امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

لطفا توسط عزیزان مدیر سایت به بخش مربوطه منتقل شود:

منبع فصلنامه نگین ایران سال ششم شماره 25 تابستان 87. با ذکر منبع کپی آزاد است.

117.jpg

118.jpg

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كياني جان دستت درد نكنه مقاله مفيد و مختصري بود.

كلا بر خلاف تصور خيلي ها عراق يكي از بهترين ارتشها در مهندسي رزمي بود و اين اقداماتش همراه با امكانات پيشرفتش در جنگ خيلي به ما ضرر زد.

حالا اطلاعي از نحوه عبور از اين موانع توسط بچه هاي خودي نداريد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون برادر کیانی.

این تاکتیک با توجه به نوع آرایش نیروها قابلیت دفاعی بالایی دارد اما به علت پخش شدن زرهی ها از هم استعداد کلی گردان کاهش یافته و در صورت سقوط یکی از رئوس مثلث شاهد سقوط سراسری آن خواهیم بود. به عبارتی برای هجوم بر چنین مواضعی ابتدا باید با آتش تهیه یکی از مثلث ها را حذف یا زمینگیر کرد و با همین روش به سراغ مثلث دوم و سوم رفت. از ورود نیروی عمل کننده هم به داخل مثلث بعد از انهدام گوش اول باید خودداری شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نه برادر سعيد عزيز! قضيه به اين راحتي‌ها هم كه مي‌فرمايي نيست!

مواضع عراق در جنگ رمضان متشكل از سنگرهاي بتوني بود كه توش حتي تانك هم مي‌تونست وارد شه و شليك كنه. هيچ راهي هم نداشت مگه اينكه بخواي از پشتش وارد شي كه عملاً غير ممكن بود!

اين طرز چينش، عملاً دسترسي به سنگرها رو غير ممكن كرده بود و اين رو مي‌تونين در خاطرات رزمندگان و فرماندهان اين نبرد، به خوبي ببينين.

با اين چينش، حتي با وجود كمترين تانك‌ها هم مي‌شه مقاومت و نبرد جانانه‌اي رو براه انداخت؛ ديگه چه برسه به اون راش تانكي كه عراق داشت و فقط در اين عمليات، نزديك به 1000 دستگاه تانك و نفربر توسط ايران منهدم شد! ديگه خودت ببين اونجا چه خبر بوده!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منبع فصلنامه نگین ایران سال ششم شماره 25 تابستان 87. با ذکر منبع کپی آزاد است.

121%7E0.jpg

122%7E0.jpg

123%7E3.jpg

124.jpg

125%7E0.jpg

126%7E0.jpg

127%7E0.jpg

128%7E0.jpg

129%7E0.jpg

130%7E0.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون برادر کیانی.

راستی اگر بتونید این عکسها رو با نرم افزار او سی آر به متن تبدیل کنید بهتر میشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
داداش ممنون ولی بهتر نبود شما كه زحمت اسكن مجله رو كشيدی از يه نرم افزاره خواننده ی متن از عكس هم استفاده ميكردی ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اینها که شما می گید من نمی دونم چیه؟ اگه نرم افزارش رو دارید خودتون همین عکسها رو به متن تبدیل کنید. یا بهم پی ام بدید تا دفعه بعد که عکسها رو اسکن کردم اونها رو برای شما بفرستم یا شما نرم افزار رو به من بدید تا این کارو باهاش انجام بدم. خیلی هم پیشنهاد عالی هست. چون عکسهای این مطلب کاملا تزئینی هست و معلوم نیست که اصلا مال کدوم عملیات هستند. فقط متنش به درد می خوره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در یکی از این مطالب امیر سرتیپ غلامعلی جانگداز به بررسی مهندسی رزمی ارتش عراق در این عملیات پرداخته، که در ادامه می‌آید:


مهندسی عراق واقعاً قوی بود، ولی در جنگ خیلی فشنگ ساخته شد. من دقیقاً یادم هست در عملیات فتح‌المبین عراقی‌ها در مین‌گذاری به قدری ضعیف بودند که وقتی می‌آمدند مین بگذارند ما پشت تپه‌ای مخفی می‌شدیم، اینها می‌آمدند یک ردیف مین می‌گذاشتند و وقتی می‌رفتند ما مین‌ها را به‌راحتی خنثی می‌کردیم و با ماژیک رویشان علامت می‌گذاشتیم.



