با سلام خدمت دوستا آمبولانس ها در جنگ جهاني دوم [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ambulance.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/HG3904-4.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ACE_72207_RSO_AMBULANCE.JPG[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/bg-1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/air-ambulance.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/AMBLU.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ambulance1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/interior.jpg[/img] پس از جنگ جهاني دوم [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/dodge-ambulance-2.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/M997Ambulance.jpg[/img] [quote]اگه میدونن نماد مورد استفاده در کشورهای کمونستی یا ... چیه بگن [/quote] فكر كنم همون صليب سرخ باشه.

با تشكر از دوست عزيزمون براي اين ايده چند تا عكس داشتم گفتم قرار بدم بلكم به همت سايرين اين تاپيك رونق بگيره. آمبولانس هاي جنگ جهاني اول [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mURI_temp_07622b73.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mURI_temp_d12895e7.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MotorcycleAmbulance.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Mojo-Workin.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ch6fig44.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Pol-UrsusA-Ambulance.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/amb5.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Sunbeamambulance.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ambulances.JPG[/img]

[quote]دوستان در جریان باشن آقا رضا بنده رو میگن! [/quote] نه برادر من كي با شما بود؟ منظورم اين نيروهاي به اصطلاح ائتلاف و اسراييلي هاي . . . بود. فكرش رو بكن به هواي اينكه با آذرخش و موشك سايدوايندر مواجه ميشن با فالكن ها و ايگل هاشون ميان سمت ما اما يكهو با فاكس هاوند و فلنكر مواجه ميشن و اونوقته كه قيافه خلباناشون ديدنيه و همچنين قيافه فرماندهانشون كه در اتاق جنگ عمليات از پيش بردشون رو نابود شده ميبينند! [quote]آخه دوست من، برادر من، پسر خوب، اگه این دو عزیز تو ایران تشریف داشتن یه بار برای دوا یکی می بایست اونا رو ببینه نه؟ [/quote] البته يك سري اطلاعات دارم اما چون ميترسم باز به جرم اشاعه شايعات و اخبار كذب و قص علي هذه بلايي سر ما بيارند از گفتنش خودداري ميكنم.

[quote]همین چند روز پیش هم وزیر دفاع و پشتیبانی رفته مشهد و بعد از بازدید از پایگاه هوایی مشهد گفته آمادگی نیروی هوایی تحسین بر انگیزه...البته این سخن در مورد کارکنان و خلبانان صدق می کنه ولی در مورد جنگنده ها و... [/quote] نه داداش من درست گفته. واقعا با اين تحريم ها و اين بودجه! و اين توجه! و اين عمر ناوگان. . . . سرپا نگه داشتن اين هواپيماها و پريدن باهاشون تحسين برانگيزه.

[quote]اطلاعي نداريد كه بعد از بمباران از كدوم مسير برميگشتند؟[/quote] [quote]فکر کنم از همون راهی که میامدن از همون راه هم برمی گشتند.[/quote] براي اين پرسيدم كه اگه اينطوري باشه كه شما گفتيد به راحتي المان ميبايستي با توجه به اينكه در قلمرو خودش عمليات ميشده راه برگشت رو پيدا ميكرده و اقدام به رهگيري و انهدام باقي مونده بمب افكن ها ميكرده و اينطوري پس از چند عمليات تقريبا بمب افكني براي متفقين باقي نميمونده! اما من چند جا خوندم كه از كشور ثالثي براي فرود استفاده ميكردند به خاطر همين ميخواستم ببينم كه اين حرف درسته يا نه؟! چون آمريكايي ها بعد از بمباران شهرهاي ژاپن به سمت چين ميرفتن و اونجا ب 17 هاشون مينشستند.(البته تا مدتي)

