برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 28 فروردین 1401 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدههشدار .. این متن ( بخش اول و دوم تا انتها ، شبیه سازی جنگ در اوکراین ، حدود یک هفته قبل از آغاز عملیات نظامی توسط روسها در خاک اوکراین است ) شبیه سازی یک جنگ طولانی ... (اپیزود یکم : اوکراین ) - بخش دوم نقشه خطوط جبهه در جبهه غربی - سال 1915 بدین ترتیب ، در جریان این شبیه سازی صورت گرفته ، علیرغم قصد طراحان برای کانالیزه نمودن روند درگیری بسوی یک شورش یا نبرد میهنی فراگیر ، ثبت این واقعیت که وضعیت جبهه ها به گونه ای جلو می رفت که احتمال پیروز شدن ارتش اوکراین علیه روسیه بتدریج کاهش پیدا می نمود ، اما در کمال تعجب ، این روند به شکست آن نیز نمی انجامید ، باعث گردید تا تیم های درگیر شبیه سازی مجددا در ارزیابی های خود تجدید نظر نمایند . بدین ترتیب ، از آنجایی که ارتش اوکراین هنوز یک رشته خطوط مقدم نبرد که از آن بخوبی دفاع می شد و قابل تشخیص نیز بود ( بدین معنا که هنوز صحنه نبرد به درگیری پارتیزانی تبدیل نشده بود .م) را در اختیار داشت ،طراحان تصمیم گرفتند تا اجازه دهند جنگ به مسیر طبیعی خود ادامه دهد . با این حال ، چیزی که به تدریج آشکارمی گردید ، این بود که ماهیت این سلسله درگیری ها بسوی آن چه که در سال 1915 رخ داد ، خیز برمی داشت و جلو می رفت ، چرا که هر دوطرف توان اجرای عملیات رزمی در مقیاس بزرگ به منظور تغییر روند و سرنوشت جنگ را نداشتند و ذخیره نیروی انسانی و مهمات نیز به تقریب تمام شده بود . جبهه غربی - پیاده نظام - سال 1915 با توجه به این سابقه تاریخی ، جریان فرسایشی عملیات جنگی در اوکراین دراین شبیه سازی باعث شده بود تا هر دوطرف بتدریج ذخایر استراتژیک خود را وادر صحنه کرده تا قابلیت تغییر روند جنگ را پیدا کنند و این مساله ذخیره انسانی ، تجهیزاتی و مهمات را برای دوطرف وارد یک چالش جدی نمود . در نتیجه ، تا میانه تابستان 2022 روسها ظرفیت انجام عملیات در بیش از یک محور را نداشتند و این نیرو نیز در برابر مقاومت ارتش اوکراین ، بسرعت فرسوده می شد . در مقابل ، ارتش اوکراین نیز همچنان با چالش وجود یک خط دفاعی طولانی به موازات نیروی انسانی رو به کاهش خود دست و پنجه نرم می نمود که اگر این روند ادامه پیدا می کرد ، احتمال بازشدن دستان ارتش روسیه و کسب موفقیت استراتژیک در صحنه نبرد را برای مهاجمان افزون می نمود . جبهه غربی - توپخانه - سال 1915 بدین ترتیب ، با علم به محدودیت شدید مهمات برای هر دوطرف نبرد ، شبیه سازی نشان می داد که این طرف اوکراینی بود که بااجرای ضد حملات در سراسر طول خط جبهه که با استفاده از صدها قبضه موشک ضد زره جاولین و سایر سامانه های ضد تانک صورت می پذیرفت ، ابتکار عمل رزمی را در اختیار گرفته بودند . اما این مساله گرچه می تواند یک عامل بسیار مهم در یک نبرد فرسایشی باشد ، اما وجود برتری در میزان مهمات دردسترس ، الزاما به معنای توانایی اجرای عملیات رزمی در مقیاس بزرگ نبوده تا امکان بازپسگیری اراضی تصرف شده توسط مهماجمان فراهم آید . این مساله بدان معنا بود که ابتکارعمل نظامی در شبیه سازی انجام شده ، همچنان در دست روسها باقی مانده ولی تلفات شدید ، توان حملات گسترده به منظور وادار کردن ارتش اوکراین به تسلیم یا عقب نشینی بسمت غرب را از آنها سلب نموده بود . علاوه براین ، با توجه به اینکه اقتصاد روسیه پس از اعمال تحریم های شدید بین المللی بشدت تحت تاثیر قرار گرفته بود ، این احتمال که صنعت نظامی این کشور نتواند مهمات ، موشک و مهمات هدایت شونده دقیق را بسرعت تامین کند ، نیز بعنوان یک عامل تاثیرگذار در کُند شدن حملات روسها موثر به نظر می رسید ( شاید یکی از دلایل اصرار روسها به استفاده از مهمات عهد عتیق و متعلق به دوران جنگ سرد همین امر باشد که تا حد امکان ذخیره تسلیحات هدایت شونده حفظ شده و فقط در زمان ضروری وارد عمل گردد .م ) ، در نتیجه ، تحریم های اقتصادی و مالی ، یک ضربه قابل توجه را به صنعت نظامی روسها دراین شبیه سازی وارد کرده بود ولی با درنظرگرفتن توان احتمالی روسیه برای جبران بخشی از این ضرر ، ظرفیت آسیب زای تحریم در مرحله بعدی شبیه سازی در یک حد مشخص کاهش داده شد تا بازی جنگ ، روند واقعی تری بخود بگیرد . در ادامه طراحی صورت گرفته برای بازی جنگ فوق الذکر ، عملیات رزمی در طول تابستان و پائیز سال 2022 به گونه ای پیش می رفت که روسها همچنان توان اعمال فشار در بخش قابل ملاحضه ای از خط جبهه را داشتند ولی توان حفظ دور حملات در هر 4 محور قبلی را که جنگ در امتدادآن آغاز شده بود دیگر وجود نداشت . تنها تلاش مستمری که ارتش روسیه بر آن متمرکز شده بود ، محاصره کیف و خارکف ( در حال حاضر فقط احتمال پیشروی مجدد بسمت خارکف داده میشود / 12 آوریل 2022. م ) محسوب می گردید که بخش اعظمی از توان رزمی روسها را بخود جذب می نمود ،اما با فرارسیدن دسامبر 2022 و کاهش شدید توان رزمی ، فرماندهان ارشد روسی مجبور به انتخابهای سخت شدند . سنگر بندی شهر بندری اودسا - آوریل 2022 در این مرحله ، افسرانی که نقش ژنرال های روسی را بازی می کردند ، به طراحان توصیه کردند که استراتژی اصلی عملیات تهاجمی به شرق اوکراین محدود شود ( اتفاقی که پس از تخلیه حومه کیف رخ داد و محور شمالی عملیات رزمی بطور کامل متوقف گردید . م ) ،اما پوتین این شبیه سازی ، همچنان اصرار به اجرای عملیات آفندی بر علیه اودسا داشت و به تقریب عدم موفقیت نظامی در کیف و خارکف را نادیده می گرفت . در نتیجه با غلبه تصمیمات سیاسی بر توصیه های نظامی در این بازی جنگ ، روسها مجبورشدند تا برای تصرف اودسا ، ذخایر استراتژیک خود را در محور جنوبی وارد عمل کنند . این امر موجب گردید تا امتداد جبهه در طرف روس بدون دستیابی به یک پیروزی واقعی در جبهه شرقی ، طولانی تر وانرژی بیشتری برای تصرف زمین و تامین و تثبیت آن مصرف گردد .دراین میان تیم های فعال در این بازی جنگ ، مدت زمان قابل توجهی را برای تجدید نظر در استراتژی جنگ در جبهه شرقی مصرف نمودند ولی علیرغم ریختن حجم بیشتری از نیرو به منطقه خارکف ، این شهر تا پایان پائیز 2022 همچنان در اختیار ارتش اوکراین قرار داشت . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهانهدام یک پل در زمان عبور کاروان تدارکاتی ارتش روسیه در منطقه خارکف توسط نیروهای ویژه اکراینی اما اکراینی ها چطور به این مناطق نفوذ میکنند . روسها در یکی دو روز اخیر در همین منطقه چند تیم کماندویی ارتش اکراین رو به دام انداختن استفاده از خودروها و پوشش عموما غیر نظامی وهمچنین مسیرهای فرعی البته در اینکار سابقه طولانی دارن که بارزترینش جنگ جهانی دوم بوده که پارتیزانها در سرتاسر اورپا بخصوص روسیه با پوشش های غیر نظامی به عقبه آلمانها حمله میکردن جالبه برای عملیات باگرایتون که در سال 1944 در خاک اکراین وبلاروس توسط روسها انجام شد 9 هزار حمله چریکی صورت گرفته بود نفربرهای آسیب ویا غنیمتی بی تی آر 80 /60 و3اکراینی اسناد برخی از خلبان کشته شده اکراینی چهار خلبان میگ 29 و دو خلبان مربوط به یک جت سوخو24 که در روز سوم جنگ سرنگون شد سه راکت انداز گراد (کاتیوشا) اکراینی حملات توپخانه ایی روسها به مواضع ارتش اکراین یک تانک تی 72 بی و دو نفربر بی ام پی 2 ارتش روسیه تعمیر نفربر هوابرد بی ام دی4 توسط روسها کشف یک پرتابگر سامانه اس300 اکراینی توسط روسها
