برترین های انجمن

  1. arminheidari

    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      7,136


  2. HAMAD2012

    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      210


  3. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      9,427


  4. mehdipersian

    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      3,146



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 3 فروردین 1399 در پست ها

  1. 9 پسندیده شده
    بسم الله.............. 2 فرودین 1399 بخش چهارم و پایانی بعد از تسلیم آلمان تیم تحقیقاتی و سازنده پانزر فاست به اسارت آمریکایی ها در امده و به خاک این کشور منتقل شدن . کار بروی پانزر فاست 250 ادامه پیدا کرد با وجود تولید چند پیش نمونه اما نتایج امریکایی ها را تحت تاثیر قرار نمی داد و آنها همچنان به بازوکا دل خوش کرده بودن . اما این تحقیقات و تولید پیش نمونه ها بعدآ پایه واساس ساخت راکت انداز پانزر فاست 44 آلمان غربی در سال 1960 شد PzF_44 اما شوروی هم که در طول جنگ وجود سلاح های انفرادی ضد زره ( به غیر از بازوکا های اهدایی امریکایی ها ) ساخت خود را بشدت مورد نیاز میدانست دست بکار شد. در سال 1944 روسها با الگو برداری از پانزر فاست و صد البته با تکیه بر طرح های بومی کار بروی نمونه ایی شبیه به پانزر فاست 250 را اغاز کردن این نمونه کلاهکی با کالیبر 70 میلی متری را پرتاب میکرد طول سلاح یک مترو وقطر داخلی 30 میلی متر بود در ابتدای کار نام LPG44 را بر خود گرفت دارای بردی در حدود 75 متر طول سلاح بدون راکت 1000 میلی متر وزن خالی 1.6 کیلوگرم سرعت اولیه 45 متر بر ثانیه و توان نفوذ 150 میلی متر زره و قابلیت بارگذاری مجدد را هم داشت . طبق برنامه ریزی این سلاح که اکنون آر پی جی 1 نام گذاری شده بود قرار شد از اوایل سال 1945 وارد خط تولید شود اما با پایان جنگ هرگز به خط تولید نرسیده اما همچنان روسها کار را بروی توسعه آر پی جی 1 ادامه دادن . با دست یابی روسها به نقشهای پانزر فاست 250 انها موفق شدن برخی از مشکلات آرپی جی 1 را بر طرف کنند . ارپی جی1 دارای اصالت روسی بوده و مهندسی معکوس ویا کپی از روی پانزر فاست 250 نبود وبلکه روسها با استفاده از مدلهای پانزر فاست بخصوص 250 به بر طرف کردن ایرادات طرح خود پرداختن این تحقیق وتوسعه تا 1948 ادامه داشت که در نهایت منجر به تولد آر پی جی دو گشت . سلاحی پیشرفته وساده که با وزن خالی 2.8 کیلو گرم و وزن راکت1.85 در برابر وزن 7.5 کیلوگرمی پانزر فاست 250بسیار سبکتر بوده اما تنها 200 میلی متر توان نفوذ در زره را داشته و برد موثر 100 و حداکثر 150 متر اختلاف فاحشی با برد پانزر فاست 250 داشت (تازه بعد از 3 سال تحقیق ) آرپی جی 1 آرپی جی2 به غیر از مدلهای گفته شده آلمان ها طبق برنامه ریزی ها قرار بود چند گونه کاملا متفاوت از پانزر فاست را وارد خط تولید کنند Splitterfaust که سلاحی بر علیه نفرات پیاده دشمن بوده سرجنگی ترکش زا اما دارای یک فیوز زمانی که بروی هوا منفجر شده و منطقه وسیعی را پوشش میداد Brandfaust چون که راکتهای متعارف دربرخی مواقع تنها صدماتی به تانک وارد کرده ویا باعث کشته وزخمی شدن خدمه تانک می شود و با جایگزینی خدمه ویا تعمیر تانک دوباره زرهپوش در مدت زمان نه چندان زیاد وارد چرخه عملیاتی میشد آلمانی ها .این مدل را برای انهدام کامل تانکهای دشمن در دست تحقیق قرار دادن برند فاست دارای مواد آتش زا بود که بعد از شکافتن زره سبب مشتعل شدن داخل زرهپوش شده و عموما به انفجار مهمات وحتی مخزن سوخت منجر میشد Flammfaust دارای کلاهک آتش زا که بیشتر برای پاکسازی خانه های وسنگر و حفره ها و درگیری با خودورها وزرهپوشهای سبک دشمن طرحی شده بود Gasfaust که دارای کلاهکی مجهز به گاز اشک یا دود زا و شیمیایی همچنین با توجه به در خط تولید قرار گرفتن تانک استالین 3 ( IS3 ) المان ها بروی کاغذ طرحی را در دست داشتن برای تولید سوپر پانزر فاست 250 با کلاهکی که توان نفوذ در 400 میلی متر زره را داشت هر چند که مدل معمولی پانزر فاست 250 هم می توانست زره این تانک و نسلهای بعد تانک استالین را بشکافت پروژه Bücker Bü 181 اما اخرین شعله از نبوغ المانی ها پروژه Bücker Bü 181 بود با اماده شدن روسها برای عبور از رودخانه اودر در 60 مایلی برلین تمام راها ی غیر معمول و شگفت انگیز برای توقف این حرکت امتحان شد یکی از این اقدمات مجهز کردن هواپیمای آموزشی دو نفره بوکر 181به چهار عدد راکت انداز پانزر فاست 100 که دو عدد در بالا و پایین بال چپ و دو عدد هم به این صورت در بال راست تعبیه شده بود .برای این منظور دهها هواپیما بوکر را در محوطه کارخانه سازنده این مذل جمع اوری وسعی در نصب راکت انداز پانزر فاست کردن از این تعداد تنها 3 فروند بعد از تجهیز به پانزر فاست توان امادگی انجام عملیات را داشتن که حتی موفق شدن چندین پراوز وشلیک را بر ضد نیروهای امریکای ترتیب بدهند که در که به ازای آن دو فروند بوکر به همراه سه خدمه آن از بین رفت خدمه پروازی سومین بوکر هم در 18 آوریل 1945 وارد حریم هوایی سویس شده و در خاک این کشور فرود امده ارتش سویس هم این هواپیما را مصادره و به عنوان پرنده اموزشی وارد ناوگان خود کردن طی 21 ماه مقادیری زیادی از این سلاح ارزان قیمت اما موثر ساخته شد در سال 1943 رقم تولید 300 هزار در ماه را در نظر گرفته بودن که تنها بروی کاغذ اعتیار داشت و بیش از 9 ماه طول کشید که به این رقم دست پیدا کنند در کل در سال 1943 335300 عدد پانزر فاست تحویل ارتش آلمان شد اما یک سال بعد 5.5 ملیون پرتابگر در دستان نیروهای ارتش بود بعد از نوامبر 1944 تولید پانزر فاست به ارقام خیره کننده رسید بود به وطوری که از نوامبر تا فوریه 1945 2 میلیون 56 هزار قبضه جدید از پانزر فاست 100 تحویل واحدهای ارتش شد به طور کلی از مارس 1943 تا فوریه 1945 نزدیک به 8 میلیون قبضه پانزر فاست تولید شد ( البته برخی رقم 6.5 تا 6.7 میلیون را عنوان کردن ) که بعد از تفنگ موزر ( برنو خودمون ) به پراستفاده ترین سلاح در بین سربازان المانی تبدیل شد بعد از جنگ چندین کشور دیگر به الگو برداری از پانزر فاست پرداخت نخستین کشور آرژانتین بود این کشور چون بعد از جنگ میزبان شماری از دانشمندان وافسران سابق ارتش آلمان نازی بود به الگگوی برداری سلاح های وتاکتیکهای المانی علاقه نشان داد . یکی از این سلاح های پانزرفاست بود به علت سادگی در ساخت و همچنین حضور مهندسین آلمانی آرژانتین کار چندان سختی در کپی برداری از این سلاح نداشت ویژگی های Panzerfaust آرژانتین به شرح زیر بود: طول سلاح : 1070 میلی متر طول لوله: 850 میلی متر طول پرتابه: 475 میلی متر وزن کل اسلحه: 4.49 کیلوگرم وزن لوله: 2150 کیلوگرم وزن پرتابه: 2.1 کیلوگرم وزن خرج پرتابه : 170 گرم. وزن مواد منفجره: 900 گرم قدرت نفوذ : 207 میلی متر برد موثر: 80 متر نمونه آرژانتینی با نام PAPI کشور های لهستان وسوئد هم هر کدام به کپی برداری از این سلاح مشغول شدن لهستان این سلاح را با نام PC100 و در تعداد محدود 5 هزار عدد در در اوایل سال 1951 به کار گرفت pc100 کشور سوئد هم بعد از پایان جنگ سریعا این سلاح را با نام Pansarskott m/45 در شکور خود تولید کرد که از لحاظ ظاهری و مشخص به پانزر فاست 100 بسیار شبیه بود هر چند در مدل دیگری به نام pansarskott m/46 در یک سال بعد معرفی وتولید شد این سلاح شاهد تغییرات گوناگونی بخصوص در شکل وظاهر سرجنگی خود بود اما همچنان برد و قدرت نفوذ کمتر از پانزر فاست 150 بوده اثرگذاریی پانزر فاست در جنگ ارتش امریکا بعد از جنگ در گزارشی اعلام کرد 13 درصد کل تلفات زرهی این کشور در رویارویی با آلمان در جبهه غربی ناشی از اصابت پانزر فاست وپانزر شرک بوده . در ادامه این گزارش موفق ترین برد برای شلیک پانزر فاست را زیر 30 متر اعلام کرده که احتمال اصابت در این برد بسیار زیاد است 48 درصد از خدمه زرهپوش های که توسط پانزر فاست مورد هدف قرار گرفته اند کشته وزخمی شده اند که رقم قابل توجهی است در نبرد نرماندی تنها 6 درصد تلفات زرهی نیروهای انگلیسی بر اثر اصابت پانزر فاست بوده هر چقدر ارتش بریتانیا در عمق خاک فرانسه والمان پیشروی میکیرد این درصد بیشتر میشد . بعد از جنگ در گزارشی 34 درصد از کل تلفات زرهی بریتانیا در جبهه غربی به پانزر فاست نسبت داده شد در جبهه شرقی در 4 ماه اول سال 1944 از تعداد 8200 تانک وزرهپوش شکار شده ارتش سرخ تنها 265 عدد توسط پانزر فاست مورد اصابت قرار گرفته در همین گزارش 2000 دستگاه از شکار این تعداد تانک را به توپ های ضد زره صحرایی نظیر تو پهای 75 م م پاک40و یا توپ فلک 88 م م نسبت داده شده . اما باید این نکته خیلی مهم را در نظر گرفت که محدوده برد پانزر فاست در بهترین مدل ان زیر 100 متر بوده در واقع از تعداد 8200 دستگاه تانک شکار شده 550 دستگاه آن در محدود برد پانزر فاست بوده است که سهم این سلاح به 50 درصد از کل شکارهای ثبت شده در برد خود را شامل میشود این درصد برای سلاحی مثل پانزر شرک 17 درصد بوده در درگیریهای شهری جبهه شرقی تا 70 درصد کل تانکهای ارتش شوروی توسط پانزر فاست وپانزر شرک مورد اصابت قرار گرفته اند .