برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 29 مرداد 1399 در پست ها
-
4 پسندیده شدهبعد از مدتها ، یک حرف درست و حسابی زدی که اگر واقعا به این جمله اعتقاد داشته باشی ، ساختار ذهنی ات تغییر می کند دریاسالار جاناتان گرینرت ، سال 2014 ، آکادمی نیروهای مسلح مالزی محیط رزم در قرن کنونی (21 ) به اندازه ای دچار پیچیدگی است که نیاز به آموزش مستمر پرسنل برای نیل به تصمیم گیری درست را بیش از گذشته نمایان نموده است .
-
2 پسندیده شدهدر گذشته پست هایی قرار داده شده که اهمیت دو چندان سامانه های پدافندی دور برد مثل اس۵۰۰ رو نشان میداد. کاربرد اصلی این سامانه ها بهم زدن استراتژی جنگ هوایی دشمن که بر پایه استفاده کلیدی آنها از آواکس ها و سوخت رسان های هوایی چیده شده میباشد. در این مسیر ایران دو گام برداشته که گام اول سامانه ای موسوم به علم الهدی است که چند سال قبل در یکی از نمایشگاه ها بنر آن دیده شد. چند بخش اصلی این سامانه مشخص است که شامل رادار علم الهدی و موشک طائر۲ س و موشک سدید ۶۳۰ که یک موشک برپایه خانواده موشک های بالستیک فاتح است که در نهایت به ایران یک سامانه دو منظوره میانبرد و دوربرد را میدهند. حال ایران در دومین گام یک قدم رو به جلو برداشته و پهپاد های ارزان قیمت کرار را در این ماموریت دخیل کرده است. دست پدافند هوایی ایران به ۷۰۰ کیلومتر خواهد رسید. که در دنیا کم سابقه است! ظاهرا حمله در دور دست به هواگرد های کلیدی دشمن و برهم زدن آرایش جنگنده ها جایگاه ویژه ای در تاکتیک نظامی ایران دارد.
-
2 پسندیده شدهبسم الله........ 26 مرداد 1399 به تازگی تصاویری از مراحل تست میدانی پهپاد مدل رهگیر انتحاری هوایی کرار منتشر شده است . در این تصاویر یک پهپاد کرار حداقل در فاصله 30 کیلومتری با استفاده جستجوگر اپتیکی حرارتی خود موفق به پیدا کردن هدف کرده ودر فاصله 3 کیلومتری فرایند قفل را صورت داده است پهپاد کرار رهگیر که به پهپاد کرار 3 هم شناخته میشود احتمالا دارای برد بین 700 تا800کیلومتر ( با توجه به اضافه کردن سرجنگی و جستجوگر اپتیکی ) حداکثر سرعتی معادل 700 کیلومتر بر ساعت ارتفاع پراوزی تا 11000 هزار متر از سطح زمین و مداومت پروازی در حدود 80 تا 90 دقیقه داشته باشد . گونه دیگر از این پهپاد به مدل کرار رهگیر هوایی شناخته میشود تواناتی حمل موشکهای هوا به زمین شهاب ثاقب را دارد اما تا کنون هیچ تصاویری از تست میدانی این مدل به نمایش گذاشته نشده است
-
2 پسندیده شدهتصویری از سلاح 9 میلیمتری کاوه یا همان نسخه ایرانی گلاک 17 در دست نیروهای حشد شعبی و احتمالا نیروهای دولتی عراق...این سلاح نسبت به دیگر تسلیحات ایرانی بازخورد مثبتی بین عراقی ها داشته است خصوصا با توجه به وجود انواع تسلیحات در بازار این کشور...
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبسم ا... "من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن، این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم" "سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی "
-
2 پسندیده شدهامروز 30 ام تیر ماه ، سالروز شهادت عقاب تیز پرواز نیروی هوایی ارتش ، عباس دوران است . ایشان در خصوص مورد اصابت قرار گرفتن هواپیمایشان و احتمال اسارت توسط دشمن به همرزمانشان میگفتند : " اگر هواپیما بال نداشته باشد ، خودم بال درآورده و بر سر دشمن فرود می آیم . بعثی ها آرزوی اسارت مرا به گور خواهند برد " ایشان بابت هدایای مادی و .... پیشکش شده ، ( که بعلت زحمات بسیار ، شهامت ، جسارت ، ایثار و صد البته عملیات های موفق ایشان بود ) ناراحت شدند و نظرشان این بود : " دوست ندارم بعضی از افراد جامعه فکر کنند که ما پرواز میکنیم و میجنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله ی خانه و زمین بدهند " روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
-
2 پسندیده شده"دانش و اعتماد به نفس در ذهن دانشمندان نگهداری می شود." باراک اوباما در اولین جلسه شورای امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری وی در سال 2009، این را از هایدن پرسید که ایران چه میزان مواد غنی شده در نطنز انبار کرده است. هایدن پاسخ داد که «آقای رئیسجمهور، من پاسخ به این پرسش را میدانم و یک دقیقه دیگر به این پرسش پاسخ خواهم داد ولی اگر از یک زاویه دیگر به این مسأله نگاه کنیم، این عدد اهمیتی نخواهد داشت. یک الکترون و یا یک پروتون از مواد موجود در نطنز از سلاحهای هستهای ایران سر در نخواهد آورد. آنچه ایرانیها در نطنز در حال تهیه آن هستند، دانش است. آن چه ایرانیها در نطنز در حال تهیه آن هستند، اعتماد به نفس است، آنگاه آنها این دانش و این اعتماد به نفس را به جای دیگری خواهند برد و دست به غنیسازی خواهند زد. این دانش، آقای رئیسجمهور، در ذهن دانشمندان نگهداری میشود.» "دانش و اعتماد به نفس در ذهن دانشمندان نگهداری می شود." رونن برگمن، "برخیز و تو زودتر بکش؛ تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل"
-
2 پسندیده شدهمردان نظامی ایران کار خودشنو انجام میدن برای عزت کشور بهتره ما هم وظیفه خودمنو انجام بدیم قیمت دلار 14130 تومان فکری بحال اقتصاد و نظام مالیاتی و شفافیت اقتصادی شود و از همه مهمتر پدافند غیر عامل انرژی خورشیدی باشید دنبال ماشین الکتریکی جعبه مقاوم به emp دو تکه ای ماسک ضد شیمیایی اجاق وغذا پز های خورشیدی باشید تا تهدید زدن پالایشگاه به شوخی بیش تبدیل شود
-
1 پسندیده شدهالبته گونه دیگری از پهپاد کرار رهگیر مجهز به رادار هم در زمان رونمایی مرآتی (راستی این بنده خدا کجاست که دیگر خبری ازش نیست؟) نشان داده شد:
-
1 پسندیده شدهاون موقع ها روسها و چینی ها تجهیزات پیشرفته جاسوسی در اختیار نداشتن ! بعدشم امریکایی که میخواد فقط از فاصله ۱۵۰۰ کم به ما شلیک کنه و نزدیک نشه چجوری میخواد نیروهای خودش تو کل خاورمیانه از ما محافظت کنه؟
-
1 پسندیده شدهرو کنه ؟! اون زمان که برای اولین بار علیه ویتنام ذاز تسلیحات هدایت شونده استفاده کرد ، سطح قدرتش با شوروی تقریباً نزدیکبود ..... بر خلاف ما که به سلاح مخفی اعتقاد داریم ، اونها به تمرین و راهبرد و استفاده عملی اعتقاد دارند با اقتصاد و تکنولوژی برتر با انبوه سازی هزینه رو کاهش می دهند
-
1 پسندیده شدهبسم ا... علت اینکه در این چند سال تلاش شده تا روند بررسی وتحلیل وقایع نظامی روی منطق نظامی جلو برود و نه احساسات به غلیان درآمده ، روی همین چهارچوب شکل گرفته ...
