[quote]این هم یه آموزش کوچیک برای افراد مبتدی مثل من که دفه اولشون هست بازی میکنند: [img]http://military-war.persiangig.com/image/Game/img-download.png[/img][/quote] چرا فایل اجرایی هست؟ لینک حذف شد.

جالب بود تشکر. از تحولات این میدان بعد از سالهای ذکر شده چه خبر؟ اکنون در چه جایگاهی نسبت به جایگاه گذشته قرار دارد؟

دستت درد نکنه صدرا جان. با توجه به توان نظامی امارات در نگاه اولیه به نظر میرسد برتری نسبی بر نیروهای ایرانی در منطقه تنگه هرمز داشته باشد اما با لحاظ کردن سایر فاکتورها و بزرگ کردن صحنه نبرد این برتری امارات عملا کم اثر شده و بیشتر به نقطه ضعف تبدیل میشود تا قوت چرا که این کشور جز چند پایگاه هوایی و زمینی و دریایی که آنها نیز در منطقه ای کوچک در کنار هم قرار دارند و در صورت حمله به هر یک از این پایگاهها و از کار افتادن حتی چند روزه باعث نقص شدید در قوای نظامی این کشور خواهد شد. توان نظامی امارات بیشتر از اینکه قابلیت یک جنگ گسترده و طولانی مدت را داشته باشد به منظور دفاع از حریم سرزمینی سازماندهی شده و توان عملیات برون مرزی قابل توجهی ندارد. ولی از این طرف ما نیز نباید کم کاری کرده و پیشرفت حریف را نظاره گر باشیم. طی سالیان آینده که ان شاء الله هواپیماهای ساخت داخل بصورت انبوه وارد سازمان رزم نیروی هوایی خواهند شد ما نیاز به حداقل یک پایگاه هوایی بیشتر در منطقه تنگه هرمز داریم تا با اشراف کامل بر منطقه امکان هرگونه غافلگیری و برتری را از کشور مقابل سلب کنیم. از نظر دریایی نیز شرایط به گونه ای است که ایران ضمن برتری کمی و کیفی از موقعیت ویژه جغرافیایی نیز برخوردار است و این موقعیت برتر امکان کنترل دریا با کمترین شناور را برای ایران بدست میدهد.

[quote][i]واسیلی و سیمو هایا آدم هایی بودند که به تعداد انسان هایی که کشته اند معروف شده اند ولی تک تیر انداز های ایرانی افتخاری در تعداد افرادی که کشته اند نمی دیدند تا آن را به رخ دیگران بکشند[/i] [b]آنچه که می نویسم در منطقه مهران در ناحیه تپه های زیل رخ داده است[/b] در این منطقه دشمن بعثی با چند تک تیرانداز آموزش دیده از نیروهای ضد انقلاب جدائی طلب، کرد به کشتار بچه های بسیجی دست زده بود. در این هنگام یک بسیجی از بجنورد به نام ایزانلو که شکارچی بوده است برای مقابله درخواست یک تفنگ مناسب برای تیراندازی دقیق می کند. یک سلاح برنو تهیه می شود ولی چون دوربین موجود نبوده است فرمانده نظامی منطقه با تماس با خانواده خود درخواست یک دوربین شکاری می کند که سریعا خانواده این فرمانده این دوربین را از مشهد خریده و ارسال می کنند شهید ایزانلو پس از دریافت و نصب دوربین مدتی مشغول تمرین و قلق گیری می شود و در نهایت شکار آغاز می گردد در ابتدا باید تک تیر انداز های دشمن را نابود می کرده که این کار با پشتیبانی تمام واحد های توپخانه و هماهنگی کامل میسر می گردد سپس به مرور زمان شهید ایزانلو تا آنجا پیش می رود که ترسی بر دل عراقیها می اندازد که هیچ سرباز بعثی جرات خروج و سر بلند کردن نداشته از جمله کار های انجام گرفته کندن سوراخی در کوه مشرف به عراقی ها بوده به نحوی که کندن این سوراخ از پشت کوه تا سینه کوه که مشرف به عراقی های بوده است انجام می گیرد. وسپس با پوشاندن سوراخ چند سانتی متری در دامنه مشرف به عراقی ها با خار و خاشاک شروع به شکار بعثی ها می کنند این بسیجی چنان کشتاری از این عراقی ها می کند که این شوخی در بین ایرانیها رایج می شود که از اینجا هیچ سرباز عراقی با پیشانی سالم خارج نمی شود شهید ایزانلو در نهایت در هنگام نفوذ به یکی از خطوط دشمن در طول روز به روی یک مین ضد نفر می رود و کشته می شود جسد این شهید تا مدت ها توسط سربازان بعثی بر دار می شود تا انتقام خود را و یا بهتر بگوییم ضعف خود را نشان دهند متاسفانه از تعداد شکار های ایشان به جز خود این شهید کسی مطلع نبوده است و ایشان در این باره تا آنجا که من می دانم صحبت نکرده اند روحش شاد[/quote] تشکر برادر جان. خداوند این شهید بزرگ را رحمت کند.

