برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 17 دی 1399 در پست ها
-
7 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم ردیابی اینترنتی راهی برای بهینه سازی یا سلاحی قدرتمند ردیابی اینترنتی(Internet tracking) عملی است که توسط آن اپراتورهای وب سایت ها اطلاعات مربوط به فعالیت بازدیدکنندگان را در شبکه جهانی وب جمع آوری ، ذخیره و به اشتراک می گذارند. ممکن است از تجزیه و تحلیل رفتار کاربر برای تهیه محتوایی استفاده شود که اپراتور را قادر به استنباط ترجیحات خود کند و مورد توجه طرف های مختلف مانند تبلیغ کنندگان قرار گیرد. ردیابی وب می تواند بخشی از مدیریت بازدید کننده باشد. بهمحض اجرای مرورگر اینترنت و شروع وبگردی، رد پای دیجیتال شما در فضای وب باقی میماند و وبسایتهایی که از آنها بازدید کردهاید میتوانند با بهرهگیری از این رد پای بهجامانده، فعالیتهای شما را ردیابی کنند و به هویت شما پی ببرند. البته در این مقاله دربارهی نفوذ و کار های غیر قانونی در بستر اینترنت بحث نمیشود. جمعآوری اطلاعات کاربران توسط وبسایتها و سرویسهای اینترنتی، یک اقدام کاملا قانونی است. این دادههای جمعآوری شده، اطلاعاتی جزئی را در بر میگیرند که احتمالا خود کاربر نیز گاهی از آنها بیاطلاع است. این مقاله به این اشاره میکند که چگونه با اولین ورود به اینترنت و با کنار هم گذاشتن اطلاعاتی که هر کدام به تنهایی ناچیز به نظر میرسد میتوان برای هر کاربر یک اثر انگشت منحصربهفرد ایجاد کرده و تمام فعالیت ها و رفتار های او را در فضای اینترنت زیر نظر داشت. اطلاعاتی که در اینترنت جمعآوری میشود آی پی: نشانی پروتکل اینترنت (به انگلیسی: Internet Protocol Address) یا به اختصار نشانی آیپی (به انگلیسی: IP Address) نشانی عددی است که به هریک از دستگاهها و رایانههای متصل به شبکه رایانهای که بر مبنای نمایه TCP/IP (از جمله اینترنت) کار میکند، اختصاص داده میشوند. پیامهایی که دیگر رایانهها برای این رایانه میفرستند با این نشانه عددی همراه است و راهیابهای شبکه آن را مانند « نشانی گیرنده » در نامههای پستی تعبیر میکنند، تا در نهایت پیام به رابط شبکه رایانه مورد نظر برسد. موقعیت مکانی: با استفاده از آدرس آی پی میتوان موقعیت مکانی تقریبی هر شخص را مشخص کرد. یکی از کاربردهای موقعیت یابی، بهینه سازی مطالب نمایش داده شده بر اساس کشور، شهر یا حتی محل زندگی هر کاربر میباشد. سایت ها برای تعیین مکان شما از API Google Geolocation استفاده می کند. البته این روش هرگز به اندازه مکان یابی GPSدقیق نیست. دقت به موقعیت مکانی شما و همچنین به نوع اتصال شما بستگی دارد. اگر در شبکه تلفن همراه هستید ، تا 50 کیلومتر را امکان خطا وجود دارد. با این حال آدرس آی پی را میتوان به سادگی تغییر داد ولی همچنان موارد دیگری نیز وجود دارند که میتوان با استفاده از آن هر کاربر را به یک هویت منحصر به فرد تبدیل کرد. موارد دیگر که با جمع آوری آن میتوان هویت هر شخص را متمایز کرد: نوع سیتم عامل و مرورگر سخت افزار زبان پیشفرض فونتهای نصبشدهی وضوح تصویر نمایشگر و عمق رنگ منطقه زمانی پلاگین های نصب شده با استفاده از دریافت و آنالیز داده های زیر میتوان شناخت کاملی از رفتار یک کاربر به دست آورد و با استفاده از آن سلایق، رویکرد ها، افکار، اعتقادات و... هر فرد را شناسی کرد : حرکات موس و کیبورد ژیروسکوپ (موبایل) میزان باتری (موبایل یا لپ تاپ) مطالب بازدید شده کلمات جستجو شده اطلاعات شخصی (نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد، نام کاربری و...) مطالب به اشتراک گذاشته شده شبکه های اجتماعی که در آن عضو هستید نکته : برای مشاهدهی برخی از این ردیابیها میتوانید به وبسایت های زیر مراجعه کنید : https://clickclickclick.click : این وبسایت جابهجاییهای ماوس، کلیکها و تمام حرکات شما در مرورگر را گزارش میدهد. (در صورت درخواست میکروفون و یا وب کم درخواست را رد کنید.) https://webkay.robinlinus.com : اگر این وبسایت بتواند اطلاعات یادشده را بخواند؛ هر وبسایت دیگری در سطح اینترنت نیز قادر به دسترسی به آنها خواهد بود. https://coveryourtracks.eff.org : با مراجعه به این وبسایت که متعلق به بنیاد حریم الکترونیک است، میتوانید دریابید که چگونه مرورگر شما میتواند یک اثر انگشت منحصربهفرد از شما در اینترنت منتشر کند که شامل ترکیب اختصاصی نرمافزار مرورگر، سختافزار، زبان پیشفرض و حتی فونتهای نصبشدهی شما میشود و بدون نیاز به هیچ اطلاعات دیگری میتواند هویت شما را مشخص کند. موارد استفاده از ردیابی اینترنتی تبلیغات : وبسایتها از طریق دادههایی که با بازدید، جستجو، کوکیها و مرورگر شما به دست میآورند و ترکیب آنها با یکدیگر به کمک تعدادی عملیات ریاضی، تلاش میکنند مناسبترین تبلیغ را برای هر فرد تشخیص و نمایش دهند. حباب فیلتر (حباب اطلاعاتی) : حباب فیلتر (انگلیسی: Filter bubble) وضعیت انزوای فکری است که بر اثر نتایج جستجوی شخصیسازیشده در اینترنت پدید میآید. در این حالتْ الگوریتمِ وبگاه، آنچه کاربر انتظار دیدنش را دارد حدس میزند و نتایج دلخواهش را بهطور گزینشی نمایش میدهد؛ این کار با استفاده از اطلاعات مربوط به کاربر از قبیل مکان، رفتار و کلیکهای قبلی و سابقه جستجوی او انجام میشود. در نتیجه کاربر در حبابهایی که به لحاظ فرهنگی و ایدئولوژیک با سلیقه و ذائقه او همخوانی دارند محبوس میشود و امکان برخورداری از نتایجی که با دیدگاههای او مغایرت دارند را از دست میدهد. اصطلاح «حباب فیلتر» را ایلای پاریسر کنشگر اینترنتی ابداع کرد. پس از همه پرسی سال 2016 عضویت اتحادیه اروپا در انگلیس و انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده ، حباب اطلاعاتی مورد توجه قرار گرفت زیرا بسیاری از افراد نسبت به نتایج بسیار دور از انتظارات خود اعتراف کردند. بهینه سازی موتور جستجو : سایت های جست و جو با استفاده از داده هایی که از کاربران خود به دست می آورند از قبیل آمار مراجعه به سایت ها، مکان، زبان و... هر کاربر میتوانند نتایج را طوری نمایش دهند که بیشترین شباهت را به محتوای مورد نظر کاربر داشته باشد. تجزیه و تحلیل احساسات : تجزیه و تحلیل احساسات (همچنین به عنوان استخراج نظر یا هوش مصنوعی شناخته می شود ) به استفاده از پردازش زبان طبیعی ، تجزیه و تحلیل متن ، زبانشناسی محاسباتی و بیومتریک برای شناسایی سیستماتیک ، استخراج ، کمی سازی و مطالعه حالات عاطفی و اطلاعات ذهنی اشاره دارد. تجزیه و تحلیل احساسات به طور گسترده ای در رسانه های آنلاین و اجتماعی استفاده می شود. پیشنهاد افراد در شبکه های اجتماعی : زمانی که کاربر در شبکه اجتماعی عضو میشود با توجه به مطالبی بازدید شده، مکان، کلیک ها و سابقه ی جستجو و هم چنین کاربران دیگری که دنبال میشوند، شبکه های اجتماعی با استفاده از تجزیه و تحلیل این موارد اشخاصی که بیشترین شباهت را با این کاربر دارند به او معرفی میشود. تجزیه و تحلیل وب: بیشتر بر عملکرد کلی وب سایت تمرکز دارد. ردیابی وب به نحوه استفاده از وب سایت و همچنین مدت زمانی را که کاربر در یک صفحه خاص صرف کرده است ، را نشان می دهد. این مورد می تواند برای این به کار گرفته شود تا ببینید هر کاربر چه میزان به هر یک از محتوای وب سایت علاقه دارد. آژانس های اجرای قانون ممکن است برای جاسوسی از افراد و حل جرم از ردیابی وب استفاده کنند. روشهای ردیابی وب کوکی : کوکی HTTP کد و اطلاعاتی است که هنگام بازدید کاربر از وب سایت ، توسط یک وب سایت در سیستم کاربر ثبت می شود. وب سایت ممکن است اطلاعات مربوط به کوکی را در بازدیدهای بعدی کاربر از وب سایت ، بازیابی کند. از کوکی ها می توان برای شخصی سازی تجربه مرور کاربر و ارائه تبلیغات هدفمند استفاده کرد. یک کوکی میتواند هنگام بازدید از یک وبسایت هواشناسی کاربر را از دردسر انتخاب هر بارهی شهر مورد نظر خلاص کند؛ زیرا کوکی باعث میشود، وبسایت از انتخاب دفعهی قبل شما اطلاع دارد. علاوه بر این، یک کوکی میتواند اقلام انتخابشده در سبد خرید شما را ذخیره کند؛ در نتیجه در صورت بازگشت مجدد به سایت پس از چند روز، آنها همچنان در سبد خرید باقی خواهند ماند. برخی از فعالیت های مرور که کوکی ها می توانند ذخیره کنند: صفحات و محتوایی که کاربر مرور کرده است. آنچه کاربر به صورت آنلاین جستجو کرده است. وقتی کاربر روی تبلیغات آنلاین کلیک می کند. چه زمانی کاربر از سایتی بازدید کرده است. پروتکل امنیتی مرورگر به وبسایتها اجازه میدهد که تنها به کوکیهای خودشان