برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 13 فروردین 1399 در همه مناطق
-
19 پسندیده شدههدف .... ایران تمرینات محرمانه اسکادرانهای اف-35 نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و IAF در جنوب سرزمین های اشغالی تل آویو : با وجود نگرانی های گسترده از شیوع رو به فزونی ویروس COVID-19 ، نیروی هوایی اسراییل و ایالات متحده با مجوز ویژه ای در حال اجرای تمرینات موسوم به " رعدو برق پایدار " با محوریت کاربرد جتهای نسل پنجم اف-35 که هم اکنون در هر دو نیرو در خدمت قرار دارد ، است. جنگنده پنهانکار اف-35 ، آخرین هواگرد رزمی امریکایی است که می بایست جانشین جتهای اف-16 در خط مقدم نبرد گردد . این هواگرد تک موتوره که در ردیف جتهای پنهانکار سبک وزن قابل طبقه بندی است ، یکی از سه جنگنده پنهانکار عملیاتی در کنار برادر سنگین تر خود ( اف-22 ) و همتای شرقی اش ، جی -20 بشمار می رود . با این وصف ، در حالی که پتانسیل تهاجمی این جت رزمی فراتر از تصورات برنامه ریزان نظامی قرار دارد ، تردیدهای زیادی در میان کارشناسان نظامی در خصوص آمادگی رزمی لایتینینگ پدید آمده و این مساله در کنار مشکلات فنی متعددی که این برنامه با آن روبروست ، موجب شده تا ارزش رزمی آن برای ورود به درگیری هایی با شدت متوسط و زیاد ، با ابهامات زیادی روبرو شود . تا کنون بیشتر از 100 فروند از این جنگنده از خط تولید خارج شده که از این تعداد ، 16 فروند در نیروی هوایی اسراییل مراحل ورود بخدمت را طی می کند . براساس بیانیه رسمی نیروی هوایی اسراییل ، تمرینات موسوم به " رعدو برق پایدار" ،شامل شناخت طیف گسترده ای از تهدیدات به منظور تقویت همکاری بین دو نیروی هوایی صورت می گیرد . این تهدیدات ، شامل مجموعه متنوعی از اهداف زمینی و هوایی بوده که در پایگاهی ناشناس در جنوب اسراییل ، مورد شبیه سازی قرار میگیرد . فرمانده این سری از تمرینات با نام مستعار "سرگرد M" در خصوص ماهیت این شبیه سازی می گوید : " این دومین باری است که در کنار اف-35 های آمریکایی قرار می گیریم و آرزومندیم که تا حد ممکن این ارتباط پایدار باشد . این تمرینات ، در واقع فرصتی است برای به اشتراک گذاری دانش و تخصص های رزم هوایی که در فضایی صمیمی در حال انجام است . یگانهای هوایی مامور به این تمرین ، در قالب 2 صورتبندی چهار فروندی ، مستقیما" به اهداف مورد نظر حمله می برند ، در حالی که تمامی ارتباطات میان جتهای رزمی حاضر دراین رزمایش ، به شکل غیر مستقیم با یکدیگر در ارتباطند " این تمرینات ، در حالی صورت می گیرد که تنش ها میان ایران و اسراییل از یکسو و ایالات متحده از سویی دیگر در حال افزایش بوده و این با تسریع روند برنامه هسته ای ایران و پیش بینی تولید اولین بمب هسته ایرانی درانتهای سال 2020 بصورت غیر محسوسی بسوی مراحل خطرناکتر پیش میرود. با این حال ، نیروهای مسلح ایران در طول سالهای اخیر ، شبکه ای پیچیده ، متراکم و چند لایه شامل سامانه های اس-200 ، اس-300 ، پانزده خرداد و همچنین سامانه های تورام-2 ( ظاهرا منظور تورام-یک هست . م ) و سوم خرداد که به شکل خاص برای مقابله یا خنثی سازی یک تهاجم هوایی غافلگیرانه به فضای هوایی ایران ، خریداری یا تولید شده را سازمان داده است . به اعتقاد ناظران نظامی ، پیچیدگی و لایه لایه بودن این شبکه موجب شده تا فضای هوایی ایران برای جتهای رزمی غیر پنهانکار ، به کابوسی تبدیل گردد ، همانطوری که ساقط شدن پهپاد گلوبال هاوک در سال 2019 آن را اثبات نمود . این بدان معنی است که در جریان یک حمله احتمالی ، نوک پیکان عملیات هوایی مهاجمان را جتهای پنهانکار اف-35 ، اف-22 و بمب افکنهای بی-2 تشکیل خواهد داد . با این حال ، تحلیلگران نظامی بر این اعتقادند که آمادگی رزمی اف-35 در حال حاضر ، میزان تهدید آن را برای شبکه دفاع هوایی ایران ، حداقل برای چند سال آینده ، محدود خواهد نمود . با این وصف ، جتهای اف-22 و اف-35 به شکل همزمان به خاورمیانه اعزام شده اند و بمب افکن بی-2 نیز بدلیل برد رزمی ، قابلیت اجرای عملیات رزمی از هر نفطه کره زمین ، از جمله پایگاه های نیروی هوایی در داخل خاک ایالات متحده را دارد . اما مشکل اینجاست که جتهای رزمی اف-22 که بصورت کاملا عملیاتی در خدمت هستند ، کمیت محدودی را شامل می شوند و همین امر باعث می شود تا حملات نفوذی برای انهدام تاسیسات هسته ای ایران ، با محدودیتهای مشخصی روبرو گردد . بنابراین در مجموع ، سامانه های پنهانکار عملیاتی برای حمله به ایران ، می بایست با احتیاط مورد استفاده قرارگیرد . از سویی دیگر ، نیازمندی قابل توجه اف-35 به سوخت گیری هوایی برای دسترسی به عمق خاک ایران ، نقطه ضعف دیگری برای مهاجمان به نظر می رسد . این درحالی است که ایران به احتمال زیاد ، در کمتر از 150 روز دیگر ، قرار است قابلیتهای رزمی خود را به روز کرده و از میان گزینه های موجود و در دسترس ، سامانه هایی نظیر اس-400 و میگ-35 مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- علیرغم وجود احتمال جنگ روانی ( با توجه به سابقه داشتن این موارد ) ، دقت نظری بیشتری در خصوص تحرکات مشترک ارتش ایالات متحده و ارتش عبری در منطقه باید صورت گیرد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
10 پسندیده شدهذبح کردن تانک به سبک چچنی ها تانکتی-80بی وی منهدم شده ارتش روسیه در طول حمله به گروزنی دسامبر 1994 جنگ چچن را باید یکی از طولانی ترین و تلخ ترین جنگ های روسیه دانست. در جریان حمله به پایتخت چچن، گروزنی در 31 دسامبر 1994، یگان های زرهی ارتش روسیه با عجله و بدون برنامه ریزی تاکتیکی و بدون آموزش لازم برای خدمه وارد شهر شدند تا ماموریت خود را انجام بدهند. نتیجه این حمله فاجعه بار بود حدود 70 درصد از 200 دستگاه تانک درگیر در این حمله نابود شدند. حداقل 17 دستگاه تانک تی-80 بی و تی-80 بی وی در جریان درگیری های اطراف گروزنی در سال های 1994-95 از بین رفتند. درآن زمان روزنامه ها و تلویزیون روسیه پر از عکس های وحشتناک تانک های نابود شده تی-72 و تی-80 روسی بودند. عموما تانک های روسیه خصوصا تانک های تی-80 بخاطر داشتن زره های واکنشی کنتاکت توانایی مقاومت در برابر حملات راکتی نیروهای چچنی از روبه رو را داشتند. به طوری که در یک مورد یک دستگاه تانک