برترین های انجمن

  1. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      28

    • تعداد محتوا

      5,269


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      9,419


  3. karmania20152015

    karmania20152015

    Editorial Board


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      413


  4. HAMAD2012

    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      210



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 21 مرداد 1399 در همه مناطق

  1. 10 پسندیده شده
    کوسه های الکتریکی برای اژدهای دریایی رونمایی از جتهای ویژه جنگ الکترونیک J-15D/J-17 نیروی دریایی ارتش چین از میانه های دهه هفتاد میلادی ، برنامه ریزی گسترده ای برای توسعه توان دریایی و به تبع آن گسترش قابلیتهای هوایی خود در دریا به انجام رسانده ، اما در این میان ، توجه فرماندهان ارشد این نیرو به افزایش توان هوایی موجب گردید تا همزمان دو هواگرد جنگ الکترونیک ( EW ) برای استفاده بر روی حامل های هواپیمابر در نظر گرفته شود که دراوت 2020 جزییات جدیدی از این دو جت جدید منتشر شده است . سابقه بکارگیری هواگردهای ویژه جنگ الکترونیک در ارتش چین ، چندان طولانی به نظر نمی رسد ، اما این نیرو حداقل سه گونه عملیاتی از هواگردهای رزمی خود ، شامل جت ضربتی JH-7 ، جنگنده J-16 و بمب افکن های میان وزن H-6 را برای ایفای ماموریتهای جنگ الکترونیک بروزرسانی و ارتقاء داده است . با این حال ، از مدتها قبل ، پیش بینی هایی در خصوص توسعه یک گونه خاص برای اجرای ماموریتهای حساس جنگ الکترونیک بر مبنای پیکربندی جنگنده جی-15 "کوسه پرنده" منتشر شده بود که برخی ناظران معتقدند که ممکن است نمونه بروزرسانی شده با شناسه " کوسه الکتریکی " نامگذاری شده باشد . گونه جنگ الکترونیک JH-7 با نوار زرد مشخص شده ... علیرغم این گمانه زنی ، دسته دیگری از ناظران نظامی نیز معتقدند که این هواگرد جدید ،احتمالا با شناسه رسمی J-15D یا J-17 نیز می تواند مورد شناسایی قرار گیرد . این هواگرد جدید با توجه به برد قابل توجه رزمی خود ، قابلیت عملیات از مبداء فرودگاه های ساحلی ، بخصوص در دریای چین جنوبی که درماه های اخیر تنش های قابل ملاحضه ای را با ارتشهای غربی درآن شاهد بودیم ، را دارند . اما بر خلاف تصورات ، اسکادرانهای این هواگرد ها بیشتر در کنترل نیروی دریایی قرار داشته و این بدان معناست که ارتش چین احتمالا از این جتها بیشتردر ماموریتهای دریایی استفاده خواهد کرد . بدین ترتیب ، گسترش کمیت قابل توجهی از این هواگردها بعنوان یک پیکربندی جنگ الکترونیک می تواند در عین ایجاد پتانسیل پاسخ سریعتر به تهدیدات ، نقش ارزشمندتری در دفاع از دارایی های نیروی دریایی چین ایفا نموده واین نیز به نوبه خود ، به حامل های هواپیمابر چینی اجازه می دهد تا با استقلال بیشتری در آبهای دور از ساحل دست بعمل زنند ( استراتژی ناوگان آبی . م ) با این اوصاف ، اولین تصاویر از نسخه اولیه این پیکربندی جنگ الکترونیک که طبق پیش بینی ها براساس گونه تغییر یافته ای از هواگرد جی-15 توسعه پیدا نموده بود ، دربهار2018 همزمان با ورود بخدمت آزمایشی حامل هواپیمابر کلاس 001A در معرض دید عموم قرار گرفت . اما برخی تحلیلگران نظامی معتقدند که گرچه شناور فوق الذکر بعنوان یک حامل هواپیمابر شناخته می شود ، اما به دلایلی ، احتمال اینکه ماموریتهای فراتر از برد رزمی هواگردهای پشتیبانی الکترونیکی H-6G بدان واگذار شود ، بسیار بعید می نمود ، هر چند نیروی دریایی چین با اعلام ساخت دو فروند حامل هواپیمابر سنگین از کلاس 002 نشان داد که آرزوهای جاه طلبانه ای در سر دارد . این حاملهای جدید ، نه تنها بلحاظ وسعت ، بزرگتر هستند ، بلکه قابلیت حمل اسکادران های رزمی با تنوع بیشتر از جمله جتهای نسل ++4 جی-15 ، پهپادهای پنهانکار ، هواگردهای هشدار اولیه KJ-200 احتمالا یک گونه هواگرد پنهانکار جدید بعنوان مکملی برای جی-15 را خواهد داشت . راست : حامل هواپیمابر کلاس 001A چپ : حامل هواپیمابر سنگین از کلاس 002 از سویی دیگر ، استفاده از سامانه های منجنیق الکترومغناطیسی ( EMALS) به چینی ها اجازه میدهد تا سوخت و مهمات بیشتری را درمقایسه با حامل های در خدمت و حتی شناورهای رقیب نظیر حامل کلاس ملکه الیزابت و نیمیتز حمل نماید . این فناوری به نیروی دریایی چین اجازه میدهد تا در کنارهواگردهای رزمی ، جتهای ویژه جنگ الکترونیک را با تمامی سامانه های پشتیبان خود ، بکار گیرد . با توجه به این موارد ، توسعه و بکارگیری کوسه الکتریکی جدید چینی ، می تواند به احتمال زیاد نقشی مشابه با جنگنده های امتحان پس داده E/A-18G گراولر نیروی دریایی ایالات متحده که خود مشتق شده از گونه سوپر هورنت است را بر عهده گیرد . اما یک نکته مبهم در این میان وجود دارد ، بدین معنی که آیا نمونه چینی ، همانند همتای آمریکایی خود ، قابلیت حمل مهمات ضد تشعشع نظیر AGM-88 هارم را بعنوان سلاح اصلی ماموریتهای ضد رادار را دارد یا خیر ؟!! با این حال ، جی-15 دی /جی-17 براساس گمانه زنی های فعلی ، توانایی حمل دو غلاف جنگ الکترونیک زیر بالها که گفته میشود شباهت زیادی به نمونه های مورد استفاده در جی-16 دارد را خواهد داشت . این هواگرد رزمی ، بدلیل حساسیت اجرای ماموریت بر فرازآب ، بصورت دو سرنشینه طراحی شده و برای افزایش برد رزمی ، همانند گراولر ، از مخازن سوخت یکپارچه شده استفاده خواهد کرد . E/A-18G گراولر با توجه به اهمیت تقویت سامانه های جنگ الکترونیک ، ارتش چین در حال برنامه ریزی برای سرمایه گذاری سنگین دراین حوزه با هدف تقویت توان آفندی/ پدافندی خود است . همزمان ، چین قصد دارد زیرساختهای جنگ الکترونیک خود را در سراسر ساحل دریای چین جنوبی توسعه داده و بنا برخی گزارشها ، حملات پراکنده ای را نیز برعلیه ارتش ایالات متحده انجام داده است . ناظران نظامی براین عقیده اند که اتکای روزافزون نیروی دریایی امریکا به هواگردها و شناورهای بدون سرنشین و اعزام فراگیر این سخت افزارها به دریای چین جنوبی ، می تواند در درازمدت آسیب پذیری را برای امریکا بیشترکند. پی نوشت : 1- بن پایه 2- ظاهرا استفاده از عنوان " الکتریکی " برای هواگردهای جنگ الکترونیک در شرق ، به یک سنت تبدیل شده ، ارتش شوروی نیز در دوران جنگ سرد برای تمایز قائل شدن میان هواگردهای عکسبرداری و جنگ الکترونیک آمریکایی نیز از واژه الکتریکی استفاده می نمود . 3- طراحی،توسعه و تبدیل یک نیروی دریایی به یک نیروی دریایی راهبردی را با همین عوامل میشود بازشناسی کرد . 4- این متن نکته جالبی دارد ، نیروی دریایی چین ، علیرغم ابهت ظاهری ، تا حال حاضر بدلیل محدودیت برد هواگردهای پشتیبانی ، هرگز از زیر چتر حفاظتی پایگاه های هوایی مستقر در زمین ( قبل از ورود بخدمت حامل های هواپیمابر ) خارج نشده و این نشان میدهد ، قدرت هوایی همچنان اولویت شماره یک ارتشهاست . 5- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9
  2. 8 پسندیده شده
