برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      9,420


  2. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      466


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      3,109



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 29 آبان 1397 در همه مناطق

  1. 4 پسندیده شده
    با عرض سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست هاورکرافت غول پیکر Aist-class هاورکرافت 300 تنی Aist یکی از غول پیکر ترین هاورکرافت های جهان است که در زمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیتی (1975) برای خدمت به ناوگان های دریائی ارتش سرخ ساخته شد. این هاورکرافت با طول 47 متر و عرض تقریبی 18 متر و سرعت 130 کیلومتر بر ساعت ، نقش مناسبی در افزایش توان تازش ساحلی ارتش سرخ بازی می نمود. تنوع قدرت حمل این هاورکرافت به شرح زیر است که بسته به ضرورت سازمانی و صلاحدید فرماندهان و اپراتورها یکی از موارد زیر انتخاب می گردد : 1. حمل 80 تن بار 2. چهار دستگاه تانک سبک به همراه 50 نفر تفنگدار دریائی 3. دو دستگاه تانک متوسط به همراه 200 تفنگدار دریائی 4. سه دستگاه نفربر زرهی چرخدار به همراه 100 تفنگدار دریائی در مجموع 20 فروند از این هواناو (هاورکرافت) ساخته شد که همچنان 6 فروند آن ( پس از آپگرید در سال 1990 ) در نیروی دریائی فدراسیون روسیه در حال خدمت می باشد. در این انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این هاورکرافت موجود نیست https://en.wikipedia.org/wiki/Aist-class_LCAC
  2. 3 پسندیده شده
    بسم الله........... حملات توپخانه ایی حوثیها در الحدیده به اسارات گرفتن چند سرباز سودانی توسط انصارالله/ شکار چندین زرهپوش در ساحل غربی / ادوات از کار افتاده ائتلاف در منطقه دمت استان ضالع دو تله انفجاری بر سر راه نیروهای ائتلاف شهرک صالح و بندر الحدیده از لنز دوربین ائتلاف / فرار وزیر اطلاع رسانی یمن <انصارالله> به عربستان کلیپ های مربوطه https://www.aparat.com/v/JjTS5 https://www.aparat.com/v/Wxv0z
  3. 2 پسندیده شده
    Defense in Depth دفاع در عمق (DiD) یک رویکرد به امنیت سایبری است که در آن یک سری از مکانیزم های دفاعی برای حفاظت از داده ها و اطلاعات ارزشمند لایه بندی شده اند . اگر یک مکانیسم شکست بخورد، یکی دیگر از اقدامات سریعا برای جلوگیری از حمله آغاز می گردد . این رویکرد چند لایه ای با انعطاف پذیری عمدی، امنیت یک سیستم را به طور کلی افزایش داده و بسیاری از بردارهای حمله را خنثی می کند. دفاع در عمق یک استراتژی نظامی قدیمی است و معمولا به عنوان "روش قلعه" از آن نام برده می شود ، زیرا به مانند دفاع از لایه های قلعه های قرون وسطایی عمل می کند . قبل از اینکه بتوانید به یک قلعه نفوذ کنید، با خندق ها ، استحکامات ، پل های متحرک ، برج ها، بارو ها و ... مواجه می شوید. از آنجا که بسیاری از مهاجمان بالقوه به طیف گسترده ای از روش های حمله دسترسی دارند ، هیچ روش مناسبی برای موفقیت در محافظت از یک شبکه کامپیوتری وجود ندارد. استفاده از استراتژی دفاع در عمق موجب کاهش خطر حملات موفق و احتمالا بسیار گران قیمت خواهد شد . در واقع DiD یک دیوار حفاظتی به دور شبکه یا سرتاسر فضای نبرد طراحی کرده و این دیوار باید آنقدر بهبود داده شده باشد تا همزمان بتواند در برابر تهدیدات داخلی و ابزار های همراه که به داخل و خارج محیط حفاظتی در رفت و آمدند دفاع مناسب ایجاد کند . معماری امنیت در عمق بر اساس کنترل هایی که برای محافظت از جنبه های فیزیکی، فنی و اداری شبکه ها هستند طراحی شده است . شبکه دپارتمان دفاعی امریکا برای دفاع در عمق در سه سلسله مراتب قرار دارد . شبکه NIPRNET که اطلاعات حساس اما طبقه بندی نشده را مدیریت می کند. SIPRNET که به منظور انتقال اطلاعات طبقه بندی شده در سطح "محرمانه" مورد استفاده واقع می گردد و JWICS که اطلاعات حساس بخش بندی شده و فوق محرمانه آمریکا را مدیریت می کند. اتصالات بین شبکه ها از طریق گارد های حفاظتی به دقت مراقبت می شود تا از طبقه بندی سیستم بالاتر به پایین تر محافظت گردد . اعتباربخشی ویژه در این سیستم ها قبل از نصب قرار گرفته شده اند و اتصالات برای حفاظت در حین انتقال رمزگذاری می شوند. همچنین هر شبکه دارای استراتژی مختص به خود برای دفاع در عمق می باشد .
  4. 2 پسندیده شده
    بسم الله........... نبردهای غرب فرودگاه الحدیده در دو سه روز گذشته نیروهای انصارالله منطقه الحدیده رو تبدیل به یک میدان مین وتله انفجاری بزرگ کرده اند نیروهای ائتلاف برای هر اقدام به پیشروی مجبور هستن تلفات سنگینی رو متحمل شوند +18 کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/2jSoC استانهای مرزی با عربستان / انهدام سه خودرو نظامی ائتلاف در یک جاده و یک مسیر کوتاه در یک روز خسارتهای حوثیها به نیروهای ائتلاف در استان ضالع منطقه دمت مناطق دیگر دیکوهای ضبط شده از انصارالله در حومه الحدیده یک نمونه از بمب گذاریها در حدیده و مناطق اطراف آن
  5. 2 پسندیده شده
    بسم الله........... کشته شدن دست کم بیست تن از نیروهای ائتلاف در کمین سنگین حوثیها در حدیده کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/pzZXA
  6. 1 پسندیده شده
    مقدمه در خلال جنگ جهانی دوم و بعد از آن با وجود پیشرفت صنایع و با طراحی وتوسعه خودروهای زرهی متوسط و سنگین بازهم تا مدتها قسمتی از ستون فقرات نیروهای زرهی ارتش آمریکا را ادوات زرهی مانند تانک ها و خودروهای زرهی ضد تانک / پشتیبانی آتش/ توپهای خودکششی سبک تشکیل میدادند، عمده دلیل نیاز ارتش آمریکا به خودرو های زرهی سبک داشتن یک واحد زرمی با قابلیت ایجاد پشتیابی آتش مستقیم برای نیروهای هوابرد و پیاده نظام بود که دارای سرعت و چالاکی بالایی نیز باشد.علاوه براین ارتش آمریکا خواهان این بود تا این ادوات قابلیت جابه جایی هوایی را با کمک هواپیماها و بالگردهای ترابری داشته باشند پس همیشه به دنبال توسعه خودروهای زرهی سبک و کوچک بود زیرا در این دوره تاریخی هواپیماها و بالگردهای ترابری عمدتا محدودیت شدیدی در حمل بار داشتند همچنین فضای داخلی هواپیماهای ترابری نیز بسیار کم ومحدود بود. پیشرانه های خودروهای زرهی نیز هنوز کاستی های داشتند. در صورت افزایش وزن خودرو ها، در تحرک ادوات زرهی ، قدرت و سرعت کاهش محسوسی ایجاد می شد که در تانک های سبک با وظیفه شناسایی و یا پشتیبانی آتش بسیار اهمیت دارد. پس توسعه دهنگان و سازندگان، وزن و اندازه ی این دست از خودروهای نظامی را باید پایین نگه می داشتند و آنها را کوچک و سبک می ساختند. بعضی از این ادوات زرهی طوری طراحی وساخته شده بودن که قابلیت هوابرد بودن را داشته اند. در ادامه ادوات زرهی سبک ارتش ایالات متحده آمریکا که نقش پرنگی داشتند معرفی میشوند. M22 Locust اولین تانک سبک هوابرد ایالات متحده امریکا M22 معروف به ملخ (Locust) در طول جنگ جهانی دوم ساخته شد. توسعه M22 در سال 1941 به درخواست دفتر جنگ بریتانیا از دولت ایالات متحده آمریکا طراحی شد. M22 یک تانک سبک با قابلیت هوابرد ، که برای حمایت از نیروهای هوابرد بریتانیا ساخته و طراحی شده بود. کمپانی مارمون-هرینگتون در ماه مه سال 1941 مسولیت ساخت وطراحی این تانک را برعهده گرفت. در سال1940 انگلستان در حال ساخت و نوسازی نیروی هوابرد خود بود و پروژه های مختلفی را در این زمینه در دست ساخت داشت. به عنوان مثال انگلستان در 16 ژانویه 1941 به دنبال توسعه گلایدر نظامی Hamilcar بود. انگلستان می خواست تا این گلادریا توانایی حمل یک تانک سبک یا دو خودرو زرهی سبک را دارا باشند. در این زمان انگلستان تانکهای سبک Mk VII را به خاطر نتایج ضعیف در جنگ فرانسه از خدمت کنار گذاشت و به دنبال به خدمت گرفتن یک تانک تخصصی هوابرد بود. دفتر جنگ انگلستان به شدت احساس نیاز میکرد تا یک تانک سبک جدید با قابلت هوابرد را به خدمت بگیرد اما کارخانجات انگلیسی به دلیل جنگ، ظرفیت پایینی در تولید داشتند و نمی توانستند این نیاز را برآورده کنند. به همین دلیل انگلستان از دولت ایالات متحده آمریکا در خواست کرد تا نیازش را برآورد کند. این درخواست توسط کمیسیون هوایی بریتانیا در واشنگتن دی سی مطرح شد، که در آن پیشنهاد داده شد تا یک تانک با محدود وزنی بین 9 الی 10 تن ساخته شود. همچنین ابعاد آن به گونه ای باشد که بتوان آن را با گلایدرهای نظامی جا به جا کرد. همچنین سلاح اصلی باید توپ 37 میلیمتری، سلاح ثانویه نیز یک مسلسل برونینگ مدل M1919A4 و تعداد خدمه نیز سه نفر باشد. دولت ایالات متحده امریکا از 3 شرکت جنرال موتور، والتر کریستی و مارمون-هرینگتون در خواست کرد تا هرکدام برای این پروژه طرحی پشنهادی خود را ارائه دهند. تانک سبک Mk VII تانک سبک M22به وسیله ی گلایدر Hamilcar جابه جا می شد یکی از طرح ها برای جا به جایی تانک سبک M22 نصب آن در زیر بدنه هواپیمای ترابری داگلاس C-54 بود. بالاخره در یک کنفرانس در ماه مه 1941 طرح شرکت مارمون-هرینگتون برای ساخت این تانک پذیرفته شد. اولین نمونه این تانک هوابرد با نام T9 در اواخر سال 1391 ساخته شد. وزن این تانک ،6.7 تن بود و به یک توپ 37 میلیمتری و مسلسل هم محور براونینگ M1919A4 مسلح شده بود. پیشرانه نیز یک موتور 6 سیلندر هواخنک با 162 اسب بخار قدرت در نظر گرفته شده بود که این قابلت را به تانک میداد که به حداکثر سرعت 64 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. اما نمونه اولیه T9 نمونه نهایی برای تولید نبود. در نمونه تولیدی بعدی در سال 1942 که به نام T9E1 نامگذاری شد اصلاحاتی در ساختار تانک ایجاد شد. به عنوان مثال برای افزایش حفاظت بدنه، سیستم تعلیق و ساختار برجک تغییر داده شد. وزن کلی تانک به حداکثر وزن بارگیری با گلایدرهای نظامی یعنی 7 تن رسید. اما با وجود مشکلاتی تولید انبوه این تانک تا اوریل سال 1943 به تعویق افتاد. با رفع بعضی از ایرادات در سال 1943 تانک سبک با نام M22 تولید شد و تا سال 1945 تعداد 830 دستگاه تانک ساخته شد. با این وجود ارتش ایالات متحده از نتایج به دست امده راضی نبود و این پروژه را غیر قابل اعتماد می داستند از جمله دلایل بی اعتماد به تانک M22 ، نبود هواپیمای ترابری مناسب، در دسترس نبودن سیستم فرود مطمئن، نداشتن زره و حفاظت همه جانبه بود. همچنین به علت اینکه فرمانده تانک علاوه بر وظیفه خود باید کار بارگزاری مهمات را نیز انجام میداد که توان زیادی از فرمانده می گرفت و فرمانده تانک نمی تواست عملکر واقعی خود را انحام دهد. ارتش ایالات متحده امریکا از این تانک بیشتر برای اموزش خدمه استفاده می کردو همچگاه به آن را عملیاتی نکرد. اندازه کوچک M22مناسب برای جا به جایی هوایی بود اما اندازه کوچک برای راحتی خدمه مشکل ساز بود. تانک M22 در حال پیاده شدن از هواپیمای ترابری C-119 در عوض نیروهای انگلیس طرح M22 را کارآمد و مناسب جبهه های اروپا می دانستند اما در کامل ناباوری انگلیس ها، M22 یک شکست در طراحی از آب درامد. در سال 1945 در عملیات هوابرد وارسیتی، گلایدر های Hamilcar انگلیسی 8 دستگاه M22 را به میدان جنگ رساندند. از 8 دستگاه که برای نیروهای پیاده نظام ارسال شده بود فقط دودستگاه به منطقه مورد نظر رسید. بعضی از آنها در مناطق تحت کنترل دشمن فرود امدند، بعضی دیگر به علت فرود نادرست صدمه جدی دیده بودند و گروهی نیز به خاطر فرود مشخص گلایدر های توسط آلمانها از بین رفتند.