MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,654
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,377

تمامی ارسال های MR9

  1. سلام علیکم برای روشن شدن اذهان 1- اصل 143 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران "ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را بر عهده دارد" 2- اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پا بر جا می‌ماند. حدود وظایف و قلمرو مسئولیت سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آن‌ها به وسیله قانون تعیین می‌شود" 3- اصل 151 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران "به حکم آیه کریمه "وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ" (سوره انفال آیه 60) دولت موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم کند، به طوری که همه افراد همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، ولی اجازه داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد" 4- براساس گردشکار شماره .....مورخ 1369/11/2 فرماندهی کل قوا " پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طبق ماده 54 قانون آجا برای ادامه تحصیل به دانشگاه علوم استراتژیک آجا اعزام می شوند " منابع : 1- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 2- قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - معاونت طرح و قوانین پی نوشت : این شکل مباحث بی فایده را دنبال نکنید
  2. سلام علیکم صرف نظر از حاشیه هایی که در زمان تعیین وزیردفاع بوجود می آید ، اینکه بعد از سال 1368 (دوران وزارت جناب جلالی در وزارت دفاع ) که نزدیک به 28 سال (به تقریب 3 دهه ) یک افسر ارتش جمهوری اسلامی ایران ، در راس وزارتخانه حساس دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح قرار می گیرد ، خودش جای تحلیل ها و تحلیل های مختلف دارد و ظاهراً هم مقداری به آن پرداخته شده ، ولی به نظرم و با توجه به اینکه برنامه پیشنهادی ایشان در دسترس قرار دارد ، دوستان در یک تاپیک جداگانه ، بند به بند این برنامه را تحلیل کنند و آن را با روندی که در گذشته (بخصوص در دوران جناب نجار ، جناب وحیدی و جناب دهقان ) طی شده ، مقایسه نمایند . این شکلی در ابتدای دوران وزارت ایشان می شود به یک تحلیل جامع رسید و همین یک مبنایی برای ارزشیابی عملکرد ایشان در دوران وزارت خواهد شد .
  3. سلام علیکم در دو پست قبلی بطور کامل عرض شد و نیازی به تکرار مجدد نیست ، زمانی که شما دست به عملیات تهاجمی می زنید ، به شکل قطع ، ابتکار عمل را در دست دارید و شرایط صحنه رزم را به حریفی که در مقابل شما قرار دارد ، تحمیل می کنید ، بدین معنی که حریف مجبور هست برای مقابله با شما ، در دو حوزه هزینه انسانی و هزینه تجهیزاتی ، سرمایه گذاری بیشتری کند ( احتمالا" باید به ماهیت مفهوم " ابتکار عمل نظامی " بیشتر دقت بفرمایید ) و این دقیقاً 180 درجه برعکس تحلیل شماست . علاوه براین ، زمانی که دشمن شما ، ابتکار عمل را در دست دارد ، شما مجبورید ( یعنی شرایط به شما تحمیل میشود ) که برای مقابله با تاکتیکهای متنوعی که دشمن قرار هست برعلیه شما استفاده کند ، هزینه بیشتری (دقت کنید به واژه " هزینه بیشتر ") را صرف کنید . ( برای نمونه به اظهارات فرمانده محترم قرار گاه پدافند هوایی در خصوص N تعداد نقاط پدافندی در سراسر کشور توجه کنید و این به معنای نیروی انسانی بیشتر ، هزینه های تجهیزاتی بیشتر ، پیچیدگی بیشتر شبکه پدافندی و... هست . این کاراکترها در زمان صلح ممکن هست راضی کننده و قابل کنترل باشد ولی در زمان بحران و با توجه ماهیت تهدیدهای پیش روی ما در طیفهای متنوع و مختلف ، قطعاً آسیب زا محسوب می شود و طبیعتاً هزینه ایجاد و نگهداری به مراتب بیشتری را دارد // مثال بسیار جالب توجه آن هم بحث ساختار شبکه پدافندی عراق هست که اگر در مقایسه ، در اندازه کوچکتری ایجاد شده بود ولی عملکرد آن را در جنگ به شکل کامل مشاهده کردیم ) نتیجه کلی این چند سطر این هست : "در اختیار داشتن ابتکار عمل نظامی ، به معنای کامل آن ، قطعاً معادل اجرای عملیات تهاجمی است و این هزینه های ارتش های مهاجم را نسبت به مدافعان ، کاهش می دهد " مبحث پدافند در حوزه راهبردی نوع نگاه دشمن به ما در یک جنگ احتمالی دقت بفرمایید ، نزدیک به 16 سال هست که از جنگ 33 روزه گذشته و به نظرم باید معقولانه در خصوص این جنگ تحلیل کرد . صرف نظر از علاقه به مجموعه حزب ا... لبنان و شخص سید حسن نصرا... ، بیلان IDF در این جنگ ، نتیجه تاکید لجوجانه و صرف اتکاء بر قدرت هوایی از سمت IDF بود . این دقیقاً مصداق ضرب المثل " افتادن از یک سر پشت بام " هست . بدین معنی که فرماندهان ارشد IDF در آن زمان ( و نه در زمان حاضر) و برمبنای تجربه جنگ با اعراب در گذشته ، معتقد بودند که قدرت هوایی ، به تنهایی می تواند نتیجه جنگ را تغییر دهد ( دقیقاً به مانند تفکری تاریخ مصرف گذشته ای که در کشور ما وجود دارد که اتکاء بر قدرت زمینی می تواند تهدیدات فعلی را به تنهایی خنثی نماید و نیازی به یک نیروی هوایی پیشرفته و مدرن نیست // حداقل عملکرد تصمیم سازان در شرایط فعلی این تحلیل را به ذهن متبادر می کند ) . اما بر خلاف ما که حاضر نیستیم از فاجعه های نظامی و یا بعبارت بهتر ، درسهای نظامی برگرفته از نبردهای گذشته ، استفاده کنیم ، IDF بعلت روبرو بودن مداوم با تهدید ( البته به زعم خودشان ) دائماً مشغول افزایش قابلیتهای موجود خودشان هستند (یا بعبارت بهتر ، از پیروزی های و شکستهای خودشان درس می گیرند و نه بصورت تئوری ، بلکه به شکل عملی آن را در سازمان رزم خودشان پیاده می کنند ، نمونه بارز آن هم سرمایه گذاری قابل توجه در افزایش قابلیتهای پیاده نظام ، زرهی ، اطلاعاتی و.... هست . نکته : یک سازمان مسلح یادگیرنده ( ویژگی اصل سازمان های مسلح در قرن بیست و یکم ) دقیقاً همین طور هست . مورد یمن و عربستان هم دقیقاًمشابه مورد بالاست ، این تحلیل در ساختار نظامی عربستان وجود دارد که با بمباران های مدام می شود قضیه یمن را حل کرد که حداقل تجربه ارتش مصر در زمان جمال عبدالناصر ( در سالهای نه چندان دور در همین کشور یمن و استفاده از تسلیحات شیمیایی ) نشان می دهد که اشتباه می کنند . یک توصیه : در تحلیل های نظامی مبتنی بر واقعیات صحنه نبرد ، دنبال خیانت و جنایت و استفاده از واژه هایی که بار احساسی دارند نباشید . استفاده از این واژه ها ممکن هست در تحلیل های رسانه ای داخلی مورد توجه قرار بگیرند ولی ارزش تحلیلی ندارند و مسیر تحلیل درست را منحرف می کنند . دقت بفرمایید ، عرض بنده این بود که جنابعالی باید مبنای محاسبه را بفرمایید که این عدد از چه طریقی بدست آمد . بنده دو عدد را در پست قبلی ارائه کردم ( نیروی هوایی عراق در جنگ با ما و نیروی هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده در جنگ با عراق که هیچکدام از آنها با آن توان هوایی ( پشتیبانی فنی و تسلیحاتی از نیروی هوایی عراق در جنگ با ما و توان قابل توجه هوایی ارتش آمریکا که همه تقریباً از آن اطلاع دارند ) ، هیچکدام به رقم ادعایی شما نرسید . این درحالی هست که ما نزدیک به 40 سال هست که تقریباً با همان سازمان رزم تدارک دیده شده دوران پهلوی دوم ( بلحاظ سخت افزاری ) مشغول تامین امنیت هوایی خودمان هستیم . نکته : چند سال پیش ، مقاله ای را مطالعه می کردم که نویسنده با فرمول های ریاضی اثبات کرده بود که در حال حاضر ( احتمالاً سال 1385 شمسی ) ما برای خنثی کردن تهدیدهای محیط اطراف خودمان ، فقط نیاز به حداقل 200 فروند جت پشتیبانی نزدیک هوایی ( در رده سوخو-25 یا گونه های پیشرفته تر آن ) داریم . (یعنی در اینجا مبحث شکاری - رهگیر ها اصلاً مطرح نبود و جداگانه باید محاسبه می شد ) دقت بفرمایید ، حوزه تحلیل نظامی ، حوزه ای هست که شما با قطعیات و واقعیات سرو کار دارید . حتی اگر ناوگان فعلی ارتقاء هم پیدا کند ، توانایی خنثی سازی تهدید های فعلی را در مجموع ندارد و نخست ساختار نظامی ما باید با تهدیدات تطبیق پیدا کند و زمانی که این تطبیق صورت گرفت ، تازه تصمیم سازان متوجه میشوند که برای خنثی سازی تهدید باید بر روی قابلیتهای نظامی پیشرفته در کنار افزایش روحیه رزمی و ایمان و اعتقاد کار کنند . این دو مفهوم در کنار هم ( و نه به تنهایی ) می تواند یک مسیر درست برای غلبه بر تهدیدات باشد .