در نبردبرلین 30 درصد زره پوش های شوروی در حومه شهر برلین و 45 تا 50 درصد در خود شهر توسط پانزر فاست منهدم شده اند برخی از تانکهای منهدم شده توسط پانزر فاست در درگیریهای رود راین در جبهه غربی و وردخانه اوردر و ارتفاعات سیلو و همچنین نبرد برلین پانزر فاست تعداد زیادی از ادوات زرهی متفقین را شکار کرده است سادگی و کارایی پانزر فاست به حدی بوده که متفقین هم با استفاده از آن چندین تانک ارتش آلمان را منهدم کرده اند همچنین تعداد ی از مواضع وسنگرهای تیربار آلمانی توسط پانزر فاست های غنیمتی مورد هدف قرار گرفته اند ارتش سرخ در نبردهای برلین هم در به طور متناوب از این سلاح استفاده کرده پانزر فاست های غنیمتی کشور فنلاند هم یکی از کاربران پانزر فاست بصورت مستقل در جنگ جهانی دوم بوده با نزدیک شدن ارتش سرخ به مرزهای فنلاند و نبود ضد زرههای مناسب جهت رویارویی با ستونهای زرهی ارتش شوروی این کشور تقاضای خرید دهها هزار قبضه پانزر فاست و پانزر شرک را به آلمان نازی داد . در ابتدا تنها 1700 پانزر فاست 30 و 300 پانزر شرک به همراه 3هزار راکت آن به این کشور ارسال شد نکته جالب تنها 200 سرباز ارتش فنلاند نحوه ی استفاده از پانزر فاست وشرک را فراگرفته بودن که بسرعت و با نزدیک تر شدن ارتش سرخ به میزان سلاح های ضد زره ارسالی وافراد آموزش دیده افزوده شد آلمانها برای سرعت در انتقال محموله های ضد زره از هواپیما استفاده کرده حتی ذخایر پانزر فاستهای لشگر 20 کوهستان ارتش آلمان هم در اختیار فنلاندی ها قرار گرفت. در مجموع 26 هزار پانزر فاست در مدل های 30 و 60 و 1854 راکت انداز پانزر شرک و 19 هزار راکت آن به این کشور صادر شد . فنلاندی ها برای خرید هر پانزر شرک مبلغ 100 رایشمارک و در مجموع 200 هزار رایشمارک معادل 50 تا 60 هزار دلار را پرداخت کرده . از ملبغ پرداختی برای خرید پانزر فاست گزارشی در دست نیست ولی قیمت هر پانزر فاست در المان نازی بین 13 تا 25 رایش مارک بستگی به مدل آن بوده است فنلاندی ها تنها 3900 پانزر فاست و 5 هزار راکت پانزر شرک را در طول درگیری با ارتش سرخ استفاده کرده در مجموع هم 600 تانک شووروی را منهدم کرده اند که عموما توسط پانزر فاست وشرک بوده و ما بقی هم توسط زره کوب stug وسایر سلاح های ضد زره و مینهای شکار شده اند.بعد از جنگ هم تا دهه پنجاه میلادی قرن 20 ارتش فنلاندی پانزر فاست و پانزر شرک های خود را به صورت عملیاتی در یگانهای خود مورد استفاده قرار میداد شکار ادوات زرهی ارتش سرخ به وسیله پانزرفاستهای ارتش فنلاند پانزر فاست یا مشت زرهی همانند بسیاری دیگر از محصولات نظامی آلمان نازی توجه خیلی را به خود جلب کرد. این سلاح در زمان خود علاوه بر تاثیرگذاری به علت داشتن سه ویژگی سادگی ارزانی وکارامدی محبوب هم بود وسبب الگوی برداری وتاثیرگذاری کشورهای زیادی از این سلاح شد پایان
  2. 5 پسندیده شده
    جنگ سوریه .... سازمانها ، گروهها و شخصیت های تاثیر گذار جنگ سوریه به مانند سایر جنگ ها دارای ویژ گی های خاصی است که یکی از این خصوصیات ظهور و حضور گروهها ،سازمانها و شخصیت های قدر تمنددر صحنه جنگ هستند که هرکدام به نوبه خود دراین جنگ فاجعه بار داری نقش و تاثیر بودند که اغلب آنها از طرف کشورها مختلف چه از نظر سیاسی-رسانه ای ومالی مورد حمایت قرار میگیرند با توجه به تاثیر گذاری همه جانبه این جنگ بر معادلات منطقه وجهان شناخت این عناصر مهم امری ضروری وبدون شناخت انها فهم وضعیت جنگ امکان پذیر نیست در نظر دارم به صورت سلسله وار به این بخش کمتر شناخته شده بپردازم 2. ابو محمد الجولانی و جبهه النصره یک مرد و دو داستان ابو محمد الجولانی مسئول هیئت تحریر الشام ( جبهه النصره ) جزء شخصیت های موثر و در عین حال مبهم در جنگ سوریه وبخصوص وضعیت حاکم بر استان ادلب می باشد که در باره هویت واقعی او اتفاق نظر وجود ندارد برای این شخص دو قصه کاملا جدا روایت می شود . روایت اول : می توان گفت هیچ چیز در مورد شخصیت "الجولانی" به جز برخی از اطلاعات متضاد ، مشخص نیست نام واقعی الجولانی "محمد حسین الشرع" است و در سال 1981 در درعا متولد شد ، وی از همان خانواده "فاروق الشارع" معاون رئیس جمهور سوریه ، می باشد. "الجولانی" در محله اشرافی المزه در پایتخت دمشق بزرگ شد و در 200 متری مسجد الشافعی زندگی می کرد ، مسجدی که خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس به آن رفت آمد می کرد ویکی از دلایل آن رابطه خوب خالد مشعل با "محمد ابو الخیر شکری" ، امام (خطیب ) مسجد بود این مسجد مشهور بود که افراد مرتبط با جنبش مقاومت اسلامی "حماس" به طور مرتب از آن بازدید می کردند ،بعد از حمله آمریکا به عراق درسال 2003 او به گروه "توحید و جهاد" که توسط ابومصعب الزرقاوی تأسیس شده بود ، پیوست که این تجربه در "زندان بوکا" به پایان رسید. "الشرع" وارد زندان آمریکایی ها شد واز آنجا با نام "اوس الموصلی" خارج شد ، و نه همراهان وی و نه حتی زندانبان ها هویت اصلی او را نمی دانستند و یا حتی اینکه او سوری بود و پس از ورود به سوریه از لقب "ابا عبدالله" استفاده می کرد ، واین وضعیت تا قبل ازاعلام موجدیت "جبهه النصره"برقرار بود. و پس از آن نام مستعار جدید ، "الفاتح ابا محمد الجولانی" ، را برای خود برگزید . روایت دوم : براساس اطلاعات منتشر شده ، نام واقعی ابو محمد الجولانی "أسامة العبسي الواحدي" می باشد ، متولد سال 1981 در شهر الشحيل واقع در شهر دیر الزور ، در خانواده ای که در اصل از استان ادلب است پدر ش به دیر الزور که در آنجا بعنوان کارمند دولت با سمت راننده در بخش "مسکن نظامی ( مصلحة الإسكان العسكري) فعالیت داشت ، نقل مکان کرد. الجولانی مراحل آموزش رسمی را به اتمام رساند ، پس از آن به دانشکده پزشکی در دانشگاه دمشق پیوست و در آنجا دو سال در رشته پزشکی تحصیل کرد ، سپس هنگامی که در سال تحصیلی سوم بود ، پس از حمله آمریکا در سال 2003به عراق عزیمت کرد تا به شاخه القاعده در عراق بپیوندد و در آنجا تحت رهبری " أبو مصعب الزرقاوي " کار کند. او می گوید که با رهبر القاعده ،" ایمن الظواهری " بیعت کرده و طبق دستورالعمل های او فعالیت می کند. الجولانی که دانشجوی دانشگاه پزشکی بود ، برای شرکت در خطبه های نماز جمعه ای که توسط محمود غول آغاسي (أبو القعقاع) در مسجد "جامع العلاء بن الحضرمي" در منطقه الصاخور به حلب می آمد ، و زمانی که عراق مورد تهاجم آمریکا در مارس 2003 ، قرار گرفت محمود قول آغاسي خواستار مقاومت علیه امریکا در این کشور شد.الجولانی از بین اولین پاسخ دهندگان به این دعوت بود ابو مصعب الزرقاوی در عراق ، الجولانی به شاخه القاعده که توسط یک اردنی بنام " ابو مصعب الزرقاوی" تأسیس شده بود ، پیوست او به سرعت در صفوف القاعده رشد کرد تا جایی که از افراد نزدیک به الزرقاوی شد و پس از کشته شدن ابو مصعب در سال 2006 توسط آمریکا ، الجولانی عراق را به سمت لبنان ترک کرد ، جایی که گمان می شود او بر آموزش "جند الشام" که از گروه های نزدیک به القاعده است نظارت می کرد. الجولانی از لبنان ، دوباره به عراق بازگشت و آمریکایی ها او را دستگیر كردند و در "زندان بوكا " كه در جنوب عراق بود زندانی کردند در سال 2008 وی از زندان آزاد شد ، و او فعالیت های خود را با آنچه "دولت اسلامی در عراق( الدولة الإسلامية في العراق)" خوانده می شد به رهبری "ابوبكر البغدادی " تأسیس شذه بود از سر گرفت . وی از طرف الغدادی به بعنوان مسئول عملیات موصل انتخاب شد. پس از وقوع اعتراضات مردمی علیه بشار اسد ، الجولانی در سال 2011 به سوریه بازگشت تا شعبه ای از القاعده را درسوریه تأسیس کند در جنگ علیه اسد شرکت نماید. در 24 ژانویه 2012 ، الجولانی بیانیه ای را صادر کرد و تشکیل "جبهه النصره ( جبهة النصرة لأهل الشام) " از طرف کسانی که او آنها را "مجاهدین شام" خواند اعلام نمود و از منطقه "الشحیل " را بعنوان نقطه شروع کار انتخاب نمود از آن پس او در جبهه النصره با سمت "مقام مسئول جبهه النصره ( المسؤول العام لجبهة النصرة ) " خوانده می شود. و هنگامی که ابوبکر البغدادی ، در 9 آوریل 2013 ، "دولت اسلامی عراق(دولة العراق الإسلامية ) " و "جبهه النصره" را لغو کرد و از ادغام این دو گروه وتشکیل یک سازمان جدید با عنوان "دولت اسلامی در عراق و شام (الدولة الإسلامية في العراق والشام) " را اعلام نمود الجولانی ان را رد کرد و بیان کرد که این موضوع ، منحصراً در اختیار رهبری مرکزی القاعده ابوایمن الظواهری می باشد پس از این واقعه جبهه النصره با دولت اسلامی در عراق و شام بخصوص در مناطق نفت خیز دیر الزور وارد جنگ شد . زندان بوکا در بصره عراق (Camp Bucca ) ادامه دارد.................. چند نکته : در مطلب بالا اسامی و محل های ذکر شد که توضیح خاص خود را نیاز دارد مثل زندان بوکا - محمود غول آغاسي- گروه "توحید و جهاد" و ابومصعب الزرقاوی شاید اگر در اینده فرصتی شد به آن خواهیم پرداخت . منابع: https://midan.aljazeera.net/reality/politics/2019/1/3/رحلة-الجولاني-من-رحم-داعش-إلى-استنساخ-حزب-الله https://alkhaleejonline.net/سياسة/الجزيرة-تكشف-عن-هوية-زعيم-جبهة-النصرة-أبو-محمد-الجولاني https://www.arab48.com/أخبار-عربية-ودولية/أخبار--الوطن-العربي/2016/07/29/من-هو-أبو-محمد-الجولاني-قائد-جبهة-فتح-الشام- https://ar.wikipedia.org/wiki/أبو_محمد_الجولاني
  3. 3 پسندیده شده
