برترین های انجمن

  1. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      3,109


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      9,420


  3. warjo

    warjo

    Members


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      1,849


  4. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      7

    • تعداد محتوا

      5,269



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 18 دی 1396 در همه مناطق

  1. 15 پسندیده شده
    دیشب نیروهای لشگر گارد و نیروهای سپر قلمون موفق شدن محاصره اداره مرکباب و مرکز زرهی این منطقه رو شکسته و وارد این مناطق بشن توی این دو سه روز بمبارانهای سوریها بحدی بوده که عملا تروریستها توان جابجایی نیرو رو نداشتن اداره مرکباب از زمان شروع درگیریها در سوریه تا به حال صحنه درگیری های خونین بوده و میشه گفت در سوریه نظیر نداره و یه نوع لاکچریه دیشب ساختمان شش طبقه گروه اجناد قفقاز که معمولا جز نیروهای انغماسی هست در شهر ادلب توسط یه انفجار فعلا نا معلوم فرو ریخته دهها نفر کشته شدن اکثر کشته ها جز گروه اجناد القفقاز هستن چون مکان مثلا نظامی بوده فعلا عکس انچنانی منتشر نشده
  2. 7 پسندیده شده
    اولین طرفی که سقوط جنگنده رو اعلام کرده وزارت دفاع یمن بوده و شبکه المسیره خبر رو منتشر مکان رو استان صعده مدیریت کتاف تقرببا همون چیزی که بعد ساعاتی خود عربستانی ها بهش اشاره کردن این دفعه احتمال سرنگون کردن هستش
  3. 6 پسندیده شده
    با سلام و صبح بخیر از 8 روز پیش گروهی از سربازان سوری در روستای مرکبات در نزدیکی هرستا (؟) و در غوطه به محاصره افتاده بودند، در این درگیریها که از 29 دسامبر آغاز شده بود، شورشیان تعدادی از سربازان را به گروگان (اسارت) گرفتند. دیروز یکشنبه نیروهای سوری موفق به شکستن خطوط شورشیان شدند. 159 نفر از دو طرف کشته شده‌اند. همچنین گزارش ها از ادلب حاکیست در انفجار خودروی بمب‌گذاری شده 23 نفر کشته و حداقل 35 نفر زخمی شده‌اند، مسئولیت انفجار را هیچ گروهی به عهده نگرفته است. منبع
  4. 5 پسندیده شده
    نبردهای حرستا تا اینجا هزینه ی کمی نداشته. هر چند باید امیدوار بود محاصره هر چه زودتر شکسته بشه ولی تا همین حالا هم اسپوتنیک به نقل از وارژورنال گزارش داده طی 5 روز اخیر 5 سرتیپ ارتش سوریه که آخریش حیدر حسن ملقب به یوزپلنگ ( سهیل را به ذهن ها میاره ) در این منطقه جان خودشون را از دست دادند. حالا با توجه به نزدیکی به دمشق شاید بشه پشتیبانی بهتری کرد و لااقل این همه نیروی زبده را از دست نداد. بعد از این حادثه ی پرتلفات و برخی بازگشایی ها برای این منطقه به نظر باید یک فکر اصولی کرد و با راهکارهای خلاثقانه تری نبرد ها را در این منطقه پیش گرفت تا با توجه به امکانات گسترده مخالفین و تونل های متعدد و جمعیت متراکم به نحوی لااقل خطرها را کنترل کرد.
  5. 3 پسندیده شده
    نیروهای سوری بعد ازتصرف چندین روستا ساعاتی پیش موفق شدن شهرک مهم سنجار رو تصرف کنند نزدیکی به فرودگاه ابوظهور وقرار داشتن در جاده مهم حلب حماه که مدتهاست قطع شده از ویژگی های این شهرکه شب گذشته پدافند هوایی پایگاه حمیم چندین پرنده کنترلی و انفجاری مخالفین که قصد نزدیک شدن به پایگاه رو داشتن مورد هدف قرار داد
  6. 3 پسندیده شده
    با سلام پــــــــدر بــــــزرگ از یک نظر ، می توان گفت که پدربزرگ آنچه که " توپهای تهاجمی " ( ASSAULT GUN) نامیده میشود ، توپ تهاجمی STUG III بشمار می آید که نخستین نمونه آن در مارس 1941 از خط تولید خارج گشت . تصویر فوق که در حومه شهر "ماریوپُل " ( روسیه ) به تاریخ اکتبر 1941 گرفته شده ، یکی از نخستین نمونه های این زره پوش را به نمایش گذاشته که ظهور آن ، تقریباً موجبات پدید آمدن یک انقلاب در تاکتیکهای ورماخت را فراهم آورد . تا پیش از این ، تنها دفاع موثر در برابر واحدهای زرهی دشمن ، کاربرد توپهای مشهور سری PAK-38 و جنگ افزارهای نیمه متحرک 88 م.م. بود ، اما با معرفی این ماشین ها که براساس پلت فرم تانک مشهور پانزر-3 طراحی گشته بودند ، مفهوم جدیدی وارد ادبیات رزم زرهی گردید وآن مفهوم "زره کوب" بشمار می آید . پی نوشت : به دوربین " خرگوشی" موجود دراین زره کوب که برای هدفیابی و هدایت آتش کاربرد داشت ، دقت کنید . اگر چه این فناوری در مقایسه با تهدیدات موجود در آن زمان ، بسیار پیشرفته می نمود ، اما بی حفاظ بودن خدمه این تجهیزات ، آسیب پذیری خدمه را در یک رزم نزدیک بسیار افزایش می داد .
