برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      70

    • تعداد محتوا

      9,418


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      50

    • تعداد محتوا

      3,146


  3. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      40

    • تعداد محتوا

      2,577


  4. abotaha

    abotaha

    Members


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      136



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 5 آذر 1401 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    ابردرنای خاکستری بر فراز حامل های هواپیمابر جدیدترین نگاه به جنگنده J-15B براساس آخرین اخبار موجود ، نیروی دریایی ارتش چین ، جدیدترین و در عین حال نخستین جنگنده ویژه برای حامل های هواپیمابر خود را که پیش از این رونمایی شده بود را به نمایش گذاشته است . این جنگنده پیشرفته "پیش نسل پنجم" که باشناسه جی-15 بی کوسه پرنده شناخته میشود ، طبق ادعای طرف چینی ، پیشرفته ترین فناوری های موجود معرفی شده برای جتهای نسل آینده ارتش چین را در خود می بیندو بر همین اساس در کلاس جتهای نسل ++4 طبقه بندی شده است . این در حالی است که جت جی-15 از سال 2012 در خدمت نیروی دریایی ارتش چین بوده و برای تجهیز این نیرو ، از روی گونه زمین پایه جی-11بی توسعه یافته است ، هر چند برخی منابع گفته اند که قابلیتهای این نمونه معرفی شده جدید از نسخه جی-11دی به مراتب بیشتر خواهد بود . جنگنده جی-11دی براساس توافقات میان روسیه و چین ، براساس بدنه جنگنده سوخو-27 روسی ساخته شده بود و می بایست همان نقش محوله به جتهای سوخو-35 نیروی هوایی روسیه را برای نیروی هوایی ارتش چین بازی کند ، اما چینی ها به این روند قانع نشده و مزیتهای قابل توجهی را که منعکس کننده نقاط قوت فناوری بومی این کشور را در حوزه های مختلفی نظیر کاربرد مواد مرکب ( کامپوزیت ها ) و حسگرهای الکترونیک ، به بدنه سوخو-27 روسی اضافه نموده اند . با این وصف ، برنامه جی-11دی گرچه در مراحل اولیه پروژه ، پیشرفتهای زیادی را بخود دید ، اما بدلیل تمرکز نیروی هوایی چین بر روی برنامه های جی-20 ، جی-16 و در نهایت ارتقاء کامل ناوگان جی-11بی موجود ، به تعویق افتاده و تولید انبوه آن لغو گردید . با توجه به این مساله ، انتظار می رفت که یک گونه مشتق شده از این جنگنده ، بعنوان یک هواگرد رزمی دریاپایه ، وارد خدمت نیروی دریایی چین شود که به تازگی توسعه قدرت دریایی خود را در دستور کار قرار داده است . بدین ترتیب ، بر خلاف نمونه های اولیه جی-15 که برای برخواست از روی عرشه ناوهواپیمابر ، امکان استفاده از منجنیق های ویژه را نداشته و از روی سکوی اسکی مانند ناو به پرواز در می آمدند ، گونه جی-15بی به شکل ویژه برای پرواز از روی عرشه ، بواسطه کاربرد منجنیق های پیشرفته الکترومغناطیسی که قرار است روی جدیدترین شناورهای نیروی دریایی چین نصب گردد ، تطبیق یافته است . این قابلیت به سوپرفلانکرهای نیروی دریایی چین اجازه می دهد تا با محموله سوخت و مهمات بیشتری بر روی حامل های هواپیمابر مستقر شود که این روند ، درست مشابه استراتژی نیروی دریایی ایالات متحده برای حامل های هواپیمابر کلاس جرالد فورد است . در حوزه قابلیتهای رزمی ، جی-15 بی به احتمال بسیار زیاد ، بدنه ای با سطح مقطع پائین تر ( طراحی سازه ای ) ، کاربرد مواد جذاب امواج رادار ، اویونیک نسل پنجم و طیف بسیار جدیدی از مهمات بومی این کشور شامل موشکهای پی ال-15 و پی ال -10 را به نمایش خواهد گذاشت . با توجه به این مساله ، انتظار می رود که جی-15بی پایایی پروازی بهتر ، سرعت افزون تر ، شتاب بیشتر و سقف پروازی بالاتری را داشته باشد ، در حالی که گمانه زنی هایی مبنی بر استفاده از فناوری خروجی های بُردار رانش شبیه به جی-11 دی نیز درآن وجود دارد . استفاده از این فناوری ، مانورپذیری بیشتری را به این جنگنده در برد های کوتاه خواهد داد . جی-15دی با توجه به موارد بیان شده ، تحلیلگران نظامی معتقدند که این جنگنده جدید در مقایسه با نمونه پایه آن ، به تعداد بیشتری تولید شود ، چرا که ارتش چین ، برنامه بلندمدتی را برای گسترش سازمان رزمی نیروی دریایی خود طراحی نموده و به ازای تولید هر ناو هواپیمابر ، نیروی دریایی نیازمند جنگنده های بیشتر خواهد شد . در مجموع ، هراندازه دریافت سفارش برای جتهای جی-15بی در حاشیه امنیت بیشتری قرار گرفته ، (به همراه گونه جنگ الکترونیک جی-15دی ) آینده گونه زمین پایه آن ( جی-11دی ) در پرده ای از ابهام قرار دارد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- با توجه به داده های موجود در خصوص جی-11دی ، بهتر نیست برای ایجاد زیرساخت واقعی تولید جنگنده در ایران ، رفت سراغ نمونه جی-11دی ؟!!!!
  2. 3 پسندیده شده
    مشخصات احتمالی موشک الماس: این سلاح یک موشک هواپرتاب دارای موتور راکتی سوخت جامد و بالهای بازشونده از داخل بدنه بوده و از جستجوگر تصویری حرارتی به عنوان سامانه هدایت خود بهره می برد. برد این موشک در پرتاب از پهپادها 8 کیلومتر عنوان شده است. به نظر می رسد ایران نمونه Spike-LR یا نمونه LR-2 آن را مبنای ساخت موشک مشابه داخلی جدید خود قرار داده است. برد نهایی نمونه LR در شلیک از سطح زمین بین 4 تا 5 کیلومتر، جرم 14 کیلوگرم و میزان نفوذ 700 میلیمتر عنوان شده است. نمونه LR-2 این موشک دارای برد 5.5 کیلومتر با شلیک از زمین و تا 10 کیلومتر با پرتاب از بالگرد بوده و جرم آن به 12.7 کیلوگرم کاهش یافته است. از آنجا که رده وزنی موشک مذکور کاملاً با میزان محموله قابل حمل پهپاد ابابیل-3 تطابق دارد این احتمال که نمونه ساخت ایران همرده با آنها باشد تقویت می‌شود. در نتیجه برد نمونه زمین پایه الماس که در اختیار نزسا قرار گرفت بین 4 تا 5.5 کیلومتر قابل تخمین است. در حالی این برد بیشتر از نمونه‌های پایه موشک طوفان و قابل مقایسه با نمونه‌های جدید طوفان-5، توسن و دهلاویه است که موشک الماس از همه این موارد بسیار سبکتر بوده و به راحتی توسط نفر قابل حمل و به کارگیری است. نکته مهم در زمینه موشک الماس، علاوه بر قابلیت شلیک کن-فراموش کن آن (برخلاف موشک‌های طوفان و توسن و دهلاویه) قابلیت حمله به هدف از بالا است. با توجه به اینکه در تجهیزات زرهی معمولاً قسمت فوقانی ضعیف ترین سطح حفاظت را دارد، یک موشک با قابلیت حمله از بالا یا تاپ اتک، می‌تواند اثر گذاری مخرب بسیار بالایی بر هدف داشته باشد.
