برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      9,407


  2. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      2,576


  3. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      1,030


  4. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      5

    • تعداد محتوا

      3,109



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 17 اسفند 1403 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    تیربار 12.7 م.م چرخان ( گاتلینگ ) یاک-بی بالگرد میل-24 بصورت تکنیکال درآمده ارتش روسیه میل بلاگرهای روسی معتقدند که تعداد این سامانه ها باید در صحنه نبرد افزایش پیدا کند بخصوص اینکه دوربین های مادون قرمز برای شکار پهپادهای مهاجم به نظر موثر باشند
  2. 2 پسندیده شده
  3. 1 پسندیده شده
  4. 1 پسندیده شده
    جنگنده I-16 پولیکارپوف جنگنده I-1۶ توسط دفتر پولیکارپوف طراحی شده است. این هواپیمای تک موتوره شوروی یک طرح انقلابی در زمان خود بود و اولین جنگنده با بال تک نصب شده در پایین بدنه و با ارابه فرود جمع شونده بود که توانست به وضعیت عملیاتی دست یابد. به این ترتیب روش جدیدی را در طراحی جنگنده معرفی کرد. این هواپیما از موتور شعاعی استفاده میکرد که با هوا خنک می‌شد و این موضوع باعث بهبود کارایی نسبت به دیگر موتور های آن روزگار میشد که با آب خنک میشدند. این جنگنده با اینکه به مراتب سرعت کمتری از رقیب آلمانی خود(BF-109) داشت اما به علت مانور پذیری خوب در بین خلبانان روس محبوب بود، که این موضوع در تعقیب و گریز های هوایی آن زمان نقش مهمی بازی می‌کرد. این جنگنده در اواسط دهه ۱۹۳۰ معرفی شد و ستون فقرات نیروی هوایی شوروی را در ابتدای جنگ جهانی دوم تشکیل می داد. ظاهر عجیبش باعث گردید که در هر جایی به یک لقب خاص مشهور شود. برای مثال خلبانان شوروی آن را ایشاچوک به معنای خر و ناسیونالیست‌های اسپانیا آن را موش و فنلاندی ها این هواپیما را سنجاب پرنده صدا می زدند. I-16 نقش پر رنگی در جنگ دوم چین و ژاپن و نبرد خاخالین و جنگ زمستانی فنلاند و جنگ داخلی اسپانیا داشت. ۱۰۲۹۲ فروند از این هواپیما ساخته شد و حتی تا سال ۱۹۵۳ در برخی کشور ها در خدمت بود. منبع
  5. 1 پسندیده شده
    "100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی(قسمت پایانی) یک اشتباه و یک کشف یک روز، که گروه شانگهای به شبیه سازی های کامپیوتری مشغول بودند، لیو یوکین، برنامه نویس گروه، ناگهان نتیجه شگفت انگیزی از بازدهی سه مگاتنی دریافت کرد- که باعث شد اتاق کامپیوتر سرشار از هیجان شود. فریاد زد که «دنیای جدیدی را پیدا کرده». پس از شنیدن این خبر، یو مین، کای شائوهوی و رهبر تیم فیزیک منگ ژائولی برای اطلاع از این نتیجه به داخل اتاق هجوم بردند. متأسفانه، پس از بررسی دقیق، آنها دریافتند که لیو در وارد کردن جرم سوخت گرما هسته‌ای به برنامه اشتباه کرده است.با این حال، این خطا سرنخ مهمی را برای گروه در مورد اینکه چه جهتی را دنبال کند ارائه داد. همانطور که منگ ژائولی به یاد می آورد، "ما به اشتباه مواد هسته سبک را 20 برابر افزایش دادیم و تصویر فیزیکی یک بمب H-3 مگاتنی را مشاهده کردیم" و اضافه کرد که "اما به وضوح نشان داد که مهم ترین عامل برای تحقق انفجار بمب H افزایش چگالی مواد هسته سبک است." محقق Zhang Suochun نیز این لحظه را به یاد آورد: "پس از تجزیه و تحلیل در مورد دلیل کشف به اصطلاح "دنیای جدید"، مشخص شد که لیو، که مسئول تهیه داده های مدل محاسباتی بود، پارامترهای فیزیکی اشتباهی را پر کرده است که منجر به نتایج محاسباتی غیرواقعی شد. اما این اشتباه به محققان یادآور شد که یکی از مهم‌ترین عوامل در دستیابی به بمب هیدروژنی پربازده، افزایش چگالی مواد هسته‌ای سبک است و طراحی بمب‌های هیدروژنی باید مسیری با چگالی بالا را طی کند یو مین متعاقباً تمرکز خود را بر روی مسئله کلیدی افزایش چگالی مواد هسته ای سبک در طراحی بمب محدود کرد.برای دستیابی به درجه بالایی از تراکم، بهبود میزان مصرف انرژی مواد منفجره به تنهایی کافی نیست. یو مین معتقد بود که کلید استفاده از انرژی آزاد شده توسط بمب اتمی برای افزایش چگالی هیدروژن قبل از مصرف در واکنش همجوشی است. پیش از این، محققان امیدوار بودند که انفجار بمب اتمی شرایط دمای بالا و چگالی بالا را برای خود واکنشی همجوشی ایجاد کند. اما این اصل برای مدل کیک لایه تقویت شده، که در آن بسیاری از پدیده های فیزیکی با انفجار بمب اتمی، با اثرات مثبت و مخرب بر شرایط مطلوب فشار و دما، برانگیخته شد، قابل اجرا نبود. موفقیت غیر منتظره یو مین به نظر می رسید که چالش اصلی در حال حاضر در مورد چگونگی تشخیص مواد با خواص مناسب و پیکربندی هایی ست که می تواند عوامل فیزیکی را که نقش مثبتی در واکنش دارند ، گسترش دهد ، در عین حال ، مانع از آن عوامل فیزیکی دیگر که نقش مخرب دارند بشود. یو مین مجبور شد دوباره به تفکر عمیق بپردازد. " کای" به یاد می آورد: "در روز جمعه ، 29 اکتبر ، من و یو مین بعد از شام در یک مسیر نزدیک پیاده روی کردیم. وقتی در مورد چگونگی ایجاد شرایط برای احتراق کامل مواد هسته ای صحبت کردیم ، یو مین صریحا اشاره کرد که پیکربندی مدل تقویت شده برای فشرده سازی و احتراق مواد هسته ای مناسب نیست. او دیدگاه های خود را با جزئیات زیادی به من داد و من جذب تفکر تازه و استدلال های غیرقابل انکار او شدم. گفتم: "بايد همين الان انجامش بديم ، باشه ؟ یو مین گفت: "بیایید به دو مدل نگاه کنیم ؛ یکی ایده آل است ، و دیگری به واقعیت نزدیک تر است." یو مین پس از آن اشکال مختلف انرژی آزاد شده از انفجار بمب اتمی را تجزیه و تحلیل کرد و ویژگی ها و نسبت آنها را در کل انرژی مقایسه کرد. این کار به او کمک کرد تا یکی از اشکال انرژی مورد استفاده را روشن کند و یک ساختار پیچیده برای کاهش این از دست دادن انرژی و بهبود میزان مصرف آن پیشنهاد کند. او برآوردها را انجام داد ، از جمله اینکه چه مقدار انرژی برای فشرده سازی لیتیوم دوتریوم لازم است ، تا چه حد لیتیوم دوتریوم می تواند فشرده شود ، و چگونه می‌توان مشتعل کرد و واکنش سوزاننده و خودپایدار را حفظ کرد. ایده ی یو مین برای اولین بار این بود که آیا فشرده سازی انرژی بمب اتمی می تواند مواد همجوشی را به طور پایدار بسوزاند. برای رسیدن به این هدف ، آنها از دو مدل استفاده کردند که با آن بخشی از انرژی بمب اتمی را شبیه سازی کردند تا بلافاصله از طریق مکانیزمی در مدل اول، فوراً روی "ثانویه" اثر بگذارند و آن را به عنوان شرایط مرزی بیرونی مدل محاسبه دوم در نظر گرفتند. یو مین گفت: "بیایید به دو مدل نگاه کنیم ، یکی ایده آل است و دیگری به واقعیت نزدیک تر است.’” در غروب روز اول نوامبر، گروه شروع به اجرای برنامه محاسبه مدل جدید یو مین روی کامپیوتر J501 کرد.