  4. سلام علیکم عرض نشد که تاکتیکهای دفاعی موثر نیستند ، بلکه همانطور که پست مورد نظر بیان گردید ، زمانی که جنابعالی بحث "هزینه" را مطرح کردید ، گفته شد که هزینه اجرای عملیات تهاجمی به مراتب کمتر از عملیات دفاعی هست ( عملیات دفاعی در جای خودش و با اتخاذ راهبرد دست و به طبع آن ، تاکتیکهای درست ، البته با هزینه بیشتر " انسانی ، تجهیزاتی " قابل اجراست ) البته ، بحث بیشتر در خصوص جنگ دوم ، شاید در این تاپیک ، زیاد خوشایند نباشد ولی قطعاً اطلاع دارید که سرفرماندهی OKW ، بعلت اختلاف شدید دو فرمانده ارشد جبهه غربی (رومل و رونشدت ) و علاوه برآن ، عملیات اولترا( از سوی متفقین ) و شک و تردید نسبت به اندیشه نظامی سران ارشد ورماخت ، لشکرهای ارزشمند زرهی اس اس را درست در جایی قرار داده بود که با خط تماس فاصله داشته و حتی بعد از صدور دستور اجرای پاتکهای زرهی ، بدلیل خرابکاریهای مقاومت فرانسه و برتری هوایی مطلق متفقین ، عملاً این ضد حملات راه به جایی نبردند . در نتیجه مجموعه عواملی نظیر : 1- اتکاء به دفاع ایستا ( دیوار آتلانتیک و خط زیگفرید ) 2- فریب شبکه اطلاعاتی متفقین 3- اختلاف رومل و رونشدت در خصوص محل اسقرار واحدهای احتیاط ( زرهی و پیاده - مکانیزه ) و چند عامل دیگر ، جریان به شکلی پیش رفت که سرپل متفقین در نورماندی بسرعت گسترش پیدا کرد . نکته : لجاجت بر سر اجرای تاکتیکهای دفاع ایستا ( از سمت سرفرماندهی OKW و تاکید برنظر یک ژنرال مکتب قدیم نظیر رونشدت ) و بر خلاف نظر یک ژنرال جنگ دیده نظیر رومل ، موجبات پدید آمدن آن وضعیت شد . قطعا" معتقدم که برای بررسی در حوزه تاریخ نظامی باید نظرات دو طرف را دید ولی بنا بر دلایلی ، بیشتر سعی می کنم تا نظرات ارتش شکست خورده را مبنا قرار دهم ، چرا که به نظرم به واقعیت نزدیک تر هست تا تحلیل فرماندهان ارتشهای پیروز ( البته بررسی نظر آمریکایی ها در جای خودش صورت می گیرد ) البته در همان پست عرض شد که در اینجا بحث ما ، سخت افزاری نیست ، بلکه مبحث بسیار مهمتر نرم افزاری هست ، یعنی درست همان شیوه ای که یک ژنرال پر تجربه نظیر " دن استاری "( بعنوان مبدع نظریه رزم هوا- زمینی ) بعد از جنگ ویتنام بوجود آورد و نتایج آن در جنگ خلیج فارس (1990) دیده شد . پی نوشت : البته از مبنای محاسبه جنابعالی درخصوص اجرای 3000 سورتی (البته نفرمودید که این تعداد در روز ، ماه یا سال هست ) چه چیزی است ، ولی تا جایی که اطلاع دارم نیروی هوایی عراق در اوج جنگ ، روزانه 600 سورتی پرواز انجام می داد ( بصورت محدود برای چند روز ) و نیروی هوایی آمریکا هم در طول جنگ با عراق ( 1990) تا جایی که حافظه یاری می کند ، در طول یکماه بمباران نزدیک به 2600 تا 2900 سورتی پرواز انجام داد ( نیروی هوایی و دریایی بصورت مجموع / البته اگر درست یادم باشد ) . در نتیجه عدد 3000 سورتی ، آن هم برای ما یکمقدار عجیب هست !!!!
  5. سلام علیکم در شرایط فعلی ، حتی عملیاتی بودن یک جت رزمی هم برای ما یک رویای بزرگ هست .در نتیجه تا زمانی که خریدی صورت نگرفته ، دوستان عزیز ما در نیرویی هوایی بالاجبار از همه داشته استفاده می کنند . ---- دقت کنید ، در اینجا و در مرحله نخست ، تاکیدی روی سخت افزار نیست ، بلکه شیوه نگاه به رزم در قرن بیست و یکم هست که در سطوح ارشد نظامی باید تغییر کند . در مقدمه تاپیک اسپایک باهوش تر ، برای شکست زره های فعال;تانک عرض شد . نیروهای مسلح ما در شرایط فعلی نیاز به یک انقلاب نرم افزاری دارند تا شیوه تحلیل انها نسبت به ماهیت جنگ در قرن حاضر بطور کامل دگرگون شود . این دگر گونی که انقلاب در امور نظامی (REVOUYLTION IN MILITARY AFFAIRS - RMA) بشمار میرود ، عمدتا شامل تحول در سه حوزه است ( البته در تاپیک فوق ترتیب انها رعایت نشد که دراینجا اصلاح می شود ) 1- تغییر در ماهیت جنگ ، رزم سایبر ، رزم غیر خطی ، رزم چهار بعدی ، ترکیب فناوری برتر با آسیب رسانی کمتر ( یعنی این مساله در ذهن فرماندهان ارشد نهادینه شود که ماهیت رزم نسبت به قرن گذشته ( در اینجا جنگ 8 ساله با عراق ) دچار تغییرات جدی شده و باید شیوه نگاه این دوستان هم تغییر کند . 2- تغییر در رفتار نظامی شامل دکترینها ، عملیات مشترک ، هم افزایی نیروها ، تمرکز زدایی و پرسنل هوشمند ( این بند بدان معناست که وقتی نوع نگاه تغییر کرد ، قطعاً نوع رفتار و عکس العمل به این مساله هم تغییر می کند و سطوح ارشد تصمیم ساز و تصمیم گیر بالاجبار می بایست تغییرات گسترده ای را در تئوری های موجود داده تا خودشان را با این تغییر تطبیق دهند . در این مرحله ، تاکید لجوجانه بر استفاده از نیروهای غیر حرفه ای بطور کامل ازمیان می رود ، سطح اموزشها بالاتر رفته و سخت گیرانه تر میشود تا کیفیت عملکردها افزایش یابد ، نسبت مشخص و معقولانه ای میان هزینه های دفاعی میان ما و دیگران ایجاد می شود { یعنی دیگر دوستان مصدر امور سیاسی / نظامی به کم بودن سرانه بودجه دفاعی ما در مقایسه با کشورهای منطقه افتخار نمی کنند } و سایر موارد مشابه 3- تغییر در ابزارهای جنگ شامل برتری اطلاعاتی ، سامانه های فرماندهی ،حملات دقیق و دوربرد ، ارتباط حسگرها با لانچر ( بعد از اینکه از دو مرحله قبلی عبور شد ، پذیرش این نکته که برای روبروشدن با چالش های قرن حاضر ، باید سخت افزار جدید را وارد سازمان رزم نیروهای مسلح کرد ، طبیعتاً آسان تر هست ، چرا که برای تئوریسین های نظامی قابل قبول نخواهد بود که حتی با یک اف-5 ارتقاء یافته می شود وارد نبردهای فامد ( فراتر از میدان دید ) و دامد ( درون میدان دید ) با یوروفایتر سعودی یا فالکون های بلاک 60 اماراتی و یا حتی در یک سناریوی نارحت کننده تر ، وارد نبرد با لایتینینگ یا رپتور و یا حتی جتهای نسل 4+ شد .) در نتیجه ، نخست باید بپذیریم که شرایط فعلی با شرایط دهه هشتاد میلادی و جنگ با عراق کاملاً متفاوت هست . دیگر از زدن خاکریزهای ممتد و زمین گیر کردن پیاده نظام در پشت خطوط دفاعی ثابت ( به مانند جنگ اول جهانی ) خبری نیست ، ارتشها روز به روز متحرک تر می شوند ( نطفه این تئوری را هم هانس گودریان ، فولر ، لیدل هارت و مانشتاین گذاشته بودند ) . اتکاء ارتشها به قدرت هوایی روز به روز بیشتر میشود ( جنگ سوریه ) ، وجودبرتری اطلاعاتی بر خط ( انلاین ) نسبت به حریف در میدان نبرد ، از نان شب واجب ترهست و در نهایت نیروی رزمنده عملیات زمینی ( حداقل برای ما )در کنار پرورش ایمان و اعتقادبه ایثار و شهادت ،باید به سلاح های مدرن مسلح شود ، تا مطلوب ترین عملکرد را به نمایش بگذارد . پی نوشت : حرف و حدیث در این زمینه بسیار هست و در صورت حیات ، بیشتر در این زمینه صحبت خواهد شد .
  6. سلام علیکم و رحمت ا... برعکس فرموده شما ، اتخاذ تاکتیکهای تهاجمی ( بدلیل اینکه ابتکار عمل در دست مهاجم هست و می تواند مکان و زمان درگیری را به مدافع تحمیل کند ) هزینه به نسبت کمتری را نسبت به اتخاذ تاکتیکهای تدافعی ایجاد می کند . نمونه ان هم به شکل مشخص وضعیت ارتشهای متفقین و ورماخت در روزهای واپسین منجر به عملیات D-DAY هست . جایی که ورماخت صدها و میلیونها رایشمارک را صرف ساختن دو دیوار طولانی ( دیوار آتلانتیک و خط زیگفرید ) نمود ولی عملاً بدلیل جاه طلبانه بودن طرح ، تاثیر چندانی در روند جنگ نداشت در حالی که می شد این پول را صرف تولید جتهای رزمی بیشتر و تانکهای سنگین و حتی تولید سوخت بیشتر کرد . هر اندازه ناوگان محدود موجود ( 65 تا 75 فروند فانتوم و تقیبا همین تعداد تایگر و تعداد مشخص تامکت ، ایرگارد و اندک تعداد ناوگان فنسر و فالکروم ) ارتقاء کامل را هم بخود ببیند ، باز هم ما بلحاظ راهبردی دچار یک شکاف بزرگ هستیم که تنها چاره ان ، بحث خرید هست و لاغیر . ( در اینده نزدیک و میان مدت ) "مقایسه شود با ناوگان سر حال وآماده به رزم 500 فروندی در شهریور 1359 شمسی که اولین مشت محکم را نثار حاکم بغداد کرد " تنها در یک اینده بلند مدت هست که می شود با همکاری یک طرف ثالث ، ان هم بصورت محدود ، ساخت یک جت رزمی قابل اعتنا و نه برای راضی کردن مخاطبان داخلی ( و نه خارجی ) را دنبال کرد . تجربه 25 سال گذشته این تحلیل را اثبات کرده و نیازی به بحث بیشتر روی ان نیست . با احترام به نظر شما ، تنها راه استفاده از جتهای رزمی فرسوده ، انتقال انها به موزه هاست . کاری که یک نیروی هوایی در حالت عادی انجام می دهد و نیازی نیست تا برای سرپا نگاه داشتن ناوگان پیر فعلی ،منابع اندک موجود هزینه شود . فقط یک قلم ، نگهداری و عملیاتی نگاه داشتن ناوگان تامکت ،..... درصدبودجه نیروی هوایی را بخودش اختصاص داده و طبیعتاً برای سایر موارد ارقام کمتری در نظر گرفته می شود .
