برترین های انجمن

  1. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      51

    • تعداد محتوا

      1,267


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      40

    • تعداد محتوا

      9,593


  3. arminheidari

    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      7,139


  4. 00Amin

    00Amin

    News


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      2,080



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 15 آذر 1398 در همه مناطق

  1. 4 پسندیده شده
    بسم ا.... وزیر جنگ رژیم عبری دسامبر 2019 تصور می کنم با انتشار این تصویراز این به بعد کسی جرات نکند علت کار پژوهشی روی رژیم عبری را در حوزه های مختلف بخصوص حوزه امنیت و دفاع ، سئوال کند و یا حتی زیر سئوال ببرد
  2. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ 13 آذر 1398 مسلحین 5 روز پیش در یک حمله گسترده چند منطقه در جنوب شرقی ابوظهور را مورد حمله قرار داده . در این یورش 4 روستا از جمله منطقه اعجاز به تصرف مهاجمین در امد . مثل همیشه با عقب نشینی نیروهای سوری توپخانه و هواگردهای سوری روسی منطقه را اماج حملات خود قرار دادن حملات به قدری سنگین بوده که مسلحین مجبور شدن در مناطق پیرامونی این روستاها مستقر بشوند سرانجام به علت حملات هوایی وبمبارانهای فرشی منطقه مهاجمین بعد از دادن دهها کشته وزخمی مجبور به عقب نشینی شدن منابع سوری امار نزدیک به 25 شهید و منابع مخالفین هم تا 35 کشته را برای خود ذکر کرده اند اما امار طرفین در مورد خسارت دشمنان خود غیر قابل استناد است نزدیک به دوهفته است شرق ادلب شاهد حملات طرفین است . یکی از علت های این امر دسترسی اسان تر این مناطق به معره النعمان یکی از سه پایگاه اصلی مخالفین در سوریه است از شرق ادلب تا معره النعمان علاوه بر نبود عارضه های چندان مناطق مسکونی زیادی هم وجود ندارد . بزودی عملیات حملات به ادلب و یا جسر الشغور اغاز میشود واین منطقه میتواند یکی از محورهای اصلی حملات باشد ( احتمالا سوریها از تک احاطه ایی استفاده کنند ) یک نمونه از حملات هوایی به مهاجمین + پرتاب بمب سنگر شکن توسط سوخو روسی بمب ترموباریک ؟؟ به غنیمت گرفتن دو زرهپوش از مهاجمین به نظر میرسد روسها در حال خارج کردن وسرویس دهی به تانکهای ذخیر ه خود هستن بخش عمده ایی از این انبارهای درسیبری واقع شده است . مقصد بخشی از این تانکها هم احتمالا سوریه است میگهای29 سوری وپاد اخلالگر بلاروسی Talisman
  3. 2 پسندیده شده
    ترکیب فرانسوی- روسی برای نیروی هوایی عراق با ورود میراژ و مهمات دقیق فرانسوی به سازمان رزم نیروی هوایی ارتش عراق ، اگر چه شرایط رزمی این نیرو ، بتدریج بهبود یافت ، اما، هزینه های هر سورتی پرواز این پرنده ها بدلیل پیچیدگی بیشتر آنها ، روند صعودی بخود گرفت . در کنار این وضعیت ، مساله استفاده از مهمات دقیق فرانسوی ، که نسبت به همتایان شرقی خود ، پر هزینه تر بود ، سیستم لجستیک نیروی هوایی را که به مهمات ارزان قیمت روسی عادت داشت ، دچار مشکل نمود . بنابراین ، با توجه به ارزان قیمت بودن مهمات روسی و نیاز روزافزون ارتش عراق به اجرای ماموریتهای بمباران دقیق ، تطبیق مهمات شرقی بر روی میراژ در دستور کار قرار گرفت . غلاف تامسون سی اس اف ، آتلیس برای این کار ، یکفروند جنگنده MIRAGE F-1 EQ4 برای حمل غلاف آتلیس و مهمات KH-29 L در نظر گرفته شد . اما آغاز این پروژه بدلیل نتایجی بود که مهمات هدایت لیزری AS-30 L فرانسوی و KH-29 L روسی در جریان حمله به فاو بدست آورده بودند . این ترکیب ، برای نخستین بار درجریان حملات نیروهای عراقی به منظور بازپسگیری شبه جزیره فاو در ماه مه 1988 ، مورد استفاده قرار گرفت . در جریان این سری حملات ، زوج میراژ مسلح به AS-30 L و سوخو-22 های مسلح به KH-29 L ، به شکل موفقیت آمیزی توانستند ، با شلیک 3 تا 4 تیر موشک هدایت لیزری ، یکی از پل های اصلی ایجاد شده بر روی اروند ( پل بعثت ) را که مسیر اصلی نیروهای در حال عقب نشینی ایرانی بشمار می آمد و به سختی از آن دفاع می نمودند را تخریب نمایند. این موفقیت باعث شد تا تا دلیل پرهزینه بودن مهمات هدایت شونده AS-30L فرانسوی ، میراژهای بیشتری ، توانایی حمل مهمات KH-29 L را بدست آورند . در جریان این پروژه ، دو تیم فنی تشکیل گردید و یکی از این دو ، توانست ، در اواخر ژوئن 1988 ، این پروژه را کامل نماید . اما همزمان با کامل شدن پروژه فوق الذکر ، جنگ با ایران پایان یافت . به اعتقاد منابع عراقی ، فقط یکفروند میراژ اف- یک برای حمل این موشک روسی اصلاح گردید و پس از مدتی به اسکادران ششم که سابقا" از هانترهای عراقی استفاده می نمود ، تحویل داده شد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  4. 2 پسندیده شده
    دیدار سوی خمیده‌ی عالم     «خانم‌ها آقایان، ما امواج گرانشی را به دام انداختیم.»   این خبری بود که بالاخره امروز منتشر شد و موجی از هیجان در جامعه‌ی علمی ایجاد کرد. این یافته ارزش این هیجان و بیشتر از آن را دارد. این روز را در تقویم خود علامت بزنید؛ به این‌سبب که در تاریخ علم باقی خواهد ماند و نقطه‌ی عطفی در مسیر ما در درک عالم به‌شمار خواهد رفت. اما چرا این یافته (به‌ویژه اگر آزمایش‌های بعدی نیز آن را تأیید و تقویت کند) مهم است؟   آقای اینشتین و تغییر دید ما از عالم تا پیش از زمانی که آلبرت اینشتین نظریه‌ی نسبیت عام خود را صورت‌بندی کند، ما نگاهی متفاوت به جهان اطرافمان داشتیم. برداشت عمومی ما این بود که در فضایی سه‌بُعدی زندگی می‌کنیم که گویی درون جریان رودخانه‌ای یک‌طرفه و ثابت به نام زمان قرار گرفته است؛ مانند قایقی روی رودخانه‌ای از جنس زمان که با سرعتی یکسان در یک‌جهت شناور است.   درک روزانه‌ی ما از محیط اطراف نیز این دیدگاه کلاسیک و نیوتونی را تأیید می‌کرد. هیچ‌گاه شاهد تغییر روند گذر زمان نبودیم و دلیلی نداشت فکر کنیم ساختار دنیای ما به‌گونه‌ی دیگری است. تحولات علمی، که در درک ما از عالم در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ اتفاق افتاد، این دیدگاه را تغییر داد. اوج این تحولات زمانی بود که آلبرت اینشتین با نظریه‌ی نسبیت عام خود در فهم ما از عالم انقلابی ایجاد کرد. بر مبنای دیدگاه او نه‌تنها ماده و انرژی موجودات یکسانی بودند که به هم تبدیل می‌شدند، بلکه فضا و زمان نیز موضوعات مستقل و جدا از همی به‌شمار نمی‌رفتند. آن‌ها در بافتاری به نام فضازمان به هم گره خورده بودند و درواقع عالمی چهاربُعدی می‌ساختند و زمان نیز برخلاف گذشته موجودی صلب و ثابت نبود. اگر در کنار یک جرم عظیم قرار می‌گرفتید یا با سرعت‌های بالا شروع به حرکت می‌کردید، روند گذر زمان نیز تغییر می‌کرد.   نکته‌ی دیگری که از نظریه‌ی نسبیت عام استخراج می‌شد مسئله‌ی گرانش بود. قبلاً تصور می‌شد دو جسم نیروی مستقیمی بر هم وارد می‌کنند که یکدیگر را به‌سوی هم جذب می‌کنند. ما هنوز هم برای کاربردهای روزانه – از محاسبه‌ی مسیر حرکت توپ تا فرستادن فضاپیماها – از همین روند و توضیح استفاده می‌کنیم اما توصیفی که نظریه‌ی نسبیت برای ما به‌همراه داشت این بود که ماهیت نیروی گرانش متفاوت است. برای درک بهتر این داستان، فضازمان چهاربُعدی را با حذف دو بُعد آن به‌شکل یک ورقه‌ی بزرگ لاستیکی تصور کنید. حالا گلوله‌ای فلزی یا توپی را در جایی از این صفحه، که به‌صورت کشیده و صاف قرار گرفته، بگذارید. در اطراف محل قرارگرفتن این اجسامْ حفره‌ها و خمیدگی‌هایی در صفحه‌ی لاستیکی به وجود می‌آید. و هرچقدر جرم اجسام بیشتر باشد، این خمیدگی‌ها نیز عمیق‌تر و شعاع آن‌ها بیشتر می‌شود. در دیدگاه اینشتین این خمیدگی‌ها عامل ایجاد نیروی گرانش‌اند. وقتی سیاره‌ای به‌دور ستاره‌ای می‌گردد، درواقع درحال سُرخوردن درون انحنایی است که ستاره‌ی اصلی ایجاد کرده.   