دسترسی داشته باشند. این مسئله یک اقدام ایمنی کاملا ضروری است؛ با این حال نوع دیگری از کوکیها به نام کوکیهای شخص ثالث نیز وجود دارند که با هیچ وبسایت مشخصی ارتباط ندارند؛ اما از طریق شبکههای تبلیغاتی و دیگر فناوریهای ردیابی در صفحات مختلف وب حضور پیدا میکنند. کوکیهای شخص ثالث: یک کوکی شخص ثالث برای کاربری که اولین بار از وبسایتی بازدید میکند ایجاد می شود. کوکی شخص ثالث توسط وب سایت های دیگری به غیر از آنچه کاربر از آن بازدید می کند ، ایجاد می شود. آنها کد پیگیری اضافی را وارد می کنند که می تواند فعالیت آنلاین کاربر را ثبت کند. این برای اندازه گیری بسیاری از جنبه های تعامل کاربر از جمله تعداد دفعات مراجعه کاربر است. عملکرد کوکی شخص ثالث بدین صورت است که اگر چند مرتبه از یک فروشگاه اینترنتی پوشاک بازدید کنید، تبلیغات مربوط به پوشاک را در کل هفته و در وبسایتهای گوناگون مشاهده خواهید کرد. تبلیغات مبتنی بر این نوع کوکی میتواند برای برخی از افراد ناخوشایند باشد. علاوه بر این، مطالعهی جدیدی از سوی دانشگاه پرینستون نشان داده است که از ۵۰ هزار وبسایت برتر، در ۴۸۲ وبسایت «ردیاب چند وبسایتی» جاسازی شده است که بهصورت مجازی مشغول ثبت تمام فعالیتهای مرورگر کاربران خود و تحلیل آنها هستند. ثبت این دادهها ظاهرا بهمنظور مدیریت و بهینهسازی وبسایتها انجام میشود و هرچند از نظر آنها اطلاعات حساس حذف شده است؛ اما این مسئله مجددا نشان میدهد که کاربران ناچار به اعتماد به شرکتهای شخص ثالث و قرار دادن اطلاعاتشان در دست آنها هستند. آی پی آدرس : به هر دستگاه متصل به اینترنت یک آدرس IP منحصر به فرد اختصاص داده شده است که برای فعال کردن دستگاه ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر مورد نیاز است. با استفاده از نرم افزار مناسب در وب سایت میزبان ، می توان آدرس IP بازدیدکنندگان سایت را ثبت کرد و همچنین می تواند برای تعیین موقعیت جغرافیایی بازدید کننده استفاده شود. ثبت آدرس IP می تواند به ، از شرکت مجدد شخصی که بیش از یک بار در رأی گیری اینترنتی شرکت کرده باشد جلوگیری کند و همچنین الگوی مشاهده وی را کنترل کند. دانستن مکان بازدید کننده ، علاوه بر موارد دیگر ، باعث نمایش مکان کاربر میشود.. به عنوان مثال ، این ممکن است منجر به قیمت گذاری شده در ارز محلی ، قیمت یا دامنه کالاهای موجود ، اعمال شرایط ویژه و در برخی موارد درخواست یا پاسخ به یک کشور خاص به طور کامل مسدود شود. کاربران اینترنت ممکن است انسداد جغرافیایی و سانسور را دور بزنند و از هویت شخصی و موقعیت مکانی محافظت کنند تا با استفاده از اتصال VPN در اینترنت ناشناس بمانند. اثر انگشت کانواس )Canvas fingerprinting(: اثر انگشت یکی از تعدادی از تکنیک های انگشت نگاری مرورگر برای ردیابی کاربران آنلاین است که به وب سایت ها اجازه می دهد به جای کوکی های مرورگر یا سایر روش های مشابه ، بازدیدکنندگان را با استفاده از عنصر بوم HTML5 شناسایی و ردیابی کنند. این تکنیک در سال 2014 پس از توصیف محققان دانشگاه پرینستون و دانشگاه KU Leuven در مقاله خود The Web never ، پوشش گسترده ای در رسانه ها پیدا کرد. کدام وب سایت ها شما را ردگیری میکنند؟ ردیابی یک مسئله گسترده است. طبق مطالعه انجام شده توسط Ghostery ، 79 درصد وب سایت ها در سطح جهانی در حال ردیابی داده های شما هستند. برخی از وب سایت های دارای بزرگترین شبکه ردیابی ، سایت های رسانه های اجتماعی و موتورهای جستجوی بزرگ و غیر خصوصی هستند. Google Analytics: 45.3% of web traffic Google Static: 36.7% of web traffic Google Tag Manager: 35.7% of web traffic Google Fonts: 27.5% of web traffic Google: 26.5% of web traffic Facebook: 24.9% of web traffic DoubleClick: 22.2% of web traffic Google APIs: 15.4% of web traffic Google AdServices: 10% of web traffic YouTube: 9.7% of web traffic Twitter: 9.7% of web traffic ScoreCard Research: 9.4% of web traffic Amazon Adsystem: 8% of web traffic CloudFlare: 7.6% of web traffic Google Syndication: 7.6% of web traffic Google User Content: 7.3% of web traffic Google Photos: 6.9% of web traffic Amazon CloudFront: 6.8% of web traffic Criteo: 6.1% of web traffic New Relic: 5.5% of web traffic Google بیش از نیمی از 20 ردیاب برتر اینترنت را به خود اختصاص داده است. در واقع ، گوگل ردیابی 82 درصد از بازدیدکننده ها را برعهده دارد. منابع : https://gizmodo.com/heres-all-the-data-collected-from-you-as-you-browse-the-1820779304 D. Sundarasen, Sheela Devi (2019-04-08). "Institutional characteristics, signaling variables and IPO initial returns". PSU Research Review. 3 (1): 29–49. doi:10.1108/prr-10-2016-0003. ISSN 2399-1747. S. L. D. M. P. Kushal Dave, "Mining the peanut gallery: opinion extraction and semantic classification of product reviews," in Proceeding of the 12th international conference on WWW, Budapest, Hungary, 2003. Knibbs, Kate (July 21, 2014). "What You Need to Know About the Sneakiest New Online Tracking Tool". Gizmodo. Retrieved July 21, 2014. "What is an IP address?". HowStuffWorks. 2001-01-12. Retrieved 2019-12-13. Martin, Kirsten (2015-12-22). "Data aggregators, consumer data, and responsibility online: Who is tracking consumers online and should they stop?". The Information Society. 32 (1): 51–63. doi:10.1080/01972243.2015.1107166. ISSN 0197-2243. Kleinberg, Samantha; Mishra, Bud (2008). "Psst". Proceeding of the 17th International Conference on World Wide Web - WWW '08. New York, New York, USA: ACM Press: 1143. doi:10.1145/1367497.1367697. ISBN 9781605580852. Bozdag, Engin (September 2013). "Bias in algorithmic filtering and personalization". Ethics and Information Technology. 15 (3): 209–227. doi:10.1007/s10676-013-9321-6. S2CID 14970635. https://en.wikipedia.org/wiki/Sentiment_analysis Huffington Post, The Huffington Post "Are Filter-bubbles Shrinking Our Minds?" Archived 2016-11-03 at the Wayback Machine https://choosetoencrypt.com/search-encrypt/internet-tracking-why-its-bad-and-how-to-avoid-it/#fingerprinting
-
6 پسندیده شدهچیفتن در برابر اسکورپین در کتاب ناگفته های جنگ: خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی خاطری جالب از درگیری یک دستگاه تانک چیفتن با یک دستگاه خودرو شناسایی رزمی اسکورپین در شهر بانه آورده شده است. دراین مقطع زمانی(1359) نیروهای ارتش و سپاه برای مقابله با ناارامی های که در مناطق در غرب کشور شکل گرفته بود راهی این مناطق شده بودند. روایت شهید صیاد شیرازی از این حادثه: در این کتاب نیز درمورد به غنیمت گرفته شدن خودروهای شناسایی رزمی اسکورپین اشاره شده است. در حقیت ستون های زرهی ارتش در نزدیکی شهر بانه، شب هنگام بدون توجه به دستور فرماندهان حرکت میکنند به علت تاریکی هوا ستون در جاده کوهستانی به راحتی توسط نیروهای تجزیه طلب کمین می خورد. بسیار شهید و اسیر میشوند تجهیزات ستون از بین میرود و انهایی که باقی میماند مانند مانند اسکورپین ها به دست نیروهای تجزیه طلب می افتد. کتاب ناگفته های جنگ: خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
-
4 پسندیده شدهدر شرایط جنگی بعید است که نیروی هوایی امریکا اجازه دهد که یک سوخو 24 ایرانی بیش از 2000 کیلومتر از مرزهای ایران دور شود و اقدام به شلیک کند. اگر هم بکند قطعا پدافندها و یا اف 15 های ان پایگاه کروز را شکار خواهند کرد. زدن این پایگاه نیاز به یک حمله انبوه بالستیک مثلا همزمان بالای 50 فروند بالستیک دارد تا بتواند از پدافندهای ان عبور کند
-
4 پسندیده شدهپیشتر هم پیشنهاد داده بودم که برای دیگوگارسیا ارزانترین روش سوار نمودن دو تیر موشک خانواده سومار در جایگاه های ثابت زیر بال سوخوی ۲۴ است. هر جایگاه ثابت زیر بال سوخو ۲۴ قادر است یک مخزن سوخت ۳۰۰۰ لیتری را حمل کند و از این رو مشکلی برای حمل یک موشک کروز کلاس سومار نخواهد داشت. فنسر یک بمب افکن دوربرد است که با یکبار سوختگیری هوایی و پرتاب موشک کروز به آسانی می تواند اهداف زیر ۴۰۰۰ کیلومتر را هدف قرار دهد. مشکل اینجا است که شمار زیادی فنسر برای ایران باقی نمانده است.