( فرود گلایدر های حدود 10 دقیقه طول میکشید ) یکی از وظایف تانک سبک M22 پشتیبانی از نیروهای پیاده بوده است بعد از این عملیات انگلستان نیز متوجه شد این طرح ناکارامد است به همین منظور تعداد باقی مانده این تانک هوابرد را به بلژیک فروخت . ایالات متحده نیز بعد از مدتی تعدادی از این تانکها را به تراکتورهای کشاورزی تبدیل کرد البته تعدادی نیز به مصر فروخته شد که این کشور در مقابل رژیم صهیونیستی در سال 1948 از این تانکها استفاده کرد. تانک منهدم شده M22 توسط تانک پنتر آلمانی بعد از پیاده شدن از گلایدر تانک سبک M22 متعلق به ارتش مصر مشخصات سال تولید :1942-1945 تعداد تولید شده : 830 دستگاه طول: 3.94 متر عرض: 2.23 متر ارتفاع: 1.85 متر وزن: 7.4 تن خدمه: 3 نفر تسلیحات: توپ 37 میلیمتری و مسلسل 7.62 میلیمتری برونینگ مدل M1919A4 پیشرانه: موتور 6سیلندری با قدرت 165 اسب بخار حداکثر سرعت: 64 کیلومتر بر ساعت تانک سبکM24 تانک سبک M24 در اواخر جنگ جهانی دوم ساخته و به کارگرفته شد. امریکایی ها این تانک را به نام Chaffee به افتخار جنرال چافی که در توسعه و ساخت این تانک کمک های بسیاری به ارتش ایالات متحده کرده بود نامگذاری کردند. نیاز به توسعه این تانک به جنگ های انگلستان در شمال افریقا برمیگردد . زمانی که نیروهای انگلیسی متوجه شدند تانهای سبک M3 استوارت مسلح به توپ 37 میلیمتری ناکارآمد هستند. نیروهای انگلیس متوجه شده بودند توپ های 75 میلمتری در این نبردها عملکرد قابل قبولی تری داشتند. پس تصمیم گرفته شد تا توپ 75 میلیمتری را بروی یک تانک جدید پیاده سازی کنند. اولین تلاش برای ساخت تانک مورد نظر نیروهای متفقین تانکی به نام T7 بود اما به علت افزایش وزن تانک به 25 تن ، این تانک جز تانک سبک کلاس بندی نمی شد، در نتیجه نیروهای آمریکایی این تانک را بانام تانک متوسط M7 تولید کردند. نیروهای آمریکایی متوجه شده بودند افزایش وزن بدون افزایش قدرت، عملکرد دلخواهی در میدان نبرد نخواهد داشت. پس طرح تولید M7 با تولید 7 نمونه متوقف شد. پس از این اتفاق نیروهای نظامی ایالات متحده به دنبال توسعه یک تانک سبک باهمان قدرت پیشرانه و محدوده ی وزنی تانکهایM5 ( نمونه قدرتمند تر و قوی تر تانک سبک M3) اما مسلح به توپ 75 میلیمتری رفتند. در آوریل سال 1943، ساخت تانک سبکM24 با همکاری کارخانه کادیلاک و سازمان مهمات سازی امریکا شروع شد. تلاش سازندگان برای پایین نگهداشتن وزن تانک کمتر از 20 تن با نصب زره های با ضخامت 25 میلی متر همراه بود اما برای جبران این زره ضعیف، زره هل با حداکثر شیب ممکن نصب شدند تا باعث افزایش مقاومت تانک بشود. سلاح اصلی یک توپ 75 میلیمتری مدل T13E1 بوده است که در بمب افکن B-25H نیز استفاده شده بود. این مدل با توپ های 75 ملیمتری سری M3 که در تانک های ارتش ایا لات متحده امریکا استفاده می شد در بخش لوله توپ و مکانیزم لگد توپ متفاوت بود. تانک متوسط M7 تانک M24 ارتش ایالت متحده امریکا در جبهه اروپا سیستم تعلیق از نوع میله ای پیچشی مشابه زره کوب M18 طراحی شد. تعداد خدمه 5 نفر شامل راننده ، فرمانده ، توپچی ، لودر ، و اوپراتور رادیو در نظر گرفته شد. به همین منظور یک برجک سه نفر برای تانک طراحی شد. در 15 اکتبر، سال 1943 اولین دستگاه ساخت شد و قرار شد تا 1000 دستگاه از این تانک ساخته شود ولی دلیل طراحی موفق و استقبال مقامات از این تانک سبک تعداد درخواستی به 5000 دستگاه افزایش یافت. تولید صنعتی در سال 1944 تحت عنوان تانک سبک M24 آغاز شد. تولید این تانک در آگوست سال 1945 پایان یافت و 4،731 دستگاه در دو کارخانه کادیلاک و مسی هریس تولید شد. اولین تانکهای سبک M24 که 34 دستگاه بودند در نوامبر سال 1944 به نیروهای مکانیزه آمریکایی مستقر در فرانسه تحویل داده شد. بعد از آن این تانک به واحدهای شناسایی و دیگر نیروها داده شد . اما سرعت این انتقال به نیرو ها با کندی همراه بود به طوری که با پایان یافتن جنگ هنوز بعضی از یگان ها از تانک های منسوخ شده استوارت M3 / M5 استفاده می کردند. تانک M24 ارتش ایالت متحده امریکا در طول جنگ کره هواپیمای ترابری C-124 توانایی جابه جای یک دستگاه تانک سبک یا 20 دستگاه جیپ 4x4 و یا 200 سرباز هوابرد را داشته است. گزارشهای واحدهای که از این تانک در طول جنگ استفاده می کردند مثبت بود. یکی از علل رضایت نیروها ، نصب توپ 75 میلی متر به جای توپ 35 میلی متری بروی تانک بود . بزرگترین عیب این تانک زره بسیار ضعیف بود که در برابر تمامی تانکهای آلمانی ، تسلیحات ضد تانک و تسلیحات دستی ضد تانک آسیب پذیر بود. به دلیل فرایند تحویل کند این تانک به نیروها در جنگ جهانی خصوصا جبهه اروپا اثر گذاری بسیار ناچیز داشت . در جنگ کره تانک های M24 امریکا جز اولین تانکهای بودند که در مقابل تانکهای کره شمالی T-34-85 قرار گرفتند. M24 در مقابل تانکهای متوسط با زره قوی تر ، تسلیحات قوی تر و خدمه ماهر مغلوب شدند در نتیجه تعدادی قابل توجه ای از این تانک های از دست رفتند و در مقابل تانکهای کره شمالی T-34 خسارت جزئی دیدند. چند ماه بعد امریکا و کشورهای همپیمان درجنگ برای مقابل با تانکهای کره شمالی تصمیم به ورود تانکهای سنگنین تر به جنگ کره گرفتند. در نتیجه بعد از این نقش تانک سبک M24 به عنوان خودرو شناسایی و پشتیبانی آتش برای حمایت از تانک های M4 شرمن، M26 پرشینگ، و M46 پاتن بود که البته در این نقش ها موفق تر عمل کرد. این تانک نیز مانند تمامی پروژهای موفق ارتش ایالات متحده آمریکا در اختیار متحدان این کشور قرار گرفت. فرانسه از این تانک در عملییات نظامی هند و چین برای پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام خود استفاده کرد. همچنین فرانسه تعدادی از این تانک را در الجزایر مستقر کرده بود. پاکستان نیز از این تانک در برابر کشور هند بهره گرفت. گفته میشود این تانک در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته است. هردو کشور قبل از اغاز جنگ این تانک را در اختیار داشتند. تانک M24 متعلق به ارتش یونان تانک M24 متعلق به ارتش ایران در کودتای 28 مرداد مشخصات سال تولید : 1944–1945 سال خدمت : 1944–1953 در ارتش آمریکا تعداد تولید شده : 4,731 دستگاه طول: 5.56 متر عرض: 3 متر ارتفاع: 2.77 متر وزن: 18.4 تن خدمه: 5 نفر تسلیحات: توپ 75 میلیمتری - مسلسل، 12.7 میلیمتری برونینگ 7.62 - M2HB میلیمتری برونینگ مدل M1919A4 پیشرانه: دو موتور 8 سیلندری قدرت 110 اسب بخار حداکثر سرعت: 56 کیلومتر بر ساعت در جاده تانک سبک M41 تانک سبک M41 واکر بولداگ در حقیقت جایگزینی برای تانک سبک M24 بود. اسم این تانک به افتخار جنرال والتون واکر که در تصادف جیپ اش در کره کشته شد نامگذاری شد. در 7 نوامبر سال 1950 ، ارتش ایالات متحده آمریکا دسته بندی تانکها را براساس میزان کالیبر جنگ افزار اصلی انجام میداد . به این صورت که کالیبر 120 میلیمتری و 105 میلیمتری جز تانک های فوق سنگین و سنگین ، کالیبر 90 میلیمتری متوسط و 76 میلیمتری جز تانک های سبک طبقه بندی می شدند. بر همین اساس تانک M41 به علت مسلح بودن به توپ76 میلیمتری با وجود وزن 23.5 تن جز تانکهای سبک طبقه شده است. هری ترومن رئيس جمهور آمریکا در حال بازدید از نمونه اولیه تانک تانک سبک M41 تست تانک سبک M41 ساخت تانک سبک M41 در کارخانه کادیلاک با وجود طرح موفق تانک سبک M24 اما سلاح اصلی به اندازه کافی برای از بین بردن تهدیدات موثر نبود. با وجود اینکه استفاده اصلی آن در ماموریت های شناسایی بود ، ارتش ایالات متحده خواستار یک جنگ افزار قدرتمند برای نسل های بعدی تانکهای سبک بود. توسعه تانک جدید با نام T37، در سال 1947 آغاز شد. این تانک جدید توانایی جابه جایی هوایی را دارا بود و به خاطر داشتن توپ جدید 76 میلیمتری و فاصله یاب به عنوان یک ضدتانک قدرتمند توانایی خدمت را داشت. در سال 1949 با ایجاد تغیراتی، پروژه به T41 تغییر نام داد. سرانجام در سال 1951 تولید تانک در کارخانه کادیلاک آغاز و در سال 1953 به طور کامل جایگزین تانک سبک M22 شد. طرح M41 دارای یک سلاح مناسب و چالاکی متناسب بود، با این حال این تانک نیز خالی از مشکل نبود موتور پر سو صدا و پر مصرف ، فضای داخلی کم برای خدمه و اندازه سنگین که مشکلاتی را در جابه جایی هوایی ایجاد می کرد از جمله مشکلات این تانک بود. تانک M41 در جنگ کره در تعداد محدودی شرکت داشت . در این جنگ این تانک بیشتر به عنوان یک نمونه آزمایشی حضور داشت خصوصا برای بررسی فاصله یاب آن مورد تست قرار میگرفت. در آن زمان این تانک هنوز در مرحله تولید نمونه اولیه یعنی طرح T41 قرار داشت . یکی از دلایل عجله ارتش آمریکا حضور تانکهای T-34 کره شمالی بود. در جنگ ویتنام در سال 1964 ارتش ایالات متحده به ارتش ویتنام جنوبی تانکهای سبک M41 را به عنوان جایگزینی برای تانک های M22 تحویل داد ( ارتش ویتنام جنوبی تانک های M24 را از فرانسه در طول نخستین جنگ هند و چین دریافت کرده بود). در سال 1971 نیروهای امریکایی و ویتنام جنوبی در طی عملیات Lam Son 719 برای قطع کردن خطوط تدارکاتی نیروهای ویتنام شمالی که منشا آن کشور لائوس بود در سه محور با حضور نیروهای هوابرد و زرهی اغاز کردند. در این عملیات برای اولین بار تانکهای ارتش ویتنام شمال در مقابل ارتش ویتنام جنوبی قرار گرفتند. 