MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,683
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,387

تمامی ارسال های MR9

  1. امریکایی ها از روز 22 بهمن 57 دنبال regime change بودند ولی در هردوره ای پیگیری این راهبرد ، به شکل خاصی بوده ولی الان این مساله ترکیبی ( هیبریدی ) شده و به همین دلیل هست که مقابله با ان یک مقدار مشکل هست و تحلیل این هست که آنها ، ما را گوشه رینگ گذاشتند و ضربات خودشان را پی درپی روانه می کنند . حالا یا شما باید گارد خودتان را بازکنید که حریف ، با یک آپرکات محکم شما را ضربه فنی کند ، یا اینکه با احتیاط گارد بگیرید و ضمن دفع ضربه ها به شکل نسبی ، در زمان لازم ضربه متقابل را وارد کنید .( فعلا (امروز ) قدرت شما در همین حد هست ، اگر تحلیل دیگری از توانایی ما وجود دارد ، بنده در خدمت هستم ) پی نوشت : 1- البته معترفم که این تحلیل یک مقداری تلخ هست ، ولی به نظرم همین الان با واقعیت روبرو شویم ،بهتر هست نسبت به زمانی که کار از کار گذشته باشد ... 2- ظرف 48 یا 72 ساعت گذشته ، نخست فرمانده محترم نیروی هوایی تشریف بردند پایگاه بندرعباس ، فرمانده قرارگاه پدافند هم رفتند به جزایر ( خارک و ... )
  2. سلام علیکم دقت می کنیدکه حریف چقدر زرنگ هست !!!!! حالا شما برای آچمز کردن این حریف ، نیاز به چه چیزی دارید ؟؟؟ تقابل بی محابا یا اقدام متقابل هوشمندانه !!!!!! صد البته برای برون رفت از گوشه رینگ فعلی ، همه ظرفیت کشور باید پای کار بیاید
  3. سلام علیکم یک نکته ای هست که ما ایرانی ها عمدتاً یا سمت سفید (خوشایند ) ماجرا رامی بینیم یا سمت سیاه ( ناخوشایند ) ، اینکه شرایط آینده تسلیم مطلق یا مقابله مطلق تحلیل شود ، به نظرم موضوعیتی ندارد . چون همه دوستان اطلاع دارند که ما آنقدر ملت مغروری هستیم (ایران به عنوان یک کل شامل همه قومیتها ) که قطعاً تسلیم مطلق را هرگز نخواهیم پذیرفت و آنقدر عاقل هم هستیم که وقتی شرایط را درست رصد کنیم ، هرگز بدون ایجاد پتانسیل مقابله به استقبال درگیری و مخاصمه نخواهیم رفت . مشکل دقیق همین جاست ، وقتی از دیپلماسی صحبت میشود ، همه اذهان ناگهان بسمت " تسلیم بی قید و شرط "( مثل تسلیم ارتش امپراتوری ژاپن روی عرشه نبردناو میسوری به سال 1945 ) میرود ، در حالی که این برداشت کاملا نادرست هست . دیپلماسی مجموعه ای متناقض از منافع واحدهای سیاسی است و همین واحدهای سیاسی براساس قدرت ملی ، وزن ژئوپلیتیکی ، مزیتها ، محدودیتها و .... دست به تصمیم گیری می زنند ، حالا ، چه کسی منافع بیشتری را بدست خواهد آورد ( برنده و بازنده در دیپلماسی معنایی ندارد ) به مفاهیمی که عرض شد ، بستگی خواهد داشت . حالا سئوال اینجاست ما در طول چهار دهه گذشته ، چقدر به صورت نظام مند قدرت سازی کردیم ، دوستان حاضر در سلسله مراتب تصمیم ساز و تصمیم گیر باید پاسخ دهند . ============== مجددا عرض می کنم " این بازی ، جنگ (آزمون ) اراده بین دو طرف هست . در جنگ اراده ها ، آن طرفی سهم بیشتری از کیک منافع خواهد برد که با هوشمندی افزون تری عمل کند ، حالا ما دو راه داریم ، یا بخواهیم به اصطلاح به سیم آخر بزنیم یا اینکه بازی خوانی درستی داشته باشیم و براساس مقیاس قدرت واقعی خودمان سعی کنیم از حریف امتیاز بگیریم
  4. پمپئو، وریر خارجه آمریکا در توییتر: در روزها و هفته‌های پیش‌رو با سه‌کشور اروپایی برای [تدوین] توافقی راجع به تمامی رفتارهای بدخیم ایران، همکاری خواهیم کرد. متاسفانه پیش بینی ها در خصوص اینکه امثال بولتون ، حساب ویژه ای روی لجاجت احتمالی ما بازکردند ، دارد صحت پیدا می کند . ازاین دست موارد را بیشتر خواهید دید
  5. سلام علیکم و رحمت ا... بسیار سپاسگذارم - بخش سوریه مجموعه بنده را با این رفرنس کلید زدید درصورتی که منابعی از این دست ،به شکل تحلیلی یا آماری در خصوص زرهی سوریه از ابتدا تا حال حاضر احیاناً برخورد کردید ، در همین تاپیک یا در PM محبت بفرمایید . مجددا از جنابعالی متشکرم پی نوشت : هیچ کس تا زمان مناسبش ، باور نخواهد کرد که میلیتاری چه مجموعه گرانبهایی از تجربه هاست........