[quote]از اواسط دهه 1990 كه مجلس دومای روسیه گزارشی را كه توسط انجمن‌های دفاعی و امور بین‌المللی در زمینه پروژه هارپ نوشته شده بود و به امضای 90 نفر رسیده بود، منتشر كرد، جنجال‌هایی در خصوص این پروژه بوجود آمد. در این گزارش‌ آمده بود: آمریكا در حال ساخت سلاح‌های جدید ژئوفیزیكی است كه ممكن است بر محیط نزدیك به زمین از طریق امواج رادیویی دارای بسامد زیاد تاثیر بگذارد... اهمیت این جهش كیفی می‌تواند با گذار از اسلحه‌های سرد به جنگ‌افزارهای نرم و یا از سلاح‌های سنتی به تسلیحات هسته‌ای مقایسه شود. این نوع جدید از سلاح‌ها از این جهت كه محیط اطراف زمین به طور ناگهانی هدف تاثیر مستقیم و اجزای تشكیل‌دهنده آن قرار می‌گیرد، با انواع قبلی آن متفاوت هستند. حال احتمال آن می رود كه دولت امریكا به كمك فناوری هارپ بتواند یك زلزله در تهران ایجاد كند و با انتشار این خبر كه زلزله به دلیل انجام آزمایشات زیر زمینی بمب اتمی ایران بوده است ، افكار عمومی جهان منحرف كند. با توجه به آنكه روسیه نیز تاسیسات مشابه "هارپ" را در اختیار دارد شاید صحبتهای رئیس جمهور محترم كشورمان در خصوص زلزله تهران مبتنی بر اطلاعاتی خاصی باشد كه كشور روسیه در اختیار ایران گذاشته است زیرا پیشتر نیروی دریایی روسیه اعلام كرده بود كه هدف نهایی این آزمایش‌‌ها (هارپ) تخریب ایران و براندازی دولت كنونی این كشور از طریق ایجاد زمین لرزه است . در ضمن دوستاني كه فكر ميكنند اين پروژه تنها جنبه تحقيقاتي داره گزارشاتي كه در مورد زلزله هاييتي منتشر شده را مطالعه كنند. [/quote] روسها زیاد حرف میزنند که برای منافع خودشون هست شما جدی نگیرید. پروژه هارپ هم حتی اگر نظامی باشد در برابر کشورهای دور از آمریکا کارایی نداشته و نمی توانند امواج را به مناطق دور برسانند. روش کار چنین است که امواج را به لایه آیونسفر فرستاده و با به تپش درآوردن این لایه امواج به سمت هدف بازتاب میشود ، اما برای هدف قرار دادن ایران باید آیونسفر در ارتفاع بیشتری قرار میداشت که ندارد.

سلام برادر نجف بزرگوار ان شاء الله از صاحب حق شفای سلامتی خویش را خواهید گرفت.

دستت درد نکنه ابراهیم جان.