تی-80بی وی توانسته بود در مقابل 18 راکت آر پی جی-7 مقاومت کند. اما نکته قابل توجه در جنگ اول چچن تاکتیک منحصر بفرد نیروهای جدای طلب چچن برای نابودی تانک های تی-80 روسیه بود. نیروهای ضد زره چچنی در بالایی یک ساختمان نسبتا بلند مستقر میشدند. بعد از عبور تانک، آنها با راکت ضد زره مانند آر پی جی -7 از بالای ساختمان بلند به سمت بخش بالایی پیشرانه (پشت برجک) شلیک می کردند. . راکت به راحتی از زره نازک پیشرانه عبور میکرد سپس از میان دیواره بخش پیشرانه و محفظه رزمی رد میشد و به مهمات داخل بارگذار خودکار برجک می رسید و باعث منفجر شدن مهمات تانک میشد در اخر این زنجیره برجک از جا کنده و پرتاب میشد. این روش خصوصا برای تانک های سری تی-80 بسیار کارساز بود زیاد در بارگذار خودکار تانک تی-80 مهمات دور تا دور برجک قرار دارند. در نتیجه بعد از عبور راکت از محفظه پیشرانه به مهمات میرسد. این نوع حمله نیاز به مهارت ویژه ای داشت زیرا باید زاویه درست برای شلیک راکت ار پی جی انتخاب میشد تا راکت به درستی به بارگذار خودکار تانک برسد. اصلی ترین دلیل انتخاب این نوع تاکتیک اشنایی نیروهای چچنی با پاشنه آشیل تانک های تی-80 بود. بسیاری از مبارزان چچنی، سربازان شوروی سابق بودند و با ساختار تانک های روسی آشنایی کامل داشتند. شکل ساختاری بارگذار چرخ و فلکی تانک تی-80- بخشی از مهمات تانک (خرج مهمات) دور تا دور برجک قرار دارد تصویر شماتیک از نحوه انجام تاکتیک نیروهای چچنی از کنار- خط قرمز زاویه فرضی از عبور راکت است که از بخشی بالایی پیشرانه عبور میکند به بارگذار تانک (مستطیل سبز) میرسد انفجار مهمات داخل تانک نتیجه مرگباری خواهد داشت- تانک تی-80 منهدم شده در جنگ چچن
-
6 پسندیده شدهفالانکس آسیب پذیری زیادی از کنار داشت، ابتکار اصلی اسکندر ( و در حقیقت پدر او فیلیپ) ایجاد واحدی اختصاصی برای پوشش کناره های فالانکس بود. این واحدها که Hypaspist نامیده می شدند ( و البته از قبل هم وجود داشتند اما این مأموریت را نداشتند) کناره های فالانکس را پوشش می دادند و سربازانی نخبه محسوب می شدند. اینگونه ضعف بزرگ فالانکس برطرف می شد. کناره های این واحدها هم توسط سواره نظام یا پیاده نظام سبک پوشش داده می شد. این استراتژی که در اصل متعلق به پدر اسکندر بود اما فرصت نیافت جهان گشایی خود را بدین روش زیاد ادامه دهد. ( فیلیپ توانست یونان را تسخیر و کل آن را یکپارچه کند) در این استراتژی سواره نظام مانند چکش دشمن را به سوی فالانکس ها می راند که مانند سندان عمل میکرد و دشمن بین چکش و سندان کوبیده و نابود می شد.
-
3 پسندیده شدهمقدمه : در میانه سال 1394 خورشیدی ، بحثی در استاتوس سابق با محوریت کار بر روی ارتشهای باستان و تاکتیکهای مورداستفاده آنها در انجمن میلیتاری میان دوستان انجام شد که در این میان ، قول ایجاد یک تاپیک ویژه برای صورتبندی ( فرمیشن/ سازند ) فالانکس / فالانژ به برادر فاضل و دانشمند ، @mostafa_by و دوست گرامی @Arash داده شد .متاسفانه بدلایلی ، این امر تا امروز صورت نپذیرفت ، ولی علی الحساب ، پس از پیدا شدن یک DVD قدیمی از فایل های بک آپ گرفته شده ، فایل متن برگردان شده ، پیدا شد که بصورت کاملا" اتفاقی ، با 5600 پست بنده در بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی مصادف گردید . با تمام این موارد ، این تاپیک ، نخستین کار در حوزه تاکتیکهای رزمی ارتش های باستان توسط بنده بشمار میرود و بدون هیچ شکی ، نواقص و اشکالات زیادی را بلحاظ فنی خواهد داشت ولی امیدوارم که با مشارکت دوستان ، این مشکلات تصحیح گردد . با این مقدمه کوتاه ، و نقل قولی از پلوتارک ( میانه های سال 100 میلادی ) به سراغ اصل مطلب خواهیم رفت ... به دیوی وحشی می ماند ، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزه هایش را برای نبرد ، راست می گیرد فالانکس یک صورت بندی (فرمیشن/ سازند ) رزمی مسطتیل شکل بشمار می آمد که به شکل متعارف از پیاده نظام سنگین اسلحه مسلح به نیزه ، شمشیر های دسته چوبی ، نیزه بلند و یا جنگ افزارهای شبیه به آن ، سازماندهی شده بود . این اصطلاح بویژه ( و در اصل ) برای توصیف این صورتبندی رزمی در نبردهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت ، با این وصف ، نویسندگان این عصر ، این واژه را برای تشریح صورتبندی رزمی هر یگان پیاده نظام ، صرف نظر از ماهیت تجهیزات و تسلیحاتی که در اختیار آنها بود ، بکار می بردند . بعنوان مثال ، آریان (لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون ، فیلسوف و مورخ یونانی ) این اصطلاح را برای تشریح نظم موجود در ارتش ایران مورد استفاده قرار می داد . در متون یونانی ، اصطلاح فالانکس ممکن بود برای گسترش رزمی یک ارتش در میدان نبرد ، برای توصیف شکل راهپیمایی یا رژه یک یگان نظامی پیاده یا سوار ، برای توصیف شکل استقرار یک واحد نظامی در زمان استقرار دریک موقعیت نظامی و یا تشریح تاکتیکهای واحدهای پیاده نظام/ سواره نظام در جریان یک نبرد ، نیز مورد استفاده قرار بگیرد ، چرا که این واحدها به طور معمول ، به صورت یک واحد نخبه به میدان نبرد اعزام می شدند . پیشینه اصطلاح فالانکس را میتوان از واژه یونانی فالانگوس به معنای " انگشت" مورد بررسی قرار داد . اگر چه این اصطلاح یک واژه نظامی بسیار قدیمی بشمار می آید ، اما کاربرد خود را تا به امروز همچنان حفظ نموده است . امروزه ، کلید واژه فالانکس ، اگر چه بعنوان یک تقسیم بندی (مقیاس )نظامی مدرن ، بشمار نمی آید ( بعنوان مثال ، لژیون های رُمی یا معادل معاصرآن در سیستم نظامی غربی "گردان") اما ، اغلب بعنوان یک صورتبندی کُلی برای شناسایی ماهیت دستجات یگان های ارتشها ، در متون تخصصی ، کاربردهایی برای آن مورد تصور خواهد بود . بنابراین ، یک یگان (واحد) فالانکس ، فاقد توان رزمی / ترکیب استاندارد خواهد بود ، اما می تواند بعنوان یک واحد مشخص که تعداد مشخصی از عناصر پیاده نظام که یک " تک صورتبندی فالانکس" را بوجود می آورند ، بشمار آیند . علاوه براین ، در طول تاریخ نظامی مدّون ، بسیاری از ارتشها ، واحدهای پیاده نظام مسلح به تجهیزاتی نظیر " نیزه بلند" را بعنوان یک یگان نظامی به مانند فالانکس در نظر گرفته و در سازمان رزم خود ، از آن بهره می بردند . در ادبیات