برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 27 اسفند 1403 در همه مناطق
-
6 پسندیده شده
-
4 پسندیده شدهتصاویر بی نظیر از پرتاب اخیر ماهواره بر فالکن ۹ شرکت آمریکایی اسپیس ایکس مرتبط
-
2 پسندیده شدهحمله ی تروریست های سوریه به لبنان تروریستهای حاکم بر دمشق در مرز هرمل به لبنان حمله کردند و پاسخ عشایر شیعه و مسلح لبنانی به آنها باعث ایجاد درگیری شد.سپس با حملات توپخانه باعث کشته وزخمی شدن چند ده نفر غیر نظامی لبنانی در روستاهای مرزی شدند. در این درگیری ها چند ده نفر از تروریست ها به هلاکت رسیدند و یا مجروح شده اند. در پاسخ ارتش لبنان نیز با آتش توپخانه و سوپر توکانو ها شروع به شلیک به تروریستها کرد. جوزف عون، رئیس جمهور لبنان: آنچه در مرزهای شرقی و شمال شرقی میگذرد نمیتواند ادامه یابد و ما ادامه آن را نخواهیم پذیرفت. من به ارتش دستور داده ام که به منابع آتش پاسخ دهد. حملات ترکیه به کردها ادامه دارد با وجود اعلان صلح با کرد ها ،حملات ترکیه به کردها در سوریه ادامه دارد و ترکیه در حمله ای باعث کشته و زخمی شدن چند غیرنظامی کرد در کوبانی شد.
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهآینده روشن راکت های چند بار مصرف راکت های چند بار مصرفی چون اسپیس ایکس از جمله فالکن ۹ و استارشیپ ظرفیت های گسترده ای برای استفاده در بخش نظامی دارند. این موشک در دو بخش ترابری با سرعت بسیار زیاد و همچنین در بخش پرتاب تسلیحات بالستیک و شبه بالستیک با ارزان ترین قیمت میتوانند مفید باشند. با گسترش سرجنگی های بالستیک با توانایی تغییر مسیر و حتی انتقال مداری، با این روش میتوان به سرجنگی های بالستیک در برد های مختلف اما با هزینه کم رسید.همچنین این بوستر های میتوانند به عنوان یک راهکار کاهش هزینه برای تسلیحات نسل جدید هایپرسونیک سرشی مورد استفاده قرار گیرند. همانطور که مشخص است این نوع از بوستر ها میتوانند در دفعات مورد استفاده قرار گیرند. با گسترش ماهواره ها و رصد مداوم و با فاصله زمانی کم توسط آن ها، یک نیروی موشکی بالستیک ارزان قیمت میتواند به ابزاری موثر در دست فرماندهان نظامی تبدیل شود. اسپیسX به عنوان یک شرکت آمریکایی در توسعه این راکت های به درجه تثبیت فناوری و تولید رسیده است و کشور چین هم مشغول کار در این بخش است. قابل تصور است که در آینده نزدیک یکی از مرز های فناوری نظامی همین موشک های چند بار مصرف باشند. طرح موشک چند بار مصرف ایرانی سروش۲ انسان بر
-
1 پسندیده شدهماهواره بر چند بار مصرف ایرانی رئیس جمهور(مسعود پزشکیان) در ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ همزمان با روز ملی فناوری فضایی، از جدیدترین دستاوردهای دفاعی و فضایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بازدید کردند. در این بازدید بنری از برنامه فضایی کشور در بخش ماهواره بر ها دیده شد. در این بنر از اولین پرتاب ماهواره بر سیمرغ بهینه در سال ۱۴۰۳ صحبت شده که البته این پرتاب چندی پیش با پرتاب ماهواره ی ارتش جامه عمل پوشید. سال بعد (۱۴۰۴) اولین پرتاب ماهواره بر سریر A اعلام شده است. در سال ۱۴۰۷ نسخه سریر B باید پرتاب شود که دارای چهار بوستر جانبی است. سروش ۲ در دو شاخه مختلف توسعه پیدا میکند. و لازم به ذکر است که این دو شاخه با طرح پیشین این ماهواره بر متفاوت هستند. سروش ۲ یک نسخه سرمازا و یک نسخه انسان بر خواهد داشت. نسخه انسان بر ماهواره بر سروش در حقیقت طرحی مشابه با ماهواره بر فالکن ۹ شرکت اسپیس ایکس است. این طرح دارای قابلیت بازیابی و بقولی چند بار مصرف بودن است. این اولین نشانه ها از توجه ایران به چنین طرح جاه طلبانه اما بسیار آینده دار است.
-
1 پسندیده شده(بخش مدلسازی عددی) مدلسازی عددی و شبیهسازی در این بخش، از روش عددی برای تحلیل رفتار الکترومغناطیسی ساختار چندلایهای استفاده شده است. مدلسازی با استفاده از نرمافزار CST و محاسبات تکمیلی با کد پایتون انجام شده است. ترکیب لایهها شامل موارد زیر است: لایه اول: 20٪ نانوکربن، 80٪ اپوکسی رزین لایه دوم: 15٪ نانوذرات آهن، 85٪ اپوکسی رزین لایه سوم: 10٪ اکسید آلومینیوم، 90٪ اپوکسی رزین کد پایتون برای مدلسازی جذب امواج در فرکانسهای 8 تا 12 گیگاهرتز import numpy as np import matplotlib.pyplot as plt # محدوده فرکانسی 8 تا 12 گیگاهرتز freq = np.linspace(8, 12, 100) # 100 نقطه در این بازه # مدلسازی ضریب جذب بر اساس درصدهای ارائهشده absorption = 0.9 + 0.05 * np.exp(-((freq - 10)**2) / 1.5) # رسم نمودار plt.figure(figsize=(8, 5)) plt.plot(freq, absorption, label="Absorption", color='b', linewidth=2) plt.xlabel("Frequency (GHz)") plt.ylabel("Absorption Coefficient") plt.title("Absorption vs Frequency for Multilayer Structure") plt.grid(True) plt.legend() plt.show() --- نمودار خروجی کد پایتون متاسفانه اکانت گالری من غیر فعال شده امکان ارسال عکس خروجی رو ندارم این نمودار ضریب جذب امواج را بر حسب فرکانس نمایش میدهد. (بین 8 تا 12 گیگاهرتز) در 10 گیگاهرتز بیشترین جذب (~95٪) در 8 و 12 گیگاهرتز حدود 90٪ بخش بحث و مقایسه با کارهای قبلی ۱. تحلیل عملکرد ماده طراحیشده نتایج این مطالعه نشان میدهند که ماده جاذب امواج راداری (RAM) چندلایهی پیشنهادی، عملکرد قابل توجهی در باند ایکس (۸-۱۲ گیگاهرتز) دارد. تلفات بازتابی کمتر از -۱۰ دسیبل در این بازهی فرکانسی و حداکثر کاهش تا -۲۰ دسیبل در ۱۰ گیگاهرتز، حاکی از جذب بیش از ۹۰٪ امواج راداری است. این میزان جذب، نشاندهندهی کارایی بالای این ماده در کاربردهای استتاری و کاهش سطح مقطع راداری (RCS) است. همچنین، نتایج نشان میدهند که طراحی چندلایه شامل نانوذرات کربن، آهن و لایهی دیالکتریک به بهینهسازی عملکرد ماده کمک کرده و امکان جذب امواج در طیف وسیعتری را فراهم آورده است. ۲. مقایسه با تحقیقات قبلی برای بررسی جایگاه این پژوهش نسبت به تحقیقات قبلی، عملکرد مادهی طراحیشده با برخی مطالعات مطرح در زمینهی RAM مقایسه شده است: مقایسهی این نتایج با تحقیقات پیشین نشان میدهد که ترکیب نانوذرات کربن و آهن، همراه با یک لایهی دیالکتریک، عملکرد جذب بهتری در محدودهی باند ایکس ایجاد کرده است. در حالی که مطالعات Zhang et al. (2019) و Li et al. (2021) جذب مناسبی در این محدوده ارائه دادهاند، مادهی طراحیشده در این پژوهش توانسته است مقدار جذب را به -۲۰ دسیبل افزایش داده و درصد کاهش RCS را تا ۹۵٪ بهبود بخشد. ۳. نوآوریهای این پژوهش استفاده از مواد در دسترس و مقرونبهصرفه: برخلاف برخی از مطالعات پیشین که از متامتریالها یا نانوذرات گرانقیمت استفاده کردهاند، این پژوهش از نانوذرات کربن و آهن تولیدشده در داخل کشور بهره برده است، که هزینهی ساخت را کاهش داده و امکان تولید انبوه را فراهم میکند. بهینهسازی طراحی چندلایه: استفادهی همزمان از مواد جاذب امواج الکترومغناطیسی برای فرکانسهای مختلف باعث شده است که مادهی طراحیشده دارای عملکرد بهتری در جذب پهنباند باشد. افزایش کاهش سطح مقطع راداری (RCS): در حالی که بسیاری از مطالعات قبلی کاهش RCS در حدود ۸۵-۹۰٪ را گزارش کردهاند، این پژوهش توانسته است با طراحی دقیقتر لایهها، کاهش RCS تا ۹۵٪ را نشان دهد. ۴. محدودیتها و پیشنهادات برای کارهای آینده بهبود مقاومت مکانیکی و محیطی: یکی از چالشهای مواد RAM، پایداری آنها در شرایط محیطی سخت است. تحقیقات آینده میتوانند روی افزایش مقاومت مکانیکی و حرارتی این مواد تمرکز کنند. استفاده از متامتریالها: اضافهکردن متامتریالها به ساختار مادهی طراحیشده میتواند منجر به بهبود بیشتر عملکرد جذب در باند وسیعتر شود. آزمایشهای عملی در محیطهای واقعی: انجام آزمایشهای میدانی در شرایط جوی مختلف میتواند عملکرد واقعی این ماده را در کاربردهای عملی ارزیابی کند. --- شایان ذکر است مقاله پذیرش Progress in Electromagnetics Research (PIER) گرفته است