-
1 پسندیده شده" پیروزی در یک نبرد یک روزه تعیین کننده نیست" دیالوگی از فیلم سجاده آتش شناسایی و اطلاعات مشخص میکنه که چه کسی دست پیش در نبرد را دارد.
-
1 پسندیده شدهیک جامعه وقتی رشد میکند که پیرانش نهالهایی بکارند که مطمئنند هرگز زیر سایهشان نخواهند نشست. ضربالمثل یونانی
-
1 پسندیده شدهموشکهای ضد زره هوانیروز در تصاویر زیر به روشنی نبود استاندارد در موشکهای ضد زره هوانیروز، موازی کاری سپاه و ارتش و هدر رفت بودجه را شاهد هستید. تمام موشکهای زیر دارای عملکرد مشابه از نظر قدرت نفوذ و برد هستند و برتری محسوسی بین آنها وجود ندارد. باید ستاد کل یک موشک جدید را تصویب کند (مانند هلفایر در ارتش آمریکا) که بتواند با توجه به شرایط میدان نبرد و نیازهای نیرو، از سیکرهای مختلف اپتیکی، حرارتی و موج میلیمتری استفاده کند و در صورت لزوم بتواند در نقش هوا به هوا نیز ظاهر شود. در این صورت نیاز به نگهداری از چند موشک مختلف و افزایش هزینه ها، ایجاد خطوط تولید مختلف، چندگانگی هزینه توسعه و تحقیق و عدم وجود موشک مناسب در زمان نبرد (به این دلیل که در بسیاری از موارد ارتقاء بالگردها با توجه به استفاده از یک نوع موشک خاص صورت گرفته است) برطرف میشود. وجود یک موشک مشترک بین سپاه و ارتش، امکان ارتقاء آن و ساخت نسخه های جدیدتر و کارآمدتر را نیز فراهم میکند. هلفایر ایرانی قمر بنی هاشم حیدر شفق آذرخش دهلاویه هواپایه
-
1 پسندیده شدهراکت انداز ضد استحکامات قارعه یک راکت انداز هجومی است که بدنه آن از مواد کامپوزیتی ساخته شده و به صورت یکبار مصرف مورد استفاده قرار میگیرد. این راکتانداز به صورت دومرحلهای عمل میکند که برای پاکسازی ساختمان ها و استحکامات دشمن موثر است.راکتانداز قارعه 8 کیلوگرم وزن داشته و به راحتی توسط نیروهای پیاده و یگانهای تکاور قابل حمل است. این سلاح همچنین از فناوری سافت لانچ (بدون آتش عقبه و مناسب جهت شلیک در فضای بسته) بهره می برد. این سلاح از کالیبر 80 میلیمتری بهره میبرد و برد موثر آن 250 تا 300 متر است تولید آن حدود یک دهم قیمت مشابه خارجی هزینه میبرد. منبع البته نمایشگاه اقتدار 40 چیزی شبیه به راکت انداز قارعه نمایش داده شد منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا.... بخش چهارم و پایانی .. برگشتگاه بزرگ سال 1944 برای ورماخت در جبهه شرقی ، آغاز برگشتگاه بزرگی بود که در نهایت به اشغال مستقیم برلین بدست ارتشهای متفقین ( شوروی ، ایالات متحده ، فرانسه و بریتانیا ) انجامید . در این میان ، اگر چه روند رو به جلوی تولید سلاح و مهمات از میانه 1943 در صنایع مستقر در خاک آلمان و کشورهای اشغالی ، روند صعودی بخود گرفته بود ، تا جایی که برای نمونه تحویل توپهای کالیبر 75 م.م و بالاتر نسبت به سال 1943 تقریبا" 2 برابر شده بود ، اما افلاس اقتصادی و نظامی این کشور نیز به همان میزان رو به فزونی نهاد . در حالی که متقابلا" ارتش شوروی به لطف اضافه شدن منابع ، نیروی انسانی و صنایع بازسازی شده در مناطق اشغال شده که اینک مجدد در اختیار روسها قرار گرفته بود ، بخوبی تغذیه میشد . با شروع ژانویه 1944 ، ارتش سرخ اتحاد شوروی ، نزدیک به 6165000 نفر سرباز و درجه دار ، 88900 قبضه توپ ،2167 دستکاه موشک انداز ، 4900 دستگاه تانک و توپ خودکششی و 8700 فروند هواپیما در سازمان رزم خود می دید ، در حالی که تمامی این نیروها ، شامل 461 لشکر ، 80 تیپ مستقل پیاده و مکانیزه ، 23 سپاه موتوریزه بعلاوه ارتش عظیمی از پارتیزان ها در پشت جبهه ورماخت مشغول اجرای ماموریتهای محوله بود . در انسوی جبهه ، ورماخت علیرغم ضربات سهمگینی که از جانب ارتش شوروی بدان وارد آمده بود ، هنوز نزدیک به 317 لشکر و 8 تیپ مستقل شامل 6682000سربازو درجه دار ، 54000 قبضه توپ ، 5400 دستگاه تانک ،و 3000 فروند هواپیما در اختیار داشت که نزدیک به 70 درصد از این تعداد در جبهه شرقی مستقر بودند . در همین زمان ، OKW و برنامه ریزان نظامی آن از جمله ویلهلم کایتل در فرمانی صریح به تمامی واحدهای مستقر در جبهه شرقی ، استراتژی آینده را اعلام نمود "..... دفاع سرسختانه از هر وجب خاک در شرق ، دفع هرگونه تهاجم در شمال فرانسه و پس ازآن بدست گرفتن ابتکار عمل و تامین پیروزی با استفاده از واحدهایی که از این جبهه آزاد شده اند ......" اما شرایط آب و هوایی روسیه ، انتقال ابتکار عمل به ارتش سرخ ، اشتباهات استراتژیک پی درپی سرفرماندهی ورماخت ، ایجاد جبهه دوم در نورماندی و.... در مجموع شرایط را در ژانویه 1945 برای آلمان ها ، بشدت ناگوار نمود . در ماه آغازین آخرین سال جنگ ، استعداد رزمی ارتش شوروی به 11556000 