برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      52

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      3,151


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      375



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 24 اسفند 1401 در پست ها

  1. 1 پسندیده شده
    باکو به دنبال باز کردن پای نیروهای به اصطلاح صلحبان ناتو به منطقه درگیری است تا از قدرت نیورهای روس در منطقه کم کنه و البته بتونه برنامه هاش را برای فشار به ارمنستان پیش ببره. بعید هست روس ها بهراحتی اجازه بدند یک وزنه جدیدی به معادلاتی که الان خودشون فقط وسطش هستند اون هم از سمت ناتو اضافه بشه ولی این دلیل نمیشه باکو خودش را به در و دیوار نزنه. فراموش نکنیم باکو در این میون هیچ کاره است و رژیم صهیونیستی و لابی های یهودی از یک طرف و از طرفی لابی اردوغان دارند برنامه هایی کاملا ضد ایرانی را در این منطقه پیش میبرند و اصولا رژیم باکو و سرنوشت اون منطقه براشون هیچ اهمیتی نداره و فقط به عنوان ابزاری برای تهدیدات به سوی ایران بهش نگاه میکنند. ما چاره ای نداریم جز تجهیز و تشکیل زیرساختهایی در اون منطقه و البته طرح هایی رزرو و بعضا قابل اجرا ( و اجرایی در مقاطع خاص زمانی مشخصی) که چنان شعله زیر دیگ را برای باکو داغ کنه که خودش به نتیجه برسه پیشکشی ها و اسباب بازی هایی که دو رژیم hاسراییل و ترکیه بهش پیشنهاد میدند ارزش باختن کامل قدرت و مملکتشون را نداره. حالا نه به یک باره که تدریجی.
  2. 1 پسندیده شده
    بسم ا... به درخواست جناب @bds110 شاهین ترازو در برابر شاهد خلبان وادیم وروشیلوف (با شناسه رادیویی "کارایا" ) که تا امروز دوفروند میگ-29 را از دست داده ولی هنوز زنده است
  3. 1 پسندیده شده
    اصولا تمام این اقدامات رژیم باکو به این خاطر هست که مسئله گذرگاه زنگه زور! را مجددا فعال کنه. چون تنها اهرم فشارش همین گذرگاه لاچین هست. به نظرم دولت ارمنستان معلوم نیست اون موقع چه فکری کرد ولی رژیم باکو با هدایت ترکیه کاملا اگاهانه روند پیشروی را متوقف کرد تا به همین گذرگاه زنگه زور در ازای گذرگاه لاچین دست پیدا کنه. اگر پیشروی میکرد و قره باغ را کامل تصرف میکرد هم دیگه بهانه ای برای تجاوز به ارمسنتان نداشت و هم بهانه ای برای درخواست گذرگاه. از طرفی مجبور بود با هزاران نفر ارمنی روبرو میشه در اون منطقه که محاصره شده بودند و امکان اتهام نسل کشی و ... هم وجود داشت. تنها نکته اینجاست که روس ها هم این موضوع را میدونستند و وارد این بازی شدند یا خیر؟ برای ارمنستان داشتن مرز با کشور ایران که خارج از بلوک گرجستان و ترکیه و باکو هست حتما باید ده ها برابر از یک تکه زمین محصور داخل خاک رژیم باکو مهمتر باشه. ارمنستان با دادن تنها مرز ازادش به بیرون عملا در محاصره ای میمونه که میتونه همه چیزش را وابسته به ترکیه کنه و عجیب هست کشوری حتی در این مورد فکر کنه چه برسه توافق کنه اون هم به ظاهر برای حفظ یک تکه زمین محصور که حتما اهمیت داره ولی اهمیتش کمتر از یک منطقه وسیع از کشورش و مهمترین مرزش هست طبیعتا. (واردات سوخت و گاز و مواد غذایی و دسترسی به جنوب و ابهای ازاد و ...) باکو رسما موضع ایران را میدونه و برای همین از انواع روش ها استفاده خواهد کرد تا به این آرزوی ترکیه! برسونه اردوغان را. ولی ایران نباید بشینه منتظر سرنوشت. چون حتما باکو توسط صهیونیستها و ترکیه طرح های جدید را تدارک میبینند برای رسیدن به این هدف. ایران باید طرح های متعددی را پیش بینی کنه از جمله مثلا طرح هایی مثل در اختیار گرفتن یک منطقه وسیع اقتصادی در مسیر جاده زنگه زور به اسم سرمایه گذاری ولی حضور پررنگ شرکت های ایرانی و عملا تاسیس یک منطقه ویژه اقتصادی ایران. یا مثلا ساخت شهرک هایی با اهداف مشترک در این مسیر. و حتی تاسیس پایگاه های مشترک انتظامی و راهداری به بهانه ارتقا روابط ترانزیتی و حتی بر عهده گرفتنسرمایه گذاری نوسازی و تجهیز جاده زنگه زور با اجاره بلند مدت اون. ( مثل قراردادهای سرمایه گذاری خارجی)
  4. 1 پسندیده شده
    نیاز حداقلی نیروی هوایی از دیدگاه الیاس امرا و براساس استراتژی آسمان باز نهاجا مطرح شدن شایعه خرید سوخو ۳۵ توسط ایران یک سری توضیحات رو دارم در ادامه سوالی بود که ایران به چه تعداد جنگنده نیاز داره ؟ من مدل رو مشخص نمیکنم اما بصورت تعریف تاکتیک های هوایی ایران رو میشه به ۵ ایرفرانت تقسیم کرد شمال ، جنوب ، شرق ، غرب و مرکز که عمده تمرکز تأسیسات مهم ایران از نظر نظامی و اقتصادی در ۳ ایرفرانت شرقی ، جنوبی و مرکزی قرار میگیره تعریف اسکادران در ایران تعریف آمریکایی هر اسکادران ۱۲ جنگنده در قالب ۳ ایروینگ (گروه پروازی شامل ۴ جنگنده) بصورت ۲ فعال و ۱ ذخیره/۱رزرو که اگر تعریف دفاع آسمان باز آن هنوز حفظ شده باشه میشه بصورت حداقل برای پوشش هر ایرفرانت باید ۳ اسکادران اختصاص داد مجموعا ۶ ایروینگ عملیاتی + ۳ ایروینگ ذخیره/رزرو به این معنا که نیرو هوایی در هر ایرفرانت در طول ۲۴ ساعت با بازه زمانی ۴-۸ ساعت (بسته به میزان آمادگی جنگنده) حداقل ۱ ایروینگ در حال گشت زنی و ۱ اسکادران با استعداد کامل در حالت آلرت داره ... با چنین فرضیه ای فقط برای رسیدن به توان گشت زنی در ۳ ایرفرانت و داشتن حداقل ۱ اسکادران آلرت نیاز به ۹ اسکادران معادل ۱۰۸ جنگنده مولتی رول یا اینترسپتر (برای هر ۵ ایرفرانت مجموعا ۱۸۰ جنگنده) _(تسلط یک پاکستانی به زبان فارسی و پیگیری مسائل نظامی آن جالبه) _در نوشته بالا احتمالا ایشون غرب را با شرق ما اشتباه گرفتن
  5. 1 پسندیده شده
    شبکه صهیونیستی «آی۲۴» برای نخستین‌بار با ورود به بزرگترین محفل فراماسون‌ها در «حیفا»، تصاویری را از این نشست منتشر کرد. رابطه ی صهیونیست ها با فراماسون ها چیه؟ هرچیزی که هست حداقل میدانیم خیلی به هم نزدیک هستند
  6. 1 پسندیده شده
    ادامه ... تشکر از نظرات دوستان ، بحث طبق معمول و علاقه شدیدی که دوستان به نیروی هوایی دارن و ضعف هایی که در نیرو بوجود اومده ، به سمت نیروی هوایی متمایل شد ، اما باید در نظر بگیریم که همزمان در بخش دریایی نیز ، بخصوص با اضافه کردن واژه راهبری به اون و نامگذاری نیروی دریایی راهبردی ، در کنار حجم بالای صادرات و واردات کشور از طریق مسیر دریایی ، توجه به توسعه و تقویت نیروی دریایی جزو اولویت های ضروری است ، توسعه نیروی هوایی میتونه در زمان افزایش تنش ها به عنوان عامل بازدارنده و در زمان جنگ به عنوان نیروی دفاعی از کشور دفاع کنه ، اما توسعه نیروی دریایی با بردن مرزهای کشور به اقیانوس و افزایش عمق راهبری اقتصادی و سیاسی و نظامی ، باعث میشه که احتمال بروز تنش ها کاهش پیدا کنه و یک مرحله تاثیر بیشتری از نیروی هوایی ، در جلوگیری از جنگ ، بویژه در برابر کشورهای فرا منطقه ای و کشورهای منطقه ای که وابسته به دریا هستند ، دارد ، در واقع با اینکه هر دو نیرو بعد از توسعه در استراتژی کلان بازدارندگی تعریف میشوند ، میتوان بصورت دقیقتر ، توسعه نیروی دریایی رو بر اساس استراتژی پیشگیرانه تعریف کرد و توسعه نیروی هوایی را نیز بر اساس استراتژی پیش دستانه تعریف نمود ، اولی برای جلوگیری از یک جنگ در ابعاد بزرگ در برابر قدرت های فرا منطقه ای و دومی برای جلوگیری از یک جنگ بزرگ در برابر قدرت های منطقه ای و در صورت بروز جنگ هم جلوگیری از وارد آمدن خسارت بر عمق استراتژیک کشور و گرفتن ابتکار عمل از نیروهای کشور متخاصم با توجه به اینکه بحث با نیروی هوایی شروع شد و خبر این روزها هم در ارتباط با خرید جنگنده های سوخو35 هست ، در همین موضوع بحث رو ادامه میدیم ابتدا لازم است که یک تعریف از وظایف نیروی هوایی و دکترین و استراتژی هوایی مورد نظر ارایه بدیم که بدونیم هدف از توسعه و افزایش توانمندی عملیاتی این نیرو چی هست ؟ آیا قرار هست همان نقش کلاسیک سال 59 رو ایفا کرد با انجام همزمان عملیات های آفندی و پدافندی و اسکورت و شناسایی و رهگیری و برتری هوایی و ... ؟ یا اینکه با توجه به جریان توسعه های دیگر در کشور (موشکی ، پدافندی ، پهپادی و ...) و پیشرفت های تکنولوژی و تغییر در انواع تهدیدات و محول شدن بخشی از ماموریت هایی که تا چند سال قبل توسط هواگردهای سرنشین دار انجام میشد به هواگردهای بدون سرنشین ، میتوانیم یک یا چند وظیفه تخصصی و منحصر به همین نیرو تعریف کنیم که هم فشار عملیاتی و اقتصادی رو کاهش بدیم و هم بتونیم با درجه اطمینان بیشتری نسبت به دستیابی به ماموریت های جایگزین شده اقدام کنیم ، مانند محول کردن وظیفه شناسایی به پهپادها یا وظیفه حملات نقطه زنی در مناطق پر خطر به موشک های بالستیک و کروز دور ایستا ؟ به نظر من بازگشت به دکترین و استراتژی سابق نیروی هوایی که مثل نیروهای هوایی غربی اولویت رو به جنگنده داده و پدافند رو برای حفاظت از مناطق حساس و پایگاه ها در نظر میگیرن ، میتونه یک برنامه مناسب برای تخصصی کردن وظیفه نیروی هوایی در دفاع هوایی و کسب برتری هوایی در عمق کشور و حفاظت از تاسیسات و زیرساخت ها باشه ، اگر نگاه آماری به وضعیت قبل از انقلاب داشته باشیم به درصدهای جالبی میرسیم ، از تقریبا 460 فروند جنگنده موجود در آن زمان ، حدود 40 درصد مربوط به جنگنده سبک اف5 ، 40 درصد مربوط به جنگنده سنگین اف4 و در حدود 16 درصد مربوط به جنگنده برتری هوایی اف14 میشد ، این نیرو وظیفه داشت تا همه ماموریت های هوایی رو انجام بده و برای همین به سه تایپ مختلف جنگنده مجهز شده بود ، البته تعدادی از فانتوم ها و تایگرها از نوع شناسایی بودند که در آن زمان بدون وجود پهپاد و ماهواره ، وظیفه شناسایی و عکسبرداری و تعیین موقعیت نیروهای دشمن بر عهده این هواپیماها بود ، ذکر این نکته ضروری است که توسعه نیروی هوایی در آن زمان ناقص موند و قرار بود در تنوع و کمیت شاهد افزایش تا 1200 فروند باشیم و اف5 ها هم یا بازنشست میشدن یا به عنوان هواپیمای تمرینی آموزشی مورد استفاده قرار گرفته یا هم به دیگر کشورها فروخته میشدند. برنامه بلند پروازانه ای که مد نظر بود شامل 400 فروند فانتوم ، 300 فروند اف16 ، 300 فروند اف18 ، 160 فروند اف14 و 40 الی 50 فروند اف15 مخصوص تهاجم زمینی میشد که بعدها با مدل اف15 استرایک ایگل معرفی شد ، باید گفت که ذکر این آمار برای محاسبه درصدهای مربوط به هر نوع از جنگنده است و در شرایط امروزی ، احتیاج به چنین نیروی هوایی بزرگی جزو اولویت های نظامی و اقتصادی نمی باشد ، اف14 در نقش جنگنده سنگین برتری هوایی سهمی 13 درصدی رو به خود اختصاص میداد ، اف4 و اف18 و اف15 به عنوان جنگنده چند منظوره تهاجمی هم سهمی 61 درصدی داشتن ، اف16 هم که جایگزین اف5 میشد به عنوان جنگنده چند منظوره سبک سهمی 25 درصدی داشت با در نظر گرفتن هر دو حالت که یکی به تحقق پیوست یعنی دستیابی به تقریبا 460 فروند جنگنده و دیگری ناتمام ماند ولی باید به همین طرح دوم توجه کنیم ، میتوانیم تعداد جنگنده لازم برای کسب برتری هوایی و دفاع از آسمان کشور رو بدست بیاریم در طرح نهایی وظیفه دفاع هوایی بر عهده 160 فروند تامکت به عنوان رهگیر سنگین و دوربرد و 300 فروند فالکون به عنوان رهگیر سبک و منطقه ای گذاشته میشد و سایر جنگنده ها با اینکه قابلیت مشارکت در عملیات رهگیری و دفاع هوایی رو داشتند ، اما ماموریت اصلی آنها برتری هوایی نبود و می بایست در نقش بمب افکن و پشتیبانی نزدیک و ... به انجام عملیات های آفندی مبادرت میکردند ، پس می توان با این فرض که اکثر عملیات های آفندی را به یگان های پهپادی و موشکی واگذار کنیم ، میتوان نتیجه گرفت که برای پوشش کامل هوایی کشور و دستیابی به برتری هوایی به حداکثر 500 فروند جنگنده (طبق طرح دوم) و حداقل 250 فروند جنگنده (طبق طرح اول) نیاز می باشد ، با در نظر گرفتن پیشرفت و گسترش پدافند هوایی در تمام کشور میتوان در کوتاه مدت و میان مدت همین تعداد حداقلی یعنی تقریبا 250 فروند را برای تامین پوشش هوایی کشور و کسب برتری هوایی و دفاع از عمق استراتژیک کشور در نظر گرفت ، موضوعی که در برنامه قبل از انقلاب چنین برنامه گسترده ای برای پدافند هوایی در نظر گرفته نشده بود و به همین دلیل نیاز به تعداد بیشتری جنگنده احساس میشد ، ذکر این نکته ضروری است که در دکترین جدید دفاعی غربی ها نیز نقش پدافند هوایی افزایش یافته و انواع سامانه های میانبرد و دوربرد و کوتاه برد در حال توسعه و بکارگیری است در صورت اضافه کردن نقش رهگیر برای پهپادها هم میتوان از فشار ماموریت های رهگیری بر جنگنده های سرنشین دار کاسته و سرعت پاسخگویی به تهدیدات رو افزایش داد در نیروی هوایی ما همزمان با چند بحث مختلف روبرو هستیم که لازم هست در تمامی آنها برنامه توسعه و بازسازی پیگیری شود و همگی جزو اولویت ها می باشند از درجه متوسط تا زیاد 1- بازسازی و توسعه زیرساخت های موجود مربوط میشه به بازسازی زیرساخت های قدیمی و بروزرسانی تاسیسات قدیمی که بعضی از اونها بیش از نیم قرن عمر دارند و در کنار اون توسعه موارد مورد نیاز مانند افزایش تعداد باند ، افزایش طول باند ، در نظر گرفتن زمین های هموار یا جاده های مناسب برای عملیات در شرایط اضطراری ، بازسازی و تقویت آشیانه های موجود و افزایش تعداد آشیانه های هواپیما و مهمات و ... که این مورد خیلی مهم است و یا باید آشیانه های روی زمین رو تقویت کرد تا در برابر بمب های بانکر باستر مقاومت داشته باشند یا هم باید آشیانه های زیرزمینی احداث کرد ، چون مساله اول در هر نیروی رزمی ، حفظ امکانات و نیروی انسانی هست ، توسعه این زیرساخت ها رو باید مانند بیمه در نظر گرفت که برای حفظ دارایی های با ارزش در برابر حوادث غیر مترقبه پرداخت میشود ، در صورت موفقیت در تامین این بیمه ، میتوان امیدوار بود که در برابر موج اول ، تقریبا تمامی امکانات رو بتونیم حفظ کنیم ، کار پر هزینه ای هست ولی هزینه اون بیشتر از چند درصد هزینه هر هواپیما نخواهد شد و با هزینه ای چند درصدی میتوانیم خود هواپیما را از خطرات محافظت کنیم ، احداث تاسیسات زیرزمینی برای پرسنل و فرماندهی و منابع مهمات و قطعات یدکی و سوخت هم جزو اولویت های ضروری برای افزایش بقاپذیری در یک نبرد نابرابر یا غافلگیرانه و طولانی مدت هستند. 2- افزایش تعداد پایگاه های هوایی پایگاه های موجود بر اساس شرایط جنگ سرد و با توجه به دو مورد مکان یابی شده بودند ، اول تهدیدات از جانب کشور همسایه عراق و دوم استراتژی طراحی شده برای مقابله با حمله همه جانبه شوروی در منطقه چهار محال و بختیاری و رشته کوههای زاگرس ، با توجه به این دو مورد ، مکان یابی های درست و تخصصی انجام شد که در هر دو جنگ برابر (در مقابل عراق) و نابرابر (در مقابل شوروی) به کشور امکان دفاع و به دست گرفتن ابتکار عمل رو میداد ، بر این اساس از 14 پایگاه هوایی اصلی ، 7 پایگاه در نزدیکی مرزهای غربی احداث شد و 3 پایگاه تهران ، اصفهان و شیراز نیز به عنوان پایگاه های پشتیبان و دفاع از عمق کشور بودند و تنها یک پایگاه برای منطقه تنگه هرمز و 3 پایگاه برای مرزهای شرقی در نظر گرفته شد ، البته روند توسعه محدود به این پایگاه ها نبود و در ادامه امکان افزایش و احداث پایگاه های جدید وجود داشت که با قطع همکاری های خارجی و شرایط انقلاب و شروع جنگ تحمیلی ، این پروژه های توسعه کنسل شدند. امروز لازم هست که دوباره روی این موضوع متمرکز بشیم که برای رفع تهدیدات با توجه به تغییر شرایط و افزایش و کاهش توانایی نظامی کشورهای همسایه ، نیاز به مکان یابی های جدیدی داریم ، کشور عراق هم از لیست کشورهای متخاصم خارج شده و هم قدرت نظامی سابق خود را از دست داده است ، کشور شوروی دچار فروپاشی شد و دیگر آن تهدیدات مستقیم و پر حجمی که از جانب مرزهای شمالی وجود داشت دیگر وجود ندارد ، در عوض کشور عربستان که در آن زمان بهترین جنگنده هایش اف5 بود ، به یک نیروی کلاسیک قوی تبدیل شده است که میتواند خارج از مرزهایش نیز دست به عملیات بزند ، کشور تازه تاسیس امارات که در آن زمان اصلا وجود نداشت نیز در ابعاد خودش دارای یک ارتش قوی و کارامد شده است ، کشور پاکستان در گذشته هم از قدرت نظامی خوبی برخوردار بود ولی روند توسعه و نوسازی متوازن در این کشور و برخوردار شدن از توانمندی هسته ای ، باعث شده این کشور از نظر ظرفیت نظامی به سطح بالاتری ارتقا یابد ، کشور افغانستان دیگر نیروی کلاسیک قابل توجهی ندارد و در گذشته هم نداشت ولی پتانسیل تبدیل شدن به تهدیدات امنیتی و تروریستی را دارد و در بلند مدت میتواند از نظر کلاسیک نیز به مشکل تبدیل شود ، ترکمنستان هم در این سالها سرمایه گذاری بر توسعه نظامی را افزایش داده و در بلند مدت به ظرفیت قابل قبولی دست خواهد یافت ، به اضافه کشورهای منطقه قفقاز که با اینکه از نظر توانمندی نظامی در سطح پاینی قرار دارند ولی با توجه به اهمیت استراتژیک این منطقه در امنیت و اقتصاد کشورمون ، باید جدی گرفته شود ، کشور ترکیه هم که از قدیم عضو ناتو بوده و از نظر نظامی در سطح بالایی قرار دارد و توجه به تهدیدات احتمالی از جانب مرزهای شمال غرب باید همزمان بصورت یک پکیج شامل قفقاز + ترکیه در نظر گرفته شود اولویت های افزایش پایگاه ها رو باید در پر کردن گپ های موجود بین پایگاه های فعلی در نظر گرفت ، از چندین سال قبل که در بیرجند ، پایگاه هوایی در حال احداث است ، میتوان به همین منظور نام برد ، این پایگاه گپ بین پایگاه زاهدان و مشهد را تا حدودی پر میکند ولی با توجه به گستردگی کشور و فاصله بین پایگاه ها ، یا باید تعداد پایگاه ها رو باز هم افزایش بدیم یا هم جنگنده های سنگین و دوربرد خریداری کنیم که بتوانند با شعاع عملیاتی تقریبا 1000 کیلومتری ، بخشی از کشور رو پوشش بدن ، به نظرم احداث پایگاه در کرمان برای پوشش فضای داخلی کشور و احداث یک پایگاه در شمال غرب مثلا در زنجان برای پشتیبانی از پایگاه تبریز و پوشش کامل منطقه شمال غرب و قفقاز ضروری هستند ، با توجه به نیازسنجی هایی که باید انجام شود ممکن است این مثال ها درست یا نادرست بوده و در مکان های متفاوتی پایگاه جدید تاسیس گردد. ولی در هر صورت نیاز به افزایش تعداد پایگاه ها امری ضروری می باشد. 3- نوسازی و توسعه در امکانات و تجهیزات مرتبط با نیروی انسانی در این مورد میتوان به بازسازی و ساخت مجتمع های سازمانی و مسکونی تا امکانات رفاهی و تفریحی و ... تا تجهیزات و امکانات آموزشی و تمرینی اشاره کرد ، شبیه سازهای پرواز و استفاده از تکنولوژی های جدید در طراحی و برنامه ریزی و آموزش نیز در این حوزه قرار میگیرند. 4- توسعه و نوسازی در هواگردهای غیر رزمی و پشتیبانی و ترابری بعدا توضیح داده خواهد شد ، بحث در این مورد ، به سختی بررسی هواگردهای رزمی مورد نیاز می باشد و تقریبا از نظر هزینه نیز در همان سطح قرار میگیرد. 