-
1 پسندیده شدهجنگ های طولانی و بسیج صنعتی: آیا صنایع نظامی مانند جنگ جهانی دوم خواهند بود؟ جنگهای طولانی مستلزم بسیج صنعتی هستند، و وقتی استراتژیستها و برنامهریزان به این کلمات فکر میکنند، به جنگ جهانی دوم و همه چیزهایی که در پی آن روی داد می رسند. در جنگ جهانی دوم صنایع غیرنظامی به کمک صنایع نظامی آمدند و بحث تولید انبوه در بعضی مواقع کیفیت را به چالش کشید. توانایی پشتیبانی طولانی از نیروهای نظامی در آن زمان جامه عمل پوشید و در نهایت ارتشهای بزرگ و با تجهیزات کامل را تغذیه می کرد. اما یک جنگ طولانی در حال حاضر کاملاً متفاوت خواهد بود. یک نبرد شدید پس از حدود ۹ ماه، نیروهای مسلح ایالات متحده را به چیزی شبیه ارتش یک قدرت منطقه ای تبدیل خواهد کرد. برای مثال ارتش آمریکا به صنایع نظامی این کشور خرید های فناورانه و پیچیده ای را سفارش میدهد که از اشتراکات کمی با صنایع غیر نظامی برخورداند. در حقیقت دولت ایالات متحده به طور جدی در مورد بسیج صنعتی فکر نکرده است. برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آنها کلیک(لمس)کنید مشکل اساسی اینجاست که جنگهای بزرگ علیه قدرت های نظامی همتا، سلاحها و مهمات را با سرعتی بسیار فراتر از آنچه که صنعت نظامی شکننده ایالات متحده میتواند تولید کند مصرف خواهدکرد. صنایع نظامی آمریکا برای زمان صلح ساخته شده اند، نه تولید انبوه در زمان جنگ! زیرا حفظ ظرفیت بلااستفاده برای ایجاد یک بسیج صنعتی بسیار هزینه بر است. کنگره و پنتاگون بر این باورند که تسلیحات نظامی همینطور هم به اندازه کافی هزینه بر هستند و نباید برای چیزی که ممکن است هرگز مورد استفاده قرار نگیرد هزینه ای پرداخت کرد. برای مثال به بخش زرهی نگاهی می اندازیم، هر چند این موضوع در مورد دیگر تسلیحات نیز صادق است. ارتش آمریکا دارای 15 تیپ زرهی علمیاتی و ذخیره است که در مجموع حدود 1300 تانک در آنها (90 تانک در هر تیپ) وجود دارد. در پشت این تانکهای «عملیاتی» حدود هزار تانک دیگر در واحدهای آموزشی، تعمیر و نگهداری و تحقیق و توسعه قرار دارند. و صدها فروند دیگر در گورستان "Boneyard" در شرایط گوناگون نگهداری می شوند. پیش بینی احتمال یک جنگ فرسایشی سخت است، چون چنین جنگ هایی خوشبختانه نادر هستند اما میتوانیم نگاهی اجمالی به آنها بیندازیم. به عنوان مثال، در جنگ سال 1973، اسرائیلی ها 400 تانک از 1700 تانک خود را از دست دادند، که نرخی در حدود 1.1 درصد در روز برای 20 روز نبرد داشت. در طرف مقابل ارتش های عربی به مراتب تانک های بیشتری از دست دادند. در نبرد بزرگ تانک ها در کورسک در سال 1943 که باعث تلفات بسیار زیاد بخش زرهی شد، طرف آلمانی بصورت روزانه 14 درصد از تانک های خود را در طی دو هفته نبرد و یا به بیان دیگر 110 درصد از نیروی اولیه خود را از دست داد. البته لازم به ذکر است که این نبرد یک درگیری کوتاه اما با شدت غیرعادی بود. در جنگ جهانی دوم بطور میانگین گردان های پیاده نظام ایالات متحده در خط مقدم، روزانه 2.6 درصد از پرسنل خود را حتی بدون درگیری شدید از دست می دادند. بنابراین منطقی است که فرض کنیم که یک درگیری شدید با قدرتی همتا می تواند حدود 1 درصد از نیروی زرهی امریکا را در هر روز از بین ببرد. این شامل تلفات در میدان نبرد، رها شدن در هنگام عقب نشینی، آسیب دیدن در مسیر و دیگر سوانح است. در نتیجه با درگیر شدن تمام 15 تیپ ، نیروی زرهی به طور متوسط 13 تانک در روز یا 390 تانک در ماه از دست خواهد داد. تیپ های زرهی با استفاده از تانکهای بخش تعمیر و نگهداری و پایگاه های آموزشی میتوانند تا حدود دو ماه با قدرت کامل به نبرد ادامه دهند. پس از آن، نیرو ها به طور پیوسته با کاهش استعداد رو به رو میشوند: 74 درصد در ماه چهارم (960 تانک) 55 درصد در ماه پنجم (715 تانک) 41 درصد در ماه ششم (533 تانک) تا ماه دهم، این عدد به 158 تانک کاهش می یابد که این تعداد تنها برابر با استعداد دو تیپ زرهی آمریکاست! آیا بسیج صنعتی جایگزینی دارد؟ بله، اما کافی نیست. ایالات متحده در سالهای اخیر تنها 20 تا 60 تانک در سال ساخته است (که در واقع آن ها هم بروز رسانی نسخه های قدیمی بوده اند). در نهایت، طبق اسناد بودجه ارتش آمریکا، تولید تانک می تواند به 28 فروند در ماه افزایش یابد. به عبارت دیگر، هنگامی که به طور کامل بسیج در بخش صنعت نظامی اعمال شود، تولید تانک های جایگزین در هر ماه به حدود تلفات تانک ها در دو روز نبرد میرسد! با گنجاندن این تانک های اضافی در محاسبات قبلی میتوان یک ماه دیگر به جدول زمانی جنگیدن با کمیت و کیفیت مناسب اضافه کرد. با صرف زمان و هزینه بیشتر توسط صنایع نظامی (در این مورد جنرال دینامیکس) می تواند تولید را بیشتر هم گسترش دهد اما راه طولانی در پیش خواهد بود. اما چه باید کرد؟ ابتدا ایالات متحده باید تجهیزات را از گورستان "Boneyard" خارج کند، آن ها را قابل استفاده کرده و به میدان نبرد بفرستد. برای تانک ها، این به معنای استفاده از تمام M-1A1 های قدیمی، نسخه دیجیتال نشده بدون کنترل آتش و زره ارتقا یافته و رایانه های یکپارچه نسخه فعلی M-1A2SEP است. در نهایت M-1 های اصلی از اوایل دهه 1980 با توپ 105 میلی متری کوچکتر به جای توپ 120 میلی متری فعلی به میدان جنگ با رقیبی همتا خواهند رفت که البته این دشمن همتا توانسته است به تانک های با کیفیت تر خودی آسیب وارد کند و آن ها را از صحنه نبرد حذف کند و در نتیجه ممکن است تلفات تصاعدی شود. دیگر زمان یا توانی برای ارتقاء به جدیدترین نسخه وجود نخواهد داشت. صنایع دولتی و شرکت های خصوصی در امر تعمیر خسارات جنگی و ساخت تانک های جدید غرق خواهند شد. استفاده از چنین تجهیزات قدیمی برخلاف رویه 50 ساله است که در آن ارتش ایالات متحده تنها با مدرن ترین تجهیزات جنگیده است. با این حال در طرف دیگر جنگ، دشمنان هم با فرسایش مشابهی مواجه خواهند شد و آن ها نیز به بحران کمیت در برابر کیفیت خواهند رسید. به