قبل از ادامه‌ی داستان تذکر نکته‌ای مهم ضروری است. وقتی می‌گوییم اینشتین یا دیگران چنین نظریاتی را مطرح کردند باید به یاد داشته باشیم این‌ها نظراتی فلسفی و زاییده‌ی تخیل نیستند. آن‌ها از دل تصورات صِرف بیرون نیامده‌اند بلکه آن چیزی که نظریه‌ی اینشتین یا هر نظریه‌ی مشابهی را به نظریه‌ای قابل‌اعتنا تبدیل می‌کند، بناشدن آن بر ریاضیاتی پیشرفته است. زمانی که اینشتین نظریات خود را مطرح می‌کرد بسیاری از جنبه‌های آن قابل آزمودن نبود، اما علت توجه جامعه‌ی علمی به این دیدگاه‌های تازه این بود که بر اساس ساختار خوش‌تعریف و سازگاری از ریاضیات بنا شده بود و در کنار پیش‌بینی‌هایی که ارائه می‌داد می‌توانست رفتارهای رصدشده در جهان – مانند کشیدگی مداری عطارد – را بهتر توضیح بدهد. یکی از نخستین آزمون‌ها درباره‌ی راستی نظریه‌ی اینشتین با رصد معروفی صورت گرفت که ادینگتون و همکارانش از یک خورشیدگرفتگی انجام دادند و توانستند انحنای نور ستاره‌ها را، هنگامی‌که از کنار خورشید عبور می‌کنند در مقایسه با زمانی که در آسمان شب قرار دارند، رصد و تأیید کنند. چنین تغییرمکانی تنها زمانی معنی‌دار بود که خورشید ما فضازمان اطرافش را خمیده کرده و درنتیجه مسیر نور را تغییر داده باشد و باعث شود ما آن جسم را در امتداد متفاوتی رصد کنیم.   از دل نظریه‌های اینشتین، که روزبه‌روز شواهد بیشتری برای تأیید آن به دست می‌آمد، موجودات عجیب‌وغریبی سر برآوردند که تنها یکی از آن‌ها سیاهچاله‌های شگفت‌انگیز بودند؛ اجرامی که به‌سبب چگالی بالای خود فضازمان را چنان خم می‌کردند که هیچ‌چیز، حتی پرتوهای نور، نمی‌توانست از حفره‌ی ایجادشده به‌دور آن‌ها و از همسایگی نقطه‌ی مرکزی‌شان، که تکینگی نامیده می‌شد، عبور کند.   امواجی از جنس فضازمان حال در چنین دنیایی می‌توان انتظار رویدادهای متفاوتی را داشت. اگر فضازمان ما بافتاری یکپارچه است و اگر گرانشْ محصول خمیدگیِ ایجادشده در آن است، درنتیجه می‌توان فرض کرد که این بافتارِ فشرده‌شدهْ از هم باز شود و حتی درون آن موج‌ها یا لرزش‌هایی اتفاق بیفتد. این آشفتگی‌های منظم همان چیزی است که به نام امواج گرانشی شناخته می‌شود. تصور کنید دو جسم سنگین – واقعاً سنگین – در فضا شروع به گردش به‌دور هم کنند. هریک از آن‌ها در اطراف خود حفره‌هایی را در فضا ایجاد می‌کند و باعث خمیدگی آن می‌شود، اما این همه ماجرا نیست. وقتی این دو جسم در فاصله‌ای اندک در کنار هم و به‌دور هم شروع به چرخش می‌کنند، با خود فضازمان اطرافشان را به حرکت درمی‌آورند و هریک گرداب‌های چرخانی را در فضازمان ایجاد می‌کنند. این گردابه‌ها در ترکیب با همْ اختلال‌ها و موج‌ها یا پستی‌وبلندی‌هایی را در بافتار فضا و زمان شکل می‌دهند که به‌صورت موج‌هایی در عالم ما سفر می‌کنند و با خود انرژی حمل می‌کنند. اگر می‌خواهید دوباره تصوری داشته باشید، به همان صفحه‌ی لاستیکی برگردید و این‌بار تصور کنید دو نفر دو سر این صفحه را گرفته‌اند و به‌طور مداوم آن را فشرده و باز می‌کنند (مثل زمانی که می‌خواهید خاک یک قالی را بگیرید؛ البته اگر هنوز برای خانه‌تکانی خودتان دست‌به‌کار می‌شوید!). در این شرایط می‌بینید که موج‌هایی درون خود صفحه‌ی لاستیکی ایجاد و در سطح آن منتقل می‌شوند.   این امواج هرچقدر از منبع دور شوند شدتشان کاهش پیدا می‌کند اما اگر منبع تولیدکننده‌ی آن‌ها به‌اندازه‌ی کافی قوی باشد، ممکن است تا فواصل بسیار دوردست نیز برسند و مانند امواجی که ۱۴ سپتامبر به آشکارساز لایگو رسیدند بتوانیم آن‌ها را از روی زمین رصد کنیم.   ویژگی جذاب این امواج آن است که این‌ها امواجی نیستند که درون فضازمان منتقل شوند، بلکه خود فضازمان هستند که تاب برمی‌دارد. بدین‌ترتیب وقتی به ناظری در فاصله‌ای دورتر می‌رسند، باعث می‌شوند این ناظر (مثلاً سیاره‌ی ما) به‌طور متناوب و متناسب با انرژیِ این امواج فشرده و سپس در راستای عمود بر آن کشیده شود. دوباره آن صفحه‌ی لاستیکی را در نظر بگیرید. این‌بار روی آن دایره‌ای بکشید. حالا یک‌بار در راستای طول صفحه آن را از دو طرف بکشید. می‌بینید که دایره‌ی شما به‌شکل بیضی درمی‌آید. این‌بار در این راستا صفحه را به حالت اول برگردانید و در راستای عرضْ صفحه را از دو سو بکشید؛ می‌بینید دایره‌ی شما در راستای قطرِ عمود بر آن دچار کشیدگیْ و شبیه به بیضی شد.‌ عین این اتفاق برای زمین و هر چیزی که در مسیر امواج گرانشی باشد، ازجمله من و شما، می‌افتد. ما با هر گذر این امواج اندکی منقبض و منبسط می‌شویم.   شک‌های نظریه‌پرداز و تلاشی یک‌قرنی برای کشف اگر فکر می‌کنید این پدیده به‌شدت غیرعادی و عجیب است، تنها نیستید. خود اینشتین هم در ابتدا درباره‌ی این امواج مطمئن نبود. در سال ۱۹۱۶، اینشتین به کارل شوارتزشیلد -که می‌توان او را کاشف سیاهچاله‌ها به‌شمار آورد- گفته بود این امواج وجود ندارند. بعدتر نظرش را عوض کرد و گفت فکر می‌کند آن‌ها واقعاً وجود داشته باشند. یک‌بار دیگر در سال ۱۹۳۶ به وجودشان مشکوک شد و البته دوباره نظرش را عوض کرد. از آن زمان تاکنون تلاش‌های بسیاری برای پیداکردن راهی برای ثبت و تفکیک این امواج انجام شده است. امواجی که ممکن است در اثر به‌دورهم‌گشتن دو ستاره‌ی نوترونی یا ادغام دو سیاهچاله یا در اثر رویدادهای ابتدای عالم شکل ‌گرفته و به‌سوی ما حرکت کرده باشند. در سال ۱۹۶۹، جوزف وبِر فیزیکدان دانشگاه مریلند اعلام کرد که توانسته امواج گرانشی را تفکیک کند، اما دانشمندان دیگر نتوانستند نتایج او را تکرار کنند. نزدیک‌ترین شاهدی که تا قبل از آن از وجود این امواج به دست آورده بودیم به سال ۱۹۷۸ برمی‌گردد. در آن سال، دو ستاره‌شناس به نام‌های جوزف تیلر و راسل هولس، که در آن زمان در دانشگاه ماساچوست در امهرست حضور داشتند، توانستند یک زوج ستاره‌ی نوترونی را پیدا کنند. ستاره‌های نوترونی بازمانده‌های فوق‌العاده چگال ستاره‌های پُرجرم‌اند. این دو ستاره‌ی نوترونی در مداری به‌دور هم می‌چرخیدند و یکی از آن‌ها تَپ‌اَختری بود که به‌طور منظم و متناوب پرتوهایی از تابش‌های الکترومغناطیس را در فضا پراکنده می‌کرد. با اندازه‌گیری و رصد دقیق این دو ستاره، ستاره‌شناسان موفق شدند به این نتیجه برسند که این دو ستاره درحال ازدست‌دادن انرژی و نزدیک‌شدن به هم‌اند و نکته‌ی مهم این بود که این آهنگ ازدست‌دادنِ انرژی، که در این منظومه رخ می‌داد، دقیقاً با پیش‌بینی مقدار انرژی‌ای که در صورت تابش امواج گرانشیْ این دو باید از دست می‌دادند برابر بود. این بهترین شاهد ما از این امواج بود تا امروز که نتیجه‌ی فعالیت دانشمندان پروژه‌ی لایگو و همکاران علمی آن‌ها در ژورنال فیزیکال ریویوو لِتِرز منتشر شد. مقاله‌ای که نام هزار نفر در مقام نویسنده و مشارکت‌کننده در آن ثبت شده است. حالا با اطمینان بیشتری می‌توانیم بگوییم اینشتین درست پیش‌بینی کرده بود، اما خلاصه‌کردن این کشف به اینشتین کمی کم‌لطفی به انبوه دانشمندانی است که در چنین طرح عظیمی مشارکت داشته‌اند. این یافته حاصل یکی از همکاری‌های عظیم در علم معاصر بوده و دروازه‌های جدیدی را به روی ما باز کرده است.   سه پیشگام در بین افرادی که در این کشف نقش داشتند سه نفر جایگاه ویژه‌ای دارند . کیپ تورن، کیهان‌شناس برجسته‌ی کلتِک (مؤسسه فناوری کالیفرنیا) و متخصص امواج گرانشی و سیاهچاله‌ها، که یکی از طراحان و پشتیبان‌های لایگو بود و حدود بیست سال از عمر خود را صرف این پروژه کرد. نام کیپ تورن در یکی دو سال اخیر به‌واسطه‌ی مشارکتش در ساخت فیلم میان‌ستاره‌ای، به کارگردانی کریستوفر نولان، بیشتر بین مردم عادی شناخته شده است. نکته‌ی جالب اینکه در سناریوی داستان میان‌ستاره‌ای و در نسخه‌ی اولیه‌ی آنْ بخش مهمی به امواج گرانشی و طرح لایگو اختصاص داشت که بعدتر به علت فشردگی موضوعات از فیلم حذف شد. در این ایده‌ی اولیه، نخستین نشانه‌ها از وجود کرم‌چاله در همسایگی ما را لایگو کشف می‌کند. داستان و توصیف کیپ تورن از مشارکتش در طرح لایگو و همچنین تأثیر امواج گرانشی در داستان فیلم میان‌ستاره‌ای و همچنین اندکی توضیح به زبان نسبتاً ساده درباره‌ی این امواج را می‌توانید در کتاب او با عنوان «میان‌ستاره‌ای به روایت علم»، که به زبان فارسی نیز منتشر شده، مطالعه کنید. راینر وایس از MIT و رانلد درِوِر از مؤسسه‌ی فناوری کالیفرنیا (کَلتِک) دو نفر دیگری‌اند که عمر خود را بر سر تأیید این پیش‌بینی اینشتین سپری کردند و امروز قطعاً برای آن‌ها روزی فراموش‌نشدنی خواهد بود.   left to right: Kip Thorne of the California Institute of Technology, France A. Córdova of the National Science Foundation, Rainer Weiss of the Massachusetts Institute of Technology, David Reitze of Caltech and Gabriela González of Louisiana State University. LEXEY SWALL FOR THE NEW YORK TIMES   اما برای تفکیک چنین امواجیْ ابزاری ویژه نیاز بود و مانند هر پروژه‌ی علمی دیگری، که قرار باشد تا این حد به ماهیت طبیعت نفوذ کند، چنین آزمایشگاهی نه ارزان بود و نه ساده.   