برترین های انجمن

  1. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      47

    • تعداد محتوا

      5,269


  2. arminheidari

    • امتیاز

      36

    • تعداد محتوا

      7,139


  3. seyedmohammad

    seyedmohammad

    Scientific Pal


    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      1,290


  4. ldmdff

    ldmdff

    VIP


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      1,549



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 18 آبان 1399 در پست ها

  1. 9 پسندیده شده
    رونمایی از پهپاد انتحاری "آرش" که با طی مسافت 100 کیلومتر به هدف رسیده و پس از شیرجه از ارتفاع پایین روی هدف به‌دقت به آن اصابت می کند. رونمایی از دوربین جدید برای RF-4E فتوفانتوم های نیروی هوایی به‌نام «سمات». قرار گرفتن بمب های دورایستای یاسین و قاصد بر روی فانتوم های نیروی هوایی همچنین سوخو su-24 ارتش علیه رادارهای دشمن فرضی نیز اقدام به شلیک موشک ضد رادار KH-58 نمودند. شلیک فریب دهنده ی حرارتی توسط تامکت
  2. 7 پسندیده شده
    در رزمایش اخیر نیروی هوایی ارتش، یک هواپیمای سه‌موتوره فالکن50 با نام مستعار سایه به شاخه پرنده‌های جاسوسی و جنگ الکترونیک نیروی هوایی ارتش اضافه شد و تصاویری از آن به‌طور رسمی منتشر شد. این هواپیماها مجهز به انواع تجهیزات شنود و جمع‌آوری اطلاعات سیگنالی و تحلیل و بررسی آنها هستند. سامانه‌های کشف محل رادارها و ارتباطات بیسیم و نیز سامانه‌هایی برای ایجاد اخلال در عملکرد رادارها و مخابرات دشمن در باندهای فرکانسی مختلف روی این نوع پرنده‌ها نصب می‌شوند.
  3. 4 پسندیده شده
    ماشین تولید علم و سلاح آلمان، اسطوره ای که در مدت فقط یک قرن سه بار از خاکستر بلند شد و جهان رو تقریباً تسخیر کرد. غیر از اینکه هوش و استعداد بالا و فرهنگ سخت کوشی یک ملت باعث تولید یک چنین نیرویی بشه به نظرم چیز دیگری توانشو نداره
  4. 3 پسندیده شده
    #برای ثبت در تاریخ روز 13 ابان 1399 با روز 17 ربیع الاول 1442 ولادت پیامبر اسلام و 3 نوامبر 2020 روز انتخابات ریاست جمهوری امریکا در یک روز تلاقی پیدا کردند عجب روزی است ان روز سه اتفاق تاریخ ساز در یک روز شگفتی 2020 همچنان ادامه دارد ........
  5. 3 پسندیده شده
    سپاسگذارم از پاسخ شما ( دقیقاً مثل پازل فکر کنم پاسخ تون مسئله رو برام حل کرد ) پس اگه برداشتم از راهنمایی هاتون درست باشه . میشه گفت وقتی میگن محدودیت برد عملاً منجر میشه به محدودیت در وزن محموله و اثر گذاری اون . و به تبع اون نوع کلاهک های حجیم تر و کاربردی تر هم پشت بندش محدود میشه . همزمان توسعه فناوری موتور ( قطعا موتورهایی با فناوری بالا ممکنه حجیم تر و سنگین تر باشن ) هم محدود میشه . وقتی اینها محدود بشه عملاً تحقیق و توسعه و دستیابی به تکنولوژی فضایی که بیس اون توسعه موشکی هست هم محدود میشه و باز به تبع اون سیستم های هدایت جنگ افزارهای آینده ما ( چه موشکی ، چه غیر موشکی و حتی در حد اشراف اطلاعاتی) هم محدود میشه بدون اینکه قطعنامه ای مثلاً آورده باشند که شما نمیتونی ماهواره مستقل داشته باشی و یا از خدمات ماهواره ای نظامی و غیرنظامی امن استفاده کنی ولی خود به خود از اون هم محروم میشی . در برجام ایران پذیرفت که تاسیسات غنی سازی رو در فردو برای چند سال جمع کنه . فقط نطنز باشه آشکارا عنوان کردند که میخواهیم خیالمون راحت باشه در جنگی احتمالی بتونیم نابودش کنیم . و ماهم پذیرفتیم ! خوب چرا حالا در موشکی نگویند که سیلو و لانچرهای زیرزمینی ممنوع بشه ؟! شما که اعتماد سازی کردی این هم روش قبول کن دیگه ! (از دید طرف مقابل) میشه گفت با یک درخواست به ظاهر ساده نتیجه کار این میشه که ایران عملاً امکان تقابل موثر در مقابل هیچگونه تهاجمی رو نخواهد داشت . شیری بی یال و دم و اشکم که صدای غرشش فقط از تریبون ها بیاد و بس ! ایران جزء محدود کشورهای هست که اگر چه در دسته ابرقدرتهای جهانی نیست ولی مجبوره که گستره حوزه دید نظامیش ( چه دفاعی ، چه تهاجمی ، و به تبع اینها رصد اطلاعاتیش ) رو بسیار بزرگ در نظر بگیره شاید نیمی از کره زمین ( داستان نفت کش ها در ونزوئلا شاید به ما یاد آوری کرد که لازمه همین حوزه رو باید تمام کره زمین در نظر بگیریم ) . لذا برای این چنین کشوری با این طیف و گستره وسیع جغرافیایی و ماهیتی تهدیدات اعمال محدودیت چه معنی میده ؟ در واقع مانند همون مثاله : کشیدن دندان و چنگال های شیری که نیت کردی بری تو قفسش ! در حالی که کسانی که همین درخواست های کوچک ! رو از ما دارن با یک بار سوخت گیری جنگنده هاشون چند هزار کیلومتر رو در چند ساعت پیموده و مهمان ما خواهند شد .
  6. 2 پسندیده شده
    منفک شده از تاپیک جامع نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 1399/10/23 خورشیدی ================= پروژه ناو بندر کار بسیار داره و در آینده نزدیک نباید انتظار رونمایی داشته باشیم. این پروژه تغییر اساسی و تبدیل یک ابر تانکر نفتکش به یک ناوبندر نظامی با قابلیت ها و امکانات فراوان هست. یک نفتکش دارای مخازن بسیار بزرگ ذخیره نفت هست که باید به کلی تغییر کنه و دارای بخش های متعدد نگهداری و انبار داری و اسکان و غیره خواهد شد. از طرفی کار بخش اضافه کردن روسازه جدید جهت آشیانه های بالگرد و بخش های وابسته که همین الان هم بخشیش مشخصه اجرا شده. بخش تسلیحات و رادارها و دیگر سامانه های مخابراتی و غیره هم زمان بسیار بالایی خواهد گرفت. با وجود سرعت بسیار پایین ساخت فریگیت های کلاس موج و همچنین اعلام زمانهای به آب اندازی و عملیاتی کردن این شناورها که بارها به عقب افتاده بسیار بعید هست که این شناور عظیم به این زودی ها حتی جهت تست به آب انداخته بشه ، مگر اینکه نیرو به شدت روی این پروژه تمدکز هزینه و انرژی بزاره تا زودتر به نتیجه برسه. البته با روند مشاهده شده به نظر میاد که اینگونه باشه و فرماندهان نیرو خواهان الحاق سریع یک شناور بزرگ و دوربرد جهت پشتیبانی همه جانبه ناوگروه های اعزامی به مناطق دوردست هستند و روند فعلاً با سرعت خوبی دارد پیش میرود.
  7. 2 پسندیده شده
    مقدمه (قسمت اول) پس از پایان جنگ سرد، ارتش فرانسه اولویت پایین تری به نیروی زمینی داد. تغییر چالش های امنیتی بعد از جنگ سرد مانند فروپاشی شوروی از طرفی و تغییر ماهیت دخالت فرانسه در افریقا و خاورمیانه موجب شده بود اهمیت نیروی زمینی برای فرانسه کم رنگ تر شود به طوری که سهم بودجه دفاعی به بخش های هوایی و دریایی هدایت شد. حضور نظامی فرانسه در سال های بعد از جنگ سرد محدود و سهم نیروی زمینی در این زمان حتی بسیار کم تر بوده است. اما به نظر میرسد معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای برای کشورهای اروپایی خصوصا فرانسه در حال تغییر است. از زمان الحاق کریمه به روسیه در سال 2014 و برنامه های نوسازی نظامی این کشور از سال 2017، زنگ هشدار را برای کشورهای اروپایی به صدا در آورده است. قدرت گرفتن شبه نظامیان و گروه های مسلح مسلمان در خاورمیانه و آفریقا، جایی که به شکل سنتی منطقه استعماری فرانسه بوده است، موجب شده است فرانسه دخالت های نظامی خود را در این مناطق افزایش دهد (حضور نظامی در مالی، عراق، افغانستان، لبنان و لیبی). در سال های اخیر نیز دوری ایالات متحده از ناتو اتفاق افتاده است، به طوری که دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا در دوره ریاست جمهوری خود چندین بار کشورهای عضو ناتو را تهدید به خروج از این پیمان کرده است، بنابراین نیاز به ساختار دفاعی مستقل تر در اروپا آشکار شده است. در پاسخ به این تغییرات در منطقه اروپا و جهان، کشورهای اروپایی تصمیم گرفته اند توانایی های نظامی خود را ارتقا دهند. برنامه Scorpion (عقرب) فرانسه نیز، یک طرح نوسازی نظامی، با هدف ارتقاء ظرفیت رزمی خودروهای ارتش است. اکنون چند سالی است که فرانسه در حال ارتقاء توانایی های موتوری و نظامی خود است. ژنرال پیر دو ویلیرز، رئیس سابق ستاد دفاع، در این باره توضیح می دهد: "برنامه عقرب، تنها یک خودرو رزمی نیست، بلکه یک رویکرد کلی را شامل می شود که شامل تسلیحات مدرن، قطعات پیشرفته، سیستم های اطلاعاتی یکپارچه و آموزش نوین خدمه است. مگر می توانیم به خودمان اجازه دهیم که سربازهایمان را با ادوات رزمی 35 ساله به جنگ بفرستیم، با این میزان فرسودگی و سطح حفاظت؟ من می گویم ، نه". حضور تانک های لکلر ارتش فرانسه در قالب نیروهای حافظ صلح در جنوب لبنان (سمت راست) هویتزرهای خودکششی سزار ارتش فرانسه در عراق (سمت چپ) کمیسیون بین وزارتخانه ای شروع مرحله تحقیق و توسعه برنامه عقرب را در سال 2010 و متعاقباً در سال 2014 تصویب کرد. وزیر دفاع وقت فرانسه، ژان ایو لریان، فاز 1 برنامه عقرب را در راستای قانون برنامه ریزی بودجه دفاعی 2014-2019 موسوم به "LPM" قرار داد. سرانجام، در سال 2016، دولت فرانسه متعهد شد 6/8 میلیارد دلار در طول 11 سال به برنامه Scorpion ارتش اختصاص دهد. برنامه عقرب به عنوان بلند پروازانه ترین برنامه نظامی نیروی زمینی فرانسه در سال های اخیر تلقی می شود. این برنامه شامل نوسازی 6/8 میلیارد دلاری با هدف جایگزینی تمام وسایل نقلیه رزمی فرانسه و با تمرکز بر سیستم عامل بهبود یافته مرتبط با سیستم ارتباطات جدید و یکپارچه و مدیریت میدان جنگ است. مدیریت میدان نبرد توسط مفهوم "نبرد مشارکتی" که به دنبال اتصال جوخه ها، وسایل نقلیه، گروه های رزمی و تیپ ها در یک شبکه واحد است، پشتیبانی می شود. این برنامه برای ارتش فرانسه ضروری است، زیرا به این کشور اجازه می دهد گردان های تاکتیک مشترک خود را مدرنیزه کند. همچنین به ارتش اجازه می دهد اقدامات و تخصص هر شاخه از نیروهای زمینی را تحت فرماندهی یک هنگ مرکزی هماهنگ کند. این گردان های جدید می توانند برای رسیدن به اهداف تاکتیکی تعیین شده در طی یک عملیات نظامی، اقدامات هماهنگی را انجام دهند. گردان های تاکتیکی مشترک به دلیل انعطاف پذیری سازمانی قوی، کارآیی خود را در طول مداخله فرانسه در افغانستان در سال 2001 به اثبات رسانده اند. تکامل خودروهای رزمی ارتش فرانسه اولین قدم برای "نبرد مشارکتی " ردیابی نیروی خودی در تمام واحدهای خودی و امکان تبادل سریع گزارشات و وضعیت میدان نبرد است. در نهایت هدف از "نبرد مشارکتی " تسریع در روند عملیات از طریق کاهش زمان بین تشخیص تهدید و نابودی آن است. به زبان ساده اولیت ارتش فرانسه در برنامه عقرب کاهش زمان واکنش نیروهای زمینی به تهدیدات است. یعنی کل سیستم رزمی تقریباً بلافاصله به تهدید واکنش نشان دهند. بنابراین، کل نیروی های زمینی مانند یک سیستم واحد عمل می کند، گویی که "نبرد مشارکتی" یک موجود زنده واحد است که هر وسیله نقلیه در آن نقش اندام حسی و حرکتی را بازی می کند. این برنامه گامی فراتر از کاری است که در حال حاضر نیروی زمینی فرانسه انجام می دهد. به این دلیل که همه خودروهای رزمی جدید برنامه عقرب به یک شبکه بلادرنگ (real time) مجهزند، تمام اطلاعات دیجیتالی و تصمیم گیری ها بسیار سریع تر انجام می شوند. فرانسه برای یکپارچه کردن واحدهای نیروی زمینی از سیستم مدیریت میدان نبرد بومی خود با نام SICS (سیستم اطلاعات نبرد عقرب) استفاده خواهد کرد. سیستم مدیریت میدان نبرد SICS از طریق انتقال، به اشتراک گذاری فوری اطلاعات و شبکه کردن سیستم های ارتباطی، موجب یکپارچگی نیروها و سیستم های تسلیحاتی می شود. از سوی دیگر فرانسه با همکاری آلمان در حال کار بر روی پروژه MGCS (سیستم اصلی مبارزه زمینی) و به کارگیری آن در سال 2035 هستند. با توجه به حضور شرکت فرانسوی نکستر (Nexter) در این پروژه به نظر می رسد خودروهای زرهی MGCS با معماری سیستم مدیریت میدان نبرد Scorpion نیز هماهنگ باشند. به طور کلی ، اهداف برنامه عقرب شامل به کارگیری خودروهای زرهی زیر است: 1872 دستگاه خودروی زرهی چند منظوره Griffon 978 دستگاه خودروی زرهی SERVAL 300 دستگاه خودروی شناسایی رزمی JAGUAR 200 دستگاه نسخه بروز رسانی شده تانک لکلر XLR 625 دستگاه خودروی رزمی پیاده نظام VBCI جدید معماری نیروی زمینی ارتش فرانسه در سال 2025 ایجاد شبکه ای یکپارچه از سیستم های مختلف دارای یک اثر نظامی تاکتیکی در میدان نبرد هستند. در حقیقت برنامه عقرب با همکاری صنایع داخلی فرانسه توسعه پیدا می کند که می تواند باعث رشد و ارتقا صنایع دفاعی این کشور نیز شود. خودروهای زرهی چند منظوره و خودروهای رزمی/شناسایی جدید ارتش فرانسه با مشارکت صنایع نکستر (Nexter)، تالس (Thales) و بخش دفاعی رنو (Renault) طراحی و تولید می شوند. از طرف دیگر برنامه عقرب می تواند ابزاری اساسی برای ساخت ارتش اروپایی باشد. در سال 2018، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه ایده ایجاد ارتش اروپایی را در سایه هراس از خروج ایالات متحده از ناتو مطرح کرد. تکیه بر ارتش اروپایی می تواند فرانسه را تبدیل به رهبر جدید اروپای متحد کند. رهبری که نه تنها می تواند کشورهای اروپایی را در دفاع از قاره سبز یکپارچه سازد، بلکه با استفاده از ظرفیت کشورهای اروپایی برای اثر گذاری در بیرون از مرزهای قاره ای وارد عمل شوند. در واقع برنامه عقرب، می تواند ارتش فرانسه را به الگویی برای کشورهای دیگر اروپایی تبدیل نماید، زیرا برخی از کشورهای اروپایی مشتاق اجرای آن هستند. در سال 2017، وزیر دفاع بلژیک، استیون واندپوت، و همتای فرانسوی وی، فلورانس پارلی، در مورد همکاری بین دو کشور در زمینه نیروی زمینی به توافق رسیدند. به همین منظور بلژیک 60 دستگاه خودروی رزمی/شناسایی JAGUAR را به ارزش 1/6 میلیارد یورو و 382 دستگاه خودروی زرهی چند منظوره Griffon را سفارش داد. این کشور همچنین مایل به همکاری در زمینه پشتیبانی (آموزش، پشتیبانی لجستیکی و تعمیر و نگهداری) و ارتقاءهای مشترک با فرانسه می باشد. این همکاری نشان می دهد که بلژیک مایل است همان نظریه فرانسه را در زمینه نبرد زمینی اجرا نماید. این همکاری دو جانبه مسیر احتمالی به سمت دفاع و همکاری های بیشتر کشورهای اروپایی با یکدیگر را نشان می دهد. به عنوان مثال، بلژیک با پیوستن به برنامه عقرب، مفهوم "نبرد مشارکتی" مد نظر فرانسه را نیز می پذیرد. بنابراین نزدیکی استراتژیک و عملیاتی عمیق بین دو کشور برای انجام عملیات های نظامی شکل خواهد گرفت. علاوه بر این، به صنایع بلژیک و فرانسه این امکان را می دهد تا به منظور تقویت توانایی های دفاعی و صنعتی اروپا همکاری کنند. سناریو فرضی از عملکرد "نبرد مشترک": 1- خودروی زرهی چند منظوره Griffon دشمن را رویت می کند و حسگرهای صوتی به خدمه اخطار می دهند و پرده ای از دود برای مخفی شدن ایجاد می شود. 2- هم زمان، این ردیابی در سایر سیستم حاضر در میدان نبرد به اشتراک گذاشته می شود. واحدهایی که در نزدیکی دشمن هستند هشدار تهدید دریافت می کنند. اجرای آتش به سمت هدف به شکل مشترک انجام می شود. 3- تصویر مناسب از وضعیت پیشروی بین واحدها امکان تصمیم گیری بهتر و سریعتر را فراهم می کند و زمان پاسخ دهی را کاهش می دهد. 4- یک الگوریتم، بهترین محل برای موضع گیری برای درگیری دشمن را مشخص می کند و به وسیله سیستم ارتباطی یکپارچه، سلاح ها و حسگرهای این خودرو به طور خودکار به سمت هدف نشانه می روند. انسان برای تصمیم نهایی شلیک در حلقه آخر باقی می ماند. طرح مفهومی از برد حسگرها و سلاح های برنامه عقرب ( آبی حسگرها، قرمز تسلیحات زمین به زمین و سبز تسلیحات زمین به هوا) این تصویر میتواند درک بهتری از چکونگی همپوشانی و هماهنگی واحدهای رزمی در نبرد مشترک را نمایش دهد. scorpion.pdf تصویر با کیفیت تر از این تصویر با این حال، برخی از مسائل هنوز هم در مورد برنامه عقرب و زمینه سازی ارتش اروپایی حل نشده باقی مانده است. با وجود همکاری عمیق دفاعی فرانسه و بلژیک، آنها و دیگر کشورهای اروپایی هنوز در زمینه هوا وفضا وابسته به شرکای آمریکایی هستند. زیرا بزرگترین شرکت های موجود در این زمینه هنوز اکثراً آمریکایی می باشند (به عنوان مثال جنگنده F-35 توسط لاکهید مارتین، جنگنده F-16 توسط بوئینگ و ...). این نشان می دهد که صنعت دفاعی اروپا در برخی زمینه ها نسبت به همتایان آمریکای خود هنوز عقب مانده هستند، که می تواند مانعی برای همکاری بیشتر کشورهای اروپایی با بکدیگر باشد. جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا با اجرای برگزیت نیز یک چالش اساسی برای کشورهای اروپایی در زمینه دفاعی است. دفاع اروپایی بر سه ستون انگلیس، فرانسه و آلمان استوار بود و حذف انگلیس از آن می تواند ضربه بدی به دفاع اروپایی بزند. علاوه بر این بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران نظامی فرانسوی زمان بندی پیش بینی شده برای پروژه عقرب را بلند پروازانه و دور از دسترس می دانند. هرچند مطالعات تحقیقاتی اولیه پروژه عقرب از سال 2010 آغاز شده اند اما زمان ساخت نمونه اولیه تا تحویل نمونه های سفارش داده شده طی 4 تا 6 سال در نظر گرفته شده است که زمان بسیار محدودی است و می تواند پیمانکاران فرانسوی را تحت فشار قرار دهد. مشکل بعدی که می تواند برنامه عقرب را به بن بست بکشاند، بودجه اختصاص داده شده توسط دولت است. تأمین بودجه 6 میلیارد دلاری تا 2033 فقط برای خودروهای رزمی، می تواند یک چالش اساسی برای دولت باشد. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که وزارت دفاع فرانسه برای پیش برد برنامه عقرب از دولت بوجه ای بیشتر درخواست کنند که می تواند بحث تامین مالی را پیچیده تر کند. بیان این نکته مهم است که جدول زمانی برنامه های دفاعی، قبل از شیوع ویروس Covid-19 تهیه شده اند. مانند سایر مناطق اروپا، فرانسه اقتصاد خود را تعطیل کرده است و هزینه های دولت در مبارزه با بیماری کرونا به طرز قابل توجه ای افزایش یافته است، در حالی که درآمد حاصل از مالیات کاهش یافته است. اینکه چه مدت طول می کشد تا اقتصاد فرانسه بهبود یابد، تعیین کننده اصلی میزان بودجه ای است که می تواند برای تأمین بودجه برنامه های دفاعی در دسترس باشد. همین مشکل در تامین بوجه نظامی در سال 2017 با کاهش 850 میلیون یورویی بخش دفاعی باعث شد رئیس سابق ستاد دفاع از سمت خود استعفا دهد. انتخابات ریاست جمهوری سال 2022 فرانسه نیز باید به عنوان یک متغییر اصلی و اثرگذار بر هزینه های دفاع در نظر گرفته شود. زیرا رییس جمهوری بعدی فرانسه برای جبران کسری بوجه ممکن است باز هم بوجه دفاعی را کاهش دهد. با وجود تمام چالش های پیش روی برنامه عقرب، تا به امروز دولت فرانسه نشان داده برای عملی کردن این برنامه جدی است و روند این برنامه مثبت ارزیابی می شود. سرمایه گذاری قابل توجه دولت فرانسه، حمایت از صنایع دفاعی و همکاری های دو جانبه می تواند باعث جذب دیگر کشورهای اروپایی شود و موجی از نوسازی نظامی را در اروپا به رهبری فرانسه آغاز نماید. همکاری دفاعی بلژیک و فرانسه میتواند اولین گام برای پیشبرد برنامه عقرب در سطح کشورهای اروپایی باشد رئیس سابق ستاد دفاع، ژنرال پیر دو ویلیرز در سال 2017 به علت کاهش بودجه دفاعی و به خطر افتادن برنامه عقرب از سمت خود استعفا داد ================================================================== ادامه دارد... در قسمت بعدی خودروهای زرهی که در برنامه عقرب حضور دارند معرفی میشوند. منابع قسمت اول: 1 2 3 4 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  8. 2 پسندیده شده