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش سوم : ابن تیمیه و رجوع به سَلَفِ صالح در شیوه پیشنهادی ابن تیمیه که همان سلفیت است استفاده از احادیث به عنوان مصدر تشریعی برای اعمال «اسلام صحیح» ، تا سر حد اغراق پیش میرود. این که ابن تیمیه چگونه سخنان خود را هم ارزش با پیشوایان اسلام میداند را می بایست در استناد او به احادیث به جا مانده که شرح حال پیشوایان اولیه را داده اند، جست. نخستین تاریخ نگاری اسلامی که تاریخ طبری نمونه ای از آن است نیز در قرن دهم میلادی و سه قرن پس از وفات پیامبر شکل گرفته است. این گونه تاریخ نویسی شاید زیاد مورد قبول علم تاریخ امروز نباشد که از شیوه های کاملا متفاوتی برای کشف و ثبت تاریخ استفاده می کند. به عنوان نمونه، طبری سیر تاریخ نگاری خود را از زمان آدم و حوا آغاز کرده تا به تاریخ نگارش کتاب خویش . 3-3 : ابن تیمیه و سَلَفیت طبق این شیوه معنی آیات قرآنی باید عینا آن طور که در قرآن نوشته شده است استنباط شوند. لذا، استفاده از خرد یا مد نظر داشتن گذر زمان نمی تواند جایگاهی در تفسیر قرآن داشته باشد و معنی ظاهری کلمات قرآن را تغییر دهد. حال این که اکثر مذاهب اسلامی از شیوه «تاویل» در فهم قرآن استفاده می کنند. تأویل عبارت است از به کارگیری عقل برای فهم معانی قرآن، ولو این که معنی ظاهری آیات تغییر کنند. مذهب شیعه به شیوه ای نزدیک به تاویل [که همان شیوه باطنی است] معتقد است. این شیوه به این نکته استناد میکند که در عمق آیات قرآن معانی فراتری از شکل ظاهری کلمات نهفته که برای فهم صحیح آنها می بایست به باطن کلمات نیز توجه کرد. برخی با رد وصف «خشک و دگماتیک» بودن شیوه ابن تیمیه برای دانستن متون، آنها را نوعی تعقل برای حفظ سنت اسلامی از برداشت های مفسرین می دانند. اما شاید ایده عباس زریاب خوئی که با ایده بسیاری پژوهشگران دیگر هم سو است درست تر باشد که ابن تیمیه به کارگیری عقل را تنها زمانی جایز می دانست که عقل با نص قرآن و احادیث پیامبر سنخیت داشته باشند. ابن تیمیه در مساله هفتم )القاعدة السابعة( کتاب التدمريه با حمله به شگرد مذاهبی که در فهم قرآن از عقل مستقل استفاده و تاویل می کنند، شرح مفصلی مي دهد که: ابن تیمه با رد میراث فلسفه اسلامی و کارهای فلاسفه ای چون فارابی، ابن سینا، ابن رشد و ابن عربی آن ها را به تبعیت از فلاسفه یونان و ایران که از دید او مشرک بودند، متهم کرد. بدون شک ترجمه آثار فلاسفه یونان و به کارگیری آن ها برای ارائه فلسفه بومی اسلامی، نقش به سزایی در امور اجتهادی و تاویل اسلام داشته است. عمده فلسفه اسلامی ارائه شده از سوی فلاسفه ، انسان مومن را از قید و بندهای سفت و سخت به متون رها کرده اند و برای او اصالتی قائل می شوند که خود به شکلی مستقل برای رسیدن به حقیقت و «تقرب» به خدای خویش تلاش کند. آلبرت حورانی معتقد است که «ابن سینا» موثرترین فیلسوفی است که دیگر فیلسوفان بزرگ اسلامی مانند ابن عربی و ابن رشد بر سنگ بنای فلسفه او ، فلسفه خود را بنا کرده و از این رو فلسفه ابن سینا را وارد مراحل تازه ای کرده اند. ابن سینا با صحه گذاشتن به جایگاه ویژه پیامبر به عنوان شخصی که به حکم ارتباطش با خداوند از علم به حقیقت برخوردار است، بر این باور بوده که «نور الهی» بر روح و جان هر انسانی جداگانه تابیده شده است. لذا، هر انسانی می تواند که با تلاش و کوشش، روح خود را به سوی خالق سوق دهد و به جایگاه متعالی در یافتن حقیقت برسد. غزالی که بیشتر به عنوان فیلسوفی محافظه کار شناخته شده است با ابن سینا مخالفت کرده و معتقد بود که ویژگیِ داشتنِ «نور الهی» تنها از طریق وحی به پیامبر نازل شده و انسانهای معمولی نمی توانند از آن برخوردار باشند. از سویی، ابن رشد با تمایل به فلسفه ابن سینا، در رد عقاید غزالی، آثار متنوعی به جا گذاشت. اما ابن عربی که سردمدار تفکر صوفی نیز به شمار میرود در امتداد فلسفه ابن سینا و ابن رشد بیشترین اصالت را به انسان داده تا مستقل و فارغ از بایدها و نبایدها، خود در جهت کشف خدای خود گام بردارد. ابن عربی معتقد بود که هرچه انسان در ابراز تجلی خداوندی موفق تر باشد، انسان کاملتری است. ابن تیمیه با رد فلسفه های مطرح شده، فلاسفه را به این متهم میکند که ادعا میکنند از پیامبر بیشتر میفهمند. اما مهم تر از آن ، این است که او نقطه آغاز سیر قهقرایی اسلام را از شکل ابتدایی و صحیح و بی آلایش زمانی میداند که فرهنگها، افکار و علومی مانند فلسفه یونان باستان وارد اسلام شد. در این خصوص ابوذهب و اولیور روی «ملاحظه به جایی» از رویکرد سلفی و سلفیت جهادگرا کرده اند. این دو محقق در تعریف سلفی های جهادگرا می گویند که : مسلک مطرح شده از سوی ابن تیمیه به این جهت بعدها به مسلک سلفی مشهور شد که او صحیح ترین شیوه فهم اسلام را شیوه تبعیت از پیشوایان یا در اصل سه نسل نخستین اسلام میداند. ابن تیمیه معتقد بود که سلف بیش از نسل های بعدتر به اسلام راستین نزدیک بوده و آن را درک کرده اند. و نسلهای بعد از سلف با وارد کردن دیگر فرهنگهای بیگانه مانند افکار برگرفته از یونان و ایران باستان، اسلام را به انحراف کشانده اند. با مفهوم بدعت و استفاده افراطی از آن برای تکفیر دیگران در زمان بررسی اندیشه های محمد ابن عبدالوهاب بیشتر آشنا خواهیم شد لازم به ذکر است که دوره سلف برای تمام مذاهب اسلام به نوعی قابل تقدیر و احترام است. اما هیچکدام از این مذاهب عملکرد سلف و تبعیت از آنان را در مرکز فقه و باورهای مذهبی خود قرار نمی دهند. البوطی در سال ۲۰۱۳ و پس از شعله ور شدن درگیری ها در سوریه توسط یک بمب گذار انتحاری، در مسجدی در حین سخنرانی به قتل رسید. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی با سلام RPK و ما ادراک RPK ! با دیدن این عکس و کلاش RPK دست سرباز روسی یاد اولین سلاح غنیمتی که از بعثی ها بدستم اومد افتادم که از سری همین RPK ها بود.(البته اونموقع ها بین بچه ها به اسم بی بی کلاش معروف و مصطلح بود)که روش یه خشاب 40تایی بود.توو گرگ و میش هوای صبح اول عملیات والفجر یک( 39 سال پیش و مصادف و مطابق همین اولین روزهای هفته جاری) وقتی وارد کانال دوم از سری کانالهای چهارگانه روی ارتفاعات 103 منتهی به ارتفاع و شیار 143 که محور عملیات ما(گردان کمیل لشکر27) بود شدم کنار اولین سنگر تجمعی دشمن، لبه کانال دوم مذبور، این سلاح که رها شده بود و بالطبع کاربر بعثیش گریخته بود رو دیدم و برداشتم و چند متر بعدش یه خشاب 75 تیری معروف به قابلمه ای هم لبه کانال مذکور دیدم که بنوعی تکمیل سور بدست آوردن این سلاح بود. سلاح خوشدستی بود و تفاوت وزنی خاصی (البته بدون در نظر گرفتن اون خشاب75 تایی) رو با کلاش های خودی حس نکردم. ارگونومی خوبی داشت و در شلیک هم خیییلی خوب بود و لگد کمتری نسبت بهAK47 ها داشت و دقت و برد مفید بهتر......فقظ اون خشاب75تیری پر کردنش پدر انگشتهامو دراورد!.شاید بروز رسانی هایی که روی این سلاح و سری های بعدی که تا به امروزه شده بخاطر محسنات خوب تجربی و همین عملکرد خوب و موثرش باشه که هنوز در میادین نبرد دیده میشه. یا علی مدد.