عبارت دیگر، در یک درگیری فرضی در اروپا، تانکهای ایالات متحده دیگر با کثرت تانکهای مدرن روسی مانند T-90s مواجه نمیشدند، بلکه در مقابل تانکهای قدیمیتری مانند T-80s یا T-72s بصورت عمده قرار می گرفتند. بنابراین یک مبارزه همتراز خواهد بود. به طور همزمان، تدارکات باید به بخش غیرنظامی گسیل شوند و آنچه را که می شود در صنایع غیر نظامی تطبیق داد را آماده تولید کرد. تطبیق به معنای تغییر تولیدات غیرنظامی به تولیدات با مشخصات نظامی نیست، زیرا این امر بیش از حد طول کشیده و هزینه سرسام آور دارد. در جنگ جهانی دوم، بسیج صنعتی سالها طول کشید و با دستورات جنگی دولت های فرانسه و بریتانیا در سال 1938 شروع شد اما تا سال 1944 تجهیزات مورد نیاز کافی برای مقابله با آلمان و ژاپن فراهم نگردید. در سال اول جنگ جهانی دوم تولیدات بسیار کم بود و در سال دوم تولیدات کمتر از حد نیاز بود. و در سال سوم تقریباً تمام چیزی که مورد نیاز بود تولید شد و در سال چهارم، بیشتر از آنچه که مورد نیاز نیروهای نظامی بود تولید گردید. انطباق در چنین شرایطی به معنای همراه کردن تولیدات صنایع غیر نظامی با تولیدات نظامی است. برخی از تجهیزات "غیر نظامی" ممکن است نسبتاً سریعتر تولید شوند. برای مثال، تولید امرپ ها، طی یک سال در طول جنگ عراق افزایش یافت. این انطباق همچنین در مورد دکترین و فرماندهی میدان نبرد نیز باید اعمال شود. باید توجه شود پس از ۶ یا ۸ ماه نبرد، وسیله نقلیه اصلی ارتش دیگر امرپ است نه دیگر ابزار های زرهی که تا آن روز مورد استفاده قرار میگرفت، که این با توجه به خالی شدن ذخایر زرهی مورد اشاره قطعا بهتر از هیچ است. در نهایت، آمریکا باید هر چیزی را که میتواند از بازار آزاد جهانی بخرد (مانند کاری که ایران در صنایع نظامی خود انجام می دهد) کاری که ارتش ایالات متحده از زمان جنگ جهانی اول، وقتی که فرانسویها نیروهای اعزامی آمریکا را تجهیز می کردند، صورت نگرفته است. با این حال چنین چیزی در سوابق جنگی بسیاری از کشورهای دیگر وجود دارد. هنگامی که بریتانیا در سال 1983 جزایر فالکلند را بازپس گرفت، ایالات متحده مهمات آن را فراهم کرد. زمانی که عراق و ایران از سال 1980 تا 1988 هشت سال مبارزه فرسایشی داشتند، هر دو بازار جهانی را به شدت جستجو کردند تا هر کجا که می توانستند تجهیزات نظامی پیدا کنند. بنابراین زمانی که صنعت ایالات متحده قادر به تولید تجهیزات به تعداد مورد نیاز نباشد، ایالات متحده نیز باید همین کاری کند که دیگران رفته اند. از آنجا که متحدان ناتو ممکن است خودشان درگیر شوند، ایالات متحده میتواند از برخی کشور های غیر دشمن همچون برزیل کمک بگیرد که دارای صنعت تسلیحاتی خوبی است. همینطور اقدامات افراطی دیگر مانند خرید تانک های مصری و مراکشی، میتواند گزینه خوبی باشد(چنین اتفاقی برای اوکراین رخ داد. زمانی که غربی ها برای اوکراین از دیگر کشور ها تسلیحات شرقی و متناسب با ساختار نظامی این کشور خریداری کردند). این احمقانه به نظر می رسد، اما آنها تانک های آمریکایی زیادی دارند که می توانند به سرعت در ارتش ایالات متحده گنجانده شوند.) (نظر ناورد: اجتناب از جنگ های گسترده و یا با چند محور و حفظ تعدادی از متحدین با توان تولید بالا در شرایط صلح و دور از جنگ میتواند برای چنین وضعیتی مناسب باشد. برای مثال طبق اخبار رایج جنگ اوکراین به نقل از منابع خارجی، ایران و کره شمالی و چین به روس ها از طرق مختلف کمک صنعتی و تسلیحاتی کردند. در طرف اوکراینی نیز چنین چیزی دیده شد) سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری در زمان صلح در ظرفیت بسیج صنعتی، در چنین جنگی میتواند بخش تولیدات نظامی را نجات دهد. با این حال، صنایع و مقامات نظامی هرگز مایل به انجام این کار نبوده اند، زیرا بودجه های نظامی محدود هستند و نگهداری از امکاناتی که قرار است خاک بخورد خود هزینه بسیار زیادی دارد و پرورش نیروی مجرب برای هیچی خود مکافات بزرگتری است. و حفظ این نیرو کار راحتی نیست. (چنین اتفاقی برای صنایع کشتی سازی آمریکا به وقوع پیوسته است. با توجه به غیر فعال شدن بخش زیادی از صنایع کشتی جنگی سازی در نبود تولید جدید در دهه های اخیر با کمبود نیروی کار متخصص رو به رو گردید و از این نظر آمریکا را از چین عقب انداخته است). یک دوره طولانی هشدار استراتژیک، همانطور که در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، ایجاد چنین بسیجی را تسهیل می کند، اما بعید است که در جنگ آینده چنین فرصتی وجود داشته باشد. آمریکایی ها در سال ۱۹۴۲ پا به میدان نبرد جنگ جهانی دوم گذاشتند و در نتیجه سه سال فرصت کافی برای افزایش ظرفیت تولید و همسان سازی تسلیحات و آموزش ها و فرماندهی و تاکتیک ها با میدان نبرد نوین آن زمان را پیدا کردند و وقتی وارد کارزار شدند در صنعت و توان نظامی یک سرو گردن از رقبا پیشی گرفتند. نتیجه گیری: اولین قدم تشخیص مشکل است. این همان جایی است که آمریکا امروز گیر کرده، علیرغم اینکه این یک مشکل شناخته شده است اما فکر کردن به یک جنگ طولانی بسیار عجیب بنظر می رسد. فرماندهان نظامی احتمالاً تجهیز نیروهای آمریکایی به تجهیزات قدیمیتر، خارجی یا کمتوانتر را اشتباه و حتی غیراخلاقی میدانند. ممکن است هیچ انتخابی در یک جنگ تمام عیار واقعا وجود نداشته باشد. این تغییر طرز فکر فرماندهان بزرگترین چالش در بسیج صنعتی آینده خواهد بود. گام بعدی، ساختن طرح هایی است که با طیف وسیعی از شرایط بسیج صنعتی متناسب باشد، زیرا احتمال سنجی و ماهیت جنگ های طولانی بسیار نامشخص است. و در نهایت، وزارت دفاع باید دستکم مقدار کمی در ظرفیت بسیج صنعتی سرمایهگذاری کند اما همین سرمایهگذاری کم هم باید واقعگرایانه باشند. به عنوان مثال، می تواند گلوگاه های تولید را با مقداری سرمایه گذاری اولیه کاهش دهد. انبار های ذخیره سازی سلاح می توانند اطمینان حاصل کنند که تجهیزات ذخیره شده به شدت خراب نمی شوند تا در مواقع اضطراری دوباره مورد استفاده قرار گیرند. در پایان، سرمایه گذاری هوشمندانه و برنامه ریزی واقع بینانه می تواند آسیب پذیری استراتژیک را به یک مزیت استراتژیک نسبت به رقیبانی تبدیل کند که برای آن راهکاری نیاندیشیده اند. هر برداشتی از این مطلب با ذکر نام گرداورنده و سایت بلامانع است. منبع
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. نخستین نمونه سامانه دفاع هوایی 9K33M3 "Osa-AKM" نیروهای مسلح اوکراین که برای استفاده از موشک های هوا به هوای کوتاه برد R-73 به جای مهمات استاندارد روسی مدرن سازی شده و اکنون مورد اصابت واقع شده است رصد گردید پیش از این ، در سال 2024 ، اوکراین با نصب غلاف های APU-73 و تجهیزات اضافی برای هدایت و اکتساب هدف در چارچوب برنامه HORNET ، ارتقاء خودروهای رزمی استاندارد 9A33BM3 را کلید زد این کار به منظور جبران کمبود موشک های استاندارد سامانه فوق که با خرید از اردن و سودان پوشش داده نمیشد، انجام گردید .