  6. سلام علیکم و رحمت ا... ممنون در حقیقت ، این موردی که فرمودید ، کل تاپیک را وارد مسیری دیگر می کند . به نظرم بهتر هست وارد این موارد نشویم . متشکرم
  7. سلام علیکم - صبح شما بخیر رشته تخصصی بنده اقتصاد نیست ، بخشی از رشته بنده به دانش مربوط به ژئواکونومی برمی گردد که بطور خلاصه تاثیرات متقابل اقتصاد و فضای جغرافیایی را بررسی می کند و بطور مشخص صلاحیت علمی اظهار نظر در خصوص اقتصاد را ندارم . منظور اولویت بندی نیازهای جامعه امروز ایران هست که اگر بررسی بفرمایید ، مفاهیمی جدا از آن چیزی است که مد نظر دوستان قرار دارد. اتفاقاً بخش اعظمی از این مشکلات که سایر دوستان به ان اشاره کردند ، به عدم وجود یک ساختاربومی برای تئوری پردازی در حوزه های مختلف از جمله مباحث اقتصادی می گردد ( تا جایی که مطالعه دارم ) و این سرمنشاء تمام گرفتاری های بعدی است . فقط بررسی کنید که اقتصاد ایران از چه مدلی استفاده می کند ؟؟!!!! ( اقتصاد اسلامی را هم مطرح نفرمایید که اصولا ساختار هیچ اعتقادی به ان ندارد و ان هم بدلیل این هست که در 4 دهه اخیر تقریبا هیچ کاری در این زمینه صورت نگرفته ) مشکل ما در جمهوری اسلامی این هست که دائم دنبال راه حل های فوری هستیم ( ان هم به دلیل نقص سیستم ) و در هیچ کجای دنیا ، تصمیم سازی ، تصمیم گیری ، برنامه ریزی و اجرا ، فوری صورت نمی گیرد. فقط این شخص نبود ، ضمناً سئوال بنده در حوزه داخلی بود و نه شوروی که در پستهای قبل فرمودید قضیه اش بطور کامل متفاوت هست !!!!! این چه سیستمی هست که یک بخشش خیانت می کند و بخش دیگرش نمی تواند جلوی این خیانت را بگیرد ؟؟؟ این لیستی که با بنی صدر و کشمیری شروع میشود ، آنقدر در جمهوری اسلامی ، طولانی شده ( خیلی های آن منتشر شده و بسیار دیگری هم غیر قابل انتشار هست ) که جای توجیهی مانند نفوذی و توطئه برای ان باقی نمانده ، مشکل سیستمی است برادر عزیز و اگر خودش را اصلاح نکند ، موجودیتش به خطر می افتد. یک پیشنهاد ، به نظرم اینقدر از رهبری و اسلام و انقلاب خرج نکنید ، اینها برای بخش مهمی از مردم مفاهیم ارزشمندی هستند و هیچ کس علاقه ندارد که خدشه ای به انها وارد شود ، اگر قرار هست نقدی صورت بگیرد ، سیستم رابه عنوان یک کل درنظر بگیرید ، بعد ریز شده و نواقص ان را بررسی کنید . اگر دقت هم کرده باشید ، بنده در مطالبی که در میلیتاری ارسال می کنم ، این حوزه ها را وارد مباحث نمی کنم ، چون دقیقا اطلاع دارم که در نهایت به چه مسیری منتهی می شود.
