برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      58

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      57

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. arminheidari

    • امتیاز

      43

    • تعداد محتوا

      7,136


  4. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      34

    • تعداد محتوا

      1,031



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 1 آبان 1399 در پست ها

  1. 5 پسندیده شده
    سفیر آذربایجان با روزنامه ارگان دولتی ایران مصاحبه کرده و خیلی شیک منکر حضور تروریستهای تکفیری شده با این استدلال که تصاویر همه فتوشاپ! هست و چون ما خودمون 100 هزار نیرو داریم پس تکفیری نیومده (منظورش از همون دست نیروهاست که قره باغ را دادند رفت و قبلا هم هر درگیری ای که شد خفت بار شکست خوردند تا این تکفیریها را اردوغان فرستاد براشون ) بعد هم شاکی شده که اصلا به ما برمیخوره رسانه های ایران چنین مینویسند و ما غیرت داریم و شیعه(!) هستیم و کسی که خودش را فقط بلده منفجر کنه نمیاریم. (از انواع غیرانفجاری و سربرش! میاریم لابد) و همه خمپاره ها هم ارمنستان میفرسته ایران. یا اینکه همه باید خدشه دار شدن تمامیت ارضی! ما را محکوم کنند و جدایی سرزمینمون را هم و با ما همراه بشند برای ازادی این مناطق و ... کاری به کلیت بحث ندارم و هدفم از این اشاره یک چیز دیگه است. رسانه های ما چرا همراه خبرنگارانشون این همه الکن هستند. خبرنگار حوزه سیاسی احتمالا بیشتر دنبال خاله زنک بازیهای داخلی و جناحی هست تا حوزه کاری خودش (همه رسانه ها را میگم که قبلا مفصل در مورد خبرنگاران نظامی سایتها و خبرگزاریها گفتیم، روزنامه ها که بماند) فی المثل تو این مصاحبه خبرنگار اصلا نمیگم تمام منابع آزاد مربوط به این جنگ را از دو طرف رصد کرده باشه بلکه همون رسانه های خودمون کافیه: نمیتونست ازش بپرسه خمپاره بی صاحب را ارمنسان فرستاد، پهپادهای شما از اول جنگ چه غلطی میکنند در خاک کشور ما؟ یا نمیتونست بپرسه اگر اینهمه اشغالگری بده اردوغان تو ادلب سوریه دقیقا داره چه غلطی میکنه با 4500 فقط خودروی سبک و سنگین و تانک. پستهای نظارتی بماند. یا نمیتونه بپرسه اگر تمامیت ارضی این همه مقدس هست، پس تمام این گروه های تجزیه طلب صاحب تلویزیون و رسانه تو قلب باکو که هر روز علیه تمامیت ارضی ما و تجزیه کشور و حتی حرکت مسلحانه و ... دارند برنامه و خبر و تحریک تولید میکنند دقیقا اسمشون چی هست؟ فقط برای مشا بده و برای ما خوبه؟ یا نمیتونست بپرسه پهپاد اسراییل (به عنوان دشمن اول ایران و خطرناکترینشون با این همه ترور و حمله و خرابکاری در ایران و سوریه ضد ما) از خاک شما بلند میشه میاد صاف روی نطنز یعنی چی دقیقا تو عرف بین الملل؟
  2. 4 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم ما چقدر احمق هستیم؟ احمقانه های یک سازمان نظامی تفکر دشوارتر از آن است که تصور کنیم.در این مقاله جالب از ژورنال نیروی زمینی ارتش استرالیا نویسنده با توضیح هدف تفکر و بررسی برخی از مسائلی که همه ما با آن روبرو هستیم ، نتیجه می گیرد که ارتش با تفکر مشکل دارد. اگر ارتش واقعاً تطبیق پذیر باشد ، باید با نحوه تفكر ما به صورت فردی ، تیمی و سازمانی به مسائل بپردازد. ولی هیچ جایگاهی در ارتش وجود ندارد که مهارت های تفکر انتقادی را به عنوان یک خواسته مطلوب یا اجباری ذکر کند. . مردی در حال تعویض چرخ ماشین خود بود که تصادفا پیچ های چرخ به فاضلاب کنار جاده افتادن. او خیلی زود فهمید كه در کنار یک بیمارستان روانی توقف کرده و یك بیمار در نزدیكی ایستاده و او را تماشا می كند. راننده گفت: " شما فکر می کنید این خنده دار است." بیمار پاسخ داد: "نه ، نمی کنم". مرد گفت : ‘فکر نمی کنم شما بتوانید به من کمک کنید. بیمار گفت: "خب ، چرا شما فقط یک مهره چرخ را از هر سه چرخ دیگر بر ندارید و از آنها برای اتصال چرخ اضافی خود استفاده نمی کنید؟ این باید تا زمانی کار کند که خیلی سریع رانندگی نکنید. " مرد گفت : 'محشره! این خنده دار به نظر می رسد که شما در یک بیمارستان روانی هستید و در عین حال توانسته اید به فکر راه حلی برای مشکل من باشید. بیمار پاسخ داد: " ممکنه دیوانه باشم ، اما احمق نیستم. " حماقت وقتی واضح است که پاسخ واضح است ولی نمی توان آن را دید. حماقت وقتی رفتاری ناشیانه می باشد که ان رفتار به طور واضح بد باشد. حماقت در حالی درتصمیم گیری گنگ است که تصمیم از ابتدا باید گنگ شناخته می شد. حماقت با بیان ایده ها و نظرات کسل کننده و مغالطه آمیز مشهود است. سوال واضحی که باید بپرسید این است: "ما چقدر احمق هستیم؟" این مقاله پاسخی را مطرح می کند. اما قبل از طرح پاسخ ، ابتدا لازم است تفکر را متناسب با متن ارائه دهم. دلیل این امر این است که هر کس دیدگاه خاص خود را نسبت به تفکر داردو البته اکثریت در اشتباه هستند. هدف تفکر "من فکر میکنم پس هستم" رنه دکارت "من هستم. بنابراین فکر می کنم" افسران ارتش استرالیا تفکر چیزی است که ما آن را مسلم می دانیم. از این گذشته ، ما در تمام زندگی خود در حال "تفکر" بوده ایم. اما اگر بپرسیم هدف از تفکر چیست؟ در واقع یافتن پاسخ بسیار دشوار است. من معتقدم که تفکر سه هدف گسترده و مرتبط با یکدیگر را در بر می گیرد: ایجاد حس، ایده پردازی و تصمیم گیری. حس سازی کاری است که هنگام پردازش داده ها ، اطلاعات و ورودی های حاصل از حواس فیزیکی خود انجام می دهیم. ایجاد حس شامل توسعه درکی از دنیای "ما" (در مقابل جهان ) است. حس سازی را می توان به درک ، یادگیری و آموزش تقسیم کرد. این جنبه ها می توانند بیشتر تجزیه شوند و شامل فعالیت هایی مانند درک ، حافظه ، استدلال ، برقراری ارتباط ، تحلیل ، منطق و جذب شوند. در حالی که ما از بدو تولد در حال درک دنیای خود بوده ایم ، اما "درک" ما از جهان به اندازه ای که خود تصور می کنیم دقیق و قابل اعتماد نیست. ایده پردازی را زمانی انجام می‌دهیم که به دنبال درک شرایط محیط و خلق ایده‌هایی برای اطلاع‌رسانی تصمیمات و اقدامات خود باشیم. ایده پردازی را می توان به طراحی و خلاقیت تقسیم کرد. این جنبه ها را می توان در فعالیت هایی مانند تحقیق ، تفکر سیستمی ، تولید ایده ، ترکیب و نوآوری تجزیه کرد. طیف گسترده ای از تکنیک ها برای تقویت ایده پردازی در دسترس است. اما ارتش در این زمینه تلاش کمی (با ارفاق) برای نهادینه کردن هر یک از آنهاکرده است. تصمیم گیری نتیجه طبیعی تفکر است و منجر به اعمالی می شود که انجام می دهیم. تصمیم گیری شامل حل مسئله ، تدوین تصمیم و برنامه ریزی است. این جنبه ها را می توان در فعالیت هایی مانند شناخت و تشخیص مشکلات ، انتخاب و به کارگیری مدل تصمیم گیری ، و تنظیم و اجرای برنامه ها تفکیک کرد. همانند ایده پردازی ، طیف گسترده ای از فنون حل مسئله و تصمیم گیری نیز وجود دارد. به استثنای فرآیند ارزیابی نظامی Military Appreciation Process (MAP) ، ارتش نیز نتوانسته است آنها را نهادینه کند. این سه "هدف" کاربرد تفکر را توصیف می کند ، اما نشان دادن تفکر نیست. تفکر از طریق بیان تفکر نشان داده می شود.  بیان تفکر کیفیت تفکر ما از طریق افکاری که داریم و اعمالی که انجام می دهیم بیان می شود. افکاری که داریم معمولاً از طریق گفتن و نوشتن بیان می شود. این افکار توسط افرادی که به صحبت ما گوش می دهند یا آنچه را که می نویسیم می خوانند قضاوت می شوند. اقداماتی که انجام می دهیم توسط کسانی که بر آنها تأثیر می گذارد قضاوت می شوند. در ارتش ، افکار ما از طریق کارکنان ، به صورت کتبی یا کلامی بیان می شود. اقدامات ما توسط زیردستان ، شرکا ، متحدان ، دشمنان و اگر در تجربه خود تأمل کنیم ، توسط خود ما قضاوت می شود. قضاوت هایی که درباره عملکردهای ما انجام می شود ، براساس ادراک ، پیش داوری و تعصب کسانی است که قضاوت می کنند. همچنین باید در نظر بگیریم که تفکر در سطوح مختلف رخ می دهد. این فقط یک فعالیت فردی نیست. سطح تفکر تفکر در سه سطح صورت می گیرد: فردی ، تیمی و سازمانی. تفکر فردی کاری است که ما مستقل از دیگران انجام می دهیم. تفکر فردی توسط عوامل مختلفی شکل می گیرد. اینها شامل ساختار و عملکرد مغز ما ، عادات تفکر و فرهنگ و انتظارات سازمانها و گروههایی است که به آنها تعلق داریم. تفکر تیمی جمع تفکر فردی است ، اما با عارضه اضافه شده تعاملات اجتماعی و فرهنگی درون تیمی. بروس تاكمن ، روانشناس آمریكایی ، بخاطر نظریه توسعه گروهی مشهور است كه در آن پنج مرحله رشد را شناسایی كرد. مراحل شامل شکل گیری ، طوفان ، هنجارسازی ، اجرا و به تعویق انداختن است. اهمیت مراحل این است که