    یکی از کارهایی که رسانه‌ها (بعضی خواسته و گاهی ناخواسته- به دلیل تقلید از روی رسانه‌‌هایی که آگاهانه این کارو می‌کنن) جا انداختن الگوهای پیش‌داوری هست. یعنی یک فرد، یا طبقه یا گروه رو طوری در ذهن مخاطب جا می‌اندازن که هر وقت مخاطب با اون‌ها مواجه شد، ناخواسته ذهنش قضاوت کنه و این باعث می‌شه حتی منطقی‌ترین حرف‌های این افراد هم دیگه ارزشی نخواهند داشت. مهم‌ترین تکنیک که برای تخریب افراد و جا انداختن چهره انسان‌های بی‌عقل و یا شیرین‌عقل در ذهن ما استفاده می‌شه (و خیلی هم استفاده می‌شه!) تمسخر هست. حتما کلیپ‌هایی از تمسخر افراد یا فرد خاصی دیدید. البته این تکنیک خیلی وقته استفاده می‌شده و حتی در قرآن هم اومده (مرتبا در قرآن به مسخره شدن انبیاء اشاره شده). اما امروزه با ابزارهای جدید (مثل پخش کلیپ در شبکه‌های اجتماعی) انجام می‌شه. یکی از انواعی که در خاطرم هست جوک‌های زیادی بود که حول محمود احمدی‌نژاد ساخته می‌شد؛ از روزهای اولی که انتخاب شده بود و بسیار هم بین مردم محبوب بود. حالا هم هر از گاهی کلیپ‌ها و گیف‌ها و جوک‌ها و ... درباره این فرد به چشم می‌خوره. به این شکل افرادی که مخاطب این نوع بمباران اطلاعات هستند، هر وقت با اقدامات و حرف‌های احمدی‌نژاد مواجه می‌شن، پیش خودشون و ناخودآگاه می‌گن که این همون فردی هست که چنین بود و چنان و اصلا حرف‌ها و اعمالش ارزش توجه نداره (ذهن در اینجا شرطی شده). به نمونه‌های دیگه هم می‌شه اشاره کرد: آیت‌الله جنتی، بچه هیئتی‌ها، افراد شرکت کننده در راهپیمایی‌ها. این نوع تفکر که بسیار هم سمی هست فاصله‌ها رو بیشتر می‌کنه و امکان گفتگوی منطقی و عاقلانه رو از بین می‌بره. و این همون چیزی هست که بدخواه‌هان ما که طرف مقابل ما هستن، با حدت دنبالشند. خب راهکار چی هست؟ راهکار اصلی اینه که رسانه‌ها باید این مورد رو رعایت کنند. اما فضای رسانه‌ای کشور ما بسیار ولنگارانه و بی‌ در و پیکره. بنابراین بهتره بپرسیم ما باید چه کار کنیم؟ فکر می‌کنم به کار بردن منطق در این موارد پادزهر خوبی هست. وقتی این نوع بمباران اطلاعاتی رو حول یک گروه خاص از افراد می‌بینیم، به این توجه کنیم که در هر دسته‌ای هر نوع آدم می‌تونه وجود داشته باشه و تعمیم این چند نفر معدود به کل اون گروه یک نوع مغالطه هست. اگر این نوع عملیات روی یک فرد اجرا شد باید در نظر داشته باشیم که باز هم با دیدن یک رفتار خاص نمی‌شه انسان‌ها رو قضاوت کرد. انسان‌ها مجموعه‌ای از رفتارهای مختلف و بعضا متضادند. باید کلیه رفتارهای اون فرد رو (تا جایی که دیدیم و یا می‌دونیم) در نظر گرفت تا به شمایی از شخصیت اون فرد برسیم.
  9. 2 پسندیده شده
    در بحث تولید دو مسیر برای رسیدن به هدف یعنی خودکفایی شرکت و تولید درآمد وجود دارد یکی مسیر از مهندسی پایه به سمت تولید محصول نهایی و در آمد زایی هست که بیشتر در فناوری های جدید که برای اولین بار ساخته می شوند کاربرد دارد 1- طراحی مقدماتی 2- طراحی تفصیلی 3- ساخت پیش نمونه 4- نهایی سازی نمونه 5- فروش در بازار 6- بازخورد بازار و ارتقا محصول 7- سرویس و تعمیرات - طراحی مقدماتی شامل مسیر راه، نیازمندی ها و بازار هدف - طراحی تفصیلی شامل جزئیات مورد نظر مشتری و مباحث ریز علمی - فنی این مورد رو در ناسا و دارپا مشاهده می کنیم دوم مسیر ورود به بازار و صنعت محصول ساخته شده و موجود در بازار است و شامل بیشتر شرکت ها می شود که با مهندسی معکوس خود را به طراحی می رسانند، مثل خودروسازی های کره 1- فروش در بازار 2- سرویس و تعمیرات 3- مونتاژ و دمونتاژ 4- قطعه سازی 5- مهندسی معکوس کل سیستم 6- ارتقا و بهبود بخشی 7- تولید محصول جدید (در کنار تولید علم و فناوری) اگر دقت کنید دو مسیر کاملا مشابه ولی خلاف جهت هم هستند، ولی مسیر دوم چه از نظر فنی و چه از نظر مالی بهینه تر بوده و طرفدارهای بیشتری دارد و علت این علاقه را در ضرب المثل " معما چون حل گشت آسان شود" باید جست خودروسازی و صنایع موشکی ما هر دو متعلق به دسته دوم هستند خودروسازی کره و ایران هر دو در این مسیر بودند ولی ایران در میانه راه تنبلی و سستی کرد و شد ایران خودرو و سایپا و خودروسازی کره ادامه داد و الان به برندهای مثل کیا و هیوندا رسیده است در مورد صنایع موشکی هم این مسیر صدق می کند چه برای ایران و چه برای امریکا و شوروی ولی موشک سازی ایران به خاطر رقابت نظامی و تحریم اجازه نیافت تنبلی کند و مسیر را ادامه داد تنها صنایع موشکی المان نازی است که مسیر اول را طی کرده است و بقیه مهندس معکوس موشک وی 2 هستند نکته جالبی که در مسیر دوم وجود دارد توامانی درآمد با تولید علم و فناوری است از این نظر هم از نظر اقتصادی این روش مطلوب بوده و هم احتمال خطا بسیار کمتر از حالت اول است این نکته آنقدر مهم است که در مسیر اول نیز تلاش می شود شبیه به مسیر دوم رفتار شود تا طرح از نظر فنی و اقتصادی بهینه شود تقسیم پروژه به چند فاز درآمدی مشخص ترین اقدام برای عملی کردن این ایده، تقسیم پروژه به چند فاز درآمدی است به گونه ای که با اجرای فاز اول با حجم 10 الی 25 درصد حجم کل پروژه، فاز اول به بهره برداری رسیده و با درآمدزایی کل پروژه را جلو می اندازد. در ادامه با افتتاح فاز دوم و افزایش درآمد به بالای 60 درصد هدف، هزینه فازهای باقی مانده با درآمد فازهای قبلی تامین شود. برای مثال در ساخت یک پتروشیمی یا بهره برداری نفتی اولین فاز بخش های کوچک ولی درآمدزا ساخته و افتتاح می شود و با درآمد بدست آمده باقی پروژه ساخته می شود. یا در ساخت نیروگاه سیکل ترکیبی با هزینه اولیه 35 درصد، در کمتر از یک سال توربین های گازی خریده و نصب می شود و با تولید برق و درآمد، بخش بخار با درآمد بخش توربین گازی ساخته و توسعه داده می شود. این در حالی است که پیشتر کل فازهای یک کارخانه معطل فاز نهایی مانده و پروژه با از دست دادن زمان طلایی از توجیه اقتصادی خارج می شد. این نکته در اکثر پروژه های ایران بویژه بخش دولتی نادیده گرفته شده و باعث می شود پروژه ها با از دست دادن زمان طلایی به مرز غیرقابل توجیه و حیثیتی برسند در حالی که با اجرای درست برنامه زمان بندی بازگشت سرمایه در چند ماه می تواند رخ دهد.
  10. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی اندیشکده ی استراتفور اندیشکده ی استراتفور Stratfor یکی از اندیشکده های آمریکایی با رویکرد تخصصی امنیت و سیاست های امنیتی و دفاعی است . رویکرد اولیه ی این اندیشکده بر آورد و نشر اطلاعات ژئوپلیتیکی بود و در سال 1996 در آستین ، تگزاس ، توسط جورج فریدمن ، رئیس این شرکت تأسیس شد ولی پس از آن مرتبا به سمت اطلاعات و تحلیل های امنیتی گرایش پیدا کرد تا هم اکنون که یکی از شاخص ترین اندیشکده های امنیتی آمریکا به شمار میرود . حتی در لوگوی قبلی این اندیشکده نیز عبارت global intelligence به معنی اطلاعات ( جاسوسی ) جهانی کار شده بود. (1) برخی از نویسندگان از عبارت "سازمان سیا ی خصوصی " ( private-cia ) برای معرفی این اندیشکده استفاده کرده اند . (2) عبارت فوق به این معنی است که استراتفور نه تنها در جهت پردازش اطلاعات بلکه در جهت کسب اطلاعات نیز به سختی فعالیت میکند . این مرکز یکی از اندیشکده هایی است که بسیار در محیط مجازی وسایبر فعالیت دارد و یک برنامه ی جامع به نام Stratfor Worldview را به عنوان یک بستر اطلاعات ژئوپلیتیکی در محیط اینترنت اداره میکند و از اشتراك های شخصی و سازمانی از انتشار آنلاین نتایج تحقیقات برنامه ی " جهان بینی استراتفور" ، و همچنین از مشاوره های سفارشی برای مشتریان سازمانی درآمد کسب میکند . این موسسه مانند دیگر موسسات که تنها به انتشار گاه به گاه گزارش های راهبردی و یا چاپ کتاب دست میزنند نبوده و از زمان آغاز به کار در سال 1996 یک خبرنامه اطلاعاتی روزانه منتشر میکند . این خبرنامه با پوشش و انتشار اخبار بحران کوزوو در جریان حمله هوایی ناتو در سال 1999 به کوزوو ، که منجر به تبلیغ اندیشکده در مجله تایم ، ماهنامه تگزاس و سایر مجلات شد نقش مهمی در معروفیت اندیشکده ی استراتفور داشت . با این حال ، قبل از پایان سال 1999 ،این مرکز یک سرویس اشتراکی را ارائه کرد که از طریق آن اکثر تحلیل های خود را ارائه می داد. در زمان حملات 11 سپتامبر 2001 ، استراتفور ، سر خط های مهم خبری خود را به این ماجرا اختصاص داد ، و همچنین برخی از تجزیه و تحلیل ها و پیش بینی هایش از اقدامات احتمالی توسط القاعده و بوش که به واقعیت تبدیل شد موجب معروفیت بیشتر این اندیشکده شد . شرکت استراتفور به دلیل ماهیت امنیتی خدماتش ، هیچ‌گاه فهرستی از مشتریان‌اش را اعلام نکرده ولی در روز دوشنبه 27 فوریه 2012 ، که ویکی لیکس انتشار پرونده های اطلاعات جهانی از بیش از پنج میلیون نامه الکترونیکی از استراتفور را آغاز کرد معلوم شد که این موسسه به بسیاری از شرکت های بزرگ دیگر خدمات اطلاعاتی میدهد . تاریخ نامه های الکترونیکی بین ژوئیه 2004 و اواخر دسامبر 2011 است. این نامه ها خدمات اطلاعاتی محرمانه ای را برای شرکت های بزرگ از جمله شرکت باهوپال داو شیمیایی ، لاکهید مارتین ، نورثروپ گرومن ، ریتون و سازمان های دولتی ، از جمله وزارت امنیت داخلی ایالات متحده ، تفنگداران دریایی ایالات متحده و آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده نشان میدهند . محتوای ایمیل ها شامل شبکه ی خبر چین های استراتفور ، ساختار پرداخت های شرکت ، روش های پولشویی پرداخت و روش های روانشناختی برای کسب اطلاعات است . (3) دفتر مرکزی شرکت پیش‌بینی‌های راهبردی استراتفور در شهر آستین ایالت تگزاس، ایالات متحده آمریکا واقع شده است.(4) ................................................................................................... 1. en.wikipedia.org/wiki/Stratfor 2.http://english.al-akhbar.com/content/stratfor-inside-world-private-cia 3.https://wikileaks.org/gifiles/docs/19/1982347_stratfor-logo-.html 4.https://www.stratfor.com/
