی ، محدودیت درقابلیت درگیری با اهدف چندگانه است که این رقم به 12 هدف می رسد . درمقابل ، سامانه های اس-300 پی ام-2 روسی از اوایل دهه نود میلادی قابلیت درگیری با 36 هدف را در اختیار داشتند و می توانستد تا 72 موشک را همزمان هدایت کند ، در حالی که سامانه های اس -400 و اس-300وی-4 یقیناً توانمندی های بیشتری را به نمایش می گذارند . در نتیجه حتی اگر آتشبارهای اوکراینی بتوانند رهگیرهای روسی را کشف کنند ، در برابرمهمات هدایت شونده ای نظیر کاب-500 یا کاب-1500 یا موشکهای کروز بسیار آسیب پذیر هستند . در کنار این مساله ، فقدا سامانه های دفاع هوایی برد کوتاه که می بایست بعنوان لایه های دوم عمل کنند ، با بازنشستگی سامانه های اس-125 و بوک ام- یک های باقی مانده باعث افزایش آسیب پذیری ارتش اوکراین شده و این فشار را بر سامانه های اس-300 عملا افزایش خواهد داد . اعتماد به غرب .. آغاز فاجعه ؟ در دهه نود میلادی ، ارتش اوکراین تعداد قابل توجهی از بمب افکن های میانبرد و قاره پیمای به جامانده از شوروی سابق را به ارث برده بود ، اما حاکمیت ضعیف و نیاز مالی ، تمام این سرمایه هایی که ممکن بود کمکی به حفظ امنیت این کشور باشد را در ازای کمک های اقتصادی از دست داد در کنار تمامی این مسائل ، توانایی ارتش اوکراین برای اجرای حملات تلافی جویانه نیز بسیار محدود ارزیابی شده است . این قابلیت در اوایل دهه نود میلادی ، با وجود زرادخانه قابل توجهی از بمب افکن های میان وزن توپولف-22 و بمب افکن های هسته ای قاره پیمای توپولف-160 و موشکهای بالستیک ، بسیار قوی بود ، اما همه این توانمندی ها در ازای کمک های اقتصادی غرب ، از میان برده شدند . بدین ترتیب ، در حالی که نیروی هوایی روسیه اکنون موشکهای کروز کلاس کالیبر و خا-101 و خا-65 را می تواند در مقیاس گسترده استفاده کند ، اوکراین تا حدودی از این توانمندی محروم شده است . در این زمینه ، اگر تحلیل های مربوط به روحیه رزمی ارتش اوکراین ومیزان آمادگی نظامی آن در نظر گرفته نشود ، اختلاف فناورانه میان دو کشور آنقدر بالاست ( حدود 25 سال ) که عملا شانسی در یک درگیری گسترده نمیتوان برای واحدهای اوکرینی قائل شد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بازگشت پچورا بخدمت !!!کارآمدی اس-125 در درگیری های قرن بیست و یکم!! 3- خرس اوکراینی برای نبردهای آینده ; آماده سازی نهایی طرح مفهومی UGV بومی برای نیروی زمینی ارتش اوکراین 4- اوکراین ، منفذی در الگوی شرقی فناوری دفاع هوایی خرید رادارهای متحرک دفاع هوایی 3D توسط ایالات متحده از اوکراین 5-ارتش اوکراین 2018 رونمایی از جدیدترین سامانه های توپخانه و موشکی 6- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  7. 1 پسندیده شده
    پلنگ خفته نسل بعدی تانک های لئوپارد 2 تانک لئوپارد 2، یکی از برجسته‌ترین تانک‌های اصلی میدان نبرد در طول جنگ سرد بود که در اوایل دهه 1980 معرفی شد. از آن زمان به بعد تانک لئوپارد2 به اسب کاری برای بوندسوهر و ارتش های متعدد دیگر در سراسر جهان تبدیل شده است. در حال حاضر 14 کشور در اروپا، اتریش، دانمارک، فنلاند، آلمان، یونان، مجارستان، هلند، نروژ، لهستان، پرتغال، اسپانیا، سوئد، سوئیس و ترکیه از تانک های سری لئوپارد 2 استفاده میکنند. با پایان جنگ سرد، نرخ تولید این تانک در کارخانه جات KMW کاهش یافت زیرا کاهش بودجه در ارتش های مختلف منجر به سفارشات محدود برای تانک های جدید شد. با این حال، پس از سال ها توسعه و معرفی جدیدترین گونه ها، اکنون کشورهای دارنده لئوپارد2 با افزایش طول عمر این تانکها پیش از معرفی جانشین مناسب روبرو هستند. پروژه مشترک فرانسوی-آلمانی با نام سیستم رزمی اصلی زمینی (MGCS) در راه است که میتواند جانشین تانک های لئوپارد 2 باشد، اما تاریخ آمادگی رزمی تعیین شده برای آن در بهترین حالت سال 2040 است. ممکن است تا زمان آماده شدن این سیستم رزمی برای فروش به دیگر کشورهای اروپایی این زمان بیشتر نیز بشود. پس ممکن است تانک های لئوپارد 2 برای مدتی بیشتر به عنوان ستون فقرات نیروی زمینی ناتو در اروپا باقی بمانند. چنین وضعیتی ارتش های اروپایی را در موقعیت دشواری قرار می دهد. تا معرفی کامل جانشین برای تانک های لئوپارد2 بییش از 20 سال زمان صرف خواهد شد، تا آن زمان باید کاری انجام شود تا آمادگی رزمی کشورهای دارنده لئوپارد 2 حفظ شود. برنامه آژانس دفاعی اروپا بروز رسانی تمامی تانک های لئوپارد 2 در اورپا به سطح 2A7 است. در این برنامه که در سال 2017 ارائه شد تمامی تانک های لئوپارد 2 در اورپا به سطح استاندارد 2A7 میرسند و برخی کشورها مانند مجارستان تانک های لئوپارد 2A7 جدید دریافت میکنند. سپس کشورهای اروپایی به شکل اجاره تانک های لئوپارد2 مازاد خود را در اختیار دیگر کشورهای اروپایی قرار می دهند که فاقد این تانک ها هستند یا تعداد بیشتری از این تانک را در سازمان رزمی خود نیاز دارند. این برنامه برای حفظ تانک های در اروپاست. در 20 سال گذشته تعداد تانک ها در اتحادیه اروپا از 15 به 5 هزار کاهش یافته است. کاهش بیشتر تانکها در اروپا غیرقابل قبول است و میتواند قابلبت های رزمی کشورهای اروپایی را در مقابل تهدیدات کاهش دهد. لئوپارد 2A7V متعلق به بوندسوهر گرچه رساندن تمامی تانک های لئوپارد 2 در اورپا به سطح لئوپارد 2A7 یک جهش برای تانک های لئوپارد 2 در این قاره محسوب میشود اما تهدیدات و چالش های جدید میدان نبرد برای تانک ها در حال گسترش هستند در نتیجه تکیه بر تانک های مدرن مانند لئوپارد 2A7 تا زمان آماده شدن پروژه MGCS برای واحدهای زرهی بسیار خطرناک خواهد بود و امادگی رزمی آنها را کاهش خواهد داد. به همین منظور شرکت KMW آلمان با همکاری وزارت دفاع المان پروژه ای به نام لئوپارد 2AX را کلید زده اند تا قابلیت های تانک های سری لئوپارد2 را تا زمان آماده شدن جانشین مناسب ارتقا دهد. در ادامه ویژگی های احتمالی پروژه لئوپارد 2AX صحبت خواهد شد. بخشی از بودجه دفاعی آلمان همانطور که مشخص شده است آلمان بودجه ای مصوب را صرف تولید لئوپارد 2AX میکند. مهمترین چالش پیرامون توسعه نسل بعدی تانک های لئوپارد 2 افزایش حفاظت در کنار حفظ وزن و یا کاهش آن است. اگر افزایش وزن در نسخه ی بعدی این تانک ادامه دار باشد تیدیل به یک معضل اساسی خواهد شد. توسعه نسل های متمادی تانک های سری لئوپارد 2 همواره با افزایش همراه بوده است. سری 2A4 وزنی در حدود 55تن، 2A5 وزنی در حدود 62 تن، 2A6 وزنی در حدود 64 تن و سری 2A7+ وزنی در حدود 67.5 تن دارند. اگر این رویه ادامه دار باشد احتمالا در نسل بعدی تانک های لئوپارد2 وزن تانک از 70 تن عبور خواهد کرد. در شرکت KMW آلمان توسعه دهندگان اکنون در تلاش هستند تا وزن تانک 2AX را کاهش دهند. شرکت KMW در نظر دارد تا سطح حفاظت را به شکل قابل توجه ای ارتقا دهد به طوری که لئوپارد های 2AX علاوه بر مقاومت در برابر پرتابه های انرژی شیمیایی به شکل موثری در برابر پرتابه های انرژی جنبشی جدید مقاوم باشند. این افزایش حفاظت بدون افزایش وزن و یا کاهش وزن همراه خواهد بود در نتیجه طراحان آلمان در نظر دارند وزن تانک ها از 70 تن فراتر نرود. در این بین گزینه های مختلفی پیش روی طراحان قرار دارد. از جمله استفاده از فناروی شرکت اسرائیلی رافائل بانام KE Armor Shield که در آلمان توسط شرکت دفاعی Dynamit Nobel تولید خواهد شد. این زره ها نسل جدیدی از زره های واکنشی است که راه‌ حلی جدید که برای دفع پرتابه‌های انرژی حنبشی APFSDS تانک ها می باشند. این صفحات زرهی به عنوان سیستم حفاظتی با وزنی مناسب برای تانکها و ارزان به بازار عرضه می‌شود که از مواد انفجاری کم استفاده می‌کند تا هیچ آسیب جانبی وارد نکنند و قابلیت دفع چند ضربه را داشته باشند. این صفحات زرهی میتواند طیف گسترده ای از تهدیدات از جمله پرتابه های APFSDS، APDS و شکل یافته انفجاری (EFP) را دفع کنند. همچنین این صفحات زرهی میتواند موشک های ضد زره مدرن را شکست بدهند. این صفحات زرهی توانستند در شبیه ساز کامپیوتری تا 54 درصد نفوذ میله نفوذگر پرتابه های APFSDS را کاهش بدهد. در آزمایش واقعی صفحات KE Armor Shield توانسته بودند موجب نفوذ دو پرتابه APFSDS بشود. در این آزمایش به ترتیب 50 درصد و 48 درصد کاهش نفوذ را نشان می داد. این آزمایش به شکل واقعی نشان داد این زره های جدید توانی دفع چند ضربه را دارند. شرکت سازنده ادعا دارد این زره های واکنشی میتواند هر پرتابه انرژی جنشی با هر کالیبری را شکست بدهند. این زره های واکنشی جدید فقط با گرما و اصطکاک یک