ALI

Members
  • تعداد محتوا

    3,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    65

تمامی ارسال های ALI

  1. بله خود خودمم. :mrgreen: :evil:
  2. با اجازه آقا آریورضا من هم چند عکس از هلیکوپتر هایند عراقی میگذارم. در چهار عکس پایینی هم خودم در کنار این هلیکوپتر هستم. مخلص و ارادتمند همه دوستان داش علی
  3. پس با این حساب ما باید در ضرب المثل هایمان کمی تجدیدنظر کنیم مثلا بگوییم که چاقو بعضی وقتها دسته خودش راهم می برد. :mrgreen: :mrgreen: :evil:
  4. اين بمب افكن با همه مزاياي خود داراي هزينه نگهداري و اورهال سنگيني است. اين موضوع براي كشوري مثل آمريكا كه دائما در حال لشکرکشی به اقصا نقاط جهان است اصلا مناسب نیست. این بمب افکن دارای قدرت مانور نیست. به نظر میرسد باروی کار آمدن رپتور و اف35 این دو جنگنده جانشین مناسبی برای نایت هاک باشند.
  5. نه متاسفانه عكس ندارم ولي در آينده با عكسهاي جديد تر اين تاپيك را كاملتر خواهم كرد. خب حالا كه حرف از سيستم تعليق افتاد اجازه بدهيد درباره سيستم تعليق خودروي وكسترا 105 كمي توضيح بدهم. اين خودرو همانطور كه ميدانيد داراي 4 اكسل و 8 چرخ ميباشد. واقعا خودروي بي نظيري است. سرعت 120 كيلومتر در جاده هاي ناهموار و 200 كيلومتر در جاده هاي اسفالته. اين سرعت كمي نيست. يك نفر بر مثل برادلي در جاده هاي ناهموار بيش از 50 كيلومتر نميتواند سرعت داشته باشد. فرض كنيد شما در اين خودرو نشسته ايد و سيستم تعليق اين خودرو هم از همان نوع دو كفه اي است كه قبلا توضيح دادم. اين خودرو با سرعت 120 كيلومتر دارد ميدود ناگهان خودرو داخل يك چاله نيم متري ميافتد. تصور هم سخت است واقعا انسان نميتواند چنين شرايطي را تحمل كند. براي رفع اين مشكل و كاهش ويبره خودرو در حين كار كردن( كاهش ويبره خودرو باعث جلوگيري از خستگي زود رس در خدمه خودرو ميشود) اين خودرو از سيستم تعليق مستقل استفاده ميكند. به اين صورت كه هر كدام از 8 چرخ خودرو بوسيله يك جك هيدروليكي از نوع واسكازين و يك سيستم دو كفه پانارد به شاسي خودرو ياتاقان بندي ميشود. جكهاي هيدروليكي هم بوسيله دو پمپ هيدروليك كه در پشت خودرو تعبيه شده است تقويت ميشوند. و پمپهاي هيدروليك هم توسط كامپيوتر داخل خودرو تنطيم ميشود به اين صورت كه در جاده هاي اسفالته قدرت جكها را كم ميكند تا خودرو با كمك سيستم دو كفه به حركت خود ادامه دهد و در صورتي كه خودرو بخواهد وارد مناطق خاكي و ناهموار شود بطور اتوماتنك پمپهاي هيدروليك تقويت شده و جكها را به حالت فعال در مياورند تا فشار وارده بين سيستم دوكفه و جكها تقسيم شده و خدمه بدون تحمل هيچ گونه ناراحتي به كار خود ادامه ميدهند.( تانك مركاوا هم از اين سيستم دوگانه تعليق استفاده ميكند) درباره توربوشارژ كمي بيشتر توضيح ميدهم دوستان همانطور كه گفتم موتور تانكها و در مجموع موتورهاي ديزلي بدون توربوشارژ هيچند. اجازه بدهيد درباره اين قطعه بيشتر توضيح دهم. فرض كنيد به نوك قله اورست صعود كرده ايد. در آن ارتفاع نفس كشيدن انسان مشكل است. چرا كه هوا به اندازه كافي متراكم نيست. حالا فرض كنيد كه دستگاهي باشد كه هواي ارتفاع را متراكم كند. در اين صورت مشكل تنفس انسان در ارتفاعات هم حل ميشود. توربوشارژ در موتور تانك دقيقا همين كار را انجام ميدهد. تراكم هواي موجود در سطح زمين براي تنفس انسان كافي است ولي براي موتور تانك نه. موتورهاي ديزلي در مرحله مكش هوا را ميمكند و در مرحله تراكم همان هوا را متراكم ميكنند و دماي هواي متراكم شده را بالا ميبرند. پس از پايان تراكم انژكتور بوسيله نازلها سوخت را به داخل سيلندر ميپاشد و سوخت در داخل سيلندر ميسوزد و توليد انرژي ميكند . حالا اگر در مرحله مكش به جاي اينكه سيلندر در اثر پايين رفتن پيستون پر شود توسط يك توربوشارژ كه هوا را از قبل متراكم و پر فشار كرده است وارد سيلندر شود قدرت موتور چند برابر خواهد شد. توربوشارژها هواي موجود را ميمكند و پس از متراكم و پر فشار كردن آن آنرا به سيلندر ميفرستند. توربوشارژ ها نيروي حركت خود را از دودهاي حاصل از احتراق بدست مياورند. به اين صورت كه دود ها پس از خروج از موتور از طريق مانيفولد به پره هاي توربوشارژ برخورد كرده و آنرا ميچرخاند. پس ميبينيد كه توربو شارژ براي چرخش خود نيرويي از موتورتانك تلف نميكند. سوپر شارژ هم دقيقا همين كار توربوشارژ را انجام ميدهد با اين تفاوت كه نيروي حركت خود را بوسيله يك تسمه از ميللنگ موتور ميگيرد و با اين كار مقداري از توان موتور را ميگيرد. در موتور تانكهاي روز جهان تانكهاي آبرامز و مركاوا نسل چهارم كه از موتور وانكل استفاده ميكنند داراي سوپرشارژ بوده و مابقي تانكها مثل لپوپارد لكلرك و تي 90 و... از توربوشارژ استفاده ميكنند. استفاده از توربوشارژ در موتور تانكها با همه مزاياي خود داراي محدوديتهايي هم هست ( البته قابل رفع است) به عنوان مثال حدود يك و نيم ثانيه طول ميكشد تا موتور دور بگيرد و دود توليد كند و توربوشارژ را بچرخاند. در موتور تانكهاي قديمي مثل تي 62 اين مشكل وجود داشت كه به علت دير دور گرفتن موتور يكي دو ثانيه پس از گاز دادن به موتور ناگهان تانك از جاي خود ميپريد و تمركز خدمه را به هم ميزد . اين مشكل در سوپرشارژها وجود ندارد. براي برطرف كردن اين مشكل ميتوان به جاي استفاده از يك توربوشارژ بزرگ از چند توربوشارژ كوچك يا متوسط استفاده كرد چرا كه توربوشارژ كوچك خيلي زود دور ميگيرد.راه دوم استفاده از توربينهاي مقاوم و سبك از جنس سراميك است كه به تازگي مرسوم شده است.(تكنولوژي ساخت اين توربوشارژهاي سراميكي در دست 11 كشور پيشرفته جهان قرارداشت ولي الحمدلله ايران هم دوازدهمي آنها شد) مشكل ديگري كه استفاده از توربوشارژ داراي محدوديت است اين است كه در دورهاي بالاي موتور كه دود زيادي توليد شده و توربوشارژ به سرعت خيلي زيادي ميچرخد هوا را بيش از اندازه مورد نياز فشرده ميكند كه اين در طول زمان باعث از بين رفتن سرپيستون و بدنه سيلندر ميشود. براي جلوگيري از اين مشكل هم از يك بوستر و يك فنر زگلاژ استفاده ميشود تا سرعت توربوشارژ از حد معيني بالا نرود. در موتور تانك مركاوا سرعت توربوشارژ بوسيله تراشه هاي نصب شده به صورت كيتهاي الكترونيكي بر روي توربوشارژ تنظيم ميشود و بدين وسيله عمر موتور آن افزايش چشمگيري خواهد داشت.(واقعا اين صهيونيستهاي پست چه موتور فوق العاده اي ساخته اند) اينتر كولر هم يكي ديگر از قطعاتي است كه در موتور تانك بكار ميرود. توربوشارژ در اثر متراكم ساختن هوا باعث گرم شدن آن ميشوند و هواي گرم در داخل سيلندر منبسط شده و حجم تراكم را پايين آورده و باعث كاهش قدرت موتور ميشود. در اينجا اينتركولر به داد موتور ميرسد و هواي خروجي توربوشارژ را قبل ار اينكه وارد سيلندر شود بسيار سرد ميكند و با اين كار حجم بيشتري از هوا را وارد سيلندر ميكند. اينتر كولر موتور تانك تي 72 ساخت ايران اينتركولر استفاده شده در موتور مركاوا ادامه دارد
  6. آذرخش درست ميگه وقتي بودجه اي كه صرف تحقيقات ميشود سالانه 05/ درصد باشد كه نبايد توقعات آنچناني داشت. واقعا تاسف برانگيز است.
