برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      9,427


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. aminf14

    aminf14

    Editorial Board


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      1,400


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 6 آبان 1398 در پست ها

  1. 4 پسندیده شده
    سلام در مورد بی 52، زمانی قرار بود بی 58 جایگزین این پرنده که یکی از نماد های جنگ سرذ هست بشه، اینکه خود بی 58 و چند نسل بعدش منجمله بی 2، قراره بازنشست بشن ولی پرچم سالار هنوز بالاست و قرار هست تازه تعدادی از حال رزرو به وضعیت عملیاتی تغییر پیدا کنن کالا داستان دیگری هست، که به طور خلاصه در ۳ عامل میشه بیان کرد، اول بحث اعتماد پذیری بالای این پرنده، دوم مزیت هایی تعمییر نگه داری و هزینه های عملیاتی که برا نیرو هوایی داره،منجمله قطعات یدکی موجود و البته ساده تر بودن ساختار پرنده، سوم مزیت های قابل توجه این پرنده به عنوان یک بستر لانچ هواپایه که باعث شده تعدادی از پروژه های ناسا هم بر بستر این پرنده پیاذه بشه. البته بنده از اونجایی که از مدت ها قبل از اینکه بی 21 اسم گذاری و یا کد گذاری بشه، و پروژه هنوز در مرحله بررسی طرح های مفهومی بود و اساسا در فضای وب فارسی کمتر کسی اسم LRS-B (سرواژه عبارت بمب افکن ضربتی دور برد) براش آشنا بود به اتفاق امیر ارسلان عزیز که زحمت تاپیک رو کشیدن رو این موضوع کار کردم، و اتفاقا منابع وسیعی مورد بررسی قرار گرفت، لذا اندک آشنایی با مختصات این پروژه دارم، اما پارادوکسی که برای شما پیش اومده از اونجا ست که همون طور که دوستان اشاره کردند ما در دنیای قطعیات مطلق 0 و 1 زندگی نمی کنیم، البته که در طراحی این پرنده اختفا و کم پیدایی اصل مهمی بوده، ولی در عین حال به این معنی نیست که با پرنده ای اساسا ناپبدا و حامل تیر غیب طرف باشیم، در عین حال فاکتور دیگه که به موازات مساله استیلث وجود داره هزینه هست، شما هرچه در نمودار رادار گریزی بیشتر جلو برید، هم زمان در نمودار هزینه به صورت نمایی بیشتر بالا هم میرید، از طرف دیگه ورود چنین پرنده ای به عمق محدوده حفاظت شده خصم قبل از سرکوب پدافند امری ست بسیار پر ریسک، خصوصا وقتی با پرنده ای بسیار بزرگ، با سرعت مادون صوت و مانورپذیری محدود مواجه هستیم، کما اینکه از بی 2 نیز چنین استفاده ای نشد، در عین حال بنا هم نیست هر پدافند محدودی از دورترین فواصل پشت خطوط مرزی بتونه این پرنده رو رهگیری و سرنگون کنه، با این اوصاف بر می گردیم به همون نمودار رادار گریزی و هزینه، نقطه ی بالانس رو باید کجای نمودار گذاشت؟ جایی که بیشترین هزینه رو داریم، که طبعا به کاهش تیراژ می انجامه که به طور ثانویه باعث افزایش هزینه های عملیاتی و نگهداری میشه و البته شانس بیشتری برای نفوذ در مناطق حفاظت شده داره یا این نقطه ی بالانس رو آنچنان که در اطلاعات و صحبت های موجود پیرامون پروژه دیده میشد و در پست قبل هم مورد اشاره قرار گرفت، با تعدیل پروژه از پرنده ای رادیکال و به شدت گرون قیمت، پروژه رو به مسیری هدایت کنیم که ضمن برخورداری از قابلیت های نسباتا مناسب رادارگریزی بشه تعداد بیستری ازش عملیاتی کرد و سر پروژه نیاد آن بلایی که بر سر اسپریت اومد! در نهایت مجددا توصیه به مطالعه ی تاپیک "طالع نحس" می کنم برای درک بهتر زمینه های این پروژه با تشکر از توجه شما
  2. 2 پسندیده شده
    در مورد عملیات بغدادی گفته میشه به یک روایت دیگه مبدا عملیات از عراق و پایگاه عین الاسد بوده بر خلاف اناتولی که میگه اینجرلیک بوده. اسپر میگه 8 بالگرد و 100 (کمی زیاد نیست؟) نیروی ویژه امریکایی شرکت داشتند و ترامپ هم میگه فقط یک سگ نیروهای ویژه زخمی شده وقتی رفته تو تونل دنبال بغدادی! از طرفی ترامپ میگه داشتیم با کیفیت اچ دی! عملیات را میدیدم و خیلی خوب بود و واضح و تازه اخر عملیات که بغدادی تو تونل گیر کرده بود مثل ترسوها جیغ میکشید و باید فیلمش را پنتاگون منتشر کنه تا مردم ببینن اون یک قهرمان نبود و یک ترسو بود و ... ولی یک ابهام وجود داره، کسی که از ترس جیغ میکشه آیا جسارت منفجر کردن جلیقه انتحاری را داره؟ اصولا ترس ( بنا به روایت ترامپ باید از کشته شدن باشه دیگه ) پس چطور کسی که از مردن میترسه جلیقش را منفجر کرده؟ فرض روایت ترامپ! داشته برای بچه هاش فریاد میکشیده که اینجا بچه هست و شلیک نکنید؟ ( جلیقه را منفجر نکرده پس و جلیقه ای شاید در کار نبوده و امریکایی ها بدون توجه همه را با هم کشتند و نمیخواستند زنده دستگیر بشه ولو با کشته شدن بچه ها و یا شایدم اشتباه نیروهای امریکایی در حین عملیات) - داشته فریاد رجز میکشیده ( که جیغ ترس ترامپ درست نیست پس )
  3. 2 پسندیده شده
  4. 2 پسندیده شده
    طبق اخباری که داره منتشر میشه یک سناریو محتمل هست، اطلاع موقعیت بغدادی هدیه اردوغان به ترامپ بوده برای همراهی باهاش در شمال سوریه. اگر شکل گیری داعش را از نطفه و مسببانش را کنار بزاریم فعلا ولی هیچ شکی نیست که ترکیه بیشترین نقش را در همکاری های نظامی/لجستیکی/اقتصادی/نفتی با داعش داشت. اصولا وقتی مرزهای شمالی سوریه در اختیار داعش بود و همسایه ترکیه بودند کوچکترین تنشی نداشتند و ما شاهد تردد راحت داعشی ها برای پیوستن به این گروه از طریق ترکیه بودیم، مبادله نفت و فروشش به ترکیه بسیار راحت و با اسناد فراوان و تصاویر بیشمار ( موقعی که روسها با ترکها تنش داشتند ) منتشر شد. حالا هم با نفوذ وسیع سازمان اطلاعات ترکیه در ادلب، تقریبا حضور کامل نیروهای تحت امر ترکیه در این منطقه و حتی حضور خود ترکها این سخت هست که امریکایی که اصلا در این منطقه حضور نداره را مسبب این عملیات بدونیم در بعد اطلاعاتیش. حالا این را بزارید کنار این نفوذ و حضور وسیع ترکیه در ادلب و کنترل کامل اموری که با ترکها و تروریستهای تحت فرمانش هست و همچنین تشکر ترامپ از ترکیه و اعلامیه ترکیه مبنی بر کمک به این عملیات تا متوجه بشیم اردوغان این بی نوای! تروریست را ( بغدادی ) مدتها بوده که در آب نمک حفظ کرده بوده برای یک معامله و چیزی که در این مرحله ترامپ به شدت بهش نیاز داشت را با گرفتن شمال سوریه بهش تقدیم کرد. ( به محاق بردن اخبار استیضاح، رونمایی از یک دستاورد بزرگ ضد تروریستی، تاییده برای عبارت پرتکرار "من داعش را شکست دادم"، توجیه خروج از سوریه (که البته نزاشتند خود این تصمیم عملی بشه کامل ولی ادعاش را داره ترامپ و تو هر توییتش هم اشاره میکنه برای توجیه که البته مردم بدونید نفت ارزشش را داره بمونیم بیشتر) و ...)
