سلام جناب demolotion دستت از بابت مطالبی که به سایت ارسال می کنی درد نکنه ولی سعی کن مطالب رو مرتب تر و به همراه عکس ارسال کنی. برای ارسال عکس در هنگام ارسال مطلب می تونی لینک عکس رو در قسمت مربوطه اضافه کنی و در ضمن حتما منبع رو هم ذکر کن icon_frown

تشکر مطلب خوبی بود.

آقا رضا نظرات شما بر مبنای اخبار موثق و حتمی است، در این هیچ شکی نیست، ولی من تصور می کنم که هدف از ایجاد این تاپیک به نوعی موشکافی این خیمه شب بازی های ایران در خرید تسلیحات است. خب اول بهتر است که اخبار موثق و حتمی را بررسی کنیم: -سفارش خرید 24 فروند میگ 31 در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی با روسیه بسته شد(گمان می کنم سال 2000 بود ولی به هر حال داوود لینک خبر را در یکی از تاپیک های سایت قرار داده) -در همان زمان ایران سفارش خرید 50 فروند سوخو 30 ام کا پی به روسیه میده -سفارش خرید 25 فروند سوخو 27 هم بسته شد که تاییید تحویل آنها توسط وزارت دفاع هم آمده است. -البته خبرهایی مبنی بر خرید تعداد نا معلومی میگ29 و سوخو24 هم هست که به دلیل شک و شبه های زیاد آنها را فاکتور می گیریم!! خب حالا یک نکته جالب را بررسی می کنیم، ار عکسی که آرمان خان از میگ 31 در سی سی قرار داده اند را در نظر نگیریم هیچ عکس رسمی از جنگنده های جدید ایران وجود ندارد حتی سوخو27 که تحویل آن به تایید وزارت دفاع هم رسیده!! خب از این جا یک نتیجه ای که می توان گرفت این است که اگر از جنگنده ای عکسی در اختیار نداشته باشیم دلیل بر عدم وجودش نیست. اما سوخو30 ام کا پی که بعد از عقد قرار داد هیچ خبر موثقی از آن به دست نیامد!! حتی از لغو قرار داد هم صحبتی نشده! اما وقتی در مورد سوخو30 ام کا آی هند صحبت می شود در مورد سیستم هدایت ماهواره ای که حذف شده گفته می شود که مثل نومنه های تحول داده شده به ایران بوده!!! اما در حالی که روسیه و ایران ترجیح می دهند که یادی هم از قرار داد میگ 31 نکنند! در بعضی از سایت های معتبر دنیا ایران را جزو دارندگان میگ 31 به حساب می آورند و اران و روسیه حتی زحمت تکذیب خبر را هم به خود نمی دهند!! از اینجا به بعد بحث، حرف ها کاملا بر اساس حدس و گمان می باشد و لطفا کسی تقاضای منبع نکند که در این صورت باید تاپیک رو رها کنیم. خب، حالا از این اخبار و شواهد دو نتیجه می توان گرفت: 1-ایران بدون توجه به خطرات موجود در خواب خرگوشی بسر می برد و فقط در حال بلف زدن است!! 2-ایران با برنامه ای بلند مدت و حساب شده در حال ترمیم توان هوایی خود است و ضمن به روز آوری جنگنده های قدیمی خود به شکل معقول و درستی سفارش جنگنده های جدید را داده است.(برای این حدس عکس ارسالی آرمان خان بهترین مدعاست) اگر قرار باشد گذینه اول را بپذیریم باید این جور فکر کنیم که مسولین نظامی کشورمان ... هستند. و در جمجمه آنها به جای مغز ... است.( این نقطه چین ها کار خودمه icon_frown ) ولی اگر قرار باشد که گذینه دوم را بپذیریم این سوال پیش می آید که این جنگنده ها کجا نگهداری می شوند؟ کی به پرواز در می آیند؟ پرسنل آنها در کجا تعلیم دیده اند؟ جواب این سوالات و بقیه سوالات دیگر خیلی ساده است. کشوری که بزرگترین دستگاه های اطلاعاتی دنیاه(سیا، موساد، ام آی 6) آرزوی نابودی آن را دارند و در عین حال 20 سال فعالیت های هسته ای خود را مخفی می کند، پنهان کردن جنگنده های جدید برایش کاری ندارد. برای پرواز در حدی که جنگنده ها از حالت عملیاتی خارج نشوند هم می تواند آن ها را در شرایط خاص شب ها به پرواز در آورد و .... اگر دوستان به خاطر داشته باشند بعد از سال 1934 که هیتلر به فرمانده هان ارتشش دستور گسترش کمی و کیفی ارتش را داد چگونه هرمان گورینک قهرمان هوانوردی در جنگ اول در ارتش آلمان توانست به صورت سری نیروی هوایی آلمان را به طرز وحشتناکی گسترش دهد.(تازه ما از آلمانی ها با هوشتر هم هستیم icon_frown ) من شخصا چنین تصور می کنم که ایران در حال ایجاد یک نیروی هوایی قدر در منطقه می باشد. امشب خیلی بیشتر از کوپن(کالا برگ) خودم صحبت کردم اگه دو سه روزی نبودم دارم استراحت می کنم. :)