    پلنگ غران زره کوب jagdPanther یکی از زره کوبهای موفق ارتش المان نازی در اواخر جنگ جهانی دوم بود که با ترکیب توپ 8/8 سانتی متری Pak 43، شاسی تانک متوسط پنتر و زره جلویی شیبدار تبدیل به قاتل تانک های متفقین در جبهه های غربی و شرقی شده بود. البته زره کوب jagdPanther همانند بیشتر طرح های آلمان نازی در اواخر جنگ جهانی دوم به علت از دست رفتن صنایع نظامی تولید آن با محدودیت روبه رو شد و زره کوبهای تولید شده نیز در جبهه های نبرد با کمبود خدمه و قطعات یدکی مواجه بودند. این تصویر نشان میدهد هر یکی از تانک های متفقین و زره کوب jagdPanther در چه فاصله ای از روبه رو توانایی نفوذ به زره جلویی یکدیگر را داشته اند. از بالا به پایین: تانک سنگین IS-2 در مقابل زره کوب jagdPanther تانک متوسط T-34/85 در مقابل زره کوب jagdPanther تانک متوسط شرمن M4 با توپ 76 میلیمتری در مقابل زره کوب jagdPanther تانک Cromwell در مقابل زره کوب jagdPanther تانک چرچیل در مقابل زره کوب jagdPanther - نکته قابل تامل در مورد تانک چرچیل این است که در هیچ صورتی از روبه رو نمی تواند به زره کوب jagdPanther آسیب وارد کند. منبع: کتاب Jagdpanther نوشته Janusz Ledwoc جهت یادآوردی این پست از جناب MR9 را مرور کنیم:
  4. 2 پسندیده شده
  5. 2 پسندیده شده
  6. 2 پسندیده شده
  7. 2 پسندیده شده
  8. 2 پسندیده شده
  9. 2 پسندیده شده
    جنگ سوریه .... سازمانها ، گروهها و شخصیت های تاثیر گذار جنگ سوریه به مانند سایر جنگ ها دارای ویژ گی های خاصی است که یکی از این خصوصیات ظهور و حضور گروهها ،سازمانها و شخصیت های قدر تمنددر صحنه جنگ هستند که هرکدام به نوبه خود دراین جنگ فاجعه بار داری نقش و تاثیر بودند که اغلب آنها از طرف کشورها مختلف چه از نظر سیاسی-رسانه ای ومالی مورد حمایت قرار میگیرند با توجه به تاثیر گذاری همه جانبه این جنگ بر معادلات منطقه وجهان شناخت این عناصر مهم امری ضروری وبدون شناخت انها فهم وضعیت جنگ امکان پذیر نیست در نظر دارم به صورت سلسله وار به این بخش کمتر شناخته شده بپردازم. 1. المرصد السوری لحقوق الانسان رامی عبد الرحمن دیدبان حقوق بشر سوری و رامی عبدالرحمن از ان دست پدیده های اگر نگوییم بی نظیر ولی کم نظیر در جنگ سوریه است . داستان زمانی جالب می شود که رامی عبدالرحمن اسم مستعار این شخص می باشد . همان طور که خودش ادعا میکند از زمانی که 15 ساله بوده این نام رو انتخاب کرده وبه جهت مخفی کردن هویت واقعی خود وانجام فعالیت های سیاسی اقدام به چنین کاری کرده است. اما نام حقیقی این شخص" أسامة علي سليمان " معروف به الکردی از اهالی شهر بانیاس استان طرطوس ولی خانواده او اصالتا از شهر اعزاز استان حلب سوریه وسنی مذهب(وبرخی منابع علوی) هستند فاقد مدرک دانشگاهی می باشد (احتمالا زیر دیپلم) همچنین هیچ گونه مدرک ویاآموزشی در زمینه روزنامه نگاری ندیده است. . همسر او خانم " عتاب رخامية " از شهر بانیاس و خانواده همسر او داری گرایش به "اخوان المسلمین سوریه " می باشند. او در شهر بانیاس در یک سینما نزد شخصی بنام "أبو العبد الشاري" بعنوان کارگر خدمات نظافت مشغول به کار بود. یکی از برادران " أحمد علي سليمان " کارمند شرکت نفت سوریه وبرادر دیگر "محمدعلي سليمان" عضو اخوان المسمین سوریه " ودریونان زندگی میکند. در مصاحبه با رسانه ها ادعا میکند که تمامی اعضای خانواده او ارتباط با او را بدلیل ترس و یا تشکیک در نوع فعالیت او قطع کرده اند. از طریق کشور آلمان راهی انگلیس می شود و درسال2000 میلادی از انجا پناهندگی سیاسی میگیرد.سپس در شهر کاونتری انگلیس ساکن می شود و یک رستوران "شاورما (کباب ترکی)" دایر میکند . شکل گیری وظهور دیدبان حقوق بشر سوری درسال 2006 میلادی اقدام به تاسیس "دیدبان حقوق بشر سوری " مینماید که درابتدای کار چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. ولی با شروع بحران سوریه شاهد توجه رسانه غربی وعربی به دیدبان حقوق بشر احتمالا بخاطر نقل اخبار به دو زبان عربی وانگلیسی و حضور پیاپی "رامی عبدالرحمن" در رسانه ها و پوشش اخبار از داخل مناطق درگیری سوریه بودیم او ادعا میکند این اخبار نتیجه همکاری بیش از 200 نفر فرد فعال که او انها را "جنگجویان بی سلاح حقوق بشر ( مقاتلون ليس بالسلاح وإنما بحقوق الإنسان ) و از طریق اسکایپ با انها در ارتباط است از سراسر سوریه جمع آوری میشود و می گوید برای جمع آوری خبر فقط به یک لپتاپ ویک تلفن موبایل نیازدارد نه بیشتر . مسئول رسانه ای مرکز حقوق بشر خاورمیانه و شمال افریقا "جیمز لینش" اعتراف میکند که از سال 2007 با "دیدبان حقوق بشر سوریه" در ارتباط بوده و بصورت منظم در حال تبادل اطلاعات هستند. شکل گیری وتاسیس دیدبان حقوق بشر خالی از اشکال نبود ودر ایی میان با دیگران دچار اختلافات شدیدی شد یکی از از افراد شخصی است بنام "مصعب عزاوي " می باشد که از شدید ترین منتقدین او است و رامی عبدالرحمن رو فردی فاقد مصداقیت معرفی و در نتیجه این اختلافات خود اقدام به تاسیس دیدبان حقوق بشر با نام "syriahr.org " در شهر لندن نمود اما سرچشمه اختلافات او با رامی عبد الرحمن از انجایی اغاز میشود که " مصعب عزاوی" "رامی عبدالرحمن "رو به سرقت ومصادره ی دیدبان حقو ق بشر اصلی syriahr.com از طریق تغییر رمز عبور ( username - Password ) می نماید واین اختلافات آنقدر بالا میگیرد که به رسانه ها کشیده شد. اما این همه داستان نیست دربین گروهها وشخصیت های مخالف سوری او چندان محبوب نیست وبارها از طرف آنها به حمایت وجانبداری از گروههای کرد" متهم و از نحوه فعالیت او همچنین جهت گیری خبرها مورد انتقاد قرار گرفته است . او همچنین به حمایت مالی از طرف سازمان های اطلاعاتی انگلیس ودفتر رسانه ای وزرات خارجه متهم است. حتی گفته میشود که گرفتن اقامت او در انگلیس به واسطه یک حزب کرد بنام " وحدت دمکراتیک کردی( حزب الوحدة الديمقراطي الكردي ) " انجام شده است. در سال 2013 نیویورک تایمز گزارش داد که رامی عبدالرحمن از اتحادیه اروپا و یک کشور اروپایی کمک دریافت کرده است اما درباره نجوه پوشش خبرها و درستی اخبار دیدبان حق بشر نیز با دیده شک وابهام نگریسته میشود خیلی ها اورا به جمع آوری اخبار از پیج های فیسبوک مخالفین معروف " تنسیقیه الثوره السوریه ( شبکه هماهنگی انقلاب) " و باز نشر انها از طریق دیدبان حقوق بشر میکند در نمونه دیگر "روزنامه لوموند فرانسه" به تفاوت ارقام اشاره میکند در جهت کاهش اعداد کشته شدگان (متهم به مماشات با نظام ) و همچنین درباره نحوه پوشش اخبار و تقسیم بندی گروه های مخالف حکومت سوریه به" لیبرال سکولار اسلام گرا " از او انتقاد میکند . برخی دیگر از رسانه های معارضان سوری مثل شبکه "اورینت " او را به جانبداری از حکومت سوریه از طریق تاکید زیادی او بر کشته های طرفدارن نظام و مخصوصا علوی ها متهم میکند و اینکه کمتر بر کشته های اهل سنت متمرکز میشود. یکی از شخصیات های مشهور لبنان " انیس نقاش " اذعان می نماید اخباری که تحت عنوان دیدبان حقوق بشر منتشر میشود در حقیقت نتیجه جمع اوری اطلاعات پایگاه جاسوس انگلیس در بخش یونانی "ترودوس قبرس" می باشد. و درواقع دیدبان حقوق بشر یک پوشش برای نشر این اطلاعات می باشد. ادامه دارد........................... منابع: http://www.nabilfayad.com/مقالات/549-نبيل-فياض-حقيقة-تاريخ-الحقوقي-رامي-عبد-الرحمن.html https://al-akhbar.com/Arab/64615 https://ar.wikipedia.org/wiki/المرصد_السوري_لحقوق_الإنسان https://www.skynewsarabia.com/middle-east/10660-عبدالرحمن-راصد-الحدث-السوري https://www.zamanalwsl.net/news/article/56443/ https://www.almodon.com/arabworld/2014/12/19/المرصد-السوري-لحقوق-الإنسان-ظاهرة-تستحق-التشكيك http://syrianownews.com/index.php?p=53&id=2752 https://www.nytimes.com/2013/04/10/world/middleeast/the-man-behind-the-casualty-figures-in-syria.html
  10. 2 پسندیده شده
      با سلام    در مورد خرمشهر که حرف زیاد هست و بگذریم    اما در مورد استالینگراد :   حداقل دو دلیل  تا حال حاضر برای بنده مشخص شده :   1- تصفیه حساب با استالین بر سر شهری که  به اسم استالین بود . ( بحثهای نژادی بر سر فرومایه بودن نژاد اسلاو و دشمنی عجیب با کمونیسم )    2-  موقعیت قرار گیری استالینگراد در مسیر شاهراه ارسال کمک به روسها      اینکه چرا هیتلر آنقدر به قفقاز علاقه مند بود و حتی مسیر واحدهای زرهی گروه ارتشهای مرکز را برای تصرف اوکراین به قیمت از دست دادن مسکو ، تغییر داد . یک مفهوم بسیار پراهمیت بود و آن ، توجه به " جنبه های اقتصادی جنگ " ( هم برای آلمان و هم برای اتحاد شوروی ) می بود .    با توجه به نقشه ، در صورت تصرف استالینگراد ، شریان ارتباطی روسها بسته می شد و بتدریج توان مقاومت برای ادامه نبرد با ورماخت کمتر می شد . به همین دلیل ، استالین ، تمام توان خودش را گذاشت برای اینکه  این شریان بسته نشود . چون راه ارتباطی دریای منجمد شمالی ، زیاد اطمینان بخش نبود و محدودیتهای زیادی برای کمک رسانی به روسها وجود داشت .    اگر استالینگراد تصرف و تثبیت می شد ، آن وقت استالین باید به پشت اورال عقب نشینی می کرد و تازه ، این هم زیاد قابل اطمینان نبود . در حقیقت استالینگراد ، نقطه عطف برای روس ها بود . یا باید عقب نشینی می کردند که در این صورت ، توان ادامه مقاومت از آنها سلب می شد و یا اینکه به هر قیمتی مقاومت می کردند که راه دوم برگزیده شد .