17 دستگاه تانک سبک M41 ویتنام جنوبی، 6 تانک T-54 و 16 تانک ابی-خاکی PT-76 ویتنام شمالی ا را نابود کردند . بعد از تانکM41 ارتش ایالات متحده امریکا به متحدین خود تانک ها متوسط M 48 پاتون را ارائه کرد تا وظایف این تانک را بر عهده بگیرد. با این حال هنوز ارتش ایالات متحده به دنبال ساخت تانک های سبک بود و سعی میکرد در تانک های نسل بعد وزن آنها را کاهش دهد. از جمله اشکات فنی تانک سبک M41 پیشرانه پر سروصدا و پرمصرف بود. تانک سبک M41 متعلق به ارتش ویتنام جنوبی مشخصات سال خدمت : 1953 تا اواخر دهه 1960 در ارتش آمریکا طول: 5.819 متر عرض: 3.2 متر ارتفاع: 2.71 متر وزن: 23.5 تن خدمه: 4 نفر تسلیحات: توپ 76 میلیمتری - مسلسل، 12.7 میلیمتری 7.62 - میلیمتری پیشرانه: موتور 6سیلندر بنزینی با قدرت 500 اسب بخار حداکثر سرعت: 72 کیلومتر بر ساعت تانک سبک T92 تانک سبک T92 با قابلیت هوابرد یک طرح جدید و نو با وزن 18.5 تن و طول 5 متر جایگزینی برای تانک سبک M41 در دهه 1950 بود. توپ اصلی این تانک یک توپ با کالیبر 75 میلیمتری که بروی یک برجک با ارتفاع کم نصب شده بود. علاوه براین این تانک به دو مسلسل 12.7 و 7.62 میلیمتری با توانایی در گیری با اهداف پرنده دشمن در ارتفاع کم، مسلح بوده است. پیشرانه این تانک در قسمت جلویی بدنه قرار دارد قدرت این پیشرانه حدود 375 اسب بخار و حداکثر سرعت این تانک 56 کیلومتر بر ساعت بوده است. تانک سبک T92 در کنار تانک سبک M41 به رغم طراحی نو و مبتکرانه هیچ وقت تانک سبک T92 به تولید انبوه نرسید. یک درب برای ورود و خروج خدمه در بخش عقبی تانک تعببیه شده است. T92 دارای 4 خدمه می باشد و به یک سیستم بارگذار نیمه اتوماتیک مجهز بوده است ، در این تانک پوکه گلوله های به طور خودکار از تانک بیرون انداخت میشدند. برای کاهش وزن بدنه این تانک سبک بعضی از قطعات مثل درب های خروج عقبی از آلومنیوم ساخته شده بودند . این تانک توانایی حمل 60 گلوله را داشته است . البته این تانک با وجود طراحی مبتکرانش نتوانست نظر ارتش ایالات متحده و کنگره را به خود جلب کند و فقط 4 نمونه از آن توالید شد. یکی از دلایل لغو این طرح، تانک آبی- خاکی PT-76 شوروی بود. چون تانک T92 قابلیت دوزیست بودن را نداشت اما رقیبش این توانایی داشت ، اعضایی کنگره در مورد توانایی و عملکرد تانک سبک T92 تردید کردند در نتیجه این پروژه در سال 1958 لغو شد. مشخصات سال خدمت : طرح پذیرفته نشد طول: 5 متر عرض: ؟؟؟ ارتفاع: ؟؟؟ وزن: 18.5 تن خدمه: 4 نفر تسلیحات: توپ 76 میلیمتری - مسلسل، 12.7 میلیمتری 7.62 - میلیمتری پیشرانه: حدود 375 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت: 56 کیلومتر بر ساعت ادامه دارد... گردآوری و ترجمه:Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است
  7. 1 پسندیده شده
    LAV-25A2 با قابلیت بارریزی هوایی با بازنشست شدن تانک سبک هوابرد شریدان در ارتش آمریکا، وجود یک خودرو زرهی برای پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام هوابرد احساس می شود. در25 ژانویه سال 2018 بخش فرماندهی تست و ارزیابی ارتش آمریکا برای استفاده از خودروی سبکLAV-25A2 به عنوان یک خودرو هوابرد سلسله آزمایشاتی را انجام داد. این تست ها توسط تیپ 73 ام سوارنظام از لشکر 82 ام هوابرد در پایگاه فورت برگ با موفقیت انجام شد. با انجام موفقیت تست ها این خودرو زرهی سبک در 25 اکتبر سال 2018 به گروهان آلفا، جمعی گردان چهارم از هنگ 68 زرهی وابسته به تیپ یکم از لشکر 82 هوابرد به تحویل داد شد. بارریزی هواییLAV-25A2 از هواپیمای ترابری c-17 وزن خودروی زرهی سبک LAV-25 در حدود 12/8 تن است و مسلح به یک توپ 25 میلیمتری مدل بوش متسر M242 است. ظرفیت این خودرو شامل 3 خدمه (راننده،توپچی و فرمانده) و 6 سرنشین می باشد. نمونه خودروی زرهیLAV-25A2 نسب به نمونه استاندارد این خورو بروزرسانی شده است. این مدل در بخش زره، تسلیحات، سیستم تعلیق و سیستم های نظارتی ارتقا یافته است. زره برای حفاظت در برابر بمب های دست ساز (IED) و گلوله های انرژی جنبشی بروزرسانی شده است. ارتقاء بخش تعلیق شامل فرمان واهرم فرمان، میله های پیچشی ، کمک فنرها و محورها است. از دیگر بخش های بروز رسانی شده می توان به نصب سیستم نظارت حرارتی بهبود یافته (ITSS) که توسط شرکت Raytheon در سال 2007 بروی خودرو هایLAV-25 نصب شده است اشاره کرد. شبیه سازی فرود بعد از فرود تجهیزاتی مانند توپ بر روی خودرو نصب می شود و تست های مانند کالیبره بودن توپ، دقت شلیک و عملکرد درست سیستم تعلیق مورد بررسی قرار می گیرد به طور قطع نیروهای هوابرد ارتش امریکا برای انجام ماموریت های خود به یک خودروی زرهی هوابرد نیاز دارند اما باید منتظر ماند و دید در آینده چه خودروی زرهی در نیروهای هوابرد ارتش به شکل فراگیر به خدمت در خواهد آمد.
  8. 1 پسندیده شده
    اهداف کلی این مقاله : 1- معرفی این سلاح و تهدیدی که برای ناوگان غربی داره و احتمالا برای افزایش قابلیت های چانه زنی برای دریافت بودجه های بیشتر برای بخش های دفاعی توسط ناوگان دریایی 2- بزرگنمایی تهدیدات حزب الله در مدیترانه و وادار کردن کشورهای اروپایی به افزایش بودجه ی نظامی و همچنین افزایش فشار بر ایران و حزب الله ... 3- وصل کردن کره ی شمالی به حزب الله و ایجاد زمینه سازی برای فشار بیشتر به حزب الله و کره ی شمالی و همچنین اتهام زنی به روس ها ( در مورد کمک به حزب الله ) 4- آماده سازی افکار عمومی برای جنگ بعدی و تلفات احتمالی ناوگان دریایی غربی ها در مدیترانه و ماست مالی پیش دستانه که آقا اینها از بهترین موشک های جهان استفاده می کنند .... 5- کشورهای غربی هم باید روی ساخت چنین سلاح هایی سرمایه گذاری کنند ... این نوع مقالات بیشتر برای بزرگ نشان دادن تهدیدات برای رسیدن به اهداف سیاسی و مالی خاصی هست و نباید ازشون ذوق زده شد ... روس ها توی تحویل سامانه های دفاعی که پولش رو پیش پرداخت کردیم تاخیر چند ساله می اندازند ، اونوقت شما انتظار داری یکی از بهترین موشک های ضد کشتی شون رو به ما بدهند که ما هم تحویل حزب الله بدهیم !؟ ما اگر داشتیم ، برای خودمون رونماییش می کردیم ... قبلا دو پست آخر خودکار با هم ترکیب می شدند ...
  9. 1 پسندیده شده
    مُشت آهنین حزب ا.... تهدید جدی برای رژیم عبری با مسلح شدن حزب ا... لبنان به موشکهای کروز P-800 ناظران و تحلیلگران نظامی براین اعتقاد هستند که واحدهای رزمی حزب ا... لبنان موفق به دریافت و عملیاتی نمودن جنگ افزارهای پیشرفته از منابع متنوعی نظیر روسیه و کره شمالی ( و به احتمال بسیار زیاد جمهوری اسلامی ایران . م ) شده اند که توانمندی های رزمی آنها را از زمان جنگ با IDF به سال 2006 بسیار افزون تر نموده و این برای یک نیروی نظامی غیر کلاسیک ، به مثابه یک جهش نامتعارف بحساب می آید . این دسته از کارشناسان نظامی معتقدند که یکی از چند سیستم تسلیحاتی که در اختیار این مجموعه قرار گرفته ، سامانه تسلیحاتی موشکی P-800 Oniks است که بعنوان یک پیکربندی نظامی محصول روسیه ، از سال 2002 وارد خدمت عملیاتی در سازمان رزم ارتش روسیه شد و یکی از قدرتمندترین موشکهای کروز حال حاضر در بازارهای تسلیحاتی بشمارمی آید . این موشک روسی که از یک پیشرانه رمجت بهره می برد ، پس از شلیک با سرعتی در حدود 2.5 برابر سرعت صوت بسوی هدف حرکت کرده و با در اختیار داشتن قابلیت مانور بالا ، به تقریب از همه فاکتورهای لازم برای ایراد خسارت های شدید و دقیق برخوردار است . بااین وصف ، بر خلاف بسیاری از موشکهای موجود که سرعت نهایی آنها در فاز ترمینال پدیدمی آید ، پی -800 در تمام مسیر پروازی خود با حداکثر سرعت عمل می کند و همین امر ، شانس رهگیری و انهدام آن را حتی با شناسایی به موقع محل شلیک یا لانچر بشدت کاهش می دهد . براساس اطلاعات موجود ، فلسفه طراحی این موشک به گونه ای بوده که می توان آن را در طیف متنوعی از برد های مورد نیاز شلیک نمود و مضاف بر آن ، بدلیل وجود قابلیت "fire and forget " ( شلیک کن / فراموش کن ) به راحتی و باحداقل آموزش می توان از آن استفاده نمود . علاوه براین ، وجود این مزیت (fire and forget) موشک نیازی به هدایت مستمر نداشته و به کاربر اجازه میدهد تا پس از شلیک بسرعت موقعیت خود را تغییر دهد . در کنار این موارد ، موشک مورد استفاده در این سیستم ، مسیر بالستیکی متفاوتی را بسته به نوع هدف می تواند طی کند تا جایی که گفته میشود پس از خروج از ریل لانچر ، تا ارتفاع 14 کیلومتری نیز اوج گرفته و یااینکه با دنبال کردن مسیر پروازی "سینه مال " ( در نزدیکی سطح آب .م) قابلیت شناسایی را برای مدافعان دشوار نماید . با این حال ، موشک پی-800 به شکل خاص برای حمله به شناورهای سطحی طراحی شده و گونه های صادراتی آن نزدیک به 300 کیلومتر برد دارد و این ویژگی ، اهداف بسیار متنوعی را فراتر از آبهای ساحلی لبنان و به شکل بالقوه ، شناورهای نیروی دریایی اسراییل که طبق روند استاندارد گذشته ، یک عنصر مهم بعد از نیروی هوایی برای پشتیبانی آتش از عملیات نیروی زمینی محسوب می شوند را در دسترس حزب ا... قرار خواهد داد و این بطور مستقیم یک کارت برنده بسیار مهم برای جبران ضعف سازمان رزم حزب ا... در دریا خواهد بود . در مجموع ، سطح بالای قابلیتهای این موشک نظیر برد زیاد ، مسیر پروازی بسیارپایین ( 1.5 متر از سطح ) به همراه وجود زیرسامانه های جنگ ضد ضد الکترونیک پیشرفته ( ECCM) موجب می شود تا معادلات نظامی در یک جنگ احتمالی بطور کامل تغییر کند . در سطح استراتژیک ، پیامدهای دستیابی احتمالی حزب ا.. به موشکهای پی-800 ، بویژه اختلافات جدید میان لبنان و رژیم عبری بر سر مالکیت ذخایر گازی زیر سطحی در سواحل مدیترانه بسیار جدی به نظر میرسد ، بدین معنی که با عملیاتی شدن این سامانه های رزمی ، عملا" چالش جدیدی برای نیروی دریایی اسراییل بوجود آمده و توانایی این نیرو برای محافظت از تاسیسات نظامی و غیر نظامی درصورت وقوع یک بحران بشدت تضعیف شده است . علاوه براین ، در حالی که سامانه های دفاعی IDF برای مقابله با موشکهای نسبتا" ابتدایی ، کم سرعت شبه نظامیان حماس نیز به چالش کشیده شده است ، طبیعتا توانمندی دفاع در برابر موشکهای کروز مافوق صوت به یک مساله جدی تبدیل خواهد شد . طبق اطلاعات موجود ، پی-800 به یک سرجنگی 300 کیلوگرمی مسلح میشود و به اندازه کافی قدرتمند است که طیف متنوعی از اهداف دریایی تا نفوذ به مقرهای فرماندهی محافظت شده و اهداف راهبردی را از میان بردارد . با توجه به اینکه طراحی این موشک عمدتا" برای مقابله با "ناوگروه های هواپیمابر" صورت گرفته ، طبیعتا" مشکلی برای انهدام شناورهای کوچکتر توسط این سیستم وجود ندارد و شلیک هر تیر از این موشک ، حداقل یک فروند از شناورهای نیروی دریایی اسراییل را از گردونه عملیات خارج خواهد نمود . از سویی دیگر، بخش قابل توجهی از توانمندی های تهاجمی نیروی دریایی اسراییل ، از زیرسطحی های دیزلی پیشرفته آلمانی تشکیل شده که اثر بخشی موشکهای فوق الذکر را به تقریب محدود خواهد کرد ، بویژه اینکه حزب ا.. تا امروز فاقد توانمندی های شناخته شده برای مقابله با زیرسطحی های عبری است . حال سئوال اینجاست که آیا این سیستم موشکی می تواند قابلیت حمله به اهداف زمینی را همانند حمله به اهداف دریایی ، به نمایش گذارد یا خیر و در صورت مثبت بودن جواب ، آیا راکتور هسته ای دیمونا می تواند به یک هدف مشخص برای موشکهای حزب ا... تبدیل شود یا خیر ...!!!!! با توجه به حضور قابل توجه حزب ا... در سوریه و نقش پراهمیت واحدهای رزمی این گروه در دفاع از دولت سوریه و افزایش تجارب نظامی ، تسلیح حزب ا... به جنگ افزارهای جدید ، خطر بالقوه دیگری را برای اسراییل بوجود خواهد آورد و این موضع IDF و متحدان فرا منطقه ای اش را بشدت تضعیف خواهد کرد. منبع : با اندکی تصرف و تلخیص P-800 Oniks in Lebanon; Hezbollah’s Deadly Russian Cruise Missiles a Major Threat to Israel صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  10. 1 پسندیده شده