  8. اول و آخر ماجرا اینجاست که رصد کنید این جامعه چه چیزهایی را بعنوان یک جامعه الگو و ام القری جهان اسلام باید داشته باشد . انها را اولویت بندی کنید ، ان وقت می بینید با تامین این اولویتها ، سطح رضایتمندی جامعه افزایش پیدا کرده ، بازدارندگی ان به مراتب بیشتر از تولیدبمب خواهد شد . این یک جمله همه موارد از اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و ... را پوشش می دهد . ریز این مساله ، مباحث جامعه شناسی است که ارتباطی به تاپیک ندارد . این موردی هایی که فرمودید ، انگشت اتهام را بازهم بسمت همین حاکمیت می گیرد . این چه سیستمی هست که یک بخشش خیانت می کند و بخش دیگرش نمی تواند جلوی این خیانت را بگیرد ؟؟؟ طبیعتا بازهم برمی گردیم به همان نموداری که ارائه شد . اصولا واژه خیانت، نفود ، توطئه و ... ، واژه های بسیار بسیار ثقیلی هستند که به هر چیزی می چسبند ولی نمی توان ساختاری را تصور کرد که برای تصدی یک شغل در رده ارشد ، باید از چکهای متعدد امنیتی عبور کنید و بعد در حساس ترین مشاغل ، ناگهان خیانتکار لقب بگیرید !!!!! اگر اینطور باشد ، سیستم شما مشکل و نقص دارد و اول باید ان را اصلاح کنید
  9. ما یک خانه بزرگ هستیم با 191 اتاق ، جمهوری اسلامی هم یکی از این 191 اتاق هست ، خوب یا بد ، فعلا چهار چوبها در خارج از قدرت ما در حال شکل دادن به صحنه سیاسی ، اقتصادی و نظامی دنیا هستند ، یابعبارت بهتر ، " کنترل " در دست کسانی هست که با ما مشکل دارند . بقیه اش هم مشخص هست . برگردیم به صحبتهای 24 ساعت قبل ، تحلیل ذکر شده توسط جناب قالیباف و نموداری که ارائه شد ، تصمیم جمعی بوده و همه دران مشارکت داشتند ، اگر خیانت شده ، همه خیانت کردند و اگر کار درستی بوده ، همه در ان مشارکت داشتند ، جناحی کردن این مساله قابل قبول نیست به هیچ عنوان .
  10. بله -درست هست ، مضاف بر اینکه دو طرف روی حداقلها باید توافق داشته باشند ، وقتی بدون در نظر گرفتن همه ابعاد صرفاً گفته میشود تولید بمب ، حالا صرفا بدلیل اینکه بدون بمب حرفی برای گفتن نداریم باهیچ منطق نظامی تطبیق ندارد . حالا وقتی روی حداقل ها توافقی وجود ندارد ، ادامه بحث به نظرم فایده ای ندارد. از استاری نقل کردم که بدون سلاح هسته ای ( در حالی که کشورش به بمب مجهز بود و هست ) هم برنامه داشتند تا جلوی روسها بگیرند و گفته شد که این یک مساله نظامی هست . عرض شد رهبری فتوا دادند که شرعا حرام هست این سلاح ، تحلیل شد که بدون تولید سلاح ، داریم هزینه می دهیم ، چطور و با چه منطقی دوستان می فرمایند که تولید بمب همه چیز را حل می کند ؟؟ و سایر موارد که دوباره تکرار کردنش یک مقدار مشکل هست . در نهایت هم عرض شد که علیرغم اینکه دوستان موافق بمب هستند، بنده هم معتقدم که در حال حاضر ( و نه در اینده نامعلوم ) تولید بمب هیچ مشکلی را در ابعاد نظامی یا سیاسی برای ما حل نمی کند . این دوتا تحلیل مثل دو تا خط موازی هستند که هرگز همدیگر را قطع نمی کنند . فقط اینده هست که این وضعیت را مشخص می کند . پی نوشت : یک زمانی در اواسط دهه 90 ، ولادیمیر ژیرینفسکی ، سیاستمدار روس معتقد بود که برای باج گرفتن از غرب باید سر موشکهای هسته ای را بسمت کشورهای ثروتمند گرفت تا انها نیازهای روسیه را تامین کنند ، حالا ظاهرا این تفکر دارد درکشور ما رشد می کند .