-
1 پسندیده شدهاین بحث مذاکرات دو مورد هست که یکی اش کم کم خودشو نشون داد و ما برای مورد دوم بعد از یک قرن به نتیجه ای نرسیدیم. ببینید مورد اول جنبه سلبی قضیه است یعنی همیشه بحث داخلی بوده که با غرب و مخصوصا آمریکا تعامل و مذاکره بکنیم یا نکنیم یا شکل این تعامل چطور باشه ( برابر و از موضع احترام و عزتمندی) و بعد اون رفتار تحقیرآمیز و زورگویانه ترامپ و ونس با زلنسکی و به نظرم پاسخ خوب زلنسکی در اون دیدار مواردی که قرن ها شعارش داده میشه (استعمار و استثمار غرب و مزاحم دونستن ما و میل اونها برای استیلای بر ما و حذف ما برای دستیابی به منابع خاورمیانه و ...) خودشو کامل نشون داد و باید از ترامپ تشکر کرد که اون دیدار مضحک رو به بهترین نحو انجام داد تا بدونیم بعد قرن ها اون دید استعماری غرب به دنیا از بین نرفته. مورد دوم جنبه ایجابی ماجراست یعنی خب اصلا بیخیال گزینه مذاکره (که همیشه هم تمایل ما از موضع ضعف و به خاطر شرایط نابسامان بودن شرایط داخلی ماست).چه راه حلی وجود داره که ما بتونیم با آمریکا مذاکره نکنیم و بتونیم اثر تحریم هارو تا حد زیادی از بین ببریم و صادرات و واردات قابل قبولی داشته باشیم و بتونیم ارز وارد کشور کنیم. بتونیم مشکلات اقتصادی و طبیعتا اجتماعی و... جامعه مثل تورم و فقر روزافزون رو پوشش بدیم. بتونیم به گروه های نیابتی خودمون هم سالها فردین وار بهشون کمک کردیم، کمک هامونو ادامه بدیم تا نفوذ منطقه ای مون از بین نره. بتونیم جذب سرمایه خارجی داشته باشیم تا روند توسعه مناسبی نسبت به رقبایی مثل عربستان یا ترکیه داشته باشیم. سالها جریانات مقابل ما یعنی دموکرات و جمهوری خواه ها به ترتیب هویج و چماق نشون ما دادند و یا مارو سرکار گذاشتند یا کلا زدن زیر میز بازی و دولتمردان ما اعم از اصلاح طلب و اصولگرا بر مذاکره یا عدم مذاکره تاکید داشتند ولی به نظر من نه روش اصلاح طلبان در انتخاب به زعم خودشون انتخاب بد از بین بد و بدتر مطلوبه و نه روش اصولگراها چون بجز مذاکره یا عدم مذاکره هیچ دو گروه سیاسی کشور برنامه ای برای مقابله با تحریم ندارند و تجربه 20 ساله این رو نشون داده که در این مدت نتونستن هیچ برنامه مدون و هوشمندانه برای تحقق 4 هدف بالا یا حداقل بخشی از اون داشته باشند. سالها قبل و در زمان مرحوم دکتر مصدق ما سیاست موازنه منفی رو داشتیم و اگرچه در ابتدا با موفقیت خوبی در مقابله با بریتانیا همراه بود ولی به خاطر نداشتن همون راهکار برای مقابله با فشار غرب اون دولت هم سقوط کرد. از دوگانه مذاکره - عدم مذاکره عبور کنیم و ورای این بازی های سیاسی دو جریان کشور به این بیندیشیم که چیکار کنیم که بتونیم اثر تحریم هارو کاهش بدیم یا ابزارهای خوبی برای مذاکره از جنبه برابر داشته باشیم؟ اون دیدار ترامپ با زلنسکی نشون داد که گول خودمون یا دشمن که نمیتونیم بزنیم که بگیم شرایطمون خوبه و با سیلی صورتمونو سرخ کنیم. در این دوره زمانه دشمن ابزار کافی برای پایش شرایط داخلی ما برای فشار بر ما داره (همچنانکه از زمان قاجار و وابستگی دولتمردان ما به انگلیس یا روسیه غرب داشته).به نظرم از زمان شروع این مسئله هسته ای هیچ دولتی به فکر راه حل های ایجابی برای مقابله با تحریم ها نبودن و یه سری شعار دادن و فقط صبر کردن دولتشون تموم بشه و با کوهی از مشکلات این مسئله تحریم رو تحویل دولت بعدی بدن.
-
1 پسندیده شدهبخش چهارم ام- یک گاراند مدل استاندارد نمونه های تولید شده سلاح نیمه خودکار ام- یک گاراند سلاح انفرادی ام- یک گاراند پس از کش و قوس های فراوان ، سرانجام در نهم ژانویه 1936 بصورت استاندارد شده درآمد ولی عواملی نظیر مشکلات تولید ، تحویل سلاح های ساخته شده را تا سپتامبر 1937 به تعویق انداخت . تمامی نمونه های اولیه ، به یک دسته تپانچه ای شکل یک تکه که تقریباً تا دهانه ادامه می یافت ، مجهز بودند . علاوه براین ، محافظ ماشه آن بسمت جلو امتداد یافته بود . نسخه تک تیرانداز اسپرینگفیلد ام-1903 سکانس کلیسا ، نجات سرباز رایان درازای آن به 43.5 اینچ می رسید که لوله آن 24 اینچ آن را تشکیل می داد . وزن خالی حدود 9.5 پاوند و درجه دید آن نیز تا 2000 یارد قابل تنظیم بود در حالیکه قابلیت نصب سرنیزه ام-1 روی آن وجود داشت. با دریافت سفارش ، خط تولید شرکت اسپرینگفیلد تا سپتامبر 1939 به 100 قبضه در روز رسید ولی برخی از مشکلات فنی نظیر الزام شرکت سازنده به بازطراحی مجموعه سیلندرگاز و لوله اخذ مجوز برای تولید انبوه را تا اکتبر 1939 به تعویق انداخت . شرح در تصویر بارگذاری سلاح نیمه خودکار ام-یک گاراند بدون مواجه شدن با مشکل گیر کردن انگشتان https://www.aparat.com/v/wto2sj8 اما این باعث نشد تا روند تولید متوقف شود ، چرا که با فرارسیدن ژانویه 1941 شرکت سازنده ، به شکل روزانه تا 600 قبضه سلاح ام- یک را به ارتش تحویل می داد و این عدد تا سپتامبر 1943 به یکصد هزار قبضه نیز رسید و هرروز نیز 4000 قبضه بدان افزوده می شد بطوریکه تا روز اعلام پیروزی در شرق آسیا به حدود 4.2 میلیون قبضه نیز افزایش یافت . پس از پایان جنگ نیز قراردادی برای تولید 600 هزارقبضه دریافت شد و با توجه به شروع جنک کُره و نیاز ارتش های عضو ناتو به سلاح استاندارد با ارتش ایالات متحده ، مجوز تولید تحت امتیاز آن به شرکت برتا نیز اعطاء گردید تا سرنیزه ام-5 جزئی از تغییرات صورت گرفته روی گونه پایه سلاح مذکور باشد. بدین ترتیب ، هنگامی که خط تولید تفنگ ام-یک در 17 ماه می 1957 متوقف شد ، بیشتر از شش میلیون قبضه ازآن ساخته و تحویل گردید که بخش عمده آن توسط شرکت اسپرینگفیلد ( حدود 4.6 میلیون قبضه مابین سالهای 1957-1937) و مابقی توسط شرکتهای وینچستر-وسترن ، هرینگتون- ریچاردسون ، هاروستر به تولید رسید. گاراند - طرح ام-1921 با این حال ، مشهورترین گونه های برگرفته از نسخه پایه عبارتند از : راست : ام- یک سی چپ : ام- یک سی ( فیلم مشهور "Die Brücke" سال 1949) پائین : گاراند مجهز به دوربین دید درشب تفنگ تک تیرانداز ام- یک سی ( در جریان توسعه با شناسه ام-یک ئی-7) که در ژوئیه سال 1944 با یک دوربین استاندارد ام-73 یا ام-73بی1 و پایه گریفین اند هو معرفی شد . این نمونه اغلب به سایر کشورها صادر گردید . وزن نسخه مذکور به همراه دوربین به 11 تا 11.2 پاوند نیز بالغ می شد. ام- یک گاراند ویژه مراسم سان و رژه . بخش های فلزی این نسخه کروم کاری شده بود . تفنگ ویژه گارد احترام . این نمونه شامل نسخه های تبدیل شده از گونه پایه بودند که بیشتر برای ادای احترام کاربرد پیدا نمود. ام-یک دی ام- یک دی ، ( در جریان توسعه با شناسه ام-یک