درواقع بیش از ۴۰ سال تلاش لازم بود و دست‌کم بودجه‌ای معادل ۱٫۱ میلیارد دلار که این طرح به نتیجه برسد. داستان ساخت لایگو به سال ۱۹۷۵ و ملاقات تورن و وایس در واشنگتن برمی‌گردد. از آن زمان، راهی طولانی طی شد تا اینکه نسخه‌ی ابتدایی لایگو در سال ۲۰۰۰ آغاز به کار کرد و ۱۰ سالی به فعالیت خود ادامه داد. درواقع هدف این مرحله از طرح لایگو به‌دام‌انداختن امواج گرانشی نبود، بلکه ساختن مدلی کوچک‌تر از آشکارساز بود که ثابت کند می‌توان این کار را انجام داد. در پنج سال گذشته و وقتی معلوم شد فناوری ما به حدی رسیده که این ابزار را در مقیاس اصلی بسازیم و بتوانیم نشانه‌های امواج گرانشی را به دام بیندازیم، کارِ به‌روزرسانی این تجهیزات  آغاز شد و پنج سال به طول انجامید.   لایگو لایگو درواقع از دو دریافت‌کننده‌ی مستقل تشکیل شده است. هریک از این آنتن‌ها ساختاری L-شکل دارند و از دو تونل عمودبرهم شکل گرفته‌اند که طول هریک از بازوها حدود ۴ کیلومتر است. درون هریک از این بازوها لوله‌های اصلی ابزار قرار دارد که داخل آنْ یکی از بهترین خلأهای قابل‌دستیابی روی زمین برقرار است؛ دو لوله به‌طول ۴ کیلومتر که درون خود چیزی جز بافتار فضازمان ندارند. در انتهای هر تونلْ آینه‌های تفکیک‌گر  با کمک بست‌ها و رشته‌های شیشه‌ای معلق شده‌اند و هریک از آن‌ها پرتو لیزری را، که درون این تونل جریان دارد، بازتاب می‌دهد.       اساس کار این ابزار بر مبنای تداخل‌سنجی است. زمانی که ابزارها باهم هماهنگ باشند، طول‌موجی که دو پرتو لیزر می‌سازند باهم تطابق دارد. حال تصور کنید موجی گرانشی از زمین عبور کند. گذشتن این موج باعث می‌شود زمین در یک راستا منقبض و در راستای دیگر منبسط شود. همراه با زمین، ما و البته بازوهای این ابزار نیز منقبض و منبسط می‌شوند. بنابراین به‌طور متناوب و به مقدار بسیار اندکی طول تونل‌هایی که پرتوهای لیزر در آن قرار دارند کم‌وزیاد می‌شود. این تغییر در طول فوق‌العاده اندک است، اما فناوری لایگو می‌تواند تغییر طول این بازوها را، به‌اندازه‌ی یک‌ده‌هزارم قطر پروتون، اندازه‌گیری کند؛ عددی بی‌نهایت کوچک.   امواج گرانشی: خبر از حادثه‌ای مهیب در عالم حتی با چنین حساسیتی، فقط قوی‌ترین منابع تولیدکننده‌ی امواج گرانشی ممکن است خود را آشکار کنند. دو ستاره‌ی نوترونی پُرجرم یا دو سیاهچاله‌ای که درحال ادغام درون هم‌اند؛ اتفاقی که جایی در فاصله‌ی ۱٫۳ میلیارد سال نوری از زمین رخ داده و امواج تولیدشده توسط آن را لایگو امروز رصد کرده است.     این دو سیاهچاله جرم‌هایی معادل ۳۶ و ۲۹ برابر جرم خورشید ما دارند و با سرعتی معادل نصف سرعت نور در هر ثانیه ۲۵۰ بار همدیگر را دور می‌زنند. این دو در زمانی کوتاه به دام هم افتاده و در هم ترکیب شده‌اند و حاصلْ سیاهچاله‌ای واحد به جرم ۶۲ برابر جرم خورشید ما بوده است. اگر ۲۹ و ۳۶ را باهم جمع کنیم، به عدد ۶۵ برابر جرم خورشید می‌رسیم. در این‌ بین جرمی معادل سه برابر جرم خورشید گم شده است. این سه برابر جرم خورشید مقدار ماده‌ای است که در این ترکیب خشن و ناآرام کیهانی به انرژی بدل شده  و در قالب امواج گرانشیْ بافتار فضا و زمان را به لرزه درآورده است. برای اینکه درکی از مهیب‌بودن این رویداد داشته باشید، در نظر بگیرید که انرژی‌ای که در این رویداد به‌تنهایی و در کسری از ثانیه آزاد شده معادل انرژی‌ای است که خورشید ما طی ۱۵ تریلیون سال آزاد می‌کند. این دو سیاهچاله با گردش به‌دور هم شروع به تولید امواج گرانشی کرده‌اند و با نزدیک‌ترشدن به هم فرکانس آن‌ها بالاتر رفته و امواج قوی‌تر و سریع‌تری گسیل کرده‌اند تا اینکه درنهایت در اوج رویدادی عظیم باهم یکی شده‌اند.   بدین‌ترتیب لایگو توانست، بر پایه‌ی نظریه‌ای که ۱۰۰ سال پیش آلبرت اینشتین بنای آن را نهاده بود، بر مبنای کار هزاران دانشمند در طول این یک قرن و با سرمایه‌گذاری طولانی و هدفمند در علم، گامی عظیم در رشد درک ما از عالم بردارد و دروازه‌ای جدید به‌سوی عالم برایمان باز کند. و این تازه آغاز راه است. نه‌تنها رصدهای بعدی، که بازهم لایگو انجامشان خواهد داد، باید این نتایج را در مورد رویدادهای دیگر تأیید کنند بلکه از همین‌حالا گام‌های بعدی برای ثبت امواج گرانشیِ ضعیف‌تر برداشته ‌شده است. لایگو رهیاب مأموریتی فضایی است که با اصول مشابهی کار می‌کند و سال گذشته به فضا فرستاده ‌شده تا با آزمودن شرایط موجود زمینه را برای مأموریت eLISA فراهم کند. روزهای مهم و پرخبری پیش روی ما است.     آغاز عصر جدید این کشف اما از زوایای متفاوتی اهمیت تاریخی دارد. یکی از محققان این طرح امروز گفت: «این رصد دست‌کم از سه نظر سنگ شاخصی برای علم و فیزیک به‌شمار می‌رود. نه‌تنها نخستین ثبت مستقیم امواج گرانشی بود، بلکه نخستین تفکیک مستقیم یک سامانه‌ی دوتاییِ سیاهچاله به‌شمار می‌رفت، و تاکنون قابل‌دفاع‌ترین شاهد بوده است بر اینکه سیاهچاله‌های موجود در طبیعت همان‌هایی‌اند که نظریه‌ی اینشتین پیش‌بینی می‌کرده.» اما مهم‌تر از آن، این آغاز عصری جدی است.   تا امروز تنها ابزار ما برای کشف عالم و درک آن وابسته به رصد امواج الکترومغناطیسی بود که درون فضازمان منتقل می‌شدند و به ما می‌رسیدند. ما هیچ پیام‌آور دیگری برای رصد و درک عالم در اختیار نداشتیم. حالا این فرصت را به دست آورده‌ایم که جهان را به‌واسطه‌ی رخداد کاملاً متفاوتی بررسی کنیم. به‌واسطه‌ی امواجی که در خود بافتار فضازمان رخ می‌دهند. به‌گفته‌ی کیپ تورن، «امواج گرانشی ابزاری برای مطالعه‌ی سوی خمیده‌ی عالم‌اند.» و از امروز دنیای ستاره‌شناسی حوزه‌ای عملی برای بررسی این‌سوی خمیده‌ی عالم و کشف رازهای آن در اختیار دارد.   روزهایی مانند امروز بهانه‌ای است که به انسان‌بودن و زیستن در این زمانه خوش‌بین باشیم.     — ممنون از شادی حامدی عزیز که وقت گذاشت و قبل از انتشار این متن را مطالعه و اصلاح کرد.   ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ پوریا ناظمی http://pourianazemi.com/1394/11/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85/#comment-114067
  5. 1 پسندیده شده
    فیلم / مراسم الحاق سه فروند هواپیمایی سبک چکاوک به نیروی دریایی ارتش این هواپیمای فوق‌سبک که توسط یک شرکت دانش‌بنیان داخلی طراحی و تولید شده قادر است تا ارتفاع 14هزارپایی از سطح دریا به‌مدت 4 و نیم ساعت و با سرعت 280 کیلومتر پرواز کند. چکاوک هواپیمای فوق‌سبکی دونفره بوده و یک موتور دارد، ساخت این هواپیمای فوق‌سبک در داخل موجب شده هزینه‌های ارزی مربوط به تعمیر و نگهداری و ساخت این محصول در یک دوره پنج‌ساله نسبت به مشابه خارجی 2 و نیم برابر کاهش یافته است. کلیک کنید! حجم 10.724 مگابایت
  6. 1 پسندیده شده
    سیستم رهگیری روسی قادر به کشف هواپیماها در فاصله 3000کیلومتری است. سیستم رادار نیروهای هوافضای روسیه «کونتینر»، که اول ماه دسامبر در مورداوی نگهبانی جنگی خود را آغاز کرد قادر است هواپیماهای رادراگریز «Stels» را از فاصله 3000 کیلومتری کشف کند. میخائیل پطروف طراح ارشد این سیستم گفت:«هواپیماهای استلس برای سیستم ما نامرئی نیستند. هرکاری هم این نوع هواپیماها بکنند، ما آن‌ها را می بینیم، همراهی و در فاصله تا 3000 کیلومتری کشف می کنیم. آنتن گیرنده ایستگاه جدید، سیگنالی را دریافت می کند که از اروپا، کشورهای خلیج فارس، چین، قزاقستان و حتی دورتر منعکس می‌شود. سیگنال از مرکز فرستنده در فاصله دهها کیلومتری ایستگاه رادار بررسی می شود. در ایستگاه جدید اصل انعکاس سیگنال از یونوسفر عمل می کند. این ایستگاه در جهان بی نظیر است. آمریکا، بریتانیا، فرانسه و چین در حال کار روی طراحی چنین سیستمی هستند. سیستم راداری مشابهی در استرالیا فعال است، اما نه با چنین ظرفیت و ساختاری مانند ایستگاه روسی. سیستم رهگیری راداری روسیه می تواند اهداف جداگانه مثلا هواپیماهای مدنی کوچک ساخت شرکت هواپیمایی آمریکا « Cessna» را نیز رهگیری و همراهی کند».