سرباز و درجه دار ، 91400 قبضه توپ ، 2993 موشک انداز ، 11000 دستگاه تانک و 14500 فروند هواپیما رسید در حالی متقابلا" جبهه تقسیم شده ورماخت ( با توجه به گشایش جبهه دوم ) تنها 7476000 نفر سرباز و درجه دار ، 28500 قبضه توپ صحرایی ، 3950 دستگاه تانک و 1960 فروند هواپیما در اختیار داشت ، ضمن اینکه ارتش ذخیره ستادکل نیز مشغول جمع آوری باقی مانده نیروی موجود شامل 2000000 سرباز ، 2700 قبضه توپ ، 1090 دستگاه تانک و 930 فروند جنگنده بود .. ویلهلم کایتل در مراسم امضاء تسلیم بدون قید و شرط آلمان درنهایت ، جنگ با خودکشی سرفرماندهی OKW در 30آوریل 1945 ، به صورت رسمی پایان پذیرفت ................... به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات ، خط زمانی جنگ در جبهه شرقی 1945- 1944 برای بحث و بررسی موشکافانه ، دوستان به این تاپیک مراجعه بفرمایند پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهسایت حرارتی Tactical Thermal Camera Platform RU_244 TK_ RU 150 TK رایان رشد افزار در دستان حزب الله نسخه احتمالی کپی موشک ضد زره اسپایک اسراییل
-
1 پسندیده شدهبعضی وقت ها با سر زدن به سایت نظراتی رو میبینم که با خودم میگم همین که مثل قبل هر روز به سایت سر نمیزنم کار درستی بوده! تا کی قراره از هر چیزی رو که رونمایی میشه انتظار قابلیت رزم اف 22 رو داشته باشید؟! یکی از اصلی ترین مشکلات نهاجا البته در کنار هزاران مشکل دیگه این بود که بعد از بونانزا و پی سی 7، جت آموزشی اختصاصی برای پر کردن خلا بین هواپیمای ملخی و جنگنده نبود. بالاجبار نهاجا مجبور شد تعدادی از اف 5 های b رو عملیاتی نگه داره و نقشی مشابه نقشی که تی 38 در آموزش خلبان های نیروی هوایی امریکا ایفا میکنه رو به اف 5 B بسپره. و البته تعداد این فریدوم فایترها به هیچ وجه در حد کافی نبود که نهاجا رو مجبور کرد تعداد انگشت شمار موجود از اف 5 های A خودش رو تحت پروژه ی سیمرغ دو کابین و تبدیل به مدل B کنه. باز هم تعداد کافی نبود لذا نهاجا مجبور شد که تعدادی از خلبان ها رو برای اموزش به کشورهای دیگه مثل پاکستان و... بفرسته. این خلبان ها در کشورهای میزبان تاکتیک های نبرد اون کشورهارو یاد نمیگیرن و فقط با پرواز با جت هایی مثل k-8 مرحله upt رو طی میکنن و به کشور برمیگشتن. لذا پول زیادی صرف میشد در عین حال که تاکتیک های رزمی هم اموزش داده نمیشد. اولین تلاش برای رفع این مشکل با شفق به نتیجه نرسید و به دلیل نبودن موتور و ... عملا پروژه شفق در اون زمان تموم شده به حساب میومد. تلاش ها برای خرید جنگنده خارجی مثل یاک 130 هم به هیچ جایی نمیرسید که نهاجا دست به طراحی کوثر 88 زد. این جت تو مرحله اول که فقط اموزشی بود بر مبنای قطعات موجود اف 5 A و B تعریف شد. موتور، ارابه فرود، اویونیک، کاکپیت، قطعات بسیاری از سیستم ها مثل هیدرولیک و ... مستقیما از قطعات جنگنده مذکور تامین میشد. هیچ ایرادی هم به قضیه نیست چون در صورت موفقیت طرح قطعات به خط تولید داخل میرفت و در صورت عدم موفقیت (که احتمالش هم کم نبود) هزینه و زمان اضافی صرف ساخت سیستم های جدید انجام نگرفته بود. شکر خدا که پروژه به نتیجه رسید و در ادامه خوشبختانه یا متاسفانه برای تولید انبوه و ساخت نمونه پروازی همکاری با وزارت دفاع شروع شد. تا زمانی هم که خرید جنگنده جدید انجام بشه (که هیچوقت نمیشه) و یا پروژه هایی که برای ارتقای اویونیک جنگنده های موجود در دست انجامه به نتیجه برسه، یاسین با کاکپیت انالوگ و بدون hud و ... تولید میشه. موتور جی 85 - 13 به تعداد مناسب در داخل باید موجود باشه و بعیده برای نمونه اموزشی سراغ جی 85 - 21 یا همون اوج برن. این نمونه اولی هم که پروازش رو نمایش دادن ساده ترین نمونه پروازی بود که حتی قابلیت جمع شدن ارابه فرود نداشت و ... تنها مورد نگرانی وزن خالی این جت بود که بر اساس اطلاعات منتشر شده در ماکس 2017 چندصد کیلو نسبت به جت های مشابه مثل میگ at یا casa 101 بیشتر بود. که به حمدلله طبق اطلاعات منتشره در ماکس 2019 در نمونه دوم با وجود کامل شدن زیرسیستم ها وزن 700 کیلو کاهش داشته نسبت به نمونه اول. اگر قرار بر توسعه نمونه رزمی باشه تفاوت هایی با این نمونه خواهد داشت. اینکه توپ به دماغه اضافه خواهد شد، دو سر بال ریل پرتاب سایدوایندر و زیر هر بال دو هاردپوینت وجود خواهد داشت (این الزامات به اصلاح و تقویت سازه بال منجر خواهد شد و بال فعلی رو نمیشه استفاده کرد) و از موتور اوج بدون قسمت پس سوز استفاده خواهد کرد و ... برای رسیدن به یاسین زحمت زیادی کشیده شده و حتی خون داده شده. خاطره شکستن بال تذرو و شهادت خلبانش از هیچکس پوشیده نیست. یاسین اولین جت طراحی ایران هست که فعلا تمام تست های پروازی خودش رو به سلامت انجام داده و ان شاالله با تولیدش یکی از بزرگترین مشکلات نیروی هوایی مملکت رو کاملا رفع میکنه. اولین گام بعد از سال ها با موفقیت برداشته شده و ایراداتی هم که وجود داره مثل عدم وجود fbw و ... هم قابل برطرف شدنه. جدای از عملیاتی شدن یا نشدن قاهر، ان شاالله پرواز اون رو هم که قبلا انجام شده نشون بدن تا شیرینی این موفقیت دوچندان بشه