نتیجه دقیقا همان چیزی بود که یو مین انتظار داشت. در همون حال وهوای هیجانی، آنها به طور موقت یک مدل با نسبت مواد متفاوت اضافه کردند و نتیجه خوب بود. روز بعد، محاسبات مدل دیگری نیز نتایج عالی را به همراه داشت. نتایج شبیه سازی دو طرح از سه مدل نشان داد که آنها می توانند انرژی بمب اتمی را کنترل کنند ، طراحی یک بمب هیدروژنی یک مگاتن اکنون امکان پذیر است. در 5 نوامبر، یو مین در مورد نتایج محاسبات و مفهوم بمب هیدروژنی جدید به گروه توضیح داد. او انتقال انرژی بمب اتمی و پیکربندی اولیه (بمب شکافت) و ثانویه (مواد سبک هسته ای) را در بمب هیدروژنی نشان داد. فرضیه های جسورانه ی یو مین و دانش نظری محکم او همه را متقاعد کرد. گروه در شانگهای بر این باور بودند که یو مین سرانجام با دستیابی به موفقیتی در اصل ساخت بمب H- به اصطلاح«گاو را از بینی نگه داشته است». پس از جلسه توجیهی، رهبران گروه تصمیم گرفتند تیمی را بر اساس «اصل جدید بمب H» تشکیل دهند تا با یو مین برای بهبود بیشتر اصل جدید همکاری کنند. بقیه به بهینه سازی طراحی دستگاه تقویت شده بزرگتر به عنوان وظیفه محول شده خود ادامه می دهند - و برای تکمیل آن عجله می کنند. تیم "اصول جدید" بلافاصله شروع به جمع آوری برنامه های کار جدید اصل h-bomb کرد. در 14 نوامبر ، برنامه جدید آماده شد. برای آزمایش اینکه آیا پیکربندی ویژه مورد استفاده در اصل جدید بمب هیدروژنی مطابق با نظریه کافی است یا خیر، یو مین از تیم شبیه سازی مونت کارلو خواست تا یک برنامه شبیه سازی عددی اختصاص داده شده به این مشکل را توسعه دهند. این تیم برنامه کامپیوتری را در عرض یک هفته تکمیل کرد -(معمولا این کار یک تا دو ماه معمولاً طول می کشید). سه روز کامل محاسبات بعد، نتایج شبیه‌سازی عددی به یو مین یک طرح خاص از پیکربندی را نشان داد و تأیید کرد که استفاده از بمب اتمی برای راه‌اندازی بمب ثانویه امکان‌پذیر است. در همین حال، گروه "اصول جدید" به کار گسترده خود به سرپرستی یو مین ادامه داد و تعدادی از پدیده ها و قوانین فیزیکی مهم را کشف کرد. یو مین نتایج تحقیق را در یک طرح فیزیک کامل بمب هیدروژنی، از جمله اصل انتقال انرژی از ماده اولیه به ماده ثانویه و پیکربندی خلاصه کرد. دنگ جیاکسیان، مدیر بخش نظری آکادمی نهم، در اواخر نوامبر، با اطلاع از اخبار مربوط به موفقیت یو مین در اصل بمب هیدروژنی، بلافاصله به شانگهای پرواز کرد. دنگ و یو به طور مفصل در مورد اصل جدید بحث کردند و نتایج محاسبات را تجزیه و تحلیل کردند که دنگ را متقاعد کرد که آن را تأیید کند. در اوایل دسامبر، از یو مین خواسته شد که برای گزارش یافته های جدید خود به پکن بازگردد، در حالی که سایر اعضای تیم "اصل جدید" در شانگهای می مانند تا طرح جدید را عمیقا مطالعه کنند و محاسبات خود را بهبود بخشند. این گروه در شانگهای همچنین به کار طراحی بهینه سازی بمب هوایی هیدروژنی سه فاز ادامه داد. سرانجام، در اوایل ژانویه 1966، محققان با اصل بمب هیدروژنی جدیدی که برای نزدیک به 100 شبانه روز در شانگهای به شدت به دنبال آن بودند، به پکن بازگشتند. آزمایش بمب در 9و10 دسامبر 1965، آکادمی نهم جلسه برنامه دو ساله بعدی خود را برای سال های 1966-1967 در مورد تحقیق و تولید سلاح های هسته ای در پایگاه تحقیقاتی و ساخت سلاح هسته ای چینگهای (کارخانه 221) برگزار کرد.در این نشست، یو مین به طور مفصل طرح نظری اصل بمب هیدروژنی دو مرحله ای را که از بمب اتمی به عنوان عامل اصلی برای راه اندازی بمب ثانویه استفاده می کند، و همچنین مشکلات فنی و ساختاری کلیدی را که برای تحقق این طرح باید حل می شد، معرفی کرد. او همچنین الزامات اولیه، از جمله برای آزمایش های انفجار، پردازش و ساخت دستگاه، و آزمایش هسته ای و تجزیه و تحلیل پس از آزمایش را مطرح کرد. اکثر شرکت کنندگان با اصل جدید h-bomb پیشنهادی یو مین موافق بودند.. آنها بر این باور بودند که اکنون امکان دستیابی به یک بمب هیدروژنی کلاس یک مگاتن با حجم نسبتاً کوچک، وزن سبک و نسبت همجوشی بالا در اواخر سال 1967 تا اوایل سال 1968 وجود دارد. در این نشست، معاون وزیر لیو شیائو در مورد سیاست جدیدی برای دستیابی به موفقیت در مورد بمب هیدروژنی تصمیم و طرح جدید را به عنوان هدف اصلی در نظر گرفت.طرح جدید به عنوان اولین گزینه و مسیر اصلی برای توسعه کلاهک هسته ای موشکی خواهد بود. لیو همچنین تصمیم گرفت تحقیقات و آزمایش بمب سه فاز تقویت شده را به عنوان یک استراتژی پشتیبان تکمیل کند. بعداً، یو مین اظهار داشت که در نگاهی به گذشته، تصمیم سریع لیو مانع از به تاخیر افتادن برنامه توسعه توسط انقلاب بزرگ فرهنگی شد، انقلابی که تنها چند ماه بعد شکست و یک دهه به طول انجامید. اگر لیو شیائو دو بار فکر می کرد، شاید موفقیت بمب H هرگز محقق نمی شد. یک برنامه دو ساله جدید شامل آماده سازی برای سه آزمایش هسته ای بود که با هدف دستیابی به موفقیت در تأیید اصل H-bomb بود. اول، آنها آزمایش مدل کیک لایه 596L را در ژوئن 1966 ، همانطور که قبلاً برنامه ریزی شده بود انجام دادند، تا بررسی کنند که آیا محاسبات نظری عملکرد مواد گرما هسته ای بر اساس داده ها مطابق با مشاهدات است یا خیر. آزمایش دوم شامل منفجر کردن یک بمب هیدروژنی دو مرحله‌ای با بازده کاهش‌یافته در یک برج در اواخر سال 1966 برای تأیید اصل بمب هیدروژنی بود. سومین و آخرین آزمایش سپس با انفجار هوایی بمب اچ با توان کامل سه مگاتنی در پایان سال 1967 یا آغاز سال 1968 بود - آنها امیدوار بودند که این موفقیت نیم سال زودتر از آنچه در ابتدا برنامه ریزی شده بود به دست آید. علاوه بر این، این طرح شامل آزمایش پشتیبان یک بمب اتمی هوایی سه فاز تقویت شده یک مگاتنی در صورت شکست آزمایش نمونه کاهش بازده بود. این سه آزمایش اغلب به عنوان "سه گانه توسعه بمب H در چین" نامیده می شود آزمایش اول: بمب اتمی تقویت شده (596L) اولین آزمایش "سه گانه" بدون مشکل و حتی زودتر از موعد انجام شد. در 9 می 1966، بمب اتمی تقویت شده 596L از هواپیمای H-6a پرتاب شد. بر فراز سایت آزمایش Lop Nor، یک دریاچه نمک سابق واقع در شمال غربی چین که اکنون خشک است، منفجر شد. بازده بمب آزمایشی 220 کیلوتن تخمین زده شد و آزمایش کد عملیات 21-72 بود. قوطی بزرگ حاوی دستگاه 629 در 26 دسامبر 1966 به برج 102 متری منتقل شد. آزمایش دوم: بمب هیدروژنی کم بازده ( 629) با این حال، آزمایش دوم در این سری، چالش برانگیزتر بود. برای انجام آزمایش اصلی بمب H تا اواخر سال 1966، آکادمی نهم ابتدا باید به مسائل کلیدی در تئوری، آزمایش، طراحی، پردازش و ساخت بپردازد.بلافاصله پس از انتشار برنامه دو ساله، در ژانویه 1966، بخش آزمایشی مجموعه ای از آزمایشات انفجار را برای نهایی کردن پارامترهای فیزیکی "اولیه" آغاز کرد. اصل اساسی بمب هیدروژنی پیشنهاد شده توسط یو مین این بود که انرژی قابل کنترل تولید شده توسط بمب اتمی را از طریق یک ساختار کاملاً تعریف شده به نام "سیستم انتقال انرژی" به ثانویه منتقل کند. بنابراین، مهم ترین چالش، طراحی اولیه بود تا در هنگام وارد کردن سیستم انتقال انرژی به دستگاه، به طور تصادفی منفجر نشود. طراحی همچنین باید تضمین می کرد که این سیستم در طول فرآیند انتقال انرژی پس از انفجار بدون آسیب باقی می ماند. سه مشکل فنی تقریباً غیرقابل حل و در عین حال نامشخص در منابع موجود، ابتدا در طرح ساختار "ماشه" پیشنهاد شده توسط بخش نظری برای شبیه سازی آزمایش انفجار شناسایی شده بود، که یو مین و محققانش زمان و تلاش قابل توجهی را برای یافتن راه حل صرف کردند. این برج برای آزمایش دستگاه 629 در سایت آزمایش Lop Nur در شمال غربی چین ساخته شد، که توسط یک ماهواره شناسایی ایالات متحده در 8 دسامبر 1966 عکسبرداری شد. این آزمایش در 28 دسامبر 1966 انجام شد. پس از بیش از سه ماه تلاش بی وقفه، صدها شبیه سازی آزمایش انفجار، و تحقیقات و تحلیل های مکرر، پیکربندی ساختاری سیستم "ماشه" سرانجام حل شد. در 7 آوریل، بخش تئوری مدل نظری اصلی را بر اساس نتایج شبیه‌سازی‌ها اصلاح کرد. مدل طراحی نظری دستگاه آزمایش اصلی بمب هیدروژنی با نام رمز 629 متولد شد.با وجود پیشرفت در محاسبات تئوری و آزمایش‌های شبیه‌سازی انفجار، کار طراحی دستگاه 629 - مرحله دوم «سه‌گانه» - از برنامه عقب ماند زیرا «انقلاب بزرگ فرهنگی» پس از 16 می 1966 به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت. تا نوامبر 1966 که هر دو طرح آزمایشی نهایی و آزمایشی نهایی مشخص شدند. بر خلاف طراحی اولیه بمب H-بمب ایالات متحده، نمونه چینی دارای دو توپ بود، یکی برای اولیه (یا "ماشه") و دیگری برای "محرک" ثانویه { در مورد اینکه چرا چینی ها این اسم رمز را انتخاب کردند، تفاسیر مختلفی وجود دارد. برخلاف بمب اتمی «596»، آزمایش اصلی بمب هیدروژنی هیچ بیانیه رسمی در مورد نام رمز آن 629 نداشت. یکی از نظامیان سابق گزارش داد که این آزمایش مربوط به «639» بود، ماه و سالی که "مارشال نی" در سپتامبر 1963 به مؤسسه نهم دستور داد تا بر روی بمب H-بمب کار کند. سازندگان اعلام کردند که "639" برای بمب H-بازده کامل آزمایش شده در سال 1967 بود، و طبق گزارش ها، دستگاه آزمایش اصلی آن با نام رمز "629" بود زیرا برای آزمایش بازده کاهش یافته بود، بنابراین یک کد "کاهش یافته" به آن داده شد. با این حال، نظامی دیگری که در شبیه‌سازی عددی هر دو طرح بمب‌های H-629 و 639 شرکت داشت، ذکر کرد که نام رمز 629 مربوط به آن تاریخ نیست، بلکه به پیکربندی دستگاه مربوط می‌شود. } بمب اصلی639 نمونه اولیه 629 شبیه اولین بمب اتمی 596 بود که در سال 1964 آزمایش شد، که دارای هسته اورانیوم 235 جامد با منبع نوترونی اورانیوم دوترید و بدون مواد گرما هسته ای بود.