-
1 پسندیده شدهاین چند وقت در عرصه میدانی اتفاقات بزرگ خاصی رخ نداده به همین دلیل بیشتر خسارت واتفاقات روزانه پوشش داده میشه تانکهای تی64 منهدم ویا غنمیتی ازارتش اکراین ویدئو حمله بالگرد کاموف به ادوات و مواضع ارتش اکراین https://www.aparat.com/v/ST3Xr اکراینی ها این نفربر نیمه غرق شده بی ام پی 3 رو از داخل آب بازیابی کردن آسیب دیدن نفربر بی تی ار و کامیون روسی در حملات موشکی وتوپخانه ایی اکراینی ها انهدام زرهپوش ارتش روسیه در حملات توپخانه ایی اکراین بی آر دی ام های + MT-LB اکراینی تانک های تی72 بی و بی3 روسی روسها گفتن این نفربر بی ام پی دو اکراینی رو در ماریوپول پیدا کردن با علائم روسی به نظر مدافعین قصد داشتن با سوار شدن بروی این نفربر به خطوط روسها حمله کنند دو نفربر بی ام پی 1 اکراینی و هاموی نسخه آمبولانس شکار شده اینم از اکراینی ها به غنیمتن گرفتن دوستان اگر اسمش رو میدونندراهنمایی کنند
-
1 پسندیده شدهگاردین ادعا کرده که ایران یک سامانه ی باور 373 به همراه یک سامانه ی اس 300 به روسیه فرستاده تا در جنگ استفاده بشود. اگر این ادعا درست باشه اولین صادرات باور محسوب میشود. البته یک سری ادعای عجیب هم در مقاله انجام داده که حشد شعبی عراق هم یک سری از سلاح هایش را از طریق ایران به روسبه فرستاده!!! که اعتبار خبر را کاهش میده منبع: https://www.theguardian.com/world/2022/apr/12/russia-using-weapons-smuggled-by-iran-from-iraq-against-ukraine
-
1 پسندیده شدهیکی از مقام های ارشد دونتسک اعلام کرد که ارتش روسیه و متحدان بطور کامل بر شهر ماریوپل اوکراین مسلط شدند. تاکنون این خبر بصورت رسمی اعلام نشده است اما سقوط شهر ماریوپل و تسلط کامل نظامیان روسی بر آن با توجه به شرایط میدانی، پیشروی نیروهای روسی و متحدان و محاصره نظامیان اوکراینی دور از انتظار نبوده است. در ادامه تصاویری از حضور نیروهای ارتش روس در ماریوپل : در زیرزمین آزوفستال ماریوپل یک تأسیسات مخفی ناتو وجود دارد که توسط متابیوتا (شرکتی که توسط هانتر بایدن، رینات آخمتوف و دولت کیف تاسیس شده است) مدیریت می شود. آزمایشگاه سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی که وجودش باید از دنیا پنهان بماند. این چیزی است که نیروهای ویژه روسیه در سیاهچال های ماریوپل به دنبال آن هستند. در درگیری های چند ساعت اخیر، برخی مراکز فرماندهی، گروه ها و مقرهای مزدوران اوکراین مورد اصابت قرار گرفته و بسیاری از تجهیزات نظامی تازه وارد از غرب نیز منهدم شده است. بندر ماریوپل تحت کنترل ارتش روسیه است، اما درگیری ادامه دارد. ماریوپل دارای منطقه صنعتی آزوفستال است، شرکتی که متعلق به الیگارش معروف رینات آخمتوف (احمداف) است. شبکه های زیرزمینی Azovstal که از چشم نامرئی است، شبکه ای از 24 کیلومتر تونل است که به عمق 30 متر می رسد. آنها برای چه به وجود آمده اند؟ بر اساس بازسازی پپه اسکوبار، روزنامهنگار و پژوهشگر، این تونلهای زیرزمینی یک تأسیسات مخفی ناتو به نام PIT-404 را در خود جای میدهند. و یک آزمایشگاه زیستی است که توسط شرکت متابیوتا مدیریت می گردد. در زیر زمین دو کارخانه فولاد آزوستال، حدود سه هزار سرباز و جنگجو هنوز پنهان هستند. در بازسازی ارائه شده توسط اسکوبار، حضور چند مستشار نظامی از کشورهای عضو اتحاد آتلانتیک بیان شده است. تأسیسات مخفی ناتو تحت فرماندهی ژنرال راجر ال. کلوتیر، ژنرال ایالات متحده، که توسط شبه نظامیان DNR در هنگام تلاش برای فرار با هلیکوپتر دستگیر شد، خواهد بود. آزمایشگاه Pit-404، مجدداً طبق بازسازیهای اسکوبار، ساختاری است که به مطالعه سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی اختصاص داده شده است. برخی معتقدند بیش از سیصد مشاور نظامی، افسرانی از آلمان، کانادا، ایالات متحده، فرانسه، ایتالیا، لهستان، ترکیه، سوئد و یونان در تونلها گرفتار شده اند. برکناری اریک ویدو، رئیس اطلاعات نظامی فرانسه با محاصره تونل های زیرزمینی آزوفستال، مرتبط است. ژنرال ویدو تنها پس از هفت ماه توسط رئیس جمهور مکرون «به دلیل نقص در کار اطلاعاتی در طول بحران اوکراین» برکنار شد. در روزهای اخیر ویدئویی که در شبکه های اجتماعی منتشر شد، یک کلاه سبز از لژیون فرانسوی پیدا شد. وضعیت دراماتیک سیاه چال های ماریوپل برای توضیح تلاش های دیپلماتیک فرانسه و آلمان برای ایجاد کریدورهای بشردوستانه مفید برای خروج افسران خارجی که نباید در آنجا باشند کافی است. ماریوپل به کانون رویارویی تبدیل شد و به شدت مقاومت می کرد زیرا سال ها مرکز تجاوزات در دونباس و یکی از سنگ بناهای ناتو در اوکراین بوده است. تحت فشار ارتش روسیه که در تونل ها سنگر گرفته اند، نه تنها نیروهای اوکراینی بلکه افسران و مشاوران ناتو نیزگیر افتاده اند. با فتح قطعی بندر ماریوپول، روس ها کنترل کامل سواحل دریای آزوف را در اختیار دارند و به آنها اجازه می دهد پل زمینی را که سرزمین اصلی فدراسیون روسیه را به کریمه متصل می کند، مهر و موم کنند. همچنین یک عنصر کلیدی در تامین آب کریمه است که توسط اوکراین قطع شده بود منبع منبع 2
-
1 پسندیده شدهبا سلام و تشکر بابت تاپیک خوبت اینکه سراغ ریشه های فکری تکفیری ها رفتی کار درستی کردی یک نکته ای که شاید کمتر بحث کردی بحث اثرات قبیله ای و طایفه ای هست که در دلش پر از تصمیمات نژاد پرستانه با ظاهر مذهبی شده است تو اکثر اتفاقات بحث قبیله و طایفه گرایی مشهود هست بسیاری از این موارد رو پیامبر باهاش مقابله کرد ولی متاسفانه تا همین الان هنوز وجود دارن
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسلام قطعا همینطور هست. اصولا امثال رویترز و حتی اخیرا رسانه هایی مثل اکسیوس (با تمرکز روی برنامه هسته ای) رسما تبدیل شدند به بازوی سرویس های اطلاعاتی غربی در جنگ ترکیبی روانی/رسانه ای/سیاسی/امنیتی علیه ایران. در این مورد خاص هم طبیعتا رویترز اهداف چند گانه ای را با خبرپراکنیهاش داره دنبال میکنه ولی به نظرم ماجرا به قدری روشن هست که گاهی مجبوره برای اینکه در اصل عملیاتش موفق باشه قسمتی از حقیقت را فاش کنه برای باورپذیری ( اینجا فی المثل پذیرفتن حضور صهیونیستها در اربیل ولی به قول شما با تحریف واقعیت در ادامه خبر ) جالبه ولی با این همه وضوح که حتی رسانه های جنگ روانی غرب را هم مجبور میکنه برای اینکه رسوایی دروغگویی مطلق بهشون نچسبه بخشی از حقیقت را بگند امثال صدر و کاظمی و عراقی ها همچنان منتظرند تابلوی "اینجا موساد حضور داره" و "وزیر جنگ صهیونیستها" را ایران در اربیل بهشون نشون بده! ( البته که میدونیم خودشونم خوب میدونند و دلیل در و دیوار زدنشون یه چیز دیگست) - هرچند به نظرم اگر خوب بگردیم واقعا تابلو و وزیر جنگ صهیونیستها را هم حتی میشه در اربیل پیدا کرد!
-
1 پسندیده شدهسلام -رویترز و سایر مدیای غربی به صورت هدفمند نقش جاسوسی - تروریستی ویلای اربیل را از اذهان عمومی پاک میکنند هنوز جزئیات تلفات و صدمات فاش نشده است( زیرزمین ویلا ) برای جلسات میتوان در وزارتخانه ، سفارتخانه و در صورت لابی مخفی حتی هتل و رستوران قرار گذاشت نیازی به سنگر گرفتن در یک قلعه مستحکم با ظاهر ویلا نیست !!!!!!!!!!!!!
-
1 پسندیده شدهبسم ا... توضیح : این متن ، تنها نگاه شرقی به عملکرد گونه های شرکت کننده سامانه دفاع هوایی بوک در اوکراین توسط طرفهای درگیر است و الزاماً به معنای قطعیت این تحلیل نمی باشد ، ضمن اینکه می توان از درسهای برگرفته به منظور توسعه سامانه های مشابه نیز استفاده نمود اوکراین وسامانه دفاع هوایی بوک تاریخچه و عملیات در سال 2022 سامانه دفاع هوایی متحرک بوک که شروع روند طراحی آن به تقریب از 50 سال پیش آغاز شد ، همچنان در خدمت عملیاتی قرار داشته و به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، هنوز قابلیت اجرای ماموریتهای محوله را دارد و جای تعجب نیست که هر دوطرف با علم به مسلح بودن به این سامانه ، نوک حملات خود را برای از کار انداختن نمونه هایی که در اختیار طرفین بود ، قرار دادند ،با این وجود ، در تمام دوره زمانی جنگ ( که هنوز روند آن ادامه دارد ، 28 مارس 2022) کاربرد و فعالیت این سامانه متوقف نگردید . با این وصف ، سامانه دفاع هوایی بوک از اوایل دهه هشتاد میلادی وارد سازمان رزم ارتش شوروی سابق گردید ، اما آن چه که امروز در ارتش روسیه خدمت عملیاتی را به نمایش می گذارد ، (بوک –ام3) از سال 2016 عملیاتی گردید و بسیار متفاوت از نمونه های اولیه خود به نظر می رسد . درواقع امر ، 36 سال خدمت نمونه های مختلف بوک نشان میدهد که فلسفه طراحی صورت گرفته برای این سیستم ، درست بوده و با ارتقاء 5 بخش اصلی این سامانه در سالهای اخیر ، احتمالا سالهای طولانی دیگری را نیز در خدمت خواهد بود . بوک در خدمت واحدهای رزمی با توجه به اینکه نمونه های مختلفی از این سیستم دفاع هوایی تا کنون وارد خدمت شده ، این متن ، تنها گونه های رزمی موجود در جنگ اوکراین شامل نمونه بوک ام- یک ارتش اوکراین و نمونه های ام-2 و ام-3 در حال خدمت ارتش روسیه مبناء برای تحلیل قرار گرفته است . در یک مقدمه خلاصه وار ، باید به این حقیقت اذعان نمود که سامانه های دفاع هوایی درصورتی که ایده اولیه آینده نگری را برای طراحی داشته باشند و در طول زمان بر روی چهارچوب و اصول استاندارد مبتنی بر تغییرات صحنه رزم به روز شوند ، می توانند برای سالها جزئی از یک شبکه دفاع هوایی موثر قرار گیرند که نمونه های آن را می توان در سامانه دفاع هوایی هاوک و اس-125 به عینه مشاهده نمود . در نتیجه نکته بسیار با اهمیت برای حوزه دفاع هوایی ، ارتقاء و بروزرسانی به