  7. با سلام قابلیتهای جدید ضد کشتی برای فانتوم های نیروی هوایی ارتش به گزارش ایر فورس مانثلی ، مرکز تعمیرات نیروی هوایی ایران ، مستقر در مهرآباد ، به تازگی یکفروند جنگنده / بمب افکن F-4E فانتوم-2 را که پیش از این ، تحت تعمیرات سنگین قرار گرفته و ارتقاء های گسترده ای را بخود دیده ، به اسکادران 91 تاکتیکی تحویل داد . این جت رزمی ، در تاریخ 24 ژوئیه ، به سازمان رزم پایگاه نهم تاکتیکی بندرعباس اضافه گردید . این فانتوم ارتقاء داده شده به رجیستر 6602-3 برای نخستین بار در 7 اوت 1974 (43 سال پیش ) به پرواز درآمد و در حال حاضر ، نخستین فانتوم نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بشمار می رود که بطور کامل ارتقاء یافته و مدرنیزه شده است . دراواخر دهه 90 میلادی ، نیروی هوایی ایران ، درجریان یک پروژه ویژه ، برنامه ریزی گسترده ای را برای تجهیز فانتوم ها به یک رادار جدید ، جهت نصب و استفاده از موشکهای ضد کشتی C-802.A در دستور کار خود قرار داد . با این وصف ، پس از خروج چینی ها از این پروژه در سال 2006 ، این فرآیند توسط نیروی هوایی ادامه یافت ، با این تفاوت که تمامی تلاش ها برای افزایش قابلیتهای رادار AN-APQ-120 موجود ، در ردگیری اهداف دریایی و هوایی متمرکز گردید . درنهایت ، فانتوم فوق الذکر ( رجیستر 6602-3( به یک رادار پالس –داپلر با قابلیت جستجوی اهداف دریایی در یک برد 124 مایلی ( 200 کیلومتری ) در مقایسه با برد قبلی (30 مایل / 60 کیلومتر ) مجهز گردید . اگر این پروژه طبق ادعای های موجود ، موفقیت آمیز به پایان رسیده باشد ، به احتمال زیاد همه فانتوم های عملیاتی نیروی هوایی در قالب پروژه دوران به سرپرستی صنایع هوایی ایران (IACI) به این استاندارد ارتقاء خواهند یافت . مطالب تکمیلی : " اشباح پارسی ، 46 سال در خط مقدم نبرد" پی نوشت : صرف نظر از ماهیت اصلی و میزان پیشرفت پروژه "دوران" ، وجود پرنده های رزمی با سابقه رزمی بیش از 4 دهه در یک محیط رزمی پرالتهاب که طرفهای درگیر به شکل مرتب در حال افزایش توانمندی های رزم هوایی خود هستند ، مایه تعجب و به شکل همزمان ، تاسف خواهد بود . امیدواریم ، این تلنگرها ، هشداری باشد برای فرماندهان ارشد که درزمان صلح ، بهبود سخت افزاری و نرم افزاری سازمان رزم نیروی هوایی را در دستور کار خود قرار دهند ، چرا که در زمان بحران ، اظهار تاسف و حسرت بر فرصتهای از دست رفته ، فایده ای مترتب نخواهد بود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  8. با سلام این تصویر را چند وقت پیش در صفحه توئیتر ..... پیدا کردم انصافاً چرا باید در پایگاه پشتیبانی هوانیروز و در کنار بالگردهای افسانه ای این نیرو ( آخرین بالگرد از سمت راست ) ، نقش و نگار یکفروند گربه وجود داشته باشد که طبیعتاً یک جمله آشنا به ذهن متبادر می شود هرجا سخن از اعتماد است ..... نام گربه افسانه ای گرومن می درخشد پی نوشت : فقط به چهره این موجود دقت کنید که چه با وقار به لنز دوربین عکاس خیره شده
  9. با سلام اژدهای زمینی برای نیروی زمینی ارتش خلق چین توسعه نسل جدیدی از خودروی سنگین پیاده نظام توسط نورینکو به گزارش دیفنس بلاگ ، گروه صنعتی شمال چین (نورینکو) توسعه نسل جدیدی از یک خودروی سنگین پیاده نظام بروی شاسی تانک را درستور کار خود قرار داده است . این خودروی زرهی جدید ، به زره های مدولار ( بخش بخش ) مجهز می شود که قابلیت اضافه شدن صفحات زرهی اضافی را بخود می بیند . در نتیجه ، سطح حفاظت این خودرو ، عمدتاً برای مقابله با تهدیدات خاص و با توجه به ماموریتهایی که واحد بکارگیرنده بر عهده می گیرد ، قابل تنظیم است . به گفته برخی تحلیلگران نظامی ، تحرک و سطح حفاظت این خودروی زرهی جدید ، با آخرین گونه های تانک VT-5 قابل مقایسه است . این خودروی جدید ، به یک برجک بدون بدون سرنشین ، مسلح به یک قبضه توپ خودکار 30 م.م مجهز شده و برای افزایش دید خدمه ، سامانه های دیده بانی پانورامیک و همچنین سامانه های کنترل آتش پیشرفته نیز بدان اضافه می گردد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  10. با سلام تاثیر کلاهک SPIKE . LR.II بر روی حفاظ های تقویت شده بتونی جمع و جور بودن و بویژه سبک بودن لانچر این نسخه از موشک اسپایک ، این قابلیت را در اختیار کاربران آن قرار می دهد تا از آن بر روی طیف متنوعی از حامل ها ، استفاده کنند . یک نما از موشک جدید عبری ، استفاده از حسگرهای چند طیفی غیر فعال ، این توانایی را به کاربر خواهد داد تا در یک برد موثر 5.5 کیلومتری با اهدافی که در پشت موانع پنهان شده اند و به شکل مرتب ، برای درامان ماندن از آتش دشمن ، موقعیت خود را تغییر می دهند ، درگیر شود . پی نوشت : ویژگی اصلی سازمان های مسلح در قرن بیست و یکم ، یادگیرنده بودن آنهاست . سیستمی که نتواند و یا نخواهد که خود را با محیط رزمی قرن حاضر تطبیق دهد ، محکوم به شکست است و هیچ استثنایی در آن وجود ندارد .