بازده دستگاه 596 حدود 20 کیلوتن تعیین شده بود.در حالی که بازده طراحی دستگاه 629 حدود 100 کیلوتن بود. این بازده کلی محدود، نیازمند این بود که ثانویه میزبان مواد گرما هسته‌ای کمتری باشد و از فلز سرب برای جایگزینی اورانیوم طبیعی استفاده کند. پیکربندی دستگاه بمب H بسیار پیچیده تر از اولین دستگاه بمب اتمی بود. برخی از قطعات اشکال غیرمعمولی داشتند که طراحی و ساخت مهندسی را دشوار می‌کرد و با تأخیر ایجاد شده توسط طرح تئوری طراحی پیچیده‌تر می‌شد. در 18 دسامبر 1966، با تلاش‌های بی‌وقفه، صنایع دفاع تولید یک دستگاه 629-1 را که برای آزمایش «داغ» آماده بود، تکمیل کردند. دستگاه بمب هیدروژنی دو مرحله ای کاهش یافته که به نام 629 شناخته می شود، قرار بود در بالای برج پشتیبان اولین آزمایش بمب اتمی 596 منفجر شود تا اندازه گیری دقیق تری از بازده بمب H و کاهش هزینه کلی به دست آید. علاوه بر این، برای به حداقل رساندن آلودگی از چنین موقعیت انفجار کم، بازده دستگاه 629 باید کاهش می یافت این نگرانی وجود داشت که انفجار در ارتفاع پایین منجر به آلودگی گسترده و تشعشعات زمینی شود. برای رفع این مشکل، رهبران سایت آزمایش هسته‌ای پیشنهاد کردند که زمین اطراف برج را با دایره‌ای به شعاع 50 متر با لایه‌ای از سنگ‌های خرد شده به ضخامت 20 سانتی‌متر که با یک لایه بتنی به ضخامت 10 سانتی‌متر پوشانده شده است، محکم کنند.علاوه بر این، آنها پیشنهاد کردند که یک حلقه اضافی تا شعاع 230 متر با لایه ای از سنگ های خرد شده به ضخامت 10 سانتی متر هموار شود. با این اقدامات، آنها امیدوار بودند که تابش تشعشعات را حدود دو سوم کاهش دهند محل برج دوم مورد استفاده برای آزمایش 1966 دستگاه 629 از اصل بمب H .سایه های دایره های شعاع 50 متری و 230 متری همچنان قابل مشاهده است. در 28 دسامبر 1966، بمب هیدروژنی 629-1 تحت نظارت مارشال نی رونگژن،با موفقیت منفجر شد. کد عملیات 21-42 بود.بازده انفجار 122 کیلوتن اندازه گیری شد.که بزرگتر از مقدار نظری محاسبه شده بود.وزن دستگاه 629 ممکن است تقریباً 1500 کیلوگرم باید بوده باشد به گفته شاهدان، دستگاه 629 در یک مخزن عایق بزرگ قرار داده شد و وزن کل آن (شامل دستگاه 629، مخزن، و براکت نگهدارنده دستگاه) کمی بیش از دو تن بود علاوه بر این، مخزن بلندتر (تقریباً 1.3 برابر بیشتر) از مخزن 596 با همان قطر بود. گزارش شده است که وزن کل (شامل دستگاه 596، مخزن و براکت) حدود 1500 کیلوگرم بوده و خود دستگاه 596 بیش از 900 کیلوگرم وزن داشت این نشان می دهد که وزن کل مخزن و براکت برای دستگاه 596 ممکن است بیش از 500 کیلوگرم بوده باشد. با توجه به اینکه وزن مخزن دستگاه 629 حتی از وزن دستگاه 596 نیز سنگین تر است، وزن دستگاه 629 ممکن است حدود 1500 کیلوگرم بوده باشد ابر دود قارچی شکل که توسط آزمایش اصلی بمب هیدروژنی چین (دستگاه 629) در 28 دسامبر 1966 تشکیل شد. آزمایش سوم: بمب هیدروژنی تمام بازده (دستگاه 639) در 30 تا 31 دسامبر 1966، به دنبال آزمایش موفقیت آمیز اصل بمب هیدروژنی، مارشال نی جلسه ای را در سایت آزمایش Lop Nor برگزار کرد تا در مورد ماموریت انجام آخرین مرحله از "سه گانه" بحث کند: آزمایش انفجار هوایی بمب هیدروژنی کامل (با نام کد 639). رهبران برنامه تصمیم گرفتند که دستگاه 639 همان اصل و پیکربندی دستگاه 629 کم بازده آزمایش شده را داشته باشد و از قسمت های باقیمانده که قبلاً برای بمب هوایی تقویت شده سه فاز (به اصطلاح دستگاه "پشتیبان" 658) ساخته شده بود، از جمله پوسته بدنه آن استفاده کند. برنامه 658 گزینه دست دومی برای اکتشاف اصل بمب H بود. اما اکنون، با موفقیت در مسیر اول، این گزینه پشتیبان می تواند از بین برود. بمب دستگاه 639 یک بمب هیدروژنی با بازده کامل و کلاس یک مگاتن خواهد بود. این آزمایش قرار بود در 1 اکتبر 1967 انجام شود. مارشال نی رونگژن (سمت چپ)، ژانگ ژنهوان (مرکز) و کیان ژوزون (راست) در حال ورود به جلسه ای برای بحث در مورد دستگاه آزمایش انفجاری بمب هیدروژنی کامل 639 در سایت آزمایش هسته ای Lop Nor در 30 دسامبر 1966. با این حال، در ژانویه 1967، پنگ هوانو، معاون وقت آکادمی نهم، حدس زد که فرانسوی ها اولین آزمایش بمب H-بمب خود را در سال 1967، قبل از برنامه اولیه آن در سال 1968 انجام خواهند داد.این خبر باعث شد که نظامیان تاریخ آزمایش را از 1 اکتبر تا 1 ژوئیه پیش بیاندازند تا انفجار بمب H- آنها قبل از انفجار فرانسوی ها اتفاق بیفتد. از این لحظه به بعد، «پیشتر بودن از فرانسه» به شعاری تبدیل شده بود که در میان طوفان فزاینده انقلاب فرهنگی، همگان را به طراحی بمب H-bomb اختصاص داد. هدف شکست دادن فرانسه، ناهماهنگی را که در بخش نظری آکادمی نهم شروع شده بود، کاهش داد، و همه اکنون روی ساخت و آزمایش بمب H در اسرع وقت متمرکز شده بودند. طراحی تئوری دستگاه 639 نسبتاً ساده بود، زیرا عمدتاً مبتنی بر دستگاه کم بازده 629 بود. دستگاه اولیه از همان طراحی دستگاه 629 استفاده می کرد، در حالی که دستگاه ثانویه فقط به چند اصلاح نیاز داشت، مانند افزودن مواد لیتیوم دوترید بیشتر برای داشتن عملکرد کامل و جایگزینی فلز سرب طبیعی. بازده طراحی از یک و نیم تا سه مگاتن متغیر بود.تا ماه فوریه، طراحان سلاح، طراحی اولیه بمب هیدروژنی 639 را تکمیل کرده بودند و تا ماه مه، طراحی نهایی و آماده ساخت شد. در 5 ژوئن، پردازش و ساخت اولین دستگاه 639 به پایان رسید.به دنبال این برنامه دو ساله، کارخانه 221 در استان چینگهای در مجموع 8 بمب آزمایشی آماده کرد: چهار بمب وزنه برای آموزش هواگیری نیروی هوایی، دو بمب تله متری برای تمرین جامع در سایت آزمایش هسته ای، و دو بمب هیدروژنی که یکی از آنها به عنوان پشتیبان در انبار کارخانه 221 باقی مانده بود. در 8 ژوئن، اجزا و قطعات کلیدی دستگاه 639 از چینگهای به فرودگاه مالان در نزدیکی محل آزمایش ارسال شد، جایی که قرار بود مونتاژ شوند. در 17 ژوئن 1967، چین اولین آزمایش انفجار هوایی بمب هیدروژنی خود (دستگاه 639) را با موفقیت انجام داد که با کد عملیاتی 21-73 بود. این بمب از یک بمب افکن Hong-6A بر فراز مرکز انفجار هوایی سایت آزمایش Lop Nor (پایه 21) پرتاب شد. فرود بمب توسط یک چتر نجات کند شده بود. بر اساس تجزیه و تحلیل پس از آزمایش اندازه گیری های مختلف، از جمله تجزیه و تحلیل رادیوشیمیایی نمونه های هوا، قدرت انفجار بمب هیدروژنی 639 3.3 مگاتن برآورد شد. ارتفاع انفجار اندازه گیری شده 2930 متر بود و زمین صفر انفجار در فاصله 64.8 متری از مرکز انفجار هوا بود که مطابق با نقطه هدف روی زمین بود. ویدئو تست هوایی بمب هیدروژنی چین: https://thebulletin.org/wp-content/uploads/2024/04/device-639-detonation.mp4 چین با پرتاب موفقیت‌آمیز بمب هیدروژنی در ژوئن 1967، سه‌گانه ساخت بمب H- خود را تکمیل کرد، قبل از آن آزمایش بمب اتمی تقویت‌شده در می 1966 و آزمایش اصلی بمب H در دسامبر 1966 انجام شده بود. با موفقیت بمب آزمایشی 639، چین در کمتر از سه سال پس از اولین بمب اتمی بدون کمک خارجی تست بمب هیدروژنی خود را به ثبت رساند. منابع:https://www.belfercenter.org/ https://thebulletin.org/#navbar-brand https://www.caixinglobal.com/
  6. 1 پسندیده شده
    از عزیزان نیروی هوایی ارتش و هوافضای سپاه تقاضا دارم که بیایید چون کنیم: کدر دریاها در کویر ها در لب مرزها میتونه یه پوشش پدافندی مناسب بده...