ولی بزرگ‌ترین خصوصیت ارتش عراق و به خصوص مهندسی آنها این بود که یک اشتباه را دو بار تکرار نمی‌کردند. اینها وقتی متوجه شدند که میدان‌های مین‌شان شب‌ها توسط ما پاک می‌شود جلوی میادین مین‌شان نگهبان گذاشتند. عناصر نگهبانی یک پرده مقاومت بسیار رقیق تشکیل می‌دادند و طبیعتاً ما اگر می‌خواستیم به میدان مین برسیم اول با این عناصر برخورد می‌کردیم. این عناصر چند تا تیر می‌انداختند، یک مقاومت جزئی انجام می‌دادند و از کانال‌هایی که بین میدان مین خودشان حفر کرده بودند به پشت میدان مین فرار می‌کردند. زمانی که ما به میدان مین رسیده بودیم همه چیز آشکار شده بود و آن وقت ما با یک مقاومت شدید مواجه می‌شدیم و واقعاً پاک کردن میدان‌های مین معضل می‌شد.



ما یاد گرفتیم که از این کانال‌ها نگهبان‌های عراقی را تعقیب کنیم و از میدان مین رد شویم. آمدند اشتباهشان را تصحیح کردند و دیگر کانال‌ها را به صورت پیوسته و به شکل جوی ایجاد نمی‌کردند. آمدند کانال‌ها را ده متر که جلو می‌رفت قطع می‌کردند و به موازات آن یک کانال ایجاد می‌کردند. ما که آگاهی نداشتیم وقتی به انتهای کانال می‌رسیدیم متوقف می‌شدیم.

بعد از آن حتی داخل این کانال‌ها و در لبه آنها گلوله‌های توپی شکل فلزی گذاشته بودند که ده‌ها سیخ به این گلوله‌ها وصل بود. تمام این گلوله‌ها توسط زنجیر به هم بسته شده بود. نگهبان عراقی به محض اینکه تهدید ما را می‌دید ضمن اینکه موقع فرار تیراندازی می‌کرد یکی از این گلوله‌ها را می‌انداخت داخل کانال. وزن این گلوله باعث می‌شد تا دیگر گلوله‌ها هم داخل کانال بیفتند و وقتی رزمندگان ما مخصوصاً در شب می‌خواستند از کانال‌ها رد شوند صدها سیخ در پای آنها فرو می‌رفت. حتی من خودم دیدم در این کانال‌ها دریچه فلزی گذاشته بودند و شب‌ها این دریچه را قفل می‌کردند.در دروس نظامی و آئین‌نامه‌هایی که ما داشتیم و بر اساس آن عمل می‌کردیم یک میدان مین دارای یک نوار نامنظم در جلو و سه نوار نامنظم در عقب است و عمق میدان مین از 100 متر تجاوز نمی‌کند. منتها از اواسط جنگ به بعد عمق میدان مین عراقی‌ها به 1300 متر می‌رسید. 1300 متر و 31 نوار مین. در میدان‌های مینی که توسط ما ایجاد می‌شد ده هزار یا نهایت 20 هزار مین کار می‌گذاشتیم، اما در میدان‌های مین عراق صحبت میلیون بود. الان هم که 20 سال است ما میادین مین را پاک می‌کنیم تخمین می‌زنند هنوز هشت تا ده میلیون مین عراقی در خاک ما باشد. من که خودم افسر مهندس بودم تعجب می‌کردم. این حجم از عملیات مین‌گذاری نزدیک به 1000 گردان مهندس می‌خواست که از عقل به دور بود ارتش عراق این حجم گردان مهندس داشته باشد.