  7. 1 پسندیده شده
    کسی از دوستان اینو گرافیک که توسط رسانه ها ی ایرانی منتشر شده در خصوص سایر حوزه ها فولاد و مواد معدنی صنعت حمل ونقل واردات وصادرات و..... در اختیار دارد اگر امکان دارد ما رو هم مطلع نمایند http://gallery.military.ir/albums/userpics/10314/DDzl7NdXkAA8GZX.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/10314/DHQXUdBXsAApW4Q.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/10314/DNFz9RqWkAAyBNe.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/10314/D1qsgsWXcAAn-GX.jpg
  8. 1 پسندیده شده
    در پست قبلی اشاره شد که شرکت آلمانی راین متال سیستم دفاع فعال ADS را برای پلتفرم های مختلف زرهی از جمله تانک های لئوپارد معرفی کرده است و عنوان کرده است که این سیستم دفاع فعال تا به امروز ایمن ترین سیستم دفاع فعال برای خودرو های نظامی است. در ادامه راین متال با یک آزمایش نشان می دهد این سیستم چگونه می تواند امنیت سربازان پیاده نظام و غیر نظامیانی که در کنار خودروهای نظامی قرار دارند را حفظ کند. آزمایش عملکرد ایمنی سیستم دفاع فعال ADS راین متال برای نشان دادن عملکرد ایمنی سیستم دفاع فعال ADS یک سناریو معروف برای نیروهای نظامی را انتخاب کرده است. در این سناریو یک گشت از نیروهای نظامی که سوار بر خودرو های خود هستند در حال عبور از یک منطقه شلوغ شهری مثل یک بازار می باشند. در این آزمایش از 4 خودرو اسقاطی و 5 ادمک به عنوان نیروهای غیر نظامی استفاده شده بود. کاروان نیروهای نظامی نیز شامل دو خودرو است که فقط یکی از انها مجهز به سیستم دفاع فعال ADS است. در ادامه این سناریو در حین عبور نیروهای گشتی، تروریست ها به انها حمله می کنند. نیروهای تروریستی برای متوقف کردن ستون نیروهای نظامی از بمب های کنار جاده ای کمک می گیرند با انفجار بمب ها در ابتدا و انتها ستون، ستون نیروهای نظامی متوقف می شود. در ادامه حمله نیروهای تروریستی با کمک خودرو اسقاطی پنجم که یک خودرو انتحاری است به انتهای ستون حمله می کند. در اخر تروریست ها با دو راکت ار پی چی-7 به سمت خودروهای ستون گشتی حمله ور می شوند. راکت اول به سمت خودرو انتهای ستون بر خورد می کند که فاقد سیستم دفاع فعال است و راکت دوم به سمت خودرو ابتدای ستون که دارای سیستم دفاع فعال ADS است شلیک می شود. سیستم دفاع فعال در این موقعیت فقط به پرتابه ای واکنش می دهد به سمت سیستم شلیک شده است ( دومین راکت ار پی جی) و پرتابه ای که از کنار سیستم عبور کند واکنش نشان نمی دهد( اولین راکت ار پی جی). در این آزمایش هیچ کدام از ادمک ها و خودروهای غیر نظامی بر اثر عملکرد سیستم دفاع فعال ADS صدمه ندیدند. در نتیجه این آزمایش نشان می دهد سیستم دفاع فعال ADS بر خلاف دیگر سیستم های دفاع فعال بدون آسیب زدن به غیر نظامیان و اموال آنها جان خدمه خودروهای نظامی را حفظ می کند. ویدیو آزمایش عملکرد ایمنی سیستم دفاع فعال ADS: سناریوی مطرح شده توسط راین متال در این آزمایش یک چالش اساسی برای نیروهای نظامی است. یک سیستم دفاع فعال در این چنین موقعیتی نباید به مردم غیر نظامی و اموالشان آسیب برساند. البته بخشی از این آزمایش به درستی انجام نشد. در این آزمایش قرار بود بعد از حمله تروریست ها به کاروان نظامی، خودرو نظامی مجهز به سیستم دفاع فعال با کمک سیستم نارنجک انداز های دود زا Rosy یک پرده دود در محیط ایجاد کنند که دید نیروهای تروریستی را از بین ببرد. که به علت ترکش های ناشی از انفجار ارتباط سیستم Rosy قطع شده بود و این بخش به درستی عمل نکرد. در حقیقت سیستم نارنجک انداز های دود زا Rosy بخش نرم سامانه دفاع فعال ADS است که با ایجاد یک پرده دود در علمکرد تسلیحات هدایت شونده که به شکل بصری، حرارتی، لیزری و یا ... هدایت می شوند اختلال ایجاد کند
  9. 1 پسندیده شده
    احتمال روشن نشدن موشک همیشه هست، اما برای موشک هایی که از لانچر پرتاب میشن بسیار کمتر باید باشه بدلیل خاصیت لانچر، هاوک هم مسخره بود و گفتن نداره! ولی به نظر کامیون خیلی موثر نمیاد، چون همچنان در همین کامیون تجاری امکان نصب 4 یا 6 لانچر هست: ظاهرا کنترل آتش هاوک هم بسختی متحرک و پنهان سازی شده:
  10. 1 پسندیده شده
    منطق این چیدمان از فضای پشت کامیون میاد باتوجه به بحث هدف گیری و تلاش برای زدن پدافند هوایی در جنگ مطابق با طرح پدافند غیرعامل از کامیون ها و کشنده های تجاری استفاده می شود هم هزینه نگهداری رو کاهش میده و هم تو جاده پیدا کردن و تشخیصش سخت میشه چیدمان پدافند هاوک هم سه تایی بود ولی چند لانچر کنار هم بودند در خصوص احتمال اصابت با زدن پهباد آمریکایی چنین ادعایی کردن ولی معمولا پرتاب ها با احتمال 50 درصد هستن و 2 تایی اگر این فرض رو بگیریم سومی میشه رزرو
  11. 1 پسندیده شده
    این روبات اهمیتش برای حمل سلاح های آتش سنگین و تک تیراندازی هست که بتونه بدون آسیب به کاربر و با دقت و سرعت خوب اهداف رو بزنه و آتش خوبی تهیه کنه بحث روباتش شبیه روبات های آلمانی هست و کاربردش رو در جنگ جهانی دوم و چه در همین سوریه ( انسانی) دیدیم و خطوط رو به چه حجمی مختل می کرد همین الان با همین روبات ها خطوط داعشی ها و تروریست های سوری رو میشه در هم کوبید اگرچه که مدل موشک پایه و یا هوا پایه مانور بهتری دارند
  12. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم نمایشگاه ایپاس 98 ، بخش سوم پرتابگر راکت 105 میلیمتری RPG 29 مجموعه ی دیده بانی _ سلاح فرمانده ی تانک کرار مجموعه سلاح با توانایی گردش بوده و همینطور مجموعه ی دیده بان آن ( سایت اپتیکی ) هم به صورت جداگانه بر روی مجموعه ی سلاح قابلیت تحرک داشت . به نظر این مجموعه با علم به برخورد پرتابه ها و ترکش های گوناگون ساخته شده چرا که دارای بدنه ایی قطور و بالطبع وزن بالایی بود ( احتمالا" وزن مجموعه در حالت رزمی نزدیک به 150 کیلوگرم یا کمی کمتر و بیشتر باشد ) کالیبر سلاح را 12/7 م م اعلام کردند . در حال گفتگو با مسئول محترم بودیم ( تا اطلاعات کافی برای ارائه به دوستان کسب شود ) که کاری برای ایشان پیش آمد و حقیر هرچه منتظر ایستادم خبری از ایشان نشد . ارتباطات سلولی نسل چهارم سلاح ( تیربار ) 12/7 م م میمک ( به قول یکی از مراجعین دوشکای سبک ) نارنجک انداز 40 م م هورالعظیم سلاح تک تیر انداز AM 50 صیاد نکته ی جالب ، ارائه ی صداخفه کن ( سایلنسر ) برای سلاح صیاد ( کالیبر 99*12/7 ) بود ، طول آن حدودا" 50 سانتیمتر ، قطر 10 الی 12 سانتی متر و وزن تقریبی آن 2 الی 2/5 کیلوبود . سلاح تک تیر انداز 12/7 م م نصر ( کالیبر 108*12/7 ) سلاح 38 م م ضد اغتشاش تابلویی تامل برانگیز سلاح تک تیر اندازی کمین اخلالگر ( جمر ) سامانه های مکان یاب ( عموما" جی پی اس ) خودرویی غرفه ی رایان رشد افزار مجموعه ی اپتیکی جدیدی ( دقت به نمایشگر مجموعه ) را ارائه کرده بود نوار پرکن ( زنجیر خشاب ) مکانیکی ( دستی ) کالیبر 12/7 ( برای سلاح عموما" دوشکا ) طریقه ی کار با اضافه کردن تعدادی گلوله به قسمت بالایی مربوطه و گرداندن دسته ی هندلی ، 2 مکانیسم ابتدا گردان ( برای جابه جایی زنجیر خشاب ) و سپس مکانسیم رفتی و برگشتی ( برای جا زدن گلوله در خشاب ) آن انجام کار میکند . مجموعه با جا زدن یک گلوله در زنجیر خشاب قسمت بعدی زنجیر را جلو آورده و گلوله ی بعدی جازده میشد . سلاح های بادی ساخت سازمان صنایع دفاع ( در دو کالیبر 4/5 و 5/5 و سه طرح ، تند باد 4/5 ، آرتا 4/5 و آرتا 5/5 ) در نمایشگاه های گذشته فرصتی دست داد تا هم تند باد و هم آرتا 5/5 را از نزدیک برسی کنم ، تند باد یک مقداری کم کیفیت بود و احتمالا" برای شلیک های آماتوری و ... مناسب باشد ، اما آرتای 5/5 قنداق چوبی هم ظاهر به نسبت خوبی داشت و هم خوشدست تر نسبت به تندباد بود . نکته مهم قبل از خرید هر نوع سلاح ( در اینجا تفنگ بادی ) ، حتما سلاح های مختلف از سازندگان مختلف را ( از طریق دارندگان ) شخصا" برسی ( + چند شلیک ) بفرمایید تا سلاح مورد انتخاب ( هر سلاحی ) در آینده دلسردتان نکند . قیمت های نمایشگاه و شماره ی نمایندگی فروش سازه های جمع شونده برای نقل و انتقال راحت تر خشاب ها ی پلیمری خودروی ضد مین و کمین طوفان ، زره پوش کاراکال و پیکاپ ارس
  13. 1 پسندیده شده
    پهپاد متجاوز در سطح مقطع راداری کم مورد اصابت قرار گرفت کلیپ سرنگونی پهپاد متجاوز/ کلیک کنید! امیر سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» فرمانده کل ارتش در حاشیه بازدید رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح از مرکز شهید زرهرن نزاجا و در جمع خبرنگاران، در خصوص انهدام یک فروند پهپاد مهاجم در روز گذشته توسط نیروی پدافند هوایی ارتش در منطقه ماهشهر اظهار داشت: هنوز تا قطعات این پهپاد را کامل به دست نیاوریم و گراف‌هایمان را کامل نکنیم، نمی‌توانیم به طور قطعی مبدأ و هدف اصلی این پهپاد را مشخص کنیم؛ اما آنچه تاکنون قطعی است، این است که این پهپاد در سقف کوتاه پرواز کرده و مورد هدف سامانه بومی «مرصاد» قرار گرفته است. وی با بیان اینکه پدافند هوایی وظیفه حفاظت از آسمان جمهوری اسلامی ایران را در برابر هر پرنده‌ای که احتمال تهدید در آن وجود داشته باشد، بر عهده دارد، گفت: بامداد روز جمعه پهپادی که سعی می‌کرد با پرواز در ارتفاع کم، خود را از دید سامانه‌های کشف، مخفی کند، کشف شد و مورد هدف قرار گرفت و طبیعی است که هر متجاوزی در هر ابعادی که باشد مورد اصابت قرار گرفت. سرلشکر موسوی گفت: آنچه مهم است این است که این پرنده با سطح مقطع راداری بسیار کم مورد رصد و انهدام قرار گرفت که این ازجمله ویژگی‌های سامانه کاملاً بومی مرصاد است. فرمانده کل ارتش در پاسخ به سوال دیگری در خصوص تغییر ماهیت یگان‌های نیروی زمینی ارتش، گفت: تحرک و قابلیت انعطاف برای ورود به هر صحنه مقابله‌ای و هر نوع تهدیدی باید در نیرو‌های چهارگانه ارتش افزایش پیدا کند. وی ادامه داد: نیروی زمینی، چون متکی به نیروی انسانی است، باید مهارت‌های آحاد رزمندگان نزاجا تقویت شود. آنچه هفته گذشته شاهد آن بودیم، اقداماتی بود که در راستای افزایش مهارت بود و آنچه امروز دیدیم، اقداماتی در راستای افزایش تحرک بود.