5- توسعه و تولید پهپادهای غیر رزمی ، رزمی ، شناسایی ، رهگیر و ... این مورد نیز در آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت و الان بصورت خلاصه میتوان گفت که در این بخش در وضعیت مطلوبی قرار داریم و ضعف اصلی را میتوان در نبود پهپاد رهگیر مافوق صوت ارزیابی کرد که میتواند حجم ماموریت های محوله به جنگنده های سرنشین دار را کاهش داده و ریسک های عملیاتی را هم به میزان زیادی کاهش میدهد ، از نظر آمادگی عملیاتی هم اگر پهپادها بصورت راکتی پرتاب شده و به پرواز در آیند ، ظرفیت عملیاتی و پاسخگویی به تهدیدات رو به میزان قابل توجهی افزایش خواهند داد. 6- نوسازی و ارتقا و خریداری و تولید جنگنده های سرنشین دار بحث اصلی مورد نظر در این تاپیک و اولویت اول نیروی هوایی است 7- سرمایه گذاری روی مهمات و تسلیحات قابل حمل توسط جنگنده ها و پهپادها توضیح بعدا ... 8- سرمایه گذاری روی تجهیزات راداری ، پدافندی ، ناوبری و جنگ الکترونیک ، مدیریت میدان نبرد ، هوش مصنوعی و ... توضیح بعدا ... بیش از حد تخصصی هست و نمیشود بحث را بیش از یک حدی بررسی کرد ، توسعه در این بخش مستقیما مربوط میشود به استراتژی اصلی طراحی شده برای نیروی هوایی و با توجه به اون برنامه ریزی میشود 9- نوسازی و ارتقا و خریداری و تولید هواپیماهای آموزشی و تمرینی توضیح بعدا ... 10- طراحی یک برنامه جامع و قابل اعتماد برای پدافند غیر عامل توضیح بعدا ... پدافند غیر عامل باید به گونه ای برنامه ریزی شده باشد که در برابر سنگین ترین موج اولیه حملات نیز بیش از 30 درصد تجهیزات و امکانات آسیب نبینند و بتوان حداقل 70 درصد امکانات رو حفظ کرد و در برابر موج دوم حملات نیز این درصد به کمتر از 50 کاهش نیابد ، در گزینه 1 بصورت خلاصه به این موضوع پرداخته شد و در نظر گرفتن یک گزینه مستقل برای پدافند غیر عامل به این دلیل است که باید علاوه بر هواگردها ، از کلیت پایگاه ها و امکانات و نیروها و ... هم در برابر حملات مختلف از غافلگیرانه تا حملات کشف و شناسایی شده ، حفاظت به عمل آورد. هرگونه قابلیت عملیاتی در نبردهای سنگین و تداوم ظرفیت های عملیاتی در یک نیروی نظامی ، مستقیما مربوط به این بخش و حفظ بخش اصلی قوای رزمی و پشتیبانی می باشد. 11- سرمایه گذاری در صنایع سنگین مربوطه ، قطعه سازی ، تولیدی ، تحقیق و توسعه و ... این بخش رو قبلا در استاتوس گفتگو کردیم ، در ادامه با کپی بخشی از اونها و توضیح بیشتر ، بهش پرداخته خواهد شد 12- تامین ذخیره قابل قبولی از قطعات یدکی ، قطعات اصلی ، مهمات ، تجهیزات ، تعداد کافی خلبان و تکنسین های تعمیر و نگهداری و ... این بخش هم مربوط میشود به افزایش بقاپذیری و حفظ توانمندی های عملیاتی در شرایط جنگ تمام عیار با این فرض که امکان خریداری یا تولید قطعات و مهمات از بین رفته باشد و ... سلام ، باید در نظر بگیریم که سوخو35 یه جنگنده سنگین هست و استقرار اون در پایگاه های نزدیک مرز کار پر ریسکی محسوب میشه ، مگر اینکه در ترکیب با یک جنگنده سبک و با قابلیت آلرت ضربتی باشه که بتونه در چند دقیقه و از باند کوتاه تیک آف کنه ، با این فرض ، پایگاه های در عمق رو میتوان به سوخو35 مجهز کرد ، تهران ، اصفهان ، شیراز ، همدان و حتی مسجد سلیمان ، پایگاه چابهار هم با اینکه نزدیک مرز پاکستان قرار داره ولی همزمان میتونیم اون در عمق استراتژیک هم در نظر بگیریم اگر که نیروی دریایی راهبردی رو با نیروی هوایی در ایفای وظایف محوله در دریای عمان و شمال اقیانوس هند ترکیب کنیم ، برای پشتیبانی از نیروی دریایی در این مناطق ، پایگاه های چابهار و بندر عبارس جزو پایگاه های پشتیبان که در عمق قرار دارن محسوب میشن که در این حالت خط مقدم بدست نیروی دریایی خواهد بود و پشتیبانی بر عهده نیروی هوایی ، اگر هم در کرمان یک پایگاه هوایی احداث بشه ، میتونه با مجهز شدن به این جنگنده ، تمام فضای داخلی کشور رو از جنوب شرق تا شمال شرق و مرکز پوشش بده که مکمل پایگاه اصفهان محسوب میشه در ابتدای پست اشاره کردم که به حداقل 250 فروند جنگنده برای دستیابی به برتری هوایی احتیاج داریم ، میتوان نیمی از آنرا به جنگنده سوخو35 و نیم دیگر را به یک جنگنده سبک اختصاص داد ، اگر بتوان روی پروژه سوخو75 سرمایه گذاری کرد جزو بهترین گزینه ها می باشد ادامه دارد ...
  7. 1 پسندیده شده
    این میتونه فقط فتح بابی باشه برای بحث. ما حداقل نیاز داریم پایگاه های هوایی زیر را با تهدیدات فعلی و موجود ( حداقلی محاسبه کنیم) به اسکاندران های سوخو-35 مجهز کنیم. یکم شکاری (تهران): محافظت از پایتخت و زیرساخت های مهم پیرامون اون پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز: شیطنت های ترکیه ( رژیم باکو ذیل همین در نظر گرفته میشه) پایگاه چهارم شکاری شهید وحدتی دزفول: تهدیدات از جانب عربستان سعودی، جنوب و غرب عراق و مرزهای سوریه، کویت و بحرین و قطر پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی بوشهر: خلیج فارس و دریای عمان تا حدودی و زیرساخت های نفتی و گازی کشور در تعامل با پایگاه دزفول پایگاه هشتم شکاری سرلشکر شهید عباس بابایی اصفهان: دفاع از مراکز هسته ای به نظر این پایگاه ها باید در اولویت باشند حتی با چند فروند و کمتر از استعداد یک اسکادران و اگر کمیت بالاتری تحویل گرفته شد با تقویت پایگاه ها گوشه چشمی هم به پایگاه های مشهد و همدان داشت. باید در فکر ساخت پایگاه های جدید و یا تجهیزشون به امکانات جدید هم بود اگر نیازی حس میشه. شرایط بسیار تغییر کرده و شاید نیازها هم. مثلا شاید نیاز باشه ما پایگاه های مستحکمی در دامنه کوهستان یا عوارضی داشته باشیم که بخشی از باند و آشیانه ها و انبار تسلیحات و سوخت و غیره در دل کوه باشند. دارایی های محدود و با ارزش باید در حفاظت کامل قرار بگیرند خصوصا با وجود تهدید به نام پهپادها و حتی موشک های کروز و ... بعید هست در مرحله اول و طی یکسال و حتی شاید بیشتر، بیش از بیست و چند فروند در شرایط ایده آل تازه بتونیم تحویل بگیریم. همچنین اقدام دشمن در بازه تحویل گرفتن این جنگنده ها را هم باید در نظر گرفت. دشمن میدونه با حضور یک عامل جدید باید در برنامه های تهاجمی خود که سالها روشون کار کرده و تمرین، یک تجدید نظر کلی بکنه و در بحث گریز هسته ای (بهانه غرب البته) زمان براشون عنصر مهمی است.
  8. 1 پسندیده شده
    دومینو تحرکات مشکوک از سمت ترکیه و آذربایجان 1-بعد از خبر افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان در فلسطین اشغالی این بار دولت الهام علی‌اف در مقر منافقین خلق یعنی آلبانی سفارت افتتاح خواهد کرد. علی اف که در آلبانی به سر می برد خبر از افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان در تیرانا داد. این را بگذارید کنار بمب گذاری شاهچراغ وزارت اطلاعات ایران در دومین اطلاعیه خود پیرامون حادثه تروریستی شاهچراغ اعلام کرده بود عنصر اصلی هدایت و هماهنگ کننده‌ این عملیات در داخل کشور، تبعه‌ جمهوری آذربایجان بوده است. 2-ترکیه در سال 2023 شبکه ی دیجیتالی فارسی تی‌آر‌تی راه‌اندازی میکند این تحرکات نوید این را می د هد که برنامه ای قوی وجود دارد برای ایجاد اختلالات امنیتی در ایران از سمت آذربایجان در سال 2023 منابع: http://irdiplomacy.ir/fa/news/2015683/وزارت-اطلاعات-ایران-عامل-اصلی-حادثه-تروریستی-شاهچراغ-تبعه-آذربایجان-بود https://qafqaz.ir/fa/علی-اف-به-دنبال-افتتاح-سفارت-در-آلبانی/ https://www.aa.com.tr/fa/افغانستان/اردوغان-شبکه-دیجیتالی-فارسی-تی-آر-تی-راه-اندازی-می-شود/2759355
  9. 1 پسندیده شده
    ایرانی های آذری یکی از حل شده ترین اقوام ایرانی در ایران هستند. در اون سمت آذری های شمال ارس و جداافتاده از سرزمین اصلی که باید اعتراف کرد به خاطر مشغولیت ما به دشمنی های متعدد دشمنان و با حسن نیت تمامی که داشتیم بدون پناه رها شدند اسیر توطئه یک خاندان فاسد، یک کشور منفعت طلب نژاد پرست و یک رژیم دشمن بابرنامه شدند و با قربانی شدن تمام فرهنگ و اعتقاداتشون تبدیل شدند به مردمانی بی دفاع در برابر هجمه و دروغ های نژادی و سلاخی اعتقادات عمیق مذهبیشون. حالا وقتش هست نه تنها در برابر میخ اول رژیم باکو و همدستانش (ترکیه وصهیونیستها جلوی پرده و غرب در پشت پرده) بایستیم و در این نقشه از پیش تعیین شده به نظر خودشون حتمی، شکست قطعی وارد کنیم ( میخ اول از این جهت که این اغاز زخمی است که قراره با هدف تجزیه طلبی و کشمکش مدام در شمال غرب ایران ایجاد کنند مانند زخمی بر پیکره اون؛ تا میخ های بعدی که اقای ولایتی در این مورد تحلیل دقیقی داشتند از این جهت) بلکه با یک حرکت آفندی و تهاجمی تمام ستانده های مردم شمال ارس از اعتقادات تا واقعیات تاریخی را بهشون برگردونیم. بنابراین تقویت رسانه ها از اولین قدم ها هست در این مورد. با توجه به وسعت کشور از اونجا که امکان ما برای تقویت فرکانسی بیشتر هست خصوصا در روستاهای مرزی باید از هر روشی استفاده کرد. دوستان در شمال غرب میدونند که شبکه های ایرانی از سالیان دور در مناطق مرزی با فرکانس های قویتر شبکه های ترک و روس و آذری مختل میشد و مردم روستایی ما اسیر و مخاطب اجباری شبکه های اینچنینی بودند ( سخت نیست درک چرایی گرایش برخی مردم به امثال این پان ترکها!) مورد دیگه نداشتن یک ماهواره تلویزیونی اختصاصی برای ماست. آذر ست / ترک ست های که هر روز تقویت میشند با کانال های اول سرگرمی و بعد به مرور تجزیه طلبانه و ماهواره هایی که همون معدود شبکه های ما را هم حذف میکردندو میکنند. البته سخته رقابت در جنگ نرم واقعا. اون ها تا میتونند از ابزارهای سرگرمی به هر شکلش ( رقص و آواز و سریال های آنچنانی و موسیقی و برنامه های سرگرم کننده و فیلم های خاص و اصولا تمام ادوات! مورد پسند غرایز بدوی انسان ) بهره میبرند و در ابتدا یک جهت ماهواره را برای مثال جا میندازند و بعد شروع میکنند کانال های دیگه را روش جا دادن که مسلما وقتی جهتی فراگیر میشه اتفاقی هم که شده بقیه کانال ها هم مخاطب پیدا میکنند.