دوستان اين آمار رو هزار جاي ديگه هم ديدم كه همش به نقل از رسانه هاي خارجيه كه اونها هم يا از پتنتاگون گرفتن يا از موساد و سرويس جاسوسي انگليس. (اما به قول رپتور نه تنها غير موثق بلكه مضحك هم هستش كه معلوم ميشه نويسنده اصلا اينكاره نبوده!) (بي اختيار ياد اون سايت مجله هوايي افتادم!) در مورد سوخو 27 و ميگ 31 صحبت هاي زيادي هست ولي نميشه به كل منكر وجودشون شد! (روزي كه رسما داشتن اين هواپيما ها اعلام بشه خيلي دوست دارم چهره بعضي ها رو ببينم) در ضمن اين رو هم بگم كه ميزان عملياتي بودن اين پرنده ها رو فقط خود نيرو هوايي ميدونه و بس! چون مثلا طبق اطلاعات رسمي شركت تامسون(سازنده رادار جنگنده هاي ميراژ اف 1) رادار اين پرنده ها عملا نبايد الان كار كنه! همين طور در مورد اف 4 ها و 14 ها. راستي ابراهيم جان اون بمب سمت راستي همون مارك 82 با بالچه هاي snake eye هستش؟

ممنون كياني جان مطلب دسته اولي بود. اين بمب افكن ها بيشتر طعمه جنگنده ها ميشدند يا اسير توپ هاي ضد هوايي آلمان؟ كدوماشون عمليات شبانه ميكردند؟ بمب افكن ب 29 هم به اين گروه تحويل داده شده بود يا نه؟ اطلاعي نداريد كه بعد از بمباران از كدوم مسير برميگشتند؟

[quote]نکته مهم در مورد این بالگرد اینه که با مانور پذیری بالای خودش در یک داگ فایت بالگردی! (تعبیر اختراع خودمه ) و همچنین چابکی زیادش به راحتی می تونه با جابجا شدن های پیاپی غولهایی مثل میل 35 رو به زیر بکشه(البته در صورتی که هیچ یک از موشکهای حرارتی استفاده نکنند).[/quote] همچنين اگه يكي از مسافران داخل هايند هم با كلاشش شروع به تير اندازي به سمت گازله نكنه! چون قطعا ساقط ميشه! [quote](چی میشه یکی از دوستان یه تاپیک با همین موضوع بزنه بریم توش بحث؟)[/quote] خيلي قبل تر ها ميخواستم اين جور تاپيكي بزنم اما خوب كه فكر كردم ديدم آخر و عاقبت خوبي نخواهد داشت و باز به احتمال قريب به يقين به جنجال و بحث هاي بيمورد سياسي ختم ميشه به خاطر همين هم اين كار رو نكردم.

[quote]قیمت این بالگرد چنده ؟ قیمتی که من گیر آوردم بیش از حد ارزونه . باورم نمیشه ! شک دارم درست باشه .[/quote] قيمت گونه غير نظاميش حدودا 500 هزار دلار و نظامي بين 1.1 تا 2 ميليون دلار (بستگس به تجهيزات داره) هستش. [size=18]البته [/size]نه براي ما!

خسته نباشي امير جان مطلب مفيدي بود. به واقع اهميت طراحي خوب در چنين جاهايي محسوس تر ميشه كه با طراحي هوشمندانه موشك اسپارو چندين نوع موشك ديگه مثل شرايك و اسپايد و . . . از طراحي بدنش استفاده بردند. راستي اين موشك روي تمام جنگنده هاي غربي ميتونه عملياتي بشه يا مختص اف 104 هاي ايتاليايي طراحي و سازگار شده؟

سلام كلنل خسته نباشي ميگم اين نه به درد پليس ميخوره نه به درد خلبان ها و . . . راست كار اشرار و قاچاقچي هاست!

ممنون امير جان اين كه اسپارو بود(البته بدنه اش) ولي شنيدم كه سيستم هاي الكترونيكي و ناوبري موشك روسي هستند. در اين مورد اطلاعاتي منتشر نشده؟ اين كه چيزي نيست دارن آمرام رو هم كپي ميكنند!