تهدید واقعی فعال میشوند. مشخصات صفحات زرهی KE Armor Shield ساخت شرکت اسرائیلی رافائل تست صفحات زرهی KE Armor Shield در برابر پرتابه های APFSDS تست موفقیت آمیز صفحات زرهی KE Armor Shield در برابر دو پرتابه ی APFSDS درکنار استفاده از فناوری زره های جدید استفاده از سیستم های دفاع فعال نیز بررسی خواهد شد. موضوع نصب سیستم حفاظتی فعال تروفی بر روی تانک های لئوپارد 2 با موفقیت تست شد و کیت های این دفاع فعال برای نصب بر روی تانک های لئوپارد توسط بوندسوهر خریداری شده است. علاوه براین سیستم دفاع فعال StrikeShield ساخت راین متال نیز میتواند یکی از گزینه های بررسی برای نصب بر روی نسل بعدی تانک های لئوپارد باشد. تانک های لئوپارد 2AX نیاز خواهد داشت تا به سیستم های نظارتی پیشرفته ، حسگرها جدید سیستم های انتقال اطلاعات مدرن و معماری تمام دیجیتالی مجهز شوند. استفاده از این زیرسیستم ها در حقیقت تاکید ویژه بر افزایش آگاهی موقیتی خدمه در طول عملیات های رزمی است. به عنوان مثال در آینده فرمانده یک تانک 2AX قادر خواهد بود تا تصاویر ویدیویی پهپاد های شناسایی/رزمی را به صورت برخط دریافت کند. نسخه اولیه تانک 2A7A1 بوندسوهر مجهز به دفاع فعال تروفی افزودن زره های ماژولار جدید، یکپارچه سازی سیستم دفاع فعال و افزودن سیستم های آگاهی موقیتی خدمه به تانک های لئوپارد 2 با همان ساختار برجک میتواند بسیار سخت باشد و طراحان را با محدودیت های جدی مواجه کند. بر همین اساس به نظر می رسد در تانک های لئوپارد 2AX شاهد طراحی یک برجک جدید برای تانک های لئوپارد 2 باشیم . برجک جدید همچنین میتواند باعث شود شرکت KMW بتواند یک بارگذار خودکار جدید برای تانک ها لئوپارد طراحی کند. در نتیجه یکی از خدمه ها حذف خواهد شد و تعداد کلی خدمه به 3 نفر خواهد رسید. استفاده از بارگذار همچنین می تواند باعث کاهش وزن کلی برجک و وزن کلی تانک شود. استفاده از بارگذار خودکار نیز میتواند باعث شود تا KMW بتواند کالیبر توپ اصلی از 120 م.م را به 130م.م یا 140 م.م ارتقا دهد. طراحان آلمانی سابقه طراحی بارگذار خودکار و ادغام با آن یک توپ کالیبر 140 م.م را در پروژه Leopard 2 KWS III به شکل آزمایشی دارند. علاوه براین چند طرح آزمایشی دیگر از نصب باگذار خودکار برای لئوپارد 2 در طول جنگ سرد طراحی و تست شده بود. در جدیدترین برنامه شرکت آلمانی راین متال یک برجک جدید همراه با بارگذار خودکار و توپ 130 م.م را برای تانک های چلنجر2 به شکل آزمایشی طراحی و تولید کرد. در نتیجه طراحان آلمانی از نظر فنی مشکلی برای تولید یک بارگذار خودکار و افزایش کالیبر در تانک لئوپارد 2AX نخواهند داشت. اما استفاده از بارگذار خودکار و نصب یک توپ با کالیبر جدید می تواند همراه با پیچیدگی های باشد. احتمال استفاده از یک توپ جدید با کالیبر متفاوت در پروژه تانک های لئوپارد 2AX ضعیف در نظر گرفته میشود. افرایش کالیبر منجر به تنظیم مجدد سیستم تامین مهمات تانک می شود و می تواند بودجه های دفاعی زیاد را به سمت خود بکشاند. لئوپارد 2AX در حقیقت به عنوان یک ارتقاء تانک های لئوپارد2 برای کشورهایی که با نسخه های قدیمی کار می کنند ارائه می شود. در نیتجه بیشتر کشورهای اروپایی نمیتواند و یا نمیخواهند بودجه ای بیشتری برای ارتقا ناوگان تانکهای خود خرج کنند. بنابراین احتمالا افزایش کالیبر در تانک های لئوپارد 2AX همراه نباشد. استفاده از بارگذار خودکار اگرچه با چالش های کمتری همراه است اما بازهم چالش های مخصوص به خود را خواهد داشت. استفاده از بارگذار خودکار اگرچه باعث کاهش یک نفر خواهد شد اما نیازمند تغییرات در ساختار سازمانی و ستادی می شود علاوه براین نیازمند تعریف چرخه عملیات تعمیر و نگهداری و آموزشهای جدید در سازمان رزم ارتشهای اروپای میشود. پروژه Leopard 2 KWS III مجهز به بارگذار خودکار و توپ 140 م.م که در اواخر جنگ سرد دنبال شد تانک چلنجر 2 مجهز به یک برجک جدید با بارگذار خودکار و توپ 130 م.م محصول شرکت راین متال آلمان در بحش پیشرانه طراحان میتواند در صورت نیاز از بسته قدرت به نام EuroPowerPack استفاده نمایند. در این بسته قدرت از پیشرانه دیزیل MTU MT883 با 1500 اسب بخار قدرت و گیربکس اتوماتیک ده سرعته (پنج دنده جلو، پنج دنده عقب) Renk HSWL 295TM استفاده شد است. استفاده از بسته قدرت EuroPowerPack در مقایسه با بسته قدرت فعلی تانک های لئوپارد 2 موجب صرفه جویی در فضا در حدود 1.7 متر مکعب میشود. علاوه بر این با 15 درصد بهبود در مصرف سوخت 10 درصد افزایش خروجی دارد. شرکت KMW در پروژه به نام لئوپارد 2A6EX از بسته قدرت EuroPowerPack استفاده کرد. مشکلی اصلی نصب این بسته بر روی تانک های سری لئوپارد 2 ابعاد جمع و جور آن است در نتیجه برای نصب آن بر روی تانک، بدنه تانک و بخش پیشرانه باید تغییر میکرد که در هزینه های تولید اثر گذار بود. در نتیجه مشتریان راضی به نصب بسته قدرت EuroPowerPack نبودند. این احتمال وجود دارد که پروژه لئوپارد 2AX با توجه به تغییرات گسترده و تکامل این تانک استفاده از بسته قدرت EuroPowerPack نیز به عنوان یک گزینه بررسی شود. بسته قدرت جمع و جور EuroPowerPack در صورت استفاده از بسته قدرت EuroPowerPack باید بدنه تانک لئوپارد تغییر پیدا کند تالیف و ترجمه : Crash@ منابع : 1 2 3 4 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  8. 1 پسندیده شده
    با عرض سلام هشدار جامعه اطلاعاتی آمریکا: روسیه در حال برنامه ریزی برای یک حمله گسترده نظامی بر علیه اوکراین با حضور 175,000 سرباز است. 4 دسامبر 2021 با تشدید تنش ها بین مسکو و واشنگتن بر سر حمله احتمالی روسیه به اوکراین، با توجه به گفته مقامات آمریکایی و یک سند اطلاعاتی که واشنگتن پست به دست آورده سازمان های اطلاعاتی آمریکا دریافته اند که کرملین در حال برنامه ریزی یک حمله چند جبهه ای در اوایل سال آینده با حضور 175,000 سرباز است. کرملین که اخیرا دست به انتقال گسترده نیروی های نظامی خود به سمت مرز با اوکراین زده، از واشنگتن خواستار تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو و خودداری این ائتلاف {ناتو} از انجام برخی از فعالیت های نظامی در داخل و اطراف خاک اوکراین بوده است، این پیش از نشست مجازی برنامه ریزی شده هفته آینده بین روسای جمهور دو کشور ترس از یک جنگ مجدد در خاک اروپا را برانگیخته است. به گفته یک مقام دولتی که خواست نامش فاش نشود «برنامه های روسیه شامل حمله نظامی به اوکراین در اوایل سال 2022 با مقیاس دو برابر آنچه در بهار گذشته در تمرینات روسیه در نزدیکی مرزهای اوکراین دیدیم است.» به گفته این مقام دولتی این طرح ها شامل حرکت گسترده 100 گروه گردان تاکتیکی با حدود 175,000 پرسنل به همراه زره، توپخانه و تجهیزات است. طبق یک سند از طبقه بندی خارج شده اطلاعاتی ایالات متحده که توسط این نشریه به دست آمده است و شامل عکس های ماهواره ای است، نیروهای روسی را در چهار مکان عمده تجمع نیرو نشان می دهد. بر اساس این سند، در حال حاضر 50 گروه گردان تاکتیکی به همراه نیروی های زرهی و توپخانه در نزدیکی مرزهای اوکراین مستقر هستند. در حالی که طبق ارزیابی‌های سازمان های اطلاعاتی اوکراین روسیه تقریباً 94,000 سرباز در نزدیکی مرز دارد، برآورد اطلاعاتی آمریکا تعداد سرباز های روسی در نزدیکی مرزهای اوکراین را حدودا 70,000 نفر نشان می‌دهد - اما پیش‌بینی می‌کند که این تعداد تا 175,000 نفر افزایش یابد و حرکت گسترده گردان های تاکتیکی (BTGs) به سمت مرز را برای «مبهم کردن اهداف، نیات ها و ایجاد عدم اطمینان توصیف می کند.» به گفته این مقام اطلاعاتی «تحلیل ایالات متحده از طرح های روسیه تا حدی بر اساس تصاویر ماهواره ای است که یگان های تازه وارد را در مکان های مختلف در امتداد مرز اوکراین در ماه گذشته نشان می دهد.» جزئیات و برآورد های اطلاعاتی ایالات متحده تصویری را ارائه می دهد که آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه این هفته در سفر خود به اروپا شروع به تشریح آن کرد، جایی که او با بیان و توصیف «شواهدی مبنی بر اینکه روسیه برای اقدامات تهاجمی قابل توجهی علیه اوکراین برنامه ریزی کرده است» هشدار داد که {یک چنین اقداماتی} عواقب شدیدی را در پی خواهد داشت، از جمله تحریم های شدید اقتصادی مخرب بر علیه اقتصاد روسیه در صورت حمله این کشور. به گفته ریاست جمهوری آمریکا وی در حال آماده سازی اقداماتی برای افزایش هزینه هرگونه تهاجم جدید برای روسیه است، ولادیمیر پوتین نیز هشدارهای آمریکا را {به عنوان} شایعه