تشکر کلنل جان. خودروهای خوبی هستند و کارامد برای امور گشت زنی و شناسایی در مناطق باز چون کویر و نیز به علت کوچکی و چالاکی در صورت نصب موشک انداز از آنها میتوان در نقش نیروی ضد حمله یا حمله کننده خط اول در جنگهای نامنظم استفاده کرد. نمونه ایرانی هم باید لاستیکش عوض بشه با این لاستیک کارایی و کنترل خودرو پائین میاد.

اصل مصاحبه درباره اس300 و سفارش اون از سوی ایران هست که سعی دارند با ناکارامد نشان این سامانه واکنش مسئولان ایرانی در برابر تحویل ندادن این سامانه را کاهش دهند. سایر حرفها به نوعی تزیین ویترین بود.

درباره سروان نجفی اینطور شنیدم که ایشون از ماجرا بی خبر بوده و هنگامی که با خروج از منطقه پروازی توسط سروان مرادی (هواپیما در حال پرواز رزمی بود و شاید عجله خلبان که فرصت را مناسب دید دلیل یک روز زودتر اقدام به خیانت باشد.) و پرواز به سوی عراق روبرو شد اقدام به مخالفت کرد و حاضر به پذیرش پناهندگی نشد و به اردوگاه اسرا منتقل گردید.

[quote]ببخشید آقا سعید،ولی اسم اون سرگرد آلمانی،سرگرد اروین کانیگ بود.این آقا فرمانده ی مدرسه ی تک تیراندازی برلین بوده که بعد از بالا رفتن آمار شکارهای زایتسف به استالینگراد فرستاده میشه تا خیال آلمانها رو از بابت زایتسف راحت کنه.تعقیب و قایم موشک بازی این سه نفر سه روز طول میکشه و در آخر زایتسف با همون کلک قدیمی کلاهخود جاشو پیدا میکنه و کارشو میسازه.زایتسف تو خاطراتش از اسلحه ی سرگرد کانیگ بعنوان ارزشمند ترین غنیمتی که بدست آورده نام میبره و میگه (من فکر نمیکردم همچین تیر انداز ماهری به استالینگراد فرستاده بشه،اما بعد از بررسی مدارکش فهمیدم که اون فرمانده مدرسه ی تک تیراندازی برلین هست.)من تو یکی از سایتها یه جدول پیدا کردم که توی اون سرگرد کانینگ رتبه ی 12 بیشترین شکار رو داشت و نفر بعد از اون واسیلی زایتسف بود.هر دو با 400 شکار!!حالا درست یا غلطش رو دیگه نمیدونم.ولی هیچ جا آمار قطعی شکار از هیچ تک تیراندازی ندیدم.هرجا یه چیزی نوشته و معلوم نیست کدومشون درست میگه.اسلحه ی تو دستشم به احتمال 90% همون K98 هستش.البته از شکل دوربینش حدس زدم.[/quote] حالا فرق چندانی در کوئینگ یا کانیگ بودن نمیکند مهم خود ایشان میباشد که یکی از نوابغ تیراندازی تاریخ بحساب می آید. من اعتقادی به این آمار و ارقام که فلان فرد فلان تعداد نفر رو کشته ندارم و این معیار درستی در بررسی توانایی تیراندازی نیست. اینکه کسی قسمت بوده نمیرد و در هر شرایطی زنده مانده تا به تک تیراندازی ادامه دهد کار خیلی بزرگی نیست وی خودش زنده نمانده است تا این رکورد را بدست آورد بلکه تقدیر الهی بود که مثلا سیموهایها 542 نفر را بکشد و باز زنده بماند. بهترین تک تیراندازها کسانی بودند که جرات نزدیک شدن به دشمن را و قرار گرفتن موقعیت های خطرناک را داشتند تا سربازان و گاها فرماندهان دشمن را از پای درآورند که اکثر این افراد به علت نزدیکی به دشمن کشته شدند. [quote]Scoped Mauser 98k جایزه بده سعید یالا[/quote] جایزه چیه!

تشکر هانس عزیز بسیار زیبا و جالب بودن تصاویری که ارسال کردی. ولی تاریخ می تونست جور دیگری نوشته شود ... خوب نشد ...