    انفجارهای بیروت و تغییر وضعیت زمین بازی فصل اول : ترور رفیق حریری در سال 2005 ودر حالی که رابطه رفیق حریری با سوریها بسیار پرتنش بود هنگام عبور کاروان خودرویی او از کنار هتل معروف بیروت سنت جورج انفجار مهیبی رخ داد و در اثر این انفجار نخست وزیر سابق لبنان ترور شد و این ترور باعث تحولات گسترده ای در خاورمیانه شد و تا امرور منطقه در نتیجه این حادثه در حالتی از نارامی بسر می برد . برای پی بردن به علل اصلی این ترور نیاز است که موشکافانه تر به وضعیت ان روزهای منطقه و سفر جنجال برانگیز کالین پاول به دمشق و دیدار او با بشار اسد در سال 2003 توجه کرد چرا که یکی از خواسته های کالین در این دیدار خروج نیروهای سوری از لبنان بود و پس از این دیدار و درسال 2004 شورای امنیت در تاریخ 2 سبتامبر قطعنامه ای 1559 رو تصویب کرد که یکی از بند های آن به ضرورت خروج نیروهای خارجی ( اشاره به ارتش سوریه ) تاکید میکرد وجود نیروهای سوریه در لبنان و همچنین حمایت سوریه از برخی گروه های فعال بر ضد آمریکا در عراق باعث شد که طرفهای خارجی آمریکا - فرانسه ( بوش -شیراک ) به این نتیجه برسند که باید وضیعت زمین بازی تغییر کند و سوریه را در وضعیت "آچمز " قرار دهند واین ممکن نمی شد مگر بایک حادثه بسیار بزرگ و پس از ان اتهام سوریه به دست داشتن در این انفجار که منجر به خروج ارتش سوریه و تشکیل ائتلاف از نیروهای ضد سوری در لبنان که بعد ها به ائتلاف 14 مارس مشهور شد و در نتیجه این تغییر ات وضعیت سیاسی لبنان دچار دگرگونی بسیار عمیقی گردید . فصل دوم : انفجار بندر بیروت در شرایطی که دولت ائتلافی سعد حریری پس اعلام مالیات بر واتس اپ توسط وزیر ارتباطات لبنان "محمد شقیر " و شروع تظاهرات مردمی در 17 اکتبر 2019 مجبور به استعفا شده بود و از طرفی کشور دچار بحران اقتصادی و سقوط بی سابقه ی ارزش لیره و بیکاری فقر در حال گسترش بود و طرف های مخالف شرایط سختی برای تشکیل دولت جدیدگذاشته بودند چاره ای نبود جز انتخاب شخصیتی بی طرف و اصطلاحا تکنوکرات برای تصدی پست نخست وزیری دولت جدید که پس از کش و قوس های فراوان قرعه بنام حسان دیاب معاون رئیس دانشگاه آمریکایی بیروت افتاد . هرچند در ابتدا امیدواری هایی برای عبور از بحران کنونی مشاهد می شد ولی هرچه زمان می گذشت این بارقه های امید کمتر و کمتر می شد ویکی از دلایل آن ساختار پیچیده و سهم خواهی طوایف مختلف در درون نظام سیاسی لبنان بود که کار را برای هر گونه تغییر و اصلاح رو تقریبا بسیار مشکل و تاحدودی ناممکن کرده است . و خبرها و گمانه زنی های زیادی از احتمال کناره گیری و استعفای دولت بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا و ایجاد گشایش سیاسی در منطقه به میان می آمد. ولی انفجار بندر بیروت همه چیز رو بهم ریخت و گویا برنامه ریزان این حادثه خواب های آشفته ای برای لبنان و منطقه دیده اند احیای مجدد نیروهای 14 مارس و شکل گیری هماهنگی بین آنها در روزهای گذشته و خصوصا ولید جنبلاط و سمیر جعجع و به تاخیر افتادن اعلام حکم دادگاه رفیق حریری نشان میدهد روزهای پر التهابی در انتظار لبنان و منطقه است پ.ن : ورود ارتش سوریه به لبنان در زمان جنگ داخلی این کشور نیاز به شرح مفصلی دارد و داری نکات بسیار ارزشمندی است خصوصا برای فهم رابطه لبنان و سوریه اگر روزی حال و حوصله ای بود شاید مطلبی در این مورد نوشتم
  3. 5 پسندیده شده
    امریکا امروز قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایرانو ارائه میکنه به شورای امنیت . احتمال رای اوردنش بالاست و احتمال وتو شدنش بیشتر اینکه چین وتو میکنه یا روسیه به من و شمای میلیتاریست نشون نیده که ایران سبد خریدشو چطوری چیده . ترجیح شخصی من اینه که روسیه وتو کنه بخاطر بازار مرغوبتری که داره. اما دلخوش نشید اگر وتو شد وتو هم بشه، احتمالا از جو موجود استفاده میکنه و با کمک بریتانیا مکانیسم ماشه رو فعال میکنه به طور کلی فکر می‌کنم جمهوری اسلامی باید قید لغو تحریم‌های تسلیحاتی رو بزنه و خلاص! طرف صد تا راه برای سنگ اندازی داره.
  4. 4 پسندیده شده
    تصویری از سلاح 9 میلیمتری کاوه یا همان نسخه ایرانی گلاک 17 در دست نیروهای حشد شعبی و احتمالا نیروهای دولتی عراق...این سلاح نسبت به دیگر تسلیحات ایرانی بازخورد مثبتی بین عراقی ها داشته است خصوصا با توجه به وجود انواع تسلیحات در بازار این کشور...
  5. 3 پسندیده شده
    بوئینگ سوپر ایگل های سفارشی عربستان را توانمندترین نسخه ساخته شده این جنگنده توصیف کرده است. این جنگنده همانطور که مشخص میباشد از جهت لود سلاح و سامانه های هشدار وشناسایی بسیار برتر از سایر نسخه های این جنگنده میباشد..
  6. 2 پسندیده شده
    دست برتر نیروی هوایی اسرائیل بر خاورمیانه
  7. 2 پسندیده شده
    بسم ا... تخریب نماد سردرب پایگاه چهارم شکاری دزفول وحدتی البته گفته شده که قرار هست بازسازی شود ، ولی فرض بر صحت این خبر ، امیدواریم که نه به مانند دفعات قبل و موارد مشابه ، تاریخ این مملکت را در ابعاد مختلف حفظ کنند !!! نماد پایگاه چهارم شکاری وحدتی دزفول تخریب شد مجسمه معروف عقاب (ورودی پایگاه هوایی وحدتی) که با چند دهه قدمت به یکی ازنمادهای دزفول تبدیل شده بود، با بی‌تدبیری و بی‌سلبقگی محض تخریب شد و از بین رفت. پی نوشت : یک پاراگراف کامل نسبت به این خبر ، درج ولی بنا بر مصالحی همه پاک شد ولی یک جمله برای آینده نوشته میشود . تاریخ بالذات ، بیرحم هست ، کاری نکنیم که لعنت و نفرین نسل آینده ، برای ما باشد ....
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه : ایا قایق های موشک انداز مناسب جنگهای مدرن امروزی هستند ؟ قایقهای موشک انداز در نیمه دوم قرن بیستم به واسطه موفقیت‌های عظیم خود در جنگ مصر و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ و جنگ هند و پاکستان از سال ۱۹۷۱ به شهرت رسید. در اینجا به اثبات رسید که یک قایق ۲۰۰ تنی کوچک مجهز به موشک‌های کروز می‌تواند به کشتی‌های جنگی بزرگ‌تر و اهداف زمینی خسارت وارد کند. بعد از آن، سیر تحول و پیشرفت قایق های موشک اندازآغاز شد و همه کشورها در سراسر دنیا تلاش کردند که در تکنولوژی ساخت ان یکه تاز شوند سلاحی که کوچک، اما بسیار قدرتمند بود این یک سناریوی واقعی دیوید در برابر سناریوی (داوود)با بودجه‌های کوچک‌تر بود که با ساخت ده‌ها قایق از این قایق‌ها به منظور بدست آوردن برتری بر دشمنان خود با بودجه‌های بزرگ‌تر و کشتی های جنگی بزرگ‌تر تلاش می‌کرد. قایق‌های موشک انداز حتی برای نیروهای نظامی قدرتمند نیز محبوب بودند وبخشی از سازمان رزم انها بودند، زیرا آن‌ها را به عنوان وسیله‌ای برای افزایش تعداد ناوگان خود بدون اینکه برای قدرت هجومی بیشتر بر روی کشتی های بزرگتر خرج کنند، در نظر گرفتند. اتحاد جماهیر شوروی، که پیشرو وکامل کننده قایق های موشک انداز بود، آن‌ها را در سراسر جهان به فروش رساند و در نتیجه بسیاری از کشورها قایق های موشک انداز خود را توسعه دادند و جنگ در سطح دریا شکل دیگری پیدا کرد قایق های موشک انداز دقیقا چه هستند ؟ تعریف خاصی برای قایق موشک انداز وجود ندارد و شباهت زیادی به کوروت دارد اما به طور کلی یک کشتی کمتر از ۱۰۰۰ تن وزن و با داشتن سرعت بالا ، و مجهز به ۴ تا ۱۶ موشک کروز برای حمله به اهداف سطح دریا و خشکی باشد معمولا ً این قایق‌ها کم‌تر از ۹۰ متر طول دارند ، دارای یک توپ اصلی کالیبر متوسط و یک توپ کالیبر کوچکتر به عنوان سلاح ثانویه که تکمیل کننده تسلیحات اصلی انها برای موشک‌های کروز می باشند . آن‌ها الکترونیک پیچیده ندارند و رادار جستجوگر اهداف و رادار هدایت کننده موشک ها یکی میباشد. قایق‌های موشکی می‌توانند به عنوان یک شکارچی در نظر گرفته شوند انها می توانند بجنگند و بدون اسیبب دیدن بازگردند و در عین کوچک بودن کشتی های با وزن ده برابر خود را غرق کنند اما بیاید به ان روی سکه نگاهی بیاندازیم: قایق های موشکی به خاطر ضعف در دفاع هوایی در صورت استفاده نکردن از یک تاکتیک مناسب به سرعت شکار میشوند و میدان نبرد به سرعت تبدیل به یک کشتار گاه می شود نقش اصلی قایق های موشک انداز کوچک : نقش اصلی قایق های موشک انداز کوچک ای است که به عنوان یک سکوی کوچک پرتاب موشک های کروز باشند و همچنین انها طوری طراحی می شوند که قیمت زیادی نداشته باشند در نتیجه انها معمولا به سنسور ها یا سیستم های دفاعی پیشرفته مجهز نیستند. بزرگترین امتیاز این قایق ها اندازه کوچک انها و سرعت زیاد انهاست که به انها اجازه می دهد به سرعت به محل درگیری برسند ، موشک های خود را شلیک کنند و قبل شناخته شدن در رادار دشمن از منطقه درگیری بگریزند در عصری که امریکا به سرعت ناو های هواپیمابر خود را گسترش میداد اتخاد جماهیر شوروی صدها عدد قایق موشک انداز ساخت و انها را در دسته هایی سازماندهی میکرد و وظیفه دفاع ساحلی را به انها محول کرده بود به این صورت که در یک لحضه صدها موشک کروز به سمت دشمن متخاصم شلیک میکردند.