  7. 2 پسندیده شده
    منابع یمنی از سرنگونی یک فروند جنگنده انگلیسی «تورنادو» وابسته به ائتلاف سعودی در آسمان شمال یمن توسط پدافند هوایی این کشور خبر دادند. منابع خبری یمن به نقل از منابع نظامی گزارش دادند که این جنگنده هنگام پرواز بر فراز آسمان استان صعده واقع در شمال یمن هدف قرار گرفت و سرنگون شد. ائتلاف سعودی نیز سقوط یک فروند جنگنده خود را در یمن تایید کرده است. به ادعای این ائتلاف علت سقوط نقص فنی بوده و خلبان‌ها نجات پیدا کرده‌اند. هنوز عکس یا فیلم خاصی در این زمینه منتشر نشده
  8. 2 پسندیده شده
    توی این سه روز بیشترین حجم درگیریها مربوط به حرستا دمشق میشه . مخالفین با حجم زیادی از تجهیزات و نفرات و با استفاده از خودرو انتحاری نیروهای ارتش رو در در اداره مرکبات و پایگاه زرهی این منطقه رو مورد حمله قرار دادن درگیریها بشدت در منطقه ادامه داره تا حالا نزدیک هفتاد نفر از طرفین کشته شدن ارتباط زمینی بین اداره مرکبات و با دمشق زیر اتش مخالفین درامده و این منطقه شبه محاصره شده حملات تروریستها به ساختمان شهرداری حرستا تا حالا دفع شده ارتش در حال ارسال نیروهای بیشتر به منطقه است . آب هوا هم مانع دخالت هواگردهای سوری و روسی شده همین موضوع به نفع تروریستها شده اگر نیرو و تجهیزات به موقع ارسال نشه احتمال سقوط این مناطق هست در شمال حماه هم مخالفین در حال جمع اوری نیروی برای شروع ضد حملات هستن
  9. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم در پاسخ به پیشنهاد دوست بسیار عزیز mostafa_by در خصوص استراتژی نبرد هوا- زمینی بر ان شدم تا توضیحات مختصر و درحد بضاعت در ارتباط با این بحث ارائه دهم . البته با ذکر این مطلب که ممکن است در حال حاضر تمام جنبه های این استراتژی را مورد توجه قرار نگیرد وبتدریج با شروع این کار توسط این حقیر ( پروژه بعدی بنده ) این مساله بطور شفاف تر انجام گیرد .   "نکته بعدی این است که تمام حقوق این تاپیک برای مجموعه میلیتاری است و بدون ذکر منبع و گردآورنده ، استفاده از آن شرعا"و قانونا" جایز نیست " نبرد هوا زمینی (AIR- LAND  BATTLE  )   بخش یکم   مبدع : دان استاری ، مردی بلند قد و درشت هیکل ، با موها و چشمانی خاکستری ، که عینک پنسی بر چشم دارد و با لحنی آرام و قاطع سخن می گوید . از نجاری و نقاشی در در خانه تابستانی اش در کوهستان خلوت و آرام کلورادو ( مقر فرماندهی نوراد- پدافند آمریکای شمالی ) لذت می برد . او با دقت کتابخانه 4000 جلدی اش را فهرست نویسی کرده ( بخش مورد علاقه من) و بیشتر شبیه یک رییس دانشگاه است تا یک نظامی ، و برای مدتی هم این پست را البته در یک دانشگاه غیر متعارف برعهده داشته است . سرتیپ دان استاری ، رهبری تمرین روشنفکرانه ای را برعهده داشت که به بیرون کشیدن ارتش ایالات متحده از سیاهچال تضعیف روحیه ای کمک کرد که پس از جنگ ویتنام به درون آن پرتاب شده بود و توانست آن را در جنگ خلیج فارس به سال 1990 به اوج خود برساند . او با موفقیت به بازسازی یکی از بزرگترین ، اداری ترین و سرکش ترین نهادهای جهان کمک نمود . جهان واقعا" نمی داند که سایه استاری در سراسر طول جنگ خلیج فارس دور سر صدام حسین ، دیکتاتور عراقی می چرخید ، چرا که از یک دهه پیش دان مورلی و دن استاری ، مفهوم جنگ موج سوم را ایجاد کرده بودند . استاری فرزند رکود اقتصادی دهه 1930 بود . پدرش برای مدتی در یک مبل فروشی و روزنامه محلی در کانزاس کار می نمود . اما در عین حال افسر گارد ملی کانزاس هم بود و پسرش "دن " برای سربازانی که در تعطیلات آخر هفته به شهرش می آمدند ، نقش پسرکی را ایفا می نمود که شبیه به آنها اونیفورم می پوشید و جلوی آنها رژه می رفت . در سال 1943 که شعله های جنگ جهانی دوم سراسر کره زمین را در خود گرفت ، دن در ارتش آمریکا ثبت نام نمود زیرا مشتاق بود بجنگد ، اما سرگروهبانی باهوش و حساس ، تقریبا" به فوریت تشخیص داد که در او درونمایه فرماندهی وجود دارد . او استاری را به سوی دسته ای کتاب هدایت نمود و اورا راهنمایی کرد و به وی گفت که خود را برای 3 هفته در درون اتاقی زندانی کند و این کتابها را بخواند . وی به استاری گفت : استاری تو باید در امتحان پر رقابت وست پوینت (west point - دانشکده جنگ ارتش ایالات متحده ) شرکت کنی " وقتی با اعتراض استاری مواجه شد که وی می خواهد به جبهه برود ، سرگروهبان چنین پاسخ داد : بگذار چیزی به تو بگویم ، قرار نیست این جنگ تا ابد طول بکشد ، من از جنگ جهانی اول تا اکنون در ارتش بوده ام ، ارتش همیشه به افسران خوب نیاز خواهد داشت . البته تو بلافاصله افسر خوبی نخواهی شد ، تو غیر نظامی نا مرتبی هستی ولی از تو می خواهم که بروی بالا و شروع کنی به مطالعه " ادامه دارد .....  
  10. 1 پسندیده شده
    با سلام و ظهر به خیر روسها ضمن رد صدمه دیدن 7 هواپیما در حملات خمپاره ای به پایگاه هوایی حمیم، به کشته شدن 2 نفر اذعان کردند روسها بشدت از دست آمریکاییها ناراحت هستند و نیروهای ویژه آمریکا را به آموزش، تسلیح و هدایت شورشیان سوری متهم میکنند. روسها هشدار داده‌اند که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند پاسخ متناسب خواهند داد. http://uawire.org/the-kremlin-accused-the-us-of-being-connected-to-attack-on-the-khmeimim-russian-military-base-in-syria
  11. 1 پسندیده شده
    با سلام در لینک زیر می توانید تصاویر بیشتری را ببینید، به همراه ویدیو http://www.thedrive.com/the-war-zone/16541/here-are-the-photos-of-north-koreas-monster-missile-youve-been-waiting-to-see به این دو تصویر دقت کنید تا ببینید چه غولیه! http://imagesvc.timeincapp.com/v3/foundry/image/?q=60&url=https%3A%2F%2Fs3.amazonaws.com%2Fthe-drive-staging%2Fmessage-editor%2F1512004741557-screenshot2017-11-29at4.44.21pm.png و مقایسه هوسانگ 14 با 15 http://imagesvc.timeincapp.com/v3/foundry/image/?q=60&url=https%3A%2F%2Fs3.amazonaws.com%2Fthe-drive-staging%2Fmessage-editor%2F1512002562607-screenshot2017-11-29at4.24.11pm.png گمانه زنی ها حاکی از آن است که موتور اصلی مرحله ی اول دو نازل دارد.