رد کرده و گفته است «روسیه کسی را تهدید نمی کند و قصد حمله به کسی را ندارد.» بایدن در روز جمعه گفت «کاری که من انجام می‌دهم این است که در حال جمع آوری آنچه را که فکر می‌کنم، جامع‌ترین و معنی‌دارترین مجموعه ابتکاراتی است که ادامه دادن و انجام کاری که مردم نگران هستند آقای پوتین قصد انجام آن را داشته باشد {حمله نظامی به اوکراین} را بسیار، بسیار دشوار کند.» تحرکات نظامی روسیه در حالی صورت می‌گیرد که مسکو با بسیج ناگهانی نیروهای ذخیره در سال جاری و تشدید چشمگیر لفاظی‌های خود بر علیه اوکراین، تعجب واشنگتن را برانگیخته است. مقامات روسیه از بسیج نیروهای ذخیره به عنوان اقدامی ضروری برای مدرن سازی نیروهای مسلح روسیه دفاع کرده اند، اما این مقام اطلاعاتی {آمریکا} نگرانی‌های خود را در مورد «برنامه سریع و ناگهانی روسیه برای ایجاد یک ذخیره آماده از نیروهای ذخیره قراردادی» مطرح کرد، به گفته این مقام، انتظار می‌رود 100,000 نیروی اضافی به حدود 70,000 نیروی روسیه که اکنون در امتداد مرز اوکراین مستقر شده‌اند اضافه شوند. اطلاعات مربوط به افزایش احتمالی نیروهای روسیه هشدار اوایل این هفته بلینکن «که پوتین می تواند به سرعت دستور حمله به اوکراین را بدهد» تقویت می کند همچنین به توضیح اینکه چرا مقامات دولت بایدن برای هفته ها زنگ خطر حمله قریب الوقوع {روسیه} را به صدا در آورده اند، کمک می کند. وزیر امور خارجه آمریکا یک روز قبل از دیدار با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، به خبرنگاران در اروپا گفت: «ما نمی دانیم که آیا پوتین تصمیم به حمله گرفته است یا خیر» «ما می‌دانیم که او در یک مدت زمان کوتاه‌ ظرفیت انجام این کار را در اختیار خواهد داشت و باید برای همه موارد احتمالی آماده شویم.» لاوروف در اظهارات علنی این هفته هشدارهای پوتین درباره تجهیزات نظامی و فعالیت آمریکا در مرزهای روسیه را تکرار کرد و گفت: «سناریوی کابوس رویارویی نظامی در حال بازگشت است.» این سند اطلاعاتی همچنین نشان می‌دهد که نیروهای روسی ممکن است جهت تسریع حمله به اوکراین تجهیزاتی را در مراکز آموزشی باقی گذاشته باشند. به طور جداگانه، یک مقام دولتی اوکراین گفت که تمرینات نظامی روسیه که در اوایل سال جاری در نزدیکی مرزهای اوکراین انجام شد به نیروهای روسی کمک کرد تا اساساً یک تهاجم احتمالی به اوکراین را تمرین کنند، «نیروهای روسی مسائل مربوط به ایجاد گروه‌های ضربتی در نزدیکی مرزهای کشورمان، اقدامات بسیج، پشتیبانی و لجستیکی و انتقال نیروهای نظامی قابل توجه از جمله از طریق راه هوایی از روسیه به مرز اوکراین را بررسی و تمرین کردند.» این مقام دولت ایالات متحده گفت که دولت روسیه در حالی که زمینه را برای تهاجم فراهم می کند، دست به یک کارزار تبلیغاتی گسترده زده، «علاوه بر این، در ماه گذشته، اطلاعات ما نشان می‌دهد که نفوذی های روسیه و رسانه‌های {این کشور} شروع به افزایش محتوای ضد اوکراین و ناتو کرده‌اند برای اینکه اوکراین را برای تشدید تنش نظامی با روسیه مقصر جلوه بدهند.» این درحالی است که پوتین از ایالات متحده و متحدانش خواسته که تضمین های امضا شده ای جهت عدم هرگونه گسترش ناتو و شامل اوکراین و گرجستان در این پیمان نظامی و محدود کردن فعالیت های نظامی در نزدیکی مرزهای روسیه، به ویژه در داخل و اطراف اوکراین ارائه دهند، پوتین برای ماه ها به غرب هشدار داده بود که هرگونه فعالیت نظامی ایالات متحده و متحدانش در اوکراین و نزدیک مرزهای روسیه خطوط قرمز کرملین را زیر پا خواهد گذاشت. ریاست جمهوری روسیه در سخنرانی هفته جاری خود در کرملین گفت: «روسیه به ضمانت های حقوقی و قضایی دقیق نیاز دارد زیرا همکاران غربی ما به تعهدات شفاهی خود عمل نکرده اند.» پوتین مدت‌هاست که از گسترش ناتو به کشورهای سابق پیمان ورشو انتقاد کرده و آن را تجاوز و بی‌احترامی به مسکو می‌داند. او گفت که «یک توافق باید هر گونه گسترش بیشتر ناتو به سمت شرق و استقرار سامانه‌های تسلیحاتی را که تهدیدی برای ما در نزدیکی قلمرو روسیه است، منتفی کند». جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید با رد این ایده را که واشنگتن تضمینی برای عدم ورود اوکراین به ناتو ارائه می‌کند گفت «کشورهای عضو ناتو تصمیم می‌گیرند که چه کسی عضو ناتو باشد، نه روسیه». «این روند همیشه همینطور کار کرده و به همین صورت پیش خواهد رفت، من فکر می کنم مهم است که به یاد داشته باشیم که این اقدام تحریک آمیز از کجا می آید، این ایالات متحده نیست. اوکراین نیست {روسیه است}» پوتین در اظهارات این هفته خود مانور بمب‌ افکن‌های استراتژیک هسته‌ای آمریکا که بر فراز دریای سیاه پرواز، همراه با سامانه‌های دفاع موشکی آمریکا در لهستان و رومانی، را تهدیدی برای مسکو خواست، او همچنین درباره استقرار موشک‌های ناتو در خاک اوکراین که می‌توانند زمان پروازی بین 7 تا 10 دقیقه تا مسکو داشته باشند ابراز نگرانی کرد. مقامات آمریکایی، اوکراینی و تحلیلگران نظامی بر این باورند که روسیه قصد تهاجم بسیار گسترده تری نسبت به سال 2014 -زمانی که کریمه را ضمیمه کرد و به شورش جدایی طلبان در شرق اوکراین دامن زد- دارد، مقامات و تحلیلگران معتقدند این طرح بیشتر در راستای وادار کردن نیروهای اوکراینی به جنگ در چندین جبهه است تا تصرف قلمرو تا با تسلیم کردن کی‌یف و حامیان غربی آن منجر به تضمین های امنیتی مورد نظر پوتین شود،تحلیلگران نظامی این استراتژی را با حمله مسکو به گرجستان در سال 2008 مقایسه کرده اند. صرفا برای میلیتاری استفاده با ذکر مترجم AM4 بلامانع است
  9. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم 1/3 مقدمه: به گفته رئیس سازمان اطلاعات ارتش اوکراین، ژنرال کایرلو بودانوف روسیه بیش از یکصد هزار نیروی نظامی خود را در نزدیکی مرزهای اوکراین مستقر کرده و در حال آماده شدن برای یک حمله همه جانبه به این کشور تا پایان ژانویه یا اوایل فوریه است {بهمن ماه}. ژنرال کایرلو بودانوف، رئیس سازمان اطلاعات دفاعی اوکراین این را به هیچ وجه نمیتوان تلاشی از جانب کی‌یف برای جلب توجه بین‌المللی به سوی خود قلمداد کرد زیرا روسای سازمان های اطلاعاتی ناتو و ایالات متحده مواضع مشابهی را اتخاذ و هشدار از یک حمله احتمالی از جانب روسیه داده اند، حلمه ای که با توجه به تحرکات ارتش روسیه در مقیاسی بسیار گسترده تر از تهاجمی که تقریباً هشت سال پیش برای تصرف شبه‌ جزیره کریمه صورت گرفت خواهد بود، اما چرا؟ تلاش خواهم کرد منطق مسکو برای یک حمله احتمالی و شرایط حال حاضر اوکراین را تشریح کنم. نقشه تمرکز نیروهای روسیه، ارائه شده توسط اطلاعات ارتش اوکراین این یک آزمایش نیست! به گفته بودانوف «تهاجم روسیه احتمالاً شامل حملات هوایی، توپخانه‌ و زرهی و به دنبال آن حملات هوایی در شرق، حملات آبی خاکی در «اودسا» و «ماریوپول» و حملاتی محدود تر از خاک بلاروس خواهد بود; حمله‌ای که روسیه برای آن تدارک می‌بیند، بسیار ویرانگرتر از هر چیزی است که قبلا دیده شده در جنگی که در 2014 آغاز شد و تا به حال جان ۱۴,۰۰۰ اوکراینی را گرفته.» از نظر مایکل کافمن از دفتر مطالعات روسيه «بسیج کنونی، تجمع و گسیل مشابه نیروهای نظامی با آوریل سال گذشته را نباید به صورت اقدامات جداگانه‌ تلقی کرد، بلکه بخشی از مجموعه رویدادهایی که در بهار آغاز شد، واقعیت این است که از بهار ۲۰۲۱ اکثر نیروهای روسیه در موقعیت خود باقی مانده اند و هرگز منطقه نزدیک مرز با اوکراین را ترک نکرده اند و اکنون روسیه در حال جابجایی مجدد نیروهای خود در امتداد مرز اوکراین است و بسیاری از یگان های عملیاتی خود را از مناطق نظامی شرق {1} و مرکزی {2} در کنار سایر مناطق بازگردانده است. گسیل و تجمع گسترده نیروی های نظامی روسیه در امتداد مرز این کشور با اوکراین مسئله ای به واقع سبب نگرانی خیلی از تحلیلگران شده این است که در بهار هنگام گسیل نیروهای نظامی روسیه در سطحی مشابه رسانه‌ها پر از فیلم‌ هایی از تحرکات و گسیل گسترده نیروهای روسی به مرز اوکراین شد در حالی که اخیرا این تحرکات تا حد زیادی به صورت پنهانی و در شب انجام شده و فیلم‌های بسیار کمی درباره تحرکات نظامی روسیه منتشر شده، به گفته برخی از تحلیلگران این گسیل گسترده نیرو تحت حفاظت عملیات-اطلاعات (OPSEC) صورت می پذیرد تا از شناسایی جلوگیری آنها و نواختن زنگ خطر در پایتخت های ناتو جلوگیری شود، این موضوع نگران کننده است زیرا سوالاتی را در مورد نیات روسیه ایجاد می کند. آنچه مشخص است این است که گسیل گسترده نیرو های نظامی روسیه و برگزاری مانور های نظامی در بهار تنها یک حرکت از جانب کرملین صرفا برای تحمیل برخی امتیازات سیاسی به کی‌یف نبوده بلکه، به احتمال زیاد روسیه خود را برای تهاجم احتمالی به اوکراین آماده می کند، این بار حمله ای نه در دونباس بلکه حمله ای بسیار گسترده تر، ما نمی‌دانیم چه تصمیم سیاسی ای توسط رهبران روسیه گرفته شده، اما همه نشانه‌ها حاکی از آن است که حداقل از یک سال قبل به نیروی های مسلح روسیه دستور داده شده که آماده حمله به اوکراین باشند در هر لحظه ای که یک چنین دستوری از طرف کرملین صادر شود، از این لحاظ تحركات نظامی روسیه در نزديكي مرزهای اوكراين که موجب نگرانی مقامات امريكايی و اروپايی شده است نه تنها غيرمعمول بلکه نشان از قرارگیری نیروهای مسلح روسیه جهت حمله به اوکراین و حفظ این گزینه بر روی میز رهبران کرملین است. شاید در روزهای آینده این تصمیم {جهت حمله} گرفته نشود، ما نمی دانیم که ماه های سرد آینده چه چیزی را به همراه خواهند داشت، چیزی که میدانیم این است که تحرکات فزاینده ارتش روسیه در نزدیکی مرز های اوکراین نشانه ای آینده ای مبهم و بس خطرناک برای آینده پیش رو است. پی نوشت: 1. ادامه دارد ...................