آن‌ها تاثیر و نفوذ بر افراد گروه (تیم)را نشان می‌دهند. هنگام کار در تیم ها ، افراد مانند زمان فردی رفتار نمی کنند (فکر نمی کنند). تفکر سازمانی حاصل جمع تفکرات فردی و تیمی است و توسط فرهنگ ، سنت ها و قوانینی که در درون سازمان وجود دارد محدود می شود. تفکر سازمانی را می توان در نتیجه جهت دهی به تیم ها و افراد تحت تأثیر قرار داد یا بر آنها تأثیر گذاشت. در اینجا می توان بین تصمیم گیری منطقی و پیروی از قاعده ، تمایزی بینابینی قائل شد. تصمیم گیری منطقی (که فرآیند ارزیابی نظامی بر اساس آن بنا شده است) مبتنی بر توسعه گزینه ها ، انتخاب بهترین گزینه با توجه به معیارهای توافق شده (عینی) و سپس اجرای گزینه انتخابی است. در مقابل ، پیروی از قانون ،تصمیم گیرندگان را برای درک موقعیت آنها در داخل سازمان ملزم به شناسایی نوع وضعیتی که با آن روبرو می شوند میکند و تصمیم گیری براساس قوانین و انتظارات سازمان گرفته خواهد شد. با تشریح سه سطح تفکر ، اکنون می توانیم توجه خود را به برخی از دلایل دشوار بودن تفکر معطوف کنیم. چالش های تفکر کردن ما انسانها بسیاری از مسائل را با تفکر خود درگیر می کنیم و توضیح کامل آنها وقت زیادی را می طلبد. به همین دلیل من فقط چهار مسئله مشترک را برجسته می کنم که ، با تجربه من ، تأثیر قابل توجهی در توانایی تفکر ما دارند. ادراک _ اگرچه بیشتر ما معتقدیم که چیزها را آنگونه که در حقیقت هستند درک می کنیم ، اما شواهد نشان می دهد که ادراک ما در واقع تفسیر مغز ما از اطلاعات حسی است. آنچه فکر می کنیم واقعی است ممکن است نباشد. جهان دقیقاً همانطور که مغز ما تصور می کند به نظر می رسد ، احساس می شود ، صدا می دهد ، بو می دهد و می چشد. توانایی ما در "درک" آنچه در اطراف ما اتفاق می افتد توسط مسائلی مانند "نابینایی ناآگاهانه" _Inattentional blindness_و "کوری نسبت به تغییر"_Change blindness_بیشتر مختل می شود. نابینایی ناآگاهانه ناشی از "آگاهی" محدود مغز ما است و منجر به این می شود که حوادث مهمی را که در منظره ساده اتفاق می افتند ، اما خارج از کانون توجه ماست متوجه نشویم. کوری نسبت به تغییر ناشی از استعداد ما به حواس پرتی است و نتیجه آن است که تغییرات چشمگیری را در صحنه ای که مشاهده می کنیم متوجه نمی شویم. عدم اطمینان ادراک به این معنی است که هنگام تفسیر ورودی های حسی باید مراقب باشیم. آنچه فکر می کنیم اتفاق می افتد ممکن است همان چیزی نباشد که در واقع اتفاق می افتد. حافظه_ این عقیده رایج که حافظه ما مخزن گسترده ای از همه چیزهایی است که تجربه کرده ایم - و اینکه برای یادآوری آنچه اتفاق افتاده فقط کافیست آن را بیاد بیاوریم - ثابت شده است که نادرست است. قابل اعتماد بودن حافظه بسیار کمتر از آن است که تصور می کنیم. حافظه ما یک بازسازی از وقایع است ، نه ضبط وقایع. ... تحقیقات قابل توجه نشان می دهد که خاطرات ما می توانند تغییر کنند. حتی می توانیم برای رویدادهایی که هرگز در واقع اتفاق نیفتاده اند خاطرات جدیدی ایجاد کنیم! در واقع ، حافظه ما یک عکس فوری از وقایع نیست که بعداً از آلبوم تجربیات گذشته خود بازیابی کنیم. در عوض ، حافظه سازنده است. اعتقادات فعلی ، انتظارات ، محیط و حتی پرسش هامی تواند بر حافظه ما از وقایع گذشته تأثیر بگذارد. دقیق تر این است که حافظه را بازسازی گذشته بدانیم - و با هر بازسازی پی در پی ، خاطرات ما می توانند از حقیقت بیشتر و بیشتر شوند. بنابراین خاطرات با گذشت زمان تغییر می کنند ، حتی اگر اطمینان داشته باشیم که آنها تغییر نکرده اند . این خاطرات می توانند تأثیر قابل توجهی در باورهایی که شکل می گیرد و تصمیماتی که می گیریم داشته باشند. تنها چیزی که از وارد کردن یک ایده جدید به ذهن نظامی دشوارتر است ، بیرون کشیدن ایده قدیمی است. لیدل هارت  خلاقیت _خلاقیت برای سازگاری یک نیاز اساسی است. ما به خلاقیت نیاز داریم زیرا: وقتی اوضاع تغییر می کند و اطلاعات جدید به وجود می آیند ، دیگر نمی توان با راه حل های دیروز مشکلات فعلی را حل کرد. بارها و بارها ، مردم در می یابند آنچه که دو سال پیش کار کرده است امروز جواب نخواهد داد. این به آنها حق انتخاب می دهد. آنها می توانند از این واقعیت ناراحت باشند که کارها به آسانی مانند گذشته انجام نمی شود یا می توانند از توانایی های خلاقانه خود برای یافتن پاسخ های جدید ، راه حل های جدید و ایده های جدید استفاده کنند.با این حال ، مشکلی که همه ما با آن روبرو هستیم این است که خلاقیت به طور کلی توسط سیستم آموزشی و فرهنگ های اجتماعی و کاری ما از شرط خارج می شود. به ویژه اینکه سنت ، به یوغی در گردن ما تبدیل شده است. سنت استدلال معتبری برای حفظ گذشته نیست: سنتها فقط در صورت مرتبط بودن ارزشمند باقی می مانند. اگر تصویری از قدرت سنت برای جلوگیری از خلاقیت و نوآوری می خواهید ، سعی کنید پیشنهاد کنید ، که ما باید از میزان تمرین نظامی خود بکاهیم. خبر خوب این است که ، صرف نظر از اینکه چقدر احساس "خلاقیت" کرده ایم ، هنوز قادر به تولید راه حل های خلاقانه هستیم.... حتی اگر آموزش خلاقیت بیشتر به افراد امکان پذیر نباشد (و به نظر من این امکان وجود دارد) ، می توان ابزاری را در اختیار آنها قرار داد که به آنها امکان تولید راه حل های خلاقانه را بدون لزوماً خلاق بودن بدهد.ابزار تولید راه حل های خلاق کاملاً ثابت است و یادگیری آنها نسبتاً آسان است. همانطور که قبلاً اشاره شد ، مشکلی که ارتش در حال حاضر دارد این است که ما نمی توانیم این ابزارها را در فرایندهای تصمیم گیری خود وارد کنیم. نظر من این است که رهبران ارتش از عدم اطمینان به خلاقیت ناراحت هستند. خیلی راحت تر است که یک برنامه ایمن و کسل کننده را دنبال کنید تا اینکه بخواهید کار جدیدی انجام دهید. در مواجهه با انتخاب بین تغییر عقیده و اثبات عدم نیاز به چنین کاری ، تقریباً همه مشغول اثبات موضوع می شوند. John Kenneth Galbraith سوگیری تأییدی _ هیچ یک از ما به اندازه تصور خودمان درخشان یا معصوم نیستیم. سوگیری تأیید ، ما را وادار می کند تا شواهدی را برای تأیید اعتقاداتی که قبلاً در دست داریم ، جستجو کنیم. یا به دنبال شواهد ناسازگار (تأیید ناپذیر) نیستیم ، یا اگر در آن گیر بیفتیم ، ارتباط آن را تخفیف می دهیم. این یک مشکل اساسی در تفکر افراد است.نگران کننده این است که حتی شواهدی وجود دارد که مغرضانه بودن تأیید را به مغز ما وارد می کند: دانشمندان علوم مغز و اعصاب اخیراً نشان داده اند که این سوگیری ها در تفکر به روش پردازش اطلاعات مغز - همه مغزها ، صرف نظر از وابستگی سیاسی صاحبان آنها - تعبیه شده است. به عنوان مثال ، در مطالعه ای بر روی افرادی که تحت تصویربرداری (MRI) قرار می گرفتند ، در حالی که آنها سعی داشتند اطلاعات ناهمگن یا هم آوا را در مورد جورج بوش یا جان کری پردازش کنند ، Drew Westen و همکارانش دریافتند که مناطق استدلال مغز عملا وقتی شرکت کنندگان با اطلاعات ناسازگار روبرو می شوند ، خاموش شده و هنگام بازیابی آوایی ، مدارهای هیجان مغز با خوشحالی روشن می شوند. این مکانیسم ها یک پایه عصبی برای مشاهده فراهم می کنند که وقتی ذهن ما ساخته شد ، تغییر آنها سخت است.سوگیری تأیید تأثیر عمده ای در کیفیت تفکر فردی و تیمی ما دارد. این دلیل اصلی است که ما غالباً در تصمیم گیری های خود آنچه را که در ادراک خود نقص اشکاری میدانیم پنهان میکنیم. من تاکنون از پاسخ مستقیم به سوال قبلی خود اجتناب کرده ام: "چقدر احمق هستیم؟" پاسخ ، بر اساس شواهدی که دیده ام ، این است که ما نسبتاً احمق هستیم. می توانم تصور کنم که شما می پرسید ، "چه کسانی آدم های احمقی هستند؟" خوب ، اگر می خواهید بدانید که این افراد احمق چه کسانی هستند ، فقط باید در آینه نگاه کنید. من چهار مشکل راجع به تفکر که بطور مستقیم بر تمام تفکرات فردی تأثیر می گذارد ، بیان کردم. آنها همچنین از طریق تأثیر بر روی افرادی که تیم را تشکیل می دهند بر تفکر تیم تأثیر می گذارند. این مشکلات (و بسیاری دیگر) بر تفکر سازمانی از طریق جمع آوری اثرات فردی و تیمی نیز تأثیر می گذارد. ارتش سازمانی متمرکز بر تیم است. تیم ها ما را مشخص می کنند و مهمترین مولفه های توانایی ما را تولید می کنند. رهبران ارتش ، در همه سطوح ، در رهبری عالی هستند. با این حال ، مشکلی که بیشتر تیم ها با "فکر کردن" دارند این است که آنها نمی دانند به عنوان یک تیم چگونه این کار را انجام دهند. تفکر تیمی به استفاده از فرایند و تکنیک نیاز دارد.