انگلیسی ، این اصطلاح ، بعنوان " گروهی که به شکل ایستاده و نزدیک به هم ، به جلو حرکت می کنند " توصیف شده است . با این وصف ، این سطور ، بیشتر بر روی شکل گیری صورتبندی رزمی فالانکس در یونان باستان ، دنیای هلنیک و سایر واحدهای سیاسی باستانی که تحت تاثیر تمدن های یونان باستان ، قرار داشتند ، متمرکز خواهد بود . نخستین تصویری که شباهت زیادی به صورتبندی فالانکس داشت ، در یک ستون سنگی متعلق به سومری ها در قرن 25 قبل از میلاد ، شناخته شده است . در این تصویر ، سربازان به نیزه ، کلاهخود و سپرهای بزرگی که تمام بدن آنها را تحت پوشش قرار می داد ، مسلح شده بودند . علاوه بر آن ، واحدهای پیاده نظام مصر باستان نیز در صورتبندی های مشابهی ، سازماندهی و بکارگیری می شدند . از سویی دیگر ، اصطلاح فالانکس را می توان در یادداشتهای هومر ، که نبرد های هوپلیتها ( پیاده نظام سنگین اسلحه مجهز به کلاهخودهای فلزی ارتشهای یونان باستان و واحدهای سیاسی مدیترانه شرقی ) را مورد بررسی قرار داده و تشریح نموده ، می توان یافت . به این ترتیب ، هومر ، در اشعارش ، از این اصطلاح برای وجه تمایز قرار دادن میان تاکتیک های مرسوم مبتنی بر صورتبندی های رزمی جمعی از نبردهای انفرادی ، بهره گرفت . مورخان تاریخ نظامی ، تاکنون ، دریک اجماع جالب توجه ، ارتباط میان شکل گیری میان این صورتبندی رزمی یونان با آنچه که هوپلیتها ، آن را بکار می بردند ، وارد نشده اند ، چرا که اصل و پایه این صورتبندی رزمی ، " ایجاد یک دیواره انسانی با استفاده از سپر و نیزه " تقریباً در همه ارتش های آن زمان ، شناخته شده بود و به همین دلیل ، امکان همگرا بودن تکامل این صورتبندی رزمی در میان تمدن های آن روز جهان ، بسیار بیشتر مورد توجه به نظر می رسد . به شکل سنتی و پذیرفته شده ، مورخین ، تاریخ و منشاء اصلی صورتبندی فالانکس هوپلیتها را از یونان باستان ، بخصوص ، در سده هشتم قبل از میلاد بررسی می نمودند . اما این نظریه در دست تجدید نظر است ، چرا که این احتمال که ریشه اصلی این صورتبندی در قرن هفتم و پس از معرفی aspis ( سپرچوبی بسیار سنگین که در دوره های مختلف توسط ارتشهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت) توسط دولت شهر آرگوس می دانند . بنابراین ، این احتمال این فرضیه که صورتبندی فالانکس توسط این دولت / شهر پدید آمده باشد ، بسیار زیاد بود . علاوه براین ، مدارک و شهود بیشتری از جمله نقاشی مشهور Chigi vase به تاریخ سال 650 قبل از میلاد وجود دارد که هوپلیتها را مسلح به سپرهای چوبی سنگین فوق الذکر ، نیزه و پیکربندی زرهی کامل ، به تصویر کشیده است . یکی دیگر از نظریات که ممکن است ، تاریخ دقیق ظهور صورتبندی رزمی فالانکس را تئوریزه کند ، در این ایده خلاصه شده است که برخی از ویژگی های اساسی صورتبندی فالانکس ، از زمان های قدیم تر ، وجود داشته ولی بدلیل عدم وجود فناوری لازم ، مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، دو راهبرد اصلی که در ارتش های نخستین همواره رعایت می گردید ، اصل " انسجام" و استفاده از سربازان در دستجات بزرگ ، بود. این مساله اثبات می کند که فالانکس یونانی ، ، صرفاً نقطه اوج و تکامل یک ایده جذاب و موثر نظامی بشمار می رفت که به آرامی ، از سالها قبل ، در حال توسعه بود و براثر گسترش فناوری نظامی ، ازجمله ، جنگ افزارها و زره در دولت/ شهرهای مختلف ، فالانکس ، روند تکامل خود را پیمود تا اینکه در نهایت به شکل اصلی و موثر خود ، تبدیل گردید . بررسی اجمالی : صورتبندی فالانکس هوپلیتها ، در دوره کلاسیک یونان باستان ( سال 750 تا 350 قبل از میلاد ) به شکل صفوف به هم فشرده ای از سربازان مسلح از ابتدای سازند تا انتهای آن ، مورد استفاده قرار می گرفت . سربازان در این صورتبندی ، سپرهای خود را به هم قفل کرده و نخستین صف از پیاده نظام سنگین اسلحه ، نیزه های خود را درست در جلوی خود و بسمت دشمن ، می گرفتند . در نتیجه ، صورتبندی فالانکس ، یک دیواره مستحکم متشکل از یک توده ترسناک از نیزه های به هم فشرده را پدید می آورد و شکستن این صفوف به هم فشرده ، در زمان اجرای عملیات آفندی ، به سختی امکان داشت . علاوه بر آن ، استفاده از این صورتبندی ، به فرماندهان این اجازه را می داد که از همه سربازان به شکل فعال ، منسجم (نه فقط سربازان مستقر در خطوط تماس با دشمن ) و در یک زمان مشخص در نبرد ، استفاده نمایند . درگیری میان دو یگان با صورتبندی فالانکس ، عمدتاً در زمینهای مسطح (دشت ) صورت می گرفت، چرا که تجمیع عناصر پیاده نظام و سازماندهی آن ، بسیار آسانتر بشمار می آمد . طبیعتاً توپوگرافی ناهموار و متراکم ، استفاده از این صورتبندی را بسار مشکل می نمود ، چراکه حفظ شکل بندی سربازان به صورت یک خط ثابت و شکستن خط دفاعی حریف با استفاده از فالانکس ، یک عملیات نظامی دشوار محسوب می گردید . در نتیجه ، جنگ میان دولت/ شهرهای یونان باستان ، در هر موقعیتی ، امکان پذیر نبود و درگیری ها ، عمدتاً به نقاط استراتژیک زمین عملیات ، محدود می گردید . در عوض ، برای مرتبه های متعدد ، دو طرف درگیر ، نقاط مناسب برای مانور فالانکس را شناسایی نموده تا درگیری در آن راحتر ، صورت پذیرد و در اغلب موارد ، نبرد میان دو طرف ، با عقب نشینی ایمن (عقب روی در اصلاح نظامی مدرن ) ، پایان می پذیرفت . صورتبندی رزمی فالانکس ، عمدتاً همگام با سایر یگانهای پیاده نظام ، پیشروی می نمود ، ( اگرچه احتمالاً وبا توجه به زره و تجهیزات سنگین ، تفاوت سرعت چندانی وجود نمی داشت ) هر چند این امکان نیز وجود داشت که چند متر آخر برای رسیدن به برد جنگ افزارهای محمول با سرعت بیشتری طی گردد . شاید یکی از دلایل اصلی این رویکرد واحدهای فوق را بتوان در تاکید فرماندهان میدانی در حفظ صورتبندی دقیق رزمی با هدف بیشترین بهره وری از این یگان ها دانست . در صورتیکه واحد فالانکس ، شکل خودش را در جریان نبرد ویا قبل از آن ، از دست می داد ، در زمان رسیدن به صفوف مقدم دشمن ، کمترین تاثیر را بر روند میدان نبرد ، برجای می گذاشت .