  11. در مجموع و با تمامی این تفاسیر ، (ضمن اینکه کشورهای فوق در جنگ مهاجم بودند و نمی شود وضعیت انها را با ما مقایسه کردکه در مقام دفاع هستیم ) ، حداقل تا حال حاضر ، برداشت شخصی بنده این هست که به جای حاشیه رفتن در حوزه هایی که صرفاً برای ما هزینه بوده ، یک مقداری تجارب دیگران هم بررسی شود ( ضرری هم نمی کنیم ) . تولید بمب ، صرفاً یک انتحار هست که جز تبعات اضافی برای ما سود دیگری ندارد . البته همه این تحلیل ها را گذشت زمان تایید یا رد می کند ولی انچه که باقی می ماند ، فرصت سوزی هایی است که در تاریخ به ثبت میرسد و آینده گان ، قضاوت درستی در مورد ما نخواهند داشت فرض برای مقابله با این وضعیت ، بمب را هم تولید کردید ، بعد از آن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ می توانید با 4 تا 5 کلاهک ، مثلا با 200 کلاهک عبری یا 5 تا 10000 کلاهک روسی یا امریکایی در یک سطح قرار بگیرید ؟؟؟ یا اینکه با پول عربستان برای تولید کلاهک بیشتر رقابت کنید و اصولا طرف مقابل اجازه تولید را به ما می دهد؟؟؟ سناریوی راکتور تموز را به شکل دیگری برای ما درنمی آورند ؟؟؟ سناریوی عراق ( 2003-1991 ) را اجرا نمی کنند ؟؟؟ دوستانی که صحبت ریاضت را می فرمایند ، می توانند به جای سه وعده ، یک وعده غذا میل کنند ؟؟؟ وقتی قصد داریم سناریو نویسی کنیم برای تولید بمب ، حداقل همه ابعاد را ببینیم و نه اینکه بمب را تولید کنیم تا اروپا بترسد یا آمریکا...
  12. خوب ، نظرات و تحلیل ها مختلف هست و همه هم محترم هستند . ولی بنده اولویت را دارم مطرح می کنم ، شما بمب داشته باشید و مردم را نداشته باشید ( منظور بحث رضایتمندی مردم هست ) و برعکس مردم را داشته باشید و بمب نسازید . حالا کدام قدرتمند تر هستند ؟؟؟؟ مردم یا بمب ؟؟؟ با توجه به وضعیت امروز مردم ، به نظرم ( فقط یک نظر هست ) ، شما بمب هم داشته باشید ، برآیند کلی وضعیت ، نه چیزی شبیه به هند می شود و نه چین ( حالا کره شمالی را هم در نظر نمی گیریم ) .به همین دلیل هست که استدلال میشود برای بررسی یک موضوع ، همه ابعاد ان را در نظر بگیرید و نه فقط جنبه نظامی ان را . شاید قبل از سال 82 این استدلال درست بود ولی الان به نظرم موضوعیت ندارد . جار هم نزنیم ، دنیا روی ما متمرکز شده ( چون اپشن دیگری هم برای متمرکز شدن ندارند ) پس باید با دقت عمل کرد . پی نوشت : حالا با خبر دیروز ، منتظر باشید تا IAEA مجدد بازی دیگری را شروع کند .