  5. 2 پسندیده شده
    کارشناس نظامی، سردبیر مجله دفاع ملی ایگور کرووتچنکو معتقد است : پاسخ روسیه به عقب نشینی از پیمان حذف موشک های میان برد و برد کوتاه تر می تواند مجدداً پروژه های موشکی و قطار موشک جنگی و تقویت دفاع هوایی در مرزهای غربی این کشور را احیا کند.
  6. 2 پسندیده شده
    درسهایی از ویتنام این قسمت : عملیات ایگلووایت / فتوفانتوم هایی با کاربرد خاص هنگامی که ویت مین ها در سال 1960 برای تسلط بر ویتنام جنوبی ، دست به حملات پراکنده علیه ویتنام جنوبی زدند ، ایالات متحده به درخواست حکومت وقت ویتنام جنوبی ، مبنی بر ارسال کمک نظامی پاسخ مثبت داد . بدنبال این مساله ، چند صد کارشناس نظامی آمریکایی برای آموزش ارتش ضد کمونیست ویتنام جنوبی به منطقه اعزام شدند . با این وجود ،این نبرد طی سالها بتدریج به یک نبرد تمام عیار و فرسایشی مبدل گشت . اما وقتی مبحث بازدارندگی در مقابل حملات پراکنده ویت مین ها پیش کشیده شد ، این فانتوم ها بودند که درسراسر دهه 60 میلادی بعنوان یک عامل مهم در کند وخنتثی نمودن حملات شمالی ها نقشی پررنگ را ایفا کرده و ثابت نمودندکه یکی از موثرترین عوامل در برتری آتش واحدهای زمینی بشمار می آیند . سمت راست : خدمه زمینی در حال مراحل آماده سازی یک حسگر قابل پرتاب از پرنده های شناسایی RF-4 G ( شامل چند حسگر در یک غلاف ) سمت چپ : نمای جانبی و اجزا ء حسگر های فوق الذکر اما در این میان ، آنچه که بطور نسبی از اجرای حملات هوا به زمین مهم تر و صد البته ناشناخته تر بشمار می آمد ، ماموریتهای شناسایی بودکه توسط پرنده های شناسایی تاکتیکی RF-4G برای رصد تحرکات شبانه دشمن در جنگلهای انبوه ویتنام صورت می گرفت . برای عملی کردن این ماموریت ها ، مسلما" نیاز به یکسری تجهیزات خاص بود . در جریان این عملیات که با شناسه" ایگلو وایت" (IGLOO WHITE ) شناخته می شد و اجرای آن برعهده وینگ 533 شناسایی قرار داشت ، فانتوم ها وظیفه داشتند تا یکسری تجهیزات صوتی ویژه را با چتر به مناطق از پیش تعیین شده پرتاب نمایند . پرتاپ یک حسگر بصورت دستی توسط خدمه بالگرد در جریان نبرد " خه سان " 1967 این تجهیزات که به باطری های قوی و میکروفون های حساس مجهز بودند ، می توانستند انواع ارتعاشات را از حرکت خودروها و انسان ها دریافت کرده و به پرنده هایی که مختص این ماموریت بودند ، ارسال نماید . این اطلاعات توسط کارشناسان تحلیل می گردید و بلافاصله به فانتوم های مسلح که در منطقه آماده اجرای ماموریت بودند ، دستور اجرای بمباران داده می شد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  7. 2 پسندیده شده
    روایت شهید حسن باقری ، فرمانده وقت اطلاعات نیروی زمینی سپاه از وضعیت فرماندهی در جبهه ها ( اشاره ای به نتایج بدست آمده در مسابقات بیاتلون تانک روسیه -2019 ) ما برایمان شهید دادن در شناسایی سخت شده، ولی خیلی راحت شده که ۳۰۰ جنازه را در عملیات وسط معرکه بگذاریم و عقب برگردیم. کارکردن قبل از عملیات خیلی سخت شده، اما تلفات دادن در داخل عملیات خیلی ساده شده و هیچ به روی خودمان هم نمی‌آوریم. هنوز مطالب این عملیات به صورت کامل در داخل مردم منعکس نشده است، الان اگر داخل مردم بروید، سرشان علامت سؤال است که جنازه بچه‌های ما کجاست. بروید شهرتان تا ببینید چه خبر است؟ پدر و مادر‌ها برای جنازه بچه‌هایشان ارزش قائلند، اما بعد از شهادتش، برای زخمی شدن، معلول شدن و قطعه قطعه شدنشان تحمل می‌کنند. اما برای آن‌ها ارزش قائلند. اوایل جنگ بچه‌های تبریز در دهلاویه ۷۰ تا شهید دادند. خدا شاهد است که همه تنشان می‌لرزید. حالا هزار تا، دو هزار تا، سه هزار تا، اصلاً انگار نه انگار. اگر فردا بهمان بگویند ۱۰۰ هزار تا، انگار یک با هزار فرقی ندارد. https://www.aparat.com/v/W6y5K
  8. 2 پسندیده شده
    سلام 2 تصویر اخر فتوشاپ هست (خصوصا آخری از نوع بدش!) ، حذف کنید بهتره، به اعتبار متن صدمه می زنه ... نکته اصلی رایدر نسبت به بی2، فارغ از بحث عمر خدمتی و نیاز به جایگزینی، کاهش اساسی هزینه های تولید،عملیاتی، و تعمییر نگه داری هست که از ابتدا جز اهداف اصلی این پروژه بوده. این مساله از چند جهت پیگیری میشه، اول اینکه کاملا بر خلاف اسپریت که تعداد قطعات اختصاصی زیادی داشت که از عمده دلایل افزایش هزینه پروژه و بالا بودن هزینه تعمییر نگه داری هست، قرار هست از قطعات و زیر سیستم های مشترک بیشتری استفاده کنه، من جمله از اصلی ترین بخش ها که از ابتدا بخش مهمی از شالوده پروژه بود استفاده از پیشران مشترک با لایتنینگ، اف 135، بود. کنترل هزینه های پروژه باعث میشه این پرنده جدید مثل اسپریت از نظر حجم تولید دچار محدودیت نشه ، که این محدودیت کمتر از انگشتان 2 دست برای اسپریت به نوبه خودش به شدت هزینه تمام شده برای این پرنده، خصوصا هزینه های تعمییر نگه داری رو افزایش داده با کنترل هزینه ها، علاوه بر اثر اولیه، در پی افزایش تیراژ اثر ثانویه کاهش هزینه ها رو هم شاهد خواهیم بود که البته بهش اشاره فرمودید. خلاصه که پاراگراف ریپلای شده سوای مباحث ژئوپلتیک، با تمام اون آسمون ریسمون هایی که بافته غیر مستقیم می خواد بگه که بی 21 قرار نیست یک بمب افکن با طراحی رادیکال خیلی گرون قیمت با پنهان کاری های خیلی بیشتر و البته گرون تر از اسپریت باشه، قرار نیست در حفاظت شده ترین مناطق پدافندی قوای دشمن حکم تیر غیب رو داشته باشه ، و البته قراره تعداد زیادی ازش تولید بشه و تو درگیری ها تو مناطق وسیع استفاده بیشتری داشته باشه، و از نظر فنی ارزش بیشتری اظهارت اون مقام مسئول نداره . با تشکر از زحمتی که برای ترجمه کشیدید. //////////////////////////////////////// پ ن 1 : در پی منویات حضرت "اسلام" حفظه الله، چند خطی اقدام به اشاعه کامنت نمودیم، باشد که دعای خیر جنابشان شامل حال حقیر شود. پ ن 2 : مطالعه تاپیک "طالع نحس" به علاقه مندان این موضوع پیشنهاد می شود.