، بخش اول از مقاله ترجمه شده خدمت شما عزیزان ارائه شد، در کل مقاله به سه بخش تقسیم شده و در روزهای آتی ارسال خواهد شد سپس به برسی OSINT خواهیم پرداخت. 2. تمامی منابع مورد استفاده ( اینترنتی و... در انتهای مقاله آورده خواهد شد) 3. به دلیل عدم دسترسی به اکانت گالری متاسفانه امکان انتقال تصاویر وجود نداشت صرفا برای میلیتاری استفاده با ذکر مترجم AM4 بلامانع است
  10. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه بسیار مهم - فعلا به بخش مربوط به مرگ رجوی با این برچسب ها نگاه کنید تا بعد که قضیه روشن تر بشه: بدون منبع ، غیرقابل اثبات و فعلا در حد شایعه زندگی و مرگ کفتار مسعود رجوی در سال 1327 در یکی از روستاهای حومه طبس به دنیا آمد. نامبرده در نوجوانی از فعالان انجمن حجتیه بود. مسعود رجوی تحصیلات ابتدائی را در دبستان فارابی طبس به پایان رساند و از دبیرستان شاهرضا مشهد دیپلم ریاضی گرفت. وی در سال 1345 در رشته حقوق سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و در خرداد 1350 موفق یه اخذ لیسانس گردید. رجوی در 17 سالگب به گروه موسوم به «سازمان آزادی بخش ایران» پیوست که گروهی کوچک از جوانان دارای سمپاتی فکری به «نهضت آزادی ایران» محسوب می گردیدند. این گروه بعدها به «سازمان مجاهدین» تغییر نام داد. رجوی از اوایل سال 1346 و در سن 19 سالگی به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد. رجوی در این گروه در بخش ایدئولوژیک فعالبت می کرد. وی در مرداد 1349 به همراه چند تن از دیگر اعضای مجاهدین برای مذاکره با سازمان فتح رهسپار اردن شد. وی پس از بازگشت از اردن در سال 1349 به کادر مرکزی سازمان راه یافت. این گروهک در سال 1350 زیر ضربه شدید نیروهای امنیتی ( نظیر ساواک و ...) قرار گرفت و 95 درصد اعضای مهم آن دستگیر شدند و سازمان تقریبا در بیرون زندان نابود شد. رجوی هم در شهریور 1350 توسط ساواک دستگیر شد. حاصل کار 6 ساله این گروه تعدادی ترور آمریکائی ها ( 4 نفر) ، بمب گذاری در شرکت های آمریکائی و سفارت اردن !! و بمب گذاری در دفتر چند نشریه بود. رجوی و تعدادی دیگر از اعضای کادر مرکزی گروهشان در سال 1350 دستگیر می گردند و همگی در دادگاه های عادی و تجدیدنظر نظامی که حکومت شاه در بهمن 1350 برپا کرده بود ، محاکمه و به اعدام محکوم شدند. بجز رجوی ( !!! ) تقریبا تمامی اعضای شورای مرکزی تا سال 1351 اعدام گردیدند. اما رجوی از همان ابتدا طیق گزارش های ساواک با این سازمان همکاری کامل کرده و در این راه تا لو دادن و حتی کشیدن کروکی منزل سایر سرکردگان مجاهدین پیش می رود. رجوی در دادگاه از شاهنشاه تقاضای عفو ملوکانه می نماید و به همین دلیل در سال 1351 به تحمل ده سال زندان محکوم می گردد. برادر مسعود رجوی (کاظم رجوی) نیز پس از دستگیری مسعود ، همکار ساواک و منبع خبری این سازمان در بین کنفدراسیون دانشجویان خارج کشور می گردد. کاظم رجوی بعد از انقلاب اولین سفیر ایران در مقر «سازمان ملل» در ژنو بود و پس از فرار رجوی به خارج از کشور از سمت خود برکنار شد ؛ در اردیبهشت 1369 ( آوریل 1990) در نزدیکی خانه اش در کوپه در نزدیکی ژنو هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. کاظم رجوی و اتومبیل او پس از هدف گلوله قرار گرفتن با باز شدن درب زندان ها در روزهای انقلاب مسعود رجوی هم از زندان بیرون آمد. رجوی پس از انقلاب 1357 ( دقیقا در تیرماه 1358) با اشرف ربیعی ازدواج کرد. اشرف ربیعی از زندانیان سیاسی زمان شاه و همسر یکی دیگر از اعضای سازمان به نام علی اکبر نبوی نوری بود که در درگیری های سال 1355 کشته شده بود. اشرف ربیعی در جریان حمله نیروهای کمیته و سپاه به خانه تیمی زعفرانیه تهران در 19 بهمن 1360 به همراه موسی خیابانی و تعدادی دیگر از کادرهای مهم مجاهدین (منافقین) کشته شد. این روز در ادبیات رسمی منافقین بعدها «عاشورای مجاهدین» نامگذاری شد. دقایق پایانی فیلم «ماجرای نیمروز » ماجرای حمله نیروهای امنیتی به محل اختفای موسی خیابانی در زعفرانیه و کشته شدن او و اشرف ربیعی را به تصویر کشیده است. رجوی در مهر سال 1361 با فیروزه بنی صدر دختر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور فراری ایران ازدواج کرد. این ازدواج اقدامی در جهت ایجاد روابط سیاسی میان این دو شخصیت ضد نظام جمهوری اسلامی بود. در بهمن 1363 به دلیل خروج بنی صدر از تشکیلاتی که «شورای ملی مقاومت ایران» نامیده می شد ، این ازدواج هم به طلاق انجامید. در سال 1364 مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ( مشهور به مریم ابریشمچی) ازداوج کرد. مریم قجر عضدانلو پیش از این ازدواج همسر مهدی ابریشمچی از کادرهای مرکزی مجاهدین (به تعبیری پس از مرگ موسی خیابانی نفر دوم سازمان) بود. در اسفند سال 1363 مسعود رجوی او را بعنوان همردیف مسئول اول انتخاب نمود. به دنبال اعلام «انقلاب ایدئولوژیک» در سازمان مجاهدین در سال 1364 ، از آنجائی که رده اول زنان در سازمان نمی توانست همسر رده دوم مردان باشد ، مهدی ابریشم چی همسرش مریم قجر عضدانلو را طلاق داد و همسر سابقش به ازدواج مسعود رجوی (رده اول سازمان) درآمد. مسیر فرار و سرانجام مسعود رجوی (سالهای 1360 تا 1394) محمد محمدی ری شهری ( وزیر وقت اطلاعات ایران) درباره مهاجرت مسعود رجوی به عراق در خاطرات خود می گوید که : با روی کار آمدن دولت گِلیست ها در فرانسه ، میل دولت آن کشور به بهبود روابط با ایران افزایش یافته و هیئت هائی از طرفین از دو کشور دیدار کردند. شرط دولت ایران برای بهبود روابط با فرانسه ، اخراج مجاهدین بوده است. دولت فرانسه نهایتا ضرب العجلی برای خروج رجوی تعیین می کند. هم زمان دولت ایران در تلاش بود با استفاده از پلیس بین الملل (اینترپُل) وی را بازداشت و به ایران منتقل کند. وی می نویسد که: مجاهدین ابتدا قصد مهاجرت به سوئیس و استفاده از بی طرفی و وجود کانتون های مختلف در آن کشور را داشته اند ؛ اما پس از آنکه «از طریق تخلیه تلفنی سفارت ایران» از قصد دولت ایران برای همکاری با اینترپل مطلع شدند ، راه عراق را در پیش گرفتند. رجوی پیش از این با نماینده دولت عراق در پاریس بیانیه صلح امضاء کرده بود. به گفته ری شهری ؛ مجاهدین در سالهای دهه 60 اطلاعات با ارزشی از طریق تخلیه تلفنی اماکن سیاسی و نظامی ایران به دست می آوردند. بنا به ادعای ری شهری ؛ مجاهدین موفق به جذب (فریب) 2500 نفر از اسرای ایرانی در اردوگاه های عراق شده و همچنین طی عملیات های آفتاب و چلچراغ به ترتیب 216 و 1500 نفر از سربازان ایرانی را اسیر کردند. سرنوشت رجوی پس از خروج از ایران بصورت تیتر وار ( این اطلاعات فعلا فاقد منبع می باشد. ) 1- مرداد 1360 فرار از ایران با پدر زن آینده خود ( بنی صدر) 2- سال 1365 اخراج از کشور فرانسه و ورود به عراق برای مزدوری صدام 3- سال 1382 تحویل اسلحه های اهدائی صدام ( اسلحه های مزدوری) به نیروهای آمریکائی و انتقال به پایگاه گریزلی 4- سال 2008 انتقال به کشور اردن توسط نیروهای آمریکائی و اسکان در خانه رغد صدام حسین 5- سال 2010 مشخص شدن ابتلا به چند بیماری ( هپاتیت - سرطان سیستم گواررشی و ... ) و انتقال مخفیانه جهت معالجه به کشور ایسلند 6- سال 2012 انتقال مجدد به کشور اردن 7- سال 2013 انتقال به کمپ نیروی دریائی آمریکا در خلیج گینه به نام APO 8- سال 2014 انتقال از پایگاه آپو به جمهوری ایرلند برای مداوا و معالجه مجدد ( شهر Cork ) 9- مرگ در ایرلند در سه ماهه نخست سال 2015 ( احتمالا ژانویه) 10- انتقال جسد به عربستان و تدفین ( سال 2015) 11- سال 2017 : اعلام مرگ مسعود رجوی توسط ترکی فیصل 12- اعلام نیمه رسمی خبر مرگ عصاره کثافت و رذالت با انتشار تصویر بیبلورد در کمپ اشرف-3 در آلبانی توسط مریم رجوی پس از مرگ رجوی در سال 2015 مریم قجر و دیگر تروریست های این فرقه درمانده و سرگردان شده بودند که چه کنند؟ از طرفی این فرقه سرکرده خود را از دست داده بودند و گوسفندان کلونی شده ، بی چوپان شده بودند ( دیالوگ فیلم مغزهای کوچک زنگ زده ) و در صورت شنیدن چنین خبری ممکن بود که سر به شورش و یاغیگری بردارند و از طرفی بز راهنمای گله (مریم رجوی) هم نمی دانست که بدون چوپان چه باید بکند. رجوی خائن وصیت کرده بود که جنازه اش در کشور عربستان دفن شود و لذا گفتگوی مریم قجر و شیخ جاسوس ( شیخ ترکی فیصل) ، چند بار در فرانسه برگزار شد و به همین دلیل جنازه مسعود به آن کشور منتقل و چال گردید. ( واقعا حیفم اومد که از لفظ محترمانه دفن استفاده کنم). به همین دلیل هم اعلام خبر مرگ مسعود به عهده ترکی فیصل گذاشته شد و نامبرده در سال 2017 در «نمایش فرقه رجوی» در پاریس ؛ با دوبار تکرار کردن کلمه «مرحوم» مرگ وی را اعلام کرد. مراسم 5 روزه مریم قجر در آلبانی برای رونمائی مرگ رجوی از ابتدای سال 2019 نقشه رونمائی و تائید مرگ مسعود رجوی بعد از گذشت بیش از 4 سال* ( 2015 تا نیمه 2019 ) در دستور کار مریم قجر قرار گرفت. و چنین شد که در خلال آن 5 روز با دعوت از مزدوران و سخنرانان خارجی از تابلوی عکس رجوی در کنار اشرف ربیعی و موسی خیابانی پرده برداری شد !! * : اگر چه سابقه شدت گرفتن بیماری رجوی به سال 2010 باز می گشت ولی پس از درمان در کشور ایسلند ، این بیماری در سال 2014 مجددا شدت گرفته بود و وی پس از حدود 6 ماه دست و پنجه کردن با مرگ ( نیمه دوم سال 2014 تا ژانویه 2015 در خانه ای محافظت شده در شهر Cork ایرلند به درک واصل شد. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  11. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مزدوران بی وطن نگاهی به فعالیت اطلاعاتی منافقین (در خدمت سرویس های اطلاعاتی صدام) مقدمه - کتاب «خداوند اشرف از ظهور تا سقوط» به قلم «سیدحجت سیداسماعیلی» (عضو پیشین شورای مرکزی و ستاد اطلاعاتی مجاهدین) ، در سال ۱۳۹۳ توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ۱۵۰۰ نسخه چاپ و در همان سال انتشار یافت. این کتاب به دلیل استقبال مخاطبان در پائیز سال ۱۳۹۶ در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه و با ویرایش جدید توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی مجددا به چاپ رسید. کتاب خداوند اشرف از ظهور تا سقوط در ۵ بخش ، ۱۶ فصل و در ۹۴۰ صفحه به رشته تحریر درآمده و نگاهی مستند و تاریخی به روند فرقه گرایی در سازمان مجاهدین خلق است که در ردیف فرقه های سیاسی – مذهبی دسته بندی گردیده است. به اتفاق به فصل شانزدهم این کتاب نگاهی گذرا می اندازیم : بخش پنجم – فصل شانزدهم فعالیت اطلاعاتی «مجاهدین» در خدمت سیستم اطلاعاتی عراق آنچه که رابطه بین مجاهدین و دولت عراق را مستحکم میکرد و حضور مجاهدین در خاک عراق را تداوم می بخشید تنها حول دو محور اطلاعات و عملیات بود. ستاد روابط و اطلاعات سازمان ارتباط فعالی با افسران اطلاعاتی – امنیتی (مخابرات عراق) و همچنین استخبارات ارتش عراق داشت. بنابراین تغذیه اطلاعاتی سیستم های فوق الذکر و پاسخ گویی به انبوه سوالات اطلاعاتی آنها در مورد وضعیت نظامی ، سیاسی و اقتصادی ایران همیشه در دستور کار ستاد اطلاعات و روابط سازمان قرار داشته و در اولویت کاری بود. به عبارتی جمع آوری اطلاعات و تحویل آنها به ارگانهای اطلاعاتی و نظامی عراق از وظایف مبرم سازمان محسوب می شد. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها در چندین رده انجام می گرفت. بخشی از این اطلاعات که معمولا اطلاعات استراتژیک نیز گفته می شد، خاص ملاقات های شخص رجوی بود. این ملاقات ها می توانست با صدام حسین، و یا مسئولین سیاسی و نظامی عراق مثل عزت ابراهیم (معاون اول صدام) ، مسئول مخابرات، فرمانده استخبارات (اطلاعات ارتش) و یا فرمانده ستاد ارتش عراق و سایر مسئولین در چنین سطحی باشد. همیشه چند روزی قبل از ملاقات های مسعود یک تراکم کاری در ستاد اطلاعات وجود داشت. در ستاد اطلاعات برای ملاقات های مسعود آلبوم های کاری و باصطلاح ملاقاتی خاصی تهیه می شد. در این آلبوم ها نقشه های نظامی مخصوص از مناطق مرزی و عمق وجود داشت و برای هر جبهه عملیاتی یک نقشه رنگی در نظر گرفته می شد و تمامی اطلاعات گسترش یگانهای ارتش و سپاه تا سطح تیپ و تا عمق مراکز لشکرها روی آن با علائم استاندارد نظامی نشان داده می شد. این نقشه ها با آخرین اطلاعاتی نظامی موجود در ستاد اطلاعات به روز می شد. علاوه بر این جدولی از گسترش لشگرها و تیپ های مستقل مستقر در مناطق مرزی تهیه می شد که در این جدول نام لشکر – رسته – محدوده پدافندی – محل استقرار و گسترش تیپ های آن و نام فرمانده لشگر و در کادر اطلاعات کلی و کلیدی آورده می شد و حتی بعضا و بسته به موضوعیت آن آخرین اخبار دریافتی در مورد جدیدترین خریدهای تسلیحاتی و هوایی ایران نیز همراه این مجموعه بود. بنابراین ستاد اطلاعات اخبار جدید و در واقع آخرین اطلاعات موجود خود را تا لحظه ملاقات آماده می کرد. ستاد اطلاعات از محتوای ملاقات رجوی و اینکه طرف ملاقات کیست اطلاع نداشت . فقط می دانست که ملاقات است و بایستی آلبوم های اطلاعاتی را آماده کرد. این معنی همان استقلال ایدئولوژیک – تشیکلاتی و سیاسی و نظامی سازمان بود که همیشه رجوی در نشست های عمومی با اعضاء سازمان از آن دم میزد ولی خیلی از مسئولین و ما در دلمان به رجوی می خندیدیم و تنها تناقضی بود که جرات بیان آنرا نداشتیم. آلبوم ها پس از تهیه شدن ، توسط مترجم به عربی ترجمه می شد و روی نقشه ها نیز اطلاعات گسترش یگانها به عربی نوشته میشد مسئولیت تهیه تمامی بریف های نظامی – اطلاعاتی به عهده ستاد اطلاعات بود. ستاد اطلاعات وظیفه داشت اطلاعات تمامی ملاقاتها را که نیاز به تبادل اطلاعات نظامی داشت را تامین کند. علاوه بر اخبار نظامی، اخبار سیاسی نیز که معمولا مسئول تهیه آن ستاد سیاسی بود، بخشی از آلبوم ملاقات مسعود را تشکیل میداد. ملاقات با عزت ابراهیم الدوری برای ارائه اطلاعات تهیه شده از ایران رجوی همیشه در ملاقاتهای اطلاعاتی که مسئولیت آنرا شخصا به عهده داشت درخواست هایی را نیز از طرف مقابل می کرد. البته رجوی در برخی از نشست های عمومی و برای روحیه دادن به اعضای سازمان تنها از امکاناتی که از عراق گرفته بود را برای آنها تعریف می کرد. و اینکه در مقابل گرفتن این امکانات سازمان چه چیزی به عراق داده است، بحثی نمی شد. معمولا درخواست هایی که رجوی از طرف مقابل داشت موضوعات مختلفی را شامل می شد. بخشی از آنها امکاناتی و بخشی دیگر عملیاتی و یا شناسایی و یا اجازه نفوذ تیم های سازان برای عملیات در داخل کشور بود. که البته عمده منافع آن نیز به جیب عراق می رفت. ذیلا برخی از این درخواست ها آورده میشود : ۱ – افزایش بودجه ای که برای سازمان تعلق میگرفت. دولت عراق ماهانه بودجه ای را برای حل و فصل مسائل مالی سازمان اختصاص میداد، هرچند کسی به درستی ازمبلغ واقعی آن اطلاع نداشت. این علاوه بر جیره غذایی ثابتی مثل قند و شکر، سیگار، آرد و روغن و به عبارتی اقلام ضروری بود که بطور ماهانه به سازمان تعلق می گرفت. در همین رابطه شایان یادآوری است ؛ رجوی در جلسات خصوصی و در اوایل سالهایی که تازه به عراق آمده بود می گفت ما اجازه ندادیم و نخواهیم داد که گروههای سلطنت طلب و یا سایر گروهها چیزی را که حق ماست از عراق بدست آورند. پر واضح است که منظور رجوی پولی بود که در همان سالهای ۱۳۶۲ و 1363 به بعد عراق به گروههای سلطنت طلب و بقیه گروههای که در عراق مستقر بودند می داد. بنابراین سازمان با ورود کامل تشکیلات مجاهدین به عراق از سال ۱۳۶۴ به بعد نان آنها را آجر کرد و تقریبا همه این گروهها از عراق خارج شدند. و یا برخی هایشان زیر چتر مجاهدین قرار گرفتند. ورود رجوی به خاک عراق با استقبال رسمی طارق عزیز 2- گرفتن تسلیحات زرهی بیشتر بویژه تانک. لازم به توضیح است که سازمان خیلی تلاش کرد تا بتواند صدام را متقاعد کند که تعدادی تانک تی ۷۲ برای ارتش بگیرد ولی موفق نشد و تنها در حد یک الی ۲ فروند [؟! دستگاه] آنهم صرفا جهت آموزش در اختیار سازمان گذاشته شد. سازمان با تمامی خدمتی که به صدام کرد و حتی او را از سرنگونی حتمی در جریان حمله صدام به کویت نجات داد ولی در مقابل همه این خوش خدمتی ها، هزینه ای که برای رجوی در نظر گرفته شده بود نیز حدی داشت. صدام به خوبی می دانست که سرنگونی جمهوری اسلامی لقمه ای نیست که در دهان رجوی بگنجد و او با اشراف کامل به این موضوع رجوی را در خدمت داشت و به اندازه ای برای او خرج می کرد که مصرف داشته باشد. هرچند رجوی در خیانت و مزدوری گوی سبقت را از همه رقبایش ربوده بود. 3- گرفتن قرارگاه های جدید. سازمان همیشه در تلاش برای بدست آوردن قرارگاههای جدید برای گسترش فعالیتهای ارتش خودش بود. بنابراین یا تلاش می کرد قرارگاه های موجود مثل اشرف را گسترش دهد و یا قرارگاههای جدیدی را در استانهای مرزی بگیرد. 