  10. 1 پسندیده شده
    توئیت از احسان موحدیان استاد دانشگاه علامه طباطبایی منبع
  11. 1 پسندیده شده
    بجای حرف عمل کنید آقای علی اف اکنون که تصمیم بر آن است ارتباط های زمینی روسیه و ایران قطع گردد ما منتظر عمل هستیم. اقای علی اف ورود نظامی ایران به سیونیک در صورت تلاش برای اجرای دالان تورانی ناتو مصوبه شعام(شورای عالی امنیت ملی) و حتمی است. هدف نیروهای ایران، سیونیک است که اگر سرباز ان باکو در آنجا دیده شود سربازان ما نیز دیده خواهند شد .
  12. 1 پسندیده شده
    اگر قرار به یارکشی رژیم باکو با کشور بزرگتر از خودش (ترکیه) هست، کشور بزرگتر (ایران) هم با کشور کوچکتر یارکشی میکنه تا به وقتش ببینیم ترکیه و رژیم باکو از جنگی که خودشون اصرار دارند به خاطر یک کریدور راه بندازند، متضرر میشند یا جمهوری اسلامی ایران که چهل سال هست اسیر توطئه و فشار و خرابکاری و حمله و ترور هست و این یکی هم روش. بله کریدور معلومه که برای باکو و ترکیه مهم هست، اصولا الحاق سرزمین یک کشور دیگه به سرزمین های در اختیارت همیشه شیرین بوده ولی اونوقتی که این نقشه را کشیدند باید فکر میکردند ایران همینطوری میشینه مثل قبل نگاه میکنه یا چی؟! الهام چند روز پیش در دانشگاهی در باکو گفته بود ما این کریدور را میگیریم، روسیه کاری نداره، ایران هم کاری نخواهد داشت(!) و ارمنستان هم نمیتونه کاری بکنه. اصولا این لگدهای خودش و رسانه های رژیم باکو ( که البته همه به تحریک پشت پرده است (صهیونیستها و اردوغان) و الهام و رفقاش اصولا در مقیاس چنین بازی ای نیستند) یکی به این دلیل هست که ایران موضع قاطع و محکمی در این مورد گرفته ( در حقیقت الان ایران تنها مانع این بلندپروازی باکو و ترکیه هست) و یکی نزدیکی بیشتر ایران و روسیه به خاطر جنگ اکراین ولی همچنان روس ها و ارمنی ها واقعا مانعی نیستند و اگر ایران نبود تا حالا صد بار این کریدور الحاق شده بود ( با ضرر مستقیم به محدوده! ارضی ایران) برای همین با تمام توانشون به میدان اومدند و البته دنبال فرصت هستند. حتما ما باید یک طرح یا چند طرح برای سناریوهای مختلف داشته باشیم که در صورت حماقت باکو چه اقداماتی سریعا باید انجام بشه. از جمله ورود به خاک ارمسنتان و قطع مسیر. پ ن: گزینه بهتر این هست همین حالا با ارمسنتان توافق کنیم برای چند پایگاه مرزی در خاک ارمسنتان و این کریدور ادعایی تا هرگونه حمله باکو به این مسیر به شکل طبیعی رویارویی با ما محسوب بشه. اینطور دیگه غافلگیر نمیشیم. پ ن2: فراموش نکنیم رزمایش های مشترک ترکیه (خصوصا در مقیاس بزرگ) قبلا همیشه پوششی برای تقویت نیروها و ابزار و تسلیحات و پشتیبانی از رژیم باکو بوده برای یک حمله جدید. با توجه به پروازهای گسترده لجستیکی از مقصد باکو به سرزمین های اشغالی در چند ماه اخیر و همچنین رزمایش های اینچنینی که بخشیش با هدف باقی موندن نیروها و تسلیحات ترک در خاک رژیم باکو برای اجرای عملیات یا عملیات هایی هست و همچنین سروصداهای زیاد و فضاسازی و شلوغ کاری های رژیم باکو و برخی در ترکیه و زمینه سازی اصطلاحا و مشغولیت روسیه و ... احتمال یک عملیات جدید جدی است. ایران باید هم هشدارهای لازم را از مجاری لازم ارسال کنه و همچنین آماده هر سناریویی باشه. رژیم باکو و ترکیه احساس میکنند ادر این مقطع اگر به زور هم بخشی از ارمسنتان را اشغال و ضمیمه کنند نهایتا توی اوضاع کنونی جهان و منطقه کمی سر و صدا میشه و بعدش همه از یاد میبرند و هرگونه اقدامی هم توسط ایران در اینده برای ازاد سازی این مناطق حمله ایران به نیروهای باکو و ترکیه (ناتو لابد؟!) محسوب میشه.
  13. 1 پسندیده شده
    یمن که دوتا دریا با ما فاصله داره داره و کلی ناو محاصرش کردن اونقدر موشک ضد تانک و پهباد و موشک کروز داره ارمنستان که دیگه بغل گوشمونه
  14. 1 پسندیده شده
    بسم ا... هنوز قابل تایید نیست ولی ظاهرا روند حضور جدی تر ما در قفقاز دارد شروع می شود ؟!!!
  15. 1 پسندیده شده
    تركيه وارد بد تورمي شده و براي جبران اين تورم نياز به گرفتن سرمايه داره اين جذب سرمايه از چند طريق صورت ميگيره جذب تروريست و فروش خانه غارت اموال كشورهاي همسايه از عراق تا سوريه و الان اذربايجان گرفتن وام از اروپا يا فرشت جنگ اكراين ولي تركيه نشون داده كه منابع غارت شده در ديگر كشورها برايش كافي نبوده و چشم طمع به ايران دوخته تا با غارت ايران اين تورم رو جبران كنه اگر بتوانيم جلوي هر نوع غارت رو بگيريم اتوماتيك اردوغان سرنگون ميشه
  16. 1 پسندیده شده
    ادامه ... بعد از پایان جنگ ایران تبدیل به کشوری شد که به همراه یک مجموعه فرسوده و آسیب دیده تسلیحات باقی مانده از قبل انقلاب ، دارای تجهیزات دیگری هم شده بود که در طی جنگ به دست آورده بود . تجهیزات اضافه شده به صورت عمده از بلوک شرق تهیه شده بودند و بنا به ضرورت تحت فشار بودن در زمان جنگ ، هر چیزی که امکان خرید داشت ، خریده شده بود . طیف متنوعی از تجهیزاتی که بیشتر آنها در مقایسه با باقی مانده های تجهیزات قبل از جنگ هم تکنولوژی پایین تری داشتند و فقط کمیت داشتند . با توجه به این که تقریبا همه این تجهیزات از کشورهایی که از اقمار شوروی بودند تهیه شده بود و معمولا کپی های با کیفیت پایین تجهیزات روسی بودند ، معمولا با عجله تهیه شده بودند و کشورهای فروشنده هیچ زیرساختی برای تعمیر و نگهداری آنها به کشورمان نداده بودند ، مشکلات تعمیر و نگه داری و لوازم یدکی حاکم بر نیروهای نظامی بیشتر هم شد. با توجه به تجربه جنگ هشت ساله با عراق و ضعف های مفرطی که مشکلات زیادی برایمان پدید آورده بود ، بازسازی نیروهای نظامی اولویت اول تمام مقامات کشوری بود و با توجه به این که تقریبا هیچ زیر ساختی برای تامین تجهیزات اصلی و سنگین در کشور نداشتیم ، اولین گزینه همان روش قدیمی کشورهای جهان سوم مثل ما بود یعنی خرید خارجی . در این مقطع بود که مشکلات ارتباط نظامی با کشورهای دیگر خودش را به طور واضح نشان داد ، تقریبا همه کشورهای بلوک غرب و بیشتر کشورهای بلوک شرق حاضر به معامله تسلیحاتی عمده با ما نبودند و البته بیشتر تسلیحات قابل خرید بلوک شرق هم مورد رضایت و پسند نیروهای نظامی ما نبودند . از سر ناچاری تعدادی قرارداد در زمینه دریافت خودروهای زرهی و هواگرد با کشورهای بلوک شرق و به طور عمده با شوروی منعقد شد . اتفاقات جدیدی در منطقه و جهان به وقوع پیوست . شوروی به عنوان سنگ پایه بلوک شرق از هم پاشید و تقریبا بیشتر قراردادهای دریافت تجهیزات از شوروی ، ناقص رها شدند . آمریکا و متحدانش که با عنوان امنیت خطوط انرژی و تجارت از اواخر جنگ در دریا حضور داشتند ، بعد از حمله عراق به کویت ، رسما از نظر زمینی هم وارد منطقه شدند . شرایط جدید باعث شد نیاز به تجهیز و بازسازی قدرت نظامی کشور بیشتر و مهم تر احساس شود . اشکال به وجود آمده این بود که تقریبا امکان گزینه خرید واقعی خارجی را از دست داده بودیم ! با توجه به حذف گزینه خرید از امکان بازسازی نیروهای نظامی ، دو امکان جدید مورد توجه قرار گرفتند : اول ایجاد زیر ساخت برای بازسازی و بهینه سازی تجهیزات موجود و دوم ایجاد زیر ساخت برای ساخت و تولید تجهیزات جدید . البته بازهم در هر دو گزینه گوشه چشمی به کمک های خارجی ، مخصوصا بلوک شرق و به طور خاص روسیه که جانشین شوروی شده بود ، وجود داشت . اتفاقی که در این دوره افتاد خیز بلند نیروهای نظامی برای بهینه سازی تجهیزات موجود و تلاش برای طراحی تجهیزات جدید بر اساس زیرساختهایی بود که داشت ایجاد می شد ؛ البته بیشتر این زیرساختها با هدف اولیه تعمیر و نگهداری ایجاد شده بودند و این اقدام برای ساخت تجهیزات جدید ، بیشتر در حد نمونه سازی و اثبات تکنولوژی اتفاق افتاد . در همین دوره تلاش برای بازسازی و بهینه سازی تجهیزات موجود بود که بهینه سازی هایی روی بیشتر تجهیزات قدیمی به صورت نمونه سازی رونمایی شد . نمونه هایی که بیشتر در حد همان تک نمونه های نمایشی باقی ماندند و فقط محدود به شرکت در رژه ها و نمایشگاهها شدند که هنوز هم در تمام ؤزه ها و نمایشگاهها حضور دارند و همواره مایه انتقاد هم قرار می گیرند . مشکل اصلی در این زمینه عدم امکان تامین مالی تعمیم این پروژه ها از طرف کشور بود و البته وجود نداشتن زیرساخت مناسب تولید یا همان خط تولید . دقت به این نکته مهم است که که تاسیسات ایجاد شده در این دوره هم باز برای تعمیر و نگهداری بودند و ظرفیت تولید نداشتند . با توجه به مشکلات پیش آمده ، تقریبا تمام امیدها برای بازسازی عمده و گسترده در تجهیزات نظامی از دست رفت و سیستم نظامی با توجه به مشکلات مالی کشور به نتیجه رسید که از دو امکان باقی مانده استفاده کند . امکان اول بازسازی تجهیزات موجود برای عملیاتی نگهداشتن آنها بود . با این کار حداقلهایی که لازم داشتیم برآورده می شد . این کار همان چیزی بود که با اصطلاح عمر دهی انقلابی به تجهیزات موجود مشهور شد. امکان دوم با توجه به محدودیت شدید امکانات مالی و تحقیقاتی ، متمرکز کردن تمام امکانات مالی و زیرساختی و تحقیقاتی در محور یک تکنولوژی خاص نظامی بود تا بشود حداقل در آن یک زمینه کار را درست و کامل جلو برد . با توجه به تجهیزات موجود و امکان دسترسی به تکنولوژی و همچنین استراتژیک بودن آن تکنولوژی و امکان ایجاد بازدارندگی توسط سلاحهای حاصل ، اولویت اول حوزه موشکی قرار گرفت . در