  7. خواهش میکنم کرکس جان ممنونم از اظهار لطف شما به هر حال استاد ما شما هستی :mrgreen:
  8. خواهش میکنم دوست من قابلی نداشت در باره سیستم تعلیق تانکها تانک تی 72 را مثال میزنم این تانک دارای دو سیستم تعلیق میباشد. اکسلها از محل اتصال سگدست حالت کشویی دارند. همینطور سیستم دوکفه آن که از نوع تعلیق مستقل است یعنی هر کدام از چرخها دارای این سیستم میباشد. هر کدام از این کفه ها بوسیله چهار قنر مارپیچی که جنس آن از فولاد 28./ و کروم و سیلیسیم است به شاسی تانک متصل میشود. کفه بالایی به شاسی یاتاقان بندی میشود و کفه پایینی هم به اکسل و شغالدست متصل میشود و برای ایجاد تعادل بین فنر ها ار اهرمهای پانارد استفاده میشود. اکثر تانکهای جهان دارای این سیستم تعلیق میباشند. تانک تی 72 هم از همین لحاظ که نسبت به وزن کم سیستم تعلیق قدرتمندی دارد تانک فوق العاده نرم و راحت و دنجی برای خدمه آن است. سگدستهای این تانک 5 اینچ قطر دارند. و اکسلهای آن هم حدود 7.5 اینچ قطر دارند. فیلمی از مانورهای این تانک را در ایران دیدم که این تانک تپه هایی با شیب بسیارتند را با قدرت تمام بالا میرفت و از آنطرف تپه که شیب تندی داشت به شدت زمین میخورد بدون داشتن چنین سیستم تعلیقی خدمه تانک نمیتوانند دوام بیاورند و آسیب خواهند دید. بیخود نیست که آمریکا هم در سابق از استفاده کنندگان این تانک بود. یک مطلب هم الان یادم افتاد انژکتورهای تانکهای یادشده در بالا تماما 8 نازلی است ولی موتور مرکاوا دارای انژکتورهای 14 نازلی بوده و سیستم کنترل نازلهای آن هم الکترونیکی است. همین موضوع سبب شده که این موتور دارای قدرت و استحکام و گشتاور فوق العاده ای باشد و لی در عین حال دارای حداقل مصرف سوخت باشد
  9. این بمب افکن با همه مشکلاتش هنوز هم میتواند تهدید بسیار خطرناکی برای آمریکا و غرب باشد چرا که میتواند موشکها کروز دارای کلاهک هسته ای را از فواصل بسیار دور از شعاع رادارهای آمریکا به سمت آنان شلیک کند.
  10. دوستان شرمنده محبت شما شدم :mrgreen: قابلی نداشت. انشاالله هر موقع که باز هم مطلب جدید دستم بیاید تقدیم حضورتان خواهم کرد.
  11. دوست عزیز سلام ساقط کردن فانتوم ایرانی توسط هایند عراقی شایعه ای بیش نبود. عراقیها این ماجرا را ساخته بودند که به مردم کشورشان روحیه بدهند. در سال 65 مجله بغداد آبزرور این مطلب را نوشته بود که یک فروند فانتوم ایرانی مورد اصابت راکتهای هایند عراقی واقع شده است و ساقط شده است. در حالیکه چنین نبود .فانتوم ایرانی با یک هایند عراقی در ارتفاع پایین درگیر میشود . هایند عراقی در یک فرصت تمامی راکتهایش را به سمت فانتوم شلیک میکند ولی فانتوم با یک حرکت سریع از مهلکه میگریزد.
  12. خواهش ميكنم دوستان قابلي نداشت فلانكر جان حق با شماست.
  13. قابل نداره آقا سعيد من اكانت گالري ندارم اگه يكي برام ايجاد كني ممنونت ميشم
  14. كبرا هاي ايراني يك بار ميراژ عراقي را ساقط كرده اند ولي ميگ 23 را نشنيدم.
  15. AK-47 یا M-16 کدام یک تفنگ تهاجمی بهتری است ؟ مقایسه تحلیلی M-16 و کلاشنیکوف (AK-47) دو اسلحه تهاجمی بسیار مشهور که در بسیاری از ارتشهای جهان مورد استفاده واقع شده اند عبارتند از AK-47 و Colt AR-15 که اغلب با نام M-16 شناخته می شود. این نوع اسلحه از اواسط دهه 1950 تا کنون در مقیاس انبوه تولید شده و همواره به عنوان دو رقیب شاخص ارزیابی می گردند. طراحی AK-47 در اواخر جنگ جهانی دوم انجام شد و در سال 1947 نمونه های اولیه آن ارائه گردید.- عدد 47 نشان دهنده سال تولید می باشد- و در اوایل دهه 1950 همزمان با شروع جنگ سرد رسما به عنوان سلاح سازمانی ارتش شوروی سابق وارد خدمت شد. در ایالات متحده در سالهای پایانی دهه 1950 و در اوایل 1960 اسلحه M-16 که مدل ارتقا یافته و بهینه سازی شده M1 Garand بود به عنوان همتای آمریکایی AK-47 شناخته می شد. اسلحه M-14 مانند M1 Garand بود: طراحی شده بر اساس یک مکانیزم نیمه اتوماتیک آتش با توان و دقت بالا (البته M-14 تحویل شده به ارتش ایالات متحده قابلیت شلیک در حالت رگبار را نیز داشت). اولین مواجهه واقعی بین AK-47 و M-14 در اوایل جنگ ویتنام رخ داد: M-14 یک بازنده بود! در یک تحقیق که به سفارش ارتش آمریکا صورت گرفت نشان داد در بسیاری از جنگها درگیری و تیراندازی در فاصله حدود 300 متر انجام می شود حتی در مواقعی که سربازان امکان تیراندازی در فواصل خیلی طولانی را هم داشته باشند. طبق این نتایج چشم غیر مسلح انسان از فاصله 200 متری توانایی تشخیص زن و مرد را ندارد و در فاصله 300 متری یک سرباز با قامت متوسط از درون مگسک سلاح حدود 2 سانتی متر دیده و در 400 متری به شکل یک خط- نقطه رویت می شود. بر اساس این نتایج و نیز ایرادات کارشناسان مبنی بر برد بیش از حد نیاز و ضربه لگد شدید اسلح M-14 ، این اسلح به آرامی از دور استفاده خارج شده و اسلحه M-16 به عنوان جایگزین اصلی M1 Garand – که در زمان خود بسیار کارآمد و با قابلیت بود- طراحی و در مقابله با طرح سلاح سازمانی ارتش شوروی مورد استفاده قرار گرفت. در واقع رقابت بین M-16وAK-47 عمدتا ناشی از منازعات جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی بین دو بلوک شرق و غرب بود. با توجه به این، اینکه سلاح AK-47 یکی از سلاحهای سازمانی نیروهای مسلح کشور عزیزمان بوده و در مقابل M-16 نیز سلاح سازمانی ارتش یکی از دشمنان قسم خورده ما می باشد . مقایسه تحلیلی و تطبیقی این دو سلاح کمک شایانی به کارشناسان نظامی کشورمان جهت مقایسه نقاط قوت و ضعف این دو نسبت به یکدیگر می کند. حال در ادامه به مقایسه این دو سلاح از جنبه های مختلف می پردازیم. تفاوتهای تکنولوژیکی : 1- وزن و اندازه: وزن AK-47 معمولا حدود 3/4 کیلوگرم و طول 87 سانتی متر است.M-16 A1 که در دوره جنگ ویتنام استفاده شد 2/3 کیلوگرم وزن و 100 سانتی متر طول داشت. وزن کمتر M-16 A1 