  3. 3 پسندیده شده
    با سلام سیبرهای ایرانی در پاکستان در اوج روابط ایران و پاکستان ، نیروی هوایی ارتش پاکستان که در جنگ 1965 بخش قابل توجهی از سازمان رزم خود را از دست داده بود ، در قالب اسکادران هفدم ، نمایش هوایی قابل تحسینی را به مناسبت روز نیروی هوایی در برابر دیده گان پهلوی دوم برگزار نمود ( اکتبر 1966 / مهر 1345) نمود . این نمایش نه تنها ، تشکر کوچکی از ایران برای پشتیبانی های پیدا و نهان از این کشور در برابر هند بود ، بلکه بیشتر بدان خاطرصورت گرفت که دست و دلبازی قابل توجه پهلوی به نحوی جبران شود . نیروی هوایی پاکستان بدلیل ضربات قابل توجهی که در برابر هند متحمل شده بود ، برای بازسازی نیروی هوایی خود دست به دامان ایران شد و بدلیل حضور در پیمان سنتو ، از شانس خود بخوبی بهره برداری نمود . در این زمان نیروی هوایی ایران درصدد بود تا تمامی سیبرها و تاندرجتهای خود را بازنشست نموده تا شرایط برای جذب تعداد بیشتری از جتهای جدید F-5A فراهم گردد . به همین بهانه ، ایران به شکل صوری ، به سال 1966 تعداد 90 فروند جت کاناداایر F-86 MK.6 را بواسطه یک شرکت سویسی خریداری نمود و به بهانه کمبود تاسیسات فنی جهت بازبینی و ارتقاء این جتها ، همه آنها را به پاکستان ارسال نمود . با این خرید غیر قابل باور ، نیروی هوایی پاکستان موفق شد در اوج تحریم ها ، سه اسکادران هفدهم ، هیجدهم و نوزدهم خود را بازسازی نماید و این هواپیماها در جنگ بعدی با هند ( 1971) نقش غیر قابل تصوری را ایفا نمودند .
  4. 2 پسندیده شده
    یک فروند سوخو ۲۲ سپاه دچار سانحه شد روابط عمومی نیروی هوافضای سپاه: یک فروند هواپیمای سوخو ۲۲ متعلق به نیروی هوافضای سپاه در حین اجرای ماموریت‌های جاری دچار نقص فنی شد و با مهارت خلبانان به مناطق غیرمسکونی هدایت شد. خوشبختانه خلبان با استفاده از سامانه صندلی پران (اجکت) در سلامت کامل فرود آمد.
  5. 2 پسندیده شده
    مردی بنام ایپ فیلم مردی به نام ایپ ساخت سال 2008 میلادی اگر چه در ژانر فیلم های رزمی طبقه بندی شده و شیفتگان هنر های رزمی شرقی را مجذوب کرده ولی در پس زمینه ای پررنگ به یورش ژاپنی ها به چین و ددمنشی های متجاوزان ژاپنی اشاره شده که زندگی و معیشت مردم چین را بشدت دگرگون کرده است فیلم به دو بخش پیش و پس از یورش نیرو های امپراطوری ژاپن به چین در سال 1937 تقسیم شده است ، در نیمه نخست فیلم شهر فوشان شهری زنده ، بهره مند و امیدوار تصویر شده است و در نیمه دوم فیلم در این شهر نشانی از زندگی و امید وجود ندارد کارگردان به خوبی حس ملی گرایی بیننده چینی و همینطور همزاد پنداری بینندگان دیگر کشور ها را برانگیخته و ظلم و ستم گذشته بر کشور چین را یادآوری میکند
  6. 2 پسندیده شده
    رونمایی سپاه پاسداران از نسخه زمین‌پایه موشک الماس
  7. 2 پسندیده شده
    پروتکل شبح !!! ماموریت غیر ممکن !!! آیا جنگنده J-10C قابلیت جایگزینی ناوگان جنگنده –رهگیرهای سنگین اف-14 نیروی هوایی ایران را خواهد داشت ؟! نیروی هوایی ایران بیشتر از 45 سال است که بعنوان دومین و اکنون تنها کاربر جتهای سنگین اف-14 تامکت محسوب میشود که در دهه 70 میلادی عمدتاً برای خنثی نمودن تهدیدات اتحاد شووری و ایجاد برتری هوایی در برابر تهدید نیروی هوایی عراق نزدیک به 79 فروند از آن را دریافت نمود . در واقع ، تامکت سنگین ترین و گرانترین جنگنده زمان خود بشمار می رفت که علیرغم وجود جتهایی سبک تر و ارزان تری نظیر اف-5 ، اف-16 و اف-15 در اختیار ارتش ایران قرارگرفت . بدین ترتیب IIAF تنها مشتری خارجی این جنگنده بشمار می رفت که بدلیل مساحت قابل توجه ایران ، تامکت را در حالی که به حسگرهای پیشرفته و مهمات دوربرد مناسب در زمان خود ، مسلح شده بود ، خریداری نمود و صحت این انتخاب نیز سالهای بعد و در جریان جنگ شدید با عراق و ثبت نزدیک به 160 شکار و همچنین آمارهای غیر قابل تصوری نظیر سه شکار در یک روز توسط یک جنگنده را در تاریخ هوانوردی نظامی از خود برجای گذاشت . با این حال ، گزارش های مختلفی در دست است که نشان میدهد ایران همچنان در حال بررسی های کارشناسی در خصوص جنگنده های جدید برای نیروی هوایی است و در این میان ، برخی معتقدند که جنگنده نسل ++4 جی-10سی کاندیدای اصلی برای بازسازی توان هوایی این نیرو بشمار می رود . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، این انتخاب برای نیروی هوایی ایران ، در مقایسه با طرح های روسی ، انتخاب منطقی تری خواهد بود ، چرا که در درجه نخست ، تعداد قابل توجهی از آن تا کنون از خطوط تولید خارج شده ( بیشتر از 200 فروند در سه سال ) که این به معنای کارآمدی روند تولید است . علاوه بر این ، تجهیز این جنگنده چینی به سامانه های الکترونیک پیشرفته و همچنین مهمات هوا به هوای دوربردی نظیر PL-15 نیز مزید بر علت انتخاب آن به نظر می رسد . اما بر خلاف انتظارها ، در حالی که تحریم نظامی سازمان ملل در اکتبر 2020 منقضی گردید ، هیچ اتفاق مشخصی در این خصوص رخ نداد و این به معنای زیرسئوال رفتن توانایی مالی ایران برای خرید این جنگنده چینی است تا جایی که حتی خرید یک اسکادران ( 32 فروند ) نیز بسیار سخت به نظر می رسد . اما با وجود این روند ، انتظار می رود با بهبود وضعیت اقتصادی ایران در سالهای آینده ، خرید این نمونه به واقعیت نزدیکتر گردد . اما در صورتی که جی-10 سی وارد سازمان رزم نیروی هوایی ایران گردد ، سئوالات بسیار زیادی در خصوص اینکه توانمندی کدام یک از این دو جنگنده ( تامکت یا فایربرد ) بیشتر خواهد بود ، ایجاد می گردد . جت رهگیر اف-14 گرچه بلحاظ فناوری مورد استفاده ، متعلق به دهه هفتاد میلادی است ، اما اطلاعات جسته و گریخته ای از بهینه سازی های بومی صورت گرفته بر روی آن و همچنین تسلیح این جنگنده به مهمات بومی ( فکور-90) به گوش می رسد . در مقابل ، جی-10سی بعنوان یک جنگنده سبک وزن کم هزینه ، عمدتاً بصورت مکمل در کنار جتهای سنگین تری نظیر جی-20 و جی-16 می بایست وارد عمل گردد . در نتیجه اختلاف محدوده وزنی این دو جنگنده بدلیل استفاده از ترکیب دو و تک موتوره و همچین تفاوت قابل ملاحضه در میزان حمل سوخت و سامانه های الکترونیک و راداری شبهاتی را بوجود می آورد . از یک نظر ، اف-14 یکی از بزرگترین رادارهای هوابرد نصب شده بر روی یک جنگنده را در اختیار دارد که برخی معتقدند که این رادارها با توجه به قابلیتهای بومی ایران ، در این کشور مورد بهینه سازی قرار گرفته اند . با این حال گفته شده که آگاهی موقعیتی فراهم شده توسط رادار جی-10سی علیرغم کوچکتر و سبک تر بودن تا حدودی به سامانه های نصب شده روی تامکت شباهت دارد . برخی ناظران معتقدند که قابلیت اسکن رادار نصب شده بر روی جی-10سی ، از سرعت بیشتری برخوردار بوده ، اهداف بیشتری را می تواند ردیابی کند . علاوه بر این ، جنگنده چینی نه تنها از حسگرهای پیشرفته تری برخوردار است ، بلکه