4- پشتیبانی لجستیکی- تعمیراتی به ویژه در رده های بالاتر تعمیرات زرهی یکی از معضلات رجوی بود چرا که کار رده ۳ و ۴ زرهی نیاز به هماهنگی هایی در سطح بالای سازمان و ارتش عراق داشت و باید از بالا و در سطح وزیرو یا فرماندهی نظامی بالاتر دستور داده می شد تا تانکهای خراب سازمان به قسمت تعمیرات ارتش عراق فرستاده شده و تعمیر شوند که در اغلب این موارد رجوی شخصا وارد می شد. 5- جلب موافقت اطلاعات و مسئولین عراقی برای انجام فعالیت های عملیاتی و یا شناسائی و یا اعزام تیم به داخل کشور. بدست آوردن این موافقت گدایی همیشگی رجوی بود. او در قبال دادن انبوهی اطلاعات و خوش خدمتی به صدام از طرف حساب های خود می خواست تا در کار روحیه دادن به نیروهای سازمان با فعالیت های محدود عملیاتی و یا شناسایی و یا اعزام تیم به داخل ایران موافقت کنند. سوالات عارفی سطح بعدی، تغذیه اطلاعاتی سیستم های اطلاعاتی و امنیتی عراق توسط ستاد روابط انجام می گرفت. که اصطلاحا به آن «پاسخ به سوالات عارفی» گفته می شد. سوالات مسئولین عراقی در مورد جمهوری اسلامی تقریبا در تمامی زمینه ها وجود داشت. که ستاد های اطلاعات و سیاسی مسئول تهیه پاسخ این سوالات و دادن آنها به ستاد روابط بودند. ستاد سیاسی بخش عمده این جواب ها را از طریق سیستم اخباری (تخلیه تلفنی) که در کشور آلمان مستقر بود تهیه می کرد. سیستم اخباری مسئولیت تهیه پاسخ بخشی از سوالات را اعم از نظامی و یا سیاسی که جواب آنها را ستاد های مربوطه نداشتند به عهده داشت. سیستم اخباری موظف به پاسخگویی آنها بود. کلیه پاسخ های تهیه شده توسط ستاد اطلاعات و ستاد سیاسی نهایتا برای تبادل به ستاد روابط داده می شد. که معمولا در ملاقات های مسئولین این ستاد یعنی عباس داوری (رحمان) و مهدی ابریشمچی (شریف) و مهدی برائی (احمد واقف) به طرف حسابهای عراقی شان داده می شد. سطح بعدی تبادل اطلاعات با فرماندهان فیالق (سپاه های هفت گانه عراق در استانهای مختلف) بود. تغذیه اطلاعاتی این ارگانها که معمولا جبهه فرماندهی ارتش ها را در بر می گرفت شامل اطلاعات تیپ به پائین بود که توسط افسران عملیات (ارشد ترین مسئول باصطلاح برادر در هر ارتش) انجام می گرفت. این ملاقات ها می توانست هم توسط ستاد اطلاعات بطور جداگانه و هم بصورت مشترک و یا توسط هر ارتش جداگانه انجام گیرد. عناصر کلیدی در حوزه اطلاعات و امنیت در سازمان عبارت بودند از حسن نظام الملکی و مسعود خدابنده با نام مستعار رسول بود. این افراد معمولا طرف حساب افسران اطلاعاتی عراق در ملاقاتهای این ستاد محسوب می شدند. (ملاحظه- حسن نظام الملکی از مسئولینی بود که در بخش های ستاد امنیت و ستاد اطلاعات سازمان کار می کرد. وی علاوه بر این در زندانی و شکنجه کردن اعضای سازمان در پروژه دستگیریهای سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ نقش عمده ای را به عهده داشت.) این سطح از تبادل اطلاعات بیشتر حضوری بود و دروه ای انجام می گرفت و هر ارتشی در سازمان موظف بود فرماندهی سپاه عراقی که در حوزه استحفاظی و جغرافیانی آن مستقر بود و قرارگاه داشت را تغذیه کند. مثل قرارگاه حبیب در بصره و یا قرارگاه حنیف که بعدا اسم آن به فائزه تغییر یافت در کوت و یا قرارگاه همایون در العماره و ... در این گونه ملاقاتها هر ارتش و یا ستاد اطلاعات مترجم عرب زبان خودش را داشت که در ملاقات ها شرکت کرده و وظیفه ترجمه صحبت های دو طرف را به عهده داشت. معمولا قبل از هر ملاقاتی بریف تبادل اطلاعات چه برای ملاقات های خود ستاد اطلاعات و یا اطلاعات و عملیات ارتش ها تهیه شده و کسانی که می خواستند ملاقات کنند نسبت به آن توجیه میشدند. معمولا تغذیه اطلاعاتی فیالق عراق با هدف گرفتن برخی امکانات استقراری و یا عملیاتی از قبیل تسهیل تردد به مناطق مرزی جهت انجام ماموریت های شناسایی و یا دیدبانی و حتی عملیات که از قبل هماهنگ شده بود انجام میگرفت. نتیجه اینکه در چنین ملاقات هایی هر ارتش به میزانی در گرفتن امکانات بیشتر از سپاههای عراق موفق بود که بیشترین رابطه را با فرماندهان آنها داشته و بیشترین خدمات اطلاعاتی را برای آنها انجام داده باشد. هر چند که چنین ملاقات هایی از بالا و توسط افسران اطلاعات عراق هماهنگ می شد ولی معمولا در سازمان رسم براین بود که در چنین ملاقاتهایی برخی هدایا نیز به فرماندهان فیالق داده میشد تا آنها تسهیلات بیشتری را برای مجاهدین در حوزه استحفاظی شان در نظر بگیرند. بیلبورد نصب شده در کمپ آلبانی که هلاکت مسعود رجوی را تائید ضمنی می کند سطح بعدی، انجام ملاقات های اطلاعاتی در کادر استخبارات گردان و گروهانهای مرزی عراق، ملاقات با استخبارات تیپ و یا فیالق با ستاد اطلاعات بود. البته این نافی این نبود که افسران اطلاعات در ترکیب های مشخصی با استخبارات تیپ ملاقات نداشته باشند. همیشه در چنین ملاقاتهایی سناریو افسران اطلاعات جبهه ها توسط ستاد اطلاعات چک می شد و آنها نمی توانستند خارج از کادری که برایشان مشخص شده چیزی در ملاقات بگویند. البته نیازمندیهای اطلاعاتی فرمانده تیپ و استخبارات که در ملاقات مطرح میشد توسط افسر اطلاعاتی ثبت و به ستاد اطلاعات گزارش می شد. دراین گزارش متن سوالات و اطلاعات خواسته شده آنها آورده می شد. در مراحل بعدی کار ، این ستاد اطلاعات بود که تصمیم می گرفت پاسخ این سوالات به چه شکل داده شود ؛ در ملاقاتهای بعدی و یا از طریق ستاد روابط و . . . منبع : خداوند اشرف از ظهور تا سقوط (ص 736 الی 741) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  12. 1 پسندیده شده
      از نظر مساحتی حرف شما درست هست اما باید این رو هم در نظر گرفت که مرکز هر دوی این استان ها (شهرهای دونتسک و لوگانسک) تحت کنترل استقلال طلبان شرق اوکراین هست ، بنظر نمیاد هدف جدایی طلبان و روسیه (حداقل در این مرحله) کشور گشایی و افزایش مساحت سرزمینشون باشه وگرنه در اون اوضاع بحرانی اوکراین ، حتی تصرف کیف هم توسط نیروهای استقلال طلب با پشتیبانی روسیه کار چندان سختی نبود   ، این نیروها هیچ زمانی برای تثبیت مواضع و سپس سازماندهی ، تجهیز و آموزش نداشتند و تقریبا همزمان با اعلام حرکت ، توسط ارتش اوکراین سرکوب شدند.   فراموش نکنید روند استقلال کامل اوستیای جنوبی و آبخازیا هم از 1991 تا 2008 طول کشید که این یعنی 27 سال ! 
  13. 1 پسندیده شده
    در باره اوکراین یه چیزی میگم که شاید هیچکس در سایت موافق نباشه و بهم منفی بده ولی به نظرم عملکرد اوکراین بر خلاف اونچیزی که گفته میشه بد نبوده . روس ها از جدایی طلب ها حمایت کردن و حتی خودشون هم نیرو و تجهیزات فرستادن داخل اوکراین و با مستقر کردن سامانه های پدافندی نیروی هوایی اوکراین رو زمین گیر کردن (فقط یه لحظه تصور کنید حملات هوایی در سوریه متوقف بشه ) و با توپخانه قوی خودشون مواضع ارتش اوکراین رو هدف قرار دادن ولی با همه این حرف ها حتی اون دو استانی که بیشترین درگیری ها توش جریان داشت هم کامل به دستشون نیافتاد و فکر میکنم بیش از نصف دو استان دونتسک و لوهانسک در دست ارتش اوکراین باقی موند . این درحالی هست که روس ها سالها بر اوکراین و ارتش این کشور نفوذ داشتن و یکی از دوستان در صفحات ابتدایی این تاپیک میگفت فرماندهان ارشد ارتش اوکراین به روسیه وفادار هستن . درسته اگه روسیه میخواست و نیروی بیشتری وارد میکرد میتونست بخش های بیشتری از اوکراین رو جدا کنه ولی من دارم در باره عملکرد جدایی طلب ها صحبت میکنم که به تنهایی قادر نبودن جلو ارتش اوکراین مقاومت کنن و داشتن عقب میرفتن که روسها مستقیم دخالت کردن و هم نیرو فرستادن و هم تجهیزات زیاد و هم ایجاد پرواز ممنوع و شخم زدن با توپخانه .