باعث حمل آسان تر، نشانه روی سریعتر و قابلیت مانور بیشتر بود اما در کنار کاهش وزن با توجه به قانون سوم نیوتن، این وزن کم باعث افزایش نیروی لگد اسلحه شد. در مدلهای بعدی با استفاده از لوله سنگین تر- و البته دقیق تر –و افزایش وزن برخی از اجزاء اسلحه مانند قنداق این مشکل رفع شد. برای مثال M-16 A2 دارای وزنی معادل 7/4 کیلوگرم می باشد ونیروی لگد آن بمراتب از AK-47 کمتر است که این مسئله باعث ایجاد دقت تیراندازی بالاتری نسبت به AK-47 می شود. همچنین در مدلهای M16-A2 و M-16 A3 و M4-A1 (مدل کارابین M-16) مرکز ثقل این سلاح بیشتر به سمت قبضه متمایل شده که این امر تاثیر به سزایی در کنترل سلاح در هنگام شلیک دارد. استفاده احسن از علم ارگونومی در طراحی M-16 باعث برتری، M-16 به AK-47 در رابطه با سازگاری با بدن سربازان در هنگام حمل و تیراندازی شده است.- برای مثال خارج شدن پوکه از M-16 بسیار نرم تر و ایمن تر AK-47 است. در ضمن به دلیل طول خشاب کوتاه تر نسبت به خشاب AK-47 ، تیرانداز می تواند در هنگام شلیک سلاح خود را بیشتر به سطح زمین نزدیک کند و در نتیجه کمتر در معرض تیرهای دشمن قرار گیرد. مورد دیگر اینکه در M-16 دست سرباز چه برای تعویض خشاب چه برای تغییر وضعیت آتش و چه برای کشیدن گلنگدن می تواند از قبضه جدا نشود و با یک دست این عملیات را انجام دهد. اما در AK-47 غالبا نیاز به استفاده از هر دو دست می باشد. به عنوان نتیجه گیری می توان بیان کرد علی رغم طول و وزن بیشتر M-16 نسبت به AK-47 ، اسلحه M-16 به لحاظ تکنولوژیکی برتری کاملا محسوسی نسبت به AK-47 دارد.(به جنگ آمریکا در افغانستان و عراق توجه کنید). 2- کالیبر: AK-47 از فشنگ 39×62/7 م.م روسی و M-16 از فشنگ 45×56/5 م.م NATO استفاده می کنند. عدد اول نشان دهند کالیبر و عدد دوم نشان دهنده طول پوکه به میلی متر می باشد. در نگاه اول بزرگتر بودن کالیبر AK-47 ممکن است نشان دهنده قدرت آتش بیشتر نسبت به M-16 باشد. اما کم بودن کالیبر این گلوله بطور مشخص منجر به کاهش چشمگیر وزن مهمات، کاهش قابل ملاحظه نیروی لگد اسلحه ، افزایش نسبی بازده بالستیکی و افزایش دقت تیراندازی می شود(البته دو مورد اخیر بدلیل فرم خاص مرمی این کالیبر است)همچنین علاوه بر موارد فوق فشنگ 45×56/5 (با وجود اینکه مرمی فشنگ 39×62/7 دارای قطر بزرگتر و در نتیجه وزن ، اندازه حرکت و انرژی بیشتری می باشد) به علت سرعت دهانه بالاتر و پروفیل آیرودینامیکتر دارای یک مزیت اساسی در قابلیت نفوذ کنندگی است . درضمن گلوله 45×56/5 دارای ساقه بلندتری نسبت به گلوله 39×62/7 می باشد.(ساقه یا shank به قسمت استوانه ایی گلوله گفته می شود که با خان لوله درگیر می شود. بلند بودن ساقه – البته تا حد معینی – باعث افزایش میزان حرکت مستقیم الخط گلوله و در نتیجه افزایش دقت می شود. انرژی متوسط گلوله 62/7 حدود 18 درصد بیشتر از گلوله 56/5 است که این امر به معنای برد موثر زیادتر می باشد. اما در عوض دانسیته انرژی در 56/5 برابر 425 ژول به ازای هر گرم وزن مرمی و برای 62/7 حدود 254 ژول به ازای هر گرم می باشد. عبارت دیگر هر گرم از مرمی 56/5 حدود 67 درصد انرژی بیشتری حمل می کند در نتیجه هنگام برخورد با هدف اثر تخریبی شدیدتری برجا می گذارد. این دو فشنگ تقریبا دارای یک میزان مشابه باروت به لحاظ حجمی هستند اما بدلیل اینکه هر دو اسلحه از فشنگهایی با انواع مختلف باروت و مرمی استفاده می کنند درای بالستیک پروازی متفاوت و نیز نیروی متفاوت لگد اسلحه می باشند.لگد اسلحه M-16 معمولا به صورت خیلی واضح و ناگهانی اما سبک احساس می شود. اما لگدAK-47 کمی سنگین تر است و برگشت به وضعیت عادی کندتر صورت می گیرد. گلوله 56/5 به علت سرعت بالا، سطح مقطع کوچک و نیز دانسیته انرژی بالاتر ( حدود 67 درصد بیشتر از 62/7 روسی) و در نتیجه متمرکز شدن تنشهای بسیار بالا در گلوله در زمان برخورد به هدف و نیز حرکت هسته گلوله نسبت به ژاکت آن و تغییر جریان تنش در ناحیه زه خورده ، پس از برخورد به هدف و نفوذ درون آن از ناحیه زه خورده متلاشی شده و ایجاد ترکش می کند(Fragments bullet) و در نتیجه باعث جراحات شدیدتری نسبت به 62/7 روسی در اندام انسانی می شود. – به نمودارهای مقایسه گلوله 56/5 با گلوله 62/7 توجه کنید- همچنین تعداد زیادی از منتقدین از ضعف گلوله 56/5 در فواصل زیاد و حساسیت به انحراف در زمان پرواز به علت وزن کم ، به عنوان نکات منفی یاد می کنند. ولی باید به خاصر داشت این گلوله برای عملکرد موثر و دقیق در فواصل حدود 350 تا 500 متر طراحی شده و طبیعتا در فاصله بیشتر از توانایی های آن کاسته می شود. همانطور که دیده می شود گلوله 62/7 پس از برخورد به بدن26 سانتی متر در خط مستقیم حرکت کرده و سپس بدور خود چرخیده وبا نوک از بدن انسان خارج می شود( تحقیقات نشان داده است ضخامت بافت های بدن انسان در حداکثر میزان رشد از 37 سانتی متر فراتر نمی رود). مشخص است این گلوله خاصیت ترکش شدگی راحتی در بالاترین حد سرعت خود ندارد و حفره ثابتی که ایجاد می کند کوچک است. طبق آزمایشات ارتش آمریکا در ویتنام این گلوله در ناحیه شکمی کمترین آثار تخریبی را دارد و در بسیاری از موارد نتوانسته بود از سمت مقابل بدن در ناحیه فوق خارج شود. در واقع این گلوله زخمهایی با حداقل تخریب در بدن ایجاد می کند. ما معمولا چنین شرایطی را زا گلوله هایی با شارژ پایین و برای استفاده در اسلحه های سبک انتظار داریم . اما گلوله 56/5 به گونه ایی طراحی شده است که حداکثر توانایی را برای متلاشی کردن نسوج بدن انسان دارا باشد. همانطور که در نمودار مربوطه دیده می شود این گلوله پس از برخورد با بدن انسان حدود 8 سانتی متر در خط مستقیم حرکت کرده سپس 90 درجه منحرف و از بالای قسمت زه خورده متلاشی می شود.