چنان خجم اتشی با توجه به پیشرو بودن فن اوری موشک کروز ان زمان شوروی هر نیروی مهاجمی را میتوانست نابود کند امروزه نیروهای دریایی قایق های موشک انداز را به عنوان تکمیل کننده قدرت اتش کشتی های بزرگتر میدانند و با ظهور موشک های کروز، قایق هایی که در ابتدا برای اتش به هدف در فاصله ۵۰ کیلومتری طراحی شده بودند در صورت تجهیز به موشک مناسب قابلیت حمله به اهداف در فاصله ۲۵۰۰ کیلومتری میباشند مزایا: ۱-سهولت عملیات هر نیروی دریایی میتواند انها را پشتیبانی و راه اندازی کند و با یک نیروی با اموزش متوسط در یک کرانه ساحلی اسیب های قابل توجهی را در صورتی که به موشک مناسب مجهز شده باشند وارد کند و با نسل جدید موشکهای شلیک کن و فراموش کن این کار ساده تر نیز می شود همچنین به خاطر اندازه کوچک این قایق های موشک انداز به سرعت می توانند بین بنادر و جزایر کوچک پهلو گیری و جابحا شوند ۲-افزایش قدرت اتش یک ناوچه گران قیمت مجهز به ۸ موشک کروز را در نظر بگیرید که در نقش دفاع ساحلی عمل میکند با افزودن ۴ قایق موشک انداز که هرکدام مجهز به هشت موشک کروز باشند تحت لوای یک رادار پشتیبانی (ناوچه یا رادار ساحلی ) شما قدرت اتش ۴ ناوچه اضافه را خواهید داشت بدون این که هزینه زیادی کرده باشید ۳- مقرون به صرفه بودن چینیها با هزینه ساخت یک ناوشکن مدرن که ۱۶ موشک کروز حمل کند می توانند ۲۵ عدد قایق موشک انداز که هر کدام مجهز به ۸ موشک کروز باشند بسازد که در مجموع ۲۰۰ موشک کروز در اختیار شما قرار می دهند. قایق موشک انداز واقعا سکوهای مناسبی برای موشک کروز می باشد که به راحتی می توان انها را پشتیبانی و مدیریت کرد ۴-اندازه کوچک و سرعت بالا یک اندازه کوچک به قایق موشک انداز اجازه می دهد که در صفحه رادار دشمن در میان انبوه قایق های ماهیگیری گم شود و با محیط ترکیب شود و همچنین به خاطر اندازه کوچک به سادگی در محیط های کم عمق و جزایر که کشتی های بزرگ قدرت مانور کمتری داند به سادگی تحرک بالایی داشته باشد در عصر حاضرممکن است ما کشتی های بزرگ را به خاطر رادار های قدرتمند و موشکهای مافوق صوت سرعت پایین کشتی را امر مهمی تلقی نکنیم اما سرعت بالا به قایق های موشک انداز اجازه می دهد که به سرعت از محل درگیری بگریزند و با سرعت 40/45 نات از برابر اژدر یا زیر دریایی بگریزد به شرطی که هشدار به موقع دریافت کند به هر حال این مانور سریع باعث می شود که به عنوان یک هدف توسط کشتی های جنگی شناخته شده وتوسط موشک های ضد کشتی هدف قرار گیرند و سرعت بالا یک شمشیر دولبه است ۵-ریسک و قابلیت توسعه اگرچه هیچ ارتشی این را به طور رسمی بیان نکرده اما به صورت کلی قایق های موشک انداز به عنوان یک پلتفرم که قابلیت توسعه و تغییر دارند،قیمت کمی دارند،نفرات کمی حمل میکنند شناخته شده اند و همچنین ماموریت های محوله به این قایقها عموما دارای حداقل یا عدم حفاظت هستند و همین امر به فرماندهان اجازه می دهد ماموریتهایی که ریسک از دست دادن قایق یا کشتی جنگی گران قیمت در انها وجود دارد را به این قایقها محول کنند محدودیتها ۱-اسیب پذیری در مقابل زیردریایی ها معمولا همه قایق های موشک انداز فاقد نیروی دفاعی در برابر زیر دریایی هستند و در برابر یک حمله از زیر اب بسیار اسیب پذیر هستند و یک زیر دریایی به سادگی قایق زیر هزار تن تنها با چند اژدر را از بین میبرد از این رو قایق های موشک انداز همیشه به یک اسکورت که توانایی دفاع در مقابل زیر دریایی که شامل ناوشکن ،زیر دریایی یا یک هلیکوپتر مجهز به سونار و تسلیحات ضد زیر دریایی نیاز مندند ۲-حداقل یا فاقد دفاع هوایی جنگنده های مجهز به موشک ضد کشتی یا حتی هواپیماهای ساده مجهز به موشک سطح به زمین کابوس هر کاپیتان قایق موشک انداز خواهد بود در هر حال بعضی از این قایق ها مجهز به توپ ضد هوایی و موشک های دوش پرتاب ضد هوایی هستند که پدافند متوسط در برابر هواپیمای متخاصم هستند.با این حال قایق های جدیدتر دارای دفاع بهتری برای نجات در برابر یک حمله از طرف دشمن هستند و شانس نجات بیشتری دارند ‍‍‍‍۳-برد کم از انجا که قایق های موشکی برای عملیات در اب های ساحلی طراحی شده اند و اکثر انها بدلیل محدودیت حمل سوخت نمی تواندد بیش از چند صد کیلومتر از پایگاه مادر خود دور شوند و این یکی از عوامل اصلی در طراحی قایق های موشک انداز بزرگتر در دسته ۷۰۰-۱۰۰۰ تن می باشد و به این قایق های بزرگتر اجازه می دهد در آبهای نیمه عمیق و با فاصله بیشتری از پایگاه مادر به عملیات بپردازند ۴-قدرت راداری کم یک قایق موشک انداز ممکن است موشک ضد کشتی با برد ۲۰۰ کیلومتر حمل کند و دارای رادار جستجوی هدفی با برد ۱۰۰ کیلومتر باشد در این صورت پتانسیل موشک برای برد بیشتر هدر میرود ،راه حل این مشکل استفاده از یک هلیکوپتر با رادار قویتر یا هواپیما گشتی یا پهپاد می باشد. اما برای حمله به اهداف زمینی با توجه به مختصات ثابت و از قبل تعیین شده انها مشکلی نخواهد بود. سناریوی حمله: ۱-یک بحران بزرگ در یک کشور خاورمیانه ای بوجود می اید و روسیه تصمیم میگیرد با یک کاروان از قایق های کلاس buyan-m خود به تاسیسات ان کشور حمله کند این قایق ها می تواندد با ۸ عدد از موشک های سری کالیبر با برد ۲۵۰۰ کیلومترو دقت مناسب اهداف فوق را مورد حمله قرار دهند در حالی که هنوز اب های سرزمینی خود را ترک نکرده اند ۲- دشمن شما کشوری همسایه است که خط ساحلی آن نزدیکی شما است . شما ناوگانی از قایق‌های موشک‌انداز را با ماموریت هدف قرار دادن سیلوهای موشکی و بندرگاه هایی که محل پهلوگیری کشتی های دشمن هست میفرستید. کارخانه‌های ساحلی ، پالایشگاه‌ها و سکوهای نفتی ساحلی در یک حمله موشکی هماهنگ هدف قرار گرفته‌اند . چنین حمله‌ای معمولا ً همراه با نیروی هوایی و اسکورت زیردریایی برای محافظت ، هدف‌گیری و تاثیر بیشتر همراه است. سناریوی دفاع : ۱-چین در یک بن‌بست دریایی در دریای جنوب چین با نیروی دریایی ایالات‌متحده قرار دارد . نناوهای هواپیمابر آمریکایی به همراه نبرد گروهی متشکل از دوازده ناوشکن، به تایوان نزدیک می‌شوند . چین تصمیم می‌گیرد که این پیشروی را متوقف کند ، اما قدرت برتری هوایی ایالات‌متحده بسیار قدرتمند است و آن‌ها نمی‌توانند ریسک از دست دادن ناوگان هوایی خود را بکنند. ناوگانی متشکل از ۲۴ قایق موشک انداز تایپ۲۲ در یک ماموریت با سرعت بالا و با ۴ ناوچه تایپA ۵۴ و۲ عدد ناوشکن تایپC ۵۲ به عنوان اسکورت ارسال می‌شود . این ناوگان ۲۴*۸=۱۹۲ موشک کروز را به کشتی‌های جنگی آمریکا شلیک کند و برگردد . با این حال ، اگر چین زیردریایی‌های خود و هواپیما جنگنده خود را به عنوان اسکورت ناوگان دریایی نداشته باشند ، قایق‌های موشکی توسط زیردریایی‌های دشمن نابود خواهند شد . چنین ماموریت‌هایی معمولا ً به یک سفر یک طرفه ختم می‌شوند . این یک سناریوی حمله معمولی است که نیروی دریایی امریکا از زمان جنگ سرد در حال آماده شدن برای آن است . ۲- شما کشوری هستید که صدها جزیره به عنوان بخشی از قلمرو خود دارید . یک دشمن متخاصم نیز وجود دارد که بر روی جزایر شما ادعای مالکیت میکند و سعی در تصرف آنها دارد . اگر آن‌ها تلاش کنند یک ناوگان دریایی را که شامل کشتی‌های جنگی ، کشتی و قایق های نیروبر برای تصرف جزایر شما بفرستند ، قایق‌های موشکی شما در میان جزایر پراکنده می‌شوند و می‌توانند یک حمله غافلگیرانه و هماهنگ به نیروهای آبی‌خاکی دشمن انجام دهند . این منجر به تلفات عظیمی خواهد شد و دشمن متخاصم سعی نخواهد کرد که دوباره ماجراجویی داشته باشد . با این حال این طرح تنها در صورتی موفق خواهد بود که برتری هوایی در منطقه داشته باشید . در غیر این صورت ، ناوگان قایق موشک