SAEID

News
  • تعداد محتوا

    9,504
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    6

تمامی ارسال های SAEID

  1. SAEID

    جهنم سرد مسکو

    نگاهی به توان نظامی آلمان و شوروی ارتش شوروی در خلال پاکسازیهای گسترده استالینی در سال 1937 جزو ارتشهای ضعیف محسوب میشد که حتی نتوانست فنلاند را شکست دهد! این ارتش با از دست دادن هزاران افسر ارشد از ضعف فرماندهی رنج میبرد. ولی این روند با شکست از فنلاند تغییر کرد و به دستور استالین ارتش در مدت دو الی سه سال بازسازی و قدرت سابق را بدست آورد. شوروی در یک ژانویه 1939 توان نظامی زیر را داشت: بیش از 131 لشکر 2.5 میلیون سرباز 56 هزار توپ و خمپاره انداز 21 هزار تانک 7700 هواپیما که این تعداد ظرف دو و نیم سال در تاریخ 22 ژوئن 1941 بصورت زیر درآمد: بیش از 316 لشکر 5.8 میلیون سرباز 117 هزار توپ و خمپاره انداز 26 هزار تانک 18700 هواپیما توان رزمی شوروی هم در مرزهای غربی بدین صورت بود ( 22 ژوئن 1941 ): 190 لشکر 3.3 میلیون سرباز 60 هزار توپ و خمپاره انداز 16 هزار تانک 10700 هواپیما در برابر توان نظامی عظیم شوروی که مسلما برای یک جنگ بزرگ تدارک دیده شده بود آلمان در نظر داشت با توان زیر تحت قالب عملیات بارباروسا به شوروی حمله کند: 166 لشکر 4.3 میلیون سرباز 43 هزار توپ و خمپاره انداز 4100 تانک 4800 هواپیما با یک نگاه ساده و توجه به استراتژی طرفین میتوان به شانس کم آلمان در صورت از دست دادن زمان پی برد. ارتش آلمان تقریبا هیچ اطلاعاتی از استعداد نظامی شوروی نداشت! و تنها نیمی از توان غربی شوروی را کل توان آن تصور میکردند! ژنرالهای آلمانی معتقد بودند شوروی کمتر از 10 هزار تانک دارد اما بعد از حمله مشخص شد شوروی دارای بیش از 20 هزار تانک است! در برابر این رقم وحشتناک ( که در آن زمان غیرقابل تصور بود ) آلمان تنها 5200 تانک داشت که 3350 دستگاه از این تعداد به جبهه شرق فرستاده شد و با کمک متحدان آلمان به 4100 دستگاه رسید. توان زرهی شوروی 5 و هوایی آن 2 برابر آلمان و متحدان بود! با آسودگی خیال استالین از عدم درگیری با ژاپن و گسیل میلیونها نیروی ارتش از خاور دور به مسکو ، استالینگراد و ... آلمان در سراشیبی شکست قرار گرفت. در 2 دسامبر 1941 لشکر 4 زرهی پانزر موفق شد تا 24 کیلومتری مسکو نفوذ کند اما با دو دشمن بزرگ روبرو شد! اول سرمای بسیار شدید و دوم مواجه با بیش از یک میلیون نفر مدافع شهر! عامل سرما و توان برتر شوروی که چند هفته بیشتر از جمع آوری آن نمیگذشت باعث تلفات 155000 نفری سپاه مرکز آلمان شد و در 5 دسامبر با پاتک سنگین شوروی به استعداد 500000 نفر آلمانها 200 مایل عقب رانده شدند! نبرد مسکو که از 2 اکتبر 1941 الی 7 ژانویه 1942 ادامه یافت باعث عقب نشینی کامل آلمان از جبهه مرکز و وارد آمدن تلفات سنگین 250000 کشته و 500000 زخمی بدان شد! ارتش آلمان زمانی به مسکو رسید که دیگر توان پیشروی نداشت! مثل مسابقات قویترین مردان که گاها یک متر مانده به خط پایان نمیتونن وزنه رو حمل کنن! :|
  2. بحث گسترده ای است چون با توجه به تاکتیک دشمن که حملات هوایی و سپس زمینی است مجبور به وارد کردن نیروی هوایی در بحث جنگ کلاسیک هستیم! اگر با کشور دیگری درگیر بودیم نیازی به این کار نیست و میتوان نیروهای زمینی دو طرف را مستقلا مقایسه کرد.
  3. SAEID

    ماهواره های ایرانی

    جالب بود دستت درد نکنه. :|
  4. saman_777, سوال رو ندیده بودم! :| البته از من پرسیدن فکر کنم. :cry: پستها رو بصورت یک تاپیک در میارم.