  11. 1 پسندیده شده
    "سراقب .....عملیات ویژه حزب الله " بخش اول ... ورود حزب الله داستان ازجایی شروع شد که نیروهای حزب الله و ارتش سوریه در محور شهر"طلیحه" مورد هجوم ارتش ترکیه ونیروهای همپیمان او قرار میگرند این هجوم شدید که بمدت دو روز ادامه داشت که در نهایت نیروهای مدافع تواستند این حمله را دفع نمایند. شب هنگام نیروهای حزب الله که در یکی از محورها ی در حال جنگ بودند بر اثر گلوله باران منطقه توسط توپخانه ترکیه در ساختمانی پناه میگیرند که که توسط پهپاد های ترکیه شناسایی و سپس هدف قرار میگیرند و پس از این واقعه وضعیت به شدت بحرانی میشود که ابتدا باصدور اطلاعیه " مرکز مستشاران ایرانی در سوریه " شروع شد نکته قابل توجه این اولین بار بود چنین بیانیه ای صادر می شد ولی این نهایت کار نبود پس از آن حزب الله به واسطه " عباس ابراهیم فرمانده پلیس عمومی لبنان" درترکیه با "هاکان فیدان" رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه دیدار میکند پیام هایی بین طرفین ردوبدل میشود که طی ان ابتدا هدف قرادادن حزب الله نفی وسپس بر اشتباه بودن عدم نیت ترکیه برای ضربه زدن به حزب الله تاکید میشود همزمان با این دیدار بین رئیس جمهور ایران و رئیس جمهور ترکیه تماس تلفنی برقرار میشود تا از میزان تنش در منطقه کاسته شود. از اینجا به بعد بود تصمیم حزب الله برای ورود به جبهه ادلب را باید هم وزن با ورود حزب الله به" جبهه القصیر" از ابعاد نظامی و استراتژیک در جهت تغییر موازین قوا در منطقه می توان مقایسه کرد از ان جهت که موقعیت دو شهر القصیر و سراقب جایگاهی خاص در جغرافیای سوریه بازی میکنند. حزب الله سریعا توانست یک نقشه عملیاتی - تاکتیکی را با استفاده از نیروهای ویژه "الرضوان " به اجرا در آورد . این نیرو که با آموزش ها و تجهیزات خاص برای این عملیات انتخاب شدن تا بتوانند در سریع ترین زمان ممکن وبا کمترین خسارت اهداف از پیش تعیین شده را محقق نمایند .در این عملیات نیروهای حزب الله در تاریکی شب توانستند به شهر نفوذ وپس ازان از طریق اجرای نبرد از فاصله نزدیک نیروهای ترکیه وهپیمان او را غافلگیر و اتش توپخانه اورا بی اثر سازند ودر نهایت در کمتر از یک روز بر شهر سراقب مسلط شوند. بخش دوم .. عملیات سراقب از دیگاه اسرائیل این عملیات توجه اسرائیل را نیز به خود جلب نمود سایت " Netsiv" اسرائیل که به نوعی نزدیک به مراکز اطلاعاتی اسرائیلی هست وبیشتر بر مسائل لبنان وسوریه متمرکز است این نبرد را چنین تحلیل میکند: 1. این نبرد وباز پس گیری دوباره شهر سراقب با وجود پهپاد های پیشرفته ترکیه واشراف کامل انها بر اسمان منطقه صورت گرفت که این مسئله با توجه به بکار گیری گسترده پهپاد ها توسط اسرائیل در جنگ ها وهمچنیین با توجه به رویارویی احتمالی بین حزب الله واسرائیل در آینده قابل توجه است . 2. نفوذ درشب همچنین انجام عملیات و جنگیدن و رسیدن تا نزدیک مراکز ارتش ترکیه و نیروهای همپیمان او دلالت بر توانایی های خاص نیرو های عمل کننده دارد. 3. استفاده گسترده حزب الله از تک تیرانداز ان به عنوان نیروهای های خط مقدم وعمل کننده 4. این اولین باری است که حزب الله اقدام به استفاده ی گسترده از عملیات شبانه برای تسلط بر یک منطقه می نماید ومیتوان آنرا جزئی از نقشه های غافلگیر کننده نظامی حزب الله در جنگ آینده با سرائیل در جهت سیطره سریع بر مناطق در شب و پس ازآن اقدام به تقویت خطوط دفاعی در روز کند. 5. این عملیات باعث ایجاد رعب در فرماندهان اسرائیلی و همچنین آمریکایی بدلیل از استفاده از تاکتیک ها وتجهیزات نوین شد. 6. طبق ادعای این سایت حزب الله در این نبرد توانست 150 نیروی ترکیه ای را کشته و 30 دستگاه خودروی زرهی را منهدم نماید . درپایان مطلب فوق خلاصه مفید ترجمه چند مقاله هست واگر اشکالی در مفاهیم بود دوستان عزیز میلیتاری به بزرگواری خود ببخشند. منابع: https://www.lebanondebate.com/news/472096 http://www.almayadeen.net/news/politics/1383944/موقع-أمني-إسرائيلي-يحذر-من-الإنجاز-العسكري-لحزب-الله-في-معرك https://www.lebanondebate.com/news/472313 https://www.lebanondebate.com/news/471768 https://www.alarabi.press/حزب-الله-يُضيف-الأتراك-الى-لائحة-ضحاي/ https://middle-east-online.com/قدرات-حزب-الله-العسكرية-في-إدلب-تحت-المجهر-الإسرائيلي
  12. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم امیر المومنین (علیه السلام): مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ با توجه به اطلاعات و اخبار منتشر شده در مورد پروژه های پدافندی برد کوتاه، به ویژه پروژه سپر که ظاهرا بر اساس پنتسیر روسی ساخته شده است، این یادداشت بر آن است تا برخی نظریات و پیشنهادات خود را در باب این موضوع بیان کند. نخست در باب اهمیت پدافند برد کوتاه در میادین نبرد مدرن: همان طور که مستحضر هستید با توجه به تغییر میادین نبرد به سمت استفاده از جنگ افزار های دوربرد، هوشمند و شبکه محور،و نیز رشد روز افزون تهدیدات جدید در حوزه پدافند از جمله حملات انبوه توسط پهپاد ها و ریز پرنده ها و موشک های کروز، پدافند برد کوتاه از جهات مختلف اهمیت ویژه ای یافته است. پدافند برد کوتاه از یک سو آخرین لایه پدافندی قبل از رسیدن موج حملات دشمن به اهداف و تاسیسات استراتژیک و با اهمیت حیاتی (همچون تاسیسات گازی پارس جنوبی یا تاسیسات اتمی) ست، از سوی دیگر حافظ سامانه های دور برد و میان برد در برابر موج انبوه حملات توسط سلاح های دور ایستایی ست که با هدف اوت نامبر کردن سامانه های دوربرد و نابودی آنها جهت ایجاد خلع در شبکه پدافندی یا مجبور ساختن به مصرف موشک های برد بلند و گران قیمت برای نابودی اهداف ازان قیمت غیر قابل چشم پوشی، شلیک می شوند. تجربه ی تاریخی چنین حملاتی که به ویژه از جنگ اول خلیج فارس و عملیات طوفان صحرا شروع شد و تا منازعات پس از آن از جمله در جنگ دوم عراق درسال 2003، جنگ داخلی لیبی، جنگ سوریه و ادامه و تکامل یافت، سرعت رشد و تکامل این استراتژی و جنگ افزار های مربوطه، میزان اثر گذاری آنها در میادین نبرد، توان دشمنان در بکار گیری گسترده و دامنه دار چنین تسلیحاتی –از جهت مالی، لجستیکی و فناوری- اهمیت و خطر این دست تهدیدات را غیر قابل کتمان ساخته است. در این باب سخن بسیار است که خود موضوع مقاله مفصل جداگانه ای ست. بررسی آنچه در مورد پروژه های داخلی منتشر شده: به نظر می رسد از سوی با توجه به سابقه و تجربه به کار گیری سامانه ی پدافندی کوتاه برد تور ام-1 روسی در ایران، و نیز شهرت سامانه های روسی پنتسیر و نسل جدید سامانه ی تور در دنیا و آشنایی نزدیک با این سیستم ها در خلال درگیری های سوریه، این دو سامانه به عنوان پایه ای برای طراحی نسخه ی مشابه داخلی در نظر گرفته شده اند، عقاب به عنوان سامانه مشابه تور و سپر به عنوان سامانه مشابه پنتسیر. گرچه از برخی اطلاعات و اظهار نظر های منتشر شده به نظر می رسد که طاعون موازی کاری ها گریبان گیر این پروژه نیز شده است، اما در این نوشتار اطلاعات موجود را بر اساس وجود تنها سامانه سپر تحلیل می کنیم. از آنجا که به نظر می رسد سامانه های پنتسیر و تور به عنوان مبنایی برای طراحی نسخه ایرانی در نظر گرفته شده اند، از این روی بررسی مشخصات و عملکرد عملیاتی سامانه های مذکور اجتناب ناپذیر می باشد. ابتدا در مورد سوابق این 2 سامانه در ایران به اختصار توضیح کوتاهی ارائه می شود سابقه تور ام-1 در ایران به سال 85 و بر اساس اطلاعات موجود خرید 29 آتش بار از این سامانه بر می گردد. کاربر تمامی آتشبار های تور خریداری شده سپاه پاسداران می باشد. این سامانه در مناطق پدافندی مهم و نیز در رزمایش های پدافندی همواره حضور چشم گیری داشته است. از سوابق مهم آن در ایران اما می توان به 3 مورد شاخص اشاره کرد. v فرندلی فایر هواپیمای اف-14 تامکت به خلبانی شهید کریمایی و کمک خلبانی شهید فصیحی بر فراز خلیج فارس در بهمن ماه 1390 v شکار پهپاد هرمس 180 اسرائیلی در سال 2014 v سرنگون کردن هواپیمای مسافر بری اوکراینی در 18 دی ماه 1398 در مورد پنتسیر اما ایران جز کاربران و خریداران رسمی این سامانه نمی باشد و اطلاعاتی از حضور و عملیاتی بودن آن در ایران موجود نیست. اما از سوی نشریه دفاعی جینز اطلاعاتی منتشر شده که حاکی از آن است که از خرید 1 میلیارد دلاری سوریه برای خرید سامانه پنتسیر در سال 2006 که فرایند تحویل آن از سال 2007 شروع شد، تعداد 10 آتشبار از این سامانه تا سال 2008 به ایران تحویل داده شده است. این اطلاعات در شماره 112 نشریه میلیتاری بالانس منتشر شده در سال 2012 از سوی موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) نیز منعکس شده است. بررسی اجمالی توانایی های سامانه ها در نسخه تور ام-1 تحویلی به ایران این سامانه 8 موشک را حمل می کند که مکانیزم پرتاب آن از نوع لانچ سرد است که در کنار مزایای قابل توجه، البته دارای معایبی نیز هست. هر آتشبار تور توانایی درگیری هم زمان تنها با 1 هدف را دارا بود که البته در به روز رسانی بعدی توانایی درگیری همزمان با 2 هدف به آن افزوده می شود. هر آتشبار این سامانه به یک سیستم اپتیکال تلویزیونی نیز مجهز است که از آن می توان صرفا جهت تایید هدف استفاده کرد و قابلیت رهگیری یا هدایت به خط دید بر اساس آن وجود ندارد. در تعداد اندکی از آتشبار های عملیاتی در ایران جز اپتیک مذکور یا یک سامانه الکترواپتیکال جدید تعویض شده است که قابلیت دید در شب را نیز دارا می باشد. نسل جدید سامانه ی تور Tor-M2E، نسخه ای ارتقا یافته از نسل قبلی خصوصا از جهت رادار و سیستم کنترل آتش است که می تواند در هر تلار تا 16 موشک از نوع 9M338 را به صورت آماده به شلیک حمل کند. این موشک ها فاقد سیکر مستقل هستند و از طریق فرمان رادیویی هدایت می شوند، این روش گرچه موجب کاهش هزینه می شود ولی در عین حال آسیب پذیری را در برابر جنگ الکترونیک افزایش می دهد. طبق اطلاعات موجود هر تلار از این سامانه می تواند به طور هم زمان با 4 هدف درگیر شود که نسبت به نسل قبل بهبود یافته است. رهگیری و شلیک به سمت اهداف در حال حرکت از ویژگی های قابل توجه این سامانه است. پنتسیر از سوی دیگر سامانه ای ست با پیکره بندی منحصر به فرد، که در کنار استفاده از یک توپ 2 لول با نواخت بالای 30 میلی متری از 12 موشک هات لانچ مایل پرتاب نیز استفاده می کند. موشک های مورد استفاده در این سامانه متفاوت از موشک های سامانه ی تور است، ولی از جهت هدایت رادیویی دارای شباهت است. بر اساس اطلاعات موجود در منابع با دسترسی عمومی، موشک 57E6 مورد استفاده در این سامانه دارای مشخصاتی به شرح زیر است: - موشکی ست 2 مرحله ای که مرحله ی اول را بوستر تشکل داده است و