  11. 1 پسندیده شده
    سلام ، اگر این عکس مربوط به زمان حاضر باشد حداقل 3 ماه دیگر طول خواهد کشید که رنگ جداره بیرونی تمام شود . اون هم با یک عدد جرثقیل و ایرلس که باید این حجم از سطح رو تمام کنند ! فکر نمی کنم تا آذر 1399 تست شناوری آن انجام بشود چه برسد به رونمایی ! لازم به ذکر هست که استاندارد ها فرق می کند ولی حداقل ترینش 5 لایه رنگ هست که اولین مرحله اش زنگار زدایی با مسباره و لایه اولیه رنگ آستر هست و 4 تا لایه پوششی دیگر باید زده شود و حتماً هم بین هر لایه زمانی مطابق با استاندارد رنگ به کار گرفته شده باید بگذرد که لایه بعد روی قبلی کار شود. نکته دیگر اینکه که نمی شود تمام سطح رو زنگار زدایی کرد و بعد برگشت و رنگ آستر را کار کرد . چون به علت رطوبت و شرجی بالای منطقه بعد از چند روز و حتی چند ساعت دوباره سطح بیرونی فلز اکسیده می شود . شاید با چشم هم دیده نشود (در حد چند میکرون) ولی باعث بلند شدن رنگ و خوردگی فلز در آینده خواهد شد . معمولا از صبح تا ظهر با مسباره یک مساحت مشخص زنگار زدایی می شود و بعدازظهر لایه آستر کار می شود و فاصله زمانی کمتر از چند ساعت بین شان هست . محاسبه آن زیاد سخت نخواهد بود که متوجه بشویم تنها با یک نازل و جرثقیل بالابر چقدر زمان بیشتری تلف خواهد شد. در قرارداد های واگذاری این چنین کارهایی به پیمانکاران دست دوم ، کارفرما به متر مربع دستمزد پرداخت خواهد کرد ، و در پایان کار مثلاً باید به 1 نفر کارگر که آن مساحت را زده و 6 ماه کار کرده مبلغ مشخص شده را بدهد و در حالت دیگر همان مبلغ را به 6 کارگر که در مدت یک ماه کار را تمام کرده اند پرداخت نماید . زیان های کارفرما در کند شدن روند اجرا فوق العاده زیاد است و در بخش های خصوصی به هیچ عنوان از آن به سادگی عبور نخواهند کرد و اکثراً زمانی که بخش دولتی خود مجری طرح است ، با ساختار مشخص خود یک پروژه را با چندین برابر هزینه کارشناسی اولیه و در مدت زمان چندین برابر تحویل سفارش دهنده خواهد کرد ! در واقع نه تنها پروژه بیشتر طول خواهد کشید بلکه با طولانی شدن پروسه و در نظر گرفتن نرخ تورم هزینه های مثل : افزایش قیمت متریال ، افزایش دستمزد کارگران ، عدم رضایت سفارش دهنده و به تبع آن پروژه از اولویت خارج و خط اعتباری آن راکد خواهد شد و همچنین عدم انسجام فنی و از هم گسیختگی تمرکز پرسنل فنی و اجرایی را سبب خواهد شد . اگه خدا عمری به بنده حقیر داد و از این موج کووید 19 جان سالم به در بردیم با راهنمایی ها دوستان با سابقه تر مطالبی در مورد نحوه اجرای استراکچر یک بلوک واحد و شل گذاریهای بدنه رو و چگونگی یک اجرای باکیفیت و انواع تست های مکانیکال اون را خدمت دوستان میلیتاری عرض خواهم کرد .
  12. 1 پسندیده شده
    خب با این توضیحات، انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ قسمت دوم دو دیدگاه در مورد همکاری مشترک و انتقال تکنولوژی وجود دارد دیدگاه اول "یاس و نمی توانیم" که می گوید ما توانایی نداریم و تماما باید از غرب یا شرق بیاوریم و مونتاژ کار باشیم و حتی مدیر از خارج وارد کنیم و ایران خودرو نمادش هست. دیدگاه دوم "مصداق سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است" به کمتر از ساخت اف 35 راضی نیست بدون نگاه به داشته ها می گوید کل چرخ را باید از نو طراحی کنیم و در عمل پروژه را چنان بد تعریف و دست نیافتنی تعریف می کنند که به فاجعه و اتلاف سرمایه چشمگیر ختم می شود. بحث میان دو دیدگاه زیاد است ولی واقعیت دیدگاه سوم است که بحث نمی شود که مبتنی بر این نظر است که "فناوری و علم تقدیم نمی شود بلکه باید فناوری رو قاپید و تنها تشنگان واقعی این کار را می کنند" این دیدگاه می داند که زمین خوردن جزئی ناپذیر از مسیر یادگیری راه رفتن و دویدن است از راه رفتن دیگران ایده و کمک می گیرد ولی منتظر کمک نمی ماند و از تلاش نمی ایستد در دیدگاه سوم هدف بالا تعریف می شود مثل ساخت اف 35 ولی برنامه ای واقع بینانه برای دستیابی به این هدف تعریف می کند، این برنامه و مسیر راه مبتنی بر داشته ها بوده و با جز جز کردن مساله و اولویت بندی آن را به کاری شدنی در زمان مشخص تبدیل می کنند. داشته ها تنها به توانمندی اولیه محدود نمی شود بلکه به توسعه زیرساخت، دانش و سرمایه معطوف بوده و از تجربه و مشاور دیگران برای تسریع در کار استفاده می شود. در حقیقت طرفداران این تفکر منتظر شخص دیگری نمی مانند تا کارشان را انجام دهد بلکه از هر کمک منطقی استقبال می کنند. * اگر بخواهیم مثالی برای تفاوت سه دیدگاه بیان کنیم می توانیم اینگونه بگوییم که دوره آموزشی یک هفته ای تعریف می شود - دیدگاه اول وارد دوره می شوند تا عکسی بگیرند، نمره پاسی بگیرند و تا جای ممکن حضور غیاب را بپیچانند. (دقیقا نماد افراد دولتی که دوره های بازآموزی اجباری دارند) - دیدگاه دوم دوره را قبول نداشته و می گوید خودم تمامی کتاب های مربوطه را می خوانم. ( اکثرا نمی خوانند و اگر بخوانند طی سه الی 6 ماه می خوانند) - دیدگاه سوم مبتنی بر نیاز وارد کلاس می شود و از قضا پول هم از جیب می دهد ولی وقتش را تلف نکرده و تا لحظه آخر دنبال یادگیری و مستند کردن نکات هست. این گروه برنده واقعی هستند. اگر مثال ذکر شده رو در نظر بگیریم می فهمیم مهمترین نکته درک درست از هدف بوده و بعد از آن تلاش برای رسیدن به سطوح هدف مطرح است. شناخت و باور درست از اهداف باعث تصمیم های موثر و مبتنی بر شرایط میدانی شده تا دستیابی و تثبیت تکنولوژی در بهینه ترین زمان و هزینه انجام پذیرد. با این دیدگاه انتقال تکنولوژی های اقتصادی بر مبنای اولویت در دستور کار قرار گرفته و در شرایطی که انتقال دانش و تکنولوژی ممکن نیست، چرخ از نو ساخته شده و بخش تحقیقاتی خط شکن می شود. مسلما این خط شکنی تاثیر زیادی بر هموار شدن مسیر انتقال تکنولوژی های ممنوع خواهد داشت. در مجموع انتقال تکنولوژی و تحقیقات مستقل (ساخت چرخ از نو) دو بخش مکمل هم بوده که باید در کنار هم دیده شوند، در غیر اینصورت مسیر کسب فناوری به شدت از معیارهای منطقی و اقتصادی دور خواهد شد. تقدیم به دوستان گرانقدر @MR9 @worior که تو بحثشون کلی ایده خوب مطرح کردن
  13. 1 پسندیده شده
    نظرات دوستان در مورد مقاله انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ - ایا موشک هم شبیه پراید وارد یک بازار با رقبای دیگه شده که کیفیتش بررسی بشه؟ @Overdose - مقایسه یک صنعت تجاری(خودرو سازی) با صنعتی که هیچ توجیه اقتصادی نداره(موشکی) مقایسه درستی هست؟ @Crash - تطابق صد درصد نداره ولی اشتراکاتی رو داره - جنگنده های اسراییلی ساخت‌امریکاست در کدوم کشور توتستیم مثلا بجای اف۱۵ بهشون فاتح و قائم و خرمشهر بفروشیم؟؟ و اینکه‌اونا راضی باشن!! این‌معنیش رقابته اون چیزی که شما‌میگید رویارویی هست و جنگ - مثلا خط تولید موشک A حتی برفرض زیانده بودن تولید میشه اما اگه خط تولید یک ماشین زیانده باشه خودرو ساز مجبوره اون رو جمع کنه - تا وقتی خودروسازی خصوصی نشه و واردات خوردو مثل سایر کالاها آزاد نشه فساد و عقب ماندگی و مافیا در این بخش ادامه پیدا میکنه - اولا مقایسه ی جنگنده و موشک اشتباه هست.........دوما کشوری که بتونه اف15 بخره اجازهی خرید سلاح ایرانی نداره یعنی اربابش بهش اجازه نمیده........سوما تحریم تسلیحاتی تازه رفع شده - کی میدونه موشکی چندین تستش فیل میشه و نمی تونه ماهواره ۵۰ کیلویی را تو جوا مورد نظر قرار بده واقعا در مقابل رقبا چه کیفیتی داره؟ چون مصرف کننده حفاظت اطلاعات داره و‌هرگونه انتقاد را‌هم‌منکوب میکنه - تفکیک علم - فناوری - خط تولید، اگر متن رو بخونید می بینید تو صنایع خودروسازی ما اصلا بخشی به نام علم و فناوری نداریم د ( در عمل) و فقط خط تولید است، اون هم خط تولید با سربار شدید و بی هدف ولی این بخش ها برای موشکی به واسطه مسدود بودن ایجاد شده است، نکته ای که شما باید به من بگید اینه که اگه تحریم های موشکی برداشته شود آیا صنایع موشکی ما باز پیشرفت می کند ، من می گویم نه چون تفکر هنوز بر آماده خوری هست - شرکتهای خودرو سازی rnd دارن و طرح هایی خوبی هم دارن ولی بودجه نمیدن اجرایی بشه !! بودجه را دادن برای استخدام خیل عظیم مدیران نجومی بگیر تحریمی - مشکل اینجاست که پرامتر "پول " در تحلیل ها در نظر گرفته نمیشه از زمانی بخشی به نام علم و فناوری نیازمند پول هست ! - اگر مقایسه کنیم می بینیم شرکت هایی مثل هیوندا و کیا و ... کلی هزینه کردن ولی نسبت هزینه ها و توزیعش تو بخش های علمی، فناوری و تولید چطور بوده،؟ بیایید اول رو این سه بخش علم ، فناوری و تولید بحث کنیم، وقتی تایید کردید می بینید چرخه این سه بخش هزینه سودآور میشه - اصولا مقایسه صنعتی که برپایه تجارت ساخته شده با صنعتی که فقط باید امنیت رو تامین کنه به هر قیمتی دو راه جدا از هم هستن - یه شرکت مثل bmw مقدار80% از سود خالصش هزینه توسعه و پیشرویی و پرچم داریش میشه مثل ایران نمیره خانه و ویلا بسازن و یا اینکه به اندازه کارگراشون مدیر استخدام کنن!!! و چشمشون به قطعات سازاست‌که کیفیت ووقیمت‌مرتب بهبود پیدا کنه - من کلا قیاس این دوتا صنعت رو باهم نمی تونم متوجه بشم... چون اهدافشون باهم متفاوته راه های جداگانه ای هم دارن طی میکنن ----------------------- - مثلا میشه صنعت خودروسازی آلمان رو با موشک سازی کشورمون مقایسه کنیم ؟ - دو بحث داریم رسیدن به کیفیت ساخت، و ایجاد بخش علمی، فناوری و تولید، و بخش دوم اقتصادی کردن طرح - میشه این دو تا در کیفیت ساخت، و ایجاد بخش علمی، فناوری و تولید مقایسه کنید تا من بیتشر متوجه بشم - وجود سه بخش مولد علمی، مولد فناوری و خط تولید چابک، وجه مشترک بین خودروسازی آلمان و موشکی ایران هست، بخش تولید علم رو هر دو با کمک دانشگاه ها در میارن، بخش فناوری رو یا میرن میخرن، یا مهندسی معکوس می کنن یا خودشون تولید می کنن ، و خط تولید هم چابکی، سرعت و ارزان بودن - گفتم مقایسه... نه نقاط مشترک - منظورت از مقایسه پارامتر خاصی هست؟ - نه تمام پرامترها موجود که موجب تولید مثلا یک سندان در آلمان و یک موشک در ایران میشه - منظورم این هست بله میشه صنعت خودرو سازی داخلی رو با نمونه های غربی و اسیایی مقایسه کرد چون اهداف شون برای تولید یک محصول یکسان اما هدف تولید موشک در ایران بسیار متفاوته - صنعت و تولید کننده اینه مخصولاتش را ببین!! https://www.instagram.com/p/CAC9mWol1yh/?igshid=y943g0u5l5wo - هدف در شرکت های ماشین سازی سود هست !! اما موشک سازی قوی شدن به هر قیمتی هست - وقتی شرکت خودرو سازی داخلی میبینه با تولید پراید داره سود میکنه پس داره به هدفش میرسیه - اما موشک سازی داخلی می بینه اگه همون اسکاد قبل رو بسازه ضرر کرده پس میره سراغ موشک بهتر حتی گرون تر - شرکت لامبورگینی ایتالیا رو دیگه همه میشناسن کارش ساخت خودروهای سوپر اسپرت هست مدلی مثل گالاردو نمونه ای قدیمی از قدرت لامبورگینی هست اما چند سالی هست که لامبورگینی نمونه suv خودشون رو معرفی کرده شرکتی که کارش ساخت سوپر اسپرت هاست یکدفعه شیف میکنه روی ساخت suv این جهش علتش چیه؟؟؟ غیر از اینکه لامبورگینی میخواد بخش بیشتری از بازار رو تصاحب کنه در حقیقت جهش در صنایع غیر نظامی رسیدن به سود بیشتر هست - مشکل اصلی ایران در همه زمینه ها چه سیاسی چه نظامی و چه اقتصادی مدیریت ضعیف و سفارشی هست...ایران از نظر منابع و پول و نیروی انسانی غنی هست ولی توان استفاده از این مزیتها رو نداریم...اگه اولویت پیشرفت کشور باشه تو 15 سال میتونیم خودمونو به سطح مالزی و ترکیه برسونیم @ariya0912 - حرف شما صحیح ولی باید پرسید این مدیریت ضعیف کع از مدیران ضعیف سرچشمه میگیره چگونه بوجود اومده. جواب سادست. گزینش های غلط و امتیاز بندی.. @Navard - اتفاقا سودی که خودرو ساز میبره کمه !! این فکر اشتباهه خودرو ساز سود نمیکنه و توان توسعه نداره!! یسری نیروی غیر متخصص بهش تحمیل شده که تصمیمات اشتباه هم میگیرن!! و باید بودجه و هزینه خیلی از جاها را تامین کنه! - حرفو درست بخون " وقتی شرکت خودرو سازی داخلی میبینه با تولید پراید داره سود میکنه پس داره به هدفش میرسیه" - خودروسازهای خارجی برای سود بیشتر مجبور هستن مدلهای جدید با اپشنهای بروز بسازن تا از رقیبها عقب نیفتن - اما خودرو سازی داخل با پراید داره سود میبره نیاز به تغییر نداره - اگه میخواید به شدت انحصار در بازار خودروی داخلی پی ببرید مستند اختاپوس رو ببینید @islfk - خوب کی خط مشی تعیین میکنه که بدون‌ارتقا تکنولوژی سود ببره کی مشخص میکنه واردات ممنوع بشه تا سود بیشتر ببرن خوب اون‌سود قطعا تو‌جیب خود صنعت خودرو نمیره چون در هر صورتی باید خیلی پیشرفت میکرد نه این‌زیان‌انباشته بالا بیاره !! سود باید خرج یسری نهادها و چیزایی دیگه بشه - دو خواسته مهم از مجلس باید یکی شفافیت باشه یکی واردات خودرو دست دوم خارجی - صحبتهای شما کاملا صحیحه..وقتی رقابتی نباشه خودروساز حتی با تولید پراید هم به سود میرسه و نیازی به توسعه نداره..تنها حمایتی که دولت باید از تولید داخل انجام بده کاهش هزینه اهای انرژی و حمل و نقل هست اگه شرکت داخلی تونست تولیدات قابل رقابت با محصولات وارداتی داشته باشه ادامه میده در غیر اینصورت باید مدیریتش رو اصلاح کنه..مثالهای زیادی از صایع کوچک وجود داره که شرکتهای داخلی با وجود واردات مزیتشونو حفظ کردن و بازار کشور رو در اختیار دارن.. - شما به شخصه حقوق بالایی دارید ولی نه خونه دارید نه ماشین و نه رفاه مناشب پس این‌پولها چی شده؟؟ شما برده یک مدیریت اشتباه و یا اشخاص دیگه بودید که پول شمارا به میل خود برای خودشون هزینه کردن و فقط شما برده بودید!! (فرضی بود از خودرو سازی) خیلی عجیبه که هنوز فعالن - قیمت ۲۰۶ در بازار به رقم ۲۵۰ میلیون رسیده ولی کارخانه با قیمت‌۹۰ میلیون تکمیل وجه میکنه کی این سود را میخوره کی اینطوری دستوری کرده نرخ را!! - حالا شاید بپرسین چرا دست دوم و نه خودرو نو ؟؟ خودرو تو خارج از کشور عمر مفیدش حدود ۵ ساله و بعد از اون تبدیل به ماشین دست دوم میشه یعنی خودروی ۲۰۱۵ الان احتمالا خودرو دست دوم خارج باشه که قیمتش خیلی از نمونه های جدید پایین تره - اقایان مدیر به صنایع خودرو سازی شبیه چاه نفت نگاه میکنن وقتی حفر شد فقط استخراج و در امد !! دیگه هیچ هزینه و سرمایه گزاری مجددی لازم نیست!! این‌میشه نتیجش کار دست متخصص هم نیست - والا من یه پراید 84 دارم از اول هم دست خودمون بوده..تازه رفتم رودری و رو صندلیشو عوض کردم که یه 30 سال دیگه سوار شم..5 سال کجا بود؟ - به نظرم تو موشکی هم بهتر از خودرو سازی نیستیم .....فوش نخوریم صلوات - تو صنعت حدود ۳ درصد سود سالیانه مربوط به بخش r&d هست که مربوط به تحقیق و توسعه هست که در خودرو های خارجی نمونش دیده میشه ما تحقیق و توسعه موشکی مون خیلی از تحقیق و توسعه خودرویی جلوتره - این تو داخل کشوره که شما میتونی خودرو دهه ۵۰ هم پیدا کنی خارج عمر مفید ۵ ساله - هزینه های سربار تولید را تو ایران ندارن مثلا من لیستی دیدم از قیمت تمام شده مراید که خیلی پایین بود ولی چندین مدل مالیات و یا بودجه به نهایتهای مختلف بهش اضاف شده بود
  14. 1 پسندیده شده
    بازخورد دوستان در مورد مقاله " تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی" - در خصوص "دارپا" شروع فعالیت از 1958 ... یک بازه 60 ساله تا 2020 ، کسب و تولید مستمر اطلاعات ، بررسی نیازها و بعد تولید فناوری ... یک چرخه استاندارد که در برای ایجاد آن ، "زمان" و "سرمایه " هزینه شد .. 2 تاعاملی که در ما اصلا وجود ندارد ( چون دوست داریم تند وزود نتیجه بگیریم ) @MR9 - این مساله را اضافه کنید به وجود مراکز تحقیقاتی بخش خصوصی که فقط یکی از آنها DARPA نام دارد . مثلا" آماری را من مطالعه می کردم که دارپا در سال 2005 از بیش از 5000 طرح جدید حمایت مالی از 200 دلار تا 1 میلیون دلار کرده بود و از این رقم 1000 طرح واجد شرایط شناخته شد و این رقم هم فقط دو طرح به تولید انبوه رسید . @MR9 - چند سال پیش یک مقاله از یک استاد ژاپنی خواندم که مضمونش به این شکل بود که آمریکایی ها بعد از جنگ جهانی برای اینکه ارتش ژاپن را مهار کنند تمام صنایعی که ارتش ژاپن در اختیار داشت و به وسیله آنها می توانست تولید سرمایه جدا از بودجه دولت کند را از آنها گرفتند !! اما در کل بحث بسیار ریشه ای هستش و اجازه دهید بر رویش کمی فکر کنم . @HRA
  15. 1 پسندیده شده
    تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در مدیریت تولید شناخت ارزش راهبردی و جایگاه واقعی محصول بسیار مهم هست. برای بهینه سازی هزینه ها لازم است مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی تمیز قائل شد. عدم تفکیک بین این سه بخش سبب اتلاف هزینه و موازی کاری بسیار در صنایع می شود. به صورت مشخص در آمریکا بر مبنای بازار آزاد و در اسرائیل بر مبنای محدود بودن منابع این تفکیک بصورت خیلی دقیق صورت می گیرد. یک مثال درخشان در زمینه تولید علم سازمان ناسا است که با پروژه های ایکس به عنوان خط شکن عرصه علوم هوا و فضا شناخته می شود. بعد از جنگ جهانی دوم و عطش شکستن سرعت صوت و تسخیر آسمان سبب شد که برنامه ای از پرنده ها به نام پرنده های ایکس شکل بگیرد. این برنامه بر مبنای ساخت پرنده هایی نوین با هدف کسب فناوری و دانش علمی و فنی در خصوص بدنه، بال، جریان هوا و دیگر موارد مبهم در مورد هواپیما بویژه در سرعت های بالا صورت گرفت که از دل بسیاری از پرنده ها، جنگنده و پرنده هایی بیرون آمد که صنعت هوایی نظامی و غیرنظامی را تحت تاثیر قرار داد. اولین سری پروژه، پرنده ایکس 1 بود که دیوار صوت را برای اولین بار شکست و در نهایت سرعت هایی بی نظیری را ثبت کرد و تا کنون به پروژه ایکس 59 و تلاش برای حمل و نقل فراصوت ولی آرام رسیده است. برنامه پرنده های ایکس نمونه کامل و درخشان تحقیقات است که چند ده برابر ارزش این تحقیقات سود مالی و نظامی و تکنولوژیک برای نیروی هوایی آمریکا رسانده است و این برنامه برای مسئولینی که برای تحقیقات ارزش قائل نیستند دلیلی چون آفتاب است. در تولید فناوری سازمان دارپا (آژانس پروژه‌های پژوهشی پیشرفتهٔ دفاعی) یک مثال موفق است که بر پایه توسعه فناوری ها مبتنی بر نیاز یا ایده های جدید فعالیت می کند. این سازمان مسئولیت توسعه و ساخت فناوری‌های نوین را برای استفاده نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا به عهده دارد. پس از جنگ ویتنام، دارپا به بهره‌برداری از پردازش‌های پیشرفته و فناوری‌های