  11. اسپایک باهوش تر ، برای شکست زره های فعال تانک مقدمه : انقلاب در امور نظامی (REVOUYLTION IN MILITARY AFFAIRS - RMA) عمدتا شامل تحول در سه حوزه است: 1- تغییر در ابزارهای جنگ شامل برتری اطلاعاتی ، سامانه های فرماندهی ،حملات دقیق و دوربرد ، ارتباط حسگرها با لانچر 2- تغییر در رفتار نظامی شامل دکترینها ، عملیات مشترک ، هم افزایی نیروها ، تمرکز زدایی و پرسنل هوشمند 3- تغییر در ماهیت جنگ ، رزم سایبر ، رزم غیر خطی ، رزم چهار بعدی ، ترکیب فناوری برتر با آسیب رسانی کمتر در این زمان ، تغییرات شگرف صورت گرفته در فناوری نظامی ، معرف این 3 تبصره بشمار می رود . شرکت رافائل رژیم عبری از جدیدترین عضو خانواده موشک ضد زره اسپایک با شناسه SPIKE LR. II رونمایی نمود . این موشک جدید که نسبت اسلاف خود ، به اصطلاح " باهوش تر " بشمار می رود ، نخستین موشک ضد زره نسل پنج چند ماموریته است که برای درهم شکستن مقاوم ترین زره ها ی موجود بر روی تانکهای اصلی میدان نبرد (MBT) ، خودروهای سریع و مواضع دفاعی مستحکم شده ، دچار دگرگونی های زیادی گردیده که در حال حاضر در شرکت فوق الذکر در حال توسعه بوده و و قرار است تا پایان سال 2018 عملیاتی گردد . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، این موشک جدید ، دقیق تر ، باهوش تر و سریعتر بوده ، اما طراحی آن به گونه ای صورت گرفته که کاربران می توانند از همان پرتابگرهای SPIKE-MR نصب شده بر روی خودروهای زمینی ، شناورهای دریایی و بالگردها پرتاب گردد . به گفته مقامات شرکت رافائل ، موشک جدید معرفی شده به اندازه ای سبک طراحی شده که می توان آن را از روی بالگردهای سبک بسوی تانکها ، خودروها و مواضع دفاعی تقویت شده از یک فاصله 10 کیلومتری شلیک نمود . این موشک جدید در نمایشگاه هوایی پاریس به نمایش گذاشته شده است . مهمات ضد زره جدید عبری ، با وزنی در حدود 12.7 کیلوگرم ، 10 درصد از گونه قبلی سبک تر بوده و پیشرفتهای عمده ای را در حوزه مرگ آوری و برد ارائه می کند . از یک نظر ، شاید مهمترین ویژگی این گونه ، توانایی آن در انهدام طیف متنوعی از اهداف زرهی مجهز به زره های واکنشی و فعال و ساختمان های تقویت شده است . برای مقابله با این اهداف ، SPIKE .LR.II عمدتاً از دو گونه مختلف سرجنگی استفاده می کند . نخست ، یک سر جنگی ضد زره بهینه شده با یک کلاهک جدید که توانایی نفوذ به درون زره حریف را 30 درصد افزایش خواهد داد . از مزیتهای مهم ارائه شده در این نمونه ، توانایی آن در برخورد به هدف در زاویه های بالا در کنار حفظ توانایی نفوذ به درون زره است که این رقم در موشک فوق الذکر ، در حدود 70 درجه ذکر شده و این به معنای مرگبارتر شدن آن است . گونه دوم کلاهک مورد استفاده در SPIKE . LR.II به شکل خاص برای انهدام مواضع دفاعی ، ساختمان های تقویت شده مورد استفاده قرار می گیرد . ماسوره این کلاهک به گونه ای قابل تنظیم طراحی شده که کاربر قادر خواهد بود تا بنا بر شرایط میدان نبرد ، کلاهک را در درون هدف یا در مجاورت آن به کار اندازد . موشک ضد زره جدید عبری برای هدایت بسمت هدف از فیبر نوری برای انهدام اهداف در یک برد 5500 متری استفاده می کند ، هنگامی که موشک از روی بالگرد شلیک گردید ، دیتا لینک HD موشک می تواند ، کلاهک را تا یک برد 10000 متری هدایت کند . براساس ادعای مقامات رافائل ، پرتابگرهای این موشک ، بصورت زوجی ( دوتایی ) در نظر گرفته شده است که در مقایسه با پرتابگرهای موشک آمریکایی هلفایر ، بسیار سبک تر است . این موشک از یک جستجوگر چند طیفی غیر فعال بهره می برد که تصاویر حرارتی با کیفیت بالا (HD) را در اختیار کاربر می گذارد و این به معنای افزایش توانایی حامل موشک در شناسایی اهداف پیچیده و حتی فریبنده ها است . همچنین ، ردیابی اهداف در این مهمات ضد زره با هوش مصنوعی (AI) صورت می پذیرد . توابع هوش مصنوعی این موشک ، به گونه ای نوشته شده که قابلیت قفل بر روی هدف ، درست در زمانی که اکثر ردیابهای خودکار در اثر اقدام متقابل حریف ، دچار شکست می شوند ، را همچنان حفظ می کند . این درحالی است که پایدار بودن قفل این جستجوگر درزمانی صورت می گیرد که به شکل معمول ، اهداف ، برای درامان ماندن از ضربه مستقیم این جنگ افزارها در پشت موانع مستقر میشوند و یا در محیطهای وارد عمل می شوند که پس زمینه صحنه عملیات ، از کنتراست کمی برخوردار باشد . در چنین وضعیتی ، موشکهای ضد زره نسل سوم ( مهمات شلیک کن- فراموش کن ) به شکل قطع دچار مشکل شده و مهمات نسل چهارم نیز صرفاً به کمک کاربر قادرند تا با اهداف فوق الذکر درگیر شوند . با این وصف ، مهمات ضد زره SPIKE . LR.II احتمالاً قادر است تا بر بسیاری از این چالش غلبه نموده و بصورت خودکار و پس از قفل برروی هدف ، آن را دنبال نماید . علاوه براین ، یک ویژگی مشخص نرم افزار موشک عبری ، این خواهد بود که توابع هوش مصنوعی جستجوگر موشک را میتوان تغییر و ارتقاء داد تا کاربران قادر باشند تا ضد تاکتیکهای مناسب را برعلیه تاکتیکهای نوآورانه دشمن ، اجرا نمایند . به گفته طراحان این موشک ، SPIKE . LR.II به گونه ای طراحی شده تا دربرابر اهداف سریع با اثر حرارتی پایین ، بیشترین کارائی را به نمایش گذارد و این بدان دلیل است که سامانه IMU ( واحد اندازه گیری اینرسایی ) موجود در این مهمات ، آن را قادر می سازد تا در سه مرحله ، هدف را ردیابی و موشک را به مختصات احتمالی استقرار هدف ، هدایت کند که این ویژگی ، بخصوص در زمانی که کاربر بالاجبار مبادرت به " شلیک کور" می کند ، بسیار راه گشا به نظر می رسد . شرکت رافائل ، تا کنون بیشتر از 27000 تیر موشک و سامانه اسپایک را به 26 کشور در قالب دو گونه MR و LR صادر نموده و گونه جدید نیز طراحی شده تا با پرتابگرهای موجود ، سازگار باشد و این بدان معناست که کاربران فعلی ، پس از خرید احتمالی ، توانایی های رزمی خود را افزایش دهند . منبع : http://defense-update.com/20170529_spike_lr_2.html ه. س. س.ق.ا.گ MR9 صرفاًبرای MILITARY.IR
  12. سلام علیکم و رحمت ا... مبنای همه سیاستهای ایالات متحده روی دو پایه قدرت اقتصادی و نظامی ( قضیه ای که جناب کماندانت قبلاً فرموده بودند ) تئودور روزولت قرار گرفته و این دو همدیگر را بصورت متقابل ، پشتیبانی می کنند ( تشریح این مطالب بسیار طولانی هست و در چهارچوب تاپیک نیست ) و منافع یک قدرت ( اعتقادی به ابرقدرتی ایالات متحده ندارم / در قالب نظریه 4+1) هم در قالب همین معادله قابل بررسی و تبیین هست . تمامی قدرتهای تاریخ ( از دوران اوج امپراتوری ایران تا گستره قلمرو قدرت امپراتوری رم تا اروپای پس از قرار داد وستفالی و تشکیل ملت/ کشور ها در اروپا ، امپراتوری های کوچک و بزرگ ( از بریتانیا تا رایش سوم )و بعد اتحاد جماهیر شوری سابق و در حال حاضر ایالات متحده )درجه ای از حماقت را در کنار خودشان داشته و دارند . فقط شکل این قضیه در طول تاریخ مقداری تغییر کرده . مقداری هوشمندانه تر شده !!!!!! و آن دقیقاً موردی هست که فرمودید ( بخش رنگی شده جمله جنابعالی ) خوب ، بنده زیاد با این مساله موافق نیستم . آنها ، بر خلاف ما که به شکل ناقص گرفتار سیاستهای محرمانگی بی دلیل و بعضاً غیر منطقی هستیم ، بدلیل نیاز به وجود تحلیل های منطبق بر واقعیات صحنه ، شرایط را برای بروز تحلیل های متفاوت باز گذاشتند . تحلیل در سطح راهبردی از قطعات ( پازل ) های مختلفی تشکیل شده که باید درست در کنار هم گذاشته شود تا یک برآورد منطقی بوجود آید . در نتیجه برای پی بردن به برآورد آنها در خصوص یک مساله نیاز داریم تا یک تیم دائماً نظرات مطرح شده را رصد کرده و با گذاشتن قطعات به شکل درست در کنار هم و انجام یک مطالعه تطبیقی با راهبردها و سیاستهایی که در گذشته به منصه ظهور رسیده ، به یک برآورد جامع برسیم . تفاوتی که میان ما و آنها وجود دارد ، در این نکته بسیار ریز نهفته هست . توضیح : این مطلب ، تحقیر و دست کم گرفتن برآوردهای تحلیلگران داخلی ( حالا با هر گرایش سیاسی ) نیست ، بلکه یک انتقاد بسیار جدی در خصوص روند بسیار اشتباهی هست که در پیش گرفتیم و باید هر چه سریعتر در آن تجدید نظر کنیم . در اینجاست که مبحث بسیار جالب توجه " سیاست خارجی هوشمندانه " مطرح می شود . هم ژاپنی ها و هم چینی ها (به نظر شخصی ) متوجه این مطلب هستند و به همین دلیل هست که سعی می کنند تا این بحران با کمترین آسیب ، ختم شود . هر بحران منجر به یک جنگ ، تبعات غیر قابل جبرانی برای ژاپن ، چین ، کره جنوبی به مانند تئوری دومینو ، بر ایالات متحده و کشورهای شرق و جنوب آسیا ( حتی بر هند ) خواهد داشت و در صورت جدی تر شدن قضیه ، حتی امکان ظهور مجدد شبح " پیمان مونیخ " و بعد به راحتی آب خوردن " جنگ سوم جهانی " ( امروز ، دوشنبه 23 مرداد 1396 رییس سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده گفت که ترامپ دارد بسمت جنگ سوم جهانی حرکت می کند ) وجود دارد . پی نوشت : 1- جمله مشهور کلمانسو و پاسخ ژنرال جک رپر 2- ژنرال 3 ستاره بازنشسته جیمزماتیس و وزیر فعلی دفاع ایالات متحده