تفکر تیمی در ارتش با مازاد رهبری و کمبود مهارت راه گشایی بهم ریخته است. این عدم مهارت راه گشایی (facilitation skills) نیز بر روی آموزش تأثیر می گذارد. _ به معنای مهارتی است که باعث حل مشکلات در کارهای گروهی میشود _در حالی که ما مدرسان بسیار خوبی داریم - با دانش فنی عالی و اعتماد به نفس بالا - اکثریت قریب به اتفاق آنها برای راه گشایی آموزش ندیده اند. راه گشایی به شما کمک می کند تا به یک تیم (یا یک فرد) کمک کنید تا بیشترین بهره را از یک فعالیت ببرند. اگر شخصیتی از نوع "آلفا"_رهبر_ داشته باشید و مهارت راه گشایی عملی نداشته باشید ، انجام این کار دشوار است. یک راه گشای ماهر(راهنما) از اهمیت برنامه ریزی یک فعالیت و هدایت تیم در استفاده از طیف گسترده ای از تکنیک های مناسب آگاهی کامل دارد. او می فهمد که تفکر تیمی یک روند است و یک رویداد نیست. اگر ارتش بخواهد تطبیق پذیر بشود ، باید رویکرد تسهیل کننده تری را برای کار گروهی اتخاذ کند. هنگامی که من طوفان مغزی را به گروه ها آموزش می دهم ، با پرسیدن اینکه در گذشته چند نفر طوفان مغزی را "انجام داده اند" شروع می کنم. تقریباً همه دستهای خود را بالا می آورند. بعد از اینکه روند طوفان مغزی را آموزش دادم ، دوباره سوال را می پرسم. به طور معمول ، کمتر از ده درصد افراد دست خود را بالا می برند. آنچه بیشتر آنها در گذشته انجام داده اند به بهترین وجه می تواند به عنوان "تخلیه مغز" توصیف شود - تخلیه ساده ایده های مربوط به موضوع معرفی شده. طوفان فکری نیاز به آماده سازی و انجام یک سری فعالیت ترتیبی برای تولید ایده ها ، مرتب سازی ایده ها ، ارزیابی ایده ها و توسعه گزینه ها دارد. روند کامل طوفان مغزی ممکن است چندین ماه طول بکشد و باید شامل استفاده از تکنیک های اضافی مانند روش گروه اسمی و نمودار همبستگی باشد. می توانید طوفان فکری را در یک بازه زمانی بسیار کوتاه تر انجام دهید ، اما اگر فکر می کنید می توانید آن را در عرض نیم ساعت کامل کنید ، دچار توهم هستید. اگر تمام تجربه شما از طوفان مغزی محدود به نشستن به مدت 15-20 دقیقه با سه یا چهار نفر از همكاران در یك اتاق كوچك ، با تخته سفید و چند نشانگر باشد ، در واقع شما هرگز طوفان فكری را تجربه نكرده اید. و این نشان دهنده تفاوت بین رهبری و شخص تسهیل کننده (شخص راهنما - راه گشا- Facilitator ) است. یک رهبر تیم را به سمت تصمیم خود سوق می دهد. یک راهنما به تیم کمک می کند تا تصمیمات بهتری برای خود پیدا کند.اگر ارتش بخواهد تطبیق پذیر بشود ، باید رویکرد تسهیل کننده تری را برای کار گروهی اتخاذ کند. این یک چالش برای رهبران ارتش است که براساس تجربه خود ، احتمالاً فکر می کنند که می توانند بدون نیاز به تغییر در سبک رهبری خود ، کار را به خوبی انجام دهند. مشکل با روند ارزشیابی نظامی Military Appreciation Process (MAP) اگر تنها ابزاری که دارید چکش است ، پس تمایل دارید که هر مشکلی را به عنوان یک میخ ببینید. آبراهام مازلو فرایند ارزیابی نظامی (MAP) تنها چارچوب تصمیم گیری ما در ارتش است. این مدل مبتنی بر مدل تصمیم گیری منطقی است ، اما اغلب به جای یک چارچوب تصمیم گیری به عنوان یک ابزار برنامه ریزی استفاده می شود. یک مشکل مهم این است که اکثر افرادی که از MAP استفاده می کنند ، دانش و درک عمیق تری از نحوه "تفکر" ندارند. آنها از محدودیت هایی که همه ما سعی می کنیم محیط خود را درک کنند ، بی اطلاع هستند. آنها همچنین از مشکلاتی که همه ما هنگام تصمیم گیری با آنها روبرو هستیم بی اطلاع هستند. از آنجا که آنها از خویشتن‌آگاهی (Self-awareness) برخوردار نیستند ، بنابراین مجبور به استفاده از MAP به عنوان یک فرآیند خطی هستند ، بدون اینکه مفاهیم توانایی محدود ما در تفکر را درک کنند. حتی افرادی که در استفاده از MAP تجربه دارند ممکن است به سادگی و با تغییر کاربرد دکترین متناسب با شرایط مختلف ، فرآیند را به روشی کارآمدتر اعمال کنند. آنها "روند" را دقیق تر کار می کنند ، اما لزوماً تصمیمات دقیق تری نمی گیرند. یک مشکل حتی مهم تر ، این است که بیشتر افراد در ارتش حتی از MAP برای هدایت تصمیم گیری روزمره خود استفاده نمی کنند. مطمئناً ، وقتی از آنها می پرسید که آیا از آن استفاده می کنند ، می گویند که استفاده می کنند. اما سطح پاسخ آنها را خواهید دید که چقدر کم عمق است. آنها در زمینه جمع اوری و نظارت بر اطلاعات میدان نبرد کاهلی میکنند ، تجزیه و تحلیل ماموریت را قیچی میکنند و مستقیماً به سمت توسعه یک اقدام مطلوب (یعنی "من قبلاً این کار را انجام داده ام و جواب داده است")می روند.پس از آن ، یک یا دو سال پس از اجرا ، وقتی برنامه تفصیلی اقدام به عواقب ناخواسته متزلزل می شود ، متوجه می شویم شخصی که آن را انتخاب کرده است از پست خارج شده و نمی تواند از تجربه بدست امده چیزی یاد بگیرد. شاید می بایست نقل قول مازلو را با ظرافت کمتری جایگزین کنم: اگر تنها ابزاری که دارید چکش است و شما ترجیح می دهید از آن استفاده نکنید ، در این صورت یا نیاز به ابزارهای اضافی را تشخیص می دهید یا احمق هستید. LIEUTENANT COLONEL RICHARD KING هنگامی که دکترین فرآیند ارزیابی نظامی استرالیا (MAP) در سال 1996 برای اولین بار منتشر شد ، 181 صفحه داشت. پنج سال بعد ، طبق برنامه ، دکترین بازنویسی شد و تبدیل به 292 صفحه شد . هشت سال بعد ، نسخه جدیدی قرار است در اکتبر 2009 به عنوان تدوین آموزه منتشر شود: پیش نویس کنونی 592 صفحه است. من کاملاً مطمئن نیستم که طول اضافه شده باعث مفیدتر شدن نقشه شده است یا استفاده از آن را تشویق کند. همچنین نگران کننده این است که MAP بازنویسی شده هنوز فاقد طیف مناسبی از ابزار برای بهبود کاربرد آن است. بگذارید مختصراً دور بشوم و بینشی در مورد مدیریت و استفاده از دکترین توسط ارتش پیشنهاد کنم. اگر ارتش بخواهد تطبیق پذیر شود ، باید طرز تفکر خود درباره دکترین را تغییر دهد. بهترین چیزی که می توانیم با دکترین به دست آوریم این است که "عادت می کنیم" کاری را انجام دهیم که در گذشته در زمان نوشتن دکترین به آن رسیدیم . دکترینی که سالها طول می کشد تا بررسی ، تولید و اعتبارسنجی شود ، قدیمی است و نماینده یک الگوی منسوخ است. همه دکترینها باید "دکترین در حال توسعه" باشند و قابل بررسی و بهبود مداوم باشند. برخی از شواهد تفکر نامطلوب تاکنون ، من قضاوت خود را ارائه داده ام در مورد اینکه چرا فکر کردن دشوار است. احتمالاً زمان آن رسیده است که برخی شواهد از تفکر نامطلوب را ارائه دهیم. نوشته هایی درباره ارتش تطبیق پذیر _Army adaptive _ . ارتش را تطبیق پذیر نمی دانیم. تغییر عنوان - حتی همراه با تغییر در ساختار سازمانی - تغییری در عادت ، فرهنگ یا سنت ایجاد نمی کند. بعلاوه ، توضیح اینکه چگونه می خواهیم در اسنادی که ضعیف نوشته شده اند — از دیدگاه تفکر انتقادی ـ به یک ارتش تطبیق پذیر تبدیل شویم . من از وب سایت "ارتش تطبیق پذیر" بازدید کردم و متن مقدماتی و توضیحات پنج ابتکار را تجزیه و تحلیل کردم. برای این کار من از ابزار "grammar" در Microsoft Word استفاده کردم تا آمار خوانایی هر متن را نشان دهد. نتایج جالب توجه نبودند.این شواهد دیگری در حمایت از اظهارات سرهنگ جان هاچسون در آخرین چاپ مجله ارتش استرالیا ارائه می دهد: "من دریافتم که اکثر افسران می توانند عقاید خود را به زبان بیاورند ، اما در بیان همان ایده ها بر روی کاغذ مشکل زیادی دارند." من معتقدم که اکثر افسران سخنرانان با اعتماد به نفس و شایسته ای هستند ، اما مهارت های گفتاری آنها یک مشکل اساسی در تفکر را پوشانده است.