  14. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان عکس بسیار جالبی از یک ماهواره در صفحات اینترنتی پخش شده که از رد هواپیمایی ناشناخته که از نیمکره شمالی شروع شده و تا نیمکره جنوبی در قاره آمریکا امتداد داشته با توجه به اینکه مدت زمان مماندگاری این رد بین 13-15 دقیقه هست ما شاهد سرعتی حدود 10 ماخ هستیم افراد زیادی این پدیدرو به UFO ربط میدن ولی به نظر من ما شاهد نسل جدیدی از موتورهای توربو جت هستیم چند سال پیش شاهد آزمایشات اولیش توسط آمریکا بودیم و احتمالن یهنتیجه کنونی رسیدن http:// https://www.ladbible.com/community/viral-weird-bizarre-white-line-spanning-13000-miles-captured-on-google-earth-20180225
  15. 1 پسندیده شده
    جانور نیمه- شنی sdkfz-251
  16. 1 پسندیده شده
    دو رگه راین متال و WB Group راین متال با همکاری WB Group لهستان سامانه ای را آماده کرده است که شامل مهمات با قابلیت پرسه زنی (چرخ زدن بر فراز میدان نبرد) که از دقت حمله بالایی برخوردار بوده و با حامل بدون سرنشین این شرکت یکپارچه شده است. آن ها نمونه جدیدی از حامل 8*8 بدون سرنشین همه جا روی mission master را به نمایش گذاشته اند که سیستم مهمات پرسه زن warmate بر روی آن سوار شده است. کاربران قادرند هم حامل و هم سیستم warmate را از یک مرکز کنترل زمینی متحرک کنترل کنند. نرم افزار کنترل و فرماندهی راین متال می تواند بر روی سیستم مدیریت نبرد کاربر نصب شود که شامل دستگاه های قابل حمل مرسوم است که در سسیستم سرباز آرگوس این شرکت استفاده می شود. راین متال بیش از این لانچر های راکت و یک سیستم کنترل سلاح را بر روی حامل mission master یکپارچه نموده بود. اضافه شدن پهپاد های رزمی کوچک warmate قابلیت های رصد و تهاجمی جدیدی را به مشتریان می دهد. به عنوان یک پلتفرم بدون سرنشین رصد هوایی، warmate توانایی پویش میدان نبرد و تعین موقعیت دقیق دشمن را داراست. قابلیت پرسه زنی این امکان را در اختیار کاربر می گذارد که اهداف مورد نظر را تعقیب کند. اگر حمله ای ناموفق بود، می توان پهپاد را مجددا فرا خواند یا اینکه به چرخ زدن بر فراز میدان نبرد ادامه دهد و یا هدف دیگری را هدایت کند. هر حامل mission master می تواند شش لانچر warmate را حمل کند که می توانند برای حمله های مجزا یا به صورت یک گروه هماهنگ از مهمات پرسه زن هدایت شونده به کار روند. Alain Tremblay معاون بخش توسعه تجارت کانادا ی راین متال می گوید: (( استفاده از پهپادهای رزمی کوچک بر روی حامل بدون سرنشبن ما، قابلیت های شگفت انگیزی را به فرماندهان میدانی می دهد. مشاهده اهداف مخفی شده و انجام شناسایی دقیق، قبل از انجام یک حمله جراحی شده، یک مزیت تاکتیکی واقعی در میادین نبرد امروزی است و از انجایی که هم mission master و هم warmate قادرند تا به صورت مستقل و خودکار عملیات ها را هدایت کنند، به پرسنل نظامی کمتری احتیاج است و به نیروها اجازه می دهد که تمرکز خود را بر روی موفقیت ماموریت بگذارند.)) منبع: https://defense-update.com/20190903_rheinmetall-wb-group-pursue-remotely-operated-loitering-weapon-capability.html
  17. 1 پسندیده شده
    تایگر لیزری جنگنده - بمب افکن سبک F-5F تایگر IIAF ، رجیستر 7154-3 سال 1976 در سالهای انتهایی دهه هفتاد میلادی ( 1976) و در اثنای مذاکرات مربوط به خرید جتهای سنگین تر اف-16 از ایالات متحده ، شرکت نورثروپ آزمایشاتی را برای اثر بخش تر کردن کارایی رزمی تایگرهای تحویلی به نیروی هوایی ایران در دستور کار خود قرار داد . براساس برنامه ریزی های انجام شده ، قرار بود تا در مرحله نخست ، حداقل 28 فروند تایگر دوکابینه به سامانه های ZOT-BOX ( مشابه سیستم نصب شده در اف-4 دی ) مجهز شود . با نصب این تجهیزات تایگرهای نیروی هوایی قابلیت حمل مهمات هدایت لیزری را همانند همتایان خود در اسکادران های اف-4 بدست می آورند . بر همین اساس ، پیش بینی شد که هر اسکادران اف-5 ، به سه فروند از تایگر ارتقاء یافته مسلح شود تا توانایی ضربتی این واحدها ، افزون تر گردد . علاوه براین ، برنامه مشابهی برای تقویت قابلیت دفاع از خود با نصب غلاف جنگ الکترونیک AN/ALQ-101 نیز برای این جتها پیش بینی گردید . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  18. 1 پسندیده شده
    کاتالوگ سری توفان توفان در عراق ویمن البته بصورت گسترده ای در سوریه استفاده شده دراگون یا صاعقه در عراق ویمن یمن سیستم پیروز pg][/url]
  19. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی آیا ایران دکترین "تلافی بزرگ" را اتخاذ خواهد کرد؟ زرادخانه موشکی ایران روز پانزدهم ماه می، ایران در اولین پاسخ به تحریم‌های آمریکا اعلام کرد انجام برخی از تعهدات خود را ذیل توافق هسته ای متوقف خواهد کرد. علاوه بر آن، تهدیدهای نظامی علیه ایران رو به رشد است که موجب تقویت جنبه نظامی پاسخ ایران می شود. همچنان که افزایش تنش بین ایران و ایالات متحده آمریکا که توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است، در پاسخ به فشار آمریکا، تهران نیز اقدامات بلندمدت نظامی را مورد توجه قرار داده است. تهران معتقد است کمپین "فشار حداکثری" کابینه ترامپ می تواند اختلاف سطح نظامی بین ایران و همسایگانش را تقویت کند و تعادل نظامی بین آنان را برهم زند. ترامپ این فشار حداکثری را راهی برای مهار قابلیت های نظامی ایران و تبدیل این کشور به یک کشور عادی می بیند. با این حال تهران هراس دارد که هرگونه عدم تعادل نظامی در آینده می تواند یک جنگ به رهبری عربستان سعودی یا اسرائیل را ضد ایران شعله‌ور کند حتی اگر هدف ترامپ این نباشد. این موضوع رهبران ایران را متقاعد کرده است که یک دکترین نظامی جدید را اتخاذ کنند. افزایش شدت عمل ترامپ موجب شده است درک ایرانیان از تهدید تغییر پیدا کند. مردم نه فقط برای "دولت انقلابی" بلکه یک تهدید وجودی را برای خود ایران احساس می‌کنند. فشارهای ایالات متحده باعث تقویت هوادران جمهوری اسلامی شده است تا گفتمان "دفاع از انقلاب" را با "دفاع از ایران" در هم آمیزند که در نتیجه جذابیتهای بیشتری در میان مردم عادی ایران دارد. این تحولات با وجود فشارهای عظیم اجتماعی حمایت مورد نیاز رهبران ایران را جهت بسیج منابع ملی برای زمینه نظامی فراهم می کند. آیت الله خامنه‌ای رهبر عالی ایران متقاعده شده است که تنها راه جلوگیری از حمله ایالات متحده و یا درگیری‌های آینده، پاسخ دادن به تهدیدها از همان نوع تهدید است. در واقع او تاکیده کرده است ایران تهدیدات را با تهدیدات بیشتری پاسخ خواهد داد. پایگاه‌های موشکی ایران ساخته شده در زیر زمین برای حفاظت از مهمترین دارایی‌های نظامی ایران و توان واردن کردن ضربه دوم به عبارت دیگر وی معتقد است برای حفظ بازدارندگی در برابر آمریکا، ایران نیازمند تشدید سطح تهدید است. از نظر عملی، پاسخ نظامی ایران باید در قالب یک بررسی دکترینال جهت تعادل افزایش تهدیدها باشد. این بدان معنی است که دکترین نسل دومی فعلی "ضرب دوم" به دکترین نسل سومی "تلافی بزرگ" تغییر پیدا کند. در راستای این امر، آیت الله خامنه‌ای از سرلشگر حسین سلامی فرمانده جدید سپاه پاسداران خواسته است تا استراتژی‌های اصلی سپاه پاسداران را بازتعریف کند.وی به فرمانده سپاه دستور داده است تا گام‌های تکمیلی برای مرحله دوم انقلاب را آماده کند. ماموریت مرحله دوم انقلاب تاکید بر حفظ تمامیت ارضی دارد و خواستار گسترش نقش منطقه‌ای و جهانی جمهوری اسلامی ایران است. ژنرال سلامی که در رتبه بندی سپاه پاسداران فردی بسیار قابل احترام است و به عنوان یک متفکر استراتژیست شناخته می‌شود در 24 آوریل اعلام کرد: عملیات‌های سپاه پاسداران باید در سطح جهانی گسترش یابد تا فضا را برای دشمن در محدوده وسیع ناامن کند. این مفهوم یک پایه و اساس برای بازبینی اصولی بود. نسل اول دکترین نظامی ایران "بازدارندگی موثر" با استفاده از جغرافیای گسترده ایران به منظور افزایش عمق فیزیکی و فرسایش دشمن مهاجم در طی سال‌های 2003-2010 توسعه یافت. این دکترین برای افزایش هزینه‌های بالقوه دشمن و کاهش روحیه مهاجمان به منظور جلوگیری از حمله آنان طراحی شد. برنامه‌های مختلف عملیاتی از جمله دفاع موزاییکی برای این کار توسعه یافت. در ضمن ایران استراتژی نفی دسترسی/تحدید منطقه‌ای ( A2/AD) را برای تقویت عمق فیزیکی خود جهت جلوگیری از قابلیت مانور و دسترسی دشمن به دارایی‌های منطقه‌ای خود اجرا کرد. با این حال وابستگی این استراتژی به فرسایشی بودن جنگ تنها می تواند از حملات بزرگی نظیر تهاجم ایالات متحده یا ناتو جلوگیری کند که در نهایت به حمله گسترده به ایران منجر خواهد شد. حملات موشکی ایران به مواضع داعش در دیروالزور سوریه در پاسخ به عملیات تروریستی داعش در تهران در مقابل نسل دوم دکترین نظامی ایران که طی سال‌های 2011-2014 توسعه یافت در پاسخ به تهدیدات در حال ظهور کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، اسرائیل و داعش بود. این دیگر به عنوان تهاجم قریب الوقوع ایالات متحده آمریکا در نظر گرفته نمی‌شد. این دکترین ماهیت دفاعی سیستم نظامی ایران را حفظ کرد در حالیکه ضربه دوم بر عمق استراتژیک خارجی و قدرت آتش نیروهای نیابتی ایران و موشک‌های دور ایستا تکیه داشت. دریادار علی شمخانی رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران می گوید: ارزش ضربه دوم به معنای بازدارندگی است. با این حال کمپین "فشار حداکثری" ترامپ در حال تغییر ارزیابی‌های تهدیدات ایران به منظور بازنگری در دکترین نظامی ایران می‌شود. علاوه بر آن، دکترین نظامی نسل دوم، قبل از اتحاد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با اسرائیل طراحی شده بود. دکترین در حال ظهور نسل سوم بر این ایده استوار است که دکترین