  9. 1 پسندیده شده
    بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته ( B-52 Stratofortress و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد. اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد. بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber) برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند! هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند شناخته ها و ناشناخته ها پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود. پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد. پيشران F-135 Pratt & Whitney الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B پيشنهاد شده است : پنهانكاري امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد. تعمير و نگهداري استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد. قابليت حمل بمب هاي هسته اي تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند. كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها! بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود. ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد. نگه داشتن خلبان در كابين با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد! فراموش نكردن چيزهاي كوچك بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود. در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011 كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد. نظر شما چيست؟ كم و كاستي بود دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري منابع : http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/ http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/ http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  10. 1 پسندیده شده
    جالبه حتی وارد قامشلی دوباره شدند و نه فقط چاههای نفت دیالزور در جنوب منطقه. حالا نفربرهای امریکایی جلوی بنرهای بشار اسد و پرچم کشور سوریه تردد میکنند. کاملا مشخصه پشیمون شدند (کردنشون) و دوباره برگشتند. احتمالا باید شاهد بازیهای محول شده به تروریستهایی امثال مظلوم! کوبانی هم باشیم برای عقب روندن ارتش سوریه از نقاطی که بهش وارد شده بود. جالبه از مذاکره با شخصیتی حرف میزنند برخی افراد در کشور که یک مورد تصمیم بسیار بسیار ساده تر و از مدتها پیش اعلام کرده و قول داده شده به رای دهندگانش برای جا به جایی 1000 نیرو در سوریه و با دو بار اقدام براش را حتی نمیتونه به سرانجام برسونه تنها و تنها به خاطر بخش بسیار بسیار کوچیکی از منافع لابی فشار درون حاکمیتی امریکا و صهیونیستها. بعد انتظار دارند سر موضوع پیچیده ای چون هسته ای/موشکی/منطقه ای با ابعاد تقریبا بی نهایت و منافع حیاتی برای صهیونیستها ( که اساسا بر خلاف امریکا هدفش در مورد ایران یک توافق نیست چون موجودیت ایران فعلی را برای خودش خطر میبینه ) با یک گفتگوی ساده و عکس سه در چهار مشکلات حل بشه و تازه ترامپ فرداش زیر فشار زیر توافقاتش هم نزنه.
  11. 1 پسندیده شده
    سناريو صدام هست و نتيجه اش هم خوب نيست راهكار فلج كردن نيروهاي امريكايي هست يه نيمچه حمله هيبريدي همانطور كه از مناطقي مثل لبنان فرار كردن ——- ترامپ با قادر بازي تلاش كرد يك ترس از عواقب حمله به امريكايي ها ايجاد كنه ولي خرس بزرگ حريف زنبور نيست
  12. 1 پسندیده شده
    تهش داستان تفنگداران امريكايي در لبنان تكرار ميشه
  13. 1 پسندیده شده
    وقتی از سردرگمی و اغتشاش تصمیم گیری در کاخ سفید و خصوصا فشارهای شدید لابی صهیونیستی میگیم به چه استنادی عنوان میکنیم؟ نیروهای امریکایی دوباره از عراق راه افتادند به سمت سوریه برای استقرار در چاه های نفت سوریه. مثل یک کاروان کولی یک بار از شمال به جنوب میان، یک بار از جنوب سوریه به مرزهای عراق و بعد به عمق عراق و بعد دوباره که تصمیم ترامپ را با فشار تحت تاثیر قرار میدند دوباره به سوریه بر می گردند. حالا پنتاگون اعلام کرده تازه قرار هست نیروهای جدید از جمله مکانیزه هم وارد منطقه چاه های نفت بکنه. احتمال فراوان نفت یک بهانه و آب نبات چوبی است که دهان ترامپ باهاش شیرین بشه و بهانه ای داشته باشه برای قبول درخواست باقی ماندن نظامیان امریکایی ولی مبالغ نفتی اینچنینی در برابر هزینه های پنتاگون و بودجه ای امریکا چیزی شبیه شوخی است و این استقرار و فشار برای عدم تخلیه نیروها از سوریه فقط و فقط یک عامل داره و اون هم صهیونیستها و طیف وامدارشون در بدنه حاکمیت امریکاست که چیزی که مطلوبه این رژیمه ولو بر خلاف نظر شخص اول نظام امریکا باشه را طلب میکنه. نیروهای نظامی و اطلاعاتی امریکا الان بیشترین فعالیتشون در اربیل و تا حدی سلیمانیه است. برای امریکا کانون های اینچنینی در کشورها مطلوب ترین شکل نفوذ در اون کشورها هستند. مناطقی با حاکمان وامدار، وضعیت شکننده و ضعیف از لحاظ سیاسی و نظامی و کاملا متکی به طف خارجی در برابر حکومت مرکزی.
  14. 1 پسندیده شده
    عکس ماهواره‌ای روسیه از قاچاق نفت سوریه تحت حفاظت ارتش آمریکا وزارت دفاع روسیه ضمن انتشار تصاویر ماهواره‌ای از قاچاق نفت سوریه تحت حفاظت نظامیان آمریکایی قبل و بعد از شکست داعش، حضور نظامیان آمریکایی در مناطق نفتی سوریه را «راهزنی بین‌المللی» خواند. مسکو مواضع اخیر واشنگتن درباره علت اعلامی آمریکا برای حضور نظامیانش در سوریه، یعنی به منظور حفاظت از میادین نفتی این کشور در برابر «تروریست‌های داعش» را رد کرده و با تصاویری ماهواره‌ای ثابت کرده که نفت سوریه تحت حفاظت آمریکایی‌ها قاچاق می‌شود. به نوشته خبرگزاری «اسپوتینگ»، سخنگوی وزارت دفاع روسیه به اظهارات اخیر «مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا درباره حضور تعدادی از نظامیان آمریکایی در شرق سوریه به منظور ممانعت از تسلط داعش بر میادین نفتی را عاری از حقیقت خواند و طبق تصاویری ماهواره‌ای که از دخالت نظامیان آمریکا در قاچاق نفت سوریه منتشر کرده، این ادعا را زیر سوال برد. «ایگور کوناشنکوف» با اشاره به هدف ادعایی آمریکا برای «حفاظت از میادین نفتی شرق سوریه در برابر داعش» گفت: «آنچه اکنون واشنگتن با غصب و کنترل نظامی میادین نفتی شرق سوریه انجام می‌دهد، راهزنی بین‌المللی است». این مقام روس افزود: «ذخایر نفتی و دیگر منابع زیرزمینی سوریه تنها به جمهوری عربی سوریه متعلق است و هیچ تعلقی به تروریست‌‎های داعشی یا حفاظت‌کنندگان آمریکاییِ تروریست‌های داعش ندارد». به گفته کوناشنکوف، «نه قوانین بین‌المللی و نه قانون خود آمریکا توجیه‌کننده هدف اعلامی نظامیان آمریکا برای حفاظت از ذخایر سوریه و جدا کردن آنها از مردم و کشور سوریه نیست». سخنگوی وزارت دفاع روسیه با رد مواضع واشنگتن درباره حضور نظامیان این کشور در میادین نفتی شرقی سوریه به منظور اطمینان از دست نیافتن داعش به این میادین، تصاویر ماهواره‌ای از دخالت نظامیان آمریکایی در زمینه قاچاق نفت سوریه به دیگر کشورها چه قبل از شکست «خلافت داعش» و چه بعد از شکست این تروریست‌ها منتشر کرده است. طبق این تصاویر، قاچاق نفت سوریه با کاروانی از کامیون‌ها و تانکرها تحت حفاظت نظامیان و شرکت‌های خصوص نظامی آمریکایی دیده می‌شود. وزارت دفاع روسیه اعلام کرد: «تصاویر اطلاعاتی فضایی نشان داد که به طور فعالانه‌ای، نفت سوریه تحت محافظت نظامیان آمریکایی استخراج و به طور گسترده‌ای به خارج از سوریه صادر شده است».
  15. 1 پسندیده شده
    به خاطر شما اصلا هزینه رو برابر ۱۵۰ میلیون دلار می گیریم .... باز به ۲۵۰ میلیون دلار صندوق عقب ۲۰۶ نمی رسه ...