  7. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ترکیب اس-60 / ام تی ال بی فوریه 2025
  8. 1 پسندیده شده
  9. 1 پسندیده شده
    در تصاویر اخیر رژیم باکو در مرزها در حال احداث پایگاه های زیرزمینی به نظر فرماندهی هست. همه اطلاع داریم این رژیم در حوزه برنامه ریزی بلند مدت نظامی کاملا تحت عمل اسقاطیل داره عمل میکنه و اصولا وقتی سراغ پایگاه زیرزمینی نظامی رفته مشخصه داره از تجربیات و مشورت های چه کسی استفاده میکنه. حواسمون باشه ما هم نیاز داریم پایگاه های ایمن در مرز را تقویت و احداث کنیم. ما با رژیم باکو تسویه حساب های زیادی داریم به وقتش. خیلی زیاد...
  10. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ایلوشین-76 تی دی نیروی هوایی ارتش پی نوشت : این پرنده احتمالا یکی از کاندید های سابق نیروی هوایی ارتش عراق محسوب می شد
  11. 1 پسندیده شده
    اصل میانگین ها ترس از انفجار کشتی های حامل سوخت نیروی دریایی ایالات متحده در جنگ جهانی دوم برای روحیه دادن به ملوانان از آماری استفاده کرد که بر اساس اصل میانگین‌ها به دست آمده بود. ملوان بازنشسته ای گفت که وقتی او به همراه هم قطارانش به نفتکش‌هایی با اکتان بالا منتقل شدند همه از ترس خشکشان زده بود. آنها معتقد بودند که اگر هر کشتی نفتکش پر از بنزین با اکتان بالا مورد اصابت اژدر قرار گیرد فوری منفجر می‌شود و همه را رهسپار آن دنیا می‌کند. اما اطلاعات آماری نیروی دریایی ایالات متحده چیزی غیر از این‌ها بود؛ به همین دلیل نیروی دریایی اعداد و ارقامی را منتشر کرد که نشان دهد از هر ۱۰۰ کشتی نفتکش که مورد اصابت اژدر واقع شده‌اند، ۶۰ کشتی باز هم شناور مانده است و از آن ۴۰ کشتی غرق شده فقط ۵ کشتی در کمتر از ۱۰ دقیقه زیر آب رفته است. به این معنی که هم وقت برای تخلیه کردن کشتی وجود داشت و همچنین تعداد مصدومان بسیار کم بوده است فکر می‌کنید این آمار در روحیه دادن به ملوانان کمک کرده است؟ آن ملوان می‌گفت این اطلاعات آماری و اصل میانگین‌ها ناآرامی و عصبانیت ما را به کلی از بین برد و حال تمام ملوانان بهتر شد. می‌دانستیم که برای زنده بودن امیدی وجود دارد. یعنی طبق اصل میانگین‌ها امکان زیادی وجود داشت ما جان سالم به در ببریم. روایتی دیگر از زبان فردریک ملستد، کهنه سرباز حاضر در ساحل اوماها: تصویر رنگی شد اوایل ماه ژوئن سال ۱۹۴۴ در گودال باریکی که برای سنگر بود در ساحل اوماها دراز کشیده بودم. من همراه با نودنهمین گروه مخابرات در شهر نورماندی بودم. وقتی در آن گودال تنگ اطراف را نگاه کردم به خود گفتم اینجا درست مثل قبر است و وقتی آنجا دراز کشیدم و سعی کردم بخوابم، درست احساسم همانطور بود که گویی در قبری خوابیدم! نمی‌توانستم احساساتم را کنترل کنم و طور دیگری بیندیشم. به خودم می‌گفتم شاید گور من همین جاست. وقتی هواپیماهای بمب افکن آلمانی ساعت ۱۱ شب بالای سر ما شروع به بمب انداختن کردند من از ترس فلج شده بودم. شب چهارم و پنجم گویی روانی شده بودم می‌دانستم اگر راه حلی برای این نگرانی هم پیدا نکنم به کل دیوانه خواهم شد. بنابراین به خودم یادآوری کردم که پنج شب گذشته اما من هنوز زنده هستم و همچنین تمام سربازهای گروه مخابراتی ما نیز زنده‌اند. فقط دو نفر زخمی داشتیم اون هم به واسطه بمب‌های آلمانی صدمه ندیده بودند بلکه به دلیل مهمات ضد هوایی خودی مجروح شده بودند. تصمیم گرفتم تا با کاری مفید و به درد بخور نگرانی‌هایم را متوقف سازم از این رو سقفی محکم و چوبی برای سنگر باریک خود ساختم. منطقه وسیعی را که گروه ما آنجا مستقر بود در نظر گرفتم و به خودم گفتم تنها راهی که ممکن است من در آن سنگر عمیق و باریک کشته شوم این است که بمبی به طور مستقیم به سنگر من اصابت کند احتمال آن هم کمتر از یک در ۱۰ هزار است. بعد از گذشت چند شب با این دید به موضوع نگاه کردم، به طور کامل آرام شدم و حتی هنگام بمباران هوایی نیز می‌توانستم بخوابم. پ ن: همواره در جنگ با توجه به اصل میانگین‌ها، امکان زیادی وجود دارد که جان سالم به در ببریم. بیایید سوابق را بررسی کنیم و از خود بپرسیم امکان رویداد حادثه‌ای که ما را نگران کرده چقدر است؟ منبع: برگرفته از کتاب مقابله با نگرانی و اضطراب/ دیل کارنگی /ص۹۹ و۱۰۰ از انتشارات نشر هورمزد
  12. 1 پسندیده شده
    فریب بزرگ؛ مردی که هرگز وجود نداشت! گلیندور مایکل یک بی خانمان بخت برگشته در بریتانیا بود. قهرمان داستان ما بعد وضع افتضاحی که در آن گیر افتاده بود با مرگ موش خودکشی میکند. وقتی که او لحظات پر از نا امیدی و سرگشتگی را پشت سر می‌گذاشت قطعا به ذهنش خطور نمی‌کرد که کاملا ناخواسته به یکی از چهره های تاثیر گذار و ماندگار تاریخ تبدیل شود! آلمانی ها با علم به اهمیت سیسیل در این منطقه حضور فعالی داشتند. آن ها کاملا انتظار حمله متفقین به سیسیل را داشتند و بنوعی این منطقه را یکی از دروازه های نبرد آتی در اروپا می‌دانستند. متفقین و در راس آن ها بریتانیایی می‌دانستند که نبرد پیش رو پر تلفات خواهد بود و در نتیجه، چاره ای جز اجرای عملیات فریب نمی دیدند. آن ها در طی عملیات فریب مینسمیت (Mincemeat)، بر تن گلیندور مایکل، یونیفورم افسران نیروی دریایی انگلیس را پوشاندن و نام مستعار سرگرد ویلیام مارتین برای آن بر گزیدند. آنها یک کیف حاوی اسناد جعلی را با او همراه کردند که دفترچه ای در آن وجود داشت که طرح عملیات آینده متفقین در یونان و ساردینیا از آن برداشت میشد. جسد توسط یک زیر دریایی در آب های اطراف اسپانیا رها گردید و در نهایت به دست یک ماهیگیر اسپانیایی افتاد. آن ماهیگیر هم آن را تحویل دولت اسپانیا که حامی نازی ها بود قرار داد و دولت اسپانیا کپی از آن مدارک را در اختیار آلمان قرار میدهد. شاخک آلمانی ها تیز میشود و شروع به تخلیه قوا از سیسیل و انتقال آن ها به یونان و ساردینیا میکنند و به نوعی این حربه متفقین موثر واقع میشود و در آخر متفقین در زمان و با تلفات بسیار کمتر سیسیل را تسخیر میکنند. و در آخر این سوال مطرح است که آیا واقعا آلمانی های چنین فریب ساده ای را باور کردند؟
  13. 1 پسندیده شده
  14. 1 پسندیده شده
  15. 1 پسندیده شده
  16. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Lockheed TR-X طرح پیشنهادی هواپیمای پنهانکار بدون سرنشین [2025] نیروی هوایی ایالات متحده (USAF) به دنبال بازنشسته کردن خط هواپیما های سالخورده جاسوسی U-2 خود است اما این موضوع شکافی قابل توجه در بخش شناسایی تاکتیکی ارتفاع بالای این سرویس ایجاد می کند. تنها جایگزین اجرایی، سری گران قیمت RQ-4 "Global Hawk" نورثروپ گرومن است. در پاسخ به این مشکل، لاکهید برنامه هایی برای ساخت هواپیمایی پنهانکار و بدون سرنشین به نام TR-X دارد تا جای U-2 را در انبار های USAF بگیرد. این هواپیمای جدید با ماموریت های مشابه U-2، یعنی جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) توسعه داده خواهد شد و در ارتفاعی حدود 21000 متری فعالیت می کند تا از بیشتر پدافند های هوایی و رهگیر ها در امان باشد. انتظار می رود این طرح از همان موتور U-2 (یا مشابه آن) استفاده کند که سرعتی مادون صوت دارد و توانایی های پنهانکاری محصولات اثبات شده لاکهید (شامل هواپیما های F-22 و F-35) تاثیر زیادی روی طراحی کلی این هواپیما خواهند داشت. طراحی مفهومی فعلی نشان دهنده یک طراحی مشکی با بال های اصلی متمایل به عقب، باله های دمی رو به بیرون و یک ورودی پشتی در انتهای دماغه است. تمام تجهیزات ماموریتی در داخل نگهداری خواهند شد و توانایی حمل محموله ماژولار هم برای آن وجود