  5. در تصویر فوق سه تیوب برای موشکهای بزرگ 48N6 و چهار تا برای موشکهای کوچک 9M96 دیده میشود. در تصویر زیر هم موشکهای 9M96E ، 9M96E2 و 48N6E2 رو مشاهده میکنید. موشک 9M96E بیشتر جهت مقابله مستقیم با اهدافی مانند هواپیماها و موشکهای کروز طراحی شده است که بردی در حدود 40 کیلومتر و مجهز به سر جنگی ترکشی شونده 24 کیلوگرمی است. مدل 9M96E2 که نسل جدید این موشک میباشد تفاوت چندانی با مدل اولیه ندارد و فقط با یک موتور بزرگتر و قویتر مجهز شده که منجر به افزایش طول آن شده است. برد این موشک در حدود 120 میباشد. ارتفاع اثر هر دو موشک نیز به ترتیب از 5 متر الی 20 و 30 کیلومتر (تا 35 کیلومتر هم اعلام شده) متغیر بوده و میتوانند در هر شرایط آب و هوایی با اهداف هوایی و موشکهای کروز درگیر شوند. ناگفته نماند که این موشکها توانایی درگیری با موشکهای بالستیک را نیز دارند البته نه در حد و اندازه موشکی مثل 48N6 و ... دقت هر دو موشک در رهگیری اهداف هوایی 90% ، پرنده های بی سرنشین 80% و موشکهای کروز 70% میباشد. همچنین حداکثر سرعت هدف برای این موشک 4.8 کیلومتر بر ثانیه معادل 16 17 ماخ میباشد که از این بابت تفاوتی با موشکهای 48N6 ندارد! در کل میتوان با استفاده از موشک 9M96 با اهدافی مانند هواپیمای با سرنشین و بی سرنشین ، موشکهای شلیک شده از هواپیما، بالگرد، کشتی، زیردریایی و پرتابگرهای زمینی، بمبهای رها شده از هواپیما و حتی موشکهای هوا به هوا و زمین به هوا درگیر شد! هر یک دستگاه پرتابگر اس-400 میتواند از ترکیب تسلیحاتی زیر بهره ببرد، 4 موشک 48N6E یا 4 موشک 5V55K/R 3 موشک 48N6 و 4 موشک 9M96E/E2 2 موشک 48N6 و 8 موشک 9M96E/E2 1 موشک 48N6 و 12 موشک 9M96E/E2 16 موشک 9M96E/E2 با ورود به خدمت نسل جدید موشکهای ضد موشک و ضد هوایی روسی یعنی سری موشکهای 9M96 دیگر سایتهای موشکی اس-400 نیازی به سایتهای کمکی مانند سام11و17 نداشته و خود میتوانند با استفاده از موشکهای کم هزینه و کوچک با اهداف هوایی نیز در فواصل نزدیک تا متوسط درگیر شوند. این قابلیت سیستم اس-400 یکی دیگر از ویژگیهای منحصربفرد آن است که در کنار برد و دقت زیاد توانایی درگیری با انواع مختلف مهاجمان را داده است.
  6. CanadianForces, دستت درد نکنه فکر کنم همون کلیپ باشه. لینک رو بصورت کد گذاشتم چون سایت یوتیوب مسدود است. javadseifi, خوب ببینید دوست من، ما دو راه بیشتر نداریم. یا اینکه طی 10 سال یک ارتش قدرتمند کلاسیک مجهز به تجهیزات پیشرفته ایجاد کنیم که زمان رسیدن به چنین هدفی با یک بودجه نظامی سالانه 20 میلیارد دلاری چیزی در حدود 10 سال خواهد بود. یا هم قید تسلیحات پر هزینه رو زده و با تولید انبوه که فناوری پیچیده ای هم ندارن خودمون رو در عرض چند سال قوی کنیم تا در برابر حملات بیگانه مقاومت کنیم. استفاده ترکیبی از این دو راه اشتباه هست! مثلا خرید چند تا سیستم پیشرفته که بدلیل تعداد کم اصلا جوابگو نخواهد بود و در همان ساعات اولیه جنگ نابود میشود! الان به توانایی تولید موشک هاوک دست یافته ایم و با تامین بودجه میتوان تعداد حدود 15 گردان کنونی را ظرف پنج سال به 50 گردان افزایش داد. هزینه این کار شاید به اندازه خرید 5 گردان اس300 باشد! ولی از کمیت بیشتری برخوردار است. برای نبرد با آمریکا کمیت مهمتر از کیفیت است چون باعث سردرگمی دشمن و تقسیم نیروی آنها میشود. یک پدافند هر چقدر هم که قدیمی باشد باز دشمن مجبور به فلج کردنش هست پس بخش عظیمی از نیروی آنها صرف نبرد با واحدهای کمی میشود. در این صورت واحدهای کیفی ما مانند اس300 با تعداد کمتری مهاجم درگیر شده و در نتیجه تلفات احتمالی کاهش میابد. یک پدافند کامل با ارائه موشکهای 9M96E2 برای سیستم S-300PMU2 این سیستم مداومت زمانی بیشتری برای درگیری پیدا کرده و میتوان همزمان با دهها هدف درگیر شود. هر پرتابگر با 16 موشک تسلیح میشود که در مجموع هر گردان رزمی از 192 موشک آماده شلیک برخوردار میباشد. این سیستم میتواند همزمان با 36 هدف بوسیله 72 موشک ( دو موشک برای هر هدف ) درگیر شود. برد آن 120 کیلومتر و سرعت موشک 1 کیلومتر بر ثانیه است اما بجز سرعت و برد تفاوت چندانی با موشکهای بزرگ 48N6E2 ندارد و مانند آن میتواند هدفی با سرعت 3 کیلومتر بر ثانیه تا ارتفاع 30 کیلومتری را رهگیری کند! قیمت این سیستم اعلام نشده ولی در صورت خرید چنین سیستمی هر چند گران از یک پدافند مستحکم در برابر هواپیما ، بالگرد ، موشک کروز و سلاحهای هدایت شونده AGM بهره خواهیم برد که نفوذ بداخل آن چندان ممکن نیست! مثلا برای دفاع از شهر تهران این سیستم بسیار مناسب است.