واقع تمام کارهای تسلیحاتی در کشور در سایر حوزه ها منحصر به تعمیر و نگهداری شد و تمام توجهات و بودجه ممکن به طرف این رشته سرازیر شد که البته در یک بازه قابل قبول نتایج خوبی هم ایجاد کرد و بعد از پایان جنگ برای اولین بار منجر به این شد که با برتری تقریبا مطلق در منطقه در یک حوزه خاص ، امکان بازدارندگی حداقلی برای کشور به وجود آمد . بعد از این که تقریبا سرمایه گذاری های حوزه موشکی نتیجه داد و زیرساختهای تقریبا مناسب در این بخش ، این بار نه در فقط در موضوع تعمیر و نگهداری ، بلکه در زمینه خطوط تولید و ساختارهای تحقیق و توسعه ایجاد شد ، این فرصت پیش آمد که با باز شدن یک امکان در زمینه کمک گرفتن از چند کشور محدود در زمینه هوایی ، به یک باره تمرکز اولیه ای در زمینه هواپیماها و طراحی های جدید ساختارهای هواگردها به وجود بیاید ، متاسفانه با بسته شدن سریع این پنجره ، قبل از این که انتقال واقعی تکنولوژی اولیه اتفاق بیفتد ، تمام این کارها قبل از شروع در همان نمونه های اولیه ماند ولی در همان زمان امکان جدیدی در یک شاخه خاص مورد توجه قرار گرفت ، این امکان ، دسترسی ایجاد شده به نمونه های به روز پهپادهای رزمی و شناسایی بود . با همین اتفاق ، محور دوم تمرکز مالی و تحقیقاتی بعد از حوزه موشکی به طرف ایجاد ساختارهای جدید در زمینه تولید و تحقیق و توسعه پهپادها رفت . به این ترتیب دومین اولویت برای تمرکز توسعه یک محور خاص در کشور ، بعد از حوزه موشکی در زمینه پهپادی شد که نتایج آن در این روزها کاملا مشخص و واضح است . این روزها در دو حوزه موشکی و پهپادی تقریبا صنایع نظامی توسعه یافته ای در کشور وجود دارد و این بخشها هم دارای بخشهای قابل قبول تعمیر و نگهداری و هم خطوط قابل اعتماد تولید و هم بخشهای مناسب تحقیق و توسعه هستند . به نظر می رسد این روزها محور جدیدی از تمرکز دارد صورت می گیرد که ظاهرا بنابر نیاز و دسترسی های ایجاد شده ، فعلا در زمینه دریایی پیش می رود ، البته این یک برآورد فعلی است و چون علی رغم ایجاد زیرساختهای اولیه برای ساخت و تولید ، هنوز زیرساختهای موثری در زمینه تحقیق و توسعه ایجاد نشده است و این امکان هنوز وجود دارد که با بروز اتفاقی مانند آنچه که برای تمرکز برای شروع توسعه در حوزه هواپیما اتفاق افتاد ، شاهد تغییر جهت دیگری در زمینه امکانی دیگر باشیم . البته همزمان همچنان تلاش طولانی مدت برای خرید تجهیزات و تسلیحات برای حفظ یکپارچگی حداقلی ساختار نظامی در دستور کار است که گذشت زمان ثابت کرده است متاسفانه در دنیای امروز که با قانون جنگل پیش می رود ، راه قابل اعتمادی نیست . البته همچنان برای برآورد نیازهای اولیه نظامی در سایر زمینه هایی که فعلا امکانی برای آنها نداریم ، یک الزام منطقی به نظر می رسد. این روزها علی رغم تکمیل تقریبا چرخه تسلیحات در زمینه موشکی و پهپادی و ورود در تک حوزه ای جدید تر هنوز هم حرفهای زیادی در زمینه توسعه یک جانبه در سیستم نظامی به گوش می رسد که بیشتر آنها به خاطر توجه نکردن به امکان محدود مالی و تحقیقاتی در کشور و محدودیتهای دسترسی به تکنولوژی ایجاد شده برای کشور است . با نگاهی به گذشته این مسیر میتوان گفت که راه فعلی که همان تمرکز تمام امکانات در یک حوزه خاص و پیشبرد آن و سپس پرداختن به حوزه دیگر ، عملی ترین و نتیجه بخش ترین راه حل برای شرایط ما بوده است و اگر چه با این روش راهی طولانی برای تکمیل متوازن قدرت نظامی در پیش داریم اما راهی مطمئن است .
  17. 1 پسندیده شده
    وقتی ما یکی از گزینه های هدف چنین تسلیحاتی معرفی میشیم یعنی در یک اقدام فراگیر از حداکثر توان خود برای دفاع باید استفاده بکنیم. چیزی که مشخص هست فناوری های قدیم و خصوصا جدید آمریکا در برنامه های تاکتیکی و هیبریدی خود در اغلب موارد وابسته به ماهواره های نظامی و تجاریشون هست. در یک تهاجم همه جانبه به کشور ما، توانایی هدف قراردادن بخش مهمی از سیستم یکپارچه حملات دشمن یک دفاع مشروع و عقلانی است خصوصا اینکه هنوز خود ما چندان وابسته به این بخش از تکنولوژی نشدیم و اقدام متقابلی در این حوزه برامون متصور نیست که از اون ناحیه آسیب ببینیم. بنابراین تسلیحات ضدماهواره الان بودن یا نبودنشون مسئله نیست. بلکه مسئله ارزان سازی و تولید با کمیت بالا مطرح هست تا در موقعیت مورد نیاز بتونیم تا حد امکان این بخش از اجزای پازل دشمن را تا جای ممکن نابود کنیم. اصولا رقابت با ایالات متحده در حوزه هوایی و پدافند به شکل کلاسیکش ( سلاح / ضد سلاح ) برای ما ناممکن هست به خطار شکاف طبیعی مالی و نظامی و تکنولوژیکی. ما باید بر روی تاکتیک ها و استفاده خلاقانه از ابزارهای موجود یا اختراعی خودمون استافده کنیم برای تخریب تاکتیک و ابزار دشمن. یعنی جنگنده ساخت بریم جنگنده یا پدافند ضد اون را بسازیم برای ما قابل دسترس نیست برای سد توانایی دشمن ( منظور این نیست که در این حوزه ها کار نکنیم ) چه مالی و چه زمانی و تکنولوژیکی، بلکه وقتی اون یک بمب افکن نسل ششم ساخت ما فرضا وابستگی تاکتیکی و عملیاتی اون بمب افکن را تجزیه و تحلیل کنیم و نقطه ضعفی در این چهارچوب از این سلاح را هدف قرار بدیم ( از زدن یک مرکز عملیات زمینی تا یک انبار سوخت تا یک ماهواره نظامی و ...)
  18. 1 پسندیده شده
    بخش سوم و پایانی پیش زمینه پروژه بی-21 قبل از رونمایی بمب افکن-21 در تاسیسات نورثروپ گرومن ( پالمدیل / کالیفرنیا ) نخستین پیش فرض ها در خصوص این سخت افزار جدید عموما ماهیتی پرابهام داشته و تحلیلگران بطور دقیق اطلاع نداشتند که با چه چیزی قرار است روبرو شوند . در همین راستا ، پس از انعقاد قرار داد اولیه برای توسعه این بمب افکن در سال 2015 تعداد بسیار محدودی از طرح های دیجیتالی مرتبط با حدسیات صورت گرفته ، منتشر شده بود . این طرح ها ، بیشتر ناشی از این ایده اولیه بود که بی-21 میراثدار ژن سلف خود یعنی بی-2 است با این تفاوت که بمب افکن جدید برای عملیات در ارتفاع بالاتر بهینه شده و البته ابعاد کوچکتری را نیز بخود خواهد دید . آیا بی-2 از خدمت خارج خواهدشد ؟؟؟ کتی واردن ( مدیرعامل فعلی نوثروپ- گرومن ) در مصاحبه ای که قبل از رونمایی محصول جدید این شرکت صورت داد ، مدعی شده بود که برد اولیه و قابلیتهای پنهانکاری بی-21 بسیار بیشتر از آن چیزی است که نیروی هوایی بدان نیاز دارد . معماری باز سامانه های طراحی شده برای آن نیز به گونه صورت گرفته که مسیر برای ارتقاء و بروزرسانی های مورد نیاز در آینده ، آسان تر می گردد ، پایداری پروازی بهتری برای ماهیواره بال پرنده فراهم شده و در مجموع با فناوری بسیار پیشرفته ای روبرو خواهیم شد. طرح های دیجیتالی از کابین و پیشرانه های بی-52 آیا درصورت محقق شدن برنامه بروزرسانی استراتوفورترس ، این بمب افکن هفتاد ساله همچنان به خدمت خود در کنار بی-21 ها ادامه خواهد داد ؟!!!! با توجه به این موارد ، بازاریابهای نوثروپ گرومن براین مساله که بمب افکن بی-21 اولین هواگرد رزمی رادارگریز واقعی نسل ششم است بطور دائم تاکید می کنند و به شکل خاص معتقد هستند که امضای راداری این بمب افکن با زیرسامانه هایی که زیر پوسته بدنه اصلی جانمایی شده ، ارتباط مستقیم دارد . علاوه براین ، برخلاف اف-117 و بی-2 که هزینه تعمیر و نگهداری آنها بواسطه استفاده از مواد جاذب امواج رادار بسیار بالا بوده و سازه این هواگردها بدلیل پیچیدگی بیش از حد نرخ های دسترسی بسیار بالایی را طلب می کردند ، بی-21 قصد دارد تا این پیشینه ذهنی را شکسته و عصر جدیدی را آغاز نماید . اگرچه این موارد را می توان در حال حاضر تنها در قالب یک "ادعا" ارزیابی کرد ، ولی وقتی روند تحلیل ها بسوی طیف کاملی از قابلیتهای رزمی این بمب افکن حرکت می کند ، در مرحله نخست ، سئوالات بسیار زیادی در ذهن مخاطب ، نظیر قابلیتهای جدید کم پیدایی بی-21 در چه سطحی قابل ارزیابی است ، یا اینکه بمب افکن برای اجرای ماموریت خود تا چه اندازه به خلبان یا سامانه های خودکار خود می تواند وابستگی داشته باشد ، بوجود می آید . درواقع ، قابلیت و توانایی عملیات در حالت خودکار ( بدون دخالت خدمه ) یکی از الزامات کلیدی بود که نیروی هوایی برای برنامه بمب افکن ضربتی برد بلند (LRS-B) که بی-21 براساس آن توسعه پیدا نمود ، بر آن تمرکز داشت . آخرین طرح دیجیتالی از بمب افکن بی-21 که درسال 2021 منتشر شده بود در همین زمینه ، مدتهاست که تحلیلگران معتقدند که بی-21 قبل از اینکه یک بمب افکن ضربتی برد بلند باشد ، یک سکوی چندماموریته محسوب می شود که امکان اجرای عملیات جنگ الکترونیک ، کسب اطلاعات سیگنالی ، نظارت و شناسایی ، رله مخابراتی را نیز دراختیار دارد . علاوه براین ، برخی به شکل کاملا جدی متقدند که نیروی هوایی توانایی هدایت پهپادهای تهاجمی را بصورت صورت بندی 4 تایی و شبکه شده با درجات بالایی از اجرای عملیات خودکار نیز به این بمب افکن اضافه نموده است . با این وصف ، بخش قابل ملاحضه ای از سامانه های این بمب افکن با طبقه بندی کاملا محرمانه مشخص شده اند ولی گمانه زنی هایی در خصوص استفاده از سامانه های مشابه و مشتق شده از اف-35 یا هواگردهای مشابه برای بی-21 نیز موجود است . علاوه براین ، گفته می شود که درآینده ، نیروی هوایی قصد دارد تا سامانه های دفاعی ضد موشکی لیزری را در این بمب افکن به کار گیرد و این مساله با توجه به ادعای گرومن در خصوص