دارد. پشتیبانی از تجهیزات موجود برای U-2 و RQ-4 نیز در این طرح جدید در نظر گرفته شده است. تا جایی که مشخص است، لاکهید 30 هواپیمای پنهانکار TR-X اولیه را پیش بینی کرده تا جایگزین U-2 ها در USAF شوند (این محصول جدید همچنین رقیب خود، RQ-4، را نیز تهدید می کند که طراحی متعارفی (غیر پنهانکار) دارد). TR-X اولین ورود لاکهید به حوزه هواپیما های پنهانکار بدون سرنشین از زمان پروژه کنسل شده RQ-3 "Darkstar"است. تخمین های خوشبینانه اولیه حاکی از 3.8 میلیارد دلار بودجه برای TR-X است. مشخصات گفته شده تماما تخمینی و براساس توانایی های U-2 است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2025 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 0 - سازنده: Lockheed Martin – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده (تخمینی) - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 16 متر - طول بال ها: 21 متر - ارتفاع: 4.5 متر - وزن: 5500 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور توربوفن General Electric F118 (یا مشابه) با تولید حدود 89 کیلونیوتن رانش - حداکثر سرعت: 800 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 21300 متر - برد: 10300 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. تجهیزات ماموریتی مشابه تجهیزاتی که روی پلتفرم های U-2 و RQ-4 یافت می شود، بیشتر شامل حسگر ها و دیگر اجزای رهگیری/داده - نسخه ها: TR-X (نام اولیه پروژه)، UQ-2 (نام دیگر)، RQ-X (نام دیگر) منبع
  17. 1 پسندیده شده
  18. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ژن روسی انعطاف پذیر رونمایی از تی-72بی3 مود2022 / تی-72بی3ام2/ تی-72بی4 در اوایل نوامبر 2022 خبری در رسانه های نظامی منتشر شد که درآن ادعا شده بود صنایع دفاعی روسیه درحال اجرای یک بروزرسانی جدید بر روی سری تانکهای تی72بی3 موجود است که قرار است با شناسه T-72 B-3.Obr.2022 مورد شناسایی قرار گیرد . این روند در شرکت مادرتخصصی اورال واگن زاوود که در نیژنی تاگیل مستقر است در حال انجام بود و براساس آخرین اخبار در دسامبر2022 نخستین سری نمونه های بروزشده در حال ارسال به اوکراین هستند .به اعتقاد تحلیلگران نظامی ارتقاء نمونه بی-3 براساس تجربیات بدست آمده از هشت ماه جنگ در اوکراین ، مستلزم افزایش سطح حفاظت زرهی و نصب سامانه های جدیدتر است که بطور خاص بخش جلویی (گلگیر) نمونه جدید به ماننده تی-90 محافظت زرهی بیشتری را بخود می بیند ( شماره 1 ) سایت تصویرساز حرارتی سوسنا-یو حفاظ توپ ( محل اتصال توپ به برجک ) نیز به زره های واکنش پذیر انفجاری کنتاکت-1 مجهز شده ( شماره 2 ) و بلوک های فوق الذکر به موازات لوله نصب شده که برخی معتقدند که دراین حالت امکان مقابله موثر با پرتابه های خرج گود را به این بلوک های زرهی نداده و درصورت فعال شدن مکانیزم آن ، ممکن است باعث آسیب به لوله سلاح نیز شود . آرایش نصب زره های واکنش پذیر روی برجک به تقریب شباهت زیادی با نمونه های قدیمی تر تی-72بی ( شماره 3 ) دارد ،در حالی که سامانه سوسنا-یو ( تصویرسازحرارتی شرکت فرانسوی تالس) نیز بر روی بخش فوقانی برجک ( شماره 4 ) نصب شده است . تی-72بی-3 در خط ارتقاء/ بهینه سازی شرکت اورال واگن زاوود /نوامبر 2022 در همین رابطه تحلیلگران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که قبل از اعمال چنین تغییراتی ، مهندسین این شرکت روسی می بایست چهارپیچ پنل محافظتی تصویر سازحرارتی تانک را از روی آن باز می کردند ، چرا که پیش ازاین ، چنین پیکربندی بشدت مورد انتقاد قرار گرفته بود . علاوه بر این گفته می شود که تنها مزیت سامانه سوسنا-یو توانایی زوم 12 برابری آن است در حالی که تنها دو گزینه زوم 4 و 12 برابری برای آن درنظر گرفته شده ، ضمن اینکه امکان ارسال داده های تصویرسازحرارتی را به چشمی خدمه ندارد و برای آن یک نمایشگر جداگانه تعبیه شده است . مضاف براین تی-72بی3مود2022 یک حسگر ناشناخته جدیدی را دریافت نموده ( شماره 5 ) . https://www.aparat.com/v/sEd0e به گفته آن دسته از تحلیلگران نظامی که روند ارتقاء تجهیزات زرهی روسی را دنبال می کنند ، نمونه های تی-72بی3ام که در ماه های اخیر ، خطوط بروزرسانی شرکت اورال واگن زاوود را ترک کرده اند ، به بسته های حفاظتی جدید مجهز شده اند که برخی عقیده دارند که این تانکها تا حدودی به قابلیت های تی -90 ام نیز دست یافته اند . این بسته ارتقاء جدید سطح حفاظت از تانک را تا حدودی افزایش داده که قابل توجه ترین این بهینه سازی ، در بخش زره های جانبی تانک است . در بخش میانی و فوقانی برجک نیز نصب شبکه فلزی مشبک ( در ویدئوی منتشر شده بدلیل تاریکی محیط این بخش چندان قابل تشخیص نیست ولی شباهت زیادی به نمونه های بکار رفته در مرکاوا دارد ) و پرتاب کننده های نارنجک های دودزا قابل مشاهده است . در مجموع ، تفاوت های مشخصی بین این نمونه و نسخه های قبلی وجود دارد که به اعتقاد برخی اعطاء شناسه T-72B4 یا T-72B3M2 آن را تا حدودی به تی-90 ام نزدیک می کند . https://www.aparat.com/v/8RfiM بدیهی است که تغییرات اعمال شده براساس تجربیات بدست آمده در جریان جنگ دراوکراین صورت گرفته ولی برخی معتقدند که تردیدهایی در خصوص اثرگذاری این بروزرسانی برای دفاع دربرابر مهمات ضد زره نظیر جاولین وجود دارد . در این میان برخی مدعی اند که مشکل اصلی همه نسخه های عملیاتی در ارتش روسیه ، عدم رعایت اصل جداسازی میان محل استقرار خدمه و بخش نگهداری مهمات این تانک است و اگر به مانند تی-90 ام این روند در مابقی نسخه های موجود اعمال شود ، می توان تا حدودی جان خدمه را در صورت وقوع حادثه نجات داد . با این وصف ، اگر آزمایش این نمونه ها در شرایط رزمی موفقیت آمیز باشد ، شرکت مسئول می تواند آن را بسرعت بر روی بیشتر از 1000 دستگاه تانک تی-72 نصب کند . راست : تی-72 بی3مود2022 چپ: تی-90ام پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2
  19. 1 پسندیده شده
    برای پاسخ به این سوال اول باید به چینش خدمه و سرنشینان در BMP-3 دقت کرد در خودرو رزمی پیاده نظام BMP-3 علاوه بر راننده، دو سرنشین دیگر در بخش جلوی بدنه قرار دارند که وظیفه هر کدام استفاده از هر مسلسل جلویی بدنه است. این دو سرنشین هر کدام یک دهلیز جداگانه و یک پریسکوپ در محل استقرار شان دارند. این پریسکوپ در حقیقت وظیفه هدف یابی و نشانه گیری را بر عهده دارد. این نوع پریسکوپ ها منفرد که به نام TNPZVE01-01 شناخته میشود دارای یک شبکه نشانه گیری بر روی خودش هست که به وسیله کابل فیبر نوری به مسلسل متصل هست. با حرکت دادن و تغییر زاویه مسلسل شبکه شانه گیری بر روی دید پریسکوپ نیز حرکت میکند. پس تیرباچی ها میتواند با این روش هدایت اتش و نشانه گیری را انجام میدهد. البته این مسلسلهای بدنه، زاویه آتش محدود و برد کمی دارند و از نظر کاربری ضعیف توصیف میشوند به علت قرار گیری 3 خدمه در بخش جلویی نیز درصد تلفات سرنشینان در صورت نفوذ پرنابه ضد زره نیز در BMP-3 افزایش میباد.
  20. 1 پسندیده شده
    چقدر استفاده از ظرفیت ها حتی در حد یک پرنده و رویکرد خلاقانه میتونه در تقویت همکاری های منطقه ای مفید باشه. فقط کافی است که برنامه داشت و عمل کرد و انگیزه ها را حفظ کرد. کافیه بعد از پرداختن به نیازهای کشور ( و حتی موازی گونه) نیازهای کشورهای منطقه و اطراف را هم استخراج کرد و براشون برنامه داشت تا با همکاری های دو جانبه هر دو طرف سود ببرند. حتما اگر هوشمندانه انجام بشه همکاری ها نهیاتا تعمیق پیدا میکنه.