  12. 1 پسندیده شده
    با تشکر از دوستان به خاطر توجهشون به این تاپیک میخواهیم باهم نکات مثبت ومنفی مقاله رو مرور کنیم و مثال های نقض رو پیدا کنیم در این قسمت از مقاله آقای تام کوپر اذعان میکنه ما توانایی انجام بهینه سازی موشک استاندارد رو داریم( بماند علت عدم تامین این خاصه توسط ایران همواره عدم مدیریت صحیح یا عدم ارایه بودجه عنوان شده و البته سطح این بهینه سازی رو هم عنوان نمیکنه)اما این یعنی آنها در بحث الکترونیک و مخابرات به توانایی های ما اعتماد دارند در واقع ایشون توانایی ساخت موتور موشک و...رو از توانایی های ما حداقل به تنهایی نمیدونه 1-پس تا اینجا آقای کوپر میگه ما توانایی ساخت سیکر موشک پدافندیو داریم خوب این موضوع جدیدی نیست سالهاست در نمایشگاه توانمندی های صنایع دفاع توسط شرکت های دانش بنیان این مورد ارایه شده که حداقل دارای برد 40کیلومتر در حالت فعال است به راحتی این سیکر ها به ماتوانایی ساخت موشک های پدافندی بابرد های بیشتر میده حالا استفاده از رادار مادر برای رسیدن موشک در نزدیکی هدف و سپس روشن شدن خود رادار موشک 《مورد دوم در موشک های محراب-1 / صیاد-2 که بسیار تبلیغ شده بودند، بکار گیری شد ،در واقع بهینه سازی شامل تعمیرات اساسی استانداردهای RIM-66B ساخته شده توسط ایالات متحده بود که در اواسط دهه 1970 به ایران داده شده بود》 2-جناب کوپر به وضوح موشک صیاد 2 رو محراب و یا استاندارد معرفی میکنه در حالی به وضوح این دوتا موشک چ از لحاظ موتور و بدنه و اندازه نوع بالک و... متفاوت هستند و این دوست عزیزمون از ما بهتر میدونه که موتور سوخت جامد موتور سوخت مایع نیست که موتور رو حفظ کنیم و سوخت رو اضافه کنیم تا برد بیشتر بشه و این نشون میده ما بحمدالله توانایی ساخت و طراحی موتور سوخت جامد موشک ها ی پدافندی روپیدا کردیم حالا هرچند کمک خارجی هم باشه البته ما قبلا این موتور هارو تو موشک های آفندی بدست آورده بودیم اما به هر حال نوع طراحی و تفاوت این دو به علت عدم نمایش اجزای داخلی مشخص نیست انشالله ادامه دارد منتظر نظراتودوستان هستم رضا غلام نژاد
  13. 1 پسندیده شده
    عملیات نظامی علیه یمن (روز 283+2y) 1) قبایل عنس (ساکن در دو مدیریت عنس و میفعه عنس از استان ذمار)، روز دوشنبه اول ژانویه 2018 گرد هم آمده و علیه نیروهای انصارالله بیانیه شدیداللحن صادر کرده اند. در این گردهمایی بزرگ، شیوخ و بزرگان و اعیان 24 قبیله زیرمجموعه عنس حضور یافته و بیانیه را امضاء کرده اند. ماجرا از روز یکشنیه آغاز شد زمانی که چند تیم مسلح (طقم) انصارالله وارد یکی از روستاهای قبیله عنس شده و قصد داشتند بزرگان روستا را دستگیر و با خود ببرند. پیش تر انصارالله یکی از افراد روستا را احضار کرده بود اما بزرگان روستا از تحویل دادن شخص موردنظر خودداری کرده بودند (لینک خبر). در بند دوم بیانیه آمده چنانچه نیروهای انصارالله تحت هر عنوان و بهانه ای وارد مناطق و سرزمین قبیله عنس شوند مهدور الدم بوده و تجهیزاتشان غنیمت محسوب می شود. 2) رسانه های سعودی اعلام کردند روز دوشنبه سه سرباز سعودی در درگیری های مرزی منطقه جازان کشته شده اند. همچنین در منطقه نجران، درگیری میان انصارالله و نیروهای ارتش سعودی جریان دارد. مناطق مرزی سعودی زیر آتش سنگین توپخانه و موشکهای انصارالله قرار دارد. 3) طارق (برادرزاده صالح) پس از سه روز مخفی شدن در صنعاء، از معرکه گریخته و به همراه سه معاونش به سنحان رسیده و از آنجا با کمک شیوخ قبیله خولان و بنی ضبیان با گذر از راه های کوهستانی وارد مأرب شده و اکنون در امارات حضور دارد. عربستان و امارات تلاش می کنند دوباره او را به صحنه برگردانند. 4) سید حسن نصرالله محور مقاومت را شامل ایران، فلسطین، سوریه و لبنان دانست و گفت: «یمن نیز آماده پیوستن به این محور است... به دلیل اقدام عربستان سعودی در یمن هیچ چشم اندازی برای راه حل سیاسی وجود ندارد... سعودی ها به دنبال راه حل نیستند و فقط به دنبال تسلیم هستند... یمنی ها اهل تسلیم نیستند و سعودی ها یک پیروزی خونین به هر قیمتی که باشد، می خواهند... انصارالله آمادگی پذیرش حکومت وحدت ملی و ارتش یکپارچه را از طریق انتخابات دارد، اما عربستان سعودی این امر را رد می کند... جهان عرب و کشورهای اسلامی در قبال کشتارها و قتل عام های ائتلاف سعودی در یمن در سکوتی مرگبار به سر می برند». (لینک) 5) درگیری شدید میان نیروهای انصارالله و ائتلاف در جاده حیس ـ النجیبه جریان دارد. پس از حملات و کمینهای متعدد انصارالله در سه هفته گذشته، ائتلاف تلاش می کند آسیب پذیری نیروهایش در شرق جاده المخاء ـ الخوخة را کاهش دهد. شیعیان یمن | محمود پیربداغی
  14. 1 پسندیده شده
    سلام . (امیدوارم دوستان تا پایان مطالعه کنند) خب متاسفانه همانطور که برداشت های این جناب ادعا میکنه پدافند هوایی ایران و کلا تولیدات داخلی مربوط به پدافند فقط برای پروپاگاندا و مصرف داخلی هستش و نمیتونه تهدیدی رو با عکس العمل جدی همراه کنه .نا خوداگاه فکری به ذهن ادم خطور میکنه و ان اینکه بسیاری از نوشته های این متن نیز جهت دار و برای گروه خاصی نوشته شده است .(مصرف داخلی رسانه های غربی ) اما باید در کنار حرفای این مقاله نقد و بررسی هایی انجام داد .که قطعا بحث مدیریتی خارج از تمرکز اصلی این مقوله هست. همواره پدافند هوایی بخش امیدوار کننده ی توان نظامی ایران را تشکیل میداد .و همواره بخش پیشگام در صنعت دفاعی کشور بود که قطعا همه ی ما شاهد آن بودیم و هستیم .و اما چگونه!؟ اولین جرقه های نوسازی پدافند ما از سال ها پیش کلید خورد و نهایت به بهینه سازی های سامانه های هاوک و ورود گسترده ی سامانه های مشابه کورتال (حرز و یا زهرا) و... انجامید .بعد ها این روند توسعه ؛ شدت بیشتری پیدا کرد و ایران مجموعه ی صیاد و تلاش رو با شتاب تولید کرد .