حدود 50 درصد وزن گلوله به صورت ترکش درآمده در دایره ایی به قطر 14 سانتی متر باعث تخریب و انهدام اندام می شود. سپس باقیمانده گلوله بدور خود چرخید و از ته از بدن خارج می شود. حفره موقتی که دو گلوله ایجاد می کنند مشابه هم و درحدود 15 سانتی متر است و فشار داخل بافتها را گاهی تا هزاران کیلو پاسکال بالا برده و باعث ایجاد یک موج انفجاری فشارنده شده که با سرعت صورت در آب (1500 متر بر ثانیه ) در نسوج حرکت می کند و در اندامی مانند مثانه، قلب، کبد و مغز ایجاد یک از هم گسیختگی شدید کرده که در مواردی منجر به مرگی می شود همچنین این موج در رگهای خونی منتشر شده و آسیب های دوردست عروقی ایجاد می کند. در مجموع به عنوان نتیجه گیری گلوله 56/5 قابلیت و توانایی بسیار بیشتری نسبت به 62/7 روسی دارد. 3- وضعیت آتش : هر دو اسلحه AK-47 و M-16 دارای یک سلکتور (برگه ناظم آتش) هستند که به سرباز امکان انتخاب وضعیت شلیک را می دهد: نیمه اتوماتیک و یا اتوماتیک ( تک تیر و یا رگبار) سلکتور اسلحه M-16 یک سویپ (اهرم) کوچک است که بر روی سمت چپ سلاح و در بالای قبضه قرار دارد بگونه ایی که انگشت شصت دست راست آنرا به راحتی جابجا می کند. اولین موقعیت، وضعیت ضامن، دومین موقعیت تک تیر و سومین وضعیت رگبار است. سلکتور AK-47 یک اهرم بزرگ است که در سمت راست سلاح قرار دارد که می توان آن را به سمت بالا یا پایین فشار داد. موقعیت بالا وضعیت ضامن، وسط رگبار و موقعیت پایین تک تیر است یکی از انتقاداتی که به AK-47 وارد است درباره طراحی سلکتور انتخاب وضعیت آتش می باشد. این اهرم در سمت راست سلاح قرار دارد بگونه ایی که سرباز برای تغییر وضعیت آتش تقریبا باید دست خود را از قبضه سلاح جدا کند. علاوه بر این تغییر وضعیت آتش بسختی صورت می گیرد به عبارت دیگر در لحظه تغییر وضعیت آتش سرباز کاملا بی دفاع است. در همین حال کارشناسان و طراحان آمریکایی مشغول بهینه سازی M-16 بودند: در مدل جدیدتر این سلاح به نام M-16 در طراحی مکانیزم «وضعیت آتش» پیشرفت دیگری حاصل شد و آن اضافه شدن و آن اضافه شدن یک حالت دیگر به سلکتور وضعیت آتش بود به نام مکانیزم آتش «سه تیر» که در این وضعیت با هر بار فشار دادن ماشه 3 گلوله شلیک می شد. برخی از مزایای این طرح عبارت بود از: ذخیره بیشتر مهمات و ایجاد جراحت بسیار شدید و کشنده با حداقل شلیک ، - برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به مقاله « تاثیرات گلوله در بدن انسان» قسمت دوم چاپ شده در شماره 14 مجله جنگ افزار-. در تمام مدلهای M-16 A2،M-16 A3 و M4 خصوصیت یعنی وضعیت آتش «سه تیر» وجود دارد. یکی دیگر از اشکالات طراحی سلاح AK-47 این است که در صورت استفاده از قنداق تاشو از زیر ، زمانی که قنداق در حالت بسته می باشد امکان دسترسی به سلکتور وضعیت آتش بسیار دشوار است اما در M-16 چون می تواند از قنداق کشویی استفاده کند امکان دسترسی به تمام نقاط سلاح وجود دارد. همچنین دستگیره گلنگدن در M-16 در زمان شلیک ثابت می ماند اما AK-47 این اهرم متحرک بوده و در صورت برخورد به دست یا لباس سرباز به او آسیب می رساند مورد دیگری که درباره قابلیتهای برتر M-16 می توان بیان کرد این است که وقتی آخرین فشنگ خشاب شلیک می شود صفحه خوراک دهند بالا آمده و در داخل بدنه اسلحه به یک ضامن برخورد می کند حرکت ضامن باعث می شود گلنگدن پس از شلیک آخرین گلوله عقب بایستد و پس از تعویض خشاب به محض گذاشتن خشاب جدید با یک فشار اندک، ضامن رها شده و باعث می شود گلنگدن به جلو حرکت کرده و بدین ترتیب سلاح بدون دخالت دست مسلح شده و درحالت ضامن قرار گیرد اما در Ak-47 تمام این مراحل باید با دست انجام شود. با توجه به موارد بالا به عنوان نتیجه گیری تکنولوژی و قابلیتهای مکانیزم آتش و مسلح شدن اسلحه M-16 بسیار پیشرفته تر از AK-47 است. 4- قابلیت اعتماد: اسلحه AK-47 هموراه به عنوان یک اسلحه قابل اعتماد شهرت خوبی داشته است این اسلحه بوسیله فشار غیر مستقیم گاز باروت مسلح شده و لوله برگشت گاز نسبتا بزرگ آن روی لوله اصلی قابل مشاهده است. AK-47 بدلیل اینکه با تلسرانسهای نسبتا بازی ساخته شده است قادر به شلیک در محیط های گل آلود و برفی و شن و ماسه می باشد. در نتیجه در میان بسیاری از واحدهای نظامی از جایگاه ویژه ایی برخوردار است. M-16A1 تنها در مراحل ابتدایی تیراندازی قابل اعتماد بود. سیستم اثر مستقیم گاز باروت استفاده شده درM-16 مشابه با سایر سیستم های متعارف فعال شونده با گاز است اما با چند اختلاف کوچک. در این اسلحه نیز مانند AK-47 از گاز موجود در لوله تفنگ برای تکرار عمل شلیک استفاده می شود با یک تفاوت بزرگ و آن اینکه M-16 فاقد پیستون گاز می باشد . گاز باروت پس از برگشت از لوله اصلی مستقیما بر روی میله حمال گلنگدن کار می کند. به بیان دیگرM-16 از یک مکانیزم برگشت گاز از لوله و اعمال فشار مستقیم بر روی آلات متحرک و حمال گلنگدن استفاده می کند. در نتیجه با این فناوری تعداد قابل توجهی از قطعات که با سیستم پیستون گاز کار می کند حذف می شود و آنرا ساده تر می کند. در نتیجه وزن آلات متحرک و به تبع آن اندازه حرکت آن کم شده، از ضربه لگد اسلحه و استهلاک آلات متحرک به میزان قابل توجهی کاسته شده، لرزش لوله سلاح در حین سیکل آتش کاهش می یابد و بدین ترتیب کنترل اسلحه و دقت آن افزایش می یابد.در ضمن کاهش وزن آلات متحرک باعث افزایش نواخت عملی تیراندازی می شود. اما این طراحی به باقیمانده گاز اجازه می دهد که به قسمتهای داخلی سلاح دمیده شده و باعث ایجاد لایه ایی از دوده بر روی سطوح حساس گلنگدن و میله حامل آن شود. که پس از چند سیکل تیراندازی بر روی قابلیت اعتماد آن تاثیر منفی می گذارد و نهایتا باعث گیر کردن آن می شود. همچنین لوله برگشت گاز کوچکتر از قطعه مشابه درAK-47 بوده و سریعتر مسدود می شود. بطور کلی M-16 به گرد و غبار و آلودگی محیط نسبت به AK-47 و یا Galil از حساسیت بالاتری برخوردار است. اما همه چیزی که M-16 برای جبران این نقص نیاز دارد روزی یک بار تمیز کردن اسلحه می باشد- البته در صورت استفاده و تیراندازی – تا بدون اشکال قابل استفاده باشد. با توجه به این اینکه نظافت روزانه اسلحه های انفرادی در ارتشهای مدرن امروزی – حتی در زمان نقل و انتقال و یا حتی در میادین نبرد- امری عادی و مرسوم می باشد، نظافت روزانه M-16 چندان غیر عادی تلقی نمی شود. در واقع همانطور که در سطور قبل اشاره کردیم اغلب مواردی که در رابطه با عدم قابلیت اعتماد M-16 بازگو می شود مربوط به دوران جنگ ویتنام می باشد زمانی که اولین نسل این اسلحه موسوم به M-16 A1 تولید شده و درعمل به کار گرفته شده بود. در آن زمان باروت مهمات 56/5 م.