قابلیت بالای بهینه سازی بی-21 می تواند جالب توجه باشد . اما چیزی که بطور قطع اطلاع نداریم این است که آیا بی-21 جانشین بی-2 محسوب می شود یا اینکه بی-21 درواقع نسخه 0-2 بمب افکن بی-2 خواهد بود . یکی از جنبه های پراهمیت بی-21 ، قرار گرفتن آن در برنامه JADC2 (فرماندهی و کنترل چند دامنه ای مشترک) محسوب می شود که بطور مستقیم برای مقابله با کشورهایی نظیر کره شمالی ، روسیه ، چین و ایران طراحی شده است به گفته کتی واردن ، بی-21 دوران جدیدی از انعطاف پذیری فناورانه و قابلیتهای رزمی را به نمایش می گذارد و این بواسطه یکپارچه سازی سامانه های انتقال داده ، تسلیحات و حسگرها بدست آمده است . این ادعا تا بدانجاست که رئیس دپارتمان هوانوردی گرومن در مصاحبه اعلام نموده که توانمندی بی-21 تا اندازه ای بالاست که میتواند حتی فراتر از مکانیزم هایی که هم اکنون در برنامه فرماندهی و کنترل چند دامنه ای مشترک ( JADC2) دیده شده ، عمل نماید . بدون نیاز به شرح بیشتر ....!!! در حوزه تسلیحاتی ، نیروی هوایی به صراحت اعلام نموده که بی-21 بخشی از یک طرح گسترده تر برای بکارگیری یک سامانه یکپارچه حملات ضربتی دوربرد است که برنامه آن طبقه بندی محرمانه داشته و قابل انتشار نیست . با این حال ، تسلیحات جدیدی که نیروی هوایی قرار است آن را دریافت کند ، نظیر موشکهای کروز هسته ای دورایستای بردبلند (LRSO) که بی-52 و بی-21 مشترکا می توانند آن را حمل وشلیک کنند ، را می توان در این برنامه قرارداد ولی هنوز مشخص نیست که این فناوری تا چه اندازه ای توسعه پیدا نموده است ولی صرف نظر از همه این موارد ، می توان پیش بینی نمود که بی-21 قراراست برای دهه های آینده ، در کنار ناوگان بی-52 های بازسازی شده و ارتقاء یافته ، به استخوان بندی نیروی بمب افکن استراتژیک نیروی هوایی ارتش ایالات متحده تبدیل گردد . پیش ازاین ، مقامات ارتش نیروی هوایی اعلام کرده بودند که بی-21 تضمین کننده برتری در برابر توان رو به رشد زرادخانه چین است تا توان ضد دسترسی / منع منطقه ای چینی ها را در اقیانوس آرام خنثی نماید . یکسال پس از اعلام مناقصه LRSB ، نیروی هوایی سامانه های تسلیحاتی مورد نیاز برای این برنامه را نیز معرفی نمود اگر این تحلیل مبناءقرار گیرد ، نیروی هوایی درسالهای آینده همه بمب افکن های بی-2 را از خدمت خارج کرده و بی-21 را جانشین آن خواهد کرد . اگر روند تحویل این بمب افکن از میانه دهه بیست قرن 21 ( حدود 2025 ) آغاز شود ، اولین اسکادران از آن در پایگاه هوایی الزورث ( داکوتای جنوبی ) مستقر خواهد شد و مابقی نیز احتمالا به پایگاه وایتمن ( میسوری ) و پایگاه هوایی دایس ( تکزاس ) منتقل می شوند . هر چند هنوز تعداد سفارش برای بی-21 مشخص نیست ولی برخی معتقدند که میانگین قیمت هر فروند به 550 میلیون دلار می رسد که پیش از این در سال 2010 میلادی در چهارچوب برنامه LRS-B تعیین شده بود . با این وصف ، براساس گزارش وب سایت بلومبرگ ، ارزش هر فروند بی-21 نباید بیشتر از 692 میلیون دلار درسال مالی 2022 شود . کل ارزش قرارداد بی-21 در حدود 203 میلیارد دلار برای سال مالی 2019 تخمین زده شده که 25 میلیارد دلار هزینه توسعه ، 64 میلیارد دلار برای تولید و حدود 114 میلیارد دلار برای 30 سال خدمت به تفکیک مشخص شده است . اگر بحث روند تورم در آمریکا در این محاسبه وارد شود ، ارزش قرارداد تا 240 میلیارد دلار دسال 2022 نیز می رسد .نیروی هوایی طبق برخی داده ها ،امکان خرید حدود 145 فروند بی-21 را مطرح کرده بود که تاثیر قابل توجهی بر هزینه کل برنامه و هزینه خرید هر فروند بمب افکن خواهد گذاشت که البته مباحث مربوط به تاخیرها و مشکلات فنی نیز می بایست مورد توجه قرار گیرد . پی نوشت : 1- منبع1 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
  19. 1 پسندیده شده
    با اجازه استاتید محترم ، بررسی رو از بخش سوم یعنی دستیابی به 1- توازن قوا با همسایگان و 2- برتری نظامی بر همسایگان شروع میکنیم همزمان باید توجهات لازم رو بر بخش های مختلف ساختاری ، زیرساخت ها و تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی و تامین اعتبارات اقتصادی داشته باشیم. در بخش ساختاری که جزو موارد کوتاه مدت و فوری میباشد ، تغییراتی در سالهای اخیر در ارتش و دیگر نیروهای مسلح صورت گرفته است ، مستقل سازی تیپ ها از لشکرهای سنگین کلاسیک و مکان یابی های جدید برای برخی اماکن نظامی و پادگان های قدیمی (هم جزو تغییرات ساختاری و هم زیرساختی هست) ، تقسیم بندی های جدید مناطق نظامی و تقسیم این مناطق بین ارتش و سپاه و مرزبانی نیروی انتظامی با توجه به شرایط هر منطقه مرزی و سطح تهدیدات و امکانات در نیروی مورد ، و تغییرات در اختیارات فرماندهان مناطق مختلف برای در نظر گرفتن سناریوهای متفاوت و بدترین حالات که در صورت قطع ارتباط با مراکز مدیریتی و فرماندهی کشوری ، نیروهای هر بخش از کشور بتوانند با توجه به امکانات و شرایط موجود ، خود صحنه نبرد را تا برقراری مجدد ارتباطات و کسب دستورات جدید ، مدیریت کنند و مانند نیروهای کلاسیک با قطع ارتباطات ، زمینگیر نشوند. البته جزئیاتی از نحوه این تغییر و تحولات منتشر نشده و نمیتوان بصورت قطعی نظر داد ، ولی در حالت کلی ، باید این راه رو ادامه داد و ضمن سبک سازی نیروهای عمل کننده ، از نظر تجهیزاتی نیز آنان را به تکنولوژی روز مجهز نمود تا بتوانند در صحنه نبرد مدرن ، پایایی عملیاتی کشور رو حفظ کنند ، این بخش بیشتر از اینکه مربوط به تجهیزات و امکانات باشد ، مربوط است به تغییر در آیین نامه ها و فکر مدیریتی از مدل کلاسیک به مدلی جدید که نام آنرا مدرن نمیگم ، بلکه مدل جدید و منطبق بر نیازهای روز عبارت بهتری هست. در بخش زیرساختی باید توجهات لازم رو به تهدیدات امروزی معطوف کنیم ، عمده زیرساخت های نظامی کشور مربوط است به طراحی و مکان یابی دهه 40 و 50 خورشیدی که در برابر شرایط آن روز منطقه ارزیابی شده بودند ، اولویت فوری کشور دستیابی به توازن قوا و سپس برتری نظامی بر کشور عراق بود و برنامه بلند مدت نیز دستیابی به توازن قوای کلاسیک و بیشتر در بحث کیفیت در برابر شوروی در نظر گرفته شده بود ، همین هست که امروز ما در مرز عراق تعداد زیادی پادگان نیروی زمینی ، هوانیروز و نیروی هوایی را داریم که برای مقابله با حملات عراق ساخته شده بودند ولی در زمان حال ، سطح تهدیدات از جانب عراق بسیار کاهش یافته بخصوص در ابعاد کلاسیک ، ولی در شمال غرب زیرساخت های به مراتب کمتری داریم ، مانند یک پایگاه هوایی و تعدادی پادگان نیروی زمینی ، در حالی که امروز سطح تهدیدات کلاسیک در منطقه شمال غرب به مراتب بیشتر از مرزهای غربی میباشد ، همچنین در زیرساخت های پشتیبانی و تعمیر و نگهداری و تولید و تحقیقاتی نیز این مساله صادق هست ولی در این موارد تغییرات خاصی نسبت به گذشته اتفاق نیفتاده و مکان یابی در عمق این مراکز ، امروز هم مناسب است ، در واقع در زیرساخت های رزمی و رزمی - پشتیبانی نیاز به تغییرات و مکان یابی جدید داریم و در زیرساخت های پشتیبانی و ... نیاز به گسترش و تامین زنجیره کاملی از بخشهای مختلف هستیم بدون اینکه نیاز به مکان یابی جدید و تغییر مکان جغرافیایی باشد. ضمن اینکه در زیرساخت های موجود نیز ، مساله فرسودگی و بازسازی یا نامناسب بودن برای شرایط امروز مطرح است که در برخی موارد جزو ضروریات میباشد ، از بازسازی و تعمیرات و توسعه بخشهای مربوط به نیروی انسانی طبق استانداردهای جدید برای راحتی حال نیروهای انسانی به عنوان مثال از خانه های سازمانی جدید و مراکز خدماتی به اعضا و خانواده نیروهای مسلح تا بخشهای درون مراکز نظامی که محل استراحت و حضور نیروها میباشد و باید طبق استانداردهای جدید بازسازی یا بازطراحی شود ، نگاهی به استانداردهای کشورهای پیشرو مانند چین و آمریکا در این بخش مناسب هست ، بویژه این نیاز در مناطق سخت خدمتی کشور مثل مناطق مرزی کوهستانی و در زمان زمستان خود را بیشتر نشان میدهد ، مناسب سازی برخی طراحی های قدیمی ، در این مورد مثال ساده رو بازطراحی آشیانه هواپیما در نظر بگیرین ، طراحی آشیانه های موجود با استاندارد قدیمی است و در اون مقاومت در برابر بمب های سنگرشکن لحاظ نشده است ، این در حالی است که باید به فکر حفظ هواپیما هم باشیم و عملیاتی کردن اون قرار نیست همیشه در بهترین شرایط باشد ، با پیشرفت تکنولوژی امروز تجهیزات حفاظتی فعال و غیر فعال مختلفی برای افزایش مقاومت در برابر پرتابه های تا 155 میلیمتری طراحی و در حال استفاده است که میتوان با کمک چنین مواردی ، مقاومت آشیانه ها را افزایش داد ، یا در بحث زیرساخت های تعمیر و نگهداری ساخت به عنوان مثال در صنایع دریایی ، نباید نیازهای امروز را مبنا قرار داد ، باید حوضچه ها رو برای آینده طراحی کرد ، اگر امروز ناوچه 1500 تنی در دست ساخت داریم ، باید حوضچه را برای ناوهای بالای 10 هزار تنی طراحی کنیم تا در آینده نیاز به ساخت تاسیسات جدید و اتلاف هزینه و زمان نباشد. در بخش تجهیزاتی و امکاناتی وضعیت بدتر از زیرساختها میباشد و عمده بحثی که خواهیم داشت مربوط به این موضوع است ، یک گپ زمانی حداقل 20 ساله در توسعه و ورود به خدمت تجهیزات و سخت افزارهای جدید رو مشاهده میکنیم که پر کردن این شکاف تا حد ممکن جزو الویت های کوتاه مدت و فوری میباشد ، در پست بعدی در این مورد توضیحات