    مهمترین محدودیتی که در پلتفرم اف ۵ به جهت ارتقا بدون تغییر طراحی سازه وجود داره، به نظرم، محدودیت سطح بال هاست. روند تکامل طراحی برنامه LWF (جنگنده سبک وزن) نورثروپ که منجر به توسعه اف ۱۸ از اف-۵ شد: ماکت زیر بر مبنای N-300 یعنی اولین گام در طراحی فوق ساخته شده: شاید اگه سی سال پیش زمانی که پروژه آذرخش رو شروع کردیم، جدی تر دنبال می کردیم، الان به جاهای خوبی رسیده بودیم. ظاهرا آمریکایی ها هر بلایی رو سر این پلتفرم آوردن، طرح زیر هم نمونه عمود پرواز T-38 از مشتقات F-5 هست،:
  11. 1 پسندیده شده
    پیروزی در جنگ و مقاومت انسان ها را می‌سازه و انسان ها اگر هم جهت و همدل باشند پیشرفت مادی خیلی زود حاصل میشه. در عوض تسلیم بدبختی و ننگ به بار میاره و از بین رفتن آدمهای باشرف و بالا رفتن انسانهای کم بنیه و بی عزت که باعث به گند کشیده شدن همه ابعاد زندگی از جمله سازندگی و زیرساخت و اقتصاد میشه
  12. 1 پسندیده شده
    ادامه... چگونگی دفع موج سوم و چهارم، ..: خصوصیات و هدف موج سوم: در دو موج اول پدافند و فرماندهی و تعدادی از مراکز با اثرگذاری تبلیغاتی بالا مورد تهاجم قرار گرفتند. سوای موفقیت، این موج حمله جهت ایجاد اطمینان از قطعیت کارایی موج چهارم است نه تکمیل امواج قبلی، این حمله است که فلج کننده خوانده میشود. و پس از آن ورود ناوگان هوایی صورت میپذیرد در حالی که چیز نگران کننده و شناسایی نشده ای روی زمین باقی نمانده. هدف این موج میتواند اصابت به سیلوهای موشکی استفاده شده(موقعیت های شناسایی شده تهاجمی ما) و ... باشد. دلیل رقم 600 موشک صرفا مباحث لجستیک، این آتش از قبل تهیه شده تا زمان لازم برای موج اصلی چهارم آماده شود. 4 راه عمده برای دفع موج سوم: - افزایش کارایی (کاهش خطا) در سیستم های قبلی - توسعه سامانه(افزایش تعداد موشک ها و بارگذاری مجدد) - اجرای عملیات تدافعی(نیروی هوایی) - ترکیبی بررسی راه های فوق 4 ساعت گذشته، تمامی سامانه ها هشیار شده اند، سامانه های پشتیبانی و تله های آفندی اجرا شده اند، سامانه های ارتباطی مهاجمین دچار اخلال وسیع شده است. نیروی هوایی میتواند با طراحی عملیات آفندی حملات بعدی را ناکام بگذارد، صدها پهپاد صاعقه بدون نیاز به اوپراتور(همانند موشک های کروز) به سمت پایگاه های دشمن روانه شده اند، ترافیک پدافندی و اخلال عملیاتی در نظم و مدیریت عملیات هوایی مهاجم ایجاد میشود، تعداد زیادی موشک بالستیک و کروز شلیک میشود و ... اینها سناریوهای تهاجمی ست و خارج از ایده پدافند. 1- افزایش کارایی: سامانه پاسخ به امواج اولیه، 20 درصد در توپخانه و 60درصد در پاسخ موشکی شانس انهدام غیر قابل اخلال داشت. موشک های حرارتی زمین پایه و توپخانه توسط موشک های کروز و گشت اخلالگر مهاجم قابل دفع نیستند. تا اینجا 1784 موشک از 4000 موشک با شانس قبلی قابل انهدام است و این مقدار 1760 موشک موج اول و دوم را پوشش داده است. یک راه اساسی، افزایش کارایی یعنی بالابردن شانس این سامانه هاست، به محاسبه ای اگر: شانس توپخانه از 20 به 30 (گلوله های هوشمند و مکانیزاسیون) شانس هر موشک پدافند از 60 به 70درصد افزایش یاید(موشک های هوشمند و مدرن تر) با بهینه سازی فوق به قابلیت انهدام اسمی 1200 موشک برای توپخانه و شلیک 3 موشک بجای 4 برای هر هدف کروز با شانس نزدیک به 0.98 معادل 1300 موشک قابل انهدام خواهیم رسید. که مجموع ظرفیت 2500 موشک قابل انهدام 260 فروند بیش از نیاز پیش بینی شده برای 800 موشک موج اول و 80درصد موج های دوم و سوم یعنی 2240 موشک و معادل 0.96 کل موشک ها در این سه موج است. 2- توسعه سامانه: توسعه سامانه به مفهوم استفاده از تعداد بیشتری سامانه و موشک است، به نحوی که با خطای قبلی سطح بیشتری از تهاجم را پوشش دهد. این کار در عمل پرهزینه است و در دراز مدت هزینه های نت بالایی میطلبد. مطابق با خطای قبلی برای 600 موشک جدید 3 تا 4 ساعت زمان لازم است تا رقمی در حدود 1400 موشک جدید بارگذاری شده برای صرفا پاسخ رهگیری موشکی این موج آماده شلیک باشند. 3- نیروی هوایی واگذاری این بخش تدافع به نیروی هوایی میتواند کارآمد باشد، جنگنده های اف 5، میگ 29، 21 و... به پرواز در می آیند تا در کنار شبکه راداری پدافند و اتکا به شناسایی هوابرد، در اطراف مناطق با اهمیت پرسه زده و این موج حمله را دفع کنند. شانس نیروی هوایی برای دفع چنین حمله ای بسادگی قابل پیش بینی نیست و بستگی به عوامل بسیاری دارد. 4- سناریوی ترکیبی: عاقلانه است که هر 3 اقدام فوق همزمان انجام شود. افزایش کارایی در کنار ذخیره بیشتر تجهیزات و لجستیک مناسب و پاسخگو در زنجیره تامین پدافند به نحوی که قادر به تحویل به موقع نیازها در زمان و مکان لازم با کمترین خطا باشد. نتیجه: با ترکیب هر سه اقدام فوق، یعنی افزایش کارایی سامانه به پوشش تهاجم تا موج سوم، توسعه ظرفیت سکوها و ذخایر موشکی به دو برابر نیاز موج سوم، یعنی آماده بودن برای بارگذاری 2800 موشک جدید و کارامد، موج چهارم تهاجم نیز به بطور اسمی در نقاط هدف قابل پاسخ خواهد بود. - همچنان بدنه اصلی پدافند، یعنی برد بلند، میانبرد و کوتاه برد متحرک پا به میدان مقابله نگذاشته اند. - شبکه پدافندی فوق صرفا برای حذف کروز از رقابت در نزدیکی هدف بوده است. - هدف از این تفکیک، قرار دادن پدافند در موقعیت برتر برای مقابله با تهاجمات ترکیبی بوده است. - جمعا به 6800 موشک از نوع منپد و R-73 نیاز است تا هر 4 موج بدون دخالت پدافند موجود حمله را دفع موثر کنند. - هوشمندسازی و بهینه سازی لجستیک توپخانه امری اجتناب ناپذیر است. - استفاده از رادار هوابرد شانس مقابله سامانه را به شکل قابل توجهی افزایش میدهد.
  13. 1 پسندیده شده
    دورنمای این جنگ چیه ؟! حوثی ها حتی اگه پیروز بشوند با نابودی زیرساخت های یمن ، نمی تونند حکومت داری کنند ...
  14. 1 پسندیده شده
    بسم الله.......... نیروهای مخصوص ارتش سوریه دو شب پیش در عملیاتی ویژه با یورش به مواضع تروریستها در حومه شهرک لطامنه دست کم 23 تن از آنها را کشتن بنا بر برخی از گزارشات مخالفین برای باز پس گیری منطقه از دست رفته دست به ارسال نیرو زدن که این نیروها هم در کمین ارتش گرفتار شده و 6 تن از آنها هم کشته شدن بعد از این عملیات نیروهای ارتش منطقه رو ترک کرده . مخالفین هم به تلافی این حمله دیشب دست به حمله مشابه ایی در حومه شهرک حلفایا زدن که با مقاومت ارتش مجبور به ترک منطقه شدن در حملات تروریستها 6 سرباز ارتش سوریه جان باختن تعدادی از مهاجمین هم کشته و زخمی شدن در عملیات نیروهای ارتش سوریه غیر نظامیانی که چند ماه پیش در حومه سویدا توسط داعش به گروگان گرفته شدن ازاد شده . در این عملیات 8 عضو داعش به هلاکت رسیده و 19 تن ازاد شدن برخی خبرها از کشته شدن دو تن از گروگان ها حکایت دارد یکی از اعضای داعش هم به اسارت گرفته شد
  15. 1 پسندیده شده
    چنگال دُرنای خاکستری نیروی دریایی ایالات متحده ، پس ازمدتها کش وقوس و پخش شایعات ، سرانجام یک ویدئوی جدید از یکفروند پرنده جاسوسی الکترونیک EP-3 آریز اوریون در 5 نوامبر 2018 منتشر نمود که در کریدور هوایی بین المللی ، به شکل غیر طبیعی توسط یکفروند جت سوخو-27 فلانکر نیروی هوایی روسیه رهگیری می شد به گفته فرمانده ناوگان ششم اروپا/ آفریقایی ارتش ایالات متحده ، این رهگیری غیر ایمن که بدلیل شیوه پروازی خدمه روس صورت پذیرفت ، موجب به خطرافتادن جان خدمه این پرنده غیر مسلح گردید . به گفته این افسر ارشد ، جت روسی با غافلگیری هر چه تمام تر ، بسرعت و با روشن کردن پس سوزها ، در یک فاصله نزدیک از کنار پرنده اطلاعاتی آمریکایی عبور نمود و با گردش های شدید در اطراف هواپیمای در حال پرواز مستقیم موجب فراهم آمدن یک جریان شدید اغتشاشات هوایی در مسیر پروازی آریز اوریون شد . این شرایط که برای یک بازه زمانی 25 دقیقه ای ادامه داشت ، ( به اعتقاد این افسر ارشد .م ) رفتار غیر حرفه ای خدمه روسی را به نمایش گذاشت . به اعتقاد وی ، اگر چه ارتش روسیه از آزادی عمل قانونی برای رهگیری سایر هواگردها در فضای هوایی بین المللی برخوردار است ، اما این مورد با بی مسئولیتی هر چه تماتر صورت پذیرفت . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  16. 1 پسندیده شده
    ارتقاء آذرخش اعطای قراردادی به ارزش 130 میلیون دلار برای ارتقاء گونه اف-35 به نسخه بلوک -4 به لاکهید مارتین واشنگتن : 2 نوامبر 2018 ، وزارت دفاع ایالات متحده در جریان یک کنفرانس خبری به شکل رسمی از اعطای یک قرارداد جدید به لاکهید- مارتین برای ارتقاء تمامی اف-35 های موجود به استاندارد بلوک-4 رونمایی نمود . براساس بند های مهم این قرارداد به ارزش مالی 130,359,625 دلار ، مرحله دوم ارتقاء جتهای رزمی نسل پنج اف-35 به این مجموعه اعطاء شد . روند این بهینه سازی ها در خط تولید این شرکت در فوت ورث تگزاس صورت خواهد گرفت و انتظار میرود تا برنامه فوق در انتهای 2020 پایان یابد . براساس توافقنامه امضاء شده میان نیروی هوایی ، دریایی و سپاه تفنگداران ، هرکدام از این نیروها به ترتیب با درصدهای 13.5 ، 10.9 و 10.9 به همراه وزارت دفاع با سهم 64.7 درصد ، در این برنامه مشارکت دارند . ارتقاء آذرخش به استاندارد بلوک -4 عمدتا" نرم افزاری است و مضاف برآن ، برخی قابلیتهای جدید نظیر سامانه مدیریت جنگ افزار پیشرفته تر و همچنین نرم افزارهای ارتباطی نیز بدان افزوده میشود و این بطور مستقیم توانایی به اشتراک گذاری اطلاعات در میدان نبرد را برای ارتش افزایش خواهد داد . این جت رزمی قرار است تا در دو دهه آینده به شکل کامل جایگزین هواگردهای نسل گذشته ( سوپر هورنت ، هاریر و.. ) و در نهایت استخوان بندی اصلی نیروی هوایی حداقل 10 کشور دیگر گردد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  17. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم- صبح شما بخیر در تعریف CIC ، آمده که مرکزی هست برای تجزیه و تحلیل اطلاعات درنزدیکی فضای نبرد ( BATTLE SPACE) و مستقیم با یگانهای خودی . استنباط بنده از چنین تعریفی این هست که این مرکز صرفا" با واحدهای رزمی خودی در ارتباط هست و نه واحدهای متخاصم . مرکز اطلاعات رزمی یو اس اس کارل وینسون این موردی که فرمودید خارج از حیطه وظایف و ماموریتهای چنین مرکزی هست . و منطقی این هست که برای ایجاد یک HOT LINE ، رده بالاتر مسئولیت ان را داشته باشد . دلیلش هم مشخص بوده ، چرا که قدرت مانور رده بالاتر برای تصمیم گیری در چنین شرایطی قطعا" بالاتر هست ( این رده بالاتر هم شاید فرماندهی سنتکام باشد ) ========== پی نوشت : نظر شخصی بنده این هست . برای داشتن یک برآورد درست از دشمن ، به جای القاء مداوم و مستمر ترسو بودن آن ، رویه مثبت این روند هست که نقاط قوت و ضعف ان را همزمان بررسی کنیم .