-
2 پسندیده شدهبا چی اسکورت بشه؟یا خودش دو تیر موشک هوا به هوا ببره یا یک یا چنتا سوخو24 مسلح به تسلیحات هوایی اونو اسکورت کنند یا با دوتا اف14که توسط دو سوخو24مجهز به پاد سوخت رسان اسکورت بشه
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدههمیشه بحث توانایی حمله ایران بع پایگاه دیگوگارسیا مطرح بوده. نمی دونم تا الان راهی برای این کار پیدا شده یا نه. در صورت درگیری با ایران دیوگو گارسیا پایگاه اصلی بمب افکن های بی 52 خواهد بود. این پایگاه 3800 کیلومتر با ما فاصله دارد و نیاز به موشک جداقل با برد 4000 کیلومتر هست.
-
2 پسندیده شدهبسم ا... نخستین تمرین مشترک و بزرگ رزم پهپادی ارتش جمهوری اسلامی ایران با شرکت صدها فروند از پهپادهای عملیاتی نیروهای زمینی، پدافند هوایی، هوایی و دریایی ارتش 16 و 17 آذرماه سال 1399 https://www.aparat.com/v/w2XWP پی نوشت : بالاخره دارند در حوزه تبلیغاتی ، یک کارهایی می کنند
-
1 پسندیده شدهحالا طرح ها را کنار بزاریم مثل موشک مافوق صوت مختص این رنج و نه بیشتر و ... به نظر در دسترس همون ادامه مسیر خرمشهر هست تا به این رنج بشه رسید. مورد دیگه میمونه بحث زیرسطحی ها که هرچند ریسک خودش را داره ولی از ریسک کمتری برخوردار هست نسبت به هوایی/سطحی برای نزدیک شدن به این هدف و شلیک پرتابه های در نظر گرفته شده. پ ن: یک مورد هم استفاده از ظرفیت کشتی های تجاری در مسیر هست. این هم ریسک بالایی داره ولی اگر تیغ به گلو برسه حتی میشه پیاده کردن غواص و قایقهای انتحاری (کمی عجیب هست ولی خب این پایگاه مورد آسیب و خطر جدی قرار بگیره به خاطر ماهیت جزیره ای بودنش زمان میبره به شرایط عادی برگرده) را هم در نظر گرفت.
-
1 پسندیده شدهاستراتژی را نگاه که میکنیم به نظر منطبق با همین بیان پیش رفتند. تمرکز ویژه ما روی خانواده فاتح که هم در این رنج توسعه پیدا کرد (حالا بالای 1000 به سمت حاج قاسم شاید مسیری بود که جذاب بوده در ادامه با توجه به کارایی و حتی هزنیه تولید و لانچ این نوع موشک) و هم گسترش یافت با تهدیدات پیرامونی ما میخونه مضاف بر اینکه در این رنج با انتقال خط تولید یا خود موشکها میشه حتی همون تهدید +1000 را هم با همین موشکها توسط دوستان در منطقه هدف قرار داد. شاید همین نقطه افتراق ما با کره شمالی بوده نه عقب ماندگی در توسعه موشک های سنگین در کلاس بالای 2000 . پ ن: امروز در برنامه موشکی شبکه یک تاکید ویژه ای روی خرمشهر با چند تفاوت نسبت به نسل سوخت مایع قبل خودش شد. یکی مجهز بودن به سه سر جنگی و دوم تغییر سوخت مایع مورد استفاده در خرمشهر به شکل کامل.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... درس اخلاق و مدیریت دقت کنید شیوه رفتار فرمانده یک نیروی رزمی و صحبتهایی که در ویدئو هست این را برای ناامیدها از وضعیت جاری ارسال می کنم https://www.aparat.com/v/xt1U6
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما - قسمت دوم توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی توسعه با کمترین منابع ولی با بیشترین بهره وری و اثرگذاری کاری سخت ولی حیاتی و لذت بخش است. رسیدن به این هدف جز با نگرشی بدون عینک، تفکری باز و عملی راسخ محقق نمی شود. در توسعه یک توانمندی و کارت برنده لازم است چند آیتم مدنظر باشد: 1- شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن 2- شناخت نقاط قوت و ضعف خود 3- ارتباط بین نقاط قوت خود و نقاط ضعف دشمن 4- ایجاد خلل در ارتباط نقاط ضعف خود در مقابل نقاط قوت دشمن 5- اولویت بندی روش ها و کارت ها 6- تولید کارت موثر بسیار جالب است که شروع روند از شناخت دشمن آغاز می شود نه خود ما علت این امر ایجاد معیار برای قضاوت در خصوص توانمندی ها بصورت بهینه است. در آخرین گام تولید کارت موثر می باشد که برخلاف انتظار خیلی افراد است علت ساده است اول باید خوب دید و بعد فکر کرد و در انتها دست به عمل زد (تبصره: هرگز نباید در هیچ کدام از این مراحل دچار وسواس بشیم) خوب دیدن ------->>>> ( مراحل 1 و 2 شامل شناخت نقاط) خوب فکر کردن --->>>> ( مراحل 3 و 4 و 5 ایجاد ارتباط بین نقاط و اولویت بندی) خوب عمل کردن -->>>> ( مرحله 6 تولید کارت موثر ) ولی برای تولید کارت خوب باید نیازهای خودمان را بدانیم اولین گام: درک نیازهای ما با شناخت روی دشمن شروع می شود ---------------------------------------------- برگی به نام نیروی هوایی در اینجا مشخصا روی بزرگترین برگ برنده دشمن در یک نبرد مختصر یا تمام عیار دست می گذاریم نیروی هوایی دشمن به دو دسته نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی کشورهای منطقه تقسیم می شود. نیروی هوایی کشورهای همسایه موارد مشابه آمریکا را دارد ولی با کمیت و کیفیت به مراتب پایین تر، از این رو باید این نقاط در دل نقاط قوت نیروی هوایی آمریکا قابل جمع شدن دانست. نقاط قوت نیروی هوایی آمریکا: - تعداد بالا - کیفیت بالا - مهارت خلبانان - لجستیک قوی - اطلاعات و شناسایی خوب - ارتباطات و مدیریت خوب صحنه نبرد تفکر مقابله - کمیت و کیفیت بالای جنگنده ؟؟؟؟ برای کاهش تعداد جنگنده زدن اهداف از مبدا باید صورت بگیرد یعنی شکار در خود پایگاه های نظامی و یا ناوهای هواپیمابر ایجاد اختلال در مسیر لجستیک جنگنده ها شامل سوخت، مهمات و سرویس تعمیراتی ایجاد بعد مسافت برای جنگنده و ایجاد محدودیت زمان عملیات برای خلبان ( شبیه مشکل بعد مسافت برای خلبانان آلمانی در بمباران بریتانیا) ایجاد اخلال های جنگ الکترونیک برای از کار انداختن کیفیت سلاح ها بصورت پسیو تقویت جنگنده های برتری هوایی برای مقابله مستقیم با مهاجمین پدافند غیر عامل - مهارت خلبانان ایجاد شرایط غیر معمول که خلبانان دشمن به آن عادت ندارند برای مثال عدم امکان ارتباط گیری یا موقعیت یابی ترور و شکار خلبانان دشمن ( روش مورد علاقه اسرائیل) ایجاد ترافیک پروازی و افزایش خستگی پرواز - لجستیک قوی انهدام منابع و انبارهای ذخیره شامل مهمات، سوخت، قطعات تعمیراتی قطع خطوط مواصلاتی هوایی و زمینی و دریایی - اطلاعات قوی و شناسایی خوب کور کردن یا انهدام ماهواره ها انهدام رادارهای زمینی و پیش اخطار انهدام یا دور کردن جنگنده و پهن پیکرهای پیش اخطار و شناسایی جمینگ و کور کردن جنگنده ها وارد کردن اطلاعات اشتباه و یا افزایش اهداف کاذب ایجاد عمومی سازی بسیاری از خدمات پایگاه ها که باعث ازدیاد اهداف و سخت شدن نقشه برداری های دشمن (در لیبی اروپا و آمریکا تمام زیرساخت های غیرنظامی را زدند، در حالی که کاربرد دوگانه نداشتند پس اینکه یک محل غیرنظامی یا غیر قابل استفاده برای کار نظامی هست دلیل برای نزدن نیست) - ارتباطات و مدیریت خوب صحنه نبرد ایجاد اخلال در ارتباطات بین نیروها انهدام پایگاه ها یا پهن پیکرهای مدیریت نبرد انهدام گره ها و نقاط ارتباطی اتاق های مدیریت نبرد در ان سوی کره زمین ایجاد هجمه اطلاعاتی با حملات پراکنده و ناشناس شناسایی رفتار دشمن و پیش بینی و اقدام علیه طرح های عملیاتی جمینگ و کور کردن جنگنده ها ------------------------------------------------------------ دومین گام: اولویت بندی نیازها اولویت بندی اهداف موارد بحث شده تعداد بالایی را تشکیل داده و زمان و اعتبار مالی بالایی را برای انجام می طلبد که برای کشورهای ثروت مند هم سخت می باشد. راهکار اولویت بندی اهداف و انتخاب ارزانترین و کاراترین هدف است. برای یک انتخاب خوب باید داشته ها و توانمندی های خود را بشناسیم. معمولا ایده اصلی در اولویت بندی حلقه های واردن است و بعد منابع و توانمندی های موجود در صورت تحقق این اهداف توان دشمن بصورت تصاعدی افول کرده و زمینگیر می شود. موارد مهم و کلیدی: در خصوص جنگنده ها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی و زدن پایگاه ها و جنگنده ها روی زمین با قدرت موشکی لجستیک انبارها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی انهدام رادارهای زمینی >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> حملات موشکی ضد رادار انهدام یا کور کردن ماهواره ها >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> جمینگ یا اخلال گر ماهواره ای / موشک ضد ماهواره انهدام خطوط مواصلاتی زمینی یا دریایی >>>>>>>>>>>>>> پهپادها / موشک خلیج فارس لجستیک هوایی شامل ترابری .