موقع این سخت افزارهای نظامی محسوب می گردد . سامانه دفاع هوایی بوک که درسال 1980 وارد خدمت شد ، با بروزرسانی مشخصی با فروپاشی اتحاد شوروی در اختیار نیروهای مسلح اوکراین قرارگرفت که اگر چه نسبت به نمونه های موجود در ارتش روسیه ، به نسبت یک نسل عقب تر است ، اما این مساله ، نیش زهرآلود آن را کم خطرتر نمی کند ( همانطور که از ابتدای درگیری ها تا کنون دیده شده . م ) ،اما در طرف روسی ، نسخه های بوک ام-2 به همراه تعداد محدودی گونه ام –یک وارد عملیات رزمی گردید که با پایه سخت افزاری یکسان ، حداقل دو نسل متفاوت از سامانه های دفاع هوایی را به نمایش می گذاشت . اما این مساله در خصوص بوک ام-3 بسیار متفاوت است ، بدین معنی که بوک ام-3 تنها در شناسه سخت افزار با گونه های قبلی مشابه بوده ولی در واقع امر ، نوع بسیار تکامل یافته پست فرماندهی 9S470 به 9S510M و تعداد کانال های مورد استفاده در آن از 18 به 36 ( کشف و رهگیری 36 هدف بطور همزمان ) بکارگرفته شده است . برهمین اساس ، یک یگان دفاع هوایی از سامانه بوک ام-3 ( هنگ دفاع هوایی متشکل از 2 تا 4 لشکر دفاع هوایی ) و همچنین یگانهای مسلح به گونه های قدیمی تر بوک ، بطور معمول از یک پست فرماندهی ، یک رادار نظارتی و سه آتشبار ( لانچر) و بخش آتشبار نیز از دو خودروی خودکششی شلیک کننده و یک پرتابگر – بارگذار تشکیل شده است. اما تفاوت های قابل ملاحضه ای میان یگان های کاربر بوک ام-یک و ام-2 وجود دارد . پست فرماندهی جدید 9S510M و رادار جدید 9S18M3 که با برد شناسایی 120 کیلومتر برای اهداف با سطح مقطع کمتر از یک مترمربع ( در رادار بوک ام یک ) به 160 کیلومتر افزایش پیدا نموده که این به معنای سریعتر شدن این سیستم دفاعی در واکنش به تهدیدات جدید است . اما تغییرات اصلی در بخش راداری صورت گرفته ، بطوریکه از رادار 9S18 بسیار کُند و میدان دید بسیار کوچک ( بین 30 تا 40 درجه ) به یک رادار جدید با میدان دید بیشتر و سرعت زمان نمایش 18 ثانیه رسیده که این بدان معناست که 9A317M با راداری مجهز به آرایه های فازی ، زاویه دید 90درجه در سمت و 70 درجه در ارتفاع ، می تواند تا 6 هدف را به شکل همزمان رهگیری نماید . علاوه براین ، موشکهای جدیدتر که بلحاظ ابعاد کوچکتر نیز هستند ، امکان افزایش موشکهای قابل شلیک رااز 4 عدد به 6 تیر فراهم نموده اند ، در حالی که لانچر 9A316M حامل 12 موشک ( به جای 8 موشک قبلی ) است که حضور یک جفت از هرکدام از این رادارها و لانچرها به معنای شلیک 18 موشک خواهد بود . با توجه به این موارد ، یک گردان کامل از سامانه بوک ام -3 چیزی در حدود 72 موشک را به شکل آماده با خود حمل می کند که در مقایسه با سامانه بوک ام- یک با 48 موشک یک پیشرفت واقعی و روبه جلوست . مضاف براین ، موشکهای جدید سامانه بوک ام-3 نیازبه ردیابی راداری در طول مسیر پرواز نداشته و این نیز به شکل خودکار ، بدان معناست که موشکهای 9M317M2 قابلیت اصلاح مسیر خودکار را درفاصله 35 کیلومتری هدف در اختیار دارند و در بیشتر از این فاصله ، دستورات صادره از پست فرماندهی مبنای عمل این موشک است . بدین ترتیب ، با معرفی بوک ام-3 مزیت موشکهای 9M317M و 9M317MA به تقریب روشن گردید و برخلاف سنت کلاسیک روسی ، اینک موشکهای قدیمی تر امکان نصب و شلیک از روی سیستم های جدید را نخواهند داشت . در حوزه سرعت هدف هایی که بوک ام-2 و بوک ام-3 می توانند با آن درگیر شوند نیز تفاوتهایی دیده میشود ، بدین معنی که برای بوک ام-2 ، این عدد برای هدف به 1100 متردر ثانیه محدود میشود که در یک حالت ، امکان مقابله با موشکهای بالستیک با برد 200تا 250 کیلومتر را برای آن فراهم می کند ، اما این رقم برای بوک ام-3 به 3000 متردر ثانیه رسیده که برای هدف قرار دادن موشکهای بالستیک با بردی برابر 1000 تا 1100 کیلومتر کافی به نظر می رسد که تفاوت قابل ملاحضه ای را به نمایش می گذارد . بوک در صحنه رزمی : درصورتی که عملکرد سامانه دفاع هوایی بوک- ام-2ئی را در برابر شلیک موشکهای کروز در سوریه نادیده بگیریم ، ساقط کردن بدون سرنشین ها و جتهای رزمی طرفین در اوکراین توسط گونه های مختلف این سامانه جای بررسی و تامل خواهد داشت . درواقع ،گزارش های محدود وزارت دفاع اوکراین مبنی بر ساقط شدن هواپیماها و بدون سرنشین های رزمی خود ( که به ادعای طرف روسی ، چندان محدود هم نبود .م ) نشان میدهد که فلسفه طراحی و عملکرد این سامانه برای دفاع از آسمان صحنه نبرد به تقریب با واقعیتی که رخ داد ، تناسب مشخصی داشت . در عین حال ، با علم به حضور این سامانه در ارتش اوکراین و اعلام پیروزی های خاص در سرنگون نمودن جتهای روسی موید تاثیر حضور این سیستم در صحنه نبرد است . درواقع امر ، موشک 9M38M1 سامانه بوک ام –یک در زمان خود ، یک سلاح کُشنده بشمار می رفت ولی در حال حاضر چندان تناسبی با تهدیدات موجود صحنه نبرد ندارد و این مساله برای شبکه دفاع هوایی ارتش اوکراین علیرغم موفقیتهای قابل توجه ، تبدیل به دردسر جدی گردید . تمامی اجزاء این مجموعه توسط شرکت طراحی OKB ساخته شده بود و بعدها دفت آلماز-آنتی سرپرستی طراحی و توسعه نمونه های جدید را برعهده گرفت ، ولی از آنجایی که طرف اوکراینی به اسناد فنی ، مهندسین مجرب و.. دسترسی نداشت ، به تقریب از بهبود این سامانه عقب افتاد ( البته با توجه به اخبار مندرج در پستهای قبلی این تاپیک ، این ادعا باید بررسی شود .م ) که این موجب شد تا شرایط غم انگیزی برای طرف اوکراینی ایجاد شود ، بنابراین ، بوک های قدیمی ارتش اوکراین درحالی در برابر جتهای سوخو-30 و سوخو-34 نیروی هوایی روسیه قرار گرفتند که با وجود چند شکار مشخص ، موفق به بیرون راندن نیروی هوایی روسیه از صحنه نبرد نشده ، در حالی که بوک-ام -2 و ام-3 های ارتش روسیه شرایطی را به شکل نسبی ایجاد کردند که فعالیت جتهای سوخو-24 و میگ-29 نیروی هوایی اوکراین بشدت محدود گردد . با توجه به این موارد ، سامانه های بوک و اس-300 پی ارتش اوکراین نه تنها موفق به رهگیری و انهدام سیل کروزهای کالیبر و بالستیک های اسکندر مهاجمان نشدند ، بلکه بدلیل ضعف در پوشش هوایی ، توان شکار روزهای اولیه خودرا نیز از دست دادند و این باعث شد تا بخش قابل ملاحضه ای از شکارهای ثبت شده جتهای روسی به نام استینگر ثبت شود ( که البته این خودش با توجه به تجربه افغانستان ، یک ضعف قابل توجه برای نیروی هوایی روسیه است .م ) پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 2- مابقی متن اصلی مربوط بود به بلوف زدن و خط و نشان کشیدن روسها برای بیرقدار و .... که چون ربطی به موضوع اصلی نداشت ، ترجمه نشد . بن پایه
-
1 پسندیده شدهاین ابعاد عصبانیت هیستریک ترکیه البته چند وجهی است به نظر به شدت. یک وجهش با توجه به کلیدواژه های پرتکرار اناتولی شامل: "فرقه گرایی" و "شیعه گری" و "حمایت از داعش! و القاعده!!" و "ایجاد تنش در منطقه" و "حمایت تروریسم" کاملا مشخص هست که القاب و عناوینی که این روزها خیای به خودش میچسبه را سعی داره به دیگری نسبت بده و معلوم هست که از کجا زورش گرفته. تمام برنامه هایی که با توسل به همین کلیدواژه ها طرح ریزی کرده بود الان در شرایط سختی قرار دارند و چه از این بهتر که با پرتاب کردنش به سمت یک رقیب منطقه ایت افکار عمومی را دور کنی از شرایط خودت و وضعیتی که بهش دچار هستی. یک وجه دیگه همین حمله روسیه به اکراین هست. علاوه بر اینکه مناسبات به شدت تقویت شده اقتصادی و سیاسی و نظامی با اکراین برای تکریه به هم ریخت اون شیوه وسط لحاف خوابیدنش که بین روسیه و امریکا قرار بگیره و از هر دو طرف سود ببره حالا با این جنگ تا حدی بهم خورده و در موقعیت اجبار به انتخاب قرار گرفته که هر طرفی را هم انتخاب کنه معایب خودش را داره. بعد هم اشاره کردند دوستمون مسئله دالان قفقاز بود که البته از حرکت نظامی ایران هم نباید گذشت چون به نظر میرسید با همون فریب رسانه ای و تعریف از ایران داشتند پشت پرده برنامه را پیش میبردند تا ایران را غافلگیر کنند که ایران با یک بهانه که البته خود احمقشون به دست ایران دادند (شاید هم نقشه ایران بود تا با تحریک توسط کامیون های تجاری این بهانه را بدست بیاره ) یک قدرت نمایی حداقل ولو با تنش در روابط انجام داد تا جدیت خودش را نشون بده و فعلا که برنامه به ظاهر عقب افتاده و مشکلات منطقه هم فعلا شاید به نفع ما باشه در این مورد. هرچند فشارها به اردوغان با افزایش مشکلاتش ممکنه مجابش کنه برای دور کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی جنگی در قفقاز یا سوریه به راه بندازه. یک مورد دیگه هم وضعیت اقتصادی و قدرت اردوغان هست در ترکیه. قیمت نفت، از دست رفتن اکراین، ماستها را کیسه کردن توسط سایر جمهوریها که به ترکیه بواسطه عضویت ناتو نزدیک شده بودند و فاش شدن چهره ریاکار و مزورش در دیدار با صهیونیستها و زیرپا گذاشتن همه شعارهای قبلش، نزدیک تر شدن حماس به ایران، دور شدن از قطر و ... به هر حال عصبانیت هم داره. و هرچند شایعات محسوب میشه ولی اون شایعه توطئه میت و موساد در اربیل و ضربه خوردن هر دو هم قوی است چون این حملات بلافاصله بعد از اون حمله شروع شد و اردوغان ناگهان شد هواخواه! صهیونیستها و اقلیم و بارزانی ها. یقینا اردوغان نفوذی که بین بارزانی ها داره و حالا شاید پیوندهایی هم با موساد در اقلیم زده ( با ایجاد مراکز اطلاعاتی و اقتصادی و سیاسی و امنیتی) دوست نداره مورد تهدید ایران باشه و پایه های حکومت بارزانی ها تضعیف بشه چون بهترین مزدوران ادوغان حتی در برابر کردها محسوب میشند برای ترکیه در عراق. نفت و پول و نفوذ از بارزانی ها و قدرت و حمایت و پول از ترکیه.