  18. 1 پسندیده شده
    و ما نپذیرفتیم چرا؟ چون این خطوط در دست آمریکا عملا ابزار فریب و زمان‌گرفتن و قابل پیش بینی کردن واکنش شماست. میزنند بعد تماس میگیرند که اشتباه شده و شما چنین و چنان کنید. دو تا دروغ برای طمعکار های شیرین عقل و دو تا تهدید برلی ترسوها میگذارند تنگ دلش (یک چیزی میشه توی مایه های برجام خودمان) علت عدم حمله آمریکا به نیروهای ما در سوریه همان هوشمندی حاج قاسم است که حتی نامه رئیس cia را نگرفت. یعنی تلافی ما در صورت هدف قرار گرفتن‌ نیروهامون توسط آمریکا قابل پیش بینی نیست
  19. 1 پسندیده شده
      سلام دوباره . جناب های تِک بنده هم احترام ویژه ای برای شما قائل هستم و همیشه و همیشه از خواندن مطالب پر مغز و محتوای شما با لحن و نگارش دوست داشتنی لذت برده و میبرم .   از منابعی که ارائه فرمودین بسیار متشکرم . فقط درباره این قسمت هایی از فرمایشات شما که نقل قول کردم ، بحث مختصری دارم .   میدونم که بارها و بارها در همین سایت و محفل های دیگه بحثش پیش اومده و یه موضوع تکراری محسوب میشه ولی میخوام باز هم مطرحش کنم .    اگر مقصود شما از سرقت علمی غربی ها که در اینجا منظور ما مشخصاً آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم هست ، باید این نکته رو مدنظر داشته باشیم که دانشمندان آلمان در دوره حکومت نازی ها ، با اراده و اختیار خودشون و به دلایل مختلف سیاسی ، ایدئولوژیکی ، اقتصادی و ...... اقدام به مهاجرت به آمریکا کردند و به هیچ عنوان نمیشه اون رو با سرقت علمی چین از طریق فضای سایبر و یا جاسوسی افراد آمریکاییِ چینی الاصل ساکن در آمریکا مقایسه اش کرد .   چینی ها از اوایل قرن بیستم برای فرار از فقر و محدودیت های زندگی و دستیابی به آینده ای بهتر برای خودشون و فرزاندشون به آمریکا مهاجرت کردند و این روند همین امروز هم ادامه داره .    بسیاری از این آمریکایی های چینی تبار با استفاده از منابع و امکاناتی که کشور میزبان برای اونها فراهم کرده توانستن به بالاترین سطوح اجتماعی و مقامات کلیدیه سیاسی ، اقتصادی ، علمی و نظامی دست پیدا کنند .    حالا وقتی چنین افرادی علوم و اطلاعات ملّی و حساس رو به کشوری دیگه منتقل میکنند ، آیا کوچکترین جایی برای دفاع و توجیه باقی میگذاره ؟   به عنوان یک مثال کوچیک در تازه ترین مورد از این دزدی علمی توسط دانشمندان چینی الاصل ، یکی از عوامل پژوهشگر در کمپانی یونایتِد تِکنالِجیز به نام yu long به انتقال اطلاعات محرمانه به مقامات حکومتیه کشور چین متهم شده و قراره تا به 20 سال زندان محکوم بشه .   این شخص که مستقیما در پروژه موتورهای جت F119 و F135 ( مورد استفاده در جنگنده F-22 و F-35 ) مشغول به فعالیت بوده به اطلاعات بسیار حساسی دسترسی داشته .   http://www.courant.com/breaking-news/hc-utc-scientist-secrets-theft-1220-20161219-story.html   یا همین 4 روز پیش هکرهای چینی ، پیمان کاران آمریکایی رو به ورشکسته کردن تهدید کردند .   http://freebeacon.com/national-security/pentagon-china-threatened-bankrupt-defense-contractor/     و صدها و صدها مورد دیگه از این دست که میتونم همین جا ذکر کنم .     فقط برای یک لحظه بیایم تصوّر کنیم که مثلا ما دستاوردهایی رو با صرف هزینه و زمان و متحمل شدن رنج ها و مشقّت های فراوان به دست آورده ایم و حاصل تلاش هامون به دست یک نفر با هویت و اصالت غیر ایرانی ( که در این آب و خاک به دنیا اومده ، زندگی کرده ، از تمامیه امکانات رفاهی و تحصیلی بهره مند شده و به بالاترین مدارج دست پیدا کرده ) به سرقت بره و در کشور دیگری مورد استفاده قرار بگیره .   چه حالی به شما دست میده ؟ آیا این مصداق بارز خیانت به وطن نیست ؟ آیا به مجازاتی غیر از اعدام برای این شخص راضی میشیم ؟ بنده که خیر .   وقتی 2 نفر از تکواندو کاران ما رفتن و به تیم ملی کشور آذربایجان پیوستن ، خون بسیاری از ایرانی ها به جوش اومد . حالا همین مساله رو درباره مهمترین اسرار نظامی و علمی کشور تصور بفرمایید . چه واکنشی از من و شما انتظار میره ؟   ببخشید که بحث منحرف شد ، ولی خواستم موضوع کمی روشن بشه .   یا علی مدد .
  20. 1 پسندیده شده
    تشکر بابت انتشار اطلاعات خوبتون و زحمات شما اما بهتر نیست اینقدر یکطرفه به قاضی نرید و تعصبات نوشته هاتون رو کمتر کنید!
  21. 1 پسندیده شده
    بخش سوم   رقابت های سیستم توپ زرهی  (AGS) در دهه 1980 ارتش آمریکا به دنبال یک جایگزین برای تانک های سبک شریدان در لشکر 28 ام هوابرد بود. تلاش ها برای بروزرسانی تانک های شریدان نیز ناموفق بود. همچنین ارتش آمریکا نیاز داشت تا این وسیله نقلیه جدید قابل جایگزینی با خودرو های هاموی مجهز به موشک ضد زره تاو در  هنگ 2ام سوار نظام زرهی نیز باشد. به همین منظور رقابتی برای یافتن طرح جدید تانک سبک آمریکا شروع شد. از جمله شروط مهم ارتش آمریکا برای پذیرش طرح  امکان جابه جایی تانک با هواپیمای ترابری C-130  بود.  در این رقابت 3 کمپانی کادیلاک ، جنرال داینامیکس و FMC  طرح های خود را به نمایش گذاشتند. طرح کادیلاک با نام Stingray (نوعی سفره ماهی) ، طرح Teledyne با نام Expeditionary و طرح شرکت FMC با نام M8 شناخته میشوند. نتایج این رقابت در سال 1992 با پیروزی طرح M8 پایان یافت. البته با این حال هیچ کدام از طرح های ارائه شده نتوانستند نظر مثبت ارتش ایالات متحده آمریکا را به خود جلب کند و هیچ کدام وارد ارتش نشدند.   تانک سبک هوابرد M8 بعد از پیروزی طرح شرکت FMC ، شش نمونه ی اولیه این تانک ساخته شد و تحت عنوان XM8 AGS  به ارتش ایالات متحده آمریکا تحویل داده شد. قرار بود  شروع ساخت این تانک سبک در سال 1996 آغاز شود. اما پروژه در سال 1997 کنسل شد و سرمایه ای که برای این پروژه در نطر گرفته شد صرف طرح های نوپایی دیگر ارتش امریکا شد. درسال 2004 ارتش ایالات متحده آمریکا به طور کامل از طرح M8 و تانک های سبک هوابرد  صرف نظر کرد. با این حال متشریان خارجی علاقه زیادی به خرید طرح M8 از خود نشان دادند. برای نمونه شرکت ترکیه ای FNSS در اواخر سال 1997 سفارش خرید این تانک را برای فرماندهی نیروی زمینی ترکیه داد و یا در سال 2006 کشور تایوان ابراز علاقه کرد که خواهان خرید M8 برای جایگزین کردن آن با تانک های سبک M24  وM41  است . با این وجود آمریکا با هیچ کدام از پیشنهاد ها موافقت نکرد. البته با این وجود به نظر میرسد که انگلستان دسترسی قابل توجه ای به این تانک داشته است به طوری که تانک سبک VFM 5  خود را براساس پلتفرم M8 طراحی و ساخته است. در سال 2015 نیز شرکت BAE Systems یک بروزرسانی جامع برای تانک سبک  M8 طراحی کرده است که هدف از آن بازار مشتریان خارجی می باشد. تانک سبک M8 به شکل پایه از یک زره آلیاژ آلومینیومی بهره میگرد . همچنین این تانک مجهز به زره های ماژولار تیتانیومی بوده است البته توجه به نوع ماموریت زره های مختلف با سطح های حفاظتی متفاوت بروی تانک نصب می شد. سطح حفاظتی یک و یا پایه برای انجام ماموریت های واکنش سریع طراحی شده بود. دراین سطح تانک توانایی حمل شدن و فرود هوایی از هواپیمای ترابری C-130 را دارد. همچنین  می تواند در برابر تسلیحات سبک و ترکش گلوله های مقاوم باشد. در سطح حفاظتی 2 باز هم تانک قابلیت جا به جایی با هواپیمای ترابری C-130 را دارا است اما قابلیت پرتاب از هواپیما را ندارد. در حالی که در سطح حفاظتی 3 (زره های ماژولار تیتانیومی ) تانک به هیچ عنوان قابلیت جا به جایی با هواپیمای ترابری C-130 را ندارد. در سطح 3 تانک می تواند در برابر تسلیحات سبک ضد تانک به راحتی مقامت کند.  تمام نسخه های قابلیت جابه جایی هوایی با هواپیماهای ترابری C-5 و C-17 را دارند. سطوح حفاظتی مختلف تانک زره های ماژولار تیتانیومی جابه جایی هوایی M8 سطح حفاظتی 3 با هواپیمای ترابری C-5 لحظه پرتاب تانک M8 از هواپیمای ترابری C-130   M8 مجهز به یک توپ به نام XM35 است. کالبیر این توپ  105 میلیمتری ودارای یک بارگذار خودکار است. البته در مواقع اضطراری خدمه توانایی لود کردن توپ به طور دستی را داشتند. نرخ آتش M35 حدود 12 گلوله در دقیقه است. ظرفیت ذخیره در داخل بارگذار 21 گلوله و در بدنه حدود 9 گلوله قرار میگیرد. تسلیحات ثانویه شامل یک مسلسل 7.62 میلی متر هم محور و یک مسلسل 12.7 میلی متر که بروی برجک نصب می شود است. پیشرانه ی دیزیل توربوشارژ این تانک حدود 580 اسب بخار قدرت داشت. تعداد خدمه نیزدر این تانک3 نفر شامل : راننده ، توپچی و فرمانده می باشد. تست شلیک توپ 105 میلیمتری XM35 تست بخش شاسی  محل قرار گیری دریچه ی پوکه پران در پشت برجک تانک  سبک انگلیسی VFM 5 که در حقیقت نمونه ی ساده تر تانک M8 است. بروزرسانی M8 که توسط شرکت BAE Systems انجام شده است مشخصات : وزن:  حفاظت سطح 1 : 19.25 تن حفاظت سطح2 : 22.25 تن حفاظت سطح 3 : 24.75 تن طول : 8.9 متر عرض : 2.69 متر ارتفاع : 2.55 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  XM35– مسلسل 7.62 میلیمتری – مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : 6V 92TIA – 580 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 45 کیلومتربر ساعت برد : 451 کیلومتر   تانک سبک Stingray تانک سبک Stingray توسط کمپانی کادیلاک ساخته و طراحی شد. بعد از انتخاب نشدن طرح در رقابت AGS ، کمپانی تصمیم به فروش این تانک به مشتریان خارجی گرفت. اولین نمونه اولیه ی این تانک در سال 1985 ساخته شد و تا سال 1988 حدود 106 دستگاه از این تانک به تنها مشتری خارجی، ارتش سلطنتی تایلند فروخته شد. البته شرکت کادیلاک برای به دست اوردن مشتریان بیشتر از برجک این تانک برای ساخت یک خودرو پشتیبانی آتش با نام LAV-600 بهره گرفت. همچنین برجک این تانک نیز بر روی شاسی تانک های M41 ، M47  و M551 تست شد . با این حال نتوانست مشتری برای این محصولات پیدا کند. تانک سبک Stingray قابلیت جا به جایی هوایی با هواپیمای ترابری C-130 را دارد. به همین دلیل وزن آن بسیار پایین است. زره جلویی این تانک می تواند در برابر مهمات  14.5  میلیمتری مقاومت داشته باشد. تانک سبک Stingray در اختیار تنها مشتری خارجی ارتش سلطنتی تایلند    البته می توان حفاظت تانک را با کمک زره های اضافه شونده بهبود داد. این تانک مجهز به یک توپ 105 میلیمتری با لگد پایین است که از توپ انگلیسی L7A3 مشتق شده است. توپ این تانک به طوردستی لود میشود . 