  13. سلام علیکم این لینک ، پست بنده در آبان 1394 شمسی هست اگر مبنا نظریات ژئوپلیتیکی باشد ، شرایط یک مقدار متفاوت خواهد بود . تفاوتی که میان حال حاضر با دوران جنگ دوم جهانی وجود دارد ، این هست که نه ژاپن تمایلات میلیتاریستی ان زمان را داشته ( ولی دارد بسمت ان حرکت می کند ) و نه چین در دوران انحطاط خودش قرار دارد . امریکایی ها نظم موجود را می پسندند و بر ادامه ان اصرار دارند ، نظمی که در آن کره شمالی یک تهدید نیمه جدی با یک اقتصاد در هم شکست منزوی و بعنوان یک کشور سرکش نمونه ( از دید امریکایی ها ) همچنان موجودیت داشته باشد ، تا کشورهای حوزه ژئو استراتژیک شرق آسیا همچنان شبح تهدید را بالای خودشان ( در کنار چین ) ببینند و این هژمونی سیاسی ، نظامی ، فرهنگی و اقتصادی آمریکا را در شرق اسیا ( غرب اقیانوس آرام ) تضمین می کند ، جایی که استرالیا بعنوان یک سرپل نظامی همچنان در جرگه دوستان نزدیک واشنگتن مانده ، فیلیپین بعنوان پایگاه نظامی آمریکا باقی می ماند ، کشورهای جزیره ای ( مالزی / اندونزی و.... ) برای در امان ماندن از خطر اژدهای سرخ ( چین ) همچنان پیمانهای نظامی بلند مدت را با امریکایی ها می بندند ، ژاپنی ها بیشتر از گذشته اقتصاد پویای خودشان را به امریکا نزدیک می کنند ، روسها همچنان بعنوان ضعیف ترین قدرت شرق اسیا ،نقش درجه دو را ایفا کرده و در بلند مدت جلوی بلندپروازی های چینی ها نیز گرفته میشود . سطور فوق تنها یک نمای شماتیک و خلاصه شده از وضعیت منطقه فوق هست . شاید از یک نظر ، مناقشه کشورهای شرق و جنوب اسیا بر سر جزایر اسپراتلی بیشتر از قضیه کره ، قابلیت جنگ را دارد . تنها چیزی که در این مورد تقریباً غیر قابل پیش بینی و محاسبه است ، حدود حماقت تیم ترامپ / متیس و سایر همفکران انهاست ولی نکته جالب در این مساله که حتی متیس هم به حداقل شرایط یعنی ترساندن کره و نه بیشتر راضی است و وزیر امور خارجه امریکا هم بیشتر بر راه حل سیاسی تاکید دارد . استراتژی فعلی امریکایی ها ، در اسیای جنوب غربی و شرق دور بر بنیان " دفاع پیشگیرانه در عمق " قرارداده شده که نقطه اغاز آن از 1990 بوده و تا نیمه قرن جاری ادامه دارد . از سال 2004 ، کار گروه GDPR مستقر در پنتاگون سناریوهای مختلفی رابرای شبه جزیره کره طراحی کرده و ظاهراً جنگ تمام عیار در ان دیده نشده ( که اگر دیده شده بود، سالها قبل و در جریان غرق شناور رزمی کره جنوبی ، حتماً شاهد نبردی حتی محدود بین دو طرف بودیم . ) هر چند کسی از اینده خبر ندارد و باید منتظر ماند و دید . پی نوشت : در طراحی استراتژیک صحنه رزم باید دید کلان داشت و طرح منظرهای تاکتیکی تحلیلگر را قطعاً دچار اشتباه می کند ه. س. س.ق.ا.گ MR9
  14. با سلام به مناسبت معرفی وزیر دفاع کابینه دوازدهم 1- دریادار احمد مدنی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸2- سرتیپ محمدتقی ریاحی ۱۳۵۸3- مصطفی چمران ۱۳۵۸ الی شهریور۱۳۵۹ ( نخستین وزیر دفاع شهید در جمهوری اسلامی ایران ) 4- سرهنگ جواد فکوری ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ ( دومین وزیر دفاع شهید در جمهوری اسلامی ایران ) 5- سرهنگ موسی نامجو ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ تا ۷ مهر ۱۳۶۰ (سومین وزیر دفاع شهید در جمهوری اسلامی ایران) 6- سرهنگ محمد سلیمی ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴7- سرهنگ محمدحسین جلالی ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ ( طراح اصلی پشتیبانی هوانیروز در عملیات خیبر ) 8- اکبر ترکان ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ ( نخستین وزیر دفاع غیر نظامی )9- محمد فروزنده ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ ( شروع مذاکرات با چینی ها برای خرید سلاح ) 10- دریادار علی شمخانی ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ ( معرفی رسمی توان جمهوری اسلامی در طراحی و تولید انبوه موشکهای بالستیک ) 11- سرتیپ پاسدار مصطفی محمدنجار ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸12- سرتیپ پاسدار احمد وحیدی ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲13- سرتیپ پاسدار حسین دهقان ۱۳۹۲ تا کنون 14- امیر سرتیپ امیر حاتمی پی نوشت : ضمن ارزوی موفقیت برای امیر سرتیپ حاتمی ، امیدواریم در زمان مدیریت ایشان ، یک تحول اساسی در ساختار ها ، تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها در وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بعنوان یکی از ارکان اصلی امنیت سخت افزاری جمهوری اسلامی ایران پدید آید .
  15. سلام علیکم برای اینکه بدانید چرا در قرار داد فروش بین ما و روسها ، اینقدر اما و اگر وجود دارد ، یک مرتبه دیگر این پست را مطالعه کنید !!!!! همین امروز عرض شد که ما ایرانی ها سرانه مطالعه پایینی داریم و در ضمن ، حافظه تاریخی ما هم بسیار بد هست آنهایی که قصد دارند بدانند که چرا به ما سلاح نمی فروشند یک استادی داریم که معتقد هست درهر قضیه ای که انگشت اشاره شما بسمت دیگران گرفته شود ، سه انگشت دیگر بسمت خودتان هست . مشکل از روسها نیست ، مشکل خود ما هستیم و باید تغییر کنیم ، دوستانی هم که مشکل را در روسها (دیگران ) می بینند ، مسیر تحلیل را دارند اشتباه طی می کنند ، سمت اصلی ، خود ما هستیم و لاغیر
  16. سلام علیکم نیازی به روانشناسی پیچیده ای نیست . ما ایرانی ها عادت داریم از طرف دیگران ( داخلی یا خارجی ) به شکل عمد ، مورد القاء قرار بگیریم ( چند درصد کاربران تلگرام ایرانی هستند ؟!!!! احتمالاً 90 درصد به بالا ) ، علت ان هم مشخص هست ، جامعه ای که سرانه مطالعه ان زیر 60 ثانیه در روز هست و بیشتر از یک قرن هست که به مطالب دست چندم عادت کرده ، زمینه را کاملاً برای حریف با ایجاد رسانه هایی نظیر تلگرام و واتس آپ و ... فراهم می کند . ماهیت تلگرام ، تحلیل های عمیق ، مبسوط ، مبتنی بر مستندات و شواهد را بر نمی تابد . حریف ما هم از همین نقطه ضعف استفاده کرده و در غیاب اطلاع رسانی درست در کشور ( حداقل در حوزه دفاعی - امنیتی ) ، دارد چهار اسبه افکار عمومی را جهت می دهد و کانالیزه می کند . یک مورد آن ، کانال ..... هست که در چند مدت اخیر سرو صدا زیاد کرده . یک مورد آن را هم در خصوص ماهیت عملکرد رسانه ملی در حداقل دو حادثه امنیتی ظرف 15 سال اخیر را بصورت موردی مطالعه بفرمایید ....
  17. "نیزه جدید برای نیروی دریایی ایالات متحده " رونمایی از آخرین موشک ضد شناور لاکهید- مارتین به گزارش وب سایت دیفنس بلاگ ، شرکت لاکهید- مارتین ، با موفقیت از جدید ترین موشک ضد کشتی برد بلند ( LONG RANGE ANTI-SHIP MISSILE - LRASM) خود بر روی شناورهای سطحی پرده برداری نمود این تست موشکی که در محدوده میدان تیر وایت سندز (نیومکزیکو) صورت پذیرفت ، توانایی موشک فوق الذکر در حوزه پرتاب از یک زاویه خاص برروی عرشه شناورهای سطحی که احتمالاً جایگزین لانچرهای فعلی خواهد شد را به اثبات رساند . در طول این آزمایش ها و در مرحله نخست ، این موشک که به یک بوستر کمکی MK-114 مجهز شده بود تا در فاز نهایی شلیک ، از دقت اصابت بیشتری برخوردار باشد ، بنابر یکسری تصمیم گیری ها از لانچرهای عمود پرتاب (VLS) مارک -41 شلیک گردید . اسکات کالاوی ، مدیر اجرایی بخش موشکهای کروز مادون صوت شرکت لاکهید- مارتین در این زمینه می گوید : "تست پرواز موفقیت آمیز این سلاح جدید نشان داد که شرکت ما از آمادگی لازم و کامل برای تامین نیازهای نیروی دریایی ارتش ایالات متحده در حوزه افزایش قابلیتهای مرگبار ضد کشتی ، برخوردار است و علاوه برآن ، انعطاف پذیری و قابلیتهای LRASM به اندازه ای است که می تواند از طیف متنوعی از پرتابگرهای فعلی نیز شلیک گردد" با ورود موشکهای LRASM به سازمان رزم نیروی دریایی ، دامنه برد مرگبار شناورهای سطحی به شکل قابل توجهی افزایش پیدا می کند و با توجه به اینکه LRASM ها می توانند از روی لانچرهای متعارف و همچنین پرتابگرهای عمودی نیز شلیک شوند ، این وضعیت باعث می گردد تا کیفیت عملکرد سامانه های فعلی در حوزه کلیدی " مرگ آوری توزیع شده " که از هم اکنون بعنوان استراتژی اصلی نیروی دریایی ایالات متحده در قرن بیست و یکم تعیین شده ، به شکل صعودی ، افزایش پیدا نماید . این موشک ضد کشتی ، به شکل همزمان و در کنار خطوط تولید مهمات هدایت دقیق JASSMو JASSM-ER برای مشتریان مونتاژ خواهد شد و در دراز مدت ، گونه هوا- پرتاب آن نیز معرفی خواهد شد و این شرایط را برای نیروی هوایی نیز مساعد خواهد نمود . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، محصول جدید لاکهید - مارتین ، یک اهرم قدرت جدید برای نیروی دریایی در کنار مهمات JASSM-ER بشمار می رود و نیاز های دو نیروی هوایی و دریایی را بطور کامل پاسخ خواهد داد . گونه هوا- پرتاب این موشک از سال مالی 2018 برای نیروی هوایی و از سال 2019 برای استفاده بر روی جتهای F/A-18E/F سوپر هورنت نیروی دریایی قابل استفاده خواهد بود . پی نوشت : 1- مفهوم " مرگ آوری توزیع شده " شاید از یک جهت واژه بسیار جذابی برای مطالعه بیشتر بشمار می رود . زمانی که یک سازمان مسلح این توانایی را داشته باشد که اندیشه های تازه را در رگهای خودش جاری کند ، به شکل طبیعی و غیر قابل اجتناب ، به شکل متوازن رشد می کند و به محض برخورد با شکاف یا نقض بصورت اتوماتیک آن را مورد بررسی قرار داده و رفع نقص می نماید . 2- ظاهراً نیروی دریایی ایالات متحده دارد برای یک " عملیات آخوندک" دیگر آماده می شود . با این تفاوت که در این نسخه جدید ، دیگر شناورهای سطحی یا زیر سطحی در محدوده خلیج فارس حضور نخواهد داشت و همه چیز از یک برد غیر قابل تصور بوقوع می پیوندد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  18. عقرب جرّار برای سپر جزیره جت رزمی اسکورپیون برای نیروی هوایی عربستان سعودی به گزارش وب سایت فلایت گلوبال ، عربستان سعودی در حال مذاکره جهت سفارش تعداد قابل توجهی از جتهای سبک پشتیبانی نزدیک اسکورپیون است . به گفته اسکات دادلی ، مدیر اجرایی شرکت تکسترون ، نیروی هوایی عربستان سعودی یکی از مشتریان بالقوه این شرکت برای سرمایه گذاری جهت توسعه توانایی های رزمی و خرید این جت جدید بشمار می آید . جت پشتیبانی نزدیک زمینی اسکورپیون توسط شرکت تکسترون در قالب یک سرمایه گذاری خصوصی مشترک میان تکسترون و ایر لند اینترپرایز ، طراحی و معرفی شده است . اسکات دادلی ، مدیر اجرایی شرکت تکسترون این جت سبک ، یک پرنده طراحی شده براساس مواد مرکب ( کامپوزیتی ) است که از دو پیشرانه توربوفن و ترکیب کابین دو نفره پشت سرهم ، حسگرهای قابل جمع شدن ، جایگاه های سلاح داخلی و همچنین جایگاه های بیرونی برای حمل مهمات دقیق و متعارف بهره می برد . این جت بی نظیر ، با استفاده از یک طراحی مدولار ( بخش بخش ) و یکپارچه سازی پیشرفته ترین حسگرها و تسلیحات موجود ، بیشترین کارایی با کمترین هزینه را به نمایش می گذارد . با توجه به موارد فوق الذکر ، اسکورپیون قادر خواهد بود تا ماموریتهایی نظیر حملات سبک ، شناسایی ، گشت رزمی و آموزش های پیشرفته را در اختیار کاربرانش قرار دهد . با این حال ، برخی معتقدند که برای اینگونه ماموریتها ، پرنده های توبورپراپ از کارایی بهتری برخوردار هستند ، اما ادعا شده که این جت رزمی به اندازه کافی قدرتمند است که می تواند حداقل آسیب ها ناشی از آتش ضد هوایی را تحمل و ماموریتهای محوله را به انجام رساند . بر خلاف بسیاری از پرنده های پشتیبانی نزدیک ، اسکورپیون ، بسیاری از تجهیزات و سخت افزارهای غیر نظامی ، نظیر قطعات جتهای برند سسنا را به ارث برده است . طول هواپیما : 45 فوت و 6 اینچ دهانه بال : 47 فوت و 10 اینچ ارتفاع : 13 فوت و 4 اینچ وزن خالی استاندارد : 12700 پاوند حداکثر وزن در زمان برخاست : 22000 پاوند حداکثر توان حمل مهمات در غلافهای بیرونی : 3000 پاوند حداکثر حمل سوخت در مخازن خارجی : 6000 پاوند حداکثر تراست : 8000 پاوند حداکثر سرعت : 450 نات ارتفاع پروازی : 45000 فوت برد رزمی بدون مخازن سوخت خارجی : 1600 ناتیکال مایل برد رزمی با مخازن سوخت خارجی : 2200 ناتیکال مایل پی نوشت : در طول جنگ سرد ، بارها پیش آمد که ضد یک سلاح ، حتی قبل از ورود بخدمت سلاح اصلی و حتی با از رده خارج شدن آن ( نظیر ماجرای میگ- 25 و بمب افکن XB-70) ، وارد بازار تسلیحاتی شد . حالا بر خلاف نظرات ، تاریخ تکرار می شود و باز هم برخلاف عرف معمول که عربستان و استراتژیستهای آنها ، دست کم گرفته می شوند ، قاهر و امثال نمونه هایی نظیر قاهر ، قبل از ورود بخدمت رزمی ، با یک بحران خود ساخته ، روبرو شدند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  19. MR9

    قاهر F-313

    سلام علیکم خیر ، انتخاب اشتباه نبود ، شیوه کار اشتباه بود . مبنا برای ایجاد یک خط تولید و یا حداقل مونتاژ قطعات CKD اتفاقاً یکی از غیر قابل تصورترین معامله های بعد از انقلاب بود ، طیف گسترده نمونه های پیش بینی شده از ترابری تاکتیکی سبک گرفته تا نسخه های گشت دریایی ، آمبولانس پرنده ، سیستم پیش اخطار هوابرد ، گونه های جنگ الکترونیک و حتی نسخه غیر نظامی ، جالب توجه محسوب می شد ولی این کار باید به تدریج صورت می گرفت که متاسفانه عزیزان فکر می کردند که صنعت هواپیما سازی ، شبیه خطوط تولید خودرو در کشور ما است و چنان شد که ملاحضه فرمودید . جالب هست که اگر الان به مطالب منتشر شده توسط بولتن وزارت دفاع و صها مراجعه کنید ، چه ادعاهایی که نشد و چه روندی که تشریح و توضیح داده نشد ولی ..... در خصوص چینی ها هم یک نکته عرض کنم ، قطعاً از قضیه خرید سامانه HQ-2 مطلع هستید و اینکه به چه شکل جتهای دست چندم خودشان را به ما قالب کردند . البته اینجا مشکل نه روسها هستند و نه چینی ها ، مشکل از خود ما است که نه استراتژی مشخصی برای نیروی هوایی داریم و نه اراده ایجاد یک روند منطقی و به دور از هر گونه پروپاگاندا و نمایشهای تبلیغاتی . قطعاً کارهای بزرگی در نیروی هوایی شده و سرپا ماندن ناوگان فعلی ، نمونه بارز این کار بزرگ هست ولی وضعیت فعلی به هیچ وجهی با تهدیدات موجود همخوانی ندارد . ضمناً اطلاع دارید که چینی ها نسبت به 30 پیش بسیار زرنگتر شدند و این ناشی از وجود یک قدرت تولید شده در داخل این کشور هست . شخصاً معتقدم که اگر سرمایه گذاری منطقی هم صورت بگیرد ، اولویت با روسهاست که سطح فناوری به مراتب بالا تری را احتمالاً پیشنهاد می کنند ( چینی ها هنوز در بخش پیشرانه و فناوری های پیشرفته ، نیازمند کمک روسها هستند و خرس بزرگ از این نیاز دارد بخوبی استفاده می کند ) . البته این نیازمند دوری مطلق از خیال پردازی و تکرار اشتباهات گذشته است . بله توانایی های ما در بخشی از حوزه ها خیره کننده است ولی این الزاماً به این معنی نیست که محصول نظیر صاعقه با هورنت مقایسه شود و یا مبنای استراتژی نظامی ما روی محصولی پایه گذاری شود که در ارزش رزمی آن شک و تردیدهای بزرگی وجود دارد . بعنوان مثال ، هوارد هیوز در طول دهه سی و چهل میلادی ، حداقل دو جنگنده رزمی / شناسایی را طراحی کرد و طبق اطلاعات منتشر شده ، ویژگی های منحصر بفردی را هم ارائه می نمود ولی آیا این محصول خوب ، الزاماً تبدیل به جنگنده رزمی خط مقدم نیروی هوایی ایالات متحده شد؟!!!! هیوز XF-11 هیوز H-1 در حالی که همزمان ، جنگنده هایی در همین کشور طراحی شده بودند که الزامات و نیازمندی های ارتش را در خصوص برد ، مهمات محمول ، پایایی رزمی و .... داشتند و تولید هم شدند و در زمان خودشان ، تبدیل به یک افسانه هم شدند ( P-51 موستانگ ) . این بخوبی نشان می هد که نخست ، پیش بینی درست و منطبق بر واقعیات صحنه رزم باید وجود داشته باشد و دوم برمبنای همین پیش بینی ها ، یک ایده پردازی صورت بگیرد و در نهایت به محصولی تبدیل شود که حداقل برای 30 سال بعنوان یک پلاتفرم پایه بتوان روی آن ارتقاء های لازم را انجام داد . شیوه ای که همه کشور ها از آن پیروی می کنند و اتفاقاً در بیشتر موارد موفق هم بودند ( این نمونه از فانتوم های دهه 60 گرفته تا گونه هایی نظیر تورنادو ، هاریر ، سوخو-22 ، خانواده میگ-29 و سوخو-27 وجود دارد ) پی نوشت : 1--پیش بینی یک برنامه منطقی ، نیازمند آن هست که دست از سر این تحلیل ها که دشمن ضعیف هست و ما قدرت بی رقیب و یکه تاز ، برداریم ، به فکرهای جدید در حوزه نیروهای مسلح میدان بدهیم ، اجازه داده شود تا تحلیل های دیگران در سطح نیروهای مسلح جریان پیدا کند ، این شکلی نقاط ضعف ما زودتر از آنچه که قبلاً بوده ، مشخص می شود و وجود این وضعیت ، بهتر از آن هست که مشکلات و ضعف ها در زمان بحران خودش را نشان دهد که آن وقت برای جلوگیری از آنها بسیار دیر خواهد بود . 2- نیروی هوایی الان باید افسر خلاق و مبتکری مثل شهید منصور ستاری را در راس خودش می دید که با اشراف تمام ، مسائل مربوط به نیرو را پیگیری می کرد . متاسفانه چرخش روزگار ، افرادی را از ما گرفت که تا حال حاضر ، جانشینی برای آنها پیدا نشده و با این روند فعلی ، پیدا هم نخواهد شد .