و سوخت رسان >>>>>>>>> جنگنده هایی همچون اف 14 با موشک های دوربرد و هایپرسونیک / استفاده از پهپادها برای شکارهای فرای افق دید راداری پرنده های شناسایی و پیش اخطار پهن پیکر >>>>>>>>>>> جنگنده هایی همچون اف 14 با موشک های دوربرد و هایپرسونیک / استفاده از پهپادها برای شکارهای فرای افق دید راداری شکار پرنده تخصصی جنگ الکترونیک یا سوخت رسان >>>> توسعه و تقویت زیرساخت های جمینگ و ضد جمینگ / ساخت یا تهیه جنگنده برتری هوایی جنگ الکترونیک و جمینگ >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> توسعه و تقویت زیرساخت های جمینگ و ضد جمینگ به هم زدن برنامه دشمن و خلبانانش >>>>>>>>>>>>>>>> استفاده از هوش مصنوعی برای پهپادها و موشک ها ایجاد برتری هوایی >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> ساخت یا تهیه جنگنده برتری هوایی / پهپادهای شکارچی با هوش مصنوعی اگر دقت کرده باشید با کمک یک نیاز سنجی و اولویت بندی در مقابل بخش قابل توجهی از توان دشمن با داشته های فعلی توازن ایجاد می شود و با این امکان علاوه بر طرح ریزی یک استراتژی و راهبرد درست در اختصاص منابع برای کسب بهینه ترین جواب می توان اقدام کرد سومین گام: عمل کردن با یک جمع بندی ابتدایی می توان دریافت که اگر سه آیتم زیر بر طرف شد، نیروی عظیم هوایی آمریکا به سرعت از هم فرو خواهد پاشید. مواردی که باید توسعه داده شود: موشک های دوربرد و هایپرسونیک برای شکار پهن پیکرها در فواصل بسیار دور پهپادهایی با هوش مصنوعی و قابلیت داگ فایت توسعه جمینگ یا اخلال گر ماهواره ای موشک ضد ماهواره جنگنده برتری هوایی ( با قابلیت تبدیل به آواکس هوایی یا جمینگ ) ایجاد، پیگیری و حفظ این تفکر ماموریتی غیر ممکن است که جوانان این مرز بوم ان را بارها محقق کرده اند. ---------------------------------------------------------------------------------------- در قسمت قبل سعی شد به نحوه مدیریت تولید کارت موثر (جنگنده هوایی) گریزی زده شود و برای این منظور به دو سوال زیر پاسخ داده شود و روش ایران در مورد ساخت جنگنده درک شود. * اولین سوال کدام جنگنده برای ساخت بهینه تر بود؟ بویژه با نمونه هایی که داشتیم * دومین سوال کدام بخش های جنگنده به ترتیب باید کار می شد؟ و یک نگاه به مسیر رسیدن به خودکفایی و تولید انداخته شد --------------------------------------------------------------------------------------- در مورد مشخصات یک جنگنده خوب هم نکاتی گفته شد. تقدیم به برادر عزیر @MR9 این نوشته عمدا در تاپیک مدیرت منابع لحاظ شد تا نگاه یک مدیریت منابع به درد و نیاز بزرگ در ساختار نظامی ما بیان گردد.
-
1 پسندیده شدهبا سلام بود و نبود این افراد در سیستم فرقی بحال ما نمیکنه و تجربه نشون داده که اتفاقا به ضرر مردم و کشور ماست ! این افراد در وهله ی اول به قانون اساسی و پرچم آمریکا قسم خوردند و حافظ منافع اونها هستند و غالبا هم موضع شدیدتری از خود آمریکایی ها در برابر ایران دارند ! یادمون نمیره که طیف همین افراد چند بار پیشنهاد حمله مستقیم نظامی آمریکا به ایران را دادند و برای اون یقه پاره میکردند !
-
1 پسندیده شدهپنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم، هوا ابری است و نسیم سردی میوزد. ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند... هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛ همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین! همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند... ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاجقاسم با لبخند گفت؛ میترسید شهید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت: میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
-
1 پسندیده شدهمقدمه: توپخانه راکتی( راکتهایی که بصورت بالستیک و به سبک گلوله های توپ سیر می کنند) اگر چه پیش از جنگ جهانی دوم ابداع شد اما شروع شکوفایی آن از جنگ جهانی دوم بود و کشورهای شوروی سابق و آلمان نازی بیشترین کاربران آن بودند، توپخانه موشکی از یک نظر اهمیت زیادی دارد: توان آتشباری متمرکز زیاد در زمان کم. این نقطه قوت باعث می شد(و می شود) تا بتوان حجم عظیمی از آتش را بر نقطه ای نسبتا کم وسعت و در زمان کوتاهی فرو ریخت. این ویژگی کمک می کند تا قبل از آنکه توان هر گونه عکس العمل متقابل یا حتی امکان فرار و از آن مهمتر امکان پناه گرفتن برای دشمن فراهم شود، بتوان ضربات موثری را بر وی وارد کرد. نقطه قوت دیگر این نوع از توپخانه به حجم بالای مواد منفجره قابل حمل توسط هر واحد از آنها( هر راکت ) خصوصا در کالیبرهای بالا بر می گردد. به عنوان مثال راکتهای 300 میلی متری و بزرگتر به سرهای جنگی بالای 150 کیلوگرم مجهز هستند که عموما بیش از 70 کیلوگرم از وزن آن را مواد منفجره آن هم از نوع HE تشکیل می دهند. این ویژگی به همراه سرجنگی ترکش شونده با هزاران ساچمه ریز و درشت باعث می شود تا یک گروه 4 تا 8 تایی از این راکتها بتوانند به راحتی یک پایگاه نظامی کوچک را به نابودی بکشانند و یا با اجرای آتش بر روی یک ستون موتوریزه متوسط حدود 70 درصد یا بیشتر از آن را نابود نمایند. در حالی که مرمی توپهای کالیبر بالا به علت اینکه در لحظه شلیک باید متحمل فشار جی بسیار بالایی شوند( حدود 18000 جی ) از فلزات با ضخامت زیاد ساخته می شوند و حجم و وزن مواد منفجره شدید الانفجار داخل آنها خیلی کمتر از راکتهای توپخانه ای است. علاوه بر آن، بدنه راکتهای توپخانه ای بدلیل عدم نیاز به تحمل جی بالا، معمولا از آلیاژهای آلومینیوم ساخته می شود که سبک و مقاوم هستند. در شکل زیر لحظه شلیک یک راکت 122 میلی متری گراد (در ایران معروف به کاتیوشا ) را مشاهده می فرمایید، به بدنه آلومینومی آن دقت کنید: البته در کنار نقاط قوت این راکتها نقاط ضعفی هم دارند که از آن جمله می توان به : - زمان زیاد پر کردن مجدد( نسبت به زمان شلیک) - دقت کمتر نسبت به توپخانه( به علت بزرگتر بودن پرتابه ( PROJECTILE ) و تأثیر عوامل جوی و همچنین نداشتن چرخش بدور خود موثر در حد پرتابه های توپها) که معمولا این راکتها در بهترین حالت دارای CEP برابر یک درصد می باشند، به عنوان مثال یعنی در برد 60 کیلومتر تا حداکثر 600 متر خطا خواهند داشت. - قیمت بالاتر لانچر در واحد نسبت به توپخانه. - هزینه بالاتر پرتابه ها. - هزینه لجستیک و تدارکات بالاتر. - نیاز به خدمه آموزش دیده خاص( خدمه توپخانه معمولی بدون گذراندن آموزشهای خاص امکان بکارگیری آنها را ندارند) و . . . اشاره کرد. اما با این حال به خاطر نقاط قوت این راکتها، نه تنها استفاده از آنها متوقف نشده که رو به گسترش بوده و مرتبا مدلهای جدیدی از راکتها و راکت اندازها با سرهای جنگی متنوع در این کلاس رو نمایی می شود. آنچه در راکتها و راکت اندازهای جدید بیشتر به چشم می خورد، تلاش برای بالاتر بردن کالیبر و به تبع برد و بزرگتر شدن سر جنگی آنها و به موازات آن تلاش برای کاهش خطای راکتها با استفاده از سیستمهای اصلاح مسیر و هدایت ارزان قیمت می باشد که به نوعی پاسخی است برای نیازهای امروز چرا که هم این راکتهای ارزان می توانند در عمل جای خانواده موشکها تاکتیکی با برد تا 150 کیلومتر را پر نمایند و هم از ملاحظات عهدنامه ای مربوط به کنترل و گسترش برنامه های موشکی معاف هستند و از آن طرف هم دلیل دیگر پرداختن به کالیبرهای بالا این است که در عمل ثابت شده که اثر 4 راکت نسبتا گران قیمت 300 میلی متری اما دارای دقت مناسب از 40 راکت 122 میلی متری فاقد سیستم اصلاح مسیر – که هر کدام به نقطه ای مجزا و با فاصله از دیگری اصابت می کنند- بیشتر است. هم از نظر دقت و هم از نظر وزن سرهای جنگی. با ذکر این مقدمه به سراغ بررسی و مقایسه سه مدل راکت توپخانه ای می پردازیم: راکت فجر 5 ساخت ایران با کالیبر 333 میلی متری، راکت T-300 ساخت ترکیه با کالیبر 300 میلی متری و راکت WS-2 ساخت چین با کالیبر 400 میلی متری. ان شاءالله ادامه دارد . . .