انداز شما به هدفی اسان برای نیروی هوایی دشمن خواهد بود نگاهی به کوروت های بزرگتر: قایق‌های موشکی کوچک و مجهز به سلاح‌های سنگین در نیمه دوم قرن بیستم و پایان جنگ سرد و افزایش تهدیدات نامتقارن در دریاهای دور منجر به تغییر سیاست و توجه به قایق‌های کوچک موشکی شدند . کشورهایی که قایق‌های کوچک و بسیار مسلح داشتند ، اکنون قایق‌های موشکی بزرگ‌تر را با سلاح‌های مشابه ترجیح می‌دادند ، که دارای دامنه عملیاتی طولانی‌تر و قابلیت‌های عملیات در ابهای عمیق تر دریاها را ترجیح می‌دهند . این امر ظهور قایق‌های موشکی در رده ۸۰۰ - ۱۵۰۰ تنی را با تجهیزات الکترونیکی و و دفاعی بهتر مشاهده کرد . کلمه " قایق موشک انداز " برای کشتی‌های جنگی بزرگ مناسب نیست و عموما ً به عنوان کوروت( corvettes) موشک انداز یاد می‌شوند . این کشتی‌ها در حال حاضر به همراه قایق‌های کوچک موشک انداز به خدمت می‌پردازند چرا که بسیاری از کشورها دفاع را در ابهای عمیق تر ابی و دریا ها را به جای دفاع در ابهای سبز ساحلی ترجیح می دهند کشورهایی مانند چین , هند و روسیه کوروت های موشک اندازبزرگ‌تری را همراه با ناوگان قایق‌های موشک انداز کوچک‌تر خود به کار می‌برند . بگذارید چین را به عنوان مثال در نظر بگیریم . آن‌ها از کوروت تایپ ۵۶ با وزن ۱۵۰۰تن استفاده می‌کنند که برای انجام وظایف برد طولانی‌تر همراه با قایق موشک انداز تایپ۲۲ استفاده می‌شود که برای نقش‌های دفاعی برد کوتاه طراحی شده‌است . روسیه با قایق های موشک انداز buyan - M با تناژ ۸۰۰ تن را همراه با کوروت های +۲۰۰۰ تن به عملیات می فرستد. هند کوروت کلاس Kora را با تناژ ۱۲۰۰ تن همراه با قایق های موشک انداز کلاس veer با تناژ ۴۵۰ تن در عملیاتهای دریایی همراهی میکند این مهم نشان می‌دهد که با وجود اینکه ممکن است کشورها به سمت کشتی‌های بزرگ‌تر حرکت کنند , اما کوروت های موشک انداز کوچک به همان اندازه مهم هستند و بخشی از استراتژی‌های نیروی دریایی آن‌ها باقی مانده است . چکیده : واژه " قایق های موشک انداز " ممکن است در حال مرگ باشد ، اما خود قایق موشک آینده درخشانی دارد .بسیاری از کشورها در سراسر جهان به دنبال طرح‌های قدرتمند و مدرن هستند و آن‌ها را به جای قایق‌های موشک انداز به عنوان " corvettes " می نامند. این کوروت ها دارای قدرت آتش فراوانی نسبت به اندازه خود هستند و مقرون ‌به‌ صرفه هستند .استفاده از کوروت های موشک انداز در سراسر جهان شاهد روندی رو به بالا است و انتظار می‌رود که در آینده افزایش یابد . با ظهور موشک‌های کوچک‌تر ، برد بیشتر و قدرت تخریب بیشتر باعث میشود نیاز به کوروتهای موشک اندازبیشتر شود و نیروهای دریایی بیشتری خواستار آن می شوند.این کوروت ها با تناژ بین ۱۵۰ تا ۵۰۰ تنی در آبهای آزاد به اوج قدرت خود می‌رسد ، جایی که آن‌ها می‌توانند خسارات زیادی علیه دشمنان به بارآورندکوروتهای موشک انداز به آرامی نقش ناوچه های سبک را می‌گیرد و آن‌ها به زودی یکه تاز میادین نبرد ساحلی و آب های نیمه عمیق خواهند شد منبع : https://defencyclopedia.com/2016/11/17/analysis-are-missile-boats-still-relevant-in-modern-warfare/
  9. 1 پسندیده شده
    گل به خودی یا شلیک به خودی؟! یک روزنامه که احتمالا چند صد نفر! بیشتر مخاطب ندارد مصاحبه ای معمولی با شخصی می کند که خود معرفی اون شخص در اون مصاحبه که به اشتباه او را عضوی از ستاد مقابله با کرونا معرفی میکنه نشان میده چقدر غیر دقیق هست تنظیم مصاحبه. رسانه های معاند هم همون را بازنشر میکنند و البته در یک زمان طلایی ( که رابطه روزنامه و این زمان طلایی هم از نکات جالب توجه باید باشه اگر خبری پشتش هست ) ضریب میدند که خبرهایی که از ایران به دست ما رسونده میشده این هم سندش. تا این جای کار اتفاقی است مثل صدها اتفاق دیگه و طبیعی و مگر تا به حال هزاران بار از این اخبار و ادعاها و تحلیلهای متفاوت منتشر نشده در مورد کرونا که حتی میتونه راست باشه یا دروغ چون دیگه همه میدونند کشورها بر اساس شیوه های متفاوتی آمار اعلام میکنند. ولی درست در جایی که اتفاقا رسانه های فارسی زبان خارج از کشور تحت انتقاد هستند در بازنشر مصاحبه ای که معرفی فرد مصاحبه شونده حتی دقیق نبوده، جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات اون نشریه را توقیف میکنه (به هر دلیلی) و حالا نه تنها رسانه های فارسی زبان که چه عرض کنم انواع و اقسام رسانه های معاند عربی و المانی و ... این را سندی برای اثبات حرفهای فرد مصاحبه شونده برجسته کردند و ده ها خبر با ذوق در رابطه باهاش منتشر کرند بلکه بقیه از یک موضع تهاجمی حالا باید به لاک دفاعی برند که بله چون توقیف کردید یعنی حرفهاش راست بوده. در حالیکه گفته شد تا حالا صدها خبرو تحلیل اینچنینی از زبان نمانیده مجلس تا پزشک و حتی مقام مسئول رسمی گفته شده و تموم شده رفته. گاهی حس میشه برخی در برخی صندلیها از قصد عناد دارند در مورد کشور! اگر نفوذی محسوب نشند. نفوذی که حتما نباید استخدام شده باشه از اون طرف، جهل هم نفوذی ناخودآگاه تولید میکنه لابد. پ ن: سوی دیگه ماجرا البته نباید فراموش بشه. این دیدگاه شخصی است به ماجرا که این رویه باید تغییر کنه و با تخلفات به شکل دقیق تری مواجهه بشه. مشکل ما اجرای نصفه و نیمه و غیردقیق و بد و مصلحت سنجانه قوانین هست که منجر میشه قوانین لوس بشند و اثربخشی نداشته باشند که منجر به تخلفات گسترده بشند که وقتی هم برخورد میشه این طور بر علیه خودش تبدیل میشه. قوانین باید دقیق باشند و وقتی وضع میشند همه جوانبشون در نظر گرفته بشه. در این مورد به این روزنامه بارها تذکر داده شده که شایعات و خبرهای مجعول را خصوصا با توجه به ابلاغی که در مورد اخبار کرونا شده ( در برخی کشورهای دیگه هم در مورد کرونا تصمیماتی گرفته شده بود که در رابطه با آمار و اخبار رسمی و ... نهادها و افراد غیرمسئول حق مداخله و تشکیک ندارند البته با جعل عنوان قطعا در این مورد طبیعتا منظور اظهار نظر اشخاص عادی نیست) منشتر نکنه ولی گویا این چندمین بار بوده که اصرار داشته و تکرار کرده و گفتم از نظر شخصی من نباید توقیف میشد که گل به خودی محسوب میشه و اصلا اهمیتی نداشته گزارشش ولی همزمانی این مصاحبه با توجه به اصرار روزنامه اون هم همزمان با اون گزارش پر سر و صدای بیبیسی به نظرم چراغ خاموش توسط نهادهای اطلعاتی دنبال میشد تا ببینند رابطه ای از درون روزنامه با اونور وجود داره یا خیر خصوصا که اخیرا مدام از منابعشون در داخل ایران میگند. پ ن2: حالا این را بزاریم در کنار وضعیت اسفبار نشریات ما که به نظر تنتها چیزی که براشون اهمیت نداره حرفه روزنامه نگاری/تحقیق/جستجو/افشاگری و کشف حقیقت هست. فردی که باهاش صدها مصاحبه در وب وجود داره که در رابطه با شیر مرغ تا جون آدمیزاد نظر داده و بارها با عنوان پزشک و عضو ستاد مقابله با کرونا مصاحبه شده در نشریات مختلف در ظاهر وضعش این هست: یک به ظاهر مثل آقای دوربینی که علاقه وافر به مصاحبه و دیده شدن داره و در مورد گورستان و گردشگری تا پزشکی و اپدیمی و کرونا و جامعه شناسی و ... مصاحبه داره. چند جا به شخصه عنوان اپیدمولوژیست و ویروس شناس را در مصاحبه هاش دیدم ولی اطلاعات کمی ازش وجود داره به غیر از مصاحبه هاش در مورد هر چیزی که بشه فکرش را کرد نکته اینجاست این اطلاعات اصلا دیده نمیشن. چیزی که دیده میشه تیرتهای دهان پر کن رسانه های معاند هست که: تایید اطلاعات دروغ کرونا با تعطیلی روزنامه مصاحبه کننده یا ایران افشا کننده امار دروغ را تعطیل کرد و از این قبیل که مثلا چون قشری چون سلبریتیستها تنها منابع خبریشون با لجاجت و یا هر دلیل دیگه ای این رسانه هاست این در ذهنشون به عنوان حقیقت بدون اطلاع از سوی دیگه ماجرا ثبت میشه و در بزنگاه ها خودش را به شکل کمپین ها نشون میده که فکر میکنند حتما همینی هست که میگن چون یک روایت را شنیدند فقط.