شبکه و بازسازی و تقویت روابط با دانشگاه پرداخت. علاوه بر این، دارپا مفاهیم تازه‌ای برای ماهواره‌های کوچک، بسیار سبک‌وزن و (LIGHTSAT) و کارگردانی برنامه‌هایی در مورد تولید دفاعی، فناوری‌های زیردریایی، و خودرو زره‌پوش جنگی / ضد زره را دنبال می‌کند. تاریخ فعالیت دارپا را شاید بتوان به دو دوره زمانی: ۱. «پیش از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر دانشمندان نخبه و شرکت‌های دانشگاهی» و ۲. «پس از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر بنگاه‌های بزرگ صنعتی» تقسیم نمود. لیستی از پروژه های مشهور دارپا • پروژه برای ساخت یک کشتی جنگ ضد زیردریایی بدون سرنشین. • تطبیقی خودرو و رویکردی برای طراحی، تأیید، و ساخت سامانه‌های دفاعی پیچیده و وسایل نقلیه • اطلس به عنوان یک ربات انسان‌نما است. • تلفن همراه سامانه تشخیص تیرانداز: گلوله محل تشخیص سامانه صوتی توسط فناوری‌های BBN برای تشخیص تک تیراندازها در خودروی جنگی نظامی توسعه یافته‌است. • فناوری برای دسترسی به طیف پویا برای ارتباطات نظامی مطمئن • یک سامانه رباتیک تاکتیکی مستقل • آرپانت، نخستین نسل از اینترنت • نقشه فیلم آسیا و اقیانوسیه • بوئینگ X' • ارسال فرمان از سامانه اطلاعات شبکه برای کنترل فرماندهی. • چالش بزرگ: رقابت ماشین‌های بدون راننده • برنامه پژوهشی فراصوت در حقیقت این فناوری ها در ابتدا با هدف نظامی توسعه وداده شده و به تدریج بصورت تجاری در بازار مورد استفاده قرار می گیرند. این روند تضمین کننده سود چندباره فناوری برای سازنده است. خرید پیش نمونه ها و رقابت در تولید صنعتی روشی دیگر که وزارت دفاع آمریکا برای حمایت از فناوری و تقویت آن انجام می دهد تفکیک مناقصات طراحی پیش نمونه از تولیدات صنعتی است. این اتفاق در نیروی هوایی بسیار نمود پیدا می کند. در ابتدا مشخصات پرنده مورد نیاز اعلام می گردد و سه شرکت هواپیمایی برای طراحی آن دعوت می شوند. هر سه شرکت پرنده های خود را طراحی، توسعه و به عنوان پیش نمونه می سازند. نمونه ها در یک آزمایش استاندارد و تعریف شده ازمایش و ارزیابی می شوند. در انتها پس از تایید حداقل های مورد نظر وزارت دفاع پرنده ها به عنوان نمونه های مجاز به بخش مناقصات تولید صنعتی معرفی می شوند و قیمت های تولید صنعتی خود را مطرح می نمایند. بخش های متقاضی مثل نیروی هوایی و یا دریایی با توجه به قیمت و توانمندی محصول مورد نظر خود را انتخاب کرده و درخواست تولید انبوه می نمایند. در این بین پیش نمونه های بازنده توسط وزارت دفاع خریده شده و هزینه تولید و تحقیق آنها با مبنای مشخصی پرداخت می گردد. در این فرآیند بهینه ترین محصول با قیمت و کیفیت مناسب تعیین شده و تولید می گردد. این در حالی است که هر سه شرکت در بخش تحقیقات از نظر مالی متضرر نبوده و تنها از نظر سود در تولید صنعتی دچار جالش می شوند. این اتفاق به معنای حمایت و تقویت بخش های تحقیقاتی و طراحی شرکت ها در مناقصه و نیاز بعدی شرکت های هواپیمایی خواهد بود. همچنین گاهی یک فناوری در یک پیش نمونه بازنده به عنوان ابزاری مفید در محصول نهایی استفاده می شود. تولید صنعتی تفکیک بین تولید صنعتی و تولید پیش نمونه و تحقیقاتی یک اقدام موثر در بهینه سازی هزینه ها است. روش تولید در پیش نمونه مبتنی بر چالش اولین ها و دستیابی به فناوری است ولی در تولید صنعتی روش تولید پر تعداد، مباحث نگهداری و تعمیرات اهمیت می یابد. از این نظر در تولید صنعتی بحث مونتاژ و ماژول بسیار شنیده می شود. چابکی بخش تولید صنعتی یک معیار مهم در نرخ و هزینه تولید است که باید از نظر فنی از طرف بخش های فناوری تغذیه شود تا درگیر مسائل طراحی نشود. در هنگام نهایی کردن نقشه های تولید صنعتی لزوم در نظر گرفتن بخش ها بصورت مجزا و سهولت در نصب بسیار حیاتی است. همچنین در نظرگرفتن منابع و زیر منبع های حیاتی برای خط تولید سبب پایداری و بهینه شدن هزینه می شود. انتخاب استاندارد و تجاری تجهیزات سبب کاهش هزینه ساخت و تعمیرات شده و تمرکز طراح را بر روی ذات و هدف طرح بیشتر می کند. پیچ و مهره شاید نام آشنا ترین مواد استاندارد و تجاری هستند ولی صفحه های نمایش و پمپ های هیدرولیک از دیگر ابزاری است که در صورت تایید کیفیت قابلیت تجاری شدن را دارند. واضح است که خط تولید جای فکر کردن نیست و تا جای ممکن تفکر ماشینی و رباتیک بر انسان ارجحیت دارد و این نکته تفاوت عمده در تولید پیش نمونه و تولید سری است. از این رو در خطوط تولید ربات ها به راحتی و با قیمت بسیار کمتر و در تیراژ بالا فعال هستند در صورتیکه در طراحی ذهن خلاق انسان جرقه های ایده را از ذهن تا واقعیت پیگیری می کند. ادامه دارد ....
  16. 1 پسندیده شده
    خودکفایی و امنیت تولید همیشه بین تولید بومی و همکاری تجاری تقابلی بزرگ مطرح است که نه مبتنی بر راهبرد تجاری بلکه ناشی از نگاه تک بعدی به تولید است. در تعیین راهبرد تولید چندین معیار از جمله قیمت، دسترسی به کالا، زیرساخت تولید، حجم درگیری، تنوع منابع و ... مطرح می گردد. همپوشانی های جالبی که در عرصه تولید وجود دارد سبب می شود که گاهی تولید یک تجهیز علیرغم قیمت بالایش توجیه داشته باشد و گاهی با وجود سود ترجیح به برون سپاری باشد. • برای مثال معیار تولید در خصوص کالایی که به وفور در بازار هست در قیاس با کالایی که کاربری خاص دارد و دسترسی به آن محدودیت دارد کاملا متفاوت است. چرا که در این حالت کالای خاص به عنوان نقطه بحرانی تولید معرفی می شود. • در مثالی دیگر، وجود پتانسیلی در کارخانه که موجب هزینه جاری می شود و تبدیل آن به تولید است. در نگاه اول درآمد کمتر از هزینه است ولی با در نظر گرفتن هزینه جاری می توان به این نتیجه رسید که بکارگیری این توان موجب کاهش ضرر کل شده اگرچه صفر نشده است. این وضعیت در کارخانه های دولتی که نیروی انباشته زیادی دارد یا شرکت های در حال ورشکستگی قابل اجرا هست. • هزینه های پنهان اجتماعی دیگر نکته ای هست که تولید را تحت تاثیر قرار می دهد. این مثال مشابه شرایط قبل است ولی نگاه بزرگ یک اجتماع در آن درگیر است. یک کارخانه ضرر ده با تکنولوژی قدیمی حفظ می شود تا کارکنان ان اخراج نشوند و از بحران اجتماعی جلوگیری شود. این شرایط در کارخانه های هند و پاکستان و اکنون در ایران دیده می شود و این انتخاب راه حلی موقت است تا مدیریت تغییر بتواند زیرساخت لازم برای تغییر شرایط را فراهم نماید. • تمرکز بر کار تخصصی دلیل دیگری هست که باعث می شود شرکت ها برای پرهیز از هزینه مدیریت منابع خاص، بخش های غیر راهبردی تولید را علی رغم سود به دیگر منابع برون سپاری کنند. این قضیه در خصوص تولید مواد خام دیده می شود و از هزینه زمانی و مشغولیت در خصوص آن بخش آزاد شده و بر تخصص خود تمرکز می کنند. برای مثال شرکت BAE System با برون سپاری بسیاری از کارها، خود را از مشغولیت مدیریتی آنها ازاد کرده است. در ایران، هنگام تاسیس سازمان انرژی اتمی با ریاست دکتر علی اکبراعتماد این سیاست پیگیری شد و انسجام و پویایی بالایی به این سازمان تازه تاسیس داد و توانست به سرعت برنامه های خود را وسعت ببخشد. • مثال مدیریت تنوع منابع یکی از نکاتی هست که شرکت های انگلیسی و اسرائیل به آن پایبند هستند. همیشه خرید عمده از یک منبع باعث کاهش هزینه می شود ولی امنیت تامین کالا بویژه برای کالاهایی با درجه راهبردی بالا حکم می کند که یک نوع کالا حداقل از دو یا سه منبع متفاوت تهیه شود تا در صورت اشکال برای یک منبع، تولید و محصول مورد نیاز با مشکل مواجه نشود. مزیت دیگر این اقدام امکان افزایش درخواست کالا بصورت ناگهانی بوده که تنها با داشتن چند منبع ممکن هست. شرکت Rotork انگلستان به عنوان نمونه ای صنعتی قطعات مورد نیاز خود را در طی مناقصاتی با حداقل دو یا سه شرکت برنده تامین می کند. رتبه اول 55 درصد کالا، رتبه دوم 35 درصد از کالا و تامین کننده سوم 10 درصد از درخواست را تامین می نماید. در چند شرکت خاص 5 الی10 درصد اخر بصورت تولید بومی تامین می شود. اسرائیل گندم خود را علاوه بر تولید داخلی از 6 منبع متفاوت خریداری می کند. • از دید هدف و افق تولیدی، وزارت دفاع آمریکا، مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی فرق قائل می شود. این تفکیک باعث می شود که توجیه بودجه بسیار دقیق تر و متناسب با هدف صورت گیرد چرا که شکل هزینه مصرفی در تولید علم و تولید صنعتی بسیار متفاوت است. با این وجود در تولید علم به عنوان سرشاخه نیاز، برون سپاری صورت می گیرد و مجموعه هایی همچون ناسا یا دارپا متولی تولید علم و بخشی از فناوری هستند و از شرکت های تحقیقاتی یا دانشگاه ها برای برون سپاری ریزپروژه ها استفاده می کنند. • نکته جالب دیگر در خصوص تجارت، نگاه فروشنده به خریدار است. اگر فروشنده بداند خریدار قابلیت تولید و شناخت کامل از محصول دارد رفتارش به شدت متفاوت خواهد بود و این مساله در خصوص تفاوت شکل فروش جنگنده به اسرائیل و امارات و عربستان دیده می شود. اسرائیل بعد از جنگ با اعراب بر اساس نقشه های فرانسوی ها، آمریکایی ها و چند جنگنده دیگر، اقدام به ساخت جنگنده هایی چون کفیر و لاوی کرد و با ادعای دفاع از خود قوانین مالکیت را زیرپا گذاشت. با تکمیل جنگنده سازنده های جنگنده در مقابل کسی قرار گرفته بودند که جنگنده ای ارزان و همتراز تولید کرده بود و در حال اشغال بازار آنها بود از این رو پیشنهاد های فروشی به اسرائیل شد تا توسعه جنگنده را به عنوان سازنده کنار بگذارد. اما اسرائیل در قبال این امتیازها، فقط طراحی موتور و بدنه را کنار گذاشت و تکنولوژی حساس موشک، رادار و