در مجموعه تلاش و ساخت باور ۳۷۳ به اوج شکوفایی خودش رسید . ایران حتی پا رو از این هم فراتر گذاشت و مجموعه ی کاملی از اخلال گر ها و پهپاد ها و سامانه های تخصصی برای مبارزه با موشک های کروز و اهداف با ارتفاع کم(توپ های سنگین و سبک ضد هوایی و موشک های کوتاه برد ودوش پرتاب)رو وارد معرکه کرد.متاسفانه تام کوپر حداقل تا اینجای کار نگاهی خشک و متعصبانه به پدافند هوایی ما داشته و به این نگاه کلی پدافند ما توجهی نداشته است .در حقیقت ایران سلسله مراتب پدافند را کاملا اصولی پیش برد و رعایت کرد .برای مثال در جنگ خلیج فارس یکی از موضوعاتی که پدافند هوایی رژیم بعث رو شدیدا سرکوب کرد .اخلال های وحشتناک نیروی هوایی ائتلاف بود و در گام بعد حملات گسترده موشک های کروز و پهپاد های طعمه (ایران عملا برای تقابل با این چند مورد هزینه ی بسیار کرده) ایران برای برد متوسط سنگ تمام گذاشت و برای آلوده تر کردن آسمان از سامانه های سوم خرداد و رعد و طبس بهره جست . حتی قابلیتی بوجود اورد که در سامانه های سوم خرداد از موشک صیاد نیز استفاده شود که در واقع بردی مشابه با سامانه های بوک ۳ روسی برای ما فراهم میکرد.(دوستان مطلع میدونند که با وجود شباهت ها عملا از نظر نوع عملکرد و رادار و هزینه با هم متفاوت اند و این کار به علت پایین امدن هزینه ها و افزایش ساخت صورت گرفته ) آنچه که عیان است این است که پدافند هوایی ایران سعی کرده در این زمینه الگوی کاملی را عملی کند .قطعا دوستان حوادث مرتبط با شکار های پهپادی را به خاطر دارند .سر تاپیک های مرتبط با شکار ار کیو ۱۷۰ یکی از بحث هایی که می شد این بود که ما در ان سال فقط توانایی شناسایی و اخلال را داشتیم و نه هدف قرار دادن!!! در واقع یکی از کار هایی که صورت گرفت همین موضوع بود .با افزایش تنوع موشک ها و سامانه ها و ...(این عمل بسیار جای امیدواری دارد.در حالی که نویسنده ی مقاله ان را به باد سخره گرفته!!! ) یکی از موضوعاتی که نویسنده عملا چشم پوشی کرده لاعقل تا اینجای مقاله .استفاده ی بسیار گسترده ایران از سامانه های الکترواپتیک و اپتیک هستش .عملا نگاه نکردن به این قابلیت یعنی کاهش ۴۰ درصدی توان پدافندی ما!!! ایران یکی از پیشگامان استفاده از سامانه های اپتیک در پدافند است. ایران بطور بسیار گسترده و عملی .تاکید میکنم بصورت اجرایی و عملی از سامانه های اپتیک برد بلند در اکثرا سامانه های ساخت داخل استفاده میکند . و حتی این موضوع در اجزای باور۳۷۳ نیز گنجانده شده است‌!!!! تولیدات متنوع صاایران با نام های سداد در شماره های مختلف که برد های گوناگون دارند از این جمله اند. ایا این کار ایران نشانه ی بی نظمی است یا نبوغ و درک میدان نبرد نوین!؟ .(همواره در سایت منتقد نبود نیروی هوایی راهبردی و انعطاف پذیر و بسیاری از بخش ها هستم که به دلایلی بهشون کم توجهی شده. اما این مقاله اعجاب اور است !!!) خلاصه به نظر بنده این مقاله خالی از اعتبار و نقد حقیقی و علمی است با اینکه بعضی ایرادات واقعا وارد که در هر جای دنیا هم هست و در ایران هم هست با کمی شدت بیشتر اما حداقل در پدافند هوایی این ایرادات ناچیز تر هستند .این تاپیک در کل زیباست و تشکر میکنم از نویسنده .مقاله اصلی هم با اینکه بدی هایی داره اما خوبی هم داره ولی باز به همون حرف اولم رجوع میکنم اصلا قابل تایید نیست. و جهت منحرف کردن یا اماده کردن نگاه عده ای نگاشته شده است...
  15. 1 پسندیده شده
    با سلام ژست ضد زره به شیوه ورماخت خدمه یک قبضه توپ ضد تانک کالیبر 50 م.م PAK-38 در جبهه روسیه که پس از انهدام یکدستگاه تانک T-34 (سمت چپ تصویر ) ، شادمانی می کنند . این توپ ضد تانک ، یکی از مهمترین و در عین حال تنها جنگ افزار ضد زره ورماخت (قبل از ظهور راکت ضد تانک پانزرفاوست ) بود که می توانست زره شیبدار تانک تی -34 را از هم دریده و بداخل بدنه نفوذ کند .بعدها با ضخیم تر شدن زره تانکهای روسی بویژه در تانکهای فوق سنگین سری KV ، این وضعیت مقداری نگران کننده شد ولی با معرفی مهمات با هسته تنگستنی ( که تولید ان بسیار گران نیز بود ) ورق مجدداً برگشت و خدمه تانکهای روسی (البته پس از توپ افسانه ای 88 م.م ) بشدت از مواجه با این هیولاهای زمینی واهمه داشتند . پی نوشت : خدمه آلمانی به شکلی شادی می کنند که در یک مسابقه فوتبال ، گلی را وارد دروازه حریف کردند
  16. 1 پسندیده شده
    سلام با اجازه مواردی هست که ... این پهپاد صاعقه برخلاف تصور برخی دوستان به دلیل عدم توانایی بدین شکل ساخته نشده ... بلکه هدف اصلی جایگزینی پهپادهای ارزان قیمت پا به سن گذاشته این نیرو هست ! صاعقه بسیار ارزان قیمت طراحی شده و به اندازه شاهد 129 مهمات حمل میکند ! مطمئنا سطح مقطع راداری بسیار پایین تری هم دارد ... پهپادهای رزمی بزرگتر و پیشرفته ای در حال ساخت هست که گران قیمت نیز هستند ... چه دلیل دارد برای کشوری مانند پاکستان از تکنولوژی های گران قیمت استفاده شود در حالی که همین صاعقه حدود یک سالی هست که در کشور هایی مثل پاکستان و عراق و سوریه به بمب باران دقیق مشغول هست !؟ بهتر نیست بجای ایراد گیری کمی هم از جهات مختلف به موضوع نگاه کنیم !؟ اون پهپاد شاهد 129 نسل جدید هست و موتور جدیدی هم استفاده میکند ! ولی مهم ترین چیزی که در نمایشگاه بود نمونه ایرانی آر کیو 170 هست که شاهد 171 یا سیمرغ نام گرفته ! پهپادی که از نظر اطلاعاتی بسیار مهم هست و سیستم های جمع آوری اطلاعات بسیار بسیار پیشرفته و دقیقی در آینده بر روی برخی از نمونه ها نصب خواهد شد که کار جاسوسی و شنود را عهده دار خواهند بود ... از نظر وزنی از نمونه آمریکایی بسیار سبک تر هست به دلیل استفاده گسترده از الیاف کربن ! راه ادامه دارد ... بزرگ و بزرگ تر !