این هم سرگرد اروین کوئینگ تک تیرانداز آلمانی که توسط واسیلی زایتسف کشته شد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/erwin_konig.jpg[/img] اسلحه ش رو میتونید تشخیص بدید؟

پینگ من الان 360 هست که ظهر هست و شلوغی اینترنت.

زمان جنگ جهانی دوم آلمان یک گروه از نیروهای زبده خرابکاری را به آمریکا فرستاد تا در اونجا اقدام به بمب گذاری و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم کنند. اما اف بی آی همه اونها رو دستگیر کرد! درسته درباره توان اطلاعاتی آمریکا اغراق زیاد هست و اونطور که میگن تمام دنیا رو زیر نظر ندارند ولی در خاک خودشون اشراف اطلاعاتی کاملی نسبت به تک تک شهروندان دارند.

ابتکار جالبی هست و میتونه در کمینها خیلی به کار بیاد خصوصا وقتی دشمن با مکانیزه در حال پیشروی هست به یک باره با آتش سنگینی از گلوله های انفجاری روبرو میشه که راهی جز عقب نشینی نخواهند داشت. برای مقابله با بالگردها هم اگر از حالت اختفا شلیک کنه میتوان سرنگونشون کرد.

[quote]جالب بود .فقط اونچه كه براي من ابهام داشت مرسولات اسراييلي ها به ايران اون هم بعد از انقلاب و در جريان جنگ بود. ميشه اينو توضيح بدين؟ در ضمن آمار بعد از جنگ رو نداشتين؟[/quote] ایران زمان جنگ چون در تحریم بود از بازار سیاه اقدام به خرید سلاح میکرد که در یکی از این خریدها طرف مقابل اسرائیلی بود و سلاحهای خریداری شده نشان اسرائیل داشتند که بعد از تحویل این موضوع مشخص شد و تسلیحات رو پس دادند.

کشتی پشتیبانی سنگین 33 هزار تنی خارک هست با 207 متر طول و 248 نفر خدمه!

[quote]دوستان ممنون از همه بخصوص نصیر جان که زحمت زیادی برای عکسها می کشن. چند تا نکته: 1- در عکس اول به ریختن فلیر از هواپیماها دقت کنید، این مطلب و علنی کردن اون نشان از تجهیز کلیه هواپیماهای نیروی هوایی به این تکنولوژی داره. 2- در عکس پنجم و فوق العاده مهم نصیر جان شما می تونید نقشه پوشش راداری کشور و از اون مهمتر لینکهای اونها رو ببینید! (سوتی به این بزرگی از حفاظت ارتش بعید بود!) تنها جایی که تراکم رادارها کمتر هست ناحیه جنوبشرق کشور هست که چندی قبل خود مسئولین دفاعی هم بهش اشاره داشتن، که اون هم بحمدالله در حال رفع شدن هست، قابل توجه دوستانی که نگران پوشش راداری کشور بودند، خیالتون راحت. هجوم از جنوبشرق هم برای پرنده های دشمن به این راحتی نیست چون حداقل فاصله اهداف استراتژیک ما(مانند نطنز) از مرز جنوبشرق حدود 800 تا 900 کیلومتره که با احتساب بازگشت به 1600 تا 1800 کیلومتر بالغ میشه و طی این مسیر به راحتی امکان پذیر نیست و نیاز به حمل مخازن سوخت خارجی زیاد(به علت عدم امکان سوخت گیری هوایی برای اونها بر روی خاک ایران) هست که خودش باعث بالا رفتن تعداد جنگنده های عمل کننده شده و ریسک عملیات را باز هم بالاتر خواهد برد. در جنوبشرق از تکنیکهای دیگری برای کشف پرنده های دشمن هم استفاده میشه که اتفاقا بسیار کارا بوده و باعث کشف و انهدام تعداد زیادی از پهپادهای دشمن شده تا به حالا. [quote]دوستان به سوراخ هایی که روی بدنه ازدر جدیده هست دقت کردین نمیدونید به چه کاری میاد روی ازدر های دیگه ندیدم که این طور باشه[/quote] شاید در این اژدر از پدیده سوپر کاویتاسیون استفاده کرده باشن تا سرعت اون رو بالاتر ببرن البته نه به حد اشکوال.در هر حال یحتمل اینها از ابتکارات خودمونی ها هست.[/quote] به نظر من درباره عکس پنجم نمیشه گفت سوتی چون حفاظت اطلاعات فیلم رو بررسی میکنه قبل از پخش و در ثانی فرماندهان رده بالا تصمیم میگیرند که چه مواردی از رسانه پخش شود. احتمالا با این کار سعی دارند به بیگانگان بفهمانند که تمام آسمان ایران در پوشش راداری کامل هست و هرگونه تحرک دشمن رصد و امکان غافلگیری ایران وجود ندارد. اگر هم سوتی بود که قبل از همه توسط بیگانگان رصد شده و چون شبکه های کشور رو از ماهواره پخش میکنند قبل از ایرانیان دشمن اونها رو دریافت میکنه!