بدلیل اندازه کوچکتر بدنه ، پوشش احتمالی رادارگریزی می توانند برای جتهای مهاجم ، دردسر بیشتری تولید نمایند . این مساله باعث می شود تا بقاپذیری جت چینی افزون تر گردد و این در کنار نسبت رانش به وزن بالاتر جی-10 قدرت مانورپذیری بهتری را برای آن فراهم نماید. این مساله ، عمدتا در ارتفاعات بالاتر برای خدمه جی-10 یک مزیت بسیر عمده خواهد بود . به اعتقاد این کارشناسان ، تامکت بدلیل جثه بزرگ ، قابلیت مانور محدودی را به نمایش می گذارد ، گرچه بالهای متحرک آن ، قابلیت چرخش قابل توجهی را بدان داده است . در حوزه تسلیحات نظامی ، جنگنده اف-14 در حال حاضر با اختلاف نسبی ، دوربردترین موشک عملیاتی در آسیای جنوب غربی را در اختیار دارد که اگر نسخه داخلی آن نیز عملیاتی شده ، فرض شود می توان از آن برای هواگردهای تهاجمی سنگین و جتهای سبک تر ( نظیر آنچه که بر علیه جنگنده های عراقی کاربرد پیدا نمود ) استفاده کرد . بدین ترتیب ، درصورت ورود احتمالی PL-15 به نیروی هوایی ایران ، بدلیل ماهیت پیچیده آن و استفاده از فناوری جدید تر و اینکه از فینیکس سبک تر خواهد بود می تواند گزینه ای جذاب برای مسلح نمودن سایر جنگنده های ایرانی نیز باشد . علاوه براین ، قابیلت ذاتی جی-10سی در به اشتراک گذاری داده ها با یگانهای حاضر در صحنه نبرد ، تفاوت قابل ملاحضه ای را با وضعیت فعلی تامکتهای ایرانی برای استفاده موثر از موشکهای محمول بوجود می آورد . صرف نظر از مهمات هوا به هوا ، جی-10سی در نقش ضربتی و بر روی کاغذ ، برتری مشخصی را به نمایش می گذارد . این جنگنده درصورت مسلح شدن به موشکهای کروز YJ-91 نقش تهاجمی تری را نسبت به اف-14 نشان میدهد در حالی که تامکتهای نیروی هوایی ایران تا این لحظه قابلیت حمل مهمات آهنی سقوط آزاد را در اختیار دارند و در این حوزه ، جی-10سی می تواند گزینه به طورنسبی بهتری باشد . علاوه براین ، در حالی که جی-10سی به موشکهای کوتاهبرد PL-10 سایت نصب شده بر روی کلاه پروازی خلبان مجهز است ، تامکتهای ایرانی بر روی کاغذ تنها به موشکهای قدیمی AIM-9 مسلح هستند و این مزیت قابل توجه محصول چینی است . اما از سوی دیگر ، تامکتهای ایرانی در حوزه کاراکترهای پروازی ، نظیر برد بیشتر و پایایی پرواز افزون تر که از مزیتهای جتهای سنگین است ، از جی -10سی در رده بالاتری قرار می گیرند ، هر چند این مساله بطور خودکار ، به معنای افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری خواهد بود و در زمان نبرد ، این بدان معناست که به ازای هر ساعت پرواز ، اف-14 ها می بایست مدت زمان بیشتری را بر روی زمین جهت طی نمودن فرآیندهای تعمیر و نگهداری سپری نمایند . مضاف براین ، پیشرانه های تی اف-30 تامکت نیز با وجود پشتیبانی خارق العاده نیروی هوایی ایران ، همچنان یکی از مشکلات قابل توجه بشمارمی آیند تا جایی که همین عامل باعث گردید تا نیروی دریایی ایالات متحده در نهایت موتورهای اف-110 را جایگزین آن نماید در حالی که پیشرانه WS-10B جنگنده چینی ، چنین مساله ای را تا کنون از خود نشان نداده است . ولی در مجموع ، حضور جی-10سی در کنار اف-14 های ایرانی ، بخوبی می تواند توان رزم نیروی هوایی ایران را افزون کند ، که این بسته به ماهیت ارتقاء صورت گرفته بر روی اف-14 هاست ، هر چند همچنان بحث هزینه های تعمیر و نگهداری مطرح و پراهمیت به نظر می رسد . از یک طرف سامانه های الکترونیک پیشرفته چینی و رادار AESA آن مزیت عمده ای را بوجود می آورد و از سوی دیگر ، تامکتها بدلیل در اختیار داشتن کاراکترهای یک جنگنده سنگین ، برای ایفای نقش های خاص از جمله اجرای گشت رزمی هوایی (MIG CAP) / اسکورت سوخترسان ها و ای وکس های احتمالی مناسب خواهند بود . با توجه به اینکه بسیار بعید است که ایران تامکتهای خود را بازنشسته کند ، احتمالا جی-10سی برای کاهش فشار بر روی اسکادرانهای اف-5 و ( در یک فرآیند بسیار بعید .م ) جانشین اف-4 های این نیرو گردد . بنابراین ، اگر خرید جی-10سی رخ دهد ، قرارگرفتن آنها در کنار تامکتهای عملیاتی ، بخش دفاع هوایی نیروی هوایی ارتش ایران را تا حدودی از وضعیت فعلی نجات خواهد داد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  8. 1 پسندیده شده
    امیرسرتیپ مهدی ثقفی‌فر، معاون طرح و برنامه نیروی پدافند هوایی ارتش: ما در نیروی الهی هوایی مزید بر هواپیما های تامکت نیاز داشتیم تا پهپادهایی را که ویژگی‌های رفتاری جنگنده‌های اینترسپتور و رهگیر داشته باشند را طراحی و تولید کنیم، که در یک تایم و فاز ده ساله به این موفقیت نائل شدیم. ما امروز به جایی رسیدیم که سکوهای پرنده پروازی مان بیش از دو ساعت و در ارتفاع بسیار بالا می‌توانند حضور پیدا کنند و اولین پرواز این نوع از سکوها را ان‌شاالله به زودی خواهیم دید. البته شما پرواز کرار را دیده‌اید، پست کردن ارتفاع چهل هزار پایی را دیده‌اید، حضور در ناحیه سوپرسونیک این پرنده را دیده‌اید که بخاطر طراحی و به دست آوردن موتور جدیدی برای این نوع از پرنده بود. نیروی پدافند هوایی به سکوهای هواپایه اعم از سکوهای شناسایی، اشراف اطلاعاتی و سکوهای اینترسپتور و جنگنده رهگیری تجهیز شده است.
  9. 1 پسندیده شده
    کیفیت فیلم پایینه ولی به نظر میرسه پهپاد هست. از این وسیله پرتاب شد: نکته ی مهم تر رسیدن به تکنولوژی حملات جمعی ریز پهپادی هست. هیچ راه فراری برای دشمن در این نوع حملات وجود نداره با رونمایی از این پهپاد باید هدف مرحله ی بعد رسیدن به این تکنولوژی باشه نمونه ی خارجی:
  10. 1 پسندیده شده
    فیلم عملکرد پهپاد انتحاری معراج 521 https://www.aparat.com/v/PI1xZ
  11. 1 پسندیده شده
  12. 1 پسندیده شده
    قطعا همینطور هست. حوثی ها هیچوقت از ترس اقداماتوشن را محدود نکردند. نمونه واقعی توکل بر خدا بوده و هستند. هیچوقت تصمیمی را با توجه به "ترس" از عواقبش متوقف نکردند. حتما پیش بینی و استراتژی داشتند و دارند ولی جایی که نیاز بود عمل کردند. گفته جناب @ldmdff صحیح هست و حتما غرب در این شرایط که انرژی مثل رگ حیاتش! میمونه دخالت بیشتری خواهد کرد ولی واقعیت اینه از مدتها پیش غرب دخالتش را داشت و اینبار ممکنه وحشیانه تر از قبل وارد ماجرا بشه و حتی شاید خواست سعودی هم همین باشه تا ضرباتی را که خورده به نوعی جبران کنه با دست غربی ها چون خودش توانش را نداشت. حتما مثل همه وقایع منطقه باز همه جبهه کفر و استکبار و ترور پشت سعودی قرار خواهند گرفت ولی خب مگر غیر از مقاومت گزینه شرافتمندانه دیگه ای هم وجود داره. پس بسم الله ... برای شروع میشه از تاسیسات گازی حتی درون یمن که منابعش داره توسط غربی ها غارت میشه هم شروع کرد. پ ن: به نظرم چیزی که این بار شاید خیلی واضح تر خودش را نشون بده دخالت مستقیم صهیونیستها در ماجراست. به دلایل مختلف از جمله ایجاد بدهی برای سعودی و بعد گذاشتن مسیر مورد علاقه پیش پای سعودی یعنی عادی سازی روابط.