  7. مبحث جالبی است. ببینید برای ایجاد یک شبکه پدافند کامل باید بیشتر از بخش عامل به پدافند غیر عامل توجه شود تا تلفات و خسارات ناشی از جنگ قبل از همه برای خود نیروهای مسلح و پدافند عامل کاهش یابد. چون در غیر اینصورت دیر یا زود شبکه پدافندی دچار مشکل شده و با نابودی یک سایت حفره ای بزرگ در پدافند کشور بوجود خواهد آمد. خوشبحتانه چند سالی است به این موضوع توجه شده و طرحهایی از سوی دولت در دست اجراست. در بعد پدافند عامل وضعیت ما مناسب هست اما قابل قبول نیست! متخصصان داخلی به فناوری تولید سیستمهای هاوک ، اس200 ، سام2 ، رپیر ، اف ام 80 و ... دست یافته اند و در بخش موشکهای دوش پرتاب از پیشرفت بیشتری برخوردار بوده ایم. تعداد موشکهای هاوک که ستون فقرات پدافند ضد هوایی کشور میباشد تا قبل از آغاز تولید داخل در قالب 12 گردان و در حدود 150 پرتابگر بود که احتمال میرود این رقم تا چند سال آینده به دو برابر افزایش یابد. موشکهای صیاد1و2 و سام250 و شهاب ثاقب و ... هم به تولید انبوه رسیده اند و صدها پرتابگر از آنها در نقاط مختلف کشور وجود دارد. این شبکه پدافندی برای مقابله با تهدیدات منطقه ای مانند عربستان ، ترکیه و پاکستان مناسب به نظر میرسد اما در برابر حمله همه جانبه آمریکا بدلیل کمیت کمتر دارای مشکل است. برای مقابله با آمریکا باید همزمان شکبه ای پیچیده و مکمل از تمام واحدهای پدافندی ایجاد کرد تا نقطه ضعفی برای ضربه زدن دشمن باقی نماند. شبکه ای که از چند کیلومتر تا چند صد کیلومتر را پوشش دهد. نمونه ای از این شبکه که روسها آنها را ابداع کرده اند بصورت زیر است: سیستمهای S-300PMU2 برای پدافند دور برد ضد هوایی و ضد موشک سیستمهای S-300V و Buk-M1 برای پدافند فاصله متوسط تا دور در برابر هواگردها و موشکهای کروز و ... سیستمهای Tor-M1 و پانتسیر و تانگوسکا و SAM-8 OZA برای پدافند کوتاه برد در برابر هواگردها و موشکهای کروز توپهای 23 و 30 و 57 و ... میلیمتر و موشکهای دوش پرتاب برای پدافند در برابر هواگردها در فاصله بسیار نزدیک در سیستم فوق هر واحد مکمل و محافظ واحد دیگری است و امکان نفوذ بداخل چنین پدافندی تقریبا غیر ممکن است. محدوده پوشش این شبکه از چند صد متر تا 200 کیلومتر ( 125 هزار کیلومتر مربع ) و ارتفاع چند متری تا 30 کیلومتر میباشد. این سیستم توانایی درگیری همزمان با انواع مختلفی از مهاجمان را دارد و هیچ هدفی درون آن امنیت نخواهد داشت. هزینه راه اندازی چنین سیستمی فقط برای یک منطقه چند میلیارد دلار خواهد بود! البته با توجه به ضریب اطمینان 99% چنین هزینه ای قابل توجیه است. مساحت کشور را که 1.6 میلیون کیلومتر مربع است در نظر بگیریم برای پوشش کامل آن به 16 الی 20 تا از این شبکه های دفاعی نیاز خواهیم داشت. میتوان با یک پروژه ده ساله و خرید امتیاز تولید سیستمهای فوق هم از هزینه ها کاست و هم به مرور زمان صاحب تجربه کافی برای طراحی سیستمهای کاملا بومی شد. البته مشکل مالی و عدم اطمینان به روسها یه مشکل دیگه است! کلیپی از شبکه مذکور دارم که آپلود میکنم. :|
  8. لازم به توضیح هست که تانک سفیر74 ، T-72Z نمیباشد و با هم فرق دارند. T-72Z همان تانک T-54/55 است که با تغییرات گسترده و استفاده از دستگاههای پیشرفته برش و شکل دهی بدنه کاملا ارتقا یافته و از موتور تانک تی72 و یک توپ قدرتمند 105 میلیمتری برخوردار است. تانک سفیر74 نیز مدل ارتقا یافته تانکهای تی62 میباشد. هر دوی این تانکها به بهترین تجهیزات جنگی مانند مسافت یاب و هدفگیر لیرزی ، هشدار دهنده پیشرفته ، زرههای واکنشگر اضافی و تجهیز شده اند. برد درگیری این تانکها مخصوصا T-72Z در حدود تانکهای مدرن امروزی است و میتواند براحتی از فاصله 3 کیلومتری با دشمن درگیر شود! این تانک بسیار مورد توجه کارشناسان نظامی قرار گرفته است. تعداد این تانکها در حدود 1000 دستگاه میباشد. تانکهای تی72 از نوع S/M1 میباشد. با توجه به شکست تانکهای تی72 عراق در برابر M-1 های آمریکایی بدلیل نبود تجهیزات هدفگیر لیرزی ایران کار ارتقای این تانکها را در اولویت قرار داد. مقاومت زره این تانک نیز با احتساب زرههای واکنشگر در حدود 1000 میلیمتر میباشد.
  9. aryoreza, بسیار جالب و مفید بود. البته این مقاله بیشتر معرفی استینگر بود! مسئولین نیروی انتظامی کار بسیار عاقلانه ای انجام داده اند. فرض کنید فردا با یه کشور مثلا ترکیه درگیر جنگ شدیم! اگر پاسگاههای مرزی نیروی انتظامی پدافند هوایی نداشته باشن همان بلایی سرشون میاد که در روزهای اول جنگ بر پاسگاههای مرزی با عراق آمد! الان نیروهای امنیتی کشور با ضریب امنیتی بیشتری میتوانند به مراقبت از مرزها و تامین امنیت کشور بپردازند. مهاجم هم فقط جنگنده و بالگرد نمیتونه باشه چون الان با کاهش قیمت تولید پهپادها و امکان ساخت شخصی آنها هر گروه قاچاقچی و شرور و شورشی میتواند از این وسیله تهیه و استفاده کند!