  21. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. کاندید نیروی هوایی ایران ( احتمالا منظور نیروی هوایی سپاه ) رجیستر 2283-15 ماه می 2022 پایگاه هوایی نورخان ( چاکللا / راولپندی ) شرکت در عملیات اطفاء حریق جنگل های کاج / شرانی / بلوچستان )
  22. 1 پسندیده شده
    چتری برای ژنرال !!!! معمای سازه فلزی نصب شده بر روی تانک اصلی میدان نبرد تی-72 بی-3 بخش سوم و پایانی با توجه به مواردی که گفته شد ، برای مدتهای طولانی ، تنها خطری که بخش فوقانی خودروهای زرهی و بخصوص تانکهای اصلی میدان نبرد را مورد تهدید قرار می داد ، نارنجکهای دستی پیاده نظام بشمارمی رفت ، اما با ظهور زره های واکنشی کنتاکت-یک این تهدید تا حدودی خنثی شد . البته دراین متن ، قصد فهرست نمودن تهدیدات و اقدامات متقابل خودروهای زرهی وجود ندارد ،اما نکته اصلی دراین مساله نهفته است که امروز ، تسلیحات جدید ضد زره با قدرت نفوذ بسیاربالا که بخش فوقانی خودروهای زرهی را تهدید می کنند ، بوجود آمده و بطور طبیعی برای مقابله باآنها ، اقدامات جدیدتری صورت گرفته با این تبصره که کیفیت این اقدامات متقابل ، به شکل کاملی با میزان تهدیدات موجود ارتباط مستقیم دارد . آثار تخریبی نارنجک ضد زره آر.کا.جی-3 روسی روی بدنه خودروی هامر بدین ترتیب ، پس از ظهور تسلیحات ضد زره تاپ اتک ، در حالی که بقیه کشورها همچنان بر روی افزایش کیفیت زره در بخش پیشانی و جانبی تانکها متمرکز شده بودند ، صنعت دفاعی روسیه هر چند با روند آهسته ولی مقابله با این تهدید جدید را در دستور کار خود قرار داد . اما مرگ آوری تسلیحات ضد زره نیز بتدریج بیشتر شد و به توسعه موشک ضد زره جاولین رسید . با ظهور این تهدید ، بخش مهندسی رزمی صنعت دفاعی روسیه نیز به این نتیجه رسید که باید در روند طراحی حفاظت از تانک های اصلی میدان نبرد ، تجدید نظر اساسی صورت گیرد ، به همین دلیل ، مدرنیزه سازی تانک تی-72 به استاندارد بی-3 آغاز گردید . در خصوص ماهیت مدرنیزه سازی تی -72 به استاندارد بی-3 صحبتهای بسیاری انجام شده ولی جنگ قره باغ و عملکرد بدون سرنشین های بیرقدار و نام بردن از آن بعنوان یک سلاح فوق ضد زره !!!! باعث گردید تا شبهات زیادی در خصوص سازه کذایی روی بی-3 های ارتش روسیه ایجاد شود ، اما تحلیلگران نظامی واقعی اطلاع دارند که بیرقدار ، تنها یک نمونه بی سرنشین درمیان انبوه بدون سرنشین های عملیاتی دنیاست که برحسب اتفاق و هوشمندی یگان های درگیر در قره باغ و البته آماتوریسم یگان های مقابل ، به ناگهان شهرت زیادی کسب نمود . در این خصوص مثالهای زیادی وجود دارد ولی به شکل موردی ، برای غیرفعال کردن زره های واکشنی جانبی تی-72 بی-3 ، نیروی مدافع حداقل چندین شلیک با سلاح های ضد زره قدیمی نظیر RPG-7 نیاز دارد ،در حالی که برخی آزمایشها ، نشان داده که حتی شلیک 5 راکت RPG موفق نشده تا نتیجه 100 درصدی را ثبت کند در حالی که برای آسیب رساندن به بخش فوقانی تانک ، حتی در مدل های قدیمی تری نظیر تی-72 بی ، تلاش بیشتری از سوی مهاجم مورد نیاز خواهد بود . با این وجود ، تا امروز ، برای همه شرکتهای طراح تانک این قاعده اثبات شده که هیچ تانکی بطور کامل از بخش فوقانی خود قابل حفاظت نیست و در حوزه مقایسه تهدیدات ، می توان تسلیحات ضد زره تاپ اتک را خطرناک تر از بدون سرنشین های رده بیرقدار محاسبه نمود . در این خصوص برخی ناظران حتی معتقدند که شلیک رگباری آتشبارهای راکتی چندگانه خط به مراتب بیشتری را نسبت به بدون سرنشین ها و تسلیحات ضد زره برای تانکها ایجاد می کنند .در اینجا ، یک سئوال مطرح میشود که واقعاً چه باید کرد ؟ پاسخ چندان پیچیده نیست ، بدین معنی که کاربرد سپر و شمشیر باید بصورت هماهنگ و متناسب صورت پذیرد . جنگ در میدان های نبرد امروز ، ماهیتاً ترکیبی است . واحدهای زرهی برای ارائه حداکثر کارایی خود می بایست با پیاده نظام وارد عمل شوند ، پوشش هوایی می بایست توسط یگان های هوانیروز و نیروی هوایی تامین گردد . ولی خودروهای زرهی و علی الخصوص تانک ها برای افزایش بقاء پذیری در برابر تهدیدات میدان نبرد ، می بایست حداکثر حفاظت لازم را در بخش های پیشانی ، سطوح جانبی و بخش فوقانی خود پیش بینی نمایند . این بدان دلیل است که در جنگ های امروزی ، تانک با تانک نخواهد جنگید ، در واقع امر ، درصورت تماس مستقیم با دشمن ، واحدهای زرهی در برابر تمام واحدهای رزمی دشمن قرار می گیرند و بدلیل ماهیتی که دارند ( استخوان بندی اصلی ضربتی نیروی زمینی ) در مسیر پیشروی همه چیز را خُرد می کنند تا ماموریت محوله بطور کامل انجام گردد . نترسیدن از گرگ و جُغد !!!! اما سئوال اصلی متن حاضر ، این است که چه ابزارها و روشهایی برای حفاظت از بخش فوقانی تانک دربرابر تهدیدات موجود ، توسعه یافته است ؟ یا اینکه برای دفاع از تانک به چه ابزار و روشهایی میشود تکیه نمود ؟ 1-مجموعه دفاع فعال KAZ براساس اطلاعات موجود یکی از چند سامانه دفاع فعال موجود در دنیای تسلیحات نظامی ، سامانه KAZ-PVO است که علیرغم یکسری تهدیدات برعلیه پیاده نظام همراه ، می تواند تا حدودی تهدید پرتابه های تاپ اتک را به حداقل کاهش دهد . با این حال ، آیا ین سیستم به خوبی می تواند از بخش فوقانی تانک حفاظت کند ؟ اینها سئوالاتی است که پاسخ ان را می بایست در میدان نبرد جستجو نمود اما مهمترین چیزی که در این میان قابل توجه به نظر می رسد ، گرانقیمت بودن این سامانه هاست که امکان نصب آن را در تمامی تانک عملیاتی خط مقدم یک ارتش در کوتاه مدت ، غیرممکن می کند . 2- سامانه های حفاظت نیمه فعال این سامانه ها که مشهورترین آن ، سیستم Shtora-1 بشمارمی رود ، یکی دیگر از مسیرهای حفاظت از تانکهاست که با مجهز شدن به حسگرهای تشخیص تابش لیزری می توانند حفاظت ارزان تری را در اختیار ارتشها قرار دهند . در حالی که با مجهز شدن تانک ها به نورافکن های مادون قرمز و لانچرهای دودزا ، این زنجیره تکمیل شده و با اضافه کردن یک واحد تصویربردار حرارتی یا اپتیکی می توان با هزینه های کمتر ، دفاع به نسبت مطلوب تری را می توان فراهم آورد . این زنجیره تا حدودی میتوانند خطرات موجود را خنثی کنند ، بدین معنی که با سد کردن مسیردید جستجوگرهای اپتیکی یا ایجاد اختلال در سامانه های شلیک کن- فراموش کن موجود و همچنین ایجاد ابری از دود غلیظ ، بقاء پذیری تانک را در میدان نبرد افزایش داد . 3- سامانه های حفاظت غیرفعال ( دینامیکی و مکانیکی ) الف : حفاظت دینامکی در این حوزه سئوال نخست این است که مزیت سامانه های حفاظت غیرفعال در چه چیزی قرار دارد ؟ حقیقت امر آن است که این سامانه ها ، حتی زمانی تانک در حالت غیر فعال ( خاموش ) قراردارد نیز حفاظت از تانک را همچنان ادامه میدهد و برخلاف سامانه های فعال و نیمه فعال ، هیچ طیفی از خود منتشر نمی کند ،در حالی که نصب آنها در کارگاه های خط مقدم نیز امکان پذیر است . ب: حفاظت مکانیکی در این حوزه نیز استفاده از صفحات مشبک فلزی ( توری ) قابل بررسی است . اما در نهایت بحث هزینه های مورد نیاز برای حفاظت از بخش فوقانی تانکها وجود دارد که در مقایسه ، حفاظت مکانیکی ، ارزان ترین مسیر ممکن به نظر می رسد . حال آیا این نظر که وزارت دفاع روسیه برای دفاع دربرابر بدون سرنشین ها و موشکهای تاپ اتک ارزان ترین راه را انتخاب کرده ؟؟ پاسخ دادن به این سئوال ،بر عهده خواننده این متن گذاشته شده است. پی نوشت : 1- بن پایه 2- مجموعه این سه قسمت ، تنها نظر نویسنده آن بوده و تنها یکسری موارد غیر ضروری از متن اصلی حذف شده است . 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  23. 1 پسندیده شده
    نمونه های از تانک های آلمانی ( پنتر و پنزر IV) در جنگ جهانی دوم مجهز به زره های اضافه شونده به بخش فوقانی برجک برای در امان ماندن از حملات غیر مستقیم توپخانه ای و هوایی نمونه های تانک های پنتر مجهز به زره اضافه شونده دولایه و فاصله دار بخش فوقانی برجک تانک های پنزر IV مجهز به زره اضافه شونده و فاصله دار بخش فوقانی برجک در حقیقت تهدیدات آتش غیر مستقیم از همان زمان ظهور تانک ها یعنی در جنگ جهانی اول یکی از تهدیدات مرگبار برای تانکها به شمار می آیند که بخش فوقانی تانک ها را تهدید می کردند. اما امرزه در میدان نبرد اهمیت حفاظت بخش فوقانی برجک تانکها به خاطر حملات دقیق و هوشمند اهمیت بیشتری از قبل پیدا کرده است و امکان برخورد پرتابه های ضد زره به شکل غیر مستقیم به بخش فوقانی برجک بیش از هر زمان دیگری در طول ظهور تانک ها در میدان نبرد بیشتر اتفاق می افتد.