-
1 پسندیده شدهبخش دوم و پایانی شناور نیروی دریایی USNS Wheeling بستر آزمون سامانه دفاع هوایی دریاپایه سی فینیکس تولید چهاردهمین سامانه راداری AWG-9 به سال 1974 نیروی دریایی را به تلاشی مضاعف واداشت که مجموعه این سیستم را برای تست در شرایط واقعی ، بر روی شناور نیروی دریایی USNS Wheeling نصب کند که درجریان این آزمایشها ، مجموعه این سامانه موفق شد تا با موفقیت چند هدف را در ارتفاع بالا و پایین تر از عرشه اصلی کشتی شناسایی و ردیابی کند . براساس گزارش های اولیه ای که در همان سال در مجلات نیروی دریایی منتشر گردید ، در آزمایشهای چندگانه صورت گرفته ، 5 فروند هواپیما در ارتفاع های مختلف توسط این سامانه کشف و با موفقیت ردیابی گردید . اف-14 ای اسکادران VF-101 در حال شلیک فینیکس 1987 علاوه براین ، گزارشهای تایید نشده ای نیز وجود دارند که رادار AWG-9 بر روی زمین و با نصب برروی یک خودروی نیمه سنگین در پوینت موگو کالیفرنیا نیز مورد آزمایش قرار گرفت که این مساله ، به احتمال بسیار زیاد ، برنامه نیروی دریایی ( سپاه تفنگداران ) را برای بخدمت گیری یک سامانه دفاع هوایی زمین پایه متحرک از ترکیب AWG-9 و فینیکس را شامل می شد . با این حال ،جزئیات بسیار محدودی از این برنامه در دسترس قرار دارد ، ولی بنا بر اعتقاد برخی تحلیلگران ، درصورت عملیاتی شدن ، می توانست قابلیت دفاع هوایی بسیار قدرتمندی را در اختیار یگان های کاربر آن قرار دهد . مجموعه هدایت دستی موشک سی اسپارو ناوهواپیمابر یو اس اس آیزنهاور 1982 با این وجود ، علیرغم اینکه سامانه سی فینیکس در مقایسه با سیستم دفاع هوایی دریاپایه سی اسپارو ، توان دفاعی بیشتری را در اختیار نیروی دریایی قرار می داد ، اما بدلیل هزینه های بسیاری که پیش بینی می شد ، پس از تست های اولیه کنار گذاشته شد . مضاف براین ، در حالی که سامانه سی اسپارو قابلیت دفاع نقطه ای کوتاه تا میانبرد را برای نیروی دریایی به ارمغان می آورد ، این مساله در خصوص سی فینیکس صادق نبود و این موشک نمی توانست در درگیری های نزدیک ، توانایی قابل توجهی را به نمایش گذارد . علاوه براین ، رادار AWG-9 که می بایست در یک ارتفاع پایین و در بخش های جانبی ناو نصب می گردید ، در تشخیص تهدیدات ارتفاع پایین که برفراز افق به ناو نزدیک می شدند ، بسیار ضعیف عمل می نمود . در کنار بحث های فنی ، تجزیه و تحلیل تاکتیکی گونه دریا پایه فینیکس نیز نشان می داد که با وجود همراهی شناورهای اسکورت و همچنین برد رزمی جتهای اف-14 نیاز فوری به تکرار قابلیت دوربرد بر روی شناورهای نیروی دریایی وجود نداشت . با این وصف ، در صورتی که این برنامه ادامه می یافت ، احتمالا به تولد یک سامانه دفاع هوایی بسیار قدرتمند دوربرد منجر می شد و بدلیل ماهیت مستقلی که داشت ، نیروی دریایی می توانست آن را در طیف متنوعی از شناورهای خود نصب نماید . در کنار این مساله ، بکارگیری سی فینیکس می توانست تا شکاف بین برد موثر سی اسپارو و سایر سیستم های دفاع نقطه ای و همچنین سامانه ایجس مسلح به موشک استاندارد را به تقریب پوشش دهد . پرتابگر سی اسپارو - ناوهواپیمابر یو اس اس میدوی -1982 مجموعه هدایت دستی موشک در گوشه سمت چپ عکس دیده میشود اما ورود سامانه دوربرد ایجس به شکل گسترده ، تا حدودی از ارزشهای سی فینیکس کاست ، در حالی که سی اسپارو با یکسری بهینه سازی ها همچنان بخدمت ادامه میدهد به گونه ای که با معرفی نسخه RIM-162 این سامانه عملا به یک سیستم دفاع هوایی جدید تبدیل شده است . بدین ترتیب ، سی اسپاروها همچنان بر روی ناوهای هواپیمابر باقی ماندند تا از این شناور دربرابر تهدیدات نزدیک ، دفاع کنند و لایه بیرونی دفاع از ناو به سایر سیستم ها واگذار گردد. موشک فینیکس هواپرتاب درنهایت به سال 2004 ، یا بعبارت بهتر ، سالهای طولانی پس از اتمام تهدید موشکهای کروز روسی از خدمت کنار گذاشته شد . پرتابگر و موشک سامانه RIM-162 بدین ترتیب ، با در نظر گرفتن همه این موارد ، خواهر دریاپایه فینیکس ( سی فینیکس ) بعنوان گونه ای ناشناخته از این موشک همچنان در لایه ای از ابهام قرار گرفته ،اما یقیناً یک گونه بسیار جالب از آنچه که ممکن بود نیروی دریایی آن را بخدمت گیرد بشمار می رود . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم با توجه به اهمیت روز افزون جنگ افزارهای بدون سرنشین در میدان رزم ، در این تاپیک قصد داریم به بررسی هواپیماهای بدون سرنشین کشور چین و همچنین دکترین حاکم بر آنها بپردازیم.پست اول به عنوان پیش درآمد تاپیک ، ترجمه خبر مربوط به نمایشگاه هوایی چین ( Zhuhai Airshow ) در سال 2018 هست ، که به گفته صاحب نظران درآن ارتش آزادی بخش خلق چین برتری خود را در امر طراحی و تکنولوژی به رخ رقبای خود کشید .در این نمایشگاه چینی ها علاوه بر اعلام دستیابی به رادار کوانتومی وآکروجت جنگنده نسل پنجم و چهارم ارتقا یافته خود در امر هواپیماهای بدون سرنشین بسیار قوی ظاهر شدند. سبقت چینی WJ-700 شرکت China Aerospace Science & Industry (CASIC) در نمایشگاه بین المللی Airshow China 2018 چین یک هواپیمای بدون سرنشین جدید با نام WJ-700 معرفی کرد. این هواپیماهای بدون سرنشین برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی در زمین و دریا طراحی شده است. WJ-700 دارای 20 ساعت مداومت پروازی و بیشینه وزن برخاست(MTOW) تا 3500 کیلوگرم و4 جایگاه حمل مهمات می باشد. بر خلاف دیگر هواپیماهای بدون سرنشین از کلاس MALE (ارتفاع متوسط ، برد بلند _ medium altitude/ long endurance) که به مهمات نسبتا سبک مسلح هستند، این هواپیماهای بدون سرنشین قادر به حمل مهمات استاندارد هوا به سطح مانند موشک های ضد رادار CM-102، موشک های ضد کشتی C-701 و C-705KD تجهیزات هشدار زودهنگام و جنگ الکترونیک است. هواپیمای بدون سرنشین WJ-700 در کنار موشک های ضد رادار CM-102 Rainbow CH-7 هواپیمای بدون سرنشین تهاجمی (UCAV) به نمایش درآمده دیگر ، Rainbow CH-7 است که بسیار به طرح های آمریکایی مانند X-47 و X-45 شبیه است. با وجود اندازه بزرگ آن و عرض بال 22 متری و طول 10 متر و بیشینه وزن برخاست 13 تن، CH-7 با استفاده از سطوح منحنی شکل و به کارگیری مواد جاذب راداری یک پنهانکار محسوب می شود. CH-7 برای عملیات در سرعت پایین و ارتفاع بالا طراحی شده است و دارای حداکثر سرعت 0.75 ماخ ارتفاع پروازی 30،000 تا 43،000 فوت است. با توجه به ماموریت ، سرعت کروز آن کمتر از 0.5-0.6 ماخ است و موتور توربوفن آن از نوع ناشناخته ای است. Rainbow CH-7 دارای 2 جایگاه داخلی مهمات می باشد که این خاصیت در امر پنهانکاری حائز اهمیت است. CH-7 مانند دیگر اعضای خانواده Rainbow اجرای عملیات را کاملا خودکار انجام می دهد و کنترل ماموریت توسط ایستگاه زمینی فراهم می شود. پنهانکار بودن آن را قادر می سازد اجرای عملیات را در فضای هوایی تحت کنترل دشمن حفظ کند. CH-7 می تواند با ماموریت های شناسایی به عمق نفوذ کند و رادار ها ،کشتی ها، سایت های موشکی ، مراکز فرماندهی و دیگر مراکز کلیدی را مورد حمله قرار دهد. پهپاد CH-7 نیروی دریایی چینی به شدت به هواپیمای بدون سرنشین برای ناوگان ناو هواپیمابر جدید خود علاقه مند است. چین در حال حاضر دارای یک هواپیما بر عملیاتی ، یکی تحت آزمایشات دریایی ، و سومی در حال ساخت است. پهپاد ها در هواپیمابرها، محدوده نظارتی و تهاجمی را در سطح ناوگان افزایش داده و توانایی آن را برای حفظ نظارت مداوم و انجام ماموریت های شناسایی و تهاجمی بدون نیاز به سوخت گیری هوایی بهبود می دهد.چینی ها از چنین هواپیماهای بدون سرنشین به طور مستقل یا در هماهنگی با هواپیماهای جنگی نسل چهارم استفاده می کنند. CH-7 کنونی با بال های ثابت برای اجرای عملیات از یک باند طراحی شده است، اما توسعه دهندگان در حال حاضر برای استفاده از آنها در ناو هواپیمابر ، بالهای تاشو (folding wings) را پیگیری می کنند. HK-5000G هواپیماهای بدون سرنشین دیگر HK-5000G است طراحی شده با بالهای تاشو توسط شرکت Aeromarine Intelligent Equipment ، که یک شرکت تابعه از شرکت کشتی سازی چین هست.