این امر می‌تواند منجر به ابراز احساسات قوی، متقاعدکننده، ولی احمقانه شود که اعتبار بیشتری نسبت به حالتی که از دیدگاه تفکر انتقادی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد، پیدا کند. شواهد دیگری از دشواری ارتش در بیان ایده ها به صورت نوشتاری در راهنمایCA Directive 14/09, Implementing the Adaptive Army in 2009 قابل مشاهده است. بند 9 این بخشنامه را در نظر بگیرید: ارتش تطبیق پذیر بر این اصل بنا نهاده شده است که اگرچه ساختار سلسله مراتبی ارتش برای فرهنگ ما بسیار مهم است ، اما استفاده صحیح از فن آوری مدرن می تواند افراد و زنجیره فرماندهی را از طریق سطوح بالاتر مسئولیت فردی و ارتباطات توانمند سازد. تطبیق پذیری در قلب خود با تحول شرایط ، نیاز به تغییر را با نیاز به حفظ دانش سازمانی (Corporate Knowledge) متعادل میکند . قبل از اظهارنظر درباره این موضوع از دیدگاه "تفکر" ، تصدیق می کنم که هرگونه تجزیه و تحلیل از یک بند جدا از کل سند ، خطر از دست رفتن زمینه را به همراه دارد. نظرات من در مورد این پاراگراف را می توان چنین خلاصه کرد:این مدرک نشان میدهد از تفکر انتقادی خبری نخواهد بود . به طور مشخص: الف _ این "اصل" را با "فرض" اشتباه می گیرد. ساختار سلسله مراتبی ارتش یک میراث فرهنگی است. یک ساختار سلسله مراتبی از لحاظ تاریخی برای فرماندهی و کنترل طراحی شده است. وقتی ارتش ها بزرگ ، سنگین و پیچیده باشند ، به موفقیت تاکتیکی ، عملیاتی و استراتژیک کمک می کند. در یک محیط غیر عملیاتی ، یا در سطح پایین تر و پیچیده تر از نوع عملیات ، ساختار مسطح (کمتر سلسله مراتبی) سازگارتر خواهد بود و خلاقیت بیشتر را تشویق می کند. این فرضیه که "ساختار سلسله مراتبی ارتش برای فرهنگ ما حیاتی است" ، و باید مورد چالش قرار گیرد. ارتش به طور سنتی از نظر واگذاری مسئولیت قوی بوده اما از نظر واگذاری قدرت ضعیف است. ب _ این معنای "توانمندسازی" را به نادرست نشان می دهد. این تصور که "استفاده صحیح از فن آوری مدرن می تواند به افراد و زنجیره فرماندهی از طریق سطح بالاتری از مسئولیت فردی و ارتباطات توانمند شود" فرض دیگر است. فناوری نمی تواند افراد و زنجیره فرماندهی را توانمند کند. توانمند سازی مستلزم این است که افراد (و سازمان ها) ترکیب درستی از مسئولیت ، اختیار عمل و منابع لازم برای تکمیل کار رادر اختیار بگیرند. این یک مسئله فرهنگی است ، نه یک مسئله فناوری. ارتش به طور سنتی از نظر واگذاری مسئولیت قوی بوده اما از نظر واگذاری قدرت ضعیف است.فرهنگ فرماندهی مأموریت (mission command ) باید در قلب دستیابی به یک ارتش تطبیق پذیر باشد و با این وجود "فرماندهی مأموریت" در این دستورالعمل ذکر نشده است. ج _اگر استفاده مشکوک از "توانمندسازی" را نادیده بگیریم ، هنوز منطقی نیست. چگونه "استفاده صحیح از فن آوری مدرن" از طریق "سطح بالاتری از مسئولیت فردی و ارتباطات" به نتیجه می رسد؟ بیشتر افراد از قبل مسئولیت فردی کافی دارند و تقریباً با کسی که رایانه و تلفن دارد در ارتباط مداوم هستند. آیا توزیع گوشی های Blackberry بین افسران ارشد به آنها قدرت داده است؟ همانطور که رابرت تاونسند در کتاب خود ، Up The Organization ، می نویسد: قبل از اینکه چیزی را خودکار کنید ، مطمئن شوید که سیستم گزارش دهی حاضر شما کاملاً دقیق و موثر باشد . در غیر این صورت رایانه جدید شما فقط سرعت خرابکاری را افزایش می دهد. د_ اینمتن تفکر انتقادی ضعیف را به نمایش می گذارد. "تطبیق پذیری با تحول شرایط ، نیاز به تغییر را با نیاز به حفظ دانش سازمانی (Corporate Knowledge) متعادل میکند ." استفاده از کلمه "تعادل" به معنی رابطه مستقیم بین "نیاز به تغییر" و حفظ "دانش سازمانی" گرچه این موضوع به زیبایی با بند بعدی در دستورالعمل CA پیوند می خورد ، اما این مدرکی از تفکر نامطلوب است. تطبیق پذیری عبارت است از شناختن نیاز به تغییر ، و سپس داشتن اراده و ابزار تغییر. دانش سازمانی در ذهن مردم قرار دارد. نه در یک پایگاه داده در رایانه. تغییر همیشه به "تغییر" نیاز دارد. مشكل دانش سازمانی اين است كه نياز به توسعه ، ساخت و كاربرد دارد. هر بار که شخصی را به قسمت دیگری (متفاوت) از ارتش می فرستید ، دانش سازمانی او به همراه او از در بیرون می رود. هدف رئیس ارتش این است که "ارتش باید به طور مداوم بررسی و سازگار شود تا اطمینان حاصل کند که برای محیط در حال تغییر مناسب است". سازگاری یعنی تغییر. این جمله معقولتر خواهد بود اگر بیان کند: تطبیق پذیری در قلب خود با تحول شرایط نیاز به تغییر را و چالش‌هایی که این مساله برای توسعه و مدیریت دانش سازمانی بوجود می‌آورد، تشخیص می‌دهد ما سابقه طولانی در تصمیم گیری احمقانه با بهترین اهداف داریم. برای کسانی که علاقه مند به مرور برخی از آن تاریخ هستند ، مطالعه کتاب Reglomania را بسیار توصیه می کنم. نتیجه بنابراین ، آیا ارتش احمقانه است؟ من معتقدم اینگونه است. این بدان معنا نیست که همه افراد ارتش احمق هستند ، یا اینکه هر کاری که ارتش انجام می دهد احمقانه است. ارزیابی من این است که ما احمق هستیم زیرا "تفکر" را درک نمی کنیم. ما نمی دانیم که در تلاش برای تصمیم گیری هوشمندانه با چند مشکل روبرو هستیم. افزایش خویشتن‌آگاهی (Self-awareness) از طریق آموزش و پرورش بخشی از راه حل افراد است. با تلاش آگاهانه ، افراد می توانند یاد بگیرند که آستانه شناخت ایده های احمقانه را افزایش دهند. تیم ها با مشکلات اضافی ناشی از فرهنگ ارتش روبرو هستند. سنت و درجه و مقام مانع توسعه و تبادل آزاد ایده ها می شود. تمرکز بر رهبری به جای راهنمایی ، از دستیابی تیم به پتانسیل واقعی خود جلوگیری می کند. مهارت های راه گشایی یک مهارت اساسی "سازگارانه" است . از نظر سازمانی باید بیشتر تلاش کنیم تا فکر کنیم. اما این مسیر ، روند تطبیق پذیری را کند نخواهد کرد. اگر تصمیمات احمقانه کمتری بگیریم ، در واقع ممکن است سرعت را افزایش دهد. در اینجا ما با یک مشکل فرهنگی دیگر روبرو هستیم: فرهنگ ارتش در دستیابی به "تکمیل کارها" تثبیت شده است ، زمانی که ما باید بر دستیابی به "موفقیت" تمرکز کنیم. ارتش بیش از حد بر تحویل خروجی‌ها و خیلی کم بر دستیابی به نتایج تمرکز می‌کند. در نهایت ، اگر به ارزش مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت و مهارت های راه گشایی پی نبریم و یک سیستم قوی برای توسعه ، شناخت و پاداش دادن به این مهارت ها ایجاد نکنیم ، بسیار ساده تر می توان احمق شد. درباره نویسنده: سرهنگ دوم ریچارد کینگ _Lieutenant Colonel Richard King _ یک افسر اردونانس ارتش استرالیا و در حال حاضر افسر پروژه های مهارتهای تفکر در ستاد فرماندهی است. وی از از سال 1998 در حال تحقیق و تدریس "مهارت های تفکر" است. وی فارغ التحصیل دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش رویال تایلند است و دارای مدرک کارشناسی ارشد مطالعات مدیریت (در اقتصاد) است. سرهنگ دوم افسر میز " به سوی ارتش باهوش تر" نیز می باشد. منبع : The Australian Army Journal- Volume VI, Number 3- 2009
  3. 4 پسندیده شده
    تهديد واقعي همين است در دراز مدت اين منطقه ميتواند به مخفيگاه تروريستهاي فراري ادلب( چچني ها - تركستاني ها و...) تبديل شود ان شاالله دوستاني كه رصد ميكنند به سمع و نظر مافوق برسانند
  4. 3 پسندیده شده
    ضمن تشکر، کلاس ابرقدرتی البته فقط مال چندتا کشوره، چین و روسیه و آمریکا و شاید هند و به دلایلی محدود ایران و پاکستان،.. مشکلات واقعی برای زرهی در نبرد کوهستانی هست: - زرهی بخاطر عوارض کوهستانی نمیتونه تهاجم سریع داشته باشه. بنابراین در مناطق کوهستانی سرعت چندان اهمیتی نداره(دستیافتنی نیست) حتی با ماشین هم تا میای برسی به دنده سه میرسی سر پیچ و باید ترمز بزنی، - آموزش های مربوط هماهنگی ستون زرهی بسیار بسیار مهم هست وگرنه بیشتر تلفات خودی و در اثر تصادف خواهد بود. - زرهی فاصله بین دو شهر رو یا دو مقصد شهری رو نمیتونه بسرعت طی کنه و در شهرها بسرعت مستقر بشه. (حرکت پناه به پناه) - از طرفی کمین کوهستانی بسیار ساده اجرا میشه و بسختی مقابله میشه. - فقط آمریکا و شاید چین و روسیه باشند که بتونند از اقدام تهاجمی به اشکال مختلف علیه تک زرهی خودشون زودتر با خبر بشن و مثل تصویر بالا امکان پاسخ رو فراهم کنند. که هزینه های بسیار بسیار سنگینی داره - بر خلاف جنگ صحرایی در نبرد کوهستانی، خطوط لجستیک قابل شمارش و بسیار محدود هستن،(شاید فقط یک راه وجود داشته باشه) اما در صحرا ممکنه بشه از هر طریقی سوخترسانی کرد، . - بنابراین با توجه به گزینه آخر، در نبرد کوهستانی حفاظت از مسیر مهمتر از رفتن به مقصد بعدی هست. بدین معنی اصلا اهمیتی نداره گریز از کمین! - ... با توجه به مسائل بالا؛ - هم به زرهی فوق سنگین و حفاظت شده برای بقا پذیری در شرایط کمین نیاز دارید - هم به زرهی پر سرعت و سبک برای فرار از کمین و ادامه عملیات - به تجهیزات شناسایی وسیع و حفاظت نرم و سخت بسیار گرانقیمت - و شاید به اندازه همه اینها مهمتر پیشتیبانی هوایی دایمی . - و در کنار همه اینها، تحمل تلفات(یعنی داشتن سازوکار قدرتمندی برای مدیریت تلفات) نتیجه: - اینها جمع تناقضات هست، و در صورتی که بشود بین این دو گفته جمع زد: . جنگ مدرن واقعاً سریع و بسیار کشنده است." ما به یک ارتش بزرگ کشنده و سنگین نیز نیاز داریم. " - این موارد از نظر هزینه، و توان اجرایی از عهده بسیاری از کشورها بر نمیاد. - ارتش های بسیار پیچیده ای بوجود میاد. - برای یک تک تهاجمی کوهستان، اقدامات پیش نیاز بسیار زیادی لازم خواهد شد. البته تجربه ویتنام هست. و آخرین حرف؛ وقتی بسیاری از کشورها قادر به داشتن چنین ارتشهایی نباشند، جنگ به وضعیت دورایستا و جنگ کم هزینه چریکی خواهد رفت. پهپاد مسلح و وانت تکنیکال حال و آینده جنگ زمینی هستن.