  16. 1 پسندیده شده
    زیرسطحی های کلاس jin سکوی اصلی پرتاب خانواده موشکهای JL-2 و JL-3 4- موشک قاره پیمای زیردریایی پرتاب JL-2 : یکی از جالب توجه ترین سامانه های استراتژیک چینی که دررژه یکم اکتبر 2019 در معرض دید همگان قرار گرفت ، 8 سیستم موشکی با قابلیت پرتاب از زیردریایی ( با شناسه JL-2) بود که از به اعتقاد تحلیلگران اطلاعاتی از چند سال پیش بر روی زیرسطحی های نیروی دریایی چین مستقر شده بود ،اما هرگز به شکل رسمی آشکار نگردید . موشک بالستیک قاره پیمای JL-2 ( سمت راست ) و برنامه ارتش چین برای طراحی و استقرار عملیاتی نسل بعد ( JL-3) - سمت چپ بلحاظ نمادین، حضور این موشک در رژه بزرگ 2019 بیشتر بعنوان مهر تاییدی بر عملیاتی شدن بازدارندگی راهبردی نیروی دریای چین که در یکبازه زمانی طولانی ازانتهای دهه 50 آغاز شده بود ، قابل تحلیل بشمارمی رفت . ضمن آنکه خبرهای تایید شده ای مبنی بر توسعه گونه JL-3 برای مسلح نمودن نسل نوین زیرسطحی های هسته ای چین نیز وجود دارد . موشک DF-20 در زمان تمرینات پیش از رژه 5- موشک کروز ( شبه بالستیک ) DF-20 : یکی از مهمترین غافلگیری ها یا مهمترین رونمایی ارتش چین در رژه2019 ، نمایش 16 سیستم DF-20 ( علیرغم ناشناس ماندن سامانه اصلی شلیک ) محسوب میشد که به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، درشمار سیستمهای آفندی برد متوسط قرار دارد که به احتمال زیاد برای شلیک از سکوهای هواپایه رزمی توسعه پیدا نموده است . با توجه به اندک اطلاعات منتشر شده از این سیستم رزمی ، ناظران براین باورند که ورود DF-20 به سازمان رزم ارتش چین ، یک تحول در سامانه های کروز زمین به زمین در محدوده برد 1500تا 2500 کیلومتر است . قاتل ناوهواپیمابر موشک DF-10 این تحلیلگران معتقدند که لانچر سیستم جدید چینی ، از سلف خود یعنی DF-10 سنگین تر بوده و این به معنای کاهش تعداد موشکهای حامل روی خودرو به 2 تیر موشک است ( در مقایسه با صورتبندی 3 تایی در DF-10) که این اثبات میکند که موشک کروز جدید چینی ، بلحاظ وزنی در رده سنگین تری قرار داشته باشد . بااین حال ، احتمال دومی ( با درصد اطمینان پذیری پایین تر ) نیز وجود دارد که درآن پرتابگر استاندارد DF-20 به دو تیر موشک شبه بالستیک برای اجرای حملات دقیق مسلح گردد . تحلیلگران براین باورند که نمایش عمومی این موشک را میتوان در قالب بخشی از فشاری دیپلماتیک ، اقتصادی و نظامی بر تایوان ، درست چند ماه قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این جزیره طبقه بندی نمود . نمای گرافیکی DF-26 6- موشک بالستیک میانبرد DF-26 : به همان گونه ای که در سال 2015 رصد شد ، 16 دستگاه سیستم موشکی DF-26 در رژه 2019 به نمایش درآمد که بنا بر اطلاعات موجود انتظار می رود که این سیستم موشکی با برد 4000 کیلومتری خود نقش اصلی را با مسلح شدن به تسلیحات هسته ای در اجرای حملات دقیق ایفا نماید . DF-17 7- لانچرهای DF-17 : براساس مشاهدات میدانی ، حداقل 16 دستگاه پرتابگر DF-17 به قابلیتهای جدید ، از جمله توانایی شلیک موشکهای سُرشی هایپرسونیک شونده DF-ZF مجهز میشوند که بنابر تحلیل های موجود یک موشک برد کوتاه یا میانبرد در رده سامانه های DF-16 است . راست ( DF-17 ) .. چپ ( DF-ZF) با توجه به تهدیدات موجود در منطقه آسیای شرقی ، عملیاتی شدن این سامانه رزمی جدید ، به معنای یک جهش فناورانه در طراحی سامانه های تهاجمی سُرشی هایپر سونیک ( درست درزمانی که روسها و آمریکایی در این حوزه مشغول سرمایه گذاری برای جبران عقب ماندگی خود هستند ) برای ارتش آزادیبخش چین خواهد بود. پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2-منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  17. 1 پسندیده شده
    تکنولوژی های همگرا در آموزش نظامی محققان فناوری بر این باورند که تحولی که علوم و فناوری‌ های همگرا ایجاد خواهد کرد به ‌مراتب بزرگ‌ تر از تحولی است که ماشین بخار و انقلاب صنعتی در زندگی بشر ایجاد نمود. همگرایی علوم ازنظر فناورانه بسیار جذاب بوده و تحولاتی در زندگی بشر ایجاد خواهد کرد که هم ‌اکنون صحبت کردن در مورد آن‌ ها همانند داستان‌ های علمی تخیلی می ‌ماند. ولی این تحولات آثار اجتماعی و فرهنگی به همراه خواهند داشت که هنوز برای ما ناشناخته است . ترکیب فناوری‌های نوین همگرا به ادغام سینرژیتیکی چهار فناوری نانو، بیو، اطلاعات و علوم شناختی اشاره دارد (NBIC) که هرکدام از این چهار فناوری با سرعت زیادی در حال رشد و توسعه هستند و می توانند یکدیگر را برای رسیدن به هدف مشترک توانمند می‌سازند. در آموزش و تمرینات نظامی این هم‌ گرایی تکنولوژی‌ های نانو (Nano) ، بیو(Bio) ، اطلاعات (Information) و شناختی (Cognitive) ، توسعه یک مرکز یادگیری مجازی ارزان را امکان پذیر می سازد تا حالت های یادگیری فردی (صوتی ، تصویری و لمسی) را برای افراد سفارشی کرده و بهترین محیط سفارشی برای کسب سریع دانش را ایجاد نماییم . نقش تکنولوژی های همگرا (Converging Technologies) در آموزش نظامی نانو : نانو تکنولوژی این عمل را برای دستیاران آموزش کم‌ هزینه و نسبتا ارزان نگه می‌ دارد. می توان یک محیط آموزش واقعیت مجازی را متناسب با حالتهای یادگیری فرد پیش بینی کرد ، از زمینه‌های تحریک فرد استفاده کرد و هر گونه شرمندگی در مورد اشتباهات را کاهش داد . تبادل اطلاعات با کامپیوتر می‌تواند کاملا تعاملی باشد (شامل گفتار ، مشاهده و حرکت) . نانو ابزارها برای ذخیره انواع اطلاعات یا تصاویر لازم و پردازش آن اطلاعات در بازه های زمانی میلی ثانیه برای تعامل در زمان واقعی ضروری است. بیو : بیوتکنولوژی برای ایجاد بازخورد در وضعیت فردی و حفظ و نگهداری آن مهم می باشد . اطلاعات : فناوری اطلاعات باید نرم ‌افزاری را توسعه دهد تا پردازش و نمایش بسیار سریع اطلاعات را میسر سازد. از آنجایی که آموزش نظامی باید شامل روابط تیمی باشد ، در نهایت این نرم افزار باید تعامل بین طرف های مختلف را در خود جای دهد. نوآوری‌ ها همچنین برای فعال کردن دستورالعمل‌های مبتنی بر واقعیت افزوده مورد نیاز هستند که به موجب آن یک فرد ممکن است نمایشی از اطلاعات را در زمان واقعی (realtime) داشته باشد تا بتواند برای او ردیفی از اقدامات تعمیر و نگهداری را به نمایش بگذارد. شناختی : یادگیری موثر باید با درک فرآیند شناختی آغاز شود. افراد دارای حالت‌ های یادگیری متفاوتی هستند (شفاهی، بصری، لمسی) . همچنین آن ‌ها به محرک های مختلف (فرد درمقابل گروه) و زمینه‌های مختلف (ورزشی برای مذکر، اجتماعی برای مونث) واکنش می‌دهند تا از دو قالب کلیشه ‌ای استفاده کنند. حافظه انسانی و فرآیندهای تصمیم ‌گیری به فرآیندهای بیوشیمیایی وابسته هستند. درک بهتر از این فرایندها ممکن است منجر به افزایش تیزفهمی و به یاد آوری بیشتر شود . منابع : مرکز راهبردی فناوری های همگرا معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری http://nbic.isti.ir CONVERGING TECHNOLOGIES FOR IMPROVING HUMAN PERFORMANCE - Mihail C. Roco , William Sims Bainbridge - Springer Science+Business Media Dordrecht ترجمه و گردآوری صرفا برای میلیتاری
  18. 1 پسندیده شده
    راه حل مشکل بازدارندگی یا ... سیستم بمباران مداری برخه ای سیستم بمباران مداری برخه ای من جمله شیوه های رساندن کلاهک های هسته ای بود که ابتدا توسط اتحاد جماهیر شوروی در دهه 60 ابداع شد و یکی از اولین برنامه های شوروی در جهت نظامی کردن فضا به شمار می رفت. در این سیستم هدف فرستادن کلاهک به مدار های پایین زمین و سپس هدف قرار دادن و ارسال کلاهک به هدف انتخاب شده است . همانند بمباران جنبشی اما با کلاهک های هسته ای استفاده از این شیوه نکات مثبت زیادی را به همراه دارد که شامل : برد بی نهایت ( بدون حد ) - مسیر پروازی محل هدف قرار گرفته را مشخص نمی کند و می توان با تغیر مسیر پروازی به قطب جنوب هنگام هدف قرار دادن آمریکای شمالی ( به صورت مثال ) احتمال شناسایی شدن توسط فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی و سیستم های هشدار زود هنگام این فرماندهی که غالبا به سمت شمال اند را کاهش داد یا با استفاده از مسیر قطب شمال کشور های آسیایی مثل چین و ژاپن را هدف قرار داد و ... در این روش سیستم مربوطه در ارتفاع 150 کیلومتری جو مستقر خواهد شد . مشکل اصلی مسئله حقوقی هست که استفاده از این روش در پیمان برون فضایی ممنوع شده است اما باید دید نقاط قوت این سیستم به تنش ها و دعاوی حقوقی و فشار های سیاسی آن می ارزد یا خیر ؟ ... صرفا " جهت انتشار با ذکر منبع مترجم : AM4
  19. 1 پسندیده شده
    همین الان اسپریت توانایی نفوذ به بعضی مناطق رو داره و به بعضی مناطق رو نداره. رایدر هم در همین حد خواهد بود.