دستت درد نكنه فانتوم جان خيلي برام جديد بودن. راستي اگه عكسي از نيروي هوايي اون زمان در دسترس داري بي زحمت دريغ نكن.

[quote]اينجا بحث قيمت و هزينه تعمير و نگه داري هم پيش مياد ! [/quote] بله درسته به خاطر همين هم هست كه كشورهايي مثل آنگولا و گينه هم ازش استفاده ميكنند. [quote]ولي با پول يدونه سوپر كبري ميشه تقريبا 10 فروند گازل خريد ! و هميشه براي مقابله هليكوپتر به تعداد زياد داشت ![/quote] بله برادر ولي اين كجا و آن كجا! jackturbo عزيز ممنون از عكستون. تا حالا عكسي از اين جور پرنده هاي عراقي ساقط شده نديده بودم. راستي دليلش رو نميدونيد؟ چون به نظر مياد يا به دليل نقص فني سقوط كرده باشه يا با سلاح سبك يا نيمه سنگين زده باشنش! رضا جان دست شما هم درد نكنه. درجه جديد هم مباركت باشه.

[quote]به نظر دوستان اگر دو نفر از افراد كم بشن و بجاش يه مسلسل قوي نصب بشه در حد كبري معمولي ميشه يا شايد بالاتر (با توجه به شليك موشك هات) ميلان ... [/quote] بستگي داره وريور جان چون مثلا برد و نرخ صعود و سرعت گازل بيشتره ولي در عوض كبرا هم طراحيش بهتره(نقاط كور ديد خلبان كمتره) و هم دو موتوره هستش كه ضريب اطمينان رو بالا تر ميبره و قابليت حمل بيشتر مهمات رو داره و ارتفاع پروازيش هم بيشتره و در مقايسه با گازل از زره قوي تري بهره ميبره به همين جهت براي اينكه نظري بديم بايد ببينيم كه براي چه كاري ميخواهيم ازش استفاده كنيم. ولي اگر منظور براي هوانيروز خودمون هستش كه بايد بگم هردوشون ميتونند مفيد واقع بشن براي مثال در عمليات عليه اشرار اول گازل ها با توجه به سر و صداي كم و سرعت خوبشون نقش شناسايي رو ايفا كنند و بعد كبرا ها به خدمت اشرار برسند! البته به نظر من گازل در انجام ماموريت هاي شناسايي بسيار بهتر از ماموريت هاي ضد تانك ميتونه عمل كنه. راستي گويا كه اين گازل به خاطر وزن كمش در مقابل بادهاي شديد يكمي نامطمئن و ضعيفه به خاطر همين در هنگام عمليات اگه تو دره يا جاي باريكي باشه كه باد شديدي بهش بخوره خلبانش به مشكل ميخوره! براي همين ازش در ماموريت هاي جستجو و نجات دريايي به طور گسترده استفاده نشد.

بله كلنل جان زرهش ضعيفه چون اگر بيشتر بشه ديگه موتورش كفاف نميده! به نظر من بزرگترين نقاط ضعفش عبارتند از تك موتوره بودن و قابليت حمل كم مهمات به همراه عدم امكان استفاده از تسليحات مدرن و به خصوص موشك ها. البته ابن نقايص مربوط به نمونه جنگيشه. در بعد شهري و براي نيروهاي امنيتي با توجه به ديد عالي خلبان و قابليت حمل 3 نفر و همچنين صداي كم بسيار عاليه

خواهش ميكنم ابراهيم جان. درجه جديدت مباركت باشه.[size=7](من رضا هستم)[/size] در كل اين پرنده از همون آلئوت 3 مشتق شده! و علاوه بر مصر در يوگوسلاوي هم مونتاژ شده. در مورد سرعتش هم بايد بگم كه اين حداكثره و براي مثال اگه 310 تا بشه 320 تا يحتمل تيغه هاي روتور تيكه تيكه ميشن و هليكوپتر مثل سنگ سقوط ميكنه!(در شبيه ساز كاموف 52 همچين كاري كردم و نتيجه اش همين شد! ) ولي خوب سرعت كروز بيشتر ملاكه.