[quote]ببخشید این آمار چقدر صحیح میتونه باشه چون یکی از فرمانده های... داشتند توی تلویزیون صحبت میکردند و گفتند ما بدون دریافت (واردات) حتی یک دانه فشنگ با عراق جنگیدیم ! [/quote] راست گفتند تا حد زیادی چون بعد از سالهای ابتدایی جنگ بخصوص در سپاه بیشتر با مهمات و سلاح غنیمت گرفته شده از دشمن به جنگ میپرداختیم. اما از کشورهایی چون لیبی و سوریه و کره شمالی ... در مقاطعی خریدهایی داشتیم مانند خرید موشک اسکاد یا خرید راکتهای آر پی جی7 منتهی در حالت کلی به نسبت عراق شاید یک هزارم هم خرید سلاح نداشتیم.

همه چیز تجهیزات نیست. ضمن اینکه عزیزان فراموش نکنند نیروی هوایی فقط شامل جنگنده نیست همانطور که نیروی زمینی فقط شامل تانک نمیشود. یک نیروی هوایی کامل متشکل از زیرساختهای مناسب ، نیروی انسانی کارآزموده ، تجهیزات مخابراتی ، سیستمهای کشف و شناسایی ، هواپیماهای جنگی و غیر جنگی ، پدافند ضد هوایی اعم از موشک و توپخانه ، موشکهای بالستیک ، تسلیحات (مانند هوا به هوا ، هوا به زمین) و ... می باشد که در بسیاری از این موارد نیروی هوایی ایران اگر در منطقه اولین نباشد در سطح پائین تری هم نیست و تنها مشکل فعلی از نظر هواپیماهای جنگی میباشد که آن هم با یک استراتژی مناسب تا زمان جبران کمبود کمی و کیفی میتواند پوشش داده شود. برای مقایسه نیروی هوایی ایران و اسرائیل باید علاوه بر عامل هواپیما سه عامل مهم دیگر را هم مد نظر قرار دهیم که عبارتند از برتری اطلاعاتی ، موشکهای بالستیک و عمق استراتژیک که در این سه مورد ایران بر اسرائیل برتری داشته و میتواند قبل از وارد آمدن ضربه دشمن ، به دشمن ضربه لازم را وارد کند. بواسطه دوستان منطقه ای و نیروهایی که در ایران دارد وضعیت اسرائیل لحظه به لحظه در کنترل هست و اگر موردی غیر عادی دیده شود (مانند پرواز تعداد زیادی هواپیما) سریع از آن باخبر میشویم که این برتری اطلاعاتی میتواند نتیجه درگیری را مشخص کند. در مرحله بعدی و در ادامه مورد اول ایران میتواند با موشکهای بالستیک به حمله هوایی اسرائیل پاسخ دهد که این پاسخ قبل از به نتیجه رسیدن حمله اسرائیل خواهد بود. (زمان رسیدن موشکهای بالستیک ایران به اسرائیل بسته به نوع آن در حدود 10 15 دقیقه است و این در حالی است که هواپیماهای اسرائیلی حداقل باید مسافتی 1500 کیلومتری را طی کنند که نیاز به 2 ساعت زمان دارد)