-
1 پسندیده شدهنگاهی جدید به مفهوم "تغییر دهنده جریان بازی " تسلیح جتهای پنهانکار سوخو-57 به موشکهای فراصوت Kh-47M2 کینژال به تازگی اخباری مبنی بر آزمایشهای محرمانه نیروی هوایی روسیه بر روی جت پنهانکار نسل پنجم سوخو-57 با استفاده از مهمات محمول هوایی فراصوت R-37M و همچنین موشک هوابه هوای مجهز به جستجوگر آرایه فازی فعال K-77 منتشر شده است که به احتمال زیاد ، پس از ورود رسمی بخدمت این نیرو ، موجب تحول عمده ای در ماهیت رزم هوایی در آینده را فراهم خواهد ساخت . با این حال ، آخرین بروزرسانی ممکن بروری این جت پنهانکار ، پیش بینی نصب یک نسخه سبکتر از موشک فراصوت کینژال است که در صورت تحقق این امر ، یک جهش قابل توجه برای کاربران آن ، بویژه زمانی که هواگرد حامل آن در سرعت و ارتفاع عملیاتی بالا وارد عمل میشود ، خواهد بود . این درحالی است که کینژال بصورت رسمی از اوایل 2018 وارد خدمت رسمی در نیروی هوایی روسیه شده و در حال حاضر توسط جتهای قدیمی تری نظیر MiG-31 فاکس هاوند و بمب افکن های Tu-22M استفاده می گردد . نکته ای که در این بین ، میتوان روی آن بیشتر تمرکز نمود ، دقت و قابلیت اطمینان پذیری بالا ، برد چشمگیر ، سرعت زیاد آن است که به تقریب تمامی سامانه های دفاعی موجود در زرادخانه ارتش های جهان را دچار انفعال کرده و مضاف بر آن ، موجب میشود تا یک پیکر بندی مطلوب برای ایفای نقش " ضد کشتی " نیز بشمار آید . با این وصف ، بدلیل اینکه پیکربندی سوخو-57 سبکتر از ساختار هواگردهایی نظیر فاکس هاوند یا بک فایر بحساب آمده و بر خلاف اسلاف خود ، یک جت رزمی پنهانکار محسوب میشود ، توانایی حمل مهمات با حجم کوچکتر را در جایگاه های داخلی خود داشته و این باعث میشود تا بتواند یک گونه سبک تر و با اندازه کوچکتر از مهمات کینژال 600 کیلوگرمی که به شکل خاص برای جتهای نسل آینده طراحی شده را حمل نماید . واضح است که پیامدهای اضافه شدن این قابلیت به سوخو-57 ، غیر قابل کنترل خواهد بود ، چنانکه با مسلح شدن به این مهمات جدید ، جت روسی می تواند به اولین هواگرد نسل پنجم با قابلیت حمل موشکهای بالستیک تغییر کاربری یافته تبدیل گردد . از سویی دیگر، پیکربندی قابل انعطاف کینژال برای استفاده بر علیه اهداف زمین پایه و دریاپایه ، به احتمال فراوان موجب تولید این جت در تیراژ انبوه شده و طبیعتاً کاربرد آن را برای ایفای ماموریتهای ضربتی در کنار نقش اولیه برتری هوایی ، پررنگ خواهد کرد . از سویی دیگر ، قابلیت حمل کلاهکهای هسته ای توسط کینژال باعث میگردد تا این جت رزمی به شکل بالقوه ، وارد سازمان رزم یگانهای بمب افکن استراتژیک نیروی هوایی روسیه که در حال حاضر ، صرفا" به بمب افکن های Tu-22M ، Tu-160 و در نهایت افسانه جنگ سرد Tu-95 مسلح است ، شود که به شکل طبیعی ، انعطاف پذیری رزمی بیشتری را برای اجرای حملات هسته ای برای روسها فراهم خواهد آورد . تحلیلگران نیروی هوایی ایالات متحده براین باورند که در حال حاضر ، سوخو-57 ، بر خلاف همتای غربی اش اف-22 ، بدلیل استفاده از سامانه های رزمی و پروازی آنالوگ ، قادر به استفاده از مهمات هوا به سطح نیست و برای ایفای ماموریتهای غیر از برتری هوایی ، بشدت با محدودیت روبروست . از سویی دیگر ، جتهای سبک تری نظیر اف-35 در حال حاضر بیشتر برروی نقش ضربتی محدود ، متمرکز شده اند و قابلیت حمل مهمات هوا به زمین بشکل انبوه را ندارند ، ضمن اینکه علی الظاهر قادر به حمل مهمات دورایستای هسته ای نیز نیستند و بیشتر بر روی قابلیت حمل مهمات هدایت شونده تاکید دارند . در نتیجه ، اضافه شدن قابلیت حمل Kh-47M2 بر روی سوخو-57 بصورت بالقوه می تواند نیروی هوایی ایالات متحده را وادار کند تا توسعه نسل جدیدی از مهمات هسته ای سبک تر با قابلیت شلیک دورایستا را برای اف-35 در دستور کار خود قرار دهد ، گرچه بسیار بعید خواهد بود که تلاش آمریکایی ها روی نسخه فراصوت آن قرار گیرد . به اعتقاد ناظران نظامی ، مشخصات منتشر شده از رادار سوخو-57 و ویژگی پنهانکار بودن ذاتی این جت نسل 5 ، محصول جدید صنعت هوایی روسیه را به یک پیکربندی ایده آل برای ایفای سکوی شلیک موشکهای