[quote]بالگرد کم هزینه ای هست و در نوع خودش تقریبا بی رقیب اما بیشتر از اینکه کاربری تهاجمی داشته باشه به عملیات پلیسی و شناسایی و امداد و نجات قابلیت داره.[/quote] كاملا درسته به همين خاطر هم تعداد كاربرانش در سراسر دنيا زياده و از كشورهاي جهان اول! تا سوم ازش بهره ميبرند و نيروهاي امنيتي خيلي بهش علاقه مند هستند چون هم قدرت مانور خوبي داره و هم جثه اش كوچيكه و سر و صداي كمي هم داره. [quote]اگر اشتباه نكنم اين هلي كوپتر رو در فاو ديدم. [/quote] بله جناب آرماني بنا به اطلاعات من اين پرنده ها بيشتر براي مقاصد شناسايي روي قسمتهاي جنوبي عراق به كار گرفته ميشدند مثل خورها و جزاير و منجمله فاو.

عليك سلام قبل جنگ دوم خليج تو يك سايت خوندم كه به نيروي هوايي آمريكا از طرف يك شركت اروپايي پيشنهادي شده كه براي از بين بردن باندهاي پروازي عراق به جاي استفاده از مهمات معمول از نوع جديدي از موشك ماوريك كه توسط F_4G Wild weasle حمل ميشه استفاده كنند. به اين صورت كه اين موشك داراي يك سر نفوذ كننده اورانيومي با سرجنگي دو مرحله اي بود. البته اين موشك طبق گفته اون سايت كمي بزرگتر از انواع معمولي هدايت تلويزيوني ماوريك بود. البته اين طرح گويا كه به سرانجامي نرسيد حالا نميدونم علتش اين بوده كه خود آمريكايي ها به اين نتيجه رسيده بودند كه از نيروي هوايي عراق بخاري بلند نميشه يا مقرون به صرفه نيست يا . . . حالا ميخواستم ببينم با اين تعريفي كه شما از بتن 350 ارايه داديد آيا در صورت توليد. . . . چنين موشكي قابليت وارد كردن خسارت جدي به باند هاي پروازي رو داشت يا نه؟

در جواب سعيد خان و جناب وريور بايد عرض كنم كه ممكنه كه كاموف50 در حد كبرا و يا سوپر كبرا باشه و تك سرنشينه بودنش دردسر ساز باشه اما تمامي اين مشكلات در نمونه دو سرنشينه اش كه كاموف 52 يا به قول تركها اردوگان نام داره برطرف شده و علاوه بر اون اين هليكوپتر تمامي سلاح هاي ليزري رو ميتوته پرتاب كنه و از سرعت خوبي هم برخورداره(تو شبيه سازش باهاش تا 330 كيلومتر در ساعت در ارتفاع 5 متري زمين پرواز كردم) روتور عقب هم كه گاها دردسر ساز ميشه رو هم نداره و كامپيوتر ناوبري و سيستم خلبان خودكارش در ارتفاع پايين بسيار عالي عمل ميكنه(تو شبيه ساز كه اينطوري بود) و سيستم صندلي پرانش هم اين هواگرد رو در جهان شاخص كرده پس به همين راحتي نميشه كنارش گذاشت. در ضمن سيستم ECM فوقالعاده قوي به همراه پوشش جاذب راداري و خروجيهاي تغيير يافته اگزوز براي حفاظت در مورد موشك هاي دوش پرتاب فروسرخ اين هليكوپتر رو به يكي از بهترين ها در دنيا تبديل كرده. همين طور اين هليكوپتر(كاموف 52) داراي يك مسلسل و يك توپ هستش كه اين امكان رو بهش ميده كه هم با نفرات و هم با خودروهاي دشمن بتونه درگير بشه.