این اخبار در مورد ماهواره هایی که درون زمین را هم می بینند در حد داستان های تخیلی مایکل کرایتون است. زیاد جدی نگیرید این چیزا رو icon_frown

دقیقا. و البته به علاوه تعداد تانک ها، تعداد نفربرها، تعداد هواپیماهای عملیاتی و ... اصولا سیاست ایران مبنی بر پنهان کاری در نوع و تعداد تجهیزات نظامیش باعث شده که دشمن برآورد صحیحی از آن نداشته باشد.(ما رو هم حسابی گیج کردن icon_frown )

درود خدا بر مدافعان راه حق وقعا اگر آن رشادت ها و از خود گذشتگی ها نبود ما امروز چه سرنوشتی داشتیم؟

ترور در لغت به معنای ترس و تروریست به معنای کسی که ایجاد ترس می کند ولی از دید امریکایی ها تروریست یعنی کسی که عملکردش با اهداف کاخ سفید در تضاد باشد icon_frown دیگه حالا خودتون قضاوت کنید ببینید کیا دارن بر دنیای ما حکومت می کنن

تشکر عالی بود. جدا جای چنین مطلبی در سایت خالی بود.

شاید برای دوستان جالب باشه که بدونن که ایران به همراه هند و چین جزء متقاضیان خرید ناو هواپیمابر آدميرال كورشكوف بود و حتی بالاترین پیشنهاد را هم داد ولی بنا به دلایل سیاسی روسیه از فروش آن به ایران خوداری کرد. به هر حال ما برای تسلط کافی بر اقیانوس هند در آینده نزدیک نیاز به ناو هواپیمابر داریم. وقتی ناوهواپیمابر خریدیم جنگنده ناونشین هم می خریم icon_frown .

با تشکر از دوستان اول از همه نظر سنجی: با توجه به دکترین نظامی ایران که بر اساس دکترین دفاعی طراحی شده و با توجه به زمان کمتر برای آماده شدن جنگنده برای پرواز و همین طور تسلیحات کافی، میگ 29 ام2 گزینه مناسبی است. یکی از بزرگترین اشکالات این مقاله(البته با اجازه آرمان خان icon_frown ) این است که دو جنگنده از دو کلاس متفاوت که برای ماموریت های متفاوتی طراحی شده اند را مورد مقایسه قرار داد. به همین دلیل بعضی از نقاط ضعف برای یکی ممکن است نقطه قوت برای دیگری باشد. به عنوان مثال مخازن سوخت با حجم کمتر و تسلیحات کمتر در میگ 29 در مقابل سوخو 27 منجر به سریع تر آماده شدن جنگنده برای پرواز و در نتیجه قابلیت دفاع نقطه ای موثرتر می شود. و به همین صورت مخازن با حجم بیشتر و تسلیحات بیشتر در سوخو 27 از این جنگنده یک رهگیر دور برد مناسب برای ماموریت های CAP می سازد(البته نه در حد تامکت و یا میگ 31). یکی دیگر از اشکالات عجیب این مقاله این است که هر زمان در مقایسه میگ 29 در مکان پایین تری قرار می گیرد بلافاصله اشاره می شود که در مدل هاب بعدی مورد ارتقا قرار گرفته، به عنوان مثال: یا آن عکس های متعلق به کاکپیت، عکس کاکیپ سوخو 27 متعلق به مدل اولیه جنگنده می باشد که از تجهیزات آنالوگ و عقب افتاده بهره می برد در حالی که کاکپیتی که از میگ 29 نشان داده می شود متعلق به اس ام تی است که جزء مدل های پیشرفته آن به حساب می آید!! اما در عجیب ترین قسمت مقایسه به موردی جالب توجه میرسیم: اگر قرار باشد که این مورد را بپزیریم باید در کارایی جنگنده های رهگیری نظیر تامکت و میگ 31 هم شک کنیم. تقریبا بقیه موارد را هم سعید خان و آقا رضا توضیح دادند. در انتها ضمن تشکر و قدردانی از نویسنده مقاله برای ایشان آرزوی موفقیت می کنم.