-
1 پسندیده شدهبا شتاب، اجراشده به همراه شجاعت و خراب شده به وسیله اتفاقات، عملیات مارکت گاردن یکی از ناامیدکننده ترین نبردهای نظامی جنگ جهانی دوم بود. خیالات بهترین ژنرال ارتش بریتانیا ، فیلدمارشال مونتگومری، به آنجا منتهی شد که نقشه ای برای نفوذ سریع به عمق خاک دشمن کشیده شود تا نیروهای متفقین کمتر با ارتش آلمان مواجه شوند. به نظر می رسید که جنگ در چند ماه آینده و حتی شاید قبل از آغاز سال نو به پایان برسد و مردم انگلستان از 6 سال جنگ خونین رهایی یابند. نقشه مونتگمری به بزرگترین عملیات هوابرد تاریخ منجر شد. 10000 چترباز آموزش دیده از لشکر یکم چتربازانگلیس آرزو داشتند که در جشنهای پیروزی بیشتری شرکت داشته باشند. 25000 چترباز آمریکایی و تعدادی چترباز لهستانی نیز در کنار چتربازان انگلیسی در این عملیات شرکت کردند. استراتژی مونتگمری مبنی بر 2 حمله موازی بود. حمله اول یک عملیات هوابرد بود با استفاده از 35000 چترباز موجود و عملیات دوم یک تهاجم زرهی توسط ارتش دوم انگلیس که قرار بود 65 مایل به داخل خاک هلنداشغلی نفوذکند. قسمت هوابرد عملیات مارکت و قسمت زرهی آن گاردن نام گرفتند و درنهایت تمام عملیات مارکت-گاردن نام گرفت. در روز عملیات چتربازان -که سرعت زیاد و سلاحی سبک داشتند- باید 8 پل استراتژیک بر روی رودخانه راین را تصرف می کردند و نگه می داشتند تا نیروهای زرهی -که سرعتی کمتر و سلاحی سنگین داشتند- به آنها بپیوندند و با تقویت چتربازان در آن پلها مواضع دفاعی ایجادکنند. این روند باید در عرض یک هفته تکمیل می شد. سپاه زرهی باید در اولین روز عملیات اولین پل را در نزدیکی خطوط متفقین اشغال کند و پس از آن خود را در 3 روز به شمالی ترین پل ،پل آرنهایم در هلنداشغالی، می رساند. بدین سان دالانی بوجود می آمد که پیاده نظام متفقین می توانستند از آن عبورکرده و با دور زدن شمالی ترین نقطه خط دفاعی آلمانها -موسوم به زیگفرید- مستقیما به سوی برلین حرکت می کردند. نقشه اولیه طرح ممتازی بود اما با یک سری مشکلات خارجی مواجه شد. در این عملیات، چتربازان بیشتری نسبت به عملیات نرماندی بکارگرفته شدند. عملیات نرماندی با وسواسی بی نظیر و در طی یکسال طرح شد درحالیکه طراحی عملیات مارکت-گاردن بیش از 8-9 روز وقت نگرفت. موفقیت مارکت-گاردن به زمان بندی صحیح، شرایط جوی ومهمتر از همه این فرض که آلمانها خاک هلند را تخلیه کرده اند و تنها نیروهای اندکی را در آنجا برجای گذاشته اند بستگی داشت. اگر هر کدام از این عوامل به اشکال برمی خورد تمامی عملیات با خطر شکست مواجه می شد. در حقیقت، تمامی این عوامل مشکل زا از آب درآمدند. مردمی که در نزدیکی فرودگاه های جنوب بریتانیا زندگی می کردند هیچگاه کاروان بزرگ هوایی که را در صبح روز یکشنبه 17 سپتامبر1944از بالای سرشان گذشت و اولین موج چتربازان را به سمت هلند برد فراموش نکردند. این کاروان 1500 فروند هواپیمای باری و گلایدر را شامل می شد. عملیات اولیه هوابرد موفقیت آمیز بود و تقریبا تمام واحدهای چترباز در نزدیکی اهدافشان بر زمین نشستند. 3 نقطه اصلی فرود عبارت بودند از آیندهون در جنوب، نایمگن در مرکز و آرنهایم در شمال منطقه عملیات. چتربازان آمریکایی همان روز صبح توانستند با موفقیت پل وگل را تصرف کنند. واحد دیگری از چتربازان آمریکایی نیز پلی در نزدیکی شهر گریو را از دست آلمانها خارج ساخت. در شمال چتربازان بریتانیایی به فرماندهی ژنرال روی اورکهارت توانستند شهر آرنهایم و شمالی ترین پل را -که در ضمن حیاتی ترین هدف عملیات نیز بود- را تصرف کنند. 3 پل از 8 پل سقوط کردند و 5 پل در دست دشمن باقی ماندند. خورشید در اولین روز عملیات مارکت-گاردن طلوع خود را آغازکرد و با طلوع خود تمام نقشه های فیلدمارشال مونتگومری را به هم زد. بعد از ظهر همان روز آلمانها به یکی از پلها حمله کردند و آن را از دست آمریکایی ها خارج کردند. سپس واحدهای لشکر 82 هوابرد که وظیفه داشتند بلندی های مشرف به پل نایمگن را تصرف کنند با مقاومتی غیرمنتظره مواجه شدند. این پل در نقشه مونتگومری دومین هدف بزرگ بود و نقشی در حد پل آرنهایم داشت. عدم تصرف این بلندی ها به این معنی بود که پل عملا در دست آلمانها باقی می ماند. در همان زمان و در جنوب منطقه عملیات، سپاه زرهی متفقین به وسیله مقاومت آلمانها متوقف شد و نتوانست که در شاهراه 69 به پیشروی خود ادامه دهد. این واحد قرار بود که در اولین روز عملیات خود را به آیندهون برساند ولی در این امر ناکام ماند. چتربازان بریتانیایی پی بردند که بیسیمهایشان به کریستالهایی اشتباه مجهز شده اند و ارتباط رادیویی خود را با پستهای فرماندهی خود از دست داده اند. فاجعه در حال شروع شدن بود. در طرف آلمانها اوضاع کمی گیج کننده بود. آنها نفهمیدند که هدف عملیات مارکت-گاردن دور زدن خط دفاعی زیگفرید است و به همین دلیل از اینکه می دیدند متفقین چتربازهایشان را در مناطقی پیاده می کنند که هیچ ارزش استراتژیکی ندارد سردرگم شدند. در ابتدا آنها فکر کردند که کماندوهای آمریکا و بریتانیا برای دزدیدن فیلدمارشال والتر مودل اعزام شده اند. مودل موقتا از اندازه عملیات متفقین و جسارت آنها گیج شد اما به زودی شانس به او لبخند زد. یک هفته قبل، مودل دو واحد زرهی نخبه خود ،لشکرهای نهم و دهم زرهی اس اس، را برای تعمیر تانکها و استراحت خدمه به نقطه ای در نزدیک منطقه فرود چتربازان بریتانیایی فرستاده بود. در نتیجه، دو لشکر از بهترین واحدهای زرهی آلمان به صورت اتفاقی در زمانی مناسب در نزدیکی پل آرنهایم حضور داشتند. البته این خبر به مونتگومری هم رسیده بود اما وی این جابجایی را مهم نمی دانست و فکر می کرد که تانکهای این لشکرها غیرعملیاتی هستند. پس از آن بازهم پری خوشبختی خود را به مودل نزدیک و نزدیکتر کرد. یکی از سربازان آلمانی توانست از داخل یک گلایدر متفقین که سقوط کرده بود تمامی نقشه های عملیاتی مونتگومری را به دست آورد و به پست فرماندهی مودل برساند. مودل نقشه ها را مطالعه کرد و آنها را غیرقابل باور یافت. مودل فکر می کرد که این نقشه ها قسمتی از نقشه های استادانه متفقین برای گمراه کردن فرماندهان آلمانی هستند. کمی بعد مودل فهمید که این نقشه ها نه یک طرح فریبکارانه بلکه طرح های اصلی متفقین هستند. روز بعد، حمله چتربازان آمریکایی برای