فراصوت در بردهای غیر قابل تصور ، تبدیل می نماید و این خود موجب کاهش احتمال کشف پرنده مهاجم توسط واحدهای دفاع هوایی دشمن را فراهم می آورد . اما آنچه که در این میان اهمیت دارد ، توانایی روسها در مینیاتوریزه کردن کینژال بدون صدمه به برد و سرعت آن است و اینکه آیا حمل موشک جدید می تواند مانورپذیری سوخو-57 را تحت تاثیر خود قرار دهد ؟!!! اما ، فرض بر تطبیق موفقیت آمیز این دو ، بطور قطع توان رزمی سوخو-57 و بالتبع آن ، نیروی هوایی روسیه دچار تغییرات بسیار زیادی می گردد . این مساله در کنارتحلیل های موجود مبنی بر احتمال دریافت این جتهای رزمی توسط نیروی دریایی روسیه و استقرار آن بر روی حامل های شناور ، میتواند به یک ابزار موثر برای تغییر جریان بازی در نبردهای هوایی و ضد شناور در فواصل زیاد تبدیل شود ، گرچه این مشکل نیز قابل تبیین است که احتمالا" این موشک تا سال 2030 وارد خدمت عملیاتی نخواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
-
1 پسندیده شدهفعلا که 2016 شده و هیچ کدوم از طراحهای بالا عملیاتی نشده
-
1 پسندیده شدهباتوجه به عدم ارائهي پاسخ و يا اعتراض برادر سينا، من موضوع رو حمل بر اين ميگيرم كه تا اينجاي امر، با عرايض بنده موافق بوده و ايشان نيز درخصوص موضوع ملي كردن صنعت نفت ايران، نقشي براي دكتر مصدق (تا اينجاي كار) پيدا نكردهاند. پس برويم سراغ ادامهي ماجرا. ----------------------------------------------------- در پست قبل، داستان به اينجا رسيد كه طرحي خطرناك و انحرافي براي ملي شدن صنعت نفت ايران، توسط منصور الملك و دكتر مصدق طراحي گرديد و حتي به واسطهي آن، كميسيون نفت نيز تشكيل گرديد. از طرف ديگر، انگلستان حاضر به شركت در قمار اين طرح نبود و ترجيح ميداد فردي مقتدرتر و مناسبتر به روي كار بيايد. فردي نظامي به نام سپهبد رزمآرا. سپهبد رزمآرا سپهبد حاجعلي رزمآرا، رئيس ستاد ارتش وقت و پرورش يافته در خانوادهاي نظامي بود. وي فردي با اراده، باهوش، مصمم، سختكوش و در عين حال سرسپرده، خائن و جاهطلب بود. او به دو زبان روسي و انگليسي آشنا بود و در دانشگاه نظامي «سنسير» فرانسه تحصيل كرده و چندين كتاب جغرافياي نظامي درخصوص استانهاي مرزي ايران نوشته و منتشر نموده بود و تسلط كمنظيري درخصوص شناخت ايران داشت. افزون بر اينها ستاد ارتش فرانسه به او نشان «شواليه لژيون دونور» اعطاء كرده و آكادمي آسيايي به مناسبت مقالات علمي، وي را به عضويت هيئت رئيسه آكادمي انتخاب و به رتبه دكترا در علوم نقشهبرداري ارتقاء داده بود. سپهبد ژندار، فرمانده فرانسوي دانشگاه جنگ، درباره وي گفته بود : «او (رزم آرا) فرماندهي است كه در جنگهاي گذشته امتحانات لازم را از لحاظ درك قوه ابتكار داده و اكنون نيز داراي ذوق و ابتكار و ادراك مسئوليت ميباشد. داراي هوش سرشار و قدرت قضاوت صحيح است و [داراي] صفات و خصائل جدي است. ميتوان اطمينان كامل در صحت كارهاي او داشت كه موجب تشويق و ترقي او فراهم شود». (مهدينيا، جعفر، زندگي سياسي رزم آرا، ص 114) سپهبد رزمآرا در دفتر كار ستاد كل ارتش وي از مدتها قبل در انديشهي حضور در عرصهي سياست بود. در سياستمداري و زيركي وي، ذكر همين نكته بس كه با وجود آنكه سه كشور امريكا، انگلستان و شوروي، هريك اهدافي متفاوت را در ايران دنبال ميكردند، وي توانست نظر مساعد هر سه كشور را به خود جلب نموده و در نتيجه، حمايت ايشان را نسبت به صدارت خود داشته باشد. دولت انگلستان، نگران تصويب قرارداد الحاقي و تأمين منافع خود در ايران و بخصوص اوجگيري نهضت ملي نفت بود. امريكا نيز بعلت درگيري غيرمستقيم با شوروي در جنگ سرد، تمايل بيشتري به سمت انگلستان داشت و مسئلهي اصلي براي وي (طبق دكترين دومينوي ترومن)، كشورهاي همسايهي شوروي و بطور كلي، كشورهاي در معرض سقوط در دامان كمونيسم بود و اين مسئله، سبب توجه مضاعف امريكا به ايران بود و همگامي سياستهاي اين كشور با انگلستان، امري بود كه شايد تنها، دكتر مصدق متوجه آن نبود (دكتر مصدق، خوشبينانه باور داشت كه با نزديكي به امريكا، ميتواند از نفوذ و قدرت انگلستان و شوروي كاسته و با ورود امريكا به اين معادله، تضاد منافعي ايجاد نمايد! حال اينكه بعدها ثابت شد كه دولت مصدق، بيشترين ضربه را نه از انگلستان، بلكه از امريكا دريافت كرد!). حتي آيتالله كاشاني هم درخصوص نزديكي سياستهاي اين دو كشور، بارها هشدار داده بود (كه ان شاءالله بعداً به آن خواهم پرداخت). بر همين اساس، ارنست بوين (وزير امور خارجهي انگلستان) و دين آچسن (وزير امور خارجهي ايالات متحده) در كنفرانس لندن، تصميماتي درخصوص ايران اتخاذ كردند كه مهمترين آن، روي كار آوردن