  13. سلام علیکم تحلیل جالبی بود . ممنون فقط در مورد آخر ، یک مقدار مراعات بفرمایید که طومار میلیتاری درهم پیچیده نشود - متشکرم
  14. سلام علیکم البته این موردی که فرمودید ، قبلاً بوده ، جمهوری اسلامی در طول این 4 دهه دوام آورده ، چون حداقل اعتماد بخش بزرگی از جامعه را داشته ( انقلاب / جنگ / تحریم و..) و تحمل و صبر و استقامت ملت بوده که ضامن بقای ان شده ، هر گونه ایجاد شکاف دراین اعتماد عمومی بدلیل ناکارامدی سیستم ، اتوماتیک ان را به مرز نابودی سوق میدهد . نکته مهمی که باید در نظر داشت ،این هست که روسها تقریبا قدرتمندترین ارتش مسلح به سلاح های هسته ای را داشتند ولی وقتی از مردم خودشان جدا شدند ( حالا این خودش یک مفهوم نسبی است و نه مطلق) ، ظرف 24 ساعت ، یک کشور تبدیل به 17 کشور شد . به نظرم به جای واکنش های سلبی مثل تولید بمب ، باید تمام تلاش برای افزایش اعتماد عمومی و جلب رضایت جامعه صورت بگیرد ، این شیوه ، از تولید هزاران کلاهک هسته ای اثر بخش تر هست ، چون وقتی مردم پشت سر سیستم باشند ، هیچ سازوکاری ( تاکید می کنم ، هیچ ساز و کاری) نمی تواند فروپاشی را رقم بزند ، حتی اگر همه 191 کشور دیگر به بمب مسلح شوند . به نظرم وظیفه ما هم این هست که این مطالبه را بصورت منطقی جهت دهی کنیم ، شاید شما بتوانید داخل را قانع کنید ولی افکار عمومی دنیا ( که زیر بمباران تبلیغاتی رسانه های حریف هستند هرگز ( تاکید می کنم ، هرگز ) قانع نخواهند شد و تازه مشکل ما اینجا شروع میشود . بدلیل اینکه جمهوری اسلامی جدا و قرنطینه نسبت به کشورهای دیگر نیست که بگوییم ، بمب تولید می کنیم و به کسی هم مربوط نیست ( این منطق در مقیاس کشورهایی است حداقل در دو قرن گذشته در ردیف کشورهای قدرتمند قرار داشتند و فعلا هم از ان گریزی نیست ) در مجموع ، شخصا علاقه ای ندارم مسیر کره شمالی را تجربه کنیم . حتی اگر بمب هم تولید کنیم ، مشکلات اصلی جامعه امروز ما ،با تولید بمب حل نمیشود .
  15. سئوال ، شیوه مد نظر شما برای تصفیه پیاده نظام دشمن را بفرمایید . ( نفرمایید به شیوه گشتاپو ) در همین تاپیک عرض شد ، عمو ژوزف از انتهای سال 1929 تا مارس 1953 ، دائم در حال تصفیه به اصطلاح دشمنان خلق بود ، نتیجه گرفت ؟؟؟ نواده های همین افراد ، در اکتبر 1990 ،طومار اتحاد شوروی را در هم پیچیدند !!!! مخلص
  16. این مورد را کلی فرمودید ، باید ریز به ریز بررسی کرد ایا با فناوری موجود و بدون کمک ، میتوانیم بمب تولید کنیم ضمناً تبدیل بمب به کلاهک برای موشک ، ( مهمات مینیاتوری ) خودش یک داستان جداست و این یعنی هزینه !!!!! تا جایی که یادم هست ، در اوج جنگ ، بخشی از مردم ( ونه همه انها ) پلوکباب هفتگی شان ترک نمی شد ، چه شکلی قصد دارید ریاضت اقتصادی را اجرا بفرمایید ؟؟ این دوستان مسلط به این حوزه باید نظر دهند ولی ظاهرا" بخشی از تبلیغات پررنگ جمهوری اسلامی در سالهای قبل روی فتوای رهبری متمرکز شده بود در مجامع جهانی ... - بله ، فرض بمب را تولید کردید ، و بعد ، سرراست ، برادران عرب ما ( عرررربستان ، مصر ، اماررررررات ، بحرررررین ، کوووویت ، عرررررراق ) هم هوس کردند ، بمب تولید یا خریداری بفرمایند ، با توجه به یکه و تنها بودن ایران در منطقه ، متمرکز شدن شیعه در این حوزه جغرافیایی ، اگر این دوستان یکدفعه دچار عصبیت قومی شدند و پیش دستی کردند ، آن وقت آخر ماجرا را حدس می زنید ؟؟؟ فقط یک لحظه به ثانیه نخست بعد از انفجار کلاهک هسته ای مثلا در اصفهان یا شیراز ، تهران ، تبریز ، مشهد و .... فکر کنید ..... ( جنگ هسته ای اصلا شبیه آنچه تصور می فرمایید ، شوخی نیست ، حتی روسهای گردن کلفت و آمریکایی ها هم در جنگ سرد متوجه این وضعیت بودند ) پی نوشت : جهت اطلاع ، جمعیت اعراب نزدیک به 200 میلیون نفر و جمعیت ما 85 میلیون نفر هست ( تا حایی که اطلاع دارم )