  13. 1 پسندیده شده
    چراغ سبز رو شش سال و بیشتر هست که دادن و همه جور کشتار انجام دادن ولی چون تو راستای منافع غرب هست همه سکوت کردن زدن کارخانه شیر خشک، مراسم های عروسی و ... کار را به جایی رساند که از قحطی و گرسنگی کلی کودک تلف شد و اخر گفتن یا باید این مرگ ادامه یابد یا به حوثی ها پشت کنند نمی خوام شعار بدم ولی حقیقتا داستان کربلا امروز هم در جریانه یا از تحریم و گرسنگی میمیری یا تن به خفت میدی در یمن انتخاب بین مردن کودکان از گرسنگی بود یا حمایت از حوثی ها و مردم یمن عجیب از حوثی ها حمایت کردن و این عمل باعث شد شقاوت رو به انتها برسونن خدا هم مردم یمن رو یاری کرد و اون رژه نشون داد که اگر یمنی ها مقاومت کنند پیروزی های بزرگی نصیبشان می شود و اکنون زدن خطوط و تاسیسات نفتی عربستان در دستان یمنی هاست و اگر این کار را بکنند شرایط به شدت برخلاف میل عربستان و غرب می شود شاید بگم اگر این کار را بکنند تا 5 سال دیگر شاهد تجزیه عربستان خواهیم بود
  14. 1 پسندیده شده
    بسم ا... بخش سوم تاکتیک عبوراز خط الراس ridge crossings برای توضیح تاکتیک های عبور از خط الراس توسط جنگنده های مهاجم در فیلم تاپ گان -2 ابتدا می بایست ، عملیات هواگردهای رزمی در ارتفاع پایین را به صورت مختصر بررسی نمود . درواقع امر ، پرواز در ارتفاع پائین ، بخصوص در توپوگرافی های ناهموار و کوهستانی ، این مزیت را برای جتهای مهاجم فراهم می آورد با قرار گرفتن درمیان ناهمواری های مسیر منتهی به هدف ، ازدید رادارهای دفاع هوایی دشمن پنهان شده ، در حالی که فرصت تشخیص بصری از واحدهای دیده بانی متحرک شدن را نیز سلب کنند که این در مجموع ، غافلگیری در سطح تاکتیکی را برای جنگنده های مهاجم فراهم می کند . بنابراین ، درصورتی که این تاکتیکها به درستی اجرا شوند ، کشف و رهگیری مهاجمان بسیار سخت خواهد شد ،با این حال ، دستور العمل استاندارد آموزشی برای همه خدمه جتهای ضربتی برای اجرای چنین حملاتی ، این است که نباید هرگز پائین تر از آنچه که ممکن است ماموریت آنها را مورد تهدید قرار دهد پرواز نمایند . در همین رابطه ، دستورالعمل های استاندارد برای پرواز در ارتفاع کم و نحوه مقابله با خطرات پرواز در این سطح بشرح ذیل است : غلتش 90 درجه و معکوس کردن جنگنده و پائین کشیدن دماغه جنگنده با زاویه 20 درجه بسمت پائین سکانس حمله به هدف / تاپ گان 2 در جریان آموزشهای مربوط به پرواز در ارتفاع کم ، به خدمه پرواز این توصیه ها صورت می گیرد 1- محدودیت دید ، بروز خطای دید و زاویه کم نور خورشید می تواند عملکرد خلبان را برای دنبال کردن خطوط زمینی ( احتمالا منظور نشانه های زمینی ) را تحت تاثیر قرار دهد . 2- این خطر همواره در کمین خلبان قرار دارد که افق روبروی خود را بسرعت گم کند . در نتیجه به محض مشاهده هرگونه تردید در خصوص مشاهده افق ، به داده های افق نمای مصنوعی توجه بیشتری گردد . 3- حفظ ارتفاع پرواز در مدت طولانی ، ممکن است بتدریج باعث کاهش ارتفاع جنگنده از سطح زمین گردد در نتیجه خلبان می بایست به شکل مستمر تکنیک NEAR ROCKS then FAR ROCKS را بکار بندد ( در ادبیات نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، این تکنیک برای جلوگیری از کوبیده شدن جنگنده در حال پرواز در ارتفاع کم استفاده می شود ، بدین معنی که اشاره به واژه "صخره" تاکید بر پیامدهای ناگوار عدم توجه به ارتفاع جنگنده از سطح زمین در توپوگرافی کوهستانی است . در این تکنیک خلبان می بایست همواره مراقب محیط اطراف جنگنده خود در زمان پرواز باشد ، یعنی اولویت بندی هوشیاری و توجه خلبان درزمان پرواز در چنین شرایطی متفاوت است . بعنوان مثال تصور کنید که در ارتفاع 500 فوتی و با سرعت 500 مایل در ساعت پروازمی کنید و تمام توجهات شما بعنوان خلیان باید همزمان بر سامانه های داخل و مضاف برآن ، چک کردن مستمر محیط بیرون از کابین در شعاع دید باشد . این مساله در جریان عملیات اوپرا به سال 1981 برای خدمه عبری بصورت عینی اتفاق افتاد چرا که جنگنده های مهاجم برای 60 دقیقه کامل مجبور بودند در ارتفاع 100 فوتی ، زیر دید رادارهای دفاع هوایی پرواز کنند ، در لحظه آخر ، با زاویه بسیار زیاد شروع به گرفتن ارتفاع کرده و سپس در یک شیرجه با زاویه تند ، مهمات محمول را بر روی هدف تخلیه نموند . //// نکته آخر اینکه این نوع پروازها برای خدمه هوایی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در جنگ با عراق تبدیل به یک خاطره شده ، چرا که بخش اعظم حملات نیروی هوایی ارتش علیه ستون های زرهی ارتش بعث در شش ماه اول جنگ و سپس سالهای بعد ، در ارتفاع پائین صورت می گرفت و البته تلفات ناشی از حضور سامانه های سام-6 و ZSU-23-4 نیز به همین دلیل بود . ضمن اینکه جنگنده های اف-5 و فانتوم نیروی هوایی حداقل در 3 مورد با پرواز درارتفاع پائین در زمان برگشت از بمباران هدف در داخل خاک عراق ، خلبانان عراقی را مجبور کردند تا ارتفاع پروازی خودرا کاهش داده و به همین دلیل پس از یک تعقیب و گریز ، جنگنده عراقی به زمین برخورد کرده یا به کابل های فشار قوی برخورد کرده بود .م ) معکوس کردن جنگنده در زمان عبور از فضای خط الراس 4- در طول دوره آموزش به خلبانان جنگنده های ضربتی همواره این مساله تاکید می شود که کلید اجرای حملات در ارتفاع پائین ، اولویت بندی وظایف و چک کردن مستمر سامانه های جنگنده است و این روند بصورت متقاطع می بایست با مشاهده هرگونه تغیر ارتفاع مرتبا صورت گیرد تا ایمنی جنگنده در زمان پرواز بسوی هدف تامین شود . یکی از جزئیاتی که در فیلم بخوبی به نمایش گذاشته شد ، اجرای تکنیک NEAR ROCKS / FAR ROCKS بشمار می رفت این روش معمولا در زمان اجرای پرواز ارتفاع پائین در توپوگرافی های کوهستانی مورد استفاده قرار می گیرد تا از برخورد جنگنده به دیواره ارتفاعات مسیر عبور یا زمین جلوگیری شود 5- خدمه جتهای ضربتی می بایست به این نکته توجه نمایند که کم شدن ارتفاع ، اگر با چرخش های نامحسوس به طرفین ، افزایش بی رویه زاویه چرخش و .. همراه گردد ، می تواند بسرعت نرخ کاهش ارتفاع را افزایش داده و موجب برخورد با زمین گردد که برای جلوگیری از وقوع چنین پیشامدهایی ، می بایست دو عامل سرعت و ارتفاع را با مرتب بررسی نمود . در اکثر حوادثی که درآن جنگنده بدلیل ارتفاع کم ، به زمین برخورد نموده ، خلیان در اولویت بندی بررسی سامانه های جنگنده اشتباه نموده است . اجرای مانور در ارتفاع پائین در واقع امر ، تمامی خلبان های جنگنده های ضربتی ، با چالش های بسیار بزرگی درزمان اجرای عملیات رزمی در ارتفاع پائین روبرو می شوند که این مساله بخصوص