با این وجود ، در صورتی که فالانکس مورد استفاده هوپلیتها ، از سرعت بیشتری برای اجرای پیشروی در میدان رزم استفاده می کردند ، دلیل آن را می بایست در شتاب آنها برای زودتر رخ دادن درگیری جستجو نمود . هرودوت (مورخ) می گوید :" ارتش یونان در نبرد ماراتن ، درست در زمانی که برای اولین بار به دشمن خود یورش بردند ، از صورتبندی فالانکس استفاده نمودند " با این وصف ، بسیاری از مورخان براین باور هستند که این نوآوری (ایجاد صورتبندی های فالانکس ) در ارتش ایران باستان و با هدف به حداقل رساندن تلفات ناشی از واحدهای کماندار ارتش امپراتوری پارس ، بوجود آمد . در آن سوی جبهه ، واحدهای دشمن پس از برخورد با این صورتبندی ، بسیاری از پیاده نظام خود را بعلت مواجهه با نیزه های بلند این واحدها ازدست می دادند ، که این خود موجب درهم شکستن استخوان بندی دشمن می گردید .در مقابل ، شجاعت صفوف اولیه واحدهای فالانکس ، نقطه اتکاء این یگان ها بشمار می آمد ، در حالی که سایر سربازان مستقر در فرمیشن ، براین سعی بودند که با استفاده از سپرهای سنگین خود ، سربازان مستقر در ردیفهای مقدم را به جلو برانند .در زمان نبرد ، کل یگان فالانکس ، به شکل مداوم رو به جلو رانده می شد تا سرانجام سازمان رزم واحد مقابل درهم شکسته شود ، بنابراین ، زمانی که دو صورتبندی با یکدیگر ، وارد جنگ می شوند ، تلاش دو طرف بیشتر برای هُل دادن هم صرف می شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
2 پسندیده شدهبهترین پاسخ ممکن ، ترور چند ژنرال آمریکایی و اسرائیلی هست ، چند ژنرال بلند پایه و تاثیر گذار ، اگر جنگ بشه و ما فرماندهان با تجربمون زنده باشن بهتره یا جواب ندیم از ترس جنگ و یکی یکی ترور بشن تا اینکه فرمانده ای نداشته باشیم؟
-
2 پسندیده شدهاگر یک درصد این خبر درست باشه و سردار در الشعیرات بوده و زخمی شده . اعلام جنگ باید بشه به اسرائیل ، چرا ؟ چون اونا میدونن بزنن واکنشی دریافت میکنند و این واکنش رو قبول کردند ،حالا این بار سردار جون سالم به در برده ، شاید دفعه دیگه این اتفاق نیفتاد ، خب فارغ از نتیجه عملیات ، اون ها به فرمانده سپاه قدس مستقیم حمله کرده اند ، بنظرم انفعال ما داره سبب میشه دشمن جلو و جلوتر بیاد . اگر این حمله به قصد شهادت رساندن سردار قاآنی بوده باشه بنظر من باید به نشست فرمانده هان اسرائیل حمله موشکی کرد . فکرش رو بکنید ، سران نظامی روسیه به سوریه اومده باشن و آمریکا نشستشون رو موشک بارون کنه و بر حسب شانس مثلا فرماندهان کشته نشن ، ایا روسیه بخاطر اینکه فرماندهان کشته نشده اند ساکت میمونه؟ اصلا کشته نشدن ،اصل ماجرا یعنی حمله به فرماندهان نظامی مارو زیر سوال میبره ؟ متاسفانه ما ترسو هستیم ، و این ترس رو پشت این جمله که ما در سوریه برنامه ها داریم پنهان کردیم
-
2 پسندیده شدهاین یکی به خیر گذشت ولی از قصد و نیت اسرائیل تو ترور فرماندهان ایران که حمله دیشب هم در همین راستا بوده شکی نیست باید به نوعی پاسخ فکر کنیم که کلن فیتیلشو بکشه پایین
-
2 پسندیده شدهببخشید من دیشب تا صبح منتظر اخبار عراق بودم دیر بیدار شدم . خداروشکر کاملا تکذیب شده .
-
2 پسندیده شدهاگر یک درصد ، تنها ۱ درصد این خبر درست باشد ، کوچک ترین کار حمله به اسرائیل هست اون هم نه با چند ده موشک ، با پیاده نظام و تانک و هر سلاحی . مرد شماره یک محور مقاومت رو به شهادت رسوندن و ما فقط چند موشک به ناکجا آباد زدیم ، نتیجه این انفعال میشود چنین تحرکاتی ، اگر ۱ درصد چنین خبری درست باشد ، هررر گونه صحبت از سازش هرگونه صحبت از خویشتنداری و جواب کنترل شده بدون شک توسط جاسوسین و عوامل بیگانه هست و باید در هر جایگاهی که باشند دستگیر و به مراجع قضایی تحویل داده شوند . میدونم احساسی دارم تایپ میکنم اما واقعا باید چنین واکنشی نشون داد ، در غیر این صورت باید منتظر هلی برن در تهران باشیم . /تکمیلی ظاهرا ادعا شده امیر پوردستان هم به شهادت رسیده اند اما چون این خبر برای اولین بار توسط تروریست های سوریه منتشر شده نمیشه باور کرد . هرچند اخبار ساعت 1:20 هم باور پذیر نبود
-
2 پسندیده شدهبه هر حال آمریکا در طی این یک هفته عملیات ترکیبی روانی به نظر حالا هم به هدف اول خودش رسیده، یعنی جلوگیری از حملات بیشتر حشد به پایگاه هاش، فراغت بال در آرایش مجدد نیروهاش و نقل مکان ها که میتونست حساسیت زا باشه؛ استقرار پاتریوتها که در برابر مصوبه خروج یک دهن کجی هم محسوب میشه اون هم بدون هیچ حساسیتی (چون همه نگاه ها معطوف به اون عملیات به ظاهر روانی تهاجم بود )، به حاشیه بردن بحث مخالفت با نخست وزیری فردی نزدیک به امریکا و ... که البته مهمترین قسمتش همون متوقف کردن حملات نیش دار به پایگاه هاش بود. حالا حمله به حشد میتونه رخ بده یا خیر ولی طبق گفته دوستمون حمله صرف به حشد نمیتونه ارزش ریسک را داشته باشه چون به هر حال مقاومت عراق نهایتا به فاز اوایل اشغال عراق بازمیگرده مگر اینکه اهداف بزرگ تری پشت حمله به حشد وجود داشته باشه ( چیزی که قطعا برای ترامپ ترسیم میشه اینه که میتونه مثلا باب مذاکره را باز کنه ولی چیزی که شاید تیم پمپئو مدنظر داره یکسره کردن کار ایران در یک جنگ محدود هست ( بهانه برای حمله به زیرساختها همونطور که هم تیمی سناتور پمپئو گراهام بارها این تمایل معلوما بحث شده در محافلشون را در موعد ترور سردار تکرار کرد طوریکه در چند وجه هم کشور تا مدتی درگیر مشکلات شدیدتر اقتصادی بشه و اسراییل امن تر باشه و موقعیت داشته باشه در لبنان و سوریه اقداماتی کنه و در مقیاس بزرگتر شاید پروژه براندازی نتیجه بده با افزوده شدن مشکلات این تهاجم محدود به مشکلات تحریم ) نهایتا تمام این سناریوها برای این تحلیل میشه که غافلگیری رخ نده و مهم نیست چه قدر بدبینانه و نیمه خاله لیوانی هستند، مهم اینه که براشون برنامه داشته باشیم. مثلا یکی از اضلاع تحمیل این سناریو به ترامپ برای فرمان آغاز جنگ (در فرض احتمالی ) باورپذیر کردن این نکته هست که ایران با این حمله محدود مدنظر تو یعنی مذاکره را قبول میکنه، خب ( باز منظور در این فرض هست) راه مقابله در این تک سناریو این هست که پیامی قوی مبنی عدم مذاکره به هیچ ترتیبی تا برداشته شدن کامل تحریمها و شرایط بازگشت به برجام به طور یکپارچه و قوی به طرف امریکایی مخابره بشه والا سیگنالهای فاجعه بار و شل کن و سفت کنهای سیاسی که عمدتا هم هیچ دورنمای برنامه ریزی شده ای نداره و فقط اسباب بازی اروپا و بازی قدرت داخلی هست، نتیجش همون میشه که منجر به فاجعه ترور سردار شد.