  10. SAEID

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بهتره در شرایط کنونی از چنین سخنانی اجتناب شود. :|
  11. SAEID

    ارتش ایتالیا در جنگ جهانی دوم

    جالب بود. ایتالیا ارتش قدرتمندی داشت اماضعف فناوری و تاکتیک این ارتش را به نیرویی درجه دو در اروپا تبدیل کرده بود که توان مقابله با ارتشهای فرانسه ، انگلیس و روسیه را نداشت. این قسمت مقاله دروغ است. ژنرال فون پالوس خیانت نکرد و فقط تسلیم شد. نیروهای وی از 22 نوامبر 1942 تا 31 ژانویه 1943 (که وی و تعدادی از افسران با حفظ ارزش نظامی تسلیم شوروی شدند) در بدترین شرایط ممکن به سر میبردند و عملا ماه دسامبر و ژانویه را در گرسنگی و سرما سپری کرده و از تدارکاتی که هرمن گورینگ دو ماه بود وعده میداد خبری نبود! از 270 هزار نفری که در محاصره بودند تناه چند هزار نفر موفق به فرار و تعداد بسیار اندکی نیز بعد از تسلیم زنده ماندند و اکثر سربازان در راه انتقال به بازداشتگاههای روسی بر اثر گرسنگی از پای درآمدند! فون پالوس در اوایل نوامبر از هیتلر درخواست اجازه عقب نشینی تاکتیکی کرد ولی اصرار بیجای هیتلر باعث محاصره کامل ارتش ششم و شکست آلمان در استالینگراد شد! نیاز روزانه تدارکاتی ارتش ششم 750 تن (شاید هم 500 تن دقیق یادم نیست!) بود در حالیکه نیروی هوایی آلمان علیرغم تمام ادعاها نتوانست بیش از 150 تن در روز آن هم نه بصورت مستمر به ارسال غذا و دارو و مهمات ... بپردازد! جالب است بدانید که ژنرال فون پالوس تا آخر عمر خود همواره طرحهای جنگ استالینگراد را مطالعه میکرد و بدنبال راهی بود که بتواند ارتش ششم را نجات دهد! البته در ذهن خود. :|
  12. SAEID

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دوستان لطفا اخبار مرتبط با انرژی هسته ای را در بخش " اخبار نظامی " ارسال نکنند و بجای آن دو بخش خبری دیگر استفاده کنید.
  13. SAEID

    جهنم سرد مسکو

    این مقاله در مجله جنگ افزار چاپ شده بود که اگر زحمت تایپ آنرا بکشید خیلی خوبه و دوستانی که مجله رو نخریدن میتونن مقاله رو بخونن.
  14. البته از میگ29 ها فقط برای حملات سطحی استفاده میشد و بصورت انبوه در جنگ خدمت نکرد. این جنگنده ها چون از مدل A بودن توانایی حمل سلاحهای هدایت شونده هوا به زمین را نداشتند! ولی با این وجود چند بار جنگنده های میگ29 عراق به عمق استراتژیک کشور نفوذ کردن! و اگه اشتباه نکنم یه بار در دریای خزر دو مخزن سوخت اضافی میگ29 پیدا شد! :|
  15. سعيد عزيز اگه تا كنون با يك تيربار شليك كرده باشي ميداني كه هيچكدام از تيربارهاي موجود در كشور ما كم لگد نمي زنند.بطور مثال همين تيربار MG1A3 موسوم به MG3 كه به وفور در اختيار نيروهاي مسلح ميباشد آنچنان لگد مي زند كه پس از يك عمليان و به فرض شليك بيش از 1000 فشنگ با آن قاعدتا بايد روز بعد را به ماساژ و پماد مالي كتف خود سپري كني!!! به اضافه اينكه لگد آن سلاح آنقدر زياد است كه نمي تواني بطور پيوسته دست خود را روي ماشه نگه داشته و حداقل 100 تير را بدون وقفه شليك كني و مجبور هستي بعد از شليك حداكثر 20 تا 30 گلوله يكبار دست خود را از روي ماشه برداشته و مجددا به شليك ادامه دهي.ميبيني كه تا دلت بخواد تيربار وحشي و لگد زن داريم!!!!!؟؟؟؟ خدا نصيبت نكنه!! تیربار ژ3 که خدا نصیب نکنه یه لگدی داره که از صد تا شلیک چند تاش به هدف بخوره شاهکار کردی! واقعا سلاح خشنی است. حتی شنیدم در جنگ تحمیلی بعضی از نوجوانان بسیجی که میخواستند با این تیربار شلیک کنند بخاطر قدرت بدنی کم و در اثر لگد آن یا آسیب دیدن یا هم به زمین پرت شدن!