بدلیل افزایش خطر ناشی از برخورد با زمین پدید می آید . بعنوان مثال یکی از این چالش ها ، کم گرفتن ارتفاع برای عبور از دالان های موجود در مناطق کوهستانی و سپس اوج گیری بسمت خط الراس و پس از آن مجددا کاهش ارتفاع است و خدمه معمولا برای اجرای تکنیک بمباران pop-up و یا احتراز از خطرات پدافند هوایی برای ورود و خروج به منطقه هدف از آن استفاده می کنند ، که در این مورد دو قانون 50 و 10 درجه برای خدمه هوایی تعریف شده است . قانون 50درجه : در زمانی پرواز عبوری با ارتفاع بالا ، قانون 50 درصد معمولا برای تعیین حداکثر زاویه مورد نیاز برای یک چرخش 90 درجه مورد استفاده قرار می گیرد . بدین ترتیب ، زاویه شیرجه 50 درصد قبل از اجرای مانور غلتش ،در یک ارتفاع معین از سطح زمین ، در حدود 100 فوت است . بعنوان مثال ، اگر ارتفاع جنگنده از سطح زمین ، 4000 فوت است ، خلبان می تواند بدون نگرانی ، یک شیرجه 90 درجه با زاویه غلتش حداکثر 20 درجه بزند و اگر ارتفاع 2000 فوت باشد ، این عدد به 10 درجه کاهش پیدا می کند . بطور معمول ، خدمه جتهای ضربتی از این قانون ، برای تغییر موقعیت خود نسبت به هدف یا غلتش بسوی هدف استفاده می نمایند . ولی چون تکنیکهای غلتش بسیار متنوع است ، این قانون چندان دقیق به نظر نمی رسد . قانون 10 درجه : این قانون بیشتر برای اجرای مانورهای آفندی بصورت "پائین – بالا-پائین " که در قالب تکنیک های پاپ -آپ و چرخش های عمودی صورت می گیرد ، قابل استفاده است . در این قانون ، هیچ محدودیتی در حوزه ارتفاع پرواز وجود ندارد ، چرا که خلبان برای اطمینان از داشتن ارتفاع کافی از سطح زمین ، بر روی دو عامل " زمان " و "هندسه پرواز" متکی است . این قانون به ساده ترین تعریف ممکن بصورت ذیل قابل تشریح است : پس از یک صعود با زاویه تند ، ارتفاع کم شده ، جنگنده را برعکس کنید و با زاویه 10 درجه بسمت پائین شیرجه بزنید ،سپس هواگرد را وارد غلتش نموده و وضعیت را برای چند ثانیه درهمان حالت حفظ کنید . برای بیرون آمدن از این وضعیت ، زاویه دماغه جنگنده 10 درجه کاهش پیدا کرده ، این وضعیت برای 5 ثانیه حفظ شده و پس از آن خلبان مبادرت به خروج از حالت شیرجه می کند . با توجه به این وضعیت ، کاربرد قانون 10 درجه ، یک فضای مانور نامحدود را نسبت به محور عمودی هدف فراهم کرده و در عین حال ، ارتفاع ایمن از زمین نیز حفظ می شود ولی برای اجرای این مانور ، خلبان می بایست ، محدودیتهای اجرای این مانور را نیز در نظر داشته باشد ، بدین معنی که میزان سرعت کاهش ارتفاع ، باید بیشتر از سرعت بالا کشیدن دماغه هواپیما باشد ، ضمن اینکه سرعت هوایی در زمان بالا کشیدن دماغه یا پائین کشدن آن می بایست مشابه تعیین شود . درواقع امر ، برای اجرای چنین تکنیکی " کنترل زمان " از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است . شبیه سازی حمله در ارتفاع پائین جتهای عبری به نیروگاه هسته ای عراق - 1981 https://www.aparat.com/v/iYI0U با این مقدمه ، اجرای مانور عبور از خط الراس که در فیلم تاپ گان-2 برای اجرای حمله در ارتفاع پائین ازسوی دسته پروازی مهاجم اجرا شد ، نکته اصلی این مطلب محسوب میشود . درواقع ، اجرای این مانور در مناطقی با توپوگرافی کوهستانی ، از خطرناکترین مانورهای مورد استفاده جتهای رزمی است . دراین مانور ، جنگنده بسرعت و در چند ثانیه ، در معرض تهدید سامانه های دفاع هوایی زمین پایه و جتهای رهگیر دشمن قرار می گیرد در نتیجه توصیه همیشگی در دوره های آموزشی ، خودداری از اجرای این مانور صورت می گیرد ولی درصورتی که موقعیت هدف ، خلبان را اجبارا وادار به استفاده از این مانور می نماید ، می بایست برای آن از قبل بخوبی برنامه ریزی نمود . به شکل استاندارد ، برای عبور از خط الراس ، از سه روش اصلی استفاده می شود . عبور ستونی از خط الراس اجرای چنین روشی برای عبور از خط الراس ، میزان دیده شدن در اسکوپ رادار یا رصد بصری دشمن را به حداقل ممکن ، کاهش می دهد ولی فقط درزمانی می بایست انجام شود که خلبان از ایمن بودن ساعت شش خود ( پشت سر جنگنده ) اطمینان داشته باشد . برای اینکه سرعت هوایی جنگنده حفظ شود ، معمولا شتاب هواگرد افزایش می یابد ، در حالی که قبل از رسیدن به منطقه ای که باید ارتفاع افزایش پیدا کند ، خلبان می بایست دماغه جنگنده را بالا کشیده ، بطوریکه یال ارتفاع جلوی جنگنده ، در حداقل ارتفاع ، در میدان دید خلبان قرار داشته باشد . برای کاهش ارتفاع ، خلبان باید به پشت برگشته ، سپس وارد غلت شده و سپس دماغه هواپیما را بالا بکشد و سپس درمسیر افقی ادامه مسیر دهد . تجربه های موجود نشان میدهد که دماغه هواپیما در مراحل اول اجرای این مانور باید نسبت به خط افق حداقل 15 درجه باشد ولی خلبان نباید سعی کند تا بیش از حد مبادرت به چنین کاری کند ، چرا که پس از عبوراز خط الراس ، ممکن است جنگنده بسمت ارتفاعات مجاور کشیده شود . برای عبور از خطوط توپوگرافیگ برآمده ( احتمالا نوک تیز .م ) بکاربستن روش غلت و بالا کشیدن جنگنده توصیه میشود در حالی که برای جلوگیری از کاهش شتاب درست در بالای خط الراس ، قدرت پیشرانه باید زودتر از رسیدن به منطقه ارتفاع گیری افزایش پیدا کند . عبور موازی از خط الراس کاربرد این روش تنها در زمانی توصیه میشود که خلبان از ساعت شش خود ( پشت سر جنگنده ) تهدیدی احساس می کند یا احتمال می دهد که ممکن است تهدید جدی وی را دچار چالش نماید . براساس تجربه موجود ، جنگنده مهاجم با اجرای این تکنیک ، در پس زمینه آسمان قرار می گیرد و هدف قرار دادن مهاجم با آتش پدافند هوایی بسیار سخت میشود . در این روش خلبان به جای اینکه بطور مستقیم به خط الراس نزدیک شود ، چرخیده و با زاویه تقریبی 45 درجه ، نسبت به خط الراس قرار می گیرد ، سپس قبل از رسیدن به منطقه خط الراس ، به یکباره دماغه جنگنده را بالا کشیده و جنگنده را همزمان در حالت چرخش قرار میدهد تا موازی با دیواره ارتفاع مورد نظر به مسیر ادامه دهد . عبور زین اسبی از خط الراس در این روش ، که مشابهت زیادی با روش عبورموازی دارد ، عموما زمانی استفاده میشود که میزان تهدید از جهت های مختلف از سوی خلبان احساس میشود ، در نتیجه خلبان سعی می کند تا به موازات خطوط برآمدگی های موجود و درست زیر تاج ارتفاع مورد نظر پرواز کند تا امکان عبور ایمن از خط الراس فراهم آید . اجرای این مانور به شکل خاص ، به توپوگرافی ارتفاعی که قرار است از خط الراس آن عبور شود ، بستگی خواهد داشت ، چراکه می تواند به آسانی ، بصورت یک گردش ساده نیز انجام شود . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 2- ادامه دارد ........