گرفتن پل شهر بست توسط مدافعین آلمانی دفع شد. کمی بعد نیروهای زرهی متفقن در جاده 69 پیشروی کردند و یک روز پس از برنامه عملیاتی به شهر آیندهون وارد شدند. اما این موفقیت موقتی بود و آنها دوباره در پشت پل سان به وسیله آلمانها متوقف شدند. وقت گرانبهایی تلف شد تا واحد مهندسی رزمی بتواند پل دیگری را بر روی رودخانه برپاسازد. روز سوم عملیات با مشکلات جدی تری همراه شد. چتربازهای لهستانی برای تقویت دیگر نیروها وارد کارزارشدند اما از بخت بد درست در آرنهایم و در میان نیروهای آلمانی فرود آمدند. واحدهای بریتانیایی -که در نزدیک لهستانی ها موضع داشتند نتوانستند- به آنها اخطاردهند. چرا که فرکانس بیسیمهای چتربازان بریتانیا با لهستانی ها فرق داشت و در نهایت، چتربازان لهستانی پس از تحمل فشار خردکننده آلمانها در هم شکستند. حال، واحدهای بریتانیایی که شمال پل آرنهایم را در اختیار داشتند به محاصره درآمده و بین چکش لشکر نهم اس.اس و سندان لشکر دهم اس.اس در حال خردشدن بودند. اگرچه تلفات زیادی به آنها وارد شد اما آنها به امید سررسیدن واحدهای زرهی متفقین مواضع خود را نگه داشتند و مقاومت کردند. اما حقیقت این بود که تانکهای متفقین دو روز از برنامه خود عقب بودند و شانسی برای رسیدن به پل آرنهایم نداشتند. برای چتربازان بریتانیایی که در آرنهایم بودند از طریق هوا و به وسیله چتر بسته های مهمات و غذا پرتاب شد اما یکبار دیگر شانس در خانه آلمانها را زد. تمام این مهمات و محموله های حیاتی در منطقه تحت کنترل آلمان فرود آمد و دست چتربازان متفقین از آنها کوتاه ماند. سرانجام، سپاه زرهی متفقین راه خود را با دور زدن نایمگن ادامه داد ولی یکبار دیگر متوقف شد. آنها به ساحل رودخانه وال رسیدند و باید صبر می کردند تا قایقهای مورد نیاز برای عبور از رودخانه از پشت جبهه به جلو آورده شوند. در روز چهارم عملیات گیج کننده ترین پرده از نمایش شجاعت متفقین بر روی صحنه رفت. صبح زود قایقها به دست سپاه زرهی رسید اما این قایقها را باید در تاریکی شب به کار می گرفتند چرا که عبور از رودخانه در زیر گوش آلمانها امکان پذیر نبود. گروهی از آمریکایی ها و بریتانیایی ها داوطلب شدند تا در روشنایی روز سوار بر قایق از رودخانه عبور کنند تا بتوانند محاصره واحدهای بریتانیایی را در پل آرنهایم بشکنند. این عملیات -که با خودکشی فرق چندانی نداشت- به عنوان یکی از شجاعانه ترین حرکتهای تمامی جنگ شناخته می شود. بسیاری از این افراد در داخل رودخانه کشته شدند اما به اندازه کافی نیرو به آنسوی رودخانه رسیدند که بتوانند از دو سو به مدافعین پل نایمگن حمله کنند. پس از زد و خورد شدیدی که تا شب به طول انجامید پل نایمگن به دست متفقین افتاد. با طلوع خورشید در روز پنجم عملیات مارکت-گاردن جاده ای که از نایمگن به آرنهایم می رسید بازشده بود و سپاه زرهی متفقین می توانست خود را در کمتر از یکساعت به آنجا برساند. اما دیگر برای نیروهای محاصره شده در آرنهایم بسیار دیرشده بود. چتربازان بریتانیایی که قسمت شمالی پل را در اختیار داشتند حتی یک تیر برای شلیک کردن در اختیار نداشتند. آنها به خانه های نزدیک جاده عقب نشینی کردند و سعی کردند تا با ایجاد مه مصنوعی خود را از دید تانکهای آلمانی مخفی کنند. یکی از چتربازان با کوشش بسیار توانست یکی از بیسیمها را به کار اندازد. " خالی از مهمات، خداوند پادشاه را حفظ کند." آخرین پیامی بود که از این چتربازان شنیده شد. اندکی بعد همگی آنها مجبور شدند که خود را تسلیم آلمانها کنند. در صبح روز ششم از آغاز عملیات ،22 سپتامبر1944، کاملا آشکار شده بود که مارکت-گاردن به یک فاجعه منتهی شده است. حال هدف جدیدی برای متفقین در پیش رو بود، به حداقل رساندن تلفات خودی. در جنوب آرنهایم سربازان آمریکایی، بریتانیایی و هلندی در باریکه ای به طول 40 مایل گسترده شده بودند و از 3 طرف زیر آتش آلمانها بودند؛ چپ، راست و آسمان. کافی بود که آلمانها از جنوب حمله می کردند و راه بازگشت این واحدها را می بستند. تا به دام افتادن کامل چتربازان چیزی نمانده نبود. به واحدهایی که در جنوب منطقه عملیات بودند دستور عقب نشینی داده شد و این واحدها مجبورشدند تا زیر آتش شدید توپخانه آلمان و با دادن تلفات زیاد به عقب بازگردند. واحدهایی که در شمال و نزدیکی آرنهایم قرارداشتند در تاریکی شب به رودخانه راین زدند و تا آنجا که امکان داشت به عقب بازگشتند. 3 روز بعد آتش شدید آلمانها این عملیات تخلیه را متوقف کرد و تمام چتربازانی که در سمت دیگر رودخانه داشتند به اسارت درآمدند. عملیات مارکت-گاردن به بهای جان بیش از 10000 سرباز متفقین تمام شد. در حدود 5000 نفر اسیر شدند و تعداد کمی هم این بخت را داشتند که زنده به جبهه خودی بازگردند. در عوض، بر این تفکر اشتباه که "جنگ را می توان با یک حمله بزرگ به پیروزی رساند" خط بطلان کشیده شد. حال هر کسی می دانست که چه انتظاری باید از آیزهاور -فرمانده کل متفقین- داشته باشد: متفقین باید هیتلر و ارتش او را بارها و بارها در هم می کوبیدند. پیروزی از یک مایل پیشروی، تصرف یک پل و پیروزی در یک نبرد به دست می آمد. منبع مجله اطلاعات هفتگی
-
1 پسندیده شدهبا سلام تصویر ذیل ، روی جلد ، مجله ای است با عنوان " خیبرشکنان" ، شماره دوم ، اسفند 1386 ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ، بدون تعارف بنده این مجله را با هزاران ترفند ، از یکی از عزیزترین دوستانم گرفتم و بدلیل اینکه بیش از اندازه جذاب بود ، بعد از 7 سال هنوز به وی عودت ندادم . امیدوارم بنده را حلال بفرمایند . ولی وقتی بحث شهید بزرگوار "علی هاشمی " شد ، بلافاصله با مراجعه به آرشیو دفاع مقدس مستقر در کتابخانه اینجانب مراجعه کرده و تصویر جلد آن را برای آشنایی دوستان مبنی براینکه هر صد سال ، یک کار خوب هم در این کشور در ارتباط با دفاع مقدس صورت می گیرد ، اسکن نمودم . این مجله 104 صفحه ای ، سرشار از اطلاعات جالب در مورد عملیات خیبر ، پل 13 کیلومتری ایجاد شده در هور ، نحوه شناسایی خطوط دشمن توسط رزمنده های قرارگاه نصرت و شجاعتهای سردار پر افتخار سپاه اسلام ، شهید علی هاشمی است . امیدوارم کسانی که دست اندر کار این موضوعات هستند ، در اجرای مسئولیتهای خودشان که در حقیقت پاسداشت خون شهداست ، کم کاری نکنند .