وقتی من یک سرگرد مهندسی عراق را در عین‌خوش اسیر کردم، از او پرسیدم شما چگونه در این حجم مین‌گذاری می‌کنید؟ او به من گفت ما از هر کشوری که مین می‌خریم خودش هم موظف است این مین‌ها را کار بگذارد. باز این افسر عراقی می‌گفت که معمولاً پول کارگذاشتن این مین‌ها را که بین پنج تا هفت دلار برای هر مین است عربستان سعودی می‌دهد. ما فهمیدیم که ارتش عراق فقط مین‌گذاری‌های موضعی را خودش انجام می‌دهد و میادین مین بزرگش را کشورهای دیگر ایجاد می‌کنند.

این بود که اگر ما می‌گوییم در جنگ تحمیلی همه دنیا در یک سمت بودند و ما در یک سمت، حرف گزافی نیست.

در بعضی جاها عراقی‌ها مین‌ها را می‌پاشیدند و اصلاً در زمین کار نمی‌گذاشتند. در عملیات بیت‌المقدس که ما روی کارون پل می‌زدیم، لابه‌لای شاخ و برگ درختچه‌های کنار رودخانه، مین گوجه‌ای بود. معلوم است که اینها را با هلی‌کوپتر از ارتفاع پایین ریخته بودند. باز صحبت عملیات بیت‌المقدس شد. عراق در برابر خرمشهر هم موانعی ایجاد کرده بود که من می‌گفتم محال است نیرویی چند برابر قوی‌تر از ما هم از این موانع بگذرد. اما لطف خدا این غیرممکن را ممکن کرد. عراق در خرمشهر حتی داخل دیگ زودپز، زیر تخت، داخل کمد خانه‌های مردم هم مین گذاشته بود که از ما تلفات بگیرد.

آن وقت‌ها ما هنوز مین‌کوب نداشتیم. الان هم که مین‌کوب داریم و برای میدان‌های مین باقیمانده از جنگ از آنها استفاده می‌کنیم کارآیی خیلی پایینی دارند. چون اولا همه جاهایی که عراق میدان مین ایجاد کرده دشت مسطح نیست که مین‌کوب حرکت کند و در ثانی مین‌های باقیمانده در اثر جابه‌جایی تا عمق 80 سانتی‌متری زمین فرو رفته‌اند.

البته در زمان جنگ ما یک نوع مین‌کوب ساختیم. یک شب من در تلویزیون عراق دیدم حدود ده تانک تی-72 پشت یک میدان مین مستقر هستند. جلوی تانک‌ها یک قطعه فلزی مثلثی‌شکل بسته شده بود. بعد از اینکه دستور حرکت به این تانک‌ها داده شد تانک‌ها این دو مثلث را به صورت هیدرولیک به جلوی تانک آوردند و وقتی تانک به سرعت در میدان مین حرکت کرد به علت فرم گوشه‌ای این بیل، مین‌ها همه به یک سمت منحرف شدند. یعنی تانک‌ها آمدند رد شدند و همه مین‌ها مثل چغندر کنده شده در خاکریز پخش شدند.

ما هم آمدیم با بولدوزرهایمان این کار را کردیم. عراقی‌ها هم در جواب ما ته میدان‌های مین خودشان کانال آب حفر کردند. وقتی بولدوزرهای ما به ته میدان می‌رسیدند می‌دیدند که نه راه پس دارند و نه پیش و هدف قرار می‌گرفتند.

عراق این موانع مین را با سیم خاردار، با کانال و تله انفجاری تقویت کرده بود و واقعاً در اواخر جنگ ما را دچار مشکل کرده بود. حالا توجه کنید عراقی‌ها چطور این همه کانال می‌کندند. یک بولدوزر می‌تواند خاکی را که کنده 100 تا 200 متر جابه‌جا کند. حالا اگر لازم شود این مسافت به 500 یا 600 متر افزایش پیدا کند، دیگر کارآیی ندارد.