  10. 1 پسندیده شده
    وقتی صحبت از نظامی بودن اکثریت ساکنین سرزمین های اشغالی میشه علاوه بر اشغالگر گر بودن عامدانه تمام ساکنین؛ یعنی چیزی که وزیر جنگشون میگه. حالا این فقط جمعیت فعال و فقط بخش نظامیه. وقتی طی یک عملیات یکهو سی چهل نفر لباس شخصی به ظاهر شهروند از زیر لباس و توی شلوار انواع و اقسام سلاح سبک و سنگین! را خارج میکنند و حتی اجازه بالا رفتن دست یک مبارز را نمیدند یعنی مثل کابینه ای که وزیر مسکنش از طرح حمله میگه و وزیر رفاهش از عملیات جنگنده ها و وزیر کارش از طرح اشغال، در سرزمین های اشغالی هم شما با اشغالگران سراسر مسلحی که اسم خودشون را شهروند گذاشتند طرف هستید.
  11. 1 پسندیده شده
    در مورد کامپیوتر و قطعات عمده شرکتها و برندهای ایرانی یا مونتاژکار هستند یا وارد کننده مثل فراسو که عمده محصولات ساخت چین رو با برند خودش به بازار میده یا شرکت ماد ایران یا تاتونگ که قبلا محصولات شرکتA4TECHرو تو ایران به اسم تولید داخل وارد میکرد متاسفانه بیشتر شرکتهای معظم و نام آشنای ایرانی فقط مونتاژ کار هستند و هیچ شباهتی از این نظر با چین و کره یا حتی ترکیه ندارند مثلا هپکو که بزرگترین تولید کننده ماشین آلات سنگین خاورمیانه بود حتی گل گیر و ناخن بیل لودر رو هم از ولوو با مارک هپکو وارد میکرد با این حال این خط مونتاژ عظیم هم از هیچی بهتر بود که فعلا به این روز افتاده
  12. 1 پسندیده شده
    شش سال قبل در همین روز، هواپیمای مونتاژ آنتونف ۱۴۰ که در قالب یک هواپیمای تولید داخل وارد خط هوایی شده بود، در همان آغاز پرواز به دلیل ازدست‌دادن موتور، سقوط کرد. «شرق» در ادامه نوشت: مرگ ۴۰ نفر از مسافران به سبب انفجار موتور و نه سقوط، رقم خورد و مسافران دیگری که جان به‌در برده بودند، هرگز به زندگی پیشین خود بازنگشتند. کارشناسان بارها تأکید کرده‌اند که این پروژه مونتاژ که ساخت داخل معرفی شد، آثار ناگواری بر پیکره صنعت هوایی ایران به جای گذاشت. هرچند گفته می‌شد تجربه و تمرین ساخت هواپیما و قطعات آن در داخل، می‌تواند مطلوب ارزیابی شود؛ اگر آزمایش‌های آن در قالب نظامی انجام گیرد و این امتحان با پرواز مسافری، آزموده نشود! اتفاقی که با هواپیمای آنتونف ۱۴۰ رخ داد. در اینجا روایتی داریم از آرزوی سفیری که برای ایجاد یک خط هوایی، بدون تجربه و مدرک مرتبط، راهی سازمان هواپیمایی شد. حبیب‌الله صادقی، نماینده دادستان تهران در امور جنایی در این پرونده، در بیان جزئیاتی از آنچه رخ داد، در ششمین سالگرد این سانحه از آخرین بررسی‌ها روی این پرونده می‌گوید. سفیری که رئیس سازمان هواپیمایی کشوری شد صادقی با اشاره به پیشینه ورود خط هوایی آنتونف ۱۴۰ به ایران می‌گوید: «سفیر وقت ایران در اوکراین با انعقاد قرارداد آنتونف ۱۴۰ در سال ۱۳۷۷ بدون هیچ سابقه‌ای، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری شد. سفیر سابق و ریاست وقت سازمان برای جبران کاستی‌ها، گواهینامه‌های مربوطه را صادر می‌کرد و کارشناسان سازمان نماینده در شرکت هسا، هرکدام با ارائه گزارش اشکالات، بلافاصله تعویض می‌شدند. به‌همین‌دلیل هم روی کاغذ ده‌ها فروند این هواپیما فروخته شد. بااین‌حال پس از سوانح سریالی، هیچ کسی زیر بار خرید و حتی بهره‌برداری رایگان این هواپیماهای به‌ظاهر تولید داخل، نمی‌رود. حوادث شاهین‌شهر، اراک، اصفهان، باکو، مینودشت، دزفول و چند سانحه گزارش‌نشده در رشته سوانحی هستند که با تولید این هواپیما در کشور به وقوع پیوستند». این مقام قضایی با اشاره به گزارش بررسی سانحه، ادامه می‌دهد: «مطابق گزارش، افراد و حتی مجموعه‌های مرتبط و وزارت دفاع، اعلام کرده‌اند که قابلیت اطمینان هواپیما به‌شدت پایین است! اما متولی برای توجیه مخارج چند صد میلیون‌دلاری آن، اقدام به تأسیس خط هوایی می‌کند (هسا ایرلاین). مطابق اسناد موجود، متولیان امر در سازمان با گرفتن چندین امتیاز مجوزها را بی‌درنگ صادر می‌کنند». بنا به اطلاعاتی که به ‌دست ما رسیده، در همان زمان، دو مسئول ارشد سازمان به‌عنوان اصلی‌ترین ارکان‌ صادرکننده مجوزها در آبان ۱۳۹۱ دستگیر می‌شوند. تأکید مکرر بر وجود اشکالات جدی در موتور آنتونف به گفته صادقی «تک‌نویسی‌های افراد دستگیرشده و اعترافات آنها به خط خودشان، مؤید امتیازات دریافتی بوده است. تیم جدید در سال ۱۳۹۱ به‌ دنبال ارتقای سطح ایمنی روی مورد خطرآفرین تمرکز می‌کند. عیوب و کاستی‌های پرونده آنتونف پس از چندین‌ بار حضور و مکاتبه و جلسات به اطلاع هسا و سپاهان رسانیده می‌شود. مکاتبات و صورت‌جلسات به اطلاع وزرای وقت راه و شهرسازی و دفاع و حتی مقامات ارشد امنیتی رسیده و موارد مکتوب و مستند به شرکت سپاهان و هسا منعکس می‌شود. برخی افراد حتی در وزارت دفاع و شرکت سمت (موتورهای توربین وزارت دفاع) اشکالات موجود را تأیید می‌کنند. همین امر سبب می‌شود تا مجوز بهره‌برداری شرکت سپاهان که معمولا یک‌ساله تمدید می‌شده، با بازه زمانی سه‌ماهه به شکل محدود تمدید شود. همین‌طور محدودیت دمایی برای پرواز (حداکثر ۳۵ درجه) اعمال می‌شود». لابی برای تأیید نماینده دادستان تهران در امور جنایی در این پرونده با بیان اینکه مقرر می‌شود عیوب قبل از اتمام زمان مجوز یعنی تیر ۱۳۹۳ برطرف شود، می‌افزاید: «برخی مسئولان در سپاهان و هسا مطمئن هستند تیم موجود، تعویض و حتی در آخرین جلسه حضوری، جلسه را ترک و از امضای صورت‌جلسه خودداری می‌کنند. موضوع به اطلاع حراست رسیده و نماینده بخش امنیتی که یکی از حضار جلسه بوده، موارد را مکتوب به استحضار رؤسای خود می‌رساند. تیم موجود قبل از اتمام فرجه زمانی و ضرب‌الاجل، تعویض می‌شود. مطابق اسناد موجود، اولین جلسه با حضور کارشناسان جدیدالانتصاب در دفتر صنایع هوایی برگزار و افراد قول مساعد می‌دهند که همکاری کنند. به دستور مسئولان جدید با وجود تهیه بلیت و رزرو هتل از حضور فرد پیگیر در آخرین تمدید مجوز بهره‌برداری شرکت، ممانعت به‌ عمل می‌آید. در همین زمان، مجوز بهره‌برداری یک‌ ماه قبل از سانحه بدون کوچک‌ترین محدودیتی صادر می‌شود». این مقام قضایی با اشاره به جزئیات دقیق‌تری در این‌ رابطه می‌گوید: «حتی برای هواپیمای سانحه‌دیده که در مدارک امحا شده Air Traffic Watching Log، پنج اشکال در موتور و استنکاف از پرواز گزارش شده است، بااین‌حال از سوی یکی از متهمان این پرونده، مجوز صلاحیت پرواز صادر می‌شود. در این زمان، تیم پیگیر از مدیرکل‌ها تا معاون مدیرکل و کارشناس مسئول، خلع ید و برخی بازنشسته و برخی اجبارا به بخش‌های دیگر منتقل می‌شوند. متأسفانه در روز واقعه یعنی صبح ۱۹/ ۵/ ۱۳۹۳، با وجود محدودیت دمای در نظر گرفته‌شده، این هواپیما در دمای ۳۸ درجه (با استعلام از هواشناسی) به پرواز درآمده و ۴۰ مسافر آن، جان خود را به دلیل این بی‌انضباطی‌ها از دست می‌دهند». بررسی‌ها در این زمینه از دیگر کارشناسان که نخواستند نامشان فاش شود، صورت می‌گیرد. چند نکته بسیار جدی در این بین مطرح می‌شود؛ بر اساس اسناد موجود، در AOC یا مجوز بهره‌برداری شرکت، روند امضای کارشناسان پنج دفتر حذف شده است؛ یعنی فقط مدیرکل وقت دفتر عملیات رأسا و برخلاف تأکید انکس ۶ و ۸، به تنهایی اقدام به تمدید مجوز کرده است. چرا این اقدام انجام شده است؟ همچنین آنها می‌پرسند چرا به مفاد صورت‌جلسات، مکاتبات و محدودیت‌های اعمال‌شده از سال ۱۳۹۱ تا خرداد ۱۳۹۳ توجه نشده است و چرا C of A یا مجوز صلاحیت پرواز از هواپیمای سانحه‌دیده، فاقد پاراف کارشناس (کارشناس مسئول) معاون مدیرکل و مدیرکل وقت دفتر صلاحیت پرواز است؟‌ آیا همه افراد هم‌زمان در آن روز حضور نداشته‌اند؟ چرا صبر نکردند تا با حضور آنها، این مجوز با امضای آنها صادر شود؟ بااین‌حال، مهم‌ترین پرسشی که مطرح می‌شود، آن است که «آیا تداوم صلاحیت پرواز با پنج عیب در موتور در کمتر از ۷۰ روز منتهی به سانحه، معنا دارد یا خیر؟» در این زمینه نماینده دادستان تهران در امور جنایی در این پرونده چند سؤال مهم را طرح می‌کند: «چرا اسناد Air Traffic Watching Log سال‌ها مخفی بوده و حتی افراد در روند طولانی بازپرسی به تکرار از وجود آن اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند؟ اگر بود، چرا بی‌اطلاعی و اگر نبود، کجا بود و چگونه پس از مکاتبه با اداره مراقبت پرواز به دادرسی واصل شد؟». عجیب آنکه به گفته صادقی «کارشناس مربوطه در اصفهان به مدیرکل خود اعلام می‌کند تمدید ۴۵ ‌روزه یا حداکثر سه‌ماهه باید انجام گیرد. مدیرکل مربوطه در جلسه اول اظهار می‌کند نه چنین نبوده و کارشناس چنین نظری نداده است، اما بعد که در سیستم اتوماسیون پرینت اظهارنظر او را می‌بیند، اعتراف می‌کند تصمیم من یک‌ساله بوده و اسناد موجود در پرونده نیز مؤید تمدید مجوزهای هواپیما و شرکت بدون اعمال کمترین محدودیت بوده است». آزمودن هواپیما با جان مردم نکته دردناک ماجرا آنجاست که وقتی صلاحیت این هواپیما بارها زیر سؤال رفته، باز هم اصرار بر آزمودن آن با انسان می‌کنند. نماینده دادستان تهران در امور جنایی در این پرونده می‌گوید: «آیا پس از عدم اقبال ناشی از سوانح هوایی و عدم پذیرش هواپیما، بهتر نبود پروژه به شکل نظامی و بدون مسافر و با وجود توزین غیرانسانی تست شود؟». صادقی می‌پرسد: «آیا هنگام سانحه هواپیمای طبس نوع پمپ سوخت موتورها که همواره یکی از اشکالات بوده، یکسان بوده؟ در کجای دنیا و روی کدام هواپیمای غیرنظامی با وجود مسافر و بدون اعمال کمترین محدودیت، نوع پمپ سوخت دو موتور چپ و راست با یک نام و یک Port Number می‌تواند متفاوت باشد؟». درحالی‌که این هواپیما قبل از سانحه سال ۱۳۹۳، در سانحه‌ای دیگر، منجر به فوت خلبان شده بود، این سؤال مطرح است که آیا پس از سانحه اصفهان و مرگ مرحوم خلبان باقر کردان و بقیه خلبانان، ابلاغیه و امریه بخش ایمنی ستاد کل نیروهای مسلح از سوی متولیان اجرا شده بود؟ خلبان فرصت اشتباه داشت؟ سؤال این است که اگر امریه‌ها انجام گرفته، پس چرا سیستم RED-۲۰۰۰ (سامانه کامپیوتری پردازش پارامترهای موتور) باز هم درست عمل نکرده است؟ نماینده دادستان تهران در امور جنایی در این پرونده درباره عمل‌نکردن این سیستم می‌گوید: «مطابق ضبط FDR، پارامترهای مربوط به خرابی موتور با تأخیر ۱۹‌ثانیه‌ای به خلبان رسیده؛ درحالی‌که کل زمان طلایی برای عملکرد خلبان متوفی، ۲۶ ثانیه بوده است». او به مدیرکل دفتر بررسی سوانح هوایی سازمان هواپیمایی کشوری که در مصاحبه پیشین خبر داده بود حکم جلب به دادرسی برای او صادر شده است، می‌تازد و می‌گوید: «کل زمان طلایی برای عملکرد مرحوم خلبان ایزدپناهی چقدر بوده که مدیرکل بررسی سوانح هوایی سازمان هواپیمایی کشوری، پس از استعلام، ادعا می‌کند خلبان مقصر بوده است؟». صادقی با اشاره به چند ایراد موتور می‌پرسد: «چرا موتور شماره یک در شرایط اضطراری قدرت کافی برای خروج هواپیما را نداشته و چرا ملخ موتور ازدست‌رفته به حالت خنثی نرفته بود و بیش از نصف قدرت موتور سالم را ضایع کرده بود؟ آیا خوردگی در قسمت‌های داغ موتور که یکی از موارد موردبحث در جلسات طولانی فیمابین هسا، سپاهان، سمت و کارشناسان معزول‌شده بوده، قابل چشم‌پوشی است؟». انفجار و نه سقوط، عامل مرگ ۴۰ مسافر بود او علت مرگ ۴۰ مسافر را این‌گونه اعلام می‌کند: «علت مرگ مسافرین هواپیما، انفجار بود و نه سقوط؛ چراکه برخی توانسته‌اند بیرون بیایند و سالم مانده‌اند. سؤال این است که آیا دستورالعمل ایمن‌سازی مخازن سوخت روی هواپیمای سانحه‌دیده اجرا شده بود؟». ابهاماتی که در مورد این پرونده وجود دارد، کم نیست. یکی از مهم‌ترین ابهامات درباره شیوه رسیدگی به این پرونده است که سؤالاتی را به ذهن متبادر می‌کند. سؤالی که از زبان صادقی این‌گونه بیان می‌شود: «چرا روند رسیدگی پس از دو سال با برگزاری دو جلسه تا این اندازه عجیب برگزار می‌شود. در جلسه اول در سال ۱۳۹۸، قاضی دادگاه به کارشناس پرونده اجازه حضور در دادگاه به‌ همراه نماینده دادستان را نمی‌دهد و دادسرا به‌جای متهمین محاکمه می‌شود! چرا در جلسه دوم در سال ۱۳۹۹ جلسه دادگاه مبهم و بی‌نتیجه و فقط مناقشه قاضی دادگاه با نمایندگان دادستان و ترک جلسه توسط قاضی و حتی سناریوی نانوشته عدم حضور خبرنگاران در یک جلسه علنی بوده است؟». سؤال‌های پرشماری در این پرونده وجود دارد. اینکه آیا مقصر اصلی این اتفاق، سفیری نیست که بدون مدرکی مرتبط (مهندسی ساختمان) بر کرسی ریاست سازمان هواپیمایی کشوری نشست و با کمترین اطلاع از صنعت هواپیمایی فقط به‌دنبال راه‌اندازی خط مونتاژ بود و توانست در سال ۱۳۷۷، این برنامه خود را اجرائی کند؟ در آن زمان، سفیر وقت ایران در روسیه، گزارش اشکالات موتور TV۳ این موتور تبدیلی (موتور هلی‌کوپتری را تبدیل به موتور هواپیما کردند) را تأیید کرد اما کسی به سخن او وقعی ننهاد. به همین دلیل هم به گفته کارشناسان، ازدیاد وزن نامتعارف ناشی از تبدیل و کاهش محسوس قدرت موتور بر اثر این تبدیل صورت گرفت. یک منبع آگاه می‌پرسد: «راستی چرا آقایانی که چندین ماه موتور را بررسی و تحلیل کرده‌ بودند، از تأیید موتور استنکاف کردند و یک کارشناس رده سه در حد بایگان با مدارک تحصیلی غیرمرتبط، موتور را تأیید کرد؟». او می‌گوید: «آیا گزارش‌های احمد خرم، وزیر راه دولت هشتم درخصوص مشکلات موتور و دستورات وی اجرا شده یا با تعویض وی به فراموشی سپرده شد؟ آیا می‌توان در سوانح سریالی پروژه آنتونف از ردپای موتور علی‌الخصوص سامانه RED-۲۰۰۰ صرف‌نظر کرد؟». یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که وجود دارد، مربوط به چرایی اشتغال به کار متهمان در سازمان هواپیمایی کشوری است. پس از این سانحه، شاهد سوانح کوچک و بزرگ دیگری بودیم. آیا وجود افرادی که دقت کافی به خرج نداده‌اند، خود بستر را برای سوانحی دیگر، فراهم نمی‌کند؟ جایگاه ناچیز تخصص در سازمان هواپیمایی کشوری جالب آنکه اگر به مدرک تحصیلی مدیران کل وقت عملیات و صلاحیت پرواز نگاهی کنیم، به مسائل عجیبی خواهیم رسید. اکتشاف و معدن و برق فشار قوی دو رشته‌ای است که بی‌مرتبط به فعالیت تخصصی این افراد بود و دقیقا همین افراد صدور مجوزها و تأیید صلاحیت پرواز، را برعهده داشتند. (بخوانید دارند) پافشاری در انکار عیوب و توسل به سناریوهای مختلف از جمله اشتباه خلبان، از جمله اقداماتی بوده که توسط افراد ذی‌نفوذ در خلال هفت سال از وقوع سانحه با آن روبه‌رو بوده‌ایم. اینجاست که باید نگاهی به تذکر کمیسیون اصل ۹۰ مجلس دهم در گزارش مربوط به سانحه یاسوج داشته باشیم: «از ریاست قوه قضائیه درخواست می‌شود تمامی پرونده‌های مرتبط با سوانح هوایی که در دستگاه قضائی مشمول مرور زمان یا اطاله دادرسی شده است، به‌سرعت فعال و خارج از نوبت رسیدگی و با افرادی که باعث خروج این پرونده‌ها از روند بررسی شده‌اند، برخورد شود. همچنین پرونده‌های مرتبط با هواپیماهای وارسی پرواز و پرونده‌های مشابه که دچار اطاله دادرسی شده‌اند، با قید فوریت مورد رسیدگی قرار گیرد». تا باشد دیگر شخصی در مقام معاون ‌وزیر با کمال خونسردی نسبت به ایراد جملاتی کذب و با ژستی کاملا علمی (اشاره به رد برخورد موشک به هواپیمای اوکراینی)، اذهان عمومی را به تمسخر نگیرد. با تشکر از BarraGe@ کاربر گرامی منبع ................. متن شو حتی با گوگل ترنسلیت هم شده بخوانید در خصوص قرارداد انتونوف ۷۴ سپاه و ایران ۱۴۰ https://pavelaviator.livejournal.com/14482.html