لازم رو خواهم داد. از نظر نیروی انسانی ، طبق نظر @mehran55 جان که استاندارد 2.5 درصد زمان شاه رو ملاک قرار دادن ، با لحاظ کردن پیشرفت تکنولوژی و نیاز به نیروی انسانی کمتر ، اگر حتی درصد رو به 1.5 کاهش بدیم ، با توجه به جمعیت 85 میلیون نفری کشور نیاز به حدود 1.2 میلیون نفر نیروی نظامی داریم و با در نظر گرفتن کمترین درصد ممکن یعنی 1 درصد هم این میزان کمتر از 850 هزار نفر نخواهد بود ، یعنی در بهترین حالت و بکارگیری تکنولوژی روز و تجهیزات هوشمند و نیمه هوشمند و اتوماسیون سازی موارد ممکن ، باز هم به حداقل 850 هزار نفر نیروی نظامی فعال برای پوشش دادن تمام کشور 1.7 میلیون کیلومتر مربعی خودمون احتیاج داریم ، در کنار این نیروی فعال ، نیروهای احتیاط و نیمه فعال هم باید ارزیابی گردد که به چه میزان نیاز هست ، مثلا آیا میتوان مانند برخی کشورها نیروهای نیمه فعالی را داشت که در زمان صلح کار غیر نظامی داشته باشند و هر شش ماه به مدت مشخصی مثلا یک یا دو هفته در دوره آموزشی و تکمیلی حضور یابند و بعد از تایید سطح مورد نظر توسط مربیان ، برگردند به کار غیر نظامی خودشان ، در این حالت ضمن حفظ کمیت ، میتوان از هزینه های جاری هم به نسبت قابل توجهی کم کرد ، یا مثلا با حذف سربازی اجباری و تبدیل اون به سربازی حرفه ای ، میتوان ضمن حفظ کمیت ، کیفیت را هم افزایش داد ، اگر به عنوان مثال 300 هزار سرباز وظیفه با 18 ماه زمان خدمت رو به سربازی حرفه ای 5 یا 6 ساله تبدیل کنیم ، ضمن کاهش فشار بر جوانان و ورودی سیستم سربازی ، آن دسته از افرادی وارد سیستم خواهند شد که علاقه و توانایی لازم رو داشته باشند و به علت خدمت زمان طولانی تری به عنوان یک سرباز حرفه ای (و نه در امور مختلف نامربوط یا کم مربوط به اسم سربازی!) میتوان روی تک تک این عزیزان به عنوان یک نیروی ویژه و قابل اعتماد در عملیات های مدرن حساب کرد ، در صورت تبدیل به سربازی حرفه ای 6 ساله ، ورودی از سالی 200 هزار نفر (به ازای هر 6 ماه 100 هزار نیروی جدید وارد بشه و بعد از 18 ماه سری اول خارج بشن) به 50 هزار نفر کاهش خواهد داشت و بعد از 6 سال به ظرفیت کامل 300 هزار نفر خواهیم رسید و میتوان سربازهای حرفه ای مرخص شده را جزو نیروهای نیمه فعال طبقه بندی کرد که اگر بازه زمانی 6 ساله رو در نظر بگیریم ، 300 هزار نفر هم نیروی حرفه ای نیمه فعال خواهیم داشت. در بخش های مختلف انسانی نیز وضعیت به همین صورت است و نیاز به تغییرات دارد ، مثلا لازم است تعداد بیشتری از فارغ التحصیلان دانشگاه های برتر کشور جذب بخش های پشتیبانی شده و نیاز به نیروی متخصص را تامین نماییم. درباره تامین اعتبارات مالی هم دو روش کلی وجود دارد ، یکی دریافت منابع مستقیم از بودجه سالیانه یا منابع ذخیره کشور که این روش فشار مستقیمی به اقتصاد و ذخایر ملی وارد خواهد کرد ، دیگری استفاده از روشهایی که بصورت مستقیم بر بودجه و هزینه های ارزی تاثیرگذار نباشد ، به عنوان مثال میتوان فروش نفت در برابر خرید تکنولوژی ، زیرساخت ، امکانات و تجهیزات رو مثال زد و سایر موارد که ترجیح میدم در این مورد بیشتر بحث نکنیم ادامه دارد ...
  20. 1 پسندیده شده
    برای نوسازی و مدرنیزاسیون نیروهای مسلح میتونیم از چند روش مختلف برای محاسبه و ارزیابی استفاده کنیم و اینکه کدام روش را زیربنای محاسبات قرار بدیم در نتیجه حاصله با سایر روشها متفاوت خواهد بود ، اما در یک مساله و در بازه زمانی بلند مدت تفاوتی حاصل نخواهد شد و چه اقتصاد را زیربنا قرار دهیم چه صنایع تولیدی و پشتیبانی ، چه مساحت جغرافیایی و شرایط همسایگان ، چه جمعیت انسانی کشور و همسایگان و ... همگی در نهایت به یک مجموعه از بخش های به هم پیوسته رزمی ، رزمی - پشتیبانی و پشتیبانی میرسند و در واقع با هر ابزار اندازه گیری در بلند مدت نیازهای واقعی کشور خود را نشان داده و دسترسی به اونها رو الزام آور خواهند کرد ، به همین دلیل به نظر میرسه برنامه ریزی رو بصورت بلند مدت در نظر بگیریم و اون رو بصورت مدولار (یا ماژولار) طراحی کرده و به بازه های زمانی کوتاه مدت و میان مدت تقسیم بندی کنیم ، هم میتوان دیگر شرایط مانند اقتصاد و صنعت و ... رو در آن لحاظ کرد ، هم امکان توسعه متوازن و همزمان برای تمام بخش های سه گانه اصلی (رزمی ، رزمی - پشتیبانی و پشتیبانی) میسر خواهد شد. این بخش های سه گانه در تمام قوای زمینی ، هوایی ، دریایی ، موشکی ، پدافندی و ... وجود دارد و با ضعف در یکی ، در واقع باعث ضعف در مکانیزم عمل اون نیرو خواهد شد ، تمام این بخشها مانند چرخ دنده های یک سیستم باید هم وجود داشته باشند و هم بصورت هماهنگ کار کنند تا این سیستم بتواند به خروجی مورد نظر دست یابد. با این مقدمه کوتاه ، ارزیابی بلند مدت رو در 3 سطح مختلف انجام میدیم که شامل ضروریات و نیازهای کشور در حال و آینده میباشد و در این ارزیابی ، به شرایط اقتصادی و صنعتی و انسانی و ... توجهی نشده است ، بلکه نیازسنجی بر اساس واقعیات موجود میباشد ، حال به چه میزان بتوانیم به این واقعیات دست پیدا کنیم و اونها رو پوشش بدیم ، در ادامه بحث مربوط میشه به مسائل اقتصادی و ... و در بررسی های میان مدت و کوتاه مدت بدان پرداخته خواهد شد. 1- ارزیابی و نیازسنجی با توجه به شرایط و توازن قوای جهانی در این حالت ، با در نظر گرفتن شرایط حال و آینده قابل پیش بینی نظام بین الملل و منطقه + توسعه و گسترش اقتصاد و صنایع و زیرساخت های داخلی و لزوم تامین امنیت ملی در سطح داخلی ، منطقه ای و جهانی ، به نیازهای کشور برای دستیابی و حراست از منافع ملی در محیطی فراتر از منطقه خواهیم پرداخت و تامین پشتیبانی و حفاظت از منافع ملی در سایر مناطق جهانی و تامین امنیت خطوط ترازنیتی واردات و صادرات کالاها جزو موارد مهم ارزیابی می باشد که به 4 حالت زمان صلح ، زمان تنش ، زمان جنگ و زمان جنگ جهانی تقسیم بندی میشود و هدف اصلی تامین امکان حراست از منافع ملی در تمام حالات مختلف میباشد. در این بخش ورود و برپایی ائتلاف های نظامی و سیاسی با دیگر کشورها هم میتواند مکمل اقدامات باشد. اولویت بندی به ترتیب بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت 2- ارزیابی و نیازسنجی با توجه به شرایط و توازن قوای منطقه ای در این حالت ، شرایط حال و آینده قابل پیش بینی کشورهای منطقه که شامل همسایگان و همسایه های همسایگان میشود را در نظر میگیریم ، گستره ای که این حالت را شامل میشود را میتوان از تنگه مالاکا تا کانال سوئز در نظر گرفت ، حفظ و حراست از منافع ملی در این گستره وسیع جغرافیای زمینی ، هوایی و دریایی که بخش اصلی آن را اجزای دریایی و هوایی تشکیل میدهند را باید در توسعه و نوسازی قوای نظامی کشور در نظر گرفت ، هدف از بررسی این سطح ، دستیابی به مجموعه ای از امکانات و برنامه ها برای تامین امنیت ملی و امنیت خطوط ترانزیتی در سطح منطقه ای و حفظ دسترسی به متحدین و بازارهای منطقه ای میباشد. در این بخش هم ورود و برپایی ائتلاف های نظامی و سیاسی میتواند مکمل اقدامات و کاهنده هزینه های مورد نیاز باشد. اولویت بندی به ترتیب میان مدت ، کوتاه مدت و بلند مدت 3- ارزیابی و نیازسنجی با توجه به شرایط و توازن قوای همسایگان زمینی و دریایی در این حالت ، ضمن در نظر گرفتن شرایط حال و آینده ، اولویت های بلند مدت و کوتاه مدت در مواردی خاص جابجا شده و ضرورت دستیابی به توازن قوای فوری با همسایگانی که در بعضی بخشها دچار از بین رفتن توازن قوا شده ایم ، احساس میشود ، در واقع در این سطح بیشتر قابلیت های عملیاتی فوری تاکتیکی و لجستیکی در داخل و خارج از مرزها (محدود به کشورهای همسایه) برای حفاظت و تامین امنیت ملی مطرح میباشد و برای رسیدن به این هدف میتوان مجموعه اصلی را که شامل توسعه هماهنگ تمام قوای نظامی در تمام مناطق کشور میباشد را به بخش های کوچکتر تقسیم بندی کرد تا نیازهای ضروری و فوری مربوط به هر کشور همسایه را پاسخ داده و توازن قوای لازم رو بدست بیاورد. در این سطح از مطالعه ، تاثیر ائتلاف های نظامی ناچیز هست و باید بیشتر متکی بر توانمندی های داخلی باشیم. اولویت بندی به ترتیب کوتاه مدت ، بلند مدت و میان مدت به عبارت دیگر ، در برنامه ریزی بلند مدتی که باید صورت گیرد ، هر چقدر از سطح منطقه به سطح جهانی نزدیکتر شویم ، برنامه ریزی هم از حالت کوتاه مدت به بلند مدت و بالعکس تغییر جهت خواهد داد. البته در معادلات منطقه ای مربوط به همسایگان هم برنامه ریزی بلند مدت وجود دارد ولی اولویت ها مبتنی بر نیازهای فوری و آینده نزدیک میباشد ، برعکس با رفتن به سمت معادلات جهانی ، اولویت های بلند مدت بیشتر نمایان خواهند شد ، مانند امکان تامین امنیت خطوط دریایی و هوایی تا شرق آسیا و آمریکای مرکزی و جنوبی نکته مشترک در بررسی هر سطح این هست که باید توسعه را بصورت ماژولار انجام دهیم ، این نوع طراحی باعث میشود که با کمترین هزینه و اتلاف زمان بتوانیم نیازهای فوری هر زمان را به برنامه اصلی اضافه کنیم و بخش های غیر لازم را از آن جدا نماییم ، برای این منظور باید در هر بخش یک هسته برنامه ریزی به عنوان شاسی اصلی در نظر بگیریم و بخش های لازم را به آن اضافه کنیم. به عنوان مثال میتوان طراحی نفربرهای جدید را مثال زد که شاسی را با قابلیت پشتیبانی از چند مدل مختلف برجک و امکانات طراحی میکنند تا با توجه به نیاز بتوانند آنرا به مدل مورد نظر تبدیل کنند ، کاهش هزینه های عملیاتی و نگهداری و زمانی و کمیتی و افزایش کیفیت پاسخگویی به تهدیدات و نیازها از ویژگی های این مدل طراحی هست. در مثالی دیگر میتوان لایه های مختلف یک شبکه راداری - پدافندی را در نظر گرفت ، هسته اصلی را سامانه برد بلند ضد بالستیک شامل میشود ، بعد دیگر سامانه ها با توجه به توپولوژی منطقه و سطح تهدیدات بدان اضافه خواهند شد ، مانند سامانه برد بلند ضد هواپیما ، سامانه های میانبرد ، کوتاه برد ، دفاع نزدیک ، جنگ الکترونیک و شنود و ... ضمن اینکه در این روش میتوانیم با توجه به واقعیات موجود اعم از اقتصادی ، نیروی انسانی و شرایط تهیه امکانات (خرید یا تولید) بخشهای مختلف را بازطراحی کرد تا امکاناتی که امروز قابل دستیابی نیست را با امکانات مشابه جایگزین کرد تا در فرصت مناسب به سراغ تهیه امکانات مورد نظر رفت. * ادامه دارد و اصلاحات لازم صورت خواهد گرفت