ضربه دوم، توانایی جلوگیری از حملات اتحاد آمریکا- شورای همکاری خیلج فارس- اسرائیل را ندارد. تشدیدهای اخیر در باعث افزایش سرعت تطبیق این دکترینال است. دکترین نظامی در حال توسعه با شاخصه آمادگی ایران برای افزایش گستره نبرد شناخته می‌شود، در حالی که دشمن از شدت اقدامات تهاجمی ایران در خارج از مرزهایش غافلگیر می‌شود. سخنگوی اصلی نیروهای نظامی ایران (به احتمال زیاد مقصود نویسنده سرلشکر باقری باشد) در 25 آوریل گفت: در برابر حملات آمریکا استراتژی تدافعی اتخاذ نخواهیم کرد. به نظر این اصلاحیه، یک تغییر از دکترین ضربه دوم محدود به دکترین تلافی عظیم است. حضور نیروهای حزب الله در جنگ سوریه/ این نیرو بزرگترین گروه نیابتی ایران است که برای مهار اسرائیل تشکیل شده است بر خلاف دکترین تلافی بزرگ دالس در 1954، دکترین ایران بر پایه قابلیت‌های هسته‌ای نیست. در عوض بر دو هسته اصلی استوار خواهد بود: 1- گسترش عمق استراتژیک با گسترش جغرافیای منطقه جنگ 2- غافلگیری دشمن با مرگبار کردن فضای نبرد. دومین مورد توسط قدرت شلیک‌های عظیم به دست می‌آید. با توجه به دکترین جدید، ایران تصمیم دارد ابتکار عمل در تعریف شرایط فضای نبرد و مکان‌های نبرد را به دست بگیرد. بدین ترتیب دشمنان را در یک جنگ اجباری در داخل و خارج از مرزهای خود درگیر می‌کند تا هزینه‌های غیرقابل تحملی را برای دشمن به بار آورد. به وضوح این نقطه عطفی در تفکر استراتژیک ایران است زیرا مفهوم نسل اول جنگ فرسایشی را با مفهوم نسل دوم عمق استراتژیک خارجی ترکیب می‌کند. در حال حاضر ایران ردپای نظامی خود را تا بنادر مدیترانه گسترش داده است. هم اکنون ایران تمایل دارد برای تحمیل هزینه‌های جهانی به دشمنان بیشتر در دریای سرخ و شمال آفریقا، درک خود را از عمق استراتژیک بازتعریف کند. بعضی از ناظران بر این باورند که زمینه امنیتی فعلی منطقه‌ای به گسترش جغرافیایی می‌انجامد. سرلشکر سلامی همواره به دنبال پیشرفت استراتژیک برنامه موشکی ایران بوده است تا کشندگی و دامنه حملات ایران را افزایش دهد. این دومین عنصر حیاتی است که هم دامنه و هم کیفیت روش ایران را در جنگ تغییر می‌دهد. مدت زمانی که ایران برای ساخت موشک‌های با برد بیش از 2500 نیاز دارد کمتر از آن چیزی است که آمریکا پیش بینی می‌کند. الزامات عملیاتی دکترین جدید شامل بهبود هرچه بیشتر تاکتیک‌های جنگ هیبریدی، بهبود قابلیت‌های توسعه یافته تهاجمی A2/AD و افزایش قدرت شلیک است. بنابراین ایران ابتکار عمل را با بهبود قابلیت‌های تهاجمی و تنوع جغرافیایی نیروهای نیابتی به دست خواهد گرفت و در این راستا کمیت، دقت و دامنه ذخایر موشکی خود را افزایش می‌دهد. این به معنای این است که منطق تکثیر موشکی ایران باید تغییر پیدا کند. موشک کروز بردبلند هویزه نشان از رویکرد ایران برای تنوع بخشی به قابلیت‌های موشکی خود برای برخورداری از گزینه‌های متعدد و گوناگون جهت افزایش قدرت آتش علیه دارایی‌های دشمن دارد بر خلاف اهداف اعلام شده، کمپین "فشار حداکثری" دولت ترامپ تهران را تحت فشار قرار می‌دهد تا از منابع نظامی خود به طور موثرتری استفاده کند. ترس از دست دادن ظرفیت بازدارندگی ایران را مجبور می‌کند تا دکترین نظامی خود را به سمت تهاجمی شدن تغییر دهد. ایالات متحده در حال حاضر برای به دست آوردن پیروزی قاطع در هر جنگی با ایران با چالش‌های جدی تکنولوژیکی و عملیاتیِ بدون پاسخ روبروست. در حالی‌که تطبیقات و تنظیمات دکترینال جدید ایران، آمریکا را مجبور خواهد کرد در یک میدان نبرد بسیار بزرگتر و با تلفات بیشتر از پیش بینی‌های انجام شده وارد جنگ شود. جدا از عواقب فاجعه‌بار منطقه‌ای آن، این دکترین ایران می‌تواند دارایی‌های عمده نظامی ایالات متحده را به طور نامحدود مصرف و به طور استراتژیک قابلیت طرح‌ریزی قدرت جهانی آمریکا تضعیف کند. ترجمه شده توسط GHIAM/ لوبلاگ
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه: چندوقتی هست که درکانال ها وانجمن های نظامی صحبت از خرید های نیروی هوایی ایران وبررسی گزینه های پیش رو و همچنین فروش جنگنده پیشرفته نسل +4 وچندمنظوره سوخو-30(احتمالا اس ام) به ایران بالاست اما در این بین به آخرین ساخته شرکت میکویان میگ یعنی میگ-35 کم لطفی میشود در حالی این گزینه(باتوجه به تکنولوژی های پشرفته تر وسطح مقطع راداری کمتری که نسبت به سوخو-30وحتی سوخو-35 دارد) در کنار جنگنده سوخو-30 که قابلیت هوا به زمین گسترده تر وبیشتری دارد ترکیبی فوق العاده برای دفاع از حریم هوایی ایران در برابر تهدیدات هوایی با توجه به ظهور نیرو های هوایی قدرتمند عربی(عربستان سعودی,امارات متحده عربی,قطر,کویت و...)وغیرعربی(ترکیه,پاکستان) که همواره تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید است. میگ 35 یک محصول جدید صادراتی از شکاری رهگیر چند منظوره میگ29 ام2 که سیستم های پیشرفته این جنگنده(میگ29ام2) با یک رادار آرایه فازی فعال( AESA) ترکیب شده است علاوه بر آن یک خروجی بردار متغیر نیز برای افزایش چالاکی و مانورپذیری به آن اضافه شده است که این سه ویژگی(رادار آرایه فازی فعال-خروجی متغیر و سطح مقطع راداری(RCS) کاهش یافته )این جنگنده را به یک جنگنده نسل++4 تبدیل کرده است. الکترونیک هوایی پیشرفته تر,سیستم تسلیحاتی بروز وسامانه های ناوبری بهبود یافته و همیطور رادار آرایه فازی فعال جدید ژوکAE و سامانه الکترواپتیکالOLS-UEM که منحصرا برای فالکروم-اف طراحی شده است باعث وابستگی کمتر هواپیما به سایت های مراقبت و کنترل هوایی زمین پایه (GCI)شده و میگ-35 را قادر ساخته تا به انجام ماموریت های چندمنظوره بپردازد.میگ-35 با انواع سلاح های روسی و خارجی(تسلیحات بومی وتولید داخل کشور بکارگیرنده) سازگار شده است.و از نرم افزار ها وسیستم های متنوع ویکپارچه دفاعی جهت بقا در آسمان بهره میگیرد میگ-35 در دو مدل تک سرنشینه و دوسرنشینه(Mig-35D) به فروش میرسد.کمپانی میکویان میگ در سال 2007 اولین پرواز رسمی وبین المللی میگ-35 رادر نمایشگاه هوایی ایروهند(Aero India)که هر دوسال یکبار برگذار می شود مقابل چشم علاقه مندان به نمایش گذاشت. رادارآرایه فازی فعال(AESA): میگ-35 اولین شکاری رهگیر چند منظوره ساخت روسیه است که از رادار آرایه اسکن الکترونیکی فعال(AESA) ژوک ای ایی استفاده می کند ممکن است از خودتان بپرسید که نسخه اکتیو(فعال)این گونه رادارها چه مزیت وبرتری نسبت به نسخه پسیو(غیرفعال)دارد؟!. تفاوت کلی رادارهای آرایه فازی فعال با نمونه غیرفعال در این است که در نسخه فعال به ازای هر ماژول راداری یک منبع تغذیه مجزا قرار دارد که به صورت هماهنگ با ماژول طراحی می شود وباعث کنترل توان امواج خروجی برای هر ماژول به صورت جداگانه می گردد و درهنگام بازگشت امواج ارسالی نیازی به حذف شیفت اولیه که در حالت ارسال ایجاد شده نیست چون خروجی هریک از واحد های راداری قابل اندازه گیری است اما در نسخه پسیو(غیرفعال) رادارهای آرایه فازی یک منبع تغذیه بزرگ برای تمامی ماژول ها قرار دارد ونیز پس از دریافت امواج بازگشتی توسط ماژول ها شیفت اولیه امواج ارسالی از رادار حذف می شود.نکته بعدی در رابطه با رادارهای آرایه فازی این است که در نمونه فعال(اکتیو) این نوع رادارها خلبان میتواند تعیین کند که چند درصد از توان خروجی رادار به کاوش آسمان و چند درصد مابقی به کاوش سطح و زمین بپردازد که به صورت دستی توسط خلبان انجام می شود و خلبان میتواند در هنگام جمینگ و اخلال شدید از 100درصد توان رادار برای کاوش آسمان استفاده کند اما در مدل پسیو(غیرفعال) این مقادیر توسط شرکت سازنده رادار تعیین می شود وهمیشه مقداری ثابت است(به طور مثال در رادار ایربیس ایی سوخو-35 70درصد از توان خروجی رادار به جستجوی آسمان و30درصد مابقی را به کاوش زمین اختصاص داده شده است که توسط شرکت سازنده معین شده و همیشه ثابت است)این گونه است که اخلال و جنگ الکترونیک بر روی رادار های آرایه فازی فعال بسیار سخت و دشوار است(دقت کنید که اخلال بر روی این رادار ها سخت ومشکل است ونه غیر ممکن.) رادار های آرایه اسکن الکترونیکی همانگونه که از اسمشان پیداست به صورت الکترونیکی به جستجوی پهنه آسمان می پردازند به این معنی که در این نوع رادار ها امواج به حرکت در می آیند و نیازی به کاوش مکانیکی(حرکت دیش رادار)نیست و اکسن آسمان در حد چند میلی ثانیه صورت میگیرد درحالیکه کاوش مکانیکی چند ثانیه طول می کشد. البته تمامی رادارها(چه پالس داپلر و چه ارایه فازی) به شیوه داپلر اهداف را کاوش می کنند ومنظور از کاوش الکترونیکی در رادار های آرایه اسکن الکترونیکی(حرکت امواج رادار)وکاوش مکانیکی در رادارهای پالس داپلر(حرکت دیش رادار)است.