8 گلوله ی آماده شلیک در داخل برج و باقی گلوله های در بدنه ذخیره شده اند. جنگ افزار ثانویه این تانک مسلسل هم محور 7.62 میلی متر و مسلسل 12.7 میلیمتری نصب شده بروی برجک است. تعداد خدمه ی تانک 4 نفر شامل فرمانده ، راننده ، توپچی و لودر می باشد. پیشرانه ی دیزیلی این تانک  دیزل دیترویت مدل8V-92TA با قدرت 535 اسب بخار است. برای کاهش هزینه و نگهداری تانک Stingray، در ساخت موتور، انتقال قدرت و تعلیق از قطعات استاندارد استفاده شده است. البته شرکت کادیلاک بعد از مدتی یک بسته ی برزورسانی برای این تانک سبک با نام Stingray II ساخت. از جمله تغییرات اضافه شده در نمونه جدید  می توان به ارتقا زره ،  بهبود سیستم پیشرانه ، نصب  سیستم های دید توپچی پیشرفته تر با قابلیت سیستم تصویربرداری حرارتی ،  نصب فاصله یاب لیزری برای فرمانده ،  اضافه شدن تجهیزات حفاظتی ش.م.ر و ... اشاره کرد. کمپانی کادیلاک تصمیم گرفت تا برجک Stingray را بروی شاسی 6x6 خودرو زرهی LAV-300 نصب کند و نام محصول را LAV-600 گذاشت. البته آن طور که مد نظر کادیلاک بود این محصول موفق نبود. مشخصات : وزن:  20.2 تن طول : 9.3 متر عرض : 2.71 متر ارتفاع : 2.55 متر تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  L7A3 – مسلسل 7.62 میلیمتری – مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : 8V-92TA– 535 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 67 کیلومتربر ساعت برد : 483 کیلومتر   تانک Expeditionary اگر چه طرح کمپانی Teledyne در رقابت دهه ی 1980 شکست خورد اما ایده ی این کمپانی نقش بسزایی در گسترش خودرو های پشتیبانی آتش آینده ارتش آمریکا داشت. آزمایشات اولیه بروی این طرح بین سال 1980 تا 1981 انجام شد. در سال 1982 طراحی دقیق و کامل پروژه صورت گرفت. اولین پیش نمونه در دسامبر 1983 تکمیل و  کار  برروی بخش برجک تانک نیز در اواسط سال 1984 تکمیل شد. بعد از از اتمام آزمایشات بخش شاسی در نوادا، برجک و بدنه در ماه آوریل سال 1985 با یکدیگر ترکیب شدند و در همان سال برای اولین بار در کنفرانس ارتش ایالات متحده در پایگاه نظامی فورت ناکس برای عموم نمایش داده شد. با مشخص شدن نتایج رقابت AGS  در سال 1992 و شکست طرح کمپانی Teledyne، این کمپانی در سال 1996 تصمیم به فروش این طرح در بازار های خارجی گرفت که بازهم این پروژه نتوانست در این زمینه نیز موفقیتی کسب نماید. Teledyne برای حل مشکل فروش نیز  از کمپانی جنرال دینامیک کمک گرفت. اما جنرال دینامیک برای حل مشکل تانک Expeditionary ، با بهبود عملکرد برجک از آن برای ساخت خودروهای پشتیبانی آتش استرایکر MGS استفاده کرد. ایده ی یک برجک کم ارتفاع و بدون سرنشین کمپانی Teledyne موجب شد که در نسل جدید خودروهای پشتیبانی آتش آمریکا شکل بگیرد.     وزن سبک و اندازه کوچک تانک Expeditionary ، توانایی جا به جایی به کمک هواپیمای ترابری C-130 یا C-141 را به آن میدهد. اما به علت پایین آوردن وزن تانک، زره های تانک حفاظت چندانی ندارند. برای جبران زره ضعیف طراحان تصمیم گرفتند تا یک محفظه خدمه ایمن برای این تانک طراحی کنند محل قرار گیری این بخش در قسمت عقبی بدنه قراردارد. علاوه براین در صورت نیاز می توان زره های اضافه شونده را بروی تانک نصب کرد. تانک Expeditionary فقط 3 خدمه دارد ( توپچی، راننده و فرمانده). سلاح اصلی این تانک توپ 105 میلیمتری مدل M68 و سلاح ثانویه ی آن یک مسلسل 7.62 میلیمتری است. توپ اصلی مجهز به یک بارگذار خودکار  از نوع رولور( مشابه عملکرد فشنگ گذاری در هفت تیر )  با ظرفیت 9 گلوله  است. علاوه براین باقی مهمات در یک محظه جداگانه در بخش عقبی بدنه جای گرفته است. البته بخش بارگذار به طور مکرر دچار اشکال فنی میشد. تعمیرات و دسترسی به بخش بارگذار تانک نیز با مشکلاتی همراه بود. به همین دلیل وقتی کمپانی جنرال دینامیک تصمیم به استفاده از برجک این تانک برای ساخت  یک خودرو پشتیبانی اتش گرفت سیستم بارگذار را تغییر داد. تا علاوه بر مشکلات فنی کمتر ، دسترسی آسان به بارگذار وجود داشته باشد. بخش الکترونیک این تانک جز پیشرفته ترین تانک ها در زمان خود بود. کامپیوتر کنترل آتش M21 ، مسافت یاب لیزری AN / VVG-2، سیستم تصویربرداری حرارتی AN / TAS-4 ، پریسکوپ دید در شب راننده AN / VVS-2 V از جمله قطعات پیشرفته ی این تانک به حساب می آید. بخش پیشرانه در جلوی شاسی تانک قرار گرفته است. پیشرانه ی مطعلق به شرکت  Cummins مدل VTA 903-T660 با قدرت 495 اسب بخار است. سیستم انتقال اتوماتیک این تانک، جنرال الکتریک مدل HMPT-500 با 3 دنده جلو ویک دنده عقب بوده است.   مشخصات : وزن : 19 تن – در صورت نصب زره های اضافه شونده 30 تن طول : 7.49 متر عرض : 3.6 متر ارتفاع: 2.8 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  M68 – مسلسل 7.62 میلیمتری پیشرانه : VTA-903T – 495 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 80 کیلومتربر ساعت برد : 480 کیلومتر   سیستم توپ متحرک M1128 –( استرایکر MGS)  با بازنشسته شدن M551 و لغو شدن طرح M8 ارتش ایالات متحده امریکا دیگر به دنیال توسعه و یا ساخت تانک ها /آتش پشتیبانی/ توپهای خودکششی سبک هوابرد  با وظیفه پشتیبانی آتش نرفت. یکی از دلایل بی علاقگی ارتش در به خدمت گرفتن این نوع اداوات محدودیت در وزن آنها به خاطر قابلیت داشتن هوابرد بودن بود. که درنتیجه آن موجب  کاهش میزان حفاظت ، کاهش میزان قدرت آتش و ... می شد. همچنین در میدان نبرد محل فرود این خودروها به سرعت شناسایی میشد که برای عملیات های هوابرد مسئله ساز بود.  تانکهای زرهی سبک بدون قابلیت هوابرد نیز کنار گذاشته شدن زیرا هواپیماهای ترابری جدید قابلیت بارگیری بالاتری به دست اورده بودند در نتیجه می تواستند  ادوات زرهی با وزن های بالا و اندازه بزرگتر را جابه جا کنند. همچنین پیشرانه های جدید می توانند چالاکی و قدرت بیشتری برای خودرو های زرهی با وزن بالا فراهم کنند. اما ارتش آمریکا در جنگ های گوناگونی از جمله جنگ کره، ویتنام، جنگ داخلی در دومینیکن، حمله به پاناما و جنگ اول خلیج فارس که در آن حضور خودرو های سبک زرهی وهوابرد ارتش ایالات متحده آمریکا پررنگ بود یک نکته را به خوبی آموخت. حضور یک خودرو زرهی با قدرت آتش و تحرک پذیری بالا برای ایجاد آتش پشتیبانی مستقیم برای نیروهای پیاده نظام بسیار ضروری و کار آمد است. به طوری که باعث افزایش عملکرد نیروهای پیاده نظام درمیدان نبرد می شود. در نتیجه ارتش ایالات متحده امریکا  برای پر کردن جای خالی تانک های سبک، خودروهای زرهی استرایکر MGS را که 3مولفه قدرت آتش با رتیم آتش مناسب ، تحرک پذیری و حفاظت قابل قبول را باهم داشت  در ماه جولای سال 2006  به خدمت درآورد . مزیت بزرگی که استرایکر MGS  در مقابل خودروهای پشتیبانی آتش پیشین دارد استفاده از یک  شاسی مشترک با نفربر استرایکر است که در هزینه های ساخت و نگهداری آن کاهش چشمگیری ایجاد میشود. استرایکر MGS سه مولفه ی قدرت آتش ، تحرک پذیری و حفاظت که برای یک خودرو پشتیبانی آتش لازم است را در کنار هم دارد.   برجک کنترل از راه دور MGS مجهزبه یک توپ 105 میلیمتری مدل M68A2 دارای یک تثبیت کننده و بارگذاری خودکار است. این نوع برجک در حقیقت الگو برداری از برجک تانک Expeditionary است .تسلیحات ثانویه شامل یک مسلسل 7.62 میلیمتری و در صورت نیاز می توان یک مسلسل 12.7 میلیمتری را بروی برجک نصب کرد.  MGS می تواند 18 گلوله را در بارگذار خود ذخیره کند و نرخ آتش آن 6 گلوله در دقیقه است. توپ M68A2 می تواند چهار نوع از مهمات زیر را شلیک کند. گلوله های انرژی جنبشی M900 : این گلوله ها برای مقابله با وسایل نقلیه و خودروهای زرهی سبک کاربرد دارد. گلوله های شدید النفجار ضد تانک M456A2  : برای ضربه زدن به نقاط حساس خودرو های زره و از بین بردن سربازان دشمن به شکل ترکش شونده استفاده می شود. گلوله های شدید النفجار پلاستیکی M393A3 : برای از بین بردن استحکامات دشمن مانند سنگر ها، موقعیت مسلسل ها و تک تیراندازهای دشمن وایجاد سوراخ در دیوارها برای عبور نیرو های خودی به کار میرود. گلوله های ترکش شونده M1040 : برای مقابله با پیاده نظام دشمن کاربرد دارد.    قابلیت استفاده متنوع از مهمات با عملکرد های متفاوت در کنار شلیک های دقیق و خطای پایین  باعث شده است استرایکر در ماموریت های پشتیبانی آتش درخشان ظاهر بشود. اگرچه استرایکرهای MGS  به طور بلقوه قابلیت هوابرد بودن را دارد اما ارتش آمریکا تمایلی به استفاده از این قابلیت ندارد. در ضمن با وجود وزن 18.77 تن، قابلت جابه جایی هوایی با هواپیما های ترابری نظیر C -130 و هواپیماهای ترابری بزرگتر را دارد. علاوه بر این به مدد پیشرانه 350 اسب بخاری و پلتفرم 8×8 چرخدار استرایکر تحرک پذیری بالایی دارد که برای یک خودروی پشتیبانی آتش بسیار مناسب و قابل قبول است. نمایی از بارگذار استرایکرهای MGS بخش پوکه پران در پشت برجک قرار دارد. مهمات متنوع باعث میشود که استرایکر انعطاف بالایی در انجام دادن ماموریت ها داشته باشد. تصویر شماتیک مهمات انرژی جنبشی M900 توپ M68A2 قابلیت گردش عمودی -10 تا + 18  درجه و گردش کامل افقی 360 درجه را دارد.    استرایکر MGS به خوبی در جنگ عراق و افغانستان نشان داده است که می تواند در محیط های متفاوت صحنه ی نبرد از نبرد های شهری تا حرکت در مناطقع بیابانی و یا کوهستانی  ایجاد آتش مستفیم برای پیاده نظام مفید باشد. در بحث محافظت با نصب زره های اضافه شونده استرایکر MGS می تواند در برابر پرتابه های 14.5 میلیمتری مقاومت ازخود نشان دهد و همچنین نصب زره های قفسی که برای این خودرو پشتیبانی آتش رایج است در برابر راکت های آر پی جی آن را مقاوم می سازد. در ضمن می توان زره های واکنشی قدرتمندی تری را بروی این خودرو زرهی نصب کرد اما باید توجه کرد که ارتش ایالات متحده به تحرک استرایکر MGS در کنار حفاظت قابل قبول نیاز دارد پس نصب این گونه زره های سنگین کاربرد ندارد. البته استرایکر MGS خالی از اشکال نیست و خدمه ای که تجربه ی استفاده از این خودرو زرهی را خصوصا در جنگ عراق داشتند از عملکرد این خودرو زرهی رضایت ندارند. به عنوان مثلا استرایکر MGS در جنگ عراق فاقد یک سیستم تهویه مطبوع است و خدمه برای فرار از گرما از جلیقه خنک کننده استفاده می کنند. تجربیات خدمه در جنگ عراق نشان می دهد این جلیقه ها فقط ناحیه قفسه سینه را خنک می کنند. ولی خدمه هنوز احساس گرما می کنند. همچنین خدمه در طول ماموریت نیاز به یک ایستگاه سلاح کنترل از راه دور را احساس می کردند خصوصا در مواقع درگیری با تک تیرانداز نیروهای چریک عراقی وجود یک مسلسل با کالیبر بالا بیشتر حس میشد. فضای کم داخلی این خودرو زرهی ، وزن زیاد برجک و آسیب پذیر بودن چرخ ها نیر از جمله موارد نارضایتی خدمه از استرایکر MGS  است. با این حال می توان گفت که خودروهای پشتیبانی آتش هچون استرایکر MGS  در حال حاضر جانشین مناسبی برای تانک های سبک ارتش آمریکا برای حمایت از نیروهای پیاده نظام هستند. استرایکر MGS در حال اسکورت کردن کاروان کامیون های تجاری در افغانستان انجام تست موفقیت آمیز برای قابلیت هوابرد بودن مدل پایه ی استرایکر ( البته برای مدل MGS نیز شبیه سازی کامپیوتری انجام شده است که موفقیت آمیز بوده است) جا به جایی 2 دستگاه استرایکر MGS توسط هواپیمای ترابری C-5 جا به جایی استرایکر MGS توسط هواپیمای ترابری C-17 مشکلات استرایکر MGS که خدمه در عراق با آن مواجه بودند تا حدودی قابل حل است. نصب  یک سیستم تهویه ی هوا و نصب محافظ زرهی برای مسلسل 12.7 میلیمتری از جمله بروزرسانی ها برای استرایکر MGS ارتش ایالات متحده آمریکا است.   