متشكر محمد جان. اگر بمبي مثل مارك 84 يك تني يا مارك 83 نيم تني رو به فيوز تاخيري مجهز كنيم بهتر از اين بمب عمل نميكنه؟ (البته در اون صورت تعداد قابل حمل خيلي كمتر خواهد شد)

دستت درد نكنه رضاجان. در يكي از عكسهاي اين سيستم ديدم كه روي خودروي حامل موشك ها يك قبضه توپ گتلينگ (قيافش كه شبيه M261 بود) در مركز نصب شده. ميخواستم ببينم كه اين سيستم همين بوده يا نه؟ و اينكه اگه بوده آيا به توليد انبوه رسيده يا نه؟ چون خود توپ گتلينگش رو تكي روي شاسي نفربر M113 ديدم.

راستي ميكم اين دقتش چجوريه؟ قابليت استفاده از خشاب با ظرفيت بيشتر گلوله(اسمش يادم رفت مثل Desert Eagle) رو هم داره؟ آخه 7 تا تير فكر نكنم كفاف بده!

دستت درد نكنه رضا جان ميگم اينم دقتش مثل يوزيه؟ يعني يه جورايي spray&pray محسوب ميشه؟!

در آگوست سال 2001 نيروي هواي آمريكا شركت لاكهيد مارتين را برنده مناقصه طرح غلاف هدفگيري پيشرفته كه به اختصار ATP نام دارد اعلام كرد و اين شركت را موظف ساخت تا انجام كليه امور مربوط به طراحي و ساخت سيستم و آموزش پرسنل و خدمات تعمير و نگهداري را براي تمامي هواپيماهاي F_15 و F_16 عملياتي نيروي هوايي وگارد ملي را بر عهده بگيرد.(البته پس از آن هواپيماهاي B_1 و A_10 نيز جزو اين پروژه قرار گرفتند.) اين غلاف يك غلاف تكي و سبك وزن است كه نسبت به نمونه هاي قبلي پساي كمتري را در هنگام پرواز ايجاد مينمايد و امكان شناسايي بي كم و كاست را فراهم كرده و امكان ههدفگيري و همچنين رهگيري را به طور مستقل دارد و از ديگر خصوصيات آن ميتوان به امكان هدايت دقيق سلاح تا فواصل بسيار دور (خارج از ميدان ديد) اشاره كرد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MFC_Sniper_photo1_m.jpg[/img] اين غلاف براي به كار گيري روي جنگنده هاي F-16, F-15, B-1, F-18, Harrier, A-10, B-52 و Tornado در نظر گرفته شده است و علاوه بر آنها براي به كار گيري روي جنگنده هاي F_18 كانادايي موسوم به CF-18 نيز مجوز هاي لازمه را كسب كرده است. همچنين در كشورهاي نروژ و عمان و لهستان و سنگاپور و بلژيك و عربستان سعودي و بريتانيا در خدمت بوده و در سال 2007 نيز به پاكستان صادر شده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MFC_Sniper_photo8_m.jpg[/img] غلاف Sniper براي هدايت بمب هاي ليزري از يك پردازشگر ليزري و تعقيب كننده (Tracker ) استفاده ميكند البته در اصل اين غلاف داراي يك سيستم جلونگر فروسرخ نسل سوم به همراه يك سيستم تلويزيوني CCD است كه سيستم جلونگر فروسرخ كه در اصطلاح به آن FLIR گفته ميشود به هواپيما اين اجازه را ميدهد تا در شرايط زماني يا جوي كه ميزان ديد بسيار كم است يا شب هاي تار بتواند به مشاهده و تعقيب هدفش بپردازد و همچنين سيستم CCD نيز در روز امكان مشاهده اهداف از دور دست يا ارتفاع پايين را ميدهد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MFC_Sniper_photo7-m.jpg[/img] تكنولوژي پيشرفته هدف گيري و تصوير برداري اين غلاف به خدمه اين