  14. 1 پسندیده شده
    تجهیزاتشون مناسب هست اما یک مقایسه با رژه النصره در ادلب و جیش الاسلام در غوطه نشون میده واقعا به نظر عددی حساب نمیشن برای یک ارتش منسجم. در یکی از مصاحبه های ارتش اوکراین میخوندم نقطه قوت مخالفین توپخانه بسیار قدرتمندی هست که ازشون حمایت میکنه. هممون میدونیم شوروی و بعدا روسیه به توپخانه شان معروف بودند و هستند.  :winking:
  15. 1 پسندیده شده
    رزمایش بزرگ(ترین) جدایی طلبان روسگرای اکراینی در منطقه دنباس؛  کیفیت اجرا، امکانات و تجهیزات به کارگرفته شده نشان از حمایت گسترده یکی از قدرت های بزرگ  نظامی وحضور پر رنگ آن در پشت صحنه این جنگ دارد.   خدا رو شکر دیگه مرز مشترک با این کشور نداریم     [aparat]G10P3[/aparat]   http://www.aparat.com/v/G10P3
  16. 1 پسندیده شده
      بله استاد.   تنوع مهمات در سامانه اسمرچ بسیار بیشتره و مهمتر از اون اینه که سامانه تورنادو هم از تمام اون مهمات استفاده خواهد کرد. برد 90 کیلومتر رو هم بنده عرض کردم در تاپیک و حتی در برخی منابع، برد 9M528 تا 100 ک م هم عنوان شده که بنده سند معتبری در این زمینه ندیدم.   اما درمورد دقت، اگه اجازه بدین باهاتون مخالفت کنم. چرا که برای مثال در همین سامانه های روسی، سامانه تورنادو به علت بهره گیری از کامپیوتر کنترل آتش و تصحیح سمت و برد، دقت نشانه روی رو بسیار افزایش داده. هرچند عدم دقت خود راکت همونطور که فرمودین ارتباطی با راکت انداز نداره.   _____ ویرایش __________   جناب گوبلز بزرگوار، بنده الان متوجه پست جنابعالی شدم.     بنده جمله قبلی خودم رو باید اینطور اصلاح کنم:     و همچنین لازم به توضیحه که این ایرادات در سامانه تورنادو رفع شده و به همین علت عرض کردم مقایسه اسمرچ قدیمی با lynx جوان مقایسه خیلی درستی نیست.     یا حق
  17. 1 پسندیده شده
    [quote]اون موارد هم هیچکدوم ابتکار نبودن چون مسبوق به سابقه بودن.فراموش نکنیم که اعراب جنگجویانی قوی کار کشته بودن.[/quote] تا جایی که من می دانم اگر اشتباه نکنم اعراب دارای سیستم مدیریتی جنگی نبودند و برای اولین بار در شبه جزیره بود که واحد های کمان دار و نیزه دار محض توسط پیامبر تشکیل شد خود اعراب بدون نظم حمله می کردند یعنی رو هوا بدون استراتژی و تعیین ارزش برای نیرو در صورتی در جنگ بدر حمله قوای پیشتاز اعراب با تیرباران نیروی های کمان دار مسلمان روبرو شدند و تلفات زیادی دادند تا بعد به نیروی نیزه دار و شمیشیر دار مسلمانان رسیدند در آن دوران تنها ایران و روم دارای این استراتژِی بودند و در جنگ موته برای اولین بار سپاه اسلام روبروی سپاهی با آرایش و منظم و با یگان و دسته معلوم روبرو شد اعراب هر چقدر هم در جنگیدن مهارت داشتند باز همچون گروهی پراکنده می جنگیدند که این باعث شکستشان توسط ایران و روم می شد اما استراتژِی و نظم هایی که پیامبر بوجود آورد اگر چه در دنیا تازگی نداشت اما در شبه جزیره اولین بود که باعث تمرکز سپاه و نیرو ها می شد فکر نکنم منبعی پیدا کنید که حاکی از نظم کلاسیک اعراب یا پیروزی در زمان قبل از پیامبر باشد. [quote]در مورد بدر اصل بحث من این بود که جنگ به دلیل دستور پیامبر برای مصادره اموال بود نه اینکه چه اتفاقی برای کاروان افتاد. اون موارد هم هیچکدوم ابتکار نبودن چون مسبوق به سابقه بودن.فراموش نکنیم که اعراب جنگجویانی قوی کار کشته بودن. ابتکار یعنی کاری که سلمان در جنگ احزاب کرد که در تاریخ عرب سابقه نداشت. در خیبر هم همینطور بود و تمام جنگ بر اساس استراتژیهای همون دوران بود.[/quote] در مجموع فکر کنم بحث روی برداشت ما از حرف رهبر کمی بی فایده باشد چرا که ما برداشتی کرده ایم که به راحتی دست از آن ور نمی داریم من هم نظرم را گفتم حال شاید درست و شاید نادرست
  18. 1 پسندیده شده
    [quote]منظور من کسانی هست که وقتی قراره شمشیر دست بگیرن و بجنگن یادشون می افته تحلیل کنن[/quote] این جمله شما خلاف برداشت من از متن قبل شما بود و من این جمله شما را کامل قبول دارم اگر تصمیمی گرفته شد باید انجام دهیم چرا که تغییر تصمیم در وسط کار هزینه بالایی دارد. این حرف شما پیروی از فکر و منطق است که من هم قبول دارم [quote]تعریف شما به کل مشکل داره چراکه ایمان مرحله ای در انسان هست که با رشد عقلانیت به اون میرسه و کسی که ایمان داشته باشه عملا عقلانیتی کامل هم داره و داشتن عقل تنها به ایمان منتهی نمی شه و داشتن ایمان بر عکس یعنی داشتن عقل کامل . [/quote] این فکر کنم تفاوت حرف ما بیشتر در تعریف کلمه باشد تا در اصل مفهوم، چون می بینم دارید حرف خودم را با کلمات دیگر می گید [quote] [quote]مثال امروزی می زنم وقتی شما برای مثال می خواهید خرید بروید یا مسافرت کنید اول فکر می کنید و راه ها و توشه خود را مشخص می کنید یا درجا و بدون فکر و توشه حرکت می کنید اما هرکس در جایگاه خودش در یک سیستم جنگی با توجه به آموزش و مهارتش و وظیفه اش عمل می کند و فرمانده در وسعت بالا فکر می کند و سرباز در سطح دید میدان روبرویش فکر می کند تا دشمن عقب رانده شود [/quote] این پاراگراف شما در فهوا فقط یک معنا داره و اون اینکه رهبری این نظام و نیروی مسلح و فرماندهان اون الان بدون هیچ عقلانیتی و آمادگی لازم همینطوری و روی هوا استراتژی عوض کردن به تهدید در برابر تهدید و دستور مقابله به مثل می دن و نفهمیدن و طرح نریختن و توان خودی و دشمن رو محاسبه نکردن و همینطوری رهبر یه مملکت داره حرف از بدر و خیبر می زنه. یک خورده قبل از گفتن چیزی توجه کن برادر من از شما انتظار نداشتم گفته ها و بلغور جات برخی روشنفکرنماها رو تکرار کنی این حرفها درسته پوسته راسیونالیستی داره ولی در واقع فقط توهین به رهبری و نیرو های مسلح هست. وقتی امام خامنه ای اومده وسط میدان و تهدید در برابر تهدید رو مطرح می کنه و وقتی حرف از بدر و خیبر می زنه جا داره ما هم پشت سر ایشون باشیم البته این منافی عقلانیت و طرحریزی نیست و ملازمه هم هستن. [/quote] حرف من دقیقا حرف شما در ابتدای متن خودتان بود که اول فکر می شود و بعد تصمیم گرفته می شود ولی در انتها باید با فکر عمل کرد اما قرار نیست یک سرباز در وسعت یک فرمان فکر کند دقیقا حرف شما را می گم "منظور من کسانی هست که وقتی قراره شمشیر دست بگیرن و بجنگن یادشون می افته تحلیل کنن " [quote]ین بخش رو هم به طور کل اشتباه گفتین.در بدر پیامبر پس از اطلاع از حرکت کاروان دشمن دستور توقیف اموال در ازای اموال مهاجرین در مکه رو داد و به شکلی آغاز گر پیامبر بودن اما نه به معنای جنگ طلبی بلکه به معنای ستادن حق از دست رفته مسلمانان. در خیبر هم پیامبر دفاع پیش دستانه رو در پیش گرفتن و به طرف خیبر حرکت کردن و باز میشه گفت آغاز گر پیامبر بود امام به دلیل پیمان شکنی ها و توطئه های فراوان یهودیان. در مورد اقتدار هم در سایه توکل و ایمان بود وگرنه در تمام جنگ های پیامبر برتری نفرات و تجهیزات با دشمن بود . [/quote] در بدر وقتی کاروان مکه به سلامت عبور کرد جنگ تمام شده بود چرا که سپاه مکه به حمایت از کاروان آمده بود اما فرماندهان سپاه مکه گفتند ما که تا اینجا آمده ایم و تعدادمان بیشتر است پس برویم کار مسلمانان را تمام کنیم اما کارهای ابتکاری و تاکتیک : استفاده از جاسوس در کاروان ها و سپاه دشمن استفاده از ستون منظم و دسته ها و استفاده متمرکز از کمان دار ها و نیزه داران و شمشیر داران ( این قسمت در فیلم محمد رسول الله (ص) خوب نشان داده شده است) کشیدن دشمن به زمین بدر و بستن چاه های بدر و به نوعی دشمن را نقطه ضعف قرار دادن در مورد خیبر باید کمی بیشتر مطالعه کنم که بتونم جواب بدهم اما خیبر دقیقا حالت کویت در زمان جنگ را داشت
  19. 1 پسندیده شده