  13. 1 پسندیده شده
    تصویر زیر هزینه هر ساعت پرواز جنگنده های امریکایی هست برای جنگنده های روسی من نتونستم شکلی مثل بالا پیدا کنم اما مطلب زیر نو شته شده بود لینک Running costs for these aircraft are substantial. For a Mig the estimates are $20,000 per hour and $35,000 for the Su-30. برای میگ (( احتمالا میگ 29)) بیست هزار دلار و سوخو 30 /35000 دلار یعنی هزینه پرواز هر ساعت سوخو 30 بیشتر از سه برابر سوپر هورنت هست حالا شما فرض کنید کشوری مثلا 120 فروند جنگنده داشته باشه بعد هر خلبانی حداقل سالی 100 ساعت پرواز کنه چقدر هزینه ها فرق داره که جنگنده غربی بخره یا شرق
  14. 1 پسندیده شده
    من اینهارو قبلا و همین تازگی خطاب به دوستان گفتم، من خودم لک ام و در شهر کرمانشاه که شهر مردمان کرد نژاده بزرگ شدم. این ماجرای کتیبه درسته . عین این تجربه رو بنده در تخت جمشید داشتم که عین عباراتی که در این بنای باستانی داشت رو متوجه می شدم و خیلی موارد رو به راحتی لک ها و یا کسانی که به زبان کردی هورامی حرف می زنند راحت متوجه میشن چون زبانشون زبان پارسی باستانه این زبان بعدا دچار تحول شد و شکل میانه یا دری اش زبان کنونی مردمان افغانستانه و شکل مدرن ترش فارسی و همچنین گویش لریه. زبان و نژاد کردها و لک ها قدمتی به قدمت ایران زمین داره و نمیشه این رو بدون این اقوام در نظر گرفت همچنانکه اولین پادشاهی متحد ایران زمین که مادها بودند، بنابر پژوهش ها نژادی نزدیک به مردمان کرد داشتند. این فرهنگ های کهن از کرد و لک و تات نباید در فرهنگ جاری هضم بشن بلکه اینقدر عمیق و پویا هستند که میتونن فرهنگ ایران زمین رو تا همیشه تغذیه کنند. مشکلی که در باب نگرش به اقوام وجود داره حالا لزوما بلوچ یا کرد نیست همگانیه دیدی تحقیرآمیزه که نسبت به مردمان مرزدار وجود داره حالا میخواد کرد باشه یا بلوچ یا عرب یا .... این نشان از مرکزگرایی افراطی در ایرانه و همچنین عدم شناخت نسبت به اقوام. دیدی که نسبت به این اقوام شریف وجود داره دید دهه 50 و 60 و اوایل انقلابه. در اول انقلاب شرایط متشنج بود و منطقه به منطقه ایران زمین با ناآرامی و آشوب روبرو شد ولی اون زمان گذشت. الان زمان جذب حداکثریه. در باب مردمان کرد ، این مردمان همون ها هستند که یگان های رزمی به مانند پادگان شهید منتظری یا همون شهدا رو دارند که انتقام از داعش یا آمریکا از میدان تیر اونجا گرفته شد یا پدافند مومنون،لشکر 81 زرهی، لشکر چهارم بعثت، سپاه نبی اکرم و خیلی یگان های بسیار قدرتمند که از کیان ایران دفاع کردند و می کنند، در زمان جنگ تحمیلی استان کرمانشاه نزدیک به 10 هزار شهید تقدیم انقلاب کرد که شاید الان کسی به یادش نباشه.وقتی اسم این داعش لعنتی و سوریه میاد من شهدای گرانقدری که این یگان ها به ایران زمین تقدیم کردند از شهید مهدی نوروزی تا ... جلوی نظرم میاد که شاید اصلا کسی باهاشون آشنا نباشه. نباید این موارد فراموش شه و سریع دیدها بره به سمت گروهک های جزئی که خاستگاهش جا یا حتی استان یا کشور دیگه ای بوده و هست و شاید 500-1000 عضو در شکل کنونی اش نداره و چیزی محقر در حد سازمان منافقین هست و بس. باید به این مردمان خدمت کرد چون عشق ایران و دفاع از اون در خونشونه همچنانکه در مورد بلوچ ها واقعا مردمان مهربان و ساده دلی اند، مشکلی که اونجا اینه که فقر و بیدادی و بدبختی بیداد می کنه چنانچه خیلی از مردماشون در کپر و در فقر مطلق زندگی می کنند. مگه چند نفر به مانند پهلوان رسول خادم بدون ریا و صادقانه به اونها خدمت کردند و نتیجه نگرفتند؟ اگه سیستم حکومتی تمام تلاششو میکرد شرایط این نبود که الان هست همچنانکه در خوزستان هم همین شرایط حاکمه. اهواز که فاقد آب و هوا و هرگونه امکاناتی به زندگی عادی و خوبه یا خرمشهر که نگین غیرت و حمیت در زمان دفاع مقدسه الان از نظر آب و برق هم در تنگناست. واقعا در شان ما هست شهری که شهید به مانند جهان آرا رو تقدیم ایران کرده به این فلاکت گرفتار باشه؟ بهتره افرادی به خودشون بیان و هر دغدغه و مشکلی که مردمان تا گردن در اون غرقن رو به مخالفت با نظام ندارن ورای عده ای انگشت شمار، اکثریت قاطع مردم کشورمون عاشق ایران و همچنین حکومتی بر مبنای اسلام هستند ولی وقتی این فقر مطلق ، اون دید اشتباه و این رویه غلط هست چه انتظاری داریم که هی این رویه کج تایید بشه؟ همچنانکه شرایط بد کنونی رو کمتر فرد با وجدان و خداترسی میتونه قبول کنه؛ مگر کسی که منافعش در تایید شرایط کنونی باشه.
  15. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. گستره استقرار واحدهای ایرانی در سوریه فرض بر صحت این داده ها ، پراکنش استقرار این نیروها در بخش غربی سوریه از شمال تا جنوب ، بخصوص در جولان جالب توجه هست که از یک نظر لایه های استراتژی ایران در سوریه را در ابعاد خاصی اثبات می کند ..
  16. 1 پسندیده شده
    گویا رافائل و ریتون قرارداد ساخت گند آهنین در ایالات متحده را امضا کردند و حتی چند خبرگزاری حضور ایلوشین غول پیکر اوکراینی در سرزمین های اشغالی را هم مرتبط به حمل برخی تجهیزات مرتبط با این قرار داد به امریکا دونسته بودند. جای سوال هست لغو قرار داد خرید این سیستم به خاطر وادار کردن صهیونیستها به قراردادی برای ساخت در خاک ایالات متحده بوده؟ به هر حال به نظر میرسه چنین قراردادی منافع زیادی برای صهیونیستها هم داره منجمله اینکه در زمان بروز جنگ و عمق کم سرزمین های اشغالی خدشه ای در کار ساخت و تامین خود سیستم و موشکهاش بروز نمیکنه و هر زمان که این رژیم خواست مثل سابق با یک پل هوایی میتونه تعداد زیادی از این سامانه و موشکهاش را دریافت کنه از منابع آمریکایی با توجه به اینکه قطعا در سرزمین های اشغالی به خاطر محدودیت منابع و جغرافیا و ... تیراژ محدودی وجود داره در ساخت. به نظر این یکی از بزرگترین منافع برای این رژیم هست. ساخت این سیستم در امریکا در کنار یک سامانه کوتاه برد دیگه نشون میده امریکا رویکرد بسیار جدی برای مقابله با پرتابه های کوتاه برد داره که این تنها یک معنی میتونه داشته باشه: حضور بیشتر و مطمئن تر در منطقه خاورمیانه. ( فعلا ) برای ما هم البته یک هشدار که هر چه زودتر باید برای مقابله با سامانه های اینچنینی و همچنین سامانه هایی چون تروفی سیستم های جدیدی تهاجمی طراحی کنیم. یا کاملا یک سلاح جدید یا تغییرات عمده موثر در سلاح های قدیمی.
  17. 1 پسندیده شده
    شاید اگر فیلمی تعمدا منتشر نشه به این سبب باشه که سامانه امکان تشخیصش سخت تر باشه. به هر حال در فیلم امکان حدسیات حتی با توجه به صدا و سرعت و شکل پرتاب هم هست هرچند تصاویر ادیت شده باشند.