يادداشت دريابان شمخاني شهيد علي هاشمي كرخه كور را به كرخه نور تبديل كرد خبرگزاري فارس: دريابان شمخاني تاكيد كرد: شهيد علي هاشمي كرخه كور را به كرخه نور و هور را به منطقه‌اي براي عبور از بن‌بست جنگ نابرابر تبديل كرد. به گزارش خبرگزاري فارس، امير دريابان علي شمخاني رئيس مركز تحقيقات راهبردي دفاعي به مناسبت بازگشت پيكر شهيد علي هاشمي بعد از گذشت چندين سال، يادداشتي به خبرگزاري فارس ارسال كرد كه متن آن به شرح ذيل است. شايد چندان آسان نباشد كه بگويم همه افتخارات جنگ از آن سرداران نيست و سرداران شهيد جنگ هم محدود به سرداران شهيد مشهور نيست. چه بسيار گمنامان غير سرداري كه لحظات حضورشان در جبهه‌هاي جنگ تحميلي افتخارات ماندگاري را رقم زده و اين‌ها بيشتر از ديگران مي‌توانند تعريف «اسوه» به مفهوم تكرارپذيري را داشته باشند و هم سرداران بي‌نام و نشاني در طول و عرض جبهه‌هاي نبرد ستاره پرفروغي بودند كه امروز متناسب با منزلت جهادي‌شان نام و نشان درخوري ندارند. سكوت ما، تلاش و ارتباط بستگان و مرتبطان با شهدا برخورد تبعيض‌آميز اصحاب امكانات به دليل روابط عاطفي خاص با برخي شهداء و يا عدم اطلاع و ناآگاهي و يا تجليل به منظور جبران جفا منجر به پديدار شدن اين صحنه‌ها شده است. علي هاشمي سرداري، سرافراز و سيدالشهداء سرداران گمنام است، مناعت طبع شخصي ايشان ناشي از تربيت خانوادگي و رسومات قبيله‌اي و قومي در حيات و كسوت رزمندگي‌اش در شهادت و كسوت عند ربهم يرزقون نيز تداوم پيدا كرده است. رفتار و منش حاج علي هاشمي،‌ تفسير حلم و بردباري است هرچند كه روانه‌سازي اين نوع واژگان براي شهدا و شهيدي هم چون علي هاشمي امر دشواري است. زماني كه به اين جملات مي‌انديشم كه چرا ما عادت كرده‌ايم به اين كه «مرده بد و زنده خوب»، نداشته باشيم، چيدمان كلمات در تجليل از ايشان كه بر گردن من و ما حق دارند صد چندان دشوار مي‌شود. جغرافياي حضور علي هاشمي در جبهه‌هاي نبرد جنگ تحميلي و 8 سال دفاع مقدس محدود، اما مدت زمان حضور نامحدود و دربر گيرنده آغاز تا پايان جنگ و محل شهادت او خط مقدم و نوع شهادت او در درگيري تن به تن، تاثيرات هم چون او را ابعادي ملي و ظرفيتي به پهناي تاريخ مي‌سازد. از روزها‌ي آغازين ناپديد شدن علي هاشمي در ماه‌هاي پاياني جنگ به دليل شناخت نزديكي كه از علي داشتم هرگز سرنوشتي غير از شهادت براي سرنوشت او در ذهنم رقم نمي‌زد چرا كه مي‌دانستم علي هاشمي هرگز افتخار اسارت خودش را به عنوان فرمانده يك قرارگاه به صداميان نخواهد داد و براي جلوگيري از اين امر تا آخرين گلوله خواهد جنگيد. اين دو يعني رفتار و منش مشخصي ناشي از روحيه جهادگري و ميل شيعي عرب‌هاي خوزستان و نيز نوع و محل و مدت زمان حضور در جنگ و نقش او و نيز نوع شهادت ايشان و 20 سال گمنامي پس از خاتمه جنگ تاكنون از او شخصيت ممتاز و متمايزي مي‌سازد كه سكوت ما را بايد بشكند اصحاب امكانات را به سمت شاخص‌هاي گمنامان به تحرك وا بدارد و در نداشتن بستگان فعال در پي‌گيري تجليل از او سكه علمدارين سرداران گمنام 8 سال