  16. مطلب خوبی بود. این نارنجک انداز از قدرت و دقت زیادی برخوردار هست و حتی امکان استفاده از آن علیه خودروهای زرهی سبک دشمن نیز وجود دارد! وجود چنین نارنجک اندازی بر روی سلاح واحدهای کماندویی علاوه بر صرفه جویی در زمان باعث کاهش هزینه و تلفات خواهد شد. همچنین با این نارنجک انداز به برد مفید بیشتری دست خواهیم یافت که دست توان پرتاب نارنجک به آن مسافت را ندارد. امکان پرتاب نارنجک بصورت غیر مستقیم هم از دیگر مزایای آن میباشد. فرض کنید بر بالای پشت بام نیروهای دشمن مستقر هستند. با پرتاب یکی دو نارنجک باعث وارد آمدن تلفات و ایجاد رعب و وحشت در بین نیروهای دشمن شده و نیروهای خودی فرصت عملیات بهتری خواهد یافت.
  17. شاید هیتلر احمق و جنایتکار در طرح ریزی عملیات کورسک شرکت داشت یا بهتر بگم دخالتهای بیجا و به اصطلاح کارشناسانه داشت! ولی طراح اصلی این عملیات شخص دیگری بود. ژنرال مانشتاین یکی از مسئولین این عملیات بود که هدف از اجرای آن ایجاد شکاف بین سپاه مرکز و جنوب شوروی و آزادسازی ارتش ششم آلمان محاصره شده در استالینگراد بود.
  18. تشکر جالب بود. شنیدم دقت این سلاح چندان زیاد نیست چون لگد قوی داره و امکان ثابت نگه داشتن سلاح به طرف هدف را سخت میکنه؟
  19. [align=center]تكنولوژي پنهان‌كاري و معرفی نمونه‌هایی از هواگردهای پنهان‌كار [/align] تاريخچه تكنولوژي پنهان‌كاري بررسي تاريخچه‌ي فعاليت‌هايي كه در راستاي ايجاد قابليّت پنهان‌كاري در وسايل پرنده (و همچنين ساير جنگ‌افزارهـا) صورت گرفته است، نكات قابل توجهي را آشكار ساخته است: · آمريكايي‌هـا، بيش از همه و پيش از ساير كشورهـا در اين زمينه سرمايه‌گذاري كرده‌اند؛ · با توجه به ميزان سرمايه‌گذاري‌هاي آمريكا در اين زمينه، به نظر مي‌رسد، هزينه‌هاي تحقيق و توسعه در اين زمينه بسيار زياد است. تعداد قابل توجّهي از پروژه‌هاي مطرح شده در اين زمينه، در نيمه‌هاي كار به دلايل مالي، لغو شده‌اند و نيمه‌كاره مانده‌اند. از اين دست مي‌توان به پروژه‌ي "دارك استار" كه در 1999 توسط وزارت دفاع ايالات متحده لغو شد و پروژه‌ي "آرورا" كه احتمالاً در سال 1990 لغو شده، اشاره كرد؛ · تعداد قابل توجهي از پروژه‌‌هاي انجام شده در زمينه‌ي پنهان‌كاري، كه اتفاقـاً هزينه و زمان قابل توجهي را به خود اختصاص داده‌اند، فقط براي اثبات و ارزيابي تكنولوژي و به عنوان پيش زمينه‌اي براي پروژه‌هاي اصلي انجام شده‌اند. از اين دست مي‌توان به پروژه‌ي "تكيت بلو" كه به عنوان پيش زمينه‌ي ساخت "بي 2" توسط نورثروپ در فاصله‌ي سالهاي 1978 تا 1985 به انجام رسيد و همچنين پروژه‌ي "اسنيكي پيت"كه به عنوان پيش زمينه‌ي ساخت "اف 22" توسط جنرال دايناميكس به انجام رسيد، اشاره كرد. عوامل مؤثر در مشاهده‌شدن يك پرنده مشاهده شدن يك وسيله‌ي پرنده توسط تجهيزات و ادوات شناسايي دشمن، با يكي از روش‌هاي زير صورت مي‌گيرد: · سطح مقطع راداري و انعكاس امواج راداري به سمت گيرنده‌؛ · امواج فرو سرخ؛ · صوت[1]؛ · مشاهده خود يا آثار وسيله با چشم مسلح يا غير مسلح[2]. لذا وقتي بحث پنهان‌كاري مطرح مي‌شود، مي‌بايد پنهان‌كاري و يا كم‌مشاهده‌پذيري در تمام حوزه‌هاي فوق مورد بررسي قرار گيرد. تكنولوژي‌هاي پنهان‌كاري و كم مشاهده‌پذيري ايجاد قابليّت پنهان‌كاري و/يـا كم مشاهده‌پذيري، بـا استفـاده از يكي از روش‌هاي زير و يا تركيبي از آنها صورت مي‌گيرد: · جذب سيگنال‌هاي شناسايي؛ · انحراف سيگنال‌هاي شناسايي در جهت مطلوب؛ · ايجاد اختلال در سيگنال‌هاي شناسايي. البته غير از موارد فوق، برخي روش‌هاي ديگري نيز مطرح شده‌اند كه گرچه مستقيمـاً سطح مقطع راداري را كاهش نمي‌دهند، اما باعث كاهش مشاهده‌پذيري وسيله‌ي پرنده مي‌شوند. اين روش‌ها عبارتند از: · پرواز در ارتفاع بالا؛ · پرواز با سرعت زياد؛ · پرواز در نزديكي زمين و بين موانع زميني مانند كوه‌ها و ناهمواريها. بر اساس اطلاعات منتشر شده و مطالعات صورت گرفته، خصوصـاً اطلاعات منتشر شده توسط شركت‌هـاي نورث‌روپ-گرومن، ناسـا، لاكهيد- مارتين و بويينگ كه به ترتيب سازنده‌ي هواپيماهاي پنهان‌كار بي-2، ايكس-29، اف-117 و بويينگ‌بِرد هستند، تكنولوژي‌هاي مرتبط با قابليّت پنهان‌كاري