-
1 پسندیده شدهتوپ هاي 175 ايران با خرج معمولي 48 كيلومتر برد دارند ! با خرج راكتيش رو نميدونم ! البته قويترين نوع توپ 175 در جهان محسوب ميشن ! منظورش از اوتومات هم گلوله گذاري بوده ديگه ! .. 175 خودكششي هم هست ولي فكر نميكنم تعدادشون زياد باشه ..سرعت كشنده اون هم در حد يك نفربر هست حدود هفتاد هشتاد كيلومتر ... http://en.wikipedia.org/wiki/File:US_Army_M107_Howitzer.JPEG البته براي زدن 75 كيلومتر فكر نكنم ! اما در شليك دست جمعمي توپ ها يك تكنيك هست كه ميان در برد امكانپذير با تغيير سريع خرج و زاويه شليك در ارتفاع : بطور همزمان چند شليك يك توپ با هم به يك محدوده هدف اصابت ميكند ... يعني يك توپ فرضا 4 شليك خودش رو در 4 ارتفاع انجام ميده تا بر اثر كمان حركت و ايجاد فواصل زماني لحظه برخورد همه با هم يكي بشه .. پس اگر 10 توپ به اين صورت 4 شليك انجام بدن همزمان 40 گلوله به يك هدف برخورد ميكنه و اين ميشه همون حجم آتش سنگين ! خصوصا گلوله هاي خوفناك 175 ... به همين خاطر با فرض گراگيري توسط رادار زميني و مخابره محل توپخانه به يگان پاسخ هوايي (آ 10 يا آپادچي ) توپ ها در همون شليك هاي اوليه كار خودشون رو به انجام رسوندن و احتمالا بطور كامل مستتر و يا جابجا شدن ... ! تا چند تا برادر عزيز ميثاق بدست با فاصله 2 تا 5 كيلومتري از اطراف توپ ها منتظر هليكوپتر ها و هواپيماهايي نشسته باشند كه اجبارا بايد تا 8 كيلومتري هدف نزديك بشن ... ! البته جديدا روش مقابله اشون تغيير كرده !و پاسخ حمله مقابل رو با گلوله ها و راكتهاي هدايت جي پي اس درون هاشون ميدن .. كه در هر صورت با استتار مناسب و تغيير سريع مسير كه ذات توپ هاي خود كششي هست صورت مسپله يعني يافتن و انهدام هدف هنوز پاربرجا خواهد ماند ...
-
1 پسندیده شدهخب دوستان این هم از قمت آخر مطلب به حول و قوه الهی: راکت WS-2 نگهبان (WEI SHI-2) راکت WS-2 با کالیبر 400 میلی متر ساخت چین بوده و برد اعلامی حداقل و حداکثر آن به ترتیب برابر 70 و 200 کیلومتر می باشد. این راکت اولین بار در نمایشگاه هوایی ژوهای 2004 رونمایی شد. این موشک ( به علت داشتن سیستم هدایت تقریبا می توان به آن موشک اطلاق کرد) مجهز به سیستم هدایت بدوی اینرسیایی برای جبران خطای آن در بردهای طولانی می باشد. به علت استفاده از سیستم هدایت موشک دارای CEP فوق العاده برابر حداکثر 0.17 درصد می باشد که یک رکورد در این کلاس از راکتها محسوب می شود. این راکت مجهز به موتور راکتی سوخت جامد تک مرحله ای FG-41143 می باشد. سوخت این موشک از نوع HTPB بوده و دارای سطوح کنترل 4 تایی در قسمت میانی بدنه بوده که از آنها برای هدایت موشک در فاز نهایی استفاده می کند. این راکت دارای لانچر 6 تایی بوده و وزن هر راکت آن در لحظه شلیک برابر 1285 کیلوگرم می باشد. وزن کلاهک این موشک برابر 200 کیلوگرم بوده . می تواند گستره وسیعی از کلاهکها اعم از ضد نفر، خوشه ای، ضد زره، ترموباریک( هوا سوخت ) انفجاری، انفجاری شدید و . . . را با خود حمل نماید. به عنوان مثال کلاهک انفجاری ZDB-2 با ترکشهای از قبل شکل داده شده پر شده است و می تواند به عنوان ضد نفر مورد استفاده قرار گیرد و یا کلاهک خوشه ای SZB-1 برای نابودی اهداف منطقه ای بزرگ مانند گروههای زرهی و پیاده نظام، مراکز تجمع ادوات و . . . طراحی شده است. این کلاهک می تواند 500 عدد بمبلت را در خود جای داده و پس از رسیدن به بالای منطقه هدف با سرعت زیادی آنها را پراکنده نماید. لانچر راکت از کامیون TIEMA 6×6 مدل XC22 استفاده می کند. همچنین می توان به جای این کامیون از کامیون سنگینتر 8×8 TAIAN مدل TAS-5380 استفاده کرد. لانچر می تواند تا 60 درجه به بالا و 30 درجه به طرفین حرکت نماید و دارای 4 جک هیدرولیک است. به موتور موشک و دود سفید رنگ ناشی از سوخت آن دقت کنید مشخصات: کالیبر: 400 میلی متر طول راکت: 7302 میلی متر حداقل برد: 70 کیلومتر حداکثر برد: 200 کیلومتر وزن سرجنگی: 200 کیلوگرم فیوز : مجاورتی سوخت موتور:ترکیبی از نوع HTPB خطای دایره ای: حداکثر 0.17 درصد دمای عملیاتی: مشخص نشده --------------------------------------- خب پس از بررسی اجمالی هر سه راکت نوبت به مقایسه آنها می رسد، در اولین قدم به مقایسه کالیبر راکتها می پردازیم که رتبه اول را WS-2 و رتبه دوم را فجر 5 و رتبه سوم را T-300 کسب می کنند، بدیهی است به طور معمول اینطور استنباط می شود که افزایش کالیبر منجر به افزایش سوخت و سرجنگ حمل شده و نتیجتا افزایش قدرت تخریب و برد خواهد شد. اما ملاحظه می فرمایید که راکت ترکیه ای علی رغم کالیبر کمتر، برد بیشتری نسبت به فجر 5 دارد( البته سر جنگی آن کوچکتر است) دلیل آن چیست؟ دلیل آن در استفاده راکت ترکیه ای از موتور با سوخت ترکیبی است که تراست و ضربه ویژه قوی تری به آن می دهد اما در عوض رد سفید رنگی از خود به جا می گذارد که تا دقایقی هم ادامه پیدا کرده و می تواند منجر به شناسایی موقعیت راکت انداز و در صورت وجود تیمهای گشت هوایی دشمن در نزدیکی محل شلیک، منجر به هدف قرار گرفتن آن شود. اما فجر 5 از موتور با سوخت 2 پایه استفاده می کند. این ویژگی در 2 راکت دیگر مورد بررسی وجود ندارد و به نوعی در آن دو راکت دیگر عدم اختفاء سیستم، فدای دستیابی به برد بیشتر (در اثر استفاده از موتور با سوخت مرکب) شده است که البته حرجی بر آن نیست و هر کدام از طراحی ها دارای مزایای ویژه خود می باشد و با توجه به الزامات هر کشور طراحی شده است. به عنوان مثال ما چون باید خود را در برابر دشمنی چون آمریکا که از امکانات شناسایی قوی ای برخوردار است، آماده کنیم فلذا استتار و اختفای سیستم برای ما اهمیت زیادی داشته و برای همین از موتور با سوخت 2 پایه استفاده شده اما ترکیه و به خصوص چین با چنین مشکلی زیاد روبرو نبوده ( همسایگان دو کشور را عرض می کنم) و به دستیابی به برد بیشتر اهمیت داده اند. خصوصا راکت WS-2 چون از فاصله دوری شلیک می شود زیاد بحث اختفاء برای آن مطرح نیست. در مرحله دوم به بررسی طول راکتها می پردازیم، در این مرحله راکت ترکیه ای مقام اول و فجر 5 مقام دوم را از لحاظ کمترین طول کسب می کنند، شاید بپرسید که چرا به طول کمتر امتیاز بیشتری می دهیم؟ چون باعث کوچکتر شدن خودروی حامل و به تبع سختتر شدن شناسایی آن خواهد شد. البته فجر 5 یک ویژگی غیر قابل رقابت دارد و آن استفاده از کامیونی با کاربرد دوگانه دفاعی و غیر دفاعی است که در صورت کشیدن چادری بر روی آن به راحتی می تواند در نقاط شهری بدون جلب توجه جاسوسان دشمن به تردد پرداخته و خود را مخفی نماید. امری که شامل حال دو راکت دیگر نمی شود. مورد سوم نداشتن حداقل برد است، این مورد کمک می کند تا راکت برای فواصل نزدیک نیز مورد استفاده قرار گیرد. در مورد فجر 5 در هیچ یک از منابع متعددی که بنده مراجعه کردم اشاره ای به حداقل برد نشده است و این خود برتری خوبی به این راکت می دهد. رتبه آخر هم متعلق به راکت چینی است که حداقل برد آن عدد غیر قابل قبول 70 کیلومتر است! مورد چهارم حداکثر برد است که راکت چینی با فاصله زیادی در صدر آن قرار می گیرد که با توجه به کالیبر و طول و نوع موتور آن قابل پیش بینی هم می نمود. رتبه آخر نیز از آن فجر 5 است. مورد پنجم ، در خصوص سر جنگی راکتها است. موشک چینی بدلیل برخورداری از سر جنگی سنگینتر و متنوعتر رتبه اول، فجر 5 رتبه دوم و راکت T-300 رتبه سوم را کسب می نمایند. مورد ششم خطای دایره ای است که موشک چینی بدلیل برخورداری از سیستم هدایت ساده با اختلاف زیادی رتبه اول و دو راکت دیگر به طور مساوی و بدلیل برخورداری از سیستم ثابت کننده مسیر پروازی ساده، رتبه دوم را به خود اختصاص می دهند. مورد هفتم دمای عملیاتی است که فقط در مورد فجر 5 در دسترس بود که رنج خوبی را نشان می دهد. نکته مهم در مورد فجر 5 آنتنی است که بر روی سقف اتاقک اپراتور موشک به چشم می خورد، در مورد این آنتن من به اطلاعات دقیقی دست پیدا نکردم اما حدس شخصی بنده و با توجه به شکل آنتن این است که این آنتن یک آنتن مخابراتی ( و نه راداری) است که برای دریافت و ارسال اطلاعات مربوط به موقعیت لانچر و هدف به کار می رود و شکل آنتن و طول موج به کار رفته در اینگونه آنتنها باعث تبادل اطلاعات بدون ترس از شوند آنها خواهد شد اما نکته مهم د راین آنتنها تنظیم انه است به گونه ای که حتما 2 آنتن باید مستقیما یکدیگر را در دید داشته باشند و در صورت به هم خوردن تنظیم یکی از آنها، ارتباط قطع می شود اما به هر حال روش مناسبی برای ارسال و دریافت اطلاعات بدون ترس از انتشار آن است. ------------------------------- خب این از کل مطلب و نظرات بنده. منتظر نظرات مفید دوستان هستم. نویسنده: MOHAMMAD منبع: سایت ACIG.ORG و برخی سایتهای دیگر به صورت پراکنده + اضافات خودم. فقط برای میلیتاری و غیر قابل انتشار مجدد در وب. رسانه های مکتوب با اجازه ادمین محترم سایت مجاز به استفاده یا انتشار می باشند.