قسمت دوم بدون داشتن مولد رانش مستقل، صرفا با اتکا به انرژی فراهم شده توسط بوستر مرحله اول ادامه مسیر می دهد. - وزن: 76 کیلوگرم خود موشک، 94 کیلوگرم همراه کانتینر - برد 18 کیلومتر - 20 کیلوگرم سرجنگی - مکانیزم هدایت: رادیویی/ به خط دید پنتسیر سوری مجموعه پدافندی روسیه در پایگاه لاذقیه در سوریه متشکل از 5 تلار پنتسیر، 1 واحد تور ام-2 ، خودروی بارگذار و رادار اکتساب هدف L696 گرچه ترکیب و تجمیع موشک و توپ و نیز سامانه های راداری و اپتیکی و کنترل آتش مورد نیاز تنها بر روی یک کشنده متحرک، از جهاتی موضوعی اغوا کننده است، اما در عین حال کارنامه ی عملیاتی این سامانه، عمدتا درگیری های سوریه، چه در مواردی که تحت هدایت و استفاده ی ارتش سوریه بوده، و چه در مواردی که در پایگاه های در اختیار روسیه، توسط خود پرسنل روسی بکار گیری شده، حاکی از عملکردی ضعیف است، تا جایی که در چندین مورد در حملات رژیم اشغالگر اسرائیل به مواضع ارتش سوریه، این سامانه ی دفاعی خود شکار موشک های کروز دلیله شد، در درگیری های اخیر در منطقه ادلب نیز بر اساس اطلاعات منتشر شده دست کم 2 سامانه پنتسیر شکار پهپاد های ترک شده اند در حالی که حتی از کشف هدف تهدید نیز عاجز بوده اند. در سایر حملات صورت گرفته از سوی اسرائیل نیز که عمدتا شامل شلیک تعداد 8 تا 16 موشک دلیله در هر حمله بوده این سیستم در بهترین حالت موفق به شکار تعداد اندکی از تهدیدات شده است. تصاویر اخرین مورد انهدام پنتسیر در سوریه در تاریخ 3 مارچ 2020 توسط ترکیه. نقش سامانه اخلالگر کورال که تصاویر حضور آن در سوریه نیز منتشر شده بود در پرونده انهدام پنتسیر پر رنگ است. سامانه جنگ الکترونیک کورال ساخت ترکیه از جمله دلایل این عملکرد نا امید کننده ضعف شدید در برابر جنگ الکترونیک، عدم امکان درگیری هم زمان در چند جهت، توان درگیری هم زمان تنها با 2 هدف، مشکل موشک ها در مقابله با اهداف با مانورپذیری بالا، و البته ضعف اساسی در شبکه پدافندی سوریه است. اخیرا در وبسایت Army Recognition که از منابع شناخته شده در حوزه ی نظامی ست گزارشی از عملکرد سامانه های کوتاه برد روسی منتشر کرد است، بر اساس این اطلاعات از آوریل تا اکتبر سال 2018 میلادی سامانه تور ام 2 یو 80 هدف هوایی را رهگیری کرده است و درصد موفقیت این سامانه در حدود 80 درصد بوده است و این در حالی است که میزان موفقیت سامانه پانتسیر اس 1 در برابر این اهداف 19 درصد است بوده است. از همین روی روسیه به دنبال توسعه و ساخت نسخه پیشرفته تری از این سامانه با تجهیزات الکترونیکی، رادار و موشک جدید است که Pantsir-SM نام دارد. همچنین گزارشاتی غیر رسمی وجود دارد که سامانه پنتسیر در بدو ورود به سوریه در آزمایشاتی حتی در برابر سیستم های جنگال ساخت کره شمالی نیز دچار اختلال در عملکرد شدید شده است. مشکلات نسخه فعلی پنتسیر عمدتا به ضعف جدی در فضای الکترومغناطیسی آلوده، توانایی محدود رادار در مواجهه با اهداف کم RCS ، آسیب پذیری هدایت رادیویی ، و نیز قابلبت محدود موشک در مقابله با اهداف مانور پذیر است. از انجا که نیروی پیشرانش این موشک تنها توسط بوستر مرحله اول تامین می شود که ظرف مدت 1.5 ثانیه موشک را به سرعت 3.8 ماخ می رساند و پس از جدایش بوستر صرفا با اتکا به انرژی جنبشی حاصله ادامه مسیر می دهد، در مقابله با اهداف چابک و مانورپذیر به دلیل آنکه پس از هر بار تغییر مسیر بخش قابل توجهی از انرژی خود را از دست می دهد، احتمال جا ماندن از هدف تقویت می شود، هم زمان ضعف هدایت این موشک در برابر جنگ الکترونیک احتمال ایجاد خطا در هدایت را تقویت می کند که به نوبه ی خود مزید بر علت می شود. در مورد مواجه های متعدد این سامانه در برابر حملات روتین رژیم اسرائیل به سوریه نیز ضعف در حوزه هایی همچون اوت نامبر شدن به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای سامانه های پدافندی، و نیز جنگ الکترونیک که خصوصا هدایت رادیویی در برابر آن آسیب پذیری بیشتری دارد، مشکلات مربوط به پیکره بندی که باعث شده هر تلار تنها در یک جهت قابلیت درگیری داشته باشد و .... از جمله مواردی بوده اند که باعث شده اند حملات رژیم اشغالگر با نرخ موفقیت قابل توجه همراه باشد. از سوی دیگر گرچه عملکرد سامانه ی تور به میزان قابل توجهی بهتر بوده، لیکن این عملکرد نیز در شرایط عملیات نظامی محدود و نه یک جنگ تمام عیار به دست آمده است. این سامانه گرچه در عمده پارامتر ها عملکرد بهتری نسبت به پنتسیر دارد اما به جهت مکانیزم هدایت عدم برخور داری موشک ها از جست و جو گر مستقل، کماکان آسیب پذیری قابل توجهی در برابر جنگ الکترونیک دارد، و علاوه بر آن به دلیل همین مورد فقدان سیکر تا اخرین لحظه ی قبل از برخورد نیاز به هدایت توسط سامانه را دارد، که ضمن آنکه ظرفیت سیستم را برای درگیری با اهداف دیگر اشغال می کند، احتمال خطا رفتن موشک به جهت تاثیر پذیری فرامین رادیویی از اخلال گسترده را افزایش می دهد. همچنین به دلیل مکانیزم پرتاب کلد لانچ، و نیز سطح بالای ماشینیزم این موشک از پیچیدگی های بسیار زیادی برخوردار است که تولید آنرا خصوصا برای کشور هایی که تجربه فنی لازم در این زمینه را ندارند بسیار دشوار و هزینه بر ساخته، و از طرف دیگر اطمینان پذیری عملیاتی را کاهش می دهد. 2 مورد هدف قرار گرفتن پنتسیر سوری توسط موشک های دلیله اسرائیل موشک کروز هواپرتاب دلیله با برد 250 کیلومتر، سلاح اصلی اسرائیل در حمله به تاسیاست نظامی سوریه اگرچه موارد مطرح شده در مورد هر دو سامانه برد کوتاه عقاب و سپر می توان به عنوان معیاری جهت ارزیابی قابلیت ها در یک میدان رزم واقعی احتمالی قرار داد، اما تمرکز اصلی این یادداشت بر روی سامانه سپر خواهد بود. سپر اطلاعات محدودی به صورت نیمه رسمی از این سامانه منتشر شده است اما بر اساس دیگر اطلاعاتی که از منابع اوپن سورس قابل دست یابی ست می توان پیشبینی های قابل توجهی در مورد ساختار و قابلیت های این سامانه داشت. گرچه از حدود یک سال قبل اطلاعات و تصاویری موجود بود که حاکی از آن بود که احتمالا پروژه ای جهت ساخت سیستم پدافند کوتاه برد مشابه پنتسیر در ایران در جریان است، اما اولین بار وجود قطعی این پروژه و نام آن توسط اطلاعاتی که از سوی نهادهای نظامی در اختیار خبرنگار تسنیم قرار گرفته بود اعلام شد. اولین نشانه ها در مورد توسعه چنین سامانه ای را می توان به دیده شدن نسخه تمام متحرک از توپ 35 میلیمتری 2 دولول اورلیکن در قالب پروژه حائل و نیز تجهیز آن به سامانه الکترواپتیکال جهت کشف و رهگیری هدف تحت پروژه سراج نسبت داد. همچنین اطلاعاتی در مورد تجهیز این توپ به سنسور های لازم جهت شلیک گلوله های با فیوز قابل زمان بندی جهت افزایش هرچه بیشتر اثرگذاری آن وجود دارد. حائل در رزمایش پدافندی ولایت 97 سامانه سراج- وجود سنسور های چند گانه جهت رصد آسمان منطقه و رهگیری هدف و نیز امکان کشف حین رهگیری از نقاط شاخص این مجموعه می باشد. اورلیکن مجهز به سنسور مازل ولاسیتی که به جهت کنترل و دقت آتش بهتر و نیز فرمان دادن به فیوز مجاورتی با محاسبه سرعت گلوله و فاصله تا هدف، استفاده می شود. (با تشکر از elo) گرچه اطلاعات موجود تا بدینجا حاکی از تلاشی ارزشمند و طراحی سامانه ای قابل را دارد، اما مواردی حساسیت و نگرانی ما را بر انگیخت. همچنین وضعیت موجود، تهدیدات پیش رو، و نیز نیازمندی های عملیاتی خاص جمهوری اسلامی ایران، و البته نظر به شدت مخالف پژوهشگران حوزه ی نظامی از جمله اعضای این اندیشکده نسبت به موازی کاری ها، و تلاش برای ارائه راه حلی جامع موجب شکل گیری نظرات و پیشنهاداتی شد که در ادامه بیان می گردد. از جمله موارد اصلی موجب نگرانی تصویری منتشر شده از مدل تونل باد موشکی 2 مرحله ای مشابه موشک مورد استفاده در سامانه پنتسیر (البته با تفاوت هایی در طراحی بالک ها) است، از آنجایی که سایر مدل های موجود در تصویر تبدیل به محصول عملیاتی شده اند یا در پروسه مربوطه قرار دارند بیم آن می رود که این مدل نیز سرنوشتی مشابه یافته و موشک سامانه سپر نیز وارث عیوب طراحی سامانه ی روسی باشد. مدل تونل باد موشک ایرانی نسخه اصلی موشک 57E6مورد استفاده در سامانه پنتسیر اس-1 البته با توجه به شباهت غیرقابل انکار میان طراحی مرحله دوم این موشک با موشک اسپارو، و نیز افزایش قطر و وینگ اسپن نسبت به موشک مشابه در سامانه پنتسیر، صرفا بر اساس یک احتمال، می توان این موشک را حاصل یک جراحی بر روی موشک های اسپارو دانست، بدین شکل که از قسمت بعد از وارهد و بالک های کنترلی که شامل بخش موتور سوخت جامد موشک می باشد جدا شده، یک قسمت جایگزین شامل بالک های استابلایزر به آن افزوده شده و در نهایت با توجه به زمین پرتاب بودن موشک از سرعت و ارتفاع از سطح صفر (از سرعت و ارتفاع اولیه پرتاب های هواپایه بهره نمی برد) مشابه موشک پنتسیر به یک بوستر سوخت جامد قطور تر و البته بسیار قوی تر مجهز شده باشد. در صورت درست بودن این سناریو در مورد باقی ماندن سیکر آشیانه یاب اصلی موشک، یا ارتقای احتمالی آن و یا حتی حذف به کلی آن و استفاده از همان فرامین رادیویی مشابه پنتسیر که ارزان تر و البته آسیب پذیر تر است، اظهارنظر قطعی نمی توان داشت. طرح پیشنهادی، چرا و چگونه: آنچنان که پیشتر عرض شد معتقد به اهمیت فراوان سامانه های بردکوتاه خصوصا در مقابله با تهدیدات نو ظهور و حملات انبوه توسط تسلیحات دور ایستا و لزوم برخورداری این سامانه ها از استاندارد ها و قابلیت های سطح بالا هستیم تا نه تنها بقای خود در میدان رزم را حفظ کنند، بلکه ضامن بقای تاسیسات حیاتی برای کشور باشند که بعضا دهه ها عمر و ده ها میلیارد دلار هزینه صرف ساخت آنها شده و نابودی آنها می تواند ضربات جبران ناپذیر بر پیکره ی ایران عزیز وارد آرد. به رغم پهنه ی وسیع جغرافیایی، برخی از مهم ترین و استراتژیک ترین تاسیسات کشور در نقاط مرزی (جنوب) واقع هستند نه در "عمق استراتژیک" کشور، در واقع همیشه و در همه موارد داشتن پهنه ی جغرافیایی وسیع فراهم آورنده ی عمق استراتژیک لازم در همه سطوح نیست. حمله به این تاسیسات نه تنها نیاز به عملیات های پر ریسک عمقی ندارد، بلکه در مواردی مانند تاسیسات پارس جنوبی عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل این تاسیسات را به شدت آسیب پذیر ساخته است. از جمله دیگر موارد این دست تاسیسات استراتژیک می توان به پایانه ی نفتی خارک اشاره کرد، "با وجود توسعه ترمینال های نفتی جایگزین خارک در طی جنگ و بعد از آن، همچنان خارک اصلی ترین پایانه صادرات نفت خام کشور است و آسیب دیدن آن ضربه سنگینی به صادرات نفت و اقتصاد ملی ایران وارد می سازد. همچنین پارس جنوبی گذشته از تولید 70 درصد گاز کشور، طی سالهای اخیر و برنامه تبدیل