  15. 1 پسندیده شده
    البته باید گفت چیزی که تو در عراق یا همرزمانت در سعودی دیدید یا در سوریه میبینید تنها نمونه هایی است که مقاومت به سختی و با کمترین امکانات و تجهیزات به کار میگیرند نه پهپادهای ایران پس لطفا ادرس غلط نده و دقیق تر بگو که ما موفقیت هایی در برابر پهپادهای نیروهای نیابتی ایران کسب کرده ایم! پ ن: نیروهای پهپادی ما همینطور مدام باید در حال توسعه باشند. علاوه بر کمیت که عامل بسیار مهمی است و واقعا شاید ساده ترین راه برای دور زدن هرگونه موفقیت پدافندی دشمن هست، کیفیت و توسعه پهپادها و سلاح های جدید هم باعث میشه همیشه یک قدم از پدافندی که باید منتظر سلاحی باشه تا طی مدت زمانی براش چاره بیندیشه، جلوتر باشیم و اصل غافلگیری در دستان ما باشه. فرمانده ارتش بود اخیرا به گمانم که صحبت جالب و قابل تاملی کردند با این مضمون هیچ سلاحی را رونمایی نمی کنیم مگر اینکه یک نسل یا نمونه پیشرفته تر از اون در انبارها موجود باشه که رونمایی نشده.
  16. 1 پسندیده شده
    مقایسه ی سطح مقطع راداری (rcs) شاهد 136 : با موشک کروز کالیبر و پهپاد بایرکتار و هواپیمای اف 16 و پهپاد موگین
  17. 1 پسندیده شده
    رژه بی‌نظیر ارتش یمن به مناسبت سالروز انقلاب ۲۱ سپتامبر با رونمایی از سلاح های جدید
  18. 1 پسندیده شده
    اصل عقد این قرارداد هنوز در ابهامه ، بعد حالا میگن لغو شده ! اونم از طرف ما ؟! خبرهای اینستا و توئیتر بدرد همون همه چی دونهای پرحرف میخوره ، زیاد جدی نگیرید اینهارو .
  19. 1 پسندیده شده
    خیلیا از من میپرسن که برای چی تاریخ می خونم؟ من هم عموما جواب می دم که برای درس گرفتن از گذشته... ظاهرا جواب معقولی هست ولی راستش یه جورایی دروغه... یعنی خب نمیشه از گذشته درس گرفت به این علت ساده که وقایع گذشته تکرار پذیر نیستن... ممکنه یه واقعه تاریخی مشابه یه واقعه قبل از خودش روی بده ولی حتی یه تفاوت کوچیک باعث می شه که نتایج اولی نسبت به دومی کلی تفاوت داشته باشه... حقیقت ش اینه که من تاریخ می خونم چون دوس داریم چیزهایی رو ببینم که در دیدار اول چندان به چشم نمیان... مثل بعضی نقاشیا که وقتی می بینی مثلا شکل یه دختر جوون هست ولی وقتی 180 درجه می چرخونی تبدیل به تصویر یه پیرزن میشه... یعنی دوست دارم یه چیزهایی رو از منظری ببینم که بتونم خط و ربطشون رو به چیزهای دیگه پیدا بکنم.... حالا همه اینها رو گفتم که به قول قدیمیا تاریخ رو فاتحین می نویسن... البته منظورشون تاریخ جنگها و نبردها بوده.... یعنی وقتی که جنگ رو بردی عموما اون روایتی رو بهش گوش می دن که تو داری تعریفش می کنی... مثل همین فیلم کلاشنیکوف( توجه کنید که کلاشنیکوف درسته نه کلاشینکوف) که در سال 2020 روسها درستش کردن... یه قهرمان جنگ که تبدیل به یه مخترع و طراح سلاح میشه و سلاحی رو طراحی می کنه که فقط با یه صفت می شه اون رو مشخص کرد: سلاح قرن! واقعنی کلاشنیکوف سلاح قرن بیستم هست... هیچ تفنگ خودکاری نتونسته بهش برسه... خیلی تفنگها ساخته شدن که از کلاشنیکوف دقیقتر هستن... خیلیا سبک تر هستن... بعضیا گلوله قوی تری دارن... بعضیا برد بیشتری دارن.... در مجموع تک به تک که مقایسه کنید خیلی تفنگها نسبت بهش سر هستند ولی وقتی مجموعا حساب کنید کلاشنیکوف یه سر و گردن از همه بالاتر قرارداره: خوش دست، قدرمتند، نواخت بالا، سادگی در ساخت و تولید، برد مناسب، دقت مناسب و ... خلاصه.... اگر قرن بیستم رو بخواهیم بهش اسمی بدیم باس اسمش رو بذاریم قرن کلاشنیکوف.... اما درباره فیلم... فیلم یه روایت تاریخی از مجروح شدن کلاشنیکوف رو نشون می ده که در ایام مرخصی سعی می کنه یه مسلسل دستی خوب طراحی کنه و در نهایت کارش به یه دفتر طراحی اسلحه می رسه و ادامه داستان.... اما چیزی که برای من تاریخ دان مهم هست همون خط و ربط هاست... در ابتدای فیلم یکی از همرزمان کلاشنیکوف به دلیل گیرکردن مسلسل دستی ش در یه درگیری با آلمانها تیر میخوره و این میشه انگیزه برای کلاشنیکوف که یه مسلسل دستی بدون ایراد بسازه... واقعیت چی بوده؟ من نمیدونم ... شاید روایت فیلم درست باشه... فیلم داستانش رو با تلاشها و اراده و فعالیت شبانه روزی کلاشنیکوف جوان پی می گیره و داستان رو تا کسب پیروزی اون ادامه میده... اما اون چیزی که فیلم روایت نمی کنه و مورد علاقه من هست همون خط و ربطهاست... اینکه ایده ساخت سلاح هجومی کلاشنیکوف از دیدن یه سلاح هجومی آلمانی به اسم STG44 به ذهن کلاشنیکوف می رسه هیچ جایی در فیلم نداره. حقیقت اینه که سلاح هجومی STG44 در زمان خودش یه انقلاب در تولید مسلسل های دستی بود. سلاحی که حتی امکان داشت روش دوربین دید در شب وصل کنید، قابلیت شلیک تکتیر و رگبار داشت، خشاب ش راحت عوض می شد و .... همین سلاح در جبهه شرق خوش درخشید و تعدادی از اون هم به دست ارتش سرخ افتاد.... من نمیگم که کلاشنیکوف نعل به نعل از طرح آلمانها کپی برداری کرده.... اون آدم خلاقی بود و خلاقیتش رو توی طراحیش میشه دید اما از این نکته هم نباید غافل شده که به هرحال طرح سلاح آلمانی روی اون تأثیر گذاشت.... حقیقتی که هیچ گاه در فیلم دیده نشد.