مشخصات: وزن : 18.77 تن طول : 6.95 متر عرض : 2.7 متر ارتفاع: 2.9 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  M68A2 – مسلسل 7.62 میلیمتری- مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : Caterpillar دیزلی 3126    با قدرت 350 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده :100 کیلومتربر ساعت برد : 530 کیلومتر     پایان   گردآوری و ترجمه:Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است   منابع اصلی : http://www.combatreform.org/ARMORHISTORY/ https://en.wikipedia.org/wiki/M22_Locust https://en.wikipedia.org/wiki/M24_Chaffee https://en.wikipedia.org/wiki/M41_Walker_Bulldog https://en.wikipedia.org/wiki/T92_Light_Tank https://en.wikipedia.org/wiki/M56_Scorpion https://en.wikipedia.org/wiki/M50_Ontos http://militarymashup.com/artillery-sp-m50-ontos.htm http://www.army-guide.com/eng/product4488.html https://en.wikipedia.org/wiki/M8_Armored_Gun_System https://en.wikipedia.org/wiki/Stingray_light_tank http://www.military-today.com/tanks/stingray_light_tank.htm http://www.military-today.com/tanks/expeditionary_tank.htm https://en.wikipedia.org/wiki/Expeditionary_tank https://en.wikipedia.org/wiki/M1128_Mobile_Gun_System http://www.popularmechanics.com/military/a2696/4253991/
  22. 1 پسندیده شده
    قسمت دوم M56 Scorpion M56 یک خودرو ضد تانک / توپ خودکششی ارتش امریکا، که دارای یک توپ 90 میلیمتری است. هدف ساخت این خودرو داشتن یک خودرو ضد تانک/ توپ خودکششی با قابلیت هوابرد و انتقال هوایی به وسیله هواپیماها وبالگردهای ترابری بوده است. M56 توسط کمپانی جنرال موتور ، بخش کادیلاک برای نیروهای هوابرد طراحی و ساخته شد. بعدها این خودرو ضد تانک در اختیار تفنگداران نیروی دریایی اسپانیایی، مراکش و جمهوری کره نیز قرار داده شد. از جمله ویژگی مهم M56 قابلیت هوابرد بودن آن است. پرتاب شدن M56 از هواپیمای C-119 و فرود موفق آن جا به جایی اسکورپین با کمک بالگرد CH-37 M56 دارای 4 خدمه شامل فرمانده، توپچی، لودر و راننده است. وزن این خودرو در حالت آماده برای جنگ 7.7 تن و در حالت استاندارد 6.4 تن بوده است. M56 مجهز به نورافکن فروسرخ خارجی برای رانندگی درشب و فاقد سیستم های حفاظتی ش.م.ر بوده است همچنین این خودرو قابلیت دوزیست بودن را نداشته است. پیشرانه این خودرو موتور بنزینی Continental A01-403-5 با قدرت 200 اسب بخار بوده. به مدد این پیشرانه حداکثر سرعت در جاده 45 کیلومتربر ساعت و برد 230 کیلومتر بوده است. توپ اصلی این ضد تانک یک توپ 90 میلیمتری مدل M54 بود. مهمات توپ مدل M54 با توپ مدل M36 یکسان بوده، توپ مدل M36 بروی تانک اصلی میدان نبرد M48 پاتون نصب شده بود. تعداد گلوله های ذخیره شده در داخل خودرو 29 گلوله می باشد. تنها بخشی محافظتی برای خدمه یک حفاظ زرهی است که در جلویی محل قرار گیری خدمه قرار داشته است. M56 توسط تیپ 173 هوابرد ارتش آمریکا در جنگ ویتنام استفاده شده عمده نقش این خودرو ایجاد پوشش آتش مستقیم برای نیروهای پیاده نظام بوده است. بزرگ ترین اشکال این خودرو در جنگ ویتنام نداشتن یک حفاظت همه جانبه برای محل قرار گیری خدمه بود. توپ 90 میلیمتری جهت تامین آتش پشتیبانی برای پیاده نظام رضایت بخش بود. محل ذخیره سازی مهمات در بخش عقبی بدنه بود. از جمله خودرو های زرهی استثنایی که به جای چرخ های فلزی مجهز به تایر های لاستیکی است محفظه حفاظ راننده توپ M56 در کنار نفربر M113 در ویتنام مشخصات: سال تولید : 1953–1959 وزن : 7.7 تن طول : 4.55 متر عرض: 2.57 متر ارتفاع : 2متر تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : توپ 90 میلیمتری M54 پیشرانه : موتور بنزینی A01-403-5 با قدرت 200 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده : 45 کیلومتربر ساعت برد : 230 کیلومتر M50 Ontos Ontos یکی دیگر از خودروهای سبک زرهی ضد تانک ارتش ایالات متحده امریکا میباشد که به توپ 106 میلیمتری مجهز است . این خودرو زرهی در سال 1950 توسعه پیدا کرده بود. سلاح اصلی 6 عدد توپ 106 میلیمتری بدون لگد مدل M40 است، که می توانسته به طور متوالی وبه سرعت یک هدف دشمن را با اطمینان بالا نابود کند . این خودرو زرهی در تعداد محدود برای تفنگداران دریایی ایالات متحده ساخته شد. تفنگداران نیرو دریایی در گزارشات خود از نتیجه عالی Ontos برای پشتیبانی و پوشش آتش مستقیم در طول جنگ ویتنام خبر میدادند. در سال 1969 M50 برای همیشه از خدمت کنار گذاشته شد. ارتش آمریکا در سال 1950 در نظر داشت تا یک خودرو زرهی ضد تانک با قابلیت جابه جایی هوایی با کمک هواپیماهای ترابری با محدوده وزن 10 تا 20 تن را طراحی کند. همچنین درنظر داشت تا از پیشرانه شش سیلندر کامیون های GMC برای نیروی محرک Ontos استفاده کند. سرانجام شرکت آلیس چالمرز قرار دادی با ارتش آمریکا در12اوت سال 1955 منبی بر طراحی و ساخت خودر زرهی با مشخصات مورد نظر ارتش و تولید 297 دستگاه را بست . شرکت آلیس چالمرز اولین نمونه مورد نظر را در سال 1952 ساخت. این نمونه اولیه بروی شاسی توپ خودکششی سبک M56 نصب شده بود . اما بر خلاف M56 به یک برجک فولاد ی برای حفاظت بیشتر خدمه مجهز بود. این برجک دارای دوبازو بود که در هر طرف 3 توپ نصب میشد . برجک این مدل فقط توانایی گردش 15 درجه ای را داشت. در نمونه دوم شرکت آلیس چالمرز تغییرات عمده ای ازجمله به کارگیری سیستم تعلیق جدید، زنجیرهای حرکتی جدید و برجک جدید با توانایی گردش 40 درجه ای را برروی نمونه جدید پیاده سازی کرد. سلاح اصلی نیز 6 توپ 106 میلیمتری بدون لگد M40 بود. سلاح ثانویه برای مبارزه با نیروهای پیاده نظام دشمن یک مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری مدل M1919A4 انتخاب شد. همچنین در بعضی خودروها 4 عدد مسلسل سنگین 12.7 میلیمتری M2 Browning بروی توپ ها نصب شد. انجام تست ها و آزمایشات بروی نمونه اولیه این خودرو زرهی تا سال 1955 ادامه داشت. بعد از تکمیل تست ها تولید این خودرو در سال 1955 تا اواسط سال 1957 ادامه داشت. اولین نمونه های تحویلی به تفنگداران نیرو دریایی در 31 اکتبر سال 1956 بود . اما با این وجود M50 خالی از اشکال نبود , حمل تعداد کم گلوله به نسبت نقش یک خودر وضد تانک- پشتیبانی آتش ( تعداد گلوله های قابل حمل برای توپ اصلی 18 عدد بود) و نیاز به خروج خدمه از خودرو برای بارگذاری مجدد توپ ها که موجب میشد در تیررس دشمن قرار بگیرند از جمله اشکالات این ضدتانک بود. نمونه ی اولیه M50 که از بدنه ی M56 بهره می گرفت. این ضد تانک با 6 توپ 106 میلیمتری سلاح قدرتمندی بود. جابه جایی M50 با کمک هواپیمای ترابری C119 درب پشتی M50 برای ورود و خروج سرنشین ها در حالی که قرار بود M50 به عنوان یک ضدتانک در میدان نبرد ظاهرشود اما عموما در میدان نبرد به عنوان یک خودرو پشتیبانی آتش برای نیروهای پیاده نظام مورد استفاده قرار می گرفته است .زره سبک این خودرو در برابر تفنگ های انفرادی با کالیبر بالا مقاوم بود اما در مقابل انفجار مین ها و تسلیحات ضد تانک مثل ارپی جی مقاومت چندانی داشت در نتیجه ارتش امریکا از M50 برای خطوط دفاعی و یا عملیات های افندی بهره می گرفت. با این حال خدمه و فرماندهان از عملکرد این خودرو در طول خدمت در میدان نبرد ویتنام راضی بودند. وزن کم این خودرو باعث می شد در هنگام عبور از مناطق صعب العبور و پل های چوبی با ظرفیت وزنی پایین بدون مشکلی به راه خود ادامه دهد در صورتی که تانک های دیگر با وزن بالا در این مناطق دچار مشکل اساسی می شدند. Ontos در کنار تانک M48 Ontos در کنار تانک شعله افکن زیپو M67 در نبرد Huế ، فرمانده کلنل اسمیت استنلی هیوز بیان کرد که Ontos بیشتر از تمامی سلاح های تفنگداران نیرو دریایی موثر بوده است. Ontos در ماه مه سال 1956 غیر فعال شد و تعدادی از این خودرو به تیپ های سبک پیاده نظام ارتش در ویتنام تحویل داد شد. تا زمان در دسترس بود قطعات یدکی از M50 استفاده میشد و در غیر این صورت با برداشت برجک از آن به عنوان یک سنگر ثابت استفاده میشد. در اخر در سال 1970 تمامی Ontos ها از ویتنام خارج شدند و در آمریکا یا اوراق میشدند ویا از شاسی آنها برای ساخت وسایل نقلیه جدید استفاده میشد. البته چند دستگاه باقی مانده امروزه در موزه های جنگ در ایالات مختلف امریکا نگهداری میشوند. نقش پرنگ Ontos در جنگ ویتنام Ontos در حال شکار یک تک تیرانداز در نبرد Huế حضور محدود Ontos در لبنان- سال 1958 مدل ها نفربر T55-T56 این مدل ها نفربرهای سبک زرهی بود که از روی شاسی و بدنه M56 ساخته شده اند. مدل T55 همان M56 بدون که برجک است. از این مدل 2 نسخه اولیه ساخته شد اما به علت جای کم برای خدمه و سرنشینان ( ظرفیت این مدل پنج سرنشین بوده است) و فضای کم برای راننده این طرح رد شد. مدل T56 به نسبت مدل قبلی خود کشیده تر است در نتیجه یک تیم 8 نفره با تجهیزات می توانسته در داخل آن قرار بگیرد . با این وجود این طرح نیز توسط ارتش امریکا پذیرفته نشد. نفربر T55 نفربر T56 Ontos با توپ 105م.