  20. 1 پسندیده شده
    مهاجم در آستانه تولید آغاز تولید نخستین گونه از بمب افکن پنهانکار B-21 براساس اخبار رسمی منتشر شده از سوی نیروی هوایی ایالات متحده ، نخستین نمونه از بمب افکن جدید B-21 آماده تکمیل در خط تولید شرکت سازنده است که بعنوان یک پیکربندی کاملا جدید برای جایگزینی بمب افکن های بی-1 لنسر و بی-2 اسپیریت موجود در سازمان رزم یگان بمب افکن نیرو ، در نظر گرفته شده است . مقامات ارشد نظامی در سال 2015 اعلام نموده اند که یک سفارش 80 تا 100 فروندی برای خرید این بمب افکن با سرمایه گذاری اولیه 20 میلیارد دلار در نظر گرفته اند ، هرچند درطول 4سال گذشته ، هزینه تولید ناوگان فوق با توجه به افزایش تعداد سفارش ها تا 200 فروند ، افزون تر خواهد شد . بنا بر گزارشهای موجود ، بمب افکن جدید عمدتا" با هدف کاهش هزینه های تولید ، عملیات و تعمیر و نگهداری در مقایسه با نسل قبلی ( بی-2 ) با ظرافت و دقت بیشتری طراحی شده تا جایی که گفته می شود هزینه تولید این نمونه جدید کمتر از نسل قبلی برآورد شده است . اما نکته بسیار جالب توجهی که دراین میان از نظرها پنهان مانده ،هدف گذاری اصلی نیروی هوایی آمریکا ، از سرمایه گذاری بر روی تولید این نمونه جدید است. بدین معنا که اگر بمب افکن پنهانکار بی -2 به شکل خاص برای صحنه عملیات رزمی در اروپا و برای انهدام اهداف با اولویت و حفاظت بالا در قلب اتحاد جماهیر شوروی سابق طراحی شده بود ، بی-21 از ابتدای تعریف پروژه ، برای اجرای عملیات رزمی در صحنه عملیات آسیا – پاسیفیک و به شکل خاص برای مقابله با نیات جاه طلبانه نیروی هوایی ارتش جمهوری خلق چین در نظر گرفته شده است . به اعتقاد برخی تحلیلگران نظامی ، توسعه مفهومی بمب افکن بی-21 به موازات توسعه ویژگی های نسل ششم از جتهای جنگنده ، تنها یک سیگنال برای ناظران در پی دارد و آن ، نیت فرماندهی نیروی هوایی آمریکا برای افزایش بقاء پذیری هواگردهای رزمی خود به منظور اجرای عملیات تهاجمی در پشت خطوط ارتش چین و در عمق شبکه دفاعی این کشور و انهدام اهداف راهبردی با ارزش بالا است . ژنرال دیوید گلدفین ، رییس ستاد نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ژنرال دیوید گلدفین ، رییس ستاد نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در خصوص ماهیت توسعه بمب افکن بی-21 چنین معتقد است : " نیروی هوایی از ابتدای تعریف پروژه تا ساخت نخستین پیش نمونه و پرواز آن ، نظارت کاملی بر طراحی و تولید سخت افزارها و نرم افزارهای مرتبط پشتیبان داشتیم و خواهیم داشت به همین دلیل ، اعتماد به نفس ما در این برنامه بسیار زیاد است " به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، ماموریت بلند پروازانه ای برای این بمب افکن تعریف شده " استفاده از توان تهاجمی نیروی هوایی بر علیه هر هدفی ، در هر نقطه از جهان و در زمان مقتضی " ، این امر نیز مستلزم وجود قابلیتهای خاص برای دوری جستن از سامانه های دفاعی زمین پایه ( اس-500) ، هواپایه ( مهمات هوا به هوای R-37M) خواهد بود . طبق گزارشهای موجود منتشره از سوی موسسه میچل (Mitchell Institute) که بمب افکن جدید را با نمونه هایی که در روزهای آخر جنگ سرد توسعه یافت ، مقایسه کرده بود ، اکنون قابلیتهای محاسباتی برای طراحی اف-117 و بی-2 در سطحی فراتر از گذشته ، در دسترس قرار دارد . نمونه مفهومی بمب افکن پنهانکار H-20 شروع روند برای ساخت نمونه اولیه از بمب افکن بی-21 پس از بررسی های فراوان و ارزیابی قابلیتهای بمب افکن های موجود صورت پذیرفت و تغییر فاز برنامه جدید از مرحله طراحی مهندسی به مرحله تولید نیز با همین روند ادامه خواهد یافت و بطور طبیعی ، گونه های خاصی از زیرسیستم های حیاتی نظیر سلاح ها ، حسگرها و اویونیک پیشرفته برای آن توسعه می یابد . نمونه مفهومی بمب افکن پنهانکار PAK-DA با این وصف ، برای یک بمب افکن پنهانکار ، ساخت اولین نمونه بطور قطع یک چالش عظیم محسوب میشود ، چرا که هنوز خطوط تولید تخصصی برای هرکدام از بخش های طراحی شده ، وجود ندارد و به شکل همزمان مونتاژ اجزای اصلی و فرعی بدلیل برخوداری از نمای کاهش مقطع راداری ( RCS) قطعا" دشوار خواهد بود . علیرغم این چالش ها ، نمونه اولیه بی -21 به احتمال بسیار زیاد ، تبدیل به هواگردی بی نظیر خواهد شد که تاکنون بدست بشر ساخته شده است و به اعتقاد برخی ناظران ، موقعیتی بسیار بالاتر از بمب افکن بی-2 که هم اکنون 20 فروند ازآن در حال خدمت است ، بدست خواهد آورد ، بدین معنا که وقتی جتهای پنهانکاری نظیر اف-22 و اف-35 در کنار همتایان شرقی اش نظیر جی-20 ممکن است توسط رادارهای دفاع هوایی پیشرفته کشف شده و فقط مشکل قفل کردن و شلیک برای آنها بویژه در فواصل زیاد ، وجود داشته باشد ، این بمب افکن پنهانکار جدید با طراحی منحصر بفرد خود قابلیت گریز از تمامی فرکانس های راداری موجود را می تواند ارائه کند . هر چند رقبا ( چین با برنامه H-20 و روسها نیز با برنامه PAK-DA) نیز بشدت مشغول کار بر روی نمونه های بسیار پیشرفته هستند . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9 پی نوشت : 1- تجمیع تمامی مطالب مرتبط با بمب افکن بی-21 و بروزرسانی پستهای حاوی ویدئوهای ارسالی . بیست و دوم تیر سال یکهزار و سیصدو نود و هشت خورشیدی 2- در خصوص قدرت هوایی .... "العاقل یکفی بالاشاره" بن پایه
  21. 1 پسندیده شده