  21. 1 پسندیده شده
    سلام گاهی وقتها وقتی در متن یک موضوع قرار داریم انتقادهایی به آن وارد می کنیم . جالب است که معمولا وقتی از این موضوع فاصله هم می گیریم ، معمولا تمایل داریم همان قضاوتمان را درست بدانیم و نیازی به بررسی مجدد موضوع احساس نمی کنیم . البته طبیعی است که در این هنگام به علت نگاه وسیعتری که می توانیم به موضوع داشته باشیم ، احتمال زیادی دارد که نظر کاملتری داشته باشیم یا حتی نظری متفاوت ابراز کنیم . سالها قبل ما کشوری بودیم که عملکردمان در چهارچوب ابرقدرت دنیای غرب تعریف می شد و طبیعی بود که برنامه ریزی و تامین نیازهای سخت افزاری نظامی ما هم توسط همین سیستم تامین می شد. طبیعی بود که با این ارتباط سیستمی همه جانبه نظامی برایمان فراهم بود و می توانستیم در بیشتر زمینه ها امکانات متناسب با همدیگر داشته باشیم ، هر چند در همان زمان هم محدودیتهایی در امکان دریافت تسلیحات برایمان وجود داشت. زمانی که انقلاب ایران در سال 1357 به پیروزی رسید ، از نظر نظامی ایران در میانه یک نوسازی سیستم قرار داشت و برنامه ای برای توسعه همه جانبه در توان نظامی برایش در حال اجرا بود . برنامه ای که فسمتهایی از آن اجرایی شده بودند ، قسمتهایی در میانه اجرا قرار داشتند و قسمتهایی هم روی کاغذ برنامه ریزی شده بودند .مطابق برنامه ریزی های انجام شده قرار بود در بازه زمانی مشخصی ایران به یک قدرت متناسب هوایی ، زمینی ، دریایی دست پیدا کند تا بتواند علاوه بر یک عنصر اصلی در استراتژی مقابله با توسعه شوروی ، سایر کشورهای تحت پوشش سیستم ابرقدرت غربی را در منطقه زیر چتر خودش بگیرد. در روزهای پیروزی انقلاب تعداد زیادی از قراردادهای نظامی لغو شد، تعدادی از آنها توسط طرفهای خارجی و تعدادی از آنها توسط طرفهای داخلی . یک تعداد کمی از آنها هم بدون لغو به اما و اگر ماند. نتیجه این اتفاق در زمینه نظامی این بود که ما دارای یک نیروی نظامی ناقص توسعه یافته و متاسفانه با توسعه نامتوازن در زمینه های مختلف شدیم . اشکال بزرگتری که این نیروی نظامی با آن مواجه بود پشتیبانی آن بود . البته مساله پشتیبانی دو وجه خیلی مشخص داشت ، یکی تسلیحات و قطعات یدکی مصرفی و دیگری صنایع تعمیر و نگهداری . طبیعی بود که مقداری تسلیحات و لوازم یدکی ، همزمان با ورود سخت افزارهای پایه آنها وارد شده بود و انبار شده بود ، پس در این بخش یک حداقل مصرفی موجود بود ولی چون امکان تهیه جدید وجود نداشت ، محدودیت در استفاده گسترده به وجود می آمد . در مورد زیرساختها و پرسنل تعمیر و نگهداری ، تعدادی از زیر ساختها ایجاد شده بودند ، تعدادی در حال ساخت و گسترش بودند و در مواردی هم هنوز اقدامی برای زیرساختهای پشتیبانی تا آن زمان ایجاد نشده بود . با توجه به این که دیگر پشتیبانی توسط شرکای قبلی نظامی صورت نمی گرفت . در زمینه پرسنل هم گستره ای از تکنسین ها در بیشتر مواردی که زیر ساخت تعمیر و نگهداری به وجود آمده بود ، تربیت شده بودند و آماده کار بودند . البته مشکل این بود که در این زمینه تقریبا همه پرسنل تربیت شده فقط تکنسین بودند و کسی آموزشی برای ایجاد توانایی در زمینه تحقیق و توسعه در میان آنها ندیده بود. به همین نسبت بعضی از تسلیحات موجود در عمل قابلیت کارآیی اسمی شان را از دست دادند . یکی از مهمترین موضوعات در این نیروی انسانی ساختار نظامی موجود این بود که تمام آموزشهای این نیروها بر پایه یک سیستم نظامی متقارن و بدون محدودیت در جنگ افزار و تسلیحات صورت گرفته بود و تمام راههای مقابله ای نظامی طراحی شده با اتفاقات ممکن آینده هم بر همین اساس چیده شده بود. اتفاق مهم دیگری که در سال 57 و 58 افتاد ، از دست رفتن بسیاری از نیروهای ستادی و افسران ارشد ارتش بود که نتیجه استفاده حکومت قبل از ارتش برای مقابله با حرکتهای مردمی در زمان انقلاب ، به جای پلیس بود . تعدادی که می توانستند در این بحبوحه از ایران خارج شدند ، تعدادی هم در جریان انقلاب دستگیر و محاکمه شدند که به اعدام یا زندانی شدن ختم شد. تعداد زیادی هم با عناوین مختلفی مورد تصفیه قرار گرفتند . در همین زمان تعمیر و نگهداری تسلیحات به پایین ترین کیفیت ممکن رسید . تحرکاتی دیگری هم بعدا در مخالفت با سیستم جدید اتفاق افتاد و بازهم پای نیروهای نظامی را به وسط کشید ، که یکی از شاخصترین آنها کودتای نقاب بود ، این اتفاقات باعث شد که حتی همین نیروی باقیمانده در خدمت که از تمام این ماجراها مبرا مانده بود ، درگیر یک تصفیه کاملا بدبینانه قرار بگیرد . در واقع با این که ظاهرا کودتایی مثل نقاب به هدف اولیه ای که عنوان می شد نرسید ولی هدف ثانویه ای که در آن زمان کسی در داخل کشور ایران به آن فکر هم نمی کرد را محقق کرد و متاسفانه قسمت عمده افراد حذف شده در نتیجه آن از زبده ترین یگانهای نظامی موجود بودند . زمان به 31 شهریور 1359 رسید و عراق حمله کرد . کشور ما در این زمان دارای یک نیروی نظامی کاملا تضعیف شده از نظر نیروی موثر نظامی با ساختار تسلیحاتی نامتوازن و ناکافی و تجهیزات به شدت بد نگهداری شده بود . مساله اصلی این بود که تمام نقشه های نظامی طراحی شده قبلی برای مقابله ، به شکل کلاسیک و یک نیروی متوازن آماده با تجهیزات و تسبیحات کافی بود و متاسفانه اصلا قابلیت اجرایی نداشتند . سخت افزارهای غیر آماده اولین موردی بود که به چشم می آمد و بعد به تدریج عدم امکان جایگزینی سخت افزارهای از دست رفته ، پشتیبانی ناکافی ، محدودیت در قطعات یدکی و محدودیت در تسلیحات مورد استفاده به تدریج خودش را نشان داد . نتیجه این محدودیتها بود که باعث شد در معدود عملیاتهای کلاسیک اول جنگ که بر اساس آموزه های استاندارد رزمی انجام شد ، چنان ضربات سختی خوردیم که دیگر تا پایان جنگ تقریبا هیچ عملیات کلاسیک رزمی دیگری اتفاق نیفتاد . در طی جنگ ایران و عراق ، طرف ایرانی ، بسیاری از داشته هایش را بدون توان جانشینی از دست داد و تعداد محدودی هم که باقی ماندند دچار معضل عظیمی با عنوان نبود تسلیحات و لوازم یدکی روبرو بودند و غیر عملیاتی . در واقع بازهم بیشتر تجهیزات باقی مانده فقط روی کاغذ وجود داشتند و عملیاتی نبودند . البته این را هم باید در نظر گرفت که همین موقعیت حداقلی هم به خاطر همان ساختارهای تعمیر و نگهداری ایجاد شده موجود و همت تکنسین های تربیت شده بود که هنوز وجود خارجی داشتند . با پایان جنگ ایران تبدیل شد به یک کشور با تجهیزات نظامی فرسوده از جنگی طولانی مدت که امکانی عملا برای نوسازی ساختار نظامی نداشت . زیرساخت مهمی برای تحقیق و توسعه در زمینه تکنولوژی های جدید نداشت و حتی امکانی برای توسعه و ارتقا برای سخت افزارهای فرسوده موجود را هم نداشت . قسمت عمده ای از زبده ترین نیروهای آموزش دیده باقی مانده از مشککلات قبلی را هم از دست داده بود . در واقع نیروی نظامی با ساختار انسانی و تجهیزاتی به شدت تضعیف شده . ادامه دارد ....
  22. 1 پسندیده شده
    ترور یکی از ماموران ارشد موساد در اسرائیل یک مامور ارشد موساد در خودروی لوکس شخصی خود در یک تونل در اسرائیل به ضرب گلوله کشته شد. دو مرد مسلح با یک موتورسیکلت نزدیک خودرو مامور ارشد موساد اسرائیل شدن و از روبرو خودرو را گلوله باران کردند و با سرعت دور شدند. سپس امدادگران برای نجات او آمدند که یک حمله دیگر به امدادگران شد تا مامور نجات پیدا نکند./صابرین نیوز آتش‌سوزی مشکوک در مجتمع پالایشگاهی «حیفا» شبکه ۱۱ تلویزیون رژیم صهیونیستی از آتش‌سوزی در مجتمع پالایشگاهی «بازان» در حیفا خبر داد. آتش‌سوزی به علت نقص فنی در یک ترانسفورماتور برق به وقوع پیوسته و به کسی آسیب نرسیده است.
  23. 1 پسندیده شده
    کرار ذاتا تی72 بهینه شده ست که همون هم با تمامی آپشنهای زمان رونماییش بقا پذیریش در میدان نبرد امروزی جای سواله از این کمتر دیگه واقعا بدرد ما نمی خوره. این تی 72 بهینه با این شمایل می شه گفت فیس لیفت شده تی 72 .در رزمایش اخیر نیروی زمینی سپاه کرار بسیار کاملتری رو شاهد بودیم .در هر صورت این حرکات بطئی واقعا دلسرد کننده ست
  24. 1 پسندیده شده
  25. 1 پسندیده شده
    یه برادر کرمانی ما داریم خیلی هم رک حرف می زنه همینطور یقه تو می گیره تکون میده حرف می زنه اومد جلوی جمع یقه منو گرفت گفت فلانی ! همه رو فرستادی خودت موندی من خیلی آتیش گرفتم گفتم چیکار کنم؟ حیفه حقیقتا بمونیم . حیفه! (شهید سپهبد قاسم سلیمانی)