سوخت نیروگاه های برق سیکل ترکیبی از مایع به گاز و توسعه نیروگاه های گازی، اصلی ترین تامین کننده سوخت نیروگاه های برق کشور محسوب می شود و اخلال در روند تولید آن به معنای خاموشی وسیع در ایران است" [1]. بر خلاف پالایشگاه جم که در جانمایی آن اصول پدافند غیر عامل تا حد زیادی رعایت شده است و با قرار گرفتن در میان رشته کوه ها از تیررس مستقیم آتش دشمن در امان مانده است، اما در مورد تاسیسات پارس جنوبی جانمایی آن به جهت سهولت ترابری تجاری به قیمت آن تمام شده تا ده ها میلیارد دلار تاسیسات گران قیمت در بی دفاع ترین شکل ممکن جلو تر از ارتفاعاتی که می توانست پناه آنها باشد قرار گیرند و در خط آتش مستقیم ساده ترین حملاتی از سمت ساحل قرار بگیرند که به راحتی می توانند فاجعه آفرین باشند. از این روی با توجه به اهمیت استراتژیک این تاسیسات حفاظت از آنها توسط سامانه های کوتاه بردی که توان مقابله با سوارم تسلیحات استنداف دشمن را داشته باشند اهمیتی صدچندان می یابد. عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل در جانمایی تاسیسات استراتژیک پارس جنوبی همچنین به جهت افزایش تطبیق پذیری، کاهش هزینه های توسعه و تست محصول، کاهش هزینه های تولید خصوصا از جهت افزایش تیراژ، افزایش کیفیت تولید و کنترل کیفیت از جهت مقرون به صرفه شدن اتوماسیون در فرایند تولید و نیز متمرکز و نظام مند تر شدن فرایند تولید، کاهش هزینه های تعمییر نگه داری و آموزش و افزایش ارزش، قائل به ارائه راه حل های جامع خصوصا در حوزه ی نظامی هستیم که در آن نه سود و زیان تجاری صرف بلکه امنیت ملی در میان است. طرح پیشنهادی مورد نظر نه تنها با طراحی و توسعه ی 2 یا چند محصول کاملا متفاوت توسط سپاه و ارتش در حوزه ی پدافند زمین پایه ی برد کوتاه مخالف دارد، بلکه سعی در ارائه راه حلی دارد که پدافند را در سایر حوزه ها نیز بهره مند سازد، در عین حال آنکه از جهت قابلیت ها و مطابقت داشتن با نیازمندی های عملیاتی روز، امکان استفاده در پیکره بندی های متفاوت بر اساس نیاز با توجه به رعایت مفاهیم ماجولاریتی و معماری باز در طراحی سیستم، و البته با نگاه به تغییرات پیش روی میدان رزم، بتواند محصولی قابل و موثر باشد. پدافند برد کوتاه نه تنها یک خلا در پدافند زمین پایه است، بلکه در حوزه های هواپایه و دریاپایه نیز قوای مسلح جمهوری اسلامی از ضعف مشابهی رنج می برد. در حوزه پدافند دریا پایه به رغم تلاش های صورت گرفته در بخش های پدافند برد بلند، میان برد، برد کوتاه، و دفاع نزدیک وضعیت ناوگان نیروی دریایی متاسفانه اسف بار است و امکان تکرار تجربه ی تلخ عملیات مانتیس در یک نزاع دریایی حتی با قدرت های نظامی دست چندم! نه تنها دور از ذهن نیست که به شدت محتمل است! و این مساله تبدیل به پاشنه ی آشیل نیروی دریایی شده است. در نیروی هوایی نیز وضعیت چندان بهتری را شاهد نیستیم، ناوگانی پیر و فرتوت، از نظر فناوری کاملا از رده خارج، و دست کم در بخش هوا به هوا (پدافند هواپایه) فاقد تسلیحات با اثر بخشی قابل اعتنا. گرچه وضعیت فعلی تسلیحات هواپایه نیروی هوایی، و نیز روند در حال پیگری توسعه جنگ افزار های هواپایه که در سال های اخیر در بخش هوا به زمین خصوصا با پروژه هایی چون یاسین، بالابان و قاصد سرعت بهتری یافته که خود نیازمند بحث مفصل دیگری ست، این نوشتار در مورد نیروی هوایی به مساله مهم و ضروری موشک های کوتاه برد هوا به هوا (به عنوان بخشی از مساله ی جامع تسلیحات هواپایه) می پردازد. در این بخش به غیر از تعدادی موشک های به نسبت تواناتر R-73 آرچر خریداری شده از شوروی سابق که بر روی ناوگان کم تعداد جنگنده های فالکروم عملیاتی ست، مابقی زرادخانه ی کوتاه برد نیروی هوایی را انواع قدیمی موشک های حرارتی چینی و سایدواندر آمریکایی تشکیل می دهد که کاملا فاقد توان عملیاتی لازم است. مساله ی موشک های کوتاه برد برای نیروی هوایی ایران از سوی دیگر از آن جهت اهمیت می باید که به نسبت موشک های برد متوسط هدایت راداری فعال، با هزینه ها و پیچیدگی های به نسبت کمتری می تواند بر روی جنگنده ها بکار گیری شود، گرچه این موشک ها به تنهایی توان ایجاد و حفظ برتری هوایی را به نیروی هوایی نمی دهد اما می تواند با اتخاد تاکتیک ها و استراتژی مناسب نقش مکمل بسیار با ارزشی را برای پدافند زمین پایه بازی کند و بقای در میدان رزم و اثر بخشی آنها را دو چندان ساخته، در عین حال به صورت حداقلی توان پوشش و دفاع در پهنه ی آسمان را خصوصا در برابر تهدیدات کروز و پهپادی فراهم آورد. پیشنهاد مورد نظر این مجموعه بر طراحی و ساخت موشکی واحد استوار است که با حداکثر استفاده از قطعات مشترک و مشابهت، و با حداقل ممکن تغییرات در تمامی حوزه های هوا پایه، زمین پایه، دریا پایه و حتی زیر سطح پایه! قابلیت بکار گیری را داشته باشد، در عین اینکه از ضعف های سامانه هایی که پیشتر مورد اشاره قرار گرفت دور باشد. به عنوان مثالی از سابقه چنین راه حل هایی در سطح دنیا می توان به موشک آلمانی IRIS-T اشاره کرد که به صورت هواپایه، زمین پایه، دریا پایه و حتی زیر دریایی پایه قابلیت بکار گیری دارد. قابل توجه است که حتی کشوری چون تایلند در پی خرید این موشک برای جنگنده های قدیمی F-5 خود (که مشابه آن نه تنها در ایران موجود که پایه جنگنده های صاعقه و کوثر نیز بوده است) می باشد تا به واسطه ی آن توان هوایی خود را بهبودی قابل توجه بخشد. این موشک در کشور های اتریش، بلژیک، آلمان، مصر، یونان، ایتالیا، نروژ، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، اسپانیا و سوئد در حال خدمت عملیاتی ست. استفاده ی چند منظوره از موشک پدافندی کوتاه برد IRIS-T نیازمندی های عملیاتی پیشنهادی ایده ی پیشنهادی مورد نظر طراحی موشکی با مشخصاتی که در ادامه ذکر می شود را مطرح می کند که نه درگیر ضعف های موشک سامانه ی پنتسیر باشد و نه اسیر پیچیدگی های فراوان موشک مورد استفاده در سامانه ی تور، در عین حال پروژه ای باشد که کلیه ی بخش های قوای مسلح ایران، در زمین، هوا و دریا از نتیجه ی آن بهره مند شوند و در توسعه ی آن چه از جهت مالی و چه فناورانه مشارکت داشته باشند. از جمله تاکیدات اصلی صورت گرفته در این ایده مساله وجود سیکر (جست و جو گر) و ماجولار بودن آن است. این مورد از چند جهت حائز اهمیت است: v نخست آنکه مقاومت موشک را در برابر جنگ الکترونیک بالا برده و شانس برخورد با هدف را بهبود می دهد v دوم، داشتن سیکر این موشک را به سلاحی کاربردی در بخش های دیگر خصوصا در نیروی هوایی بدل می کند. v سوم، ماجولار بودن سیکر سبب می شود علاوه بر آنکه در مناطق با اهمیت بالای پدافندی بتوان از بهترین نوع جست و جو گر های در دسترس برای نابودی هرچه مطمئن تر تهدیدات بهره برد، در سایر مناطقی که اهمیت پدافندی کمتری دارند، یا محدودیت های بودجه ما را مجبور به کاستن از هزینه ها می کند، آن سیکر را با نسخه های ساده تری جایگزین کرد، تا ضمن آنکه کماکان سیستم از بخشی از فواید داشتن جست و جو گر مستقل استفاده کند، موجب کاهش هزینه ها نیز گردد، علاوه بر آن امکان حمله به هدف توسط 2 موشک با جست و جو گر های متفاوت نیز فراهم می شود، برای مثال، شلیک هم زمان 2 موشک به سمت هدف، یکی مجهز به سیکر آشیانه یاب راداری، دیگری مجهز به تصویر ساز حرارتی، تا اهداف خطرناک با دقت و اطمینان هرچه بیشتری نابود شوند. v چهارم آنکه دیگر احتیاجی به هدایت تا آخرین لحظه وجود ندارد و ظرفیت سیستم جهت درگیری با اهداف بعدی به مراتب زودتر آزاد می شود. آنچنان که پیشتر عرض شد با توجه به اتکای دشمنان در استفاده از تسلیحات دورایستا در تعداد انبوه برای سرکوب پدافند، این مساله اهمیت دوچندانی می یابد. برای مثال: " فرض کنیم، در تهاجم یک روزه در طی 8 ساعت، با هدف گشایش مسیر پدافند و بدست گرفتن آسمان ایران، ائتلاف مهاجم، اقدام به اجرای تهاجمی با مشخصات ذیل بنماید: v 4000 موشک کروز، در برد های مختلف، بدون خطا(فرض میشود، این تعداد موشکی هست که به هدف خواهد رسید) v اهداف عمقی و مرزی آیا چنین حمله ای از نظر هزینه ای و لجستیک برای ائتلاف مهاجم دشوار خواهد بود؟ v قیمت هر موشک تاماهاوک کلاس 4 که از آخرین و بیشترین حجم امکانات مسیریابی بهره میجوید، 1.87 میلیون دلار با نرخ شناور 2017 محاسبه شده است، بنابراین 4000 موشک حداکثر 8 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و این رقم حتی اگر به 10 یا 20 میلیارد دلار نیز برسد، با توجه بودجه نظامی کشورهایی مانند آمریکا و اعراب منطقه، همچنین تامین هزینه در چند سال مالی، رقمی دور از ذهن و دست نیافتنی نیست. هم اکنون نیز فقط دو کشور عربستان و امارات در حدود 1200 موشک کروز در اختیار دارند. اگر به این دو کشور، سایرین چون ایالات متحده، فرانسه، انگلستان و ... اضافه شوند، مقدار 4000 موشک رقم کاملا دست یافتنی خواهد بود. v از نظر لجستیک نیز، با توجه به تعداد بسیار پایگاه های اجاره ای و تسخیری دشمن در منطقه، و گستردگی پهنه جغرافیایی مرزهای کشورمان، استقرار چنین موشک هایی فقط به ناوها محدود نمی شود، و تمامی پایگاه های زمینی میتوانند به عنوان محل پرتاب استفاده شوند، و میتوان این فرض را گرفت که طی سالهای اخیر این انبار سازی موشک های کروز صورت گرفته باشد و به زمان حمله موکول نگردیده است.