-
2 پسندیده شدهاخلالگر تانک های شیر بابل یکی از ابتکارات ارتش عراق در طول جنگ اول خلیج فارس مجهز کردن تانک های تی-72 ام1 معروف به شیربابل به اخلالگر موشکهای هدایت شونده بود. این اخلالگر به شکل یک استوانه بود که در سمت چپ جایگاه نظارتی توپچی بر روی یک سکو نصب میشد. این اخلالگر از خود پرتوی مادون قرمز ساطع میکرد که می توانست در عملکرد موشک های هدایت شونده ضد زره ناتو مانند موشک میلان و تاو اختلال ایجاد کند. البته تمامی تانک های تی-72 ام1 مجهز به این اخلالگر نبوده اند. مستندات تصاویری از تانک های شیر بابل عراقی نشان میدهد ارتش عراق در حال مجهز کردن تمامی این سری از تانک ها به اخلالگر بود که با شروع جنگ این فراِیند تجهز ناتمام ماننده است. برخی ازتانک های تی-72 ام1 فقط دارای سکوی نصب اخلالگر بدون خود اخلاگر هستند. البته این ابتکار عملا ناکارآمد بود زیرا ارتش امریکا قبل از شروع عملیات طوفان صحرا سیستم هدایت موشک های ضد زره تاو را بروز رسانی کرده بود در نتیجه اخلالگرهای تانک شیر بابل اثر گذاری خود را از دست داده بودند. اخلالگر موشک های ضد زره تانک های عراقی یک شی استوانه ای مانند بود که در سمت چپ جایگاه نظارتی توپچی نصب میشد. نمونه ای ازتانک تی-72 ام1 متعلق به تیپ 2ام زرهی مدینه مجهز به سکوی نصب اخلالگر بدون اخلالگر( ممکن است بعد از پرت شدن برجک، جداشده باشد) - همچنین در تانک های شیر بابل برای حفاظت از نور افکن فروسخ (سمت راست توپ اصلی ) در مقابل سلاح های سبک و ترکش توپخانه یک حفاظ فلزی نصب شده است. نمونه ای ازتانک تی-72ام1 که در سمت چپ برجک دارای سکوی نصب اخلالگر است - این تانک در گودال به شکل نهان پیکر(hull-down) موضع گرفته است و دارای تور استتار و کیسه های شن میباشد. باید به این نکته نیز توجه کرد که حتی در صورت اثر بخش بودن اخلالگرهای تانک های عراقی فقط بخش از تهدیدات مربوط به موشک های ضد زره مثل تاو بود و بخش دیگری از تهدیدات مربوط به گلوله های ضد زره تانک ها و موشک های هوا به زمین بود که توانست تلفات سنگینی به واحد های زرهی عراق وارد کند. تصویر سمت راست تانک تی-72ام1 مهندم شده بوسیله تانک ابرامز، خدمه تانک های ابرمز گزارش دادند که گلوله زره شکافنده تثبیت شده با بالک داری کفشک M829A1 در برابر تانک های عراقی بسیار مؤثر بود. تصویر سمت چپ تانک تی-72ام1 مهندم شده بوسیله بالگرد تهاجمی اپاچی و موشک هلفایر
-
2 پسندیده شدهپلنگ غران زره کوب jagdPanther یکی از زره کوبهای موفق ارتش المان نازی در اواخر جنگ جهانی دوم بود که با ترکیب توپ 8/8 سانتی متری Pak 43، شاسی تانک متوسط پنتر و زره جلویی شیبدار تبدیل به قاتل تانک های متفقین در جبهه های غربی و شرقی شده بود. البته زره کوب jagdPanther همانند بیشتر طرح های آلمان نازی در اواخر جنگ جهانی دوم به علت از دست رفتن صنایع نظامی تولید آن با محدودیت روبه رو شد و زره کوبهای تولید شده نیز در جبهه های نبرد با کمبود خدمه و قطعات یدکی مواجه بودند. این تصویر نشان میدهد هر یکی از تانک های متفقین و زره کوب jagdPanther در چه فاصله ای از روبه رو توانایی نفوذ به زره جلویی یکدیگر را داشته اند. از بالا به پایین: تانک سنگین IS-2 در مقابل زره کوب jagdPanther تانک متوسط T-34/85 در مقابل زره کوب jagdPanther تانک متوسط شرمن M4 با توپ 76 میلیمتری در مقابل زره کوب jagdPanther تانک Cromwell در مقابل زره کوب jagdPanther تانک چرچیل در مقابل زره کوب jagdPanther - نکته قابل تامل در مورد تانک چرچیل این است که در هیچ صورتی از روبه رو نمی تواند به زره کوب jagdPanther آسیب وارد کند. منبع: کتاب Jagdpanther نوشته Janusz Ledwoc جهت یادآوردی این پست از جناب MR9 را مرور کنیم:
-
1 پسندیده شدهما ترسو نیستیم بیش از حد مصلحت اندیش شدیم هر دفعه یه دلیلی داریم یه بار داریم مذاکره میکنیم یه بار هم داریم سیاست بازی میکنیم که تحریمارو بر دارن طرفم دستش اومده یه زمانی میزنه که سیاست خارجی ما درگیره چون یاد نگرفتیم سیاست خارجیمون با سسیاست نظامیمون با هم جلو ببریم و برای پاسخگویی بهترین کار آذربایجانه میدونیم پایگاه جاسوسی دارن و تعدادی مستشارم احتمالن دارن همونا رو به خاکو خون بکشیم کافیه هم حساب کار دست همسایه شمالیمون میاد که بر ضد ما امکانات در اختیار دشمنامون نزاره هم اسرائیل میفهمه ما هر جا و هر زمان و هر شکلی که بخوایم پاسخشونو میدیم
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهظاهرا خبر شهادت سردار قاآنی تکذیب شده ... انشالله که منبع تکذیب کننده معتبر باشه
-
1 پسندیده شدهقبلا هم در ماجرای حمله ایران به آمریکا در عراق آمریکایی ها در تعداد محدودی پایگاه تجمع کرده بودند! اگه از دید آمریکا یه این موضوع نگاه کنیم محیط عراق برای آنها نا امن است و اگر سطح خطر رو بالا در نظر بگیریم شاید اگه ما هم بودیم ترجیه می دادیم که در مستحکم ترین پایگاهمون پناه بگیریم.
-
1 پسندیده شدهیک رسانه لبنانی خبر شهادت سردار قاآنی را در حمله به الشعیرات منتشر کرده . یکی از کانال های منتسب به سپاه پاسداران این خبر و ادعا را بازنشر کرد اما در کمتر از یک دقیقه این خبر را از خروجی خود پاک کرد . خبر تنها یک ادعا هست ، امیدوارم یک ادعای غلط. امروز اخباری مبنی بر حضور سردار در عراق به گوش میرسید که توسط هیچ نهادی تایید یا تکذیب نشد.