عراقی‌ها برای حفر کانال از یک دستگاه به نام اسکریپل استفاده می‌کردند. اسکریپل دستگاهی است که در روی زمین حرکت می‌کند. بیل از زیر شکمش باز می‌شود، خاک زمین را کنده و داخل خودش می‌برد. بعد می‌رود در یک جای مشخص دوباره این دریچه را باز می‌کند و خاک را آنجا پهن می‌کند.

اسکریپل اول می‌آمد کانالی حفر می‌کرد به عمق 40 تا 50 سانتی‌متر و می‌رفت. اسکریپل دوم آن 40 سانتی‌متر را می‌کرد 80 سانتی‌متر و می‌رفت. تا اسکریپل پنجم که کانالی به عمق دو متر حفر کرده بود. آن وقت این کانال‌ها را با مین و سیم خاردار پر می‌کرد. بیل مکانیکی نه توان این کار را داشت و نه با نظم و سرعت می‌توانست این کار را بکند. در ضمن جثه‌اش هم بزرگ بود و در دید تیر‌ها قرار می‌گرفت. اسکریپل‌ها ماشین‌های کوتاه و درازی بودند. عراق در ساخت استحکامات به چنان خبرگی‌ای رسیده بود که در جنگ اول خلیج‌فارس نیروهای آمریکایی وارد میادین مین عراق نشدند، بلکه آنها را دور زدند و انگلیسی‌ها که خواستند به صورت خطی از این میادین عبور کنند در آنها گیر کردند. چون پاکسازی آن حجم مین کار چند روز نبود که بتوانند این کار را بکنند.

ما در ارتش در اواخر جنگ برای راندن بولدوزر و دیگر وسایل مهندسی نیرو کم آورده بودیم و از سربازها استفاده می‌کردیم. بیشتر شهدای مهندسی ارتش هم از این بچه‌ها هستند. حالا عراقی‌ها چه کار می‌کردند؟ صبح به صبح که می‌شد چهار، پنج تا اتوبوس می‌آمد پشت بصره و افراد لباس شخصی را که ارتشی نبودند پیاده می‌کرد و اینها می‌آمدند پشت دستگاه‌های مهندسی تا شب کار می‌کردند. حالا یا ما می‌زدیم یا به خانه بر می‌گشتند. می‌خواهم بگویم عراق از تمام توان بالقوه مملکت استفاده می‌کرد و مملکت در خدمت ارتش بود.

ما در اواخر جنگ دیگر یک سرباز عراقی را روی زمین نمی‌دیدیم. همه رفت‌وآمد آنها از داخل کانال‌ها بود و ما واقعاً تعجب می‌کردیم که واقعاً اینها چطور این همه کانال کنده‌اند. حالا چه ترسی بود، چه انضباطی بود، چه استبدادی بود که اینها این جور کار می‌کردند و عرق می‌ریختند. امروزه نسل جوان ما جوری برایش تعریف شده که ما یک ارتش پفکی را شکست دادیم. نه، ما واقعاً با یکی از منسجم‌ترین ارتش‌های دنیا طرف بودیم.

مطمئن هستم که خط و خطوط این کارها را روسیه، فرانسه، احتمالاً رژیم صهیونیستی و آمریکا می‌دادند. درباره مثلثی‌هایی که عراق در خطوط پدافندی خود در عملیات رمضان استفاده کرد هم صحبت بود که طراحان رژیم صهیونیستی به آنها آموزش داده‌اند. بعضی می‌گفتند این مثلث‌ها از لانه اژدها که روس‌ها در استالینگراد به کار بردند به عراق منتقل شده است.