  17. خوب ، الان متوجه شدم - ممنون حالا بحث و ابهام اینجاست که توانایی فنی ، اقتصادی ، سیاسی و شرعی را برای تولیداین سلاح دارید ؟؟
  18. والا هنوز متوجه نشدم ، بنده بحث ساده یا پیچیده بودن ماهیت جنگ را عرض کردم . غرض ارتباط بین این مساله با موردی بود که فرمودید. این جمله بنده بود " در فضای واقعی ، جنگ آنقدر پیچیده است که نوع بشر برای بهینه کردن شیوه جنگیدنش ، قرن هاست تلاش میکند و در دوران معاصر ، دانشکده ها ، دانشگاه ها ، برای توسعه ان تاسیس شده و صدها و هزاران و میلیون ها کتاب و سند و ..و .... برای اثبات یا رد تئوری های نابودی انسان به رشته تحریر در آمده . شخصاً معتقدم که جنگ هیچ وقت ساده نبوده" و فرموده شما : وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ ارتباط این دو تا را عرض کردم
  19. سلام مجدد در مورد سایر مواردی که فرمودید صحبت و تحلیل بسیار هست ، سعی میشود که در فرصت مناسب روی ان بحث کنیم . ولی در خصوص ارتباط تحلیل بنده ( ساده یا پیچیده بودن ماهیت جنگ ) با آیه شریفه قرآن ، اگر ممکن هست ، توضیح بدهید ، چون متوجه نشدم ارتباط این دو را باهم ممنون
  20. سلام علیکم- خواهش می کنم بله ، بحث کاربردی بودنش که مشخصاً همین طور خواهد بود ولی نقل قول ژنرال دن استاری را مجدداً یک مرور بفرمایید ، وقتی استاری پست فرماندهی را تحویل گرفت ، سلاح های هسته ای تاکتیکی در اروپا مستقر بودند (بویژه در آلمان ) از آن سمت ، روسها موشکهای اس اس -20 را در شرق آلمان داشتند ولی هر دوطرف می دانستند که هرکسی شروع کننده باشد ، در حقیقت آخر الزمان کره زمین را رقم زده . در نتیجه اینجا برای دوطرف درگیر ، بحث لجاجت نظامی یک محدوده خاصی داشت که رعایت هم میشد ، چنانکه هم روسها و هم آمریکایی ها در جریان بحران کوبا تا پای جنگ هسته ای هم رفتند ولی بدلیلی که ذکر شد ( مبحث قوه عاقله ) باعث شد که وقتی به نتایجش فکر کردند ، یک شکلی خودشان کوتاه آمدند . مثلاً شما در جنگ کره یک شخصیت تندروی نظامی مثل ژنرال داگلاس مک آرتور را داشتید که دائم اصرار داشت بر استفاده از سلاح هسته ای علیه چین ولی خوب خوشبختانه نشد این کار . حالا خوشبختانه تا الان چنین اتفاقی نیافتاده ولی اگر افتاد دیگر میلیتاری وجود ندارد که بخواهیم روی اتفاقات بحث کنیم دقت بفرمایید ، بحث این نبود ، منظور بنده این بود که هر دوطرف می دانستند که این تسلیحات کاربرد عملی نخواهد داشت ولی برای ایجاد موازنه و بازدارندگی سالها روی این مساله سرمایه گذاری کردند ، چون قاعده این شکلی گذاشته شده بود ( و صد البته می توانست چنین نباشد که شاید حیاتی در قرن بیست و یکم روی کره زمین الان وجود نداشت ) و ما آن را با عنوان " دکترین نظامی " می شناسیم . این مساله را از یک زاویه دیگر هم میشود بررسی کرد . تطبیق قومیت گرایی و جاه طلبی صدام با راهبرد آمریکا در منطقه بعد از انقلاب اسلامی که درابتدا صرفاً حالت تئوریک داشت ولی بتدریج در سالهای بعد صورت عملی هم بخودش گرفت .