جنگ الترونیک را توسعه داد و امروز قابلیت های خود را بر سوریه و روسیه به رخ می کشد. • مثال جالب دیگری که در خرید هواپیمای جنگی توسط اسرائیل می توان گفت، خرید قالب و مکانیک هواپیما و اصلاح رادار، سیستم آتش و ارتباطی جنگنده در خود اسرائیل هست. از این طریق هزینه خرید رادار و سیستم اتش از جنگنده حذف یا کم می شود و از سوی دیگر بخش حساس جنگنده که در نبرد چالش بر انگیز می شود در دستان صنایع دفاعی اسرائیل باقی خواهد ماند. یعنی بخش بدنه، موتور و بخشی از موشک ها به عنوان تکنولوژی غیرحساس ولی دست و پاگیر وارد می شود و بخش مربوط به تکنولوژی بالا در خود اسرائیل توسعه داده می شود. این نگاه در خصوص جنگنده های اسرائیل باعث می شود که آمریکا به عنوان سازنده قابلیت چندانی در شناخت و جاسوسی از جنگنده را نداشته باشد و جنگنده نیز مطابق با نیازهای خود خریدار رفتار کند. همچنین تکنولوژی رادار و جنگ الکترونیک قابل توسعه و استفاده در دیگر جنگنده ها به عنوان ارتقا خواهد بود. در فروش جنگنده اف 35 شاهد تغییر کدها و برنامه ریزی های جنگنده های ارسالی توسط اسرائیل بودیم چیزی که اف 35 را به یک جنگنده نیمه بومی تبدیل می کند. این نکته به قدری جالب است که در بحث خرید تجهیزات از کشور خارجی به عنوان الزام مهم باید توسط ایران رعایت شود. همه این موارد نشان می دهد که خریدار باید درک صحیح و کاملی از هدف خود داشته باشد و کیفیت خرید را متناسب با واقعیت و نیاز تطابق دهد. چرا که گاهی ابزاری به شما فروخته می شود که هرگز از ان استفاده نخواهید کرد و تنها هزینه اجباری پرداخت می کنید، برای مثال در تلویزیون های جدید قابلیت هایی هست که فروشنده با آنها شما را وسوسه به خرید جنس گرانتر می کند مانند توانایی ساپورت گیم و کیفیت بالای تصویر، در حالی که شما از این تکنولوژی استفاده نخواهید کرد. یا فروش مانیتور متخصصین گرافیک با قابلیت تفکیک بسیار ریز رنگ برای یک کار اداری یک کارمند ساده دولتی نکته ای که بعد از امنیت مسیر تامین کالای خام، در تولید بسیار اهمیت پیدا می کند، در نظر گرفتن نیاز ثابت و نیاز شناور است که تنوع منابع تامین در این راستا بسیار راهگشا است. نقطه نظرهای دیگری نیز وجود دارد که می توان به این بحث اضافه کرد. ولی در یک نگاه ساده جدول فوق را به عنوان تقابل ارزش هزینه تولید و ارزش راهبردی کالا معرفی می شود. ادامه دارد ... ممنون میشم اگر نکته ای به ذهنتون میرسه اضافه کنید
  17. 1 پسندیده شده
    تاوان کدام گناه؟ دروغگویی! مادرانی که به بچه‌هایشان یاد می دادند وقت سوار شدن به اتوبوس شرکت واحد بلیط ندهند، در صف ها جا بزنند، درآمد خانواده را در مدارس به دروغ کم نشان دهند..... پدرانی که فرزندان خود را به عبور از چراغ قرمز و انواع خلافها‌ی رانندگی تشویق می کردند. اکنون آن بچه ها بزرگ شده و در دهه سوم یا چهارم زندگی خود هستند. تاوان کدام گناه؟ سکوت در برابر ظلم به دیگر هموطنان! چند نفر از مردم ایران در سال‌های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ بر علیه سیاستهای شاه حتی یک تظاهرات ساده مسالمت آمیز کردند و جان خود را به معرض خطر انداختند تا از حق کارخانه داران و زمین دارانی که حق و حقوقشان توسط شاه ضایع شده بود حمایت کنند؟ مشابه این غارت در مقیاس بسیار بیشتر پس از وقایع سال ۱۳۵۷ هم تکرار شد و اینبار نه تنها سرمایه داران، بلکه دامن اساتید دانشگاه، نظامیان وطن دوست، کارآفرینان، و... را هم گرفت . چند نفر از مردم در برابر این فجایع به خیابان‌ها آمده و سکوت در برابر ظلم به دیگر هموطنانشان را بر نگزیدند؟ حال اگر پرسپولیس مربی مورد نظر هواداران خود را برکنار کند، صدها تن جلوی دفتر باشگاه تجمع می کنند. تاوان کدام گناه؟ تزویر و ریا! در ادارات و ارگان‌های دولتی ریش بگذار و پیراهن را روی شلوار بیانداز و تسبیح به دست و جای مهر روی پیشانی برای خودت جولان بده ولی در خفا پرستو بازی کن و فرزندانت را به آن سوی آب بفرست. در صف اول نماز حاضر شو و چفیه دور گردنت بیانداز ولی اختلاس را فراموش نکن که اگر فراموش کنی گناه کبیره است! جامعه ایرانی خیلی وقت است که از لحاظ ارزش‌های اجتماعی از هم پاشیده است و روزهای بدتری در راه است. چه بخواهیم و چه نخواهیم.
  18. 1 پسندیده شده
    زمانی که قشری که در عمرش کار نکرده و با داستان گویی پول در آورده بر سر کار میاد ، معلومه یک جامعه رو به نابودی می ره ... سقراط می گه :« اگر سایه ی کردان کوچک بزرگ شد ، بدانید که آفتاب ان سرزمین در حال غروب کردنه » گیریم نیروی هوایی صرفه اقتصادی نداشت ، صنایع الکترونیک ، صنایع خانگی ، صنایع خودروسازی چی !!؟ .
  19. 1 پسندیده شده
    فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: به دنبال ایجاد پایگاه دائمی در اقیانوس هند نیز هستیم و این مهم را تا پایان امسال عملیاتی خواهیم کرد. این خبر جالب ولی قابل تامل هست اگرچه خبرگزاری فارس اون رو حذف کرده است https://www.farsnews.ir/news/13990402000385/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87 ولی بقیه اون رو به شدت بازتاب دادن https://defapress.ir/fa/news/402427/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF https://ir.sputniknews.com/iran/202006226614956-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D8%B1%D9%86%DA%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/ ولی چگونه؟ اول : سپاه برای حضور در اقیانوس هند ابتدا باید پایگاه پشتیبانی داشته باشد که این یعنی محلی جدید در چابهار به عنوان پایگاه لجستیک دوم : در کجای اقیانوس هند؟ در کدام خشکی؟ به نظر می آید برای این منظور سه احتمال قابل مطرح باشد - گشت های دریایی با کمک ناوهای جدید ویا ناوهای شبه تجاری - گرفتن یک جزیره از یک کشور دوست - ایجاد تاسیسات دریایی در دل اقیانوس به عنوان پایگاه دریایی (شبیه سکوهای دریایی) فرم سکو فرم گسترده تر و باند مانند سوم: تامین نیرودریایی برای اقیانوس چگونه؟ ایجاد یک پایگاه در اقیانوس یعنی امکان حضور نیروهای دریایی سپاه با کمک یک نقطه تدارکاتی و پشتیبانی در وسط اقیانوس پس بسیاری از تجهیزات کار خواهند بود ولی نیروی اصلی با ناوهای قدرتمند باید تامین شود تنها راه احتمالی شناورهای چندمنظوره و شبه تجاری هست که میتونه این خلا رو پر کنه پدافند این نیروها هم بسیار مهم هست ولی تست پدافند سوم خرداد بر روی دریا این احتمال رو که ما در حال احداث یک پایگاه در اقیانوس هستیم رو تقویت می کند
  20. 1 پسندیده شده
    حالا بر خلاف نظر جنابعالی که ارزشمند هم هست ، معتقدم اصولا تمام کار ما باید متناسب با تهدید باشد ( که همین فقره اف-14 هم پاسخ به تهدید مشخصی بود ) این طراحی برنامه بدون توجه به تهدید ، وضعیت الان را برای ما ر قم زده ضمن اینکه بحث خرید به هیچ عنوان ایجاد توازن قوا با ایالات متحده ( بعنوان یک تهدید غیر همتراز ) نیست ، بحث تهدیدات منطقه ای کلاسیک مثل عراق ، پاکستان ، کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... هست . برای همین برای پر کردن شکاف بین ما و اینها سریعترین راه ، ورود به حوزه خرید و همزمان جلو بردن طرح های بومی با همکاری طرف دوم هست البته دقت بفرمایید که الزام نیروی هوایی (اف-15 ) با الزامات نیروی دریایی تفاوت داشت . اف-15 باید با تهدید هوایی مقابله می کرد ( جنگنده برتری هوایی ) ولی تامکت با هدف خنثی سازی موشکهای کروز روسی و دفاع از ناوگان طراحی و تولید شد . به همین دلیل شما این تفاوت را می بینید
  21. 1 پسندیده شده
    ایده تبدیل کشتی های تجاری و یا نفتکش های دریایی به ناوهای هواپیمابر ایده ای قدیمی بوده که در جنگ جهانی دوم توسط انگلیسی ها و متفقین اجرا شد ایده ای که به Merchant aircraft carrier مشهور شد این ایده مشکلاتی از جمله عدم پایداری کشتی ها رو به همراه داشت ولی شرایط اضطراری جنگ باعث شد این طرح اجرا شود کشتی MV Rapana و MV Gadila دو تا از 9 نفت کش شرکت شل بودند که به ناوهواپیمابر شبه نظامی تبدیل شد این ایده اگرچه قابلیت های انچنانی نداشت ولی پاسخی به یک نیاز بود نیازی برای پوشش گشت دریایی و مقابله با زیردریایی های آلمانی که به شدت دریا را ناامن کرده بودند. https://en.wikipedia.org/wiki/Merchant_aircraft_carrier نماهایی از کشتی هایی غیرنظامی که سکوی هواپیماها شدند نمای شماتیک از این نوع کشتی های هواپیمابر --------------- طی بحث های انجام شده در سایت و تاپیک ها نیروی دریایی بدون پوشش هوایی شوخی بیشتر نیست و در جریان جنگ فالکلند نیروی دریایی انگلیس ضربات بدی از نیروی هوایی آرژانتین خورد، این موضوع در کنار گشت های دریایی نیروی دریایی ارتش در برخورد با مهاجمان بیش از پیش خودنمایی می کند بویژه که ما خاطره حمله آخوندک و غرق شدن کشتی سهند رو هم داریم حال با توجه به عدم تمرکز لازم بر روی نیروی هوایی وساخت جنگنده و هزینه بر بودن ناوهواپیمابر استاندارد بدون جنگنده کافی، این پیشنهاد می آید که آیا آماده سازی یک ناو هلیکوپتربر تجاری برای پوشش نیروی دریایی در دریای سرخ و اقیانوس هند با قابلیت پرواز پهبادهای جنگنده آیا می تواند پوشش هوایی حداقلی برای ناوهای ما ایجاد کند ؟؟ هدف حمل 4 الی 8 هلیکوپتر و 10 پهپاد رزمی شناسایی هست
  22. 1 پسندیده شده
    بسم ا... البته یک نکته بسیار ظریف این وسط هست ، به گفته یکی از این عزیزان ، علت عدم شلیک در چنین بردی (150 کیلومتر ) ، محدودیت موشکهای فینیکس در دسترس و همچنین شلیک در نزدیکترین برد امکان پذیر به منظور افزایش ضریب اطمینان انهدام هدف بود . با تمام این اوصاف ، شلیکهای تامکتهای نیروی هوایی ایران در جنگ بعنوان یک رکورد ، دست نیافتنی هست ، چون کاربر اصلی این هواگرد رزمی ، همه تامکتهای خودش را بازنشسته کرده ...