  20. 1 پسندیده شده
    Project Pigeon در طول جنگ جهانی دوم، روانشناسی با نام اسکینر بودجه نظامی برای یک سلاح ظاهرا شگفت انگیز دریافت کرد : یک موشک هدایت شوند توسط کبوتران . این رفتار گرای مشهور این ایده را در هنگام تماشای یک دسته کبوتر در حال پرواز به دست آورد . او می گوید : من آنها را ابزاری دیدم که دید عالی و قابلیت تحرک فوق العاده ای دارند . آیا آنها نمی توانند یک موشک را هدایت کنند !؟ . پروژه ای که او در پی آن بود به همان اندازه ای که فوق العاده بود عجیب هم بود . اسکینر پس از استفاده از تهویه برای آموزش کبوترها برای انتخاب تصاویر از پیش تعیین شده – به عنوان یک ناو دشمن، پرندگان را در داخل یک موشک طراحی شده ویژه قرار داد. این کابین خلبان کوچک شامل یک صفحه پلاستیکی بود که تصویری از مسیر پرواز سلاح را نشان می داد . با نوک زدن به صفحه، کبوتران می‌توانستند مختصات این موشک را تغییر دهند و به طور موثر آن را به سمت هدف مورد نظر خود هدایت کنند. سیستم کنترل شامل یک لنز در جلوی موشک بود که تصویری از هدف را روی یک صفحه نمایش در داخل نشان می داد ، در حالی که یک کبوتر که در دستگاه تهویه آموزش دیده و شرطی شده بود در آنجا قرار می گرفت تا هدف را با نوک زدن به آن تشخیص دهد. تا زمانی که ضربات نوک در مرکز صفحه باقی می‌ماند، موشک مستقیم پرواز می‌کرد، اما زمانی که ضربه نوک باعث انحراف صفحه می گردید ، سیستم از طریق اتصال به کنترل‌های پرواز موشک ، باعث تغییر مسیر موشک می گشت . شبیه‌سازی‌های اولیه نشان داد که این پرندگان خلبانان عالی ای هستند و این پروژه موجب تایید فیزیک دان‌ها و روانشناسان گشت . اما برای اسکینر مایه تاسف بود که ارتش از تامین بودجه چنین ایده عجیبی طفره رفت . در اکتبر ۱۹۴۴، با اطمینان از اینکه کبوتر های کامیکازی هرگز در صحنه نبرد وارد نخواهند شد ، این پروژه کنار گذاشته شد . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه ها : History - Cyberneticzoo
  21. 1 پسندیده شده
    تاپ گان روسی داستان تولد اسکادران Aggressor نیروی هوایی اتحاد شوروی در اوایل دهه 70 میلادی ، فرماندهی ارشد نیروی هوایی اتحاد شوروی براین تصمیم شد تا یک مرکز آموزش رزم هوایی مشابه اسکادرانهای 64 و 65 نیروی هوایی ایالات متحده را برای ابداع تاکتیکهای رزم هوابه هوا و هوا به زمین جدید ، با انتقال یک هنگ هوایی به پایگاه نیروی هوایی این کشور واقع در جمهوری ترکمنستان ( که 365 روز سال ، هوای مطلوبی برای تمرین در آن وجود داشت ) تاسیس نماید . در گام نخست ، این هنگ آموزشی به جتهای MiG-21PFM,SMو در نهایت گونه UM مجهز گردید و براساس استاندارد های این نیرو ، برنامه آموزشی جدید با شناسه "Kavkaz" " نامگذاری گردید . با شروع برنامه ، خلبان های دست چین شده نیرو از هنگ های هوایی مستقر در سراسر خاک اتحاد شوروی به ترکمنستان اعزام شدند تا آخرین الگوهای موجود در نبردهای هوا به هوای یک به یک و گروهی را به شکل عملی تمرین کنند. از سویی دیگر ، تجارب بدست آمده از نیروی هوایی شوروی از نبردهای هوایی خاورمیانه ، برای این مرکز آموزشی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود ، به همین دلیل فرمانده نیرو تصمیم گرفت تا براساس اطلاعات در دسترس ، حداقل یک اسکادران مهاجم ( Aggressor Squadron) را برای شبیه سازی یگانهای هوایی غربی ایجاد کند . تا این زمان ، استخوان بندی جتهای آموزشی این پایگاه ، صرفا" به فیشبدهای دست دوم محدود می شد و خلبانانی که از تجارب نبردهای خاورمیانه ، ویتنام و همچنین دوره های رزمی این پایگاه ، فارغ شده بودند ، برای تشکیل این اسکادران جدید ، دست چین شدند . بدین ترتیب ، 5 سال پس از نخستین تلاش برای ایجاد این اسکادران ، نیروی هوایی شوروی جتهای جدید تری شامل جنگنده های MiG-23M و MiG-23UB را به این مرکز تخصیص داد . با آغاز سال 1979 ، تمامی جتهای میگ-23 مرکز ، استتار صحرایی با لکّه های سبز رنگ بخود گرفتند تا نقش مهماجمان را بهتر شبیه سازی کنند . اما 4 سال بعد ، مربیان آموزشی بدین نتیجه رسیدند که توانایی های جتهای موجود ، نیازهای آموزشی را برطرف نمی کند ، در نتیجه ، جنکنده های جدیدتر MiG-23MLD جایگزین تمامی پرنده های قدیمی تر شده و استتار مشابهی را دریافت نمودند . این جتها که پس از مدتی با گونه های اولیه میگ-29 تعویض شدند ، با داشتن شماره بدنه به رنگ آبی با حاشیه سفید از سایر جتهای روسی متمایز شده ، اما همچنان تشخصی انها در یک جنگ هوایی با عناصر مدافع بسیار مشکل بود ، در نتیجه تمامی فالکروم های موجود طرح دندان کوسه روی بخش جلویی بدنه را بخود گرفته در حالی که فلاگرهای موجود ، علائم دیگری را روی باله های شکمی خود دریافت کردند . شماره ثبت این جتها نیز با ابعاد بزرگ و بصورت برجسته روی بدنه هواگردهای حک گردید . اما به روال غیر رسمی ، خدمه حداقل دو نشانه دیگر شامل حک عدد "1" روی بال ( به رنگ زرد ) با یک پیکان قرمز در پس زمینه و یک پلنگ در حال پرش در کنار بدنه کابین خلبان را به این جتها اضافه نمودند .در سالهای پایانی حیات اتحاد شوروی ، برنامه های گسترده تری برای اعزام جتهای پیشرفته تر سوخو-27 به این مرکز طرح ریزی گردید ( پاییز 1991) اما بدلیل وقایع سیاسی هرگز صورت نگرفت و پس از فروپاشی نیز بدلیل واقع شدن این پایگاه در یک کشور خارجی ( جمهوری ترکمنستان ) کل برنامه لغو شد . این پایان داستان اسکادران مهاجم نیروی هوایی اتحاد شوروی بحساب می آمد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام: آموزش پرسنل نیروی هوایی ارتش قبل و بعد انقلاب در ایران و آمریکا ( قسمت سوم) ارتش ایلات متحده آمریکا از چهار 4 نیروی هوایی, نیروی زمینی, نیروی دریایی و تفنگ دار دریایی تشکیل شده است. خدمت سربازی در ارتش ایالات متحده آمریکا در زمان صلح اختیاری و در زمان جنگ اجباری می شود. اما بخاطر نبودن شغل در این کشور, اکثر جوانان از پسر و دختر خدمت سربازی را بعنوان یک شغل برای کسب درآمد انتخاب می کنند. مدت زمان خدمت سربازی بسته به سختی و راحتی خدمت به 4 گروه تقسیم می شود. 1- خدمت در نیروی هوایی 4 سال است. ( AIR FORCE) 2- خدمت در نیروی دریایی 3 سال است. (NAVY) 3- خدمت در نیروی زمینی 2 سال است.(ARMY) 4- خدمت در تفنگدار دریایی 1 سال است.(MARINE) راحت ترین خدمت در نیروی هوایی با 4 سال و سخت ترین در تفنگ دار دریایی با یک سال خدمت می باشد. سربازان در طی خدمت درست مثل یک پرسنل کادر کلیه آموزش های تخصصی و غیره را اموزش می بینند و درست حقوق مشابه پرسنل کادر اما کم تر از آن حقوق می گیرند. پس از اتمام دوره سربازی بعنوان پرسنل کادر ادامه خدمت می دهند. من از یک سرباز تفنگدار دریایی راجع به آموزش آن ها سوال کردم, وی گفت ما در زمستان باید با پوتین یخ آب یک رود خانه را بشکنیم و ارتفاع آب تا حدود گردن را از میان ان عبور کنیم چه کسی جرعت دارد نرود.!!! یا در هنگام آموزش نقشه خوانی جیره غذای ما را در یک ظرف در بسته در گوشه ای زمین یا جنگل پنهان می کنند و با دادن گرای قطب نما باید غذا را پیدا کنیم یا اگر نتوانیم از گرسنگی هلاک شویم. شکار درندگان و خزندگان ماننده مار و کباب کردن آن در بیابان و جنگل از دیگر آموزش های زنده ماندن می باشد. تفنگ داران دریایی به خاطر آموزش هایسفت و سختی که دیده اند, شروع کننده حمله در وحله اول به دشمن می باشند. تفنگ داران دریایی دارای ناو ناوچه, هواپیما هلی کوپتر و سایر ادوات جنگی زمینی می باشند.شما درخلیج فارس مشاهده می کنید که همیشه ناو جنگی تفنگ داران دریایی آمریکا منتظر حمله هستند نه نیروی دریایی امریکا. رنگ لباس تفنگ داران دریایی پلنگی خاکی با لکه هایی از رنگ سبز بود. آن ها سخت ترین مانور ها رابرای شکست دشمن انجام می دهند. در خدمت سربازی فرقی بین یک پسر و دختر نیست همه بصورت مخلوط به نسبت قد در صف اول الی آخر قرار می گیرند و سینه خیز رفتن و کلاغ پر ساده ترین آموزش های آنان است.در همه جا دختران و پسران سرباز در کلاس درس, نهارخوری باشگاه های شبانه ( دانسینگ) باهم هستند و فقط خوابگاه آن ها جداست. در خواب گاه دختران روزانه نگهبانی بصورت اجبار از کلیه دختران انتخاب می شود که در راس ساعت خاص نگبانی آن ها شروع می شود و محل استقرار آن ها ابتدای پلکان ورودی خواب گاه می شود. در ایران قبل از انقلاب هم دختران هم ماننده پسران برای شغل نظامی استخدام می شدند, اما آموزش نظامی آن ها سوا و کلاس درس آن ها هم سوا بود. و در سر صبحگاه بصورت صف مجزا می ایستادند. یک از دختران کلاس می گفت فرمانده ما به ما گفت با ایرانی و عرب زیاد صحبت نکنید چون آن ها فرهنگ ما را نمی فهمند و اگر یک دختر با آن ها صحبت کند فکر بد می کنند. در فرهنگ امریکا اگر دو پسر ایرانی که پس ازمدتی هم دیگر ندیده اند بهم برسند طبق معمول به هم دست میدهند و همدیگر را می بوسند چیزیکهبطور معمول در بین تمام ایرانیان حتی در کشور خودمان هم معمول است. اما در آنجا بوسیدن دو پسر یا مرد را بد می دانستند و فکر می کردند این ها همجنس گرا هستند!!! اما اگر در آنجا یک پسر و دختر هم دیگر را ببوسند خیلی خیلی عادی است.!!! ( البته فقط گونه ها را نه لب ها را). در کلاس درس ما در آمریکا دختر و پسر بصورت مخلوط در کلاس و میز بود. در هنگام ترک کلاس شاگردان آمریکایی اعم از پسر و دختر می بایست کلاس را تمیز می کردند و طی می زدند, ولی ما ایرانی ها از این کار مستسنی بودیم و از ما نمی خواستند. انشا ا... در قسمت چهارم مطالب دیگری عنوان می شود.