م پس از احتراق ایجاد نوعی دوده چسبنده می کرد که در میان آلات متحرکت و لوله انباشته شده و سرانجام باعث گیر کردن و قفل شدن سلاح می گردید. اما در نسلهای جدیدتر مانند M-16A2 ،M-16A3 و M-4 با تغییر نوع باروت ، تغییر در ساختار لوله ، بهینه سازی لوله برگشت گاز و اضافه کردن کیت وسایل تنظیف به سلاح – که بسیار مجهز تر از کیت مشابه AK-47 است- اشکالات ذکر شده برطرف شد و قابلیت اعتماد مدلهای جدید در حد کاملا قابل قبولی قرار گرفت. 5- دقت: یک مزیت خانواده M-16 که اغلب با تحسین درباره آن صحبت می شود میران دقت بالای این سلاح است ولی AK-47 معمولا به عنوان یک اسلحه دقیق در نظر گرفته نمی شود. همانطور که قبلا اشاره کردیم وجود مکانیزم اعمال فشار مستقیم گاز در اسلحه M-16 باعث می شود تعدادی از قطعات متحرک جلوی محفظه آتش حذف شوند و در نتیجه ارتعاشات لوله در حین سیکل شلیک کاهش یافته که این به معنای افزایش بیشتر دقت سلاح می باشد. همچنین در کنار موارد ذکر شده تغییر مکان مرکز ثقل M-16 و نزدیکتر شدن آن به محدوده قبضه اسلحه تاثیر به سزایی در افزایش دقت آن در حین شلیک داشته است. این دوسلاح درمکانیزم نشانه روی نیز با هم دارای تفاوتهایی هستند. مکانیزم نشانه روی M-16 از سوی بسیاری از کارشناسان تحسین شده است:M-16 در قسمت عقب از یک سایت نشانه روی شکاف دار با یک روزنه دید کوچک استفاده می کند. در هنگام نشانه روی تیغه مگسک که در جلو و روی لوله سلاح قرار دارد در مرکز این سوراخ تنظیم می شود. این مکانیزم به لحاظ ارگونومی بگونه ایی طراحی شده است که بطور اتوماتیک چشم تیرانداز را در مرکز مگسک قرا می دهد و این امر باعث هدف گیری سریع تر و مطمئن تر می شود. علاوه بر این فاصله سایت عقبی و مگسک (شعاع هدف گیری) در این سلاح زیاد می باشد که این فاصله باعث افزایش دقت نشانه روی می شود. AK-47 از یک مکانیزم نشانه روی قدیمی و متداول از نوع «باز» استفاده می کند. سایت عقبی به شکل یک درجه ساده U یا V شکل است که مگسک در زمان نشانه روی در مرکز آن تنظیم می شود. آزمایشات انجام گرفته نشان داده است که بدلیل ضعف ارگونومیک این مکانیزم و نیز وجود شکاف در سایت عقبی، در یک راستا قرار دادن سایت عقبی یا همان درجه با مگسک به تمرکز زیادی احتیاج دارد و تا حد زیادی به مهارت تیرانداز وابسته است. همچنین در AK-47 سایت عقبی یا درجه در زمان هدف گیری باید فاصله بخصوصی با چشم تیرانداز داشته باشد در غیر این صورت پدیده « تار شدن دید» یا Blurring effete برای تیرانداز رخ می دهد که به عنوان مانعی در نشانه روی دقیق تلقی می شود. یکی دیگر از دلایل دقت سلاح M-16 وجود تلسرانس های بسته و بسیار دقیق در طراحی و ساخت و بکارگیری تکنولوژی پیشرفته در تولید آن می باشد. وجود لقی کم بین اجزاء و قطعات اسلحه M-16 باعث کاهش شدید سر و صدای مزاحم (Noise) در هنگام تیراندازی و افزایش دقت آتش شده است. البته این مسئله باعث می شود این سلاح حساسیت بیشتری نسبت به آلودگی داشته باشد. البته درست است که وجود تلسرانسهای باز و لقی زیاد بین اجزاء و قطعات ، قابلیت اعتماد این سلاح را در شرایط گوناگون افزایش داده اما مسلما باعث کاهش دقت آن شده است. با توجه به موراد مشروح بالا می توانیم نتیجه بگیریم که M-16 اسلحه کاملا دقیقتری نسبت به AK-47 می باشد هر چند قابلیت اعتماد AK-47 در مواردی بالاتر از M-16 است. 6- ضریب نفوذ کاربری: در این حیطه AK-47 رکوردی را در کارنامه خود دارد که نه فقط M-16 که هیچ سلاح دیگری قادر به رقابت با آن نیست: از این سلاح تا کنون حدود 90 میلیون قبضه تولید شده است. تقریبا هیچ کجای دنیا نیست که اسم AK-47 به گوش کسی نرسیده باشد. AK-47 تنها سلاحی است که بسیاری از گروهها و سازمانها آنرا به عنوان سمبل خود در نظر گرفته اند- جنبش حماس در فلسطین اشغالی، حزب اله در لبنان و سپاه پاسداران در ایران- حتی طرحی از کالاشنیکوف در پرچم کشور موزامبیک استفاده شده است. این شیوع فراگیری عمدتا به دلایل زیر می باشد: تکنولوژی پایین برای تولید: با وجود اینکه بیش از نیم قرن از ساخت این سلاح می گذرد کماکان عمده قسمتهای آن به همان روش ساخته می شود. بگونه ایی که حتی با داشتن یک دستگاه فرز، تراش و یک دستگاه پرس این سلاح قابل ساخت می باشد. در حال حاضر با استفاده از این ماشین آلات AK-47 در پاره ایی از مناطق دورافتاده پاکستان و افغانستان تولید می شود. پس واضح است که با داشتن مجموعه از امکانات مجهز تر و زیادتر می توان این سلاح را درمقیاس انبوه تولید کرد. هزینه بسیار پایین: تولید AK-47 در تیراژبالا بسیار ارزان می باشد بطوریکه قیمت هر قبضه از این سلاح در بازار آمریکا حدود 250 دلار می باشد! ملاحظات ایدولوژیک: در دوران جنگ سرد و در گرماگرم رقابت دو ابر قدرت برای سیطره بر کشورهای دو و نزدیک تعداد زیادی از این سلاح بصورت کمک بلا عوض و یا با قیمت بسیار نازل از سوی شوروی سابق در اختیار کشورها و جنبش های طرفدار آن کشور قرار گرفت و حتی در مواردی تکنولوژي و دانش حتی ساخت این سلاح به رایگان در اختیار کشورهای بلوک شرق قرار داده شد که آنها نیز AK-47 را به همان شکل اولیه و یا با پاره ایی از تعمیرات جزئی در مقیاس انبوه تولید کردند. از جمله این کشورها می توان به چین ، رومانی، بلغارستان ، لیبی، آلمان شرقی سابق، یوگسلاوی و ... اشاره کرد. سادگی استفاده و عدم نیاز به آموزش زیاد: یکی از خصوصیات مثبت AK-47 ساده بودن نحوه استفاده و نگهداری از این سلاح است در واقع به دلیل اینکه در شوروی سابق ، بلوک شرق، چین و دیگر کشورهای طرفدار شوروی سابق خدمت زیر پرچم اجباری بود و با توجه به اینکه امروزه اثبات شده است که توانایی، قابلیت وسطح آموزش سربازان این ارتشها در مقایسه با سربازان ارتش های حرفه ایی – مانند ایالات متحده ، اروپایی غربی و شمالی و...