[2] " همانطور که در این مثال ذکر شد مساله ی مقابله با تهاجم دور ایستای انبوه، خصوصا در یک میدان نبرد شبکه محور، مساله ای به غایت جدی، و خطری در کمین امنیت ملی ایران می باشد. از این روی توان مقابله هم زمان با تعداد اهداف قابل توجه، مقاومت در برابر اخالال، تعداد مناسب موشک آماده به شلیک در هر باتری از سامانه ی پدافندی مطروحه، و قابلیت بکار گیری آن در تمامی سطوح زمین پایه، دریا پایه و هوا پایه، به جای طراحی و تولید چندین سیستم موازی در هر یک از این سطوح با حداقل اشتراکات، هزینه های توسعه و تولید سرسام آور، تیراژ به شدت پایین و دیگر مشکلاتی که قبلا شرح داده شد، از مسائل اصلی لحاظ شده در این طرح می باشد. مشخصاتی که در این ایده برای این طرح مورد نظر است به شرح زیر می باشد: مشخصات موشک (شاهین) - وزن: 100 کیلوگرم (تا حداکثر 150 کیلوگرم کماکان قابل قبول است) - برد: 20 کیلومتر در شلیک زمین به هوا - سر جنگی: 15 کیلوگرم شدید الانفجار ترکش زا - وینگ اسپن: کمتر از 50 سانتی متر - بهره بردن از کانارد، بالک های متحرک انتهایی و نیز سامانه تغییر بردار رانش جهت کنترل - هدایت: لینک راداری، سیکر ماجولار قابل تعویض: فرو سرخ، تصویر ساز حرارتی، آشیانه یاب رداری ... - روش پرتاب: سافت لانچ در حالت زمین پایه و دریا پایه، شلیک از روی ریل یا پس از رها سازی در وضعیت هواپایه - طول: حدود 3 متر (بدون مکانیزم سافت لانچ) - بدنه کامپوزیتی و استفاده از سوخت پر انرژی یک طراحی مفهومی از طرح پیشنهادی برای چنین موشکی : برخی مشخصات کلی سامانه (طوفان شکن): - هر باتری از سامانه متشکل از 6 تلار حامل موشک، در نسخه ی دارای توپ، هر تلار دارای 12 تا 16 موشک عمود پرتاب به روش سافت لانچ با امکان درگیری 360 درجه - استفاده از توپ اورلیکن 35 میلیمتری مجهیز به مهمات با فیوز قابل برنامه ریزی - امکان درگیری با 6 هدف هم زمان توسط هر تلار - در نسخه فاقد توپ، دست کم 24 موشک بر روی هر تلار - برخورداری از خودروی بارگذار با توان بارگذاری بلوکی مهمات و موشک ها جهت به حداقل رساندن زمان بارگذاری (در سامانه ی تور ام-1 به دلیل بار گذاری تک به تک موشک ها زمان بازگشت به رزم هر سامانه بسیار طولانی می باشد.) - قابلیت لینک شدن به شبکه پدافندی و تبادل اطلاعات با سایر سامانه ها - بهره مند بودن هر تلار از چند مجموعه الکترواپتیک برای کشف و رهگیری اهداف که یک مجموعه مستقلا در اختیار توپ باشد. - هر تلار مجهز به یک رادار کشف هدف باند L گردان با توان کشف دست کم 1 متر مربع سطح مقطع راداری از فاصله ی 100 کیلومتری - هر تلار مجهز به یک رادار رهگیر باند X با توان کشف دست کم 1 متر مربع سطح مقطع راداری از 50 کیلومتری - امکان اضافه شدن رادار موج میلیمتری به صورت انتخابی - امکان اضافه شدن رادار های دکل سوار مانند کاستا و نیز دیگر واحد هایی همچون شنود و جنگ الکترونیک به صورت انتخابی - پروفایل برنامه ریزی شده جهت مقابله با انواع تسلیحات دور ایستا، موشک های کروز، پهپاد ها و ریز پرنده ها ... - توان مقابله با اهداف با مانور پذیری بالا - امکان مقابله با اهداف سوپر سونیک، 2.5 ماخ در ارتفاع پست و سرعت های بیشتر در ارتفاعات بالاتر - تجهیز هر باتری به رادار ها و سامانه های مورد نیاز جهت کشف تهدیدات راکتی و توپخانه ای - امکان مقابله Hard kill با تهدیدات راکتی و توپخانه ای امکان کشف مسیر و نقطه برخورد تهدیدات راکتی و توپخانه ای و اعلام اخطار در نقاط مورد تهدید - امکان ارسال مختصات منشا تهدیدات راکتی و توپخانه ای به توپخانه خودی جهت آتش متقابل - ارائه بر روی پلت فرم های چرخ دار 8*8 (یا در صورت لزوم 10*10) مشابه کشنده های مورد استفاده در سامانه باور و نیز امکان ارائه نسخه زرهی بر روی پلتفرم شنی دار - قابلیت حمل توسط هواپیما های il-76 و C-130 - قابلیت ارائه به شکل پک پرتابل قابل نصب بر روی پد بالگرد کوروت های کلاس جماران و من الله توفیق [1] نقل قول شده از Sorena [2] نقل قول از Worrior
  13. 1 پسندیده شده
    نسل پنجم موشک گابریل منبع اپگرید سرجنگی گابریل های افریقا جنوبی هم جالب بود
  14. 1 پسندیده شده
    یک بحثی که قبل از هرچیزی مدنظر قرار بدید داستان شکار و شکارچی هست وقتی در موضع شکار قرار می گیرید هر چقدر هم ماهر باشید باز یه نفر میاد و با شانس و هوش ضربه می زند و این ضربه یک ترک هست ترک اروم اروم رشد می کنه و گسیختگی رخ می دهد این اتفاق برای وضعی که کشور و ما داریم بسیار پررنگ تر هست اون موشک برد بلند حکم شکارچی رو داره، و اون اواکس هم حکم شکارچی تنها هواپیمای دشمن و هواپیمای خودی هست که حکم شکار رو دارند در این سناریویی که شما تعریف می کنید هرچقدر هم هوشمند باشیم باز دشمن رو دست ما بلند میشه و با کمیت برنده میشه پس باتوجه به میزان دارایی و کمیت ما در موقعیت ضعف قرار می گیریم چون نسبت ما به دشمن کمتر از 1 به 10 هست در نگاه اول ناامید کننده است ولی تاریخ نشون داده که یک نیروی کوچک میتونه بر نیروی زیاد غلبه کنه جدا از یاری خدا برای ایمان آورندگان ، اتفاقات اینچنین زمانی رخ می دهند که از شیوه های نامعمول و هوشمندانه استفاده شود و برگی رو شود که کسی انتظار نداشته باشد برای مایی که دستمان بسته است زدن نقاط پشتیبانی و راداری دشمن در دستور کار قرار می گیرد و مطمئنا زدن آواکس ها هم باید در دستور کار قرار بگیرد خیلی زیاد در این مورد بحث شده است و حداقل یک نکته مورد توافق همه بوده است در جنگ احتمالی باید و باید پهن پیکر های دشمن از جمله آواکس و سوخت رسان ها و لجستیک هدف قرار بگیرند تا نیروی هوایی دشمن زمینگیر شود واگر نه با قدرت کمیت اراده خود را بر ما تحمیل می کنند این جمله علاوه بر توانمندی های کیفی اون ها هست
  15. 1 پسندیده شده
    عرض کردم در صورت اعمال جنگ الکترونیک سنگین برد رادار آواکس تقریبا این مقدار میشه خیر این مسافت بسیار کمتر از این حرفها خواهد بود . حالا شاید هواپیما های الینت و جاسوسی الکترونیک در زمان صلح بتوانند از این فواصل کارشان را انجام بدهند ولی حتی با وجود سیستم پلنا 1 هم که ایران سالهاست به تجهیزات بهتری دست یافته آواکس و ... نمیتوانند چنین بردی داشته باشند . تا زمانی که میراژ و سیستم جنگ الکترونیک آنها در میان نبود امکان شلیک ار فواصل دور برای فینیکس مهیا بود ولی با ورود میراژ ها این فاصله به 50 کیلومتری کاهش پیدا کرد حتی این فاصله برای فانتوم ها به 5 یا 8 کیلومتری هم کاهش پیدا کرد . نکته دیگه رادار تامکت پالس داپلر هست و کلاترهای زمین تاثیری روی آن ندارد بنابراین هیچ جنگنده ای با کاهش ارتفاع توانایی فرار از دست تامکت را ندارد . در دنیای واقعی فعلی اگر جنگنده ای دارای سیستم جنگ الکترونیک مطلوب باشد به شما تضمین میدهم از فواصا دور هدف قرار نخواهد گرفت حتی اف 22 هم قادر به انهدام تایگر از فواصل بالای 50 یا 60کیلومتری نیست در صورت داشتن سیستم جنگال مناسب دوست عزیز یک مقدار در رابطه با رادارهای LPIمطالعه کن . که ایران خوشبختانه در این زمینه اقدامات مناسبی انجام داده . با توجه به داشته هامون در حال حاضر اگر به سمت جنگنده ای شلیک کنیم ( با سیستمهای خاص نه همه ) هواگرد نگون بخت متوجه قفل راداری نخواهد شد ( هر چند بدون قفل راداری هم امکان شلیک داریم ) .. حتی گراولر ها هم نمیتونن سیگنال رادار را کشف کنن و روش اخلال کنن و این امر منجر شده که امریکا موشکهای ضد رادار را کم کنه و به سمتاستفاده از ابزارهایی چون  Joint STAR و بمبهای دور ایستای برای عملیاتهای اینده سرکوب دفاعی حرکت کند . این موضوع باعث میشه عملیات سرکوب پدافند بسیار گران دربیاد و ... ( جدال میگ 21 هند مجهز به پاد اخلالگر و اف 16 پاکستان مسلح به آمرام جلوی چشم شماست ) سیستمهای پسیو حداقل 3 عددبه فاصله مثلا 100 کیلومتری از هم قرار میگیرن و با دریافت امواج رادار جنگنده و شناسایی تبادلاتشون با لینک 16 میان از طریق حل مثلثات محلش را پیدا میکنن و برای رادار های فرا افق نگر هم همین هست درست هست یک رادار شاید دقت کافی را نداشته باشد ولی وقتی امواج به 3 رادار برسد دقت بسیار بالا خواهد رفت و با توجه به لینک شدن رادارها با هم این اتفاق خواهد افتاد . بنابراین شلیک کوری در کار نیست و کم کردن ارتفاع هم هیچ دردی را از جنگنده دشمن دوا نخواهد کرد . ( البته در جایی که ابزارش وجود داشته باشه )
  16. 1 پسندیده شده
    علاوه بر برد به نظر سقف پروازی و همچنین قدرت بسیار کم در حمل سلاح و سرعت پایینی دارند تصویر نمایشی هست یک پهباد بسیار بهتر کار این رو انجام میده به جای 70 کیلو گرم وزن خلبان میشه تجهیزات اپتیکی و سلاح هم حمل کرد همچنین پهباد محدودیت طراحی بدنه رو نخواهد داشت و مانورهای بسیار بهتری هم به دلیل نداشتن محدودیت مربوط به خلبان انجام میدهند در صورت انهدام هم جان کسی گرفته نخواهد شد در ضمن هزینه اموزش خلبان و در صورت کشته شدن هزینه اون هم سنگین هست..در زمانی که دنیا به سمت هوش مصنوعی و هوشمند شدن ..برای هدایت و درگیری با اهداف و انجام ماموریت ها میره این یک قدم برگشت بزرگ به دوران برادران رایت هست..این وسیله برای ورزش و تفریح وهمچنین ماموریت نیروهای ویژه بسیار مناسب هست خصوصا برای ورود به منطقه وخاک دشمن برای انجام عملیات ..البته ارتش امریکا و شوروی نمونه هایی رو سالها قبلا تست کردن اما به دلایل مختلف رها کردن این بالگرد تک نفره ساخت شوروی هست Kamov Ka-56در ضمن 150 کیلومتر هم برد و 110 km/h هم سرعت داشت و بیشتر از این نمونه های بالا! به راحتی هم قابل حمل و سرهم کردن بود اما خوب به دلایلی تولید انبوه نرسید چندین طرح هم از سوی امریکا اجرا شد که اونها هم رها شدن...همانطور که گفتم وسلیه خوبی برای نفوذ به خاک دشمن هست و انجام عملیات های خاص و ارزش تحقیق رو داره فرضا نفوذ به خاک اسرائیل از لبنان توسط حزب الله و پایگاه های امریکا در عراق و ...
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم جت پک یا کوله‌جِت (به انگلیسی: Jet pack) که می‌شود آن را کوله پشتی پرتابی یا کوله پشتی جهشی ترجمه کرد و به اسامی دیگری چون راکت بلت rocket belt یا کمربند موشکی و راکت پک rocket pack و غیره نیز شناخته می‌شود و سابقه آن به جنگ جهانی دوم بر می گردد، وسیله ایست که معمولاً به پشت بسته می‌شود و توسط فشار گاز به پرواز در می آید. اولین جت پک قابل استفاده به نام مارتین (هم نام سازندهٔ نیوزلندی خود بنام گلن مارتین (Glenn Martin) ) قادر بود تا ۳۰ دقیقه پرواز نماید در گام هایی بعدی و پیشرفت ابزار ، امروزه طرح های متفاوتی از جت پک در جهان موجود میباشد مدل های متفاوت با توجه به ابعاد جت پک ها ، امکان حمل آنها با وسایل نقلیه سبک یا جابجایی توسط خودشان و پشتیبانی ساده انها ، این وسایل را میتوان یکی از بهترین ابزارها برای دفاع هوایی نقطه ایی نامید با تجهیز خلبان به یک هلمت در دسترس (استفاده از عینک هالو لنز مایکروسافت یا گوگل گلس گوگل ) و دو تا چهار موشک میثاق این ابزار جدید ، یک کمین کننده بسیار خطرناک برای هر پرنده ایی در داخل مرزهای کشور خواهد بود سقف پرواز ایرباس جت پک با توجه به عدم نیاز به فرودگاه از هر نقطه ایی امکان اسکرامبل برای دفاع خواهد داشت و با توجه به میحط کوهستانی ایران امکان مخفی شدن در هر شیاری از کوهها و ضربه زدن به دشمن برای آن مقدور خواهد بود با فرض فاصله 100 کیلومتری پایگاههای جت پک از یکدیگر برای پوشش یک محدوده یک میلیون کیلومتر مربعی (حدود وسعت ایران 1000*1000) به تعداد 100 عدد جت پک در هر شیفت نیاز میباشد و برای اطمینان از علمکرد این رقم را تا سیصد جت پک افزایش میدهیم برای سه شیفت کار نیاز به 300 نفر خلبان و حدود 600 نفر خدمه پشتیبانی میباشد با توجه به قیمت 150 تا 250 هزار دلاری جت پک ها قیمت سیصد عدد از آن بین 45 تا 75 میلیون دلار خواهد بود که قیمت کل آنها کمتر از یک فروند هواپیمای نسل 4++ میباشد با توجه به اینکه در کشور امکان ساخت موتور جت و بدنه فیبر کربنی (تست شده بکار رفته در موشک رعد 500 ) با قیمت بسیار پایینتر وجود دارد (در صورت تولید انبوه بسیار کمتر هم خواهد شد ) احتمالا در محدودده قیمت 30 تا 50 هزار دلار بتوان این ابزار را تولید نمود که در ان صورت قیمت سیصد عدد از ان برابر 10 تا 15 میلیون دلار میگردد که رقم بسیار پایینی برای چنین پوشش هوایی خواهد بود بکار گیری جت پک ها باعث ایجاد صنعت بومی و قدرت دفاع هوایی مستقل از کشورهای دیگر و ایجاد نیرو هوایی نامتقارن در برابر کشورهای ثروتمند و متخاصم است مزایا : دفاع نقطه ایی قابل قبول در برابر انواع موشک های کروز ، پهپادها ، بالگردها کمین های وسیع جهت انواع هواگردهای سرعت بالا امکان لینک شدن به پهپاد ها جهت فرماندهی گروهی پهپادها توسط انسان سطح مقطع راداری بسیار کم پرواز از هر نقطه حمل و نقل اسان تعمیر و نگهداری ساده پشتیبانی ساده ساخت بدنه در هر کارگاهی در داخل کشور (بدون نیاز به زیر ساختهای وسیع ) ساخت موتور در داخل کشور عدم وابستگی به خارج کشور معایب : برد کم عدم محافظت لازم از خلبان (احتمالا راهکارهایی قابل اجرا باشد ) منبع : 1 2