  5. 3 پسندیده شده
    به نظر من با توپخانه و یا پهپاد مواضع اون تروریست های اردوغان را باید کوبید. بهانه لازم هم به دلیل تجاوزات مکرر موجوده. قبل مزمن شدن میشه الان این مساله رو جراحی کرد. علی اف بی وجود هم حساب کار دستش میاد
  6. 3 پسندیده شده
    پشت رایانه نشینانی از جنس شرلوک هلمز در این مطلب میخوام از چالشی صحبت کنم که تا امروز فرصت بود ولی چندسالی هست که رنگ تهدیدش را نشان داده است اینجا تقابل تبلیغات و حفاظت اطلاعات هست و تلاش برای پیدا کردن راه میانه بین افراط و تفریط یه زمانی نیروهای داوطلب کاغذهای خرد شده سفارت آمریکا رو کنار هم گذاشتن و اسناد رو زنده کردن و خیلی مثال هایی مشابه تکرار یک داستان : تحلیل از روی عکس های به ظاهر بی اهمیت مگر از یک عکس ساده چه می توان برداشت کرد؟ 1- چهره ها ( تعیین هویت افراد با گشتن در شبکه های اجتماعی یا بانک اطلاعاتی ) 2- موقعیت و محل عکس ( با کمک محل یاب موبایل که در دل عکس پنهان می شود و یا استفاده از تصاویر محل برای یافتن مکان) 3- بدست آوردن شماره سریال ها، آرم ها ( شماره سریال یا شماره مدل یک دستگاه یا هواپیما و یا آرم روی پیراهن افراد ) 4- تعیین ابعاد سلاح یا سیستم با روش مقایسه ای 5- ماکت سازی و حتی ساخت نمونه مشابه از یک اتاق تا یک سلاح ( برای تمرین و آشنایی ) 6- پیدا کردن زمان بندی ها، الگوی رفتاری و فرم لباس و نحوه فکر کردن 7- مقایسه با دیگر عکس ها و پیدا کردن منابع فروش و یا خرید و یا تردد احتمالی 8- پازل چینی و حدس زدن در مورد جزء بعدی یا قبلی ( جهت تعیین ریز تکنولوژی یا تکنولوژی بزرگتر ) احتمالا موارد دیگری نیز خواهد بود که با همت دوستان تکمیل می شود * بعضی این موارد ممکن است روند معکوس باشند و هدف پنهان کردن نفوذ اصلی هست یعنی با داشتن جواب راه حلی غیرواقعی ولی ممکن ارائه داده تا ذهن ها از راه حل اصلی و واقعی اش دور شود ولی با این وجود در نظرگرفتن این نکات بسیار مهم و جدی است 1- چهره ها و سیستم ها( تعیین هویت افراد با گشتن در شبکه های اجتماعی یا بانک اطلاعاتی ) در دوران پرصدای انرژی اتمی، بازدیدی از طرف رئیس جمهوری برای تبلیغات در خصوص دستاوردهای هسته ای انجام شد که چند سال بعد معلوم گردید یک حفره امنیتی را موجب شده است و ترور دانشمندان مهم هسته ای را در پی داشته است. تصاویر از مانیتور سیستم ها و نحوه کار با آنها و خطایی که امروز هم دیده می شود این خطا نه تنها در حوزه هسته ای که در حوزه نظامی هم دیده می شود این تصویر متعلق با چندسال پیش هست و این تصویر متعلق به دیروز و تست موشک کروز ارتش اگر در نظر بگیریم که هر کدام از این عزیزان 5 فامیل (غیر از همسر و بچه و خودشان ) داشته باشند که اینستاگرام، واتس آپ و یا گوشی هوشمند و ... داشته باشند به راحتی توسط سیستم های کامپیوتری دشمن شناسایی و خوراک روش های نفوذ می شوند مثالی دیگر https://twitter.com/AuroraIntel/status/1273545959440551937 این تصویر قدیمی هست ولی تصاویر توسط دوستی تار شده است تا در این تاپیک قرار بدیم که بازتاب ضعف جدی اطلاعات هست البته حرکاتی هم دیده شده است که ارزشمند است ولی ناکافی این در حالی هست که بیشترین عکس را از سایت های بسیج مشاهده می کنیم که ناشی از عدم جدی گرفتن موضوع حفاظت اطلاعات بدلیل آموزش و اعتماد است، اعتمادی که به گوشی های موبایل نباید کرد. این تصویر رو یکی از سربازان بازنشسته آمریکایی در اینترنت گذاشته است و گفته شب قبل از حمله به عراق در سال 2010 یعنی بعد از ده سال آن قدر موضوعات حفاظت اطلاعات را جدی در نظر گرفته که خودش عکس ها را سیاه کرده است این همان آموزش هست که دنبالش می گردیم 2- موقعیت و محل عکس ( با کمک محل یاب موبایل که در دل عکس پنهان می شود و یا استفاده از تصاویر محل برای یافتن مکان) - بحث محل یابی فقط مختصات نقشه و تعیین نقاط نیست درست است که هر جا می رویم موقعیتش روی موبایل ما ثبت می شود ولی یک مورد دیگر به نام موقعیت درون عکس هم هست که در موبایل اپل بصورت یک امتیاز معرفی می شود یعنی شما با موبایل عکس می گیرید و این عکس بصورت دیجیتال درون دیتاهایش دارای محل تصویر برداری هست و اگر هم کپی تصویر ارائه شود با سرچ درون گوشی ها یا عکس های مشابه با این تصویر در بانک دشمن به طریقی موقعیت محل پیدا می شود برای مثال عکسی گذاشته می شود که برای دشمن مهم می شود، درون بانک های اطلاعاتی که گوشی ما هم جزئش هست دنبال عکس مشابه می گردد و اگر من عکسی مشابه داشته باشم ولی به اشتراک هم نذاشته باشم کافی هست که موقعیت محل لو برود - روش دیگر استفاده از شرایط محیطی هست پیشنهاد میدم فیلم Escape Plan تولید سال 2013 رو نگاه کنید، بخشی از این موارد رو توضیح میده، یا سریال prison break که اون هم این روش ها رو میگه https://en.wikipedia.org/wiki/Escape_Plan_(film) https://www.aparat.com/v/ZSrTX/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85_%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%A7_%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C مثال دیگر شناسایی مختصات جغرافیایی کار خانه تولید فیبر کربن درشهرک صنعتی سفید رود رشت https://www.kcl.ac.uk/news/irans-carbon-fibre-facility-located-a-case-study-in-open-source-techniques مثال دیگر بازدید ها و فیلم های صدا و سیما هست که باعث لو رفتن محل ها شده است بازدید رئیس مجلس از سایت موشکی http://wikimapia.org/36729633/i#/photo/6131900 https://view.ceros.com/miis-edu/nti-missiles-of-the-middle-east/p/1 و تحلیل داده و تصاویر این سایت هایی هست که مراکز ایران رو پیگیری می کنن ، حالا حساب کنید دشمنانی داریم که ماهواره و ابزارشان بیشتر از این افراد هست که فقط تصاویر ماهواره ای تجاری رو دارن https://isis-online.org/isis-reports/imagery/category/iran یکی از گزارش هاشون https://isis-online.org/uploads/isis-reports/documents/The_Alleged_Nuclear_Weapons_Development_Site_near_Abadeh_June_10_2020_final.pdf - یا درمورد محل شهادت شهید تهرانی مقدم تست موشکی و یافتن محل یا حتی عکس درون عکس - یا معادن اورانیوم ایران و تکمیل با عکس ماهواره ای - وقتی این اطلاعات کف اینترنت هست یعنی اطلاعات سوخته این گزارش مربوط به سایت اباده هم خواندنی هست حتی اگر وهم و خیال باشه https://view.ceros.com/miis-e...siles-of-the-middle-east/p/1 https://isis-online.org/isis-reports/detail/the-alleged-nuclear-weapons-development-site-near-abadeh-iran/ 3- بدست آوردن شماره سریال ها، آرم ها ( شماره سریال یا شماره مدل یک دستگاه یا هواپیما و یا آرم روی پیراهن افراد ) مثال یا شماره پرنده های خودمان که بعد از مدتی محل و نقل و انتقال ها رو نشون میده، این مورد برای پرنده های ترابری مثل سی 130 مهمتر میشه یا حتی پلاک خودروها یا شماره سریال یک قطعه 4- تعیین ابعاد سلاح یا سیستم با روش مقایسه ای این روش یکی از قدیمی ترین و معروف ترین روش ها هست که دیروز در تست موشک کروز سریع یه دونه بیرون اومد بعضی از مثال ها چند مورد رو شامل می شوند ولی هدف توجه به این حجم اطلاعات ناپیدا هست امیدوارم دوستان مواردی که گفته شد را تکمیل و تصحیح کنند ادامه دارد -------------- اول با تشکر از جناب @HRA , @Lord-Soldier و @bds110 بابت شرکت در تاپیک و تولید مطلب و تشکر از جناب @bds110 @shirazz بابت ارائه مطالبی که در این نوشته ارائه می شود
  7. 2 پسندیده شده
    حالا یک حدس همینطوری از کنار هم گذاشتن چند تکه جدا از هم هست ولی با توجه به حضور عجیب کاشف 99 در رزمایش به چند نکته دقت کنیم: زمان رونمایی از کاشف 99 اعلام شد رونمایی از برخی طرح های پدافندی که برخیشون به علت حفاظتی امکان رسانه ای شدن نداره و تنها کاشف در کنار یکی دو طرح دیگه رونمایی شد در رزمایش هم اعلام شد برخی سامانه ها امکان رسانه ای شدنشون وجود نداره کاشف 99 به طرز عجیبی در رزمایش حضور فعال داره، از اونجاییکه تازه رونمایی شده و همچنین در یک برد بسیار کم کاراییش در این رزمایش بزرگ برای تست کمی عجیب هست با توجه به اهداف رزمایش و تاکتیکهای اعلامی حالا همه این ها را بزاریم کنار هم آیا میشه نتیجه گرفت کاشف 99 جزئی از یک سامانه اعلام نشده هست؟ و این سامانه مذکور هم زمان روز پدافند و اون رونمایی ها و هم در رزمایش امروز حضور داره ولی قصدی برای رسانه ای دشنش وجود نداره عمدتا ظن به سمت یک سامانه کوتاه برد ترکیبی میره در اینصورت پ ن: فردا باور در رزمایش حاضر خواهد بود. نمیدونم اشتباه بود یا یک خطای شفاهی/مفهومی اشاره شد که فردا در برد 450 کیلومتری هدفش را خواهد زد! شاید برد کشف را اخبارگوی ساعت نه اشتباه کرد.