امكان را ميدهد تا در ماموريت هاي سركوب پدافند هوايي دشمن كه SEAD نام دارد اهداف خود را به خوبي از فواصل بسيار دور و خارج از تير رس سلاح هاي پدافندي دشمن كشف و شناسايي كند كه اين امر علاوه بر اينگونه عمليات ها در ماموريت ها ضد شورش كه نياز است تا صداي جنگنده به گوش نرسد نيز بسيار حياتي است و اين غلاف در اين بعد(برد) 3 تا 5 برابر بهتر از نمونه قبلي خود LANTIR عمل ميكند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MFC_Sniper_photo2_m.jpg[/img] چون غلاف Sniper از يك سنسور چند طيفي به همراه سيستم جلونگر فروسرخ نسل سوم با وضوح بالا از نوع موج متوسط و همچنين سيستم تلويزيون CCD استفاده ميكند به خوبي امكان افزايش برد كشف هدف و شناسايي تهديدات را دارد تا به اين صورت خدمه را در معرض كمترين تهديدات قرار دهد و ضريب خطر را به طور قابل ملاحظه اي پايين بياورد. همچنين چون اين غلاف از يك سيستم ليزري دوحالته بهره ميگيرد ديگر نيازي به نمونه تميريني يا ازمايشي نيست و با يك نوع ميتوان هم به آموزش خدمه پرداخت و هم در رزم از آن بهره برد كه اين خود موجب كاهش بسياري از هزينه ها ميشود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MFC_Sniper_photo6_m.jpg[/img] براي هدف يابي به صورت گروهي يا چند مليتي سيستم هاي علامت گذار و تعقيب كننده ليزري و تلويزيوني اين غلاف به ترمينال كنترلر هوايي مشترك كه وظيفه فرماندهي كل عمليات را دارد وصل شده و به اين وسيله سرعت كشف و شناسايي اهداف را چند برابر ميكند. اين غلاف تنها نمونه مورد استفاده در جنگنده هاي آمريكايي در خلال عمليات ها در جنگ دوم خليج بود كه بر روي جنگنده هاي F_15 و F_16 به كار رفتند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MFC_Sniper_photo3_m.jpg[/img] قرار داد اوليه براي توليد اين غلاف كه مدت آن هفت سال اعلام شده داراي ارزشي متجاوز از 843 ميليون دلار ميباشد. تاكنون بيش از 125 عدد از اين نوع غلاف ها تحويل شده و نيروي هواي ايالات متحده قصد دارد تا نهايتا 522 عدد از آنها را در خدمت بگيرد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MFC_Sniper_photo5_m.jpg[/img] براي سهولت در امر تعمير و نگهداري اين غلاف به صورت منحصر به فردي به شكل كشويي طراحي شده كه در آن علاوه بر سيستم عيب ياب خودكار قابليت جدا سازي قطعات دلخواه بدون نياز به برداشتن قطعات مرتبط با ان وجود دارد كه اين امر به مامور نگهداري اين اجازه را ميدهد تا ظرف كمتر از 20 دقيقه به جدا سازي و سر هم كردن قطعات مختلف اين غلاف را به حالت عملياتي برگرداند. مشخصات: وظيفه: غلاف شناسايي دقيق و هدفگيري ليزري سازنده: لاكهيد مارتين طول: 2.39 متر ضخامت پوسته: 30 سانتي متر وزن: 199 كيلو تاريخ تحويل : ژانويه 2005 [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Lockheed_Martin_Sniper_XR]منبع[/url] مترجم: Blaze [color=red]استفاده از اين مطلب بدون درج لينك سايت ميليتاري و ذكر نام مترجم غير مجاز است.[/color]