و كم‌مشاهده‌پذيري كه با يكي از روش‌هاي فوق‌الذكر منجر به قابليّت پنهان‌كاري و كم مشاهده‌پذيري مي‌گردند، و در آينده مورد استفاده خواهند بود، متناسب با سه بازه‌ي زماني به صورت زير تفكيك شده‌اند: 1- آينده‌ي نزديك · طراحي محل حمل سلاح در داخل بدنه (مانند هواپيماهاي ايكس 45 و اَوِنْجِر II) با سطح مقطع راداري كم؛ · طراحي محل نصب موتور داخل بدنه (مانند هواپيماي ايكس45) با سطح مقطع راداري كم؛ · طراحي ورودي و خروجي موتور داخل بدنه با سطح مقطع راداري كم؛ · طراحي خروجي هواي موتور و حذف آثار راداري و مشاهده‌پذيري آن (بعنوان مثال هواي گرم خروجي، بايد تحت پوشش هواي سرد در اطراف قرار گيرد)؛ · هواپيماي بدون دم[3] با كنترل فعال (مانند هواپيماهـاي ايكس-36 و بي2)؛ · دم مايل (مانند هواپيماي اف-117)؛ · سازه‌هاي مركب (كامپوزيت‌ها و مواد عبوردهنده‌ي امواج راداري)؛ · بال با زاويه‌ي عقب‌رفتگي و يا جلورفتگي زياد[4]؛ · بال شكسته[5] (مانند ايكس45)؛ · بدنه بـا سطوح صاف (بدون انحنا) و شكسته روي بدنه (مانند هواپيماي اف117)؛ · زير بدنه بـا سطوح صاف و بدون شكستگي (مانند هواپيماي اف117)؛ · بال و بدنه ادغام شده[6] بدون مرزهاي شكسته در نماي خارجي (مثل بي2 و ايكس47)؛ · طراحي و ساخت سيستم كنترل براي پرواز در نزديكي زمين[7]؛ · طراحي آيروديناميكي براي پرواز در رژيم سرعت نزديك صوت[8]؛ · موتور و سيستم‌ها با آلودگي‌هاي ارتعاشي و الكترومغناطيسي كم؛ · بدنه بـا نيمرخ پخ[9]؛ · رنگ و پوشش‌هاي جاذب امواج رادار[10]؛ · رنگ متناسب با شرايط پروازي (مانند اغلب هواپيمـاهـاي پنهان‌كار كه به علت پرواز در شب از رنگ سياه استفاده مي‌كنند)؛ · اندازه‌گيري سطح مقطع راداري پرنده (براي ارزيابي سطح مقطع راداري پس از پرواز و خسارتهـاي احتمالي، مثل ضرباتي كه به بدنه وارد شده و يا خراش‌هايي كه در پوشش هواپيما ايجاد شده است). 2- آينده‌ي ميان‌مدت · طراحي و ساخت نـازل موتورهـاي بـا قابليّت كنترل بردار جت خروجي[11]؛ · طراحي و ساخت سازه‌هاي مركب به صورت يك تكه[12]؛ · طراحي آيروديناميكي براي پرواز با ماخ بالا[13]؛ · طراحي و ساخت سيستم كنترل براي پرواز با پيروي از پستي و بلندي‌هاي زمين[14]؛ · طراحي هواپيمـا با ابعاد كوچك‌تر (مانند ريزپهپـادها)؛ · اندازه‌گيري دقيق‌تر سطح مقطع راداري اجزاي مختلف پرنده مثل موتور، خروجي موتور، سيستم‌ها و ... . 3- آينده‌ي دور · طراحي و ساخت پليمرهاي الكتروكروميك[15] براي تغيير رنگ پوسته (پنهان‌كاري در مقابل چشم)؛ · طراحي و ساخت سيستم فعال براي تغيير ميزان انعكاس‌دهي[16] امواج راداري؛ · طراحي و ساخت مواد با قابليّت تغيير ميزان جذب[17] امواج راداري؛ · طراحي آيروديناميكي براي پرواز در ارتفاعات خيلي بالا (هوا- فضـا پيمـا[18])؛ · طراحي آيروديناميكي براي پرواز در رژيم فرا صوت؛ · طراحي و ساخت بدنه و سيستم‌ها براي كاهش ابعاد پيكره در حد نانو؛ · طراحي و ساخت سيستم تصويرسازي مجازي روي بدنه‌ي هواپيما با استفاده از LCD (پنهان‌كاري در مقابل چشم مثل اختاپوس)؛ · طراحي و ساخت موتور سراميكي براي جذب امواج رادار، كوچك كردن ابعاد موتور و كاهش صدا و نويز؛ · اندازه‌گيري ميزان مشاهده‌پذيري پهپـاد در برابر چشم؛ · آموزش پرسنل زميني براي استفاده از سيستم‌هاي مرتبط با پنهان‌كاري (نظير سيستـمِ فعالِ تغيير ميزان انعكاس‌دهي امواج راداري). معرفی نمونه‌هایی از هواگردهای پنهان‌كار · هواپیمای نامرئی: F-117 [align=center][/align] شاید بتوان هواپیمای “F-117” را انقلابی ترین هواپیمای دوران دانست که با ظاهر منحصر به فرد خود، شگفتی هر بیننده‌ای را بر می‌انگیزد. اساس کار، در طراحی “F-117” به کارگیری سطوح تخت در تمام سطح خارجی بدنه می‌باشد. به همین منظور سطح زیرین هواپیما کاملاً تخت بوده و سطح جلویی زیر بال نیز با بدنه اختلاف سطح ندارد و این دو در امتداد یکدیگر می باشند. این هواپیما برای حمل جنگ افزار، تنها به دهلیزهای خود متکی است و برای به دام انداختن امواج رادار، درهای دهلیز جنگ افزارها و ارابه فرود آن دارای لبه‌هایی دندانه‌ای شکل می‌باشند. برای هماهنگی با اصول پنهان‌کاری از همان پوشش سیاهی که در هواپیمایSR-71” و “U-2R” به