    ادامه خاطره : تصويري از يك تانك چيفتن دوباره صدای بهمن به گوشم رسید كه گفت : یاسر 1 اینجا زره كوب 4 ما برای كمك به شما اعزام شدیم چیز دیگه ای هست كه ما باید بدونیم؟ استعداد دشمن چند نفر پیادس؟ و اینكه شما چه آسیبی به اون ها رسوندین؟ صدا پاسخ داد : اینجا یاسر 3 لطفا به جای خوش و بش سریع خودتونا برسونید. من شما را میبینم. در 2 كیلومتری غرب من 4 تا تی 72 با پشتیبانی حداقل 20 سرباز و حد اقل 2 آر پی جی زن هستن الان هم احتمالا یا به طرف پشت تپه حركت كردن یا با تیغك كمی تو زمین فرو رفتن چون دیدی بر روی اونها ندارم یكی از اونها هم بعد از اصابت گلوله توپ یاسر 1 مجبور به برگشت شد. زره كوب 4 تحت هیچ شرایط از تانك پیاده نشید و بر روی تانك پست نگیرید یك تك تیر انداز دشمن تیربارچی های هر دومونا كشته.( تانك ما تیربار روی برجك نداشت فقط یك تیربار هم محور با توپ داشت كه من اونا از داخل شلیك میكردم ) صدای بهمن جواب داد : یاسر 3 ما الان به موقعیت میرسیم .تمام. اكبر بسه دیگه من از اینجا به بعد تو چشمی اطرافا دارم تو فقط تو چشمی هدف گیری در جهتی كه من بهت میگم آماده باش. حمید دشمن ما تی 72 ریل را خالی كن 3 تا گلوله دور قرمز قرار بده. علی همون دستوری كه بهت دادم. هماهنگ با اكبر پیش میری. تا شلیك كرد بدون اینكه من بگم یا عباس خودت حركت میكنی تا 4 میشمری نگه میداری. علی گفت : میدونم بابا. بهمن گفت : خدا به خیر بگذرونه. من پریسكوپ هدف گیریا دوباره آوردم جلو چشام تكیه دادم به صندلی و اونا مثل عینك جلو چشام فیت كردم و دسته یوك هدف گیریا تو دستم گرفتم. از زاویه 270 تا 320 نسبت به موقعیت تانك را با زوم بالای 12 برابر داشتم نگاه میكردم بعد از 1 دقیقه به نزدیكی یاسر 3 رسیدیم و تانك ایستاد دوباره صدای بهمن گفت : یاسر 3 سمت راست تپه را برو بالا و جهت قبلیا چك كن. علی سمت چپ مستقیم حركت كن و تا مرز اون درختا برو جلو اكبر توپا بچرخون سمت راست ( طرف دشمن بعد از چرخیدن تانك ) و با نهایت دقت چك كن.وقتی توپ به طرف راست چرخید دیگه علی تودیدم نبود چون من و بهمن و حمید با توپ میچرخیدیم اما علی اون جلو جاش ثابت بود. در واقع اون موقع دیگه سمت چپ من بود نه جلوم. دوباره تو پریسكوپ نگاه كردم و منتظر بودم كه یك دفعه صدای خفه انفجاری اومد و لحظه ای بعد صدایی دیگر ( داخل تانك همه انفجار ها خفه به گوش میرسد ). بهمن گفت : دارن به طرف این یاسره شلیك می كنن اما این احمقا نزدیك ترین توپشون 10 متری یاسر خورد ناگهان صدایی اومد : اینجا یاسر 3 ما با دشمن روبرو شدیم دقیقا زاویه 90 شما سمت راست 3 تا تی 72 هر 3 تاشون جهت توپ رو به من گرفتن چند تایی هم سرباز دور و برشونه ما با سرعت به حركت ادامه ....بنگ ( صدای پشت بیسیم معلوم بود كه یاسرم داره شلیك میكنه ) ... اه ه ه ما به مسیر ادامه میدیم. شما مستقیم به طرفشون حركت كنید. تمام. بهمن گفت : علی راست میگه سریع 90 به راست. با تكان و چرخشی شدید 90 درجه به راست چرخیدیم و من هم برای حفظ كنترل دستما به دستگیره گرفتم و پس از چرخش دوباره دسته های هدف گیری را گرفتم... مجددا به سمت روبرو هدف گیری كردم. پس از چند ثانیه 3 تا تی را دیدیم. ایستاده بودند و با نهایت دقت به سمت یاسر شلیك میكردند و با هر شلیك صدای خفه ای به گوش میرسید.من گفتم : علی نگه دار من نمیتونم اینطوری بزنم. تانك ناگهان ایستاد و چشمانم برای 1000 امین بار به پریسكوپ خورد اما خوب پریسكوپ من تا شو بود و خم شد و من دردم نیومد. مجددا با سرعت پریسكوپا آوردم جلو چشام. و هدف گیری كردم طرفشون و گفتم : بهمن وسطیه را میبینی؟ یك افسر بالاش پست گرفته. فاصله دقیق ؟ بهمن بعد از چند ثانیه گفت : دستگاه میگه 1470 متر... اكبر... فقط مثل همیشه باش. من زوم را بیشتر كردم و با زوم 12 برابر تانك وسطی را هدف گرفتم با سوئیچ های دور پایین دقیقا خط عمودی را روش قرار دادم و در همین حین گفتم : باد ؟ در حالی كه داشتم نشانگر را بالا میبردم و برای فاصله بین 14 و 15 برای 1470 متر روی تانك هدف میگرفتم بهمن جواب داد 10 كیلومتر به سمت شمال غربی. حساب كردم تاثیرش رو توپ برابر 6 كیلومتر به سمت راست ما میشه و با سوئیچ های دور پایین كمی هدف را به سمت چپ بردم... از این فاصله احتمال برخورد خیلی پایین بود اما برخورد اول اگرم تانكا نابود نمی كرد عملكرد و هدفگیریشا از بین میبرد یا كم میكرد. گفتم : حمید بعدیش دور قرمزه؟ گفت : آره. فریاد كشیدم : بر دشمنان ایران زمین لعنت. ( این رمز بین ما بود كه قبل از هر شلیك میگفتم هم برا ایمان و امید بیشتر و هم اینكه به بقیه خدمه رسونده باشم كه : الان شلیك میكنم میخواین گوشتونا بگیرین بگیرین ) كلمه لعنت را كامل نگفته بودم كه با قدرت دكمه كوچك پشت دسته راست را فشار دادم و با صدای مهیبی تانك شلیك كرد البته من عادت داشتم. با شلیك لگد توپ باعث شد هم ما تكان بخوریم و هم پریسكوپ از روی هدف كنار برود. با بازگشت پریسكوپ روی هدف دیدم كه گرد و خاك تمام دور و اطراف آن ها را گرفته و سربازان به این طرف و آن طرف میدوند. تانك وسطی مشتعل شده بود و 2 تانك دیگر همانطور ایستاده بودند. معلوم بود شوكه شده بودند. دكمه را فشار دادم... ویژ ویژ كنان توپ دور قرمز داشت پر میشد كه دیدم تانك وسطی راه افتاد اما پس از چند متر دور خود چرخید و ایستاد . زنجیر پاره شده اش دراز به دراز پشت تانك روز زمین افتاده بود توپش هم داغون شده بود. روشن شدن چراغ قرمز گوشه پریسكوپ به من گفت كه توپ پر شده و آمادس. دیدم كه خدمه اون دارن ازش پیاده میشن و خودشونا رو تانك و بعدم رو زمین میندازن. هدف را بردم رو تانك سمت چپی كه بهمن داد زد باد الان 15...همون جهت... هدف را اصلاح كردم و فریاد كشیدم : بر دشمنان ایران زمین لعنت و شلیك كردم. بعد از اینكه پریسكوپ روی هدف برگشت تانك دوم را دیدیم كه آتش گرفته و روی سمت چپ بدنش مثل گل كلم باز شده بعید میدونستم زنده مونده باشن. دوباره دكمه را فشار دادم و گفتم علی برو جلوتر. تانك سوم راه افتاده بود و به طرف شهر در حال فرار بود. بهمن گفت : لعنت یاسرا زدن !!! من پریسكوپا تا كردم و سریع تو پریسكوپ دور گرد نگاه كردم دیدم یاسر 3 آتیش گرفته و دود غلیظ سیاهی ازش بلند میشه و چند متر پایین ترش 4 نفر در حال دویدنن گفتم : بهمن خدمش زندن و دارن فرار میكنن. بهمن گفت سریع برو طرف اونا علی...سریع برگرد طرف یاسر. اونا در خطرن. تانك با جهشی تغییر مسیر داد و به طرف یاسر رفتیم.