-
1 پسندیده شدهبخش سوم : تاریخچه عملیاتی با آغاز تولید انبوه و تحویل این جنگنده شب پرواز به اسکادران های رهگیر لوفت وافه ، شکارهای جغد آلمانی نیز بتدریج رو به فزونی گرفت . درشب 12-11 ژوئن 1943 ، ورنر استریب با یکفروند HE-219 V.9 به پرواز درآمد و در یک بازه زمانی تقریبا" یکساعته و قبل از اینکه در جریان فرود دچار حادثه شود ، حداقل 5 فروند بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی را ساقط نمود . در دفاتر نیروی هوایی آلمان در جنگ دوم جهانی ، چنین ثبت شده ، تنها 10 روز پس از ورود این جنگنده به خط مقدم درگیری ، سه فروند جنگنده پیش تولید شده HE-219 A.0 در مجموع 20 فروند جنگنده نیروی هوایی سلطنتی ، از جمله 6 فروند جنگنده بلند پرواز دی هاویلند ، موسکیتو که تا پیش ازاین ، یک هدف غیر قابل دسترس برای لوفت وافه بشمار می رفت را هدف قرار داده و ساقط نمودند . ورنر استریب ( آس جنگنده های شبانه لوفت وافه ) این بیلان غیرقابل تصور برای اسکادرانهای تحت فرماندهی کامهابر ، برنامه ریزان نظامی لوفت وافه را بشدت تحت تاثیر قرار داد ، به همین دلیل روند تولید با سرعت بیشتری از سر گرفته شد ، هر چند به اعتقاد مورخان نظامی جنگ جهانی دوم ، هیچ سابقه ای در خصوص وارد شدن خسارت به جنگنده های موسکیتو یا مدارک مستند از سوی خدمه آلمانی جنگنده های HE-219برای هدف قراردادن این هواگردهای رزمی بریتانیایی تا کنون در دسترس قرار نگرفته است . توپ 30 م.م MK-108 با این وصف ، اولین سری تولیدی این هواگرد رزمی HE-219 A-0 بشمارمی آمد ، اما بدلیل مشکلاتی که در سطور پیشین توضیح داده شد ، در تولید پیش نمونه ها و ثبت رجیسترهای نظامی و همچنین لغو چند گونه مشابه ، تغییرات زیادی در این روند پدید آمد . این مساله بدان معنا بود که بمباران های شدید متفقین در ماه مارس 1943 باعث گردید که گونه A-0 تا اکتبر 1943 در اختیار اسکادران های نیروی هوایی آلمان قرار نگیرد . جغد شب پرواز آلمانی مسلح به رادار SN-2 در حالت استاندارد ، گونه A-0 معمولا به دو قبضه توپ 20م.م MG-151 در ریشه های بال و چهار قبضه توپ 20 یا 30 م.م در بخش شکمی بدنه مسلح می شد ، در حالی که نمونه های اولیه اوهو ( 10-15 فروند نخستین ) به یک رادار UHF مدل FUG-212C-1 لیختن اشتاین در فرکانس 490مگاهرتزی ، مجهز شده بود . بدن ترتیب تا تابستان 1944 ، چیزی در حدود 104 فروند "اوهو" که بخش اعظمی از آنها در تاسیسات EHW یا هینکل- سود تولید شده بود ، به لوفت وافه تحویل شد . با توجه به نیازمندهای روزافزون نیروی هوایی برای خنثی نمودن حملات شبانه بمب افکن های متفقین که بتدریج بر شدت و حجم آن افزوده میشد ، اولین نسخه طراحی شده برای نیل به تولید انبوه ، مدل HE-219 A-2 محسوب میشد که در این گونه ، به منظور افزایش برد رزمی ، مخازن سوخت اضافی ، پیشرانه جدید DB-603 AA با عملکرد مطلوب تر در ارتفاعات بالا و دو قبضه توپ 30م.م MK-108 ، یک سامانه شلیک به بالا در بخش عقبی بدنه ( Schräge Musik) بدان اضافه شده بود . برای تامین نیازمندی های نیروی هوایی ، در نمونه A-2 رادار جدیدتر تلفونکن FUG-220 در پهنای باند 90 مگاهرتز ( لیختن اشتاین SN-2) که بزرگتر و کاراتر از نمونه قبلی بشمار می رفت ، استفاده شد . توپ 20م.م MG-151 به همراه مهمات مربوطه این رادار در ابتدا ، برد کمتری نسبت به نمونه قبلی خود ارائه مینمود ، اما دقت و وضوح بیشتری را در اختیار کاربر قرار میداد ، ضمن اینکه تا انتهای تابستان 1944 به گونه ای بهینه سازی شده بود که در برابر اخلال متقابل ( پخش چف ) مقاوم تر می نمود . در مجموع نزدیک به 85 فروند نمونه A-2 تا نوامبر 1944 تولید شد که اغلب انها در تاسیسات EHR هینکل در روستوک یا خط تولید هینکل در حومه این شهر صورت پذیرفت . راست : به محل قرارگیری توپهای شکمی دقت کنید چپ : تست صندلی پرتاب شونده HE-219 براساس تجربیات ثبت شده دو طرف در جنگ هوایی شبانه بر فراز آلمان ، جنگنده HE-219 یک شکاری – رهگیر فوق العاده توانمند محسوب میشد که خلبانان آن ماموریت "شکارآزاد" را در اختیار داشتند ، بدین معنی که هواگردهای متفقین ، بلافاصله پس از شناسایی ، به صورت بی رحمانه ای مورد حمله قرار گرفته و ساقط می شدند . شیوه عمل بدین صورت بود که کنترلر زمینی (GCI) اسکادران را به منطقه مناسب هدایت مینمود و پس ازآن ، خدمه هوایی با اتکاء به اطلاعات رادار VHF لیختن اشتاین خود ، بسوی بمب افکن های نگون بخت روانه می شدند . در واقع امر ، برد کشف 4 کیلومتری رادار SN-2 از فاصله استاندارد میان فرمیشن های متفقین بسیار بیشتر بود و همین امر باعث میشد تا علیرغم اینکه توان پیمایش آن چندان در سطح رضایت بخشی قرار نداشت ( تقریبا" 580 کیلومتر در ساعت ) ولی در مقایسه با سایر جنگنده های شب پرواز لوفت وافه ( مسر اشیمت ME-110G و دورنیر DO-21N) با سهولت بیشتری می توانست بمب افکن های متفقین را رهگیری و ساقط نماید . HE-219 A-7 از سویی دیگر ، مشکل نیروی هوایی آلمان برای رهگیری جنگنده های بلندپرواز موسیکتو ، همچنان برقرار بود ، به همین منظور ، برنامه ارتقاء ویژه ای برای بهبود قابلیتهای HE-219 برای خنثی نمودن تهدید موسکیتو با سبک تر کردن این جنگنده ، کلید خورد . درواقع ، برای نیل به این هدف ، طراحات شرک هینکل با حذف برخی سامانه ها نظیر سیستم های سلاح و رادیو ، موفق شدند سرعت این جنگنده را به 650 کیلومتر در ساعت برسانند . این نسخه که A-6 نام گرفت ، هرگز در خط تولید قرار نگرفت ولی پایه ای برای اجرای اقدامات مشابه برای کاهش وزن نمونه های در خدمت شد . در این میان ، آخرین نسخه تولید شده ، مدل A-7 بود که به پیشرانه های اصلاح شده DB-306E مجهز می گردید . در حالت استاندارد ، A-7 به دو قبضه توپ 20م.م MG-151 در ریشه بال ، دو قبضه توپ 20م.م در بخش شکمی بدنه و دو قبضه توپ 30م.م MK-108 دربخش عقبی بدنه مسلح میگردید . تولید این نمونه قرار بود تا در نوامبر/ دسامبر 1944 آغاز شود ولی بدلیل از میان رفتن اسناد نیروی هوایی ، مشخص نیست که چه تعداد از این مدل در اختیار لوفت وافه قرار گرفته است . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2-تاپیک مرتبط قصاب پرنده لوفت وافه
-