کار رفته است، بهره می‌گیرد تا در شب ناپیدا باشد. برای اینکه دریچه‌های ورودی هوای موتورها سطح مقطع راداری زیادی تولید نکند، توسط توری‌های ریزبافتی پوشیده شده‌اند که بازتاب امواج رادار را به صورت سطح صاف انعکاس می‌دهد. خط مستقیمی که از نوک دماغه تا نوک بالها با زاویه همگرایی 5/67 درجه امتداد یافته است نقش بسزایی در کاهش RCS جلویی هواپیما دارد. تمام سطح بدنه با مواد جاذب رادار پوشیده شده و سطوح شیشه‌ای کابین خلبان نیز با طلا پوشش داده شده تا انرژی راداری را به بدنه انتقال دهد. این هواپیما به منظور کاهش علائم فروسرخ، شار خروجی موتور را با هوای کنارگذر سرد مخلوط کرده و از مجرایی که انتهای آن به شکل شیاری تخت، کم ارتفاع و عریض می‌باشد به بیرون هواپیما هدایت می‌کند. این اگزوزها دارای لبه‌ای در زیر خود می‌باشند تا منبع اصلی گرما را از حسگرهای روی سطح و واقع در ارتفاع پایین‌تر، مخفی نگه دارند. مکانهای انتهای بدنه نیز به گونه‌ای به بدنه نصب شده‌اند که علاوه بر نگاه داشتن بازتاب راداری در کمترین مقدار، گازهای خروجی موتور را از حسگرهای فروسرخ دور می‌سازند که این امر در هنگام تعقیب شدن به وسیله جنگنده حامل اینگونه حسگرها اهمیت بیشتری می‌یابد. با وجود آنکه مقدار دقیق سطح مقطع راداری “F-117” همچنان سری و طبقه‌بندی شده است اما برخی منابع، سطح مقطع راداری این هواپیما را از جلو به اندازه 01/0 مترمربع تخمین زده‌اند. · بمب افکن پنهانکار B-2: [align=center][/align] هواپیمای “B-2” و هواپیمای “F-117A” به واسطه ظاهر منحصر به فرد خود دارای RCS کمی می‌باشند. در طراحی این هواپیماها نیز به کارگیری سطوح تخت به منظور پژواک امواج ارسالی به سمت‌هایی مخالف با سمت رادار جستجوگر در نظر گرفته شده است. بیشتر سطح بالایی “B-2” از «الاستومر» که رسانایی یکنواختی در سطح ایجاد می‌کند پوشیده شده است. مواد جاذب رادار نیز در بخش‌هایی همچون درب‌ها، داخل ورودی‌های هوا و دیگر منافذ به کار برده شده‌اند تا بازتاب امواج راداری را از این قسمت‌ها به حداقل برسانند. خروجی‌های موتور “B-2” روی بال جلوتر از لبه فرار قرار دارند و به سمت لبه‌های رو به بیرون و بالا می‌دمند. برای کاهش علائم فروسرخ در این هواپیما، موتورها مجهز به مخلوط کننده‌های گازهای داغ با هوای سرد می‌باشند. همچنین برای جذب امواج فروسرخ ناشی از گرمای به وجود آمده توسط خورشید و مقاومت هوا در سطح هواپیما از رنگهای جاذب امواج فروسرخ که ترکیباتی از سولفید روی می‌باشند استفاده شده است. بارزترین عنصر کشف بصری یک هواپیما، اثری است که موتورهای آن در هوا برجا می‌گذارند که با تغییر ارتفاع، قابل از بین بردن است. اما شرایطی نیز پیش می‌آید که تغییر ارتفاع ممکن نباشد، در این حالت م‌وان با تزریق مواد شیمیایی در گازهای خروجی، ذرات آب را به قطراتی که قابل دیدن نباشد تجزیه کرد. در هواپیما “B-2” این مسئله در نظر گرفته شده است. همچنین برای اینکه کشف بصری این هواپیما در روز به کمترین حد ممکن برسد سطح زیرین آن رنگ آمیزی خاکستری شده است. · جنگنده تاکتیکی پیشرفتهYF-22A (ATF): [align=center][/align] این جنگنده ترکیبی از پنهان‌كاري و کارآیی آیرودینامیکی است که قابلیت پنهانکاری را بدون از دست دادن مزیت آیرودینامیکی داراست. برای حفظ ویژ‌گی‌های پنهانکاری، سوخت و جنگ افزارهای لازم برای اجرای مأموریت‌ها در درون بدنه حمل می‌شوند. دهلیزهای جنگ‌افزارها به صورت یک دهلیز بزرگ در زیر و جلوی بدنه تعبیه شده است. از روبرو، یعنی مهمترین و حساس‌ترین وجه برای یک جنگنده ATF، از به کار بردن لبه‌های بازتاب‌دهنده امواج راداری بر مسیر پرواز، اجتناب شده است. لبه‌های جلویی و عقبی دریچه ‌ها و صفحه‌های متحرک، دندانه دار می‌باشند تا انرژی راداری رسیده را پراکنده نمایند و دهانه‌های ورودی‌های هوای موتور نیز به همین دلیل به بیرون و پایین زاویه داده شده‌اند. همچنین مجراهای ورودی s شکل نیز دهانه‌های کمپرسورهای موتور را از مسیر مستقیم امواج رادار پنهان می‌نمایند. این جنگنده 20 الی 30 درصد بزرگتر از “F-15” و 40 درصد بزرگتر از هواپیمای “F-18” می‌باشد. به همین دلیل از فاصله 10 مایلی قابل رویت