مهرهي مقتدري بود تا هم قرارداد الحاقي را فيصله دهد و هم درصورت رويارويي با شوروي بتواند در مقابل اين كشور بايستد. مهرهي مقتدر ايشان كسي نبود جز سپهبد رزمآرا. از طرف ديگر، شوروي نگاه نگراني نسبت به ايران داشت. اما رزمآرا خيال ايشان را نيز آسوده نمود. سران حزب توده، به اتهام شركت در ترور شاه (كه هم توطئهي ترور و هم دستگيري سران حزب توده و آيتالله كاشاني، نقشهي وي (و البته انگلستان) بود)، زنداني و بسياري از آنها محكوم به اعدام شده بودند. رزم آرا در تماس با سران شوروي، متعهد شد تا آنان را از زندان فراري دهد. وي براي كسب اطمينان كامل روسها، دوست نزديكش احمد دهقان (مدير نشريه «تهران مصور» بود كه مطالب محرمانه و كوبندهاي عليه حزب توده منتشر مينمود و موقعيت اين حزب را بشدت بخطر انداخته بود) را به قتل رساند تا تعطيلي روند حملهِي رسانهاي وي به حزب توده، عملاً خيال شوروي و حزب توده از افشاگريهاي وي راحت شود. بدين ترتيب اين سپهبد ارتشي، به طرز حيرتانگيزي توانست با كياست، خود را نقطهي اتحاد سه سياست متفاوت جلوه داده و بر اين اساس، فشاري بيامان براي به قدرت رسيدن را به كمك اين سه دولت، به شاه جوان وارد سازد. اگر چه محمدرضا شاه، تلاش ميكرد با مسافرتهاي پيدرپي به شمال كشور، از فشار سه دولت اندكي بكاهد، ولي اين تدبير، در ارادهي سه كشور تغييري حاصل نميكرد. سپهبد رزمآرا در لباس تشريفات دربار از طرف ديگر، با تجربهاي كه از سقوط دولت عبدالحسين هژير (كه با مخالفتهاي گستردهي آيتالله كاشاني و فداييان اسلام و به راه انداختن راهپيماييهاي وسيع توسط ايشان مجبور به استعفاء شد)، كسب شده بود، جرالد دوهر، مستشار سفارت امريكا سرگرم مذاكره با آيتالله كاشاني بود تا نظر او را براي روي كار آمدن رزم آرا جلب نمايد. (رائين، اسماعيل، اسرار خانه سدان، ص 169) ولي آيتالله كاشاني، مردي نبود كه بر سر منافع ملي ايران، با كسي مثل رزمآرا (كه به خوبي از منويات شخصي وي آگاه بود و پس از ورود به ايران، در نامهاي كوبنده، عملاً وي را مورد شديدترين انتقادات قرار داده بود و به خوبي چنين روزي را پيشبيني ميكرد) همكاري و همپيماني داشته باشد و در كسب قدرت، وي را ياري نمايد. بالعكس، به فاصلهي چند ساعت پس از انتشار خبر نخستوزيري رزمآرا، اولين اعلاميه را عليه وي، آيتالله كاشاني صادر نمود. در اين حين منصور الملك، سرگرم معرفي دكتر سجادي به عنوان وزير دارايي به شاه بود و همچنين خود را براي استيضاح آشتيانيزاده آماده نموده و اتفاقاً ملاقاتي با دكتر مصدق، مرد ملي ايران! داشت كه به كمك وي، بتواند پس از استيضاح رأي قابل توجهي را كسب نمايد. ولي كار به آنجا نرسيد و دربار با احضار وي، او را مكلف ساخت كه اسعتفاء دهد. با وجود ممانعت اوليهي منصور الملك (چون طبق قانون اساسي، شاه نميتوانست در سياست دخالت داشته باشد و تنها درصورت انحلال مجلسين، ميتوانست رأساً نخستوزير را عزل نمايد (كه اين بلا، در روز 24 مردادماه 1332 بر سر دكتر مصدق آمد؛ آنهم با مساعدت خود دكتر مصدق در انحلال مجلسين!!!). به همين دليل هم منصورالملك، سعي كرد كه از دربار (كه كنترل شاه را داشت) امتياز بگيرد)، وي در قبال پست سفيري ايران در ايتاليا، در پنجم تيرماه 1329 حاضر شد از صدارت كنارهگيري نمايد. به فاصلهي سه ساعت پس از استعفاء منصور الملك، فرمان نخستوزيري سپهبد رزم آرا صادر شد؛ بدون آنكه مجلس نسبت به وي ابراز تمايل كرده باشد. جالب آنكه رزم آرا بلافاصله فهرست كابينهي خويش را نيز منتشر نمود و اين، نمايانگر آن بود كه از مدتها قبل، آمادگي نخستوزيري را داشته است. اما رزمآرا، يكشبه روي كار نيامد. حضور رزم آرا در عرصهي سياست، نيازمند رجوع به يكسال و نيم قبل و ماجراي ترور شاه ميباشد. در بهمنماه سال 1327 و درست هنگامي كه خيزشي ملي جهت ملي شدن صنعت نفت به رهبري آيتالله كاشاني (بخصوص با اعلاميهي شديداللحن ايشان عليه شركت نفت و درخواست لغو امتياز نفت) و تلاش نمايندگان اقليت مجلس پانزدهم به جلوداري حسين مكي (كه درحال جمعآوري امضاء نمايندگان مجلس براي طرح لغو امتياز نفت از شركت نفت ايران و انگليس بود)، در نقطهي عطف خود قرار داشت و نگاه مردم بدين تلاش معطوف بود، حادثهاي روي داد كه ميتوانست بطور كل، جريان مبارزات ملي شدن نفت ايران را تغيير دهد و آن؛ ترور شاه بود. روز جمعه، پانزدهم بهمن 1327، مراسم جشني در دانشگاه تهران برپا شد. در اين مراسم، جمع كثيري از نمايندگان، اعضاي هيئت دولت، نظاميان و شخصيتهاي بانفوذ كشوري و لشكري حضور داشتند. حتي شاه نيز به مراسم ميآمد. خلاصه اينكه همه حضور داشتند؛ الا سپبهد رزم آرا؛ رئيس ستاد ارتش. جالب اينجاست كه پس از ترور، شاه از رزم آرا درخصوص غيبتش سوالي ميپرسد كه شنيدن آن از زبان ارتشبد حسين فردوست، يار و همراز شاه شنيدني است : «محمد رضا از رزم آرا پرسيد كه شما چرا در مراسم دانشگاه نبوديد؟ رزم آرا جواب داد : "وقتي شما در محلي هستند من بايد در محل كار خود دستورات امنيتي و حفاظتي بدهم." محمدرضا گفت : "اين بار كه دستور شما را اجرا نكردند!".» (فردوست، حسين، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، انتشارات اطلاعات، جلد يك، ص 165) علي ايحال، ساعت سه بعد از ظهر، هنگامي كه محمدرضا شاه در مقابل دانشكده حقوق از اتومبيل پياده ميشد، فردي به نام ناصر فخر آرايي كه به عنوان خبرنگار عكاس روزنامه «پرچم اسلام» (كه حامي آيتالله كاشاني بود و اين فرد، به اصرار و التماس، روز قبل از آن، موفق به دريافت كارت خبرنگاري اين روزنامه شده بود. جالب اينكه كارت خبرنگارياش توسط رضا زاهدي، ماشيننويس ستاد ارتش تهيه و تحويل او داده شده بود)، در مراسم حضور داشت، شاه را هدف قرار داد. فخر آرايي پنج گلوله شليك كرد. تير اول به لب خورده و تا لثه رسيد، تير دوم در حاليكه شاه دور خودش ميچرخيد از پهلو به شانه اصابت كرده و بدون صدمه از زير پالتو عبور نمود و از شانهي چپ خارج شد. سه تير ديگر هم به لبه كلاه اصابت نموده و بدون هيچ جراحتي از بالاي پوست سر عبور كرد. نتيجتاً هيچ خطر جاني متوجه شاه نشد و او، جان سالم بدر برد. پس از پايان تيراندازي، سرتيپ صفاري (رئيس وقت شهرباني) به طرف ضارب شليك كرده و پاي او را مورد اصابت قرار داد. ضارب، هفتتير خود را به زمين انداخت و جملهاي بر زبان آورد كه چيزي نمانده بود همه چيز لو برود : «اين كه ديگر قرار نبود». شاه با شنيدن اين جمله، گفت : «ضارب را نكشيد». ولي به نفع نظاميان بود كه مطمئن شوند ديگر فخرآرايي چيزي نميگويد. به همين خاطر وي را به رگبار بسته و به قول ارتشبد فردوست «او را تبديل به آبكش كردند». بعلت مصدوميت شاه و انتقال وي به بيمارستان، سپهبد رزم آرا كنترل اوضاع را بدست گرفت. بدستور وي، عدهاي از سران و شخصيتها از جمله آيتالله كاشاني دستگير، حزب توده غير قانوني اعلام، اجتماعات ممنوع و روزنامههاي مخالف و مديران و نويسندگان آنها توقيف شدند. بدين ترتيب كشور در قفس آهنين قرار گرفت و ارتش به رهبري سپهبد حاجعلي رزمآرا بر امور مسلط شد. با وجود جملهي نابجاي فخرآرايي كه نشان از يك توطئهي حقيقي داشت، تا زماني كه رزمآرا زنده بود، كسي جرأت پيگيري مسئله را نداشت. تنها دو سال پس از اعدام انقلابي رزم آرا به دست فداييان اسلام، نشريهي خواندنيها اقدام به انتشار گوشهاي از اسرار واقعه دانشگاه نمود : «در آن روز به عنوان (به بهانهي) اينكه مصادف با 15 بهمن و تجمع تودهايها در آرامگاه دكتر تقي اراني (رهبر گروه معروف به 53 نفر كه از مبلغان و ايدئولوگهاي ماركسيسم بود و در زندان رضا خان، به طرز مشكوكي فوت كرد. ياران اراني، پس از شهريور 1320 حزب توده را تشكيل دادند.) است به دستور رزم آرا به همه[ي] پادگانهاي پايتخت فرمان آمادهباش داده بودند و همه[ي] قواي متمركز در تهران در سربازخانههاي خود با تمام تجهيزات آماده[ي] عمل بودند. ضمناً رزم آرا نيز برخلاف معمول در جشن دانشگاه شركت نكرده بود و ميگفتند وي همان روز در منزلش با عدهاي از افسران جلسه محرمانه داشته است. نقشه اين بود كه بعد از انجام سوء قصد و اتمام كار گارد احترامي كه در محل حاضر بود، تمامي حاضرين را كه زعماي ايران محسوب ميشدند در همان سالن دانشگاه بازداشت كنند. در آن روز برادران شاه، هيئت دولت، نمايندگان مجلس، امراي ارتش و نزديك به شاه، رجال و بسياري از شخصيتهاي معتبر در محيط دانشگاه حاضر بودند و اگر آن عده توقيف ميشدند، ديگر مزاحمي در بين نبود. تمام پادگانها مجهز و آماده بودند تا تير رها شود و شاه نابود گردد و سران قوم و نزديكان شاه همه فيالمجلس توقيف گردند. حزب توده را متهم سازند، پادگانهاي مجهز فوراً همه[ي] سازمانهاي حساس را اشغال نمايند و كودتا به خودي خود صورت پذيرد و انجام بقيه[ي] نقشهها دنبال گردد. همين طور هم شد. اولين اقدامي كه در محيط دانشگاه به عمل آمد بستن دربهاي سالن دانشكده حقوق و توقيف همه[ي] زعماي قوم بود. سربازها همه را تحت نظر گرفتند و حتي چند گروهبان پارابلوم بدست و با اسلحه[ي] لخت به داخل سالن رفته و حضار را تحت كنترل شديد قرار دادند. عدهاي از مدعوين به نمايندگان حاضر در سالن پيشنهاد كردند كه هرچه زودتر خود را به مجلس رسانيده و جلسه را تشكيل دهند. همه اين فكر را پسنديدند ولي همه[ي] درها بسته بود و چند سرباز به آنان فرمان ايست دادند.» (خواندنيها، شمارههاي 39، 42 