  17. 1 پسندیده شده
    پهپاد صاعقه (یکی از ورژن های 40 درصد آرکیو) چیزی هست که پیش از این برای رفع مشکل سرعت پائین و حمل بار کم پهپادهای ملخی پیشنهاد داده شده بود! با این دستاورد جدید ، پهپادهای نظارتی حاضر در سوریه و عراق ، برای مقابله با اهداف ثابت ، به حمل سلاح نیازی نخواهند داشت و این کار رو صاعقه میتونه از داخل ایران یا عراق انجام بده! علاوه بر این کاربرد ، قدرت تهاجمی هوافضا افزایش پیدا کرد! هرچند قدرت تخریب سدید ، با فاتح 110 قابل قیاس نیست ، اما همین سرجنگی ضعیف هم میتونه بر علیه برخی اهداف (مشابه تهاجم آپاچی های آمریکایی به سایتهای راداری عراق) موثر واقع بشه!
  18. 1 پسندیده شده
      در سال 2007 ، شرکت بوئینگ قراردادی با نیروی هوایی ایالات متحده امضا کرد که طبق اون موظف شد تعداد 242 بال و بدنه جدید برای هواپیماهای A-10 تاندربولت تولید کنه.هواپیماها هر کدوم بین 35 تا 45 سال عمر خدمتی داشتن و خستگی سازه ناشی از چندین جنگ اون ها رو فرسوده کرده بود ؛ با توجه به تاخیر برنامه JSF و پیدا شدن مشتری های زیادی برای F-35 ، پیش بینی شد که حداقل تا 2028 این هواپیما در خدمت باقی بمونه بنابراین نیاز بود تا عمر بدنه صفر بشه.به نظر میرسه پروژه صاعقه هم چیزی مشابه همین پروژه هستش.مجتمع اوج بدنه ای جدید برای F-5E/F تولید میکنه که در اون صرفاً سکان عمودی دچار تغییراتی شده و دیگر سیستم ها روی همون بدنه سوار میشن.این فرضیه وقتی تقویت میشه که سالهاست میبینم هیچ تفاوتی در رادار ، موتور ، تسلیحات قابل حمل ، قابلیت های پروازی و.. بین صاعقه و تایگر وجود نداره و اگر هم پروژه ای برای ساخت یک جنگنده بر اساس پلاتفرم تایگرباشه این صاعقه 1 و 2 که تحویل میشه نیست.شایعاتی هم وجود داره که این پروژه روی فانتوم ها هم در حال انجام گرفتنه ؛ احتمالاً منظور از عمردهی انقلابی همینه..
  19. 1 پسندیده شده
    بخش پنجم : " این متن به هیچ وجه تایید اشغالگری رژیم کودک کش صهیونیستی نیست و صرفا" یک بررسی نظامی بشمار می رود " غافلگیری قنیطره : جنگ در ساعت 13:58 دقیقه بعد از ظهر روز 16 اکتبر 1973 آغاز شده بود . در ظرف 24 ساعت ، نیروی های تیپ 188 که در جبهه جنوبی از سوی دو لشکر سوری با 600 دستگاه تانک مورد حمله قرار گرفته بودند ، تار و مار شده و 90 درصد از افسران آنها کشته یا زخمی شدند و واحدهای مهاجم سوری فقط 10 دقیقه از رودخانه اردن و دریاچه جلیله فاصله داشتند . بنابراین به نظر می رسید که توان دفاعی واحدهای ارتش اسراییل درهم شکسته شده است و سوری ها موفق شده شده بودند تا مقرهای فرماندهی ستاد ارتش اسراییل را در این منطقه تصرف کنند . در همان حال ، یک یگان زرهی به استعداد رزمی 500 دستگاه تانک در نیمه شمالی بلندی های جولان با همان شدت ، تیپ هفتم ارتش اسراییل را که با 100 دستگاه تانک مشغول دفاع بود را مورد حمله قرار داد . در این ناحیه ، جنگ بمدت 4 روز به طول انجامید که طی آن تیپ هفتم توانست عملا" صدها دستگاه تانک و نفربر سوری را پیش از آنکه استعداد رزمی این یگان به 7 دستگاه تانک کاهش یابد ، از میان ببرد . در لحظه ای که این یگان با کمبود مهمات روبرو بود و در آستانه عقب نشینی ، 13 دستگاه تانک پس از اعمال تعمیرات صحرایی فوری به این واحد اضافه شد . تیپ هفتم در میان تعجب سوری ها ، دست به یک ضد حمله اعجاب آور زد که موجب شد تا سوری های از نفس افتاده و شروع به عقب نشینی نمایند . با این حال ، نبرد واقعا" سرنوشت ساز در بخش جنوبی اتفاق افتاد . و این درگیری بود که شیوه تفکر استاری را درباره جنگ دگرگون ساخت . مقاومت تعجب برانگیز تیپ هفتم در شمال ، زمان کافی را به ارتش اسراییل داد تا نیروهای کمکی از صحرای سینا وارد این منطقه شوند. یک لشکر به فرماندهی ژنرال دان لینر (DAN LANER) از جنوب غربی وارد منطقه درگیری شد . لشکر دوم نیز تحت فرماندهی ژنرال موشه پلد به موازات واحدهای لینر و به فاصله 10 مایلی از جنوب آن ، وارد صحنه درگیری گردید . این نیروها که اکنون از حمایت فوق العاده شدید نیروی هوایی اسراییل برخوردار بودند ، بسمت یکدیگر نزدیک شده تا محل تمرکز یگانهای سوری را در چند مایلی جنوب قنیطره در حلقله گازانبری محاصره کنند . استاری از فرماندهان اسراییلی درباره جزییات این نبرد سئوال نمود . در یک جا وی متوجه شد که در مورد اینکه با نیروهای کمکی ژنرال پلد چه باید بکنند میان فرماندهان ارتش اختلاف افتاد. 1- قرار بود ضعیف ترین نقاط را تقویت کرده و به دفاع ادامه دهند ولی پلد با این موضوع مخالف بود و ادعا می نمود که این کار صرفا" موجب فرسایش واحدها شده و به شکست می انجامد . 2- راه حل دوم که مورد حمایت ژنرال حییم بارلو ( رییس سابق ستاد مشترک ارتش اسراییل و مبدع خط دفاعی بارلو در صحرا سینا) که در آنزمان مشاور نظامی نخست وزیر اسراییل بود ، نیز قرار داشت ، این بود که از این نیروها برای اجرای یک ضد حمله زرهی استفاده گردد . در میانه یک شکست قطعی ( دقیقا" همان کاری که اروین رومل در توبروک و کاسیرین پاس انجام داد ) دستور ضد حمله تاکتیکی داده شد و این حمله بجای آنکه متوجه نقطه اصلی قوت سوری ها گردد از جهتی غیر منتظره وارد گردید . هر چند پلد تلفات بسیاری را متحمل شد ولی حمله اش به جناح چپ واحدهای سوری ، غافلگیر کننده بود و موجب برهم خوردن تعادل سوری ها شد . در نتیجه ، یگانهای سوری نه تنها غافلگیر شدند ، بلکه سازمان رزم آنها برهم خورد و این بطور مسلسل وار موجب تضعیف واحدهای" دنبال پشتیبان" نیز گردید . حییم هرزوگ در کتاب خود با عنوان جنگهای اعراب و اسراییل می نویسد : " در نیمروز چهارشنبه 10 اکتبر 1973، یعنی تقریبا" چهار روز پس از آنکه 1400 دستگاه تانک سوری هجوم خود را آغاز نموده بودند ، حتی یک تانک سوری در وضعیت فعال در غرب مرزهای دوطرف باقی نمانده بود ." واحدهای ارتش اسراییل خیلی زود روحیه خود را بازیافتند و تقریبا" تا نزدیکی دمشق نفوذ کردند . هرزوگ می نویسد : " افتخار ارتش سوریه !