است و در نتیجه اینگونه جنگنده‌ ها از طریق کشف بصری آسیب پذیر هستند. · بالگرد نامرئی کمانچی “RAH-66”: [align=center][/align] «کمانچی» نخستین بالگرد پنهانکار دنیاست و ادعا می‌شود که بازتاب راداری آن تنها به اندازه 25 درصد بالگرد آپاچی است و 75 درصد کمتر از آپاچی علائم فروسرخ از خود منتشر می‌سازد. کمانچی توسط رادار قابل رویت نیست، مگر در برد کوتاه که معمولاً کمتر از چند مایل است. گذشته از آنکه این بالگرد از مواد و سازه جذب‌کننده امواج راداری استفاده می‌کند سطح مقطع راداری بسیار کوچک آن تا حد زیادی مربوط به سطح بدنه شش‌گوشه‌ای، سر ملخ اصلی پوشش داده شده و جایگاه‌های جنگ‌افزار دهلیزی می باشد. علاوه بر این، توپ چرخان 20 میلی‌متری سه لوله آن را می‌توان به سمت عقب برگردانده و در یک پوشش آیرودینامیکی در پشت برجک جا داد. یکی دیگر از مهمترین عوامل تقلیل سطح مقطع راداری در این بالگرد، چگونگی قرار گرفتن شش بالک قابل حمل متصل به بدنه بالگرد همراه با سکانی یکنواخت می‌باشد. از دیگر تدابیری که در این بالگرد به منظور کاهش سطح مقطع راداری در نظر گرفته شده ملخ دوم می‌اشد که از نوع پروانه‌ای است و به یک طرف متمایل می‌باشد. در ضمن ارابه فرود، قابل جمع شدن است. حضور بالگردها را می‌توان قبل از اینکه در دید قرار گیرند توسط صدای آنها تشخیص داد. لذا در این هواگرد به منظور پنهانکاری بیشتر، تدابیری از قبیل افزایش ملخ‌ها در محور اصلی (ملخ‌های پنج تیغه‌ای) و پروانه دم و انحنای قابل توجه انتها تا نوک ملخ توسط طراحان این بالگرد صورت گرفته است. در این بالگرد به منظور کاهش اثر و رد اشعه فروسرخ، موتورها در داخل بدنه جاسازی شده‌اند و به صورت کلی یکی از بهترین وسایل عمود پروازی است که در مقابل ردیابی توسط اشعه فروسرخ محافظت شده است. [align=left]-------------------------------------------------------------------------------- [1] Aural [2] Visual [3] Tail-less Aircraft [4] Sweep Back or Sweep Forward [5] Swing Wing [6] Blended Wing Body [7] Terrain Following Flight (TF) [8] Advanced Subsonic [9] Slim Profile [10] RADAR Absorbent Material (RAM) [11] Thrust Vectored [12] Single Piece Composite [13] Super Cruise [14] Terrain Following Flight (TFF) [15] “Electro Magnetically Conductive Polyaniline based RADAR Absorbent Material” or “Electro-Chromic Materials” [16] Reflectiveness [17] Radar Absorptiveness [18] AeroSpace Plane[/align] منبع: سایت آویا avia.ir
  20. یک نظامی از بدو ورود به ارتش باید آماده مرگ باشد. یه نظامی دو تا همدم داره یکی سلاحش و دیگری مرگ! باید با این دو تا رفیق باشه وگرنه توان رزم نخواهد داشت.
  21. بالاخره جنگنده هامون رو هوا نابود بشن بهتر از بمباران رو زمین هست! مرگ یک جنگنده باید در آسمان باشد.
  22. هدف آلمان نازی تبدیل شدن به قدرت اول اروپا و تقسیم منابع جهان بین خود و آمریکا و انگلیس و شوروی بود. اینکه چرا به شوروی حمله کرد دلایل اجتناب ناپذیری دارد ولی آلمان حداقل تا تعیین تکلیف انگلیس و آمریکا قصد جنگ با شوروی را نداشت. این موضوع صحیح است ولی مشکل از ریشه بود و نباید تصور کرد با بودن فردی مثل رومل یا مانشتاین آلمان پیروز میشد. افرادی مثل رونشتت و گودریان و هاینرینکی هم که دست کمی از این افراد نداشتند نتوانستند کاری کنند. طرح نبرد کورسک را ژنرال مانشتاین ریخته بود و اگر نقشه و زمان حمله لو نمیرفت شکافی به عمق هزار کیلومتر بین نیروهای روس ایجاد میشد! این طرح مشکلی نداشت. در ضمن آمریکا آلمان را شکست نداد و جالب است بدانید که ارتش آمریکا تنها موفق به نابودی نیروهای بازگشته از شرق میشد که یک دهم توان رزمی اصلی خود را هم نداشتند! بیش از 600 لشکر آلمانی را روسها نابود کردند که بیش از 80% کل لشکرهای آلمانی بود! این در حالی بود که نیروهای آلمانی در برابر شوروی بسیار زیاد و کار کشته تر بودند و مثل روز D-DAY نبود با 14000 هواپیما به حریفی حمله کنن که تقریبا هواپیما نداشت!
  23. لینکش یادم نیست اما یه فایل pdf با نام HISTORICAL TABLES BUDGET هست. جستجو کنی پیدا میشه.