و 44، به نقل از جامي، ن، گذشته چراغ راه آينده است، صص 40-538) بعد از يك ساعت سرهنگ دفتري (آجودان شاه كه پس از دستور رزم آرا مبني بر دستگيري آيتالله كاشاني، با ورود به منزل وي و حمله به آيتالله، وحشيانه وي را مورد ضرب و شتم قرار داده و در بدترين شرايط، ايشان را به قلعهي فلكالافلاك منتقل كرد. وي كه اتفاقاً فاميل نزديك دكتر مصدق بود، در دولت دكتر مصدق، رئيس گمرك شد، در كودتاي 25 مرداد يكي از نقشهاي اصلي را عهدهدار بود و پس از شكست كودتا، دكتر مصدق با علم به اينكه وي، جزو كودتاچيان است، وي را به منصبي بزرگتر و مهمتر گمارد و خندهدار اينكه در روز 28 مرداد و با وجود مخالفت تمامي مسئولين، از وزير كشور (دكتر صديقي) گرفته تا ساير مسئولين نظامي مربوطه، وي را به سمت رئيس شهرباني كل كشور منصوب نمود و هماو بود كه به سرعت، نيروهاي شهرباني و نظامي را در اختيار نيروهاي طرفدار زاهدي قرار داد و موجب اثربخشي بيشتر كودتاي 28 مرداد گرديد. وي پس از كودتا نيز در مقام خود ابقا شد)، به سالن برگشت و نجات شاه را از اين سوء قصد به سمع حاضرين رساند و چون نقشه انجام نشده بود خواه ناخواه درهاي سالن باز شد و مدعوين خارج گرديدند. (مهدينيا، جعفر، زندگي سياسي رزم آرا، ص 306) فريدون كشاورز، از اعضاي شوراي مركزي حزب توده كه با نورالدين كيانوري (رهبر حزب توده پس از انقلاب) چندان رابطهي مطلوبي نداشت، وي [كيانوري] را به دست داشتن در توطئه و همكاري با توطئهگران متهم كرد. فخر آرايي با شاخهاي از حزب توده به سركردگي كيانوري مرتبط شده بود. روزي كه ترور اتفاق افتاد، حزب توده در حال برگزاري مراسم يادبود دكتر تقي اراني بود. آنها حتي پس از وقوع حادثه نيز از وقايع خبردار نشدند؛ ولي كيانوري مطلع بود. او حتي يكبار از ميان مراسم براي مطمئن شدند از ورود فخرآرايي به درون دانشگاه، مراسم را رها كرد و به شهر آمد. وقتي بازگشت مورد پرس و جوي رفقاي حزبي قرار گرفت، ولي به نحوي آنان را قانع كرد. او از مدتي قبل بطور سربسته به اعضاي شورا گفته بود كه بزودي حزب مجبور به اختفا ميشود و حتي مراسم يادبود دكتر اراني كه چهارده بهمن بود به پيشنهاد او به 15 بهمن (روز ترور) تغيير يافت. هنگام بازگشت نيز به رفقاي حزبياش توصيه كرد كه جمعيت حاضر به طور دسته جمعي وارد شهر شود. احسان طبري، ايدئولوگ حزب توده، در كتاب معروف خود به نام «كژراهه» مينويسد : «چنانچه افشائات پلونوم چهاردهم ده سال بعد روشن كرد كيانوري با وساطت ارگاني با ناصر فخر آرايي عامل تيراندازي به شاه در تماس بود و براي او روشن بود كه فخرآرايي نيت اجراي تيراندازي به شاه را دارد.» (طبري، احسان، كژراهه، انتشارات اميركبير، چاپ سوم 1367، ص 84) دكتر فريدون كشاورز، در اين زمينه در كتاب معروف خود «من متهم ميكنم كميته مركزي حزب توده ايران را»، به تفصيل در اين خصوص موضوع را مورد بررسي قرار داده است. نورالدين كيانوري دبير كل حزب توده توطئهي كودتاي رزم آرا، با زنده ماندن شاه به شكست انجاميد. ولي از آن پس، وي در رأس قدرت سياسي كشور قرار گرفت و عملاً وي، سوار بر دولتها بود و هم سياسيون، هم ارتش، هم دربار و هم شخص شاه، بشدت از وي ميترسيدند و حساب ميبردند. شايد به همين دليل هم بود كه ترور رزمآرا، شوك بزرگي به جامعهي سياسي آن دوران وارد آورد كه درخصوص آن بعداً توضيحات لازم را ارائه خواهم نمود. چيزي كه مسلم است اين است كه كودتاي رزمآرا، كان لم يكن نشد. بلكه اين انديشه، همچنان در ذهن وي بود و قصد وي، اجراي اين كودتا، به شكلي نوينتر و موثرتر و بدون اشتباه در هفدهم اسفندماه 1329 بود كه ...! -------------------------------------------- به خاطر جلوگيري از طولاني شدن پست، بقيه رو موكول ميكنم به پست بعدي. سينا جان. تا اينجاي ماجرا، اگر نظري داشتي بفرما. با اين پيشزمينه، در پست بعد ميپردازيم به وضعيت ايران در هنگام تصدي نخستوزيري رزم آرا و جريان ملي شدن صنعت نفت در آن دوران.
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام و خسته نباشيد خدمت دوستان بزرگوار. اولين تاپيك مناظرهي اين مبحث رو اينجانب باز ميكنم و اميدوارم كه بحثي كه شكل ميگيره، براي دوستان مفيد باشه. اين بحث، از چند روز قبل و در pm، بين بنده و سيناي عزيز شكل گرفته بود و با توجه به ايجاد اين مبحث، بهتر ديديم اون رو در قالب تاپيك دربياريم و باقي بحث رو اونجا داشته باشيم. ------------------------------------------------------ موضوع مناظره : بررسي عملكرد بيست و هشتماههي دكتر محمد مصدق و كودتاي 28 مرداد شركت كنندگان : sina12152000 و mostafa_by ان شاءالله پست اول رو سيناي عزيز خواهد داد.