نیمه های راه بودیم كه دیدیم همشون پناه گرفتن تا نزدیكی اون محل رفتیم و تانك ایستاد. دیدم كه اونا اومدن بیرون و پشت تانك ما دور از دید تك تیر انداز عراقی با ما به طرف شرق شروع به دویدن كردند كه پس از 20 دقیقه با سر رسیدن یك پاترول آمبولانس همشان را سوار كرد و ما مجددا به منطقه بازگشتیم. صدای بهمن به گوش رسید كه گفت : اینجا زره كوب 4 یاسر 3 از بین رفت اما خدمش به جز تیربارچی سالم برگشتند. یاسر 1 هم شدیدا آسیب دید و بازگشت. دشمن 4 تا تی 72 عراقی با پشتیبانی 20 سرباز 2 تا را از دست داد و 2 تای دیگر هم كه یكیشون آسیب دیده بود باز گشتند. ما هنوز 24 گلوله توپ و 4 گلوله دور قرمز داریم و باك تانك برای 3 ساعت دیگر عملیات هم پر است. دستور چیست ؟ صدای فرمانده به گوش رسید كه گفت : زره كوب 4 ما زره كوب 3 را فرستادیم و الان تو راهه بچه های سپاه برای تصرف قسمت های شرقی خرمشهر دارن وارد عمل میشن. تمام تك دشمن خنثی شده و اونا در حال بازگشت به شهرن. الان نوبت پاتك ماست و تا ضعیفن باید قسمت های شرقی را تصرف كنیم البته بچه های سپاه این كارا میكنن. شما هم به اونا كمك میكنین. تمام. تانك ما مجددا رو به غرب شروع به حركت كرد و پس از چند دقیقه بود كه از كنار تانك یاسر 3 كه در شعله های آتش میسوخت گذشتیم. من میتونستم شهر را جلوی خودم ببینم. تقریبا 10 كیلومتر تا شهر فاصله داشتیم. ازمیان 2 تپه كه عبور كردیم با ارتباط بیسیمی بهمن تانك را به سمت راست بردیم و در همان فاصله از شهر در امتداد آن حركت كردیم و بعد از 5 دقیقه 7 تا تانك تی سپاه را دیدیم كه سربازان پشت اونها پناه گرفتن و با تعداد زیادی نفر بر به سمت شهر حركت می كنند آن ها پشت بیسیم به ما خوش آمد گفتند و به ما اطمینان دادند كه با ما در ارتباط خواهند بود. هر از گاهی توپ یا خمپاره ای زمین اطراف گروه را می كوبید اما به جز 1 مورد برخورد توپ به نفربر هیچ تاثیری بر پیشروی ما نداشت. ما سرعتمان را افزایش دادیم و با هماهنگی با تی های سپاه جلوتر از گروه به 1500 متری ورودی شهر و ساختمان ها رسیدیم.با دستور فرمانده زرهی سپاهی ها ایستاده و تمام ساختمان هایی را كه نشان میكردند یا دیدبان ها دیده بودند عراقی ها در آن ها پست گرفته بودند را با توپ زدیم. در كل 8 تا توپ عادی مصرف كردیم و ساختمان های مورد نظر را كوبیدیم. تی های سپاه هم با تمام قوا آتش می كردند. ناگهان با دستور حركت همگی با سرعت بسیار به سمت شهر حركت كردیم و نفربر ها هم پشت سر تانك ها به طرف شهر به راه افتادند.با دستور فرمانده سپاه ما به سمت چپ به طرف یك ورودی رفتیم. در طول راه از میان مزرعه های خشك شده عبور كردیم و حتی پشت پریسكوپ دیدم كه كشاورزی از خانه اش بیرون آمد و وقتی ما را دید در هنگام عبور از كنار خانه اش هر دو مشتش را بالا برد و در اوج شادمانی فریاد كشید. البته صدایش را نشنیدیم. دقیقه ای بعد روی جاده آسفالت انداختیم و به طرف ورودی مورد نظر رفتیم و 2 كیلومتر عقب تر ما 3 نفر بر سپاه در مسیر ما می آمدند. به شهر نرسیده بودیم كه یك آرپی جی در سمت راست تانك ما روی زمین برخورد كرد. بهمن داد زد : ساختمون با نمای سبز. طبقه بالای بالا. من لوله را بالا بردم و روی طبقه بالا هدف گرفتم و بدون گفتن حرف شلیك شلیك كردم. سقف طبقه فرو ریخت و پس از آن نمای جلوی ساختمان به همراه نیمی ار مساحت تمام طبقات فرو ریخت. اكنون دیگر وارد خیابان شده بودیم. توپ را مجددا پر كردم كه بهمن فریاد زد : علی نگه دار... اكبر جلومون پیاده نظامه. من زوم را برداشتم و با حالت عادیو با سوئیچ دور بالا جلو را نگاه كردم كه دیدم چند عراقی در حال دویدن به طرف داخل شهر هستند. با فشردن دكمه با تیربار هم محور آتش كردم چند نفرشون تیر خوردند و روی زمین افتادن و ما بقی دویدند به اطراف و بین جلو و عقب آمدگی دیوار ها و كوچه ای نزدیك به آنجا پنهان شدند. دیواری را كه 4 نفر از آنها چسبیده به آن پشت لبه پناه گرفتند را هدف گرفتم و با گفتن رمز شلیك شلیك كردم. چون پریسكوپ زوم نبود هدف چندان از روی آنها تكان نخورد و من دیدم كه هر 4 نفرشان به وسط خیابان پرت شدند و ساختمانی كه دیوار متعلق به آن بود تا حدودی ریزش كرد. گفتم : علی بروی اون كوچه تا رسیدی ترمز كن میخوام یك بوسه نثارشون كنم. ( اصطلاح بچه ها بود یعنی میخوام یك توپ حرومشون كنم ) علی به طرف كوچه راه افتاد جلوی كوچه ناگهان زد روی ترمز و من هم شلیك كردم و سپس با تیربار هم محور آتش كردم و 2 نفرشان را كشتم.یك سنگر آنجا بود تا خواستم با توپی آن را بزنم یك نفر بالا آمد و با یك موشك آر پی جی شلیك كرد. موشك به كنار تانك خورد و صدایی وحشتناك تر از صدای شلیك در گوش من پیچید. بهمن داد زد : حركت نكن ( توپ همان لحظه پر شد ) شلیك كن به اون مادر ....... . من هم شلیك كردم و چند دست و پا به همراه تكه های آجر و نخاله به هوا پرتاب شد. بهمن گفت : زیادی جلو اومدیم... برگرد عقب و منتظر بمون تا نفربرا سپاه بیان سرباز پیاده كنن بعدشم برمیگردیم.تانك دور زد بهمن گفت : اكبر رو به پشت باش و بزن. من لوله را رو به پشت در حالی كه تانك دور میشد گرداندم و با دیدم یك جیپ عراقی كه به طرف ما می آمد در حین حركت شلیك كردم و منفجرش كردم. ناگهان از ته خیابان چند سرباز رو به جلو دویدند من با تیربار هم محور آتش كردم اما چون در حركت بودیم هر تیر یك جایی خورد و تنها 2 تاشونا كشتم. ناگهان یكی از آن ها به زانو شد و یك آر پی جی شلیك كرد كه همچون جسمی آتشین به طرف ما آمد و درست به پشت تانك برخورد كرد. تانك در حین حركت چند تكان شدید خورد و منحرف شد و ایستاد. علی داد زد : زنجیر سمت راست پاره شده. نمی تونیم كاریش كنیم. بهمن گفت : اكبر با هر چی توان داری شلیك كن تا اینا برسن. منم اطرافا چك میكنم خالی باشه تا پیاده شیم و فرار كنیم. من كه اصلا اطراف را نمی دیدم و تمام تمركزم تو پریسكوپ بود با شلیك توپ و تیربار چند نفر از آنها را كشتم و مجددا فرار