  20. MR9

    قاهر F-313

    سلام علیکم 1- این فرموده شما درست هست و منطقی ، اما این را هم باید در نظر داشته باشید که فرودگاه های حاشیه ساحل (البته در یک عمق مشخص ) نیاز به امنیت دارند و این یعنی ایجاد برتری نسبی هوایی در فضای هوایی داخل کشور و این هم طبیعتاً یعنی وجود نیروی هوایی متعارف که فاقد ان هستیم ( البته در کنار پدافند زمین به هوای موثر ) . در نتیجه تصمیم منطقی این هست که به جای سرمایه گذاری روی طرح هایی با حداقل تاثیر گذاری یا با تاثیر گذاری نامعلوم ( که این دومی محتمل تر هست ) گزینه های منطقی تر دنبال شود . همه اینها با علم به این موضوع هست که دشمن در ابتدای ضربه ، براساس تئوری حلقه واردن ، مشت محکم خودش را شامل شلیک موشکهای کروز ، بمب افکن های پنهانکار و جتهای متعارف روی این اهداف وارد می کند . یک تجربه تاریخی : ژاپنی ها ، بعد از ورود جنگنده زیرو ( چیزی شبیه به فلسفه طراحی قاهر در خصوص یک پرنده پشتیبانی زمین پایه / دریا پایه ارزان ، سبک و کوچک ) به نبرد اقیانوس ارام ، در ابتدا موفقیتهای زیادی را در برابر جنگنده هایی نظیر پی-40 بدست اورند ولی با ظهور جنگنده های نسل بعد نظیر هلکت ، موستانگ ، پی -38 و..... نه تنها عرصه را در دریا واگذار کردند ، بلکه برتری هوایی را هم بسرعت ازدست دادند ( نتیجه اجرای تاکتیک بدون یک استراتژی درست ) . با این روند ، حداقل در وضعیت فعلی ، بدون یک پیشرانه مطمئن ، بدون وجود یک موشک هوا به هوای امتحان شده نظیر aim-9 x یا نظایر ان ، دلخوش کردن به رونمایی ، خزش و حتی پرواز و ورود به خدمت ، بیشتر شبیه به پاک کردن صورت مساله است تا ارائه یک راه حل پی نوشت : 1- به نظرم قبل از هر گونه اظهار نظر درخصوص قاهر و پیش بینی های غیر واقعی ، حداقل سناریوهای مهاجمان را با دقت بررسی کنیم . شاید تحلیل ها به واقعیت نزدیک تر شود . 2- عربستان برای خرید جت ارزان قیمت اسکورپیون دارد اماده می شود و این نشان می دهد که قاهر ، شناورهای تندرو وحتی شناورهای کلاسیک نیروی دریایی ارتش ، حتی قبل از ورود بخدمت ، یک تهدید جدی را پیش روی خودش خواهند داشت .
  21. با سلام شلیک لیزری در وایت سندز تست جنگ افزار لیزری پرانرژی از روی سکوی حامل هوایی براساس اخبار منتشر شده ، ارتش ایالات متحده از یک جنگ افزار لیزری پرانرژی با قابلیت نصب بر روی یک سکوی هوایی ( یکفروند بالگرد رزمی آپاچی ) در جریان یک تست واقعی در پایگاه وایت سندز ( نیومکزیکو) رونمایی نمود . این تست که بصورت مشترک توسط شرکت ریتئون و دفتر مدیریت پروژه بالگرد آپاچی نیروی زمینی به اجرا در آمد ، یک ناظر خاص را همراه خود می دید و آن، فرماندهی عملیات ویژه نیروی زمینی بود برای اجرای این تست ، شرکت مزبور ، یک غلاف جدید شامل سامانه های هدفگیری چند طیفی پیشرفته ، سامانه های الکترواپتیکال ، حسگرهای مادون قرمز و یک لیزر پرانرژی را مورد استفاده قرار داد . در این غلاف جدید ، ماموریت سامانه نخست (Multi-Spectral Targeting System- MST) ، کسب و شناسایی هدف ، ایجاد آگاهی محیطی و پایش پرتوها بشمار می آمد . این سامانه ، پس از نصب برروی یکفروند بالگرد رزمی ، یک هدف ثابت را ردگیری و پرتو لیزر را از یک فاصله 1.4 کیلومتری برروی آن متمرکز نمود . این برای نخستین بار است که یک سامانه یکپارچه ترکیبی لیزری ، با موفقیت ، هدف را از روی یک بالگرد رزمی در سرعتهای مختلف پروازی مورد اصابت قرار می دهد و این امر اثبات کننده توانایی اجرای حملات لیزری توسط آپاچی ها است . داده های جمع آوری شده در این آزمون ، شامل تاثیر ارتعاش بالگرد ، گرد و غبار و همچنین کاهش شار پیشرانه بر روی عملکرد غلاف فوق الذکر بود و این به ریتئون اجازه می دهد که در آینده سامانه های قدرتمند تری را روانه بازار نماید . لیزرهای جامد ، یکی از بهترین فناوری ها برای کاربردهای نظامی است ، چرا که فناوری فعلی اجازه طراحی فشرده تر غلافهای رزمی را به طراحان می هد . گونه های مشتق شده از این غلاف جدید ، می تواند بر روی طیف متنوعی از بالگردهای رزمی مورد استفاه قرار گیرد و در نتیجه ، واحدهای عملیات ویژه و سایر کاربران آن ، می توانند با دقت بالاتر و آسیب پذیری کمتر در برابر آتش تسلیحات ضد هوایی ، وارد عملیات رزمی شوند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- پیشنهاد ، دوستان علاقه مند به حوزه تسلیحات و فناوری لیزر ( مثال جناب حامدوف ) روی این فناوری بیشتر کار کنند . به نظرم تاپیک جالبی از آن در خواهد آمد . 2- شکاف حاصله درتوسعه فناوری تسلیحات لیزری به شکل خاص میان ما و دشمنان ما ، روز به روز عمیق تر و بیشتر می شود و ظاهراً کسی هم اهمیتی بدان نمی دهد . یک زمانی " سان زی " معتقد بود ، تاکتیک بدون وجود یک راهبرد مشخص ، نغمه های آغازین شکست است .
  22. با سلام TIGER IN ACTION جنگ ، از یک نظر ، پدیده ای مذموم بشمار میرود ، اما زمانی که این پدیده زشت ، تبدیل به مفهوم ارزشمندی به نام دفاع می گردد ، صحنه های بدیع و خوشایندی را بوجود می آورد که سازنده صحنه های مُهیّجی از تاریخ یک ملت خواهد شد . کوتاه سخن ، اسکادران های تایگر نیروی هوایی ارتش ، بیشتر بعنوان یک راه حل موقت برای ورود جتهای جدیدتر اف-16 خریداری و به سازمان رزم این نیرو ، اضافه شدند ،اما پس از انقلاب اسلامی ، در کنار فانتوم ها ، تبدیل به ستون فقرات نیرو شده ودر دفاع مقدس نقش ارزنده ای را ایفا نمودند . در این میان ، گونه شناسایی تایگر با شناسه RF-5 هر چند در سایه فانتوم های شناسایی قرار گرفته بودند ، اما بدلیل اندازه بسیار کوچک ، برای اجرای عملیات های شناسایی تاکتیکی ، بویژه عکسبرداری پس از اجرای حمله فانتوم ها به یک هدف ، مناسب تر به نظر می رسیدند . تصویر فوق الذکر ، دقایقی پس از حمله IRIAF به تاریخ 23 سپتامبر 1980گرفته شده که جریان آن ، پس ازآنکه نیروی هوایی موفق شد خون یک فروند MIG-21MF و یک فروند AN-24TV مفلوک عراقی را در پایگاه هوایی کرکوک بر زمین بریزد ، یک فروند RF-5 به هدایت ستوان یکم خلبان ، مهدی بخشنده ، این صحنه را برای همیشه تاریخ به ثبت رساند .