-
1 پسندیده شده[quote]می شه در باره ی شرایط نگهداری راکت هایی با این نوع سوخت یه توضیحی بدین؟[/quote] خوشبختانه شرایط نگهداری خاصی نداره و به راحتی قابل نگهداری و ذخیره سازی طولانی مدت( برای 15 یا 20 سال) هست. [quote]اگر از یک خودروی بزرگتر استفاده بشه و پرتابگری مانند اسمرچ روسی که 12 راکت 300 میلیمتری حمل میکنه بسازیم با تعداد یکسان پرتابگر به قدرت آتش بیشتری دست می یابیم که در نتیجه باعث تقلیل پرتابگرها در عملیات های نامتقارن شده و تلفات پائین خواهد آمد.[/quote] البته سعید جان فراموش نشه که خودروی حامل فجر 5 کاملا ظاهر یک کامیون معمولی رو داره و با نصب یک چادر روی اون میشه اون رو به راحتی در نقاط شهری استتار کرد کاری که به هیچ عنوان برای اسمرچ قابل انجام نیست. برای همین کمیت حمل موشک فدای ضرورت استتار شده است. ان شاالله در قسمت بررسی مزایای طرح فجر 5 رو توضیح میدم و اینکه چرا برخی از نکات در اون رعایت شده. [quote]و اونجا هم نتونستن پرتابگرها رو بزنند.[/quote] و اضافه می کنم که برادران حزب الله تعدادی دیکوی برای اسراییلی ها کار گذاشته بودن که اونها هم با موفقیت 100 درصد همه شون رو منهدم کردن! و بعد از بازگشت فاتحانه هواپیماها و هلی کوپترهای اسراییلی آتشباری آغاز می شد! [quote]ولی بهترین حالت برای ما این هست که به برد بیشتری دست یابیم تا از خاک خودمون اقدام به شلیک کنیم مثلا 180 کیلومتر به بالا و دقت راکت ها هم با یک کیت ساده هدایتی که شامل چند بالچه و یک حسگر تلویزیونی باشه افزایش بدیم. اینطوری با چند شلیک خسارت سنگینی به دشمن وارد میاد و هزینه ما هم به نسبت استفاده از موشکی مثل فاتح110 پائین میاد.[/quote] دقیقا. موشکهایی در کلاس فاتح بسیار گران هستند و با هزینه یه دونه از اونها میشه چندتا از این نیمه راکت- نیمه موشکها هوا کرد که نتیجه بهتری هم میده.
-
1 پسندیده شدهآسمان ایران اینقدر بی در و پیکر هم نیست که اگر به فرض خودرو رو شناسایی کردند بتونند فوری کاری انجام دهند. فقط در صورتی میتونند ریسک حمله به خودرو رو بکنند که نزدیک به مرز باشه یعنی ما بخواهیم پایگاههای در عمق 100 کیلومتر یا بیشتر دشمن رو بزنیم. در این حالت هم با استتار راداری و دیداری و حرارتی براحتی میتوان از چشم آواکس و ماهواره تا لحظه شلیک پنهان ماند. چون تعداد هم کمه مشکلی از بابت هزینه استتار نداریم. ولی بهترین حالت برای ما این هست که به برد بیشتری دست یابیم تا از خاک خودمون اقدام به شلیک کنیم مثلا 180 کیلومتر به بالا و دقت راکت ها هم با یک کیت ساده هدایتی که شامل چند بالچه و یک حسگر تلویزیونی باشه افزایش بدیم. اینطوری با چند شلیک خسارت سنگینی به دشمن وارد میاد و هزینه ما هم به نسبت استفاده از موشکی مثل فاتح110 پائین میاد.
-
1 پسندیده شدهتجربه جنگ 33 روزه ، بسیار تجربه خوبی بود ! فقط یه چیزی رو یادتون نره ! زمین لبنان با این جا یه ذره فرق داره . شما اون جا پوشش گیاهی دارید و منطقه کوهستانی که میتونید لانچر رو قبل از پرتاب از دید دشمن پنهان کنید . به غیر از شمال غرب ایران و منطقه ای از غرب ، ما پوشش گیاهی و کوهستان قابل ملاحظه در مرز نداریم . حالا به نظر شما اگر توی یه منطقه مسطح ، رادارهای آواکسها و بهپاد ها و سیستم ماهواره ، یه کامیون رو در زمان جنگ و در منطقه مرزی که کمی هم مشکوک میزنه ببینن ، چی فکر میکنن ؟ با توجه به تجربه های جنگهای قبلی و هدف قرار دادن حتی ماشینهای شخصی و غیر نظامیان ، به نظرم بعیده فکر کنن طرف داره میره پیک نیک و بهش اجازه بدن یه گوشه پارک کنه و سفره پهن کنه ! کم بودن تعداد موشک ها و زیاد بودن لانچر به نظرم بهتره ! فقط دستگاه لانچر و ماشین کشنده ، نباید خیلی گرون باشه ! همین وانتهایی که میخوان تو طرح تعویض خودروهای فرسوده بریزن بیرون ، بهتره بهینه سازی بشه برای زدن چند تا موشک و بعدش هدف قرار گرفتن ! تازه میتونیم از لحظه هدف قرار گرفتن هم فیلم تهیه کنیم و با فروختن یه فیلم اکشن ، پول ماشین رو هم در بیاریم ! ( این قسمتهای آخرش برای خنده بود )
-
1 پسندیده شده[quote]آقا سعید ببخشید ! با توجه به حجم گرد و خاک و آتش عقبه این نوع سلاح ها ، و دقت هدفگیری جنگ افزارهای دشمن ( منظور آمریکاست ) به نظر شما ((تقلیل پرتابگر)) خوبه ؟[/quote] احتمال اینکه پرتابگر رو بزنن کم هست چون کمی دورتر از خط مقدم مستقر میشه و با برد بالای 100 کیلومتر درصد شناسایی شدن رو پائین میاره. اگر فاصله زمانی بین هر شلیک رو 4 ثانیه فرض کنیم میشه 12 ضرب در 4 = 48 ثانیه یعنی کمتر از یک دقیقه که در این مدت حتی اگر پرتابگر شناسایی شده باشه قبل از هدف قرار گرفتن راکتها رو شلیک کرده و البته این خوشبینانه ترین احتمال هست که چند هواپیمای دشمن در منطقه حضور داشته باشن و با توجه به مساحت ایران باید گفت شرایط با لبنان خیلی فرق داره و اونجا هم نتونستن پرتابگرها رو بزنند. فقط کافیه چند دقیقه پرتابگر از محل جنگنده ها فاصله داشته باشه تا بعد شلیک به محل امن از قبیل تعیین شده بره و بعد از چند ساعت به یک نقطه دیگر منتقل بشه. به نظر من حتی اگر ما پرتابگر رو در منطقه صفر مرزی مستقر کنیم حداقل دو سه دقیقه تا واکنش دشمن بعد از شلیک فرصت داریم.