  21. سلام علیکم دقت بفرمایید ، شرایط سال 1945 با دهه دوم قرن بیست و یکم با فاصله زمانی 70 و چند ساله یک مقدار نامناسب به نظر میرسد (البته قطعاً تحلیل جنابعالی ارزشمند و محترم هست و در جای خودش می بایست بررسی شود ) بحث آمادگی بالفعل ، کاملا تحلیل درستی هست ولی در اینجا بحث هزینه - فایده است و اینکه قصد داریم مجموعه حاکمیت ، نظام ، را فدای ایجاد قابلیتی کنیم که هنوز بحث توانمندی های فنی ساخت ان در ابهام هست ؟؟؟؟ لزوم این آمادگی نیازمند وچود پیش زمینه و شرایطی هست که فعلا فاقد ان هستیم والا چه کسی از قدرت بیشتر ناراحت می شود ؟؟؟؟ به همین دلیل هست که عرض میکنم برای زدن پوزه بند به این گرگ وحشی باید با دقت عمل کرد . سئوال اینجاست که نبرد برسر موجودیت جمهوری اسلامی یا موجودیت ایالات متحده ؟؟؟ ( چون متوجه نشدم سئوال کردم ) پی نوشت : آرزو می کردم که جنگ ، ساده تر از شرایط فعلی بود ، ولی در فضای واقعی ، جنگ آنقدر پیچیده است که نوع بشر برای بهینه کردن شیوه جنگیدنش ، قرن هاست تلاش میکند و در دوران معاصر ، دانشکده ها ، دانشگاه ها ، برای توسعه ان تاسیس شده و صدها و هزاران و میلیون ها کتاب و سند و ..و .... برای اثبات یا رد تئوری های نابودی انسان به رشته تحریر در آمده . شخصاً معتقدم که جنگ هیچ وقت ساده نبوده ....
  22. سلام علیکم وقتی در زمان صلح ، درست عمل کنیم ، اصولا" نیازی به استفاده از پولاد سرد نیست . این استدلال را هم نباید فراموش کرد که " وقتی دیپلماتها ، خاموش می شوند ، این صدای توپها است که شنیده خواهد شد " حالا ، چرا وقتی که میشود در صحنه شطرنج سیاسی عمل کرد ، فوری سراغ توپ برویم ؟؟؟؟ الان شما می توانید همین حجم تلفات را با 6تا ده راید مستمر ، حملات هوایی در حافظه تاریخ ثبت کنید ، نیازی هم به مهمات غیر متعارف نیست . شب نخست حملات هوایی متحدین به قلب بغداد را مجددا یک مرور بفرمایید . تام کوپر ( نویسنده مشهور صرب ) مقاله ای را در یکی از مجلات مشهور هوانوردی دارد با عنوان the first night که البته بدلیل ناتمام ماندن انتشار مجله ، قسمت دوم اش چاپ نشد ولی در همان بخش نخست ، شرح جالبی دارد از حملات هوایی متحدین به بغداد از نگاه عراقی ها . اینکه چطور بدون توسل به سلاح هسته ای میشود دشمن را به زانو در آورد مهار یک قدرت هسته ای بدون توسل به جنگ افزارهای غیر متعارف ایده ژنرال دن استاری : " برای استاری مساله روشن بود ، هیچ کس نمی بایست غول مهار ناپذیر هسته ای را از شیشه خود خارج سازد . بدین معنی که مجموعه ارتشهای غربی در چهار چوب پیمان ناتو می بایست برای دفاع از خود در برابر برتری عظیم اتحاد شوری سابق ، ( بدون استفاده از تسلیحات هسته ای ) راهی بیابد . بنابراین ، استاری زمانی که برای تحویل گرفتن پست فرماندهی وارد محل خدمت خود شد ، متقاعد شده بود که پیروزی غیر هسته ای امکان پذیر است ، اما نه با اتکاء بر دکترین های نظامی سنتی " " به بخش سبز رنگ که ایده یک افسر ارشد پر تجربه امریکایی هست دقت کنید ( ژنرالی که در ارتشی خدمت میکرد که یکی از چند قدرت هسته ای دنیا بود )
  23. سلام علیکم و رحمت ا.. بسیار ارزشمند و پر محتوا - متشکرم منظور از نظام مند ، این بود که دوستان علاقه مند ، با هم جمع شویم ، تحریریه میلیتاری را با دوستان علمی که به کار منظم و مستمر و در چهارچوب قوانین انجمن علاقه مند هستند دوباره تشکیل دهیم ، بعد بشینیم و تک به تک مفاهیم را مختصر بررسی و هر کدام از دوستان بخشی را برعهده گرفته و در قالب تاپیک ارائه و مباحث را به شکلی جهت دهی کنیم که همه در ان مشارکت و همه از ان استفاده کنند . حضور دوستانی به مانند شما ، بنده را به اینده میلیتاری امیدوار می کند .