خلاصه کشورهای غربی و شرقی با کمال میل، دانش نظامی خودشان را در اختیار عراق قرار دادند،‌البته با بهایی که ما نمی‌دانیم. این مثلث‌ها شبیه دژ بارلو رژیم صهیونیستی در سینا بود، اما تفاوت‌هایی با آن داشت. خط بارلو یک خط ممتد بود. این مثلثی‌ها از همه آنها قوی‌تر بود. به نظرم اینها یک نبوغ نظامی بود و باید در دانشگاه‌ها تدریس شود.

اولین جایی که در آن عکس‌های هوایی گرفته ‌شده و بررسی می‌شد قرارگاه کربلا بود. ما عکس‌ها را که دیدیم تعجب کردیم که ارتش عراق این استحکامات را چطور دارد می‌سازد. چون کسی دقیقاً نمی‌دانست اسم اینها چیست، اسمشان را گذاشتند مثلثی.

ما هم از نظر سرعت و هم از نظر کیفیت ساخت این استحکامات تعجب کردیم. شب و روز داشتند کار می‌کردند. ما خاکریزهای مثلثی را که دیدیم حس کردیم رسوخ به آنها ممکن نیست، آن‌قدر که این مواضع مثلثی را اصولی ساخته بودند. ببینید! ارزش مواضع در این است که همدیگر را پوشش بدهند. این مثلث‌ها به‌خوبی همدیگر را پوشش می‌دادند. علاوه بر اینکه یک پدافند دورتادور را امکان‌پذیر می‌ساختند. هر روز که عکس‌های هوایی را می‌دیدیم یک پدیده جدید مشاهده می‌کردیم. عراقی‌ها علاوه بر این موانع در کانال‌ها نفت سیاه هم ریخته بودند برای آتش زدن.

برگردیم به خود عملیات. به هر حال یک محور ما که شامل لشکر 92 زرهی اهواز و تیپ‌های نجف و امام حسین(ع) سپاه بود خط عراق را به‌خوبی شکافت. واحدهای مهندسی توانستند در برابر لشکر 92 چند معبر باز کنند. در کنار یگان مجاور که لشکر 77 مشهد و واحدهایی از سپاه هم بود، چند معبر باز شد اما آنها با این مثلثی‌ها درگیر شدند و نتوانستند پا به پای یگان مجاور حرکت کنند. تا صبح تانک‌های لشکر 92 به نهر کتیبان رسیده بودند. من یادم هست فرمانده تیپ 1، شهید صفوی، گفت من به نهر رسیدم و پمپی که آب را از نهر کتیبان به داخل کانال پرورش ماهی می‌ریزد با تانک منهدم کردم. چند نفر داخل قرارگاه خندیدند که اشتباه کرده. منتها کمی بعد خبر تایید شد. آنها 20 کیلومتر جلو رفته بودند، اما واحدهای مجاور نتوانستند، نتیجه این شد که یک لشکر عراقی پاتک زد و به نیروهای پیشروی‌کننده ما به‌شدت صدمه زد.

ممکن است بعضی عنوان کنند اگر جهاد و مهندسی ارتش در جناح راست این نیروی پیشروی‌کننده خاکریز می‌زد ما می‌توانستیم پاتک‌های عراق را دفع کنیم. اما باید گفت این کار اصلاً عملی نبود. آن‌قدر دور جنگ بالا گرفته بود. وسایل مهندسی ما هم پا‌به‌پای تانک‌ها جلو رفته بودند. منتها نتوانستند آنجا خاکریز بزنند. عراقی‌ها 17 تا از وسایل مهندسی ما را پشت نهر کتیبان منهدم کرده یا به غنیمت گرفتند و تمام راننده‌ها را جمع کرده، جلوی وسایل اعدام کرده بودند. ما عکس رنگی این جنایت را بعداً در مجله تایمز دیدیم. عکس هم نشان می‌داد که بچه‌های ما توانسته بودند فقط 30 سانتی‌متر خاکریز بزنند. زدن خاکریزی که جلوی تک یک لشکر تانک را بگیرد مستلزم تلاش چهار، پنج روزه بود و ما نمی‌توانستیم در عرض چند ساعت این کار را بکنیم. بولدوزر باید حداقل 35بار بیاید و برود تا یک خاکریز مناسب بزند. آن هم اگر آتش دشمن نباشد. تازه هر خاکریزی بسازی، تانک از آن رد می‌شود و باید موانع هم پشت خاکریز ایجاد کرد.