دفاع مقدس را به نام ايشان ضرب زده و او را سيد‌الشهداء سرداران گمنام بناميم و در كنار رفع تحريفات روايي از جنگ، تاريخ‌سازي غيرواقعي از جنگ در رفع تبعيض از برجسته‌سازي شهداي جنگ غفلت نكنيم. نماد و يادمان علي هاشمي فراتر و برجسته‌تر از همه نمادها و يادمان‌هاي جنگي احداث شده تاكنون در خطه خوزستان از شلمچه تا چنگوله است و بيشتر از غربت و مظلوميت جنگ و رزمندگان واجد پيام است هرچند كه لوح تلاش‌هاي مؤمنين در نزد حضرت حق مكتوب و محفوظ است اما براي مشعل‌افروزي چراغ «اسوه»‌سازي و عبرت و پندگيري ما بندگان عاصي خداوند، در عالم فنا اين نيز يك مجاهده به حساب مي‌آيد. علي هاشمي كرخه كور را به كرخه نور و هور را به منطقه‌اي براي عبور از بن‌بست جنگ نابرابر تبديل كرد. مشهورسازي هور گمنام، آماده‌سازي آن، شناسايي آن، تمهيد مقدمات لازم براي غلبه بر مزيت‌هاي دشمن با رعايت غافلگيري، ناكار آمدسازي قدرت آتش دشمن (ادارات و توپخانه) و ناممكن‌سازي بكارگيري قدرت زرهي و كم‌تاثيرسازي قدرت برتر هوايي دشمن نكات چهارگانه‌اي است كه در فعاليت توأم با سكوت، قرارگاه سري نصرت توسط علي هاشمي با هدايت فرماندهي كل سپاه برادر محسن رضايي رقم زده شد و در آن سال‌هاي سخت 62 و 63 هور را معبري براي پيروزي بر اراده حبلي شكست‌ناپذيري دشمن مبدل ساخت و اين مهم به جز از علي هاشمي و تيم بومي‌اش برنمي‌آمد. تبديل شدن نام كرخه كور به كرخه نور با عمليات شبيخون ابتداي جنگ توسط علي هاشمي خود داستاني جذاب، غرور آفرين در اذهان باقي گذارده كه نبايد نقش ‌آفرين ايشان را در ابتداي جنگ در مقايسه با حضور مؤثرش در عمليات خيبر و بدر را كم‌رنگ سازد. علي هاشمي از معدود افرادي است در سپاه پاسداران كه در زمينه‌هاي ظهور قدرت دريايي جمهوري اسلامي ايران ايفاء نقش كرده است، قدرت دريايي كه امروز پس از ظهور قدرتمندانه‌اش در مانورهاي اخير، وزير دفاع آمريكا را وادار به اعتراف بدين امر مي‌كند كه بايد در ساختار نيروي دريايي ايالات متحده آمريكا تغييرات اساسي ايجاد كرد، چرا كه با راهبردهاي سنتي نمي‌توان نوع نگاه دگرگون شده به دريا توسط مدافعان دريايي جمهوري اسلامي ايران در منطقه سوق‌الجيشي خليج فارس عرض اندام پيروزمندانه داشت و اين قدرت امروز، ناشي از نوع نگان متفاوتي است كه ما به دريا از نقطه هور با حضور آن سلحشور گمنام پيدا كرديم. به هم رزمانش كه با او جنگيدند به حيات سعيدش، به شهادت مسعودش، به خانواده صبورش، به مردم و خطه سلحشورپرور خوزستان ستايش كه در كلام امام به اسلام اداي دين كرده است و به عرب‌هاي همواره مدافع حق از واقعه جهاد ديروز تا جهاد همواره جاري درود مي‌فرستم. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902211469

برای من باز نشد.

تشکر. اسم هر کدوم رو زیر عکسها بنویسی هم بهتر میشه.

این کلنل هم هنرمندی هست واسه خودش! اینطوری که گفتی یعنی محل لانچر و کنترل رو جدا کنیم این امکان هم بوجود میاد که همزمان چند موشک به سمت یک هدف شلیک کنیم که خدمه تانک فرصت کافی برای مقابله نداشته باشند.