  8. 2 پسندیده شده
    متاسفانه با اینکه طی چند پست در همین تاپیک هم اشاره شد و خصوصا دست باز ترامپ و تیمش و غافلگیریها و تحرک بسیار مناسبشون در مقابل رخوت دموکراتها ( ایمیلهای امروز پسر بایدن مثلا ) که مورد اشاره قرار گرفت و اینکه ترامپ به هر حال شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات داره و نتایج نظرسنجی ها ملاک نیست (هرچند در این مورد هم ترامپ بعد از بهبودی از کرونا شرایطش حتی بهتر هم شده ) و دور قبل هم اکثر نظرسنجی ها کلینتون را برنده قلمداد میکردند ولی اتفاق دیگه ای افتاد؛ باز یک طیف به شدت داره با آدرس غلط پیروزی بایدن و گل و بلبل شدن همه چیز و وعده های انچنانی به مردم میده و سطح انتظارات را در مردم بالا میبره که بایدن حتما پیروز میشه و اون موقع همه مشکلات رفع میشه. کاری به حل مشکلات!! توسط بایدن ندارم ولی ایجاد این انتظار کاذب در مردم و دمیدن به امید پیروزی بایدن و گره زدن و شرطی کردن افکار عمومی و اقتصاد در صورتیکه بایدن پیروز نشه برای کشور یک بحران دوباره ایجاد میکنه در سطح انتظاری که هم اقتصاد و هم افکار عمومی را به شدت مثل موج با خودش میبره. دقیقا مثل انتظارات بیخودی که نسبت به برجام ایجاد شد و توجه کنیم که حوادث دیماه 96 قبل از خروج ترامپ از برجام و بیشترش حاصل انتظارات برآورده نشده وعده داده شده در برجام بود. چرا باید دمیده بشه به یک موضوع بی حاصل. که حتی به نظرم الان واقعیت موجود و پیروزی ترامپ حتی بدبینانه اگر عنوان و تبلیغ بشه ضررش به مراتب کمتر هست چون انتظارات انباشته شده فردای انتخاب نشدن احتمالی بایدن دیگه به شدت تبلیغات الان نخواهد بود. الان دمیدن به پیروزی بایدن چه سودی برای کشور داره؟ اگر پیروز شد و خوشبینی های این طیف را پاسخ داد که فبها ( که همه میدونیم این هم در روی کاغذ هزار اما و اگر داره حالا حتی اگر خود بایدن بخواد با قفلهایی که ترامپ زده و لابی صهیونیستها که همیشه حضور داره ) ولی اگر نشد لااقل انتظارت بیهوده باعث ایجاد یک سرخوردگی عمیق تر در جامعه و اقتصاد نمیشه.
  9. 2 پسندیده شده
    تشویق موتور جستجوگر گوگل به ثبت نام مردم در رای گیری "انتخابات ریاست جمهوری امریکا 2020" و در نهایت شرکت در انتخابات! حالا این اتفاق و تشویق به حضور مردمی در صورتی هست که "رای الکترال" تعیین کننده رئیس جمهور آتی امریکا هست.. انتخابات 2016 ریاست جمهوری امریکا انتخابات 2018 https://fa.wikipedia.org/wiki/انتخابات_ایالات_متحده_(۲۰۱۸) گوگل دودل، لوگوی جایگزین گوگل در صفحه اصلی سایت گوگل است که در موارد خاص و مناسبت‌های ویژه بجای لوگو گوگل تغییر می‌یابد. https://en.wikipedia.org/wiki/Google_Search https://www.google.com/doodles/about https://en.wikipedia.org/wiki/Google_Doodle ___________________________________ حالا مقایسه کنیم با سازمان های عریض و طویل کشوری در انتخابات حتی سازمان صداوسیما که گاها با رفتار غیر اصولی باعث میشه شرکت در انتخابات کمرنگ تر شود. نمونه انتخابات سال گذشته مجلس 98 و اگر هم انتخابات ریاست جمهوری 1400 با شرایط پیشین برگزار شود، آمار مشارکتی شبیه آنچه در سال 98 رخ داد ممکنه اتفاق بیافته. که درنتیجه بنظرم نظام پارلمانی یا حکمرانی اسلامی دور از انتظار نخواهد بود.. عدم شرکت 10 میلیونی واجدین نسبت به دور گذشته انتخابات مجلس - نامشخص بودن تعداد آرای باطله انتخابات مجلس 98 و.. این نوشتار صرفا جهت گوشزد کردن شرایط موجود سیاسی، اجتماعی کشور است، باشد عبرت بگیریم.
  10. 2 پسندیده شده
    گل به خودی یا شلیک به خودی؟! یک روزنامه که احتمالا چند صد نفر! بیشتر مخاطب ندارد مصاحبه ای معمولی با شخصی می کند که خود معرفی اون شخص در اون مصاحبه که به اشتباه او را عضوی از ستاد مقابله با کرونا معرفی میکنه نشان میده چقدر غیر دقیق هست تنظیم مصاحبه. رسانه های معاند هم همون را بازنشر میکنند و البته در یک زمان طلایی ( که رابطه روزنامه و این زمان طلایی هم از نکات جالب توجه باید باشه اگر خبری پشتش هست ) ضریب میدند که خبرهایی که از ایران به دست ما رسونده میشده این هم سندش. تا این جای کار اتفاقی است مثل صدها اتفاق دیگه و طبیعی و مگر تا به حال هزاران بار از این اخبار و ادعاها و تحلیلهای متفاوت منتشر نشده در مورد کرونا که حتی میتونه راست باشه یا دروغ چون دیگه همه میدونند کشورها بر اساس شیوه های متفاوتی آمار اعلام میکنند. ولی درست در جایی که اتفاقا رسانه های فارسی زبان خارج از کشور تحت انتقاد هستند در بازنشر مصاحبه ای که معرفی فرد مصاحبه شونده حتی دقیق نبوده، جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات اون نشریه را توقیف میکنه (به هر دلیلی) و حالا نه تنها رسانه های فارسی زبان که چه عرض کنم انواع و اقسام رسانه های معاند عربی و المانی و ... این را سندی برای اثبات حرفهای فرد مصاحبه شونده برجسته کردند و ده ها خبر با ذوق در رابطه باهاش منتشر کرند بلکه بقیه از یک موضع تهاجمی حالا باید به لاک دفاعی برند که بله چون توقیف کردید یعنی حرفهاش راست بوده. در حالیکه گفته شد تا حالا صدها خبرو تحلیل اینچنینی از زبان نمانیده مجلس تا پزشک و حتی مقام مسئول رسمی گفته شده و تموم شده رفته. گاهی حس میشه برخی در برخی صندلیها از قصد عناد دارند در مورد کشور! اگر نفوذی محسوب نشند. نفوذی که حتما نباید استخدام شده باشه از اون طرف، جهل هم نفوذی ناخودآگاه تولید میکنه لابد. پ ن: سوی دیگه ماجرا البته نباید فراموش بشه. این دیدگاه شخصی است به ماجرا که این رویه باید تغییر کنه و با تخلفات به شکل دقیق تری مواجهه بشه. مشکل ما اجرای نصفه و نیمه و غیردقیق و بد و مصلحت سنجانه قوانین هست که منجر میشه قوانین لوس بشند و اثربخشی نداشته باشند که منجر به تخلفات گسترده بشند که وقتی هم برخورد میشه این طور بر علیه خودش تبدیل میشه. قوانین باید دقیق باشند و وقتی وضع میشند همه جوانبشون در نظر گرفته بشه. در این مورد به این روزنامه بارها تذکر داده شده که شایعات و خبرهای مجعول را خصوصا با توجه به ابلاغی که در مورد اخبار کرونا شده ( در برخی کشورهای دیگه هم در مورد کرونا تصمیماتی گرفته شده بود که در رابطه با آمار و اخبار رسمی و ... نهادها و افراد غیرمسئول حق مداخله و تشکیک ندارند البته با جعل عنوان قطعا در این مورد طبیعتا منظور اظهار نظر اشخاص عادی نیست) منشتر نکنه ولی گویا این چندمین بار بوده که اصرار داشته و تکرار کرده و گفتم از نظر شخصی من نباید توقیف میشد که گل به خودی محسوب میشه و اصلا اهمیتی نداشته گزارشش ولی همزمانی این مصاحبه با توجه به اصرار روزنامه اون هم همزمان با اون گزارش پر سر و صدای بیبیسی به نظرم چراغ خاموش توسط نهادهای اطلعاتی دنبال میشد تا ببینند رابطه ای از درون روزنامه با اونور وجود داره یا خیر خصوصا که اخیرا مدام از منابعشون در داخل ایران میگند. پ ن2: حالا این را بزاریم در کنار وضعیت اسفبار نشریات ما که به نظر تنتها چیزی که براشون اهمیت نداره حرفه روزنامه نگاری/تحقیق/جستجو/افشاگری و کشف حقیقت هست. فردی که باهاش صدها مصاحبه در وب وجود داره که در رابطه با شیر مرغ تا جون آدمیزاد نظر داده و بارها با عنوان پزشک و عضو ستاد مقابله با کرونا مصاحبه شده در نشریات مختلف در ظاهر وضعش این هست: یک به ظاهر مثل آقای دوربینی که علاقه وافر به مصاحبه و دیده شدن داره و در مورد گورستان و گردشگری تا پزشکی و اپدیمی و کرونا و جامعه شناسی و ... مصاحبه داره. چند جا به شخصه عنوان اپیدمولوژیست و ویروس شناس را در مصاحبه هاش دیدم ولی اطلاعات کمی ازش وجود داره به غیر از مصاحبه هاش در مورد هر چیزی که بشه فکرش را کرد نکته اینجاست این اطلاعات اصلا دیده نمیشن. چیزی که دیده میشه تیرتهای دهان پر کن رسانه های معاند هست که: تایید اطلاعات دروغ کرونا با تعطیلی روزنامه مصاحبه کننده یا ایران افشا کننده امار دروغ را تعطیل کرد و از این قبیل که مثلا چون قشری چون سلبریتیستها تنها منابع خبریشون با لجاجت و یا هر دلیل دیگه ای این رسانه هاست این در ذهنشون به عنوان حقیقت بدون اطلاع از سوی دیگه ماجرا ثبت میشه و در بزنگاه ها خودش را به شکل کمپین ها نشون میده که فکر میکنند حتما همینی هست که میگن چون یک روایت را شنیدند فقط.