- در سطح نازلتری قرار دارد، بکارگیری تجهیزات و سلاحهای انفرادی پیشرفته تنها به سردرگمی و بلا استفاده ماندن درصد بالایی از این تجهیزات و کندی عملکرد سرباز آماتور می انجامد لذا این سلاح بدلیل ساختار ساده خود و سهولت بکارگیری آن بدون نیاز به آموزشهای زیاد محبوبیت زیادی نزد پرسنل پیدا کرد.(همه ما بارها تصاویر کودکان ویتنامی و آفریقایی را با AK-47 دیده ایم و البته با کمی دقت مشاهده می شد که معمولا طول سلاح به اندازه قد این سربازان کوچک است اما با این وجود آنها قادرند از سلاح خود استفاده کنند!) اما درعوض M-16 تقریبا تنها در ایالات متحده و برخی از متحدان نزدیکش مانند ژاپن ، کانادا، اسرائیل و استرالیا تولید می شود. این سلاح با مجوز وزارت دفاع آمریکا در اختیار کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی نیز گذاشته شده است. اصولا M-16 اسلحه گران قیمتی بوده و هر قبضه از آن حدود 10 برابرAK-47 قیمت دارد. پاره ایی از دلایل عدم کاربری گسترده این سلاح عبارتند از: نیاز به تکنولوژی بالا برای تولید: تولید اسلحه M-16 تقریبا بدون امکانات ماشین آلات پیشرفته فاقد کیفیت مطلوب می باشد. این مورد در مقایسه نمونه M-16 چینی با M-16 آمریکایی کاملا مشهود است. این اسلحه با تلسرانسها و دقت بسیار بالا ساخته می شود و تقریبا تمام قطعات آن به لحاظ کیفی کنترل می گردد. لذا برای تولید M-16 علاوه بر ماشین آلت و سخت افزار پیشرفته نیاز به مهندسین و پرسنل متخصص دارد. نیاز به آموزش مناسب : نحوه استفاده، نظافت و شیوه نگهداری صحیح این سلاح نیار به آموزش و وجود سربازان حرفه ایی دارد. توزیع و تولید این سلاح نیز عمدتا در کشورهایی به چشم می خورد که دارای یک ارتش حرفه ایی هستند ویا مستشاران آمریکایی در آنجا حضوری پر رنگ دارند( مانند هندوراس و یا کلمبیا). به بیان دیگر این سلاح برای رفع نیاز یک سرباز حرفه ایی طراحی شده است. (آموزشهای دشوار سربازان را در فیلم غلاف تمام فلزی بخاطر آورید!). و البته مشخص است در یک درگیری رو در رو بین دو سرباز که یکی AK-47 و دیگری M-16 در اختیار دارد در شرایط مساوی چه کسی پیروز این میدان است. وجود قوانین سختگیرانه صادرات: مطابق قوانین ایالات متحده صادرات هر گونه سلاح و ساخت آمریکا یا با استفاده از فناوری و دانش فنی آمریکایی منوط به اجازه وزارت امور خارجه این کشور می باشد به همین دلیل خیلی از کشورهایی که با ایالات متحده رابطه خصمانه ایی دارند قادر به خرید و یا تولید این سلاح نیستند. به عنوان نتیجه گیری البته AK-47 ضریب نفوذ بسیار بالاتری نسبت به M-16 دارد. اما مسلما این ضریب نفوذ بالا دلیل برتری AK-47 به M-16 نیست. زیرا تقریبا تمامی کارشناسان ارتشهای حرفه ایی این سلاح یعنی M-16 تحسین کرده و حداقل در خش قابل ملاحظه ایی از واحدهای ویژه خود از آن بهره گیری می کنند. تفاوت در تفکر طراحی : M-16و AK-47 با دو نوع طرز تفکر متفاوت طراحی شده اند: AK-47 بر مبنای قابلیت اعتماد زیاد و قدرت آتش بالا و M-16 بر مبنای دقت زیاد و توانایی ایجاد جراحت شدید توام با حجم آتش مناسب. طراحی، توانایی و چگونگی نقشی که این دو سلاح در میدان جنگ ایفا می کردند بازتابی بود از تجربیات متفاوت و دکترین حاکم بر ایالات متحده و شوروی سابق در دوران جنگ سرد. AK-47 نتیجه تجربیات ارتش شوروی سابق در طول جنگ جهانی دوم بود. مطالعه گزارشات جنگی نشان می داد که اغلب درگیریها در فاصله حدود 300 متری رخ می داد و طرفی پیروز این میدان بود که قدرت آتش بالاتری داشت. اما تفنگهایی که در جبهه های شرقی توسط شوروی سابق و متحدانش استفاده می شد برای این منظور چندان مناسب نبود وAK-47 در واقع پاسخی به این نیاز بود. این سلاح به یک سرباز متوسط توانایی نواخت تیر بالایی می بخشید و به همین دلیل قدرت آتش یک جوخه سرباز مسلح شده با این سلاح بطرز وحشتناکی افزایش می یافت ولی وجود قدرت آتش بالا به معنی افزایش دقت نبود و در فواصل زیاد دقت آن نسبت بهM-16 کاهش محسوسی داشت. یکی دیگر از مزایای AK-47 عدم نیاز به وجود سربازان حرفه ایی برای استفاده از این سلاح بود. علاوه بر این AK-47 مقاومت بسیار خوبی به شرایط نامساعد پیرامونی داشت که از نقاط قوت این سلاح به شمار می آمد. AK-47 بگونه ایی طراحی شده بود که ترکیبی باشد از تیربار و یک تفنگ استاندارد. همزمان مطالعات ارتش ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و جنگ کره نتایجی بسیار شبیه به نتایج بدست آمده توسط ارتش شوروی سابق داشت. اما مرکز تحقیقات دفاع ملی ارتش ایالات متحده واقع در پالوآلتو دیدگاه مبتنی بر قدرت آتش بالا را بیش از حد محافظه کارانه خواند و خواستار سلاحی شد که دارای دقت بالا و برد موثری بیش از 500 متر باشد. این درخواست منجر به طراحی و ساخت سلاح M-14 بر پایه M-4 Garand شد. اما تجربیات جنگ ویتنام نشان داد که دیدگاه محققین ارتش آمریکا در تکیه برد موثر زیاد ودقت بالا چندان درست نمی باشد. هزینه این اشتباه تلفات بالای سربازان آمریکایی در برابر نیروهای ویتنامی بود که مسلح به AK-47 بودند. یک جایگزین برای M-14 مورد نیاز بود. سلاحی که علاوه بر داشتن قدرت آتش مناسب دقت بالا نیز داشته باشد و در عین حال رقیبی قدرتمند برای AK-47 روسی که در مقایسه با M-14 برتری محسوسی داشت نیز به شمار