ما در عملیات رمضان یک ابتکار هم به خرج دادیم و صدای لودر و بولدوزر را ضبط کردیم. در منطقه‌ای که مهندسی ما کار نمی‌کرد این صدا را پخش کردیم تا دشمن گمراه شود؛ به این خاطر که به شدت روی بچه‌های مهندسی ما شلیک می‌کردند.

اگر عملیات رمضان برای ما عدم موفقیت بود ما باید بدانیم ابزاری هستیم در دست مشیت الهی. ما در مرحله اول عملیات، مشکل پیدا کردیم. شاید ما اول عملیات موفق می‌شدیم و سه لشکرمان داخل رخنه می‌شدند و بعد شکست می‌خوردیم که تلفاتمان بسیار می‌شد. کسی که پشت صحنه را خبر ندارد.

یک بحث را هم مطرح کنم و آن اینکه بعضی می‌گفتند ما نباید عملیات رمضان را انجام می‌دادیم و باید با عراق پس از بازپس‌گیری خرمشهر صلح می‌کردیم. سؤال من این است که سوریه چند سال است پس از پذیرفتن آتش‌بس به دنبال بلندی‌های جولان است که اشغال شده؟ این نظرات ساده‌انگارانه است که عراق قسمتی از خاک ما را که در اختیار داشت پس از آتش‌بس در عملیات بیت‌المقدس به ما پس بدهد.

در عملیات طریق‌القدس بعد از اینکه من رفتم و شهر بستان را دیدم که آزاد شده و به قرارگاه اعلام کردم، رادیوی ما آزادی بستان را اعلام کرد. عراق بالاترین و انبوه‌ترین آتش را در تنگه چزابه ریخت و صدام آمد در منطقه و گفت من از توپخانه می‌خواهم که این شهر را بگیرد و به من تقدیم کند. نتیجه این حرف این شد که نمی‌شد تعداد گلوله‌های توپ را شمرد. ولی آنجا یک فرمانده گردان و گردانش از لشکر 16 زرهی قزوین به نام مخبری ایستادند و واقعاً ما عدم تسلیم دوباره بستان را مدیون ایشان هستیم. البته ایشان بعدها در غرب کشور شهید شد.

در فاو هم همین طور، واقعاً بچه‌های سپاه در برابر پاتک‌های گارد جمهوری عراق برای پس‌گرفتن فاو پایداری کردند.

یک نکته هم راجع به فرماندهانمان بگویم امثال همت، باکری، خرازی همه در خط شهید شدند. به ندرت گلوله‌ای آمد 30 کیلومتر عقب‌تر به اینها بخورد و اینها شهید شوند. متوسلیان در فتح خرمشهر گلوله به پایش خورد و زخمی شد. معلوم است کجا بوده که گلوله کلاشنیکف به او اصابت کرده. من باید اینجا درباره بچه‌های جهاد که زیاد با آنها کار کردم صحبت کنم. امثال حاج آقا ورشابی که زندگی‌اش را در جنگ گذاشت، شهید محمدتقی رضوی، شهید حاجیان، شهید طرح‌چی، حاج آقا فروزش یا حاج آقا فروزنده. اینها آدم‌هایی بودند که انسان در برابرشان احساس ضعف و ناتوانی می‌کرد. در یک عملیاتی جهاد فارس آمده بود و پیرمردی مسؤول آنها بود به اسم حاج‌آقا جزایری. این مرد، عجیب بزرگوار بود. بچه‌های جهاد را صدا می‌کرد و می‌گفت مبادا بفهمم روی یک خاکریز یک بیل بیشتر ریختید. شما رسالتتان عدالت محض است. وقتی آمدند در گوشش گفتند بیا جنازه پسرت را که شهید شده ببین که می‌خواهیم منتقلش کنیم، گفت همه جنازه‌ها را که آوردند همه را با هم می‌بینم.