  24. 1 پسندیده شده
    چتری برای ژنرال !!!! معمای سازه فلزی نصب شده بر روی تانک اصلی میدان نبرد تی-72 بی-3 بخش دوم بدون سرنشین های تهاجمی ، سلاح جدیدی که با پرواز در ارتفاع کم ، در دوران جدید نبردهای کلاسیک ماموریت دارند تا با حمله به بخش فوقانی خودروهای زرهی ، آنها را متوقف کرده و یا منهدم نمایند. این عبارت ، بلافاصله پس از خاتمه جنگ قره باغ ، سرتیتر مقالات همه تحلیلگران نظامی قرار گرفت که دوران تانک تمام شده و بیرقدار ، کالای بهشتی !!!! است که امکان دفاع در برابر آن وجود ندارد ! اما در واقعیت ماجرا چه اتفاقی در قره باغ افتاد ؟! در واقع امر ، آنچه که در جنگ اخیر قره باغ در افق دید تحلیلگران قرار گرفت ، این بود که یک نسل کامل از جامعه ارمنستان ، بر افتخارات سالهای دور خود تکیه کرده بودند ، در حالی که متقابلاً یک نسل کامل از مردم جمهوری آذربایجان ، مُجّدانه ، مطالعه ، بررسی کرده و با آمادگی قبلی ، خود را آماده کردند و نتیجه را نه در رسانه ها ، بلکه در میدان رزم واقعی رقم زدند . بدین ترتیب بود که نقاط ضعف ارتش ارمنستان مطالعه شد ، بر مبنای این نقاط ضعف ، طراحی رزمی صورت گرفت ، نوع تسلیحات مورد نیاز ، انتخاب و خریداری شد ، محورهای مناسب روی زمین مشخص گردید و درنهایت براساس طرح های از پیش تعیین شده ، اجرا شد . درصورتی که منصفانه به جنگ اخیر آذربایجان و ارمنستان نگریسته شود ، تحلیلگر واقعی متوجه خواهد شد که درآغوش کشیدن موفقیت توسط ارتش آذربایجان ، تنها در اثر کار سخت پدید آمد ، بدین معنی که طراحی های بلند مدت بود که موفق شد جنگ را بسود ارتش آذربایجان خاتمه دهد و این برای تمامی تحلیلگران نظامی ، درسی عبرت آموز بشمارمی رود . اما اینکه گفته شود با ورود سامانه های جدیدی نظیر بیرقدار ، دوران تانک تمام شده ، به تقریب ، این تحلیل ، یک گزافه گویی بیشرمانه بیشتر بشمار نمی رود . در حقیقت امر ، قبل از جنگ قره باغ نیز ، مجموعه متنوعی از بدون سرنشین ها وجود داشتند ، اما هیچ کس به تقریب به چنین نقشی برای این ابزار ، فکر نکرده بود و همین امر ، موفقیت را برای سازمان مسلح بکارگیرنده این ایده ، رقم زد . با تمامی این اوصاف ، تانک ، همچنان استخوان بندی اصلی ضربتی یگان های نیروی زمینی است و تمام ارتش های مدرن و حتی عقب افتاده ، به این باور رسیده اند که تانک عنصر اصلی تهاجمی یک ارتش روی زمین بشمار می رود ، عنصری که در خطوط خودی ، دشمن ، دردشت ها ، صحراها ، بافت های شهری و .... همواره نقش ترکیبی آفندی – پدافندی را بر عهده دارد و به همین دلیل می بایست با تمامی ابزارهای ممکن ، آن را نابود کرد یا از کار انداخت و درصورتی که از این کار غفلت شود ، ارتش مدافع را زیر شنی های خود ، خُرد خواهد نمود ! در همین راستا ، به تقریب پس از هر جنگی ، ژنرال ها و افسران ارشد این سئوال را از خود می پرسند که آیا استراتژی مورد استفاده در نبرد یا نبردهای گذشته ، موفق به تامین خواسته های طراحی شده ، گردید یا خیر ، بدین معنی که بررسی های گسترده ای در حوزه اقدامات تاکتیکی و عملیاتی صورت می گیرد تا این نتیجه حاصل آید که آیا یگان های رزمی توانستند ماموریتهای محوله را انجام دهند ؟؟ آیا واحدهای زرهی موفق شدند خطوط دفاعی دشمن را در هم بشکنند ؟ و اگر موفق نشدند ، تحت چه شرایطی این عدم موفقیت رقم خورد ؟ آیا علت این ناکامی ضعف تاکتیک خودی بود یا کاربرد سلاح خاصی از سوی دشمن ؟ در این زمینه ، تحلیلگران نظامی با دقت خودروهای از کار افتاده یا منهدم شده را بررسی می کنند تا نواقص را پیدا و برای رفع آن چاره جویی کنند . علاوه براین ، ریاضی دانان با استفاده از فرمول های پیچیده ریاضی و تئوری احتمالات براین سعی خواهند بود که تلفات ناشی از کاربرد سلاح های خاص یا عدم موفقیت در اجرای یک تاکتیک جدید را در جنگ آینده مورد بررسی قرار دهند . با توجه به جمیع این مطالب ، اکنون همه مطلع هستند که به تقریب تمامی تانک های اصلی میدان نبرد ، در بخش های پیشانی و جانبی بدنه خود ، بیشترین میزان حفاظت زرهی را در اختیار دارند ، با این حال ، به این دلیل که برجک تانک در جریان عملیات رزمی ، اولین بخشی از تانک بشمار می آید که مورد هدف قرار می گیرد ، بطور طبیعی با درصد مقاومت بیشتری نسبت به بقیه نقاط یک تانک می بایست حفاظت شود . در واقع ، براساس یکسری پژوهش هایی که توسط محققان علم ریاضی صورت گرفته ، بیشترین نقاطی از یک تانک در جریان نبرد مورد اصابت پرتابه های حریف قرار می گیرد ، به ترتیب ، پیشانی و بخشی از دو طرف بدنه تانک است که احتمال از کارافتادن یا انهدام خودروی زرهی مورد نظر را بشدت افزایش می دهد . در واقع ، تانکها از بخش تحتانی خود ، در برابر مین های ضد زره ، از بخش انتهایی خود ( موتور ) با مهمات افزایشی و نارنجکهای ضد زره دچار تلفات شده اند ، اما برحسب درصد ، تانکها ، همچنان از بخش برجک ، بیشترین آسیب پذیری را نشان میدهد و این بطور طبیعی ، کانون توجه طراحان را برای افزایش مقاومت این بخش ، دربر می گیرد . بدین ترتیب ، اکنون بدین نتیجه رسیده ایم که بخش فوقانی و تحتانی تانک ، در برابر اصابت پرتابه های ضد زره ، در مقایسه با سایر بخش ها ، ضعف بیشتری دارند و این به تقریب برای تمامی طرح های زرهی غربی و شرقی مصداق پیدا می کند . نقاط ضعف یک تانک.. که ممکن است در اثر اصابت یک پرتابه ضد زره ، از کار افتاده یا موجبات انهدام تانک را فراهم آورد . این مساله ، یک امر طبیعی است ، اما نکته در اینجاست که با گذشت زمان ، همانطور که شمشیرها و سپرها ، اصلاح شده و قدرت مرگ آوری یا دفاعی آنها افزایش پیدا می نمود ، در دوران مدرن نیز با گذشت زمان ، تسلیحات ارتقاء پیدا می کنند یا نسخه های جدیدی از آنها وارد خدمت می گردند . تمام سعی طراحان در دوران حاضر براین تلاش متمرکز است که تا حد ممکن ، برجک و بخش فوقانی تانک را در برابر پرتابه های ضد زره محافظت نمایند . در این زمینه ، نخستین زنگ خطر ، با ظهور بالگردهای ضد تانک به صدا در آمد و محاسبات نشان می داد که احتمال برخورد پرتابه های ضد زره به بخش فوقانی تانکها ، از همه بیشتر خواهد شد ، در نتیجه طراحان ضمن توجه به افزایش مقاومت زره برجک ، تصمیم گرفتند ، لایه حفاظتی جدیدی را به این بخش اضاف کنند که این مساله منجر به تولد "زره های واکنشی " گردید . لانچر موشک ضد زره اسپایک. ئی آر - ارتش آذربایجان پس از این مرحله ، ظهور کلاهکهای چندگانه اتوماتیک ، زنگ خطر بعدی بود و ظهور طیف پیشرفته تری از مهمات نظیر اکسکالیبور ، فایربال ، مرلین و لوکاس (LOCAAS) بود که برای انهدام تانکها از بخش فوقانی طراحی شده بودند . با توجه به این خطر جدید ، سامانه های شلیک در حال حرکت به تانکها اضافه شد ، خودروهای زرهی سنگین به بازتاب دهنده ها ، تله های حرارتی مسلح شدند تا قابلیت منحرف کردن مهمات جدید را بدست آورند ، در حالی که بطور همزمان ، فناوری توسعه می یافت تا سطح حفاظت از برجک را بیش از گذشته ، افزایش دهد . پی نوشت : 1- ادامه دارد 2- نویسنده این متن ، یک مقداری عصبانی هست !!! چون بحث بیرقدار ، یک بحث حاشیه ای محسوب میشود ، اینجا بحث تسلط روی فضای هوایی میدان نبرد بود که باعث موفقیت ارتش آذربایجان شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  25. 1 پسندیده شده
    چتری برای ژنرال !!!! معمای سازه فلزی نصب شده بر روی تانک اصلی میدان نبرد تی-72 بی-3 مقدمه : قبل از شروع به مطالعه متن ، مخاطب محترم در نظر داشته باشد که متن ذیل تنها یک برگردان از یک منبع غیر فارسی است که بصورت کاملا غیر متعارف و با ادبیات خاصی نوشته شده بود ( یعنی این طور استنباط شد که نویسنده در زمان نوشتن این متن ، بسیار عصبانی بوده و برای همین متن حالت غیر عادی داشته و برای تبدیل آن به فارسی ، مترجم مجبور شد تا بخشهایی که چندان ارتباطی با متن ندارد را تا حدودی حذف نماید تا به فارسی روان قابل مطالعه شود ) . در خصوص صحت و سقم مطلب ، دوستان کارشناس محبت کنند و نظرات را بعد از پایان مطلب در تاپیک مرقوم بفرمایند که بخش های اشتباه آن ، اصلاح شود آغاز : در ژوئن سال 2021 تصاویری از تجهیز تانک اصلی میدان نبرد تی-72 بی-3 به نوعی سایبان یا به نوعی آسمانه /چتر در صفحات مجازی ، تبدیل به سوژه تحلیلگران نظامی گردید . این تانک ها در 17 ژوئن 2021 در میدان تمرین نظامی کاداموفسکی در منطقه نظامی روستوف دیده شدند ، که درواقع نمایشی بود از سوی وزارت دفاع روسیه به منظور ارزیابی مهارتهای زرهی ارتش این کشور در فرماندهی نظامی جنوب که اینکه تحت فرماندهی ژنرال دورینکوف ، قرار دارد . ژنرال دورینکوف اما چرا به یکباره این تصاویر مورد توجه قرار گرفتند و شیطنتهای رسانه ای حول محور آن بوجود آمد ، چندان اهمیت پیدا نمی کند ، ولی نخستین اظهارنظرهای موجود نشان میدهد که برای اولین بار ، تحلیلگران از این سازه های مسقف با عنوان " چترهای ژنرال" نام بردند تا تابش نور مستقیم خورشید ، باعث اذیت آزار خدمه نشود . درواقع ، استقرار خدمه درون بدنه تانک ، زمانی که دمای هوا در بیرون ، بیشتر از 25 درجه سانتی گراد است و تا 40 درجه نیز گاهی اوقات افزایش پیدا می کند ، یا درزمان بارش برف و باران ، موجب شد تا این نظریه ایجاد شود که این سازه ها برای راحتی خدمه تانک به این نمونه از تی-72 اضافه شده ،اما بتدریج این تحلیل ، رنگ وسمت نظامی بخود گرفت ، بطوری که برخی مدعی بودند که اضافه شدن این سازه به برجک تی-72 بیشتر ناشی از تجریه جنگ قره باغ و تلفات زرهی ارتش ارمنستان در برابر بدون سرنشین های بیرقدار ارتش آذربایجان ، بوده است . با این وجود ، در این نوشتار کوتاه ، قرار است تا موضوع "چتر ژنرال ها " از زاویه دید خدمه مورد بررسی قرار گیرد بخش اول : چتری برای خدمه نخست اینکه باید در ابتدای امر به تصاویر منتشر شده ، با دقت بیشتری نگاه کرد . این سازه فلزی بطور دقیق چه ماهیتی را بخود می بیند ؟ سازه ای در این چند ماه مورد توجه همه قرار گرفته ، یک قاب فلزی است که توسط یکسری ستون های فلزی به بجک تانک متصل شده است . حال سئوال این است که این سازه می تواند از نیمکره فوقانی برجک ، دربرابر تهدیدات موجود ، دفاع کند ؟ این تهدیدات چه ماهیتی دارند ؟ آیا این تهدید شامل حملات به شیوه بدون سرنشین های بیرقدار یا مهمات ضد زره تاپ اتک جاولین نیز میشود ؟ اگر فرض شود که تهدید مهمات جنگی تجمعی / فشرده / متراکم (cumulative) جدی است ، ایا این طرح قابلیت دفاع از تانک را در برابر آن خواهد داشت ؟ درواقع جواب تا حدودی منفی است . تی-72 های نیروی زمینی هند در واقع ، این سازه ، درصورتی که با چنین هدفی به تانک اضافه شده باشد ، در ابتدا می بایست قیف ایجاد شده ناشی از انفجار سرجنگی چنین پرتابه هایی را از بین ببرد یا از برخورد ترکشهای فلزی به برجک جلوگیری کند . علاوه براین ، مهمات ضد زره مجهز به ماسوره های پیزوالکتریک که ماموریت ایجاد شوک به بدنه زرهی تانک را دارند را میشود با این سازه ها متوقف نمود در نهایت ، از ایراد شوک یا ضربه به بخش فوقانی برجک جلوگیری نمود و همین طور یک لیست طولانی از کارکردهای مختلف برای چنین سازه ای قابل تعریف خواهد بود . اما آن چیزی که در این میان بسیار اهمیت پیدا می کند ، ضخامت ورق های فلزی ، عرض آنها ، فاصله بین هر کدام از انها ، اتصال دهنده ها و درنهایت فاصله بین این سازه و بخش فوقانی برجک تانک است . حال با دقت بیشتر به این سازه مجدد نگاه شود ، آیا این سازه ، کار یک گروه حرفه ای است ؟!! پاسخ کامل منفی خواهد بود ، بخصوص اینکه با نگاه بیشتر به صفحات متصل کننده سازه به برجک می توان به حقایق بیشتری دست پیدا کرد .سئوال بعدی که دراین زمینه قابل بررسی است ، این خواهد بود که آیا نصب این سازه می تواند از تاثیر مخرب مهمات HEAT بر بخش فوقانی برجک ، بکاهد ؟ یا دربهترین شرایط ، نفوذ یک پرتابه ضد زره را تا 100 م.م کاهش دهد ؟ باز هم می توان پاسخ داد که این سازه برای چنین کاری ساخته نشده است . درواقع نصب این سازه بر روی برجک تی-72 عمدتا برای زمین های تمرین صورت گرفته ، بصورتی که از نفوذ باران یا گرما ، زمانی که دریچه های خدمه تانک ، در حالت باز قرار دارد ، جلوگیری کند .چنین تصاویری ، مجدد در پاییز سال 2021 در صفحات مجازی مورد توجه قرار گرفت و اگر بادقت مورد بررسی قرار گیرند ، نشان میدهد که یکسری سازه های نازک فلزی در شش نقطه برجک جوش داده شده اند و اگر در تصاویر قبلی ، همه زوایا را پوشش می داد ، اکنون تنها بطور مستقیم نصب شده است. با این حال در میان تمامی خبرهای بد موجود برای زره های قفسی (درصورتی که این سازه جدید روی برجک را فرضاً یک زره تصور کنیم ) یک خبر خوب هم وجود دارد که پرتابه های ضد زره امروزی که به خرج های شکل دار مسلح هستند ، از ماسوره های ( فیوز ) بسیار حساسی بهره می برند که می تواند فرآیند ایجاد اثر جت را قبل از برخورد به این سازه ها ، فعال کند ، با این حال ، به محض ایجاد فرآیند اثر جت ، احتمال نفوذ پرتابه به درون این سازه ها و سپس زره برجک ( که اطلاع داریم نسبت به سایر قسمتهای بدنه تانک از ضخامت کمتری برخوردار است ) بسیار زیاد خواهد بود . نکته ابهام بعدی که در خصوص این سازه گفته شده ، ایجاد یک دفاع در برابر مهمات تجمعی و تهدید بدون سرنشین هایی نظیر بیرقدار است ، اما در اینجا هدف بازگویی تحلیل های مطرح شده در فضای مجازی نیست ، بلکه بررسی این نکته است که آیا این سازه فلزی کذایی ، تا چه اندازه ای میتواند از بخش فوقانی برجک تانک در برابر تاثیر مخرب مهمات تجمعی بیرقدار و موشکهای ضد زرهی نظیر جاولین بکاهد ؟ که شاید بتوان پاسخ آن را در سطور بالا بررسی نمود .اکنون می بایست معایب استفاده از این سازه بعنوان یک عامل دفاعی برای تی-72بی-3 را مورد بررسی قرار داد درواقع ، اولین عیبی که می توان به این سازه جدید بعنوان یک راه کار دفاعی وارد کرد ، افزایش ارتفاع و نیمرخ تانک است که بلحاظ علمی ،آن قدر ساده است که توجه کردن به آن مایه تعجب خواهد شد . این بدان معنی است که با وجود چنین سازه ای بر روی برجک این تانک ، در جریان عملیات رزمی ، خدمه چگونه می توانند برای درامان ماندن از شلیک مستقیم دشمن ، بر روی مواضع دفاعی حفر شده روی زمین حساب کنند ؟ دراین زمینه ، جدی ترین مسائلی که این سازه بعنوان یک ابزار دفاعی برای خدمه تانک ایجاد می کنند را می شود به شکل ذیل بررسی کرد 1-درصورتی که طیف متنوعی از پرتابه های سبک و سنگین ضد زره در جریان عملیات نظامی به تانک برخورد کند ، بخش قابل توجهی از قطعات این خودروها ، در جهات مختلف پراکنده میشود و تلفات انسانی با درجات مختلفی قابل طبقه بندی خواهد بود . در وقع اگر این سازه پس از برخورد پرتابه ضد زره ، در جهات مختلف دچار خمیدگی شود ، یا به شکل یک جوجه تیغی درآید ، و یا اینکه موج انفجار ، پایه های جوش داده شده به بدنه برجک را از جای خود جدا کند ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ تجربه نشان داده است که مسدود شدن دریچه های فوقانی روی برجک تانک و سامانه بصری آن با درصد بسیار بالایی بوقوع خواهد پیوست که در نتیجه ، آیا خدمه می توانند تانک آسیب دیده را از روی دریچه های فوقانی تانک ( با وجود چنین سازه ای ) ترک کنند ؟ این امر به احتمال 90 درصد غیر ممکن خواهد بود . آیا دریچه دسترسی راننده تانک ، جایگزین مطمئنی است؟ در واقع ، مخاطب می بایست برای درک بهتر این مساله ، به شکل عملی آن را مورد آزمایش قرار دهد (توصیه میشود در زمان آزمایش ، سر را همیشه به جلو و بالا نگاه دارید ) اکنون حس کنید که پس از برخورد پرتابه ضد زره به تانک ، دچار شوک شدید و بدنه تانک نیز دچار اعواج شده ، آیا خدمه می توانند در چنین حالتی ، دریچه را باز کرده و خارج شوند ؟ این امر در شرایط جنگی به تقریب غیر ممکن خواهد بود . در نتیجه تمام خدمه از جمله راننده می بایست از طریق دریچه های موجود روی برجک به بیرون منتقل شوند . در نتیجه ، اگر فرضاً این سازه فلزی ، از اثر مخرب مهمات ضد زره نجات پیدا کند و موجبات نجات خدمه را فراهم آورد ، بدلیل مسدود کردن راه خروج ، عملا سرنشین های نجات یافته را مستقیم به بهشت هدایت خواهد کرد !!!!!! البته این مساله در شرایط واقعی به هیچ عنوان ، رویداد خنده داری نخواهد بود! 2- نصب این سازه بر روی بخش فوقانی برجک ، عملا میزان آگاهی موقعیتی خدمه ( فرمانده تانک ) خواهد کاست ، چون با نصب این سازه ، هیچ چیزی قابل مشاهده نخواهد بود . 3- سومین عیبی که می توان براین سازه وارد نمود ، ایجاد اختلال در جمع آوری داده های هواشناسی حسگرهای نصب شده بر روی برجک تانک است ، بدین معنی که درصورت واقعی بودن عملکرد این سازه ، این حسگرها به چه شکل داده های حیاتی برای شلیک نظیر جهت وسرعت باد را برای رایانه محاسبه گر بالستیک دیجیتالی تانک فراهم می کنند ؟ 4- یکی از جالب ترین ایرادات به این زره کذایی ، عدم امکان شلیک با تیربار NSVT نصب شده روی برجک است که حرکت آن را بصورت افقی دچار مشکل می کند و طبیعی است که امکان شلیک عمودی بر علیه اهداف هوایی نیز عملا غیر ممکن خواهد شد . اما در یک نیمکره محدود روبه جلو ، در صورت نصب چنین سازه ای ، امکان شلیک وجود خواهد داشت .با تمامی این اوصاف ، آیا چنین سازه ای در عملیات رزمی کاربرد خواهد داشت ؟ و اینکه روش دیگری برای محافظت از بخش فوقانی برجک این تانک ، وجود دارد ؟ پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2 - استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .