برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 13 اردیبهشت 1398 در همه مناطق
-
8 پسندیده شدهبسم الله................ 13اردیبهشت 1398 وضعیت نظامی حومه طرابلس تصرف السبیعه توسط نیروهای وفاق ملی / پیشروی نیروهای حفتر در فورجان حملات قوای خلیفه برای قطع کردن جاده عزیزه به السوانی که در صورت موفقیت مسیر تدارکی به السبیعه مسدود میشود هفته پیش اعلام شد که کشتی ایرانی شهرکردحامل بار مشکوک و ناشناخته در بندر مصراته توقیف شده است . این کشتی از بندر بورگاس بلغارستان به سمت لیبی بارگیری کرده . دو روز پیش فیلمی منتسب به این کشتی منتشر شده که حامل مهمات است ولی با توجه به کانتیر بر بودن این کشتی ممکن است کلپ منتشر شده جعلی باشد . اخیر هم اعلام شده این کشتی حامل مهمات خریداری شده ترکیه از بلغارستان بوده . البته دولت ترکیه سابقه خرید سلاح از کشورهای شرق اروپا از جمله بلغارستان را برای تروریستهای سوری دارد که یکی از سلاح های شاخص خریداری شده موشکهای ضد زره فاگوت بوده است -------------------------- هفته گذشته نیروهای خلیفه حفتر یک میراژ دولت وفاق رو سرنگون کرده اند . بعد از چند روز برخی منابع با توجه با آرم کم رنگی که در دم هواپیما نقش بسته است اعلام کرده اند این هواپیما یکی از دو میراژ خود قوای حفتر است که به اشتباه سرنگون شده . اما بعد دو روز کلیپی از میراژهای حفتر منتشر شد که صحیح و سالم هستند
-
3 پسندیده شدهپیرو صحبت با اساتید میلیتاری متنی در مورد شرایط اقتصادی فعلی و آینده تحریم ایران و راهکارهای موجود نوشتم. در سه سطح وضعیت فعلی را بررسی میکنم: 1-شناسایی مشکل 2-بررسی راه حل ها 3-اقدامات اجرایی -=-=- 1-شناسایی مشکل اصلی ترین مشکلی که در حال حاضر ایران را تهدید می کند کاهش ارزش پول ملی است. اقتصاد ایران به دلائل متعدد تاریخی و اجتماعی، اقتصادی تولیدمحور و متخصص محور نیست و به شدت به درآمد نفت و صادرات کامودیتی(فولاد و مس و...) وابسته است(قصد ندارم در مورد دلائل تولیدمحور نبودن صحبت کنم. هر کس در ایران کار تولیدی کرده باشد به تجربه دریافته که چه مشکلات و گرفتاری های تودرتویی دارد). به همین علت نرخ دلار تاثیر حیاتی روی سطح رفاه عمومی جامعه دارد. درست است که نرخ بالای دلار باعث رونق موقت کارخانه ها و کشاورزان شده، ولی چون قشر متوسط بزرگ جامعه، کارمند دولت و حقوق بگیر و عرضه کنندگان خدمات و واردکنندگان هستند، در نهایت گران شدن دلار باعث کاهش قدرت خرید و نارضایتی عمومی جامعه می شود. با اینکه کاهش ارزش پول ملی بهترین فرصت برای تقویت توان تولید داخلی است ولی بروکراسی اداری ایران و علقه های طبیعی ایرانی ها به تجارت و واسطه گری باعث می شود فعلا در کوتاه مدت نتوان از این کاهش ارزش برای دفع خطرات وابستگی اقتصادی به خارج استفاده کرد. وقتی اصلاحات در 40 سال گذشته که فرصت بوده و انجام نشده، بیهوده است که الان منتظر اقدامات معجزه آسا بود. مساله ای که برای بنده باعث نگرانی شده این است که نرخ گذاری کالاها در بورس کالا به 9500 الی 11000 تومان رسیده. افزایش پایه حقوق سال 98 که بالغ بر 35% است به این علت که روی بنای افزایش بهره وری و توسعه سرمایه گذاری نیست، خود عامل مضاعف بر کاهش ارزش پول ملی خواهد بود. در مورد سود بانکی هم هنوز میبینیم کاهش نرخ بهره جدی و امیدوارکننده نیست. نرخ بهره کوتاه مدت به صورت عملی باید زیر 15% برسد تا کمی امیدوار بود که بانک مرکزی پول چاپ نمی کند. در نمودار قیمت هم میبینیم که قیمت چندین بار به سطح حمایتی 12500 واکنش نشان داده و عملا با توجه به اخبار تنش خارجی و سیاستهای بانک مرکزی، شکست این سطح حمایتی رو به پایین تقریبا محال و رویایی است. و برعکس شکست مقاومت 15500 رو به بالا و رویت سقف تاریخی 19500 کاملا در دسترس و شدنی است. اهداف بعدی به ترتیب 24500، 30000 و 36000 هستند. و در سالهای گذشته ثابت شده، دلار هر عدد غیرقابل باوری را می تواند لمس کند. در طرف مقابل سیاست خارجی هم شاهد برخورد معقول از طرف ترامپ(و در واقع نظام آمریکا) نیستیم. و مذاکره با چنین شرایطی در حالیکه توافق قبلی به سادگی پاره شده، نتیجه ای جز هزینه های مضاعف و بی پایان ندارد. کما اینکه معلوم نیست هدف گذاری ترامپ صرفا تغییر نظام است یا اساسا تضعیف ایران؟ سیاستهای موفق و عوام پسندانه ترامپ نشان می دهد به زودی تحریم نفت به تحریم پتروشیمی و تحریم کامودیتی و حتی سایر کالاهای ایرانی هم بسط پیدا می کند و همه موارد بالا فقط یک چیز می گوید: کاهش ارزش پول ملی بیشتر و بیشتر. سوالی که اینجا مطرح می شود این است مردم ایران تا کجا فشار این گرانی را تحمل می کنند؟ اگر شما از افرادی هستید که اعتقاد دارند دلار 30000 تومانی را هم مردم تحمل می کنند و از بابت ناآرامی اجتماعی نگرانی ندارید، مخاطب این متن شما نیستید. ولی اگر در ایران زندگی میکنید و هزینه کمرشکن را لمس می کنید، طبیعتا به وضعیت بحرانی پیش رو مظنونید. -=-=- 2-بررسی راه حل ها در موقعیت پسابرجامی، صحبت از کارهایی که میشد قبلا انجام بشود بیهوده است. گذشته ها گذشته. در حال حاضر در مقابل هر ایرانی 5 راه حل وجود دارد: الف-طرفداری از آمریکا برای سرنگونی نظام. ب-مذاکره و در واقع تن دادن به خواسته ها مبنی بر خلع سلاح موشکی و سایر موارد. ج-صبر و سکوت، و ادامه وضعیت فعلی و امید بستن به اصلاح ساختار بروکراسی و اقتصاد داخلی و همچنین انتخاب یک دموکرات در انتخابات بعدی آمریکا. د-پاسخ نظامی به متحدان آمریکا. ه-پاسخ مستقیم نظامی به خود آمریکا به گونه ای که منجر به گران شدن نفت به بالای 120 دلار تاریخی شود. الف-طبیعتا در میلیتاری با طرفداران گزینه الف بحث خاصی نمی شود کرد. صرفا دوستان را حواله میدهم به این سوال: "اگر باز کردن درهای اقتصاد و فرهنگ به روی سرمایه سالاری جواب میداد، پس چرا غرب به دشمنان محمدرضای غربدوست تریبون داد و به شاه آواره حتی اجازه درمان در آمریکا را نداد؟" پاسخ من کوتاه است: "سرمایه سالاری بین مصدق و رضاخان و جمهوری اسلامی تفاوتی قائل نیست و صرفا ایرانی تضعیف شده می خواهد." پس با براندازی هم مشکلی در بلندمدت حل نخواهد شد و بعد از مدتی باز هم آش همین آش است و کاسه، همین کاسه. ب-به نظرم هیچ آدم عاقلی مذاکره در چنین شرایطی از موضع ضعف که کف خواسته طرف مقابل هم مشخص نیست، را قبول نمی کند. ج-افراد زیادی اعتقاد دارند، سختی های تحریم باعث شکوفایی تولید می شود و اقتصاد ایران می تواند با تکیه به توان داخلی از بحران عبور کند. شخصا فکر میکنم اگر اصلاحات بسیار جدی در بروکراسی اداری بشود، شاید بشود. ولی تجربه نشان داده منافع اکثریت در همین سیستم فعلی است. یعنی کار حداقلی در ادارات دولتی، رشوه خواری گسترده، رانت و زد و بند و واسطه گری و... که ریشه های عمیق در تاریخ و جامعه ایران دارد و این نوع اصلاحات عموما با طیب خاطر عموم مردم قابل انجام نیست. کما اینکه اصلاحات نیاز به انواعی از "تحمل مخالف" و سکولاریسم و "شل گرفتن هایی" دارد که فعلا از اینها هم نشانه های امیدبخشی از نظام رصد نمی شود(برای مثال ماجرای پارسال موی بلند پویول و اختلاف فردوسی پور و فروغی). کسانیکه که به گزینه صبر امید بسته اند، نیک میدانند ترامپ دوره بعد هم رای می آورد و ما با 6 سال تحریمهای سخت تر مواجهیم. آیا بانک مرکزی دخیره مالی کافی برای عبور از این 6 سال را دارد؟ بنده اطلاعی ندارم. ولی رفتار دلار آزاد و گارد صعودی اش می گوید چنین پشتوانه ای وجود ندارد. چیزی که در نمودار دلار میبینم این است که طی 4 الی نهایتا 6 ماه از مقاومت 15500 عبور میکند و تا آخر سال احتمال قوی به سقف 19000 هم حمله میکند. اگر مطمئن بودم بانک مرکزی میتواند بین 12500 الی 15500 دلار را نگهدارد، هرگز این متن را اینجا نمی نوشتم و مصدع اوقات دوستان نمیشدم. ولی تقریبا مطمئنم داستان گرانی ها با شدت بیشتری ادامه دارد و گزینه صبر جواب نمی دهد، و از الان باید به فکر گزینه های آینده بود. بدون تعارف و بدون ترس. د-در مورد تهاجم به متحدان آمریکا در منطقه به نظر میرسد به اندازه کافی این کار انجام شده. اصولا آمریکا متحد جدی هم در منطقه ضد ایران ندارد. ترکیه و قطر تغییر موضع داده اند. عمان و کویت و اردن و مصر و پاکستان هم سعی دارند بیطرف بمانند. و صرفا عربستان-امارات-بحرین مانده اند که دو تای آخری ارتش قابل اعتنایی ندارند. نتیجتا اگر تهاجم نسنجیده ای انجام شود که منافع همه کشورها به خطر افتد دودش به چشم خود ایران خواهد رفت. یکی اش بستن تنگه هرمز به روی "همه" کشتی ها که منافع همه را به خطر می اندازد. و ایران در این سالها نشان داده دنبال دشمن تراشی به خصوص بین همسایگانش نیست. پاسخها به عربستان هم تا الان نتیجه مفیدی نداشته است. ه-گزینه آخر پاسخ مستقیم و هزینه سازی برای خود آمریکاست. از صحبتهایی که با افراد مختلف میکنم به نظر میرسد آرام آرام دارد کارد به استخوان میرسد و شرایطی مهیا می شود که جامعه از اقدامات نظام ضد آمریکا حمایت کند(به نظرم دلیل آتش نزدن برجام توسط رهبری هم همین است). دوستان به سرنوشت ژاپن پس از پرل هاربر اشاره می کنند. پیشبینی رفتار آمریکا به این سادگی نیست. به نظرم تاریخ جنگهای آمریکا را باید به قبل و بعد از ویتنام تقسیم کرد. بعد از جنگ ویتنام(با 200هزار کشته و 10هزار تلفات هواگرد)، آمریکا هرگز با کشوری که با بنیانهای قوی اجتماعی و اقتصادی که ممکن است مورد پشتیبانی سایر قدرتها قرار بگیرد، درگیر نشد. به جز این آمریکای دهه 60 در اوج آمریکای رویایی(بین 1950 الی 1970) بود که بی رقیب در اوج ثروت و قدرت نظامی میتاخت، نه آمریکای فعلی که 20تریلیون بدهی دارد و هر روز سر 0.1% تغییر نرخ بهره فدرال رزرو دعواست که نکند ایندکس دلار سقوط کند و کلا دلار منهدم شود!(چاپ دلار وسیع و بدون پشتوانه طی سالها که رفاه بالایی برای جامعه آمریکایی ایجاد کرده). نه آمریکایی که امروز در اکثر زمینه ها رقبای قدر تکنولوژیک دارد که انحصار صنعتی اش را از بین برده اند. وضع اروپا حتی خرابتر است. جمعیت پیر، بدون منابع زیرزمینی، بدون موقعیت ژئوپلیتیک و صنایعی که توان هماوردی با رقبای آسیایی را ندارد. به قول خودشان 5 تریلیون دلار در عراق هزینه کرده اند ولی نتیجه اش شد برای ایران که حجم معاملاتش با عراق به 12میلیارد دلار رسیده. یک جنگ مثلا 10تریلیونی با ایران(با 4برابر مساحت عراق و 10برابر مساحت ویتنام جنوبی) بکنند با نتایج غیرقابل پیشبینی که چه بدست آورند؟ استاد عزیزی اشاره کرده اند که شاخ به شاخ شدن ایران و آمریکا نوعی هزینه برای هر دو طرف است. در تئوری بازی ها به این رفتار اصطلاحا می گویند "بازی جوجه" یا "Chicken Game". https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7#%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87_(Chicken_Game) این تئوری نشان می دهد که مذاکره بهترین راه حل برای اپتیمم کردن منافع دوطرف است. ولی متاسفانه مساله اینجاست که وضعیت ایران پسابرجام وضعیت مذاکره نیست. نه سطح خواست حریف مشخص است، و نه اصلا قابل اعتماد است. هر نوع مذاکره، نتیجه ای جز باخت سنگینتر و بدتر شدن اوضاع ندارد. -=-=- 3-اقدامات اجرایی برای اینکه متن به سرنوشت تحلیلهای کلی و بی سر انجام دچار نشود، اهم اقداماتی که باید مد نظر باشد را فهرست وار مینویسم. الف-اصلاحات وسیع در بروکراسی داخلی. -تعداد کارمندان دولت باید حداقل به نصف کاهش یابند(طبق استانداردهای جهانی). بهره وری بالا برود، کار ارباب رجوع سریع راه بیافتد و هزینه جاری کشور صرف هزینه زیرساخت و توسعه شود. -بانک مرکزی به صورت واقعی دست از چاپ پول بردارد و نرخ بهره بانکی هر چه سریعتر به صورت واقعی به زیر 10% برسد. هیچ مرض اقتصادی مثل تورم، خطرناک نیست. -نرخ دلار برای نهایتا 10 قلم کالای اساسی یارانه ای و کوپنی باشد(با نظارت فوق سنگین روی شرکت بازرگانی دولتی ایران) و بقیه محصولات نرخشان آزاد شود. وضعیت فعلی نرخ گذاری بورس کالا جز رانت و فساد هیچ فایده ای برای مردم ندارد و صادرکننده، تولیدکننده و سرمایه گذار با این وضع هرگز پول خود را مجدد وارد چرخه اقتصادی نمی کنند. -فرایند "تولید" کوتاه شود و بروکراسی دولتی تحت فشار ویژه قرار گیرد که خواست سرمایه گذار و تولیدکننده را در اسرع وقت انجام دهد. بازرسی کلی کشور داخل دفتر کارش ننشیند بلکه برود کار میدانی کند و از تولیدکننده مشکلات را جویا شود و سریعا حل کند. -با رشوه خواری مثل کشورهای توسعه یافته برخورد شود. یعنی رشوه دهنده مجازت نشود ولی رشوه گیرنده به اشد مجازات برسد. نمی شود در هر پرونده فسادی، فعال بخش خصوصی را اعدام کرد و مدیر دولتی را زندان تعزیری داد! -سهم شرکتهای شستا به زیر 50% کاهش یابد و سیت هیات مدیره اکثریت نداشته باشند. ثلث فساد و ناکارمدی زیر سر شرکتهای شستا و صندوق بازنشستگی و در قدم دوم زیرمجموعه های بانک ملی است. تا حد ممکن خصوصی سازی پیش برود و کارشناسهای دادگستری زیر ذره بین بروند برای برخورد با فساد. نه اینکه رشوه خواری به دادگاه عالی تجدید نظر هم.... *به نظرم اینها اهم اقدامات برای اصلاحات است. که تقریبا چیزی است محال. ب-شل رفتاری فرهنگی ما چه بخواهیم چه نخواهیم، ایران مال همه ایرانی هاست. ایران هم زرتشتی و هم کلیمی و هم صوفی و هم باده نوش و هم بدحجاب و بی حجاب و شل حجاب دارد. با رویه فعلی که مردم را متظاهر کرده ایم و متخصصها را به هر بهانه جزئی از کشور فراری میدهیم، نمی شود در این کشور ثروت تولید کرد و توقع استقلال اقتصادی داشت. نظام باید رفتارهایی بروز دهد که نشان واضحی از تساهل فرهنگی باشد. تساهل و مدارا، ذات فرهنگ ایرانی و توصیه اکید امامان حق(علیهما السلام) است. نه ما از آنها بهتریم، نه آنها کمتر از ما دلسوز مردم بوده اند. خلاصه باید همه نیروها و پتانسلهای پیدا و پنهان، و همه ایرانی ها که همه برای ایران جان میدهند را مجتمع و متحد کرد. نفوذ فرهنگی ایران در منطقه بی نظیر است. به دوستان توصیه میکنم کامنتهای زیر این کلیپ را بخوانید که تازگی با رکوردشکنی به 60میلیون بازدید کننده رسیده. از عراق و آسیای میانه تا چین و صربستان و هندوراس و گواتمالا و اتیوپی به ایران ابراز علاقه کرده اند. "ایران" به معنی اصلی ایران فرهنگی و تاریخی چشم امید اقلیتها و خیلی های دیگر در منطقه و جهان است که زیر ضربات سرمایه سالاری جهانی خرد شده اند. باید از این نفوذ استفاده کرد برای مقابله با زورگویی نظام سرمایه سالار تمامیت خواه که ترامپ نماد تام و تمام آن است. https://www.youtube.com/watch?v=cDNDVtoJhik *البته شخصا به این تغییر رفتار نظام هم امیدی ندارم. ج-آمادگی تمام عیار برای پاسخ نظامی قاطع به آمریکا. اینکه این پاسخ در چه سطحی باشد در تخصص بنده نیست. ولی خود این "پاسخ" هر لحظه به نقطه "غیرقابل اجتناب" ی نزدیک می شود که دیگر انتخاب نیست بلکه اجبار است. خوشبختانه دست ایران در پاسخ باز است. از انفجارهایی مشابه لبنان دهه 80 میلادی در پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه. تا اجازه ورود/خروج ندادن به کشتی های ائتلاف آمریکایی در هرمز. تا حملات موشکی به ناوگان دریایی و... که همین پیشبینی ناپذیر بودن واکنش ایران در منطقه ای که هزاران سال است نفوذ دارد، کار را برای حریف سخت می کند. و یادمان باشد خصوصا ترامپ که سرمایه دار است به دنبال شرایط غیرقابل پیشبینی نیست. پس ایران باید "پیشبینی ناپذیر" بماند. اگر قرار است تحریمها بعد از نفت به پتروشیمی و کامودیتی هم بکشد و بحران گرانی را به برادرکشی در ایران بکشانند، عاقلانه تر این است نظام روی اقدام نظامی ریسک کند تا اینکه منفعل باشد تا به نقطه بحران داخلی برسیم. نقطه ای که تبعات ویرانگرش معادل همان جنگ است ولی بدون هزینه برای حریف. ظاهرا متاسفانه هر روز از یک راه حل دوست داشتنی، دور و به یک انتخاب اجباری نزدیک می شویم. -=-=- بعضی دوستان فیلسوف بنده اعتقاد دارند سیاست چون نافذ بر زندگی شخصی افراد است، هر کسی می تواند در حد خودش نظر بدهد و نیازی به تخصص نیست. مطالبی که نوشتم دغدغه یک آدم معمولی که به حد خودش حق دارد توصیه ای بدهد و توصیه ای بشنود. ولی اینکه به صرف متخصص امر نبودن، افراد را درحیطه بسیطی مثل سیاست و معیشت، منع کنیم از نظر، عاقلانه نیست. من شخصا آدم اقتصادیه ترسویی هستم. علاقه ای هم به جنگ درست کردن و رفتارهای هیجانی ندارم. ولی کشور دارد به سمت نقطه ای می رود که اگر بانک مرکزی نتواند نرخ دلار را مهار کند، احتمال برادرکشی و ایرانستان خان خانی دور نیست که هر ملیجکی اسلحه بدست بگیرد و آخوند تنبیه کند! اگر قرار است اینگونه ایران کلا ویران شود، ترجیح میدهم مستقیما با خود ترامپ، 33 روز یا 2 ماه یا 1 سال درگیر شویم و مقداری ویرانه شویم. اینطوری حداقل شانسی برای مذاکره و اصلاحات باقی می ماند. نظر شخصی ام این است که این فشار عجیب برای تضعیف جدی ایران(و نه نظام) و جهت جلوگیری از رسیدن به "نقطه رهایی" ایران انجام می شود. و به هر قیمتی باید این فشار را پس زد. -=-=- و در انتها. به نظرم بسیاری از دوستان در نقد راه حل، دچار کینه های شخصی نسبت به ج.ا شده اند و حقیقت را نمی بینند.... هر کسی به نوعی یک کینه شخصی از نظام دارد. هر کس به طریقی. ولی هر نقدی در چارچوب خودش باید باشد. اگر بروکراسی داخلی فاسد و رشوه خوار است نمیتوان به این بهانه از حمله آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم حمایت کرد. هر دعوایی داخل خانه است به همسایه ربطی ندارد. اگر راه حلی برای شرایط موجود دارید واضح و بدون ایهام بنویسید، و شانه خالی نکنید. 12اردیبهشت98 *ادمینهای محترم اگر در متن، نکته ای مخالف قوانین کشور و مغایر منافع ملی میبینند، حتما مطلب را پاک کنند. با تشکر.
-
3 پسندیده شدهسفر این هفته برایان هوک به شورای امنیت برای گزارش و فضاسازی علیه برنامه موشکی ایران و ملزم کردن ایران طبق قطعنامه ای احیانا جداگانه برای فعالیت های موشکیش یا فشار حول 2231 و همچنین بیانیه چندی پیش سه کشور اروپایی ضد فعالیت موشکی و درخواست گزارش دبیر کل به شورای امنیت همگی یک وجه خطرناک تحرکات آمریکایی/اروپایی ضد ایران هست که نباید از نظرها پنهان بشه. یک پلن بی که میتونه هم کارکرد بهانه تراشی برای یک قطعنامه جدید خاص موشکی باشه با اهداف گوناگون از جمله یک سری تحریمهای جدید تسلیحاتی ضد ایران که 5 ساله 2231 را کلا بی اثر کنه. هم یک هم افزایی با اروپایی ها برای فشار بیشتر به ایران ورای مسئله ی هسته ای که این موضوع را در چارچوب جداگانه ای قرار بده که اروپا هم راحت تر روش ضد ایران مانور بده. هم برای فشار تکمیلی در پروژه بولتن و رفقا ضد ایران که حتی ممکن هست یکی از بهانه های تهاجم احتمالی به ایران باشه هر چند با احتمال پایین ولی باید در نظر گرفت) خلاصه اینکه مهمترین کار ایران در این مقطع رایزنی فشرده با روسیه هست خصوصا (به چین امیدی نیست ) تا مانع از تصویب یک قطعنامه در ایران ضد برنامه موشکی ایران بشیم. قبل تر از اینکه ماجرا به اینجا ختم بشه باید با تهدید/ترغیب/گفتگو فضاسازیها را از این موضوع دور کنیم. نیروهای نظامی هم به قدرت و شدت (دیگه چطور باید ثابت بشه در برابر امریکا و اروپا و هر قدم وقیحانه و گستاخته بر خلاف توافقاتشون جلو اومدن، عقب نشینی نه تنها دردی دوا نمیکنه که اوضاع را بدتر میکنه ) برنامه موشکی را حتما پیش ببرند و هیچ ضعف و تعللی از خودشون نشون ندند و تنها در راستای منطق کار فعلا اقدامات رسانه ایش را آشکار نکنند. (هر چند خود این امر یک نکته منفی داره که وقتی طرف امریکایی از گزینه :یافتم یافتم پمپئوییش استفاده میکنه فضا یک حالت مخفی کارانه و امنیتی به خودش میگیره که امریکا ازش به خوبی در رسانه های استفاده میکنه که ببینید ایران داره مخفیانه چی کار میکنه؟!! )
-
3 پسندیده شدهبسم الله.......... 12 اردیبهشت 1398 نیروهای انصارالله یمن از سه هفته پیش حملات گسترده ایی رو در استان کوچک ضالع شروع کرده و به پیشروهای خوبی دست پیدا کرده اند . بنا بر گزارشات بخشهای زیادی از مناطق الحشا /الأزارق و القعطبه پاکسازی شده و نیروهای مقاومت در نزدیکی شهر قعطبه مستقر شده اند
-
2 پسندیده شدهپیرو صحبت با اساتید میلیتاری متنی در مورد شرایط اقتصادی فعلی و آینده تحریم ایران و راهکارهای موجود نوشتم. در سه سطح وضعیت فعلی را بررسی میکنم: 1-شناسایی مشکل 2-بررسی راه حل ها 3-اقدامات اجرایی -=-=- 1-شناسایی مشکل اصلی ترین مشکلی که در حال حاضر ایران را تهدید می کند کاهش ارزش پول ملی است. اقتصاد ایران به دلائل متعدد تاریخی و اجتماعی، اقتصادی تولیدمحور و متخصص محور نیست و به شدت به درآمد نفت و صادرات کامودیتی(فولاد و مس و...) وابسته است(قصد ندارم در مورد دلائل تولیدمحور نبودن صحبت کنم. هر کس در ایران کار تولیدی کرده باشد به تجربه دریافته که چه مشکلات و گرفتاری های تودرتویی دارد). به همین علت نرخ دلار تاثیر حیاتی روی سطح رفاه عمومی جامعه دارد. درست است که نرخ بالای دلار باعث رونق موقت کارخانه ها و کشاورزان شده، ولی چون قشر متوسط بزرگ جامعه، کارمند دولت و حقوق بگیر و عرضه کنندگان خدمات و واردکنندگان هستند، در نهایت گران شدن دلار باعث کاهش قدرت خرید و نارضایتی عمومی جامعه می شود. با اینکه کاهش ارزش پول ملی بهترین فرصت برای تقویت توان تولید داخلی است ولی بروکراسی اداری ایران و علقه های طبیعی ایرانی ها به تجارت و واسطه گری باعث می شود فعلا در کوتاه مدت نتوان از این کاهش ارزش برای دفع خطرات وابستگی اقتصادی به خارج استفاده کرد. وقتی اصلاحات در 40 سال گذشته که فرصت بوده و انجام نشده، بیهوده است که الان منتظر اقدامات معجزه آسا بود. مساله ای که برای بنده باعث نگرانی شده این است که نرخ گذاری کالاها در بورس کالا به 9500 الی 11000 تومان رسیده. افزایش پایه حقوق سال 98 که بالغ بر 35% است به این علت که روی بنای افزایش بهره وری و توسعه سرمایه گذاری نیست، خود عامل مضاعف بر کاهش ارزش پول ملی خواهد بود. در مورد سود بانکی هم هنوز میبینیم کاهش نرخ بهره جدی و امیدوارکننده نیست. نرخ بهره کوتاه مدت به صورت عملی باید زیر 15% برسد تا کمی امیدوار بود که بانک مرکزی پول چاپ نمی کند. در نمودار قیمت هم میبینیم که قیمت چندین بار به سطح حمایتی 12500 واکنش نشان داده و عملا با توجه به اخبار تنش خارجی و سیاستهای بانک مرکزی، شکست این سطح حمایتی رو به پایین تقریبا محال و رویایی است. و برعکس شکست مقاومت 15500 رو به بالا و رویت سقف تاریخی 19500 کاملا در دسترس و شدنی است. اهداف بعدی به ترتیب 24500، 30000 و 36000 هستند. و در سالهای گذشته ثابت شده، دلار هر عدد غیرقابل باوری را می تواند لمس کند. در طرف مقابل سیاست خارجی هم شاهد برخورد معقول از طرف ترامپ(و در واقع نظام آمریکا) نیستیم. و مذاکره با چنین شرایطی در حالیکه توافق قبلی به سادگی پاره شده، نتیجه ای جز هزینه های مضاعف و بی پایان ندارد. کما اینکه معلوم نیست هدف گذاری ترامپ صرفا تغییر نظام است یا اساسا تضعیف ایران؟ سیاستهای موفق و عوام پسندانه ترامپ نشان می دهد به زودی تحریم نفت به تحریم پتروشیمی و تحریم کامودیتی و حتی سایر کالاهای ایرانی هم بسط پیدا می کند و همه موارد بالا فقط یک چیز می گوید: کاهش ارزش پول ملی بیشتر و بیشتر. سوالی که اینجا مطرح می شود این است مردم ایران تا کجا فشار این گرانی را تحمل می کنند؟ اگر شما از افرادی هستید که اعتقاد دارند دلار 30000 تومانی را هم مردم تحمل می کنند و از بابت ناآرامی اجتماعی نگرانی ندارید، مخاطب این متن شما نیستید. ولی اگر در ایران زندگی میکنید و هزینه کمرشکن را لمس می کنید، طبیعتا به وضعیت بحرانی پیش رو مظنونید. -=-=- 2-بررسی راه حل ها در موقعیت پسابرجامی، صحبت از کارهایی که میشد قبلا انجام بشود بیهوده است. گذشته ها گذشته. در حال حاضر در مقابل هر ایرانی 5 راه حل وجود دارد: الف-طرفداری از آمریکا برای سرنگونی نظام. ب-مذاکره و در واقع تن دادن به خواسته ها مبنی بر خلع سلاح موشکی و سایر موارد. ج-صبر و سکوت، و ادامه وضعیت فعلی و امید بستن به اصلاح ساختار بروکراسی و اقتصاد داخلی و همچنین انتخاب یک دموکرات در انتخابات بعدی آمریکا. د-پاسخ نظامی به متحدان آمریکا. ه-پاسخ مستقیم نظامی به خود آمریکا به گونه ای که منجر به گران شدن نفت به بالای 120 دلار تاریخی شود. الف-طبیعتا در میلیتاری با طرفداران گزینه الف بحث خاصی نمی شود کرد. صرفا دوستان را حواله میدهم به این سوال: "اگر باز کردن درهای اقتصاد و فرهنگ به روی سرمایه سالاری جواب میداد، پس چرا غرب به دشمنان محمدرضای غربدوست تریبون داد و به شاه آواره حتی اجازه درمان در آمریکا را نداد؟" پاسخ من کوتاه است: "سرمایه سالاری بین مصدق و رضاخان و جمهوری اسلامی تفاوتی قائل نیست و صرفا ایرانی تضعیف شده می خواهد." پس با براندازی هم مشکلی در بلندمدت حل نخواهد شد و بعد از مدتی باز هم آش همین آش است و کاسه، همین کاسه. ب-به نظرم هیچ آدم عاقلی مذاکره در چنین شرایطی از موضع ضعف که کف خواسته طرف مقابل هم مشخص نیست، را قبول نمی کند. ج-افراد زیادی اعتقاد دارند، سختی های تحریم باعث شکوفایی تولید می شود و اقتصاد ایران می تواند با تکیه به توان داخلی از بحران عبور کند. شخصا فکر میکنم اگر اصلاحات بسیار جدی در بروکراسی اداری بشود، شاید بشود. ولی تجربه نشان داده منافع اکثریت در همین سیستم فعلی است. یعنی کار حداقلی در ادارات دولتی، رشوه خواری گسترده، رانت و زد و بند و واسطه گری و... که ریشه های عمیق در تاریخ و جامعه ایران دارد و این نوع اصلاحات عموما با طیب خاطر عموم مردم قابل انجام نیست. کما اینکه اصلاحات نیاز به انواعی از "تحمل مخالف" و سکولاریسم و "شل گرفتن هایی" دارد که فعلا از اینها هم نشانه های امیدبخشی از نظام رصد نمی شود(برای مثال ماجرای پارسال موی بلند پویول و اختلاف فردوسی پور و فروغی). کسانیکه که به گزینه صبر امید بسته اند، نیک میدانند ترامپ دوره بعد هم رای می آورد و ما با 6 سال تحریمهای سخت تر مواجهیم. آیا بانک مرکزی دخیره مالی کافی برای عبور از این 6 سال را دارد؟ بنده اطلاعی ندارم. ولی رفتار دلار آزاد و گارد صعودی اش می گوید چنین پشتوانه ای وجود ندارد. چیزی که در نمودار دلار میبینم این است که طی 4 الی نهایتا 6 ماه از مقاومت 15500 عبور میکند و تا آخر سال احتمال قوی به سقف 19000 هم حمله میکند. اگر مطمئن بودم بانک مرکزی میتواند بین 12500 الی 15500 دلار را نگهدارد، هرگز این متن را اینجا نمی نوشتم و مصدع اوقات دوستان نمیشدم. ولی تقریبا مطمئنم داستان گرانی ها با شدت بیشتری ادامه دارد و گزینه صبر جواب نمی دهد، و از الان باید به فکر گزینه های آینده بود. بدون تعارف و بدون ترس. د-در مورد تهاجم به متحدان آمریکا در منطقه به نظر میرسد به اندازه کافی این کار انجام شده. اصولا آمریکا متحد جدی هم در منطقه ضد ایران ندارد. ترکیه و قطر تغییر موضع داده اند. عمان و کویت و اردن و مصر و پاکستان هم سعی دارند بیطرف بمانند. و صرفا عربستان-امارات-بحرین مانده اند که دو تای آخری ارتش قابل اعتنایی ندارند. نتیجتا اگر تهاجم نسنجیده ای انجام شود که منافع همه کشورها به خطر افتد دودش به چشم خود ایران خواهد رفت. یکی اش بستن تنگه هرمز به روی "همه" کشتی ها که منافع همه را به خطر می اندازد. و ایران در این سالها نشان داده دنبال دشمن تراشی به خصوص بین همسایگانش نیست. پاسخها به عربستان هم تا الان نتیجه مفیدی نداشته است. ه-گزینه آخر پاسخ مستقیم و هزینه سازی برای خود آمریکاست. از صحبتهایی که با افراد مختلف میکنم به نظر میرسد آرام آرام دارد کارد به استخوان میرسد و شرایطی مهیا می شود که جامعه از اقدامات نظام ضد آمریکا حمایت کند(به نظرم دلیل آتش نزدن برجام توسط رهبری هم همین است). دوستان به سرنوشت ژاپن پس از پرل هاربر اشاره می کنند. پیشبینی رفتار آمریکا به این سادگی نیست. به نظرم تاریخ جنگهای آمریکا را باید به قبل و بعد از ویتنام تقسیم کرد. بعد از جنگ ویتنام(با 200هزار کشته و 10هزار تلفات هواگرد)، آمریکا هرگز با کشوری که با بنیانهای قوی اجتماعی و اقتصادی که ممکن است مورد پشتیبانی سایر قدرتها قرار بگیرد، درگیر نشد. به جز این آمریکای دهه 60 در اوج آمریکای رویایی(بین 1950 الی 1970) بود که بی رقیب در اوج ثروت و قدرت نظامی میتاخت، نه آمریکای فعلی که 20تریلیون بدهی دارد و هر روز سر 0.1% تغییر نرخ بهره فدرال رزرو دعواست که نکند ایندکس دلار سقوط کند و کلا دلار منهدم شود!(چاپ دلار وسیع و بدون پشتوانه طی سالها که رفاه بالایی برای جامعه آمریکایی ایجاد کرده). نه آمریکایی که امروز در اکثر زمینه ها رقبای قدر تکنولوژیک دارد که انحصار صنعتی اش را از بین برده اند. وضع اروپا حتی خرابتر است. جمعیت پیر، بدون منابع زیرزمینی، بدون موقعیت ژئوپلیتیک و صنایعی که توان هماوردی با رقبای آسیایی را ندارد. به قول خودشان 5 تریلیون دلار در عراق هزینه کرده اند ولی نتیجه اش شد برای ایران که حجم معاملاتش با عراق به 12میلیارد دلار رسیده. یک جنگ مثلا 10تریلیونی با ایران(با 4برابر مساحت عراق و 10برابر مساحت ویتنام جنوبی) بکنند با نتایج غیرقابل پیشبینی که چه بدست آورند؟ استاد عزیزی اشاره کرده اند که شاخ به شاخ شدن ایران و آمریکا نوعی هزینه برای هر دو طرف است. در تئوری بازی ها به این رفتار اصطلاحا می گویند "بازی جوجه" یا "Chicken Game". https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7#%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87_(Chicken_Game) این تئوری نشان می دهد که مذاکره بهترین راه حل برای اپتیمم کردن منافع دوطرف است. ولی متاسفانه مساله اینجاست که وضعیت ایران پسابرجام وضعیت مذاکره نیست. نه سطح خواست حریف مشخص است، و نه اصلا قابل اعتماد است. هر نوع مذاکره، نتیجه ای جز باخت سنگینتر و بدتر شدن اوضاع ندارد. -=-=- 3-اقدامات اجرایی برای اینکه متن به سرنوشت تحلیلهای کلی و بی سر انجام دچار نشود، اهم اقداماتی که باید مد نظر باشد را فهرست وار مینویسم. الف-اصلاحات وسیع در بروکراسی داخلی. -تعداد کارمندان دولت باید حداقل به نصف کاهش یابند(طبق استانداردهای جهانی). بهره وری بالا برود، کار ارباب رجوع سریع راه بیافتد و هزینه جاری کشور صرف هزینه زیرساخت و توسعه شود. -بانک مرکزی به صورت واقعی دست از چاپ پول بردارد و نرخ بهره بانکی هر چه سریعتر به صورت واقعی به زیر 10% برسد. هیچ مرض اقتصادی مثل تورم، خطرناک نیست. -نرخ دلار برای نهایتا 10 قلم کالای اساسی یارانه ای و کوپنی باشد(با نظارت فوق سنگین روی شرکت بازرگانی دولتی ایران) و بقیه محصولات نرخشان آزاد شود. وضعیت فعلی نرخ گذاری بورس کالا جز رانت و فساد هیچ فایده ای برای مردم ندارد و صادرکننده، تولیدکننده و سرمایه گذار با این وضع هرگز پول خود را مجدد وارد چرخه اقتصادی نمی کنند. -فرایند "تولید" کوتاه شود و بروکراسی دولتی تحت فشار ویژه قرار گیرد که خواست سرمایه گذار و تولیدکننده را در اسرع وقت انجام دهد. بازرسی کلی کشور داخل دفتر کارش ننشیند بلکه برود کار میدانی کند و از تولیدکننده مشکلات را جویا شود و سریعا حل کند. -با رشوه خواری مثل کشورهای توسعه یافته برخورد شود. یعنی رشوه دهنده مجازت نشود ولی رشوه گیرنده به اشد مجازات برسد. نمی شود در هر پرونده فسادی، فعال بخش خصوصی را اعدام کرد و مدیر دولتی را زندان تعزیری داد! -سهم شرکتهای شستا به زیر 50% کاهش یابد و سیت هیات مدیره اکثریت نداشته باشند. ثلث فساد و ناکارمدی زیر سر شرکتهای شستا و صندوق بازنشستگی و در قدم دوم زیرمجموعه های بانک ملی است. تا حد ممکن خصوصی سازی پیش برود و کارشناسهای دادگستری زیر ذره بین بروند برای برخورد با فساد. نه اینکه رشوه خواری به دادگاه عالی تجدید نظر هم.... *به نظرم اینها اهم اقدامات برای اصلاحات است. که تقریبا چیزی است محال. ب-شل رفتاری فرهنگی ما چه بخواهیم چه نخواهیم، ایران مال همه ایرانی هاست. ایران هم زرتشتی و هم کلیمی و هم صوفی و هم باده نوش و هم بدحجاب و بی حجاب و شل حجاب دارد. با رویه فعلی که مردم را متظاهر کرده ایم و متخصصها را به هر بهانه جزئی از کشور فراری میدهیم، نمی شود در این کشور ثروت تولید کرد و توقع استقلال اقتصادی داشت. نظام باید رفتارهایی بروز دهد که نشان واضحی از تساهل فرهنگی باشد. تساهل و مدارا، ذات فرهنگ ایرانی و توصیه اکید امامان حق(علیهما السلام) است. نه ما از آنها بهتریم، نه آنها کمتر از ما دلسوز مردم بوده اند. خلاصه باید همه نیروها و پتانسلهای پیدا و پنهان، و همه ایرانی ها که همه برای ایران جان میدهند را مجتمع و متحد کرد. نفوذ فرهنگی ایران در منطقه بی نظیر است. به دوستان توصیه میکنم کامنتهای زیر این کلیپ را بخوانید که تازگی با رکوردشکنی به 60میلیون بازدید کننده رسیده. از عراق و آسیای میانه تا چین و صربستان و هندوراس و گواتمالا و اتیوپی به ایران ابراز علاقه کرده اند. "ایران" به معنی اصلی ایران فرهنگی و تاریخی چشم امید اقلیتها و خیلی های دیگر در منطقه و جهان است که زیر ضربات سرمایه سالاری جهانی خرد شده اند. باید از این نفوذ استفاده کرد برای مقابله با زورگویی نظام سرمایه سالار تمامیت خواه که ترامپ نماد تام و تمام آن است. https://www.youtube.com/watch?v=cDNDVtoJhik *البته شخصا به این تغییر رفتار نظام هم امیدی ندارم. ج-آمادگی تمام عیار برای پاسخ نظامی قاطع به آمریکا. اینکه این پاسخ در چه سطحی باشد در تخصص بنده نیست. ولی خود این "پاسخ" هر لحظه به نقطه "غیرقابل اجتناب" ی نزدیک می شود که دیگر انتخاب نیست بلکه اجبار است. خوشبختانه دست ایران در پاسخ باز است. از انفجارهایی مشابه لبنان دهه 80 میلادی در پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه. تا اجازه ورود/خروج ندادن به کشتی های ائتلاف آمریکایی در هرمز. تا حملات موشکی به ناوگان دریایی و... که همین پیشبینی ناپذیر بودن واکنش ایران در منطقه ای که هزاران سال است نفوذ دارد، کار را برای حریف سخت می کند. و یادمان باشد خصوصا ترامپ که سرمایه دار است به دنبال شرایط غیرقابل پیشبینی نیست. پس ایران باید "پیشبینی ناپذیر" بماند. اگر قرار است تحریمها بعد از نفت به پتروشیمی و کامودیتی هم بکشد و بحران گرانی را به برادرکشی در ایران بکشانند، عاقلانه تر این است نظام روی اقدام نظامی ریسک کند تا اینکه منفعل باشد تا به نقطه بحران داخلی برسیم. نقطه ای که تبعات ویرانگرش معادل همان جنگ است ولی بدون هزینه برای حریف. ظاهرا متاسفانه هر روز از یک راه حل دوست داشتنی، دور و به یک انتخاب اجباری نزدیک می شویم. -=-=- بعضی دوستان فیلسوف بنده اعتقاد دارند سیاست چون نافذ بر زندگی شخصی افراد است، هر کسی می تواند در حد خودش نظر بدهد و نیازی به تخصص نیست. مطالبی که نوشتم دغدغه یک آدم معمولی که به حد خودش حق دارد توصیه ای بدهد و توصیه ای بشنود. ولی اینکه به صرف متخصص امر نبودن، افراد را درحیطه بسیطی مثل سیاست و معیشت، منع کنیم از نظر، عاقلانه نیست. من شخصا آدم اقتصادیه ترسویی هستم. علاقه ای هم به جنگ درست کردن و رفتارهای هیجانی ندارم. ولی کشور دارد به سمت نقطه ای می رود که اگر بانک مرکزی نتواند نرخ دلار را مهار کند، احتمال برادرکشی و ایرانستان خان خانی دور نیست که هر ملیجکی اسلحه بدست بگیرد و آخوند تنبیه کند! اگر قرار است اینگونه ایران کلا ویران شود، ترجیح میدهم مستقیما با خود ترامپ، 33 روز یا 2 ماه یا 1 سال درگیر شویم و مقداری ویرانه شویم. اینطوری حداقل شانسی برای مذاکره و اصلاحات باقی می ماند. نظر شخصی ام این است که این فشار عجیب برای تضعیف جدی ایران(و نه نظام) و جهت جلوگیری از رسیدن به "نقطه رهایی" ایران انجام می شود. و به هر قیمتی باید این فشار را پس زد. -=-=- و در انتها. به نظرم بسیاری از دوستان در نقد راه حل، دچار کینه های شخصی نسبت به ج.ا شده اند و حقیقت را نمی بینند.... هر کسی به نوعی یک کینه شخصی از نظام دارد. هر کس به طریقی. ولی هر نقدی در چارچوب خودش باید باشد. اگر بروکراسی داخلی فاسد و رشوه خوار است نمیتوان به این بهانه از حمله آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم حمایت کرد. هر دعوایی داخل خانه است به همسایه ربطی ندارد. اگر راه حلی برای شرایط موجود دارید واضح و بدون ایهام بنویسید، و شانه خالی نکنید. 12اردیبهشت98 *ادمینهای محترم اگر در متن، نکته ای مخالف قوانین کشور و مغایر منافع ملی میبینند، حتما مطلب را پاک کنند. با تشکر.
-
2 پسندیده شدهظاهر جفتشون اندیشکده است اما در عمل کلوب طرفداری هستند، هر دو جمهوری خواه، هریتیج محافظ کار و کارنگی خیریه، اینا در عمل مغز و اندیشه رو بکار نگرفتن بلکه بصورت سنتی، هریتیج از روحیه برتری طلبی آمریکا دفاع کرده و کارنگی چون همیشه داعیه صلح و آرامش داشته یه چیزهایی به هم بافته که هم بقل جمهوری خواهان بایسته و هم یه دیده تردیدی از خودش در بکنه که یعنی مثلا همچنان نگران صلح هست.
-
2 پسندیده شدهدر ادامه دو پست بالا در رصد اندیشکده های آمریکایی بخش هایی از مطالب ارائه شده از دو اندیشکده دیگر را به صورت خلاصه قرار می دهم : اندیشکده Heritage این طرح ، آمریکا را قادر خواهد ساخت تا تحریمهای بیشتری علیه رژیم ایران تحت سیاست فشار حداکثری اعمال کند . این امر باعث خواهد شد تا تحریمهای آمریکا در بخشهای استراتژیک اقتصاد ایران شدید تر شود چرا که سپاه پاسداران به طور گسترده در صنایع نفت ، ساخت وساز و صنایع دفاعی ایران حضور دارد. مایک پومپئو به عنوان رئیس سازمان سیا در سال ۲۰۱۷ تخمین زد که سپاه در حدود ۲۰ درصد از اقتصاد ایران را تحت کنترل خود دارد . این فشار افزوده بر اقتصاد ایران مطمئنا فشار بیشتری بر رژیم ایران خواهد گذاشت که در حال حاضر با نارضایتی فزاینده از سوی ایرانیان مواجه است . دولت ترامپ امیدوار است که تحریمهای قوی تر ، تهران را وادار به تعدیل سیاست های خصمانه و یا خطر سرنگون شدن توسط مردم خود کند. اندیشکده Carnegie تصمیم دولت ترامپ برای تعیین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی یکی دیگر از گام های خطرناک در این مبارزه سرسختانه است. وزیر امور خارجه مایک پومپئو و مشاور امنیت ملی جان بولتون در حال تحریک یک درگیری نظامی مابین ایران و آمریکا و سرنگونی رژیم مستقر در تهران هستند ... موضوع ناشناخته در اینجا این است که آیا ترامپ به دو مشاور خود یادآوری میکند که او رئیسجمهور است و نه آنها ؟ آیا او روشن میکند که نمیخواهد این کشور را به یک جنگ مبهم استراتژیک با ایران ببرد که میتواند خونین ، غیرقابل پیش بینی و مصیبت بار برای منافع آمریکا در منطقه باشد؟ اگر ما در لاس وگاس بودیم ، در این شرط بندی شرکت نمی کردیم . نگرانی اصلی این است که این طراحی، اختلافات میان واشنگتن و تهران را به سه روش ممکن تشدید خواهد کرد. ایرانی ها ... احتمالا امیدوارند که در این مسیر عدم تقابل بمانند ، اما طراحی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میتواند باعث تغییر سیاست شود و یا حداقل بهانه ای برای جناح ها در تهران ایجاد کند که به دنبال رویارویی می باشند . فرماندهان سطح پایین و مقامات ممکن است لفاظی ها را به عنوان دستور یا مجوز برای اقدام تهاجمی تری در منطقه اتخاذ کنند که منجر به تشدید جنگ ناخواسته در عراق، سوریه، خلیج فارس و مناطق دیگر میشود که هر دو کشور دارای نیروهای نظامی هستند. جان بولتون سفیر و سایر طرفداران سختگیری بر ایران به وضوح از واکنش شدید ایران نسبت به خروج ایالات متحده از موافقتنامه هسته ای ناامید شده اند . ایران با رویکرد سازشکارانه متحدان ایالات متحده در اروپا و سایر نقاط را از انتخاب یک طرف نجات داده است. اما اقدامات دیگر از سوی دولت ترامپ برای تهران سختگیرانه تر خواهد بود و میتواند با بحران مواجه شود .
-
1 پسندیده شدهاون سامانه دفاع نزديك دروازبان هست كه نصب شده شبيه تيپ روسي هست
-
1 پسندیده شدهسلام این موسسات هر چیزی که هستند دارند کارشان را انجام می دهند یعنی شکل دهی به افکار دیگران (هر کسی به هر فکری علاقه داره میره دنبال آن فکر) . مطمئنا اگر تحلیل واقعی هم داشته باشند در اختیار دیگران نمی گذارند و تنها شاید بشود کدهایی را در همین مطالبی که در سایتشان ارائه می دهند یافت . بسیاری از تحلیل های رسانه ای هم از این روش نشات می گیره . من هم به همین شکل از مطالبشان استفاده می کنم . نظر خودم را هم قبلا گفتم ام (به اندازه فهمم).
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 10اردیبهشت 1398 بعد از سخنرانی رئیس جمهور روسیه و وزیر خارجه این کشور درباره لزوم نابود کردن تروریسم در ادلب با رعایت حفظ جان غیر نظامیان . جنگنده ها روس از دو روز پیش همراه با توپخانه ارتش سوریه بمباران شمال استان حماه را شروع کرده اند همزمان چند ستون نظامی از ارتش سوریه راهی شمال این استان شده است پلیس نظامی روسیه هم یک پست در این منطقه ایجاد کرده هم زمان با این حملات رسانه های سوری از حمله قریب الوقوع ارتش سوریه به شمال استان حماه خبر داده اند . مخالفین هم این حمله را محتمل دانسته و در حال ارسال نیرو به این مناطق هستن . در صورت شروع حملات به این مناطق هم غیر نظامیان ادعایی کمترین اسیب را می بینند و هم انتقام خوبی می توان از تحر یرالشام بابت حملات به شهرک های سوری و مواضع ارتش گرفت ( البته اگه گیج بازی در نیارن) برخی از نیروهای ارتش اعزامی به منطقه سه روز پیش نیروهای شبه انتحاری تحریر الشام به مواضع ارتش در حومه شهر حلب حمله کردن . منابع سوری از دفع حملات به هلاکت رساندن 10 تن از مهاجمین خبر دادن . منابع مخالین تنها کشته شدن یک نفر را تایید کردن . اما نکته جالب توجه استفاده نیروهای تحریر الشام از پوششی ابتکاری بر کم کردن اثر حرارتی افراد در برابر دوربین های حرارتی ارتش سوریه بود حملات راکتی مخالفین به پایگاه هوایی حمیمیم و ساقط شدن راکت های پرتابی به این پایگاه توسط سیستم دفاع هوایی پانتسیر کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/KM5Ye از کار افتادن تانک تی 72 ارتش سوریه در حمله موشکی تروریستها / بعد از اصابت برجک تانک شروع به چرخیدن می کنه کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/M9Ld0
-
1 پسندیده شدهوضعیت واقعا از کنترل خارج شده. در صورت ادامه این روند و انفعال احتمالا وضعیتی مانند ونزوئلا در پیش هست و باتوجه به وضع اقتصادی بسیار خوب آمریکا در دوره ترامپ احتمال افزایش محبوبیت باعث انتخاب دوباره وی بعنوان رئیس جمهور ایالات متحده می شود. با این وضع 6 سال دوام در برابر این وضع غیر ممکن هست و کشور از درون فرو میپاشد. ارزش ریال بشدت در حال کاهش است ، خبر امروز خبرگزاری ها این بود؛ نان بربری 3 هزار تومان شد. به عبارتی مردم ما اگر نون خالی هم بخورند قشر کارگر بشدت بهش فشار میاد و وای بحال روزی که گرسنگان به خیابان بیان. انفعال در حال حاضر حکم اعدام ایران را در پی دارد لذا بهترین کار به عقیده من خروج از برجام هست و پیش روی به سوی فعالیت گسترده هسته ای و خروج از ان پی تی هست. ما در حال حاضر 2 راه داریم: یا باید تحمل کنیم و باتوجه به سیل اخیر و نابودی مزارع و محصولات با بدبختی مانند اتیوپی 2 سال تحمل کنیم تازه اگر نشه 6 سال ،اینم احتمال هست بعد از یک جرقه کوچک در تنگه هرمز جنگ بشه . یا باید با قدرت از برجام و ان پی تی خارج بشیم تهدید جدی به بستن تنگه هرمز کنیم. در سناریو اول کک اروپا در صورت جنگ هم نمیگذه چون ایران فعالیت هسته ای نداره و هر اتفاقیم بیفته حتی نسل کشی هم بشه اروپا سکوت میکنه و دلار های اعراب دهن جهان رو میبنده. اما در سناریو دوم، جهان وارد یک بحران اتمی میشه، جهانیان ترامپ و بولتون و اعراب را مقصر اتمی شدن ایران و نوسانات بازار نفت میدونند و چین و روسیه هم میتونند فشار خوبی به امریکا وارد کنند و حداقل مردم بخاطر شرایط جنگ تحمل میکنند. در سناریو اول دقیقا مثل قورباغه داخل دیگ آب میشیم و در سناریو دوم که مورد پسند بنده هست حداقل مجامع بین الملل با میانجی گری میتونند مارو خلاص کنند، در اون صورت مسئولین ما هم بهانه کافی برای مذاکره را دارند. ادامه این روند یعنی ویرانی. در این شرایط انگار حضرات با دشمن متحد شدند و دارند بنزین رو هم گرون میکنند، بنزین گرون یعنی کرایه حمل و نقل گرون تر میشه و به طبع جنس های فروشگاه ها هم گرون تر میشه چون تا دیروز با یک میلیون برای فروشگاهی جنس می اوردند الان با 4 میلیون میارن پس این 3 میلیون رو طرف رو جنس ها میکشونه تا ضرر نکنه و همه چییییز گرون تر میشه. فقط خدا کمکمون کنه...
-
1 پسندیده شدهقطع جی پی اس برای ما غیر ممکنه برای خودشون که ممکنه. جی پی اس مال اونها است.
-
1 پسندیده شدهجرج سوروس یه بانک که هرکی خواست بیاد تو خیابون کمپینگ و تظاهرات به پا بکنه بهش سرمایه لازم رو با اقساط 10 هزارساله میده ،..
-
0 پسندیده شدهبنظر چیزی بنام حمله مستقیم محدود به امریکا عملا وجود نخواهد داشت و گزینه حمله به ناوگان دریایی و ..ما را به یک جنگ تمام عیار با امریکا پیش خواهد برد و به دلیل حفظ پرستیژ ابرقدرتی امریکا مجامع داخلی امریکا که به شدت تحت تاثیر رسانه ها هستند و به راحتی هم افکار عموم مردم ، مدیریت رسانه ای می شوند از این اقدام دولتمردان امریکا نهایتا حمایت خواهند کرد.نتیجتا اینکه فکر کنیم با یک اقدام محدود نظامی و سپس پا درمیانی چند کشور مساله تحریمها ظرف مدت کوتاهی برچیده خواهد شد و ما را با کمترین هزینه به هدفمان میرساند ساده اندیشی است. بالعکس در این طرف قضیه اکثریت جامعه از این تز رودررویی مستقیم نظامی با امریکا حمایت نخواهند کرد و این مساله ،موضوع نحوه اغاز جنگ و ادامه انرا بسیار پیچیده تر خواهد کرد که البته خود به دلایل عدم حمایت اکثریت جامعه به دلیل تغایر مبانی فکری و عقیدتی انها با مسئولین رده بالای نظام اگاهی کافی دارید. در بلندمدت هم ادعای درست همیشگی صلح طلب بودن ایران را برای صدها سال اتی زیر سوال می برد که پاک کردن ان از حافظه تاریخ نسلها زمان نیاز دارد. با سایر مطالب گفته شده شما در باب وضع بحرانی موجود و بدتر شدن ان در اینده و راه کارهای اقتصادی بیان شده کاملا با شما موافق هستم و از خواندن ان لذت بردم.
-
-1 پسندیده شدهما در پاسخ به حمله هوایی اسرائیل به پایگاه هوایی t-4 چه کاری انجام دادیم؟ من دارم تو این بحث استاندارد دوگانه می بینم، چه طور قراره ما حملات فرضی اسرائیل که نه فیلمی ازشون منتشر شده نه تصاویر ماهواری ای و نه آماری از تلفات که حمله رو تائید کنه رو باور نکنیم ولی پاسخ فرضی ما به حمله اسرائیل به t-4 که نه فیلمی ازشون منتشر شده نه تصاویر ماهواری ای و نه آماری از تلفات که پاسخ ما رو تائید کنه رو باور کنیم!؟ تا اونجایی که به ما مربوطه پاسخ ما به حمله اسرائیل به پایگاه هوایی t-4 هم هرگز اتفاق نیافتاده.