  23. 1 پسندیده شده
    به‌ قول جناب worior اینها بیشتر نسل جدید تسلیحات خوشه ای محسوب میشن! مسلما این پرنده ها یک تهدید هستند ، اما در اصل یک دکوی محسوب میشن که موجب اشباع شبکه های راداری قدیمی میشن! مقابله با اینها هم راهکارهای خودش رو داره (مثل استفاده از سیستم هایی مانند تروفی برای رادارها و تجهیزات پدافند هوایی و همچنین تلاش برای گمراه سازی اونها از طریق ارسال اطلاعات غلط و یا حتی سوزاندن برد الکترونیکی با پالس های الکترومغناطیسی قدرتمند) و‌ در آینده حتما چنین تدابیری اتخاذ میشن! این پردیکس هرچند نمونه اثبات گرفناوری هست و نقش بستری برای تست و توسعه روش های بکار گیری چنین تسلیحاتی رو داره ولی به این شکل و در این کلاس فعلی کاربرد ضد پدافند (حداقل پدافند درست درمون) نداره بلکه بیشتر مناسب عملیات های بکاو و بکش هست . به ویژه تو جنگ شهری و پاکسازی خیلی میتونه موثر باشه و البته هر زهری پاد زهری داره که .... ولی ! ایا رویکرد مشابهی در استفاده از تسلیحات با توان حملات گروهی در قالب یک جنگ شبکه محور که نه تنها با واحد های فرماندهی و انسان محور تبادل دیتا دارند که تبادل اطلاعات بین خود جنگ افزار ها در اون ها نقشی مهم و اساسی داشته باشه ، مجموعه ای از سنسور ها که درون تعداد زیادی جنگ افزار کار یک ابر سنسور رو انجام دهند و توان انجام کار گروهی کاملا هماهنگ داشته باشند (مغز توضیع شده که دوستان در متن قید کردند) و ... می تونه در قالب دیگری نقش سرکوب پدافند یا نفوذ و انهدام اهداف در مناطق حفاظت شده رو داشته باشه در حالی که محدودیت های پردیکس مثل سرعت و برد و سرجنگی رو نداشته باشه ؟ البته که جواب بله هست توجه دوستان رو به این کانسپت از دارپا جلب می کنم :
  24. 1 پسندیده شده
    [quote name='Haj_Rezvan' timestamp='1347909675' post='271759'] [quote] با این که فونیکس موشک پیشرفته ای هست ولی فکر نکنم بتونیم با اون آواکس شکار کنیم چون اول از این که ساخت خود آمریکاست[/quote] البته اون فونیکس های سی سال پیش رو خدا بیامرزه! این فونیکس اون فونیکس که شما فکر می کنید نیست! هر گردی که گردو نیست اخوی! تازه تامکت به جز فونیکس موشک های بلند برد قوی تری هم حمل می کنه! [/quote] فونیکس وابسته به رادار تامکت است و اگر رادار تامکت منحرف شود موشک از دست می رود پس ابتدا باید رادار تامکت بتواند 100 درصد ایمن باشد از سوی دیگر موشک فونیکس باید در صورت خروج رادار تامکت مستقل شود و عمل کند بحث ساختار مکانیکی و پیش ران نیست ، بحث روی سیستم کنترل و ارتباطات است که باید امن و باوجود اخلال کارگر باشند
  25. 1 پسندیده شده
    لطفا توسط مدیران محترم سایت به بخش مربوطه منتقل شود: پس از سقوط فرانسه در سال 1940، "فوکه ولف-200"های بلندپرواز آلمان با پرواز از فرودگاه های شمال فرانسه می توانستند کاروانهای دریایی متفقین را در اقیانوس اطلس تعقیب و بمباران کنند. وزارت دریاداری بریتانیا برای مقابله با تهدید این هواپیماها به فکر چاره افتاد. آنها تصمیم گرفتند تا تعدادی از کشتی های تجاری را به هواپیماهای جنگنده مجهز کنند تا این هواپیماها بتوانند پوشش هوایی لازم برای عبور کاروانهای دریایی را تأمین کنند. بدین منظور، وزارت دریاداری خرید 50 دستگاه منجنیق مخصوص ناوهای جنگی و 50 فروند جنگنده "هاریکن" را در فهرست خرید خود قرارداد. این کشتی ها به باند فرود یا جرثقیلهای مخصوص گرفتن هواپیما از آب مجهز نبودند و جنگنده های برخواسته از آنها مجبور بودند پس از اتمام سوخت به نزدیکترین خشکی برگردند یا در آب فرود بیایند تا کشتی های دیگر بتوانند خلبان آنها را از آب بگیرند. در روز 5 می 1941 اولین اسکادارن جنگنده های ویژه کشتی های تجاری تشکیل شد. فرمانده هوایی "مولتن بارت" وظیفه یافت خلبانها و خدمه فنی داوطلب را برای این واحد جدید پیداکرده و آنها را آموزش دهد. هنگامی که آموزش گروه پایان یافت خلبانها و خدمه فنی به بنادر بریتانیا فرستاده شدند تا در سوارکردن جنگنده ها بر روی منجنیق ها کمک کنند. گروه اختصاص داده شده به هر کشتی عبارت بودند از یک خلبان برای مسیرهای اقیانوس اطلس (یا دو خلبان برای مسیرهای منتهی به روسیه و مدیترانه) ، کمک مکانیک، بارگذار، بیسیم چی، مسئول منجنیق و افسر هدایت زمینی. این افراد باید به عنوان خدمه غیرنظامی در دفاتر کشتی و بنادر ثبت می شدند. مسئولیت منجنیق با سرمهندس کشتی بود و دستیار اول او آتش کردن آن را برعهده داشت. جنگنده یک کشتی تجاری تنها هنگامی به پرواز درمی آمد که هواپیمای دشمن به صورت چشمی دیده و شناسایی می شد چراکه این جنگنده در طول سفر تنها یکبار شانس پرواز داشت. زمانی که کشتی به مقصد خود می رسید خلبان با جنگنده خود پرواز می کرد و در یک فرودگاه زمینی می نشست تا مهارتهای پروازی خود را افزایش دهد. کشتی "میکاییل ئی"اولین کشتی تجاری بود که به منجنیق مجهز شد. این کشتی در روز 28 می 1941 از بندر بلفاست حرکت کرد ولی 4 روز بعد توسط یک زیردریایی آلمانی غرق شد. اما اولین جنگنده ای که از عرشه یک ناوهواپیمابر تجاری برخواست متعلق به کشتی "امپایر رین بو" بود. این جنگنده در روز 31 می 1941 از "ریورکلاید" برخواست و در "آبوتسنچ" بر زمین نشست. تا ماه ژوئن ، 6 فروند کشتی تجاری دیگر به این ناوگان پیوستند. این هواپیماها تا ژوئن سال 1943 به پروازهایشان ادامه دادند و توانستند چندین بار هواپیماهای آلمانی را سرنگون کرده یا فراری دهند. پس از اینکه تعداد ناوهای هواپیمابر اسکورت نیروی دریایی سطلنتی به حد کفایت رسید، وزارت دریاداری برنامه پرواز از ناوهای تجاری را لغوکرد و آخرین واحد جنگنده در سپتامبر 1943 جمع شد. این طرح چندان موفق نبود و 12 فروند از مجموع 35 فروند کشتی تجاری که به جنگنده مجهز شدند در طول جنگ غرق شدند. اما این کشتی ها تنها کشتی های تجاری نبودند که در طی جنگ جهانی دوم به ناوهواپیمابر تبدیل شدند. گونه ای دیگر از کشتی ها بودند که برای تبدیل به یک ناوهواپیمابر مناسبتر بودند؛ کشتی های حمل غله و نفتکشها. این کشتی ها عرشه بزرگی داشتند که اغلب بدون موانع زیاد بود و جزیره کشتی در قسمت پاشنه آنها قرارداشت. قرارشد که بر روی عرشه این کشتی ها یک عرشه پروازی نصب شود و هر کدام از آنها به چند فروند هواپیمای اژدرافکن مجهز شوند. این کشتی ها با خدمه غیرنظامی و پرچم یک کشتی باری معمولی حرکت می کردند و به حمل بارهای معمول خود می پرداختند. تغییراتی که در کشتی ها به عمل آمد اندک بود و به طور متوسط برای تبدیل هر کشتی به یک ناوهواپیمابر در حدود 5 ماه وقت صرف شد. هواپیماهای "سواردفیش" که برای پرواز از عرشه این ناوها درنظر گرفته شده بود یک هواپیمای دوباله با طرحی قدیمی بود و وظیفه حفاظت کاروان از حمله زیردریایی ها یا کشتی های جنگی دشمن را برعهده داشت. هر هواپیمای سواردفیش دارای 3 خدمه بود؛ خلبان، دیده بان، بیسیم چی/ مسلسل چی. یک سواردفیش می توانست اژدری به وزن 760 کیلوگرم را در زیر بدنه خود حمل کند یا به 8 راکت انداز 60 پوندی مجهز شود. تانکرهایی که برای این منظور در نظر گرفته شدند دارای آشیانه نبودند و می توانستند 3 فروند سواردفیش را بر روی عرشه خود حمل کنند. غله برها صاحب یک آشیانه کوچک شدند و 4 فروند هواپیما به آنها تعلق گرفت. طول باند پرواز هر کشتی در حدود 120-140 متر بود و عرض آن کمتر از 19 متر نمی شد. این باند به سواردفیش ها اجازه می داد تا بدون نیاز به منجنیق از عرشه پروازی ناو به هوا برخیزند. خدمه پروازی در نظر گرفته شده حداقل بودند و مهمات و سوخت ذخیره شده برای هواپیماها از دیگر فضاهای کشتی جدانشده بود. اولین و دومین ناوی که برای این ناوگان درنظر گرفته شدند کشتی های "امپایر مک آلپیان" و "امپایر مک آندرو" بودند. برنامه تبدیل آنها در ژوئن 1942 آغازشد. در اکتبر همان سال 10 فروند کشتی دیگر برای این ناوگان درنظر گرفته شدند و در نهایت 19 فروند کشتی تجاری به ناوهواپیمابر تبدیل شدند. بیشتر این کشتی ها دارای پسوند مک شدند که خلاصه شده کلمه "ناوهواپیمابر تجاری" است. تعدادی از این کشتی ها متعلق به وزارت دریاداری بودند و در اجاره شرکتهای خصوصی قرارداشتند. خدمه پروازی هر ناو عبارت بودند از یک افسر فرمانده، خلبانها، دکتر، افسر هدایت فرود، ده نفرمسلسل چی، 4 متصدی علائم، و 3 یا 4 نفر ملوان. خدمه پروازی کشتی ها قسمتی از سازمان اسکادران "836 هوادریا" بودند که مرکز آن در شمال ایرلند قرار داشت. بر خلاف هواپیمابرهای دارای جنگنده، این کشتی ها موفق از کار درآمدند. هواپیمای قدیمی ،ولی قدرتمند، سواردفیش برای عملیات ضدسطحی و ضدزیرسطحی طراحی شده بود و در زمان گشت زنی به صورت مؤثری عمل می کرد. این هواپیماها بیش از 4000 نوبت پرواز کردند و هیچ کاروان دریایی که چنین هواپیمابری را در میان داشت کشتی هایش را از دست نداد. منبع ماهنامه جنگ افزار نویسنده:رضا کیانی موحد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Hawker_Hurricane_W9182_On_CAM_Ship.jpg[/img] جنگنده هاریکن نصب شده بر روی منجنیق کشتی تجاری [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MacCabe.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MVAlexia.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MVEmpireMacKendrick.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MVMacoma.jpg[/img]