    [quote]این جمله امام عنای بسی عمیق تر هم داره و اون اینکه در سال ۸۸ آقا گفتند این عمار؟؟ اون زمان عمار نیاز بود برای آقا و فریاد می زدن این عمار اون زمان مالک اشتر نیاز آقا نبود . اما وقتی گفتن الان در بدر و خیبر هستیم یعنی الان علی می خوام .علی که در خیبر رو بکنه و در بدر جنگاوران دشمن رو به زمین بزنه الان جای لرزش پا نیست .الان جای حساب و کتاب نیست الان جای ضجه و مویه نیست ،‌جای تحلیل و بحث نیست الان جای عمله. اگر کسانی رفتن و نتونستن خیبر رو فتح کنن مشکلی نیست این دفعه پرچم رو علی بر می داره .برای همین فرمانده ارتش ایران اینطور قوی صحبت می کنه ولی امان از دو هزاری کج ما که هیچ وقت نفهمیدیم آقا چی می خواد. هی حساب دو دو تا چهار تا کردیم و دیدیم خوب ما ضعیف تریم و..... بعد هم شدیم کعب الاحبار که الان وقتش نیست و ما فلان و ما بهمان و یه عده بی مخ بنیادگرا این وسط افتادن و..... نه آقا راه روشنه و جا هم روشنه فقط علی می خواد و ذوالفقار به دست. جناب ارنست اون کتابها به درد تحلیل روابط ما و غرب نمی خورن زیاد خودتون رو اذیت نکنید چون اون کتاب ها بر اساس دکترین و نظام فکری خاصی نوشته شدن و با این نظام فکری نمی خونن. اصولا اینجا بحث ما و غرب به طور کلی فرق می کنه. البته اینکه شما اینها رو خوندین نشان از مطالعه شما داره که خودش ارزشه اما مشکل تمام کسانی که این موضوعات رو پیگری می کنن مخصوصا در حوزه علوم انسانی این هست که بدون توجه به نظام ها و سیستم اقدام به شبیه سازی می کنن و نتیجه ای در بر نخواهد داشت.[/quote] به این می گن زدن تو دشت کربلا والا بلا چه پیامبر خاتم، چه امام علی (ع), چه امام حسن (ع)، چه امام حسین (ع) و چه حضرت داود و ... در تمام زندگی بویژه جنگ هایشان اول طرح می ریختند و محاسبه می کردند بعد عمل می کردند پیروزی اینان و عمل آنها بر اساس فکر و منطق و ابتکار بود نه صرف ایمان محض اگر ایمان کافی بود مسلمانان با وجود پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و کلی مسلمان با ایمان در احد یا در جنگی با رومیان شکست نمی خوردند ایمان و عقل دو بال برای پرواز اند و داشتن یکی تنها کافی نیست و امکان پرواز نمی دهد مثال امروزی می زنم وقتی شما برای مثال می خواهید خرید بروید یا مسافرت کنید اول فکر می کنید و راه ها و توشه خود را مشخص می کنید یا درجا و بدون فکر و توشه حرکت می کنید اما هرکس در جایگاه خودش در یک سیستم جنگی با توجه به آموزش و مهارتش و وظیفه اش عمل می کند و فرمانده در وسعت بالا فکر می کند و سرباز در سطح دید میدان روبرویش فکر می کند تا دشمن عقب رانده شود ولی در کل چه در بدر و چه در خبیر آغاز گر اصلی جنگ دشمن بود که خود را مقتدر تر می دید و در عمل هم واقعا همین بود اما این ابتکار و روش های نوین و ابداع شده بود که سرنوشت جنگ را تغییر داد حال اگر منظور عمل و بدست گرفتن ذوالفقار بود که ایشان دستور جنگ را همین الان می داد ------------------------------------- در مورد ناو انگلیسی هم باید بگم که نیروی اصلی در منطقه آمریکا است و ناو انگلیسی هم در شرایط جنگی پیوسته با نیروی آمریکا کار خواهد کرد تحت یک پرچم و بزرگترین مشکل ما ناوهای هواپیما بر و ناوهای حامل موشک کروز خواهند بود تا ناو های دیگر، در این بین بیشترین حمایت و تکنولوژی در اختیار ناوهای هواپیمابر است و وقتی ما توانسته ایم ناو هواپیما بر را از نزدیک لمس و با پهباد از آن فیلم بگیریم دیگر با این ناو مشکل جدی نخواهیم داشت بقولی وقتی به 10 رسیدی 8 مشکل نیست وقتی مسئولان می گویند ما موقعیت تمام نیرو های دشمن در منطقه را می دانیم در شرایط جنگی به طور تقریبی با پهباد می شود دقیق مختصات را یافت و حال با موشک یا پهباد کباب کرد وقتی شما کشتی دشمن را دقیقا می دانید کجاست ضد رادار بودن یا نبودنش دیگر اهمیتی ندارد و سیستم پدافندی اش اهمیت می کند که باز فکر نمی کنم از ناو هواپیما بر قوی تر باشد
  20. 1 پسندیده شده
    [quote]در بدر و خیبر ، سپاه اسلام جلوی سپاه دشمن هیچی حساب نمیشد ! به مراتب ضعیف تر و کمتر از هر نظر چه استعداد انسانی چه تجهیزات ! اما در هر دو برنده شد ! فقط مسلمانان یک چیز داشتند که بیشتر از بقیه اثرگزاری داشت واسشون : ایمان ! البته اگر کتاب هنرهای اطلاعاتی مسلمانان که در اون به نقش حضرت محمد و حضرت علی به خصوص در کشف و تعیین قوای دشمن و مناطق اصلی ضعف و ... هم بندازید بد نیست ! مسلمانان کمتر بودند اما با درک بهتر موقعیت و با تزریق عنصر نترس بودن به خاطر ایمان به دنیای دیگر برنده شدند ! [/quote] منم هم نظر شما می باشم و حرف شما را تصدیق می کنم ایشان از زدن این حرف منظور داشتند و در ادامه حرفتان در این جنگ ها شیوه های اطلاعاتی و کسب خبر از اردوگاه دشمن در آن زمان بوسیله مسلمانان و پیامبر خدا تازگی داشت و همچنین چیدمان سپاه اسلام و ترتیب و آرایش و استراتژی یگانها در آن زمان شبه جزیره بی سابقه بود و ایمان باعث شد سربازان به ایمان به خدا و عدم ترس از مرگ، وظیفه محوله را به خوبی انجام دهند و دچار افراط و تفریط نشوند این سه رکن را دشمن به هیچ وجه حساب نمی کرد و مسلمانان را خوار می شمرد که امروز اهمیت آنها مشخص شده است در نهایت من فکر می کنم منظور ایشان عدم شناخت دشمن از قدرت اطلاعاتی، تسلیحاتی و شیوه نبرد ماست که باعث شکست دشمن خواهد شد
  21. 1 پسندیده شده
    [quote]قفس فارادی ...! یه راهکار ساده هست واسه مقابله با همچین سلاح هایی ، البته اگه اسمشو درست گفته باشم ! ( حافظه کوتاه مدتم اساسی افول کرده، یک ساعته جدا دارم فکر میکنم دیشب شام چی خوردم ! )[/quote] درسته حتی دستگاه های الکتریکی را در یک جعبه پیوسته آهنی قرار می دهند تا از این اثرات در امان باشد اما یک کشتی یا هواپیما موتور یا سیستمش را در چی می خواهد قرار دهد درست است داخل اتاق آهنی امواج نمی آید اما بیرون هم نمی رود
  22. 1 پسندیده شده
    وقتی یکی از دوستان درباره وابستگی این ناو به سیستم های الکترونیکی حرف زد یاد یک مستند از تلویزیون در باره مانور یک ناو افتادم که در حین مانور به صورت اتفاقی برق ناو از کار افتاد و افسران به صورت از پیش تعیین شده کامپیوتر را رها کرده و به سراغ روش های سنتی رفتند یعنی یک افسر دیدبان در بال راست یکی در چپ و ... و سیستم های توپ پدافندی به حالت دستی و حتی موشک ها دستی شدند دقیقا مثل ناوهای جنگ جهانی دوم عمل کردند جالب بود و نشان داد که اگر سیستم برق یک ناو از کاربیفتد واقعا فلج می شود و بجز توپ های دستی و موشک های دوش پرتاب چیزی برای دفاع ندارد بعلاوه اژدر و موشک های حرارتی خود فعال حل اگر زیردریایی های ما یا موشک های ما بتوانند با موشک الکترومغناطیسی حمله را آغاز کنند دشمن از نظر دید کور می شود و کار برای نیروی دریایی ما راحت تر بویژه که وابستگی ما به سیستم ها الکترونیکی در حد دشمن نیست همین موشک نور یا قادر را هم رادار رصد می کند و نه دیدبان بصری که سرعت دیدن و اعلام دیدبان بصری چیزی حداکثر در حد 20 ثانیه برای دفاع ایجاد می کند
  23. 1 پسندیده شده
    [quote][quote]دوستان ایران آیا موشک یا بمب های EPM یا همان الکترومغناطیس دارد یا خیر؟ آیا این ناو در برابر این موشک ها مقاوم است ؟ اگر هست چقدر؟ اگر ایران دارای این سیستم باشد یک موشک شلیک می کند سپس موشک های اصلی در پی اش می آیند راستی ممکن است آنها خود این موشک را به سمت ما شلیک کنند، پس ما توان مقابله داریم یا خیر؟ یا موشک هایمان روی سکو هایشان قفل می شوند یا منفجر چون موشک های ما در برابر امواجی چون موبایل حساس اند و منفجر می شوند[/quote] توي سايت تاپيك هاي خوبي در اين زمينه وجود داره ، شما رو به مطالعشون دعوت میکنم ! [/quote] ممنون، کاش آدرس تاپیک هم می زدید اما اصل جواب سوال من یعنی استراتژی استفاده از این سلاح برای این ناو یا شبیه این ناو را نفرمودید آیا استفاده از این روش با توجه به تکیه بر سیستم های کامپیوتری و دیجیتالی آیا بهتر نیست؟ و امنیت موشک های شلیک شده و دقت و امکان برخورد را بالا نمی برد؟
  24. 1 پسندیده شده
    [quote]اگر بتونیم سامانه الکترونیکشو از کار بیندازیم تبدیل میشه به هدف ثابت[/quote] دوستان ایران آیا موشک یا بمب های EPM یا همان الکترومغناطیس دارد یا خیر؟ آیا این ناو در برابر این موشک ها مقاوم است ؟ اگر هست چقدر؟ اگر ایران دارای این سیستم باشد یک موشک شلیک می کند سپس موشک های اصلی در پی اش می آیند راستی ممکن است آنها خود این موشک را به سمت ما شلیک کنند، پس ما توان مقابله داریم یا خیر؟ یا موشک هایمان روی سکو هایشان قفل می شوند یا منفجر چون موشک های ما در برابر امواجی چون موبایل حساس اند و منفجر می شوند
  25. 1 پسندیده شده
    شرکت مستقیم رژیم صهیونیستی در رزمایشی در داخل خلیج فارس کمی زیادی تحریک امیز هست، نمی دونم به چه کیفیتی خواهد بود، از راه دور یا نزدیک ولی به هر حال تجمیع فشارها و حالا هم تجمیع تهدیدات، خب شرایط سختی است ولی به هر حال اجتناب ناپذیر، به هر حال راهی که ایران انتخاب کرده تا نقطه ای از مسیر مورد تحمل قدرت هاست ..