  23. 1 پسندیده شده
    با سلام: در این پست شما را با نحوه آموزش و اعزام پرسنل نیروی هوایی ایران و اعزام آن ها به ایالات متحده آمریکا قبل از انقلاب و بعد از آن آشنا می کنم امید است مورد توجه کاربران عزیز قرار گیرد. لازم به ذکر است این پست به سفارش مدیر محترم و دوست عزیز MR9 نگارش می شود. پرسنل نیروی هوایی قبل ازانقلاب پس از استخدام در نیروی هوایی و گذراندن دوره آموزشی و سپس پس از گذراندن کلاس زبان انگلیسی آمریکایی و بعضی موارد کلاس های تخصصی برای امتحان زبان انگلیسی جهت اعزام به خارج می بایست در یک سالن بزرگ جهت امتحان حضور می یافتند و کسانی که بالاترین نمره امتحانی را می گرفتند از نمره 100 شروع و پائین ترین نمره ها معمولا بین 75 الی80 بود. پس از اعزام به آمریکا پرسنل ابتدا به پایگاه هوایی آموزشی لک لند در نزدیکی شهر سان آنتونیو در ایالت تگزاس اعزام می شدند. و پس از گذراندن مجدد در کلاس های زبان تکمیلی به سایر ایالت های آمریکا بر حسب تخصص و رسته اعزام می شدند. در کلاس های تخصصی از ملیت های مختلف از جمله آمریکا, انگلستان, آلمان, ایران و ... در یک کلاس حضور داشتند. پس از گذراندن این دوره ها یا به ایالت های دیگر می روند و یا یا با تکمیل دوره و دریافت گواهی نامه ازطرف نیروی هوایی آمریکا به ایران باز می گردند و مشغول خدمت در پایگاه های مختلف بر حسب تخصص و رسته می شوند. این دوره ها معمولا چند ماهه و حتی تا دو سال هم طول می کشید. من در سال 1355 استخدام و پس از تکمیل زبان انگلیسی آمریکایی و تکمیل دروس الکترونیک در ایران که همگی به زبان انگلیسی بود, درسال 1357 به کشور آمریکا اعزام شدم و یک سال بعد از انقلاب یعنی در سال 1358 پس از تکمیل دوره و گذراندن واحدهای تخصصی درسی و دریافت گواهینامه از سوی نیروی هوایی آمریکا به ایران برگشتم.بعلت طولانی شدن این پست جزئیات را در پست بعدی نگارش می کنم.
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام ترکیب آموزش / سخت افزار ، تعیین کننده برتری هوایی به سختی می توان تاثیر قاطع برتری هوایی را در نبردهای صورت گرفته در قرن گذشته میلادی، انکار نمود . این مساله بخصوص در جریان مراحل نخست جنگ فرسایشی ایران- عراق (1988-1980) بوضوح قابل مشاهده است ، در حالی که نیروی هوایی ایران بشدت از تصفیه های بعد از انقلاب ، تضعیف شده بود ، اما با بازگشت پرسنل آموزش دیده که بعضاً بدون علت خاصی ، بازداشت شده بودند ، نفس نیروی هوایی عراق از همان ابتدا گرفته شد . بعنوان مثال ، در تاریخ 1359/7/8 ، در حالی که فقط هشت روز از شروع رسمی تجاوز عراق به حریم جمهوری اسلامی ایران می گذشت ، دو فروند جنگنده/ بمب افکن F-4E نیروی هوایی مسلح به 6 تیر مهمات مارک -82 ، یک زاغه مهمات عراقی را در فاصله 11 مایلی (20 کیلومتری اهواز) هدف قرار داده و منهدم نمودند . اما نکته جالب این ماجرا در انهدام این هدف نبود ، چرا که به شکل تصادفی ، یک خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز که با تاکسی در امتداد بخش غربی اروند رود در حال حرکت بود ، بوضوح متوجه یک فروند فانتوم ایرانی شد که در ارتفاع 30 متری سطح زمین پرواز می کرد . هواپیما دور زد و به شکل روشن تلاش کرد تا تاکسی را در راید دوم ، از هستی ساقط کند، اگر چه این داستان عجیب به نظر می رسد ، اما در عین حال آزادی عمل فانتوم های ایرانی را بر فراز جبهه های نبرد بخوبی اثبات می نمود .
  25. 1 پسندیده شده
    با سلام TIGER IN ACTION جنگ ، از یک نظر ، پدیده ای مذموم بشمار میرود ، اما زمانی که این پدیده زشت ، تبدیل به مفهوم ارزشمندی به نام دفاع می گردد ، صحنه های بدیع و خوشایندی را بوجود می آورد که سازنده صحنه های مُهیّجی از تاریخ یک ملت خواهد شد . کوتاه سخن ، اسکادران های تایگر نیروی هوایی ارتش ، بیشتر بعنوان یک راه حل موقت برای ورود جتهای جدیدتر اف-16 خریداری و به سازمان رزم این نیرو ، اضافه شدند ،اما پس از انقلاب اسلامی ، در کنار فانتوم ها ، تبدیل به ستون فقرات نیرو شده ودر دفاع مقدس نقش ارزنده ای را ایفا نمودند . در این میان ، گونه شناسایی تایگر با شناسه RF-5 هر چند در سایه فانتوم های شناسایی قرار گرفته بودند ، اما بدلیل اندازه بسیار کوچک ، برای اجرای عملیات های شناسایی تاکتیکی ، بویژه عکسبرداری پس از اجرای حمله فانتوم ها به یک هدف ، مناسب تر به نظر می رسیدند . تصویر فوق الذکر ، دقایقی پس از حمله IRIAF به تاریخ 23 سپتامبر 1980گرفته شده که جریان آن ، پس ازآنکه نیروی هوایی موفق شد خون یک فروند MIG-21MF و یک فروند AN-24TV مفلوک عراقی را در پایگاه هوایی کرکوک بر زمین بریزد ، یک فروند RF-5 به هدایت ستوان یکم خلبان ، مهدی بخشنده ، این صحنه را برای همیشه تاریخ به ثبت رساند .