، در سرتاسر محورهایی که قبلا" پیشروی کرده بودند در حال سوختن بود ..... پیشرفته ترین تسلیحات و تجهیزاتی که اتحاد شوروی برای یک ارتش خارجی تامین کرده بود ، در بلندی های پر شیب جولان بصورت نقطه نقطه دیده می شد و شاهدی بود بر یکی از بزرگترین پیروزهای زرهی تاریخ در برابر چیزی عجیب و باورنکردنی . " با پذیرش آتش بس توسط سوری ها ، جنگ پایان یافت و سوری ها 1300 دستگاه تانک از دست دادند ( 867 دستگاه به غنیمت اسراییل در آمد ) . درحدود 3500 سوری کشته شدند و 370 نفر نیز به اسارت در آمدند . تقریبا" تمامی تانکهای موجود در واحدهای زرهی ارتش اسراییل دچار آسیب شدند ولی بسیاری از آنها فورا" تعمیر شده و به خطوط مقدم بازگشتند . تنها در حدود 100 دستگاه کاملا" از میان رفت ، 272 نفر کشته شدند و 65 نفر نیز به اسارت در آمدند . با این وصف ، درس مهمی که این جنگ برای استاری داشت این بود که : 1- " نسبتهای آغازین " نتیجه نهایی را تعیین نمی کند . 2- مهم نیست که چه کسی ، تعداد بیشتری در اختیار دارد یا خیر - بدین معنی که با وجود اینکه سوری ها ، ستون پشت ستون واحدهای مکانیزه در اختیار داشتند ( به مانند عراق در جنگ 8 ساله ) هیچ کمکی به آنها نکرد . 3- درس مهم دیگر این مساله بود که هرکس ابتکار عمل را از طرف مقابل بگیرد ( خواه در حال حمله باشد یا دفاع ، یا اینکه کمیت نیروهایش زیاد باشد یا کم ) به هرحال پیروز خواهد شد . بدین معنی که به مانند آنچه که ارتش اسراییل نشان داد ، حتی یک ارتش کوچک که بلحاظ راهبردی در وضعیت تدافعی قرار دارد می تواند ابتکار عمل را از دست حریف خارج سازد . با این حال ، چنین ایده هایی تازگی نداشت ، اما بطور مستقیم تفکر مرسوم آن زمان را بشدت زیر سئوال برد . پیش فرض قدیمی (که در بازیهای جنگی و مانورهای آموزشی جای داشت ) این بود که اگر اتحاد شوروی حمله کند ، ناتو باید عقب نشینی نموده ، دست به عملیات تاخیری بزند و سپس ناگهان یک ضدحمله قدرتمند را علیه روسها اجراکند و اگر در این کار موفق نشد از تسلیحات تاکتیکی هسته ای استفاده کند . استاری نتیجه گرفت که این کار بشدت اشتباه است . وی معتقد بود : " ما دریافتیم که باید در عمق منطقه جنگی دشمن ، عملیات تاخیری را اجرا کرده ، تعادل قوای دشمن را برهم زده ، پیشروی ستون های مکانیزه منظم دشمن ( تاکتیک اصلی روس ها در استفاده از یگان های زرهی ) را متوقف کنیم . بنابراین ما مجبور نیستیم که آنها رانابود کنیم . فقط باید مانع از رسیدن آنها به میدان جنگ شویم تا نتوانند واحدهای مدافع ما را درهم بشکنند . ( ژنرال هاینز گودریان در اینباره نوشته است " رسیدن به جبهه نیمی از پیروزی است" ) ادامه دارد .............
  20. 1 پسندیده شده
    بخش چهارم : بلیطی برای تل آویو : با این وصف ، آنچه که استاری را متقاعد ساخته بود ، برخوردی وحشیانه و کوتاه بود که سه سال قبل از آن اتفاق افتاده بود . در 3200 کیلومتری شرق آلمان ، در مرز میان اسراییل و سوریه ، در میان تپه های ناهمواری که ارتفاعات جولان نام دارد ، یکی از بزرگترین نبردهای زرهی تاریخ بشر پس از نبرد کورسک ، اتفاق افتاد . افسران زرهی همه کشورها این نبرد را مطالعه کرده و خواهند کرد . این برخورد در روز 6 اکتبر یعنی یوم کیپور 1973 ، زمانی اتفاق افتاد که ارتشهای عربی ( سوریه و مصر ) با استفاده موفقیت آمیز از اصل غافلگیری ، به اسراییل حمله بردند . ارتش اسراییل در جنگ 6 روزه 1967، در فرصتی کوتاه ، طومار ارتشهای عربی را در هم پیچیده بود و نیروهای هوایی شش کشور عربی قبل از آنکه بتوانند حتی یک سورتی پرواز انجام دهند ، بر روی زمین نابود نمود. اما در سال 1973 ، نیروهای اعراب مجهز تر بوده و بهتر آموزش دیده بودند و اطمینان داشتند که یکبار و برای همیشه می توانند اسراییل را شکست دهند و چرا که نه !؟ نیروهای سوری در جبهه شمالی با رعایت غافلگیری دست به حمله زدند ، پنج لشکر با بیش از 45 هزار سرباز با پشتیبانی بیش از 1400 دستگاه تانک و هزار قبضه انواع توپخانه و خمپاره انداز ، سرتاسر مرزهای شمالی فلسطین اشغالی را درنوردیده و به یگانهای اسراییلی حمله کردند . بخش عمده ای از واحدهای زرهی سوری در آن زمان از تانکهای تی -62 بهره می برد که پیشرفته ترین تانکی بود که اتحاد شوروی برای متحدین خود فراهم نموده بود . در برابر آنها ، دو تیپ نسبتا" ضعیف اسراییلی قرار داشتند . در جبهه شمالی ، تیپ هفتم زرهی و در جبهه جنوبی تیپ 188 که استعداد رزمی این دو تیپ روی هم رفته ، 6 هزار سرباز و 177 دستگاه تانک و 60 قبضه توپ بود .اما به رغم این تفاوت خیره کننده ، این اسراییل بود که پیروز شد . دوماه و نیم بعد ، یعنی در اوایل سال 1974، ارتش بریتانیا از ژنرال استاری و تیمی از افسران زرهی دعوت نمود تا از ساختار زرهی این کشور بازدید نمایند ، اما در جریان این بازدید ناگهان از جانب ژنرال کرایتون آبرامز (creighton Abrams) فرمانده ستاد مشترک ارتش به استاری تلفن شد با این مضمون که :" شما به اسراییل می روید " استاری که بهترین بخش زندگی اش را صرف مطالعه تاکتیک های رزم زرهی کرده بود ، مصم شد که بداند دقیقا" در جولان چه اتفاقی افتاده است . چیزی نگذشت که استاری خود را در برابر " خطوط بی پایان " تانکهای نابود شده و نفربرهای سوخته سوری یافت . او وجب به وجب میدان نبرد جولان را زیر پا گذاشت و چندین بار با فرماندهان مهم ارتش اسراییل از جمله " موسی پلد" ( Moshe peled) ، آویگدور کاهالانی ، بنی پلد و افسرانی تا سطح فرمانده گردان دیدار نمود و آنان نیز هر ثانیه از نبرد را برای وی بازسازی نمودند . ادامه دارد .....