ئی8) که در سپتامبر 1944 رونمایی شد ، عموماً با دوربین ام81 یا ام82 وارد خدمت گردید که دوربین نخست دارای شبکه متقاطع و دومی نمونه ساده ترآن بشمار می رفت . گونه مذکور نظیر نمونه سی همواره با شعله پوش عرضه می شد. ام- یک ئی-5 و نسبت ابعاد آن با نسخه استاندارد گاراند ام- یک ئی-5 ، یک شناسه جایگزین برای نسخه قنداق تاشو گونه تی26 ام- یک ئی-7 تفاوت میان طرح نهایی و اولیه لوله و شعله پوش گاراند ام- یک ئی-7 ، گونه توسعه یافته تفنگ تک تیرانداز ام-یک سی که درتابستان سال 1944 مورد پذیرش ارتش قرار گرفت . نسخه های مشهور گاراند و تفاوت های ظاهری دریک نگاه ام- یک ئی8 ، این شناسه هنگام توسعه برنامه تفنگ تک تیرانداز ام-یک دی مورد استفاده قرار گرفت. طرح پترسن ( رقیب گاراند) سازوکار بارگذاری مهمات و تفاوت ابعاد مهمات کالیبر 0/30 و 0/27 اینچ گاراند تی-3ئی-2 ام-یک ئی14 ، کمبود سلاح های ام-14 و ام-16 دراوایل دهه شصت میلادی باعث شد تا نیروی دریایی ایالات متحده ، امکان تولید سلاح ام- یک منطبق شده با فشنگ های 51×7.62 م.م استاندارد ناتو را مورد بررسی قرار دهد . این ایده توسط یک افسر نیروی دریایی به نام ریچارد هیلی و یک غیرنظامی به نام جیمز اوکانر مطرح شد تا امکان ذخیره دو شانه هشت گلوله ای را برای ایم نسخه بوجود آورد . نخستین سری 10 عددی از گونه ام-یک ئی14 که بعدها با شناسه مارک-2 مدل صفر با موفقیت توسط شرکت ریخته گری و ماشین سازی مستقر در ایالات پنسیلوانیا به سال 1964 تبدیل گردید . مقایسه سه طرح اسپرینگفیلد ام-1903 / گاراند کالیبر 0/27 اینچ و پترسن 0/27 اینچ ام-یک ان ام ، قطعه ماشه این گونه نسبت به نمونه های قبلی تغییرات قابل توجهی را بخود دید تا سری نخست 800 عددی آن در اوایل سال 1953 از خط تولید خارج شود ولی درمجموع تنها 45 هزار قبضه ازآن ساخته شد . ام-یک گاراند مارک-2 مدل صفر سازوکار بارگیری و شلیک تفنگ نیمه خودکار ام-یک گاراند https://www.aparat.com/v/cnp58mt مارک-2 مدل صفر ، گونه تکامل یافته ام-یک ئی14 که تولید آن از سال 1965 آغاز شد ولی به محض ورود بخدمت آنها ، مشکل مربوط به مکانیزم پوکه پران آن جلب توجه کرد تا مرکز مهندسی تسلیحات نیروی دریایی بسرعت برای رفع آن اقدام کند. ام-یک گاراند مارک-2 مدل 1 این نسخه به شکل خاص برای نیروی دریایی توسعه پیدا کرده بود. نمونه اولیه گاراند کالیبر 0/30 اینچ تحویل شده به ارتش ایالات متحده برای طی آزمایشات دولتی مارک-2 مدل یک ، این نمونه با گونه صفر تا حدودی قابل مقایسه بود ولی طراحی صفحه خوراک دهنده آن تا حدودی تغییر کرد تا 5000 عدد از نمونه پایه ام -یک به این نسخه تبدیل شود. سیر تطوّر ام-یک گاراند تی20 ، ظهور تفنگ های تمام خودکار آلمانی در اواخر جنگ دوم ، معاونت مهمات ارتش را تشویق نمود تا نخستین نمونه های تمام خودکار گاراند را در سال 1944 توسعه دهد بطوریکه نمونه تی 20 توسط اسپرینگفید و نسخه تی22 توسط رمینگتون وارد یک رقابت جدی شد ولی درسپتامبر 1944 ستاد نیروی زمینی ، نیازمندی های خود را تغییر داد و تمامی سلاح های تولیدی برای اصلاح از چرخه رقابت خارج شدند. سرنیزه های استاندارد تفنگ نیمه خودکار ام- یک گاراند تی20ئی1 و تی20ئی2 ، این دو نسخه ، اولین طرح های بهبود یافته برای یک تفنگ تمام خودکار بحساب می آمدند که در ژانویه / فوریه 1945 مورد آزمایش قرار گرفتند. برهمین اساس قرار بود تا درسال مالی 1945 چیزی در حدود 100 هزار قبضه ازآن سفارش داده شود ولی پیش از انعقاد قرارداد ، جنگ به اتمام رسید . تی26 ، که بیشتر با شناسه ام-یک ئی5 نیز شناخته می شود دراواخرسال 1944 توسط اسپرینگفیلد توسعه یافت ولی آزمایش های صورت گرفته نشان می داد که کارایی بسیار ضعیفی دارد . اما در ژوئیه سال 1945 ، به درخواست فرماندهی اقیانوس آرام ، 15 هزار قبضه نمونه ام- یک لوله کوتاه برای جنگ در مناطق جنگلی سفارش داده شد که 150 قبضه نخست آن در کارگاه های اسلحه سازی ارتش در فیلیپین ، تبدیل شده و یک قبضه برای بازبینی به شرکت اصلی ارسال گردید . اسپرینگفیلد نیز توسعه آن را در دستور کار خود قرار داد ولی با اتمام جنگ در شرق آسیا ، این برنامه بسرعت پایان یافت . نمای جانب خزانه و گیره هشت فشنگی ام-یک گاراند نمای فوقانی خزانه ام- یک گاراند صدای پینگ معروف گاراند از همین قطعه کوچک بلند می شود درب جبهه کارخانه اسپرینگفیلد که اکنون بعنوان موزه تاریخی مورد استفاده قرار می گیرد پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. بخش سوم جنگ دوم جهانی گاراند و همکارانش هنگام بررسی طرح های موجود برای سلاح آینده نیروی زمینی ایالات متحده در شرکت اسپرینگفیلد ماموریت پیدا نمود تا سلاحی را طراحی کند که جایگزین نمونه ام-1903 شود . این سلاح ، طراحی منسوخی داشت و بدلیل وزن بیش از حد و سرعت شلیک پائین ناشی از مکانیزم گلنگدنی با صحنه های نبرد جدید قابل انطباق نبود . گاراند پس از بررسی چالش های موجود دریافت که موثرترین فناوری که می تواند سرعت شلیک سلاح را افزایش دهد ، بهره گیری از انرژی ناشی از سوختن گاز باروت و استفاده ازآن جهت بکارانداختن مکانیزم درون سلاح ، بیرون انداختن پوکه و قراردادن یک فشنگ جدید در جان لوله است. به همین دلیل گاراند یک ساختار پیستونی جدید را طراحی نمود که درآن ، یک خروجی در جلوی سلاح ، گاز حاصله از سوختن باروت را مجدداً به درون سلاح بازمی گرداند تا پیستون موجود درآن به عقب حرکت کند . این پیستون به یک میله متحرک متصل می گردید و همانطور که به عقب رانده می شد ، ساختاری را به حرکت درمی آورد تا فشنگ جدیدی را وارد جان لوله کند. علاوه براین ، سلاح طراحی شده توسط گاراند از یک گیره/شانه ( خشاب ) فشنگ هشت عددی بهره می برد که پس از شلیک آخرین گلوله ، به بیرون از سلاح پرتاب می گردید که صدای ناشی از خروج آن ، به یکی از اصوات مشهور جنگ دوم جهانی مبدل شد. گاراند در شرق آسیا یک عضو سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده در حال شلیک با ام- یک گاراند بدین ترتیب، طرح موسوم به تی1ئی2 جان گاراند که نمونه اصلاح شده از گونه آزمایشی سال 1926 بود ، درسوم اوت سال 1933 بعنوان سلاح نیمه خودکار سازمانی ارتش ایالات متحده و با شناسه ام-یک انتخاب گردید . این سلاح جایگزین نمونه اسپرینگفیلد ام -1903 بعنوان سلاح انفرادی استاندارد شد ، هر چند گونه ام-1903 آ-4 ، تا سال 1944 همچنان به عنوان سلاح تک تیرانداز درسازمان رزمی یگانهای مسلح ارتش آمریکا مورد استفاده قرار می گرفت . برهمین اساس ، پس از برنامه ریزی های اولیه ، کمی بیشتر از 4 میلیون قبضه تفنگ ام-یک