رادار از 160 ماژول راداری تشکیل شده که هرکدام از این ماژول ها دارای چهار ماژول گیرنده-فرستنده می باشند برد نهایی این رادار 160کیلومتر(85 ناتیکال مایل) است ومیتواند یک کشتی جنگی را در300کیلومتری کشف کند قابلیت کشف 30هدف و درگیری همزمان با 6 هدف را داراست سامانه رهگیری الکترواپتیکالOLS-UEM: همانند رادار سیستم او ال اس امکان کشف و ردگیری اهداف را در سطح آسمان به فالکرم اف میدهد(منتها در برد کمتر) اما بر خلاف رادار این سامانه هیچ انتشار امواجی ندارد به این معنی که گیرنده هشدار راداری(RWR)هواپیمای دشمن نمیتواند آن را کشف کند و خلبان میتواند هدف را مخفیانه بدون متوجه شدن خلبان جنگنده دشمن رهگیری کند علاوه بر این سامانه او ال اس به میگ-35 امکان این را می دهد که اهداف با قابلیت پنهانکاری(استیلز) سطح مقطع راداری بسیار کم(کمتر از0.001متر مربع) را کشف کند در مجموع سامانه های رهگیری الکترواپتیکال(به صورت پسیو و غیر فعال) در طیف فروسرخ(IR) نظیر او ال اس قابلیت پنهان شدن به هر جنگنده ای را می دهد. پیشرانه: در بخش پیشرانه 2 عدد موتور توربوفن RD-33MKB در این جنگنده به کار رفته که در آن خروجی نازل متغییر(swivel-nozzles) و سیستم کنترل بردار تغییر رانش((thrust vectoring control (TVC) برای مانور پذیری و چالاکی هرچه بیشتر طراحی گردیده است. ترکیب بردار تغییر رانش(به منظور انجام مانور های سنگین تر) و سامانه های گیرنده هشدار دهنده راداری(RWR)و سیستم هشدار دهنده شلیک و تقرب موشک(MLAWS) به میگ-35 در حین مبارزه و تن به تن هوایی(داگفایت) کمک می کند تیغه خنک کننده با توجه به متریال و مواد مدرنی در این مدل از موتور آر دی-33 به کار رفته است 7 درصد نیروی بیشتری نسبت به نسخه پایه(که در میگ-29 استفاده شده است) تولید می کند. RD-33MKB تراست بالاتر از حد میانگین 9000Kgf(کیلو گرم فورس) را فراهم می آورد و به گونه ای ساخته شده است که همانند میگ-29 دود نکند و بازده فروسرخ و اوپتیکال هواپیما را کاهش دهد موتور ها ممکن است به صورت خروجی بردار تغییر رانش بر روی هواپیما سوار شوند که باعث کارایی بهتری در نبرد های هوایی می شود در روسیه کار بر روی توسعه سامانه های کنترل بردار رانش در دهه 1980 میلادی آغاز شد. تلاش های دفتر طراحی موتور کمپانی های Saturn و Lyulka راه را برای کلید خوردن پروژه Su-30 MKI هند هموار کرد کمی بعد در آنسو یعنی دو شرکت مطرح MiG و Klimov با هدف توسعه بر روی موتور های بردار رانش چند بعدی شروع به کار کردند برخلاف دو شرکت Saturn و Lyulka که بر روی بردار رانش دو بعدی(افقی-عمودی) جنگنده سوخو-30 ام کا آی فعالیت می کردند. Klimov پیشرانه بردار رانش متغییر چند بعدی خود را به کمک سه بازو هیدرولیکی که برای تغییر جهت خروجی موتور به کار میرفت را ساخت. این طراحی میگ-35 را قادر می ساخت تا در سرعت بسیار کم بدون محدودیت زاویه حمله پرواز کند. قدرت مانور: میگ-35 یک شکاری برتری هوایی چندمنظوره با قابلیت مانور بسیار بالاست(به لطف بدنه و خروجی متغییر بردار رانش) میگ-35 این قابلیت را برای اولین بار در اوت سال 2005 میلادی در طول برگذاری نمایشگاه هوایی ماکس در خارج از مسکو به نمایش گذارد فالکروم اف از دو موتور RD-33 OVT کنترل بردار رانش استفاده میکند که 4000 ساعت عمر می کند.میگ-35 مانورپذیری فوق العاده ای را ارائه می دهد توانایی پرواز در زوایای فوق بحرانی حمله افزایش سطح تحمل فشار جی نرخ زاویه گردش بالا که لازمه افزایش رانش به وزن و بهبود بهره وری آیرودینامیکی بال و بدنه است تسلیحات: هوا به سطح: مجموعه ای از تسلیحات هدایت شونده شامل موشک ضد کشتی Kh-31A با کاونده رادار فعال و نسخه ضد رادار Kh-31P با کاونده غیرفعال(سیکر پسیو) موشک هوا به زمین Kh-29TE هدایت تلویزیونی(اپتیکی) و نسخه هدایت لیزری آن بمب هدایت اپتیک تلویزیونی KAB-500Kr و نسخه هدایت لیزری آن و یک غلاف هدفگیری لیزری(جهت کشف قفل و هدایت موشک هوا به سطح هدایت لیزری نیمه فعال Kh-29L و بمب هدایت لیزری KAB-500L) انواع بمب های سقوط آزاد FAB-100 ,FAB-250 ,FAB-500 راکت های S-8, S-13, S-24, S-25L, S-250 به همراه یک مسلسل 30میلیمتری GSh-30-1 با 150 عدد گلوله که قابلیت درگیری با اهداف زمینی را به خلبان می دهد. هوا به هوا: موشک R-27R: رادار نیمه فعال با برد 80کیلومتر R-27T: هدایت اینرسی/فروسرخ با برد 45 کیلومتر R-27ER: هدایت آشیانه یاب نیمه فعال راداری با برد 130 کیلومتر R-27ET: هدایت اینرسی/آشیانه یاب فروسرخ با برد افزایش یافته 120 کیلومتر R-60M:هدایت فروسرخ با برد 8 کیلومتر R-73E:هدایت حرارت یاب فروسرخ/اینرسی بابرد 30کیلومتر(R-74:بابرد 40کیلومتر)R-77: اینرسی/رادار فعال بابرد 80 کیلومتر R-77M: با برد 193کیلومتر این تسلیحات نیز توانایی درگیر شدن با هواگردهای دشمن(اعم از بالگرد موشک و جنگنده و....)را به خلبان می دهد. دیگر تجهیزات الکترونیکی: کمپانی ایتالیایی الکترونیکا در سال 2007 قرار داد خود را با کمپانی میکویان برای تولید اخلالگر ELT/568(V)2 برای میگ-35 فالکروم اف امضا کرد این جمر از هواپیما دربرابر سامانه های راداری پدافند توپخانه ای/موشکی دفاع میکند پاد الکترواپتیکال فروسرخ OLS-K جهت کشف اهدافی چون تانک ها در برد 15 کیلومتر و شناور های سطحی تا برد 80 کیلومتر و قفل و هدایت تسلیحات لیزری نیز مورد استفاده قرار می گیرد. مختصات و مشخصات: ابعاد و وزن: طول:17.32متر طول بال:12متر ارتفاع:4.73متر وزن(خالی):11تن وزن(حداکثر برای برخاست):29.7تن موتورها و عملکرد: موتورها:2*RD-33MK نیروی خروجی موتور(خشک/با پس سوز):106 کیلونیوتن/176.6 کیلونیوتن حداکثر سرعت:2560 کیلومتر بر ساعت سقف پروازی:17.5کیلومتر برد انتقالی(بامخزن سوخت خارجی):3100 کیلومتر شعاع رزمی:500 کیلومتر کاکپیت میگ-35 سوختگیری: علاوه بر الباقی بدنه مخزن پشت کاکپیت خلبانان به میگ-35 اجازه حمل 950 لیتر سوخت بیشتری را میدهد ظرفیت مخزن های سوخت خارجی(EFT) که در زیر بدنه حمل میشود نیز تا 2000 لیتر افزایش یافته و برد انقالی میگ-35 را با سه مخزن سوخت خارجی در زیر بدنه به 3100 کیلومتر رسانده است و با یک سوختگیری مجدد در حین پرواز(Aerial Refueling) برد 5400 کیلومتر را فراهم می آورد. سیستم مدیریت سوخت نیز دیجیتالی شده است(که شامل هوتاس و سیستم اندازه گیری دیجتالی سوخت است) نمایشگاه هوایی Aero 2007 هند: از نمونه اولیه و پروتوتایپ میگ-35 نیز در سال 2005 در نمایش های هوایی روسیه و انگلستان رونمایی گردید مدل نهایی در سال 2007 در نماشگاه هوایی Aero هند در مقابل انظار عمومی به نمایش درآمد. در این هنگام میگ-35 به عنوان یک مدعی رقابت برای یوروفایتر تایفون آلمان اف-18 ایی/اف سوپر هورنت آمریکا داسو رافال فرانسه جاس 39 گریپن سوئدی و اف-16 فایتینگ فالکن آمریکایی برای ساخت بیش از 126 فروند جنگنده چند منظوره برای نیروی هوایی هند طی مسابقات MRCA پیشنهاد شد که در نهایت رافال فرانسوی برنده مناقصه گردید میکویان تولید جنگنده فالکروم اف را در سال 2013- 2014 به عنوان بخشی از پیشنهاد شرکت هواپیما سازی سوکول روسیه آغاز کرده است. میگ-35 مسلح به دو عدد موشک R-73 و چهار عدد موشک R-77 و دوبمب هدایت اپتیکی KAB-500Kr غلاف هدفگیری لیزری OLS-K(زیر ورودی هوای سمت راست)و سامانه هشدار دهنده شلیک و تقرب موشک(زیر ورودی هوای سمت چپ) میگ-35 در حال بازکردن پاراچوت مسلح به دو موشک هوا به هوای آر-73 آرچر تمرینی ویدئوی پرواز جنگنده نسل++4 میگ-35 نویسنده و مترجم:محمدعلی توکلی(Alicommando) منبع
  21. 1 پسندیده شده
        بطور کلی امواج گرانشی حامل انرژی تابش گرانشی میباشند. این امواج همچون نور حامل انرژی میباشند و سرعت مشابه نور دارند فعلا وقوع سرعتی فراتر از نور در گیتی به اثبات نرسیده است
  22. 1 پسندیده شده
    پرتوهای گاما ۰.۴ ثانیه بعد از کشف امواج گرانشی   آشکارساز (۱)GBM که بر روی تلسکوپ فضایی Fermi قرار دارد، ۰.۴ ثانیه بعد از رصد اولین امواج گرانشی در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵ که به آن رخداد GW150914 می‌گویند، امواج الکترومغناطیسی به شکل پرتوهای گاما رصد کرده است. علاوه بر نزدیکی زمانی این دو رخداد (ثبت امواج گرانشی و امواج الکترومغناطیسی)، موقعیت پرتوهای گاما در نقشه‌ی آسمان نیز با موقعیت امواج گرانشی رصدشده، مطابقت دارد (شکل ۱). بر طبق داده‌های Fermi GBM، پرتوهای گامای آشکارشده مربوط به یک انفجار پرتو گاما(۲) است. اما بر طبق مدل‌های نظری موجود، انفجارهای پرتو گاما عموما از دوتایی‌هایی که شامل حداقل یک ستاره‌ی نوترونی باشند، ناشی می‌شوند. این سیستم‌ها می‌توانند دوتایی‌های ستاره‌ی نوترونی یا دوتایی شامل یک ستاره‌ی نوترونی و یک سیاهچاله‌ با اسپین اولیه‌ی بسیار زیاد باشند. این در حالی است که رصدخانه‌ی LIGO اعلام کرده که اولین امواج گرانشی رصدشده ناشی از یک سیستم دوتایی سیاهچاله‌ای بوده‌اند. اکنون سؤال مهم این است که آیا پرتوهای گامایی که بلافاصله بعد از امواج گرانشی از مکانی تقریبا یکسان در آسمان به زمین رسیده‌اند، مربوط به یک پدیده‌اند یا خیر.     شکل ۱. سمت چپ بالا: نقشه‌ی آسمان که تمرکز امواج گرانشی آشکارشده در رصدخانه‌ی LIGO را نشان می‌دهد. سمت راست بالا: محل انفجار پرتو گامای رصدشده توسط Fermi GBM را در نقشه‌ی آسمان نشان می‌دهد. سمت چپ پایین: ترکیب دو نقشه‌ی بالا را نشان می‌دهد. سمت راست پایین: ترکیب دو نقشه‌ی بالا وقتی بخش‌هایی از آسمان که از دید تلسکوپ فرمی پوشیده بوده، حذف شده است. این حذف، باعث می‌شود که محدوده‌ی ناحیه‌ی مربوط به امواج گرانشی از ۶۰۱ به ۱۹۹ درجه‌ی مربع کاهش پیدا کند.   تاکنون برداشت ما از سیستم دوتایی سیاهچاله‌ها این بوده است که برای مدتی به دور هم می‌گردند و گرانش بالای آن‌ها باعث می‌شود که اطرافشان از ماده خالی شود. در نتیجه پس از ادغام با یکدیگر به سیستمی منزوی در فضا تبدیل می‌شوند. اما اگر انفجار پرتو گامای رصدشده قرار است از سیستم دوتایی سیاهچاله‌ها نشأت گرفته باشد، باید ماده‌ی بیشتری در اطراف سیاهچاله‌های این سیستم دوتایی وجود داشته باشد. در مقاله‌ای جدید که بعد از این رخداد نوشته شده است، نظریه‌ای مطرح شده است که بر طبق آن، دو سیاهچاله‌ی حاضر در سیستم دوتایی از یک ستاره‌ی بسیار پرجرم اولیه به وجود آمده‌اند. برطبق این نظریه، اگر یک ستاره‌ی بسیار پرجرم (چندصد برابر جرم خورشید) با سرعت بسیار زیادی به دور خود بچرخد، این ستاره به دو هسته‌ی رمبشی به شکل یک دمبل در خواهد آمد که در پایان به دو سیاهچاله تبدیل خواهد شد. در این سناریو، دو سیاهچاله دیگر منزوی نخواهند بود و بقایای ستاره‌ی اولیه، حول آن‌ها به گردش درخواهد آمد. با این حساب وقتی دو سیاهچاله با هم ادغام شوند، قرص برافزایشی در اطرافشان به وجود می‌آید که می‌تواند جتی از مواد پر انرژی به فضا پرتاب کند. برطبق این نظریه، تفاوت زمانی ۰.۴ ثانیه می‌تواند مربوط باشد به زمانی که جت پرتو گاما از طول ستاره گذر کند. هرچند این نظریه به نظر معقول می‌آید، مشکلاتی نیز دارد، از جمله آن‌که شدت انفجار پرتو گامای مشاهده‌شده، کم‌تر از مقدار محاسبه‌شده طبق این نظریه است. بحث‌های بیشتر و جزییات این مقاله را می‌توانید این‌جا بخوانید. هرچند وقوع دو رخداد امواج گرانشی و امواج الکترومغناطیسی در بازه‌ی زمانی کوتاه و از منشأ یکسان بسیار پدیده‌ی شگفت‌انگیز و جالبی است، اما با توجه به داده‌های موجود نمی‌توان به قطعیت گفت که پرتوی گامای رصدشده توسط GBM همتای الکترومغناطیسی امواج گرانشی GW150914 باشد. متاسفانه فضاپیمای اروپایی Intergral در داده‌های خود این انفجار پرتو گاما را رصد نکرده است و درنتیجه صحت این رخداد توسط تلسکوپ پرتو گامای دیگری تایید نشده است. (۱) Gamma-ray Burst Monitor (۲) Gamma Ray Burst: GRB عنوان اصلی مقاله: Fermi GBM Observations of LIGO Gravitational Wave event GQ150914 نویسنده: V. Connaughton, et al لینک مقاله‌ی اصلی: http://arxiv.org/abs/1602.03920v3   گردآوری: آزاده کیوانی منبع: اسطرلاب
  23. 1 پسندیده شده
    نظریه اینشتین پس از یک قرن بالاخره تایید شد؛ امواج گرانشی حقیقت دارند      98 سال پیش، آلبرت اینشتین در نظریه نسبیت عام خود، به امواج گرانشی اشاره کرد، موج هایی که در بعد فضا-زمان حرکت می کنند. اما حالا پس از یک قرن، دانشمندان موفق شدند تا وجود چنین موجی را در دنیای پیرامون تایی کنند.   به جرات، این اتفاق، یکی از بزرگ ترین یافته های چندین دهه ی اخیر دنیای علم و دانش است.     رصدخانه LIGO و دانشمندانی که روی این پروژه کار می کردند، مسئولیت اکتشاف این امواج را به عهده دارند. رصدخانه LIGO، دو ساختار L مانند دارد که در واشنگتن و لوییزیانا واقع شده اند و به وسیله سنسورهای آن، دانشمندان توانسته اند امواج گرانشی را رصد کنند. این موج ها زمانی ایجاد می شوند که دو سیاه چاله، دو ستاره نوترونی یا یک ستاره نوترونی و یک سیاه چاله، با یکدیگر برخورد کنند. در این حالت، آن ها سبب خمیدگی در بعد فضا-زمان شده و آن را به فضای پیرامون خود منتقل می سازند. این چنین است که انسان ها در زمین هم تاثیر آن را حس خواهند کرد.   نظریه نسبیت عام، دو مسئله کاملا متفاوت را با یکدیگر ترکیب می کند تا شیوه کارکرد دنیا را توصیف کند. نسبیت اینشتین نشان داد که چگونه جرم و انرژی با یکدیگر در ارتباط هستند و از سوی دیگر، قانون جاذبه نیوتن هم توضیح می دهد که چگونه اشیاء در دنیا به یکدیگر متصل باقی مانده اند. پس از اینکه اینشتین نظریه نسبیت عام را مطرح کرد، وی فرض را بر این گذاشت امواج گرانشی زمانی ایجاد می شوند که دو جسم بزرگ با یکدیگر برخورد کنند. و حالا این مسئله رسما تایید شده. حق با اینشتین بود و یک قرن طول کشید تا حرف او به اثبات رسد. با این حال، دانشمندان دست از بررسی و تحقیق در رابطه با امواج گرانشی نخواهند کشید. آن ها هنوز نمی دانند که نظریه کوانتوم را چگونه با نظریه نسبیت تطبیق دهند. پس هنوز هم این احتمال وجود دارد که بخش هایی از نظریه اینشتین مورد تایید قرار نگیرد، صرفا باید منتظر ماند. فضا-زمان را همانند یک صفحه ی کشیده شده و محکم در نظر بگیرید، مثل صفحه پلاستیکی ترامپولین. وقتی شی بزرگی مثل یک ستاره یا سیاهچاله روی آن قرار بگیرد، صفحه ی فضا-زمان دچار کشیدگی شده و ما این کشیدگی را به شکل جاذبه حس می کنیم.             کیتی مک، اخترفیزیکدان آمریکایی که البته با LIGO همکاری نداشته در مصاحبه ای می گوید:  فضا-زمان مثل یک چیز نرم و قابل انعطاف است. می تواند کشیده یا فشرده شود و در همین حال، امواج از آن عبور می کنند. بنابراین، هر آنچه که در این دنیا رخ می دهد، از تابش نور تا جا به جایی یک جسم، درون فضا-زمان رخ می دهد. روی آن اثر می گذارد و از آن اثر می پذیرد. فضا-زمان پیرامون هر جسمی، ممکن است تحت تاثیر دیگر اشیاء فضایی پیرامونش دچار تغییر شود. همانطور که خورشید چرخش سیارات و فاصله شان را توسط نیروی جاذبه اش کنترل می کند. در مورد برخورد سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی نیز همین مسئله صادق است. مادامیکه دو جسم به یکدیگر نزدیک تر می شوند، شدت موج ها نیز افزایش یافته و وقتی هر دو با هم ترکیب می شوند، موجی با فرکانس بالا ایجاد می شود. برخی دانشمندان حتی توانسته اند که این موج ها را به صدا هم تبدیل کنند تا قابل فهم تر شوند. اگرچه این امواج سهمگین در سرتاسر دنیا پخش شده اند اما انسان ها با حساس ترین ابزارها فقط می توانند آن ها را احساس کنند. در سال 1979، برای اولین بار تحقیقاتی در این ارتباط منتشر شد که به اثبات کلی نرسیدند. لازم به ذکر است که ابزارها در آن دوران به اندازه کافی دقت نداشتند. در سال 2014 نیز، یک بار دیگر دانشمندان تصور کردند که موفق به پیدا کردن امواج گرانشی شده اند که باز هم گزارش های پس از آن، غلط بودن ماجرا را تایید کردند. اما حالا پس از جستجوهای فراوان، گویا نتایج به دست آمده از LIGO کاملا غیر قابل انکار هستند.   LIGO یک رصدخانه ی بسیار بزرگ بوده که دارای دو بازوی 4 کیلومتری و L مانند است. لیزرهای قدرتمندی در طول این 4 کیلومتر جریان دارند و امواج گرانشی را ثبت می کنند. وقتی نور لیزر از یک سر بازو، به انتهای دیگر می رسد، یک آینه آن را به تقاطع L باز می گرداند. از آنجایی هر دو نیمه، با یکدیگر مساوی هستند و نور لیزرها هم با سرعت نور درون آن ها حرکت می کند، ذرات همزمان به نقطه تقاطع رسیده و باز می گردند. بنابراین اگر در هر لحظه، موج گرانشی از میان آن ها گذر کند، تساوی بر هم خورده و نورها همزمان به نقطه ی تقاطع نمی رسند. اینگونه می توان به میزان و شدت امواج نیز پی برد. اگر یک موج گرانشی بسیار اندک باشد، در حد 1 هزارم قطر پروتون، و تغییر در بازوها ایجاد کند، دو نور هیچگاه همزمان با یکدیگر برخورد نخواهند داشت.       دانشمندان برای بررسی وضعیت امواج، حتما به دو بازو در رصدخانه نیازمندند. تا تاثیر یکی، بر دیگری را متوجه شوند. LIGO به این علت دقت بالایی دارد که با سرعت نور کار می کند و هیچ چیز بهتر از سرعت نور برای سنجش امواج گرانشی نیست. این دو بازو در سال 1999 ساخته شدند و از سال های 2002 تا 2010 کار خود را آغاز کردند. سپس برای مدتی دستگاه ها خاموش شد و ارتقا یافتند که آن ها را سه برابر قوی تر و حساس تر از قبل نمود. دست آخر، امروز، 11 فوریه سال 2016، دانشمندان با قطعیت تمام توانستند وجود امواج گرانشی را اثبات کرده و بخشی از نظریه نسبیت عام اینشتین را تایید نمایند.       http://digiato.com/article/2016/02/11/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%DB%8C%DA%A9-%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C/   مطالعه بیشتر (با تشکر از جناب مهدوی عزیز)   http://http://www.nature.com/news/einstein-s-gravitational-waves-found-at-last-1.19361 http://phys.org/news/2016-02-scientists-glimpse-einstein-gravitational.html https://en.wikipedia.org/wiki/Gravitational_wave_detection,_February_2016 http://https://twitter.com/LIGO http://journals.aps.org/prl/abstract/10.1103/PhysRevLett.116.061102 http://physics.aps.org/articles/v9/17 http://www.astro.cardiff.ac.uk/research/gravity/tutorial/?page=4blackholecollisions http://w.astro.berkeley.edu/~gmarcy/astro160/papers/binary_black_hole_mergers.pdf http://sites.nationalacademies.org/cs/groups/pgasite/documents/webpage/pga_083001.pdf
  24. 1 پسندیده شده
    در این فیلم 36 ثانیه ای 40 شلیک رو من شمردم که تقریبا در مدت 22 ثانیه شلیک شدند،با این نرخ آتش توی یک دقیه تقریبا 120 گلوله رو می تونه شلیک کنه(دونتسک/ احتمالا کار روسگرا باشه) به نظر من اگر قرار باشه با دقت بالا این همه گلوله یک جا فرود بیاد که به درد نمیخوره! دقت فقط برای شلیک های اولیه خوبه، بعدش باید شخم بزنه نه یک جا رو سوراخ کنه به لطف ابری بودن هوا، اگه دقت کنید شلیک های بعدی مسیر حرکتشون متفاوت از شلیک های اول هست یک فیلمی هم از شپشوهای لازقیه هست، موندم این همه از حملاتشون فیلم میگیرند از این فیلم درستی نگرفتن! دقیقه 1:30 نه چندان مطلوب ولی تقریبا یه چیزی از محل برخورد شلیک نشون میده که محل اصابت ها فاصله زیادی با هم دارند جالبه که فقط یک خشاب دارند و مجورند مدام پر و خالی کنند ...! https://www.youtube.com/watch?v=IZrTovgWqEc به نظر من یکی از اون سلاح هایی که به شدت می تونه کمک حال ما باشه چه در جنگهای کلاسیک و چه در جنگ های نامتقارن این جنگ افزار است. یک گزینه خوب برای نبردهای چریکی حزب الله و بقیه گروه های رزمی مورد حمایت ایران، برای حملات سریع بزن و دررو هم گزینه بسیار مطلوبی است.
  25. 1 پسندیده شده
    ميدان هاي جنگ داره ابزار داخل آنها روز به روز تغيير ميكند سلاحهايي با كارايي بالاتر شايد زماني به جاي تيربار روي تانكها و بالگردها نارنجك اندارهايي نصب بشه كه با كمك دوربين و ليزر نصب شده روي آن به طور خودكار جهت لوله به سمت هدف گردش كنه و بهد بالاي سر مدافع نارنجك منفجر بشه ارپيجي بسيار دست و پاگير هست در مناطق بسته اشتفاده از اون دشوار است اگر بحث قدرت انفجار هست چه طور چند نفر باهم يك توپ 106 را جابجا كنند اينجوري مركبار تر ميشه الان سرعت مهمترين عامل در درگيري ها است نيروها بايد با سرعت بتوانند منطقه درگيري را عوض كنند و از هر طرف به دشمن حمله كنند در اينجا است كا اهميت سلاحهايي سبك با كشندگي بالا مشخص ميشه سربازتا بخواهد با سايت هدفگيري اپتيكي آرپي جي فاصله تا هدف را تخمين بزند و موشك را شليك كند اين نارنجك بالا سرش تركيده براي مقابله با بعضي سلاحها بهترين راه ساخت مشابه و يا بهتر آن است