1 پسندیده شدهخط زمانی جنگ در جبهه شرق - 1942 سال 1942 برای ارتش سرخ ، سالی به غایت متفاوت بود . روسها که تا این زمان ضربات به نسبت خرد کننده ای را از ورماخت دریافت کرده بودند ، به این باور رسیدند که برای شکست ماشین جنگی آلمان نیازمند کار ، تلاش و برنامه ریزی بیشتری هستند . به همین دلیل ، تلاش خود را بر تولید سلاح و مهمات و بسیج انسانی خود متمرکز نمودند . در این خصوص ، تا یکم ماه مه 1942 ، ارتش سرخ نزدیک به 5500000 سرباز / درجه دار و افسر ، 43640 قبضه توپ و خمپاره انداز ، 1220 قبضه موشک انداز ، 4065 دستگاه تانک و 3160 فروند هواپیما را به میدانهای نبرد گسیل داشته و برای اولین بار ، اسکادرانهای بمب افکن های دور پرواز نیروی هوایی تشکیل شدند. در شش ماه نخست سال 1942 ، تولید مسلسلهای سنگین و توپهای ضدزره در مقایسه با شش ماه آخر سال 1941 ، نزدیک به 6 برابر شده بود و این رقم برای توپخانه ، به چیزی در حدود 80 درصد و برای تانک ، 130 درصد می رسید . به همین دلیل استاوکا ( ستاد ارتش شوروی ) تصمیم گرفت تا در چندین محور ، شامل لنینگراد ، دمیانسک ، اسمولنسک ، لگوف-کورسک ، خارکف و کریمه دست به حمله متقابل زند . اما اشتباه روسها در این بود که عملیات طراحی شده آنها نیازمند همکاری متفقین غربی بواسطه بازکردن یک جبهه جدید در غرب اروپا به منظور تقسیم توان ورماخت بود ، در حالی که حداقل تا این زمان ( 1942) نه ایالات متحده و نه بریتانیا ، توان و اراده لازم برای نیل به این هدف را نداشتند . از سوی دیگر ، ورماخت نیز با جمع آوری تمام توان خود ، یک تهاجم سرتاسری را در دستور کار خود قرار داد تا جنگ را در انتهای سال 1942 به پایان برساند . نقطه تمرکز OKW در روسیه ، جبهه جنوبی روسیه و تسلط بر قفقاز و مناطق بخش فوقانی ولگا بود که در عین فلج کردن صنایع نظامی اتحاد شوروی ، جریان سوخت به ارتش مکانیزه آلمان را تضمین نماید و در عین حال ، ترکها را تشویق به ورود به جنگ به نفع آلمان نماید . برای نیل به این منظور ، سازمان رزم ورماخت در جبهه شرقی به 6200000 هزارسرباز ، 43000 قبضه توپ ، 3230 دستگاه تانک و 3400 فروند هواپیما ارتقاء پیدا نمود . به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات // خط زمانی جنگ در جبهه شرق ، 1942 برای بحث در این خصوص نبرد آلمان-شوروی در جنگ جهانی دوم پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهفالانکس از نظر استحکام در موج اول حمله بد نبود ولی قدرت انتقال پایینی داشت و این پیروزی های برگرفته از فالانکس چند دلیلی داشت: ساده بودن شکل نبرد و تکیه بر تاکتیک های ساده این ساده بودن نبرد که گاهی در حد نبرد تن به تن کاهش می یافت، زمانی باعث نمود عملکرد فالانکس می شد که رقیب ارتشی در هم و مغشوش داشت پارسیان در سه نبرد گرانیکوس، ایسوس و گوگمل بیشتر به نبود فرماندهی قدرتمند و شجاع، عنصر شانس در نبرد گرانیکوس و وجود مقادیر بالایی از شجاعت در اسکندر مقدونی که پهلو به حماقت میزد و همچنین ماهر نبودن پیاده نظام که غالبا مزدور بود در نبرد های تن به تن باختند در توجیه عدم ریسک فرماندهی چون هخامنشیان شاه بزرگ و بی نظیری مانند کوروش را بنا بر قول مشهور در میدان نبرد از دست داده بودند شاید این واقعه ناگوار زمینه ساز نوعی محافظه کاری در راس فرماندهی هخامنشیان شد. ضعف پیاده نظام در نبرد تن به تن با تکیه بیش از حد به سواره نظام همراه شد و همین امر شکست پارسیان را تکمیل کرد. جدای از این فالانکس در مقابل لشکر های سوارنظام سنگین اسلحه و چابک مستاصل بود و به خصوص از کناره بسیار آسیب پذیر و ظهور ابر قدرتی به نام روم به سرعت نسخه فالانکس را پیچید و از این روش در شکل بنیادین خود بجز چند ماجرای سراپا افسانه و یک ایده برای ساخت مقادیر بی شماری فیلم تاریخی چیزی باقی نماند.
-
1 پسندیده شدهدر برابر این تاکتیک ایرانیان نیز به ایجاد سواره نظام زره پوش روی اورد. اینکار از اواخر دوران هخامنشیان اغاز شد و در دوره پارت ها به ثمر رسید. اولین استفاده از این روش در برابر صفوف رومی ها توسط سورنا در اولین جنگ ایرانیان و رومی ها به وقوع پیوست. در دوران ساسانیان استفاده از سواره نظام زره پوش به تکامل رسید. این زوش بعدا به اروپا رفت. شوالیه های اسپانیایی در واقع روش جنگ خود را از اسواران ایرانی الهام گرفته اند. مراجع کنید به کتاب دکتر کاوه فرخ با عنوان سوارنظام زبده ارتش ساسانی
-
1 پسندیده شدهزره کوبهای ارتش عربی سوریه زره کوب SU-100 ارتش سوریه از جمله دارایی های ارتش عربی سوریه در سلسله نبردها با رژیم صهیونیستی، زره کوب ها بودند. براساس منابع، ارتش سوریه 3 نوع زره کوب در زمان جنگ با اسرائیل در خدمت داشته است که شامل 1- زره کوب StuG III ساخت آلمان نازی2- زره کوب Jagdpanzer IV ساخت آلمان نازی 3- زره کوب SU-100 ساخت شوروی زره کوبهای StuG III و Jagdpanzer IV از جمله تجهیزات ساخت آلمان نازی بودند که در طول جنگ جهانی دوم در اروپا و شوروی حضور داشتند. بعد ازپایان یافتن جنگ جهانی دوم هنوز تعدادی از این زره کوب ها در کشورهای مانند چکسلواکی، فرانسه، نروژ، یوگسلاوی و شوروی وجود داشتند. بخشی از این زره کوبهای به جای مانده از آلمان نازی توسط کشورهای پیروز جنگ مانند شوروی به ارتش عربی سوریه به عنوان یک همپیمان اهدا شد. با شروع جنگ شش روزه ارتش سوریه، زره کوب های المانی به همراه دیگر تجهیزات نظامی خود را در ارتفاعات جولان مستقر کرد. که با حمله اسرائیل به این منطقه تمامی زره کوبهای آلمانی ارتش سوریه از بین رفت و تعدادی از زره کوبهای StuG III به دست ارتش اسرائیل افتاد. استفاده از زره کوبها در موقعیت های ثابت از جمله دلایل ناکارآمدی انها در نبرد با اسرائیل بود. ارتش سوریه اخرین کاربر این زره کوبها بود و اخرین نبرد انها بعد از جنگ جهانی دوم نبرد شش روزه بوده است. زره کوب های StuG III مسلح به توپ 7.5 سانتی متری KwK 40 و زره کوبهای Jagdpanzer IV مسلح به توپ 7.5 سانتی متری KwK 42 و توپ 7.5 سانتی متری KwK 42 بودند. احتمالا ارتش سوریه 28 دستگاه زره کوب StuG III Ausf. G و 6 دستگاه زره کوب Jagdpanzer IV در دو مدل با توپ های KwK 42 و KwK 42 را در اختیار داشته است. رژه زره کوبهای StuG III Ausf. G ارتش سوریه برخی از زره کوبها StuG III ارتش سوریه در بخش دهلیز فرماندهی مجهز به مسلسل احتمالا مدل MG 34 بودند خدمه سوری زره کوب StuG III زره کوب های StuG III منهدم شده و یا رها شدی ارتش سوریه در جولان زره کوب Jagdpanzer IV ارتش سوریه زره کوب Jagdpanzer IV ارتش سوریه در منطقه جولان علاوه بر زره کوبهای المانی ارتش سوریه مجهز به 80 دستگاه زره کوب SU-100 بود که انها را از شوروی تحویل گرفته بود. ارتش سوریه از این زره کوب ها هم در نبرد شش روزه و هم در نبرد یوم الکیپور استفاده کرد. علاوه بر سوریه در نبرد یوم الکیپور مصری ها نیز از زره کوبهای SU-100 بر علیه نیروهای اسرائیلی استفاده میکردند. زره کوبهای SU-100 مسلح به توپ 100 میلیمتری D-10S بودند. زره کوب SU-100 ارتش سوریه ستون های زرهی درهم شکسته شده ی ارتش سوریه در نبرد یوم الکیپور