م در این طرح قرار بود توپهای 106 میلیمتری با توپهای جدید 105 میلیمتری به علاوه یک بارگذار خودکار ( عملکرد این بارگذارها همانند فشنگگذاری در هفت تیر بوده است) نصب شوند. با این وجود این طرح نیز رد شد و به مرحله عملیاتی نرسید. M50A1 در این طرح پیشرانه GMC با یک پیشرانه کرایسلر 361 V8 جایگزین شد. از 297 دستگاه تحویلی به تفنگداران نیروی دریایی تنها 176 دتسگاه ما بین سال ها 1963تا 1965 به این استاندارد رسیدند. مشخصات : سال تولید : 1955–1957 تعداد تولید شده : 297 دستگاه وزن : 8,600 کیلوگرم طول : 3.83 متر عرض: 2.59 متر ارتفاع : 2.13 متر تعداد خدمه : 3 نفر – توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : 6 توپ 106 میلیمتری - مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری – 4 مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : موتور GM 6-cyl با قدرت 145 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده : 48 کیلومتربر ساعت برد : 185 کیلومتر M551 SHERIDAN مدل پیشرفته تر خودروهای زرهی هوابرد و کوچک ارتش ایالات متحده امریکا M551 نام داشت. در سال 1966 با بازنشسته شدن تانک های سنگنین M103 و از رده خارج شدن بیشتر تانک های سبک خصوصا تانک ها سبک M41 و تغییر کلاس بندی تانک ها با ورود تانک اصلی میدان نبرد ، خودرو های زرهی نظیر M551 در ارتش ایالات متحده آمریکا بیشر با عنوان یک خودروی شناسایی/ هوابرد شناخته می شدند. با کنار گذاشته شدن تانک M41 ، پذیرفته نشدن طرح های جدید همانند T92و ورود تانک های سبک آبی- خاکی PT-76 شوروی ، ارتش ایالات متحده آمریکا را مجبور کرد تا یک تانک سبک جدید را به خدمت بگیرد. از جمله شروط ارتش آمریکا برای پذیرفتن طرح جدید علاوه برا قابلت هوابرد بودن ، مجهز بودن تانک به یک برجک تمامی زرهی و مقاومت بدنه در مقابل گلوله های 12.7 میلیمتری و مقاومت قابل مقبول در مقابل تسلیحات ضد زره بود. ( همانند زره نفربر های M113 ارتش آمریکا) همچنین برای ارتش آمریکا بسیار مهم بود که تانک جدید قابلت شناوری را در آب داشته باشد. برهمین اساس طرح تانک M551 در سال 1966 به وسیله کمپانی جنرال موتور تولید شد. از سال 1966 تا 1970 حدود 1,662 دستگاه از این تانک ساخته شد. تانک M551 مجهز به یک بدنه ی آلیاژ الومنیومی و یک برجک فولادی بود. سلاح اصلی این تانک یک توپ 152 میلیمتری به نام M81 بوده است. البته این توپ پس از شلیک ها مکرر دچار ترک می شد بعد از اصلاحاتی توپ M81E1 بروی تانک نصب شد. همچنین به علت سرعت پایین گلوله های این توپ، خدمه برای هدف قرار دادن اهداف خصوصا اهداف متحرک با مشکل مواجه بودند به همین علت قابلیت شلیک موشک های هدایت پذیر ضد زره MGM-51 Shillelagh را برای این تانک فراهم کردند. تسلیحات ثانویه شامل یک مسلسل 7.62 میلیمتری هم محور و مسلسل 12.7 میلیمتری ضد هوایی بود. تعداد خدمه 4 نفر متشکل از راننده ، فرمانده ، توپچی و لودر بوده است. ییشرانه ی دیزیل این تانک ساخت کارخانه دیترویت دیزل مدل 6V53T با قدرت 300 اسب بخار بوده است. توپ قدرتمند 152 میلیمتری M81E1 تانک شریدان بسیار ویرانگر بود. موشک ضد زره هدایت شونده MGM-51 که از تانک های M551 شلیک می شد. جا به جایی هوایی تانک شریدان با بالگرد CH-54 جا به جایی تانک شریدان با هواپیمای ترابری C-130 لحظه خروج تانک شریدان از هواپیمای ترابری C-130 و باز شدن چترهای فرود در سال 1966 به فرمانده نیروهای آمریکایی در ویتنام جنوبی، ژنرال وستمورلند، دستور داده شد که از تانک شریدان در جبهه های نیرد استفاده شود. اما تا سال 1968 به دلیل مشکلات فنی و نبود مهمات مناسب برای این تانک هیچ تانک شریدانی به جبهه ها فرستاده نشد. البته در این بین افرادی همچون ژنرال آبرامز از به کارگیری تانکی با زره آلومنیومی با مقاومت پایین تردید داشتند. در اواخر سال 1968 ژنرال آبرامز با سرهنگ جورج پاتن ( فرزند ژنرال معروف آمریکایی ژنرال پاتن در جنگ جهانی دوم) که فرمانده هنگ 11 ام سوار نظام ملاقات کرد. ژنرال آبرامز در این دیدار نگرانی خود را از به کارگیری تانک سبک جدید مطرح کرد و سرهنگ جورج پاتن پیشنهاد داد تا تانک سبک جدید در گروه های سوار نظام زرهی مورد آزمایش قرار گیرند. پس بالاخره در همان سال تعدادی از تانک های سبک شیردان به دو گروه سوار نظام زرهی تحویل داده شد. در پایان سال 1970 بیش 200 دستگاه تانک شریدان وارد جبهه ی نبرد ویتنام شد و تا پایان سال 1972 تقریبا در تمامی گروه های سوار نظام زرهی مستقر در ویتنام تانک های شریدان مشغول خدمت بودند. به طوری که دربیشتر دسته های سوار نطام زرهی تانک های M551 در حال جایگزن شدن با تانک های M48 پاتن بودند. بیشتر ماموریتی تانک های سبک شریدان در ویتنام شامل شناسایی، گشت شب و پاکسازی جاده ها بود . سربازان از عملکرد تانک های سبک شریدان راضی بودند اما در عوض فرماندهان میدانی از تلفات بالای خدمه در میدان های نبرد ناراضی بودند به طوری که تهدیداتی مانند راکت های ارپی جی و مین های ضد تانک باعث رسیدن خسارت جزئی به تانک های M48 پاتن می شدند تانک های سبک شریدان را متحمل خسارات سنگین می کردند که باعث از بین رفتن خدمه می شد. به طوری در موقع ورود تازه تانک های شریدان در مناطق غیر نظامی ویتنام حدود 3 دستگاه از این تانک ها به وسیله مین ها به طور کامل از بین رفتند. در یک مورد دیگر نیز در ماه مارس سال 1971 پنج دستگاه از تانک های شریدان در یک روز از بین رفتند. علاوه بر زره ضعیف، در مقایسه با خدمه ی تانک های M48 پاتن که در مدت 1 دقیقه توانایی شلیک 17گلوله 90 میلیمتری را داشتند. خدمه تانک های M551 شریدان فقط توانایی شلیک 2 گلوله در هیمن زمان را داشتند. با وجود این کاستی ها تانک های سبک شریدان برای نیروهای پیاده نظام مستقر در ویتنام ارزشمند بود. علاوه بر اینپ تانک های شریدان در کنار نفربرهای M113 برای پشتبانی آتش مستقیم سربازها حضور فعال داشتند. توانایی جا به جایی بسیار زیاد انها در مقابل تانک های M48 پاتن نیز بسیار مهم بود. به طوری که می توانستند در زمین های ناهموار ویتنام به راحتی حرکت کنند و به انجام ماموریت بپردازند. تانک شریدان در حال اسکورت یک کاروان لجستیکی در ویتنام تانک شریدان در ویتنام تانک آسیب دیده ی شریدان به وسیله مین در ویتنام بعد از جنگ ویتنام ایالات متحده آمریکا برنامه ای برای باز نشسته کردن تانک های سبک M551 داشت اما به علت اینکه هیچ جایگزنی برای آن در اختیار نبود به ناچار تانک های شریدان را در خدمت نگه داشت. در دهه 80 میلادی نیز ارتش آمریکا با توسعه ی یک کیت جدید برای این تانک مدت زمان خدمت تانک شریدان را افزایش داد. این سری از تانک ها با نام M551A1s شناخته می شوند که به دید های بصری حرارتی برای فرمانده و توپچی مشابه تانک های اصلی میدان نبرد M60A3 مجهز شدند. در طی عملیات های سپر صحرا و طوفان صحرا 51 دستگاه تانک شریدان در اختیار لشکر 82 ام هوابرد قرار داده شد . اگر چه عکس هایی که در آن زمان منتشر شد ردیف تانک های شریدان را آماده ی دفاع در مقابل تانک های تی-72 گارد عراق نشان میداد. اما نقش عمده ماموریت تانک های شریدان در این جبهه با توجه به زره ضعیف به شناسایی ختم میشد. و به نظر میرسد فقط حدود 6 موشک Shillelagh توسط تانک های شریدان بر علیه تانک های تی-55 و ضدتانک های عراقی شلیک شده باشد. در ماموریت بعدی تانک های سبک شریدان که تنها عملیاتی بود که این تانک ها در آن بارریز هوایی شدند عملیات ایالات متحده آمریکا در پاناما سال 1989 بود. در این عملیات 14 دستگاه تانک M551 توسط هواپیمای ترابری C-5 گلکسی در منطقه مورد نظر فرود آمدند . البته در جریان فرود دو دستگاه از آنها در از بین رفتند. 8 دستگاه دیگر نیر توسط هواپیمای ترابری C-130 در ارتفاع بسیار پایین تخلیه شدند. عملکرد این تانک ها در پاناما بسیار رضایت بخش بود. با این حال با وجود اینکه ارتش آمریکا بازهم سعی در بهینه سازی تانک های شریدان داشت ولی بالاخر مجبور شد در سال 2003 تمامی تانک های شریدان را از خدمت کنار برگذارد. تانک شریدان در پاناما تانک شریدان در عملیات طوفان صحرا فرود ناموفق تانک شریدان که باعث نابودی آن شده است مشخصات : وزن : 15.2 تن طول : 6.3 متر عرض: 2.8 متر ارتفاع : 2.3 متر تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : توپ 152 میلیمتری M81E1 – مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : موتور 6V53T با قدرت 220 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده : 70 کیلومتربر ساعت برد : 560 کیلومتر تانک سبک RDF این تانک سبک توسط کمپانی AAI در دهه 1980 طراحی و ساخته شد. و در حقیقت یک طرح برای ساخت نسل جدید تانک های سبک ارتش آمریکا بود. نمونه ی اولیه این تانک به یک توپ 76 میلیمتری مشایه توپ تانک M41 داشت. همچنین مجهز به یک برجک دو نفره بود. در نسخه های بعدی شرکت AAI از توپ 75 میلیمتری استفاده کرد که برای درگیری با اهداف پروازی دشمن در ارتفاع پایین مناسب بود. برجک دونفره نیزتبدیل به یک برجک بی سرنشین شد و محل قرار گیری 3 نفر خدمه ی تانک در داخل بدنه بود. البته کمپانی در نظر داشت تا در نسخه های بعدی با توجه به نوع توپ ، این تانک سبک را با نصب غلاف های موشک ضد هوایی استینگر تبدیل به یک خودرو پدافند هوایی کند. بدنه زرهی تانک از جنس آلیاژ الومنیومی است . برای افزایش حفاظت تانک نیز زره های اضافه شونده از جنس فولاد نیز قابل نصب بروی تانک RDF هستند. محل قرارگیری راننده در بخش جلوی سمت چپ وفرمانده و توپچی در سمت راست بوده است. توپ اصلی تانک به به طور کامل تثبیت شده و مجهز به یک سیستم کنترل آتش پیشرفته شامل یک کامپیوتر دیجیتال بوده است. علاوه بر توپ 75 میلی متر این تانک مسلح به یک مسلسل 7.62 می باشد. البته این طرح نتوانست نظر مثبت ارتش ایالات متحده را به خود جلب کند و هیچ گاه به تولید انبوه نرسید. نمونه اولیه تانک RDF با توپ 76 میلیمتری نمونه های بعدی تانک RDF با توپ جدید 75 میلیمتری به خاطر زاویه ی گردش عمودی بسیار زیاد توپ جدید تانک RDF امکان درگیری با اهداف پرنده دشمن در ارتفاع پایین وجود داشت نسل بعدی تانک های RDF در نقش خودرو زرهی پدافندهوایی مجهز به موشک استینگر مشخصات : وزن : 14.8 تن طول : 8.2 متر عرض: 2.5 متر ارتفاع : 2.2 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 76 میلیمتری – مسلسل 7.62 میلیمتری پیشرانه : 350 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 64 کیلومتربر ساعت برد : 480 کیلومتر گردآوری و ترجمه:Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است ادامه دارد...
  23. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   مدتیست با دوستان در زمینه پهپاد انتحاری داریم تحقیق میکنیم مخصوصا برای جنگ های شهری و فاصله های زیر دو کیلومتر اگر بزرگواران از قیمت های گلوله خمپاره و ارپی جی و غیره با خبرند بفرمایند ببینم مقرون بصرفه هستش یا نه با تشکر
  24. -1 پسندیده شده
    الحمدالله که حوثی ها بالاخره با نگاه واقع گرایانه و به دور از شعارزدگی دست به اقدام عملی برای پایان این جنگ که تنها و تنها باعث نابودی هرچه بیشتر یمن شده ، زدند ....
  25. -1 پسندیده شده
    عزیزانی که دم از مقاومت می زنند ، شما خودت رو بگذار جای اون مادری که بچه ی چند ماهه اش از گرسنگی داره جلوی چشمش می میره ...