یا در بستان ما یک جاده شنی ساخته بودیم و شهید ساجدی به من می‌گفت دوست دارم وقتی شهید شدم اسم من را روی این جاده شنی بگذارید. کنار همان جاده هم شهید شد و اسمش را روی آن جاده گذاشتیم که هنوز هم هست. اینها انسان‌هایی بودند که من فکر می‌کنم آن دنیا می‌توانند شفاعت‌کننده صدها نفر باشند، بسکه باتقوا بودند.

بعضی‌ها هنگام روایت جنگ می‌خواهند خودشان را بالا ببرند، ده نفر دیگر را خراب می‌کنند. یعنی می‌خواهند خودشان را پرفروغ نشان دهند بقیه را کم‌فروغ جلوه می‌دهند. نقش یک پیرزن در حاشیه کویر که یک تخم‌مرغ به جبهه می‌دهد شاید از من رزمنده در جنگ بیشتر بوده.

در بیان واقعیت‌های جنگ باید مراقب باشیم.باید واقعیت‌ها را بگوییم. من واقعاً از جناب شمخانی متشکرم که در رسانه ملی بخشی از واقعیت‌های جنگ را بازگو کرد.

نکته‌ای که باز هم تکرار می‌کنم اینکه ما یکی از بهترین ارتش‌های منطقه را شکست دادیم. من حتی ارتش عراق را از ارتش رژیم صهیونیستی جسورتر می‌دانم. این ارتش در زرهی و توپخانه عالی و در مهندسی و ترابری فوق عالی بود. ما یک ارتش
پفکی را شکست ندادیم. این ارتش در منطقه بهترین بود
مجله همشهری

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون دست درد نکنه برادر خیلی عالی بود - به تک تک دوستان پیشنهاد می کنم حتما حتما با دقت این مقاله را مطالعه کنند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ColonelShak عزیز
بنده دوتا تایپیک زدم در بخش جنگ هیچ کدوم رو منتقل نکردن رو اسکرول برادر نجف هم مطلع هستند اونوقت این متن رو که من قبلا زده بودم و الا ن تکراریه منتقل میکنن و بعد شمامیگید همه کاربران هم بخونند بنده از همینجا اعتراض شدید خود رو نسبت به سوء مدیریت بعضی از مدیران اعلام میکنم
اینم آدرس تایپیک بنده که قبلا زده بودم
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=12974#132131

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ColonelShak عزیز
بنده دوتا تایپیک زدم در بخش جنگ هیچ کدوم رو منتقل نکردید رو اسکرول برادر نجف هم مطلع هستند اونوقت شما این متن رو که من قبلا زده بودم و الا ن تکراریه منتقل میکنید و بعد میگید همه کاربران هم بخونند بنده از همینجا اعتراض شدید خود رو نسبت به سوء مدیریت جنابعالی اعلام میکنم
اینم آدرس تایپیک بنده که قبلا زده بودم
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=12974#132131[/quote]

اعتراضت اصلا وارد نیست !!! شما برو قسمتهایی که بنده مدیرش هستم رو اول نگاه کن بعد بیا بگو من منتقل نکردم ! یک دوری تو سایت بزنی واست بد نیست !!! اینقدرم ناراحت نشو واسه قلبت بده - در ثانی دیگه پست نامرتبط تو تاپیک ها ندهید !!!! همین رو در قالب پیام کوتاه هم می شد اعلام کنی اخوی .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان برای اینکه تصور بهتری از مثلثی ها داشته باشند می توانند به اینجا مراجعه کنند:

http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=9465

سندش هم کاملا معتبره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.