این مطلب را مدت ها پیش خوانده بودم ولی از آنجایی به نظر من مقایسه عادلانه ای نبود بهتر دیدم که در موردش کمی بحث کنیم. البته اگر دوستان مایل باشند icon_frown

با تشکر از تمامی دوستان که در بحث شرکت کردند. همان طور که در پست قبلی خودم هم شاره کردم(در آنجا واقعا سعی کردم بی طرف باشم) و واقایع را از 1938 بررسی کردم. در آن سال تمامی سرزمین های آلمان مجددا باز پس گرفته شده بود(تازه یک چیزی هم بیشتر) و تقریبا تمام مردم آلمان زبان اروپا با زیر چتر حکومت رایش در آمده بود، معاهده ورسای دیگر عملا اجرا نمی شد، آلمان به کشوری بزرگ و تاثیر گذار در معادلات اروپا و جهان تبدیل شده بود. جدا در چنین شرایطی آیا تصرف لهستان برای رسیدگی به امور آلمانی های آنجا به باز کردن گره با دندان شبیه نیست؟ در واقایع منجر به جنگ جهانی دوم و خود جنگ من به سه نقطه عطف رسیدم(نقاط عطف معرف حضور بچه های ریاضی هستند به خوبی می دونن که بر سر سیستم چه بلایی ممکنه بیاد!!) 1- تصرف لهستان به وسلیه آلمان( و البته با همکاری شوروی) 2- حمله آلمان به شوروی 3- ورود ایالات متحده به جنگ در پی حمله ژاپن به پرل هاربر در اپتدا مورد 3 را که ربطی به آلمان نداشت را حذف می کنیم و به موارد دیگر می پردازیم. مورد اول منجر به ورود انگلیس و فرانسه به جنگ شد(یا شاید بهانه ورود اونها به جنگ) مورد دوم منجر به ایجاد یک جبه جدید برای ارتش رایش شد که بهترین و مجهز ترین واحدهای آن را به کام نابودی کشاند. نفرات و تجهیزاتی که اگر به درستی از آنها استفاده می شد انگلیس را هم تصرف می کردند. در این صورت قطعا امریکا هوس ورود به جنگ را هم نمی کرد. اگر دوستان فکر می کنند که حمله به روسیه مقتضی زمان خود بوده باید به آنها توصیه کنم که کتاب "نبرد من" را که هیتلر در قلعه لاندزبرگ نوشته بود را حتما مطالعه کنند. در این کتاب که سالها قبل از جنگ توسط شخص هیتلر به قلم تحریر در آمده بود به وضوح به نقشه حمله به شوروی اشاره شده: "ما حرکت بی پایان آلمان را به سوی جنوب و غرب اروپا متوقف و نگاه خود را به سرزمین شرق متوجه می کنیم... . این امپراتوری غول پیکر در شرق مستعد فروپاشی است و پایان سلطه یهودیان در روسیه پایان دولت روسیه خواهد بود" واقعا منظور هیتلر از پایان دولت روسیه چه بود؟ جواب را گذر زمان به ما نشان داد و هیتلر منظورش را به وضوح به اجرا در آورد. حالا دوستان عزیز برای نتیجه بهتر در بحث، لطفا تمرکز خود را فقط بر روی موارد 1و2 نقاط عطف کنید.