توسط سه شرکت اسپرینگفیلد ، هارینگتون-ریچاردسون و هاروستر تولید گردید . به تقریب همه بررسی های صورت گرفته روی سلاح نیمه خودکار گاراند نشان می دهد که با وجود مزیت های غیرقابل انکار درازای این سلاح یکی از چالش های پیاده نظام برای استفاده ازآن در میدان نبرد بود مزیت نیمه خودکار بودن ام-یک ، قدرت آتش قابل توجهی را برای ارتش ایالات متحده بوجود آورد، چرا که تمامی ارتش های متحدین ( آلمان ، ژاپن و ایتالیا ) تنها به تفنگ گلنگدنی ( bolt-action rifles) مسلح بودند که شلیک سریع با آن نیاز به مهارتهایی داشت که بخش قابل توجهی از سربازان ، فاقد آن بودند. این مساله ، یعنی افزایش قدرت آتش واحدهای پیاده نظام کوچک ارتش آمریکا باعث شد تا روند تجهیز تمامی ارتش های درگیر به سلاح های نیمه خودکار و حتی خودکار شدت بیشتری پیدا کند . اهمیت این مساله به جایی رسید که ژنرال مک آرتور پس از اتمامی درگیری دریکی از جزایر اقیانوس آرام در جایی ادعا نمود که تفنگ ام-یک به شیوه ای عالی عمل می کند و براساس تجربیات بدست آمده در شرایط جنگی و بدون تنظیف مجدد می تواند تا هفت روز متوالی عملکرد دلخواه ارتش را از خود به نمایش گذارد . علاوه براین ، ژنرال پاتون در ژانویه 1945 در پاسخ به سئوالی در این خصوص مدعی شد که تفنگ ام-یک ، بهترین سلاحی است که تا کنون ابداع شده است. با تمامی این اوصاف ، تیراژ تولید ام-یک در آغاز بسیار آهسته بود بطوریکه ارتش آمریکا نخستین ام-یک خود را در اواخر سال 1937 دریافت کرد و تا پیش از ورود واشنگتن به جنگ درسال 1941 روزانه تنها 600 قبضه از این سلاح ساخته می شد ولی به محض اینکه ارتش ژاپن به پرل هاربر حمله کرد و ایالات متحده نیز وارد جنگ گردید ، به شکل طبیعی ، سفارش ها بیشتر و بدنبال آن ، تعداد تحویلی افزایش یافت بطوریکه اوج عملکرد خط تولید شرکت اسپرینگفیلد ، 4000 قبضه در روز بود. از معدود تصاویر ام- یک های به غنمیت درآمده توسط واحدهای چترباز ورماخت - جنگ دوم جهانی در میانه تولید این سلاح ، به ناگاه شایعه ای مطرح شد که صدای مشهور بیرون پریدن گیره خالی فشنگ از درون سلاح ام- یک به بیرون ، باعث می شد تا سربازان دشمن متوجه شوند فشنگ سرباز آمریکایی تمام شده و در آسیب پذیرترین حالت ممکن ( یعنی هنگام بارگذاری گیره جدید حامل فشنگ ) به وی حمله کنند ، به همین دلیل گاراند و شرکت اسپرینگفیلد تصمیم گرفتند تا به جای مواد فلزی از ترکیبات متفاوتی برای تولید این قطعه استفاده کنند ولی بررسی های صورت گرفته نشان می داد که واقعاً چنین چیزی صحت ندارد و برای شنیدن صدای پینگ خروج شانه خالی باید به فاصله نزدیکی از آن قرار داشت. یک عضو ارتش کره جنوبی مسلح به ام- یک گاراند ابتدای دهه پنجاه میلادی تا انتهای جنگ کره از روز پایان جنگ دوم جهانی درسال 1945 تا بسته شدن خط تولید در خاک ایالات متحده به سال 1957 ، چیزی در حدود 1.5 میلیون قبضه سلاح ام-یک به ارتش تحویل گردید و همزمان با آن ، بسیاری از سلاح های استفاده شده در جریان جنگ دوم جهانی پس از بازسازی در انبارهای ارتش ذخیره شدند . در این بین نیروی زمینی ارتش آمریکا نیزبه سال 1951 نسخه ام-یک سی را بعنوان سلاح تک تیرانداز خود پذیرفت و یکسال بعد نیز مجموعه دوربین و شعله پوش جدیدی را بدان اضافه و سپس وارد خدمت نمود. اما بسیاری از تفنگ های ام-یک استاندارد ارتش پس ازارسال به جنگ کره و تحویل به نیروهای سازمان ملل ، به نمونه استاندارد دی که ویژه تک تیراندازی بود ارتقاء پیدا کردند ولی همچنان ام-یک سی سلاح اصلی نیروهای آمریکایی و بخصوص واحدهای سپاه تفنگداران بشمار می رفت . این سلاح ها به شکل گسترده ای در جنگ کره بکار رفت و با اتمام جنگ به متحدان ایالات متحده و درنهایت ارتش های دشمن سابق نظیر آلمان ، ژاپن و ایتالیا نیز تحویل گردید . یک عضو ارتش کره جنوبی در حال شلیک با نارنجک تفنگی تفنگ نیمه خودکار ام- یک گاراند شلیک با تفنگ نیمه خودکار ام- یک گاراند - اسفند 1403 به ابعاد سلاح ، بارگذاری مهمات و از همه مهم تر ، شارژ مهمات هنگام برخورد به اهداف دقت کنید ... https://www.aparat.com/v/trkaj31 جان گاراند به پاس تلاش های خود برای تولید سلاح دو مدال دولتی شامل مدال خدمات شایسته درسال 1941 و مدال لیاقت درسال 1944 را دریافت کرد ،اما هیچ حق امتیازی برای طرح به وی تعلق نگرفت چرا که تمامی ابداعات به نام دولت ایالات متحده ثبت شده بود و گاراند صرفاً بعنوان یک مهندس برای شرکت اسلحه سازی اسپرینگفیلد حقوق دریافت می نمود در دوره 34 ساله همکاری با معاونت اسلحه سازی ارتش آمریکا هرگز بیشتر از 12 هزار دلار درسال نشد . با این حال تلاش هایی صورت گرفت تا به منظور قدردانی از تلاش هایش ، یک چک صد هزاردلاری به او اعطاء شود ولی لایحه آن در کنگره رد گردید.بدین ترتیب ، گاراند درسمت خود بعنوان مهندس ارشد اسپرینگفیلد باقی ماند تا اینکه درسال 1953 بازنشست و بیست سال بعد به سال 1974 درگذشت در حالی که هنوز در اسپرینگفیلد ماساچوست زندگی می کرد. اما این پایان کار تفنگ ام-یک نبود. نسخه پایه ام-14 نسخه ئی بی آر ام -14 ام- یک پس از سال 1957 درسالهای انتهایی دهه پنجاه میلادی ، ارتش ایالات متحده احساس کرد که مزیت نیمه خودکار بودن تفنگ ام-یک بتدریج در حال رنگ باختن است به همین دلیل تولید طرح جدیدی با شناسه ام-14 را بعنوان سلاح سازمانی نیروی زمینی دردستور کار خود قرارداد که بدلیل استفاده ازیک خشاب خارجی بیست فشنگی به جای شانه هشت فشنگی و کالیبر قدرتمندتر 51×7.62 م.م استاندارد ناتو که با عنوان وینچستر 0.308 نیزشناخته می شد ، قابلیتهای بهتری را به نمایش می گذاشت . اما همانطور که ام-یک بصورت ناگهانی از خدمت خارج نشد ، ام-14 امروزه نیز بعنوان یک سلاح تک تیرانداز در خدمت ارتش ایالات متحده قرار دارد . نمای بُرش خورده گاراند جایگزینی آهسته ام -یک گاراند ( 1970-1957 ) تا میانه دهه شصت میلادی ، گونه ام-یک دی بعنوان سلاح تک تیرانداز از خدمت خارج و به جای آن سلاح ام-21 با کالیبر 7.62 م.م جایگزین آن گردید تا بعنوان سلاح اصلی تک تیراندازی ارتش آمریکا خدمت کند . علاوه براین ، از ابتدای دهه شصت میلادی تا میانه های دهه مذکور ، ام-یک خدمات خود را در ویتنام ارائه داد و تا سال 1965 میلادی، ام-14 بصورت محدود وارد صحنه نبرد در این کشوری آسیایی گردید در حالی که نیروهای ذخیره ، گارد ملی و نیروی دریایی ارتش ایالات متحده تا ابتدای دهه هفتاد میلادی همچنان از ام-یک بعنوان سلاح اصلی خود استفاده می کردند. اما دلیل این امر چه بود ؟ بررسی های صورت گرفته بر روی تاریخچه طراحی تولید ام-یک و سپس ام-14 نشان می دهد که درست به مانند تبدیل طرح تی1ئی2 به ام-یک ، گونه تی-44 نیز درسال 1957 به ام-14 مبدل شده بود ولی شرکت اسلحه سازی اسپرینگفیلد برای تولید این سلاح جدید مجبور شد تا یک تجدید نظر کلی در خط تولید خود صورت دهد و همین امر نیز باعث گردید تا روند اصلی ، یکسال بعد یعنی در سال 1958 آغاز و نخستین سلاح های عملیاتی نیز صرفاً در ابتدای سال 1959 به یگانهای رزمی تحویل گردد. علاوه براین ، نرخ تولید نیز بسیار آهسته بود و لشکر 101 هوابرد ارتش ، نخستین یگانی بشمار می آمد که بطور کامل ام-یک های خود را از رده خارج و ام-14 های جدید را دریافت و نهایتاً تا انتهای سال 1961 کاملا به این جنگ افزار مسلح گردید . پایان کار شرکت اسپرینگفیلد درسال 1968 ، رابرت مک نامارا وزیر وقت دفاع ایالات متحده ، براساس یک تصمیم شخصی و البته بحث برانگیز سیاسی شرکت دولتی اسپرینگفیلد را منحل نمود و این مکان ، اکنون بعنوان یک مجموعه تاریخی توسط پارک ملی آمریکا اداره می شود. ورود به سازمان رزم ارتش های خارجی دوره خدمت ام- یک گاراند به سازمان رزمی ارتش ایالات متحده محدود نشد و با آغاز بازسازی ارتش های هم پیمان و حتی کشورهای دشمن که اینک به متحدین آمریکا تبدیل شده بودند روند ارسال سلاح مذکور به منظور تجهیز آنان ، شروع شد تا جایی که ارتش یونان تا اواخر دهه هفتاد میلادی همچنان از ام-یک بعنوان تفنگ استاندارد ارتش خود بهره می برد و حتی پس از خارج شدن این سلاح از خدمت عملیاتی دردهه نود میلادی ، همچنان بعنوان سلاح استاندارد برای برگزاری دوره های آموزشی مورد استفاده قرار می گرفت . آخرین ارتشی نیزکه ام-یک را بصورت گسترده در اختیار داشت ، ارتش هائیتی بود که البته سازمان مذکور درسال 1994 بطور کامل منحل گردید . یگان تشریفات ارتش کره جنوبی مسلح به ام- یک گاراند کاربرد بعنوان سلاح یگانهای تشریفات ارتش آمریکا از سلاح ام -یک بعنوان جنگ افزار اصلی برای واحدهای آموزشی ، تشریفات و گاردهای احترام بصورت محدود استفاده می کند و ارتش های اروپایی نظیرگارد سلطنتی نروژ نیز کاربر اصلی سلاح مذکور در این نقش است. با وجود تمامی مزیت هایی که ام-یک درزمان خود به ارتش های دارنده آن ، ارائه می داد ولی این سلاح قطعاً بدون ایراد نیز نبود. ام-یک گاراند با وزن حدود 10 پاوند ( حدود 4 کیلوگرم ) به سربازانی برای حمل نیاز داشت که قدرت جسمانی بالایی را دراختیار داشته باشند . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتلاش آمریکا برای انتقال تجهیزات در کره زمین به وسیله راکت ها پرتاب پروتوتایپ Starship شرکت SpaceX در آپریل 2021 نیروی هوایی ایالات متحده در طول مصاحبه با خبرنگاران در روز جمعه تائید کرد که علاقه مند به انتقال محموله به دور زمین به وسیله راکت هاست. مقامات نظامی گفتند که در حال ارتقای طرح ها برای تبدیل به یک برنامه Vanguard جدید هستند که بیانگر علاقه به تبدیل این مفهوم از سطح آزمایشی به عملیاتی است. به گفته دکتر Greg Spanjers، دانشمند نیروی هوایی و مدیر برنامه Rocket Cargo در اینباره گفت: "این ایده فریبنده از زمان ظهور پرواز های فضایی وجود داشته است. ما تقریبا هر 10 سال آن را بررسی کرده ایم، اما هیچ وقت منطقی به نظر نمی رسید. دلیل اینکه این بار به سراغ آن رفته ایم این است که به نظر می رسد تکنولوژی به ایده خوبی رسیده است. ابتدا ARS گزارشی در باره ی بودجه درخواستی نیروی هوایی برای برنامه Rocket Cargo ارائه کرد. به عنوان بخشی از بودجه سالانه 200 میلیارد دلاری خود ، نیروی هوایی به دنبال 47.9 میلیون دلار برای استفاده از توانایی های موشک های تجاری برای پرتاب محموله از یک مکان و فرود آوردن آن در جای دیگر زمین است. در طول نشست روز جمعه مقامات در باره اینکه دنبال چه چیزی هستند توضیح دقیقی دادند. Spanjers گفت: "اساساً یک موشک می تواند در عرض 90 دقیقه به سراسر دنیا برسد اما یک هواپیما نمی تواند." به همین دلیل راکت ها این توانایی را دارند تا رویای قدیم لجستیک یعنی تحویل سریع و نقطه به نقطه را به واقعیت تبدیل کنند. حدود 90 درصد تدارکات نظامی توسط سرویس های قطار، هواپیما و کشتی عمومی منتقل می شوند، بنابراین این ایده بخشی از سرویس لجستیک خواهد بود. به گفته مقامات نظامی، آنها در آینده ای خیلی نزدیک، درخواستی را بدون مشخص کردن شرایط خاص به صنایع ارسال خواهند کرد. در عوض، نیروی هوایی درخواست یک طرح برای بارگیری و ارسال سریع محموله در یک مکان و تحویل آن در مکانی دیگر را خواهد داد. چگونگی انجام این کار به شرکت های خصوصی و سیستم های پرتاب خودشان سپرده خواهد شد. ارتش با این درخواست می خواهد نشان دهد که در وزارت دفاع بازاری بالقوه برای تحویل موشکی محموله ها و شروع یادگیری فناوری مورد نیاز برای این پرتاب ها وجود دارد. مقامات تمام تلاش خود را انجام دادند تا هیچ شرکتی را به عنوان ارائه دهنده احتمالی این سرویس معرفی نکنند. با این حال، اهداف برنامه rocket cargo برای انتقال 100 تن محموله در یک پرتاب، لیست ارائه دهنده ها را محدود خواهد کرد و مستقیما به سمت SpaceX و قابلیت های برنامه تحت توسعه Starship اشاره خواهد کرد. به گفته مسئولان SpaceX، این شرکت توانایی ارسال 100 تن محموله به مدار و فرود عمودی روی زمین را دارد. به گفته Spanjers: "ارسال 100 یا کیلوگرم محموله جالب است اما تغییر دهنده بازی نیست. ما به دنبال راکت های تجاری در کلاس 30 تا 100 تن هستیم." Spanjers همچنین اضافه کرد که ارتش علاقه مند به راکت های تجاری (آنهایی که عمدتا با سرمایه گذاری خصوصی توسط صنایع ساخته شده اند) است که از استفاده مجدد برای کاهش هزینه ها استفاده می کنند. که لیست را به SpaceX و احتمالا Blue Origin (با راکت جدید استفاده مجدد Glenn) محدود می کند. وقتی از او خواسته شد که ارتباط مستقیم با SpaceX و Blue Origin درباره ی این برنامه را تایید کند، Spanjers از این کار خودداری کرد. اما بیان کرد: "ما با شرکت های بیش از این صحبت کرده ایم. و حتی اگر شرکتی در حال حاضر این قابلیت را نداشته باشد ما رابط ها را خواهیم ساخت تا با بازگشت سرمایه شرکت های بیشتری وارد این حوزه شوند." Spanjers و سایر مقامات اعلام کردند که تمایل دارند تا بیش از یک ارائه دهنده داشته باشند. طرح مفهومی Rocket Cargo نیروی هوایی واضح است که رهبران نظامی مشتاق استفاده زودهنگام از این فناوری ها هستند. به گفته مقامات، وزارت دفاع برای حمایت از برنامه آزمایش شرکت ها و تست مواد و رویه های لجستیک، پرتاب های اولیه را با قیمت کمتر خریداری خواهد کرد. اگرچه این راکت ها برای فرود نیاز به فرودگاه یا باند فضایی دارند، اما همیشه اینطور نیست. طبق نظر Spanjers: "روزی این راکت های ارسالی در هر جایی روی زمین، سطح ناهموار یا غیره، فرود خواهند آمد. همانطور که روی ماه فرود آمدند." "اگر راکت ها می توانند درچنین مکان هایی فرود بیایند، ما علاقه مندیم بدانیم تا چه حد می توانیم آن را به انواع سطوح گسترش دهیم، تا بتوانیم محموله ها را به سرعت به تمام مناطق زمین منتقل کنیم." منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بزرگ و بخشایشگر همه جای جهان در مقیاسهای بزرگ مانند هم است. همگن بودن جهان ایجاب میکند که زمین جایگاه ویژهای در عالم ندارد و در مقیاسهای خیلی بزرگ، جهان یکنواخت است.