  11. 2 پسندیده شده
    چندتا تصویر ازسانسور شدید ارتش رژیم صهیونیستی اکثر پرسنل فعال پشت به عکاس هستندویا تصویر صورتشان سانسور شده است تمام پنل ها و نمایشگر نیز تار شدند مراسمات نظامی. فارغ التحصیلی .اعطا درجه مقایسه شود با صدها نفری که تصویرشان در مراسمات دانشگاه افسری امام علی یا امام حسین منتشر شد این هم مراسم فارغ التحصیلی خلبان پهپاد نیرو هوایی اسراییل که هر سال 2 دوره 6 ماه اموزش خلبان پهپاد برگزار میکند تصاویر مربوط به دوره 30 یا 31 هست 6 ماه قبل 30 نفر اموزش ها رو بطور کامل طی کردند 3زن و 27 مرد از اینگونه عکس زیاد دیدیم معمولا صورت ها مشخص است و روبه عکاس اگر خلبان جنگنده بودند هلمت رو سرشون بودتا صورتشون زیاد مشخص نباشه اتاق کنترل زمینی پهپاد مقایسه شود با تصاویر اتاق کنترل زمینی پهپاد شاهد 129 تصاویر سانسور کاکپیت هرکولس نمای داخلی زیر دریایی کلاس دلفین1 اسراییل حالا ببینم کانال اجا مدیا و امثالهم دست از سر انتشار تصاویر پرسنل بر می دارند یا خیر در بازدید ها البته کرونا سبب خیر شده همه مجبور شدند ماسک بزنند به صورتشون هر چند دانشمندان هسته ای خیلی وقته ماسک صورت میزنند خبر رسانی صحیح منافاتی با رعایت حفاظت اطلاعات ندارد
  12. 2 پسندیده شده
    سلام دیشب در بروزرسانی مجموعه مقالاتی از موسسه تحقیقات استراتژیک کارنگی اروپا خدمت دوستان با عنوان New Perspectives on Shared Security : NATO’s Next 70 Years معرفی شد که دوستان می توانند آن را از لینک زیر دریافت نمایند . http://s7.picofile.com/file/8381501200/NATO_int_final1.pdf.html در همین راستا سعی می کنم بخش های مهم هر کدام از مقالاتی را که مطالعه می کنم را برای استفاده و آشنایی دوستان در انجمن قرار بدهم . مطلب زیر از قسمت توصیه های مقاله NATO in the Era of Global Complexity برگزیده شده است . توصیه هایی به ناتو در عصر پیچیدگی های جهانی آمادگی برای مدل های جدید جنگ اولین مفهوم استراتژیک محیط امنیتی جدید این است که ناتو باید خود را برای جنگ های چند حوزه ای (Multidomain) مجهز سازد . بهره‌ برداری از حوزه‌های جدید سایبری، کنترل و بکارگیری داده‌ ها و محیط بیرونی تر فضا ، که در آن فعالیت خصمانه را می توان زیر آستانه بند ۵ شرط دفاع متقابل هدایت کرد، دشمنان سعی خواهند کرد ناتو را در طیف الکترومغناطیسی پیش از استفاده از تانک ، زره و هواپیما شکست دهند . آمادگی برای جنگ به خود جنگ تبدیل شده ‌است. ... ناتو باید تمرینات خود را بیشتر از قبل انجام دهد و آموخته های خود را سریعتر در مراحل عملیاتی و سازمانی اش بگنجاند. اتحاد به یک گروه ارشد مشاوران علمی احتیاج دارد که بتوانند به سیاست گذاران در ایجاد درک بهتر و سریعتر تاثیر تغییرات تکنولوژیکی با تکیه ‌بر تخصص و مشارکت بخش خصوصی کمک کنند. اعلام فضا به عنوان یک حوزه عملیاتی می تواند یک حرکت مثبت در این جهت باشد. توصیه اول : ناتو باید خود را برای جنگ های چند حوزه ای (Multidomain) مجهز سازد و به بهره‌ برداری از حوزه‌های جدید سایبری ، کنترل و بکارگیری داده‌ ها و محیط بیرونی تر فضا ، که در آن فعالیت خصمانه را می توان زیر آستانه بند ۵ شرط دفاع متقابل هدایت کرد اقدام کند . آمادگی برای جنگ به خود جنگ تبدیل شده ‌است پاسخ های محکم به جنگ هیبریدی مفهوم دوم در حوزه جنگ هیبریدی یا جنگ در ناحیه خاکستری می باشد . ممکن است تعیین سریع مختصات اینگونه فعالیت ها مشکل باشد ، اما این فعالیت ها ، خصمانه ، آسیب ‌رسان و غیرقابل‌ تحمل هستند . بنابراین ناتو باید با قاطعیت و در یک الگوی منسجم پاسخ دهد که نوعی بازدارندگی را با گذشت زمان ایجاد می کند. این یک تغییر فرهنگی برای پیمان خواهد بود ، زیرا این بدان معناست که تصمیم گیری های کوچک زیادی ، در تمام مدت انجام بگیرد و نه تصمیم گیری های مهم آنهم به ندرت. ایجاد همبستگی در پاسخ به رودررویی های کوچکتر و تدوین دفترچه ای از پاسخ های ماقبل استفاده از نیروی نظامی کار ساده ای نخواهد بود. این امر به آگاهی موقعیتی خوب و توانایی مقابله با یک بحران هیبریدی نیاز دارد ، بدون آنکه به سمت تشدید ناخواسته بحران یا ایجاد شکاف در همبستگی پیمان برود . روسیه و چین از فعالیت های هیبریدی متفاوت استفاده می‌کنند. روسیه تمایل به سنجیدن جزئیات و بررسی دقیق و متمرکز بر فعالیت‌های سیاسی برای آزمودن برگشت پذیری (تاب آوری) و دو قطبی شدن جوامع دشمن خود دارد. چین به دنبال ایجاد رخنه در اقتصاد و نفوذ در صنایع دارای تکنولوژی بالا و همچنین در بخش‌های تحقیق و نوآوری مانند دانشگاه ‌ها می باشد . پکن همچنین علاقمند به دستیابی به زیرساخت های حیاتی و زنجیره‌های تامین است . بنابراین پیمان به دو استراتژی هیبریدی مجزا نیاز دارد تا برگشت پذیری (تاب آوری) خود را افزایش داده و استقلال استراتژیک خود را در برابر هر دو نوع چالش حفظ کند . آنچه برای روسیه و چین متداول است ، این است که آنها بیشتر در حوزه های غیرنظامی بازی می کنند تا در حوزه های نظامی سنتی . بنابراین ، ناتو باید با تعمیق مشارکت خود با بخش خصوصی ، مدیران زیرساخت های حساس و دانشگاه ها ، ظرفیت های پاسخ های غیرنظامی خود را بیشتر توسعه دهد. جلسه ماه مه 2019 شورای آتلانتیک شمالی با مشاوران امنیت ملی اعزامی پایتخت ها شروع خوبی بود ، اما لازم است به جای استثنا ، به یک هنجار تبدیل شود. توصیه دوم : ناتو در مقابله با جنگ هیبریدی یا جنگ در ناحیه خاکستری باید با قاطعیت و در یک الگوی منسجم پاسخ دهد که نوعی بازدارندگی را با گذشت زمان ایجاد می کند . پیمان ناتو در برابر روسیه و چین به دو استراتژی هیبریدی مجزا نیاز دارد تا برگشت پذیری (تاب آوری) خود را افزایش داده و استقلال استراتژیک خود را در برابر هر دو نوع چالش حفظ کند . ناتو باید ظرفیت های پاسخ های غیرنظامی خود را بیشتر توسعه دهد صرفا برای میلیتاری منبع در ابتدای متن ذکر شده است .
  13. 1 پسندیده شده
    با حضور اف 14 تمرین پدافندی بوده نه آزمایش تسلیحات. تامکت ها با اسپارو پریدند.
  14. 1 پسندیده شده
    رزمایش مشترک تخصصی پدافند هوایی مدافعان آسمان ولایت ۹۹ با گسترش و استقرار سامانه‌های بومی موشکی، راداری، اطلاعات شناسایی، جنگ الکترونیک، سامانه‌های ارتباطی و شبکه دیده‌بانی بصری برگزار می شود. f14 های اصفهان هم توی رزمایش شرکت داشتن و فیلم مال مرکز سمنانه لینک خبر و مشاهده فیلم شروع رزمایش : https://www.mashreghnews.ir/news/1133302/فیلم-قدرت-نمایی-نسل-جدید-سامانه-های-پدافندی
  15. 1 پسندیده شده
    فعلا که مزدورهای سلفی از بدترین نوع تروریسم جهانی، شما تورکهای نژادپرست رو همراهی میکنن... همین یک نشانه بس است برای عاقلان.
  16. 1 پسندیده شده
    من در بدترین حالت به کسی منفی نمیدم. ولی افکار شما آنقدر الوده به نژاد پرستی که نتونستم نزنم. و اگه میتونستم بیشتر هم میزدم. شما مطالبتون دور از منطق و پر از حس ناسیونالیستی. ما نسلی هستیم که پیشروی تروریستا در دمشق بر دل کاخ ریاست جمهوری بشار اسد تو میلیتاری تحلیل میکردیم. و حالا به شما هم میگم. جهان دور گردون و میگرده. از افکار نئوعثمانیتون بیرون بیاید. جبهه ای که رژیم صهیونیستی و تروریست تکفیری باشه به هیچ عنوان حق نیست. رگ غیرتتون بلند نشه. دشمنی کسی در ایران با مردم آذربایجان نیست. این توهمات پانترکیسم که به شما جوونا القا میکنند. خودشون یک روز به فارسی به ترک فحش میدن و روز بعد به ترکی به فارس! مردم باکو هم گناهی ندارند. طرف حساب ما حکومت دست نشانده علیف خائن. وگرنه هم ارمنی ها هم وطنند و هم آذری ها. شما بجای این تعصب بر روی آذربایجان و توهمات جعلیش. از خدای متعال بخواهید این خاک رو به وارث واقعیش برگردونه. و برای این کار تلاش کنید. و یا اینکه قره باغ دست تروریست سلفی و صهیونیست بیوفته. همین فردا شهرها و خونه های شما در آذربایجان به سوریه تبدیل میکنند
  17. 1 پسندیده شده
    نسخه فارسی داده نمای رزمایش پیامبر اعظم 14 تقدیم به شهید عزیز موسی اسکندری.