تشکر جناب ساشا، مطلب مفیدی بود البته بعضی موارد نیار به بررسی بیشتری دارد. به عنوان مثال: بعد از الحاق اتریش و ناحیه سودتنلاند از چکوسلواکی به آلمان که در معاهده صلح1938 مونیخ به امضای فرانسه، ایتالیا، انگلیس و آلمان رسید رایش سوم بدون اعلان جنگ!!دستور حمله به لهستان را داد و پس از آن باز هم بدون اعلان جنگ! دانمارک و نروژ را تصزف کرد و باز هم بدون اعلان جنگ آلمان برای بار دوم ظرف 25 سال به بلژیک بی طرف تجاوز می کند، همان آلمانی که دو هفته قبل رسما به این کشور اطمینان داد که مورد حمله قرار نمی گیرد. و پس از آن بدون اعلان جنگ هلند و فرانسه و ... را درنوردید!! و بازهم بدون اعلان جنگ به متحد خود شوروی هم حمله کرد که البته این بدون اعلان جنگ حمله کردن بیشتر پیرو شیوه برق آسا ماشین جنگی هیتلر بود. ولی از حق اگر نگذریم تخم جنگ جهانی دوم در معاهده ورسای و توسط سیاستمدار انگلیسی سر اریک گدس کاشته شد که به دیگر سیاستمدارن ملل متفق گفت: آلمان قرار است چلانده شود، همان طور که یک لیموترش را می چلانند تا هسته ها بیرون آیند. بله اگر معاهده ورسای تا این حد ظالمانه طراحی نمی شد شاید آلمان جنگ دوم را به راه نمی انداخت.

این امریکا بهتر که به جای آزادی!!! بقیه دنیا به فکر مردم خودش باشه icon_frown

سلام من هم به نوبه خود ورود شما را به جمع کاربران میلیتاری تبریک می گویم. و اما تحلیل شما از روابط ما با روسیه، حق با salar_jetline است. روسیه( والبته تمامی کشورهای دیگر) بر اساس منافع ملی خود عمل می کنند و در این مورد بخوصوص روس ها فقط پول را می شناسند. ایران هم اگر به فکر استقلال و سرفرازی است باید فقط به نیروی جوانان خودش اعتماد کند که تکیه کردن بر بیگانگان چه غربی و چه شرقی عاقبت خوشی ندارد.

تشکر خیلی جالب بود.

البته شوروی به غیر از منافع مالی حمایت از عراق یک علت بزرگ دیگر هم داشت و آن فشار بر ایران برای دست برداشتن از حمایت از مجاهدان افغان بود که تا پایان جنگ تحمیلی نه ایران دست از حمایت مجاهدان افغان برداشت و نه شوروی از عراق

جدایی طلبی معنی ندارد icon_frown

درسته ولی هنوز هم RPG-7 به درد درگیر شدن با نفرات و خودروهای زرهی سبک و غیر زرهی می خورد ولی برای در گیری با تانک های سنگین امروزی باید از آن صرف نطر کرد.

بله هم واقعی و هم مسخره icon_frown

لعنت بر انور سادات که با خیانت خود باعث شکست جنگ شد، و مصر را از مقام رهبری اعراب به نوکری امریکا و اسرائیل تنزل داد icon_frown

خواهش می کنم قابل نداشت icon_frown

با تشکر از آقا سینا که این تاپیک جالب را ایجاد کردند. در اکثر موارد من هم با سعید و مصطفی موافقم ولی در اینکه این نسخه برای ایران هم قابل پیچیدن است یا نه باید به این نکته توجه کرد که جنگ سال 2003 در شرایطی اتفاق افتاد که صدام به روشنی نمی دانست که جنگ شروع می شود یا نه و حتی در در زمان درگیری هنوز فکر می کرد این هم مانند جنگ خلیج 1 موقتی است و امریکایی ها پس از کمی گوش مالی و گرد و خاک کردن از تصرف کامل عراق چشم پوشی می کنند و به عبارت ساده تر صدام حسابی سر کار بود!! و در مجموع تصرف عراق برای امریکا در حد یک مانور بود(البته دشمن فرضی در این مانور از قابلیت حرکت تا حدودی برخوردار بود!!!) در صورتی که جنگ با ایران داستان دیگری دارد و فقط محدود به بمباران نقاط حساس نمی شود. جنگ با ایران برای امریکا هر نتیجه ای بجز تغییر حکومت ایران را در بر داشته باشد به نوعی شکست محسوب می شود زیرا از این پس دیگر تمامی پایگاه ها و نقاط استراتژیک امریکا و متحدان احتمالیش در منطقه در امان نخواهد بود. جنگ امریکا و ایران در صورت وقوع بسیار بیشتر از آنچه گفته می شود شدت وسعت خواهد داشت و آینده خاور میانه و پس از آن دنیا را رقم خواهد زد. حتی فکر کردن به آن هم باعث می شود ضربان قلبم بالا برود.

عجب احمق بزدلی بوده این صدام.

از کی تا حالا پیاز هم شده جزو میوه ها icon_frown