  18. 1 پسندیده شده
  19. 1 پسندیده شده
    "سهیل ابو التاو" در ادلب ترور شد" یکی از مسلحین " الجيش الحر ( ارتش آزاد)" بنام سهیل الحمود معروف به "ابو التاو" ،از یک عملیات ترور در شهر ادلب جان سالم به در برد. در روز ، چهارشنبه 18 مارس "سهیل ابو التاو" پس از ترک تظاهرات به مناسبت سالگرد انقلاب سوریه ، موردهدف شلیک گلوله در شهر ادلب قرار گرفت. "ابو التاو" از ناحیه پای چپ مورد اصابت قرار گرفت و وی برای معالجه در بیمارستان بستری شد. "ابو التاو" متولد سال 1989 از شهر أبديتا ، وی در ارتش سوریه بعنوان کاربر موشک "مالیوتکا" تخصص داشت ، در مارس 2012 از نیروهای ارتش سوریه جداشد . سهیل به دلیل موفقیت در نابودی وسایل نقلیه زرهی ، و استفاده از موشک های ضد زره "تاو" به ویژه در زمان شرکت درنبرد های حومه غربی حلب ، با نام مستعار "ابو التاو" مشهور شد. گفته میشود او بیش از 130 هدف که از جمله 70 تانک را در مناطق مختلف منهدم کرده است. “هيئة تحرير الشام (جبهه النصره )” دوبار سهیل را دستگیر کرد و سپس او را آزاد کرد ، او به مدت 5 ماه تحت پیگرد "هيئة تحرير الشام" بوده است و همین امر باعث شده تا وی از ادلب به عفرین در حومه شمالی حلب فرار کند. هدف قرار گرفتن وی همزمان با ترور یکی از فرماندهان “أحرار الشام” ، که بخشی از "ارتش ملی (الجيش الوطني)" است ، درشهر جسر الشغور حومه غربی ادلب انجام شد. یک بسته انفجاری در خودروی فرمانده نظامی "جنبش احرار الشام" علاء العمر عمر ابو احمد رخ داد که منجربه مرگ وی شد. او فرمانده "لواء العباس (تیپ عباس)" در این جنبش بود وی از شهر رامی در جبل الزوایه در حومه ادلب می باشد. "علاء العمر" منبع: https://brocarpress.com/تفاصيل-محاولة-اغتيال-سهيل-أبو-التاو-و/ https://www.enabbaladi.net/archives/370843
  20. 1 پسندیده شده
    چند نکته درباره باور373 1- یکی از تفاوت های باور و اس300پی ام یو2 تفاوت رادار معراج4 و رادار Big bird است. این رادار توانایی رهگیری 12 هدف را دارد اما معراج 4 از چنین توانی برخوردار نیست. پس این تفاوت باید یا توسط رادارهای موجود در آتشبارهای باور جبران شود یا تعداد آتشبارها. در مورد تعداد اهداف قابل رهگیری توسط باور373 دو عدد بیان شده است. طبق گفته های رسمی باور قابلیت درگیری 6 هدف را به صورت همزمان دارد در این صورت جهت برابری باور و اس300پی ام یو2، سامانه ایرانی باید از 6 آتشبار تشکیل شده باشد. اما طبق گفته رئیس مرکز مطالعات نیروی پدافند هوایی باور توانایی انهدام 9 هدف را به صورت همزمان دارد بنابراین هر گردان باور373 از 4 آتشبار تشکیل می‌شود. شاید اختلاف تعداد اهداف قابل انهدام به دلیل رادارها باشد. یعنی رادار ایکس باند باور توانایی انهدام 6 هدف را دارد اما رادارهای اس باند کشف و رهگیری باور قرار است وظیفه هدایت موشک‌ها را به جای رادار Big bird انجام دهند. در حقیقت این امکان وجود دارد 12 هدفی که توسط رادار Big bird در اس300 رهگیری و منهدم می‌شوند نیز توسط رادارهای کشف و رهگیری آتشبارهای سامانه باور کشف و منهدم شوند. به این صورت که 12 هدف در بین آتشبارهای باور تقسیم شده باشد با این فرض که هر رادار کشف و رهگیری باور توانایی درگیری با 3 هدف را داشته باشد. در این حالت 4 آتشبار در قالب یک گردان ایفای نقش خواهند کرد و هر آتشبار از 2 رادار برای انهدام اهداف بهره خواهد برد اگر چنین باشد در صورت انهدام هر یک از رادارهای باور باز هم سامانه عملیاتی خواهد ماند. استفاده از رادارهای اس باند برای درگیری در سامانه های ایرانی موضوع تازه‌ای نیست به طور مثال سامانه 15 خرداد تنها از یک رادار اس باند جهت کشف، رهگیری و درگیری با اهداف متخاصم استفاده میکند. سمت راست رادار 64N6E2 Big bird - سمت راست رادار معراج4 2- طبق تصویر موشک صیاد4 دارای جت وین است این سیستم هدایتی همانند موشک 48N6DM در خارج از بدنه قرار دارد بر خلاف موشک 48N6 که در داخل بدنه موشک است. خارج بودن جت وین ها باعث می‌شود موشک از مانورپذیری بیشتری برخوردار باشد که بر ضد موشک های بالستیک مزیت بیشتری را به همراه دارد. محل قرارگیری جت وین‌ها در خارج از بدنه موشک صیاد4 سمت راست موشک 48N6Dm- سمت چپ موشک 48N6 به محل قرارگیری جت وین ها توجه کنید 3- ذوالجناح بر اساس ماز537 ساخته شده است- قطر لاستیک این خودرو 170 سانتی متر است. البته این اندازه‌ها را با استفاده از گوگل ارث بر روی حامل موشک باور در مراسم رونمایی نیز اندازه‌گیری کردم که ابعاد تقریبا یکسان بود. موشک صیاد4 دارای طول 730-750 سانتی متر است. اما کنسیتر این موشک 935 سانتی متر طول و 100 سانتی متر عرض دارد-عرض داخلی کنیستر احتمالا 80 سانتی متر باشد-.بنابراین کنسیتر 195-180 سانتیمتر بلندتر و 30 سانتیمتر عریض‌تر از موشک است. به بیان دیگر سامانه باور می تواند از موشکی با طول تقریبی 9 متر و عرض 70-80 سانتی‌متر استفاده کند. با توجه به این ابعاد احتمال استفاده از موشک‌های بربلندتری نسبت به صیاد 4 را تقویت می‌کند. در مورد این احتمال می‌توان چند احتمال داد: الف) موشک دیگر (صیاد5) با اضافه کردن یک بوستر به موشک صیاد4 ساخته شده است این بوستر 1 متر طول و 70 سانتی متر عرض دارد و برد موشک را به بیش از 400 کیلومتر میرساند. یا یک موشک تک مرحله‌ای بزگتر با طول 9 متر و عرض 70-80 سانتی‌متر برای رسیدن به برد 400-600 کیلومتر. ب) موشک صیاد 5 یک موشک دومرحله‌ای است برای دستیابی به برد 400-600 کیلومتر. ج) صیاد5 یک موشک ضدماهواره/ ضد بالستیک است. ساختار آن شبیه به موشک SM3 آمریکایی می‌باشد. یعنی با اضافه کردن یک بوستر به صیاد4 برای افزایش برد و استفاده از فناوری پیشران زهیر جهت هدایت کلاهک جنگی در خارج از جو برای رهگیری موشک‌های بالستیک یا ماهواره‌ها باشد. تصویر راست پیشران سلمان با قابلیت به کارگیری در مرحله دوم یا سوم موشک های پدافند هوایی سمت چپ پیشران mk136 جهت قرارگیری در مرحله آخر موشک sm-3 چند وقت پیش هوافضای سپاه از موشک رعد 500 رونمایی کرد. وزن این موشک نصف فاتح 110 است تقریبا 1700 کیلو. برد آن 60 درصد بیشتر است یعنی 500 کیلومتر. سرعت آن طبق احتمالات بیش از 2 برابر فاتح 110 است (8 ماخ) و توان تحمل 100 بار فشار را دارد. همچنین این موشک یک دوم نسخه قبلی قیمت دارد و به زیرساخت‌های صنعتی پیشرفته برای تولید نیاز ندارد. در صورت استفاده از این فناوری‌ها در موشک صیاد 3 سی می توان یک موشک جدید برای باور373 تعریف کرد. طبق اعلام فرماندهان قرارگاه پدافند هوایی باور همانند اس400 از سه موشک استفاده خواهد کرد. موشک جدید با شناسه صیاد 3دی دارای برد 120 کیلومتر است. اما تغییرات گسترده ای را نسبت به نسخه قبلی خواهد داشت. صیاد3 دی نزدیک به 400 کیلوگرم وزن دارد، قطر آن تقریبا 30 سانتی متر و بیش از 8 ماخ سرعت آن خواهد بود. طول موشک نیز با صیاد3سی برابر است. بهتر است این موشک نیز مانند صیاد4 از تی وی سی استفاده کند. و وظیفه مقابله با موشک‌های بالستیک تاکتیکی بر عهده ای صیاد3 دی باشد. با توجه به مشخصات این موشک می توان در هر لانچر حداقل 16 موشک صیاد3دی بارگذاری کرد. حتی با تبدیل لانچر باور به لانچر 6 فروندی در هر آتشبار 36 صیاد3دی بارگذاری کرد. در این صورت موشکهای گرانقیمت صیاد4 مختص هدف قرار دادن اهداف دور برد هستند و در هزینه‌ها نیز صرفه جویی خواهد شد. موشک صیاد 3دی را می‌توان همرده موشک های 9M96E2 دانست. موشک 9M96E2 یکی از موشک های سامانه اس400 با میانگین سرعت 1000 متر بر ثانیه توانایی انهدام اهداف بالستیک را به صورت برخورد مستقیم دارد
  21. 1 پسندیده شده
    در ارتش عبری ، این درجه Rav Aluf یا "chief thousand man " بالاترین درجه ارتش اسراییل ( جایگاه ریاست ستاد ارتش ) هست که بعبارتی میشود همون سپهبد ( این بابا از 2011 تا 2015 که بازنشست شده ، رییس ستاد بوده )
  22. 1 پسندیده شده
    من یه سوال برام پیش اومده بود مگه به غیر از ما کسی از لفظ سپهبد هم استفاده میکنه چون چند وقت پیش یه دونه از این کانالای تلگرامی این ..... سپهبدمعرفی کرده بود
  23. 1 پسندیده شده
    در یکی از مراسمات تحویل سلاح رزم زمینی به نزاجا تصاویر دو راکت انداز یکبار مصرف مشاهده شده بود. که هر دو از جنس کامپوزیت بودن. راکت انداز نزدیکتر با نام کرخه و کالیبر ۱۰۷ میلیمتر و راکت انداز دورتر با نام بستان و کالیبر ۱۲۲میلیمتر
  24. 1 پسندیده شده
    هيتلر بنده خدا٬ قصد شروع جنگ نداشت! بنده خدا فقط مي‌ديد آلمان يه ذره (يا به قولي٬ يه قزه icon_frown ) كوچيكه٬ به همين خاطرم گفت اول برم بخش‌هايي كه از كشورم كنده بودن رو بگيرم. بعد كه گرفت و گفت به جون مادرم ديگه كاري نمي‌كنم٬ گفت برم اتريش رو بگيرم. بعد گفت برم چپ چكسلواكي رو بگيرم. بعد واسه خنده برم راست چكسلواكي رو بگيرم. بعد محض كركر خنده برم لهستان رو (با استالين) بگيرم و قسمت كنم. بعد هم لابد محض خنده٬ فرانسه رو گرفت. محض خنده انگليس رو با بمب فرش كرد و شوخي شوخي به شوروي حمله كرد :) icon_frown !!! خدايي‌اش آلمان٬ كجا جنگ جهاني رو شروع كرد! بنده خدا تصميم داشت يه سري كشور درپيت رو به خاك خودش متصل كنه! اين كه جنگ نيست!!! انگليس و فرانسه كه بعد از حمله به لهستان٬ در برابر آلمان ايستادن و گفتن «حاجي! سال 38 پيمان عدم تجاوز با عمه‌ي ما كه امضاء نكردي! منظورت چي بود؟»٬ لابد تقصير اونا بوده كه جنگ جهاني شروع شده. مگه نه اگه دخالت نمي‌كردن٬ هيتلر قول مي‌داد بعد از گرفتن چند تا كشور٬ ديگه بي‌خيال شه! همون‌طور كه هربار پيش از جنگ٬ هركدوم از اين كشورها رو گفت٬ همين قول رو داد :) !! خدايي‌اش هيتلر يكي از راستگوترين موجودات تاريخ بود!
  25. -1 پسندیده شده
    اینها چی هست تو تاپیک سوریه؟داستانهای علمی تخیلیه؟