-
1 پسندیده شدهایران فرمانده اسبق سپاه و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام سرلشکر محسن رضائی: چین و نوشتن سند راهبردی ۲۵ ساله با ما China and Iran flesh out strategic partnership Staggered 25-year deal could mark seismic shift in the global hydrocarbons sector https://www.petroleum-economist.com/articles/politics-economics/middle-east/2019/china-and-iran-flesh-out-strategic-partnership
-
1 پسندیده شده«بریجفای» وارد میشود ارسال پیام با بلوتوث بعد از کمک دولت آمریکا به اغتشاشگران در ایران مشخصاً با استفاده از توئیتر، اکنون به نظر میآید آمریکاییها با استفاده از فناوریهای جدید به دنبال حمایت از معترضان هنگکنگی علیه دولت مرکزی چین هستند. مهمترین ابزارهای معترضان برای برنامهریزی، اتخاذ تصمیمات دستهجمعی، طراحی و هماهنگی روشهای اعتراضی و گسترش دامنه تظاهرات استفاده از یک انجمن آنلاین هنگکنگی به نام LIHKG و همچنین برنامه «تلگرام» بوده است . برخی آمارها نشان میدهد استفاده از انجمن LIHKG طی ماههای اخیر نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۱۰ برابر افزایش پیدا کرده و اپلیکیشن تلگرام نیز در فهرست اپلیکیشنها با بیشترین تعداد دانلود در هنگکنگ از جایگاه ۸۸ در سال گذشته به رتبه ۷ رسیده است. تلگرام با قابلیتهای متعدد و ظرفیتهای بالای خود کمک زیادی به سازماندهی اعتراضات کرد. در یک نمونه، در کانالی با بیش از ۳۴ هزار عضو، بیش از ۴۵۰۰ نفر در رأیگیریای با موضوع تجمع در فرودگاه شرکت کردند و ۷۹ درصد از آنها به این کار رأی مثبت دادند؛ به این ترتیب مقصد بعدی اعتراضات مشخص شد. فعالیت معترضان هنگکنگی در تلگرام: (راست) نظرسنجی درباره اشغال فرودگاه؛ (چپ) تصویر دختری که گفته میشود گلوله غیرکشنده پلیس به چشمش خورده در کنار این شعار «چشم در برابر چشم» تجمع معترضان در فرودگاه بینالمللی هنگکنگ یک روز پس از رأیگیری در تلگرام با این وجود، هر دوی این ابزارها نیازمند اینترنت بودند و دولت چین به اعتقاد قریب به اتفاق متخصصان حوزه فضای مجازی، سختگیرترین دولت دنیا در کنترل دسترسی شهروندان به اینترنت است. ایگاه اینترنتی چینی «آباکسنیوز» مستقر در هنگکنگ، اخیراً به معرفی برنامهای به نام «بریجفای» پرداخت .که پیشاپیش توسط معترضان هنگکنگی مورد استفاده قرار گرفته و میتواند تحولی در اعتراضات مدنی ایجاد کند.تلگرام محبوبترین ابزار در جعبهابزار جنبش اعتراضی بیرهبر هنگکنگ برای کمک به مسدود کردن خودجوش جادهها و سازگاری با شرایط متغیر میدانی است. با این حال، هنگکنگیها به دنبال گزینههای دیگر هم هستند و یکی از آنها اپلیکیشن پیامرسان «بریجفای» (Bridgefy) است. برنامه بریجفای به جای اتصال دو دستگاه از طریق اینترنت، مبدأ و مقصد پیام (رنگ آبی) را از طریق دستگاههای اطراف (رنگ زرد) و با بلوتوث به هم وصل میکند . مجله فوربس آمریکا بر اساس گزارش «اپتوپیا» مینویسد دانلود برنامه بریجفای به طور ناگهانی و تنها طی دو ماه گذشته در هنگکنگ بیش از ۳۶۰۰ درصد (به طور دقیق، ۳۶۸۵ درصد) افزایش داشته و فقط طی یک هفته، این برنامه ۶۰ هزار بار دانلود شده است .آباکسنیوز توضیح میدهد: جذابترین ویژگی بریجفای این است که بدون اینترنت کار میکند و برای ایجاد یک «شبکه توری [۱۶] » [شبکهای که در آن به جای اتصال همه اعضا به یک هسته مرکزی، هر یک از اعضا به طور مستقیم به بیشترین تعداد ممکن از اعضای دیگر متصل است؛ مانند گرههای یک تور] به جای اینترنت از بلوتوث استفاده مینماید. «ماشا بوراک» نویسنده گزارش آباکسنیوز تعریف میکند: پیام اول را ارسال کردم و منتظر ماندم. بعد از ۳۰ دقیقه، یک پاسخ دریافت کردم: «جنگ برای آزادی! حمایت از هنگکنگ!» خبر خوب این بود که برنامه کار میکند! اکنون میتوانستم بدون اتصال به اینترنت، پیام ارسال و دریافت کنم. اما خیلی زود با یک مشکل کاملاً جدید مواجه شدم: معلوم شد برنامههای پیامرسان عملاً به هیچ دردی نمیخورند اگر کسی وجود نداشته باشد که به او پیام بدهید. نهایتاً فقط پنج نفر به پیامهای من جواب دادند. در ادامه گزارش میخوانیم: حتی وقتی که با استفاده از بریجفای میتوانستم پیامها دریافت کردم، باز هم با مشکلاتی روبهرو میشدم. زمان دریافت پیامها بارها اشتباه میشد و بنابراین ترتیب پیامهای دو طرف به هم میخورد (اتفاقی که هنگام آزمایش بریجفای در دفتر کار آباکسنیوز هم شاهد آن بودیم). به علاوه، قابلیت «پخش پیام» به محض خروج از برنامه از کار میافتد، بنابراین نباید انتظار داشته باشید اعلانی در پسزمینه درباره اتفاقات مهم دریافت کنید. یکی از مشکلات بریجفای آن است که پیامها در این برنامه گاهی به ترتیب زمانی نمایش داده نمیشوند بنابراین دور از ذهن نیست که استفاده معترضان هنگکنگی از برنامههایی مانند بریجفای و همچنین ابتکارهای دیگری که در انتهای همین گزارش به آنها اشاره خواهد شد، در راستای ظرفیتسنجی نه تنها در هنگکنگ و علیه دولت مرکزی چین، بلکه همچنین برای استفاده احتمالی در آینده در نقاط دیگری مانند ایران باشد. آنچه مسلم است اینکه آمریکاییها دائماً در تلاش برای یافتن روشهای جدید و مقابلهناپذیر برای ایجاد بیثباتی در کشورهای هدف خود هستند و استفاده از بلوتوث به جای اینترنت برای انتقال پیام به روشی که در ادامه توضیح داده میشود، میتواند صرفاً نتیجه یکی از پروژههای دولت آمریکا در همینباره باشد. «پرزیدنت ترامپ، لطفاً هنگکنگ را آزاد کنید»؛ توسل معترضان هنگکنگی به رئیسجمهور آمریکا ادامه در لینک (منبع)
-
-1 پسندیده شدهبا سلام اگر آمریکا قصد حمله داشته باشد انتقال نیروهایش به یک پایگاه حماقت محض است .انتقال سفارت اگر اتفاق بیافتد فقط برای امنیت است . شاید این انتقال مقدمه خروج آمریکا از عراق است .