  18. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 4 مرداد 1399 هدف قرار گرفتن یک پهپاد آمریکایی توسط گروه مقاومت اصحاب الکهف در نزدیکی شهر بیجی استان صلاح الدین عراق این حمله احتملا ساعتی بعد یا قبل از مزاحمت جنگنده های آمریکایی بر هوایپماها ایرانی شرکت ماهان در مرز هوایی لبنان وسوریه رخ داد بر خی منابع از استفاده این گروه از موشک های زمین به هوا( غیر از موشکهای دوش پرتاب ) برای هدف قرار گرفتن این پهپاد سخن گفته اند .
  19. 1 پسندیده شده
    انشاالله منتظر یک مقاله تحلیلی جذاب از شما هستیم تا در آن به بررسی تاکتیک های فرماندهان میدانی ما و ترک ها پرداخته و بدین وسیله بر بار علمی ما و انجمن افزوده و از جهل مان کاسته شود . به نظرم اگر اندکی از فعالیتتان در تاپیک های گوناگون بکاهید و حداقل از ارسال پست های پاک شودتان قبل از ارسال آنها صرف نظر کنید این انتظار شیرین ما کم خواهد بود . با تشکر
  20. 1 پسندیده شده
    بسم ا... این سئوال دو تا مورد دارد ... 1- تعریف ما از موفقیت 2- ارتباط فرموده شما با نکته ای که بنده عرض کردم 1- در خصوص موفقیت ، شما سراسر تاریخ هوانوردی را اگر جستجو بفرمایید ، به نظر شخصی ، هیچ موفقیتی مطلق نبوده ... بعنوان مثال ، هوارد هیوز در طول دهه سی و چهل میلادی ، حداقل دو جنگنده رزمی / شناسایی را طراحی کرد و طبق اطلاعات منتشر شده ، ویژگی های منحصر بفردی را هم ارائه می نمود ولی آیا این محصول خوب ، الزاماً تبدیل به جنگنده رزمی خط مقدم نیروی هوایی ایالات متحده شد؟!!!! پاسخ منفی هست سمت راست : هیوز XF-11 سمت چپ : هیوز H-1 یا یک مثال مشهورتر اف-104 استارفایتر که آنقدر خلبانهای خودش را به کشتن داد تا به تابوت پرنده شهرت پیدا کرد در حالی که برعکس ، یک برنامه پرچالش سیاسی و فنی مثل تامکت ، درنهایت به یک محصول قابل اتکاء تبدیل شد بطور طبیعی ، هر برنامه نظامی ، در بازه زمان تکمیل میشود و به بلوغ می رسد ( به شرط تعریف واقع گرایانه نیازمندی ها و بطور طبیعی طراحی متناسب با آن ) 2- صحبتی که بنده در پست قبلی عرض کردم ، ناظر بود به بحث محرمانه بودن جنبه های اف-117 ، در حالی که بیلان این هواگرد رزمی با تمام فرازها و فرودهایش جلوی روی ما قرار دارد ( پاناما ، طوفان صحرا ، یوگسلاوی و ... )
  21. 1 پسندیده شده
    به هر حال جنگنده ای که 20 ساله رونمایی شده تو این 20 سال باید ازش استفاده میشد. مثل جنگنده های دیگر امریکایی
  22. 1 پسندیده شده
    بسم ا... بحث شجاعت نیست ، اینجا بحث منطق نظامی هست ، منطق نظامی هم حکم می کند قبل از یک درگیری رودرو با حریف ، نگذارید همه قابلیتهای سیستمهای رزمی شما جلوی چشمان تیزبین دشمن ، قرار بگیرد و رصد بشود . روسها هم دقیق همین کار را با پکفا در سوریه کردند ، برای یک مدت محدود بردند ، تست کردند ، عودت دادند . اف-22 ، اف-35 ، جی-31 ، جی-20 و سایر موارد هم از این قاعده مستثنی نیست
  23. 1 پسندیده شده
    بله قابل پیش بینی بود اصولا وقتی راهبردی مشخص تعریف نکنیم به جای خوبی هم نمی رسیم در توسعه اقتصاد بعد از برجام مشخصا برنامه خوب و زیرساختی تدوین نشد و آسیب دیدیم ( اتفاقات خوبی افتاد ولی با یک یا چند گل بهار نمیشه) و کسی که از فرصت ها استفاده نکنه جریمه میشه دولت در بحث تولید بنزین، تولید برق و نیروگاه سیکل ترکیبی و ... گام های خوبی برداشت ولی انرژی سیستم رو فراموش کرد و یه دفعه گیر کرد انرژی سیستم بحث پول در گردش تولید کننده ها بود که به خاطر بحث های انتخاباتی عملا از پیمانکارها و سازندگان گرفت و به بانک ها و سیستم ربا داد توی این بین شفاف سازی رو محل نذاشت و حالا به سیستمی روبرو هست که فرصت پرش های خوبی داره ولی جونش و انرژیش کمه درحالی که اگر نرخ تورم رو در نرخ بنزین و دلار میذاشت الان این مشکلات پیش نمی اومد ولی برای انتخابات اشتباهی کرد که الان همه رو زمینگیر کرده است حس می کنم گفتن این بحث بد نباشه اونم وقتی میخواهیم بحث اقتصاد رو یک بعدی جلو ببریم در اقتصاد و بازار موضوعی هست به نام خلاقیت و عدم تک بعدی بودن که منجر به افزایش سرعت معاملات و جریان مالی میشه در بازار کسی رو میشناسم که بهش میگفتن گرون خر و ارزون فروش ولی همیشه سود کلی معاملاتش بالا بوده و هست توی معاملات هیچ وقت دنبال سود بالا و تمام نبود بلکه به سود کم قانع و تلاش می کنه سریع سراغ کار بعدیش بره توی هر کار به جای اینکه 100 درصد سود کنه به 70 درصد سود ممکن قانع بود ولی به خاطر تعداد بالای کار سودش خیلی بالا می رفت شرکت های مشابه این فرد هم الان می بینم که باهاشون چونه بزنی به سود خیلی کم هم قناعت می کنن ولی کار می کنن و خودشون رو وسعت می دن ما تو کشور خودمون چنین چیزی رو نمی پذیریم بویژه در بحث سیاسی و همیشه دنبال سود 120 درصد هستیم و هرکی هم زیر این سود کنه یه نابلد خطاب می کنیم در حالی که اصل داستان رو که انجام کار و سود کلی هست رو فراموش می کنیم و برای یک برد خیلی خوب خودمون رو می کشیم و وقتی به اون می رسیم تازه می فهمیم از کلی چیز ها عقب افتادیم
  24. 1 پسندیده شده
    با صحبتهای هوک و البته ترامپ به نظر اصلا آمریکا از راه اندازی سانتریفیوژهای نسل جدید راضی نیست. ( به این معنا که برخی گامهای بی اثر ولی تقابلی ایران را هم شاید راضی نباشند ولی تغییری در محاسباتشون ایجاد نمیکنه ولی برخی گامها نیاز داره که محاسباتشون را چه سیاسی و چه فنی تغییر بدند که خب هرچند کم زحمت داره ) هوک ادعا میکنه این باج خواهی ایران از اروپاست و ترامپ هم اون را یک حرکت بد میدونه که میبینیم چه اتفاقی میفته به ازاش. به هر حال در بعد تحریمی برای امریکا فعلا که چیزی باقی نمونده، امید به اروپا هم که از برجام خارج بشه یک امید تلخ و شیرین هست. شاید علاقه داشته باشه امریکا ولی بعدش مواجه میشه با اقدام عملی وجدی ایران در گامهای هسته ای که اونوقت با چالشی روبرو میشه به نام حمله نظامی چون اولا قول داده نمیزاره ایران هسته ای بشه (دموکراتها این وسط به شدت ازش استفاده میکنند که دیدی چی کار کردی و حالا حتی بازرسی هم نداریم فی المثل) و ثانیا دستش خالی هست برای جلوگیری از این اقدام. الان آمریکا در این زمان باقی مانده داره از گام فشاریش علیه ایران استفاده میکنه که به توافق راضی بشه (یک مذاکره کره شمالی وار - یک وام اروپایی در عوض ملاقات با ترامپ و البته از همه مهمتر بازگشت همه گامهای هسته ای و متوقف کردنش طبق برجام - اینطور ترامپ یک فرصت خواهد داشت انتخابات را پشت سر بگذاره و بعد زمان کافی برای انتظار برای تاثیر تحریمها خواهد داشت ) حالا نکته اینجاست این گام فشاریش را داریم میبینیم چون در بعد تحریم خود ایران به سقف رسیده تقریبا در این فاز (مگر یک فاز جدید که امکان برخورد نظامی داره کلید بزنه) داره در بعد منطقه در عراق و لبنان و ... پیش میبره. چرا در عراق شدیدتر؟ چون مربوط به اقتصاد میشه و گرفتن بزرگترین مقصد صادراتی ایران یعنی عراق با تحولات سیاسی میتونه در موثر بودن فشار اقتصادی به ایران ایده آل باشه و شاید گره از کار ترامپ باز کنه.
  25. 1 پسندیده شده
    به جایی رسیدیم که شبکه های اونوری هم میگن تحریم های آمریکا دیگر اثری ندارد و عملا تبلیغات است چون شبکه بانکی قطع شده و با قطع سیستم بانکی عملا هیچ معامله ای صورت نمیگیره مشکلات مالی برای ایرانی ها در خارج هم بیشتر فعالیت تبلیغاتی و نمایش قدرت است و تنها اذیت مردم تا تحریم اثر گذار تنها گام قابل انجام برای تحریم بازرسی کالاها بصورت فیزیکی هست که عملا اعلام جنگ است و امریکا سراغ اون نمیره انگلیس رفت و نتیجه اش رو هم دید