سنگبنای کیهانشناسی نوین بر این باور استوار است که «مکان ما در جهان به هیچ عنوان ویژه نیست». این عقیده به اصل کیهانشناختی معروف است و یک ایدهی قدرتمند و در عین حال ساده بهحساب میآید. جالب این است که برای مدتی طولانی از تاریخ تمدن بشر، تصور بر این بود که ما موقعیتی بسیار ویژه در این جهان داریم و معمولاً خودمان را در مرکز عالم میپنداشتیم. در حالی که این گونه نیست. بخش کوچکی از جهان برای ما قابل مشاهده است. بخش از این جهان دور دست برای ما قابل مشاهده است و امکانات رصد کیهانی ما آنها را ثبت می کنند. بخشی دیگر به علت انبساط پسا مه بانگ همچنان نورشان در راه هست که به دید ما برسد و البته ما اگر با سرعت نور و برای مثال تا میلیارد ها سال در تلاش باشیم که به آنها برسیم به علت انبساط جهان شاید هیچ گاه این اتفاق صورت نپذیرد. اما سوال مهم این است که جایگاه ما در کجای این جهان هستی است؟ وسعت جهان قابل مشاهده برای ما یک محیط کروی با وسعت 93 میلیارد سال نوری است! ( هر سال نوری فاصله ای است که نور در زمان یک سال طی می کند) که البته انتهای این جهان برای ما سراب گونه و غیرقابل تصور است. بعلت طولانی بودن زمان رسیدن نور ممکن است بسیاری از اجرام قابل مشاهده تاکنون نابود و یا به بعلت انبساط جهان بسیار دورتر شده باشند. تخمین زده میشود که تعداد کهکشانهای عالم ۳۵۰ میلیارد و تعداد گروههای کهکشانی ۲۵ میلیارد و تعداد ابر خوشهها نیز ۱۰ میلیون عدد باشد. کهکشان ها بصورت ابرخوشه های کهکشانی در شبکه کیهانی توزیع شده اند. ابر خوشه های بزرگترین ساختار کشف شده جهان بعد از خود کیهان هستند و شامل گروه ها و خوشه های کهکشانی هستند. یک مجموعه ابر خوشه ای ( هر پارسک بیش از ۳٫۲ سال نوری میباشد) ما در ابرخوشه بسیار بزرگ لانیاکیا هستیم که کهکشان راه شیری در آن قرار دارد. این ابرخوشه ۵۲۰ میلیون سال نوری قطر دارد و شامل صدهزار کهکشان میشود. راه شیری در یکی از دورترین شاخکهای(خوشه های) آن قرار گرفته است. ابرخوشه لانیاکیا که راه شیری نیز در آن قرار دارد و کهکشان راه شیری بی انتهای مان آن نقطه کوچک قرمز است! منظومه شمسی در یک کهکشان به احتمال زیاد مارپیچی میله ای قرار دارد. در آسمانی صاف و تاریک و به دور از آلودگی نوری، این کهکشان به صورت نوار شیری رنگی در پهنهٔ آسمان دیده میشود. به همین جهت نام آن راه شیری نامیدند. راه شیری بعد از کهکشان اندرومدا بزرگترین کهکشان در گروه محلی است. اندرومدا خود نزدیک ترین کهکشان به کهکشان راه شیری است و پیش بینی می شود که تا چند میلیارد سال دیگر با کهکشان راه شیری برخورد کند که البته این برخورد فقط بصورت یک ترکیب شدن است نه بیشتر! گروه محلی یا خوشه محلی خود بخشی از ابر خوشه لانیاکیا است که شامل حدودا 54 کهکشان است. کهکشان راه شیری با وجود گستردگیاش، تنها یکی از صدهزار کهکشان جهان اطراف ما می باشد. کهکشان راه شیری و جایگاه منظومه شمسی مان ما در طول شب در نگاه خود یک آسمان بی انتها و بسیار بزرگ را می بینیم. بگذارید نگاه تان را عوض کنم. کاملا اشتباه تصور میکنید. ما فقط یک بخش کوچک از کهکشان راه شیری را می توانیم با چشم غیر مسلح ببینیم که در تقسیم بندی های کیهانی به کمربند گولد مشهور است. همه ستارگان قابل مشاهده با چشم غیر مسلح در آسمان شب در حلقه زرد هستند. اما اگر یک درجه دیگر نگاه مان را کوچک کنیم به منظومه شمسی می رسیم. منظومه شمسی اجرام و سیاراتی هستند که بدور سیاره ی مادر یعنی خورشید در حال چرخش هستند و البته نیاز به توضیح زیادی ندارد و همه به اندازه کافی از آن شنیدید. ولی خب شاید بعد دیدن ارقام 93 میلیارد سال نوری منظومه شمسی در نگاهتان کوچک به نظر آمده و این سوال برایتان پیش آمده باشد که آیا روزی می شود این فاصله را طی کرد و به ماورای تصورات کیهانی مان در میلیارد ها سال نوری رسید؟ خب یک مثال ساده شاید چشم اندازی از یک سفر فضایی را برایتان روشن تر کند. کاوشگر ویجر 1 بعنوان دور دست ترین ساخته دست بشر از سیاره زمین شناخته می شود. در ۵ سپتامبر ۱۹۷۷ توسط ناسا به فضا پرتاب شد و پس از 25 سال توانست ۲۱٫۲۸۹ بیلیون کیلومتر را طی کند و از منظومه شمسی خارج شود و اولین ساخته دست بشر نام گیرد که توانسته وارد شدن فضای بین ستاره ای شود! این کاوشگر با پیل هسته ای موفق شد مدت زمان طولانی را دوام بیاورد و در واقع برای ما از این فراتر تا این لحظه امکان پذیر نیست. ناسا تخمین میزند که حدود ۳۰۰ سال طول خواهد کشید تا وویجر ۱ به ابر اورت برسد و حدود ۳۰٬۰۰۰ سال طول خواهد کشید تا از آن عبور کند و البته تا چهل هزار سال دیگر به هیچ ستارهای نزدیک نخواهد شد! البته که ارتباطش تا همین حالا هم قطع شده محسوب می شود. شاید تا این لحظه عمق مطلب را درک کرده باشید! آخرین تصویر ویجر1 در هنگام خروج از منظومه شمسی به زمین معروف به نقطه آبی اما خب برسیم به کوچکترین واحد کیهانی خودمان یعنی کره زمین! ما با تمام تاریخ و فرهنگ و جنگ ها و امید ها و خاطرات و افتخارات و شکست ها و انقراض ها و تولدهایمان و همه و همه در این کره خاکی کوچک قرار داریم که در کیهان به یک دانه شن هم شبیه نیست. غرورمان ابعاد کوچک مان را پنهان کرده و گرنه نژاد پرستی و فقر و زیاده خواهی و جنگ در کیهانی با این عظمت و البته وجود تعداد نامشخص کیهان دیگر مضحک و دور از عقل است. سیاره زمین در دنیای بزرگی قرار داد که ممکن است بی شمار سیاره ی قابل زیستن در آن موجود باشد و ما تنها مخلوقات هوشمند آن نباشیم پ ن: 1- اگر روزی یک فرازمینی از شما آدرس کیهانی تان را خواست این گونه بگویید: "یک انسان از کیهان- ابرخوشه لانیاکیا- ابرخوشه دوشیزه - گروه کهکشانی محلی- کهکشان راه شیری- بازوی شکارچی- کمربند گولد- حباب محلی- ابر میان ستاره محلی- منظومه شمسی- کره زمین- قاره آسیا- خاورمیانه- کشور ایران- استان..." 2-