  18. 1 پسندیده شده
    داده نمای باور 373 نسخه فارسی #اینفوگرافی تقدیم به شهدای پدافند.
  19. 1 پسندیده شده
    https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/06/21/2346235/انهدام-اهداف-در-آب-های-دوردست-توسط-پهپاد-سیمرغ-اولین-حضور-پهپاد-جدید-نداجا-در-رزمایش
  20. 1 پسندیده شده
    یکی از کاربران توئیتر سه عکس پایینی رو از باور 373 گذاشته بود و گفته است که این تصاویر مربوط به نسخه ای از باور هست که مشابه اس 300 وی 4 است اما در رقابت با نسخه فعلی باور رقابت را واگذار کرده و به تولید نرسیده است. همینطور که می بینید لانچر این نسخه به جای ذوالجناج 10x10 از کشنده ظفر 8x8 استفاده میکند. احتمالا این همان نسخه ضد بالستیک باور باشد که امیر حاتمی خبر آن را داده بودند. با توجه به شباهت باور 373 با اس 300 پی ام یو2 از نظر توانایی و کارکرد کاملا منطقیست نسخه ضد بالستیک این سامانه، مشابه اس 300 وی 4 باشد. اگر طراحان ایرانی به دنبال سامانه ای مشابه اس 300 وی 4 باشند پس محتمل است سامانه ایرانی نیز توانایی درگیری با 16 موشک بالستیک را داشته باشد. در این صورت باور ضد بالستیک هم می تواند دایره ای به شعاع 40 کیلومتر و ارتفاع 30-40 کیلومتر را در برابر حمله موشکهای بالستیک کوتاه برد و میانبرد حمایت کند. اس 300 وی4 می تواند موشکهای بالستیک تا سرعت 4800 متر بر ثانیه را هدف قرار دهد. در این صورت می توان مراکز حساس سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و جمعیتی را به صورت قابل توجهی از خطر موشکهای بالستیک کشورهای منطقه ای در ایمن نگه داشت. اس 300 وی4
  21. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم شرکت ساب تقریبا با حضور در تمام نمایشگاه های دفاعی اخیر پلاتفرم هایی از رادار های جدید سری AESA Giraffe به خصوص Giraffe 1X زمین و دریا پایه ارائه کرده .طرح هایی که نشان دهنده ویژگی های منحصر بفرد این رادار است : نسبت بالای کارایی به ابعاد وزن پایین 150 کیلوگرمی توان مصرفی کم 2.3 کیلو واتی عدم نیاز به خنک کننده Giraffe 1X از ماژول های فرستنده گیرنده گالیم نیترید Gallium Nitride (GaN) تشکیل شده است، که باعث می شود از نظر عملکرد رادار و خنک کنندگی نسبت به ماژول های فرستنده گیرنده (TRM) گالیم آرسنید (GaA) کارا تر باشد. قابلیت به کارگیری به منظور رادار نظارتی ، رادار ردیابی هدف در سیستم های پدافندی کوتاه برد یا انجام ماموریت کشف وهشدار (S&W) در سیستم های C-RAM سازگاری و لینک شوندگی بسیار بالا و استفاده از الگوریتم های پیشرفته تشخیص اهداف LSS . شرکت ساب همچنین چندین سال است که برای طراحی سازه محصولات خود با شرکت Eker Design (ED) همکاری میکند . در مورد رادار Giraffe 1X آنها نیاز به یک طرح با نمای مدرن و کم حجم برای بازاریابی محصول داشتند. (چپ) مدیران ساب در حال بازدید از طرح شرکت Eker Design (راست) ساخت رادار در کارخانه گونتربرگ ساب معرفی رادار در نمایشگاه ها دفاعی به همراه پایه تلسکوپی پلتفرم های پیشنهادی شرکت Saab شرکت ساب با ارائه مفهوم "آسمان امن ، زمین ایمن" (Safe sky - secure ground) به معرفی ماموریت دفاع هوایی متحرک برد کوتاه (MSHORADS) در سه پلتفرم زیر نمود : شرکت ساب اساساً Giraffe 1X را به عنوان رادار کنترل آتش (FCR) برای سیستم های پدافند هوایی برد کوتاه (SHORAD) و برد بسیار کوتاه (VSHORAD) در نظر گرفته است. این فروشنده سوئدی برای انهدام اهداف در سیستم VSHORAD از RBS-70 NG با برد 9 کیلومتر استفاده میکند.البته ساب با حضور در نمایشگاه هایی مثل Indo Defence 2016 ، FIDAE 2018 و Singapore Airshow 2018 به جهت بازاریابی بهتر از ادوات بومی کشور های استفاده کرده است . یکی از ویژگی های Giraffe 1X توانایی کشف اهداف بسیار کوچک در دره ها و عوارض است. این ویژگی میتواند در دفع حملات نامتقارن توسط گروه های تروریستی کمک کند و همچنین این قابلیت را دارد که تنها توسط یک کاربر اداره شود.بنابراین می توان آنها را بر روی موتورهای برفی یا ATV سوار کرد. ساب همچنین برای پروژه پدافند هوایی کوتاه برد نروژ ، طرح خود با بکارگیری زره پوش ها دوزیست BvS 10 و موشک های آشیانه‌یابی فروسرخ IRIS-T و رادار Giraffe 1X معرفی کرد: موشک آلمانی IRIS-T معادل AIM-9X Sidewinder شرکت Saab در بخش دریا بخصوص برای بخش امنیت دریایی ایالات متحده ، ازجمله عملیات امنیتی شناورها و گارد ساحلی سرمایه گذاری کرده است .به طور سنتی ، کشتی های گشت کوچک فقط از رادارهای کاوش سطح استفاده میکنند ،با ظهور پهپادها این شناورها نیز باید شروع به افزودن قابلیت های نظارت هوایی کنند. رادار Sea Giraffe 1X این توانایی را دارد که آگاهی موقعیتی را برای گشت های دریایی ، عملیات سطحی و عملیات ضد پهپادی افزایش دهد.هیچ چیز دیگری در بازار وجود ندارد که این مجموعه قابلیت ها را در یک بسته سبک وزن ارائه دهد(به نقل شرکت ساب). منابع : https://andrei-bt.livejournal.com/1195241.html https://www.snafu-solomon.com/2019/03/hey-usmc-need-compact-highly-mobile.html https://saab.com/land/ground-based-air-defence/air-defence-missile-systems/mshorad/ http://www.navyrecognition.com/index.php/newsb/defence-news/2016/march-2016-navy-naval-forces-defense-industry-technology-maritime-security-global-news/3743-saab-introduced-the-new-sea-giraffe-1x-3d-aesa-radar.html https://en.wikipedia.org/wiki/IRIS-T https://quwa.org/2017/09/21/saab-receives-giraffe-1x-aesa-radar-order-undisclosed-customer/ https://www.tu.no/artikler/slik-vil-saab-bidra-til-at-den-norske-haeren-kan-forsvare-seg-mot-luftangrep-for-forste-gang-siden-2004/395429 https://www.tu.no/artikler/bard-eker-lyktes-ikke-a-kjope-saab-na-designer-han-heller-radar-for-forsvarsselskapet-med-samme-navn/437276
  22. 1 پسندیده شده
    پی نوشت : لازم به توضیح هست که این نگاره را در اثنای زمزمه های بمباران داعش توسط فانتوم های نیروی هوایی در تاپیک سوریه ارسال کرده بودم که برای ماندگاری بیشتر به این تاپیک منتقل شد
  23. 1 پسندیده شده
    با سلام      امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست         12410 روز و یا بعبارت بهتر 297840 ساعت از شهادت  عقاب تیزچنگ ارتش جمهوری اسلامی ایران ، شهید عباس دوران ، گذشت ، با این حال:     پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند،  اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده اند     یادش گرامی و راهش پُررهرو باد 
  24. 1 پسندیده شده
      نتونستند ، چون اصلاً در مقیاس این کار نبودند ، کنترل متمرکز ساختارفرماندهی . در جلسه ای قبل از شروع جنگ 10 نفر از خلبانان عراقی به کاخ صدام دعوت شدند تا به منظور اجرای عملیات انتحاری با میگ های -23 ، خودشون را به ناو هواپیمابر یا سایر اهداف بکوبند ، یکی از خلبانان اظهار کرد که چنین کاری غیر ممکن هست ، بلافاصله دستگیر و اعدام شد ، 9نفر دیگر طرح را تایید کردند ، ولی  نکته جالب اینجاست که این طرح هرگز اجرا نشد  icon_cheesygrin    تک زرهی زده شد ، اما بدون پشتیبانی نیروی هوایی ، بدون پدافند متحرک  و این اوج .... صدام بود .    صدام با خوش خیالی اجازه نداد ، حریف صدام با اتکاء بر توان رزمی اش ، چنان بلایی سر واحدهای گارد آورد که دیگر از جایشان بلند نشدند . 
  25. 1 پسندیده شده
      با سلام    سئوال بسیار جالب و دقیقی بود    حالا چرا نیروی جذب شده به این استحکامات زیاد هست ؟؟   به یک دلیل ساده ( البته به نظر بنده )  و آن ، این مساله است که استحکامات خارپشتی ، عمدتاً در نقاط  موسوم به  GATE WAY ( اصطلاح وام گرفته شده از ژئوپلیتیک) یا نقاط دروازه ای ( دسترسی )  احداث می شدند ، بطوریکه که برای تصرف هدف اصلی و بدلیل شکل خاص زمین عملیات ( مثل توبروک که نقشه آن تقدیم شد ) دشمن می بایست از بین این نقاط عبور کند و چون هر نقطه ، یک دژ محافظت شده هست ، برای تک تک  این دژ ها باید ، نیروی زیادی صرف می گردید .    این همان علتی بود که عراق ، مواضع موسوم به " هلالی " و یا " ب" شکل را در شلمچه ایجاد کرد .    کاملاً صحیح هست .    کاملاً صحیح ، در سال 2003 ، خط سیر پیشروی ارتش آمریکا ، به مانند یک مار 500 کیلومتری از دهانه فاو تا حومه بغداد شده بود ، بطوریکه در هر شهری به مقاومت برمی خورد ، بلافاصله شهر را دور زده و آن را محاصره می کرد تا بتدریج آن را تصرف کند .    البته ضد تاکتیک این کار ارتش آمریکا هم موجود بود ولی  سیستم فرماندهی ارتش عراق آنقدر متمرکز بود که نیروهای سازمان یافته ، عملاً بدون اجازه کاری نمی کردند و بدلیل فروپاشی سیستم مخابراتی ، عملاً صدور دستورغیر ممکن بود