آید. بدین ترتیب M-16A1 و متعاقب آن M-16A2 متولد شد. این اسلحه از دیدگاه کارشناسان آمریکایی تا حد زیادی به عنوان یک «اسلحه عالی» (Superior Weapon) ارزیابی شد. سبک، ارگونومیک، دقیق چند منظوره و با یک نگهداری و نظافت مناسب بسیار قابل اعتماد. این اسلحه همان M-14 بود اما کمی سنگین تر، ضربه لگد کمتر و بدلیل تغییر در مکانیزم لوله و شلیک و استفاده از فشنگهای شارژ متوسط، بسیار مناسب برای جنگهای امروزی. اکنون در این بخش از مقاله خیلی کوتاه به مقایسه تطبیقی این دو سلاح می پردازیم. مشخصات کلی M-16A2 معایب : سنگین تر از AK-47 هزینه تولید نسبتا بالا طول بلندتر از AK-47 نیاز به نگداری مناسب مزایا: ارگونومیک دقت بالا چند منظوره(1) نیروی لگد کمتر یک اسلحه تهاجمی واقعی سیستم اجرای آتش عالی مهمات موثر طراحی مدرن (1) مفهوم چند منظوره بودن این است که برای نصب و استفاده از تجهیزات اضافی نیاز به آداپتورهای مختلف ندارد. برای مثال نارنجک تفنگی بدون نیاز به شعله پوش مخصوص مستقیما بر روی لوله سلاح نصب می شود. AK-47 معایب : صدا و حرکت زیاد در حین شلیک ارگونومی پایین مکانیزم آتش و ایمنی ضعیف دقت پایین مهمات ضعیف طراحی قدیمی مزایا: قدرت آتش بالا نواخت تیر بالا مقاوم به آلودگی محیط قابل اعتماد ارزان مقایسه سایت های اپتیکی نشانه روی : AK-47 دوربین برای نصب نیاز به پایه جداگانه دارد. ارتفاع سلاح پس از نصب دوربین از ارتفاع مشابه M-16 بیشتر است. پایه دوربین سنگین و خشن می باشد. M-16A2 دوربین بدون نیاز به تجهیزات اضافی روی سلاح نصب می شود. دوربین را می توان روی دستگیره حمل سلاح ویا بجای آن نصب کرد. ارتفاع سلاح پس از نصب دوربین از AK-47 کمتر است. طول دوربین کوتاه تر از دوربین AK-47 کمتر است. طول دوربین کوتاه تر از دوربین AK-47 است. مقایسه خشاب های دو سلاح : AK-47 خشاب بدنه محکمی دارد. خشاب پر سنگین تر است. خشاب پهن تر و بلندتر از خشاب M-16 است. M-16 استفاده از مهمات 56/5 استفاده از خشاب ظریفتر و کوچکتر و را امکان پذیر می کند. خشاب پرسبکتر می باشد. خشاب انحنای کمتری دارد. خشاب M-16 باریکتر است. مقایسه بین سرنیزه های دو سلاح : AK-47 تیغه فولادی- دسته با کالیت قابل تبدیل شدن به سیم چین قابل استفاده مانند یک چاقو سر نیزه به راحتی از بند همراهش جدا می شود. به دشواری تیز می شود. در هنگام حمله با دو دست وجود قنداق تاشو یک مشکل است. M-16 طول تیغه بلندتر فقط یک لبه برنده دارد غیر قابل تیز کردن کاملا بدون حرکت بر روی سلاح در هنگام حمله با دو دست به علت وجود قنداق کشویی مشکلی ایجاد نمی شود. قبضه فولادی و دسته از الیاف فایبر گلاس جنس تیغه از فولاد شکننده می باشد. مقایسه لوله های دو سلاح : AK-47 نصب راحت سرنیزه نصب میله نظافت در زیر لوله لوله در انتهای خود دارای رزوه است. باز و بسته شدن دشوار مگسک و شعله پوش لوله گیره بند سلاح بگونه ایی طراحی شده است که زمان قرار گیری سلاح روی شانه راست گلنگدن سلاح به سمت بیرون بدن است. M-16 لوله سنگین تر – دقیق تر و با لرزش کمتر در حین شلیک طراحی لوله به گونه ایی می باشد که برای نصب سرنیزه و یا جدا کردن آن تنها احتیاج به یک دست است. طراحی عالی شعله پوش و باز و بسته کردن آن بدون نیاز به باز کردن قطعات دیگر نصب سر نیزه زیر سایت نشانه روی گیره نصب سرنیزه، مگسک و گیره بند حمل سلاح یک قطعه واحد هستند. و به راحتی قابل باز و بسته شدن نتیجه : با مطالعه و بررسی موارد ذکر شده مسلم است که M-16 اسلحه قابل تر و کارآمد تری نسبت به AK-47 می باشد. اما این به معنی ناچیز شمردن این اسلحه نیست. باید توجه داشت که AK-47 در دهه های 50 و 60 میلادی تقریبا یک اسلحه بی مانند بود اما به مرور زمان بعلت عدم تعمیرات و اصلاحات اساسی در ساختار خود این جایگاه را از دست داد. اما M-16 از زمان تولید تا کنون مرتبا بهینه سازی شده و ارتقا یافته است. در خاتمه می توانیم نتیجه بگیریم که M-16 برای یک ارتش حرفه ایی انتخاب اول می باشد. منبع : مجله جنگ افزار
  16. فلانکر جان دستت درد نکنه برادر این تیکه آخری رو خوب اومدی بعضیها همچین میگن جنگ که انگار میخواهند تا شاه عبدالعظیم بروند و برگردند. بابا جان اینقدر جنگ جنگ نکنید. خسته شدیم به خدا. :mrgreen:
  17. یکی از بزرگترین رسواییهای سازمان سیا ماجرای سقوط هواپیمای جاسوسی یو-2 آمریکایی در داخل خاک شوروی بوده است. ماجرا از این قرار بود که سیا از مدتها قبل راههای جاسوسی هوایی بر فراز خاک شوروی را بررسی کرده بود تا اینکه بالاخره در سال 1953 موفق به ساخت هواپیماهایی بسیار پیشرفته و مجهز به تاسیسات الکترونیکی موسوم به یو-2 کرد. این هواپیماها که در ظاهر شباهت بسیار زیادی به هواپیماهای روسی داشتند قادر بودند که در ارتفاعی که از شعاع رادارها و آتش سلاحهای ضد هوایی شوروی در امان بمانند اوج بگیرند. آمریکا در سال 1954 پس از بررسیهای لازم تعداد 8 تن از خلبانان ورزیده و مطمئن را برای جاسوسی بر فراز آسمان شوروی بکار گرفت. این خلبانان به مدت 4سال یعنی تا سال 1957 موفق شده بودند با این هواپیماها بدور از میدان دید رادارها و آتش سلاحهای ضد هوایی شوروی از مراکز نظامی ، پایگاهها ، باند هواپیما ، پادگانها و تاسیسات صنعتی و نظامی شوروی در ارتفاع 24 کیلومتری از سطح زمین با دوربینهای بسیار قوی و پیشرفته عکسبرداری کنند و همچنین از میزان توانایی رادارهای شوروی و نقاط قوت و ضعف آن آگاهی یابند و این اطلاعات را تماما در اختیار سیا قرار دهند. خلبانان در یکی از پایگاههای نظامی ترکیه و نیز یک پایگاه نظامی امریکا در پیشاور پاکستان آموزش دیده بودند و پروازهای خود را در طول این مدت از این دو پایگاه انجام میدادند. پس از گذشت 4 سال شوروی متوجه این رفت و آمدهای مشکوک شد و مدتی آنها را زیر نظر گرفت تا از نقطه پرواز و مقصد آنها مطلع شود. پس از آنکه ماموریتهای جاسوسی این هواپیماها بر