این پهپاد با بیشینه وزن برخاست 5 تن و مداومت پروازی 12 ساعته ، قابلیت برخاست به صورت پرتاب ریلی (catapult) و همچنین برخاست از باند را دارد . HK-5000G مجهز به سنسور EO/IR هست و توانایی حمل 2 محموله در زیر بال را دارد و برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی از ناوهای هواپیمابر استفاده خواهد شد. پهپاد HK-5000G JY-300 هواپیماهای بدون سرنشین بعدی ، JY-300 یا Tian Shao نام دارد ، یک پهپاد نظارتی و هشدار زودهنگام هوابرد (AEW&S) است که مجهز به یک رادار آرایه فازی جدید به عنوان اثباتگر تکنولوژی ، ساخته شرکت CETC است. از مشخصات عملکردی هواپیمای بدون سرنشین JY-300 میتوان به مداومت پروازی 15 ساعته و سرعت کروز 200 کیلومتر در ساعت، ارتفاع پروازی 25،000 فوت و بیشینه وزن برخاست 1300 کیلوگرم ،قادر به حمل محموله به وزن 400 کیلوگرم اشاره کرد. JY-300 با چندین رادار آرایه فازی فعال AESA ، در دو طرف بدنه و لبه های جلویی بالها ( leading edges ) پیکربندی شده است. پهپاد JY-300 Rainbow CH-10 یک طرح دریایی دیگر نیز برای خانواده Rainbow در نظر گرفته شده است. CH-10 هواپیمای بدون سرنشین عمود پرواز (VTOL) با قابلیت تیلت روتور (Tiltrotor) با کاربری رزمی و غیر رزمی . پهپاد CH-10 FL-71 پلت فرم FL-71 یک هواپیمای بدون سرنشین با سرعت بالا ، برای بیشینه وزن برخاست 3 تن ، ارتفاع پروازی 50،000 فوت ، حداکثر سرعت 2،200 km/h (1.8 ماخ) و پرواز کروز 850 km/h (0.71 ماخ) در 30،000 فوت طراحی شده است. . این پارامترهای عملکردی FL-71 را قادر میسازد در ماموریتی که حدود یک ساعت طول می کشد محموله ای 100 کیلوگرمی را تا مسافت 800کیلومتر حمل کند ، یک پلتفرم ایده آل برای یک ماموریت کوتاه و سریع. پهپاد FL-71 FL-2 اما FL-2 نام یکی دیگر از هواپیماهای بدون سرنشین رونمایی شده است که برای حمل محموله های سنگین در سرعت بالا طراحی شده است. پهپاد FL-2 با بیشنه وزن برخاست 22 تن می تواند با سرعت 900 km/h (0.73 ماخ) مسافتی در حدود 7300 کیلومتر را به طور مستقل (autonomously) پرواز کند. پهپاد FL-2 TW-765 , TW-356 هواپیمای بدون سرنشین بعدی از شرکت Tengden یک پهپاد دوموتوره با نام TW-356 ، طراحی شده برای حمل محموله های فوق سنگین است. TW-356 با قابلیت 4 جایگاه حمل محموله ، برای بارریزی و بکارگیری غلاف سنجش از دور و یا جنگ الکترونیک بسیار موثر است. این شرکت همچنین یک نوع هواپیمای بدون سرنشین بزرگتر دیگر با نام TW-765 را برای عملیات در ارتفاع بسیار بالا طراحی کرده است.TW-765 قادر به حمل 22 تن بار تامسافت 7500 کیلومتر است. پهپاد TW-356 پهپاد TW-765 XY-280 درمورد پهپاد XY-280 ادعا می شود برای انجام مانور تا 6g طراحی شده است و تا حدودی شبیه سازی شده از روی جنگنده های F-22 / F-35 است. این پهپاد به نحوی برنامه ریزی شده است تا پروازی کاملا مستقل (fully autonomous) انجام دهد و مانورپذیری و ویژگی های پروازی هواپیماهای دشمن را تقلید کند. این پهپاد این ظرفیت را داراست که در مانور ها ، آموزشهای واقع بینانه برای نیروی دریایی و واحدهای موشکی دفاع هوایی ارائه دهد . برای حفظ ویژگی های پنهانکاری (سطح مقطع راداری m2 0.05 - 0.1 )،پلتفرم XY-280 دارای دو جایگاه داخلی حمل مهمات است که انجام حملات تهاجمی ضربتی را برای آن میسر میکند . نحوه ی برخاست XY-20 با استفاده از بوستر صورت میذیرد و موتور توربوجت آن تا سرعت 860 (0.72 ماخ) است. دارای طول 4.33 متر ، عرض بال 6 و بیشینه وزن برخاست 650 کیلوگرم است .همچنین قادر است تا 150 کیلوگرم محموله شامل انواع سنسورها و تسلیحات را برای ماموریت هایی تا 2 ساعت حمل کند. XY-280 برای تحمل حداکثر 25 سورتی پرواز طراحی شده است. پهپاد XY-280 در پست های بعدی اطلاعات جامع تر در مورد خانواده های این پهپاد ها ارائه میشود . صرفا برای میلیتاری / بن پایه
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ؛ بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش سیزدهم) مین های پیاده نظام (بخش اول) Glasmine 43 : مین ضدنفر شیشه ای گلاس مین -43 ، اولین مین ویژه و خاص نازی ها است که در این پست آن را مورد بررسی قرار می دهیم. این مین تولید سال1944 در کشور آلمان است. بدنه این مین شیشه ای می باشد که استفاده از شیشه با 2 هدف کاملا متفاوت بکار گرفته شده است. هدف اول ممانعت از شناسائی مین توسط دستگاه های مین یاب مورد استفاده توسط متفقین که عمدتا بر مبنای شناسائی فلزات در زیر خاک عمل می نمودند. هدف دوم هم مبتنی بر اقتصاد جنگ بود که عملا بجای مصرف فلزات در بدنه این مین ها ، این صرفه جوئی باعث این میشد که فلزات در سایر حوزه های صنایع تسلیحاتی بکار گرفته شوند. در خلال سال های 1944 و 1945 تقریبا 11 میلیون عدد از این مین ها در صنایع تسلیحاتی آلمان تولید گردید که تعداد 9.7 میلیون آن در پایان جنگ در انبارهای ارتش نازی یافت گردیده و منهدم شدند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Glasmine_43 S-mine 35 : دومین مین مورد بررسی در این پست ، مین ضدنفر جهنده اس-مین-35 ، معروف ترین مین آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. این مین برای نخستین بار در سال 1935 رونمائی شد و سپس در سال 1944 نسخه ای بهینه شده از آن در خط تولید قرار گرفت. باتوجه به سیاست ها و تاکتیک های تهاجمی ارتش آلمان در نیمه نخست جنگ جهانی ، نیاز به استفاده فراگیر از تجهیزات دفاعی نظیر میادین مین کمتر احساس میشد و از مین گذاری فقط برای حفاظت از مراکز مهم نظامی و فرودگاه ها استفاده میشد ، به همین دلیل از این مین در خلال سالهای 1935 تا 1945 ، حدود 2 میلیون عدد تولید گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/S-mine Teller mine : مین ضد تانک تلر مین (مین بشقابی) ، سومین مین مورد استفاده نازی هاست که در این پست به بررسی آن می پردازیم. نسخه اول این مین تولید سال 1929 در کشور آلمان است (Teller mine 29). البته در سال های 1935 ، 1943 و 1944 ؛ نسخه های بهینه سازی شده این مین با نام های Teller mine 35 ، Teller mine 43 و Teller mine 44 هم ساخته شدند. طبق اطلاعات موجود ، تا پایان سال 1944 ، تقریبا 4 میلیون از این مین ساخته شده بود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Teller_mine Topfmine : آخرین مین ورماخت است که در این پست به معرفی آن می پردازیم مین ضدتانک توپف مین است. بدنه این مین هم از تکه های چوب خرد شده و فشرده شده (چیزی شبیه نئوپان یا MDF های امروزی) بعلاوه مقوا که بوسیله قیر بهم متصل شده بودند ؛ تشکیل شده بود. این بدنه غیرفلزی در واقع از کشف مین توسط دستگاه های مین یاب ساخته شده متفقین ممانعت می کرد. البته نمونه هائی از این مین که با بدنه ای ساخته شده از سفال و یا شیشه هم ساخته شده بودند توسط متفقین کشف شده است. این مین در سال 1944 ساخته شد ، اما از آمار و مقدار تولید این مین اطلاع دقیقی در دسترس نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Topfmine ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی سایر مین های مورد استفاده نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ؛ بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش دوازهم) تسلیحات ویژه پیاده نظام (آتش افروزها) Flammenwerfer 35 : شعله پرتاب کن فلامن ورفر-35 ، اولین سلاح ویژه و خاص نازی هاست نازی ها است که در این پست آن را مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سال 1935 در کشور آلمان است و با هدف پاکسازی سنگرها ، ترانشه ها (کانال ها ) و ساختمان ها تا فاصله 25 متری ساخته شده است. از تعداد ساخته شده از این سلاح مورد استفاده ارتش رایش اطلاعات دقیق کسب نکردم ، اما این سلاح تا سال 1941 که نسخه بروزتری از آن ساخته شد ، در خط تولید قرار داشت. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Flammenwerfer_35 Flammenwerfer - 41 : دومین سلاح غیر متعارف مورد بررسی در این پست ، سلاح آتش افروز و شعله پرتاب کن فلامنورفر-41 ، شعله ور استاندارد ارتش رایش بود که در سال 1941 ساخته شد. این سلاح که پس از مشخص شدن ناکارآمدی فلامنورفر-35 در سرمای شدید روسیه ساخته شده بود ، نسبت به سلف خود ، در یخبندان روسیه کارنامه بهتری از خود برجای گذاشت. علی رغم استفاده گسترده نیروهای پیاده ورماخت و اس اس از این سلاح ، متأسفانه آمار دقیقی از تعداد تولید شده از این سلاح در دست نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://www.militaryfactory.com/smallarms/detail.asp?smallarms_id=718 Einstossflamennwerfer-46 : لانچر یکبار مصرف و قابل حمل توسط نفر آینستوس فلامنورفر-46 ، سومین سلاح غیر متعارف نازی هاست که در این پست به بررسی آن می پردازیم. این سلاح تولید سال 1944 در کشور آلمان است. از آمار تولید شده از این سلاح اطلاع دقیقی در دست نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Einstossflammenwerfer_46 Abwehrflamennwefer-42 : آخرین سلاح آتش افروز ورماخت است که در این پست به معرفی آن می پردازیم. شعله های دفاعی 42 ، در واقع نسخه کپی شده ای از مین های FOG-1 روسی بود که در سال 1941 و در خلال عملیات بارباروسا با آن مواجه شده بودند. این سلاح ها ، با فواصل مشخص در دو سوی جاده ها ، سواحل ، اطراف فرودگاه ها و مناطق احتمالی فرود چترباز ( و عموما در پناه سیم های خاردار ) کارگذاشته شده بودن تا در زمان عبور دشمن ، از راه دور ( بوسیله tripwires و یا وسائل دیگر ) جهنمی واقعی را برایشان فراهم کنند. از آمار تولید این سلاح ها اطلاع دقیقی در دسترس نبود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Abwehrflammenwerfer_42 ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به پایان یافتن بررسی آتش افروزها ، انشاء الله در پست بعدی سایر تسلیحات نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش دهم) ضد زره های پیاده نظام (بخش اول) Panzerbuchse 39 : تفنگ ضد تانک 7.92 میلی متری ساخت آلمان نازی ، پانزر بوخسه 39 ،( که به اختصار PzB 39 به معنای تفنگ شکار تانک مدل 39 نامیده می شود) اولین سلاح ضد زره نازی ها است که در این تاپیک مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سال 1940 در کشور آلمان است که پس از ایجاد یکسری تغییرات و بروز رسانی ها بر روی PzB-38 (محصول 1917) تولید گردید. از این سلاح نزدیک به 40.000 قبضه تولید شد و در اختیار واحدهای مختلف نیروی زمینی ورماخت قرار گرفت. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Panzerb%C3%BCchse_39 Wz.35 anti-tank rifle : تفنگ ضد تانک 7.92 میلی متری ساخت لهستان ، دبلیو زد - 35 ، دومین سلاح ضد رره نازی ها است که در این تاپیک به بررسی آن می پردازیم. این سلاح تولید سال 1935 در کشور لهستان است و پس از اشغال لهستان توسط ارتش نازی ، خط تولید این سلاح برای سرویس دادن به ورماخت ؛ همچنان فعال باقی ماند. از این سلاح در مجموع نزدیک به 4.000 قبضه تولید شد و در اختیار واحدهای مختلف نیروی زمینی ورماخت قرار گرفت. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Wz._35_anti-tank_rifle Solothurn S-18 /1000 : تفنگ ضد زره و آنتی متریال 20 میلی متری ساخت سوئیس ، اس-18 / 1000 ، آخرین سلاح ضد زره نازی ها است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سال 1940 در کشور سوئیس است. علاوه بر ارتش نازی ، این سلاح در سازمان رزم کشورهای بسیاری مورد استفاده واقع شده که ارتش های پادشاهی ایتالیا ، جمهوری چین ، هلند ، مجارستان ، فنلاند و ... از آن جمله هستند. http://www.military.ir/forums/topic/18304-%D8%B6%D8%AF-%D8%B2%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%A6%DB%8C%D8%B3%DB%8Csolothurn-s18-100-s18-1000-and-s18-1100-anti-tank-rifle/ ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های ضد زره نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : با تشکر از لطف شما ، یکی از دلائل همون طور که ترانسیلوانیای عزیز گفتن ، کاربران مختلف هست. اما دلیل دوم که اصلی ترین دلیل این همه تنوع سلاح است رو باید در تنوع کارخانجات اسلحه سازی اون زمان دانست که برای ارتش هیتلر اسلحه می ساختند. در واقع ارتش فقط یکسری استاندارد مشترک ( نظیر کالیبر واحد برای همه سلاح های یک کلاس بخصوص ) رو تعریف می کرد و هر کارخونه ( چه در داخل و چه در خارج از مرزهای آلمان) سلاح های خودش رو برای ارتش تولید می کرد. دلیل سوم هم بروزرسانی و رفع نواقص دائمی برای سلاح های تولیدی هر کارخونه بود که باعث میشد که یک کارخونه در خلال سالهای مختلف ، تسلیحات متنوعی رو عرضه بکنه. معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش نهم) تیربارهای پیاده نظام (بخش سوم و پایانی) ZB vz.26 : سلاح 7.92 میلی متری ساخت چکسلواکی ، وی زد 26 ، اولین تیربار نازی ها است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. پیشتر و در همین تاپیک با یکی دیگر از محصولات این شرکت ، که در ایران به برنو مشهور است ، آشنا شده بودیم. این سلاح تولید سال 1924 در کشور مجارستان است. پس از اشغال مجارستان توسط ارتش نازی ، خط تولید این سلاح برای سرویس دادن به ورماخت ؛ همچنان فعال باقی ماند. علاوه بر ارتش نازی ، این سلاح در سازمان رزم کشورهای بسیاری مورد استفاده واقع شده که ارتش کشور عزیزمان هم از آنجمله است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/ZB_vz._26 Kg m/40 : سلاح 6.5 میلی متری سوئدی ، کی جی ام/40 ، دومین تیربار ورماخت است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح همان گونه که از کد مندرج در سلاح مشخص است ، تولید سال 1940 می باشد. این سلاح در اختیار ارتش های سوئی ، نروژ و فنلاند قرار داشت. ارتش آلمان هم به تعدادی از این سلاح ها دست یافت و بعدها هم نسخه 7.62 میلی متری آن با نام MG35/36A هم برای ورماخت تولید گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Kg_m/40_light_machine_gun Browning wz.1928 : سلاح 7.92 میلی متری لهستانی ، دبلیو زد 1928 ، یکی دیگر از تیربارها ارتش رایش است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سالهای 1928-1930 می باشد. خط تولید این سلاح هم پس از تصرف لهستان ، به خدمت ارتش آلمان نازی درآمد. علاوه بر ارتش نازی ، این سلاح در سازمان رزم جمهوری خواهان اسپانیا ، نیروهای دولتی اسپانیا (ارتش ژنرال فرانکو) ، اتحاد جماهیر شوروی و لهستان هم مورد استفاده واقع شده است. از این سلاح حدودا 25000 قبضه تولید گردیده است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Browning_wz._1928 سلاح های تهاجمی STG 44 : سلاح 7.92 میلی متری آلمانی ، اس تی جی 44 ، اولین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح بسیار مشهور آلمانی که شباهت غیرقابل باوری به یکی از سلاح های نامدار امروزی (کلاشنیکف) دارد ، در اواخر سال 1943 و اوایل سال 1944 گردید. علاوه بر ارتش نازی ، این سلاح در سازمان رزم اکثر کشورهای اروپای شرقی هم مورد استفاده واقع شده است. از این سلاح نزدیک به پانصد هزار قبضه (500.000) تولید شده است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/StG_44 STG 45 : سلاح 7.92 میلی متری آلمانی ، اس تی جی - 45 ، آخرین سلاح آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید ماه می سال 1945 میلادی می باشد و ارتش آلمان پیش از بکار گیری این سلاح در جنگ شکست خورد و هرگز نتوانست که از این سلاح که نسخه بهینه سازی شده STG-44 بود ؛ بهره بگیرد. از این سلاح ، فقط 30 قبضه متفاوت با هم و با اهداف آزمایشی و رفع نواقص احتمالی سلاح تولید گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/StG_45(M) ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : با پایان یافتن سلاح های انفرادی ، انشاء الله در پست بعدی، سلاح های ضد زره نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود
-
1 پسندیده شدهسلام. کاربرد هاشون مشابه بود، ولی کاربر هاشون خیر ... یه مثال امروزیش: کلاش با قنداق ثابت و کلاش با قنداق تاشو !!! کلاش با قنداق تاشو، در اصل برای استفاده خدمه یگانهای زرهی، مکانیزه، توپخانه و خلبانان طراحی و ساخته شده بود.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش ششم) سلاح های پیاده نظام (بخش چهارم) MP 3008 : سلاح 9 میلی متری آلمانی ، ام پی 3008 ، اولین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح یکی از آخرین نوآوری های صنعت نظامی آلمان نازی بود که در آخرین روزهای جنگ جهانی وارد عرصه شد و عملا توان زیادی برای بر هم زدن موازنه جنگ نداشت. این سلاح که تولید سال 1944 می باشد ، از شباهت بسیار زیادی به مسلسل انگلیسی Sten برخوردار است. مجموعا از این سلاح تعداد 10 هزار قبضه تولید گردید. مسلسل انگلیسی Sten که شباهت بسیاری به این سلاح آلمانی دارد در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MP_3008 ERMA EMP : سلاح 9 میلی متری آلمانی ، ای ام پی ، دومین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح توسط کارخانجات ERMA آلمان تولید شده است. این سلاح تولید سال 1931 می باشد ، علاوه بر جنگ جهانی دوم ، در خلال جنگ داخلی اسپانیا هم به کرات مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر ارتش آلمان ، به کشورهای جمهوری چین ، مکزیک ، یوگسلاوی و اسپانیا هم صادر گردید. ظاهرا فقط 10 هزار قبضه از این سلاح در آلمان تولید گردیده است. ( البته تعدادی دیگر هم در صنایع اسلحه سازی لاکرونیا اسپانیا تولید شده است.) در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Erma_EMP Suomi KP/-31 : سلاح 9 میلی متری فنلاندی ، کا پی 31 ، سومین مسلسل آلمانی است که به بررسی آن می پردازیم. این سلاح که تولید آن مربوط به آواخر دهه 20 و اوایل دهه 30 میلادی می باشد ، از سال 1931 رسما و بصورت انبوه تولید گردید و