  23. MR9

    نمایشگاه هوایی ماکس 2017

    سلام علیکم با 50 درصد این فرموده جنابعالی موافق هستم ولی باید یک سری تبصره را به این تحلیل اضافه کرد ، در این پست سیاست گذاری فروش سلاح یکسری موارد توضیح داده شد . با توجه به اینکه ماکس 2017 تقریباً یک نمایشگاه برای فروش سلاح هم محسوب می شود ، شاید توضیح خلاصه ای لازم باشد . خرید یا فروش سلاح ، یک فرآیند بسیار پیچیده و وابسته به عوامل و شرایط مختلفی هست که در هردوره زمانی نسبت به دوره زمانی قبل و بعد خودش ، ویژگی ها و الزامات خاصی را می طلبد ، بعنوان مثال ، خرید سلاح در طول جنگ سرد از سوی کشورهای بلوک شرق از کشور مادر ( اتحاد شوروی ) و یا خرید سلاح از سوی کشورهای ناتو از کشور مادر ( آمریکا ) و یا کشورهای به اصطلاح غیر متعهد از این دو کشور اصلی ، تابع شرایط سیاسی و ژئواستراتژیکی آن روزها و امروز نیز تابع شرایط بسیار گسترده تر و متفاوت تری هست . در جریان جنگ سرد ،( برای کوتاه کردن مطلب ) مسیر به اصلاح " سفید" فروش سلاح به دو قطب شرق و غرب تقسیم شده بود و برای واحدهای سیاسی غیر از این دو قطب ، فروش سلاح بیشتر تابع همگرایی ایدئولوژیکی که این خود بستگی به کد ژئوپلیتکی کشور خریدار به منظور برهم زدن توازن و بالانس بین شرق و غرب بود ، داشت . ( البته در اینجا بحث قاچاق سلاح و بازارسیاه جنگ افزار در نظر گرفته نمیشود) بعنوان مثال ، در ماجرای مک فارلین ، فروش N تعداد موشکهای تاو و هاوک به ایران برهم زننده بالانس قدرت در جنگ از سوی عراق و شوروی ارزیابی شد و این موجب گردید تا کشور فروشنده ( روسها ) بدلیل ارزان بودن تسلیحات مورد نیاز عراق ، گوی سبقت را از فرانسوی بربایند . نسخه غیر بومی فروش سلاح را در افغانستان ( 1979-1980) می شود بررسی کرد ، جایی که حضور نیروی هوایی اتحاد شوروی ، منجر به فروش موشکهای بلوپایپ ، تیربارهای سنگین و در نهایت استینگر به مجاهدین افغان شد . در نتیجه ملاحضات غیر فنی در اولویت قرار داشت و پس از آن توجهات بسوی ایجاد یک حد مشخص در انتقال فناوری ( راهبرد اصلی روسها در فروش گونه های کمتر پیشرفته تر تجهیرات رزمی به کشورهای خریدار ) جلب می شد اما در حال حاضر ( دوران پسا جنگ سرد و یا بعبارت بهتر دوران پسا یازدهم سپتامبر ) ، وضعیت کمی متفاوت شده ، اگر چه اتحاد شوروی دیگر وجود ندارد ، ولی به همین دلیل ظاهراً ساده ، فروش سلاح نسبت به دوران جنگ سرد ، بسیار بسیار پیچیده تر شده و کشور ها در حوزه انتقال فناوری های حساس بسیار ماهرانه تر عمل می کنند . هر چند این مساله در حوزه کشورهای عضو ناتو مقداری متفاوت تر محسوب می شود که این خود محصول تطبیق اعضای این سازمان با شرایط فعلی ( بعنوان مثال صدور فناوری های پیشرفته آمریکایی به کشورهای درجه دو نظیر دانمارک یا نروژ ) بشمار میرود . البته وجود فناوری ها با کاربردهای دو یا چند گانه ، شرایط را هم برای خریدار و هم برای فروشنده بغرنج کرده که این بحث نیاز به مجال بیشتری برای بررسی دارد . بنابراین ، شاید برخلاف نظر شما ، فروش یا عدم فروش تسلیحات با فناوری پیشرفته ، همچنان یک مساله بسیار مهم در حوزه سیاست خارجی کشورها محسوب می شود و شاید یک کارت برنده در این حوزه نیز باشد .
  24. با سلام شاهکار جدیدی از راین متال معرفی ایده مفهومی سامانه پیاده نظام شرکت معظم راینمتال آلمان ، در ماه جاری میلادی ، (ژوئیه 2017) ، از ایده مفهومی خود در حوزه سامانه های پیاده نظام آینده (IdZ-ES) و طیف گسترده ای از حسگرها و عملگرها که مجموعا" یک حلقه کامل از رزم شبکه ای را پدید می آورند ، رونمایی نمود . مجموعه این سخت افزارها که سامانه پیاده نظام آینده نامیده میشود ، در صورت ورود به عملیات رزمی ، قادر خواهد بود تا عملکرد رزمی سلول های مجزای پیاده نظام را با اتصال به سامانه های بدون سرنشین و عناصر پشتیبانی آتش ، به صورت مرگباری افزایش دهد . محور و مرکز اصلی این سامانه ، پیاده نظام انسانی است که همچنان نقش مهمی در سناریوهای جدید رزمی ارتش آلمان و ناتو بازی می کند . یگان های پیاده نظام همچنان می بایست توانایی های خود را در پیشروی ( تحرک)، شلیک دقیق ، ارتباطات تاکتیکی امن ، در زمین های دشوار ، پیچیده و عمدتاً " شهری " در همه گونه شرایط آب و هوایی حفظ و ارتقاء دهند و این بطور مستقیم در مواجهه با تهدیدات متقارن و و نامتقارن چند گانه دشمنانی است که بلحاظ مقیاس عملکرد در حوزه های شهری ، از برتری مشخصی برخوردار هستند . این سامانه جدید به کنار هم قرار دادن پیاده نظام انسانی ، حسگرها و عملگرها ، شامل سامانه های بدون سرنشین به یک ماشین جنگی بسیار موثر تبدیل خواهند شد که پس از شکل گیری ، یک تصویر یکنواخت را از تاکتیکهای رزم شبکه ای ، بویژه در محیطهای شهری فراهم می کنند . سامانه پیاده نظام " راینمتال " شامل گزینه های زیر خواهد بود : سامانه پیاده نظام IdZ-ES : این بخش ، پیشرفته ترین تجهیزاتی را که تاکنون برای پیاده نظام طراحی شده را شامل می گردد . تجهیزات بخش بخش ( مدولار) از سال 2013 تحت توسعه قرار گرفته و با استفاده از فناوری فرماندهی و کنترل TacNet تبدیل به ستون فقرات سخت افزار راینمتال شده است . این فناوری ، پلاتفرمی انعطاف پذیر از حسگرها ، عملگرها و و یک سیستم عامل قدرتمند بوده که در سخت ترین شرایط مورد آزمایش قرار گرفته است . سلاح / نارنجک انداز RS-40 : جنگ افزاری انفرادی فوق ، با کالیبر استاندارد 5.56 م.م در 45 ، با یک طراحی مدولار ، به آسان ترین شیوه ممکن ، قابل استفاده است و این اطمینان پذیری جنگ افزار فوق الذکر را به نمایش می گذارد . نارنجک انداز 40 م.م بعنوان یک بخش افزودنی به سلاح و یا بصورت مستقل ، قابل استفاده بوده و راینمتال ، گزینه های استانداردی نظیر نشانه گذارهای لیزری و سامانه های کنترل آتش را برای آن در نظر گرفته است . خودروی زرهی چند منظوره چرخدار باکسر : برجک دو نفره LANCE با قابلیت حفاظت بالا که بروی یک پلتفرم زرهی 8 در 8 قرار دارد ، یک گزینه مطلوب برای راینمتال بشمار می رود . مجهز شدن این خودروی زرهی به حسگرهای پیشرفته و مسلح شدن آن به یک قبضه توپ 30 م.م خودکار MK30-2/ABM با قابلیت تبدیل شدن به یک جنگ افزار ضد هوایی این مجموعه را به یک سخت افزار قدرتمند در دستان فرمانده میدان تبدیل خواهد نمود . نکته بسیار مهم این سخت افزار ، توانایی خدمه در اصلاح نقایض فنی احتمالی ، بدون نیاز به ترک خودرو است . خودروی بدون سرنشین چند منظوره MM UGV : حضور سامانه های بدون سرنشین در ترکیب با واحدهای پیاده نظام ، قابلیت رزمی بیشتری را به عناصر رزمی اضافه می کنند و عملیات نظامی را در زمین های پیچیده نظیر مناطق روستایی ، جنگل ، و کوه ها آسان تر می نماید . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- به واژه های رنگی شده دقت کنید . 2- پروژه تعریف شده " سرباز ولایت " به کجار رسید ؟؟؟؟
  25. سلام علیکم همین روندی که می فرمایید ، دقیقاً در گذشته اتفاق افتاده و در آینده هم رخ خواهد داد ، اما مساله بر سر درصد و چگونگی این تغییرات هست . بعنوان مثال ، ورماخت از اواسط جنگ (1943) به بعد سازمان رزم لشکرهای زرهی خودش را بشدت گسترش داد ولی این گسترش با کوچک شدن کمّی لشکرهای دیگر همراه شد . یعنی اگر تعداد تانکهای یک لشکر پانزر برفرض 150 دستگاه بود ، بعد از تشکیل لشکرهای جدید ، این تعداد برای هر یگان به 90 دستگاه رسید که نشان میدهد گسترش سازمان رزم در زمان جنگ ، به همین شکلی که گفته می شود ، راحت و ساده نیست و مجموعه عوامل پیچیده ای آن را همراهی می کند . ویا ارتش بعث عراق از اواسط سال 1982 م ( 1361 )به این نتیجه رسید که سازمان رزم ارتش عراق در دراز مدت پاسخ گوی تهدیدات نیست و از همین تاریخ شروع کرد به اجرای تغییرات جدی . یعنی لشکرهای زبده خودش را از خطوط تماس با ایرانی ها بیرون کشید ، ( مثل لشکرهای گارد یا مکانیزه/ زرهی ) به جای انها ، جیش الشعبی را که اموزشهای به نسبت پایین تری را داشتند ، جایگزین کرد . این لشکرهای زبده به عقب منتقل شدند ، ساختار رزمی آنها به روز شد ، مستشارهای فرانسوی و مصری و روسی کار آموزش های جدید را بر عهده گرفتند ، سلاح های جدید تحویل این واحدها شد ، شیوه های جدید رزمی نظیر " دفاع متحرک " ، عملیات مشترک با هوانیروز و نیروی هوایی ، رزم ش.م.ر و ..... در اختیار انها قرار گرفت و بعد از 3 سال آموزش مستمر ، این نیروها از اواخر 1365 وارد جبهه شده و حقیقتاً از این تاریخ تا اواخر جنگ ما دچار مشکلات جدی شدیم ، بخصوص در جریان عملیات " رمضان المبارک" ارتش عراق در اواخر جنگ ( اگر اشتباه نکنم در اطراف زبیدات بود ) که وضعیت بدون اغراق ، پیچیده و خطرناک شده بود . نتیجه اخلاقی این سطور این هست ، فرماندهان ارشد یک سازمان مسلح ، علاوه بر آموزشهای تئوریک و عملی ، باید از یک درک استراتژیک برخوردار باشند و حداقل روند رابه گونه ای پیش بینی کنند که در زمان جنگ ، و به محض اینکه دشمن تغییر روش و تاکتیک داد ( چون در جریان جنگ استراتژی کمتر دچار تغییر می شود ) بتوانند با حداقل تغییرات ضد تاکتیکها را طراحی نمایند .