  21. 1 پسندیده شده
    :rose: :rose: ضمن تشکر از همه عزیزانی که بنده را مورد لطف خودشون قرار دادند :rose: :rose: بخش سوم نگهداری غول در بطری : بدلیل اینکه ارتش های پیمان ورشو در و بویژه اتحاد شوروی آنقدر عظیم بود و شمار یگانهای زرهی اش به مراتب بیشتر از غرب بشمار می رفت ، برنامه ریزان تاکتیکی ناتو هیچ راهی نمی دیدند که نیروهای به مراتب کوچکترشان بتوانند بدون توسل به جنگ افزارهای هسته ای ، حملات ارتش سرخ را به اروپای غربی پاسخ دهند . در حقیقت ، در تمام آینده نگاری های ناتو برای دفاع از آلمان و بویژه شکاف حساس فولدا ( FULDA GAP) ، استفاده از سلاح های هسته ای ( بویژه جنگ افزارهای تاکتیکی به مانند موشکهای سطح به سطح MGM-25 لنس ،مسلح به کلاهکهای نوترونی ) در حد سه تا 10 روز پس از نخستین حمله احتمالی شوروی ، پیش بینی شده بود ، اما اگر از این چنین تسلیحاتی ( جنگ افزارهای هسته ای ) استفاده می شد ، قسمت اعظم آلمان غربی ( در جریان جنگ سرد ) که ناتو ملزم به دفاع از آن بود ، از میان می رفت . افزون بر آن ، خطر همیشگی ، یعنی استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی کوتاه برد منجر به اشاعه استفاده از این سلاح ها و تبدیل شدن جنگ به یک درگیری اتمی با استفاده از موشکهای قاره پیما ، همواره ستادهای فرماندهی پنتاگون و ناتو را در بروکسل ( البته بماند که سیستم اطلاعاتی روسها با ایجاد یک مرکز نمایشگاهی اتومبیل لادا در نزدیکی این مقر به مدت بیش از 20 سال مشغول جمع آوری اطلاعات سیگنالی SIGNET از این مقر بود ) و پنتاگون و مسکو را به حالت آماده باش نگاه می داشت . این مساله بشدت غامض و عمیق بود که وقتی دن استاری در سال 1976 ، در پست فرماندهی سپاه پنجم ارتش ایالات متحده ، به آلمان ، یعنی آسیب پذیرترین نقطه اروپا اعزام شد ، آن را در برابر خود دید . اینجا ، یعنی در شکاف فولدا (FULDA GAP) در نزدیک شهر کاسل در آلمان غربی ، جایی بود که اگر جنگی در می گرفت ، اتحاد شوروی ، اول از همه ، از آنجا حمله می کرد ، یعنی اگر جنگ هسته ای در می گرفت ، می توانست از این محل آغاز گردد . به سخنی کوتاه ، استاری ، مردی از وست پوینت ، ناگهان خود را به تنهایی در برابر قدرت ارتش سرخ احساس می نمود . برای استاری مساله روشن بود ، هیچ کس نمی بایست غول مهار ناپذیر هسته ای را از شیشه خود خارج سازد . بدین معنی که مجموعه ارتشهای غربی در چهار چوب پیمان ناتو می بایست برای دفاع از خود در برابر برتری عظیم اتحاد شوری سابق ، ( بدون استفاده از تسلیحات هسته ای ) راهی بیابد . بنابراین ، استاری زمانی که برای تحویل گرفتن پست فرماندهی وارد محل خدمت خود شد ، متقاعد شده بود که پیروزی غیر هسته ای امکان پذیر است ، اما نه با اتکاء بر دکترین های نظامی سنتی . ادامه دارد ....