در اختیار بسیاری از ارتش های اسکاندیناوی و حتی شوروی هم قرار گرفت. آلمانها بیش از 3000 ( سه هزار) قبضه از این سلاح بسیار موفق و کارآمد را از فنلاند خریداری نمودند و در اختیار بخش های از ورماخت و اس اس قرار دادند. نسخه ای از این سلاح با خشابی متفاوت نسخه بدون قنداق این سلاح برای نیروهای ویژه در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Suomi_KP/-31 ZK-383 : سلاح 9 میلی متری ساخت چکسلواکی ، زد کا - 383، آخرین مسلسل ورماخت است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح پیش از اینکه توسط ورماخت در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار بگیرد ، در صنایع اسلحه سازی برنو چکسلولکی تولید می گردید و به کشورهای دیگر هم صادر می شد. این سلاح که تولید سال 1938 می باشد ، علاوه بر ارتش نازی و نیروهی مسلح چکسلواکی ، در اختیار ارتش های بلغارستان ، بولیوی و ونزوئلا هم قرار گرفت که در این بین ارتش بلغارستان بخاطر رضایت زیاد از این سلاح ؛ تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم (1970 میلادی) همچنان از خریداران و کاربران این سلاح باقی ماند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/ZK-383 ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و تشکر ویژه از تمامی عزیزانی که در پربار تر شدن این تاپیک مشارکت می کنند ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم. سلام و با تشکر از محبت شما متأسفانه در این چند وقتی که نتونستم در محضر شما باشم ؛ گرفتار بیماری مادرم بودم و بخاطر این مشغله ، در ارسال مطالب این تاپیک و سایر تاپیک های بنده وقفه افتاد که همینجا از تک تک دوستان عزیز پوزش می خوام. ان شاء الله اگر عمری باقی باشه و دوباره گرفتاری حاصل نشه ، سعی میکنم که هر روز یکی از تاپیک ها رو دنبال کنم تا زودتر به نتیجه برسند. معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش سوم) سلاح های پیاده نظام (بخش اول) Gewehr 98 : سلاح 7.92 میلی متری آلمانی ، ام 98 ، اولین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. از این سلاح پیاده نظام ساخت 1898 (در دوران امپراطوری آلمان) ، نزدیک به 5.000.000 (پنج میلیون) قبضه ساخته شده است. علاوه بر ورماخت ، نیروهای امپراطوری آلمان ، ارتش جمهوری وایمار ، ارتش امپراطوری عثمانی ، ملی گرایان اسپانیا ، ارتش ملی گرای چیان کای چک در چین و ارتش اسرائیل هم به این سلاح تجهیز شده بودند. تجهیز ارتش رژیم صهیونیستی به سلاح های آلمان نازی :winking: در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Gewehr_98 Karabiner 98K : سلاح 7.92 میلی متری آلمانی ، کارابینر 98 کی ، دیگر سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. از این سلاح ساخت 1935 ، نزدیک به 15.000.000 (پانزده میلیون) قبضه ساخته شده است. علاوه بر نیروهای زمینی ، نیروی دریائی ، وافن اس اس و لوفت وافه هم به این سلاح تجهیز شده بودند. در پایان جنگ جهانی دوم ، میلیونها قبضه از این سلاح به غنیمت اتحاد جماهیر شوروی درآمد که تا سالها بعنوان بخشی از کمک های بلاعوض خرس قطبی به جنبش های انقلابی سرخ در تمامی دنیا اهداء می گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Karabiner_98k G 24 : سلاح 7.57 میلی متری ساخت کشور چکسلواکی ، وی زد 24 (در ایران به برنو بلند معروف است) ، سومین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. تولید این سلاح که توسط متخصصان کشور چک و بر پایه ماوزر 98 ساخته شده بود ؛ پس از اشغال این کشور توسط ارتش رایش ، بخاطر شباهت های فراوانش با M-98 تولید خود را با نام جدید G-24 ادامه داد و بصورت گسترده توسط آلمانها مورد استفاده هم قرار گرفت. از این سلاح نیمه اتوماتیک ساخت 1924 ، میلیون ها قبضه در کشورهای مخلف جهان (منجمله میهن عزیزمان) ساخته شده است. این سلاح در سازمان رزم نیروهای مسلح کشورمان به تفنگ برنو مشهور است. (برنو نام شهری در چکسلواکی است که کارخانه سازنده این سلاح در آن قرار داشت) سربازان ایرانی مجهز به این سلاح در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Vz._24#G24.28t.29 Gewehr 33/40 : سلاح پیاده نظام 7.9 میلی متری (ساخت کشور چکسلواکی ، وی زد - 33 (در ایران به برنو کوتاه معروف است) ، آخرین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. این سلاح پیاده نظام در سال 1933 و با تیراژی نزدیک به 150.000 قبضه ساخته شده است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Vz._33#Gewehr_33.2F40.28t.29 ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و تشکر ویژه از تمامی عزیزانی که در پربار تر شدن این تاپیک مشارکت می کنند ، خصوصا جناب MR9 عزیز به روی چشم و ممنون از نظر لطف شما :rose: بله دوست عزیز ، همان طوری که دوستان فرمودند ، کلت براونینگ " های پاور" یکی از سلاح های سازمانی آلمان نازی بوده که ان شاء الله اگر عمری باقی بود در پست بعدی بطور کامل معرفی خواهد شد سلام و سپاس از تذکر شما ممنون استاد ، ان شاء این تاپیک با کمک شما و سایر دوستان مطلع ، بتونه تبدیل به یک تاپیک جامع در مورد نیروی زمینی آلمان نازی بشه معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش اول) سلاح های انفرادی Luger P08 : کلت کمری 9 میلی متری ( و همچنین 7.65 میلی متری) آلمانی ، لوگر پی صفر هشت (پارابلوم) ، اولین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این تاپیک به بررسی آن می پردازیم. این سلاح که در دوران امپراطوری آلمان ساخته شده بود ، در دوران جمهوری وایمار و پس از آن یعنی دوران رایش سوم هم به کرات توسط سربازان آلمانی استفاده می شد. در خارج از مرزهای آلمان (از جمله در میهن عزیزمان) هم این سلاح از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار بود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Luger_pistol Mauser HSc : کلت کمری 9 میلی متری آلمانی ، ماوزر اچ اس سی ؛ یکی دیگر از سلاح های مورد استفاه در ورماخت است . این سلاح کمری، تقریبا در تمام بخش های نیروی مسلح آلمان ؛ اعم از هییر (نیروی زمینی) ، کرایگس مارینه ( نیروی دریائی) ، لوفت وافه ( نیروی هوائی) ، وافن اس اس ، گشتاپو و پلیس مورد استفاده قرار می گرفت. مجموعا نزدیک به 350 هزار قبضه از این سلاح تولید شد که بیش از 250 هزار قبضه آن در اختیار نیروهای مسلح آلمانی بود و باقی به متحدان آلمان تحویل داده شد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Mauser_HSc Walther P38 : سلاح کمری 9 میلی متری آلمانی ، والتر پی 38 ؛ سومین سلاح سازمانی ورماخت است که در این پست به معرفی آن می پردازیم . این سلاح کمری، یکی از رکوردهای تولید کلت کمری در عصر خود را دارا است یعنی بش از یک میلیون قبضه از آن تولید شده است. بسیاری از نیروهای مسلح اروپائی و غیر اروپائی در دوران های پیش از جنگ جهانی دوم تا سالهای پس از این جنگ از این سلاح استفاده می کردند. http://www.military.ir/forums/topic/26378-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B1-%D9%BE%DB%8C-38/ Walther PP : این سلاح کمری مولتی کالیبر (9 میلی متر ، 7.65 میلی متری و 6.35 میلی متری) آلمانی ، والتر پی پی نام دارد. این طپانچه حتی در کشورهای متخاصم با آلمان نازی (نظیر نیروی هوائی سلطنتی انگلستان و پلیس ایالات متحده) هم استفاده می شد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Walther_PP Mauser C96 : طپانچه مولتی کالیبر (9 میلی متر ، 8 میلی متر ، 8.15 میلی متر و 7.63 میلی متری) آلمانی ، ماوزر سی 96 ؛ آخرین سلاح کمری ورماخت است که در این پست مورد بررسی قرار میگیرد. شاید کمتر جنگی در دوران طلائی این سلاح به وقوع پیوسته که این سلاح در آن استفاده نشده باشد. دو جنگ جهانی ؛ جنگ های داخلی اسپانیا ، ایرلند ، فنلاند ، روسیه ، چین و ... ؛ جنگ های استقلال فیلیپین و مکزیک ، جنگ کره ، جنگ ویتنام و حتی اشغال افغانستان توسط شوروی و .... تنها نمونه هائی از عرصه حضور و هنرنمائی این طپانچه بسیار کارآمد آلمانی است. http://www.military.ir/forums/topic/11377-%D8%AA%D9%BE%D8%A7%D9%86%DA%86%D9%87-mauser-c-96/ ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را بررسی خواهیم نمود.
-
1 پسندیده شدهhttp://www.axishistory.com/axis-nations/germany-a-austria/heer/145-germany-heer/heer-unsorted/3419-the-german-mobilization-and-welle-wave-system-1939-1945 http://www.axishistory.com/axis-nations/germany-a-austria/heer/145-germany-heer/heer-unsorted/4338-the-german-replacement-army-1939-to-1945