سازمان جاسوسی شوروی آشکار گشت دستورات مقتضی به نیروی هوایی این کشور داده شد. سپس در روز اول ماه مه سال 1957 چند فروند از هواپیماهای مافوق صوت و مدرن شوروی به تعقیب یکی از این هواپیماها که در فاصله دور در آسمان دیده شده بود پرداخت و آنرا که به سرعت بسیار زیادی در حال گریز بود با شلیک موشک در 1500 کیلومتری شمالغرب مسکو سرنگون ساخت. ولی خلبان آن که گری پاورز نام داشت و مجهز به یک قبضه مسلسل با وسیله صدا خفه کن و 200فشنگ ، یک قبضه خنجر زهرآگین ، یک قایق لاستیکی بادی یک چراغ قوه دستی مقداری اغذیه فشرده 7500روبل اسکناس روسی و مقداری طلا و جواهرات بود پس از آتش گرفتن هواپیما در آسمان شوروی موفق شد با چتر نجات پایین آمد. او پول و جواهرات را به این دلیل با خود همراه آورده بود که در صورت فرود در مناطق بی نام و نشان شوروی بتواند با کمک روستاییان محلی و تطمیع آنان راههای گریز را یافته و از محلهای مناسب فرار کند. ولی کسانی که وی را دستگیر کردند بلافاصله او را به یکی از نزدیکترین مراکز پلیس معرفی کردند و محمولات او را نیز ضبط کردند. خبر سقوط این هواپیما را وقتی به خروشچف دادند که وی در حال سان دیدن از رژه ارتش سرخ در مسکو بود. او این خبر را 5 روز مخفی نگه داشت و پس از آن موضوع را در کنگره حزب کمونیسم مطرح کرد. افسران آمریکایی گمان کردند که پاورز کشته شده است. پاورز نیز جزئیات اسرار جاسوسی با هواپیماهای یو-2 را بطور کامل برای روسها فاش کرد. در آن زمان که خروشچف رهبر شوروی و آیزنهاور نیز رهبر آمریکا بود ، افشای عملیات جاسوسی هوایی آمریکا توسط شوروی ضربه مهلکی بر شخصیت سیاسی آمریکا وارد کرد و این قدرت شیطانی را در جهان رسوا ساخت به طوریکه آمریکا به هیچ صورت نتوانست جاسوسی هوایی خود را انکار کند. کار به جایی رسید که آیزنهاور به جاسوسی خود اقرار کرد و گفت: ملتی مانند آمریکا امروز از هر جهت امنیت عمومیش مورد تهدید واقع شده به خود حق میدهد که برای حفظ امنیت ملی به هر وسیله ای که صلاح میداند متوسل شود. زیرا عملیات جاسوسی برای حمایت از ملت و جلوگیری از غافلگیر شدن در عصری که نیروهای مسلح جای خود را به موشک و بمب اتمی داده کاملا ضروری است. شوروی پس از کشف اسرار جاسوسی 4 ساله هواپیماهای اکتشافی یو-2 رسما اخطار کرد: اگر یکبار دیگر یک هواپیما به قصد جاسوسی بر فراز شوروی دیده شود نه تنها هواپیما بلکه پایگاهی که از آن به پرواز در آمده است در هر کشوری که باشد با موشک منهدم میشود. پاورز نیز به جرم اقدام علیه امنیت ملی شوروی به 10 سال زندان محکوم شد ولی پس از 9 ماه اسارت با یکی از جاسوسان خبره روسی مبادله شد. روسها سپس قطعات متلاشی شده هواپیما را به صورت نمایشگاهی برای بازدید مردم و خبرنگاران خارجی و توریستها در آوردند. در حال حاضر ایالات متحده برای جاسوسیها و اکتشافات هوایی خود هواپیماهایی به مراتب مدرنتر را جایگزین یو-2 کرده است. یکی از پیشرفته ترین نوع این هواپیماها که با سرعتی فوق العاده حرکت میکند اس آر 71 نام دارد. این هواپیما که در جو زمین پرواز میکند دارای دوبینهایی است که میتواند از ازتفاع 36 کیلو متری تانکها و هواپیماها و باندهای نظامی و سکوهای پرتاب موشک را عکسبرداری کندو دستگاههای پرتوسنج آن میتواند هر وسیله هسته ای و اتمی را در هر نقطه با ژرفای معینی در زیر زمین شناسایی کند. از دوستان تقاضا دارم برای استفاده از این مطالب در این سایت و سایتهای دیگر حتما با حقیر هماهنگی های لازم را انجام دهند. با تشکر ادامه دارد منتظر ادامه مطالب باشید
  18. البته ماهواره کار هواپیما را انجام نمیدهد. هواپیمای اس آر 71 هم اکنون فقط در ناسا کاربرد دارد آنهم در مواردی مثل ژئوگرافی و ... کاربرد دارد و کلا از رده خارج شده است. البته برای جانشینی اس آر 71 هم هواپیما های جوبینت استار و مرکوری تولید شده است. در حال تهیه و ترجمه یک مقاله در باره این دو هواپیما ( جوبینت استار و مرکوری ) هستم انشاالله بعد از امتحانات کارهای نهایی آن را انجام داده و آن را در سایت قرار خواهم داد.
  19. فلانکر جان دستت درد نکنه خسته نباشی
  20. البته وارتهاگ هم مزاياي مخصوص به خود را دارد وارتهاگ به نسبت سوخو كمتر مورد اصابت موشكهاي دوش پرتاب قرار میگیرد دوبرابر سوخو میتواند تسلیحات حمل کند حتی اگر توسط موشکهای دوش پرتاب مورد اصابت قرار بگیرد به علت وجود موتورها در بیرون تعادل آیرودینامیکی آن به هم نمیخورد و هواپیما میتواند به پایگاه برگردد
  21. دستت درد نکند فلانکر جان قابل توجه دوستانی که قدرت ایران را دست کم میگیرند.
  22. اون خانومی که این سیگار را به فیدل کاسترو داد یک سوتی بزرگی داد و همان باعث شد که محافظ آقا فیدل به حرکات او مشکوک شده و از آقا فیدل درخواست کند که سیگار را در جیبش بگذارد و سیگار دیگر ی روشن کند و پس از پایان پارتی سیگار را مورد تحقیق قرار میدهند و متوجه وجود کلستریدیوم بوتولینیم در آن میشوند.
  23. ALI

    صلاح الدين ايوبي

    افرین بر شما دوست عزیز به نکته خوبی اشاره کردید. از ابتدای تاریخ اسلام در هر انقلابی که معنویت اهلبیت نبود آن انقلاب با شکست روبرو شد. نمونه بارز آن هم (شاید باور نکنید) قیام مختار ابن ابو عبیده ثقفی بود. مختار دو سال پس از شهادت امام حسین علیهم السلام به خونخواهی امام قیام کرد ولی چون بدون هماهنگی و کسب اجازه از محضر امام سجاد علیه السلام این قیام را انجام داد در نهایت از سپاه مصعب ابن زبیر شکست خورد و سر از تنش جدا شد و لشکریانش هم منهزم شدند.
  24. همینطور است لیچ جان رسوایی خلیج خوکها ، رسوایی واتر گیت ، رسوایی کودتای اندونزی ، رسوایی قتل پاتریس لومومبا و رسوایی تونل زیر زمینی برلن از دیگر رسواییهای معروف سیا است . در ادامه یکی دیگر از رسواییهای سیا را تشریح خواهم کرد و همچنین یکی از رسواییهای کا گ ب . ولی این انجمن برای این موضوع مناسب نیست.