  22. 1 پسندیده شده
    قسمت دوم : سال 1948 بود که استاری از آکادمی نظامی ارتش با با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل گردید . جنگ جهانی دوم تمام شده بود و وی افسری جوان در ارتشی بود که بتدریج از حالت بسیج خارج می گردید . استاری بتدریج نردبان ترقی را پیمود و درجه گرفت و از فرمانده دسته و گروهان به افسر ستاد گردان ارتقاء یافت . وی کارشناس رسته زرهی بود و در دهه 1950 بعنوان افسر اطلاعات در ستاد ارتش هشتم در کره خدمت نمود . زمانی که در دهه 1960، ایالات متحده وارد درگیری های ویتنام گردید ، استاری بخدمت تیمی در آمد که وظیفه شان تجزیه و تحلیل تاکتیکهای واحدهای مکانیزه و زرهی و نیز تعیین وظایف ای یگان ها بود . بعهدها و در جریان حمله آمریکا به کامبوج در دهه 1970، با درجه سرهنگی که فرماندهی هنگ معروف یازدهم سواره نظام زرهی را برعهده داشت . درآنجا ، در جریان یک درگیری در نزدیکی باند فرودگاه سئول در اثر انفجار یک نارنجک زخمی گردید . بیلان فاجعه بار ارتش ایالات متحده در ویتنام و و بویژه ریشخند عمومی مردم خشمگین و دوپاره شده که نثار نیروهای آمریکایی بازگشته از ویتنام می گردید ، برای افسران و سربازان کار آزموده تلخ و ناگوار بود . ارتش به اتهام استفاده از مواد مخدر ، فساد و بیرحمی مورد حمله قرار گرفت . مردانی که جنگیده بودند ، می دیدند که به قتل نوزادان متهم شده اند . با این وصف ، چگونه شد ، ارتشی که بلحاظ فناوری در جهان پیشرفته ترین بود ، یعنی ارتشی که واقعا" در بسیاری از درگیری ها کلاسیک ، واحدهای منظم ارتش ویتنام شمالی را شکست داده بود ، از جنگجویانی ژنده پوش و بدون تجهیزات کافی ، آن هم از یک کشور کمونیست جهان سومی اینگونه مفتضحانه شکست خورد؟ ضربه جنگل : ارتش ایالات متحده به مانند شرکتهایی نظیر جنرال موتورز و IBM ( البته در دهه 1960و 70) بطور کامل برای درگیر شدن بر اساس جنگ موج دومی سازماندهی شده بود و به مانند این شرکتها برای اجرای عملیات انبوه و متمرکز و خطی ( که شاخصه آن وجود صرفا" ارتباط از بالا به پایین بود ) سازماندهی و تجهیز می گردید . ( در حقیقت ، جنگ ویتنام بطور مستقیم از کاخ سفید و بواسطه استفاده از تجهیزات ارتباطی بیسیم اداره می گردید و ریس جمهور گاهی شخصا" هدفهای بمباران را انتخاب می نمود .) این ارتش دارای نظام بوروکراسی سنگینی بود و درگیری هایی که بر سر اقتدار و تسلط یک نیرو در میدان نبرد میان نیروهای زمینی ، هوایی ، دریایی و سپاه تفنگداران در می گرفت و وجود رقابت شدید میان فرماندهان آنها ، تقریبا" ساختار رزمی آن را از هم گسیخته بود . زمانی که ارتش ویتنام شمالی عملیات جنگی را درمقیاس وسیع موج دومی ( استفاده از نیروهای زرهی انبوه و استفاده از مهمات غیر هوشمند ) آغاز نمود ، ارتش ایالات متحده بخوبی واحدهای ویتنام شمالی را درهم کوبید ، اما برای جنگهای چریکی ( نامتقارن - ناهمتراز) در مقیاس کوچک ، ( که دراصل یک نبرد موج اولی ) بشمار می آمد ، بسیار بد سازماندهی شده بود با اینهمه ، آنچه که استاری آن را " تجربه نکبت بار ارتش در ویتنام " می نامید ، یک تاثیر بسیار مثبت داشت و آن ، چیزی نبود جز افزایش روحیه خودکاوی (SELF-ANALYSIS) که به مراتب عمیق تر از ضربه شکست ویتنام بود و البته به اعتقاد استاری ، " آنقدر عمیق در ذهن همه جای گرفته بود که ایجاد و اجرای یک حرکت جدید ، تازه و متفاوت ، در ساختار محافظه کار ارتش راحت پذیرفته می شد " با نگاهی به تعادل نظامی در اروپا ، معلوم بود که بحران حتی از مساله ویتنام هم ، بدتر می باشد .( در دوران جنگ سرد ) . زمانی که آمریکایی ها در ویتنام درگیر بودند ، روسها از فرصت استفاده کرده و این زمان را صرف ارتقاء کیفی و کمی نیروهای خود و پیمان ورشو ( در حوزه زرهی ، موشکی و دکترین های نظامی خود ) نمودند ، بنابراین سئوال این بود که اگر ایالات متحده نمی تواند ویتنام شمالی را شکست دهد ، در برابر قدرت ارتش سرخ آنزمان از چه شانسی برخوردار می بود ؟ جنگ سرد ، در آنزمان هنوز واقعیت مسلط حوزه روابط بین الملل بود .در همان زمان که ایالات متحده از شکست تحقیر آمیز خود در ویتنام رنج می برد ، اتحاد شوروی هیچ نشانه ای از فروپاشی از خود نشان نمی داد و حزب کمونیست هنوز قدرت را در مسکو در اختیار داشت . ارتش سرخ اتحاد شوری هم به مانند یک گوریل 300 کیلویی بود که از قفس فرار کرده باشد .   ادامه دارد ........
  23. 1 پسندیده شده
    قول میدم سال 2030 کابران اینده میلیتاری همین تاپیک درب وداغون رو بالا میارن ومیگن: مهدی کجایی 2030 هم شد و هنوز اف5 ها ستون فقرات نیروی هوایی هستن. البته اونموقع من فوت شدم یعنی سکته کردم
  24. 1 پسندیده شده
    قبل از اون. icon_wink شفق چيزي نبود كه بخواد گندش در بياد و وظيفه خودش كه همان انتقال تجربه بود را به خوبي انجام داد. :lol: شفق يك پروژه تحقيقاتي در سطح دانشگاهي(مالك اشتر) بوده كه نتايج و تجربيات زيادي را به سيستم هوافضاي ما انتقال داد. در حال حاضر با وجود اين تجربيات ارزنده و پروژه هاي ديگر نيروي هوايي در حال پيگيري و ساخت جنگنده بومي در سطح تكنولوژي هاي نسل 4 و 5 مي باشد. شايد نام اين پروژه يا پروژه ها بر مبناي همان شفق باشد.مثل شفق 1 يا شفق 2 و...
  25. 1 پسندیده شده
    اگه قرار باشه بمب موشک با یه رنگ زدن مشکلش حل بشه که الان اف5 های ما نسل پنجم میشدند :lol: مسئله رنگ نیست این رنگ تا حدودی انرژی امواج رو بخاطر پیوند های کربنی که مغناطیسی هم هستند میگیره ولی اصل کار که بازتاب بخاطر سطح ناصاف بدنه هاست صورت میگیره در اف 117 ها از سطوح زاویه دار با درجه صافی بسیار بالا استفاده شد اما هیچ وقت آمریکا نتاونست عملا پنهانکاری کامل این جنگنده رو اثبات کنه این جنگنده تو جریان جنگ یوگوسلاوی و عراق شرکت داشت که کشور هایی با تکنولوژی راداری سطح بالا نیستند و تجهیزاتشون قدیمی بود. ضمن اینکه طول موجهای متری توانایی عبور از سطح رویی جنگنده و نفوذ به داخل انرا دارند که بازتاب امواج اجتناب ناپذیر است حتی اگر انرژی امواج کم هم شود آنقدر این طول موجها قوی هستند که توانایی بازگشت تا رادار را پیدا کنند . مهمترین اصل در پنهانکاری آنگونه که حتی میگ 29 معمولی هم میتواند پنهانکار شود ابعاد کوچک بدنه حرکت در ارتفاع پست و سطح بسیار صاف بدنه در خاموشی الکترونیکی است . البته بعد از اینها مواد جاذب میتوانند موثر واقع شوند. در مورد رنگ زدن بمب اینطور نیست و اگر نه الان تمام بمب و موشکها سیاه بودن icon_wink