  24. سلام علیکم و رحمت ا... این اصطلاح از بنده نیست ، ساموئل . ت . کوهن ، پدر بمب نوترونی ایالات متحده در اثنای آزمایشات این سلاح ، این عبارت را برای ژنرال ارشد امریکایی بازتعریف کرد . اینجا چند سناریو (سناریو های مبتنی بر زمان شامل ، سناریو های موقعیت ، فرآیند ، کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ) مطرح میشود که باید به ان پاسخ داد : 1- این شکست براثر غافلگیری بوده ؟؟ اگر به این دلیل بوده چه شکلی غافلگیر شدند ؟؟؟ 2- واحدهای امریکایی ارایش تهاجمی داشتند یا در وضعیت تدافعی قرار گرفته بودند ؟؟؟ 3- آیا فقط واحدهای امریکایی هدف قرار گرفته بودند یا سایر کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای هم در قالب نیروی مانوری حاضر بودند ؟؟ و صدها عامل دیگر .... این شرایط باید نسبتاً مشخص باشد تا بشود تحلیل کرد و به نظرم نمی توان به شکلی کلی و مبهم گفت که اگر امریکایی ها شکست بخورند از سلاح هسته ای استفاده خواهند کرد . پی نوشت : این مساله شاید ، شاید و شاید برای اسراییل مصداق داشته باشد ( مثل شرایط سال 1973 ) ولی برای امریکایی ها وضعیت پیچیده تر هست
  25. سلام مجدد اصولا بحث خوش خدمتی نیست ، صدام درست درزمانی که زیر شدیدترین حملات هوایی قرن بیستم قرار داشت ، به چه کسی باید خوش خدمتی می کرد ؟؟؟ این آدم گرفتار توهمات پان عربیستی فاجعه باری شد ، نتیجه اش را هم دید ( کتاب ویرانه دروازه شرقی نوشته وفیق السامرایی رابه نظرم همه باید بارها مرور کنیم ) بله ، این استدلال کاملا درست هست ، نیروی هوایی به تنهایی نمی تواند ایجاد بازدارندگی کند ، ( اشتباهی که idf در 2006 مرتکب شد ) . دلیل ان هم مشخص هست ، از دهه بیست میلادی و بویژه در آلمان ، ما با اصطلاحی روبرو هستیم با عنوان command and combat with combined -arms که حرف همه تئوریسن های نظامی از آنزمان تا الان هست . بله ، ما هم معتقدیم که موشک ، بخشی از توان بازدارندگی ما محسوب میشود ولی همین بخش باید به هرنحوی که شده با وجود یک نیروی هوایی سرحال تقویت شود ، چون دریک درگیری احتمالی ، توان پاسخگویی را ما را افزایش می دهد . اتفاقاً داشته و دارد که به قول شما دشمن روی ان دست گذاشته و به همین دلیل محکم ، به نظرم برای اینکه توان چانه زنی ما افزایش پیدا کند ( در ابعاد راهبردی و تاکتیکی ) بهتر هست ، دست از یکسری لجبازی ها و رقابتهای درون سازمانی دست برداشته و توسعه متوازن نظامی را ابتدا درست تعریف کرده و ان را عملی کنیم .