كردند. بهمن داد زد : اونا دور و برمون و همه جا هستن. سر توپ را رو به جلو برگردوندم كه عراقی ها را دیدم. هر طرف كه توپ را بر میگردوندم از جلوی اون كنار میرفتن و میومدن جلو. با شلیك توپ به دیوار كناری كمی عقب تر از تانك قسمتی از ساختمان روی آن ها ریزش كرد اما فرار كردند. بهمن پشت بیسیم مدام در خواست كمك میكرد و از نفربرها میخواست كه سریعتر به موقعیت بیایند. من حسابی ترسیده بودم و عرق كرده بودم. توپی دیگر شلیك كردم كه جز ریختن یك دیوار نیمه خراب كار دیگری انجام نداد. صداهای پاها روی بدنه نشان از آن میداد كه روس تانك آمده اند. با فشردم دكمه دود زا نارنجك های دودزای اطراف را شلیك كردم و تانك در میان دود فرو رفت. كار دیگری از دستمان ساخته نبود. صدای انفجار شدیدی شنیدم و جریان هوای تازه به همراه بوی دود را حس كردم. سرم را برگرداندم و دیدم كه دریچه باز شده قبل از هر عكس العملی دیدم چند لوله سلاح به طرف داخل خم شد. من شیرجه زنان هر چند كه جا تنگ بود خودم را در محفظه خالی توپ ها جلوی پایم در پناه قسمت فلزی داخل تانك انداختم. صدای شلیك رگباری به گوش رسید و كم مانده بود گوشم كر بشود. تنها چشمانم را بسته بودم و خودم را جمع كرده بودم. صدای شلیك قطع شد. بلند شدم تا مسلسل یوزی خدمه را از جایش بردارم بهمن تیرباران شده بود و خون از سر و رویش میریخت و حمید هم با صدای ضعیفی ناله میكرد از علی خبری نداشتم و آمدم دستم را دراز كنم و یوزی را بردارم كه دیدم چند تا نارنجك افتاد داخل. مجددا به همان قسمت پریدم و پناه گرفتم. آن لحظه چیزی به خاطر ندارم...صدای انفجار نارنجك كاملا گیج و مبهوت ام كرده بود و تا چند دقیقه فكر میكردم مرده ام... حدود 10 دقیقه ای گذشت و چشمانم را باز كردم... تمام تنم میسوخت و دود غلیظی داخل را گرفته بود. خیسی خون خودم را حس میكردم. دید چشمانم تار تار بود. دست دراز كردم و به هر زحمتی بود خودم را به دریچه رساندم. از آن بالا رفتم و به حالت دراز كش خودم را به روی تانك كشیدم و از شدت درد ناله ای كردم و از ارتفاع 2 متری بر روی زمین افتادم. از اطرافم هیچ خبر نداشتم. صدایی داد زنان به گوشم رسید كه می گفت : یكیشون زندس... بدوین بیاین...امدادگر ... یكیشون زندس..... و دیگر هیچ چیز نفهمیدم تا اینكه 2 هفته بعد در بیمارستانی در خود خرمشهر به هوش آمدم و شنیدن كه 4 تا تركش نارنجك خورده بود به كمرم و شانس آورده بودم به جاهای حیاتی برخورد نكرده بودم... بعد از شنیدن خبر ها نمیدانستم از خبر شهید شدن بهمن و حمید و علی گریه كنم یا از خبر اینكه الان تویه بیمارستان تو خود خرمشهرم خوشحالی كنم. تنها خودم را دوباره روی تخت رها كردم و سرم را در تشك فرو بردم و بی صدا گریستم. خاطرات اكبر رئیسی. ( آزادسازی خرمشهر )
  22. -1 پسندیده شده
    امرپ طوفان که به صورت skd تولید شد. اقای سینا نوریخانی تو مقاله کاملا توضیح دادن http://jangaavaran.ir/امرپ-طوفان/ ولی فکر میکنم این یکی با توجه به تجربه تولید skd طوفان تولید داخل است. به 2 دلیل. اول اینکه به شدت توری پیچ است. تو تانک ذولفقار هم همیشه نمونه های نشان داده شده توری پیچ بودند. علت هم این بود که بدنه را در نمونه های اول با ورقکاری میسازند که معمولا کیفیت منااسب ندارد. , و انرا توری پیچ میکنند تا پستی و بلندی های بدنه دیده نشود. این نمونه هم که رونمایی شده توری پیچ است. علت دوم این است که اگر به صورت skd وارد شده باشد معمولا تعداد بیشتری skd وارد میشود و در همان رونمایی تعدادی رونمایی میشد. احتمالا این ساخت داخل است. یک موتور هم به ان خورانده شده. اگر کیفیت مناسب را نشان داد شاید تولید شود. البته احتمالا چند وقت دیگه سایت جنگاوران در مورد ان یک مقاله میاد بیرون و روشن میشه
  23. -1 پسندیده شده
    اعراب عراقی اصولا از ایران و ایرانی بدشون می‌آید و نفرتی که آنها از ما دارند و خود بزرگ بینیشون نسبت به ایرانی ها از سایر اعراب نسبت به ما، بیشتر است ... شما نمی تونی نفرت قومی تاریخی رو با جریانی مثل اربعین برطرف کنی و یا با تعریف چندتا داستان انتخاب شده، سر خودت و دنیا رو فریب بدهی که یعنی اعراب عراقی خیلی از ایران خوششان می‌آید ..... البته یک سوال کلی وجود داره که چرا هر کشوری که جمهوری اسلامی درش نفوذ داره، اون کشور جزء فاسد ترین کشورها از نظر اقتصادی هست !؟ و سطح زندگی مردمش بسیار پائین می‌باشد !؟ یک مثلی از قدیم الایام هست که می گه : آیینه چون نقش تو بنمود راست _ خود شکن، آیینه شکستن خطاست
  24. -1 پسندیده شده
    یک جواب کامل برات نوشته بودم ، ولی گذشت ... خلاصه بگم ، هر کشوری با توجه به شرایطی که داره ، در هر دوره ی تاریخی یک حوزه ی نفوذ مشخصی می تونه داشته باشه ، اگه صاحب منصبان اون کشور بخواهند بیش از توان اون کشور ، نفوذش رو گسترش بدهند ، در نهایت فرو می پاشه ، نمونه ی عینی در تاریخ ایران می شه ، ساسانیان در زمان خسرو پرویز و افشاریان در زمان نادرشاه .... ایران فعلی در بهترین حالت باید خودش رو مجهز به سلاح هسته ای کنه و مرزهاش رو نگهبانی کنه و در کنارش بتونه رفاه مردم خودش رو بیشتر کنه وگرنه شکر خدا نه اروپایی ها به خاطر ادعاهای درشت ما حاضرند با ما تجارت کنند که بخواهیم در مدیترانه پایگاه داشته باشیم ! نه اعراب از ما خوششون می آید و نه روس ها می خواهند ما بیش از این قدرت بگیریم ، و نه چینی ها دلشون می خواهند کسی در خاورمیانه قدرت غالب باشه تا در آینده منافعشون به هم نخوره .... در نهایت باید بگم ... جمهوری اسلامی داره با این طرز حکومت داری کردن و این همه فساد اقتصادی ، داره جوری ریشه های تشیع رو در ایران می زنه که هیچ کسی نمی تونست این کار رو کنه ...
  25. -2 پسندیده شده
    خب که چی !؟ برای همه ی کشورها ، گروهک ها و سرانشون چیزی جزء مهره های بازی نیستند که در نهایت باید برای منافع کشور هدف ، فدا بشوند .... البته به جزء یک کشور خاص ...